ندای سبز آزادی: بر اساس گزارش سالانه سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی جایگاه خود را به عنوان دومین صادر کننده نفت از دست داده است.
مقایسه آمار یک دوره چهل ساله بین سال های 1346 تا امروز نشان می دهد میزان صادرات نفت ایران به میزان صادرات سال های 1347 و 1348 رسیده است.
سال ۲۰۱۰ پنجاهمین سال تاسیس اوپک بود که ایران در تاسیس آن نقش ویژه ای داشته است.
بی بی سی فارسی روز گذشته در خبری که از سوی رسانه های داخلی نیز بازتاب یافت نوشته بود، طبق آمار اعلام شده از سوی اوپک، صادرات نفت خام ایران با روند کاهشی در سه سال گذشته میلادی، در سال گذشته میلادی به ۲ میلیون و ۲۴۶ هزار بشکه در روز رسیده است.
نیجریه که بزرگترین تولید کننده نفت در افریقا هست با افزایش حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۰ میلادی موفق شده است ۲ میلیون و ۴۶۴ هزار بشکه در روز نفت صادر و جایگاه ایران را به عنوان دومین صادر کننده نفت به خود اختصاص دهد.
الجزایر، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی٬ اکوادور، آنگولا و ونزوئلا کشورهای عضو این سازمان هستند.
گزارش سالانه اوپک در عین حال در کنار گزارش سقوط ایران از جایگاه دوم صادرکنندگان نفت، میگوید که ظرفیت پالایشگاهی این کشور با ۱۸ درصد افزایش بیشترین رشد را در میان ۱۲ کشور عضو اوپک داشته است.
خبر افزایش ظرفیت پالایشگاهی ایران باعث شد تا بسیاری از کارشناسان "افزایش مصرف داخلی" را دلیل کاهش صادرات ایران و سقوط کشورمان به رتبه سوم اوپک قلمداد کنند در حالی که گزارش های دیگر و هشدارهای پیشین فعالان حوزه نفت درباره مشکلات ایران در بخش بالادستی نفت، قضاوت متفاوتی را دراین باره موجب می شود.
در گزارش بی بی سی به این واقعیت اشاره شده که ایران در سال های اخیر به دلیل تحریم های بین المللی با مشکل تامین سرمایه برای توسعه صنعت نفت رو به رو بوده است به ویژه به دلیل اینکه شرکتهای بین المللی نفتی حاضر نیستند با ایران همکاری کنند.
وزارت نفت ایران میگوید که این کشور براى توسعه صنعت نفت و گاز خود در پانزده سال آینده به حدود ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذارى نیاز دارد و تحلیلگران بازار انرژى مى گویند که این کشور نمى تواند با اتکا به منابع داخلى، پول مورد نیاز توسعه میادین نفت و گاز را تامین کند و حتی اگر ایران بتواند منابع مالی لازم را برای توسعه صنعت نفت و گاز تامین کند باز مشکل تامین فن آوری وجود دارد و این کشور ناچار است برای تامین تجهیزات مورد نیاز، هزینه های بیشتری بپردازد.
گفتنی است بانک مرکزی آمار مربوط به رشد اقتصادی سه سال اخیر را منتشر نکرد که گفته میشود دلیل اصلی اعلام نشدن این آمار افت شدید رشد اقتصادی ایران بوده است. بر اساس پیشبینی صندوق بین المللی پول میزان رشد اقتصادی ایران در سال آینده به "صفر" خواهد رسید. و معلوم نیست در اقتصادی که رشد آن صفر درصد است چگونه افزایش نیاز داخلی به انرژی که قاعدتا مترادف افزایش تولید است می تواند صورت پذیرد!
اما از سوی دیگر نگاهی به هشدارهای پیشین کارشناسان درباره خرابکاری های صورت گرفته (عمدتا توسط شرکت های وابسته به سپاه) و ناتوانی های دولت در جذب سرمایه های لازم برای حفظ ظرفیت تولید نفت، حاکی از وضعیت خراب صنعت نفت ایران است.
باید توجه داشت که چاههای نفت برای حفظ ظرفیت تولید خود نیاز به تعمیر دهانه و نگهداری های ویژه ای هستند تا با تزریق به موقع گاز بتوان نفت را از دل زمین بیرون کشید. درحالی که اگر این صیانت ها به موقع صورت نگیرد حتی در صورت وجود نفت در چاه استخراج آن توجیه اقتصادی خود را از دست می دهد.
هادی نژاد حسینیان پیش از این هشدار داده بود که با وضعیت فعلی خدا کند از جرگه کشورهای صادرکننده نفت خارج نشویم.
همچنین سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس یک سال پیش نسبت به برداشتهای غیرصیانتی از حوزههای نفت خیز هشدار داده و گفته بود: در حال حاضر متاسفانه برداشتهایی غیرصیانتی طی چند سال اخیر باعث کاهش عمر مخازن نفتی شده و این خود را در کاهش تولید نفت نشان میدهد.
همچنین "حمیدرضا کاتوزیان" رئیس کمیسیون انرژی مجلس در فروردین ماه گذشته ضمن تایید ناتوانی دولت در این ماجرا گفته بود: کاهش تولید 72 هزار بشکهای تولید نفت ایران برای مسئولان یک هشدار جدی است و با ادامه سیاستهای کنونی در حوزه نفت، سوء مدیریتها و غفلت از سرمایهگذاری برای تولید صیانتی، در مدت هفت سال به وارد کننده نفت تبدیل میشویم.
وی همچنین اذعان داشت که اگر امسال هم مانند سال گذشته هیچ بودجهای برای توسعه ذخایر نفت و گاز اختصاص پیدا نکند، با کاهش شدید تولید مواجه خواهیم شد که ممکن است این کاهش به طور میانگین تا 100هزار بشکه در روز هم برسد و اگر همچنان از سرمایهگذاری در صنعت نفت غفلت شود، ایران در مدت هفت سال آینده، وارد کننده نفت خواهد شد.
گفتنی است تولید نفت هم اکنون با آنچه در برنامه چهارم توسعه مصوب شده بود یک میلیون بشکه فاصله دارد و تنها دلیل این شکاف عمیق به غفلت از سرمایهگذاری برای تولید صیانتی نفت باز میگردد.
کاتوزیان همچنین یادآور شد: تراز واردات و صادرات گاز ایران با وجود این که دومین کشور دارنده ذخایر گازی جهان است، منفی است و گاز وارد میکند.
ایران 8 درصد کل ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد، اما تراز گازی ما منفی است و بیشتر از این که گاز صادر کنیم، وارد میکنیم پس دور از ذهن نیست که در صورت عدم سرمایهگذاری در حوزه نفت تبدیل به وارد کننده نفت نیز بشویم.
این نماینده مجلس اگرچه در اظهارات خود ضمن مسوول دانستن دولت احتمال استیضاح و سوال از دولتیها در این باره را طرح کرده بود اما واقعیت آن است که در کنار ناتوانی های دولت احمدی نژاد در صیانت از تاسیسات نفتی ایران، تحریم های بین المللی ناشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی و نیز خرابکاری های قرارگاه خاتم سپاه در این تاسیسات که با چراغ سبز رهبری سر از اکتشاف و استخراج نفت درآورد نیز سهم به سزایی در افت تولید ایران دارد.
سید مصطفی تاجزاده زندانی سیاسی که قرنطینه زندان اوین نگهداری می شود در نامه به داماد خود به مناسبت تولدش نوشت: باهم صبر می کنیم تا روزهای باهم بودنمان برسد، روزهایی که نصیب مان از زندگی آزادی و دموکراسی و زندگی انسانی بدون تاریکی و جهل و استبداد باشد.
به گزارش کلمه، متن کامل این پیام به شرح زیر است:
به نام خدا
علی جان! سلام. تولدت را از راه دور، از پشت این میله ها و دیوارها تبریک می گویم. امیدوارم پیام تبریک ام به موقع برای تولدت برسد. حکایت عجیبی است پسرم. سرنوشت، روزهای عجیبی برایمان رقم زده. من از گوشه زندان برای تو در غربت، به مناسبت تولدت پیام تبریک می دهم. خوشحالم که دیوارهای بلند و فاصله زیادمان، تنهایی من و غربت تو و عارفه نتوانست مانعی برای هم دلی و نزدیکی روزافزونمان شود. اصلا مگر دل ها قرنطینه اسارت و جدایی را می فهمند.
فرزند عزیزم! سالگرد تولدت دوباره بهانه ایی شد برای یادآوری علاقه و محبتی که در وجودم به تو دارم، بهانه ای برای تبریک به دختر نازنین ام بابت تولد همراه و همسر مهربانش. تولدت را همراه با آرزوی سربلندی و سلامتی و شادکامی تبریک می گویم. برای دیدار هردوتان لحظه شماری می کنم، باهم صبر می کنیم تا روزهای باهم بودنمان برسد، روزهایی که نصیب مان از زندگی آزادی و دموکراسی و زندگی انسانی بدون تاریکی و جهل و استبداد باشد. امیدوار و مطمئن ام به رسیدن روزها ی باهم بودنمان، روزهایی که اسیر زندان و غربت نیستیم.
پسرم! مراقب عارفه سادات باش، اجازه نده غم این روزهای زودگذر دلتنگ و بی طاقتش کند.
علی جان! تولدت مبارک
۳۰ تیرماه ۱۳۹۰ زندان اوین
ندای سبز آزادی: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران (شاخه خارج از کشور) با صدور بیانیه ای نسبت به سلامتی و شرایط نگهداری میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران ایشان ابراز نگرانی کرد و با یادآوری عملکرد شبهه برانگیز مسئولان نظام در تأمین جان زندانیان سیاسی که آخرین نمونه آن جان باختن مرحوم هدی صابر بود، مسئولیت سلامتی و جان رهبران جنبش سبز را بر عهده مسئولان عالی رتبه کشور دانست.
این حزب اصلاح طلب همچنین با تاکید بر اینکه ادامه بازداشت غیرقانونی آنها و بی توجهی به سلامتی ایشان کاملاْ مغایر با بدیهی ترین آموزه های دینی و رویه های عرفی و اخلاقی است، خواهان تأیید سلامتی رهبران جنبش سبز از سوی مراجع پزشکی مورد اعتماد خانواده های ایشان شد و همچنین از تمامی فعالین و مجامع حقوق بشر و آزادی خواه جهان خواست در برابر حبس غیرقانونی رهبران جنبش سبز ساکت ننشینند و به اعتراضات مدنی و حقوقی خود نسبت به این اقدام غیرقانونی ، ناعادلانه و غیر انسانی تا آزادی ایشان ادامه دهند.
به گزارش سایت امروز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تداوم و پایداری مردم در پیگیری آرمانهای جنبش سبز، اقتدارگرایان را نیز وادار به اعتراف در این باره واداشته است بگونه ای که اخیرا متصدی وزارت اطلاعات دراظهارات خود گفت:” فتنه ۸۸ تمام نشده است. ” آری جنبش سبز تمام نشده است و همچنان به عمق و گستره خود در جامعه ادامه می دهد زیرا جنبش سبز برآیند خواسته ها و مطالبات تاریخی ایرانیان و تامین حقوق اولیه شهروندان برای حیات بهترمی باشد. مطالبه حقوق شهروندی، موضوعی نیست که با سرکوب خیابانی معترضان وارعاب مردم و حبس رهبران جنبش به فراموشی سپرده شود. بازداشت فله ای فعالین سیاسی-اجتماعی و هنری، جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات و حاکمیت سانسور، اعمال تبعیض های دینی وعقیدتی، جنسیتی، قومی و توهین و ترور شخصیتی افراد و … نمی تواند مانع لرزش پایه های حاکمیتت استبدادی شود. بازداشت ها و سرکوب ها و… تنها هزینه های حاکمیت را برای بازگشت به مردم (اگر گوش شنوایی در حاکمیت باشد) بیشتر می کند .
حبس خانگی رهبران جنبش که بدون رعایت قوانین جاری و انجام هرگونه محاکمه و حکم قضایی صورت گرفته است و در واقع باید آن را شاهد و مصداق بارزی برعدم پاینبدی حاکمیت به قانون و رعایت حقوق شهروندی و نوعی آدم ربایی دانست خود بهترین گواهی بر درستی جنبش سبز در مقابله با انحراف های حادث در اداره کشور است.
از آنجا که اخیرا خانواده های میرحسین موسوی و مهدی کروبی ، رهبران و همراهان جنبش سبز، نسبت به وضعیت سلامتی این عزیزان ابراز نگرانی کرده اند و انجمن اسلامی جامعه پزشکی نیز از مسئولین خواسته است که به وضعیت سلامتی رهبران جنبش سبز، تحت نظارت پزشکان مورد تایید ایشان رسیدگی شود و متاسفانه تا کنون هیچ پاسخی به این نگرانی ها و درخواست داده نشده است و به همین دلیل بر شدت و دامنه این نگرانی ها افزوده شده است.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با توجه به عملکرد شبهه برانگیز مسئولان نظام در تأمین جان زندانیان سیاسی که آخرین نمونه آن جان باختن مرحوم هدی صابر بود، نگرانی عمیق خود را از وضعیت سلامتی و شرایط نگهداری رهبران جنبش سبز و همسران ایشان، ابراز داشته و مسئولان عالی رتبه کشور را مسئول سلامتی و جان رهبران جنبش سبز می داند.
سازمان ادامه بازداشت غیرقانونی آنها و بی توجهی به سلامتی ایشان را کاملاْ مغایر با بدیهی ترین آموزه های دینی و رویه های عرفی و اخلاقی دانسته و خواهان تأیید سلامتی رهبران جنبش سبز از سوی مراجع پزشکی مورد اعتماد خانواده های ایشان است. سازمان همچنین از تمامی فعالین و مجامع حقوق بشر و آزادی خواه جهان می خواهد در برابر حبس غیرقانونی رهبران جنبش سبز ساکت ننشسته و به اعتراضات مدنی و حقوقی خود نسبت به این اقدام غیرقانونی ، ناعادلانه و غیر انسانی تا آزادی ایشان ادامه دهند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (شاخه خارج از کشور)
۲۹ تیر ۱۳۹۰
ندای سبز آزادی: جمعی از دانشجویان دانشگاه های شیراز با آیت الله العظمی دستغیب دیدار کردند. در ابتدای این دیدار یکی از این دانشجویان به نمایندگی از جمع حاضر با طرح سوالاتی، خواستار جواب این مرجع عالیقدر شد. این عضو تشکّل دانشجویی با طرح سوالی مبنی بر اینکه فضای حاکم را چگونه می بینید و نظرتان نسبت به انتخابات در پیش رو چیست و سوالی درباره طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها، سخن خود را به پایان رساند.در ادامه حضرت آیت الله العظمی دستغیب ضمن خوشامدگویی به این افراد، به سوالات آنها پاسخ داد.
به گزارش سایت حدیث سرو، ایشان در ابتدا ضمن ابراز خرسندی از اینکه این دانشجویان عزیز در راهی قدم برداشته اند که مورد رضایت خدایتعالی و ائمه اطهار(علیهم السلام ) است فرمودند: الحمد لله که همه شما در سنّی هستید که حقّ را از باطل تشخیص می دهید و مشتاق این هستید که هر چه بیشتر با خدای خود آشنا شوید و در این راه قدم بردارید؛ خدایی که از رگ گردن به شما نزدیک تر است و همه بندگان خویش را مورد لطف و عنایت خویش قرار می دهد مخصوصا شما برادران و خواهران عزیز که تمام همّ و غمّتان، بیان حقّ و احیای فریضه امر بمعروف و نهی از منکر است؛ و یقینا چون در این مسیر قرار گرفته اید مورد توجه حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله (ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) قرار دارید و احیانا اگر هم خطا و لغزشی داشته باشید قطعا خدایتعالی شما را مورد عفوّ و بخشش قرار می دهد.
علت علاقه مردم به آقای موسوی، بخاطر صداقت ایشان است
از موسوی از زمان نخست وزیری تا کنون غیر صدق و صفا ندیدم
ایشان در ادامه با اشاره به اینکه علت توجه مردم به آقای موسوی به خاطر صدق و راستگویی ایشان است فرمود: چون شما دوستان عزیز صادق هستید، انسانهای صادق را نیز دوست دارید. غالب شما و امثال شما که در سرتاسر مملکت هستید، آقای میر حسین موسوی را دوست دارید به علت اینکه ایشان واقعا آدم صادقی هستند؛ بنده ایشان را خیلی بیشتر از شما می شناسم؛از زمانیکه نخست وزیر بودند کاملا اطلاع از وضع ایشان داشتم و همچنین در بین این مدت و انتخابات ریاست جموری سال هشتادو هشت، از وضع ایشان بی اطلاع نبودم و دروغ و خیانت و ریاکاری از ایشان مشاهده نشد و در عوض آنچه از این بزرگوار به یاد دارم جز صدق و صفا چیز دیگری نبود.
ایشان تاکید کرد: و لذا چون شما صادق هستید انسانهای صادق را هم دوست دارید و حاضر هستید با تمام وجود در خدمت چنین افراد وارسته ای باشید و حتی خود را در زحمت قرار دهید و در این راه صدمات و لطمات سختی ببینید؛ یعنی چه کسی حاضر می شود پس از سالها درس خواندن وراه یابی به دانشگاه به خاطر کلمه حقّی ودفاع بجایی از آن خود را درزحمت قرار دهد و معلوم هم نیست که چه عقوبتی در انتظارش است که حداقل این کار شما، تعلیق از درس خواندن در دانشگاه است. واقعا خدا را شاکر باشید که شما را در این مسیر قرار داده و این را قدر بدانید.
بعضی از روحانیون تطابقی بین گفتار و کردارشان وجود ندارد
آیت الله دستغیب در ادامه با اشاره به اینکه در بین روحانیت هم افرادی وجود دارند که تطابقی میان گفتار و کردارشان نیست و این نشانه ریاکاریشان است فرمود: بر خلاف رویه حق طلبانه شما دوستان عزیز، کسانی هم وجود دارند که راحت طلبی و عافیت را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند و منظور و منظرشان همین بهره بردن از متاع دنیا می باشد و برای اینکه دنیای خوبی داشته باشند و چند صباحی راحت زندگی کنند؛ حاضر هستند دست به هرکاری بزنند ولو اینکه در لباس روحانیت و اهل علم باشند.
ایشان تصریح کرد: بعضی از این روحانیون بالای منبر مردم را نصیحت می کنند به اینکه تقوا داشته باشید، به دنبال دنیا و شهوات نروید، به مردم ظلم نکنید، مال حلال بخورید، اما تطابقی بین گفتار و کردارشان وجود ندارد و موعظه و نصیحت را فقط برای مردم می خواهند و لا غیر. حتما این حکایت را شنیده اید که طلبه ای مردم را نصیحت می کرد به اینکه در راه خدا انفاق کنید و به دنبال زراندوزی و جمع آوری مال نباشید؛ وقتی به خانه رفت مشاهده کرد که فرزندش مقداری اموالش را به فقرا داده بود؛ وقتی علت این کار فرزندش را جویا شد، فرزندش در جواب گفت: خود شما مردم را نصیحت به این امر کردی! پدر با عصبانیت گفت: این مطلب را برای مردم گفتم نه برای خودم! خوب این عدم تطابق گفتار و کردار می شود ریاکاری که البته مختصّ به روحانیون نیست و حتیّ در همین دانشگاه شما هم افرادی وجود دارند که از صنف خود شما هستند اما مع ذلک پول می گیرند و دانشجویان را مورد آزار و اذیّت و ضرب وشتم قرار می دهند. در بین قشر روحانی هم وضع به همین منوال است بدین معنی که عده ای روحانی که پول می گیرند و بر سر روحانیون دیگر می زنند!
افرادی اسم خود را بسیجی گذاشته اند اما خلاف شرع می کنند
ایشان در ادامه ضمن انتقاد از نیروهای به اصطلاح بسیجی فرمود: عده ای هم به اسم بسیجی پول می گیرند و این مردم بیچاره را به بهانه های مختلف و به اسم دفاع از ولایت به باد کتک می گیرند. قضیه ای را یکی از موثقین نقل می کرد که ذکرش خالی از فایده نیست ایشان گفت: شخصی که در زمان جنگ پست های حسّاس حکومتی داشت اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری بخاطر دفاع از آقای موسوی کنار گذاشته شده است؛. این بنده خدا صبح ها برای نماز جماعت به مسجد می رفت و حتی در بین راه هم برای اینکه از یاد خدا غافل نباشد به قرآن گوش می داد. دریکی از همین روزها که قصد مراجعت به منزل را داشت، چند نفر به اسم بسیجی روی سر ایشان می ریزند و ایشان را مورد ضرب وشتم قرار دادند و هرچه ایشان استغاثه می کند و علت امر را جویا شده بود جوابی به او نمی دادند؛ تا به قرارگاه مربوطه رسیدند. لباسهای ایشان را درآوردند بجز یک لباس زیری که عورت ایشان را می پوشاند و شروع کردند به ضرب وشتم او.
وقتی علت امر را جویا می شود به او می گویند: این شعارهایی که طرفداران موسوی می نویسند همه اش زیر نظر تو است؛ که این بنده خدا انکار می کند و پس از اینکه حقیقت گفتار ایشان بر همگان واضح می شود به او می گویند: اصلا اسم توچیست؟ که ایشان با تعجب می گوید: شما که نمی دانید من کی هستم برای چه من را به اینجا آوردید و مورد ضرب وشتم قرار دادید؟! این شخص می گوید: وقتی به اسم و رسم و مسئولیت بنده پی بردند گفتند: تو حزب اللهی هستی! ما با بی حجابها هیچ مشکلی نداریم اما از شما حزب اللهی ها باید ترسید چون شما حرفتان را می زنید و ترسی هم ندارید. خلاصه پس از این همه آزار و اذیت این شخص را با چشم بسته روبروی دیواری قرار می دهند و به او می گویند: تا شماره صد می شماریم حق اینکه به پشت سرت نگاه کنی نداری و الّا کشته می شوی.
ایشان این سوال را مطرح کرد که آیا این فشارها و تهدیدها می تواند مسلمان درست کند؟ و فرمود: یعنی این افرادی که اسم خودشان را بسیجی گذاشته اند می توانند با روحانیت باشند؟ می توانند مدافع انقلاب و اسلام باشند؟ می توانند مدافع قرآن وسنت باشند؟ می توانند مدافع قانون اساسی باشند؟ به هیچ وجه یک همچین افرادی نمی توانند در این مسیر باشند؛ یاور کسی است که با دل و جانش متوجه باشد و اهل درک و فهم باشد؛ کسانی که تمام ترسشان از افراد متدین است و حتی وضع حالیشان را که می گویند ما با بد حجابها مشکلی نداریم را به زبان می آورند؛ نمی توانند مدافع این انقلاب و این جمهوری اسلامی باشند.
آیا افرادی همانند آقای موسوی و کروبی شایسته حمایت نیستند؟!
این عضو مجلس خبرگان در ادامه با اشاره به اینکه بزرگانی همانند آقای موسوی و کروبی و متعلّقه هایشان، برای احقاق حقوق مردم لطمات و صدمات زیادی دیده اند و شایسته حمایت هستند فرمودند: به ما و امثال ما هم که انتقاد می کنیم و حقایق را می گوییم نصیحت می کنند که شما که می بینید وضع اینطور است و انتقاداتتان اثری ندارد به درس و بحث خود مشغول شوید و سرتان در کار خودتان باشد! یا به شما دانشجویان می گویند:درس بخوانید تا فردا دکتر و مهندس شوید برای چه حرف می زنید که منجر به اخراج و زندانی شدنتان شود. این صحبت ها برای کسی است که همه همّ و غمّش دنیا باشد نه برای ما که این دنیا و متاع آن را سرابی بیش نمی دانیم.
ایشان روبه دانشجویان گفت: همه شما عزیزان که اینجا تشریف دارید درونتان متوجه این مطلب هستید که شخص یا اشخاصی همانند آقای میرحسین موسوی و مهدی کروبی که اینطور دارند خودشان را فدای آزادی می کنند، فدای حق می کنند آیا شایسته حمایت نیستند؟! خوب آنکس که خود را فدای مردم می کند و فریاد می زند که گنج های مردم را تاراج نکنید و اموال مملکت را بتاراج ندهید و با عدالت رفتار کنید و همه چیز را برای خود و اطرافیانتان نخواهید و گدا پروری نکنید به اینکه ماه به ماه به مردم مبلغی می دهید که آن هم صرف قبوض می شود و بفکر مردم مستضعف و رنج دیده باشید،آیا چنین شخصی شایسته حمایت نیست؟! این سید عزیز و اولاد رسول الله که ماه ها در حبس خانگی قرار گرفته که اگر مریض شود باید دکتری که مورد تایید خودشان باشد را بیاورند و از غذایی که آنان صلاح بدانند تناول کند و حتما فردا هم چیزی در غدایش می ریزند و بعد هم می گویند به مرگ طبیعی فوت نموده است و همینطور برادر عزیز جناب حجة الاسلام والمسلمین کروبی ، آیا شایسته حمایت نیستند؟!
امام (ره)، تفکیک جنسیتی را امری موهون و خلاف حکمت و سیاست می دانست
ایشان در ادامه با پاسخ به پرسشی درباره طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها فرمودند: اما در مورد سئوالی که یکی از دوستان کرد درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاهها باید عرض شود : هیچ عقل سلیمی و هیچ عالم فقیهی تصدیق نمی کند که این آقایان علمشان و فقهشان و سیاستشان و دیانتشان و عقلشان از حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره)، بیشتر است لذا امام امت (ره) در زمان خود هیچ متذکّر این معنی نشدند بلکه این امر را موهوم و خلاف سیاست و حکمت می دانستند در صورتیکه ایشان (حضرت امام خمینی – ره)، که هم مرجع و هم ملجا و هم موسّس جمهوری اسلامی و هم مجدد اسلام بودند، این طرز فکر را مقبول ندانسته؛ در صورتیکه این آقایان هیچ نسبتی از ناحیه علم،با مرحوم امام(ره) ندارند؛ چون معلوم نیست خلاف شرع حاصل شود؛ اما این همه ظلم بیّن و خلاف شرع و قانون که در مملکت اسلامی ما رواج دارد نادیده گرفته می شود و حکم معلق را معلوم می گیرند؛ این ها همه از ناحیه عدم فقاهت در جمهوری اسلامی ایران است که باید همه به قانون اساسی و مراجع عظام عامل و مجتهدین متقی رجوع کنند و مشکل را حل نمایند.
ایشان افزود: تمام گرفتاریهای مملکت از ناحیه دور بودن نظام از مراجع تقلید و افراد متقی است؛ لذا می بینیم که اکثر مراجع و علمای عامل وضع موجود را تایید نمی کنند. بهر حال در یک مملکتی که این همه خلاف شرع و قانون صورت می گیرد و دربرابر این همه انحرافات صورت گرفته سکوت می کنند و این همه شکنجه های کذایی و این وضع زندانها را اطلاع دارند و دم فروبسته اند، چطورنسبت به مسائلی اینچنینی احساس تکلیف می کنند و فریاد وا اسلاما سر می دهند و خواستار اجرای احکام اسلام می شوند؟!
آیت الله دستغیب تاکید کرد: اگر راست می گویید باید در تمام قضایا دلسوز باشید؛ نشستن دختر و پسر در کلاس درس را خیلی بزرگ می دانید و ناراحت می شوید و جنجال راه می اندازید اما شخص متدیّنی همانند آقای موسوی ویا حجة الاسلام والمسلمین کروبی، که دفاع از حق کرده اند را حاضر هستید ماه ها حبس کنید که هیچ خبری از ایشان در دسترس نباشد! وقتی مردم از شما بزرگان صدق و صفا ببینند خود تابع و متوجه شما می شوند.
تا نظارت استصوابی برچیده نشود، تغییری در وضع مملکت یجاد نمی شود
مجلس فعلی مجلس مستقلی نیست، نمی تواند از حقوق مردم دفاع کند
ایشان در ادامه با جواب دادن به پرسشی درباره انتخابات پیش روی و اینکه تا نظارت استصوابی برچیده نشود، تغییری در وضع مملکت ایجاد نمی شود، فرمود: نسبت به وضعیت مجلس شورای اسلامی باید بگویم که: تا این نظارت استصوابی لغو نشود وضع همین است که مشاهده می کنید؛ بدین معنی که مجلس الان مجلس مستقلّی نیست و نمی تواند از حقوق مردم دفاع کند. سال هشتاد وچهاربا تعجب هرچه تمام سازمان برنامه و بودجه را منحلّ کردند که بعد هم معلوم شد که آقایان می خواهند همه چیز زیر نظر خودشان باشد و مجلس هم هیچ گونه دخالتی در این امر نکرد؛ خوب این چه مجلسی است که نمی تواند از حقوق مردم دفاع کند؟!
ایشان تصریح کرد: خدا می داند که تابحال چه ثروتهای عظیمی از بین رفته است. مجلس خبرگان هم چنین وضعی دارد یعنی غالب اعضای آن یا امام جمعه هستند یا نماینده رهبری در جاهای مختلف. چقدر بنده نسبت به این امر تذکر دادم که خبرگان باید بر زیر مجموعه رهبری نظارت کند و تخلّفات را به سمع ایشان برساند؛ اما جوابی که به بنده دادند این بود که تو باید مطیع امر رهبری باشی و هرچه ایشان گفت را قبول کنی. خوب بنده یک طلبه ای بیش نیستم ولی اگر شما مجتهدعادل باشید که نباید از شخص دیگر تقلید نمایید! مجتهد خود باید اهل محاجّه باشد و حرف بزند و دلیل بیاورد نه اینکه تابع دیگری باشد ودر عمل تقلید دیگری را بکند!
به خدمت علما و بزرگان بروید و آنانرا متوجه تکلیف خویش نمایید
ایشان در ادامه ضمن پاسخ دادن به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه تکلیف ما در چنین شرایطی چیست فرمودند: تکلیف شما دانشجویان عزیز این است که فریاد حق طلبی و حق خواهی خود را به سمع بزرگان برسانید؛ چه اشکالی دارد که خدمت علما و مراجع عظام بروید و صحبت کنید به اینکه ما دانشجویان احکام خدا را از شما بزرگان می گیریم، و ظلم ستیزی و مبارزه با باطل را از شما درس گرفته ایم؛ حال می خواهیم به چیزی که یاد گرفته ایم عمل کنیم و ادای تکلیف نماییم؛ شما حضرات عمری را درس خوانده اید و به حلال و حرام خدا آشنا هستید، برای چه سکوت کرده اید و چیزی نمی گویید و فریاد اعتراض خود را به سمع بزرگان نمی رسانید که اگر یاری شما بود در وضع بهتری قرار داشتیم.
هیئت حاکمه باید به خواسته اکثریت مردم اعتنا کنند و زندانیان سیاسی را آزاد نمایند
ایجاد جو امنیتی که کسی جرات نکند حرف بزند راه حکومت داری نیست
آیت الله دستغیب در پایان این سخنرانی ضمن نصیحت و خیر خواهی نسبت به هیئت حاکمه فرمودند: امیدوارم که زندانیان سیاسی بخصوص آقایان موسوی و کروبی هر چه زودتر آزاد شوند و هیئت حاکمه متوجه شود که این راه نتیجه خوبی ندارد یعنی مردم را در شکنجه قرار دادن و ایجاد جو امنیتی که هیچ کس جرات نکند حرف بزند، راه حکومت داری نیست، راه قرآن نیست، راه اسلام نیست؛ اگر می خواهند همیشه حکومت خوب داشته باشند و از این اضطراب درونی که مجبور شوند خود را مشغول کنند به چیزهای دیگر رها شوند باید عمل کنند به قانون اساسی و اعتنا کنند به خواسته اکثریت مردم.
ندای سبز آزادی: آیت الله محمود امجد در واکنش به حمله ماموران به منزل خود در تهران، اعلام کرد: “تا آخرین قطرهی خون خود و تا واپسین دم حیات علیه این ظلم و جهالت فریاد خواهم کشید.”
به گزارش کلمه، این استاد اخلاق که از چندی پیش به دعوت گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم مالزی کوالالامپور سفر کرده تا در عبادات ماه مبارک رمضان و شبهای قدر همراه ایرانیان مقیم این کشور باشد، به دلیل انتقادهای صریحی که درباره عملکرد مسئولان فعلی و ظلم و ستمهای رایج در کشور مطرح کرده، اخیرا مورد فشار و تهدید برخی جریانات تندرو قرار گرفته است.
در جدیدترین نمونه از این برخوردهای غیر قانونی، روز سه شنبه تعدادی از ماموران حکومتی به منزل ایشان در تهران حمله کردند و با ادعای اینکه در آخر خرداد ماه اخطاریه فرستاده بودند و اکنون وقت تخلیه منزل رسیده، به تفتیش خانهی آیتالله امجد و صورتبرداری از اثاثیهی موجود در آن پرداختند.
به گفتهی شاهدان عینی، این ماموران پس از ایجاد مزاحمت برای خانوادهی ایشان، تهدید کردند که در صورت عدم تخلیهی محل تا روز شنبه، بار دیگر باز خواهند گشت و این بار به همراه مامور تخلیه برای وادار کردن اعضای این خانواده به خروج از منزل اقدام خواهند کرد.
تهدید غیابی آیتالله امجد در شرایطی انجام شده که این منزل سالها قبل از سوی تولیت و هیات امنای امامزاده صالح تهران، واقع در محلهی قدیمی تجریش، در اختیار ایشان قرار گرفته است. این شاگرد برجستهی مرحوم آیتالله بهجت که برای مدت طولانی در امامزاده صالح، امامت جماعت را برعهده داشتند و به عنوان «امام راتب» شناخته میشوند، طبق عرف موجود در مساجد و اماکن مذهبی در منزلی متعلق به این امامزاده سکونت داشتهاند، اما ماموران به تازگی برای اعمال فشار بر آیتالله امجد، ادعا کردهاند که این منزل دارای مالک است و او شکایت کرده که بدهیاش را نپرداختهاند!
در این باره، یک منبع نزدیک به آیتالله امجد به خبرنگار کلمه اطلاع داد که ایشان پس از شنیدن خبر این بیاحترامی و جزئیات جسارتهای صورت گرفته، در یک تماس تلفنی از آیتالله ابطحی که به دعوت ایشان در منزل وی در تهران حضور یافتهاند تا در شبهای ماه مبارک رمضان در غیاب آیتالله امجد در همان منزل، مجلس موعظه و مناجات برپا کنند، خواست که تا وقتی هیات امنای امامزاده صالح رسما اعلام نکردهاند که آیتالله امجد امام راتب نیست، منزل را تخلیه نکنند تا در ایام ماه مبارک مردم از فیض وجود ایشان محروم نباشند.
آیتالله امجد همچنین از آیتالله ابطحی خواستهاند که چنانچه هیئت امنا رسما ابلاغ کردند که ایشان امام راتب امامزاده صالح نیستند، بلافاصله منزل را تخلیه کنند، اما در همان حوالی مراسم شبهای ماه مبارک را برقرار نگاه دارند.
این شاگرد برجستهی آیتالله بهجت که در دو سال اخیر با اتحاذ مواضع روشنگرانه و نقد رفتارهای غیر اسلامی حاکمیت، خشم عاملان و آمران ظلم را برانگیخته است، در بدو ورود به مالزی نیز با پیامی از مراجع و علما خواسته بود به سکوت خود پایان دهند، علیه ظلم قیام کنند و با مردم ستمدیده همراه شوند. او اکنون هم در واکنش به فشارها و تهدیدهای اخیر اعلام کرده که: “با این نادانیها نمیتوانند بنده را از مسیری که در پیش گرفتهام، منصرف کنند.”
به گفتهی منابع نزدیک به آیتالله امجد، ایشان اعلام کرده که در پاسخ به همهی پیامهای پنهان و آشکار و تهدید و تطمیعها، یک حرف بیشتر ندارد: “تا آخرین قطرهی خون خود و تا واپسین دم حیات، علیه این ظلم و جهالت فریاد خواهم کشید تا جوانان پاک این مرز و بوم، حساب دین و دیانت خود را از اعمال جاهلانه و ستمگرانهی عدهای ظاهر فریب و دین به دنیا فروشانی که در لباس دین و مذهب هرگونه ستمی بر این مردم ستمدیده روا میدارند و معالوصف وقیحانه از مقدسات و معتقدات اصیل این مردم شریف خرج میکنند، جدا سازند.”
ایشان در واکنش به تهدیدهای پنهان و آشکار، بار دیگر گفته است که “تنها چاره کار و خروج کشور از بحران را نه سکوت روحانیون و اهل دیانت، که آزادی کلیهی زندانیان سیاسی، ایجاد فضای باز سیاسی و توبهی حاکمیت ظلم و جور و برگشتن همهی مسئولان فعلی کشور به سمت خدا و عدالت” میداند.
این استاد اخلاق میگوید تاکنون بنا به مصالحی، مواضع شفاف خود را تنها با مسئولان عالیرتبهی نظام مطرح میکرد و کمتر به رسانهای کردن انتقادات میپرداخت، به امید اینکه “مگر جهالت برخی حکام جور کاسته شود.” اما میافزاید: “نشد که نشد و زمان و زمانه هرچه بیشتر و سریعتر به سمت بحران فراگیر میرود و ای بسا بسیاری از روحانیون و اهل دیانت دیگر سکوت و محافظهکاری و مصلحتاندیشیها را به ضرر مملکت و ملت دیدهاند.”
فاشگوییهای آیتالله امجد البته تازه نیست. ایشان دو سال پیش و به دنبال رفتارهای غیر اخلاقی صورت گرفته در مناظرههای انتخاباتی نیز، وقتی دید برخی از ارباب عمائم به نام دین و مکتب کسی را در مقابل میرحسین موسوی ترجیح دادند که به وضوح عوامفریبی و تخریب و اهانت و افترا را سرمشق سیاسی خود ساخته بود، اعلام کرد: “اگر هرکدام از هملباسیهای ما به نام دین و خون شهدا و مردم متدین و عوام کشور را به سمت این شخص هتاک سوق دهند، از عدالت خارجاند و حتی صلاحیت امامت جماعت بودن را هم ندارند.”
ایشان همچنین با تصریح به اینکه “اگر امام خمینی بود، بلافاصله پس از این مناظرهی غیر اخلاقی، وی را عزل میکرد”؛ خاطرنشان ساخته بود: “میرحسین صادق است و اگر همهی روحانیون و ارباب عمائم هم به سمت آن طرف هتاک بروند، من تا آخر عمر و تا پای جان و آبرو و همه چیز میایستم و ذرهای تردید و سستی به دلم راه نخواهد یافت.”
این استاد اخلاف که اکنون تحت فشار و تهدید ماموران نظام اسلامی قرار گرفته و حتی به حریم شخصی و خانوادگی او نیز رحم نکردهاند، از ۱۷ سال قبل در ایام احیای ماه مبارک رمضان و دیگر مراسمهای مذهبی در جمع پرشور دانشجویان خوابگاهی این دانشگاه حضور مییافت. اما دو سال قبل و در پی حملهی وحشیانهی لباسشخصیها به کوی دانشگاه تهران، ایشان به این حمله هم واکنش تندی نشان داد، در اطلاعیهای این حمله را “جنایات سبعانه” نامید و اعلام کرد تا زمانی که مهاجمان، صحنهگردانان، آمران و مجوز شرعی دهندگان محاکمه و مجازات نشوند، به کوی بر نخواهد گشت.
آیتالله امجد از همان زمان، دیگر به نمازخانهی کوی برنگشت، زیرا به گفتهی خود “جوابی برای دانشجویان مظلوم آنجا” نداشت. او اما امسال ماه مبارک رمضان را بار دیگر در کنار دانشجویان میگذراند، اما دانشجویان ایرانی مقیم مالزی و نه دانشجویان پایتخت امالقرای تشیع؛ چرا که ظاهرا به گفتهی خود ایشان، این روزها شنیدن و گفتن حرف حق در نظام اسلامی ممنوع و جرم شده است.
چهلمین روز عروج مظلومانه هدی صابر گرامی باد.
عکس: دیدار با خانواده شهید هدی صابر در روز نیمه شعبان
تهران - 26 تیر
شب های مرخصی، بابا باید خودش را زود برساند به مجازستان. باید سرحال و بانشاط بنشیند پشت مونیتور و صدایش را رسا و بدون خش برساند به فرسنگ ها آن سوتر به گوش هایی که صاحبش بی صبرانه حضور گرم او را در خانه انتظار کشیده و حالا هی دوربین را اینور و آنور می کنند تا چهره مهربان بابا را خوب خوب تماشا کند.
من خودم را کنار می کشم در شب های مرخصی تا فقط تصویر پدر قاب چشمان دخترک را پر کند تا او سیر سیر شود برای مدتی هرچند کوتاه از دیدار بابا. همه وجودش خنده است وقتی بابا را از پشت مونیتور از همان دوردست ها می بیند و یک ریز حرف می زند برای او از همه جا از لحظه لحظه های دوری و دل تنگی که می گذرد، می رسد به روزهای زندگی، به خانه کوچک خوشبختی اش که مهم نیست در کجا بنا شده مهم تلاشی است که برای ساختنش کرده اند خودشان دوتایی عارفه سادات و سید علی ما در همان دوردست ها.
می رسد به اتاق های خانه و به ایوان کوچکش و باغچه قشنگی که دو باغبان مهربان به آن رسیدگی می کنند و سبز سبز نگاهش می دارند در همه فصول و پر از گل و گیاه.دوربین در دست دخترک برمی گردد به داخل اتاق تا پس از این سیر و گشت کوتاه، دوباره قاب چشم ها پر شود از تصویرهای ماندگار عشق پدر و فرزندی.
عارفه با هیجان برای بابا از روزهای زندگی می گوید و ناگهان یادش می آید که سینه سرخ کوچکی هم این روزها در همین خانه کوچک خوشبختی لانه کرده است. بابا را می برد به تماشای این آشیانه مهر. هیس بابا هیچی نگو می ترسد این مادر و پر می کشد و می رود. بابا می خندد و می گوید مادری که بچه هایش را ترک کند که مادر نیست! هییییییییییییییس بابا هیچی نگو فقط تماشایش کن لطفا! سینه سرخ کوچک آرام روی تخم هایش نشسته تا گرما را با چاشنی مهر به آن ها هدیه کند. مهم نیست در کجای دنیا، مادری و مهربانی همه جا یک رنگ دارد و یک طعم.
دخترک دوربین را برمی گرداند به داخل اتاق. پدر و دختر می گویند و می خندند با تمام وجود. و من از فاصله ای اندک از این عشق ناب محظوظ می شوم. حالا دخترک یکی یکی لباس ها و اسباب بازی هایی که برای فرزند آینده اش از همین حراجی چند روز پیش خریده به بابا نشان می دهد و بابا قربان و صدقه نوه آینده اش می رود تو گویی هم اینک او را در مقابل چشمان دارد. دخترک غش و ریسه می رود و من هاج و واج نگاهشان می کنم و شیرینی و سبزی زندگی را با تمام وجود حس می کنم در این روابط ناب انسانی دریغ شده در روزگار نامهربانی از آدم هایی که محرومیت از حقوق اولیه شان دستمزد عمری خدمت صادقانه شان است.
پدر و دختر غرق تماشای هم اند و گفتگوهایی ساده و صمیمی و من به توری فکر می کنم که شیطان نه برای بچه های پاک و معصوم ما که هنوز فطرت پاکشان بهترین راهنمای راهشان است، بلکه برای مردان مدعی در دیار مومنان گسترده است. مردانی که نه «جوان» اند و نه «جوانی» را می شناسند. مردانی که حتی در خانه هایشان نقاب دارند و نام ها و نواهایشان جعلی است.
و لبخند بر لبان من نقش می بندد وقتی یادم می آید شیطان را در خانه های سبز که پر از یاد خدا و عشق ناب و عطر مهربانی است و سینه سرخ ها آن را برای لانه ساختن انتخاب می کنند و باغچه هایش پر از گل و سبزه و چمن و ریحان است، راهی نیست.
ندای سبز آزادی: سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشورمان روز شنبه و در آستانه نیمهی شعبان و سالروز میلاد امام زمان (عج) با حضور در خانهی پدر و مادر دکتر رهنورد، ضمن دلجویی از احترام السادات نوابصفوی مادر این زندانی سیاسی، پدر پیر و بیمار زهرا رهنورد را نیز مورد عیادت قرار داد.
به گزارش کلمه، در این دیدار که با حضور فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد انجام شد، فرزندان میرحسین موسوی در پاسخ به ابراز نگرانی و سوالات سید محمد خاتمی درباره وضعیت خانواده و آنچه در پنج ماه گذشته بر آنان گذشته، آخرین وضعیت و شرایط پدر و مادرشان و فشارهای وارده بر خانواده در این مدت را توضیح دادند.
آنها با تایید مواردی که در مصاحبهی چندی قبل با مادر زهرا رهنورد مطرح شده بود، از جمله دلنگرانیهای موجود دربارهی وضعیت جسمی موسوی و رهنورد و نیز رفتارهای ناشایست و تهدیدهای ماموران علیه خانواده
به مسائل دیگری در همین زمینه اشاره کردند؛ از جمله محدودیتهای شدید در ارتباطات مهندس موسوی و دکتر رهنورد با خانواده، انگشتشمار بودن تماسهای تلفنی و ملاقاتها که همین تعداد اندک نیز در حضور ماموران امنیتی زن و مرد و تحت نظارت دوربینهای آنها بوده است.
دختران مهندس موسوی و دکتر رهنورد، همچینین با تاکید بر غیر قانونی بودن حبس و حصر پدر و مادرشان افزودند آنها از حقوق قانونی و متعارف اکثر زندانیان سیاسی از جمله ملاقات و دسترسی منظم به تلفن نیز بهرهمند نیستند و این وضعیت موجب نگرانی مضاعف خانواده شده است.
در ادامهی این دیدار، خانم نواب صفوی نیز ضمن تشکر ازحضور سید محمد خاتمی در جمع این خانواده، از تکرار این دیدار در آینده استقبال نمود.
سید محمد خاتمی نیز در این دیدار صبوری و تحمل و خویشتن داری خانواده های زندانیان سیاسی را ستود و اظهار امیدواری کرد که پای بندی به قانون و مصلحت کشور و رفع حصر از این عزیزان و آزادی همه زندانیان می تواند گام مهمی در جهت تغییر فضای ناگوار کنونی به نفع نظام و مردم و موجب تلطیف فضا و امید و رضایت مردم و زمینه ای برای خدمت همگان به کشور و جامعه باشد.
ندای سبز آزادی: سید مجتبی هاشمی، عضو پیشین شورای مرکزی انجمن اسلامی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برای اجرای حکم خود به زندان اوین فراخوانده شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، هاشمی برای اجرای حکم یکسال زندان و 74 ضربه شلاق برای روز اول مرداد سال جاری به بازداشتگاه اوین فراخوانده شده است. از موارد مطروحه در اتهامات وی توهین به رهبر، رییس جمهور و اقدام علیه نظام بوده است، که تماما توسط وی در دادگاه تکذیب شده است. همچنین بازجوها در مدت بازداشت فشار بسیاری برای تهیه اعتراف تلویزیونی بر وی وارد کرده بودند که در اثر مقاومت وی بی نتیجه ماند.
مجتبی هاشمی پیش از این در 17 آذر 88 توسط اطلاعات سپاه بازداشت شده و پس از انتقال به بند (2-الف)، نزدیک به 60 روز در زندان انفرادی به سر برده بود . وی از فعالان دانشجویی، سردبیر نشریه دانشجویی باران و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بوده است.
محسن میردامادی، فیض الله عرب سرخی و عبدلله رمضان زاده به اوین بازگشتند.
به گزارش خبرنگار کلمه، سه تن از شاکیان پرونده ی مشفق که شب میلاد حضرت ولی عصر(عج) به مرخصی آمده بودند روز گذشته و در پی تمدید نشدن مرخصی به همراهان خود در زندان اوین پیوستند.
بهزاد نبوی و بهاره هدایت که برای درمان پزشکی درخواست مرخصی بیشتر کرده اند هنوز در بلاتکلیفی به سر می برند.
بر اساس این گزارش مرخصی جواد امام و لیلا توسلی تا اوایل هفته ی آینده تمدید شد.
همچنین سید مصطفی تاج زاده که در پی وخامت حال پدرش برای چهار روز به مرخصی آمده بود، با پایان یافتن زمان مرخصی خود صبح دوشنبه به زندان اوین بازگشته بود.
لازم به ذکر است با وجود آنکه تاجزاده در حال گذراندن دوران محکومیت ۶ ساله خود می باشد و طبق قانون می بایست در بند عمومی زندان اوین نگهداری شود، مجددا به قرنطینه زندان منتقل شده است.
این در حالی است که وی ۱۱ ماه گذشته را نیز در قرنطینه اوین سپری کرده و مسئولین زندان به شدت از تماس وی با دیگر زندانیان جلوگیری می کنند.
برخی از زندانیان حوادث پس از انتخابات و همچنین دیگر زندانیان سیاسی تاکنون از هیچ گونه حق مرخصی استفاده نکرده اند و با اینکه طبق قوانین جمهوری اسلامی همه زندانیان سیاسی حق استفاده از مرخصی را دارند این حق از آنان سلب شده است .
احمد زید آبادی، عیسی سحر خیز، مسعود باستانی، مجید توکلی ، مجید دری ، ضیا نبوی ، عاطفه نبوی ، شبنم مددزاده ، فرزاد مددزاده ،عماد بهاور، محمد داوری، ، سعید متین پور،حشمت الله طبرزدی،عدنان حسن پور، محمد صدیق کبودوند، حسن اسدی زیدآبادی، کیوان صمیمی، محمد داوری، محمدرضا مقیسه، احسان مهرابی،جمال عاملی، بهمن احمدی امویی ، عبدالله مومنی ،بهروز جاوید تهرانی، ابراهیم مددی ،آرش سقر ، سیامک رحمانی، فاطمه رهنما ،حامد روحی نژاد ،امیر رضا عارفی، ابولفضل عابدینی نصر ،قربان بهزادیان نژاد، احسان عبده تبریزی ،حسین رونقی ملکی ،مهدی خدایی ،مهدی محمودیان ، ایوب قنبر پوریان ،ابولفضل قدیانی ، ارسلان ابدی،امیر بهمنی ،امیر اصلانی ،امیر خسرو دلیر ثانی ،نظام حسن پور ،رمضان احمد کمال ،انور خضری ،محمد رضا رجبی و نسرین ستوده …. تنها جمعی از زندانیان سیاسی هستند که یا تاکنون از مرخصی استفاده نکرده یا مدتی طولانی است که از این حق محروم مانده اند .تعداد زندانیان سیاسی بدون مرخصی بسیار بیش از این اسامی است.
عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران قبلا گفته بود مرخصی زندانیان سیاسی از یک «الگوی پیشگیری» بهره میگیرد که باید با «هدفمندی» صورت گیرد..
او به بسیاری از خانواده ها گفته است : «کسانی که در مسیر اصلاح گام برداشتهاند، میتوانند در حدی که آئیننامه ها اجازه داده از مرخصی استفاده کنند.»
جعفری دولتآبادی درباره آنچه «مسیر اصلاح» و «الگوی پیشگیری و مرخصی هدفمند» نامید، توضیحی نداده و زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نمی دانند که زندانیان بر چه اساسی برای مرخصی انتخاب می شوند .
براساس آیین نامه سازمان زندان ها، تمامی زندانیان اعم از عادی و سیاسی از حق مرخصی برخوردارند و در مواردی اندک و برای مدتی کوتاه به صورت تنبیهی ممکن است از حق مرخصی محروم شوند نه اینکه ماهها و سالها رنگ مرخصی را به خود نبینند .محرومیت طولانی مدت از حق مرخصی، ضربات جبران ناپذیر روحی و جسمی برای زندانی و خانواده اش در پی دارد.
دادستان تهران تاکنون در برابر همه انتقادهای وارده در خصوص عدم بهره مندی اکثریت زندانیان سیاسی از حق مرخصی، یا سکوت کرده و یا به طور پی در پی هر خبری را در این خصوص تکذیب کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر