-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

Best of Balatarin for 10/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




سایت دفتر آیت‌الله علی خامنه‌ای اعلام کرد همه منتقدان و معترضان به نتیجه انتخابات «میکروب سیاسی» نیستند و تعمیم دادن و برجسته كردن این عبارت كار «بیگانگان» است. این سایت نوشته که بیگانگان با برجسته کردن «میکروب سیاسی» تلاش داشته‌اند تا آثار سفر آقای خامنه‌ای به قم را «خنثی» کنند. وب‌سایت دفتر رهبری افزوده که رسانه‌های بیگانگان با «تأكید بر نكته‌ای مبهم برای طرح تفسیرهای مناقشه‌آمیز، بر كلیدواژه‌ میكروب‌های سیاسی» تأكید كرده‌اند تا تصور «غلطی» از سخنان آقای خامنه‌ای به مخاطبان «القاء» کنند. این وب‌سایت نوشته که رسانه‌های بیگانه «كوشیدند تا به مخاطبان خود این‌گونه القاء كنند كه رهبر انقلاب همه‌ منتقدان و معترضان انتخابات را میكروب‌های سیاسی خوانده‌اند» در حالی‌ که در سخنان کامل آقای خامنه‌ای چنین چیزی دیده نمی‌شود. علی خامنه‌ای که به قم سفر کرده است، هفته گذشته در جمع گروهی از مردم این شهر با اشاره به حوادث سال گذشته گفت: «فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروب‌های سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد.»
با ۱۹۸ امتیاز و ۶۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حمید کرزای رئیس جمهور افغانستان در کابل به خبرنگاران گفت که وی یکبار ۷۰۰ هزار دلار و بار دگر ۹۷۵ هزار دلار از رژیم ایران برای نبرد انتخاباتی ریاست جمهوری خویش دریافت کرده است. او اضافه کرد که کاخ سفید از حمایت مالی رژیم ایران باخبر بوده است.
با ۱۸۱ امتیاز و ۳۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان تائید کرده است که رئیس دفتر او، از نماینده ایران پول نقد دریافت کرده، اما تاکید کرده که این پول، به طور رسمی و از مجرای قانونی به افغانستان داده می شود. آقای کرزی سخنان خود را در واکنش به گزارش روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز بیان کرده است. این روزنامه روز گذشته در یک گزارش، عمر داوودزی، رئیس دفتر حامد کرزی را به دریافت "پول نقد" از سفیر ایران در کابل متهم کرد. در گزارش نیویورک تایمز آمده است که آقای داوودزی این پول را در داخل هواپیمای حامل آقای کرزی در جریان سفری به ایران در ماه آگوست سال گذشته میلادی گرفته است. آقای داوودزی در گذشته سفیر افغانستان در تهران بود. نویسنده گزارش نیویورک تایمز افزوده است که این پول اسکناس های یورو، پول واحد اروپا بوده که در میان چندین پاکت به صورت یک بسته پلاستیکی به آقای داوودزی داده شده است. حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان که پس از دیدار با امام علی رحمان، رئیس جمهوری تاجکستان در کاخ ریاست جمهوری افغانستان، با خبرنگاران صحبت می کرد، در جریان این کنفرانس خبری، با سوالهایی در رابطه با گزارش نیویورک تایمز روبرو شد.
با ۱۵۳ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجا م بد داشـتـیـم
با ۱۳۹ امتیاز و ۳۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مهندس حشمت الله طبرزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نگارش شکایت نامه ای از وکلای دادگستری خواهان ارائه آن به دادگاه های بین المللی شد. متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است: وکلای مدافع محترم؛ بانوان گیتی پورفاضل ، نسرین ستوده و آقایان محمد اولیایی فرد، خلیل بهرامیان ، محمد علی دادخواه ،جهانگیر محمودی درودهای گرم من تقدیم به شما وکلای شریف،با وجدان وآگاه شما سروران گرامی بهتر از من آگاه هستید که مشکل اساسی ما ملت ایران،محرومیت از داشتن قوه ی قضاییه مستقل،بی طرف و قدرتمند است. زیرا رییس این قوه،غیر انتخابی و منصوب رهبر حکومتی است و اختیارات رهبر، با اختیارات همه ی ملت برابر و بلکه با تفسیری که از« ولایت مطلقه ی فقیه»صورت می گیرد، برتر از قوه ی انتخاب و اختیارات ملت می باشد. رییس منصوب به حاکمیت نه در مقابل ملت بلکه فقط در مقابل رهبر و دسته های حکومتی پاسخگو است. ضمن اینکه دخالت در امور قضایی و به ویژه در رای قاضی ها به صورت سازمانی،سیستماتیک انجام می گیرد. نیروهای امنیتی،مراکز قدرت و حتی نظامی ها به راحتی قاضی ها را تحت تاثیر اراده ی خود قرار می دهند و این در حالی است که نحوه ی گزینش قاضی ها غیر دموکراتیک و غیر انتخابی وبا اعمال اراده ی مراکز حکومتی صورت می گیرد. آیین دادرسی رعایت نمی شود و به ویژه در محاکم امنیتی یا دادگاه های انقلاب که به اتهامات زندانیان سیاسی رسیدگی می شود،صرفا اراده ی مراکز گوناگون امنیتی حاکم است. اصل 168 قانون اساسی مبنی بر؛«رسیدگی به اتهام ها و جرایم سیاسی در دادگاه صالحه،علنی،با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه» هیچگاه اجرا نشده و اجرا نمی شود. در صورتی که قوه ی قضاییه مقتدر،مستقل و عدالت محور،می بایست با رعایت اصل تفکیک قوا بوجود بیاید.رییس این قوه باییستی توسط قاضی های مجرب،دانشمند،مستقل و عادل انتخاب شود، قاضی در امر قضا، مستقل و صرفا تابع قانون و عدالت باشد و دولت یا هر نهاد حکومتی دیگر،امکان اعمال نظر بر قاضی یا شورای عالی قاضی ها و رییس قوه ی عدلیه را نداشته باشد. بانوان و آقایان ارجمند؛ صد سال پیش ،انقلاب مشروطیت با خواست عدالت خانه به پیروزی رسید. زیرا آزادی خواهان صدرمشروطیت،آگاه بودند،بدون داشتن قوه ی قضاییه ی مستقل،نمی توان به آزادی،دموکراسی،رفاه،پیشرفت،امنیت و عدالت رسید. اما با داشتن یک قوه ی قضاییه ی مستقل و عدالت محور،می توان به همه ی خواسته های قانونی ملت دست یافت. اینک نزدیک به یک 110 سال از آن انقلاب می گذرد،اما با قوه ای رو به رو هستیم که به طور کامل در اختیار دستگاه های نظامی-امنیتی و ایدئولوژیک حاکم است. عدالت،انصاف و بی طرفی اولین و مهم ترین قربانی در پیشگاه این قدرت ایدئولوژیک و فراقانون است. بی عدالتی،تبعیض و بی انصافی آنچنان بر محاکمی که به اتهامات عقیدتی یا سیاسی رسیدگی می کنند،حکم می راند که بدون هیچ اغراق یا زیاده گویی می بایست اعتراف کنم،من و امثال من امیدی به رعایت عدل و قانون نداشته،بلکه همواره قربانی ظلم و تبعیض بوده و هستیم. برای قربانیانی چون من،کدام راه پا بر جا می ماند تا با پیمودن آن،امید تظلم خواهی داشته باشیم؟ اگر از سوی دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی حقوق ما زیر پا گذاشته شود که چنین شده است،می بایست در دستگاه عدلیه تظلم خواهی نماییم. اگر دستگاه عدلیه زیر نفوذ و در اختیار همین دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی بود،در آن صورت چه راهی برای دادخواهی شهروند بی پناه باقی خواهد ماند؟ 16 سال است،توسط دستگاهی امنیتی-نظامی و قضایی متحمل خسارت های فراوان مادی و معنوی شده ام. برای نمونه باید از توقیف و تعطیلی، نشریه های پیام دانشجو،ندای دانشجو،گزارش روز و هویت خویش نام ببرم که سمت مدیر مسئولی یا سردبیری آن ها را برعهده داشته و در دوره ی 6ساله از سال1373تا1379،همگی به صورت غیر قانونی از سوی حاکمیت تعطیل شد و موجبات ضرر و زیان های فراوان معنوی و مادی را برای من و همکارانم به وجود آورده اند. من را از حقوق اساسی ام محروم کرده اند و قانون اساسی را زیر پا گذاشته اند.زیرا آزادی بیان از حقوق اساسی شهروند آزاد است. طی 16 سال گذشته بارها و بارها،به صورت غیر قانونی و خود سرانه بازداشت شده ام و به ویژه از 27 خرداد ماه 1378 تا کنون زندانی بوده و تا کنون حدود 11 سال و 8 ماه را در زندان های مختلف گذارنده ام نزدیک به 33 ماه را در سلول های انفرای در بازداشتگاه های امنیتی و زیر شکنجه بوده ام. و پس از گذران این مدت حال حکم 9 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق را در برابر نگاهم قرار دادند. طی همین دوره به صورت غیر قانونی تشکل قانونی «اتحادیه اسلامی دانشجویان ودانش آموختگان دانشگاه ها» که من سمت دبیر کلی آن را داشته ام،به صورت غیر قانونی و توسط شعبه ی 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد(زارعی دهنوی)منحل اعلام کرده اند. از برگزاری هر نوع میتینگ یا تظاهرات مسالمت آمیز که از حقوق اساسی و قانونی من و هم میهنانم می باشد،جلوگیری کرده اند و در عوض،زندان و شکنجه و محرومیت اجتماعی برایم به ارمغان آورده اند. حق بیان،حق تشکیل حزب و حق مشارکت در سرنوشت سیاسی که در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است را از من سلب کرده اند و تفتیش عقیده،محرومیت اجتماعی و زندان را به جای آن نشانده اند. بارها و بارها و به صورت غیر قانونی و مسلحانه به درون خانه ام ریخته اند،اموالم را برده اند و موجبات ترس،نا امنی و وحشت در بین اعضای خانواده ام را فراهم کرده اند. در16 سال گذشته،من حتی در خانه ام-آنگاه که زندان نبوده ام-امنیت نداشته ام.بارها از سوی نیروهایی لباس شخصی،امنیتی،انتظامی مورد توهین،شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته ام و یک بار در 24 آبان ماه 1376 در حمله ی گروه فشار به دفتر هفته نامه ی پیام دانشجو،تاسر حد مرگ،من را ضرب و شتم نمودند. سلب حقوق،محرومیت ها،توقیف و تعطیلی ها،تفتیش عقیده،سانسور،شکنجه،نا امنی ها و زندان ها در طی 16 سال گذشته و در زمان تصدی 3 رییس قوه ی قضاییه،آقایان محمد یزدی،محمود شاهرودی و صادق لاریجانی انجام گرفته است اما مسئولیت واقعی بر گردن رهبر مادام العمر و غیر پاسخگو با قدرت فرا قانون است.زیرا همه ی قوا و قدرت ها،زیر نظر رهبر است. بر همین اساس،از شما وکلای محترم تقاضا مند هستم،به من که اینک با محکومیت غیر قانونی و ظالمانه ی جدید،در زندان به سر می برم کمک کنید تا بتوانم برای جبران بخشی از این ضرر و زیان های معنوی و مادی ،از طریق محاکم بین المللی درخواست دادخواهی کنم.من ناگزیر از اعلام جرم علیه جمهوری اسلامی هستم. من رسما شکایت خود علیه آقای علی خامنه ای رهبر حکومت جمهوری اسلامی را تقدیم محاکم بین المللی نموده از شما وکلای محترم و هر انسان آزاده ی دیگر،درخواست کمک می کنم تا این دادخواست،مسیر قانونی و حقوقی لازمه را طی کرده و به صورت موثر پی گیری شود. از خانم ها مهرانگیز کار ،شیرین عبادی و اقایان عبدالکریم لاهیجی ،محمد مصطفایی و سایر وکلای بین المللی و نهادهای مربوطه و حقوق بشری در این امر مهم استمداد می طلبم. اعلام جرم من علیه آقای علی خامنه ای به عنوان رهبر حکومت،که دارای قدرت مطلقه،فرا قانون،غیر پاسخگوو مادام العمر است،به اتمام موارد و عناوین مجرمانه به شرح ذیل می باشد و جبران خسارت های معنوی و مادی را خواهانم: 1- اعمال سانسور و تفتیش عقیده. 2- توقیف غیر قانونی نشریه های پیام دانشجو،ندای دانشجو،هویت خویش و گزارش روز. 3- سلب حقوقی چون آزادی بیان. 4- ضرب و شتم های مکرر توسط نیروهی امنیتی،انتظامی و نظامی. 5- بازداشت های مکرر و خود سرانه. 6- اعمال شکنجه در بازداشتگاه های نظامی و امنیتی. 7- محکومیت ها و حبس های طولانی از طریق دادگاه های غیر صالحه ی امنیتی و زیر پا گذاشتن اصول قانون اساسی در فصل مربوط به حقوق اساسی ملت و شهروند تحت احکام مختلف.11 سال در گذشته گذرانده ام و با این حکم جدید 9 سال و 74 ضربه شلاق باید 9 سال دیگر از عمر خود را در زندان سپری کنم. 8- تعطیل نمودن همه ی فعالیت های حزبی،تشکیلاتی و قانونی من از طریق بازداشت و سرکوب و سلب حقوق اساسی در این حوزه. 9- زیر فشار قرار دادن من از طریق نیروهای امنیتی و ایجاد ترس و ناامنی برای اعضای خانواده ام از طریق تهدید تلفنی یا هجوم مکرر به دفتر کار و خانه ام. 10- جلوگیری از میتینگ ها و تظاهرات مسالمت آمیز که از حقوق قانونی هر شهروند آزاد است.این اقدام ها،زیر عنوان:تبانی و تجمع به قصد بر هم زدن امنیت ملی،سرکوب گردیده است. 11- جلوگیری از مشارکت آزاد من در تعیین سرنوشت و از طریق انتخابات آزاد.این اقدام از سوی شورای نگهبان صورت پذیرفته است. شایان ذکر است اسناد و مدارک مربوط به ادعاهای بالا،موجود است و به محض تشکیل محکمه ی بین المللی برای رسیدگی به جرایم ارتکابی حکومت تحت امر آقای علی خامنه ای،تقدیم خواهد شد. زندانی سیاسی حشمت اله طبرزدی ایران/کرج/زندان رجایی شهر/1389خورشیدی
با ۱۲۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


فالس نيوز:پس از توضيحات سايت مقام معظم رهبری در مورد سخنان اخير ايشان در قم، سايتهای حامی فتنه سبز به ميدان آمده و با بزرگنمايي توضيح اين سايت در مورد فرمايشات معظم له در قم ، طوری وانمود می کنند که انگار معظم له سخنان خود را پس گرفته اند و يا در مقابل جريان سازي های فتنه گران ، عقب نشينی کرده اند.لذا سايت ايشان با ارسال فکسی به اين خبر گزاری ضمن اشاره به سخنان معظم له در قم و تاييد ميکروب بودن معترضان انتخاباتی ، سخنان جناب احمدی نژاد و علم الهدی را نيز تاييد کردند.در اين فکس ارسالی، اشاره شده است که منظور از اينکه همه معترضان انتخاباتی سال گذشته ميکروب نيستند ، برای اين است که خدای نخواسته آقايان احمدی نژاد و علم الهدی رنجيده خاطر نباشند و بدانند که معظم له آن بخش از معترضان را ميکروب دانسته اند که خس و خاشاک و بزغاله و گوساله نيستند.و خدای ناخواسته قصد جسارت به تشخيص آقايان احمدی نژاد و علم الهدی را نداشته اند. با اين توضيح لازم است به فتنه گران يادآور شويم که به تاييد بزرگانی چون مقام معظم رهبری ، آقای احمدی نژاد و جناب علم الهدی و ساير بزرگان ، شما همچنان ميکروب و خس و خاشاک و بزغاله و گوساله هستيد.
با ۱۲۳ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


در اوایل سال جاری میلادی، احمدی نژاد به دعوت کرزای به افغانستان رفت و سخنرانی پرحرارتی در انتقاد از آمریکا در کابل ایراد کرد. وقتی احمدی نژاد به کابل آمد با دو چمدان پر پول بود که یکی از آنها تقدیم عمر داودزی، رییس دفتر کرزای و دیگری به کاخ ریاست جمهوری افغانستان تقدیم شد. تقریبا در دولت افغانستان همه می دانند که داودزی "آدم جمهوری اسلامی" است و از تهران پول می گیرد و بخشی از این پول ها را در اختیار کرزای قرار می دهد. در بعدازظهر یکی از روزهای اواخر ماه آگوست هنگامی که هواپیمای خصوصی رییس جمهوری افغانستان روی باند فرودگاه تهران آماده پرواز به سمت کابل بود هواپیما به دلیل دیر رسیدن یک مسافر مدتی تاخیر داشت و آن مسافر فدا حسین مالکی سفیر جمهوری اسلامی در کابل یود. مسافر تاخیری بالاخره رسید و هنگامی که وارد کابین شد یک راست در مقابل صندلی عمر داودزی رییس دفتر کرزای و یکی از نزدیک ترین و معتمدترین مشاوران او نشست. طبق گفته یک مقام افغان که در آن موقع در هواپیما حضور داشت سفیر جمهوری اسلامی کیسه پلاستیکی متورمی از بسته های اسکناس یورو را به داودزی داد. یک مقام دیگر افغان که او نیز در هواپیما حضور داشت تایید کرده است که آن روز داودزی کیسه ای را که از سفیر جمهوری اسلامی دریافت کرده بود به خانه اش برد. این پول های پرداختی جمهوری اسلامی که بالغ بر میلیونها دلار می شود، یک منبع مالی بی حساب و کتاب است که برای خرید سیاستمداران و نمایندگان پارلمان افغانستان، رهبران قبیله ای این کشور و حتی برخی فرماندهان طالبان از سوی کرزای هزینه می شود.
با ۱۲۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در حالی که ایران روز دوشنبه گزارش روزنامه نیویورک تایمز در مورد پرداخت پول نقد توسط مقام‌های ایرانی به دفتر ریاست جمهوری افغانستان را «اتهامی کذب، مضحک و توهین‌آمیز» خواند، حامد کرزی در همین روز دریافت پول نقد از ایران را تأیید کرد و این پرداخت‌ها را «شفاف» نامید. به گفته خبرگزاری فرانسه، حامد کرزی، رئیس‌جمهور افغانستان روز دوشنبه اذعان کرد که او و عمر داودزی، رئیس دفتر وی از ایران «کیسه‌های پول» دریافت کرده‌اند اما گفت که این پرداخت‌ها «شفاف» صورت گرفته و نوعی کمک از سوی یک کشور دوست است. این در حالی است که به گزارش همین خبرگزاری، سفارت ایران در کابل روز دوشنبه گزارش نیویورک تایمز در مورد تحویل پول نقد از سوی ایران به حامد کرزی و عمر داودزی را «قویاً» تکذیب کرد و آن را «دروغ، مضحک و توهین‌آمیز» نامید. مسئولان سفارتخانه ایران در کابل در این مورد افزودند: «چنین گمانه‌زنی‌های بی‌پایه‌ای توسط برخی رسانه‌های غربی پخش می‌شوند تا افکار عمومی را سر در گم کرده و به روابط استوار میان دو دولت و ملت در دو جمهوری اسلامی افغانستان و ایران لطمه بزنند.» روزنامه نیویورک تایمز روز یکشنبه گزارش داد که حامد کرزی از ایران «جعبه پول» دریافت کرده و عمر داودزی، رئیس دفتر آقای کرزی نیز به طور مستمر «از ایران در پول نقد دریافت کرده تا به پیش بردن سیاست‌های ایران در افغانستان کمک کند.» حامد کرزی روز دوشنبه در یک نشست خبری در کابل در این مورد گفت: «پرداخت‌های نقدی از سوی کشورهای مختلف دوست، برای کمک به دفتر ریاست‌جمهوری و کمک به مخارج، انجام شده‌است.» رئیس‌جمهور افغانستان افزود: «دولت ایران سالی یک بار یا دو بار، مبلغ پانصد، ششصد یا هفتصد هزار یورو به ما کمک کرده‌است و این کمکی رسمی است.» وی در مورد عمر داودزی، رئیس دفتر خود گفت: «او این پول‌ها را به دستور من دریافت می‌کند.» این در حالی است که روزنامه نیویورک تایمز در گزارش خود از قول مقام‌های افغان که نامشان ذکر نشده نوشت که پرداخت‌های ایران به عمر داودزی و حامد کرزی «میلیون‌ها دلار» است و به «صندوقی مخفی» می‌رود که از آن برای پرداخت پول به نمایندگان پارلمان، سران قبایل و حتی فرماندهان طالبان استفاده می‌شود.
با ۱۱۹ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سلب حقوق،محرومیت ها،توقیف و تعطیلی ها،تفتیش عقیده،سانسور،شکنجه،نا امنی ها و زندان ها در طی 16 سال گذشته و در زمان تصدی 3 رییس قوه ی قضاییه،آقایان محمد یزدی،محمود شاهرودی و صادق لاریجانی انجام گرفته است اما مسئولیت واقعی بر گردن رهبر مادام العمر و غیر پاسخگو با قدرت فرا قانون است.زیرا همه ی قوا و قدرت ها،زیر نظر رهبر است. بر همین اساس،از شما وکلای محترم تقاضا مند هستم،به من که اینک با محکومیت غیر قانونی و ظالمانه ی جدید،در زندان به سر می برم کمک کنید تا بتوانم برای جبران بخشی از این ضرر و زیان های معنوی و مادی ،از طریق محاکم بین المللی درخواست دادخواهی کنم.من ناگزیر از اعلام جرم علیه جمهوری اسلامی هستم.
با ۱۱۲ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


چکیده : شجونی از روحانیون دولتی در اظهاراتی توهین آمیز، موسوی خاتمی و کروبی را مصداق میکروب‌های سیاسی مورد اشاره رهبری دانست و در برابر اعلام مصادیق میکروب‌های اجتماعی سکوت کرد. اما جهان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری، واژه "میکروب سیاسی" را توطئه رسانه‌های بیگانه برای خنثی کردن آثار سفر رهبر انقلاب به قم دانست! گردانندگان این سایت در مطلبی نوشته‌اند: "رسانه‌های بیگانه در پخش سخنان رهبر انقلاب در اجتماع باشکوه مردمی تنها به آن بخش از سخنان ایشان بسنده کردند که ایشان حضور ۴۰ میلیونی ملت در انتخابات سال گذشته‌ی ریاست‌جمهوری را رفراندومی ملی در ابراز وفاداری و اعتماد به نظام اسلامی خواندند. آنها از سوی دیگر این بخش از خبر را که در آن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پایداری و هوشیاری مردم در مقابل فتنه‌ی ۸۸ را موجب واکسینه ‌شدن کشور و مردم در مقابل میکروب‌های سیاسی و اجتماعی خوانده بودند، به عنوان بخش برجسته‌ی خبر منتشر کردند."
با ۱۱۱ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حکم یک سال حبس تعزیری و ٣٠ سال محرومیت از روزنامه‌نگاری که پیش‌تر برای ژیلا بنی‌یعقوب، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان در تهران صادر شده بود، در دادگاه تجدید نظر تأیید شد. به گزارش تارنمای «تا آزادی روزنامه‌نگاران زندانی»، خانم بنی‌یعقوب در حکم اولیه از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری و ٣٠ سال محرومیت از روزنامه‌نگاری محکوم شده بود که این حکم توسط شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران عیناً تأیید شده است. این دومین حکم سنگینی است که برای روزنامه‌نگاران در ایران صادر شده است. پیش‌تر نیز احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت همیشگی از هر گونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به صورت کتبی یا شفاهی محکوم شده بود. بنی‌یعقوب در پی حوادث پس از انتخابات ایران در تاریخ ٣٠ خرداد سال گذشته به همراه همسرش، بهمن احمدی‌امویی بازداشت شده‌ بود. وی پس از تحمل ٦٠ روز بازداشت با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. دادگاه ژیلا بنی یعقوب نهم خرداد ماه سال جاری در شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد. وی در این دادگاه خطاب به قاضی گفت: «گر چه شما مرا در جایگاه متهم می‌بینید اما من از کارشناسان وزارت اطلاعات شاکی هستم.»
با ۱۰۷ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان تائید کرده است که رئیس دفتر او، از نماینده ایران پول نقد دریافت کرده، اما تاکید کرده که این پول، به طور رسمی و از مجرای قانونی به افغانستان داده می شود. آقای کرزی سخنان خود را در واکنش به گزارش روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز بیان کرده است. این روزنامه روز گذشته در گزارشي، عمر داوودزی، رئیس دفتر حامد کرزی را به دریافت "پول نقد" از سفیر ایران در کابل متهم کرد. در گزارش نیویورک تایمز آمده است که آقای داوودزی این پول را در داخل هواپیمای حامل آقای کرزی در جریان سفری به ایران در ماه آگوست سال گذشته میلادی گرفته است.آقای داوودزی در گذشته سفیر افغانستان در تهران بود. نویسنده گزارش نیویورک تایمز افزوده است که این پول اسکناس های یورو، پول واحد اروپا بوده که در میان چندین پاکت به صورت یک بسته پلاستیکی به آقای داوودزی داده شده است. به گزارش بي بي سي حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان که پس از دیدار با امام علی رحمان، رئیس جمهوری تاجکستان در کاخ ریاست جمهوری افغانستان، با خبرنگاران صحبت می کرد، در جریان این کنفرانس خبری، با سوالهایی در رابطه با گزارش نیویورک تایمز روبرو شد. آقای کرزی در پاسخ به یکی از این سوالها گفت: "در کشورهایی مثل افغانستان، در کشورهای فقیر، وطن دوستی قیمت دارد... این قیمت را هر روز می پردازیم." او از آقای داوودزی که با اتهامات روزنامه نیویورک تایمز روبرو شده، به شدت دفاع کرد و گفت که "وطن دوستی" رئیس دفتر او، باعث شده تا نیویورک تایمز او را هدف قرار دهد. اما رئیس جمهور کرزی گفت که ظرف 9 سال اخیر، کشورهای متعددی به افغانستان پول نقد کمک کرده اند که جمهوری اسلامی ایران نیز از این جمع مستثنا نیست. آقای کرزی گفت: "ایران، سالی یک بار یا دو بار، گاهی پنج صد هزار، گاهی ششصد هزار یورو کمک می کند."در کشورهای مثل افغانستان، در کشورهای فقیر، وطن دوستی قیمت دارد... این قیمت را هر روز می پردازیم او افزود: "این کمک، رسمی است و داوودزی، به امر من این پول را می گیرد." رئیس جمهوری افغانستان در بخشی از سخنان خود در واکنش به این گزارش، اتهامات نیویورک تایمز علیه آقای داوودزی را به مسئله بستن شرکت های خصوصی امنیتی در افغانستان ربط داد. آقای کرزی گفت که رئیس دفتر او، از جمله افرادی بوده که با جدیت در پی تعطیل شرکت های خصوصی امنیتی بوده است، برنامه ای که به باور آقای کرزی، در کشورهای غربی طرفدار زیاد ندارد. آقای کرزی گفت که اقدامات او در زمینه تعطیل شرکت های خصوصی امنیتی که حدود نیم آن مربوط به منابع خارجی می شود، با مخالفت حلقه های غربی روبرو بوده است. نیویورک تایمز اما، در گزارش خود به نقل از منابع مختلف غربی و افغان مدعي شده است که این پول بخشی از پولهای ایران است که به صورت "سری و مداوم" برای خریدن صداقت و وفاداری آقای داوودزی و تامین منافع ایران در کاخ ریاست جمهوری افغانستان به کار می رود. نیویورک تایمز به ادعاي خود افزوده که عمر داوودزی و حامد کرزی بخشی از این پول ها را به شماری از اعضای مجلس، رهبران قومی و حتی فرماندهان طالبان می دهند. آقای کرزی خطاب به روزنامه نگاران افغان گفت: "نیویورک تایمز بر اساس منافع ملی خود عمل کرده است، شما هم از نیویورک تایمز یاد بگیرید. آنها ما را بدنام می کنند و شما هم آنها را بدنام کنید." در همين حال سفارت ایران در کابل این گزارش را تکذیب کرده و آن را "اهانت آمیز" توصیف کردو طي اعلامیه خاطر نشان كرد: "اینگونه شایعات بی اساس، از سوی بعضی رسانه های غربی منتشر می شود تا اذهان عامه را مغشوش کرده و روابط محکم میان دولت ها و ملت های جمهوری اسلامی افغانستان و ایران را آسیب بزند."
با ۱۰۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آیا موافق حقوق مساوی برای زنان و مردان هستید؟ (کارتونی از ازل)
با ۹۶ امتیاز و ۷۲ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


حراست آموزش و پرورش با توجه به درپیش بودن سالروز سیزدهم آبان (روز دانش آموز) و به دلیل نگرانی از خیزش جنبش دانش آموزی علیه استبداد، بخشنامه‌ای را خطاب به مدیران مدارس صادر کرده است (عکس پیوست). این بخشنامه سند افتخاری است برای جنبش سبز که همچنان در برابر زورگویان و متجاوزین به حق ملت ایستاده است.
با ۹۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ندای سبز آزادی: زهرا رهنورد در گفتگویی پیرامون مسائل روز کشور سخن گفت. رهنورد در این گفتگو بیشتر از پیش، درباره زنان و حضور آنان در جنبش سخن گفت و تحلیل بعضی از مسایل را نیز برعهده دیگر گفتگو ها گذاشت. وی می گوید: بر این باوراست که خشونت ها جنبش سبز را در مسیر خود مقاوم تر می کند و به تعمیق جنبش و فراگیر تر شدن آن می انجامد. تاکتیک و استراتژی جنبش مسالمت، آرامش و تعهدات فرهنگی و اخلاقی است و هیچ اسلحه ای جز رحم، شفقت، محبت، دوستی، فرهختگی و عقلانیت اسلحه دیگری ندارد اما زمانیکه جواب رای من کجاست آن گونه با خشونت داده می شود واکنش ها نیز متفاوت می شود. به نظر من گره ای که با دست باز می توانستند باز کنند را با با دندان های کندشان نمی توانند باز کنند و این دندان های خشونت که حاکمیت به کار برده نمی تواند این گره را باز کند و دیدید که شعارها از رای من کجاست عبور کرد و همان طور که می بینید به شعارهای تند و رادیکال تبدیل شد. خشونت ها جنبش سبز را در مسیر خود مقاوم تر می کند و به تعمیق جنبش و فراگیر تر شدن آن می انجامد و به شخصه خود را برای چوبه دار آماده کرده ام و تا پای جان بر سر آرمان های آزادی-دموکراسی و قانون گرایی ایستاده ام ، دیگران نیز بر همین میثاق هستند.این وعده الهی است که در نهایت حق پیروز می شود و تا زمانیکه روش آرمان های خوب بلند مردم پیگیری میشود این پیروزی امکان پذیر است. به قول قرآن مجید موعد شما صبح است آیا صبح نزدیک نیست . البته با این سرکوب ها یک مقدار تحرک رفتاری باید بیشتر و مخالفت ها مدنی تر شود و فراموش نکنیم که خیابان تنها گزینه نیست. گفت و گوی تفصیلی کلمه با زهرا رهنورد به شرح زیر است:
با ۹۵ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در حالی که ایران روز دوشنبه گزارش روزنامه نیویورک تایمز در مورد پرداخت پول نقد توسط مقام‌های ایرانی به دفتر ریاست جمهوری افغانستان را «اتهامی کذب، مضحک و توهین‌آمیز» خواند، حامد کرزی در همین روز دریافت پول نقد از ایران را تأیید کرد و این پرداخت‌ها را «شفاف» نامید. به گفته خبرگزاری فرانسه، حامد کرزی، رئیس‌جمهور افغانستان روز دوشنبه اذعان کرد که او و عمر داودزی، رئیس دفتر وی از ایران «کیسه‌های پول» دریافت کرده‌اند اما گفت که این پرداخت‌ها «شفاف» صورت گرفته و نوعی کمک از سوی یک کشور دوست است. این در حالی است که به گزارش همین خبرگزاری، سفارت ایران در کابل روز دوشنبه گزارش نیویورک تایمز در مورد تحویل پول نقد از سوی ایران به حامد کرزی و عمر داودزی را «قویاً» تکذیب کرد و آن را «دروغ، مضحک و توهین‌آمیز» نامید. مسئولان سفارتخانه ایران در کابل در این مورد افزودند: «چنین گمانه‌زنی‌های بی‌پایه‌ای توسط برخی رسانه‌های غربی پخش می‌شوند تا افکار عمومی را سر در گم کرده و به روابط استوار میان دو دولت و ملت در دو جمهوری اسلامی افغانستان و ایران لطمه بزنند.» روزنامه نیویورک تایمز روز یکشنبه گزارش داد که حامد کرزی از ایران «جعبه پول» دریافت کرده و عمر داودزی، رئیس دفتر آقای کرزی نیز به طور مستمر «از ایران در پول نقد دریافت کرده تا به پیش بردن سیاست‌های ایران در افغانستان کمک کند.». . .
با ۹۱ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان تائید کرده است که رئیس دفتر او، از نماینده ایران پول نقد دریافت کرده، اما تاکید کرده که این پول، به طور رسمی و از مجرای قانونی به افغانستان داده می شود. آقای کرزی سخنان خود را در واکنش به گزارش روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز بیان کرده است. این روزنامه روز گذشته در یک گزارش، عمر داوودزی، رئیس دفتر حامد کرزی را به دریافت "پول نقد" از سفیر ایران در کابل متهم کرد. در گزارش نیویورک تایمز آمده است که آقای داوودزی این پول را در داخل هواپیمای حامل آقای کرزی در جریان سفری به ایران در ماه آگوست سال گذشته میلادی گرفته است. آقای داوودزی در گذشته سفیر افغانستان در تهران بود. نویسنده گزارش نیویورک تایمز افزوده است که این پول اسکناس های یورو، پول واحد اروپا بوده که در میان چندین پاکت به صورت یک بسته پلاستیکی به آقای داوودزی داده شده است. حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان که پس از دیدار با امام علی رحمان، رئیس جمهوری تاجکستان در کاخ ریاست جمهوری افغانستان، با خبرنگاران صحبت می کرد، در جریان این کنفرانس خبری، با سوالهایی در رابطه با گزارش نیویورک تایمز روبرو شد.
با ۹۰ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آفتاب: حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، اذعان کرده که رئیس‌دفتر او از ایران سالانه مبالغی پول دریافت کرده است. آقای کرزی همزمان یادآور شده که این کار با شفافیت کامل انجام گرفته و جنبه کمک رسمی داشته است. گفته‌های آقای کرزی در این زمینه، امروز، دوشنبه، در واکنش به گزارشی در روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» انتشار یافت که در آن گفته شده است: جمهوری اسلامی به «عمر داوودزَی»، سفیر پیشین کابل در تهران، و رئیس کنونی دفتر حامد کرزی، «کیسه، کیسه پول نقد» داده است تا تعهد او به تبلیغ منافع ایران در افغانستان را تضمین کند. نیویورک تایمز در شماره روز شنبه گذشته خود از قول ایرانیان و افغان هایی که نام آن ها را محفوظ نگاه داشته است، نوشته بود: مبالغی که جمهوری اسلامی به «عمر داوودزی» داده، برای پرداخت به نمایندگان مجلس قانون‌گذاری، رهبران قبیله‌ای و حتی «طالبان» افغان بوده است تا وفاداری‌شان به تهران خریداری شود. حامد کرزی امروز گفت که جمهوری اسلامی سالانه ۷۰۰ هزار تا ۹۷۵ هزار دلار، برای هزینه‌های رسمی دفتر ریاست جمهوری افغانستان، به او کمک می‌کرده است.
با ۸۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حامد کرزای روز دوشنبه تایید نمود که رئیس ستاد ریاست جمهوری این کشور از دولت ایران چمدان های پر از پول نقد را دریافت کرده است. وی افزود این پول های نقد برای پرداخت هزینه های مربوط به ریاست جمهوری بوده است. کرزای می گوید: دولت وی به دریافت این پول ها از ایران ادامه خواهد داد. وی ادامه داد پرداخت پول ها در واقع بخشی از روابط بین همسایه ها می باشد. آنها (ایرانی ها) در عوض خواستار روابط خوب با ما می باشند. این گفته های آقای کرزای تاییدی است بر گزارش نیویورک تایمز که حاکی از پرداخت های ماهانه به مبلغ 1 تا 2 میلیون دلار توسط ایران به عمر داوودزَی می باشد.
با ۸۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


صحبت‌های بنی‌صدر در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۹ در رابطه با اولین "کمیتهٔ حقیقت یاب"//پرسش: آیا در این رژیم ولایت فقیه میشود از آنها انتظار داشت که به دنبال حقیقت باشند!؟// پاسخ: راهی‌ که برای این مردم میماند اینست که خود دادخواهی بکنند و به جنبش همگانی ادامه بدهند تا دولتی برقرار بشود که بر موازین حقوق انسان، حقوق ملت و بر میزان داد و عدالت اجتماعی بنا شده باشد، این راه حل قضیه است. آیا خود را میبایست بعد از ۳۰ سال تجربه فریب داد!؟ هنوز باید نشست که ببینیم دستگاه این رژیم به داد مردم میرسد!؟ در آغاز انقلاب ، در دوره‌ای که مردم ایران من را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کرده بودند، من هم از شکنجه در شش نوع زندان سخن گفتم ولی.............
با ۸۴ امتیاز و ۳۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بنی یعقوب درست یک هفته پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته هم به همراه همسرش در منزل مسکونی شان بازداشت و پس از دو ماه ،با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. بهمن احمدي امويي، همسر ژيلا بني يعقوب نیز به دليل فعاليتهاي رسانه اي و روزنامه نگاري اش اكنون در بند 350 زندان اوين زنداني است و دوران محكوميت 5 ساله خود را مي گذراند. فريده غيرت ،وكيل اين روزنامه نگار در باره صدور چنين حكمي آن هم براي يك روزنامه نگار مستقل اظهار تعجب مي كند: «حکم صادره به هیچ وجه حق موکل من نیست...
با ۸۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


زهرا رهنورد در گفتگویی پیرامون مسائل روز کشور سخن گفت. رهنورد در این گفتگو بیشتر از پیش، درباره زنان و حضور آنان در جنبش سخن گفت و تحلیل بعضی از مسایل را نیز برعهده دیگر گفتگو ها گذاشت. انقلاب اسلامی با شعار استقلال و آزادی و در راستای مخالفت با استبداد و دیکتاتوری شاه و خصوصا در مخالفت با انتخابات فرمایشی که در رژیم گذشته برگزار به پیروزی رسید، اما اکنون می بینیم همان رفتارها مجددا در حال تکرار شدن است، چرا در دهه سوم انقلابی که به نام آزادی هنوز چنین مشکلاتی وجود دارد و حتی رفتار ها خشونت آمیز تر شده است و انتخاباتی بر پایه تقلب برگزار می شود؟ تحلیل من این است که این جریان فشار و ارتجاعی از همان زمان شکل گیری انقلاب اسلامی و تحقق جمهوری اسلامی در کشور ما وجود داشته است و همیشه در تلاش بوده تا به قدرت برسد و همیشه نیز هرکس و هر جریانی که با فکر، اندیشه و ایدئولوژی او مخالف بوده است را می خواسته حذف کند که گاه این حذف با سرکوب و آزار مردم همراه بوده و گاه نیز در جریان قتل های زنجیره ای و آزار خود را نشان داده است. در واقع با انتخاب دولت نهم بخشی از این جریان تندرو که در قتل های زنجیره ای نظر مثبت یا نقش داشته است در موضع قدرت قرار گرفت و اکنون می خواهد هر روش و هر وضعیتی این قدرت را در دست نگه دارد. می توانیم بگوییم پس از انقلاب اسلامی جریان های تندرو و سرکوب گر که هنوز به قدرت نرسیده بودند با انتخابات نهم به قدرت رسیدند و اکنون به هر قیمتی حتی کودتا نمی خواهد قدرت را از کف بدهد. در دهه سوم انقلاب شاهد دستگیری گسترده ای از فعالان سیاسی که خود در بوجود آمدن این انقلاب نقش اساسی داشتند بودیم همچنین عده زیادی از مردم و روزنامه نگاران نیز دستگیر شدند و مهم تر از همه خون های بیشماری ریخته شد ایا هیچ گاه گمان می کردید در نظام جمهوری اسلامی چنین حوادثی رخ دهد؟ اتفاقات اخیر برای انقلابیون یک کابوس بود و کسانیکه از رژیم سرکوب گر و پلیسی شاه لطمات بسیاری خورده بودند هیچ گاه فکر نمی کردند در نظام جمهوری اسلامی که درواقع آرمان هایش علیه تمام آن ظلم ها، سرکوب ها ، زندان ها و آن محیط پلیسی این ها بود و بر اساس محبت، شفقت، انسانیت، آزادی رحمت و یگانه بودن ملت و دولت بوجود آمده بود چنین فجایعی رخ دهد. به طور مثال شعاری که شهید رجایی در آن زمان می گفتند کابینه ۳۶ میلیونی بود ، یعنی حاکمیت متعلق به مردم است و مردم هستند که حق دارند نظر دهند و اعمال خواسته های خود را بخواهند از بین رفته و امروز در واقع شکاف عظیمی بین حاکمیت و ملت بوجود آمده است و این شکاف آنقدر عظیم شده که می بینید حاصلش سرکوب مردمی است که با حاکمیت فعلی مخالف هستند. ما هیچ گاه فکر نمی کردیم چه در خیابان ها و چه در زندان ها چنین رفتارهایی صورت گیرد و از نظر ما این کابوسی بود که رژیم شاه انجام می داد. در هر صورت آرمان جنبش سبز، حاکمیت مردم است نه حاکمیت دولتها. خانم رهنورد برخی می گویند این انتقاد بر شما و بسیاری از فعالین سیاسی و اجتماعی آن زمان وارد است که اگر در مقابل برخوردهای خشونت آمیز دهه های قبل خصوصا با جوانان و زنان محکم تر و قاطع تر می ایستادید اکنون ما با چنین هجمی از خشونت خصوصا در خیابان ها مواجه نبودیم. در این سی سال معترض تر از من کسی وجود نداشته به شکل های مختلف تا آنجا که البته اطلاعاتی داشتن اعتراض کردم اما من خود جزو کسانی بودم که همواره تحت فشار بوده و هیچ یک از کتاب هایم اجازه انتشار نداشته است. قبل از انقلاب ده جلد کتاب چاپ کردم و پس از انقلاب نیز کتاب ها ی متعددی نوشتم که بالاخره هم به این نتیجه رسیدم که فقط باید کتاب درسی نوشت که در واقع این کتاب های درسی هم آنقدر کارشناسی می شود که هیچ محتوایی جز محتوای علمی ندارد؛ در نتیجه من نیز از کسانی بودم که در سانسور شدید قرار گرفت و زمانی که دیدم هیچ فعالیتی نمی توانم داشته باشم به دانشگاه پناه بردم که در آنجا به بالاترین موقعیت علمی در سطح دانشگاهی دست یافتم اما به این قیمت که هیچ فعالیت اجتماعی نمی توانستم داشته باشم و تمام فیلم ها و زینک های کتاب های من که قبل از انقلاب نوشته بودم را از بین بردند و هیچ باقی نماند. از این رو من همیشه با رفتارهای ضد آزادی خواهانه مخالف بوده و هستم و همیشه نیز در خصوص رفتارهای سرکوب گرایانه با حقوق و پوشش زنان در قالب نوشته و سخنرانی مخالفت کرده ام. البته در خصوص اینکه باید رفتار قاطع تری باید صورت می گرفت نمی خواهم هم اکنون جواب اول و آخر را بدهم اما باید به این نکته نیز توجه کرد در آن زمان اینترنت و به الطبع وبلاگ ها و سایت های خبری نبودند اما امروز این فرصت را سایت ها و محیط دیجیتالی برای ما فراهم کرده اند که می توان بسیاری از اعتراضات را ممکن کرد. خانم رهنورد شما در انتخابات نقش فعالی داشتید و شاید بتوان گفت نخستین زنی بودید که در تاریخ انتابات ریاست جمهوری در کنار همسرش همه جا حضور داشت، سخنرانی می کرد و اگر آرا درست اعلام می شد شما نخستین همسر رییس جمهوری می شدید که حتی پیش از موسوی فعالیت های اجتماعی و سیاسی چشمگیر و فعالی داشت، چگونه این تابو شکسته شد و هدف شما از این فعالیت ها چه بود؟ وقتی قدم به انتخابات گذاشتم می دانستم که به شدت سرکوب خواهم شد، با این همه در یک شرایط سرشار از تابوی ذهنی، در این انتخابات سنت شکنی کردم و از آنجاکه زنان اجازه ندارند در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند به عنوان همسر یک کاندیدا برای نخستین بار وارد فعالیت های انتخاباتی شدم. من می خواستم که حرف خود را به مردم برسانم چراکه همیشه یکسری شعار ها و آرمان ها را دنبال می کردم و این بارهم میخواستم که از طریق انتخابات آن شعارها را دنبال کنم. در واقع من کنار موسوی قرار گرفتم تا بتوانم آرمان های مورد علاقه خودم را مطرح کنم و پیش از آنکه کاندیداتوری مهندس موسوی برای من مهم باشد در نظر داشتم تا از فرصت های پیش آمده بتوانم استفاده کنم و از اندیشه، قانون گرایی، دموکراسی خواهی و آزادی قلم و بیان دفاع کنم. این فرصت در انتخابات برای من ایجاد شد تا در کنار موسوی دو هدف را پیگیری کنم که هدف نخست جذب زنان و جوانان به انتخابات ریاست جمهوری دهم، حضور رای دهندگان به پای صندوق های رای و تحقق آرمان هایی چون آزادی، قانون گرایی و دموکراسی بود و هدف دوم مطرح کردن آرمان هایی بود که از نوجوانی دنبال می کردم، انتخابات برای من فرصتی بود تا بتوانم با حضور در جمع های چند میلیونی خواست های آزادی خواهانه ،قانون مدارانه، دموکراسی خواهی و در کنارشان به طور مشخص رفع تبعیض جنستی را مطرح کنم. از طرفی دیگر من از اول با حضور موسوی در پست ریاست جمهوری مخالف بودم و البته این کاملا یک سلیقه روشنفکرانه است و هیچ ربطی به حکومت و سیاست ندارد، من از قدرت سیاسی برای خودمان خوشم نمی آید، و نمی خواستم که در وضعیت حاکمیت قرار بگیریم و کلا به عنوان یک روشنفکر به فعالیت در حوزه عمومی علاقه مندم نه حوزه حکومتی اما زمانی که موسوی پا به صحنه گذاشت من هم با یک بیانیه حضور خودم را در کنار او با این عنوان "انتخابات دهم زنان و رفع تبعیض" مطرح کردم و همه جا موسوی را حمایت کردم . در حالیکه هدف اصلی من آرمانهای دموکراتیک و رفع تبعیض جنسیتی و دست یابی به شرایطی برای سعادت و رفاه بشری و نجات از فلاکت بود. حضور شما در کنار آقای موسوی بسیار حساسیت بر انگیز شد و جناح مقابل سعی کرد به نوعی واکنش خود را نسبت به این موضوع نشان دهد، شدید ترین نوع واکنش نیز توسط آقای احمدی نژاد در مناظرات تلویزیونی با نمایش توهین آمیز "بگم بگم" همراه بود، چرا آنان چنین واکنش هایی از خود نشان دادند؟ زنان ما همیشه در طول تاریخ از سرکوب رنج برده اند و این سبب شده تا فعالیت سیاسی زنان در زیر پوست جامعه باشد نه در سطح و بیرون، به طور مثال، مادران پادشاهان، زنان طبقات متوسط به نوعی با تحریک و یا تشویق مردان خود در سیاست به طور پنهان ایفای نقش می کردند اما امروز حضور زنان، از زیر پوست تاریخ خارج شده، پنهانی و اعمال نفوذ نیست، بلکه عینی، جدی، عقلانی و در روی صحنه است. از سوی دیگر فشارها، عقب راندن ها و قوانین تبعیض آمیز و اعمال تبعیض ها که من در انتخابات دهم اسم آن را گذاشتم "قوانین قیم مآبانه" همیشه من را رنج داده و حتی در کتاب " طلوع زن مسلمان" که هرگز در جمهوری اسلامی چاپ نشد اما مورد نقد و بررسی های شدید قرار گرفت و به شدت از طرف محافظه کاران کوبیده شد به این مساله اشاره کرده ام . همان طور که بالاتر نیز اشاره کردم من در این۳۰ سال در خواست و مطالبات خود را درباره قانون خواهی، آزادی، دموکراسی و رفع تبعیض از زنان مطرح کرده ام و این بار انتخابات فرصتی را فراهم کرده بود تا به بهانه انتخابات و حمایت از موسوی بتوانم آنان را بیشتر و واضح تر بیان کنم ، در برنامه های تبلیغاتی نیز نخست من سخنرانی می کردم و سپس ایشان صحبت می کردند و خوب تمام این ها مردم خصوصا زنان را جذب کرد و دیدند که خواسته هایشان از زبان یک زن در طول انتخابات در حال بیان شدن است و رای بسیاری را برای کاندیدای اصلاح طلبان آورد که منجر به آن تقلب گسترده یا کودتای انتخاباتی شد. خوب این کینه زیادی را سبب شد و جناح مقابل کینه عمیقی را نسبت به من احساس کرد و این کینه عمیق خود را در دو بعد نشان داد. از یک طرف این کینه عمیق خود را با تهمت غیر قانونی تحصیل کردن و تحریک موسوی با اهانت به من بود که مردم نیز گفتند که "کسی که کم میاره ناموس وسط میاره" که درواقع شعار مردم در آن روز ها بود که می توان گفت عرف جامعه ما زن را ناموس میداند و به این ترتیب حرف خود را زد اما از نظر خودم پیش از آنکه یک زن باشم انسانی هستم که آگاهانه و با انتخاب آمده است و شاید اطلاق ناموس چندان مناسب او نباشد و از طرفی دیگر آن حرکت بخشی از رفتار احمدی نژاد را نشان میداد و اینکه او با کوبیدن من به طور جدی وارد فاز سرکوب زنان شد و با آن اهانتی که او در مناطره تلوزیونی کرد سرکوب زنان آغاز شد.پس از آن خود من بارها در خیابان ها توسط یگان ویژه باباتوم برقی مورد حمله قرار گرفتم و هم با گاز فلفل بطور اختصاصی و شخصی پذیرایی شدم و هنوز سایتها و رسانه هایشان کینه های عمیق خود را نسبت به من با فحاشی و تهمت ادامه می دهند. در انتخابات دهم و سپس در اعتراضات پس از آن زنان نقش بسیار فعالی داشتند و در بسیاری از جهات از مردان نیز پیش رو تر بودند ، تحلیل شما در این باره چیست؟ زنان ما رشد بسیاری کرده اند و آگاهی های عمومی و اجتماعی آنان بسیار بالا است. بخش عظیمی از ورودی ها ی دانشگاه ها را دختران تشکیل می دهند و در عیم حال یکی از قشرهای بسیار سرکوب شده تاریخ کشور ما هستند که از لحاظ منزلتی و حقوقی همیشه تحقیر شده اند و جنس دست چندم بوده اند، البته در تمامی طول تاریخ زنان سرکوب شده اند و بویژه در دولت احمدی نژاد بخشی از تاریخ سرکوبگری زنان است. در نتیجه زنان تلاش کردند تا در این انتخابات مطالبات خود را بیشتر دنبال کنند و از طرفی هم مواجه شدند با شعارهایی که من می دادم مبنی بر رفع تبعیض و در عین حال هم من و هم مهندس موسوی مخالفت خود را با گشت های ارشاد و عدم دخالت در زندگی شخصی افراد عنوان کرده بودیم. در نتیجه زنان گسترده تر از قبل وارد انتخابات شدند و همچنین پس از انتخابات پیشتاز جنبش سبز گشتند و سرکوب زنان چه در خیابان و چه در زندان نیز به همان میزان افزایش پیدا کرد. فراموش نکنید که زنان نیمی از جمعیت کشور مارا تشکیل می دهند و این نیمی از جمعیت به یک بیداری و آگاهی رسیده است. از طرف دیگر حاکمیت نیز به رفع تبعیض تن داد که من اسم آن را گذاشته ام "رفع تبعیض در قلمرو خشونت"، یعنی حاکمیت در اعمال رفتارهای خشونت آمیز به طور مساوی بین زن و مرد اقدام می کند اما حاضر نیست زمینه آزادی ها و برابرای های انسانی قدمی بر دارد. گاهی اوقات در صحبت های مردم شنیده می شود که اگر زهرا رهنورد نبود شاید مهندس موسوی تا کنون کنار کشیده بود و یا مواضع ملایم تری انتخاب می کرد آیا این چنین است؟ ما هردو روی آرمان های ملت مصر هستیم و این خواسته ها و آرمان ها را تازه به دست نیاورده ایم. جنبش سبز به نظر می آید که تازه متولد شده اما جنبش سبز همیشه بوده و این آرمان های همیشگی ما بوده است. من و موسوی باهم مبارزات را شروع کرده ایم و باهم نیز پیش می رویم. البته اگر هم کسانی اینگونه فکر میکنند خوب است و نشانگر این است که بر نظام پدرسالاری فایق شده اند و در عین حال نشان می دهد خانمی پیشتاز تر از آقایان است اما من خود می گویم ما همیشه در کنار هم بوده ایم چراکه زن و مرد دو بال پرواز هستندو هیچ پروازی با یک بال و یا با بال شکسته انجام نخواهد . در ۲۵ خرداد اعلام شد که رای من کجاست اما از جایی به بعد این شعار تغییر کرد ، جدا از درست بودن یا نبودن این شعار ها چرا جنبش در بعضی از مواقع حداقل در شعار دادن رادیکال شد ؟ تاکتیک و استراتژی جنبش مسالمت، آرامش و تعهدات فرهنگی و اخلاقی است و هیچ اسلحه ای جز رحم، شفقت، محبت، دوستی، فرهختگی و عقلانیت اسلحه دیگری ندارد اما زمانیکه جواب رای من کجاست آن گونه با خشونت داده می شود واکنش ها نیز متفاوت می شود. به نظر من گره ای که با دست باز می توانستند باز کنند را با با دندان های کندشان نمی توانند باز کنند و این دندان های خشونت که حاکمیت به کار برده نمی تواند این گره را باز کند و دیدید که شعارها از رای من کجاست عبور کرد و همان طور که می بینید به شعارهای تند و رادیکال تبدیل شد. اما این شعارها هیچ وقت از جنبه رحمت و رحمانیت و دوستی جدا نمی شود و این اسلحه جنبش است و در غیر این شکست می خورد. من نکته دیکری را هم می خواهم بگویم جنبش سبز از دل جنبش اصلاحات بیرون آمد و جنبش اصلاحات جنبش بر اندازی نیست. در جهان اسلام چه در مصر و شمال افریقا و چه در خاورمیانه اصلاحات به عنوان یک روش مطرح بوده است. در واقع در جهان اسلام سه اقدام با همدیگر و درمقابل تفکرات ارتجاعی و واپس گرا مطر ح بوده ، نهضت بیداری احیا و اصلاح سه جریانی بوده اند که همیشه در کنار هم قرار داشته اند و هیچ یک بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد. اگر بیداری است احیا یعنی زنده کردن ملت نیز هست و جریان اصلاحات نیز در کنار دوتای دیگر معنی می یابد. احیا، بیداری و اصلاحات در هیچ کجای جهان اسلام و منطقه بصورت خشن و سرکوب گر نبوده و اگر به تاریخ منطقه نگاه کنید می بینید در هیچ کجا هم با این خشونتی که دولت دهم با مردم رفتار کرده رفتار نشده است. در هر صورت جنبش سبز در درون اصلاحات به حرکت آرام خودش برای دست یابی به دموکراسی، آزادی، قانون گرایی و رفع تبعیض زنان و مطالبات جریان های جنبش پیش می رود. جنبش تکثر گرا است اما برانداز و تجزیه طلب نیست. اگر از حقوق اقوام صحبت می کند به این معنی نیست که آنان به دنبال تجزیه هستند یا ما این را پیشنهاد می کنیم، ما در در عین وحدت این کثرت را می بینیم. امام وصیت کردند نگذارید انقلابمان به دست نا اهلان بی افتد آیا امروز چنین اتفاقی رخ داده است؟ دقیقا این اتفاق افتاده است. جریانی که امروز قدرت رابه دست آورده دیگر نمی خواهد آن را رها کند و تبدیل به تشکل قوی و قدرتمند شده اند که اسلحه و رانت نفتی و رسانه های تبلیغاتی را دارد و و با این ها مردم را سرکوب می کند تا بر سر قدرت باشد. بخشی از حاکمیت فعلی مصداق دقیق، نااهلان هستند، تازه به دوران رسیده هایی که هیچ چیز جز قدرت و دیکتاتوری کام تلخشان را شیرین نمی کند این بخش از حاکمیت، خود برانداز جمهوری اسلامی است. در خصوص رهبری جنبش، آیا شما فکر میکنید که اقایان موسوی، خاتمی و کروبی رهبری جنبش را برعهده دارند و یا جنبش به صورت خود جوش و به صورت تصمیم گیری در لایه های اجتماعی راه خود را ادامه می دهد؟ شخصا فکر می کنم جنبش از یک خرد جمعی برخورد دار است که فوق افراد است. جریان های اجتماعی وقتی دست به دست هم می دهند در درون خود قانون مندی هایی را شکل می هند و الان هم این قانون مندی بر کل جنبش حاکم است. در عین حال جنبش از خرد جمعی بهره مند است و در همین حال آقایان کروبی، موسوی و خاتمی نیز چه بخواهند و په نخواهند به عنوان رهبران جنبش شناخته شده اند و کنارمردم قرار دارند. در واقع تعاملی بین ملت و رهبران جنبش شکل گرفته است. توافق بر سر قانون اساسی و اجرای بی تنازل آن و در عین حال وحی منزل نبودن قانون اساسی نیز یکی از محورهای توافق ملی جنبش سبز است. آینده جنبش سبز را چگونه می بینید؟ این وعده الهی است که در نهایت حق پیروز می شود و تا زمانیکه روش آرمان های خوب بلند مردم پیگیری میشود این پیروزی امکان پذیر است. به قول قرآن مجید موعد شما صبح است آیا صبح نزدیک نیست . البته با این سرکوب ها یک مقدار تحرک رفتاری باید بیشتر و مخالفت ها مدنی تر شود و فراموش نکنیم که خیابان تنها گزینه نیست. اعدام در زندان ها، دستگیری فعلان سیاسی و تهدید هر روزه احزاب، روزنامه ها و معترضین به برخوردهای شدید قضایی، تمامی این ها چه تاثیری بر جنبش و آینده آن خواهد گذاشت؟ خشونت ها جنبش سبز را در مسیر خود مقاوم تر می کند و به تعمیق جنبش و فراگیر تر شدن آن می انجامد و به شخصه خود را برای چوبه دار آماده کرده ام و تا پای جان بر سر آرمان های آزادی-دموکراسی و قانون گرایی ایستاده ام ، دیگران نیز بر همین میثاق هستند. از سوی دولت بارها در خصوص نوع پوشش زنان دستوراتی صادر می شود و خانم هایی که نوع پوششان متفاوت است مرتب تهدید به جمع آوری و برخوردهای خشونت آمیز می شوند از طرفی دیگر نیز اظهارات بر مبنی طراحی پوشش های یکدست برای همه است و خصوصا زمزمه اجرای این طرح در ادارات دولتی بسیار شنیده می شود که همه از یک الگوی پوششی استفاده کنند، آیا این دخالت در حریم خصوصی انسان ها نیست؟ حاکمیت های توتالیتر خود را قدرقدرت و عقل کامل می دانند و اراده شخصی انسانها را از صفر هم کمتر تلقی می کنند، همه ی آنها رفتارشان تحقیر انسان ها و دخالت در زندگی خصوصی، سلیقه ها، زیباشناسی، اخلاق و آداب رفتار انسان ها است. آنها هم به باورهای قلبی انسان ها دخالت می کنند تا مردم را زودتر به بهشت ببرند هم به رفتار اجتماعی، انسان ها و اگر زورشان برسد مایلند ناخودآگاه آدمها را نیز تحت سلطه قرار دهند. کسی نیست بگوید شما به سلیقه زیبا شناسی مردم چه کار دارید، خانمی مایل است برنزه باشد، دیگری مایل است رنگ پریده باشد، یکی لباس هایش چنین و آن دیگری چنان، به شما چه مربوط است ، البته کار زشت کشف حجاب به همان اندازه قبیح است که گشت ارشاد و دخالت در پوش زنان؛ هردو جلوه های خشونت سیاسی و جنسی است. اینها نمی دانند، اگر زنان و جوانان را به حال خود بگذارند، خود زنان و جوانان و سلیقه آنان حیثیت ملی را تقویت خواهد کرد و چهره عقلانی تری به ایران خواهد بخشید بی اینکه سلیقه های زیباشناختی و فردی آنان به محاق برود. خانواده های زندانیان سیاسی با آن نامه های عاشقانه به همراهان در بند خود چه نقشی در جنبش سبز داشته اند؟ نکته حساس و بدیعی را مطرح کردید. امید، عقل، رنج، شور،عشق، فراق و دوری و شیدایی از ویژگی های جنبش سبز است. حیات فکری و وروانی جنبش سبز در میان حرکت های ازادی خواهانه منحصر به فرد است. در هر حال این نامه های عاشقانه نوعی محتوی سیاسی با بیان عاطفی و سوزناک و رمانتیک است و زنان برجسته ای در این زمینه قلم زده اند که امیدوارم بتوانیم این نامه ها را چاپ کنیم، زنانی مثل ژیلا بنی یعقوب، الهه مجردی، فریبا پژوه، فاطمه شمس، خانم شرب دار قدس(همسر عرب سرخی) خانم الویری، خانم سحرخیز، خانم مظفر، خانم فخرالسادات محتشمی پور، مهسا امر آبادی، پرستو سرمدی، بهاره هدایت، مهدیه گلرو ، خانم امین زاده، خانم و دختر آقای کرمی و دیگرانی که اکنون حضور ذهن ندارم، هریک به نحوی این ادبیات سیاسی را به جنبش سبز و ملت ایران تقدیم کرده اند ،این هم نوع خاصی از زنان و بیان سیاسی-ادبی است. منبع: کلمه
با ۸۰ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته که سال پیش مدتی در زندان بود، بار دیگر در تهران بازداشت شده است. روز دوشنبه ۳ آبان ۱۳۸۹ (۲۵ اکتبر ۲۰۱۰) وب سایت های نزدیک به معترضان دولت گزارش دادند که محمدرضا مقیسه، غروب روز یکشنبه، توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است. وب سایت کلمه که دیدگاه های میرحسین موسوی، از رهبران مخالف حکومت در ایران را منتشر می کند، آقای مقیسه را "از حلقه اصلی یاران موسوی" توصیف کرده است. محمدرضا مقیسه، سابقه سردبیری مجله "بیست ساله ها" و عضویت در هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران را نیز دارد. آقای مقیسه قبلا یک بار روز ۲۲ مهر ۱۳۸۸ در محل کارش بازداشت شده و روز ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ با سپردن وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود. وب سایت های نزدیک به معترضان نوشته اند که محمدرضا مقیسه در دادگاه بدوی به تحمل شش سال زندان محکوم شده است.
با ۷۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


محمدرضا مقیسه ،عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان پس ازانتخابات بار دیگر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. به گزارش رسیده به جرس، محمد رضا مقیسه که اسفند ماه با تامین قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شده بود، غروب یکشنبه دوم آبا نماه با یورش تعدادیاز بازجویایان وزارت اطلاعات به محل کار و منزلش بازداشت شد. براساساین گزارش، محمدرضا مقیسه به مکان نامعلومی برده شده است. محمد رضا مقیسه، روزنامه نگار وسردبیر مجله بیست ساله ها و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات است که در تاریخ ۲۲ مهرماه بازداشت و به شش سال زندان محکوم شد.
با ۷۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازجویان وزارت اطلاعات اعضای خانواده وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری را احضار،مورد بازجویی و تهدید به بازداشت نمودند. روز پنجشنبه 29 مهر ماه خانم میترا پورشجری فرزند وبلانویس اسیر را به ادراه اطلاعات مشهد احضار نمودند و بیش از 2 ساعت مورد بازجویی و تهدید به بازداشت کردند. یکی از بازجویان اداره اطلاعات مشهد با نام مستعار محمدی فرزند وبلاگ نویس زندانی را تهدید نمود در صورت اطلاع رسانی در مورد وضعیت و شرایط پدرش او را هم دستگیر خواهند کرد و همچنین فشارها را بر پدرش شدت خواهند بخشید.بازجویان وزارت اطلاعات از افشای اعمال ضد بشری خود وحشت دارند و با تهدید و ارعاب سعی دارند که خانواده ها را از شرایط قرون وسطایی که بر عزیزانشان روا داشته می شود را ساکت نمایند.محمدی در ادامه تهدیداتش گفت:شما اگر ناراضی هستید می توانید کشور را ترک کنید و از اینجا بروید. از طرفی دیگر از مدتی پیش به خانواده آقای پورشجری اعلام کرده بودند که روز یکشنبه 2 آبان ماه آقای پورشجری را به بازپرسی شعبه 6 دادگاه انقلاب کرج خواهند آورد تا توسط فردی بنام محمد یاری مورد بازپرسی قرار گیرد.بعضی از اعضای خانواده که از مشهد عازم کرج بودند تا شاید بتوانند او را ببینند ولی در آخرین لحظات به آنها گفته شد که جلسه بازپرسی انجام نخواهد گرفت و برای زمان نامشخصی به تعویق افتاده است.هنگامی که خانواده پور شجری به محمدیاری مراجعه نمودند و خواستار ملاقات با عزیزشان شدند با برخورهای و حشیانه و غیر انسانی این فرد مواجه شدند و آنها را از اتاق خود بیرون نمود و گفت: به هیچ وجه اجازه ملاقات به شما نخواهم داد.
با ۷۴ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جرس: محمدرضا مقیسه ،عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان پس ازانتخابات بار دیگر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. به گزارش رسیده به جرس، محمد رضا مقیسه که اسفند ماه با تامین قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شده بود، غروب یکشنبه دوم آبا نماه با یورش تعدادیاز بازجویایان وزارت اطلاعات به محل کار و منزلش بازداشت شد. براساساین گزارش، محمدرضا مقیسه به مکان نامعلومی برده شده است. محمد رضا مقیسه، روزنامه نگار وسردبیر مجله بیست ساله ها و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات است که در تاریخ ۲۲ مهرماه بازداشت و به شش سال زندان محکوم شد.
با ۷۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


محمدرضا مقیسه عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب‌دیدگان پس از کودتای انتخاباتی که چندی پیش با قید وثیقه از زندان ازاد شده بود غروب روز یکشنبه مورخ دوم ابانماه با یورش تعدادی از بازجویایان وزارت اطلاعات به محل کار وی و سپس به منزل وی مقیسه را به نقطه نا معلومی بردند اطلاعات تکمیلی متعاقبا ارسال می شود.
با ۷۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار مستقل طی سالهای اخیر چند جایزه بین المللی در حوزه روزنامه نگاری را از آن خود کرده است که آخرین آن ها جایزه شجاعت در روزنامه نگاری ، جایزه بین المللی آزادی بیان و جایزه بهترین وبلاگ نویس گزارشگران بدون مرز بوده است.یکی از دلایل اعطای جایزه شجاعت در روزنامه نگاری که از سوی بنیاد بین‌المللی رسانه‌های زنان به وی داده شد ،تهیه گزارش های میدانی این روزنامه نگار زن در هنگام جنگ افغانستان، عراق و لبنان از این کشورها بوده است.»
با ۷۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آفتاب: محمدرضا مقیسه، رزمنده دوران جنگ تحمیلی و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دوباره بازداشت شد. محمدرضا مقیسه که از حلقه اصلی یاران میرحسین موسوی به‌شمار می‌رود و چندی پیش با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود غروب روز یکشنبه مورخ دوم آبان‌ماه بازداشت شد.
با ۶۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حکم یک سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از روزنامه نگاری برای ژیلا بنی یعقوب ، روزنامه نگار و فعال جنبش زنان در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد. به گزارش «تا آزادی روزنامه نگاران زندانی» حکم بدوی این روزنامه نگار که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباس صادر شده بود عینا در دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد که به موجب آن ژیلا بنی یعقوب به جز تحمل یک سال حبس قطعی به ۳۰ سال محرومیت از حرفه روزنامه نگاری هم محکوم شده است. در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی این حکم سنگین تاکنون برای احمدزید آبادی و ژیلا بنی یعقوب صادر شده است. بنی یعقوب درست یک هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته هم به همراه همسرش در منزل مسکونی شان بازداشت و پس از دو ماه ،با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
با ۶۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته