احمد قابل در ملاقات با همسرش خبر داد افشاگری های وی و دیگر زندانیان سیاسی و اعتراضات بین المللی به اعدام های دسته جمعی ، شتابزده و پنهانی در زندان وکیل آباد مشهد باعث لغو موقتی این اعدام های گروهی شده است و موجی از شادی در داخل زندان ایجاد کرده است.
احمد قابل مجتهد نواندیش که هفته گذشته و پس از افشای اعدام های خودسرانه ، شتابزده ،دسته جمعی و پنهانی زندان وکیل آباد مشهد برای بار دوم طی یکسال اخیر بازداشت شد ، در ملاقات با همسرش از انتقالش به بند 6.1 این زندان خبر داد.
به گزارش خبرنگار جرس از مشهد، او در این ملاقات همچنین گفته اعتراضات و افشاگری های بیرون از زندان بازتاب گسترده ای در داخل زندان و بین زندانیان عادی داشته است و بعد از حضور در بند 6.1 با استقبال گسترده زندانیان عادی از وی روبرو شده است.
این شاگرد برجسته آیت الله منتظری پس از انتقال به بند 6.1 و مطلع شدن از بازتاب گسترده افشاگری های وی و دیگر زندانیان سیاسی در همه بندهای زندان ، مطمئن شده که علت اصلی بازداشتش اعتراض به اعدام های خاموش و گسترده زندان وکیل آباد مشهد بوده است.
این مجتهد مدافع حقوق بشر همچنین از تشکر برخی از کارمندان عادی زندان وکیل آباد مشهد از وی به خاطر این افشاگری ها خبر داده است.
گفتنی است در هفته های گذشته چندین تن از زندانیان سیاسی شهر مشهد این اعدام های دسته جمعی و پنهانی را در زندان وکیل آباد مشهد افشا نمود اند. به گفته این فعالان سیاسی که در یکسال گذشته در بند های مختلف زندان وکیل آباد مشهد زندانی بوده اند ، در یکسال گذشته دست کم 500 زندانی عمدتا متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر به این شیوه اعدام شده اند.
به گفته یکی از زندانیان سیاسی در مرداد سال 88 دست کم 68 ، آبان این سال 40 ، دیماه 30 ، بهمن 20 نفر و فرودین امسال حدود 50 نفر به صورت گروهی و پنهانی اعدام شده اند.
همچنین زندانیان سیاسی و خانواده قربانیان گفته اند که در مرداد ماه سال جاری در چهار نوبت و هر چهارشنبه تعدادی بین 60 تا 70 نفر اعدام شده اند. یکی از خانواده اعدام شدگان روز 27 مرداد در گفتگو با رسانه ها از اعدام 67 نفر در این روز خبر داده و گفته در بهشت رضا مشهد و هنگام دریافت جنازه ، کارمندان زندان به وی گفته اند که قراربوده این اعدام ها تا چند هفته بعد نیز ادامه یابد. که به نظر می آید با این اعتراضات دست کم به صورت موقتی متوقف شده است.
پیش از این احمد قابل در گفتگوهایی خبر از اعدام های دسته جمعی و پنهانی در زندان وکیل آباد مشهد داده بود و این اعدام ها را اسراف در قتل و ناعادلانه خوانده بود.
احمد قابل می گوید در دادگاه اعلام کرده است که اعدامهای وسیع زندان وکیل آباد ناعادلانه است.
قابل می گوید اگر این احکام اشکالی نداشت باید علنا اعلام می شد و این دست و دلبازی در کشتن انسانها نمی تواند به عدالت نزدیک باشد.
روز گذشته خانواده شهید باکری و شهید همت به دیدار مهدی کروبی رفتند. به گزارش خبرنگار سحام نیوز در این دیدار خانواده این دو شهید از مهدی کروبی و خانواده ایشان جهت صرف شام برای چهارشنبه شب در منزل شهید باکری دعوت بعمل آوردند و آقای کروبی نیز این دعوت را پذیرفتند.
صبح امروز نیروهای امنیتی با اطلاع یافتن از این دعوت طی تماسی تلفنی (از طریق محافظان) با مهدی کروبی از وی خواستند تا از این اقدام خودداری کند. نیروهای امنیتی دلایل خود را سازماندهی برخی نیروها جهت حمله به مهدی کروبی هنگام حضور ایشان در منزل شهبد باکری عنوان کردند و به آقای کروبی گفته بودند که آنان قصد حمله به منزل شهید باکری را دارند.
پس از این تماس آقای کروبی علیرغم میل شخصی؛ جهت جلوگیری از آسیب رساندن این اراذل و اوباش به خانواده شهید باکری و همچنین خانواده شهید همت و نیز جلوگیری از توهین این افراد بی خرد به ساحت این دو شهید طی تماسی تلفنی با خانواده شهید باکری موضوع را با همسر ایشان درمیان گذاشته و ضمن تشکر، به ایشان می گویند که برنامه امشب به دلایل فوق صورت نپذیرد.
پس از این تماس خانواده شهید باکری و شهید همت جهت صحبت و بررسی موضوع سریعا به منزل مهدی کروبی مراجعه می کنند که متاسفانه هنگام ورود به منزل ایشان با ممانعت نیروهای امنیتی مستقر در محل روبرو می شوند. در پی این اقدام متاسفانه نیروهای امنیتی اقدام به استفاده از گاز اشک آور نموده و به خانواده این دو شهید حمله ور میشوند و ماجرا به درگیری می انجامد. این افراد با ضرب شتم شدید خانواده این دو شهید؛ فرزند شهید باکری را دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل کردند که پس از چند ساعت مجددا وی را آزاد نمودند. در حالی این اقدام با فرزند شهید باکری صورت می پذیرد که وی علاوه بر پدرش، متاسفانه ۲ عمویش را نیز در دوران انقلاب و نیز جنگ تحمیلی از دست داده بود.
لازم به یادآوریست که صبح امروز، از دیدار خانواده این شهیدان با میرحسین موسوی ممانعت به عمل آوردند.
آیت الله صادقی تهرانی در پاسخ به نامه دادخواهی گروهی از طلاب و شاگردان آیت الله دستغیب، ضمن محکوم کردن "هتک مقدّسات و علمای راستینِ حق بین و حق گوی قرآنی"، نوشت: مدتی است هر از چند گاه، فتنه ای با نام دیانت و ولایت، در گوشه و کنار ایران برپا می شود، و به یک عالِم، مسجد یا یک مجلس درس و وعظ اسلامی ـ که در آن کلمه حقّی گفته شده است ـ حمله و یورش می برند و… ! عجیب است که رنگ و بوی اسلامی هم به آن می دهند، و در نهایت اسلام عزیز را وارونه جلوه می دهند!
به گزارش کلمه، این عالم قرآنپژوه درباره حملهکنندگان به مسجد قبا پرسیده است: آیا اینها خود را شیعه مؤمن می دانند و آنها را منافق؟! آیا اینها اصلاً معنای ایمان و نفاق را دریافته اند، یا اینکه در فتنه سقوط کرده اند ؟! آیا منطق قرآن و سنّت و سیره معصومان (علیهم السلام) این است ؟! آیا واقعاً پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله سلم) و مولای متّقیان علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) و سایر معصومان محمدی (علیهم السلام) این نوع حرکات را تأیید می کنند ؟!
این نامه که در سایت منتشر کننده آثار آیت الله صادقی تهرانی درج شده است با عبارت "إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیهِ راجِعوُن" آغاز شده است.
در بخش دیگری از این نامه، وی نوشته است: اینجانب که حدود هفتاد سال تدبّر و تفکّر در قرآن کریم و سنّت قطعیه را روش زندگی خود قرار داده ام و همواره خود را خادم کوچک قرآن می دانم و عمر خود را صرف این راه نموده ام، هرگز توجیهی برای این قبیل کارها نیافته ام. به فرموده مولایمان امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) این اعمال را جز پیروی از هواهای نفسانی نمی دانم که: "إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ، وَیتَوَلَّى عَلَیهَا رِجَالٌ رِجَالاً عَلَى غَیرِ دِینِ اللهِ : شروع فتنه ها تنها، هواهایی [نفسانی] است که پیروی می گردد و احکامی است که بدعت گذاشته می شود، که بدانها با کتاب خدا مخالفت می شود، و بر [اجرای] آن مردانی، مردان دیگر را ـ بر غیر دین خدا ـ یاری می دهند."
این عالم دینی تصریح کرده است: قطعاً این اعمال نتیجه دوری از قرآن کریم و عمل نکردن به فرامین الهی است و از همین روست که قرآن کریم شکایت رسول الله (صلی الله علیه و آله سلم) به درگاه خدای متعال را این گونه بیان می کند: "وَقَالَ الرَّسولُ یا رَبِّ إنَّ قَومِی إتـَّخَذوُا هذَا القرآنَ مَهجُوراً" (فرقان/۳۰)
وی سپس پرسیده است: آیا زمان آن نرسیده است که دست از آزار و اذیت رسول و آل رسول (صلوات الله علیهم اجمعین) برداشته شود و تفکّر و تعقّل، جایگزین تحجّر و تحمّق گردد؟ آیا براستی آقا و مولایمان، ولی أمر مسلمین جهان حضرت بقیة الله الأعظم (روحی له الفداء) اهل خشونت و درگیری و خونریزی اند، یا اهل منطق و موعظه ؟! آنچه براساس سنّت قطعیه به دستمان رسیده، خلاف این بوده و بیانگر آن است که منجی عالَم (علیه السلام) طبق روش جدّشان رسول الله (صلی الله علیه و آله سلم) عمل می کنند و روش موعظه را در پیش می گیرند و در نهایت که معاندان علیه آنحضرت (صلوات الله علیه) سلاح برمی گیرند؛ آنحضرت هم سلاح برمی دارند و به دفاع برمی خیزند.
این استاد حوزه همچنین نوشته است: حال که مسلمان و بلکه بالاتر از آن، کسی که خود را شیعه و محبّ اهل بیت (علیهم السلام) میداند؛ اینچنین به قرآن و مقدّسات بی حرمتی و دهن کجی می کند؛ از کشیش آمریکایی و شخصی که اصلاً اعتقادی به قرآن ندارد چه انتظاری می رود؟! آنها قبل از این هم به مقدّسات ما توهین کرده اند.
آیتالله صادقی تهرانی در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: کفار که تکلیفشان مشخص است؛ سؤال دردناکی وجود دارد و آن این است که چرا اینگونه اعمال، در کشور ما نیز انجام می شود؛ آن هم به دست عده ای مسلمان و شیعه نما، ولی به سادگی از کنار آن عبور می شود؟ اگر واقعاً این هیاهو و راهپیمایی ها در کشورمان برای دفاع از قرآن مظلوم است؛ پس چرا در برابر این اعمال وقیح در کشور سکوت می شود و نه علما و نه مردم هیچ اعتراضی نمی کنند و فریاد «وا اسلاما» سر نمی دهند ؟! آری، کماکان قرآن در بین مسلمین مهجور مانده و شکایت نبی (صلی الله علیه و آله سلم) بی پاسخ، و إلی الله المشتکی !
ایشان در پایان نامه خود نیز آورده است: اینجانب تمام حرکاتی را که به هر نحو منجر به اهانت ظاهری و یا عملی به قرآن کریم، هتک مقدّسات و علمای راستینِ حق بین و حق گوی قرآنی، و وارونه جلوه دادن اسلام شود، محکوم نموده و به درگاه الهی از آن شکوه می کنم و همه دردمندان از این حوادث شوم را به صبر و پایداری بر عقاید و اعمال حقه دعوت می کنم که ((إنَّمَا یوَفَّی الصَّابِروُنَ أجرَهُم بِغَیرِ حِسَابٍ)) (زمر/۱۰) و إن شاء الله با تلاش صادقانه و خالصانه مجاهدان فی سبیل الله هر چه سریعتر زمینه ظهور مولایمان ولیّ عصر، حجة بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) فراهم شده و وعده الهی محقق خواهد شد.
آیت الله صادقی تهرانی در پاسخ به نامه دادخواهی گروهی از طلاب و شاگردان آیت الله دستغیب، ضمن محکوم کردن "هتک مقدّسات و علمای راستینِ حق بین و حق گوی قرآنی"، نوشت: مدتی است هر از چند گاه، فتنه ای با نام دیانت و ولایت، در گوشه و کنار ایران برپا می شود، و به یک عالِم، مسجد یا یک مجلس درس و وعظ اسلامی ـ که در آن کلمه حقّی گفته شده است ـ حمله و یورش می برند و… ! عجیب است که رنگ و بوی اسلامی هم به آن می دهند، و در نهایت اسلام عزیز را وارونه جلوه می دهند!
به گزارش کلمه، این عالم قرآنپژوه درباره حملهکنندگان به مسجد قبا پرسیده است: آیا اینها خود را شیعه مؤمن می دانند و آنها را منافق؟! آیا اینها اصلاً معنای ایمان و نفاق را دریافته اند، یا اینکه در فتنه سقوط کرده اند ؟! آیا منطق قرآن و سنّت و سیره معصومان (علیهم السلام) این است ؟! آیا واقعاً پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله سلم) و مولای متّقیان علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) و سایر معصومان محمدی (علیهم السلام) این نوع حرکات را تأیید می کنند ؟!
این نامه که در سایت منتشر کننده آثار آیت الله صادقی تهرانی درج شده است با عبارت "إنّا لِلّهِ وَ إنّا إلَیهِ راجِعوُن" آغاز شده است.
در بخش دیگری از این نامه، وی نوشته است: اینجانب که حدود هفتاد سال تدبّر و تفکّر در قرآن کریم و سنّت قطعیه را روش زندگی خود قرار داده ام و همواره خود را خادم کوچک قرآن می دانم و عمر خود را صرف این راه نموده ام، هرگز توجیهی برای این قبیل کارها نیافته ام. به فرموده مولایمان امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) این اعمال را جز پیروی از هواهای نفسانی نمی دانم که: "إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ، وَیتَوَلَّى عَلَیهَا رِجَالٌ رِجَالاً عَلَى غَیرِ دِینِ اللهِ : شروع فتنه ها تنها، هواهایی [نفسانی] است که پیروی می گردد و احکامی است که بدعت گذاشته می شود، که بدانها با کتاب خدا مخالفت می شود، و بر [اجرای] آن مردانی، مردان دیگر را ـ بر غیر دین خدا ـ یاری می دهند."
این عالم دینی تصریح کرده است: قطعاً این اعمال نتیجه دوری از قرآن کریم و عمل نکردن به فرامین الهی است و از همین روست که قرآن کریم شکایت رسول الله (صلی الله علیه و آله سلم) به درگاه خدای متعال را این گونه بیان می کند: "وَقَالَ الرَّسولُ یا رَبِّ إنَّ قَومِی إتـَّخَذوُا هذَا القرآنَ مَهجُوراً" (فرقان/۳۰)
وی سپس پرسیده است: آیا زمان آن نرسیده است که دست از آزار و اذیت رسول و آل رسول (صلوات الله علیهم اجمعین) برداشته شود و تفکّر و تعقّل، جایگزین تحجّر و تحمّق گردد؟ آیا براستی آقا و مولایمان، ولی أمر مسلمین جهان حضرت بقیة الله الأعظم (روحی له الفداء) اهل خشونت و درگیری و خونریزی اند، یا اهل منطق و موعظه ؟! آنچه براساس سنّت قطعیه به دستمان رسیده، خلاف این بوده و بیانگر آن است که منجی عالَم (علیه السلام) طبق روش جدّشان رسول الله (صلی الله علیه و آله سلم) عمل می کنند و روش موعظه را در پیش می گیرند و در نهایت که معاندان علیه آنحضرت (صلوات الله علیه) سلاح برمی گیرند؛ آنحضرت هم سلاح برمی دارند و به دفاع برمی خیزند.
این استاد حوزه همچنین نوشته است: حال که مسلمان و بلکه بالاتر از آن، کسی که خود را شیعه و محبّ اهل بیت (علیهم السلام) میداند؛ اینچنین به قرآن و مقدّسات بی حرمتی و دهن کجی می کند؛ از کشیش آمریکایی و شخصی که اصلاً اعتقادی به قرآن ندارد چه انتظاری می رود؟! آنها قبل از این هم به مقدّسات ما توهین کرده اند.
آیتالله صادقی تهرانی در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: کفار که تکلیفشان مشخص است؛ سؤال دردناکی وجود دارد و آن این است که چرا اینگونه اعمال، در کشور ما نیز انجام می شود؛ آن هم به دست عده ای مسلمان و شیعه نما، ولی به سادگی از کنار آن عبور می شود؟ اگر واقعاً این هیاهو و راهپیمایی ها در کشورمان برای دفاع از قرآن مظلوم است؛ پس چرا در برابر این اعمال وقیح در کشور سکوت می شود و نه علما و نه مردم هیچ اعتراضی نمی کنند و فریاد «وا اسلاما» سر نمی دهند ؟! آری، کماکان قرآن در بین مسلمین مهجور مانده و شکایت نبی (صلی الله علیه و آله سلم) بی پاسخ، و إلی الله المشتکی !
ایشان در پایان نامه خود نیز آورده است: اینجانب تمام حرکاتی را که به هر نحو منجر به اهانت ظاهری و یا عملی به قرآن کریم، هتک مقدّسات و علمای راستینِ حق بین و حق گوی قرآنی، و وارونه جلوه دادن اسلام شود، محکوم نموده و به درگاه الهی از آن شکوه می کنم و همه دردمندان از این حوادث شوم را به صبر و پایداری بر عقاید و اعمال حقه دعوت می کنم که ((إنَّمَا یوَفَّی الصَّابِروُنَ أجرَهُم بِغَیرِ حِسَابٍ)) (زمر/۱۰) و إن شاء الله با تلاش صادقانه و خالصانه مجاهدان فی سبیل الله هر چه سریعتر زمینه ظهور مولایمان ولیّ عصر، حجة بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) فراهم شده و وعده الهی محقق خواهد شد.
رييس ستاد نيروهاى مسلح روسيه روز چهارشنبه گفت كه مسكو موشک هاى سامانه دفاع ضد هوايى اس – ۳۰۰ را به ايران تحويل نخواهد داد و وزير دفاع ايران نيز گفته كه ساخت اين سامانه را در دستور كار داريم.
ژنرال نيكلاى ماكاروف در سخنانى كه خبرگزارى هاى روسى آن را منتشر كرده اند، تحويل اين سامانه دفاعى را نقض تحريم هاى سازمان ملل عليه جمهورى اسلامى ايران دانسته كه روسيه نيز آنها را تاييد كرده است.
وى اظهار داشت: «تصميم گرفته شده است تا سامانه اس – ۳۰۰ به ايران تحويل داده نشود چون ناقض تحريم ها است.»
مقام هاى روسى طى سال هاى اخير مواضع متناقضى در باره تحويل اين سامانه به ايران اتخاذ كرده بودند.
آندره نسترنكوه، سخنگوى وزارت امور خارجه روسیه خردادماه گفته بود: «قطعنامه تازه شوراى امنيت سازمان ملل متحد عليه جمهورى اسلامى، شامل قرارداد فروش موشکهاى پيشرفته اس-۳۰۰ به ايران نخواهد شد.»
ولى بعد یکى از سخنگویان کاخ کرملین اعلام کرد، تحویل موشکهاى پیشرفته ضدهوایى اس-۳۰۰ به جمهورى اسلامى به منزله نقض قطعنامه جدید شوراى امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران خواهد بود.
سخنان اخير رييس ستاد نيروهاى مسلح روسيه تاييد اظهارات اين سخنگوی کاخ کرملین و همزمان نشان دهنده همراهى روسيه با غرب بر سر تشديد فشارها بر تهران در خصوص برنامه هسته اى اين كشور است.
بر اساس يكى از بندهاى قطعنامه ۱۹۲۹شوراى امنيت سازمان ملل كه روسيه در ماه ژوئن به آن راى مثبت داد، صادرات هشت نوع سلاح سنگين و ادوات زرهى به مجموعه تحريمهاى ايران افزوده شد.
تانك، وسايل نقليه زرهى، سامانههاى پرتاب توپ با كاليبر بالا، هواپيماهاى جنگى، هلىكوپترهاى تهاجمى، رزمناور، موشک يا سامانههاى موشكى از اقلامى هستند كه مطابق با اين قطعنامه كشورها از صدور آن به ايران منع شده اند.
مقام هاى فرانسوى اخيرا اعلام كرده اند كه ولاديمير پوتين، نخست وزير روسيه، در ماه ژوئن به نيكلا سركوزى، رييس جمهور فرانسه گفته بود كه مسكو قرارداد تحويل اين سامانه دفاعى به ايران را به حال تعليق در خواهد آورد.
بر پايه قراردادى كه ميان تهران و مسكو در سال ۲۰۰۵ امضاء شد، روسيه متعهد شد كه دست كم پنج سامانه پدافندى اس- ۳۰۰ را در سال ۲۰۰۷ به ايران تحويل دهد كه اين وعده بارها به دلايل مختلف به تاخير افتاد.
از آن زمان تحويل اين سامانه به موضوعى پر سر و صدا در روابط ايران با روسيه تبديل شده است و آمريكا و اسرائيل بارها از مسكو خواسته بودند تا اين قرارداد را اجرا نكند.
سامانه دفاعی اس – ۳۰۰ قادر است تا شعاع ۱۵۰ كيلومترى با شناسايى و رهگيرى موشك هاى بالستيك، كروز و هواپيماهاى پروازى در ارتفاع كم آنها را مورد هدف قرار داده و منهدم كند.
در صورت استقرار اين سامانه موشكى در اطراف مراكز هستهاى ايران، هر گونه حمله با هواپيما يا موشك به اين تاسيسات بسيار دشوارتر می شد.
در همين حال، احمد وحيدى، وزير دفاع و پشتيبانى نيروهاى مسلح ايران روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت كه تحول جديدى در بحث تحويل سامانه اس – ۳۰۰ نداشتيم ولى ساخت آن را در دستور كار داريم.
وى با اشاره به سالگرد جنگ ايران و عراق گفت كه «در هفته دفاع مقدس تحويل موشك پدافند هوايى برد كوتاه و قايق هاى پرنده با حجم زياد به نيروهاى مسلح را خواهيم داشت.»
ایران اخیرا گفته است که در آستانه «جنگ احتمالی» قرار دارد و تهدید کرده است در صورت حمله به تاسیسات اتمی آن به شدت با هر گونه تهاجمی برخورد خواهد کرد.
محمود احمدی نژاد، رییس جمهور اسلامی ایران نیز روز سه شنبه در نیویورک گفت «در صورت هر گونه حمله ای به ایران، هیچ حد و مرز جغرافیایی برای مقابله با آن نمی شناسیم.»
منبع:رادیو فردا
همسر محسن صفایی فراهانی در مورد آخرین وضعیت سلامتی او اظهار داشت: ایشان از سه شنبه هفته گذشته (۲۴شهریورماه) و پس از گذشت مدت دو هفته از بروز عارضه قلبی در زندان برایشان و پس از پیگیریهای فراوان و مکرر در بخش مراقبتهای ویژه (CCU) یکی از بیمارستانهای تخصصی قلب تهران بستری و تحت نظر قرارگرفته اند.
به گزارش پارلماننیوز، وی افزود: مهندس صفایی فراهانی تا تاریخ ۲۴شهریور برخلاف اخبار منتشرشده در برخی رسانه ها، در هیچ بیمارستانی بستری نشده بودند و تنها برای دو نوبت معاینه و آزمایش پزشکی در بیمارستانهای مدرس و طالقانی حاضرشده و بلافاصله مجدداً به زندان اوین بازگردانده شده بودند.
عفت خطیبی با تشکر از همکاری دادستان تهران در موافقت با انتقال فراهانی به بیمارستان تخصصی و ترتیب داده شده توسط خانواده، در مورد آخرین وضعیت درمانی او اظهار کرد: ظرف مدت یک هفته گذشته و پس از بستری شدن در بیمارستان، آقای صفایی فراهانی تحت نظر پزشکان متعدد با تخصصهای مختلف از جمله قلب، مغز و اعصاب و روان و …. قرارگرفته و آزمایشهای متعددی در مورد وضعیت سلامتی ایشان به عمل آمده که کماکان نیز ادامه داشته و هنوز پزشکان به تشخیص خاصی در مورد مشکلات حادث شده، درمان آنها و همچنین اطمینان از عدم رخداد مجدد این مشکلات دست نیافته اند و مسیر درمان و مداوای پزشکی ادامه دارد. متاسفانه تاکنون هیچ بهبودی خاصی حاصل نشده و ایشان کماکان تحت مراقبت دائمی پزشکان متخصص و در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند.
در سالروز آغاز دفاع مقدس، احسان باکری، فرزند شهید باکری، بازداشت شد و خانواده شهیدان باکری و همت نیز مورد هجوم نیروهای لباس شخصی قرار گرفتند.
به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده شهیدان باکری و همت که صبح امروز توسط نیروهای امنیتی از حضور در منزل میرحسین موسوی منع شده بودند، در یک تماس تلفنی با مهدی کروبی به منزل وی دعوت شدند، اما وقتی قصد مراجعه به منزل وی را داشتند، با تهاجم نیروهای لباس شخصی روبهرو شدند و با اسپری گاز اشک آور مورد حمله قرار گرفتند.
بر اساس این گزارش، احسان باکری پس از آنکه یکی از لباس شخصیها مادرش (همسر شهید) را با اسلحه تهدید کرد، به او اعتراض کرد و در نتیجه بازداشت و به به محل نامعلومی منتقل شد.
صبح امروز هم از دیدار خانواده این دو شهید دفاع مقدس با میرحسین موسوی جلوگیری شد. خانواده شهید همت و خانواده شهید باکری که در پی دید و یازدیدهای همه ساله، در هفته دفاع مقدس به دیدار نخستوزیر دفاع مقدس رفته بودند، با
ممانعت شدید نهادهای امنیتی روبهرو شدند و پس از معطلی طولانی در میدان پاستور و ممانعت نیروهای امنیتی از دیدار آنها با موسوی، مجبور به بازگشت شدند.
ماموران امنیتی پیش از این هم از حضور برخی مراجعان در دفتر میرحسین موسوی جلوگیری و برای مراجعان مزاحمتهایی ایجاد کرده بودند. مهدی کروبی نیز با محدودیتهای مشابهی روبهرو شده بود و دیدارکنندگان با وی از سوی افراد لباس شخصی مورد اذیت قرار گرفته بودند.
مقامات ایران می گویند که در جریان انفجار یک بمب در حاشیه مراسم رژه نیروهای مسلح در شهر مهاباد، دست کم ۱۲ نفر کشته و ده ها نفر مجروح شده اند.
به گزارش خبرگزاری رسمی دولت ایران، وحید جلال زاده، استاندار استان آذربایجان غربی گفت که این "انفجار تروریستی" صبح امروز چهارشنبه، ۳۱ شهریور (۲۱ سپتامبر) روی داده و "تقریبا همه مجروحان و شهیدان حادثه" زنان و کودکان بوده اند.
آقای جلال زاده گفت که "عوامل ضد انقلاب با هدف انتقام گیری از مردم همیشه در صحنه مهاباد دست به این عمل ددمنشانه زدند" و هدف آنها "دلسرد کردن مردم مهاباد" بوده است.
آقای جلال زاده همچنین در گفت و گو با خبرگزاری مهر گفت که به نیروهای نظامی حاضر در مراسم رژه آسیبی نرسیده است.
عیسی قنبری، معاون امنیتی - انتظامی استانداری آذربایجان غربی هم به خبرگزاری ایسنا گفت که یک پسر بچه شش ساله در میان کشته شدگان بوده است و باقی کشته شدگان همگی زن بوده اند.
او گفت: "فعلا در حال بررسی ابعاد این حادثه هستیم و به زودی اطلاعات کامل آن را منتشر می کنیم".
دکتر غلامرضا معصومی، رئیس اورژانس کشور در مورد این حادثه به خبرگزاری ایسنا گفته است که حال ۱۵ تن از حادثه دیدگان وخیم است و این عده برای درمان به شهر ارومیه، مرکز استان منتقل شده اند.
اجلال قوامی، سخنگوی سازمان حقوق بشر کردستان به بی بی سی فارسی گفت که این انفجار در پی درگیری های مسلحانه چند روز اخیر در شهر سقز، در نزدیکی مهاباد روی داده، اما هنوز هیچ شخص یا گروهی مسئولیت انفجار امروز یا درگیری های روزهای گذشته سقز را به عهده نگرفته است.
مسعود کردپور، روزنامه نگار ساکن مهاباد هم به بی بی سی گفت که گفته می شود چند مأمور انتظامی و یک کودک هم در جریان درگیری های اخیر شهر سقز کشته شده اند.
او وضعیت فعلی شهر مهاباد را "متشنج" و "امنیتی" توصیف کرد.
منبع:بی بی سی
عمادالدین باقی دیروز به جرم انجام یک مصاحبه به 6 سال زندان محکوم شد و همزمان در یک دادگاه عمومی به اتهام افشای اسناد محرمانه مورد محاکمه قرار گرفت. درخواست صدور حکم اعدام برای حسین درخشان، وبلاگ نویس، از دیگر خبرهای این روز بود. همزمان نزدیکان عبدالرضا قنبری، معلم زندانی که به اعدام محکوم شده در مصاحبه با "روز" از وضعیت وخیم جسمانی این زندانی سیاسی خبر دادند.
عمادالدین باقی روز گذشته در حالی درشعبه 1057 دادگاه عمومی تهران محاکمه شد که براساس نوشته سایت رسمی اش، تاکنون بیش از 85 بار دادگاه و بازپرسی داشته و به 18 سال و نیم محکومیت زندان و 5 سال محرومیت از فعالیت های مدنی و رسانه ای محکوم شده است.
به گزارش "روز" دادگاه دیروز این روزنامه نگار در ارتباط با پرونده انجمن دفاع از حقوق زندانیان بود. پرونده ای که آقای باقی در آن به "تبلیغ علیه نظام و افشای اسناد محرمانه" متهم و پیش از این در شعبه 15 دادگاه انقلاب در خصوص همین پرونده محاکمه شده بود.
براساس همین گزارش، قاضی صلواتی در ارتباط با همین پرونده، عمادالدین باقی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس و 5سال محرومیت از فعالیت های رسانه ای و مدنی محکوم کرده و رسیدگی به اتهام افشای اسناد محرمانه، پرونده را به دادگاه عمومی تهران ارجاع داده بود.
گزارش "روز" حاکیست مستندات ارائه شده از سوی دادگاه در خصوص اتهام افشای استاد محرمانه توسط باقی، انتشار اسامی زندانیان در مقالات این روزنامه نگار و بیانیه های انجمن دفاع از حقوق زندانیان ذکر شده، این در حالیست که اسناد محرمانه براساس قانون اینگونه تعریف شده اند: "اسناد دولتی ممهور به مهر محرمانه سری یا فوق سری". اسامی هم زندانیان جزو اسناد محرمانه محسوب نمی شود.
در پایان دادگاه روز گذشته عمادالدین باقی که توسط قاضی حیدری اداره می شد، این قاضی اعلام کرد پرونده را به شعبه حل اختلاف ارجاع میدهد. این در حالیست که پیش از این دادیار ناظر اعلام کرده بود در پرونده مستنداتی مبنی بر افشای سند محرمانه وجود ندارد و باید قرارمنع تعقیب صادر شود؛ پرونده در آن مرحله باید به شعبه حل اختلاف فرستاده می شد.
همزمان با محاکمه دیروز عمادالدین باقی، شعبه 26 دادگاه انقلاب این روزنامه نگار را به 6 سال حبس تعزیری محکوم کرد.
دراین حکم که برای پرونده مربوط به مصاحبه با آیت الله منتظری صادر شده، آمده است: "شخص آقای عمادالدین باقی اینگونه فعالیت ها(مصاحبه) را مصداق آزادی بیان می داند و محتویات پرونده حکایت از ارتباط آقای باقی با کشورهای معاند که درصدد براندازی نظام جمهوری اسلامی هستند وهر کاری علیه حکومت اسلامی کرده اند توان اثر نداشته اند، رابطه نزدیک داشته وبه ظاهر شهروند ایرانی است اما تمام توان خود را برای تحقق اهداف کشورهای معاند اروپایی در ایران به کار گرفته است نمونه این فعالیتها ارتباط با یونیسف در پوشش کارهای تحقیقی مربوط به حقوق کودکان و معدومین و زندانیان است. بنابراین چنین شخصیتی نمی تواند مصاحبه با آقای منتظری را بدون هدف علیه امنیت کشور انجام دهد بخصوص که محتویات مصاحبه سبب انحراف و ذهنیت در تاریخ انقلاب و اهداف حکومت اسلامی باشد. از عقل به دور است تلویزیون دولتی بی بی سی سفارش مصاحبه و مطلبی برای سرگرمی مخاطبان بدهد. از سویی آقای عمادالدین باقی به دفتر آقای منتظری و تلویزیون بی بی سی اجازه نداده که معلوم شود مصاحبه کننده چه کسی بوده است اگر مطالب خاصی در مصاحبه نبود آقای باقی از چه چیزی ترس داشت که مانع کار می شد. بنابراین مجموع فعالیتهای به اصطلاح حقوق بشری آقای باقی و محکومیت های وی و نوع رفت و آمدهای وی به سفارتخانه ها و کشورهای خارجی که در پرونده منعکس است همه قرینه بر توجه اتهام می باشد و با توجه به محتویات مصاحبه که دادگاه به صورت کامل فیلم(مصاحبه) را ملاحظه نمود.عمل وی مصداق اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور محسوب می شود و دقیقا تبلیغ علیه نظام جمهوری مقدس اسلامی ایران لذا اتهامات انتسابی به وی را وارد دانسته با استناد به ماده 500 و610 قانون مجازات اسلامی نامبرده را به یکسال حبس تعزیری به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و پنج سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی به جهت اجتماع وتبانی علیه امنیت کشور محکوم می نماید".
در وب سایت رسمی باقی در خصوص این دادنامه آمده است: "دادنامه شعبه 26 دادگاه انقلاب به ریاست آقای پیرعباسی ضمن اینکه به نحو تلویحی از متهم سلب شهروندی کرده است و در حالی که باقی چندین سال است ممنوع الخروج بوده، به مسائل مجعول وبی اساسی مانند ارتباط با کشورهای معاند استناد کرده که نه در کیفرخواست مطرح بوده ونه ربطی به مورد اتهامی یعنی مصاحبه با مرحوم آیت الله منتظری داشته و بدون اینکه طبق قانون مشخص کند کدام عبارت از مصاحبه مجرمانه است، صرفا برای یک مصاحبه با اتهاماتی نامربوط و استدلال هایی شگفت آور 6 سال محکومیت زندان داده است."
عمادالدین باقی، از اردیبهشت 1379 تاکنون سه بار روانه زندان شده و مجموعا چهارسال و نیم حبس را تحمل کرده است.
وضعیت وخیم زندانی محکوم به اعدام
عبدالرضا قنبری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، دچار خونریزی در ناحیه کلیه شده و در شرایط جسمانی بدی به سر می برد.
بنا به گفته منابع آگاه از داخل زندان اوین، علی رغم ناله های ممتد و شبانه ی این زندانی، مسئولین زندان به وضع وی بی توجهی میکنند و از اعزام او برای درمان سرباز میزنند.
قنبری پس از حوادث روز عاشورا بازداشت و به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق در شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اعدام محکوم شد. این حکم در شعبه 36 دادگاه تجدید نظر توسط قاضی زرگر تایید و به دایره اجرای احکام ابلاغ شده است.
او که به شغل آموزگاری اشتغال داشته، اتهامات وارده را بی اساس دانسته است. همسر این زندانی سیاسی نیز که به شغل آموزگاری اشتغال دارد، به صورت مستمر از سوی وزارت اطلاعات به اخراج از محل کار تهدید می شود.قنبری در حاضر در بند 350 زندان اوین است. یکی از نزدیکان این معلم محکوم به اعدام نقاشی دخترک کوچک او را برای انتشار در اختیار "روز" قرار داده است.
ساحل قنبری، دخترعبدرالرضا قنبری هم که از حکم اعدام پدر خبر دارد به گفته نزدیکان این معلم زندانی، در وضعیت روحی بدی به سر می برد.
خانواده آقای قنبری به دلیل فشارهای شدید وزارت اطلاعات تاکنون از اطلاع رسانی و مصاحبه در خصوص وضعیت این زندانی سیاسی پرهیز کرده اند.
درخواست حکم اعدام برای حسین درخشان
نزدیکان حسین درخشان، بلاگر معروف ایرانی که از آبان سال 87 در زندان به سر می برد می گویند نماینده دادستان برای او درخواست حکم اعدام کرده است.
به گزارش "روز" حسین درخشان به گفته برخی از زندانیان سیاسی که اخیرا آزاد شده اند در بند 2 الف سپاه زندانی است و شرایط روحی مساعدی ندارد. او تیر ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب و توسط قاضی صلواتی محاکمه شد و اکنون خبرها از درخواست صدور حکم اعدام برای این بلاگر توسط نماینده دادستان حکایت دارند.همکاری با دول متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهکهای ضد انقلاب، توهین به مقدسات، راه اندازی و مدیریت سایت های مبتذل و مستهجن از جمله اتهاماتی است که گفته می شود به حسین درخشان نسبت داده شده است.
بیش از یک سال پیش محمود احمدی نژاد در نامه ای خواهان دادرسی عادلانه برای رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی امریکایی و حسین درخشان شده بود. رکسانا صابری آزاد شد و به امریکا بازگشت اما حسین درخشان در زندان و در شرایطی به سر می برد که نگرانی افکار عمومی را برانگیخته است.
وب سایت زمانه روز گذشته نامه ای رامنتشر کرد که براساس آن وضعیت حسین درخشان وخیم اعلام و او قربانی اختلافات بین قوه قضاییه، دولت و سپاه معرفی شده است.
در این نامه که توسط چند تن از نزدیکان خانوادگی حسین درخشان نوشته شده، خطاب به رسانه های آزاد و مردم آزاده جهان آمده است:" در جریان کشاکش بین سه ضلع دولت، قوه قضاییه و سپاه، حسین بازیچه شده است. اخیرا برای تماسها و ملاقاتهای او نیز محدودیتهایی بهوجود آمده و همزمان با آن شایع اعدامش منتشر شده است. پدر او در طول این دو سال، دوبار بر اثر شنیدن همین خبرهای غیررسمی سکته قلبی کرده و حال روحی وخیمی دارد، مادرش نیز وضعیت بسیار نامساعدی دارد. نامه های خانواده به سران نظام – چه سرگشاده، چه خصوصی – مورد توجه قرار نگرفته و علیرغم دیدار های حضوری با حسین بسیاری از سئوالات خانواده درباره وضعیت نگهداری وی بی پاسخ مانده است."
نویسندگان این نامه همچنین به وضعیت او اشاره کرده و نوشتهاند:" این چندمین باری
است که در طول ۲سال بازداشت غیرقانونی، شایعه مجازات اعدام برای حسین درخشان دررسانههای معتبر حکومتی منتشر میشود. او وکیل ندارد. از دسترسی به هرگونه اطلاعاتی محروم است و خانوادهاش در وضعیت بدی به سر میبرند؛ آن قدر بد که بعد از هر نامه
سرگشاده به مسوولین جمهوری اسلامی تهدیدهای مختلف میشوند ومسیرهای بینالمللی نیز
بر ایشان بسته است. خانواده هیچگونه مسیری برای اطلاعرسانی ندارد و در اندک
دفعاتی که اطلاعاتی منتشر شده، پدر حسین مجبور به تکذیب اخبار شده است تا پرونده
فرزندش به دستور مسوولان پرونده بحرانی نشود."
در این نامه با انتقاد از عدم حمایت دولت کانادا از حسین درخشان که تبعه این کشور است از مخاطبان نامه درخواست کمک شده است:" از شما میخواهیم صدای خانواده حسین را به گوش همه برسانید؛ او با وجود گذشت سه ماه
از برگزاری دادگاهش، کماکان در زندان انفرادی است، حکمش را نمیدهند و حق دسترسی به
رسانهها را ندارد. افرادی که بعضی زمانها با او هماتاق میشوند عموما از افراد
جانی و محکوم به اعدام هستند تا فضای زندگی روزانه حسین را تحت تاثیر قراردهند. از او
به بهانه تخفیف در مجازات و زیر انواع فشارها اعترافاتی گرفتهاند که به گفته خود او در مسیر دادگاه مورد استناد قرار گرفته و صدور هرگونه حکمی درباره او را آسان کرده است. حق هواخوری ندارد و این زندگی سخت و طاقتفرسا در آستانه ورود به
سال سوم است. اطلاعرسانی و پیگیری کنید."
منبع:روزآنلاین/فرشته قاضی
عبدالعلی بازرگان
اين چه اصرارى است كه رئيس دولت كودتا، به سادگى بديهياتى را منكر مىشود كه براى بيشتر مردم داخل و خارج مثل روز روشن است!؟
كسى كه دولتمرد ديگرى را دعوت مىكند كه بيائيد "مرد و مردانه"! با هم گفتگو كنيم، چرا مرد و مردانه از عملكرد حاكميتى كه نماينده آنست دفاع نمىكند و با شيوهاى كه تحقير و تمسخر ديگران را برمىانگيزد، از آن فرار مىكند!؟ .... به سادگى مىتواند بگويد دولت در كار دستگاه قضا دخالت نمىكند و اين حكم برخى فقيهان ماست و من فقيه نيستم؟
آقاى "احمدى نژاد" در پاسخ خانم "كريستيان امانپور"، خبرنگار شبكه "سى ان ان" درباره حكم سنگسار خانم "سكينه محمدى آشتيانى"، آن را خبرى جعلى و تبليغاتى منفى كه توسط دولتمردان آمريكائى به رسانهها القاء شده است عنوان كرد و اظهار داشت:
"من نماينده حكومت ايران هستم و چگونه است كه من از آنچه شما مىگوئيد اطلاعى ندارم!؟"
البته ايشان آمار و بديهياتى ديگرمثل: چهار برابر شدن اعدامها در دوران رياست جمهورى خود و حاكم شدن سپاهيان در ديكتاتورى نظامى موجود ايران را انكار و تصور مىكند مردم دنيا و ملت ايران همچون اقليتى كه با تبليغات دروغين مغزشوئى شدهاند، از حقايق موجود بىخبر هستند!؟
كسى كه مىخواهد درباره: "آسيب شناسى مناسبات حاكم بر نظام بينالملل" در اجلاس عمومى سازمان ملل سخنرانى كند و جامعه جهانى را به "عدالت و معنويت" ارشاد نمايد!! آيا نبايد قبلا جايگاه دروغ را در اخلاق و معنويت بررسى نمايد و بازتاب آنرا به خصوص در ذهنيت مردمانى كه دروغ را، برخلاف آنان كه به دروغ مصلحتآميز روزانه خو گرفته اند، از زشتترين خصلتهاى آدمى مىدانند بشناسد!؟
اين چه پديدهاى است كه فردى ادعاى "هاله نور" كند و ميليونها نفرهم فيلم آنرا در ديدار با آيت الله جوادى آملى ديده باشند، آنگاه در پاسخ خبرنگاران بگويد: "من هم اين موضوع را شنيدهام"!! تا نه دروغ گفته باشد، نه راست!
هم مردم را خس و خاشاك بنامد، و هم در روز روشن آن را انكار كند؟ ...هم ادعاى "آزادىهاى مطلق در ايران" كند، و هم شاهد شكستن قلمها، بريدن زبانها و خفه كردن صداى، حتى دراويش! باشد؟
به راستى از نظر آسيب شناسى اخلاقى و دينى بسيار حائز اهميت است كه چگونه كسانى با ادعاهاى كركننده گوش فلك در دين و معنويت، مىتوانند بديهىترين اصول اخلاقى را پايمال كنند!؟
البته اين پديده بسيار آشنائى در دين است كه نشانههاى آن را، هم از زبان حضرت عيسى مسيح(ع) در انجيل، در باره روحانيون رياكار مىبينيم و هم در قرآن و كلمات پيشوايان اسلامى در مذمت متوليان مردم فريب.
نشانه "صداقت" يك مؤمن، انطباق دل با زبان است، به گونهاى كه زبان منعكس كننده آينهوار مكنونات قلبى باشد. در غير اين صورت "نفاق" شمرده مىشود كه دلالت بر دوگونه بودن و تعارض ظاهر و باطن است.
قرآن درباره منافقين آورده است كه:
"با زبانشان چيزى را مىگويند كه در دلشان نيست" (يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ ـ فتح۱۱).
و يا:
"تو آنها را در لحن قولشان مىشناسى" (وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ - محمد۳۰).
"لحن قول" ازنظر زبان عربى، برگرداندن ظاهر كلام از قاعده خود و به كنايه و تعريض سخن گفتن است، به گونهاى كه مخاطب را منحرف و گمراه نمايد. يعنى بازى كردن با كلمات و به كاربردنش در منظورى غيرواقعى و فريبكارانه.
ممكن است برخى مدعيان ولايت تصور كنند دروغ گفتن به دشمن و زبانبازى با غيرخودىها، خُدعه شرعى!! است و مانعى ندارد، اما كسى كه ولايتش را يدك مىكشند، در منشور حكومتى خويش خطاب به مالك اشتر، در مذمت كاربرد "لحن قول" درقرارداد و مناسبات با دشمنان فرمود:
"... هرگز دشمنت را فريب مده كه جز جاهل شقاوت پيشه نسبت به خدا چنين نكند!..... در پيمان با دشمن هيچ دغل بازى، خيانت و خدعهاى بكار مبر.... هرگز پيمانى (آنهم بادشمن!!) مبند كه در آن تأويل، راه يابد و هرگز با "لحن قول" (عبارتهاى دوپهلو و ايهامگونه) با او سخن مگو."
(نهجالبلاغه نامه ۵۳ بند ۲۲ به بعد)
قرآن "پيچش كلام" وهنر زبان بازى را هم كه شيوه برخى روحانيون امتهاى پيشين براى فريب تودههاى مردم، درجا انداختن سخنان خود به جاى كلام حق بوده، مذمت كرده است:
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ.... (آل عمران ۷۸).
هرچند در ميان مردمانى كه نزولخوارى ميليونى را با كلاه شرعى ِ معامله با يك كبريت! حلال مىكنند، وجوه شرعى را با ده بار دست به دست كردن با توافق گيرنده، به يك دهم تقليل مىدهند، "دروغ مصلحت آميز"! هم توجيهى مىشود براى فرار از بيان "راستى" كه به زعم خودشان "فتنه انگيز" مىآيد!
آن پيشواى عدالت در فراز حكيمانه ديگرى در مذمت نفاق زبانى فرمود:
"ايمان هيچ بندهاى راست نمىگردد، مگر دلش راست گردد، دلش نيز راست نمىگردد مگر زبانش راست گردد." (خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه)
از قول "خواجه نصيرالدين طوسى" در راز بىاخلاقى بعضى مدعيان مسلمانى كه ذرهاى براخلاق نيستند نقل كردهاند كه خطاب به شيخ كسلان گفت:
"اى شيخ تو كوششها در دين مبين كردهاى و اصول اخلاق محمدۖ را كه سلام خدا بر او باد مىدانى. همانا محمدۖ و جانشينانش بسيار از اخلاق گفتهاند و از بامداد كه مؤمن از خواب برمىخيزد تا هنگامى كه شبانگاه با بانويش همبستر مىشود، راه را بر او شناساندهاند، اما دليل آن كه اينها ذرهاى براخلاق نيستند و بىاخلاقترين مردمانند چنين است...
... در اسلام (تصورى) آنها هرگاه به تو فرمانى مىدهند، آن فرمان "اما" و "اگر" دارد:
در اسلام تو را مىگويند دروغ نگو.... اما (كسانى مىگويند) دروغ به دشمنان اسلام را باكى نيست!
قتل مكن.... اما (كسانى مىگويند) قتل نامسلمان (بخوانيد زير ماشين كردن، از بام انداختن، از پل پرتاب كردن، سنگسار كردن، زير شكنجه كشتن جوانان و...) را باكى نيست!
تجاوز نكن.... اما تجاوز به نامسلمان را باكى نيست!
اين "اماها"ست كه عدهاى را گمراه كرده وبه گمان خود ديگران را نابكار و نامسلمان (بخوانيد فتنهگر، بىبصيرت، ضد انقلاب، جاسوس، فريب خورده و...) مىبينند و خدا را از خود راضى و شادمان تصور مىكنند.
"آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنين (مدعيان شناسنامهاى ايمان) به ياد خدا و حقايقى كه نازل كرده خاشع گردد و همچون دينداران پيشين نباشند كه مهلتشان طولانى گشت و دلهايشان به قساوت نشست وبيشترشان از حقيقت خارج شدند" (حديد۱۶)!؟
عبدالعلى بازرگان
۲۹ شهريور ۱۳۸۹
۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر