عزت الله سحابی، از فعالان ملی-مذهبی در حالت کما به سر می برد. مرتضی کاظمیان از همکاران آقای سحابی روز دوشنبه به رادیو فردا گفت، آقای سحابی به خاطر شکستگی استخوان ران به بیمارستان پارسیان تهران منتقل شده بود ولی در بیمارستان دچار خونریزی مغزی شده است و هم اکنون در کما به سر می برد. عزت الله سحابی که پیش و پس از انقلاب به دلیل فعالیت های سیاسی مجموعاً نزدیک به ۱۵ سال در زندان بسر برده، از زمان آغاز اعتراض ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ تاکنون، از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی تحت فشار بوده است.
سوئیس از شناسایی میلیون ها فرانک دارایی متعلق به معمر قذافی، رهبر لیبی، حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق مصر و زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری سابق تونس، خبر داد. یک سخنگوی وزارتخارجه سوئیس روز دوشنبه گفت، حساب های بانکی شناسایی شده در بانک های این کشور حاوی ۳۶۰ تا ۴۱۵ میلیون فرانک متعلق به معمر قذافی، ۴۱۰ میلیون فرانک متعلق به حسنی مبارک و ۶۰ میلیون فرانک سوئیس متعلق به زین العابدین بن علی است. به گفته این سخنگو دولت های تونس و مصر در حال مذاکره با مقام های قضائی سوئیس برای بازگرداندن این مبالغ به کشورشان هستند.
شورای امنیت سازمان ملل از خبر مرگ اسامه بن لادن، رهبر القاعده، استقبال کرد. شورای امنیت دوشنبه شب در یک نشست ویژه حملات تروریستی شبکه القاعده را زشت و فجیع خواند و افزود، هیچ انگیزه و آرمانی کشتن افراد بیگناه را توجیه نمی کند. اعضای شورای امنیت در قطعنامه ای از تمام کشورهای جهان خواستند تا تلاش های خود را برای مبارزه با تروریسم افزایش دهند. اسامه بن لادن، رهبر القاعده و مسئول حملات 11 سپتامبر به آمریکا، روز دوشنبه توسط نیروهای آمریکایی در پاکستان کشته شد.
به دنبال «خودکشی» سیامک پورزند، روزنامهنگار و فعال فرهنگی در ایران، سازمان گزارشگران بدون مرز مقامهای جمهوری اسلامی را مسئول مرگ وی دانسته و خواستار اعزام فوری گزارشگر ویِژه سازمان ملل به ایران شده است.به دنبال «خودکشی» سیامک پورزند، روزنامهنگار و فعال فرهنگی در ایران، سازمان گزارشگران بدون مرز مقامهای جمهوری اسلامی را مسئول مرگ وی دانسته و خواستار اعزام فوری گزارشگر ویِژه سازمان ملل به ایران شده است. سازمان گزارشگران بدون مرز، که مقر آن در پاریس است، روز دوشنبه با انتشار بیانیهای با ابراز تاسف از مرگ سیامک پورزند، روزنامهنگار و چهره فرهنگی در ایران، مقامهای جمهوری اسلامی را مسئول مرگ وی معرفی کرده است. بیشتر بخوانید: دختر سیامک پورزند: پدرم خودکشی کرده است سيامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی در گذشت در بیانیه گزارشگران بدون مرز در این باره آمده است: « سیامک پورزند پس از ۱۰ سال زندان و حصرخانگی، ممنوع خروج بودن از کشور و جدایی از فرزندان و همسرش، در تاریخ ٩ اردیبهشت ١٣٩٠ به زندگشاش پایان داد. ما مقامات جمهوری اسلامی ایران را مسئول مرگ و اقدام تاسفبار سیامک پورزند میدانیم.» روز شنبه و یک روز پس از انتشار خبر درگذشت سیامک پورزند، لیلی پورزند، دختر وی، در گفت و گویی با رادیو فردا اعلام کرده بود، پدرش در یک اقدام اعتراضآمیز نسبت به وضعیت خود در ۱۰ سال گذشته به زندگیاش پایان داده است. خانم پورزند در این باره گفته بود: «این مرگ، مرگی بود اعتراضی و در کمال قدرت و اراده؛ ایشان تصمیم گرفت به این زندگی پایان بدهد و از طبقه ششم بالکن منزل کوچک مسکونی خودش دیروز ساعت دو بعد از ظهر، نهم اردیبهشت، خودش را به پائین پرت کرد.» سیامک پورزند، از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی و به دور از خانوادهاش در ایران زندگی میکرد و در این مدت هرگز اجازه خروج از کشور و دیدار با اعضای خانوادهاش را نیافت. سیامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ بود و فعالیت های خود را در روزنامهنگاری در سال ۱۳۳۱ با کار در روزنامه باختر امروز به مدیریت حسین فاطمی آغاز کرده بود. وی برای نخستین بار در اواخر پاییز ۱۳۸۰ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده بود. سیامک پورزند پس از نزدیک یک سال بازداشت، که از حق داشتن وکیل و ملاقات با خانواده و همچنین همسرش مهرانگیز کار، وکیل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود سرانجام در دادگاهی غیرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد، اما چندی بعد به دلیل وخامت حال جسمانیاش به بیمارستان منتقل شد و سپس در منزل شخصی تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت. گزارشگران بدون مرز در بیانیه خود در این باره آورده است: «سیامک پورزند در همه مدت بازداشت خود از حق مشورت با وکیل و درمان پزشکی محروم بود. ماههای متمادی در سلول انفرادی به سر برد و شکنجه و فشارهای جسمی و روحی شدیدی را متحمل شد.» در سالهای اخیر سیامک پورزند به دلیل تحمل زندان و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به شدت بیمار شده بود و تلاش اعضای خانواده وی برای دریافت اجازه خروج از کشور برای وی به نتیجه نرسیده بود. به گفته لیلی پورزند در این مدت اعضای خانواده سیامک پورزند حتی به آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نامه نوشته و از وی خواستار رفع محدودیتها برای وی شده بودند. در بیانیه گزارشگران بدون مرز با اشاره به این تلاشها آمده است: «علیرغم درخواستهای مکرر خانواده و سازمانهای مدافع حقوق بشر و از جمله گزارشگران بدون مرز از همه مقامهای وقت و کنونی جمهوری اسلامی ایران، روسای جمهور محمد خاتمی و محمود احمدینژاد، مسوولان دستگاه قضایی آیتالله محمود هاشمیشاهرودی و صادق لاریجانی، این مقامات هیچ گونه مساعدتی برای تغییر شرایط و کمک به وضعیت وی انجام ندادند.» گزارشگران بدون مرز، که از حقوق روزنامهنگاران در سراسر جهان دفاع میکند، همچنین افزوده است: «مرگ سیامک پورزند نشان داد که نظام جمهوری اسلامی ایران از بیرحمترین حکومتهای جهان نسبت به روزنامهنگاران است.» در بیانیه گزارشگران بدون مرز با بیان این که آقای پورزند سالهای آخر زندگی خود را میان زندان، حصرخانگی و بیمارستان گذراند، آمده است: «او یکی از شاهدان بیشمار جنایاتی بود که مسوولان امنیتی – قضایی در زندانهای جمهوری اسلامی مرتکب میشوند و به همین دلیل نمیخواستند که از کشور خارج شود.» در پایان این بیانیه آمده است: «بسیاری از روزنامهنگاران ایران که هم اکنون در زندان و یا با سپردن وثیقههای سنگین در " آزادی موقت" به سر میبرند، شدیداً بیمار و از حق درمان محروم شدهاند؛ گزارشگران بدون مرز خواهان اعزام فوری گزارشگر ویِژه سازمان ملل به ایران است.» شورای حقوق بشر سازمان ملل در اوایل فروردین ماه سال جاری قطعنامهای را در باره تعیین یک گزارشگر ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران تصویب کرده است.
پس از انتشار برخی گزارشها از وخامت حال عزتالله سحابی، يکی از فعالان ملی مذهبی روز دوشنبه درباره وی به رادیو فردا گفت: سطح هوشياری آقای سحابی بعداز عمل جراحی طی يک دو روز اخير کاملا تقليل يافته و وی به نوعی در کما است.پس از انتشار برخی گزارشها از وخامت حال عزتالله سحابی، يکی از فعالان ملی مذهبی روز دوشنبه درباره وی به رادیو فردا گفت: سطح هوشياری آقای سحابی بعداز عمل جراحی طی يک دو روز اخير کاملا تقليل يافته و وی به نوعی در کما است. بنا بر گزارشها عزت الله سحابی، رييس شورای فعالان ملی-مذهبی هفته گذشته و به علت شکستگی استخوان ران به بيمارستان منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت اما پس از آن دچار «خونريزی مغزی» شد که بار دیگر مورد عمل جراحی قرار گرفت. مرتضی کاظميان، از فعالان ملی- مذهبی، در خصوص وضعيت عزت الله سحابی به راديو فردا گفت:«متاسفانه پس از عمل جراحی برای شکستگی استخوان ران و سپس کاهش پلاکتهای خون، سطح هوشياری ايشان کاملا تقليل پيدا کرده بود و در سحطی است که پزشکان نمیتوانند معالجات ايشان را ادامه دهند و به نوعی ايشان در کما هستند.» در همين زمينه، پيشتر روز دوشنبه خبرگزاری جمهوری اسلامی ، ايرنا، به نقل از منابع بيمارستانی در بيمارستان «پارسيان» گزارش داده بود که حال عزت الله سحابی «وخيمتر از روز قبل شده» و وی از شب گذشته به کما رفته است. يکی از پزشکان عزت الله سحابی در گفت و گو با ايرنا گفته است: ميزان پلاکتهای خون عزتالله سحابی بشدت پايين آمده است و در اين شرايط انجام هر نوع عمليات جراحی روی وی بسيار خطرناک است. براساس اين گزارشها، عزت الله سحابی هم اکنون در بخش «ای سی يوی» بيمارستان پارسيان بستری است. عزت الله سحابی، متولد سال ۱۳۰۹ است و فعاليتهای سياسی و تشکيلاتی خود را پس از حوادث ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. وی به هنگام تاسيس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ به اين حزب پيوست . عزت الله سحابی به همراه آيت الله محمود طالقانی، مهدی بازرگان و يدالله سحابی به عنوان شورای مرکزی نهضت آزادی فعاليت میکرد. عزت الله سحابی از آغاز فعاليتهای سياسی خود نزديک به ۱۵ سال را در زندانهای دوران شاه و جمهوری اسلامی گذارنده است. عزت الله سحابی همچنين در سال ۱۳۷۹ نيز به همراه دهها فعال ملی مذهبی و عضو نهضت آزادی بازداشت شد و نزديک به دوسال را در زندان گذارند. فشار های امنيتی بعداز انتخابات مرتضی کاظميان در خصوص فشار های امنيتی بر عزت الله سحابی پس از انتخابات رياست جمهوری ۱۳۸۸ میگويد: «به دليل همراهی و همدلی مهندس سحابی و زيرمجموع ايشان، يعنی شورای فعالان ملی مذهبی، از جنبش سبز ، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی چه در دوران انتخابات و چه بعد از آن منجر به افزايش فشارها شد و به طور مشخص در زمستان سال گذشته و پيش از عيد مهندس سحابی به رغم وضعيت بيماری احضار شدند.» مرتضی کاظميان میافزايد: «مهندس سحابی به دادسرای مقدس واقع در اوين احضار، که در آنجا مورد بازجويی و تهديد قرار گرفتند.» مرتضی کاظميان در ادامه میگويد به رغم بيماری مهندس سحابی، نيروهای امنيتی و قضايی جمهوری اسلامی به هاله سحابی دختر عزت الله سحابی که هم اکنون در زندان به سر میبرد اجازه نداده که به ديدار پدرش برود.
در پی کشته شدن اسامه بن لادن، رهبر القاعده، شماری از کشورهای جهان از بیم عملیات تلافیجویانه تدابیر امنیتی خود را شدت بخشیدند. در همین حال دولت آمریکا از بیم حملههای تلافیجویانه، به همه شهروندانش در سراسر جهان هشدار داد.در پی کشته شدن اسامه بن لادن، رهبر القاعده، شماری از کشورهای جهان از بیم عملیات تلافیجویانه تدابیر امنیتی خود را شدت بخشیدند. هیلاری کلینتون وزیر خارجه ایالات متحده تاکید کرد با وجودی که کشته شدن اسامه بنلادن «نقطه عطفی» به شمار میرود مبارزه علیه القاعده و متحدانش همچنان ادامه خواهد یافت. از سوی دیگر باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، روز مرگ بنلادن، را «یک روز خوب برای آمریکا» توصیف کرد و گفت جهانِ پس از مرگ رهبر القاعده، جهانی بهتر خواهد بود. باراک اوباما تصریح کرد: «جهان امنتر شده و بخاطر مرگ اسامه بنلادن مکان بهتری شده است.» باراک اوباما اظهار داشت در این روز دوباره ملت آمریکا نشان دادند که اگر دست به دست هم دهند، هیچ کاری برایشان غیرممکن نیست. در همین حال دولت آمریکا از بیم حملههای تلافیجویانه، به همه شهروندانش در سراسر جهان هشدار داد. لئون پانتا، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، تاکید کرد که شبکه القاعده «قریب به یقین» اقدامات تلافیجویانه انجام خواهد داد. سناتور جو لیبرمن، رئیس کمیته امنیت داخلی سنا، اظهار داشت که ممکن است افرادی که ارتباط سازمانی با القاعده ندارند دست به اقدامات تلافیجویانه بزنند. جو لیبرمن گفت: «نگرانی عمده من این است که در روزهای آینده یک به اصطلاح "گرگ تنها"، فردی که افراطی شده، به تنهایی علیه مردم آمریکا اقدام کند.» سناتور سوزان کالین، هم با ابراز نگرانی مشابهی گفت: «یکی از عمده نگرانیهای من این است که یک تروریست بومی در این برهه به تلافی مرگ بنلادن دست به حمله بزند.» سناتور سوزان کالین همچنین از اقدام وزارت امنیت داخلی و اف بی آی برای افزایش تدابیر امنیتی پلیس در سراسر آمریکا قدردانی کرد. نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه نیز اظهار داشت که کشته شدن اسامه بنلادن به معنای پایان القاعده نیست. دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، نیز در همین زمینه گفت که غرب باید در هفتههای پیش رو هشیار باشد. دقایقی پس از انتشار خبر کشته شدن بنلادن پلیس در ایالتهای مختلف آمریکا به حال آمادهباش درآمد. در همین حال وزارت خارجه آمریکا از سفارتخانهها و شهروندان آمریکایی در سراسر جهان خواست هشیاری خود را حفظ کنند. در دیگر سوی اقیانوس اطلس، اتحادیه اروپا نیز از کشورهای عضو خواسته است که پس از کشته شدن بنلادن تدابیر امنیتی را رعایت کنند. چندین کشور اروپایی تدابیر امنیتی خود را افزایش دادهاند. بریتانیا نیروهای پلیس را در خیابانها افزایش داده و در ایتالیا نیز حضور پلیس در خیابانها بیشتر شده است. بریتانیا همچنین از شهروندانش در سراسر جهان خواسته است که مراقب خود باشند و از حضور در مکانهایی که جمعیت زیادی حضور دارند، خودداری کنند. گیدو وستروله وزیر خارجه آلمان هم بر ضرورت حفظ هشیاری در روزهای آینده تاکید کرده است. اسامه بنلادن، رهبر شبکه القاعده، و طراح حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در منطقهای نزدیک به اسلامآباد یکشنبه شب به دست کماندوهای آمریکایی کشته شد. در حالی که برای مدتها گمان آن میرفت اسامه بنلادن در مناطق دور افتاده و قبیلهای پاکستان پنهان شده است، اما نیروهای آمریکایی وی را در شهری واقع در ۳۰ کیلومتری اسلامآباد در خانهای با دیوارهای بلند که با سیم خاردار محافظت میشد، به قتل رساندند. باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالت متحده، پس از عملیات کماندوهای آمریکایی، در تلویزیون ظاهر شد و با اعلام کشته شدن اسامه بن لادن، گفت: «عدالت اجرا شد.»
آلن اير سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجۀ آمريکا، روز دوشنبه در يک گفتگوی اختصاصی با راديو فردا گفت که با کشته شدن اسامه بن لادن، جهان، جای امن تری شده است.آلن اير سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجۀ آمريکا، روز دوشنبه در يک گفتگوی اختصاصی با راديو فردا گفت که با کشته شدن اسامه بن لادن، جهان، جای امن تری شده است. رادیو فردا: کشته شدن رهبر شبکۀ القاعده در آستانۀ دهمين سالگرد فاجعۀ يازدهم سپتامبر، چه پيام و مفهومی دارد؟ آلن ایر: اين سوال خوبی است. نکته اصلی اين است که همان طور که پرزيدنت اوباما هم ديروز گفتند، يک قاتل به سزای اعمالش رسيد و عدالت با کشته شدن بن لادن محقق شد و نه تنها آمريکا بلکه سراسر جهان به امنيت بيشتری رسيد. علاوه بر اسامه بن لادن، امروزه بن لادن های ديگری هم در گوشه و کنار جهان پراکنده اند که به اعمال تروريستی شان ادامه می دهند.آيا دولت آمريکا با آنها هم همان گونه برخورد خواهد کرد که با رهبر شبکه القاعده برخورد کرد؟ صد در صد. معلوم است که اتفاق و پيروزی ديروز، پايان تلاش های ما عليه گروه تروريستی القاعده نيست. اما پيروزی ديروز نشانگر آن است که دولت آقای اوباما در تعقيب سران القاعده و پيشگيری حملات تروريستی و در تحقق عدالت، مصمم و خستگی ناپذير خواهد بود. بر اساس آنچه که پرزيدنت اوباما گفتند و گزارش هايی که به فاصله اندکی منتشر شد، محل اقامت اسامه بن لادن، در نزديکی اسلام آباد، پايتخت پاکستان قرار داشته است. آيا اين مسئله به مفهوم اين است که سازمان های اطلاعاتی دولت پاکستان ، از اين مسئله با خبر بوده اند و اينکه آيا اساسا ايالات متحده آمريکا را در جريان قرار داده بودند يا خير؟ همان گونه که دولت آمريکا اعلام کرده است، سابقه همکاری ضد تروريستی دولت ما و دولت پاکستان ، يک سابقه طولانی است و پيروزی ديروز عملا نتيجه همان سابقه همکاری طولانی است. عمليات ديروز در چهارچوب سياست ضد تروريستی دولت اوباما بود که يکی از الويت های اين دولت، دستگيری يا کشتن بن لادن بود. وزارتخانه مطبوع شما، يعنی وزارت امور خارجه آمريکا، روز دوشنبه اطلاعيه ای صادر کرده و به کليه شهروندان آمريکايی در کشورهای ديگر هشدار داده است که حتی الامکان از هتل يا محل اقامت خودشان خارج نشوند. آيا دولت آمريکا احتمال می دهد که بعد از اين واقعه، حمله هايی عليه آمريکائيان و يا سازمان های آمريکايی در اين کشورها صورت بگيرد؟ طبعا در اثر پيروزی ديروز، آمريکا و جهان جای امن تری خواهد بود. ولی در عين حال ما بايد محتاط باشيم. اعلاميه ديروز بر پايه همين احتياط صادر شد. پيروزی در اين عمليات نشانگر مهارت، پشتکار و فداکاری متخصصين بی شمار دولت آمريکا طی ده سال گذشته است. اين مهارت و فداکاری قابل تقدير است. امروز بار ديگر ما می خواهيم مراتب همدردی خود را با هزاران خانواده ای که عزيزان خود را در اثر حملات تروريستی القاعده و بن لادن از دست دادند اعلام کنيم. نگفته پيداست که هيچ چيز نمی تواند کشتار وحشيانه اين قربانيان را جبران کند. و جای خالی آنها را در ميان خانواده هايشان پر نمايد. اما ما اميدواريم اکنون که عدالت محقق شده است، اين خانواده ها کمی آرامش پيدا کنند. در روزها و هفته های آينده بی ترديد جزئيات بيشتری از چگونگی وقوع اين ماجرا منتشر خواهد شد. شما در حال حاضر اطلاعاتی غير از آنچه که ما از طريق سازمان های دولتی آمريکا دريافت کرده ايم، در اين زمينه داريد تا در اختيار شنوندگان راديو فردا بگذاريد؟ معلوم است که با گذشت زمان جزييات بيشتری در اين مورد به آگاهی عموم خواهد رسيد. اصل مطلب همان چيزی است که پرزيدنت اوباما اعلام کردند که يک قاتل به سزای اعمالش رسيده و عدالت محقق شده است. يعنی حق به حقدار رسيده است.
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-ansi-language:#0400; mso-fareast-language:#0400; mso-bidi-language:#0400;} مقام های گمرک شیلی از کشف میزان اندکی از مواد رادیو اکتیو در برخی خودروهای صادراتی از ژاپن خبر دادند. این خبر می افزاید که ۲۱ خودرو از حدود ۲۵۰۰ خودرویی که از بندر یوکوهاما در ژاپن به شیلی صادر شده، به مواد رادیو اکتیو آلوده بوده است. دهها کارگر شیلیایی در اعتراض به در خطر بودن ِ سلامتشان اعتراض کردند. مقام های شیلی اعلام کرده اند که میزان این مواد رادیو اکتیو بسیار پایین بوده و تهدیدی برای سلامت محسوب نمی شود.
سازمان گزارشگران بدون مرز، با انتشار بیانیه ای ضمن ابراز تاسف از مرگ سیامک پورزند، روزنامه نگار ایرانی، مقام های جمهوری اسلامی را مسئول مرگ او دانست. این بیانیه می افزاید که مرگ سیامک پورزند بار دیگر یادآور آن است که حکومت ایران یکی از خشن ترین ها، در برخورد با روزنامه نگاران است. روز جمعه گذشته سیامک پورزند، روزنامهنگار و فعال فرهنگی، در سن هشتاد سالگی، در منزل شخصی خود در تهران، به زندگی اش پایان داد. او از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی و به دور از خانوادهاش در ایران زندگی میکرد و در این مدت هرگز اجازه خروج از کشور و دیدار با اعضای خانوادهاش را نیافت.
به گزارش خبرگزاری ها، مقام های سوری، روز دوشنبه، به افرادی که به گفته آنها مرتکب اعمال غیر قانونی شده اند یا اسلحه همراه دارند، ۱۵ روز فرصت دادند، تا تسلیم شوند. این در حالی است که در تازه ترین موج برخورد با معترضان در سوریه، ۱۸۰ نفر بازداشت شده اند و فعالان در صدد برگزاری تظاهراتی تازه هستند. در بیانیه وزارت کشور سوریه همچنین از مردم خواسته شده تا درباره تروریست ها، توطئه گران و حاملان اسلحه به مقامهای امنیتی اطلاع دهند. روز دوشنبه همچنین یک مقام نظامی سوریه از بازداشت حدود ۵۰۰ نفر در شهر درعا خبر داد.
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد که آزمایش «دی ان ای » تایید می کند که فرد کشته شده در پاکستان اسامه بن لادن رهبر القاعده بوده است. این مقام آمریکایی که نامش فاش نشده به خبرگزاری فرانسه گفته است که این آزمایش پیش از دفن بن لادن در دریا صورت گرفته است.
بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد، مرگ اسامه بن لادن رهبر القاعده را نقطه عطفی در ستیز علیه تروریسم خواند. بان کی مون همچنین کشته شدن بن لادن توسط نیروهای آمریکایی را اجرای عدالت در قبال مغز متفکر تروریسم بین المللی قلمداد کرد.
انجمن روزنامه نگاران صربستان، روز دوشنبه اعلام کرد، جایزه ی سالانه این انجمن، به جولیان آسانژ بنیانگذار ویکی لیکس تعلق گرفته است. این انجمن با اعلام این خبر گفته است دلیل اهدای این جایزه به آسانژ، فعالیت تاریخی او در راستای حقوق شهروندان در دریافت اطلاعات بوده است. وبسایت ویکی لیکس، تا کنون هزاران سند محرمانه از وزارت دفاع آمریکا درباره جنگ در افغانستان و عراق و همچنین اسناد دیپلماتیک را منتشر کرده است. جولیان آسانژ بنیانگذار این وبسایت پیشتر در لندن به اتهام آزار جنسی بازداشت شده بود. قرار است در ماه ژوئیه، جلسات رسیدگی به پرونده ی او در دادگاهی در بریتانیا برگزار شود.
شبکه خبری انگلیسی زبان پرس تی وی گزارش داد که اسراییل در یک پایگاه نظامی آمریکا در عراق، در حال تدارک برای حمله به ایران است. پرس تی وی در این گزارش، منبع بدون نام خود را نزدیک به مقتدی صدر، روحانی شیعه اعلام کرده است. وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون این گزارش را «مسخره» خواند و مقام های عراقی آن را «بی اساس» دانستند. یک سخنگوی ارتش اسراییل نیز دراین باره اظهار بی اطلاعی کرده است. این گزارش یک روز پس از آن از تلویزیون پرس تی وی، شبکه خبری انگلیسی زبان جمهوری اسلامی پخش شده است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل، روز یکشنبه، ایران امروز را با آلمان نازی مقایسه کرد. نتانیاهو که به مناسبت روز هولوکاست سخن می گفت افزود که اگر کسی اسراییل را تهدید به نابودی کرد، ما نباید این تهدیدات را نادیده بگیریم.
آمريکا گزارش پرستیوی، شبکه انگليسی زبان ايران، در خصوص «استقرار جتهای جنگی اسرائيل در عراق» را «مضحک» خواند. در همين زمينه، ژنرال انوار احمد، فرمانده نيروی هوايی عراق، نيز خبر پرستیوی را «بی پايه و اساس» خواند.وزارت دفاع آمريکا، پنتاگون، گزارش پرستیوی، شبکه انگليسی زبان دولت ايران، در خصوص «استقرار جتهای جنگی اسرائيل در عراق» را «مضحک» خواند. به گزارش رويترز، سرهنگ ديويد لاپان، يک مقام پنتاگون، روز دوشنبه گفته است: اين گزارش کذب است. شبکه تلویزیونی پرستیوی به نقل از يک منبع نزديک به گروه «مقتدی صدر» روز دوشنبه گزارش داده بود که «جتهای جنگنده اسرائيلی در يک پايگاه نظامی در استان الانبار در غرب عراق، به طور پنهانی به تمرين پرداختهاند.» پرستیوی همچنين گزارش داده بود: «شمار قابل توجهی از جنگندههای رژيم اسرائيل در پايگاه نظامی الاسد که بزرگترين پايگاه هوايی امريکا در استان الانبار واقع در غرب عراق است، مشاهده شدهاند. اين جنگندهها شامل هواپيماهای جت U۲, F۱۵, F۱۶, F۱۸, F۲۲ و KC۱۰ هستند. » به گزارش رويترز، يک سخنگوی ارتش اسرائيل گفته است، اطلاعی از اين موضوع ندارد. ولی با اين حال تصريح کرده است: ارتش اسرائيل در خصوص مانورهايش اظهار نظر نمیکند. در همين زمينه، ژنرال انوار احمد، فرمانده نيروی هوايی عراق، نيز خبر پرستیوی را «بی پايه و اساس» خواند. ژنرال انوار احمد گفت: «پايگاه الاسد (که در گزارش پرستیوی اسمش ذکر شده) در قلمرو خاک عراق قرار دارد. ما هرگز اجازه نخواهيم داد که از خاک عراق برای حمله نظامی عليه ايران و هرکشور ديگری استفاده شود.» پرستیوی در گزارش خود آورده بود که اين «تمرينات يک هفته طول کشيده» و به «دور از چشم مقامات عراقی و با همکاری نظاميان آمريکايی انجام شده است.» اين منبع نزديک به گروه مقتدی صدر به پرستیوی گفته است: «احتمالا هدف از انجام اين تمرينات، آمادگی برای حمله به سيستم دفاعی ايران، تخريب رادارهای ايرانی و حمله به اهدافی در عمق خاک ايران است.» کشورهای غربی و اسرائيل ايران را متهم میکنند که در پوشش برنامه هستهای خود درصدد دستيابی به تکنولوژی ساخت سلاح هستهای است. ايران با رد اين اتهام میگويد برنامه هستهایاش کاملا صلح آميز و برای توليد انرژی است. ايران بارها هشدار داده در صورت حمله احتمالی اسرائيل به تاسيسات هستهای خود واکنش نشان داده و تاسيسات هستهای اسرائيل را هدف قرار خواهد داد.
پس از گذشت ماهها از ارائه آمارهای غیر قابل اعتماد در باره شمار بیکاران و شمار شغلهای ایجاد شده از سوی دولت محمود احمدینژاد که از سوی کارشناسان غیر دولتی اقتصاد مورد تردید قرار گرفته بود، اکنون مدیر مرکز پژوهشهای مجلس نیز میگوید، با توجه به میزان رشد اقتصادی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته ایجاد این میزان فرصت شغلی غیر ممکن است.هفته گذشته برای دولت هفته خوبی نبود. نه تنها در جریان استعفای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، رئیس جمهور با مقاومت رو به رو شد، بلکه در عرصه اقتصادی هم با واقعیتهای تلخ و چالشهای زیادی دست به گریبان بود. بازار سکه به هم ریخته است، بهای ارزهای خارجی بالا میرود، اجاره بهای مسکن در تهران به طور متوسط به حدود ۹ دلار برای هر متر مربع رسیده است و گرانی کالاها بیش از پیش خود را پس از یک کنترل چند ماهه دولتی از دست دولت خارج میکند. همه اینها نمی تواند به مذاق دولت و شخص آقای احمدی نژاد خوش آید. از همه مهم تر اما آمارهای ارائه شده از سوی دولت که تاکنون دستمایه تبلیغات دولت بود و شخص رئیس جمهوری همه را با آن آمارهای منتشر نشده می خواست وادار به سکوت کند، اکنون از سوی نهادها و برخی جناح های اصول گرا مورد شک و تردید قرار می گیرد. احمد توکلی، مدیر مرکز پژوهش های مجلس، روز یکشنبه با اشاره به سرباز زدن نهادهای آمارگیری و بانک مرکزی از انتشار آمارهای نرخ رشد اقتصادی و بیکاری می گوید: «آمارهای ارائه شده از سوی دولت نمی توانند درست باشند.» احمد توکلی از جمله با اشاره به این که هر چه نرخ رشد اقتصادی بالا رود، نرخ بیکاری پائین می آید، می گوید با توجه به گزارش صندوق بین المللی پول نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در سه سال گذشته بسیار ناچیز بوده است. یعنی از نزدیک به هشت درصد در سال ۱۳۸۶، امسال به زیر صفر می رسد. احمد توکلی با استناد به آمارهای تولید اشتغال در سالهای پیش می گوید در سالهای ۷۹ تا ۸۳ یعنی در دوره دوم دولت خاتمی که رشد سالانه تولید ناخالص داخلی به طور متوسط شش و نیم درصد بوده است، سالانه به طور متوسط نزدیک به ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شده است. آقای توکلی این پرسش را مطرح می کند که حال با رشد یک درصدی در سالهای گذشته چگونه دولت مدعی است که سالانه یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل می تواند ایجاد کند. آقای توکلی به استناد گفته های مقامهای دولتی میزان واقعی تولید اشتغال را حدود ۳۰۰ هزار شغل در سال برآورد می کند. احمد توکلی با تکیه به آمارهای مربوط به چک های برگشتی، افزایش شمار چک های برگشت خورده را به معنای دشواری محیط کسب و کار و رکود اقتصادی ارزیابی می کند. از علی مزروعی، نماینده پیشین مجلس و عضو کمیسیون برنامه و بودجه در مجلس ششم می پرسم، چه فضایی در ایران ایجاد شده است که دولت به این سادگی می تواند آمارها و ارقام اقتصادی را پنهان یا دست کاری کند؟ علی مزروعی : در ایران که اقتصاد دولتی است، متاسفانه تولید آمار هم دولتی است. یعنی ما دو مرجع رسمی برای تولید آمار و اعلام آمار داریم، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی هر دو در اختیار دولت است. ما هیچ موسسه خصوصی در ایران نداریم که کارش تولید آمار باشد. بنابراین یک نوع انحصار آماری در ایران حاکم است و دولت می تواند در آن دخل و تصرف کند، جلوی انتشار برخی آمار و ارقام را بگیرد و این... آقای مزروعی، این انحصاری بودن در دوره آقای رفسنجانی هم بوده. در دوره آقای خاتمی هم بوده. ولی هیچگاه به این صورت نبوده. بر می گردد به شرایط کلی کشور که به هر حال این دولت های قبل تا حدودی مشروعیت داشتند. پشتوانه مردمی داشتند و خیلی نگرانی از انتشار آمار نداشتند. ضمن این که عملکرد آن دولت ها هم چندان منفی نبوده و فضای کلی و عمومی هم در جامعه به گونه ای نبود که آنها بتوانند جلوی انتشار آمار را بگیرند. متاسفانه بعد از سال ۷۸ با اتفاقاتی که در ایران افتاده و کودتای انتخاباتی که در سال ۸۸ شده این اتفاق می توانست بیافتد که دولت جلوی انتشار آمار را بگیرد. تا چه زمانی دولت می تواند چنین سیاستی را ادامه دهد و این آمارها را پنهان کند؟ در هر حال چون وضعیت کلی اقتصاد خودش را به ناچار یک موقع نشان می دهد؟ این درست است. و فکر می کنم الان چون خودش را نشان داده، منجر به این شده که از درون خود جبهه اصول گرایان این صدا بلند شود و آنها به صدای بلند بگویند که این آمار و ارقامی که دولت بعضا به صورت غیررسمی ادعا می کند مثلا در مورد تعداد شغلی که ایجاد شده، نرخ بیکاری، نرخ تورم، الان اعتراض کردند که این آمارها پایه و مبنای درستی ندارد و حرف هم حرف بسیار منطقی است. چون در جامعه همه این واقعیت را به طور ملموس در می یابند که این آمارها نمی تواند واقعیت داشته باشد. این آمارها یک طرف و یک طرف هم این که وضعیت عمومی اقتصاد. چرا این بازتاب خودش را در اوضاع اجتماعی و وضعیت معیشتی مردم یا نمی گذارد یا این که دیده نمی شود؟ این بحث های جامعه شناسی روانشناسی دارد که مردم ایران تا یک جایی پیش می روند و تحمل می کنند و یک جایی یک دفعه صدایشان در می آید. من فکر می کنم که هنوز وضعیت به گونه ای است که برای آنها قابل تحمل است. البته فراموش نکنیم که درآمد نفت در سالهای اخیر یک درآمد افسانه ای بوده و دولت سعی کرده با استفاده از این درآمد نفت بازار مصرف را که می تواند یک نوع رضایت آنی در جامعه به وجود بیاورد، را تامین کند. وقتی در سال گذشته نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار واردات کشور بوده به اندازه درآمد نفت طبعا یک بازار مصرفی را تامین کرده که این می تواند رضایت آنی را فراهم کند هرچند به لحاظ ایجاد اشتغال و تولید ضربه اساسی به کشور زده. من فکر می کنم که با گذشت زمان و این که اوضاع یک کم سخت شود، آن موقع کاملا واکنش ها ظاهر خواهد شد. * متوسط اجاره بهای یک آپارتمان ۱۰۰ متری در تهران از مرز ماهیانه یک میلیون تومان هم گذشته است. اجاره متوسط یک مترمربع محل مسکونی بیش از ده هزار تومان یا حدود ۹ دلار است. بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در پائیز سال ۸۹ متوسط اجاره بهای هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران به ماهی ۱۰۰۷۴ تومان رسیده است. البته این نرخ در مناطق مختلف به شدت متفاوت است. یعنی در مناطقی مانند منطقه ۱۴ تهران ماهی ۱۶۰۰ تومان هم برای هر مترمربع به ثبت رسیده است. اما در منطقه یک شاهد نرخ اجاره ای معادل ۳۶۷۷۷ تومان برای اجاره ماهیانه یک مترمربع واحد مسکونی هستیم. یک چنین اجاره ای به معنی سه برابر حقوق ماهانه یک کارگر و یا حتی بخشی از کارمندان است. در حالی که در جوامع اروپایی کرایه محل مسکونی به طور متوسط بین ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد ماهانه شهروندان می شود. هنوز آمارهای مربوط به زمستان گذشته هم منتشر نشده است. از ژاله وفا، تحلیل گر اقتصادی و عضو هیات تحریریه نشریه انقلاب اسلامی در هجرت پرسیدم، دلیل افزایش کرایه مسکن در تهران با توجه به رکود اقتصادی چیست؟ ژاله وفا : مسکن یک حالتی دارد، خیلی موقع ها تاثیر می پذیرد قیمتش از اوضاع نه تنها اقتصادی، حتی اوضاع سیاسی. مثلا در منطقه خاورمیانه الان با این رویدادهای اخیری که در بحرین و یمن و اینها رخ داده، قیمت مسکن بسیار تحت تاثیر رویدادهای سیاسی واقع شده و مثلا در دوبی که یک زمانی بهترین قیمت ها را داشت، الان می گویند قیمت ها تقلیل پیدا کرده. اما این که چرا در ایران مرتب با افزایش بهای اجاره یا خرید مسکن رو به رو هستیم یک علت اساسی آن وضعیت وخیم اقتصادی، مواجه شدن با وضعیت تورم و رکود و عدم امنیت قضایی و اقتصادی در ایران است. یعنی باید این طور نگاه کرد که یک ایرانی تا زمانی که ببیند سرمایه ای که در دستش است، تنها راهی که می تواند از هر گزندی این را بیمه کند، خرید یک واحد مسکونی است، این را نمی آید صرف سرمایه گذاری در راه های دیگر و جاهای دیگر، بنگاه های تولیدی مثلا، کند. چون وضعیت تولید ایران را می داند، با هرگونه تصمیم گیری چقدر ضربه به او می خورد. بنابراین وقتی هم که مردم با گران شدن قیمت ها، مثلا در پی آزادسازی قیمت ها مرتب با وضعیت تورم و رکود تولیدی هم رو به هستند، وقتی هم که پول ندارد که معاش خودش را تضمین کند، می آید این واحدهای مسکونی را هر کسی در حد وسعش یا می خرد یا اجاره می دهد به خاطر این که درآمد و سرمایه خودش را حفظ کند.پس مشکل اصلی این است که سیگنالی که اقتصاد ایران به مردم می دهد، این است که راه دیگری جای دیگری برای انباشت سرمایه و حفظ آن به هدر رفتن است... ولی قاعدتاً بایستی اگر این طور باشد، به علت افزایش شمار مسکن یعنی رو آوردن سرمایه گذاران به مسکن و ساختن مسکن، کرایه باید پائین بیاید. بله. قاعدتا باید این طور شود ولی در ایران متاسفانه این طور نمی شود. مسکن به علت نوع کالا عمر طولانی دارد، خلاء بازارهای دیگر سرمایه ای، متاسفانه مسکن حالت سرمایه ای اش ازش خارج نمی شود و به تقاضای واقعی میل پیدا نمی کند که طرف تقاضا متوجه شود، می شود از بازارهای دیگر سود بیشتری به دست بیاورد. این است که در ایران همیشه ... یعنی بازار مسکن یا اجاره بها متاثر از هر تغییر و تحولاتی... تورم بالا می رود... الان به علت اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها چون وضعیت تورم بالا رفته و حالا فقط هم بگیریم در حمل و نقل یعنی قیمت حامل های انرژی چون بالا رفته، مصالح ساختمانی هم افزایش پیدا کرده بنابراین این افزایش قیمت در قیمت خرید مسکن و حتی اجاره بها هم نقش خودش را مشخص می کند. در اروپا می بینیم که متوسط درصد درآمد شهروندان که برای کرایه پرداخته می شود، معمولا بین ۳۰ تا ۴۰ درصد است. شهر به شهر فرق دارد. بعضی جاها ممکن است بیشتر هم باشد. ولی متوسط این قدر است. در حالی که برابر این آمار در ایران سه برابر حقوق یک کارگر است. چرا این تناسب به این صورت است؟ در اروپا به علت یک ثبات نسبتا... حالا شهرهای متروپل را کنار بگذاریم، شهری مثل پاریس یا در مونیخ قیمت های اجاره بها یا خانه بالاست. ولی قیمت متوسط جوری است که با تورم بسیار کم یک و نیم درصدی تا دو درصدی قیمتش بالا پائین می رود. بیشتر تاثیر ... عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی دیگری آن چنان در مسکن تاثیر گذار نیست. ولی متاسفانه در ایران جوری است که مسکن مثل میزان الحراره وضعیت بد اقتصادی ایران است. هر جا بی ثباتی ایجاد شود، وضعیت قیمت مسکن بالا می رود. درست است، رکود هست. رکود در فروشش هست به خاطر این که تعداد کسانی که می توانند روز به روز افزایش پیدا می کند را بخرند، بسیار کم شده. * هفته گذشته و در ابتدای بالا رفتن تب سکه در تهران، بسیاری از کارشناسان دولتی و فروشندگان سکه از جمله محمد کشتی آرا، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهرات به تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی از حباب قیمت های سکه گفتند. بانک مرکزی هم اعلام کرد با عرضه کافی سکه این حباب را خواهد شکست. اما پس از یک آرامش کوتاه بار دیگر تقاضا برای خرید سکه افزایش نشان می دهد. به گفته محمود احمدی، دبیرکل بانک مرکزی، وضعین بازار سکه و طلا دلایل متعدد داخلی و بین المللی دارد. قیمت جهانی طلا به دلایل متعددی مدتهاست که در حال بالارفتن است و پیش بینی می شود که حتی به ۱۷۰۰ دلار برای هر انس برسد. به گفته آقای احمدی، بالا بودن نقدینگی هم باعث افزایش تقاضا برای سکه در بازار شده است و کسانی پول نقد دارند برای کسب سود بیشتر متقاضی خرید سکه شده اند. از فریدون خاوند، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در پاریس می پرسم، دلیل تلاطم در بازار سکه چیست و چرا مردم به سوی خرید سکه روی میآورند؟ فریدون خاوند : به طور کلی می شود دو دلیل عمده را ذکر کرد برای توضیح گرایش مردم در ایران به طرف طلا. یکی دلایل ناشی از بازار جهانی طلا و دوم دلایل ناشی از وضعیت خاص اقتصادی ایران که مردم را به طرف طلا سوق می دهد. تا حالا می گفتند که این حباب است. یعنی روزهای اول مطرح شد که این حباب است. .. ولی الان به رغم عرضه بانک مرکزی بازهم این بازار نتوانست به حالت عادی برگردد. چرا؟ مسئله بزرگ این است که طلا اصولاً هم در مقیاس جهانی و هم در مقیاس ایران نقش پناهگاه را بازی می کند. یعنی در شرایطی که مردم امیدشان به یک سلسله ارزش ها کم می شود یا از بین می رود، به طرف یک پناهگاه هایی رو می آورند که در مقیاس جهانی پناهگاه دلار بود و در درون ایران این پناهگاه بر حسب موارد مختلف می تواند ارز باشد، طلا باشد، مسکن باشد. ولی در شرایط فعلی به دلایل خاصی که در وضعیت اقتصادی ایران وجود دارد، گرایش مردم رفته به طرف طلا. اولا اقتصاد ایران طولانی ترین دوره رکود بعد از جنگ با عراق را از سر می گذراند و به خصوص خطری که مردم را نگران کرده، یک تنش شدید تورمی است. چون نرخ رسمی تورم نقطه به نقطه یعنی از اسفند ۱۳۸۸ تا اسفند ۱۳۸۹ به گفته مقامهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ۱۹ ممیز ۹ دهم درصد بوده و این خطر وجود دارد که با توجه به پیامدهای قانون معروف هدفمند شدن یارانه ها و این که نقدینگی در ایران به شدت افزایش پیدا می کند و همین طور بودجه سال ۱۳۹۰ که به شدت انبساطی است، ایران در انتظار یک جهش شدید تورمی است و در نتیجه پس انداز کنندگان ایرانی که این جهش تورمی را از حالا به خوبی احساس می کنند، تلاش می کنند به این که پس انداز خودشان را در یک پناهگاه قرار دهند و این پناهگاه در حال حاضر طلا است. چیزی که در این گزارش ها جالب توجه است، این است که بانگ کارگشایی به خریداران عمده یعنی آنها که بالای صد سکه می خریدند، سکه عرضه می کرد که البته آنها با عرضه سکه ها استفاده خودشان را می بردند. یعنی بایستی در ایران یک مبلغ عظیم نقدینگی در اختیار عده ای باشد که بتوانند این مقدار سکه بخرد و بعد رویش کار کند یا نه؟ مطمئنا. و طی چند روز گذشته بعضی از رسانه های ایران و همینطور بعضی از ناظران بازار طلا در ایران بر این نکته تاکید کردند که کسانی پشت سر این قضیه هستند و به مسئله حباب در بازار طلای ایران دامن می زنند با توجه به این که مبالغ عظیمی نقدینگی در اختیار دارند. ولی من فکر می کنم که این نقش یک نقش دامن زدن است. ولی عامل عمده اوج گیری بهای سکه در ایران از واقعیت های خاص اقتصادی و سیاسی ایران سرچشمه می گیرد. همین واقعیت ها مردم را طرف طلا کشانده و در نتیجه در حال حاضر تب طلا دوباره اوج می گیرد. یا این نقدینگی سرگردان به طرف بازارهای دیگر از جمله بازار ارز یا بازار مسکن سوق پیدا می کند. خبرهای کوتاه اقتصادی قیمت نان سنگگ ۵۰۰ تومان، بربری ۳۷۵ تومان، لواش ۱۲۵ تومان، تافتون گردان ۱۲۵ تومان و تافتون و خراسانی ۲۵۰ تومان تعیین شده است. این بهای جدید نان روز سه شنبه بر اساس مصوبه شورای آرد و نان استان در تهران رسماً اعلام شد. بر اساس این مصوبه قیمت های تازه نان از روز سه شنبه به اجرا گذاشته شد. ستاد هدفمند سازی یارانه ها در ابلاغیه ای قیمت های جدید آرد در تهران را از کیلویی ۳۹۰ تومان تا ۴۲۰ تومان برای انواع نان اعلام کرد. بررسی کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۹۰ روز سه شنبه در مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. پس از اظهار نظرهای نمایندگان مخالف و موافق و اظهارات سخنگوی کمیسیون تلفیق و معاون برنامه ریزی و نظارت و راه بردی رئیس جمهور کلیات لایحه بودجه سال جاری با ۱۴۹ رای موافق، ۶۱ رای مخالف و ۹ رای ممتنع به تصویب مجلس رسید. در حالی که نمایندگان موافق لایحه بودجه می گفتند که در این لایحه دقت همه جانبه شده است تا با توجه به اجرایی شدن قانون هدفمند سازی یارانه ها اثرات منفی این طرح مثل رشد تورم به حداقل برسد، نمایندگان مخالف می گفتند اصولا تصویب این لایحه در کمیسیون تلفیق درست نبوده. احمد توکلی، مدیر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم در مخالفت با لایحه بودجه نسبت به عواقب این لایحه هشدار داد و گفت هر سال دریغ از پارسال. به گفته این نماینده مجلس لایحه دولت درهم ریخته تر از پیش و برای اقتصاد ملی زیانبار تر است. از جمله ایرادهای احمد توکلی به لایحه بودجه نقض بسیاری از قوانین موجود مانند قانون برنامه پنجم، قانون برنامه و بودجه وقانون محاسبات عمومی است. نقض دیگر لایحه بودجه به گفته احمد توکلی درخواست دولت از مجلس برای اختیارات ویژه در هزینه هاست. مانند تقاضای اختیار بر ۵۵۴۰ میلیارد تومان برای معاون برنامه ریزی رئیس جمهور. اتکای بودجه به نفت، تورم زا بودن آن و نقض قانون هدفمندی یارانه ها به دلیل نپرداختن سهم تولیدکنندگان از محل درآمدهای ناشی از آزاد سازی قیمت ها از جمله دیگر انتقادهایی است که مدیر مرکز پژوهشهای مجلس به لایحه بودجه دارد. آقای توکلی می گوید کمیسیون تلفیق بعضی ضعف های لایحه را کم کرد. اما برخی گرایش های موجود درکمیسیون بر عیب های لایحه افزودند و کمیسیون تلفیق نه انگیزه کافی و نه وقت مناسب برای اصلاح لایحه بودجه داشته است. مصوبه مجلس اکنون به شورای نگهبان فرستاده می شود تا این شورا نظر خود را اعلام کند.
اسامه بنلادن در منطقه ای نزدیک به اسلامآباد یکشنبه شب به دست کماندوهای آمریکایی کشته شد؛ و سناتورهای آمریکایی خواستار آن شدهاند که پاکستان درباره مخفی شدن بن لادن در یک منطقه عمدتا نظامی توضیح دهد.اسامه بنلادن، رهبر شبکه القاعده، و طراح حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در منطقهای نزدیک به اسلامآباد یکشنبه شب به دست کماندوهای آمریکایی کشته شد. در حالی که برای مدتها گمان آن میرفت اسامه بنلادن در مناطق دور افتاده و قبیلهای پاکستان پنهان شده است، اما نیروهای آمریکایی وی را در شهری واقع در ۳۰ کیلومتری اسلامآباد در خانهای با دیوارهای بلند که با سیم خاردار محافظت میشد، به قتل رساندند. بیشتر بخوانید: اسامه بنلادن، رهبر القاعده، کشته شد واکنشهای جهانی به خبر کشته شدن اسامه بنلادن واکنش رهبران آمریکا به کشته شدن اسامه بن لادن بن لادن، میلیونری که تروریست شد جزئیات تازه ای درباره قتل رهبر القاعده؛ «جسد بن لادن در اعماق دريا دفن شد» گفته میشود خانهای که بنلادن در آن سکونت داشت، بیش از یک میلیون دلار قیمت دارد؛ این خانه تحت تدابیر امنیتی بود و در شهری ۹۰ هزار نفری ایبت آباد واقع است. محل مسکونی اسامه بنلادن در یک کلیومتری یک دانشگاه نظامی قرار دارد و این شهر میزبان سه هنگ ارتش و هزاران پرسنل ارتش پاکستان است. ژنرال اشفق پرویز کیانی، فرمانده ارتش پاکستان ماه گذشته از این دانشگاه دیدار کرده بود. شرایط ویژه و بسیار امنیتی محل سکونت اسامه بنلادن و نیز قرار داشتن آن در یک شهر نظامینشین، بر گمانهزنیها در مورد نقش پاکستان و به ویژه سازمان امنیت این کشور در پنهان کردن اسامه بنلادن دامن زده است. روز دوشنبه، کارل لوین رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان را به چالش کشید و گفت آنها باید درباره محل اختفای اسامه بن لادن توضیح دهند. رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا گفت: «به گمان من ارتش و سازمان امنیت پاکستان پرسشهای زیادی را باید پاسخ بگویند- محل اختفا و مدت زمان آن، و این مورد که گویا محل اقامت وی در واقع برای بنلادن ساخته شده و نزدیک مرکز ارتش پاکستان بوده است.» سناتور هری رید، رهبر دموکراتها در سنا نیز در این باره گفت: «به نظر من ارتش و سازمان امنیت پاکستان باید به پرسشهای زیادی پاسخ بدهند...امیدوارم که دولت پاکستان از آنها توضیح خواسته باشد.» نقشه محل اقامت اسامه بنلادن که از سوی پنتاگون منتشر شده است. روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده است که که مجتمع محل اقامت اسامه بنلادن که با دیوارهای بلند و ورودیهای تحت کنترل، حفاظت میشد در سال ۲۰۰۵ ساخته شده و احتمال دارد که در آن هنگام با هدف اسکان دادن رهبر القاعده ساخته شده باشد. باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالت متحده، پس از عملیات کماندوهای آمریکایی، در تلویزیون ظاهر شد و با اعلام کشته شدن اسامه بن لادن، گفت: «عدالت اجرا شد.» برپایه گزارشهای منتشر شده، دو هلیکوپتر آمریکایی که حامل نیروهای ویژه ضد-تروریسم آمریکایی بودند، به سوی محل اقامت اسامه بن لادن پرواز کرده و در کمتر ۴۰ دقیقه به اهداف عملیات خود دست یافته و منطقه را ترک کردند؛ یکی از این هلیکوپترها به دلیل «نقص فنی» دچار سانحه شده اما مقامهای آمریکایی میگویند هیچیک از آمریکاییها کشته نشدهاند. به گفته مقامهای آمریکایی اسامه بن لادن پس از اصابت گلوله به سرش کشته شد. در این حمله سه مرد دیگر که گفته میشود یکی از آنها پسر بن لادن بوده است کشته شده است؛ یک زن هم در این عملیات کشته شده است که برخی میگویند همسر رهبر القاعده بوده است. برپایه گزارشها باراک اوباما، در روز ۲۹ آپریل (نهم اردیبهشت) دستور طرحریزی حمله به محل اقامت را داده و صبح یکشنبه نیز فرمان نهایی حمله را صادر کرده است. مقامهای آمریکایی گفتهاند که جنازه اسامه بن لادن، پس از انتقال به یک ناو آمریکایی در دریا انداخته شده است که امکانی برای تبدیل شدن قبر وی به زیارتگاه وجود نداشته باشد. باراک اوباما گفته است که جنازه اسامه بن لادن مطابق به مناسک اسلامی به دریا انداخته شده است. این واقعیت که اسامه بنلادن در یک منطقه نظامینشین و در نزدیکی اسلامآباد کشته شده است، مقامهای پاکستانی را در وضعیت دشواری قرار داده است. در حالی که باراک اوباما اعلام کرد که این عملیات به دست نیروهای آمریکایی انجام گرفته است، یک مقام سازمان امنیت پاکستان با تایید مرگ رهبر القاعده گفت که این عملیاتی مشترک از سوی آمریکا و پاکستان بوده است. روز دوشنبه ژنرال کیانی فرمانده ارتش، آصف علی زرداری رئیس جمهور و ژنرال احمد شجاع پاشا رئیس سازمان امنیت پاکستان با یکدیگر در اسلامآباد دیدار کردند و پس از شش ساعت از اعلام کشته شدن اسامه بن لادن از سوی باراک اوباما، بیانیهای صادر کردند. برپایه گزارشهای منتشر شده، لئون پانتا، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، خود هدایت عملیات علیه اسامه بن لادن را برعهده داشته است. همچنین به گفته برخی از مشاوران دولت باراک اوباما، این عملیات به اندازهای سری بوده است که به هیچ مقام خارجی از پیش اطلاع داده نشده بود و تنها حلقه کوچکی از مقامهای دولت آمریکا از آن اطلاع داشتهاند. باراک اوباما در نطق خود اعلام کرد که پس از پایان عملیات، به رئیس جمهور پاکستان درباره این عملیات اطلاعات داده است. اوباما همچنین گفت همکاری با پاکستان در یافتن محل اختفای اسامه بن لادن موثر بوده است. مقامهای آمریکایی میگویند، برپایه اعترافات افرادی که پس از ۱۱ سپتامبر بازداشت شدهاند، نیروهای اطلاعاتی آمریکایی چهار سال پیش، به هویت فردی که پیامرسان مورد اعتماد اسامه بن لادن بوده، پی برده اما از افشای آن خودداری کرده بودند؛ همچنین سرویسهای اطلاعاتی آمریکا حدس میزدند که این مرد با اسامه بن لادن در یکجا زندگی میکند. برپایه این گزارش نیروهای اطلاعاتی آمریکا در حدود دو سال پیش مناطقی را که این شخص در پاکستان تردد میکرده شناسایی کرده بودند تا اینکه ماه اوت محل زندگی وی نیز شناسایی و به عملیات دوشنبه شب منجر شد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز دوشنبه گفت که با کشته شدن اسامه بن لادن جنگ با تروریسم پایان نیافته و ایالات متحده همکاری خود با دیگر کشورها و از جمله پاکستان را شدت خواهد بخشید.
فریدام هاوس یا خانه آزادی، در تازه ترین گزارش خود درباره آزادی مطبوعات می گوید که از هر شش نفر تنها یک نفر در کشوری زندگی می کند که آزادی مطبوعات و استقلال رسانه ها پابرجاست. فریدام هاوس در این گزارش می افزاید که آزادی مطبوعات در کشورهایی چون مصر، ترکیه و اوکراین در دهه اخیر به شدت محدود شده است. به گزارش فریدام هاوس، مردم کشورهایی چون ایران، بلاروس، ترکمستان، کوبا، لیبی و کره شمالی با محدودیت شدید رسانه ها مواجه هستند.
پرویز مشرف، رهبر پیشین پاکستان، در پی کشته شدن اسامه بن لادن در کشورش، از عملیات نیروهای آمریکایی در خاک پاکستان انتقاد کرد. آقای مشرف در گفت و گو با خبرگزاری رویترز در عین حال این اقدام را مثبت ارزیابی کرد و آن را یک پیروزی برای مردم پاکستان خواند. اگر چه وی نسبت به بروز بی ثباتی کوتاه مدت هشدار داد.
در سالروز گرامیداشت هولوکاست، هزاران نفر روز دوشنبه، در مسیر اردوگاه آشویتش تا بیرکناو در جنوب لهستان راهپیمایی کردند و یاد حدود شش میلیون جان باخته یهودی در دوران جنگ جهانی دوم را گرامی داشتند. این مراسم که راهپیمایی زندگان نام دارد، بیستمین سال برگزاری اش را پشت سر گذاشت. شرکت کنندگان در این مراسم را نجات یافتگان اردوگاه آشویتیس، تعداد زیادی از جوانان یهودی و همچنین عده ای از لهستانی ها تشکیل می دادند. اردوگاه آشویتس یکی از شش اردوگاه کار اجباری آلمان نازی در لهستان بود. به غیر از قربانیان یهودی در این اردوگاه، هزاران لهستانی غیر یهودی، زندانیان دوران جنگ، کولی ها و گروه های مقاومت ضد نازی نیز کشته شدند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا می گوید کشته شدن اسامه بن لادن، به معنای خاتمه جنگ با القاعده نیست. هیلاری کلینتون همچنین متعهد شد که همکاری با مقام های پاکستانی در جنگ علیه تروریسم را ادامه خواهد داد. وزیر خارجه آمریکا همچنین خطاب به گروه طالبان در افغانستان گفت که نمی تواند آمریکا را شکست دهد اما می تواند تصمیم بگیرد که از القاعده جدا شود و در یک روند صلح آمیز سیاسی مشارکت کند.
اسماعیل هنیه، از رهبران حماس از بن لادن با عنوان «جهادگر مقدس» و یک مسلمان نام برده و کشته شدن وی به دست سربازان آمریکایی را محکوم کرده است. وی گفته است:« ما این( اقدام) را نشانه تداوم سیاست مقابله و کشتار آمریکا علیه اعراب و مسلمانان میدانیم.»اسماعیل هنیه، از رهبران حماس از بن لادن با عنوان «جهادگر مقدس» و یک مسلمان نام برده و کشته شدن وی به دست سربازان آمریکایی را محکوم کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اسماعیل هنیه، نخست وزیر حماس در نوار غزه، روز دوشنبه کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، به دست سربازان آمریکایی را محکوم کرد. بیشتر بخوانید: واکنشهای جهانی به خبر کشته شدن اسامه بنلادن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، کشته شد اسماعیل هنیه که در جمع خبرنگاران در نوار غزه سخن میگفت، در این باره اظهار داشته است: «ما کشتن یک جهادگر مقدس، یک مسلمان و یک عرب را محکوم میکنیم و از خداوند میخواهیم او را غریق رحمت خود کند.» نخست وزیر حماس در نوار غزه که از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار است، همچنین افزوده است: «اگر این خبر (کشته شدن بنلادن) درست باشد، ما آن را نشانه تداوم سیاست مقابله و کشتار آمریکا علیه اعراب و مسلمانان میدانیم.» باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، یکشنبه شب اعلام کرده بود، نیروهای آمریکایی در یک عملیات کماندویی اسامه بنلادن، رهبر شبکه تروریستی القاعده را در منطقهای در نزدیکی پایتخت پاکستان از پای درآوردند. به دنبال حملات تروریستی یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا که چند هزار نفر را به کام مرگ کشید، اسامه بنلادن به عنوان دشمن شماره یک آمریکا شناخته میشد و نیروهای آمریکایی در افغانستان و پاکستان در جست و جوی وی بودند. همچنین در سالهای گذشته شبکه القاعده، به رهبری اسامه بنلادن، چندین عملیات تروریستی دیگر را در کشورهای مختلف جهان و به ویژه در افغانستان، پاکستان و عراق انجام داده است. در این میان اسماعیل هنیه، نخست وزیر حماس در نوار غزه، در حالی کشته شدن اسامه بنلادن به دست نیروهای آمریکایی را محکوم کرده است، که چندی پیش نیروهای امنیتی حماس دو تن از جنگجویان سلفی نزدیک به شبکه القاعده را در نوار غزه کشته و یک نفر دیگر از آنان را بازداشت کرده بودند. همچنین در ماه اوت سال ۲۰۰۹ نیز گروه اسلامگرای حماس، یک گروه بنیادگرای سلفی را که از مسجدی در رفح تاسیس یک «امارت اسلامی» را اعلام کرده بود، سرکوب کرده بود. از سوی دیگر واکنشهای جهانی نسبت به کشته شدن رهبر القاعده همچنان ادامه دارد و در تازهترین اظهارنظرها در این باره، بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد از این واقعه با عنوان «نقطه عطفی» در مبارزه با تروریسم یاد کرده است. دبیر کل سازمان ملل در این باره اظهار داشته است: «امروز روزی است برای یاد کردن از قربانیان تروریسم در ایالات متحده آمریکا و سایر نقاط جهان.» همچنین آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه نیز کشته شدن اسامه بنلادن در پاکستان را به معنای کاسته شدن از «نگرانیها» درباره تمایل پاکستان به مبارزه با تروریسم دانسته است. وی در این باره اظهار داشته است: «من نمیتوانم تصور کنم که نیروهای آمریکایی بدون همکاری دستگاههای امنیتی پاکستان میتوانستند، این عملیات را انجام دهند.» همچنین در حالی که رامین مهانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، گفته است، با کشته شدن بنلادن دیگر نیازی به حضور نظامیان خارجی در افغانستان نیست، مقامهای آمریکایی و ناتو در افغانستان به دولت این کشور اطمینان دادهاند که کشته شدن رهبر القاعده هیچ خللی در ماموریت نیروهای بینالمللی در افغانستان ایجاد نمیکند.
دفتر روابط عمومی واتیکان اعلام کرده است که روز دوشنبه برای نخستین بار ، حدود ۱۵۰ تن از وبلاگ نویسان کاتولیک در یک گرد هم آیی شرکت می کنند. بیش از ۷۵۰ نفر از وبلاگ نویسان برای شرکت در نشست روز دوشنبه در خواست داده بودند ولی بدلیل کمبود جا، تنها ۱۵۰ نفر به این گردهم آیی بیسابقه دعوت شده اند. روز گذشته نیز در مراسم تقدیس پاپ ژان پل دوم ، رهبر پیشین کلیسای کاتولیک، واتیکان صفحه ویژه ای در سایت فیس بوک و توییتر راه اندازی کرد و صحنه هایی از این مراسم در سایت یو تیوب هم منشتر شد.
عباس امیری فر، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری و دبیر کل « جامعه وعاظ ولایی» یکشنبه شب بدستور دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد. عباس امیری فر از نزدیکان اسفندیار رحیم مشائی ، رئیس دفتر محمود احمدی نژاد است. سایت مشرق نیوز ، اتهامهای رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری را مشارکت در تهیه و توزیع سی دی فیلم « ظهور بسیار نزدیک است» ، توهین و ایراد اتهام علیه برخی شخصیتها و گروههای سیاسی عنوان کرده است. دفتر ریاست جمهوری و آقای رحیم مشایی تا کنون واکنشی به بازداشت عباس امیری فر نشان نداده اند.
مقامهای دو گروه رقیب فلسطینی حماس و فتح، چهارشنبه هفتم اردیبهشت، یک موافقتنامه اصولی بر سر تشکیل یک دولت وحدت ملی را با میانجیگری مصر امضا کردند. در این رابطه علیرضا نوری زاده کارشناس مسایل ایران و کشورهای عرب، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.مقامهای دو گروه رقیب فلسطینی حماس و فتح، چهارشنبه هفتم اردیبهشت، یک موافقتنامه اصولی بر سر تشکیل یک دولت وحدت ملی را با میانجیگری مصر امضا کردند. گروه حماس کنترل نوارغزه را به عهده دارد و سازمان فتح، تشکیلات خودگردان فلسطینی را در کرانه باختری رود اردن، اداره میکند. از چهار سال پیش که تنش بین این دو گروه آغاز شد، تلاشهای مکرر برای آشتی این دو گروه به نتیجه نرسیده است. در این رابطه علیرضا نوری زاده کارشناس مسایل ایران و کشورهای عرب، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است. آقای نوریزاده، چرا دو گروه حماس و فتح پس از سالها تنش به هم نزدیک شدهاند؟ اگر شما به عوامل تشکیلدهنده محور گفتوگو بین حماس و فتح نگاه کنید، ملاحظه میکنید که هنوز هم هیچ چیزی تغییر نکرده است. درست است که حسنی مبارک کنار رفته است. درست است که عمر سلیمان مذاکرات را به عهده ندارد. اما کار مذاکرات به عهده معاون عمرسلیمان است. در واقع دستگاه امنیتی مصر که بین این دو پادرمیانی کرده بود و حکم واسطه را داشت، و ترتیب مذاکرات را میداد، آن دستگاه هنوز هم بر سر جایش هست. شاید مقداری شعارها و یا شکل برخورد با مسائل فرق کرده باشد ولی سیاست همان است و مسائل در مرز غزه خیلی تغییر نیافته است. پس آنچه که تغییر کرده و باعث این توافق شده است، در جبهه فلسطینیها صورت گرفته است. به چه صورت؟ حماس تا کنون با تکیهای که بر سوریه داشته است و در واقع با استفاده از میدانی که سوریه برایش باز میکرد، جای مانور داشت، میتوانست بازی کند. در داخل جبهه فلسطینی ها هم محمود عباس، امید بسیاری داشت که با تغییر سیاست آمریکا، بتواند امتیازاتی کسب کند که همانا این امتیاز، اعتراف و قبول اسرائیل به دولت مستقل فلسطین باشد، و بتواند با این برگه حماس را وادار به تمکین کند. نه محمود عباس توانست به این موقعیت دست یابد و نه حماس امیدوار است که حمایت سوریه را در آینده از آن خود داشته باشد. وضع رژیم سوریه متزلزل است و حماس هم حساب کرده است که فردا اگر دمشق را از دست بدهد، تنها جایی که برایش باقی می ماند، قاهره است. پس چه بهتر که با مصریها همکاری کند تا فردا آقای خالد مشعل و دیگر مسئولان بلندپایه حماس که هم اکنون تحت حمایه سوریه قرار دارند، بتوانند جایی برای زندگی داشته باشند. در عین حال خود حماس هم بدون سوریه نمی تواند سیاست مبارزه با صلح را ادامه دهد. این است که به ناچار باید به نوعی برای خودش مشروعیت به دست بیاورد. البته مشروعیتی که جنبه بینالمللی هم داشته باشد. به این دلیل است که حماس هم انعطاف نشان داد و پذیرفت که در درون یک دولت تکنوکرات ملی، دولتی که مسئولیتش برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری است، با فتح همکاری نماید. به نظر شما آیا فشار جوانان فلسطینی متأثر از این تحولات و جنبشهای اعتراضی در برخی از کشورهای عرب، برای نزدیک شدن دولت خودگردان فلسطین و حماس به همدیگر، واقعاً اثر داشته است؟ بدون تردید. من عامل سوری آن را در رابطه با حماس ذکر کردم. در مورد جنبش فتح یا دولت خودگردان هم باید بگویم ما در طول ماههای اخیر، شاهد بروز تظاهراتی در ساحل غربی رود اردن بودیم. تظاهراتی که محور اصلی آن همانا همدلی با دیگر جوامع عرب بود که بر علیه نظامهای فاسد و سرکوبگر برخواسته بودند، ولی در عین حال یک پیامی را متوجه دولت خودگردان میکرد که اولاً مردم از این که این جدایی بین فلسطینیان وجود دارد، آزردهاند. آزردهاند از اینکه در درون دولت خودگردان افراد فاسدی وجود دارند که توسط مردم متهمند که سرمایههای ملی فلسطین را به هدر دادهاند و هیچ کاری هم نکردهاند. در غزه نیز شما شاهد دو روند بودید. از یک سو بنیادگرایانی که از حماس هم تندتر هستند، شروع به تحمیل سیاستهای خودشان کردهاند. جلوی مردم را بگیرند، کافه ها را ببندند، توی سر زنها بزنند و مسیحیان را آزار بدهند. طبعاً اینها برای حماس بدنامی به همراه دارد. از سوی دیگر بروز موج آزادی خواهی است که مردم حاضر نیستند شریعت را بپذیرند و غزه، تبدیل به غزستان یا طالبستان شود. این است که هر دوی این عوامل تأثیرگذار بودهاند و به اعتقاد من رهبران هر دو طرف دریافتهاند که دورانی که به دور خودشان دیوار بکشند و هر کاری که دلشان میخواهد بکنند، تمام شده است و باید در برابر مردم پاسخگو باشند. شما در مورد سوریه مطالبی را ذکر کردید. در مورد ایران چطور؟ آقای صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، از مصر تشکر کرده و توافق حماس و فتح، گام مثبتی در جهت تحقق اهداف مردم فلسطین خوانده است. این در حالی است که پیش از این، از آقای محمود عباس انتقاد شدید میکردند که اهداف فلسطین را دنبال نمیکند و پیرو خط مشی آمریکاست. این یکی از منافقانهترین مواضعی بوده که جمهوری اسلامی گرفته است. بدون شک جمهوری اسلامی از این توافق عصبانی و ناراحت است. بدون شک اگر مثل گذشته امکان داشت و کانال دمشق کاملاً امن و امان بود، تلاش میکرد جلوی این توافق را بگیرد. جمهوری اسلامی به هیچ روی خواستار توافق بین فلسطینیها نیست. ابومازن به دفعات اعلام کرده است که ضربههایی که جمهوری اسلامی به جنبش فلسطین و در راه تشکیل دولت فلسطین زده است، به هیچ روی کمتر از ضربههای اسرائیل نیست. هر بار که فلسطینیها در شرف توافق بودهاند، یکی از مقامات رژیم جمهوری اسلامی به سوریه رفته و آنها را جمع کرده و چمدان های پول تقسیم کرده و مانع از همبستگی اینها شده است. سیاست جمهوری اسلامی همان طور که همه جا، از جمله در عراق و افغانستان و سایر جاها تکیه بر تفرقه دارد، در فلسطین هم به همین شکل است. به طور کلی جمهوری اسلامی ابومازن را شخصیتی خطرناک می داند و بر این باور است که اگر فلسطین هم از دستشان برود و فردا دمشق هم از دستشان برود، قطعاً حزبالله هم از دستشان خواهد رفت. بنابر این جمهوری اسلامی بسیار نگران است. اول ژست استقبال از این جنبشها را به خود گرفته است اما امروز از آنچه در دمشق میگذرد بسیار نگران است. در مورد اسرائیل؛ وزیر امور خارجه اسرائیل گفته است که سیطره حماس بر کرانه غربی رود اردن، عبور از خط قرمز است و حماس در نهایت حاکمیت خودش را به ساحل غربی رود اردن گسترش خواهد داد. آقای نتانیاهو هم گفته است که دولت خودگردان فلسطین بین صلح با اسرائیل و صلح با حماس، باید یکی را باید انتخاب کند. شما نگرانی اسرائیل را چگونه ارزیابی میکنید؟ اگر حماس میداندار معرکه میشد، طبعاً اسرائیل باید نگران بود. ولی این همه از بهانهجوییهای همیشگی اسرائیل است. مگر حماس تشکیلدهنده سیاستهای استراتژیک دولت فلسطین خواهد بود؟ اصلاً چنین نیست. حماس به اندازه ظرفیتش نقش خواهد داشت. یک دولت تکنوکرات حتی اگر افرادی از حماس هم در آن حضور داشته باشند، قطعاً آقای اسماعیل هنیه و همکارانش نخواهند بود، بلکه افرادی خواهند بود که به عنوان افراد تکنوکرات، مسئولیت برگزاری یک انتخابات را خواهند داشت. فلسطینیها تأکید میکنند که این انتخابات باید زیر نظر جامعه بینالملل و سازمان ملل انجام شود. اسرائیل که خود را تنها دولت دموکراتیک در خاورمیانه میداند، چرا باید نگران رأی مردم فلسطین باشد؟ بالاخره مردم فلسطین هم صاحب حقند و باید دولتی را که میخواهند انتخاب کنند. حماس امروز، حماس پنج یا شش سال پیش نیست. این حماس اولاً محبوبیت گذشتهاش را از دست داده است. بیشک در انتخابات آینده در اقلیت خواهد بود. بنابر این وقتی اکثریت را دولت سکولارها و افراد وابسته به فتح و سازمانهای سکولار فلسطینی تشکیل دهند، پس اسرائیل نباید نگران باشد. میثاق جنبش فلسطین تغییر یافته است برای اینکه دولت اسرائیل به رسمیت شناخته شود. در چهارچوب مرزهای قبل از پنجم ژوئن سال ۱۹۶۷ این تغییر انجام شده است، چه حماس و چه دیگری، همگی ملتزم به رعایت این میثاق هستند. حالا اگر حماس به عنوان یک سازمان، میگوید که اسرائیل را قبول ندارد، وقتی وارد سیستم دولت شد به معنای آن است که اسرائیل را قبول دارد چون میثاق فلسطین، چهارچوب عقیدتی و سیاسی این دولت خواهد بود.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز دوشنبه گفت: «با توجه به کشته شدن اسامه بن لادن، آمريکا ديگری بهانه ای برای حضور در منطقه ندارد.» رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز گفته که «آمريکا بارها بن لادن را کشته است.»رامين مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز دوشنبه گفت: «با توجه به کشته شدن اسامه بن لادن، آمريکا ديگری بهانه ای برای حضور در منطقه ندارد و بايد به حضور نظامی خود پايان دهد.» به گزارش وب سايت پرس تی وی، شبکه تلويزيونی انگليسی زبان جمهوری اسلامی ايران، آقای مهمانپرست گفته است: «با کشته شدن اسامه بن لادن، ديگر آن چه آمريکا از آن به عنوان مبارزه با تروريسم ياد می کرد تمام شده و آمريکا کاری در منطقه ندارد.» سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ايران همچنين گفته که «ايران ضمن محکوم کردن هرگونه تروريسم، خواهان حضور فعال در برقراری امنيت و ثبات در منطقه است.» به گفته آقای مهمانپرست، «اين اتفاق به خوبي نشان داد كه براي مقابله با يك فرد ضرورتي به لشكركشي عظيم وجود نداشته است.» آمريکا روز دوشنبه اعلام کرد اسامه بن لادن، رهبر گروه تروريستی القاعده در يک عمليات در پاکستان کشته شده و جسدش هم در اعماق دريا دفن شده است. ساعاتی پس از اعلام اين خبر، خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ايرنا در گزارشی به نقل از «طالبان پاکستان» اعلام کرد که خبر کشته شدن بن لادن «دروغ» است و واقعيت ندارد. در همين حال، خبرگزاری فارس در «يک گزارش اختصاصی» از کشته شدن اسامه بن لادن و يکی از پسرانش در اين عمليات خبر داد. خبرگزاری فارس همچنين در گزارشی ديگر به نقل از رييس کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس نوشته که «آمريکايی ها بارها بن لادن را کشته اند» و «اين خبر تازگی هم ندارد.» علاءالدين بروجردی در پاسخ به این پرسش که آيا خبر کشته شدن بن لادن را تاييد می کند يا نه، گفته است: «اين خبر را آمريکايی ها گفته بودند و قبلا هم گفته بودند که بن لادن مرده است. آمريکايی ها برای گرفتن و مقابله با بن لادن و ملاعمر به افغانستان لشکرکشی کردند و حالا پس از ۱۰ سال حتی اگر او را کشته باشند، کار بزرگی نکرده اند.» ساعاتی پس از اعلام خبر کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، مقامها و نهادهای مختلف سياسی و همچنين مردم برخی از کشورها به این خبر واکنش نشان دادند . با شنيدن اين خبر، بامداد روز دوشنبه صدها تن از مردم نيويورک برای ابراز شادی به محل حوادث يازده سپتامبر در اين شهر رفته و با تکان دادن پرچمهای آمريکا و خواندن سرود، شادی خود را از شنيدن اين خبر ابراز کردند. برجهای دوقلو در نيويورک محل حملهای است که حدود ۱۰ سال پيش توسط گروه القاعده به رهبری اسامه بنلادن انجام شد؛ حملهای که حدود سه هزار کشته و شش هزار زخمی بر جای گذاشت.
علی لاریجانی ، رئیس مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه در صحن علنی مجلس خواهان معرفی وزیر جدید راه و ترابری شد. آقای لاریجانی مهلت رئیس جمهور برای معرفی وزیر جدید را طبق قانون اساسی پایان یافته خواند و گفت دولت هر چه سریعتر باید وزیر جدید را معرفی کند. حمید بهبهانی، وزیر سابق راه و ترابری در ۱۲ بهمن ماه سال گذشته بدنبال استیضاح نمایندگان مجلس از کار برکنار شد و از آنزمان این وزارتخانه تحت نظر یک سرپرست اداره می شود. بر پایه اصل ۱۳۵ قانون اساسی ،محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی موظف است حداکثر سه ماه پس از استیضاح یک وزیر ، شخص جدیدی را برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی کند.
وزیر خارجه ترکیه اعلام کرده است که بدلیل وضعیت امنیتی درلیبی ، سفارت این کشور در طرابلس تا اطلاع بعدی بسته شده است. احمد داوود اوغلو ، وزیر خارجه ترکیه در عین حال گفته است که کشورش به تلاشهای دیپلماتیک خود برای پایان دادن به بحران لیبی ادامه خواهد داد. روز یکشنبه هواداران معمر قذافی به سفارتخانه های بریتانیا و ایتالیا در طرابلس حمله کردند. این دو سفارتخانه و شماری از دفاتر سیاسی کشورهای غربی چند روز پیش فعالیتهای خود را متوقف کرده بودند.
محمود صالحی، از فعالان کارگری در ایران، که روز یکشنبه توسط ماموران امنیتی در سقز بازداشت شده بود، آزاد شد. بر اساس گزارش ها، حسین مرادی، یک فعال کارگری نیز در سقز بازداشت شده است. در روز یکشنبه، چند فعال کارگری به نام های وفا قادری، خالد حسینی، غالب حسینی و یدالله قطبی، نبی مومنی، شریف ساعدپناه و صدیق کریمی در سنندج بازداشت شدند که تاکنون آزاد نشده اند. این بازداشت ها در آستانه مراسم روز جهانی کارگر در سنندج صورت گرفته بودند.
نیروهای وفادار به معمر قذافی حملات جدیدی را برای تصرف مصراته ، سومین شهر بزرگ لیبی آغاز کرده اند. به گزارش شاهدان عینی، در حمله شامگاه یکشنبه دستکم شش نفر کشته و دهها تن زخمی شدند. نیروهای معمر قذافی شهر مصراته را محاصره کرده اند ولی تا کنون نتوانسته اند کنترل کامل شهر را در دست بگیرند. در طرابلس هم قرار است مراسم تدفین سیف العرب، یکی از پسران معمر قذافی و سه تن از نوه های او برگزار شود. به گفته مقامهای لیبی ، سیف العرب و عده ای از اعضای خانواده معمر قذافی در حمله هفته گذشته نیروهای ناتو کشته شدند.
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که تهران درخواستی کتبی از سوی اتحادیه اروپا برای از سرگیری گفتوگوهای هستهای دریافت کرده و در حال بررسی این درخواست است.علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرد که تهران درخواستی کتبی از سوی اتحادیه اروپا برای از سرگیری گفتوگوهای هستهای با شش قدرت جهانی دریافت کرده و در حال بررسی این درخواست است. پرس تیوی، شبکه انگلیسیزبان جمهوری اسلامی، روز دوشنبه خبر داد که علیاکبر صالحی روز یکشنبه در حاشیه نشست هیئت دولت اعلام کرد که نامهای با این مضمون از کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دریافت کردهاست. بنا بر این گزارش، وزیر خارجه ایران گفته است که برای پاسخدهی به این نامه در انتظار پاسخ رئیس جمهور هستیم. وی افزود: «اگر پاسخی از آقای احمدینژاد دریافت کنیم، جواب نامه خانم اشتون را ارسال خواهیم کرد.» وزیر خارجه ایران در مورد احتمال گفتوگوهای هستهای آینده با قدرتهای جهانی و زمان و مکان چنین مذاکراتی توضیح بیشتری نداد. گروه ۱+۵ متشکل از کشورهای بریتانیا، چین، فرانسه، روسیه و ایالات متحده بهعلاوه آلمان، ظرف یکسال گذشته دو دور مذاکرات چندجانبه هستهای را با ایران برگزار کردهاند که دوره نخست این گفتوگوها در دسامبر ۲۰۱۰ در ژنو و دوره دوم، ژانویه گذشته در استانبول انجام شد. این گفتوگوها بدون نتیجهای ملموس به پایان رسید ولی محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، پس از نشست استانبول گفت که هنوز فرصتی برای رسیدن به نتایج مثبت وجود دارد و مذاکرات هستهای باید ادامه پیدا کند. علی اکبر صالحی، اسفندماه گذشته در جریان سفری که برای سخنرانی در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل به ژنو داشت با کاترین اشتون درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو کرد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه یک روز پس از آن، در ژنو گفت : «در جریان دیدارهایم با خانم اشتون و وزیر خارجه ایران، البته درخصوص نیاز به ادامه مذاکرات هم صحبت کردیم.» وی افزود: در صورتی که ایران در جهت رفع نگرانیها در خصوص برنامه هستهای خود «گامهای مثبت واقعی» بردارد، امکان کاستن از تحریمهای بینالمللی وجود دارد. غرب بر این باور است که فعالیتهای هستهای ایران ماهیتی نظامی دارد و خواهان آن است که ایران با شفاف سازی در مورد برنامه هستهای خود، نگرانیهای موجود را برطرف کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ضمن تأکید بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای خود، میگوید که بر سر حقوق هستهای خود با هیچ کشوری وارد مذاکره نخواهد شد و به غنی سازی اورانیوم ادامه خواهد داد.
عباس امیریفر، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت و از حامیان سرسخت اسفندیار رحیم مشایی، یکشنبه شب از سوی دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد. منابع نزدیک به آقای امیریفر، در گفتوگو با رادیو فردا ضمن تأیید این خبر، می گویند که وی همچنان در بازداشت به سر می برد.عباس امیریفر، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت و از حامیان سرسخت اسفندیار رحیم مشایی، یکشنبه شب از سوی دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شده است. منابع نزدیک به این روحانی که نخواستند نامشان فاش شود به رادیو فردا گفتهاند عباس امیریفر، که همچنین دبیر کلی تشکلی موسوم به جامعه وعاظ ولایی را بر عهده دارد، در منزل خود بازداشت شده است. در همین حال، خبرگزاری فارس تأکید کرده است که حجتالاسلام امیری فر از سوی دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شده است. سایت «مشرقنیوز»، نزدیک به دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران، بازداشت اتهام عباس امیریفر را «مشارکت در تهیه و توزیع سیدی "ظهور بسیار نزدیک است"، توهین و ایراد اتهام علیه برخی شخصیتها و گروههای سیاسی» عنوان کرده است. در حالی که خبرگزاری فارس می گوید آقای امیریفر روز دوشنبه با قید وثیقه آزاد شده است، ولی منابع نزدیک به این روحانی به رادیو فردا گفتهاند که آقای امیریفر همچنان در بازداشت به سر میبرد. عباس امیریفر، که امام جماعت مسجد ریاست جمهوری نیز هست از حامیان سرسخت اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر رییس جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، روز شنبه، ۱۰ اردیبهشت، در گفتوگو با روزنامه شرق ضمن حمایت از اسفندیار رحیم مشایی، اعلام کرده بود که هر کس با احمدینژاد سر ناسازگاری دارد، به مخالفت با آقای مشایی میپردازد. وی گفته بود: «کسی که خودش را اصولگرا میداند باید از آقای احمدینژاد حمایت کند، کسی که یاران احمدینژاد را میکوبد، اصولگرا نیست.» آقای امیریفر همچنین با اشاره به اینکه اصولگرایی، «مانند جناح راست سنتی شده» و «خاصیت» و «جذابیت» خودش را «از دست داده»، تأکید کرده بود که آقای احمدینژاد و حامیانش اصولگرا نیستند. وی روز دوم اردیبهشت ماه نیز در گفتو گو با خبرگزاری فارس، با تأکید بر جدایی حامیان آقای احمدینژاد از اصولگرایان، در خصوص انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی اظهار عقیده کردهبود: «دولت، یعنی رئیس جمهور و یارانش که آقای مشایی هم جزو آن است، برنامه مدونی برای انتخابات آتی دارند و قطعا در رقابت با اصولگرایان، این جریان را شکست خواهند داد.» دبیر کل جامعه وعاظ ولایی همچنین تأکید کرده بود که اگر اسفندیار رحیم مشایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بعدی شود، «قطعا رئیس جمهور بعدی ایران خواهد شد.» وی به صراحت افرادی چون حسین شریعتمداری، حمید رسایی، عبدالله زاکانی، احمد توکلی و علی مطهری، شخصیت های نزدیک به اصولگرایان را مورد انتقاد قرار داده و گفته بود: «اگر کسی بگوید طرفدار احمدینژاد است اما مشایی را قبول نکند، قطعا دروغ میگوید چرا که مشایی و احمدینژاد تفاوتی با یکدیگر ندارند. هرچه مشایی میگوید مورد تأیید احمدینژاد است و هرچه احمدینژاد میگوید مشایی آن را قبول دارد.» خبرگزاری فارس روز پنجم اردیبهشت گزارش کرده بود که مراسم ختم پدر همسر عباس امیریفر، «با حضور گسترده متهمان حوادث پس از انتخابات» برگزار شده بود و به حضور افرادی نظیر محمدرضا خاتمی، محمدعلی ابطحی، علی شکوریراد، شهاب طباطبایی، حسن مرعشی و فیضالله عربسرخی، باجناق آقای امیریفر و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اشاره کرده بود.
دبیر ستاد هدفمند سازی یارانه ها اعلام کرده است که یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای هر نفر ،در ماههای آینده هم پرداخت خواهد شد. محمد رضا فرزین روز دوشنبه با تکذیب گزارشهایی مبنی بر افزایش یارانه نان گفت که رقم یارانه نان تعیین و پرداخت شده است. چند روز پیش از افزایش قیمت گندم و نان ، دولت اعلام کرد که برای جبران بالا رفتن قیمت نان، به یارانه هر نفر ۵۰۰ تومان اضافه خواهد شد. دبیر ستاد هدفمند سازی یارانه ها هنچنین تاکید کرد که یارانه ای برای شکر ، برنج ، و روغن تعلق نخواهد گرفت و قیمت بنزین هم افزایش نمی یابد.
فرزاد اسماعیلی ، فرمانده قرارگاه پدافند خاتم النبیا، روز دوشنبه گفت که فضای ایران توسط این قرار گاه رصد میشود. فرزاد اسماعیلی تهدیدات موجود در سطح جهان را تهدیداتی نوین خوانده و گفته است « هر کشور ی که بخواهد سامانه دفاع هوایی خود را همچنان قدیمی نگه دارد از جامعه عقب می ماند» فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم النبیا همچنین گفته است که این قرارگاه قادر است پدافند هوایی را تا ارتفاع ۸۰ هزار پا از سطح زمین پوشش دهد.
روز دوشنبه اتحادیه اروپا، با صدور بیانیه ای، کشته شدن اسامه بن لادن را پیروزی بزرگی در مبارزه برای نابودی تروریسم خواند. در این بیانیه، با اشاره به اینکه مرگ بن لادن جهان را مکان امن تری میسازد ، تاکید شده است که اتحادیه اروپا همراه با آمریکا و متحدین بین المللی و دوستانش در جهانِ اسلام، برای مقابله با تندروها و جهت پیشرفت صلح و ثبات در جهان، به فعالیتهای خود ادامه خواهد داد. وزیر خارجه مجارستان هم که ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، مرگ بن لادن را موفقیت بزرگی خوانده ولی در عین حال گفته است که این به معنی پایان یافتن مبارزه با تروریسم نیست.
بدنبال انتشار خبر کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان، بهای نفت در بازارهای جهانی سقوط کرد. در لندن ، قیمت نفت خام برنت به زیر ۱۲۵ دلار در هر بشکه رسید و در بازار سنگاپور هر بشکه نفت خام در حدود ۱۱۲ دلار معامله شد. در روزهای اخیر بهای نفت خام به بالاترین حد خود در سه سال اخیر رسیده بود. قیمت گاز مایع و بنزین نیز در بازارهای جهانی مقداری کاهش یافته است.
در نخستین واکنشها به کشته شدن اسامه بن لادن، رهبران شماری از کشور های جهان با استقبال از نابودی رهبر القاعده ، نسبت به احتمال عملیات تلافی جویانه گروههای تروریستی هشدار دادند. رهبران فرانسه ، بریتانیا و آلمان کشته شدن بن لادن را پیروزی بزرگی خواندند ولی درعین حال گفته اند که جنگ با تروریسم به پایان نرسیده و باید هوشیار بود . سخنگوی وزارت خارجه پاکستان، در اولین واکنش به این خبر گفت که این اقدام، عزم و اراده قاطع پاکستان را در جنگ با تروریسم نشان میدهد. حامد کرزی رئیس جمهور ی افغانسان هم گفت که کشته شدن بن لادن در پاکستان نشان میدهد که جنگ با تروریسم را باید در کشور همسایه پیش برد. آقای کرزی اظهار امیدواری کرد که مرگ بن لادن، پایان تروریسم در جهان باشد . سخنگوی وزارت خارجه هند هم کشته شدن بن لادن در پاکستان را نشانه ای از پناه گرفتن تروریستهای وابسته به گروههای مختلف در پاکستان دانست.
تا پیش از جلسه هیئت دولت روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت، رئیسجمهور بیش از یک هفته بود که بر سر کار خود حاضر نشده بود. رهبر هم روز شنبه برای سومین بار در یک هفته خواستار پرهیز از درگیریها و اختلافها و آنچه به گفته او موجب پایکوبی و جنجال دشمنان میشود، شد. اما اختلاف نظر میان رهبر و رئیس جمهور ایران تا کجا پیش میرود؟تا پیش از جلسه هیئت دولت روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت، رئیسجمهور بیش از یک هفته بود که بر سر کار خود حاضر نشده بود. رهبر هم روز شنبه برای سومین بار در یک هفته خواستار پرهیز از درگیریها و اختلافها و آنچه به گفته او موجب پایکوبی و جنجال دشمنان میشود، شد. هفته گذشته رهبر اختلاف خود با رئیسجمهور بر سر تغییر در وزارت اطلاعات را موضوعی کماهمیت خواند و غفلت از «مصلحتی بزرگ» را دلیل دخالت در تصمیم دولت برای تغییر وزیر اطلاعات ذکر کرد. اما هرچه رهبر کوشش در پنهان کردن شکاف در حاکمیت دارد، حامیانش چه در میان روحانیان و چه در بین فرماندهان سپاه در فاصله گرفتن دولت دست کم آنچه یک جریان انحرافی در دولت میخوانند، با ولی فقیه تأکید میکنند و خواهان تبعیت دولت و مسئولان از رهبر هستند. در میان این منتقدان جدید چهرههایی روحانی از جمله محمدتقی مصباح یزدی، احمد علم الهدی، احمد خاتمی و مجتبی ذوالنور و هم نظامیانی چون محمدعلی جعفری و محمدرضا نقدی به چشم میخورند. اختلاف نظر میان رهبر و رئیس جمهور ایران تا کجا پیش میرود؟ پرسش اصلی از سه میهمان برنامه این هفته. در ایران محمدصادق جوادی حصار، مسئول اطلاعرسانی ستاد مهدی کروبی، یکی از دو نامزد اصلاحگرای انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، در سوئد مهرداد درویشپور، جامعهشناس و فعال و تحلیلگر سیاسی از طیف جمهوریخواه سکولار و لائیک، و در آمریکا محمد برقعی، جامعهشناس و فعال و تحلیلگر سیاسی جمهوریخواه نزدیک به طیف سکولار ملی مذهبی. آقای جوادی حصار، رهبر جمهوری اسلامی ایران روز شنبه برای سومین بار در کمتر از دو هفته درخواست میکند از بر زبان آوردن حرفهای به توصیف او دشمن شادکن پرهیز شود در ارتباط با مسائلی که پیرامون رئیسجمهور و تیمش و استعفای وزیر اطلاعات و ابقای او مطرح شده بود. تأثیر این گفتههای رهبر جمهوری اسلامی ایران تا چه حد بوده و کاربردش چیست؟ من گمان میکنم در میان مسئولانی که تا به حال در جمهوری اسلامی حضور داشتند به ویژه بعد از روی کار آمدن آقای خامنهای به عنوان رهبر آقای احمدینژاد همانطور که خود آقای خامنهای اشاره فرمودند نزدیکترین خصلتها را با خود آقای خامنهای دارد دال بر اینکه وقتی یک تصمیمی میگیرد به راحتی کوتاه نمیآید. یادتان هست که بعد از انتخابات ایشان فرمودند که برنامهها و خوی و خصلتها و مرام مسلک آقای احمدینژاد را من به خودم نزدیکتر میبینم. آقای احمدینژاد تنها رئیسجمهوری است که خیلی محکم میایستد و تا حالا دو سه مرتبه اتفاق افتاده که ایشان محکم سر مواضع خودشان ایستاده ضمن اینکه در مجامع و محافل هم خیلی فریاد میکشد که من کاملاً ولایی عمل میکنم اما ایشان به تصمیم رسیده که تکلیف خودش را با حوزه اختیاراتی ریاست جمهوری یک طرفه کند. یعنی اینکه ایشان وقتی تصمیم میگیرد، بالاخره در حوزه اختیارات خودش باید خودش تصمیم بگیرد. از جمله همین بحثی که به جایی رسیده که گروه دوم از واسطههایی که رفتند پیش ایشان برای حل این اختلافات را نپذیرفت و به تعبیری محکم ایستاده که یا همان اندک اختیاری که در قانون اساسی به من داده شده در باب تعیین وزیر و عزل وزرا باید مال من باشد یا اینکه من دیگر کار نمیکنم چون حداقل یک هفته است که نرفته سر کار و تلویحاً قهر کرده یا کنارهگیری کرده از کار دولت. آقای جوادی حصار، در مورد پیامد آن دور دوم از شما میپرسم. ولی بگذارید از آقای درویشپور این را بپرسم که حسین فدایی، نماینده مجلس گفته که تیم احمدینژاد عصر غیبت را پایان یافته میداند و عصر حاضر را به عنوان عصر تبعیت از ولی فقیه و ولی امر مسلمین نمیشمارد. در مجلس هم مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان درباره علت غیبت رئیسجمهور از دفترش پرسیده و بهمن محمدیاری، نماینده تالش هم گفته نه تنها بودن یا نبودن رئیس جمهور در دفترش مهم است بلکه عدم اطاعت از ولایت فقیه یک روز هم نمیشود تحمل کرد. اینها چه چیزی را نشان میدهد درباره فعل و انفعالات در ارتباط با دولت؟ اساس دعوایی که امروز بین آقای احمدینژاد و تیم وابسته به ایشان از جمله مشایی، بخشی از فرماندهان سپاه که پشت سر آقای احمدینژاد هستند با گرایش دیگری که طرفداران ولی فقیه و روحانیت و حکومت روحانی پیش رو قرار دارند، یکی نگاه به آینده ایران است. در میان بخشی از سپاه، در تیم احمدینژاد یک نوع نوبنیادگرایی اسلامی، اگر قرار باشد صرفاً با زبان روحانیت، با زبان آخوندی و با زبان مذهبی سخن بگوییم، قادر نیست از هیچ نوع پذیرش اجتماعی در جامعه ایران برخوردار شود. بنابراین آقای احمدینژاد و تیم پیرامون او به گمان من سخت تلاش میکنند که به نوعی نفوذ روحانیت را و از جمله ولی فقیه را محدود کنند و تأکیدات مکررشان بر سر نوعی برجسته کردن مسئله حتی ایرانیت ناشی از نوعی کشمکشی است که فکر میکنند جامعه آینده ایران باید با یک اولیگارشی دیکتاتوری نظامی سیاسی که هم اصول اسلامی دارد، هم اصول به قول خودشان ایرانی دارد، اداره شود و با توجه به اینکه سپاه خودش به یک اولیگارشی عظیم اقتصادی، سیاسی، نظامی تبدیل شده، بخشی از سپاه از این نظر آقای احمدینژاد دفاع میکنند و تیم احمدینژاد روی این مسئله سرمایه گذاری میکنند که مرگ آقای خامنهای میتواند هر زمانی اتفاق بیافتد و جامعه برای اینکه بتواند با یک نوع هدایت با اندکی پذیرش اجتماعی توام باشد، باید نفوذ روحانیت را کم کرد. این مهمترین حوزه تنشهایی است که طرفداران ولی فقیه سعی میکنند این نوع گرایش را در نطفه خفه کنند و بر تبعیت بیچون و چرا از آقای خامنهای تأکید میکنند. آقای برقعی، آقای درویشپور اشاره کردند به اینکه روحانیت محافظه کار پشت سر رهبر است و از طرف دیگر بخشی از سپاه پشت سر رئیس جمهور است و شرط بندی بر روی حوادثی از قبیل درگذشت رهبر. برآیند این دو منبع قدرت شاهین ترازو را به کدام سو متمایل میکند؟ اصلاً دعوا سر عقیده نیست. سر اینکه چه دینی باشد یا غیر دینی باشد، روحانیت باشد یا نباشد، دعوا فقط صرف قدرت است. آن داستان ایدئولوژیکی و عقیده از نظام بیرون رفته؛ این یک. اساس دعوایی که امروز بین آقای احمدینژاد و تیم وابسته به ایشان با طرفداران ولی فقیه و حکومت روحانی پیش رو دارند، نگاه به آینده ایران است. مهرداد درویشپور دوم اینکه سپاه خودش چند دسته است. یک عده در سپاه با آقای خامنهای هستند و یک بخشی هم که الان بخش آقای احمدینژاد هستند. باز سر بازی قدرت نه سر بازی عقیده. بودن روحانیت هم فرقی نمیکند برای آنها. تنها فرقی که میکند این است که فکر میکنند که بتوانند جذب نارضایتیها را که وجود دارد و به ویژه جنبش سبز را بعد از انتخابات... که آن بخش ناراضی وسیع را بتوانند جذب کنند. ولی برای روحانیت خیلی مهم نیست. برای آقای خامنهای مهم نیست که آن بخش را هم جذب کند. چون او قدرت را در دست دارد و اتفاقا اگر این بخش ناراضی را آقای احمدینژاد برایش بیاورد هیچ هم ناراضی نیست از این بابت. بنابراین تمام ستیزه را بردند سر اینکه اینها ضد آخونداند. این نوع اندیشه را بیاورند. امام زمانی نگاه کنند. غیر امام زمانی... اینها تمام لایههای سطحی است. یک نکتهای این وسط اضافه کنم. ما باید توجه کنیم چرا الان سر انتخاب وزیر اطلاعات این قدر حساسیت وجود دارد. آقای خامنهای از روز اول انقلاب وزارت اطلاعات را در کنترل گرفت و نیروی نظامی را. این دو تا دو بازوی ایشان بوده و با همین بازو هم توانسته آقای رفسنجانی را بزند. آقای احمدینژاد میخواست این بازو را قطع کند و به شدت آقای خامنهای عکسالعمل نشان داده. آقای احمدینژاد هم میداند که این بازو را اگر نداشته باشد، بخش قدرتی را که مورد نظرش هست ندارد. دعوا فقط سر همین بازی قدرت است و سر کنترل بخش امنیت. آقای جوادی حصار، آقای برقعی هم گفتند که همانطور که ممکن است به گفته خود شما رئیسجمهور محکم روی حرف خودش ایستاده، رهبر هم روی حرف خودش میایستد به دلایلی که گفتند. از طرف دیگر اشاراتی شد به روحانیت. روحانیان محافظه کار که قبلا از رئیس جمهور حمایت میکردند، مثل مجتبی ذوالنور، احمد خاتمی، احمد علم الهدی، محمدتقی مصباح یزدی الان با لحن دیگری رئیس جمهور را خطاب میکنند. منابع قدرت رئیسجمهور الان در پافشاری بر سمتگیریهایش چیست؟ آنهایی که از آقای احمدینژاد حمایت میکردند، با همان دیدگاهی که آقای برقعی اشاره کردند، آقای احمدینژاد را بولدوزر، جاده صافکن طرفداران ولایت مطلقه فقیه میدانستند و تصورشان این بود که آقای احمدینژاد همواره در همین مسیر حرکت خواهد کرد و همه موانع سر راه را به وسیله احمدینژاد از بین خواهند برد. برای اینکه احمدینژاد اشاراتی هم هست که گفته اصلاحطلبان را من از بین بردم، همه کارهای سخت را در این مدت من انجام دادم. نزاع قدرت بالا گرفته و با توصیهها هم قابل حل نیست. هم دولت هم دستگاه رهبری، به راحتی نمیتوانند از کنار ماجرا بگذرند. این وسط هر درگیری که با آقای احمدینژاد صورت گیرد در متن جامعه به نفع احمدینژاد تمام خواهد شد. محمدصادق جوادیحصار بنابراین دو تا عامل اینجا به وجود آمده. اول اینکه آنها تصور میکردند احمدینژاد همواره در مشتشان خواهد بود لذا حمایت میکردند. آن حمایت را مشروط به همان حرفهایی که الان دارند میزنند، با همان عقیده و مرام خودشان میکردند. آقای احمدینژاد اما به یک سری از امکاناتی که در جامعه وجود دارد پی برده است. از جمله آن امکانات این است که یک مخالفت ابراز شده و ابراز نشده جدی در متن جامعه با قرائتی از جنس قرائت آقای علمالهدی، آقای احمد خاتمی، آقای مصباح یزدی و امثال اینها وجود دارد. این آمد و شدهای فراوانی هم که آقای احمدینژاد با متن جامعه برقرار کرده بود و دیالوگهایی که با متن جامعه داشت، احمدینژاد و به ویژه مشاوران به تعبیر بعضی از آقایان زیرک آقای احمدینژاد مثل مشایی را به این سمت برده بود که برای ادامه راه باید سنگشان را با این طیف واکنند و اگر بخواهند قدرت را در درازمدت به دست بگیرند و تنها به هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد اکتفا نشود، باید مسیرشان را جدا کنند. جداکردن مسیرشان هم یک سری امکانات لازم دارد. یکی تکیه بر همین شکاف بین قشر و به دست آوردن تمایلات متن جامعه با منظومه قدرت به این معنا که اهرمهای ملی، میهنی، اقتصادی و ایرانی را تقویت کنند و خودشان را با این سمت گره بیشتری بزنند. بحثهای ایرانیت را مطرح میکند. برای عبور از ولایت فقیه دست به دست هم میدهد تا آقای احمدینژاد به این صرافت بیافتد که اولا با اجرای سه چهار بحث ملی و بسیج آفرین اجتماعی مثل یارانهها، انرژی اتمی و به تعبیر خودش پیروزی خیره کننده او در انتخابات ریاست جمهوری این پشتوانه را به دست آورده که میتواند آنجایی که لازم باشد، جلوی ماجرا بایستد. الان دقیقاً آن بزنگاهی است که برای انتخابات پیش روی انتهای امسال، انتخابات مجلس و بعد از آن انتخابات شوراها و ریاست جمهوری، دقیقاً دو عنصر تعیینکننده با این چیزهایی که احمدینژاد خودش از آن نشئت گرفته، متوجه است که اگر وزارت کشور همسو و هماهنگ با دولت عمل نکند، آن دیدی را که آنها میخواهند سازماندهی کنند، سازماندهی نکند مسئله انتخابات را، آقای احمدینژاد دورهاش با همین انتخابات ریاست جمهوری تمام است و عقبهاش هم به سرعت از گردونه قدرت خارج خواهند شد. لذا محکم سر این گردنه ایستاده که یا اینجا آینده را تضمین کند برای خودش و تیمش و یا اگر قرار است در آینده با افتضاح ببازد، همین جا خیلی آبرومندانه خودش را بکشد کنار و بگوید که دیگر من نیستم و از حالا به بعد هر اتفاقی افتاد به من ربطی ندارد. با حالت اعتراض و یک نوع مظلومانه و افتخار آفرین برای خودش از عرصه قدرت خودش را کنار کشد. هر نوع برخوردی هم با احمدینژاد از سوی حاکمیت صورت گیرد، در افکار عمومی و توده مردم به نفع احمدینژاد صورت خواهد گرفت. آقای درویشپور، به گفته آقای برقعی دو نکته است. یک اینکه دعوا بر سر عقیده نیست و بر سر قدرت است و بر سر امام زمان و ولایت و مکتب ایرانی در سطح قضیه است. و نکته دوم که گفتند برعکس آنچه شما گفتید، این است که رهبر از اینکه رئیسجمهور ناراضیها را جلب کند، استقبال میکند ولی از سرنوشت مدیریت وزارت اطلاعات نمیگذرد. توضیحی درباره این دو نکته دارید؟ با اینکه آقای جوادی حصار اشاره کردند من کاملاً موافقم. نکته کلیدی اینجاست. اولا در مورد مسئله دعوا بر سر قدرت، روشن است که دعوا بر سر قدرت است. تمام جنگهایی که درون هیات حاکمه جمهوری اسلامی و از روز اول تا امروز بوده، دعوا بر سرقدرت بود. گفتن این گفتن هیچ سخن تازه یا ویژهای نیست. پرسش اینجاست که گرایشهای گوناگون درون حاکمیت ایران که به نوعی یک گرایش اجتماعی درون جامعه را هم نمایندگی میکنند، پروژههای گوناگونی برای حفظ قدرت سیاسی و تحکیم موقعیت خودشان دارند. دعوای عقیده اینجا معنی پیدا میکند. به گمان من این واقعیت که مردم از یک حکومت یک سره دینی منزجراند، گرایشهای ملی درون جامعه رشد پیدا کرده و بخش مهمی از طبقه متوسط و مدیران جامعه اصلا احساس میکنند جامعه ایران ظرفیت تحمل یک حکومت طالبانی را ندارد و واکنش قدرتمندی که جنبش سبز ایران علیه این کودتای انتخاباتی انجام داد، روشن کرده برای تیم پیرامونی آقای احمدینژاد و از جمله اشاره کردم که بخشی از سپاه، بیشتر از آنکه ایدئولوژیکی نگاه کند، به عنوان یک الیگارشی قدرتمند نظامی سیاسی به منافع خودش میاندیشد، شما فکر کنید اگر فی المثل جامعه بخواهد با تهدید حمله نظامی رو به رو شود، به نام دفاع از اسلام که نمیتوانید مردم را بسیج کنید. اما اگر شما بر ملی گرایی پافشاری کنید و انگشت بگذارید، قدرت بسیج حکومت را بر سر مسئله اتمی، بر سر مقابله با تهدیدات خارجی افزایش میدهید و در سطح داخلی هم با توجه به نسبت گستردهای که از حکومت مذهبی در ایران وجود دارد، تلاش برای اندکی خرج خود را جدا کردن نوعی پروفیل برای تیم احمدینژاد میآفریند و اساس دعوا عبارت از همین نکته است که امروزه برای اینکه در پروژه حفظ این حکومت چه نوع طرز تلقی زمینه اجتماعی بیشتری دارد، خوب برداشتها متفاوت است. گروهی که پیرامون ولی فقیهاند به نقش احمدینژاد به عنوان نقش ابزاری نگاه میکنند و از آن برای سرکوب جنبش اصلاح طلبان استفاده کردند برای تحکیم گرایش بنیادگرایی اسلامی در عین حال که خود احمدینژاد به عنوان منفورترین چهرهای که در تقابل با جنبش سبز موضوعیت پیدا کرد، احساس میکنند که اگر قرار باشد که بعد از پایان دوره ریاست جمهوری این تیم مدیران پیرامون و بخشی از سپاه بتوانند قدرت بیشتری را در جامعه تثبیت کنند، و آینده مطمئنتری را برای نظام حفظ کنند، فکر میکنند که تأکید بر عناصری نظیر ایرانیت مهم است. اینکه این امر عوامفریبانه است، اینکه هیچ عنصر ملی در طرز تلقی گروه احمدینژاد وجود ندارد از این واقعیت نمیکاهد که فکر میکنم استراتژیستهای پیرامونی آقای احمدینژاد سخت به این نتیجه رسیدهاند که جامعه با یک حکومت صرفاً روحانی طرفدار ولی فقیه به فرجام نخواهد رسید و سعی میکنند که زمینههای قدرت خودشان را بعد از پایان دوران ریاست جمهوری با استفاده و جذب ناراضیان تحکیم کنند و از این نظر سرمایه گذاریشان روی خود آقای مشایی بسیار بسیار بالاست. اینکه این جرئت را کردهاند که حتی در جاهایی با ولی فقیه رویارویی کنند، ناشی از جاه طلبی است که احمدینژاد بخش خودش را صرفا به عنوان یک رئیس جمهور ابزاری در دست ولی فقیه نمیبیند. همانطور که در سطح جهانی بسیار نگرشهای جاه طلبانهای دارند، در سطح داخل کشور هم با نوعی جاه طلبی سیاسی فکر میکنند که اصل ولی فقیه را میشود عبور کرد، دور زد و با قدرت مدیران و بخشی از حمایت سپاه که دارند احتمالاً بتوانند در این پروژه موفق بمانند. این ارزیابی را ندارم که جریان وابسته به ولی فقیه به سادگی از میدان به در رود و اجازه دهد که رحیم مشایی یا باند احمدینژاد بتوانند آیندهای پس از پایان ریاست جمهوری احمدینژاد را به سادگی در جامعه رقم زنند. آقای برقعی، نظر شما درباره آنچه آقای درویشپور گفتند و تحلیل آقای جوادی حصار؟ برگردیم سر اینکه من میگویم چرا اصلاً مسئله عقیدتی نیست. صحبت از روحانیت میکنیم. یک موقع برای آقای خمینی روحانیت به دلیل اعتقادات خودشان مطرح بود مقابل نگاه دیگری. الان صرفاً بازی قدرت است. شما از کدام روحانیت صحبت میکنید؟ از روحانیت تمام مراجعشان که یکی دو نفرشان، همهشان مخالف نظاماند و نظام میخواهد اینها را به نوعی سرکوب کند یا کنار بگذارد. قدرت مجلس خبرگان الان تنزیل پیدا کرده به یک آلت دست کوچک. حتی دیگر پدرزن رئیس قوه قضاییه بزرگترین مرجع در آنجا آقای وحید خراسانی که با مجموعه هم بوده مخالف است. روحانیتی دیگر به آن شکل معنی ندارد. آقای علم الهدی یا احمد خاتمی اینها اصلاً وزنهای نیستند در هیچ جا که کسی به عنوان روحانیت رویشان حساب کند. تمام اینها یک مسئله فقط قدرت است که چه کسی بر سر قدرت باشد. یک. نکته دوم این است که آقای مشایی چه ضرری برای رهبری دارد. اگر آقای مشایی و امثالهم بتوانند با مسئله ایرانیت بخشی از آن مجموعه را جذب کنند و بیاورند هیچ مسئلهای نیست. هر کسی بتواند یک بخشی را بیاورد در این کاسه بریزد خوب است. اشکالی که سر اینجا وجود دارد نه اینکه آقای احمدینژاد چه نوع مهدویتی را قبول دارند یا میخواهند روحانیت را بگذارند کنار، نه. اشکال بر سر اینجاست که اینها باند شدهاند و یک باند با یک باند دیگری در تضاد قرار گرفته. جاها هم عوض میشود. شما ببینید مصباح یزدی میآید میشود محبوب آقای احمدینژاد و بعد جایش عوض میشود. آقای رسایی آن طرف میایستد. آقای شجونی یک دفعه طرف آقای رفسنجانی، یک دفعه میرود آن طرف. صرفا سر بازی قدرت است. بین آقای خامنهای و آقای احمدینژاد اختلاف بنیانی نیست. هر دو ستیزه جو هستند. هر دو دنبال یاران میانه حال هستند. یک آدم حسابی درهیچ زمینهای نمیتوانند پذیرا باشند. وجه اشتراکشان این است که به دنیا هر دو با نفرت نگاه میکنند. در این زمینهها با آقای خاتمی تفاوت پیدا میکند نوع نگاهشان به دنیا. آنجا تفاوت فکری وجود دارد. اینجا تفاوت فکری وجود ندارد. به دلایل بسیار منطقی و همه شرایط در ستیز با جنبش سبز، آقای خامنهای آنقدر ضعیف شده که به آسانی قادر به حذف آقای احمدینژاد نیست. محمد برقعی باندی درست شده به نام احمدینژاد که آقای احمدینژاد یک فرمول بندی نویی را در جامعه آورده که تا به حال نبوده و آن اینکه گفته هر کسی که جز تیم من باشد من با چنگ و دندان ازش حمایت میکنم. حتی غلط حتی درست. تیم درست کرده، باند درست کرده. این قدرت شده مقابل آن یکی قدرت. این قدرت از آنجا با آقای خامنهای در تضاد قرار گرفته که رفته محور اصلی قدرت آقای خامنهای را نشانه گرفته. یک مقدار زیادی روی کرده و عجله کرده. والا مشایی هر چه از این حرفها بزند هیچ مسئله نیست. اینها که آقای باهنر و غیرذلک و اینها میگویند و این حرفها آخر سر سر قدرت با آقای مشایی کنار میآیند، ضرری برایشان نداشت در آن زمینهها. ولی ایشان رفته وزارت اطلاعات را بگیرد. وزارت اطلاعات هم شروع کرده شنود گذاشتن. شروع کرده مدرک گرفتن. آقای خامنهای سر یک جا در دنیا کوتاه نمیآید. و آن سر وزارت اطلاعات است و سپاه. آقای جوادی حصار، درباره چشم انداز پیش رو در پی سمت گیریهای رئیس جمهور و مخالفانش چه نکتهای دارید؟ نزاع قدرت بالا گرفته و با توصیهها هم قابل حل نیست. به راحتی نمیتوانند از کنار ماجرا بگذرند. هم دولت هم دستگاه رهبری. این وسط هر درگیری که با آقای احمدینژاد صورت گیرد در متن جامعه به نفع احمدینژاد تمام خواهد شد. آقای درویشپور؟ این دعواها بین دو جریان دیکتاتوری، دو جریان عمیقاً ضد مردمی و ضد دموکراتی است. اعتماد به نفس مردم ایران، جنبش سبز و حتی گروه بندیهای اصلاحطلب که بیرحمانه کنار گذاشته شدهاند، اعتماد به نفس کل جامعه را در رویارویی با هر دو جناج افزایش میدهد و به رغم این فترت و این رکودی که در این دوره بعد از سرکوبهای خشن رو به رو بودیم، هر چه این دعوای بین دو جناح شدت بیشتری میگیرد، امید مردم به اینکه امکان تغییر دوباره به یک سؤال جدی جامعه رو به رو شود و آن هم برای عبور از نه فقط ولی فقیه، عبور از هر دو گروه بنیاد گرا چه احمدینژاد و چه گروه خامنهای شدت بیشتری میگیرد و به نظر من این دعواها به سود اعتماد به نفس مجدد در میان مردم ایران و میلشان به عبور از کل این نظام است. آقای برقعی؟ نکته آخر من. دولت آقای احمدینژاد قادر به ضربه زدن به روحانیت یا آن بخش ولایت فقیه نیست. ابزار قدرت در دست آنجاست. ولی آقای خامنهای آنقدر ضعیف شده به دلایل بسیار منطقی و همه شرایط در ستیز با جنبش سبز که به آسانی قادر به حذف آقای احمدینژاد نیست. برایش بسیار بسیار گران تمام خواهد شد. استخوان توی گلو است. دعوای این دو با یک دیگر این اصطلاح در قول مذهبیها هست که اللهم اشغل الظالمین بالظالمین، دو ظالم با هم میجنگند و نتیجتاً بله، آینده آیندهای خواهد بود که بسیار روشنتر خواهد بود در این فضا.
ساعاتی پس از اعلام خبر کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر گروه القاعده، واکنشهای جهانی به این خبر آغاز شده است. مقام های واتیکان گفته اند که بن لادن باید «در آن دنیا» به خدا پاسخ دهد و صدراعظم آلمان نیز اعلام کرده که با شنیدن این خبر «نفس راحتی» کشیدهاست.ساعاتی پس از اعلام خبر کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر القاعده، واکنشهای جهانی به این خبر از سوی مقامها و نهادهای مختلف سیاسی و همچنین مردم برخی از کشورها آغاز شدهاست. باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، یکشنبهشب در نطقی تلویزیونی در کاخ سفید، اعلام کرد که در پی عملیاتی که به دستور وی آغاز شد، اسامه بنلادن، در ساختمانی در حومه اسلامآباد پاکستان کشته شده و جسد او در اختیار نیروهای آمریکایی است. با شنیدن این خبر، بامداد روز دوشنبه صدها تن از مردم نیویورک برای ابراز شادی به محل حوادث یازده سپتامبر در این شهر رفته و با تکان دادن پرچمهای آمریکا و خواندن سرود، شادی خود از شنیدن این خبر را ابراز کردند. برجهای دوقلو در نیویورک محل حملهای است که حدود ۱۰ سال پیش توسط گروه القاعده به رهبری اسامه بنلادن انجام شد؛ حملهای که حدود سه هزار کشته و شش هزار زخمی بر جای گذاشت. شبکههای تلویزیونی آمریکا روز دوشنبه خبر دادند که جسد بنلادن «پس از اجرای سنتهای اسلامی تدفین»، در کف دریا دفن شدهاست تا از «تبدیل شدن مدفن او به زیارتگاه» جلوگیری شود. واکنش مقامهای کشورها ی مختلف پاکستان : مقامهای اسلامآباد که حمله منجر به کشته شدن اسامه بنلادن در کشورشان رخ داده گفتند که این اقدام «عقبنشینی بزرگی برای سازمانهای تروریستی در سراسر جهان است» و مرگ اسامه بنلادن «نشاندهنده عزم جامعه جهانی، ازجمله پاکستان، برای مبارزه و نابود کردن تروریسم است.» یک مقام ارشد دولت آمریکا روز دوشنبه گفت که ایالات متحده اطلاعات مربوط به حضور رهبر القاعده در ساختمانی در ایبتآباد را به هیچ کشوری از جمله به پاکستان هم اطلاع ندادهبود. هند : دولت هند که از همپیمانان آمریکاست کشته شدن بنلادن را «نقطه عطفی در جنگ با تروریسم» نامید و در بیانیهای اعلام کرد که مرگ او بار دیگر نگرانی از وجود پناهگاههای امن تروریسم در پاکستان را برجسته میکند. هند در این بیانیه از پاکستان خواست تا مسئولان حمله سال ۲۰۰۸ به بمبئی را بازداشت کند. افغانستان : حامد کرزی، رئیسجمهور افغانستان روز دوشنبه از نیروهای طالبان خواست تا از مرگ بنلادن درس بگیرند و جنگ را کنار بگذارند. ایران : رسانههای داخلی ایران نیز خبر کشته شدن اسامه بنلادن را بازتاب دادند اما به جز علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، دیگر مقامهای رسمی جمهوری اسلامی هنوز واکنشی به این خبر نداشتهاند. به گزارش خبرگزاری فارس علاءالدین بروجردی، با بیان اینکه: «نمیدانم چقدر خبر کشته شدن بن لادن دقیق است»، گفت که «آمریکاییها چندین بار این موضوع را اعلام کردند و این حرف جدیدی از سوی آمریکاییها نیست.» عناوین خبری خبرگزاری ایرنا در این مورد عبارت بود از «یک مقام آمریکایی: بن لادن کشته شدهاست»، «یک تحلیلگر عرب: اوباما به خبر مرگ بنلادن نیاز مبرمی داشت»، و «در سفارتخانههای افغانستان و پاکستان در تهران دیپلماتها میگویند که هیچ اطلاعی از مرگ بنلادن و چگونگی آن ندارند.» خبرگزاری ایسنا نیز در مورد این خبر نوشت: «کشته شدن رهبر تشکیلات القاعده با واکنشهای گسترده بینالمللی و استقبال اکثریت کشورهای جهان روبهرو شد.» بریتانیا : دیوید کامرون، نخستوزیر: «خبر اینکه اسامه بنلادن مردهاست تسلی خاطر زیادی برای مردم سراسر جهان است.» ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا در دیدار خود از میدان تحریر مصر، با شنیدن این خبر اینگونه توئیت زد: «تحول به سوی دموکراسی، آینده خاورمیانه است. تروریسم فرو خواهد ریخت و شکست داده خواهد شد.» ایتالیا : سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا مرگ بنلادن را «دستاوردی مهم در جنگ خیر علیه شر» نامید. آلمان : آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان میگوید که با شنیدن این خبر «نفس راحتی» کشیدهاست. وی این تحول را «یک پیروزی برای نیروهای صلح» نامید ولی افزود که مرگ او به معنی شکست افراطیون نیست. اسرائیل : بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از این خبر استقبال کرد و به ایالات متحده تبریک گفت. وی این تحول را «پیروزی برای عدالت، آزادی و ارزشهای مشترک ملل دموکراتیک که در کنار هم علیه تروریسم میجنگند» توصیف کرد. واتیکان : مقامهای واتیکان گفتند که اسامه بنلادن باید «در آن دنیا» پاسخگوی خدا باشد. سخنگوی واتیکان گفت: «با وجود اینکه مسیحیان مرگ افراد را جشن نمیگیرند، اما باید بهیاد داشت که هرکس در برابر خدا و بشریت مسئول است.» اخوانالمسلمین مصر : حال که بنلادن مردهاست ایالات متحده باید نیروهایش را از افغانستان و عراق خارج کند. مقامهای فلسطینی : مرگ اسامه بنلادن «برای صلح خوب است.اینکه از بن لادن راحت شدیم برای صلح جهانی خوب است اما کار اصلی این است که از شر روشهای خشونتباری که بنلادن و دیگران در جهان گسترش دادهاند راحت شویم. روسیه : کرملین در بیانیهای گفت که از خبر مرگ بنلادن استقبال میکند. یمن : دولت یمن، کشوری که القاعده در آن فعالیت زیادی دارد با استقبال از این خبر گفت که امید دارد اقداماتی هدفمند برای توقف تروریسم در سراسر جهان اجرا شود. ترکیه : عبدالله گل، رئیسجمهوری ترکیه با شنیدن این خبر گفت: «از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدم. اینکه خطرناکترین و پیچیدهترین طراح در جهان به این صورت متوقف شد هشداری است برای همگان.»
گزارش ها به نقل از يک منبع رسمی آمريکايی حاکی است که جسد اسامه بن لادن، رهبر القاعده، در اعماق دريا و نقطه ای که جزييات و مشخصات آن اعلام نشده، دفن شده است.گزارش ها به نقل از يک منبع رسمی آمريکايی حاکی است که جسد اسامه بن لادن، رهبر القاعده در اعماق دريا و نقطه ای که جزييات و مشخصات آن اعلام نشده، دفن شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه و شبکه های تلويزيونی «سی ان ان»، «ام اس ان بی سی» و «ای بی سی نيوز»، مقام رسمی آمريکايی ياد شده گفته که «بر اساس سنت و قوانين اسلامی، جسد نبايد بيش از ۲۴ ساعت روی زمين بماند و از همين رو جسد طبق سنت های اسلامی دفن شده است.» گزارش ها حاکی است دفن بن لادن در اعماق دريا برای پرهيز از تبديل شدن مقبره او به «زيارتگاهی» برای طرفدارانش بوده است. گزارش ها از جزييات تعقيب و هدف قرار دادن اسامه بن لادن حکايت از اين دارد که اين عمليات توسط يک تيم ويژه از نيروهای آمریکایی انجام شده است. به گزارش خبرگزاری ها، عمليات تعقيب اسامه بن لادن ساعت پنج و نيم عصر به وقت محلی آغاز شده و حدود ۴۵ دقيقه طول کشيده و دو يا سه فروند هليکوپتر هم برفراز منطقه به پرواز درآمده بودند. شاهدان عينی می گويند ناآرامی مشهودی در ميان ساکنان ناحيه ديده شده است. تاريخ دقيق روز اجرای عمليات اعلام نشده بود. گزارش ها می افزاید هدف اصلی که نيروهای ويژه نظامی راهی آن شدند، ساختمانی سه طبقه بوده است. مردان نظامی که به زبان پشتو صحبت می کردند، از هليکوپترها پياده شده و شروع به حرکت کردند. به گزارش راديو اردو زبان بی بی سی، به ساکنان منطقه از قبل گفته شده بود که چراغ هايشان را خاموش نگه دارند و از خانه خارج نشوند. دقايقی پس از پياده شدن نيروها، صدای تبادل آتش سنگين به گوش رسيده است. گزارش شده که در جريان اين تبادل آتش، يکی از هليکوپترها هدف قرار گرفته و پس از برخورد به زمين منفجر شد. ساکنان منطقه می گويند بقايای اين هليکوپتر هنوز در منطقه قابل رويت است. منطقه ای که مورد حمله نیروهای آمریکایی قرار گرفت حدود دو هزار و ۴۰۰ متر مربع مساحت دارد و با ديوارهايی به ارتفاع حدود چهار متر محاصره شده است؛ در نتيجه امکان اين که شاهدان عينی بتوانند از بيرون شاهد درگيری باشند، وجود نداشته است. بالای ديوارها سيم خاردار و دوربين نصب شده بوده است. خبرگزاری آسوشيتد پرس می گويد اين مرکز هيچ گونه خط تلفن و يا اينترنت نداشته و فقط دو دروازه ورودی داشته است. شاهدان عينی می گويند پس از پايان عمليات، فقط شعله های آتش بر فراز ديوار ها به چشم خورده است. نيروهای عملياتی پس از پايان ماموريت ساختمان را ترک کرده اند. در اين ساختمان چند زن و کودک هم حضور داشتند. خبرنگار سرويس اردو زبان بی بی سی می گويد اين ساختمان حدود ۱۰ يا ۱۲ سال پيش توسط يک مرد پشتون ساخته شده و ساکنان هيچ گاه خبرنداشتند چه فرد يا افرادی در اين ساختمان زندگی می کنند. مقام های رسمی اطلاعاتی و امنيتی آمريکايی به خبرگزاری آسوشيتد پرس گفته اند اين ساختمان طوری طراحی و ساخته شده که بتواند «پذيرا و ميزبان يک چهره شاخص تروريستی» باشد. نيروهای ارتش پاکستان پس از پايان عمليات به منطقه وارد شده و کنترل آن را به دست گرفتند و هنوز در آن منطقه مستقر هستند. گزارش ها حاکی است که نيروهای اطلاعاتی و عملياتی آمريکايی به احتمال زياد از «طربلا غازی» در نزديکی «ایبت آباد» سازماندهی عمليات را برعهده داشته اند.
یک روز پس از آنکه معاون پارلمانی رییس جمهور ایران اعلام کرد که احتیاجی به معرفی وزیر جدید راه از سوی دولت به مجلس نیست، علی لاریجانی هشدار داد که مهلت قانونی ریاست جمهوری برای معرفی وزیر راه به پایان رسیده است.یک روز پس از آنکه معاون پارلمانی محمود احمدینژاد اعلام کرد که احتیاجی به معرفی وزیر جدید راه و ترابری از سوی دولت به مجلس نیست، رییس مجلس هشدار داد که مهلت قانونی ریاست جمهوری برای معرفی وزیر راه به پایان رسیده و دولت هرچه سریعتر باید وزیر جدید را معرفی کند. علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه با تأکید بر مهلت قانونی سه ماهه دولت برای معرفی وزیر جدید راه و ترابری، گفت: «اکنون هم فرصت گذشته و باید وزیر معرفی شود.» محمدرضا میرتاجالدینی، معاون پارلمانی محمود احمدینژاد، در حاشیه جلسه روز یکشنبه هیئت دولت گفته بود که با توجه به ادغام وزارتخانههای راه و ترابری، به سرپرستی علی نیکزاد و مسکن و شهرسازی، آن هم به وزارت آقای نیکزاد، نیازی به معرفی وزیر جدید راه به مجلس نیست. با اینحال علی لاریجانی روز دوشنبه تأکید کرد که وزیر جدید باید به مجلس معرفی شود و افزود: «اگر هم کسی ابهامی در این رابطه دارد میتواند از مجلس تفسیر بخواهد.» در پی استیضاح و برکناری حمید بهبهانی ، وزیر راه و ترابری، در روز ۱۲ بهمن محمود احمدی نژاد، علی نیکزاد، وزیر مسکن و شهرسازی را با حفظ سمت به سرپرستی این وزارتخانه منصوب کرد . طبق اصل ۱۳۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی، وزارتخانههای بدون وزیر، حداکثر تا مدت سه ماه میتوانند با سرپرست اداره شوند و رییس جمهور باید قبل از انقضای این مدت، فردی را برای اخذ رأی اعتماد به مجلس معرفی کند. گزارش ها حاکی است که مدت سرپرستی وزارت راه و ترابری روز دوشنبه به پایان رسیده است و از امروز سرپرستی علی نیکزاد بر این وزارتخانه، غیر قانونی است. با این حال، معاون پارلمانی محمود احمدینژاد روز یکشنبه اعلام کرد که با توجه به ادغام وزارتخانههای راه و ترابری و مسکن و شهرسازی، نیازی به معرفی وزیر جدید نیست. این در حالی است که به گزارش خبرگزاری ایسنا، عدهای معتقدند که مسئول وزارتخانه جدیدی که با ادغام دو وزارتخانه پیشین تشکیل خواهد شد، باید از سوی مجلس رأی اعتماد بگیرد؛ حتی اگر فرد معرفی شده، از وزیران فعلی و رأی اعتماد گرفته کابینه باشد. در اواخر فروردینماه سال جاری، دولت محمود احمدینژاد اعلام کرد که در راستای تلاش برای کاهش تعداد وزارتخانهها بر اساس برنامه پنجم توسعه، دو وزارتخانه راه و ترابری و مسکن و شهرسازی را در هم ادغام خواهد کرد . آقای میرتاجالدینی روز یکشنبه همچنین افزود که طی هفتههای آینده لایحه شرح وظایف وزارتخانههای ادغام شده به مجلس ارائه خواهد شد. به دنبال این اظهارات، جواد جهانگیرزاده، نماینده مردم ارومیه در مجلس، روز دوشنبه با بیان اینکه به نظر میرسد آقای تاجالدینی «برداشت درستی از قانون اساسی و برنامه پنجم ندارند» خواستار استفسار از مجلس در این باره شد. آقای لاریجانی نیز در پاسخ به این اخطار قانون اساسی گفت: «این موضوع هم در قانون اساسی و هم در برنامه پنجم تصریح شده که وظایف وزارتخانهها باید به تصویب مجلس برسد. حتی اگر دولت بخواهد وزارتخانهها را با هم ادغام کند ممکن است مجلس قبول نکند، پس اول باید مجلس تصویب کند و بعد ادغام صورت گیرد.» برخی از سایت های خبری از جمله سایت «عصر ایران» در روزهای اخیر گزارش داده بودند که علی نیکزاد از بهمن ماه سال گذشته، مسئولیت خود در وزارتخانه های راه و مسکن را «زوج و فرد» کرده و نیمی از ایام هفته را در وزارت مسکن و شهرسازی و نیم دیگر را در وزارت راه و ترابری می گذراند.
حدود ۱۰ سال از رخدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میگذرد. در آن حوادث حدود سه هزار تن از گوشه و کنار جهان در نیویورک، ویرجینیا و پنسیلوانیا جان باختند. آن رخدادها به دو جنگ در افغانستان و عراق منجر شد و سیاست خارجی ایالات متحده را به نحوی بنیادی تغییر داد.حدود ۱۰ سال از رخدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میگذرد. در آن حوادث حدود سه هزار تن از گوشه و کنار جهان در نیویورک، ویرجینیا و پنسیلوانیا جان باختند. آن رخدادها به دو جنگ در افغانستان و عراق منجر شد و سیاست خارجی ایالات متحده را به نحوی بنیادی تغییر داد. انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده و انتخاب جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۴ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ کاملا تحت تأثیر «جنگ علیه تروریسم» در این کشور بودند و فضای اجتماعی و راهبردهای امنیتی این کشور پس از این رخدادها تحولی جدی یافت. حتی در فضای پس از بن لادن ملاحظات امنیتی برای عملیات تروریستی در واکنش به مرگ وی در ساعات اولیه پس از انتشار خبر در نظر گرفته شده است. آیا کشته شدن اسامه پایان یک دوره در تاریخ ایالات متحده و خاورمیانه را رقم میزند؟ رنجها و التیامها کشته شدن اسامه از رنج بازماندگان رخدادهای ۱۱ سپتامبر نخواهد کاست اما مرحلهای کلیدی است در التیام یافتن کسانی که یک دهه با رنجهای ناشی از آن زیسته و هنوز امکان تکرار آن را به عیان احساس میکنند. به همین دلیل شور و اشتیاق در ساعات پایانی شب پس از اعلام خبر و سخنان کوتاه رئیس جمهور برخی شهرهای امریکا را فرا گرفت. مردم امریکا با گوشت و پوست احساس کردهاند که اسامه و دیگر اسلامگرایان ضد غربی حتی در استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکربی و هستهای علیه دنیایی که مطابق اندیشه و باور آنها نیست ابایی ندارند. آنها فقط به نابودی میاندیشند و نه طرح خود به عنوان یک هویت در کنار دیگر هویات اجتماعی. مرگ رهبر سازمان اسلامگرای القاعده این نکته را به اسلامگرایان همراه متذکر میشود که اقدامات آنها بدون پیامد نیست. اسلامگرایان شیعه و سنی کشتن انسانهای بیدفاع و مخالفان خود را جهاد علیه دشمن و رفع فتنه معرفی میکنند و برای گسترش طلبی و کسب قدرت سیاسی از همه ظرفیتهای دین در جوامع خود بهره میگیرند. آنها کمتر هزینهای برای اقدامات خود پرداختهاند. کشته شدن افرادی مثل اسامه این هزینه را در پیش چشمان کسانی که میخواهند این راه را دنبال کنند به روشنی قرار میدهد. توطئهاندیشی و فرار از مسئولیت توطئه اندیشان و تبلیغاتچیهای اسلامگرا بالاخص در جهان عرب و کشورهایی با اکثریت مسلمان رخدادهای ۱۱ سپتامبر را به رهبران ایالات متحده نسبت دادند به این دلیل واهی که پس از مرگ هزاران تن رهبران غربی توانستند به دو کشور در دنیای اسلام حمله کنند. اراده نفی مسئولیت کشتار حدود سه هزار غیر نظامی که در میان آنها زنان و کودکان نیز به چشم میخورند انگیزه اصلی پناه آوردن به توطئهپردازی در میان اسلامگرایان سنی و شیعه بوده است. آخرین حلقه این توطئهاندیشان رئیس دولت جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد بود. اسلامگرایان نظامیگرا در عین حال اعلام میکردهاند که اسامه مرده است و امریکاییها مرگ وی را اعلام نمیکنند تا به اشغال افغانستان ادامه دهند. اسامه بن لادن در یک گفتوگو که نوار ویدیویی آن موجود است به صراحت به گونهای سخن میگوید که خود حمله به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را طراحی کرده بود. همچنین مدارک روشن مداخله اعضای القاعده در عملیات ۱۱ سپتامبر در معرض دید عموم قرار گرفته است. آنها که این مدارک را ندیدهاند نمیخواهند چشمان خود را باز کنند. پیروزی نمادین اسامه در سالهای اخیر دیگر نقش و کارکرد عملیاتی نداشت اما مرگ وی بدون هیچگونه تلفات برای نیروهای امریکایی هم برای دولت و مردم امریکا یک پیروزی بزرگ به شمار میآید و هم عاملی مخرب برای روحیه شبکههای تروریستی است. دولت امریکا به مردم این کشور قول داده بود که در نهایت اسامه بن لادن را از میان خواهد برداشت. این دولت با انجام این وعده به مخالفان این کشور یاد آوری میکند که علی رغم مدعیات دشمنان این کشور مبنی بر افول قدرت دولت امریکا، این کشور هنوز قادر است به اهداف نظامی و امنیتیاش در منطقهای پر آشوب دست یابد. این رخداد بر منزلت و اقتدار ایالات متحده در افکار عمومی خواهد افزود. کشته شدن اسامه به معنای پایان عملیات مسلحانه و تروریستی ضد امریکایی نخواهد بود اما مرگ یک رهبر اسطورهای اسلامگرایان که ضربهای جدی بر نمادهای قدرت نظامی و اقتصادی ایالات متحده وارد آورد در کنار افول این ایدئولوژی در جهان اسلام نوید دنیایی کمتر خشونتآمیز را میدهد. اسلامگرایان که در یک دوره خشونت را به امری مقدس تبدیل کرده بودند اکنون افکار عمومی کشورهای خود را علیه خشونت مشاهده میکنند. عصری تازه اگر مرگ اسامه بن لادن را در کنار جنبشهای دمکراسیخواه جهان عرب در سال ۲۰۱۱ بگذاریم نشانههای دورهای تازه را در کشورهایی با اکثریت مسلمان مشاهده میکنیم: اینکه دیگر نمیتوان قدرتهای جهانی و بالاخص ایالات متحده و سیاست خارجی آنها را مسئول مشکلات جوامع تلقی کرد و حرکتهای خشونت آمیز علیه قدرتهای جهانی و ملی در این عصر و زمانه راه حل مشکلات سیاسی و اقتصادی نیست. کسانی که امروز در جنبشهای سیاسی جهان عرب حضور دارند با حرکت خود اعلام میکنند که استبداد و دیکتاتوری مانع اصلی توسعه و عدالت اجتماعی در جوامع خاورمیانه هستند و نه دشمنان فرضی و توهمی که اسلامگرایان برای رام کردن تودهها بر میسازند. مخالفت با غرب یا قرار داشتن در محور ضد امریکایی دیگر نمیتواند جوانان سوری و ایرانی را در برابر استبداد و فساد و تبعیض خلع سلاح کند همچنانکه همپیمانی با قدرتهای خارجی نمیتواند به بقای رژیمهای مبارک و بن علی و صالح بینجامد. بزرگترین بازندگان جنبشهای غیر خشونتآمیز جهان عرب القاعده و حزبالله لبنان هستند. نتایج این رخداد مرگ بن لادن چهار پیامد مهم در بر خواهد داشت: ۱. این رخداد در آستانهٔ خروج بخشی از نیروهای ایالات متحده از افغانستان به نیروهای باقی مانده روحیهای تازه خواهد بخشید. طالبان شرایط دشوارتری در برابر نیروهای ناتو در افغانستان خواهد داشت. زنان و دختران افغان میتوانند طالبان را یک گام دورتر از سرکوب آنها مشاهده کنند. ۲. اوباما از دوره مبارزات تبلیغات انتخاباتی خویش بر خروج نیروهای امریکایی از عراق و تمرکز بر افغانستان تاکید داشته است. این مرگ نشانهای از موفقیت سیاست اوباما در این قلمرو بوده است و این امر موقعیت اوباما را در فضای سیاسی این کشور تقویت خواهد کرد. همچنین مرگ بن لادن موقعیت اوباما را در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ محکمتر خواهد ساخت. ۳. نیروهای ضد امریکایی در خاورمیانه از مخالفت خود با ایالات متحده نخواهند کاست اما کشته شدن اسامه هزینههای مبارزه مسلحانه را برای آنها روشنتر خواهد ساخت. این امر استخدام نیرو برای سازمانهای تروریستی را دشوارتر خواهد ساخت. و ۴. علی رغم انتقاداتی که در مورد کشتار برخی غیر نظامیان در کنار عناصر اسلامگرای مسلح در حملات هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد موفقیت این گونه حملات در وادار کردن اسامه به ترک مناطق کوهستانی و رو کردن به زندگی در مناطق شهری (حدود یک ساعت فاصله با اسلام آباد، که به کشتن وی منجر شد) باعث خواهد شد که این هواپیماها در عملیات نظامی ایالات متحده جایگاه خود را تقویت و تحکیم کنند. ------------------------------------------------------------------------------------- *نظرات طرح شده در این مطلب، الزاماً دیدگاههای رادیو فردا نیست
اعلام خبر کشته شدن اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده، واکنش رهبران فعلی و پيشين آمريکا را به دنبال داشت. بيل کلينتون اين اقدام را «اجرای عدالت» دانست و جرج بوش نيز آن را «دستاوردی خطير» توصيف کرد.اعلام خبر کشته شدن اسامه بن لادن، رهبر القاعده که به مدت يک دهه تحت تعقيب نيروهای آمريکايی بود، واکنش رهبران فعلی و پيشين آمريکا را به دنبال داشت. بيل کلينتون اين اقدام را «اجرای عدالت» دانست و جرج بوش نيز آن را «دستاوردی خطير» توصيف کرد. جرج بوش، رييس جمهور پيشين آمريکا: رییس جمهور باراک اوباما اوايل شب با من تماس گرفت و خبر داد که نيروهای آمريکايی اسامه بن لادن، رهبر القاعده را کشته اند که در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ به آمريکا حمله کرده بود. من به وی و مردان و زنان ارتش خود و سازمان های اطلاعاتی که زندگی خود را وقف اين ماموريت کردند تبريک می گويم. ما سپاسگذار آنها هستيم. اين دستاورد خطير يک پيروزی برای آمريکا محسوب می شود، برای مردمی که به دنبال صلح در جهان هستند، و برای کسانی که عزيزی را در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ از دست دادند. جنگ عليه ترور ادامه خواهد داشت، اما امشب آمريکا يک پيام بسیار روشنی را ارسال کرد: مهم نيست چه مقدار طول می کشد، اما عدالت سرانجام اجرا خواهد شد. بيل کلينتون، رييس جمهور سابق آمريکا: من به رييس جمهور، تيم امنيت ملی و نيروهای ارتش مان برای اينکه پس از يک دهه کشتار القاعده، عدالت را در مورد اسامه بن لادن اجرا کردند تبريک می گويم. جان بينر، رييس مجلس نمايندگان آمريکا: اين خبر بزرگی برای امنيت مردم آمريکا است و موفقيتی در مسير نبرد عيله القاعده و افراطی گری در سراسر جهان. ما به رويارويی با چهره پيچيده و در حال تغيير تروريسم ادامه خواهيم داد، و اين مهم است که در تلاش های خود برای مقابله و شکست دشمن تروريست و حفاظت از مردم آمريکا همچنان هشياری خود را حفظ کنيم. من می خواهم که تبريک بگويم و قدردانی کنم از مردان و زنان سختکوش خود در نيروهای مسلح و جامعه اطلاعاتی برای تلاش های خستگی ناپذير و پشتکار آنها که به اين موفقيت منجر شد. بايد از رییس جمهور اوباما و تيم وی و همچنين پرزيدنت بوش برای تمام تلاش های خود به منظور اجرای عدالت در مورد اسامه بن لادن ستايش کنم. نانسی پلوسی، رهبر دمکرات ها در مجلس نمايندگان: مرگ اسامه بن لادن پيشرفتی فوق العاده در مسير جنگ ما عليه القاعده است. من درود می فرستم به رییس جمهور اوباما، تيم امنيت ملی او، پانتا، رييس سازمان سيا، مردان و زنان ما در جامعه اطلاعاتی و ارتش، و ساير ملت هايی که از اين تلاش حمايت کردند. اينکه هيچ آمريکايی در اين عمليات کشته نشد نشان دهنده حرفه ای گری نيروهای امنيتی است. در حالی که به دهمين سال حملات يازدهم سپتامبر نزديک می شويم، اميدوارم که اين اقدام تسکينی باشد برای خانواده هايی که در عمليات عليه خاک ما فردی از نزديکان خود را از دست داده اند.اگرچه مرگ بن لادن، تاريخی است اما اين باعث نمی شود تا تعقيب دنباله دار تروريست هايی که تهديدی عليه کشور ما هستند متوقف شود.
اسامه بن لادن، یکی از ۵۰ فرزند يک تاجر ميليونر عربستانی بود که در جوانی به جنگجویان عرب در افغانستان پیوست که علیه ارتش سرخ شوروی می جنگیدند. وی چند سال بعد گروه القاعده را پایه گذاری کرد و به معروفترین تروریست جهان بدل شد. در ادامه تاریخچه ای از گذشته زندگی اسامه بن لادن می آید.اسامه بن لادن، یکی از ۵۰ فرزند يک تاجر ميليونر عربستانی بود که در جوانی به جنگجویان عرب در افغانستان پیوست که علیه ارتش سرخ شوروی می جنگیدند. وی چند سال بعد گروه القاعده را پایه گذاری کرد و به معروفترین تروریست جهان بدل شد. در زیر تاریخچه ای از گذشته زندگی اسامه بن لادن می آید. ۱۹۵۷- اسامه بن لادن در رياض، پایتخت عربستان سعودی، به دنيا آمد. وی يکی از ۵۰ فرزند يک تاجر ميليونر بود. ۱۹۷۶- در دانشگاهی در جده به تحصيل مديريت و اقتصاد پرداخت. ۱۹۷۹- در تاريخ ۲۶ دسامبر ۱۹۷۹، نيروهای شوروی به افغانستان حمله کردند. ۱۹۸۴- بن لادن از طريق مرکزی در پيشاور پاکستان از داوطلبان عرب که راهی جنگ با نيروهای شوروی بودند، حمايت کرد. ۱۹۸۶- در اين سال بن لادن در پيشاور مستقر شد و آغاز به خريد اسلحه کرد. وی گروه کوچکی از جنگجويان داوطلب را سازماندهی کرد. ۱۹۸۸- القاعده در اين سال پايهگذاری شد و به مرکزی برای اسلامگرايان تندرو تبدیل شد. اعضای این گروه خواستار برقراری حکومتهای بنيادگرا در کشورهايشان هستند و از آمريکا، اسرائيل و دولتهای مسلمان هم پيمان واشينگتن ابراز تنفر میکنند. ۱۹۹۱- بن لادن با همپيمانی آمريکا و عربستان سعودی در جنگ عليه عراق مخالفت کرد. در اين سال، بن لادن عربستان سعودی را ترک کرد. ۱۹۹۳- خانواده بن لادن ، اسامه را از فعاليتهای تجاری خانوادگی که در زمينه ساختوساز است، کنار گذاشت. ۱۹۹۴- در نهم آوريل، عربستان سعودی از تبليغات ضد سعودی بن لادن خشمگين شد و وی را از حق شهروندی اين کشور محروم کرد. ۱۹۹۶- در ماه مه اين سال پس از آنکه واشينگتن دولت سودان را تحت فشار قرار داد، بن لادن اين کشور را ترک کرد و به افغانستان رفت. وی در ماه اوت با انتشار فتوايی خواستار کشتن پرسنل نظامی آمريکا شد. در ماه اکتبر ، آمريکا بن لادن را مظنون اصلی دو بمبگذاری در عربستان سعودی دانست. ۲۴ سرباز آمريکايی و دو هندی در اين بمبگذاری ها جان باختند. ۱۹۹۸- در هفتم اوت انفجار کاميون بمبگذاری شده در نزديکی سفارتخانه های آمريکا در نايروبی و دارالسلام موجب کشته شدن ۲۲۴ نفر از جمله ۱۲ آمريکايی شد. آمريکا بن لادن را متهم اصلی طراحی اين بمبگذاری دانست. اسامه بنلادن، زندگی یک تروریست جهانی x ۲۰۰۰- ۱۲ اکتبر؛ القاعده به ناو آمریکایی يو اس اس کول در بندر عدن در يمن حمله کرد و ۱۷ ملوان را کشت. ۲۰۰۱- ۱۱ سپتامبر؛ چهار هواپيمای مسافربری توسط القاعده ربوده شد. دو هواپيما بر ج های دو قلو نيويورک را هدف قرار داد و هواپيمای سوم به پنتاگون اصابت کرد. هواپيمای چهارم در پنسيلوانيا سقوط کرد. در اين عمليات تروريستی سه هزار تن از ملیت های مختلف در نيويورک، ويرجينيا و پنسيلوانيا جان باختند. در یک فيلم ويدئويی منتشر شده، بن لادن تخريب برج های دو قلو را ورای انتظار القاعده از اين عمليات توصيف کرد. ۱۷ سپتامبر جرج بوش، رئيس جمهور وقت آمريکا خطاب به حکومت در طالبان در افغانستان گفت که «بن لادن را تحويل دهيد: زنده يا مرده.» آمريکا هفتم اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان که از تحويل دادن بن لادن خودداری کرده بود، حمله کرد. القاعده سال ها در افغانستان تحت رهبری طالبان پايگاه داشت و نيروهای خود را آموزش می داد. ۲۰۰۲- شبکه تلویزیونی الجزيره، روز ۱۰ سپتامبر نوار صوتی منسوب به بن لادن را پخش کرد که در آن رهبر القاعده از هواپيما ربايان يازده سپتامبر ستايش کرده و می گوید آنها سير تاريخ را تغيير دادند. در ماه نوامبر القاعده عمليات انتحاری در هتل مومباسا، در سواحل کنيا، را که مملو از مسافران اسرائيلی بود بر عهده گرفت. بر اثر اين حملات ۱۵ نفر کشته و ۸۰ نفر زخمی شدند. ۲۰۰۴- بن لادن با انتشار یک فيلم ويدئویی در زمان انتخابات رياست جمهوری آمریکا، جرج بوش را به تمسخر گرفت. ۲۰۰۶- بن لادن در ماه ژانويه پس از يک سال سکوت، پيامی منتشر کرد تا نشان دهد که هنوز رهبر القاعده است. ۲۰۰۷- وی در ماه سپتامبر با انتشار یک ويدئو برای نخستين بار ظرف سه سال، گفت که آمريکا عليرغم قدرتش آسيب پذير است. ۲۰۰۸- در ۱۸ مه، بن لادن از مسلمانان خواست که محاصره نوار غزه توسط اسرائيل را بشکنند. رهبر القاعده همچنين خواستار جنگ با کشورهای عربی شد که با اسرائيل در رابطه هستند. ۲۰۱۰- وی در روز ۲۴ ژانويه در نواری صوتی، بمبگذاری نافرجام در يک هواپيمای آمريکايی در روز ۲۵ دسامبر را بر عهده گرفت و خواستار برنامه ریزی برای حملات بيشتر در خاک آمريکا شد. دو روز بعد، باراک اوباما گفت که عمليات آمريکا القاعده را تضعيف کرده است. ۲۰۱۱- اول ماه مه، باراک اوباما اعلام کرد که بن لادن در پاکستان کشته شده و جسدش در اختيار نيروهای آمريکايی است.
برخی از روزنامههای دوشنبه ايران خود گزارشهايی درباره «نامناسب بودن وضعيت معيشتی معلمان» و «اعتراض شماری از معلمان حقالتدريس در مقابل ساختمان مجلس» منتشر کردهاند. روزنامههای وابسته به جناح حاکم نيز به رغم استقبال از بازگشت احمدینژاد به سرکار پس از غيبتی ۱۱ روزه، به وی يادآوری کردهاند که فقط مقامی در حد «بازوی ولیفقيه» دارد. خبر خودکشی سيامک پورزند روزنامه نگار نيز پس از چند روز تاخير در شماره ۱۲ ارديبهشت برخی از روزنامههای ايران به چاپ رسيده، و علاوه براين روزنامهها خبر دادهاند بانک مرکزی طی گزارشی به مجلس و برخلاف ادعای قبلی دولتیها، «نرخ تورم سه ماه زمستان سال ۸۹ را ۱۴.۵ درصد» اعلام کرده است.برخی از روزنامههای دوشنبه ايران خود گزارشهايی درباره «نامناسب بودن وضعيت معيشتی معلمان» و «اعتراض شماری از معلمان حقالتدريس در مقابل ساختمان مجلس» منتشر کردهاند. روزنامههای وابسته به جناح حاکم نيز به رغم استقبال از بازگشت احمدینژاد به سرکار پس از غيبتی ۱۱ روزه، به وی يادآوری کردهاند که فقط مقامی در حد «بازوی ولیفقيه» دارد. خبر خودکشی سيامک پورزند روزنامه نگار نيز پس از چند روز تاخير در شماره ۱۲ ارديبهشت برخی از روزنامههای ايران به چاپ رسيده، و علاوه براين روزنامهها خبر دادهاند بانک مرکزی طی گزارشی به مجلس و برخلاف ادعای قبلی دولتیها، «نرخ تورم سه ماه زمستان سال ۸۹ را ۱۴.۵ درصد» اعلام کرده است. وضعيت معيشتی معلمان مناسب نيست روزنامههای روزگار و تهران امروز در شماره دوشنبه خود گزارشهايی درباره «نامناسب بودن وضعيت معيشتی معلمان» و اعتراض شماری از معلمان حقالتدريس در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی منتشر کردهاند. به نوشته روزنامه روزگار، ساختمان مجلس شورای اسلامی در بهارستان تهران طی روزهای شنبه و يکشنبه هفته جاری «شاهد حضور تعدادی از معلمان حقالتدريس و آموزشيارانی بود که در آستانه روز معلم گلايههای خود را از وضعيت استخدامیشان به مجلس آورده بودند.» اين روزنامه از قول يکی از معلمان معترض در مقابل مجلس، نوشته «تعداد بسيار زيادی از همکاران آموزشيار من بيش از ۶۰ ماه سابقه کار داشته و دارای مدارک دانشگاهی هستند اما اکنون به ما گفته شده که بايد در آزمون شرکت کنيم وگرنه استخدام نخواهيم شد.» اين معلم حق التدريس همچنين گفته که «ما در اين ماهها هم ۳ ماه يک بار حقوق دريافت کردهايم و هيچ مزايايی به ما که با شرايط دشوار به کار ادامه میدهيم تعلق نمیگيرد.» روزنامه روزگار همچنين نوشته که امروز دوشنبه ۱۲ ارديبهشت روز معلم است، اما «به گفته وزير ۳۰ هزار مشاور بايد در آموزش و پرورش استخدام شوند و آموزش و پرورش هنوز هزاران مربی بهداشت کم دارد.» علی عباسپورتهرانی فرد رئيس کميسيون آموزش مجلس هشتم نيز با اشاره به اينکه «وضعيت معيشتی معلمان هنوز مناسب نيست» و حقوق فعلی آنها «با توجه به وضعيت اقتصادی کنونی کافی نيست» به روزنامه روزگار گفته: «بايد شرايط را به گونهای تعيين کنيم که معلمان ديگر دغدغه معيشتی نداشته و بتوانند يک زندگی معمولی بدون نياز به شغل دوم داشته باشند و فکرشان تنها بر تربيت کودکان متمرکز شود.» روزنامه تهران امروز نيز در گزارشی با تيتر «کام تلخ معلمان در روز معلم» نوشته: « ۲۵ هزار معلم که در قالب جذب شرکتی در کشور بر سر کلاسها حاضر میشوند بهدليل عدم وجود سياستهای روشن استخدامی بلاتکيلف هستند.» به نوشته اين روزنامه «درحالیکه در پهنه گيتی معلم با واژه تکريم همتراز میشود و آموزگاران به عنوان چراغهای جامعه فردای روشن را ترسيم میکنند جمع زيادی از اين قشر که در ايران به کار تدريس مشغول هستند با بيم و اميد فردای نامشخص خود را رصد میکنند.» انتشار خبر خودکشی سيامک پورزند در روزنامههای ايران با گذشت چند روز از خودکشی سيامک پورزند، روزنامهنگاری که پس از بازداشت در سال ۸۰ همواره تحت فشار و البته ممنوع الخروج بود، روزنامههای مردمسالاری و ابرار « خبر خودکشی سيامک پورزند » را منتشر کردهاند. روزنامه ابرار تنها روزنامه چاپ ايران است که اين خبر را با تيتر «سيامک پورزند خودکشی کرد» در صفحه نخست شماره ۱۲ ارديبهشت ماه خود چاپ کرده است. روزنامه مردمسالاری نيز نوشته که پس از انتشار خبر درگذشت سيامک پورزند، «خانواده وی خبر از خودکشی اين چهره قديمی مطبوعات دادند.» روزنامه ها البته به ماجرای بازداشت سال ۸۰ و اخذ اعترافات اجباری از سيامک پورزند در سن ۶۹ سالگی و سالها ممنوعالخروج بودن او اشارهای نکردهاند، اما روزنامه مردمسالاری نوشته «پورزند در هنگام مرگ ۸۰ سال سن داشت» و خود را «از طبقه ششم آپارتمان محل زندگی خود به پايين پرتاب کرده و به زندگی خود پايان داده است.» اين روزنامه همچنين نوشته که « سيامک پورزند از سال ۱۳۳۱ فعاليت روزنامهنگاری خود را با کار در روزنامه باختر امروز متعلق به حسين فاطمی وزير خارجه دولت دکتر مصدق آغاز کرده بود.» مقامات قضايی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی که طی ده سال اخير با ممنوعالخروج کردن سيامک پورزند اجازه پيوستن وی به همسر و دخترانش را ندادند، تاکنون درباره خودکشی سيامک پورزند اظهار نظری نکردهاند. آشکار شدن «تورم ۱۴.۵ درصدی سه ماه زمستان ۸۹» روزنامه جهان صنعت در تيتر نخست خود با اعلام اينکه در سه ماه پايانی سال ۸۹ نرخ تورم ۲ درصد کمتر اعلام شده بود، نوشته نرخ تورم در پايان سال ۸۹ دستکم ۱۴.۵ درصد بوده است. به گزارش اين روزنامه، روز يکشنبه و درجريان بررسی لايحه بودجه سال ۹۰ در مجلس آشکار شد که نرخ تورم زمستان ۸۹ از سوی مقامات دولتی نادرست و ۲ درصد کمتر اعلام شده بود، چرا که عبدالرضا مرادی، نماينده ممسنی و رستم در مجلس شورای اسلامی در جريان بررسی لايحه بودجه ۹۰ در صحن علنی از توزيع گزارش بانک مرکزی در جانامهای نمايندهها خبر داد و گفت که در اين گزارش «نرخ تورم در ماههای آخر سال گذشته ۱۴.۵ درصد اعلام شده است.» اين روزنامه با اشاره به اينکه بانک مرکزی پيشتر نرخ تورم را ۱۲ درصد و حتی برخی مقامات دولتی نرخ تورم را زير ۱۰ درصد اعلام کرده بودند، نوشته: «حال اين سوال پيش میآيد آيا اين ۱۴.۵ درصد نرخ واقعی تورم است؟» جهان صنعت همچنين طی سرمقالهای با عنوان «آمارهای پنهانی» از مواردی چون «نرخ تورم» ، «موجودی حساب ذخيره ارزی» و «ميزان کل يارانه نقدی» به عنوان برخی از آمارهای پنهان نامبرده و نوشته «اين روزها باب شده که به جای اعلام شاخصهای اقتصادی از طريق مراجع رسمی، اين گزارشها در لابهلای صحبتهای نمايندگان مجلس اعلام میشود.» جهان صنعت همچنین با اشاره به سخنان اعضای مجلس هشتم که پیشتر گفته بود «موجودی حساب ذخيره ارزی صفر است»، نوشته: «مشخص نيست دليل اين پنهانکاری چيست، شايد دولت مردم را محرم خود نمیداند.» استقبال مشروط از بازگشت احمدینژاد؛ مقامی در حد «بازوی ولی فقيه» روزنامههای کيهان و رسالت از «بازگشت احمدینژاد» به سرکار البته پس از «۱۱ روز» غيبت خبر دادهاند. روزنامه کيهان در تيتر نخست خود با تاکيد براينکه «رئيس جمهور به رياست جمهوری بازگشت» نوشته که محموداحمدینژاد با شرکت در جلسه هيات دولت ضمن «تشکر عميق از حمايتهای مستمر رهبر جمهوری اسلامی از دولت، دولت دهم را بطور کامل پايبند به ولايت فقيه خوانده» و گفته «تبعيت از ولايت فقيه ميثاق همه اعضای دولت و از محورهای اصلی اعتقادی و کاری دولت است.» روزنامه رسالت نيز در صفحه نخست خود با چاپ عکس احمدینژاد از قول وی نوشته «دولت پايبند و تابع ولايت فقيه است.» روزنامه کيهان همچنين طی سرمقالهای با تيتر «اين تير و آن کماندار» نوشته روز يک شنبه محمود احمدینژاد «بعد از يک غيبت ۱۱ روزه که از ايشان انتظار نمیرفت و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعی» وی در پی داشت، به دفتر کار خود بازگشت و «با اين اقدام، هرچند ديرهنگام، خواب خوش دشمنان بيرونی و دنبالههای داخلی آنها را به کابوس تبديل کرد.» نماينده آيتالله خامنهای در روزنامه کيهان در اين سرمقاله به احمدینژاد يادآوری کرده که طی غيبت ۱۱ روزه، برخی از نزديکانش که اين روزنامه آنها را «جريان انحرافی» و «آفرينندگان ماجرای پلشت اخير» توصيف کرده «نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوری که لاف دوستی و نزديکی با او را میزدند، برايشان اهميت داشت.» کيهان به صراحت از اسفنديار رحيم مشايی رئيس دفتر و پدرعروس احمدینژاد به عنوان يکی از اعضای «جريان انحرافی» نامبرده و به احمدینژاد هشدار داده که پس از غيبت ۱۱ روزه و علنی شدن اختلافش با رهبر جمهوری اسلامی، برخی از «هواداران واقعی» وی «دلشوره داشتند که مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند.» اين روزنامه ضمن تاکيد براينکه در جمهوری اسلامی «رئيس جمهور و يا هر مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش "بازوی ولیفقيه" در ميدان حضور دارد» نوشته هر مقامی در اين حکومت «توان و قدرت خود را از ولی فقيه میگيرد.» کيهان با طرح اين سئوال که «آيا آقای دکتر احمدینژاد، احتمال نمیدهد ماجرای اخير، توطئهای اگرچه با چند واسطه تحميل شده به ايشان باشد؟»، نوشته: «رئيس جمهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبی خود، تاکيد ورزيده که پيرو بی چون و چرای ولیفقيه است. بنابراين، ماجرای پلشت چند روز گذشته را چه کسانی رقم زدهاند؟!»
باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، یکشنبهشب در نطقی تلویزیونی در کاخ سفید، اعلام کرد که اسامه بنلادن، رهبر القاعده، در پاکستان کشته شده است و جسد او در اختیار نیروهای آمریکایی است. رییس جمهور آمریکا کشته شدن بن لادن را «اجرای عدالت» توصیف کرد. باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، یکشنبهشب در نطقی تلویزیونی در کاخ سفید، اعلام کرد که اسامه بنلادن، رهبر القاعده، در پاکستان کشته شده است و جسد او در اختیار نیروهای آمریکایی است. آقای اوباما در سخنرانیاش گفت که عملیات برای یافتن رهبر القاعده به دستور مستقیم او آغاز شد و سرانجام روز یکشنبه نیروهای آمریکایی موفق شدند اسامه بن لادن را در ساختمانی در حومه اسلامآباد از پای درآورند. باراک اوباما افزود در این عملیات به نیروهای آمریکایی آسیبی نرسیده است. مقامهای آمریکایی میگویند به جز بن لادن، یک زن و سه مرد دیگر نیز در این عملیات کشته شدهاند. به گزارش سیانان، صدها نفر پس از شنیدن این خبر در نزدیکی کاخ سفید گرد هم آمده، سرود ملی خواندند و فریاد «آمریکا، آمریکا» سر دادند. این کانالهای تلویزیونی همچنین تصاویری از محل استقرار بن لادن در نیمه شب را به نمایش گذاشتند که از آن دود غلیظی به هوا بلند شده بود. در تصاویر روز این محل، سربازان پاکستانی دیده میشدند که اطراف این مقر را به محاصره خود در آورده بودند. «اجرای عدالت» ریس جمهور آمریکا در نطق خود بار دیگر تکرار کرد که جنگ آمریکا با اسلام و مسلمانان نیست. وی افزود: «همانطور که جورج بوش، پس از حمله یازده سپتامبر گفت، جنگ ما علیه اسلام نیست. بن لادن یک رهبر مسلمان نبود. وی قاتل بسیاری از مسلمانان بوده است.» رییس جمهور آمریکا کشته شدن بن لادن را «اجرای عدالت» توصیف کرد و یاد هزاران زن و مرد و کودکی که در عملیات تروریستی القاعده در سراسر جهان، به ویژه فاجعه ۱۱ سپتامبر در آمریکا، جان باختند گرامی داشت. آقای اوباما گفت که ماه اوت گذشته، پس از سال ها تلاش نیروهای اطلاعاتی آمریکا، به وی اطلاع دادند که احتمالا سرنخی در مورد مکان پنهان شدن بن لادن به دست آمده است. ماه ها طول کشید تا اطلاعات بیشتری در این مورد جمع آوری شد. رییس جمهور آمریکا افزود: «بالاخره هفته گذشته من تصمیم گرفتم که اطلاعات کافی برای انجام عملیات وجود دارد.» وی افزود: «امروز تحت رهبری من، آمریکا عملیات هدف داری علیه مقر [بن لادن] در ایبتآباد پاکستان آغاز کردند. تیم کوچکی از آمریکاییها این عملیات را با شجاعت و توانایی خارق العادهای انجام دادند. به هیچ آمریکایی آسیبی نرسید.» منطقه ایبتآباد در شمال اسلامآباد قرار دارد و مرکز آموزش نظامی ارتش پاکستان است. آقای اوباما خطاب به خانوادههای قربانیان یازده سپتامبر گفت: «ما هرگز از دست رفتگان شما را فراموش نمیکنیم و آنچه که در توان داریم انجام میدهیم تا چنین امری تکرار نشود.» سوزان کولینز، سناتور جمهوریخواه آمریکا و از اعضای کمیته امنیت ملی کنگره نیز با انتشار بیانیهای در مورد کشته شدن بن لادن گفت: «این خبر خوش، افتخاری برای عملکرد اطلاعاتی آمریکا محسوب میشود.» شورای روابط آمریکایی-اسلامی نیز صبح دوشنبه، با انتشار بیانیهای ضمن ابراز خشنودی از کشته شدن رهبر القاعده، گفت: «بن لادن موجب قتل هزاران آمریکایی و تعداد زیادی مرد و زن و کودک مسلمان در نقاط مختلف جهان شده است.» مقامهای امنیتی پاکستان نیز خبر کشته شدن بن لادن را در حومه پایتخت این کشور تایید کردهاند.
باراک اوباما یکشنبهشب در نطقی تلویزیونی در کاخ سفید، خبر کشته شدن اسامه بنلادِن، رهبر القاعده، را رسما اعلان کرد و گفت که جسد او در اختیار نیروهای آمریکایی است. آقای اوباما در سخنرانیاش گفت که عملیات برای یافتن رهبر القاعده به دستور مستقیم او آغاز شد و سرانجام روز یکشنبه (دیروز) نیروهای آمریکایی موفق شدند اسامه بن لادن را در ساختمانی در حومه اسلامآباد از پای درآورند. رئیس جمهوری آمریکا کشته شدن بن لادن را «اجرای عدالت» توصیف کرد و یاد هزاران زن و مرد و کودکی را که در عملیاتهای تروریستی القاعده در سراسر جهان، به ویژه فاجعه ۱۱ سپتامبر در آمریکا، جان باختند گرامی داشت. همزمان، دولت پاکستان نیز خبر کشته شدن بن لادن را در حومه پایتخت این کشور تایید کرد.
بر پایه گزارش منابع گوناگون خبری، اسامه بنلادن، رهبر فراری القاعده، کشته شده و جسد او اینک در اختیار آمریکاست. رسانههای آمریکایی احتمال دادهاند باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، این خبر را تا دقایقی دیگر رسما اعلام کند. شبکه سیانان نیز گزارش کرده است اسامه بنلادن در خانهای در خارج از اسلامآباد، پایخت پاکستان، به دست نیروهای آمریکایی کشته شده است. هنوز جزییات بیشتری از این خبر منتشر نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر