رئیس سابق قوه قضاییه و رئیس هیئت حل اختلاف قوای جمهوری اسلامی، دیپلماسی فعال ترکیه در منطقه را "نقشآفرینی به نفع مدیریت اسلام لیبرال مآب" خوانده و گفته است "با مسائلی كه امروز در منطقه و جهان رخ داد، دیگر دنبال آن نیستیم كه جمهوری اسلامی در یك سرزمین محدود جغرافیایی ایران بماند، بلكه اکنون دنبال آن هستیم كه اسلام در سراسر دنیا احیا و حاكم شود."
به گزارش فارس، آیت الله محمود هاشمی شاهرودی، عصر چهارشنبه دوم شهریورماه، در دیدار اعضای هیئت رئیسه و شورای مركزی فراكسیون بیداری اسلامی مجلس، خواستار فعالیت بیشتر در عرصه "تبیین ابعاد بیداری اسلامی" و آنچه "توطئههای دشمنان علیه قیام ملتهای منطقه" خواند، شد.
رئیس سابق قوه قضائیه، بدون اشاره به توقیف و تحدید احزاب مستقل و منتقد در کشور، اظهار عقیده کرد "اگر نظام حزبی را قبول نكنیم، تجربه جمهوری اسلامی نشان داد كه میتوان با ایجاد جمعیتها و تجمعهایی كه به كل نظام و جریان اصلی انقلاب و رهبری و اصول پایبندند و دنبال انشقاق و انفصال در صفوف وحدت نیستند، از جنبههای مثبت كاركرد حزبی استفاده كرد."
هاشمی شاهرودی افزود: احیای اسلام در جهان هدف اصلی امام بود و مسأله اصلی نظام است و خصوصا با مسائلی كه امروز در منطقه و جهان رخ داده، دیگر دنبال آن نیستیم كه جمهوری اسلامی در یك سرزمین محدود جغرافیایی ایران بماند بلكه بعد از سی سال دنبال آن هستیم كه اسلام در سراسر دنیا احیا و حاكم شود.
رئیس هیئت حل اختلاف میان قوا، در ادامه بدون اشاره به بحران های سیاسی و اقتصادی و مدیریتی در کشور، اظهار عقیده کرد "چالش امروز ما هم اینست و مشكل داخل كشور نیست، بلكه چالش با استكبار و در رأس آن آمریكا در كل جهان این است كه اسلام در همه نقاط دنیا احیا و حاكم شود و این كار عظیمی است و در آن مسائل سیاسی و اجتماعی متنوعی وجود دارد كه اگر هر بخش آن را مجموعهای در دستور كارش قرار دهد، خدمت كرده است."
هاشمی شاهرودی گفت "تحولاتی كه پیش آمده، زمینه و مقدمات صدور انقلاب به كل دنیاست و كارهای زیادی میتوان در این زمینه هم در داخل كشو و هم در مناطقی كه بیداری اسلامی در آن مناطق رخ داده، قبل از آنكه دشمن از این تحولات بهرهگیری كند، انجام داد."
وی افزود: دشمن دنبال موجسواری است و هنگامی كه میبیند طاغوتهایی كه دستنشانده آنها بودند، یكی یكی در حال سقوط هستند، سعی میكند سوار موج شود و به طرق مختلف بیداری ملتها را مدیریت كند تا به نفع خودش باشد یا حداقل خیلی به ضررش نباشد.
رئیس سابق دستگاه قضایی اظهار داشت ""وقتی هفتاد سال قبل نظام كمونیستی و سوسیالیستی در كشورهای مختلف حتی برخی كشورهای اسلامی مثل مصر و عراق منتشر و حاكم شد، استكبار غربی بیكار ننشست و چون دید نمیتواند از راه برخورد كاری از پیش ببرد، تلاش كرد با مدیریت مساله و كارهایی مانند انجام شبهكودتاهای سوسیالیستی نفوذ افكار كمونیستی و سوسیالیستی را خنثی و مهار كنند".
وی ادامه داد: "آنها میخواهند همین كار را با اسلام انجام دهند و از آنجا كه از برقراری ارتباط میان ملتهای منطقه با جمهوری اسلامی در هراسند، مدل های رقیبی برای انقلاب اسلامی در منطقه درست كردند كه اسلام لیبرال مآب است، مانند اسلام تركیه و تلاش دارند آن را جایگزین اسلام ناب كنند. آنها به همین مقدار بیداری كه رخ داده حساس هستند و نمیخواهند مردم منطقه با ایران اسلامی رابطه برقرار كنند و دنبال آن هستند كه با ایجاد یك اسلام آمریكایی و لیبرال منش مسیر را منحرف كنند كه این خیلی خطرناك است ."
هاشمی شاهرودی در پایان گفت "من از محدودیتهای وزارت امور خارجه مطلع نیستم اما هنوز ایران به جز نقش آفرینی ایدئولوژیك و استراتژیكی كه متعلق به خود انقلاب است، آنگونه كه برخی كشورها مثل تركیه كه فعالتر از ما ظاهر شده و به نفع مدیریت اسلام لیبرال مآب عمل میكند، نقش و حضور فعالی در تحولات نداریم."
وی اظهار عقیده کرد "مصر خیلی مهم است و مردم این كشور به خصوص نخبگان آنها دید خوبی از ایران دارند و شیخ الازهر خیلی به شیعه خوش بین مینگرد و علاقه زیادی به حسن نصرالله دارد و او را فخر عالم اسلام میداند. مردم مصر خیلی روحیه ضد آمریكایی و ضد اسرائیلی دارند ولی تركیه كه با اسرائیل رابطه دارد و هم پیمان آمریكاست، حالا با یك كار ظاهری، متولی جریان مقاومت شده و به جای ما، طرح و راهكار می دهد و ما كه سند حمایت از مردم فلسطین و جریان مقاومت هستیم و كل نقشههای استكبار در منطقه را ناكام كردیم، باید كنار بمانیم."
گفتنی است ترکیه طی چند سال گذشته، با استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی، همواره با کمترین هزینه، بیشترین منفعت را در عرصه دیپلماتیک به دست آورده و در میان کشورهای منطقه، نقش محوری و قابل قبولی را کسب کرده است.
در واکنش به تداوم حمایت نهادها و مقامات جمهوری اسلامی از حکومت سوریه و در ادامۀ تحریم مقامات و نهادهای دخیل در سرکوب و کشتار معترضین سوری، اتحادیه اروپا، در اقدامی دیگر، روز چهارشنبه، نیروی قدس (واحد برون مرزی سپاه پاسداران) را به دلیل پشتیبانی از حکومت سوریه در "سرکوب معترضان" این کشور تحریم کرد.
اتحادیه اروپا طی هفته های گذشته، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه، قاسم سليمانی فرمانده نیروی قدس سپاه قدس، و همچنین حسين طائب، فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران (فرمانده کل سابق بسیج در زمان انتخابات سال ٨٨) را، به اتهام همکاری در سرکوب معترضان سوری تحریم کرده بود.
به گزارش سروویس خبری بی بی سی، این اتحادیه روز چهارشنبه بیست و چهارم ماه اوت، نام ۱۵ فرد و ۵ نهاد از جمله سپاه قدس، واحد برون مرزی سپاه پاسداران را در فهرست تازه تحریمهای خود در ارتباط با وقایع سوریه قرار داده است.
در اطلاعیه رسمی اتحادیه اروپا، از سپاه قدس به عنوان نیروی ویژه سپاه پاسداران نام برده شده و دلیل تحریم این نیرو " تامین تجهیزات و پشتیبانی از سرکوب معترضان در سوریه" عنوان شده است.
شماری از کشورهای غربی از مدتها پیش نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی را به همکاری با حکومت سوریه در اقدامات خشونتآمیز علیه معترضان در آن کشور و ارائه تجربیات خود در مقابله با تظاهرات اعتراضی در ایران متهم میکنند.
چندی پیش همچنین دولت ایالات متحده نیز، نيروی انتظامی جمهوری اسلامی، اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده اين نيرو، همچنین احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی را به اتهام همکاری با حکومت بشار اسد در سرکوب معترضان در سوريه تحريم کرده بود.
در بيانيه وزارت خزانه داری آمريکا آمده بود: احمد رضا رادان در ماه آوريل سال جاری به دمشق سفر کرد تا در زمينه نحوه سرکوب مخالفان به حکومت بشار کمک کارشناسی ارائه کند.
ايالات متحده همچنین چارچوب اقداماتی برای وادار ساختن رهبران سوريه به توقف سرکوب خشونتآميز اعتراضها در اين کشور، علاوه بر بشار اسد و مقامهای بلندپايه اين کشور، دو فرمانده عالیرتبه سپاه پاسداران را تحريم کرده بود.
وزارت خزانهداری آمريکا نام اين دو فرمانده را قاسم سليمانی، فرمانده نيروی قدس سپاه، و محسن چيذری، يکی ديگر از فرماندهان عالیرتبه سپاه قدس، اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در فهرست روز چهارشنبه (بیست و چهارم اوت) تحریمهای اتحادیه اروپا در ارتباط با سرکوب معترضان در سوریه، نام شماری از مقامها و نهادهای نظامی، انتظامی و امنیتی سوریه نیز به چشم میخورد.
تحریم های اتحادیه اروپا شامل ممنوعیت سفر به این اتحادیه و مسدود شدن اموال افراد و نهادهای تحریمشده میشود.
تا کنون ۵۰ فرد و ۹ نهاد در ارتباط با وقایع سوریه مورد تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفتهاند.
همزمان، آمریکا و چند کشور اروپایی از سازمان ملل متحد خواستهاند تا بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و اطرافیانش را تحریم کند.
اما پیش نویس قطعنامه ای که در مقر سازمان ملل متحد پخش شده با مخالفت روسیه و چین، اعضای دارای حق وتوی شورای امنیت سازمان ملل متحد، روبرو شده است.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، طی روزهای اخیر خواهان تحقیقات مستقل بینالمللی درباره خشونتها و احتمال ارتکاب جنایت علیه بشریت توسط نظامیان سوریه شده است.
منابع حقوق بشری گزارش داده اند که شامگاه چهارشنبه دوم شهریورماه، نیروهای امنیتی استان آذربایجان شرقی، طی حمله به یک مراسم افطار، گروهی از فعالان سرشناس مدنی آذربایجان در تبریز را بازداشت کرده و به جای نامعلومی انتقال دادند.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این بازداشت در محله قم تپه تبریز در منزل شخصی مصطفی عوضپور از فعالین مدنی آذربایجان صورت گرفته است.
در این بازداشت گسترده حدود ۳۰ نفر که در مراسم افطاری شرکت کرده بودند با ورود غیر قانونی نیروهای امنیتی به منزل مصطفی عوضپور ضمن تفتیش و ضبط وسایل شخصی آنها را نیز با خود بردهاند.
بر اساس این گزارش، هم اکنون نیروهای امنیتی در مقابل منزل فوق الذکر حضور داشته و از کسانی که به آن محله مراجعه میکنند فیلم برداری میکنند. و به هیچ کس حتی به صاحب خانه هم اجازه وارد شدن نمیدهند.
از شهر اورمیه نیز خبر میرسد اداره اطلاعات این شهر با احضار ۲۰ نفر از فعالان مدنی به ستاد خبری و تماس با بسیاری دیگر اقدام به تهدید ایشان نموده است.
گفتنی است به دنبال رد طرح ۲ فوریتی نجات دریاچه اورمیه شهرهای آذربایجان ملتهب میباشد و فعال مدنی آذربایجان برای روزهای پنجشنبه ۳ شهریور استادیوم سهند تبریز بازی فوتبال ترکتور سازی و شهرداری و همچنین روز شنبه۵ شهریور شهرهای اورمیه و تبریز فراخوان دادهاند.
گزارش دیگر حاکی است سیستم اسام اس استانهای شمال غرب دچار مشکل شده در صورت بودن کلمات «اورمو گولو»، «دریاچه اورمیه» به مقصد نمیرسد.
محکومیت نوید خانجانی، فعال حقوق بشر از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران عینا تائید شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این شهروند بهایی و دانشجوی محروم از تحصیل، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر، به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
بر اساس این گزارش، حکم مذکور روز ۱۹ مرداد ماه به وکیل نامبرده ابلاغ شد.
نوید خانجانی در پی یورش سازمان یافته اطلاعات سپاه در ۱۱ اسفند ماه جهت بازداشت فعالان حقوق بشری در اصفهان بازداشت و پس از ۶۵ روز با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
آیتالله موسوی خوئینیها درباره دفاع از حقوق ملت فلسطین، خطاب به مخاطبان خود نوشت: هرگز در برابر غصب و تجاوز به حقوق دیگران سکوت نکنید تا به هنگام مظلومیت شما که مورد تجاوز قرار می گیرید دیگران سکوت نکنند.
دبیرکل مجمع روحانیون مبارز این توصیه را در سایت شخصی خود و در پاسخ به سؤالی درباره تاثیر روز قدس بر انقلاب های منطقه، مطرح کرد. او در این باره نوشت: راهپیمایی روز قدس که به دستور حضرت امام خمینی (ره) پایه گذاری شد (گویا به پیشنهاد آقای دکتر یزدی وزیر امور خارجه وقت بوده است، البته اطمینان ندارم، از آقای دکتر یزدی باید پرسیده شود) حداقل کاری است که ملت ایران در حمایت از مردم مظلوم فلسطین انجام می دهند. اعلام انزجار از دولت غاصب اسرائیل یک وظیفه اسلامی است، زیرا عدّه ای صهیونیست با طراحی و دسیسۀ انگلستان و با حمایت دیگر غربیان دهها هزار مسلمان را از خانه و کاشانه شان بیرون راندند و از سرزمینشان به دیگر کشورها آواره کردند و برای ماندگار شدن در این سرزمین در طول تقریباً هفتاد سال به جنایاتی دست زدند که روی تاریخ را سیاه کردند؛ قتل عام های فجیع در صبرا و شتیلا نمونه ای از این فجایع است. صهیونیست ها بر روی اجساد قربانیان این جنایات کاخ دولتی نامشروع بنام دولت اسرائیل را برپا کردند، و با خون این مظلومان آن را رنگین ساختند.
موسوی خوئینیها افزود: دهها سال است که آمریکا از این جنایت آشکار با تمام توان حمایت می کند. مصرِ سادات و مبارک هم این مردم مظلوم را در چنگال اسرائیل رها کرد. مَلِک های سعودی یک پس از دیگری غرق در دلارهای نفتی، دوستی با آمریکا را با همه چیز معامله کردند و تسلیم مطامع اسرائیل شدند. شیوخ خلیج فارس هم در حدّ و اندازه ای نیستند تا در برابر آمریکا و اسرائیل از فلسطینیان دفاع کنند، تنها پناهگاه این مردم، ملّت های منطقه هستند و روز قدس در حال حاضر تنها حرکت نمادینی است که ملّت ها در ایران و غیر ایران می توانند به این وسیله اتّحاد و یکپارچگی خود را در برابر دولت نامشروع اسرائیل و جنایات آن اعلام کنند. سرانجام بخواهیم یا نخواهیم، آمریکا رضایت بدهد یا ندهد، دولت اسرائیل از میان خواهد رفت. دولت اسرائیل وصله ناجوری است که هرگز جزئی از کشورهای اسلامی منطقه نخواهد شد. یا تمام کشورهای اسلامی و همسایه فلسطین باید تسلیم مطامع اسرائیل شوند که اتّفاق نخواهد افتاد یا دولت اسرائیل باید از میان برود که این حادثه رخ خواهد داد. سخنی که می خواهم بگویم این است که هرگز در برابر غصب و تجاوز به حقوق دیگران سکوت نکنید تا به هنگام مظلومیت شما که مورد تجاوز قرار می گیرید دیگران سکوت نکنند.
نماینده مهاباد در مجلس، در نطقی شجاعانه خطاب به رهبری، که با واکنش نایبرئیس مجلس روبهرو شد، از اجرا نشدن برخی اصول قانون اساسی انتقاد و تصریح کرد: با کمال تاسف هنوز با مردم کردستان به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار میشود.
جلال محمودزاده در جلسه علنی روز سه شنبه – اول شهریورماه – مجلس، در نطق میان دستور خود با بیان اینکه ۳۲ سال پیش امام خمینی (ره) پیامی را برای مردم کردستان ارسال کردند گفت: ایشان در متن فرمودند این جانب از اهالی کردستان کمال تشکر را دارم که دین خود را به انقلاب به نحو شاسیتهای ادا کردهاند وحتی یکسال بعد و در ۲۶ آبان ۵۸ نیز دوباره خطاب به مردم کردستان از آنها تشکر کردند.
این عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی، سپس آیتالله خامنهای را خطاب قرار داد و گفت: امروز که ۳۲ سال از آن پیام میگذرد، سالها است که مسئله کردها در ایران هنوز مطرح است، مردمی که به شهادت امام راحل همگام با سایر مردم در تمامی مراحل به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی حضور فعال داشتند.
وی با بیان اینکه با کمال تاسف هنوز با کردها به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار میشود، اظهار کرد: مطالبههای شرعی و قانونی آنها در لابهلای قوانین و مقررات در بوته فراموشی قرار گرفته است و در هنگام توزیع قدرت، مدیریت، ثروت، عمران و آبادانی فرزند ناتنی ایران تلقی میشوند.
نماینده مهاباد همچنین از مسئولان خواست “وقتی مردم کردستان دولت کردستان عراق را دوست دارند و رهبران آن را قبول دارند، جمهوری اسلامی هم با دعوت از رهبران کرد و دیدار با آن ها به بسیاری از مسائل حاشیه ای در این باره پایان دهد.” (این بخش از سخنان نماینده مهاباد، در متن منتشر شده از سوی خبرگزاری رسمی مجلس سانسور شده است.)
محمودزاده ادامه داد: قانون اساسی از سوی بزرگان کشور از جمله شهید بهشتیها تدوین شد و ملت بزرگ ایران به آن مهر تایید زدند؛ اما اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی ۳۲ سال است که اجرا نمیشود و این زیبنده نظام نیست. در همه مناطق کردنشین به اندازه یک شهرستان سرمایهگذاری نشده است.
نماینده مردم مهاباد با تاکید بر اینکه اصل ۲۷ قانون اساسی تکلیف مهمی بر دوش دولت نهاده است، گفت: اما مسئولان به آن توجه نمیکنند، به طوری که فقر و بیکاری در استان کردستان بیداد میکند.
به گفته وی، اگر کسانی از روی ناچاری جهت تامین معاش خانواده اقدام به مبادلههای مرزی میکنند؛ هرچند مبادلههای این مردم به اندازه قاچاقهای دانه درشتها در مرزها نیست؛ اما مورد اصابت گلوله اسلحه قرار میگیرند و در نتیجه زنان کرد بیوه و دختران و پسران یتیم میشوند.
وی ادامه داد: بعد از گذشت ۳۲ سال از عمر انقلاب اسلامی هنوز هم برخوردهای ناروا، خاطر مردم شریف منطقه را آزرده میکند، از سوی دیگر جمع زیادی از مسئولان کشور در ردههای استان و مرکز در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند که اعتراض و نارضایتی عموم ملت را فراهم نمودهاند.
محمودزاده، بحران بیکاری و گرانی را به عنوان دو معضل بزرگ اجتماعی برشمرد و افزود: نظام اداری روز به روز مریضترمیشود و اختلاص و رشوهخواری و کم کاری مردم را به ستوه آورده است.
این نماینده مردم در مجلس هشتم، خطاب به رهبری نظام گفت: مردم کردنشین کشورمان، از عملکرد ۳۲ ساله ما مسئولان راضی نیستند و بر خلاف توصیه و تاکید شما اهانت به مقدسات اهل سنت از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی نظام را نشانه رفته است و جلوگیری از برگزاری نماز عید فطر تهران هموطنان اهل سنت را میآزارد.
وی بیان کرد: با کمال تأسف اکنون بیش ۳۰۰ شرکت ترکیهای در کردستان عراق در پروژههای کلان اقتصادی مشغول هستند، در حالی که تعداد شرکتهای ایرانی در این منطقه به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
نماینده مردم مهاباد در مجلس، با اشاره به کمبودهای فرهنگی در استان کردستان گفت: متأسفانه سیستم فرهنگی کشور به مقوله مطبوعات و کتابهای کردی توجهی نشان نشان نمیدهد و وزارت علوم و تحقیقات و فناوری نیز هنوز اقدامی برای زبان کردی در دانشگاهها نکرده است.
محمودزاده همچنین در پایان نطق میان دستور خود به مسائل و مشکلات حوزه انتخابیهاش که مخاطبان آن وزارت آموزش و پرورش و وزارت جهاد کشاورزی بودند اشاره کرد.
واکنش نایبرئیس مجلس
در واکنش به نطق نماینده مهاباد، سیدشهاب الدین صدر که ریاست ساعات پایانی جلسه علنی روز سه شنبه را بر عهده داشت، گفت: از افتخارات مجلس، اجازه نمایندگان برای ایراد تذکرات مختلف و نیز آزاد بودن آنها در نطق های خود است اما شان و جایگاه مجلس اقتضا می کند که نمایندگان توجه داشته باشند سخنان آنها، دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهویژه مناطق محروم و مرزی مانند کردستان و سیستان و بلوچستان را زیر سئوال نبرد.
به گزارش خانه ملت، وی با مطرح کردن زحمات و خدمات فرزندان ملت که باعث افتخار نظام شده است، افزود: نمایندگان نباید سخنانی را بر زبان بیاورند که سیاه نمایی و در جهت توطئه و طراحی دشمن برای ایجاد اختلافات قومی و مذهبی و موجب سوءاستفاده دشمنان باشد.
وی با بیان اینکه همه فرزندان این ملت در برابر قانون و برخورداری از امکانات نظام برابر هستند و هیچ فرد و گروهی شهروند درجه یک و دو نیست، مدعی شد: دولتهای مختلف برای برطرف کردن محرومیت از مناطق کشور بهویژه مناطق مرزی و محروم تلاش کردهاند، نمایندگان باید توجه داشته باشند که همگی برای وحدت ملی گام برداریم و موجب نشویم این سخنان ما، موجب سوءاستفاده دشمنان علیه نظام شود.
علی اکبر محتشمی پور با اشاره به مطرح شدن شعار “نه غزه، نه لبنان” در روز قدس سال ۸۸، طرح این شعار را واکنشی طبیعی به خس و خاشاک نامیدن مردم و ادعای دفاع از فلسطین از سوی ظالمان دانست و تاکید کرد که اگر امر دایر شود بین حاکمیت فلسطین یا اسرائیل، همان جوانها که شعار “نه غزه، نه لبنان” را دادهاند، طرف مردم فلسطین را میگیرند و به هیچ وجه حاضر نیستند ظالم را تایید و مظلوم را رد کنند.
این فعال اصلاح طلب که مسئول کمیته صیانت از آرای ستاد میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود، خود جانباز راه مبارزه با اسرائیل و قربانی تروریسم صهیونیستی است و در سال ۱۳۶۲ در یک حادثه بمبگذاری از ناحیه چشم و گوش و دست آسیب دیده است. وی تا فروردین ۸۹ دبیرکلی کنفرانس بینالمللی حمایت از قدس را برعهده داشت و یکی از چهرههای شناختهشدهی ایرانی در جبههی دفاع از حقوق ملت فلسطین است.
محتشمی پور که با سایت جماران گفتوگو میکرد، درباره شعار “نه غزه، نه لبنان” ابراز عقیده کرد: این شعار، شعار جوانهای ما نیست، همان جوانی که این شعار را می دهد، اگر امر دائر شود به حاکمیت مردم فلسطین یا اسرائیل، طرف مردم فلسطین را می گیرد و به هیچ وجه حاضر نیست که ظالم را تایید و مظلوم را رد کند. نه، چنین چیزی اصلا وجود ندارد.
دبیرکل سابق کمیته دفاع از انتفاضه مردم فلسطین افزود: بحث اینجاست که وقتی در یک کشور کسانی شعار فلسطین را می دهند که بیشترین ظلم را در حق جوانهای خودشان می کنند، این یک عکس العمل طبیعی از یک مظلوم است که کتک می خورد و زندان می افتد، کمترین عکس العملش است. می گوید آقا جان! تویی که داری شعار مظلومیت فلسطین را می دهی، چرا نسبت به مردم خودت ظلم می کنی؟ البته که معتقدم چنین شعاری را کسی قبول ندارد، یک مجموعه ی مشخصی در یک روز مشخص این شعار واکنشی را داده اند، آن هم در واکنش به آن کسانی که آمده اند و گفته اند این مردم خس و خاشاک هستند، یا در واکنش به کسانی که این برخوردها را با مردم تایید می کنند والا همین جوان در حالت عادی طرف فلسطین را می گیرد.
محتشمی پور در این گفتوگو، از سوء استفاده های سیاسی از موضوع فلسطین هم انتقاد کرد و گفت: مشکلی را که در داخل ایران پیدا کردیم، همان مشکلی است که فلسطین و کشورهای اسلامی و عربی در طول ۶۰ – ۷۰ سال گذشته تا به حال داشته اند. و آن مشکل این است که سران و قدرت های منطقه ای و عربی از فلسطین به عنوان ابزاری برای قدرت خودشان استفاده می کرده اند. این طوری نبوده که مساله ی فلسطین دغدغه ی آنها باشد یا آرمانشان باشد، نه؛ هر کسی بیشتر شعار می داده مردم از او بیشتر حمایت می کرده اند و قدرتش تضمین می شده برای همین هر کسی در کشورهای عربی، همیشه مسابقه می داده اند با سایر روسای کشورهای عربی و سعی می کرده اند که شعار داغتری بدهند تا بتوانند رقبای خود را در داخل کشور خود از بین ببرند، در مصر، سوریه، لیبی و دیگر کشورهای عربی همین طوری بوده و با قضیه ی فلسطین تجارت سیاسی می کرده اند نه اینکه موضوع فلسطین برای آنها ارزشی داشته باشد، ارزشش قدرت خودشان بوده.
وی با اشاره به اینکه همین وضعیت، بعد از درگذشت امام در ایران هم دیده میشود، گفت: متاسفانه ما هر چه از دوران امام بیشتر می گذرد در کشورمان می بینیم که جریان های سیاسی رفته رفته با موضوع فلسطین مثل بقیه ی کشورها عمل می کنند و بحث فلسطین شعاری شده است به خاطر بیرون راندن رقبای سیاسی از صحنه؛ حتی بیرون راندن کسانی که واقعا می خواهند برای آزادی فلسطین کار کنند و دغدغه دارند، لذا شعارهای داغتری می دهند، حتی یک شعاری می دهند که منافع ملی و دینی ما را زیر سوال می برد و در دنیا، جمهوری اسلامی را کاملا منزوی می کند.
این چهره اصلاح طلب بدون اشاره مستقیم به طرح موضوع نفی هولوکاست در مجامع جهانی از سوی احمدی نژاد، گفت: جمهوری اسلامی اگر بخواهد برای فلسطین کار موثری بکند، باید در دنیا حرف برای زدن داشته باشد، گوش شنوا داشته باشد، ملت ها و دولت ها از او بشنوند، تا بتواند برای فلسطین کار کند اما اگر شما کاری کردی که هیچ کسی حرف شما را گوش نکرد، شما دیگر کاری نمی توانی بکنیی!
او همچنین به این واقعیت که در حال حاضر “در رابطه ی فلسطین، ترکیه جای جمهوری اسلامی ایران را گرفته” اشاره کرد و افزود: سیاستمدارن ترکیه شعارهای بی محتوا و داغ غیر قابل اجرا نمی دهند که در نهایت خود را منزوی کنند. آنها در چارچوب قوانین و مقررات بین المللی و منطقه ای از حقوق مردم فلسطین دفاع می کنند و در مقابل اسرائیل می ایستند.
این عضو مجمع روحانیون مبارز، مفهوم «محو اسرائیل» که از سوی امام خمینی مطرح شده را نیز به معنای «از بین رفتن هویت نژادپرستانه این رژیم» ارزیابی کرد و گفت: بحث محو اسرائیل دو گونه قابل دست یافتن است. یکی اینکه مثل هیروشیما و ناکازاکی اتفاقی بیافتد که که آمریکا آن را با خاک یکسان کرد. اما باز هم هیروشیما سر جای خودش هست، فرض کنید ۱۰ – ۱۵ نفر هم زنده مانده باشند، باز هم نسل آنها تکثیر شده است. معنای نابودی اسرائیل این نیست که هر چه آنجا یهودی هست از بین ببرند. یک تعبیر جمال عبدالناصر بود که می گفت هر چه یهودی هست ما به دریا می ریزیم! یک تعبیر هم این است که اسرائیل محو می شود؛ یعنی هویت این رژیم نژاد پرست از بین می رود. الان در آفریقای جنوبی، حکومت سر جای خودش هست اما چیزی به نام رژیم آپارتاید در آنجا نداریم.
وی ابراز امیدواری کرد که هویت صهیونیستی از بین برود، و افزود: اما مردم مسلمان و یهودی و مسیحی آن باقی خواهد ماند و یک حکومت دموکراتیک مدرن را در فلسطین انشالله پایه گذاری خواهند کرد.
محتشمی پور همچنین از دولتی شدن امر حمایت از ملت فلسطین نیز انتقاد کرد و گفت: با دستور نمی شود. کار کار حکومتی نیست. فرض کنید بخشنامه کنند که بیایید راهپیمایی کنید! اگر بخشنامه ای باشد، دوایر دولتی یک روز به خیابان می آیند و روزهای دیگر می خوابند. این باید به صورت فرهنگ نهادینه شود.
او همچنین تحولات مصر را نیز در موضوع فلسطین موثر دانست و گفت: با تحولات مصر، کاملا شرایط تغییر کرده. در گذشته گاز و نفت مصر به اسرائیل می رسید و ماشین جنگی مثر به چرخش درمی آورد و بچه های فلسطینی و لبنانی توسط اسرائیل قتل عام می شدند با سوختی که مصر در اختیارشان می گذاشت. مصری ها کاملا در صحرای سینا از این لوله های گاز و نفتی که کشیده بودند برای اسرائیل، حفاظت و حمایت می کردند.
وی به مسدود بودن مرز بین غزه و مصر در دوران مبارک اشاره کرد و گفت: قطع رابطه و بسته بودن مرز رفح، از بین رفته. الان به صورت مطلق باز نشده اما به صورت نسبی باز شده و مردم می توانند از مصر و جاهای دیگر وسایلی که مردم غزه احتیاج دارند را به آنها برسانند، دارو و غذا و غیره. وضع خیلی تغییر کرده، دقیقا عکس شده و به نفع مردم فلسطین چرخش داشته است.
محتشمی پور پیشبینی کرد که با برگزاری انتخابات و روی کار آمدن یک دولت مردمی، وضع برای اسرائیل از این هم بدتر شود. وی در این باره افزود: یکی از نگرانی های آمریکایی ها و اسرائیلی ها در کشورهای دیگر که جلوی حرکت های مردمی را می گیرند و اجازه نمی دهند رژیم هایی مثل مبارک و بن علی سقوط کنند، برای همین جهت است. معتقدند که آینده ی این کشورها هیچ قابل تضمین نیست، الان با یک دیکتاتور طرفند و می توانند او را کنترل کنند اما وقتی این دیکتاتور سقوط کند و کار به دست مردم بیافتد، دیگر قابل کنترل نیست؛ فرقی هم نمی کند که لاییک باشد، اسلامی باشد، کسی دیگر باشد؛ اما مردم هستند. یک دیکتاتور نیست که اگر تهدیدش کردی قانع شود و حاضر به همکاری شود. مردم در آنجا به دنبال کرامت انسانی و شخصیت خود هستند. وقتی می بینند که سرنوشت مردم فلسطین اینگونه در خطر است و تهدید می شود، می دانند که فردا هم نوبت خودشان می شود
در کمتر از شش ماه از سقوط حسنی مبارک در 22 بهمن 89، طرابلس مقر حکومت قذافی در تاریخ 31 مرداد 90 سقوط کرد. بدینسان دومینوی سقوط دیکتاتورهای خاورمیانه به یکی دیگر از حاکمان خودکامه عرب رسید که 42 سال بلامنازع بر اریکه قدرت تکیه زده بود.
در این میان آیت الله خامنه ای پیش ازاین، در پی تحولات مصر و سقوط "حسنی نامبارک" ، تحولات جهان عرب را الهام گرفته از انقلاب اسلامی 57 دانسته بود. با این حساب آیا امروز باید روز شادمانی جمهوری اسلامی باشد یا روز عزا؟
روابط جمهوری اسلامی و لیبی: تنفر در عین نیاز
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 در حالی فرا رسید که 5 ماه پیش از آن خبر ربوده شدن امام موسی صدر توسط معمر قذافی شوک بزرگی برای انقلابیونی بود که از فردای 22 بهمن قدرت را در ایران در دست گرفتند. ربایش امام موسی صدر چنان بر روابط جمهوری اسلامی و لیبی سایه افکنده بود که تا روز سقوط قذافی نیز از یاد نرفت.
آغاز جنگ نابرابر صدام علیه ایران (شهریور59)، جمهوری اسلامی را در شرایطی قرار داد که برای خرید جنگ افزارهای نظامی که مورد تحریم غرب قرار گفته بود، متوسل به دیگر کشورها شود. ایستادن لیبی در کنار ایران دو امتیاز بزرگ برای تهران به همراه داشت: تامین جنگ افزارهای نظامی و شکاف در جهان عرب برای حمایت یکپارچه از صدام که مایل بود جنگ خود را ، جنگ عرب علیه عجم جا زده تا خود را سردار قادسیه و فاتح دوباره ایران قلمداد کند.
بدینسان و به دلیل نیاز جمهوری اسلامی به یاری قذافی، مصلحت در آن بود تا پرونده ربایش امام موسی صدر تعمداً نادیده انگاشته شود تا مبادا موجب دلخوری قذافی را فراهم آورد.
اما نیاز دو کشور یک طرفه نبود. قذافی که خود را "رهبر انقلاب جهانی اسلام" خطاب می کرد، گمان بر این داشت که با بهره برده از نیاز جمهوری اسلامی به او، می تواند جمهوری اسلامی رابرای انقلاب جهانی اسلام پشت سر خود داشته باشد. خیال خام قذافی، در اندک زمانی و پس از رفع نیاز جمهوری اسلامی به او برای جنگ، نقش بر آب شد هنگامی که دید آیت الله خمینی و سپس جانشین او نیز همین سودا را در سر می پرورانند. انقلاب اسلامی نیز رهبران خود را "ولی امر مسلمین جهان" قلمداد می کرد. معنای این سخن این است که قذافی باید در پشت سر ولی امر مسلمین جهان قرار گیرد. این تعارض آشکار تا بدانجا بود که حتی در اوج رابطه دو کشور، معمر قذافی هرگز حاضر به دیدار از جمهوری اسلامی طی سی و دو سال گذشته نشد. طی همین مدت نیز از طرف جمهوری اسلامی تنها یک سفر یک روزه توسط رییس جمهور وقت ایران (خامنه ای) در شهریور 63 صورت گرفت که برای همیشه بی پاسخ ماند.معروف است که قذافی در پی اصرار های مکرر جمهوری اسلامی برای سفر به ایران، شرط خود را حضور آیت الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی در پای پلکان هواپیما اعلام داشته بود.
سردی مناسبات دو کشور تا آنجا بود که گروه دوستی پارلمانی ایران و لیبی، در هشت دوره مجلس شورای اسلامی یا هرگز تشکیل نشد یا هرگز فعال نبود. به رغم اجازه فعالیت دفتر فرهنگی لیبی در تهران و پخش "کتاب سبز" قذافی در تهران، لیبی هرگز اجازه فعالیت آزاد دفتر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را در خاک خود نداد. اسلام ناب محمدی با تفسیر آیت الله خمینی از آن با اسلام قذافی با تفسیر مارکسیستی و گرایش پان عربیسمی هرگز با یکدیگر سازگار نمی توانستند باشند.
محکومیت دایم ایران توسط لیبی تحت عنوان توهم اشغال جزایر سه گانه، دیگر موضوعی بود که فاصله ها را بین دو کشور بیش از پیش می کرد تا سببی باشد برای بازگشایی پرونده ربایش امام موسی صدر به عنوان اهرم فشاری بر قذافی.
فاصله گرفتن دو کشور تا بدانجا پیش رفت که در اوج لابی گری جمهوری اسلامی برای ارجاع نشدن پرونده اتمی اش به شورای امنیت، رأی ممتنع لیبی به قطعنامه 15 بهمن 84 نشان دوستی با تهران نبود. اما این اوج فاصله گرفتن طرابلس از تهران نبود. رأی مثبت لیبی به عنوان عضو غیر دائم شورای امنیت به قطعنامه 1803 شورای امنیت علیه پرونده هسته ای ایران، فاصله دو کشور را از همیشه بیشتر کرد.
در چنین شرایطی آغاز شورش ها علیه معمر قذافی و سرکوب شورشیان با جنگنده بمب افکن های او از یک سو و توهم جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه "بهار عربی" الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران است از سوی دیگر، موجب شد که دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه قذافی به کار افتد تا هم انتقامی باشد از رفتار خصمانه قذافی و هم تلافی ربودن امام موسی صدر.
اما خوشحالی جمهوری اسلامی که در توهم صدور انقلاب خود به جهان عرب به سر می برد، دیری نپایید چرا که با صدور دو قطعنامه 1970 و 1973 شورای امنیت بر اساس فصل 7 منشور ملل متحد در دفاع از "حق صیانت حقوق شهروندی" مردم معترض لیبیایی که مورد هجوم جنگنده بمب افکن های قذافی قرار گرفته بودند، موجب شد با ورود ناتو به صحنه معادلات داخلی لیبی، کابوس جمهوری اسلامی آغاز شود.
اینک جمهوری اسلامی و رهبر آن در برابر این پرسش قرار گرفته اند که اگر بهار عربی الهام گرفته از انقلاب اسلامی است(که مشخصه آن ضدیت با غرب و نظام سلطه می باشد) چگونه است که نظام سلطه خود در حمایت از جنبش مردمی لیبی در آمده است؟ چگونه است که مردم لیبی و دولت انتقالی هیچ مخالفتی علیه غرب نداشته و با روی باز از کمک نظامی ناتو استقبال کرده اند؟
نتیجه گیری:
1- به یاد داریم که در اوج تنفر جمهوری اسلامی از صدام حسین وقتی که کلیه رسانه های جهان سقوط صدام را با پخش مستقیم اخبار به سمع و نظر جهانیان می رساندند، جمهوری اسلامی خبر سقوط دشمن دیرینه خود را هرگز پوشش مستقیم و زنده نداد. علت این واقعه ترس فراگیر جمهوری اسلامی از حمله امریکا به ایران بود.
اینک نیز شاهدیم که خبر سقوط قذافی نه با سرور و شادمانی و نه با پوشش مستقیم و زنده به اطلاع عموم توسط رسانه های داخلی ایران نمی رسد. دلیل این رفتار، کنترل هیجان ناشی از سقوط یک دیکتاتور است که می تواند در داخل ایران نیز تاثیر گذارد. جمهوری اسلامی نمی خواهد با حضور گستره مردم در خیابان ها دست به سرکوب کور آنان بزند که نتیجه اش می تواند دخالت نیروهای خارجی باشد. همچنان که جمهوری اسلامی نمی خواهد سرنوشت قذافی را برای بشار اسد ببیند که پل ارتباطی جمهوری اسلامی با حزب الله است. بنابر این نه تنها جمهوری اسلامی دریافته است که بهار عربی متاثر از انقلاب 57 نیست بلکه می تواند موجبات بشار اسد و سپس سقوط جمهوری اسلامی را فراهم آورد یعنی همان دومینوی سقوط.
2- جمهوری اسلامی، به درستی واقف است که بشار اسد نفر بعدی در دومینوی سقوط رهبران خودکامه خاورمیانه می باشد. این در حالی است که سوریه بر خلاف قذافی، مبارک و بن علی متحد استراتژیک جمهوری است. سرمایه گذاری های کلان جمهوری اسلامی در سوریه بر کسی پوشیده نیست. حضور پر رنگ سپاه پاسداران در سوریه تا آنجاست که حفاظت امنیت ساختمان سفارت ایران در دمشق در دست سپاه پاسداران قرار دارد. سوریه عقبه لجستیکی کمک رسانی جمهوری اسلامی به حزب الله لبنان است. بدون سوریه حزب الله توان هرگونه تحرک را از دست خواهد داد. به بیان دیگر سقوط بشار اسد، قطع بازوی عملیاتی جمهوری اسلامی (حزب الله) در لبنان است.
هشدار سید حسن نصرالله مبنی بر اینکه یک "توطئه امریکایی برای تجزیه سوریه در کار است[1]"، ناشی از همین نگرانی است. جالب این است که همین موضع از سوی سپاه پاسداران در هفته نامه "صبح صادق" تکرار می شود. این نشریه می نویسد[2] "اجانبی با دخالت در امور سوریه و سازماندهی افراد خاص و تحریک کسانی که به هر دلیل زمینه و آمادگی اعتراض را دارند، آشوب، اعتراض، تخریب و کشتار راه انداختهاند، تا به افکار عمومی دنیا بقبولانند که آنچه در سوریه میگذرد، مانند آن چیزی است که در مصر، تونس، لیبی، یمن و … میگذرد." و سپس با انتقاد از ترکیه به دلیل میزبانی از دو اجلاس مخالفان بشار اسد می افزاید "اگر جمهوری اسلامی ناچار به انتخاب باشد، در دفاع از همپیمان خود سوریه، در برابر ترکیه خواهد ایستاد. چرا که مسائل سوريه پيوند جدی با منافع ايران دارد و این منافع درحالتی تضمین میشود که در سوریه وضعيت به حالت عادی برگردد.... چنانچه مقامات تركيه بر ادامه مسير فعلی كه منجر به تنشهای بيشتر و واگرایی میشود، اصرار ورزند تا آنجا كه ايران ناچار شود ميان تركيه و سوريه يكی را انتخاب كند، منطق منافع راهبردی و شناخت ايدئولوژيك، ايران را به سوی انتخاب سوريه سوق خواهد داد."
اینک سوریه در وضعیت آچمز قرار گرفته است اگر سرکوب را ادامه دهد، چه بسا با مداخله نهادهای بین المللی در حمایت از معترضان داخلی رو به رو شود و اگر سرکوب را متوقف کند، حکومت اسد در عرض چند ماه سقوط خواهد کرد. بشار اسد به درستی دریافته است که دوران سرکوب مردم با زمانی که پدرش هزاران نفر را در شهر "حماه" در سال 1982 به قتل رساند، تفاوت کرده است. بشار می داند اگر سرکوب نتیجه داشت، مبارک امروز در دادگاه حاضر نمی شد، بن علی سقوط نمی کرد و قذافی نیز هنوز حکومت 42 ساله خود را ادامه می داد.
3- به شرحی که گفته شد جمهوری اسلامی اینک آرزو دارد، اوضاع خاورمیانه به 8 ماه پیش از این برگردد و تک تک دیکتاتورها منطقه در سر قدرت خود باشند تا جمهوری اسلامی آسوده شود که موج دومینوی سقوط رهبران خودکامه از شرق خاورمیانه به غرب آن( جایی که سوریه و جمهوری اسلامی در آن قرار دارند) نمی رسد. اما از یاد نبریم سخن اوباما را که در پیام نوروزی خود به مناسبت حلول سال 90 پیش بینی کرد موج تغییرات که از میدان آزادی تهران وزیدن گرفته بود ، دوباره به تهران باز خواهد گشت. (ما می دانیم تحولات اخیر محدود به این چند ماه گذشته نیست. همان نیروهای امید که میدان تحریر (قاهره) را در بر گرفت، در ژوئن سال 2009 در میدان آزادی (تهران) مشاهده شده بود...آینده ایران متعلق به جوانان است - جوانان سرنوشت خود را رقم خواهند زد [3]."
[1] سایت دیپلماسی ایرانی 10 مرارد 1390
[2] رادیو دویچه وله 19 جولای 2011
[3] پیام نوروزی باراک اوباما 21 مارس 2011
دیپلمات مستعفی
آیت الله هاشمی رفسنجانی با انتشار یادداشتی در آستانه روز جهانی قدس، هشدار داد: “ما نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده عده ای از داخل کشور فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند در دنیای سیاست زده امروز که دشمنان اسلام با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی، حتی واقعیتها را وارونه جلوه میدهند، نباید اجازه دهیم سخنان تحریک آمیز را دستاویزی برای مظلومنمایی ظالمترین رژیم نیم قرن گذشته تاریخ جهان قرار دهند. ”
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین نوشت: مردم فلسطین با مشاهده صحنههای حضور مردم و انتشار اخبار آن در راه مبارزه مظلومانه خود احساس تنهایی نمیکنند و حاکمان غاصب هم نمیتوانند با خیال آسوده به جنایات خویش ادامه دهند و اختلافاتی که هم اکنون در میان آنها ایجاد شده و هر روز عمیقتر میشود.
متن کامل یادداشت هاشمی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وی بدین شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به «روز جهانی قدس» یکی از ابتکارات سیاسی امام راحل برای مقابله با سیاست شوم استکباریون برای به فراموش سپردن مهمترین مسئله دنیای اسلام بود که با این ابتکار، هر ساله شاهد جوش و خروش میلیونی مردم برای دفاع از قدس شریف و حمایت از مبارزات مردم سرزمینهای اشغالی در اقصی نقاط جهان میباشیم.
شکوه و فراگیری راهپیمایی روز قدس در گستره جهان اسلام، در کنار دستاوردهای بسیار مهم سیاسی که حتی بیشتر سالها معادلات بینالمللی را تحتالشعاع قرار میدهد، درابتداییترین شکل ممکن دونتیجه متفاوت برای مردم فلسطین وحاکمان غاصب صهیونیستی دارد.
مردم فلسطین با مشاهده صحنههای حضور مردم و انتشار اخبار آن در راه مبارزه مظلومانه خود احساس تنهایی نمیکنند و حاکمان غاصب هم نمیتوانند با خیال آسوده به جنایات خویش ادامه دهند و اختلافاتی که هم اکنون در میان آنها ایجاد شده و هر روز عمیقتر میشود، در وهله اول به خاطر حمایت مسلمانان جهان از آرمان مردم فلسطین است که بهترین شکل آن در راهپیمایی روز قدس متبلور میشود.
اینجانب که درآغاز دهه ۴۰ به خاطر تلاش برای تهیه مقالهای جهت انتشار درنشریه مکتب تشیع در آثار موجود آن روز تحقیق میکردم، به حسب تصادف و با کمک دوستی به نام «کمرهای» با کتاب «القضیه الفلسطینه» اثر ارزشمند یک نویسنده اردنی به نام «اکرم زعیتر» آشنا شدم که اتفاقاً در آن سالها سفیر کشور متبوغ خویش در ایران بود.
بعد از قضایای ۱۵ خرداد ۴۲، رژیم پهلوی برای در تنگنا قرار دادن امام(ره) قانون منع سربازی طلبهها را لغو کرد که من نیز جزو طلبههای سرباز شدم که پس از مدتها ازپادگان گریختم و درایام متواری بودن، اقدام به ترجمه کتاب مذکور کردم که ازهمان سال تاکنون بارها و بارها با عنوان «سرگذشت فلسطین» یا «کارنامه سیاه استعمار» منتشر شده است.
هدف از نگارش این جملات دو مسئله مهم است:
اولاً، بعد از انتشار کتاب امام(ره) آن را مطالعه فرمودند وبه علمایی که آن روز مخالف پرداختن مبارزه به مسئله فلسطین بودند، پیشنهاد مطالعه دادند که حاصل آن همگانی شدن توجه به جنایات اسرائیل در ایران اسلامی شد که تا آن روز رژیم پهلوی به خاطر ارتباطاتی که با رژیم صهیونیستی داشت، سعی در کتمان مسئله فلسطین در ایران داشت.
ثانیاً، آنچه درباره تاریخ فلسطین و تاریخ جعلی اسرائیل میدانم، بسیار عمیق و سخنانم در این باره ورای احساساتی است که ممکن است در هر مسلمانی با شنیدن اخبار فلسطین ایجاد شود.
پس به عنوان یک کارشناس با سابقه طولانی ۵۰ ساله عرض میکنم که خلق، تداوم و آینده این رژیم مرهون خواستههای استکباری چند کشور قدرتمند غربی است که از همان اول یهودیان را مزاحم برنامههای حکومتی خویش میدانستند.
سران این کشورها در نشستهای مختلف به این نتیجه رسیده بودند که باید یهودیان را در جایی- و ترجیحاً دور از اروپا- جمع کنند تا هم مزاحمتهای آنان کم شود و هم در صورت لزوم بتوانند کنترل کنند و نیز از آنها به مثابه پایگاههای چندمنظوره در جهت اهداف استعماری استفاده کنند.
درمطالعه مکان برای تشکیل یک رژیم جعلی، جایی را بهتر از سرزمینهای فلسطین نیافتند که بهترین مصداق برای پایگاه چند منظوره آنان باشد.
مخصوصاً تاریخ کهن فلسطین وارض موعود که برای متصلّبین و متعصّبین یهودی هم جاذبه دارد. از طرف دیگر با تشکیل این غده سرطانی در منطقه استراتژیک خاورمیانه مهمترین نقطه جهانی از لحاظ تاریخ و تمدن و حتی معادلات سیاسی امروزی را که از آن تعبیر به گلوگاه میکنند، در دست میگیرند، بر غنیترین سرزمینهای دارای مواد معدنی انرژی زا، آن هم با تراشیدن دشمنی از نوع رژیم صهیونیستی مسلط میشوند، یهودیان همیشه معترض را از جغرافیای غرب دور میکنند، آسیا و آفریقا را درآیندههای بسیار دور برای امنیت، محتاج و نیازمند خویش کنند ومهمتر از همه با مشغول کردن دولتهای اسلامی به مبارزات نیم بند با اسرائیلیهای اشغالگر، راههای توسعه و پیشرفت را در همه زمینههای علمی، اقتصادی، فنی، صنعتی و… بدون یک رقیب قدرتمند حل میکنند که میبینیم همه دنیا درمسائل دانش و تکنولوژی، قافلهها از کاروان غربیها عقب هستند واگر کشوری مثل ایران پیدا شود که میخواهد با تکیه بر مکتب متعالی اهل بیت که عصاره اسلام ناب است، به توسعه و پیشرفت برسد، به بهانههای مختلف مانع تراشی میکنند و حتی با استفاده از ظرفیتهای نظامی که در اسرائیل ایجاد کردند، قدم به وادی ارعاب و تهدید میگذارند که این روزها به بهترین شکل ممکن شاهد آن هستیم.
آنچه تا به حال استکباریون را در عمل به این اهداف شوم تا حدودی موفق کرده که شاهد تشکیل یک رژیم غاصب در سرزمین قبلهگاه اول مسلمانان جهان هستیم، برنامه بسیار شیطانی آنان درسیاست«فرّق تسد» است که با ایجاد اختلافات موذی بین کشور های اسلامی و القای آن اختلافات به حاکمان اسلامی نمیگذارند جهان اسلام به صورت واحد به این مسئله توجه نماید که در آن صورت به قول امام راحل اگر هر مسلمان فقط یک سطل آب بریزد، اسرائیل را سیل میبرد.
اوج این سیاست شوم، پس ازپیروزی انقلاب اسلامی درایران بودکه وقتی دیدند قویترین حاکم حامی اسرائیل، یعنی رژیم پهلوی سقوط کرده،با همه ظرفیتهای تبلیغاتی خویش به میدان آمدند که مهمترین دستاورد این کارآنان، درگیری دوکشور مهم ومسلمان منطقه و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.
حتماً میدانید که در طول جنگ نیز برای دامن زدن به این تبلیغات شوم از هیچ اقدامی پرهیز نکردند که روشنترین برنامه آنان در قضیه مک فارلین آشکار شد که اولاً به همراه هیأت خویش یک صهیونیستی را فرستادند و ثانیاً با حک کردن ستاره داوودی روی اقلامی که متعهد به فروش آنها به ایران شده بودند، میخواستند تبلیغات خویش را با ورود به یک مقوله تازه، وسیع تر نمایند که الحمدلله با درایت امام(ره) و مسئولان جمهوری اسلامی در این راه شکست خوردند و اینگونه محمولهها علیرغم نیاز جدّی عودت داده شد و به جای آن محمولههای غیرآلوده دریافت شد.
اما با توجه به دستاوردهای فراوانی که با این شیوه به دست آورده اند، پس از جنگ و حتی تاکنون نیز به انحای مختلف بر طبل اختلاف میکوبند و متأسفانه میبینیم که الان هم بعضی از حاکمان کشورهای اسلامی منطقه، سخنان صدامیان را تکرار میکنند.
الحمدلله با تلاشهای جمهوری اسلامی، اسلام محور مبارزه علیه رژیم غاصب صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی شد و در سایه این سیاست طی چند سال گذشته شاهد موفقیتهای بسیار خوب مسلمانان علیه اسرائیل غاصب بودهایم که پیروزی حزبالله در لبنان و پیروزی مردم بیپناه غزه بهترین شاهد مدعاست.
اما افسوس که دشمنان اسلام برای اختلافافکنی در صفوف مبارزه علیه اسرائیل پا را از کشورهای اسلامی فراتر گذاشتهاند و وارد سرزمینهای اشغالی شدهاند و میبینیم که گروههای مبارز فلسطینی به جای اتحاد علیه اسرائیل، به جان هم افتادهاند و اندک ظرفیتهای نظامی خویش را صرف برادرکشی میکنند.
مطمئناً اگر روند اسلامیت مسئله فلسطین با وحدت همه گروهها در داخل این سرزمین اشغال شده ادامه مییافت، اسرائیل نمیتوانست فجیعترین جنایات ضدبشری را مرتکب شود، هرچند سکوت معنادار مدعیان بینالمللی حقوق بشر چراغ سبزی برای تداوم این اقدامات مسبوعانه است.
نکته دیگری که باید درباره تاریخ پرفراز و نشیب اشغال فلسطین به آن اشاره شود، اتخاذ یک سیاست درست برای مقابله با دشمنی تا بن دندان مسلح و دارای حامیان ذی نفوذ در مجامع بینالمللی است. نباید بگذاریم دیوار انزجار از رژیم صهیونیستی در جهان که با خون زن و مرد و پیر و جوان فلسطین در دنیا، مخصوصاً در اروپا ایجاد شده و بالا رفته، با سخنان نسنجیده عده ای در داخل کشور فرو ریزد و جای آن سیم خاردارهایی در حمایت از اشغالگران بکارند. در دنیای سیاست زده امروز که دشمنان اسلام با استفاده از امکانات وسیع تبلیغاتی، حتی واقعیتها را وارونه جلوه میدهند، هر سخن تحریک آمیز ما را دستاویزی برای مظلومنمایی ظالمترین رژیم نیم قرن گذشته تاریخ جهان قرار میدهند و حرکت رو به جلوی مبارزه علیه حکومت اشغالگران را معکوس میکنند.
و آخرین نکتهای که لازم است در این مجال و مقال کوتاه به آن اشاره و تأکید کنم، تداوم مبارزه است. چرا که رژیم صهیونیستی در تاریخ بیش از ۶۰ سال اشغالگری خویش ثابت کرده که نه تنها به تعهدات صلح حتی ادعایی خود هیچ پایبند نیست، بلکه به قطعنامههای بینالمللی نیز توجهی ندارد. تاریخ سراغ ندارد که اسرائیل حتی برای ظاهرفریبی هم که شده، به قطعنامههای سازمانهای جهانی، مخصوصاً سازمان ملل متحد که سیاستهایش توسط حامیانش چیده میشود، عمل نماید.
پس راه مقابله با چنین رژیمی، تداوم مبارزات مردمی است. مبارزاتی که در داخل، وحدت همه گروههای فلسطینی را بدون تکیه بر حس ناسیونالیستی عربی و با محوریت اسلام میطلبد و در خارج از سرزمینهای اشغالی هم به کمکهای مادی و معنوی حکومتهای اسلامی و حمایتهای مسلمانان نیازمند است.
حمایت مسلمانان نیز راههای مختلفی دارد که یکی از مؤثرترین راهها، حضور آنان در راهپیمایی روز قدس است. روزی که با نزدیک شدن به آن، تمام پایههای رژیم نامشروع اسرائیل میلرزد که اگر حضور مردم مسلمان جهان در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان معنادار باشد، تا مدتها، پسلرزههای آن آرامش و آسایش رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خواهد گرفت.
اینجاست که به عظمت ابتکار امام(ره) در نامگذاری روز جهانی قدس پی میبریم، ابتکاری که ۲۱ سال پس از رحلت مبتکر و مطمئناً تا همیشه و انشاءالله تا سقوط رژیم غاصب و احقاق حقوق مردم فلسطین، مخصوصاً بازگشت ۵ میلیون آواره فلسطینی ادامه خواهد داشت.
غلامحسین غیبپرور فرمانده سپاه فجر استان فارس از نیروهای بسیج خواست تلاش کنند «مانع از ورود افراد غیرمسئول به مجلس شوند.»
خبرگزاری فارس روز چهارشنبه دوم شهریور گزارش داد که این فرمانده سپاه در جمع گروهی از بسیجیان استان فارس گغته است: «باید هوشیار باشیم که از بصیرتافزایی غفلت نکنیم تا مجلس آینده به دست افراد غیرمسئول نیفتد.»
وی افزوده است: «باید هوشیار باشیم از اشتباهات گذشته جلوگیری کرده تا افراد صالح و مورد اعتماد وارد مجلس نهم شوند.»
به گزارش دیگربان، به نظر میرسد سپاه پاسداران و نیروهای بسیج همچون سابق خود را برای دخالت در انتخابات آتی مجلس آماده کردهاند.
پیشتر علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه از شناسایی و سازماندهی ۱۱ هزار «هادی سیاسی» برای «تقویت مبانی معنوی و بصیرتی در سپاه پاسداران» در چند ماه مانده به برگزاری انتخابات خبر داده بود.
سپاه و بسیج سالهاست از طریق «هادیان سیاسی» در انتخابات دخالت کرده و در پایگاههای بسیج٬ مساجد و ردههای مختلف سپاه به صراحت به نفع نامزدهای مورد نظر خود تبلیغ میکنند.
«هادیان سیاسی» عنوان طرحی است که سالهاست زیرنظر نماینده ولی فقیه در سپاه و بسیج به اجرا گذاشته میشود و هدف آن ارتقای بینش سیاسی نیروهای سپاهی و بسیجی عنوان شده است.
اگرچه این «هادیان» در طول سال هم فعال هستند٬ اما چند ماه پیش از برگزاری هر انتخاباتی سازماندهی شده و فعالیتهای آنها دو چندان میشود.
اسفند ماه سال جاری قرار است نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شود که سازماندهی «هادیان سیاسی» در واقع اعلام آمادگی سپاه و بسیج برای دخالت در این انتخابات محسوب میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر