آیتالله سیدمحمد موسوی خوئینیها در پاسخ به سؤال یکی از مخاطبان وبسایت شخصی خود، تصریح کرده که دخالت سپاه در سیاست و اختلاف نظرهای طبیعی موجود در آن به ویژه مسائل مربوط به انتخابات، موجب تباهی و فساد سپاه، بروز اختلاف و تزلزل در آن و در نهایت شکست این نهاد انقلابی خواهد بود.
دبیر مجمع روحانیون مبارز با اشاره به دو برداشت موجود از نسبت سپاه و سیاست در قانون، اشاره کرد که حتی در برداشت جریان حامی دخالت سپاه در مسائل سیاسی نیز این دخالت باید محدود در ایفای نقش ضابط دستگاه قضایی باشد و از این رو فعالیت سپاه در حوزههایی همچون انتخابات به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
او این دیدگاه را در پاسخ به سؤال یکی از مخاطبان وبسایت خود مطرح کرده که پرسیده بود: «آیا براستی در جامعه ای که نظامیان تعیین کنند که چه کسی کاندیدا شود و چه کسی کاندیدا نشود، میتوان افق روشنی از انتخابات داشت؟ در دنیا ورود نظامیان به سیاست یک معنی بیشتر ندارد و آن هم کودتا! مگر امام بزرگوار ما نفرمودند که : “نه تنها وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همان طور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبهه ها ست به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً ، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند[...] پس چرا سخنان امام راحل را تحریف می کنند و به آن عمل نمی کنند؟ همین چند روز پیش یکی از ائمه جمعه با صراحت اعلام کرد که ” امام هیچ گاه نگفنتد سپاه وارد سیاست نشوند” این جمله ایشان مگر برخلاف وصیت نامه امام نیست؟ نظر شما در خصوص موضوع دخالت نظامیان در سیاست چیست؟»
موسوی خوئینیها از چهرههای شاخص و فعال دهه اول انقلاب اسلامی بود. او از افراد نزدیک به امام خمینی (س) به شمار میرفت و رهبر فقید انقلاب اسلامی با احکامی که در اولین سالهای انقلابی برای او صادر کرد، اجتهادش را مورد تایید قرار داد. اما پس از درگذشت امام، او نیز مانند بسیاری دیگر از همراهان بنیانگذار جمهوری اسلامی از مسئولیتهای رسمی کنار گذاشته شدند و از آن زمان تاکنون، مهمترین عرصه فعالیت رسمی موسوی خوئینیها، راهاندازی روزنامه سلام بود که به مدت ۹ سال مهمترین تریبون منتقد دولت وقت بود. او در دو دهه اخیر بارها آماج تخریبها و حملات رسانهای و تبلیغاتی جریان اقتدارگرا قرار گرفته است. یکی از آخرین موارد این تخریبها، سخنرانی مشهور سردار مشفق بود که در افکار عمومی به عنوان یکی از اسناد اعتراف نظامیان به وقوع کودتای انتخاباتی تلقی شد.
این روحانی اصلاح طلب که با وجود حملات گسترده رسانههای جناح حاکم به خصوص در دو سال اخیر، غالبا پاسخ آنها را با سکوت میداد، به تازگی وبسایت شخصی خود را با عنوان «آهنگ راه» راهاندازی کرده است. او در این وبسایت بیش از آنکه یادداشتهای مستقلی بنویسد، به سؤالات مخاطبان سایت خود پاسخ میدهد. یکی از سؤالاتی که موسوی خوئینیها به تازگی در سه قسمت به آن پاسخ داده، پرسش یکی از کاربران به نام مرتضی از نسبت سیاست و نیروهای مسلح است.
آنچه در ادامه میخوانید، مشروح پاسخ سه قسمتی آیتالله موسوی خوئینیها به این سؤال است که یکجا در اختیار خوانندگان محترم قرار میگیرد:
سیاست و نیروهای مسلح
بحث دخالت یا عدم دخالت سپاه در امور سیاسی حداقل بیست سال است که در فضای سیاسی کشور مطرح است. یکی از دو جناح بزرگ سیاسی که روزگاری جناح چپ و امروز جناح اصلاح طلب نامیده میشود به استناد برخی بیانات و نیز به استناد وصیتنامه حضرت امام قدسسرهالشریف همواره در این سال ها به سپاه پاسداران اعتراض کرده است که چرا بر خلاف خط و راه امام در امور سیاسی بویژه در انتخابات دخالت میکند و به نفع یک فرد یا یک جریان و به زیان فرد یا جریانی دیگر وارد عمل میشود.
در مقابل این جناح، خود سپاه و شخصیت هایی از جناح مقابل از اقدامات سپاه حمایت و دفاع کردهاند و نه تنها این اقدامات را در جهت مخالف خط و راه امام ندانستهاند بلکه آنرا جزو وظایف ذاتی سپاه معرفی کردهاند.
جناح اول که به سپاه خرده میگیرند، به قسمتهایی از میراث ارزشمند شفاهی و مکتوب حضرت امام استناد کردهاند. نکات قابل استناد در وصیتنامه سیاسی – الهی امام رضوان الله تعالی علیه عبارت است از :
۱) «… قوای مسلح مطلقا چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده…»
۲) «…و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند».
این دو نکته در تمام یا اکثر توصیه های امام در رابطه با این مساله تکرار شده است. بعد از این توصیهها، دیگر شنیده نشده است که اعضاء سپاه پاسداران به صورت فردی یا گروهی وارد احزاب و گروهها و جبهه های سیاسی شده و عضویت در آنها را پذیرفته باشند. اما درباره احتراز از بازیهای سیاسی؛ باید روشن شود که آیا منظور از «بازیهای سیاسی» آن دسته از فعالیت های سیاسی است که دارای بار منفی است؟ (چه اینکه کلمه بازیهای سیاسی عرفا دارای بار منفی است) و آیا سپاه پاسداران تنها از آن دسته از فعالیت های سیاسی که اغراض ناسالم در پس آنها نهفته است منع شده است؟ یا منظور مطلق فعالیت های سیاسی است و کلمه بازیهای سیاسی از باب مسامحه در تعبیر در کلام امام آمده است؟ ملاحظه و دقت در دیگر قسمتهای این توصیهها، پاسخ این سوال را روشن میکند.
موضع امام درباره دخالت سپاه در سیاست چه بود
امام خمینی در ۲۴ اسفند ۱۳۶۰ در ضمن بیاناتی در همین رابطه میگویند : «… و همینطور سپاه پاسداران و همینطور سایر قوای مسلح باید وارد در جهات سیاسی نشوند تا انسجام پیدا بشود…» و نیز در بخش دیگری از این بیانات آوردهاند: «… ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است . این را باید بدانید و شرعا جایز نیست… » و نیز در سالروز تولد امام هشتم علی ابن موسی الرضا علیه السلام در سخنانی تصریح میکنند:« همه دنیا که دنبال این هستند که ارتش شان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی میفهمند که میگویند این را، ما که میخواهیم سپاه و ارتش… جهات سیاسی را کنار بگذارند برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم.» و در همین سخنرانی میگویند: «… برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند در دسته بندیها و آن طرفدال آن یکی و آن یکی طرفدار آن یکی. به شما چه ربطی دارد دارد که در مجلس چه میگذرد در امر انتخابات، باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز هم صحبت هست، خوب، انتخابات در محل خودش دارد میشود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این،… » و نیز در زمان تشکیل وزارت سپاه میفرماید: «… باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود جهات نظامی آن از بین میرود… »
با ملاحظه این کلمات و عبارات ( از امور سیاسی کنار باشد؛ جهات سیاسی را کنار بگذارند؛ اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت؛ به شما چه ربطی دارد که در مجلس چه میگذرد در امر انتخابات ) معلوم میشود منظور حضرت امام از این هشدارهای موکد و مکرر، برکنار ماندن ارتش و سپاه و کلیه نیروهای مسلح نظامی و انتظامی و بسیج و غیر آنها از کلیه فعالیت ها و مناقشات سیاسی بلکه از کلیه امور سیاسی و انتخاباتی است و منظور از کلمه «بازیهای سیاسی» تنها فعالیت های سیاسی منفی نیست بلکه منظور این است که نیروهای مسلح حتی از بهترین و پاکترین فعالیت های سیاسی و انتخاباتی نیز باید برکنار باشند.
در برابر اعتراض و انتقاد به اقدامات سپاه و سازمان بسیج که عمدتا از طرف اصلاح طبان مطرح بوده و هست، چهره های سرشناسی از مسئولان سیاسی و غیر سیاسی به دفاع از این اقدامات برخاستهاند. این مدافعان، اقدامات مورد انتقاد و مناقشه را از طرفی جزو وظایف اصلی سپاه دانستهاند که این وظایف در قانون اساسی و در قانون اساسنامه سپاه به صراحت بیان شده است و از طرف دیگر این اقدامات را مغایر با توصیه های امام رضوان الله تعالی علیه ندانستهاند.
* * *
در بخش اول، نوشتیم که دو نظریه در رابطه با دخالت یا عدم دخالت نیروهای مسلح ( سپاه پاسداران ) در مناقشات سیاسی بویژه در انتخابات وجود دارد. نظریه اول و مستندات آن را از بیانات و وصیّتنامه حضرت امام قدّس سرّه الشّریف توضیح دادیم. در ادامه بحث به مستندات نظریه دوم و نقد آن می پردازیم :
در برابر این نظریه، نظریه دیگری هست که می گوید سپاه صرفاً یک نیروی نظامی نیست و مطابق قانون اساسی و نیز قانون اساسنامه سپاه پاسداران، مصوب مجلس شورای اسلامی، اولین وظیفه سپاه، نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است.
دلایل حامیان دخالت سپاه در سیاست
در قانون اساسی در اصل یکصد و پنجاه چنین آمده است : « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می ماند… »
و در ماده ۲ از قانون اساسنامه سپاه پاسداران چنین آمده است : « مبارزه قانونی با عوامل و جریانهایی که در صدد خراب کاری، بر اندازی نظام جمهوری اسلامی و یا اقدام علیه انقلاب اسلامی ایران می باشند »
و در ماده ۳ آمده است : « مبارزه قانونی با عواملی که با توسّل به قوه قهریه در صدد نفی حاکمیّت قوانین جمهوری اسلامی باشند » و پس از ماده ۴ و ۵، در تبصره آن چنین آمده است :
تبصره : « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه مأموریت های مذکور در مواد فوق به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل می کند »
طرفداران نظریه دوم معتقدند سپاه صرفاً یک نیروی نظامی نیست. جناب آقای لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه در چهارشنبه ۱۵ تیرماه گفتهاند : «… به لحاظ مسئولیتی که در قانون اساسی بر عهده سپاه پاسداران نهاده شده، این نهاد فقط یک نیروی نظامی نیست و جنجالی که برخی در دوران اصلاحات مطرح کردند که اینها نیروهای نظامی صرف هستند بر خلاف قانون اساسی است. تعابیری که در قانون اساسی برای پاسداران انقلاب اسلامی آمده تعابیری است که در آن دفاع از اسلام و مکتب اسلام هم هست و این یک مبنای بسیار مهم در عملکرد سپاه است… »
دفاع از اسلام یا ورود به مناقشات سیاسی
جناب آقای لاریجانی هرچند به درستی برای تبیین وظائف سپاه به قانون اساسی استناد کرده اند ولی در پاسخ به اعتراض برخی در دوران اصلاحات تنها به این اکتفا کرده اند که بگویند آنان جنجال به پا کرده اند و این در حالی است که اصلاح طلبان به استناد توصیه های مؤکّد حضرت امام قدّس سرّه مدعی هستند که سپاه پاسداران نباید در انتخابات دخالت کنند و نباید وارد مناقشات سیاسی شوند و نباید سیاست را وارد سپاه کنند که اینها همه برای سپاه و برای انقلاب و برای اسلام خسارت بار است و جناب لاریجانی به جای آن که بفرمایند سپاه در انتخابات دخالت نکرده است و سیاست را وارد سپاه نکردهاند و سپاه از مناقشات سیاسی بر کنار بوده است، گفته اند که طبق قانون اساسی دفاع از اسلام و مکتب اسلام هم جزو وظائف سپاه است. از این پاسخ می توان چنینی برداشت کرد که جناب ایشان نیز مانند اصلاح طلبان قبول دارند که سپاه در انتخابات دخالت کرده است و وارد مناقشات سیاسی شده است، لیکن معتقدند که این اقدامات بر اساس وظیفهای است که این نهاد نظامی در دفاع از اسلام و مکتب اسلام بر عهده دارد.
ریاست محترم قوه قضائیه اگر قبول داشته باشند که سپاه در انتخابات دخالت کرده است و در مناقشات سیاسی وارد شده است حق داشتهاند، زیرا سرداری که خود را «مشفق» معرفی کرده است توضیحاتی درباره انتخابات داده است که جای تردید باقی نمی ماند که سپاه در انتخابات دخالت کرده است و در مناقشات سیاسی وارد شده است مگر اینکه سپاه رسماً این اظهارات را تکذیب کند.
جناب آقای لاریجانی با توجه به اظهارات اخیر فرمانده محترم سپاه می دانند که نمی توانند ورود سپاه در مناقشات سیاسی را انکار کنند، ولی گویا در صددند که آن را به عنوان دفاع از اسلام و مکتب اسلام جزو وظایفی معرفی کنند که قانون بر عهده سپاه گذاشته است و گویا به دلیل توجه به همین نکته بوده است که یک روحانی برجسته سپاه گفته است که اظهارات جناب فرمانده به عنوان یک شهروند است و نه به عنوان فرمانده سپاه. مفهوم چنین توجیهی این است که این روحانی محترم قبول دارد که این اظهارات به عنوان عضو سپاه به ویژه آن که فرمانده نیز باشد بر خلاف وصیّتنامه و توصیه های مؤکّد حضرت امام رضوان الله تعالی علیه است و اگر چنین باشد باید به ایشان متذکر شویم که تمام اعتبار ملّی و بین المللی جناب جعفری به علّت جایگاه رسمی ایشان یعنی فرماندهی سپاه پاسداران است و انعکاس گسترده آن حتی در خارج از کشور به دلیل همین جایگاه است. بنابراین، توجیه این روحانی محترم مشکل را حل نمی کند و اعتراض اصلاح طلبان همچنان به قوّت خود باقی است.
آیا دخالت در انتخابات، در چارچوب وظایف قوه قضاییه میگنجد؟
لیکن یک نکته را خدمت آقای لاریجانی که ریاست قوه قضائیه را بر عهده دارند یادآور می شویم و آن این است که قانونگذار در قانون اساسنامه سپاه پاسداران در تبصره ذیل ماده پنج تصریح کرده است که: « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه مأموریت های مذکور در مواد فوق به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل می کند »، حتماً توجه کرده اید که این تبصره برای بیان کدام نکته مهم در ذیل پنج ماده ای که وظایف سپاه را معین می کند آمده است، از آنجا که می توانست وجود این جمله « نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن» در اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی و نیز وظایفی که در مواد پنجگانه قانون اساسنامه سپاه آمده است موجب این سوء برداشت شود که سپاه پاسداران در انجام این وظایف نهادی مستقل است، این تبصره برای جلوگیری از این برداشت نادرست تصریح کرده است که سپاه پاسداران در انجام مأموریت های مذکور در مواد فوق به عنوان ضابط قوه قضائیه عمل می کند و نه بیشتر.
ملاحظه می کنید که قانونگذار، وظایف و مأموریت های سپاه پاسداران را در انجام وظایف نظامی که دفاع از مرزها و تمامیّت ارضی کشور در برابر حمله و هجوم نیروهای بیگانه است از مأموریت های مذکور در مواد پنج گانه یادشده جدا کرده است و تنها در انجام این مأموریت ها سپاه را ضابط قوه قضائیه دانسته است و نه در انجام دیگر وظایف سپاه که به آنها اشاره شد و مفهوم این تفکیک و آن تبصره این است که این مأموریت ها محدود به چارچوب وظایف قانونی قوه قضائیه است زیرا ضابط قوه قضائیه بودن صرفاً در چارچوب وظایف قوه قضائیه معنای صحیحی دارد و نه فراتر از آن. اکنون جنابعالی که ریاست قوه قضائیه را بر عهده دارید بفرمائید دخالت در انتخابات و وارد شدن در مناقشات سیاسی در چارچوب وظایف قوه قضائیه می گنجد ؟
صاحب این قلم از جنابعالی انتظار دارد به جای اینکه اعتراض اصلاح طلبان را کاری جنجالی توصیف بفرمائید از حقوق دانان فاضل و برجسته ای که در قوه قضائیه شمارشان اندک نیست بخواهید تا به دور از جنجال های سیاسی آنچه را که در کلمات مکتوب و شفاهی حضرت امام (ره) آمده است و آنچه را که در قانون اساسی و در قانون اساسنامه سپاه در دسترس است بررسی کنند و تفسیر روشن از آن ارائه کنند و در مجلات و رسانه های حقوقی رسمی و غیر رسمی که در اختیار است برای تنویر افکار عمومی منتشر سازند. اطمینان می دهم اگر چنین کنید بسیاری از ابهامات برطرف خواهد شد و اگر آنچه که از این قلم صادر شده نادرست بود به راحتی و در کمال تواضع پذیرا خواهم بود.
* * *
در اینجا مایلم و لازم می دانم که مجدّداً نگاهی دوباره بیندازیم به کلمات و عبارات حضرت امام خمینی که درود خدا بر او باد، و دقت کنیم در عللی که ایشان در این منع و نهیهای مکرّر و مؤکّد به آن علل توجه دادهاند:
در وصیّتنامه سیاسی – الهی ایشان آمده است : «… و قوای مسلّح مطلقاً چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از این بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت می توانند قدرت نظامی خود را حفظ کنند و از اختلافات درون گروهی مصون باشند … » و نیز آمده است : «… اگر قوای مسلّح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که بی اشکال به تباهی کشیده می شوند… »
در ۲۴ اسفند سال۱۳۶۰ فرموده اند : «… اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قوای مسلّحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه آن ارتش را خواند… اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران، برای قوای نظامی و انتظامی جایز نیست، به فساد می کشد اینها را… و همینطور سپاه پاسداران و همینطور سایر قوای مسلّح باید وارد جهات سیاسی نشوند تا انسجام پیدا بشود. اگر وارد بشوید بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد …. ورود سیاست در ارتش شکست ارتش است… »
و در روز ولادت با سعادت امام هشتم علیه السلام در سخنانی در جمع مسئولان نظام گفته اند : «… باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها هم باز صحبت هست، خوب، انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا می کنند… این سپاهی را از آن تعهّدی که دارد از آن مطلبی که به عهده او است باز می دارد و همینطور ارتش را…»
و زمان تشکیل وزارت سپاه می گویند : «… باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود جهت نظامی آن از بین می رود… »
در پیام ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۱ آمده است : «… و باید توجه داشته باشند که ورود قوای مسلّح در احزاب و گروهها و سازمانها، پایه قوای مسلّح را متزلزل خواهد کرد… »
علل منع نیروهای مسلح از فعالیت سیاسی
امام خمینی رحمتاللهتعالیعلیه، علل منع و نهی ورود نیروهای مسلّح در احزاب و گروه ها و جبهه های سیاسیِ حتی صد در صد وفادار به جمهوری اسلامی و علل پرهیز از فعّالیتهای سیاسی حتی فعالیتهای خوب و پاک و علّت عدم ورود در مسائل مربوط به انتخابات و حرمت این امور برای آنان را به هفت عبارت بیان کردهاند و اضافه کردهاند که سیره همه عقلای عالم نیز بر همین روال و رویه است و آن هفت علّت به ترتیب آنچه نقل کردیم عبارت است از :
۱)حفظ قدرت نظامی ۲) مصون ماندن از اختلافات ۳) تباه نشدن ۴) کشیده نشدن به فساد ۵) عدم شکست ۶) باز نماندن از تعهدات ۷) عدم تزلزل قوای مسلّح
بدون شک حفظ قدرت نیروهای مسلّح و مصون ماندن از اختلافات و… صرفاً به این نیست که رسماً وارد احزاب و گروههای سیاسی نشوند ولی در عمل همان کاری را انجام دهند که احزاب سیاسی انجام می دهند. خطرهایی که حضرت امام نسبت به آنها هشدار می دهند اموری است که شرعاً و عقلاً واجب میکند از هر نوع فعالیتی که نیروهای مسلّح را در اختلافات سیاسی کشور ( که اموری طبیعی هستند ) درگیر میسازد پرهیز شود تا این اختلافات به درون نیروهای مسلّح کشیده نشود، که امام فرمود: ورود سیاست به درون ارتش شکست ارتش است.
این خطرها آنقدر مهماند که نیروهای مسلّح نه تنها نباید در انتخابات دخالت کنند که حتی نباید فکر خود را درگیر مسائل انتخابات کنند که چه کسی شکست می خورد و چه کسی پیروز میشود و به فرموده حضرت امام : «… انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد… » حضرت امام که همیشه به روش های عقلائی و سیره عقلاء در مباحث مختلف اهمیّت فراوان می دهند در این مورد نیز به سیره عقلای عالم اشاره می کنند و بدیهی است که نظامیان و سیاستمداران کشورهای پیشرفته، در عمل به این سیره عقلائی بسیار پایبندند و هرگز به این علت یا به این بهانه که اگر فلان شخص یا فلان جریان و فلان گروه در انتخابات پیروز شوند، نظام و ارکان آن به خطر می افتد، در انتخابات دخالت نمی کنند. چون مسئولیت دفع این خطرها طبق قانون بر عهده نهادهایی غیر از نیروهای مسلّح و سپاه پاسداران است.
تعهد به اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی اقتضا می کند که در این مسأله ی بسیار حسّاس، هشدارهای معمار انقلاب را جدّی بگیریم و با هیچ توجیهی از آن تخلف نکنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر