خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده در رسانهها، در روزهای اخیر، تعدادی از روستاییان بهایی روستای کتا، از توابع یاسوج، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند.
به گزارش هرانا، در میان بازداشتشدگان این روستا نام سینا روانکرد و هژیر پسر امیر گزارش شده است.
یادآوری میشود، این دو نفر در زندانهای یاسوج و شیراز نگهداری میشوند.
تاکنون از علت بازداشت و محل نگهداری دیگر دستگیرشدگان اطلاع دقیقی در دست نیست.
خبر / رادیو کوچه
دولت آمریکا اتهامات جمهوری اسلامی در خصوص دست داشتن در ترور یک دانشجوی ایرانی را رد کرده و از ایران خواسته است از این حادثه برای «انحراف توجه» از برنامه اتمی استفاده نکند.
داریوش رضایینژاد، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته برق دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی روز شنبه، 23 ژوئیه، در مقابل منزل خود در خیابان بنیهاشم تهران هدف افراد ناشناس مسلح قرار گرفت و کشته شد.
گزارشهای اولیه منابع خبری جمهوری اسلامی حاکی از همکاری او با سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی بود اما وزیر اطلاعات در خبرهای بعدی چنین ارتباطی را رد کرد.
برخی از مقامهای جمهوری اسلامی آمریکا و اسراییل را به دست داشتن در این ترور متهم کرده بودند.
ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه گفت: «ما نقشی نداریم. واضح است که با خانواده قربانی ابراز همدردی میکنیم. ما هرگونه ترور یا حمله به افراد بیگناه را محکوم میکنیم.»
او افزود: «متهم کردن غرب به این نوع حوادث کاری است که تهران زیاد انجام میدهد و ما امیدواریم تهران قصد نداشته باشد از این حادثه برای انحراف توجه از آنچه باید انجام دهد استفاده کند، و به اجرای تعهدات بینالمللیاش برگردد.»
مرتضی تمدن، استاندار تهران روز دوم مرداد در مراسم تشییع پیکر داریوش رضایی نژاد، آن ترور را یک «پروژه آمریکایی، اسراییلی» خواند، و علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی نیز گفت: «این اقدام نمونه دیگری است که سطح دشمنی آمریکا را با ما نشان میدهد.»
اما حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در مورد اینکه آیا سرویسهای خارجی در این ترور دست داشته اند یا خیر گفته است: «اقدام سرویسهای خارجی معمولن علایمی دارد که ما تاکنون چنین علایمی در این ترور ندیدهایم.»
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ایران تاکید کرد که «دانشجوی ترور شده در پروژههای هستهای (فعال) نبوده است و ربطی به موضوع هستهای ندارد.»
در آن حمله همسر داریوش رضایی نژاد نیز مجروح شد.
بیشتر بخوانید:
«فرد ترورشده در تهران دانشجوی کارشناسی ارشد بود»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 26 ژوئیه، پلیس نروژ در جواب انتقادهایی که در زمینه استفاده نکردن از هلیکوپتر در ماجرای حمله جمعه گذشته به اردوگاه هواداران حزب کارگر شده بود، گفته که پلیس نروژ تنها یک هلیکوپتر دارد که خدمه آن در روز واقعه در مرخصی بودند.
یک سخنگوی پلیس نروژ گفت که دولت و پلیس مشغول بررسی این موضوع هستند که چطور میشود پلیس را به هلیکوپترهای بیشتری مجهز کرد.
در حادثه حمله به اردوگاه نوجوانان هوادار حزب کارگر، رسانه های این کشور، به پلیس انتقاد کرده بودند که چرا بعد از دریافت گزارش اولین تیراندازیها با هلیکوپتر به محل نرفته است. تیراندازی در آن محل حدود نود دقیقه به طول انجامید که منجر به کشتهشدن 68 نفر شد.
آندرس برینگ برویک، فرد مهاجم، پیش از آن هم بمبی را در مقر نخست وزیری نروژ جاسازی کرده بود که بر اثر انفجار آن 8 نفر کشته شدند.
همچنین امروز، کنوت استوربرگت، وزیر دادگستری نروژ، از پلیس این کشور برای اقداماتش در ماجرای حمله تشکر کرد و آن را «خارقالعاده» توصیف کرد.
تشکر وزیر دادگستری نروژ همزمان با انتقادهای رسانههای این کشور درباره عملکرد پلیس مطرح میشود.
از سویی دیگر بر اساس گزارش رسانهها، آقای برویک ممکن است به اتهام جنایت علیه بشریت تحت محاکمه قرار گیرد.
کریستین هاتلو، دادستان نروژی، گفته که پلیس قصد دارد چنین ادعایی را علیه آندرس برینگ برویک، مطرح کند.
پیش از این، اتهام آقای بروک، تنها اقدام تروریستی بود که حداکثر حکمی که برای آن صادر میشود 21 سال زندان است.
اما اگر او محکوم به جنایت علیه بشریت شود، به سی سال زندان محکوم خواهد شد.
لازم به اشاره است، گیر لیپستاد، وکیل آندرس برینگ برویک، به خبرنگاران گفت موکلش احتمالن جنون دارد.
او گفته آقای برویک پیش از حمله از مواد محرک استفاده کرده تا قویتر باشد.
قرار است آقای برویک تحت معاینات پزشکی قرار گیرد.
آقای برویک پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه در روز دوشنبه، 25 ژوئیه، برای ۸ هفته قرار است که تحت بازداشت باشد.
بیشتر بخوانید:
«عامل کشتار نروژ همدست داشته است»
اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
در تاریخ دنیای هنر و ادبیات کم نیستند افرادی که فقط با یک اثر خود شناخته و جاودانه شدهاند. البته باید گفت که این آثار آنقدر برجسته بودهاند که دیگر آفریدههای این هنرمندان هیچگاه به پایشان نرسیدهاند. دو نمونهی خوب آن یکی «اورسن ولز» کارگردان بلندآوازهی آمریکایی است که با شاهکارش «همشهری کین» جایگاهی دستنیافتنی در تاریخ سینما کسب کرده و نمونهی وطنی آن «حسن گلنراقی» است که ترانهی «مرا ببوس» او در ذهن و یاد ایرانیها ماندگار شده. روز گذشته (25 ژوئیه) هنرمندی چشم از جهان فروبست که دنیا او را نیز تنها با یک اثرش میشناخت، شاهکاری به نام «زوربای یونانی.»
«میخاییل کاکویانیس» با نام واقعی «میخالیس کاکوجیانیس» در ۱۱ ژوئن ۱۹۲۲ در خانوادهای یونانی در «لیماسول» در جزیره قبرس به دنیا آمد. در «آتن» در رشته حقوق تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به «لندن» رفت. در آنجا بود که عشق به هنر پای او را به صحنههای تاتر باز کرد. پس از ادامهی تحصیل مدتی به کار وکالت پرداخت اما کمکم تمام نیروی خود را بر روی نمایش و سینما متمرکز کرد. «کاکویانیس» در طول جنگجهانی دوم و در زمان اقامت در «لندن» مدتی را با بخش یونانی رادیو «بیبیسی« همکاری کرد. چندی در «لندن» با نام مستعار «مایکل یانیس» کار تاتر کرد اما چون علاقه و عشق اصلیاش سینما بود و این فرصت در «انگلستان» به او داده نشد به «یونان» بازگشت تا کار سینما را در آنجا ادامه دهد.
«کاکویانیس» کارگردانی را با فیلم «استلا» (1955) آغاز کرد. این اثر «کاکویانیس» را نامزد نخل طلای جشنوارهی »کن» آن سال کرد. این فیلم همچنین جایزه «گلدنگلوب» را به عنوان بهترین فیلم خارجی سال دریافت کرد. کارنامه «کاکویانیس» در سالهای بعد شامل فیلمهای تحسینشدهای چون «دختر سیاهپوش»، برنده «گلدنگلوب» بهترین فیلم خارجی در کنار چهار فیلم دیگر و نامزد نخل طلای جشنوارهی «کن»، «ثروت بادآورده در آتن» نامزد جایزه بزرگ جشنوارهی »کن» و «الکترا»(1962) با بازی «ایرنه پاپاس» است که این آخری نامزد جایزهی «اسکار» بهترین فیلم خارجی شد و همچنین دو جایزه را از جشنوارهی »کن» برای «کاکویانیس» به ارمغان آورد. ضمن اینکه «کاکویانیس» به خاطر این فیلم، جوایز بهترین فیلم و کارگردانی را از جشنواره «تسالونیکی» یونان به دست آورد. او در سال 1960 نیز به خاطر کارگردانی فیلم «آخرین بهار ما» نامزد خرس طلای جشنوارهی «برلین» شد.
«کاکویانیس» به ادبیات کهن «یونان» علاقهی فراوانی داشت و چندین بار آثار کلاسیکی همچون «الکترا» و «ایفیژنی» و از همه مهمتر فیلم «زنانتروا» را بر پردهی سینما برد که در آخری «کاترین هپبورن» و «ونسارد گریو» بازی داشتند. اما فیلمی که او را به شهرت جهانی رساند «زوربای یونانی» بود. «زوربای یونانی» از روی رمانی به همین نام و از نوشتههای برجسته «نیکوس کازانتزاکیس» بزرگترین نویسندهی معاصر یونان ساخته شد. پیش از این «فرانکوز فیرلی»، سینماگر ایتالیایی، فیلمی به عنوان «برادر خورشید، خواهر ماه» را از روی یکی دیگر از آثار «کازانتزاکیس» کارگردانی کرده بود و بعدها «مارتین اسکورسیزی»، سینماگر آمریکایی، در سال ۱۹۸۸ رمان دیگر «کازانتزاکیس» به نام «آخرین وسوسهی مسیح» را به فیلم برگرداند.
«زوربا» حکایت جوان روشنفکر و تحصیلکردهی انگلیسی است که به قصد سرکشی به زمینی که از پدرش برایش به ارث رسیده به «کرت» میآید و در آنجا با دهقانی خوشگذران و شوخطبع آشنا میشود. «زوربا» او را تشویق میکند تا معدن زغالسنگ به راه انداخته و پولدار شوند ولی تمام نقشههایشان به شکست منجر میشود و جوان همهچیزش را میبازد اما در نهایت سرخوشی دهقان به او هم سرایت میکند و آنها پایان ماجرا را با رقصی دو نفره و شاد جشن میگیرند. موسیقی این فیلم ساختهی آهنگساز بزرگ یونانی «میکیس تئودوراکیس» بود که از جاودانههای تاریخ موسیقی فیلم به شمار میآید. این فیلم با بازی «آنتونی کویین»، «آلن بیتس» و «ایرنه پاپاس» ساخته شد. گرچه که «آنتونی کویین» برای بازی در نقش «زوربا» رقابت برای بهدست آوردن جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اصلی را به «رکس هریسون» برای «بانوی زیبای من» واگذار کرد اما بازی «آنتونی کویین» در این فیلم در نقش «زوربا»، یکی از دلنشینترین بازیهای تاریخ سینما شناخته میشود. «میخاییل کاکویانیس» دوشنبه ۲۵ ژوییه 2011 در بیمارستانی در آتن و در سن 89 سالگی درگذشت.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مهرداد نصرتی مهرشاعر
البته انسان جائزالخطا است و کاملن طبیعی است که در طول زندگیاش اشتباهاتی هرچند بزرگ داشته باشد، اما هرگز گمان آن نمیرود که کسی تصور کند جائزالخطا بودن انسان به معنای آن باشد که برای او جائز است بر خطای خود با تعصب هرچه تمام تر اصرار بورزد.
خطا برای ما انسانها به مثابه آن است که نادانسته گام در مسیری بگذاریم که به سوی مقصد نیل نمیکند. انسان عاقل درست از همان لحظهای که این حقیقت را دانست و به خطای خود واقف گشت، نه از خود و نه از هیچ جماعت دیگری شرم نمیکند که به خطای خود اعتراف نماید. چرا که این جا، جای شرم نیست. شرم در این جا بدترین احتمال را پیش روی انسان قرار میدهد. بدترین احتمال، یعنی آن که فرد به خاطر شرم اقرار به خطا، راه انحرافی را همچنان ادامه دهد، آن هم در شرایطی که میداند با برداشتن هر یک گام، به همان اندازه، بلکه حداقل دو برابر آن از هدف و مقصد خویش دور می شود، چرا که او در شرایطی است که میداند، خواه، ناخواه، باید همه این گامها را دوباره بازگردد و درست از همان نقطهای که مسیر انحرافی شروع شده، راه صحیح را برگزیند و دل به راه بسپارد. آری، آخر کدام انسان عاقلی در چنین موقعیتی به خاطر علت واهی مثل شرم حاضر است باز هم به گام برداشتن در مسیر اشتباه ادامه دهد؟ نه، …. هرگز، انسان عاقل در همان لحظهای که به اشتباه بودن راه واقف شد میایستد و با کمال شجاعت و بدون هیچ هراسی از سرزنشها و سرکوفتها و لومه لائمها، مسیر خطا را باز میگردد چرا که برای او رسیدن به مقصد هدف است نه به دست آوردن بهبه و چهچه های کذایی و از روی ریای کسانی که تعریف از شاه و بادمجان برای شان توفیری ندارد. و وای اگر کسی که به مسیر اشتباه پیچیده و در آن به عمد ادامه مسیر میدهد راننده اتومبیلی باشد که سرنشینانش به او اعتماد کردهاند و منتظرند تا وی آنها را به موقع و در کمال سلامت به مقصد برساند.
اما شرم و هراس از لومه لائمها تنها یکی از عللی است که میتواند افرادی با شجاعت کمتر را از گرفتن تصمیمی سرنوشتساز برای بازگشت، باز دارد.
شرم و هراس از لومه لائمها تنها یکی از عللی است که میتواند افرادی با شجاعت کمتر را از گرفتن تصمیمی سرنوشتساز برای بازگشت، باز دارد
از دیگر علل این عارضه بلامنازعه، امیدی است کاذب و شیطانی. شیطان در چنین مواقعی دست به کار میشود و همه توش و توان خود را به کار میگیرد تا شاید بتواند هرچه بیشتر و عمیقتر، فرد را در منجلاب پیشرویش غرق کند. دائم در گوش باطن او زمزمه میکند که: همین راه را ادامه بده، تو زحمت کشیدهای، نیرو صرف کردهای، چرا باید همه آن زحمات را به هدر دهی؟ تازه، ممکن است (شاید هم صددرصد ) در میانه راه میان بری باشد که هیچکس هنوز آن را کشف نکرده است، ادامه بده، به تو قول میدهم با پیدا کردن «راه ویژه» همه را متعجب خواهی کرد و از این به بعد این راه میان بر فقط و فقط به نام تو ثبت خواهد شد.
قطعن وضعیت چنین انسانی از مورد مثال قبلی به شدت خطرناکتر است چرا که در هر حال، در نمونه قبلی خود فرد میدانست که در حال طی کردن راه اشتباه است و بالاخره یک روز باید همه این راه به خطا رفته را باز گردد و بهقول شاعر او مصداق کسی است که در وصف او گفتهاند:
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
حال آنکه مثال دوم، حاوی مصداق فردی است که جاهل است و از جهل خود بیخبر:
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
چنین فردی بعید است روزی بفهمد که ادامه راه خطا به مقصد منتهی نخواهد شد . او تا ابد اسیر این انحراف خواهد ماند و هرگز روی مقصد را نخواهد دید.
این روزها مثال عینی برای موارد بالا ، از قضا ی روزگار قوت روز رسانه ها است و آنها بسته به اوضاع و شدت و حدّت دمکراسی یا منوکراسی حاکم بر آن ها با لهجههای گوناگون سیاسی به آن اشاره می کنند یا به تفصیل می پردازند.
قبل از انتخابات سال هشتاد و هشت بود که زمزمههایی برخاست حاکی از آن که : چگونه فردی که از هم اکنون دار و ندار یک نظام را برای ابقای خود به حراج گذاشته و ثمن بخس را برای آن گزاف میپندارد میتواند حامی آن نظام باشد؟ اما دریغا، دریغا که آن روز آتش حرص رقابت برای سوءاستفاده از شرایط پیش آمده به جهت ضربه زدن به رقیب دیرینه آن چنان دود و دمی به راه انداخته بود که چشمها را از دیدن حقایق پیش رو ناتوان ساخت. البته قلمهای و زبان هوشیار هم کمابیش به رفتار آمدند و گفتنیها را گفتند. آن قدر هم گفتند و گفتند تا اینکه مطمئن شدند حجت بر رقیب تکتاز میدان تمام است و دیگر هیچ عقل سلیم و قاضی عادلی از آنها نخواهد پذیرفت که : نشنیدیم.
در این میان میتوان به حداقلی غیر قابل انکار اشاره کرد که اگر بزرگان زحمت کشیده و در اطاق بایگانی راکد شورای محترم نگهبان را بگشایند نامهای را از بنده حقیر خواهند یافت به تاریخی قبل از ماجراهای انتخاباتی که در آن مفصلن توضیح دادهام که در بطن این قوم چه نوزاد نااهلی را دیدهام و در آیندهای نه چندان دور از نوجوانی و جوانی آن نوزاد چه خواهیم دید. البته هم بنده و هم شما مخاطب بزرگوار به خوبی میدانیم که آنها بهتر از من و تو واقعیات را میدیدند و بهتر از من و تو میدانند که از این پس چهها خواهیم دید اما اجمالن ادای وظیفهای بود که انجام شد.
بگذریم،
آن چه اهمیت دارد اگر هم دیروز باشد مهمتر از آن امروز و بلکه فردا است .البته نه از آن دیروز ، امروز فرداهایی که در آن یک طرفه به قاضی روند و راضی به منزل بازگردند.
در بوق و کرنا کردهاند و یک صدا شدهاند که جریان انحرافی وجود دارد و جریان آن وابسته به فلان جریان است و قس علیهذا. سر دسته منحرفین هم عملن یکه تاز عرصه دولت به معنای اخص است و جن میگیرد و روح احضار میکند و باز هم قس علیهذا. از طرف دیگر تا دیروز میکوشیدند که به زور در دهان رییس این آقا بگذارند که بگوید منحرف اعظم را قبول ندارم و رییس هم زیر بار نمیرفت و نرفت که نرفت تا این قول را واژه به واژه …. نه … در لفافه و با ایما و هزار ارایه ادبی، بر زبان آورد و در عوض دایمن فرمود: به هرکه شما میپرستید و من قبول ندارم که من و اویی نداریم و ما یک روح هستیم در دو جسد، امروز هم جنجال به راه انداختهاند که اگر یکبار دیگر قهر کنی منحرف اعظم و جنگیرهای اعظم و نیمه اعظمش را از وسط دو جا میکنیم تا خیالت راحت شود. اما ایشان هم بیخیال این توپ و تشرها وزیر بر میدارد و وزیر مینشاند تا بگوید: منم رستم داستان، در این میانه هم یکی میگوید حتی یک گرسنه نداریم و آن دیگری میگوید: دروغ نگو چون خودم همین الان گرسنهام! گرسنه چه …. بماند. و بماند که این وسط، از بد روزگار، بعد از سی و چند سال نوبت به ما رسید که بر صاحبان پیتهای نفتی امرونهی کنیم و ما هم از روی ناچاری و قحطالرجال شایع و اپیدمیک، مربی تیم خرسالان یا (فکر کنم) رییس او را به نمایندگی فرستادهایم تا لااقل اگر قرار شد در میدانهای نفتی گل به خودی بزنیم، شمردنش را بلد باشیم. از یک سو هم وکیل الرعایهها، برای دوره بعد رای میخواهند و یادشان افتاده این دولت طبق آمارهایی که تا به حال گم شده بودند قانون گریزترین است و از نیرو.های نخبه بیبهره است و دولت مردی نمیداند و …. باز هم چه خوشتان بیاید چه بفرمایید چقدر میگویی قس علیهذا: قس علیهذا.
همه اینها حرفی است ولی این که پلمب فکر را شکستهاند و اندیشیدهاند که اگر الان ماهی را از آب بگیریم ممکن است رقبا بگویند «ماهی گرفتن از حوضچه پرورش ماهی، که هنر نیست! ماهی را از حوضچه دربیاورید بندازید در دریا بعد آن را بگیرید تا کسی خیال بد نکند،» هم حکایتی است. بندگان خدا غافلاند از آنکه این ماهی بالههایش به دریا برسد شناگر ماهری است و حالا ما بدویم و او شنای کرال برود تا چه پیش آید.
آخر وجدانتان(؟) قاضی! کدام عقل سالمی میپسندد که به خاطر حرف این و آن دو سال دیگر هم صبر کنیم تا این شرایط نفسگیر ادامه یابد؟ آخر از کجا مطمئن شویم که تا آن روز دیگر اصلن دیگی مانده باشد که کفگیری به ته آن بخورد؟! آن هم با روند فزایندهای که از این جنابان شاهدیم، در قصور از اندیشیدن و وفور به خطا رفتن، آیا اصلن این ماجرا پارادایم بینظیری برای آن کس که جاده اشتباه را به وسوسه شیطان میرفت تا شاید میان بری بیابد نیست؟
یک کلام! این راه از اول خطا بود که بود. این هم چسب بر دهان من و ما و دیگران. امروز جلوی این ضرر را بگیرید ما هم انشااله شما را شرمسار راه به خطا رفته نمیکنیم. ولی یادمان نرود. اگر از شرم متلکهای این و آن باز هم گام دیگری در این مسیر منحرف بردارید خدا هم که از شما بگذرد، مسافران این کاروانی که ساربانیاش بر عهده شما مسئولین است هرگز نخواهند گذشت که نخواهند گذشت.دیگر خود دانید. پس تا بیش تر از این دیر نشده بیایید برگردید.
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
najib@koochehmail.com
در حالی که مسوولیتهای امنیتی هفت محل از نیروهای بینالمللی به نیروهای افغان سپرده شد، مقامات امنیتی افغان خواهان تشدید کمکهای جهانی میباشند.
ژنرال «بسماله محمدی» وزیر داخله افغانستان میگوید: «نیروهای امنیتی افغان میتوانند، امنیت کشورشان را به عهده بگیرند، اما به تجهیزات نظامی بیشتر ضرورت دارند.»
وی افزود: «نخستین گامها برای گرفتن مسوولیتهای امنیتی توسط افغانها آغاز شده است، اما چالشهایی نیز وجود دارد.»
آقای محمدی ابراز امیدواری کرد که با تجهیز نیروهای امنیتی افغان، این نیروها بتوانند امنیت کامل کشورشان را به عهده بگیرند.
در هفته اخیر نیروهای امنیتی افغان رسمن مسوولیت امنیت ولایت بامیان، پنجشیر، کابل به استثنای شهرک سروبی و شهرهای مزار شریف، هرات، لشکرگاه و مهترلام را به عهده گرفتند.
شهروندان افغان نیز از مسوولیتگیری امنیت توسط نیروهای افغانی ابراز خرسندی میکنند، اما نگراناند که با خروج کامل سربازان خارجی از افغانستان یک بار دیگر این کشور میدان نبردهای داخلی شود.
افغانها همچنان نگراناند که طالبان با استفاده از فرصت به کمک پاکستان و برخی کشورهای عربی حملاتشان را افزایش داده و برخی از شهرهای این کشور را تصرف کنند.
شهروندان افغان میگویند در سالهای گذشته جامعه جهانی توجه چندانی به آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغان نکرده است، باید در سه سال پیش رو که قرار است تمام مسوولیتهای امنیتی به افغانها سپرده شود، باید نیروهای امنیتی افغان تجهیز و آموزش کافی ببینند.
دکتر «اشرف غنی احمدزی» رییس برنامه انتقال امنیت از نیروهای بینالمللی به نیروهای افغانی گفت: «جامعه جهانی متعهد شده است در سه سال آینده 20 میلیارد دالر را برای تجهیز و آموزش نیروهای امنیتی افغان به مصرف برساند.»
با این حال اتحادیه اروپا وعده داده دو مرکز آموزش نیروهای برای پلیس افغانستان در کابل و بامیان ایجاد میکند و نخست وزیر بریتانیا نیز در سفر که به افغانستان وعده داد که یک آکادمی مدرن نظامی را برای آموزش سربازان ارتش افغانستان ایجاد میکند.
این در حالیست که قرار است تا سال 2014 تمام مسوولیتهای امنیتی از نیروهای بینالمللی به نیروهای افغانی سپرده شود.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
تازه نشسته بودیم و منتظر بودیم که تا چند لحظهی دیگر این آرامش تبدیل به یک طوفان قلابی و هارت و پورتی شود. آدامس را چسبانده بودیم به مانتوی معلم دماغ عملی فیزیک…خیلی خودخواه بود و دایم از باغ پدریش در لواسان میگفت…یکبار یکی از بچهها حساب کرد تعداد باری را که اون تو باغ لواسان بوده اگر جمع و تفریق کنیم این آدم هیچوقت تهران نبوده، این بود که ما هم دست به کار آدامس شدیم. آدامس پدیدهای که مطئنم تمام بچه مدرسهایها چسباندن آن را در باسن این معلمو اون معلم تجربه کردند. خلاصه بعد از جیغهای بنفش خودش، نوبت ناظم بود، ما کلاس خوب و متحدی بودیم و زیر بار هیچ زوری نمیرفتیم، یکی دوبار که زور پرزور شد به غلط کردن افتادیم فقط. من میز جلو بودم و آرزویم بود که از حرفهای ناظم خندهام نگیرد. خانوم ناظم یک پیرزن شصت ساله بود که آن موقع به نظر ما یک پایش لب گور میآمد ولی ما از آزار این زن هم دست نمیکشیدیم. یکبار دورش حلقه زدیم و با زبان بازی و قربان صدقه رفتنش یک بسته پفک بزرگ مینو رو خورد کردیم ریختیم پشت مقنعهاش بعد هم مقنعه را لوله کردیم دادیم بالا، بعد با رشادت آمدیم سر کلاس، فکر کن ببین ما دیگر چقدر خبیث بودیم.
ناظم آمد با بلندگویش، بلندگو که میگویم نه فکرکنی از این بلندگوهای باکلاسها نه، با بلندگوی سبزی فروشی، آن هم قرمز، خدا به سر شاهده. یکبار با مادر یکی از بچهها با همان داشت صحبت میکرد و یکبار دیگر هم با همان بلندگو تمام طول خیابان دبیرستان را دنبال عدهای از بچهها که از مدرسه فرار کرده بودند، دوید…فکر کن. خلاصه آمد داخل و ما برپا شدیم. گفت: «واقعن شما به جای خانوم یک مشت لات بیسر و پایید. من واقعن برای شما متاسفم که در مدرسه نمونهی ما درس میخوانید.» خلاصه کلی الدرم و بلدرم و فحشکش شدیم بعد که دید اینها که گفته یاسین به گوش خر بوده، و نه میتواند مقصر را پیدا کند نه یک کلاس را اخراج، بلندگوی نازنین را از خودش جدا کرد و افتاد به نصیحت. در واقع مجددن همان جریان یاسین خوانی.
یک روز که کاری نکرده بودیم و روزی کاملن عادی بود در باز شد و خدا شاهده یک لحظه برق همهی ما را گرفت. نمیدانم، «برد پیت» آن زمان را الان یادم نمیآید ولی مستقیم به همان شکل و شمایل وارد کلاس شد. کلاس در بهت و حیرت عجیبی فرو رفته بود و همه رسمن کف آورده بودند. ناظم با همان بلندگو اعلام کرد که آقای «مطهری» معلم فیزیک ما ابلهان هستند تا ببینند کسی میتواند وارد المپیاد شود یا نه همه گاوند. البته این را خانوم ناظم واضح نگفت ولی منظورش همین بود. بعد چندتا ضربالمثل به سبک خود تعریف کرد چون مثال و ضربالمثل را تشخیص نمیداد. بعد مقدار متنابهی از «رومینا» دختر خودش حرف زد که حاضرم سرم را بدهم که میخواست رومینا را برای آقای مطهری تکه بگیرد. و ما ندیده از این رومینا که این همه زیبا بود و موفق منتفر شدیم. بچهها هیچکدام از این حرفها را البته نشنیدند و همه خود را در لباس سفید عروسی و دست در دست آقای مطهری تصور میکردند. تازه آن موقع نه پسرها قصد ادامهی تحصیل داشتند و نه دخترها و هر دو هم قصد ازدواج داشتند.
خلاصه از فردا مدرسه رنگ و بوی دیگری گرفت و زندگی در وجود بچهها جریان پیدا کرد. دیگر روزهای چهارشنبه هرکسی با تب چهل درجه هم در مدرسه حاضر میشد و بعد یک گردان را مریض میکرد و بقیه هم بقیه را که به جرات میتوانم قسم بخورم در آن سال نیمی از مردم ایران مریض بودند. ما که تا آن وقت به هر بهانهای منتظر نرفتن به مدرسه بودیم حتا با تن زخمی و هلاک هم خود را به محضر استاد فیزیک میرساندیم. و وای وای به حال معلمهای زنی که برای آقای مطهری عشوه میآمدند و یا عشوهای نمیامدند و فقط مجرد بودند. دیگر بلاهایی که سرشان میآمد از شوخیهای آدامسی به شوخیهای پشت وانتی کشیده شده بود آن هم در حد پرت کردن طوری که طرف با صورت مالیده شود به آسفالت کف خیابان. یعنی یک چیزی در حد بریدن ترمز ماشین. فکر کن. به همین منوال میگذشت و هرکس با عشوهی مخصوص خود در کار آقای مطهری بود، از چشم و ابرو بگیر تا برو بالا که البته بالای بچههای زمان ما در حد شماره دادن و نامههای عاشقانه با بعضی از جملات اروتیک بود. من هم که در فیزیک یک خر بالقوه بودم روش خود گرفتن و بیاهمیتی را انتخاب کردم که البته به هیچکجای آقای مطهری هم نبود. فقط بدی این جریان از بین رفتن یک اتحاد بود، یعنی ما به خاطر هدفهای خودمان مزور شده بودیم و آدم فروش، آدمفروش ها…
تا اینکه یک روز در باز شد و خانوم ناظم با یک خانومی که دماغش آویزان بود وارد کلاس شد و با لبخند فاتحانهای رومینا دخترش را به ثبت رساند. رومینا که ما او را در حد سیندرلایی تصور میکردیم و حالا آناستازیا هم نبود معلم زبان شد. او حرفهای یومیه را هم به زور میزد و وقتی میخواست بیرون برود هم در میزد. در این حد یعنی. و ما هیچکدام هیچکاری نکردیم، چون زنگ بعد با آقای مطهری کلاس داشتیم و مسخ بودیم، یعنی هیچ کاری حتا یک تف هم کف دستمان نکردیم بعد با مهربانی دستمان را بگذاریم پشت مقنعه رومینا و به او خوش آمد بگوییم. ما در آن برههی زمانی تا این حد بدبخت و جو زده بودیم. خلاصه مسئلهی رومینا با آن دماغ دراز و آویزان به هیچ کجای ما نبود که حتا بخواهیم به او تبریک بگوییم. ولی از حق نگذریم سینههای خوش فرم و خوش ترکیبی داشت که به هیچ جای هیکلش نمیآمد و خودش هم حداقل این موضوع را میدانست. ما هم با همهی مفلوکی آن زمانمان میدانستیم که چیزهای خوبی است که رومینا دارد.
تا چند وقت بعد که رومینا تبدیل به گودزیلای مدرسه شد. نه که فکر کنید رومینا عرضهی کاری زیادتر از حرف زدنهای صد تای یک غاز داشت، نه ما بدبخت شده بودیم که آقای مطهری رومینا را تحویل میگرفت در حد «جانت جکسون» و به شدت با او خوش و بش میکرد و تن همهی ما را میلرزاند. نمیدانم چرا مطهری در این حد ابله شده بود، من با خودم کاری ندارم ولی دخترهایی در مدرسه بودند که مثل پنجهی آفتاب. سرآمد علم فیزیک، نقد فمینیستی را خوب میفهمیدند، داستان مینوشتند، نمایشنامههای «ایبسن» را به روی صحنه میبردند ولی او عاشق رومینا شده بود و من پانزده سال بعد فهمیدم که چقدر سینههای رومینا در این امر دخیل بوده است. رومینا هم همچنان با دماغ دراز و مف آویزان به ما انگلیسی درس میداد، با لهجهای گواتملهایی. تا اینکه بالاخره همه بر این شدند که این رقیب ابله را از میدان به در کنند، برای اینکه اگر این مطهری را از چنگ ما در میآورد برای یک عمر ما خفت و سرشکستگی بود. رومینا عادت داشت تا میرسید خودش را روی صندلی ول میکرد یعنی اگر صندلی نبود هم خودش را به همان سمت پرتاپ میکرد. در این حد کور بود. خلاصه ما هم به کمک هم صندلی را تمامن آغشته به چسب چوب کردیم و منتظر شدیم که برسد. رسیدن و پرت کردن همانا و چسبیدن رومینا به صندلی همان. مادرش وقتی دید دلبندش به صندلی چسبیده آنقدر در بلندگو جیغ کشید که از حال رفت. دیگر هیچکاری نمیشد کرد که بابای مدرسه را آوردند و او حکم آخر را صادر کرد. باید مانتویش را در بیاورد. رومینا هم با تمام اصراری که اطرافیان میکردند گریه میکرد و جیغ میزد که محال است و همه به نجابت او آفرین میگفتند. در این هیرو ویر هیچکس ما را بیرون نمیکرد و ما با دل سیر تماشا میکردیم هر چند که میدانستیم فاتحهامان خوانده است. در این گیر و دار که همه از رومینا خواهش میکردند مانتواش را دربیاورد و او سرباز میزد ناگهان زن بابای مدرسه که هیکل فربهای داشت رسید و جیغ زنان یورش برد به سمت رومینا و با گریه و خاک بر سرم خاک بر سرم با کش و قوسی طولانی مانتو را از تنش کند و با چنان زوری این کار را کرد که مانتو و همه چیزش جر خورد ناگهان دو تا پستان گرد کرم رنگ از زیر مانتو قل خورد و افتاد به روی زمین. سینههای قلابی رومینا بود که با هنرمندی با ابر تراشیده بودند و او قدر یک موش نر هم پستان نداشت. کلاس رفت روی هوا و بابای مدرسه هم با جیغ خانوم ناظم فراری شد. رومینا رکیکترین فحشهای عالم را به ما داد. و دیگر پا به مدرسه نگذاشت تا به یک مشت بیشعور درس بدهد. ماه بعد آقای مطهری بدبخت و از همه جا بیخبر به خواستگاری زنی با سینههای قلابی رفت. ما هم بعد از اخراج یک هفتهای در تمام مهمانیها سوتین خود را پر از پنبه کرده کلی خاطرخواه پیدا کرده بودیم.
سالها بعد که من هیچی نشدم روزی در رستوران زن بسیار جذابی را دیدم در حد «شارون استون»، البته این درست که همهجایش عملی بود ولی در حد شارون استون زیبا شده بود. حالا پول داشته عمل کرده، خوب که شده بود. قیافهاش به نظرم آشنا آمد دقت که کردم البته در حد نیم ساعت زل زدن…یا خدا رومینا بود با پسری بیست و هفت هشت ساله کاپوچینو میزد. آشنایی که دادم گفت در انگلیس استاد دانشگاه است و دکترای زبان دارد و ایشان پسرخالهاشان «هومن» است و البته نامزدشان. همان شکست 15 سال پیش جلوی چشمانم بود. با خنده گفتم که من هم یک کارمندم و در زمینه ادبیات هم چیز به دردبخوری نشدم ولی کماکان سعی میکنم. خداحافظی کردیم و ایمیلهایمان را به هم دادیم. و من با دماغ دراز و آویزان و مانتوی قهوهای بدرنگ رهسپار خانه شدم. بعدها مطهری را دیدم که یک تار مو هم بر سر نداشت و شکمی اندازهی یک تنور نون تافتون. من آخر سر از هیچ چیز، هیچ چیز نفهمیدم خدا به سر شاهد است.
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: دانشجو نیوز
در ادامه روند کشتهشدن و جان باختن زندانیان سیاسی در ایران، یک زندانی سیاسی کرد، بهنام «ناصر خانی زاده» اهل بوکان در زندان ارومیه جان خود را از دست داد.
بر اساس آنچه که آژانس خبری موکریان گزارش داده، بعد از ظهر دیروز یکشنبه ۲ مرداد، یک زندانی سیاسی کرد، در بهداری زندان مرکزی ارومیه براثر بیماری جان باخته است.
به گزارش دانشجونیوز، «ناصر خانیزاده» اهل بوکان در استان آذربایجان غربی و از شهرهای کردنشین در ایران بوده که اخیرن از زندان بوکان جهت معالجه به ارومیه منتقل شده بود.
این گزارش در ادامه افزوده ناصر خانیزاده که از بیماری دستگاه گوارش به شدت رنج میبرد از طرف دادگاه انقلاب به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف به ۱۸ ماه حبس محکوم شده بود.
بر اساس گزارشات منابع حقوق بشری در ایران، این نخستین بار نیست که یک زندانی سیاسی جان خود را در زندان یا لحظاتی پس از انتقال از آن از دست میدهد. جان باختن اکبر محمدی، امیر حشمتساران، محسن دکمهچی و امیدرضا میرصیافی و دو سال پیش مرگ تنی چند از بازداشتشدگان کهریزک، نمونههای دیگری از مرگ زندانیان سیاسی براثر اتفاقات درون زندان است.
طبق گزارش مفصل کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران که در ماههای گذشته منتشر شده بود، به ۱۸ مورد از مرگهای مشکوک به قتل در زندانهای ایران در یک دهه اخیر پرداخته شده که با زهرا کاظمی٬ روزنامهنگار ایرانی- کانادایی آغاز و به هدی صابر پایان میرسید.
جمعی از زندانیان سیاسی چندی پیش با انتشار نامهای از درون زندان، به این موضوع اشاره کردند که «مسئولان، سیاست مرگ تدریجی و شبهطبیعی را به جای اعدام زندانیان سیاسی در پیش گرفتهاند وگرنه بیتوجهی به وضعیت درمانی زندانیان تا بدانجا که به مرگ ایشان بیانجامد، چه معنای دیگری میتواند داشته باشد جز اعدام خاموش»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، مهدی غضنفری برای وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت، عبدالرضا شیخالاسلامی برای وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، محمد عباسی برای تصدی وزارت ورزش و جوانان و رستم قاسمی برای وزارت نفت به مجلس معرفی میشوند.
سه تن از وزیران پیشنهادی از وزرای پیشین کابینه محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی هستند که اکنون سرپرستی وزارتخانهها را بر عهده دارند ولی رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا وابسته به سپاه پاسداران وزیر پیشنهادی تازه برای وزارت نفت معرفی شده است.
نمایندگان مجلس ایران روز هشتم تیرماه، به تشکیل دو وزارتخانه جدید به نامهای وزارت «کار، تعاون و رفاه اجتماعی» و وزارت «صنعت، معدن و تجارت» رای مثبت دادند.
با تشکیل دو وزارتخانه جدید، کلیه وظایفی و اختیارات و همچنین امکانات، تعهدات، اعتبارات و نیروی انسانی ۵ وزارتخانه ادغام شده، به وزارتخانههای «کار، تعاون و رفاه اجتماعی» و وزارت «صنعت و معدن و تجارت» منتقل میشود.
بیشتر بخوانید:
«عدم موافقت رهبر با سوال از احمدینژاد در مجلس»
مهرداد/ رادیو کوچه
در برنامهی امروز، داستان کوتاهی از «آنتون چخوف» را میشنوید.
آغاز داستان: «چند روز پیش خانم یولیا واسیلی یونا، معلم سرخانهی بچهها را به اتاق کارم دعوت کردم. قرار بود با او تسویه حساب کنم. به او گفتم: «بفرمایید بنشینید خانم یولیا واسیلی یونا. بیایید حساب و کتابمان را روشن کنیم. حتمن به پول هم احتیاج دارید اما آنقدر اهل تعارف هستید که هیچ حرفی نمیزنید …»
جلال ایجادی / استاد دانشگاه در فرانسه
میراث تاریخی سرزمین ما و اغلب منابع طبیعی و زیست محیطی ایران در دوران جمهوری اسلامی بشدت ضربه خورده و شاید میزان این ویرانگریها در هیچ دوره تاریخی سابقه نداشته است. برای این رژیم آنچه مهم است، سواستفاده از منابع مالی کشور و حفظ قدرت سیاسی مذهبی استبدادی است. بهاین منظور در کنار اسلحه و چماق برای سرکوب مردم و آزادیخواهان، حکومت تمامی رسانهها و ابزار تبلیغاتی خود را بهکار گرفته تا مردم را در نادانی نگه دارد. از جمکران امام زمان و زیارت قبور تا سینه و زنجیرزنی، از روضهخوانی تا سفرهانداختن و قرآن روی سر گذاشتن، همه و همه در خدمت تحکیم این نظام و ایدئولوژی آپارتاید آنست.
در بودجه 539 هزار میلیارد تومانی سال 90 جمهوری اسلامی هزینه بسیار بالایی برای تبلیغات مذهبی خرافی در نظر گرفته شده است. سایت دولتی راسخون مینویسد: «طبق قانون برنامه پنجم سال 1390 برنامه در جهت «تعمیق ارزشهای اسلامی و باورهای دینی به بیش از 800 میلیارد تومان میرسد»، «همینطور در ارتباط با مصلاها و مساجد در سال 1389 حدود 110 میلیارد تومان مصوب شد که در سال 1390 به بیش از 500 میلیارد تومان افزایش یافته است یعنی حدود 5 برابر.»
بهعلاوه، خبر زیر نیز بیان اختصاص دادن هزینه سنگین برای تبلیغات گوناگون مذهبی دولتی میباشد. در اینجا خبر کامل را میآوریم تا خود خواننده به اعماق این سیاست ویرانگر توجه کند.
ایرنا در خبر 28 تیر 90 موضوع را چنین بیان میکند: «معاون ارتباطات و پشتیبانی سازمان دارالقرآن الکریم گفت: «سه هزار و 100 مرکز قرآنی شامل یکهزار و 800 خانه قرآنی روستایی و یکهزار و 300 موسسه قرآنی در سراسر کشور فعالیت میکنند.»
روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی بوشهر به نقل از سیدمحمد مهدی بحرالعلوم افزود: «برای توسعه فعالیتهای قرآنی در این مراکز از روخوانی تا دروس تخصصی مثل تجوید، حفظ و روانخوانی و دورهای تربیت معلمی نیز برگزار میشود. وی درباره توسعه فعالیتهای قرآنی در دانشگاههای کشور اظهارداشت: «تفاهم نامه اولیه با نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها انجام شده که در حال نهایی شدن برای استفاده از ظرفیتهای دو طرف برای فعالیتهای قرآنی در دانشگاهها است و تفاهمنامهای نیز با وزارت بهداشت ذرمان و آموزش پزشکی برای فعالیتهای قرآنی در دانشگاههای علوم پزشکی منعقد شد که این دو فعالیت در دانشگاههای کشور در دست اقدام است. معاون ارتباطات و پشتیبانی سازمان دارالقرآن الکریم گفت: در بحث نهضت قرآنآموزی در بین نیروهای مسلح و وزارت دفاع با توجه به تصویب منشور توسعه فعالیتهای قرآنی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، ساز و کارهای جدید به وجود آورده است. وی اضافه کرد: برای ماه مبارک رمضان مراسم جز خوانی قرآن و حضور در نمایشگاه بینالمللی قرآن در دستور کار داریم.»
بحرالعلوم بیان کرد: «اعطای مدرک حافظان قرآن در سراسر کشور روز 31 تیر ماه انجام و ثبتنام برای مسابقات تفسیر قرآن از اول ماه مبارک رمضان آغاز واین مسابقات در روز 27 آبان ماه 90 در 200 حوزه امتحانی برگزار میشود.»
او ادامه داد: «بخش شناخت و استعدادهای درخشان قرآنی، راهاندازی مجمع خیرین قرآنی، آموزشهای دورههای تخصصی قرآن در تربیت مدرس، ممتحن و داور قرآن، برنامه قرآنی دهه فجر، تکریم چهرههای قرآنی موفق کشور و صدور مجوز برای موسسات قرآنی از مهمترین برنامه این معاونت تا پایان سال جاری است.»
وی با بیان اینکه در حوزه نظارت بر چاپ و نشر قرآن فعالیت مستمر داریم افزود: «در طول سال هیتهایی را برای بازرسی و نظارت در سراسر کشور اعزام میکنیم که اکنون نیز چندین هیت در کشور در حال بازرسی، نظارت و بررسی از فعالیتهای موسسات قرآنی هستند.»
داوری با شما، خواننده است. در جامعه ایران با این همه فقر و بیعدالتی و با این همه نیازمندیهای فرهنگی و اجتماعی به چنین سیاست زشتی احتیاج نیست. چنین کارزار سازمان یافته که هدفش تبلیغات مذهبی شیعه و رواج خرافات دینی اسلام میباشد، در واقع هدف ایجاد حمایت فعال نسبت به حاکمان مستبد و فاسد کنونی رادنبال میکند. در دوره بودجه یکساله بر پایه گفتار فوق، برای اجرای این طرح، هزینههای مربوطه را باید چنین در نظر گرفت:
بودجه ساخت و گرداندن 3100 مرکز قرآنی
بودجه تربیت مدرس وداور قرآن وچاپ قرآن
بودجه برای آموزش روخوانی و حفظ قرآن
بودجه فعالیت قرآنی در دانشگاه
بودجه تدارک مسابقات قرآنی و اجرای آن
بودجه برگزاری نمایشگاه بینالمللی
بودجه هیت بازرسی ونظارت مراکز قرآنی
بودجه اداری و پرسنلی و رسانهای مربوط به این کارزار.
در زمانی که این همه پول برای فریب مردم بهکار میآید، میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی ما زیان میبیند. خلیج پارس و دریای خزر و دریاچه ارومیه و زایندهرود آلوده میشوند و در بحران ژرف حیاتی قرار میگیرند. روند تخریب تخت جمشید، ویران نمودن خانه فردوسی و مجسمههای این شاعر حماسهسرا، به ویرانی کشاندن آتشکده آناهیتا، و روند تخریب و سرقت صدها اثر دیگر، جانکاه است و همه و همه نشانه دشمنی این حکومتگران شیعه با تاریخ ما میباشد. گزارش خبرگزاری مهر از وضعیت کنونی مسجد جامع اصفهان خود بهترین روایتگر بیتوجهیهای نظام و بیانگر اقدامات تخریبی شدیدی در این مسجد است که از زمان موشکاندازی زمان جنگ با عراق تاکنون سابقه نداشته است. بیکفایتی نظام آسیبهای شدیدی را به بزرگترین و نفیسترین مسجد تاریخی ایران وارد آورده است.
نظر کارشناسان بر آن است که مسجد هزار ساله جامع اصفهان به عنوان مهمترین مسجد تاریخی ایران که بر آن لقب کلکسیون معماری ایرانی اسلامی را گذاشتهاند دچار تخریبی تدریجی اما گسترده شده است. در این حکومت اگرچه به دلایل مختلف بسیاری از میراث فرهنگی و طبیعی ایران دستخوش بیتوجهی و ویرانی گردیده، اما باید بیان کرد که نسبت به گذشته اقدامات تخریبی در مسجد جامع اصفهان افزایش یافته است.
در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، کاوشهای باستانشناسان نشان داد که مسجد جامع اصفهان روی بنایی از دوران پیش از اسلام ساخته شده است. همچنین در کف مسجد و میان دیوارهای قطور آن، آثاری از یک مسجد متعلق به ۱۲۰۰ سال پیش بهدست آمد. با این حال، بیشتر ساختمانهای کنونی مسجد از دوره سلسله سلجوقی برجای ماندهاند و حداقل بین ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ سال دیرینگی دارند.
میبینید که چگونه ثروت این کشور برای خرافات و کهنهپرستی و مالپرستی آخوند و یار آخوند به هدر میرود و در همان زمان تاریخ و هستی ما ضربه میخورد. مشتی ناآگاه و مستبد و حریص بر جامعه ما سلطه داشته و این همه میراث تاریخی، که فرهنگ ماست، روح وروان ماست، زیان میبیند و گاه بهطور قطعی نابود میشوند.
پاریس
19/07/2011
خبر / رادیو کوچه
واتیکان دست به اقدامی نادر زده و سفیر خود در جمهوری ایرلند را فراخوانده است. علت این اقدام، تنش بیسابقهای است که بین واتیکان و دولت ایرلند بر سر موضوع سواستفاده جنسی از کودکان توسط کشیشهای کاتولیک به وجود آمده است.
یکی از سخنگویان واتیکان گفته است که فراخواندن سفیر از ایرلند، واکنش اولیه واتیکان به گزارشی است که در ایرلند تهیه شده و در آن کلیسای کاتولیک متهم شده است که بهعمد در روند تحقیق در مورد پرونده تجاوز جنسی به کودکان، کارشکنی کرده است.
سخنگوی واتیکان در عین حال اضافه کرده است که بعضی از واکنشها به این گزارش بیش از اندازه بوده است.
هفته پیش ادنا کنی، نخست وزیر ایرلند، شدیدن در پارلمان این کشور از واتیکان انتقاد کرد.
بیشتر بخوانید:
«انتقاد نخست وزیر ایرلند از کلیسای کاتولیک»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
سامیار صداقت
هنوز بهت زدهام از حکم ناعادلانه هوشنگ فناییان که حکم ایقان شهیدی را میبینم 5 سال حبس به جهت «عضویت در گروهک غیرقانونی کمیته حق تحصیل»، «تبلیغ گسترده علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» و «عضویت در جامعه بهایی.»
عضویت در جامعه بهاایی؟ باید خندید یا گریه کرد؟ در کجای دنیا شخصی را صرفن به دلیل داشتن عقیده به زندان محکوم میکنند؟ ایقان به دلیل عضویت در جامعه بهایی باید محبوس باشد؟ یا به خاطر پیگیری حق تحصیل؟ نه عجیب نیست، کسانی که پای حکم پ. سنایی نوشتهاند اتهام: «ترویج فضایل خوب اخلاقی»، میتوانند در حکم ایقان هم بنویسند اتهام: «عضویت در جامعه بهایی».
روی سخنم با شماست شما سرورانی که باید مدافع حق و عدالت باشید، شما که مثل آب خوردن حکم میبرید 2 سال، 3 سال، 5 سال حبس تعزیری، این تبلیغ علیه نظام، این اقدام علیه امنیت ملی دیگر چه صیغهایست که هر که حرف از حقوق پایمال شدهاش بزند متهم به آن میشود، «گروهک غیرقانونی کمیته حق تحصیل»؟ گیرم چنین جمعیتی هم موجود باشد کجای کارشان غیرقانونیست؟، حقشان را میخواهند حقشان را، حقی را که سالها از آنها گرفتهاید؟ روا میدارید کسی با فرزندان شما این کند که شما با جوانان ما میکنید؟ شما که اهل قانونید معنی حق را باید خوب بدانید در کتابهای قانون به کرات آمده است «حق آزادی بیان»، «حق زندگی» ،«حق کار» ،«حق برخورداری از تامین اجتماعی»، «حق داشتن عقیده »، «حق تحصیل» و هزاران حق قانونی دیگر، خواندهاید اصل 19 قانون اساسی را؟: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».
کجای امنیت ملی با درس خواندن ما خدشهدار میشود؟ چه تبلیغی علیه نظام میکنیم؟
سالها در مدارس مورد بیاحترامی قرار گرفتیم، تحقیر شدیم، اخراج شدیم، سکوت کردیم شماتت را با محبت پاسخ گفتیم. در کوچه و خیابان به خاطر عقیدهمان ناسزا شنیدیم. لابهلای صحبتهای بعضی هموطنان نا آگاه گاهی دم درآوردیم گاهی شاخ، متهم به ازدواج با محارم شدیم، نجس شمرده شدیم، از تحصیلات عالیه محروم گشتیم، خانههامان را آتش زدند، املاکمان را به نام دین مصادره کردند. جوان 16 سالمان را بر دار کردند، محبوس شدیم، مطرود شدیم، مشاغل دولتیمان را گرفتند. در مشاغل آزاد محدودمان کردند و از کلیه حقوق انسانی محروم گشتیم… . چه بسیار بهاییانی که این همه مشقت را تاب نیاوردند و رفتند، رفتند تا در قرن 21 در جایی نفس بکشند که نجس شمرده نشوند، حالا بعد از سالها تحمل رنج و شکنجه و آزار شمایی که نمیدانم معنی انسانیت را میدانید یا نه کمر به قلع و قمع بهاییان بستهاید. دست به آزاری بیسابقه گشودهاید. جوانان را وارد دانشگاه میکنید و بعد از چندی اخراجشان مینمایید اگر این بیپناهان دم برآورند میشوند مبلغان علیه نظام؟ روی سخنم با شماست شمایی که یکی از اساسیترین حقوق انسانی را ازما بهاییان گرفتهاید شما که سالهاست با آینده و سرنوشت جوانان بهایی بازی کردهاید به کدام حکم قانونی ما را از حتا تحصیل آنلاین با کمترین امکانات محروم میکنید؟ خندهدار نیست آوردن این عبارات کودکانهی «تبلیغ علیه نظام ، اقدام علیه امنیت ملی» پای احکام هر کدام از فعالین حق تحصیل؟
چه محبوس شویم چه محروم مغموم نخواهیم بود چه که حق با ماست. میخواهیم برای کشور عزیزمان مفید باشیم. کجای امنیت ملی با درس خواندن ما خدشهدار میشود؟ چه تبلیغی علیه نظام میکنیم؟ میدانم میدانم آنکه جان میبخشد و میگیرد ناظر است بر این اعمال، ناظر است بر این آزار و همین برای ما بزرگترین پشتوانه است.
سهشنبه 4 مرداد 90/ 26 ژوئیه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
پس نشینی تند- «رقصمرگ برای خالق «زوربای» یونانی»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
کافه قصه- «بی عرضه»- مهرداد
گزارش روز کابل- «برای مسوولیتگیری بیشتر، باید نیروهای افغان تجهیز شوند»- آرین
مجله جاماندگان- «ایران و اسراییل، دوستانی دیرینه»- شراره سعیدی
بخش دوم خبرها
روزنگاشت- «آخرین پادشاه ایران در غربت»- محبوبه شعاع
تکنو کوچه- «کودکان امروز خلاقتر و باهوشتر از همیشه»- کیومرث سجادی
دایره شکسته- «زنی با سینههای پوشالی»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
کیومرث سجادی/ رادیو کوچه
خیلی از والدین تصور میکنند که بازیهای کامپیوتری و ویدیویی، مانند بسیاری از فعالیتهای سرگرمکننده و اعتیادآور کودکان، بهطور عمومی، اتلاف وقت و باعث از بین رفتن مغز کودکانشان میشود. از طرفی بازیهای ویدیویی خشن توسط بعضی از کارشناسان به عنوان عامل خشونت در جوانان و سر زدن رفتارهای ضد اجتماع مورد شماتت قرار گرفته است. اما بسیاری از دانشمندان و روانشناسان دریافتهاند که بازیهای کامپیوتری خواص بسیاری دارند که مهمترین آنها باهوشتر شدن کودکان است. این بازیها به کودکان مهارتهای سطح بالای فکر کردن را که در آینده به آن نیاز خواهند داشت میآموزند.
بازیهای ویدیویی برای کودکانتان یک تمرین مغزی واقعی هستند. در بسیاری از بازیها برای برنده شدن نیاز به مهارتهایی است که سطح بالایی از فکر کردن را میطلبند. بسیاری از این مهارتها حتا در مدرسه نیز آموزش داده نمیشوند.
«پیرویکردن از دستورالعملها» و «حل مشکلات با استفاده از منطق» نمونههایی از این مهارتها هستند.
از دیگر موارد میتوان به هماهنگی چشم و دست، رانندگی خوب و مهارتهای فضایی اشاره کرد. در بازیهای تیراندازی، شخصیت (کاراکتر) درون بازی ممکن است بهطور همزمان اقدام به دویدن و تیراندازی کند. شخص انجام دهندهی بازی باید موقعیت کاراکترهای بازی، سرعت آنها، اینکه تفنگ کجا را نشانه رفتهاست و آیا تیر به هدف میخورد و غیره را دنبال کند. تمام این فاکتورها باید مورد محاسبه قرار گیرند و سپس بازیکن باید تفسیر مغز را با عکسالعمل خود از طریق حرکت دستها و نوک انگشتانش هماهنگ کند. این روند نیاز به هماهنگی ویژهای بین چشم و دست و توانایی زیادی در تجسم فضایی دارد تا منجر به موفقیت بازیکن شود. تحقیقات در بزرگسالان نشان میدهد، داشتن تجربه بازیهای ویدویی حتا به بهبود مهارتهای جراحی نیز کمک میکند. یکی از دلایلی که متخصصان برای افزایش مهارتهای خلبانهای جنگی امروزی میآورند، بزرگ شدن این نسل از خلبانان با بازیهای کامپیوتری است.
مدیریت منابع و منطق یکی دیگر از مزایای بازیهای کامپیوتری میباشد. بازیگر یاد میگیرد که چگونه منابع محدود را مدیریت کند و استفاده بهینه از منابع را مانند زندگی واقعی فراگیرد.
عملکرد چند وظیفهای، پیگیری همزمان چندین عامل متغیر و مدیریت هدفهای چندگانه از دیگر فواید بازیهای کامپیوتری است. در بازیهای استراتژیک، بهعنوان مثال، هنگامی که یک شهر را توسعه میدهید، یک سورپرایز غیرمنتظره مانند یک دشمن ممکن است پیشآید. این قضیه بازیکن را وادار میکند تا انعطاف داشته و بتواند بهسرعت تاکتیک خود را عوض کند.
تفکر سریع، تحلیل و تصمیمگیری فوری. گاهی بازیکن این عمل را که یک تمرین واقعی برای مغز است، هر ثانیه از بازی تکرار میکند. بنابر گفتهی محققان دانشگاه «روچستر» (Rochester) ، بازیها، حوادث استرسزا را شبیهسازی میکند که میتواند وسیلهای مناسب برای تمرین موقعیتهای مشابه در زندگی واقعی باشد. تحقیقات علمی نشان میدهد که انجام بازیهای «اکشن» مغز را مجبور به تصمیمگیریهای فوری میکند. بازیهای ویدیویی میتواند جهت تمرین دادن سربازان و یا جراحان نیز مورد استفاده قرار گیرد.
بازیکنهای جوان مجبور میشوند دستورالعملها را بخوانند، داستان بازی را پیگیری کنند و اطلاعات لازم را از متون بازی دریابند. همچنین از تواناییهای ریاضی خود برای برنده شدن در بسیاری از بازیها که نیاز به آنالیز عددی و مدیریت منابع دارد، استفاده کنند.
استقامت و پشتکار، الگوشناسی، استدلال استقرایی، قضاوت مستدل، کارگروهی و همکاری در هنگام بازی با دیگران بخشی دیگر از مهارتهایی است که بازیهای ویدویی آنها را تقویت میکنند.
بازیهای کامپیوتری کودکان شما را با تکنولوژی و دنیای آنلاین آشنا میکند. شما باید بپذیرید که در دنیای «های-تکنولوژی» زندگی میکنید. این بازیها به کودکان شما کمک میکند تا خود را با این شرایط وفق داده و این موضوع برای دختران که کمتر از پسران جذب دنیای «های-تکنولوژی» میشوند، میتواند مهمتر باشد.
شاید هر بازیای برای هر فردی و با هر سنی پیشنهاد نشود اما تفکر سنتی حاکم بر بسیاری از پدر و مادرها در منع کلی کودکانشان از انجام اینگونه بازیها میتواند منجر به عدم شکوفایی بسیاری از استعدادها و خلاقیتهای آنها شود.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 26 ژوئیه، مقامهای بریتانیایی اعلام کردند در صورتی که معمر قذافی، رهبر لیبی، از قدرت کنارهگیری کند ، میتواند در کشورش باقی بماند.
به گزارش سیانان، ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا گفته است که این کشور ترجیح میدهد که سرهنگ قذافی لیبی راترک کند اما مردم لیبی هستند که باید در این مورد تصمیمگیری کنند.
مخالفان سرهنگ قذافی اخیرن گفته بودند درصورتی که رهبر لیبی از قدرت کنارهگیری کند، میتواند در کشور بماند.
تلاشهای دیپلماتیک برای یافتن راهحلی برای بحران لیبی همچنان ادامه دارد، اما به گفته تحلیلگران صدور حکم بازداشت سرهنگ قذافی از سوی دادگاه بینالمللی کیفری ممکن است باعث بروز مشکلاتی در موفقیت این تلاشها شود .
بیشتر بخوانید:
«پیروزی مخالفان رهبر لیبی در شهر نفتی بریقه»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آیا روابط دو کشور ایران و اسراییل خصمانه است، یا این دو کشوری که بر پایه اعتقادات دینی اداره میشوند دوستانی دیرینه هستند؟ پاسخ به این سوال با وجود فضای بسیار غبارآلود دشوار است، دشوار از آن جهت که نظامهای مستقر بر هر دو کشور رفتاری صادقانه نداشته و منافع متناقصی را نسبت به عرف بینالمللی دنبال میکنند، اگر اولویت دوستی میان دول را مناسبات اقتصادی و نظامی قرار دهیم، با یادآوری روابط این دو کشور باید آنها را دوستانی خوب و دیرینه بدانیم. برای بازشناخت روابط واقعی این دو نظام دینی به روایت تاریخچه مناسبات آنها خواهیم پرداخت، شاید اندکی موجب آشناییمان با تناقضهای کلامی و رفتاری شود و برای ذهنمان فاصله میان شعار تا عمل را در دیپلماسی تعریف کند:
روابط ایران و اسراییل از زمان تولد اسراییل تاکنون حتا در زمان نظام قبلی هم به صورت روابط رسمی دیپلماتیک نبوده است. اما همواره روابط دوطرفه گسترده سیاسی، علمی، نظامی و تجاری بین دو کشور برقرار بود. اما پس از انقلاب این روابط محدود و زیرزمینی شد.
در دوران سلطنت «محمدرضا پهلوی» با آنکه مناسبات گوناگونی میان دو کشور در جریان بود اما مانند پس از انقلاب عمده تبادلات صورت گرفته بین ایران و اسراییل مربوط به معامله سلاح و تجهیزات نظامی بوده است.
در تاریخ 30 بهمن 57، دولت انقلابی ایران در اولین موضعگیری رسمی خود، طی اطلاعیهای، دستور اخراج 32 کارمند اسراییلی شعبه هواپیمایی «ال عال» از ایران را صادر کرد و خواستار قطع کامل روابط ایران و اسراییل شد و روز قدس، که مراسمی دولتیست از یکسال پس از انقلاب، در آخرین جمعه ماه رمضان و در حمایت از فلسطینیها برگزار میشود. در این روز بر علیه اسراییل شعارهای تندی توسط تظاهرکنندگان داده میشود، ما از این تاریخ به بعد همواره شاهد بودهایم که روابط گسترده اقتصادی و نظامی با تکذیبهای متعدد در جریان بوده است.
در زمان جنگ ایران و عراق بزرگترین متحد تهران که در نهان تسلیحاتاش را تامین میکرد، اسراییل بود، به گفته سفیر آمریکا در تل آویو در گزارشی به وزارت امور خارجه آمریکا، در مدت جنگ ایران و عراق، اسراییل بارها از ایران درخواستهایی برای خرید اسلحه دریافت کرد و بسیاری از این درخواستها را پاسخ گفت و به ایران تسلیحات فروخت. این روابط مخفیانه که با انکار همراه بود توسط دلالهایی از سوی دو طرف صورت میگرفت و بر فیگورهای سیاسی دو نظام تاثیری نداشت، مدارک و شواهد به دست آمده حاکی از آن است که فروش این تسلیحات به ایران با موافقت و تایید آمریکاییها همراه بوده است. به عنوان مثال در دولت «رونالد ریگان»، اجازه فروش قطعات مجزای جنگنده را به دولت اسراییل ابلاغ کرد. از شروع جنگ تا پایان عملیات بیتالمقدس، اسراییل 27 میلیون دلار تجهیزات نظامی به ایران فروخته است. برخی منابع میزان فروش تسلیحاتی اسراییل به ایران را تا 2.5 میلیارد دلار نیز تخمین زدهاند. برخی دیگر، تسلیحات فروخته شده به ایران توسط اسراییل را در آن زمان سالی 500 میلیون دلار برآورد کردهاند. این میزان در سال 59 حدود 136 میلیون دلار و در سال 61 حدود 21 میلیون دلار برآورد شده است که با فروش نفت ایران به اسراییل، و با مطلع بودن رونالد ریگان از این موضوع خریداری شد. برخی منابع حاکی از آن است که ایران پس از آغاز جنگ، تا 80درصد تسلیحات مورد نیاز خود را از اسراییل خریداری کرد.
ایران در تمام مدت جنگ و پس از آن، هرگونه خرید اسلحه و غیره از اسراییل را البته تکذیب نمود، بهطوری که «خمینی» در سخنرانی در سال 1360 به شدت این اخبار را مورد حمله قرار داد و آنها را ادعاهای دشمنان انقلاب خواند. بااینحال در سال 60 «آریل شارون» در مصاحبهای با شبکه ان بی سی آمریکا اعتراف به فروش اسلحه به ایران کرد و گفت: «دلیل فروش اسلحه به ایران برای ما این است که پنجره کوچکی را برای احتمال برقراری روابط دوستانه میان دو کشور برای آینده باز گذاشته باشیم.»
روابط ایران و اسراییل پس از جنگ ایران و عراق نیز ادامه یافت. پس از مرگ خمینی، وزارت امور خارجه اسراییل، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا را مطلع ساخت که خرید نفت از ایران را از سر گرفته و «موشه شاهال»، وزیر نیروی اسراییل در سال 68 در کنست اعلام کرد که دولت مطبوعاش در معاملات نفتی با ایران دو و نیم میلیون دلار سود کرده است. ایران البته وقوع هرگونه روابطی را تکذیب کرد.
در سال 1376، یک تاجر رده بالای اسراییلی به دلیل فروش اسلحه و فناوری نظامی به ایران، به 17 سال زندان محکوم شد. در جریان رسیدگی به پرونده وی، بیش از 100 شرکت اسراییلی فاش شدند که با ایران در دهه 90 میلادی روابط تجاری و نظامی برقرار کرده بودند، که بسیاری از آنان با اطلاع دولت انجام شده بود.
در رهگذر ارتباطات گسترده اقتصادی و نظامی اتفاقات خونینی نیز در جریان بود، حوادثی که شعارهای دو کشور برای تنش میانشان را به خوبی توجیه میکرد، در تاریخ 28 اسفند 1370 ساختمان سفارت اسراییل در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین در اثر یک انفجار مهیب فرو ریخت که در جریان آن 29 نفر از کارمندان سفارت اسراییل و عابرین محلی کشته شدند و بیش از صد نفر زخمی گردیدند. دولت آرژانتین پس از انجام تحقیقاتی جامع، این انفجار و عوامل آن را به تروریستهای تحت خدمت نظام جمهوری اسلامی ایران نسبت داد. دو سال پس از فرو ریختن ساختمان سفارت اسراییل در بوئنوس آیرس و در تاریخ27 تیر 1373 انفجار مشابهی در ساختمان کانون همیاری یهودیان آرژانتین رخ داد که بر اثر آن، 85 نفر کشته و بیش از سیصد نفر زخمی شدند.
پس از مدت تقریبن سیزده سال، دولت آرژانتین با درخواستی رسمی به پلیس بینالملل، درخواست جلب پنج مقام بلندپایه نظام جمهوری اسلامی در ارتباط با انفجار «آمیا» را صادر کرد.
دولت «خاتمی» در آغازین روزهای خود در سال 76 میزبان اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران بود، وی در اظهارنظری درباره اسراییل اعلام کرد که اگر فلسطینیان موجودیت اسراییل را بپذیرند ایران نیز با آنها موافقت خواهد کرد، اما همین جملات نیز با واکنشهای منفی روبهرو شد و دو نظام ترجیح دادند که همچنان در زیر تهدیدات متعدد و متناقض به آمد و شدهای نظامی و اقتصادی ادامه دهند، با وجودی که انکار کمکهای مالی ایران به معترضان لبنانی بیفایده است اما هیچگاه قدرتگیری آنان به منافع اسراییل لطمات جدی نسبت به سودهای عاید شده از مناسبات با ایران وارد نساخته است. با به قدرت رسیدن احمدینژاد در ایران و سخنان تهاجمیاش در مورد اسراییل و ماجرای پیچیده «هولوکاست» و مظلومنمایی تصنعی حاکمان اسراییل جو منفی گستردهای برای ایران و ایرایان به وجود آمده و خسارات بسیاری را در اذهان جهانیان سبب شد. اما وی در سال 89 در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی آمریکایی ایبیسی، سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران در مناقشه خاورمیانه را تعدیل کرد. محمود احمدینژاد مدعی شد که نظام جمهوری اسلامی با چاره دو کشوری و به رسمیتشناختن کشور اسراییل توسط فلسطینیها بر اساس طرح دو دولت برای دو ملت مخالفتی ندارد.
این در حالیست که همچنان با آنکه دو نظام سعی در تخاصمی جلوه دادن مناسباتشان دارند هر از چندگاهی توسط مطبوعات یا دلالان و دول دیگر پرده از مناسبات گسترده اقتصادی و سیاسیشان برمیافتد، در اردیبهشت سال 88 مشخص شد که مقدار زیادی پرتقال با مارک یک شرکت اسراییلی از طریق دبی و با مجوز وزارت بازرگانی ایران، وارد ایران شده و در شهرهای تهران و کرج توزیع شده است.
در سال 90، دولت آمریکا اعلام کرد که هفت شرکت خارجی از جمله یک شرکت اسراییلی را به دلیل «تامین فرآوردههای نفتی ایران» تحریم کرده است. در خرداد سال 90 رسانههای اسراییلی گزارش کردند که شرکت «تانکر پاسیفیک – سهامی عام» یک فروند کشتی نفتکش را در سال 89 میلادی، به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران فروخته است.
با بررسی مختصر تاریخچه روابط این دو حکومت، آنچه که شعار همیشگی امت «حزباله» خوانده میشود و با فریادهای همراه با نفرت توام است تبدیل به شوخی نفرتانگیزی میشود که از نگاه سادهانگاران پنهان میماند.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
پنجم مرداد برابر با سیو یکمین سالروز درگذشت «محمدرضا پهلوی» آخرین پادشاه ایران است. او که زاده سال 1298 بود، از سال ۱۳۲۰ تا انقلاب ۱۳۵۷ بر ایران حکومت کرد. محمدرضا پهلوی در بیستوششم دیماه ۱۳۵۷ و در پی اعتراضات گسترشیافته مخالفان، ایران را برای همیشه ترک کرد و سرانجام «روحاله خمینی» روحانی شیعه رهبری قیامی را عهدهدار شد که حکومت وی را سرنگون ساخت و محمدرضا پهلوی پس از دو سال در چنین روزی در سال ۱۳۵۹ در اثر بیماری سرطان در مصر درگذشت.
«محمدرضا پهلوی» در روز چهارم آبان 1298 در تهران به دنیا آمد و پس از به سلطنت رسیدن پدرش «رضاشاه پهلوی» به مقام ولیعهدی رسید. او تحصیل را در مدرسه نظام آغاز کرد و از کودکی زبان فرانسوی را نزد پرستار فرانسویاش آموخت و در دوازده سالگی به پیشنهاد پدرش برای ادامه تحصیل به سوئیس فرستاده شد و سپس در هفده سالگی از سوئیس به ایران بازگشت و در دانشکده افسری تحصیل را ادامه داد.
محمدرضا پهلوی در بیست سالگی با «فوزیه فؤاد»، خواهر «ملک فاروق» پادشاه مصر ازدواج کرد که ازدواج آنها دوامی نداشت و حاصل این پیوند دختری به نام «شهناز» بود. در طول این دوران، محمدرضا به در کنار پدرش رضاشاه با فنون سلطنت و رموز سیاست آشنا میشد و جلسات روزانه منظمی میان آنها برقرار بود.
در سوم شهریور ۱۳۲۰ کشور ایران بهوسیله قوای سه کشور انگلستان، شوروی و آمریکا اشغال شد. رضاشاه دستور مقاومت داد و فرماندهی کل قوا و مسئولیت دفاع از تهران را به ولیعهدش واگذار کرد. «محمدعلی فروغی» نخستوزیر وقت از جانب انگلستان قول مساعد برای حفظ مقام سلطنت در خانواده پهلوی را به رضاشاه داد و سرانجام در روز پنجم شهریور دستور عدم مقاومت به تمام واحدها ابلاغ شد.
در این میان مذاکرات مابین نمایندگان اشغالگران بر سر جانشینی رضاشاه مدتی به طول انجامید. گزینه اصلی «بریتانیا» به غیر از محمدرضا، نوه «محمدعلیشاه قاجار» بود. ولی در نهایت با توافق شوروی و آمریکا، محمدرضا پهلوی را به جای پدرش به سلطنت برگزیدند و رضاشاه توسط انگلستان از سلطنت برکنار و به «جزیره موریس» و سپس به «آفریقای جنوبی» تبعید شد.
در مجلس شورایملی، «مصدق» نخستوزیر شد و قدرت محمدرضا پهلوی در دوره نخستوزیری مصدق روزبهروز کمتر شد. ولی او به خاطر محبوبیت مصدق و امر ملی شدن نفت، در ظاهر از وی پشتیبانی میکرد اما گفته شده عملن در برکناری مصدق میکوشید. نهضت ملی شدن صنعت نفت در اسفند 1329 آنقدر در روحیه محمدرضا پهلوی اثر گذاشت که بخش عمدهای از کتاب «پاسخ به تاریخ» که پس از سقوط سلطنت نوشته است، را نیز به خود اختصاص داده است.
«کودتای ۲۸ مرداد»، که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات «بریتانیا» و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، علیه دولت مصدق در مرداد ۱۳۳۲ انجام شد، موجب برکناری دولت دکتر مصدق شد و محمدرضا پهلوی که پس از شکست این کودتا به رم رفته بود به ایران بازگشت و دوران حکومت مطلقه خود را آغاز کرد.
و دو سال پس از کودتای ۲۸ مرداد، دانشگاه کلمبیا در نیویورک به محمدرضا پهلوی دکترای افتخاری داد. محمدرضا پهلوی که در سال 1329 با «ثریا اسفندیاری» ازدواج کرده بود به سبب این که ثریا توان بچهدار شدن نداشت پس از چند سال از او جدا شد و با فرح دیبا ازدواج کرد. که حاصل این ازدواج دو پسر و دو دختر بود.
و اما از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی واپسین شاه ایران میتوان گفت که در دوران اولیه سلطنت وی و تا پیش از کوتای ۲۸ مرداد وی مخالفت چندانی با فعالیت حزبی و سیاسی در کشور نداشت و نشریات از آزادی نسبی بر خوردار بودند. این آزادی در دوران نخست وزیری دکتر محمد مصدق به اوج خود رسید. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد تا پایان دوران سلطنت وی فعالیت جبهه ملی، حزب توده و دیگر احزاب کشور ممنوع شد و روزنامهها و نشریات نیز به شدت تحت فشار و سانسور قرار گرفتند.
فعالیت سیاسی به احزاب ایران نوین و ملیون محدود شد که وی در سال ۱۳۵۳ همان دو حزب را نیز منحل و حزب «رستاخیز» را تاسیس کرد و طی سخنانی گفت که هر کس مایل نیست به عضویت حزب رستاخیز درآید یا بهطور رایگان پاسپورت گرفته و از ایران برود و یا جایش در زندان است. محمدرضا پهلوی همچنین به انجام اصلاحاتی پرداخت که بعدها به طور رسمی «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» نام گرفت. مهمترین این اصلاحات، تصویب قانون اصلاحات ارضی و اعطای حق رای برای اولین بار در تاریخ به زنان ایرانی بود.
از سایر اقدامات وی نیز: «انعقاد معاهده الجزایر و تعیین خط مرزی ایران و عراق و تثبیت حاکمیت ایران در آبهای اروندرود»، «حضور نظامی ایران در جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک»، «به رسمیت شناختن استقلال بحرین»، «برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران»، «تغییر مبدا تاریخ ایران از هجری خورشیدی به تاریخ شاهنشاهی»، «افزایش سطح قدرت نظامی ارتش ایران»، «مشارکت در تاسیس اوپک»، «توسعه نیروهای نظامی ایران»، «تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران»، «تاسیس مجلس سنا»، «رفع اختلافات مرزی در مرزها- پیمان مثلثی عراق، ترکیه و ایران»، «ایجاد تاسیسات زیربنایی همچون سدها و فرودگاهها و دانشگاههای مختلف، «تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور»، «عضویت در پیمان سنتو» و «قوانین حمایت از خانواده» که چند همسری را دشوارتر میکرد و افزایش سن ازدواج قانونی زنان از سیزده سال به هجده سال از دیگر قوانینی است که در دوره وی به تصویب رسید.
محمدرضاشاه پهلوی در دوران حکومت خود روش رضاشاه را در قلع و قمع روحانیت شیعه در پیش نگرفت و به آنها احترام میگذاشت. ولی پس از درگذشت «سیدحسین طباطبایی بروجردی» و مرجعیت آیتاله خمینی فاصله محمدرضا پهلوی با روحانیت زیاد شد.
و اما سرانجام «روحاله خمینی» روحانی شیعه رهبری قیامی را عهدهدار شد که حکومت محمدرضا پهلوی را سرنگون ساخت. این حرکت که با قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ شروع شد، سرانجام منجر به خروج نهایی محمدرضا پهلوی از کشور در تاریخ بیستو ششم دی ۱۳۵۷ شد و در بیستودو بهمن ۱۳۵۷ نظام حکومتی شاهنشاهی سقوط کرد.
محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور ابتدا مدتی را در منطقه ماند، به امید آنکه مجدد به حکومت بازگردد. اما با شدت یافتن بیماری سرطانش، مجبور شد بر خلاف تمایل دولتمردان آمریکا، برای درمان به آمریکا برود. با بروز بحران گروگانگیری، هیچ کشوری علاقه به پناه دادن وی نداشت و محمدرضا پهلوی پس از خروج از بیمارستان ابتدا به مرکز پزشکی «ویلفورد هال» در پایگاه نیروی هوایی در «تگزاس» و سپس به «پاناما» و «مکزیک» و سپس از آن جا به مصر رفت.
و سرانجام محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران در تاریخ پنجم مرداد ۱۳۵۹ و در سن شصتویک سالگی، بر اثر بیماری سرطان در مصر درگذشت و دو روز بعد پیکر وی در «مسجد الرفاعی قاهره»، پس از تشییع و مراسم رسمی، به امانت گذاشته شد. زیرا محمدرضا پهلوی در وصیتنامه خود خواسته بود که در خاک ایران دفن شود.
منبعها:
ویکی پدیا
زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی
خبر / رادیو کوچه
صندوق بینالمللی پول روز دوشنبه، 25 ژوئیه، به آمریکا هشدار داد در صورتی که به زودی مشکل بدهیهای خود را بر طرف نکند، اقتصاد این کشور ممکن است دچار شوک بزرگی بشود.
صندوق بینالمللی پول در گزارش سالانهاش درباره اقتصاد آمریکا، به قانونگذاران این کشور گفته که اگر تا هفته آینده به تصمیمی درباره سقف بدهیهای این کشور نرسند، ممکن است که مشکل اقتصادی آنها به بازارهای جهانی هم سرایت کند.
کاهش هزینههای جاری راهی است که صندوق بینالمللی پول پیش پای آمریکاییها گذاشته است.
کنگره آمریکا تا هفته آینده که ماه اوت آغاز میشود، فرصت دارد درباره افزایش سطح بدهیهای این کشور تصمیم بگیرد تا به این ترتیب کسری بودجه آمریکا کم شده و دولت بتواند هزینههای جاریاش را تامین کند.
تاثیر بینالمللی چنین تصمیمی این خواهد بود که نرخ سود دست خوش تغییر میشود و روند بهبود اوضاع اقتصادی که پس از رکود دو سال پیش در جهان روی داد، هم در آمریکا و هم در جهان دچار مشکل میشود.
اعضای کنگره آمریکا که بیشتر آنها از حزب جمهوریخواه و مخالف دولت دموکرات باراک اوباما هستند، باید درباره شیوه جبران کسری بودجه با هم به تفاهم برسند.
آقای اوباما و دموکراتها میخواهند کسری بودجه را با کمکردن هزینههای دولت و همچنین بالابردن مالیاتها جبران کنند.
جمهوریخواهان با قسمت دوم این برنامه مخالفند و نمیخواهند که هیچ تغییری در مالیاتها داده شود.
در چند روز اخیر بسیاری از اعضای دولت سعی کردهاند تا در گفتوگوهایشان از اعضای کنگره بخواهند موضوع را به نوعی حل و فصل کنند.
بیشتر بخوانید:
«کاهش کسری بودجه با افزایش مالیات ثروتمندان»
خبر / رادیو کوچه
میخاییل کاکویانیس، فیلمساز یونانی، که با کارگردانی فیلم «زوربای یونانی» به شهرت رسید، شامگاه دوشنبه، 25 ژوئیه، در بیمارستانی در آتن درگذشت.
بنا به اطلاعیه بیمارستان، کاکویانیس به علت ایست قلبی درگذشته است. او هنگام مرگ 89 سال داشت.
میخائیل کاکویانیس در 11 ژوئن 1922 در خانوادهای یونانی در لیماسول در جزیره قبرس به دنیا آمد. در آتن در رشته حقوق تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به لندن رفت.
پس از پایان تحصیلات مدتی به شغل وکالت پرداخت، اما ذوق و علاقه او به هنر نمایش بود.
پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵ مدتی در لندن به کار تاتر پرداخت، اما علاقه اصلی او ورود به سینما بود.
کاکویانیس به ویژه به ادبیات کهن یونان علاقهمند بود و چند فیلم با مایههای اسطورهای ساخت، مانند «الکترا» و «ایفی ژنی» و از همه مهمتر فیلم «زنان تروا» که در آن کاترین هپبورن و ونسا ردگریو بازی داشتند.
کاکویانیس با ستارگانی مانند ملینا مرکوری، ایرنه پاپاس و کندیس برگن کار کرده بود.
تنها با فیلم «زوربای یونانی» بود که او به شهرت جهانی رسید. این فیلم سیاه و سفید یکی از مهمترین فیلمهای سال 1964 بود و سه جایزه اسکار را برنده شد.
رادیو کوچه
1847 میلادی- «لیبریا» در غرب آفریقا، در کنار اقیانوس اطلس واقع شده است که در روزی چون امروز از آمریکا اعلام استقلال کرد. پایتخت آن «مانروویا» (Monrovia) نام دارد. لیبریا در سال 1822 با حمایت دولت آمریکا به صورت سرزمینی مستقل برای سیاهان آمریکا، شکل گرفت و شهر مونروویا به نام رییس جمهوری وقت آمریکا، بنا نهاده شد. در سال 1841 قانون اساسی این کشور تدوین و نام «لیبریا» به معنای «سرزمین آزادگان» به آن اطلاق شد. 26 ژوئیه روز ملی این کشور نیز محسوب میشود.
1875 میلادی- «کارل گوستاو یونگ» (Carl Gustav Jung) روانشناس و متفکر سوییسی، زاده شد. او به خاطر فعالیتهایش در روانشناسی و ارایهی نظریاتش با عنوان «روانشناسی تحلیلی» معروف است. یونگ را در کنار «زیگموند فروید» از پایهگذاران دانش نوین روانکاوی قلمداد میکنند به تعبیر «فریدا فوردهام» پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کردهاست.»
«انسان و سمبولهایش» یکی از معروفترین کتابهای یونگ است که به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاست. یونگ در این کتاب بر مطالعه و بررسی شخصیت انسانها در غالب فرهنگ آنها پرداخته است. او همچنین در آثار خود به «آنیما و آنیموس» اشاره میکند که در بخش ناهشیار ذهن افراد نقشی کلیدی ایفا میکنند. بر اساس گفتههای او، آنیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوهگر میشود و آنیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار میشود. «روانکاوی و کیمیاگری» و «خاطرات، رویاها، رازها» از دیگر آثار او هستند.
1947 میلادی- «ترومن» رییس جمهوری وقت آمریکا با امضای مصوبه امنیت ملی، آن را به صورت قانون در آورد که برپایه آن سازمان «سیا» (C.I.A) یا سازمان اطلاعات خارجی آمریکا، شورای امنیت ملی (مستقر در کاخ سفید)، و دستگاههای اطلاعاتی دیگر آمریکا از جمله سازمان ضد جاسوسی نیروهای مسلح به وجود آمدند.
دولت آمریکا در 26 ژوئیه سال 1908 نیز سازمانی را که بعدن «اف.بی .آی» (F.B.I) یا پلیس امنیت داخلی نام گرفت تاسیس کرده بود. تا سال 2004، در آمریکا 14 سازمان اطلاعاتی ـ امنیتی به صورت مستقل و یا در چاچوب شش وزارتخانه مشغول کار بودهاند که در این سال پیشنهاد شد که این سازمانها به منظور بازدهی بهتر زیر نظر یک مدیریت واحد قرار گیرند.
1956 میلادی- «جمال عبدالناصر»، رییس جمهوری مصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد. ناصر این تصمیم را برای تامین مالی اجرای طرحهای عمرانی مصر اتخاذ کرد. در پی این اقدام ناصر، نیروهایى از انگلیس و فرانسه، در 31 اکتبر آن سال، همزمان به مصر حمله کردند اما با مقاومت مصریان مواجه شدند و این کانال در اختیار ملت و دولت مصر قرار گرفت.
آبراه سوئز، کانال یا آبراهی ساخته شده بهدست انسان است که دریای مدیترانه را به خلیج سوئز که شاخهای از دریای سرخ است متصل میکند. این کانال در غرب صحرای سینا و شمال شرق کشور مصر واقع شده است. آبراه سوئز به عنوان میانبری برای کشتیهایی که از بندرهای قاره اروپا و آمریکا به سمت بندرهای جنوب شرق آسیا، شرق آفریقا و قاره اقیانوسیه در رفت و آمد هستند، ساخته شده تا مجبور به دور زدن قاره آفریقا یا انتقال زمینی بارها نباشند. داریوش بزرگ به دلیل اهمیت راه دریایی میان مصر و ایران دستور ساخت آبراهی میان دریای سرخ و دریای مدیترانه را از راه نیل در اواخر سدهی ششم پیش از میلاد داد تا کشتیهای ایرانی بتوانند به راحتی از آن عبور کنند.
در سالهایى که استعارگران انگلیسی و فرانسوی بر سر تصاحب سرزمین مصر در جدال بودند، کانال سوئز در سال 1869 توسط فرانسه احداث و با بهرهبرداری از این مسیر، راه دریایى میان اروپا و آسیا کوتاهتر شد.
1351 خورشیدی- «حسین ملک» معروف به «حاج حسین آقا ملک» درگذشت. وی موسس «موزه و کتابخانه ملک» به همراه املاک و مستغلات وقف آستان قدس رضوی در سال ۱۳۱۶ و فرزند ارشد «محمد کاظم ملکالتجار» بود.
مجموعهی خانه حاج حسین آقا ملک یکی از مراکز وابسته به موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک است. خانه ملک در بافت بازار تهران قرار داشته و ارتباط آن با مجموعههای شهری حائز اهمیت است. از آنجایی که وی برای گسترش مجموعه کتابخانه و موزه اهمیت ویژهای قائل بود، قطعه زمینی را واقع در محوطه باغ ملی تهران برای انتقال مجموعه به مکانی بزرگتر خریداری کرد، که محل فعلی قرارگیری موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک است.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1856 میلادی- «جورج برنارد شاو» نمایشنامهنویس سبک کمیک، منتقد ادبی و مبلغ سوسیالیست ایرلندیتبار به دنیا آمد.
1953 میلادی- امروز سالگرد انقلاب کوبا است. در این روز «فیدل کاسترو» حقوقدان جوان و پسر یک مهاجر اسپانیانی با 200 همفکر تحصیلکرده و روشنفکر خود، مسلحانه به پادگان «مون کادا» در شهر «سانتیاگوی» کوبا حمله برد تا نه تنها جهانیان را متوجه جنبش خود و هدفهای آن کند، بلکه نور امیدی در دل کوباییان بتاباند.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
راسخون
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
آندرس برینگ برویک، مردی که به اجرای حملات تروریستی دوگانه روز جمعه در نروژ اعتراف کرده، مدعی شده است که «دو هسته دیگر» هستند که با او همکاری میکنند. پلیس نروژ تحقیقاتی را در مورد ادعای آقای برویک، که در نخستین جلسه محاکمه او مطرح شد، آغاز کرده است.
آقای برویک، ۳۲ ساله، به انجام بمبگذاری در اسلو، پایتخت، و همچنین کشتار در جزیره اوتویا، محل اردوی نوجوانان هوادار حزب حاکم کارگر، اعتراف کرده است.
اکنون مقامات پلیس نروژ در آمار تلفات جدیدی که اعلام کردهاند رقم کشتهشدگان در جزیره را به ۶۸ نفر کاهش داده اما میگویند تلفات در اسلو از ۷ نفر به ۸ نفر افزایش یافته است.
با دستور دادگاه بدوی، آقای برویک 8 هفته تحت بازداشت خواهد بود.
مقامات پلیس اسلو از قاضی در خواست کردند که متهم 4 هفته نخست بازداشت را در انزوای کامل بهسر ببرد.
کیم هگر، قاضی دادگاه با این درخواست موافقت کرد و بنا بر دستور او آقای برویک حق دریافت نامه نخواهد داشت و به علاوه بهجز با وکیلش، با هیچکس دیگر نمیتواند دیدار کند.
قاضی هگر گفت پلیس باید قادر باشد در مورد ادعاهای آقای برویک تحقیق کند، بدون آنکه متهم بتواند در کار آنها دخالت کند.
آقای برویک پیش از این گفته بود که به تنهایی دست به این حملات زده است.
اتهامات وارده به آقای برویک در چهارچوب قوانین جنایی مربوط به اقدامات تروریستی علیه او مطرح شده است. این اتهامات شامل ایجاد بیثباتی در نهادهای حیاتی اجتماعی از جمله دولت و همچنین رعبآفرینی شدید در جامعه است.
قاضی هگر گفت که آقای برویک به انجام این حملات اذعان کرده، اما خود را در برابر اتهامات وارد شده بیگناه میداند.
قاضی هگر پیشتر با صدور حکمی دستور داده بود که آندرس برینگ برویک پشت درهای بسته محاکمه شود تا او نتواند از جلسات دادگاه برای تبلیغ افکار سیاسی خود بهره برداری کند.
از آنجا که رسانهها حق حضور در جلسه دادگاه را نداشتند، قاضی پرونده خلاصهای از اظهارات آقای برویک در جلسه دادگاه را پس از خاتمه آن ارایه کرد.
قاضی گفت که آقای برویک در توضیح اقدام خود استدلال کرده بود که او میخواسته نروژ و اروپا را از تبدیل شدن به «مستعمره مسلمانان» نجات دهد.
از آقای برویک همچنین نقل شد که او به دنبال بر جا گذاشتن حداکثر تلفات ممکن نبوده است، بلکه او میخواسته که بیشترین ضربه را به حزب حاکم کارگر نروژ وارد کند.
آقای برویک که حزب حاکم کارگر را به اتخاذ سیاستهای غلط در زمینه امور مهاجرتی متهم کرده، در بمبگذاری اسلو ساختمانهای مربوط به این حزب را هدف قرار داد و در جزیره اوتویا هم اردوی نوجوانان هوادار این حزب را مورد حمله قرار دارد.
مردم نروژ به یاد قربانیان این حملات، روز دوشنبه ساعت ۱۲ به وقت محلی در سراسر این کشور یک دقیقه سکوت کردند.
بشتر بخوانید:
«آغاز محاکمه عامل کشتار نروژ در پشت درهای بسته»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، 25 ژوئیه، آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با استناد به اصل 110 قانون اساسی، هیتی با عنوان هیت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه تشکیل داده است.
وی طی حکمی محمود هاشمی شاهرودی، رییس پیشین قوه قضاییه را نیز به ریاست این هیت منصوب کردهاست.
قرار است این هیت پنج نفره به منظور بررسی و ارایه نظرات مشورتی در موارد حل اختلاف و تنظیم روابط سه قوه (مجریه، مقننه و قضاییه) فعالیت کند.
در حکم آیتاله خامنهای، علاوه بر محمود هاشمی شاهرودی، محمدحسن ابوترابی (نماینده مجلس)، مرتضی نبوی (عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین)، عباسعلی کدخدایی (سخنگوی شورای نگهبان)، و صمد موسوی خوشدل به عنوان اعضای این هیت برای یک دوره پنج ساله انتخاب شدهاند.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین در این حکم، مسوولان بلندپایه جمهوری اسلامی را ملزم کرده که در تعامل با یکدیگر، «روابط قوا را به نحو مطلوب تنظیم و اختلافات احتمالی را رفع کنند»و با این هیت نیز همکاری کنند.
در هفتههای اخیر و با بالا گرفتن اختلافها بویژه میان دولت و مجلس، آیتاله خامنهای در چند مورد از نحوه انعکاس این اختلافات انتقاد کرده است و خوهان پایان یافتن آنها شده است.
تشکیل هیت عالی حل اختلاف از سوی آیتاله خامنهای در حالی صورت گرفته است که که پس از انتشار اخبار اختلاف بین محمود احمدینژاد و رهبر جمهوری اسلامی بر سر برخی انتصابهای دولتی، آقای احمدینژاد هدف انتقادها و حملات تند شماری از اصولگرایان، از جمله تعدادی از حامیان پیشین خود در مجلس و سپاه پاسداران قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
«دولت به دستور احمدینژاد به مردم آمار نمیدهد»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) آیتاله شاهرودی رییس هیت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=4&id=915759
حضرت آیتاله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی آیتاله سیدمحمود هاشمی شاهرودی را به ریاست هیت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه منصوب کردند. «هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه» در اجرای بند 7 اصل 110 قانون اساسی تشکیل شده است.
2) وزیر نیرو: بورس انرژی با محوریت برق در سه ماه آینده راهاندازی میشود
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=4&id=915767
وزیر نیرو گفت: «همکاران من تلاش میکنند بورس انرژی با محوریت برق در سه ماه آینده راهاندازی شود.» به گزارش ایرنا به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دولت، مجید نامجو افزود: «راهاندازی بورس انرژی با محوریت برق سال گذشته در وزارت نیرو تصویب شد؛ البته در این راستا باید هماهنگیهایی در این حوزه با سازمان بورس انجام می شد.»
کیهان
1) زنگ خطر در اروپا وحشت از تکرار حادثه نروژ
http://www.kayhannews.ir/900504/16.htm#other1603
کارشناسان و رسانههای بینالمللی با اشاره به حوادث مرگبار نروژ نسبت به گسترش جنایات تروریستی به سرتاسر اروپا هشدار دادند.
به دنبال حادثه تروریستی و مرگبار نروژ، که روز جمعه گذشته 92 نفر از مردم این کشور را به کام مرگ کشاند، گزارشهایی از نگرانی جدی غرب نسبت به تکرار و سرایت حوادث مشابه به سرتاسر اروپا منتشر شد. در همین رابطه کارشناس شبکه تلویزیونی «راشاتودی» تاکید کرد، اشکال جدید تروریسم و نژادپرستی اروپا را تهدید میکند.
شبکه تلویزیونی «الجزیره» نیز گزارش داد، اروپا از وحشت سرایت چنین اقدامات نژادپرستانهای به سرتاسر اروپا، تصمیم دارد نظارت بر فعالیت راستگرایان افراطی را تشدید کند.
2) ایران اسناد حمایت آلمان از گروهکهای تروریستی را فاش کرد
http://www.kayhannews.ir/900504/2.htm#other204
حضور عبدالرحمان حاجی احمدی رهبر پژاک در آلمان و حمایت جدی این کشور از وی، موضوعی است که این روزها اعتراض بسیاری از مسوولین جمهوری اسلامی را برانگیخته است.
به هر حال کشوری که داعیه حمایت از حقوق بشر را داراست نمیتواند به این جنایات واکنشی نداشته باشد.
وزیر خارجه کشورمان نیز در همین ارتباط و در حاشیه جلسه هیت دولت درباره تماس اخیرش با وزیر امور خارجه آلمان با بیان اینکه در این تماس که روز شنبه انجام شد، بحثهای مفصلی درباره مسایل مختلف منطقه و بهخصوص در مورد افغانستان مطرح شد، اظهار کرد: «من در این تماس تلفنی موضوع پژاک را مطرح کردم و اینکه این گروهک آسیبهای فراوانی به ملت ما زده و میزند و از آلمان دور از انتظار است که فردی که خود را رییس این گروهک میخواند را در کشورش آزاد بگذارد که بیانیه صادر کند و اقدامات گروهک خود را تشریح کند.»
صالحی افزود: «وزیر خارجه آلمان نیز در این مذاکره به ما گفت که اگر سند و مدرکی مبنی بر تروریست بودن این گروهک دارید آن را به ما ارایه دهید تا پیگیریهای لازم را انجام دهیم و ما هم به دنبال ارایه اسناد محکم خود در این زمینه هستیم تا چنین افرادی که دستشان به خون مردم آلوده است، در آلمان آزادانه به فعالیتهای خود نپردازند.»
جام جم
1) اژهای: ترساندن مردم با سلاح سرد در حکم محاربه است
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849741978
سخنگوی قوه قضاییه ضمن درخواست از مجلس برای کوتاهتر کردن فرآیند رسیدگی به پروندههای شرارتهای خاص، از رایزنی قوای قضاییه و مقننه برای تدوین قانونی در خصوص ممنوعیت برخی سلاحهای سرد خبر داد و خاطرنشان ساخت ترساندن مردم با سلاح سرد و گرم در حکم محاربه است.
2) بدهی 20 میلیارد دلاری چین به ایران
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849742061
به گزارش خبرنگار جامجم، روز گذشته روزنامه انگلیسی فایننشیال تایمز طی گزارشی اعلام کرد تهران و پکن در حال انجام مذاکرات و رایزنیهایی برای مبادله پایاپای نفت به جای دریافت پول هستند. براساس گزارشی که این روزنامه منتشر کرده مجموع بدهی چین به ایران به حدود 20 میلیارد دلار میرسد که به این ترتیب با تایید این خبر از سوی منابع غیررسمی مجموع طلب نفتی ایران از هند و چین به 25 میلیارد دلار طی یکسال اخیر میرسد که ایران هنوز در دریافت این مطالبات به نتیجه نرسیده است.
رسالت
1) سخنگوی قوه قضاییه در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: حکم اعدام برای 54 متهم جرایم خشن
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=69455
سخنگوی قوه قضاییه با اعلام اینکه مصمم هستیم با جرایم خشن وخاص همانند تجاوز، آدمربایی و تجاوزبه عنف که امنیت جامعه را مختل میکند به صورت جدی برخورد کنیم، گفت: «در چهارماه ابتدای امسال حکم اعدام برای 54 متهم جرایم خشن صادرشده است که 45 نفرازاین افراد به دارمجازات آویخته شدند.
2) تاسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان کاملن متوقف شد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=69472
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از توقف کامل تاسیس دانشگاه بینالمللی ایرانیان خبر داد.
حجتالاسلام علیرضا سلیمی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس، با اعلام این خبر گفت: «شورای عالی انقلاب فرهنگی، بررسی تاسیس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان را از دستور کار خود خارج کرده است.»
وی افزود: «موسسان این دانشگاه درخواست راهاندازی شعبهای در شهر تهران را داشتند، ایجاد شعبه دانشگاه دولتی یا غیردولتی در شهر تهران از حیطه اختیارات وزارت علوم خارج است، وزیر علوم نیز با حضور در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به این امر تاکید کرد.»
همشهری
1) صدور چک رمزدار ممنوع شد
http://www.hamshahri.net/news-141305.aspx
رییس کل بانک مرکزی در دستورالعمل جدیدی با ممنوع کردن استفاده از چک رمزدار، خواستار جایگزینی آن با سیستم ساتنا شد.
2) دادستان کل کشور: هیچ منع تعقیبی در پرونده کهریزک صادر نشده است
http://hamshahrionline.ir/news-141311.aspx
غلامحسین محسنیاژهای با رد مطالب منتشر شده مبنی بر تبرئه قضاتی از پرونده کهریزک تاکید کرد: «این پرونده که به علت رفع نقص به دادسرا بازگردانده شده بود، هنوز به دادگاه بازنگشته است.» وی در نشست خبری روز دوشنبهخود با بیان این مطلب افزود: «براساس آنچه در روزنامهها آمده بود، بعضیها گفتند افرادی تبرئه شدهاند و بعضی نیز مطالب دیگری نوشتند اما درستش این است که قبلن یعنی حدود 2 سال پیش یا کمتر از آن نسبت به کسانی که در این پرونده قاضی بودند شکایاتی شده بود. ولی در دادسرا قرار منع تعقیب صادر شد که مورد اعتراض قرار گرفت و دادگاه نیز اعلام نقص کرد و پرونده را به دادسرا برگرداند.»
دنیای اقتصاد
1) یک سوم تورم نتیجه هدفمندی یارانهها است
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262947
معاون نظارت و هماهنگی در سیاستهای اقتصادی معاون اول رییس جمهوری یک سوم تورم موجود را ناشی از اجرای هدفمندی یارانهها دانست. علی آقا محمدی که در همایش معرفی اهداف، راهبردها، سیاستها و اقدامات اجرایی برنامه پنجم توسعه کشور سخن میگفت، تصریح کرد: «در حال حاضر نرخ تورم بین 10 تا 15 درصد و در بدبینانهترین حالت کمتر از 20 درصد است که اگر به خوبی مدیریت شود و تولید به موقع روانه بازار شود، تورم کنترل میشود.»
2) بازار سهام سقوط کرد، طلا صعود
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262902
به توافق نرسیدن سیاستمداران ایالات متحده بر سر بستههای حمایتی مالی برای رفع کسری بودجه و بالابردن اعتبارات در این کشور باعث شد بهای دلار همچنان روند رو به پایینی را دنبال کند. افت قیمت دلار این فرصت را به سرمایهگذاران داده که همچنان تقاضا برای طلا از حجم بالایی برخوردار باشد. در واقع براساس گفته کارشناسان هرچند بهای یورو با موافقت بر سر کمک مالی موسسات و بانکهای خصوصی به یونان تا حدودی بالا رفته است اما کاهش ارزش دلار و اوضاع نابسامان اقتصاد ایالات متحده، ابهام و سردرگمی در بازارهای جهانی را بالا برده است. همچنین با سقوط سهام بازارهای آسیایی و استرالیا قیمت این کالا دراین کشورها با افزایش قیمت روبهرو شد.
با دستور آیتاله خامنهای،
«تشکیل هیت حل اختلاف قوای سه گانه جمهوری اسلامی»
خبر / رادیو کوچه
آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با استناد به اصل 110 قانون اساسی، هیتی با عنوان هیت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه تشکیل داده است.
وی طی حکمی محمود هاشمی شاهرودی، رییس پیشین قوه قضاییه را نیز به ریاست این هیت منصوب کردهاست.
قرار است این هیت پنج نفره به منظور بررسی و ارایه نظرات مشورتی در موارد حل اختلاف و تنظیم روابط سه قوه (مجریه، مقننه و قضاییه) فعالیت کند.
در حکم آیتاله خامنهای، علاوه بر محمود هاشمی شاهرودی، محمدحسن ابوترابی (نماینده مجلس)، مرتضی نبوی (عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین)، عباسعلی کدخدایی (سخنگوی شورای نگهبان)، و صمد موسوی خوشدل به عنوان اعضای این هیت برای یک دوره پنج ساله انتخاب شدهاند.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین در این حکم، مسوولان بلندپایه جمهوری اسلامی را ملزم کرده که در تعامل با یکدیگر، «روابط قوا را به نحو مطلوب تنظیم و اختلافات احتمالی را رفع کنند»و با این هیت نیز همکاری کنند.
در هفتههای اخیر و با بالا گرفتن اختلافها بویژه میان دولت و مجلس، آیتاله خامنهای در چند مورد از نحوه انعکاس این اختلافات انتقاد کرده است و خوهان پایان یافتن آنها شده است.
تشکیل هیت عالی حل اختلاف از سوی آیتاله خامنهای در حالی صورت گرفته است که که پس از انتشار اخبار اختلاف بین محمود احمدینژاد و رهبر جمهوری اسلامی بر سر برخی انتصابهای دولتی، آقای احمدینژاد هدف انتقادها و حملات تند شماری از اصولگرایان، از جمله تعدادی از حامیان پیشین خود در مجلس و سپاه پاسداران قرار گرفته است.
…………………………………………….
دادگاه نروژی اعلام کرد:
«عامل کشتار نروژ همدست داشته است»
خبر / رادیو کوچه
آندرس برینگ برویک، مردی که به اجرای حملات تروریستی دوگانه روز جمعه در نروژ اعتراف کرده، مدعی شده است که «دو هسته دیگر» هستند که با او همکاری میکنند. پلیس نروژ تحقیقاتی را در مورد ادعای آقای برویک، که در نخستین جلسه محاکمه او مطرح شد، آغاز کرده است.
آقای برویک، ۳۲ ساله، به انجام بمبگذاری در اسلو، پایتخت، و همچنین کشتار در جزیره اوتویا، محل اردوی نوجوانان هوادار حزب حاکم کارگر، اعتراف کرده است.
اکنون مقامات پلیس نروژ در آمار تلفات جدیدی که اعلام کردهاند رقم کشتهشدگان در جزیره را به ۶۸ نفر کاهش داده اما میگویند تلفات در اسلو از ۷ نفر به ۸ نفر افزایش یافته است.
با دستور دادگاه بدوی، آقای برویک 8 هفته تحت بازداشت خواهد بود.
مقامات پلیس اسلو از قاضی در خواست کردند که متهم 4 هفته نخست بازداشت را در انزوای کامل بهسر ببرد.
کیم هگر، قاضی دادگاه با این درخواست موافقت کرد و بنا بر دستور او آقای برویک حق دریافت نامه نخواهد داشت و به علاوه بهجز با وکیلش، با هیچکس دیگر نمیتواند دیدار کند.
قاضی هگر گفت پلیس باید قادر باشد در مورد ادعاهای آقای برویک تحقیق کند، بدون آنکه متهم بتواند در کار آنها دخالت کند.
آقای برویک پیش از این گفته بود که به تنهایی دست به این حملات زده است.
اتهامات وارده به آقای برویک در چهارچوب قوانین جنایی مربوط به اقدامات تروریستی علیه او مطرح شده است. این اتهامات شامل ایجاد بیثباتی در نهادهای حیاتی اجتماعی از جمله دولت و همچنین رعبآفرینی شدید در جامعه است.
قاضی هگر گفت که آقای برویک به انجام این حملات اذعان کرده، اما خود را در برابر اتهامات وارد شده بیگناه میداند.
قاضی هگر پیشتر با صدور حکمی دستور داده بود که آندرس برینگ برویک پشت درهای بسته محاکمه شود تا او نتواند از جلسات دادگاه برای تبلیغ افکار سیاسی خود بهره برداری کند.
از آنجا که رسانهها حق حضور در جلسه دادگاه را نداشتند، قاضی پرونده خلاصهای از اظهارات آقای برویک در جلسه دادگاه را پس از خاتمه آن ارایه کرد.
قاضی گفت که آقای برویک در توضیح اقدام خود استدلال کرده بود که او میخواسته نروژ و اروپا را از تبدیل شدن به «مستعمره مسلمانان» نجات دهد.
از آقای برویک همچنین نقل شد که او به دنبال بر جا گذاشتن حداکثر تلفات ممکن نبوده است، بلکه او میخواسته که بیشترین ضربه را به حزب حاکم کارگر نروژ وارد کند.
آقای برویک که حزب حاکم کارگر را به اتخاذ سیاستهای غلط در زمینه امور مهاجرتی متهم کرده، در بمبگذاری اسلو ساختمانهای مربوط به این حزب را هدف قرار داد و در جزیره اوتویا هم اردوی نوجوانان هوادار این حزب را مورد حمله قرار دارد.
مردم نروژ به یاد قربانیان این حملات، روز دوشنبه ساعت ۱۲ به وقت محلی در سراسر این کشور یک دقیقه سکوت کردند.
…………………………………………….
شدار صندوق بینالمللی پول:
«آمریکا در خطر شوک بزرگ اقتصادی است»
خبر / رادیو کوچه
صندوق بینالمللی پول به آمریکا هشدار داد در صورتی که به زودی مشکل بدهیهای خود را بر طرف نکند، اقتصاد این کشور ممکن است دچار شوک بزرگی بشود.
صندوق بینالمللی پول در گزارش سالانهاش درباره اقتصاد آمریکا، به قانونگذاران این کشور گفته که اگر تا هفته آینده به تصمیمی درباره سقف بدهیهای این کشور نرسند، ممکن است که مشکل اقتصادی آنها به بازارهای جهانی هم سرایت کند.
کاهش هزینههای جاری راهی است که صندوق بینالمللی پول پیش پای آمریکاییها گذاشته است.
کنگره آمریکا تا هفته آینده که ماه اوت آغاز میشود، فرصت دارد درباره افزایش سطح بدهیهای این کشور تصمیم بگیرد تا به این ترتیب کسری بودجه آمریکا کم شده و دولت بتواند هزینههای جاریاش را تامین کند.
تاثیر بینالمللی چنین تصمیمی این خواهد بود که نرخ سود دست خوش تغییر میشود و روند بهبود اوضاع اقتصادی که پس از رکود دو سال پیش در جهان روی داد، هم در آمریکا و هم در جهان دچار مشکل میشود.
اعضای کنگره آمریکا که بیشتر آنها از حزب جمهوریخواه و مخالف دولت دموکرات باراک اوباما هستند، باید درباره شیوه جبران کسری بودجه با هم به تفاهم برسند.
آقای اوباما و دموکراتها میخواهند کسری بودجه را با کمکردن هزینههای دولت و همچنین بالابردن مالیاتها جبران کنند.
جمهوریخواهان با قسمت دوم این برنامه مخالفند و نمیخواهند که هیچ تغییری در مالیاتها داده شود.
در چند روز اخیر بسیاری از اعضای دولت سعی کردهاند تا در گفتوگوهایشان از اعضای کنگره بخواهند موضوع را به نوعی حل و فصل کنند.
«کاهش کسری بودجه با افزایش مالیات ثروتمندان»
…………………………………………….
بریتانیا به قذافی:
«قذافی در صورت کنارهگیری میتواند در لیبی بماند»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 26 ژوئیه، مقامهای بریتانیایی اعلام کردند در صورتی که معمر قذافی، رهبر لیبی، از قدرت کنارهگیری کند ، میتواند در کشورش باقی بماند.
ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا گفته است که این کشور ترجیح میدهد که سرهنگ قذافی لیبی راترک کند اما مردم لیبی هستند که باید در این مورد تصمیمگیری کنند.
مخالفان سرهنگ قذافی اخیرن گفته بودند درصورتی که رهبر لیبی از قدرت کنارهگیری کند، میتواند در کشور بماند.
تلاشهای دیپلماتیک برای یافتن راهحلی برای بحران لیبی همچنان ادامه دارد، اما به گفته تحلیلگران صدور حکم بازداشت سرهنگ قذافی از سوی دادگاه بینالمللی کیفری ممکن است باعث بروز مشکلاتی در موفقیت این تلاشها شود .
…………………………………………….
کمیته بینالمللی صلیب سرخ:
«آوارگی صدها نفر در نتیجه درگیری سپاه و پژاک»
خبر / رادیو کوچه
کمیته بینالمللی صلیب سرخ اعلام کرد که در نتیجه درگیری میان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و اعضای گروه پژاک، از احزاب مخالف، در مرز ایران و عراق صدها نفر از مردم روستاهای کردستان عراق آواره شدهاند.
همزمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی از ارایه مستندات تهران به آلمان مبنی بر «تروریست بودن» گروه پژاک خبر داد.
سپاه پاسداران از روز شنبه، 23 ژوئیه، تهاجم وسیعی را به پایگاههای گروه پژاک- شاخه پکاکا ترکیه- در خاک کردستان عراق آغاز کرده است. در جریان این درگیری دستکم هشت تن از نیروهای سپاه از جمله چند فرمانده عالیرتبه این نیرو کشته شدهاند و پژاک نیز تایید کرده که سه نفر از نیروهای آن در این درگیریها جان باختهاند.
کمیته بین المللی صلیب سرخ در بیانیهای گفته است که برای بیش از ۸۰۰ نفر از مردمی که در نتیجه گلولهباران روستاهای آنها در کوهستانهای قندیل کردستان عراق آواره شدهاند کمکهای انساندوستانه ارسال کرده است.
در این بیانیه آمده است: «کسانی که آواره شدهاند تمام مایملک خود را جا گذاشتهاند و اکنون زیر سرپناههای موقت، چادر یا در خانههای پر جمعیت بستگان یا دوستان خود به سر میبرند و تعداد کمی از آنها قادر به تامین مسکن اولیه برای اقامت خود هستند.»
لازم به اشاره است دولت اقلیم کردستان عراق بارها از جمهوری اسلامی خواسته است تا به تمامیت ارضی این کشور احترام گذاشته و از گلوله باران روستاهای این منطقه خودداری کند.
…………………………………………….
سوم اوت در دادگاه صورت میگیرد،
«محاکمه همزمان حسنی مبارک و وزیر کشور سابق مصر»
خبر / رادیو کوچه
قاضی رسیدگی به پرونده حبیب العادلی، وزیر کشور سابق مصر که به صدور دستور تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان در جریان انقلاب اخیر این کشور متهم است، اعلام کرد که جلسه دادگاه تا روز ۳ اوت به تعویق افتاده است.
به گزارش منا، قرار است حسنی مبارک، رییس جمهوری برکنار شده مصر نیز روز ۳ اوت در نخستین جلسه دادگاه حاضر شود و قاضی در توجیه تصمیم خود گفته است که ارتباط این دو پرونده با هم، آغاز همزمان محاکمه این دو مقام سابق مصری را منطقی جلوه میدهد.
حبیب العادلی پیشتر در ارتباط با پرونده فساد مالی محاکمه و به دوازده سال حبس محکوم شده است اما قرار است در ارتباط با صدور مجوز تیراندازی ماموران امنیتی به سوی تظاهرکنندگان نیز محاکمه شود.
…………………………………………….
دادستان کل کشور:
«پرونده مرتضوی باز است، آهنگرانی و وفامهر آزاد میشوند»
خبر / رادیو کوچه
غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی تبرئه سعید مرتضوی دادستان سابق تهران را تکذیب کرده و اعلام کرد پگاه آهنگرانی و مرضیه وفامهر دو بازیگر بازداشت شده سینما، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، «با تامین قرار» آزاد میشوند.
به گزارش مهر، آقای اژهای تاکید کرده است که پرونده قاضی سعید مرتضوی همچنان باز است.
آقای مرتضوی اخیرن با رد اتهاماتش در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک، اعلام کرده بود که تبرئه شده است.
آقای اژهای در نشست خبری خود بیان داشت که «قبلن شکایتی نسبت به قضات پرونده کهریزک به دادسرا وصول شده بود که دادسرا قرار منع تعقیب صادر کرد. به قرار منع تعقیب اعتراض شد و دادگاه پرونده را با اعلام نقص دوباره به دادسرا ارجاع داد.»
به گفته سخنگوی قوه قضائیه، نقص پرونده این بود که «باید یک مرجع قانونی در باره یک اتهام، استعلامی را به دادگاه ارایه کند و چون جواب این استعلام نیامده است پرونده این قاضی(مرتضوی) همچنان مفتوح است.»
آقای اژهای درباره وضعیت دستگیری پگاه آهنگرانی و مرضیه وفامهر از بازیگران سینما تصریح کرد: «این دو نفر بر اساس گزارشات رسمی مراجع امنیتی دستگیر شدهاند و پرونده در تحقیقات مقدماتی است و امروز تحقیقات مقدماتی تکمیل شده و فعلن با تامین قرار آزاد میشوند.»
این در حالی است که اتهامات این دو بازیگر سینما هنوز از سوی مقامات قوه قضاییه اعلام نشده و سخنگوی قوه قضاییه با انتقاد از رسانهها گفت که «نباید رسانهها عنوان کنند که دو هنرمند دستگیر شدهاند زیرا ما عنوان شخص را دستگیر نمیکنیم بلکه خود شخص را بر اساس جرمی که انجام داده دستگیر میکنیم.»
سخنگوی قوه قضاییه همچنین از صدور حکم اعدام ۵۴ متهم جرایم خشن در چهار ماه اول سال خبر داده است و گفته که ۴۵ نفر آنها در «ملاعام و در زندان» اعدام شدهاند.
آقای اژه ای گفته که قوه قضائیه مصمم است با جرایم خشن و خاص همانند تجاوز و آدمربایی که امنیت جامعه را مختل میکند، به صورت جدی برخورد کند.
…………………………………………….
یکدقیقه سکوت به احترام کشتهشدگان نروژ
«آغاز محاکمه عامل کشتار نروژ در پشت درهای بسته»
خبر / رادیو کوچه
مردی که به انجام حملات تروریستی دوگانه روز جمعه در نروژ اعتراف کرده، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده علیه خود در دادگاهی در اسلو، پایتخت، حاضر شده است.
به گزارش الجزیره، بر اساس تصمیم قاضی مسوول پرونده، محاکمه آندرس برینگ برویک پشت درهای بسته برگزار میشود و گزارشگران رسانههای همگانی حق حضور در جلسات دادگاه را نخواهند داشت تا متهم نتواند از جلسات دادگاه برای تبلیغ افکار سیاسی خود بهرهبرداری کند.
مردم نروژ به یاد قربانیان این حملات، روز دوشنبه ساعت 12 به وقت محلی در سراسر این کشور یک دقیقه سکوت کردند.
آقای برویک، 32 ساله، به انجام بمبگذاری در اسلو، پایتخت، و همچنین کشتار در جزیره اوتویا، محل اردوی نوجوانان هوادار حزب حاکم کارگر، اعتراف کرده است.
گفته میشود که او با گروههای افراطی راستگرا ارتباطهایی داشته و از سالها پیش برای این حملات برنامهریزی میکرده است.
در جریان این حملات که خونبارترین واقعه در نروژ از زمان جنگ جهانی دوم توصیف شده است، دستکم 93 تن کشته و 96 نفر دیگر مجروح شدند.
در عین حال، به گفته مقامات پلیس نروژ اطلاعات جدید نشان میدهد که ممکن است آمار تلفات جزیره اوتویا که در حال حاضر 86 نفر تخمین زده میشود، بیشتر از این رقم باشد.
آقای برویک که پیشتر این حملات را «وحشتناک اما ضروری» توصیف کرده، گفته است که در جلسه دادگاه دلیل اقداماتش را توضیح خواهد داد.
…………………………………………….
با بالاگرفتن تنش در خصوص سواستفاده جنسی کودکان،
«واتیکان سفیر خود به ایرلند را فراخواند»
خبر / رادیو کوچه
واتیکان دست به اقدامی نادر زده و سفیر خود در جمهوری ایرلند را فراخوانده است. علت این اقدام، تنش بیسابقهای است که بین واتیکان و دولت ایرلند بر سر موضوع سواستفاده جنسی از کودکان توسط کشیشهای کاتولیک به وجود آمده است.
یکی از سخنگویان واتیکان گفته است که فراخواندن سفیر از ایرلند، واکنش اولیه واتیکان به گزارشی است که در ایرلند تهیه شده و در آن کلیسای کاتولیک متهم شده است که بهعمد در روند تحقیق در مورد پرونده تجاوز جنسی به کودکان، کارشکنی کرده است.
سخنگوی واتیکان در عین حال اضافه کرده است که بعضی از واکنشها به این گزارش بیش از اندازه بوده است.
هفته پیش ادنا کنی، نخست وزیر ایرلند، شدیدن در پارلمان این کشور از واتیکان انتقاد کرد.
…………………………………………….
وزرات نفت در اختیار فرمانده سپاه،
«معرفی چهار وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، مهدی غضنفری برای وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت، عبدالرضا شیخالاسلامی برای وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، محمد عباسی برای تصدی وزارت ورزش و جوانان و رستم قاسمی برای وزارت نفت به مجلس معرفی میشوند.
سه تن از وزیران پیشنهادی از وزرای پیشین کابینه محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی هستند که اکنون سرپرستی وزارتخانهها را بر عهده دارند ولی رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران وزیر پیشنهادی تازه برای وزارت نفت معرفی شده است.
نمایندگان مجلس ایران روز هشتم تیرماه، به تشکیل دو وزارتخانه جدید به نامهای وزارت «کار، تعاون و رفاه اجتماعی» و وزارت «صنعت، معدن و تجارت» رای مثبت دادند.
با تشکیل دو وزارتخانه جدید، کلیه وظایفی و اختیارات و همچنین امکانات، تعهدات، اعتبارات و نیروی انسانی ۵ وزارتخانه ادغام شده، به وزارتخانههای «کار، تعاون و رفاه اجتماعی» و وزارت «صنعت و معدن و تجارت» منتقل میشود.
…………………………………………….
در سن 89 سالگی رخ داد،
«کارگردان زوربای یونانی درگذشت»
خبر / رادیو کوچه
میخاییل کاکویانیس، فیلمساز یونانی، که با کارگردانی فیلم «زوربای یونانی» به شهرت رسید، شامگاه دوشنبه، 25 ژوئیه، در بیمارستانی در آتن درگذشت.
بنا به اطلاعیه بیمارستان، کاکویانیس به علت ایست قلبی درگذشته است. او هنگام مرگ 89 سال داشت.
میخائیل کاکویانیس در 11 ژوئن 1922 در خانوادهای یونانی در لیماسول در جزیره قبرس به دنیا آمد. در آتن در رشته حقوق تحصیل کرد و سپس برای ادامه تحصیل به لندن رفت.
پس از پایان تحصیلات مدتی به شغل وکالت پرداخت، اما ذوق و علاقه او به هنر نمایش بود.
پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵ مدتی در لندن به کار تاتر پرداخت، اما علاقه اصلی او ورود به سینما بود.
کاکویانیس به ویژه به ادبیات کهن یونان علاقهمند بود و چند فیلم با مایههای اسطورهای ساخت، مانند «الکترا» و «ایفی ژنی» و از همه مهمتر فیلم «زنان تروا» که در آن کاترین هپبورن و ونسا ردگریو بازی داشتند.
کاکویانیس با ستارگانی مانند ملینا مرکوری، ایرنه پاپاس و کندیس برگن کار کرده بود.
تنها با فیلم «زوربای یونانی» بود که او به شهرت جهانی رسید. این فیلم سیاه و سفید یکی از مهمترین فیلمهای سال 1964 بود و سه جایزه اسکار را برنده شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر