طی انفجار بمبی مهیب در نزدیکی ساختمان دولت در شهر اسلو، پایتخت نروژ، که صدای انفجار در سراسر اسلو شنیده شد، و متعاقب آن گلوله باران یکی از اردوهای جوانان حزب حاکم آن کشور، که قرار بود نخست وزیر در این اردو حاضر شود، دست کم ۱۷ کشته و ده ها زخمی برجای گذاشت.
به گزارش خبرگزاری بی بی سی، ینس استولتنبرگ، نخست وزیر نروژ که دفتر کارش بر اثر انفجار در اسلو آسیب دیده است، وضعیت را "بسیار جدی" توصیف کرد.
هنوز پاسی از انفجار نگذشته بود که ساعتی بعد در جزیره اوتوئیا، در شمال غرب اسلو فردی که لباس پلیس برتن داشت، با یک مسلسل، اردوی سیاسی جوانان حزب کارگر، حزب حاکم نروژ را به گلوله بست و دست کم ده نفر را در کشت.
پیش تر یک شاهد عینی به شبکه خبری دولتی نروژ گفته بود که بین ۲۰ تا ۲۵ جسد را به چشم خود دیده است.
یوناس گاهر استور، وزیر امور خارجه نروژ گفته است که شخص تیرانداز که دستگیر شده، سفیدپوست است و همزمان پلیس نیز اعلام کرده است که این احتمال وجود دارد حادثه تیراندازی و انفجار بمب با یکدیگر مرتبط باشند.
بر اساس گزارش مذکور، مقامات نروژی گفته اند گروهی هنوز در ساختمانهای اطراف محل بمبگذاری هستند و برخی از این ساختمانها آتش گرفته است.
هنوز شخص یا گروهی مسئولیت این بمبگذاری را بر عهده نگرفته است.
نخست وزیر نروژ گفته است که تصور میشود همه وزرای کابینه سالم باشند. او گفت پلیس از او خواسته است تا محل استقرار خود را فاش نکند.
به علت شرکت در تجمعات معلمان در سال ۱۳۸۵ا، یک سال به محکومیت محمد داوری افزوده شد.
درحالیکه محمد داوری، از زندانیان جنبش سبز، در حال گذارندن محکومیت پنج سالۀ خود در زندان اوین است، منابع خبری اعلام کردند که این روزنامه نگار زندانی یکسال دیگر به محکومیت پنج ساله اش افزوده شده و به این ترتیب مدت محکومیت وی از پنج سال به شش سال افزایش یافته است.
به گزارش کلمه، این معلم و فعال فرهنگی، که در حال گذراندن دوران پنج سال محکومیت خود در بند ۳۵۰ اوین است، توسط مسئولین زندان احضار و از یک سال افزایش حکم زندان خود آگاه شده است.
بر اساس این گزارش، دلیل افزایش حکم زندان داوری، شرکت وی در تجمع های اعتراضی معلمان در بهمن و اسفند سال ۱۳۸۵اعلام شده است. این فعال فرهنگی که عضو شورای مرکزی سازمان معلمان بوده، به دلیل حضور در تجمع معلمان در سال ۸۵ بازداشت و در دادگاهی در سال ۸۶ به پنج میلیون تومان جریمه نقدی بدل از حبس محکوم شده بود و هم اکنون به دلیل عدم پرداخت این جریمه، یکسال به حبس وی فزوده شده است.
محمد داوری روزنامه نگار و سردبیر سایت سحام نیوز است، که پس از نامۀ ارسالیِ مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت خبرگان پیرامون آزار زندانیان سیاسی در شکنجه گاه کهریزک، دستگیر و تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا علیه مهدی کروبی در تلویزیون جمهوری اسلامی اقرار کند، اما وی این مسئله را نپذیرفت.
ندای سبز آزادی: حسین مرعشی که به تازگی پس از گذراندن دوران حبس,از زندان اوین ازاد شده بود برای دیدار و دلجویی از خانواده ی هاشم خواستار (معلم و عضو کانون صنفی فرهنگیان که به 2 سال حبس محکوم شده و مدتهاست که در زندان به سر میبرد) و همچنین فعالین سیاسی و مدنی مشهد به منزل مهندس خواستار رفت.
به گزارش ندای سبز آزادی، در این دیدار که حدودا 2 ساعت به طول انجامید, تعدادی از فعالین سیاسی و مدنی مشهد, که پس از انتخابات 88 هزینه های زیادی را متحمل شده بودند حضور داشتند.
مهندس حسین فرزین عضو فعال جبهه مشارکت,رضا جاودانی از فعالین ادوار تحکیم وحدت,امیر شیبانی زاده فعال دانشجویی و مدنی, حاج مهدی عبایی نایب رییس جبهه مشارکت استان خراسان رضوی,صادق تابعی فعال دانشجویی که به تازگی به یک ترم تعلیق از دانشگاه محکوم شده و همچنین محمود داوری برادر محمد داوری معلم و فعال سیاسی در بند حضور داشتند.
در این دیدار اقای مرعشی از وضعیت زندان وکیل اباد و امکانات و نوع برخوردها با فعالین سیاسی جویا شد و پس از اینکه از وضعیت بسیار بد زندانیان در زندان وکیل اباد مشهد با خبر شد بسیار ابراز تاسف برای مسئولین مملکتی نمود.
خانواده ی اقای خاستار نیز خبر از نزدیکی پایان حبس ایشان دادند که در تاریخ 5/4 چهارم مرداد پس از دو سال حبس بدون استفاده از مرخصی و حقوق زندانی به پایان میرسد,دادند.
در اواسط جلسه نیز مهندس هاشم خاستار از زندان وکیل اباد تماس گرفت و با اقای مرعشی و دیگر فعالین صحبت کرد و از همه ی دوستان بخاطر تنها نگذاشتن خانواده ی ایشان بسیار تشکر کرد و همچنین خاطرنشان کرد که همچنان برسر عقاید خود استوار است و زندان و فشارها باعث نشده که ایشان زره ای از مواضع خود کوتاه بیاید,بلکه ایشان را استوارتر و پایدارتر کرده و بعد از ازادی همچنان برای ازادی ایران و ایرانی تمام تلاشم را انجام میدهم ,همچنان که در 40 سال گذشته که در دوران طاغوت هم میجنگیدم و حتی سالها در زندان به سر برده ام....
ندای سبز آزادی: مراسم زنده یاد هدی صابر در حالی بر سر مزارش در بهشت زهرا برگزار شد که خانواده شهید هدی صابر تلاش فراوانی کردند تا مراسم چهلم را در حسینیه ارشاد یا مسجد اعظم قلهک برگزارکنند.
به گزارش ندای سبز آزادی، علیرغم اعلام موافقت پلیس امنیت با برگزاری مراسم، به خانواده اعلام شد که باید چهار نهاد دیگر موافقت خود را اعلام کنند که در نهایت بعد از 10 روز معطلی عدم موافقت با برگزاری مراسم اعلام شد.
همانطور که هیچ گونه مراسم عمومی برای مهندس سحابی و هاله سحابی برگزار نشد. خانواده هدی صابر نیز نتوانستند مراسم چهلم را در مسجد یا حسینیه ارشاد برگزار کنند
این مراسم بدون ایراد هیچ سخن و سخنرانی بود. خانواده تنها اجازه داشتند صدای نوار قرآن پخش کنند.
فیروزه صابر خواهر شهید هدی صابر در پایان مراسم با تشکر از حضور مهمانان بر سر مزار گفت خیلی تلاش کردیم تا چهلم هدی را در حسینیه ارشاد یا مسجد قلهک برگزار کنیم که مجوز داده نشد و ناچار مهمانان را بر سر مزار گرد هم آوردیم.
حضور لباس شخصی ها و برخی از افراد نیروی انتظامی بر سر مزار مشهود بود
هدی صابر فعال ملی – مذهبی و زندانی سیاسی بند 350 اوین در پی اعتصاب غذا و پس از ضرب و شتم ماموران در بهداری در تاریخ 21 خرداد به شهادت رسید و علی رغم شهادت 64 نفر از زندانیان مبنی بر ضرب و شتم این زندانی و تاخیر جدی درانتقال وی به بیمارستان و علی رغم شکایت خانواده به بازپرسی ویژه قتل هنگام دیدن جنازه در بیمارستان مدرس هیچ مرجع قضایی تاکنون پی گیر چگونگی قتل وی نشده است. و با ممانعت های پی در پی جهت برگزاری مراسم برای این شهید ملی – مذهبی مانع برگزاری مراسم چهلم نیز شدند.
مراسم چهلم شهید صابر ساعت 5 تا 6 روز 30 تیر بر سر مزار وی برگزار شد که با کنترل نیروهای امنیتی همراه بود. در پایان مراسم پس از تشکر فیروزه صابراز حاضران از آنها خواست فاتحه ای قرائت کنند. حضار طبق رسمی که مدتی است رایج شده به صورت یک سرود آهنگین و ملکوتی فاتحه شان را به صورت دست جمعی قرائت کردند.
پس از آن همه دور مزار هدی جمع شدند تا فاتحه ای نیز بر سرمزار بخوانند . در اینجا حضار ساکت شدند و تقی رحمانی سخنانی کوتاه به یاد دوستش بیان کرد. وی گفت الان پهلوان خفته است؛ پهلوان ما که می گفت «منش حسن رزاز را عشق است». امروز ما می گوییم که پهلوان هدی را عشق است. پهلوان را عشق است چون که با منش پهلوانی زیست در دنیای سیاست. هدی تختی را دوست داشت، با حنیف نژاد زندگی می کرد و مهندس سحابی را مراد خود می دانست.
حال پهلوان در میان ما نیست، شما شهادت بدهید بر منش هدی همانطوری که هدی در زندگی خویش به خستگی ناپذیری حنیف نژاد، اخلاق ملی مهندس سحابی ومنش پهلوانی تختی شهادت داد.
امروز هدی با ما ست. آنچه که از او آموخته ایم را در زندگی به کار بگیریم . «پس پهلوان را عشق است»
این سخنان را تقی رحمانی در جمع شاگردان هدی صابر بر سر مزار وی با بغض و اشک بیان می کرد.
در پایان مراسم با ادای احترام و دعوت جمعی از شاگردان کلاس باب بگشای هدی صابر ، آقای حسین شاه حسینی مبارز دیر پای میهن مان در سخنان کوتاهی همراه با بغض و اشک گفت هدی مردی مخلص ، با انگیزه، مصدقی، با منش پهلوانی بود که فقط زحمت می کشید و قصدش تلاش و کوشش برای نجات جامعه اش بود . او به دنبال نام نبود بلکه همیشه به دنبال انجام کار و تلاش بود
شاه حسینی ادامه داد مانند صابر کم پیدا می شود یادش گرامی باد.
در این هنگام یکی از لباس شخصی ها بلند صلوات فرستاد و گفت با صلواتی مراسم را تمام کنید.عده ای از همراهان او نیز صلوات فرستادند. وبدین ترتیب صبر آن ها هم در این مراسم محدود تمام شد. همان طور که صبر صابرتمام شد و سخن نگفت و حماسه آفرید ورفت.واین جملات ، نوشته یکی از سه پوستری بود که دراین هنگام بین حضار دست به دست میشد
علی محمبی
در تابستان سال 88 و مدتی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، دکتر علیمحمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران با انفجار بمبی کارگذاشته شده داخل یک دستگاه مقابل خانه وی و به هنگام خروج از منزل کشته شد. همان ابتدا دستگاههای تبلیغاتی حکومت این حادثه را ترور استادان و نخبگان انرژی هستهای نامیدند و مطابق معمول آن را به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل مربوط دانستند.
اما تا یک سال و نیم پس از آن هیچگونه اطلاعرسانی در مورد دستگیری عوامل این ترور انجام نشد و نهایتاً پس از انتقاد علنی دادستان تهران از دستگاههای امنیتی، در زمستان 89 جوانکی (به نام مجید جمالی) را مقابل دوربین نشاندند و وی در اظهاراتی برعلیه خود عنوان کرد که جاسوس موساد است و مدتی در اسرائیل بوده و در اتوبانی حوالی تلآویو، آموزش ترور دکتر علیمحمدی را دیده و حتی ماکت منزل وی را هم در آنجا ساخته بودند و سپس به ایران بازگشته و اقدام خود را عملی کرده است.
در اواخر پاییز 89 هم دکتر شهریاری از اساتید دانشگاه تهران با انفجار بمبی به قتل رسید و البته یکی دیگر از اساتید هم خوشبختانه از یک ترور مشابه جان سالم به در برد.
در مورد پرونده دکتر علیمحمدی چند سؤال مطرح میشود که در ذیل میآید:
1- اگر ادعای وزارت اطلاعات را بپذیریم که همان جوان عامل ترور بوده است و ظاهراً هم به جرم خود اعتراف کرده، چرا پس از حدود شش ماه هنوز از محاکمه وی خبری نیست و به مجازات عمل خود نرسیده است؟ در صورتی که انشاء و اجرای حکم پروندههای مشابه در مدت زمان بسیار کوتاهی به سرانجام رسیده است!
2- اگر بپذیریم که آن جوان عامل عملیاتی موساد در تهران بوده، چرا وی تا یک سال و نیم پس از ترور از ایران خارج نشده و کماکان منتظر نشسته بود تا بازداشت شود؟
3- دکتر علیمحمدی فردی معمولی و فاقد محافظ بوده است و کشتن یک همچین شخصی عمل دشواری نبوده است. با این اوصاف چه نیازی به آموزش تروریست (در اتوبان تلآویو!) و ساختن ماکت منزل وی و تمرین نحوه ترور بوده است؟
4- پس از این ترور رسانهها به موضوعی پرداختند که دکتر علیمحمدی در سازمان انرژی هستهای نبوده و اساساً دانشمند هستهای هم نبوده است. حال با فرض دست داشتن دشمن در ترور دانشمندان هستهای چرا او ترور شده و دیگر افراد عضو در آن سازمان و حتی افراد دارای پستهای مهمتر از هر خطری مصون ماندهاند؟
5- چرا در مورد اینکه هم دکتر علیمحمدی و هم دکتر شهریاری از اساتیدی بودند که در خلال انتخابات سال 88، بیانیه حمایت از مهندس موسوی را امضا کردند و به اصطلاح از اساتید سبز دانشگاه تهران بودند سکوت مطلق پیشه شده است؟
6- در روز ترور دکتر شهریاری در آذر ماه سال 89، چرا رسانههای وابسته به سپاه (ازجمله فارس) از انفجارهای متعدد در تهران و به ویژه یک خودروی پژو 206 در شهرک محلاتی خبر دادند اما نیروی انتظامی آن را به شدت تکذیب و حتی این خبر از روی سایتها برداشته شد؟ (البته ناگفته نماند که اهالی شهرک محلاتی و مینیسیتی نیز وقوع هرگونه انفجاری در آن منطقه را تکذیب کردند.)
7- چرا علیرغم وعده وزیر اطلاعات مبنی بر یافتن سرنخهای مهمی از عوامل ترور دکتر شهریاری در چند ماه پیش، هنوز خبری از دستگیری عوامل آن منتشر نشده است؟
محمد حسین سهرابی راد، عضو ستاد مهدی کروبی که به گذراندن چهار سال حبس محکوم شده بود، پس از ۷۰۷ روز حبس به مرخصی آمد.
به گزارش جرس، این زندانی سیاسی که دو سال گذشته را بدون مرخصی در بند ۳۵۰ زندان اوین گذرانده بود، در یک ماه گذشته، سه بار در بیمارستان بررسی شد. او متهم است که در تهیه فیلمی در مورد جنایتهای رخ داده در بازداشتگاه کهریزک، با محمد داوری سردبیر سایت سحام نیوز همکار کرده است.
مادر وی چند روز پیش در گفتوگویی گفته بود: به ما هشدار می دهند که چرا مصاحبه کردید؟ اما من از همین تریبون می گویم بارها به دادستانی مراجعه کردم و درخواست کردم حتی برای دو دقیقه بتوانم با دادستان صحبت کنم اما کسی پاسخی به من نداد و تا الان نتوانستم دادستان را ملاقات کنم. خوب چاره ای برای ما نمی ماند و مجبوریم از کانالهای دیگر صدایمان را به گوش دادستان برسانیم. الان هم نمی خواستم مصاحبه کنم اما چون شما اصرار کردید و من گفتم شاید دادستان از این تریبون صدایم را بشنوند حاضر به گفتگو شدم.”
در حالی که دولت ادعای ایجاد شغل در مقیاس میلیونی را مطرح میکند، دری نجف آبادی به این ادعاها واکنش نشان داد و با متهم کردن ضمنی احمدینژاد و مسئولان دولتی به دروغگویی در ارائه آمار، گفت: اعلام ارقام غیر واقعی اشتغال در کشور، بیکاری موجود در کشور را کمرنگ و این معضل را حل نمی کند.
به گزارش مهر، وی در خطبه های نماز جمعه اراک با بیان اینکه نرخ بیکاری بالای ۱۰ درصد در شان نظام نیست، افزود: شایسته نیست علیرغم حضور این جوانان پرشور و مستعد آنان بیکار بمانند و انرژی انها هدر برود.
دری نجف آبادی همچنین گفت: قرار بود در اجرای اصل ۴۴، تولید به سمت رقابتی شدن پیش برود و روند استفاده از تکنولوژی های جدید در صنعت گسترش یابد نه اینکه صنایع قربت الی الله به عده ای واگذار شود.
وی افزود: ارجاع اصل ۴۴ به گونه ای بوده که گویا با جمع کردن مال خود می توان کارخانه ای را خرید، در حالی که این اصل، اصلی مترقی برای توسعه است که باید درست اجرا شود.
در هیاهوی جنجال های سیاسی گروه های تمامیت خواه برای باقی ماندن کوتاه مدت خود در قدرت ، زیر پوست جامعه آسیب های اجتماعی چهره زشت خود را بیش از گذشته نمایان می کند. اخبار مربوط به قمه کشی و چاقوکشی، تجاوز و … در ماه های اخیر رو به افزایش گذاشته است. یکی از آخرین این اخبار مربوط به قمه کشی بر روی جوان ۱۹ ساله است.
هفته گذشته و در تعطیلی نیمه شعبان این جوان طلبه که از مراسم این عید برمی گشت وقتی متوجه شد سرنشینان یک خودروی پراید قصد ایجاد مزاحمت برای چند دختر جوان را دارند به این رفتارها اعتراض کرد که یکی از سرنشینان پراید با قمه به شاهرگ گردن این جوان ضربه زد.
مادر این طلبه جوان از وزیر بهداشت شاکی است که چرا به جای رسیدگی به وضعیت بیمارستان ها با دوربین به بیمارستانی که فرزندش در آن بستری است آمده و در برابر خواسته اش که فیلم این دیدار پخش نشود آن را از صدا و سیما پخش کرده اند.
خانم مشتاق فر به خبرگزاری فارس می گوید: وزیر بهداشت وقتی به بیمارستان آمد به تیم همراه وی گفتم: راضی به فیلمبرداری نیستم و حق ندارید این کار را بکنید. سؤال من این است که خانم وزیر، با این فیلم قرار بود چه مشکلی از مردم را حل کنند. با این فیلم مشکل بیمارستانهایتان حل شد یا مشکل پزشکانی که هیچکدام در بیمارستان نبودند؟
او در عین حال می گوید: علی را بیخود بزرگ نکنید. من برای این اجازه ندادم از او فیلمبرداری کنند چون بچه من چیزی نبود که بخواهند آنقدر او را بزرگ کنند چرا که او هم مانند بسیاری دیگر از جوانان این جامعه به وظیفه خود عمل کرد.
از سوی دیگر وی این سوال را مطرح می کند که اگر به جای فرزند طلبه من، این اتفاق برای جوان دیگری رخ میداد آیا وزیر بهداشت، نمایندگان مجلس و سرداران و مسئولان دیگر به عیادت او میآمدند؟
مادر این طلبه جوان تصریح می کند: خودم هم میتوانستم فیلم علی را در اختیار سایتها قرار بدهم اما نمیخواستم فرزندم بیدلیل بزرگ شود و این کار وزیر بهداشت فقط برای لاپوشانی مشکلات و اشتباهات بود.
او همچنین از شکایت از وزیر بهداشت خبر می دهد و می گوید: من فقط از وزارت بهداشت شاکی هستم و به زودی در دادسرای کارکنان دولت از شخص وزیر بهداشت شکایت خواهم کرد چون به قول خود مبنی بر عدم پخش فیلمی که از علی تهیه کرده بودند عمل نکرد.
گویا وزیر بهداشت در مراسم نمایشی که در ملاقات از این طلبه جوان داشته ادعا کرده که خانواده این جوان تنها به ۲ یا ۳ بیمارستان مراجعه کرده اند که از پذیرش آنها سر باز زده اند اما مادر این طلبه با رد این ادعای وزیر بهداشت می گوید: همه دوستان علی با موتورسیکلت به ۲۶ بیمارستان مراجعه کردند و خودم هم با این بیمارستانها تماس گرفتم، حال چرا وزیر بهداشت باید در تلویزیون بگوید فقط ۲ یا ۳ بیمارستان؟ چرا در مصاحبه وزیر بهداشت صحبتهای من حذف شده بود و چرا فقط به صحبتهای وی اکتفا شد؟
مادر این طلبه می گوید: وقتی در پایتخت ما این اتفاقات میافتد و وضعیت اینگونه است، معلوم نیست در شهرهای دورافتاده مردم چه وضعیتی دارند.
وی این پرسش را مطرح می کند که چرا فرزند من باید ۵ ساعت بعد از مجروح شدن، آنهم از ناحیه گردن، به اتاق عمل برود، گفت: وقتی به خود آمدم، دیدم آن بیمارستان وضعیت مناسبی ندارد. به یکی از بستگانم زنگ زدم و او از من خواست فورا به بیمارستانهای طالقانی، شهدای تجریش و دی زنگ بزنم.
مادر این جوان گفت: چرا نباید برای فرد مجروحی که حتی یک ثانیه هم برای او حیاتی است، دسترسی آسان به بیمارستان داشت؟ وقتی من به بیمارستان عرفان آمدم پزشکان به من گفتند داخل رگهای علی آب وارد شده و دیگر کاری نمیتوان کرد. آیا برای خانم وزیر قابل قبول است که چنین مجروحی بعد از ۵ ساعت وارد اتاق عمل شود؟ متخصصان عروق باید به این سؤال پاسخ بدهند که واقعاً برای کسی که از ناحیه شاهرگ مجروح شده، چند دقیقه زمان برای زنده ماندن نیاز است.
مادر علی خلیلی در ادامه صحبتهای خود می گوید: متأسفانه افسر پرونده هم در اقدامی عجیب، شاهدان و متهمان پرونده را رودرروی هم قرار داد که همین کار باعث شد ۲ شاهد حادثه نخواهند و نتوانند از خانه خارج شوند. چرا نباید شاهدان از پشت دیوار شیشهای مخصوص متهمان را شناسایی کنند. من حال آن پدر و مادر را میفهمم و میدانم که هرلحظه نگران حمله به خود و فرزندانشان هستند.
مادر این طلبه جوان با بیان اینکه: “فرزند من آنطور که در مطبوعات آمده، حجت الاسلام ۲۷ ساله نبود “، می گوید: علی طلبه پایه دوم حوزه است که فقط ۱۹ سال سن دارد. او اصلاً آدمی سیاسی نبود و فقط دغدغه نجات همسالان خود از وضعیت نامناسب فرهنگی فعلی در جامعه را داشت.
خانم مشتاقفر درباره حال فعلی فرزند خود اظهار داشت: در حال حاضر وضعیت علی رو به بهبود است ولی قادر به تکلم و حرکت دادن قسمت راست بدن خود نیست، اما دوستان و آشنایان را میشناسد و واکنش نشان میدهد.
وی درباره خواسته خود از مسئولان قضایی می گوید: میدانم وضعیت رسیدگی به پروندهها در دستگاه قضایی چگونه است اما از مسئولان قضایی میخواهم که به این پرونده باسرعت رسیدگی کنند.
منبع: کلمه
در حالی که در ماههای اخیر، وقوع چندین حادثه ناگوار و باورنکردنی از نوع قتل خیابانی، تجاوز دستهجمعی و کودکآزاریهای تکاندهنده در نقاط مختلف کشور افکار عمومی را جریحهدار کرده، امام جمعه تهران ادعا کرد که: ایران اسلامی امنترین کشور جهان است!
به گزارش خبرگزاریها، احمد خاتمی در نمازجمعه امروز تهران بدون اشاره به حوادث تکاندهنده متعدد، به حمله صورت گرفته به یک طلبه در حین امر به معروف اشاره کرد و با بیان اینکه داغ متدینین با شنیدن خبر حمله به یک طلبه غیرتمند تازه میشود، در عین حال اظهار داشت: این حرکات سازماندهی شده نبوده و نباید با دیدن این صحنهها فضایی بسازیم که کشور ناامن شده و هالهای از ناامنی ایجاد کنیم.
وی افزود: واقعیت این است که ایران اسلامی امنترین کشور جهان است و این موارد استثنا است. دستگاه قضایی هم نباید از کنار این حوادث سطحی بگذرد و نخواهد گذشت.
خطیب نماز جمعه این هفته تهران، برای ضاربان این طلبه حکم نیز صادر کرد و عمل آنها را مصداق محاربه دانست و از قوه قضاییه خواست برای حفظ آبروی نظام، در مجازات این اوباش سرعت عمل به خرج دهند.
احمد خاتمی همچنین به رسوایی شنود مکالمات مردم در انگلیس و مرگ خبرنگار افشاکننده این رسوایی اشاره کرد و گفت: گویا آدمکشی برای انگلیسیها به هنجاری نهادینه شده تبدیل شده است. اینها میخی است که بر تابوت لیبرالدموکراسی غرب زده میشود.
وی با اشاره به انتشار فیلمی از قتل یک سیاهپوست آمریکایی توسط پلیس این کشور که کرایه اتوبوس نداده است، گفت: این سیمای دولت آمریکاست که فریاد حقوق بشرش را گوش فلک را کر کرده اما آنها برای انسانیت سر سوزنی قائل نیستند.
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی امروز به طور ضمنی اعتراف کرد که این سازمان در آستانه ورشکستگی قرار دارد و از عهده پرداخت مطالبات معوق مستمریبگیران تامین اجتماعی بر نمیآید.
به گزارش خبرنگار کلمه، رحمت الله حافظی که پنجمین مدیرعامل تامین اجتماعی در شش سال اخیر است، امروز به مناسبت هفته تامین اجتماعی، سخنران پیش از خطبههای نمازجمعه تهران بود.
اما او در حالی که قصد داشت یک «خبر خوش» به مستمریبگیران این سازمان بدهد، به طور تلویحی اذعان کرد که در آستانه پنجمین ماه از سال ۱۳۹۰ این سازمان هنوز قادر نیست معوقهها و طلب مستمریبگیران را یکجا پرداخت کند.
خبر خوش مدیرعامل تامین اجتماعی این بود که از مرداد ماه و در حالی که شش ماه از آغاز طرح هدفمندی و گرانیهای حاصل از آن میگذرد، حقوق بازنشستگان ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت. این افزایش ۱۰ درصدی که باید از آغاز سال ۹۰ اعمال میشد، اکنون در حالی چهار ماه به تاخیر افتاده که طبق آخرین اعلام رسمی، نرخ تورم در ماه گذشته از ۱۵ درصد فراتر رفته است.
رحمتالله حافظی همچنین اعلام کرد که یک میلیون و ۵۵۰ هزار مستمری بگیر و بازنشسته تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی، باید برای دریافت ۱۰ درصد افزایش حقوق ماههای قبل خود نیز تا چهار ماه بعد، یعنی آبان ماه منتظر بمانند! او در توجیه این موضوع، به بار مالی ۶۰۰ میلیارد تومانی این افزایش حقوق برای تامین اجتماعی اشاره کرد و خواستار پرداخت بدهی ۳۵۰۰ میلیارد تومانی کارفرمایان به این سازمان شد، اما اشارهای به بدهی کلان دولت به این سازمان که بیش از ۲۴ هزار میلیارد تومان ارزیابی شده، اشارهای نکرد.
این در حالی است که دو سال قبل و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، این سازمان به دستور احمدینژاد ۵۰۰ میلیون تومان از بانکها وام گرفت تا در روزهای قبل از انتخابات، تمام مطالبات ناشی از افزایش حقوق مستمریبگیران را پرداخت کند.
حافظی که پیشبینی میشود با انحلال وزارت رفاه و تامین اجتماعی و ایجاد وزارتخانه جدید، به زودی مسئولیت خود را به فرد دیگری بسپرد، همچنین ادعا کرد که سازمان تامین اجتماعی درصدد است تا در برنامهریزیهای آینده خود تدبیری بیندیشد که مستمریبگیران مجبور نباشند برای تامین زندگی خود بعد از بازنشستگی مجددا کار کنند.
او این ادعا را در حالی از تریبون نماز جمعه اعلام کرد که سازمان تامین اجتماعی در حال حاضر سختترین روزهای خود را در زمینه پیشی گرفتن مصارف بر منابع آن میگذراند؛ به طوری که تا پایان خرداد ماه بهرغم همه ادعاهای حاکی از شکوفایی اقتصاد ایران، فقط توانسته است نزدیک به ۷۵درصد بودجه خود را تحصیل کند. این در حالی است که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها، هزینههای درمانی و رفاهی حداقل ۳۰ درصد از بودجهی پیشبینیشده بیشتر شده است.
آمارهای اعلام شده از سوی مدیر سازمان تامین اجتماعی نشان میدهد که ۱۰ میلیون نفر بیمه شده اصلی تحت پوشش این سازمان هستند که با افراد تحت تکفل آنان بیش از ۳۰ میلیون نفر یعنی بالغ بر ۴۲ درصد جمعیت کشور هستند؛ به طوری که تنها در یک سال گذشته، بیش از ۵۰ میلیون و ۴۰۷ هزار ویزیت در مراکز سازمان تامین اجتماعی انجام شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر