ندای سبز آزادی: سیزدهم خرداد یک هزار و سیصد و هشتاد هشت، روزی است که در حافظه تاریخی تاریخی مردم ایران ثبت شده است. در آن روز میرحسین موسوی نامزد سبز انتخابات ریاست جمهوری در مقابل رئیس دولت کودتا به مناظره نشست و احمدی نژاد برای آن که بتواند به گمان خود از آن رودر رویی پیروز بیرون بیاید، هر آن چه دروغ می توانست، در مقابل میر سبز و چشم های حیرت زده میلیون ها ایرانی گفت.
پس از آن بود که مردم سبز ایران به خیابان آمدند و با نمادهای سبز خود فریاد زدند که "از دروغگویی و فریبکاری و ریا" بیزارند. پس از آن بود که تابلوهای دروغ ممنوع در دست گرفتد و اعلام کردند که نمی خواهند زیر سلطه دولت دروغ باشند. کودتا چی اما نخواست این خواسته بر کرسی بشیند و با تمام سپاهیان خود به میدان آمد تا ملت راستی طلب ایران را سرکوب کرده و دروغ را که امروز گریبان رهبران کودتا را نیز گرفته است، بر کرسی ریاست مملکت نشاند.
به گزارش امروز، جمعی از فعالان اصلاح طلب به منظور گرامی داشت روزهای سبز ایران بر آن شدند تا 13 خرداد را به نام "روز مبارزه با دروغگویی" نامگذاری کنند. از همین رو صفحه ای در شبکه اجتماعی فیس بوک با نام "دروغ ممنوع" راه اندازی کرده اند که با استقبال بسیاری از کاربران سبز روبرو شد. هدف از راه اندازی این صفحه نهادینه شدن مبارزه با دروغ در جامعه و پرهیز از این رذیلت اخلاقی به ویژه در میان دولتمردان اعلام شده است. راه اندازان این صفحه امیدوارند که شفافیت در همه سطوح جامعه به ویژه در راس حاکمیت حاکم شود و روزی فرا برسد که هیچ فردی به ویژه اگر مسئول باشد، با هیچ بهانه ای دروغ نگوید.
ندای سبز آزادی: دبیرکل انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، اعتماد، صداقت، اخلاق، دانشمندان جوان و مردم را بزرگترین سرمایه کشور دانست و گفت: نباید کارهایی انجام شود که موجب اعتمادسوزی مردم شود.
به گزارش ایسنا، محمدرضا ظفرقندی روز گذشته در مراسمی تحت عنوان «بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ» که همزمان به مناسبت ترور هاشمی رفسنجانی در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد، با ابراز نگرانی از خروج برخی جوانان تحصیلکرده به خارج از کشور گفت: بزرگترین سرمایههای این کشور مردم و جوانان و اعتماد مردم به ماست که آنها به نام سرمایههای اجتماعی شناخته میشوند. امروز بخشی از سرمایه اجتماعی در حال سوختن و آب شدن است.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت علم در دانشگاهها نیز گفت: حرف بنده این است که چرا برخی کارها انجام میشود که نتیجه آن اعتمادسوزی است. اعتمادی که در دوران جنگ بین مردم ایجاد شد، به دلیل صداقت با ملت بود. امام به مسوولان میفرمود که کاری نکنید که نتوانید آن را برای مردم بازگو نمایید.
وی با انتقاد از “توهینها نسبت به نزدیکان امام” از برخی رسانهها گفت: امکان پاسخگویی وجود ندارد. از سوی دیگر افرادی هستند که بیقانونی را مجاز میدانند و اعتمادسوزی میکنند.
وی حوادثی مانند “حمله به کوی دانشگاه و حادثه کهریزک” را نوعی اعتمادسوزی دانست و تصریح کرد: مهمترین از این اتفاقات نتیجه ندادن پیگیریها و پاسخگو نبودنهاست.
رییس اسبق دانشگاه علوم پزشکی تهران با تاکید بر اینکه “دانشگاه مرکز علم، اعتمادسازی و تصمیمسازی است”، گفت: هنگامی که دانشجویی مضروب شدن استادی را میبیند آنگاه با خود این فکر را میکند که سرنوشت او در آینده چه خواهد شد؟
وی همچنین با تاکید بر اینکه “بزرگترین سرمایه کشور اعتماد، صداقت، اخلاق، دانشمندان جوان و مردم هستند”، گفت: ما از اتفاقات رخ داده دل شکستهایم، اما مایوس نیستیم و بر سر عهد خود با شهدا و آرمانهای آنها و راه امام استوار ایستادهایم.
گفتنی است بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ تحمیلی بعدازظهر روز پنجشنبه (پنجم خرداد) با حضور جمعی ازپزشکان دوران جنگ و همچنین هاشمی رفسنجانی در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد.
در این مراسم دکتر میرمعصومی یکی از اعضای تیم پزشکی اضطراری جنگ، دکتر ایرج فاضل رییس جامعه جراحان ایران، هاشمی رفسنجانی و خلیل علیزاده رییس بیمارستان آتیه سخنرانی کردند و دکتر مهدی خزعلیِ پزشک، وبلاگ نویس و ناشر، به بیان خاطرهای از عملیات لشکر ده سیدالشهدا پرداخت.
در این همایش علاوه بر بعضی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی، شخصیتهایی همچون محمدرضا خاتمی، تاجرنیا، عفت شریعتی، شکوریراد و دعایی حضور داشتند.
در این مراسم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که “فریبکاری ها موقتی خواهد بود”، به عملکرد دولتی ها طی سالهای اخیر اشاره کرده و گفته بود “آمار دروغ دادن، ادعای دروغ کردن، پول بیخودی مصرف کردن که مردم میفهمند یک بازی است و بیتالمال را به غارت بردن برای خرید چند رای و امثال این چیزها دیگر در مردم جواب نمیدهد. حتی اگر مردم نیاز داشته باشند این پول را میگیرند، ولی لعنتشان هم میکنند.”
دبیرکل انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، اعتماد، صداقت، اخلاق، دانشمندان جوان و مردم را بزرگترین سرمایه کشور دانست و گفت: نباید کارهایی انجام شود که موجب اعتمادسوزی مردم شود.
به گزارش ایسنا، محمدرضا ظفرقندی روز گذشته در مراسمی تحت عنوان «بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ» که همزمان به مناسبت ترور هاشمی رفسنجانی در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد، با ابراز نگرانی از خروج برخی جوانان تحصیلکرده به خارج از کشور گفت: بزرگترین سرمایههای این کشور مردم و جوانان و اعتماد مردم به ماست که آنها به نام سرمایههای اجتماعی شناخته میشوند. امروز بخشی از سرمایه اجتماعی در حال سوختن و آب شدن است.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت علم در دانشگاهها نیز گفت: حرف بنده این است که چرا برخی کارها انجام میشود که نتیجه آن اعتمادسوزی است. اعتمادی که در دوران جنگ بین مردم ایجاد شد، به دلیل صداقت با ملت بود. امام به مسوولان میفرمود که کاری نکنید که نتوانید آن را برای مردم بازگو نمایید.
وی با انتقاد از “توهینها نسبت به نزدیکان امام” از برخی رسانهها گفت: امکان پاسخگویی وجود ندارد. از سوی دیگر افرادی هستند که بیقانونی را مجاز میدانند و اعتمادسوزی میکنند.
وی حوادثی مانند “حمله به کوی دانشگاه و حادثه کهریزک” را نوعی اعتمادسوزی دانست و تصریح کرد: مهمترین از این اتفاقات نتیجه ندادن پیگیریها و پاسخگو نبودنهاست.
رییس اسبق دانشگاه علوم پزشکی تهران با تاکید بر اینکه “دانشگاه مرکز علم، اعتمادسازی و تصمیمسازی است”، گفت: هنگامی که دانشجویی مضروب شدن استادی را میبیند آنگاه با خود این فکر را میکند که سرنوشت او در آینده چه خواهد شد؟
وی همچنین با تاکید بر اینکه “بزرگترین سرمایه کشور اعتماد، صداقت، اخلاق، دانشمندان جوان و مردم هستند”، گفت: ما از اتفاقات رخ داده دل شکستهایم، اما مایوس نیستیم و بر سر عهد خود با شهدا و آرمانهای آنها و راه امام استوار ایستادهایم.
گفتنی است بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ تحمیلی بعدازظهر روز پنجشنبه (پنجم خرداد) با حضور جمعی ازپزشکان دوران جنگ و همچنین هاشمی رفسنجانی در سالن همایشهای روزنامه اطلاعات برگزار شد.
در این مراسم دکتر میرمعصومی یکی از اعضای تیم پزشکی اضطراری جنگ، دکتر ایرج فاضل رییس جامعه جراحان ایران، هاشمی رفسنجانی و خلیل علیزاده رییس بیمارستان آتیه سخنرانی کردند و دکتر مهدی خزعلیِ پزشک، وبلاگ نویس و ناشر، به بیان خاطرهای از عملیات لشکر ده سیدالشهدا پرداخت.
در این همایش علاوه بر بعضی از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی، شخصیتهایی همچون محمدرضا خاتمی، تاجرنیا، عفت شریعتی، شکوریراد و دعایی حضور داشتند.
در این مراسم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که “فریبکاری ها موقتی خواهد بود”، به عملکرد دولتی ها طی سالهای اخیر اشاره کرده و گفته بود “آمار دروغ دادن، ادعای دروغ کردن، پول بیخودی مصرف کردن که مردم میفهمند یک بازی است و بیتالمال را به غارت بردن برای خرید چند رای و امثال این چیزها دیگر در مردم جواب نمیدهد. حتی اگر مردم نیاز داشته باشند این پول را میگیرند، ولی لعنتشان هم میکنند.”
محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم شورای اسلامی (مجلس اصلاحات)، در سالگرد تاسیس مجلس شورای اسلامی، در ذکر خصوصیات مجلس اصلاحات گفت “یکی از ویژِگی های مجلس ششم شجاعت بود نمایندگان لکنت زبان نداشتند خیلی روی این مجلس فشار آمد حتی از سوی دوستان خود. اما نماینگان دنبال این نبودند که بار خود را ببندند البته ممکن است که افراد فرصت طلبی هم بوده باشند. اما اکثریت نمایندگان مجلس قدرت طلب نبودند کسی که قدرت طلب است با قدرت باید بسازد نه اینکه با آن چالش کند و درگیر باشد.”
به گزارش سایت جماران، محمدرضا خاتمی به مناسبت هفتم خرداد و سالگرد افتتاح اولین مجلس بعد از انقلاب، به ذکر ویژگی های مجلس مردمی در اندیشه رهبر فقید جمهوری اسلامی پرداخته و با برشمردن ویژگی های مجلس ششم، این مجلس را بهترین مجلس تاریخ ایران می خواند.
متن این مصاحبه به شرح زیر است:
جایگاه مجلس در اندیشه امام چیست؟ امام به عنوان بنیانگذار نظام و ولی فقیه زمان، چه اندیشه ای در خصوص مجلس دارد؟
به نظر من امام علاقه خاصی به مرحوم مدرس داشت و از این لحاظ مجلس و پارلمان در ذهن امام خیلی برجسته بود امام نظام پارلمانتاریستی را به نظام ریاستی ترجیح می داد از این لحاظ امام تلاش داشت که انتخابات مجلس به نحو آزاد برگزار بشود نمایندگان واقعی بالا بیایند و مدام قدرتشان زیاد شود.
البته امام عتاب و خطاب داشت و نصیحت می کرد اما من ندیدم در کار مجلس دخالت کند مهمترین موردی که الان برخی از آقایون آن را مستمسک برخی کارها قرار می دهند سر نخست وزیری آقای موسوی بود. امام به مجلس نامه ای می نویسد دلایل خود را می آورد که من به این دلایل صلاح می دانم که آقای موسوی نخست وزیر باقی بماند اما آخر نامه می نویسد صلاح با مجلس و رییس جمهور است هرچی شما تصمیم بگیرید. امام شوخی نمی کرد و تعارف هم نداشت که اینجا چیزی بنویسد و در پشت سر کار دیگری بکند.
ما نمی بینیم که مجلس قانونی تصویب کند و امام با آن مخالفت کند. این نشان اهتمام امام به قانون بود. سر ریاست جمهوری، دولت موقت و چیزهای دیگر اگر قرار بود امام خود تصمیم بگیرد تصمیمات دیگری می گرفت اما واگذار کرد به اهل خرد و اهل حل و عقد و مردم و از این تصمیمات هم حمایت می کرد. در ذهن امام کاملا برجسته بود که حدود را باید رعایت کند و اگر رعایت بکند دیگران رعایت خواهند کرد.
اما به هرحال در آن وضعیت که ما بعد از انقلاب داشتیم حتما اتفاقات ناگواری روی داده است که باید ریشه یابی کرد ولی این جفای بزرگی است که همه این جفاها را منتسب به یک فرد بکنیم در حالی که ما ایرادات زیادی در کل سیستم داشتیم که ممکن بود یک مسائلی هم پیش بیاید.
پس از جنگ برخی از نمایندگان مجلس سوم به امام نامه می نویسند و خواستار بازگشت به قانون می شوند این نامه را برخی امضا نمی کنند چون فکر می کنند که امام به امضاکنندگان نامه عتاب می کنند اما دقیقا برعکس آن اتفاق می افتد. این ذهنیت گویا در میان نمایندگان مجلس با آنچه که شما گفتید و پاسخ امام هم نشانگر آن است، سازگاری ندارد.
اوج قانون گرایی و قانون پذیری امام در زمان اوج اقتدار امام بود. سال آخر که امام جنگ را برده بود، منافقین سرکوب شده بودند، در داخل انسجام خیلی خوبی بود و در حقیقت ایران از همه مشکلاتی که داشت سربرآورده بود امام آنجا می گویند همه باید به قانون برگردیم. اگر کسی دیکتاتور باشد تازه در این شرایط می گویند که قانون همان است که من می گویم. در حالی که امام در پاسخ نامه نمایندگان می گوید شما درست می گویید. اینکه چند نفر نماینده در نامه به امام در مورد قانون چیزی میخواهند و در واقع از او انتقاد می کنند امام با آن روی باز می پذیرد بهترین نشانه قانون گرایی است.
امام این ویژگی بزرگ را داشت که به نظرم چه در تفکرش و چه در عملش و چه در ساختار فکری و شخصیتی اش، قانون و مجلس و مردم سالاری جایگاه خاص خود را داشت و امام به خود اجازه نمی داد که این حریم ها را بشکند.
مجلس خوب و مجلس مردمی در نظام جمهوری اسلامی چه مجلسی است این مجلس چه ویژگی باید داشته باشد؟
اولا جایگاه قانونی مجلس جایگاه رفیعی است، ثانیا در فرهنگ انقلاب اسلامی ریشه دارد و از اندیشه امام برگرفته شده است از “میزان رای ملت است” تا “مجلس عصاره فضائل ملت است” تا “مجلس در راس امور است” که حالا باید بگوییم بود و الان دیگر نیست.
مجلس نوساناتی داشته است مجالس خیلی خوب داشتیم مجالس فداکار داشتیم. این صفات را البته نمی توان به همه نمایندگان یک مجلس تعمیم داد. اما از یک نکته در تشکیل مجلس غافل مانده ایم. اگر امام می گوید مردم ولی نعمت ما هستند این مجلس باید خود را نماینده واقعی مردم بداند و در برابر هیچ قدرتی جز مردم سر تعظیم فرود نیاورد. مجلس یعنی یک لولایی که مردم را با حکومت پیوند می دهد این مجلس است که دموکراسی مستقیم را نمایندگی می کند. ما باید این تمهید را فراهم بکنیم که واقعا نمایندگانی که انتخاب می شوند عصاره فضایل ملت و نمانده مردم باشند وارد مجلس بشوند.این تمهید که نشده هیچ، بلکه برعکس آن نیز اتفاق افتاده است با نظارت استصوابی و کارهای اشتباه دیگر.
نماینده مجلس باید خود را پاسخگوی به ملت بداند. خداترسی و تقوا و ایمان جای خود دارد اما نماینده باید خود را پاسخگوی ملت و زبان ملت بداند. ما نماینده ای را می خواهیم که در عین حال که دانا است شجاع هم باشد. لکنت زبان نداشته باشد. امام از مجلس خوشش می آید برای اینکه مدرس را می شناخت، مدرسی که شجاع بود. امام می گوید مجلسی ها باید شجاع باشند اینکه در برابر انحرافات و کجی ها و کاستی ها عرض اندام بکنند.
چون به این نکات توجه نکردیم مجلس ما عملا علی رغم اینکه باز هم نسبت به بخش های دیگر حکومت در مجموعه مردمی ترین بخش های حکومت است اما نقاط آسیب پذیر خیلی زیادی دارد و گاهی اوقات حتی دیدیم که متاسفانه در برابر قدرت قاهره درون حکومت مرعوب و گاهی اوقات تسلیم شده است. این نکته مهمی است که باید در نظر گرفت.
تمهید مجلس لوازم خاص خود را می خوهد نظام پارلمانتاریستی اگر حزب نداشته باشد، شکل نمی گیرد اگر جامعه مدنی قوی نباشد نظام پارلمانتاریستی شکل نمی گیرد، دولت ساز می شود نه مردم ساز. به نظر من انگار یک تعمدی وجود دارد که عده ای می خواهند مجلس را آنگونه باب طبع خودشان هست تشکیل بدهند، بنابراین قانون را به شکل خاص تفسیر می کنند انتخابات را آنگونه برگزار می کنند و اگر چند تا نماینده واقعی هم به مجلس برود با فشارهای و تظمیع ها اجازه نمی دهند کاری را انجام دهند.
این درحالی است که اگر ما به مردم اعتماد کنیم اگر احیانا در مواردی افراد نادرستی هم وارد مجلس شود اکثریت قاطع مجلس آنچنان هیمنه و شکوه و جلال و عظمت دارند که آن چندتا نتوانند کار خود را از پیش ببرند.
به نظرم الان یکی از مهمترین وجهه همت همه کسانی که می خواهند در حقیقت قانون اساسی به درستی اجرا شود، این باشد که ما یک مجلس قوی داشته باشیم اما با این شیوه اجرای قانون، این مساله یک آرزوی دست نیافتنی است.
آقای دکتر! در این سی سال هشت تا مجلس تشکیل شده است این مجالس چه تفاوت هایی با هم داشتند. احساس میشود پس از تشکیل مجلس اول، یک سیر نزولی در روند قدرت مجلس ایجاد شده است.
مجالس دور اول متشکل از افراد انقلابی بود و از شور انقلابی برخاسته بود. روند انتخابات را ما می توانیم دو قسمت کنیم یک قسمت تا مجلس سوم که به نظر من یک انتخابات تقریبا آزاد و منصفانه و عادلانه ای داشتیم. از انتخابات چهارم کم و بیش دستکاری در انتخابات شروع شد البته نوسان هم داشت ما انتخابات مجلس ششم هم داشتیم مجلس پنجم هم بهتر از هفتم و چهارم بود اما هفتم و هشتم کاملا بسته بود.
این مجالس عمدتا چه ایرادات کلی داشته اند؟
ایراد نخست این است که در برابر مجلس یک قدرت قاهره مالی و روانی وجود دارد بنام دولت که همیشه هم بوده است. دولت بیشترین کارشناس ها را دارد بیشترین پول را دارد بیشترین تجربه را هم دارد و بنابراین خیلی می تواند روی نظرات کارشناسی مجلس اثرگذار باشد یک بودجه وقتی می آید داخل مجلس، مجلس فقط چند درصد میتواند بر این بودجه تاثیر بگذارد چون نه وقت دارد و نه توان تحقیقاتی آن را دارد.
ایراد دوم این است که ما در جمهوری اسلامی مجلس را کارخانه وضع قانون کرده ایم آن وقت می بینیم که ۶ قانون متناقض داریم که هیچ کدام از آنها باطل نشده است اینها هر جایی یک بلبشویی به وجود آورده و هر کسی یک قانون را وضع کرده است.
ایراد سوم اینکه، مجلس آنچنان که باید و شاید به کار نظارتی نپرداخته است. نظارت یعنی جلوگیری از استبداد، قانون گریزی و قانون ستیزی. دولت نباید بتواند از قانون بگریزد، قوه قضاییه که امنیت و جان و مال مردم را باید تامین کند، نباید از قانون دربرود.
شما نایب رییس مجلس ششم بودید و بالاترین رای یک نماینده را در تاریخ مجالس هشت گانه آوردید. بسیاری مجلس ششم را متفاوت تر از این مجالس دیگر غیر از مجلس اول که قصه ای جداگانه دارد ، می دانند و برای این مجلس امتیاز ویژه ای قائلند. شما چه نظری دارید؟
مجلس ششم در حقیقت درست جامعه آن زمان را و خواسته ها و مطالبات مردم را نمایندگی می کرد. دراین مجلس عموما اصلاح طلبان حضور داشتند اما در عین حال محافظه کاران هم بودند و قوی ترین آنها هم بودند. مجلسی بود که واقعا می خواست نقش مجلس را ایفا بکند یعنی قوه نظارتی خود را اعمال بکند و از حقوق مردم دفاع بکند نه اینکه فقط قانون وضع کند. به همین دلیل هم هست که ما در طول تاریخ مجالس، چالش بیشتری را بین مجلس ششم و بخش های قانون گریز حاکمیت داشتم. این اصطلاح از یکی از بزرگان کشور بود که می گفت ما هر روز که رادیو را باز می کردیم و مجلس را گوش می کردیم تنمان می لرزید چون مجلس مدام تذکر قانونی می داد.
یکی از ویژِگی های مجلس ششم شجاعت بود نمایندگان لکنت زبان نداشتند خیلی روی این مجلس فشار آمد حتی از سوی دوستان خود. اما نماینگان دنبال این نبودند که بار خود را ببندند البته ممکن است که افراد فرصت طلبی هم بوده باشند اما اکثریت نمایندگان مجلس قدرت طلب نبودند کسی که قدرت طلب است با قدرت باید بسازد نه اینکه با آن چالش کند و درگیر باشد.
بجز فضای سیاسی در عرصه های اقتصادی و فرهنگی مجلس چگونه ظاهر شد؟
مجلس ششم بنیان جدیدی در سیاست ورزی و مسائل اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور گذاشت اما می خواهم ادعا بکنم که در مسائل اقتصادی و معیشتی کارهای بزرگی انجام داد که شاید کم نظیر باشد در طول تاریخ مجلس در بعد از انقلاب ، مجلس ششم توانست راجع به بنیان های اقتصادی کار بکند و تصمیم گیری های جدی انجام بدهد که نظیر آن کم دیده شد مثل قانون کار، عوارض، مالیات، خصوصی کردن، تک نرخی شدن ارز و کارهای بنیادین و اساسی دیگر.
تصمیم گیری در مورد هدفمند کردن یارانه ها و اصلاح الگوی مصرف که به عمر مجلس ششم نرسید. مجلس ششم این حسن را داشت که با یک دولت همفکر همراه بود اگر نبود شاید این توفیقات را نداشت اما بخش عمده ای از کارهای مجلس ششم در کارهای احتماعی و معیشتی صرف شد. نتیجه آن هم دیده شد بیکاری بیست درصدی در دوران اصلاحات به دوازده درصد رسید تورم از ٣۵ درصد به ۱٢ درصد رسید. سرمایه گذاری ها خیلی زیاد شد همکاری مجلس با دولت در گسترش میدان های نفتی، گسترش صادرات، سرمایه گذاری های خارجی و … کم نظیر بود که نتایج آن را هنوز هم شاهدیم. اگر امروز دولت نهم و دهم می بالد که صادرات غیر نفتی چند برابر شده یکی نیست بپرسد که این صادرات غیر نفتی چیست؟ اینها عمدتا محصولات پتروشیمی است که اکثرا توسط دولت اصلاحات بنیاد گذاشته شده است.
ندای سبز آزادی: در آستانه اولین هفته از اعتصاب غذای گروهی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت، که از اول خرداد ماه آغاز شده و قرار است تا رسیدن به اهداف خود آنرا ادامه یابد، منابع خبری از وضعیت نامساعد جسمانی تعدادی از آنان خبر می دهند و خاطرنشان می کنند که نگرانی ها نسبت به وضعیت آنان بالا گرفته است.
به گزارش جرس جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر (گوهردشت)، بعد از اعتصاب غذاهای متناوب هفته های گذشته، طبق قراری که از قبل مشخص کرده بودند، از روز یکشنبه اول خرداد، در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان ها و بد رفتاری ماموران زندان، اعتصاب خود را تا رسیدن به اهداف خود آغاز کردند.
زندانیان سیاسیِ فوق الذکر، در بیانیه ای که در همین زمینه صادر کرده بودند، خاطرنشان ساختند “پس از تجربههای اعتصاب غذای یکشنبه ۲۱ فروردین، ما جمعی از زندانیان سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی در هفته نخست از روز یکشنبه ۲۸ فروردین اعتراض سیاسی خود را با اعتصاب غذا به مدت یک روز آغاز مینمائیم، در هفته دوم روز یک شنبه ۴ اردیبهشت و دوشنبه ۵ اردیبهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهیم کرد. در هفته سوم نیز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای یک شنبه ۱۱ اردیبهشت و دوشنبه ۱۲ اردیبهشت و سه شنبه ۱۳ اردیبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشارها و ستمهای فراوان برایشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام میداریم. اعتراضات در هفتههای چهارم و پنجم نیز از یکشنبههای این هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد یافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ اردیبهشت و ۲۵ تا ۳۰ اردیبهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود.”
این زندانیان تصریح کرده بودند “در صورتی که حاکمیت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اجرا کند این حرکت اعتراضی از روز یک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسیدن به خواستههایمان ادامه خواهیم داد.”
لازم به یادآوری است اعتصاب غذای زندانیان گوهردشت، ابتدا توسط یازده تن از زندانیان سیاسی آغاز و با پیوستن گروهی دیگر از زندانیان سیاسی ادامه یافت، که از جمله می توان به منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان (به انفرادی منتقل شد)، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید تهرانی، رضا شریفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.
آنها همچنین مسایلی چون فشار روزافزون بر خانواده های زندانیان سیاسی و قطع ارتباطات زندان با جهان خارج را نیز، از دلایل اعتصاب خود عنوان کرده و هدف آن را همبستگی مردم با این اعتصاب ها دانسته اند.
گزارش های رسیده حاکی از آن است که بدنبال اعتصاب غذاهای متناوب ماه های اخیر، عیسی سحرخیز بیش از شش کیلو وزن کم کرده و شرایط جسمی مناسبی ندارد.
همچنین معلم زندانی، رسول بداقی، در پنجمین روز اعتصاب غذای خود به سلولهای انفرادی بند یک زندان گوهردشت کرج منتقل شده و از این آموزگار زندانی، خبری در دست نیست.
مهدی محمودیان نیز که در آخرین دیدار خود با خانواده اش، ضمن تاکید بر خواسته های خود از اعتصاب نامحدود خرداد ماه خبر داده بود، طبق گزارش ها، بعد از اعتصاب غذای خشکی که داشته، به شدت ضعیف شده و کلیه اش نیز از قبل با مشکل جدی مواجه بوده است. (گفتنی است او به دلیل اعتصاب غذا نزدیک به دوازده کیلو وزن کم کرده است.)
این گزارش ها خاطر نشان می کند بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی و حزب مشارکت خواهان پایان یافتن اعتصاب غذای زندانیان شده اند.
در همین رابطه تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین تهران با انتشار بیانیه ای ضمن هشدار و اعتراض نسبت به محدودیت های اعمال شده و نقض حقوق انسانی زندانیان در زندان های جمهوری اسلامی، حمایت خود را از زندانیان سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج اعلام داشتند.
این پنج زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین به نامهای حسین رونقی، مهدی خدایی، احمد شاهرضایی، آرش صادقی و رامین پرچمی، طی بیانیه ای مشترک گفته اند “…به این وسیله تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ اوین لازم دانستیم اعتراض خود را به محدودیت های اعمال شده و نقض حقوق انسانی زندانیان و همچنین حمایت کامل خود را از زندانیان رجائی شهر اعلام می داریم. امید است این حرکت گامی در جهت آگاهی بخشی نسبت به وضعیت نقض حقوق زندانیان باشد.”
در همین حال جوانان اصلاح طلب از این زندانیان خواسته اند بخاطر ایران، به خاطر فرزندان و همسران و خانواده هایتان به اعتصاب غذایتان پایان دهید . این جوانان تاکید کرده اند: ما وظیفه خود میدانیم تا واداشتن حاکمیت به برآوردن حداقلی از حقوق انسانی شما پژواک صدای دردمند و زخمی تان باشیم و برای رسیدن به مطالبات برحقتان از راهی دیگر که آسیب های جبران ناپذیر بر جان پرارزش شما وارد نکند ادامه دهیم.
ندای سبز آزادی: رئیس دیوان عدالت اداری تایید کرده، شعبه رسیدگی کننده به اتهامات حمید بقایی، معاون محمود احمدینژاد، او را به ۴ سال انفصال از خدمت محکوم کرده است.
به گزارش فارس، رییس دیوان عدالت اداری گفت که معاون اجرایی احمدی نژاد، اواخر اسفندماه سال گذشته با مراجعه به دیوان، درخواست تجدیدنظر کرده و این پرونده هم اکنون در مرحله تجدیدنظر است.
این مقام قضایی تاکید کرده، اگر این حکم در دادگاه تجدید نظرهم تایید شود، حمید بقایی دیگر مجاز نخواهدبود، کار دولتی داشته باشد.
حمید بقایی، معاون اجرائی رئیسجمهوری و رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور این اتهامات را رد کرده است.
خبرگزاری مهر نوشت:
نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: با وجود اینکه دولت فعلی کارهای خوبی انجام داده است اما متاسفانه به بلایی بزرگ گرفتار شد و این بلا وجود عناصر نفوذی فاسد به معنای واقعی کلمه در دولت است که کار را به اینجا کشاندند.
حجت الاسلام علی سعیدی در گفتگو با مهر موارد زیر را نیز مطرح کرد:
* اگر یک قوه ای مانند قوه مجریه یا قوه مقننه در صدد برآمد که ساختار شکنی کند و از خطوط قرمز عبور کند یا اصولی را نقض کند، این رهبری است که باید به آنها هشدار دهد و نهایتا اگر این هشدارها و تذکرات تاثیرگذار نبود با آنها برخورد کند.
*برخورد امام با نهضت آزادی در همین قالب قابل تحلیل است چون گفتمان نهضت آزادی، گفتمان جبهه ملی و گفتمان بازرگان با گفتمان امام تفاوتهای ماهوی داشت در عرصه سیاست خارجی در عرصه فرهنگ در عرصه اقتصاد تفاوتهایی را شاهد بودیم و امام هشدار و تذکر داد و در نهایت آنها از صحنه کنار رفتند.
مرحله بعدی جریان بنی صدر بود که گفتمان بنی صدر با متغیرهایی که داشت با گفتمان اسلام فاصله داشت لذا امام هشدار لازم را به او داد و در نهایت منجر به برخورد با بنی صدر شد و مجلس هم به میان آمد و کفایت این شخص را زیر سئوال برد.
مرحله بعد مسئله آقای منتظری پیش آمد، ضمن اینکه اصلا در اینجا بحث قوه مجریه و رئیس جمهور و نماینده مجلس مطرح نبود بلکه هر جریان سیاسی و هر شخصی ولو قائم مقام رهبری باشد اگر وارد عرصه شکستن اصول و مبانی بشود رهبری عالی نظام باید با این انحراف برخورد نماید، در این موضوع هم امام متوجه شده بود که گفتمان آقای منتظری با گفتمان خودشان متفاوت است و مسیری که می رود مسیر دیگری است لذا امام بعد از مراحل طولانی با تذکرات و ارشادات زیادی که به آقای منتظری دادند، سرانجام برخورد لازم را با ایشان بعمل آوردند و آقای منتظری هم از صحنه خارج شد.
پس از آن در جریان کارگزاران هم اجمالا شاهد متغیرهایی بودیم که بعضا با گفتمان حضرت امام و مقام معظم رهبری زاویه داشت ودر آن مقطع رهبر انقلاب تذکراتی را چه بصورت شفاهی و چه بصورت کتبی می دادند.
بعد از آن موضوع اصلاح طلبان پیش آمد که متاسفانه عناصر سکولار و لیبرال در درون دولت و مجلس شورای اسلامی نفوذ کرده بودند و برخی از اطرافیان آقای خاتمی عناصر نا اهلی بودند بطوریکه زمینه هنجارشکنی و ساختارشکنی فراهم کردند و رهبری در طول ۸ سال تذکرات ، ارشادات و هدایتهایی برای آنها داشتند، حتی وضعیت به گونه ای شد که آقا فرمودند اگر این انحرافات را ادامه دهند صلح امام حسن در کار نخواهد بود و حادثه عاشورا تکرار خواهد شد، این گفتار رهبری حاکی از آن بود که اگر معظم له تنها هم بمانند، تسلیم جریانهای انحرافی نمی شوند.
بعد از آن مسئله فتنه بوجود آمد و فتنه گران بدنبال این بودند که کرسی قوه مجریه را تصاحب کنند تا از آن طریق بتوانند به خواسته هایشان برسند بنابراین وارد عرصه انتخابات شدند اما در حقیقت آنها وارد بازی خطرناکی شدند که ایستادگی و مقاومت رهبری در این حادثه هم نقطه عطفی در صیانت از حاکمیت دینی و استقرار نظام ولایی در مسیر خود بود.
*متاسفیم که در سالهای اخیر با متغیرهایی که درعرصه های مختلف من جمله عرصه سیاست خارجی، عرصه شایسته سالاری و عرصه فرهنگی و در عرصه تعامل با خودی و غیر خودی در دولت احمدی نژاد روبرو شدیم که احساس می کنیم این موارد با شعارهای احمدی نژاد و آرمانهایی که قبلا می گفت و حتی با آرمانهای انقلاب و رهبری هم زاویه داشت.
* واقعا جای تعجب دارد چطور کسانیکه باشعار مقابله با اشرافیگری به صحنه قدرت آمدند امروز در زیر سایه خود، جریان اشرافیگری تازه ای را می پرورانند، این پدیده عجیب و غریبی است یک جریانی در طول زمان به ضد خودش تبدیل می شود؟
* دلیل حادث شدن این پدیده این است که اگرعناصر اصلی یک جریان هوشیار نباشند، نفوذیها می آیند و جریان اصلی را به ضد خودش تبدیل می کنند، متاسفانه هم اکنون چنین اتفاقی درحال شکل گیری است.
* حمایتهای رهبری از این دولت خیلی محرز و روشن بود. ابتدای روی کار آمدن احمدی نژاد تاکنون معظم له از آنها حمایت کرده است، ضمن اینکه انصافا این دولت کارهای بزرگی هم انجام داده است که بعضا قابل تقدیرهم بود اما نباید از یاد ببریم که همه این کارها از جمله مطالبات رهبری بوده است، یعنی تحقق عدالت اجتماعی در جامعه خواست امام و رهبری بوده است.
*با وجود اینکه دولت فعلی کارهای خوبی انجام داده است اما متاسفانه به بلایی بزرگ گرفتار شد و این بلای بزرگ وجود عناصر نفوذی فاسد به معنای واقعی کلمه در دولت بود که کار را به اینجا کشاندند.
*در مرحله اول نظر مبارک آقا این بود که احمدی نژاد نزدیک ترین فرد به خودش را بعنوان معاون اول خود منصوب نکند، اما احمدی نژاد با تاخیر این نظر را پذیرفت و حتی طوری عمل کرد که اختیارات این فرد از سمت معاون اولی بیشتر باشد.
* در مرحله بعد موضوع ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی پیش آمد که مجددا آقا وارد این موضوع شدند و فرمودند که میراث فرهنگی سنخیتی با حج و زیارت ندارد و سرانجام با تذکر رهبری ماجرا حل شد.
*احمدی نژاد که با شعار مهرورزی بر سر کار آمد، وزیر امور خارجه را در هنگام ماموریت خارج از کشور برکنار کرد، آیا این مهرورزی است؟ آیا برخورد با وزیر اطلاعات به بدترین شکل مهرورزیست؟ آیا برکناری وزیر نفت که ریاست اپک را هم برعهده دارد مهرورزیست؟
* توقع مردم، علما و بزرگان این بود احمدی نژادی که با شعار ولایتمداری آمد وقتی احساس می کند رهبری مطالبه ای دارد ولو بصورت شفاهی، از جان و دل بپذیرد نه اینکه آقا دستور صریحی بدهند ولی احمدی نژاد تامل کند بعد هم قهر کند برود منزل، این کارها با شعارهای گذشته احمدی نژاد سازگاری ندارد و دور از انتظار است .
* امیدواریم که احمدی نژاد همین مقدار عکس العملی که از ناحیه مردم و از ناحیه دوستان نزدیکش دیده کافی باشد و به مسیر اصلی خود برگردد.
*احمدی نژاد بطور رسمی اعلام کرده است که هیچ یک از اعضای دولت حق دخالت در انتخابات را ندارند و در این رابطه باید مدیران و مسئولان و دستگاه های نظارتی مراقبت کنند که این گفته احمدی نژاد محقق شود، یعنی دولت دخالتی در اصل انتخابات نداشته باشد، بعبارتی دیگر این وظیفه دستگاه های نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور و شورای نگهبان و ناظرین شورای نگهبان در استانها است و همینطور دستگاههای دیگر که مسئولیت دارند که دیگران تخلفی نکنند و برخلاف نظر صریح رئیس جمهور وارد عرصه انتخابات نشوند.
* عناصری که این کار[سحر و جادو] را انجام می دهند به معنای واقعی فاسد هستند، زیرا فن سحر و جادو در اسلام حرام است و تسلط بر موجودات غیرطبیعی اضرار به نفس و اضرار به موجودات ذیحیات دیگر است که انسان نیستند، تسلط بر آنها و شیاطین و اجنه شر که جز شرارت کار دیگری نمی کنند درست نیست و اصولا در احکام فقهی ما آمده است که سحر و جادو کار حرامی است.
ندای سبز آزادی: رئیس کمیسیون انرژی مجلس از بررسی تقاضای طرح تحقیق و تفحص از خرید لوله های انتقال گاز از خارج از کشور در جلسه روز یکشنبه این کمیسیون خبر داد.
به گزارش مهر، حمیدرضا کاتوزیان اظهارداشت: جمعی از نمایندگان تقاضای تحقیق و تفحص از خرید لوله های انتقال گاز از خارج از کشور را تهیه کرده اند که این طرح روز یکشنبه آینده در کمیسیون انرژی مجلس بررسی می شود.
وی گفت: به دنبال خرید لوله های انتقال گاز از خارج از کشور سه کارخانه تولید کننده دچار بحران مالی و کاری شده اند. این درحالی است که این کارخانه ها کالای یکسانی به لحاظ کیفیت و قیمت در مقایسه با کارخانجات خارجی تولید می کنند .
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از سرمقاله خود با عنوان«مجلس با اقتدارم آرزوست!» نوشت:
*در فرایند تصمیم سازی نزد طیفی که به “اصولگرایان” مشهور شده اند، مدتی است تحرکاتی در این مقوله صورت میگیرد که علیرغم اطلاع رسانی قطره چکانی، تقریباً اساس و محور اصلی این تحرکات به وضوح منعکس گردیده و جائی برای پرده پوشی و توجیه آن باقی نگذاشته است. برخی از چهرههای مطرح جبهه اصولگرایان مدتی قبل با رئیسجمهور دیدار کرده و پس از رایزنیها، کمیته ۳ نفرهای برای پیگیری مواضع اصولگرایان در قبال انتخابات مجلس نهم معرفی شد. صرفنظر از اینکه در این فهرست سه نفره، چه کسانی با چه ویژگیها و معیارهایی انتخاب شده اند، اساس این اقدام، بطور جدی با معیارهای قانونی در تضاد و تناقض است، چرا که این اقدام اولاً به منزله استفاده از امکانات و ظرفیتهای دولت برای انتخابات است و ثانیاً به معنای دخالت قوه مجریه در امر انتخابات مجلس میباشد.
*اگرچه این تصمیم بعداً تحت عنوان تلاش برای ایجاد وحدت در جبهه اصولگرایان توجیه گردید ولی روشن است که چنین عباراتی نمیتواند پوشش مناسبی برای نادیده گرفتن اصل مطلب و سرپوش گذاشتن دخالت دستاندرکاران قوه مجریه در انتخابات مجلس ارزیابی شود.
*واکنش چهرههای شاخص و نسبتاً جسورتر در جبهه اصولگرایان در قبال اصل این اقدام نشان میدهد که نگرانیها در این زمینه حتی در جبهه اصولگرایان هم کاملاً مطرح است و آنها نیز از کنار این “خبط بزرگ” نمیگذرند. بدون نیاز به گمانه زنیها در مورد سرنوشت این اقدامات، کاملاً محرز است که “خشت اول” توسط کسانی که خود را در کسوت “معماران مجلس نهم” میبینند، قطعاً کج و ناموزون گذاشته شده است. ایراد جدی و قانونی در این زمینه آنست که دولت و رئیسجمهور از هرگونه دخالت مستقیم و غیرمستقیم در امر انتخابات منع شدهاند و در عین حال، درک اهداف و ملاحظات قانونگذار در این زمینه هم چندان مشکل نیست و در واقع به وضوح سعی شده است مانع شکل گیری یک مجلس فرمان بر از دولت شوند و از ورود وکیل الدولهها به مجلس جلوگیری به عمل آورند، که البته تصمیمی سنجیده، مدبرانه و هوشمندانه است.
*اما چرا دولتی که خود را قانونمندترین دولت در طول تاریخ معرفی میکند، چنین اقدامی را بعمل آورده است؟ پاسخ روشن است ولی بهتر است از کنار آن بگذریم و از کسانی که میخواهند “معماران مجلس نهم” باشند بپرسیم که آنها چرا به چنین تصمیمی تمکین کرده اند؟ و چرا هنوز هم سعی دارند فریاد اعتراض و گلایه نسبت به این بیقانونیهای آشکار را یکسره نادیده بگیرند و کم رنگ جلوه دهند؟
*در جریان وزن کشی در انتخابات مجلس هشتم، کاملاً مشخص گردید که طیف دولتی موسوم به “رایحه خوش خدمت” تا چه میزان کم وزن است. اکنون در پرتو تحولات ماههای اخیر، حتی همان وزن و اعتبار سابق هم به جد مورد سؤال است و کاملاً بعید به نظر میرسد “رایحه خوش خدمت” به مشام کسی برسد و اگر هم رسید، چنین بوئی خوشایند باشد و پذیرفتنی.
*لازم است عقلای جبهه اصولگرائی به سوابق تلخ سالهای اخیر و کارنامه حاصل از همبستگی با این طیف و نتایج تأسف بار ناشی از سکوت در برابر تکرویها، قانون شکنیها و شگردها برای “جلب نظر موقت” این و آن، بیشتر توجه کنند و به این نکته حیاتی و مبنائی بیاندیشند که مگر این جماعت چقدر میارزند که ما همه چیز نظام را و اعتبار اصولگرائی را و تمامی توان و ظرفیت یک جبهه خوشنام را پای آنها بریزیم و در بالاترین سطح ممکن حتی از خطاها و قصور و تقصیر و بیاعتنائیهای عمدی آنها دفاع کنیم و بر آن سرپوش بگذاریم؟ تجربههای تلخ ماههای اخیر به همگان آموخت که “اعتماد بیش از حد” منجر به “بی اعتمادی بیش از حد” میشود.
*چرا امروز بعضیها آن وزن سابق را ندارند؟ به همین دلیل. چرا امروز بعضیها مجلس را به هیچ گرفتهاند و تصریح میکنند که مجلس در رأس امور نیست؟ به همین دلیل. چرا امروز مجلس ما که قرار بود “عصاره فضایل ملت” و “خزانه گلهای نادر انقلاب و کشور” باشد، به چنین روزی افتاده که دیگر حتی “در ذیل امور” هم نباشد؟ به همین دلیل. چرا قوانین و مصوبات مجلس را دولت “سوا” میکند و از میان آنها، همان را که دلش میخواهد، انتخاب میکند و فقط همانرا، آنهم دقیقاً مطابق میل خود، اجرا میکند؟ باز هم به همین دلیل!
*ما به یک مجلس مبتنی بر شایسته سالاری، کارآمد، کاردان، شجاع و مدبر احتیاج داریم که نه زور بگوید و نه زیر بار حرف زور برود. خدا رحمت کند امام راحل(ره) را که توصیه میکرد: “مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید”. افسوس که ما با چنان رهنمودی، فاصله داریم!
*از سخنان اخیر رئیس مجلس میتوان فهمید که حرف اصلی وی و همه کسانی که عزت و سربلندی ایران و نظام جمهوری اسلامی را میخواهند اینست که درباره مجلس نهم میگویند: مجلس با اقتدارم آرزوست!
ندای سبز آزادی: با گذشت قریب به یک هفته از بازداشت رضا صفری، مدرس دانشگاه و عضو سازمان مجاهدین انقلاب (شاخه اصفهان) که در سالروز دوم خرداد طی یورشی ناگهانی در منزلش دستگیر و به بازداشتگاه منتقل شد، کماکان خانواده اش در بی خبری کامل به سر می برند و از وضعیت جسمی و روحی وی، خبری داده نمی شود.
به گزارش جرس، صفری هم اکنون در سلول انفرادی در زندان دستگرد اصفهان نگهداری می شود.
در همین زمینه گزارش شده است که همسر رضا صفری دستگیری رضا را “بهترین هدیه توسط ماموران امنیتی به مناسبت روز زن” به خود می داند و فرزندانش نیز با استواری و پایداری در کنار مادر خویش چشم به آزادی پدر دارند.
همچنین براساس خبرهای رسیده از برخی منابع، اتهامات این عضو سازمان مجاهدین تشکیل جلسات قرآنی در جمع معلمان استان و تمکین نکردن به فشارهای نیروهای امنیتی در تعطیلی این کلاس ها بوده است.
گفتنی است رضا صفری، عضو ستاد میرحسین موسوی، بارها توسط ماموران امنیتی استان مورد بازخواست و توبیخ قرار گرفته بود.
در این گزارش آمده است ورود ناگهانی به منزل وی توسط گروه زیادی از ماموران و برخورد زشت با همسر ایشان که خواهر شهید می باشد و همچنین ادامه برخوردهای زشت با مادر همسر وی که اولین فرزند شهید روحانی استان اصفهان را تقدیم کشور نموده، گواه بر دلسردی این ماموران از فشارهای چند ماهه بر این عضو سازمان و ممنوع التدریس کردن ایشان در دانشگاه های آزاد استان اصفهان می باشد.
لازم به یادآوری است رضاصفری فعال فرهنگی با عضویت در انجمن اسلامی معلمان استان اصفهان پی گیر مشکلات معلمان دستگیر شده در استان و رفع مشکلات خانواده های آنها بوده است.
طبق آخرین گزارش ها، این عضو بازداشتی سازمان مجاهدین انقلاب، از حقوق زندانیان عادی محروم بوده و تا کنون حتی اجازه هیچ تماسی با خانواده اش را نداشته و اعتراض های آنها در این زمینه نیز به نتیجه ای نرسیده است.
ندای سبز آزادی: مقامات امنیتی و قضایی با احضار برخی از زندانیان سیاسی و خانواده های آنها که نامه اخیر ۲۶ امضایی را منتشر کردند، آنها را به تبعید و عدم ارایه ملاقات حضوری و مرخصی تا پایان دوره محکومیت تهدید کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، مقامات قضایی با فشار بر خانواده ها از آنها خواسته اند تا نامه تکذیبیه از عزیزان زندانی شان گرفته و منتشر کنند وگرنه با عواقب سختی مواجه خواهند شد.
زندانیان سیاسی در نامه خود نوشته بودند که غالب بازداشتها با اعمال خشونت، توهین و تحقیر همراه بوده به طوری که برخی از متهمان هنگام دستگیری به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.
این زندانیان همچنین اظهار داشته بودند:«ما امضا کنندگان این شکواییه تحت شکنجه قرار گرفته ایم. یکی از متداول ترین شکنجه ها نگهداری ما در سلول های انفرادی بسیار کوچک بوده است . روشی که به اذعان همه مسوولان عالی کشور شکنجه تلقی می شود و بازجویان و زندان بانها نیز تایید می کنند که متهم پس از چند هفته نگهداری در سلول انفرادی دچار اختلالات جسمی و روحی شدید می شد .
شکنجه های شدیدتر از جمله فرو کردن سر متهم در توالت، خوراندن کاغذ بازجویی به متهم و مواردی امثال نیز علیه برخی از ما اعمال شده ، که برخی از شاکیان و زندانیان در گزارشهای جداگانه جزییات آن را منتشر کرده اند.»
امضا کنندگان این شکواییه همچنین نوشته بودند که ما بدون استثنا با رفتار غیر اخلاقی و غیر اسلامی بازجویان مواجه بوده ایم . شکنجه های روحی و فیزیکی فحاشی های شرم آور نسبت به متهم و خانواده و عزیزان او و طرح اکاذیبی چون روابط غیر اخلاقی در غالب بازجویی ها به کرات انجام شده است . رفتاری که باعث فشار روحی زیاد به متهمان نیز بوده است.
نویسندگان این نامه گفته اند که که آنچه در این نامه آمده عمق عملکرد فاجعه آمیز نسبت به متهمان و محکومان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را مشخص نمی کند.
امضا کنندگان این بیانیه محسن امین زاده ، محسن میر دامادی، بهمن احمدی امویی، عبدااله مومنی، میلاد اسدی، عبدالله رمضان زده، عماد بهاور، مصطفی تاج زاده، مجتبی تهرانی، علی جمالی، محمد حسین خوربک ، محمد داوری، امیر خسرو دلیر ثانی، کیوان صمیمی، اسماعیل صحابه، محمد فرید طاهری قزوینی، فیض الله عرب سرخی،بهزاد نبوی، ابولفضل قدیانی ،مجید دری ،ضیا نبوی، مهدی کریمیان اقبال، محمد رضا مقیسه، علی ملیحی، محمد جواد مظفر و حسن اسدی زید آبادی، هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر