-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 07/04/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: اهمیت و حساسیت های اقتصادی و سیاسی خاورمیانه،واقعیتی است که همواره قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای را به ایفای نقش به منظور افزایش نفوذ در این منطقه ترغیب کرده است. جمهوری اسلامی با شعار صدور انقلاب سعی داشت تا نقش عمده ای در منطقه به عهده بگیرد. هرچند اتخاذ سیاستهای تنش آفرین و مخالف منافع مردم منطقه بیش از آنکه به افزایش نفوذ مثبت ایران منجر شود، موجب گسترش بی اعتمادی شد.
در این میان ترکیه اما پس از پیروزی اسلام گرایان قدم های بزرگی برای تبدیل شدن به یکی از بازیگران اصلی منطقه برداشته است.

دو کشور همسایه با دو نگاه متفاوت به منطقه و جهان و با سیاست متفاوت فعالیت خود برای قدرت یافتن در منطقه را آغاز کردند، ایران با کمک های هنگفت مالی به گروههای شبهه نظامی سعی داشت تا نقش اول مبارزه با اسرائیل را بازی کند و از این رهگذر، رهبران جمهوری اسلامی می کوشیدند تا عمق استراتژیک خود را با "خریدن متحد" تعریف کنند و آن را "محور مقاومت در برابر اسراییل" بنامند.

اما ترکیه با گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی با جهان عرب با سرعتی کمتر سعی کرد تا بیش از آنکه در امور داخلی کشور های همسایه وارد شود، خود را به عنوان کشوری تاثیر گذار در منطقه معرفی کند.
حال نگاهی به جهتگیری های رهبران دو کشور در سیاست خارجی و تبعاتی که این سیاست ها برای منافع کشورشان به بار آورده می تواند میزان موفقیت، نفوذ و گسترش عمق استراتژیک آنان را نشان دهد.

نفوذ ترکیه در خاورمیانه

از هنگامی که رجب طیب اردوغان در ترکیه به قدرت رسید توجه ویژه ای به گسترش روابط با شرق و مخصوصا کشور های همسایه داشته است.
داود اوغلو، وزیر خارجه اردوغان که او را معمار اصلی سیاست خارجه ترکیه می شناسند، در های بسته اتحادیه اروپا را با حرکت به سمت شرق و گسترش روابط با کشورهای عربی جبران کرد و تعادلی تاثیر گذار در سیاست بین المللی ترکیه بوجود آورد.
ترکیه پیش از این به سه دلیل محبوبیت زیادی میان ملل عرب نداشت : 1- لاییک بودن، 2- سابقه منفی نسبت به ترکیه به عنوان میراث دار امپراطوری عثمانی، 3- داشتن روابط دوستانه با اسراییل
اما در دوره جدید و در سایه سیاست های اسلامگرایان ترک، چند اقدام موجب تغییر رویکرد افکار عمومی منطقه نسبت به ترکیه شد: نخست آنکه از چندی پیش سیل سریال های جذاب تلویزیونی ترک به رسانه های عربی سرازیر شد و به مرور ذهنیت افکار عمومی نسبت به مردم ترک را تعدیل کرد. دوم آنکه به موازات توافقات امنیتی پشت پرده میان اسراییل و ترکیه و حفظ روابط دو کشور، سیاستمداران ترک در مواقع حساس و از موضع دفاع از حقوق بشر مواضع سختی علیه اقدامات اسراییل اتخاذ کردند که بازتاب بسیار زیادی در افکار عمومی داشت. ترکها این سیاست را البته در قبال خیزشهای مردمی جهان عرب در مصر و لیبی و تونس و سوریه، و با حمایت از حقوق مردم این کشورها پی گرفتند.
سوم آنکه سیاستمداران ترک با استفاده از فرصت مشروعیتی که میان مردم منطقه کسب کردند توانستند در بحران های منطقه در قامت میانجی و طرف مذاکره وارد شوند
به عنوان مثال میانجی گری ترکیه در بحران هسته ای ایران و نیز نقش این کشور در مذاکرات سوریه، آمریکا و اسراییل، به موازات مخالفت آنها با یک جانبه گرایی غرب از جمله سیاست هایی ست که ترکیه برای ایفای نقش بین المللی اتخاذ کرد.
نوع مواضع ضد اسرائیلی ترکیه در این مدت نیز بعد جدیدی در روابط خارجی آنکارا بود که به نفوذ و محبوبیت بیشتر این کشور در افکار عمومی دامن زد. ترکها در برابر جمهوری اسلامی و سوریه که به نام محور مقاومت بر طبل جنگ می کوبیدند، فارغ از مواضع ایدئولوژیک، و بدون جنگ طلبی، اقدامات غیر انسانی دولت اسراییل را محکوم کرد و بر یافتن راه حل های صلح آمیز انگشت تاکید نهاد.

بهار عربی و نقش دو همسایه

در جریان موج انقلاب ها در کشورهای عربی خاورمیانه و شمال افریقا، ترکیه همواره از خیزش مردمی حمایت کرد. هنگامی که این خیزش به سوریه رسید و تظاهرات مردمی در نقاط مختلف این کشور علیه رژیم بشار اسد شکل گرفت نیز ترکیه میزبانی کنفرانس بزرگ اپوزیسیون سوریه را بر عهده گرفت و سرکوب وحشیانه مردم معترض را محکوم کرد. این مواضع وضعیت تازه ای در مناسبات انکارا و دمشق به وجود آورد، مناسبات جدیدی که بدون شک بر روابط انکارا و تهران نیر تاثیر خواهد گذاشت.

در ابتدا که هنوز میزان خشونت ورزی رژیم سوریه علیه مردم معترض بالا نگرفته بود، دولت ترکیه سعی داشت با نصیحت و گسیل هیئت های مختلف سیاسی و امنیتی، دولت سوریه را به انجام اصلاحات و مدرا با مردم تشویق کند اما درست در زمانی که ترکیه سعی داشت تا با میانجگری دولت سوریه را به مدارا دعوت کند، جمهوری اسلامی در حال مشاوره دادن به دولت سوریه برای سرکوب معترضان بود چه آنکه در دوسال گذشته تجربه خوبی در این امر کسب کرده بود و در حال بازی در نقش یک مشاور خبره در امر سرکوب بود.

ترکها نگران بودند که با افزایش خشونت در سوریه، وضعیت از کنترل دولت خارج شود و بی ثباتی و امکان جنگ داخلی در کشور همسایه دامن آنها را بگیرد، در حالی که نگرانی ایران، شکست دولت سوریه و از دست رفتن نفوذ در آن کشور بود.

در همان حال که جمهوری اسلامی در حال کمک رسانی به دولت سوریه برای سرکوب معترضان بود و رسانه های حکومتی چشم بر خشونت های اعمال شده در سوریه بسته بودند، دولت اردوغان به شدت از نحوه مدیریت بحران در سوریه و برخورد خشن با معترضان سوری انتقاد کرد و مدام بر لحن انتقادی خود علیه سوریه افزود.

بازی برنده در میدان افکار عمومی

زمامداران ترک در این سالها، هرگز مواضع جنگ طلبانه اتخاذ نکردند، دست به برگزاری مانورهای نظامی نزدند، موشک هوا نکردند و هوادار و پیشمرگ نخریدند، اما سیاست های صلح طلبانه آنان توانست جایگاه محکمی در منطقه برایشان به ارمغان آورد. اسلامگرایان ترک در عین حفظ مواضع مستقل خود در برابر غرب توانستند نفوذ خود را با اتکا به اقبال افکار عمومی و اعتماد قدرتهای بین المللی گسترش دهند تا تعریف مناسبی از "عمق استراتژیک" را دربرابر چشمان ما به تصویر کشند.
با فرا رسیدن بهار عربی، رهبران حزب عدالت و توسعه برای خود جایگاه ویژه ای ترسیم کرده اند، آنها خود را مبشران یک اسلام میانه رو و معتدل و پشتیبان تحولات دموکراتیک در خاورمیانه می بینند و به دنبال صدور چنین الگوی دموکراتیکی در کشور های منطقه هستند.

در حالی که جمهوری اسلامی هر چند برای نفوذ در منطقه هزینه های مالی فراوانی را متحمل شده است، اما هرگز تنوانسته چنین جایگاهی کسب کند.

حرکت دموکراتیک منطقه برای ایران که خود درگیر این روند است، خوشایند نبوده است. همچنانکه با از میان رفتن یکی از منابع بحران در منطقه یعنی حکومت بعث سوریه، نفوذ ایران بیش از پیش کاهش می یابد.

عمق و گستردگی اتفاقاتی که در جهان عرب در جریان است، عمق نفوذ ترکیه و ایران در منطقه و میزان موفقیت و کارآمدی دو مدل سیاست خارجی را نشان داد.

آینده دموکراتیک جهان عرب و نقش قدرت های خاورمیانه

توجه به اتفاقات پیش رو در خاورمیانه ما را به این نتیجه می رساند که جهان عرب آینده ای دموکراتیک خواهد داشت، و کشوری میتواند در خاورمیانه نفوذ خود را حفظ کند که اصول دموکراتیک را رعایت کند و به دنبال آتش افروزی نباشد. چنانکه دولت ترکیه بدون حمایت مردم خود و بدون گسترش  اصول دموکراتیک در اداره کشورش و با اتکا به موشک پرانی و تهدید دیگران نمیتوانست تا این میزان نفوذ کند.
دولت عدالت و توسعه بر عکس همتای ایرانی خود، آینده خاورمیانه را به خوبی پیشبینی کرده است، و به همین دلیل است که مواضع خود را بر پایه حقوق بشر استوار کرده است، ترکیه امروز نقش خود را به عنوان حامی مردم منطقه تصویر میکند.
ایران در حالی که با مشکلات بزرگی در امور داخلی خود مواجه است، آینده ای جز آنچه ترکیه میبیند را پیش بینی کرده است، ایران همچنان بر اصول غیر دموکراتیک خود در اداره کشور اصرار می ورزد و دروغ رهبرانش درباره حمایت از مردم منطقه نیز وقتی با برخورد حکومت با معترضان ایرانی و یا موضع رهبر جمهوری اسلامی درباره خیزش مردمی در سوریه مقایسه می شود، بیشتر به شوخی و ریا کاری معنی میشود تا حقیقتی که باید کلام دولت حامی مردم منطقه باشد.
بهار عربی، همانطور که رایحه دموکراسی را با خود به شرق آورده است، زنگ خطری نیز برای جمهوری اسلامی بوده است که سالها سعی کرده است تا با سرمایه گذاری های هنگفت در منطقه نفوذ کند، ایران امروز سیاست های اشتباه خود در منطقه را در بحران می بیند و راه حل مواجه با بحران را در انکار آن میداند.
 


 


باوجود اینکه خبرهای مختلفی درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها در سال تحصیلی جدید منتشر شده است، اما رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می گوید طرحی برای این کار وجود ندارد.

به گزارش عصر ایران، این در حالی است که برخی نمایندگان اعلام کردند کامران دانشجو، وزیر علوم درباره طرح تفکیک دانشجویان در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس صحبت کرده و قرار است که از مهر ماه این طرح اجرا شود.

اما به گفته رئیس کمیسیون وزیر علوم در کمیسیون آموزش و تحقیقات حاضر شد تا درباره برنامه های وزارت علوم در سال تحیصلی جدید و اسلامی کردن دانشگاهها توضیحاتی را به نمایندگان دهد: “اما وی مسئله‌ای را تحت این عنوان که از مهرماه سال جاری طرح تفکیک جنسیتی اجرا خواهد شد، بیان نکرد.”

هرچند که گفته شده در دانشگاه شریف و دانشگاه مازندران ورودی های سال ۹۰ تفکیک جنسیتی می شوند. گویا این خبرها سبب شد تا رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نامه‌ای به وزیر علوم پیرامون طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها بنویسد.

علی عباسپور تهرانی درباره این نامه به خبرآنلاین می گوید: “در این نامه از وزیر خواستم تا اگر قرار است که چنین طرحی در دانشگاه‌ها اجرا شود جزئیات آن در اختیار کمیسیون قرار گیرد تا ما هم مطلع شویم.”

به گفته او “ظاهرا” هیچ طرحی وجود ندارد: “اطلاع دقیقی از جزئیات طرحی که وزارت علوم برای حجاب و عفاف در دانشگاه ها داده در دست نیست.”

عباسپور تهرانی با تاکید بر اینکه این ۲ جنس در جامعه باید در کنار یکدیگر کار کنند می گوید: “ما وضعیت دانشگاه ها را نامطلوب تر از جامعه نمی دانیم و تفکیک جنسیتی تا به آنجا می تواند پیش رود و انجام گیرد که ضربه ای به برنامه تحصیلی دانشجویان وارد نکند. در روزهای اخیر این موضوع در رسانه‌ها سروصدای زیادی کرده و برخی از دانشگاه‌ها نیز از اجرای این طرح طی ماه های آینده خبر داده‌اند در حالیکه جداسازی دختر پسر در دانشگاه ها مفهومی ندارد چرا که این دو جنس در جامعه باید در کنار یکدیگر کار کنند و همان رابطه ای که در جامعه میان زن و مرد حاکم است در دانشگاه ها نیز وجود دارد و به چشم می خورد.”


 


ندای سبز آزادی: در طول این شش سال اقتصاد مملکت و سیاست خارجی‌اش به چه روزی افتاد، مشکلات عدیده برای مردم به وجود آمد که همگی به خاطر همین جریان بود. من به این دوستانی که رقیب اصلاحات به شمار می‌روند نه دشمن، می‌گویم صداقت داشته باشید و به جای اینکه دوباره بیایید نعل وارونه بزنید، بیایید بگویید ما اشتباه کردیم و بیایید بگویید اصلاح‌طلب‌ها درست می‌گفتند، این خیلی بهتر است یعنی اگر اینها یک بار هم شده در تاریخ بیایند اعتراف به اشتباه کنند و بگویند که اصلاح‌طلب‌ها درست می‌گفتند و ما اشتباه کردیم. اشکال ندارد یک بار هم بگوییم اشتباه کردیم این سخنان بخشی از صحبتهای عبدالواحد موسوی‌لاری، عضو مجمع روحانیون و وزیر کشور دوران اصلاحات است که در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد پیرامون مسائل اخیر کشور و شرایط اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات آتی را بیان نموده است.

عبدالواحد موسوی‌لاری، در بخش دیگری از این گفتگو در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه اعتماد در خصوص دغدغه اصلولگرایان نسبت به سلامت انتخابات آینده چنین اظهار داشته است: به اعتقاد من بعضی از آقایان اصولگرا از یک طرف با پدیده‌یی به نام مجریان دستگاه اجرایی روبرو هستند که نگرانش هستند و بخشی از آنها را به عنوان جریان خاص می‌دانند. این افراد می‌دانند که با کنار زدن جریان خاص مشکل حل نمی‌شود.

اگر قرار باشد انتخابات، انتخابات آزادی باشد یک جریان نیرو‌مندی که بیش از ۶۰ درصد جامعه با آنها است و در باور‌ها و اعتقادات مردم جای دارند و حتی چهره‌هایی همچون آقای مرتضی نبوی به پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان اعتراف می‌کنند، باید تا حدودی امکان حضور در عرصه رقابت را داشته باشند.

وی در ادامه این گفتگو و در بخش دیگری از آن در خصوص جریان اصلاح طلبان اظهار داشته است: ما معتقد هستیم جریانی که به عنوان اصلاح‌طلب در جامعه مطرح است جریانی است که با آهنگ عمومی جامعه بیشتر همراه است و لذا در هر زمانی که رقابت آزادی وجود داشته است این جریان پیروز میدان بوده و متاسفانه در نقطه مقابل هر زمانی که اصلاح‌طلبان پیروز شدند جریان مقابل از اهرم‌‌های غیر رقابتی استفاده کردند که آنها را کنار بگذارند، چرا که در این رقابت ابزار‌های قدرت معمولا در اختیار جریان اصولگرا بوده است.

او همچنان معتقد است انتخابات سوم تیر را که منجر به روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد شد سالم برگزار کرده است، هر چند حضور احمدی‌نژاد را در راس قوه مجریه نمی‌پسندید ولی می‌گوید امروز شرمنده وجدانش نیست که منویاتش را در سرنوشت آرا دخیل نکرده است.

عبدالواحد موسوی‌لاری که بعد از استیضاح عبدالله نوری توسط مجلس پنجم سکان هدایت وزارت کشور را بر عهده گرفت در گفت‌وگو با «اعتماد» از انتخابات سوم تیر گفت.

گفت که هاشمی‌رفسنجانی نباید با احمدی‌نژاد رقابت می‌کرد. موسوی‌لاری که عضو مجمع روحانیون نیز است مواضع اخیر خاتمی را سودای بازگشت وی به قدرت نمی‌داند. وی به اصولگرایان می‌گوید به بصیرت اصلاح‌طلبان که شش سال پیش به تحرکات جریان انحرافی هشدار داده بودند اعتراف کنند.

متن کامل این گفتگو که در روزنامه اعتماد منتشر شده است به شرح زیر می باشد:

اخیرا برخی شخصیت‌های اصولگرا نسبت به اصلاح‌طلبان مواضعی اتخاذ کردند که نشان‌دهنده نگرانی آنها نسبت به پایگاه مردمی‌شان است به عنوان مثال آیت‌الله مهدوی کنی اخیرا در دیدار با روحانیون مجلس گفتند «حواستان به اصلاح‌طلبان باشد» و نظایر این سخنان را هم دیگر شخصیت‌های جریان اصولگرا مطرح می‌کنند، این در حالی است که طی چند سال اخیر اصلاح‌طلبان در عرصه قدرت حضور ندارند و فعالیت‌های حزبی‌شان هم به دلیل برخی محدودیت‌ها کمرنگ شده است، دلیل این نگرانی اصولگرایان چه می‌تواند باشد؟

من البته متن فرمایشات آقای مهدوی‌کنی را ندیدم و ظاهرا ایشان صحبت نسبتا مفصلی را داشته‌اند. از یکی از شرکت‌کنندگان در آن جلسه شنیدم لحن ایشان آنگونه که انعکاس پیدا کرد نبوده و تا حدودی متفاوت بوده است، یعنی ایشان ضمن اینکه اصلاح‌طلبان را رقیبی برای جریان اصولگرا می‌دانستند ولی آنها را شایسته رقابت می‌دانند و اصلاح‌طلبان را نفی نکردند، برخلاف مدعیان دیگر جریان اصولگرا که به صورت کامل نفی می‌کنند.

ولی مستند به فرمایش شما در رابطه با نگرانی اصولگرایان باید بگویم که در جامعه ما حد‌اقل از مجلس دوم یعنی از اواخر سال‌ ۶۲ به بعد دو جریان که هر دو زیر چتر جمهوری اسلامی قرار داشته‌اند نوعی رقابت تعریف شده‌یی با هم داشتند.

رقابت تعریف شده به این معنا که سعی می‌کردند از یک سلسله خطوط‌قرمز اخلاقی عبور نکنند. رقابت را همراه با اخلاق با هم داشته باشند گرچه تلاش آنها همیشه با موفقیت همراه نبود. این دو جریان از ابتدا به عنوان جریان راست و چپ اسلامی مطرح بود و کم‌کم نیرو‌های خط امام و جریان محافظه‌کار و راست مطرح شد و بعد‌ها و در انتخابات دوم خرداد جریان خط امام به پیروزی رسید و به عنوان جریان دوم خرداد مطرح شد، جریان مقابل هم به عنوان جریان محافظه‌کار و بعد‌ها به عنوان جریان اصولگرا مطرح شد.

بنابراین این دو جریان در حقیقت به صورت دو خط موازی از اوایل پیروزی انقلاب بوده‌اند، هر چند متاسفانه در مقاطعی بویژه بعد از طرح مساله نظارت استصوابی نوعی خروج از رفتار‌های رقابتی‌ سالم از آنها دیده شد.

ما معتقد هستیم جریانی که به عنوان اصلاح‌طلب در جامعه مطرح است جریانی است که با آهنگ عمومی جامعه بیشتر همراه است و لذا در هر زمانی که رقابت آزادی وجود داشته است این جریان پیروز میدان بوده و متاسفانه در نقطه مقابل هر زمانی که اصلاح‌طلبان پیروز شدند جریان مقابل از اهرم‌‌های غیر رقابتی استفاده کردند که آنها را کنار بگذارند، چرا که در این رقابت ابزار‌های قدرت معمولا در اختیار جریان اصولگرا بوده است.

جریان اصلاح‌طلب خودش را به خط امام و فکر امام نزدیک می‌داند و پیشینه سیاسی‌اش هم این را تایید می‌کند. اگر جریان چپ در انتخابات مجلس سوم پیروز شد به خاطر همین توجه به رای و خواست مردم و شناخت نیاز جامعه و نیز پذیرفتن رفتار سیاسی امام(ره) به عنوان راه و روشی که باید به آن عمل کرد، بود. جریان مقابل هم چه در مجلس چهارم و چه در مجلس هفتم از ابزار‌هایی استفاده کرد که در حقیقت رقابت‌ را تا حدود زیادی زیر سوال برد، یعنی به جای رقابت از ابزار‌های قدرت برای خانه‌نشین کردن رقیب استفاده کرد.

از چه ابزارهایی استفاده کردند؟

ببینید، جریان محافظه‌کار از نتایج انتخابات مجلس سوم بسیار ناراحت بود، اصلا برخلاف انتظارش بود، بویژه که اتفاق ویژه‌یی در این مقطع افتاده بود که در کنار جامعه روحانیت مبارز که مدعی بود تنها تشکیلات روحانی است تشکیلات جوان و جدیدی به نام مجمع روحانیون مبارز به وجود آمد که محور جریان چپ بود و در نخستین رقابت، لیست مجمع روحانیون توانست در انتخابات مجلس سوم پیروز شود و در تهران فقط سه نفر از کاندیدا‌های جامعه روحانیت رای آوردند، یعنی ۱۰ درصد آرا متعلق به جامعه روحانیت بود و الباقی متعلق به مجمع روحانیون بود.

جریان محافظه‌کار از نتیجه این انتخابات متاثر شد، نتیجه این تاثر و عصبانیت رد صلاحیت بسیاری از داوطلبان مجلس چهارم بود که آغاز تحولی در مسیر انتخابات با تفسیر شورای نگهبان از اصل ۹۹ قانون به شمار می‌رود. من منشا خیلی از نابسامانی‌های بعد از سال ۶۹ یعنی دوره چهارم مجلس تا به امروز را این تلقی شورای نگهبان از اختیارات خودش می‌دانم.

البته بعضی از اعضای شورای نگهبان باز در رفتار‌هایشان رعایت جانب احتیاط می‌کنند ولی این اختیار به استان‌ها و شهرستان‌ها منتقل می‌شود و هیات‌های نظارت در استان‌ها و شهرستان‌ها در درگیری‌های محلی، قومی و قبیله‌یی وارد می‌شوند.

آقای لاری، ولی برخلاف صحبت‌های شما سخنگوی شورای نگهبان می‌گوید بی‌طرفانه عمل می‌کنند.

شاید از نظر خودشان چنین باشد ولی سوال ما از آقایان این است که وقتی بی‌طرفانه عمل می‌کنید چرا همیشه رد صلاحیت‌های شما و حتی ابطال انتخاب متعلق به جریان اصلاحات و خط امام بوده است.

ما هم آرزو می‌کنیم که ان‌شاء‌الله بی‌طرف باشید ولی نتیجه کارتان همیشه این شده که ۸۶ نفر از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم رد صلاحیت ‌شوند و وقتی رییس مجلس و رییس‌جمهور وقت فشار آوردند که شما یک عده‌یی را که بالاخره می‌دانید بدون دلیل رد صلاحیت کردید تایید صلاحیت کنید و حتی رهبری هم توصیه‌هایی در این زمینه داشتند، نهایتا وقتی خواستند تجدید نظر کنند یکی از عناصر جریان افراطی راست را برگرداندید.

برگردیم به سوال اول، دلیل نگرانی‌های اخیر اصولگرایان از اصلاح‌طلبان…

این هشدار‌ها منشا آن پایگاه اجتماعی و مردمی جریان اصلاح‌طلب است. اگر جریان اصلاح‌طلب و جریان اصولگرا در یک فضای امن و آزاد با هم رقابت کنند معلوم می‌شود که چه جریانی پیروز میدان می‌شود.

الان که وارد فضای انتخابات می‌شویم جامعه نیاز دارد که یک مقدار از این حالت بسته فعلی خارج شود. آقایان هم می‌دانند اگر بناست انتخاباتی برگزار شود این انتخابات در فضای بسته هیچ تغییری در وضع جامعه ایجاد نمی‌کند، از یک طرف بدون میدان دادن به جریان اصلاحات نشاط سیاسی ایجاد نمی‌شود. علاوه بر آن جریانی که امروز در مصدر کار اجرایی قرار گرفته تقلا می‌کند مجلس آینده را در اختیار بگیرد. جریان اصولگرا احساس می‌کند اینها پول و امکانات دارند و بالاخره از درون خودشان است ممکن است دردسر درست کنند.

البته برخی از اصولگرایان دغدغه‌های سلامت انتخابات را اخیرا مطرح کردند…

به اعتقاد من بعضی از آقایان اصولگرا از یک طرف با پدیده‌یی به نام مجریان دستگاه اجرایی روبرو هستند که نگرانش هستند و بخشی از آنها را به عنوان جریان خاص می‌دانند. این افراد می‌دانند که با کنار زدن جریان خاص مشکل حل نمی‌شود.

اگر قرار باشد انتخابات، انتخابات آزادی باشد یک جریان نیرو‌مندی که بیش از ۶۰ درصد جامعه با آنها است و در باور‌ها و اعتقادات مردم جای دارند و حتی چهره‌هایی همچون آقای مرتضی نبوی به پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان اعتراف می‌کنند، باید تا حدودی امکان حضور در عرصه رقابت را داشته باشند. به همین دلیل و با فرض رفع موانع از جریان اصلاحات امثال آقای مهدوی‌کنی که در راس تشکیلات رقیب جریان اصلاحات قرار گرفته‌اند باید به کادر خودشان بگویند در میدان رقابت حواس‌تان جمع باشد.

حتی در میدان رقابت نابرابر؟

حتی نابرابر، چون آنها احساس‌شان این است که ممکن است در نهایت در همه جا از تیغ تیز نظارت استصوابی نتوانند استفاده کنند. بالاخره برندگی این نظارت در یک حدی است.

در همه جا ممکن است برندگی نداشته باشد. فکرشان برای بعد از نظارت است، به این معنی که حتی اگر رد صلاحیت هم کردیم مثل مجلس هفتم که از ۲۹۰ کرسی مجلس فقط در ۱۰۰ کرسی امکان رقابت بود یعنی از اول ۱۹۰ کرسی‌در اختیار جریان اصولگرا قرار گرفت.

من فکر می‌کنم هشدار‌هایی که امروز می‌دهند این است که اولا در آن ۱۰۰ کرسی مراقب باشند که نبازند. احتمال دیگری هم وجود دارد چون فضای انتخابات فضای سردی است، این نوع هشدار‌ها بازار‌گرمی تلقی می‌شود.

شما گفتید اگر فضا رقابتی باشد اصلاح‌طلبان پیروز انتخابات هستند، در حالی که در انتخابات سوم تیر که شما مجری انتخابات بودید و همیشه از سلامت این انتخابات دفاع کردید محمود احمدی‌نژاد پیروز شد…

کاملا درست است، اگر کاندیدا‌های جریان اصلاح‌طلب تکثر نداشتند قطعا برنده انتخابات بودند.

این حرف شما نوعی جرزنی نیست؟

نه، برآیند یا سرجمع آرای این چهار کاندیدا مد نظر است.

در دور دوم چطور؟

در دور دوم فضا به حدی علیه آقای هاشمی تخریب شده بود که همه کارشناسان ما به آقای هاشمی گفتند که هر کسی در مقابل شما قرار بگیرد برنده است.

واقعا این حرف را به آقای هاشمی زده بودند؟

بله، برای اینکه جریان مخالف از همه ابزار‌ها علیه آقای هاشمی استفاده کردند و به صورت میلیونی سی‌دی‌ توزیع کردند که ما حداقل چند نفر را دستگیر کردیم و همان زمان هم تحویل دستگاه قضایی شدند. آقای هاشمی را بشدت تخریب کرده بودند، به گونه‌یی که گویا آقای هاشمی عامل همه گرفتاری‌های جامعه است. معلوم بود هر کسی هم در مقابلش باشد رای می‌آورد. اگر در دور اول کاندیداهای اصلاح‌طلبان به تفاهم می‌رسیدند که یک نفرشان بیاید قطعا در دور اول برنده بودند.

فکر می‌کنید ورود آقای هاشمی به انتخابات اشتباه استراتژیک بود؟

من معتقد هستم که آقای هاشمی باید به عنوان یک تجربه گران‌سنگ قانونگذاری و اجرا در کنار مدیران آینده قرار می‌گرفت نه اینکه خودش وارد عرصه شود و با مدیران آینده رقابت کند. مطمئنا اگر آقای هاشمی در کنار دیگران قرار می‌گرفت و از تجربیاتش به آنها کمک می‌کرد به مراتب بهتر از این بود که خودش در مقام رقابت با آنها قرار می‌گرفت و حساسیت‌ها را تحریک می‌کرد و همه آنهایی که به نحوی از آقای هاشمی گلایه‌هایی داشتند از گذشته‌های دور و نزدیک بسیج شدند که آقای هاشمی نباشد و متاسفانه خود کاندیدا‌ها هم بعضی‌هایشان نامه‌هایی علیه آقای هاشمی نوشتند، البته آقای هاشمی هم برداشت‌شان از جامعه اشتباه بود. ایشان فکر می‌کردند که اگر بیایند جامعه از ایشان حمایت می‌کند.

شما در شب سوم تیر وقتی نتیجه آرا مشخص شد چه احساسی داشتید؟

من قطعا رای آوردن آقای احمدی‌نژاد را نمی‌پسندیدم و دوست هم نداشتم ولی آن روز من خودم را فقط مجری انتخابات می‌دانستم و واقعا تمام توانم را به کار گرفته بودم که انتخابات سالم برگزار شود و طبیعی است من یک فردی را که دوست ندارم و حضورش در عرصه مدیریت کشور را نمی‌پسندم و به نفع جامعه نمی‌دانم، اگر پیروز شود خوشحال نمی‌شوم. ولی از اینکه توانسته‌ام انتخابات را سالم برگزار کنم راضی بودم و امروز شرمنده وجدان خودم نیستم .

وضعیت فعلی اصلاح‌طلبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ببینید من در یک اصل کلی می‌گویم جریانات سیاسی که از قبل انقلاب برای شکل‌گیری نظام اسلامی تلاش کردند و زندان‌ رفتند و مبارزه کردند و بعد از انقلاب هم در عرصه‌های مختلف حضور داشتند و فعالیت کردند طبیعی است که نمی‌خواهند از عرصه جامعه خودشان را کنار بکشند و سیاست‌ورزی مثبت هم همیشه این را می‌گوید که عناصر سیاسی که زیر چتر نظام بخواهند حرکت کنند هیچ‌وقت قهر نمی‌کنند و هیچ‌وقت خودشان از صحنه کنار نمی‌روند.

طبیعی است اگر فضا را برای آنها تنگ کنند و همه ابزار‌ها را از آنها بگیرند و از همه روش‌های قانونی و غیر‌قانونی برای حذف آنها استفاده کنند عملا آنها نمی‌توانند در عرصه انتخابات حضور داشته باشند. بنابراین جریان اصلاح‌طلب اگر فضا را رقابتی ببیند و اصل رقابت سالم در بین دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شود حتما در عرصه انتخابات حاضر می‌شود ولی این حضور لوازم و شرایطی دارد، نمی‌شود بگوییم رقابت هست ولی در عمل این رقابت وجود نداشته باشد.

خب اگر می‌گوییم رقابت هست حتما باید عناصر فعال سیاسی از امنیت کامل برای ابراز عقیده خود برخوردار باشند، حتما باید احزاب سیاسی بتوانند فعالانه کاندیدا بدهند و کاندیدای خود را اعلام کنند، حتما باید نسبت به انتخابات و فرآیند انتخابات اطمینان لازم وجود داشته باشد.

آقای خاتمی اخیرا سه عامل را برای پیدایش عرصه رقابت مطرح کرده و گفته بود حالا که قرار است رقابت باشد نمی‌شود فعالان سیاسی در زندان باشند، فضای امنیتی هم باید تبدیل به فضای سیاسی شود یعنی اینکه بپذیریم که ما رقیب هستیم و در حوزه سیاست با هم رقابت می‌کنیم ولی اگر قضیه برعکس باشد و هر کس بخواهد فعالیت سیاسی کند و به آن یکی انگ امنیتی بچسبانند مطمئنا نمی‌تواند فعالیت کند.

برخی رسانه‌های جریان اصولگرا سخنان اخیر آقای خاتمی را تلاش ایشان برای حضور مجدد در قدرت می‌دانند، واقعا آقای خاتمی سودای بازگشت به قدرت را دارد؟

آنچه آقای خاتمی در این اظهاراتش مطرح کرده چیزی جز تکرار مبانی گذشته آقای خاتمی نیست. آقای خاتمی صریحا گفته ما خودمان را بخشی از این نظام می‌دانیم. ما زیر چتر جمهوری اسلامی کار می‌کنیم و نه فراتر از جمهوری اسلامی.

ما در جهت اصلاح برخی از رفتار‌هایی که معتقد هستیم به جمهوری اسلامی ضربه می‌زند در حال حرکت هستیم. ما بعضی از برداشت‌های غلط از آرمان‌های امام و جمهوری اسلامی را که در جامعه مطرح شده قبول نداریم و برای اصلاح این موارد در حال حرکت هستیم. بنابراین ما هیچ‌وقت در تعارض با نظام نبودیم و آقای خاتمی هم همین‌طور و این اظهاراتش به عنوان بازگشت یا عدم بازگشت به قدرت نیست بلکه نظرات یک انسان دردمندی است که از پاره‌یی از مشکلات رنج می‌برد. آقای خاتمی خیلی صریح و روشن می‌گوید ما معتقد هستیم که اسلامیت و جمهوریت می‌توانند با هم در عرصه جامعه حضور پیدا کنند و این دو رقیب هم نیستند.

آقای خاتمی با اینکه عده‌یی از همفکران و دوستانش مورد اجحاف قرار گرفته اما هم به آنها و هم به جریان رقیب می‌گوید که گذشته را فراموش کنید و بیایید به آینده فکر کنیم که جمهوری اسلامی می‌تواند پرتوان‌تر کارش را پیش ببرد و این حرف آقای خاتمی هیچ منافاتی با اعتراض داشتن نسبت به پاره‌یی از رفتارهای غلط ندارد.

به نظر من آقای خاتمی از آن زمانی که حوادث اخیر در کشور رخ داده در یک خط خیلی روشن حرکت کرده و این خط، خط مجمع روحانیون هم هست، خط خیلی از دوستداران انقلاب هم هست و آن این است که ما نسبت به پاره‌یی از رفتارهای غلط اعتراض داریم.

این فرق می‌کند با آنهایی که با اصل جمهوری اسلامی مساله دارند. ما جمهوری اسلامی را با همین قانون اساسی می‌شناسیم و معتقد هستیم اگر خوب اجرا شود بخشی از نیاز‌های جامعه ما مرتفع می‌شود و معنای این سخن این نیست که قانون اساسی ما بی‌عیب و بی‌نقص است و حتی معنا‌یش این نیست که همه ظرفیت‌هایی که قانون اساسی دارد به کار گرفته شده است.

معتقدیم اگر قانون اساسی با همین ویژگی‌های فعلی‌اش با دقت مورد عمل قرار بگیرد مطمئنا بخشی از این نارسایی‌ها برطرف می‌شود. البته امکان دارد بعضی‌ها بگویند اصولی از قانون اساسی باید اصلاح شود. خب باید بروند اصلاح کنند و ما سال ۶۸ اصلاح کردیم و باز هم امکان اصلاحش هست و می‌شود اصلاح کرد. آقای خاتمی به عنوان فردی که در قالب جمهوری اسلامی حرف‌هایش را می‌زند خواستار اصلاح رفتار‌های غلطی است که به نام جمهوری اسلامی دارد در جامعه اتفاق می‌‌افتد و این فرق می‌کند با کسانی که با اصل نظام مساله دارند.

حاج آقا برخی از مسوولان کمیسیون ماده ۱۰ احزاب معتقدند در زمان تصدی شما در وزارت کشور به احزاب اصلاح‌طلب به صورت فله‌یی مجوز فعالیت می‌دادید، واقعا این طور است؟

به نظر من اینگونه حرف‌ها، حرف انسان‌هایی است که منطق ندارند. جزو افتخارات من است که در دوره مسوولیتم همه احزاب اعم از چپ و راست از نگاهی یکسان در وزارت کشور برخوردار بودند. وقتی من برای تشکیل خانه احزاب فعالان حزبی را دعوت کردم، نمایندگان ۲۴ گروه و حزب سیاسی در آنجا جمع بودند؛ از آقای بادامچیان گرفته تا رضا خاتمی و بهزاد نبوی و خیلی‌های دیگر در اتاق من جمع شدند.

به آنها گفتم که من پیشقدم شدم برای بیان یک واقعیت و آن این است که می‌شود زیر یک سقف جمع شد و اختلاف نظر هم داشت. متاسفانه سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی به گونه‌یی است که اگر من باشم دیگری نباید باشد، خیر من هم هستم و شما هم باشید و حرف من طنین خودش را دارد و صدای تو هم طنین خودش را دارد. ما بنشینیم در اینجا با هم صحبت کنیم که چگونه می‌توانیم به جای تقابل تعامل داشته باشیم و به جای تخریب بیاییم رقابت کنیم.

دو سال در آنجا ما جلسات مستمر تشکیل دادیم که به منشور احزاب تبدیل شد و بعدش هم خانه احزاب تشکیل شد که همه راضی بودند. نکته بعدی که باید اشاره کنم این است که اتفاقا در زمانی که ما در وزارت کشور بودیم در مجلس پنجم نمایندگان جناح راست عضو کمیسیون ماده ۱۰ بودند و اصلا کمیسیون ماده ۱۰ نهادی است که از دولت یک نفر در آن عضویت دارد و بیشتر نمایندگان مجلس و قوه قضاییه در آن حضور دارند. و اگر به صورت فله‌یی مجوز دادند معلول ترکیب کمیسیون ماده ۱۰ بود که دولت فقط یک نماینده داشت.

البته بنده اعتقد دارم مجموعه کمیسیون و وزارت کشور درست رفتار کردند. آقایان بیایند و ببینند چه تعداد از این احزاب فعال مربوط می‌شود به آن دوره و اگر مربوط به آن دوره می‌شود قطعا با رعایت چارچوب‌های قانونی تایید شدند. فرض بگیریم که احزابی را بنده قانونی تاسیس کردم حالا چرا می‌خواهند تعطیلش کنند و اگر ایرادی به روند کار دارند بگویند که واقعا نمی‌توانند بگویند زیرا همه این احزاب قانونی تاسیس شده است.

نگاه آقایان به رقیب متاسفانه همیشه نگاه دشمن بوده و الان هم همینطور است و می‌گویند درست است که این حزب قانونی تشکیل شده ولی دشمن ما است و ما می‌گوییم خیر جبهه مشارکت دشمن موتلفه نیست ولی رقیب آنها است، مجمع روحانیون دشمن جامعه روحانیت نیست ولی حتما اختلاف نظر با آنها دارد و برای اختلاف‌نظر‌های خودش هم مبانی روشنی دارد.

چند صباحی است که نام جریان خاص وارد عرصه سیاست ایران شده است. اخیرا برخی چهره‌های اصولگرا مدعی شده‌اند اصلاح‌طلبان با این جریان ارتباط مستمری دارند. تحلیل شما چیست؟

من معتقد هستم آقایان شش سال تمام جریان اصلاح‌طلب را به دلیل مخالفت با همین جریان خاص کوبیدند و اکنون این جریان رقیب آنها شده است و به همین دلیل می‌خواهند آنها را بکوبند. حالا فکر می‌کنند اگر بگویند جریان اصلاحات درست می‌گفت باید یک توبه‌نامه عریض و طویلی بنویسند و از همه فحاشی‌ها و اهانت‌هایی که به جریان اصلاحات روا داشتند عذر‌خواهی کنند .

چرا که اگر «نه» بگویند آن اعتراض‌ها و انتقادات بی‌ربط بوده پس باید بپذیرند که این حرف‌هایی که خود آنها درباره جریان خاص می‌زنند نیز بی‌ربط است. بعد از شش سال واقعیت‌ها روشن شده است.

به همین دلیل چاره‌یی ندارند یا اعتراف به اشتباه کنند یا بیایند و نعل وارونه بزنند. مثل داستان مشهور دزد و صاحبخانه که هم صاحب خانه می‌گفت آی دزد و هم دزد می‌گفت آی دزد. بالاخره دزد فهمیده بود چه‌کار باید بکند. وقتی جمعیت ریخت گفت‌ آی دزد که گیر نیفتد. حالا جریان اصولگرا‌ آی دزد راه انداخته که بیخ ریشش را نگیرد که متاسفانه مملکت را قربانی دفاع از همین جریان کردند.

در طول این شش سال اقتصاد مملکت و سیاست خارجی‌اش به چه روزی افتاد، مشکلات عدیده برای مردم به وجود آمد که همگی به خاطر همین جریان بود. من به این دوستانی که رقیب اصلاحات به شمار می‌روند نه دشمن، می‌گویم صداقت داشته باشید و به جای اینکه دوباره بیایید نعل وارونه بزنید، بیایید بگویید ما اشتباه کردیم و بیایید بگویید اصلاح‌طلب‌ها درست می‌گفتند، این خیلی بهتر است یعنی اگر اینها یک بار هم شده در تاریخ بیایند اعتراف به اشتباه کنند و بگویند که اصلاح‌طلب‌ها درست می‌گفتند و ما اشتباه کردیم. اشکال ندارد یک بار هم بگوییم اشتباه کردیم.

جناح راست بگوید در حمایت شش ساله از این جریان اشتباه کردیم هر چند که واضح است این جریان بخش جدایی‌ناپذیر جریان اصولگرایی است. اگر آنها اعتراف به اشتباه کنند هیچ چیز از آنها کم نمی‌شود بلکه به شخصیت آنها هم اضافه می‌شود.

تهیه و تنظیم ـ علیرضاخامسیان


 


در ادامه پیام های تسلیت شخصیت های مختلف در پی درگذشت امام جمعه یزد ، آیت الله صانعی و حجت الاسلام احمد منتظری هم پیام های تسلیتی صادر کردند.

متن این پیام ها به نقل از سایت های این دو روحانی به شرح زیر است:

باسمه تعالی

جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آقای سید محمد خاتمی (دامت افاضاته)

فوت مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی صدوقی- یادگار شهید بزرگوار محراب آیت الله صدوقی (ره)- را به حضرت عالی و همه وابستگان نسبی و سببی آن مرحوم تسلیت گفته و از خداوند بزرگ برای ایشان رضوان و رحمت و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم.

یوسف صانعی

مشهد مقدس

۱۱/۴/۱۳۹۰

***

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله وانا الیه راجعون

حضور محترم سرکار خانم مریم خاتمی

پس از عرض سلام – در سالروز شهادت شهید محراب حضرت آیة الله صدوقی(قدس سره) ارتحال فرزند برومندش جناب حجة‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمدعلی صدوقی همسر گرامی جنابعالی موجب تأثر و تأسف فراوان گردید.

اینجانب این ضایعه مؤلمه را به شما و فرزندان و دیگر وابستگان و دوستان آن مرحوم مخصوصاً برادران بزرگوار جنابعالی حضرت حجة‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی و جناب آقای دکتر سید محمدرضا خاتمی تسلیت عرض می کنم و امیدوارم خداوند کریم به همه شما صبر جمیل و اجر جزیل عنایت بفرماید و آن عزیز سفرکرده را با ائمه معصومین(س) و پیامبر خاتم(ص) محشور گرداند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

۱۳۹۰/۴/۱۱

قم – احمد منتظری


 


ندای سبز آزادی: مراسم تشییع پیکر محمدعلی صدوقی، امام جمعه یزد صبح امروز با حضوراعضای خانواده بنیانگذار جمهوری اسلامی و سیدمحمد خاتمی برگزار شد.

به گزارش کلمه، قرار بود مراسم تشییع فرزند سومین شهید محراب که دیروز و در سالروز شهادت پدر خود آیت الله صدوقی دار فانی را وداع گفت ، راس ساعت ۸ صبح آغاز شود که به علت انبوه جمعیت با یک ساعت تاخیر برگزار شد .

ساعتها پیش از شروع مراسم در محل نماز جمعه یزد و خیابانهای اطراف، جمعیت بی شماری حضور داشتند.چشمها گریان و چهره‌ها غمناک بود. مردم نسبت به پیکر حجت‌الاسلام صدوقی که بالای کرسی و در جلوی محراب قرار داشت صمیمانه ابراز احساسات و ارادت کردند.

*همه اقشار مردم از جمله هموطنان باوفای زرتشتی نیز همگام با دیگر همشهریان خود مراتب احترام نسبت به امام جمعه فقید دیارشان را ادا کردند.

*حضور قشر جوان در مراسم تشییع پیکر حجت الاسلام صدوقی چشم گیر بود.

*پیکر امام جمعه فقید یزد بر دوش مردم و با شعارهای؛”عزا عزاست امروز روز عزاست امروز مهدی صاحب الزمان صاحب عزاست امروز؛ الله اکبر”،”لاالاالله محمدرسول الله” به طرف مسجد حظیره حرکت داده شد.

حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان که به اتفاق حجت الاسلام سید یاسر خمینی در میان جمعیت عزادار حضور داشتند مورد توجه مردم قرار گرفتند و انبوه جمعیت با ابراز احساسات و احترام به طرف آنها آمدند به گونه ای که نه تنها در حرکت ایشان بلکه در کل حرکت جمعیت کندی و وقفه پیش آمد. در حالیکه لحظه به لحظه بر میزان علاقه مردم استان یزد افزوده می شد،برای جلوگیری از اخلال در مراسم تشییع ،سید محمد خاتمی ترجیح داد از یکی از راهای فرعی به سوی مسجد حظیره برود که مجددا در این مسیر هم جمعیت پرشور مردم ایشان را همراهی کردند.رئیس جمهور سابق کشورمان در نهایت به دشواری از درب شمالی حسینیه جنب مسجد حظیره وارد شد.

این گزارش حاکی است در هنگام نماز بر پیکر حجت‌الاسلام صدوقی ابراز احساسات مردم نسبت به سید محمد خاتمی. امکان شرکت در مراسم نماز برای وی فراهم نشد.

باتوجه به اینکه ساعت شروع مراسم ساعت ۸ صبح اعلام شده بود اما حضور اقشارمختلف مردم ازساعات ابتدایی صبح در خیابان های اطراف مسجد ملااسماعیل و خیابان قیام، میدان شهدا، خیابان امام که به عنوان مسیر تشییع اعلام شده بود، چشمگیر بود.

بعد از شروع مراسم تمام خیابان های مسیر تشییع مملو ازجمعیت بود به طوری که تشییع پیکر مطهر با کندی صورت می گرفت.

با توجه به برنامه ریزی های انجام شده قرار بود نماز بر پیکر فرزند سومین شهید محراب در مسجد روضه محمدیه توسط آیت الله محقق داماد خوانده شود که با تاخیر صورت گرفته در اجرای مراسم نماز با دو ساعت تاخیر توسط ایشان اقامه شد.

حسینیه شهید صدوقی که در کنار مسجد روضه محمدیه قرار دارد میزبان شخصیت ها و مهمانان این مراسم بود به طوری که آیت الله محقق داماد، آیت الله رسولی محلاتی، آیت الله موسوی خوئینی، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، نمایندگان مقام معظم رهبری حجج الاسلام مروی، سید رضا تقوی ، حجت الاسلام ابوترابی فرد معاون قانونگذاری مجلس شورای اسلامی، نمایندگان استان یزد در مجلس شورای اسلامی، نمایندگان مراجع عظام، حجج الاسلام سید یاسر و سید علی خمینی، مسیح بروجردی، مرتضی اشراقی از اعضای بیت حضرت امام(ره)، آیت الله وافی نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری ومهندس حبیب الله بیطرف و مسجد جامعی از وزاری کابینه خاتمی و بسیاری از شخصیت های ملی و محلی حضور داشتند.

از دیگر شرکت کنندگان این مراسم می توان به برخی از اعضای مجمع روحانیون مبارز از جمله حضرات آیات و حجج الاسلام موسوی لاری، مجید انصاری، نظام زاده، محمد شریعتی دهاقان، فومنی، جماعتی، استانداران اسبق یزد، ، حجت الاسلام حسینی بوشهری، جعفری گیلانی، اعرافی، آیت الله احمدی فقیه و آیت الله مدرسی اشاره کرد که در حسیینه شهید صدوقی که با یک درب چوبی با مسجد جدا می شود حضور داشتند.
به دلیل ازدحام جمعیت مجری این مراسم و همچنین رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و استاندار یزد ازمردم خواستند امکان برگزاری نماز را فراهم کند که به دلیل ازدحام جمعیت این عمل تقریبا غیرممکن بود.

دراین هنگام حجت الاسلام محمد صدوقی یادگارامام جمعه فقید یزد با قرار گرفتن در پشت تریبون ضمن تشکر از ابراز احساسات مردم خواست تا امکان برگزاری مراسم فراهم شود که این امر نیز محقق نشد. همچنین محمد صدوقی در سخنانی با بیان اینکه دیدن حضور حماسی مردم و جمعیت قدرشناس یزد درمراسم تشییع امام جمعه شهر یزد غیرقابل پیش بینی بود، گفت: حضور پرشکوه مردم باعث کاهش آلام و تسلی دل ما شد.

وی با بیان اینکه بیت شهید صدوقی همواره در طول تاریخ انقلاب خادم مردم بوده است، گفت: امیدواریم همچون گذشته با همراهی مردم بزرگوار به عنوان خادم و خدمتگذار همشهریان انجام وظیفه خواهیم کرد.

محمد صدوقی ضمن تشکر از حضور اقشار مختلف مردم در این مراسم افزود: از حضور نمایندگان مقام معظم رهبری، آیت الله محقق دادماد، سید محمد خاتمی تشکر می کنم.

حاضرین بعد از شنیدن نام سید محمد خاتمی با صلوات از حضور وی اسقتبال کردند.

هنگامی که صدوقی از حضور حجج الاسلام سید یاسرو سید علی، خمینی تشکر کرد، مردم مجداد با فرستادن صلوات از حضور این اشخاص استقبال کردند.

علی رغم اصرار مجربان مراسم برای ایجاد فضا، جهت اقامه نماز به دلیل ازدحام جمعیت این عمل در مسجد روضه محمدیه غیر ممکن شد.

هنگامی که سید محمد خاتمی و سایر علما برای شرکت در مراسم نماز از حسینیه جنب مسجد به مسجد آمدند با استقبال کم سابقه مردم مواجه شدند به طوری که موجب ازدحام و تاخیر در مراسم شد.

بعد از این رخداد، خاتمی وسایر علما از جمله محقق دادماد، نمایندگان مقام معظم رهبری و… به حسینیه جنب مسجد بازگشتند که همزمان پیکر مطهر امام جمعه فقید یزد نیز به حسینیه منتقل شد و نماز توسط آیت الله محقق دادماد اقمامه شد. بعد از اقامه پیکر این عالم ربانی برای تدفین به محل آرامگاه سومین شهید محراب که در مابین مسجد و حسینیه قرار دارد منتقل و در پایین پای پدر و مادر دفن شد.
رسولی محلاتی و حجت الاسلام مروی به نمایندگی از رهبر جمهوری اسلامی، در مراسم تشییع حجت الاسلام صدوقی شرکت داشتند.

بر اساس این گزارش، حضور صدها نفر از هموطنان زرتشتی در این مراسم چشمگیر بود . انجمن کلیمی ها نیز در پارچه نوشته‌هایی ارتحال نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد را تسلیت گفتند .

تشییع کنندگان با سر دادن شعارهایی نظیر “‌خاتمی تسلیت ،خمینی تسلیت” پیکر امام جمعه یزد را تا مسجد حظیره همراهی کردند تا در کنار آرامگاه پدر به خاک سپرده شود. نیروهای انتظامی نیز با حضور خود تامین نظم این مراسم را عهده دار بودند .

حجت ‌الاسلام محمدعلی صدوقی صبح شنبه در سن ۶۲ سالگی در بیمارستان لاله تهران درگذشت.

گفتنی است سید محمد خاتمی برادر همسر مرحوم حجت الاسلام صدوقی است.

org-z13096911456776c34cd239950d934aea748f6dd24a5c9fcaac.jpg

org-z130969118364c7b01bff64301a2cee497fca321691be305b9f.jpg

org-z1309686771c4f839ea6fd34f47028d40be8c71601269ff5cfa.jpg


 


محسن میردامادی، نماینده ی مجلس ششم صبح امروز به زندان اوین بازگشت.

به گزارش کلمه، میردامادی از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری که به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده بود پس از مرخصی یک ماهه خود به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت.

دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی که ماه گذشته به مرخصی استعلاجی آمده بود به علت تمدید نشدن مرخصی به یاران و همراهان خود پیوست.


 


علی وفقی، مسئول کمیته دانشجویی استان تهران ستاد مهندس موسوی در نامه ای خطاب به همسر و دختران محسن امین زاده نوشته است: نگاه تان دلتنگ است و چشمان تان نگران برای محسن تان. همه دلتنگیم و نگران؛ آقا محسن مرد است؛ هم برای شما هم برای ما و برای همه مردمان ایران زمین. خدای اش خوب می داند دلبستگی های قلب این مرد را به شما و زندگی اش، به دختران اش. می گذرد این روزها… چند روزی روزگار نامرد قمار کرد با مردانگی مرد… باورش که شد باخته است می گذارد و می گذرد و می رود… می ماند اما طنین شرف این مرد… می ماند آقا محسن نازنین مان…

محسن امین زاده مسئول ستاد قیطریه مهندس موسوی و معاون وزیر امور خارجه ی دولت سید محمد خاتمی که یکی از اعتصاب کنندگان غذای اخیر در بند ۳۵۰ اوین بود هفته ی پیش در حین اعتصاب راهی بخش سی سی یو بیمارستان قلب تهران شد.

بر اساس گزارش ها وی پس از انجام اقدامات پزشکی علیرغم بستری شدن در این بخش حاضر نشد اعتصاب خود را بشکند.

منابع مطلع هم اکنون خبر می دهند که وی همچنان در وضعیت نامساعد جسمی است اما از روحیه ی خوبی برخوردار است.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

زبان در کام نمی چرخد. دل در سینه نمی ماند. قلم در دست نمی گردد. می خواهم از مردانگی یک مرد بگویم اما چشمانم شرم می کند به یاد نگاه مهربان اش که می افتم. مردی که این روزها بر تخت افتاده، با نگرانی بر دل و دلتنگی بر چشم، پنجه در پنجه سیم های اتاق زندگی؛ فریاد شرف اش اما بلندتر از طنین قلب اش به گوش رسید چند روزی پیش که دست در دست دیگر مردان آزاد و رهای دیار دربندمان لب از نان بسته بود و دل از دنیا کنده بود: “ادامه می دهم…”. مباد که مردمان و نامردمان گمان برند فشار قلب اش گوی میدان از شرف ایمان اش ربوده است. دوری بود، دلتنگی بود، نگرانی بود، خستگی بود؛ این بار بیماری هم آمد، دست در دست آنها نهاد. همه با هم یکی شدند و قمار کردند با مردانگی اش، باز هم باختند اما به شرف اش. شاید که چشمان مردمان باور کنند که هنوز مردانی هستند در این روزگار نامرد. شاید که نامردمان باور کنند به مردانگی مردان مردمان ایران زمین باخته اند میدان را.

خانم اصغرزاده عزیز؛

نگاه تان دلتنگ است و چشمان تان نگران برای محسن تان. همه دلتنگیم و نگران؛ دلتنگ نگاه اش، نگاه مهربان اش. نگران قلب اش، قلب مردانه اش. آقا محسن مرد است؛ هم برای شما هم برای ما و برای همه مردمان ایران زمین. خدای اش خوب می داند دلبستگی های قلب این مرد را به شما و زندگی اش، به دختران اش. دخترانی که نمی دانم چگونه تاب آورده اند دوری نگاه مهربان اش را، فراق خنده های نازنین اش را. کنار آمده اند اما با مردانگی پدر این دختران، که اینان نیز دختران شرف پدر اند. می گذرد این روزها… چند روزی روزگار نامرد قمار کرد با مردانگی مرد… باورش که شد باخته است می گذارد و می گذرد و می رود… می ماند اما طنین شرف این مرد… می ماند آقا محسن نازنین مان… می ماند باز نگاه مهربان اش…

فاطمه و زینب عزیز؛

سخت است دوری پدر. درد است فراق پدر. دل تنگ پدری مهربان چون آقا محسن نمی شود، داغ است که هر روز از دوری نگاه مهربان اش به دل سرک می کشد. دوری در برابر صبرتان کم آورد، زمانه نگرانی را هم صدا زد. اما باز کم می آورد در برابر صبرتان که شما دختران همان مردید. همان مرد مهربان، همان مرد آرام، همان مرد مصمم، همان مرد مردمان، همان مرد که همه نگران قلب اوییم، قلب بزرگ اش، قلبی که برای مردمان می تپد. می گذرد این روزها… می ماند اما پدر محسن نازنین…


 


بیش از۱۲۰ نفر از کارکنان شهرداری خرمشهر به دلیل دریافت نکردن حقوق معوقه خود مقابل شهرداری خرمشهر تجمع کردند .

به گزارش اعتدال، این افراد با گذشت بیش از سه ماه از سال، حقوقی دریافت نکرده اند و برخی از آنان هم ۱۵ روز حقوق دریافت کرده اند. دیروز هم برخی از کارگران شهرداری خرمشهر در اعتراض به تعویق در پرداخت حقوق و مزایای خود؛ مقابل فرمانداری این شهر تجمع کرده و از مسولان خواستند به مشکلاتشان رسیدگی کنند.

این تجمع با وعده شهردار خرمشهر مبنی بر پرداخت حقوق معوقه تا پایان این ماه پایان یافت. این کارگران شهرداری خرمشهر ، عمدتا کارگران فضای سبز و خدمات شهری هستند.

یکی ازمسولان شهرداری خرمشهر در این خصوص گفت: به سبب اینکه شمار کارکنان شاغل در شهرداری خرمشهر بیش از حد استاندارد است با مشکل نقدینگی مواجه شده‌ایم که در صورت تامین اعتبار حقوق معوقه کارکنان پرداخت خواهد شد.

حدود هزار و ۲۰۰ نفر به صورت رسمی، قراردادی، حق الزحمه‌ای و روزمزد در شهرداری خرمشهر شاغل هستند.


 


« کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دست‌اندازی کنند، دیگر من باید وظیفه‌ قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب می‌زند.» این واکنش احمدی‌‌نژاد به بازداشت‌‌های اخیر و البته شایعه دستگیری بقایی، بار دیگر نشان داد که دولت همچنان درگیر اختلافات و البته حاشیه‌‌هایی است که انگار نمی‌‌توان نقطه پایانی برای آن تصور کرد. حال سئوال مشخص این است که این شرایط در نهایت چه سرانجامی به خود خواهد دید؟ آیا می‌‌توان دو سال پایانی دولت دهم را توام با روزهایی آرام تصور کرد یا اینکه همچنان شاهد چنین حرف و حدیث‌‌هایی خواهیم بود.

صادق زیبا کلام در گفت‌وگویی با خبرنگار ایلنا درباره این مساله به سئوالات پاسخ می‌‌گوید.

اظهارت احمدی نژاد مبنی بر واکنش به برخوردهای احتمالی با اعضای کابینه را چطور تحلیل می‌‌کنید؟

رییس دولت زمانی این اظهارات را مطرح کرد که شائبه بازداشت حمید بقایی و البته رحیم مشایی قوت گرفته بود. به همین دلیل او چاره‌‌ای نداشت تا به طریقی از اینکار جلوگیری کند و به همین دلیل مجبور به واکنش شد.

 

ریشه بحران‌‌ها و مشکلات اخیر دولت را در چه چیزی می‌‌توان دید؟

برداشت اشتباه احمدی‌‌نژاد از میزان قدرت و تاثیرگذاری را باید اصلی‌‌ترین دلیل شرایطی دانست که همه را به نوعی با عنوان منتقد برابر دولت قرار داده و موجب شده است تا دولت‌های نهم و دهم به لحاظ مواجهه با نقدها و حتی تخریب‌‌ها خود را رکورددار ببینند. احمدی‌‌نژاد نگاهی غیرواقعی به جایگاه خودش دارد و بر همین اساس است که تحرکاتی غیرمنطقی از خود نشان می‌‌دهد و نتیجه این روند هم نمی‌‌تواند جزء بحران آفرینی برای مجموعه دولت باشد.

چه شرایطی باعث شده تا احمدی‌‌نژاد به تحلیلی صحیح از موقعیت خود نرسد؟

اگر نگاهی به اتفاقات این ۶ سال انداخته شود‏، می‌‌توان به این نتیجه رسید که شاید توهم قدرت اتفاقی طبیعی برای شخص احمدی‌‌نژاد باشد. او وقتی استقبال‌‌های سفرهای استانی را می‌‌دید و مجلس را مجلسی مطیع در برابر خود مشاهده می‌‌کرد، به صورت طبیعی دچار توهم خود بزرگ بینی شد و نتیجه همین شد که همه شاهد آن هستیم. وقتی او در موضع‌‌گیری‌های بین‌‌المللی‌‌اش هیچ منتقد داخلی نداشت و یا عزل و نصب‌‌های بی‌‌جایی که در سطح وزیران انجام می‌‌داد، بدون کوچکترین واکنشی بود، باید منتظر چنین شرایطی برای نفر اول اجرایی کشور می‌‌بودیم؛ چون نمی‌‌دانست که ابزار قدرت به خودش تعلق ندارد و شرایطی است که نظام برایش به وجود آورده است.

 

شفاف‌‌تر توضیح می‌‌دهید؟

به عنوان مثال جمعیتی که در استان‌‌های مخالف به استقبال دولت می‌‌آمدند،‏ در حالی از نظر احمدی‌‌نژاد به حساب شخص خودش گذاشته می‌‌شد که در زمان خاتمی و هاشمی هم رییس‌جمهوری هر جایی که می‌‌رفت به طور کاملا طبیعی و پیش‌‌بینی شده‌‌ای با استقبال‌ آحاد ملت روبه‌رو می‌‌شد. در ضمن در سفرهای استانی دولت فعلی هم اراده دولت باعث می‌شد تا مدارس‏، ادارات، سرباز‌‌خانه‌‌ها و جاهای دیگر هم تعطیل شود تا امکان حضور، حتی حضور اجباری برای همه فراهم شود.

با این حال نمی‌‌توان محبوبیت او را در بین قشری از مردم نادیده گرفت.

پشتیبانی و علاقه‌‌مندی مردم به احمدی‌‌نژاد فقط به این دلیل است که با وام‌‌های پرداختی دولت سروسامان جزیی به زندگی خود داده‌‌اند. دولتی‌‌ها در حالی مورد توجه مردم شهرستان‌‌ها هستند که هیچ پایگاهی در بین نخبگان،‏ دانشجویان‎‎، روزنامه‌‌نگارن و اساتید دانشگاهی ندارند و این را هم نمی‌‌دانند آنهایی که با انگیزه‌‌های مالی به فرد یا جریانی علاقه پیدا می‌‌کنند، هیچ‌گاه به خاطر علاقه‌‌مندی خود احساس تعهد نمی‌‌کنند و به استقبال هزینه‌‌ها نمی‌‌روند. نه تنها احمدی‌‌نژاد بلکه اطرافیانش هم متوجه این امر نشدند که در بین افراد تاثیرگذار جامعه نتوانسته‌‌اند مقبولیت و محبوبیتی کسب کنند.

 

شرایط را از این به بعد چطور پیش‌‌بینی می‌‌کنید؟

واقعیت موجود این است که احمدی‌‌نژاد به همه اهدافش می‌‌تواند برسد‏، چون ابزاری که در اختیار دارد موجب می‌‌شود تا او و تیمش هر برنامه‌‌ای که بخواهند را به راحتی اجرایی کنند. اما پیش‌‌بینی من این است که حاشیه‌‌ها کمتر می‌‌شود و اختلافات موجود رنگ می‌‌بازد.

چه عاملی حاشیه‌‌ها و اختلافات را کمتر می‌‌کند؟

تحلیل من این است که رهبری نظری بر کنارگذاشتن یا برخورد با احمدی‌‌نژاد ندارند و ترجیح می‌دهند تا در ۲ سال باقی مانده به نوعی شرایط مدیریت شود تا احمدی‌‌نژاد به سرنوشت بنی‌صدر دچار نشود. به همین دلیل به راحتی قابل حدس است که منتظر آرام‌‌تر شدن شرایط باشیم. البته این هم بستگی به رفتاری خواهد داشت که احمدی‌‌نژاد از این پس از خود نشان می‌‌دهد.

 

چه رفتاری از احمدی‌‌نژاد قابل پیش‌‌بینی‌‌تر است؟

اینکه احمدی‌‌نژاد در این دو سالی که به پایان دولتش باقی مانده است‏، چه طور رفتار خواهد کرد، از دو حالت خارج نیست. اول اینکه او هم منتظر مرداد ماه سال ۹۲ باشد و دولت و قدرت را تحویل بدهد. اما از روحیه‌‌ای که از او سراغ داریم، می‌‌تواند منتظر بود که او با علم بر اینکه فقط تا ۲ سال دیگر فرصت و موقعیت ممتازی دارد، از ابزاری که در اختیار خود می‌‌بیند، استفاده برده و به نوعی به فکر سال‌‌هایی باشد که دیگر به عنوان رییس دولت مطرح نیست. اگر احمدی‌‌نژاد این رویه را پیش بگیرد، باید همچنان منتظر اختلافات او با اصولگرایانی باشیم که فعالیت‌های غیرمنطقی دولت را به نوعی با اهداف خود در تضاد می‌‌بینند و دقیقا به همین دلیل است که بوجود حمایت‌‌های گذشته‌‌شان لب به انتقاداتی می‌‌گشایند که شاید بتوان گفت در هشت دوره قبلی قوه مجریه بی‌‌سابقه بود.

احمدی‌‌نژاد چرا و چطور با چنین شرایط سختی مواجه شد؟

بعد از قهر ۱۱ روزه‌‌ای که بعد از عزل و نصب حیدر مصلحی داشت، منتقدانش به این نتیجه رسیدند که باید برخوردهای جدی‌‌تری با او داشته باشند. به هر حال آن رفتار نه تنها دستاوردی برای او نداشت، بلکه موجب شد تا خیلی از داشته‌‌هایش را هم از دست بدهد. احمدی‌نژاد در حالی بعد از ۱۱ روز به محل کارش برگشت که هیچ کدام از حرف‌‌هایش شنیده نشد و حتی یک نفر هم حتی به طور لفظی از او حمایت نکرد. آن اتفاق جایگاه واقعی رییس دولت را به خوبی نشان داد.

 

برخی بر این عقیده هستند که چنین رفتاری از احمدی‌‌نژاد بعید بود.

خلاف نظر آنهایی که او را فردی زرنگ می‌‌شناسند، اعتقاد دارم که تصمیم‌‌های عجولانه و بی‌‌منطقی می‌‌گیرد. این امر بارها مشاهده شده است، اما خودش هیچ گاه دنبال این نبود تا با توجه نشان دادن به مشورت و نظرات جمع عملکرد بهتری از خود برجای بگذارد


 


عضو حزب موتلفه اسلامی گفت: طرح سوال از رئیس‌جمهور براساس وظیفه قانونی نمایندگان و پس‌گرفتن امضاها به منظور عمل به رهنمود‌های رهبری بود.

حمیدرضا ترقی در گفت‌وگو با ایلنا در رابطه با اقدام مجلس برای سوال از رئیس دولت اظهار داشت: نمایندگان ملت در واقع در راستای عمل به وظایف قانونی خود طرح سوال از رئیس جمهور را با ۱۰۰ امضا به مجلس ارائه کردند اما در مرحله بعد به منظور عمل به رهنمود‌های مقام معظم رهبری مبنی بر تشخیص مصلحت نظام برخی از امضاها پس گرفته شد.

وی ادامه داد: طبیعتا حداکثر امضاهایی که می‌تواند طرح سوال از رئیس جمهور را به قوت خود باقی نگه دارد ۷۵ امضا بوده که با کسر ۲۰امضای پس گرفته شده و باقی بودن ۸۰ نماینده بر در خواست خود، این طرح نیز همچنان باقی است.

مسئول کمیته بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: بر این اساس می‌توان گفت که اتمام حجت اصول‌گرایان با آقای احمدی‌نژاد نیز همچنان ادامه دارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته