-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ بهمن ۱۲, چهارشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 02/01/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



آخرین تلاشهای حقوقی یک شهروند بریتانیایی که اتهامش اقدام به فروش قطعات باطری موشک به ایران است، برای ‌مسترد نشدن به آمریکا بی‌نتیجه ماند.

کریستوفر تپین، ۶۴ ساله، به اتهام توطئه برای صادرات تجهیزات دفاعی بدون مجوز یا تایید مراجع، در ایالت تگزاس آمریکا تحت تعقیب است.

پیش از این، دادگاه عالی بریتانیا با درخواست دولت آمریکا برای استرداد آقای تپین موافقت کرده بود و وکلای او به دنبال ارجاع این پرونده به دیوان عالی تجدیدنظر بودند. اما این درخواست از سوی قضات دادگاه عالی رد شد.

به گزارش بی بی سی فارسی دیوان عالی تجدیدنظر بالاترین نهاد قضایی در بریتانیا است.آقای تپین که اهل اورپینگتون در جنوب شرقی لندن است، می‌گوید که قربانی تله پلیس فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) شده است.

او همچنین متهم است که در تلاش برای صادرات تجهیزات دفاعی بدون دریافت مجوزهای لازم معاونت داشته و به روند آنها کمک کرده است.

ارجاع پرونده به دادگاه عالی تجدیدنظر، آخرین اقدام حقوقی بود که آقای تپین می‌توانست در بریتانیا به کار بگیرد تا مانع از استرداد خود به آمریکا شود. اما درخواست او برای ارجاع پرونده‌اش رد شد.

اعلام شده است که مسایل حقوقی مطرح در این پرونده، اهمیت عمومی لازم را برای بررسی شدن در دادگاه عالی تجدیدنظر ندارد.در صورتی که آقای تپین مجرم شناخته شود، ممکن است با مجازات حداکثر ۳۵ سال حبس روبه‌رو شود.

او که مدیر سابق شرکت باربری بین‌المللی بروکلند است، می‌گوید که فکر می‌کرد در حال صادرات باطری برای صنعت خودروسازی در هلند بوده است.

اوایل ماه ژانویه، دادگاه عالی در بریتانیا درخواست او برای عدم استرداد به آمریکا را رد کرد.

آقای تپین بعد از اعلام نظر دادگاه عالی گفت که این حکم او را "کاملا ناامید" کرده است.

او گفت: "من روی سازوکار قضایی بریتانیا حساب کرده بودم تا از من در برابر این اتهامات دروغین، محافظت کند، اتهامات نادرستی که از سوی یک اداره دولتی خودمدار و تک‌رو که آشکارا خارج از محدوده قانون در آمریکا عمل می‌کند، به من وارد شده است."

در ماه فوریه سال گذشته، یک دادگاه بدوی در لندن حکم به استرداد آقای تپین به دولت آمریکا داده بود.

با این حال، او خود را قربانی صحنه‌پردازی اف‌بی‌آی خوانده و گفته است که ماموران مخفی اف‌بی‌آی که تظاهر می‌کردند متعلق به یک شرکت صادراتی هستند، با او درباره صدور این قطعات به ایران مذاکره کرده‌اند.


 


یک مقام ارشد اطلاعاتی آمریکا گفته است که ایران همچنان گزینه ساخت تسلیحات هسته‌ای را در نظر دارد و آماده انجام حملات تروریستی علیه ایالات متحده در خاک این کشور است.

جیمز کلپر، رئیس سازمان اطلاعات ملی آمریکا، گفته است: پیشرفت‌های فنی ایران، به طور مشخص در غنی‌سازی اورانیوم، بر این ارزیابی ما صحه می گذارد که ایران ظرفیت علمی، فنی و صنعتی لازم را برای تولید تسلیحات هسته‌ای در اختیار دارد و موضوع اصلی، تنها اراده سیاسی (برای تولید چنین تسلیحاتی) است.

به گزارش بی بی سی فارسی او اضافه کرده است: این پیشرفت‌ها در راستای این نظر ماست که ایران در صورتی که بخواهد تسلیحات هسته‌ای تولید کند، از نظر فنی این ظرفیت را دارد که اورانیوم غنی شده برای مصارف نظامی، تولید کند.

این اظهارات آقای کلپر در متنی آماده‌ شده برای ارائه در نشست کمیسیون اطلاعاتی سنای آمریکا منتشر شده است.

آقای کلپر همچنین گفته است که به باور سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، ایران آماده دست زدن به حمله‌های تروریستی در داخل خاک آمریکا یا به منافع این کشور و متحدانش در خارج از آمریکاست.

در اکتبر گذشته دولت آمریکا اعلام کرد که ایران در توطئه ناموفق ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن دست داشته است.

ایران این اتهام را رد کرده است، ولی آقای کلپر می‌گوید که این توطئه، اراده پرخاشگرانه جدید در سطوح عالی ایران را برای صدور مجوز حمله‌هایی علیه آمریکا نشان می‌دهد.

او گفته است: این توطئه نشان داد که تعدادی از مقامهای رسمی ایران که احتمالا آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، هم از جمله آنهاست، در شرایط کنونی اراده بیشتری دارند تا در واکنش به اقدامات ایالات متحده که تهدیدآمیز تلقی می کنند، به حمله‌ای در آمریکا دست بزنند.

او اضافه کرده است: ما همچنین نگران توطئه ایران علیه آمریکا یا منافع این کشور و متحدانش در خارج از آمریکا هستیم.

آقای کلپر در عین حال گفته است که جاسوسی از سوی چین، روسیه و ایران همچنان مهم‌ترین تهدیدهای آمریکا در سال‌های آینده خواهد بود.

او اضافه کرده است:عملیات اطلاعاتی ایران علیه آمریکا، از جمله توانمندی‌های سایبری آن، در سال‌های اخیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.

خبرگزاری دولتی ايرنا، پيشتر گزارش داده بود محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران در گفت وگو با دميتری مدوديف، رييس جمهوری روسيه خواستار افزايش همکاری ها و همچنين قطع دلار از بازار تجارت ميان دو کشور شده است.


 


مسوولان قضایی از استفاده علی اکبر سروش، زندانی سیاسی عضو جبهه مشارکت از حق آزادی مشروط ممانعت به عمل آورده اند.

علی اکبر سروش، متولد ۱۳۴۲، ازفعالان سیاسی شهرستان بابل، استان مازندران است. او عضو هیئت علمی دانشگاه، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت منطقه مازندران، و رئیس آموزش و پرورش شهرستان بابل و مشاور سیاسی استاندار در دوره اصلاحات بوده است.

سروش در سال ۱۳۸۴، در نهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری، رئیس ستاد انتخاباتی دکتر معین در استان مازندران و عضو ستاد میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ در شهرستان بابل بود. وی به عنوان تنها مدرّس گروه تاریخ در دانشگاه علوم و فنون مازندران، از بدو تأسیس مشغول به تدریس بود که از ترم دوم ۸۸، به دستور حراست وزارت علوم از تدریس منع شد.

کامیلا قلی پور، همسر علی اکبر سروش درباره آخرین وضعیت همسر دربند خود به وبسایت "نوروز" گفته است: با وجود این که ایشان بیش از نیمی از محکومیتشان را گذرانده اند، هنوز از طرف مقامات مسئول جوابی درباره استفاده از آزادی مشروط دریافت نکردیم و آقای سروش علی رغم این حق قانونی، هم چنان در زندان به سر می برند. گویا حق مرخصی، آزادی مشروط و بند جداگانه تنها برای سایر جرایم تعریف شده است و زندانیان سیاسی از این حقوق محروم هستند.

مشروح این مصاحبه بدین شرح است:

از آخرین وضعیت آقای سروش چه اطلاعی دارید؟

ایشان در حال حاضر در پی اجرای حکم ۴ ماه حبس تعزیری، به همراه سایر عزیزان دربند، در زندان متی کلای بابل زندانی سیاسی هستند. وضعیت عمومی ایشان خوب است. در قانون، برای زندانیان حق آزادی مشروط بعد از گذراندن نیمی از حکمشان در نظر گرفته شده است. بر این مبنا ما نیز قبل از اتمام نیمی از دوره محکومیت ایشان، اقدامات اداری و قانونی لازم را انجام دادیم اما با وجود این که ایشان بیش از نیمی از محکومیتشان را گذرانده اند، هنوز از طرف مقامات مسئول جوابی دریافت نکردیم و آقای سروش علی رغم این حق قانونی، هم چنان در زندان به سر می برند. گویا حق مرخصی، آزادی مشروط و بند جداگانه تنها برای سایر جرایم تعریف شده است و زندانیان سیاسی از این حقوق محروم هستند.

ایشان به همراه سایر زندانیان سیاسی بابل در چه بندی به سر می برند؟

آقای سروش به همراه سایر زندانیان،در بند مجرمین خطرناک زندان متی کلای بابل به سر می برند. ایشان و سایر زندانیان سیاسی زندان متی کلا، به عنوان زندانی سیاسی، از حقوق اولیه خود،که همانا داشتن بند جداگانه است، محرومند و این باعث ناراحتی و نگرانی ماست. سلب شدن این حقِ در نظر گرفته شده در قانون، برای همه خانواده های زندانیان سیاسی آزاردهنده است. خود زندانیان به همراه خانواده هایشان بارها از مسئولین زندان خواسته اند تا بندی جداگانه برای زندانیان سیاسی این زندان فراهم کنند ولی متاسفانه این امر با مخالفت مسئولین زندان مواجه شده است.

آیا با ایشان ملاقات داشته اید؟

ما دو بار با ایشان ملاقات داشتیم. مسأله ای که در این دو ملاقات بسیار برایمان منزجرکننده بود، دادن مجوز عبور از درهای پیاپی، با مهر زدن بر دستانمان بود. با ناباوری شاهد مهر زدن بر دستانمان بودم، به این مسأله اعتراض کردم و آن را توهین به شخصیت انسانی دانستم، شخصیتی که قرار بر کرامت بخشیدن به آن بود!

از لحاظ روحی ایشان چگونه هستند؟

ایشان در شرایط بدتر یعنی سپری کردن ۴۷ روز در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات ساری هم شرایط روحی بسیار خوبی داشتند، در این زندان نیز باز هم دارای روحیه بسیار خوبی هستند. ایشان با توکل به خدا و مطالعات مستمر روزها را می گذرانند. این روحیه استقامت و امیدواری آقای سروش و سایر زندانیان سیاسی تنها نشأت گرفته از قوام شخصیتی و فکری آنان است نه از سهل بودن شرایط حاضر. و من در عجبم از کسانی که در برابر این روحیه های متعالی، به خود اجازه تعّدی به حقوق آنان می دهند.

از شرایط خانواده های زندانیان سیاسی مازندران چه می دانید؟

از خانواده های زندانیان سیاسی بابلسر مثل خانواده آقای علی تاری خبر کلی دارم و از وضعیت خانواده های زندانیان سیاسی شهرمان بابل، مثل خانواده آقای دکتر احمد میری، آقای علیرضا شهیری، آقای علیرضا فلاحتی، آقای محمدرضا ملکی، آقای آریا آرام نژاد، آقای محمد معصومیان و آقای مصطفی ابراهیم تبار باخبرم. بعضی خانواده ها نوپا هستند و پس از زندانی شدن همسرانشان، از طرفی بسیار تنها شده اند و از طرف دیگر لازم است تا دست حمایتگر خداوند از طریق بندگانش حامی این عزیزان باشد زیرا این جوانانِ خوب ِ دربند تنها نان آور خانه محسوب می شوند. با خانواده آقای میری و آقای شهیری هم که از سالیان دور ارتباط خانوادگی داریم؛ روحیه همه آنها عالی است و در کل همه خانواده های زندانیان سیاسی با صبر و استقامت روزهای انتظار را ورق می زنند.

چرا آقای دکتر سروش را برای بار اول سال ۸۸ بازداشت کردند؟ چند روز بازداشت شدند؟ اتهام ایشان چه بود؟

آقای سروش در ۲۲ اسفند ۱۳۸۸ به اتهام " تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی" توسط اداره اطلاعات استان مازندران، بازداشت شدند و متعاقب آن، ۴۷ روز در سلول انفرادی با شرایطی بسیار بد و دور از حقوق اولیه هر انسان، تحت بازجویی قرار گرفتند. این در حالی بود که ایشان هنوز در مرحله اتهام بوده و بدون تشکیل هیچ دادگاهی مجبور به گذراندن ۴۷ روز در سلول انفرادی شدند.

در پایان اگر نکته ای به ذهنتان می رسد بفرمایید.

من دعاگوی همه زندانیان سیاسی کشورم هستم و از خداوند برایشان سلامتی و آزادی طلب دارم. به نظر بنده این عزیزان دربند در شهرمان و همه شهرهای ایران، جایشان در کنج زندان نیست بلکه اینان که اغلب قشر تحصیل کرده جامعه را تشکیل می دهند می بایست با اندیشه پویایشان همانطور که در قلب مردم جای دارند، در کنار مردم هم حضور داشته باشند. تفاوت در عقاید و نظرات سیاسی نباید جرم تلقی شود و زندان پاسخ مناسبی برای اندیشه و عقیده متفاوت نیست. چرا که اعتراض ساختار می آفریند و جامعه می تواند با وجود معترضین، خود را بازیابی و بازسازی کند. بنابراین اعتراض این عزیزان قابل احترام و اندیشه شان قابل تأمل برای بازسازی ایرانی آباد است.


 


گروه عصیان

byst_w_pnj_bhmn.jpg


 


جمعی از فعالین ضدجنگ جنبش سبز

کالبد میهنمان خسته از ضربات حکومت عاری از مشروعیت ، روز های دشواری را می گذراند. اصرار و لجاجت حکومت بر تداوم روش های خصمانه و مخل منافع ملی و سرزمینی که با تکیه بر وحشت پراکنی و تحکیم فضای پلیسی دنبال می شود، آینده تاریکی را پیش روی مردم و وطن قرار داده است. یکی از وجوه مخرب عملکرد حکومت در دهه اخیر دمیدن بر تنور بحران آفرینی در عرصه بین المللی بوده است. تعقیب ماجراجویی هسته ای در مرکز این اقدامات تنش زا قرار دارد.
حاکمین فعلی‌با گفتمان خصمانه و عدم همکاری با آژانس روز به روز بر خطر مقابله نظامی با ایران می‌‌افزایند. در شرایطی که همسایگان ایران با تقویت روابط اقتصادی با اقصی نقاط جهان و جذب سرمایه و فن‌آوری‌های بروز گام‌های بلندی را در راه رشد اقتصادی و بهبود رفاه عمومی مردمان‌شان بر‌می‌دارند، ماجراجویی‌های بین‌المللی حکومت ،ایران را روز به روز در انزوای عمیق‌تری فرو می‌برد . نتایج این انزوا در زندگی روزمره تمام مردم ایران مشهود و ملموس است وبا عملی ‌شد ن تحریم نفت و بانک‌مرکزی به سطح غیرقابل تحملی خواهد رسید.
ما تداوم بن بست کنونی، بلند پروازی هسته ای و قدرت نمایی را زمینه ساز افزایش برخورد نظامی محتمل در آینده می دانیم که قطعا قربانی اصلی آن مردم ایران و بخصوص کودکان و اقشار زحمتکش خواهند بود. البته باید در نظر داشت بزرگنمایی خطر جنگ و هراس افکنی نیز تبعاتی منفی را متوجه مصالح جامعه ایران می کند.
در این میان وجود مشکلات در نظام جهانی و پاره ای از استاندارد های دو گانه چون عدم اعتراض به برنامه نظامی هسته ای اسرائیل ، هند و پاکستان باعث نمی شود تا چشم بر روی خطا های حاکمیت بحران زا ببندیم.
امروز شرایط مداخله بشردوستانه در ایران وجود ندارد و ممکن است هیچ زمان بوجود نیاید. حمایت خارجی اشکال گوناگونی دارد. ما مدافع حمایت سیاسی جامعه جهانی از مطالبات دموکراسی خواهانه در ایران هستیم.
هر نگاهی به چگونگی و علت بحران خارجی کنونی داشته باشیم باز در تحلیل آخر نظام جمهوری اسلامی و بخصوص بخش افراطی آن است که با خطای محاسباتی خود شعله های جنگ محتمل را بر خواهد افروخت. در مخالفت با جنگ باید بحران سازان داخل حکومت را هدف اصلی قرار داد. در شرایطی که تبعات رکود جهانی دامنگیر اقتصاد ایران نیز شده و معضلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریت دولت را تشدید کرده است، هیچ معیار منطقی و انسانی توجیه نمی کند تا مردم ایران و بخصوص افراد زیر خط فقر که هیچگاه در جریان چگونگی ماهیت برنامه هسته ای قرار نگرفته اند تاوان قدرت نمایی حاکمان بی درد و مرفه را پس بدهند!
در این راستا همکاری کامل و شفاف با آژانس انرژی اتمی و توقف موقت و مشروط غنی سازی اورانیوم هسته‌ای تا اعتماد سازی در چارچوب کنوانسیون منع گسترش سلاح های اتمی و پایان بخشی فوری به تمامی وجوه نظامی مربوط به برنامه هسته‌ای می تواند به عنوان یکی از مطالبات محوری جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران در زمینه صلح خواهی مد نظر قرار گیرد. ترکیب این خواسته در کنار خواست رعایت حقوق بشر، آزادی های اساسی و دموکراسی به مراتب پتانسیل بیشتری را برای تضعیف توامان استبداد و تجاوز گری و لذا جلوگیری از جنگ خواهد داشت.
ما جامعه جهانی و بخصوص کشور‌های غربی را نیز به خویشتن‌داری و رعایت حقوق و منافع ملی و سرزمینی مردم ایران فرا می‌خوانیم. هرگونه اقدام ناسنجیده و یا جنگ محتمل خسارات غیرقابل جبرانی را نصیب ملت ایران خواهد کرد.
به نظر ما امنیت و رشد اقتصادی و علمی ایران و مناسب ترین راه غلبه برمخاطرات خارجی در گرو مدیریتی بر اساس منافع ملی ایران و تنش زدایی با همسایگان و جامعه جهانی و از همه مهمتر آشتی با مردم کشور و انتقال قدرت به آنان است. امنیت واقعی مردم وقتی تضمین می شود که سیاست و مدیریت کشور از انزواطلبی و سرکوب داخلی و تنش زایی خارج شود و به سمت کاستن از شمار دشمنان و افزودن بر شمار دوستان ومشارکت موثر و صلح آمیز در منطقه حرکت کند و همچنین فضای سیاسی داخل را باز نماید و به اقتصاد ایران نیز مجال نفس کشیدن و تماس با جهان بدهد.


 


حکم پنج سال حبس تعزیری ایقان شهیدی، فعال حق تحصیل و شهروند بهائی تایید و  صدف ثابتیان، دیگر شهروند بهایی از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، حکم پنج سال حبس تعزیری این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی توسط شعبه ۵۴ تجدید نظر دادگاه انقلاب اسلامی مورد تائید قرار گرفت.
شهیدی در دادگاه بدوی به اتهام «عضویت در گروهک غیرقانونی کمیته حق تحصیل»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» و «عضویت در جامعه‌ی بهائی» از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. بنا بر این گزارش، دادگاه ایشان همراه با توهین های اعتقادی و شخصی فراوانی همراه بوده است.
همچنین بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر صدف ثابتیان، شهروند بهایی اهل ساری که در ارتباط با دانشگاه مجازی بهائیان ایران بازداشت شده بود از سوی قاضی صلواتی به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد.
وی به همراه دو شهروند بهایی دیگر در ساری بازداشت و به تهران منتقل شد و پس از طی پروسه بازجویی با تودیع وثیقه به صورت موقت آزاد شد


 


شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه استفاده از مترو را در روز نماز جمعه رهبری رایگان اعلام کرد و تعداد قطارهای مترو را نیز افزایش داد.

احسان مقدم مدیر روابط عمومی و امور بین الملل شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه  با بیان اینکه در روز جمعه ۱۴بهمن که نماز جمعه توسط رهبری برپا می شود، سرویس دهی به نمازگزاران رایگان خواهد بود افزود: سرفاصله زمانی حرکت قطارها در روز جمعه در خط ۴ برای حرکت نمازگزاران به نماز از ساعت ۸ صبح، ۴ دقیقه و برای بازگشت نمازگزاران محترم از نماز ۳ دقیقه خواهد بود و این در حالیست که سرفاصله زمانی حرکت قطارها در این خط در روزهای تعطیل طبق روال ۱۰ دقیقه بود.

وی اظهار داشت: در این روز همچنین فاصله حرکت زمانی قطارها در خطوط ۱و ۲ نیز مانند روزهای کاری (غیر تعطیل) خواهد بود.

مقدم گفت: همچنین در روزهای ۱۲ و ۲۲ بهمن مترو برای مسافران رایگان است.


 


علی‌اکبر عجمی فعال دانشجویی طیف چپ و سردبیر نشریه دانشجویی دنیای بهتر پس از دو سال و در پی پایان دوره محکومیت خود از زندان آزاد شد.

علی‌اکبر عجمی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و  در تاریخ ۱۷ مرداد ۸۹ به اتهام تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد و سپس در تاریخ ۲۰ آبان ، حکم وی در دادگاه تجدید نظر از ۴ سال حبس به ۲ سال تبعید در یکی‌ از شهرستان‌های استان البرز تقلیل یافت.

در جریان بازداشت علی عجمی در سال ۸۸ وی در اداره اطلاعات مشهد مورد شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او بیش از ۲ ماه در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ و ماه ها بلاتکیف در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی بود. پس از ۸ ماه بلاتکلیفی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی محاکمه شد.

علی اکبر عجمی ۶ بهمن ۸۹ به زندان رجایی شهر منتقل شد و درهفته های گذشته نیز خبری منتشر شد مبنی براینکه که درگیری رئیس حفاظت اطلاعات در زندان رجایی شهر کرج با علی عجمی، به پاره شدن پرده‌ی گوش این زندانی سیاسی منجر شده است.


 


 با گذشت نزدیک به چهار هفته از بازداشت فاطمه خردمند، روزنامه نگار و فعال جنبش، همسر و فرزند خردسالش موفق شدند روز دوشنبه وی را ملاقات نماید.

به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه در پی تماس تلفنی بازجوی فاطمه خردمند با مسعود لواسانی، همسر وی و طرح این خواسته که ساعت ۱۳ وی به همراه فرزندش متین در دادسرای اوین حضور یابد، لواسانی در دادسرای اوین حضور یافت.

آقای لواسانی در نهایت به دستور و موافقت بازجوی فاطمه خردمند موفق شد به همراه فرزند خردسالش به مدت چند ساعت با همسر خود ملاقات نماید.

مسعود لواسانی پس از ملاقات وضعیت همسرش را مناسب توصیف نموده و از وعده‌ی بازجوی پرونده برای آزادی همسرش و حل شدن مسئله در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

 چند روز پیش جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی در بیانیه ای با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی خردمند، نسبت به سلامتی وی – به دلیل بیماریهای خاصش- هشدار جدی داده بودند.

این خانواده ها همچنین هشدار داده بودند که این بانوی جوان علاوه بر تحمل مشقات ناشی از بازداشت همسر و بیماری صرع خویش، نگهداری و درمان فرزندی خردسال و مبتلا به بیماری اوتیسم را بر دوش دارد.

خانواده های زندانیان سیاسی ضمن تأکید بر آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی، اعلام کرده بودند در صورت ادامه این روند نامعقول آنهم در این شرایط حساس و بروز هر مشکلی برای فاطمه خردمند و یا هر زندانی سیاسی دیگر، مسئولیت هر اتفاقی بر عهدۀ حاکمیت و دستگاه قضا می باشد.

گفتنی است، فاطمه خردمند، روزنامه نگار و فعال جنبش سبز، اواسط دی ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.


 


پدر محمد مختاری در آستانه سالگرد کشته شدن فرزندش در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن می گوید: می خواستند محمد را بسیجی معرفی کنند اما محمد پیش از مرگ خودش را معرفی کرده بود و آنها نمی دانستند اگر محمد را بسیجی معرفی کنند جواب نوشته های فیسبوکی اش را چه بدهند.

مراسم تشییع جنازه محمد مختاری سال گذشته پس از راهپیمایی ۲۵ خرداد در حالی برگزار شده بود که خبرگزاری فارس و تلویزیون جمهوری اسلامی گزارش داده بودند که این جوان توسط آمریکا و اسراییل و منافیق کشته شده است و  در این مراسم شعارهایی نظیر "مرگ بر موسوی "، "مرگ بر کروبی" و "مرگ بر منافق" سر می دادند.:

پس از گذشت یک سال، اسماعیل مختاری پدر محمد مختاری در گفتگو با "سرخ سبز" در توضیح آنچه در روز تشییع جنازه بر آنان گذشته است می گوید، برخی از زنان که برای خانواده ی ایشان هم ناشناس بوده اند با حضور در مراسم تشیع جنازه در مقابل دوربین ها نقش مادر محمد مختاری را بازی کرده و شعارهایی را سر می دادند  که در آن شرایط باعث رنجش این خانواده شد.

حسین شریعتمداری نماینده رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کیهان، چند روز پس از کشته و دستگیر شدن معترضان راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن، در تلویزیون جمهوری اسلامی، صانع ژاله دیگر شهید سبز این راهپیمایی را به عنوان «بسیجی» معرفی کرد که همان زمان با واکنش شدید خانواده صانع ژاله مواجه شد.

mkhtry2.jpg

برادر صانع ژاله آن زمان توضیح داد که طرفداران حاکمیت از طریق پسرخاله صانع توانسته بودند  عکسی از صانع را از خانواده تحویل گرفته و برای این دانشجوی معترض کارت بسیج صادر کنند تا او را به عنوان یکی از بسیجان که توسط «منافقان» کشته شده است معرفی کنند.

اینک پدر محمد مختاری که به گفته ی خودش هنوز نمی داند به خانواده ی وی اجازه برگزاری مراسم سالگرد را می دهند یا نه، پرده از تلاش هایی که یک سال  قبل برای بسیجی معرفی شدن محمد مختاری صورت گرفته بود بر می دارد و می گوید  شبی که محمد جان باخت، ساعت دو نیم بعد از نیمه شب به منزل آنان مراجعه کردند و از آنان خواستند تا عکسی از محمد را در اختارشان قرار دهند که او را پیش از روز تشییع جنازه به عنوان بسیجی معرفی کنند.

این پدر داغدیده در ادامه می گوید، هر جایی که می بینیم یاد او می افتیم. از طرفی فکر می کنیم چر این یک سال کسی نیامد بپرسد چه شد. این یک سال در ایران یک سکوتی حاکم شده ، صدایی نمی آید.  به جز رسانه های خارجی هم کسی هم سراغ ما نیامده.

اسماعیل مختاری با بیان اینکه اگر محمد زنده بود بازهم در راهپیمایی سبزها شرکت می کرد گفت، او این اعتقاد را داشت و می رفت و همیشه هم وقتی راهپیمایی می رفت من دلنگران بودم.

وی با بیان اینکه از رسیدگی عادلانه به پرونده قتل فرزندش در دستگاه قضایی نا امید است، گفت: به هر حال خودشان می دانند جریان چه بوده و چه اتفاقی افتاده. همه چیز را خودشان آگاه هستند اگر می خواستند بگویند همان روز اول می گفتند نه فقط به ما ، بقیه هم وضعیت شان همین است. کدام یک را تا به حال گفتند؟ تعداد دقیق کشته شدگان را نمی دانم ولی بیش از صد نفر کشته شده است. به جز آنکه در همان روزهای اول اعلام کردند منافقین کشته اند، خب اگر منافقین بودند چرا تا حالا معرفی نمی کنند، شما که می گویید هر جنبنده ای تکان  بخورد ما می فهمیم، چطور شد این عده که کشته شدند حتی یک نفر را معرفی نمی کنند ؟ بیاورند در تلویزیون تا ما هم آگاه شویم چه کسی کشت.

پدر شهید مختاری اضافه کرد: از طریق گزارشگر ویژه سازمان ملل پیگیر شدند ما هم گزارش دادیم اما نمی دانیم به دست احمد شهید رسیده است یا نه. ما هیچ چیزی نمی خواهیم جز اینکه بگویند به  چه دلیل بچه ما را کشتند و قاتلش چه کسی بود.

وی در شرح ماجرای کشته شدن فرزندش در تظاهرات مسالمت آمیز جنبش سبز گفت: من آن روز سر کار بودم و وقتی متوجه شدم درگیری هایی در راهپیمایی اعتراضی ۲۵ بهمن رخ داده  بوده خیلی ناراحت بودم. توی فکر محمد بودم چون خانه نیامده بود می دانستم محمد بلاخره طرفدار بود به راهپیمایی رفته بود.  چندین بار خانه زنگ زدم نبود، ساعت چها رو نیم پنج رسیدم خانه دیدم محمد هنوز نیامده، بعد دوست محمد زنگ زد و گفت سر محمد آجر خورده است و در بیمارستان است. ما نگران شدیم حرکت کردیم به سمت بیمارستان، وقتی رسیدم پسرم سهیل را دیدم که زودتر از من رسیده بود بیمارستان. وقتی مرا دید، اشکش سرازیر شد و گفت که محمد را از دست دادیم...هر کار کردم که وارد شوم تا خودم بتوانم پسرم را ببینم، نیروها آنجا زیاد بودند و نمی گذاشتند...

مختاری ادامه داد: در بیمارستان هم لباس شخصی ها بودند و هم نیروهای انتظامی. پسرم زودتر از من رفته بود و محمد را دیده بود و از او پرسیدم چه شد که برایم گفت من اسم محمد را آوردم و گفتند بروم میان چند نفر که تیر خورده بود پسرم را ببینم ولی من نگاه کردم به زخمی ها و نشناختم. از پرستار سوال کردم محمد کدام است گفت همان که سرش بسته است. رفتم دیدم خودش است. تیر از بالا به سرش شلیک شده بود. ما را خواستند و گفتند رضایت بدهید تا ما عمل کنیم.  عمل کردند و در سی سی یو بود به ما هم گفتند بروید و صبح بیایید. ولی من خودم توی راه متوجه شده بودم که با عمل کاری نمی شود کرد چون پاهایش سرد شده بود و معلوم بود تمام کرده بود. ساعت شش صبح که مراجعه کردیم گفتند فوت کرده است.

این پدر داغدار با ذکر مشکلاتی که برای تحویل گرفتن جسد محمد فرزندش با آن رویرو شد اظهار داشت: گفتیم جسد را تحویل بدهید گفتند باید تسویه حساب کنید، رفتیم اورژانس و عمل و برای خوابیدن یک شب پولش را بدهیم گفتند باید بروید کلانتری، از یک طرف به ما گفتند باید بروید امنیت ملی. آنجا هم به ما گفتند بروید ما باید تحقیقات مان را انجام بدهیم یک روز طول می کشد. آمدیم خانه دیدیم همسایه ها می گویند محمد چه شد، چون آمده بودند توی محل از همسایه ها تحقیق کرده بودند رفته بودند شاهرود که بچه ام آنجا درس می خواند و چیزی به دست نیاوردند. بلاخره با ناراحتی توی خانه نشسته بودیم. ساعت دو بعد از نیمه شب دیدیم زنگ در خانه ما را زدند. رفتم پایین به من تسلیت گفتند و بعد به ما گفتند اگر می شود یک قطعه عکس از محمد بدهیم که ما او را به عنوان بسیجی معرفی کنیم. من گفتم نه  کاری که شده و من نمی خواهم بچه ام را به عنوان بسیجی معرفی کنم. گفتند به نفع شماست و از امتیازات اش استفاده می کنید. من گفتم نه. گفتند حالا شما با خانواده مشورت کنید ما نیم ساعت روی نیمکت توی میدان می نشینیم بیایید به ما جواب بدهید. من رفتم بالا با خانواده ام صحبت کردم و هیچ کس موافقت نکرد. برگشتم پایین و به آنها گفتم هیچ یک از اعضای خانواده ام قبول نمی کنند که محمد را به عنوان بسیجی معرفی کنید.

وی افزود: آنها از من پرسیدند چرا قبول نمی کنید؟ من هم پاسخ دادم تا به حال کجا بودید که حالا بچه ام فوت کرد به عنوان بسیجی می خواهید معرفی کنید امتیاز بدهید. گفتم الان اگر قبول نکنم چه خواهد شد؟ گفتند فردا با مشکل تحویل جنازه مواجه خواهید شد. من گفتم نه ما یک خانواده مذهبی هستیم و دوست داریم جسد بچه مان را تحویل بگیریم.  آنها رفتند و وقتی صبح برگشتند دیگر صحبتی در مورد اینکه عکس محمد را بدهید نکردند، من فکر می کنم آنها شب رفتند وارد فیسبوک محمد شدند و دیدند محمد در فیسبوک خود چه نوشته بود  که نشان می داد محمد کیست و فکر می کنم همین نوشته ها را دیدند و دیگر اصرار نکردند.

صبح یک نفر از خانواده ما رفت که جسد را تحویل بگیرد.مردم زیادی آمده بودند و به نظرم آمد که آنها تحویل جسد را طولانی کردند تا مردم پراکنده شوند. برخی از مهمانان پرس و جو می کردند بعضی ها را می گرفتند تا اینکه ساعت دو نیم جسد را آوردند. جسد را به خانه آوردند ما خواستیم در تابوت را باز کنیم اجازه نداند  که محمد را ببینیم. دو دقیقه نشد که تابوت را بلند کردند و بردند.

آقای مختاری در ادامه اظهار داشت: من آمدم بیرون دیدم عده ای زن آنجا نشسته اند، از صبح هم آنها را دیدم ما هنوز به میدون نرسیدیم که آنها شروع کردند  شعار دادن و دوربین هم از آنها فیلم می گرفت، نقش بازی کردند، نقش مادرِ محمد را بازی کردند، رفتند به سمت مسجد ایستادند شعار دادند مرگ بر موسوی، مرگ بر کروبی. من گفتم الان ساعت سه و نیم چهار است، اجازه بدهیم من به مردم بگویم فردا صبح بیایند برای تدفین. آنها گفتند نه با بهشت زهرا هماهنگ شده و همین الان باید برویم.

مختاری با بیان اینکه کسی که در مراسم به عنوان مادرش گریه و زاری می کرد، مادر محمد مختاری افزود: اصلا من و مادرش تازه از در حیاط داشتم می آمدم بیرون که شنیدیم این خانم ها اینکار را کردند و خودم دیدم این خانم  ها را که داشتند شعار می دادند و من عصبانی شدم و داد زدم و گفتم چرا شما می گویید آمریکا کشته، فلان کس کشته یا فلانی کشته، چرا این شعارها را می دهید.

وی افزود: ما رسیدیم بهشت زهرا دیدیم همه چی آماده است. پرنده پر نمی زند ولی نیروها ایستاده بودند . رفتند توی مرده شور خانه خودشان شستند و پرده ها را کشیدند اجازه ندادند ما ببینیم. فقط وقتی آوردند دفن کنند صورتش را باز کردند تا فقط خانواده بتوانند برای لحظه ی آخر ببینند. دیگر نزدیک شش عصر بود، زمستان بود و هوا تاریک شده بود....

پدر شهید مختاری در پایان گفت: خون این جوان ها نباید پایمال شود. دنبالش باشند ببینند خواسته های این جوانان چه بود. در یک جایی من رفتم برای پیگری به من جواب دادند، جنگ هست و در جنگ حلوا خیر نمی کنند...

mkhtry1.jpg


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته