-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی اعلام کردند از این پس حتی برای پیگیری درخواستهای کاملا به حق و قانونی خود به جعفری دولت آبادی، دادستان تهران مراجعه نخواهند کرد ، چرا که نه فقط او به عنوان دادستان تهران به خواسته های زندانیان و خانواده هایشان هیچ توجهی ندارد، بلکه مسوولان دفتر وی با رفتارهای تحقیرآمیز و نامناسب با این خانواده ها برخورد می کنند.
براساس خبرهای رسیده به کلمه، جمعی از این خانواده ها اعلام کرده اند که دادستان تهران عملکردی را در مدت مسوولیتش ارایه کرده است که به هیچ عنوان با مسوولیتهای یک دادستان همخوانی ندارد . عباس جعفری دولت آبادی مانند قضات دادگاه انقلاب کاملا مطابق خواست بازجویان وزارت اطلاعات عمل می کند و کمترین توجهی به خواسته های قانونی و به حق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان ندارد، برای همین هم مدتی است تعداد زیادی از خانواده ها تصمیم گرفته اند که با تحریم وی بگویند که دیگر وی را به عنوان دادستان تهران قبول ندارند و برای هیچ درخواستی به وی مراجعه نمی کنند .
دولت آبادی در مدت انتخابش به عنوان دادستان تهران هر روز با عملکرد منصفانه یک دادستان بیشتر فاصله گرفته است. وی اکنون زندانیان سیاسی و خانواده هایشان را به ناحق از حق مرخصی و ملاقات محروم می کند و هم صدا با بازجوهای وزارت اطلاعات می گوید که این حقوق تنها در صورتی به زندانیان داده می شود که آنها نادم و پشیمان باشند و یا درخواست عفو و بخشش کنند.
تعدادی از زندانیان سیاسی همچون احمد زید آبادی ،سعید متین پور، حمید رضا محمدی، مهدی محمودیان، ضیا نبوی، مجید دری، عماد بهاور، مسعود باستانی ، عیسی سحرخیز، رسول بداغی و …تاکنون به مرخصی نیامده اند اما دادستان تهران این موضوع را کاملا نادیده گرفته یا اصلا به آن اهمیتی نمی دهد. او به خانواده این زندانیان در این باره هیچ پاسخ مشخصی نمی دهد . تعدادی از زندانیان بیمار مانند منصور اسانلو نیز برای مرخصی درمانی بارها ازدادستان تهران درخواست مرخصی کرده اند اما او باز هم این مرخصی ها را به دلیل عدم موافقت بازجویان نپذیرفته است .
تعدادی از زندانیان سیاسی مانند حمزه کرمی ، عبدالله مومنی و غلامحسین عرشی در نامه هایی سرگشاده شرح شکنجه هایی را که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات توسط بازجویان بر آنها رفته بازگو کردند اما دادستان تهران از همه این موارد چشم پوشی کرد و کوچکترین و اکنشی به هیچ کدام از این نامه ها نشان نداد . خانواده های زندانیان سیاسی نیز بارها در این مدت خواستار ملاقات با دادستان تهران شده اند اما همواره دادستان نسبت به این درخواست ها ، شکواییه ها و تظلم خواهی ها بی تفاوت بوده است و هیچ واکنشی به آنها نشان نداده است
در همین حال اغلب کارمندان دفتر جعفری دولت آبادی برخوردهایی نامناسب با خانواده های زندانیان دارند و حتی تعدادی از خانواده ها معتقدند که برخوردها کادر اداری دفتر دولت آبادی در مواقعی از برخوردهای کادر دفتر مرتضوی، دادستان قبلی بدتر است چرا که حداقل کارمندان و مسوولان دفتر مرتضوی از جمله رییس دفتر وی برخورد مودبانه و محترمانه تری را با مراجعان بویژه خانواده های زندانیان داشتند .
چندی پیش، مادر مهدی محمودیان که فرزندش نزدیک به دوسال است از مرخصی محروم است در نامه ای مفصل که در سایت های سبز منتشر شد، بخشی از برخوردهای نامناسب همکاران دادستان تهران را شرح داد.
خانواده های زندانیان سیاسی معتقدند عباس جعفری دولت آبادی هرگز صدای آنان را به عنوان مظلومانی که تحت ستم قرار گرفته اند به گوش مسوولان قضایی و اطلاعاتی نمی رساند و مراجعه و هر نوع درخواست از او بی فایده است .
نام عباس جعفری دولت آبادی به تازگی در لیست ناقضان حقوق بشر اتحادیه اروپا قرار گرفته است .
احسان عبده تبریزی، دانشجوی زندانی، پس از مخالفت مسوولان دادستانی با تمدید مرخصی شش روره وی، عصر دیروز(یکشنبه)به زندان اوین بازگشت.وی با تودیع وثیقه سنگین چند صد میلیون تومانی و پس از تحمل یکسال حبس تنها توانست از شش روز مرخصی بهره مند شود.
به گزارش خبرنگار کلمه، وی که یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات محسوب میشود یکسال قبل و هنگام بازگشت از انگلستان، کشور محل تحصیلش، در فرودگاه بینالمللی امام بازداشت شد. مهم ترین اتهام احسان عبده حضور در تجمع های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن است و به همین دلیل به پنج سال زندان محکوم شده است.
احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان است.
حسین عبده تبریزی، پدر احسان یکی از منتقدان سیاستهای اقتصادی دولت احمدینژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.
وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه واکنشهای دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاد دانی بود که در نامههایی سرگشاده رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.
ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در زندان اوین در اسارت نیروهای امنیتی به سر می برد، در یادداشتی که به خارج از زندان ارسال کرده دیدگاههای خود را دربارهی روز کارگر بیان کرده است.
به گزارش کلمه، وی که از فعالین سیاسی پیش از انقلاب و همرزمان شهید رجایی است که به دلیل مبارزاتش بیش از چهار سال در زندانهای رژیم پهلوی زندانی بوده است.
قدیانی که پس از انقلاب، سالها عضو شورای عالی کار و شورای عالی تأمین اجتماعی بوده است در این یادداشت تصریح کرده است که با ادامهی این سیر نزول اقتصادی، حاکمان فعلی برای حفظ خود مجبورند نهادهای مدنی را بیشتر از پیش سرکوب کنند و خواستاران اجرای بیتنازل قانون اساسی را بیشتر به بند و حصر بکشند. وی در این یادداشت تحلیلی خاطر نشان کرده اینکه چرا و چگونه جناب احمدی نژاد توانست با سم پول بادآوردهی نفت، روند رو به بهبود اقتصادی را که حاصل دولت اصلاحات بود را به باد دهد محتاج واکاوی است. اما به گمان من مختصراً میتوان گفت که این ساختار سیاسی موجود و در رأس آن شخص مقام رهبری است که به ایشان این اجازه را داد و بلکه تشویق کرد که آن رویه رو به بهبود را بر هم زند و کشور را به وضع تأسفبار امروز بکشاند. او همچنین ابراز امیدواری کرده است که حاکمان دست از این رویه بردارند و با گردن نهادن به قانون اساسی و اصلاحات بنیادین، کشور و نظام را از این وضعیت نجات دهند.
متن کامل این یادداشت که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط
یازدهم اردیبهشت ماه یا اول ماه می روز جهانی کارگر است. روزی که قرار است مقام معنوی کار و کارگر ارج گذاشته شود. برای اینکه در تقویمها چنین روزی گنجانده شود، تاریخ فراز و فرود بسیاری را پشت سر گذاشته است. در روزگارانی نه چندان دور کارگران از بدیهیترین حقوق انسانی محروم بودهاند. تمام بار تولید بر دوش ایشان بوده اما از دسترنجشان تنها قوت لایموتی نصیبشان بوده است. اکنون اما در جوامع پیشرفته اوضاع چرخ گردون، دگرگون شده است. به مدد بیمههای اجتماعی همگانی و قوانین کار و نظام سیاسی و اجتماعی مردمسالار دیگر کمتر کسانی از اولیات زندگی انسانی محرومند. هرچند حتی در آن جوامع هم کسانی پیدا میشوند که از مواهب مادی بهرهی اندکی دارند و به سختی روزگار میگذارانند اما به گمان من نمیتوان منکر شد که وضعیت کلی این جوامع از نظر حداقل استانداردهای مادی زندگی با جوامعی مانند ما قابل قیاس نیست. به عبارت دیگر میتوان مدعی شد که در کشورهای پیشرفتهی امروزی “حداقل عدالت” بسی بیشتر از کشوری مانند ایران رعایت میشود.
جانمایهی این گفتار هم این پرسش بنیادی است که چرا بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی هنوز کشور ما نتوانسته است حداقلهای مادی یک زندگی معقول را برای قشر پایین جامعه به طور عموم و کارگران به طور خصوص فراهم کند. مگر یکی از خواستهای اساسی انقلاب اسلامی برقراری “عدالت اسلامی” نبوده است؟ عدالتی که در سیرهی حکومتی امیرالمؤنین علی (ع) جلوهگر شده است. اما در ایران امروز، ما شاهدیم که کارگران این سرزمین علاوه بر مشکل لاینحل پایین بودن دستمزد، حتی از حقوق اولیهی کارگران کشورهای توسعهیافته محرومند. برای مثال حق داشتن تشکلهای کارگری آزاد و اعتصاب و …. در جوامع توسعه یافته برای کارگران حق ایجاد تشکل صنفی، اعتصاب و … از جمله حقوق بدیهی است و میتوان گفت در جوامع مذکور، این حقوق بدل به ابزارهای کارآمدی شدهاند که با وجود آنها کارفرمایان به سادگی نمیتوانند که در حق کارگران اجحاف فوقالعاده کنند.
یافتن پاسخ این پرسش که چرا بعد از این همه سالی که از انقلاب میگذرد، هنوز وضعیت ما آنچنان است که در سطور بالا توصیف شد، نگاهی جامعنگر را طلب میکند که نمیتواند تنها محدود به وضع کارگران بماند.
به نظر میرسد ناتوانی ما در برقراری “عدالت اسلامی” دو جنبهی آشکار دارد. یکم اینکه دولتهای پس از انقلاب مجموعاً نتوانسته اند که تولید ثروت در کشور را به نسبت پیشرفت فناوری و متناسب با آن توسعهی جهانی و افزایش جمعیت ایران بالا ببرند و دوم اینکه بنابر گزارشهای موجود، تفاوت دهکهای بالا و پایین جامعه به وضوح نشان میدهد که همین ثروت تولید شده در کشور، که بخش عمدهی آن پول بادآوردهی نفت است، نیز عادلانه بین مردم توزیع نمیشود.
البته باید یادآور شوم که این عدم موفقیت نافی تلاشهای دولتهای پس از انقلاب نیست. آمارها نشان میدهد دولت میرحسین موسوی با وجود شرایط جنگی و تحریمهای سخت توانسته بود گامهای مهمی برای برای بهبود وضعیت اقتصادی و عدالت اجتماعی بردارد. یا در مورد دولت آقای خاتمی رشد اقتصادی به نسبت بالا و مهمتر از آن مداوم، با وجود قیمت پایین نفت، در صورت تداوم میتوانست وضعیت امروز ما را به مراتب از وضعیت موجود بهتر کند. اما همانطور که در دفاعیهام به طور مبسوط متذکر شدهام، عملکرد جناب احمدینژاد آنچه را که دیگران بافته بودند را یکسر رشته کرد. اینکه چرا و چگونه جناب احمدی نژاد توانست با سم پول بادآوردهی نفت، روند رو به بهبود اقتصادی را که حاصل دولت اصلاحات بود را به باد دهد محتاج واکاوی است. اما به گمان من مختصراً میتوان گفت که این ساختار سیاسی موجود و در رأس آن شخص مقام رهبری است که به ایشان این اجازه را داد و بلکه تشویق کرد که آن رویه رو به بهبود را بر هم زند و کشور را به وضع تأسفبار امروز بکشاند.
به هر تقدیر از نظر من ناتوانی در تولید و اعوجاج در توزیع ریشه در ناکارآمدی نظام و ساختار سیاسی دارد. این مسئله البته نیاز به توضیح دارد چرا که ممکن است در یک نظام سیاسی که لااقل از منظر تئوریک متناقض و معیوب نیست نیز، ضعف مدیریتی به اضمحلال نظام اقتصادی کشور بینجامد. از سوی دیگر تجربهی چین نیز نشان داده است که یک نظام توتالیتر نیز میتواند توسعهگرا و توسعهافزا باشد. در واقع نظام توتالیتر کشور چین توانسته است اقتصاد را به نحوی مدیریت کند که میوهی توسعه به بار آورد. هرچند حاکمان تهران این سودا را در سر دارند که با الگوگیری از سران پکن، توسعهی اقتصادی را هم از چین “وارد” کنند اما تجربهی این چند سال نشان داده است که سیستم مدیریت اقتصادی ناکارآمد در نظام استبدادزدهی ایران، بر زخم استبداد، نمک تنگنایی معیشت را نیز میپاشد. این کپیبرداری معیوب، در کشوری با پول بادآوردهی نفت، به نظامیسازی اقتصاد و ناکارآمدی روزافزون آن انجامیده است. در کشور چین، حضور پررنگ بخش خصوصی به کمک سرمایهگذاری خارجی و نیروی کار ارزان، اشتغال و تولید و بهبود وضعیت رفاهی را به مردم ارزانی داشته است. گویی حاکمان “نیمهکمونیست” چین به دلیل اقتدار دولت و ضعف جامعهی مدنی هنوز از اقتصاد بخش خصوصی آنچنان نمیهراسند. اما حاکمان دولت بحرانزدهی فعلی ایران به درستی دریافتهاند که قوت گرفتن بخش خصوصی مستقل در ایران امروز به قدرتمند شدن هرچه بیشتر جامعهی مدنی میانجامد و این همانا و فرو ریختن کاخ استبداد ایشان همانا. همین نکته است که ایشان هیچگاه اجازهی پاگیری بخش خصوصی مستقل را نمیدهند و با تفسیر وارونهی اصل چهل و چهار قانون اساسی، دست سپاه و نیروهای امنیتی-نظامی را هرچه بیشتر در اقتصاد باز میگذارند.
در چنین اوضاعی، وضعیت کارگران با وضعیت سایر قشرها در ایران همبستگی تام و تمام دارد. ضعف و از همگسیختگی روزافزون سیستم تولید و توزیع ثروت در کشور، منجر به بدتر شدن احوال معیشتی مردم و خصوصاً دهکهای پایینتر جامعه از جمله کارگران میانجامد و دولت برای کنترل اعتراضات هرچه بیشتر تشکلهای کارگری و صنفی را محدود و منکوب میکند. وضعیت سایر اقشار کشور نیز همینگونه است. با ادامهی این سیر نزول اقتصادی، حاکمان فعلی برای حفظ خود مجبورند نهادهای مدنی را بیشتر از پیش سرکوب کنند و خواستاران اجرای بیتنازل قانون اساسی را بیشتر به بند و حصر بکشند. هرچند هنوز امید این هست که حاکمان دست از این رویه بردارند و با گردن نهادن به قانون اساسی و اصلاحات بنیادین، کشور و نظام را از این وضعیت نجات دهند، اما مشارکت هرچه بیشتر کارگران در جنبش مدنی مردم ایران که به جنبش سبز مشهور است میتواند گره کور وضعیت فعلی را –به حول وقوهی الهی- زودتر باز کند.
از سوی دیگر به نظر میرسد که جنبش سبز نیز هرچه بیشتر باید با بدنهی کارگر و زحمتکش این مرز و بوم ارتباط مستمر برقرار کند. حاکمان مستقر میکوشند که با هجمهی تبلیغاتی خواستههای جنبش سبز را از خواستههای کارگران و سایر قشرهای ایران متفاوت جلوه دهند. اینکه بار اصلی جنبش به دوش دانشجویان و تحصیلکردگان ماست نباید مانع این شود که دیگر اقشار در این جنبش فعالیت فراگیر داشته باشند. همهی ما باید بکوشیم که همه آگاه شوند خواستههای جنبش سبز وقتی از منظری درست به آن نگریسته شود با خواستههای کارگران و البته سایر اقشار مردم ایران یکی است. روزی که جنبش سبز مردم ایران- ان شاء الله- به پیروزی برسد روزی است کارگران ایران هم به خواستههای به حق و مشروع خود یک گام نزدیکتر شدهاند.
سایت آینده (ayandenews.com) که از ۱۸ اسفند ماه سال ۸۹ فیلتر شده بود، با شکایت مسئولین این سایت به کمیته تعیین مصادیق پایگاههای غیرمجاز اینترنتی و تصمیمگیری اعضای این کمیته در اولین جلسه سال جاری، پس از قریب ۲ ماه رفع فیلتر گردید.
سایت آینده در آذرماه ۱۳۸۷ راهاندازی گردید و پس از حدود یک سال فعالیت، در آذرماه ۱۳۸۸ فیلتر و در ۲۲ بهمن همین سال به مدت ۸ ماه فعالیت آن تعلیق شد. در مهرماه سال ۱۳۸۹ این سایت مجددا راهاندازی گردید.
سایت آینده در دوره اول فعالیت خود رتبه سوم تعداد بیننده را در میان سایتهای خبری فیلتر نشده کسب کرد و در دوره دوم، ظرف مدت ۵ ماه به ششمین سایت خبری فارسیزبان از نظر تعداد بیننده تبدیل شده بود.
رهبری جنبش سبز، شورای هماهنگی راه سبز امید، آینده نظام سیاسی ایران و ضرورت اصلاحات از مباحثی بود که در اولین کنفرانس خبر سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شاخه خارج از کشور مطرح شد.
به گزارش جرس، رجبعلی مزروعی، عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت در جمع خبرنگاران با گرامیداشت روز کارگر و با اشاره به عدم وجود تشکلهای موثر کارگری در کشور بر لزوم آگاهی بخشی برای پیوند زدن جامعه کارگری به جنبش سبز تاکید کرد.
وی حق رای و نظر را اصلی ترین خواسته مردم در حال حاضر خواند و گفت: اگر این مساله تحقق پیدا کند، بخشی ازخواسته ها و مسایل قومیتها خود به خود حل میشود.
نماینده سابق مجلس با تاکید بر ضرورت توجه جدی تر بر مطالبات قومی در جنبش سبز، افزود: در منشور جنبش سبز، بحث تنوع قومی ایران به عنوان یک سرمایه بزرگ پذیرفته شده است و اگر در ایران میزان رای ملت باشد، و انتخابات آزاد برگزار شود به طور مثال در مجلس نمایندگان همین قومیت ها انتخاب میشوند و مطالبات آنها را نمایندگی می کنند.
مزروعی بر این باور است که مرزبندیهای سیاسی در میان همه گروههای سیاسی و در همه کشورها وجود دارد، اما این مساله نباید به حاکمیت کشیده شود. وی می گوید: حزب پیروز در انتخابات وقتی قدرت را بدست گرفت نباید حقوق دیگران را سلب کند و امکان اکثریت شدن اقلیت را از آن بگیرد”.
رهبری جنبش سبز
وی در مورد رهبری جنبش سبز معتقد است: تنها کسانی که میتوانند جنبش سبز را نمایندگی کنند آقایان موسوی و کروبی هستند. این دو بودند که در زمان انتخابات با رای مردم مواجه شدند و مردم با فراخوان آنها به خیابان آمدند. البته احزاب و گروه مختلفی در جنبش سبز حضور دارند، اما نقش اصلی را اقای موسوی و آقای کروبی دارند.
وی یادآوری کرد که راهپیمایی ۲۵ خرداد با دعوت اقای موسوی و کروبی بود. هیچ حزب و گروهی نمیتواند ادعا کند که این راهپیمایی با دعوت ما بوده است. هر گروه سیاسی هم مردم را به حضور در خیابانها دعوت کند – حتی سازمان مجاهدین یا مشارکت – فایدهای ندارد”.
وی رهبری در جنبش سبز را مانند سایر جنبش های منطقه افقی ارزیابی کرد و گفت: همه افراد حاضر در جنبش سبز در ساختن آن نقش دارند. به قول میرحسین موسوی از پیرزنی که در یک روستا برای پیروزی جنبش دعا میکندتا فردی که در خیابان جان خود را از دست میدهد.
مزروعی هنر رهبران جنبش سبز را تنظیم و انتشار بیانیه ها دانست و افزود: اکنون هم درغیبت این دو افراد حاضر در جنبش هستند و باید بحثهای خود را ادامه دهند. برای جمعبندی هم رهبران جنبش سبز فکر کردند که شورای هماهنگی راه سبز امید میتواند این کار را انجام دهد.
وی در خصوص تشکیل جبهه متحد ضددیکتاتوری به جو امنیتی موجود در داخل کشور اشاره کرد و گفت: در حال حاضر امکان چنین بحث ها و نشستهایی وجود ندارد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
مزروعی در مورد شورای هماهنگی راه سبز امید بار دیگر تصریح کرد که اعضای این شورا از سوی موسوی و کروبی تعیین شدهاند و تنها کسانی که میتوانند درباره این شورا پاسخ بدهند خود اقایان موسوی و کروبی هستند. وی خاطر نشان کرد: فراموش نکنیم که اعضای این شورا در ایران هستند و عدم انتشار اسامی این افراد نیز از خواستهای موسوی و کروبی بوده است.
علی مزروعی تاکید کرد که وجود شورای هماهنگی راه سبز امید، مانعی برای فعالیتهای دیگر گروههای حاضر در جامعه نیست و هرگروهی که می تواند در شرایط فعلی باری از دوش جنبش بردارد، باید وارد میدان شود.
سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تکثر و حضور عقاید و آرای مختلف را از ویژگی های جنبش سبز دانست و ادامه داد: تمام گروههایی که تصور میکنند منشور جنبش نمیتواند پاسخگوی نیاز آنها باشد، باید فعالیت کنند و تلاش کنند که درعرصه عمومی افراد را با خود همراه کرده و جنبشی اجتماعی را شکل دهند.
نماینده سابق مجلس با اشاره به فضای امنیتی موجود در ایران و جلوگیری مقامات امنیتی از برگزاری تجمعات یاد آوری کرد که عملکرد این شورا باید با توجه به شرایط ایران ارزیابی کرد. وی افزود: با توجه به شرایط امروز ایران شاید شورا نتواند کاری بیش از این انجام دهد”.
شرکت در انتخابات
رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران درباره شروط مطرح شده از سوی سیدمحمد خاتمی برای حضور در انتخابات را جدید ندانست و اظهار داشت: شکل کاملتر این بحثها پیش از این از سوی آقای موسوی در بیانیه شماره ۱۷ مطرح شده بود.
وی افزود: در صورت عدم تحقق شرایطی عنوان شده و تثبیت اوضاع فعلی، اصلاحطلبان در انتخابات آینده شرکت نخواهند کرد.
مزروعی در بخش دیگری از این کنفرانس خبری بر لزوم اصلاحات ساختاری تاکید کرد که باید اصلاح طلبی را دنبال و به نظام تحمیل کرد.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اظهار امیدواری از برقراری دمکراسی در کشور تصریح کرد که این روند تنها با تغییر ساختار حقیقی جامعه امکانپذیر است.
مزروعی در خصوص نظام آینده احتمالی در کشور گفت: من هیچ پیشداوری در این مورد ندارم. هر نظامی که اکثریت مردم رای بدهند ولو آنکه انتخاب خود من نباشد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، از اقدام وزارت نفت در واگذاری قرارداد طرح توسعه دو میدان گازی با ترک تشریفات مناقصه به قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء انتقاد و تأکید کرد: باید تشریفات قانونی برای واگذاری مناقصه های نفتی انجام شود.
“مصطفی کواکبیان” در گفتوگو با خبرنگار خانه ملت، از اقدام وزارت نفت در واگذاری قرارداد یک میلیارد دلاری توسعه دو میدان گازی «هالگان» و «سفید باغون» بهصورت ترک تشریفات به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء انتقاد کرد.
نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: باید تشریفات قانونی در همه امور دولتی به ویژه در واگذاری مناقصه های نفتی انجام شود، اما مشخص نیست مسئولان وزارت نفت برای واگذاری یک پروژه گازی بزرگ به صورت ترک تشریفات قانونی، آن هم در شرایطی که شرکتهای توانمند ایرانی دیگری هم خواهان مشارکت در اجرای پروژههای ملی هستند، چه توجیهی دارند.
وی ادامه داد: هماکنون پیمانکاران و شرکتهای ایرانی توانمندی وجود دارند که خواهان شرکت در مناقصهها و پذیرفتن مسئولیت اجرای طرحهای توسعه صنعت نفت در یک فضای رقابتی عادلانه هستند و این برخورد وزارت نفت، بر خلاف سیاستهای توسعه توانمندیهای داخلی و حمایت از پیمانکاران ایرانی است.
آمارهای دولت با واقعیات جامعه تفاوت دارد
کواکبیان با بیان این که اقدامهای دولت در بسیاری از زمینهها خلاف واقعیات موجود در جامعه است، اظهار کرد: نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی نیز با واقعیات ملموس و محسوس متفاوت است، همچنین شاخصهایی که برای عرضه و تقاضا در بازار مطرح است با آمارهای ارائه شده تفاوت دارد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یادآور شد: باید مسئولان طوری عمل کنند که باعث گسترش رفاه و عدالت در جامعه شوند و مردم نیز به آنان اعتماد کنند، نه این که با ارائه آمارهای نادرست به بیاعتمادی در میان مردم به نظام دامن بزنند.
جای هاله سحابی خالی است. اگر هاله بود، مهندس این گونه نبود. هاله عصای دست پدر بود. هاله عاشق مهندس بود و قدر گوهر گرانقدر را نیک میدانست. اما ماههاست که پدر از دیدار فرزند محروم است.
نرگس محمدی، همسر تقی رحمانی در دلنوشته ای آورده است: مهندس عزت الله سحابی در بستر بیماری است. بسیاری میآیند. آرام و بیصدا او را مینگرند و جهت مراعات حال مهندس صحبتی نمیکنند. یادداشتی در دفتری که کنار تخت مهندس سحابی است مینویسند و میروند. مهندس سحابی با چشمانی غمگین و با چهرهای خسته و رنگپریده فقط نگاه میکند. چندان سخنی نمیگوید. جای هاله سحابی خالی است. اگر هاله بود، مهندس این گونه نبود. هاله عصای دست پدر بود. هاله عاشق مهندس بود و قدر گوهر گرانقدر را نیک میدانست. اما ماههاست که پدر از دیدار فرزند محروم است. نمیدانم هاله میداند مهندس سحابی چه حالی دارد؟
به گزارش جرس، در پی بیماری عزت الله سحابی و بستری شدن وی در بیمارستان، دادستان تهران به هاله دختر وی اجازه نداد بر بالین پدر بیمار خود حاضر شود.
وی در این نوشته می افزاید: جای رضا علیجانی و هدی صابر و تقی رحمانی بر گرد تخت مهندس خالی است. مهندس برای این سه مرد میانسال پدر بود. در کنار قامت ایستادهاش، به ادب میایستادند و به هنگام ناراحتی و نگرانی سحابی، گرد او بودند. اما اکنون رضا آن سوی مرزهاست و هدی و تقی در بند و حبساند. علیجانی آن گونه که خود گفت جور صیاد، آشیانهاش را بر باد داد و صبح گاهی غمآلود و در آخرین روزهای زمستان، مشتی خاک از باغچه آشیانه دوستش برگرفت و به یادگار با خود برد و در حالی که چشمانش به چشمان مادر پیر دوست دربندش دوخته شده بود، کوچه شهر را خداحافظی گفت و رفت. صابر و تقی هم مدتهاست مهندس را نه خود بلکه به جفای ناهلان ترک کردهاند و در بندند.
نرگس محمدی در این نوشته با اشاره به سابقه زندان این مبارز ملی می نویسد: زمانی که مهندس سحابی در سال ۷۹ بازداشت و ۱۵ ماه را در انفرادی گذراند، روزی در دادگاه انقلاب با جمعی از زنان زندانیان ملی – مذهبی بودیم که مأموران آمدند و همه ما را به اتاقی بردند. من بعد از چند دقیقه از اتاق بیرون آمدم و به سمت دستشویی ته سالن راه افتادم. منظرهای عجیب دیدم. مهندس سحابی در میان یک توده مأمور آرامآرام گام برمیداشت. لشگری دور او بودند. مهندس از میان مأموران نگاهی به من کرد. با صدایی بلند سلام گفتم و با لبخندی بر لب پاسخم را دادند. روزهای دشوار انفرادی مهندس سحابی و روزهای پر درد و رنج هاله، پدر و همسر مهندس سحابی روزهای تلخ ما بود. پیرمرد هفتاد ساله بعد از تحمل ۱۵ سال زندان در رژیم شاه و جمهوری اسلامی ایران در سلول کوچک انفرادی، بیمار و رنجور شده بود.آثار آن رنجها و بیماریها اکنون بر چهره خسته اسطوره مقاومت و زندان نشسته است و همراه باوفایش خانم عطایی جای خالی فرزند و دوستان را پر کرده، اما رنجهای دوران بر قامت او نیز نقش بسته است.
در خاتمه این دلنوشته آمده است: بیشک این رنجهای نقش بسته بر چهرهها و قامتها روزی به بار خواهد نشست. ای کاش قدر این رنجکشیدگان در راه صلح و آزادی و عدالت را بدانیم. حتی اگر شده با شاخه گلی و لبخندی.
لازم به ذکر است خانواده مهندس سحابی پیش از این اعلام کرده بودند که وی در سه روز اخیر دو عمل جراحی ، عمل اول بر روی استخوان لگن خاصره و عمل دوم برای بیرون آوردن لخته خون از مغز، داشته است. آنان از عموم مردم خواستند تا برای سلامتی ایشان، دعا کنند.
جلسه عصر امروز هیات دولت با غیبت وزیر اطلاعات برگزار شد.
به گزارش خبرآنلاین، اگرچه احمدی نژاد پس از یک هفته غیبت، امروز در جلسه هیات دولت حضور یافت و این جلسه به ریاست وی برگزار شد، اما وزیر اطلاعات در این جلسه حضور نداشت.
شاخص بورس تهران امروز با کاهش ۲٫۵ درصدی به ۲۴۶۸۵ واحد رسید که بزرگترین ریزش و افت شاخص در طول تاریخ فعالیت ۴۵ ساله بورس بوده است. بر این اساس شاخص در ۱۰ روز گذشته و از زمان عدم حضور احمدینژاد در جلسات رسمی؛ شاخص بورس از ۲۶۷۵۰ واحد به ۲۴۶۸۵ واحد رسیده و بیش از ۷٫۵ درصد افت کرده است که اگر ترمز حجم مبنا و دستکاریهای سازمان بورس مانع نمیشد؛ بورس حداقل با ریزش ۲۰ درصدی تاکنون مواجه شده بود.
به گزارش آفتاب، امروز ارزش کل شرکتهای بورس به ۱۱۸ هزار میلیارد تومان رسید که با توجه به ارزش ۱۲۸ هزار میلیارد تومانی ۱۰ روز گذشته بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان ارزش بورس دود شده است.
به گزارش بورسنیوز؛ در خصوص وضعیت بوجود آمده جدای تمام نظراتی همچون رشد حبابی در چندماه گذشته، نیاز به اصلاح قیمتی، رونق بازار طلا و … که از سوی برخی کارشناسان طی روزهای اخیر منتشر شده است به نظر میرسد کمتر کسی باشد که دلیل اصلی اتفاقات اخیر نداند. اما اینکه صراحت لهجه بواسطه سیاسی بودن مسأله در بین اهالی بازار سرمایه و کارشناسان از بین رفته است، مسألهای است که نه تنها به بر طرف شدن ابهامات کمکی نخواهد کرد بلکه به آن دامن بیشتری نیز خواهد زد.
در این مطلب سعی بر این است که با موشکافی بیشتر، تنش سیاسی اخیر که به اذعان البته پنهان همگان عامل اصلی ایجاد ترس و احساس افزایش ریسک در بازار است را بررسی کرده و ۳ حالتی که ممکن است در نتیجه تنش اخیر برای بازار سرمایه کشور اتفاق بیفتد را پیشبینی نماییم:
فرض اول
تنش سیاسی اخیر نیز به مانند دیگر تنشهای معمول سیاسی با سرانجامی خوش و معرفی مقصر اصلی جریانات به زودی به پایان برسد و دکتر احمدینژاد به سر کار خود برگردد.
در این صورت برای پیشبینی وضعیت بورس میتوانیم روزهای کاری ابتدایی سال جدید را به خاطر بیاوریم که برای خرید سهام باید در صفهای طولانی تقاضا قرار میگرفتیم و در آخر با کلی التماس به کارگزار صاحب تعداد کمی سهم میشدیم. یعنی اگر فرض اول که از همه محتملتر به نظر میرسد اتفاق بیفتد بازار هیجانی بورس کشور با گرفتن روندی کاملاً برعکس باز هم به روزهای خوش گذشته باز خواهد گشت.
فرض دوم
دکتر احمدینژاد با اصرار بر مواضع خود همچنان بر سر کار خود حاضر نشده و در نهایت طرح سوال از ایشان در مجلس مطرح شود.
در این صورت میتوانیم با تقسیمبندی سهام حاضر در بورس تهران به دو دسته با نسبت پی برای بالا و پایین یا سهام مجمعی و سهام بازاری به پیشبینی ادامه روند آنها بپردازیم.
در دو روز کاری اخیر بازار سرمایه، اکثر قریب به اتفاق سهام حاضر در بورس ۸ و سهام حاضر در فرابورس ۱۰ درصد افت قیمت را تجربه کردهاند، اگر با فرضی که قریب به یقین میباشد فردا نیز بازار به مانند دو روز گذشته خود باشد طی تنها ۳ روز شاهد ۱۲ تا ۱۵ درصد افت قیمت در سهام شرکتها بودهایم که در نتیجه با افت شدید نسبت پی بر ای سهام مطمئناً انگیزه سهامداران عمده شرکتها که معمولاً سهام را برای سود تقسیمی آن خریداری میکنند برای خرید بالا میرود مخصوصاً که در فصل مجامع اکثریت شرکتهای حاضر در بورس به سر میبریم و نرخ سود بانکی یکساله نیز در بسته پولی اخیر تا ۱۲٫۵ درصد کاهش یافته است.
بنابراین اگر سهمی در بازار پیدا شود که نسبت “پی” بر DPS (سود تقسیمی آن در مجمع ) از ۸ مرتبه کمتر باشد و فرض کنیم این شرکت درآخرین مهلت قانونی یعنی ۸ ماه پس از برگزاری مجمع سود خود را تقسیم کند حقوقیها یا سهامداران عمده بازار با یک فرصت فوقالعاده برای خرید مواجه شدهاند.
البته میتوان این نسبت را تا ۶٫۶۶ مرتبه که با نرخ سود ۱۵ درصدی اوراق مشارکت همخوانی دارد نیز تخمین دیگری بزنیم، هر چند اوراق مشارکت به اندازه کافی در بازار عرضه نمیشود و محاسبه با نرخ سود بانکی دقیقتر میباشد.
پس با اوصاف گفته شده هیچ دلیلی منطقی برای افت اینگونه سهمها در بازار وجود ندارد و قطعاً شاهد جمعآوری صفهای فروش آنها توسط حقوقیها و سهامداران عمده در روزهای نزدیک آتی و پس از رسیدن قیمت سهام شرکتها به نسبتهای ذکر شده خواهیم بود.
ولی در صورت وقوع فرض دوم؛ دسته دوم سهام ذکر شده که نسبتهای پی بر ای بالایی داشته و در مجامع خود سود چندانی تقسیم نمیکنند و بعضاً دارای زیان انباشته هم هستند، شاید تا فضای سیاسی و اقتصادی کشور آرام شود، اصلاح قیمتی آنها ادامهدار باشد. هر چند که قطعاً شیب آن روزبهروز کندتر خواهد شد. زیرا این سهمها به سهام بازاری معروف بوده و سهامداران خود را به لحاظ رشدهای قیمتی و انتظارات از سودهای سالهای آتی جذب میکنند که با توجه به وضعیت نزولی بازار این انگیزه که در واقع انگیزه اصلی بورسبازها برای خرید اینگونه سهمها میباشد از بین برود.
فرض سوم
احمدینژاد اصلا به سرکار خود بر نگردد و … اولاً که وقوع این فرض بسیار نامحتمل میباشد و تجربه نشان داده هیچگاه کار به اینجا نخواهد کشید ولی اگر بر فرض محال نیز این اتفاق بیفتد دیگر تفاوت چندانی نمیکند که پول مردم در خانهها و در گاو صندوقشان مخفی شده باشد و یا در بازار سهام بلوکه شده باشد.
زیرا فرصتهای سرمایهگذاری در همه زمینهها از بین خواهد رفت و برخی شاید به فکر شاید خروج سرمایهها از کشور بیافتند که آن هم با توجه به فضای ناامنی که در کشورهای همسایه و جهان از چندی پیش شاهد هستیم چندان منطقی نمینماید.
مخصوصاً که بازار فارکس که فرصتی برای سرمایهگذاری در بازارهای ارز خارجی بود نیز غیرقانونی اعلام شده و از بین رفته است، بنابراین شاید تنها گزینه در دسترس برای سرمایهگذاری همان فلز گرانبهای طول تاریخ یعنی طلا باشد!
در پایان جدا از ۳ فرض مطرح شده امروز روز سوم منفی بازار خواهد بود؛ ۳ در فرهنگ ما و اصطلاحات روانی معناهای خاصی دارد به گونهای که ضربالمثلهایی همچون تا ۳ نشه بازی نشه بسیار در فرهنگ عامه رایج میباشد. ۳ سرباز سفید و ۳ کلاغ سیاه نیز از اصطلاحات رایج چارتیستها در بازارهای مثبت و منفی سرمایه میباشند.
بنابراین امروزبا توجه به سومین روز از پرواز کلاغهای سیاه بر فراز شاخص بورس امکان جمعآوری سهام در انتهای ساعت معاملات جدا از تحقق هر کدام از ۳ فرض بالا وجود خواهد داشت ولی اینکه آینده چگونه رقم میخورد بستگی به شرایط سیاسی کشور و تحقق هر کدام از ۳ فرض ذکر شده خواهد داشت.
در حالی که دولت سوریه وعده تدارک «طرح جامعی برای اصلاحات» را داده است، مخالفان بشار اسد گفتهاند از روز یکشنبه به مدت یکهفته برای شکستن محاصره دو شهر درعا و دوما، در سراسر سوریه دست به تظاهرات میزنند.
رادیو فردا به نقل از خبرگزاری فرانسه گزارش داد، در پی تداوم محاصره شهرهای درعا و دوما از سوی نیروهای حکومتی و یک روز پس از کشته شدن دستکم شش تن از معترضان در درعا، مخالفان حکومت سوریه این هفته را «هفته شکستن محاصره» نامیده، اعلام کردند که در این مدت در شهرهای مختلف دست به تظاهرات و راهپیمایی خواهند زد.
به گزارش این خبرگزاری، ارتش سوریه روز دوشنبه، ۵ اردیبهشت، با سه تا پنج هزار نفر نیروی نظامی و به همراه چندین تانک به شهر درعا یورش برده و این شهر را به محاصره خود درآورده است. در حال حاضر آب و برق در این شهر قطع شده است.
مخالفان در حالی از راهپیماییهای آتی خبر دادهاند که روز شنبه، دولت سوریه اعلام کرد که «طرح جامعی برای اصلاحات» در سوریه را در دست تهیه دارد.
خبرگزاری سوری «سانا»، به نقل از عادل سفر، نخست وزیر سوریه اعلام کرد که این اصلاحات در حوزههای سیاسی، امنیتی، قضایی و اقتصادی صورت خواهد گرفت و سه کمیته متشکل از نیروهای قانونی، اجرایی و فنی، روند پیشرفت این اصلاحات را تحت نظر خواهند داشت.
علاوه بر این، کابینه بشار اسد نیز با پیشنهاد ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر در بخش خصوصی موافقت کرده است.
وعدههای دولت سوریه پس از آن داده شد که روز جمعه، به دنبال تظاهرات اعتراضی علیه حکومت بشار اسد و درگیریهای گسترده میان مخالفان و نیروهای حکومتی، ناظران حقوق بشری در سوریه، از کشته شدن ۳۳ نفر در درعا، ۲۷ تن در حمص و دو نفر در لاذقیه و ادلب خبر دادند.
دولت سوریه نیز اعلام کرده است که در این کشمکشها دستکم هفت نیروی امنیتی به ضرب گلوله کشته شدهاند.
سوریه از اواسط ماه مارس شاهد اعتراضات ضدحکومتی است و به نوشته خبرگزاری فرانسه، از زمان آغاز ناآرامیهای تا کنون، حدود ۶۰۰ نفر در شهرهای مختلف سوریه کشته شدهاند.
در اعتراض به این سرکوبها، ایالات متحده تحریمهایی را علیه حکومت سوریه به اجرا گذاشته و ضمن مسدود کردن اموال برادر بشار اسد و چند تن از مقامات ارشد و افراد وابسته به سرویسهای اطلاعاتی سوریه، تمامی شهروندان ایالات متحده را از انجام معاملات تجاری با مقامات ارشد دولت سوریه بر حذر داشته است.
اتحادیه اروپا نیز روز جمعه بر سر منع فروش اسلحه و تجهیزاتی که امکان دارد برای سرکوب داخلی مورد استفاده نیروهای سوری قرار بگیرد و همچنین قطع تجارت با دولت سوریه به توافق اولیه رسید. قرار بر این است این موارد طی روزهای آینده به طور رسمی به تصویب برسند.
قریب یکصد و بیست و پنج سال پیش در اول ماه مه سال ۱۸۸۶ میلادی، پلیس آمریکا تحت فشار سرمایه داران، کارتل ها و تراست های آمریکایی برای در هم شکستن و فرو ریختن مقاومت کارگران در شهر شیکاگو که در اعتراض به شرایط سخت و طاقت فرسای کار در کارخانجات وعدم توجه به پیگیری کافرمایان و دولت دست به اعتصاب زده بودند همگام با چند شهر دیگر، متوسل به زور و خشونت شد؛ که در نتیجه این یورش، جمع زیادی از کارگران کشته و مجروح شده و خیابان های شیکاگو به خون کارگران رنگین شد و این روز سر آغازی برای همبستگی بیشتر میان کارگران جهان شد. از این پس روز اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر در میان همه کارگران دنیا فارغ از نژاد، مذهب، رنگ، ایدئولوژی و عقاید سیاسی گسترش یافت.
تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در ایران مراسم روز کارگر یا برگزار نمیشد و یا گاهاً به صورت تشریفاتی و فرمایشی انجام میشد؛ اما با استقرار نظام جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸، یازدهم اردیبهشت که مصادف با اول ماه مه است مراسم روز کارگر و تقدیر از این جامعه عظیم و مولد با افتوخیزهایی برگزار میشود و این روز جزء تعطیلات رسمی کارگران کشور نیز قرار گرفته است.
بنابراین، پاسداشت روز جهانی کارگر، در جمهوری اسلامی ایران، برخاسته از مبانی اعتقادی و ارزشهای ملی است؛ چرا که به لحاظ آموزههای دینی در اسلام برای کارگر ارزش و اعتباری بسیار فراتر از سایر مکاتب و مذاهب در نظر گرفته شده و به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) از منظر اسلامی «حق تعالی مبدأ کارگری است وکارگر است » و پیشینه کهن تاریخ و تمدن ایران نیز گواهی می دهد که ایران از نخستین بنیان گذاران حقوق و بزرگداشت کارگران جهان بوده است.
لذا، ضمن گرامیداشت روز جهانی کارگر و تبریک این روز به تمام کارگران و سنگرنشینان تولید و خدمت، فرصت این روز را مغتنم شمرده و به آسیب شناسی دلائل عدم ارتقاء جایگاه و منزلت واقعی نیروی کار در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی کشور اشاراتی کوتاه خواهد شد:
رویکرد کلی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در چارچوب اسلام و با توجه به تجربیات سایر کشورها برای اداره کشور تدوین شده است، اهمیت و جایگاه ویژهای را برای حضور و دخالت اقشار مختلف جامعه در تعیین سرنوشت خود تبیین کرده است. تا جایی که حضرت امام خمینی (ره) در چارچوب همین آموزههای دینی و بر اساس باور و اعتمادی که ایشان همواره به آراء و نظرات مردم داشته اند، با این جمله تاریخی خود که «میزان، رأی ملت است» این جایگاه رفیع را به رخ حکومت های استبدادی پیشین و همچنین متحجرینی که رأی مردم را فقط زینت تلقی می کردند، کشاندند.
در تفکر و اندیشه دینی وحکومتی بنیانگذار جمهوری اسلامی اثر گذاری آراء مردم تا جایی ارزش و منزلت پیدا می کند که یکی از معماران بزرگ تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، آیت الله شهید دکتر بهشتی حتی بر قراری حکومت اسلامی را در چارچوب یک قرار داد اجتماعی و بر اساس آراء مردم اجتناب ناپذیر و پایدار تلقی می نماید.
بنابراین، در چارچوب اندیشه های امام(ره) همه مردم حق تعیین سرنوشت خود را دارند و بر اساس اصول مصرح در قانون اساسی کسی نمی تواند مانعی در برقراری و ایجاد چنین حقی ایجاد نماید.
اما به طور طبیعی حضور بخشی از اقشار جامعه به دلایل گوناگون در اکثر کشور های توسعه یافته و در حال توسعه با توجه به نگرش های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پررنگ تر از سایر اقشار جامعه خود نمایی می کند. به طور مثال؛ در ایران جنبش دانشجویی و دانشگاهیان به علت حس آزادی و عدالت خواهی در کنار شجاعت و پاکی رفتاری که دارند همواره نقش تعیین کننده ای در مسیر سه دهه انقلاب اسلامی و همچنین فعالیت های سیاسی و انتخاباتی و به عبارتی دخالت در سرنوشت مُلک ومَلِک داشته اند.
البته در کنار جنبش دانشجویی و روشنفکری، کارگران و کشاورزان هم بالقوه می توانند نقش تأثیر گذار و بسزایی را در راهبرد های اساسی کشور ایفا نمایند. همانطوری که در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی هم با وارد شدن کارگران و صنعتگران چرخ های اقتصادی رژیم فلج وبا بستن شیر های نفت توسط کارگران و متخصصین نفتی آخرین میخ را بر تابوت رژیم گذشته کوبیدند.
اما به دلایل گوناگون علیرغم پتانسیل بالقوه ای که نیروی کار با توجه به رویکرد کشور به سمت صنعتی شدن دارد، نتوانسته است متناسب با این ظرفیت و قدرت چانه زنی که می تواند به همراه داشته باشد، در نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور حداقل در یک دهه گذشته اثر گذار باشد و نقش موثری را ایفائ کند.و این به دلایل مختلف است ، از جمله :
۱-پایین بودن قدرت چانه زنی
داگلاس نورث یکی از برجسته ترین اقتصاددانان نهاد گرا اعتقاد دارد نهاد ها توسط قدرت های چانه زنی شکل می گیرند. به عبارت دیگر، آنهایی که قدرت چانه زنی از یک سو و از جهت دیگر رفتار جمعی ندارند، نمی توانند از منافع خود به نحو احسن دفاع کنند. متأسفانه به علت خصلت هایی که تقریباً اکثر دولت ها به ویژه در کشور های در حال توسعه دارند، چندان رغبتی به تقویت اتحادیه ها و تشکل های صنفی بویژه کارگری وجود ندارند.
که این مسئله کاملاً در ایران هم اتفاق افتاده است و اغلب دولت ها در دوران مسئولیت های خویش با تشکل های دست آموز توانسته اند در کنار کمرنگ دیده شدن منافع کارگران به بسیاری از خواسته های متداول و معقول جامعه کارگری حد اقل بی اعتنا باشند. برای مثال، در دوران اجرای سیاست های تعدیل که یکی از آثار زیانبار آن اخراج گسترده کارگران در قالب به اصطلاح خصوصی سازی بود؛ در تمام دنیا کارگران در مقابل اینگونه سیاست ها واکنش نشان می دهند. تشکلات صنفی کارگری هیچ واکنش معقول و معنی داری را همراه با راه کار های عملی در خصوص به حداقل رساندن اسیب های این نحوه خصوصی سازی از خود نشان نمی دهد.
بنابراین، باید اذعان کرد که در دوران اصلاحات هم علیرغم فرصت های مناسبی که برای تغییر و تحول در قانون کار در چارچوب تطبیق قوانین و مقررات این قانون با مقاوله نامه های بین المللی به منظور شکل گیری اتحادیه های کارگری صنفی جامع و فراگیر ایجاد شده بود هیچ بهره ای حاصل نشد. به ویژه در کنار تعلل وزارت کار و امور اجتماعی وقت بعضی از تشکل های حزبی که سال ها در قالب فعالیت صنفی خود نمایی می کردند مانع بزرگی در راه این تغییرات اساسی و کلیدی شدند. عملا فرصتی که در این دوران بوجود امده بود تا کارگران بتوانند نهاد های صنفی خود را بر اساس نرم های سازمان بین المللی کار، سازمان دهند، از بین رفت و در واقع زمینه های رشد و بالندگی نیرو های کار از بین رفت.
همچنین در دولت های نهم و دهم وضعیت تشکل های کارگری و حتی کارفرمایی که بر اساس بنیان های غلطی که در گذشته بنا شده بود به راه خود ادامه داد و فقط بازیگران در چارچوب سیاست های جدید به ایفاء نقش پرداختند، که در مجموع ماحصل این نگرش عدم جامعیت، مقبولیت و مشروعیت تشکل های صنفی و در نتیجه عدم دفاع از منافع قانونی و مشروع جامعه کارگری و کارفرمایی را به دنبال داشته است و تقلیل و تنزل جایگاه شرکای اجتماعی دولت تا جایی پیشرفته است، که با اصلاح موادی از قانون خدمات کشوری عملاً نقش کارگران و کارفرمایان را در شورای عالی تأمین اجتماعی بی خاصیت و بی معنی کردند.
۲-ضعف رفتار های جمعی
آدام اسمیت و داگلاس نورث دو اقتصاددان برجسته در دو عصر متفاوت و با دو رویکرد اقتصادی جدا دیدگاه های مشترکی دارند؛ که گویا برای شرایط امروز گفته شده است. این دو اقتصاددان میگویند: سرمایه داران کم هستند ولی دو مشخصه بارز و قوی دارند که همواره عامل موفقیت و پیروزی آنها بوده است: اول این که مکنت و سرمایه دارند و دوم اینکه رفتار جمعی بالا و هنجار بسیار قوی با یکدیگر دارند؛ که غالباً رمز موفقیت آنها است. واکنش بازاریان در چند شهر کشور و تعطیلی بازار در اعتراض به قانون مالیات بر ارزش افزوده و انعطافهای دولت و مجلس نمونه بارزی از تأیید سخنان این دو اقتصاددان است. اما جامعه کارگری به ویژه در ایران گرچه به لحاظ کمّی چند ده برابر سرمایه داران است، اما به علت عدم رفتار جمعی و ضعف ساختار های قانون صنفی و مالی همواره در تأمین منافع خود عقب تر از سرمایه داران بوده اند. حال سؤال این است که چه باید کرد تا این نیروی عظیم، مولد و شریف بتوانند در چارچوب مصالح ملی در صحنه های مختلف حضور هدفمند و یکپارچه داشته باشند ؟
۳-توقف در تامین نیاز های اولیه معیشتی
متأسفانه به علت مشکلات معیشتی و درگیر شدن اکثر نیروی کار در به دست آوردن و تأمین حداقل های زندگی مجموعه فعالیت های آنان در کسب و ارتقاء سطح بینش سیاسی و اجتماعی با مشکل مواجه شده است. و در قدم های اولیه نیاز های اولیه زیستی متوقف شده اند. به قول مولوی که می گوید:
« آدمی اول اسیر نان بود/ چون که قوت و نان ستودن جان بود »
متأسفانه این کاستی این خطر را افزایش می دهد که این خیل عظیم در مقاطعی به جای ژرف اندیشی و آینده نگری بیشتر توجه خود را به مسائل احساسی معطوف نماید. لذا بایسته است با بستر سازی لازم به تشکیل سازمان های مدنی و نهاد های مسئول، این قشر عظیم از این حالت انفعال خارج شود.
۴- شکل گیری تشکل های صنفی با معیار های بین المللی
ایران از اولین کشور هایی بوده است که به عضویت سازمان بین المللی کار در آمده است. اما متأسفانه به علت عدم پیوستن به مقاوله نامه های ۷۸ و ۹۸ که در خصوص آزادی های صنفی و سندیکایی است این فرصت برای حضور واقعی و کار آمد نیروی کار در تعیین سرنوشت خود تا حد بسیار زیادی سلب شده است. لذا لازم است دولت با توجه به مسئولیت هایی که در چارچوب قانون اساسی و همچنین تکالیف بین المللی دارد زمینه لازم را برای برگزاری تشکل های کارگری فراگیر و مقبول فراهم سازد که خود این مسئله نخست موجب می شود که نیروی کار تمرین لازم را برای به دست گرفتن سرنوشت خود داشته باشد. دوم آنکه ورود افراد شناسنامه دار مانع از اقدامات افراطی و زیر زمینی می شود و سوم آنکه نیروی کار را آمادهتر می کند تا بهتر بتواند در چارچوب منافع و مصالح خود در سطوح کلان تصمیم گیری حضور فعال و هدفمند داشته باشند.
۵-استفاده ابزاری از کارگران
متأسفانه باید اذعان داشت به لحاظ پیشینه تاریخی و کارکرد های احزاب موسمی که معمولآً با قدرت ها شکل می گیرند و با از دست دادن قدرت فرو می ریزند در این سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هرگز احزاب فراگیر و با برنامه و ماندگار وجود نداشته است. که بتواند با تدوین برنامه های خود در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مخاطب شناسی و سپس آراء را به سمت اهداف هدایت کند. همچنین باید اذعان داشت در انتخابات مختلف به ویژه انتخابات ریاست جمهوری بیش از آنکه برنامه محور باشد اشخاص محور می شود که با شعار های تند و احساسی اقشار مختلف را به سمت و سوی خود می کشانند و پس از مدتی چون این شعار ها فاقد مبانی علمی و تئوریک بوده است به ضد خود تبدیل می شود. متأسفانه در این وادی جامعه کارگری به دلائل پیشین بر شمرده به علت فقدان امور نهادی لازم بیش از دیگران متضرر می شود.
به هر حال، کارگران در کنار سایر اقشار جامعه می توانند نقش کلیدی و اثر گذار در تمام حوزه هایی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند و زمانی این حضور می تواند معنی دار باشد؛ که این جامعه مسائل و مشکلات خود را آسیب شناسی کند و با مشورت با دانشگاهیان و سایر دلسوزان آن ها اولویت بندی و راه های رسیدن به آن را در چارچوب مصالح ملی ارزیابی کند و با ارتقاء سطح دانش و معرفت خود بتوانند در انتخابات و تعیین سرنوشت میهن اسلامی و خود نقش اثر گذار داشته باشند.
کلمه: روز ۱۱ اردیبهشت هر سال، همراه با روز جهانی کارگر، در ایران نیز روز کارگر گرامی داشته می شود. این گرامیداشت، از همان سال نخست پیروزی انقلاب، به عنوان نمادی از آرمان عدالتخواهی انقلاب مردم ایران، جایگاهی ویژه در تلاش برای احقاق حقوق اقشار زحمتکش جامعه یافت.
میرحسین موسوی، که در آن زمان آخرین گام ها برای راه اندازی روزنامة جمهوری اسلامی، ارگان حزب جمهوری اسلامی، را بر می داشت، این روز را برای انتشار نخستین پیش شمارة آن انتخاب کرد و پس از آن، چه در طول هشت سال سکان داری دولت، و چه در سال های پس از آن که به انزوا رانده شد، هیچگاه از حمایت از کارگران و زحمتکشان دست نکشید. بارها او را به چپ گرایی، تفکر التقاطی، رمانتیزم انقلابی و مانند آن متهم کردند. هنگامی که دو سال پیش بار دیگر و از روی احساس وظیفه نسبت به هم میهنانش گام به میدان سیاست گذاشت، بازهم هجمه ها و انتقادها از نگرش عدالتجویانة او آغاز شد.
موسوی، تبلیغات انتخاباتی خود را از مسجدی در محله ای فقیرنشین در تهران آغاز کرد، تا نشان دهد که هنوز بر عهد و پیمان خویش در ادای وظیفة دینی و ملی خود در حمایت از محرومین، ایستاده است. و دیدیم و می بینیم که او و کروبی بزرگ، همچنان بر این عهد، و پیمان بزرگی که برای پاسداشت از حقوق مردم با آنها بسته بودند، ایستاده اند و این روزها بر خلاف همة اصول قانونی، شرعی و اخلاقی، به کیفر این ایستادگی در حصر و محرومیت از حقوق اولیة شهروندی قرار دارند.
در روز کارگر و در شرایطی که دسترسی مردم به همراهان جنبش سبز مقدور نیست بازخوانی پیام تصویری سال گذشته ی میرحسین معنایی تازه دارد:
با سلام به همه کارگران و معلمان کشور
من روز معلم و روزکارگر را به شما عزیزان تبریک می گویم .در آستانه این دو روز بسیار مهم هستیم. فعالیت ها و جهت گیری های قشر کارگر و معلم جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی ماست. آنها تولید کنندگان ثروت ،علم ، فضیلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعالیت آنها نیل به ارزش های بنیادی در یک نظام امکان پذیر نیست و بعد از به وجود آمدن دولت -ملت ها نقش این دو قشر اهمیت فراوانی در همه کشورها پیدا کرده و برای همین توجه به سرنوشت ، جهت گیری ، مشکلات و مسائل آنها بسیار مهم است و همه کشورها سعی می کنند به سرنوشت این دو قشر اهمیت ویژه ای دهند .
روز گارگر که در سراسر دنیا و کشور ما برگزار می شود نشانه توجه به نیروی کار و اهمیت آن است. از اول انقلاب هم رسم بر این بود که به این روز اهمیت داده شود و همینطور روز معلم که اهمیت آن از روز کارگر کمتر نیست و بنده می خواهم دراین پیام مختصر خطاب به شما مسائلی که برای سرنوشت این دوقشر و برای همه مردم ما مشترک هست را عرض کنم.
حقیقت این است که ما در شرایطی به این دو روز مهم نزدیک می شویم که کشور دارای بحران و مشکلات افتصادی ، سیاسی و اجتماعی وسیعی است و تک تک این بحران ها در سرنوشت و گذران زندگی این دوقشر منعکس شده و اثرات زیادی دارد.
بازار داخلی کشور به بیگانگان واگذار شده است
ما وضعیت اقتصادی کشور را می بینیم. تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه می دانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.
مسائل و مشکلات کارگران و معلمان با مسائل عمده کشور در ارتباط است
از سوی دیگر محدود کردن آزادی ها را داریم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها و محدود کردن تشکل های صنفی و سیاسی را داریم که آن هاهم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.
خواسته های کارگران و معلمان خواسته های اساسی و بنیادی کشور است
خواسته یک کارگر و یک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبیعی این دوقشر باشد باید توجه کنیم که خواسته های بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه می خواهد؟آنها می خواهند کشور توسعه پیدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است.عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت می رود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی ، چه در سطح روستاها یا هر جای دیگر و همینطور به چشم معلمان هم می رود.
معلمان و کارگران دنبال عدالت هم در سطح معیشتی و هم در سطح توزیع منزلت هستند
آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکل های صنفی و سیاسی خود را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند . راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و یهتر می توانند ثروت ایجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا می کنند که از ایده های مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.
منزلت معلمان از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده اما از نظر ملت تنزل نیافته
اول انقلاب با این ایده شروع شد. یادمان باشد که در مجلس اول اکثر نمایندگان معلم بودند. شهید رجایی و شهید باهنر و شهید مطهری معلم بودند. شریعتی را معلم می دانستیم و معلم هم هست. معلمی به گونه ای بود که باعث می شد فرد مورد اعتماد ملت قرار گیرد. اضافه کنم که اگر این منزلت از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده از نظر ملت تنزل پیدا نکرده است. وقتی ما به گروه های مرجع رجوع کنیم می بینیم که معلمان و کارگران هنوز در رده های بالای گروه های مرجع قرار می گیرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند ولی در کشور اتفاقی افتاده که این منزلت آنچنان که اول انقلاب بود نیست. این منزلتی که اول انقلاب بود اجازه می داد که معلمان فضای نورانی و عمیقی را در ملت ایجاد کرده و یک نسل سرافراز را تربیت کنند و خود و کارگران در جبهه ها فراوان بودند. برعکس هم اکنون می بینیم برخی از معلمان و کارگران در زندان هستند و در آستانه این دوروز خیلی تلخ است که بخواهیم در این مورد صحبت کنیم.
به نفع کارگران و معلمان است که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم
طبیعی است که اگر دقت کنیم در مورد آزادی، عدالت، توسعه و یا پیشرفت کشور یا سایر زمینه ها می بینیم به طور مثال همین دو قشر به شدت مخالف فساد هستند. آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظیم نفتی می شود و صدها میلیارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها یی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسایی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که این به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنیت ملی و آتیه کشور است. به طور طبیعی ، هم صورت آگاهانه و هم به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم. آنقدر ماجراآفرینی نکنیم. اینقدر بی برنامه پیش نرویم. اینقدر با بالا و پایین رفتن منافع ملی خود را به خطر نیاندازیم.
اقدامات خلاف تدبیر اثرات خود را سر سفره مردم نشان می دهد
با اسلحه و نیروی نظامی امنیت کشور حفظ نمی شود
بلافاصله این اقدامات خلاف تدبیر، تاثیر خود را روی سفره مردم نشان می دهد. عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. نگاه و امیدواری که نسبت به آینده دارند. صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمی شود حفظ کرد. ما در زمان دفاع مقدس نه ارتش داشتیم و نه سپاه. اینها به مرور به وجود آمدند. ارتش که در واقع اول انقلاب از بین رفت و دوباره سازمان داده شد. خود سپاه و بسیج هم بعدا شکل گرفت. آن چیزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که یک سانتیمتر از خاک کشور خود را تسلیم دشمن نکردیم یقینا به دلیل اسلحه های زیاد ما نبود. دشمن ما اسلحه بیشتری داشت و بیشتر هم کمک در اختیار داشت و تمام خدمات ابزاری دنیا در اختیارش بود ولی ملت ما از جمله این قشر کارگر و معلم توانست مقاومت کند. این به دلیل دلگرمی مردم نسبت به آتیه نظام بود. ولی وقتی این اعتماد خدشه دار شود و وقتی بحث فساد پیش بیاید که پیگیری هم نشود و در مجلس هم برده شود و هیچ خبری هم نشود و ناگهان بحث آن فروکش کند و همچنین از اینجا و اونجا این مسائل شایع بشود طبیعی است که این باور و این دلگرمی را نسبت به نظام از دست بدهیم.
مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست
شما عزیزان و شما کارگران ومعلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که می کنید با محدودیت و دستگیری ها روبرو می شوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید . سر کلاس که می روید با خوف و رجا می روید چون نمی دانید که آیا می توانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف می شوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.
جنبش سبز راهی که در این زمینه در پیش می گیرد بر این اساس است و آن هم اینکه مسائل ما در گرو بسته ای از فعالیت ها است که مشکل حل شود. اینطوری نیست که مثلا یکبار این موضوع را با وعده و وعید حل کنیم و یک موقع با اقتصاد صدقه ای، بالا و پائین آوردن حقوق و یا مثلا موقع انتخابات که می شود فعالیتی کنیم و از این شاخه به اون شاخه بپریم. اینها مشکلات معلمانف کارگران، کارفرمایان و نه کارآفرینان مارا حل نمی کند.
راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداریم
بنده اعتقاد دارم تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است .برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اسای راهی پیش پای ما نیست. این کم هزینه ترین راه است. راهی است که می توانیم مشکلات خودمان را در سطح ملی حل کنیم. مشکلات بازارهای مسلمانی خودمان را حل کنیم که اینقدر از اجناس بنجل خارجی پر نشود. می توانیم از صنعت ملی خودمان دفاع کنیم برای اینکه در مقابل هجوم بازاهارهای خارجی مدفون نشویم. می توانیم از حقوق کارگران دفاع کنیم تا روز به روز از کار بی کار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود. با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگیری کرد و با احیا حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد ،غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. به نفع همه کسانی که دل در گرو ملت خود دارند و عظمت ملت خود را می خواهند.
ما به مردم امضا دادیم قانون اساسی را اجرا کنیم
حقوق مردم فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است
این میثاق ملی ما است و عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از این میثاق یک نوع خیانت در اعتماد مردم است. ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم. اگر قسمت هایی از آن را ناکارآمد می دانیم باید آنرا اصلاح کنیم. قانون اساسی که وحی منزل نیست. ولی باید باز هم از راه قانون اساسی اقدام کنیم و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است را باید رعایت کنیم که مشکلات یکی یکی حل شود و در آن موقعیت جایگاه معلمان و کارگران ما آنچنان که شایسته است در نظام حکومتی ما و جامعه ما انشالله احیا خواهد شد.
موفق باشید و این دوروز هم برشما و هم بر همه ملت ایران مبارک باشد.
احزاب سوسیالیست اروپا در بیانیه پایانی کنفرانس خود که به تازگی در تونس برگزار شده است، ضمن حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران، سرکوب بی رحمانه این جنبش را توسط دولت ایران محکوم کردند.این کنفرانس با عنوان «فرصتی بای دمکراسی و توسعه و همچنین ضرورت بازنگری در روابط جنوب و شمال» و به منظور حمایت از نهضت های دموکراتیک در منطقه برقرار شده بود.
براساس گزارش های رسیده به کلمه،در این کنفرانس که نمایندگان تمامی احزاب سوسیالیست اروپا حضور داشتند، دکتر اردشیرامیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی به عنوان مهمان شرکت داشت .
نمایندگان احزاب سوسیالیست اروپا در بیانیه خود همچنین خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی ایران بویژه رهبران جنبش آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدند.
بازده سرمایهگذاری در بورس سهام تهران به ۶ درصد تنزل کرد.
به گزارش خبرانلاین در پی افت شدید ۶۳۶ واحدی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، بازده سرمایهگذاری در بورس تهران که طی سال ۹۰ به بیش از ۱۴ درصد رسیده بود به کمتر از ۶ درصد رسید.
امروز و در پی تقویت جو منفی حاکم بر بازار و در ادامه سقوط شاخصها که از هفته گذشته کلید خورده بود، شاخص کل تا ۲۴ هزار و ۶۸۵ واحد کاهش یافت که این رقم در حدود شاخص کل معاملات هفتم فروردین ماه(۲۴۱۹۹ واحد) است.
شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان سال ۸۹ به ۲۳ هزار و ۲۹۵ واحد رسیده بود که طی معاملات فروردین ماه(بیست و هفتم فروردین) گذشته تا سقف ۲۶ هزار و ۶۷۵ واحدی صعود کرد. بدین ترتیب بازده سرمایهگذاری در بازار سهام به بیش از ۱۴ درصد رسید.
با افت شدید شاخص کل در جریان معاملات امروز، بازده سرمایهگذاری در بورس تهران طی سال ۹۰ معادل ۵۷ درصد از ۱۴ درصد به ۵٫۹ درصد رسید.
در کاهش ۶۳۶ واحدی امروز، کاهش قیمت سهام شرکت هایی چون فولاد مبارکه، سرمایهگذاری غدیر، سایپا، گل گهر، ملی مس، ایران خودرو، مپنا، سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات و چادرملو رخ داد که بین ۳۲ تا ۱۲ واحد سهم داشتند.
کمپین گرامیداشت تولد بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار زندانی که نزدیک به دوسال است در زندان اوین به سر می برد، از سوی جمعی از دوستانش اعلام موجودیت کرد.
گزارش کلمه به نقل از پایه گذاران این کمپین حاکی است که هدف از ایجاد این کمپین جلب توجه بیشتر افکار عمومی به وضعیت این زندانی سیاسی است.
کمپین دفاع از احمدی امویی از همه علاقمندان دعوت کرده است که به مناسبت اول خرداد روز تولد بهمن احمدی امویی، با انتشار اخبار و مطالب در باره وی، توجه مردم را به شرایط دشوار این روزنامه نگار جلب کنند و از مقامات جمهوری اسلامی خواستار آزادی فوری وی شوند.
احمدی امویی بیش از ده ماه است که اجازه ملاقات حضوری با همسرش را نداشته و همچنین در حدود یکسال است که حتی اجازه تماس تلفنی با مادر سالخورده اش را نیافته است.مادر وی به دلیل بیماری و زندگی در شهری دیگر امکان سفر به تهران و ملاقات با فرزندش را ندارد و در همین حال مقامات زندان حتی مانع تماس تلفنی وی با مادر هشتاد و سه ساله اش می شوند.
به گزارش این کمپین،تنها جرم بهمن احمدی امویی فعالیت های مطبوعاتی اش بوده، هرچند که بازجوهای وزارت اطلاعات به آن عناوین دیگری از قبیل تبلیغ علیه نظام یا اقدام علیه امنیت ملی داده اند. همه اتهاماتی که در پرونده وی هست، همه و همه مربوط به حرفه روزنامه نگاری اش و مستند به مقالات وی شده است .مقالات انتقادی که وی در باره دولت نهم نوشته است، مصداق توهین به رییس جمهوری و تبلیغ علیه نظام شناخته شده است و سردبیری یک وب سایت به نام «خرداد نو »به عنوان مصداق تبانی بر ضد امنیت ملی شناخته شده است.
کمپین حمایت از بهمن احمدی امویی همچنین اعلام کرده است که در روز اول خرداد، به مناسیت زاد روز این روزنامه نگار زندانی برنامه هایی را در چند کشور برگزار خواهد کرد.
بهمن احمدی امویی از جمله روزنامهنگارانی است که پس از انتخابات پرمناقشه ریاستجمهوری ۱۳۸۸ دستگیر شد. انتشار شعری حماسی از فردوسی در سایت خرداد نو یکی از اتهامات وی اعلام شد. وی که در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ به همراه همسرش،ژیلا بنی یعقوب،روزنامه نگار بازداشت شده بود، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر انقلاب تهران به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است. احمدی امویی با روزنامههای جامعه، توس، صبح امروز، نوروز، شرق، وقایع اتفاقیه و سرمایه همکاری داشت و تاکنون دو کتاب به نامهای «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» و «مردان جمهوری اسلامی چگونه تکنوکرات شدند» از وی منتشر شده است
صفحه فیس بوک کمپین « تا آزادی بهمن احمدی امویی » در لینک زیر قابل دسترس است:
طیف صنفی کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت روز معلم بیانیه ای صادر کردند و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی دکتر خانعلی و فرزاد کمانگر ، این روز را به همه فعالان صنفی دربند ، بویژه هاشم خواستار ( در زندان وکیل آباد مشهد ) و رسول بداقی (در زندان رجائی شهر کرج ) تبریک گفتند.
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است :
به نام خداوند جان و خرد
معلمان فرهیخته ، همکاران گرامی
با تبریک ۱۲ اردیبهشت روز ملی معلم و نیز گرامی داشت یاد و خاطره ی دکتر خانعلی و فرزاد کمانگر ، این روز را به فعالان صنفی دربند ، هاشم خواستار ( در زندان وکیل آباد مشهد ) و رسول بداقی (در زندان رجائی شهر کرج ) نیز تبریک و تهنیت می گوئیم .
همکاران آگاه ، همان طور که می دانید ، سال هاست که تشکل های صنفی معلمان پی گیر حل ریشه ای و اساسی مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان کشور هستند و هزینه های مادی و معنوی بسیاری را فعالان صنفی در این راه متحمل شده و می شوند . بارها با ارائه پیشنهاد های راه گشا نظیر: پرهیز از سیاست زدگی در امور آموزشی کشور/ اجرای کامل و صحیح قانون نظام پرداخت هماهنگ از جمله افزایش حقوق سالانه مطابق با تورم واقعی/ تاکید برشایسته سالاری و عدم تبعیض جنسیتی/ اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی وعدم خصوصی سازی در آموزش و پرورش/ رفع توقیف از هفته نامه ی قلم معلم/ تدوین و تالیف کتب درسی با توجه به علم روز و منطبق با استانداردهای جهانی/ به رسمیت شناختن شورای هماهنگی تشکل های صنفی و احترام به حق قانونی و مسلم فعالیت صنفی تشکل ها توسط وزارت کشور/اجرای مدیریت انتخابی/ قرار دادن شغل معلمی در زمره ی مشاغل سخت و … از دولتمردان می خواهند که خرد جمعی معلمان را در تصمیم گیری های کلان اموزش و پرورش دخالت دهند .
هر گونه تغییر و برنامه ریزی آموزشی بدون رکن اساسی آن یعنی معلم ، بی ثمر خواهد بود و تا امنیت شغلی و معیشت او تامین نشود هیچ طرح آموزشی موفق نخواهد شد .
همکاران گرامی
متاسفانه سال هاست که نگاه سیاسی به آموزش و پرورش و آزمون و خطا در وزارت خانه ای که باید اینده سازان جامعه را تربیت کند،هرساله شاهد اجرای برنامه هایی هستیم که فعلا” نتایج آن خروج معلمان با تجربه از آموزش و پرورش و ورود معلمان نوظهور به نام شرکتی به نظام آموزشی و کاهش معاونان مدارس وافزایش تعداد دانش آموزان کلاس ها و بسته شدن بسیاری از کتابخانه ها و آزمایشگاه های مدارس است . عدم هماهنگی بین رتبه های درجه بندی معلمان شاغل نیز با توجه به تورم موجود نمود کافی ندارد .
همکاران عزیز جا دارد که یاد و خاطره محمد بگی بنیانگزار آموزش و پرورش عشایری را که در آستانه روز معلم سال پیش بدرود حیات گفت گرامی بداریم و همچنین روز کارگر نیز به کار گران عزیز تبریک می گویم و خواهان آزادی زندانیان صنفی معلمان و کارگران هستیم
در پی خودداری «علی عبدالله صالح»، رئیسجمهوری یمن از امضای توافقنامه واگذاری قدرت، هیات میانجیگری شورای همکاری خلیج فارس صنعا را ترک کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از بیبیسی، علی عبدالله صالح که پیش از این از موافقت خود با طرح این شورا برای کنارهگیری از قدرت در ازای دریافت مصونیت برای خود و نزدیکانش خبر داده بود، قرار بود توافقنامه مربوط را شنبه امضا کند.
به گفته صالح او حاضر است این توافقنامه را به عنوان رهبر حزب حاکم امضا کند ولی آن را به عنوان رئیسجمهوری امضا نخواهد کرد.
مخالفان اعلام کردند که صالح حتما باید به عنوان رئیسجمهوری توافقنامه کنارهگیری از قدرت را امضا کند.
همزمان سه تن در درگیریهای تازه در شهر بندری «عدن» کشته شدهاند.
به گفته مقامهای محلی دو تن از کشتهشدگان ماموران امنیتی بودند که سعی داشتند موانع ایجاد شده به وسیله تظاهرکنندگان در منطقه «المنصوره» را جمعآوری کنند که هدف گلوله قرار گرفتند.
«عبدالطیف الزیانی»، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس که برای تشویق صالح به امضای توافقنامه کنارهگیری به صنعا سفر کرده بود این شهر را ترک کرده است.
حزب حاکم یمن هفته گذشته با طرح پیشنهادی شورای همکاری برای کنارهگیری علی عبدالله صالح موافقت کرده بود.
بر اساس این طرح، صالح قدرت را به معاون خود واگذار میکند و در ازای آن از مصونیت قضایی بهرهمند خواهد شد.
«عابد الجندی» از مشاوران نزدیک صالح گفته است که او همچنین میخواهد پس از امضای موافقتنامه بر سر قدرت بماند تا بر مرحله انتقالی که قرار است ۳۰ روز طول بکشد، نظارت کند.
مخالفان صالح او را به تلاش برای نقض توافق صورت گرفته متهم کردهاند.
ائتلاف مخالفان در یمن پس از دریافت تضمین از شورای همکاری خلیج فارس، آمریکا و اتحادیه اروپا با طرح پیشنهادی شورای همکاری موافقت کرده بود.
این توافق باعث بروز شکاف میان این ائتلاف و جوانان معترض یمنی شد. به گفته آنها، سیاستمداران با پشت کردن به وعده خود برای محاکمه صالح به کشور خیانت کردهاند.
بنا به گزارش منابع خبری، در جریان حملات نیروهای هوایی ناتو به مواضع نیروهای حکومتیِ لیبی، سیف العرب قذافی، ششمین و آخرین پسر معمر قذافی رهبر لیبی و سه نوۀ رهبری کشته شده اند.
همزمان و درحالیکه رهبر لیبی خود را در مهلکۀ خطر حس کرده است، مقامات ارشد ناتو درخواست شنبه شبِ وی مبنی بر مذاکره را رد کردند.
به گزارش سی ان ان، ابراهیم موسی، سخنگوی حکومت لیبی، شامگاه شنبه ٣۰ آوریل اعلام کرده است که سیف العرب قذافی در بمباران یک ویلای مسکونی در طرابلس کشته شده، و با اینکه معمر قذافی و همسرش در ساختمان مورد حمله حضور داشتند، ولی آسیبی به آنها وارد نشده است.
بنا براین گزارش، سه نفر از نوه های سرهنگ معمر قذافی نیز، در جریان حملات شنبه شب نیروهای ناتو کشته شده اند .
به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی حکومت لیبی هدف از حمله شنبه شب را کشتن سرهنگ قذافی اعلام کرده و گفته است “رهبری و همسرش به همراه دوستان و خویشاوندان در خانه مورد حمله حضور داشتند، اما وی در سلامت کامل است و آسیب ندیده است.”
گفتنی است سیف العرب قذافی ششمین و آخرین پسر سرهنگ قذافی بود و ٢٩ سال سن داشت.
ناتو: مذاکره نه، عمل می خواهیم نه حرف
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ناتو به درخواست معمر قذافی، رهبر لیبی برای مذاکره پاسخ منفی داده و گفته است این پیمان میخواهد عمل ببیند و نه حرف. قذافی پیشتر از آمریکا و فرانسه خواسته بود که با او مذاکره کنند. وی همزمان انقلابیون را “تروریست” خوانده بود.
یک نمایندهی پیمان ناتو شنبه (۳۰ آوریل/۱۰ اردیبهشت) درخواست معمر قذافی رهبر لیبی را برای مذاکره رد کرد و گفت، ناتو میخواهد عمل ببیند و نه حرف. وی افزود: “ما به فشار خود ادامه خواهیم داد تا قطعنامهی شورای امنیت متحقق شود.”
به گفته این نماینده ناتو، پیمان مذکور به عملیات نظامی خود در لیبی ادامه خواهد داد تا همهی نیروهای نظامی قذافی به پادگانهای خود بازگردند، به حمله به غیرنظامیان پایان دهند و امکان مطمئن و پایدار کمکرسانی به نیازمندان را تامین کنند.
قذافی میخواهد در قدرت بماند
معمر قذافی پیشتر گفته بود که آماده است بدون پیششرط با فرانسه و آمریکا مذاکره کند. وی همزمان، انقلابیون مخالف خود را “تروریست” خوانده بود که از الجزایر، مصر، تونس و افغانستان به لیبی آمدهاند.
قذافی بار دیگر کنارهگیری خود از قدرت را رد کرده و گفته بود: “من مقامی رسمی ندارم که از آن کنارهگیری کنم. من کشور خود را ترک نخواهم کرد و تا لحظهی مرگ در لیبی خواهم جنگید.”
شورای موقت ملی لیبی که دربرگیرندهی نیروهای اپوزیسیون است، تاکید کرد که مذاکره با قذافی را نمیپذیرد. به گفتهی این شورا، قذافی دیگر در آیندهی لیبی نقشی بازی نخواهد کرد.
در آخرین گزارش ها از لیبی، خبرگزاری آلمان نوشته است “، نیروهای طرفدار قذافی، شهر جالو واقع در ۳۰۰ کیلومتری جنوب بنغازی را به تصرف خود درآوردند و در ساعات بامدادی، بیش از ۷۰ خودروی نظامی وارد این شهر کوچک شدهاند.
پزشکان بدون مرز، تنها سازمان امدادی که هنوز در شهر جنگزدهی مصراته فعالیت دارند، اعلام کردند که تا روز چهارشنبه (۲۷ آوریل)، بیست تن دارو وارد این شهر کردهاند. روز پنجشنبه یک تیم پزشکی ۹ نفره با کشتی از مالت وارد مصراته شد، تا سه همکار دیگر را در این شهر یاری دهد.
همچنین قرار بود یک تیم پنجنفرهی دیگر پزشکی، از بنغازی رهسپار مصراته شود، که کماکان زیر گلوله باران نیروهای حکومتی است.
طی ماههای اخیر، دهها هزار تن از انقلابیون و مردم بیدفاع، در جریان گلوله باران و بمباران نیروهای حکومتی کشته و زخمی شده اند.
نیروهای معمر قذافی، طی ماههای اخیر بارها پیشنهاد آتش بس و عقب نشینی داده، و بارها به آن عمل نکرده و حملات خود را با یک تجدید قوا، مجددا از سر گرفته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر