ديدار پايانی رقابتهای ليگ قهرمانان اروپا شنبه شب در حضور نزديک به ۹۰ هزارنفر در ورزشگاه ويمبلی لندن ميان تيمهای منچستريونايتد انگليس و بارسلونا اسپانيا برگزار شد که در پايان تيم بارسلونا با نتيجه ۳ بر ۱ به پيروزی رسيد و جام قهرمانی اين دوره از مسابقات فوتبال باشگاهی اروپا را از آن خود ساخت. اين چهارمين قهرمانی تيم بارسلونا بود، پيش از نيز اين تيم توانسته بود در سالهای ۱۹۹۲ ، ۲۰۰۶ ، ۲۰۰۹ قهرمان اروپا شود . گلهای تيم بارسلونا را در اين ديدار پدرو رودريگوئز در نيمه اول و ليونل مسی و داويد ويا در نيمه دوم به ثمر رساندند.ضمن آنکه تک گل تيم منچستريونايتد، درنيمه نخست و توسط وين رونی زده شد.
تنها اندکی پس از آن که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی یک بار دیگر بر تصمیم خود مبنی بر اعلام موجودیت یک کشور فلسطین در نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل تاکید کرده است، اتحادیه عرب نیز حمایت خود را از «عضویت کامل کشور فلسطین» در سازمان ملل متحده اعلام کرده است.تنها اندکی پس از آن که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی یک بار دیگر بر تصمیم خود مبنی بر اعلام موجودیت یک کشور فلسطین در نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل تاکید کرده است، اتحادیه عرب نیز حمایت خود را از «عضویت کامل کشور فلسطین» در سازمان ملل متحده اعلام کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، اتحادیه عرب روز شنبه با انتشار بیانیهای اعلام کرده است، از درخواست مقامهای فلسطینی «برای به رسمیت شناختن تشکیل کشور فلسطین در مرزهای سال ۱۹۶۷ و عضویت کامل آن در سازمان ملل متحد» حمایت میکند. بیانیه اتحادیه عرب در حمایت از اعلام موجودیت کشور فلسطینی به پایتختی بینالمقدس شرقی تنها اندکی پس از آن منتشر شده است، که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی یک بار دیگر تاکید کرده بود، در صورت خودداری اسرائیل از آغاز گفت و گوهای درباره «مسائل اساسی»، در جریان نشست پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر، تشکیل کشور فلسطینی را اعلام خواهد کرد. این در حالی است که جوزف دایس، رئیس مجمع عمومی سازمان ملل، روز جمعه گفته بود، که کشور فلسطین نمیتواند بدون موافقت شورای امنیت، به عضویت کامل سازمان ملل متحد پذیرفته شود. همچنین باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، نیز اعلام کرده است، فلسطینیها نمیتوانند از طریق سازمان ملل به تشکیل کشور فلسطین مبادرت ورزند و چنین کشوری باید تنها برآمده از پیمان نهایی صلح با اسرائیل باشد. این درحالی است که فلسطینیها ابراز اطمینان کردهاند که از میان ۱۹۲ عضو سازمان ملل، اکثریت قاطعی حامی استقلال کشور فلسطین دریک رأیگیری در مجمع عمومی سازمان خواهند بود. تا کنون ۱۱۲ کشور، فلسطین را به رسمیت شناختهاند و فلسطینیها امیدوار هستند که تا شهریور، این شمار به ۱۳۵ کشور افزایش یابد، که بیش از دو سوم از اعضای مجمع عمومی سازمان ملل است. با این حال در صورت حمایت اعضای مجمع عمومی سازمان ملل از استقلال فلسطین نیز، بدون تایید نهایی شورای امنیت این کشور نمیتواند به عضویت کامل سازمان ملل درآید و انتظار میرود، ایالات متحده از حق وتوی خود برای مقابله با چنین درخواستی استفاده کند. از سوی دیگر مقامهای اسرائیلی در روزهای گذشته و در واکنش به درخواست باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر آغاز گفت و گوها بر مبنای مرزهای ۱۹۶۷، یک بار دیگر عقبنشینی اسرائیل به پشت این مرزها را رد کردهاند. در این میان قطر که ریاست کمیته روند صلح اتحادیه عرب را بر عهده دارد، پیشنهاد داده است، تا زمانی که طرف اسرائیلی «آماده» شرکت در گفت و گوهای صلح نیست، گفت و گوهای صلح خاورمیانه متوقف شود.
مدير عامل يک بانک آذربايجانی به راديو فردا گفت «بانک های آذربايجان از ارائه سرويس های بانکی، از جمله نقل و انتقال پول برای شهروندان و بازرگانان ايرانی منع شده اند.» بانک های آذربايجان از ارائه سرويس های بانکی، از جمله نقل و انتقال پول برای شهروندان و بازرگانان ايرانی منع شده اند. مدير عامل يک بانک آذربايجانی که نخواست نامی از وی برده شود، در گفتگو با راديو فردا با تاکيد بر منع بانک های آذربايجان از ارائه سرويس های نقل و انتقال پول به شهروندان ايرانی، اذعان داشت که اين سياست در راستای عملکرد غير شفاف ايران و سوء استفاده اين کشور از سيستم بانکی ديگر کشورها برای انجام پولشويی است. پیشتر خبرگزاری مهر گزارش داده بود که بانک های جمهوری آذربایجان از گشایش حساب برای شهروندان ایرانی که قصد فعالیت های بازرگانی دارند، خودداری می کنند. بر اساس این گزارش ، روز جمعه، شماری از ایرانیان به روزنامه « بیزیم یول» چاپ باکو اطلاع دادند که برای گشایش حساب به بانک « رسپوبلیکا » مراجعه کرده اند ولی درخواستشان رد شده و به آنها گفته شده که این مسئله مربوط به سیاست داخلی دولت باکو است. روزنامه « بیزیم یول» می گوید تلاش خبرنگارش برای تماس با مدیریت این بانک و روشن کردن مسئله بی نتیجه مانده است. تاکنون مقامات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در این مورد اظهار نظر نکرده اند. وی با اسناد به ابلاغيه های «سرويس مونيتورينگ مالی» وابسته به بانک مرکزی آذربايجان که از ماه آوريل سال ۲۰۱۱ به همه بانک های فعال (داخلی و خارجی) در آذربايجان ابلاغ شده است، اشاره کرده و می افزايد: «آذربايجان برای جلوگيری از پولشويی و احيانا کمک مالی منابعی از ايران به گروههای تروريستی در اقصی نقاط جهان از طريق بانک های آذربايجان، تمام تدابير امنيتی مالی را اتخاذ کرده است.» موضوع استفاده ايران از سيستم بانکی آذربايجان برای پولشويی تا کنون چندين بار مطرح شده است و با اظهار نگرانی مقامات آذربايجان نيز مواجه شده است. در آخرين اسنادی که روزنامه «دی ولت» آلمان با استناد به اسناد ويکی ليکس در ۲۳ ژانويه ۲۰۱۱ منتشر کرده است، يک مقام رسمی سازمان ملل در زمينه مبارزه با مواد مخدر در شعبه باکو گفته است که ايران از اراضی آذربايجان برای قاچاق هروئين به اروپا استفاده می کند. بگفته اين مقام رسمی سازمان ملل، حجم مواد مخدر توقيف شده توسط دولت آذربايجان که از ايران به مقصد اروپا ترانزيت می شود در سال ۲۰۰۶ به ميزان ۲۰ کيلوگرم بوده است که اين رقم فقط در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ به ۵۹ کیلو رسيده است. اتهام اصلی ترانزيت مواد مخدر متوجه سپاه پاسداران است. از طرفی، ويکی ليکس در سال ۲۰۱۰ اسنادی را بهمراه جزئيات مفصلی منتشر کرد و بنا بر اين گزارش ايران از بانک های آذربايجان برای پولشويی استقاده کرده است. در ميان دهها يادداشت ديپلوماتيک که از سفارت امريکا در باکو به واشينگتن ارسال شده است يک تلگرام محرمانه از سفير سابق امريکا در باکو در ۶ مارس ۲۰۰۹ وجود دارد. اين تلگرام در مورد پولشويی پولهای ايرانی در بانک های جمهوری آذربايجان و مسئله سوء استفاده ايران از سيستم مالی و اراضی آذربايجان برای دور زدن تحريمهای بين المللی است. در سايت رسمی «سيستم مونيتورينگ مالی» آذربايجان ابلاغيه ای در ۲۱ آوريل سال ۲۰۱۱ منتشر شده است که به بانک های فعال در آذربايجان دستور داده شده است که «برای جلوگيری از سندسازی غيرقانونی پول و املاکی که از طريق عملياتهای جنايتکارانه بدست آمده و همچنين برای جلوگيری از کمکهای مالی به شبکه تروريسم بين المللی»، از ارائه سرويس به برخی کشورها نهايت دقت بعمل آورده شود. در اين سند به جزئيات دقيق آنچه که «برخی کشورها» اشاره نشده است و فقط اسم دو کشور ايران و کره شمالی در سند ذکر شده است. از طرفی، «سيستم مونيتورينگ مالی» وابسطه به بانک مرکزی آذربايجان که مسئول شفاف سازی سيستم مالی بانکهای فعال در آذربايجان است، طی ابلاغيه ای که در سايت رسمی اين ارگان در ليست «تحريمهای عمومی» خود منتشر کرده است، سه سند وجود دارد که يکی مخصوص اسامی اعضای القاعده، يکی برای طالبان و ديگری حاوی ۱۱۷ شخص حقيقی، حقوقی و شرکت های ايرانی است که استناد اين ابلاغيه به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ بر عليه برنامه هسته ای ايران است که اسامی شرکتها، اشخاص حقيقی و حقوقی با جزئيات آن در سايت رسمی اين ارگان منتشر شده است. مدير عامل يکی از بانک های آذربايجان در گفتگو با راديو فردا اغان داشت که هيچ شهروند ايرانی مجاز به نقل و انقال پول از طريق بانکهای آذربايجان به کشور ثالث نيست. وی يک تجربه شخصی خود را نيز چنين تعريف می کند که، اخيرا يک تاجر ايرانی با اين ادعا که از روسيه چوب به ايران وارد می کند به بانک مراجعه کرده، اما بانک از انتقال پول اين ايرانی به روسيه امتناع کرد. «به وی گفتيم که به سفارت ايران در آذربايجان مراجعه کند و مشکل خود را از راه ديگری حل کند.» بگفته وی، هم اکنون شهروندان ۲۱ کشور هستند که محدوديت هايی با درجات مختلف برای سرويس دهی به آنها اعمال می شود. بگفته وی، سيستم مالی آذربايجان تا حد ممکن سعی دارد که با کشورهای منطقه تعامل گسترده ای داشته باشد، برای مثال اخيرا تمام محدوديت هايی که به شهروندان پاکستان در ارائه خدمات بانکی اعمال می شد، لغو شده است، اما ايران واقعا دردسرساز است.
شمار از زندانیان سیاسی زن که در بند قرنطینه زندان اوین به سر میبرند، با انتشار بیانیهای، از «خشونت جنسی کلامی» به عنوان یکی از روشهای بازجویی از زنان بازداشت شده نام برده و با بیان گوشههایی از رفتار بازجویان با آنان، ابراز امیدواری کردهاند، زندانیان سیاسی آزاد شده و «عامران و عاملان سرکوب و آزار مردم در جریان اعتراضات پس از انتخابات» نیز محاکمه شوند.شمار از زندانیان سیاسی زن که در بند قرنطینه زندان اوین به سر میبرند، با انتشار بیانیهای، از «خشونت جنسی کلامی» به عنوان یکی از روشهای بازجویی از زنان بازداشت شده نام برده و با بیان گوشههایی از رفتار بازجویان با آنان، ابراز امیدواری کردهاند، زندانیان سیاسی آزاد شده و عاملان سرکوب و آزار مردم در جریان اعتراضات پس از انتخابات» نیز محاکمه شوند. در این بیانیه که روز شنبه در سایت اینترنتی کلمه منتشر شده، با اشاره به رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و بازداشت شماری زیادی از فعالان سیاسی و مدتی و نیز معترضان خیابانی و از جمله زنان آمده است: «اکنون دو سال از زمان برگزاری انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری در سال ۸۸ میگذرد، دو سالی که کشور صحنه درگیریها و زد و خوردهای بسیاری بود. شمار زیادی از افراد در خیابانهای شهرمان کشته شدند و بسیاری از زنان و مردان به ناحق، روانه بازداشتگاهها شدند.» این زندانیان سیاسی زن همچنین با «واهی و تکراری» خواندن اتهامهای مطرح شده علیه آنها افزودهاند: «دو سال گذشته است و ما همچنان دور از خانه، در آرزوی فردای آزاد، روزهایمان را در چهار دیوار زندان شب میکنیم و تنها امید به فردای روشن است که نمیگذارد زیر بار نامردمیها و جفایی که در حق ما روا داشتهاند کمر خم کنیم.» زندانیان سیاسی زن زندان اوین در بخش دیگری از بیانیه خود به تشریح بخشی از «اعمال غیرقانونی روا داشته شده» به آنها در زندان پرداخته و نوشتهاند: «متاسفانه، از آنجا که همه چیز در این کشور بر مبنای مرزبندی زنانگی و مردانگی است، آنچه در اتاقهای بازجویی بر شماری از بازداشتشدگان زن گذشت، اعمال فشار بر آنان به جهت جنسیتشان بود.» در ادامه این بیانیه آمده است: «این مساله میبایست موجب وهن نظام اسلامی باشد که بازجویان مرد، در اتاقهای بازجویی و در خلوت با زنان زندانی، با پیش کشیدن مسائل جنسی، به تهمت و افترا علیه آنان دست بزنند و با اجبار آنان را مجبور به اعترافات دروغین علیه خود و دیگران، با ذکر جزئیات، کنند.» این گروه از زندانیان سیاسی زن همچنین افزودهاند: «ما البته برای این ادعا به جز خداوند و آن دیوارهای ساکت اتاقهای بازجویی، شاهدی نداریم. اما همینقدر بگوییم که دهها برگه بازجویی که از بازداشتشدگان زن در این مدت اخذ گردیده، میتواند شاهدی باشد بر این مدعا.» آنها همچنین از «خشونت کلامی جنسی» به عنوان یکی از روشهای بازجویی از بازداشتشدگان زن یاد کرده و نوشتهاند: «به طور کلی یکی از روشهای بازجویان در خصوص برخی از بازداشتشدگان زن، این بوده است که آنها را مورد خشونت کلامی جنسی قرار دهند، به این صورت که با مطرح کردن مسائل جنسی، مقاومت آنان را درهم بشکنند.» زندانیان سیاسی زن زندان اوین همچنین افزودهاند: «از این جهت باید به صراحت بگوییم، که روح و روان ما در آن اتاقهای بازجویی، بارها و بارها مورد تجاوز قرار گرفت. شرح جزئیات آنچه گذشت، شاید تنها در یک محفل خصوصی با حضور مقامات قضایی امکانپذیر باشد.» در بیانیه زندانیان سیاسی زن زندان اوین همچنین از «ضرب و شتم و شکنجه» به عنوان نمونههای دیگری از رفتار «خلاف قانون» با زندانیان نام برده شده و آمده است: «در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و سپاه، اعمال شکنجه از جمله روشهای معمول برای اخذ اعتراف بوده است. سیلی زدن، تو سری، پرتاب اشیا و یا صندلی به سوی متهم، ضرب و شتم با مشت و . .. از جمله روشهایی است که در مورد زنان زندانی پس از انتخابات اجرا شده است و چه مایه تأسف است که هیچ کس تاکنون از این موارد سخنی به میان نیاورده است.» نگهداری زندانیان در سلول انفرادی، جلوگیری از تماس تلفنی و ملاقات آنها با اعضای خانواده و وکلای خود و نیز تبعید شماری از زنان به زندان رجاییشهر از جمله دیگر «روشهای غیرقانونی» است که در بیانیه زندانیان سیاسی زن بدان اشاره شده است. در این بیانیه همچنین با بیان این که زندانیان سیاسی زن از مهرماه سال ۱۳۸۸ به بند قرنطینه زندان اوین منتقل شدهاند، آمده است: «هماکنون ۳۲ زن سیاسی زندانی در سالن کوچک قرنطینه (متادون زندان) اوین زندگی میکنند. به گفته مسئولان سازمان زندانها این اسکان به صورت موقتی است و تمامی زنان زندانی در آینده نزدیک به زندان ورامین انتقال مییابند. با وجود اخبار انتشار یافته در خصوص وضعیت زندان ورامین، هماکنون این نگرانی برای ما و خانوادههایمان وجود دارد که در صورت انتقال به این زندان، سرنوشت زنان چه خواهد شد.» پیشتر گزارشهایی در باره وضعیت «بسیار بد» زندان قرچک ورامین منتشر شده بود و چند روز پیش نیز ۵۰۰ فعال مدنی، از جمله فعالان حقوق زنان، با انتشار بیانیهای از این زندان با عنوان «مکانی مخوف» یاد کرده بودند که از حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی نیز بیبهره است و از هفت سوله تشکیل شده که در هر یک از آنها، بدون کوچکترین سیستم تهویه هوا، بیش از ۲۰۰ زندانی نگهداری میشود. در این میان زندانیان سیاسی زن بند قرنطینه زندان اوین با بیان این که تنها گوشهای از ناعدالتیهای روا داشته شده در حق زنان را در بیانیه خود منعکس کردهاند، با اشاره به شرایط بد زندان محل نگهداری آنها نوشتهاند: «اینکه زنان چرا میبایست در شرایط زندان و اسارت نیز، ظلم مضاعفی را تحمل کنند، سؤالی است که مسئولان قضایی قطعا برای آن پاسخی دارند.» در پایان این بیانیه آمده است: «با این وجود و علیرغم رنجی که در دو سال گذشته بر ما و خانوادههایمان وارد شده است، ما همچنان امیدواریم، هر چه زودتر بصیرت بر دستگاه قضایی حاکم شود و علاوه بر آزادی زندانیان سیاسی شاهد محاکمه عامران و عاملان سرکوب و آزار مردم در جریان اعتراضات پس از انتخابات باشیم.»
رئيسکل بانک مرکزی در مورد قاچاق سکه های تقلبی هشدار داده و با انتقاد شدید از تصميم معاونت حقوقی رئيسجمهور درباره اخذ ماليات بر سکه طلا توسط بانک مرکزی گفت: «بانک مرکزی به راحتی بازار را کنترل میکرد، اما با اجرای ماليات برارزش افزوده عملاً اين ابزار بسيار خوب را فعلاً ساقط کردند.» محمود بهمنی، رئيس کل بانک مرکزی در گفتگویی با خبرگزاری فارس از تصميم معاونت حقوقی رئيسجمهور درباره اخذ ماليات بر سکه طلا توسط بانک مرکزی به شدت انتقاد کرده و گفت: «بانک مرکزی به راحتی بازار را کنترل میکرد اما با اجرای ماليات برارزش افزوده عملاً اين ابزار بسيار خوب را فعلاً ساقط کردند.» رئیس بانک مرکزی افزود: «با اجرا شدن ماليات برارزش افزوده در بازار سکه، ۲۰ هزار تومان به مردم جامعه سکه گرانتر فروخته میشود.» آقای بهمنی گفت: «به هيچ وجه از صفر شدن فروش سکه و طلا در بانک خوشحال نيستيم، چرا که بانک مرکزی به قدری آماده بود که میتوانست کاملاً بازار را در اختيار داشته باشد.» وی در مورد درآمد مالیاتی از فروش سکه های طلا گفت: «از اينجا مالياتی در نمیآيد چون فروشی نداريم.» آقای بهمنی همچنین در مورد احتمال قاچاق در بازار طلا و سکه نیز هشدار داد و گفت: «زمانی که قيمتها به اين نحو باشد قاچاق و ورود سکههای تقلبی به کشور آغاز میشود.» بهمنی دلايل اين موارد را اخذ ماليات برارزش افزوده دانست و افزود، بانک مرکزی در حال حاضر بايد به مردم هشدار بدهد که مراقب سکههای تقبلی در بازار باشند و از خريد آنها خودداری کنند. وی درباره دليل اعمال ماليات برارزش افزوده در بازار سکه، تصريح کرد: «اگر آقايان ماليات بر ارزش افزوده را در بازار سکه اجرا نمیکردند، به هيچ وجه بانک مرکزی اجازه نمیداد طلا از بازار جهانی به ميزان ۱۶ تا ۱۸ هزار تومان بالاتر برود». وی افزود: «به همين دليل بود که از معاونت حقوقی رئيسجمهور اجرای ماليات برارزش افزوده را استعلام کرديم؛ ما که نمیتوانيم مقابل دولت بايستيم.» آقای بهمنی همچنین اظهار داشت: «سؤال اينجاست که وقتی مجلس، بانک مرکزی را از ماليات بر ارزش افزوده معاف کرده، چرا آقايان بازهم میخواهند از بانک ماليات بگيرند؟» به گفته رئیس بانک مرکزی افزايش ۱۸ تا ۲۰ هزار تومانی قيمت سکه در يک روز به خاطر اعمال ماليات برارزش افزوده، به بانک مرکزی ارتباطی ندارد. در اواسط فروردین ماه به دنبال ادامه روند افزایش قیمت طلا و سکه در بازار ایران، بانک مرکزی جمهوری اسلامی اعلام کرد بود، علاوه بر فروش سکه، اقدام به حراج حضوری شمش طلا خواهد کرد . در اوایل مهر ماه سال گذشته خورشیدی نیز به دنبال ادامه نوسانها در بازار ارز و طلا در ایران محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی گفته بود: «قیمت سکه اگر بالاتر از قیمتهای جهانی باشد تا حدی سکه به بازار تزریق خواهیم کرد که قیمتها کاهش یابد و به حد تعادل برسد.» در آن زمان برخی از کارشناسان نوسانهای شدید در بازار ارز و طلا در ایران را ناشی از تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی بر شمرده بودند.
اکبر ترکان، وزير دفاع دولت اکبر هاشمی رفسنجانی با انتقاد از سياست های وارداتی دولت محمود احمدی نژاد، می گويد با اين حجم واردات بايد فاتحه توليد را خواند. اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، با اعلام اينکه در شش سال گذشته ميزان واردات به بيش از ۴۵۰ ميليارد دلار رسيده، گفته است: حجم بالای واردات کالا در سالهای اخير نشان می دهد، هر کالايی که مورد نياز بوده از خارج از کشور وارد شده است. اکبر ترکان اصلیترين مانع توليد در ايران را پايين نگاه داشتن مصنوعی قيمت ارز دانسته و می گويد: ارزان بودن قيمت ارز راهی شده که يارانه به واردات تعلق گيرد و با اين امر توليد کشور روز به روز ضعيف میشود.
محمدرضا باهنر، نايب رييس مجلس شورای اسلامی می گويد، آيت الله خامنه ای علاقه مند است، دولت تا پايان دوره قانونی، کار خود را ادامه دهد. نايب رييس مجلس شورای اسلامی، ضمن اشاره به اختلاف بين محمود احمدی نژاد و آيت الله علی خامنه ای بر سر ادامه فعاليت وزير اطلاعات گفت در زمان بالاگرفتن آن اختلافها، برداشت مجلس اين بود که آيت الله خامنه ای حاضر است هزينه بالايی بپردازد و به فعاليت دولت دهم پايان داده شود. به گفته نايب رييس مجلس، اما در حال حاضر برداشت مجلس اين است که رهبر جمهوری اسلامی علاقمند است اين دولت تا پايان دوره قانونی، کارش را ادامه دهد. در زمان بالاگرفتن اختلافات آيت الله خامنه ای و محمود احمدی نژاد، بحث بر سر، رای به عدم کفايت دولت در مجلس بارها مطرح شده بود.
محمدرضا باهنر، نائب رئیس اول مجلس، با اشاره به اختلاف رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد بر سر وزیر اطلاعات گفت: «برداشت ما اين بود که آقا حاضر است خيلی هزينهها داده شود و دولت دهم کارش را پايان دهد، ولی ديديم که آقا حاضر اند اتفاق غيرمعمول نيافتد و دولت فعلی به کارش ادامه دهد.» محمدرضا باهنر، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی، در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسين با اشاره به اختلاف آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد در مورد وزیر اطلاعات گفت: «برداشت ما اين بود که آقا حاضر است خيلی هزينهها داده شود و دولت دهم کارش را پايان دهد، ولی ديديم که آقا حاضر اند اتفاق غيرمعمول نيافتد و دولت فعلی به کارش ادامه دهد.» به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا باهنر در مورد اتفاقات اخير دولت و عدم پذيرش وزير اطلاعات از سوی محمود احمدی نژاد گفت: «اتفاق ناميمون و نامبارکی بود و ده، پانزده روز هم طول کشيد، ولی آقای رييس جمهور پذيرفتند که آقای مصلحی با حکم رهبری در وزارت اطلاعات باقی بمانند و آقای احمدی نژاد هم که کار را تا استعفا جلو برده بودند، در جمعبندی نهايی به اين نتيجه رسيدند که در رياست جمهوری باقی بمانند.» محمود احمدینژاد، که در اوایل اردیبهشت ماه و پس از ابقای وزیر اطلاعات توسط رهبر جمهوری اسلامی از حضور در محل کار خود و شرکت در جلسات هیات دولت خودداری کرده بود، درباره دلایل خانهنشینی ۱۰ روزه خود گفته بود : «البته دورکاری و خانهنشینی چند روزه دلایلی دارد که این دلایل را در دل خود نگه میدارم چون بسیاری از حرفها باید در دل انسان باقی بماند.» آیتالله خامنهای مداخله خود در موضوع ابقای وزیر اطلاعات را معلول غفلت دولت از «مصلحتی بزرگ» خوانده و در عین حال تصریح کرده بود که بنا ندارد در حوزه فعالیتهای دولت دخالت کند. اقدام محمود احمدینژاد در خودداری از شرکت در جلسات کاری، نقطه عطف تازهای در اختلافات میان اصولگرایان بود، چرا که بسیاری از چهرههایی که به تبعیت از آیتالله خامنهای تا امروز به حمایت بیچون و چرا از دولت میپرداختند، در زمره منتقدان و مخالفان آن قرار گرفتند. روحانیانی چون محمدتقی مصباح یزدی، احمد علمالهدی، محیالدین حائریشیرازی، احمد خاتمی و مجتبی ذوالنور در یک هفته گذشته به شدت نسبت به عدم تبعیت مسئولان دولتی از رهبر جمهوری اسلامی هشدار دادند و سرنوشت بنیصدر، نخستین رئیسجمهور ایران، را به دولت یادآور شدند . « درگیری با افرادی مانند تيپ مشايی» آقای باهنر در مورد ادغام وزارتخانه ها و تشکیل وزارت خانه جدید توسط دولت گفت: «بحث هایی بود که ما از شورای نگهبان که تنها مرجع تفسیر قانون اساسی است، تقاضای تفسیر کردیم. رای شورای نگهبان هم گفت که باید وزارت خانه جدید به تصویب مجلس برسد و اگر وزیری برای وزارت خانه های قبلی رای اعتماد گرفت اکتفا نمی کند تا برای وزارت خانه جدید انتخاب شود.» وی افزود: «ولی باز هم بحث بود تا اینکه با دعوت خود مقام معظم رهبری جلسه ای با حضور سران سه قوه تشکیل شد. برخی از بخش های جلسه دلگیر کننده بود. آقای احمدی نژاد بحث شان ایراد به تفسیر شورای نگهبان بود که آقا می فرماید تفسیر شورای نگهبان حرف آخر و لازم الاجرا و باید تبعیت شود. آقا گفت اگر هم بحثی شود تاثیری در نتیجه ندارد و نظر شورای نگهبان لازم الاتباع است. همچنین رییس جمهور اعلام کرد که آیا این، حکم حکومتی است و آقا فرمود این جلسه، جلسه حکومتی است زیرا یکی از وظایف رهبری تنظیم روابط قوا است ولی این نظر، نظر قانون است نه حکم حکومتی.» «آقا فرمود این جلسه، جلسه حکومتی است زیرا یکی از وظایف رهبری تنظیم روابط قوا است ولی این نظر، نظر قانون است نه حکم حکومتی.» باهنر به دنبال انتشار گزارشهایی درباره دیدار محمود احمدینژاد و علی لاریجانی در حضور رهبر جمهوری اسلامی، رئیس مجلس شورای اسلامی از حل اختلافها بر سر ادغام وزارتخانهها توسط دولت خبر داده و در عین حال تاکید کرده است، دولت باید شرح وظایف وزارتخانهها و وزیران جدید را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس ارسال کند. آقای باهنر همچنين در مورد علت عزل وزيران نفت و صنايع گفت مثلا آقای ميرکاظمی وزير نفت سعی می کرد علاوه بر هماهنگی با رييس جمهور با برخی مقامات بلند پايه هم هماهنگ باشد. آقای محرابيان هم در سايپا و امثالهم با افرادی مانند تيپ مشايی درگير بود. وی همچنین هشدار داد دولت باید فاصله خود از جریان انحرافی را مشخص کند تا دچار تضعیف نشود. در هفتههای گذشته و پس از بروز اختلاف میان رهبر جمهوری اسلامی و رئیس دولت بر سر وزیر اطلاعات، شماری از شخصیتهای حامی آیتالله خامنهای و حتی برخی از فرماندهان عالیرتبه سپاه اطرافیان محمود احمدینژاد را به کمک گرفتن از جنگیران و رمالان متهم کرده و حتی مقامهای قضایی نیز از بازداشت عدهای در این ارتباط خبر داده بودند . همچنین اصولگرایان حامی رهبر جمهوری اسلامی، از نزدیکان و اطرافیان محمود احمدینژاد و به ویژه اسفندیار رحیممشایی با عنوان «جریان انحرافی» یاد میکنند و آنها را به تلاش برای مقابله با ولایت فقیه متهم میکنند.
رييس فراکسيون روحانيون مجلس شورای اسلامی خواهان خلع لباس اعضای مجمع روحانيون مبارز و لغو مجوز اين تشکل سياسی اصلاح طلب شد. محمد تقی رهبر که از نمايندگان محافظه کار مجلس به شمار می رود در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، از دادگاه ويژه روحانيت خواست تا با خلع لباس روحانيونی که در جريان اعتراضات دو سال گذشته به نتايج انتخابات دخالت داشته اند، از ادامه فعاليت های آنان در عرصه سياسی جلوگيری کند. رييس فراکسيون روحانيون مجلس شورای اسلامی، همچنين خواستار لغو مجوز مجمع روحانيون مبارز شده است. محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ايران، رييس شورای سياستگذاری و آيت الله محمد موسوی خوئينی، دبير مجمع روحانيون مبارز است.
مقام های پاکستانی می گويند، دست کم هشت نفر از جمله يکی از رهبران شبه نظامی مخالف طالبان در يک بمب گذاری انتحاری کشته شدند. در اين حمله انتحاری که در يکی از بازارچههای پررفت و آمد منطقه قبيله نشين باجور در شمال غرب پاکستان به وقوع پيوست، دست کم ۱۰ نفر هم زخمی شدند. مقام های پاکستانی می گويند، هدف اين بمب گذار انتحاری، سردار تحصيل خان، يکی از رهبران قبيله ای در منطقه باجور بوده که با دولت برای مقابله با ستيزهجويان طالبان همکاری می کند. طالبان پاکستان چند روز پيش از اين به رهبران قبايلی که با دولت همکاری می کنند، هشدار داده بود تا به همکاری خود با دولت پايان دهند.
محمود بهمنی، رييس کل بانک مرکزی اعلام کرده، اين بانک برای کاهش قيمت دلار هر هفته دو ميليارد دلار به بازار عرضه خواهدشد. قيمت انواع ارز در چند روز گذشته، در بازار آزاد ارز تهران افزايش يافته و هر دلار آمريکا حتی تا يک هزار و ۲۰۰ تومان فروخته می شد. فعالان بازار ارز نايابشدن دلار در بازار را عامل گرانی آن می دانند. محمود بهمنی، عامل نوسان قيمتی در بازار ارز را افزايش تقاضا در اين بازار پس از افزايش قيمت ها در بازار سکه يه دليل اجرای قانون ماليات بر ارزش افزوده اعلام کرد.
در ادامه حملات حامیان رهبر جمهوری اسلامی به اطرافیان محمود احمدینژاد، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه، گفته است، «جریان انحرافی حاضر در بخش خصوصی دولت» به دنبال «یارگیری و اثرگذاری در انتخابات» از طریق پول و رانت است.در ادامه حملات حامیان رهبر جمهوری اسلامی به اطرافیان محمود احمدینژاد، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه، گفته است، «جریان انحرافی حاضر در بخش خصوصی دولت» به دنبال «یارگیری و اثرگذاری در انتخابات» از طریق پول و رانت است. به گزارش خبرگزاری فارس، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، روز شنبه «جریان انحرافی در بخش خصوصی دولت» را به تلاش برای اثرگذاری در انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی متهم کرده است. وی که در نشست مسئولان بسیج دانشجویی در محل سفارت پیشن آمریکا در تهران سخن میگفت، در این باره گفته است: «این جریان برای دستیابی به اهداف خود و اثرگذاری در انتخابات آینده از طریق پول و رانت بهدنبال یارگیری است.» از زمان علنیشدن اختلافها میان محمود احمدینژاد و آیتالله خامنهای بر سر وزارت اطلاعات، این نخستین بار نیست که حامیان رهبر جمهوری اسلامی اطرافیان رئیس دولت و حتی خود وی را به تلاش برای تسخیر مجلس آینده متهم کردهاند. روز سهشنبه گذشته نیز احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، «جریان انحرافی و صاحبان قدرت» را به تلاش برای تصاحب کرسیهای مجلس آینده متهم کرده بود. وی که به ویژه در انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هیچ گاه حمایت خود را از محمود احمدینژاد پنهان نکرده بود، با هشدار نسبت به «طمع منحرفان برای نقش آفرینی در انتخابات» پیشرو گفته بود: «در این دوره عدهای با سوء استفاده از مقام و جایگاه خود یک جریان انحرافی را به وجود آوردهاند و با توسل به راههای نامشروع و پولهای کلان که با سواستفاده از قدرت کسب کردهاند، میخواهند مجلس را قبضه کنند.» به ویژه به دنبال آشکار شدن اختلافها میان رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدینژاد بر سر بر کناری حیدر مصلحی از وزرات اطلاعات، حامیان آیتالله خامنهای با انتقاد شدید از اطرافیان محمود احمدینژاد و به ویژه اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر رئیس جمهور، از آنها به عنوان «جریان انحرافی» یاد میکنند. حامیان آیتالله خامنهای، که اطرافیان محمود احمدینژاد را از جمله به «مخالفت با ولایت فقیه»، «توسل به رمال و جنگیر» و نیز «ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی خارجی» متهم میکنند، نسبت به برنامهریزی آنها برای تسخیر مجلس آینده هشدار دادهاند. هر چند محمود احمدینژاد در تازهترین نطق تلویزیونی خود گفته بود، دولت وی هیچ گونه دخالتی در انتخابات نخواهد کرد، اما غلامرضا مصباحیمقدم، یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس به تازگی اعلام کرده است، رئیسجمهور «به صورت غیر رسمی» جریانی را برای ورود به انتخابات راهاندازی کرده که هدفش «به کرسی نشاندن حامیان رئیسجمهور در مجلس آینده» است. پیشتر نیز اسدالله بادامچیان، یکی دیگر از نمایندگان اصولگرای مجلس، از طرح اصولگرایان برای تشکیل کمیتهای با هدف جلوگیری از دخالت غیرمجاز دولت در انتخابات مجلس خبر داده بود. وی نسبت با ابراز نگرانی نسبت به دخالت دولت در انتخابات مجلس گفته بود: «ممکن است برخی از اطرافیان همچون استانداران، فرمانداران، و بخشداران دخالت غیرمجاز در انتخابات انجام دهند.» بر اساس اعلام وزارت کشور انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، قرار است در روز ۱۲ اسفند ماه سال جاری برگزار شود.
فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس به رادیو فردا می گوید «نرخ ارز در ايران با واقعيت های اقتصادی کشور هماهنگ نيست. ميانگين رسمی نرخ تورم ايران طی دهه ۱۳۸۰ حدود پانزده در صد بوده، حال انکه نرخ ارز به مقدار خيلی کمی افزايش پيدا کرده و بانک مرکزی جمهوری اسلامی، به صورت کاملا مصنوعی، جلوی بالا رفتن نرخ ارز را گرفته است.» فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس به رادیو فردا می گوید «نرخ ارز در ايران با واقعيت های اقتصادی کشور هماهنگ نيست. ميانگين رسمی نرخ تورم ايران طی دهه ۱۳۸۰ حدود پانزده در صد بوده، حال انکه نرخ ارز به مقدار خيلی کمی افزايش پيدا کرده و بانک مرکزی جمهوری اسلامی، به صورت کاملا مصنوعی، جلوی بالا رفتن نرخ ارز را گرفته است.» تب دلار در بازار آزاد ارز تهران بالا گرفته و نظام ارزی جمهوری اسلامی، بعد از سال ها، بار ديگر دو نرخی شده است. درگفتگوی اقتصادی امروز راديو فردا، به همين موضوع می پردازيم. خبرگزاری فارس بازار ارز ايران را به يک «رودخانه خروشان» تشبيه کرده و از طغيان دوباره اين رودخانه صحبت ميکند. چه عواملی، در حال حاضر، چنين طغيانی را در بازار ارز ايران به وجود آورده؟ طی سه دهه گذشته، بازار ارز ايران، جز در موارد استثنايی، هيچوقت از آرامش واقعی برخوردار نبوده. اگر بخواهيم از اصطلاح خبرگزاری فارس استفاده کنيم، رود خانه ارز ايران هميشه در حال طغيان بوده، ولی بانک مرکزی با ايجاد سد های کم دوام و شکننده تلاش کرده است جلوی اين طغيان را بگيرد. نرخ ارز در ايران با واقعيت های اقتصادی کشور هماهنگ نيست. ميانگين رسمی نرخ تورم ايران طی دهه ۱۳۸۰ حدود پانزده در صد بوده، حال انکه نرخ ارز به مقدار خيلی کمی افزايش پيدا کرده و بانک مرکزی جمهوری اسلامی، به صورت کاملا مصنوعی، جلوی بالا رفتن نرخ ارز را گرفته است. اتفاق تازه ای که طی چند ماه گذشته در بازار ارز کشور افتاده اين است که با وجود مداخلات بانک مرکزی، ارز عملا دو نرخی شده. قيمت رسمی هر دلار آمريکا، ۱۰۶۴ تومان است، ولی قيمت آن در بازار ازاد، ۱۲۰۰ تومان است (۱۳۶ تومان تفاوت). قيمت رسمی يورو ۱۵۰۳ تومان است، ولی قيمت آن در بازار آزاد ۱۷۰۰ تومان است (۱۹۳ تومان تفاوت). اوايل دهه ۱۳۸۰، نظام ارزی ايران تک نرخی شد، حالا وضع دوباره برگشته به ده سال پيش : نرخ رسمی و نرخ بازار آزاد. با وجود دخالت های دايمی بانک مرکزی، چرا تفاوت بين نرخ رسمی ارز و نرخ آن در بازار آزاد طی چند ماه اخير بيشتر شده؟ اوجگيری نفدينگی و جا به جايی آن بين بازار های مختلف مثل طلا، زمين، مسکن و همين ارز يک پديده دايمی است و در حال حاضر اين ارز هست که صاحبان نقدينگی را به طرف خودش می کشاند. ولی به جز اين پديده، عوامل ديگری در تب اخير ارز به شدت موثرند. نرخ تورم رو به اوجگيری هست و دلالان ارز، و پس انداز کننده ها و مردم عادی اين را به خوبی احساس ميکنند. از طرف ديگر تحريم اقتصادی و اختلال های شديدی که در ارتباط های بانکی ايران با خارج از کشور به وجود آمده، حجم تقاضا را در بازار ارز ايران به شدت بالا برده. آشقتگی در فضای سياسی جمهوری اسلامی هم به دليل جنگ جناح ها، بيشتر شده. اصولا کسی نميداند سکان واقعی مديريت در دست کيست و وضعيت عمومی کشور چطور تحول پيدا ميکند. مجموعه اين عوامل فضای تب الودی را به وجود آورده، از جمله برای ارز. با توجه به وضعيت بازارکنونی ارز، و اين که دلار، حتی برای مسافران هم ناياب شده، محمود بهمنی رييس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز جمعه اعلام کرد که از صبح شنبه عرضه گسترده دلار به بازار شروع خواهد شد. ايا اين اقدام می تواند وضعيت بازار ارز را به حالت عادی برگرداند؟ يکی از روزنامه های بامداد امروز تهران، با توجه به حرف های آقای بهمنی، از «بمباران ارزی بازار دلار» صحبت ميکند. اين «بمباران ارزی»، که رييس کل بانک مرکزی وعده اش را داده، شايد بتواند موقتا بازار ارز را آرام کند، ولی در وضعيت بنيادی اقتصاد ايران تغييری به وجود نخواهد آورد. چاره اين است که بانک مرکزی واقعيت بازار ارز ايران را قبول کند و از اعطای يارانه های کلان به ارز دست بردارد.
اخيرا ويديوی آثار شکنجه و جراحت ها در بدن حبيب پور ولی، يکی از بازداشت شدگان ميتينگ اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه در ۱۳ فروردين که هم اکنون در حبس به سر می برد، در يوتيوب قرار داده شده است. اخيرا ويديوی آثار شکنجه و جراحت ها در بدن حبيب پور ولی، يکی از بازداشت شدگان ميتينگ اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه در ۱۳ فروردين که هم اکنون در حبس به سر می برد، در يوتيوب قرار داده شده است. نيروهای امنيتی در ۱۳ فروردين حدود ۷۰ نفر از معترضان به خشک شدن درياچه اروميه را در جريان ميتينگی که ترتيب داده شده بود، دستگير کرد و هنوز هم پنج تن برخی از بازداشت شدگان به اتهام «تبانی و اجتماع برای ارتکاب جرائم عليه امنيت» و «اخلال در نظم عمومی» در بازداشت به سر می برند. ياشار حکاک پور مسئول روابط عمومی انجمن دفاع از زندانيان سياسی آذربايجانی نيز در گفتگو با راديو فردا در مورد سابقه و هدف دستگاههای امنيتی ايران از شکنجه بازداشت شدگان می گويد: «در سال های اخير گزارشاتی داشته ايم که بازجويان برای گرفتن اعتراف بعضا از شکنجه استفاده کرده اند و بر اساس اعترافاتی که زير اين شکنجه ها از متهمان گرفته شده دستگاه قضايی ايران احکام مجرميت صادر کرده است. مثلا در پرونده سعيد متين پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربايجانی قاضی صلواتی بر اساس حرف هايی که زير هفت ماه شکنجه از وی گرفته شده او را به هشت سال حبس محکوم کرده است». در مورد ويدئوی پخش شده از آثار شکنجه بر روی بدن حبيب پورولی حکاک پور می گويد: «باعث تاسف است که سيستم امنيتی ايران برای گرفتن اعتراف به چنين اعمال غير انسانی ای دست می زند. اين ويدئو مربوط به بازداشت قبلی ايشان در جريان تظاهرات بر عليه انتشار کاريکاتور نژادپرستانه در روزنامه «ايران» بر عليه آذربايجانيهای ايران است که بنده خودم هنگامی که در مراغه بازداشت و به بند قرنطينه زندان تبريز منتقل شده بودم در آنجا قريب به چند صد نفر را ديدم که آثار ضرب و شتم بر بدن آنها مشهود بود و حتی افرادی بوند که در اثر شدت شکنجه قادر به حرکت نبودند يا کنترل خود را از دست داده بودند. حبيب پورولی به همراه جليل علمدار ميلانی ، حجت مختارزاده، علی سليمی ، سعيد سيامی از بازداشت شدگان تجمع اعتراضی به وضعيت درياچه اروميه هستند که پس از گذشت نزديک به دو ماه همچنان در بازداشت به سر می برند. اين افراد به خاطر بيان مسالمت آميز نظراتشان بازداشت شده اند و هرچه زودتر بايد آزاد شوند». موسی برزی وکيل پورولی و چهار تن ديگر از بازداشت شدگان ميتينگ درياچه اروميه در گفتگو با راديو فردا درباره شکنجه بازداشتی ها در آگاهی و بازداشتگاههای وزارت اطلاعات می گويد سابقا اقای حميد والايی يکی از فعالين سياسی آذربايجان نيز شکايتی عليه شکنجه گران خود در زمان بازداشت ترتيب داد که به جايی ختم نشد. حميد والايی که خود فارغ التحصيل رشته حقوق قضايی است، در تاريخ ۲۵ تيرماه سال گذشته ( ۱۵ ژوئيه) توسط ماموران امنيتی تبريز بازداشت شده و در مدت ۱۳ روزی که در بازداشتگاه وزارت اطلاعات بود در معرض شکنجه و بد رفتاری بوده است بطوريکه شکنجه های مذکور سبب شکسته شدن دندانها، التهاب و خونريزی لثه ها و آسيب در ناحيه پای راست و سر وی شده بود، که بعد از آزادی از زندان، سه بار بر روی دندانها و لثه های خود عمل جراحی انجام داده است. آقای برزی، اخيرا ويديوی آثار شکنجه در بدن حبيب پورولی موکل شما در يوتيوب قرار داده شده است. شما از اين موضوع اطلاعی داريد؟ اين ويديو تا جايی که من اطلاع دارم مربوط به پرونده سال ۱۳۸۶ ايشان است که ظاهرا در آگاهی اتفاق افتاده و بعد از برگشتن به خانه از آثار جراحت فيلم برداری کرده اند و چند روز پيش آن فيلم در اينترنت منتشر شده است. آيا شکنجه ايشان قابل پيگردی است؟ پيگيری حبس غير قانونی و شنکجه دو بحث دارد، يکی اقدامات و راههای قانونی که وجود دارد و ديگر رويه ای که حاکم بر محاکم است. صدمات بدنی، شکنجه، بازداشت غير قانونی مانند ديگر کشور ها در ايران هم جرم است و قابل پيگرد است، اما بستگی به اين دارد که اين اعمال از طرف چه مرجعی انجام بگيرد. تجربه نشان می دهد که اقدام قانونی به دلايل مختلفی نتيجه نمی دهد. در مورد ديگری شکايت حميد والايی از پرسنل وزارت اطلاعات را داريم که به جايی ختم نشد، با اينکه در قوانين جمهوری اسلامی ايران شکنجه جرم است. آيا بازداشت شدگان ۱۳ فروردين که موکلين شما باشند، از شکنجه و تهديد حرفی زده اند؟ در ملاقاتی که طی چند جلسه با آنها در زندان داشتم، طبق گفته خودشان يک سری فشارهای روانی و جسمی را تجربه کرده اند. موکلينم مورد فشار قرار گرفته اند که برخی مسائل را (در متن بازجويی) بنويسند يا ننويسند. اما معمولا در اين نوع پرونده ها اکثر افرادی که در وزارت اطلاعات بازجويی می شوند، می گويند که بر روی آنها فشارهايی اعمال می شود که يک سری مسايل را بگويند. آقای پورولی در مورد انگيزه انتشار اين ويديو در اين زمان بخصوص بعد از گذشت بيش از چهار سال، آيا با شما صحبتی کرده اند و ايا انتشار اين ويديو می تواند در حکم بازداشت ايشان تاثيری داشته باشد؟ در گفتگويی که با ايشان داشتم، می گفت که بخاطر برخی ملاحظات و مسائل خانوادگی در آن زمان نخواسته ويديوی آثار شکنجه را منتشر کند. اما، بعد از بازداشت شدن در اعتراض به خشک شدن درياچه اروميه تصميم گرفته که فيلم شکنجه را منتشر کند. چون ميتينگ درياچه اروميه کاملا مربوط به مسائل زيست محيطی بوده و شعارهايی که داده اند، از قبيل لزوم باز شدن سدهای آبی و يا «درياچه اروميه فرياد می زند که تشنه ام»؛ اينگونه شعارها که هيچ بار سياسی هم نداشته و اقدامی بر عليه امنيت وجود ندارد، با دادگاه و بازداشت پاسخ داده شده است. اما در ويديوی ميتينگ شعارهايی در مورد آذربايجان و شعارهای سياسی هم وجود داشت. ويديو کاملا موجود هست، شعارهايی مانند زنده باد آذربايجان و غيره وجود داشت، اين شعارها مطلقا غير قانونی نيست و در عموم آذربايجان ميان مردم وجود دارد. اما وقتی اينها در يک ميتينگ در مورد خشک شدن درياچه اروميه با نيروهای امنيتی مواجه می شوند، طبق قانون حق دارند که به وضعيت محيط زيست اعتراض کنند، اما با رايی مواجه می شوند که می گويد اين بر خلاف نظام است، مشکل به وجود می آيد. موکلين من هم تصميم می گيرند سندهايی که قبلا بنا بر مصالحی پنهان نگه می داشتند، مانند، ويديوی شکنجه را منتشر کنند.
دولت محمود احمدینژاد در حال حاضر از همه سو به دلیل سیاستهای اقتصادی خود آماج حمله قرار گرفته است. حتی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هم که در شش سال گذشته محمود احمدینژاد را در برابر انتقادها به سیاست اقتصادیاش در پناه خود میگرفت و با دور زدن مجلس دست وی را در برداشت از صندوق ذخیره ارزی باز گذاشته بود، اکنون در حضور خود به منتقدین به سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد میدان میدهد.دولت محمود احمدینژاد در حال حاضر از همه سو به دلیل سیاستهای اقتصادی خود آماج حمله قرار گرفته است. حتی آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هم که در شش سال گذشته محمود احمدینژاد را در برابر انتقادها به سیاست اقتصادیاش در پناه خود میگرفت و با دور زدن مجلس دست وی را در برداشت از صندوق ذخیره ارزی باز گذاشته بود، اکنون در حضور خود به منتقدین به سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد میدان میدهد. همزمان با ادامه درگیری میان رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور و بالا گرفتن انتقاد به سیاست های اقتصادی دولت از سوی کارشناسان، تاسیس مرکزی از سوی آقای خامنهای دنبال می شود که قرار است به چگونگی تحقق الگوی به اصطلاح پیشرفت اسلامی بپردازد. مقدمه تاسیس این مرکز دو نشست اندیشههای راهبردی بوده است که در حضور آیت الله خامنهای برگزار شده است. دومین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع عدالت، سه شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ماه برگزار شد. در این نشست الیاس نادران، نماینده مجلس شورای اسلامی مقاله ای با عنوان عدالت توزیع و اقتصاد رانتی ارائه کرد. الیاس نادران در مقاله خود به سه دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمیرفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدینژاد پرداخته و میگوید در دوران پس از جنگ همزمان با اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی و به دلیل فشارهای تورمی از قدرت خرید اقشار ضعیف کاسته شد. در فاصله سالهای برنامه سوم به گفته آقای نادران توسعه برخی سیاستهای رفاهی مناسب مانند گسترش بیمهها و تأمین اجتماعی شدت یافت و در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد توجه به سیاستهای بازتوزیعی مجدداً بیشتر شد، اما این بهبود توزیع به بهای کاهش رشد اقتصادی به دست آمد. با این همه آقای نادران به جای اتکا به لزوم آزادی اقتصادی و قطع دست دولت و مقامهای بانفوذ از رانت خواری، دخالت آقای خامنهای را راه حل میداند. به باور کارشناسان دلیل این توصیه هم روشن است. اکنون که محمود احمدینژاد مغضوب رهبر شده است، سیاستهای اقتصادی او هم به این صورت از سوی ولایتمداران به نقد کشیده می شود. آقای خامنهای خود در دومین نشست راهبردی به پیش کشیدن این مسئله که عدالت بدون اعتقاد به اصول عقیدتی اسلام ممکن نیست، وجود عدالت را در جوامع پیشرفته اقتصادی غرب نفی کرد: «بعضی از طرحهای قشنگ غربی در باب عدالت مطلقاً درعمل تحقق آنها را مشاهده نمیکند. بیعدالتی مطلق در آنجا وجود دارد. علت همین است. پشتوانه اعتقاد و مبداء و معاد در او نیست.» اما ظاهراً و آن طور که کارشناسان می گویند، اندیشههای راهبردی و یا بررسی اندیشههای راهبردی ابزار تازه ای است که از سوی رهبر جمهوری اسلامی به موازات نهادهای دولتی و یا به تعبیر برخی کارشناسان در جهت تشکیل دولتی در کنار دولت موجود راه اندازی میشود. سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد در شش سال گذشته صدها بار از سوی کارشناسان اقتصادی به نقد کشیده شد، اما با حمایت آقای خامنهای ادامه پیدا کرد. «آقای رئیس جمهور ما هم که به حمدالله خیلی زیاد زحمت میکشند، زیاد تلاش میکنند. به حمدالله پرانرژی هم هستند. خدا را شکر. نمیآید هم به ظاهر ایشان این همه... الحمدالله مرتب من هیچ شبانه روزی نیست که دعا نکنم به آقای رئیس جمهور و بعضی دیگر از مسئولین.» به باور ژاله وفا، تحلیلگر اقتصادی و عضو هیات تحریریه نشریه انقلاب اسلامی در هجرت، اصولا رواج و رونق انتقاد به سیاستهای اقتصادی محمود احمدینژاد را باید در چارچوب درگیری های سیاسی اخیر دید. «چون آقای خامنهای تا به حال از همه برنامههای اقتصادی احمدینژاد، دولت آقای احمدینژاد حمایت می کرد. مثلا در بحث یارانه ها نقدهایی که کارشناسان اقتصادی انجام می دادند، مرتب تکذیب می شد که چنین مسئله ای نیست این تورم ایجاد نخواهد کرد و الان دعوای سیاسی شان به جایی رسیده که فرصتی ایجاد شده که حتی مدافعان آقای خامنهای که تا به حال هم همه شان از سیاست های اقتصادی دولت احمدینژاد دفاع می کردند ، به منتقدان تبدیل شوند. اینها ضربه هایی است که از قِبَل دولت احمدینژاد که در واقع نمی توانید بگویید که آقای خامنهای هیچ نظارت نداشته چون تحت آمریت او این آزادی عمل را داشت، سلطه بر صندوق ذخیره ارزی داشته، دست آزاد داشته که هر چقدر بخواهد برداشت کند.» محمد ابراهیم مداحی، رئیس کمیسیون چشم انداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در گفت و گویی با تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی اشاراتی دارد به آمارهای واقعی اقتصادی امروز ایران: «ما برآورد کردیم که اگر قرار باشد... چون رقیب های ما در منطقه یعنی غرب آسیا یکی عربستان و یکی ترکیه است... وقتی عربستان رشد هفت درصد را برای خودش در نظر می گیرد و در سال ۱۴۰۴ میرسد به عدد ۲۶ هزار دلار درآمد سرانه یا ترکیه می رسد به ۱۹ هزار دلار درآمد سرانه، امروز که ما ۱۰هزار دلار درآمد داریم، رشد اقتصادی ما دیگر با این عددها نیست. باید تلاش کنیم رشد اقتصادی را بالاتر از هشت درصد برسانیم، تا بتوانیم در ۱۴۰۴ به بالاتر از ۲۶ هزار دلار درآمد سرانه برسیم. رشد اقتصادی ما باید برسد به عدد هشت به بالا. خوب مثلا اگر فرض کن نرخ بیکاری ما ۱۰ درصد باشد، ما در ۱۴۰۴ باید چهار درصد برسد. نرخ تورم اگر ۲۵ درصد باشد، باید به سه تا پنج درصد برسد. سهم بخش خصوصی از جی دی پی باید ۷۰ درصد بشود. سهم درآمد مالیاتی دولت الان هفت درصد است باید دو برابر شود بشود ۱۴ درصد. نسبت صادرات کالا و خدمات به جی دی پی یعنی به تولید ناخالص داخلی مان از ۱۴ درصد باید به ۴۰ درصد برسد. سهم سرمایه گذاری مستقیم خارجی ما که الان یک درصد است شاید هم زیر یک درصد، حداقل باید به هشت و نیم درصد برسد.» در این میان وزیر صنایع و معادن پشین، اسحاق جهانگیری در چهل و چهارمین نشست تخصصی بنیاد باران در تهران و در بررسی وضعیت شاخص های مهم اقتصادی کشور، رویکردها و سیاست های موجود و راه حل ها گفت: کل درآمد ایران از نفت از آغاز اکتشاف نخستین چاه نفت تا سال ۱۳۸۹ یک هزار میلیارد دلار بوده است: ۱۵۰ میلیارد دلار پیش از انقلاب و ۸۵۰ میلیارد دلار پس از انقلاب که از این ۸۵۰ میلیارد دلار ۴۵۰ میلیارد دلار آن مربوط به شش سال اخیر و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد است.» ژاله وفا میگوید: «اسحق جهانگیری مقایسهای به دست دادند بین چه درآمد و چه هزینههای دولت اصلاحات، دولت آقای خاتمی و دولت آقای احمدینژاد. ایشان به درستی میگویند که میزان درآمدی که احمدینژاد داشته بسیار بسیار بیشتر از میزان درآمدی است که دولتهای قبل از دولت احمدینژاد داشتند. به هر حال در این شکی نیست که در یک یک آماری که آقای جهانگیری داده چه در زمینه نرخ تورم و چه در زمینه نرخ رشد یا نرخ بیکاری، تفاوت های زیادی بین درآمد و هزینه ها در طول اجرای برنامه سوم که دولت خاتمی سر کار بوده و برنامه چهارم که دولت احمدینژاد بوده و میزان درآمدها و هرز این درآمدها در دوره احمدینژاد بسیار بیشتر از دوره خاتمی بوده است. آقای جهانگیری می گوید که ۱۷ هزار میلیارد دلار بدهی دولت است به شرکت های پیمانکاری. این یعنی ضربه زدن به فعالان تولیدی کشور یا خدماتی کشور. مسئله معوقات بانکی که آقای جهانگیری اعلام می کند در سال ۸۳، پنج هزار میلیارد تومان بوده، الان رسیده به ۵۰ هزار میلیارد تومان یا آمار دیگری، آمارهای رسمی که الان بیرون می دهند می گویند حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان است. یعنی الان سیستم بانکی کشور با این معوقات سنگین به هیچ وجه امکانات سرمایه گذاری در تولید را ندارد.» به باور آقای جهانگیری منابع نفتی به جای تبدیل شدن به زیربنای اقتصاد و پایه توسعه، تبدیل به واردات شده است. حجم واردات از ۲۴ میلیارد دلار به ۵۳ میلیارد دلار رسیده است و این واردات به جای ایجاد اشتغال در داخل کشور در خارج اشتغال ایجاد می کنند. به گفته وزیر پیشین صنایع و معادن بهترین سال از نظر رشد اقتصادی سال ۸۲ بود، که رشد اقتصادی هفت درصد و رشد سرمایه گذاری ۱۱ درصد بود. با این رشد در آن سال به گفته آقای جهانگیری ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شد. اما یک باره در سال ۸۹ اعلام میکنند که یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شده است. در حالی که بر اساس اعلام خودشان رشد اقتصادی یک درصد است. * بحران مالی در اتحادیه اروپا همچنان ادامه دارد و ظاهرا هنوز چشم اندازی هم برای دستیابی به راه حلی برای نجات یونان از ورشکستگی دیده نمی شود. یونان که سال گذشته حدود ۱۱۰ میلیارد یورو برای پرداخت تعهدات مالی خود از اتحاریه اروپا دریافت کرد، اکنون می گوید برای پرداخت تعهدات خود نیاز به حدود ۴۰ میلیارد یوروی دیگر دارد. اما اتحادیه اروپا هرگونه گفت و گو درباره پرداخت بیشتر به یونان را رد کرد و می گوید یونان باید برنامه اقتصادی ارائه دهد که نشان از تلاش واقعی برای ساماندهی اوضاع اقتصادی خود را دارد. دولت یونان اما به رغم تلاشهای خود با اعتراض های سراسری یونان رو به رو است که برنامههای صرفهجویی دولت را رد میکنند. اما این تنها یونان نیست که وبال گردن یورو و اتحادیه اروپا شده است. در روزهای گذشته موسسات معتبر بینالمللی سطح اعتبار مالی ایتالیا را یک درجه پائین آوردند و اسپانیا هم یک هفته است شاهد گردهمایی جوانان در میدانهای مرکزی شهرهای خود است. مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در لندن در این باره به رادیو فردا میگوید: «در حال حاضر اتحادیه اروپا و یونان با سه مشکل عمده روبروست. مشکل اول این است که میزان تاخیر و ارزیابی مجدد این بدهیها که دولت یونان خواستار شده، زمینه پذیرشاش در اتحادیه اروپا بسیار کم است. در مرحله دوم پس اندازهایی که دولت یونان نشان داده، متاسفانه این پس اندازها بیشتر روی کاغد ماندهاند. البته نکتهای که شما اشاره کردید به نظر من خیلی مهم است. اتحادیه اروپا یک نیاز بنیادی است که متوجه محذورات اجتماعی دولت در آتن شود. یعنی اگر به مرحلهای برسیم که پذیرفتن شرایط اتحادیه اروپا باعث ناآرامی اجتماعی در یونان شود، این هزینه بسیار بیشتر از فایدهای است که میتواند اتحادیه داشته باشد.» آقای عمادی میگوید: «مبلغ درخواستی یونان نسبت به اقتصاد یونان خیلی بزرگ است. ولی در چارچوب کل اقتصاد اتحادیه اروپا و تواناییهای مالی و اعتباری بانکی اتحادیه اروپا و ذخیره های ارزی مبلغ آن طور نیست که قابل پرداخت نباشد.» وی همچنین میافزاید:«مشکلی که در یونان است این است که بهرهوری نیروی کار در قیاس دستمزدها که آنجا هست پائین است، در حالی که دستمزدها بالاست، این است که صنایع یونان جذابیتی ندارند برای سرمایه گذاری خارجی.» مهرداد عمادی،همچنین در باره چشمانداز حل بحران مالی در اتحادیه اروپا میگوید: «در مورد ایتالیا نگرانی بزرگی که هست این است که حجم و سهم اقتصاد ایتالیا در اقتصاد اتحادیه اروپا و بزرگی این اقتصاد به کلی این را جدا میکند از ایرلند و پرتغال و یونان. اگر در مورد ایتالیا ما دچار یک بحران بدهی دولت شویم، چیزی است که واقعا زلزله مالی ایجاد خواهد کرد ،در اتحادیه اروپا و شاید اتحادیه اروپا به این دلیل است که دارد به یونان اینها میگوید که شما باید انضباط مالیتان را خیلی پررنگتر کنید. شاید به این خاطر است که میخواهد به ایتالیاییها این پیام را بدهد.» در حالی که برنامه صرفهجویی در هزینه های دولت که از سوی نخست وزیر یونان ارائه شده، با تحسین اتحادیه اروپا رو به رو است، اپوزیسیون در یونان اعلام کرده است که به این برنامه رای نخواهد داد. در این میان روز چهارشنبه برخی روزنامهها نوشتند که دولت جرجس پاپاندرو احتمالاً برای تایید برنامه خود دست به همهپرسی خواهد زد. دو خبر کوتاه اقتصادی روز دوشنبه اتحادیه اروپا تحریم های تازهای را علیه ایران تصویب کرد. اتحادیه اروپا با انتشار فهرستی از شرکتها و اشخاص حقیقی اعلام کرد که این افراد و شرکتها در رابطه با برنامه هستهای ایران مورد تحریم قرار میگیرند. در این فهرست نام شرکتهایی چون شرکتهای صدرا و گروه صنعتی ندا، نهادهای وابسته به سپاه پاسداران مانند بنیاد تعاون، بانک مهر و بانک انصار و موسسه های مالی و کشتیرانی دیده میشود. بنا به تصمیم اتحادیه اروپا چهار نفر از مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران مشمول تحریمهایی از قبیل ممنوعیت سفر به کشورهای اروپایی و مسدود کردن داراییهایشان شدهاند. محمد احمدیان، ناصر راستخواه، رئیس مرکز نظام ایمنی هستهای کشور، بهزاد سلطانی و مسعود اخوانفرد چهار معاون رئیس سازمان انرژی اتمی هستند که مشمول این تحریمها میشوند. همچنین نام محمدحسین داجمرد، مدیرعامل کشتیرانی جمهوری اسلامی در فهرست جدید اتحادیه اروپا گنجانده شده است. کاترین اشتون، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا گفت: «ما نام چند شرکت و اشخاص حقیقی را به لیست تحریم ها افزودیم و با دقت بر اجرای این تحریم ها نظارت خواهیم داشت.» ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، در حاشیه اجلاس وزرای خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه تحریم ایران توسط کشورهای اروپایی را اقدامی مهم خواند وگفت: «این که در میان اتفاقات و تحولات خاورمیانه برنامه هستهای ایران را فراموش نکنیم مسئله مهمی است.» رامین مهمانپرست ،سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز سهشنبه در واکنش به اعلام تحریمهای جدید علیه ایران، تصمیم اخیر اتحادیه اروپا را غیر منطقی خواند و گفت: «در رابطه با مذاکرات نمایندگان کشورمان و نمایندگان کشورهای پنج بعلاوه یک اتفاق جدیدی نیافتاده و ما آمادگیمان را در چارچوب توافقی که داشتیم با طرف مقابل اعلام کردیم. اشاره مستقیم این مبنی بر این که این روند به بنبست رسیده باشد را هم دریافت نکردیم. امیدواریم طبق توافقاتی که انجام شد بر اساس رویکرد همکاری برای گفت و گو پیرامون موضوعات مشترک، طرف مقابل ما هم هر وقت آمادگی داشت این آمادگی را اعلام کند تا مذاکرات ادامه داشته باشد.» اتحادیه اروپا در تصمیم جدید خود ممنوعیت سفر علیاکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، را که در زمان ریاست او بر سازمان انرژی اتمی ایران اعمال شده بود، تعلیق کرده است. * با گذشت بیش از ۱۴ ماه از تعلیق عملیات سواپ نفت ایران، پایانه نفتی شمال، بندر نکا، بزرگترین پایانه نفتی ایران در دریای خز در آستانه تعطیلی کامل قرار گرفته است. پایانه نفتی شمال، بندر نکا، ۱۳ سال پیش با هدف استفاده از موقعیت استراتژیک جغرافیایی ایران برای سواپ و ترانزیت نفت ساخته شده است. سواپ نفت یعنی دریافت نفت از کشورهای آسیایی مرکزی در شمال ایران و تحویل همان اندازه نفت در خلیج فارس به شرکتهای طرف قرارداد کشورهای آسیای مرکزی. از این پایانه در طی برنامه چهارم توسعه یعنی از سال ۸۴ تا۸۸ به طور متوسط روزانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار بشکه نفت از کشورهای آسیای مرکزی و حوزه دریای خزر برای تحویل در خلیج فارس سواپ میشد. مسئولان وقت وزارت نفت البته یکی ازمهمترین دلایل توقف سواپ نفت از کشورهای حاشیه دریای خزر را حفظ منافع ملی عنوان کرده و گفتهاند که در ۱۳ سال گذشته سواپ نفتی انجام نمیشد، بلکه ایران به یکی از خریداران نفت کشورهای همسایه تبدیل شده بود. از سوی دیگر به گفته مقامهای وزارت نفت به فروش نرفتن نفت صادراتی ایران در خلیج فارس هم دلیل دیگر توقف سواپ نفت از دریای خزر بوده است. به گفته بسیاری ناظران اما دلیل اصلی تعطیلی پایانه نفتی در شمال ایران تحریم ای بینالمللی است که شرکتهای خارجی را مجبور به فسخ قرارداد با ایران کرده است. تعطیلی پایانه نکا در حالی است که بر اساس برنامه پنجم توسعه میبایست حجم سواپ نفت خام ایران از حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز به ۳۱۷ هزار بشکه در روز افزایش مییافت.
در پی یک حمله انتحاری به ساختمان فرماندهی پلیس ولایت تَخار در شمال افغانستان، ژنرال داوود داوود، فرمانده پلیس منطقهای شمال افغانستان و شاهجهان نوری، فرمانده پلیس ولایت تخار کشته شدند.در پی یک حمله انتحاری به ساختمان فرماندهی پلیس ولایت تَخار در شمال افغانستان، ژنرال داوود داوود، فرمانده پلیس منطقهای شمال افغانستان و شاهجهان نوری، فرمانده پلیس ولایت تخار کشته شدند. سرپرست بخش عملیاتی فرماندهی پلیس ولایت تخار در گفتوگو با رادیو آزادی گفت که این افراد همراه با چند تن دیگر زمانی کشته شدند که یک مهاجم انتحاری، خود را در داخل ساختمان فرماندهی پلیس تخار منفجر کرد. خبرگزاریها تعداد کشتهشدگان این رویداد را هفت نفر ذکر میکنند که سه تن از آنها از سربازان آلمانی بودند. مقامهای امنیتی افغانستان هنوز جزئیاتی در مورد این رویداد منتشر نکردهاند اما گفته میشود به هنگام این حمله که روز شنبه رخ داد، یک جلسه مهم امنیتی در این ساختمان برگزار میشدهاست. بنا بر گزارشها، در این رویداد ۹ تن دیگر ازجمله عبدالجبار تقوی، والی تخار نیز زخمی شده و به بیمارستان منتقل شدهاند. گزارشها همچنین حاکی است که مسئولیت این حمله را گروه طالبان به عهده گرفتهاست. ژنرال داوود داوود که بلندپایهترین مقام کشته شده در این انفجار است پیش از این معاونت مبارزه با مواد مخدر وزارت کشور افغانستان را برعهده داشت. آقای داوود از محافظان اصلی احمد شاه مسعود، رهبر مجاهدين شمال و از مخالفان سرسخت طالبان بود که او نیز ده سال پيش بر اثر يک انفجار انتحاری کشته شد. در اکتبر ۲۰۱۰ نیز انفجار بمبی در یک مسجد ولایت کُندوز در شمال افغانستان باعث شد محمد عمر، استاندار این ولایت به همراه ۱۹ تن دیگر جان خود را از دست بدهند. خشونتها در شمال افغانستان در ماههای اخیر افزایش داشتهاست و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، نیز نظامیان بیشتری را راهی شمال این کشور کرده و کوشیده تا مناطق بیشتری را تحت کنترل داشتهباشد. مقامهای افغان میگویند در منطقه شمال افغانستان پایگاهها و مخفیگاههایی متعددی مربوط به طالبان، سازمان القاعده، و دیگر گروهها ازجمله شبکه حقانی، حزب اسلامی و نهضت اسلامی ازبکستان وجود دارد.
در انفجاری انتحاری که امروز( شنبه ) در استانداری تخار رخ داد، ژنرال محمد داوود داوود، فرمانده پرنفوذ پلیس شمال افغانستان کشته شد. به گفته پلیس، این انفجار زمانی رخ داد که شماری از مسئولان، در محل استانداری تخار، جلسه داشتند. سخنگوی استانداری تخار گفت سه سرباز خارجی نیز در این انفجار جان خود را ازدست داده اند و استاندار تخار زخمی شده است.
خبرگزاری مهر گزارش داده است که بانک های جمهوری آذربایجان از گشایش حساب برای شهروندان ایرانی که قصد فعالیت های بازرگانی دارند، خودداری می کنند. بر اساس این گزارش ، روز جمعه، شماری از ایرانیان به روزنامه « بیزیم یول» چاپ باکو اطلاع دادند که برای گشایش حساب به بانک « رسپوبلیکا » مراجعه کرده اند ولی درخواستشان رد شده و به آنها گفته شده که این مسئله مربوط به سیاست داخلی دولت باکو است. روزنامه « بیزیم یول» می گوید تلاش خبرنگارش برای تماس با مدیریت این بانک و روشن کردن مسئله بی نتیجه مانده است.
پلیس افغانستان اعلام کرد که امروز(شنبه) هنگامی که شماری از مسئولان در استانداری استان تخار افغانستان جلسه داشتند، انفجاری انتحاری در آنجا رخ داد و شماری کشته برجای گذاشت. خبرگزاری آلمان گزارش داده است که در این انفجار، ژنرال محمد داوود داوود، فرمانده پلیس شمال افغانستان، کشته و استاندار منطقه زخمی شده است. منابع دیگر هنوز هویت کشته شدگان را گزارش نکرده اند.
در اعتراض به کشته شدن کودکی سیزده ساله در سوریه، صدها نفر در شهر درعا امروز(شنبه) دست به تظاهرات زدند. پیکر حمزه الخطیب، کودک سیزده ساله، یک ماه پس از ناپدید شدنش اخیرا به خانوده اش تحویل داده شد. تصاویر دلخراشی که از بدن وی روی یوتیوب منتشر شد خشم معترضان را برانگیخته است. به گفته فعالان حقوق بشر سوری، حمزه الخطیب توسط ماموران امنیتی سوریه بازداشت شده بود و روی بدن او آثار سوختگی و شکنجه دیده می شود. فعالان حقوق بشر سوریه می گویند در تظاهرات این کشور از شش هفته پیش تا بحال حدود ۱۱۰۰ نفر کشته و بیش از ده هزار نفر بازداشت شده اند.
با دستگیری راتکو ملادیچ، فرمانده نظامی صربهای بوسنی، که متهم به نسلکشی و تدارک بزرگترین قتل عام جمعی در اروپا از زمان پایان جنگ دوم جهانی است، فصل دردناکی از پرونده جنایات جنگی صربها علیه مسلمانان و کرواتها، بعد از فروپاشی یوگسلاوی سابق، بسته میشود.با دستگیری راتکو ملادیچ، فرمانده نظامی صربهای بوسنی، که متهم به نسلکشی و تدارک بزرگترین قتل عام جمعی در اروپا از زمان پایان جنگ دوم جهانی است، فصل دردناکی از پرونده جنایات جنگی صربها علیه مسلمانان و کرواتها، بعد از فروپاشی یوگسلاوی سابق، بسته میشود. در طول جنگ داخلی که پس از فروپاشی یوگسلاوی سابق بین صربها از یک سو و مسلمانان و کرواتهای آن کشور از سوی دیگر درگرفت، یکصد هزار نفر جان خود را از دست داده و نزدیک به ۲ میلیون نفر آواره شدند. طی «قتل عام سربرنیتسا» در ماه ژوئیه سال ۱۹۹۵، و در روزهای پایانی جنگ داخلی یوگسلاوی سابق، هشت هزار مرد و پسر مسلمان بوسنیایی توسط صربهای مسلح تحت فرمان ملادیچ به رگبار بسته شدند. به این ترتیب شهرک سربرنیتسا که از سوی سازمان ملل برای پناه دادن به آوارگان مسلمان بوسنیایی در نظر گرفته شده و منطقه غیرنظامی و محل امن نامیده شده بود، توسط ملادیچ به بزرگترین گورستان جمعی مسلمانان تبدیل شد. قصور سازمان ملل نیروهای سازمان ملل که با فرماندهی افسران هلندی در محل حضور داشتند، مطابق پروندهای متعددی که با هدف اخذ غرامت در دادگاه لاهه در هلند گشوده شده، در حمایت از قربانیان و پیشگیری از این جنایت هولناک، کوتاهی کرده یا سکوت اختیار کردند. مطابق اسناد موجود (منجمله اعترافات سربازی که در قتل عام سربرنیتسا مشارکت داشت)، راتکو ملادیچ در روز اعدام دستهجمعی مسلمانان، شخصا در صحنه حضور داشت، و پیش از هدایت قربانیان به میدان شهرک برای کشتار، به نوجوانان آبنبات تعارف میکرد و با دست به پشت آنها میزد. پس از هدایت قربانیان به میدان شهر، مردان و نوجوانان را که پیشتر از خانوادههای خود جدا شده بودند، به گروههای ده نفری تقسیم و آنان را گروهگروه به رگبار میبستند. پس از اعدام جنازههای قربانیان را با بولدوزر در گورهای جمعی دفن میکردند. قهرمان بیرحمی ملادیچ که پارهای از صربها همچنان او را قهرمان خود میخوانند، از بیرحمترین فرماندهان نظامی اروپا بود و در طول جنگ داخلی یوگسلاوی سابق تلاش میکرد مانع از جدایی و استقلال مسلمانان بوسنی و هرزگوین بشود. ملادیچ در طول خدمت در منصب فرمانده نظامیان صرب در بوسنی، به خود لقب «خدا» داده بود. بنا بر قولی، هنگام گلولهباران مسلمانان سارایوو توسط صربها، به سربازان خود گفته بود که «مغزهای آنها را بسوزانید». از سال ۱۹۹۶ تاکنون ۵۶ نظامی صرب به اتهام نسلکشی و ارتکاب جنایت جنگی دستگیر و تعدادی از آنها به دیوان دادرسی بینالمللی در شهر لاهه فرستاده شدهاند. سه تفنگدار در سال ۲۰۰۱ اسلوبودان میلوسویچ، رئیس جمهور سابق صربستان، در بلگراد دستگیر و به دادگاه لاهه فرستاده شد. وی در طول زمان محاکمه بر اثر سکته قلبی جان خود را از دست داد. در سال ۲۰۰۸ رادوان کارادیچ، رئیس دولت صربها، در بوسنی دستگیر و به دیوان دادرسی لاهه فرستاده شد. محاکمه وی در دادگاه بینالمللی هلند هنوز پایان نیافته است. پیش از دستگیری ملادیچ، نام وی در راس فهرست جنایتکاران تحت تعقیب قرار داشت و برای یافتن او نزدیک به هشت میلیون دلار جایزه تعیین شده بود. با این وجود دستکم تا سال ۲۰۰۶ وی با برخورداری از آزادی نسبی در صربستان زندگی میکرد و حتی به تماشای مسابقه فوتبال میرفت. حکم جلب ملادیچ دو هفته پس از پایان جنگ داخلی یوگسلاوی در سال ۱۹۹۵ صادر شده بود، ولی تا سال ۲۰۰۰ و زمانی که میلوسویچ، رئیس جمهور سابق صربستان، قدرت را در دست داشت، ملادیچ از حمایت آشکار او برخوردار بود. وی تا سال ۲۰۰۲ رسما یکی از افسران ارتش صربستان محسوب میشد و تا سال ۲۰۰۵ مستمری نیز دریافت میکرد. ماه گذشته و پیش از دستگیری ملادیچ، بوسیلیکا، همسر وی، در بلگراد دستگیر شده بود. پایان یک فصل ملادیچ هنگام دستگیری ۶۹ سال داشت. راسیم جاجیچ، وزیر دادگستری صربستان، در توضیح شرایط جسمانی ملادیچ هنگام دستگیری، او را رنگپریده و سالخورده توصیف کرد. یک روز پس از دستگیری ملادیچ، دادگاه محلی شهر بلگراد درخواست وکیل او را برای خودداری از اعزام وی به هلند و پیشگیری از محاکمه در دیوان دادرسی لاهه رد کرد. به این ترتیب اعزام ملادیچ حداکثر تا پایان هفته آینده، و بعد از رسیدگی به درخواست تجدید نظر از سوی وی که تنها ۳ روز طول خواهد کشید قطعی است. اگرچه رسیدگی به پرونده جنایتکاران جنگی در لاهه با کندی صورت میگیرد و زمان آن طولانی است، در هر حال، ملادیچ پس از ۱۶ سال زندگی توام با ترس و نگرانی اینک در چنگال عدالت قرار گرفته است. با دستگیری ملادیچ که زمانی خود را خدا میخواند، علاوه بر این که جنایات جنگی صربها در بوسنی و نسلکشی مسلمانان در یوگسلاوی سابق بار دیگر مطرح و در افکار عمومی جهانیان محکوم میشود، صربستان نیز فرصت مییابد با برداشتن بزرگترین مانع در مسیر پیوستن به جامعه اروپا، درخواست تازهای را در این زمینه تنظیم کرده و به بروکسل ارسال دارد.
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم، اصولگرایان منتقد محمود احمدینژاد بیش از پیش در مورد احتمال تخلف انتخاباتی دولت هشدار میدهند و در این زمینه یک عضو اصولگرای مجلس، از راهکارهایی برای مقابله با دخالت احتمالی دولت خبر داده است.با نزدیک شدن به رقابتهای انتخاباتی مجلس نهم در اسفندماه سال جاری، اصولگرایان منتقد محمود احمدینژاد بیش از پیش در مورد احتمال تخلف انتخاباتی از سوی دولت هشدار میدهند و در این زمینه یک عضو اصولگرای مجلس، از راهکارهای اصولگرایان برای مقابله با دخالتهای احتمالی دولت خبر داده است. غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده اصولگرای تهران، که پیشتر هم نسبت به احتمال دخالت سازمانیافته مسئولان دولتی در انتخابات هشدار داده بود، اکنون به خبرگزاری مهر گفته است که «مجلس دستپخت دولت» فاقد ارزش است و افزوده است که «هدف مردم از انتخاب نمایندگان، مهار قدرت قوه مجریه است و در صورتی که قدرت مجلس را مهار کند باید فاتحه خانه ملت را خواند.» این اظهارات چندی پس از آن بیان میشود که اسدالله بادامچیان، دیگر نماینده اصولگرای تهران در مجلس، از عزم اصولگرایان برای تشکیل کمیتهای با هدف جلوگیری از دخالت غیرمجاز دولت در انتخابات خبر داده بود . گرچه واکنش محمود احمدینژاد به این خبر آن بود که «احدی از دولت حق دخالت در انتخابات را ندارد»، به فاصله اندکی آقای مصباحیمقدم افشا کرد که رئیسجمهور جریانی را به شکل غیررسمی به راه انداخته است تا در انتخابات آتی مجلس دخالت کند. آقای مصباحی مقدم همچنین پیشبینی کرده بود که «گروه جداگانه انتخاباتی دولت» نخواهند توانست کسانی را که در شهرستانها نشان کردهاند به میدان آورده و در مجلس آینده اکثریت را کسب کنند. اکنون نیز همین نماینده اصولگرای مجلس با اشاره به غیرقانونی بودن دخالت دولت در انتخابات به راهکارهای اصولگرایان منتقد برای جلوگیری از این موضوع پرداخته است. به گفته آقای مصباحی مقدم، «ایجاد فضای رسانهای علیه دخالت دولت در انتخابات»، و «تحقیق و تفحص از عملکرد دولت در انتخابات آتی» از جمله راهکارهایی است که اصولگرایان برای جلوگیری از دخالت در انتخابات آتی در نظر دارند. تلاش اصولگرایان برای جلوگیری از دخالت دولت در انتخابات در حالی است که همین اقدام از سوی نامزدهای اصلاحطلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، برای اطمینان از عدم دخالت دولت در نتیجه انتخابات، پای بسیاری از چهرههای مشهور اصلاحطلب را به زندان باز کرد. هر دو نامزد اصلاحطلب انتخابات ریاستجمهوری ۸۸، یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در آستانه این انتخابات کمیتههایی را برای صیانت از آرا تشکیل دادند، اما پس از اعلام نتیجه جنجالی این انتخابات به نفع محمود احمدینژاد نه تنها اعضای مؤثر این کمیتهها بازداشت شدند، بلکه تشکیل این کمیتهها از مصادیق تلاش این دو نامزد اصلاحطلب برای «براندازی» شمرده شد. در این میان یکی از مصادیق مورد اشاره اصلاحطلبان از اقدامات غیرقانونی دولت در انتخابات ریاست جمهوری، «پرداخت سهام عدالت به ۹ ميليون نفر در آستانه انتخابات» بود که به تازگی نیز نمایندگان مجلس با اکثریت قاطع رأی به تحقیق و تفحص در این زمینه دادند. به گفته حامیان این طرح، دولت در زمانی که هنوز مجلس قانون سهام عدالت را به تصویب نرسانده بود، «بدون طی مراحل خرید سهام» اقدام به توزیع سود سهام کرده است. از سوی دیگر اکبر هاشمی رفسنجانی، نیز به تازگی به اشاره به لزوم بازسازی اعتماد مردم از سوی نظام، تأکید کرده است که «غارت بیتالمال برای خرید چند رأی دیگر در مردم جواب نمیدهد و حتی اگر مردم نیاز داشته باشند، این پول را میگیرند، ولی لعنتشان هم میکنند.» این سخنان میتواند ناظر به هزینهکرد ابهامبرانگیز دولت در انتخابات اخیر باشد. «مسئولان مراقب باشند گفته احمدینژاد محقق شود» در همین حال علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، نیز در گفتوگو با خبرگزاری مهر، با استناد به اظهارات محمود احمدینژاد در مورد اینکه اعضای دولت حق دخالت در انتخابات را ندارند، از مسئولان دستگاههای نظارتی خواسته است که «مراقبت کنند این گفته احمدینژاد محقق شود.» آقای سعیدی در تشریح این موضوع گفته است که وظیفه دستگاههای نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور، شورای نگهبان، و ناظران این شورا در استانها است که «دیگران تخلفی در انتخابات نکنند و برخلاف نظر صریح رئیسجمهور وارد عرصه انتخابات نشوند.» نماینده آیتالله خامنهای در سپاه همچنین با اشاره به تعلل محمود احمدینژاد در اجرای خواست رهبر جمهوری اسلامی در مورد ابقای وزیر اطلاعات، واکنش رئیس دولت و قهر وی را دور از انتظار و با شعارهای گذشته وی ناسازگار خوانده و ابراز امیدواری کرده است که محمود احمدینژاد با دیدن عکسالعملها «به مسیر اصلی خود بازگردد.» وی با مرور حاشیههای دیگر دولت محمود احمدینژاد، از جمله انتصاب اسفندیار رحیم مشایی به معاون اولی به رغم مخالفت رهبر جمهوری اسلامی، تصمیم به ادغام سازمانهای حج و زیارات و میراث فرهنگی به رغم مخالفت آیتالله خامنهای، و برکناری وزرای خارجه، اطلاعات و نفت، «بلای بزرگی» را که دولت کنونی گرفتار آن شده «وجود عناصر فاسد به معنای واقعی کلمه» در دولت توصیف کرده است.
آرمانشهر در دنیای واقعی وجود ندارد و همه جا قانونشکنی و خلاف و نقض حقوق انسانها وجود دارد، اما اولا میزان این امور در جوامع مختلف متفاوت است و ثانیا جوامع بر حسب نظامهای حقوقی و سیاسی، ایدئولوژیهای حاکم یا رقیب، فرهنگ عمومی، خدمات عمومی، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، و میزان توسعهیافتگی در نوع مواجهه با این رفتارها با هم تفاوتهای بنیادین دارند.آرمانشهر در دنیای واقعی وجود ندارد و همه جا قانونشکنی و خلاف و نقض حقوق انسانها وجود دارد، اما اولا میزان این امور در جوامع مختلف متفاوت است و ثانیا جوامع بر حسب نظامهای حقوقی و سیاسی، ایدئولوژیهای حاکم یا رقیب، فرهنگ عمومی، خدمات عمومی، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، و میزان توسعهیافتگی در نوع مواجهه با این رفتارها با هم تفاوتهای بنیادین دارند. مقامات سیاسی جمهوری اسلامی مدعیاند که آزادترین، دموکراتترین، و اخلاقیترین و دینیترین جامعه را در ایران بنیان نهادهاند و جمهوری اسلامی پایان تاریخ است و در مقابل، دنیای غرب مملو از فساد و حقکشی و تجاوز به حقوق انسانهاست. رسانههای دولتی و شبهدولتی هر روز به سیاهنمایی و طرح مشکلات جوامع آزاد میپردازند، اما از گزارش عادیترین و بنیادیترین مشکلات جامعهٔ ایران شانه خالی میکنند. برای نقض ادعای مقامات جمهوری اسلامی میتوان به مقایسهٔ مبانی و ساختارهای نظام سیاسی در ایران و دنیای آزاد پرداخت، اما بهترین موارد مقایسه، داستانهایی از زندگی روزمرهاند. ذیلا شش موضوع ملموس را در رخدادهای جاری زندگی مردم نیویورک و چند شهر ایران با هم مقایسه میکنم. مرگ زندانی در نیویورک: شهر نیویورک پس از طرح یک شکایت علیه آن در دادگاه موافقت کرده است که به اعضای خانوادهٔ یک پستچی سابقا معتاد به الکل و در حال ترک که به خاطر غفلت زندان از معالجهٔ اعتیاد وی از دنیا رفته دو میلیون دلار غرامت بپردازد. مقامات درمانی زندان به «بیتفاوتی عمدی» متهم شده بودند. (نیویورک تایمز، ۲۶ مه، ۲۰۱۱) در تهران: حداقل چهار زندانی سیاسی در سالهای اخیر در زندان بدون حکم اعدام از دنیا رفتهاند: امیدرضا میرصیافی، اکبر محمدی، امیرحسین حشمتساران، و محسن دگمهچی. حتی اگر گفتهٔ مقامات قوهٔ قضاییه در مورد این افراد را باور کنیم که این افراد به خاطر بیماری در زندان از دنیا رفتهاند (که شواهدی علیه این مدعا وجود دارد) این توجیه از آنها رفع مسئولیت نمیکند. البته مقامات زندان به هیچ وجه مسئولیت مرگ این افراد را بر عهده نگرفتند و خانوادهها حتی امکان تسلیم شکایت نداشتهاند (چگونه میتوان از قوهٔ قضاییه به قوهٔ قضاییه شکایت برد؟) دادستان تهران به همسلولی محسن دگمهچی که در مورد سلامتی وی نگران بوده میگوید: «قرار نیست که همه اینها با اعدام بمیرند و با اعدام کشته شوند.» (دویچه وله، ۳۰ مارس ۲۰۱۱) سوء استفادهٔ جنسی مقامات از زنان در نیویورک: رئیس بانک جهانی که نامزد محتمل حزب سوسیالیست فرانسه برای ریاست جمهوری نیز هست برای آزار جنسی یک مستخدم هتل (یک مهاجر آفریقایی) در شهر نیویورک بازداشت شده و پس از چند روز با وثیقهٔ یک میلیون دلاری در خانهای تحت نظر قرار میگیرد (مه ۲۰۱۱) تا زمان محاکمهٔ وی فرا رسد. در زنجان: پس از تعرض جنسی معاون دانشجویی دانشگاه زنجان به یک دختر دانشجو و حتی تحصن دانشجویان، حکم بازداشت هشت تن از دانشجویان معترض صادر و دختر دانشجو نیز همانند فرد تعرضکننده به سی ضربهٔ شلاق محکوم شد. دادگاه تجدید نظر حکم تبعید متهم را که در دادگاه بدوی صادر شده بود لغو کرد. (پارسینه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸) هنگامی که یک مستخدمه، مثلا مهاجر افغان، قادر باشد علیه یکی از نامزدهای ریاست جمهوری مثل علی لاریجانی یا محمدباقر قالیباف به دادگاه عمومی تهران شکایت کند و دادگاه قادر بتواند متهم قدرتمند را به زندان فرستاده و بعد تحت نظر در یک آپارتمان تا قبل از دادگاه نگاه دارد آنگاه مقامات جمهوری اسلامی میتوانند از استقلال دستگاه قضایی در ایران سخن بگویند. اشتباه مقامات در نیویورک: فرماندار متمول و قدرتمند این ایالت (الیوت اسپیتزر) بلافاصله پس از آشکار شدن روابطش با زنان تنفروش استعفا داد (مارس ۲۰۰۸). این موضوع نه با جان و نه آبروی شهروندان این ایالت ارتباط داشت و تنها به خاطر معیارهای اخلاقی در نظر گرفته شده برای مقامات سیاسی انجام شد. در آبادان: افتتاح زودهنگام بخشی از پالایشگاه آبادان بدون آمادگی و تستهای لازم به هنگام حضور احمدینژاد در این شهر (حمید کاتوزیان، عضو مجلس شورای اسلامی، تابناک، ۶ خرداد ۱۳۹۰) به انفجار در این واحد و کشته و زخمی شدن حدود ۲۵ نفر منجر شد. مقامات دولتی بدون عذرخواهی از مردم یا استعفا خسارات را ناچیز معرفی کرده و تنها قول دادند که این واحد را در دو هفته راهاندازی کنند. اشتباه تا حد به مخاطره انداختن جان انسانها هیچ هزینهای برای مقامات جمهوری اسلامی ندارد. اعدامها در نیویورک: در ۱۲ ایالت از پنجاه ایالت آمریکا حکم اعدام رسما لغو شده است. در دو ایالت این حکم از سال ۱۹۶۷ عملا به اجرا درنیامده است. در چهار ایالت از جمله نیویورک حکم اعدام رسما لغو نشده، اما به دلیل مشکلات در نحوهٔ اجرا یا تضاد با قانون اساسی ایالت به اجرا درنمیآید. از همین جهت حتی مجرمانی که در ایالت نیویورک به کشتار جمعی یا کشتار پلیس دست زدهاند از ۱۹۶۳ بدین سو اعدام نشدهاند. افکار عمومی ایالت علیه کشتن انسانهاست خواه به دست جنایتکاران و خواه به دست دولت ایالتی. ایالت نیویورک اولین ایالت در آمریکا بود که به جای دار زدن که روشی بسیار خشن و بیرحمانه است از صندلی الکتریکی استفاده کرد. در اصفهان: محمد و عبدالله فتحی در اصفهان به اتهام سرقت مسلحانه در یک دادگاه غیرعلنی بدون آن که کسی را کشته باشند به اعدام محکوم شده و اعدام شدند. رسیدگی به بیماران در نیویورک: بر اساس قانون، بیمارستانهای خصوصی و غیر انتفاعی ملزم به پذیرش بیمار هستند و نمیتوانند قبل از ارائهٔ خدمات درخواست پرداخت داشته باشند. در صورت استنکاف از ارائهٔ خدمت یا عدم ارائهٔ درست خدمات، بیماران میتوانند بیمارستانها را به پرداخت جریمههای چند میلیونی تا چند ده میلیون دلاری وادار سازند. یک مورد از رها کردن بیمار در خیابان یا بیرون شهر در این ایالت حداقل در سه دههٔ اخیر گزارش نشده است. در تهران: دو بیمار که توانایی پرداخت هزینههای بیمارستان را نداشتند توسط آمبولانس بیمارستان و کارکنان آن در بیابانهای اطراف شهر رها شدند. وزیر بهداشت و درمان نیز که یک زن است رهاسازی بیماران را تکذیب کرد. (تابناک، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰) انتصابهای محفلی در نیویورک: از معدود موارد انتصابات افراد بدون شایستگی، نصب یکی از نزدیکان شهردار نیویورک، مایکل بلومبرگ، به مقام مدیریت آموزشی شهر بود. کَتلین بِلَک، مدیر اجرایی یک نشریه، صرفا به خاطر ارتباط با شهردار و بدون هیچ سابقهٔ آموزشی به این مقام منصوب شد، اما پس از فشار افکار عمومی و استعفای مدیران ردهٔ میانی در دستگاه آموزش عمومی شهر، وی پس از چند ماه مجبور به استعفا شد و شهردار فردی باسابقه در امور آموزشی را به این مقام منصوب کرد. (نیویورک تایمز، ۷ آوریل ۲۰۱۱) در تهران: ذکر افرادی که بدون شایستگی و صرفا بر اساس روابط خویشاوندی و محفلی به مقاماتی در پایتخت و دیگر نقاط ایران در جمهوری آرمانی اسلامی منصوب شدهاند مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. این دیگر موضوعی نیست که تنها مخالفان برانداز حکومت از آن سخن بگویند. آخرین موارد ذکر شده در رسانههای دولتی و شبه دولتی پس از افول ستارهٔ اقبال احمدینژاد حضور اعضای خانوادهٔ مقامات بلندپایه و دیگر افراد نزدیک به آنها در مدیریتهاست. -------------------------------------------------------- نظرات مطرح در این مقاله الزاما دیدگاه رادیوفردا نیست.
با ادامه بمباران مواضع حکومتی و نظامی در پایتخت لیبی توسط نیروهای ناتو برای چهارمین روز پیاپی، و پیوستن روسیه به کشورهای حامی برکناری معمر قذافی، رهبر لیبی با فشارهای نظامی و دیپلماتیک بیشتری روبهرو شدهاست.با ادامه یافتن بمباران مواضع حکومتی و نظامی در پایتخت لیبی توسط نیروهای ناتو برای چهارمین روز پیاپی، و پیوستن روسیه به جرگه کشورهایی که خواستار برکناری رهبر لیبی هستند، معمر قذافی در روزهای اخیر با فشارهای نظامی و دیپلماتیک بیشتری روبهرو شدهاست. پس از آنکه نیروهای ناتو، جمعه شب چندین نقطه در طرابلس، پایتخت لیبی را بمباران کردند، ناتو روز شنبه خبر داد که در این روز یکی از مراکز فرماندهی ارتش لیبی که از اقامتگاههای موقتی معمر قذافی بهشمار میآید را هدف قرار دادهاست. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، سخنگوی ناتو میگوید ساختمانی در مجتمع بابالعزیزیه طرابلس که به عنوان یکی از خانههای معمر قذافی بهشمار میآید، بامداد شنبه هدف بمباران قرار گرفته ولی در مورد حضور رهبر لیبی در این مجتمع به هنگام بمباران اطلاعاتی در دست نیست. به گفته تلویزیون دولتی لیبی حملات ناتو همچنین موجب خسارات انسانی و مادی در جنوب طرابلس شدهاست. روسیه که همواره از بمبارانهای ۱۰ هفته اخیر ناتو در لیبی انتقاد داشته، روز جمعه برای نخستین بار با قدرتهای غربی همصدا شده و از معمر قذافی خواست تا از قدرت کنار برود. دمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه، در نشست هشت کشور صنعتی جهان، موسوم به «گروه ۸» به خبرنگاران گفت که معمر قذافی «دیگر حق رهبری بر لیبی را از دست دادهاست» و افزود که «جامعه جهانی دیگر او را به عنوان رهبر لیبی نمیشناسد.» معمر قذافی دیگر حق رهبری بر لیبی را از دست دادهاست. رئیس جمهوری روسیه سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه نیز در نشست گروه هشت از اعلام آمادگی روسیه برای میانجیگری در بحران لیبی خبر داد و در این خصوص گفت: «به باور ما، قذافی مشروعیت خود به عنوان رهبر لیبی را از دست داده و لازم است که برای کنارهگیری از قدرت به او کمک کنیم.» روز جمعه رهبران گروه ۸، متشکل از بریتانیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، روسیه و ایالات متحده از معمر قذافی خواستند تا پس از ۴۱ سال حکومت بر لیبی از قدرت کنارهگیری کند. فرانسه، آمریکا و بریتانیا از حامیان قطعنامه شورای امنیت در مورد اقدامات نظامی و حمله هوایی علیه حکومت معمر قذافی هستند و این در حالی است که روسیه همواره با این دست اقدامات مخالفت کردهاست. شورای امنیت میگوید هدفش از اقدامات نظامی، تحت فشار قرار دادن معمر قذافی برای ترک قدرت و همچنین پشتیبانی از شهروندان لیبی در برابر سرکوبهای حکومت قذافی است. درگیریهای موافقان و مخالفان رهبر لیبی، روز شنبه نیز در این کشور ادامه یافت و به گزارش خبرگزاری فرانسه، در پی درگیری این دو گروه در نزدیکی یک تأسیسات نفتی در حومه شهر اجدابیا، دو تن از مخالفان معمر قذافی جان خود را از دست دادند. از شهر جالو، واقع در صحرای لیبی که در دست مخالفان است نیز درگیریهای پراکنده با نیروهای قذافی گزارش میشود. بنا بر گزارشها، نیروهای هوادار رهبر لیبی با کمبود ذخیرههای نفت و گاز مواجهاند و برای دستیابی به اینگونه ذخایر سعی کردهاند کنترل منطقه جالو را به دست بگیرند ولی تاکنون در این کار موفق نبودهاند.
دادگاهی اداری در مصر، حسنی مبارک، رئیس جمهور مخلوع این کشور و دو مقام دیگر دولت وی را، بخاطر قطع کردن ارتباطات موبایل و اینترنت در جریان قیام مردم این کشور، به پرداخت بیش از ۹۰ میلیون دلار جریمه محکوم کرد. دادگاه می گوید: قطع این ارتباطات به اقتصاد ملی مصر لطمه زده است. حسنی مبارک به پرداخت 200 میلیون پوند مصری ، برابر با بیش از ۳۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار ، حبیب العدلی وزیر پیشین کشور به پرداخت بیش از ۵۰ میلیون دلار و احمد نظیف نخست وزیر پیشین، به پرداخت بیش از ۶ میلیون دلار غرامت محکوم شده اند. این نخستین محکومیت حسنی مبارک است، ولی وی با اتهامات بسیار سنگین تری چون صدور دستور تیراندازی منجر به قتل بسوی تظاهرکنندگان روبروست که می تواند مجازات اعدام در پی داشته باشد.
این هفته در شماره ویژه سالگرد به مسئلهای میپردازیم که هر هفته در پشت صحنه به فکرش هستیم. به این معما که پرسشهای اصلی فرهنگی دوران ما در دهه ۱۳۹۰ و دهه دوم قرن بیست و یکم کداماند. این پرسشها را چگونه میتوان در هفتهنامهای رادیویی بازتاب داد؟پیک فرهنگ رادیوفردا با این شماره یکساله شد، یک سالی که در آن هر هفته پشت صحنه از خود پرسیدهام: در این شماره از میان خیل تازهها و رویدادهای فرهنگی ایران و جهان کدام را برگزینم؟ چند دقیقه را این هفته باید صرف خبر و رویدادها کرد و چند دقیقه را صرف پرداختن به بحثی نو و جاندار؟ با خالق کدام اثر تازه فرهنگی به گفتوگو بنشینم؟ کدام چهره شاخص مقیم ایران حاضر است تن به گفتوگو دهد؟ حضور کدام کارشناس مجرب برونمرزی برای شنوندگان جذاب است؟ چه سهمی از برنامه درباره گرایشهای فرهنگی در جهان باشد و چه سهمی درباره ایران؟ چه میزان درباره زندگان باشد و چه میزانی درباره رفتگان؟ دغدغههای هفتگی و دودلیهای دلربا... اما هرچه باداباد! این هفته در شماره ویژه سالگرد به مسئلهای میپردازم که هر هفته در پشت صحنه به فکرش هستم. به این معما که پرسشهای اصلی فرهنگی دوران ما در دهه ۱۳۹۰ و دهه دوم قرن بیست و یکم کداماند. این پرسشها را چگونه میتوان در هفته نامهای رادیویی بازتاب داد؟ محمد توکلی ترقی، سردبیر جدید فصلنامه فرهنگی ایراننامه، مدیر سابق انجمن بینالمللی ایرانشناسی و استاد تاریخ دانشگاه تورونتو، که در اولین برنامه با ما همراه بود، اینک همراه با ایرج گرگین، فعال فرهنگی، روزنامهنگار و کارشناس مجرب رسانه، مدیر سابق شبکه دوم تلویزیون ملی ایران و سردبیر پیشین رادیو آزادی و همچنین رادیو امید در واشینگتن، در یک سالگی برنامه مهمان پیک فرهنگاند تا به این پرسشها پاسخ گویند. رادیوفردا: آقای توکلی ترقی، در مباحث فرهنگی پرسشهایی هست که هر چند وقت یک بار به برجستهترین موضوعهایی تبدیل میشود که هر پرسش دیگری در سایه آن بررسی میشود. مثلا از نیمه دوم دهه چهل به این سو در ایران غربزدگی بود و بعد بومیگرایی و بعد بازگشت به خویش که تا دهه اول انقلاب ادامه داشت و هر پرسش فرهنگی در هر قلمرویی از فلسفه تا تاریخ و سینما و نمایش تا نقاشی و هنرهای تجسمی تحت تاثیر این موضوع بود. الان مهمترین پرسشهایی که در پهنه فرهنگ مطرح است چیست؟ دستکم از نظر شما؟ محمد توکلی ترقی: از نقطه نظر من و همکاران دانشگاهی من، تاریخی اندیشیدن در زمینه فرهنگ ایران اساسیترین مشکل روز ماست. یعنی این است که وقتی ما صحبت از هویت ایرانی میکنیم، هویت ایرانی هیچ وقت یکدست و یگانه نبوده و فراز و نشیبهای متفاوتی داشته و هر دورهای به شکل خاصی جلوهگر شده و این که هویت ایرانی امروز چیست، هویت ایرانی امروزی به شکلی که ما مطرح میکنیم بیشک با آن شکلی که ۳۰ سال پیش و ۵۰ سال پیش مطرح میشد متفاوتاند. و این است که ما بتوانیم یک شناخت تاریخی از این دگرگونی هویت ایرانی داشته باشیم. فرهنگ ایرانی همین طور. به جای این که این فرهنگ را فرهنگ یکدست قلمداد کنیم این است که دوباره جلوههای متفاوتی در زمان داشته و این جلوههای متفاوت هم بستگی به آرایش نیروهای متفاوت اجتماعی و سیاسی و چیزهای دیگر داشته. چند تا مثال میتوانید بزنید که مشخص شود؟ مثلا همین هویت ایرانی را اگر در دوره انقلاب مشروطیت در نظر بگیرید، برای اولین بار طرح میشود. و اولین بار به این شکل طرح میشود که ایران را به عنوان مادری قلمداد میکنند که این مادر دارای روح است و این روح مادر وطن کمکم به این پرداخته میشود که این روحش از چه ساخته شده که در دوره انقلاب مشروطیت توجه بینظیری شد به ایران پیش از اسلام و روح آغازین در ایران پیش از اسلام بوده که این بعدا در دوره پهلوی اول تبدیل میشود به آن نگرشی که ایران باستان را زادگاه روح ایرانی میدانسته و اینها. بعدا در دهههای قبل از انقلاب کمکم این جریان عوض میشود و به یک شکل دیگر هویت اسلامی و روح اسلامی و اینها به عنوان روح ایرانی شناخته میشود و الان یک جلوه دیگری پیدا کرده. این خودش میتواند یک نمونه خاصی از این تاریخی اندیشیدن و جلوههای متفاوت روح و روان ایرانی در زمینه تاریخی باشد. آقای گرگین، از دهه دوم انقلاب به بعد مسئله غربزدگی و بازگشت به خویش و بومیگرایی کمکم جاذبه اولیه خودش را در حلقههایی از دست داد. شاید به این دلیل که با مشخص شدن مرزهای افراط و تفریط شکلهای تعدیل شده بومیگرایی به صورت ارزشهای بدیهی و پذیرفته شده درآمد و به جایش بحث تقابل و تعامل سنت و مدرنیته به شدت در رسانهها بازتاب یافت. الان چه بحثی به نظر شما دارد نضج میگیرد؟ ایرج گرگین: باید بگویم که مسئله غربزدگی حتی در زمانی که مطرح شد از طرف مرحوم جلال آل احمد مورد بحث روشنفکران قرار گرفت و توسط عدهای رد شد. همین طور که آقای توکلی ترقی گفتند، باز این یک بخشی از سیاستزدگی مسئله بحث درباره فرهنگ ایران هست. در واقع با نگاه سیاسی بود که این قضیه مطرح میشد. نه واقعا از جهت بررسی کامل فرهنگی. اما در پاسخ سوال شما باید بگویم که یکی از ارمغانهای مهم جهانی شدن در عصر ما در واقع این دورهای که شما به آن اشاره میکنید، استفاده از دستاوردهای انقلاب الکترونیکی در جوامع گوناگون از فقیر و غنی است. گمان میکنم مثلا داشتن یک تلفن همراه برای شهروندان کشورهای در حال توسعه و حتی عقبمانده نشانه تشخص است و نه حتی رفع نیاز. نشانه همراهی با سیر تمدن کشورهای صنعتی است. در حالی که در واقع به خوبی این طور نیست. ولی آسانی استفاده از این دستاوردها و رواج آنها به دلیل نیاز وعلاقه مردم به کسب آنها و البته تبلیغات تولیدکنندگان بعضی مرزها را در جهان ما از میان برداشته. در حالی که مرزهای اصلی تمدنی و تاریخی جهان همچنان به قوت خودش باقی است و اختلافات تمدنی و فرهنگی سر جای خودشان باقی است. این انقلاب الکترونیکی و سیل این قبیل وسایل به کشورهای دو جهان این هماهنگی را ایجاد نکرده به گمان من. مرزهای فرهنگی از جمله همینهاست که من اشاره میکنم. برداشتن این مرزها به سود جوامع مختلف جهان و تمدنهای گوناگون نیست. اما گسترش فرهنگ به کمک این وسایل در سطح جهان بدون در نظر گرفتن مرزها اگر هدفش تحمیل یکی بر دیگری نباشد، به نظر من یک وظیفه فرهنگی است برای وسایل ارتباط جمعی یا دوستداران فرهنگ. باز اشاره میکنم به این نکته که آگاهی از سرگذشت ملل و اقوام، دانستن علت تحولات مهم تاریخی، چگونگی پیشرفت برخی از ملتها و تمدنها و عقبماندگی بخش دیگری نکاتی است که این روزها در جهان ما باید مورد توجه باشد و هست. یعنی در واقع جهان ما در این عصر متوجه شده، شاید خیزش جهان عرب هم بخشی از دلایل همین امر باشد، که چگونه شد که چنین اتفاقاتی افتاد. در آغاز قرن بیست و یکم جوامع مختلف ناگهان به پشت سرشان نگاه کردند و به این دوگانگی فرهنگی و تاریخی و تمدنی توجه بیشتری کردند. بنابراین این یکی از مشخصات عصر ماست. با این برنامه پیک فرهنگ یکساله شد و من برای سمت و سو دادن به برنامههای سال آینده این سوالها را مطرح میکنم. آقای توکلی ترقی، از نیمه دوم قرن بیستم به عنوان زمان در بوته نقد گذاشته شدن تجربه کمونیسم هم یاد شده و از دو دهه پایان قرن گذشته و دهه اول قرن بیست و یکم به عنوان دوران امتحان اسلامگرایی. در پی آن پدید آمدن گرایش پسااسلامگرایی و خب از جذبه افتادن ایدئولوژیهای حکومتی و حکومتهای ایدئولوژیک با جذابیت ناسیونالیسم همراه بوده و خرده - ناسیونالیسمها که در جاهایی هم مانند یوگسلاوی سابق و در همسایگی خودمان ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بعد قفقاز با مخاطراتی همراه بوده. بحثهای هویتی که شما به آنها اشاره کردید در مباحث فرهنگی امروزه چه جایی دارد؟ همان طور که توضیح دادید این جریانهای سیاسی همچنان بر گرایشهای هویتی هم بیتاثیر نبودند و همان دورهای که دوره فراز جنبشهای کمونیستی بود و بعدا جنبش اسلامی تاثیر خودش را هم بر روی برداشت از هویت نشان داده. مثلا قبل از انقلاب اسلامی توجه بینظیری که روشنفکرانی چون جلال آل احمد که فرمودید و شریعتی و دیگران که به اسلام و هویت اسلامی و بازگشت به هویت اسلامی در قبال آن توجهی که به ایران باستان در دوره پهلوی میشد خیلی مهم شده بود. الان در این دوره به اصطلاح جهانی شدن و فرامرزی شدن هویتها بیشک، همان طور که آقای گرگین فرمودند، ما وارد یک دوره مرز-زدایی از دین هم داریم میشویم. این اسلام مکتبی و اسلام سیاسی که با انقلاب ایران وارد صحنه شده بود، بیشک اسلامی بود که مرزمند بود. اسلامی بود که در خدمت به قدرت رسیدن در ایران بود. یعنی به یک شکلی یک اسلام ایرانی سیاسی بود و این اسلام سیاسی بیشک الان آن توانمندی که در سه دهه گذشته داشته را از دست داده و ما چه در خارج از ایران و چه داخل ایران و چه افرادی که در سریر قدرت هستند و چه کسانی که نیستند همه صحبتشان در مورد عرفی شدن و سکولاریسم و دنیوی شدن دین هستند و یک برداشت جدید از دین حتی حکومت دینی... حکومت دینی دیگر نمیتواند یک حکومتی باشد مانند طالبان و بخواهد مردم را مجبور کند که به راهی بروند. و این تغییری هم که در چند ماه اخیر در دنیای عرب به وجود آمده، دقیقا نمایانگر این ورود به یک دوره فرااسلامی است. الان یک هویت جدید یک شکل جدید از انسان دارد جلوه گر میشود که شاید بشود بگوییم که ولینعمتها دارند کم میشوند. و شاید یک گریزی برای اولین بار در فرهنگ سیاسی ایران باشد از جمعگرایی و هویتهایی که همه را یکی میکرد، «همه-با-هم» میکرد، به یک جایی که هر کسی رای خودش مهم است و نظر خودش مهم است. الان فردیت من فکر میکنم از مهمترین مسائل این دهه و این دوره خاصی است که ما الان واردش شدیم. نه تنها در ایران بلکه فکر میکنم در کشورهای عربی هم شاید بشود این حرف را زد. سوال آخرم در مورد نحوه ارائه این مباحث فرهنگی است و تعریف مخاطب. آقای گرگین، شما سالها در شبکه دوم هم مدیریت برنامهها را به عهده داشتید و هم خودتان تولیدکننده برنامههای فرهنگی بودید قبل از انقلاب. در اوج بحثهای غربزدگی هم برنامههای تلویزیونی را هدایت میکردید که کسانی که در این زمینه مینوشتند و میاندیشیدند از دو افق مخالف و موافق در آن شرکت داشتند، خودتان هم چهرههای شاخص فرهنگ غرب را مثلا معرفی میکردید. خوب یادم هست چهرههایی مثل دکارت و کانت را در کنار باخ و گوته. همچنین ترجمه سریال مستند عروج انسان برونفسکی آنجا نشان داده میشد در شبکه دوم. داییجان ناپلئون هم محصول شبکه دو بود. در کنار خانهبهدوش و تلخ و شیرین در شبکه یک و در کنار میخک نقرهای فریدون فرخزاد شبکه یک «دوستت دارم، دوستت دارم» حمید میرمطهری از شبکه دو پخش میشد. در سریال تلویزیونی خارجی داستانهای دهکده از شبکه دو سهم اروتیسم کم نبود. همان زمان هم بسیاری بودند که مثلا میخک نقرهای را تماشا میکردند، دوستت دارم دوستت دارم را هم تماشا میکردند. یا تلخ و شیرین و داییجان ناپلئون را همزمان. میخواهم این را بپرسم که مخاطب برنامههای فرهنگی حالا که در عصر درهم تنیدگی بیش از پیش رسانهها هستیم و دوران فیسبوک و توییتر و کلا اینترنت و دنیای مجازی که شما اشاره هم به آنها کردید، چه شکلی دارد؟ و تعریف مخاطب؟ به گمان من وضع عوض نشده. در حقیقت مخاطب برنامه وسایل ارتباط جمعی مثل تلویزیون و رادیو و حالا اینترنت که البته گروه مشخصتری هستند، گروه برگزیدهای هستند و بیشتر جوانان هستند، به جز این آن دو یعنی رادیو و تلویزیون مخاطبانشان فرق نکردهاند. مردم انتخاب میکنند چیزی را برای سرگرمی یا آموزش و نگاه میکنند. بنابراین همچنان شما میتوانید هر دو گونه برنامه را در یک وسیله ارتباطی مثل تلویزیون پخش کنید. تقسیم میشوند به گروههای سلیقهای متفاوتی که آن برنامهها را تماشا میکنند. بنابراین این مربوط به تلاش و هدف شما است که شما چه میخواهید بکنید. من از این فرصت استفاده میکنم و به این نکته اشاره میکنم که غالبا رادیوها و تلویزیونها از جمله رادیوفردا کوشش میکنند برنامه فرهنگی داشته باشند، به رویدادهای فرهنگی و معرفی شخصیتهای فرهنگی بپردازند و بحثهایی داشته باشند از قبیل بحثی که ما اکنون داریم. این بسیار کار خوبی است، اما به گمان من باید توجه داشت که فرهنگ معنای کاملتر و دامنه وسیعتری دارد به اینها محدود نمیشود و مذهب و آئین و آداب و سنن و تاریخ و اخلاق اجتماعی و بسیاری از مقولات دیگر در این حوزه قرار میگیرند و شایسته است که به آنها توجه کرد. یعنی اگر برنامه فرهنگی درست میشود به آنها توجه کرد. نمونههایی که شما ارائه کردید و برخی از آنها من مسئول مستقیمش بودم به دلیل همین اعتقادی است که من دارم که نمیشود تاریخ را فراموش کرد، نمیشود مسئله اجتماعی، تاریخ تطور سیاسی در جهان و جوامع مختلف را از نظر دور داشت و فقط به شعر و ادبیات پرداخت. شعر و ادبیات بخشی از فرهنگ هست بدون تردید، ولی تمام آن نیست. الان در این وضع در زمان ما به گمان من با برداشته شدن آن مرزها که به آن اشاره شد این وظیفه مشکلتر شده و شاید باید به آن بیشتر توجه کرد. برای این که انقلاب الکترونیکی اطلاعرسانی را امری آسانتر کرده و در نتیجه سلیقهها هم سهلپسندتر شده. در نتیجه مسائل عمیق اجتماعی و تاریخی از دیدها پنهان میماند و فقط در لابهلای اشارات کوتاهی که در وسایل ارتباطی و اینها به آنها میشود، به یادشان میآید. در حالی که در گذشته به خاطر نبودن این وسایل ارتباطی حاصل انقلاب الکترونیکی مردم فرصت و علاقه بیشتری داشتند که این مباحث دقیقتر و مفصلتر بررسی شود. در واقع انقلاب الکترونیکی و رواج این وسایل جدید به گمان من جوامع را با این خطر مواجه کرده که مسائل عمیق و مهم اجتماعی تاریخی و سیاسی را در نظر نگیرند و تنها دنبال چیزهایی بروند که بیشتر فریبنده است یا کوتاه است یا نیازی به تفکر و تعمق زیاد ندارد.
وبسایت خبری کلمه به نقل از نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی خبر از خشک شدن و نابودی کامل تالاب گاوخونی داده است.وبسایت خبری کلمه به نقل از نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی خبر از خشک شدن و نابودی کامل تالاب گاوخونی داده است. این تالاب در ۴۷ هزار هکتار در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی اصفهان واقع است و دارای پوشش گیاهی متنوع و همچنین زیستگاه پرندگان مهاجر چون فلامینگو و حواصیل است. رادیوفردا در گفتوگو با محمد درویش، پژوهشگر مسائل محیط زیست در ایران، ابتدا از او دلایل خشک شدن تالاب گاوخونی را جویا شده است. محمد درویش: مهمترین دلیلی که برای خشک شدن تالاب گاوخونی ذکر میشود این است که حقآبه طبیعی این تالاب که باید به وسیله ساکنان دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان مراعات شود، رعایت نشده است. گفته میشود که عمدتا به خاطر مصارف بخش کشاورزی و صنعت و توسعه بیرویه این دو بخش، عملا دیگر آبی باقی نمانده است تا به تالاب گاوخونی برسد. متاسفانه امروز این تالاب تبدیل به چشمهای برای تولید گرد و خاک شده است. خشک شدن این تالاب چه تاثیراتی بر محیط زیست منطقه خواهد گذاشت؟ مهمترین تاثیر آن این است که ما با یک کانون جدید فرسایش بادی در منطقه روبهرو میشویم. همین الان هم نرخ فرسایش بادی شش برابر بیشتر از حد استاندارد میانگین جهانی است. همین مسئله باعث میشود که ما با معضلی به نام معضل «ریزگردها» مواجه شویم. به هر حال باید توجه کنیم که خودمان به بیمبالاتیهای رایج در کشورهای همسایه بهخصوص عراق بعد از خشک شدن میانرودان، بینالنهرین و حورالعظیم و وضعیت نامناسب زیستمحیطی آن دامن نزنیم. متاسفانه خشک شدن تالابهای مرکزی کشور ما، از جمله تالاب گاوخونی، بختگان در استان فارس یا دریاچه پریشان و اورمیه سبب شده است تا تعداد کانونهای فرسایش بادی یا اصطلاحا همان پدیدهای که از آن به عنوان چشمههای تولید گرد و خاک یاد میشود، به صورت تصاعدی و خطرناکی افزایش یابد. این امر سبب میشود که اولا خود مردم استان اصفهان به شدت از این موضوع متاثر شوند و ضریب آلودگی هوا افزایش یابد. و همچنین این ذرات نمک و گرد و غبار بسیار آلوده کف تالاب به روی مناطق کشاورزی جنب تالاب پخش میشود. این اتفاق میتواند تبعات زیستمحیطی بسیاری در مقیاس درازمدت ایجاد کند. این فرسایش بادی که شما به آن اشاره کردید، دقیقا چگونه فرآیندی است؟ وقتی که یک منطقه از پوشش گیاهی عاری شده و خشکسالی از حد معینی بالاتر برود، با اندک نسیمی این ذرات خاک و نهشتههای بسیار ریز، حرکت کرده و جابهجا میشوند. به حرکات ذرات ریز خاک اصطلاحا «فرسایش بادی» میگویند که این مسئله اگر در سطح زمین رخ دهد به آن توفانهای شنی گفته میشود و اگر هم در سطح بالا رخ دهد، از آن به عنوان «ریزگردها» یاد میشود. آیا امکان احیای این تالاب وجود دارد؟ و اگر امکان دارد، چه روشهایی برای آن وجود دارد؟ این تالاب در طول دستکم ۶۰۰ هزار سال گذشته وجود داشته است و به رغم همه خشکسالیها توانسته است تا امروز به حیات خودش ادامه دهد. بنابراین اگر حقآبه طبیعی آن رعایت شود همچنان میتواند حیات خودش را به صورت مستمر و زیست پایایی کافی حفظ کند. کافی است که آن حقآبه که حق تالاب گاوخونی است و حق رودخانه زایندهرود است تامین شود. ما باید به سمتی برویم که راندمان بخش کشاورزی را از ۳۵ درصدی که الان در استان اصفهان وجود دارد به هفتاد درصد برسانیم تا از آن سو نیاز بخش کشاورزی به آب کاهش یابد و از سوی دیگر از توسعه صنایع بسیار پرمصرف آب، مثل صنایع فولاد و آهن نیز بکاهیم. هم اکنون دو کارخانه فولاد مبارکه سپاهان و ذوبآهن اصفهان فقط ۳۶۰ میلیلیتر متر مکعب از مجموع ۸۰۰ میلیمتر مکعب زایندهرود را به خودشان اختصاص دادهاند. اگر ما در توزیع آب بر اساس توانمندیهای بومشناختی سرزمینمان حرکت کرده و چیدمان توسعهمان را بر اساس نیازهای اکولوژیکی از نو تعریف کنیم، هم میتوانیم تالاب گاوخونی را حفظ کرده و بخش صنعت را توسعه دهیم و هم میتوانیم سکونتگاههای انسانی و بخش کشاورزی را حفظ نماییم.
دادگاه رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، روز چهارشنبه در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد. آقای شهابی در خرداد سال گذشته بازداشت شد و تاکنون زندانی بوده است.دادگاه رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، روز چهارشنبه در دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد. آقای شهابی در خرداد سال گذشته بازداشت شد و تاکنون زندانی بوده است. مسعود شفیعی، وکیل مدافع رضا شهابی، درباره دادگاه موکل خود میگوید: اتهامات آقای شهابی مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی است که بحث تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و تبانی عیله امنیت در آن مطرح است. بعد از این که چند جلسه دادگاه به تعویق افتاد، این بار جلسه دادگاه تشکیل و دفاعیات خوبی ارائه شد و آقای شهابی هم تمام اتهامات خود را رد کرد. امیدوارم این پرونده بتواند به صدور رأی منجر شود. در لایحه دفاع از رضا شهابی چه مسائلی را مطرح کردید؟ اساس ایراد من به پرونده آقای شهابی این بود که در کیفرخواست، نماینده مدعیالعموم صراحتاً قرائت کرد که متهم یعنی آقای رضا شهابی به لحاظ «عجز از تودیع وثیقه» در بازداشت به سر میبرد. این ایرادی اساسی بود، چون بر اساس اظهارات خانواده آقای شهابی، از همان ابتدا وثیقه مورد نظر برای تودیع مهیا بود. من اکیداً درخواست کردم تا پایان صدور حکم قطعی دادگاه با تودیع وثیقه موافقت کنند و آقای شهابی بتواند بیرون از زندان باشد. نظر دادگاه در این مورد چه بود؟ من این درخواست را ارائه کردم، ولی دادگاه باید نظر بدهد. البته مسئله جدیدی پیش آمد که ممکن است قضیه را کمی تغییر دهد، این که نظر نماینده مدعیالعموم این بود که اتهامات آقای شهابی شاید در قالب ماده ۱۸۶ قانون مجازات بگنجد. در ماده ۱۸۶ بحث محاربه مطرح است. یعنی نماینده مدعیالعموم با طرح این موضوع که آقای شهابی با سازمان مجاهدین خلق ارتباط داشته، این موضوع اتهام را به ماده ۱۸۶ منتقل میکند. بر این اساس نماینده مدعیالعموم از دادگاه درخواست کرد پرونده یک بار دیگر به دادسرا برگردانده شده و دوباره کیفرخواست صادر شود که البته من با این موضوع مخالف هستم و آن را فاقد جایگاه قانونی میدانم. پیشبینی شما درباره حکم دادگاه چیست؟ پیشبینی که نمیتوان کرد، اما به لحاظ قانونی کار دفاع آقای شهابی در مرحله دادگاه بدوی تمام شده و من اعتقاد دارم بر اساس قانون از روزی که دادگاه به پایان رسید تا یک هفته فرصت دارد اتخاذ تصمیم کرده و رأی را درباره آقای شهابی صادر کند. من امیدوارم با توجه به کیفرخواستی که در دادگاه قرائت شد و با توجه به این که اتهامات آقای شهابی را مصداق مواد ۵۰۰ و ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی تشخیص داده بودند، رأی صادر شود و بعد دیگر قضیه و نظر نماینده دادستان مبنی بر لحاظ ماده ۱۸۶ قانون مجازات عملا اتفاق نیفتد.
هواپیماهای ناتو صبح امروز منطقه ای را که اقامتگاه معمر قذافی رهبر لیبی در آن قرار دارد بمباران کردند. یک سخنگوی ناتو بدون توضیح بیشتری گفت: سه بمب بر هدف هایی در این منطقه فروریخته شد. در اجلاس دیروزسران کشورهای گروه هشت در فرانسه، روسیه نیز به کشورهای غربی پیوست و خواهان برکناری معمر قذافی شد. دیمتری مدودیف،رئیس جمهور روسیه در این نشست گفت:معمرقذافی دیگر حق ندارد بر لیبی حکومت کند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، امروز در ورشو با « برونیسلاو کوموروفسکی» رئیس جمهوری لهستان دیدار کرد. انقلاب های جهان عرب و گذار به سوی دموکراسی، و همچنین مسایل امنیتی- نظامی محور گفتگوهای آن دو را تشکیل می داد. استقرار هواپیماهای F-16 آمریکایی در یکی از پایگاه های لهستان و مشارکت این کشور در طرح دفاع ضد موشکی اروپا از جمله این موارد است. اوباما با ستایش از گذار موفقیت آمیز لهستان از کمونیسم به دموکراسی،از این کشور و دیگر کشورهای اروپای مرکزی که تجربیاتی مشابه دارند خواست کشورها شمال آفریقا و خاورمیانه را در گذار به دموکراسی یاری دهند. لهستان آخرین مرحله از سفر باراک اوباما به چهار کشور اروپایی است.
سرلشکر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران، در نشست مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه ها گفت:جریان انحرافی حاضر در بخشی از دولت، برای اثرگذاری در انتخابات آینده، از طریق پول و رانت به دنبال یارگیری است. «جریان انحرافی » عنوانی است که طرفداران آیت الله خامنه ای برای توصیف اطرافیان محمود احمدی نژاد بکار می برند. به گزارش خبرگزاری فارس، فرمانده کل سپاه پاسداران افزود: وجود برخی دیدگاه های اعتقادی و فرهنگی و سیاسی در بین برخی از اطرافیان رئیس جمهور، نگرانی هایی برای دلسوزان انقلاب ایجاد کرده است.
رئیس مجمع عمومی سازمان ملل، در اظهاراتی که چالشی برای رویای برپایی کشور مستقل فلسطین در شهریور امسال است، تصمیمگیری مجمع عمومی در این مورد را منوط به توصیه شورای امنیت خواند.با سخنانی که رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیان کرده و تأکید نموده که رأیگیری بر سر استقلال کشور فلسطین در مجمع عمومی به رأی موافق شورای امنیت نیاز دارد، ممکن است که رؤیای فلسطینیها برای برخورداری از کشور مستقل خود در شهریور امسال عملی نشود. جوزف دایس، رئیس مجمع عمومی سازمان ملل، روز جمعه گفت که کشور فلسطین نمیتواند بدون توصیه شورای امنیت، عضو متساویالحقوق سازمان ملل شود. به گفته آقای دایس، اگر ایالات متحده یا یکی از دیگر از اعضای دائم شورای امنیت از حق وتوی خود استفاده کند، دست مجمع عمومی سازمان در پذیرش کشور فلسطین به عنوان یک عضو، بسته میشود. در طول ماهها تلاش پیگیرانه تشکیلات خودگردان فلسطینی برای پیشبرد سیاست راهبردی خود در سازمان ملل، با این هدف که استقلال کشور فلسطین در همایش مجمع عمومی سازمان در ماه سپتامبر امسال، شهریور ۱۳۹۰، به رأی گیری گذاشته شود، این نخستین بار است که تحقق رؤیای فلسطینیها ممکن است که با مانعی بسیار جدی روبهرو شود. باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در روزهای اخیر، چندین بار در واشینگتن و نیز در سفر اروپاییاش، تأکید کرده است که فلسطینیها از طریق سازمان ملل نمیتوانند موجب استقلال فلسطین شوند و چنین کشوری باید تنها برآمده از پیمان نهایی صلح با اسرائیل باشد. فلسطینیها اطمینان داشتند که از میان ۱۹۲ عضو سازمان ملل، اکثریت قاطعی حامی استقلال کشور فلسطین در رأیگیری در مجمع عمومی سازمان خواهند بود. تا کنون ۱۱۲ کشور، فلسطین را به رسمیت شناختهاند و فلسطینیها امیدوار بودند که تا شهریور، این شمار به ۱۳۵ کشور افزایش یابد، که بیش از دو سوم از اعضای مجمع عمومی سازمان ملل است. اما فلسطینیها به این آییننامه داخلی سازمان ملل که شورای امنیت باید تأییدکننده نهایی عضویت کشور تازه استقلال یافته باشد، ظاهراً اعتنای زیادی نکرده بودند. در همین حال، رئیس مجمع عمومی سازمان، گفته است که اگر ۹ کشور (از ۱۵ عضو دائم و غیردائم شورای امنیت) حامی عضویت کشور نوپایی در سازمان ملل شوند، این امر میتواند محقق شود، اما شرط آن هنوز این است که هیچ وتویی از سوی اعضای دایم شورای امنیت در کار نباشد. آقای دایس در نشست خبری سازمان ملل تأکید کرد که تنها در صورت وتو نشدن این موضوع در شورای امنیت، میتوان رأیگیری در مجمع عمومی را هم عملی کرد. جوزف دایس همچنین توضیح داد که به رسمیت شناختن یک کشور نوپا جدای از این است که چنین کشوری به عضویت سازمان ملل پذیرفته شود. آقای دایس با اشاره به قطعنامه شماره ۱۸۱ مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل در بیست و نهم نوامبر سال ۱۹۴۷، در زمینه تقسیم سرزمینهای مورد اختلاف به دو کشور؛ اسرائیل برای یهودیان و فلسطین برای عربهای این سرزمین، گفت که اگر فلسطینیها حمایت دو سوم از اعضای سازمان ملل را جلب کنند، در آن صورت، و تنها بر اساس قطعنامه سال ۱۹۴۷، میتوان استقلال کشور فلسطین را مورد سنجش و بررسی قرار داد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا فلسطینیها گزینه دیگری برای کسب استقلال دارند، قاطعانه گفت که خیر. هنگام سخنان جوزف دایس، هیئت سیاسی نمایندگی فلسطین که در نشست مجمع عمومی حاضربود، سکوت را ترجیح داد. ناظران در اسرائیل میگویند که سخنان پی درپی روزهای اخیر باراک اوباما در مخالفت با توسل فلسطینیها به سازمان ملل برای کسب استقلال، ممکن است نشانگر آن باشد که آمریکا سرانجام در این زمینه، به حق وتوی خود متوسل شود؛ امری که بیتردید موجب خشنودی عمیق دولت اسرائیل خواهد شد ولی ممکن است که در نهایت فلسطینیها را نیز به بازگشت مسیر مذاکرات با اسرائیل تشویق کند.
«کلام قدرت است. در کشوری که آزادی بیان محدود میشود، کلام میتواند به سلاح بدل شده و خطرناک شود. در سراسر جهان هزاران نفر از مردم توسط حکومتهای خود به خاطر بیان دیدگاهها و اعتقاداتشان زندانی و شکنجه شده یا به قتل میرسند.»«کلام قدرت است. در کشوری که آزادی بیان محدود میشود، کلام میتواند به سلاح بدل شده و خطرناک شود. در سراسر جهان هزاران نفر از مردم توسط حکومتهای خود به خاطر بیان دیدگاهها و اعتقاداتشان زندانی و شکنجه شده یا به قتل میرسند.» لری کاکس، مدیر عفو بینالملل در آمریکا، در مطلبی به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس این نهاد مدافع حقوق بشر در وبسایت «هافینگتون پست» مینویسد که امروزه میلیونها نفر از مردم در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با مبارزه برای خواستها و تلاش برای آزادی و حقوق بشر میکوشند روند تحولات را در این منطقه تغییر دهند. «بهار عربی» به خوبی قدرت کلام و قدرت همکاری شهروندان در راه طلب کردن آزادی را نشان میدهد. وقوع و تداوم این خیزشهای مردمی در کشورهای عربی آئینهای است از سرگذشت سازمان عفو بینالملل. این جنبش اجتماعی در روز ۲۸ ماه مه ۱۹۶۱ شکل گرفت. یک وکیل اهل لندن به نام پیتر بننسون اعتراض شخصی خود به نقض آزادی را با دعوت از دیگران برای پیوستن به این اعتراض، به جنبش و نهادی فراگیر بدل ساخت. او که به شدت از بازداشت دو دانشجوی پرتغالی به خاطر نوشیدن به سلامتی آزادی در دوران دیکتاتوری سالازار تحت تاثیر قرار گرفته بود روشی بسیار ساده، ولی بدیع را برای دفاع از آزادی و مقابله با سرکوب پیشنهاد کرد. بر اساس این پیشنهاد تمام افرادی که به نقض آزادی بیان یا بازداشت و سرکوب اعتراضی دارند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با نوشتن نامه و بیانیه اعتراض خود را به گوش حکومتها و افکار عمومی میرسانند. امروزه عفو بینالملل به یک نهاد یا شبکه فعال و گسترده بدل شده است که در بیش از۱۵۰ کشور جهان حدود سه میلیون حامی دارد و به خاطر فعالیتهای خود جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. لری کاکس میافزاید که به این ترتیب سازمان عفو بینالملل را باید یکی از اولین شبکههای اجتماعی در سطح جهان تلقی کرد. در آن زمان شاید کمتر کسی باور میکرد که روش نوشتن نامههای اعتراضی بتواند دلسوزان آزادی و مدافعان حقوق بشر را گردهم آورد. درست مثل امروزه که بسیاری در مورد کارآمدی و تاثیرگذاری استفاده از شبکههای اجتماعی در اینترنت شک و تردید دارند. امروزه عفو بینالملل به یک نهاد یا شبکه فعال و گسترده بدل شده است که در بیش از۱۵۰ کشور جهان حدود سه میلیون حامی دارد و به خاطر فعالیتهای خود جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است. عفو بینالملل علاوه بر حمایت از زندانیان سیاسی- عقیدتی و افراد دیگری که با خطر سرکوب روبهرو هستند، برای پایان دادن به شکنجه و مجازات مرگ، تبعیض و خشونت علیه زنان، تبعیضهای جنسی و همین طور برای برخورداری همگان از امکانات اولیهای مثل خدمات پزشکی، آموزش، آب آشامیدنی و تغذیه مبارزه میکند. دلیل تمام این بیعدالتیها بیصدایی افرادی است که مورد بیعدالتی قرار میگیرند. برای عفو بینالملل موضوع اصلی برخورداری تمام انسانها از حق و امکان بیان خواستها و نیازهای خود است. با توجه به رشد و گسترش عفو بینالملل راهکار ما هنوز همان سیاست بنیادی این نهاد، یعنی یکپارچه کردن صدای اعتراض تمامی مردم جهان، علیه استبداد و خودکامگی است. در کشورهایی که بیان عقیده و اعتراض به زندان و شکنجه منجر نمیشود وظیفه داریم که از این آزادی برای اعتراض و افشای رژیمهای خودکامه و سرکوبگر استفاده کنیم. لری کاکس، مدیر بخش آمریکای سازمان عفو بینالملل، در ادامه مطلب خود در وبسایت «هافینگتون پست» میافزاید که در کشورهایی که بیان عقیده و اعتراض به زندان و شکنجه منجر نمیشود ما وظیفه داریم که از این آزادی برای اعتراض و افشای رژیمهای خودکامه و سرکوبگر استفاده کنیم. همه ما باید احساس کنیم که شهروندان جهان هستیم و به سیاستمداران و حکومتها نشان دهیم که در برابر بیعدالتی ساکت نخواهیم نشست و از اعتراض و ندای آزادی در سراسر جهان حمایت خواهیم کرد. امسال پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان عفو بینالملل است، پنجاه سال تلاش و مبارزه برای حقوق بشر و آزادی. به این مناسبت یک ویدئوی بسیار جالب و تاثیرگذار با عنوان «مبارزه برای آزادی» تهیه شده که به شکل هوشمندانهای قدرت تکتک افراد برای کمک به دفاع از حقوق بشر و آزادی را نشان میدهد. این اولین مورد از مجموعه آثاری است که به همت هنرمندان در سراسر جهان و در حمایت از فعالیتهای عفو بینالملل تهیه شده است. در تمام پنجاه سال گذشته هر نوع حمایت و همکاری کوچک مردم به پیشبرد فعالیتهای ما کمک موثری کرده است. با ورود به نیمقرن دوم فعالیت عفو بینالملل باید نیرو و رسالت خود را به یاد بیاوریم و بدانیم که در همکاری با یکدیگر میتوان مسئله حقوق بشر و آزادی را بیش از گذشته در سراسر جهان مورد تاکید قرار دارد.
خبرگزاری فارس گزارش داده است که بیش از یک میلیون متر مربع از زمین های پارک لویزان، که به یک شرکت خصوصی مورد حمایت اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی واگذار شده بود، پس گرفته شد. به گزارش خبرگزاری فارس، یک میلیون و ۲۵۸هزار مترمربع از زمین های پارک لویزان، برای تاسیس مجموعۀ تفرجگاهی شرق تهران، در اسفند ۱۳۸۸ بطور رایگان به شرکت «سرمایه گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران- سمگا» واگذار شد. اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی جزو سهامداران این شرکت هستند و مدیرعامل آن، مهدی جهانگیری، معاون سابق مشایی درسازمان میراث فرهنگی است. به نوشته خبرگزاری فارس، واگذاری این زمین ها، از آنجا که بطور غیرقانونی صورت گرفته بود، اکنون فسخ شده است.
مصر از امروز(شنبه) گذرگاه مرزی رفح را گشود.این گذرگاه مهمترین راه ارتباطی یک و نیم میلیون جمعیت غزه با جهان خارج است. پس از تسلط حماس بر غزه در چهار سال پیش، مصر گذرگاه رفح را بست. حدود یک ماه پیش، درپی آشتی حماس با الفتح، مصر اعلام کرد که بزودی گذرگاه رفح را خواهد گشود. گذرگاه رفح بجز روزهای جمعه و تعطیلات رسمی روزانه هشت ساعت برای رفت و آمد افراد بازخواهد بود اما عبور کالا از آن همچنان ممنوع است.
مقامهای آمریکایی میگویند ایران برای کمک به سرکوب معترضان در سوریه، مشاوران و مربیانی به این کشور فرستاده و تجهیزات پیشرفتهای را نیز در اختیار حکومت سوریه گذاشته که به ردیابی مخالفان در شبکههای اجتماعی کمک میکند.مقامهای آمریکایی میگویند ایران برای کمک به سرکوب معترضان در سوریه، مشاوران و مربیانی به این کشور فرستاده و تجهیزات پیشرفتهای را نیز در اختیار حکومت سوریه گذاشته که به ردیابی مخالفان در شبکههای اجتماعی کمک میکند. روزنامه آمریکایی «واشینگتن پست» عصر جمعه این مطلب را از قول دو مقام آمریکایی و یک دیپلمات از یکی از کشورهای همپیمان با آمریکا نقل کرد اما نوشت که به خاطر حساس بودن اطلاعات، این مقامها نخواستهاند نامشان فاش شود. به گفته این مقامها، کمکهای ایران به سوریه نه تنها شامل سلاح و تجهیرات سرکوب میشود بلکه ابزار پیچیده نظارت را نیز در بر میگیرد و تجهیزات ارسال شده از ایران به حکومت سوریه کمک میکند تا مشخصات مربوط به فیسبوک و توئیتر مخالفان را ردیابی کند. گزارش روزنامه «واشینگتن پست» میافزاید که نظارت رایانهای که با کمک ایران در سوریه مستقر شده باعث دستگیری صدها نفر از شهروندان آن کشور در هفتههای اخیر شده که با ردگیری نشانیها و هجوم مأموران به خانه این افراد صورت گرفتهاست. دیپلمات نامبرده و مقامهای آمریکایی مذکور همچنین به «واشینگتن پست» گفتهاند که مربیان نظامی ایران به دمشق اعزام شدهاند تا «تکنیکهایی» را که جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات سال ۸۸ در ایران استفاده کردهاست به مأموران سوری آموزش دهند. «واشینگتن پست» همچنین نوشت که درخواستهای خبرنگاران از سفارت سوریه و دفتر حافظ منافع ایران در واشینگتن برای واکنش به این خبر بدون پاسخ ماندهاست. گزارش روزنامه «واشینگتن پست» میافزاید که سپاه قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دست کم از اواسط ماه آوریل، نقشی کلیدی در سرکوب معترضان در سوریه ایفا کردهاست. بنا بر این گزارش، تحریمهای ایالات متحده علیه سپاه قدس که از ماه آوریل اعمال شده هشداری است از سوی آمریکا به ایران تا از این اقدامات دست بکشد اما با وجود این هشدارها، شمار مشاوران ایرانی حاضر در سوریه در هفتههای اخیر تدریجاً افزایش یافتهاست. اعتراضها در شهرهای گوناگون سوریه همچنان ادامه دارد و در روز جمعه نیز، نیروهای امنیتی حکومت بشار اسد، دست کم هشت نفر را به قتل رساندند. در همین روز مسکو نیز به جمع منتقدان حکومت بشار اسد پیوسته و خواهان انجام اصلاحات در این کشور شدهاست. برپایه گزارشهای منتشر شده، تاکنون بیش از هزار نفر در ناآرامیهای اخیر سوریه کشته و نزدیک به ۱۰ هزار نفر هم دستگیر شدهاند. مقامهای سوریه میگویند در این مدت ۱۴۳ سرباز، پلیس و نیروی امنیتی نیز کشته شدهاند. مقامهای آمریکایی تاکنون چندین بار، جمهوری اسلامی ایران را به دست داشتن در سرکوب معترضان سوری متهم کردهاند و روز ۱۸ مه نیز ایالات متحده در این رابطه، نام قاسم سلیمانی و محسن چیذری، دو تن از فرماندهان بلندپایه سپاه قدس را در فهرست تحریمهای خود قرار داد . این اقدام یک روز پس از آن صورت گرفت که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، به حکومت بشار اسد در زمینه ادامه سرکوبها هشدار داده و گفته بود: «آنها بدترین تاکتیکهای متحد خود، یعنی ایران، را به کار میبندند و از احترام گذاشتن به خواست و مطالبات شهروندان خود در سوریه سر باز میزنند.» ایران اما این اتهامها را سیاسی و بیاساس میخواند و میگوید که وقایع سوریه، مسائلی داخلی است که با تدبیر مقامات سوری حل خواهد شد.
به گزارش خبرنگاران حاضر در طرابلس، صبح امروز انفجار بسیار شدیدی پایتخت لیبی را لرزاند. خبرنگاران، این انفجار را ناشی از بمباران هوایی یا پرتاب موشک می دانند. این از نادر مواردی است که حملات هوایی ناتو در روز صورت می گیرد. هنوز اطلاعات بیشتری در این مورد مخابره نشده است. دیشب نیز نقاط مختلفی در پایتخت لیبی بمباران شد.
سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی که گفته است «غارت بیتالمال برای خرید رای دیگر جواب نمیدهد» مورد استقبال شماری از روزنامههای ایران قرار گرفته است.سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی که گفته است «غارت بیتالمال برای خرید رای دیگر جواب نمیدهد» مورد استقبال شماری از روزنامههای ایران قرار گرفته است. همزمان روزنامههای حکومتی ضمن ادامه افشاگری علیه فساد سیاسی و اقتصادی دولت احمدینژاد، از «افزایش شکایات مردمی از دستگاههای اجرایی» خبر دادهاند. پیشبینی روزنامهها درباره شکست احتمالی برنامه دولت برای دخالت در بازار ارز، و اظهارات عبدالله جوادی آملی درباره «غیراسلامی بودن آشپزخانه اپن» از دیگر خبرهای منتشر شده در روزنامههای ۷ خردادماه است. هاشمی رفسنجانی: غارت بیتالمال برای خرید رای دیگر جواب نمیدهد سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی درباره «غارت بیتالمال برای خرید رای» مورد استقبال روزنامههای روزگار، مردمسالاری، جمهوری اسلامی و خراسان قرار گرفته است. به نوشته روزنامه روزگار، اکبر هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در «مراسم بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ» که در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد، گفته است که «غارت بیتالمال برای خرید چند رای دیگر جواب نمیدهد» و «مردم آگاه دیگر زیر بار استبداد و استکبار نمیروند و فقط میتوان با خدمت درست و با صداقت اعتمادشان را به دست آورد». روزنامه ابتکار با تیتر «هشدارهای هاشمی» از قول رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته است که «زمانه عوض شده است» و «فریبکاریها موقت است، آمار دروغ دادن، ادعای دروغ کردن، پول بیخودی مصرف کردن» دیگر جواب نمیدهد و «مردم میفهمند یک بازی است». این روزنامه از قول هاشمی رفسنجانی نوشته است که «بیتالمال را به غارت بردن برای خرید چند رأی و امثال این چیزها، دیگر در مردم جواب نمیدهد» و «حتی اگر مردم نیاز داشته باشند این پول را میگیرند؛ ولی لعنتشان هم میکنند». ابتکار همچنین نوشته است که هاشمی رفسنجانی با اشاره به این که «اگر بخواهیم امروز یک حرف درستی بزنیم و نصیحتی کنیم، آن است که نظام و به طورکلی همه باید تلاش کنیم که اگر اعتماد بخشی از مردم از بین رفته و به تردید افتادهاند، اعتماد آنها را برگردانیم» تاکید کرده است که «این کار آسانتری است؛ چون مردم آگاه آسانتر برمیگردند و لجبازی نمیکنند، به شرط آن که واقعیت را ببینند». روزنامه خراسان با تیتر «آمار دروغ دادن و ادعای دروغ، دیگر در مردم جواب نمیدهد» اظهارات هاشمی رفسنجانی را منتشر کرده، و روزنامههای جمهوری اسلامی و مردمسالاری نیز از قول وی نوشتهاند که باید «اعتماد مردم را که به تردید افتادهاند، برگردانیم». تاکید هاشمی رفسنجانی بر بیاعتبار شدن روشهایی چون «غارت بیتالمال برای خرید چند رای» پس از آن صورت گرفت که هفته گذشته مجلس شورای اسلامی ضمن تصویب طرح تحقیق و تفحص از سهام عدالت، دولت احمدینژاد را متهم کرد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، صدها میلیارد تومان را در پوشش «سود سهام عدالت» در بین ۹ میلیون نفر توزیع کرده، در حالی که «اصلا سودی وجود نداشته» است. پیشبینی روزنامهها درباره «شکست» برنامه دولت برای دخالت در بازار ارز روزنامههای جهان صنعت، ابتکار و دنیای اقتصاد در شماره شنبه خود گزارشهایی از «دخالت دولت در بازار ارز» برای «شکستن قیمت ۱۲۰۰ تومانی دلار» منتشر کردهاند. به نوشته این روزنامهها، بعد از آن که قیمت دلار در بازار ارز ایران از ۱۲۰۰ تومان عبور کرد، محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی، اعلام کرده است که «از شنبه ۷ خرداد به شدت دلار وارد بازار میکنیم و قیمتها را به شدت میشکنیم». روزنامه ابتکار در تیتر نخست خود نوشته است که «بعد از پایان توفان سکه و طلا در بازار، از هفته گذشته این بازار ارز بود که با وضعیت پیچیدهای روبهرو شد، به طوریکه قیمت ارز در چند روز گذشته، سیر صعودی خود را ادامه داد تا این بار بانک مرکزی برای مقابله با این پدیده، دست به کار شود». به گزارش این روزنامه، محمود بهمنی همچنین گفته است که «نقدینگی در جامعه وجود دارد و تا هفته گذشته این نقدینگی به سمت طلا و سکه در حرکت بود؛ اما با اعمال مالیات بر ارزش افزوده، دیگر تقاضایی برای این بازارها نیست»، اما «بانک مرکزی بهشدت نظارت خود را در بازار ارز افزایش خواهد داد». روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان «بمباران ارزی بازار دلار» نوشته است که اظهارات رئیس کل بانک مرکزی را «در واکنش به رشد هیجانی نرخ ارز در بازار آزاد طی روزهای گذشته و نایاب شدن دلار آمریکا حتی برای مسافران» توصیف کرده و البته نوشته است که «در واقع این اقدام بانک مرکزی واکنشی است به «افزایش اختلاف نرخ ارز در بازار آزاد و سیستم بانکی» که «در روز پنجشنبه گذشته به بیش از ۱۴۰ تومان معادل ۱۳ درصد برای هر دلار آمریکا رسید». روزنامه دنیای اقتصاد پیشبینی کرده است که «در شرایط فعلی درجه توفیق بانک مرکزی در کاهش نرخ ارز تا حد زیادی تابع میزان اسکناس خارجی موجود در این بانک است» و بانک مرکزی حتی در صورت دارا بودن میزان کافی اسکناس دلار، تنها «میتواند تقاضای موجود در بازار را به صورت کوتاهمدت مهار کند». همزمان روزنامه جهان صنعت گزارش داده است که «با وجود کاهش قیمت جهانی طلا»، قیمت سکه طرح جدید هم «از مرز ۴۵۱ هزار تومان» عبور کرده است. این روزنامه نیز با عنوان «وعده بزرگ بانک مرکزی در کنترل بازار ارز» واکنشهای دولت و نیز بانک مرکزی به افزایش پیاپی قیمت دلار را «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» توصیف کرده و نوشته است که «این طور که پیداست سیاستهای بانک مرکزی و وعدههای بهمنی که در بیشتر مواقع نوشدارو پس از مرگ سهراب است نه تنها باعث کنترل بازار نمیشود، بلکه این سیاستها خود باعث افزایش قیمتها و ورود نقدینگی به بازار میشود». جهان صنعت همچنین یادآوری کرده است که پیشتر محمود احمدینژاد نیز در یکی از مصاحبههای تلویزیونی خود وعده کاهش و تکنرخی کردن قیمت نرخ ارز را داده بود، اما «بعد از گذشت چند ماه از اعلام این برنامه، ارز همچنان در بازار دونرخی است و نه تنها کاهش نیافته، بلکه هر روز نیز این اختلاف افزایش پیدا میکند». ادامه افشاگری روزنامههای حکومتی علیه فساد سیاسی و اقتصادی دولت احمدینژاد روزنامههای کیهان و رسالت روز شنبه نیز همچنان به انتشار مطالبی درباره فساد سیاسی و اقتصادی دولت احمدینژاد ادامه داده و مطالب مختلفی دراین باره منتشر کردهاند. روزنامه کیهان تحت نظر نماینده علی خامنهای و نیز رسالت نزدیک به موتلفه اسلامی تیتر نخست خود را به اظهارات احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، علیه «جریان انحرافی» در دولت اختصاص دادهاند. کیهان در همین خصوص نوشته است که خطیب جمعه تهران «پنج ویژگی جریان انحرافی» را معرفی کرده و گفته است که «کمرنگ کردن دین در جامعه، استفاده ابزاری از مقدسات، مقابله با ولایت فقیه و تخریب عالمان بابصیرت، طرح ایرانگرایی افراطی و ترویج اباحهگری و ابتذال» ویژگی جریان انحرافی است. رسالت نیز در تیتر نخست شماره شنبه از قول خطیب جمعه تهران نوشته است که «جریانهای انحرافی نفاق دارند» و این جریان «قشنگ حرف میزنند، اما آن چه میگویند واقعیت ندارد. در ظاهر حرفی را میزنند که همه میپسندند، اما رفتارشان به گونهای دیگر است». رسالت همچنین از رد پای جریان انحرافی دولت در «قاچاق سیگار» و «محرز شدن ارتباط قاچاق سیگار مارلبورو با گروه انحرافی» خبر داده و از قول حسین اسلامی، سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی، نوشته است که «کمیسیون اصل ۹۰ بهزودی نتایج بررسیهای خود را در زمینه ارتباط قاچاقچیان سیگار مارلبورو و جریان انحرافی اعلام خواهد کرد». به نوشته این روزنامه، واردکنندگان سیگار مارلبورو «میبایست طبق قانون ۱۰ میلیارد تومان عوارض دولتی بپردازند، اما چون به صورت قاچاق سود بیشتری عایدشان میشود این واردات به صورت غیرقانونی و قاچاق انجام میشود». روزنامه کیهان گزارشی هم از «اسناد پروژه ۴۵۰ میلیاردی کیش و علت نگرانی حمید بقایی» منتشر کرده و نوشته است که معاون اجرایی محمود احمدینژاد «اسناد رسمی منتشر شده درباره قرارداد ۴۵۰ میلیارد تومانی مجموعه تالارهای بینالمللی کیش به یک شرکت خانوادگی» و «پرداخت یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی توسط مشایی از محل یک مصوبه باطل شده به ۳۰ فرد و شرکت» را تکذیب کرده است. این روزنامه با تاکید بر این که «حکم ۴ سال انفصال از خدمات دولتی» حمید بقایی معاون اجرایی احمدینژاد و سرپرست نهاد ریاست جمهوری، اخیرا اعلام شده، نوشته است که بقایی تلاش میکند تا با استفاده از «حساسیت روی پروژههای دشمنان انقلاب» مفاسد اقتصادی را «پنهان» کند. این روزنامه با اشاره به این که بر اساس قوانین جاری در کشور «رئیس جمهور نیز به تنهایی حق صدور دستور ترک تشریفات مناقصه را ندارد» نوشته است که «پروژه ۴۵۰ میلیارد تومانی مجتمع تالارهای بینالمللی ایران- کیش طبق توافقی سه نفره با حضور اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی و ابراهیم عزیزی در تاریخ سوم تیرماه سال ۸۹ به صورت ترک تشریفات به شرکت فیاک کیش با مدیریت یحیی فیوضی واگذار شد» و «ترک تشریفات این اقدام روال قانونی را طی نکرده است». «افزایش شکایات مردمی از دستگاههای اجرایی» روزنامه حمایت وابسته به قوه قضائیه از «افزایش شکایات مردمی از دستگاههای اجرایی» طی ۲ ماه نخست سال جاری خبر داده است. به نوشته این روزنامه، محمدجعفر منتظری، رئیس دیوان عدالت اداری، با اعلام «افزایش شکایات مردمی از دستگاههای اجرایی» گفته است که «در مدت دو ماه نخست سال جاری میزان پروندههای ورودی و شکایات واصله نسبت به سال گذشته افزایش داشته و این افزایش در مدت دو سال اخیر روندی رو به رشد را شاهد است». رئیس دیوان عدالت اداری همچنین گفته است که یکی از نشانههای سلامت اداری، کاهش پروندههای ورودی به این دیوان است، «اما در حال حاضر آمار شکایت و پرونده به دیوان عدالت اداری بالا بوده و قابل قبول نیست». روزنامه حمایت از «راهاندازی دفاتر استانی دیوان عدالت اداری» خبر داده و از قول محمدجعفر منتظری نوشته است که «امکان تشکیل شعبه در استانها وجود ندارد»، اما «دفاتر استانی دیوان عدالت اداری به عنوان یک تکلیف قانونی در آینده نزدیک راهاندازی میشود». «آشپزخانه اپن، اسلامی نیست» روزنامه رسالت از قول عبدالله جوادی آملی از روحانیان مستقر در قم نوشته است که «ساخت آشپزخانه اپن اسلامی نیست». به نوشته این روزنامه، عبدالله جوادی آملی با تاکید بر این که «آشپزخانههای اپن که در آن صاحبخانه نتواند خود را از مهمان مصون و مستور نگه دارد، اسلامی نیست» گفته است که «زن باید هنگامی که در خانه مهمانی وجود دارد بتواند بدون آن که در معرض دید مهمان باشد کارهای خود را انجام دهد و از نگاه دیگران مصون و محفوظ بماند». جوادی آملی در دیدار اعضای کمیته تخصصی شهرسازی سازمان نظام مهندسی کشور، همچنین گفته است که «نمای بیرون منازل باید طوری طراحی شود که خانه ساخته شده بر دیگر منزلها اشراف نداشته باشد و دیگران نیز نتوانند از بیرون داخل خانه را نگاه کنند» و تاکید کرده است که در ساخت خانهها باید «اتاقها رو به قبله باشد». رسالت نوشته است که جوادی آملی همچنین گفته است در جریان ساخت و ساز «اتاقی در خانه به عنوان مصلا باید در نظر گرفته شود، تا در هنگام نیازمندی انسان جایی را برای دعا و نیایش داشته باشد».
اولین دوره رقابتهای جام جهانی کشتی آزاد جوانان در شهر پلائن آلمان آغاز شد و تیم ایران در نخستین دیدار از سد ترکیه عبور کرد. در این رقابتها هشت تیم برتر جهان در رده سنی جوانان حضور دارند.اولین دوره رقابتهای جام جهانی کشتی آزاد جوانان در شهر پلائن آلمان آغاز شد. در این رقابتها هشت تیم برتر جهان در رده سنی جوانان حضور دارند. در گروه آ، ایران در اولین مسابقه مقابل ترکیه قرار گفت و ۵-۳ به برتری رسید و روسیه نیز در یک نمایش برتر، ۸-۰ از سد آلمان گذشت. در گروه ب نیز آذربایجان با نتیجه ۷-۱ ژاپن را شکست داد و گرجستان ۶-۲ آمریکا را از پیش رو برداشت. ایران در شرایطی بر رقیب قدرتمند خود چیره شد که در این مسابقه در اوزان ۵۵ و ۹۶ کیلوگرم از نفرات ذخیرهاش استفاده کرد تا مهرههای اصلی برای دیدارهای مهمتر استراحت کنند. ایران با غلبه بر ترکیه، برای راهیابی به فینال مسابقات باید از سد آلمان و روسیه نیز عبور کند. شرح دیدارهای ایران و ترکیه در زیر آمده است. ۵۰ کیلو: مهران شیخی ۸-۷ برهان آلتینتاش شیخی با یک کشتی تکنیکی که تشویق تماشاگران حاضر در ورزشگاه را در پی داشت، بورهان را مغلوب کرد. اغلب امتیازاتی که این کشتیگیر ساروی از دست داد، بر اثر اشتباهاتی بود که در پی هجومهای خودش رخ میداد. شیخی در المپیک نوجوانان به میزبانی سنگاپور نیز عضو تیم ملی بود. او همچنین در جام سیراکوف ۲۰۱۱ روی سکوی نخست ایستاد. ۵۵ کیلو: علی پیرزاده ۱۰- ۸ مهمت سویلر (برنده) علی پیرزاده یک تایم را ۷-۰ برد اما با واگذار کردن دو تایم با نتایج ۴-۳ و ۴-۰ در مجموع، مغلوب کمتجربگیاش شد. اجرای فن زیبا و اصیل گهواره از سوی پیرزاده از زیباترین صحنههای روز نخست جام جهانی بود. ۶۰ کیلو: بهنام احسان پور ۶-۰ صلاحالدین کیلیچسالایان کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد جوانان، به دور از استرس و هیجان کاذبی که شیخی و پیرزاده را دربر گرفته بود، بر رقیب ترک خود غلبه کرد. او هم مدال طلای جام سیراکوف را به سینه زده است. ۶۶ کیلو: نیما الهی قادی ۱-۴ مصطفی کایا الهی قادی از کمفروغترین مهرههای تیم ملی جوانان ایران بود و در یک کشتی کم افت و خیز، نتیجه را به حریفش واگذار کرد. الهی قادی در رقابتهای انتخابی تیم ملی جوانان پنجم شده بود اما در جام بینالمللی شهید هاشمینژاد و جام بینالمللی شهید بابایی در قزوین روی سکوی اول ایستاد. ۷۴ کیلو: محمدحسین محمدیان ۳-۶ عبدالغدیر اوزمن عجیبترین شکست ایران در این وزن رخ داد. جایی که فرزند عسگری محمدیان دارنده دو مدال نقره در المپیکهای سئول و بارسلون، در آخرین ثانیه به روی پل رفت و کشتی را باخت. در شرایطی که رقیب او نا امیدانه منتظر شنیده سوت پایان بود، محمدیان بدون دلیل یورش برد و هجوم ناقص او منجر به پل رفتنش شد. ۸۴ کیلو: نادر حامدیپور ۹-۰ مورات اوزکان بهترین مهره ایران در روز نخست، نادر حامدیپور بود که با زیرگیریهای بینقص خود، به سهولت مقابل اوزکان به برتری رسید. حامدیپور میتواند از مهرههای آیندهساز کشتی ایران در اوزان پنجم یا ششم باشد. دارنده مدال برنز جام سیراکوف، در جام بینالمللی باکو نیز مدال طلای این وزن را نصیب خود کرد اما پیش از آن، در جام هاشمینژاد سوم شده بود. ۹۶ کیلو: احمد میرزاپور ۱۳-۵ اسماعیل کان میرزاپور خواهرزاده عبدالرضا کارگر قهرمان امیدهای جهان در سال ۱۹۹۵ و از خطه چناران خراسان است و همانند داییاش مسلط به فنون لنگ. او در وقت سوم این مسابقه و در پی خستگی رقیبش، بهترین نمایش خود را ارائه کرد و بارها او را به روی پل برد تا عدد ۸ را روی تابلوی امتیازات ثبت کند. میرزاپور در جام بینالمللی سرلشکر بابایی به مدال طلا دست یافت تا برای حضور در این رقابتها انتخاب شود. ۱۲۰ کیلو: جابر صادقزاده ۵-۰ حمزه کارادنیز کشتی آخر میتوانست حکم به تساوی دو تیم و برتری ترکیه در پوئن شماری بدهد. اما صادقزاده با فیزیک بدنی استثناییاش موفق شد پنجمین شکست را به تیم ترکیه تحمیل کرد. صادقزاده در هر دو تورنمنت باکو در آذربایجان و سیراکوف در بلغارستان روی سکوی قهرمانی ایستاد. او که دارنده دو مدال طلای پی در پی از جام بینالمللی هاشمینژاد در بهشهر است، ۱۰ روز دیگر نماینده ایران در رقابتهای جوانان آسیا به میزبانی اندونزی خواهد بود.
فینال امشب لیگ قهرمانان اروپا میان بارسلون از اسپانیا و منچستریونایتد از انگلستان، انتظار میرود ۲۲۰ میلیون بیننده تلویزیونی را پای گیرندهها بکشاند. در فینال امشب در ورزشگاه ومبلی، بارسلون و منچستریونایتد، هر دو در پی کسب چهارمین عنوان قهرمانی خود در جام باشگاههای اروپا خواهند بود. این فینال، آلکس فرگوسن و جوسپ گواردیولا، دو سرمربی نامدار و لیونل مسی و وین رونی، دو بازیکن سرشناس را رویاروی هم قرار خواهد داد. رئال مادرید از اسپانیا با ۹ عنوان قهرمانی، آ.ث میلان از ایتالیا با ۷ عنوان، لیورپول از انگلستان با ۵ عنوان و بایرن مونیخ از آلمان و آژاکس آمستردام از هلند هر یک با ۴ عنوان، به ترتیب صاحب بیشترین عناوین قهرمانی جام باشگاههای اروپا هستند.
فدراسیون بین المللی فوتبال، فیفا با گسترش پرونده تحقیقات در خصوص رشوه خواری در نهاد جهانی فوتبال، رئیس خود « سپ بلاتر » را به کمیته اخلاقی فراخوانده است. فیفا بدرخواست « محمد بن همام » رقیب انتخاباتی بلاتر، وی را در آستانه انتخابات برای ادای توضیحات احضار کرده است. سپ بلاتر که از سال ۱۹۹۸ ریاست فیفا را دردست داشته و بن همام، رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا، اینک باید روز یکشنبه، تنها سه روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست فیفا، در جلسۀ کمیتۀ اخلاقی فیفا حضور یابند. بن همام مدعی است بلاتر بخاطر گزارش نکردن اقدامات آشکار فساد، مقررات اخلاقی را نقض کرده است. خود بن همام نیز بدنبال اتهامات مشابهی به کمیته اخلاقی احضار شده است.
کره شمالی یک مرد آمریکایی را پس از شش ماه بازداشت آزاد کرده است. این شهروند آمریکایی که گزارش شده بود بخاطر فعالیت تبلیغی بازداشت شده بدنبال میانجیگری فرستاده دولت آمریکا « رابرت کینگ » و سفر وی به کره شمالی آزاد گشت. رابرت کینگ رهایی « اِدی جون » را در پکن، پایتخت چین اعلام کرد که گزارش شده وی در آنجاست. فرستاده آمریکا که همراه تیمی از متخصصان به کره شمالی سفر کرده بود شدت کمبود مواد غذایی در کره شمالی را مورد ارزیابی قرار داد.
مدير مركز سرگرميهای سازنده كانون پرورش فكری كودكان میگوید مراحل توليد عروسك عمو نوروز اكنون آغاز شده و با برآورد قيمت نهايی تابستان روانه بازار میگردد. بگزارش خبرگزاری دولتی ایرنا « مجيد قادری » طراح عروسک ۳۰ سانتیمتری عمو نوروز ابراز امیدواری کرده است این عروسک در ميان حجم عظيم عروسكهای وارداتی در بين كودكان ایرانی جايگاه مناسبی پيدا كند. وی همچنین اظهار داشته كتاب عمو نوروز رونمايی و وارد بازار شده است و توليد بازی رایانهای آن نيز تا پايان سال جاری يا اوايل سال آينده عرضه خواهد شد.
مجلس ترحیم « ناصرحجازی » سنگربان ملی و چهره سرشناس فوتبال ایران روز جمعه در شهرک غرب تهران با حضور جمعیت کثیری برگزار شد. تصاویر منتشر شده در اینترنت همچنین دوستداران ناصر حجازی را در حال شعار دادن در متروی تهران نشان میدهند. بنا بر گزارشها، در محل برگزاری مجلس ترحیم ناصر حجازی، عکس بزرگی از وی نصب شده بود و دوستدارانش با چسباندن اعلامیه و تصاویر او به شیشه خودروهایشان در میان راه بندان سنگینی که در خیابانهای شهرک غرب به وجود آمده بود در رفت و آمد بودند. ناصر حجازی که از محبوبترین چهرههای فوتبال ایران بشمار میرفت دوشنبه گذشته در سن ۶۲ سالگی بر اثر سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران درگذشت و مراسم خاکسپاری وی روز چهارشنبه با شرکت هزاران تن در تهران برگزار شد.
جنگنده های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو برای پنجمین شب پیاپی نقاطی را در طرابلس، پایتخت لیبی بمباران کرده اند. تلویزیون دولتی لیبی گفت تعدادی از اماکن هدف حمله قرار گرفته اند. بگفته تلویزیون دولتی لیبی حملات ناتو همچنین موجب خسارات انسانی و مادی در جنوب طرابلس شده است. پیشتر در نشست گروه هشت در فرانسه، روسیه با اعضای دیگر گروه همصدا گشت و از معمر قذافی، رهبر لیبی خواست از قدرت کناره گیری کند. رئیس جمهوری روسیه، دمیتری مدودف همچنین آمادگی کشورش را برای میانجیگری در امر خروج قذافی از قدرت پیشنهاد کرد.
بنوشته روزنامه واشنگتن پست، جمهوری اسلامی مربیان و مشاورانی را به سوریه جهت کمک به سرکوب تظاهرات ضد حکومتی اعزام میکند. این روزنامه، شامگاه جمعه با اشاره به اظهارات مقامات ایالات متحده که نامشان برده نشده، نوشته است ورود ماموران جمهوری اسلامی میرود که به جریان مداوم کمک های تهران به دمشق اضافه شود. در مطلب واشنگتن پست، این کمک ها علاوه بر سلاح و وسایل ضدشورش، همچنین شامل تجهییزاتی پیچیده برای ردیابی مخالفان از طریق شبکه های اجتماعی اینترنت عنوان شده اند. واشنگتن پست اضافه کرده است اعزام مربیان نظامی جمهوری اسلامی به دمشق جهت تعلیم مأموران حکومت سوریه در فنونی صورت میگیرد که جمهوری اسلامی علیه جنبش سبز ایران در سال ۱۳۸۸ استفاده کرد.
گزارشها حاکی است ۸ تظاهرکننده دیگر در سوریه توسط نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات آن کشور کشته شده اند. در همین حال، تلویزیون دولتی سوریه گفت ۹ تن شامل مأموران پلیس و غیرنظامیان روز جمعه توسط گروههای مسلح « شهید » شدند. گروههای مدافع حقوق بشر، شمار کشته شدگان اعتراضات سوریه را که ده هفته است جریان داشته دستکم یکهزار تن برآورد میکنند.
بر اساس حکم دادگاه بلگراد « راتکو ملادیچ » متهم به نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت میتواند به دادگاه سازمان ملل در لاهه منتقل شود. « مایا کوواسویچ » سخنگوی دادگاه، این مطلب را روز جمعه در برابر دادگاه در بلگراد اعلام داشت. وکیل مدافع ملادیچ نیز گفت که روز دوشنبه نسبت به حکم دادگاه تقاضای تجدید نظر خواهند کرد. ملادیچ که بیش از ۱۵ سال بود تحت تعقیب قرار داشت روز پنجشنبه در دهکدهای در شمال بلگراد دستگیر شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر