-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 07/20/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حاضر در زندان اوین، این هفته با حضور پررنگ در سالن ملاقات زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین، جوی امنیتی را بر این مکان حاکم کردند.

به گزارش کلمه، دوشنبه این هفته وقتی خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین مثل هر هفته در سالن ملاقات کابینی حاضر شدند، شاهد آن بودند که تعدادی از نیروهای امنیتی در این سالن حضور دارند و رفتارهای خانواده ها را کنترل می کنند و گاه گاه به آنها تذکراتی می دهند. به عقیده خانواده ها، حضور نیروهای اطلاعاتی موجب می شود که ماموران سالن ملاقات هم که در شرایط عادی برخورد مناسب تری با خانواده ها دارند، با حضور این ماموران گاه برخوردهای نامناسب و تندی با خانواده ها داشته باشند.

همه این ها در حالی است که شرایطی کاملا امنیتی بر سالن ملاقات کابینی زندان اوین حاکم است و خانواده ها از گیت امنیتی سالن می گذرند و زندانی هم در طول مکالمه با خانواده اش از پشت شیشه های قطور کابین مجبور است شاسی کلید تلفن را فشار بدهد چون در غیر این صورت صدایش قطع می شود. به عقیده خانواده ها این شاسی به دلیل شنود مکالمات خانواده ها بر تلفن های سالن ملاقات نصب شده است.

خانواده ها همچنین از پایین آمدن ناگهانی پرده سالن ملاقات شکایت دارند. در پایان هر ملاقات کابینی ناگهان پرده ای سبزرنگ پایین می آید که به منزله پایان ملاقات زندانی با خانواده اش است.این پرده در ملاقات این هفته بدون مقدمه و به طور ناگهانی پایان کشیده شد و خانواده ها نتوانستند با یکدیگر خداحافظی کنند. خانواده زندانیان سیاسی معتقدند این کار، تاثیر روانی منفی بر خانواده و زندانی و به ویژه زندانیانی که فرزند خردسال دارند بر جا می گذارد.


 


بر اساس گزارش سالانه سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی جایگاه خود را به عنوان دومین صادر کننده نفت از دست داده است.

به گزارش بی بی سی فارسی، سال ۲۰۱۰ پنجاهمین سال تاسیس اوپک بود که ایران در تاسیس آن نقش ویژه ای داشته است.

طبق آمار اعلام شده از سوی اوپک، صادرات نفت خام ایران با روند کاهشی در سه سال گذشته میلادی، در سال گذشته میلادی به ۲ میلیون و ۲۴۶ هزار بشکه در روز رسیده است.

نیجریه با افزایش حدود ۳۰۰ هزار بشکه‌ در روز در سال ۲۰۱۰ میلادی موفق شده است ۲ میلیون و ۴۶۴ هزار بشکه در روز نفت صادر و جایگاه ایران را به عنوان دومین صادر کننده نفت به خود اختصاص دهد.

الجزایر، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی٬ اکوادور، آنگولا و ونزوئلا کشورهای عضو این سازمان هستند.

گزارش سالانه اوپک در عین حال در کنار گزارش سقوط ایران از جایگاه دوم صادرکنندگان نفت، می‌گوید که ظرفیت پالایشگاهی این کشور با ۱۸ درصد افزایش بیشترین رشد را در میان ۱۲ کشور عضو اوپک داشته است.

بر اساس گزارش سالانه اوپک ظرفیت تولید محصولات پالایشگاهی ایران به یک میلیون و ۷۴۱ هزار بشکه در روز رسیده است.

ایران در سال های اخیر به دلیل تحریم های بین المللی با مشکل تامین سرمایه برای توسعه صنعت نفت رو به رو بوده است به ویژه به دلیل اینکه شرکت‌های بین المللی نفتی حاضر نیستند با ایران همکاری کنند.

وزارت نفت ایران می‌گوید که این کشور براى توسعه صنعت نفت و گاز خود در پانزده سال آینده به حدود ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذارى نیاز دارد و تحلیلگران بازار انرژى مى گویند که این کشور نمى تواند با اتکا به منابع داخلى، پول مورد نیاز توسعه میادین نفت و گاز را تامین کند.

تحلیگران بازار انرژی می گویند که حتی اگر ایران بتواند منابع مالی لازم را برای توسعه صنعت نفت و گاز تامین کند باز مشکل تامین فن آوری وجود دارد و این کشور ناچار است برای تامین تجهیزات مورد نیاز، هزینه های بیشتری بپردازد.


 


در ادامه ی انتقادهای اخیر گروهی از حامیان سابق احمدی نژاد، احمد توکلی نماینده ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مقاله ای نوشته است: کمی دقت در موضعگیری های آقای رئیس جمهور نشان می دهد که ایشان مرتباً در حال افزایش مطالبات مردم از نظام است. در این مسیر ظاهراً قیدی هم به قانون و عقلانیت ندارد.

در همین دو هفته تعطیلی مجلس لااقل سه مورد را می توان مصداق این رفتار ذکر کرد:

اول: رئیس جمهور اعلام کرد که به هر خانوار ایرانی یک هزار متر زمین رایگان داده خواهد شد تا در آن ویلا احداث کنند و باغداری نمایند.

دوم: رئیس جمهور اعلام کرد که ۷ میلیارد دلار از موجودی صندوق توسعه ملی را برای گسترش طرح مسکن مهر اختصاص خواهد داد. درباره تخصیص ۳ میلیارد آن تصمیم گرفته شده است.

سوم: با پیشنهاد رئیس جمهور تعداد پذیرش دانشجویان مقطع دکتری تا دو برابر افزایش یافت.

به گزارش سایت الف، سایت احمد توکلی، وی در این مقاله تشریح کرده است: پیش تر هم از این موارد بسیار بوده است؛ مانند پرداخت یک میلیون تومان به هر نوزاد در بدو تولد و اهداء سالانه یکصد هزار تومان به همان حساب، یا تقسیم پول نفت به طور مساوی بین مردم، یا افزایش یارانه نقدی و مشابه آنها.

درباره همان سه مورد ذکر شده، کمی اطلاعات نسبت به امکانات کشور و نیز دانستن قانون بر نادرستی طرح گواهی می دهد. در اینجا نقد کارشناسی آن مواضع مقصود نیست، تنها قصد جلب توجه نسبت به این سوال است که چرا رئیس جمهور بدون اعتنا به قوانین و کار کارشناسی مطالبات مردم را بالا می برد؟

جلب رضایت خاطر عمومی از وظایف مسلم همه دولت هاست. شرط ضروری این کار کاهش شکاف سطح مطالبات و امکانات است. هرچه این شکاف کمتر باشد، رضایت خاطر عمومی بیشتر است و برعکس افزایش این شکاف نارضایتی مردم را در پی دارد. معمولاً مخالفان دولت ها برای انصراف اعتماد عمومی از دولت حاکم، بر مطالبات دامن می زنند تا با افزایش این فاصله از مقبولیت و مشروعیت دولت بکاهند. در مردم سالاری های عاقل و جاافتاده، حتی احزاب مخالف در این کار محتاط اند، زیرا اگر برای جلب آراء توقعاتی را به طور غیرواقع بینانه برانگیزند، ابزارهای فشار افکار عمومی در زمان پیروزی شان آنان را به عقب می راند.

این نماینده در ادامه با طرح این سوال که چرا در اینجا رئیس دولت حاکم که برای ادامه حاکمیت خود و دوستانش در قدرت اصرار زیادی هم دارد، شخصاً به مطالبات دامن می زند؟ اظهار داشته است: پرواضح است که بخشش رایگان زمین به همه خانوارها بدون نظر مجلس مقدور نیست. از جنبه اجرایی نیز هر متخصصی می داند که کمبود آب و زمین مستعد مانع اجرای این کار خواهد شد. علاوه بر آن، اینکه همه خانوارها یکصد متر ویلا برای خود بسازند، به یک طنز غم افزا می ماند. در این صورت طبعاً مجلس مخالفت می کند. این موضع را همه کارشناسان مستقل تأیید خواهند کرد، ولی آیا همه مردم هم همین طورند؟ آیا رئیس جمهور به دنبال آن است که توده های مردم به این نتیجه برسند که دولت می خواهد خیری به آنها برساند، مجلس نمی گذارد؟

احمد توکلی که مدتی است به همراه تعدادی دیگر از نمایندگان و فعالان سیاسی به نقد دولت احمدی نژاد پرداخته مقاله ی خود را این گونه به پایان می برد: هرکس قانون برنامه پنجم توسعه را خوانده باشد و ماده ۸۴ آن را دیده باشد می داند که تخصیص ارز از صندوق توسعی ملی برای ساختن مسکن مهر غیرقانونی است. حتی اگر رئیس جمهور پیشنهاد اصلاح قانون را بدهد، چون تغییر برنامه است دو سوم نمایندگان باید به آن رأی بدهند و حتی در این صورت چون این تصمیم با سیاست های کلی ابلاغی رهبری مخالف است، شورای نگهبان آن را رد می کند. علت کارشناسی این مخالفت های مجلس حفظ مصالح مردم است که اقتصاد نفتی مصرفی بیش از این لطمه به مردم نزند. ولی این موضع کارشناسی را توده های بی مسکن منتظر کمک مسکن مهر باور می کنند؟ آیا رئیس جمهور نمی داند که دسته ای از مردم چنین استنباط خواهند کرد که رئیس جمهور می خواهد آنها را صاحب مسکن کند، ولی مجلس و شورای نگهبان نمی گذارند؟

مطالبات غیر قابل ارضاء، بر شکاف بین توقعات و امکانات می افزاید و زمینه های نارضایتی از حاکمیت را گسترش می دهد. این به سود کی و به زیان چه کسانی است؟


 


علیرضا فرشی، از فعالان فرهنگی و مدنی آذربایجان که چندی پیش توسط ماموران اداره اطلاعات تبریز در محل کارش دستگیر شده است، در حال حاضر بدون کمترین امکانات رفاهی در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز به سر می برد.

به گزارش کلمه، این استاد دانشگاه و همسرش در سال ۸۸ دستگیر شدند، اما اکنون حکم شش ماه حبس تعزیری وی اجرا شده است.

علیرضا فرشی، دانشجوی ترک زبان فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نرم‌افزار دانشگاه صنعتی شریف و جزو بهترین شاگردان دوران تحصیلش در این دانشگاه بوده است. او مدرک کارشناسی ارشدش را نیز از دانشگاه تهران دریافت کرد و بعد از فارغ‌التحصیل شدن به زادگاه خود بازگشت.

وی به خاطر موفقیتهای تحصیلی‌اش، با اینکه برای تحصیل و کار به بهترین دانشگاه‌های دنیا دعوت شده بود، اما این پیشنهادها را نپذیرفت و در دانشگاه‌های تبریز و جلفا با سمت هیئت علمی مشغول به کار شد.

علیرضا فرشی در سال ۸۸ به علت شرکت در تجمعی که در آن خواستار دایر شدن مدارسی به زبان ترکی در شهرشان شده بود، به همراه همسرش بازداشت شد. او همچنین در این باره نامه‌ای به مقام رهبری نوشت.

این فرزند شهید در نامه‌اش خطاب به رهبری پرسید: «من یک ترک آذربایجانی هستم. نمی‌دانم اصالت شما واقعا به کجا برمی‌گردد و آیا واقعن شما هم یک ترک آذربایجانی هستید یا نه! به هر حال شما رهبر نظام جمهوری اسلامی هستید و یک انسان! انسانی که بسیاری شما را به عنوان مرجع تقلید خود انتخاب کرده‌ اند. حتی اگر به مذاق بعضی‌ها خوش نیاید، باید اذعان داشت که شما به حق انسان والایی هستید. اما، حتی بزرگان هم جائزالخطا هستند و بهتر است همواره رفتار و منش خود را با معیار چهارده معصوم (ع) بسنجند و قدم در جای پای آنها بگذارند.در نه سالی که در تهران مشغول تحصیل در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته نرم افزار کامپیوتر بودم یکی از مشغولیت‌های فکری‌ام علت‌یابی طرز برخورد زشت بعضی‌ها با فرزندان ملت ترک بود. انسان موجودی چاره ‌اندیش است و من هم به دنبال چاره ‌ای بودم که در عین حفظ هویت خودم از گزند این توهین‌ ها و تحقیرها دور بمانم. دیگرانی بودند که دوست داشتند من همچون آنها باشم، و به زبان آنها سخن بگویم و با آداب و رسوم و فرهنگ آنها زندگی کنم. اما من هیچ عیب و ایرادی نه در زبان ترکی آذربایجانی‌ ام، نه در فرهنگ والای اسلامی و ترکی ‌ام و نه در آداب و رسوم آذربایجانی‌ام نمی ‌دیدم.»

اما این درخواستها و سردادن شعار “تورک دیلینده مدرسه” موجب اخراج وی از دانشگاه شد. او سپس برای گذراندن امرار معاش در مغازه‌ای مشغول به کار شد، اما در خرداد ماه امسال در همین مغاره مجددا بازداشت شد.

علیرضا فرشی از ۱۲ خرداد ماه امسال برای گذراندن دوران محکومیتش در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز نگهداری می‌شود.


 


 بنا به گزارش منابع حقوق بشری، طی هفته‌های اخیر چند مورد مبتلا به بیماری وبا در زندان‌های قزل حصار و رجایی شهر کرج و ندامتگاه پردیس مشاهده شده است.

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گزارش داده است که بر اساس گزارش بهداری زندان قزل حصار سه مورد بیماری وبا در این زندان تشخیص داده شده است.

هم چنین بر اساس تحقیقات انجام شده، یک مورد نیز در رجایی شهر کرج و یک مورد در ندامتگاه کرج مثبت گزارش شده است.

با توجه به اینکه این باکتری از طریق آب و غذا الوده انتقال پیدا می‌کندو وضعیت آب آشامیدنی در زندان‌ها خصو صا قزل حصار و رجایی شهر بهداشتی و مناسب نیست احتمال اپیدمی (همه گیری) زیاد است.

هم چنین در زندان رجایی شهر کرج ، آب اشامیدنی هفته‌ای چندین بار با گل و لای همراه بوده، و این موضوع اعتراض زندانیان را به همراه داشته است اما تا کنون اقدام جهت رسیدگی به این اعتراضات صورت نگرفته است.

چندی پیش گزارش هایی منشتر شده بود مبنی بر اینکه برخی از زندانیان سیاسی زن در تماس با خانواده‌های خود از رواج بیماری‌هایی همچون "داشتن شپش، عفونت‌های زنانگی و گلودردهای چرکین" در بند زنان خبر داده‌اند.

گفته می‌شد بسیاری از این بیماری‌ها در برخی از زنان به قدری مزمن شده‌است که نسبت به آنتی‌بیوتیک‌ها نیز مقاومت پیدا کرده‌اند.

پیش از آن نیز، اخباری مبنی بر "شیوع آنفولانزای خطرناک در زندان گوهردشت و جانباختن تعدادی از زندانیان در بندهای غیر سیاسی" و "عدم پاسخگویی بهداری زندان بدلیل حجم زیاد بیماران" منتشر شده و یکی از پرسنل بهداشت و درمان سازمان زندان ها، طی تایید خبر فوق گفته بود "چند مورد فوتی در بند ۸ سالن دو زندان قزل حصار داشتیم که از اداره بهداشت کرج بازدید آمدند و تایید کردند که فوت به دلیل ابتلا به این بیماری واگیردار بوده است."


 


در ادامه اعمال فشار ها علیه آیت الله امجد پس از گروگانگیری پاسپورت عروس و نوه ایشان هنگام سفر ایشان به مالزی، امروز عصر ماموران نیروهای امنیتی در غیاب وی به منزل ایشان هجوم آورده و اقدام به تفتیش منزل و وسائل شخصی آیت الله امجد و خانواده محترم ایشان نمودند.

به گزارش تحول سبز، پس از برخوردهای تند و غیر اخلاقی با خانواده آیت الله امجد از سوی نهادهای امنیتی و ممنوع الخروج شدن عروس و نوه ایشان هنگام سفر به مالزی، عصر امروز یک تیم از مامورین امنیتی ایران به منزل مسکونی ایشان مراجعه کرده و اقدام به تفتیش و صورت برداری وسایل و اموال منزل نموده اند.

بنا بر گزارش ارسالی، مامورین امنیتی قصد دارند در غیاب ایشان که در سفر به سر می برند این منزل را که متعلق به آستانه امامزاده صالح تجریش میباشد و در اختیار آیت الله امجد به عنوان امام راتب گذاشته شده را تخلیه نمایند.

چندی پیش نیز علی رغم تلاش های بسیار زیادی که از طرف خیرخواهان جهت حل موضوع گروگانگیری پاسپورات های خانواده ایشان انجام شده بود، این مسئله نیز بی نتیجه مانده و کماکان عروس و نوه ایشان نیز به دلایل غیر قانونی و نامعلوم ممنوع الخروج میباشند.

شایان ذکر است، پس از ممنوع الخروج شدن عروس آیت الله امجد که موجب شده بود چندی پیش در فرودگاه ضمن ضبط پاسپورت، از خروج وی توسط مامورین امنیتی نیز جلوگیری به عمل آید، حضرت آیت الله امجد با صدور بیانیه ای ضمن تقبیح عمل صورت گرفته همه مسئولین نظام را به توبه از ظلمی که در حق مردم روا داشته اند فراخواند و اعلام داشت که خود نیز تا آخرین قطره خون در مسیر عدالت و مبارزه با ظلم کوتاه نخواهم آمد.

پس از صدور آن بیانیه عوامل وابسته به نهادهای امنیتی سعی کردند که از طرق مختلف اقدام به تکذیب بیانیه و یا جلب رضایت آیت الله امجد برای تکذیب پیام صادر شده را نمایند اما آیت الله امجد ضمن رد چنین پیشنهاداتی که از سوی مامورین وزارت اطلاعات داده شده بود در پیام ویدیویی  از قاطعیت خود در بیانیه صادر شده خبر داد و هرگونه نقل قول دیگری از سوی خودشان را که در رسانه های وابسته به دولت منتشر شده بود تکذیب نمودند.

در پی این رفتارها و عدم پاسخگویی نهادهای مربوطه، آیت الله امجد از عروس شان خواستند که به هیچ عنوان جهت اخذ پاسپورت شان به نهادهای دولتی مراجعه نکنند و اعلام داشتند که آنها موظف هستند تا خود پاسپورت را برای تحویل نزد شما بیاورند.

قاطعیت آیت الله امجد در برخورد با این موضوع سبب شد تابرخی از مسئولین برای رفع این مشکل اقدام به وساطتت نمایند تا ضمن رفع مشکل ممنوع الخروج بودن از ایشان نیز به جهت برخوردهای صورت گرفته دلجویی نمایند.

بر اساس گزارش رسیده، با توجه به ارتباط نزدیک فرزند حاج صادق آهنگران و ارادت خاص وی به آیت الله امجد، ایشان با وجود اینکه در خارج از کشور به سر می برده برای پیگیری موضوع به ایران بازگشته تا بتواند با رایزنی های خود امکان سفر مجدد را برای خانواده آیت الله امجد فراهم سازد.

بر همین اساس محمد علی آهنگران پس از مراجعت به ایران ضمن ملاقات با آیت الله امجد و تعیین جدید تاریخ سفر از سوی ایشان برای اخذ پاسپورت به نهادهای امنیتی مراجعه نموده و پاسپورت ضبط شده به ایشان تحویل داده می شود.

محمد علی آهنگران نیز طبق هماهنگی با آیت الله امجد و مشخص نمودن تاریخ مجدد سفر از سوی ایشان برای ماه شعبان مقدمات مجدد سفر را نیز مهیا نموده و اقدام به تهیه بلیت نیز برای خانواده ایشان میکند تا در زمان مقرر خانواده آیت الله امجد
آماده سفر باشند.

اما پس از پیگیری های مجدد فرزند آقای آهنگران به جهت اطمینان خاطر از رفع مشکل ممنوع الخروج بودن عروس ایشان، متوجه می شوند که این مشکل همچنان پابرجا بوده و علی رغم صحبت های صورت گرفته وی همچنان ممنوع الخروج می باشند.

در پی این موضوع محمد علی آهنگران بار دیگر اقدام به رایزنی از طریق کانال های مربوطه با وزارت اطلاعات جهت رفع مشکل را نموده و مقرر می شود که برای رفع نهایی مشکل باید مجددا به همراه پاسپورت به نهاد امنیتی معرفی شده مراجعه نمایند.

اما پس از مراجعه مجدد محمد علی آهنگران به همراه پاسپورت برای رفع نهایی مشکل ممنوع الخروج بودن عروس آیت الله امجد، ضمن برخوردهای ناشایست از سوی مامورین وزارت اطلاعات تلفن همراه ایشان نیز به همراه پاسپورت ضبط میگردد.

ایشان نیز در پاسخ به رفتار مامورین که نسبت به بیانیه آیت االه امجد واکنش ها و صحبت هایی را نیز داشته اند خطاب به آنها گفته است: شما با این رفتار ها من را هم در مقابل آیت الله امجد شرمنده کردید ! شما که مقامات خودتان رسیده بودند خدمت آیت الله امجد و مطلع هستند از عزم ایشان بر کوتاه نیامدن از مطالب مطرح شده در نامه و ایشان هم اعلام کرده اند که برای پس گرفتن پاسپورت قرار نیست با شما بده بستانی داشته باشند و یا چنین روالی را بپذیرند.

پس از این ماجرا و در پی دیدار مجدد محمد علی آهنگران با آیت الله امجد و شرح اتفاقات صورت گرفته از سوی مامورین وزارت اطلاعات با ایشان، آیت الله امجد نیز ضمن دلجویی از ایشان در پاسخ به رفتارهای صورت گرفته ازسوی مامورین امنیتی اعلام میدارد: اینها نمی توانند هیچ غلطی بکنند و اگر گمان می کنند که با این فشارها و برخوردها می توانند کاری کنند که من ازمطالب مطرح شده در نامه ام کوتاه بیایم خیال باطلی است و اگر مرا تکه تکه هم بکننداز آن نامه دست بر نمیدارم.

ایشان نیز در ادامه صحبت های خودشان با محمد علی آهنگران اظهار داشته اند: من آن نامه را نوشته ام وخطابم هم همه مسولان کشور بوده و واقعا بر این باورم که تمامی مسولان باید از اینهمه ظلمی که واقع شده توبه کنند و من هم تا آخرین قطره خون پای حرفهای مطرح شده دراین نامه هستم.

در پی ادامه برخوردهای ناشایست با آیت الله امجد معاون وزارت اطلاعات و مدیر کل روحانیت نیز برای دلجویی از برخوردهای صورت گرفته نیز به دیدار آیت الله امجد رفته که البته در آن دیدار نیز آیت الله مجد بار دیگر بر مواضع قبلی و صحبتهایشان در بیانیه صادر شده تاکید می ورزند و در نهایت نیز مجددا زمانی مشخص می گردد.

گرچه بعد از این ماجراها عده ای از نزدیکان و مسئولین به آیت الله امجد اعلام داشته بودند که شما در تاریخ مقرر به فرودگاه جهت سفر مراجعه نمایید و آنها ناچارند که همکاری نمایند اما پس از مراجعه آیت الله امجد به همراه عروس و نوه شان به فرودگاه جهت عزیمت به سفر بازهم مامورین امنیتی اینبار از سفر نوه ایشان هم جلوگیری میکنند و مانع از خروج ایشان به همراه دیگر اعضای خانواده شده اند.

محمد امجد فرزند آیت الله امجد نیز در پی این رفتارهای نامناسب و غیر قانونب با خانواده اش در پیامی کوتاه اعلام داشته است: اگر اینها قصدشان گروگان گیری است و خیال میکنند با این برخوردها من قرار است از پای بنشینم خیال بیهوده ای است و همانطور که حاج آقا امجد مجوز مبارزه برعلیه ظلم را داده اند و خود ایشان هم فریادشان بر علیه ظلمبلند شده من هم بنا ندارم ساکت بنشینم.

ولی امیدوارم که هنوز تتمه عقلی داشته باشند و به این بلاهت ها ادامه ندهند و جلوی این برخوردهای غیرقانونی را با  همسر وخانواده بگیرند که  در غیر این صورت ادامه این روند جز افتضاحی برای خودشان ، حاصلی نخواهد داشت.

گفتنی است، آیت الله امجد به دعوت دانشجویان ایرانی مقیم مالزی، به این کشور سفر کرده اند و به نظر میرسد که همه این اهانت ها و فشار ها به بیت ایشان، ترس حاکمیت از حظورر ایشان  در خارج از کشور و مواضع اخیر ایشان منجمله بیانیه صریح و قاطع ایشان علیه ستم ها و ظلمهایی که علیه مردم ستم دیده کشورمان صورت گرفته ، میباشد.


 


ندای سبز آزادی: «دانشگاه زنده است» عنوان نمایشگاه عکسی است که به ‌منظور گرامی داشت دوازدهمین سالگرد فاجعه کوی دانشگاه در گالری انکس مالزی ۱۶ جولای افتتاح شد.
این نمایشگاه به وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ اختصاص دارد که با توقیف روزنامهٔ سلام به جرم انتشار خبری درباره اصلاح قانون مطبوعات آغاز شد. روزنامهٔ اصلاح طلب «سلام» در روزهای داغ اصلاحات سندی منتشر کرد که فاش می‌کرد طرح اصلاح قانون مطبوعات، که با هدف قلع و قمع روزنامه‌های اصلاح طلب در مجلس راست گرای پنجم در شور بود، ساخته و پرداختهٔ سعید امامی (اسلامی)، معاون وزارت اطلاعات و سرتیم قتل‌های سیاسی مخالفان جمهوری اسلامی بوده است. این افشاگری موجب توقیف روزنامه «سلام» شد.
دانشجویان به محض شنیدن خبر توقیف روزنامه «سلام» در محوطهٔ کوی تظاهرات آرامی برگزار کردند، اما ساعتی بعد کوی مورد حملهٔ نیروهای پلیس و لباس شخصی قرار گرفت، اتاقهای کوی به آتش کشیده شد و دانشجویان به شدت مضروب شدند. اما فردای آن روز دانشجویان در مقابل این جنایت سکوت نکردند و ایران هفته‌ای را در آشوب گذراند.
حمله نیروهای لباس شخصی به معترضین روبروی دانشگاه تهران، اتاق‌های به آتش کشیده دانشجویان در کوی دانشگاه امیر آباد و دادگاه روزنامه‌ی سلام در کادر دوربین حسن سربخشیان، عکاس خبرنگار ایرانی ثبت شد و دوازده سال بعد از آن روز‌ها نمایشگاهی از این عکس‌ها توسط تشکیلات رسام در مالزی ترتیب داده شده است.
این نمایشگاه با اجرای سرود «ای ایران»، خیر مقدم و توضیحاتی پیرامون جنبش دانشجویی در ایران به زبان انگلیسی افتتاح شد. مدیر گالری انکس هم در ادامه با ابراز خرسندی از میزبانی این نمایشگاه، وجوه مشترک مبارزات مردمی و جنبش‌های آزادی‌خواهی در نقاط مختلف جهان را برشمرد.
در ادامه پیام حسن سربخشیان در خصوص عکس‌برداری و پوشش تصویری وقایع جنبش دانشجویی در ایران برای حاضرین پخش شد. حسن سربخشیان در پیام خود گفت که عکاس خبری، چشم مردم است و حتی گاهی می تواند تاریخ ساز باشد. او همچنین افزود که یک عکاس خبری باید همیشه بیان کننده ی حقیقت باشد و گاهی مجبور است رو در روی دولت بایستد. دولتی که نمی خواهد حقایق گفته شود. و من خوش شانس بوده ام که عکاس 18 تیر بودم. در آن روز شاهد درخواست دانشجویان برای عبور از یک رژیم توتالیتر به دموکراسی بودم و خوشحالم که امروز مردم مالزی این تصاویر را می بینند. 
پخش کلیپ تصاویر شهدای دانشجو در ۱۸ تیر وحوادث پس از انتخابات سال ۸۸ در ایران واجرای قطعات موسیقی ایرانی به زبان انگلیسی و فارسی ازجمله برنامه‌های دیگر افتتاحیه این نمایشگاه بود.
در زمان اجرای سرود «یار دبستانی من» توسط گروه موسیقی شرکت‌ کنندگان در مراسم به پا خاسته و با نشان دادن علامت پیروزی نسبت به پیروزی جنبش آزادی خواهی مردم ایران ابراز امیدواری کردند.
برگزاری این نمایشگاه و عکس‌های نمایش داده شده مورد استقبال بازدید کنندگان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفت، به طوری که برخی از آنان خواستار الگوبرداری از این حرکت برای جنبش‌های آزادی خواهانه در منطقه و مالزی شدند.
نمایش فیلم دایره اثر جعفر پناهی و بحث وبررسی در بارهٔ آن، برگزاری کارگاه عکاسی خبری در ایران با حضور نفیسه مطلق (عکاس وخبرنگار ایرانی مقیم مالزی) از برنامه‌های جانبی این نمایشگاه در روزهای آتی خواهد بود.
مراسم اختتامیه نمایشگاه عکس «دانشگاه زنده است» روز یکشنبه ۲۴جولای (۲مردادماه) برگزار خواهد شد

img_2998.jpg

img_3000.jpg

img_3104.jpg

img_3129.jpg

img_3250.jpg


 


میرحسین موسوی در دو سال اخیر به علت ایستادگی در برابر خودکامگان و قانون‌شکنان، بارها مورد اتهام جریان اقتدارگرا قرار گرفته است؛ به طوری که حتی عملکرد درخشان او و دولتش در دوران سخت جنگ تحمیلی نیز زیر سؤال رفته است. اما امروز سایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، یک سند تاریخی را منتشر کرد که همه این تبلیغات تخریبی را نقش بر آب می‌کند و مهندس موسوی را حتی در نگاه مدعیان بصیرت و پیروی از امام و انقلاب، سربلند نگه می‌دارد.

نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس که در سال‌های پایانی جنگ تحمیلی آماج حملات شدید سیاسی و اقتصادی جریان واپس‌گرای آن زمان قرار گرفته بود، علاوه بر حمایت‌های مستمر و بی‌شائبه‌ای که از سوی رهبر انقلاب اسلامی دریافت می‌کرد تا مخالفت‌های سنگ‌اندازان در هم شکسته شود، یک بار به طور ویژه مورد تایید صریح و تمام‌عیار امام خمینی (س) قرار گرفته است؛ در سوم آذر ماه ۱۳۶۷ که بنیانگذار جمهوری اسلامی از فرصت ابلاغ تشکیل بنیاد جانبازان استفاده کرد تا به صراحت از عملکرد میرحسین موسوی در همه ابعاد دفاع کند و او را مورد تایید کامل قرار دهد.

در آن زمان، چیزی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ نگذشته بود که تبلیغات متحجران مخالف دولت برای تخریب نخست‌وزیر از سر گرفته شد و کار به جایی رسید که موسوی علاوه بر ناتوانی در اداره کشور درحال جنگ، به پشتیبانی نکردن به‌اندازه از جنگ نیز متهم شود. جناح مخالف دولت میرحسین که یک بار از سوی امام به ناتوانی در اداره‌ی حتی یک نانوایی متهم شده بود – و البته این روزها درستی قضاوت امام کاملا ثابت شده – تلاش می‌کرد تا این اتهام را به سوی دولت و رئیس آن برگرداند؛ اما رهبر فقید نظام ایستاد و نگذاشت.

امام در این سند تاریخی که در بخش ضمائم کتاب خاطرات سال ۶۷ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده و از آن منبع نقل می‌شود، تاکید کرده است: «از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم.»

این سند تاریخی را می‌توان پاسخی به تمام دروغ‌پردازی‌های مدعیان در دو سال اخیر علیه میرحسین دانست که از خشم ایستادگی او در برابر تقلب انتخاباتی و سرکوب‌های پس از آن، به تخریب وی روی آوردند و خواستند او را بی‌آبرو کنند و عملکردش در دولت دفاع مقدس را زیر سؤال ببرند و برای اینکه به این هدف برسند، بدون اینکه به گرانی‌های کمرشکن امروز ذره‌ای اشاره کنند، دنبال یک قیمت گران در آن دوران بودند که دستمایه‌ی تبلیغات خود برای ترور شخصیت میرحسین قرار دهند؛ اما نتوانستند و کارهایشان نتیجه‌ی عکس داد. اکنون باید دید آیا شهادت تاریخی امام خمینی بر کفایت و صداقت مهندس موسوی، به عذرخواهی این مدعیان بصیرت خواهد انجامید یا خیر.

متن کامل نامه مذکور را در ادامه بخوانید:

زمان: ۳ آذر ۱۳۶۷/۱۳ ربیع‌الثانی ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران
موضوع: انتصاب سرپرست امور جانبازان و فرمان ایجاد تشکیلات مناسب در این بنیاد
مخاطب: موسوی، میرحسین (نخست وزیر)
بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر محترم – ایّده الله تعالی

از آنجا که چندی قبل جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ مهدی کروبی طی نامه‌ای درخواست نمودند که برای رسیدگی هر چه بیشتر و بهتر به امور جانبازان و خانواده های شهدا اداره امور جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به نهاد یا تشکیلات دیگری سپرده شود، اینجانب ضمن تقدیر و تشکر از ایشان و از کلیه مسئولین و دست اندرکاران «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و مرکز پزشکی بنیاد، خصوصاً سرکار خانم کروبی ۱ که در شرایط جنگ کمال ایثار و فداکاری را نسبت به این عزیزان نموده اند، جنابعالی را مسئول اداره کلیه امور جانبازان عزیز نمودم که با استفاده از همکاری و تجربیات «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» و جانبازان و نیز اختصاص بهترین امکانات «بنیاد مستضعفان» به ایجاد تشکیلات جدیدی در این امر مقدس و بزرگ همت گمارید . و امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد . و «بنیاد شهید انقلاب اسلامی» نیز همچون گذشته با فراقت و امکانات بیشتر امور خانواد ههای معظم شهدا و مفقودین و اسرا را دنبال نماید.

از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و ز حمات بی شائبه و طاقت فرسای شما را خصوصاً در مسئله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، والآن نیز شما را تأیید و حمایت می کنم.

از آنجا که سران کشور و هیأت مشورتی بازسازی کشور در چند روز آینده اصول و سیاست بازسازی را به دولت ابلاغ می نمایند، جنابعالی و اعضای محترم هیأت دولت باید با قدرت و قاطعیت و با استقلال کامل به امر بازسازی کشور و ترمیم خرابی ها پرداخته و رسیدگی به محرومین را در صدر برنامه های خود قرار دهید . و مردم عزیز و شریف ایران نیز، که همه چیز خود را در طبق اخلاص و بندگی خدا نهاده اند، توجه دارند که تا رسیدن به استقلال واقعی راه طولانی پیش رو دارند؛ و همه می دانند که با توجه به حجم عظیم خرابی ها نباید انتظار اصلاح و بازسازی سریع امور را داشت . ما هنوز در آغاز راه هستیم، و سالها وقت لازم است که با همت و تلاش همه دست اندرکاران و مردم عزیز میهن اسلامی مان بازسازی شود و مشکلات برطرف گردد . چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب، که از هیچ راهی نتوانسته اند به اسلام و انقلاب لطمه ای وارد نمایند، امروز در قالب شعارها و بالابردن سطح توقعات در مردم بخواهند به هدفهای شوم خود نایل شوند، و با انگشت نهادن روی مشکلاتی که نتیجه تحمیل چندین ساله جنگ بوده است مردم را نسبت به مسئولین بدبین کنند و این طور تبلیغ نمایند که بعد از قبول قطعنامه و نبودن جنگ چرا مشکلات حل نمی شود؟ باید به این افراد گفت مگر این کار به سادگی امکان پذیر است؟ مگر کشور ما از محاصره ها بیرون آمده است؟ مگر همه مراکز آسیب دیده برق و سوخت و کارخانجات را یک روزه می توان راه اندازی نمود که ما بگوییم دیروز جنگ بود و عذرها موجّه، ولی امروز که جنگ نیست چرا کمبود است؟ البته این سخن ها از باب تذکر به مؤمنین است؛ والاّ مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آماده صبر و فداکاری هستند . و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال وعزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند. در خاتمه بار دیگر از زحمات دلسوزانه و مخلصانه دوست خوبم، جناب حجت الاسلام آقای کروبی تشکر می نمایم و امیدوارم تمامی افرادی که در خدمت معلولین جنگ تحمیلی بوده اند با صمیمیت با آقای نخست وزیر همکاری نمایند . خداوند بزرگ به همه مسئولین و دولت خدمتگزار و مردم شریف ایران توفیق صبر و ایثار در راه اسلام را عنایت فرماید. والسلام علیکم و رحمت الله.

به‌تاریخ ۳/۹/۶۷ – روح‌الله ‌الموسوی الخمینی

منبع: کلمه


 


 امروز از قول یک عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس سخنانی منتشر شد که بدون تردید یا به سرعت و از اساس تکذیب می‌شود، یا باید منتظر اتفاقی از نوع حوادث طبیعی و بلایای آسمانی و یا جنجال‌های عمده سیاسی و بحران‌های اقتصادی و نظیر اینها باشیم تا نکند آنچه این نماینده از احتمال وقوع آن خبر داده، محقق شود و خدای‌نکرده در کار نااهلان و نامحرمان انقلاب اسلامی، اخلال ایجاد شود!

فاضل موسوی، نماینده خدابنده، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد فاش کرد که گزارش‌های این کمیسیون درباره تخلفات احمدی‌نژاد – اگر قانون مراعات شود – ممکن است کار را به استیضاح و رای به عدم کفایت احمدی‌نژاد بکشاند. او به شکایت‌های چندین نماینده مجلس از تخلفات رئیس دولت اشاره کرد، تاکید کرد که جمع‌بندی کمیسیون مذکور این است که تخلف احمدی‌نژاد در اکثر قریب به اتفاق موارد محرز است و خاطرنشان کرد که رئیس مجلس گفته این گزارش‌ها بر اساس ماده ۲۳۳ آیین‌نامه داخلی مجلس، به رای نمایندگان گذاشته می‌شود.

و این یعنی خطر! چرا که به رای گذاشتن، با توجه به اینکه نظر کمیسیون اصل ۹۰ و احتمالا اکثریت مجلس این است که احمدی‌نژاد از قانون تخلف کرده، یعنی نظر مثبت مجلس به گزارش و نشان دادن کارت زرد به احمدی‌نژاد؛ و سه کارته شدن رئیس دولت هم یعنی استیضاح و احتمالا برکناری؛ یعنی همان چیزی که چهره‌های شاخص جناح اقتدارگرا به تازگی بارها گفته‌اند رهبری با آن به شدت مخالف است و حاضر است هر هزینه‌ای پرداخته شود تا احمدی‌نژاد به پایان دوره‌اش برسد.

این هفته چهار گزارش رسمی از تخلفات دولت در دستور کار مجلس قرار دارد که تایید آنها از سوی مجلس یعنی در دستور قرار گرفتن اتوماتیک بحث عدم کفایت احمدی‌نژاد. این گزارش‌ها مربوط به این شکایت‌هاست: «شکایت ۱۲ نماینده از احمدی نژاد درباره عدم معرفی به موقع وزیر ورزش و جوانان به مجلس، شکایت ۸ بندی ۱۲ نماینده از رئیس دولت راجع به ۴۰ الی ۵۰ مورد تخلف احصا شده دولت، شکایت ۱۲ نماینده از احمدی نژاد در خصوص مقاومت وی در اجرای حکم حکومتی مقام معظم رهبری در قبال وزیر اطلاعات و شکایت ۱۵ نماینده از رئیس دولت درباره نحوه ادغام وزارتخانه‌ها و بی‌توجهی به نظر شورای نگهبان».

حاکمیت فعلی در قانون‌شکن بودن احمدی‌نژاد شکی ندارد، اما نمی‌خواهد به آن اعتراف کند؛ چرا که چنین اعترافی به معنای تایید دیدگاهی است که بارها از سوی انقلابیون اصیل و میراث‌داران امام مانند میرحسین و دیگر منتقدان وضع فعلی مطرح شد اما در نهایت حاکمیت به بهای آلوده کردن دست خود به تقلب و سرکوب، نگذاشت اراده عمومی برای برکناری این قانون‌شکن به عمل نزدیک شود.

حال، برکناری او پس از دو سال برای حاکمیت جز تف سر بالا نیست، حتی اگر گزارش نهادهای رسمی، ضوایط قانونی صریح و اسناد معتبر اینگونه الزام کند. قانون که نمی‌تواند بعد از چنین رسوایی بزرگی، آبروی حاکمیت فعلی را بخرد؛ لااقل باید به تمدید نقض آن برای دو سال دیگر رای داد که رسوایی به بار نیابد!

در واقع همه‌ی مشکل مربوط به تغییری است که همین مجلس در آیین‌نامه داخلی خود داد. در اولین سال فعالیت مجلس هشتم، لاریجانی و نمایندگان نزدیک به او پیگیر انجام تغییراتی در آیین‌نامه داخلی مجلس شدند که تصور می‌کردند با انجام آن، مجلس کارآمدتر می‌شود و وضعیت با انفعال و بی‌تأثیری مجلس هفتم متفاوت خواهد شد. البته چنین نشد، اما آن تغییرات در آیین‌نامه باقی ماند.

یکی از تغییراتی که سال ۸۷ در قانون آیین‌نامه داخلی مجلس ایجاد شد، افزودن ماده‌ای به شماره ۲۳۳ بود که در آن آمده است:

ماده ۲۳۳ – هرگاه حداقل ده‌نفر از نمایندگان و یا هرکدام از کمیسیونها، عدم رعایت شؤونات و نقض یا استنکاف از اجراء قانون یا اجراء ناقص قانون توسط رئیس جمهور و یا وزیر و یا مسؤولین دستگاههای زیرمجموعه آنان را اعلام نمایند، موضوع بلافاصله از طریق هیأت رئیسه جهت رسیدگی به کمیسیون ذی‌ربط ارجاع می‌گردد. کمیسیون حداکثر ظرف مدت ده‌روز موضوع را رسیدگی و درصورت وارد بودن با اظهارنظر صریح، گزارش خود را از طریق هیأت‌رئیسه به مجلس ارائه می‌دهد.

دو تبصره ذیل این ماده نیز به شرح زیر است:

۱- چنانچه نظر مجلس بر تأیید گزارش باشد موضوع جهت رسیدگی به قوه قضائیه و سایر مراجع ذی‌صلاح ارسال می‌شود تا خارج از نوبت و بدون تشریفات دادرسی رسیدگی نمایند.

۲- درصورتی که مجلس در مورد رئیس‌جمهور یا هریک از وزیران سه نوبت ‌رأی به وارد بودن گزارش بدهد طرح استیضاح درصورت رعایت مفاد اصل هشتاد و نهم(۸۹) قانون اساسی در دستورکار مجلس قرار خواهد گرفت.

اصل ۸۹ قانون اساسی نیز بدین شرح است:

۱٫ نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌توانند در مواردی که لازم می‌دانند هیأت وزیران یا هر یک از وزراء را استیضاح کنند، استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که با امضای حداقل ده نفر از نمایندگان به مجلس تقدیم شود. هیأت وزیران یا وزیر مورد استیضاح باید ظرف مدت ده روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شدو و به آن پاسخ گوید و از مجلس رأی اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور هیأت وزیران یا وزیر برای پاسخ، نمایندگان مزبور درباره استیضاح خود توضیحات لازم را می‌دهند و در صورتی که مجلس مقتضی بداند اعلام رأی عدم اعتماد خواهد کرد. اگر مجلس رأی اعتماد نداد هیأت وزیران یا وزیران یا وزیر مورد استیضاح عزل می‌شود. در هر دو صورت وزرای مورد استیضاح نمی‌توانند در هیأت وزیرانی که بلافاصله بعد از آن تشکیل می‌شود عضویت پیدا کنند.
۲٫ در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رییس جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رییس جمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و در خصوص مسایل مطرح شده توضیحات کافی بدهد. در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رییس جمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رییس جمهور رأی دادند مراتب جهت اجرای بند ده اصل یکصد و دهم به اطلاع مقام رهبری می‌رسد.

اینها همه یعنی اینکه ظاهرا راه فرار قانونی برای اینکه طرح عدم کفایت احمدی‌نژاد در مجلس مطرح نشود، وجود ندارد. آنطور که گفته می‌شود، او یک بار از مجلس کارت زرد گرفته و تنها دو رای مثبت دیگر از سوی اکثریت به هر یک از این چهار مورد تخلف کافی است تا احتمال برکناری‌اش پررنگ شود. حتی اگر هر چهار مورد هم یکجا مطرح شود، باز چیزی از اهمیت موضوع کم نمی‌کند: احمدی‌نژاد دو کارته می‌شود!

اما واقعیت این است که نباید کسی از منتقدان این رئیس دولت به طی مسیرهای قانونی در این باره دل خوش کند. نه تنها حاکمیت فعلی در تفسیر و توجیه یکسویه‌ی قانون و کنار گذاشتن محترمانه‌ی آن باتجربه است، بلکه اراده‌ی از بالا نیز قطعا به وقوع چنین اتفاقی ناخوشایندی – در سطح عدم کفایت رئیس دولت محبوب – قرار نگرفته است. در واقع کسی جرئت هم ندارد به احمدی‌نژاد دست بزند، چون پایین کشیدن او یعنی اعتراف به خطاهای گذشته و اذعان به درستی هشدارهای دلسوزان انقلاب؛ کاری که بعید است حاکمیت فعلی جسارت آن را داشته باشد.

از این رو باید احتمال داد در روزها و هفته‌های آینده، پروژه‌های تبلیغاتی بزرگی برای انحراف افکار عمومی در دستور قرار گیرد، اتفاقات خبرساز مهمی بیفتد که توجه مردم و رسانه‌ها را به خود جلب کند و خلاصه همه‌ی بلندگوها و بازوهای جریان حاکم به تکاپو بیفتند تا کار به جای باریک نکشد. به هرحال احمدی نژاد قرار است هر طور که شده تا دو سال دیگر – به شکل کج دار و مریز – رئیس دولت بماند، ولو این وضعیت هر بهایی هم برای کشور و ملت داشته باشد. اینطور نیست؟

منبع: گروه سیاسی کلمه


 


ندای سبز آزادی: اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز با سید محمد خاتمی دیدار و گفت و گو داشتند و به بیان نقطه نظرهای اعضاء و گزارشی از فعالیت های این گروه پرداختند. سید محمد خاتمی در این دیدار که در آستانه میلاد حضرت بقیه الله الاعظم (عج) صورت گرفت با اشاره به جایگاه رفیع مهدویت و انتظار در تاریخ بشری، سخنانی ایراد کرد

یکی از دلایل رویگردانی جوانان از دین تحریف ها و وارونه جلوه دادن مفاهیم است

به گزارش وبسایت سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق کشور در این دیدار با تبریک نیمه شعبان گفت : بجا است که جایگاه مهدویت و انتظار در تاریخ بشری مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه از همه ارزشها و مفاهیم دین در طول تاریخ سوء استفاده هایی هم شده است. یکی از علل رویگردانی بخشهایی از جامعه و بخصوص بخشهای متفکر و جوان تر جامعه از دین یا ایجاد تردید نسبت به آن همین تحریف ها و وارونه جلوه دادن این مفاهیم است. بخصوص اگر توأم با عوام زدگی و خرافه گرایی باشد، از جمله در مورد موضوع مهم و بنیادین مهدویت.

سیاست ها و روش های غلط تردید نسبت به اصل انقلاب و اسلام ایجاد می کند

وی با اشاره به اسلامی بودن نظام گفت: آنچه رخ می دهد مردم و جهان آن را به حساب اسلام خواهند نوشت. در عرصه عمل سیاسی و اجتماعی نیز سیاست ها و روشهای غلط تردیدهایی را نسبت به اصل انقلاب و اسلام ایجاد خواهد کرد. برای دفاع از اسلام و انقلاب باید به این مفاهیم و ارزشها درست نگاه کنیم.

وی در ابتدای سخنان خود خواستار این شد که از فضای کنونی به چشم انداز گسترده تری رود و گفت : باید جایگاه خودمان را به عنوان یک ایرانی و مسلمان و شیعه مشخص کنم و بعد ببینیم که ما در کجا هستیم و چه باید بکنیم؟

خاتمی تصریح کرد: بشر تاریخ دارد و این قابل تردید نیست. انسان موجودی تاریخی است، گذشته و حال و آینده دارد و این ها همه به هم پیوسته اند و انسان در متن یک جریان تولد می یابد، رشد می کند و از این دنیا می رود. تاریخ چیست و به کدام سو می رود؟ آیا خارج از انسان و جهان طبیعت یک مشیت و اراده ای حاکم است که تاریخ را پیش می برد یا اینکه تاریخ هدفمند نیست و مجموعه است از حوادثی که تصادفا حادث می شوند و گاهی پیوسته و گاهی گسسته اند و ارتباطی میان مقاطع تاریخی نیست؟ و اگر مشیت و اراده ای تاریخ را به جلو می راند در درون تاریخ جای گرفته یا بیرون آن؟ در این میان مسأله انتظار و مهدویت چه نقشی دارد؟

وی با اشاره به دوران جدید و مراحل اخیر تفکر بشری که از سه چهار قرن پیش در دنیا و غرب پیدا شد گفت: علاوه بر جامعه شناسی و روان شناسی و علوم جدیدی که ظهور کرد، امری به نام فلسفه تاریخ هم مطرح شد. البته در کشور ما و بسیاری کشورها به دلیل غلبه تبلیغات مارکسیستی کسانی با دیدگاه سوسیالیستی به این مسأله دامن زدند و اصالت تاریخ و هیستری سیزم را به گونه ای خاص مطرح نمودند، اگرچه پیش از آن هم هگل و دیگران این مسائل را مطرح نمودند. اگر تاریخ فلسفه ای دارد و جریانی است غیر از جریان شخص من و فرد من، من در این مجموعه تاریخ چه جایگاهی دارم و چه می توانم بکنم؟ من به عنوان یک فرد مسلمان و به عنوان یک شیعه به تاریخ چه نگاهی دارم؟

نگران لرزان شدن بنیان های دینی در جامعه هستم

وی اظهار نگرانی کرد که بنیادهای دینی در جامعه ما به شدت لرزان شود و گفت: منهای جناح بندی های سیاسی و برد و باختهای مقطعی نسبت به اصل تفکر دینی و دین در جامعه ما تردیدهایی ایجاد شده و با کمال تأسف برخی رفتارها و سیاست ها باعث تشدید این مسأله می شود. باید به این مسائل پرداخت و نباید مسائل سیاسی باعث غفلت از این خطر بزرگ و گسترش آن شود.

خاتمی به آیه ای در قرآن در این زمینه اشاره کرد و گفت: در قرآن آیه ای است که شما زیاد آن را شنیده اید: وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ/ خداوند می فرماید من اراده کردم منت بگذارم بر کسانی که در تاریخ مورد ستم و رنج و حقارت واقع شده اند و آنان را امامان و میراث بران زمین قرار دهم.

وی افزود: تعبیر “امام قرار دادن” افرادی که مورد ستم قرار گرفته اند بسیار مهم است. در حالی که امام مورد نظر که مدار و محور و الگو و معلم جامعه است حضرت بقیه الله الاعظم (عج) است، ولی تعبیر در این آیه این است که خود مردم امام می شوند و از مأمومیت و تابعیت خارج شده و آزاد می شوند که البته این امر منافاتی با محوریت امام معصوم ندارد.

خاتمی تصریح کرد: این آیه در ادامه بحثی در مورد فرعون آمده است. ولی به استناد آیات و دلایل دیگر حکم، عمومیت دارد و متعلق به همه تاریخ است و طرح مسأله با نگاه به نظام فرعونی خیلی روشن تر می تواند جهت تاریخ را روشن کند.

به گفته رئیس بنیاد باران، فرعون در جامعه برتری جویی کرد و خود را خدایگان جامعه پنداشت و رابطه حاکم و مردم در جامعه ای که فرعون بر آن سلطه یافته بود رابطه خدایگان و برده بود. فرعون خدایگان بود و تمام اختیارات و امکانات از آن او بود و هیچ مسؤولیتی نداشت و مردم نیز موظف به اطاعت محض از فرعون و تبعیت از امیال وی بودند. به همین صورت فرعون بخشهای مهمی از جامعه را دچار استضعاف کرد و جوانان و مردان را می کشت و زنان را به اسارت می کشید.

وی افزود: خداوند اشاره به تصویر جامعه در زمان فرعون می کند و سپس می فرماید که ما اراده کردیم این روال را بر هم بزنیم و به مردم تمکن در زمین بدهیم و به فرعون و هامان که زورگویان اند و مظهر جنبه سیاسی و نظامی حکومت استبدادی جبارانه هستند از تخت قدرت با پایین کشیده و مردم را بر سرنوشت خود حاکم گردانیم تا آزاد شوند و عدالت بر جامعه حاکم گردد و مسیر پیشرفت همه جامعه هموار شود. و طبق این بیان مسیر تاریخ به سوی عدالت و آزادی و رها شدن انسانها است از یوغ هرگونه استعباد و استعمار و استثمار؛ و این وعده ای است که تحقق آن در همین دنیا است و ناظر به جامعه انسانی و آینده آن است.

وی مهدویت را هم با همین دیدگاه معنا کرد و گفت: مهدویت معنای شکوهمند خود را می یابد که یملأ الارض قسطا وعدلا بعدما ملأت ظلما وجورا.

امروز حتی حاکمان زور گو هم به نام مردم صحبت می کنند

وی تاکید کرد که نه تنها اراده خداوند بر این قرار گرفته که جوامع کوچک اگر بایستند و اراده خود را به اراده الهی پیوند بزنند از ظلم وستم و وابستگی رهایی پیدا خواهند کرد، در کل تاریخ هم این مسأله تحقق پیدا خواهد کرد. بنابراین اگر ما از دیدگاه اسلامی درست به این مسأله بنگریم مسیر تاریخ به سوی آزادی و عدالت و شخصیت پیدا کردن انسانها و نجات آنها از سلطه بیداد و خودکامگی و ظلم و جور و زور است.

فرعون هم می گفت موسی آمده تا دین شما را بگیرد

وی به بشر امروزی هم اشاره کرد و گفت : بشر به درجه بسیار بالایی از رشد ذهنی رسیده است و در هیچ کجای دنیا، چه در شرق، چه در غرب، چه در دنیای اسلام خودکامگی و فرعونیت ارزش به حساب نمی آید و یک ضد ارزش شناخته می شود. حتی حاکمان زورگو هم به نام مردم صحبت می کنند و به نام دفاع از مصالح مردم کارها را پیش می برند. فرعون هم با همین توجیه که موسی آمده تا دین شما را از شما بگیرد و جامعه را بر هم بزند و من خواستار مصلحت شما هستم اعمال خود را توجیه می نمود، اما امروز این امر وجود و بروز بیشتری پیدا کرده.

فرهنگ شیعی ما دعوت به آزادی می کند نه استعباد

فرهنگ ما دعوت به پیشرفت می کند نه توسری خور بودن

به اعتقاد سید محمد خاتمی ، ملت ایران یکصد و پنجاه سال است که خواهان آزادی و استقلال و پیشرفت است. از وابستگی و تحت سلطه حکومتهای جبار بودن و اینکه نتواند حاکم بر سرنوشت خود باشد و وابستگی به بیگانه و دخالت بیگانگان در سرنوشت و از عقب افتادگی گریزان است. چرا باید آمریکا و اروپا پیشرفته باشد و ایرانی با آن سابقه درخشان خود نه تنها پیشرفت نکرده باشد، که حتی مصرف کننده خوبی هم برای تولیدات آن ها نباشد. مردم ما از این موضوع رنج برده اند و در طول این یکصد و پنجاه سال حرکت به سوی آزادی و استقلال و پیشرفت و حاکمیت بر سرنوشت وجود داشته است و چون فرهنگ غالب ما فرهنگ دینی، اسلامی و شیعی است و در دین ما ظرفیت این موضوع وجود دارد که دعوت به آزادی می کند نه دعوت به استعباد، دعوت به پیشرفت می کند نه توسری خور بودن و دعوت به استقلال می کند، نه سلطه اجانب بر مردم و این خواست تاریخی با هویت تاریخی جامعه نیز سازگار بوده است و در این رهگذر رهبرانی موفق بودند که دین را اینگونه می دیدند و اینگونه برای مردم بازگو می کردند و مردم در صحنه می آمدند.

وی این پرسش را مطرح کرد که شما رهبران بزرگ روحانی و دینی مشروطیت را ملاحظه کنید که چه کسانی بودند؟ و سپس گفت: مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم نائینی و دیگران این خواست ملت را تأیید می کردند. در نهضت ملی ما و در انقلاب اسلامی هم همین مسأله وجود داشت. مگر شعار اصلی مردم آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی نبود؟ و امروز در دنیای اسلام، در مصر، تونس، سوریه، بحرین، یمن و سایر کشورها مرد خواستار چه هستند؟ حرکتی که در حال گسترش به همه جا است.

مردم خواهان رهایی از سلطه حکومت های جبار هستند

وی افزود: مردم خواهان رهایی از سلطه حکومت های جباری هستند که با سلطه نظامی و امنیتی و سرکوب و خفقان جامعه را اداره می کنند و مصالح جامعه را نادیده می گیرند و مردم را تحقیر می کنند و اجازه حاکم شدن اراده مردم را نمی دهند و قدرت را به دست خود مردم نمی سپارند.

به اعتقاد خاتمی ، این یک پیشرفت تاریخی است که البته در غرب هم شروع شده، با این تفاوت که ما الان باید در این مورد صحبت کنیم، در قرون وسطی جباریت کلیسا و فئودالیته و جباریت سیاسی و فکری به نام دین انجام می شد در غرب این آزاد شدن متأسفانه با نوعی تقابل با دین همراه شد که گفتند یا باید کل دین کنار گذاشته شود یا دین در عرصه سرنوشت اجتماعی دخالت نکند و این مشکلی بود که در غرب به دلیل تاریخ خاصی که داشت بروز کرد و امروز هم مسأله ساز است.

وی مشکل امروز غرب را تهی شدن روح زندگی غربی از عرفان و معنویت و عدم توجه به عالم بالا و احساس غربت در دنیای سراپا مادی عنوان کرد و گفت: ما به عنوان مسلمان خواستار آزادی و استقلال و پیشرفت سازگار با معیارهای دینی هستیم که نه جنبه های ملکوتی و عرفانی زندگی انسان لطمه ببیند و نه جنبه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه.

بندگی خدا یعنی رها شدن از بندگی هر چیزی غیر خدا

وی به مهدویت اسلامی اشاره کرد و گفت: مهدویت اسلامی که به صورت بارزتری در تشیع مورد قبول است دیدگاهی است نسبت به تاریخ که در آن عدالت، آزادی، معنویت و حرمت و کرامت انسان با هم جمع می شود و انسان ها امامان می شوند و از حالت توسری خور و تابع به صورت انسان های مستقل و آزاد در می آیند و بندگی خدا عبارت است از رها شدن از بندگی هر چیزی غیر خدا، چه بندگی هوای نفس و چه بندگی حاکمان جبار.

وی درباره موضوع انتظار هم گفت: مهدویت و انتظار این است. اگر ما انتظار می کشیم امام زمان هم انتظار می کشد. باید زمینه فراهم بشود. امام قرار نیست شمشیر بکشد و شصت هفتاد درصد مردم دنیا را بکشد که فرضا مسلمان نیستند و از میان مسلمانان هم شیعیان و از میان شیعیان هم گرایش خاصی را برگزیند.

خاتمی تصریح کرد: در سایه اسلام امام زمان همه احساس آزادی و امنیت می کنند. بشر احساس می کند که برای رها شدن از مشکلات خود نیازمند یک تأیید الهی است. تجربه نشان داده که اگر بشر آزادی را طلب کرده است، عدالت را از دست داده است. تجربه قرن نوزدهم غرب که مارکس گفت آزادی مورد نظر شما فقط آزادی اقتصادی است ولی درکنار آن عدالت از میان رفته و فاصله های طبقاتی ایجاد شده و از این سو کمونیست ها به نام عدالت ابتدایی ترین آزادی ها را قربانی کردند. بنابراین بشر بینشی را می خواهد که هم آزادی و هم عدالت را در کنار هم داشته باشد و ما معتقدیم در متن اسلام هم همین هست و امام زمان هم همین را می خواهد.

وی خواستار توجه به سیر تاریخ شد که در جهت تحقق اراده ای است که خداوند در قرآن بیان کرده و سپس گفت: اگر فلسفه های تاریخ می کوشند در درون خود تاریخ عوامل تحول و تکامل را پیدا بکنند، چنانکه مارکس می گوید تولید و وضعیت اقتصادی تحرک بخش است یا گرایشهای فاشیستی که معتقداند فرد قهرمان محرک تاریخ است یا حتی فروید که می گوید هواهای نفسانی محرک تاریخ است یا گرایشهای دیگری که فرهنگ یا اقتصاد را مقدم می شمرند، ضمن توجه به همه این نظریه ها معتقدیم که اراده آفریننده جهان بر تحول تاریخ به سمت معنویت و آزادی و استقلال تعلق گرفته است این دیدگاه چه اطمینانی به انسان می دهد نسبت به آینده. انسان وضع خوب را در آینده انتظار می کشد منتهی طبق همین بینش اسلامی اراده خداوند از طریق اراده خود انسان تحقق می یابد. انسان نمی تواند بنشیند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند، انسان باید بخواهد، بداند و اراده خود را به کار گیرد.لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ

وی به این آیه صریح  قرآن اشاره کرد و گفت: پیامبران و کتابهای آسمانی نازل شدند تا مردم به قسط برخیزند، نه اینکه مردم را برخیزانند. فاعل این قیام مردم اند. یعنی اراده و آگاهی لازم را پیدا کنند، قسط را برقرار سازند و خودشان پاسدار آن باشند. بدون اراده و آگاهی انسان ممکن است در مراحلی به آزادی و عدالت رسید، اما در حفظ آن ناموفق خواهند بود. نیرویی از بیرون این شرایط را بر هم خواهد زد، مگر اینکه مردم خود این آگاهی را پیدا کرده باشد و براساس آن به جنبش درآیند.

خاتمی افزود: مگر پیامبران چه کرده اند. وما علی الرسول الا البلاغ. پیامبر تذکر می دهد که مردم آگاه بشوید که خودتان به پا خیزید. خواهان آزادی هستید؟ باید این آزادی را بخواهید، بشناسید و اراده کنید تا آن را به دست آورید. عدالت می خواهید، باید آن را بخواهید، بشناسید و اراده کنید و مهم تر از آن آن را پاسداری کنید تا رهزنان آن را از شما نگیرند. انسانها آنگاه که آگاه شدند آزادی و عدالت و پیشرفت و کرامت و حرمت آدمی هم خواهد آمد و خود مردم هم از آن هم پاسداری خواهند کرد، اما اگر خواستن بدون آگاهی و اراده بود اراده خداوند هم منتظر خواهد ماند تا این همه با هم جمع شوند.

وی مهدویت و انتظار از دیدخود اینچنین توصیف کرد و گفت: جهانی سرشار از عدل و صفا و کرامت با محوریت انسان برجسته ای که بقیه الله است البته این هدف نهایی است.

جمهوری اسلامی یعنی اگر مردمان روزی حاکمان را نخواستند بدون درگیری و با مسالمت حاکم را برکنار می کنند

وی این پرسش را مطرح کرد که شعار اصلی ما در انقلاب چه بود؟ و خود سپس گفت: استقلال آزادی، جمهوری اسلامی، به همان معنی که در دنیا هم عرضه شده است. حاکمان از مردم اند و نماینده های مردم اند و تحت نظارت مردم اند. اگر حاکمان از مردم اند انتقاد از حاکمان هم وظیفه مردم است و وظیفه حاکمان است که در مقابل انتقاد مردم تسلیم باشند. و اگر جمهوری اسلامی یعنی اراده مردم حاکم است مردم می توانند با اراده آزاد خود حاکمان را روی کار بیاورند و اگر روزی آنها را نخواستند بدون درگیری و با مسالمت حاکم را برکنار می کنند و حاکم دیگری را به جای او می نشانند و بر او نظارت می کنند.

به اعتقاد خاتمی ، اسلامی بودن هم وجه دیگر این جمهوری است. معنویت و اخلاق در جمهوری های دیگر دنیا لطمه دیده.

وی افزود: ما خواستار این هستیم که هم آزادی و استقلال را داشته باشیم و هم معنویت و اخلاق و عدالت را. مردم ایران همین را خواستند، انقلاب کردند و این محقق شد، دیگر کشورها هم اگر این را می خواهند باید خودشان قیام کنند، ما هم حمایت می کنیم نه دخالت. اینکه اسلام رسالت جهانی دارد نه این است که ما هم به نام اسلام در تمام عالم دخالت کنیم و مشی خود را بر آنها تحمیل کنیم. بزرگ ترین کمک ما به انقلاب ها و تحرک های عالم این است که ما جمهوری اسلامی را الگو بسازیم که آزادی و استقلال و پیشرفت و مسؤولیت حاکمان در مقابل مردم و آزادی نقد و اعتراض در آن باشد وهمه شهروندان و نه فقط شیعیان و مسلمانان در چارچوب این نظام حق و حرمت و برخورداری داشته باشند. اگر چنین الگویی پیاده شد خود به خود دیگران هم به آن جلب می شوند و ما هم به اسلام خدمت کرده ایم.

از بداخلاقی هایی که به نام انقلاب و نظام و اسلام می شود متأسفیم

خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود از بداخلاقی هایی که به نام انقلاب و نظام و اسلام می شود اظهار تاسف کرد و گفت: تهمت و دروغ و پرونده سازی و هتاکی و فحاشی ها را ببینید و تأسف بار تر اینکه به دنبال بیانات رهبری که می تواند راهگشا باشد این امر تشدید می شود. ایشان تأکید می کنند که نمی شود بی جهت کسی را متهم کرد و آبروی افراد را برد تا زمانی که در دادگاه صالح اتهامی ثابت شود. تازه جرم ثابت شده را نیز نمی شود اشاعه داد و آبروی افراد را برد. اما به نام نظام و به نام انقلاب این کارها متأسفانه صورت می گیرد.

مردم باید حاکم باشند؛ نباید قدرت های امنیتی و نظامی تعیین کننده باشند

وی افزود: اگر گفته می شود که مردم باید حاکم باشند یعنی همه مردم با همه سلایق و در چارچوب نظام و متعهد به همین قانون که حتی ممکن است به آن انتقاد هم داشته باشند آزاد باشند وحضورشان در جامعه و در عرصه سرنوشت بی مانع باشد و نه اینکه قدرت های غیر سیاسی امنیتی و نظامی تعیین کننده باشند.

به اعتقاد رئیس جمهور سابق کشور، هدف انقلاب ما هم در ادامه اراده حضرت حق استقرار استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی بود. آزادی مترادف ولنگاری و بداخلاقی نیست، آزادی همان است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را کافر و ملحد و بی دین می خواندند و ایشان اجازه نمی دادند کسی به آنها تعرض کند. آزادی همان است که امیرالمؤمنین می گفت هیچ امتی مقدس نیست مگر اینکه مظلوم بتواند حق خود را از ظالم بدون لکنت زبان بگیرد.

خاطره ای از دانشجوی معترض…

دفاع از انتخابات آزاد حق ماست

وی سپس به خاطره ای از سال ۱۳۸۳ اشاره کرد و گفت: یکی از بهترین خاطرات من سال ٨٣ بود که در دانشگاه تهران به عنوان رئیس جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی و دومین مقام کشور صحبت می کردم و دانشجویان اعتراض های تندی کردند. و من مطمئن بودم جوانی که بلند شده و اعتراض می کند ذره ای نگران نیست که بیرون از این در با او برخورد خواهد شد. گرچه ما می خواستیم همه کشور و ارگانها و نهادهای صاحب قدرت اینگونه باشند. امروز واقعا جمهوری اسلامی مستقل است، گرچه این به این معنا نیست که سیاستهای اعمال شده بهترین سیاستها است، ولی ما بعد از انقلاب استقلال سیاسی داشته ایم و بیگانگان مستقیما نمی توانند در کار کشور دخالت کنند.

خاتمی افزود: اما قرار بوده عدالت و پیشرفت باشد و از سرمایه های کشور استفاده شود که نشده و حتی براساس آمار رسمی ما عقب رفت کرده ایم. ما خودمان را صاحب حق می دانیم در دفاع از جمهوری اسلامی و خون شهیدان. اگر صحبت از انتخابات آزاد می کنیم برای این است که ذات جمهوری اسلامی این بوده. ما که خواستار انتخابات مطلوب و سالم هستیم از جمهوری اسلامی و نظامی که مردم به آن رأی دادند دفاع می کنیم و کسانی که مدعی اند فلان نهاد که قدرت و سلاح و زور و امکانات بدون پاسخگویی دارد یا باندهای خاص باید تعیین کننده باشد به نظام ضربه می زنند.

مردمسالاری بدون انتخابات آزاد معنا ندارد

راه نجات کشور بازگشت به قانون اساسی است

وی راه نجات کشور را که دشمن خارجی و مشکلات داخلی تهدیدش می کند بازگشت به ارزشهای انقلاب و روح قانون اساسی عنوان کرد و گفت: باید فضا را فضای آزادی و استقلال و اطمینان کنیم. انتخابات شاه بیت مردم سالاری است. مردم سالاری بدون انتخابات آزاد معنایی ندارد. آزادی بدون انتخابات سالم معنایی ندارد.

جریاناتی جز فحاشی و ترور شخصیت کاری ندارند و مصونیت هم دارند

خاتمی افزود: اینکه فضا باز بشود، مردم با همه گرایشها و سلیقه ها در انتخابات حضور داشته باشند و اطمینان داده شود که آنچه مردم می خواهند تحقق پیدا خواهد کرد خواست همه ما است. جریاناتی هستند که جز فحاشی و تهمت زنی و بگیر و ببند و ترور شخصیت کاری ندارند و متأسفانه مصونیت هم دارند و اینها هستند که به نظام و اسلام و انقلاب ضربه می زنند. درست است که این بی ادبان به گفته لقمان حکیم آموزگار ادب ما خواهند شد، اما واقعا جای تأسف دارد که این همه احیاناً به نام نهادهایی صورت می گیرد که از خون مردم بنا شده اند و بنا بوده پشتوانه ادب و اخلاق و پیشرفت و مصالح ملی باشند.

اگر برگزارکنندگان انتخابات بی طرف باشند، اگر نیروهای نظامی و امنیتی دخالت نکنند.

رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد: انتخابات حق ما است و اگر اعتراض داریم کسی حق ندارد انتخابات آزاد را از مردم بگیرد و در انحصار یک جریان خاص درآورد. فضا باید باز شود، در دانشگاهها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحت های قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبس ها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند.

وی افزود: خوشبختانه بسیاری از بزرگان و احزاب و گروهها هم بر همین امور تأکید می کنند. اگر برگزارکنندگان بی طرف باشند، نیروهای نظامی و امنیتی دخالت نکنند، همه جریانها بتوانند نامزدداشته باشند، نمایندگان مردم و احزاب و گروهها بتوانند از مرحله رأی گیری تا اعلام نتایج ناظر باشند آنگاه است که انتخابات پرشور و تعیین کننده برگزار خواهد شد. انقلاب و نظام مال ما است نه در انحصار ما.

وی در پایان گفت: آنچه مهم است این که خواست تاریخی ملت شریف که براساس آن انقلاب شد و پیروزی به دست آمد به صورت فرهنگ درآید. فرهنگ برای حاکمان و برای مردم و این امر در صورتی محقق خواهد شد که طبق ضوابط قانونی فضا باز و آزاد باشد تا همه اعم از حکومت و مردم و نهادها و تشکل ها از آن بهره ببرند.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته