سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز جمعه از دستگیری فعالان زن ایرانی ابراز نگرانی کرد و از تهران خواست به حق آزادیِ بیان ایرانیان احترام بگذارد. وی گفته است:«ما عمیقا از رشته دستگیریهای فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و هنرمندان از سوی مقامهای ایرانی نگرانیم و سرکوب دامنهدار مخالفتهای مسالمتآمیز را محکوم میکنیم.»ایالات متحده روز جمعه از دستگیری فعالان زن ایرانی ابراز نگرانی کرد و از تهران خواست به حق آزادیِ بیان ایرانیان احترام بگذارد. مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در کنفرانس خبری خود گفت: «ما عمیقا از رشته دستگیریهای فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران و هنرمندان از سوی مقامهای ایرانی نگرانیم و سرکوب دامنهدار مخالفتهای مسالمتآمیز را محکوم میکنیم.» سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده تصریح کرد: «ما از دولت ایران میخواهیم به تعهداتش و از جمله به تعهدات بینالمللیاش عمل کند و به حقوق جهانشمول مردم ایران که شامل حق دادرسی منصفانه و آزادی بیان است، احترام بگذارد.» مارک تونر همچنین نسبت به وضعیت مهناز محمدی فیملساز، مريم مجد عکاس، زهرا يزدانی روزنامهنگار و مريم بهرمن مدافع حقوق زنان ابراز نگرانی کرد. مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان، روز يکشنبه ۵ تير ۱۳۹۰ در تهران بازداشت شد. وی در مردادماه سال ۱۳۸۸ نیز برای مدتی بازداشت شده بود. برپایه گزارشهای منتشر شده، مقامهای امنیتی پیش از این گذرنامه مهناز محمدی را توقیف کرده و به وی اجازه شرکت در جشنواره کن را نداده بودند. مهناز محمدی بازیگر نقش اول زن فیلم «ازدواج موقت» به کارگردانی رضا سرکانیان است که فیلمش در کن به نمایش درآمد. مريم مجد، عکاس مطبوعاتی، هفته گذشته در آستانه سفر به آلمان برای عکاسی از مسابقات جام جهانی زنان بازداشت شد. بنابر گزارش سايتهای فعالان مدافع حقوق بشر در ايران، زهرا يزدانی هم سهشنبه هفته گذشته در تهران بازداشت شده است. مريم بهرمن نيز در اواخر ارديبهشت بازداشت شده بود. روز پنجشنبه ويليام هيگ، وزير خارجه بريتانيا، نیز از بازداشت فعالان زن در ايران انتقاد کرده و گفت اين زنان برپايه اتهاماتی مبهم دستگير شدهاند. وزیر خارجه بریتانیا تصریح کرده بود این زنان به جای آنکه از دستاوردها و موفقيتهایشان تقدير شود، در پشت ميلههای زندان هستند. ويليام هيگ تاکید کرده بود که بازداشت اين زنان در تناقض با ادعای مقامهای ایرانی در حمايت از اصلاحات در ديگر کشورهای خاورميانه است.
دولت آمریکا روز جمعه، بازداشت فعالان زن در ایران را محکوم کرد و از دولت تهران خواست به آزادی بیان و حق ابراز نظر احترام بگذارد. "مارک تونر" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نگرانی عمیق دولت واشینگتن را از بازداشت های اخیر فعالان حقوق بشری، روزنامه نگاران و هنرمندان اعلام داشت و ادامه سرکوبی معترضان را محکوم کرد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به مهناز محمدی فیلمسازی که اخیراً بازداشت شد اشاره کرد و در باره وضعیت جسمی چند روزنامه نگار زن زندانی از جمله مریم مجد، ابراز نگرانی کرد.
در جریان تظاهرات جمعه در شهرهای سوریه، دست کم شش نفرکشته شدند. به گفته فعالان سوری در تظاهرات خیابانی علیه حکومت بشاراسد، دههاهزارنفر شرکت داشتند. برخی از فعالان شمار کشته شدگان تظاهرات روز جمعه را 11 تن اعلام کرده اند. برپایه گزارشها از سه ماه پیش تاکنون، تظاهرات روز جمعه بزرگترین اعتراض ها علیه حکومت بشار اسد رییس جمهوری سوریه محسوب می شود. در شهر حما بیش از 200 هزارتن به خیابان ها آمدند.
مروان شربل وزیر کشور لبنان جمعه در کنفرانسی خبری تاکید کرد چهار متهم در پرونده ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان همان کسانی هستند که نامهایشان در رسانهها اعلام شد. بنا به خبرهای منتشر شده این چهار متهم عضو حزبالله لبنان هستند.وزیر کشور لبنان عضویت چهار متهم در ترور حریری در حزب الله را تایید کرد. مروان شربل وزیر کشور لبنان جمعه در کنفرانسی خبری تاکید کرد چهار متهم در پرونده ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان همانها هستند که نامهایشان در رسانهها اعلام شد. او همچنین گفت که دستگاههای امنیتی لبنان در حال جمع آوری اطلاعات برای دستگیری متهمان و تحویل دادن آنها به دادگاه بینالمللی هستند. وزیر کشور لبنان همچنین از درز کردن نام متهمان به رسانهها انتقاد کرد. به گفته او این اقدام دستگیری متهمان را دشوار میکند. او گفت که ۱۵ تا ۲۰ هزار حکم بازداشت در لبنان وجود دارد که نیروهای امنیتی تا کنون نتوانستند متهمان در آنها را به دلیل متواری بودنشان دستگیر کنند. پنجشنبه ۳۱ ژانویه هیاتی از دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری، دادخواست و چهار حکم بازداشت را، تسلیم دادستان لبنان کرد. بلافاصله رسانههای محلی لبنان نام چهار نفر از اعضای حزب الله لبنان را اعلام و ادعا کردند آنها چهار متهمی هستند که دادگاه بینالمللی حکم بازداشت آنها را صادر کرده است. این چهار متهم عبارتند از: «مصطفی بدر الدین»، برادر همسر عماد مغنیه مسئول نظامی سابق حزب الله لبنان. به گفته تلویزیون «المستقبل» لبنان در دادخواست دادگاه بین المللی نام او به عنوان برنامهریز و ناظر عملیات ترور رفیق حریری درج شده است. گفتنی است که عماد مغنیه در سال ۲۰۰۸ با انفجار خودرویش در دمشق پایتخت سوریه ترور شد. پیتشر سایت لبنانی «شفاف الشرق الاوسط» نوشته بود که بدر الدین یکی از سه نفری است که احتمال دارد جانشین مغنیه در فرماندهی نیروهای نظامی حزب الله شده باشند. شبکه یک تلویزیون اسرائیل پنجشنبه در معرفی بدر الدین اعلام کرد که او متهم به دست داشتن در عملیات ترور نافرجام امیر کویت در ماه میسال ۱۹۸۵ است. این عملیات به وسیله یک خودروی بمب گذاری شده انجام شصورت گرفتد. او در آن هنگام با نام «الیاس فواد صعب» شناخته شد. «موسسه اطلاع رسانی لبنان» نیز گزارش داده که بدر الدین در انفجارهای زنجیرهای کویت در دسامبر ۱۹۸۳ دست داشت. بنا بر این گزارش، عماد مغنیه رهبری آن عملیات را بر عهده داشت. در این انفجارها فرودگاه کویت، پالایشگاه شعیبه، یک نیروگاه برق، سفارتخانههای آمریکا و فرانسه، یک شرکت آمریکایی و یک مجتمع مسکونی با ۹ خودوری بمب گذاری شده هدف قرار گرفتند. بدر الدین در سال ۱۹۸۵ به همراه ۱۷ نفر دیگر توسط نیروهای امنیتی کویت دستگیر و در دادگاه به اعدام محکوم میشود. اجرای حکم به تاخیر افتاد تا اینکه سر انجام در آگوست ۱۹۹۰ ارتش عراق کویت را اشغال کرد. باز شدن در زندانها توسط نیروهای عراقی به بدر الدین امکان فرار و بازگشت به لبنان را داد. او در سال ۱۹۶۱ در حومه جنوبی بیروت به دنیا آمده است. متهم دوم مصطفی عیاش است. به گفته تلویزیون «ال بیسی» لبنان او در سال ۱۹۶۳ در روستای حاروف در جنوب لبنان به دنیا آمده است. در متن کیفرخواست عیاش به عنوان کادر حزب الله معرفی شده است. او داوطلب در مرکز اورژانس لبنان است و تابعیت آمریکایی دارد. برپایه این گزارش او مسئول تیمی است که ترور حریری را اجرا کرد و در اجرای آن نیز شرکت داشت. حسن صبرا و حسین عنیزی دیگر متهمان پرونده هستند و به جز اینکه آنها در بخشهای امنیتی حزب الله فعالیت میکنند، اطلاعات دیگری از آنها منتشر نشده است. در همین راستا دانیل بلمار، دادستان دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری با صدور بیانیهای بر ادامه تحقیقات تاکید کرد و گفت: «احتمال دارد افراد دیگری نیز در این پرونده متهم شوند.» از سویی فراکسیون «المستقبل» پارلمان لبنان به ریاست سعد حریری نخستوزیر پیشین این کشور اعلام کرد به دولت جدید این کشور رای اعتماد نخواهد داد. جلسات پارلمان لبنان برای بررسی صلاحیت دولت جدید لبنان به منظور دادن رای اعتماد به آن، سه شنبه پنجم ژوئیه آغاز میشود. مروان کباره عضو فراکسیون المستقبل در کنفرانسی خبری که رسانههای لبنان آن را پوشش دادند اعلام کرد دلیل این فراکسیون این است که دولت جدید در بیانیه هیات وزیران خود پایبندی خود به احکام دادگاه بینالمللی ویژه ترور حریری را اعلام نکرده است. دولتها در لبنان پس از تشکیل و پیش از گرفتن رای اعتماد از پارلمان، موظف به تهیه بیانیهای به نام «بیانیه هیات وزیران» هستند. این بیانیه به عنوان مرامنانه دولت به شمار میآید. دولت جدید لبنان که ریاست آن را نجیب میقاتی بر عهده دارد، بیانیه خود را پنجشنبه همزمان با تسلیم دادخواست دادگاه ویژه ترور رفیق حریری به دادستان این کشور، تصویب کرد. در این بیانیه در خصوص دادگاه حریری تاکید شده که دولت به معاهدههای بینالمللی احترام میگذارد و تا جایی که به ثبات و امنیت داخلی و منافع ملی ضربهای وارد نشود، و بدون سیاسی کاری و حس انتقام آنها را اجرا خواهد کرد. در دولت جدید لبنان حزب الله و همپیمانانش اکثریت را در دست دارند. دادگاه بین المللی ویژه ترور رفیق حریری با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد و با توافق با دولت لبنان تاسیس شد. حزب الله مخالف این دولت و فعالیتهای آن است. پنج ماه پیش وزرای همپیمان حزب الله، با استعفای خود دولت سعد حریری را سرنگون کردند. دلیل این اقدام حمایت این دولت از دادگاه بینالمللی بود. دولت حریری پایبندی خود به احکام دادگاه بینالمللی را «در بیانیه هیات وزیران» اعلام کرده بود. هم اکنون نیز سعد حریری، سمیر جعجع رئیس گروه نیروهای لبنانی و امین جمیل رئیس جمهور اسبق لبنان که از نیروهای موسوم به ائتلاف چهارده مارس هستند، از دولت خواستند به تعهدهای لبنان در مقابل دادگاه بینالمللی پایبند باشد. این ائتلاف هم اینک اپوزیسیون لبنان به شمار میآید. حزب الله خواهان آن است که دولت لبنان هر نوع حمایت از دادگاه بینالمللی را کنار بگذارد. ۴۹ در صد از بودجه دادگاه بینالمللی را دولت لبنان تامین میکند. همچنین سه وزیر دادگاه بینالمللی لبنانی هستند. این حزب هنوز موضع خود در خصوص صدور کیفرخواست را اعلام نکرده است. بنا بر اعلام شبکه تلویزیونی «المنار» قرار است حسن نصر الله دبیر کل حزب الله شامگاه شنبه در این باره سخنرانی کند.
معمرقذافی رهبرلیبی روزجمعه هشدار داد چنانچه ناتو حملات هوایی خود را متوقف نکند احتمال دارد حملاتی در اروپا انجام شود. به گزارش خبرگزاری اسوشیتدپرس آقای قذافی در نوار کاستی که در طرابلس برای طرفدارانش پخش شد، خطاب به غرب گفت " همانطور که شما خانه های ما را هدف گرفتید، مردم ما می توانند این جنگ را به اروپا بکشانند و خانه ها، ادارات و خانواده های شما رابه هدف های مشروع نظامی تبدیل کنند." پایان نقل قول اوایل هفته جاری، دادگاه کیفری بین المللی در لاهه، به ظن جنایت علیه بشریت برای معمر قذافی و پسرش حکم جلب صادر کرد. دادستانی این دادگاه میگوید طی ماههای گذشته نیروهای حکومتی برروی معترضان غیرنظامی آتش گشوده اند.
لئون پانتا روز جمعه با ادای سوگند، مسوولیت (پنتاگون) وزارت دفاع آمریکا را رسماً برعهده گرفت. آقای پانتا پیش از این رییس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود. رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین که بیش از چهارسال در دوران ریاست جمهوری جرج بوش و باراک اوباما، وزارت دفاع را برعهده داشت، روز پنج شنبه بازنشسته شد. در این میان ژنرال چهارستاره دیوید پترائس که پیشتر فرماندهی نیروهای ائتلاف در افغانستان را برعهده داشت، به ریاست سازمان سیا منصوب شده است.
گارد ساحلی یونان اعلام داشت روز جمعه یک قایق آمریکایی را که از سواحل این کشوربسوی غزه در حرکت بود، متوقف کرده است. این قایق همراه هشت قایق دیگر در ناوگانی بین المللی در حمایت از فلسطینی ها حرکت میکرد اما ناگهان از ناوگان جدا شد و بسوی غزه رفت. این قایق که "جسارت امید" نام دارد حامل بیش از 3000 نامه پشتیبانی از فلسطینی هاست. "جسارت امید" نام کتابی است که باراک اوباما پیش از ریاست جمهوری اش نوشته است. دولت اسراییل از دوسال پیش و در پی کنترل نوار غزه توسط حماس، پهلو گرفتن کشتی ها در سواحل غزه را ممنوع کرد.
حکم بازداشت خانگی دومینیک استراوس کان رییس پیشین صندوق بین المللی پول روز جمعه بدون پرداخت وثیقه لغو شد. بر پایه گزارشها اظهارات شاکی پرونده با تردید دادستان روبروشده و به همین خاطر دادگاه تنها پس از چند دقیقه حکم آزادی او را صادر کرد. آقای استراوس کان شش هفته پیش به اتهام قصد تجاوز به یک زن خدمتکارهتل در نیویورک تحت تقیب قرار گرفت. وی کمتر از سه هفته دیگر، برای محاکمه و پاسخگویی به اتهاماتش در دادگاه حاضر خواهد شد. بر پایه گزارشها گذرنامه دومینیک استراوس کان در اختیار دادگاه است و او می تواند در آمریکا سفر کند اما اجازه خروج از ایالات متحده را ندارد.
جمهوری آذربایجان برای ساخت خط آهن، مبلغ 575 میلیون دلار به گرجستان وام میدهد. این خط آهن سه کشور آذربایجان، ترکیه و گرجستان را به یکدیگر وصل می کند. قرارداد وام 25 ساله جمهوری آذربایجان به گرجستان روز جمعه در باکو به امضای دوطرف رسید. قرار است پروژه ساخت این خط آهن تا دو سال دیگر تکمیل شود. جمهوری آذربایجان پیشتر مبلغ 200 میلیون دلار با بهره یک درصد به گرجستان وام پرداخت کرده بود.
وزیرکشور آلمان میگوید، به رغم کشته شدن اسامه بن لادن، تهدیدهای تروریستی کاهش نیافته و شمار تندروهای اسلامی در حال رشد است. "هنس پیتر فردریش" روز جمعه اعلام کرد، با وجود کشته شدن رهبر القاعده، مقامهای امنیتی آلمان، دلیلی برای کاهش تهدیدهای تروریستی نمی بینند. وزیرکشور آلمان تاکید کرد که طی دوسال گذشته وضعیت تهدیدهای تروریستی در آلمان و اروپا تغییری نکرده اما خطر بزرگی محسوس نیست.
دو روز پس از آن که محمود احمدینژاد نسبت به متهم کردن همکارانش در کابینه هشدار داد، يک عضو هيات رييسه کميسيون ماده ۹۰ مجلس از تشکيل «کميته تحقيق و تفحص» رسيدگی به پرونده اسفنديار رحيم مشايی و حميد بقايی خبر داده است.دو روز پس از آن که محمود احمدینژاد در واکنش به بازداشت برخی افراد نزديک به هيات دولت هشدار داد که «کابينه خط قرمز» است، يک عضو هيات رييسه کميسيون ماده ۹۰ مجلس از تشکيل «کميته تحقيق و تفحص» رسيدگی به پرونده اسفنديار رحيم مشايی و حميد بقايی خبر داده است. اسفنديار رحيم مشايی، رييس دفتر محمود احمدینژاد، و حميد بقايی، معاون اجرايی و سرپرست نهاد رياست جمهوری ايران، طی ماههای اخير به شدت از سوی اصولگرايان حامی رهبر ايران مورد حمله قرار داشتهاند و از آنها به عنوان اعضای «جريان انحرافی» در دولت محمود احمدی نژاد ياد میشود. فاضل موسوی، نماينده مجلس و عضو هيئت رئيسه کميسيون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «باشگاه خبرنگاران» از تشکيل کميته تحقيق و تفحص در خصوص رسيدگی به پرونده اسفنديار رحيم مشايی و حميد بقايی خبر داد و گفت: «پرونده بقايی و مشايی از زوايای مختلف و بصورت موشکافانه در اين کميسيون بررسی میشود.» فاضل موسوی اضافه کرده است: «بدليل اينکه پرونده مشايی و بقايی پروندهای شبهقضايی است نمیتوان جزئيات آن را مطرح کرد چرا که از حساسيت بالايی برخوردار است لذا بعد از انجام کار کارشناسی،کميته تحقيق و تخصصی برای رسيدگی به اين پرونده و کميسيون اصل ۹۰ تشکيل میشود.» سه نماینده مجلس ، از حامیان سابق محمود احمدی نژاد در فراکسیون انقلاب اسلامی، روز چهارشنبه شکایت هایی علیه اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی به کمیسیون ماده نود مجلس ارائه کردند. حسن نوروزی، از اعضای فراکسیون انقلاب مجلس در این باره گفته بود:« ورود بقايی و مشايی در مسائل سرمايهگذاری و مناقصات غيرقانونی از جمله موضوعات اين شکايت است.» در حالی فاضل موسوی از تشکيل کميته تحقيق و تفحص در خصوص پرونده اسفنديار رحيم مشايی و حميد بقايی خبر داده است که محمود احمدینژاد به دنبال تشديد فشارها برا اطرفيانش و همچنين بازداشت محمد شریف ملکزاده، معاون مستعفی وزير امور خارجه، علیرضا مقیمی، مدیرعامل منطقه آزاد ارس، و علی اصغر پرهیزگار، مدیرعامل مناطق آزاد اروند روز چهارشنبه هشدار داد: «اگر بخواهند ادامه بدهند و به بهانههای گوناگون همکاران ما را در کابينه متهم کنند، وظيفه اخلاقی، قانونی و ملی دارم که بايستم و از همکاران خودم در کابينه دفاع کنم.» محمود احمدینژاد اضافه کرده بود: «کابينه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، ديگر من بايد وظيفه قانونی خود را انجام دهم و اين حتما به کشور آسيب میزند.» اين اظهارات در حالی مطرح میشود که اخيرا مديران عامل مناطق آزاد اروند و ارس از سوی قوه قضائيه بازداشت شدهاند و يک مقام مسئول در آذربايجان شرقی، دليل اين بازداشتها را وابستگی افراد ياد شده به جريان موسوم به «انحرافی» و نيز «تخلفات مالی» اعلام کرده است. «جريان انحرافی» عبارتی است که هواداران رهبر جمهوری اسلامی و رسانههای نزديک به آنها برای برخی از اطرافيان محمود احمدینژاد و به ويژه اسفنديار رحيممشايی، رئيس دفتر وی، به کار میبرند. روز سه شنبه، مجتبی ذوالنور، جانشين سابق نماینده ولی فقيه در سپاه، با اعلام اين که برخورد با «جريان انحرافی» به صورت روزانه ادامه دارد، تأکيد کرد که نظام «بسيار مدبرانه» اين جريان را اداره میکند و در حال «اعترافگيری» از اطرافيان بازداشتشده رئيس دولت است. در همين زمینه، خبرگزاری فارس اخیرا بخشی از آنچه که «اعترافات» عليرضا مقيمی عليه حميد بقايی خوانده را منتشر کرده بود. این اظهارات بازتاب گستردهای در بین رسانههای اصولگرای منتقد دولت داشت.
برپایه گزارشهای منتشر شده، هزاران معترض سوری روز جمعه بار دیگر به خیابانها ریخته و علیه حکومت بشار اسد شعار سر دادند؛ آنگونه که مخالفان دولت اعلام کردهاند در این روز دست کم ۱۲ نفر کشته شدهاند.برپایه گزارشهای منتشر شده، هزاران معترض سوری روز جمعه بار دیگر به خیابانها ریخته و علیه حکومت بشار اسد شعار سر دادند؛ آنگونه که مخالفان دولت اعلام کردهاند در این روز دست کم ۱۲ نفر کشته شدهاند. گروهها حقوق بشر سوری میگویند از آغاز ناآرامیها در سوریه بیش از ۱۴۰۰ نفر به دست نیروهای امنیتی کشته شدهاند که بیشتر آنها افراد غیرمسلح بودهاند. دولت سوریه با این حال آمار اعلام شده از سوی مخالفان را نادرست خوانده و «اوباش مسلح» و توطئه خارجی را عامل ناآرامیهای این کشور میداند. آسوشیتدپرس به نقل از یک فعال سوری گزارش میدهد که روز جمعه هزاران نفر از معترضان در سراسر کشور و از جمله در دمشق تظاهرات ضدحکومتی کردند. برپایه این گزارش و به نقل از مخالفان حکومت یکی از بزرگترین تجمعها در شهر حماه بوده که نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر به خیابانها آمده بودند. با این حال تلویزیون دولتی در همین روز تصاویری نشان داد که هواداران بشار اسد با پرچمهای سوریه در شماری از شهرهای این کشور تجمع کرده بودند. از سوی دیگر در پی درگیریهای خونین در شهرهای مرزی سوریه، تاکنون بیش از ۱۰ هزار نفر با عبور از مرز خود را به ترکیه رسانده و به طور موقت اسکان داده شدهاند. از آنجا که دولت سوریه بیشتر خبرنگاران خارجی را از ورود به کشور منع کرده، تایید خبرهای منتشر شده، با دشواری روبرو است. در ۱۴هفتهای که از ناآرامیها در سوریه میگذرد، دولت بشار اسد میگوبد ۵۰۰ سرباز و پلیس کشته شدهاند؛ دولت سوریه همچین قتل بسیاری از غیرنظامیان را نیز به عهده گروههای مسلح دانسته است. از سوی دیگر، در حالی که نیروهای دولتی با مخالفان را به شدت سرکوب کردهاند، بشار اسد وعده گفتوگوی ملی درباره ایجاد اصلاحات در این کشور را داده است. بشار اسد در اقدامی نادر به شماری از منتقدان اجازه داد که روز دوشنبه در کنفرانسی در دمشق شرکت کنند و درباره بحران این کشور به بحث و گفتوگو بنشینند. با این حال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه ایالات متحده، برگزاری این نشست در دمشق را کافی ندانست و اظهار داشت: «کاملا آشکار است که که دولت سوریه مهلت زیادی برایش باقی نمانده است.» وزیر خارجه ایالات متحده افزود: «مقامهای سوری یا میگذراند یک فرآیند جدی سیاسی در کشور صورت گیرد که علاوه بر اعتراضهای مسالمتآمیز در سراسر سوریه شامل گفتوگوی سازنده با اپوزیسیون و جامعه مدنی باشد، یا اینکه آنها هرچه بیشتر شاهد مقاومت سازماندهی شده خواهند بود.» روز چهارشنبه خزانهداری آمریکا اعلام کرد تحریمهای تازهای را علیه نیروهای امنیتی سوریه به خاطر نقض حقوق بشر وضع کرده است؛ خزانهداری آمریکا ایران را نیز به حمایت از نیروهای امنیتی سوریه متهم کرده و بدین خاطر تحریمهایی را نیز علیه تهران وضع کرده است.
با سوگند خوردن لئون پانهتا به عنوان وزیر دفاع جدید آمریکا و موافقت سنا با انتخاب دیوید پتریوس و رایان کراکر به عنوان رئیس جدید سازمان اطلاعات مرکزى و سفیر آمریکا در افغانستان، مرحلهای تازه از استراتژی اوباما در افغانستان رسماً آغاز شد.با سوگند خوردن لئون پانهتا، به عنوان وزیر دفاع جدید آمریکا و موافقت سنا با انتخاب دیوید پتریوس و رایان کراکر به عنوان رئیس جدید سازمان اطلاعات مرکزى و سفیر آمریکا در افغانستان، مرحلهای تازه از استراتژی اوباما در افغانستان رسماً آغاز شد. به گزارش خبرگزارى رویترز، لئون پانهتا، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا، روز جمعه در مراسمى در پنتاگون به عنوان وزیر دفاع جدید ایالات متحده سوگند یاد کرد. آقاى پانهتا که ۷۳ سال دارد، در این پست جایگزین رابرت گیتس شده که به تازگى بازنشسته شده است. وزیر دفاع جدید آمریکا در پیامى که از سوى پنتاگون منتشر شده است، از تصمیم براى صرفهجویى در هزینههاى دفاعى به عنوانى «تصمیمى دشوار» یاد کرده و در عین حال ابراز اطمینان کرده است که نیروهاى مسلح آمریکا همچنان قدرتمند باقى خواهد ماند. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در اوایل اردیبهشت ماه گزینههاى تازه خود براى را براى وزارت دفاع، سازمان اطلاعات مرکزى، سفارت آمریکا در افغانستان و فرماندهى نیروهاى بینالمللى در افغانستان معرفى کرده و از این تغییرات به عنوان مرحلهای تازه در تحولات جنگ افغانستان یاد کرده بود. در چارچوب همین تغییرات روز پنجشنبه مجلس سناى آمریکا با انتصاب ژنرال دیوید پتریوس، به عنوان رئیس جدید سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا موافقت کرده بود. ژنرال پتریوس ۵۸ ساله، پیشتر فرماندهى نیروهاى ائتلاف در افغانستان را بر عهده داشت و اکنون ژنرال جان آلن، معاون پیشین فرمانده نیروهاى مرکزى آمریکا، به عنوان فرمانده جدید نیروهاى آمریکا و ناتو در افغانستان منصوب شده است. در ادامه این تغییرات مجلس سناى آمریکا روز پنجشنبه همچنین با معرفى رایان کراکر، سفیر پیشین آمریکا در عراق به عنوان سفیر جدید آمریکا در افغانستان نیز موافقت کرده بود. آقاى کراکر که یکى از برجستهترین دیپلماتهاى آمریکایى است، هنگام مأموریت در عراق با هیئت ایرانى در بغداد نیز مذاکره کرده بود. وى که در سال ۱۹۷۲ در ایران نیز خدمت کرده است، به زبان فارسى آشنایى دارد. سناى آمریکا در روز پنجشنبه همچنین با پیشنهاد باراک اوباما براى معرفى خانم ان پترسون، سفیر پیشین آمریکا در پاکستان، به عنوان سفیر جدید آمریکا در مصر نیز موافقت کرده است.
احمد رشید، نویسنده و تحلیلگر سرشناس امور افغانستان، در مطلبی که روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز منتشر کرده جزئیاتی را که وی از مذاکرات پنهانی آمریکا و طالبان در اختیار دارد تشریح کرده و تاکید میکند که موفقیت این مذاکرات و مشارکت آمریکا و پاکستان در طراحی یک نقشه صلح برای افغانستان تنها امید برای برقراری ثبات و امنیت در این کشور است.احمد رشید، نویسنده و تحلیلگر سرشناس امور افغانستان، در مطلبی که روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز منتشر کرده جزئیاتی را که وی از مذاکرات پنهانی آمریکا و طالبان در اختیار دارد تشریح کرده و تاکید میکند که موفقیت این مذاکرات و مشارکت آمریکا و پاکستان در طراحی یک نقشه صلح برای افغانستان تنها امید برای برقراری ثبات و امنیت در این کشور است. احمد رشید در مقدمه این تحلیل مینویسد که حمله جسورانه جنگجویان طالبان به مهمترین هتل شهر کابل که سهشنبه شب گذشته اتفاق افتاد بار دیگر به خوبی اهمیت مذاکرات پنهان با طالبان را نشان داده است. به دنبال خروج بخشی از نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان که از سال آینده عملی خواهد شد، تمام امیدها برای برقراری صلحی همهجانبه در این کشور در پی خروج کامل نیروهای غربی در سال ۲۰۱۴ به نتیجه همین مذاکرات بستگی خواهد داشت. برملا شدن برخی از اطلاعات محرمانه مربوط به این مذاکرات توسط مقامات دولتهای آمریکا، بریتانیا و افغانستان همزمان با ورود این مذاکرات به مرحلهای حساس بسیار خطرناک است. و خطرناکتر از این افشای نام نمایندگان طالبان در این مذاکرات توسط رسانههای غربی است. افشای اسامی این مقامات میتواند جان آنها را در معرض خطر قرار دهد، چون گروههایی نظیر القاعده که با این مذاکرات مخالف هستند به هر وسیلهای سعی میکنند این گفتوگوها را مختل کرده و به خطر بیندازند. احمد رشید که به گفته خود تمام موارد قبل از مذاکرات با طالبان را که از سال ۲۰۰۵ آغاز شده از نزدیک دنبال کرده است میافزاید که در تمام موارد قبلی گفتوگوها بین حامد کرزی و نمایندگان طالبان صورت میگرفت و این اولین موردی است که مقامات آمریکایی در آن شرکت دارند. این مذاکرات نه فقط برای صلح و امنیت افغانستان مهم است، بلکه عاملی مهم در ایجاد ثبات در کل منطقه است و علاوه بر مقامات دولت افغانستان و گروه طالبان، دولتهای پاکستان و آمریکا نیز باید دررسیدن به نوعی توافق برای ثبات در منطقه دخیل باشند. این تحلیلگر پاکستانی سپس مشاهدات و اطلاعات خود از انجام مذاکرات پنهانی بین آمریکا و طالبان را عنوان میکند تا به گفته وی از هر گونه حدس و گمانهزنی پیشگیری کرده باشد. اولین ملاقات رو در رو بین مقامات آمریکایی و نمایندگان طالبان روز ۲۸ ماه نوامبر ۲۰۱۰ در روستایی در حومه شهر مونیخ در آلمان انجام شده است. ریاست این جلسات بر عهده دیپلماتهای آلمانی بوده و نمایندگانی از سوی دولت قطر به درخواست طالبان در این جلسه حضور داشتهاند. این مذاکرات حدود یازده ساعت ادامه یافت. دور دوم مذاکرات روز ۱۵ فوریه در دوحه، پایتخت قطر، برگزار شد. سه روز پس از این مذاکرات بود که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، برای اولین بار به تلاش این کشور برای حل بحران افغانستان از طرق دیپلماتیک اشاره کرد. سومین دور مذاکرات روزهای ۷ و ۸ ماه مه در شهر مونیخ انجام شد. افراد و هیئتهای نمایندگی شرکتکننده در هر سه دوره مذاکرات یکسان بوده و هدف گفتوگوها تا این مرحله ایجاد فضای اعتماد بین آمریکا و طالبان بوده است و از جمله آنها میتوان به لغو تحریم و مجازاتهای آمریکا علیه طالبان، آزاد کردن زندانیان طالبان، گشایش دفتر جنبش طالبان و گامهای دیگری نظیر این اشاره کرد. احمد رشید، تحلیلگر سرشناس امور افغانستان، در ادامه تحلیل خود در روزنامه فایننشال تایمز مینویسد که روز ۱۷ ماه ژوئن گامی بزرگ در این راستا برداشته شده و شورای امنیت سازمان ملل متحد به درخواست آمریکا پذیرفت که جنبش طالبان و القاعده را که از سال ۱۹۹۸ در فهرست گروههای تروریستی قرار داده شدهاند از یکدیگر تفکیک کند. به این ترتیب تحریم و مجازاتهای شامل القاعده از این پس لزوما طالبان را شامل نمیشود و برداشتن گروه طالبان از این فهرست در آینده آسانتر خواهد شد. دولت افغانستان در جریان این گفتوگوها است، هر چند خود به طور جداگانه و در سطوح مختلفی مذاکره با طالبان را ادامه میدهد. به دولت پاکستان نیز اخیرا در مورد این مذاکرات اطلاعاتی داده شده است. دولت آمریکا در نظر دارد که به مناسبت دهمین سالگرد کنفرانس بینالمللی کمک به افغانستان که در سال ۲۰۰۱ در شهر بن آلمان برگزار شد کنفرانس دیگری را امسال در ماه دسامبر برگزار کند. احتمال دارد نمایندگانی از سوی طالبان نیز در این نشست شرکت کنند. احمد رشید خاطرنشان میکند که فعلا بعید است طالبان آماده پذیرش طرحی زمانبندی شده برای انجام مذاکرات باشند. در هر صورت پنهان نگاه داشتن هویت مذاکرهکنندگان و میانجیگران بسیار مهم است. برخی نیز معتقدند که آمریکا در این گفتوگوها عملکردی کند دارد. روند مقدماتی برای مذاکرات فعلی از سال ۲۰۰۹ و با دعوت طالبان از مقامات آلمانی برای دیداری غیررسمی شروع شده است. طالبان همیشه به دولت آلمان به خاطر بیطرفی این کشور در مجادلات و جنگ داخلی افغانستان احترام گذاشته است. مقامات آلمانی تلاش کردند که هیئت نمایندگی طالبان واقعا ترکیبی داشته باشد منعکسکننده شورای حکومتی این جنبش. البته نقش دولت آلمان همواره در حد یک واسطه بوده، چون مسئله اصلی رفع خصومت یا آشتی بین آمریکا و طالبان است. به گفته احمد رشید، دلیل حضور قطر در مذاکرات این است که طالبان خواستار حضور یک دولت مسلمان در گفتوگوها بوده است. قطر همواره و برخلاف دیگر کشورهای مسلمان مثل پاکستان، ترکیه، عربستان سعودی یا ایران هیچ گاه در بحران داخلی افغانستان دخالت نکرده و از هیچ گروهی جانبداری نکرده است. احمد رشید از قول یک مقام سابق طالبان مینویسد که معضل اصلی بین آمریکا و طالبان است و در این میان دولت افغانستان در درجه دوم اهمیت قرار دارد. طالبان خواستار حضور جامعه بینالملل در مذاکرات و دریافت تضمینهای ضروری از نهادهای بینالمللی است. برای موفقیت این مذاکرات و تضمین عقبنشینی درست نیروهای خارجی از خاک افغانستان، دولتها و رسانههای کشورهای دخیل باید اجازه دهند که این مذاکرات به آرامی پیش رفته و به نتیجه برسد. منافع ملت افغانستان بارها توسط گروههای تندرو یا کشورهای رقیب در منطقه زیر پا گذاشته شده است. شکی نیست که اکنون وجود این مذاکرات و حتی افراد شرکتکننده در آن دیگر مخفی نیست، ولی برای تقویت احتمال موفقیت آن باید موضوعات مطرح شده و نحوه پیشرفت این گفتوگوها همچنان مخفی بماند.
امروز صد ها نفر در میدان تحریر قاهره تظاهرات کردند. خواسته تظاهرکنندگان، تسریع محاکمۀ مقامات حکومت سابق مصر و مامورانی است که در کشته شدن تظاهر کنندگان، در جریان قیام ۱۸ روزۀ مردم مصر، دست داشته اند. در جریان قیام مردم مصر، که به برکناری حسنی مبارک از ریاست جمهوری منجر شد، بیش از ۸۴۰ نفر کشته شدند. در این ارتباط تا بحال فقط یک مامور پلیس به اعدام محکوم شده است.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا ، امروز جمعه، گفت: دولت سوریه درحال از دست دادن فرصت است. خانم کلینتون که اکنون در لیتوانی بسر می برد، با ابراز انزجار از سرکوب خشن مردم توسط رژیم سوریه گفت: تردیدی نیست که فرصت برای دولت سوریه در حال از دست رفتن است. خانم کلینتون گفت: از گزارش های حاکی ازحمله به معترضین و ضرب و شتم و چاقو زدن به مردم توسط نیروهای لباس شخصی و نیروهای امنیتی، بسیار متاسف شده است.
رقابتهای انتخابی تیم ملی کشتی آزاد ایران برای حضور در رقابتهای جهانی ۲۰۱۱ استانبول، که در ورزشگاه حسینی شهرستان ساری انجام شد، با شکست چهرههای نامدار کشتی آزاد ایران همراه بود.رقابتهای انتخابی تیم ملی کشتی آزاد ایران برای حضور در رقابتهای جهانی ۲۰۱۱ استانبول، در ورزشگاه سیدرسول حسینی شهرستان ساری انجام شد. شکست نامدارانی مثل مسعود اسماعیلپور، عباس دباغی، ایمان محمدیان، احسان لشگری، جمال میرزایی، رضا یزدانی و عرفان امیری از مهمترین حوادث این رقابتها بود. در وزن ۸۴ کیلوگرم وقتی احسان امینی بخت اول رقابتها در شب مسابقه تصمیم گرفت در رقابتها حضور پیدا نکند، همه نگاهها متوجه جمال میرزایی و احسان لشگری بود و نیز میثم جوکار ملی پوش اعزامی به المپیک پکن. اما علیرضا گودرزی با غلبه بر کلیه رقبا، اجازه نداد جای خالی امینی احساس شود. در ۹۶ کیلوگرم هم شکست رضا یزدانی مقابل مهدی مازندرانی از حوادث بزرگ رقابتها بود. گرچه مازندرانی غیر از رضا یزدانی، بر عباس طحان هم پیروز شد تا تردیدی در لیاقت خود برای احراز این عنوان به جا نگذارد. در این رقابتها حسن رحیمی، مهدی تقوی و صادق گودرزی تنها ملیپوشانی بودند که موفق به دفاع از جایگاه خود شدند. در مقابل سیداحمد محمدی در ۶۰ کیلو، گمنامترین قهرمان این رقابتها بود. او در وزنی اول شد که در آن بیشترین مدالهای جهانی و المپیک کشتی آزاد ایران در هشت سال اخیر رقم خورده است. نقره مسعود جوکار در المپیک آتن، با یک مدال طلا و دو مدال برنز جهانی مراد محمدی و یک برنز المپیک از همین کشتیگیر که حالا به جرگه مربیان پیوسته است. امامعلی حبیبی و مجید ترکان از نخبگان تاریخ کشتی ایران به اتفاق عسگری محمدیان، مراد محمدی و مسعود جوکار از جمله نامدارانی بودند که در سالن حضور داشتند. بهروز یاری برنده مدال برنز ۷۴ کیلوگرم جهان در سال ۱۹۹۴ و دارنده پنج مدال طلای قارهای نیز پس از مدتها دوری از کشتی، به عنوان مربی در کنار تشکها حضور داشت. حذف ورزش ملی از «رسانه ملی» در ادامه روالی که در ماههای اخیر در تلویزیون ایران باب شده است، این مسابقات نیز پوشش داده نشد. عدم پخش تلویزیونی این رقابتها اعتراض علاقهمندان پر شمار ورزش ملی ایران را در پی داشت. همزمان با رقابتهای انتخابی کشتی آزاد، صداوسیما مشغول پخش رقابتهای حفظ، تفسیر و قرائت قرآن بود. پس از پایان برنامه زنده قرآنی نیز طنز تلویزیونی برنامه ۹۰ روی آنتن رفت. این در حالی است که به درخواستهای مکرر فوتبال دوستان برای پخش خود برنامه ۹۰ به مناسبت ماجراهای تیم امید بیاعتنایی شد. اما طنز تلویزیونی درباره این برنامه به صورت روتین، از شبکه ۳ پخش میشود. در ماههای اخیر، برنامه دایره طلایی که تنها برنامه اختصاصی کشتی در تلویزیون ایران است هم با روالی نامنظم روی آنتن رفته و دائماً جای خود را به سایر برنامهها میدهد. گفته میشود اظهارات حجتالاسلام سیداحمد خاتمی خطیب جمعه تهران درباره پخش تلویزیونی مسابقات کشتی و حرام بودن تماشای کشتی از سوی زنان، از جمله عواملی است که صحنه رقابتهای کشتی را از تلویزیون ایران برچیده است. به همین خاطر مدیران صداوسیما ترجیح میدهند رقابتهای کشتی را فقط از رادیو پخش کنند، زیرا تاکنون فتوایی در رابطه با حرام بودن گوش کردن گزارش کشتی برای زنان صادر نشده است. ردهبندی اوزان هفتگانه ۵۵ کیلو: ۱- حسن رحیمی (تهران) ۲- جواد داداشی (مازندران) ۳- یاسر حیدرقلینژاد (گلستان) و امید جلالی بهار (البرز) ۶۰ کیلو: ۱- سید احمد محمدی (مازندران) ۲- مصطفی آقاجانی (تهران) ۳- عباس دباغی و عباس گرمستانی (مازندران) ۶۶ کیلو: ۱- مهدی تقوی (مازندران) ۲- سبحان محمدزاده (مازندران) ۳- مصطفی حسین خانی (تهران) و محمد مهدی یگانه جعفری (مازندران) ۷۴ کیلو: ۱- صادق گودرزی (همدان) ۲- حسن طهماسبی (گلستان) ۳- محمد شعبانزاده (گیلان) و حامد رضایی (البرز) ۸۴ کیلو: ۱- علیرضا گودرزی (تهران) ۲- سعید ریاحی (تهران) ۳- میثم جوکار (همدان) و علیرضا ضیایی (تهران) ۹۶ کیلو: ۱- مهدی مازندرانی (گلستان) ۲- رضا یزدانی (مازندران) ۳- عرفان امیری (کرمانشاه) و عباس طحان (مازندران) ۱۲۰ کیلو: ۱- محمدرضا آذرشکیب (البرز) ۲- پرویز هادی (آذربایجان شرقی) ۳- کمیل قاسمی و هادی پورعلیجان (مازندران) دیدگاه سرمربی تیم ملی به اعتقاد سرمربی تیم ملی کشتی آزاد ایران، موجودیت کشتی آزاد همین بود که در مسابقات انتخابی تیم ملی به نمایش گذاشته شد. غلامرضا محمدی اما تأکید کرد که به رغم برگزاری مسابقات انتخابی، هنوز هیچ کشتیگیری را ملیپوش نمیداند. محمدی گفت: غیر از فردین معصومی و احسان امینی همه در مسابقات انتخابی شرکت داشتند. مصدومیت فردین معصومی برای ما محرز است اما احسان امینی روز قبل از مسابقه گفت که کشتی نمیگیرد. سرمربی تیم ملی ایران درباره انتخاب قطعی نفرات برای رقابت های جهانی ۲۰۱۱ گفت: «به هیچ وجه دیگر مسابقه انتخابی نخواهیم نداشت. جام حبیبی و موحد در ایران و جام زیلکوفسکی در لهستان، تکلیف ترکیب تیم ملی را به طور کامل روشن خواهد کرد.»
ده ها هزار نفردر سوریه، امروز پس از پایان نماز جمعه،بازهم برضد حکومت بشار اسد دست به تظاهرات زدند. به گفته رئیس جامعه حقوق بشر سوریه، در تظاهرات امروز در جبل الزاویه، در نزدیکی مرز ترکیه، سه نفر در اثر تیراندازی ماموران کشته شدند. براساس مجموعه ای از گزارش ها،پس از نماز جمعه ده ها هزار نفر از جمله در شهرهای دمشق، حُمص، حَما و جبل الزاویه، دست به تظاهرات زدند. یک شاهد عینی به خبرگزاری فرانسه گفته است در شهر حما دویست هزار نفر به خیابان ها آمده اند. به گفته منابع حقوق بشری سوریه، در سرکوب خونین معترضین توسط رژیم بشار اسد، تا بحال ۱۳۵۳ غیر نظامی و ۳۴۳ تن از ماموران رژیم کشته و هزاران نفر بازداشت شده اند.
مجلس سنای آمریکا،به اتفاق آرا، با گزینش رایان کروکر بعنوان سفیر جدید آمریکا در افغانستان موافقت کرد. رایان کروکر یکی از برجسته ترین دیپلمات های وزارت امورخارجه آمریکاست. وی قبلا سفارت آمریکا در کشورهای لبنان،کویت، سوریه ، پاکستان وعراق را برعهده داشت و درمرداد ۱۳۸۶ طرف مذاکره با هیات ایرانی در بغداد بود. رایان کروکر به زبان فارسی آشناست و در سال ۱۹۷۲ در ایران خدمت می کرد.
در حالى که به دنبال مطرح شدن اتهام تجاوز جنسى به یک خدمتکار هتل علیه دومینیک استراوسکان، رئیس پیشین صندوق بینالمللى پول، وى مجبور به کنارهگیرى از مقام خود شده است، گزارشهایى درباره احتمال بىگناهى وى انتشار یافته است.در حالى که به دنبال مطرح شدن اتهام تجاوز جنسى به یک خدمتکار هتل علیه دومینیک استراوسکان، رئیس پیشین صندوق بینالمللى پول، وى مجبور به کنارهگیرى از مقام خود شده، گزارشهایى در باره احتمال بىگناهى وى منتشر شده است. خبرگزارى رویترز روز جمعه به نقل از یک فرد مطلع از جزئیات پرونده اتهامى علیه دومینیک استراوسکان گزارش داده است که دادگاه درباره صحت ادعاهاى یک خدمتکار هتل درباره تجاوز رئیس پیشین صندوق بینالمللى پول به شدت دچار تردید شده است. پیشتر نیز روزنامه نیویورکتایمز به نقل از منابع آگاه دادگسترى نوشته بود، که هر چند تحقیقات صورت گرفته توسط پزشکى قانونى رابطه جنسى میان استراوسکان و خدمتکار هتل را تأیید مىکند، اما درباره ادعاهاى این زن درباره تجاوز جنسى تردیدهایى بروز کرده است. در اواخر اردیبهشت ماه سال جارى آقاى استراوسکان به «تعرض و آزار جنسى» خدمتکار یک هتل لوکس در نیویورک، توسط آمریکا بازداشت شده بود. هر چند وى پس از چند روز بازداشت با تودیع وثیقه یک میلیون دلارى از زندان آزاد شده بود، اما از آن زمان تاکنون در آپارتمانى در نیویورک زیر نظر ماموران پلیس تحت بازداشت خانگى به سر مىبرد. رئیس صندوق بینالمللى پول از ابتدا اتهام تجاوز جنسى به خدمتکار ۳۲ ساله گینهاى را رد کرده بود. یک منبع آگاه در این باره گفته است، دادستانى نیویورک بدون بررسى پیشینه این خدمتکار هتل علیه استراوسکان اقامه دعوى کرده است. وى در این باره اظهار داشته است: «تقریباً هر آنچه این زن گفته بود، از همان اول نادرست بود، اما کسى این مسئله را بررسى نکرد و همه مىخواستند چیز دیگرى را باور کنند.» گفته مىشود خدمتکار مورد اشاره در گذشته و هنگام ارایه درخواست پناهندگى نیز اظهارات نادرستى بیان کرده بود و احتمالاً با گروههاى تبهکارى در ارتباط است. همچنین به گفته دو مقام عالىرتبه دادگسترى نیویورک، این زن در یک مکالمه تلفنى با مردى که جرم نگهدارى ۲۰۰ کیلوگرم مارىجوآنا در زندان به سر مىبرد، با وى درباره «مزیتهاى مالى» شکایت علیه استراوسکان سخن گفته است. به نوشته نیویورکتایمز از این رو وکلاى مدافع استراوسکان و مقامهاى دادستانى نیویورک هم اکنون سرگرم رایزنى درباره متوقف کردن دادرسى علیه رئیس پیشن صندوق بینالمللى پول هستند. از سوى دیگر بنیامین برافمن، یکى از وکلاى استراوسکان، اعلام کرده است، موکل وى در جلسه صبح روز جمعه دادگاه خواستار تغییر شرایط بازداشت خانگى و کاستن از میزان وثیقه مىشود. تردیدها درباره ادعاهاى مطرح شده علیه دومینک استراوسکان در حالى است که وى مجبور به کنارهگیرى از پست خود شده و چند روز پیش نیز کریستین لاگارد، وزیر دارایى پیشین فرانسه، به عنوان رئیس جدید صندوق بینالمللى پول انتخاب شده است. دومینیک استراوسکان، که خود نیز وزیر پیشین دارایى اقتصاد فرانسه بود، از امیدهاى حزب سوسیالیست در رقابتهاى ریاست جمهورى فرانسه به شمار مىرفت و حتى برخى از نظرسنجىها حاکى از آن بود که وى در صورت شرکت در انتخابات، از نیکولا سرکوزى پیشى مىگرفت.
مردم مراکش برای شرکت در رفراندوم اصلاح قانون اساسی این کشور، امروز به پای صندوق ها رای رفتند. این اصلاحات که توسط محمد ششم، پادشاه مراکش، ارائه شده است، به نخست وزیر و پارلمان این کشور اختیارات بیشتری می بخشد. پادشاه مراکش این پیشنهاد ها را پس از خیزش موج اعتراضات در کشورهای عرب شمال آفریقا، مطرح کرد. محمد ششم، ۴۷ ساله، پس از فوت پدرش ملک حسن دوم در سال ۱۹۹۹،جانشین وی شد.
با تشکیک دادستان نیویورک در اظهارات شاکی پرونده،ممکن است حکم بازداشت خانگی دومینیک استراوس کان، رئیس پیشین صندوق بین المللی پول لغو شود. استراوس کان متهم است که قصد تجاوز به یک زن خدمتکار هتل در نیویورک را داشته است. منابع نزدیک به پرونده فاش کرده اند که پس از تحقیقات، اظهارات شاکی بشدت مورد تردید دادستان قرار گرفته است بطوری که در جلسه امروز دادگاه، ممکن است قرار بازداشت خانگی استراوس کان لغو شود و وی بتواند در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه شرکت کند. استراوس کان، تا قبل از بازداشت، مهمترین رقیب نیکولا سرکوزی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بود. تحقیقات نشان داده است که این خدمتکارهتل، با قاچاقچیان مواد مخدر در تماس بوده و در دوسال گذشته حدود صدهزار دلار پول توسط قاچاقچیان،به منظور پولشوئی، به حساب بانکی وی واریز شده است. استراوس کان در ۱۴ مه گذشته( ۲۴ اردیبهشت) بازداشت و ابتدا روانه زندانی در نیویورک شد،اما با تامین یک میلیون دلار وثیقه نقدی و پنج میلیون دلار وثیقه غیر نقدی، قرار زندان وی به بازداشت خانگی تغییر یافت.
مادران شین باوئر و جاش فتال، دو آمریکایی زندانی در ایران، به همراه سارا شورد، نفر سوم این گروه که سال گذشته آزاد شد، در آستانه برگزاری دور تازه دادگاه آنها، خواستار پیگیری گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، برای آزادی این دو شدند.مادران شین باوئر و جاش فتال، دو آمریکایی زندانی در ایران، به همراه سارا شورد، نفر سوم این گروه که سال گذشته به قید وثیقه آزاد شد، در آستانه برگزاری دور تازه دادگاه آنها، خواستار پیگیری گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، برای آزادی این دو شدند. جاش فتال و شین باوئر، به همراه سارا شورد، مرداد ماه ۸۸ به هنگام کوهنوردی در ارتفاعات مرزی عراق و ایران، توسط نبروهای مرزبانی ایران بازداشت شدند و در حالی که در آغاز مقامهای قضایی و دولتی اتهام آنها را ورود غیرقانونی به داخل ایران ذکر کردند، نهایتاً از سوی دستگاههای امنیتی و قضایی متهم به جاسوسی شدند. در سال ۸۹، دستگاه قضایی ایران تصمیم به آزادی سارا شورد به قید وثیقه نیم میلیون دلاری گرفت، اما در مورد شین باوئر و جاش فتال، پس از چند دور تعویق دادرسی، جلسه اولیه رسیدگی به اتهامات در بهمن ماه گذشته برگزار شد. با این حال ادامه دادرسی این دو جوان آمریکایی، باز هم به تعویق افتاد که سرانجام قرار است در نهم مرداد ماه امسال برگزار شود. اکنون نزدیک به یک ماه مانده به برگزاری این جلسه دادرسی، خانواده این دو جوان آمریکایی در نامهای به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران، خواستار انجام تحقیقات درباره «بازداشت غیرقانونی فرزندانشان» شدهاند. آنها همچنین از آقای احمد شهید خواستهاند که پیگیر آزادی سریع جاش فتال و شین باوئر باشد. بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، در کنفرانسی خبری که روز پنجشنبه در مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار شده، سیندی هیکی، مادر آقای باوئر گفته است که خانواده این دو دعا میکنند که خبر بعدی که در مورد فرزندانشان میشنوند، خبر آزادی آنها باشد. خانوادههای جاش فتال و شین باوئر روز چهارشنبه هم در در همین رابطه با بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، دیدار داشتند و به گفته آنها، آقای بان کی مون، زندانی شدن فرزندانشان در ایران را «غیرقابل قبول» خوانده است. اتهام جاسوسی از سوی هر سه جوان آمریکایی بازداشت شده در ایران رد شده است و خانواده آنها در نامه به احمد شهید نیز تأکید کردهاند که «نیروهایی خاصی این دو را به عنوان مهرهای در یک بازی بدبینانه در اختیار گرفتهاند که مطلقاً ربطی به عدالت و حاکمیت قانون ندارد.» تا کنون بسیاری از چهرههای بینالمللی از جمله فیصل عبدالرئوف امام جماعت نیویورک، نوآم چامسکی اندیشمند منتقد، محمدعلی کلی قهرمان افسانهای بوکس جهان، خواستار آزادی این دو از زندان شدهاند، اما دستگاه قضایی ایران هر گونه تصمیمگیری در مورد آنها را منوط به برگزاری و رأی دادگاه میداند.
چندى پس از انتشار گزارشها درباره «صادرات مجانى» نفت ایران به هند، شرکت ملى نفت ایران اعلام کرده است که در صورتى که دو کشور راهحلى براى پرداخت بهاى نفت صادراتى نیابند، این شرکت از ماه اوت، صادرات خود به هند را متوقف خواهد کرد.چندى پس از انتشار گزارشهایى درباره «صادرات مجانى» نفت ایران به هند، گفته مىشود که شرکت ملى نفت ایران اعلام کرده است، در صورتى که دو کشور راهحلى براى پرداخت بهاى نفت صادراتى ایران نیابند، این شرکت از ماه اوت، یک ماه دیگر، صادرات خود به هند را متوقف خواهد کرد. خبرگزارى رویترز روز جمعه به نقل از منابع آگاه که نخواستهاند نامشان فاش شود، گزارش داده است که شرکت ملى نفت ایران در تاریخ ۲۷ ژوئن با ارسال نامهاى به مسئولان پالایشگاههاى هند این تصمیم خود را به آنها اطلاع داده است. در این نامه آمده است: «با کمال تأسف باید به آگاهى شما برسانیم تا زمانى که راهحل مشخصى براى پرداخت پول نفت صادراتى شرکت ملى نفت ایران پیدا نشود، این شرکت در موقعیتى نخواهد بود که بتواند در ماه اوت سال ۲۰۱۱ همچنان به ارسال نفت براى شرکاى هندى خود ادامه دهد.» شرکت ملى نفت ایران در نامه خود به مسئولان پالایشگاههاى هندى در عین حال افزوده است که در حال حاضر هیئتهاى عالىرتبهاى از بخشهاى بانکى، مالى و نفتى دو کشور سرگرم گفتوگو براى حل این مشکل هستند. این در حالى است که در اواسط خرداد ماه سال جارى گزارشهایى در باره «صادرات مجانى نفت ایران به هند» در برخى خبرگزارىهاى داخلى ایران منتشر شده بود. خبرگزارى مهر در این باره نوشته بود، با وجودى که هنوز راهحلى براى وصول بدهى دو میلیارد دلارى برخى از پالایشگاههاى نفت هند همچون «مانگلور» به شرکت ملى نفت ایران پیدا نشده است،این شرکت همچنان بر صادرات نفت به هندوستان تأکید مىکند. مشکل پرداخت بهاى نفت صادراتى ایران به هند پس از آن دامنگیر دو کشور شد که بانک مرکزى هند در دى ماه سال گذشته خورشیدى با صدور فرمانى انجام هر گونه داد و ستد با ایران و از جمله خرید نفت از این کشور از طریق «اتحادیه پایاپاى آسیایى» را ممنوع اعلام کرده بود. به دنبال این اقدام که گفته مىشود تحت فشار ایالات متحده صورت گرفته بود، دو کشور به دنبال یافتن راهحلى جایگزین براى پرداخت بهاى نفت صادراتى ایران بر آمده و از جمله به استفاده از بانک تجارى ایران و اروپا، مستقر در آلمان، روى آوردند. بانک مرکزى آلمان نیز در ابتداى سال جارى میلادى با انتقال پول نفت صادراتى ایران از طریق بانک تجارى ایران و اروپا موافقت کرده بود، اما این بانک نیز به تازگى در فهرست ۱۰۰ شرکت ایرانى تحت تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفته و بدین ترتیب امکان انتقال پول نفت ایران از طریق این بانک نیز از بین رفته است. ایران پس از عربستان سعودى دومین صادرکننده بزرگ نفت به هند به شمار مىآید و روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت به این کشور صادر مىکند که این میزان ۱۲ درصد از نفت مورد نیاز هند را تامین مىکند. ارزش نفت صادراتى ایران به هند سالانه به ۱۲ میلیارد دلار بالغ مىشود.
رابطهٔ احمدینژاد و خامنهای همچنان تیره است و نشانهای از بهبود به چشم نمیآید و مجلس و قوهٔ قضاییه و برخی مقامات نظامی و امنیتی عزم خود را برای تحقیر وی جزم کردهاند. اکنون پرسش آن است که جریان سیاسی اقتدارگرا پس از احمدینژاد چه وضعیتی پیدا خواهد کرد. دو تیم رئیس دولت و طرف مقابل (نیروهای وفادار به خامنهای) بر کدام عِده و عُده متکی هستند؟ راهبردها و تاکتیکهای دو طرف در شرایط امروز چیست؟ و عوامل بازدارنده و محدودکنندهٔ دو طرف کدامند؟خانهنشینی یازده روزهٔ احمدینژاد پس از اعتراض وی به حکم حکومتی علی خامنهای مبنی بر بازگشت مصلحی به وزارت اطلاعات موجب موجی شد از الف. حملات رسانهای به تیم احمدینژاد (منحرف، فراماسون، و زیر فرمان ابلیس خوانده شدن) از سوی فرماندهان سپاه و بسیج و روحانیون نزدیک به خامنهای، ب. بازداشت افراد تیم وی (معاون چند روزهٔ وزارت خارجه و مدیران مناطق آزاد اروند و ارس، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت و امامت جماعت مسجد سلمان نهاد ریاست جمهوری، و گروه سازنده فیلم «ظهور بسیار نزدیک است») و اعترافگیری («نظام، در حال حاضر پر و بال این جریان را قیچی کرده و زمینههای گسترش سرطانبارش را کنترل میکند و با اعترافاتی که از اینها بیرون میکشد مسائل پشت پردهشان را درمییابد.» مجتبی ذوالنور، ایلنا، ۷ تیر ۱۳۹۰) و ج. برخوردهای شدید مجلس با دولت (رد وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان، سوالات مکرر از رئیس دولت، افشای فساد نزدیکان دولت، عدم استقبال از احمدینژاد در مجلس). همچنین دست رئیس دولت در بسیاری از قلمروها بسته شده است. به عنوان نمونه، جدالی میان دفتر رئیس دولت و تلویزیون دولتی بر سر پخش زندهٔ برنامهٔ احمدینژاد در گفتوگویی مستقیم برای بازگویی عملکرد دولت در هدفمند کردن یارانهها و مباحث دیگر به وجود آمد. بنا به عکسالعمل دفتر رئیس جمهور، وی در برنامه ضبط شده شرکت نکرد. (هفت صبح، هشت اردیبهشت ۱۳۹۰) رابطهٔ احمدینژاد و خامنهای همچنان تیره است و نشانهای از بهبود به چشم نمیآید و مجلس و قوهٔ قضاییه و برخی مقامات نظامی و امنیتی عزم خود را برای تحقیر وی جزم کردهاند. این تحقیرها عمدتا «به فرموده» است: «این حساسیت [مجلس به جریان انحرافی] به دلیل توصیه رهبری و حکم مصالح کشور است.» (محمدرضا باهنر، الف، ۶ تیر ۱۳۹۰) احمدینژاد در همایش قوه قضاییه یا جلسات رای به وزرای پیشنهادی (راه و شهرسازی) هم شرکت نکرد (هر دو ۵ تیر ۱۳۹۰) چون احتمال میداد با برخورد سرد یا تحقیرآمیز مواجه شود. دیگر روشن است که احمدینژاد و تیم وی آیندهای در فضای سیاسی جمهوری اسلامی برای کسب اکثریت مجلس و ریاست جمهوری آینده ندارند، تازه اگر بتوانند دورهٔ دوسالهٔ باقیمانده را به پایان برسانند. اکنون پرسش آن است که جریان سیاسی اقتدارگرا پس از احمدینژاد چه وضعیتی پیدا خواهد کرد. دو تیم رئیس دولت و طرف مقابل (نیروهای وفادار به خامنهای) بر کدام عِده و عُده متکی هستند؟ راهبردها و تاکتیکهای دو طرف در شرایط امروز چیست؟ و عوامل بازدارنده و محدودکنندهٔ دو طرف کدامند؟ ازدواج ناگزیر، جدایی دلچسب جریان اقتدارگرای نزدیک به روحانیت (موتلفه، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین) در پایان دورهٔ دوم خاتمی در ضعیفترین شرایط خود قرار داشتند و نمیتوانستند جایگزین مناسبی برای اصلاحطلبان حکومتی در مجلس و دولت باشند. از همین جهت خامنهای دست نظامیان را باز گذاشت تا نامزد مورد نظر خود را به صحنه آورده و در کرسی ریاست جمهوری بنشانند. از همین جهت محمود احمدینژاد خود را وامدار جریان اقتدارگرای نزدیک به روحانیت نمیدانست و با همین دیدگاه این جریان را به تدریج از کابینههای خود کنار گذاشت. او در انتخابات ۸۸ حتی خود را وامدار خامنهای نیز نمیداند. اما جریان اقتدارگرای فوق اگر در دورهای برای حذف اصلاحطلبان به احمدینژاد و دوستان نیاز داشت، اکنون با انجام آن عمل و فاصله افتادن میان خامنهای و تیم احمدینژاد کار آن را پایان یافته تلقی میکند. بازگشت تردیدآمیز خامنهای به متحدان قدیمی ترکیب کمیتهٔ هفت نفرهٔ اقتدارگرایان برای تعیین نامزدهای انتخابات مجلس آینده (بسط کمیتهٔ سه نفرهٔ قبلی بعد از ماجرای مصلحی) به خوبی آینده و چالشهای جناح اقتدارگرا پس از احمدینژاد را بیان میکند: مهدوی کنی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، محمد یزدی، دبیرکل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، غلامعلی حدادعادل، ولایتی و عسگراولادی و دو روحانی دیگر. از این هفت نفر دو نفر از ذوبشدگان در ولایت خامنهای (ولایتی و حداد عادل) و یک نفر از رهبران موتلفه و چهار نفر از اعضای جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز هستند. این ترکیب که دقیقا برای حذف احمدینژاد و دوستان و خودی کردن کمیتهٔ سه نفره (تعیین شده از سوی احمدینژاد در دوران دوستی وی با بقیهٔ اقتدارگرایان) تعبیه شده سه مشکل بنیادی دارد: الف. بیرون ماندن افرادی به نمایندگی از گروه نظامیان و امنیتیها که هم منتقد دولتاند و هم با موتلفه و دو جامعهٔ روحانی مشکل دارند (مثل صفار هرندی)؛ ب. با افزایش تعداد روحانیون، از وزن کسانی که صرفا در ارکستر خامنهای مینوازند (حداد عادل و ولایتی) در آن کاسته شده و در نتیجه خامنهای و بیت همهٔ تخم مرغهای خود را در آن سبد نمیگذارند و مثل انتخابات سال ۱۳۸۴ ممکن است یکباره به جای علی لاریجانی یا قالیباف، دوستان را با کسی مثل احمدینژاد سورپریز کنند؛ آیا خامنهای که اکنون از احمدینژاد و همراهان قطع امید کرده یا تداوم حضور آنها در قدرت را نگرانکننده میداند میتواند با ترکیب فوق برای ترسیم آیندهٔ مجلس و دولت کنار بیاید؟ با توجه به برخی اقدامات موتلفه (مثل دیدار شورای مرکزی آن با هاشمی رفسنجانی) خامنهای نمیتواند آنها را کاملا ذوب در ولایت تصور کند؛ و ج. آیا سپاهیان و امنیتیها تن به اکثریت اقتدارگرایان نزدیک به روحانیت در مجلس نهم و ریاست جمهوری دورهٔ یازدهم خواهند داد؟ آنها از احمدینژاد قطع امید کردهاند، اما این بدین معنی نیست که زیر بار موتلفه و آقازادهها و روحانیت درون طبقهٔ ممتازه بروند. اما برای خامنهای نیرویی سیاسی جز اقتدارگرایان نزدیک به روحانیت و نیروهای نظامی و امنیتی وفادار به وی که باید استعفا داده (یا بدون استعفا) به فعالیتهای سیاسی وارد شوند باقی نمانده است. از این جهت وی باید به ترکیبی از آنها روی بیاورد. کمیتهٔ هفت نفره قرار است همان ترکیب را به دست دهد. سپاهیان نیز در شرایط حذف احمدینژاد و نیروهایش برخلاف گذشته ناچار به همکاری با آقازادهها و آریستوکراتهای طبقهٔ روحانی خواهند بود. اما تنش میان آنها باقی خواهد ماند. تنش میان دو گروه فرماندهان نظامی و روحانیتِ دارای منابع قدرت و ثروت در حکومت ولایت مطلقهٔ فقیه تنشی ساختاری است. مهار تیم احمدینژاد برای این که کمیتهٔ فوق بتواند کار مهرهچینیاش را انجام دهد باید از عملیات ایذایی تیم احمدینژاد خیالش راحت باشد. از همین جهت با شلیک توپخانهٔ رسانههای منتقد دولت (فساد، انحراف) و اقدامات قوهٔ قضاییه (بازداشتها) تیم احمدینژاد تا حد زیادی زمینگیر خواهد شد (هفتههاست مشایی در کنار احمدینژاد ظاهر نمیشود). تا زمانی که احمدینژاد و شرکا هیچ محدودیتی برای بیان ایدههایشان نداشتند و بهراحتی مخالفان خود را محدود و سرکوب میکردند جمهوری اسلامی «آزادترین و دموکراتیکترین کشور دنیا» بود. اما پس از ایجاد تنش میان رهبری و رئیس دولت به نظر میآید دوران طولانی ماه عسل نظامیگرایان و دولت مدافع منافع آنها به پایان رسیده است. طلیعهٔ این امر محکومیت مدیر مسئول روزنامهٔ دولتی ایران در قوهٔ قضاییه و سپس محرومیت چهار سالهٔ بقایی از مشاغل دولتی بود. پس از محکومیت مدیر مسئول روزنامهٔ ایران احمدینژاد به انتقاد از قوهٔ قضاییه پرداخت. عِده و عُده دو طرف خامنهای اکنون اکثریت مجلس، قوهٔ قضاییه، فرماندهان رده بالای سپاه و بسیج، رادیو و تلویزیون دولتی و مقامات رده بالای نیروهای امنیتی را در اختیار دارد و طبقهٔ اشراف روحانی که از دولت احمدینژاد احساس خطر کرده در کنار اوست. اما تیم احمدینژاد در دو سال آینده کاملا دستبسته نیست. او مدیران دولتی را که بیشتر آنها وفاداران به وی هستند و در شش سال گذشته مهرهچینی شدهاند، بخشی از هیئتهای محلی و بخشی از اراذل و اوباش و بخشی از مقامات و نیروهای امنیتی در ردههای میانی را در اختیار دارد و با اتکا به همین نیروهاست که در برابر اقتدارگرایان نزدیک به روحانیت و خامنهای مقاومت خواهد کرد. نوع معرفی ورزش و جوانان به مجلس و تغییر متکی برخلاف خواست خامنهای بود. خامنهای و روحانیون و نظامیان همراه وی از همان تاکتیکهایی که علیه دولت خاتمی استفاده کردند برای زمینگیر کردن احمدینژاد نیز بهره خواهند گرفت. بستن بسیاری از سایتهای اینترنتی تیم احمدینژاد و مشغول کردن احمدینژاد با بحرانهای هر روزه در همین جهت قابل فهم است. تیم احمدینژاد یکهتازی شش سال گذشته را باید فراموش کند و به همین دلیل مرتکب خطاهای راهبردی (مثل گذاشتن ملکزاده در معاونت وزارت خارجه) میشود. عوامل بازدارنده در مقابل، قهر احمدینژاد صدور احکام حکومتی بیشتر را برای خامنهای دشوار کرده است. در ماجرای مصلحی هم خامنهای و هم احمدینژاد هزینههایی پرداخت کردند. اگر خامنهای اعلام میکند که در پی اصلاح انحرافات در دولت است احمدینژاد نیز مدعی نجات دادن خامنهای در برابر توطئهگران پیرامون وی است. عامل مهم بازدارنده برای خامنهای در برابر احمدینژاد برهم افتادگی وفاداران به آنهاست. همچنین حمایتهای بیدریغ خامنهای از دولت احمدینژاد به گونهای بوده که حذف تیم احمدینژاد در کوتاهمدت برای وی کار آسانی نیست. اما مجلس که شش سال توسط تیم احمدینژاد تحقیر شده آمادهٔ طرح عدم کفایت وی است. راهبردهای رقیب راهبرد مخالفان احمدینژاد نمیتواند اعلام مخالفت وی و همراهانش با ولایت فقیه و خامنهای باشد، چون میخواهند آنها را در دو سال باقیماندهٔ دولت دهم تحمل کنند. اما راهبرد اصلی برای تضعیف و کم کردن حوزهٔ اثر، گذاردن «جریان انحرافی» و «فتنه» در یک کاسه است: «شاخصهای جریان فتنه با ۱۰۰ نفر برای انتخابات آینده مجلس مذاکره کردهاند، ۸۱ نفر از این ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند که رئیس جریان انحرافی نیز با آنها مذاکراتی داشته» (مجتبی ذوالنور، الف، ۵ تیر ۱۳۹۰؛ همچنین نگاه کنید به «ده فرمان گروه انحرافی برای گریز از مرکز»، الف، ۶ تیر ۱۳۹۰) راهبرد تیم سیاسی احمدینژاد سکوت، حرکت با چراغ خاموش و عدم برخورد با جریان مخالف خود در جمع اقتدارگرایان تا انتخابات مجلس و در عین حال ادامهٔ فعالیت برای کسب اکثریت مجلس بعدی است. خط قرمزی که احمدینژاد برای خود تعریف کرده («کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، دیگر من باید وظیفهٔ قانونی خود را انجام دهم»، ایسنا، ۸ تیر ۱۳۹۰) همان محدودهای است که مجلس و قوهٔ قضاییه نمیخواهند به آن تعرضی داشته باشند. فعالیت در حوزهٔ تخصیص منابع به دست آمده از رانت برای انتخاب افراد نزدیک و رفت و آمدها و مذاکرات برای رسیدن به چهرههایی که از صافی شورای نگهبان رد شوند (عمدتا در شهرستانها) ادامه داشته است.
در کیفرخواست دادگاه بین المللی رسیدگی به قتل رفیق حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، نام یکی از اعضای بلند پایۀ حزب الله لبنان دیده می شود. یک مقام قضایی لبنان، که متن کیفر خواست را دیده، به خبرگزاری آسوشیتد پرس گفته است: یکی از متهمان، مصطفی بدرالدین نام دارد که قبلا معاونت فرماندهی نظامی حزب الله لبنان را برعهده داشت و از بستگان نزدیک عماد مغنیه، فرمانده پیشین نظامی حزب الله است و متهم است که در بمب گذاری های سال ۱۹۸۳ در سفارتخانه های آمریکا و فرانسه در کویت نیز دست داشته است. سه نفر ِ دیگری که نام آنها در کیفر خواست آمده عبارتند از:سلیم عیاش معروف به ابو سلیم، اسد صبرا و حسن انیس. دولت لبنان سی روز مهلت دارد که کیفر خواست دادگاه بین المللی قتل رفیق حریری را اجرا و متهمان را بازداشت کند، در غیر این صورت، دادگاه می تواند متن کیفر خواست را علنی سازد و متهمان را غیابا محاکمه کند. حزب الله لبنان، دست داشتن خود در ترور رفیق حریری را انکار می کند. رفیق حریری،میلیاردر و قدرتمند ترین سیاستمدار سنی لبنان، در۱۴ فوریه ۲۰۰۵ در انفجار مهیبی کشته شد. در این انفجار ۲۲ نفر دیگر نیز به قتل رسیدند.
رابرت فیسک، گزارشگر باسابقه امور خاورمیانه، در مطلبی در روزنامه «ایندیپندنت» چاپ لندن مینویسد که رئیس جمهور ایران از اعتراضات سیاسی گسترده دو سال پیش جان سالم به در برد، ولی اکنون جدالی که روی فساد مربوط به اطرافیان وی متمرکز شده ممکن است به سقوط او بینجامد.رابرت فیسک، گزارشگر باسابقه امور خاورمیانه، در مطلبی در روزنامه «ایندیپندنت» چاپ لندن مینویسد که رئیس جمهور ایران از اعتراضات سیاسی گسترده دو سال پیش جان سالم به در برد، ولی اکنون جدالی که روی فساد مربوط به اطرافیان وی متمرکز شده ممکن است به سقوط او بینجامد. رابرت فیسک در ادامه گزارش مفصل خود از تهران میافزاید موج اصلی حملات مخالفان احمدینژاد روی اسفندیار رحیم مشایی متمرکز است که جزء مشاوران اصلی و رئیس دفتر رئیس جمهوری است. وی متهم شده است به برکنار کردن دو وزیر اطلاعات در کابینه احمدینژاد و رفتار و حضور وی در دولت بارها خشم آیتالله خامنهای، رهبر ایران، را برانگیخته است. انتظار میرود که به زودی محمود احمدینژاد از قدرت برکنار شود و در آن صورت این مهمترین مورد از حذف مقامات ارشد در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد شد. از هم اکنون شایعاتی مطرح شده است که احتمالا علیاکبر صالحی، وزیر خارجه، که چند سال نیز ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را برعهده داشت، به جای احمدینژاد به مقام ریاست جمهوری برگزیده خواهد شد. طی هفته گذشته سه تن از نزدیکان رحیم مشایی بازداشت شدهاند و محمود احمدینژاد تاکنون در این مورد کاملا سکوت کرده است. محمد شریف ملکزاده که مدت کوتاهی به عنوان معاون وزارت خارجه معرفی شد، علیاصغر پرهیزکار، مدیر منطقه آزاد تجاری اروند، و علیرضا مقیمی، مدیر منطقه آزاد تجاری ارس، توسط نهادهای امنیتی و به دستور قوه قضاییه ایران بازداشت شدهاند و از نوع اتهامات آنها میتوان حدس زد که برخورد حاکمیت با آنها بسیار شدید خواهد بود. رابرت فیسک میافزاید این فشارها و دستگیریها به زودی ممکن است اسفندیار رحیم مشایی را نیز شامل شود و پس از آن دیگر حلقهای به دور محمود احمدینژاد باقی نخواهد ماند. آن چه در این سالها در راس هرم قدرت در ایران اتفاق افتاده است را میتوان با افسانههای کهن مقایسه کرد. چگونه یک سیاستمدار و اطرافیان وی به خاطر حمایت رهبر از آنها به قدرت رسیده و سالها محبوب دربار بودند، ولی اکنون دقیقا به خاطر مخالفت رهبر که در نظام سیاسی ایران قدرت مطلقه دارد از سر راه برداشته میشوند. به اعتقاد کسانی که حرکت احمدینژاد و اطرافیان وی به سمت تصاحب قدرت را تعقیب کردهاند، اصولگرایان که روحانیون سنتی در حکومت و فرماندهای اصلی نیروهای نظامی و امنیتی را شامل میشوند، از ابتدا به قدرتگیری احمدینژاد تمایل چندانی نداشتند. اما احمدینژاد با تقویت ارتباط خود با روستاییان و لایههای فقیر شهری توانست جدای از قدرت دوردست ولی فقیه، برای خود حامیان فراوانی دست و پا کند. از نگاه هواداران احمدینژاد وی نماد طرفداری از لایههای فقیر و قهرمان مبارزه با صاحبامتیازان در خود ساختار جمهوری اسلامی است. برای هواداران احمدینژاد وی فردی است که با بزرگان و ثروتاندوزان همین نظام یا میانهروها و سازشکارانی که سنگ طبقات مرفه را به سینه میزنند درافتاده است. در اواخر دور اول ریاست جمهوری احمدینژاد، به مرور اسفندیار رحیم مشایی که در آن زمان رئیس سازمان میراث فرهنگی بود، نقش بیشتری در دفتر ریاست جمهوری پیدا کرد. وی در دوران جنگ در سپاه بوده و برخی میگویند مدتی هم در وزارت اطلاعات کار کرده است. رابرت فیسک در ادامه گزارش خود در روزنامه «ایندیپندنت» از قول یکی از هواداران سابق احمدینژاد مینویسد که اسفندیار رحیم مشایی شروع کرد به زدن حرفهایی که به مذاق اصولگرایان خوش نمیآمد، از جمله این که مردم کشورهای ایران و اسرائیل با هم دشمنی ندارند. وی در دوران ریاست بر میراث فرهنگی ولخرجیهای فراوانی کرد و ادعاهایی هم در مورد فساد مالی و اختلاس در این دوره مطرح شده است. برای هواداران احمدینژاد وی فردی است که با بزرگان و ثروتاندوزان همین نظام یا میانهروها و سازشکارانی که سنگ طبقات مرفه را به سینه میزنند درافتاده است. به نظر میرسد که گسترش نفوذ رحیم مشایی حتی در دوره اول رئیس جمهوری احمدینژاد مشکلآفرین شده بود و برخی معتقدند که دلیل برکناری وزیر اطلاعات درست چند هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ اختلافات وی با رحیم مشایی بوده است. بنابراین میتوان دید که با وجود حمایت آیتالله خامنهای از احمدینژاد در برابر ادعاهای مربوط به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری، وی حاضر نشد رحیم مشایی را کنار بگذارد. احمدینژاد پس از انتخابات رحیم مشایی را به عنوان معاول اول خود معرفی کرد که برای اولین بار موجب دخالت مستقیم آیتالله خامنهای شد. احمدینژاد عقبنشینی کرد، ولی وی را در مقام ریاست دفتر خود نگاه داشت که شاید در سیستم حکومتی ایران پس از رهبر و رئیس جمهور سومین مقام مقتدر حکومتی تلقی شود. به نوشته رابرت فیسک، هر چند آیت الله خامنهای در سخنان علنی خود به حمایت از رئیس جمهور ادامه داد، ولی گفته میشود که در پشت پرده به شدت از رفتار احمدینژاد خشمگین بود. ماجرای برکناری حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، که گفته میشود به دلیل مخالفت رحیم مشایی با وی صورت گرفته، نارضایتی مخالفان احمدینژاد و خشم آیتالله خامنهای را دوچندان کرد. از آن زمان به بعد تمام شخصیتهای روحانی و حکومتی پیرامون آیتالله خامنهای حملات خود را به احمدینژاد و اطرافیان وی تشدید کرده و به صراحت از ضرورت حذف جناح وی سخن میگویند. در تهران این طور به نظر میرسد که توافقی پنهان صورت گرفته و در قبال حذف تمامی افراد وابسته به رحیم مشایی و خود او، احتمال دارد که اصولگرایان به تداوم ریاست جمهوری احمدینژاد تا پایان دوره قانونی رضایت دهند. در عین حال چنین به نظر میرسد که احمدینژاد نیز برای نجات خود حاضر شده است رحیم مشایی و باند وی را فدا کند. رابرت فیسک در پایان مطلب خود اشاره میکند که یک مقام ارشد حکومتی در گفتوگوی خصوصی با وی گفته است که پایان کار احمدینژاد به زودی فرا خواهد رسید. شاید به این ترتیب محمود احمدینژاد حتی با سکوت و فدا کردن مشاور ارشد خود نتواند مقام ریاست جمهوری خود را حفظ کند. از هم اکنون شایعاتی مطرح شده است که احتمالا علیاکبر صالحی، وزیر خارجه، که چند سال نیز ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را برعهده داشت، به جای احمدینژاد به مقام ریاست جمهوری برگزیده خواهد شد.
در برلین، پایتخت آلمان، جشنوارهای به مناسبت هزاره شاهنامه به ابتکار بخش هنرهای اسلامی موزه پرگامون این شهر از تاریخ نوزدهم مارس آغاز شده و تا سوم ژوییه، ۱۲ تیرماه، ادامه خواهد داشت.در برلین، پایتخت آلمان، جشنوارهای به مناسبت هزاره شاهنامه به ابتکار بخش هنرهای اسلامی موزه پرگامون این شهر از تاریخ نوزدهم مارس آغاز شده و تا سوم ژوییه، ۱۲ تیرماه، ادامه خواهد داشت. در این جشنواره برنامههای فرهنگی و هنری مختلفی چون تئاتر، موسیقی، جلسات بحث و تبادل نظر در مورد حماسه رستم و سهراب و برنامههای هنری دیگری برگزار میشود. در چارچوب این جشنواره روز شانزدهم ژوئن به استاد هوشنگ سیحون که بانی طرح و بازسازی آرامگاه فردوسی است، اختصاص یافت. او در مورد پروسه ساخت و ترمیم این بنای تاریخی در این جشنواره به سخنرانی پرداخت. هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در تهران و در خانوادهای اهل موسیقی به دنیا آمد. او در رشته معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و تحصیلات خود را در دانشسرای ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) ادامه داد و به درجه دکترا رسید. او در بازگشت به ایران استاد معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مدتی رئیس این دانشکده بود. گزارش پیک فرهنگ از یادبود فردوسی در برلین و چهارسالانه هنری پراگ این استاد بزرگ معماری طراحی بناهای یادبود بسیاری را در ایران به عهده داشته، از جمله آرامگاههای بوعلی سینا، خیام، کمالالملک، نادرشاه افشار و کلنل محمدتقی خان پسیان. دکتر هوشنگ سیحون بیش از بیست سال است که در ونکوور کانادا زندگی میکند. سخنرانی استاد سیحون در موزه پرگامون برلین به دعوت کانون متخصصان و مهندسین ایرانی مقیم این شهر صورت گرفته است. شیرین فامیلی در برلین با استاد هوشنگ سیحون گفتوگو کرده است: شیرین فامیلی: آقای سیحون، حضور شما در برلین و سخنرانیتان در موزه پرگامون در ارتباط با هزاره شاهنامه و تجدید بنای آرامگاه فردوسی طوسی بود. میخواستم کمی درباره سابقه تاریخی اولین بنای یادبود فرودسی بگویید. هوشنگ سیحون: در سالهای اول ۱۳۰۰ یعنی از سالهای اولی که رضاخان میخواست مصدر کار شود، هنوز نخست وزیر هم نشده بود شاید، انجمنی به نام انجمن آثار ملی تشکیل شد. انجمن آثار ملی تشکیل شده بود از یک عده بزرگان نامدار ایران که در سمتهای سیاسی و مملکتی خدمت میکردند و در سال ۱۳۱۴ که آرامگاه فردوسی را ساختند تا آن موقع ساختمانی نکرده بودند. در آن زمان قرار شد مراسم مفصلی برای هزاره فردوسی انجام شود که از تمام مستشرقین و بزرگان علم و هنر و ادبیات دنیا دعوت شود که بیایند به ایران و برای این منظور در توس که محل دفن و مزار فردوسی بود بنای یادبود یا آرامگاهی برای فردوسی ساخته شود. آقای آندره گدار که آن موقع رئیس باستانشناسی ایران بود از ایشان تقاضا کردند، چون آرشیتکت هم بود، طرحی برای این آرامگاه بدهند. که ایشان طرحی دادند و یک کارهایی هم کردند. به جایی رسیده بود که رایشان عوض شد و جزئیاتش را نمیدانم. ولی آن طرح موقوف شد و داده شد به آقای مهندس طاهرزاده بهزاد که این چیزی که الان هیئت بیرونش را میبینیم کار آقای بهزاد بود. چه طور شد و در چه شرایطی شما تجدید بنای فردوسی را آغاز کردید؟ زمین این آرامگاه خیلی سست بود و خیلی بدون آمادگی بود برای چنین ساختمان سنگینی و یواش یواش طی این سالها از ۱۳۱۴ تا روزهایی که ما این را تجدید بنا کردیم، همین جور نشست میکرد و همین جور خرابی به هم میزد و برف و باران و یخبندان میشد و سنگها میترکید و جدا میشد و خیلی گرفتاری. تا این که اوایل دهه ۱۳۴۰ همان انجمن آثار ملی تصمیم گرفتند که این بنا را از پی به کلی خراب کنند و از نو ساختمان شود، ساختمان جدید. ولی هم بنده و هم انجمن آثار ملی رایمان بر این بود که این شکل و نمای بیرونی ساختمان، آن که بوده همان تجدید شود و همان دوباره تکرار شود. چرا، برای این که مردم عادت کرده بودند و خو گرفته بودند به آن شکل. و مشکل بود که این را از ذهنشان خارج کنیم و یک چیز جدید بگذاریم. درست هم نبود. این بود که با کمال دقت تمام جزئیات بنا را عکسبرداری و نقشهبرداری کردیم. سنگها را دانهدانه شمارهگذاری کردیم، پیاده کردیم و دستهبندی کردیم جاهای مختلف گذاشتیم. بعد بنا را که این قدر خرابی به هم زده بود، تمام را از پی خراب کردیم و وقتی که فهمیدیم که این خاک خیلی از نظر مقاومت سست است، محاسبات فنی را بردیم روی زمین با پی سرتاسری و بتون مسلح، بتون آرمه. شما در طراحی و بازسازی شخصیتهای تاریخی از عناصر فکری و کار هنری خود آنها بهره گرفتید. در بازسازی آرامگاه فرودسی چه عناصر تازهای را وارد معماری یادبود کردید؟ او میگوید که «پی افکندم از نظم کاخی بلند، که از باد و باران نیابد گزند». اینجا سعی کردم این سمبل را در خود بنا به کار ببرم. چیزی که از داخل اصلا این فکر را نکرده بودند. از آنجا به بالا یک بالکنی ایجاد شد تا زیر سقف تمام با یک نوع کاشیکاری تقریبا همزمان با فردوسی، منتها یک تغییراتی شده بود. این را انجام دادیم. که با موقعیت خود فردوسی و حتی نقشهایی که استنباط میشود از شاهنامه اینها جور دربیاید. و بعد هم اثاث داخل ساختمان این دور آرامگاه، دیوارهای دور که خارج از محوطه داخل شبکهبندی بود، آنها را با داستانهای شاهنامه و پسر آقای ابوالحسنخان صدیقی که مجسمهساز بودند، اینها را به صورت نقشبرجسته و مجسمه ترتیب دادند. خیلی جالب و دیدنی شد. شما فکر میکنید الان در حفظ و نگاهداری آرامگاه فردوسی تلاش کافی صورت میگیرد؟ من زیاد خبرهای خوش گاهی اوقات نمیشنوم. یک خرده از این بابت هم نگران هستم و امیدوارم که مقامات توجه کنند به خصوص که مردم واقعا علاقه دارند به فردوسی. فردوسی زندهکننده زبان ماست. زبان ما را نگذاشت که از دستمان در رود. اگر نشود واقعا جای تاسف است. آقای سیحون، شما علاوه بر طراحی و بازسازی یادبودهای تاریخی ایران، آثار برجستهای هم در معماری جدید با تلفیق عناصر معماری سنتی و اروپایی خلق کردید. چند نمونه موفقتر را میشود بفرمایید؟ در خود باغ فردوسی چند تا بنا از جمله کتابخانه و موزه و دو بنا یکی برای رستوران و یک بنای استراحتگاه تقریبا ساختیم که از نظر خارجیها که خیلی مورد توجه است، خیلی زیاد. جنوب تهران در یاخچیآباد یک شهرک آموزشی ساختم به نام موسسات آموزشی. برای ده هزار بچه در آن واحد آنجا تحصیل کنند. یک شهرکمانند بود. اینها را سعی کردیم با عوامل و عناصر معماری که برمیگردد به خود ایران، ترتیب دهیم. امثال این کارهای دیگر هم خیلی کردیم. در خود تهران من یک ده در شمال ساختم، یک شهر در اصفهان ساختم به نام ملکشهر اصفهان. مسیر دیگر کار هنری شما نقاشی بوده. آیا هنوز هم ادامه میدهید؟ بله. چند تا کتاب چاپ شده در این زمینه. و یک افتخاری داشتم به شما عرض کنم که سال ۱۹۷۲ یک نمایشگاه سه نفره ترتیب دادند در دانشگاه ماساچوست آمریکا. آن سه نفر پیکاسو بود، سالوادور دالی بود و بنده. من در تهران بودم آن موقع. یک نامهای از طرف آن دانشگاه آمد. نوشته بودند که هر سال ما چند تا از بزرگان نقاشی را کارهایشان را به معرض نمایش میگذاریم و کسانی که آنجا کمتر نمایشگاه گذاشته بودند، آنها را اضافه میکنیم. آن سال بنده را انتخاب کرده بودند برای این کار. چون یک کارهایی کرده بودم که در فرانسه و آمریکا میشناختند. من از ایران ۱۶ تا کار فرستادم. ازشان خواهش کردم که خودشان انتخاب کنند. اینها بلافاصله برای من نامه نوشتند که این قدر مورد توجهشان بود که هر ۱۶ تا را انتخاب میکنند و یک غرفه یعنی سه غرفه با هم تشکیل میدهند و سه تا کاتالوگ چاپ میکنند، یکی برای پیکاسو، یکی برای سالوادور دالی و یکی هم برای بنده. ----------------------------------------------------------- پدری که دست و پاهایش استخوانهایی شکسته است؛ صداهایی که برای شنیدنشان باید گوش را نزدیک دهانهایی برد که روی زمین افتادهاند؛ دعوت به رقص تانگو پشت پنجرههایی که همه رقص شما را میبینند؛ ویترینی که مخصوص درآغوش کشیدن و در آغوش ماندن است؛ سربازی آمریکایی که روی یک بازی کامپیوتری لحظات جنگ با طالبان را تشریح میکند؛ دالانی تاریک که برای عبور از آن باید نور را دنبال کرد؛ قفسههای شیشهای که با روشن شدن نور هر کدام، عروسکها داستانی را تنها با افکت و آوا تعریف میکنند و دختری که زیر سنگها در حال مدفون شدن است. این آخری پرفورمانسی است از هومن شریفی، هنرمند ایرانیتبار مقیم نروژ، که در نمایشگاه اینستالیشن یا هنر چیدمانی و پروفورمانس آرت، هنر اجرایی، هنرمندانی از سرتاسر جهان که این روزها در فضای باز تئاتر ملی پراگ در جریان است حضور دارد. این مکعبهای چوبی که هر یک جایگاه هنرمندی از کشوری از جهان است بخشی از چهارسالانه هنرهای نمایش پراگ، پایتخت جمهوری چک، است. این چهارسالانه که از سال ۶۷ میلادی کار خود را آغاز کرده، امسال به مدت ۱۰ روز در ۵ نقطه مختلف این شهر از جمله مکانهای عمومی برقرار خواهد بود و پیشبینی میشود بیش از چهل هزار نفر از آن بازدید کنند. هومن شریفی در اثر هنری خود در چهارسالانه پراگ، جمهوری چک هومن شریفی، طراح رقص و هنرمند ۳۸ ساله، با کمپانیایم پیوروورلد، قطعه هنری اجرایی را در این چهارسالانه به معرض دید عموم گذاشته که Once Upon A Time Country، «روزی روزگاری در یک سرزمین» نام دارد. در این هنر چیدمانی اجرایی، خاک و سنگ و پتوهای پاره و اجراکنندگان در میان این پوسیدگیها همه نشان از خلق جهانی دارد که انسانها تبدیل به جسدهایی میشوند متحرک. در معرفی کار هومن شریفی در دفترچه راهنمای این چهارسالانه آمده است: «اثر هومن شریفی با این عبارت معرفی میشود: هنر مساوی با سیاست است و این در جایی است که تعهد اجتماعی واژه سیاست را تعریف میکند.» در گفتوگویی با هومن شریفی که از کودکی در نروژ بزرگ شده و به یاد آوردن کلمات فارسی گاهی برایش دشوار بود، ابتدا از پیشینه هنریاش پرسیدم: هومن شریفی: من بیست و چند سال پیش از ایران آمدم نروژ و اول با رقص «هیپوپوست استریت دنس» کار کردم و بعد یک مدتی وارد مدرسه کوریوگرافی [طراحی رقص و حرکات موزون] در اسلو شدم که هر سه سال سه نفر را میگیرند و از سال ۲۰۰۰ مدرسهام تمام شد. از آن موقع تا الان در کل دنیا با کوریوگرافی و رقص کار میکنم. برسیم به این نمایشگاهی که هر چهار سال برگزار میشود. چه طور شما وارد این گروه از هنرمندان شدید و این هنرمندان چه طور انتخاب شدند برای این کار که الان در پراگ هم تا بیست و ششم اجرا میشود؟ ما توی یک شهر کوچک نروژ که اسمش برگن است است برنامه داشتیم، برنامه گذاشته بودیم و مدیر این فستیوال آمده بود آنجا و کار ما را دیده بود و از کار خوشش آمده بود و برای همین دعوتمان کرد بیاییم اینجا کار را نشان دهیم. من کار شما را دیدم،. Once Upon a time Country آن ساعتی که من رفتم یک دخترخانمی بود که دراز کشیده بود، کنارش یک مقدار سنگ بود انگار زیر سنگها دفن شده. یک مقدار راجع به این کار برایمان بگویید. این اینستالیشن پرفورمانسی که ما داریم، هشت ساعت است کلا. پنج هنرمنداند که آنجا با من کار میکنند. بین خودمان تقسیم کردیم، نفری یک ساعت و چهل دقیقه آنجا کار میکنیم. و کل این یک پروژهای بود که دو سال پیش، دو سال و نیم پیش، شروع کردیم. نظرمان این بود که یک کشور جدید درست کنیم. نشستیم متن نوشتیم در مورد این کشور جدید. چیزی که پیش آمد دو سال پیش در ایران و آن جروبحثها، ما شروع کردیم پروژه را یک مقدار عوض کردن و پروژه را در مورد قیام مردم و انقلاب درست کردیم. اجرای اولمان دو سال پیش در برلین بود. سال بعدش در پاریس برنامه گذاشته بودیم، در اسلو و الان هم اینجا. در بروشور معرفی این کارها در معرفی کار شما نوشته که تماشاگران که میآیند کار هومن شریفی را میبینند با این عبارت روبهرو میشوند: هنر مساوی با سیاست است. من ده سال پیش وقتی کمپانی ایمپیور را شروع کردم، یک مانیفست نوشتم که در آن مانیفست نوشته بود که «هنر برابر است با سیاست»، نظر من این است که هر کاری که انجام میدهیم یک «سیاست اجتماعی» باید تویش باشد. بین هنر و سیاست یک قسمتی هست که میشود رویش کار کرد. به نظر من هنر و سیاست همیشه با هم دیگر وصلاند یا با همدیگر ارتباط دارند. من از آنها نیستم که فکر میکنند هنر فقط برای هنراست. هنر معمولا اگر هنر خوبی باشد هم کار هنریاش خوب است و هم در مورد چیزی که صحبت میکند یا در مورد جامعهاش، مردمش یک چیزی میگوید. این نظر من است معمولا. این یکی آن یکی را دور نمیاندازد. آیا شما این کار را در جاهای دیگر هم قرار است اجرا کنید؟ پروژههای بعدی شما چیست؟ دوباره برمیگردم اسلو. در اسلو کار داریم. بعدش میرویم نیویورک و بعدش هم میرویم برزیل، برای این کار و سال دیگر قرار است یک کار درست کنیم برای صحنه و اینستالیشن روی صحنه که اجرای اول آن در مونپلیه فرانسه قرار است باشد.
ماریا شاراپووا از روسیه و پترا کویتووا از جمهوری چک برگزارکنندگان دیدار نهایی رقابتهای ویمبلدون ۲۰۱۱ خواهند بود. اگرچه فینالیست شدن شاراپووا دور از انتظار نبود، اما رقیب ۲۱ ساله چکیاش در عین ناباوری، پا به فینال رقابتهای انفرادی زنان گذاشت.ماریا شاراپووا از روسیه و پترا کویتووا از جمهوری چک برگزارکنندگان دیدار نهایی رقابتهای ویمبلدون ۲۰۱۱ خواهند بود. اگرچه فینالیست شدن شاراپووا با توجه به آمادگی روز افزون او در سال جاری دور از انتظار نبود، اما رقیب ۲۱ ساله چکیاش در عین ناباوری هواداران پرشمار این رشته ورزشی در جهان، پا به فینال رقابتهای انفرادی گذاشت. اگر در رقابتهای مردان ویمبلدون فقط جای راجر فدرر سوئیسی در نیمه نهایی خالی است، در رقابتهای زنان شرایط کاملاً متفاوت است. در ۱۲۵ مین دوره از معتبرترین تورنمنت تنیس جهان، خواهران ویلیامز که از مفاخر تاریخ این رشته ورزشی هستند از دور رقابتها حذف شدند. کارولینه ووزنیاکی، زن شماره یک تنیس جهان از دانمارک، نیز مغلوب دومنیکا سیبولکوآ از اسلواکی شد. لی ناقهرمان چینی رولان گاروس ۲۰۱۱ خیلی زود به سابینه لیسیکی از آلمان باخت و کنار رفت. فرانچسکا اسکیاوونه نایب قهرمان رولان گاروس و ورا زوناروا از روسیه بخت دوم رقابتها نیز راهی به جمع نفرات برتر این تورنمنت مملو از شگفتی پیدا نکردند. کیم کلایسترز بلژیکی هم به دلیل مصدومیت نتوانست در این رقابتها شرکت کند. نامداران سرشناس یکی پس از دیگری از سر راه شاراپووا کنار رفتند تا او در فینال با دختری روبهرو شود که برای اولین بار است در یک فینال گرنداسلم حاضر شده است. شاراپووا حالا پس از هفت سال و قهرمانیاش در سال ۲۰۰۴ که در ۱۷ سالگی او رقم خورد، فقط یک گام دیگر تا فتح ویمبلدون فاصله دارد. او برای رسیدن به فینال، ضمن برتری کامل مقابل سیبولکوآ که ووزنیاکی را حذف کرده بود، نوار پیروزیهای سابینه لیسیکی پدیده آلمانی را هم قطع کرد. شاراپووا ست اول را ۶-۴ و ست دوم را ۶-۳ به سود خود خاتمه داد. ماریا شاراپووا که تاکنون سه بار گرنداسلمها را نصیب خود کرده، از اوپن استرالیا در سال ۲۰۰۸ به بعد در کسب چهارمین جام ناکام مانده است. کویتووا چگونه سر از فینال در آورد؟ نماینده شگفتیساز جمهوری چک، با درخشش عالی در سال ۲۰۱۱، صعودی نردبانی در رنکینگ برترینهای جهان داشت و موفق شده بود تا رده هشتم ارتقا پیدا کند. قهرمانی در بریسبان، برتری در تورنمنت پاریس و بالای سر بردن جام قهرمانی در مادرید. همان جامی که در سال ۲۰۱۰ روی دستان ارغوان رضایی قرار داشت. کویتووا با درخشش در رقابتهای روی چمن ایستبورن گام به ویمبلدون ابتدا به مصاف آلکسا گلاش از آمریکا رفت و در دو ست با نتایج مشابه ۶-۲ به برتری رسید. آنه کئوتاوونگ از انگلستان نیز مقاومتی مقابل تنیسباز چکی نشان نداد و او را روانه دور سوم کرد. روبرتا وینچی از ایتالیا هم با نتایج مشابه ۶-۳ مغلوب کویتووا شد تا او راهی مرحله یک هشتم نهایی شود. او موفق شد یانینا ویکمایر از بلژیک را هم با نتایج قاطع ۶-۰ و ۶-۲ مغلوب کند. این مسابقه با احتساب وقتهای استراحت، فقط ۴۵ دقیقه به طول انجامید. در مرحله یک چهارم نهایی، اسوتانا پیرونکووا از بلغارستان اولین نفری بود که در این تورنمنت، یک ست از کویتووا گرفت. تنیسباز بلغاری ست دوم را در تای برک به سود خود خاتمه داد اما در پایان، او نیز به جمع مغلوبین پترا کویتووا پیوست. ویکتوریا ازارنکا از بلاروس در نیمه نهایی مقابل کویتووا قرار گرفت. ست اول را کویتووا ۶-۱ برنده شد. ست دوم را آزارنکا برد اما در ست سرنوشتساز، باز هم کویتووا و این بار با نتیجه ۶-۲ برنده شد تا راهی فینال شود. آخرین بار که بانویی از جمهوری چک در انفرادی ویمبلدون به قهرمانی رسید، یانا نووتنا بود که فینال ۱۹۹۸ را از ناتالی توزیه فرانسوی برد.
معاون وزير آموزش و پرورش ايران اعلام كرد، افزايش قيمت حاملهاى انرژى در مدارس پس از اجراى هدفمندسازى يارانهها، سرسامآور بوده و در مواردى تا ۱۰ برابر، بيشتر شده است. ابراهيم سحرخيز در گفتوگو با خبرگزارى فارس گفت: با هدفمندسازى يارانهها هزينههاى مدارس از جمله فيش آب و برق آنها، به ويژه در هنرستانها، افزايش يافته است . اين مقام وزارت آموزش و پرورش هشدار داد كه فعاليتهاى علمى و آموزشى مدارس تحتالشعاع اين افزايش قيمتها قرار خواهد گرفت. معاون وزير آموزش و پرورش همچنين از غيراستاندارد بودن سيستم گرمايش و سرمايش ۶۰ درصد از مدارس در ايران خبر داد.
هوگو چاوز، رئيسجمهورى ونزوئلا، روز پنجشنبه اعلام كرد كه پزشكان كوبايى با عمل جراحى، يك غده سرطانى را از ناحيهى لگن خاصرهاش خارج كردهاند. اعلام اين خبر از سوى آقاى چاوز در يك سخنرانى تلويزيونى به هفتهها گمانهزنى دربارهى غيبت بىسابقهى او در مجامع عمومى پايان داد . رئيسجمهورى ونزوئلا بيش از ۲۰ روز در بيمارستانى در كوبا بسترى بوده و در تصاوير تلويزيونى آشكارا لاغرتر به نظر مىرسيد. هوگو چاوز ۵۶ ساله، كه به سخنرانىهاى طولانى مشهور است اين بار تنها به يك سخنرانى ۱۵ دقيقهاى كه آن هم از روى يك متن از پيش نوشتهشده ايراد مىشد، كفايت كرد.
يك منبع آگاه نزديك به دومينيك استراوسكان، رئيس سابق صندوق بينالمللى پول از كاهش قابل ملاحظهى مبلغ وثيقهى او در پروندهى جنجالى تجاوز جنسى به يك زن خدمتكار، خبر داد. به گزارش خبرگزارى آاسوشيتدپرس، وثيقهى آقاى استراوس كان به دليل وجود ابهام در اظهارات شاكى پرونده كاهش پيدا كرده است. يك مقام قضايى نيز به روزنامهى نيويورك تايمز گفته كه شاكى اين پرونده از زمان طرح شكايتِ اوليه خود عليه آقاى استراوس كان، تا كنون در باره اين حادثه اظهارات ضد و نقيضى بيان داشته است.
ويليام هيگ، وزير خارجه بريتانيا، روز پنجشنبه با انتقاد از بازداشت فعالان زن در ايران، گفته است که اين فعالان برپايه اتهاماتی مبهم دستگير شدهاند. وی میگويد، زنانی که میبايست از دستاوردها و موفقيتهای آنها تقدير شود، اکنون پشت ميلههای زندان هستند. ويليام هيگ، وزير خارجه بريتانيا، روز پنجشنبه از بازداشت فعالان زن در ايران انتقاد کرده و می گويد اين فعالان برپايه اتهاماتی مبهم دستگير شده اند. وی می گويد، زنانی که می بايست از دستاوردها و موفقيت های آنها تقدير شود، اکنون در پشت ميله های زندان هستند. به گزارش وب سايت وزارت امور خارجه بريتانيا، ويليام هيگ گفته است:«در هفته های اخير بسياری از فعالان حقوق زن در ايران برپايه اتهاماتی مبهم بازداشت شده اند. از جمله مريم مجد، عکاس، مهناز محمدی، فيلم ساز، زهرا يزدانی، روزنامه نگار، مريم بهرمن، مدافع حقوق زنان، و منصوره بهکيش، از فعالان "مادران عزادار".» مريم مجد، عکاس مطبوعاتی، هفته گذشته در آستانه سفر به آلمان برای عکاسی از مسابقات جام جهانی زنان بازداشت شد. مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان، نيز روز يکشنبه ۵ تير ۱۳۹۰ در تهران بازداشت شد. وی در مردادماه سال ۱۳۸۸ نیز برای مدتی بازداشت شده بود. بنابر گزارش سايت های فعالان مدافع حقوق بشر در ايران، زهرا يزدانی نيز سه شنبه هفته گذشته در تهران بازداشت شده است. مريم بهرمن نيز در اواخر ارديبهشت بازداشت شده است. گزارش ها همچنین حاکی است که منصوره بهکيش در ساعت ۸ شب ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ توسط نيروهای امنيتی در خيابانی در تهران بازداشت و به زندان اوين منتقل شده است. «به جای تقدیر در پشت ميله های زندان» وزير امورخارجه بريتانيا می گويد: اين زنان به روزنامه نگاران ، وبلاگ نويسان، دانشجويان و مدافعان حقوق بشر در زندان، پيوسته اند. حتی در برخی موارد وکلایی که به دنبال دفاع از آنها بودند. ويليام هيگ همچنين می گويد:« تداوم تلاش های مقامات ايران برای خفه کردن صداهای مخالف و بی توجهی به حقوق بنيادی (افراد) بسيار نگران کننده است.» وزير امور خارجه بريتانيا اضافه کرده است: زنانی که می بايست از دستاوردها،موفقيت ها و آگاهی آنها تقدير شود، اکنون در پشت ميله های زندان هستند. ويليام هيگ بازداشت اين فعالان را در تناقض با ادعای جمهوری اسلامی در حمايت از اصلاحات در ديگر کشورهای خاورميانه دانست. مارکوس لونينگ، بالاترين مقام امور حقوق بشر در دولت آلمان، نیز روز چهارشنبه با انتقاد از بازداشت فعالان زن در ایران خواستار آزادی آنها شده بود.
كلثوم عبدالله، ورزشكار مسلمان آمريكايى براى شركت در رقابتهاى ليگ قهرمانى وزنهبردارى در اين كشور ثبت نام كرد. فدراسيون جهانى وزنهبردارى يك روز پيش از اين، تغييراتى را در قوانين مربوط به لباس زنان به تصويب رساند. بر اساس اين تغييرات، زنان مسلمان وزنهبردار مجاز خواهند بود با استفاده از پوشش كامل كه زير لباس ورزشى وزنهبرداران بر تن مىكنند، در مسابقات شركت كنند. بر اساس قوانين فدراسيون بينالمللى وزنهبردارى، پوشش شركتكنندگان در اين مسابقات بايد به گونهاى باشد كه آرنجها و زانوهاى وزنهبرداران براى داوران قابلروئيت باشد. رئيس فدراسيون وزنهبردارى امريكا از حضوركلثوم عبدالله در رقابتهاى ليگ قهرمانان اين كشور استقبال كرده است. اين رقابتها از پانزدهم تا هفدهم ماه ژوئن برگزار خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر