-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۱۳, پنجشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 02/02/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ندای سبز آزادی_ حمید مافی: از آخرین حضور شهروندان معترض در خیابان‌های ایران، یک سال گذشته است. اگر چه ۲۲ خرداد همین امسال بود که مردم به خیابان آمدند تا به یاد حاکمان بیاورند که همچنان به دنبال “رای گمشده”، “برادر و خواهر شهید”، “خانواده و دوست دربند” و “حق پایمال شده” خود هستند اما حاکمیت آن قدر نیروی سرکوبگر در خیابان‌ها به کار گرفت که شهروندان معترض حدفاصل میدان ولی عصر تا میدان ونک را در زنجیره نیروهای امنیتی طی کردند.

آن روز، معترضان داغدار شهادت هدی صابر و هاله سحابی و درگذشت عزت الله سحابی بودند و خبر شهادت هدی صابر در زندان تازه به شهر رسیده بود. شهروندان معترض بغض در گلو و در میان حضور نیروهای امنیتی که هر نشان سبز رنگ و اعتراضی را به سرعت توقیف می‌کردند، به خانه بازگشتند.

رسانه‌های رسمی و غیررسمی حاکمیت این بازگشت به خانه را نشانه پایان برنامه و شکست جنبش سبز نشان دادند و در تحلیل‌های خود از رویگردانی شهروندان از جنبش سبز سخن گفتند. اما چند ماه بعد و هنگامی که اقتدارگرایان خود را برای حضور در انتخابات مجلس و برگزاری یک انتخابات آرام و بی‌دردسر آماده می‌کردند، موضع معترضان برای عدم شرکت در انتخابات حاکمیت را برآشفت.

اقتدارگرایان که پیش از این تلاش می‌کردند تا نشان دهند که جنبش اعتراضی به پایان رسیده باردیگر از کشف کانون‌های اعتراضی و تلاش معترضان برای برهم زدن خواب راحت انتخاباتی خود خبر دادند و خط و نشان کشیدند که با برهم زنندگان آرامش انتخاباتی و فضای عمومی جامعه مماشات نخواهد کرد.

در پی همین هشدار‌ها و خط و نشان کشیدن‌ها بود که حاکمیت مهندس محمد توسلی را بازداشت کرد و تلاش کرد تا امضاء کنندگان نامه ۱۴۳ نفره را به تکذیب آن وادار کند و اندکی بعد هم موجی از بازداشت فعالان مدنی، روزنامه نگاران و فعالان کارگری به راه انداخت تا دندان ببر خود را یک بار دیگر به جامعه مدنی و شهروندان معترض نشان دهد.

اما همه این نمایشهای خشونت و سرکوب، چاره درد حاکمیت نبود و معترضان تصمیم گرفته‌اند که در سالروز حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز و شهادت محمد مختاری و صانع ژاله به خیابان بازگردند و خواسته‌هایشان را مطالبه کنند.

تردیدهای حضور

در میان هواداران گسترده جنبش سبز کمتر کسی است که مخالف بازگشت دوباره معترضان به خیابان باشد. حتی منتقدان شورای هماهنگی راه سبز امید هم اگر چه به عملکرد این شورا نقد دارند اما مخالفتی با حضور در خیابان‌ها ندارند. برخی ناظران تنها نگران این هستند که این دعوت به راهپیمایی امکان سرکوب گسترده را بار دیگر برای حاکمیت فراهم کند و هزینه حضور در خیابان را بالا ارزیابی می‌کنند.

به باور این دسته از ناظران حکومت نشان داده که دست به خشونت عریان می‌زند و برای جلوگیری از شکل گیری اعتراض‌های خیابانی به هم پیوسته از هیچ ابزاری برای سرکوب چشم پوشی نمی‌کند. به همین خاطر این گروه از معترضان نگران این هستند که سرکوب‌های حکومتی، شهروندان را دوباره خانه نشین کند و جو ناامیدی را در میان شهروندان گسترش دهد.

این گروه معتقدند که یک سال خانه نشینی معترضان این امکان را فراهم آورده که جنبش اعتراضی با ریزش نیرو روبرو شده باشد و این بار شهروندان کمتری در خیابان حاضر شوند و همین زمینه جنگ روانی و تبلیغاتی را برای حکومت فراهم کند تا تخم ناامیدی را در جامعه ترویج کند و به سرکوب گسترده تری دست بزند.

اما در سوی دیگر موافقان حضور در خیابان بر این باورند که جنبش چیزی برای از دست دادن ندارد و حاکمیت تا به حال از تمام توان خود برای سرکوب استفاده کرده است. این گروه از کنشگران مدنی ایران بر این باورند که نمی توان نسبت به ادامه حبس غیرقانونی رهبران جنبش سبز بی تفاوت نشان داد. به خصوص که 39 زندانی سبز نیز فراخوان داده اند برای تداوم اعتراض ها با تمرکز بر آزادی موسوی و کروبی و رهنورد.

همچنین نارضایتی گسترده مردم از وضعیت معیشتی خود و بحران‌های اقتصادی متعدد در ماه‌های گذشته که نشان از ناکارآمدی گسترده حاکمان دارد نیز شهروندان بیشتری را به جمعیت معترض پیوند داده است. برای همین معتقدند: بازگشت به خیابان در چنین شرایطی می‌تواند امید را به جامعه بازگرداند و زمینه اعتراض‌های بعدی در جامعه را فراهم آورد. معترضان پیش از این اعلام کرده بودند که ۲۵ بهمن تا ۱۲ اسفند، زمان برگزاری انتخابات مجلس نهم، تجمع‌های اعتراضی را در سراسر ایران شکل خواهند داد.

 

استقبال از بازگشت به خیابان

«دوباره می‌آییم برای آنان که خونشان بر روی سنگ فرش خیابان‌های شهر‌ها ریخت. آنان که ایستاده مردن را بهتر از زانو زده زیستن برگزیدند. آنان که مردانه بر حرف خود ایستادند. برای مادرانی که عزادار شدند. برای فرزندانی که پرپر شدند. برای ایرانی که هر روزش خرابهتر از دیروزش است. برای دفاع از حقوق انسانی‌ام....» این نوشته یک وبلاگ نویس در واکنش به فراخوان کنش اعتراض خیابانی شهروندان است که دیگران را نیز به حضور در خیابان فراخوانده است.

نویسنده وبلاگ “ندای سبز میهن” در واکنش به فراخوان اعتراض خیابانی در روز ۲۵ بهمن ماه، جمله میرحسین موسوی در روزهای بعد از انتخابات سال ۸۸ را به یاد مخاطبان آورده و نوشته است: «۲۵ بهمن ماه به خیابان می‌آییم تا نشان دهیم که تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهیم شد»

 “صدای آزادی” نیز بازگشت به خیابان را تنها رمز آزادی دانسته است: «باید ۲۵ بهمن را مغتنم شمرد، باید برای آن آماده شد، باید اسلحه‌های سبزمان را از غلاف خارج کنیم و دوباره دیوار‌های شهر را آذین بندی کنیم. تنها ما هستیم که می‌توانیم دوباره نور امید را به دل مردمان این سرزمین باز گردانیم، آن‌ها که در بنندند و امید به ما بسته‌اند، نمی‌توان شانه خالی کرد، باید دوباره دست به دست یکدیگر دهیم و کمر به سقوط استبداد استوار کنیم. در دل ما آزادی خواهان ترس معنا ندارد، دوباره شروع خواهیم کرد و سبز بودن را باز فریاد خواهیم کرد. همدیگر را به زودی خواهیم دید، در خیابان‌ها و بر روی بام‌ها! ۲۵ بهمن تا ۱۲ اسفند، این باشد رمز آزادی من و تو»

 “کاران سادر” هم با اشاره به نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم نوشته است: «برای نشان دادن اعتراض و عدم شرکت در انتخابات چه زمانی بهتر از ۲۵ بهمن. پس دوباره به خیابان باز می‌گردیم»

 “شهر سبز” هم با یادآوری شهادت محمد مختاری و صانع ژاله در اعتراض ۲۵ بهمن سال گذشته، نوشته است: «اگر محمد مختاری زنده بود بازهم دستبند سبزش را بر می‌داشت و به خیابان می‌آمد. پس یک بار دیگر برای نشان دادن اعتراض مان به خیابان باز می‌گردیم»

 

چرا سکوت؟

در میان وبلاگ نویسان برخی از کاربران هم هستند که نسبت به فراخوان راهپیمایی سکوت اعتراض دارند. این گروه از وبلاگ نویسان معتقدند که “نباید سکوت کرد”، “نباید ساعت پایان راهپیمایی را مشخص کرد”، “باید آمد و در خیابان‌ها ماند”، “باید التحریر ایران را برپا کنیم”. نویسنده وبلاگ “مقاومت” یکی از منتقدان استراتژی سکوت است: «باید از شورا پرسید که با چه تحلیلی از نتایج کنش ناموفق ۲۲ خرداد بار دیگر تصمیم به آزمودن آزموده گرفته است؟ آیا شورا پیاده روی در سکوت زیر سایه باتوم پلیس را آن کنش موثری می‌پندارد که پیش از این فعالین جنبش را به همفکری در مورد آن دعوت کرده بود؟ در شرایطی که کشورمان در نتیجه ماجراجویی‌های اتمی جمهوری اسلامی در آستانه تحریم نفتی و خطر روز افزون جنگ قرار دارد، پیاده روی سکوت که “سکوت” آن تنها نشانه‌ای از ضعف و ترس است چه تغییری در روند وقایع خواهد داد؟»

این وبلاگ نویس در پایان نوشته است: «معترضانی که به خیابان می‌آیند، ترسو نیستند. آن‌ها می‌خواهند اعتراض خود را بر سر ستمگر فریاد بزنند. پس سکوت نمی‌کنیم»

 "آزادی و آبادی" دیگر وبلاگی است که به فراخوان سکوت اعتراض کرده است: «با وجود انواع جنایات و ظلمهایی که به مردم رفته و می‌رود و خصوصا وضعیت اقتصادی اخیر، دعوت مردم به راهپیمایی سکوتُ دادن این پیام به جامعه هست که باید هنوز هم در مقابل ظلم و تبعیض فقط سکوت کرد! با وجود اینکه نیت کسانی که مردم رو دعوت می‌کنند می‌تواند کاملا متفاوت باشد، اما بسیاری از افراد جامعه، چنین پیامی را از این عمل دریافت می‌کنند»

نویسنده این وبلاگ همچنین نوشته است: «فرد با خودش به این نتیجه می‌رسد که اگر قرار هست برود و سکوت کند و شعاری ندهد و چیزی نگوید و از خودم دفاعی نکند و در مقابل با وحشیگری حکومت و بازداشت و ضرب و شتم هم مواجه شود، پس‌‌ همان بهتر که در خانه بماند و هر وقت تظاهراتی واقعی برای احقاق حقوق و دموکراسی و رفاه اقتصادی، با شعار‌های معین حقوقی و خواست‌های مشخص، و حق دفاع از خود به راه افتاد به آن ملحق شود.» پیشنهاد این وبلاگ نویس به معترضان، حضور پراکنده در خیابان و عدم سکوت در برابر نیروهای امنیتی و سرکوبگر است.

 

در انتظار روز واقعه

با تمام این ملاحظات و نقدها و در میان همه ی حمایت های صورت گرفته در فضای مجازی و شور ی که فراخوان جدید در میان حامیان جنبش سبز ایجاد کرد، گریزی نیست جز آن که به انتظار روز واقعه نشست. ۲۵ بهمن مشخص خواهد کرد که یاران موسوی و کروبی و رهنورد چگونه پیگیر خواسته های خود، و معترض به وضع رهبران جنبش اعتراضی خویش هستند. همچنین۲۵ بهمن معلوم خواهد کرد که اقتدارگرایان با وجود آن که دو سال و نیم از کودتای انتخاباتی گذشته، تا چه حد از جنبش در سایه ی سبز در هراس و ترس اند. ماه هاست که اقتدارگرایان جنبش سبز را مرده توصیف می کنند. ۲۵ بهمن نشان خواهد داد که حاکمیت با جنبش ی که مرده می خواندش، چگونه مواجه خواهد شد. و فراتر، جنبش ی که مرده ارزیابی می شود چگونه زنده و پویا و موثر است.


 


ميرمحمود موسوی

میرمحمود موسوی، کارشناس شبه قاره و سفیر سابق ایران در پاکستان،‌ در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به مسئله تحریم نفت ایران از سوی هند می پردازد و معتقد است هند در تعامل با آمریکا به تدریج خرید نفت از ایران را کاهش خواهد داد.

در یک ماه اخیر، آمریکا و اتحادیه اروپا دور جدیدی از تلاش برای تشدید فشار بر ایران را آغاز کرده اند. این فشار بیش از هرچیز خود را در تحریم نفت ایران نشان داده است. آمریکا و اتحادیه اروپا با تصویب تحریم نفتی ایران ضمن این که خود از خرید نفت ایران خودداری می کنند در تلاش هستند که دیگر خریداران نفت را قانع کنند که از خرید نفت ایران دست بکشند. هند با خرید روزانه چهارصد هزار بشکه از نفت ایران،‌ یکی از خریداران مهم نفت ایران محسوب می شود و غرب به این کشور برای تحریم نفت ایران فشار می آورد. در این مطلب به عوامل موثر بر تصمیم گیری دولت این کشور در مورد تحریم نفت ایران پرداخته می شود.
تحریم نفت ایران توسط هند و چگونگی این موضوع و امکان عملی شدن آن به چند عامل بستگی دارد که در نهایت برآیند این عوامل تعیین کننده است و تصمیم سازی دولت هند بر این عوامل استوار است. با این تذکر که بخشی از این عوامل متغیر است و ثابت نیست. این عوامل عبارتند از:

۱.اولین نکته موثر در این تصمیم وضعیت پالایشگاه های هند است. بخشی از این پالایشگاهها از چند دهه پیش برای استفاده از نفت وارده از ایران تنظیم شده اند و تغییر آنها به هزینه و زمان نیاز دارد. اگر به ارقام صادرات نفت ایران به هند توجه کنیم می بینیم که ایران در چهار دهه گذشته روزانه ازصد هزار تا پانصد هزاربشکه نفت به هند نفت صادرکرده و این رقم در این حدود نوسان داشته است.

۲.همان طور که وزیر دارایی هند اخیرا اعلام کرد هند آمادگی ندارد که خرید نفت ایران را به طور چشمگیر و شدید کاهش دهد. این تاکید به این معناست که اگر قرار شود که هند خرید نفت از ایران را متوقف کند ناچار است که به مرور دست به این اقدام بزند و کاهش خرید نفت از ایران باید حالت تدریجی داشته باشد.

۳. تحریم نفت ایران را باید در چارچوب روابط آمریکا و هند نیز مورد بررسی و توجه قرارداد. در دو دهه گذشته جایگاه آمریکا در سیاست خارجی هند ارتقاء‌ پیدا کرده است و متقابلا اهمیت هند نیز در سیاست خارجی آمریکا افزایش داشته است و با گذر زمان این اهمیت بیشتر هم خواهد شد. با توجه به اینکه فعالیت آمریکا در مورد تحریم ایران بسیار گسترده است باید گفت در مجموعه روابط هند و آمریکا این موضوع قابل تعامل است. به عبارت دیگر در یک بده بستان بین دو کشور تحریم نفت ایران توسط هند را باید ممکن و متصور دانست.

۴. هند از بیست سال پیش تاکنون توسعه اقتصادی را درصدر برنامه های ملی خود قرار داده و همه روابط خود را از این منظر مورد تحلیل قرار می دهد. توسعه اقتصادی به شدت وابسته به انرژی و به خصوص نفت و گاز است. تحریم نفت ایران توسط اروپا، قیمت های بین المللی را تا حدودی بالا می برد و این بر روی برنامه توسعه اقتصادی هند تاثیر منفی دارد. حال اگر هند از ایران نفت خریداری نکند و برای تامین نفت مورد نیاز خود به ناچار به همان منابع تولید کننده محدودی مراجعه کند که مشتریان دیگر رجوع می کنند، افزایش قیمت نفت مضاعف خواهد شد و تاثیر آن بر روی اقتصاد هند نیز مضاعف خواهد بود. نباید از نظر دور داشت که براساس آمار هند چهارمین مصرف کننده نفت در دنیا است و سالانه 110 میلیون تن نفت وارد می کند. بنابراین اگر هند هم به همان منابع مراجعه کند این اتفاق موجب بالا رفتن قیمت نفت می شود.

۵.در بازار نفت کارشناسان انرژی این گونه حدس می زنند که اگر نفت ایران تحریم شود، ایران ناچار است که قیمت نفت خود را پایین بیاورد. هند هم با توجه به مشی خود در راستای توسعه اقتصادی، از این که نفت ایران را به صورت ترجیحی دریافت کند، سود خواهد برد. فراموش نکنیم میزان واردات نفت هند از ایران 400 هزار بشکه در روز است. این امر محرک خوبی برای هند و سایر مشتریان آسیایی است و آنها حاضر نیستند به سادگی و بدون دریافت امتیاز از این فرصت چشم پوشی کنند.

۶.با توجه به مطلب مذکور حال این سوال پیش می آید که در زمینه تحریم ایران آیا خواسته آمریکا و اروپاییها از هند، چین و کره و ژاپن قابل معامله هست یا خیر؟ به نظر می رسد که در جهان امروز سیاست و اقتصاد، تعامل موضوعی بسیار جدی و تعیین کننده است و هندیها هم به این توجه دارند که با درخواست های اول ودوم اروپا و آمریکا نباید رایگان تسلیم خواسته آنها شوند. هند می تواند برای اجابت این درخواست قیمتی تعیین کند و آمریکا و غرب برای اجرای برنامه تحریم  ایران ناچار است که هزینه هایی بپردازد. هند و چین و و روسیه در امرتحریم ایران متوجه ارزش کار خود درهمراهی با غرب هستند و حتما امتیازات زیادی هم برای این همراهی درخواست خواهند کرد. در این زمینه باید به سابقه رای مثبت هند به قطعنامه غرب در مسئله پرونده هسته ای ایران اشاره کرد. آن رای نیز در چارچوب روابط هند و آمریکا مورد معامله قرار گرفت. به عبارت دیگر تعامل با آمریکا بود که موجب رای مثبت هند به قطعنامه پیشنهادی غرب در آژانس بین المللی انرژی اتمی شد و پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد.

برآیند این مجموعه عوامل است که سازنده تصمیم دولت هند خواهد بود. بنابراین کاهش یا قطع خرید نفت ایران از سوی هند، بستگی به این دارد که چه مقدار آمریکا و غرب بخواهند ما به ازای این تحریم را به هند پرداخت کنند. به نظر می رسد با توجه به وضعیت روابط هند و آمریکا چندان نمی توانیم به آینده این موضوع خوش بین باشیم. هند در تعامل با آمریکا به تدریج خرید نفت از ایران را کاهش خواهد داد.

منبع: وب‌سایت دیپلماسی ایرانی


 


نیروزهای امنیتی صبح امروز به بند زندانیان سیاسی در زندان اوین یورش برده اند.

"جرس" گزارش داد که صبح امروز چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰، تیم بازرسی زندان اوین با هجوم به بند ۳۵۰، اقدام به بازرسی سلول ها کرده اند.

آن طور که جرس گزارش داده است، این هجوم همراه با توهین و بی ادبی ماموران بوده است و طی آن، کلیه وسائل زندانیان زیر و رو شده است.

ماموران درحالی که مستاصل و سراسیمه به نظر می رسیدند بدنبال موبایل و پیشینه فراخوان تاریخی ۳۹ زندانی سیاسی در سالگرد حصر غیرقانونی میرحسین موسوی و مهدی کروبی بودند.

در هوای بسیار سرد امروز تهران در حالیکه برف می بارید و اوین چند درجه زیر صفر بود، همه زندانیان این بند را به حیاط زندان فرستادند. زندانیان سیاسی  در اعتراض به این عمل ماموران امنیتی و زندان بانان، سرودهای یار دبستانی و مرغ سحر را بصورت دسته جمعی سر دادند. تیم بازرسی ویژه پس از چندین ساعت تلاش، بدون بدست آوردن مدرک چشمگیری بند ۳۵۰ را ترک کرده است.

زندانیان سیاسی بهمن پرحادثه را در اوین با بالاترین روحیه پیگیری می کنند و چشم به همراهی مردم در ۲۵ بهمن دارند. آنان خوب می دانند که ماموران امنیتی چقدر از فراخوان زندانیان سیاسی و به خیابان آمدن مردم سبز واهمه دارند.

این سی و نه زندانی سیاسی، پیش از این در بیانیه ای از همه مردم خواسته اند تا در کنار آگاهی‌ بخشی در مورد انتخابات دروغین و مهندسی شده و فرمایشی اسفندماه، از هیچ کوششی برای پیگیری آزادی رهبران محبوس جنبش سبز در بهمن ماه جاری دریغ نکنند.

در این بیانیه که به امضای سی و نه زندانی سیاسی از طیف های مختلف فکری جنبش سبز رسیده بود، از تمامی آزادی‌خواهان جهان و نهادهای مستقل مدافع حقوق بشر خواسته شده که برای رهایی رهبران جنبش اعتراضی مردم ایران از حبس نامشروع و ظالمانه، یاری کنند.

این زندانیان سیاسی، با انتقاد از حبس خانگی رهبران جنبش سبز آورده اند: بیش از ۱۱ ماه از بازداشت و حبس غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد می‌گذرد. اگر حاکمیت به فکر پر کردن نمایشی کرسی‌های مجلس زیر سایه سرکوب و استبداد است، آزادگان ایران‌زمین مکلف‌اند که در تدبیر گسترش و تعمیق جنبش اعتراضی خود و به‌ویژه در گام نخست، آزادی رهبران در حصر و حبس خود باشند.

در این بیانیه با تقدیر از اجماع عمومی برای عدم شرکت در انتخابات تاکید شده است که تحقق حاکمیت ملی از مجرای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه به‌عنوان خواسته‌ی اصلی جنبش سبز همچنان باقی است. قدم نخست در این راه چنان که در دو بیانیه‌ی آبان‌ماه و آذرماه خود تاکید کردیم، آزادی رهبران آزاده‌ و استوار و صادق جنبش سبز است.

برای دیدن متن کامل این بیانیه اینجا را کلیک کنید


 


آریا آرام نژاد
 

امروز ۱۲بهمن ماه سال نود شمسی در آستانه سالگرد انقلاب من جوان نسل بعد از انقلاب پنجاه و دومین روز حبس خود را در زندان و در بند سارقین سپری میکنم. زندانی که چهره واقعی تری از حقایق جامعه وکوچه های تاریک شهر را به من نشان میدهد .درونیات وتعامل من با جامعه در مقام یک هنر مند قرار دارد. نه سیاستمدار ونه روشنفکر ،سیاستمدار در پی مصلحت اندیشی برای بدست آوردن قدرت و حفظ منابعی که خود آن را ارجح میدانند است وگاهی ابائی ندارد که حتی حقیقت را قربانی کند، و روشنفکر که همیشه در میان حقیقت و مصلحت در رفت و آمد و در پی تعامل این دوگانه است.

هنرمند اما نه در پی قدرت ونه درگیر و در میانه مصلحت و حقیقت ،هنر مند خوب یا بد ،زشت یا زیبا راوی حقیقت جامعه خود در بوم نقاشی ،نت موسیقی ،یا دوربین فیلم برداری است.او راوی نجواهای کوتاهی ست که که دیگران از آن چشم برمی گردانند و یا پنهان می کنند هنرمند مردم را با جادوی هنر به دیدار لایه های پنهان جامعه وبه تماشای سپیدی ها و سیاهی ها، زیبائی ها و زشتی ها می برد برای تامل بیشتر بر چه هستیم و چه میکنیم.احقاق یک جامعه توسعه یافته فرهنگی و سالم مستلزم ایفای نقش همه گروه های تاثیر گذار است و حذف و طرد هر یک از این رویکردها جامعه را دچار تاخر فرهنگی می کند.

این روزها در زندان همه را خوب می بینم، می شنوم،درد هایشان در وجودم جار ی می شود . گاه می خندم از دزد گوسفندی که در تاریکی شب به جای گوسفند ،سگ خفته ای را دزدید، فکر می کنم ،شفقت می ورزم ؛عصیان می ورزم وباز در نُت سکوت ودر بُهت جوانان زندانی که گرفتار غم نان و کراک و شیشه و دیوار کوتاه وبلند همسایه هستند فرود می آیم .

تجربه اخیر پنجاه و دو روزه زندان بعد از ۳۵ روز سخت انفرادی و حضور در بند سارقین برای من جریان گذاری را رقم زد ،گذار از واقعه به متن جامعه، حالا برای من نجات یک زندانی وتغییر مسیر او ،تغییر و بهبود مسیر جامعه است.خوب میدانم که سرنوشت همه ما به هم همبسته و وابسته است ،گفت :”کبوتری که لب آشیان تو آب می خورد از خانه ما هم گذر خواهد کرد .”چرا که شاید یکی از همین افرادی که ضعف تربیتی و اقتصادی و وفور غم و
اندکی شادی و فراوانی مخدارات او را به ارتکاب جرم کشاند ،روزی جلوی ما را بگیرد و ما بزه دیده کسانی شویم که خود در بزهکار شدن آنها نقش داشته ایم .

فهم نسبت اصلاح فرد و جامعه کاری است که در ذهنم جریان یافته است .این روزها در زندان دغدغه ام تولید آهنگی ست بر اساس زندگی زندانی شریفی که برای دفاع و جلوگیری از هتک حرمت همسرش ناخواسته مرتکب قتل شد و حالا در آستانه اعدام قرار دارد .همه تلاش و امیدم بر این است که با تاثیر آن بر خانواده مقتول، زمینه گذشت او فراهم شود .شخصی که علی رغم امکان فرار وعدم وجود شاهد وتاریکی و توانایی سکوت،وجدانش او را به معرفی خود کشاند ،بله او خود، شاهد خود بود.


 


جمعی از هواداران جنبش سبز در استان زنجان در پیامی به آیت‌الله صانعی، درگذشت همسر این مرجع تقلید را به وی تسلیت گفتند.

به گزارش ندای سبز آزادی، متن این پیام بدین شرح است:

انالله و انااليه راجعون
مرجع عالیقدر، حضرت آيت‌الله یوسف صانعی

درگذشت همسر مكرمه‌ی حضرتعالی  موجب حزن و اندوه دوستداران و پیروان‌تان شد،این مصيبت وارده را به پیشگـاه
حضرتعالی تسليت گفته و از درگاه خـداوند بلند مرتبه برای آن فقيده سعيـده غفـران الهی و برای بازماندگـان به‌ ويژه
حضرتعالی شکیبایی و پایداری مسألت می‌نماییم.

جمعی از هواداران جنبش سبز استان زنجان


 


جمعی از دست اندرکاران پروژه های هسته ای کشور، با انتقاد از عملکرد دولت احمدی نژاد در این خصوص بیانیه ای صادر کرده اند.

بنا به گزارش های رسیده به جرس، در این بیانیه که تحت عنوان "جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای" صادر شده، با انتقاد از عملکرد دولت محمود احمدی نژاد در حوزه اتمی آمده است: "اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟"

 

این پرسنل اتمی همچنین خطاب به محمد خاتمی گفتند: "فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در آن مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند، از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند."

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

 جناب آقای دكتر سید محمد خاتمی

 ریاست محترم سابق جمهوری اسلامی ایران

 

سلام علیكم

 سالهاست كه بحث تعلیق فعالیتهای هسته ای در دوران ریاست جمهوری شما به چالشی مهم در گفتگوهای میان مخالفین و موافقین این تصمیم تاریخی قرار گرفته است.

اكثریت نیروهای خدوم موثر در پروژه های علمی و فنی هسته ای بر این نظر اتفاق نظر دارند كه تعلیق در آن زمان با تمامی مسائل جانبی اش بنفع كشور تمام شد.

و دلیل آن را خرید بسیاری از دستگاه ها و وسایل و تجهیزات مورد نیاز صنعت هسته ای كشور اعم از بعد علمی و فنی آن می دانند.

كه بدلیل عدم وجود تحریم های بین المللی بویژه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد بوقوع پیوست.

اما متاسفانه در این سالها بخصوص از اولین سال روی كار آمدن دولت نهم با تبلیغات گسترده این واقعیت به شكل وارونه ای به استحضار ملت ایران رسید.

و چنین وانمود شد كه تمامی تلاش ها توسط دولت نهم صورت گرفته و دولت اصلاحات در حق مردم و كشور خیانت كرده است.

و همچنین چنین وانمود شد كه شورای امنیت ملی كشور تنها در اختیار دولت اصلاحات بوده است و در این حالی است كه مسئولین نظامی كشور و نمایندگان رهبری نیز در جلسات شورا شركت كرده و در تصمیمات اتخاذ شده شریك می باشد.

همچنین باید گفت كه تصمیمات هسته ای از جمله تصمیماتی است كه رهبری نظر نهایی در مورد آن می دهند و بدون نظر ایشان این تصمیمات قابلیت اجرایی نخواهد داشت.

اما اینك سوال اساسی اینجاست كه چرا با تمامی این مسائل و زیر سوال بردن دستاوردهای بدست آمده ، در بیش از هفت سال گذشته و زمان دولت های نهم و دهم هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر و سایر پروژه های مرتبط با بحث هسته ای به طور كامل تكمیل نشده و مردم از دستاوردهای آن، آنگونه كه شایسته مردم فداكار ایران است بهره مند نشده اند؟

دستاوردها می توانست بسیار بیش از چیزی باشد كه به اطلاع مردم می رسد و مردم از آن بهره مند شده اند.

و سوال دیگر اینجاست كه در این سالها چه بهایی برای برنامه های هسته ای به كشورهای ذی نفع در پروژه هسته ای كه هنوز هم با گرفتن میلیاردها دلار پول و قراردادهای تركمنچایی در تكمیل آن تعلل می كنند، پرداخت شده است؟

بنظر می رسد دولت و تمامی كسانی كه امروز بر مسندهای قدرت تكیه زده اند خواسته و یا ناخواسته راهی را طی می كنند كه ثمره آن زیر سوال بردن تمامی دستاوردها و تلاش های صورت گرفته در پروژه هسته ای كشور از ابتدا تا به امروز بوده است.

حال آنكه دلایل سیاسی آن نیز برای عموم مردم مشخص شده است.

 دلایلی كه شهادت سرمایه های كشور در برنامه هسته ای تنها از كوچكترین دستاوردهای آن برای كشورمی باشد.

جناب آقای خاتمی

 فرزندان غیرتمند و تلاشگر كشور در پروژه های هسته ای بخصوص نیروهای خدومی كه تلاش های صورت گرفته در ان مسئولیت شما و مسئولین سابق كشور را دیده اند از شما توقع دارند كه به اهانت های صورت گرفته توسط كسانی كه هم قصد تخریب چهره دولتهای سابق دارند و هم در این سالها به هر بهانه نیروهای تلاشگر در این عرصه را به گوشه ای رانده اند، پاسخی كوبنده بدهید تا هم مردم در جریان امور قرار بگیرند و هم بیش از این نیروهای خدوم كشور مورد هتك حرمت و هتك حیثیت قرار نگیرند.

با تشكر

 جمعی از نیروهای خدوم كشور در پروژه های هسته ای

 

 

 


 


سرهنگ ریاض الاسعد فرمانده ارتش آزاد سوریه امروز اعلام کرد پنجاه درصد حاک سوریه از کنترل رژیم یشار اسد خارج شده است.

 

ارتش آزاد سوریه از نظامیان جدا شده این کشور تشکیل شده که برای دفاع از مردم در برابر سرکوب های رژیم بشار اسد به مبارزه با این رژیم برخواسته اند.

به گزارش العربیه سرهنگ الاسعد با اشاره به قدرت روز افزون ارتش آزاد گفت:" ارتش آزاد نمی خواهد هیچ یک از مناطق سوریه را به طور کامل تحت کنترل خود در آورد، زیرا در آن صورت رژیم اسد با اسلحه سنگین آن مناطق را ویران کرده و این امر منجر به کشته شدن تعداد بیشتری ازمردم بی دفاع خواهد شد."

در همین حال، کمیته هماهنگی انقلاب سوریه روز چهارشنبه از کشته شدن ۲۰ نفر از مخالفان رژیم اسد به دست نیروهای امنیتی سوریه خبر داد.

براساس همین گزارش تانک های ارتش سوریه امروز بار دیگر مناطق حومه دمشق را زیر آتشبار سنگین خود قرار دادند.

شورای امنیت در بن بست روسیه

خونریزی ها در سوریه در حالی ادامه دارد که روسیه همچنان با تکیه بر حق وتوی خود در شورای امنیت، مانع از دخالت این نهاد بین المللی می شود.

نشست شوراى امنيت سازمان ملل روز سه شنبه درباره بحران سوریه و بررسی پیش نویس قطعنامه ای برای درخواست کناره گیری بشار اسد از قدرت بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت و روسیه با قطعنامه پیشنهادی از سوی اتحادیه عرب مخالفت کرد.

به گزارش رادیو فردا، در این نشست، مقام هاى ارشد اتحاديه عرب به بيان وضعيت فعلى سوريه پرداختند. نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، از شورای امنیت خواست تا «واکنشی سریع و قاطع» برای توقف خون ریزی در سوریه نشان دهد و مردم این کشور را در مهلکه ای که گرفتارند رها نکند.

شیخ حمد بن جاسم آل ثانی نخست وزیر قطر نیز در این نشست گفت: «ماشین کشتار سوریه هنوز به کار خود ادامه می دهد.»

پيش‌ نويس قطعنامه ای که اتحاديه عرب تهيه کرده و کشورهای غربی از آن حمايت می ‌کنند، از بشار اسد، ریيس جمهوری سوريه می‌خواهد از قدرت کناره‌ گيری کند.

آمریکا، فرانسه و بريتانيا نيز روز سه شنبه خواستار اقدام فوری شورای امنيت برای پايان دادن به کشتارها در سوريه شدند.

ولی روسيه کشورهای غربی و اتحاديه عرب را متهم کرد که سوريه را به سوی يک جنگ داخلی می کشانند.

سرگئی لاوروف، وزير امور خارجه روسيه روز سه شنبه در شهر سيدنی استراليا به خبرنگاران گفت که راه حل اين بحران بايد يک راه سوری باشد.

ریيس دستگاه ديپلماسی روسيه گفت اگر مخالفان دولت سوريه از گفت و گو با مقام های دولتی خودداری می ورزند، چه چاره ای ديگری وجود دارد؟

روز دوشنبه دولت آمريکا اعلام کرد که تلاش وزير خارجه اين کشور برای تماس تلفنی با همتای روسی اش بی ثمر بوده است.

ويکتوريا نولاند، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا بر اين نکته تاکيد کرد که خانم کلينتون برای ۲۴ ساعت کوشيده تا پيش از اجلاس شورای امنيت با سرگئی لاوروف تماس تلفنی برقرار کند ولی تماس با وی ميسر نشده است.

روسيه می‌ گويد که با پيش ‌نويس قطعنامه شورای امنيت در مورد سوريه، به اين دليل که از مداخله خارجی در آن کشور جلوگيری نمی‌کند، مخالف است.

ولاديمير چيژوف، سفير روسيه در اتحاديه اروپا، روز چهارشنبه خواستار تغييراتی در اين پيش ‌نويس شد که نظر مسکو را در حل بحران سوريه بدون دخالت خارجی تامین کند.

 

اسد مجبور به کناره گیری است

در واشنگتن گفته می شود که به رغم بن بست موقت در شورای امنيت بر سر حل بحران سوريه، بشاراسد مجبور به کناره گيری است.

روز سه شنبه جيمز کلپر، مدير اطلاعات ملی آمريکا در يک کميته سنای اين کشور اظهار عقيده کرد که «مسئله، زمان سقوط بشار اسد است و ممکن است اين زمان طولانی باشد.»

مدير اطلاعات ملی آمريکا افزود: اکنون پرسش پس از دوران بشار اسد مطرح است. تا آن جايی که به دولت ايران و حزب الله مربوط می شود، اين امر موجب نگرانی عميقی است. از همين روست که آنها تلاش های شان را برای گسترش منابع کمکی و مشاوره ای جهت سر پا نگاه داشتن رژيم اسد بيشتر کرده اند.

حمایت آیت الله خامنه ای از اسد

در دیگر سوی دنیا، آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر به حمایت از رژیم بشار اسد پرداخت و اعتراضات مردمی در این کشور را توطئه غرب ارزیابی کرد.

به گزارش دفتر رهبری، خامنه ای در دیدار با دبیرکل گروه فلسطینی جهاد اسلامی گفت اگر با دید جامع و فراگیر به تحولات سوریه نگریسته شود، "طراحی آمریکا کاملا مشخص است"

وی سپس با بیان اینکه "برخی کشورهای خارجی و منطقه نیز در این طراحی آمریکا مشارکت دارند"، از آن ابراز تاسف کرد.

آقای خامنه ای که بیش از گذشته در حمایت از رژیم اسد تنها مانده گفت: "اگر دولت سوریه به آمریکایی ها قول دهد که حمایت خود را از مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان قطع خواهد کرد، همه مسائل تمام خواهد شد و تنها جرم سوریه، حمایت از مقاومت است."

 


 


علی ملیحی، مسوول روابط عمومی سازمان دانش‌آموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) برای درمان به درمانگاهی خارج از زندان اوین منتقل شد.

به گزارش ادوارنیوز، علی ملیحی برای جراحی لثه به همراه چند مامور به درمانگاهی خارج از زندان اوین منتقل شد که بعد از اتمام مراحل جراحی مجددا به زندان اوین انتقال یافت.

این عضو ارشد سازمان ادوار تحکیم وحدت در ۲۰ بهمن سال ۸۸ با هجوم نیروهای امنیتی به منزل وی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و سرانجام در تاریخ ۲۲ اردیبهشت سال ۸۹ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه با اتهاماتی نظیر "اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، شرکت در تجمعات غیرقانونی، نشر اکاذیب و توهین به محمود احمدی نژاد" محاکمه و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد.


 


مهدی خزعلی و حسین نعیمی پور ظهر امروز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند.

به گزارش منابع خبری کلمه از زندان اوین، مهدی خزعلی ساعتی پیش در بیست و چهارمین روز اعتصاب غذای خود در حالی که هنوز دست شکسته اش در گچ بوده و  به شدت لاغر شده بود، به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

بر اساس این گزارش وی همچنان در اعتصاب غذا به سر می برد.

مهدی خزعلی پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری بارها بازداشت و راهی زندان شده است. تیرماه سالجاری نیز وی با ضرب و شتم و آسیب دیدگی از ناحیه گردن بازداشت و پس از یک ماه اعتصاب غذا به قید وثیقه آزاد شد.

وی چندی پیش در نامه ای به رهبری با انتقاد از شرایط جاری پیشنهاد کرد مختارید پاسخ مرا حضوری دهید یا برای پنجمین بار راهی سلول انفرادی ام نمایید.

همچنین حسین نعیمی پور که روز گذشته بازداشته بود نیز ظهر امروز به بند زندانیان سیاسی در زندان اوین منتقل شده است.

حسین نعیمی پور، فرزند محمد نعیمی پور نماینده مردم تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است که پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و مدتی را در حبس به سر برده و در انتظار ابلاغ حکم دادگاه بود.


 


تلویزیون ایران از ربوده شدن گروه ۱۱ نفره دیگری از زائران ایرانی توسط یک گروه ناشناس مسلح خبر داد. این زائران با اتوبوس به سوریه سفر کرده بودند.

به گزارش بی بی سی فارسی مسعود اخوان، نماینده سازمان حج و زیارت ایران در سوریه به تلویزیون ایران گفته است که این زائران امروز چهارشنبه ۱۲ بهمن (اول فوریه) در حالی که با اتوبوس به سوی دمشق می رفتند، توسط یک گروه مسلح متوقف شدند.

به گفته او، اعضای این گروه مسلح، ۱۱ مرد از میان ۳۵ مسافر اتوبوس را که از حلب به سمت حماة در حرکت بود با خود به مکانی نامعلوم بردند.

روز پنجشنبه گذشته هم مقامات ایران از ربوده شدن گروهی از زائران ایرانی در سوریه خبر داده بودند.

آنها از دولت سوریه خواسته بودند که همه امکانات خود را برای تأمین سلامت ربوده شدگان و آزادی آنها به کار گیرد.

انتشار گزارش های مربوط به ربوده شدن شهروندان ایرانی در سوریه از ۳۰ آذرماه و در پی ربوده شدن ۵ ایرانی در شهر حمص آغاز شد.

ایران این ۵ نفر را مهندسان و کارمندان فنی شاغل در پروژه نیروگاه برق این شهر معرفی کرد.

بعدا دو ایرانی دیگر هم که برای کسب خبر در مورد این گروه به حمص رفته بودند، ربوده شدند.

مخالفان دولت سوریه از حکومت ایران به دلیل حمایتی که از بشار اسد می کند انتقاد می کنند و سپاه پاسداران ایران را متهم کرده اند که در سرکوب مخالفان حکومت سوریه به ارتش این کشور کمک می کند.مقامات رسمی دو کشور این اتهامات را رد کرده اند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته