خبرنگاران سبز/ جامعه/ جنگ هشتساله: جنگ آغاز شده بود و نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران، در يکم مهرماه سال ۱۳۵۹ و تنها يک روز بعد از شروع جنگ، ضربه ای کاری به نيروی هوايی عراق وارد آورد که طی آن ۱۴۰ فروند از شکاری بمب افکن های نيروی هوايی در عملياتی به نام «کمان ۹۹» اکثر پايگاه های هوايی عراق را به جز پايگاه الوليد، بمباران کرده بودند. چند ماهی از جنگ می گذشت. در اين هنگام دولت بعثی عراق در باتلاقی گرفتار شده بود که هرگز فکر نمی کرد روزی در آن گرفتار شود. دست به کارهای بزرگی می زد و با بمباران روزانه مناطق نظامی، خواب را از چشمان بعثيون گرفته بود.
در اين زمان، شهر آبادان از سه طرف در محاصره بود و نيروهای زمينی عراق می توانستند با پشتيبانی هوايی به هدف اصلی خود که همانا اشغال آبادان بود، برسند. در همين هنگام عراقی ها که هنوز خاطره حمله ۱۴۰ فروندی روز اول جنگ را فراموش نکرده بودند، به اين فکر افتادند که شايد در آستانه اين عمليات پايگاه های هوايی آن ها مورد هدف عقابان تيزپرواز نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی قرار گيرد.
لذا تصميم گرفتند که کليه هواپيماهای اصلی خود را به نقطه ای منتقل کنند که هيچ اسکادران از جان گذشته ايرانی نتواند به آن جا برسد و آن را هدف قرار دهد. پس با هماهنگی های لازم، در تاريخ ۲۱ دی سال ۱۳۵۹ عراق بخشی از هواپيماهای عملياتی خود را به مجموعه پايگاه های الوليد در غرب عراق و در نزديکی مرز اردن انتقال داد. اين پايگاه خود به يک پايگاه اصلی و دو پايگاه فرعی تقسيم می شود که به ان «اچ۳» می گفتند و از پدافند قدرتمندی نيز برخوردار بود. در همين زمان صدام حسين با ظاهر شدن در صفحه تلويزيون عراق نطقی کرد که قسمتی از آن به اين شکل بود: من ديوار آتش دارم و ايران به هيچ وجه نمی تواند به خاک ما نفوذ عمقی کند.
چندی بعد نيروی هوايی ايران از انتقال هواپيماهای عراقی بااطلاع شد و سرتيپ شهيد «جواد فکوری» فرمانده وقت نيروی هوايی، در ۱۵ بهمن سال ۵۹ در جلسه فرماندهان نيروی هوايی پيشنهاد حمله به اين پايگاه ها را مطرح نمود که برای طرح ريزی اين عمليات، بخش ويژه طرح های نيروی هوايی کار بر روی آن را آغاز کردند و پس از مدتی اين کار را غيرممکن قلمداد کردند. در همين زمان اين طرح از سوی نيروی هوايی منتفی اعلام شد ولی طرح هايی نيز مطرح شد: طرح اول: ۱۶ فروند فانتوم به پرواز درآيند ۱۴ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو که ۶ تانکر سوخت رسان هم همراه آنان باشد ۳ تانکر در داخل خاک ايران قرار گيرند و ۳ تانکر در منتهی اليه غرب عراق و برای محافظت از هر تانکر ۲ فروند اف ۱۴ نيز به پرواز درآيند که اين خود انبوهی از هواپيما را به وجود می آورد.
طرح دوم: ۱۲ فروند فانتوم به پرواز درآيند ۱۰ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو که چهار تانکر سوخت رسان با همان شرايط با آن ها باشد که در اين طرح تعداد جنگنده ها و تانکرها کم می شد ولی وضعيت فانتوم ها به دليل کمبود تانکر سوخت رسان حساس می شد و احتمال اين که ۲ فروند فانتوم از دست برود فراوان بود. در همين حين مرحوم سرتيپ خلبان «بهرام هوشيار» در اين خصوص طرحی را آماده و به صورت محرمانه با شهيد فکوری مطرح کرد که براساس آن ۱۰فروند فانتوم مسلح ۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو به پرواز درآيند و برای گمراه کردن دشمن نيز در هنگام ورود فانتوم ها به خاک عراق ۲ فروند اف ۵ به کرکوک حمله کنند. مکان استارت حمله نيز پايگاه دوم شکاری تبريز بود. شهيد فکوری بعد از مطالعه اين طرح، آن را عملی دانست و موافقت خود را با آن اعلام کرد. ولی اين عمليات ۲ بار به دليل خيانت عوامل نفوذی و همچنين اطلاع عراق، لغو شد.
لذا در جلسه ای قرار بر اين شد که شهيد فکوری شکست اين طرح را اعلام کند. جلسه مذکور در نيمه دوم اسفندماه برگزار شد. جلسه درباره وضعيت جبهه های جنگ، استقرار نيروهای ايرانی و عراقی و... بود. پس از پايان جلسه، شهيد فکوری سرتيپ (سرهنگ آن زمان) «فر ج ا... براتپور» را که از معاونان عمليات يکی از پايگاه های هوايی بود، احضار کرد و اجرای ماموريتی سری، مهم و حياتی را به وی ابلاغ و تاکيد کرد که شخصا فرماندهی دسته پروازی را برعهده بگيرد.
طرح عمليات ۱۰ فروند فانتوم (۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو) مسلح، در شرايط کامل حفاظتی از پايگاه شهيد نوژه همدان به پرواز درمی آيند و به سوی درياچه اروميه پرواز می کنند. هواپيماها آن جا در ارتفاع پست با دو فروند تانکر سوخت رسان برخورد می کنند، بعد از سوخت گيری، از نوار مرزی ترکيه وارد عراق شده و در آن جا با دو تانکر که از مسير بين المللی خارج شده اند، برخورد می کنند و بعد از سوخت گيری مجدد به سمت پايگاه های الوليد رفته آن جا را بمباران کرده و از همين مسير بازمی گردند. اين طرح به صورت کاملا سری پی گيری می شد و قرار بر اين شد که اين عمليات در سحرگاه روز پانزدهم فروردين ماه انجام شود. نکته مهم در طراحی اين عمليات، سبک بودن جنگنده ها و برق آسا بودن حمله بود.
روز موعود سرانجام روز موعود فرارسيد. در ساعت يک بامداد روز ۱۵ فروردين ماه سال ۱۳۶۰ خلبانان منتخب، بدون اطلاع قبلی، به پست فرماندهی فراخوانده شدند و بی درنگ جلسه توجيهی انجام شد و کليه موارد و چگونگی انجام اين عمليات برای کليه خلبانان تشريح شد و قرار بر اين شد که فانتوم ها به دو دسته ۴ فروندی تقسيم شوند. ليدر يکی از دسته ها سرهنگ براتپور و ليدر دسته ديگر سرتيپ (سرهنگ آن زمان) «فرهادپور» بودند. در پايان جلسه توجيهی، از سوی ليدر دسته پروازی اعلام شد احتمال شهادت در اين عمليات بالاست پس هر کدام از خلبانان به هر دليلی آمادگی ندارند اعلام کنند تا نفر جايگزين در ليست اصلی قرار گيرد، همه اعلام آمادگی کردند. پس از انجام فريضه نماز و با روشن شدن هوا، عمليات آغاز شد.
شرح عمليات اين عمليات به قدری دقيق پيش بينی شده بود که از شب قبل هواپيماهای هر گروه پروازی نيز مشخص شده بودند. بعد از اعلام شماره هواپيماها از سوی گردان نگهداری، خلبانان يکی پس از ديگری در کابين جای گرفتند و اين در حالی بود که خود پرسنل گردان نگهداری هم از جزئيات اين عمليات خبر نداشتند. بدين ترتيب ۱۰ فروند هواپيمای اف ۴ در سکوت کامل راديويی به پرواز درآمدند. درطول انجام اين عمليات، تنها دوبار سکوت راديويی شکست. يکی هنگام پرواز که هر هواپيما بعد از بلند شدن از روی باند شماره خود را اعلام می کردند و بار ديگر بعد از پايان عمليات سوخت گيری، رمزی را اعلام می کردند.
بعد از پرواز فانتوم ها، مسير خود را به سمت درياچه اروميه پيش گرفتند و در حالی که هوا ابری بود، در ارتفاع پست با دو فروند تانکر سوخت رسان ۷۴۷ برخورد کردند و اولين مرحله سوختگيری با موفقيت کامل بعد از گذشت ۲۰ دقيقه انجام شد. سپس فانتوم ها به سمت مرز پرواز کردند.در همين زمان دو فروند اف ۵ از پايگاه هوايی تبريز به سمت پالايشگاه کرکوک به پرواز درآمدند و در يک حمله موفق، اين پالايشگاه را بمباران کردند. در اين هنگام فانتوم ها در نزديکی مرز قرار داشتند و در ساعت ۵۸/۷ صبح با رسيدن به نقطه صفر مرزی، به دو دسته ۴ فروندی تقسيم شدند و ۲ فروند رزرو نيز بازگشتند.
(جمعا ۸ فروند، ۶ فانتوم ئی و ۲ فانتوم دی وارد عراق شدند). در همين زمان به فرمانده پدافند عراق اطلاع می دهند که تعدادی هواپيمای ناشناس در نوار مرزی ترکيه مشاهده شده اند که او اظهار می کند هواپيماها متعلق به ترکيه است. فانتوم ها به صورت فرميشن ۴تايی با فاصله ۵۰۰ پا از يکديگر، در ارتفاع پايين از شهر مرزی زاخو گذشتند و وارد خاک عراق شدند. در اين هنگام ارتفاع خود را به پايين ترين سطح ممکن رسانده و به مسير خود بر روی نوار مرزی ترکيه ادامه دادند.
در منتهی اليه شمال غرب عراق فانتوم ها در فاصله ۹۰ مايلی هدف، با دو فروند تانکر سوخت رسان ۷۰۷ که به تعبيری از فرودگاه لارناکا قبرس و به تعبيری از فرودگاهی در ترکيه برخاسته بودند و با خارج شدن از خطوط بين المللی، خود را به آن جا رسانده بودند، برخورد می کنند و در ارتفاع ۲۰۰۰۰ پايی از آن ها سوخت گيری می کنند و دوباره ارتفاع خود را کم و در حدود۳۰ متری زمين پرواز می کنند و به طرف نخستين نشانه زمينی به پيش می روند که در اين لحظه به نقل از خود سرتيپ براتپور (ليدر عمليات) دستگاه های ناوبری جنگنده ای شان از کار می افتد و وقتی موقعيتی که دستگاه ها نشان می دهند با نقشه مقايسه می کند نشان دهنده موقعيت واقعی نبود که ايشان با کابين عقب که افسر کنترل رادار بودند صحبت می کند و می گويد:
سرتيپ براتپور: ظاهرا دستگاه ناوبری من ايراد دارد می توانی بگويی که دستگاه شما کجا را نشان می دهد؟ خلبان کابين عقب: (با خون سردی می گويد) تل آويو. سرتيپ براتپور: پس برويم آن جا را بزنيم! خلبان کابين عقب :(با لهجه شيرازی)ها بريم!
به هر صورت پس از گذشتن از آخرين نشانه زمينی، سرتيپ براتپور راه اصلی را پيدا می کند و با علامت او، از هر دسته ۴ فروندی فانتوم ها، يک فروند جدا می شود و گروه سوم را تشکيل می دهد. در همين حين يکی از خلبانان يک موضع پدافندی که در نقشه اوليه پيش بينی نشده بود را می بيند و به دليل اين که مبادا در مسير برگشت مزاحم شود به آن حمله و آن را نابود می کند.
هواپيماها به هدف می رسند گروه اول به فرماندهی سرتيپ فرهادپور در ساعت ۴۵/۸ به پايگاه اول حمله می کند. گروه دوم در ساعت ۵۰/۸ به پايگاه دوم حمله می کند. گروه سوم به فرماندهی سرتيپ براتپور به سمت پايگاه سوم (اصلی) حمله می کند در حالی که هنوز گروه سوم به پايگاه اصلی نرسيده بودند، دو گروه ديگر کار خود را تمام کرده بودند زيرا آن ها فاصله کم تری نسبت به اين پايگاه داشتند. دود ناشی از انفجار هواپيماها و انبارها، تمامی فضا را پر کرده بود و پدافند و موشک های زمين به هوای دشمن از هر طرف برای سرنگونی فانتوم ها شليک می کردند. سرتيپ براتپور با ديدن اين اوضاع، تصميم می گيرد بجای اين که از مسير از پيش تعيين شده به پايگاه سوم حمله کند، با گردشی به سمت راست از سمت مخالف به آنها حمله ور شود که بدين ترتيب موفق به غافلگيری آنها می شود.
پايگاه دشمن از استتار خيلی خوبی برخوردار بود، به شکلی که حتی رنگ سقف آشيانه ها نيز به رنگ زمين بودند و روی ادوات نيز به خوبی پوشانده شده بود. هنگامی که گروه سوم به فرماندهی سرتيپ براتپور به روی پايگاه می رسند، عراقی ها که فکر نمی کردند خلبانان ايرانی جسارت و توانايی لازم جهت حمله به آن جا را داشته باشند، کاملا غافلگير شدند. آنها که مشغول کارهای روزمره بودند ابتدا تصور کردند که هواپيمای خودشان است که به سمت آنها می آيد، همچنين به دليل تغيير سمتی که داده شده بود لوله های توپ های ضدهوايی آنها نيز سمت مخالف را نشانه گرفته بود و به اصطلاح ديوار آتش آنها در سمت ديگری بود. فانتوم ها با رسيدن به بالای پايگاه، شيرجه رفته و تمامی بمب های خود را رها می کنند و پايگاه را به جهنمی از آتش تبديل می کنند به طوری که در بعضی از نقاط به دليل ارتفاع کم فانتوم ها، زبانه آتش به ارتفاع هواپيماها نيز می رسيد.
تمامی بمب ها بر روی هواپيماها و آشيانه ها با دقت فرو ريخته شد و تقريبا تمام اهداف از پيش تعيين شده را نابود کردند، سپس با گردشی به سمت مخالف، فانتوم ها از محل دور می شوند. در اين مرحله يکی از هواپيماها به خلبانی سرتيپ خلبان شهيد «محمود خضرايی» آسيب می بيند که سريعا خود را از معرکه دور می کند. در همين برگشت، سرتيپ براتپور بر روی جاده بين المللی عراق- اردن متوجه يک تريلی حامل محموله نظامی می شود که گويا از بندر عقبه در خاک اردن بارگيری کرده و به عراق وارد شده بود. بی درنگ با هواپيما به سمت تريلی شيرجه می رود و با مسلسل هواپيما آن را هدف قرار داده و منفجر می کند. سپس بلافاصله ارتفاع را کم کرده و پس از تماس با فرکانس قراردادی با تانکرهای سوخت رسان، به سوی آنها پرواز می کنند.
در اين لحظه تانکرهای سوخت رسان در همان منطقه (قسمت غربی خاک عراق) در ارتفاع پايين و خارج از ديد رادار دشمن در حال گشت زنی و منتظر فانتوم ها بودند تا مرحله سوم سوخت گيری انجام شود. سرتيپ براتپور برای يک لحظه متوجه سوخت هواپيمای خود می شود و می بيند که به حداقل خود رسيده و تانکرها را نيز نمی بيند و اين به دليل آن بود که در راه بازگشت برای انهدام تريلی اقدام کرده بود. از طرفی برای اين که سکوت راديويی را نيز نشکند و دشمن را متوجه خود و ديگر هواپيماها نکند، با توکل بر خداوند مسيری که قرار بود هواپيماهای جنگنده از آن جا به تانکرها برسند را در پيش می گيرد و به راه خود ادامه می دهد تا اين که سرانجام از راه دور يکی از تانکرهای سوخت رسان را می بيند.
در اين لحظه سوخت هواپيما به حداقل خود رسيده بود و ايشان برای اين که مبادا تانکرها را گم کند، چشم از آنها برنمی دارد. سرانجام با کمک خداوند تمامی فانتوم ها به محل سوختگيری رسيده و با خون سردی و احتياط سوختگيری می کنند. پس از اين که کار سوختگيری به پايان رسيد و تمامی شکاری ها سوختگيری کردند، تانکرها بلافاصله وارد خاک ترکيه شدند و از مسير بين المللی آنکارا- تهران به ايران بازگشتند. هواپيماهای فانتوم نيز از قسمت شمالی عراق، بر روی نوار مرزی و از همان راه اوليه با تمام سرعت به سمت وطن بازگشتند.
تعقيب همه جانبه از سوی دشمن دشمن لحظاتی بعد از اين ضربه مهلک، بی درنگ تعداد زيادی هواپيمای شکاری رهگير خود را به پرواز درمی آورد تا شايد بتواند فانتوم های ايرانی را رهگيری و سرنگون کند و به هر ترتيبی که شده اجازه بازگشت به هواپيماهای فانتوم ندهد. سرتيپ براتپور نقل می کند که خود دو دسته چند فروندی را ديدند و خوشبختانه آ نها نتوانستند هواپيماهای ما را رهگيری کنند.
در حالی که هواپيماهای فانتوم به مرز نزديک می شدند، هواپيماهای اف ۵ و اف ۱۴ خودی در حوالی مرز به انتظار آنها بودند و منتظر تماس فانتوم ها بودند تا به کمک آنها بشتابند. با نزديک شدن فانتوم ها به مرز، حمله هوايی ديگری در مرزهای مشترک انجام شد تا فانتوم ها بتوانند به راحتی وارد خاک ايران شوند.
عقابان بازگشتند خوشبختانه فانتوم ها توانستند خود را به مرز رسانده و همه در محل مقرر سوختگيری چهارم را انجام دهند و تلاش عراقی ها برای سرنگونی آنها نيز بی نتيجه ماند.
فانتوم ها بعد از سوختگيری، همگی به پايگاه شهيد نوژه همدان برگشتند. پرسنل نگهداری که در آخرين لحظات بازگشت فانتوم ها، از موضوع حمله با اطلاع شده بودند، با هيجان درباره چگونگی اين عمليات سخن می گفتند و چون چيزی درباره جزئيات آن نمی دانستند، به سراغ جانشين فرمانده پايگاه رفته و نگرانی خود را در مورد سلامتی گروه پروازی ابراز می داشتند. پرسنل پايگاه که از عمليات شجاعانه خلبانان مبهوت مانده بودند، بی صبرانه در انتظار بازگشت همه خلبانان دقيقه شماری می کردند. سرانجام چرخ های اولين گروه فانتوم ها باند فرودگاه را لمس می کند و پرسنل گردان پرواز و نگهداری، با چشمانی اشکبار که حاکی از ديدار دوباره خلبانان بود و با فرياد ا...اکبر و قربانی کردن گوسفند، به استقبال آنها می روند. پرواز نتيجه داده بود. خلبانان شجاع بعد از چهار ساعت و چهل دقيقه پرواز با سرعت بالا و با چهار نوبت سوختگيری در مسير رفت و برگشت، موفق شده بودند غيرممکن را ممکن کنند و ضربه مهلکی به پيکر نيروی هوايی عراق وارد آورند.
نتايج عمليات بعد از عمليات مشخص شد که خسارت ها، بيشتر از پيش بينی ها بود: -۴۸ فروند هواپيماهای شکاری- بمب افکن (شامل ميگ ۲۱ - ميگ ۲۳ - سوخو ۲۰ - سوخو ۲۲ - توپولف ۱۶ و ميراژ) منهدم و يا آسيب جدی ديده است.
- ۳ آشيانه بزرگ هواپيما، ۲ دستگاه رادار و چندين پناهگاه بتونی هواپيما، به طور کلی تخريب شده است. بعد از اين عمليات غرورآفرين، فرمانده پدافند هوايی عراق از سوی صدام برکنار شد. نامبرده بعدا اعدام شد ولی منابع عراقی خبر خودکشی او را اعلام کردند. اين عمليات تاثير بسزايی در روحيه رزمندگان اسلام داشت، به طوری که چندماه بعد عمليات موفق «ثامن الائمه» انجام شد و در پی آن نيز عمليات موفق «طريق القدس» و «بيت المقدس» با موفقيت کامل و باز هم با پشتيبانی مناسب نيروی هوايی ارتش جمهوری اسلامی ايران، انجام شد.
ديدار با امام سه روز پس از اين عمليات، در تاريخ ۱۸/۱/۱۳۶۰ بدون هيچ تشريفاتی، کليه خلبانان شرکت کننده در اين عمليات به حضور حضرت امام خمينی(ره) رفتند. نور شادی و رضايتمندی در چهره امام (ره) به وضوح مشاهده می شد به طوری که يکی از نزديکان امام گفتند: «تا به حال ايشان را به اين خوشحالی نديده بودند.»
پس از موفقيت کامل در اين عمليات، سيمای جمهوری اسلامی نيز برای اولين بار سرود خلبانان را پخش کرد تا بدين شکل تقديری کوچک از اين دلاوران شود.
تيزپروازانی که بعدها آسمانی شدند در اينجا ياد می کنيم از عقابانی که در اين عمليات شرکت داشتند و بعدها به درجه رفيع شهادت نائل آمدند:
سرلشکر خلبان شهيد «حسين خلعتبری مکرم»
سرتيپ خلبان شهيد «محمود خضرايی»
سرگرد خلبان شهيد «علی خسروی»
سرگرد خلبان شهيد «عبدا...رضايی»
سرگرد خلبان شهيد «پورسرابی»
پايانی موفقيت آميز باتوجه به اين که در طول دفاع مقدس، آمريکايی ها حتی قطعات يدکی هواپيماهايی را که خودشان ساخته بودند در اختيار ما قرار نمی دادند، می توان عمليات حمله به اچ ۳ را يکی از بزرگ ترين و قاطع ترين عمليات هوايی جهان قلمداد کرد که خلبانان شجاع ما توانستند با چيزی حدود ۵ ساعت پرواز، چهار بار سوختگيری هوايی و طی مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کيلومتر در سکوت مطلق هوايی، حماسه ای خلق کنند که نه تنها سردمداران عراق و همپيمانانش، بلکه هيچ يک از کارشناسان غربی هم فکر آن را نمی کردند.
برگرفته از وبگاه روزنامه خراسان
(+)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر