شراره سعیدی/ رادیو کوچه
از آنجا عنوان این برنامه را گذاشتم «گویی دوباره هاشمی میبرد، اما برای شما فرقی نمیکند» که ما برای چندمینبار در دوران جمهوری اسلامی شاهدیم که «هاشمی رفسنجانی» ریگ ته جوی گشته و باز هم رهبری به سوی او برگشته، این رجوع «خمینی» و «خامنهای» ندارد، یکی باهوشتر بود و جایگاه ثابتی داشت و هاشمی جوان برایاش رقیبی نبود، پس از مهره کارآمدش به خوبی استفاده میکرد، یکی دیگر موجودی کندذهن و حسود است که در مورد جایگاهاش تردید دارد و خودش نیز هنوز به ولایتاش باور ندارد و مانند کودکان عرصهای به بزرگی یک کشور را میدانی برای عرضه اندام در مقابل رقیب فرضی میکند که خود خوب میداند به سریر او بهصورت فیزیکی نیازی ندارد.
از هنگامیکه هاشمی سیاستمدار با ارایه چهرهای مظلوم و آزاده خود را از ریاست مجلس خبرگان کنار کشید، اختلافات بین جناح اصولگرا نیز بیش از پیش بالا گرفت، رفسنجانی به خوبی واقف بود که روحانیون صاحب فتوا و کسانیکه در راس مجلس خبرگان قرار میگیرند زیر بار اتوریته احمدینژاد نخواهند رفت. «مهدوی کنی» رییس کنونی مجلس خبرگان که سوابق فعالیت سیاسی وی در حد رفسنجانی و خامنهای است، کسی نبود که به راحتی به احمدینژاد باج بدهد، او در دوسال گذشته حاضر نشد حساب خود را از رهبر جدا کند. بعد از تقلب رهبر و احمدینژاد و انتخاباتی که دوسال پیش منجر به اعتراضات گسترده شد، رفسنجانی شکایت به امام زمان برد اما از خامنهای دل نکند، البته وی خیلی زود دوباره خود را اصلاح کرد و شکایت را به رهبری بود که سخناش برایاش حجت بود.
از هنگامیکه هاشمی سیاستمدار با ارایه چهرهای مظلوم و آزاده خود را از ریاست مجلس خبرگان کنار کشید، اختلافات بین جناح اصولگرا نیز بیش از پیش بالا گرفت، رفسنجانی به خوبی واقف بود که روحانیون صاحب فتوا و کسانیکه در راس مجلس خبرگان قرار میگیرند زیر بار اتوریته احمدینژاد نخواهند رفت
سپردن قدرت مجلس خبرگان به مهدوی کنی، باعث جلب توجه بیشتر مراکز دینی در قم و تهران به رفسنجانی شد از سویی دیگر احمدینژاد و دوستان سطحیاش که او را در ترفندی سادهلوحانه جز سران فتنه شمرده بودند، بازنده اصلی بودند، بازی اشتباهی که موجب شد احمدینژاد کارناآزموده در دام هاشمی افتاده و اقبال بسیاری برای رقیب با آبروی خود بخرد، باوری که با نهایت تلاش فرزندان هاشمی هر روز پررنگتر از روز قبل به توده القا کرد که دچار اشتباه شده و او را باید یگانه حامی خود در راس نظام به حساب آورد و محبوبیتی را که هاشمی خود در دوران سازندگی و اصلاحطلبان در دوران قتلهای زنجیرهای از او ستانده بودند، رقیب به او ارزانی داشت، نیازی که هاشمی با رفع آن توانست هم به واسطه جلب ترحم عمومی پس از مناظرهها در خطبه جنجالی آخرین نمازجمعهاش بهصورتی افسانهای توده را متقاعد کند که مظلوم است و هم آیتالههای صاحب نفوذ را بهصورت علنی بر علیه احمدینژاد پس از واگذاری مجلس خبرگان ترغیب نماید، او در همین راستا هنگامیکه در مجلس خبرگان اختیارات را به مهدوی کنی میسپرد با ژست همیشگی و پدرمابانهاش چنین اظهار داشت:
«نکتهای که جناب آقای «نعیمآبادی» و جناب آقای «طباطبائی» گله کردند از وضعی که با بزرگان برخورد میکنند، مهم است. این روش بد واقعن تبدیل به پدیده زشت ویروس مانند در جامعه شد. در اینجا با خیلی از علما و ائمه جمعه و جماعات ملاقات دارم که میآیند و دردودل میکنند. کمتر امام جماعت یا جمعهای آمده که از افراد افراطی گله نکند که معمولن جایی هم در مساجد دارند. میگویند توقع دارند ما آنچه را که خودشان میفهمند و میخواهند، بگوییم و اگر چیزی را نپسندند، فوری عکسالعمل نشان میدهند و اهانت میکنند، حقیقتن این دردآور است که ائمه جماعت یا ائمه جمعه برای هدایت مردم تلاش میکنند و مردم به آنها اقتدا میکنند و شیفته حرفهایشان هستند، اما کسانی به خودشان حق بدهند اینگونه با چنین بزرگانی برخورد کنند. باید حتمن این شیوه بد علاج شود، والا حقگویی، شهامت، شجاعت و صراحت را که از ویژگیهای روحانیت است، از دستشان میگیرد و تضعیف میکند.
باید اولن خودمان آنقدر قوی باشیم که از اینگونه چیزها نترسیم و حرفهای خود را بزنیم. ولی شرایطی لازم است که انشااله شرایطاش فراهم میشود، میخواهم خبر خوبی به شما بدهم. دو سه حادثه بدی در روزهای اخیر اتفاق افتاد. همین دیروز رونوشت نامهای را که از طرف رهبری به رییس قوه قضاییه ارسالشده، برای من فرستادند. ایشان دستور دادند عواملی که این کار را کردند، تعقیب کنید، مجازات کنید و نتیجه کار را به من گزارش بدهید. بعد که من از کار ایشان تشکر کردم، آقای حجازی گفتند:
«همان زمان ایشان به من دستور دادند و من تلفنی با رییس قوه قضاییه صحبت کردم و گفتم حتمن برخورد کنید و ایشان هم کارشان را شروع کردند و الان داریم پیگیری میکنیم، فکر میکنم باید چنین مشکلاتی که برای شما و ائمه جمعه دیگر و ائمه جماعات اتفاق میافتد، به دفتر آقا منتقل کنید. الان ایشان میتوانند این مسایل را حل کنند. ما که نمیتوانیم. ایشان حتمن راضی نیستند. اصلن دلشان به این کارها رضایت نمیدهد. منتها آنها به گونهای هستند که همین کارهای بد را که میکنند، در گزارشها به گونهای مینویسند که اتهام میزنند و میگویند فلانی فلان کار را کرده بود و ما از ولایت دفاع کردیم. یعنی حرفهای دروغ میزنند.»
از صحبتهای فوق به خوبی میتوان دریافت که رفسنجانی چشم به موضعگیری «آقا» علیه احمدینژاد داشته و سرانجام دل «آقا» هم به واسطه کمتجربگی دوباره احمدینژاد در تمکین از رهبری، کاری که حتا خاتمی نیز از انجام آن ابا داشت با هاشمی دوباره یکدله شد.
رفسنجانی سیاستمدار کهنهکار به خوبی میدانست آن چیزی را که مشایی و احمدینژاد و تمام تیم تازه کارشان نمیدانستند، او میدانست در نظام جمهوری اسلامی که ولایتمداری بدون توجه به آنکه این ولی کیست تنها راه ثبات و بقای سیاسی است در بدترین مراحل و سختترین دوران، کلامی در رد یا به چالش کشیدن خامنهای نگفت، او تا به آن حد کارکشته کرده که توانسته تمامی کارنامه و پروندههای آلوده خود، فرزندان و نزدیکاناش را در اوج دوران اعتراضات تطهیر نماید، در روزهایی که تمامی نظام بدنامتر شدند او منزه شد .
هاشمی از نفرت خفته و ترسوی سران دینی به مشایی و حسادت آنها به او با تفاسیر عجیباش از اسلام آگاه است و از نیروی بالقوه آنان برای تخریب رییسجمهوری برای چنین روزهایی پتانسیلی قوی جمعآوری کرده و هم اکنون که مجلس شورای اسلامی، شهردار قالیباف و طرفداراناش، قوه قضاییه، آیتالههای صاحب فتوا، سران بسیج و سپاه و اکثر کسانیکه در گذشته نقش مؤثر داشتهاند، به همراه آقای خامنهای علیه احمدینژاد موضع گرفتهاند، آنها را به تمامی به اضافه تمامی توده آسیبدیده از دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به کلکسیون افتخاراتاش اضافه خواهد نمود و خواهد توانست به اقتدار دوران طلایی بازگردد، اما آنچه نباید از یاد برد آن است که من و شما هیچ منفعتی در تمامی این بازی نداشته و نخواهیم داشت، بازی بزرگان در جایی دیگر و در میان کسان دیگری در جریان است و برای ما فرقی نخواهد کرد، ما در هیچ محاسبهای مگر برای برهم زدن آرایش سیاهیلشگرها به کار نمیآییم و چه با هاشمی و چه بی او ما تنهاییم .
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
ایستادم کنار خیابان، جانم داشت در میآمد از خستگی از بس که راه رفته بودم از سر صبح. از دست همه عصبانیام به جز خود «امیر» بدبخت. چه توقعی میتوانم داشته باشم از آن مادر علیلاش بندهی خدا. خودم راه افتادم دنبال پیدا کردن یک خوشانصافی که راضی بشود سندی، پولی وثیقه بگذارد برای «امیر» تا بتواند حداقل تا زمان دادگاهش بیاید بیرون. هیچکس حاضر نبود این کار را برایش انجام دهد، هیچکس.
ایکاش دلم میآمد و توی رویش میایستادم و به او میگفتم که تحویل بگیر امیرجان تحویل بگیر، این عاقبت مبارزهکردن برای این مردم است. اگر به او میگفتم اینهمه از همهی گروهها انتقاد نکن، یکی را برای خودت نگهدار، دو کلام در تایید یکی بنویس و چشمت را چند روزی روی بعضی چیزها ببند، برای این بود که حداقل آیندهاش تامین بشود. مگر نبودند کسانی که برای خوشخوشان برخیها یک ویژهنامه درآوردند و عوضش به اندازهی خرید یک آپارتمان پول گیرشان آمد، بودند. اما راستش اگر همهی این روضهها را هم برایش میخواندم اولین جوابش این بود، «مگر تو خودت توانستی؟» و حالا من، همکار امیر، روزنامهنگار در بند، باید بدوم تا یک سند جور کنم تا دو روز بیاید بیرون مرخصی. خستهام، خسته.
ماشین که نگه داشت سوار شدم. یکی از این پیکانهای قدیمی بود که تر و تمیز و با سلیقه نوسازی شده بود. روکش چرمی صندلیهای عقباش برق میزد از تمیزی. لم دادم و به راننده مقصدم را گفتم و از او خواستم تا دیگر کسی را سوار نکند. بیحوصله بودم و ناامید. نمیخواستم چشمم به هیچکدام از مردم نامروت و بیمعرفت این شهر بیافتد. آنهایی که آدمهایی مثل من و امیر زندگیمان را برای آنها به خطر انداختیم و هدر دادیم و آخرش همهشان ما را تنها گذاشتند. سرم را که به صندلی تکیه دادم بیاختیار اشکهایم جاری شد. از ضبط ماشین یک آهنگ کوچهبازاری پخش میشد. عجیب است، اولین بار بود که در تمام عمرم از شنیدن چنین آهنگهایی، عصبی که نمیشدم هیچ، بدم هم نمیآمد.
سرم را که بالا کردم دیدم راننده دارد به صورتم نگاه میکند. از زمانی که سوار ماشینش شده بودم این نخستینبار بود که چهرهاش را میدیدم. از آن تیپ جوانهایی بود که به اصطلاح به آنها بچهپایین میگویند. با همان آرایش مو و طرز لباس پوشیدن، اما نمیدانم که توی چشماناش چه چیزی بود که آدم را با نگاههایش دلخور نمیکرد و نمیترساند. گفت:
-ببخشید خواهرم که دخالت میکنم ولی من میتونم یه سوالی از شما بپرسم؟
-بفرمایین
-دردتون درد بیوفاییه نه؟
طرف به کل همهچیز را اشتباهی گرفته بود. آمدم که بگویم نه برادر من، جنس مشکل من چیز دیگریست، کمی مکث کردم و باخودم فکر کردم که اگر مشکل بچههایسیاسی امثال من و امیر بیوفایی نیست پس چیست. حالا چه یکنفر به تو خیانت کرده باشد چه یک ملت. پس سرم را به علامت تایید تکان دادم. گفت:
-میفهمم، به علی میفهمم. چون منم کشیدم. خانم من ۵ سال پای یکی نشستم، غمشو خوردم. هر چی گفت گوش کردم. کمکش کردم پیشرفت کنه. ولی آخرش چی شد؟ هیچی، منو گذاشت و رفت. اما میخوام بهتون یه چیزی بگم آروم بشین اگه جسارت نباشه.
- خواهش میکنم، بفرمایین
-منم اولش خیلی داغون شدم، سختی کشیدم، شب بیداری کشیدم اما یه روز اومدم به خودم گفتم «افشین» مگه تو واسه دل خودت اینکارا رو نکردی؟ تو دوسش داشتی پس بهخاطرش همهی این سختیا رو کشیدی، پس حالام بیخیالش شو. خوشحال باش که واسه خودت یه کاری کردی، حالا نتیجه داده یا نه اون یه چیز دیگس. بد میگم؟
نمیدانم چه شد که یک دفعه انگار که دریچهای به رویم باز شده باشد آرام گرفتم. دیدم پربیراه نمیگوید. من و دوستم «امیر» برای یک آرمان مبارزه کردهایم که برایمان ارزشمند بوده است و آن هم آزادی این مردم و رسیدنشان به یک جامعهی پیشرفته و مرفه بوده. ما اینها را برای دل خودمان کردهایم حالا اگر مردم به این آرمان خیانت کردهاند و قدرش را نداستهاند، چیز دیگری است. مهم این است که ما با دلمان روراست بودهایم همین. لبخندی زدم و شروع کردم به فکر کردن به اینکه از کجا یکی دیگر را پیدا کنم که سند خانهای، مغازهای، چیزی را به من قرض بدهد تا با آن امیر را از اوین بیرون بیاورم.
حامد فرمند/ رادیو کوچه
تحریمهای جدید اروپایی٬ تحریم ایران یا فرافکنی بحران اقتصادی
اتحادیه اروپا در نشست روز گذشته خود٬ ۱۰۰ شرکت و بانک ایرانی یا دارای هویت ایرانی دیگر را به فهرست تحریمهای خود اضافه کرد. در حالی که هنوز اطلاعات روشنی از نتایج تحریمهای گذشته در دست نیست و برخی از کارشناسان از افزایش قدرت سپاه در داخل ایران حداقل در کوتاهمدت خبر دادهاند٬ تحریمهای جدید٬ بهتصویب اعضای اتحادیه اروپا رسید. موافقان تحریمهای قبلی٬ با استقبال از گسترش دامنه تحریمها٬ امکان کاهش قدرت مانور شرکتهای دولتی یا شبه دولتی فعال در اقتصاد و بازرگانی بینالمللی ایران را مطرح میکنند. مخالفان نیز٬ افزایش تعداد شرکتهای تحریمشده را ناشی از گستردگی دامنه حضور نهادهای نیمه دولتی و دولتهای در سایه در اقتصاد ایران قلمداد میکنند و حاصل آن را تنها کندشدن روند مبادلات و افزایش قیمتها میدانند که به قدرت اقتصادی واسطههای مالی خواهد انجامید. واکنش ایران به این تحریمها٬ بیاعتنایی سخنگوی وزرات خارجه بود با «فرافکنی» خواندن این تحریمها در برابر بحران اقتصادی غرب.
ادغام وزارتخانهها٬ امروز٬ اعلام برنامهها٬ بعدن
درحالی که هنوز برنامه مشخصی برای اهداف و نحوه مدیریت وزارتخانههای ادغامشده وجود ندارد٬ ۶ وزارتخانه راه و ترابری و مسکن٬ نفت و نیرو٬ صنایع و معادن و بازرگانی و رفاه و تامین اجتماعی و کار و امور اجتماعی با یکدیگر ادغام شدند.
این طرح٬ که از سالها قبل روی میز روسای دولتها قرار داشت٬ مانند بسیاری طرحهای دیگر٬ توسط محمود احمدینژاد به اجرا درآمد و مانند اغلب این طرحها٬ از ضعفهای کارشناسی زیادی بر خوردار است. با تصویب این موضوع در هیت وزیران٬ اولین واکنشها از سوی نمایندگان و رییس مجلس در مخالفت قانونی با اجرای این بند از قانون برنامه پنجم توسعه مطرح شد. اما هنوز از سوی دولت پاسخ روشنی به ابهامات مطرح شده داده نشده و وزیری نیز برای وزارتخانه انرژی حاصل ادغام وزارتخانههای نفت و نیرو، تعیین نشده است. سرپرستی این وزارتخانه کلیدی را رییسجمهوری بر عهده دارد که ایراد قانونی این موضوع نیز از سوی نمایندگان مجلس طرح شده است.
پرداخت یارانههای نقدی به هر قیمتی
گزارش اخیر دیوان محاسبات٬ نهاد نظارتی بر عملکرد دولت٬ مبنی بر برداشت ۵ هزار میلیارد تومان توسط دولت از بانک مرکزی برای پرداخت یارانههای نقدی٬ نشان میدهد که دولت در تلاش است تا با هر قیمتی٬ حقوق تعیینشده مردم را بپردازد. پیش از این نیز با کاهش ۱۰ درصدی از سهم تولیدکنندگان از درآمد حاصل از حذف یارانهها٬ و اضافهکردن آن به سهم مردم٬ این تلاش را نشان داده است. از نظر کارشناسان٬ رفتار دولت٬ به تخریب بنیانهای اقتصادی در بلندمدت٬ افزایش تورم در آینده و دامن زدن بیشتر به رکود منجر خواهد شد. این در حالی است که تورم در ماههای اخیر نیز روند رو به رشد خود را همچنان دنبال میکند.
البته مسوولان اقتصادی دولتی٬ بدون بیان آمار دقیق و قابل استناد٬ در پاسخ به گزارش صندوق بینالمللی پول از نرخ رشد اقتصادی ایران٬ به آمار بورس اوراق بهادار و شاخصهای مشابه اشاره کرده و آن نرخ را غیرواقعی خوانده بودند. گزارشی که نرخ رشد ایران را در سال گذشته میلادی حدود یک درصد و در سال جاری٬ صفر درصد بیان میکند.
مهرزاد موسوی/ رادیو کوچه
سلام پسرم…
نمیدانم حالا که این نامه را میخوانی چند سالت است، کجای این دنیای بزرگ هستی؟ من هستم یا نه، دنیایی که میگویند رو به ویرانی است هست یا نه، ابرها و ماه و باران و شکوفهها مثل همیشه هستند یا نه، مهمتر از همه ایران هست یا نه، کوچه و درب قدیمی خانهای که در آن بزرگ شدهام هست یا نه، و محله کوچک و مردمان آن روزهایی که تو نمیشناسیشان.
پسرم
حالا که بزرگ شدهای آنطور که یادت دادهایم، آنطور که میخواستیم، همانطور که من و پدرت دوست داشتیم، زندگی کنیم، تو هم آدم خوبی شدهای؟ کاش شده باشی.
ما با چیزهایی کودکی و جوانی کردیم که تو بیشترشان را نداشتهای، نمیدانم این خوب است یا نه، ما روزهایی را گذارندیم، سالهایی را گذراندیم، که برای تو حالا شاید یک افسانه باور نکردنی باشد، بس که عجیب و غیرقابل باور است، برای خودمان هم حالا که نگاه میکنیم سخت است به پذیریم چگونه ما کودکی کردیم، چهطور نوجوان شدیم، بالغ شدیم در فضایی که بودیم، نه نمیخواهم بگویم همهاش تلخ بود، زمان ثابت میکند که چهقدرش خوب بود، در بد بودن بیشترشان آن وقتها و هم حالا شک ندارم.
مرد کوچکم، میدانم بسیاری از تجربههای سخت منرا نخواهی فهمید، هیچ مردی شاید نفهمد زن بودن در جامعهای پر از حصار و اما و اگر یعنی چی، دقیقن نمیدانم چه چیزهایی برایت خواهم گفت، اما حتمن بیشتر از زن بودن خواهم گفت، چون اینها همیشه دغدغهها و حرفهای سرپوشیدهی من بوده، حرفهایی که آنقدر زیاد و عادی بود که نمیشد گفت، اما برای من تا عمر داشتم و دارم عادی نبودهاند.
برایم عادی نبود که وقتی آنقدر کوچک بودم که بفهمم اصلن زن و مرد چیست، یک پارچه چهارگوش بزرگ را که گوشههایش تا به زانوهایم میرسید سرم کنند برای حفاظتم. برایم عادی نبود که به پذیرم دیگر حق ندارم با پسرهای همسایه بازی کنم، با پسرخالههایم دوست باشم، حرف بزنم، با دوستهای کودکیام دوباره کودکی کنم، بزرگ شده بودم، مگر چند سالم بود؟ نه سال، نهایت ده ساله بودم.
هادی را یادم هست که هر روز با هم مدرسه میرفتیم، درسش خوب بود، هوای همه را داشت، اما من دیگر بزرگ شده بودم و ده سالم بود، باید دیگر تنها به مدرسه میرفتم. کم کم جنگی که تو خبر نداری شروع شده بود، مدرسه هم دیگر حال و هوای آن روزها را داشت، برنامههای امور تربیتیها، دعای طولانی سر صفها، چه میفهمیدیم، از عمر ما بکاه و بر عمر او بیافزا همه اینها یعنی چی، فقط این را فهمیده بودم که سارافون آبی فیروزهای با یقه سفید پیشدبستانم را با مانتوی سورمهای و شلوار و یک روسری بلند عوض کردند و آموزگارم که موهای بلند بافتهی زیبایی داشت دیگر روسری تیره سر کرد و مدیر مدرسه را هم به جرم ساواکی بودن گناه ناکردهی تمام کسانی که آن روزها بیرونشان میکردند، عوض کردند.
پسرم، حالا دنیای کودکی تو اینترنت و بازیهای کامپیوتری است و همهچیز را میتوانی در آنها پیدا کنی، اما یادم هست کتاب کودکانه «سیندرلا» را که از اتفاق در کتاب خانه مدرسه جا مانده بود، هر چهقدر التماس کردم، امور تربیتیمان نداد که بخوانم. سیندرلا برای ما آن موقع کتاب ممنوع بود. هنوز هم یادم هست که چهطور کتاب را زیر پاهایش گذاشت و به هیچ کس نداد.
مرد کوچک عزیزم، کودکیام را که به یاد میآوردم، میبینم چه خوب بود سوار تاب میشدم، با بچههای کوچه هفتسنگ بازی میکردم، میدویدم، با صدای بلند میخندیدم. چهقدر زود همهچیز تمام شد. بین شش تا نه سالگی، سه سال کودکی کردم، سه سال فقط میتوانستم گیسوانام را به نسیم بسپارم که نفس بکشند، سه سال حق این را داشتم که در خیابان و کوچه بدوم. آشکار باشم و دیده بشوم و بعد دیواری پیدا و ناپیدا سالهای سال، میان من و دیگرانی از جنس تو شد. در مدرسهها، در عروسیها، در عزاها، در سمینارها و حتا در خانهها و اتوبوسها… و همه اینها بهخاطر این حرفهای زیبای ریاکارانه بود که صدف وجودمان از گزند هم جنسان تو محفوظ بماند.
پسرم، برای ما اینگونه تعریف شده بود که همجنسان تو، هیولاهایی هستند وحشی و افسار گسیخته که انگار هیچچیزشان در اختیار ارادهشان نیست، دیوهایی که اگر چوب پنبهشان رها میشد، هر گوهر وجود و صدف زیبایی را که میدیدند، تاراج میکردند و ما موجوداتی بینوا، بیاراده، بیتوان و البته خناس و همه ذات آفرینش مان وسوسهگر، که مدام باید مراقب ایمان شما باشیم که بر باد ندهیمش. که هرچه خودمان را بپوشانیم، با ایمانتر، با تقواتر، بهشتیتر و پاکتر… پس حالا که اینطور است چادر در چادر کردند ما را، پستو به پستو، حصار در حصار، قفس در قفس.
خستهام هنوز هم، هنوز هم از آن روزا خسته و بیزارم.
هیچوقت دوست نداشتم دختر خوب تعریفی آنها باشم، من دوست داشتم نگاهم را با صراحت در چشمهای همه بدوزم و حرف بزنم و ببینمشان و ببینند مرا، دوست داشتم در خیابان به جای اخمکردن و خانمبودن، لبخند بزنم و راه بروم. دوست داشتم با پسرهای همسایه، هم دوست باشم، کتاب بگیرم کتاب بدهم، حرف بزنم. دوست داشتم نه او برای من یک معما و نه من برای او یک جدول حل نشده و گنگ باشم. من دوست داشتم آفتاب و مهتاب را ببینم.
پسرم، تو هیچگاه نخواهی فهمید حسرت این که در یک پارک سر برهنه سوار دوچرخهشدن و راندن یعی چه، ، نه، اینها را حالا ها هم خیلی ها نمیفهمند.
مدرسهای که تو حالا میروی اجبارت میکنند که جوراب سفید پوشیده باشی، ولی آن روزها دم درب ورودی مدرسهها باید گوشه شلوارهای سیاه مان را بالا میزدیم تا ماموران انتظامات مطمئن باشند که ما جوراب سفید نپوشیده باشیم، در کیفمان آینه نداشته باشیم، کتاب رمان نیاورده باشیم… میبینی؟! بیشتر به یک شوخی میماند، یک شوخی که زندگی ما بود.
تو هیچگاه نخواهی فهمید نوشتن I Love You گوشه برگه دفترت یا در یک یادداشت کوچک چه جرمی داشت برای خطاکاری که جرات کرده بود این کلمههای شنیع را بنویسد. نه، تو هرگز نخواهی فهمید لحظهی دردناکی را که به همین جرم تمام نقاشیهایم را که هفتهها وقت صرف کشیدنش کرده بودم فقط بهدلیل یک جمله معمولی که در گوشه آن نوشته بودم که به همکلاسیهایم هدیه کنم در جلوی رویم ریز ریز کردند یعنی چه، نقاشیهای پاک و معصومانهی یک دختر شانزدهساله که فقط دوستداشت بکشد، بنویسد و بخواند و همه مدرسه هم این را میدانستند.
نازنین پسرم، هیچگاه درک نخواهی کرد زمانی را که در کتابخانهها به جز کتابهای مذهبی و سیاسی کسلکننده، هیچچیز دندان گیری برای خواندن نبود، مثل یک کویر زده تشنه و حریص، در گوشههای تنگ کدام خانه و کتاب خانهای باید میگشتی تا بتوانی یک کتاب خوب پیدا کنی و سالها بعد بهدنبال نسخههای بدون سانسور، که از ما به تران چهقدر صلاح بدانند که تو بخوانی یا نخوانی، چه ببینی و چهقدر ببینی.
مرد بزرگ شدهام، فضایی تنگ و تاریک و ذهنهای بیمار را ندیدهای که چهطور همه تلفنها و مکالمات را، حرکت چشمانت را، گوشه آستینات را که کی بالا میرود، لبه روسریات را که کی کنار میرود را کنترل و قضاوت میکنند. چهطور خندههای بیریایت میشود جلفبازی و شیطنتهای معصومانهات را محاکمه میکنند.
تو و خیلیها نخواهید فهمید حسرت رنگ قرمز پوشیدن، آبی و سبز و نارنجی داشتن یعنی چه، در فضایی که رنگ و زیبایی جرمی نابخشودنی بود در کودکی من و نسل من، تو نخواهی فهمید هر پیچ تلویزون را به چرخانی و سخنرانیهای کسلکننده ببینی یعنی چه،
هر روز عزاداری و گریه یعنی چه، هر روز جنگ و کشته و عزاداری، هر روز نداشتنها، نپوشیدنها، نگشتنها، ندیدنها چه به روزگار آدم میآورند.
از این زنان و دختران ایرانی الان و هم نسل من و بعد من که شاید ببینی تعجب نکن، از ظاهر اغراقآمیزشان، از غلظت رنگ لبهایشان، از افراطشان در شکستن سدها، نبایدها، از بیهودگی برخی حرکاتشان، از میل شدیدشان برای بروز و ظهور هرچه که دارند، اینها همه فوران تمام آن سالهایی است که گذشت، حالا خیلیها اینطور جبرانش میکنند.
میدانی پسرکم؟ دلم بیشتر نه برای خودم، نه برای آنهایی که راهی برای بروز پیدا کردهاند، نه برای آنان که میدانند و نمیتوانند، دلم برای کسانی میسوزد، برای دوستانم، برای خیلیها… آن هایی که هنوز در مهمانیها آستین و شلوار و چادر دور خود میکشند، دیوار میشکند و زشت میشوند که کسی نلغزد، از آنها خواسته شده، امر شده و تربیتشان کردند که نخوانند، نبینند، دیده نشوند و آنها با میل و رغبت پذیرفتهاند. در پیلهای فرو رفتهاند که نشانی از پروانهشدن ندارند. در همان پیله بینفس شدهاند، هوای تنگ پیله برایشان تمام دنیا شده.
برای دوستی دلم میسوزد که دیگر یادش رفته بخندد، یادش رفته که میتوانسته خیلی چیزها بشود، خیلی جاها برود، یادش رفته میتوانسته به پوست شب دست بکشد، هوار بزند، طغیان بکند، جادو بکند، جادو بشود، یادش رفته میتوانسته ببالد، یادش رفته که انسان است قبل از این که زن باشد. نه آن زنی که وجودش فساد آور است و لغزاننده مردها…
اینهایی که گفتم شاید خیلیها تجربه نکرده باشند و یا طور دیگری تجربه کرده باشند. اما همهی ما تجربههای بسیار سختی داشتیم و داریم ….
پسرم،
حالا تو دیگر یک مرد شدهای، امیدوارم اینطور که بزرگ خواهی شد یادت به ماند، هیچ انسان درجه دویی وجود ندارد، زن تنها برای این خلق نشده که وسوسهگر موجودی بهنام آدم باشد. زن کسی است که تو را به دنیا آورده و بعدها فرزند تو را به دنیا خواهد آورد. آفرینش در وجود اوست. زنها را در کتابها و نوشتهها تقدیس نکن.
فقط همین را به یاد داشته باش که آن ها پشت سر تو نیستند، کنار تو هستند.
خبر / رادیو کوچه
محکومیت اشرف علیخانی، وبلاگنویس و از شهروندان بازداشت شده پس از انتخابات که از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۳ سال حبس تعزیری و ۳ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود از سوی شعبه ۵۴ تجدید نظر استان عینن تایید شده است.
به گزارش هرانا، نامبرده به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی کشور، از طریق شرکت عامدانه در تجمعات» به دو سال حبس و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ارتباط با رسانههای خارج کشور» به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
دستگاه قضایی همچنین به دلیل نگهداری دستگاه ماهواره در منزل وی را به ۳ میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده است.
اشرف علیخانی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات که در ۱۶ بهمن ماه سال ۸۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از تحمل ماهها انفرادی با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
وی که در وضعیت نامناسب جسمانی بهسر میبرد طی روزهای اخیر و طبق احضاریه اجرای احکام دادگاه انقلاب میبایست در چند روز آینده خود را برای اجرای حکم ۳ سال حبس به دادسرای مستقر در زندان اوین معرفی کند.
بیشتر بخوانید:
«سه سال حبس قطعی محکومیت یک وبلاگنویس»
افشان برزگر/ رادیو کوچه
تا چند وقت پیش خبر نوشتن از جرم و جنایت فقط تو صفحههای حوادث روزنامهها، اون هم بهصورت موردی امکان داشت و هر وقت میخواستی با مسوولی درباره آمار جرم و جنایت مصاحبه بگیری، یا میگفتند آماری نداریم، یا اینکه بعد از مصاحبه، مجبورت میکردن که مصاحبه رو قبل از انتشار باهاشون چک کنی تا خدای ناکرده، در انتشار آمارها اشتباهی صورت نگیره.
اما اون چیزی که بعد از چککردن مصاحبهها اتفاق میافتاد، این بود که اکثر آمارهای مربوط به جرم و جنایت حذف میشد و فقط چند تا آمار درباره افزایش کشف جرم و چیزایی که جنبه مثبت عملکرد دستگاههای ذیربط رو نشون میداد، باقی میموند. البته اگر طرف مصاحبهات نیروی انتظامی و پلیس بهعنوان دستگاه کشفکننده جرم باشه که دیگه نمیتونی اونارو برای انتشار آمار به هیچ صراطی هدایت کنی.
هر وقت هم که علت این دستکاریها و حذف آمار رو از مصاحبه شنونده میپرسیدیم، اغلب در جواب میگفتند که به صلاح نیست که آمار افزایش جرایم در کشور اعلام بشه، جنبه تشویقی برای مردم داره و از این توجیهاتی که فقط دنبال پاککردن صورت مسئله بودند و بهخاطر همین هم هست که یه آمار مستند و درست و حسابی درباره میزان جرایم در کشور وجود نداره و هر کسی ساز خودشو میزنه.
البته روند ارتکاب به جرایم اینقدر در کشور بالا هست که دیگه همه خانوادهها اونو با پوست و گوشت خودشون لمسکردن و به قول معروف، صابون این جور کارا به تنشون خورده. اما این دفعه هرچند که دولت و پلیس همیشه بهدنبال سرپوش گذاشتن بر اوضاع وخیم امنیت اجتماعی در کشور هستند، صدای قوه قضاییه بالاخره دراومد و مسوولان این قوه به افزایش انواع جرم در کشور اعتراف کردند.
اعترافی که هر چند دیرهنگامه، اما شاید حرکتی باشه تا آمارهایی که هیچوقت به صفحههای روزنامه راه پیدا نکردند و همیشه سانسور شدند، حداقل روی میز مسوولان و برنامه ریزان بیاد تا شاید یه فکری به حال این اوضاع نابسامان بکنند، که البته با توجه به وضعیت فعلی کشور به لحاظ سیاسی و اقتصادی نه نتها نمیشه هیچ امیدی به این موضوع داشت، بلکه باید منتظر حوادث بسیار پیچیدهتر و وحشتناکتر در حوزه آسیبهای اجتماعی و سیر صعودی آمار جرم و جنایت در کشور باشیم.
چند روز پیش معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در یک همایش به روند رو به رشد وقوع جرم و جنایت در کشور اعتراف کرد.
او با گلایه از تعداد زیاد پروندههای تشکیل شده در مراجع قضایی گفته که قوه قضاییه زیر حجم عظیم پرونده های قضایی دچار روزمرگی شده و باید تعداد این پروندهها را کاهش داد.
این مقام مسوول عنوان کرده که تنها در سال ۸۸ تعداد ۵٫۱۱ میلیون پرونده قضایی در محاکم قضایی و ۵٫۴ میلیون پرونده در شوراهای حل اختلاف رسیدگی شد که با احتساب پروندههای قبل از سال ۸۹، تعداد پروند ها به ۵٫۱۳ میلیون میرسد.
رییس قوه قضاییه نیز چندی قبل با اشاره به افزایش جرم و جنایت در کشور و تشریح چند پرونده فجیع تجاوز، عنوان کرده بود که شیوع تجاوز به عنف، قمهکشی و سرقت مسلحانه افزایش چشمگیر داشته است.
هر وقت هم که علت این دستکاریها و حذف آمار رو از مصاحبه شنونده میپرسیدیم، اغلب در جواب میگفتند که به صلاح نیست که آمار افزایش جرایم در کشور اعلام بشه، جنبه تشویقی برای مردم داره و از این توجیهاتی که فقط دنبال پاککردن صورت مسئله بودند و بهخاطر همین هم هست که یه آمار مستند و درست و حسابی درباره میزان جرایم در کشور وجود نداره و هر کسی ساز خودشو میزنه
تایید افزایش روند رو به رشد وقوع جرایم در ایران را میتوان بر اساس رشد تعداد زندانیان در کشور نیز متوجه شد. اگر آمار زندانیان سیاسی را از زندانیان جرایم دیگر در کشور کنار بگذاریم، وضعیت زندانهای کشور بسیار اسفبار است، بهطوری که هرچند در گذشته مسوولان قضایی همیشه از نبود ظرفیت در زندانهای کشور گله داشتند، اما امروز همین مسوولان اعتراف میکنند که کفخوابی، خوابیدن دو یا سه نفر بر روی یک تخت، خوابیدن نوبتی، خواب در راهروها و پاگردها به امری طبیعی در زندانهای کشور بدل شده است.
پلیس هم اعلام کرده که اکثر اراذل و اوباشهای بازداشتی، جزو افرادی هستند که برای اولینبار از سوی پلیس دستگیر شدهاند که این امر نشان از این واقعیت دارد که علیرغم اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی و وعدههای داده شده مبنی بر پاکسازی کشور از اراذل و اوباش، میزان جرایم در سطوح مختلف جامعه رو به افزایش است.
اوضاع وقتی وخیمتر میشود که میزان وقوع جرم در میان زنان و کودکان نیز افزایش یابد، چراکه بهدلیل شرایط جسمی، روانی و فرهنگی و سنتی کشور، این دو قشر کمتر تن به بزهکاری میدهند، اما وقتی تعداد پروندههای تشکیل شده برای کودکان و زنان افزایش یابد، باید تا آخر خط را خواند که جامعه ایران در چه منجلابی غوطه ور است.
بر اساس اعلام مسوولان ذی ربط، زنان ایرانی گوی افزایش آمار جرم را از مردان ربودهاند، بهطوری که نیمی از بازار قاچاق و مصرف موادمخدر، سرقتهای مسلحانه و غیرمسلحانه و فحشا در اختیار زنان قرار دارد.
در این راستا پلیس از افزایش روزافزون تعداد زنان قاچاقچی مواد مخدر جدید خبر داده و همچنین گفته که دستگیری زنان سارق ۵۱ درصد افزایش یافته که این میزان دستگیری، با دستگیری مردان سارق برابری میکند.
براساس نتایج تحقیقات انجام شده، جرم ۷۰ درصد زنان زندانی مربوط به جرایم جنسی و مواد مخدر بوده و پس از آن جرایم اقتصادی با بیش از ۱۰ درصد قرار دارد.
از طرف دیگر، روند وقوع جرم توسط کودکان نیز در حال افزایش است، هرچند که آمار مستندی در این زمینه وجود ندارد، اما بسیاری از کارشناسان و جرم شناسان نسبت به افزایش پروندههای مربوط به بزهکاری کودکان هشدار داده و میدهند.
به گفته این کارشناسان، جرایم معمول و رو به رشد در میان کودکان ایرانی، غیبت از مدرسه، دروغگویی مداوم، خیانت در امانت، فرار از خانه، مزاحمت، ولگردی و گدایی، عیاشی، ایجاد حریق، تخریب، توزیع نوارهای مبتذل ویدئویی، ایجاد ضرب و جرح، رانندگی بدون گواهینامه، سرقت، حمل مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، قتل عمد و دزدی است.
البته مروری بر زندگی این دسته از کودکان نشان میدهد که ۷۰ درصد آن ها در خانوادههای از هم گسیخته زندگی میکنند و والدین ۲۵ درصد از این کودکان سابقه زندان دارند. حتا برخی از این کودکان در زندانها به دنیا میآیند و تا سن شش سالگی همراه مادران خود، محیط زندان را بهعنوان خانه تجربه میکنند.
در کنار این مسایل افزایش وقوع جرم توسط اتباع بیگانه مخصوصن افاغنه در ایران، اوضاع اجتماعی کشور را بیش از پیش دچار بحران کرده است، بهطوری که وقوع جرایم سنگین همچون قتلهای عمد، کلاهبرداری و تجاوز توسط این افراد سال به سال در حال افزایش است.
این مباحث در حالی مطرح میشود که جامعهشناسان و کارشناسان متفقالقولند سیاستهای اشتباه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باعث افزایش میزان جرم و جنایت در کشور شده است، بهطوری که این سیاستها نتیجهای جز نابرابری درآمدی، ناکامیها، تعارض در زندگی، احساس حقارت، تردید در لیاقت، فقدان امنیت، بیاعتمادی و احساس ناتوانی به همراه نداشته است.
در حالی که جامعهشناسان عوامل دیگری همچون چون طلاق، بیسرپرستی، کمشدن ارزشها و اعتقادات مذهبی، بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، وجود تبعیضهای اجتماعی، برخورد قهری با مجرمان، نبود سیاستهای پیشگیری از وقوع جرم و حتا اجرای قانون هدفمندشدن یارانهها را از دیگر دلایل شیوع جرم در کشور میدانند، رییس پلیس ایران گفته که تا قبل از سال ۸۸، وقوع جرم در کشور روند نزولی خود را طی میکرد، اما در سال ۸۸ و بعد از آن، بهدلیل این که بیشتر نیروی پلیس صرف مقابله با فتنهگران شد، مجرمان نیز حداکثر استفاده را از این موقعیت بردند و بدین ترتیب آمار وقوع جرم و جنایت در کشور افزایش یافت.
البته احمدی مقدم در اظهارنظری دیگر هم درباره وقوع تجاوز که آمار آن در کشور بهشدت رو به افزایش است، عنوان کرده که این خود زنان هستند که زمینه وقوع جرم در مورد خودشان را مهیا میکنند، چراکه گشتن با ظاهر نامناسب در جامعه در این زمینه بسیار تاثیرگذار است.
البته وی به نقش پلیس در پیشگیری از وقوع جرم هیچ اشارهای نکرده است، اما اگر اظهارات آقای «احمدیمقدم» درست باشد، پس تمام زنانی که در سایر کشورها بدون رعایت حجاب اسلامی زندگی می کنند، قربانی چنین جنایتی بوده یا خواهند شد.
لذا بهتر است، مسوولان کشور با بحث وقوع جرم و جنایت در کشور بهصورت شفاف و منطقی برخورد کنند، چراکه کتمان وجود جرایم در کشور از سوی مسوولان و سیاستگذاران دردی را دوا نخواهد کرد و نتیجه آن میشود که جمعیت زندانیان کشور که قبل از انقلاب ۱۰ هزار نفر بود، در حال حاضر به ۱۷۰ هزار نفر برسد، در حالی که جمعیت ایران دو برابر شده و بهصورت طبیعی ما باید در حال حاضر ۲۰ هزار نفر پشت میلههای زندان داشته باشیم نه ۱۷۰ هزار نفر.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
یکروز صبح «گرهگور زامزا» از خواب بیدار میشود و خود را تبدیل شده به حشرهای میبیند، اما این تحول برای او پیش از اینکه ظاهری باشد و به این حشرهی زشت تبدیل شده باشد تحولی درونی است. دیگر او هیچ درکی از دنیای بیرونش ندارد، همانگونه که دیگران هم او را نمیپذیرند. اما آیا گرهگور نمونهی انسان عصر ماست؟
«فرانتسکافکا» در سوم ژوییه سال ۱۸۸۳ در خانوادهای یهودی در «پراگ» زاده شد. پدرش اهل دهکدهای کوچک بهنام «بوهم» در «چکسلواکی» بود. و مغازهای داشت که در آن لوازم لوکس میفروخت و مادرش از خانوادهای روشنفکر و ثروتمند بود که در پراگ زندگی میکردند. چکسلواکی تحت سلطهی اتریش بود و شمار زیادی آلمانی که از احترام زیادی برخوردار بودند در آنجا زندگی میکردند، بنابراین پدران و مادران چک فرزندان خود را به مدارس آلمانی میفرستادند و این مسئله شامل حال کافکای جوان هم شد.
فرانتس در مدرسه کمتر با همکلاسیهای خود به حشر و نشر میپرداخت و بیشتر گوشهگیر و منزوی بود و این بهخاطر روحیهی خشن و مستبد پدرش بود که همیشه او را وادار به سکوت میکرد با اینکه مادر او زنی آرام و صبور بود و به کودک خود بهای زیادی میداد ولی روحیه خشن پدر همیشه به روح حساس پسرش صدمه میزد. کافکا پس از گذراندن دوره دبستان به دبیرستان رفت. در این دبیرستان بیشتر دروس به زبان آلمانی تدریس میشد و رابطهای بسیار سرد و رسمی میان معلمان و دانشآموزان برقرار بود به همین دلیل کافکا چارهای نداشت جز اینکه به کتاب پناه ببرد و در این دوره بود که با نویسندگان بزرگ آشنا شد. کافکا در سال ۱۹۰۱ به دانشگاه رفت و در رشتهی حقوق مشغول به تحصیل شد ولی پس مدتی حقوق را نیمهکاره رها کرد و در کلاسهای تاریخ هنر حضور یافت ولی آن را هم نیمهکاره رها کرد و دوباره به کلاسهای حقوق برگشت و در سال ۱۹۰۶ موفق به دریافت دکترای حقوق شد.
سال ۱۹۱۲ سالی بسیار پربار و سرنوشتساز برای کافکا بود. در این سال او با زنی به نام «فلیسه» آشنا شد. در ابتدای سال رمان «آمریکا» را نوشت، سپس مجموعهی ملاحضات را گردآوری کرد و اندکی بعد «داوری» و سپس «مسخ» را نوشت. کافکا در سال ۱۹۱۴ شروع به نوشتن رمان محاکمه و سپس «محکومین» را نوشت و بهدنبال آن رمان آمریکا را که نیمهکاره گذاشته بود به اتمام رسانید. کافکا در همین سال نامزدی خود را با «فلیسه» هم بهم زد تا خود را تمام وقت صرف نوشتن و هنرش بنماید.
کافکا در اواخر سال ۱۹۱۶ اوایل سال ۱۹۱۷ مجموعهی «پزشک دهکده» را نوشت. کافکا در سال ۱۹۱۷ دچار سل شد و ناچار شد چندین بار در دورهی نقاهت به استراحت بپردازد. در طی این دورهها خانواده به خصوص خواهرش «اتا» مخارج او را میپرداختند. در این دوره، با وجود ترس کافکا از این که چه از لحاظ بدنی و چه از لحاظ روحی برای مردم نفرتانگیز باشد، بیشتر از ظاهر پسرانه، منظم و جدی، رفتار خونسرد و خشک و هوش نمایان او خوششان میآمد. کافکا در سال ۱۹۱۸ بهمدت شش هفته به آسایشگاهی برای مسلولین رفت و در آنجا بستری شد. در این زمان با زنی بهنام «ژولی وریچک» آشنا شد که این آشنایی پس از بهبودی نسبی کافکا به نامزدی انجامید ولی این رابطه هم دیری نپایید و به هم خورد.
در سال ۱۹۲۰ کافکا با زنی روشنفکر به نام «ملینا» آشنا شد که در محافل ادبی پراگ رفت و آمد داشت و تصمیم آثار کافکا را به زبان چک ترجمه نماید اما آشنایی با او باعث تشدید بیماری کافکا شد و او مجبور شد دوباره در آسایشگاه بهمدت نهماه بستری شود. کافکا در سال ۱۹۲۲ رمان «قصر» و داستانهای «هنرمند گرسنگی» و «کاوشهای یک سگ» را نوشت که هیچکدام در زمان حیات او منتشر نشد. کافکا در سال ۱۹۲۳ سفری به بالتیک کرد و در آنجا به استراحت پرداخت، در آنجا با دختری بهنام «دورا دیمانت» آشنا شد و تصمیم به ازدواج با او گرفت ولی بیماری به او این اجازه را نداد و در ژوئن ۱۹۲۴ در حالیکه «دورا» بر بالینش بود درگذشت.
فرانتس کافکا نمونه کلاسیک نویسندهی مدرن است که گرفتار تشویش کور و ترس است. وضع استثنایی او ناشی از این حقیقت است که شیوه مستقیم و روشنی را برای بیان تجربهی اساسی برگزید و بدون کمک از تجربههای فرمالیستی اینکار را انجام داد. در آثار او محتوا تعیینکنندهی شکل زیباییشناختی است. به این معنی کافکا در شمار نویسندگان بزرگ رالیست است. درواقع او یکی از نویسندگان بزرگ است، زیرا کمتر نویسندهای توانسته است در توصیف تخیلی تازگی محسوس جهان مهارت او را داشته باشد.
کیفیت اثر کافکا هرگز به اندازه امروز که اغلب نویسندگان به تجربهگرایی خوشفرم سقوط میکنند نظرگیر نبوده است. تاثیر کافکا تنها ناشی از صداقت پرشور او نیست که این نیز در این عصر بسیار کمیاب است بلکه همچنین به دلیل روشنی موافقی است که او از جهان میآفریند. این است اصلیترین پیروزی کافکا. «کیرکه گارد» میگفت «هرچهقدر اصالت فرد بیشتر باشد، بیشتر دچار هراس است.»
کافکا که در اندیشه «کیرکه گارد»ی بدیع است، این تشویش و جهان تجزیهشدهای را توصیف میکند که هم مکمل و هم علت آن است. اصالت او در کشف وسایل جدید بیان نیست بلکه در بیان بهطور کامل نافذ و دایمی هراسانگیز دنیای آفریدهاش و واکنش شخصیتهایاش به آن است. هر چند کافکا با توجه بهخصوصیات و ویژگیهای شخصی در فعالیتهای جمعی سیاسی شرکت نکرد اما با آگاهی عمیق اجتماعی، شرایط زمان را درک کرده و با نگاهی معطوف به حقیقت بزرگی چون آزادی انسان به نوشتن روی آورد.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه سوم خرداد به مناسبت روز مادر در ایران به ۱۲ زندانی سیاسی زن اجازه داده شد تا با خانوادههایشان ملاقات حضوری داشته باشند. نسرین ستوده، بهاره هدایت و مهدیه گلرو از جمله این زندانیان بودند.
به گزارش دویچهوله، بعد از گذشت نزدیک به دو سال از دستگیری و بازداشت فعالان سیاسی و اجتماعی پس از انتخابات، برای اولین بار به طور دستهجمعی به برخی از زندانیان سیاسی زن اجازه داده شد تا بدون کابین و شیشه و تلفن با خانوادههای خود ملاقات کنند.
ملاقات به طور جمعی در یکی از سالنهای ملاقات زندان اوین انجام شده. تقریبن تمامی این زندانیان پس از ماهها توانستند با خانوادههایشان حضوری دیدار کنند. بهاره هدایت پس از ۱۳ ماه، نسرین ستوده بعد از ۹ ماه و مهدیه گلرو پس از سه ماه توانستند با خانواههایشان دور یک میز ملاقات کنند. لیلا توسلی از دیگر زندانیان سیاسی زن بود که روز سهشنبه با خانواده خود ملاقات حضوری داشت.
رضا خندان همسر نسرین ستوده درباره این دیدار گفت: «۹ ماه بود که نتوانسته بودم جز در برخی جلسات دادگاه و به طور اتفاقی نسرین را حضورن ملاقات کنم. بالاخره بعد از ۹ ماه توانستم او را از نزدیک ببینم».
در حال حاضر ۳۲ زندانی سیاسی و عقیدتی زن در سالنی ۴۰ تا ۵۰ متری در بند قرنطینه اوین نگهداری میشوند. رضا خندان به نقل از نسرین ستوده میگوید، پس از انتقال هشت زندانی سیاسی از قرچک ورامین به این بند، فضا بسیار تنگتر شده به طوری که برخی از زندانیان «کف خواب» هستند یعنی مجبورند روی زمین بخوابند.
نسرین ستوده همچنین از برگزاری کلاسهای تخصصی برای دیگر زندانیان گفته. به گفتهی آقای خندان: «خانمها به تناسب تخصصی که در رشتههای مختلف دارند به عنوان استاد در رشته خودشان تدریس میکنند. خانم من در زمینه حقوق شهروندی کلاسهایی را برای سایر زندانیان برگزار میکند که میگفت با استقبال خوبی مواجه شده است».
بیشتر بخوانید:
«انتقال زندانیان سیاسی زن زندان اوین به قرنطینه»
خبر / رادیو کوچه
محمدعلی کلی، قهرمان بوکس افسانهای آمریکا، روز سهشنبه به همراه تنی چند از دیگر شخصیتهای برجسته مسلمان آمریکایی بار دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی به ویژه آیتاله خامنهای خواستند، جاش فتال و شین باوئر، را که نزدیک به دو سال در ایران زندانی هستند، آزاد کنند.
روز سهشنبه خانوادههای این دو شهروند آمریکایی به همراه ۲۱ نفر از رهبران مسلمان ایالات متحده در باشگاه ملی مطبوعات این کشور گرد هم آمدند و خواستار آزادی این دو جوان شدند.
به گزارش رادیو فردا در این گردهمایی تاکید شد که پیشتر نیز رهبران مسلمان آمریکایی و محمدعلی کلی پیشتر هم نامههایی خطاب به آیتاله خامنهای نوشته بودند و همچنان در انتظار پاسخ رهبر جمهوری اسلامی به سر میبرند.
سارا شورد، نامزد شین باور که خود پس از ۱۴ ماه حبس با سپردن وثیقه ۵۰۰ هزار دلاری آزاد شد، در این گردهمایی ابراز امیدواری کرد که این تقاضای مشترک برای آزادی این دو جوان آمریکایی پذیرفته شود.
الکس فتال از نزدیکان جاشوا فتال با اشاره به اعتصاب غذای دورهای خانوادههای این دو زندانی گفت که خود او در دومین روز از اعتصاب غذا به سر میبرد و تاحد امکان به این اعتصاب ادامه میدهد.
به گفته وی، جاشوا و شین هفده روز در ایران در اعتصاب غذا به سر بردند و این مایه نگرانی عمیق خانوادههایشان بوده است.
رامین میهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز سهشنبه در پاسخ به خبرنگارانی که این دو آمریکایی را «کوهنورد» خوانده بودند، اظهار داشت که آنها کوهنورد نیستند و گفت: «چطور میشود که چند نفر از آمریکا برای تعطیلات آخر هفته و کوهنوردی در مرزهای ایران و عراق و در نقاط حساس، به کوهنوردی بپردازند.»
بیشتر بخوانید:
«شهروند آمریکایی محبوس در ایران آزاد نمیشود»
حسن عباسی، تحلیلگر سیاسی ایرانی و رییس مرکز بررسیهای دکترینال (اندیشکده یقین) است. عباسی اعتقاد دارد که «گفتوگوی تمدنها» در نظر آمریکا بیمعنی است و آنها در همان سالی که سال گفتوگو تمدنها نامیده شد نظریه «برخورد تمدنها» را مطرح و از آن دفاع کردند. وی در مورد انگلیس نیز چنین گفته است: «نابودی ما در انگلیس برنامه است و نابودی انگلیس هم برای ما برنامه است».
وی در نطقهای خود به بسط نوعی تئوری دفاعی با نام «دفاع نامتقارن» مشهور است. مهمترین دورههای مطالعاتی که به تدریس وی در حوزه طرحریزی استراتژیک، و دکترینال برگزار شدهاست عبارتاند از: «غربشناسی فلسفی»، فرهنگی و استراتژیک در طی سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱» ، «کلبه کرامت از سال ۱۳۸۵ تا کنون» و …. فایل صوتی که در پی میآید، مربوط به بخشی از سخنرانی تقریبن محرمانه حسن عباسی است.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
دوتن از پناهجویان ایرانی در دو حمله جداگانه علیه نگهبانان اردوگاههای پناهجویان در جزیره کرسمس استرالیا متهم شناخته شدهاند.
در رویداد جمعه گذشته یکی از نگهبانان اردوگاه مهاجران که در جزیره کرسمس استرالیا که در تلاش فرونشاندن نزاع بود، در اثر پرتاب کتری آب جوش توسط یک پناهجوی ایرانی زخمی شد.
همچنان در یک حادثه دیگر در بعد ظهر همین روز یک نگهبان دیگر هنگامی مورد ضرب و شتم یک تن از پناهجویان قرار گرفت که به درخواست وی مبنی بر استفاده از وسایل داخل املاک بازداشتگاه جواب رد داده شد.
یک کارمند اردوگاه مهاجرین در این مورد گفته است: «هنگام که مرد محافظ به پناهجو گفت او نمیتواند اجازه استفاده از وسایل را بدهد، مرد پناهجو به خشم آمد.»
خشونت توسط پناهجویان در اردوگاهها یک پدیده جدید نیست، در ماه گذشته سه تن از پناهجویان در یک اردوگاه سعی نموده بودند به یک مرد پناهجوی دیگر تجاوز نمایند که به یک بخش انفرادی اردوگاه منتقل گردیدند.
وزیر مهاجرات استرالیا «جریز بوون» ماه گذشته اعلام کرده است هر فرد که باعث ایجاد نا آرامی و آشوب در مراکز اردوگاههای پناهجویان گردد از امتیاز داشتن ویزه دایمی استرالیا محروم شناخته میشود.
در صورت که این دو مرد متهم به ایجاد ناآرامیهای اخیر در مراکز اردوگاه پناهجویان شناخته شود، با قواعد تازه و مشکلی روبهرو خواهند شد.
یک تن از محافظین بخش املاک اردوگاه گفته است: «استرالیا مورد هجوم تعدادی زیاد پناهجویان ایرانی قرار گرفته است قبلن اکثریت این پناهجویان را افغانیها تشکیل میداد، و اینجا کسی به کسی حرمت نمیگذارد.»
وی افزود: «به شمول ناآرامیهای روز جمعه دو مورد خشونت از سوی پناهجویان بالای همکاران ما در هفته که گذشت صورت گرفته است، پناهجویان چیزی میخواهند و در صورت که بهدست نیاورند، دست به خشونت میزنند.»
بر بنیاد گزارش روزنامههای استرالیایی از جزیره کرسمس، تا کنون ۵۵ مورد تهدید و آسیب رساندن پناهجویان به خودشان ثبت شده است.
از ۱۴ آوریل تا ۱۰ می سال جاری میلادی تنها ۹ مورد تلاش برای خودکشی (اعدام) و یک مورد دوختن لب توسط پناهجویان، به ثبت رسیده است.
سیزدهمین نشست «عصر روشن» با موضوع «چرا شعر؟ چرا داستان؟» روز ۵ خرداد برگزار میشود. در این نشست که در سالروز برگزاری سلسله نشستهای فرهنگی عصر روشن برگزار میشود، ابتدا پدرام رضاییزاده، لیلا صادقی و رسول یونان به شعر و داستانخوانی میپردازند.
پدرام رضاییزاده، متولد اردیبهشتماه سال ۱۳۶۰ است. او مجموعهی شعر «اگر شیطان سخن بگوید» و مجموعهی داستان خود را با نام «مرگبازی» منتشر کرده است. او همچنین رمانی دارد با عنوان «نیم ساعت مانده به صدای جیرجیرک».
لیلا صادقی، متولد ۲۸ فروردین ۱۳۵۶ است. از او علاوه بر آثار داستانی چون ضمیر چهارم شخص مفرد، وقتم کن که بگذرم، اگه اون لیلاست، پس من کیام؟!، داستانهایی برعکس، و بالاتر از سیاهی نقطه، شعر-داستان از غلطهای نحوی معذورم، نیز منتشر شده است.
از رسول یونان، متولد ۱۳۴۸، نیز علاوه بر مجموعه شعرهای روز بخیر محبوب من، جاماکا، پایین آوردن پیانو از پلههای یک هتل یخی، کنسرت در جهنم و من یک پسر بد بودم، مجموعه داستان کلبهای در مزرعه برفی، دو مجموعه داستان مینی مال فرشتهها و احمق ما مردهایم!، بههمراه رمان خیلی نگرانیم شما لیلا را ندیدید، و نیز نمایشنامههایی با عنوانهای گندمزار دور، تخم مرغی برای پیشانی مرد شماره ۳، سنجابی بر لبه ماه و یک بعد از ظهر ابدی منتشر شده است.
در ادامه عصر روشن سیزدهم، محمود معتقدی، رسول یونان و علیرضا بهرامی در میزگردی به بررسی و ارزیابی فضای شاعری و داستاننویسی، و نیز شاعری داستاننویسان و داستاننویسی شاعران میپردازند.
سیزدهمین نشست عصر روشن از ساعت ۱۷ روز پنجشنبه ۵ خردادماه جاری در کتابسرای روشن، برگزار خواهد شد.
چهارشنبه ۴خرداد ۹۰ / ۲۵ می ۲۰۱۱
اجرا: زهره
استودیو: اعظم
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
روزنگاشت – «خداحافظی با دروازهبان قلبها» – محبوبه شعاع
بخش اول خبرها
زخم – «اعتراف میکنم، اما تلخ و دیرهنگام» – افشان برزگر
مجله خبری کابل – آرین
«تیم احمدی نژاد کوتوله است»- حسن عباسی تئوریسن در جمهوری اسلامی
پسنشینی تند - «تنهای فراموششده» – اکبر ترشیزاد
گزارش هفته – «از تحریم خارجی تا بیبرنامگی داخلی» – حامد فرمند
بخش دوم خبرها
روزمرگیها – «برای پسرم…..» – مهرزاد موسوی
مجله خبری تاجیکستان – «هشدار آیسیجی، تهدید خطر به امنیت تاجیکستان» – کیومرث
دایره شکسته – «از مسخ تا رهایی» – مهشب تاجیک
مجله جاماندگان – «دوباره هاشمی میبرد اما برای شما فرقی نمیکند» – شراره سعیدی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
در آخرین انتخابات هیت رییسه مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی مجدد به ریاست قوه مقننه رسید و محمدرضا باهنر و شهابالدین صدر به عنوان نایب رییسان اول و دوم انتخاب شدند.
به گزارش خانه ملت، در جلسه چهارشنبه ۴ خرداد (۲۵ مه) مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی تنها کاندیدای پست ریاست بود و در نهایت از مجموع ۲۴۴ رای نمایندگان، ۲۱۲ رای به دست آورد.
روز گذشته نیز در انتخابات داخلی «فراکسیون اصولگرایان»، فراکسیون اکثریت مجلس هشتم، آقایان لاریجانی، صدر و باهنر به ترتیب دارای بیشترین میزان آرای نمایندگان محافظهکار شده بودند.
مطابق توافق درونی اعضای فراکسیون اکثریت، پیش از هر نوبت رایگیری نمایندگان مجلس برای انتخاب اعضای هیت رییسه، انتخاباتی در داخل این فراکسیون انجام میشود و فقط نمایندگانی که بیشترین تعداد رای را به دست بیاورند در صحن علنی مجلس کاندیدا میشوند.
در انتخابات آزمایشی دیروز نمایندگان محافظهکار مجلس، «فراکسیون انقلاب اسلامی» فراکسیون حامیان محمود احمدینژاد، در مقابل علی لاریجانی از نامزدی علیاصغر زارعی نماینده تهران حمایت کرده بود که تنها ۴۰ رای به دست آورد.
در انتخابات امروز، مسعود پزشکیان کاندیدای «فراکسیون خط امام»، فراکسیون اقلیت مجلس هشتم، ۹۴ رای به دست آورد که به میزان قابل توجهی بیشتر از تعداد نمایندگان این جناح در مجلس است.
دیگر نتیجه خبرساز انتخابات هیت رییسه امسال مجلس، جایگزین شدن آقای باهنر، از محافظهکاران شاخص منتقد دولت، به جای محمدحسن ابوترابی است که در یک سال گذشته، تمایل چندانی به ورود به مجادلات قوای مجریه و مقننه نشان نداده است.
خبر / رادیو کوچه
برخی منابع کویتی روز سهشنبه، اعلام کردند نیروی دریایی کویتی مستقر در آبهای منطقهای بحرین در خلیج پارس از ورود یک فروند کشتی ایرانی به آبهای بحرین جلوگیری و آن را مجبور به بازگشت به ایران کرده است.
به گزارش روزنامه الوطن چاپ کویت، به نقل از یک منبع که از اعلام نامش خودداری کرده است نیروی دریایی کویت چند روز پیش مانع ورود این کشتی ایرانی شد.
بر اساس این خبر کشتی یاد شده در چارچوب تصمیم ایران برای اعزام یک فروند کشتی به بحرین به این ادعا که حامل کمک برای ملت بحرین است ارسال شده بود اما دولت بحرین این کمک را رد و از تهران خواست از فرستادن چنین کشتیهایی خودداری کند. دولت بحرین همچنین از تهران خواسته است در امور داخلی این کشور دخالت نکند.
این منبع افزود کشتی ایرانی که محتوای محمولهاش مشخص نبود زمانی که نیروی دریایی کویت آن را ردیابی کرد در مسیر خود به سوی آبهای منطقهای بحرین در حرکت بود اما یک فروند قایق (کویتی) به سوی این کشتی حرکت کرد و مانع حرکت آن شد و به خدمهاش هشدار داد تا از ورود به آبهای منطقهای خودداری کنند.
منبع مزبور تصریح کرد کشتی ایرانی نیز مجبور شد به آبهای بینالمللی باز گردد و سپس بار دیگر وارد آبهای ایران شد.
در این گزارش آمده است که تعدادی از واحدهای نیروی دریایی کویت برای زیر نظر گرفتن اهداف مشکوک در منطقه گشتزنی دریایی میکنند.
بیشتر بخوانید:
«اعزام نخستین کاروان ایرانی همبستگی با مردم بحرین»
خبر / رادیو کوچه
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش تازهای اعلام کرد که اطلاعات تازهای دریافت کرده است که مدعی کار مخفیانه در ایران بر اجزای یک برنامه تسلیحات اتمی است. این گزارش برای بررسی در نشست ششم تا دهم ماه ژوئن شورای حکام تنظیم شده است.
در این گزارش آمده است: «آژانس نگران وجود احتمالی فعالیتهای فاش نشده اتمی در گذشته و حال است… از جمله فعالیتهایی مرتبط با توسعه یک کلاهک اتمی برای یک موشک.»
این گزارش میگوید که در مجموع آژانس نمیتواند «نتیجهگیری کند که همه مواد اتمی در ایران فقط به فعالیتهای صلح آمیز محدود میشوند.»
به گزارش آسوشیتدپرس، یک مقام ارشد آژانس گفت که اطلاعات مورد اشاره در گزارش حاکی است که فعالیتهای فاش نشده ایران حداقل تا سال قبل ادامه داشته است.
در گزارش آژانس همچنین آمده است که ایران همچنان ذخیره اورانیوم غنیشده با غلظت پایین خود را افزایش داده است، که در تمرد از قطعنامههای سازمان ملل متحد انجام میشود.
این گزارش ۹ صفحهای که میان اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی توزیع شده در اشاره به فعالیتهای احتمالا مرتبط با توسعه تسلیحات اتمی میگوید که «نشانههایی هست از اینکه بعضی از این فعالیتها ممکن است بعد از سال ۲۰۰۴ ادامه یافته باشد.»
براساس این گزارش یوکیا آمانو مدیرکل آژانس در نامهای به فریدون عباسی، معاون رییس جمهوری اسلامی و رییس سازمان اتمی آن کشور، «ضمن تاکید مجدد بر نگرانیها، اهمیت رفع ابهام از این مسایل توسط ایران را بیان کرد.»
آژانس محاسبه کرده است که ذخیره اورانیوم غلظت پایین ایران در شعبه اصلی کارخانه غنیسازی اورانیوم در نطنز اکنون به ۴۱۰۵ کیلوگرم رسیده است.
بیشتر بخوانید:
«تحریم شرکت اسراییلی و ونزوئلایی به دلیل ارتباط با ایران»
«دلیلی برای آغاز مذاکرات هستهای با ایران وجود ندارد»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
دوم خرداد ۱۳۹۰ برابر با درگذشت «ناصر حجازی» مربی و بازیکن فوتبال ایرانی است. وی زاده سال ۱۳۲۸ بود و پس از مدتی رنج ناشی از بیماری سرطان ریه درگذشت. او دروازه بان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه پنجاه بود و دو عنوان قهرمانی در جام ملتهای آسیا، یک عنوان قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال در انتخاب برترینهای قرن بیستم، ناصر حجازی را دومین دروازهبان برتر قاره آسیا و چهل و یکمین دروازه بان شایسته جهان معرفی کرده است.
«ناصر حجازی» در بیستوهشتم آذر سال ۱۳۲۸ زاده شد. رشته ورزشی اصلی وی بسکتبال بود و در شانزده سالگی در تیم منتخب دبیرستان ابومسلم بازی میکرد و در همین ضمن برای تیم ملی جوانان بسکتبال ایران هم انتخاب شد. حجازی فوتبال را به صورت تفریحی دنبال میکرد اما حضور او در درون دروازه و روی آوردن به دنیای حرفهای فوتبال به صورت خیلی اتفاقی شکل گرفت.
وی که برای تماشای مسابقات فوتبال مدرسهها رفته بود، به علت مصدومیت دروازهبان مدرسه وی و با توجه به بلندی قامتش و بسکتبالیست بودنش با درخواست مربی تیم درون دروازه ایستاد و در مقابل حریف به خوبی ایستادگی کرد. این اتفاق سرآغاز سالها حضور وی در صحنه فوتبال است. ناصر حجازی در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالی ترجمه شد و در سال ۱۳۵۶ لیسانس خود را دریافت کرد.
تیم «فوتبال نادر» در دسته دوم باشگاههای تهران اولین باشگاه حجازی بود و از همان تیم به تیم ملی جوانان و تیم ملی بزرگسالان رسید. او دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۱۳۵۰ بود و دو قهرمانی در جام ملتهای آسیا، یک قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه خود دارد. او همچنین به همراه تیم «تاج» قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا را تجربه کرده است.
آخرین بازی او هم در سال ۱۳۵۹ و در بازی «ایران کویت» انجام گرفت و بعد از آن به دلیل قانون معروف به «قانون ۲۹ سالهها» که حضور دروازهبانهای بالای ۲۹ سال در تیم ملی را ممنوع میکرد از تیم ملی کنار گذاشته شد. حجازی در پایان دوران بازیکنی خود به «بنگلادش» رفت و پس از مدت کوتاهی دروازهبانی در تیم «محمدان»، سرمربی این تیم شد و در سال ۱۳۶۹ بازی خداحافظی خود را در همین تیم انجام داد.
فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال حجازی را دومین دروازهبان برتر قرن بیستم قاره آسیا پس از «محمد الدعایه» عربستانی معرفی کرده است. وی در دوران مربیگری هم تیم «استقلال، تهران» را به نایبقهرمانی جام باشگاههای آسیا و قهرمانی لیگ آزادگان و جام حذفی ایران رساند.
و پس از آن در تیمهای سپاهان و ذوب آهن اصفهان، استقلال رشت، ماشینسازی تبریز، استقلال اهواز، ابومسلم خراسان، نساجی قائم شهر نیز به مربیگری پرداخت که موفقیت چندانی نصیب وی نشد. او در سال ۱۳۸۷ پس از انتخاب مجدد «علی فتحالهزاده» به سمت مدیرعاملی، مجدد سرمربی باشگاه استقلال تهران شد.
ثمره ازدواج ناصر حجازی با «بهناز شفیعی» دو فرزند به نامهای «آتیلا» و «آتوسا» است که هر دو از بازی کنان فوتبال بودهاند. آتیلا سابقه بازی در تیم استقلال تهران را دارد و هم اکنون بهعنوان مربی در تیم «گسترش فولاد تبریز» مشغول به کار است. آتوسا نیز بهترین گلزن فوتسال زنان ایران بود و همسر وی «سعید رمضانی» نیز بازیکن فوتبال است که در حال حاضر برای تیم «فولاد خوزستان» بازی میکند.
و اما فعالیتهای سیاسی حجازی، وی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۴ ثبت نام کرد و گفته بود که اگر تایید صلاحیت شود سی میلیون رای میآورد و اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات «احمد نیککار» را به معاون اولی انتخاب میکند. ولی شورای نگهبان صلاحیت او را برای شرکت در انتخابات رد کرد. حجازی پس از رد صلاحیت در اطلاعیهای از نامزدی «هاشمی رفسنجانی» حمایت کرد.
همچنین در سیویکم فروردین سال ۱۳۹۰، ناصر حجازی در مصاحبهای ضمن اعتراض به وضعیت اقتصادی موجود در ایران، نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت از جمله هدفمندی یارانهها، شدیدن اعتراض خود را اعلام کرد و شرایط بیماریاش را ناشی از آن دانست.
اما سرانجام وی که مدتها از بیماری سرطان ریه رنج میبرد، در سیام اردیبهشت ۱۳۹۰ در حین تماشای دیدار تیم فوتبال استقلال مقابل پاس همدان در روز آخر لیگ برتر بهدلیل وخامت حالش به کما رفت و در تاریخ دوم خرداد ۱۳۹۰، در بیمارستان کسری در تهران درگذشت. بر اساس اعلام خانواده ناصر حجازی قرار است پیکر وی امروز چهارشنبه ساعت ۹ صبح از مقابل ورزشگاه شهید شیرودی به بهشت زهرا برده میشود تا در آنجا به خاک سپرده شود.
به گزارش ایسنا، خانوداه مرحوم حجازی اعلام کردند این تصمیم برای انجام هماهنگیهای لازم و حضور هواداران خارج از تهران گرفته شده است.
پس از درگذشت وی پیامهای تسلیت بسیاری منتشر شد که از میان آنها اینپیامها بودهاست: «کارلوس کیروش»، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران: «امروز، روز غمگینی برای فوتبال ایران است. درگذشت یکی از بزرگترین بازیکنان فوتبال ایران را تسلیت میگویم. به دلیل درگذشت حجازی تمرین را با یک دقیقه سکوت آغاز کردیم».
علی دایی، سرمربی تیم پرسپولیس و کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران: «ناصر حجازی به گردن من حق دارد و من خودم را مدیون او میدانم. وقتی کسی علی دایی را نمیشناخت، ناصر حجازی من را کشف کرد».
از میان سیاستمداران نیز رضا پهلوی، ولیعهد سابق ایران گفته: «از دریافت خبر درگذشت شادروان ناصر حجازی بینهایت متاثر شدم. به یاد خاطرات شیرینی از جوانی خود میافتم که ناصر حجازی، همراه با دیگر اعضای تیم ملی فوتبال ایران، گاهی به میدان فوتبال سعدآباد میآمدند و با هم تمرین فوتبال میکردیم. به عنوان یک دوستدار فوتبال، به خانواده وی، به همبازیهای ناصر و جامعه ورزشکاران ایران، تسلیت میگویم».
از جمع هنرمندان هم ابراهیم حامدی (ابی)، خواننده ایرانی در پیامی گفته: «امروز با اینکه ساعتی از شنیدن این خبر جانگداز میگذرد، من هم چنان در ناباوری به سر میبرم. یاد عقاب بلند پرواز فوتبال ایران، همیشه در قلب ملت مان جاوید خواهد ماند.»
جمشید مشایخی، بازیگر باسابقه سینما ابراز داشته: «حجازی همیشه برای من زنده است. یکی از بزرگانی بود که بزرگیاش را به امضای مردم رساند. من عاشق او بودم چون رک حرف میزد و چاپلوس هم نبود.»
منبعها:
ویکیپدیا
سایت ناصر حجازی
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
علی بیگدلی / دکترای حقوق از دانشگاه تولوز، فرانسه
روز چهاردهم مه ۲۰۱۱، ماموران پلیس نیویورک، در پی شکایت یک خانم نظافتچی هتل، آقای دومنیک استراوس کان، رییس صندوق بینالمللی پول را در فرودگاه نیویورک را دستگیر کرده و به شیوهی سریالهای آمریکایی، با زدن دستبند، و پخش آن در تلویزیونها جنجالی بهراه انداختند.
این شیوه بازداشت، فیلمبرداری از متهم و پخش آن، که برابر فرض بیگناهی در فرانسه جرم است، واکنش گستردهیی در فرانسه داشت. تلویزیونهای فرانسه برای آگاهی مردم، در گردهماییهایی با وکلای عضو کانون وکلای فرانسه و نیویورک میباشند، مقررات ایالت نیویورک را درباره دستگیری و بازداشت و فیلمبرداری از صحنه ی جرم، و در ادارهی پلیس و دادگاهها بررسی کردند.
تنی چند از ازاندیشمندان فرانسوی از جمله برنارد- هانری لوی و کارشناسان امور اقتصادی، مانند کارولین کسته، نقش دمینیک استراس کان، را در این بنیاد جهانی ارزیابی کردهاند.
در همه این بررسیها همگان براین نکته، اتفاق نظر داشتند، که از محتوای دادخواست و دلایل و مدارک ادعایی شاکی کمترین آگاهی ندارند. افزوده بر این، وکلای دومینیک استراس کان، که پس از دستگیری تا طرح دادخواست دربرابر هیت منصفه شرکت داشتند، بر این نکته تاکید کردند، که پلیس و دادستان نیویورک تاکنون کمترین دلیل و یا مدرکی به آنان نداده است، واز این پس دادستان برای این که وکلا بتوانند از موکل خود دفاع کنند، دلایل و مدارک شاکی را در اختیار آنان میگذارد.
اندیشمندان و کارشناسان امورمالی، که از دستگیری و بازداشت دومینیک استراوسکان بهتزده شدهاند، درباره ی نقش وی در این بنیاد مینویسند، وی در درازای چهار سال ریاست بانک جهانی، برای پشتیبانی ازکشورهایی که ناگهان دچار دشواریهای پولی شدهاند، و کشورهای فقیر، الزامهایی برای کشورهای تولید کننده نفت، و کشورهایی که خواهان آزادی فوقالعاده بازار میباشند، برپاکرده است. بدون شک کنارهگیری اواز این سمت، برای کشورهای دسته نخست، نابسامانیهایی به دنبال دارد.
برنارد- هانری لوی، با افسوس بسیار یادآور میشود، از همان نخستین لحظات دستگیری دومینیک استراوس کان، از این که وی نمیتواند، در میان نامزدهای حزب سوسیالیست فرانسه باشد، بسیاری از سیاستمداران فرانسوی، از خوشحالی در پوست نمیگنجند.
نوشتهی خانم شهلا شفیق، درباره دومینیک استراس کان، یادآور این ضربالمثل است، که میگوید «هنگامی که درختی افتاد، همه با داس و تبر به سراغ او میروند»
شهلا شفیق که ازحقوق و مقررات کیفری و به ویژه حقوق ایالت نیویورک کمترین آگاهی ندارد، به شیوهی ملا باجیها، بیآنکه از هویت شاکی و متشاکی کمترین شناختی داشته باشد، نخود آش میشود و از سر ناآگاهی میگوید، نام متهم همان استراوس کان، یعنی «خان خودمان» است و لاجرم، زنان جز اموال خانها بودهاند، و هرکاری با آنان ممکن بود. و نام استراوس کان نشاندهندهی آن است، که وی مانند خانها، به خدمتگزار هتل در نیویورک تجاوز کرده است!.
شهلا شفیق، نمیداند که دومینیک استراوس کان، فرزند یک خانواده یهودی است، و خان خانی در نزد یهودیان جایگاهی ندارد. «کاهن- کهن- کهان- کوهن» ازنامهای یهودی است، ولی ترجمه آن به زبان فرانسه، خان نمیشود در ضمن واژه خان هم مال خودمان نیست و از زبان ترکی مغولی به فارسی وارد شده است مگر اینکه خانم شفیق ترکتبار باشد، سپس مال ایشان میشود.
خانم شهلا شفیق، نام آن سینکلر، همسر دومنیک استراسکان را که یک خانم یهودیتبار است به نام مسیحی تبدیل میکند و «آن سنت کلر» مینویسد.
با تجربه و شناختی که شهلا شفیق به روابط نامشروع دارد، و خود راضی در میان دو رضا! بهسر میبرد، ذهنیات شخصی خود را جایگزین دلایل حقوقی میکند.
غمانگیز است که در بیرون از کشور نیز چرندگویی پایانی ندارد.
………………………………………..
«ماجرای استراس کان و رابطهی قدرت و سکس»
شهلا شفیق
همهی استدلالهایی که موضوع تجاوز را صرفن به فوران شهوت برمیگردانند و مسئلهی رابطهی آن را با بیان قدرت و سلطه نادیده میگیرند در خدمت نادیده گرفتن این مهماند که خشونت جنسی، که علاوه بر زنان، مردان هم در زمره قربانیان آن هستند، در فرهنگ و مناسبات آلتسالار ریشه دارد.
داستان اوج و حضیض آقای استراوس کان، رییس نهاد صندوق بینالمللی پول و کاندیدای مهم حزب سوسیالیست اعجاب و شگفتی آفریده است. عکس دستبند زده او با ریش نتراشیده و قیافهای زار موضوع بحث مطبوعات و رادیو و تلویزیون است. بعضیها میپرسند آیا دستگاه قضایی آمریکا خشن نیست؟ وکیل او در فرانسه پخش این گونه تصاویر را غیرقانونی میداند و تهدید می کند که کسانی که این عکس را پخش کنند مورد تعقیب قرار خواهند گرفت. بعد معلوم میشود که در فرانسه هم دستبند در کار است. اما نکته اینجاست که این بار دوربینها هم به کار بودهاند و شخص مورد اتهام، مدیر و سیاستمداری شناخته شده و با قدرت و صاحب نفوذ است. همین هم دوربینها را به راه انداخته و بحثها را داغ کرده است. روز اول ماجرا، مردان و زنان سیاسی که پشت دوربینها حاضر میشوند تنها و تنها تکرار میکنند که اصل بر بیگناهی آقای کان است است تا خلافش ثابت شود. آنها، از چپ و راست، همدردی خود را با همسر و فرزندان او ابراز میکنند. همسر او، خانم آن سنت کلر که خود روزنامهنگاری مشهور بوده میگوید که حتا یک لحظه در بیگناه بودن شوهرش شک ندارد. و نزدیکترین همکاران سیاسی آقای کان اعلام میکنند که در وجود دومینیک ذرهای خشونت ندیدهاند. خیلیها با صدای بلند، یا زیر لبی تکرار میکنند که «طرف «زن باز» بوده البته اما تجاوزکار؟ بعید به نظر میرسد». بعضیها با لبخندی تسخر میزنند که موضوع بیش از آنکه تجاوز باشد همان ماجرای قدیمی حق مرد صاحبخانه بر کلفت است: مگر نه اینکه از روزگاران قدیم چنین حق و حقوق جنسی برای اشراف و خانها و آقا زادههایشان برقرار بوده است؟ خیلیها دنبال عکسی از خدمتکار مربوطه هستند تا ببینند آیا اندازههای بدنش آنقدر هست که از خود بیخود شدن آقای کان را توضیح دهد؟ وکلای آقای کان (که همان خان خودمان است) سر تکان میدهند که باید در اقدام به تجاوز شک کرد چون زن خدمتکار چندان هم تحفهای نیست. اینطرف و آنطرف نغمههایی ساز میشود که شاید این زن طعمهای برای بهدام انداختن آقای کان بوده است، خاصه که انتخاباتی هم در پیش است.
چنین است که درمیانه هیاهو و بحثهای جنجالی پیرامون تراژدی آقای کان و نتایج سیاسی آن، تصویر زن خدمتکار به مثابه بدنی ظاهر میشود که شهوتی مقاومتناپذیر برانگیخته، بدنی بیسر، بیصورت. میخوانیم که همکاران زن در هتل با دیدن گریههای او از ماجرا باخبر شده و پلیس را خبر کردهاند. چشمهای گریان زن اما هیچ همدردی در میان سیاستمدارانی که پیام میدهند و روزنامهنگارانی که بحث میکنند بر نیانگیخته است. چرا؟ چگونه است که در میان احزاب سیاسی و حتا در میان زنان سرشناس احزاب چپ و راست، در نخستین واکنشها، سخنی در این باره شنیده نمیشود؟
این پرسش زمانی جدیتر میشود که به حرفها و شوخیهایی که حول ماجرا رد و بدل میشود فکر کنیم. آیا واقعیت این نیست که سناریوی پیش پا افتاده آقا و خدمتکار، از شناعت اقدام به تجاوز میکاهد؟ اما این سناریوی تکراری، در واقع، جوهره تجاوز جنسی را بیان میکند: اعمال قدرت بر جسم دیگری، تصاحب آن به منزله یک شیئی (و از همینرو تجاوز در جنگها برای غلبه بر دشمن و در زندانها به مثابه شکنجه اعمال میشود). حال چرا ماجرای آقای کان، که اتهام تجاوز با نام او درآمیخته (فارغ از اثبات یا عدم اثبات جرم)، بیدرنگ پرسشهایی درباره رابطه قدرت و سیاست و سکس بر نمیانگیزد؟ راستی چرا؟ آن هم وقتی که بر خلاف تمامی حرفهای دوستان آقای کان در باره ایشان، بسیاری از اهل سیاست و مطبوعات در جریانند که چند سال پیش، زن روزنامهنگار و نویسندهای از تعرض جنسی آقای کان نسبت به خود پرده برداشته بود. در برنامهای تلویزیونی حرف این خانم جوان درباره نام متجاوز را سانسور کردند و او وادار شد که این قسمت را درکتابش هم سانسور کند . امروز مادر این خانم که خود از اعضای فعال حزب سوسیالیست و از دوستان خانوادگی آقای کان است، با تاسف اعلام میکند که خود او دخترش را قانع کرده که شکایت نکند. وقتی از او میپرسند چرا، میگوید که از یکسو نمیخواسته جنجال بر سر این موضوع، مانعی در راه موفقیت شغلی دخترش ایجاد کند و از سوی دیگر نمیخواسته روابط دوستانهشان با خانواده آقای کان به هم بخورد (و البته باید به هم فامیلی سیاسی هم اشاره کرد).
این پاسخ، از جانب زنی سیاسی و فعال، روشنگر این نکته است که چگونه موضوع خشونت جنسی اساسن جدی گرفته نمیشود و گرایش عمومی به چشم بستن بر آن است و یا فرعی قلمداد کردن آن. جالب است که در حول و حوش این ماجرا بسیار از اشتهای جنسی آقای کان یاد میشود اما در غالب موارد نادیده گرفته میشود که موضوع نه بر سر میزان مناسبات جنسی اوست که به خودش مربوط است و نیز به زنانی که با او رابطه دارند، بلکه مسئله بر سر سواستفاده از قدرت در این مناسبات است، منطقی که سببساز تجاوز هم هست. در واقع، همه استدلالهایی که موضوع تجاوز را صرفن به فوران شهوت بر میگردانند و مسئله رابطه آن را با بیان قدرت و سلطه نادیده میگیرند در خدمت نادیده گرفتن این مهماند که خشونت جنسی، که علاوه بر زنان، مردان هم در زمره قربانیان آن هستند، در فرهنگ و مناسبات آلت سالار ریشه دارد.
سرنوشت استراس کان هر چه باشد، موضوع این فرهنگ و مناسبات، از جمله پروندههایی است که در احزاب سیاسی فرانسه باز خواهند شد.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
سازمان «آی سی جی» یا «گروه بینالمللی پژوهش بحرانها» وضع در تاجیکستان را وخیم خوانده و گفته است، که این کشور فقیر آسیای مرکزی از نقطهنظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هم نظامی آسیبپذیر است.
بنا به نوشته این گزارش، «امامعلی رحمان» رییسجمهوری تاجیکستان با چالشهای نو «جنبش اسلامی ازبکستان» روبهرو خواهد شد. از اینرو، مسوولان این سازمان مستقل بینالمللی به مقامات تاجبکستان توصیه دادهاند، که با گروههای اسلامی معتدل و قانونی در این کشور همکاری کرده، برای فعالیت آنها راه را بازتر نماید. این در حالی است، که در تاجیکستان تنها یک حزب دینی سیاسی «حزب نهضت اسلامی تاجیکستان» فعال است و آن هم در دو سال آخر به محدودیتها دچار آمده است. دولت تاجیکستان فعالیت ده سازمان اسلامی از جمله «جماعت تبلیغ»، گروه «سلفیه» و «شمشیر اسلام» را گروه تروریستی خوانده و فعالیت آنها را منع کرده است. تاجیکستان که با افغانستان جنگزده بیش از ۱ هزار و ۴۰۰ کلومتر مرز مشترک دارد، بیشتر با تهدیدهای امنیت مواجه میشود. همچنین بنا به گزارش نو سازمان «آی سی جی» حکومت تاجیکستان نمیتواند نیازهای ساکنان خود را برآورده سازد و فساد در این کشور به یک مشکل عمد تبدیل یافته است.
«مسدودشدن سایت خانوادگی روحانیان تورجان زادهها»
خدمات «الاقه» تاجیکستان، نهاد رسمی ناظر به فعالیت شرکتهای مخابراتی به ۱۲ شرکت دسترسکننده اینترنیت در این کشور دستور داده که دسترسی به سایت خانوادگی روحانیان سرشناس تورجان زادهها را قطع کنند. حالا سامانه تورجان زادهها در تاجیکستان تنها توسط فیلترشکنها باز میشود. هرچند در نامه «خدمات الاقه تاجیکستان بهانه مسدودکردن سایت تورجان زادهها ضرورت کارهای فنی گفته شده است، اما سن دوباره فعالکردن این سایت ذکر نشده است.
سامانه خانوادگی روحانیان سرشناس تاجیکستان تورجان زادهها که به برادران «حاجیاکبر»، «نرالدین» و «مهمودجان تورجان زاده» مربوط است، هنوز یک سال پیش راهندازی شده تاکنون بیشتر از یک میلیون خواننده داشته است. در این سایت انترنیتی نوار موعظه، کتابها و پاسخهای این روحانیان سرشناس به سوالهای خانندگان جا داده شده است. «حاجی اکبر تورجانزاده» سابق قاضی مسلمانهای تاجیکستان و از رهبران «اتحاد نیروهای مخالفین پیشین» که در دروان جنگ داخلی با برادرانش در خارج از کشور میزیست، پس از سال ۱۹۹۷ میلادی در پی امضای سازشنامه صلح به تاجیکستان آمده و در یک ناحیه نزدیک به پایتخت کشور زندگی میکند. وی چند سال معاون نخستوزیر تاجیکستان و عضو «مجلس ملی» پلته بالایی پارلمان تاجیکستان بود. ولی حالا دیگر از همه سمتها کنار رفته است.
«پرچم بلندترین در کشور فقیرترین»
بلندترین پرچم که بلندی ستون آن ۱۶۵ متر است، در شهر «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان برافراشته شد. اما این پرچم را تنها پس از چند ساعت پر افشانیاش دوباره با زمین فراوردند. منابع رسمی تاجیکستان میگویند این پرچم بهطور رسمی در روز تجلیل از ۲۰ سال استقلال کشور در آغاز ماه سپتامبر سال جاری برفراشته خواهد شد. درازی متاع بلندترین پرچم ۶۰ متر بوده بر آن ۳۰ متر است. ستون این پرچم در نزد بنای «قصر ملت» در مرکز شهر «دوشنبه» ساخته شده است. این در حالی است که تاجیکستان دو سال انجانب روز پرچم را تجلیل میکند. پرچم ملی تاجیکستان که از رنگهای سرخ و سفید و سبز و یک تاج و هفت ستاره عبارت است، در قطار سرود ملی و نشان از رمزهای دولتداری به حساب میرود. پرچم تاجیکستان در سال ۱۹۹۱ قبول شده است.
رادیو کوچه
1363 خورشیدی - سالروز درگذشت «فریدون خرسند» طراح گرافیک ایرانی است. وی در سال ۱۳۴۵ موفق به اخذ دیپلم در رشتهى طبیعى و پس از طى خدمت نظام براى ادامهى تحصیل راهى «انگلستان» و در سال ۱۳۵۶ موفق به دریافت درجه لیسانس در رشتهى طراحى گرافیک شد. خرسند در طول مدت تحصیل، از سوى دانشگاه مربوطه جایزهها و بورسهاى متعددى را دریافت کرد. او همچنین علاوه بر اخذ لیسانس در رشتهى طراحى گرافیک، موفق به دریافت دیپلم از انجمن طراحان و هنرمندان صنعتى انگلستان و لیسانس طراحى تبلیغاتى نیز شد و در طول تحصیل به فعالیتهاى حرفهاى هم اشتغال داشت که از این دوره آثار زیادى در دست است. خرسند در اوایل سال ۱۳۵۷ به ایران مراجعت کرد و در موسسهى چاپ و نشر «دانش نو» مشغول به کار شد و پس از انقلاب اسلامى در مرکز هنرهاى تجسمى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به کار طراحى پرداخت و تا پایان عمر در این مرکز ماند. آثارى را بر جا گذارد که از آن جمله مىتوان به پوسترهاى «دومین سالگرد انقلاب اسلامى»، «مدرسهى فیضیه» و «سالگرد سیزده آبان» اشاره کرد.
۲۰۰۸ میلادی - در چنین روزی «کاوشگر فینیکس» ( Phoenix spacecraft) در ساعت ۲۳:۳۱ جهانی با سرعتی برابر ۲۱٬۰۰۰ کیلومتر بر ساعت وارد اتمسفر مریخ شد. با استفاده از چتر نجات و موتورهای ترمز، تنها در طول هفتدقیقه سرعت خود را به ۸ کیلومتر در ساعت کاهش داد، و در ساعت ۲۳:۳۸ جهانی طبق برنامه در منطقه از پیش تعیین شده در منطقه قطب شمال سیاره مریخ فرود آمد. بهخاطر فاصله ۶۸۰ میلیون کیلومتری مریخ تا زمین، دانشمندان در مرکز کنترل پرواز حدود ۱۵ دقیقه برای رسیدن سیگنالهای فینیکس از سیاره سرخ به زمین منتظر ماندند. دریافت سیگنالها حاکی از فرود موفقیتآمیز و صحت کارکرد سامانههای مخابراتی فضاپیما بود.
۱۰۳۳ سال پیش - سالروز درگذشت «بدیعالزمان همدانی»، از نامدارترین ادیبان عربینویس ایرانی قرن چهارم است. او مبتکر مقامه نویسی، است و در این فن، در زبانهای عربی و فارسی و ترکی و عبری و… مقلّدان بسیار داشته است. وی در نظم و نثر عربی از تبحر خاصی بهره داشت و در بدیههسرایی بسیار توانا بود. ازجمله آثار این شاعر و نویسنده ایرانی، میتوان به دیوان اشعار و «رسائل بدیعالزمان» اشاره کرد.
۱۳۶۰ میلادی - در اینروز «خلیج گینه» کشف شد. این خلیج توسط دریانوردان فرانسوی که از منطقه «دیپ» در شمال این کشور بودند، کشف و نفوذ فرانسه در این قاره بنا نهاده شد. فرانسویان به تدریج بر سرزمینی که بعدها، گینه نامیده شد، تسلط یافتند. استعمارگران فرانسه تا نیمه دوم قرن بیستم در این منطقه بهصورت مستقیم حضور داشتند. خلیج گینه در غرب قاره آفریقا و در اقیانوس اطلس واقع شده است.
۱۳۸۷ خورشیدی - سالروز درگذشت «فریدون جم»، تیمسار ارتشبد ارتش ایران و از چهرههای تحصیلکرده و نزدیک به حکومت «رضاشاه» و «محمدرضا شاه پهلوی» بود. او دانشکده افسری «سن سیر» در پاریس و دوره دانشکده افسری تهران را گذرانید. فریدون جم درجات خود را در ارتش پیمود و با درجه سرتیپی، فرمانده دانشکده افسری شد. پس از آن درجه سرلشگری و بعد از آن سپهبدی گرفت. مدتی معاونت ارتش غرب با او بود و چندی فرماندهی ارتش شرق را تصدی میکرد. سرانجام به قایممقامی ستاد بزرگ «ارتشتاران» رسید و بعد از ارتشبد «بهرام آریانا» با درجه ارتشبدی رییس ستاد شد. چند سال در راس ستاد قرار داشت تا بهطور ناگهانی از ریاست ستاد برکنار و با سمت سفیر به «مادرید» رفت. فریدون جم در ۱۳۵۷ توسط دولت «بختیار» چندبار برای عضویت در هیت دولت دعوت شد و مذاکراتی را نیز با شاه انجام داد اما بهدلیل نداشتن اختیارات کافی در وزارت دفاع، حاضر به پذیرش این پست نشد. او همچنین بیانیه بیطرفی ارتش در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ را از لحاظ حقوقی خلاف موازین میدانست. وی از مقاماتی در دوران سلطنت پهلوی بود که پس از انقلاب نیز خوشنام باقی ماند. او در سالهای پس از انقلاب از جهت گیریهای سیاسی پرهیز کرد اما در دوران جنگ به حمایت از نیروهای مسلح ایران پرداخت.
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
۱۹۴۹ میلادی - در چنین روزی ارتش سرخ چین «شانگهای» یکی از مهمترین شهرهای چین را به اشغال خود درآورد.
۱۳۰۰ خورشیدی - سلطان «احمدشاه قاجار» در اینروز در پی یک مشاجره لفظی کوتاه با «سید ضیاالدین طباطبایییزدی» نخستوزیر وقت، وی را از این سمت برکنار کرد. در روزهای پیش از این برکناری، جماعتی در میدان بهارستان بر ضد سیاستهای داخلی دولت سیدضیا دست به تظاهرات زده و خواستار برکناریاش شده بودند که شاه وقت از این فرصت استفاده کرده، وی را به کاخ گلستان احضار و به او پیشنهاد داد که کنارهگیری کند. سیدضیا نپذیرفت و میان آن دو مشاجره لفظی روی داد که شاه وقت بیدرنگ حکم برکناری وی را نوشت و امضا کرد.
۱۹۳۸ میلادی - زادروز «ریموند کارور» نویسنده داستانهای کوتاه و شاعر آمریکایی است. او یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و همچنین یکی از کسانی شمرده میشود که موجب تجدید حیات داستان کوتاه در دهه ۱۹۸۰ شدهاند.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه و بر اثر بمبگذاری انتحاری در پاکستان در شهر پیشاور نزدیک به مرزهای افغانستان دستکم پنج تن کشته و تعدادی نیز مجروح شدهاند. این بمبگذاری که در یک خودرو صورت گرفته بود در نزدیکی یک ایستگاه پلیس روی داد.
به گفته پلیس محلی تعداد زخمیهای تاکنون ۲۶ نفر بوده است.
به گزارش الجزیره، هدف این بمبگذاری، ساختمان تحقیقات جنایی پلیس در شهر پیشاور بوده اما به گفته مقامهای این شهر در کنار این ساختمان، مرکز نگهداری برخی تجهیزات متعلق به ارتش پاکستان نیز وجود داشته است.
به نقل از ساکنان محلی این انفجار به ساختمانهای آن منطقه نیز خسارت وارد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه طالبانی پاکستان مسوولیت این حمله را بر عهده گرفته و عنوان کردند این بمبگذاری و دیگر موارد در هفتههای اخیر به کشته شدن اسامه بنلادن در خاک این کشور مربوط است.
بیشتر بخوانید:
«بازپسگیری پایگاه دریایی پاکستان پس از هفده ساعت»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، درگیری مسلحانه شدیدی بین نیروهای دولتی و مخالفان در صنعا، پایتخت یمن به وقوع پیوسته است. نیروهای حامی علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن، با محافظان شیخ صادق الاحمر، رهبر یکی از قبیلههای مخالف دولت درگیری شدهاند.
به گفته مقامهای بیمارستانی دستکم ۳۸ تن کشته و تعداد زیادی زخمی شدهاند.
درگیری ها در حوالی منزل شیخ صادق الاحمر آغاز شد.
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده مخالفان مسلح چند ساختمان دولتی را تصرف کردهاند.
از سویی دیگر مقامهای دولتی مدعی شدهاند که ۱۴ سرباز در این درگیریها کشته شدهاند.
لازم به اشاره است علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن روز یکشنبه از امضای یک طرح آشتی ملی با مخالفان که قرار بود به بحران سیاسی در کشورش خاتمه دهد خودداری کرد.
بیشتر بخوانید:
«خودداری مجدد رییسجمهوری یمن از امضای طرح کنارهگیری»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
آفرینش
۱) نهم تیرماه آخرین مهلت استعفا جهت نامزدی درانتخابات است
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82895
وزیر کشور با اعلام یادآوری اینکه طی هماهنگیهای وزارت کشور با شورای نگهبان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۲ اسفند سال جاری برگزار میشود، نهم تیرماه آخرین مهلت قانونی استعفا جهت نامزدی درانتخابات مجلس اعلام کرد. وی همچنین گفت: «برابر اصل ۶۳ قانون اساسی دوره نمایندگی مجلس چهار سال است و ماده یک قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت را موظف کرده است که انتخابات هر دوره را پیش از پایان دوره قبل برگزار کند تا کشور در هیچ زمانی بدون مجلس نماند.»
۲) روسیه شورای ملی انتقالی لیبی را به رسمیت شناخت
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=82898
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعلام کرد: «روسیه شورای ملی انتقالی لیبی را بهعنوان طرف قانونی مذاکرات برای آینده این کشور به رسمیت میشناسد.» وی گفت: «با این درخواست موافقت کردیم و شورای ملی انتقالی لیبی را بهعنوان طرف قانونی مذاکرات میپذیریم.» وزیر امور خارجه روسیه در همینحال خاطرنشان کرد که رهبر معارضان رژیم قذافی از روسیه درخواست نکرده بود که حکومت بنغازی را بهعنوان تنها نماینده قانونی لیبی به رسمیت بشناسد. نماینده سابق لیبی در سازمان ملل و از رهیران شورای ملی انتقالی لیبی، با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه دیدار و در خصوص مسایل لیبی با وی مذاکره کرد.
جامجم
۱) اوباما میهمان ناخوانده لندن
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844419548
باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا که سفری دورهای به اروپا را آغاز کرده پس از دیدار از ایرلند راهی انگلیس شده است. بررسی کارنامه دو کشور نشان میدهد که طرفین بهویژه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ بهصورت مکملی برای یکدیگر عمل کردهاند که نمود آن را در جنگ افغانستان و عراق و اکنون لیبی میتوان مشاهده کرد.
۲) سودان در آستانه جنگی بزرگ
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844389566
به گزارش دویچه وله، ارتش عمرالبشیر، رییسجمهوری سودان شمالی روز شنبه ۲۱ می با تانک و سلاحهای سنگین به شهر مرزی «آبیه» در سودان جنوبی حمله برد و این شهر را به اشغال خود درآورد. با اشغال شهر مرزی آبیه توسط ارتش سودان حدود ۲۰ هزار نفر فراری شدهاند. شورای امنیت سازمان ملل به رژیم عمر بشیر، رییسجمهوری سودان هشدار داد که هر چه زودتر این شهر را تخلیه کند.
رسالت
۱) ایران در حال تبدیلشدن به قدرت هستهای جهانی است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63416
ویلیام هیگ وزیر امور خارجه انگلیس با هشدار درباره پیشتازی ایران در زمینه هستهای، از همپیمانان غربیاش خواست فشار بیشتری بر ایران وارد کنند. به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری فرانسه، هیگ درباره تحریمها برضد جمهوری اسلامی ایران و سوریه اظهار نظر کرد. وی در اظهاراتی در بروکسل در جمع خبرنگاران گفت: «میخواهم بهطور خاص از تحریمهای تشدیدشده بر ایران استقبال کنم. اهمیت دارد که فراموش نکنیم که ایران همچنان به برنامه هستهای خود ادامه میدهد.» هیگ خواستار اعمال به اصطلاح خود «فشارهای صلح آمیز» بر ایران شد.
۲) اوباما: انزوای اسراییل در جهان رو به افزایش است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=63417
به گزارش ایرنا، باراک اوباما روز دوشنبه در گروه آیپک هشدار داد: «در صورتی که اسراییل بازگشت به مرزهای سال ۱۹۶۷ را نپذیرد، با انزوای بیشتری در جهان مواجه خواهد شد.» او افزود: «موضع دولت آمریکا در زمان بیلکلینتون هم بازگشت اسراییل به مرزهای ۱۹۶۷ بود، هر چند که در آن زمان این موضع بهصورت علنی عنوان نشد.»
ایران
۱) قبایل به جنگ با ارتش حاکم یمن رفتند
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/4/Iran/4800/Page/6/Index.htm
یک روز پس از آن که رییسجمهوری یمن برای سومین بار طرح کنارهگیری خود را رد کرد، نیروهای ارتش با هواداران بزرگترین قبیله درگیر شدند.
۲) ولید المعلم: در برابر تحریم اروپا سکوت نمیکنیم
http://www.iran-newspaper.com/1390/3/4/Iran/4800/Page/6/Index.htm
وزیر امور خارجه سوریه با بیان اینکه اروپا و آمریکا تمام دنیا نیستند و تحریمهای دمشق به منافع اتحادیه اروپا ضربه میزند تاکید کرد، بشار اسد رهبر سوریه باقی خواهد ماند. ولید المعلم در گفتوگو با تلویزیون رسمی این کشور گفت: «اتحادیه اروپا با تحریم دمشق و بشار اسد اشتباه بزرگی مرتکب شد. آنها با اعمال این تحریم صفحه جدیدی را به صفحات استعماری قدیم خود افزودند. اروپا به ما نیاز دارد و ما نیز به آنها احتیاج داریم اما از نظر ما اروپا و آمریکا تمام دنیا نیستند.» وی با بیان اینکه در برابر این اقدام سکوت نخواهد کرد، گفت: اروپاییها دیگر در آینده منطقه ما نقشی نخواهند داشت.
خراسان
۱) لاریجانی: باید برای وزارت نفت سرپرست معرفی شود
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=4&id=725096
صحن علنی مجلس شورای اسلامی دیروز شاهد تذکرات پیدرپی تعدادی از نمایندگان بود که خواهان رسیدگی و پیگیری رییس مجلس درباره معرفی پیش از موعد وزیر امور زیربنایی، بدون طی مراحل قانونی تصویب لایحه مربوط به این وزارتخانه بودند. موضوع سرپرستی احمدینژاد بر وزارت نفت که بهصراحت با مخالفت شورای نگهبان بهعنوان مفسر قانون اساسی مواجه شده است و همچنین معرفینشدن وزیر ورزش و جوانان از دیگر محورهای تذکر نمایندگان بود. به گزارش خبرنگار پارلمانی خراسان، رییسمجلس در پاسخ به این تذکرات با بیان اینکه بر اساس روال قانونی تا زمانی که لایحه تشکیل وزارتخانه امور زیربنایی به تصویب مجلس نرسد، امکان معرفی و رای اعتماد وزیر جدید این وزارتخانه وجود ندارد، گفت: «فرصت ۱۰ روزه بررسی رای اعتماد مجلس به وزیر معرفی شده، نیز از زمان تصویب این لایحه لحاظ خواهد شد.»
۲) پاسخ وزیر اقتصاد به اظهارات رییس دیوان محاسبات درباره تامین منابع یارانه نقدی
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=4&id=725098
وزیر امور اقتصادی و دارایی برداشت ۵ هزار میلیارد تومان به عنوان تنخواه از بانک مرکزی را اقدامی براساس قانون دانست. به گزارش ایسنا، سید شمسالدین حسینی در حاشیه همایش ملی پذیرش بنگاههای اقتصادی در بورس در پاسخ به سوالی در مورد برداشت ۵ هزار میلیارد تومانی دولت برای پرداخت یارانهها با تایید این امر گفت: «به شخصه گزارش دیوان محاسبات را ندیدهام و صحبتهایم به استناد اخبار رسانههاست. بر این اساس برخی نمایندگان اعلام کردهاند این کار تخلف است و البته برخی دیگر تاکید کردند که باید فرآیند قانونی گزارشدهی دیوان محاسبات طی شود و پس از آن اگر تخلفی محرز شد دولت پاسخگو باشد.»
همشهری
۱) صدور کیفرخواست علیه مبارک
http://www.hamshahri.net/news-135940.aspx
دادستان کل مصر امروز بهصورت رسمی کیفرخواست علیه حسنی مبارک، رییسجمهوری پیشین این کشور را صادر کرد. شبکه خبری اتریشی (او ار اف) گزارش داد، دادستان وی را به معاونت در قتل بیش از ۸۰۰ نفر از تظاهرات کنندگان در طول ۱۸ روز اعتراضات مردمی کرده است که از روز ۱۱ فوریه تا سرنگونی مبارک از ریاست جمهوری مصر ادامه داشت.
۲) طرابلس زیرآتش
http://www.hamshahri.net/news-135961.aspx
همزمان با اعلام دعوت آمریکا از مخالفان لیبی برای افتتاح دفتر در واشنگتن نیروهای ناتو حملات خود به طرابلس پایتخت لیبی را شدت بخشیدند. به گزارش خبرگزاریها، جنگندههای ناتو بامداد روز گذشته در یکی از شدیدترین حملات خود پایتخت لیبی را هدف قرار دادند و گزارشها از شنیده شدن ۱۲ تا ۲۰ انفجار مهیب در این شهر خبر میدهد. موسی ابراهیم، سخنگوی رژیم قذافی اعلام کرده است که براثر این حملات حداقل ۳ نفر کشته و بیش از ۱۵۰ نفر دیگر زخمی شدهاند.
دنیای اقتصاد
۱) دو سناریو برای افزایش حقوق کارمندان
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=255216
سخنگوی اقتصادی دولت در خصوص درصد افزایش حقوق کارمندان دولت گفت: «افزایش حقوق کارمندان دولت باید در دولت بحث شود. در این زمینه دو حکم وجود دارد یکی متناسب با تورم و دیگری متناسب با اعتبارات پیشبینی شده در بودجه.» به گزارش فارس، به گفته شمسالدین حسینی، این دو سناریو در کنار هم گذاشته شده و در خصوص آن تصمیمگیری میشود.
۲) تثبیت قیمت نفت و طلا روی سطوح بالا
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=255154
روند قیمتها روز گذشته در بازارهای جهانی برای بیشتر محصولات با رشد قیمت اندکی همراه بود تا پیشبینی تحلیلگران مبنی بر حالت تثبیتی قیمتها همچنان وضع حال بازار باشد.
خبر / رادیو کوچه
ناصر حجازی، دروازهبانی که سالها برای تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال درون دروازه قرار گرفته بود صبح روز چهارشنبه در حالی پیکرش برای آخرین بار درون چارچوب فلزی قرار گرفت که بیش از ۱۵ هزار نفر جهت برگزاری این مراسم در استادیوم آزادی حضور پیدا کردهاند.
به گزارش مهر، پیکر مرحوم ناصر حجازی پس از دور افتخار زدن در پیست ورزشگاه به دروازه جنوبی منتقل شد و درون دروازه قرار گرفت تا دروازهبان پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال برای آخرین بار درون چارچوب قرار بگیرد.
در حالی که بیش از ۱۵ هزار نفر در ورزشگاه آزادی حضور دارند تا مراسم تشییع مرحوم ناصر حجازی با شکوه برگزار شود، علی دایی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس که شاگرد حجازی بوده است به محض ورود به ورزشگاه به سمت آتیلا فرزند حجازی رفت و به وی تسلیت گفت. دایی سپس به سمت تابوت حجازی رفت و بر آن بوسه زد.
بسیاری از پیشکسوتان و اهالی فوتبال با حضور در ورزشگاه در این مراسم حضور دارند. همچنین نماز بر پیکر مرحوم حجازی نیز توسط سیدحسن خمینی، نوه آیتاله خمینی خوانده میشود.
بیشتر بخوانید:
«ناصر حجازی دروازهبان اسطورهای ایران درگذشت»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: کانون برای عدالت
در حالی که قرار بود طبق برنامه اعلام شده مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی ساعت ۸:۳۰ صبح در ورزشگاه آزادی برگزار شود، نزدیک به سه هزار نفر از دوستداران وی در بخشهای مختلف ورزشگاه حاضر شدند. علاقهمندان ناصر حجازی که از ساعت ۷ صبح پشت درب ورودی به ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفری بودند ساعت ۷:۴۰ اجازه ورود به ورزشگاه را پیدا کردند. تعداد زیادی از آنها با در دست داشتن پلاکاردها و پوسترهای ناصر حجازی یاد وی را گرامی داشتند. مهمتر از تمامی اینها شعارهای پرشور ملت معترض در مراسم وداع با اسطوره و قهرمان ملی بود، اوکه میگفت اگر به دردهای ملت نگاهی نکنم و حرفی نزنم بیغیرتم، شعارهای مردم عبارت است از:
اسطوره مردمی، حجازی
زندانی سیاسی، آزاد باید گردد
یا حسین میرحسین
همچنین در گزارشها آمده است که مردم سرود «یاردبستانی» میخوانند…
منبع: جهان
کفاشیان درباره درگذشت اسطوره فوتبال ناصر حجازی گفت: «من هم به نوبه خود درگذشت این بزرگمرد را به جامعه فوتبال و خانواده این عزیز از دست رفته و طرفداران خونگرم باشگاه استقلال تسلیت میگویم. اما امروز شنیدم که در حین حضور تاج در بیمارستان علیه بنده و فدراسیون فوتبال و ایشان شعارهایی سر داده شده و در برخی سایتها خبر آمده که من اصلن به عیادت مرحوم حجازی نرفتهام. باید در اینباره گویم که من چندین بار از آن مرحوم چه در بیمارستان و چه در منزل عیادت کردهام و حتا در آن زمان هم اعلام کردم فدراسیون حاضر است به صورت چک سفید امضا به ناصر حجازی کمک کند و هر کاری انجام دهد که در رسانهها هم انعکاس داشت. به هر جهت برای من هم مرگ یکی از بزرگان و مفاخر فوتبال دردآورد است.»
رییس فدراسیون فوتبال با اشاره به اینکه به دلیل پرواز به مقر فیفا صبح روز چهارشنبه نمیتواند در مراسم تشییع پیکر مرحوم حجازی شرکت کند، عنوان کرد: «دوست داشتم در این مراسم شرکت کنم، اما به دلیل اینکه در پرواز هستم و باید برای حضور در کنگره انتخاباتی فیفا به زوریخ بروم، نمیتوانم در مراسم حضور داشته باشم و از این بابت ناراحتم.»
خبر / رادیو کوچه
سپاهان با پیروزی مقابل بنیادکار سومین تیمی است که به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود میکند. شامگاه سهشنبه، تیم فوتبال سپاهان اصفهان با ۳ گل بنیادکار ازبکستان را شکست داد.
در بازیهایی که پیشتر در همین مرحله شانزدهم برگزار شده بود کروزو اوزاکا با یک گل گامبا اوزاکا همشهری را حذف کرد و جئونبوک موتورز کره جنوبی ۳-۰ تیانجین تدا چین، تیم آریهان را از دور بازیها بیرون کرد.
الاتحاد نایب قهرمان عربستان، انتقام داخلیاش را در رقابتهای آسیایی گرفت و با پیروزی ۳ به یک الهلال را از لیگ قهرمانان آسیا حذف کرد.
دیگر تیم ایرانی حاضر در مرحله تک بازی شانزده تیم، ذوب آهن اصفهان است که بعدازظهر چهارشنبه میزبان النصر عربستان خواهد بود.
در دیگر دیدارهای روز چهارشنبه در مرحله شانزده تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا، افسی سئول کره جنوبی با کاشیمای ژاپن بازی میکند و سامسونگ کره جنوبی به مصاف ناگویا گرامپوس ژاپن میرود.
السد قطر هم برای صعود با الشباب عربستان جدال خواهد داشت.
بعد از چهار بازی روز چهارشنبه چهره هشت تیم صعود کرده مشخص میشود تا دیدارهای مرحله یک چهارم نهایی بدون محدودیتی بین شرق و غرب قرعه کشی شود.
بیشتر بخوانید:
«اصفهانیها صعود کردند و تهرانیها حذف شدند»
وقوع درگیریهای خونین در پایتخت یمن،
«سیوهشت کشته در درگیری معترضان در یمن»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، درگیری مسلحانه شدیدی بین نیروهای دولتی و مخالفان در صنعا، پایتخت یمن به وقوع پیوسته است. نیروهای حامی علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن، با محافظان شیخ صادق الاحمر، رهبر یکی از قبیلههای مخالف دولت درگیری شدهاند.
به گفته مقامهای بیمارستانی دستکم ۳۸ تن کشته و تعداد زیادی زخمی شدهاند.
درگیری ها در حوالی منزل شیخ صادق الاحمر آغاز شد.
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده مخالفان مسلح چند ساختمان دولتی را تصرف کردهاند.
از سویی دیگر مقامهای دولتی مدعی شدهاند که ۱۴ سرباز در این درگیریها کشته شدهاند.
لازم به اشاره است علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن روز یکشنبه از امضای یک طرح آشتی ملی با مخالفان که قرار بود به بحران سیاسی در کشورش خاتمه دهد خودداری کرد.
……………………………………………………..
باز هم طالبان پاکستانی دست به انتقام زد،
«بیش از پنج کشته و مجروح در بمبگذاری پاکستان»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه و بر اثر بمبگذاری انتحاری در پاکستان در شهر پیشاور نزدیک به مرزهای افغانستان دستکم پنج تن کشته و تعدادی نیز مجروح شدهاند. این بمبگذاری که در یک خودرو صورت گرفته بود در نزدیکی یک ایستگاه پلیس روی داد.
به گفته پلیس محلی تعداد زخمیهای تاکنون ۲۶ نفر بوده است.
به گزارش الجزیره، هدف این بمبگذاری، ساختمان تحقیقات جنایی پلیس در شهر پیشاور بوده اما به گفته مقامهای این شهر در کنار این ساختمان مرکز نگهداری برخی تجهیزات متعلق به ارتش پاکستان نیز وجود داشته است.
به نقل از ساکنان محلی این انفجار به ساختمانهای آن منطقه نیز خسارت وارد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه گروه طالبانی پاکستان مسوولیت این حمله را بر عهده گرفته و عنوان کردند این بمبگذاری و دیگر موارد در هفتههای اخیر به کشته شدن اسامه بنلادن در خاک این کشور مربوط است.
……………………………………………………..
آژانس بینالمللی انرژی اتمی:
«اطلاعات تازه مدعی جنبههای تسلیحاتی برنامه اتمی ایران»
خبر / رادیو کوچه
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش تازهای اعلام کرد که اطلاعات تازهای دریافت کرده است که مدعی کار مخفیانه در ایران بر اجزای یک برنامه تسلیحات اتمی است. این گزارش برای بررسی در نشست ششم تا دهم ماه ژوئن شورای حکام تنظیم شده است.
در این گزارش آمده است: «آژانس نگران وجود احتمالی فعالیتهای فاش نشده اتمی در گذشته و حال است… از جمله فعالیتهایی مرتبط با توسعه یک کلاهک اتمی برای یک موشک.»
این گزارش میگوید که در مجموع آژانس نمیتواند «نتیجهگیری کند که همه مواد اتمی در ایران فقط به فعالیتهای صلح آمیز محدود میشوند.»
به گزارش آسوشیتدپرس، یک مقام ارشد آژانس گفت که اطلاعات مورد اشاره در گزارش حاکی است که فعالیتهای فاش نشده ایران حداقل تا سال قبل ادامه داشته است.
در گزارش آژانس همچنین آمده است که ایران همچنان ذخیره اورانیوم غنیشده با غلظت پایین خود را افزایش داده است، که در تمرد از قطعنامههای سازمان ملل متحد انجام میشود.
این گزارش ۹ صفحهای که میان اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی توزیع شده در اشاره به فعالیتهای احتمالا مرتبط با توسعه تسلیحات اتمی میگوید که «نشانههایی هست از اینکه بعضی از این فعالیتها ممکن است بعد از سال ۲۰۰۴ ادامه یافته باشد.»
براساس این گزارش یوکیا آمانو مدیرکل آژانس در نامهای به فریدون عباسی، معاون رییس جمهوری اسلامی و رییس سازمان اتمی آن کشور، «ضمن تاکید مجدد بر نگرانیها، اهمیت رفع ابهام از این مسایل توسط ایران را بیان کرد.»
آژانس محاسبه کرده است که ذخیره اورانیوم غلظت پایین ایران در شعبه اصلی کارخانه غنیسازی اورانیوم در نطنز اکنون به ۴۱۰۵ کیلوگرم رسیده است.
……………………………………………………..
آخرین حضور حجازی در چهارچوب دروازه،
«سیدحسن خمینی نماز حجازی را میخواند»
خبر / رادیو کوچه
دروازهبانی که سالها برای تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال درون دروازه قرار گرفته بود صبح روز چهارشنبه در حالی پیکرش برای آخرین بار درون چارچوب فلزی قرار گرفت که بیش از ۱۵ هزار نفر جهت برگزاری این مراسم در استادیوم آزادی حضور پیدا کردهاند.
به گزارش مهر، پیکر مرحوم ناصر حجازی پس از دور افتخار زدن در پیست ورزشگاه به دروازه جنوبی منتقل شد و درون دروازه قرار گرفت تا دروازهبان پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه استقلال برای آخرین بار درون چارچوب قرار بگیرد.
در حالی که بیش از ۱۵ هزار نفر در ورزشگاه آزادی حضور دارند تا مراسم تشییع مرحوم ناصر حجازی با شکوه برگزار شود، علی دایی سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس که شاگرد حجازی بوده است به محض ورود به ورزشگاه به سمت آتیلا فرزند حجازی رفت و به وی تسلیت گفت. دایی سپس به سمت تابوت حجازی رفت و بر آن بوسه زد.
بسیاری از پیشکسوتان و اهالی فوتبال با حضور در ورزشگاه در این مراسم حضور دارند. همچنین نماز بر پیکر مرحوم حجازی نیز توسط سیدحسن خمینی، نوه آیتاله خمینی خوانده میشود.
……………………………………………………..
لیگ قهرمانان آسیا،
«صعود سپاهان به یک چهارم نهایی لیگ آسیا»
خبر / رادیو کوچه
سپاهان با پیروزی مقابل بنیادکار سومین تیمی است که به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود میکند. شامگاه سهشنبه، تیم فوتبال سپاهان اصفهان با ۳ گل بنیادکار ازبکستان را شکست داد.
در بازیهایی که پیشتر در همین مرحله شانزدهم برگزار شده بود کروزو اوزاکا با یک گل گامبا اوزاکا همشهری را حذف کرد و جئونبوک موتورز کره جنوبی ۳-۰ تیانجین تدا چین، تیم آریهان را از دور بازیها بیرون کرد.
الاتحاد نایب قهرمان عربستان، انتقام داخلیاش را در رقابتهای آسیایی گرفت و با پیروزی ۳ به یک الهلال را از لیگ قهرمانان آسیا حذف کرد.
دیگر تیم ایرانی حاضر در مرحله تک بازی شانزده تیم، ذوب آهن اصفهان است که بعدازظهر چهارشنبه میزبان النصر عربستان خواهد بود.
در دیگر دیدارهای روز چهارشنبه در مرحله شانزده تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا، افسی سئول کره جنوبی با کاشیمای ژاپن بازی میکند و سامسونگ کره جنوبی به مصاف ناگویا گرامپوس ژاپن میرود.
السد قطر هم برای صعود با الشباب عربستان جدال خواهد داشت.
بعد از چهار بازی روز چهارشنبه چهره هشت تیم صعود کرده مشخص میشود تا دیدارهای مرحله یک چهارم نهایی بدون محدودیتی بین شرق و غرب قرعه کشی شود.
……………………………………………………..
نیروی دریایی کویت مانع شد،
«جلوگیری از ورود کشتی ایرانی به آبهای بحرین»
خبر / رادیو کوچه
برخی منابع کویتی روز سهشنبه، اعلام کردند نیروی دریایی کویتی مستقر در آبهای منطقهای بحرین در خلیج پارس از ورود یک فروند کشتی ایرانی به آبهای بحرین جلوگیری و آن را مجبور به بازگشت به ایران کرده است.
به گزارش روزنامه الوطن چاپ کویت، به نقل از یک منبع که از اعلام نامش خودداری کرده است نیروی دریایی کویت چند روز پیش مانع ورود این کشتی ایرانی شد.
بر اساس این خبر کشتی یاد شده در چارچوب تصمیم ایران برای اعزام یک فروند کشتی به بحرین به این ادعا که حامل کمک برای ملت بحرین است ارسال شده بود اما دولت بحرین این کمک را رد و از تهران خواست از فرستادن چنین کشتیهایی خودداری کند. دولت بحرین همچنین از تهران خواسته است در امور داخلی این کشور دخالت نکند.
این منبع افزود کشتی ایرانی که محتوای محمولهاش مشخص نبود زمانی که نیروی دریایی کویت آن را ردیابی کرد در مسیر خود به سوی آبهای منطقهای بحرین در حرکت بود اما یک فروند قایق (کویتی) به سوی این کشتی حرکت کرد و مانع حرکت آن شد و به خدمهاش هشدار داد تا از ورود به آبهای منطقهای خودداری کنند.
منبع مزبور تصریح کرد کشتی ایرانی نیز مجبور شد به آبهای بینالمللی باز گردد و سپس بار دیگر وارد آبهای ایران شد.
در این گزارش آمده است که تعدادی از واحدهای نیروی دریایی کویت برای زیر نظر گرفتن اهداف مشکوک در منطقه گشتزنی دریایی میکنند.
……………………………………………………..
رهبران مسلمانان آمریکایی درخواست کردند،
«آزادی کوهنورادان آمریکایی بازداشتی در ایران»
خبر / رادیو کوچه
محمدعلی کلی، قهرمان بوکس افسانهای آمریکا، روز سهشنبه به همراه تنی چند از دیگر شخصیتهای برجسته مسلمان آمریکایی بار دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی به ویژه آیتاله خامنهای خواستند، جاش فتال و شین باوئر، را که نزدیک به دو سال در ایران زندانی هستند، آزاد کنند.
روز سهشنبه خانوادههای این دو شهروند آمریکایی به همراه ۲۱ نفر از رهبران مسلمان ایالات متحده در باشگاه ملی مطبوعات این کشور گرد هم آمدند و خواستار آزادی این دو جوان شدند.
به گزارش رادیو فردا در این گردهمایی تاکید شد که پیشتر نیز رهبران مسلمان آمریکایی و محمدعلی کلی پیشتر هم نامههایی خطاب به آیتاله خامنهای نوشته بودند و همچنان در انتظار پاسخ رهبر جمهوری اسلامی به سر میبرند.
سارا شورد، نامزد شین باوئر که خود پس از ۱۴ ماه حبس با سپردن وثیقه ۵۰۰ هزار دلاری آزاد شد، در این گردهمایی ابراز امیدواری کرد که این تقاضای مشترک برای آزادی این دو جوان آمریکایی پذیرفته شود.
الکس فتال از نزدیکان جاش فتال با اشاره به اعتصاب غذای دورهای خانوادههای این دو زندانی گفت که خود او در دومین روز از اعتصاب غذا به سر میبرد و تاحد امکان به این اعتصاب ادامه میدهد.
به گفته وی، جاش و شین هفده روز در ایران در اعتصاب غذا به سر بردند و این مایه نگرانی عمیق خانوادههایشان بوده است.
رامین میهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز سهشنبه در پاسخ به خبرنگارانی که این دو آمریکایی را «کوهنورد» خوانده بودند، اظهار داشت که آنها کوهنورد نیستند و گفت: «چطور میشود که چند نفر از آمریکا برای تعطیلات آخر هفته و کوهنوردی در مرزهای ایران و عراق و در نقاط حساس، به کوهنوردی بپردازند.»
……………………………………………………..
به اتهام شرکت در تجمعات پس از انتخابات،
«سه سال محکومیت قطعی برای علیخانی فعال مدنی»
خبر / رادیو کوچه
محکومیت اشرف علیخانی، از شهروندان بازداشت شده پس از انتخابات که از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۳ سال حبس تعزیری و ۳ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود از سوی شعبه ۵۴ تجدید نظر استان عینن تایید شده است.
به گزارش هرانا، نامبرده به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی کشور، از طریق شرکت عامدانه در تجمعات» به دو سال حبس و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق ارتباط با رسانههای خارج کشور» به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
دستگاه قضایی همچنین به دلیل نگهداری دستگاه ماهواره در منزل وی را به ۳ میلیون ریال جزای نقدی محکوم کرده است.
اشرف علیخانی از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات که در ۱۶ بهمن ماه سال ۸۸ توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و پس از تحمل ماهها انفرادی با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
وی که در وضعیت نامناسب جسمانی بهسر میبرد طی روزهای اخیر و طبق احضاریه اجرای احکام دادگاه انقلاب میبایست در چند روز آینده خود را برای اجرای حکم ۳ سال حبس به دادسرای مستقر در زندان اوین معرفی کند.
……………………………………………………..
پس از رایگیری در صحن علنی مجلس،
«لاریجانی و باهنر رییس و نایب رییس جدید مجلس»
خبر / رادیو کوچه
در آخرین انتخابات هیت رییسه مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی مجدد به ریاست قوه مقننه رسید و محمدرضا باهنر و شهابالدین صدر به عنوان نایب رییسان اول و دوم انتخاب شدند.
به گزارش خانه ملت، در جلسه چهارشنبه ۴ خرداد (۲۵ مه) مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی تنها کاندیدای پست ریاست بود و در نهایت از مجموع ۲۴۴ رای نمایندگان، ۲۱۲ رای به دست آورد.
روز گذشته نیز در انتخابات داخلی «فراکسیون اصولگرایان»، فراکسیون اکثریت مجلس هشتم، آقایان لاریجانی، صدر و باهنر به ترتیب دارای بیشترین میزان آرای نمایندگان محافظهکار شده بودند.
مطابق توافق درونی اعضای فراکسیون اکثریت، پیش از هر نوبت رایگیری نمایندگان مجلس برای انتخاب اعضای هیت رییسه، انتخاباتی در داخل این فراکسیون انجام میشود و فقط نمایندگانی که بیشترین تعداد رای را به دست بیاورند در صحن علنی مجلس کاندیدا میشوند.
در انتخابات آزمایشی دیروز نمایندگان محافظهکار مجلس، «فراکسیون انقلاب اسلامی» فراکسیون حامیان محمود احمدینژاد، در مقابل علی لاریجانی از نامزدی علیاصغر زارعی نماینده تهران حمایت کرده بود که تنها ۴۰ رای به دست آورد.
در انتخابات امروز، مسعود پزشکیان کاندیدای «فراکسیون خط امام»، فراکسیون اقلیت مجلس هشتم، ۹۴ رای به دست آورد که به میزان قابل توجهی بیشتر از تعداد نمایندگان این جناح در مجلس است.
دیگر نتیجه خبرساز انتخابات هیت رییسه امسال مجلس، جایگزین شدن آقای باهنر، از محافظهکاران شاخص منتقد دولت، به جای محمدحسن ابوترابی است که در یک سال گذشته، تمایل چندانی به ورود به مجادلات قوای مجریه و مقننه نشان نداده است.
……………………………………………………..
در درگیری نیروهای امنیتی و طالبان،
«بازپسگیری پایگاه دریایی پاکستان پس از هفده ساعت»
خبر / رادیو کوچه
مقاهای امنیتی پاکستان روز سهشنبه اعلام کردند پس از ۱۷ ساعت درگیری با مهاجمان طالبان توانستند کنترل پایگاه نیروی دریایی در کراچی را بار دیگر بهدست بگیرند.
رحمان مالک، وزیر کشور پاکستان گفت در حمله روز دوشنبه اعضای طالبان به «پایگاه مهران» وابسته به نیروی دریایی در شهر بندری کراچی، واقع در جنوب پاکستان، ۱۰ تن از نیروهای امنیتی کشته و ۱۴ نفر دیگر مجروح شدند.
مالک گفت ۴ تا ۶ نفر از مهاجمان به شدت مسلح، در لباس سیاه و با استفاده از نردبانها اواخر روز یکشنبه وارد پایگاه نیروی دریایی شدند و باعث بروز درگیری مسلحانه شدید و چند انفجار شدند.
به گفته وزیر کشور پاکستان، چهار تن از مهاجمان کشته شدند اما دو نفر از آنان احتمالن فرار کردند.
یک سخنگوی گروه طالبان میگوید حمله به این پایگاه نیروی دریایی در واکنش به کشتن اسامه بنلادن، رهبر القاعده در پاکستان صورت گرفته است.
به گفته وزیر کشور پاکستان، ۶ پیمانکار آمریکایی و ۱۱ پیمانکار چینی در زمان حمله در پایگاه بودند که سالم از این پایگاه خارج شدند.
مسوولان پاکستانی اظهار داشتند در این حمله دو هواپیمای تجسسی دریایی که به تازگی از سوی ایالات متحده تحویل پاکستان شده بود، نابود شدند.
……………………………………………………..
پس از تصویب در نشست اعضای اتحادیه اروپا،
«اعلام نام تحریمشدگان ایرانی از سوی اتحادیه اروپا»
خبر / رادیو کوچه
اتحادیه اروپا، نام افراد و حدود ۱۰۰ نهاد جدیدی را که روز دوشنبه به ظن ارتباط با برنامه هستهای ایران مشمول تحریم شدهاند، اعلام کرده است. وزرای خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، روز دوشنبه دوم خرداد این تحریمها را علیه ایران تصویب کردند.
شرکتهای کوچک و بزرگ صنعتی، مانند شرکتهای صدرا و گروه صنعتی ندا، نهادهای وابسته به سپاه پاسداران مانند بنیاد تعاون، بانک مهر و بانک انصار و موسسههای مالی و کشتیرانی، از جمله نهادهای هستند که در فهرست جدید تحریمشدگان قرار گرفتهاند.
اتحادیه اروپا در تصمیم جدید خود ممنوعیت سفر علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی را که در زمان ریاست او بر سازمان انرژی اتمی ایران اعمال شده بود، تعلیق کرده است.
بنا به تصمیم اتحادیه اروپا، چهار نفر از مسوولان سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی مشمول تحریمهایی از قبیل ممنوعیت سفر به کشورهای اروپایی و مسدود کردن داراییهایشان شدهاند.
محمد احمدیان، ناصر رستخواه، بهزاد سلطانی و مسعود اخوان فرد چهار معاون رییس سازمان انرژی اتمی هستند که این تحریمها در خصوص آنها اعمال خواهد شد.
همچنین نام محمدحسین داجمر، مدیر عامل کشتیرانی جمهوری اسلامی در فهرست جدید اتحادیه اروپا گنجانده شده است.
چندین شرکت حمل و نقل وابسته به کشتیرانی ایران نیز از سوی اتحادیه اروپا تحریم شدهاند.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز سهشنبه ۳ خرداد در واکنش به اعلام تحریمهای جدید علیه ایران در یک نشست خبری، تصمیم اخیر اتحادیه اروپا را «غیرمنطقی» خواند.
او گفت که تصمیم برای اعمال تحریمهای جدید و در عین حال آغاز دور تازه مذاکره با ایران با یکدیگر تناقض دارد.
……………………………………………………..
مقامهای قضایی اعلام کردند:
«محاکمه مبارک و دو پسرش به اتهام کشتار در مصر»
خبر / رادیو کوچه
مقامهای قضایی در مصر، روز سهشنبه، عنوان کردند که حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور، و دو پسرش به اتهام کشتار تظاهرکنندگان مصری محاکمه خواهند شد.
به گزارش الجزیره، حسنی مبارک که ماه فوریه گذشته از سمت خود برکنار شد، در حال حاضر در بیمارستانی در شرمالشیخ، در نزدیکی دریای سرخ تحت مراقبت قراردارد.
رییس جمهوری پیشین و همسرش همچنین متهم شدهاند که طی سی سال زمامداری بهطور غیرقانونی ثروت به دست آوردهاند.
جمال و علا مبارک دو پسر حسنی مبارک هم در قاهره زندانی هستند.
به گفته دادستان کل مصر، حسنی مبارک و پسرانش طرح کشتار تظاهرکنندگان ضد دولتی را بعد از آغاز قیام مردمی در ۲۵ ماه ژانویه ریخته بودند.
حسنی مبارک هم چنین متهم شده است که هدایایی از جمله چهار ویلا و یک قصر در شرمالشیخ دریافت کرده است.
از دیگر اتهامات او، توطئهای است که با یک تاجر مصری درمورد فروش گاز به قیمت ارزان به اسراییل و کلاهبرداری چند میلیون دلاری از دولت مصر ریخته بود.
حسنی مبارک در قاهره یا در زندانی که پسرانش زندانی هستند نگهداری خواهد شد و یا در یک بیمارستان بستری و تحت نظر قرارخواهدگرفت.
……………………………………………………..
دولت آمریکا اعلام کرد:
«تحریم شرکت اسراییلی و ونزوئلایی به دلیل ارتباط با ایران»
خبر / رادیو کوچه
دولت آمریکا روز سهشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد که هفت شرکت خارجی از جمله شرکت دولتی نفت ونزوئلا و یک شرکت اسراییلی را به دلیل داد و ستد با ایران تحریم میکند.
به گزارش خبرگزاریهای خارجی، جیمز استاینبرگ، معاون وزیر خارجه آمریکا امروز به خبرنگاران گفت: «من در اینجا اعلام میکنم که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا تصمیم به اعمال تحریم علیه هفت شرکت خارجی، بر مبنای قانون تحریمهای ایران مصوب سال ۱۹۹۶ گرفته است.»
تحریم این موسسات در راستای افزایش تلاشهای ایالات متحده در جهت ایجاد محدودیت برای شرکتهای خارجی مظنون به سرمایهگذاری در صنایع انرژی و برنامه هستهای ایران صورت میگیرد.
شرکتهای پترولئوس ونزوئلا، PCCI (زیرمجموعه شرکت ملی پتروشیمی ایران) و موسسات کشتیرانی رویال اویستر گروپ از امارات متحده عربی، اسپیدی شیپ (متعلق به ایران و امارات)، تنکر پسیفیک از سنگاپور، اوفر برادرز در اسراییل و آسوشیتد شیپبروکینگ سنگاپور جزو شرکتهای تحریمشده توسط آمریکا هستند.
نام یک شرکت اسراییلی در حالی در میان شرکتهای تحریمشده دیده میشود که ایران و اسراییل هیچگونه رابطه رسمی با هم ندارند.
جیمز استاینبرگ گفت: «همه این شرکتها در فعالیتهای مربوط به تامین فرآوردههای بنزینی برای ایران دست داشتهاند.»
او گفت تحریمهای تازه، منابع بنزین ایران را هدف قرار میدهد و پیامی آشکار برای دیگر شرکتها در سرتاسر جهان در بر دارد: «کسانی که به حمایت غیرمسوولانه از بخش انرژی ایران یا کمک به فرار ایران از تحریمهای آمریکا ادامه دهند، با پیامدهای سنگینی روبهرو خواهند شد.»
لازم به اشاره است اتحادیه اروپا نیز روز دوشنبه شماری از مقامها و بیش از ۱۰۰ شرکت ایرانی را به دلیل دست داشتن در فعالیتهای هستهای این کشورتحریم کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر