-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/01/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



اگر چه خاطره ي سفره رايگان شده است
براي مردم من نان شب گران شده است
تعجبي نداشت خدا هم از آسمان آمد
رسيد و گفت كه اين شعبده چه سان شده است
كسي كه فرق فروج و فرج نمي دانست
به يك دعاي فرج رهبر جهان شده است
ميان كوچه دو زن گيسوان هم چيدند
خودم شنيدم از آن دو بهانه نان شده است
به بغض بهت شاهدند كوچه ها خيابانها
كه سن فاحشه ها واقعا" جوان شده است
من از حماقت اين بارگاه مبهوتم
نديم حضرت سلطان سگ شبان شده است
در اين ميانه ي ظلمت يزيد از رو رفت
نگاه كن كه چه سرها به خيزران شده است
نداي زجه شنيدم دويدم و ديدم
زقلب دختركي پاك خون روان شده است
و گريه هاي پسر مرده مادري بر گور
كه در بهار اميدش گلم خزان شده است
عجب تبرك نحسي وضو بگير و چماق
نمان زكشتن مردم دم اذان شده است
به ماشه ماشه ي آن اسلحه قسم خوردند
فقط گلوله ي سربي بهاي جان شده است
نصيب حادثه باشم اگر خطا گويم
در اين زمانه خداوند نردبان شده است


 


ندای سبز آزادی: مراد ویسی روزنامه نگار اصلاح که در روزنامه هایی چون سلام، نوروز، وقایع اتفاقیه، اقبال و.. به عنوان سردبیر یا عضو شورای سردبیری فعالیت می کرد در صفحه شخصی خودش در فیس بوک از دلایل 12 گانه ای گقته است که به عقیده او موجب تردید و تعلل آیت االه خامنه ای در برکناری احمدی نژاد است. متن نوشته آقای ویسی به شرح زیر است:

سئوالی که این روزها وجود دارد این است که  آیت الله خامنه ای علیرغم برتری قدرتی که  ظاهرا بر محمود احمدی نژاد دارد  چرا از موضع اقتدار با او برخورد نمی کند و او را برکنار نمی کند
.شاید این تعلل به دلایل زیر باشد
یک-نگرانی ازشعله ور شدن  و غیر قابل کنترل شدن اختلافات جریان های حاکم وبروز نوعی جنگ قدرت آشکار که دامنه  گسترش آن با توجه به ویژگی های شخصی احمدی نژاد نامعلوم است . بویژه اینکه این جنگ قدرت، برای احمدی نژاد و یارانش در عرصه سیاست ایران معنای مرگ و زندگی سیاسی را دارد.
دو-نگرانی ازتاثیر تشدیداختلافات درون حاکمیتی برتضعیف وجهه عمومی حکومت و احتمال تاثیر آن برشعله ور شدن دوباره اعتراضات مردمی و تاثیر مضاعف و همزمان این بحران ها بر ثبات و ماندگاری حکومت
سه-عدم پاسخ و توجیه کافی  رهبر برای حمایت های افراطی ، خاص و ویژه گذشته اش از محمود احمدی نژاد وتضاد آن حمایت های خاص گذشته با این رفتارهای کنونی احمدی نژاد
چهار-از نظر رهبر،حذف احمدی نژاد نبایدبه گونه ای باشد که به معنای درستی تحلیل های هاشمی رفسنجانی باشد و موضع  وی را  در معادلات قدرت مجدد تقویت کند
پنج -نتیجه حذف احمدی نژاد نباید به معنای دور برداشتن اصولگرایان غیر دولتی برای رهبر باشدو امتیاز طلبی آنها از رهبری برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را منجر شود زیرا رهبر با هر کانون قدرتی مستقل از خود مخالف است خواه احمدی نژاد خواه اصولگرایان غیر دولتی
شش-رهبر هنوز نمی داند که حذف احمدی نژاد آن هم درست در حساس ترین زمان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها سرنوشت این طرح  حساس و به تبع آن نارضایتی مردم  و ثبات حکومت را به کجا خواهد کشاند
هفت- رهبر هم می خواهد احمدی نژاد را به دلیل به چالش کشیدن اقتدار رهبری ادب کند و سر جایش بنشاند - و شایددر این مورد خاص از سر جایش بردارد- وهم اینکه سطوح عالی نظام را عاری از اختلاف نشان دهد و این دو را نمی داند چگونه با هم جمع کند
هشت-رهبری نگران تاثیرات منفی تمام نکات پیش گفته بر سیاست خارجی و موقعیت خارجی نظام هم در ارتبا ط با دوستانی چون سوریه و چاوز وحزب الله و حماس و... است و هم نگران تاثیر این بحران حکومتی بر معادلات ایران با رقبای منطقه ای و دشمنان بین المللی نظام
نه-رهبری در بین طرفداران عوامش درصدد نشان دادن خود به عنوان یک شخصیت عاری از حب و بغض های شخصی، با سعه صدر و تحمل است که به خاطر مصالح نظام ، خار در گلو صبر می کند ،و بهره گیری از این نکته  به عنوان یک اهرم تبلیغاتی برای نشان دادن اینکه رهبر مقتدر اما صبور است
ده-رهبری هنوز نمی داندکه برای قانونی نشان دادن روند برکناری احمدی نژاد -در صورت لزوم-کار را از طریق مجلس و طرح عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد جلو ببرد یا برای نشان دادن اقتدار خود به یکباره و با حکم حکومتی رییس جمهور را برکنار کند
یازده -رهبری دقیقا نمی داند تمامی این معادلات که با هم جمع شوند چه عواقب وپیامدهایی دارند وآیا اصولا نظام جمهوری اسلامی با این همه بحران عدم مقبولیت و مشروعیت و نارضایتی مردمی و بحران اقتصادی وفشارهای بین المللی و منطقه ای آیا تحمل چنین بحرانی در سطح عالی حکومت را دارد و یا از هم فرو می پاشد؟
دوازده - به دلیل همه این ابهامات و نگرانی ها ی بزرگ و کوچک ،رهبری کماکان مایل است احمدی نژاد دست از لجاجت بردارد و با عقب نشینی در عمل پای رهبر را ببوسد ورهبر بدون دادن امتیاز ، از این بحران خارج شود تا دو سال دیگر احمدی نژاد برود و  یک رییس جمهور مطیع تر سر کار آید.
در این میان فقط به نظر می رسد یک نکته برای رهبر قطعی است.او اگر می خواهد خامنه ای باقی بماند نمی تواند ذره ای در برابر احمدی نژاد عقب نشینی کند همانگونه که در ضعیف ترین مواقع نیز علیرغم تصمیمات اشتباه هیچگاه عقب نشینی نکرده است که اقتدار خود ساخته رهبری را حفظ کند


 


ندای سبز آزادی: مجلس ایران چهارمین روز از بررسی جزییات لایحه بودجه را در حالی سپری کرد که اختلاف محمود احمدی‌نژاد و آیت‌الله خامنه‌ای فضای مجلس را تحت‌الشعاع قرار داده به طوری که برخی نمایندگان خواستار تشکیل جلسه غیر علنی برای پرداختن به این مساله شدند؛ شماری از نمایندگان همچنین در مجلس شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سر دادند و «جریان انحرافی» را به انتقاد گرفتند.

این همه درحالی است که هنوز تکلیف بودجه سال ۱۳۹۰ با وجود گذشت بیش از ۴۰ روز از سال روشن نشده، و به دلیل جرح ‌و تعدیل‌های اساسی صورت گرفته از سوی مجلس، علی لاریجانی خواستار محاسبه دوباره درآمدها و هزینه بودجه شده است.

محمدمهدی صادق، نماینده آستانه اشرفیه، از جمله نمایندگانی بود که روز شنبه خواستار تشکیل جلسه غیر علنی مجلس برای بررسی اوضاع کنونی با توجه به اختلافات پیش آمده میان رهبر و محمود احمدی‌نژاد شد.

محمد مهدی صادق در این باره گفت: «واقعیت این است كه فضای مجلس بر این نیست كه بودجه را ادامه بدهیم. خودتان این را رویت می‌كنید.»

این نماینده مجلس با اشاره به اختلاف میان ریاست جمهوری و رهبری جمهوری اسلامی اظهار داشت که این بحث «به همه جا حتی روستاها، شهرها و مباحثات خانگی نیز كشیده شده و همه از ما سوال می‌كنند كه چرا مجلس به این مساله مهم نمی‌پردازد.»

نماینده آستانه اشرفیه «سکوت» در این باره را جایز ندانسته و تصریح کرد: «ما انتظار داریم این موضوع در جلسه غیرعلنی مورد بررسی قرار گیرد. آیا فكر نمی‌كنید هر چه بیشتر سكوت شود فضا برای جریانات متعدد هم باز می‌شود؟ مگر مذاكرات متعددی صورت نگرفته،‌ آیا اثری داشته است.»

عبدالرضا مرادی نماینده ممسنی دیگر نماینده‌ای بود که خطاب به هیات رئیسه مجلس خواستار برگزاری جلسه غیرعلنی برای بررسی اختلاف میان محمود احمدی‌نژاد و رهبر جمهوری اسلامی شد و گفت: «مباحثی كه برخی نمایندگان در ارتباط با موضوعات و مسائل اخیر در خصوص دولت و رئیس جمهور مطرح می‌كنند، مورد تایید همه نمایندگان است.»

غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده تهران، لحن تندتری داشت و با تکرار خواسته برگزاری جلسه غیر علنی، گفت: «وقتی ولایت فقیه حكمی می‌كند باید مورد توجه قرار بگیرد. مشروعیت مسئولین نظام به حكم و تنفیذ ولی فقیه است و هرگونه تصرفی بدون اذن ایشان نامشروع است.»

این نماینده فضای سیاسی ایران را «فضای صبر و انتظار» خواند و خطاب به علی لاریجانی گفت: «تا كی می‌تواند این وضع استمرار یابد؛ مجلس وظیفه‌ای دارد كه باید به آن اقدام نماید.»

عباسعلی نورا، نماینده زابل، در صحن مجلس اعلام کرد که «جریان انحراف» از ساعاتی قبل در تلاش است «با ابزار زور» دست به اقدامات «نابخردانه‌ای» زده که و به گفته او درصدد «تشویش اذهان عمومی» است.

«جریان انحراف» در ادبیات اصولگرایان منتقد معطوف به تیم احمدی‌نژاد و در راس آن اسفندیار رحیم مشایی است.

به گفته مخالفان محمود احمدی‌نژاد،‌ در جریان برکناری حیدر مصلحی از سوی احمدی‌نژاد که با مخالفت رهبر جمهوری اسلامی مواجه شد، اسفندیار رحیم مشایی نقشی اصلی را در این برکناری ایفا کرده است.

عباسعلی نورا نماینده زابل در ادامه افزود، «جریان انحراف» در نظر دارد، بیانیه‌ای را به امضای وزرا و استانداران برسانند اما به گفته او وزرا «تا کنون زیر بار این کار نرفته‌اند.»

نماینده زابل در ادامه تصریح کرد: «اگر غفلت کنیم جریان منحرف در درون جامعه شکاف ایجاد می‌کنند و مسلط می‌شوند.»

حسن نوروزی، نماینده دیگر مجلس حتی در واکنش به اختلاف ریاست جمهوری و رهبری جمهوری اسلامی، به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس رسما شکایت کرد و از علی لاریجانی خواست به شکایت وی رسیدگی کند.

پس از اظهارات نمایندگان منتقد دولت، گروهی دیگر از  نمایندگان با شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» از مواضع آنها حمایت می‌کردند.

لاریجانی: بررسی بودجه مهمترین  ضربه به جریان انحراف است

در واکنش به اظهارات این نمایندگان، علی لاریجانی رئیس مجلس گفت که بررسی لایحه بودجه در شرایط کنونی از اولولیت برخوردار است و از نمایندگان خواست فضا را به دست خود «تحریک‌آمیز» نکنند.

علی لاریجانی با یادآوری سخنان روز شنبه رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرد که «طرح این مباحث در كشور ایجاد مساله می‌كند» و خواستار آن شد که دیگر چنین مباحثی مطرح نشود.

رئیس مجلس تصریح کرد: «مهمترین کار برای ضربه زدن به جریان انحراف، بررسی لایحه بودجه است.»

مجلس شورای اسلامی روز جمعه چهارمین روز از بررسی بودجه را پشت سر گذاشت و این در حالی بود که محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت بیش از یک هفته است، به دلیل اختلاف بر سر وزارت اطلاعات در محل کار خود حاضر نشده است.

شماری از نمایندگان  به غیبت محمود احمدی‌نژاد هنگام رسیدگی به بودجه نیز اعتراض کردند.

بررسی بودجه امسال به دلیل آن که دولت با چند ماه تاخیر آن را به مجلس داد، تاکنون به درازا کشیده است.

مجلس ایران برای اینکه امور جاری کشور بگذرد، بودجه‌ای را که معادل با دو ماه از بودجه سال ۱۳۸۹ است، در اختیار دولت گذاشته است تا بررسی بودجه ۱۳۹۰ به پایان برسد.

تاکنون بررسی بخش ردیف‌های درآمدی بودجه در مجلس به پایان رسیده اما بررسی ردیف‌های هزینه‌ای همچنان ادامه دارد.

مجلس اختیار دولت را برای افزایش قیمت‌ها محدود کرد

مجلس روز جمعه دست دولت را برای افزایش قیمت‌ انرژی و کالاهای یارانه‌ای بست و به دولت اجازه داد تنها تا سقف ۲۰ درصد قیمت این کالاها را افزایش دهد.

پیش از این مصوبه، احمد توکلی نماینده تهران نسبت به بازگذاشتن دست دولت در افزایش قیمت‌ها هشدار داد و گفت اگر آنچنانکه دولت می‌خواهد برای نمونه قیمت بنرین ۱۵۰۰ تومان و قیمت گازوئیل به ۳۵۰ تومان برسد،‌در آن صورت به گفته او تورم «افسارگسیخته» دامنگیر کشور می‌شود.

احمد توکلی گفت: «آقای احمدی نژاد که نظرات کارشناسان در خصوص تورم را استهزاء می‌کرد، باید توجه کند که کارشناسانی که هشدار می‌دادند مقصودشان تورم یک سال بعد از اجرای قانون بود و متاسفانه باید بگویم که آمار نرخ تورم ماهانه، نسبت به ابتدای اجرای قانون با شیب تندی در حال افزایش است.»

احمد توکلی همچنین گفت که محمود احمدی‌نژاد در نوروز امسال در دیدار با شماری از نمایندگان گفته است «اجازه دهید قیمت ها را بالا ببریم تا بیشتر بتوانیم به مردم پول دهیم.»

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح کرد: «احمدی‌نژاد باشد یا نباشد مسئول عوارض قانون شکنی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها است که متاسفانه در آینده رخ خواهد.»

مجلس در اقدامی دیگر ۲ هزار میلیارد تومان از محل اختصاص سود سهام معوقه شركت ملی گاز را از درآمدهای دولت حذف كرد.

در پی چنین تغییرهایی بود که علی لاریجانی از کمیسیون تلفیق خواست درآمدها و هزینه‌های بودجه ۹۰ را بار دیگر محاسبه کند.

بعد از ظهر شنبه ۱۱۲ نفر از نمایندگان در رای‌گیری‌ حضور نداشتند.

منبع: رادیو فردا


 


ندای سبز آزادی: اختلاف نظر محمود احمدی‌نژاد با رهبر جمهوری اسلامی و غیبت وی در محل کارش، همچنان از محوری‌ترین خبرهای روز ایران است و در حالی که دو نماینده مجلس در صحن علنی روز شنبه به این موضوع اشاره کردند، آیت‌الله خامنه‌ای نیز برای سومین بار در یک هفته خواستار پرهیز از اختلافات شد.

از زمان مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای با تغییر وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، نشانه‌هایی بارز از اختلاف‌نظر در حاکمیت جمهوری اسلامی دیده می‌شود و در حالی که آیت‌الله خامنه‌ای شکاف در حاکمیت را رد کرده، محمود احمدی‌نژاد متهم است که به خواست رهبر جمهوری اسلامی تمکین نکرده است.

در این میان آیت‌الله خامنه‌ای روز شنبه برای سومین بار در یک هفته گذشته، تلویحاً به موضوع اختلاف نظر رئیس‌جمهور با خود اشاره کرد.

وی در دیدار با اعضای شورای عالی استان‌ها بار دیگر هر گونه «ناهماهنگی و رقابت منفی» را برای كشور «بسیار مضر» توصیف کرد و تأکید کرد که «وقتی بین ما فضای چالش و درگیری به وجود می‌آید»، از هر اقدامی كه موجب «پایكوبی و جنجال دشمنان» می‌شود، و دوستان را نیز ناراحت می‌كند، باید پرهیز کرد.

گرچه در این سخنان اشاره مستقیمی به اختلاف نظر رهبر ایران و رئیس دولت نشده است، در یک هفته گذشته حامیان آیت‌الله خامنه‌ای عدم تکمین رئیس‌جمهور از وی را زمینه‌ساز جنجال و سوءاستفاده دشمنان خوانده‌اند و با تأکید دوباره بر نقش تعیین‌کننده ولی فقیه در کشور، از مسئولان خواسته‌اند تا از رهبری تبعیت کنند.

از این رو به نظر می‌رسد که آیت‌الله خامنه‌ای که هفته گذشته با بی‌اهمیت خواندن اختلاف نظر خود و رئیس‌جمهور، وجود حاکمیت دوگانه در کشور را رد کرده بود، این بار در لفافه بر لزوم کاهش این اختلاف‌ها تأکید کرده است.

رهبر جمهوری اسلامی شنبه گذشته، سوم اردیبهشت‌ماه، در جمع گروهی از مردم شیراز، گفته بود که بنای دخالت در کارهای دولت را ندارد، اما در ماجرای وزارت اطلاعات «غفلت از مصلحتی بزرگ» موجب دخالت وی شده بود.

وی همچنین تأکید کرده بود که نباید گذاشت «اختلاف و شکاف به وجود آید و آنچه دشمن می‌خواهد، روی دهد».

آیت‌الله خامنه‌ای روز یکشنبه نیز در جمع فرماندهان انتظامی تأکید کرد که «اگر هم اختلاف نظری است، نبايد جلوی مردم اخم کرد و بهانه به دست رسانه‌های بيگانه داد».

این واکنش‌ها موجی از حمایت‌های هواداران روحانی و نظامی آیت‌الله خامنه‌ای را به دنبال داشت و در عین حال حملات آنها را به محمود احمدی‌نژاد و نزدیکانش تقویت کرد.

وضعیت کنونی دولت هفته گذشته موضوع دو جلسه فوق‌العاده فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز بود و قرار بود که این موضوع در جلسه غیرعلنی مجلس در روز پنجشنبه نیر بررسی شود.

اما در جلسه علنی روز شنبه مجلس، این موضوع بار دیگر مورد اشاره قرار گرفت و نمایندگان سمنان و تالش تذکرات خود را به عدم حضور رئیس‌جمهور در محل کار خود اختصاص دادند.

آقای احمدی‌نژاد از زمان صدور حکم آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به حیدر مصلحی در مورد ادامه فعالیت در وزارت اطلاعات، در هیچ یک از نشست‌های رسمی دولت حاضر نشده است و آخرین خبر مربوط به وی در سایت رسمی نهاد ریاست جمهوری به ۳۱ فروردین همزمان با سفر استانی‌اش به کردستان بر می‌گردد.

در این مدت همچنین جلسه شورای انقلاب فرهنگی نیز بدون حضور وی و با ریاست علی لاریجانی برگزار شده و کار چنان بالا گرفته است که نمایندگان اصولگرای مجلس دو نشست فوق‌العاده مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان را در بعد از ظهر چهارشنبه و صبح پنجشنبه به وضعیت اخیر دولت اختصاص داده‌اند.

در این میان روز شنبه مصطفی کواکبیان، نماینده مردم سمنان، از اینکه تذکر کتبی وی در مورد غیبت احمدی‌نژاد از محل کارش، در جلسه علنی روز چهاشنبه مجال قرائت نیافته، انتقاد کرد.

آقای کواکبیان خطاب به علی لاریجانی گفت که «من روز چهارشنبه یک تذکر کتبی به رئیس‌جمهور داشتم اما آقای ابوترابی‌فرد به عنوان رئیس جلسه گفتند که به صلاح نیست مطرح شود و ان را قرائت نکردند. من پرسیده بودم که علت غیبت رئیس‌جمهور در جلسات دولت چیست؟»

در همین روز نماینده تالش نیز با انتقاد از علی لاریجانی، به دلیل «عدم ورود وی به بحث دولت» موضع آقای لاریجانی در این زمینه را «منفعلانه» خواند.

بهمن محمدیاری در ادامه افزود که «نه تنها بودن یا نبودن رئیس جمهور در دفتر کارش مهم است، بلکه باید گفت که بی‌توجهی به ولایت فقیه را نمی‌توان حتی یک روز تحمل کرد.»

«نکته ساده و بدیهی» در ماجرای اختلافات

در همین حال روزنامه کیهان روز شنبه در واکنش به یادداشتی از علی‌اکبر جوانفکر، از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد، یادآور شد که «نکته بسیار ساده و بدیهی» این است که «ماجرا به عزل آقای مصلحی از وزارت اطلاعات و حکم رهبر معظم انقلاب مبنی بر ابقای ایشان در پست وزارت مربوط می‌شود. فقط همین! و راه حل قانونی، شرعی، ولایی و عقلایی آن نیز پذیرش بی‌چون و چرای این حکم ولایی و قانونی است.»

آقای جوانفکر که مدیرعامل خبرگزاری دولتی ایرناست، در یادداشتی در وب‌سایت شخصی خود، با دفاع از محمود احمدی‌نژاد یادآور شده بود که او این روزها «شاداب و باطراوت نیست»، «در حال پژمرده شدن است»، «تنها و دل‌نگران است»، اما سرانجام بر «دلمردگی‌ها» غلبه می‌کند و «دست در دست مولا می‌گذارد».

وی به محمود احمدی‌نژاد توصیه کرده بود که «اینک دستان محبت‌آمیز پدر او را می‌خواند و لحظه آن رسیده است که فرزند، خود را به آغوش گشوده پدر اندازد. او تنها نیست. سایه‌سار مولا بر سر او گسترده است.»

آقای جوانفکر همچنین در توصیف وضعیت این روزهای محمود احمدی‌نژاد نوشته بود که «او دردمند است، گویا خاری در گلویش فرو رفته است. نه می‌تواند آن را فروبرد و نه می‌تواند آن را برون کشد. از توهین‌های ناجوانمردانه‌ای که به نام دفاع از دین و انقلاب نثارش کرده‌اند، دلش به درد آمده است. قلبش را شکسته‌اند. می‌گوید که پس از سال‌ها نوکری مردم و حرکت بر مدار ولایت، به ضدیت با انقلاب و رهبری متهم شده است. همکارانش را فراماسونر و منحرف خوانده‌اند و او زانوی غم بغل کرده است. کسانی که باید زبان‌هایشان به مدح و ثنا باز شود، زشت‌گویی و لعن و نفرین را نثار یاران وفادارش می‌کنند!»

همین فراز از نوشته آقای جوانفکر نیز واکنش کیهان را برانگیخته است و این روزنامه وی را متهم کرده که «به بهانه دفاع از رئیس‌جمهور محترم، همه تلاش خود را برای تبرئه یک جریان انحرافی به کار گرفته است، یعنی باز هم آقای احمدی‌نژاد را برای جریان انحرافی یاد شده هزینه کرده است و این، دقیقاً همان برخورد غیردوستانه و سودجویانه با رئیس‌جمهور محترم است.»

منبع: رادیو فردا


 


ندای سبز آزادی: یک روز پس از انتشار خبر درگذشت سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی در ایران، دختر وی اعلام کرد، پدرش خود را از طبقه ششم ساختمان محل سکونت خود در تهران به پائین پرت کرده و «در کمال قدرت و اراده» به زندگی خود پایان داده است.

لی‌لی پورزند، دختر سیامک پورزند، روز شنبه در گفت و گو با رادیو فردا اعلام کرد، پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگی‌اش پایان داده است.

خانم پورزند با اشاره به شرایط نابسامان پدرش در ۱۰ سال گذشته در ایران، در باره مرگ وی اظهار داشته است: «این مرگ، مرگی بود اعتراضی و در کمال قدرت و اراده؛ ایشان تصمیم گرفت به این زندگی پایان بدهد و از طبقه ششم بالکن منزل کوچک مسکونی خودش دیروز ساعت دو بعد از ظهر، نهم اردیبهشت، خودش را به پائین پرت کرد.»

لی‌لی پورزند همچنین با اعلام این که دو ساعت پیش از خودکشی پدرش با وی تلفنی صحبت کرده است، با اشاره به سال‌ها تلاش اعضای خانواده آقای پورزند برای فراهم ساختن امکان دیدار با وی گفته است: «لحظه‌ای رسید در زندگی ایشان که آن را با ما هم قسمت نکردند و فکر کردند که این همه التماس برای گناه ناکرده بس است و زندگی خودشان را اینطور پایان دادند تا اعتراض کنند به این همه سال‌های رنج و ناعدالتی.»

دختر سیامک پورزند همچنین افزوده است: «دیگر لازم نیست جسمشان اسیر داشتن پاسپورت یا نداشتن پاسپورت برای کوچکترین حق بشر که دیدار خانواده‌اش است، باشد. روحش آزاد است و ما زندگی او را جشن می‌گیریم.»

وی همچنین از اقدام پدرش با عنوان حرکتی تازه و اعتراضی برای نشان دادن «لایه‌های دیگری از ظلم و جوری که مردم ایران در این ۳۲ سال متحمل می‌شوند» یاد کرده است.

روز جمعه گزارش‌هایی درباره درگذشت سیامک پورزند، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی، در سن هشتاد سالگی، در منزل شخصی خود در تهران، منتشر شده بود.

سیامک پورزند، از سال ۱۳۸۰ تحت فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی و به دور از خانواده‌اش در ایران زندگی می‌کرد و در این مدت هرگز اجازه خروج از کشور و دیدار با اعضای خانواده‌اش را نیافت.

سیامک پورزند متولد سال ۱۳۱۰ است و فعالیت های خود را در روزنامه‌نگاری در سال ۱۳۳۱ با کار در روزنامه باختر امروز به مدیریت حسین فاطمی آغاز کرده بود.

وی برای نخستین بار در اواخر پاییز ۱۳۸۰ توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده بود.

بر اساس برخی گزارش‌ها، وی ماه‌ها‌ در سلول انفرادی نگهداری می‌شد و در این مدت متحمل «شکنجه‌های جسمی و روحی» شده بود.

سیامک پورزند پس از نزدیک یک سال بازداشت،‌ که از حق داشتن وکیل و ملاقات با خانواده و همچنین همسرش مهرانگیز کار، وکیل حقوقدان و فعال حقوق بشر محروم بود سرانجام در دادگاهی غیرعلنی محاکمه و به یازده سال زندان محکوم شد، اما چندی بعد به دلیل وخامت حال جسمانی‌اش به بیمارستان منتقل شد و سپس در منزل شخصی تحت تدابیر امنیتی قرار گرفت.

در اسفند سال ۸۲ و در جریان بازداشت شماری از نویسندگان و منتقدان سینمایی، سیامک پورزند بار دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و ماه‌ها بعد از زندان آزاد شد.

در سال‌های اخیر سیامک پورزند به دلیل تحمل زندان و فشارهای وارده از سوی نهادهای امنیتی به شدت بیمار شده بود و تلاش اعضای خانواده وی برای دریافت اجازه خروج از کشور برای وی به نتیجه نرسیده بود.

به گفته لی‌لی پورزند در این مدت‌ اعضای خانواده سیامک پورزند حتی به آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نامه نوشته و از وی خواستار رفع محدودیت‌ها برای وی شده بودند.

دختر سیامک پورزند همچنین گفته است، مقام‌های جمهوری اسلامی در ۱۰ سال گذشته برای اعضای خانواده آقای پورزند کمترین امنیتی را قائل نشدند تا آنها بتوانند برای دیدن وی به ایران بازگردند.


 


ندای سبز آزادی: آیت الله علی محمد دستغیب در دیدار با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی گفت: شما باید خشنود باشید که در راه حق قرار گرفته اید مهم همین است که با ظالم مبارزه می کنید.

به گزارش خبرنگار رسا، این مرجع علیقدر با بیان اینکه ظلم پایدار نیست تاکید کرده است: ببینید ظالمان تاریخ کجایند؟ با مطالعه تاریخ فرعونها با آن همه ادعا میبینیم که ظلم و ظالم فانی اند و اکنون در حال عذابند. از سوی دیگر ببینید که صالحان و اولیا و شهدا کجایند؟ مسلما نزد پروردگارشان متنعمند.

آیت الله دستغیب در ابتدای دیدار ایشان جویای احوال سران جنبش سبز اقایان موسوی و کروبی و همسرانشان شدند و از خانواده ها خواستند تا در صورت امکان سلام ایشان را به انها مخصوصا خانم زهرا رهنورد برسانند.


 


ندای سبز آزادی: کانون صنفی معلمان ایران در آستانه روز معلم با صدور بیانیه ای اعلام کرده است که” اگر از تاریخ پند نگیریم هر زمانی شاهد وقایع تلخ ، ناگوار و جبران ناپذیر خواهیم بود که پشیمانی و تاسف دردی را مرهم نخواهد کرد. ”

کانون صنفی معلمان به همین مناسبت مبارزات افتخار آفرین معلمان در اردیبهشت ۱۳۴۰ و چگونگی شهادت ابوالحسن خانعلی را در جریان این مبازرات به عنوان یک نمونه موفق بازخوانی کرده و نوشته است : « بی اعتنایی مقامات در سالهای بعد از انقلاب به یاد و نام دکتر خانعلی و تاریخ مبارزات معلمان قابل درک نیست ، اما خون به نا حق ریخته ی او رسواگر جهل و بی منطقی است و به همین خاطر نام وی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده است . به روزنامه های آن دوره مراجعه می کنیم . مروری کوتاه و گذرا به رویدادهای اردیبهشت سال ۴۰ و سیر حوادث آن سال و اعتصابات معلمان می تواند بسیار آموزنده باشد .”

متن این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، با اندکی تلخیص به شرح زیر است:

درهر جامعه ای معلمان اولین روشنگران ذهن و اندیشه و رهبران هوش و حواس انسانها هستند. هیچ انسان خردمند و وارسته ای نیست که خود را مدیون معلمهایش نداند. اکثر نوجوانان و جوانان که به علم و دانش بها می دهند معمولاً یک یا تعدادی از معلمها ی خود را الگو و سرمشق زندگی خویش قرار می دهند. اردیبهشت ماه، در تقویم تاریخ ایران، به دلیل وقایع ناگواری که برای معلمان و فرهنگیان رخ داده و دست آوردهایی که حاصل مجاهدت ها و از جان گذشتگی های برخی پیشگامان آنان می باشد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

از اوایل اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ خورشیدی، ، اظهار نارضایتی معلمان از حقوق مادی و معنوی خود و بی عدالتی در جامعه به اوج خود رسید و روزنامه کیهان آن موقع که تا حدودی یک وسیله ی ارتباط جمعی مردمی بود به نگاشتن درد دل معلمان و فرهنگیان همت گماشت.

۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ تجمع مسالمت آمیزمعلمان درمیدان بهارستان ( مقابل مجلس شورای ملی ) برای عدالت خواهی، به ضرب و شتم معلمان ، چاقو و تیر خوردن تعدادی از آنان توسط شبه نظامیان و شهید شدن دکتر ابولحسن خانعلی توسط سرگرد شهرستانی منجر شد و آن تجمع مسالمت آمیز به خاک و خون کشیده شد.

در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ استاد مطهری که یک معلم فرهیخته و روشنگر اسلامی بود توسط فرد یا افرادی که ماهیت شان برای ایرانیان در پرده ای از ابهام باقی ماند ترور و شهید شد.

در ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ مجمع عمومی معلمان، در باشگاه مهرگان، ضمن تاکید بر ادامه ی اعتصاب تا نیل به حقوق به حق خود که : افزایش حقوق، برکناری وزیر وقت، محاکمه ی قاتل دکتر خانعلی و دلجویی از معلمان بود؛ روز ۱۲ اردیبهشت را روز معلم اعلام کرد.
در ۱۸ اردیبشت ماه ۱۳۸۶ معلمان و فرهنگیانی که قصد یک تجمع مسالمت آمیز در مقابل مجلس شورای اسلامی، در میدان بهارستان، را داشتند توسط نیروهای انتظامی و امنیتی ضرب و شتم ، دستگیر و به زندان برده شدند. در صورتیکه اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، را آزاد می داند.

در ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر معلم و فعال صنفی، به اتهامی که خود هر گز نپذیرفت و وکیل او نیز بنا به مستندات پرونده ی وی و اظهارات مسوول پرونده اش، همواره او را بی گناه اعلام می کرد، اعدام گردید و داغی بر دل فرهنگیان و معلمان ایران و جهان گذاشت که هر گز التیام نخواهد یافت.

اگر از تاریخ پند نگیریم هر زمانی شاهد وقایع تلخ ، ناگوارو جبران ناپذیر خواهیم بود که پشیمانی و تاسف دردی را مرهم نخواهد کرد.

اردیبهشت هر سال به عنوان روز معلم جشن گرفته می شودبسیاری بر این باورندکه مناسبت این روز ،(فقط ) ترور آقای مرتضی مطهری ، استاد الهیات دانشگاه تهران در سال ۵۹ است .اما به واقع تاریخچه روز معلم به اردیبهشت سال ۴۰ بر می گردد ، در این سال در چنین روزی ، دکتر خانعلی در جریان اعتصاب و تجمع معلمان در مقابل مجلس کشته شد . ابوالحسن خانعلی هنگام مرگ ۲۹ سال داشت . وی فارغ التحصیل رشته معقول از دانشکده ی معقول و منقول دانشگاه تهران بود . در سال ۳۵ در وزارت فرهنگ با سمت دبیری دبیرستان استخدام شد . در دبیرستان جامی ، فقه و عربی تدریس می کرد . هم زمان با تدریس ، در دوره ی دکترای معقول و منقول ، مشغول به تحصیل بود.

شاید امروز نام دکتر خانعلی برای بسیاری از معلمان و دبیران ، دانش آموزان و والدین شان نام نا آشنایی باشد ، اما در سال ۴۰ یکی از پر آوازه ترین نام ها بود . هر چند بی اعتنایی مقامات در سالهای بعد از انقلاب به یاد و نام دکتر خانعلی و تاریخ مبارزات معلمان قابل درک نیست ، اما خون به نا حق ریخته ی او رسواگر جهل و بی منطقی است و به همین خاطر نام وی برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده است . به روزنامه های آن دوره مراجعه می کنیم . مروری کوتاه و گذرا به رویدادهای اردیبهشت سال ۴۰ و سیر حوادث آن سال و اعتصابات معلمان می تواند بسیار آموزنده باشد .

در زمستان سال ۳۹ انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار شد . جان . اف . کندی به عنوان رئیس جمهور آمریکا از حزب دموکرات پیروز شد . کندی اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان سوم را تجویز می کرد و معتقد بود که این اصلاحات مانع پیش روی کمونیست ها خواهد شد . نیروهای سیاسی مخالف شاه به خصوص احزاب جبهه ملی در انتظار باز شدن فضای سیاسی و شروع مجدد فعالیت های خود بودند .در ۱۸ بهمن ۳۹ باشگاه مهرگان که در واقع سازمان صنفی معلمان بود ، قطع نامه ای در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد . در روزهای بعد تا اردیبهشت ۴۰ معلمان سراسر کشور با امضای طومارهایی پشتیبانی خود را از این طرح اعلام می کردند . در مقاله ای که در اسفند ۳۹ در روزنامه ی کیهان به چاپ رسیده چنین نوشته شده است :

” معلمین می گویند حقوق یک دبیر سابقه دار لیسانسه کم تر از حقوق یک مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت است و ما خودمان مکرر نوشتیم که حقوق یک معلم کم تر از حقوق یک راننده دولتی و به مراتب کم تر از یک راننده تاکسی است . ”

” … یک لیسانسه در وزارت فرهنگ ماهی ۴۰۰ تومان می گیرد ، ولی لیسانسه دیگر با همان تحصیلات و پایه معلومات در یک سازمان دولتی دیگر ۲۵۰۰ تومان در یافت می کند . ..” هستند کسانی که ” … بعد از ۸ سال خدمت ۲۷۳ تومان حقوق می گیرند …”

در حالی که در همین زمان پرتقال دانه ای سه و نیم تا ۱۲ ریال ، موز دانه ای ۴ تا هفت و نیم ریال ، گندم کیلویی ۲۰۵ تا ۲۲۰ ریال ، شکر روسی هر کیلو ۲۰ ریال ، قند کله ورامین ۲۱ ریال ، … در کیهان ۲۳ اسفند ۳۹ در خبری چنین آمده است : ” بنا به تصویب هیات دولت حقوق معلمین ترمیم شد . حقوق کلیه ی معلمینی که کم تر از ۶۰۰ تومان می گیرند به ۶۰۰ تومان می رسد ”

در روزهای آغازین اردیبهشت ماه در آن سال ، طومارهای معلمان در حمایت از طرح باشگاه مهرگان بیش تر و بیش تر می شود .از جمله می توان طومار کلیه ی آموزگاران مشهد ، دامغان ، رشت ، کرند ، بابل ، مراغه ، برازجان ، گرمسار ، شهسوار ، نیریز و … را در کیهان دوم و چهارم اردیبشت مطالعه کرد.

روز ۱۲ اردیبهشت با اعلام اعتصاب ، تمامی مدارس تهران تعطیل شد . معلمان از اوایل صبح دسته به دسته به میدان بهارستان آمده و جلوی مجلس جمع شدند . جمعیت هر لحظه افزوده می شد . اطلاعات حوادث این روز را این گونه گزارش کرده است :

” ساعت ۸،۵ معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران نیروی انتظامی بسته شد، در خیابان شاه آباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند . ماموران از ماشین آب پاش برای متفرق کردن استفاده کردند . معلمان علی رغم این که خیس شده بودند از جای خود بلند نمی شدند … پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت . عده ای به طرف ماشین ها رفتند تا سر لوله های آب را به سمت دیگر بازگردانند …”

” … قرار بود که هیاتی از معلمان با رئیس مجلس ملاقات کنند . اما سیر حوادث به گونه دیگری خورد . معلمان فریاد می زدند و شعار می دادند . ماموران پلیس تیر هوایی شلیک می کردند و و با باتوم معلمان را می زدند . صدای تیر اندازی و شعارهای معلمان در صحن علنی مجلس شنیده می شد . مجلس در حال بررسی لایحه اشل حقوق معلمان بود که یکی از نمایندگان مخالف از جای خود برخاست و خطاب به رئیس مجلس گفت : در بیرون معلمان را می کشند و ما اینجا لایحه حقوق معلمان را بررسی می کنیم . جلسه متشنج شد … ”

پس از مدتی معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند .دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصاب گلوله قرار گرفته بود. سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحه کمری خود به سر دکتر خانعلی شلیک کرده بود . پیکر دکتر خانعلی بر روی دست معلمان با شعار ” کشتند یک معلم را ” به بیمارستان بازرگان منتقل شد و متاسفانه اقدامات پزشکان موثر واقع نشد و دکتر خانعلی کشته شد . موج اعتراضات و انزجار از این حادثه سراسر کشور رافراگرفت . مدارس تعطیل شد . تشییع جنازه با شکوهی برای وی برگزارشد : ” جسد دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگانان به مسجدی در خیابان اسکندری منتقل شد . روز چهارشنبه ۱۳ اردی بهشت ، هزاران معلم در خیابان اسکندری تجمع کردند . تابوت معلم شهید بر دوش معلمان از مسیر خیابان شاه ( جمهوری ) به سمت میدان بهارستان توسط هزاران معلم و دانشجو و قشرهای دیگر مردم تشییع شد . معلمان اشک می ریختند و با فریاد خواستار استعفای شریف امامی و محاکمه قاتل دیو صفت معلم دانشمند بودند . گزارش این راهپیمایی و اعتصاب نامحدود معلمان در مطبوعات منعکس شد . مردم به هیجان آمدند ، احزاب سیاسی ، گروه های صنفی و سندیکای کارگری با صدور اطلاعیه حمایت خود را از معلمان اعلام کردند . تهران بعد از کودتای ۲۸ مرداد چنین راهپیمایی با شکوهی ندیده بود . جمعیت سوگوار تابوت را در میدان بهارستان بر زمین گذاشتند . ساعتی بعد پیکر بی جان خانعلی با آمبولانس به گورستان ابن بابویه در شهرری منتقل و به خاک سپرده شد . روزهای بعد ده ها مجلس یادبود در مساجد تهران و شهرستان ها به یاد وی برگزا ر شد .

خواسته های معلمان دیگر تنها اضافه حقوق نبود . آنان خواستار برکناری دولت ، تعقیب قاتل دکتر خانعلی ، و عذر خواهی از معلمان بود ند .

در کیهان ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۴۰در مقاله ای با عنوان ” معلمند نه اخلالگر ” چنین آمده است : ” در مملکتی که روغن یک من ۶۰ تومان ، گوشت سی یا سی و سه تومان است ، چگونه یک عایله می تواند با ماهی ۲۰۰ تومان زندگی کند . آن هم خانواده ای که فهم دارد . شعور داردو وضع دیگران را می بیند…”

تظاهرات معلمان و کشته شدن دکتر خانعلی فضای سیاسی ایران را از رکود خارج کرد. شاه که بار دیگر پایه های تخت خود را لرزان می دید ، دست به دامن علی امینی سیاست مدار استخوان دار و قدیمی شد که شخصیتی اصلاح طلب و در عین حال ضد کمونیست بود .

روز ۱۵ اردیبهشت ماه ، شریف امامی در حالی که برخی نمایندگان مجلس در صدد استیضاح او بودند به حالت قهر مجلس را ترک کرد و بعد از ظهر همان روز استعفا نامه ی خود را به دربار فرستاد . شاه با استعفای او موافقت کرد و فردای آن روز علی امینی را مامور تشکیل کابینه کرد .

۱۶ اردیبهشت امینی نخست وزیر شد . برخی روی کار آمدن امینی را به اشاره کندی و او را مهره ی مورد اعتماد دموکرا ت ها می دانستند . در مدت ۱۱ روز اعتصاب معلمان فضای بسته جامعه به سرعت متحول شد و دوره ی جدید ی از حیات سیاسی ایرانیان آغاز گردید . معلمان به عنوان یک قشر مرجع و مورد اعتماد جامعه در کانون اعتراضات سیاسی ملت قرار گرفتند . در اجتماع بزرگ معلمان در ۱۸ اردیبهشت ماه ، معلمان با صدور قطعنامه ای روز ۱۲ اردیبهشت ماه را به یادبود اعتصاب موفقیت آمیز معلمان و شهادت معلم دانشمند مرحوم دکتر خانعلی روز معلم اعلام کردند و مقرر شد که در این روز همه ساله کلیه ی مدارس و موسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند و مراسم خاصی توسط معلمان اجرا شود .

باشگاه مهرگان از چنان اعتباری برخوردار شد که علی امینی روز ۱۹ اردیبهشت در جمع معلمان اعتصابی حاضر شد و خواستار پایان اعتصاب شد . ۱۹ اردیبهشت روزنامه اطلاعات از قول امینی چنین نوشت : ” وضعیت کشور اسفناک است . اگر همه چیز را بگویم تولید وحشت و اضطراب می کند . قول شرف می دهم که برای ترمیم حقوق معلمین اقدام کنم ولی به من مهلت و فرصت دهید . با افزایش حقوق مخالف نیستم ولی اگر بدون مطالعه اقدام شود دور تسلسل به جایی می رسد که سقوط حتمی است ….”

علی امینی به دلجویی از معلمان پرداخت . سرگرد ناصر شهرستانی از کار برکنار و پرونده او را برای رسیدگی به دادگاه فرستاد و باب گفتگو با باشگاه مهرگان گشوده شد . محمد درخشش پذیرش هر پیشنهادی را موکول به طرح و تصویب در مجمع عمومی معلمان کرد و مجمع عمومی معلمان ، هزاران معلمی بودند که هر روز در باشگاه و بیرون باشگاه اجتماع می کردند . روز ۱۹ اردیبهشت برای معلمان روزی فراموش نشدنی بود . معلمان یک صدا با پیشنهاد نخست وزیر مخالفت کردند و خواستار تصویب طرح باشگاه مهرگان برای ترمیم حقوق معلمان شدند و اعلام کردند که هیچ کس را به جز محمد درخشش به عنوان وزیر فرهنگ قبول نمی کنند . امینی چاره ای جز قبول پیشنهاد های معلمان نداشت . به این ترتیب روز بعد جدول حقوقی جدید معلمان به تصویب هیات دولت رسید .

کیهان چنین نوشت : ” حقوق معلمین برابر حقوق مهندسین شد . به احتمال زیاد اعتصاب معلمین پایان می یابد و مدارس تا هفته ی آینده باز می شود .”

حداقل حقوق کمک آموزگاران و آموزگاران ۵۰۰ و دبیران ۶۰۰ تومان و حداکثر حقوق از ۱۰۵۰ تومان تا ۲۲۲۰ تومان برای دبیران اعلام شد . و روز ۲۳ اردیبهشت معلمان به اعتصاب طولانی خود پایان دادند . معلمان د ر اطلاعیه ای پایان اعتصاب خود را اعلام کردند : ” همکاران گرامی ، دبیران ، آموزگاران و فرهنگیان ایران

شما در مبارزه ی خود برای تامین حقوق صنفی خود پیروز شدید . اکنون نوبت کار و کوشش صمیمانه در راه سعادت دانش آموزان فرا رسیده است …. درود بر روان جاویدان برادر شهید و ناکام ما دکتر خانعلی که با خون خود افتخار جاودانی برای طبقه معلم و جنبش آزادی برای ملت ایران تامین کرد .

درود بر ملت حق شناس و دلاور که مربیان و فرزندان خود را در تنگنای حوادث نگذاشت . درود بر دانشجویان عزیز که به احترام علم و به خاطر حق و عدالت به یاری مربیان خود شتافتند .

درود بر دانش آموزان حق شناس و مهربان که با پشتیبانی معصومانه خویش پیوند دیرین و جاودانی میان معلم و شاگرد را استوار ساختند … ”

و بالاخره ۲۸ اردیبهشت : نام دبیرستان جامی به دبیرستان دکتر خانعلی تغییر کرد.

یاد شهید دکتر خانعلی و همه معلمان مبارز را گرامی می داریم

کانون صنفی معلمان ایران


 


ندای سبز آزادی: بنا به گزارش منابع حقوق بشری، نسرین ستوده، وکیل، فعال حقوق بشر و نویسندۀ زندانی، از بند ۲۰۹ زندان اوین به قرنطینه بند زنان اوین منتقل شده است.این بند قبلا متادون نامیده می شده است.

به گزارش دانشجو نیوز، انتقال نسرین ستوده در حالی انجام شده است که همسر وی چندی پیش در مصاحبه ای در باره آخرین وضعیت خانوم ستوده گفته بود که وی در داخل زندان وزن کم کرده است و از ۵۸ کیلو به ۴۴ کیلو رسیده است.

رضا خندان همچنین از مشکل بینایی همسرش و عدم اجازه مسولین زندان برای مراجعه به چشم پزشک خبر داده بود.
بر اساس این گزارش، ستوده اواسط شهریور سال گذشته بازداشت و سپس به تحمل ۱۱ سال زندان و محرومیت از وکالت به مدت بیست سال محکوم شد و هم اکنون دوران محکومیت خود را می گذراند.

این فعال حقوق بشری در دوران زندان تا کنون چند بار در اعتراض به رفتار مسئولان و شرایط زندان دست به اعتصاب غذا زده است.


 


ندای سبز آزادی: به نظر  می رسد با  بالاگرفتن  اختلاف بین باند دولت و محافظه کاران  اشکالات و ایرادهایی که منتقدان و دلسوزان به  وضعیت  اقتصادی کشور  مطرح میکردند در  فضای عمومی رسانه ای نیز جای خود را باز کرده است.

سایت الف  گزارش داد، احمد توکلی امروز در مجلس گفت: احمدی نژاد باشد یا نباشد مسوول عوارض قانون شکنی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها است که متاسفانه در آینده رخ خواهد داد.

دکتر دهقان امروز در جران بررسی بودجه، پیشنهادی را مطرح کرد که چون دولت در سال ۸۹ بیش از حد قانون، قیمت حامل های انرژی را بالابرده است و مردم در فشار هستند، امسال بیش از ۲۰ درصد قیمت حامل ها را افزایش ندهیم.

دکتر دهقان همچنین افزود:اگر دولت بخواهد با سبد قیمت های فعلی عمل کند حداکثر ۳ هزار میلیارد تومان درامد بدست می آورد و ۶۲ هزار میلیارد تومانی که کمسیون تصویب کرده، حاصل نمی شود و اگر بخواهد این رقم بدست بیاید باید قیمت ها را نسبت به سال ۸۹ دوبرابر کندکه این به صلاح کشور نیست.

درموافقت و مخالفت با این پیشنهاد ابتدا کوچکی نژاد گفت:بهتر است که رعایت قانون شود و دولت را در این موضوع محدود نکنیم.

بعد از کوچکی نژاد احمد توکلی به عنوان موافق پیشنهاد دکتر دهقان اظهار داشت:دولت در اجرای هدفمندی که همه موافق اجرای آن بوده ایم بیش از ۸ مورد تخلف قانونی کرده است و تنها در یک مورد، بجای پرداخت ۳۰ درصد از درآمد حاصل از گران کردن انرژی به صنعت و کشاورزی ، تنهایک هشتم را پرداخت کرده است و نتیجه ان این شده است که هر روز شاهد تعطیلی بنگاه ها و کاهش سطح تولید درکشور هستیم.

احمد توکلی باشاره به پیشنهاد دهقان تاکید کرد:اگر دولت بخواهد ۶۲ هزار میلیارد تومان بدست اورد باید مثلا قیمت بنزین را ۱۵۰۰ تومان و قیمت گازوئیل را ۳۵۰ تومان کند که این افزایش قیمت به صلاح کشور نیست و تورم را به شدت افزایش می دهد.

نماینده مردم تهران با اشاره به نپذیرفتن نظر کارشناسان درخصوص افزایش قیمت ها و تورم افسارگسیخته با اجرای شیب تند آزاد سازی قیمت ها خاطر نشان کرد:آقای احمدی نژاد که نظرات کارشناسان در خصوص تورم را استهزاء می کرد، باید توجه کند که کارشناسانی که هشدار می دادند مقصودشان تورم یک سال بعد از اجرای قانون بود و متاسفانه باید بگویم که آمار نرخ تورم ماهانه، نسبت به ابتدای اجرای قانون با شیب تندی در حال افزایش است.

وی با اشاره به نرخ تورم در ماههای پایانی سال گفت:نرخ تورم در دی ماه ۲٫۷ درصد و در بهمن ماه ۲٫۵ درصد و ماه اسفند ۳٫۴ درصد بوده است.در حالیکه در ۵ سال گذشته از ۸۳ به تا ۸۸ ، نرخ تورم ماهانه در سه ماهه اخر سال بین ۰٫۸ درصد تا ۱٫۵ درصد در نوسان بوده است و اگر این روند پیش رود و همین شیب تورمی ادامه پیدا کند در پایان آذر ماه ۹۰ متاسفانه با تورم بالائی مواجه خواهیم بود.

رئیس مرکز پژوهش های مجلس با اشاره به دیدار برخی نمایندگان با رئیس جمهور در نوروز امسال گفت:آقای رئیس جمهور در آن دیدار به این نمایندگان می گوید؛ اجازه دهید قیمت ها را بالا ببریم تا بیشتر بتوانیم به مردم پول دهیم.

وی سپس افزود:آقای احمدی نژاد بیشتر به فکر پول نقد دادن به مردم است ،حال این سوال مطرح است که فرزندان این خانوارهائی که یارانه نقدی می گیرند کارو شغل نمی خواهند یا برخی از سرپرست های خانوار نباید کارشان ادامه داشته باشد ؟

وی در انتها تاکید کرد: احمدی نژاد باشد یا نباشد مسوول عوارض قانون شکنی در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها است که متاسفانه در آینده رخ خواهد دادولذا این پیشنهاد رشد ۲۰ درصدی را اگر چه به نظر مخالف محترم محدود کردن دست دولت است، باید بپذیریم.

گفتنی است این پیشنهاد دکتر دهقان در صحن علنی مجلس امروز تصویب شد.


 


ندای سبز آزادی: حضرت آیت الله بیات زنجانی با انتشار بیانیه ای، به رخدادهای جاری در منطقه پرداخته و شیوۀ برخورد حکومت ها با مردمشان را به شدت محکوم نمودند.

متن بیانیه ایشان  به شرح زیر است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

“أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ انَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ” سوره مبارکۀ حج – آیۀ ۳۹

رخدادها و اتفاقات جاری در منطقۀ خاورمیانه و برخی کشورهای اسلامی، به نحوی پیش می‌رود که هر روز بر هجمۀ نیروهای حکومتی این کشورها به مردم عادی و بیگناه افزوده می‌شود در حالی که فصل مشترک این اتفاقات، نقد جدی مردم این سرزمین ها به عملکرد حاکمانانی است که آنها را غیرقابل اصلاح یافته‌ و خواستار کنار رفتن آنها شده‌اند و در عین حال این حاکمان، با تکیه بر استعدادها و اموال عمومی همین مردم، به بدترین شکل ممکن آنها را سرکوب می‌کنند و خواستۀ آنان را پس می‌زنند.

این وقایع از جوانب گوناگونی قابل تحلیل و درس آموزی است؛ از جمله اینکه هنگامی که حاکمی به حکومت رسید، اولاً باید به دنبال کنترل او و مهار خودکامگی‌اش بود و ثانیاً در جستجوی روند و مکانیسمی برای عزل مردمی وی در هنگام خودکامگی و زورگویی بود. وجه مشترک حاکمان سفّاک این کشورها این است که به نحو توهّم آمیزی می‌پندارند که حاکم یک کشور اسلامی‌اند و هرگونه خروج در برابر آنان به منزلۀ خروج در برابر رسول‌الله(ص) است.

درد کنونی ما دو چیز است؛ یکی اسلام عزیز و دیگری مسلمین ساکن در این کشورها. اسلامی که نام و نشان آن، بازیچۀ دست حاکمان نامشروع و مستبد این کشورها شده، و مسلمانانی که گرفتار خودخواهی و خودمداری این حاکمان شده‌اند.

در داخل و خارج از کشور ما هم هر کس با هر تحلیلی که به قیام‌های مردمی منطقه از لیبی و تونس و سوریه گرفته تا بحرین و عربستان بنگرد و آنها را مطالعه کند، نمی‌تواند منکر شود که در این قضایا، خون‌های مسلمین است که دارد ریخته می‌شود و نوامیس مسلمین است که مورد هتک قرار می گیرد.

اینجانب قبلاً هم بارها تذکّر داده‌ام که اجماع نسبی مسلمین علیه حاکم مستقر در یک منطقه، پایه‌های مشروعیت آن حاکم را متزلزل می‌سازد؛ چه رسد به اینکه آن حاکمان با فرایندهای انتخابی و عُقلایی امروز بر سرکار نیامده باشند. با مطالعۀ وقایع این کشورها، هم چنین تزلزل و فقدان مشروعیتی را به وضوح می‌بینم و در این جهت هم فرقی میان لیبی و تونس و بحرین و سوریه و عربستان نیست.

اگر‌چه شدت حوادث در این مناطق مختلف است، اما قیام‌های این مناطق، عمدتاً مردمی است و خونهای ریخته شده بر زمین هم خون مسلمین است. در این خونریزی هم حکّام منطقه یا عامل بالفعلند، یا عامل مشوّق و در هر دو حال هم فاقد مشروعیت‌اند؛ لذا مردم این مناطق، هم از دید عقلایی و سیاسی، و هم از دید دینی و فقهی، شایستۀ خروج‌اند و کشته شدگان خروج بر چنین حاکمانی هم در حکم شهیدند.

جای بسی شرمساری است که مردمی در یک منطقه راه را برای اصلاح حاکمان خویش بسته ببینند و جز با توسّل به حرکتهای جمعی و انقلابی مفرّی نداشته باشند؛ جای تأسف و ترحّم است که ملّتی آنقدر درمانده و وامانده از جور حاکمان و فضای بستۀ کشور خود شود که انقلاب را اصلح بر اصلاح ببیند و وعده‌ها و بشارت‌های بشّار خود را هم نپذیرد.

در اینجا پای خون و آبرو و ناموس مسلمین در میان است و جای هیچ گونه مسامحه‌ای نیست. بنده به سهم خود و به قدر بضاعتم، ضمن هشدار به حاکمان و زورمندان منطقه برای تن دادن به خواسته‌های مردمی و عبرت گرفتن از عواقب حاکمان ساقط شدۀ پیشین، از خداوند متعال آزادی همۀ اسرای سیاسی و فکری را خواهانم و برای رهایی مسلمانان از سلطۀ حاکمان جائر دعا می‌کنم و مسلمین و مؤمنین معزّز را به روشنگری در این باره و حمایت‌های فکری و عملی در این زمینه دعوت می‌کنم.

والسلام علیکم و رحمة الله

اسدالله بیات زنجانی

قم المقدسة

دهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ مطابق با ۲۶ جمادی الاول ۱۴۳۲


 


ندای سبز آزادی: وضعیت جسمی عزت الله سحابی به شدت وخیم گزارش شده است.

به گزارش ندای سبز آزادی، مهندس سحابی عصر امروز در حالی که دچار عارضه خونریزی مغزی شده بود، با رضایت خانواده تحت عمل جراحی قرار گرفت.

شایان ذکر است وصعیت جسمی ایشان بسیار وخیم گزارش شده است.

تحریریه ندای سبز آزادی، از هموطنان عزیز دعوت میکند تا برای سلامتی ایشان دعا کنند، انشالله که بهبودی حاصل شود.

mhnds_shby-1.jpg

mhnds_shby-2.jpg


 


ندای سبز آزادی: جمعی از جوانان اصلاح طلب در بیانیه ای به مناسب بزرگداشت روز کارگر با تاکید بر اینکه اکنون در کنار خواهران و برادران کارگرمان اعلام می کنیم داشتن شغل، بیمه بیکاری و تامین اجتماعی جزو حقوق مسلم ما و از مسئولیت های اولیه حاکمان است اعلام کرده اند: البته در این سالها بر همه روشن شده است که دولت تلاش می کند با دست انداختن به حقوق کارگران و زحمتکشان و دادن بخشی از همان به صورت صدقه جامعه را فریب دهد و خود را نگران و همراه این قشر شریف نشان دهد. با همه این فریبکاری ها اما دیگر دروغ گویی و فریب کاری حاکمیت برای کسب وجهه از اقشار های مختلف جامعه مدت هاست که عیان شده است و اعتبار خود را از دست داده است.

جوانان اصلاح طلب همچنین ابراز داشته اند: ما بیش از پیش دریافتیم که ریشه دردها و رنجهای مختلف مردم به هم پیوند خورده است و نمی توان فارق از گروه های دیگر جامعه هر کس به درمان رنج خویش بپردازد، از این رو با هم، از صنف ها و قشر و گرایشهای مختلف جامعه بر اشتراکات تمرکز کرده و یکپارچه سبز شدیم. جنش سبز به ما نشان داد که تغییر وضعیت ما بدست دولت ها رخ نخواهد داد. جنبش سبز به ما و حتی به مردم دیگر کشورهای منطقه یاد داد که ما وقتی می توانیم حاکمان را مجبور کنیم که به خواسته ها و مطالباتمان تمکین کنند که همه در کنار هم جامعه ای قدرمتند بسازیم. جنش سبز به ما این فرصت را داد که بیش از پیش به وضعیت و درد و رنج های هم وطنانمان حساس شویم و در برابر ناکارآمدی و استبدادی که حق اعتراض را به رسمیت نمی شناسد سکوت نکنیم.

به نام خداوند برابری و آزادی و عدالت

۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر، روزی که که کارگران شریف و زحمت کش و شجاع تصمیم گرفتند فارق از تضادهای اجتماعی که قدرتمندان و سوداگران بر آنها اعمال می کردند به پا خیزند و اعلام کنند که ما برای شرافت خود، برای انسانیت خود، برای حقوق پایمال شده خود و برای اعلام برابری و رفع تبعیض ایستاده ایم و تلاش می کنیم و از قدردت قدرتمندان ترسی به دل راه نمی دهیم. روز کارگر را می توان به عنوان نمادی از ایستادگی برای احقاق حق خود از آنان که برتری انسان را در مال و ثروت و قدرت می دانند و تغییر این روحیه و باور دانست.

امسال در حالی به روز کارگر نزدیک می شویم که کشور با بالاترین نرخ تورم ناشی از بی کفایتی و بی تدبیری های پی در پی دولت مردان مواجه است. دولتی که با شعار آوردن نفت بر سر سفره مردم، کم کردن تبعیض و گسترش عدالت و تمرکز بر خواسته های قشر کم درآمد جامعه قدرت را در دست گرفت.

در این چند سال اما متاسفانه قشر کارگر بیش از پیش مورد کم توجهی قرار گرفت و فشار وارد بر زندگی را بیش از پیش لمس کردند. در شرایطی که کشور بالاترین نرخ تروم را دارد با طرح حذف یارانه ها، قیمت ها دچار تورم مضاعف شده است. کارگاه ها و کارخانه ها ورشکسته و هر روز بر تعداد کارگران بیکار افزوده می شود و همچنین پرداخت حقوق آنها ماه ها به عقب افتاده است. از طرفی حداقل حقوق برای سال ۱۳۹۰ تنها ۹ درصد افزایش داشته است و این به معنای مالیات از قشر کم درآمد جامعه به نفع ثروتمندان و دولت مردان است.

البته در این سالها بر همه روشن شده است که دولت تلاش می کند با دست انداختن به حقوق کارگران و زحمتکشان و دادن بخشی از همان به صورت صدقه جامعه را فریب دهد و خود را نگران و همراه این قشر شریف نشان دهد. با همه این فریبکاری ها اما دیگر دروغ گویی و فریب کاری حاکمیت برای کسب وجهه از اقشار های مختلف جامعه مدت هاست که عیان شده است و اعتبار خود را از دست داده است.

دیگر کمتر کسی فریب کسانی را می خورد که ادعای مبارزه با مفاسد را داشته باشند اما همزمان یک مفسد اقتصادی را معاون اول خودشان بکنند و جلو شفافیت اطلاعات و فعالیت آزاد رسانه ها به عنوان چشم های بیدار جامعه را بگیرند. دیگر کمتر کسی فریب کسانی را می خورد که خود را پیگیر مشکلات معیشتی مردم می دانند اما بدون حضور نماینده های واقعی جامعه کارگری کشور برای آنها تصمیم می گیرند.

دیگر کمتر کسی ادعای کسانی که خود را مدافع حقوق زحمتکشان می دانند باور می کند در حالی که حق بنیادی اعتراض و اعتصاب کارگران را کتمان می کنند و اجازه اعتراض به کارگرانی که ماه ها حقوق آنها به عقب افتاده است را نمی دهند.

دیگر کمتر کسی ادعای مردمی بودن کسانی را باور می کند که از تشکیل تشکل های صنفی و اتحادیه های کارگری در هراس هستند و هر حرکت کوچک را با برخوردهای امنیتی سرکوب می کنند.

دیگر کمتر کسی شعار نفت سر سفر مردم آوردن را باور می کند وقتی که در اوج درآمد های نفتی یارانه های مختلف با بی تدبیری تمام حذف شده در حالی که مقداری از آن که به صورت نقدی باز پرداخت می شود هرگز فاصله هنگفت قیمتهای آزاد شده را پر نمی کند و در ازای آن بخش بزرگی از این درآمد ها صرف تبلیغات دولت برای خود و صرف سرکوب اعتراضات مدنی مردم می شود. دیگر کمتر کسی خصوصی سازی به بهانه افزایش کار آمدی را باور می کند در حالی که می بیند عملا راه حلی برای واگذاری اموال عمومی به سازمان های نظامی و غیر پاسخگو می باشد.

در طی این دو سال جنبش سبز فرصتی فراهم کرد تا این فریب ها بیش از پیش برای سطوح مختلف جامعه عیان شود و حساسیت مردم در واکنش به دروغ هایی که به آنها گفته می شود را بیشتر کرد. جنبش سبز به ما پیوند عدالت و آزادی را نشان داد. ما به تمامی دریافتیم که بدون عدالت، آزادی معنا ندارد و بدون آزادی نمی شود عدالت را پاسداری کرد.

ما بیش از پیش دریافتیم که ریشه دردها و رنجهای مختلف مردم به هم پیوند خورده است و نمی توان فارق از گروه های دیگر جامعه هر کس به درمان رنج خویش بپردازد، از این رو با هم، از صنف ها و قشر و گرایشهای مختلف جامعه بر اشتراکات تمرکز کرده و یکپارچه سبز شدیم. جنش سبز به ما نشان داد که تغییر وضعیت ما بدست دولت ها رخ نخواهد داد. جنبش سبز به ما و حتی به مردم دیگر کشورهای منطقه یاد داد که ما وقتی می توانیم حاکمان را مجبور کنیم که به خواسته ها و مطالباتمان تمکین کنند که همه در کنار هم جامعه ای قدرمتند بسازیم. جنش سبز به ما این فرصت را داد که بیش از پیش به وضعیت و درد و رنج های هم وطنانمان حساس شویم و در برابر ناکارآمدی و استبدادی که حق اعتراض را به رسمیت نمی شناسد سکوت نکنیم.

ما جوانان احزاب اصلاح طلب اکنون در کنار خواهران و برادران کارگرمان اعلام می کنیم داشتن شغل، بیمه بیکاری و تامین اجتماعی جزو حقوق مسلم ما و از مسئولیت های اولیه حاکمان است.

ما در کنار پدران و مادران زحمتکشمان استوار ایستاده ایم و با صدایی رسا می گوییم که ما حقوق خودمان را طلب می کنیم و به لطف و صدقه شما احتیاجی نداریم و راه آنهم داشتن تشکلهای صنفی و اتحادیه های ماست و عیار هر دولت و جریان سیاسی در حمایت از حقوق این تشکل ها و به رسمیت شناختن و پیگیری این خواسته برحق است.

ما در کنار هم به حبس کردن هموطنانمان به جرم متفاوت بودن از معیار های رسمی، انتقاد به بی تدبیری های حاکمان و مقاومت در مقابل کتمان حقوق اولیه انسانی اعتراض داریم. و بخصوص خواستار آزادی منصور اسانلو نماینده سندیکای کارگران واحد اتوبوس رانی تهران و حومه هستیم.

همچنین اعلام می داریم که دولت باید پاسخگوی تمام این بی عدالتی ها و بی کفایتی ها و ظلم های اعمال شده در این سال ها باشد و نمی تواند با فرافکنی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند.

جوانان اصلاح طلب

۱۳۹۰ روز کاگر


 


ندای سبز آزادی: احسان عبده تبریزی، دانشجوی زندانی با تودیع وثیقه پانصد میلیون تومانی به مرخصی آمد.

به گزارش کلمه، عبده تبریزی از روز سه شنبه هفته گذشته برای گذراندن مرخصی از زندان اوین آزاده شده است، وی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

احسان عبده تبریزی دانشجوی دکترای دانشگاه دورهام انگلستان است.

حسین عبده تبریزی، پدر احسان، یکی از منتقدان سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد و دبیر اسبق بورس تهران بوده است.

وی بارها با نقدهای جامع اقتصادی در روزنامه سرمایه، واکنش های دولتیان را برانگیخته بود. او از جمله ۷۰ اقتصاددانی بود که در نامه هایی سرگشاده، رفتار و عملکرد اقتصادی دولت را به نقد کشیده بودند.

احسان عبده تبریزی به همراه تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شود.


 


ندای سبز آزادی: نمایندگان مجلس دولت را موظف کردند شیب کند افزایش قمیت حامل‌های انرژی در سال ۹۰ را رعایت کند، از این رو با تصویب پیشنهاد یکی از نمایندگان، دولت نمی‌تواند در سال ۹۰ قیمت حامل‌های انرژی را بیش از ۲۰ درصد افزایش دهد.

به گزارش خبرگزاری کار، نمایندگان مجلس در نشست علنی امروز (شنبه ۱۰ اردیبهشت) که به بررسی آخرین پیشنهادهای درآمدی نمایندگان در بودجه ۹۰ اختصاص دارد، اجازه افزایش یک‌باره قیمت انرژی را از دولت سلب کردند.

پس از پیشنهاد محمد دهقان نماینده چناران و طرقبه مبنی بر الزام دولت برای رعایت شیب کند اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها و جلوگیری از افزایش یک‌باره قیمت انرژی نمایندگان با تصویب پیشنهاد وی بندی را به بودجه ۹۰ الحاق کردند که بر اساس آن دولت نمی‌تواند در سال ۱۳۹۰ قیمت انرژی و سایر کالاهای یارانه‌ای را بیش از ۲۰ درصد نسبت به سال ۱۳۸۹ افزایش دهد.

این پیشنهاد که احمد توکلی نیز در موافقت با آن سخن گفت، با ۱۶۴ رأی موافق، ۲۰ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۰۲ نماینده حاضر در صحن علنی مجلس به تصویب رسید.

افزایش یک‌باره قیمت حامل‌های انرژی به ویژه گاز در سال گذشته انتقاد بسیاری از مردم و نمایندگان را درباره شیب تند اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها برانگیخته است.


 


ندای سبز آزادی: در ادامۀ پیامهای صادره به مناسبتِ فرا رسیدنِ روز معلم، رسول بداغی، فعال فرهنگی و از معلمان دربند نیز، طی پیامی از درون زندان به همین مناسبت، خاطرنشان کرد “استبداد فردی در وزارت آموزش آینده تاریکی برای تعلیم و تربیت فراهم کرده است.”

به گزارش «کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی»، رسول بداغی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان که در زندان رجایی شهر کرج و در بند ویژه امنیتی در کنار دیگر زندانیان سیاسی به سر می برد، با ارسال یادداشتی از داخل زندان دیدگاه خود را در آستانه روز معلم در ارتباط سیستم آموزشی و تربیتی حاکم ابراز داشته است.

بر اساس این گزارش، بداغی در این نوشته می گوید : “سیستم حاکمیت استبداد فردی در وزارت آموزش و پرورش آینده تاریک برای تعلیم و تربیت کشور فراهم کرده است.”

متن کامل یادداشت رسول بداغی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان که به مناسبت روز معلم در زندان رجایی شهر نوشته است، به شرح زیر است:

سیستم حاکمیت استبداد فردی در وزارت آموزش و پرورش به دلایل زیر آینده تاریکی برای تعلیم و تربیت کشور فراهم کرده است:

یک – سیاست زدگی آموزش و پرورش و استفاده ابزاری از معلمان و دانش اموزان به عنوان سیاهی لشگر زورگویان حاکم.

دو- طبقاتی کردن ملت با زیر پا گذاشتن اصل…*

سه – قانون اساسی و آموزش و پرورش آزاد و پولی.

چهار – نگاه مصرفی رژیم به معلمان و آموزگاران به عنوان صدقه بگیران مقامات.

پنج – فلسفه مغلطه پروری در نظام تعلیم و تربیت کشور.

شش – مشکلات معلمان حق التدریسی و بهره برداری استعمارگرانه حکومت از آنان.

هفت – نا امیدی و بی انگیزه گی دانش آموزان به تحصیل به دلیل افزایش سرسام آور بیکاری بویژه در میان قشر تحصیل کرده جامعه.

رسول بداغی

زندان رجایی شهر کرج

اردیبهشت ۱٣٩۰

لازم به ذکر است در همین رابطه، و به مناسبت فرارسیدنِ روز معلم، عبدالله مومنی، معلم و سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت و همچنین محمد داوری، آموزگار، روزنامه نگار و یکی از مشاوران مهدی کروبی، که هر دو از آموزگارانِ سبز زندانی می باشند، اقدام به صدور بیانیه‌ای کرده و خطاب به دانش آموزان خود خاطرنشان ساختند “ما نمی توانیم، به دانش آموزان خود بگوییم، شهروند خوب باید «ساکت»، «منفعل»، «بله قربان گو»، «ریاکار» و «ترسو» باشد چرا که بر این باوریم؛ رفتار مستبدانه و غیردموکراتیک خود نتیجه ترویج کژی هایی از این دست است.”


 


ندای سبز آزادی: هاله سحابی با پیشنهاد مقامات جهت ارائه تعهد نامه و اعزام به مرخصی برای عیادت پدرش عزت الله سحابی موافقت نکرده است.

به گزارش جرس، پس از تشدید بیماری و بستری شدن عزت الله سحابی و تقاضاهای مکرر خانواده هاله سحابی برای گرفتن ملاقات برای هاله جهت عیادت از پدر که به شدت بیمار و بدحال بود و در بیمارستان در انتظار عمل جراحی قرار داشت، و از آنجا که مهندس سحابی مرتبا با درد و ناله هاله را صدا می کرد، مسئولین مربوطه با هاله دیدار کرده و از وی می خواهند با نوشتن تعهد نامه ای به مرخصی برود و از پدر عیادت کند؛ اما وی خودداری کرده و می گوید که مرخصی نمی خواهد.

این منابع می افزایند، متعاقب این امر، پدر نیز مورد عمل جراحی قرار گرفته و حالش بهبود پیدا می کند و این امر سبب خوشحالی همه اعضای خانواده شده که خودداری هاله سحابی از امضای تعهد نامه سرانجام خوبی داشته است و حال پدر نیز برخلاف روندی که پزشکان را به تردید از عمل جراحی انداخته بود بهبود پیدا می کند.

هاله سحابی، از دستگیر شدگان حوادث بعد از انتخابات، به دوسال حبس تعزیری و جریمه نقدی محکوم شده بود، که این حکم در دادگاه تجدید نظر تایید و وی در حال گذراندن محکومیت خود می باشد.


 


ندای سبز آزادی: یکی از اعضای کمیسیون قضایی مجلس در خلال بررسی لایحه بودجه ۹۰، بارها نسبت به وضعیت زندان​ها هشدار داده بود، امروز هم پیشنهاد دیگری را ارائه داد که رای لازم را کسب نکرد.

یونس موسوی نماینده فیروزآباد در روزهای گذشته نیز با اشاره به اینکه تعداد زندانیان در زندان​ها آنقدر زیاد است که تا روی پله​ها هم می‌خوابند، خواستار افزایش بودجه سازمان زندان​ها شده بود.

او امروز نیز با بیان اینکه بودجه سازمان زندان‌ها کفاف تامین لباس و غذای زندانیان را نمی​دهد، ادامه داد: آنقدر در زندان​ها مشکل هست که به هر دو نفر یک پتو می‌رسد.

به گفته این عضو کمیسیون قضایی مجلس، این مبلغی که در اختیار آنها قرار می​گیرد با هدفمند شدن یارانه​ها صرف قبوض آب و برق و گاز می​شود.

موسوی بر این اساس پیشنهاد داد که قیمت آب و برق و گاز زندان​های تحت نظر سازمان زندان​ها و قوه قضاییه بر مبنای تعرفه مراکز امنیتی و انتظامی کشور محاسبه شود.

علی لاریجانی از او پرسید: مگر تعرفه آب و برق در زندان​ها الان چقدر است؟ و تفاوتش با آن تعرفه​ای که می​فرمایید چقدر می​شود؟

موسوی که می‌گفت تفاوت زیادی دارد، بر پیشنهاد خود اصرار کرد و خواستار رای‌گیری برای آن شد. اما رای لازم را کسب نکرد.

پس از آن مهدی کوچک​زاده نماینده تهران در تذکری به سخنان موسوی انتقاد کرد و گفت: اگر شما فقط یک زندان را دیده​اید، من از زندان‌های زیادی بازدید کرده​ام و اینگونه نیست که در زندان​های ما به هر دو زندانی یک پتو برسد. چرا شان نظام را کاهش می‌دهید؟


 


ندای سبز آزادی - آیت الله هاشمی در آخرین واکنش به وقایع پیش از انتخابات خرداد 88 و مناظره های انتخاباتی و تهمتهای وارد شده به وی و خانواده اش در مناظره احمدی نژاد و میرحسین موسوی گفت: در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من این‌گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد.
به گزارش ندای سبز آزادی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی مصاحبه ای با ماهنامه مدیریت ارتباطات در خرداد ماه 89 با اشاره به اینکه تاکنون از نوشتن نامه ای پشیمان نشده است تاکید کرد :متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت .در سالگرد رحلت امام در مرقد به احمدی نژاد گفتم ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم. به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند. چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم.
متن کامل این مصاحبه بدین شرح است :

○ آقای هاشمی ، در جایی از این گفت‌وگو به قدرت خطبه‌های نماز جمعه اشاره کردید. قدرت نامه به عنوان یک ابزار ارتباطی نیز همین‌قدر زیاد بوده است. شما در تاریخ انقلاب نامه‌نگاری‌های زیادی انجام داده‌اید.
فرض بفرمایید در این یک‌ ساله گذشته، چقدر درباره نامه حضرت‌عالی به رهبری صحبت شد! چقدر در موردش نقد شد! تحلیل شد! شما به عنوان یک مدیر ارشد، قدرت نامه را چگونه می‌بینید؟

هر کدام یک خاصیت دارند. آدم گاهی یک مقاله می‌نویسد که مخاطب مشخص ندارد، اما آن مقاله تأثیرات خاص خودش را دارد. گاهی به یک شخص نامه می‌نویسد، نامه خصوصی می‌نویسد، سرگشاده نیست و محدود به خودش است. گاهی نامه سرگشاده می‌نویسد که در حکم مقاله است ولی چون مخاطب مشخصی دارد، حواشی آن باعث می‌شود که آثار دیگری نیز داشته‌ باشد؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. نمی‌توانیم یک حکم کلی صادر کنیم. اطلاع‌رسانی از این نوع مثل نامه نوشتن‌ها، کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها، پیغام‌ها و... جنبه‌های مثبت و منفی دارند و آنجا که در جهت اصلاح از این ابزارها استفاده شود، خوب هستند و کم و زیاد تأثیر دارند.

تا الان نامه‌ای نوشته‌اید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟

نه.

انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟

دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه می‌‌دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی‌طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می‌‌دهند. ولی همه می‌‌دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند.

انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و این‌گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفته‌اند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم. چون می‌‌بایست جواب آن حرفها داده می‌‌شد. می‌‌گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟

نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه می‌‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌‌نوشتند و اگر چهارشنبه می‌‌دادم، پنج‌شنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می‌شد. می‌‌خواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار مؤثق شور و اشتیاق مردم را می‌‌دیدم. از برنامه‌های محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم.

به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند. چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم.

وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر می‌‌خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند.

پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت. گفتم: فضا به‌گونه‌ای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد.

ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم. گفتم: خواست خدا بودکه شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می‌‌خواندید و به من می‌‌گفتید، منتشر نمی‌کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم.

ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.

ولی به نظر می‌‌رسد این نامه روابط شما را با ایشان دچار تغییرات کرده است.

— نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظه‌ای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر می‌‌گذارد. ولی بعد از انتخابات جواب می‌‌دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زدید و جواب شما را می‌‌دهم.

واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما به‌گونه‌ای است که اگر گله هم داشته باشند، می‌‌گویند. الحمدلله همکاری ۶۰ ساله ما به‌گونه‌ای است که با هم رودربایستی نداریم.

ولی هنوز هم شاهدیم که می‌‌خواهند به بهانه آن نامه شما را مقابل رهبری قرار دهند.

— اینها در سیاست طبیعی است. گروهی که وارد بازی‌های سیاسی می‌‌شوند، از این حرفها زیاد می‌‌زنند، ولی همیشه واقعیت‌ها خود را بر احتمالات سیاسی تحمیل می‌‌کند و دیر یا زود همه چیز مشخص می‌‌شود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته