-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
دنیا تا آن زمان چنین چیزی را ندیده بود. وقتی تحلیل گرانِ شرکت کوچکی در روسیۀ سفید که کارش امنیت کامپیوتر است خبر دادند در کامپیوترهای مشتریان خود در ایران نرم افزارِ مخربِ تاکنون ناشناخته ای را یافته اند کسی فکر بدی نکرد. هرچه باشد روزانه هزاران ویروس کامپیوتری از راه اینترنت و بصورت ناشناس در کامپیوترهای بیگانه خانه می کنند تا اطلاعات موجود را برای فرستندۀ خود بخوانند و ارسال کنند. مدتهاست سرقت بانکی الکترونیکی یا تقلب در کارت های اعتباری بر اساس اطلاعات دزدیده شده جرمی رایج است.
اما وقتی کارشناسِ آلمانی ویروس های کامپیوتری فرانک بولدِوین برنامۀ مخربی را که از سوی وی «استاکس نت» نامیده شد مورد بررسی دقیق تر قرارداد کیفیت کاملاٌ نویی را کشف کرد: استاکس نت را طراحی نکردند تا پول بدست بیاورند. به جای آن می خواستند به برنامه های خاص هدایت تأسیسات صنعتی حمله کنند و بدین ترتیب ممکن سازند از راهِ دور بتوان مستقیماٌ در روند تولید دخالت کرد. به دیگر سخن: استاکس نت – نا زمان کشفش – یک سلاح خرابکاری قدرتمند بود.
بولدوین فوری کشف خود را به اطلاع عموم رساند و از آن به بعد کارشناسان از همۀ دنیا یکی پس از دیگری نسبت به این تهدید جدید هشدار دادند. جنگ از راه خرابکاری کامپیوتری، «جنگ سایبری»، دیگر طرحی خیالی نیست، معلوم است که این جنگ از مدتها پیش در جریان است. زیرا همۀ قراین نشان می دهند استاکس نت را با سفارش یک دولت نوشته اند. فقط چهار ضعف امنیتیِ تا آن زمان ناشناختۀ سیستم عامل ویندوز که مورد استفادۀ این برنامه قرار می گیرد در بازار ارزشی بیش از یک میلیون دلار داشته اند.
جاعلانی که در فکر سودند قطعاٌ این منابع ارزشمند را برای برنامه ای هدر نداده اند که برای آنها حاصلی نداشته باشد. از این گذشته، گواهینامه های دیجیتالی مسروقه ای برای پوشش مورد استفاده قرار گرفت که تنها با جاسوسی یا مبالغ هنگفتِ رشوه می توان آنها را بدست آورد. برنامه آنچنان هم پیچیده است که باید یک تیم بزرگ و بسیار متخصص ماهها بر روی آن کار کرده باشد. و سرانجام اینکه بیشتر کامپیوترهای مورد حمله در ایران هستند، کشوری که عملاٌ در حال جنگ سرد با اسرائیل و ایالات متحده است.
اما هر دولتی هم سفارش جنگ سایبری را داده باشد، تنها وجود آن ایجاب می کند نتیجه های جدی از این ماجرا گرفت. وقتی تأسیسات صنعتی از راه اینترنت قابل حمله هستند تنها یک راه وجود دارد که بتوان از خود در مقابل پیامدهای مخرب آن حفاظت کرد: هدایتِ زیرساخت های مهم و روند تولید را باید کاملاٌ از اینترنت جدا و از سیستم های عامل جدید استفاده کرد، حتی اگر این کار مخالف منافع تولید کننده باشد.
«جدایی از شبکه»، نامی که کارشناسِ جنگ سایبری ساندرو گایکان ابداع کرده ضرورت مبرم دارد. زیرا این ماجرا به هیچ رو یگانه حمله از این دست نبود. فقط از اینرو این حمله کشف شد که طراحان مرتکب یک اشتباه دربرنامه ریزی شدند و ویروس بسیار بیشتر از آنچه برنامه ریزی شده بود گسترش یافت. هیچ دولتی نباید در حفظ امنیت کشورش به چنین تصادف هایی امید ببندد.
تهران- به تایید اعضای خانواده یک اصلاح طلب در روز سه شنبه، مقامات قضایی تهران وی را به 3 سال زندان محکوم کرده اند. یک وبلاگ نویس ایرانی کانادایی نیز پس از گذراندن 2 سال در زندان، به 19 سال حبس محکوم شده است.
مجازات و جریان سرکوب آزادی بیان در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری بحث برانگیز از ژوئن 2009 (سال پیش) شدت گرفته و دولت ایران تلاش می کند با ارعاب صداهای مخالف را خاموش کند. در حالی که سازمان عفو بین الملل خبر از زندانی بودن 70 روزنامه نگاران ایرانی می دهد، بسیاری دیگر که بازداشت و سپس آزاد شده اند در معرض خطر بازداشت دوباره و «خودسرانه» هستند.
آخرین روزنامه نگاری که مجازات شد عیسی سحرخیز 56 ساله مدافع «رسانه های مستقل» روز دوشنبه به دلیل اهانت به رهبر عالی مقام آیت الله علی خامنه ای به دوسال زندان و به دلیل تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان -در جمع سه سال- محکوم شد. در خلال انتخابات، وی عهده دار کمپین انتخاباتی مهدی کروبی، روحانی نامزد ریاست جمهوری بود.
آقای سحرخیز از بیماری رنج می برَد که حاصل رفتار خشونت آمیز جسمی (در زندان) است و از زمان دستگیری اش بیش از یک سال مداوم در بازداشت بوده است. وی در ژوئیه 2009 تنها چند روز پس از انتخاب مجدد رئیس جمهور محمود احمدی نژاد دستگیر شد؛ انتخابی که کروبی و چهره های مخالف دیگر از آن به عنوان تقلب یاد می کنند.
بیش از یک سال طول کشید تا دادگاه آقای سحرخیز تشکیل شود. وکلا شکایت از آن داشتند که به وی دستبند زده و او را با پای در زنجیر به دادگاه آورده بودند. آقای سحرخیز با اعلام شکایت از آیت الله خامنه ای به دلیل نقض قانون اساسی و سکوت در برابر شکنجه زندانیان سیاسی، خشم محافظه کاران را در طول محاکمه بر انگیخت.
اخبار مربوط به اعلام حکم وی هم زمان شده است با گزارش حکم 19 سال زندان برای حسین درخشان وبلاگ نویس ایرانی- کانادایی که وی نیز اکنون در زندان اوین تهران بسر می برد.
درخشان که هشت سال در کانادا و بریتانیا زندگی کرده است، شهروند کاناداست. هرچند ایران از پذیرفتن تابعیت دوگانه سر باز می زند. روزنامه طرفدار دولت، مشرق، در وب سایت خود اعلام کرد که آقای درخشان 35 ساله به دلیل همکاری با «دولت های دشمن ایران»، «راه اندازی وب سایت مبتذل و مستهجن» و همچنین «توهین به مقدسات» مجرم شناخته شده است. اعضای خانواده قبلا گزارش کرده بودند که دادستانی برای آقای درخشان خواستار مجازات اعدام شده بودند.
از سویی دیگر، جرس، وب سایت مخالف دولت روز سه شنبه اعلام کرد که قتل یک دکتر ایرانی می تواند به این انگیزه سیاسی انجام شده باشد که با سوء استفاده از اخبار مربوط به قتل، قضیه سرکوب زندانیان پس از انتخابات را کمرنگ کنند و بر آن سایه بیفکنند. دکتر عبدالرضا سودبخش، توسط افراد مسلحی که سوار بر موتور سیکلت بودند کشته شد و تاکنون هیچ مظنونی دستگیر نشده است.
ولی جرس تایید کرده است که دکتر سودبخش یکی از پزشکان مسئول تایید سلامت زندانیان کهریزک بوده است؛ جایی که در آن دست کم سه زندانی زیر شکنجه جان سپرده اند. سایت جرس همچنین اعلام کرد که دکتر سودبخش درست یک روز پیش از ترک ایران به سوی مقصدی نامعلوم مورد هدف قرار گرفته است.
بنا بر این گزارش، هرچند نمی توان به طور مستقل اثبات کرد ولی- گفته می شود که مقامات امنیتی ایران به دکتر سودبخش دستور داده بودند که تشخیص پزشکی بازداشت شدگان کهریزک را به گونه ای به غیر از واقعیت تایید کند. مرگ محسن روح الامینی، پسر 25 ساله یکی از مشاوران ارشد کاندیدای ریاست جمهوری، محسن رضایی، نیز در شمار این موارد جای دارد. مقامات در ابتدا ادعا کرده بودند که آقای روح الامینی به خاطر انقباض مننژیت فوت کرده است، در حالی که بر طبق گزارش پارلمانی اعلام شده در ماه ژانویه، آقای روح الامینی و دو زندانی دیگر به دلیل ضرب و شتم و رفتار زشت و خشن فیزیکی در زندان جان سپرده اند.
دیگر پزشک در ارتباط با قضیه کهریزک دکتر رامین پوراندرجانی است که او نیز در نوامبر سال پیش (آبان گذشته)، به طرز مبهمی جان سپرد. مقامات رسمی ایران حکم دادند که وی خودکشی کرده است ولی شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مرگ وی ناشی از مسمومیت بوده است. بیم آن می رفت که دکتر پوراندرجانی مدارکی را مبنی بر تجاوز به زندانیان مرکز کهریزک در اختیار گزارش پارلمانی مجلس بنهد. او برای دوران خدمت اجباری سربازی خود به این مرکز فراخوانده شده بود.
ایران روز سه شنبه گفت؛ صادرات بنزین تولیدشده داخلی را آغاز کرده است، طرح و نقشه ای که مورد شک و تردید کارشناسان صنعت نفت است اما تازه ترین نمایش مقاومت و مخالفت ایران با تحریم های بین المللی ای است که کنترل جاه طلبی های هسته ای این کشور را هدف گرفته است.
در سال گذشته به دلیل کمبود ظرفیت پالایش و تصفیه، واردات بنزین ایران - یکی از بزرگترین تولیدکننگان نفت جهان - برای مصرف داخلی حدود 40 درصد برآورد شده است. در رویارویی ایران با غرب درباره برنامه هسته ای این کشور، واشنگتن و دولت های هم پیمان آن، واردات بنزین را نقطه آسیب پذیری این کشور در نظر گرفته بودند. امسال، ایالات متحده، قانون تحریم ها را با هدف مجازات شرکت های بین المللی که درگیر این تجارت و داد و ستد هستند، تصویب کرد.
واردات بنزین ایران به تازگی نزول داشته است، اما مقامات رسمی ایران در مواجهه با این مورد چهره ای شجاع به خود گرفته اند. تهران مصرف بنزین را جیره بندی کرده است. مقامات رسمی ایران، امسال حداقل دو طرح تبدیل پتروشیمی را برای تسهیل تولید بنزین راه اندازی کردند.
علی اصغر عرشی، مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران، روز سه شنبه گفت که این اولین محموله از چندین محموله مورد انتظار ایران برای فروش در بازارهای جهانی است. او گفت که کارشناسان به انعکاس موفقیت ایران در مبارزه با تحریم ها، به خصوص قانون های ایالات متحده، پرداخته اند.
به نقل از وب سایت رسمی وزارت نفت ایران،شانا، او گفت: «ایران در تولید بنزین به خودکفایی رسیده است.» آقای عرشی همچنین گفت که کشورهایی تمایل خود را برای خرید بنزین ایران برغم قانون های ایالات متحده اعلام کرده اند.
این ادعاها، انعکاس صدای مخالفت و مقاومت القاشده از سوی رئیس جمهور محمود احمدی نژاد و دیگر مقامات رسمی بلندپایه است که گفته اند موج جدید تحریم های بین المللی بواسطه خودکفاسازی بیشتر، فقط ایران را قوی تر کرده است. اما برخی مقامات رسمی غربی گفته اند که تحریم ها در حال شروع آسیب زدن به ایران هستند.
ایران تابستان امسال گفت که در حال دست کشیدن از طرح های صادرات گاز مایع طبیعی است. این امر به سال ها تمجید ایران از این بخش به عنوان اولویت و برتری ملی پایان داد. مقامات رسمی ایران به صورت آشکار نگفته اند که تحریم ها هم در این میان نقش داشته اند، اما شرکت های انرژی غربی محدودیت های بسیار شدیدی درباره تکنولوژی های کلیدی گاز مایع طبیعی دارند که آوردن این تکنولوژی به کشور را در بین تحریم های شدیدتر سخت می کند.
مطابق اظهارات یک کارشناس حمل و نقل دریایی نفت، در همین زمان، میزان واردات بنزین ایران به میزان 75درصد از ماه مارس تا آگوست کاهش یافته است.
مقامات رسمی ایران به صورت محرمانه، تائید کرده اند که تحریم ها در حال ضربه و آسیب زدن به بخش انرژی هستند. استفاده از طرح های پتروشیمی برای تولید انبوه بنزین برای مصارف داخلی بسیار گران تر از تهیه سایر تولیداتی است که می توانند از لحاظ صادراتی مفیدتر باشند. و البته طرح های پتروشیمی نیاز به تاسیسات و بخش هایی دارند که در بین تحریم های جدید سخت تر به دست می آیند. یکی از مقامات صنعت نفت ایران گفت: «این یک بقای اقتصادی است.»
کارشناسان خارجی تردید دارند که صادرات اعلام شده در روز سه شنبه، واقعا تولید داخلی باشد. طرح های پتروشیمی می توانند مورد سازماندهی مجدد قرار بگیرند تا بنزین درجه پایین حاصل شود ولی کیفیت آن آنقدر بالا نیست که در خارج از کشور، قیمت مناسبی برایش پرداخته شود.
فریدون فشارکی، یک متخصص نفتی ایرانی در شرکت «فکتس گلوبال انرژی» مستقر در سنگاپور گفت: این صادرات می تواند فرآورده های تولید خارج باشد که در انبارها نگهداری و ذخیره شده اند. آقای فشارکی گفت: به هرحال چه این بنزین تولید داخلی باشد یا خیر، صادرات آن پایدار نیست.
کشاورزان کاليفرنيا احتمالا بيش از همه از تحريم پسته ايران توسط آمريکا که از چهارشنبه به اجرا درآمد سود خواهند برد. باراک اوباما، رییس جمهوری امریکا روز اول ماه جولای دستور اين تحريم را به عنوان بخشی از اقدامات تنبيهی در برابر برنامه های هسته ای ايران امضا کرد. اين تصميم دولت آمريکا درست همزمان با فصل برداشت پسته در ايالت کاليفرنيای آمريکا به اجرا گذاشته شد.
آمريکا و ايران از سالها پيش بر سر توليد مرغوب ترين محصول پسته در جهان در حال رقابت بوده اند. کاليفرنيا که محل کاشت و توليد بيش از ۹۵ درصد از پسته محصول آمريکا است و در طول ده سال گذشته اراضی مخصوص کشت پسته در کاليفرنيا دو برابر شده است. براساس اطلاعات وزارت کشاورزی آمريکا شرايط جوی بد در چند سال اخير در ايران باعث شده که اکنون آمريکا از نظر توليد پسته از ايران پيشی بگيرد.
تحت تاثير تحريم پسته صادراتی ايران اکنون بازار داخلی اين محصول در آمريکا که ارزش آن حدود ۷۰۰ ميليون دلار است در انحصار کشاورزان و توليد کنندگان آمريکايی قرار خواهد گرفت. يکی از مسئولان اتحاديه توليد کنندگان پسته در آمريکا می گويد که اين اقدام دولت برای آنها يک امتياز بزرگ خواهد بود ولی بايد ديد که در سطح صادرات جهانی رقابت بين پسته ايران و آمريکا به چه سرانجامی خواهد رسيد.
کشت پسته از اواسط دهه ۱۹۶۰ ميلادی در کاليفرنيا به شکل پيشرفته و مکانيزه گسترش يافت. اکنون بخش اعظم کارهای مربوط به کاشت، نگهداری و برداشت محصول پسته و سپس انتقال و تميز کردن دانه ها و همينطور خشک کردن آن توسط ماشين آلات و مراکز صنعتی بسيار مدرن انجام می شود.
پسته محصول کاليفرنيا به مرور در بازار جهانی شهرت و موقعيت خوبی به دست آورده است. اکنون بيش از ۶۰ درصد از اين محصول به خارج صادر می شود و وزارت کشاورزی آمريکا پيش بينی می کند که صادرات پسته اين کشور امسال ده درصد افزايش يابد. حجم توليد پسته در آمريکا در حال حاضر حدود ۱۷۰ ميليون کيلو است ولی کارشناسان معتقدند که تا سال ۲۰۱۷ اين حجم دو برابر خواهد شد.
بار اول که دولت آمريکا واردات پسته ايران را تحريم و ممنوع کرد در واکنش به گروگانگيری کارکنان سفارت آمريکا در تهران و در سال ۱۹۷۹ بود. اين ممنوعيت در سال ۱۹۸۱ لغو ولی بار ديگر در سال ۱۹۸۷ تا سال ۲۰۰۰ به اجرا گذاشته شد.بيل کلينتون رييس جمهور وقت آمريکا در سال ۲۰۰۰ با اين فرض که مناسبات بين دو کشور بهبود يافته تحريم پسته ايران را لغو کرد.
آمارهای نشان می دهد که طی ۱۲ ماه گذشته حدود ۴۵۰ ميليون کيلو پسته محصول ايران وارد آمريکا شده است. افراد فعال در تجارت پسته می گويد پس از تحريم پسته ايران اکنون رقابت دو کشور بر سر اين محصول به کنترل بازارهای جهانی کشيده خواهد شد.
پسته محصول کاليفرنيا از سالها پيش به اروپا صادر می شود ولی اکنون تجار آمريکايی به دنبال گشودن و احاطه بازارهای آسيايی هستند.
فروش پسته محصول چين در پنج سال گذشته از ۵ ميليون به ۵۰ ميليون دلار افزايش يافته است. گام بعدی نيز گسترش فروش اين محصول در بازار ژاپن و کره جنوبی است.
تجربه باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا در بازی بسکتبال خیابانی او را آماده مقابله با تکتیک های حرف های بی سر و ته محمود احمدی نژاد در نیویورک و در هفته گذشته کرد. محمود احمدی نژاد در سازمان ملل حرف هایی زد که به قول اوباما، غیرقابل توجیه بود و در آن، دولت آمریکا را به سازماندهی حملات یازدهم سپتامبر متهم کرد. نمایندگان و سفرای دیپلماتیک آمریکا و دیگر کشورها سالن سخنرانی را ترک کردند اما شروع کردن همین واکنش، شاید همان چیزی بود که احمدی نژاد به دنبال آن بود. تمامی منظور او از این حرف های بی سر و ته، این بود که جنگ لفظی خود را تقویت کند. جنگی که در دو طرف آن به هر شکلی این مسئله با پرونده فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی پیوند خورده آن هم در حالی که بحث از دور جدیدی از گفت وگوهای اتمی با ایران مطرح است.
شلوغ بازی احمدی نژاد پس از یک هفته بیانیه و موضعگیری درمورد ادامه گفت وگوها در مورد فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی بود. همان گفت وگوهایی که احمدی نژاد گفته بود شاید در ماه اکتبر (ماه آینده میلادی) شروع شود. احمدی نژاد گفت:«در گفت وگو باز است و به رغم واکنش ها به مواضع یازدهم سپتامبر، گفت وگوها با کشورهای پنج به علاوه یک، دنبال خواهد شد.» با این اوضاع، می توان گفت سخنان تحریک آمیز احمدی نژاد با هدف درگیر کردن آمریکا و دیپلماسی ایالات متحده آمریکا، مطرح شده است.
دولت اوباما هم البته در هفته گذشته با این ایده که قرار است گفت وگوهای پنج به علاوه یک با ایران دنبال شود، کمی مشغول بوده است. خود اوباما هم در جریان سخنرانی خود در شورای عمومی سازمان ملل، با این مسئله حرف های خود را آغاز کرد که پیشنهاد گفت وگو به ایران داده ولی چون پاسخی دریافت نکرده، به سمت تحریم های بیشتر با همکاری قدرت های جهانی حرکت کرده است. وی تاکید کرد ایران می تواند فناوری صلح آمیز هسته ای داشته باشد به شرط این که با احساس مسوولیت عمل کند و با شفافیت و اعتبار لازم، صحت صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای را ثابت کند.
استوارت لوی، معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم مالی، خبر داد که فشار بر نظام بانکی ایران بیشتر و شدیدتر شده است. وی در مرکز تحقیقات استراتژیک بین المللی گفت که این فشارها اجازه چانه زنی لازم را به غرب خواهد داد.
البته ایرانی ها این گونه نمی بینند و حتی پیش از این که دور چهارم تحریم های شورای امنیت علیه ایران تصویب شود، نوعی توافق مبادله سوخت اتمی با ترکیه و برزیل امضا کردند تا به تبع آن، گفت وگوها دنبال شود. حتی اگر مجبور به مذاکره شوند هم طوری نشان نمی دهند که انگار به دلیل فشار وارده به مذاکره روی آورده اند. با وجود حرف های آزارنده احمدی نژاد علیه آمریکا، ایالات متحده علاقه ای به ورود به جنگی دیگر در خاورمیانه ندارد و تمامی هزینه خود را صرف راه های دیپلماتیک خواهد کرد.
هم احمدی نژاد و هم اوباما با نوعی موازنه سیاست داخلی در مواضع خود روبرو هستند. حالا که اعتراض های گسترده جنبش سبز رو به خاموشی رفته، تشکیلات احمدی نژاد از طرف های مختلف محافظه کاران درون ایران، زیر فشار و حمله است. همین باعث شده قدرت اجرایی دولت و احمدی نژاد محدود شود کما این که ایران در ابتدا با پیشنهاد تبادل سوخت اتمی موافقت کرد اما پس از آن مجبور شد از آن عقب بکشد. علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی به مسئله گفت وگو با غرب به شدت مظنون است و محافظه کاران رقیب احمدی نژاد اجازه نمی دهند او مانور پیروزمندانه ای در این زمینه داشته باشد و می گویند باید در مسئله اتمی، انعطافی نشان نداد.
شکی نیست که ایران با شماری از سختی ها اساسی اقتصادی به ویژه به تبع تحریم ها، روبرو است. برخی از منتقدان احمدی نژاد مانند اکبر هاشمی رفسنجانی هشدار داده اند که با تحریم ها سرسری برخورد نکند. ایران هم اما از طرفی کاملا به انزوا نیفتاده است.
تحریم های شورای امنیت سازمان ملل روی فعالیت های هسته ای و نظامی ایران سخت شده و تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا هرچند به هدف فشار وارد شده ولی خیلی از طرف های تجاری کلیدی ایران مانند روسیه و چین و ترکیه به آن اهمیت نداده و به همکاری خود ادامه می دهند. این مقاومت حتی فراتر رفته و مسکو که با چین به قطعنامه چهارم شورای امنیت رای مثبت داده است، به تازه گی هشدار داد با کمک برزیل و هند در شورای عمومی قطعنامه ای آماده کرده و تحریم های بیشتر ایران فراتر از تحریم های سازمان ملل را محکوم می کند.
تا این جا که تحریم ها طبق انتظار دولت آمریکا نبوده و شدت لازم را نداشته است و به نظر خیلی از کارشناسان، احتمال کمی دارد که تغییر رفتاری در آینده ایران ایجاد کند. اما با توجه به سیاست موازی فشار و دیپلماسی و فشار بین المللی و وضعیت سیاست داخلی در ایران و آمریکا، اگر اوباما به سمت گفت وگو با ایران برود، جمهوریخواهان را ناراضی کرده و شاید در انتخابات ماه نوامبر برای حزب دموکرات خسارت بار شود.
و اما در مورد مذاکرات آتی پنج به علاوه یک، متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان، شاید به جایی نرود چون مسائل مهم مورد نگرانی غرب در آن مطرح نشده است اما شاید در نوع خود به یک بازی دیگر تبدیل شود. حتی اگر در این گفت وگوها قرار باشد با مبادله سوخت اتمی برزیل و ترکیه با ایران توافق شود، باز مشخص نیست چه مسیری در مذاکرات دنبال شود. حتی اگر توافق هایی جزیی هم حاصل شود باز موضع غرب ایران است که ایران فعالیت های غنی سازی اورانیوم را حتی برای تولید انرژی، تعلیق کند. به عبارتی که جورج بوش استفاده کرده بود، قرار نیست ایران به فناوری غنی سازی برسد حتی اگر نشان دهد که به سمت ساخت سلاح نمی رود. مذاکرات آتی ممکن است سخت و طولانی و پیچیده و در چند مسیر و بعد مختلف باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر