-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
شبکه اجتماعی فرندفید، از جمله رسانههای آنلاینی است که چندان در دنیا مورد توجه قرار نگرفته، اما در میان شبکههای اجتماعی محبوب ایرانیان قرار دارد و همچون همه شبکههای اجتماعی دیگر نظیر فیسبوک، توییتر، یوتیوب و … پس از انتخابات مشکوک و بحثبرانگیز ریاستجمهوری و رویدادهای متعاقب آن، زیر تیغ فیلترینگ دولتی در ایران قرار گرفت.
اما از روز یکشنبه هفته جاری (۲۳ آبان) خبر رفع فیلترینگ فرندفید که در میان کاربران ایرانی به «فرفر» معروف است، در صدر اخبار مرتبط با فنآوری اطلاعات و ارتباطات قرار گرفت. طلبه بلاگ، وابسته به نیروهای «ارزشی» گزارش داد «فرندفید یک سال و نیم و پس از بررسیهای انجام شده توسط کمیته تعیین مصادیق (فیلترینگ) رفع فیلتر شد.» خبر در وهله اول آنچنان باورنکردنی بود که موجی از حدس و گمانها را در پی داشت.
رفع فیلتر چند دقیقهای یا چند ساعته وبسایتهای فیلتر شده معمولا بر اثر بروز برخی اشتباهات فنی رخ میدهد، به همین خاطر گروهی از کاربران معتقد بودند رفع فیلتر فرندفید به همین اشتباهات فنی مربوط است. در مقابل، استدلال گروه دیگری از کاربران این بود که مسئولان امنیتی قصد دارند با رفع فیلتر موقت این شبکه اجتماعی، اطلاعات بیشتری درباره مشخصات کاربران و هویت آنان کسب کنند. توصیه این کاربران این بود که همچنان برای ورود به فرندفید از فیلترشکن، پراکسی یا پروتکل HTTPS استفاده شود تا مسئولان امنیتی فیلترینگ ناکام بمانند.
اما عمر رفع فیلتر فرندفید، کمتر از ۲۴ ساعت بود. با گذشت کمتر از یک روز از رفع فیلتر، «فرفر» دوباره فیلتر شد. هنوز اطلاعات دقیقی درباره علت اصلی این اقدام منتشر نشده است. آشکار است که مسئولان فیلترینگ هنوز در مورد نحوه برخورد با این شبکه اجتماعی به تصمیم واحدی نرسیدهاند و هراس از شبکههای اجتماعی و شبکهسازی آنلاین همچنان در میان مقامات ایرانی وجود دارد و در تصمیمگیریهای آنها بسیار موثر است.
بسیاری از کاربران دائم فرندفید از آن برای ایمپورت کردن توییتها یا فیدها از گوگل ریدر (گودر) و نیز برای بحث و گفتوگو پیرامون موضوعات مختلف استفاده میکنند. نیروهای «ارزشی» هم در این شبکه اجتماعی حضوری پررنگ دارند. در طول زمانی که از فیلتر شدن این وبسایت میگذرد، تعداد کاربران آن به نحو محسوسی کاهش یافت. در ماههای اخیر نسخه ایرانی فرندفید نیز با نام «فرندفا» آغاز به کار کرده، اما در جذب کاربران و ارائه سرویس به آنها چندان موفق نبوده است.
مرورگر راکمِلت که هفته گذشته ارائه شده، با همه نمونههای پیشین، از اکسپلورر گرفته تا گوگل کروم، تفاوتهای اساسی دارد و وبگردی و حضور در شبکههای اجتماعی را بهطور بیسابقهای آسانتر کرده است.
راکملت (RockMelt) با شبکههای اجتماعی و خردهرسانهها سازگاری بینظیری دارد و قابلیتهایی را در اختیار کاربر قرار میدهد که هیچ یک از مرورگرهای رقیب بهصورت پیشفرض آن را ارائه نمیکنند. راکملت بخش عمدهای از نیازهای کاربران امروز برای تداوم و بهرهگیری بهینه از زیست آنلاین خود را در نظر گرفته، اما گذشته از این، چینش امکانات و سهولت دسترسی به آنها در صفحه اصلی این مرورگر بهگونهای است که بیتردید در رفتار وبگردی بسیاری از کاربران تغییرات اساسی پدید خواهد آورد. مارک اندریسن، بنیانگذار نتاسکیپ، نخستین مرورگر عرضه شده در جهان، از حامیان اصلی این پروژه است.
راکملت به بهترین و سادهترین شکل ممکن میتواند پاسخگوی نیازهای همه کاربرانی باشد که این روزها حضور در شبکههای اجتماعی، تعامل با دوستان در فضای مجازی و به اشتراک گذاشتن آیتمهای گوناگون و فایلهای مختلف، بخشی جداییناپذیر از زیست آنلاینشان شده است. البته تا امروز تنها نسخه بتای این مرورگر و آن هم به صورت محدود منتشر شده است. استفاده از آن در شرایط کنونی تنها با دریافت دعوتنامه از طرف کاربرانی که هماکنون مشغول استفاده از آن هستند میسر خواهد بود.
مرورگر نوگرایان، مرورگر عصر رسانههای خُرد
راکملت بر اساس کد متنباز (Open Source) کرومیوم (Chromium) طراحی شده است. همان کدی که گوگل کروم هم مبتنی بر آن است. اما با استفاده از همین کد متنباز، گوگل را به چالش خواهد کشید. طراحان و برنامهنویسان راکملت میگویند هدفشان دگرگون کردن پیشفرض متداول درباره مرورگرها است. این شعار آنهاست: «مرورگر تنها برای وبگردی نیست!» مساله اساسی این است که با تکامل اینترنت و ظهور رسانههای نوین و خردهرسانهها، دیگر کاربران تنها صفحات اینترنت را ورق نمیزنند و اولویتهای آنها تغییر کرده است.
کمتر از ۷۲ ساعت از انتشار نسخه بتای راکملت گذشته و شاید تعداد کسانی که تا کنون از این مرورگر استفاده کردهاند به هزار نفر هم نرسد، اما با توجه به مشخصات ویژه این مرورگر زیبا، کاربرپسند بودن امکانات آن و نیز در دسترس بودن بخشهای مهم زندگی کاربران در جهان مجازی، از فیسبوک و توییتر گرفته تا فیدهای وبسایتهای محبوب کاربران تنها در یک صفحه، بدیهی است که در آیندهای نزدیک رقیبی سرسخت برای سایر مرورگرها خواهد بود.
در طول ۷۲ ساعت گذشته بازتاب انتشار نسخه بتای راکملت در رسانههای انگلیسیزبان و وبسایتهای تخصصی حوزه فناوری اطلاعات، با تقدیر و تحسین و حتی شگفتی فراوان همراه بوده است؛ این مرورگر شیوههای زیست آنلاین را دگرگون خواهد کرد.
عبور از سد فیلترینگ با راکملت
راکملت از طریق رابط کاربری (Interface) خاص خود که روی سرورهای این کمپانی کار میکند با فیسبوک ارتباط برقرار میکند. به همین خاطر است که کاربران ساکن ایران یا دیگر کشورهای درگیر با فیلترینگ و سانسور آنلاین میتوانند به سادگی و بدون استفاده از فیلترشکن یا پراکسی فیسبوک خود را آپدیت کنند، توییت کنند و فیدهای خبری (News Feed) فیسبوک را پیگیری کنند، عکسهای دوستانشان را ببینند و با آنها تعامل داشته باشند؛ لایک بزنند و کامنت بگذارند.
اما نکته اینجاست که کاربران ایرانی برای نصب این مرورگر به فیلترشکن یا پراکسی نیاز دارند، چون بهخاطر تحریمها این سرویس به صورت رسمی برای کاربران ایران فعال نشده و امکان دانلود آن از آیپیهای ایران وجود ندارد.
به اشتراک گذاشتن در راس امور؛ همگام با تحولات روز وب
من، تو و بیش از ۵۰۰ میلیون نفر دیگر عضو فیسبوکیم و روزانه بخشی از وقتمان را صرف گشت و گذار و به اشتراک گذاشتن (Sharing) دادهها در آن میکنیم. حالا مرورگری عرضه شده که نصب و اجرای آن مستلزم داشتن اکانتی در فیسبوک است. راکملت از شما اجازه میخواهد که به اطلاعات خاصی در صفحه فیسبوکتان دسترسی داشته باشد. با پذیرش این شرایط میتوانید پس از آن روی هر صفحهای از هر سایتی که در اینترنت هستید، به سادگی با کلیک روی گزینه Share آن را به صفحه فیسبوک یا توییتر خود ارسال کنید. با راکملت، به اشتراک گذاشتن اطلاعات در اینترنت از هر زمان دیگری سادهتر شده و تنها با یک یا دو کلیک ممکن است.همهچیز کاربرپسند و در دسترس است.
به سادگی میتوانید عکسی را که به نظرتان جالب است، با کشیدنش (Drag) به سمت لیست دوستان فیسبوکی، برایشان در قالب یک پیام بفرستید، یا توییتاش کنید، ایمیلش کنید، روی دیوار فیسبوکتان قرار دهید.
میتوان پیشبینی کرد که در آینده نزدیک بحثهای گستردهای پیرامون حریم خصوصی و نحوه استفاده راکملت از اطلاعات شخصی کاربران صورت خواهد گرفت. این مشکلاتی اجتنابناپذیر برای مرورگری است که مرورگر عصر ما است، عصری که حریم خصوصی هم در آن بازتعریف شده و میشود.
پیشینه وبگردی و بوکمارکهایتان را به همراه داشته باشید
زمانی که غرق وبگردی هستید، در پهنه بیکران اطلاعات در فضای مجازی، بارها پیش میآید که بخواهید صفحهای را بوکمارک کنید تا زمانی دیگر به سادگی به آن دسترسی داشته باشید. همه مرورگرها امکان بوکمارک کردن را به کاربر میدهند. اما نکته جالب در مورد راکملت این است که تنظیمات مرتبط با بوکمارک را ذخیره میکند؛ بنابراین پس از آن روی هر سیستم دیگری که راکملت روی آن نصب شده وارد شوید، میتوانید بوکمارکها و نیز پیشینه وبگردی (History) مرورگر خود را به همراه داشته باشید.
هنوز هم بیشترین سهم در بازار مرورگرها از آن مایکروسافت و مرورگر قدیمی آن، اینترنت اکسپلورر است، اگرچه اکسپلورر سیری اکیدا نزولی در پیش گرفته و فایرفاکس و کروم هر روز کاربران بیشتری را جذب خود میکنند. گسترش سیستم عامل ویندوز که اینترنت اکسپلورر مرورگر پیشفرض آن است، در سهم اغراق شده این مرورگر در دنیا تاثیر چشمگیری داشت. البته ناآگاهی کاربران از امکانات موجود در سایر مرورگرها هم در این ماجرا نقش پررنگی دارد.اکسپلورر در مقابل بسیاری از رقبای خود، از جمله کروم، فایرفاکس و اُپرا حرفی برای گفتن ندارد و مقایسه آن با راکملت، بیشباهت به مقایسه سیستمهای عامل داس و ویندوز نیست.
یک سال از اعلام رسمی راهاندازی «گشتهای اینترنتی» توسط پلیس آگاهی ناجا گذشته است. در یک سال فعالیت این گشتها که زیرمجموعه نیروهای نظامی و امنیتی در ایراناند، چه دستاوردی حاصل شده و چه چشماندازی در پیشرو است؟
در آبان ماه سال گذشته (۱۳۸۸)، پنج ماه پس از انتخابات بحثبرانگیز و پرشبهه ریاستجمهوری، معاون مبارزه با جرایم خاص و رایانهای پلیس آگاهی ناجا در یک همایش دولتی در تهران از راهاندازی «گشتهای اینترنتی» خبر داد.
در ماههای پس از انتخابات و در جریان اعتراضات گسترده مخالفان، اینترنت و ابزارهای نوین ارتباطی مبتنی بر وب، کمک شایانی به نیروهای مخالف حاکمیت در ایران کردند؛ از هماهنگی برای زمان و مکان اعتراضات گرفته تا انعکاس خشونت دولتی علیه معترضان در جهان و آگاهسازی شهروندان ایرانی نسبت به آنچه در داخل کشور میگذرد.
برداشت عمومی در مواجهه با خبر «راهاندازی گشتهای اینترنتی» این بود که دولت درصدد است رهگیری فعالیتهای آنلاین کاربران (مانیتورینگ) را با جدیت بیشتر و بهصورت سازمانیافته دنبال کند. البته با توجه به دامنه تاثیرگذاری اینترنت و فعالان متمرکز در جهان مجازی بر جو سیاسی کشور، چنین اقداماتی چندان دور از ذهن به نظر نمیرسید و نمیرسد. اشاره مستقیم مقامات ارشد ایران به تهدیدات ناشی از این امکانات و پیامدهایی که خود آن را «فتنه» و «جنگ نرم» میخوانند نیز گواه دیگری بر این مدعاست.
در آن زمان سرهنگ مهرداد امیدی، رئیس پلیس جرایم اینترنتی آگاهی، هدف از راهاندازی این گشتها را «مبارزه با کلاهبرداریهای اینترنتی» اعلام کرد. چنین اقدامی، با توجه به ضریب نفوذ بسیار پایین کارتهای اعتباری (Credit Cards) و داد و ستدهای ناچیز آنلاین در ایران، اغراقآمیز به نظر میرسید. شاید بتوان محور فعالیتهای این گشتها را همان چیزی دانست که سرهنگ امیدی در پایان سخنان خود در همایش تهران، اشارهای گذرا به آن کرده بود: «برخورد با جرایم سیاسی و نشر اکاذیب در اینترنت.»
“برداشت عمومی در مواجهه با خبر «راهاندازی گشتهای اینترنتی» این بود که دولت درصدد است رهگیری فعالیتهای آنلاین کاربران (مانیتورینگ) را با جدیت بیشتر و بهصورت سازمانیافته دنبال کند”
پلیس آگاهی یکی از ۱۲ عضو ستاد مبارزه با جرایم اینترنتی در ایران است که زیر نظر دادستانی کل کشور فعالیت میکند. در یک سال گذشته آمار و جزئیات بیشتری پیرامون گستره فعالیتهای «گشتهای اینترنتی» که بنا به تعریف قرار بود «امنیت را در فضای اینترنت برقرار کنند» منتشر نشده است. برخی از کارشناسان میگویند، فعالیتهای تعریفشده برای این نهاد، توسط بخشهای دیگری که عمدتا زیر نظر سپاه پاسداران و با پسوندهای «سایبری» فعالیت میکنند با جدیت بیشتری پیگیری میشود. معاونت پدافند سایبری سپاه پاسداران نیز مدعی است که «برای جلوگیری از لطمه خوردن مردم در فضای سایبر وارد عرصه شده است.»
سدسازی دیجیتال برای کاستن از شتاب تغییر
سانسور گستردهی محتوا در فضای مجازی (فیلترینگ)، پرداخت هزینههای هنگفت به کمپانیهایی نظیر نوکیا- زیمنس برای خرید تجهیزات شنود و رهگیری فعالیتهای کاربران (مانیتورینگ) و اصرار پیوسته بر ضرورت افزایش فعالیت «نیروهای ارزشی» و «برادران بسیجی» در جهت تسخیر فضای مجازی، نشانههای آشکاری از آگاهی حاکمیت و نیروهای وفادار به آن نسبت به تاثیر روزافزون رسانههای نوین و ابزارهای آنلاین در ایجاد تغییرات سیاسی است.
اقداماتی که برای اعمال محدودیت در شبکه جهانی و بدون مرز اینترنت و تلاشهایی که برای ارعاب کاربران و فعالان آنلاین انجام شده، گذشته از اهدافی که مقامات دولتی در عرصه عمومی مطرح میکنند، میتواند در کاستن شتاب تغییرات احتمالی نیز موثر باشد. شاید مانور خبری رسانههای حامی دولت پیرامون «راهاندازی گشتهای اینترنتی» به نتیجه دلخواه نرسیده بود که سه ماه پس از آن سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران در گفتوگو با خبرنگاران، ادعایی را مطرح کرد که از نظر فنی احتمال تحقق آن به سمت صفر میل میکند: «همه ایمیلها و پیامکهای کاربران کنترل میشود و حتی "آنتی پروکسی" هم نمیتواند جلوی آن را بگیرد.»
“اصرار پیوسته بر ضرورت افزایش فعالیت «نیروهای ارزشی» و «برادران بسیجی» در جهت تسخیر فضای مجازی، نشانههای آشکاری از آگاهی حاکمیت و نیروهای وفادار به آن نسبت به تاثیر روزافزون رسانههای نوین و ابزارهای آنلاین در ایجاد تغییرات سیاسی است”
به موازات این تهدیدهای شفاهی که گاه با پوشش رسانهای چشمگیر هم همراه شد، فعالیتهای دیگری هم صورت گرفته که تجربه نشان داده در بسیاری از موارد منجر به تحقق اهداف تعریفشده نمیشود. اینگونه اقدامات، نشانگر حاکمیت تفکر «توطئه محور» بر زیرساختهای ارتباطات نوین ایران است که به نظر میرسد به تسلط بر تدوین و اجرای برنامههای راهبردی در این حوزه میاندیشد.
دیوارسازی به دور شبکه بدون مرز
از جمله این اقدامات، میتوان به پروژههایی مانند «ایمیل ملی»، «اینترنت ملی» و «فیلترینگ ملی» اشاره کرد که همه آنها اهدافی مشترک را دنبال میکنند: دشوارتر کردن برقراری ارتباط و شبکهسازی اجتماعی که رهبران مخالفان دولت هم بارها بر ضرورت تحقق آن تاکید کردهاند، محدود کردن دامنه شبکه بدون مرز اینترنت برای تسهیل کنترل و رهگیری کاربران وب، و نیز آسانتر کردن تشخیص هویت واقعی کاربران.
برای این هدف آخر، اخیرا اقداماتی انجام شده که اواخر مهر ماه سال جاری، علیاصغر انصاری، معاون شرکت فناوری اطلاعات ایران خبر آن را اعلام کرد: «ضرورت شناسنامهدار شدن تمامی شناسههای اینترنتی (IP) موجود در کشور.» طرحی که در آن بیش از ۳ میلیون IP دارای شناسنامه میشوند و به عبارتی قابلیت تعقیب و شناسایی (حتی محل سکونت) کاربران اینترنت را به مسئولان ایرانی میدهد.
در سوی دیگر ماجرا، کاربران قرار دارند. کاربران خلاقی که از فنآوریهای روز برای عبور از سد محدودیتها بهره میگیرند و در ترویج آن میکوشند. با وجود پیشرفتهای تکنولوژیک و محدودیتهایی که برای بررسی دقیق تاثیرات این محدودیتها وجود دارد، نمیتوان با قاطعیت گفت که دولت ایران تا چه اندازه به اهداف مورد نظر خود نزدیک، یا از آنها دور شده است.
بحثهای مانند «ضرورت تسخیر فضای مجازی توسط نیروهای ارزشی»، تشکیلاتی نظیر «ارتش سایبری» و مفاهیمی همچون «جنگ نرم» پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به یکباره با فشاری محسوس وارد عرصه سیاسی در ایران شدند، ورد زبان مقامات جمهوری اسلامی شدند و در کانون توجه مسئولان قرار گرفتند.
پیآمد این اتفاق تنها ایجاد ارتشی به نام «ارتش سایبری ایران» نبود؛ در فضای وبلاگستان فارسی هم اثرات این نگرش کاملا محسوس و ملموس است و میتوان وبلاگهای بسیاری را مشاهده کرد که زمان زیادی از تولدشان نگذشته، اما به کپی کردن مطالب وبسایتهای حامی دولت و جنبش سبز میپردازند.
در آخرین نمونه از سخنان مسئولان ایران، میتوان به دیدگاه معاون رسانه مجازی سازمان صدا و سیما، لطفالله سیاهکلی اشاره کرد که داشتن وبلاگ برای هر شیعه را ضروری دانسته است. وی در سخنانی که توسط خبرگزاری فارس منتشر شده، به نکات بسیار مهمی اشاره کرده است که توجه به آنها میتواند برخی از حقایق وب فارسی و همچنین جنگ نرم را روشن کند.
«در زمینهی تولید محتوا تقریبا معادل صفر کار کردهایم»
سیاهکلی در بخشی از مصاحبهاش به تولید محتوایی «معادل صفر» اشاره کرده است. سخنی که تا حدود بسیار زیادی درست است و با بررسی کلی وبلاگستان فارسی میتوان به این نکته پی برد که وبلاگهای حامی دولت و یا جنبش سبز (مانند وبلاگهای سیاسی و یا مذهبی) تنها به کپی کردن مطالب وبسایتهای خبری میپردازند و تولید محتوایی در این زمینه ندارند.
به عنوان مثال با بررسی کلی وبلاگهای مذهبی میتوان به این نکته کاملا پی برد که اکثر این وبلاگها شامل سخنان مقامات مذهبی و یا فایلهای صوتی مذهبی هستند، در حالی که هیچ یک به تولید محتوا و بیان دیدگاههایشان در این زمینه نمیپردازند.
شاید بتوان از این سخنان اینطور نتیجه گرفت که تا کنون ارتش سایبری و پیاده نظامهای آن هیچ سودی نداشتهاند و جنگ سایبری در وبلاگستان فارسی تنها یک شعار بوده است.
دانلود؛ گداییِ مجازی
آقای سیاهکلی در فراز دیگری از سخنان خود، از دانلود به عنوان نوعی گداییِ مجازی یاد میکند: «در دنیای امروز باید از گدایی دانلود دست برداریم و اعتقادات و مذهبمان را به تمام دنیا ارائه کنیم.» قبل از تفسیر این سخن باید به این نکته اشاره کرد که مبانی وجودی اینترنت براساس دریافت (دانلود) و ارسال (آپلود) اطلاعات استوار است.
نمیتوان اینترنت را تنها از یک زاویه تنگ دید و با درکی ناقص به صدور احکام کلی درباره این پدیده پرداخت. این همان نکتهی مهمی است که بسیاری از مسئولان در زمینهی اینترنت تاکنون آن را درک نکردهاند و بر همین اساس محدودیتهایی مانند محدودیت سرعت اینترنت را برای کاربران خانگی ایران ایجاد کردهاند.
علاوه بر این آقای سیاهکلی در قسمتی دیگر از سخنانش رسانهی مجازی را رسانهای مدرن میداند. میتوان این سخن را سخنی مثبت در جهت رشد وب فارسی دانست و خرسند بود از اینکه سرانجام یکی از مسئولان ایرانی به این نکته پی برده که رسانههای مجازی مانند وبلاگ و یا شبکههای اجتماعی، رسانههایی مدرن هستند که باید با آنها رفتاری مدرن داشت نه رفتارها و رویکردهای سنتی مانند حذف و ایجاد محدودیت! البته این دیدگاه تنها در حد حرف باقیمانده است و تاکنون به صورت عملی برخوردی مدرن با اینترنت مشاهده نشده است.
از سوی دیگر میتوان سخن آقای سیاهکلی در مورد عرضهی جهانی اعتقادات و مذهب به دنیا را امیدوارکننده دانست و آن را اینگونه تفسیر کرد که سرانجام یکی از مسئولان، این عرصه را بستری مناسب برای انتشار عقاید و دیدگاههای خود دانسته است.
با کلیک کردن، وبسایت خود را مشهور کنید!
آقای سیاهکلی در بخشی از مصاحبهی خود دنیای اینترنت را اینگونه توصیف کرده است: «دنیای مجازی دنیای کلیک است، باید هر کس خود را موظف کند هر روز به سایتهای اسلامی وارد شده و کلیک کند تا از این طریق با پر مخاطب شدن آن سایت در صفحههای اول گوگل قرار گیرد و مخاطب بینالمللی پیدا کند؛ ما باید اعتقادات خود را ارزان و به رایگان در اختیار جهانیان قرار دهیم.»
این جملات گواه درک ناقص معاون رسانه مجازی سازمان صدا و سیما از فضای وب است، زیرا بر خلاف ادعای آقای سیاهکلی، دنیای مجازی، دنیای اطلاعات و تولید محتواست و هر وبسایت یا وبلاگی که تولید محتوا بکند (نه کلیک) به صورت گستردهای با استقبال مخاطبان مواجه میشود که نمونههای بسیاری در این زمینه وجود دارد. علاوه بر اینکه دنیای کلیک در وب 1.0 معنا داشته و در وب 2.0 که موفقیت وبسایتها و وبلاگها بر مبنای دخالت مخاطبان در تولید محتوا تعریف میشود، کلیک به تنهایی معنای خاصی ندارد.
همچنین براساس استاندارهایی که گوگل تعریف کرده است، وبسایتهایی که تعداد بازدیدکنندگان و همچنین لینکهای ارجاع شده به آنها بیشتر باشد در صفحات اول موتور جستجوی گوگل قرار میگیرند، البته باید این نکته را هم یادآوری کرد که این الگوریتم گوگل در حال تغییر و بهبودی است و ابزارهایی مانند «بمب گوگلی» مانند سالهای گذشته کارکرد آنچنانی ندارد.
براساس سخنان معاون رسانه مجازی سازمان صدا و سیما میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که مسئولان ایرانی همچنان به جنگ نرم و استفاده از ابزارهایی مانند وبلاگ برای مبارزه در این جنگ توجه دارند و سخنان آقای سیاهکلی که برخی از وبسایتهای خبری از آن به عنوان فتوای او در باب وبلاگنویسی یاد کردهاند را میتوان نوعی پیام برای پیاده نظامهای ارتش سایبری ایران دانست. پیاده نظامهایی که بدون تولید محتوا تنها هدفشان افزایش کمی (نه کیفی) مطالب منتشر شده در وبلاگستان فارسی است.
معاون رسانه مجازی سازمان صدا و سیما خود یک وبلاگنویس است و روزنوشتهای خود را مینویسد.
دولت ایران اوایل آبان ماه سال جاری «آییننامه توسعه رسانهها و فعالیتهای فرهنگی دیجیتال» را ابلاغ کرد که بر اساس آن همه رسانههای دیجیتال پیش از آغاز فعالیت خود باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تقاضای مجوز کنند.
با اجرای آییننامه ۲۴ مادهای جدید که «ایجاد و فعالیت هر واحد فرهنگی دیجیتال و انتشار هر رسانه دیجیتال» را منوط به «اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» کرده، حتی کسانی که قصد «انجام فعالیتهای تبلیغاتی، روابط عمومی و معرفی کالا یا خدمات برای فروش از قبیل مشاوره، تهیه و انتشار محتوای تبلیغاتی» دارند نیز باید پیش از هر چیز مجوز فعالیت خود را از وزارت ارشاد دریافت کنند.
در متن این نامه به صراحت تاکید شده است که «هرگونه فعالیت تجاری در زمینه تولید، تکثیر، توزیع و عرضه کالای شامل آثار دیداری و شنیداری به هر طریق، از قبیل حاملهای دیجیتال یا شبکه داده» منوط به اخذ مجوز از وزارت ارشاد است.
این آییننامه توسط وزارت ارشاد و با استناد به اصل ۱۳۸ قانون اساسی ارائه شده است. به این ترتیب همهرسانههای دیجیتال موظف شدهاند تا شش ماه پس از ابلاغ این آییننامه از وزارت ارشاد مجوز دریافت کنند. رسانههایی که اقدام به اخذ مجوز نکنند تعطیل شده و تحت پیگیرد قرار خواهند گرفت.
این آییننامه باید ضمن ابلاغ برای اجرا، به اطلاع علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی برسد «تا در صورتی که آنها را بر خلاف قوانین بیابد، با ذکر دلیل برای تجدید نظر به هیات وزیران بفرستند.»
هدف: نشر «برخط» و رسانه «برخط»
در متن این آییننامه به جای واژهی «آنلاین» از معادل فارسی «برخط» استفاده شده است. رسانههای «برخط» اینگونه تعریف شدهاند: «هر سامانهای که امکان قراردادن محتوای دیجیتال در معرض دسترس عموم یا بیش از یکهزار مخاطب مشخص یا نامشخص از طریق بستر شبکه نظیر شبکه گسترده جهانی، شبکههای محلی، شبکههای مبتنی بر فناوری بلوتوث، شبکههای تلفن ثابت و همراه را فراهم میآورد.»
“این آییننامه توسط وزارت ارشاد ارائه شده و بر اساس آن همهرسانههای دیجیتال موظف شدهاند تا شش ماه پس از ابلاغ این آییننامه از وزارت ارشاد مجوز دریافت کنند. رسانههایی که اقدام به اخذ مجوز نکنند تعطیل شده و تحت پیگیرد قرار خواهند گرفت”
دولت همچنین رسانههای کاربر ساخته، اعم از شبکههای اجتماعی و سایر رسانههای نوین را در این آییننامه «رسانههای کاربر محور» خوانده و در تعریف آن گفته است: «رسانه برخطی که بستر قراردادن محتوای دیجیتال در معرض دسترسی عموم یا بیش از یکهزار مخاطب مشخص و همچنین تعامل و تشکیل گروهها و شبکههای مجازی را برای کاربران فراهم آورد.»
تبصره ۲ ماده ۴ این آییننامه میگوید: «تولید، تکثیر، توزیع و عرضه کالاهای شامل آثار دیداری و شنیداری از طریق سامانههای برخط، اعم از آن که کالا، به صورت برخط بارگیری گردد یا پس از سفارش متقاضی، به وسیله پست، پیک یا سایر روشها برای وی ارسال گردد» بدون اخذ مجوز از وزارت ارشاد ممنوع است. منظور از «بارگیری» همان دانلود فایلها در اینترنت است.
انحصارطلبی در دهکده جهانی
فعالیت نظارتگریز رسانههای نوین در جهان مجازی، در سالهای اخیر مقامات جمهوری اسلامی را به تکاپو انداخته تا با مجموعهای از اقدامات سلبی و ایجابی، راه فعالیت آزادانه آنها را سد کنند. بهرغم فیلترینگ گسترده وبسایتها و وبلاگها، تلاشهایی نظیر تصویب «آییننامه توسعه رسانهها و فعالیتهای فرهنگی دیجیتال» نیز صورت میگیرد تا همه فعالیتهای احتمالی در اینترنت از فیلتر نظارت دولتی بگذرد و عرصه بر فعالان مستقل و یا مخالف رسانهای، تنگتر از گذشته شود.
“اولویتها و سازوکارهای انتخاب محتوای فرهنگی مورد حمایت، توسط کارگروهی انجام میشود که نمایندگان ۵ وزارتخانه و نیز سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم و موسسه مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در آن حضور خواهند داشت”
در مقابل، دولت به شیوههای گوناگون از حامیان خود حمایت و به گسترش فعالیت آنان کمک میکند. بهعنوان مثال در ماده ۱۴ این آییننامه، دولت همه دستگاههای اجرایی را مکلف کرده که از «تهیه و انتشار محتوای فرهنگی دیجیتال مربوط به حوزه وظایف قانونی خود که مروج فرهنگ اسلامی ـ ایرانی است» حمایت کنند. معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور، منابع لازم برای اعطای تسهیلات حمایتی را تامین خواهد کرد.
اولویتها و سازوکارهای انتخاب محتوای فرهنگی مورد حمایت، توسط کارگروهی انجام میشود که نمایندگان ۵ وزارتخانه و نیز سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم و موسسه مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در آن حضور خواهند داشت.
تصویب این آییننامه دومین اقدام دولت احمدینژاد برای ساماندهی محتوا در فضای مجازی است. پیش از این نیز در سال ۱۳۸۵، دولت نهم آییننامهای با عنوان «ساماندهی فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی و سایتهای ایرانی» را به تصویب رسانده بود که بر اساس آن دارندگان سایتهای ایرانی موظف شده بودند آدرس وبلاگ و مشخصات شخصی خود را در مراکز دولتی ثبت کنند. با شروع این طرح در دی ماه ۱۳۸۵ وبلاگنویسان ایرانی کمپینی تبلیغاتی با عنوان “من وبلاگم را ثبت نمیکنم” راهاندازی کردند. این کمپین با استقبال گسترده وبلاگنویسان و کاربران آنلاین مواجه شد و در عمل «طرح ساماندهی» بینتیجه ماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر