-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
حتما شما هم اخباری را که در روزهای گذشته در مورد موتور جستجویی که مثل خیلی از پروژههای دیگر، نام ملی را یدک میکشد شنیدهاید. «یا حق» که نه ایده جدیدی دارد و نه توجیه اقتصادی مناسب، نامش را هم به نوعی از نمونههای خارجی کپی کرده است. شاید بد نباشد این نوشتار را در مورد این موتور جستجو بخوانید.
چندی پیش اخبار ۲۰:۳۰ صدا و سیمای ایران، خبری را به نقل از مدیر کل تحقیق و توسعه شرکت فناوری اطلاعات بیان کرد. در این خبر گفته شد که این پروژه دارای سه مزیت مهم است. این مزیتها عبارتاند از: هزینه دسترسی پایینتر اتصال به شبکه با استفاده از یا حق، امنیت بیشتر و خارج نشدن اطلاعات کاربران از کشور و عدم گستردگی صفحه نتایج نسبت به موتورهای جستجوی خارجی.
اگر بخواهیم از نادیده گرفتن همیشگی فهم و شعور کاربران در این گونه موارد چشمپوشی کنیم، با بررسی گفتههای هادی ملکپرست میتوان سوالاتی را مطرح کرد که به نظر میرسد پاسخگویی شفاف و به دور از ابهام به آن، چندان برای مسئولان و طراحان پروژههایی از این دست آسان نیست. هدفم از نگارش این مطلب، ابهامزدایی از مدعیات و مزایای اعلام شده برای «یا حق» و برخی پروژههای «ملی» دیگر در حوزه فناوری اطلاعات است.
آیا هزینه دسترسی به یاحق نسبت به سایر موتورهای جستجو پایین تر است؟
این اولین سوالی است که بنا به آنچه در این خبر گفته شد، به ذهن خطور میکند. خب خیلی ساده میتوان پاسخ این سوال را داد: بله! اگر بخواهیم به ظاهر مسئله نگاه کنیم، کاملا مشخص است که هزینه دسترسی به یک شبکه اینترانت گسترده در یک کشور به نسبت هزینه اتصال به شبکه جهانی اینترنت کاملا پایینتر است. اما نکته اینجاست که شما در این شبکه انحصاری که سرتاسر آن در حصار دیوارها است، چه چیزی برای دیدن دارید؟ عملا هیچ چیز!
یعنی دقیقا همانطور که آقای ملکپرست گفته شما هزینه اندکی میپردازید اما در مقابل، بسیاری از چیزهایی که باب میلتان است را نمیبینید. بنابر این، گفتن اینکه استفاده از این موتور جستجو (و در کل شبکه اینترنت ملی) هزینههای مالی کاربران را پایین میآورد حرف کاملا نادرستی است. شما به نسبت پولی که میدهید امکاناتی در اختیارتان قرار میگیرد و این امکانات به اصطلاح ملی در حوزه فناوری اطلاعات، ارزش پرداخت یک ریال را هم ندارند.
آیا با استفاده از یا حق، امنیت کاربران بالاتر میرود؟
این هم از مواردی است که همیشه در اینگونه پروژهها به عنوان یک مزیت چشمگیر بیان میشود، در حالی که غالبا استدلال قانعکنندهای در پس آن نمیتوان یافت. از دیدگاه فنی، ممکن است شما حتی تنها با اتصال به اینترنت نیز امنیت خود را از دست بدهید و در برابر تهدیدهای سایبری آسیبپذیر شوید. اغلب ISPها اطلاعات دقیقی از کاربران متصل شده به سرورهای خود دارند. البته این اطلاعات صرفا اطلاعات تماس است، اما ممکن است که ردپاهای اینترنتی شما نیز کنترل و فعالیتهای آنلاینتان رهگیری شود. بنابر این اعلام این مورد به عنوان یک مزیت برای کاربران در واقع کاملا اشتباه است. به خصوص اگر شبکه مورد استفاده شما یک شبکه محصور داخلی باشد.
از نظر دولت ایران، امنیت یعنی خارج نشدن اطلاعات کاربران از داخل کشور. این دیدگاه انحصارگرایانه و رویکرد تمامیتخواهانه، با ماهیت جهان مجازی و دهکده جهانی در تعارض آشکار است. دنیای مجازی اینترنت، دنیای تبادل اطلاعات است. ما به عنوان بخش بزرگی از کاربران وب حق داریم تا در آمارهای جهانی جای بگیریم.
پس منظور مدیر کل تحقیق و توسعه شرکت فناوری اطلاعات چه بوده؟ از نظر دولت ایران، امنیت یعنی خارج نشدن اطلاعات کاربران از داخل کشور. این دیدگاه انحصارگرایانه و رویکرد تمامیتخواهانه، با ماهیت جهان مجازی و دهکده جهانی در تعارض آشکار است. دنیای مجازی اینترنت، دنیای تبادل اطلاعات است. ما به عنوان بخش بزرگی از کاربران وب حق داریم تا در آمارهای جهانی جای بگیریم. حال اگر به بهانه برقراری یا ارتقای امنیت، این شبکه را با کشیدن حصار برای خود انحصاری کنیم، نتیجهای جز به چالش کشیدن ماهیت بدون مرز آن حاصل نخواهد شد.
البته مفهوم امنیت در ذهن مسئولانی نظیر آقای ملکپرست، صرفا جلوگیری از خروج اطلاعات از کشور نیست. خواندن فکر آنها چندان دشوار نیست: «چرا ما به جای سایتهای خارجی اطلاعات کاربران را نداشته باشیم؟» بر مبنای همین منطق، پروژههای ملی در حوزه فناوری اطلاعات یکی پس از دیگری ظهور میکنند. دیروز ایمیل ملی و اینترنت ملی، امروز فیلترینگ ملی و موتور جستجوی ملی و در آینده ای نه چندان دور، خیلی چیزهای دیگرِ ملی. به عقیده من نباید نام این پروژهها را «ملی» گذاشت، چرا که پسوند «حکومتی» بسیار بیشتر برازنده آنهاست.
آیا با استفاده از موتورهای جستجوی خارجی، کاربر وقت بیشتری را صرف یافتن مطلب میکند؟
این گفته آقای ملکپرست از آن حرفهاست! در واقع اصلا نمیتوان حدس زد که مسئولان و متولیان فناوری اطلاعات و ارتباطات چه برداشتی از کاربران و چه نگاهی به آنان دارند که چنین احکام مضحکی صادر میکنند. ایشان گفتهاند در یا حق صفحه نتایج جستجو حداکثر ۴۰ آیتم دارد و این موضوع را مثلا در مقایسه با گوگل که برای یک کلیدواژه هزاران نتیجه نمایش میدهد، به عنوان یک مزیت بیان میکنند. کاملا واضح است که موتورهای جستجو بنا به میزان گستردگی صفحات فهرست (Index) شده خود نتایج را به کاربران نشان میدهند. پس آیا میتوان انتظار داشت که یا حق مانند گوگل که کل وب را میکاود و با سرعتی بینظیر میپیماید، از نظر گستردگی آیتمهای صفحات نتایج در یک سطح باشد؟
پروژههای ملی در حوزه فناوری اطلاعات یکی پس از دیگری ظهور میکنند. به عقیده من نباید نام این پروژهها را «ملی» گذاشت، چرا که پسوند «حکومتی» بسیار بیشتر برازنده آنهاست.
اگر تعداد آیتمهای موجود در هر صفحه نتیجه را ۱۰ آیتم در نظر بگیریم، نتایج یا حق حداکثر در ۴ صفحه به نمایش در خواهد آمد. یعنی شما هر کلیدواژهای را که جستجو کنید، بیشتر از ۴ صفحه نتیجه در اختیارتان قرار نمیگیرد. آیا واقعا این یک مزیت است؟ آیا گوگل، بینگ و یاهو با داشتن میلیونها صفحه نتیجه برای یک جستجو، دارای ضعف بودهاند که حالا یا حق با ۴ صفحه نتیجه روی دست آنها بلند شده است؟ آیا کاربر با جستجو در گوگل و دیدن ۱۰۰ صفحه نتیجه گیج میشود؟ آیا گوگل نتایج را بدون هیچ الگوریتم خاصی طبقهبندی میکند؟ آیا مثلا نتیجه نمایش داده شده در صفحه پانزدهم نتایج یک موتور جستجو بلا استفاده است؟
با وجود همه ابهامات و اشکالات، میتوان این پروژه را به عنوان یک موتور جستجوی بومی پذیرفت که بیشتر مورد استفاده ادارات و نهادهای وابسته به حکومت است نه، اکثریت کاربران اینترنت. هر چند که هنوز هم مشخص نیست که الگوریتم یا حق به چه صورت است و حسگرهای آن دقیقا کجاها را برای فهرست کردن هدف قرار میدهند؟
Iranian-Canadian Hossein Derakhshan (Hoder) was a dissident blogger, but he became outspokenly pro-Ahmadinejad. In November 2008, he returned to Iran and was subsequently arrested. An Iranian court has sentenced him to 19.5 years in prison, according to Iranian media.
The conservative website, Mashreghnews.ir, which is close to Iran’s presidential office, said Derakhshan was convicted on charges of cooperation with hostile countries, spreading propaganda against the ruling establishment, promotion of counterrevolutionary groups and insulting Islamic thoughts and religious figures.
Verdict can be appealed
He was also given a five years’ ban from membership in political parties and activities in the media, and was sentenced to returning received funds in the amount of 30,750 euros, $2,900, and 200 British pounds. Derakhshan can appeal, the report added.
Before the verdict, immediate family members as well as Reporters without Borders had feared Hossein Derakhshan may be threatened with death penalty.
The Iranian blogging pioneer has been held in a Tehran prison for nearly two years and has been given little, if any, access to legal representation and no consular access to Canadian authorities. In recent days, family members had said that the prosecutor was seeking the death penalty for Derakhshan.
A blogging leader
Ten years ago, Hossein Derakhshan moved from Iran to Canada to study. That’s where he met his wife, who is also from Iran, and became a Canadian citizen. In 2001, from his base in Toronto, Derakhshan penned an online guide teaching Iranians how to blog in their own language and championed Persian blogging from both inside and outside of his homeland.
Dubbed by some as ”the blogfather,” Derakhshan was frequently interviewed by Western media outlets about the nascent Iranian blogging community and his blogs in both English and Persian. As he continued at the time, he also became an outspoken critic of Iran’s religious leadership.
Blogging from Toronto, and later Paris and London, under the pen name “Hoder,” Derakhshan criticized Iran’s elite as being inflexible and unwilling to engage in reform, while attacking Ayatollah Khamenei directly in his writing.
In 2005, he served as a jury member in Deutsche Welle’s Best of the Blogs awards. The following year, he made a very public trip to Israel, which is normally forbidden for Iranian citizens. ”I’m going to Israel as a citizen journalist and a peace activist," he wrote on his English blog at the time. “I’m a citizen of Canada and I have the right to visit any country I want.”
A change of views
Later that year, Derakhshan suddenly switched his political perspective and became a staunch nationalist and defender of the Islamic Republic.
In 2006, Derakhshan wrote an opinion piece defending Iran’s nuclear program in The Washington Post. He also began to attack activists and former friends on his blogs and in other media. Later he told The Guardian newspaper in vehement words that if the United States attacked Iran, he would return and fight for his homeland.
After visiting Israel, Derakhshan moved to London to pursue graduate studies. That’s when he went from making oppositional statements to outright supporting the new president.
He went on rhetorical rampages against many who had previously been his friends and colleagues and later was even sued for libel in the United States in 2007. In the fall of 2008, before Derakhshan returned to Iran, he asked his friends to not take a public stance if he was arrested.
Derakhshan had returned to Iran in late 2008, apparently having secured a job offer at Press TV, the country’s English-language news service, but was arrested two weeks after his arrival. Iranian President Mahmoud Ahmadinejad himself asked for a swift resolution to the case.
Arrested after two weeks
However, little is known about his current situation. A brief statement made three months ago by Tehran accuses him of insulting the prophet Muhammad along with Iran’s spiritual leader and president, as well as disseminating “anti-revolutionary propaganda” and spying for Israel.
Derakhshan’s mother told an expatriate Iranian news website, Kamtarin.com, that she has visited her son in prison. His physical and mental conditions are worrisome.
Canadian citizenship not accepted
Unlike other possible death penalty cases in Iran, the customary wave of popular solidarity failed to materialize behind Derakhshan, although there has been some attention online and in the Canadian media. Even the mayor of Paris, Bertrand Delanoe, rallied to his support in a statement on his website.
“In the name of Paris, I solemnly call upon the judicial authorities of Tehran to not condemn Hossein Derakhshan to death,” he wrote last week. ”And I invite the mobilization of all of our energies to save this honorable, courageous and dignified life.”
But Derakhshan’s political stance and relationship to Ahmadinejad remains clouded.
Iranian authorities have not accepted Derakhshan efforts to invoke his rights as a Canadian citizen.
“Despite the Iranian government's position, we consider Mr. Derakhshan to be a Canadian citizen,” wrote Lisa Monette, a spokesperson from the Canadian Department of Foreign Affairs and International Trade, in a statement sent to Deutsche Welle.
“We will continue to press the Iranian authorities for access, as we have in similar cases involving dual nationals in other jurisdictions. Canada continues to urge Iran to fully respect all of its human rights obligations, both in law and in practice.”
Iranian authorities have arrested numerous bloggers in recent years in a bid to clamp down on Internet dissent.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر