قربانعلی بهزادیان نژاد
قربانعلی بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در موج بازداشتهای پس از عاشورای خونین تهران دستگیر و روانه زندان شد.
وی استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس است که در سال های اخیر فعالیت های فرهنگی زیادی داشته است.
بهزادیان نژاد معاونت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت محمد خاتمی و مشاور وزیر بهداشت در انتخاب رؤسای دانشگاه های علوم پزشکی را در کارنامه مسئولیت های خود جای داده است. در سال های اخیر بهزادیان نژاد در موسساتی که نزدیک به میر حسین موسوی بوده، در زمینه علوم انسانی و مطالعات ایرانشناسی فعالیت می کرده است و از مشاوران ارشد او محسوب می شود.
گفته می شود قربان بهزادیان نژاد در طول دوران بازداشت خود به شدت برای اعتراف از سوی بازجویان تحت فشار بوده است. اما به خواسته های بازجوها تن نداده است.
بهزادیان نژاد به رای شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب، به پنج سال حبس تعزیری و پرداخت یک میلیون ریال جریمهی نقدی محکوم شده است.
لیلا توسلی
لیلا توسلی، از فعالان ملی- مذهبی و شاهد یکی از فجایع عاشورای ٨٨ از سیزده آذر ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد.
توسلی که سال گذشته زندگی مشترک خود را با یک وکیل دادگستری آغاز کرده بود، پس از عاشورای تهران، مدتی را در بند ۲۰۹ اوین زندانی بوده است.
وی همچنین فرزند مهندس محمد توسلی و خواهر زاده دکتر ابراهیم یزدی (هر دو از رهبران نهضت آزادی ایران) است که در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه که تنها ۲۰ دقیقه طول کشیده بود، به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
دادگاه ، لیلا توسلی را به اتهام حضور در راهپیمایی ۲۵ خرداد و روز عاشورا و با تأکید بر مصاحبه وی با رسانه های بیرون از کشور، به عنوان شاهد عینی کشته شدن یکی از شهروندان تهرانی توسط خودرو نیروی انتظامی و عبور از پیکر وی، به استناد ماده ۶۱۰ قانون مجازات و با رعایت ماده ۴۶ قانون مجازات به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم کرده بود که عینا در دادگاه تجدید نظر تایید شد.
علیاکبر عجمی
علیاکبر عجمی، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران و فعال دانشجویی طیف چپ و سردبیر نشریه دانشجویی دنیای بهتر در آن دانشگاه است و از جمله دانشجویانی بود که در یورش به خوابگاه دانشگاه تهران در سال ۸۸ دچار صدماتی شد.
وی در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد.
در جریان بازداشت علی عجمی در سال ۸۸ وی در اداره اطلاعات مشهد مورد شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت.
وی به اتهام تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۲ سال تبعید در یکی از شهرستانهای استان البرز تقلیل یافت.
پس از آزادی موقت در تاریخ ۱۳ آذر ۸۹ گزارش شد که این فعال دانشجویی جهت گذراندن دوران محکومیت به زندان رجایی شهر منتقل شده است.
علی عجمی در زندان مبتلا به سینوزیت حاد شده است و بازجویان وزارت اطلاعات مانع از رسیدگی پزشکی و درمان او هستند.
در پی خبرسازی جدید رسانههای وابسته به جریان اقتدارگرا درباره همراهان جنبش سبز و خبر یکی از سایتهای وابسته به نهاد های امنیتی با مضمون بیماری و «وخامت حال!» میرحسین موسوی، که باعث تماس و ابراز نگرانی مکرر علاقهمندان ایشان شد، «کلمه» به اطلاع می رساند که در پی لاغری میر حسین، ماموران امنیتی چند روز پیش ایشان را تحت الحفظ برای چکآپ به بیمارستان منتقل کرده اند، اما نتیجه معاینات حاکی از سلامتی عمومی ایشان بوده و خبر بیماری یا بستری بودن مهندس موسوی، تایید نمی شود. در عین حال و با توجه به اینکه هیچ منبع خبری معتبری در شرایط قرنطینه خبری وجود ندارد و نیز نهاد های امنیتی اجازه معاینه پزشک مستقل را نیز نداده اند این سؤال مطرح میشود که سایت خبری وابسته به نهادهای امنیتی دیروز با چه هدفی از بیماری و با عنوان «وخامت حال» موسوی خبرپراکنی کرده است؟ و این نگرانی پیش میآید که آنها چه برنامهی تازهای تدارک دیدهاند؟
به گزارش کلمه، در حالی که شش ماه از بازداشت غیر قانونی موسوی و کروبی و همسران آنها میگذرد و حاکمیت همچنان آنها را در وضعیت آشکارا غیر قانونیٍ «زندان خانگی» بدون هر گونه پاسخ گویی و قبول مسوولیت به گروگان گرفته است، برخی محافل امنیتی به تازگی با اهدافی نا مشخص در تلاشاند تا بروز مشکل جسمی برای میرحسین را در جامعه پخش کنند؛ که این موضوع، باعث نگرانی مردم و طرح این نگرانیها در شبکههای اجتماعی و نیز تماسهای مکرر علاقهمندان در این باره شده است.
این منابع وابسته به اقتدارگرایان و زندانبانان در حالی ادعای فراموش شدن موسوی از جانب سبزها! و بیماری او را مطرح میکنند که تریبونهای آنها تاکنون هیچ اشارهای به مسئولیت بدیهی حاکمیت برای حفظ سلامتی و رعایت حقوق قانونی زندانیان بیمحاکمه و بیگناه خود نکردهاند و گزارشی نیز از وضعیت سلامت آنان به خانواده و مردم نمیدهند و حتی متوجه نیستند که با شبههپراکنیهای خود دربارهی سلامتی رهبران جنبش سبز، بیش و پیش از هر چیز، ظلم و رفتار غیر مسئولانه و خودکامگی صاحبان قدرت را به نمایش میگذارند.
در همین راستا، روز چهارشنبه یک سایت نزدیک به محافل امنیتی، در خبری مشکوک ادعا کرد که میرحسین موسوی بیمار شده، حال او وخیم است و پزشکان بر سر بالینش حاضر شدهاند تا او را تحت مراقبت قرار دهند! سایت «صراط نیوز» که به نماینده رهبری در کیهان منتسب است، در حالی ادعای بیماری مهندس موسوی را مطرح کرده که نزدیکان او مشکل جسمانی و سابقهی بیماری وی را قبل از حصر رد میکنند و تاکید دارند که میرحسین تا روز قبل از حصر غیر قانونی، هیچ بیماری و مشکل جسمی خاصی حتی بیماری های متداول این سن را نداشته است.
در پیگیری این خبرسازیها، این اطمینان حاصل شد که میر محصور جنبش سبز، تا امروز حال عمومی مساعدی دارد و در ماه مبارک رمضان، روزه نیز می گیرد. با این حال با توجه به قرنطینهی اطلاعاتی میرحسین موسوی و همسرش، ادعای دیروز این سایت امنیتی این نگرانی را به وجود می آورد که ستاد کودتا چه نقشه ای در سر می پروراند؟ خبرنویس این سایت اما توجه نکرده که با خبر خود، به فرض صحت خبر، قبل از همه، سوء تدبیر قدرتطلبان حاکم را به نمایش میگذارد و همهی اینها چیزی از مسئولیت حاکمان کم نمیکند.
نهادهای امنیتی از شش ماه قبل تاکنون، با بیتوجهی به نگرانیهای خانواده و درخواستهای مکرر دلسوزان، امکان معاینهی رهبران جنبش سبز توسط پزشکان مستقل را مهیا نکردهاند. این بیتوجهی ها، واکنش مادر زهرا رهنورد را در پی داشت که یک ماه قبل در مصاحبه با کلمه از «کاهش وزن» میرحسین ابراز نگرانی کرده بود. دختران موسوی و رهنورد هم در دیدار با سید محمد خاتمی، این موارد را تایید کرده و «دلنگرانیهای موجود دربارهی وضعیت جسمی موسوی و رهنورد و نیز رفتارهای ناشایست و تهدیدهای ماموران علیه خانواده» را مورد اشاره قرار داده بودند.
سایت نزدیک به محافل امنیتی، در خبر خود، میرحسین موسوی را «اسطوره فراموش شده» مینامد و ادعا میکند که فعالان جنبش سبز، سران جنبش را فراموش کردهاند!
نکتهی حائز اهمیت اینجاست که این خبر درست یک روز پس از آن منتشر میشود که نامهای با بیش از ۳۰۰ امضای اشخاص و گروههای فعال در اعتراض به ادامهی حبس غیر قانونی موسوی و کروبی منتشر شد و بر اساس گزارشها، این نامه بازتابهای گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته و تعداد امضاهای آن نیز در حال افزایش است.
یك: فكر كنید كه كارگردان سینما هستید و فیلمی ساخته اید به نام «زیر صفر» كه یك دنیا بیچار گی و آوار گی را در مورد صنعت كفش و كارگران این صنعت به تصویر كشیده است و حالامی خواهید این فیلم را به نمایش در بیاورید.
دو: فكر كنید كه فیلم شما كاملامستند و تا حد زیادی هم مملو از زندگی است؛ منتها یك زندگی تلخ كه در آن هم كاراكترهای فیلم گریه می كنند به حال خودشان و هم مخاطبان اشك می ریزند به حال فعالان صنعت كفش، از بس كه بیچاره و فقیر شده اند به خاطر واردات كفش های چینی كه نه كسی می داند چگونه به ایران آمده و نه كسی می داند به چه طریق اجازه ورود گرفته است و نه كسی می داند چه بلایی بر سر كارگران آورده است و همچنین نه كسی می داند كه چه بلایی بر سر صنعت ایرانی آورده است، فقط همه می دانند كفش های چینی تا گلوی بازار بالاآمده اند و این یعنی یك اتفاق بد. همین!
سه: دوباره به همان فكر سابق برگردید. شما فیلمی ساخته اید به نام زیر صفر كه كارگران خموده صنعت كفش را به تصویر می كشد و چند سال طول كشیده تا فیلم را ساخته اید. چهارسال طول كشیده مجوز یك بار نمایش آن را بگیرید. نزدیك 80 میلیون تومان هم هزینه كرده اید و حالابسیاری از مقام های كارگری و اقتصادی نیز با فیلم شما عكس گرفته اند. وقتی هم می رفتند، قول داده اند كه كمك كنند فیلم بهتر نمایش داده شود تا هزینه های آن جبران شود. اما باز اتفاقی نمی افتد و شما همچنان كارگردانی هستید كه شاید از آن بالامشتی محكم به سرتان اصابت كرده و فیلمی در مورد كارگران صنعت كفش ساخته اید.
چهار: در این جور مواقع كه شما یك فیلم كارگری به نام زیر صفر ساخته اید، چاره ای ندارید تا درجه اول آرامش خود را نیز به زیر صفر هدایت كنید. برای همین زنگ می زنید به یك خبرنگار و درخواست كمك می كنید. در این لحظه ثابت می كنید كه واقعا یك شی با سرتان اثابت كرده است. چون خبرنگاران بیش از هر قشر دیگری این روزها نیاز به كمك دارند و حال این دوران شان كمی تا مقدار زیادی ابری است و اتفاقا بارها خواسته اند به شما زنگ بزنند كه كارگردان هستید و درباره كارگران فیلم می سازید تا شاید بتوانید قصه درد آنها را به تصویر بكشید.
پنج: بگذریم؛ بخش پنجم نیاز به گفتن و نوشتن ندارد چون درباره خبرنگاران است.
شش: دوباره باید فكر كنید. حالا دیگر كارگردانی هستید كه مثل مسلسل گلایه می كنید و صدایتان می لرزد و بغض تا پشت گلویتان بالامی آید و خیلی آهسته، آنقدر كه به سختی می توان شنید، می گویید: خسته شده ام و این كلمه را به آهی آرام اما تقریبا بلند می دوزید. فضا ساكت می شود و سكوت در فضایی معلق می رقصد. دیگر نه شما می توانید حرف بزنید و نه آن خبرنگار توان حرف زدن دارد. البته راستش را بخواهید، ترجیح می دهد حرفی نزند چون...؛ بگذریم.
هفت: در این بند شما فكر نكنید كه كارگردان هستید، فكر كنید كه خبرنگارید و وقتی بغض از میان پیچ و خم گلوی كارگردان پایین می رفت، تصمیم گرفته اید كاری بكنید شاید كارستان. آستین ها را بالامی زنید. كمی هم خنده یا لبخندی آرام خودش را به لب های شما تحمیل كرده است كه احساس می كنید، می شود كاری كرد. ته دل، یعنی در پایین ترین سطح صدا می گویید: كاش می شد برای خودم و همكارانم كاری می كردم اما باز حركت می كنید.
تلفن را بر می دارید و با حالتی تند می گویید: آقای معاون، آقای نماینده مجلس، آقای دولتی، آقای تاجر كفش و آقای... آیا فیلم زیر صفر را دیده اید؟ در این فیلم كارگران صنعت كفش التماس می كنند، گریه می كنند، از مرگ سخن می گویند، تمنا می كنند، از كفش های چینی ابراز تنفر می كنند و می شكنند.
هشت: صدای بوق در گوش شما سوت می كشد. هنوز فكر كنید كه خبرنگار هستید. گوشی را می گذارید و به جایی خیره می شوید كه همیشه در این جور مواقع خیره می شوید و آرزو می كنید كه ای كاش «زیر صفرها» دیده می شدند. در نهایت باز هم مطمئن می شوید كه كاری از دست شما بر نمی آید. تلفن می كنید به آقای كارگردان. صدای شما را كه می شنود خیلی سریع می گوید: خسته نباشید.
گلوی خود را صاف می كنید و دستی به موهایتان می كشید. چاره ای نیست جز كش دادن احوال پرسی ها اما در نهایت باید به این پرسش پاسخ بدهید: چه خبر؟ آیا فیلم را دیده اند؟ جواب از قبل مشخص است. فیلم را ندیده اند، برایشان تعریف كردیم و همه یك پاسخ مشترك داشتند با همان لحن غم آلود رسمی: عجب!
منبع: شرق
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از آزادگان سرافراز 8 سال دفاع مقدس آنان را یادگارهای مهم این دوران سخت خواند و افزود: آزادگان عزیز ایران اسلامی در دوران اسارت بهخوبی شأن و عزت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را حفظ و باصبر و پایداری دشمن را به ذلت کشاندند.
به گزارش آفتاب، آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به نقش اساسی حضرت امام (ره) و دستاندرکاران جنگ دربازگشت این عزیزان تصریح کرد: به جرأت میتوان گفت بازگشت آزادگان سرافراز به آغوش ملت ایران یکی از شیرینترین بخشهای دوران دفاع مقدس بود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اینکه پس از جنگ و در دوران سازندگی بسیار تلاش شد تا حق این عزیزان ایثارگربه خوبی ادا شود، تصریح کرد: با برنامههای بازسازی تلاش کردیم که رقم 16 درصد بیکاری در سطح کشور به 9 درصد برسد و با همکاری مجلس و سایر دستگاهها امکانات و کار و اشتغال خوبی برای آزادگان سرافراز فراهم آمد اما متاسفانه امروز از شما میشنویم اکثر فرزندان تحصیلکرده آزادگان بیکارند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به مشکلاتی که هنوز برخی از آزادگان، ایثارگران و خانوادههای آنان با آن دست به گریبانند، تصریح کرد: اگر چه زحمات زیادی در کشور کشیده میشود ولی با امکانات اقتصادی و درآمدهای نفتی عظیمی که طی سالیان گذشته حاصل شد، نباید شاهد وجود مشکلات اقتصادی برای قشرهای گوناگون بخصوص ایثارگران و آزادگان و نیز پرداخت نشدن معوقات و به ثمر نرسیدن قانون جامع ایثارگران عزیز باشیم.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش تحقق وعده و سنت الهی را یکی از بهترین نتایج دوران دفاع مقدس خواند و گفت: سرنوشت حزب بعث و صدام یکی از سنتهای خدشهناپذیر الهی است که برای تاریخ امروز بشریت بسیار عبرتانگیز و درسآموز است.
هاشمیرفسنجانی تصریح کرد: صدام و حزب بعث همه امکانات عراق از جمله سه قوه و مطبوعات و رسانهها و نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی را در خدمت دیکتاتوری خود و سرکوب مردم مظلوم عراق و همسایگان گرفته بود اما امروز تاریخ شاهد ذلت و مکافات آنها و نجات مردم مظلوم عراق هستیم که «ان تنصرالله ینصرکم...». چه درسی از این گویاتر و مصداقی واضحتر از بشارت الهی که: «ان ربک لباالمرصاد...» و نیز «من ظلم عبادالله کان الله خصمه دون عباده» و این سرنوشت همه دیکتاتورهای تاریخ است و نتیجه وعده خدا به بندگان مظلومش.
وی با اشاره به اینکه براساس وعدههای خداوند، پیروزی همواره با مجاهدان و صالحان است گفت: پیروزی واقعی برای مردم ایران پس از جنگ و با نابودی صدام و حزب بعث ظاهر شد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی با اشاره به تحولات عمیقی که در منطقه در حال وقوع است، سرنگونی دیکتاتورها را نمونه دیگری از تحقق وعدههای خداوند به ملتهای مظلوم خواند و تصریح کرد: وعده الهی در مورد ستمگران درست زمانی تحقق مییابد که دیکتاتورها احساس میکنند با بیشترین امکانات اقتصادی، نظامی و امنیتی بیشترین تسلط را برای ظلم و تعدی به حقوق مردم دارند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دربخش دیگری از سخنانش و در پاسخ به پرسش یکی از آزادگان با تأکید بر اینکه باید اصل انقلاب ونظام جمهوری اسلامی و ساختارهای ایجاد شده براساس قانون اساسی را از عملکردهای خود پس از انقلاب از هم تفکیک کنیم، گفت: باید همواره دستاوردهای اساسی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را از ضعفهای مدیریتی و فردی و ناکامیهای جناحی جدا و دستاوردهای مثبت را تقویت و ناکارآمدیهای مدیریتی را با جدیت و صداقت برطرف کنیم تاانشاءالله آینده بهتری را برای فرزندانمان فراهم کنیم.
در ابتدای این دیدار تعدادی از آزادگان حاضر در جلسه به طرح خاطرات خود از اسارت و دفاع مقدس از جمله نقش سخنرانی های آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ در تقویت روحیه نشاط، امید و صبر اسرای در بند داشت پرداختند و بخصوص به آخرین نامه صدام به ایشان که با نوشتن «اکنون شما به همه خواسته های خود رسیده اید» اشاره کردند که پس از آن آزادی اسرا آغاز شد.
همچنین تعدای از حاضران در جلسه به بیان مشکلات و معضلاتی که ایثارگران، جانبازان و آزادگان با آن دست به گریبانند پرداختند.
همچنین آیتالله هاشمی رفسنجانی در ضیافت افطار پرسنل حفاظت فیزیکی مجمع تشخیص مصلحت نظام، جماران و چک و خنثیسازی با آرزوی توفیق قبولی طاعات و عبادات همه عزیزان حاضر در جلسه، مقوله امنیت را از مهمترین نیازهای کشور خواند و ازتلاش همه دستاندرکاران ایجاد امنیت در کشور بخصوص پرسنل سپاه حفاظت تشکر و قدردانی به عمل آورد.
تهران امروز: از ابتدای سال تاكنون بیش از سه یا چهار گزارش نظارتی مهم (در حوزه اقتصادی) به مجلس رسیده است كه تا این لحظه هیچ كدام از آنها در مجلس قرائت نشده است. بخشی از این قرائت نشدن مربوط به این است كه دو ماه ابتدایی سال، مجلس مشغول تصویب طی لایحه بودجه ۹۰ بود و پس از آن هم مجلس در زمانهای متوالی به این گزارشها پرداخته اما از قرائت نهایی آن در صحن خبری نبوده است.
بخش مهمی از این گزارشهای آماری نیز به جای دولت توسط مركز پژوهشهای مجلس تهیه شده است. گزارش نظارتی برای تحقیق وتفحص از اجرای برنامه چهارم هم توسط خود مجلس تهیه شده است در حالی كه دولت باید طبق قانون برنامه چهارم هرسال گزارش نحوه اجرای این قانون را به مجلس ارائه میداد. گزارش از نحوه اجرای قانون هدفمندی یارانهها كه باز هم باید توسط خود دولت تهیه میشد اما انجام نشد و بازهم مركز پژوهشها راسا خود اقدام به این كار كرد.
گزارشهای تفریغ بودجه از سال ۸۸ به بعد كه این گزارشها توسط دیوان محاسبات تهیه شده اما تا جایی كه پیگیریهای نشان میدهد دولت گزارش اقتصادی سال (نحوه اجرای بودجه سالانه) را نیز تهیه نكرده و به مجلس ارائه نداده است اما دیوان محاسبات گزارش تفریغ بودجههای سال ۸۸ و گزارش ۹ ماهه تفریغ بودجه سال ۸۹ و جمع بندی گزارش سه ماهه از اجرای بودجه سال ۹۰ را نیز تهیه كرده است. این گزارشها هماكنون در مجلس است، در كمیسیونهای مربوطه نیز بررسی شده اما هنوز در صحن علنی قرائت نشده است.
یكی از گزارشهای تحقیق و تفحص كمیسیون برنامه و بودجه همان گزارش عملكرد برنامه چهارم توسعه است كه قرار است در صحن علنی مجلس قرائت شود اما پیش ازآن تهران امروز جزئیات آن را منتشر می كند. این گزارش از چند جهت اهمیت دارد. یكی آنكه این گزارش توسط خود مجلس تهیه شده است. دیگر آنكه دولت از ابتدای اجرای این برنامه اعتقادی به اجرای آن نداشت و بارها و بارها این برنامه را یك برنامه آمریكایی خواند و تاكید كرد كه باید كتاب قانون آن خمیرشود.
به همین دلیل هم هیچ وقت گزارشی از روند اجرای این قانون نه تنها به مجلس بلكه به هیچ منبع و مرجع نظارتی دیگری نیز ارائه نكرد. بر اساس بررسی مجلس«دولت تنها ۳۳ درصد از برنامه چهارم توسعه را اجرا كرده است.»
این خبر را موسیالرضا ثروتی عضو كمیسیون برنامه و بودجه در حالی به تهران امروز میگوید كه هنوز دولت هیچ گزارش مستقل و مستدلی از اجرای برنامه چهارم توسعه (اجرای بند ۱۵۷ قانون برنامه توسعه چهارم) ارائه نكرده است. بنابراین كمیسیون برنامه و بودجه مجلس دست به تحقیق و تفحصی در مورد اجرای برنامه چهارم زده و گزارشی نیز از این موضوع تهیه كرده است.
ثروتی در این باره به تهران امروز میگوید: دولت در اجرای ماده ۱۵۷ قانون برنامه چهارم توسعه ملزم بوده كه هر سال گزارش نظارتی اجرای برنامه چهارم توسعه را حداكثر تا پایان آذرماه سال بعد به مجلس ارائه كند. این گزارش باید شامل مواردی چون بررسی عملكرد مواد قانونی برنامه چهارم، بررسی عملكرد سیاستهای اجرایی، بررسی عملكرد متغیرهای عمده كلان و بخشی از جمله تولید و سرمایهگذاری تجارت خارجی، تراز پرداختهای بودجه، بخش پولی و تورم، اشتغال و بیكاری و همچنین پیشرفت عملیات اسناد ملی توسعه بخشی و استانی، ارزیابی نتایج عملكرد و تبیین علل مغایرت با برنامه و... میشود كه دولت باید هرسال یك گزارش و در مجموع پنج گزارش از عملكرد خود به مجلس ارائه میكرد اما این كار انجام نشده است.
او میافزاید: به همین دلیل كمیسیون برنامه و بودجه برای تحقیق و تفحص با استناد و استفاده از آمارها و گزارشهای معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی، بانك مركزی، مركز آمار ایران، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی كل كشور اقدام به تهیه گزارشی از عملكرد دولت در برنامه چهارم توسعه كرده است.
در این گزارش به اهداف كمی و كیفی توجه شده و نتایج عملكرد دولت نیز لحاظ شده است. در مجموع و بهطور كلی دولت تنها ۳۳ درصد برنامه چهارم توسعه را اجرا كرده و به ۶۷ درصد از اهداف برنامه پایبند نبوده است. و این موضوع در زمینههای مختلف به طور كامل مشهود است.
نرخ بیكاری و اشتغال
هدف كمی برنامه چهارم این بوده كه در پایان برنامه نرخ بیكاری به ۸٫۴ درصد برسد. در چهار سال اول برنامه در مجموع دو میلیون و ۵۳۲ هزار شغل ایجاد شده كه حدود یك میلیون نفر كمتر از اهداف برنامه، ایجاد اشتغال شده است. در چهار سال اول برنامه بهطور متوسط سالانه۶۳۰ هزار شغل ایجاد شده اما در سال چهارم تعداد شاغلان به نصف اهداف برنامه رسیده است. در چهار سال اول برنامه اشتغال در بخش كشاورزی كاهش یافته است (كمتر از اهداف برنامه). در بخش صنعت و معدن در قالب برنامه بوده است. در بخش خدمات اشتغال پنج برابر پیشبینی برنامه بوده در بخش خدمات عمومی سه برابر پیشبینی اهداف برنامه بوده است.
رشد اقتصادی
در بخش رشد اقتصادی هدف برنامه در پایان پنج سال رسیدن به رشد اقتصادی هشت درصد بوده است. در سال ۸۴ رشد اقتصادی حدود۶٫۹ درصد بوده كه با روند كاهشی در سال ۸۶ به ۶٫۷ درصد رسیده است. در نیمه دوم سال ۸۷ به ۲٫۷ درصد رسیده و در پایان سال به ۱٫۳ درصد رسیده است؛ در سال ۸۸ رشد اقتصادی حدود ۳٫۹ درصد بوده در دو سال پایان برنامه نیز رقم دقیق و مشخصی اعلام نشده و در سال ۸۹ هم هنوز اعلام نشده است.
رشد بخش نفت
رشد اقتصادی در بخش نفت طبق برنامهریزی و هدف گذاری برنامه، بهطور متوسط سالانه حدود ۳ درصد همراه با رشد صعودی بوده است اما این شاخص در سال ۸۴ (شروع برنامه) ۰٫۳ درصد بوده كه در پایان سال ۸۷ به منفی ۳ درصد رسیده است. در بخش نفت نرخ رشد استخراج نفت در تمام طول برنامه كاهنده بوده و ارزش افزوده در این بخش روند نزولی داشته است.
رشد بخش صنعت و معدن
در بخش صنایع و معادن رشد این بخش در برنامه حدود ۱۱٫۲ درصد پیشبینی شده بود. اما در عمل در چهار سال اول برنامه رشد نزولی داشته و از ۱۱٫۶ درسال ۸۴ به ۷٫۴ درصد در سال ۸۷ رسیده است.
رشد بخش كشاورزی
در برنامه برای بخش كشاورزی پیشبینی رشد ۶٫۵ درصدی بوده است اما در عمل رشد بخش كشاورزی هم نزولی بوده و روند هم كاهش داشته است به طوری كه اشتغال در بخش كشاورزی به طور متوسط سالانه ۱۰۰ هزار نفر كاهش داشته است.
رشد بخش خدمات
در مورد خدمات هم به طور متوسط پیشبینی رشد ۹ درصدی در برنامه وجودداشته اما در عمل رشد اقتصادی در بخش خدمات هم روند نزولی داشته است.
مصرف تشكیل سرمایه
مصرف تشكیل سرمایه در برنامه چهارم با رشد هزینههای مصرفی شش درصد و برای تشكیل سرمایه ثابت ناخالص ۱۲٫۲ درصد پیشبینی شده بود. عملكرد برنامه نشان میدهد كه رشد هزینههای مصرفی طی برنامه چهارم كاهنده بوده و در سال ۸۷ منفی شده است. این امر نشان میدهد كه در سال ۸۷ ایران با ركود مواجه بوده است لذا تشكیل سرمایه ثابت در چهار سال اول برنامه تنها هفت درصد بوده است.
از جمله دلایل دیگر این كاهش تورم فزاینده همراه با تثبیت تقریبی نرخ ارز، كاهش رقابت پذیری محصولات داخلی، افزایش واردات، عدم بهبود نسبی شاخصهای كسب و كار، عدم توفیق در تامین منابع مالی خارجی، اتكای بیش از اندازه به سرمایهگذاری دولتی، پایین بودن بازدهی نسبی سرمایه در بنیادهای تولیدی، ناكارایی نظامهای تامین كننده اعتبار، بالا بودن ریسك سرمایهگذاری در كشور، بالا بودن هزینههای مبادله، كند بودن روند واگذاری شركتهای دولتی و در نهایت تاثیر متقابل سیاست واقتصاد از جمله عوامل اصلی رشد ناكافی تشكیل سرمایه ناخالص طی برنامه چهارم توسعه است.
بودجه و منابع مالی دولت
در این بخش، راهبردهای برنامه عبارت بود از اینكه تامین اعتبارات هزینهای در پایان برنامه به طور كامل از محل درآمدهای مالیاتی و سایر درآمدهای غیر نفتی تامین شود و تراز عملیاتی بودجه به صفر میرسید. در عمل نهتنها كسری تزار عملیاتی به صفر نرسید بلكه حدود دو برابر پیشبینی برنامه بوده است. در برنامه چهارم هدفگذاری شده بود كه متوسط رشد اعتبارات هزینهای در سالهای برنامه ۱۰ درصد باشد اما در چهار سال اول برنامه به طور متوسط ۲۵ درصد رشد داشته و هزینههای جاری دولت در سال چهارم برنامه چهارم توسعه دو برابر پیشبینی برنامه بوده است.
طی اجرای پنج سال برنامه حداقل ۳۰۱ میلیارد دلار از عواید فروش نفت، گاز و میعانات گازی مصرف شده است كه از این مبلغ ۲۳۳ میلیارد دلار در بودجه صرف شده كه شامل واردات فرآودههای نفتی و برداشت بودجه از حساب ذخیره ارزی بوده است. حدود ۵۶ میلیارد دلار دولت از حساب ذخیره ارزی بدون ذكر سقف ماده واحده بودجه كشور برداشت كرده است. حدود ۱۲ میلیارد دلار نیز تسهیلات به بخش خصوصی پرداخت شده است. همچنین پیشبینی شده بوده كه سهم تملك دارایی سرمایهای از كل مصارف در سال چهارم برنامه به ۴۰ درصد برسد كه در عمل كمتر از ۳۰ درصد بوده است و منابع و مصارف بودجه در تمام سالهای برنامه بیش از پیشبینی برنامه بوده است.
بهرهوری
قرار بوده كه ۰٫۱ درصد از رشد اقتصادی از بهرهوری سرمایه حاصل شود كه در مجموع ۳٫۵ درصد از كل بهرهوری از سرمایه و كل عوامل تولید و نیروی انسانی و كار باشد كه در پایان برنامه به ۲٫۵ درصد رسیده است.
تورم
متوسط رشد نرخ تورم در برنامه حدود ۹٫۹ درصد پیشبینی شده بود اما در عمل متوسط نرخ رشد تورم طی سالهای برنامه حدود ۱۴٫۲ درصد بوده است. یعنی شاخص قیمت كالا و خدمات از ۱۰۰ در سال ۸۳ به عدد ۲۰۳ در سال ۸۸ رسیده است. عدم وصول كاهش نرخ تورم نتیجه تاثیر همزمان مجموعهای از سیاستهای اقتصادی بوده است. طبق آخرین اعلام مركز آمار ایران اعلام نرخ تورم در فروردین ۹۰ حدود ۱۵٫۳ درصد، در اردیبهشت ۱۶٫۷ درصد، در خرداد ۱۸٫۲ درصد و در تیرماه به ۱۹٫۶ درصد رسیده است.
رئیس قوه قضاییه در اظهاراتی اعلام کرد که در آشوبهای ۸۸ یک نفر کشته شد که آخر هم معلوم نشد چه کسی او را کشته است. وی همچنین گفت: وقوع حوادث اخیر در انگلستان نمونهای آشکار از رفتار تناقضآمیز غربیها در برخورد با مساله حقوق بشر است.
به گزارش خبرآنلاین، آیتالله صادق آملی لاریجانی در جلسه روز گذشته مسئولان عالی قضایی با تاکید بر اینکه نحوه برخورد دولت و سیستم قضایی و پلیس انگلیس با تظاهرکنندگان این کشور توجه همه جهانیان را به سوی خود جلب کرد، افزود: نخستوزیر انگلیس با اراذل و اوباش خواندن تظاهرکنندگان در کنار برخوردهای به شدت خشونتآمیز پلیس، به خوبی نگاه دوگانه خود به مسایل حقوق بشری را نشان داد.
وی گفت: همه جهانیان نحوه برخورد خشونتآمیز پلیس با تظاهرکنندگان، نحوه قضاوت و نیز اظهارنظرهای مسئولان این کشور درباره اراذل و اوباش دانستن مردم تظاهرکننده انگلیس را دیدند. واقعا اگر این نحوه برخوردها در کشور ما رخ میداد چه انعکاسی در مطبوعات و رسانههای غربی پیدا میکرد؟
وی به فتنه سال ۸۸ اشاره و اظهار کرد: در جریان فتنه ۸۸ همه شما مشاهده کردید که غربیها چطور مسائل را منعکس میکردند. شخصی در آن آشوبها کشته شد که تا به آخر هم معلوم نشد به دست چه کسانی کشته شده و حتی احتمال اینکه در جریان آن مساله دخالت مستقیم آشوبگران و در نهایت دخالت خود غربیها در کار بوده، وجود دارد اما دیدید غربیها علیه جمهوری اسلامی چه جنجالی راه انداختند که بگویند جمهوری اسلامی ایران با شهروندان خودش اینطور برخورد میکند. در مقابل در آشوبهای انگلیس در طول دو سه روز شش نفر کشته شدند اما ندای سازمانهای حقوق بشری بلند نشد.
رئیس دستگاه قضایی «تعامل با کشورهای غربی معاند با جمهوری اسلامی ایران و کشورهایی که حرف و عملشان در مسایل سیاسی و حقوق بشری متناقض است» را نیازمند ارزیابی دوباره دانست و خاطرنشان کرد: کشورهای مسلمان و خصوصا کشور عزیز ایران که ۳۰ سال از انقلابش میگذرد و راه جدیدی را در دنیا باز کرده شاید ضروری باشد که اکنون نسبت خودش را با کشورهای غربی از نو مورد ملاحظه قرار بدهد چرا که به نظر میرسد اگر بخواهیم تعامل منطقی و معقولی با کشورهای مغربزمین داشته باشیم باید نسبت خودمان را و وضع خودمان را در جغرافیای دنیا و در تعامل با مغربزمین مورد مداقه قرار بدهیم تا بدانیم ما در چه جایگاهی هستیم و مغربزمین چه وضعیتی دارد.
آملی لاریجانی لزوم توجه به مبحث غربشناسی را مورد تاکید قرار داد و آن را پیشزمینه چینش و طراحی جدیدی از نحوه تعامل با غرب برشمرد و اضافه کرد: شناخت وضعیت فعلی غرب و شناخت وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، گسستهای طبقاتی و اجتماعی مغربزمین، نحوه سیطره غرب بر کشورهای دیگر و مخصوصا نحوه سیطره اطلاعاتی غرب در لباس جدید هجوم تبلیغاتی، از زمینههایی است که باید در آنها به تحقیق جدی پرداخت تا با شناخت مبانی فکری و ارزشی غرب و شناخت تناقضها و دوگانگیهای آنها طرح جدیدی در این رابطه در انداخته شود.
وی تاکید کرد: نگاه عمیقتر به فرهنگ و روشها و منشهای غرب و ارزیابی دوباره از جوامع غربی، پوشالی بودن اقتدار ظاهری آنها را نمایان میکند و به جهانیان آشکار میکند که مغربزمین با وجود ژستهای مقتدرانهای که میگیرد، در درون گرفتار تضادهایی است که به فروپاشی خودشان منجر میشود. شما اقتصاد کشورهای غربی خصوصا آمریکا را دیدید که با آن عظمت که تقریبا قاهر بر کل دنیا بود در ظرف یکی دو سال به چه وضعی افتاد و چه بسا در آینده وضع مشکلتری پیدا کند.
رئیس قوه قضاییه در ادامه به مساله انفجارهای اخیر در عراق اشاره کرد و گفت: وقوع این انفجارهای مهیب در این موقعیت خصوصا بعد از جهتگیری سریع سخنگوی وزارت خارجه آمریکا که ادعا کرده بود اگر از ما درخواست شود میتوانیم بیشتر در عراق بمانیم، این ظن و گمان را بر میانگیزاند که آیا خود آنها پشت این قضایا نیستند و برای بقای غاصبانه و اشغالگرانه خودشان در عراق آیا طراحی بلند مدتی نکردهاند؟
آملی لاریجانی ابراز عقیده کرد: این احتمال هم وجود دارد که این انفجارها جریانسازی جدیدی باشد تا اذهان را از مشکلات کشورهای اروپایی دور کند.
وی با تسلیت به دولت و ملت عراق، از دولت این کشور خواست که با برخورد صحیح با کشورهای اشغالگر اجازه ندهد آمریکاییها منویات خودشان را محقق سازند.
وی در بخش پایانی سخنان خود با تاکید بر ضرورت بهرهمندی از مواهب معنوی ماه مبارک رمضان تصریح کرد: مردم متدین ما از مواهب این ماه برخوردار هستند و امید که از فضیلت شبهای قدر بیشتر استفاده کنیم.
رئیس قوه قضاییه خاطرنشان کرد: برخی از بزرگان مطرح کردهاند که در آیه شریفه «تنزلالملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» مقصود این است که در این شب، امر الهی از آسمانهای عالی به مراحل پایینتر و دانی تنزل پیدا میکند و این تنزل امر یک حقیقت روحانی و معنوی است و درک لیلهالقدر شاید به همین درک تنزل امر در شب قدر باشد.
آملی لاریجانی افزود: در این شب تمام حقایق سال از طریق امر الهی بر صاحب العصر و الزمان نازل میشود و کسانی که بتوانند شب قدر را درک کنند به فراخور سعه وجودی خودشان درکی از این نزول خواهند داشت و امیدواریم که در این شبهای با فضیلت بتوانیم از مواهب با برکت آن استفاده کنیم.
گروههای اپوزیسیون و رهبران سیاسی مخالفان حکومت «علی عبدالله صالح» رئیسجمهوری یمن تشکیل «شورای ملی یمن» را اعلام کردند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، شورای ملی یمن ۱۴۳ عضو دارد که از میان گروهها و احزاب سیاسی، رهبران تظاهرات ضدحکومتی چند ماه اخیر و شخصیتهای مخالف حکومت عبدالله صالح انتخاب شدهاند.
«سالم محمد باسندوه» یکی از رهبران مخالفان، هدف از تشکیل این شورا را ایجاد هماهنگی برای سرنگون کردن حکومت عبدالله صالح عنوان کرده و گفته است که این شورا گزینهای در مقابل دولت کنونی نیست.
به گفته وی، شورای ملی یمن از بین اعضای خود فردی را به عنوان رئیس انتخاب خواهد کرد.
علی عبدالله صالح سه ماه پیش در حمله به کاخ مسکونیاش در صنعا به شدت مجروح شد و در عربستان سعودی تحت درمان قرار گرفت.
عبدالله صالح که ۳۳ سال پیش به قدرت رسید، در پیامی تلویزیونی خطاب به مردم یمن اعلام کرده است که به زودی به کشورش بازخواهد گشت.
۱- زندان کلینیک اهواز سومین زندانی است که طی ۲۶ ماه گذشته آنرا تجربه کرده ام. پس از تحمل ۱۵ ماه حبس در زندان اوین و ۸ ماه حبس در زندان کارون، اکنون بیش از ۳ ماه است که در زندان کلینیک به سر می برم و در طی این مدت چنان تفاوت های مثبتی را در ویژگی های این زندان (بخصوص در کادر مدیریت آن) به چشم دیده ام که نادیده گرفتن و بیان نکردن آنرا جز بی انصافی، نامی دیگر نمی توانم بنهم.
۲- تجربه زندان هرگز تجربه ی خوبی نیست، مخصوصا برای نگارنده ی این متن که حتی یک روز حضور در زندان را نیز حق خویش نمی داند. اما خب فکر نمی کنم که این مساله ربطی به ضرورت وجود زندان و اهمیت رعایت استانداردهای این مکان و یا تلاش برای بهتر زیستن در آن داشته باشد.احتمالا این نکته به اندازه ی کافی روشن است که دفاع از شرایط یک زندان به معنای دفاع از حضور در زندان نیست!
۳- زندان کلینیک اهواز به لحاظ رعایت استانداردهای یک زندان مانند بهداشت، تراکم جمعیت، اصل تفکیک جرائم و رعایت حقوق اساسی زندانیان وضعیت مناسبی دارد. مسئولین زندان می کوشند که با زندانیان به مثابه ی یک انسان برخورد کنند و این نکته بسیار حائز اهمیت است.
۴- تجربه ی زندان در ذات خود، تجربه ای انقباضی است به این مفهوم که افکار، احساسات و تخیلات انسان را محدود می کند و این ویژگی انقباضی، درون تجربه ی تبعید (آن هم در یک فرهنگ متفاوت) به مراتب تشدید می گردد. حال اگر این تجربه ی تبعید در زندانی با کیفیت وحشتناکی مانند کارون باشد، قدرت تخریب ویرانگری نسبت به وجود انسانی می یابد که به راستی آستانه ی تحمل زندانی را نشانه می رود. به هر حال حضور در زندان کلینیک سبب شده که قسمت زیادی از حافظه، توانایی های ذهنی و حساسیت های وجودی ام را که در زندان کارون از دست داده بودم، دوباره بازیابی کنم و این نکته انصافا برایم خوشایند است.
۵- آیین نامه ی سازمان زندان ها در زندان کلینیک به گونه ای دقیق و سختگیرانه اجرا می شود و این نکته اگرچه در یک معنا می تواند به ضرر زندانیان تفسیر شود ولیکن سبب رعایت بسیاری از حقوق تصریح شده ی زندانیان نیز می گردد. قانون در این زندان خلاف رایج دیگر مجموعه ها به گونه ای ابزاری و به نفع مدیران به کار گرفته نمی شود، بلکه در رابطه با کارمندان و کادر مدیریت نیز به گونه ای مهارکننده و بازدارنده عمل می کند. فهم از قانون در این مجموعه تا حد زیادی مدرن و مبتنی بر آموزه ای دموکراتیک است.
۶- زندان کلینیک بدون شک صاحب نواقص و ایراداتی نیز هست که قسمت اعظم آن ناشی از دور بودنش از محیط شهری و کمبود امکانات می باشد، ولی آنچه کنار آمدن با این کمبودها را آسان می سازد، سطح تعامل بالای مدیریت با زندانیان و اراده ی کاملا مشهود آنان برای حل مسایل و مشکلات می باشد. ریاست زندان به صورت مرتب و حداقل هفته ای یکبار، از بندهای زندان بازدید می کند و مسایل زندانیان را می شنود و در صورت امکان به آنها ترتیب اثر می دهد. این اراده و آمادگی برای حل مسیل، به نظر من مهمترین فصل تمایز این مجموعه با دیگر مجموعه هاست ...
۷- ریاست زندان، آقای "منشداوی" شخصیتی محترم، معقول، باهوش و با آستانه ی تحمل بالاست و انصافا در شیوه ی مدیریت خویش کلاسی بالاتر از یک مدیریت یک زندان را به نمایش می گذارد. تعامل مستمر ایشان با زندانیان و شنیدن انتقادات آنان، هربار مرا در این نتیجه گیری استوارتر می سازد که داشتن روحیه ی انتقادپذیری، قبل از هر چیز در گرو داشتن توانایی های بالا و قدرت انعطاف ناشی از آن است. جمله ی همیشگی ایشان مبنی بر اینکه "در میان ما و شما (زندانیان) می بایست عقل حاکم باشد" انصافا زیباترین جمله ای است که تاکنون از زبان یک مقام مسوول شنیده ام ... !
۸- در طی این مدت بارها و بارها وضعیت مدیریت این زندان را با مدیریت دانشگاه خودمان مقایسه کردم و هربار از این قیاس تاسف خوردم. در حالیکه دانشگاهها به واسطه ی مدیریت سوء حاکم بر آن و همین طور سیاست های وزارت علوم، گام به گام به سوی امنیتی شدن قدم بر می دارند و بنیان علم و آکادمی روز به روز متزلزل تر می شود، دیدن مدیریتی مبتنی بر علم و عقل آن هم در زندان به جد مایه ی شگفتی است.
۹- شاید کسی انتقاد کند که این نوشتار صف بندی سیاسی حاکم بر جامعه را رعایت نکرده است، چرا که نویسنده به عنوان یک مدعی دفاع از دموکراسی، از یک رییس زندان آن هم در یک ساختار سیاسی غیر دموکراتیک دفاع نموده است، اما خب این انتقاد به نظر من وارد نیست. مدت هاست به این نتیجه رسیده ام که می بایست در ترسیم مرز میان مدافعان و مخالفان دموکراسی دقیق تر و ظریف تر از گذشته عمل کنم و اسیر پیشداوری ها و همین طور قطب بندی های سیاسی رایج نشوم. مدیریت زندان کلینیک (البته خلاف ساختار کلان سیاسی) شاخص های مناسبی از عقلانیت و مدارا را در شیوه ی مدیریت خویش به کار می گیرد و از همین رو بیرون از مختصات دموکراتیک قرار نمی گیرد. آنچه که احتمالا محل مناقشه است جایگاه نویسنده ی این متن است که هنوز هیچ امتحانی پس نداده است!
۱۰- اعتراف می کنم که در گذر زمان قضاوت های سختگیرانه و شاید هم غیر منصفانه ای نسبت به عموم انسان ها پیدا کرده ام که معمولا از آن چیزی نمی گویم و در مورد آن سکوت می کنم. سکوتی که گرچه ریشه های عافیت طلبانه و احتمالا مزورانه ای دارد ولیکن اشکالی در آن نمی بینم ... .
از طرفی به موازات این قضاوت سخت گیرانه نوعی تعلق خاطر متساهلانه و عیب پوشانه نیز نسبت به افراد خاصی در من شکل گرفته که می کوشند به گونه ای خود بنیاد، سنجیده، با ظرافت و روشن بینانه با امر زیستن مواجه شوند و یا حداقل این گونه زندگی شان در عرصه ی عمومی را با چنین خصوصیاتی سامان دهند. جالب اینجاست که در این موارد خاص نه تنها میل به سکوت کردن ندارم، بلکه نوعی احساس وظیفه و تکلیف هم به گفتن و نوشتن در خودم می یابم و این احتمالا ناشی از آن است که فکر می کنم کسب فضایل بالا نیاز به نوعی اندیشیدن و اراده ورزی دقیق، مستمر و کنش گرانه دارد که باید بدان احترام گذاشت. درک ضرورت این نوشتار احتمالا در چارچوب این منطق بهتر قابل درک است، یعنی آنجا که نویسنده می کوشد به اراده ی مدیریت زندان برای عقلانی نگریستن، دقیق فهمیدن و مسئولانه عمل کردن، احترام بگذارد.
سید ضیا نبوی
زندان کلینیک اهواز
مرداد ۱۳۹۰
جمعی از اساتید دانشگاه علم و صنعت با ارسال نامه ای به رییس مجلس نسبت به سیاستهای محدودیت ظرفیت پذیرش بانوان در رشته های کارشناسی و کارشناسی ارشد هشدار داده اند. متن کامل این نامه که نسخه ای از آن در اختیار امروز قرار گرفته است در پی می آید:
بسمه تعالي
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای دکتر لاریجانی
با سلام، احتراما اخبار حذف و يا محدوديت در ظرفيت پذيرش خواهران و پذيرش عمدتا آقایان در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه علم و صنعت ایران اینروزها و پس از توزیع دفاتر انتخاب رشته به واقعیت پیوست. هرچند در ابتدا مرجع منطقی مراجعه و پیگیری موضوع وزارت علوم تحقیقات و فناوری به نظر می رسد لکن به علل مختلف از جمله ضرورت پیگیری مجدانه و خارج از روال بروکراتیک جاری و پیشگیری از فوت زمان، امضاء کنندگان را بر آن داشت تا مراتب را اينگونه پیگیری نمایند. لذا نظر جنابعالي را به موارد زیر جلب می نماید.
1- ابتدا آماری از شرح واقعه که خود نیاز به ارائه توضیحات بیشتر را منتفی می سازد و گویای تبعات ناگوار چنین تصمیمی هست تقدیم میگردد.
الف-كارشناسي در سال 90 ب-كارشناسي ارشد در سال 90 (موارد نمونه) 2- با توجه به تعدد و تکرر اشارات به اهمیت فراهم آوردن فرصتهای یکسان برای آحاد جامعه، اشارات به ضرورت علم اندوزی و ایجاد زمینه های تعالی برای خواهران در آیات و روایات متعددو بویژه تاکیدات فراوان در گفتار حضرت امام (ره) و مصادیق متعدد در سیره ایشان در این خصوص که بعضا از صراحت کم نظیری نیز برخوردار است آیا توجیهی نیز برای چنین تصمیمی باقی می ماند؟
3- آیا با توجه به صراحت بیان در انتظار بوجود آوردن شرایط و حقوق مساوی برای بانوان در مقایسه با آقايان در جای جای قانون اساسی، بانوان غرامت چه چيزي را بايد بپردازند كه ناگزير از پرداخت شهريه دورههاي شبانه بايد باشند تا بتوانند ادامه تحصيل در اين دانشگاه دهند؟
4- آیا با توجه به آمارنزديك به 60% از حضور خواهران در آزمون سراسری ورود به دانشگاهها در دوره كارشناسي، از منظر حفظ و صیانت از منافع ملی و پیشگیری از تبعات اجتماعی، چنین تصمیماتی را با چه بیانی می توان توجیه نمود؟
5- آیا در شرایطی که بار عمده تحولات علمی کشور بر عهده دانشگاهها بوده و دانشگاههای دنیا با تمهیدات کوتاه مدت و بلند مدت برای شکار متقاضیان با توانمندیهای بیشتر از خارج از کشورهای خود کورس گذاشته اند، هیچ منطقی برای دفع افراد با توانمندیهای بالاتر از دانشگاههاي كشور و سوق دادن آنها به خارج- آنهم صرفا به دلایل جنسیتی- می توان ارائه نمود؟
6- آیا با توجه به موارد فوق، در ذهن دانشجویان فعلی و بالقوه دانشگاه علم و صنعت ایران و عموم دانشگاههای کشور بجا نیست اگر هدف چنین اقداماتی، که سالها پیش در کشورهای بسیار عقب افتاده نیز کنار گذاشته شده، حذف تدریجی بانوان از صحنه های اجتماعی قلمداد گردد؟
7- آیا اقدام به حذف فرصت بانوان در ورود به یکی از دانشگاههای تراز اول کشور، با شعار عمومی عدالت محوری و ایجاد فرصتهای مساوی برای همه آحاد کشور در تضاد و تناقضی آشکار نیست؟ با توجه به موارد فوق و سوالات متعدد دیگر از حضرتعالی درخواست می گردد مقرر فرمائید، قبل از آنکه دیر شده باشد، ضمن بررسی علل چنین تصمیماتی نسبت به اصلاح آن اقدام عاجل گردد؛ تا از این رهگذر این دانشگاه کهن، که جایگاه فعلی خود را مرهون سالهای متمادی خدمات اساتید، کارکنان و بویژه دانشجویان فهیم خود است، به روند رو به رشد و تعالی خود ادامه دهد.
با تشکر
1- محمد هادي افشار - دانشيار دانشكده عمران
2- سيد جواد امامي - استاديار دانشكده عمران
3- عليرضا خاوندي - دانشيار دانشكده مهندسي مواد و متالورژي
4- محمدباقر ذهبيون - استاديار دانشكده عمران
5- سيد محمد شهرتاش - استاديار دانشكده برق
6- محمد تقي صالحي - دانشيار دانشكده مهندسي مواد و متالورژي
7- داود عرب خابوري - استاديار دانشكده برق
8- نوراله كثيري - دانشيار دانشكده مهندسي شيمي
9- تورج محمدي - استاد دانشكده مهندسي شيمي نامه جمعی از اساتید دانشگاه علم و صنعت ایران به رییس مجلس درباره محدودیت ظرفیت پذیرش بانوان در دانشگاه:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر