رئیسجمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «ایمان گلی است که در بوستان آزادی میروید»، گفت:«آنچه ما میخواهیم و انقلاب ما هم میخواست؛ پاسخگویی حکومت در مقابل مردم و امکان انتقاد و نقد و اعتراض برای مردم است نه اینکه خدای نکرده مثل گذشتهها، قدرت در هالهای از تقدس پوشانده شود که کسی حق سؤال و انتقاد و اعتراض نسبت به آن نداشته باشد.»
سید محمد خاتمی در جمع معلمان با تبریک فرارسیدن روز معلم و گرامی داشت سالروز شهادت آیتالله مرتضی مطهری به تببین تفکرات شهید مطهری پرداخت.
سید محمد خاتمی در این دیدار ضمن خوشامدگویی به معلمان گفت :شما عزیزان در حساسترین و مهمترین موقعیت کشور در جایگاه بسیار ارزندهای خدمت کردید و میکنید.
کاش در روز معلم ، معلمان زندانی در میان ما بودند
وی سپس به معلمان زندانی اشاره کرد و گفت : ای کاش عزیزانی از معلمان که گرفتارند در میان ما بودند، کسانی که در صداقت و پاکی و خدمتهایشان تردیدی نیست، هر چند نمیخواهم بگویم هیچکس اشتباه نمیکند ممکن است هرکس اشتباه کند ولی سوابق و انگیزههای آنها را میدانیم که اهل خدمت بودند، زحمت کشیدند، امروز در میان ما نیستند و گرفتار هستند.البته هر کسی که در بند گرفتار شود برای ما باعث تاسف و تاثر است ولی امروز به مناسبت روز معلم میگوییم ای کاش معلمانی که واقعا گناهی به آن صورت ندارند و جرمی مرتکب نشدهاند و امروز گرفتار هستند در میان خانواده و خود ما و جامعه بودند.
وی ابراز امیدواری کرد که به لطف خداوند هر چه زودتر همچنان که بارها گفتهایم زندانیان آزاد شوند و فضا باز شود این به نفع کشور و نظام و همه خواهد بود و امیدواریم شاهد روزهای بهتری در این زمینه باشیم.
وی افزود: نامگذاری هفته معلم و روز معلم به مناسبت شهادت استاد شهید مطهری نکته و تناسب بسیار مهمی دارد چرا که به حق عنوان معلم برای آیتالله شهید مطهری بسیار به جا است.گرچه در فرهنگ یونان و نیز در فرهنگ فلسفی اسلامی معلم معنای خاصی داشت و دو معلم در تاریخ و فلسفه جهانی و اسلامی نامور شدند یکی ارسطوست و دیگری فارابی که موسس فلسفه اسلام است.
به گفته خاتمی معلم به اقتضای وضعیتی که دانش و اندیشه و فلسفه در گذشته داشت که فلسفه و حکمت شامل همه شعب و شاخههای علوم و دانشهای بشری و فنون مختلف بود به کسی میگفتند که صاحب تبحر در همه این رشتهها و شاخهها باشد و به همین دلیل ارسطو را که در مابعدالطبیعه و طبیعیات و موسیقی و سیاست صاحبنظر بود و به خاطر جامعیتش، معلم اول گفتند و در دنیای اسلام هم فارابی که در همه رشتهها و شاخهها و شعبهها صاحبنظر بود معلم دوم لقب گرفت. البته امروز که دانشها از هم باز شدهاند و رشتههای مختلفی پیدا کردهاند دیگر اصلا محال است کسی به این معنا معلم باشد حتی ذوالفنونهایی که شیخ بهایی میگفت باز شامل همه رشتهها نمیشود، گرچه در زمان شیخ بهایی علوم مختلف تحت عنوان حکمت مطرح میشد. ولی در دنیای جدید با گستردگی علوم، دیگر معلم بدان معنا تحقق پیدا نمیکند ولی معلم یعنی کسی که آگاهی را به جامعه میدهد و شخصیت انسانها را بر اساس آگاهی و عدل و ارزشها شکل میدهد الان هست و رایج است.
وی سپس خصوصیات آیت الله مطهری را برشمرد و گفت :علامه شهید آیتالله مطهری علاوه بر اینکه معلم بود یعنی مدرس و تعلیم دهنده دانشها و علوم بود لااقل در حیطه دانش الهی و علوم اسلامی و حتی پارهای از علوم عام امروز، جامعالاطراف بود. در کلام، فلسفه، عرفان، تفسیر، تاریخ، فقه و سایر رشتههایی که وجود دارد و آثار ایشان نیز شاهد مدعی است و نیز دارای تلاش برای آگاهی بیشتر نسبت به علوم و دانشهای زمان خودش لاقل آنچه به رشتههایی که به حوزه تخصص ایشان مربوط میشد مثل فلسفه جدید و جامعهشناسی و اموری نظائر آن واقعاً شهید مطهری اگر نگوییم بینظیر، کمنظیر بود و کار ایشان هم کار معلمی بود، چه در حوزه علمیه و چه در دانشگاه.شهید مطهری به خاطر دفاع از اندیشه درست و حاکمیت انصاف و عقلانیت در جامعه مورد غضب قرار گرفت و بدست انسانهای پلیدی که با رشد و پیشرفت جامعه و روشن شدن حقایق و دور شدن جامعه از تعصبات نابهجا مخالف بودند شهید شد.
وی افزود: روز معلم به مناسبت شهادت آن بزرگوار است. بطور خلاصه اگر شهید مطهری را بخواهیم توصیف کنیم انسانی دینباور بود و از موضع استوار دین، انسانمدار بود و ایشان رسالت خود را دفاع از حقیقت دین و دینداری میدانستند با این توضیح که معتقد بودند در عرصه دینداری نیز خرد باید حاکمیت داشته باشد و دین باید استوار بر پایههای محکم منطق و برهان و خرد قرار بگیرد.
به اعتقاد رئیس جمهور سابق کشور، راهی که ما برای فهم دین خدا و بسط دین خدا داریم خردی است که خدا به ما داده است و به همین دلیل یکی از پیشتازان مبارزه با الحاد از یک طرف به عنوان تفکر ضدالهی و ضدتوحیدی استاد مطهری بود بخصوص به آن صورت که در دوران ما رایج بود و نیز مبارزه با التقاط یعنی آمیخته شدن حق با باطل و عرضه مطالب به صورتی که بنیاد فکری و عقلانی ندارد و از هر جایی تکهای گرفته شده و مجموعه ناهمگونی به نام مکتب، اندیشه و ایدئولوژی مطرح میشد و از طرف دیگر مبارزه با خرافات و تحریفات در در دین ایشان یکی از انسانهایی است که واقعاً درد داشت در مقابل خرافهگرایی در جوامع و جامعه اسلامی و مبارزه با تحریف و بد عرضه شدن دین و نادرست فهمیدن و فهماندن دین در جامعه.آثاری که شهید مطهری در زمینه تحریفهای دینی و مبارزه با خرافات دارد و دفاع از آزاداندیشی گویای این مطلب است.
ایمان گلی است که در بوستان آزادی میروید
خاتمی اشاره کرد : ایمان گلی است که در بوستان آزادی میروید، ایمان تحمیلی نیست، ایمان را نمیتوان به دیگران داد، در فضای آزاد با بکار انداختن خرد و عقلانیت است که انسان به خاطر فطرتی که دارد به آن حقیقت میرسد و ایمان میآورد، به همین دلیل است ایمانهای ارثی، ایمانهایی که بصورت عادت درآمده است ایمانهایی که به خاطر تعصبات ایجاد شده است به آن صورت ارزشی ندارد.
ایمان مبتنی بر آگاهی و انتخاب است
وی افزود: ایمان مبتنی بر آگاهی و انتخاب است که در فضایی که آزادی وجود داشته باشد انسان امکان انتخاب دارد و البته این فضا باید الوده به خرافات و کجرویها و تعصبات نشود. قرآن کریم نکوهش میکند گذشتگان و دیگران را که در مقابل پیامبران بودند، آنان که به تعبیر قرآن کریم میگفتند: “إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى اثارهِم لمُّقْتَدُونَ” چون پدران ما این چنین بودند و سنت را عبارت از عادتهایی میدانستند که از گذشته به ارث رسیده است بیآنکه فکر خود را به کار بیاندازند این را مردود میداند و میگوید انسان باید تفکر کند.
خاتمی معتقد است که ایمان اصیل، انسانها را از دو اسارت نجات میدهد. وی ادامه می دهد : از اسارت هوای نفس و شیطان و از اسارت قدرتهای سلطهگری که خودشان را حق مطلق میدانند و اجازه نمیدهند حق الهی و خداداد را که حاکمیت انسان بر سرنوشت او است با تشخیص و انتخاب انسانها اعمال شود. با دو استبداد، دو جباریت پیامبران مبارزه کردند، جباریتی برخاسته از درون و هوسزدگی و قرار گرفتن بخش انسانی وجود در خدمت بخش حیوانی و دیگری جباریتی از بیرون و حاکمیت نفسگیر زورگویان بر جامعه.
وی تصریح کرد: باری شریفترین شغل که شغل انبیاء هم هست همین معلمی است و مگر نه اینکه صفت خاص پیامبر تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه انسانهاست اموزش و آگاهی دادن از یک طرف و پاک کردن و پالایش دادن درون برای اینکه این سنگینیها از او گرفته شود و بتواند اوج بگیرد و بالا بیاید.جالب اینکه در آن جایی که حضرت امام علی(ع) از حق متقابل والی و مردم صحبت میکند نیز آگاهیبخشی و تعلیم و تأدیب جایگاه مهم دارد. واقعاً در سیر تاریخ بشر اینطور از حق مردم در مقابل حکومت صحبت نشده است، البته حکومت حدود و اختیاراتی دارد ولی اینکه همه امکانات و همه حق در خدمت قدرت باشد و همه فرمانپذیریها و اطاعت محض برای مردم، شیوهای بوده که نوعاً در حکومتها جبار وجود داشته و اسلام عزیز و امیرالمومنین است که به صراحت از حق مردم صحبت میکند و حق مردم بر حکومت را عبارت میداند از بالابردن آگاهی جامعه، فروانداختن پردههای جهل و نادانی در جامعه و پرورش انسانها. میفرماید حق شما بر من والی و فرمانروا عبارت است از: توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا
وی ادب را در فرهنگ اسلامی و حتی ایرانی دارای دامنه وسیعی برشمرد و گفت: ادیب آن کسی است که بینش و منش درست و والا دارد و ادب هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی.ادب آن است که بینش، عالمانه و رفتار، درست باشد و انسان برخوردار از زندگی معقول باشد. جامعهای که در آن جهل و فقر و تبعیض باشد جامعه مطلوب امام علی علیه السلام نیست. حکومتی که مورد خواست و رضایت مردم نباشد حکومت مطلوب نیست. و حاکمی که درد مظلومان و عزم مبارزه با استثمارگران و زورگویان را نداشته باشد حاکم مطلوب امام علی علیه السلام نیست.
وی افزود: امام بعد از حق مردم از حق حکومت سخن میگوید: اولین حق حکومت بر مردم انتقاد کردن، نصیحت یعنی انتقادی که توام با خیرخواهی است، اینکه آزادی مطلوب در جامعه باشد. جالب این است که امام علی آزادی و اندیشه و بیان و نقد و انتقاد را حق حکومت و وظیفه جامعه میداند.ما در سایه بینش علوی یک گام از دنیای امروز جلوتریم که میگوید حق آزادی اندیشه، حق انتقاد و حق بحث آزاد در جامعه و پرسش از حکومت و… باید پاس داشته شود.
وی سپس به آنچه که انقلاب ایران می خواست پرداخت و گفت: آن چه ما میخواهیم و میگوییم و انقلاب ما هم میخواست همین است. یعنی نظامی که هم در آن ارزشهای الهی باشد هم خرد و منطق و عقل بر آن حاکم باشد و هم آزادیهای مطلوب و مشروع وجود داشته باشد و هم پاسخگویی حکومت در مقابل مردم باشد و هم امکان انتقاد و نقد و اعتراض برای مردم باشد و هم حق و امکان مردم به جابجایی قدرت با انتخابات و به طریق آزاد و مسالمتآمیز. اینها خواست جمهوری اسلامی بود که ریشههای الهی را در آن میبینیم.
قدرت نباید در هالهای از تقدس پوشانده شود
وی سپس اضافه کرد: نباید خدای نکرده مثل گذشتهها قدرت در هالهای از تقدس پوشانده شود که کسی حق سؤال و انتقاد و اعتراض نسبت به آن نداشته باشد. جمهوری اسلامی بر آمده از اراده آزاد مردم است و قدرتی که متمرکز شده است در مقابل مردم مسئول است و مردم حق بلکه وظیفه دارند انتقاد، امر به معروف و نهی از منکر کنند و کدام نهی از منکر بالاتر از اینکه اگر مردم میبینند ظلمی در جامعه است، اگر فقری در جامعه است، امکاناتی از جامعه از بین میرود، مسائل را بیان کنند و بعداً هم بالاتر از این مردم در موقعیتی قرار بگیرند که وقتی چیزی را نپسندیدند با آزادی و اراده کاملا آزاد و امنیت کامل با انتخاب خودشان بتوانند امور را جابهجا کنند. جمهوری اسلامی یعنی همین و ما هم ار آن دفاع میکنیم. همیشه هم از آن دفاع میکنیم.
وی به نکته دیگری هم اشاره کرد و آن قرار دادن اسلام در مقابل جاهلیت است و گفت :نگرانی امروز من هم که همیشه بوده و امروز هم هست اینکه خدای نکرده در این کشاکشها اسلام آسیب نبیند.
وی افزود: باعث تأثر است این موج مبارکی که در خاورمیانه و در دنیای عرب و انشاءالله در همه قسمتها ایجاد شده و خواهد شد، موجآزادی خواهی، موج ضدیت با دیکتاتوری، موج مخالفت با وضعیت فوقالعاده در تمام این کشورها در سوریه، مصر، الجزایر، یمن و همه جاهای که هست میگویند که باید این حالت فوقالعاده از بین برود. انتخابات آزاد باشد. اینها خیلی مبارک است ولی در جنبه ایجابی مسأله چگونه است؟ این موج مبارک در کشورهای اسلامی رخ میدهد، جاهایی که اکثریت آنها مسلماناند. ما خیلی علاقمند بودیم که در مقابلش بگویند ما میخواهیم نظام دینی و اسلامی هم حاکم باشد و اگر در ذهن این جوامع بود که اسلام با آزادی میتواند سازگار باشد، با انتخابات آزاد و انتخاب مردم میتواند سازگار باشد و نه تنها برای مسلمانان این آزادی برای همه کسانی که در ذیل و ظل حکومت و جامعه اسلامی زندگی میکنند این آزادی و حرمت وجود دارد ولو دین دیگری داشته باشند همه شهرونداند و حقوق شهروندی دارند آن وقت میدیدید امروز موجی که بود جنبه ایجابی آن هم جنبه اسلامی بود.
به گفته خاتمی ، در گذشته نگاه میکنند به نام اسلام چه جباریتهایی صورت گرفته، در زمان ما هم در همسایگی ما یک حکومتهای جباری که با ابتداییترین حقوق بشر سازگار نبودند امتحان خود را دادند؛ در افغانستان و در جاهای دیگر و به نام خدا میکشتند، زنان را اسیر میکردند، ظلم میکردند، ترور و سرکوب میکردند و آزادیهای مردم را میگرفتند و اینها را به نام اسلام انجام میدادند خوب مردم میگویند اگر بناست دیکتاتوری باشد باز این دیکتاتوریهایی که هست نامقدس است اگر یک دیکتاتوری مقدس بخواهد بیاید بهتر است که نیاید ترس از آنهاست.
وی خاطر نشان کرد: من بارها گفتهام و الان هم میگویم، که آنچه ما اصلاحات مینامیم تداوم انقلاب اسلامی است و تداوم حرکتی که مردم در یکصدوپنجاه سال گذشته داشتهاند و در مشروطیت و نهضت ملی جلوه کرده و در انقلاب اسلامی جلوه روشنتر داشت ما همان راه را داریم. حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان، آزادی از سلطه استبداد و استعمار، پیشرفت در جامعه، مبارزه با عقبافتادگی و جریان یافتن عدالت در جامعه.
وی درباره عدالت گفت : عدالت هم فقط عدالت اقتصادی نیست گرچه عدالت اقتصادی بسیار بسیار مهم است. همین شهید مطهری از نکتههای بسیار ارزندهای که دارد در کتاب مبانی اقتصاد میفرماید عدالت در سلسله علل احکام اسلام قرار میگیرد. یعنی آن چیزی اسلامی است که عادلانه باشد نه اینکه ما هر برداشتی هر چیزی از اسلام داشتیم ولو در آن ظلم و تبعیض باشد آن اسلام است این اسلامی نیست! باید بسنجیم ببینیم این کارو حکمی که میکنیم عادلانه هست یا نه؟ اخلاق هم بسیار مهم است و من در جایی گفته ام اخلاق هم در سلسله علل احکام اسلامی است عدالت و اخلاق در خیلی جاها غریب است، ولی جایی که نام اسلام هست اگر اخلاق و عدالت لطمه ببینید زیانش به اسلام میرسد آن وقت بدبینی نسبت به اسلام پیدا میشود. ما باید از اسلام دفاع کنیم. امروز باید کاری نکنیم که جوانان ما در اینجا و در سراسر دنیا یک نوع سوءظن نسبت به اسلام پیدا کنند.
رئیس جمهور سابق کشور افزود: حکومتها میآیند میروند، جوامع میگذرند، ولی ما هم وظیفهای داریم که در این زمان از اسلام و چهره رحمانی و انسانی و آزادی خواهانه اسلام و عدالتپرور اسلام و ضد شرک اسلام دفاع کنیم.به هر حال اسلام در مقابل جاهلیت است. وظیفه ما این است از اسلام دفاع کنیم. نگذاریم اسلام لطمه بخورد. بخصوص اسلامی که مدعی است میتواند بر جامعه حکومت کند و ما هم به این معتقدیم.
وی سپس از اسلامی نام برد که باید حکومت کند و افزود: بدین معنا نیست که نه تنها یک گروه خاص و با ویژگی خاص همه امکانات را در انحصار خود بگیرد و در صدد طرد و حذف همه سلایق ولو اسلامی و شیعی بر میآید، بلکه غیرمسلمان هم در درون حکومت اسلامی محترم و صاحب حق است و باید باید همان حرمت و موقعیت را داشته باشد که یک مسلمان دارد.
وی افزود: شناخت وظیفه در این موقعیت خیلی مهم است. انسان مومن واقعی کسی است که هیچگاه نباید مایوس شود. یکی از وظایفی که در این موقعیت برای خودم میدانم این است که از اسلام دفاع بکنم و به نکته دیگری هم اشاره کنم به مناسبت روز کارگر. کار و کارگری جایگاه مهمی در همه جوامع دارد.
وی تصریح کرد: خوشبختانه در دوره ما سهجانبهگرایی را مورد توجه قرار دادیم. هم کارفرما، هم کارگر و هم دولت که با هم مسائل را حل کنند و بسیار هم مفید بود. به هر حال کارگر بخش زحمتکش و مؤثر جامعه است و در طول تاریخ تحولات یکقرنه کارگران ما بسیار هوشیار و بیدار عمل کردهاند، در همه صحنهها حاضر بودهاند و بحمدالله تحت تأثیر تبلیغات مکاتب انحرافی قرار نگرفتهاند و در عین حال همواره نسبت به حقوق خود حساس بودهاند. و پرسش این است که واقعا به حقوق خود رسیدهاند؟ آیا امروز کارگران راضی هستند؟ پشتوانه کار و امنیت کارگر رواج و رونق تولید در جامعه است. آیا وضع تولید در جامعه مطلوب است؟ آیا کارفرمایان ما آنگونه که شایسته است میتوانند فعال باشند؟ در حالی که در این سالها از یک طرف امکانات بسیار وسیعی در اختیار دولت بوده است. از کل درآمد نفت از اول پیدایش و صدور نفت در یک قرن گذشته حدود نیمی از این درآمد در این پنج شش سال گذشته نصیب کشور شده است. از سوی دیگر نقشه راه یعنی سند چشمانداز پیش روی دولت بوده است. آیا در این مسیر حرکت کردهایم؟ آیا رشد اقتصادی و سرمایهگذاری مطلوب و رواج و رونق کشاورزی و صنعت را شاهدیم؟ با ادعا مسائل حل نمیشود. اگر رشد ما پایین یا منفی است یعنی کار و کارگر هم دچار مشکل است!
وی در پایان برای کارگران عزیز و کارفرمایان و همه کسانی که به این مرز و بوم خدمت میکنند آرزوی موفقیت کرد و گفت: معتقدم امکانات کم است ولی ایا مسیر طوری است که امیدوار کننده و به سوی بهبود زندگی پیش میرود؟کارگر باید کار داشته باشد همچنین حقوقی دارد باید بحث کند و از حقوق خود دفاع کند و تضمین برای آینده داشته باشد.
در آغاز این دیدار تعدادی از حاضران ضمن بزرگداشت هفته معلم و جایگاه تعلیم و تربیت از اینکه بعضی فشارها و دستگیریها نسبت به معلمان اعمال میشود اظهار ناراحتی کردند و نسبت به رواج خرافه و مطالب بیاساس نسبت به دین هشدار دادند و اینکه باید هوشیار بود که شاهد انحصارطلبی فکری و ترجیح بلامرجح بعضی بینشها به نام انقلاب و اسلام نباشیم. این امور از یک سو، هویت جامعه را تهدید میکند و از سوی دیگر سبب گریز بخشهایی از جامعه بخصوص جوانان از دین و نظام میشود. و نیز بر لزوم هر چه بیشتر آگاه کردن جامعه و ارتباط با قشرهای مختلف جامعه برای بالابردن آگاهی آنان تأکید کردند.
در این دیدار از استاد شهید مطهری به عنوان معلم دینداری و روشنفکری و عقلگرایی تجلیل شد و بر لزوم پرداختن بیشتر به اندیشههای امام و شهید مطهری و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی که متأسفانه در معرض تهدید است تأکید به عمل آمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر