در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. با ۲۱۱ امتیاز و ۲۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات احمد کسروی در جایی می گوید" دین همانند آتش است که اگر به آن نزدیک شوی خواهی سوخت و اگر از آن دوری کنی سردت میشود." یکی از افتخارات ما ایرانیان این است که در حالی که مردمان اطراف کشورمان سنگ و چوب و بت می پرستیدند ما یگانه پرست بودیم و معتقد به خدا یا همان اهورا مزدا. تاریخمان گواه این ادعاست در هیچ جای آثار تاریخی و باستانی ایران اثری از بت پرستی ایرانیان یافت نمی شود ولی در عوض صد ها اثر تاریخی است که نشان از یکتا پرستی ایرانیان دارد . هیچ ایرانی ضد اعتقاد به خداوند نیست اگر بحث و نقدی است به این شیوه ی دینداری است که با خرافات عجین شده و سرنوشت ایران زمین را در حاله ای از ابهام قرار داده که جای بسی نگرانی است. ما باید به این چرایی دست یابیم که چرا کشورهایی که دچار خرافات و توهمات دینداری اند عقب افتاده و سر شار از فساد و جنایتند؟. کارل ماکس در جایی می گوید "مذهب مادر خرافات است" حال تا چقدر این جمله می تواند صحیح باشد بماند ولی آنچه که بر فضای کشور ما حاکم است درستی این جمله ی مارکس را ثابت می کند . انداختن نامه در چاه برای حل مشکلات , مراسمات مذهبی, قمه زدن بر سینه و سر, و……. و صدها مراسمی که در قالب دین در ایران رایج است که هیچ ربطی هم به خدا ندارد و حتی خود اعراب هم آن را انجام نمی دهند بدون تردید هر جامعه ای که در گیر اینطور توهمات و خرافات دینی است روی خوش نخواهد دید وهمیشه ی ایام درگیر فساد , جرم و جنایت و دروغ است. با ۱۵۷ امتیاز و ۸۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات اگر شما کسی را که معتقد است میتواند به اموال تجاری مخالفینش حمله کند(1) و آنرا به غارت ببرد، ببینید چه فکر خواهی کرد؟ اگر شما شخصی که معتقد است میتوان با دختر 9 ساله ازدواج نمود و همچنین پس از تماشای بدن لخت زنی که بعنوان عروسش میشناسند، عاشق او گردید، برای خودش در امر ازدواج محدویتی قائل نباشد و معتقد باشد که میتواند با زنان شوهردار نزدیکی جنسی داشت را مشاهده نمائید، دربارهی او چه فکری خواهی کرد؟ اگر شما شخصی را مشاهده نمائید که اقدام آشکاری در نسلکشی نموده است و در این راه به هیچ انسانی از مخالفینش رحم نکرده باشد را مشاهده نمائید چه فکری به ذهنتان خطور خواهد کرد؟ اکنون اگر کسی را مشاهده نمائید که همهی این صفات را داشته باشد، دربارهاش چه فکر مینمائید؟ با ۱۴۹ امتیاز و ۶۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات محمد نوریزاد با ارسال نامهای به رئیس قوه قضاییه، از ماموران وزارت اطلاعات شکایت کرد. به گزارش کلمه، در این نامه که در سایت رسمی نوری زاد منتشر شده، آمده است: در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. وی همچنین خطاب به صادق لاریجانی نوشته است: بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. با ۱۴۵ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات قرار است به زودی یک فاحشه خانه مردانه در اوکلند راه اندازی شود تا خانم ها با پرداخت پول بتوانند با مردان این محل سکس داشته باشند. پیش از راه اندازی این محل نظرسنجی انجام شده که نشان می دهد 76 درصد از زنان نیوزلندی حاضرند برای داشتن سکس پول بپردازند. با ۱۴۲ امتیاز و ۶۸ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات ادامه راه سبز(ارس): به گزارش سايت رسمي محمد نوري زاد، اين آزاده در بند طي نامه اي به رييس قوه قضاييه، شكايت نامه خود از وزارت اطلاعات را به صادق لاريجاني ارائه نموده است. نوري زاد در اين شكات نامه آورده است: «در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید.» وي همچنين اعلام نموده: «بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید.» محمد نوري زاد در اين شكواييه خطاب به رييس قوه قضاييه آورده است: «پیشنهاد میکنم نه نامهی افشاگرانهی حمزه کرمی، و نه نامهی دردمندانهی عبدالله مومنی، که نامه ی حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند.» متن كامل شكايت نامه نوري زاد از وزارت اطلاعات، كه خطاب به رييس قوه قضاييه نوشته شده است را به نقل از سايت رسمي وي در ادامه ميخوانيد: با ۱۳۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات من یک ایرانی شرمنده هستم زیرا کسی که خود را «رییس جمهور» من میخواند با سخیفترین رفتار در جهان ظاهر میشود و من باید با رساترین فریاد تا جایی که میتوانم صدایم را به گوشی برسانم بگویم:«حساب مرا و مردم مرا از مشتی جانی که با تقلب و جنایت بر سرزمین من حاکم شدهاند جدا کنید.» من یک مسلمانزادهی شرمنده هستم زیرا رهبران مسلمانان و نایبان الله روی زمین از خامنهای گرفته تا ملاعمر و بنلادن رفتار جنایتبار و خشونتآمیزی دارند که هیچ ربطی به پدر و مادر مسلمان من ندارد و من با صدایی شرمگین باید توضیح دهم باور کنید مادر مسلمان من آدمکش نیست و هر شب سر پردردش را از سجادهی خیسش برنمیدارد مگر آن که وعدهی رهایی نسرین ستوده و سعید باستانی و سایر اسیران در بند را از خدای خودش نگرفته باشد. و اکنون من یک بالاترینی شرمنده هستم. بالاترینی هستم، نزدیک پانزده ماه است که عضو بالاترین شدم و اکنون نزدیک پنجاه هزار امتیاز دارم، بیش از پنج هزار نظر و نزدیک سی هزار رای نشان از فعالیتی مستمر دارد اما این روزها شرمند هستم چون فهمیدم «مهره»یی بیش نبودهام. نظرم، فکرم و رایام هیچ ارزشی ندارد «کسی» یا «کسانی» میتوانند به تنهایی و بدون پرسیدن نظر من هر تصمیمی که میخواهند بگیرند و من فقط باید اطاعت کنم و بگویم چشم و این حس بسیار بدی به من میدهد حتا اگر با تصمیم آن «کس» یا «کسان» موافق هم باشم. احساس میکنم به من، به شخصیت من، توهین شده است و به هیچ گرفته شدهام. احساس میکنم از پشت خنجر خوردهام. اما چه باید کرد؟ حسین خضری، این جوان رعنا، شب سر که بر بالین میگذارد نمیداند طلوع آفتاب فردا را خواهد دید یا نه،... برای «بالاترین» هر اتفاقی بیفتد به هر حال من پشیمان نیستم که عضو بالاترین بودهام و تصور میکنم با تمام کمی و کاستیهایش نقش مهم و ارزندهیی در این سالها بخصوص دو سال گذشته در اطلاعرسانی داشته است و بیشک بنیاننهادگانش و کسانی که برای ادارهاش زحمت کشیدند و میکشند قابل احترام و قابل تقدیر هستند اما از ما نیستند. هزار بار با ضخیمترین فونت هم که بنویسند مدافع آزادی بیان هستند وقتی تصمیمی که مخالف آزادی بیان است و از آن بدتر تبعضیآمیز هست، آن هم به شکل فردی و بدون نظرخواهی از کاربران، میگیرند باید بدانند جنسشان از جنس آزادیخواهان نیست آزادیخواه بودن و مدافع آزادی بیان بودن هزینه دارد و تنها کسانی که هزینهی آن را پرداخت میکنند از آن جنساند. این هزینه گاه با جان پرداخت میشود، گاه با مال، گاه با آبرو، گاه با بازدیدکننده... کسی که «آزادی بیان» چون اصولی بنیادی در جانش نهادینه شده است با هیچ توجیه و مصلحتی «آزادی بیان» را به قتلگاه نمیبرد. مهمترین مصالح «زندان آزادی» مصلحت است و آزادی هرگز به قتلگاه برده نشده است مگر آن که پیش از آن مصلحتی بر قامتش دوخته باشند... با ۱۳۵ امتیاز و ۵۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات تحول سبز: محمد نوری زاد، زندانی سیاسی که به دلیل نگارش نامه های منتقدانه به آیت الله خامنه ای دوران محکومیت خود را در زندان اوین می گذراند، در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه خواستار رسیدگی به شکایت خود و دیگر قربانیان وزارت اطلاعات شد که از سوی ماموران این نهاد امنیتی مورد شکنجه قرار گرفته اند. متن کامل این نامه به نقل از وبسایت رسمی محمد نوری زاد به شرح زیر میباشد: جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی ایران با سلام چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمهی معصومین(ع) ندارند در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید.ا اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند.ا پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید.ا نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند.ا پیشنهاد میکنم نه نامهی افشاگرانهی حمزه کرمی، و نه نامهی دردمندانهی عبدالله مومنی، که نامه ی حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند. پیشنهاد میکنم از این پس، هرگاه اراده فرمودید به زندان ابوغریب و گوانتانامو و رفتار خشن پلیس انگلستان بپردازید تا در سایهی این توسل طنز، بر جنایات جاری خود سرپوش گذارید، نگاهی به صورت خود در آینه، و نگاهی به صورت همسر و دختران و مادر و خواهران خود بیندازید تا بدانید پرتاب یک سخن سست به آنسوی مرزها، هرگز بساط لرزان حاکمیت ما را ترمیم نخواهد کرد.ا بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید.ا در پایان یادآور میشوم که؛ راز این که امام علی(ع) از ربوده شدن خلخال از پای آن زن یهودی آنچنان میگدازد، هیچ نیست الا تجسم این که حرامیان، خلخال از پای ناموس خودش ربودهاند.هرگاه جنایتی را که بر این مردم رفته است باور کردید، قطعا همانند علی(ع) برخواهد خروشید.ا بااحترام و ادب محمد نوریزاد با ۱۳۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات می گویند: مقام معظم رهبری، از هیچ ارگانی حقوق دریافت نمی کنند و هوا می خورند و کف پس می دهند. کاملا صحیح است و حرف های نادرست شما را نیز به حساب درست می گذاریم، اما لطفا توضیح دهید، "230 میلیون یورو" ای که حضرت آسید علی امام به استان قم برای آبرسانی کمک کردن، از کجا آوردند؟ فیلتر و مسدود نمودید، اما باز هم سئوال می کنیم ... با ۱۳۰ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات محمد نوری زاد خطاب به رییس قوه قضاییه :اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند.ا پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید.ا نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند.ا با ۱۱۱ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات علیرضا افتخاری به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد. /// آقای افتخاری از اشک هایتان در برنامه بیست و سی به خاطر طرد شدن از طرف مردم برای در آغوش کشیدن رئیس دولت کودتا تا لبخندتان بر روی سن در همایش چهره های ماندگار زمان کوتاه شد. با ۹۲ امتیاز و ۱۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات مروز: محمد نوری زاد، زندانی سیاسی ای که بدلیل نگارش نامه های انتقادی به رهبر جمهوری اسلامی ایران به زندان محکوم شده است، اخیرادر نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه از جفای به مقدسات با نام دین، اسلام و امام زمان ولی به روشهای هیولاگونه ماموران وزارت اطلاعات شکایت کرده است. نوری زاد نوشته است: «من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند.». به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محمد نوری زاد، متن این نامه در پی می آید. جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی ایران با سلام. چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمهی معصومین(ع) ندارند. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند. پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید. نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند. پیشنهاد میکنم نه نامهی افشاگرانهی حمزه کرمی، و نه نامهی دردمندانهی عبدالله مومنی، که نامه ی حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند. پیشنهاد میکنم از این پس، هرگاه اراده فرمودید به زندان ابوغریب و گوانتانامو و رفتار خشن پلیس انگلستان بپردازید تا در سایهی این توسل طنز، بر جنایات جاری خود سرپوش گذارید، نگاهی به صورت خود در آینه، و نگاهی به صورت همسر و دختران و مادر و خواهران خود بیندازید تا بدانید پرتاب یک سخن سست به آنسوی مرزها، هرگز بساط لرزان حاکمیت ما را ترمیم نخواهد کرد. بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. در پایان یادآور میشوم که؛ راز این که امام علی(ع) از ربوده شدن خلخال از پای آن زن یهودی آنچنان میگدازد، هیچ نیست الا تجسم این که حرامیان، خلخال از پای ناموس خودش ربودهاند.هرگاه جنایتی را که بر این مردم رفته است باور کردید، قطعا همانند علی(ع)برخواهد خروشید. بااحترام و ادب محمد نوریزاد با ۹۲ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات خانواده ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی، خواستار آزادی او از زندان شده است. آقای یزدی اوایل مهرماه امسال به همراه چند عضو دیگر نهضت آزادی در اصفهان بازداشت شد. خانواده ابراهیم یزدی در نامه شان خطاب به مسلمانان جهان نوشته اند وضع سلامتی او وخیم است و خواستار تلاش برای آزادی این فعال سیاسی شده اند. او دومین وزیر خارجه دولت موقت بود که پس از انقلاب تشکیل شد. با ۸۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات این زندانی سیاسی، خطاب به رئیس دستگاه قضایی خاطرنشان کرد "پیشنهاد میکنم نه نامه افشاگرانه حمزه کرمی، و نه نامه دردمندانه عبدالله مومنی، که نامه حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند." متن کامل این شکوائیه و تظلم، که در وبگاه محمد نوری زاد منتشر شده، به شرح زیر است: جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی با سلام. چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمه معصومین ندارند. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند. پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید. نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند. پیشنهاد میکنم نه نامه افشاگرانه حمزه کرمی، و نه نامه دردمندانه عبدالله مومنی، که نامه حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند. پیشنهاد میکنم از این پس، هرگاه اراده فرمودید به زندان ابوغریب و گوانتانامو و رفتار خشن پلیس انگلستان بپردازید تا در سایه این توسل طنز، بر جنایات جاری خود سرپوش گذارید، نگاهی به صورت خود در آینه، و نگاهی به صورت همسر و دختران و مادر و خواهران خود بیندازید تا بدانید پرتاب یک سخن سست به آنسوی مرزها، هرگز بساط لرزان حاکمیت ما را ترمیم نخواهد کرد. بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. در پایان یادآور میشوم که؛ راز این که امام علی از ربوده شدن خلخال از پای آن زن یهودی آنچنان میگدازد، هیچ نیست الا تجسم این که حرامیان، خلخال از پای ناموس خودش ربودهاند.هرگاه جنایتی را که بر این مردم رفته است باور کردید، قطعا همانند علی برخواهد خروشید. با ۸۶ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات در گزارش یادشده آمده است: "شعارها و اقدامات دولت ایران فضایی تهدید آمیز علیه تقریبا تمام گروهای غیر شیعه، به ویژه بهائیان و نیز صوفی ها، مسیحیان اونجلیکال، اعضای جامعه یهودیان و گروه های شیعه ای که با نظر دینی دولت موافق نیستند، بوجود آورد".در این گزارش آمده است که سنی ها عدم وجود یک مسجد ویژه برای اهل تسنن در تهران را تبعیض آمیز می دانند. با ۸۵ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات پس از گذشت بیش از یک سال از برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی با معترضان پس از انتخابات ریاست جمهوری و کشته شدن تعدادی از شهروندان، مقامات نظامی امنیتی همچنان هر گونه نقشی در این کشتارها را انکار می کنند. در تازه ترین نمونه، سردار احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، اعلام کرده است که نیروهای پلیس، در جریان تظاهرات بعد از انتخابات، از سلاح گرم استفاده نکردند و هیچکس به ضرب گلوله پلیس، کشته نشد. احمدی مقدم، که با یکی از روزنامه های عربی مصاحبه کرده، علاوه بر انکار نقش پلیس در سرکوب معترضان بعد از انتخابات، تاکید می کند که نیروهای انتظامی از خود خویشتنداری نشان می دادند و تحمل می کردند تا به مردم آسیبی نرسد یا آنها اذیت نشوند. این تاکید در شرایطی صورت می گیرد که برخی از نمایندگان مجلس، اخیرا از "افراطگریها و رفتارهای ناشایست از طرف بخش امنیتی نیروی انتظامی" در جریان اعتراضات خیابانی سال گذشته انتقاد کرده و آن را نشانه ندیدن آموزش کافی ماموران تربیت شده این نهاد نظامی دانسته اند. با ۸۲ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی ایران با سلام. چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمهی معصومین(ع) ندارند. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند. با ۸۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات خانواده دکتر ابراهیم یزدی نسبت به وضعیت جسمانی دبیر کل نهضت آزادی ایران ابراز نگرانی کردند و هشدار دادند که مسئولیت هر گونه اتفاقی برای او بر عهده دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی است.این فعال سیاسی همچنان در بند 209 زندان اوین و در سلول انفرادی به سر می برد و در آخرین دیداری که با همسرش داشته از نظر جسمی در شرایط بسیار بدی بوده است. با ۷۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی ایران با سلام. چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمهی معصومین(ع) ندارند. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند. پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید. نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند. پیشنهاد میکنم نه نامهی افشاگرانهی حمزه کرمی، و نه نامهی دردمندانهی عبدالله مومنی، که نامه ی حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند. پیشنهاد میکنم از این پس، هرگاه اراده فرمودید به زندان ابوغریب و گوانتانامو و رفتار خشن پلیس انگلستان بپردازید تا در سایهی این توسل طنز، بر جنایات جاری خود سرپوش گذارید، نگاهی به صورت خود در آینه، و نگاهی به صورت همسر و دختران و مادر و خواهران خود بیندازید تا بدانید پرتاب یک سخن سست به آنسوی مرزها، هرگز بساط لرزان حاکمیت ما را ترمیم نخواهد کرد. بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. در پایان یادآور میشوم که؛ راز این که امام علی(ع) از ربوده شدن خلخال از پای آن زن یهودی آنچنان میگدازد، هیچ نیست الا تجسم این که حرامیان، خلخال از پای ناموس خودش ربودهاند.هرگاه جنایتی را که بر این مردم رفته است باور کردید، قطعا همانند علی(ع)برخواهد خروشید. بااحترام و ادب محمد نوریزاد با ۷۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات چکیده : بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. محمد نوریزاد با ارسال نامهای به رئیس قوه قضاییه، از ماموران وزارت اطلاعات شکایت کرد. به گزارش کلمه، در این نامه که در سایت رسمی نوری زاد منتشر شده، آمده است: در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. وی همچنین خطاب به صادق لاریجانی نوشته است: بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. متن کامل این نامه را در ادامه میخوانید: جناب آیتالله صادق لاریجانی ریاست محترم قوهی قضائیهی نظام جمهوری اسلامی ایران با سلام. چندی پیش طی یک سخنرانی، به نحوهی برخورد خشن پلیس انگلستان با دانشجویان معترض به افزایش شهریهی دانشگاهها، کنایه زدید که: "در کشوری که مدعی حقوق بشر است، با درخواست معقول عدهای جوان دانشجو بهصورتی خشن برخورد و حقوق اولیهی این افراد نقض میشود." این سخن شما گرچه مبتدای درستی اختیار کرده، اما به منتهای نامربوطی منجر شده است. حاکمان انگلیس اگر مدعی حقوق بشرند، هرگز ادعای خدا و قرآن و پیامبر و ائمهی معصومین(ع) ندارند. در کشور اسلامی ما، اتفاقاتی رخ داده و میدهد که حظ بهرهمندی از آن را نمیچشید، مگر اینکه در متن آن قرار گیرید؛ نمیدانم آیا کسی سر عزیزانتان را در چاه مستراح فرو کرده است یا خیر؟ که اگر فرو کرده بود و شما و عزیزتان طعم ناگزیر تنفس و فرو بردن ماکولات موجود در کاسهی مستراح را چشیده بودید، ذرهای از مراتب آیتاللهی خود را متوجه اینسوی سرزمین قضایی کشورتان میفرمودید. اما چرا سر ما را در مستراح سلول انفرادی فرو کرده اند؟ تا از ما اقراری بگیرند که بر حقانیت اعتراض ما خط بکشد و پایه های لرزان قدرت حاکمیت را مستحکم کند. پیشنهاد میکنم هروقت جلوی آینه، به زلف مبارکتان شانه زدید و بر خود عطر افشاندید، به سرهای فروشدهی عدهای از زندانیان سیاسی کشورتان در مستراح سلولشان بیندیشید. نمیدانم آیا کسی به زیر گوش حضرت شما سیلی پی در پی نواخته است؟ و با کفش به سینه و پشت نازنین شما کوفته است؟ و با پا به صورت شما لگد زده است؟ و به میان ابروان و چشمان شما تف کرده است؟ با اطمینان میگویم اگر ذرهای از اینهمه درندهخویی [برخی از] ماموران وزارت اطلاعات خودمان را باور می کردید، عطای اعتراض به پلیس انگلستان را به لقایش میبخشیدید. نمیدانم آیا در ورطهی بیکسی و زیر بارش ضربات مشت و لگد، عدهای به همسر گرامی شما فحش رکیک و ناسزا گفتهاند؟ و دختران عفیف شما را به آغوش هرزگی پرتاب کردهاند؟ و مادر و خواهر و خویشاوندان پاکدامن شما را به لجن جنسی آلودهاند؟ بعید میدانم! اما عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که نقابی از سربازی امام زمان به صورت بستهاند، با ما این کردهاند. پیشنهاد میکنم نه نامهی افشاگرانهی حمزه کرمی، و نه نامهی دردمندانهی عبدالله مومنی، که نامه ی حجتالاسلام دکتر منتظرقائم را به رهبرمان، مطالعه بفرمائید تا بدانید در فراسوی دستگاه پوک قضایی ما و شما، ماموران وزارت اطلاعات، با چه شیوهها و با چه الفاظی، لباس پیامبر را معنا میکنند، و حق مسلمانی و خانواده شهدا را بهجا میآورند، و کرامت انسانی را فهم میکنند. پیشنهاد میکنم از این پس، هرگاه اراده فرمودید به زندان ابوغریب و گوانتانامو و رفتار خشن پلیس انگلستان بپردازید تا در سایهی این توسل طنز، بر جنایات جاری خود سرپوش گذارید، نگاهی به صورت خود در آینه، و نگاهی به صورت همسر و دختران و مادر و خواهران خود بیندازید تا بدانید پرتاب یک سخن سست به آنسوی مرزها، هرگز بساط لرزان حاکمیت ما را ترمیم نخواهد کرد. بدینوسیله، من، محمد نوریزاد، زندانی شما در زندان اوین، نه به حوزهی رفتار هیولاگون عدهای از ماموران وزارت اطلاعات، که به ربودن نام سربازی امام زمان توسط اینان، اعتراض و شکایت دارم. اینان مرا زدهاند. و به ناموسم ناسزا گفتهاند. و اینهمه را من در متن پاسخ به پرسشهای یاوهی بازجویان خود، آورده و ثبت و ضبط کردهام. اگر ذرهای انصاف در قلهی بلند آیتاللهی خود سراغ دارید، به شکایت من، و به شکایت قربانیان خاموش وزارت اطلاعات رسیدگی فرمایید. در پایان یادآور میشوم که؛ راز این که امام علی(ع) از ربوده شدن خلخال از پای آن زن یهودی آنچنان میگدازد، هیچ نیست الا تجسم این که حرامیان، خلخال از پای ناموس خودش ربودهاند.هرگاه جنایتی را که بر این مردم رفته است باور کردید، قطعا همانند علی(ع)برخواهد خروشید. با احترام و ادب – محمد نوریزاد با ۷۶ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات چکیده : خانواده داشاب می گویند که توان تودیع چنین وثیقه سنگینی را برای یک مرخصی چند روزه ندارند . فرزند سه ساله داشاب به دلیل دوری از پدر بیمار شده است و هر روز سراغ پدرش را می گیرد. این در حالی است که حتی تلفنهای بند 350 زندان اوین مکانی که داشاب در آن نگهداری می شود هم مدتهاست قطع است و دادستان تهران اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها و از جمله فرزندان کوچک زندانیان این بند نمی دهد.رجبعلی( بابک ) داشاب که از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته محسوب می شود تاکنون موفق به استفاده از حق مرخصی نشده است.با اینکه برای این زندانی وثیقه ۶۰۰ میلیونی تعیین شده اما خانواده تاکنون موفق به تودیع آن نشده اند.به گزارش کلمه، خانواده داشاب می گویند که توان تودیع چنین وثیقه ای را برای یک مرخصی چند روزه ندارند . فرزند سه ساله داشاب به دلیل دوری از پدر بیمار شده است و هر روز سراغ پدرش را می گیرد. این در حالی است که حتی تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین، مکانی که داشاب و بسیاری دیگر از زندانیان حوادث پس از انتخابات در آن نگهداری می شود، از مدتها پیش قطع است و دادستان تهران اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها و از جمله فرزندان کوچک زندانیان این بند نمی دهد.داشاب توسط قاضی صلواتی ، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج سال کاهش یافت.وی دانش آموخته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی است. با ۷۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات درروزنامه انجمن تبریز، شماره 38 به تاریخ 21 ماه محرم 1327 که طبیعتا درتبریز چاپ می شد متن نامه ای آمده است از باقر خان- سالارملی- که بسیار خواندنی است. خدمت مدیر محترم روزنامه ی انجمن مقدس زادالله افاضاته زحمت می دهد: بنده تا حال صبر و تامل نموده و بکسی هم اظهار نکرده ملاحظه به روزنامه جات می نمودم دیدم ابدا معایب کسی درروزنامه ثبت و مندرج نمی شود و ابدا دراین گونه عوالمات سیری نمی نمائید و دیگرطاقت صبر نمانده لابد می نویسم. حال دوره دوره ی مشروطیت است باید یک مجلس استنطاق ترتیب فرمایند، استنطاق صحیح فرموده به کدام ماها تقصیر وارد آید از روی قانون مجازت سخت بشود. روزنامه عبارت از چه چیز است غیر از این است معایب اشخاص را ثبت نمایند عموم ملت خوانده اطلاعی بهم رسانند. علی الخصوص موکدا زحمت میدهم ملاحظه را کنار گذاشته هرروز در روزنامه معایب خود بنده را علنا درج فرمائید. روزنامه نویس نباید با ملاحظه رفتار نماید. باید معایب صادره را هر روز مندرج فرمائید. هرقدر معایب خود بنده را علنا درج فرمائیدآن قدر اسباب ممنونیت خواهد شد. زیاده زحمت است. محل مهر: سالارملی [به نقل از « روزنامه انجمن تبریز- جلد دوم- تهران 1376 ص 960] [تاکید ها ار افزوده ام] حالا همین را مقایسه بفرمائید با آنچه معاون وزیر ارشاد به گوینده صدا و سیمای جمهوری اسلامی می گوید در سال 1431 هجری- یعنی 104 سال بعد از نوشته شدن این نامه از سوی کسی که هرچه داشت حداقل نه ادعای درس خواندگی داشت و نه اززمین و زمانه طلبکار بود و نه کیسه ای دوخته بود و نه رانتی بالا می کشید و نه..... ولی یک آدم بود به معنای کامل کلمه یادش بخیر. به احترامش از جایم بر می خیزم و دربرابرش با غرور وافتخار تعظیم می کنم با ۶۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات سحام نیوز: رجبعلی( بابک ) داشاب که از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته محسوب می شود تاکنون موفق به استفاده از حق مرخصی نشده است.با اینکه برای این زندانی وثیقه ۶۰۰ میلیونی تعیین شده اما خانواده تاکنون موفق به تودیع آن نشده اند. به گزارش کلمه، خانواده داشاب می گویند که توان تودیع چنین وثیقه ای را برای یک مرخصی چند روزه ندارند . فرزند سه ساله داشاب به دلیل دوری از پدر بیمار شده است و هر روز سراغ پدرش را می گیرد. این در حالی است که حتی تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین، مکانی که داشاب و بسیاری دیگر از زندانیان حوادث پس از انتخابات در آن نگهداری می شود، از مدتها پیش قطع است و دادستان تهران اجازه ملاقات حضوری به خانواده ها و از جمله فرزندان کوچک زندانیان این بند نمی دهد. داشاب توسط قاضی صلواتی ، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج سال کاهش یافت.وی دانش آموخته فلسفه غرب در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی است. با ۶۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات خانوادهی ابراهيم يزدی، دبير کل نهضت آزادی ايران، در پی ادامهی بازداشت و وضعيت نگرانکنندهی سلامتی وی، با انتشار نامهای خواستار دادخواهی مسلمانان جهان شده است. آقای يزدی مهرماه گذشته به دليل برپايی نماز جماعت، بدون اخذ مجوز رسمی، در اصفهان، همراه با جمعی از اعضای نهضت آزادی ايران بازداشت شد. در نامهی خانوادهی رهبر ۷۹ سالهی نهضت آزادی آمده است، که وی در طول يک سال گذشته سه بار بازداشت شده، و حکومت تلاش دارد تا از اين طريق او را وادار سازد از مخالفت با سياستهای به توصيف اين نامه « سرکوبگران حاکم » دست بردارد. با ۶۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات به نقل از خبرگزاری هرانا - دیوان عالی کشور در نامه ای به شعبه 9 اجرای احکام دادگاه انقلاب ارومیه خواهان اجرای حکم اعدام حسین خضری شده است. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این نامه ارسالی که به روئیت وکیل حسین خضری نیز در آمده است آخرین راه های قانونی برای لغو حکم اعدام وی بوده است، از سوی دیگر وکیل نامبرده پس روئیت نامه به طرز مشکوکی از برعهده گرفتن وکالت این زندانی انصراف داده است. گفتنی است، شعبه 9 اجرای احکام دادگاه ارومیه جهت اجرای حکم، پرونده این زندانی را به دادستان استان ارسال کرده است که در صورت موافقت دادستانی اجرای حکم اعدام حسین خضری قریب الوقوع خواهد بود. حسین خضری زندانی محکوم به اعدام پیشتر در نامه ای به افکار عمومی و سازمان ها و نهاد های حقوق بشری که از سوی این خبرگزاری منتشر شد، خواهان پیگیری طرح شکایت خود از دستگاه اطلاعاتی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دستگاه قضایی شده بود. وی در بخشی از نامه خود می گوید به مدت 49 روز در سلول های انفرادی سپاه و در بازداشتگاهی مخفی که زیر نظر سازمان زندان های نیست به شدت شکنجه و وادار به اعتراف غیر واقعی شده است. با توجه به تهیه پیش نویس قطعنامه سازمان ملل در خصوص نقض حقوق بشر در ایران و بنابر سنت همیشگی جمهوری اسلامی، اجرای حکم اعدام برخی از زندانیان سیاسی و یا زندانیان عادی که در افکار عمومی ایران و جهان شناخته شده هستند همواره در دستور کار مقامات برای کم اهمیت جلوه دادن این قطعنامه ها قرار می گیرد. با ۶۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات سازمان ملل متحد با انتشار گزارشی در باره امنیت غذایی در کرهشمالی اعلام کرد که این کشور با کسری انواع غلات روبهرو است و این کسری، حدود 5 میلیون نفر را در کرهشمالی با کمبود مواد غذایی روبهرو کرده است.... کمبود مواد غذایی در کره شمالی، همواره یک معضل بوده است. این کشور در دهه ۹۰ میلادی دچار قحطی شدید شد که به گزارش رویترز، این بحران در آن زمان به مرگ دستکم یک میلیون نفر انجامید. با ۶۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات دولت آمریکا در تازهترین گزارش خود دربارهی وضعیت آزادی دین در جهان، از جمله ایران را به نقض آزادی دین متهم کرد. در این گزارش آمده که ایران از جمله کشورهایی است که در امر آزادی دین، بویژه نگرانی برمیانگیزد. در تازهترین گزارش وزارت خارجهی آمریکا دربارهی آزادی دین که روز چهارشنبه (۱۸ نوامبر) ارائه شد، بارها از چین انتقاد شده است. این گزارش میگوید، «نشانههای معتبری» وجود دارد که حاکی از تلاش پکن برای بازگرداندن اجباری بوداییهای تبت و اعضای اقلیت مسلمان اویغور ساکن خاورمیانه و جنوب آسیا به چین است. در این گزارش همچنین آمده است که وکلای مدافع یا فعالینی که در چین برای آزادی گروههای دینی غیررسمی یا ممنوعشده تلاش میکنند، با خطر ممنوعیت شغلی و تضییقات مقامات چینی یا زندان روبرو هستند. گزارش وزارت خارجهی آمریکا که هر سال یکبار منتشر میشود، در کنار چین، از ایران، برمه، کرهی شمالی، عربستان سعودی، سودان و ازبکستان به عنوان کشورهایی نام میبرد که در آنها وضعیت آزادی دین «بویژه نگرانکننده» است. با ۶۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات روز سهشنبه، دو تن از دانشجویان بازداشتی دفتر تحکیم وحدت، علی قلیزاده و علیرضا کیانی طی تماسی از زندان اوین با خانوادههایشان، از اتهامهای انتسابی به خود و دفتر تحکیم وحدت خبر دادهاند. به گزارش دانشجو نیوز، این دو دانشجوی بازداشت شده در این تماس حضور خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین و در سلول انفرادی تایید کردند. علی قلیزاده در این تماس تلفنی با بیان اینکه اتهام وی مربوط به فعالیت در دفتر تحکیم وحدت است، از وضعیت نامناسب جسمانی و روحی خود در زندان مشهد خبر داده است. لازم به اشاره است علی قلیزاده نزدیک به دو هفته پیش در مشهد بازداشت شده بود. همچنین علیرضا کیانی نیز در این گفتگوی تلفنی با تایید محبوس بودنش در بند ۲۰۹ زندان اوین از سلامت خود خبر داد و شرایط این زندان را نسبت به بازداشتگاه قبلی خود بهتر ارزیابی کرده است. این در حالی است که تاکنون از محسن برزگر و محمد حیدرزاده دو دانشجوی دیگری که ۲ هفته پیش بازداشت شدند، گزارشی ارایه نشده است. با ۶۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات در آستانه فرا رسیدن سالگرد درگذشت مرحوم آیت الله منتظری، و در راستای آماده سازی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از هرگونه مراسم سالگرد برای آن مرحوم، اداره اطلاعات شهرهای اصفهان، نجف آباد و خمینی شهر، افراد ذی نفوذ و طرفدار آن مرحوم اعم از روحانیون، معتمدین محلی و هیئت های امنای مساجد را احضار و مورد بازجویی و تهدید شدید قرار داده اند. با ۶۶ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات حسین خضری زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام، در پنجم نوامبر با ارسال نامهای به دیوان عالی کشور، ضمن شرح شکنجهها و آنچه که بر او گذشته، نوشته بود، نظر به اینکه وی صرفآ یک فعال سیاسی مدنی بوده و به هنگام دستگیری نیز هیچگونه سلاحی باخود نداشته، خواستار بازبینی پرونده خود میباشد. با اینحال پرونده این زندانی کرد جهت اجرای حکم اعدام به دادگستری ارومیه ارسال شده است. حسین خضری زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدام در نامه خود نوشته بود که چگونه او را به مدت 8 ماه در سلولهای انفرادی حبس کردهاند و از شکنجههای وحشیانهای که بر او اعمال گشته و شکایت بی پاسخش به بازجوئیهای تحت فشار و جلسه دادگاهی 10 دقیقهای و صدور حکم اعدام برای دیوان عالی کشور گفته بود. حسین خضری در نامه خود تنها خواستار برگزاری یک دادگاه عادلانه و بازبینی دوباره پرونده خود شده بود. اما اینک دیوان عالی کشور بجای پاسخ به شکنجههای ددمنشانه، حبس طولانی و غیر قانونی در سلولهای انفرادی، رفتارهای توهین آمیز و اهانتها، استناد به بازجوئیها و اقاریر تحت فشار و شکنجه، و بجای بازخواست از محکمهای که در 10 دقیقه انسانی را دادگاهی و محکوم به اعدام میکند، پرونده این جوان کرد را برای اجرای حکم به شعبه 9 اجرای احکام دادگستری ارومیه ارسال کرده و آن نیز پرونده را جهت اجرای حکم به دادستانی کل استان اعاده نموده است. در این راستا وکیل ایشان در تماس با خانواده وی اعلام نموده است که دیگر هیچ راه قانونی برای توقف حکم و یا هر گونه تغییری در حکم صادره وجود ندارد و اظهار نموده با توجه به اینکه وی نیز نمیتواند از اجرای حکم جلوگیری نماید قصد انصراف از وکالت ایشان را دارد. اکنون این وجدان دادستان ارومیه است که یا احقاق حق خواهد نمود، یا طناب دار بر گردن فعال سیاسی و آزادی خلق خواهد انداخت. باشد که تمامی مجامع حقوق بشری داخل و خارج کشور و تمامی وکلای مستقل و حتی تمامی مسئولان مسئولیت پذیر دستگاه قضایی ایران واکنش مثبت و انساندوستانه خویش را بروز دهند. با ۶۵ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر