-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 05/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



tavassoli_mohammad_01
محمد توسلی:سالگرد شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری فرصت مناسبی است تا ضمن یادآوری سوابق و خدمات آن مرحوم، تعامل روشنفکران دینی به طور خاص با آن مرحوم و به طور عام با روحانیون نو اندیش دست کم در هفت دهه اخیر مورد بررسی قرار گیرد.
استاد مرتضی مطهری از جمله روحانیونی است که از‌‌ همان آغاز تلاش‌های فرهنگی ـ اجتماعی خود در سالهای آغازین دهه سی با روشنفکران دینی به طور مشخص با مهندس مهدی بازرگان و دکتر یداله‌ سحابی و یاران و همفکران آنان در عرصه‌های فرهنگی ـ‌ اجتماعی ارتباط و همکاری تنگاتنگی داشت و این همکاری نزدیک تا آخرین ساعات حیات پربار و تاثیرگذارشان یعنی روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ که به شهادت رسید ادامه پیدا کرد.
استاد شهید مطهری در طول حدود سه دهه از دوران تلاش‌های فرهنگی ـ اجتماعی خود در جلسات انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی مهندسین و سپس انجمن اسلامی پزشکان شرکت می‌کرد و ضمن ارائه سخنرانی با نسل جوان و مسلمان ارتباط و تعامل داشت.
مجموعه آثار منتشر شده آن مرحوم عموماً متن تدوین شده سخنرانی‌های آن مرحوم در جلسات انجمن اسلامی مهندسین و پس از متوقف شدن فعالیت و تشکیل جلسات آن انجمن توسط ساواک در سال ۱۳۵۳ در جلسات انجمن اسلامی پزشکان تداوم پیدا کرد.
موضوع سخنرانی‌ها به طور کلی پاسخ به سئوالاتی است که در این جلسات مطرح می‌شد و یا در سطح جامعه مطرح بود. «خدمات متقابل ایران با اسلام» که در جلسات انجمن اسلامی مهندسین و «مسئله حجاب» که در انجمن اسلامی پزشکان ارائه شد، نمونه‌ای از ده‌ها اثر چاپ شده این گونه سخنرانی‌هاست.
همکاری با «متاع»
زنده یاد مهندس بازرگان در نیمه اول سال ۱۳۳۴ با توجه به تجربه دوران زندان، (دوره فعالیت نهضت مقاومت ملی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲)، به این جمع‌بندی رسیده بود که تا رسیدن به تفاهم و همکاری در امور سیاسی و حزبی راه درازی در پیش است. نخستین گام برای ورود به مرحله دموکراسی و فعالیت‌های جدی سیاسی ـ اجتماعی بایستی مسیرهای لازم برای تمرین کار جمعی فراهم شود. سخنرانی «احتیاج روز» مهندس بازرگان که در سال ۱۳۳۶ در جشن عید فطر انجمن اسلامی دانشجویان در سالن دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در کرج ارائه شد. این ضرورت را به طور مبسوط مطرح کرد که «احتیاج روز» امروز جامعه ما پس از نیم قرن هنوز نیز هست. برای این منظور مهندس بازرگان جمعیتی به نام «متاع» تشکیل داد که مخفف «مکتب تربیتی اجتماعی عملی» است. مرحوم مطهری از جمله افرادی است که توسط مهندس بازرگان برای همکاری به این جمع دعوت شد. «متاع» بر پایه اصول ده‌گانه و اساسنامه‌ای شکل گرفت که پس از شهادت استاد مطهری در سطح عموم معرفی شد.
بسیاری از نهادهای مدنی (نظیر انجمن‌های اسلامی مهندسین، پزشکان، معلمان و بانوان) و نهادهای فرهنگی مانند شرکت‌ سهامی انتشار، دانشسرای تعلیمات دینی با امتیاز دکتر یداله سحابی، دبیرستان کمال نارمک (مدیریت دکتر یداله سحابی) و... که در سالهای بعد تأسیس شد از جمله اقدامات «متاع» است. مرحوم مطهری خود از پایه‌گزاران انجمن اسلامی معلمان در سال ۱۳۳۸ هست و نام آن مرحوم در کنار ۱۵ موسس این انجمن «مهندس بازرگان، غلامعباس توسلی، یداله سحابی، سید محمود طالقانی و...» قرار دارد.
گزارش فعالیت‌های متاع و تفصیل تعامل روشنفکران دینی با مرحوم مطهری نیاز به شرح و بسط طولانی دارد که در اسناد تاریخی متعدد منتشر شده است. آنچه لازم است در اینجا مورد تاکید قرار گیرد تفاوت نسبی اندیشه، مواضع و خدمات فرهنگی ـ اجتماعی روحانیونی چون استاد مطهری که با روشنفکران دینی تعامل داشته‌اند با روحانیون سنتی حوزوی است.
آیت‌اله سید محمود طالقانی نمونه دیگری از روحانیونی است که با زمینه‌های قبلی از آغاز دهه بیست همراه مهندس بازرگان و دکتر یداله سحابی تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی خود را سامان بخشیده است و در تحولات چند دهه اخیر کشور به سهم خود تاثیر گذار بوده‌اند.
آیت‌ الله مطهری سرانجام در ۱۲ اردیبهشت سال ۵۸ پس از خروج از جلسه «متاع» که در منزل آقای مهندس عزت‌اله سحابی تشکیل شده بود بدست گروه فرقان شهید شد و هزینه سنگینی بر جامعه ما در ماه‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب تحمیل کرد.
مدیریت انقلاب
استاد مرتضی مطهری در مدیریت انقلاب نقش برجسته‌ای داشت. از طرفی ایشان مورد وثوق و اعتماد رهبر فقید انقلاب بود و از سوی دیگر با روشنفکران دینی نیز چند دهه همکاری نزدیک داشت. اسناد تاریخی مذاکرات پاریس در سال ۵۷ و سازمان‌دهی مدیریت انقلاب، نقش استاد مطهری را به طور برجسته نشان می‌دهد. تاسیس شورای انقلاب به دستور آیت‌الله خمینی توسط آیت‌الله مطهری در ایران صورت گرفت. اعضای غیر روحانی شورای انقلاب عموماً از روشنفکران دینی هستند که با توصیه مرحوم مطهری انتخاب شدند. انشاء اولیه حکم ابلاغ نخست وزیری مهندس بازرگان توسط استاد مطهری انجام شد و سپس توسط سایر اعضای شورای انقلاب تکمیل و نهایی گردید.
مجموعه سخنرانی‌ها و یادداشت‌های استاد شهید مطهری در آستانه انقلاب و در دوران بسیار کوتاه پس از پیروزی انقلاب تا شهادت که در مجموعه «پیرامون انقلاب اسلامی» منعکس شده است اندیشه و مواضع آن مرحوم در شرایط انقلاب ۵۷ را نشان می‌دهد. این مواضع گویای این واقعیت است که استاد مطهری با دو بال روشنفکری دینی و تاثیرات حوزوی خود عمل کرده است.
درکتاب نهضت‌های اسلامی صد ساله که متن تدوین شده سخنرانی انجام نشده برنامه عصر ۱۴ شعبان (۲۹ تیرماه سال ۱۳۵۷) است که قرار بود در زمین واقع در تقاطع خیابان ولیعصر ـ طالقانی برگزار شود و ساواک از برگزاری آن جلوگیری کرد. استاد مطهری در مواضع خود در این دوره هم بر آزادی اندیشه و تفکر و حاکمیت ملت تصریح دارد و هم بر ضرورت رهبری آیت‌الله خمینی تاکید می‌ورزد.
برای یادآوری برخی از محورهای این کتاب که مرتبط با موضوع بحث است را عیناً نقل می‌کنم:
«نهضت کنونی ایران به صنف و طبقه خاصی از مردم ایران اختصاص ندارد. نه کارگری است، نه کشاورزی، نه دانشجویی، نه فرهنگی و نه بور ژوازی. در این نهضت غنی و فقیر، مرد و زن، شهری و روستایی، طلبه و دانشجو، پیله‌ور و صنعتگر، کاسب و کشاورز، روحانی و آموزگار، با سواد و بی‌سواد یکسان شرکت دارند.» (صفحه ۶۲)
اخبار، مشاهدات و فیلم‌های مستند راهپیمایی‌های سال ۵۷ به ویژه در تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ به وضوح نشان می‌دهند که عموماً طبقات متوسط شهری که از آگاهی بالاتری برخوردارند در انقلاب نقش اصلی داشتند. مدیریت انقلاب نیز بیشتر در اختیار روشنفکران دینی و روحانیون مبارز است که هر یک بسیج بخشی از جامعه را بر عهده دارند.
استاد شهید مطهری در این سخنرانی ازیک سو نقش روشنفکران دینی را بدون نام بردن تلویحاً مطرح می‌کند: «در طول سی واند سال گذشته یعنی از شهریور ۲۰ تاکنون، محققین و گویندگان و نویسندگان اسلامی توفیق یافتند که تا حدودی چهر زیبا و جذاب اسلامی واقعی را به نسل معاصر بنمایانند» و از سوی دیگر نقش مراجع آگاه و شجاع و مبارز را با ذکر نام آنان برجسته می‌کند.
«مراجع عظام و بزرگوار قم حضرت آیت‌الله عظمی شریعتمداری، آیت‌الله عظمی گلپایگانی و آیت‌الله عظمی مرعشی نجفی دامت برکاتهم که در راه اعلاء کلمه حق گامهای مفید و موثر برداشته و مایه فخر و مباهات اسلام و مسلمین شده‌اند برای همیشه در تاریخ این مملکت نام نیکشان به یادگار خواهد ماند.»
استاد مطهری در ادامه این بحث به رهبری آیت‌الله خمینی تاکید می‌ورزد و با توصیف ویژگی‌های خاص حضرت آیت‌الله عظمی خمینی ارادت ویژه خود را نسبت به ایشان نشان می‌دهند: «قلم بی‌تابی می‌کند که پاس دوازده سال فیض‌گیری از محضر آن استاد بزرگوار را به شکرانه بهره‌های روحی و معنوی که از برکت نزدیک بودن به آن منبع فضیلت و مکرمت کسب کرده‌ام اندکی از بسیار را بازگو کنم»
در ادامه بحث برای پاسداشت خدمات سایرین مجدداً اضافه می‌کند: «بدیهی است که در این نهضت اسلامی، شخصیتهای روحانی و غیر روحانی که شرکت داشته و یا دارند و هر کدام سهمی دارند فراوانند. برخی شخصیت‌ها یا گروه‌ها از سال‌ها پیش از آغاز نهضت (روحانیت) فعالیتهای ثمر بخش اسلامی فکری یا عملی داشته‌اند که در آماده سازی اندیشه امروز برای شرکت در یک نهضت عظیم اسلامی نقشه موثر و قاطع داشته است. برخی دیگر با فدارکاری‌‌ها، جانفشانی‌ها، تحمل زندان‌ها و تبعید‌ها به این نهضت قاطعیت و قدرت و ارزش بیشتر بخشیده‌اند....» (صفحه ۸۸).
در بخش آفات نهضت به مواردی می‌پردازد که نقل برخی از آن‌ها در اینجا خالی از لطف نیست:
«من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم‌الشأن نهضت اسلامی...... هشدار می‌دهم....... که نفوذ و نشر اندیشه‌های بیگانه به نام اندیشه اسلامی و یا مارک اسلامی.... خطری است که کیان اسلام را تهدید می‌کند. راه مبارزه این خطر تحریم و منع نیست؛ مگر می‌شود تشنگانی را که برای جرعه‌ای از آب له له می‌زنند از نوشیدن آب موجود به عذر اینکه آلوده است منع کرد... راه مبارزه عرضه داشتن صحیح این مکتب در هم زمینه‌ها با زبان روز است... ما باید کارهای علمی و فکری خود را ده برابر کنیم، باید بدانید که اشتغال منحصر به فقه و اصول رسمی جوابگوی مشکلات نسل معاصر نیست». (صفحه ۹۲)
همچنین در بخش رخنه فرصت طلبان بر یک واقعیت تلخ دیگر تاکید دارد:
«رخنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفتهای بزرگ هر نهضت است. وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه اینگونه افراد را سد نمایند.
هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می‌کند سنگینیش بر دوش افراد مومن، مخلص و فداکار است. اما همین که به «بار» نشست و یا لااقل نشانه‌های «بار دادن» آشکار گشت و شکوفه‌های درخت هویدا شد، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می‌شود،... روز به روز که از دشواری‌ها کاسته می‌شود و موعد چیدن ثمر نزدیک‌تر می‌گردد، فرصت طلبان محکمتر و پرشور‌تر پای علم نهضت سینه می‌زنند تا آنجا که تدریجاً انقلابیون مومن و فداکاران اولیه را از میدان به در می‌کنند. این جریان تا آنجا کلیت پیدا کرده که می‌گویند: «انقلاب فرزند خور است» گویی خاصیت انقلاب این است که همین که به نتیجه رسید فرزندان خود را یک یک نابود سازد. ولی انقلاب فرزند خور نیست، غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار می‌آورد.» (صفحه ۹۷)
تعامل درمقاطع تاریخی
تعامل روشنفکران دینی با روحانیون در مقاطع مختلف تاریخی ظهور و بروز داشته است.
پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی رحمت‌الله علیه مرجع تقلید و رئیس حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۰ اعضای انجمن اسلامی دانشجویان به مناسبت چهلمین روز در گذشت، هماهنگ با شهید دکتر بهشتی به قم سفر کردند و پس از دیدار در مدرسه دین و دانش قم که توسط دکتر بهشتی تاسیس شده بود، به طرف مسجد اعظم قم راهپیمایی انجام شد و طلاب و فضلای قم به استقبال آنان آمدند و سپس پیام انجمن اسلامی دانشجویان توسط آقای مهندس هاشم صباغیان در مسجد اعظم قم خوانده شد. این سفر و پیام دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران به طلاب و روحانیون قم توجه ناظران را به خود جلب کرد و زمینه ساز تعامل‌های بعدی گردید.
پس از فوت آیت‌الله بروجردی این سئوال برای عموم مردم ایران به ویژه نسل جوان مطرح شد که جانشین آیت‌الله بروجردی چه کسی است و چگونه انتخاب می‌شود؟ جایگاه مسئله تقلید در معارف قرآنی و اسلامی کجاست؟ مگر قرآن خطاب به مسلمانان نهیب نمی‌زند که «ولا تقف ما لیس لک به علم» (از آنچه بدان علم و آگاهی نداری پیروی مکن) پس چرا باید از مراجع، تقلید کرد و محدوده تقلید کجاست؟ مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیت‌الله طالقانی که از دو دهه قبل با تلاش‌های فرهنگی و اجتماعی خودشان مردم به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده را با معارف اصیل اسلامی با زبان روز آشنا کرده ‌بودند و مردم تشنه پاسخ به سئوالات خود در این زمینه بودند برای انجام رسالت روشنفکری و آگاهی بخشی خود از جمعی از عالمان دینی که از قبل ارتباط فکری داشتند با حضور نمایندگان انجمن‌های اسلامی دعوت کردند. علامه طباطبایی، سید ابوالفضل موسوی زنجانی، مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، سید محمود طالقانی و مهندس بازرگان از جمله شرکت کنندگان این جلسات بودند محصول مذاکرات و بررسی‌های این جلسات مقالات پژوهشی است که در کتابی با عنوان «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت» چاپ شد و در سال ۱۳۴۱ کتاب برگزیده سال گردید.
اگر چه در بدو امر این کتاب با واکنش برخی از روحانیون سنتی حوزه‌ها مواجه شد اما به زودی این اثر مورد توجه و استفاده عموم روحانیون حوزه‌های علمیه قرار گرفت و بر اندیشه و تفکر بسیاری از آنان تاثیر گذاشت.
تعامل با مراجع و روحانیون مبارز
در جریان رخدادهای سیاسی سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۱، ابتدا فضای نسبی باز سیاسی، در دوران ریاست جمهوری جان‌کندی رئیس جمهوری آمریکا، در ایران پدید آمد و احزاب سیاسی و جنبش دانشجویی امکان فعالیت پیدا کردند و دکتر امینی مأموریت اجرای برنامه‌های اصلاحات مورد نظر آمریکا را پیدا کرد. اما محمد رضا شاه خودکامه که تقسیم قدرت را برنمی‌تابید، در سفری به آمریکا خود اجرای برنامه‌های اصلاحی مورد نظر آمریکا را تقلبل کرد. پس از بر کناری دکتر امینی از نخست وزیری و منصوب کردن امیر اسداله علم ابتدا فعالیت جبهه ملی دوم و احزاب سیاسی (نهضت آزادی ایران) را متوقف و جنبش دانشجویی را سرکوب کرد و سپس به منظور از صحنه خارج کردن آخرین پتانسیل اجتماعی مقاومت در مقابل اجرای برنامه‌های اصلاحی لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را مطرح کرد. در این لایحه، شرکت زنان در انتخابات این انجمن‌ها، حذف قید اسلام از شرایط منتخبین و انجام مراسم تحلیف با «کتاب آسمانی» به جای قرآن و همچنین اصلاحات ارضی مطرح شد. ابتدا مراجع قم با صدور بیانیه با مفاد این لایحه مخالفت ورزیدند: «مداخله زنان در امور اجتماعیه چون مستلزم امور محرمه و توالی فاسده کثیره است ممنوع و باید جلوگیری گردد». دستگاه تبلیغات شاه با طرح اتهام «ارتجاع سیاه» حملات گسترده‌ای را علیه روحانیت حوزه و مراجع قم به راه انداخت. جالب است که همزمان رسانه‌های غربی در اروپا نیز همین تبلیغات را دامن زدند.
در چنین شرایطی رهبران نهضت آزادی ایران، مهندس بازرگان، دکتر یداله سحابی و آیت‌الله طالقانی و یاران آنان و با تحلیل این شرایط و احساس وظیفه تاریخی برای خنثی کردن برنامه استبداد سلطنتی در ایران از طریق صدور بیانیه‌های آگاهی بخش و همچنین دیدارهای حضوری در تغییر لحن بیانیه مراجع بزرگ قم نقش خود را ایفاد کردند. مشروح رخدادهای این دوره در کتاب «بررسی و تحلیلی از: نهضت امام خمینی» تألیف سید حمید روحانی (جلد اول) صفحات ۲۱۶ – ۱۴۲ انتشار سال ۱۳۵۶ و اسناد نهضت آزادی ایران و تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران به قلم سرهنگ غلامرضا نجاتی آمده است.
نهضت آزادی ایران در اولین بیانیه خود در ۶ آبان ۱۳۴۱ با عنوان «دولت از هیاهوی انتخابات انجمن‌های ایالتی چه خیالی دارد؟ می‌نویسد: «امر مسلم این است که دل آقایان برای آزادی و حق انتخاب کردن کسی نسوخته است و به هیچوجه قصد اعطای حق به زن‌ها یا مرد‌ها و اجرای انتخابات صحیح و واگذاری کار‌ها به مردم در بین نیست... مگر مرد‌ها در این مملکت چه حالا و چه دوره‌های بعد از کودتا که با آن رسوایی انتخاباتی بعمل می‌آمد حق رای دارند و داشتند که زن‌ها از آن محروم باشند؟!»
در پایان از دولت می‌خواهد: «فعلا حق بازگرفته مرد‌ها را بخودشان پس بدهید و دخالتی در انتخابات ننمایید تا بعد نوبت صحبت خانم‌ها و انجمن‌های ایالتی برسد».
در بیانیه تفصیلی بعدی نهضت آزادی با عنوان «در زمینه اعلامیه‌های اخیر علمای اسلام و مراجع عظام» با نقل محورهای بیانیه‌های مراجع مسیر تحول و مواضع منطقی مراجع، به آگاهی بخشی مردم و خنثی کردن برنامه تبلیغاتی رژیم استبداد سلطنتی می‌پردازد: «بسیار ارزنده و زیبنده است که آقایان اعتراض خود را نه به موضوع واحد انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی کرده و نه آلوده به مسئله اصلاحات ارضی که دست آویز ظاهر فریبی برای دولت شده است، نموده‌اند. بلکه نظر را بالا گرفته انگشت روی منشاء خرابی‌ها و ریشه مفاسد یعنی خودکامگی و حکومت مطلق العنانی فردی گذارده مدافع اجرای کلی احکام اسلام و رعایت قانون اساسی شده حق حاکمیت مردم از طریق انتخابات صحیح را مطالبه می‌نمایند»....
«آقایان به طوی که در محضرشان مکرر شنیده شده است خوبست توجه فرموده‌اند که تا نظارت مردم از طریق انتخابات آزاد بر زمامداران وجود نداشته باشد و تا افاضل و وجوه ملت در شئون و مصالح جامعه دخالت و دفاع ننمایند امید هیچگونه بازگشت و جبران فاسد و راه صلاح در این ممکلت باقی نخواهد ماند.»...
«آنچه علمای اسلام و اکثریت ملت مسلمان می‌خواهند به هیچوجه ارتجاع و سیر قهقرا یعنی جلوگیری از آزادی و دفاع حقوق ملت اعم از زن و مرد نبوده همگی خواهان رژیم پارلمانی و حکومت قانون و تامین حقوق و آزادی‌های مشروع و منطقی می‌باشیم»
آقای سید حمید روحانی در پایان بررسی تاریخی خود می‌نویسد: «نهضت آزادی ایران نیز بار دیگر با صدور اعلامیه‌ای از قیام مقدس روحانیت پشتیبانی کرده تا حدودی به روشن کردن موضوع، نظرات و خواسته‌های روحانیو و انگیزهٔ آنان از قیام علیه «تصویبنامه» و در رفع ابهاماتی که وجود داشت، کمک کند.»
جمعبندی
سوابق تاریخی چند دهه قبل از انقلاب ۵۷ نشان می‌دهد که روشنفکران دینی با روحانیون به ویژه مراجع و نواندیشان حوزوی همواره برخورد مسالمت‌آمیز و تعالی بخش داشته‌اند و این نگاه راهبردی ریشه در آموزه‌های قرآنی و شناخت فرهنگی ـ اجتماعی جامعه ایران و تجربه بشری دارد. بدون تغییر زیر ساخت‌های فرهنگی ـ اجتماعی جامعه نمی‌توان انتظار تحول و توسعه پایدار داشت. در جامعه‌ای که مناسبات فرهنگ سنتی ریشه‌دار ساری و جاری است بدون اصلاح این مناسبات و تغییر دیدگاه‌ها نمی‌توان به ایجاد ساختارهای نو در جامعه امید بست، که البته طی این فرآیند نیاز به زمان و تلاش پیگیر دارد. اما برای بررسی نگاه و تعامل روحانیت که قدرت را پس از انقلاب در اختیار گرفت با روشنفکران دینی می‌توان مطالعات جداگانه‌ای انجام داد.
در یک نگاه کلان تاریخی به ویژه در پاسخ برخی از نقدهایی که به عملکرد روشنفکران دینی در چند دهه اخیر مطرح شده است به نظر می‌رسد این تعامل به رغم برخی تلخی‌ها و بی‌مهری‌ها با روشنفکران دینی در مجموع پیامدهای مفیدی برای آینده جامعه ایران در پی دارد و موجب پالایش و تلطیف فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه خواهد شد که این راهبرد در راستای منافع ملی ایران قابل ارزیابی است.
منبع: مهرنامه؛ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰

 


 


مرتضی کاظمیان:چند ماهی از آغاز سرکوب‌های پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ نگذشته بود که همسر یکی از بازداشت‌شدگان شاخص اصلاح‌طلب، در حضور جمعی از خانواده زندانیان سیاسی تصریح کرد: «زمانی، وقتی مهندس صباغیان و برخی دیگر از یاران ایشان در نهضت آزادی، تعریف می‌کردند که چگونه در دهه ۶۰ تعزیر شده و شلاق خورده و شکنجه شده‌اند، باور نمی‌کردیم که چنین وقایعی در زندان‌های جمهوری اسلامی، آن هم در قبال چنین شخصیت‌هایی به‌وقوع پیوندد... اما حالا، و بعد از خشونت‌های هفته‌های اخیر، حس و لمس کرده‌ایم که متاسفانه آن گزارش‌ها صحیح و واقعی بوده‌اند.» (نقل به مضمون)
«تاریکخانه»‌های جمهوری اسلامی متاسفانه واجد چنین ویژگی‌ای است؛ چه بسیار شنیده‌ها که وقتی از نزدیک پا به آن می‌نهی، ملموس و عینی می‌شود. و چه پرشمارند افرادی که به‌واسطهٔ علقه‌های ایدئولوژیک مشترک با نظام سیاسی مستقر، یا به‌دلیل منافعی که به برکت تداوم حضور تمامیت‌خواهان در حاکمیت از آن برخوردار شده‌اند، بار نمی‌کنند _یا نمی‌خواهند بپذیرند_ که «جمهوری اسلامی»، به چه میزان از «جمهوریت» و «اسلامیت» _هر دو_ فاصله گرفته است.
بازداشت عباس امیری‌فر، مسئول نهاد فرهنگی دفتر ریاست‌ جمهوری، و شایعات منتشر شده در مورد خودکشی وی در زندان، جدید‌ترین نمونه است. مستقل از اینکه آیا خبر خودکشی امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری (دبیرکل جامعه وعاظ ولایی) صحیح است یا خیر، و صرف‌نظر از مضمون اتهام وی، نکتهٔ درخور تأمل، نحوهٔ بازداشت و چگونگی مواجهه قضایی_امنیتی با یک مقام حکومتی است. و شکل‌گیری دوبارهٔ این پرسش سخت‌پاسخ که «وقتی با یک مقام حکومتی چنین برخورد غیرقانونی صورت می‌گیرد، وضع شهروندان معمولی و بی‌پناه چگونه است؟»
چنان که همسر آقای امیری‌فر گفته است، وی جز تماس تلفنی در روز دوم بازداشت، در سه هفتهٔ پس از آن هیچ تماسی با خانواده‌اش نداشته است. وکیل امیری‌فر نیز وی را ندیده و نوعی بی‌خبری تمام و کمال از وی، در کنار شایعات مربوط به خودکشی این روحانی همسو با باند احمدی‌نژاد_مشایی، سامان یافته است.
کافی است ناظر آگاه و مطلع، کمی حافظه تاریخی میان مدت خود را قلقلک دهد تا بازجویی‌های «سیاه» ‌ و غیرانسانی از همسر سعید امامی را به‌خاطر آورد. بی‌شک اگر زنده‌یادان داریوش و پروانه فروهر و مجید شریف یا محمد مختاری و محمد جعفر پوینده خود در قید حیات بودند، در دل، خون می‌گریستند از آنچه در سلول‌های بازجویی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بر همسر متهم نخست پروندهٔ قتل‌های زنجیره‌ای گذشته بود.
مدافعان حقوق بشر در ایران، پیش از آن‌که از منظری ایدئولوژیک یا سیاسی وضع شهروندان را مورد داوری قرار دهند، از زاویه‌ای انسانی به ارزیابی کیفیت تحقق حقوق اساسی ایشان می‌نشینند. چنان‌که در تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفاع زنده‌یاد مهندس مهدی بازرگان از حقوق قانونی مته‌مان سیاسی (از وابستگان به نظام شاهنشاهی گرفته تا اعضای فرقان و دیگر گروه‌های مسلح و قطب‌زاده و....) ثبت است یا دفاع فقیه آزاده، آیت‌الله منتظری از حقوق قانونی زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ و اعتراض ایشان به روندهای غیرانسانی.
برخلاف صاحبان قدرت، دموکراسی‌خواهان آزادی‌طلب و آزاده در ایران، پیش از آنکه در پی انتقام و تثبیت و تداوم اقتدار خویش باشند، در تعقیب بسط فضای آزادی و امنیت برای تمامی شهروندان و رسیدگی قانونی و منصفانه به اتهامات افراد هستند.
بازداشت و تداوم حبس غیرقانونی امیری‌فر و دیگر نزدیکان باند احمدی‌نژاد_مشایی با وجود تمامی وجوه تاسف‌بار و ناگوارش، می‌تواند واجد این خیر و برکت باشد که چشمان بستهٔ بخشی دیگر از صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی را بر «تاریکخانه»‌های نظام غیردموکراتیک و سرکوبگر بگشاید.
اگر وزارت اطلاعات احمدی‌نژاد در کنج سلول‌های انفرادی، شهروندان «غیرخودی» و «درجه سوم» را زیر رگبار توهین و تهدید و تحقیر و آزار و اذیت‌های جسمی و روانی قرار می‌داد و می‌دهد، اینک، یک نهاد امنیتی دیگر (ظاهرا اطلاعات سپاه پاسداران) در قدرت‌نمایی محسوس، «خودی‌های منحرف شده» را «می‌نوازد» و «چشمان خویش بستهٔ ایشان» را بر واقعیت تاریکخانه‌های جمهوری اسلامی می‌گشاید.
زمان لازم است که همراهان قدرت نامشروع در ایران، دریابند که حتی برای حفظ امنیت خویش و تحقق حقوق اساسی خود نیز ناچارند حقوق قانونی دیگر شهروندان را مورد حمایت جدی قرار دهند. بی‌باوران به «حقوق بشر» حتی با تکیه به «عقلانیت ابزاری» هم شده، باید سکوت دهشتناک و همراهی مرگبار خود با جریان سرکوب و خشونت و ارعاب را پایان دهند.
هنوز فریاد‌ها و توهین‌ها و لعن و نفرین‌های احمد توکلی در مجلس اول بر سر مهندس بازرگان، در آرشیو روزنامه‌ها ضبط و ثبت است؛ چنان‌که ادعاهای غریب و لبخندهای فریبندهٔ محمدجواد لاریجانی در مورد وضع حقوق بشر در ایران؛ این هر دو و بسیاری دیگر چون ایشان، صاحبان قدرت و همراهان ولایت مطلقه فقیه در حاکمیت جمهوری اسلامی، پیش از آنکه دیر شود و خود طعم «تاریکخانه»‌های نظام استبدادی را بچشند، ناگزیرند از منظری «منفعت‌طلبانه» هم که شده، وضع حقوق اساسی شهروندان ایران را مورد نقد جدی‌تر قرار دهند و به تلاش برای تغییر وضع موجود همت گمارند.
آنچه این روز‌ها بر عباس امیری‌فر، روحانی همراه و همسو با احمدی‌نژاد و مشایی می‌رود، یادآور شعرگونهٔ مشهور مارتین نیمولر، کشیش پروتستان ضدنازیسم است (شعرگونه‌ای که به اشتباه به برتولت برشت نسبت داده می‌شود):
«در آغاز نازی‌ها سراغ کمونیست‌ها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند، من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم.
بعد (از کمونیست‌ها) در پی اتحادیه‌های کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز نبودم سکوت کردم.
یهودی‌ها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم.
تا اینکه سر وقت خودم آمدند...
هنگامی که خودم را دستگیر کردند... دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.»

 


 


sahabi_ezat2

عباس عبدی: اگر افراد را از حيث نگاه تحليلي آنان به مهم‌ترين عامل تغيير اجتماعي به دو گروه تقسيم كنيم، يك گروه كساني هستند كه نقش فرد و رهبران سياسي و انگيزه‌هاي خيرخواهانه آنان را در تحول جامعه از نقطه نامطلوب به نقطه مطلوب مهمتر از ساير عوامل مي‌دانند. گروه مقابل كارآيي اين نقش را در مقايسه با تحولات ساختاري فرعي و در درجه دوم اهميت مي‌دانند. در اين صورت نگاه تحليلی من به گروه دوم نزديكتر است. به ويژه در كشورهايي كه ساختارهاي اقتصادي و سياسي و اجتماعي در وضعيت ناكاركردي و مخرب روند توسعه قرار دارند. ولي كاهش دادن اهميت فرد به منزله ناديده گرفتن آن نيست، و اگر از زاويه ديگري به موضوع بپردازيم مجدداً به اهميت فرد در حوزه سياست و رهبري جامعه به سمت توسعه پي خواهيم برد. من به صورت تيتروار سه عنصر اصلي چنين اهميتي را مي‌گويم.

 

ـ شناخت درست جامعه و اولويت‌هاي آن و توجه به ناكاركردي‌های ساختاري آن.
ـ فعاليت تشكيلاتي و آمادگي براي انجام مشارکت جمعي كه ركن مهم كنش سياسي است.
ـ التزام به ارزش‌هاي انساني و اخلاقي و پرهيز از نان به نرخ روز خوردن.
با اين مقدمه مي‌توانم مدعي شوم كه آقاي مهندس عزت‌الله سحابي از هر سه جهت، چهره سياسي شاخص و قابل احترام در تاريخ نيم قرن اخير ايران است. جناب سحابي برخلاف بسياري از چهره‌هاي سياسي، نگرشي واقعي از ساختار نفتي اقتصاد ايران دارد. ايشان به دليل مطالعات تاريخي و اقتصادي و نيز به دليل فعاليت و مسئوليت در سازمان برنامه و بودجه و نيز خصوصيات اخلاقي كه پذيراي نگرش‌ها و تحليل‌هاي ديگران است و تأكيدي كه بر درس‌گیري از شكست‌هاي پيشين داشت، توانسته است، نگرش و تحليلي منطقي از معضلات ساختاري جامعه ايران به دست آورد و بر همين اساس نيز پيشنهادهاي وي براي برون‌رفت از اين وضعيت نسبت به بسیاری از دیگران به واقعيت نزديكتر بوده است.
فعاليت تشكيلاتي و تأكيد بر كنش جمعي سياسي، يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي مهندس سحابي بود. در جامعه‌اي كه هزينه ايجاد تشكيلات سياسي بالاست، براي مهندس سحابي اين امكان فراهم بود كه با توجه به سوابق خودش نوعي برج عاج‌نشيني را پيشه كند و به مريدپروري بپردازد تا بنابه شرايط با استفاده از شيوه‌هاي توده‌اي و عوامانه او را به ميدان بياورند و او نيز خود را فراتر از احزاب و گروه‌ها قرار دهد. ولي مهندس سحابي چه از خلال فعاليت تشكيلاتي پيش از انقلاب و چه در نشريه ايران فردا، كوشيد كه نوعي كنش جمعي را در سياست شكل دهد كه جامعه ما هنوز هم از ثمرات آن بهره‌مند است. درباره كنش سياسي مهندس سحابي يك نكته بسيار مهم وجود دارد و آن تداوم است كه بيش از پنج دهه به صورت مستمر و بدون فراز و فرودهاي احساساتي ادامه داشته است و اين نكته بسيار ارزشمندي در ایران است.
اما آنچه كه در مورد مهندس سحابي برجسته‌تر از دو مورد قبلي است، التزام ايشان به ارزش‌هاي انساني و اخلاقي و جوانمردي در سياست است كه به معناي واقعي كلمه ايشان را در سرزمين سياسي ايران برجسته مي‌كند. از خود گذشتگي و پرهيز از اولويت دادن به منافع شخصي، سلامت اخلاقي و مالي، تعهد به فعاليت‌هاي خيرخواهانه، افتادگي و خضوع، پرهیز از نان به نرخ روز خوردن و پرهيز از افراط و تفريط و نیز دارا بودن صداقت و حسن‌نيت و... و بسياري ديگر از ويژگي‌هاي انساني و اخلاقي مهندس سحابي را به يكي از الگوهاي ارزشمند براي كنشگران سياسي به ويژه جوانان تبديل كرده است. برخی ایشان را جزو محالفان حکومت معرفی می‌کنند ولی من معتقدم که صفت مخالف‌خوانی با روحیات ایشان انطباق ندارد بلکه او را باید خیرخواه حکومت دانست. مهندس سحابي به معناي دقيق كلمه از عناصر اصلي سرمايه انساني و البته کمیاب در حوزه سياسي ايران است، و چنين سرمايه‌اي مستهلك نخواهد شد و كنشگران حال و آينده اين كشور، متناسب با توانايي و شايستگي‌هاي خود مي‌توانند از اين سرمايه سياسي بهره‌برداري كنند. من ترديدي ندارم كه در آينده نه چندان دور شاهد باروري بيشتر از زميني خواهيم بود كه بذرهاي سياسي آن را جناب مهندس عزت‌الله سحابي كاشته‌اند.

 


 


Ahmadinejad_mehr

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با "روز" اعلام کردند کمیسیون انرژی مجلس به عنوان کمیسیون تخصصی، مساله انفجار آبادان را پی گیری میکند. در عین حال سیدعلی میرخلیلی، نماینده میناب در مجلس شورای اسلامی هم گفت  محمود احمدی نژاد سرپرست وزارت نفت نیست و باید برای این وزارتخانه سرپرست معرفی کند.همچنین سید سلمان ذاکر، عضو کمیسیون قضایی مجلس و نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی این انفجار را یک آبروریزی بزرگ در سطح بین المللی میداند.

سوم خرداد ماه ، محمود احمدی نژاد در حالی پروژه بنزین ساز پالایشگاه آبادان را به عنوان سرپرست وزارت نفت افتتاح کرد که شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی از او خواسته بودند برای وزارت نفت سرپرستی تعیین کند.

سیدعلی میرخلیلی، نماینده میناب در مجلس شورای اسلامی در این زمینه به "روز" می گوید که وزارت نقت نه وزیری دارد و نه سرپرستی. آقای احمدی نژاد خود را سرپرست این وزارتخانه اعلام کرده اما شورای نگهبان رسما نظر داده که این مساله مغایر قانون است واو نمی تواند همزمان سرپرست وزارت نفت باشد و باید برای این وزارتخانه سرپرستی معرفی کند.

دولت محمود احمدی نژاد 14 اردیبهشت، ادغام 4 وزارتخانه را تصویب و علیرغم مخالفت مجلس و شورای نگهبان، 24 اردیبهشت رسما از صادق محصولی، علی اکبر محرابیان و مسعود میرکاظمی وزرای رفاه، صنایع و نفت خداحافظی کرده بود. او اما یک روز بعد ناچار شد برای وزارت خانه های رفاه و صنایع سرپرست تعیین کند و در یک برنامه زنده تلویزیونی خود را هم سرپرست وزارت نفت اعلام کرد.

ایران رئیس دوره ای اوپک است و ناظران سیاسی معتقد بودند احمدی نژاد قصد حضور در اجلاس اوپک را دارد؛ امری که از سوی معاون پارلماني او تایید شد. محمدرضا میر تاج الدینی گفت كه احمدي نژاد به عنوان سرپرست وزارت نفت در اجلاس آتي اوپك شركت مي‌كند.

شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی با این مساله مخالفت کرده اند و آقای میر خلیلی به "روز" می گوید وزیر یا سرپرست وزارت نفت در اجلاس اوپک شرکت می کنند و این وزارتخانه اکنون نه وزیری دارد و نه سرپرستی و ما منتظریم آقای احمدی نژاد ظرف چند روز آینده سرپرست وزارت نفت را به مجلس معرفی کند.

 

دادستان اعلام جرم کند

اما انفجار آبادان مساله ای فراتر از بی سرپرست ماندن وزارت نفت بود. براساس گزارش ها، محمود احمدی نژاد که خود را سرپرست وزارت نفت اعلام کرده اکنون با عنوان این مساله که وزارت نفت براساس نظر مجلس، سرپرست ندارد از پاسخگویی به مجلس در زمینه انفجار سوم خرداد طفره می رود.

سید سلمان ذاکر، عضو کمیسیون قضایی مجلس اما به "روز" می گوید: "طبیعی است مسئولان وزارت نفت باید درباره این انفجار پاسخگو باشند و حال که این وزارت خانه وزیری ندارد رئیس جمهور خود را برای سرپرستی این وزارتخانه مدعی میداند و باید پاسخگو باشد باید معاونان وزارت نفت به مجلس فراخوانده شوند و پاسخ بدهند."

سایت اصولگرای آینده نیز در این زمینه نوشته است که "اگرچه شورای نگهبان اعلام كرده است محمود احمدی نژاد به عنوان سرپرست وزارت نفت اعتبار ندارد، اما با توجه به اعلام رسمی احمدی نژاد كه خود را به عنوان سرپرست وزارت نفت معرفی كرد و اعلام معاون حقوقی رییس جمهور مبنی بر عدم تمكین دولت به نظر شورای نگهبان، مجلس می تواند با احضار شخصیت حقوقی سرپرست وزارت نفت نه به اقدام غیرقانونی دولت رسمیت بدهد و نه از وظیفه نظارتی خود كوتاهی كند".

در انفجار سوم خرداد تعدادی کشته و زخمی شدند واین حاصل افتتاحی بود که گفته می شود ناشی از فشار احمدی نژاد برای افتتاح زود هنگام این مجموعه  بوده است. این انفجار ابهامات بسیاری را به دنبال داشت و سید سلمان ذاکر، عضو کمیسیون قضایی مجلس و نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با "روز" آن را آبروریزی بزرگ در سطح بین المللی میداند.

آقای ذاکر به "روز" می گوید: در این انفجار بسیار صدمه دیدیم، تعدادی از هموطنان زخمی و کشته شدند و آبروی خودمان را در جهان به خطر انداختیم. واقعا آبرو ریزی بزرگی در جهان بود و باید حتما مورد رسیدگی و پی گیری قرار بگیرد.

نماینده ارومیه می افزاید: این انفجارباید توسط کارشناسان قبل از حضور رئیس جمهور و هیات همراهش پیش بینی و خنثی می شد و تدابیر لازم اتخاذ می گردید؛حالا هم باید عوامل سهل انگاری در این قضیه  شناسایی شوند.

به این نماینده مجلس می گویم بر اساس اخبار منتشر شده این اتفاق هم از سوی كارشناسان وزارت نفت و هم توسط نمایندگان مجلس پیش بینی شده  و همان طور كه رئیس كمیسیون انرژی عنوان كرده اند، این تذكر به مسئولان داده شده بود كه پالایشگاه آمادگی برای افتتاح ندارد واحتمال رخ دادن یك اتفاق خطرناك وجود دارد.

آقای ذاکر می گوید: مجلس باید به جد این مساله را پی گیری کند و ببینیم چرا چنین اتفاقی افتاده. آقای احمدی نژاد تشخیص داده که باید افتتاح شود و کارشناسان بایداو را از حادثه آفرینی این قضیه آگاه می کردند. اما تمام این مسائل باید مورد رسیدگی قرار گیرد. هم کمیسیون انرژی و هم کمیسیون قضایی مجلس باید رسیدگی کنند و دادستانی کل باید وارد قضیه شود و اعلام جرم کند و مقصرین را شناسایی کند.

 

کمیسیون انرژی پی گیر انفجار آبادان

انفجار در پالایشگاه ابادان در کمیسیون انرژی مجلس در دست بررسی است. روز گذشته در تماس با نمیاندگان مجلس از انها درباره این انفجار سئوال کردیم. نیره اخوان ، نماینده اصفهان به "روز" گفت که این مساله باید از کمیسیون مربوطه یعنی کمیسیون انرژی مورد پی گیری قرار گیرد.

مصطفی مطورزاده، نماینده خرمشهر نیز به "روز" گفت که این مساله در کمیسیون انرژی در دست بررسی است و اطلاعات دقیق را اعضای کمیسیون انرژی دارند.

سیدعلی میرخلیلی، نماینده میناب نیز از کمیسیون انرژی به عنوان کمیسیون تخصصی این مساله یاد کرد و به "روز" گفت ابتدا این مساله در کمیسیون انرژی بررسی می شود و سپس مجلس تدابیری خواهد اندیشید و نمایندگان مجلس قطعا به نظر تخصصی این کمیسیون توجه خواهند کرد.

اعضای کمیسیون انرژی مجلس اما از مصاحبه امتناع می کنند. یکی از اعضای این کمیسیون به "روز" میگوید که تا بررسی نهایی قرار شده در این زمینه سخن نگوییم اما گزارش نهایی کمیسیون در صحن علنی مجلس قطعا قرائت خواهد شد.

 

افتتاح های مرگبار

هنوز تکلیف انفجار آبادان که گفته می شود علت اصلی آن اصرار محمود احمدی نژاد به افتتاح در روز سوم خرداد بوده، روشن نشده که وب سایت ایبنا نیوز، سایت محلی بختیاری، از فشارهای غیرمنطقی به مدیریت سدگتوندعلیا برای شتاب بخشیدن به افتتاحیه این پروژه ملی و آغاز آبگیری این سد با حضور محمود احمدی نژاد خبر داده است.

وب سایت ایبنا نیوز نوشته پس از آنكه شتابزدگی برخی مدیران محلی استان خوزستان در افتتاح فاز سوم پالایشگاه آبادان، حادثه تلخ انفجار این پالایشگاه را رقم زد و موجب كشته شدن  4 نفر از هموطنانمان گردید، پیگیریهای ایبنانیوزحاكی از فشارهای غیرمنطقی به مدیریت سدگتوندعلیا برای شتاب بخشیدن به افتتاحیه این پروژه ملی و آغاز آبگیری این سد با حضور رئیس جمهور می باشد و متاسفانه استاندار خوزستان بعنوان نماینده رئیس جمهور در استان نیز با چشم پوشی از نواقص این پروژه عظیم ملی، به سوی كلید زدن حادثه ای دیگر قدم بر می دارد.

 

اما این رویه مسبوق به سابقه است به طوریکه وب سایت فردا در گزارشی از افتتاح های نافرجام و بدون موقع محمود احمدی نژاد نوشته و گزارش داده است: این اولین بار نیست كه افتتاح‌های شتاب زده چنین رسوایی به بار می‌آورد. پیش از انتخابات سال ۸۸، آزادراه تهران-پردیس یك روز پس از افتتاح به‌دلیل نداشتن علائم راهنمایی و عدم ایمنی بسته شد. منتقدان دولت افتتاح ناتمام این پروژه را با هدف بهره‌برداری انتخاباتی دانستند. جالب آنكه این آزادراه به صورت یك طرفه (!) افتتاح شده بود و هنوز هم داخل دو تونل اصلی و طویل ان چراغ روشن نیست، چندین حادثه دلخراش رانندگی كه در آنجان هم وطنانمان گرفته شد حاصل آن افتتاح بود، طوری كه در آستانه انتخابات، پلیس راهور ناگزیر از مسدود كردن آزادراه مزبور شد.
آن آزادراه محل رفت و آمد دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن بود و چندین بار آگهی ترحیم جوانان دانشجو روی برد دانشگاه رفت.

 

 

براساس این گزارش، پروژه احداث راه‌آهن بین شیراز و اصفهان كه در دولت خاتمی به تصویب رسیده‌بود، براساس برنامه زمان‌بندی قرار بود در سال ۸۹ به اتمام برسد. با این حال محمود احمدی‌نژاد این طرح را در روزهای تبلیغات انتخابات افتتاح كرد ولی به دلیل عجله‌ای كه در احداث این خط آهن شده‌بود، ریل‌ها بعد از حركت اولین قطار كج شدند و این مسیر ۳ روز پس از افتتاح تعطیل شد.
همچنین قرار بود در روز ۱۸ خرداد، احمدی‌نژاد برای افتتاح راه‌آهن ۵۴۶ كیلومتری كرمان-زاهدان به زاهدان سفر كند. با وجود اصرار دولت به افتتاح این راه‌آهن، به دلیل نیمه‌كاره بودن این خط، قطار آزمایشی در منطقه شورگرد دچار مشكل و باعث شد افتتاح این راه‌آهن به تأخیر بیفتد.

 

 

این وب سایت همچنین خبر از تعطیلی کارخانه ای که با تبلیغات زیاد افتتاح شده بود داده و نوشته : کارخانه معظمی كه قرار بود به گفته دكتر احمدی‌نژاد در كنار دیگر واحدهای تولید در نهضت صنایع پایین دستی پتروشیمی، بیكاری را ریشه كن كند، خود به علت كمبود خوراك تعطیل شد تا فعالیتش از زمان افتتاح حتی به سه ماه هم نرسد.
محمود احمدی‌نژاد در حالی واحد پلی اتیلن سبك شركت پتروشیمی امیركبیر را در پنج شنبه ۲۸ بهمن ماه ۸۹ افتتاح كرد كه از آغاز نهضت ایجاد صنایع پایین دستی پتروشیمی برای ریشه كنی بیكاری در كشور سخن گفت و افتتاح و راه اندازی این واحد را با وجود كارشكنی و سنگ اندازی مخالفان، پیشرفت ملت ایران و با تكیه بر دستان توانمند متخصصان داخلی معرفی كرد. اما فعالیت‌های این واحد كه در حدود ۴۰۰۰ میلیارد ریال برای افتتاح و راه اندازی‌اش هزینه شده بود در كمتر از سه ماه فعالیت، به خاطر كمبود خوراك تعطیل و متوقف شد.

 

هیچ یک از این موارد توسط نمایندگان مجلس مورد بررسی و پی گیری قرار نگرفته و انفجار پالایشگاه آبادان تنها موردی است که حساسیت نمایندگان مجلس را برانگیخته. کارشناسان سیاسی معتقدند با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس و نیاز نمایندگان به رای مردم حوزه های خود از یک سو و اختلافات اخیر بین احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای بعید است این قضیه بدون پی گیری بماند.

 

منبع:روزآنلاین/فرشته قاضی


 


emad_behavar

عماد بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران در حالیکه به یکی از سنگین‌ترین احکام، ده سال زندان و ده سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شده است با گذشت یکسال و چند ماه از دوران محکومیت خود، همچنان ممنوع المرخصی است. وی در سال ۸۸ چهار بار بازداشت شد و نهایتا به اتهام عضویت در نهضت آزادی و جلسه با سران آن، دادگاهی برای وی تشکیل و حکم سنگینی برایش صادر شد. عماد بهاور نیز توضیحات مبسوطی درباره رای دادگاه داد و این حکم را ناعادلانه خواند و خانواده وی همچنان تقاضای اعاده دادرسی دارند.

علی رغم تمامی این فشار‌ها و حکم ناعادلانه، عماد بهاور با تاکید بر اینکه من در خط بازرگان مانده‌ام و خواهم بود، می‌گوید: «همیشه در عمل به چارچوب قانون اساسی تاکید کرده‌ام و اصلاح طلب خواهم ماند.»

همسر این زندانی اصلاح طلب با تاکید بر تقاضای اعاده دادرسی می‌گوید: «آیا واقعا درست است که افرادی همچون آقای بهاور که به کشور خدمت می‌کنند در زندان بسر برند و جامعه از وجود چنین افرادی محروم باشد؟ یکی از بالا‌ترین احکامی که بعد از انتخابات صادر شده حکم آقای بهاور بوده است که کاملا» ناعادلانه «و» غیر حقوقی «است و ما تقاضای اعاده دادرسی داریم. و امیدوارم فشارهایی که بر روی گروه‌های اصلاح طلب است، کم شود و تمامی زندانیان آزاد شوند و اتفاق خوبی بیافتد.»

همچنین محمد نوری زاد با بیان اینکه عماد بهاور زندانی عصبیت ماست، نوشته است: «عماد، تمثیل صادقانه یک جوان متعهد و روشنفکر ایرانی است. او جلال آل احمد است که دست پرخاشگر ما، او را از نیمه راه تجربه به در برده و به زندانش انداخته است. کاش عماد را، و عماد‌ها را می‌فهمیدیم. کاش متواضعانه سرتعظیم در برابر او و عمادهای دیگر خود فرو می‌بردیم و با یک دلجویی مختصر آنان را به عرصه علم و تحصیل باز می‌بردیم. زندانی بودن عماد و عماد‌ها، هیچ گرهی از مشکلات ما وا نمی‌کند، بل بر مشکلات ما، آواری از هدر دادن استعدادهای» ناب «این سرزمین فرو می‌نشاند.»

متن کامل گفتگوی «جرس» با مریم شفیعی، همسر عماد بهاور را با هم می‌خوانیم:

خانم شفیعی لطفا در خصوص آخرین دیداری که با همسرتان داشتید صحبت بفرمایید.

الان در بند ۳۵۰ هستند وهفته گذشته با ایشان ملاقات داشتیم اما همچنان از حق تلفن محروم هستند.

ملاقات‌هایتان کابینی است؟

ما حدود یکسال است که ملاقات حضوری نداشتیم اما اردیبهشت امسال به ما یک ملاقات حضوری دادند. امیدوارم این ملاقات حضوری ادامه داشته باشد چون طبق قانون خانواده‌ها ماهی یکبار باید ملاقات حضوری داشته باشند.

وضعیت جسمی و روحی ایشان چطور بود؟

از نظر روحی بطور کلی «خوب» است. اما خوب، الان همسرم حدود یکسال و دو ماه است که در زندان بسر می‌برد و زمان آزادیش را هم آذر سال ۹۸ اعلام کرده‌اند. خوب این احکام و زندان‌های طولانی مدت «ناعادلانه» و «خسته کننده» است و این تنها حرف من نیست بلکه تمام خانواده‌ها این را می‌گویند و امیدواریم هرچه زود‌تر این وضعیت خاتمه پیدا کند.

اتهامی که به موجب آن آقای بهاور را به ده سال زندان محکوم کردند عضویت در نهضت آزادی و جلسه با سران آن عنوان شده و خود آقای بهاور هم توضیحاتی درباره رای دادگاه دادند و این حکم را کاملا غیرعادلانه دانسته‌اند. حال شما بعنوان همسر ایشان در پنجاهمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران چه صحبتی دارید؟

من به هر جایی که مراجعه کردم عضویت در یک حزب را جرم نمی‌دانستند حتی به دفتر آقای محسنی اژه‌ای هم که مراجعه کردم منشی دفتر ایشان می‌گفتند اصلا عضویت در یک تشکل که جرم محسوب نمی‌شود. بعد گفتم خوب، خودتان هم که دارید می‌گویید و من هم به این حکم اعتراض دارم اما جواب دادند نه این طور کارت پیش نمی‌رود به جای اعتراض تقاضای مرخصی بده. خوب این عادلانه نیست یک انسان بی‌گناه را بی‌خود در زندان نگه دارند در حالیکه خودشان می‌گویند عضویت در حزب و تشکل جرم محسوب نمی‌شود. دیگر نمی‌دانیم به کجا مراجعه کنیم، الان همسرم جوانی و عمر خود را در زندان می‌گذراند و هیچ مرجعی هم پاسخگو نیست.

برای مرخصی که می‌گویند اقدام کنید شما نتیجه‌ای در این مورد گرفته‌اید؟

برای عید که درخواست مرخصی دادم دادستان گفتند قاضی پرونده گفته که همسرم ممنوع المرخصی است و پیگیری‌هایمان بعد از عید هم به نتیجه‌ای نرسیده است.

این اولین باری است که دارم مصاحبه می‌کنم اما واقعا نتیجه دو سال سکوت ما این حکم برای همسرم بود! بعد از این حکم سنگین هم که وضعیت حقوق اولیه‌اش از جمله مرخصی اینجور است! خوب زمانیکه کسی پاسخ ما را نمی‌دهد ما چاره‌ای جز اطلاع رسانی نداریم. بعد از انتخابات ما زندگی مشترکی با هم نداشتیم اما الان احساس می‌کنم بخاطر خصوصیات اخلاقی و مقاومت و صبوری همسرم مثل یک دوست و همراه در کنارش ایستاده‌ام و از خدا می‌خواهم هر چه زود‌تر از زندان‌‌ رها شود.

در پایان هر صحبتی که دارید بفرمایید.

من درخواستم از مسئولین این است که یکبار دیگر این پرونده را بررسی کنند. آیا واقعا درست است که افرادی همچون آقای بهاور که به کشور خدمت می‌کنند در زندان بسر برند و جامعه از وجود چنین افرادی محروم باشد؟ یکی از بالا‌ترین احکامی که بعد از انتخابات صادر شده، حکم آقای بهاور بوده است که کاملا ناعادلانه و غیر حقوقی است و ما تقاضای اعاده دادرسی داریم. و امیدوارم فشارهایی که بر روی گروه‌های اصلاح طلب است، کم شود و تمامی زندانیان آزاد شوند و اتفاق خوبی بیافتد.

 


 


مصر با کاهش محدودیتها در گذرگاه مرزی رفح به عده زیادی از فلسطینیان اجازه داده است که با عبور از مرز رفح وارد آن کشور شوند.

این نخستین بار در چهار سال اخیر است که فلسطینیان اجازه می یابند آزادانه از مرز رفح وارد مصر شوند.

بر اساس مقررات جدید، زنان کودکان و مردان بالای ۴۰ سال اجازه عبور آزادانه دارند. اما مردان ۱۸ تا ۴۰ ساله هنوز باید برای عبور از مرز مجوز دریافت کنند و علاوه بر این استفاده از مرز برای تجارت همچنان ممنوع است.

فلسطینیانی که غزه را ترک می کنند باید حتما کارت شناسایی ای که توسط مقامات اسرائیلی صادر شده در دست داشته باشند.

محمد منظرپور، خبرنگار بخش فارسی بی بی سی در نقطه صفر مرزی نوار غزه و مصر می گوید اولین گروهی که وارد خاک مصر شد، پنجاه بیمار فلسطینی بودند که برای درمان سفر کرده‌اند.

گذرگاه رفح، مهمترین راه ارتباطی غزه با دنیای خارج است که از خاک اسرائیل عبور نمی کند.

امید تازه

مقامات مصر اعلام کرده اند که مرز رفح هر روز از ساعت نه صبح تا نه شب باز خواهد بود، به استثنای روز جمعه و تعطیلات رسمی.

اگرچه گذرگاه مرزی رفح کماکان برای تجارت مسدود باقی خواهد ماند، اما انتظار می رود باز کردن این مرز، به اقتصاد غزه کمک کند.

محمد منظر پور می گوید نیروهای مرزبانی فلسطینی ۵۰۰ مسافر را برای ورود به خاک مصر آماده کرده بودند. به گفته او، پیش از این به طور متوسط، تنها ۳۰۰ نفر امکان عبور می یافتند.

از زمانی که حماس، در چهار سال پیش کنترل نوار غزه را به عهده گرفت، مصر و اسرائیل گذرگاه های مرزی خود با این منطقه را مسدود کردند.

اسرائیل از اقدام مصر برای بازگشایی این گذرگاه مرزی انتقاد کرده است و می گوید بسته بودن آن برای جلوگیری از قاچاق اسلحه حیاتی است.

مصر می گوید با بازرسی دقیق، مانع از این امر خواهد شد.

مقام های مصری می گویند گذرگاه مرزی رفح با نوار غزه را به صورت دایم بازگشایی می کنند تا از فشار ناشی از محاصره اقتصادی اسرائیل بر ساکنان این بخش از سرزمین های فلسطینی کاسته شود.

خبرنگاران می گویند بازگشایی این گذرگاه مرزی، نشانه تغییر عمده ای در سیاست های مصر از زمان سرنگونی حسنی مبارک است.

تحلیلگران می گویند با نزدیک شدن به زمان انتخابات در مصر، این انتظار وجود دارد که سیاست های این کشور بیشتر در راستای حقوق فلسطینیان باشد.

ماه پیش با تلاش دولت مصر، دو جنبش فلسطینی فتح و حماس پس از مدتها، به توافقی دست یافتند که به موجب آن دولت وحدت ملی تشکیل خواهند داد.

به دنبال امضای این توافق نامه، اسرائیل به تشکیلات خودگردان فلسطینی هشدار داد که بین صلح با اسرائیل یا صلح با حماس یکی را انتخاب کند.

گذرگاه بسته

در زمان خروج نیروهای اسرائیلی و برچیدن شهرک های یهودی نشین در نوار غزه در سال ۲۰۰۵، مصر موافقت کرد گذرگاه رفح با حضور ماموران تشکیلات خودگردان فلسطینی و ناظران اتحادیه اروپا به روی رفت و آمد ساکنان غزه باز باشد.

پس از تسلط حماس بر نوار غزه و اخراج ماموران خودگردان و خروج ناظران اتحادیه اروپا از این بخش از سرزمین های فلسطینی، دولت مصر این گذرگاه مرزی را بست و تنها به طور موردی به بازگشایی آن مبادرت کرده است.

صلیب سرخ بین الملل در سال ۲۰۱۰ محاصره اقتصادى غزه را غیرقانونى دانست.

این نهاد در گزارش خود اعلام کرد که اقدام اسرائیل در محاصره اقتصادی نوار غزه به منزله تنبیه دسته جمعی غیرنظامیان است و با مفاد کنوانسیون های ژنو، ناظر بر مقررات زمان جنگ و رفتار با غیرنظامیان ساکن مناطق جنگی یا تحت اشغال نظامی، مغایرت دارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته