خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده در رسانههای حقوق بشری، دستگاه قضایی از مرخصی استعلاجی و رسیدگی پزشکی به محمد سیفزاده، زندانی سیاسی و وکیل دادگستری محبوس در زندان اوین جلوگیری میکند.
به گزارش هرانا، محمد سیفزاده وکیل زندانی که به علت بیماری در وضعیت جسمی نامناسبی قرار دارد باید جهت درمان به بیمارستان خارج از زندان منتقل شود.
گفته میشود بنا به نظریه پزشکان متخصص و تایید پزشک قانونی، محمد سیفزاده در معرض آسیب نخاعی قرار گرفته است.
اما با این وجود دادستان تهران، جعفری دولت آبادی تاکنون از اعزام این زندانی به بیمارستان و درمان او موافقت نکرده است.
لازم به یادآوری است محمد سیفزاده، وکیل دادگستری در دادگاه انقلاب تهران به 9 سال زندان و 10 سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«کاهش مجازات حبس سیفزاده، وکیل دادگستری»
خبر / رادیو کوچه
شورای ملی انتقالی لیبی روز چهارشنبه، 24 اوت، اعلام کرد به کسانی که بتوانند معمر قذافی را دستگیر کنند 1.6 ملیون دلار جایزه میدهد.
این شورا همچنین اعلام کرده است اطرافیان معمر قذافی در صورتی که وی را به قتل برسانند و یا دستگیر کنند مورد عفو قرار خواهند گرفت.
قذافی در آخرین پیام صوتی خود اعلام کرده بود به صورت مخفی در خیابانهای طرابلس قدم زده است اما هیچ خطری وی را تهدید نکرد.
او گفت: «بدون اینکه کسی متوجه شود برای مدت کوتاهی در طرابلس قدم زدم اما احساس نکردم که خطری شهر را تهدید میکند.»
از سوی دیگر موسی ابراهیم سخنگوی قذافی نیز در یک پیام صوتی که از تلویزیون «العروبه» پخش شد گفت گردانهای قذافی همچنان علیه نیروهای مخالفان و ناتو مقاومت میکنند.
این در حالی است که بابالعزیزیه مجتمع مسکونی رهبر لیبی و محل ساختمانهای مهم دولتی به دست مخالفان افتاده است.
این منطقه بهوسیله سه دیوار بتنی بلند احاطه شده و علاوه بر ساختمانهای اداری شامل چادر مشهور معمر قذافی نیز میشود که میهمانان رسمی خود را آنجا ملاقات میکرد.
بیشتر بخوانید:
«قذافی از جنگ دست بردارد و سریعتر مذاکره کند»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
گفتیم که انشعاب میان معممین حکومتی انجام گرفت و موجب دلخوری دوستان قدیمی شد. آقای مهدویکنی برای گلهگذاری نزد آقای خمینی رفت، او در این مورد چنین خاطرهنویسی کرده است:
«بنده میان دو مرحله انتخابات (مجلس سوم شورای اسلامی) با مشورت دوستان با نامهای که قبلن تهیه کرده بودم، خدمت امام شرفیاب شدم. نامه خطاب به حضرت امام بود و مضمون نامه این بود که با توجه به سوابق درخشان اعضای جامعه روحانیت مبارز در انقلاب آیا واقعن شما اسلام جامعه روحانیت را آمریکایی میدانید؟ اگر میدانید که هیچ، اما اگر این را قبول ندارید رسمن اعلام بفرمایید…
من خدمت امام شرفیاب شدم و قبل از اینکه نامه را تقدیم کنم، شفاهی عرض کردم که ما نمیدانستیم که بعد از 60 سال طلبگی و مبارزه در راه اسلام و انقلاب، آمریکایی شدهایم، ولی حالا فهمیدهایم که ما با مهر تایید جنابعالی، آمریکایی از آب درآمدهایم و شما اتهام آمریکایی بودن ما را تایید میفرمایید. گفتم اگر واقعن جنابعالی به عنوان امام و رهبر ما، ما را آمریکایی میدانید، قاعدهاش این است که ما را از صفحه وجود محو بفرمایید. مگر ممکن است در ایران اسلامی و انقلابی، گروهی آمریکایی در لباس روحانیت باقی بمانند؟ قاعدهاش این است که دستور بفرمایید ما را داخل دریاچه ساوه بریزند و در جامعه روحانیت را ببندند و کرکرهاش را پایین بکشند. ما تا به حال فکر نمیکردیم اسلاممان اسلام آمریکایی است، زیرا ما معارفمان را در حوزه علمیه از مجالس درس فقه و اصول و اخلاق شما فرا گرفتهایم. علاوه بر آن سیاست را از شما آموختهایم، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، از سالهای قبل سال 1342 در خدمت شما بودیم، در تمام این مدت هم با شما بودیم و شما هم تایید و راهنمایی میفرمودید، چهطور میشود که ما در یک مقطعی یک دفعه منقلب شویم و به عنوان آمریکایی شناخته شویم؟ به علاوه، در این جریان تنها ما متهم نمیشویم، اکثریت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ائمهجمعه و جماعات و علما و روحانیت و طلاب حوزههای علمیه در شهرهای بزرگ ایران همه با ما در این مسایل مشترکند. … تا من گفتم اگر ما آمریکایی هستیم پس ما را به دریاچه ساوه بریزید، ایشان سریع سرشان را بلند کردند و گفتند نخیر، من کی چنین حرفی را زدم؟ من چنین حرفی نزدم. من به شماها علاقه دارم. خیر، چنین چیزی نیست، اصلن من چنین حرفی نزدهام، من چنین چیزی را تایید نکردهام.
آقای مهدوی یادآور میشود که پس از مرحله دوم انتخابات حاضر نمیشود پیش خمینی برود و آقای خمینی هم مدتی بعد در جواب نامه آقای «محمدعلی انصاری»، (که از نظر آقای مهدوی کنی محتملن با دستور خود او نوشته شده بود) مسایلی را مطرح کردند که به نام منشور برادری معروف شد و در آن، جامعه روحانیت را از تهمت اسلام آمریکایی مبرا نمود
…فرمودند که من به شما علاقه دارم و باید جبران کنم و این نسبت و تهمت را برطرف کنم.
من تا دیدم ایشان گفتند باید جبران کنم، گفتم پس اجازه بدهید بنده سوالی بنویسم و به شما بدهم. شما هم چیزی مرقوم بفرمایید که این اتهام را رفع کند. این دو خاصیت داشت، از نظر دینی خاصیتاش این بود که بالاخره امام ما را از این تهمت و این نقطه سیاه تبرئه کردهاند و از لحاظ سیاسی نیز در انتخابات تاثیر داشت. چون میان دو مرحله بود، برای مرحله بعدی انتخابات اثر میگذاشت و مفید بود.
از آنجا که امام به مسایل سیاسی خوب واقف بودند، مصلحت ندیدند که معادلات انتخابات را یک دفعه به هم بریزند. البته این برداشت من بود، ایشان فرمودند خیر، الان من چیزی نمینویسم، ولی بعد از انتخابات بیایید و هرچه شما برای رفع این تهمت بنویسید من آن را تایید میکنم. بنده خداحافظی کردم، منتها کمی دلم شکست، برای اینکه فکر نمیکردم امام اینطور برخورد کند. بالاخره قلبن مقداری ناراحت شدم، ولی ابراز نکردم و مسئله را به خداوند متعال واگذار کردم.»
آقای مهدوی یادآور میشود که پس از مرحله دوم انتخابات حاضر نمیشود پیش خمینی برود و آقای خمینی هم مدتی بعد در جواب نامه آقای «محمدعلی انصاری»، (که از نظر آقای مهدوی کنی محتملن با دستور خود او نوشته شده بود) مسایلی را مطرح کردند که به نام منشور برادری معروف شد و در آن، جامعه روحانیت را از تهمت اسلام آمریکایی مبرا نمود.
خمینی در بخشی از این منشور نوشت: «اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانى که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسایل مذکور است، تهدیدى متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایى و اصولى شد، موجب سستى نظام مىشود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناحهاى موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفن سیاسى است ولو اینکه شکل عقیدتى به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تایید مىنمایم. … ولى هر دو باید کاملن متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونهاى باشد که در عین حفظ اصول اسلام براى همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابى خود و مردم علیه سرمایهدارى غرب و در راس آن آمریکاى جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در راس آن شوروى متجاوز باشند. هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهاى از سیاست (نه شرقى و نه غربى جمهورى اسلامى) عدول نشود که اگر ذرهاى از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامى راست کنند. … شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسى از اصول تخطى مىکند، در برابرش قاطعانه بایستید.»
رفتارها و موضعگیریهای اولیه مجمع روحانیون هم بحثی جالب است، آقای «منتظری» مصداق رهبری آینده، مطلوب جناح چپ و مجمع روحانیون و … بود و آنها ولایت مطلقه را در حد زیادی قبول داشتند و حتا نظارت بر این ولیفقیه را هم بر نمیتابیدند و میگفتند این با ولایت مطلقه منافات دارد.
به طوریکه آقای موسوی خوئینیها در جلسات شورای بازنگری قانون اساسی و لغو شرط مرجعیت گفته بودند: «اصولن اینکه ما بیاییم در نظام و در راس این مخروط یک فردی را برگزینیم و بگوییم که همه زیر نظر او هستند بعد یک رهبری مخفی هم درست کنیم (منظور خبرگان است) و یک جمعی را ناظر بر کار او و مراقب او (قرار دهیم) که یک نوع حقی پیدا کنند هر روز و هر شب به او بگویند چرا این کار را کردی بیا توضیح بده چرا میخواهی آن کار را انجام بدهی. این در واقع یک رهبری مخفی درست کردن است که اسم آن رهبر علنی و رسمی مورد تایید خبرگان را رهبر بگذاریم اما در پشت صحنه یک تعداد را، آن هم کسانی که خود آنها واجد شرایط رهبریاند بیاوریم و یک جمعی درست کنیم به نام خبرگان … اینها ناظر بر کسی هستند که برای رهبری انتخابش کردهایم حالا اینکه بالاخره همه باید تحت مراقبت باشند بحثی نیست اما این را ما بیاییم رسمی و علنی در قانون اساسی بنویسیم، رهبر را تا این حد پایین بیاوریم که ما رهبری را که انتخاب کردیم تحت مراقبت یک جمعی باشد … یعنی رهبری مخفی.»
بارزترین نکتهای که پس از تفاوت پیروی در فقه سنتی و فقه پویا میان این دو گروه معممین در جریان بود، مسایل اقتصادی بود، به طور مشخص بعد از انتخابات مجلس دوم که مجلس حزباللهی شکل گرفت، این اختلافات در درون انقلابیونی خودش را نشان داد که منشا آن را مسایل اقتصادی ذکر میکردند، البته نگاههای اقتصادی جریانی که دولت را هم در اختیار داشت و در مجلس هم به نوعی شاید اکثریت را داشت قابل دفاع بود چون آن رویکرد در اغلب موارد منطبق با رویکرد آقای خمینی «مرد شماره یک کشور» بود و او این اصلاحات را درحوزهی اقتصاد به واقع مطالبه میکرد، نظراتی که وقتی از سوی او منتقل میشد غیرقابل تغییر بود و بیجهت دولت آقای موسوی مورد نقد قرار میگرفت.
در حوزهی قانونگذاری در مجلس که نقطهی کانونی این اختلافات بود، اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان، بر سر مسایل اراضی شهری بود. مجلس با اکثریت تصویب کرد که قانون اراضی شهری اجرا شود.
افشان برزگر/ رادیو کوچه
از یه ربع که بگذره شروع میشه. دلش مثل سیر و سرکه میجوشه، مخصوصن اگه جواب تلفن رو هم ندی. حالا مهم نیست که دلیلش چی باشه. مهم این که سناریوی مرگتو تو ذهنش تا آخر مینویسه. اینقدر صحنههای مختلف رو تشریح میکنه که بهت تلقین میشه که دیگه واقعن میبینیش و باید بری پزشکی قانونی جسدشو شناسایی کنی.
از وقتی که قویترین مرد جهان هم کشته شده، اوضاع وخیمتر شده. البته با مادرای دیگه هم که صحبت میکنم، همشون یه جورایی شبیه مامان خودم هستن. هیچکی اعصاب نداره، تو جیب هر بچهای هم یه چاقویی، پنجه بوکسی، چیزی پیدا میشه. همه شرایط برای نگرانی فراهم هست. دختر و پسر و کوچیک و بزرگ هم نداره. استرس و خیالات وحشتناکه که از سرت میگذره تا در خونه وا بشه و صحیح و سالم ببینیش.
البته نگاهی به آمارها نشان میدهد که نگرانی خانوادهها از این بابت، بیراه نیست و دلهرههای همیشکی ریشه در واقعیتهای جامعه دارد. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور، روزانه سه ایرانی با سلاح سرد کشته میشوند.
بر این اساس از هر 1000 ایرانی، هر سال هشت نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه میکنند، البته این در حالی است که بخش عمدهای از موارد نزاع به پزشکی قانونی ارجاع داده نمیشود و با مصالحه خاتمه مییابد، چراکه بر اساس آمارهای رسمی روزانه 1600 نفر در کشور نزاع میکنند.
همچنین بر اساس پروندههای ارجاعی به سازمان پزشکی قانونی در دهه 80 یعنی سالهای بین 1380 تا 1389، 11 هزار و 119 نفر بر اثر اصابت سلاح سرد، جان خود را از دست دادهاند که بهطور متوسط در هر سال یک هزار و 119 نفر به وسیله این سلاح کشته شدهاند که بیشترین تعداد کشته شدگان این دهه مربوط به سال 1384 و کمترین آن مربوط به سال 1380 بوده است.
آمار نزاعها نیز نشان میدهد که بیشترین تعداد مراجعان نزاع مربوط به سال گذشته بوده است، به طوری که در سال 89، یک هزار و 93 نفر در این نزاعها و با استفاده از سلاح سرد جان خود را از دست دادند که این آمار نسبت به سال 88 با رشد 16 درصدی روبهرو بوده است.
هرچند که پلیس ایران همیشه سعی کرده که آمار قتل در کشور را با مقایسه با سایر کشورها، اندک جلوه دهد، اما این ارگان نیز با هشدار نسبت به افزایش وقوع قتل در کشور، از رشد استفاده از سلاح سرد در انجام جنایتها ابراز نگرانی کرده است، بهطوری که اعلام کرده 44 درصد از قتلهای سال گذشته با استفاده از سلاح سرد صورت گرفته که بیشترین انگیزه این دسته از قتلها مربوط به نزاع و اختلافات قبلی بوده است.
همانطور که آمارها میگویند، بخش قابل توجهی از قتلها در کشور به وسیله سلاح سرد صورت میگیرد. اما سلاح سرد چیست و مصادیق آن چه وسایلی است؟ بر اساس تعریف قانون، «به هر نوع سلاحی که برای دفاع یا تهاجم مورد استفاده قرار بگیرد و از حیطه باروت، شلیک و انفجار گلوله خارج باشد، سلاح سرد میگویند.» بنابر این و معرفی اسلحههای جدید از سوی وزارت دفاع، انواع چاقو، زنجیر، پنجه بوکس، قمه، انواع افشانههای اشکآور، خوابآور و بیهوشکننده و شوکرهای الکتریکی، تفنگ و کلت بادی شبیه سلاح گرم، انواع پرتاب کنندههای سوزنهای سمی و آغشته به مواد شیمیایی و بیولوژیکی و سلاحهای بیحس کننده جانوران سلاح سرد محسوب میشوند.
بر اساس ماده 664 قانون مجازات اسلامی نیز هر فردی،هر نوع وسیلهای برای ارتکاب جرم بسازد یا تهیه کند به حبس از سه ماه تا یک سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد، بنابراین اگر مشخص شود که حامل سلاح سرد، آن را برای ارتکاب جرم تهیه کرده قابل مجازات است.
اما با وجود تعریف قانون و وزارت دفاع از سلاح سرد در کشور، برخی از صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که تعریف مشخصی از سلاح سرد از سوی قانونگذار صورت نگرفته که این امر باعث شده که خرید و فروش، حمل و استفاده از این نوع سلاحهای مرگبار در کشور بدون هیچ منع قانونی صورت گیرد. این دسته از افراد جمعآوری سلاحهایی مانند قمه و شمشیر که کارکرد دوگانه ندارند و لزومن برای ارتکاب جرم به کار میروند را امری ضروری میدانند.
بنابراین بسیاری از صاحبنظران بر این موضوع تاکید دارند که در شرایط فعلی حمل سلاح سرد باید به جرم تبدیل شود، چراکه یکی روشهای پیشگیری از جرم، جرمانگاری است، چراکه هنگامی که ساخت، فروش و حمل سلاح سرد و چاقوهای نامتعارف که کاربری جز آلت قتالگی ندارند از سوی قانونگذار جرم تلقی شود، افراد با وجود احساس نیاز به حمل چاقو از ترس مجازات، این اسلحه را حمل نمیکنند و در نتیجه استفاده از آن نیز کاهش مییابد.
در مقابل این دیدگاه نیز برخی دیگر از قضات و حقوقدانان بر این باور هستند که هیچ خلا قانونی در رابطه با سلاح سرد وجود ندارد و از آنجا که دسترسی به سلاح گرم در کشور راحت نیست، افراد به سراغ سلاحهای سرد میروند.
آنها معتقدند که تا زمانی که عوامل زمینهساز جنایت همچون فقر، محرومیت، سوتغذیه، بیکاری، عدم دسترسی به تفریحات سالم و دهها مورد دیگر وجود دارد، وضع شدیدترین قوانین در مورد حمل سلاح سرد نیز نه در جهت پیشگیری و نه در جهت کاهش جرایم اثربخش نخواهد بود.
این دسته از کارشناسان، برخورد با حاملان سلاح سرد و جمعآوری این سلاحها را مصداق برخورد با معلول به جای برخورد با علت میدانند و جمعآوری تمام سلاحهای سرد و بازرسی افراد برای یافتن این قبیل سلاحها را نه به لحاظ عملی و نه به لحاظ قانونی امکانپذیر نمیدانند.
هرچند که ممنوع کردن حمل سلاح سرد در کشور منتقدانی دارد، اما پلیس این امر را برای کاهش جرایم موثر میداند، به همین دلیل نیروی انتظامی از سال 86 دست به کار شد و لایحه ممنوعیت حمل، فروش و توزیع سلاح سرد را به مجلس هفتم ارایه داد.
هرچند که یک فوریت این لایحه در خرداد ماه همان سال تصویب و برای بررسی به کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ارجاع شد، اما عمر مجلس هفتم مجال رسیدگی به این لایحه را نداد.
با پایان کار مجلس هفتم لایحه به دولت باز گردانده شد، اما با اصرار مسوولان نیروی انتظامی، این مورد به صورت طرح در دستور کار مجلس قرار گرفت و از قرار معلوم یک فوریت آن نیز به تصویب رسید، اما با وجود اینکه از عمر مجلس هشتم نیز چیز زیادی باقی نمانده است، به نظر میرسد که نمیتوان امیدی به تصویب این طرح در این مجلس داشت. هرچند که چندی پیش حتا یکی از نمایندگان مجلس عنوان کرده بود که طرح ممنوعیت حمل، فروش و توزیع سلاح سرد در مجلس گم شده است.
از نظر برخی از نمایندگان مجلس، آنچه باعث شده که این طرح روندی طولانی برای تصویب را بگذارند، این است که طرح جامعیت لازم را ندارد، چراکه طبق نظر نیروی انتظامی، حمل هر نوع سلاح سرد و چاقو بعد از تصویب ممنوع است، در حالی که بسیاری از مردم، چاقو را برای مصارف منزل میخرند و نباید مجرم شناخته شوند.
با این حال، فرمانده نیروی انتظامی بر این اعتقاد است که طرح ممنوعیت حمل سلاح سرد در جلوگیری از وقوع جرمهای خشن بسیار تاثیرگذار است که باید هرچه سریعتر در مجلس به عنوان قانون تصویب شود، بهطوری که اگر طرح ممنوعیت حمل سلاح سرد پیش از این به تصویب میرسید، شاهد قتل قویترین مرد ایران نبودیم و نزاع بین قاتلان و مقتولان تنها در حد نزاع هایی بود که امکان داشت با دخالت نیروی انتظامی به آن خاتمه داد.
هرچند که هنوز طرح ممنوعیت حمل، فروش و توزیع سلاح سرد در مجلس تصویب نشده است، اما دست قوه قضاییه و پلیس در برخورد با فروشندگان و حاملان سلاحهای غیرمتعارف باز است، چراکه به گفته رییس قوه قضاییه حکم سلاح سرد، عین سلاح گرم در قانون است و اگر کسی با سلاح سرد موجب اخافه (ترساندن) مردم شود، به عنوان محارب یا مفسد فیالارض، قطعن حکماش اعدام است که در این زمینه هیچ مصالحه و مسامحهای در کار نخواهد بود.
همچنین پلیس نیز هر از چند گاهی طرحی ضربتی را اجرا میکند که بر اساس آن دارندگان و سازندگان سلاحهای سرد دستگیر میشوند که در آخرین نمونه آن 220 نفر از سازندگان، فروشندگان و دارندگان سلاحهای سرد دستگیر شدند.
حال این سوال مطرح میشود که با تصویب طرح ممنوعیت حمل، فروش و توزیع سلاح سرد که نیروی انتظامی تاکید فراوانی بر آن دارد، قرار است چه اتفاق جدیدی در راستای کاهش جرایم خشن و جرم و جنایت در کشور بیافتد و آیا پس از اعمال این ممنوعیت، وسایل دیگری جای سلاحهای مورد نظر پلیس را نخواهند گرفت؟
پس بهتر نیست، پلیس و سایر دستگاههای ذیربط به جای فرافکنی و پیگیری طرحهای مقطعی و غیرجامع، بر روی رفع عوامل و بسترهای بروز جرم و جنایت، سرمایهگذاری بلندمدت کنند و به دنبال رفع آنها به معنای واقعی آن باشند؟ عواملی همچون فقر، بیکاری، تبعیض و محرومیت.
خبر / رادیو کوچه
افشین حیرتیان فعال حقوق کودک و شهروند بهایی روز شنبه، ۲۹ مردادماه، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، بازداشت وی در حالی که در حال خروج از منزل مسکونی خود بوده است صورت گرفته است و طبق پیگیریهایی خانوادهی وی، حیرتیان هماکنون در بند ۳۵۰ اوین نگهداری میشود.
حیرتیان محکوم به تحمل ۴ سال حبس تعزیری ست اما حکم وی هنوز در مرحلهی تجدیدنظرخواهی قرار داشت.
وی که در روز ۱۳ خردادماه سال گذشته در پارک مقابل خانه هنرمندان بازداشت شده بود پس از قریب به دو ماه بازداشت موقت، به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
بیشتر بخوانید:
«چهار سال حبس برای فعال حقوق کودکان»
آرش حسینیپژوه/ رادیو کوچه
مرزهای ایران و عراق در منطقه کردستان طی یک ماه گذشته در معرض حملات توپخانهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و جنگندههای نظامی ارتش ترکیه قرار گرفته، حملاتی که با خسارات فاجعه بار انسانی، به ویژه کشتار غیرنظامیان، همراه بوده است.
سازمانهای مدافع حقوق بشر از حمله کمیته بینالمللی «صلیب سرخ» اوایل مرداد ماه اعلام کردند که بیش از ۲۰۰ خانوار کرد در جریان گلولهباران روستاهای کردستان عراق آواره شدهاند، اما مقامات و رسانههای کردستان عراق میگویند بر اثر این حملات ساکنان ۳۵ روستا که شامل ۴۰۰ خانوار میشوند مجبور به ترک محل زندگی خود شدهاند. پیش از حادثه روز یکشنبه، 30 مرداد، که به کشته شدن هفت عضو غیرنظامی یک خانواده منجر شد، گفته میشد ۳ شهروند غیر نظامی کشته و بیش از ۱۱ نفر در جریان این حملات زخمی شدهاند.
«همن سیدی» تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسایل کردستان معتقد است اگر اوضاع به این صورت پیش برود شاهد یک فاجعه انسانی تمام عیار خواهیم بود. وی در مورد دلایل سیاسی این حملات میگوید: «در ترکیه قرار است تحولات گستردهای درون ارتش به نفع دولت این کشور صورت بگیرد. دولت میخواهد به ارتش این تضمین را بدهد که آنها در هر شرایطی بخش مهمی از معادلات سیاسی و به ویژه سیاست خارجی این کشور هستند.»
«سیدی» در مورد دلایل سیاسی حمله ایران به کردستان نیز میگوید: «یکهتازی سپاه یکی از نکات اساسی است. این سازمان نظامی سیاسی میخواهد به دیگر طرفهای درگیر حاکمیت بگوید که در تمام میدانها حضور دارد و به نوعی حتا حرف اول را میزند. یعنی اگر قبلن در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد تعیین کننده بود اکنون و با اقدامات اخیر نشان داد که قصد دارد کنترل سیاست خارجی، حفاظت از تمامیت ارضی و مقابله با مخالفان را نیز رهبری کند. دقت کنید که ارتش هیچگونه نقشی در این حملات نداشته است.»
اما ابعاد حملات دولتهای ایران و ترکیه به منطقه کردنشین این کشورها، تنها به حوادث این روزها ختم نمیشود، این حملات گسترده، ریشه در سالها اختلاف بین کردها و حکومتهای مرکزی دارد، دو قطبی که، هم در نیروهای حاکم و هم در فعالین کرد وجود دارد شاید یکی از دلایل اصلی این حوادث باشد.
«علی افشاری» فعال سیاسی در مورد ابعاد اختلاف ریشهای، بین اقلیتهای قومی و حکومتهای مرکزی، با انتقاد از نوع نگاه فعالان هویتطلب در یادداشت خود مینویسد: «فعالیتهای برخی از فعالان هویتطلب قومیتی و به خصوص فعالان کرد مشکلزا است. آنها برخورد سرکوبگرایانه و سلطهآمیز را به تمامی نیروهای سیاسی و اجتماعی مرکزنشین و یا فارس تعمیم میدهند. این برخورد مطلقانگارانه با استفاده از ادبیات احساسی، انگاره غلطی را ترویج میکند که تمامی نیروها، خواهان قلع و قمع آزادیها و ضایع کردن حقوق مردم غیر فارس هستند و ناسیونالیسم کرد، ترک و عرب را در تقابل با ناسیونالیسم ایرانی تعریف میکنند. از دید آنان هرکس مخالف تجزیهطلبی است به دموکراسی و حق تعیین سرنوشت اعتقاد ندارد و دستاش در دست فاشیستهای حکومتی است.»
البته این فعال سیاسی اهمال، سکوت، دیدگاههای غلط و نادیده گرفتن وجود مطالبات قومیتی و کمکاری جمعی از مرکزنشینان و به خصوص گروههای سیاسی در سوق دادن پارهای از آنها به این سمتگیری افراطی و حقیقتستیز را نیز بیتاثیر نمیداند.
«علی افشاری» در ادامه، شفافیت و ابراز عقیده گروههای مختلف پیرامون وضعیت اقلیتهای قومی را چارهساز اختلافات میخواند و معتقد است، که افراد حق دارند خواستار روشن شدن مرزها و واقعیت مسایل شوند. وی معتقد است، گروه سیاسی که، سودای تجزیه دارد باید این مسئله را بهطور شفاف بگوید، و پنهان کردن خواستهای این گروهها زیر پوشش فعالیتهای حقوق بشری یا دموکراسیخواهی و استیفای حقوق قومیتها، را عملی غیراخلاقی و ناموجه میخواند.
فعالین سیاسی باید بدانند که اگر امروز در برابر اتفاقهایی که در کردستان در حال رخ دادن است سکوت کنند، شکاف عمیقی که میان کردها و حکومت مرکزی در شرایط فعلی وجود دارد ممکن است دامن فعالین سیاسی را نیز بگیرد
این تحلیلگر سیاسی معتقد است که مردم باید درک درستی از رویدادها برای قضاوت داشته باشند، و مینویسد: «نه دفاع از تجزیهطلبی و نه مخالفت با آن فی نفسه دلیلی بر دموکرات بودن نیست بلکه چگونگی مواجه با مسئله، عیار دموکراتیک بودن مدعیان را روشن میکند.»
وی در پایان با انتقاد از عملکرد و مواضع نظری برخی از گروههای سیاسی کرد، مینویسد: «سابقه و مواضع نظری و سیاسی گروهی مثل «پ.ک.ک» تناسبی با دموکراسی ندارد. برخی از فعالان شاخه ایرانی آن، مخالفان حرکات تررویستی این گروه را به ضدیت با دموکراسی منتسب میکنند در صورتی که دموکراسی یک نظام خاص است و اصول و موازین ویژه خودش را دارد. صرف مخالفت با جمهوری اسلامی یا ادعای مطالبه حقوق مردم کرد دلیلی بر دموکرات بودن نمیشود.»
آنچه که مشخص است مشاهده وضعیت کردستان نشان دهنده بحران عمیقی است که در رابطه حکومت مرکزی با استانهای قومیتنشین وجود دارد، بحرانی که رفتار امنیتی و نظامی حکومت مرکزی آن را پررنگتر نیز خواهد کرد.
نگرانی نسبت به وضعیت فعلی مناطق کرد نشین ایران، نگرانی دو سویه برای فعالین کرد و دیگر فعالین سیاسی در ایران است، فعالین سیاسی باید بدانند که اگر امروز در برابر اتفاقهایی که در کردستان در حال رخ دادن است سکوت کنند، شکاف عمیقی که میان کردها و حکومت مرکزی در شرایط فعلی وجود دارد ممکن است دامن فعالین سیاسی را نیز بگیرد، کردستان به حق پاره تن ایران است، اما آیا این پاره تن نیازمند توجه و رسیدگی بیشتری نیست؟
چهارشنبه 2 شهریور 90 / 24 اوت 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
گزارش ادبی- «واکنش دو شاعر ایرانی به سقوط دیکتاتور لیبی»- مصطفا خلجی
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان- «منشور برادری معممین»- شراره سعیدی
مجله خبری تاجیکستان- «رهایی صدها زندانی از محبسهای تاجیکستان»- کیومرث
تمام رخ- «آتش راهحل بحران کردستان نیست» -آرش حسینیپژوه
بخش دوم خبرها
زخم- «سلاح سرد هر روز جان سه ایرانی را میگیرد»- افشان برزگر
بخش سوم خبرها
ژولین واندبوری / مشاور سیاسی اکولو «حزب سبزهای بلژیک» در زمینههای انرژی هستهای
منبع: مجله ماهنامه رسمی اکولو
انور میرستاری تلاشگر زیستگاهی «زیستگر» / برگردان
بحث و گفتوگوهایی که درباره انرژی اتمی در کشورهای مختلف در اروپا و یا در جهان صورت میگیرد، با هم متفاوتند. سی و یک کشور از صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، قسمتی از برق خود را از راه انرژی هستهای تولید می کنند. حدود ۶ درصد انرژی اولیه مصرف کل جهان شامل انرژی هستهای میشود که در واقع میزان نهایی قابل مصرف آن، تنها ۲ درصد از کل انرژی نهایی مصرف جهانی است. به یاد داشته باشیم که همه این مقدار، فقط برای مصرف برق است و ارقام میزان تولیدی انرژی هستهای، در جاهای گوناگون بسیار متغیر است:
در فرانسه تقریبن ۷۵ درصد برق از انرژی هستهای به دست میآید، این رقم در آلمان و انگلستان نزدیک به ۲۰ درصد است و در هلند به سختی به ۳ درصد می رسد. در اتریش، ایرلند، پرتگال (پرتغال ـ م.) و ایتالیا صفر در صد میباشد.
بنابراین، مقدارش آن چنان ناچیز است، که نیاز چندانی هم به وجودش نیست. کشورهای زیادی تصمیم گرفتهاند تا برنامه هستهای خود را رها کنند که آلمان اولین آنها است. در این زمینه، کشور آلمان یک برنامه بلند بالای انرژی باصرفهتر و توسعه انرژیهای بازتولیدی دارد که با راهاندازی این شیوه، نیروی کار خیلی زیادی ایجاد شده و با مدیریت تکنولوژی به اجرا در خواهد درآمد.
ایتالیاییها با دو بار همهپرسی، مخالفت خود را با انرژی هستهای بیان کردهاند. در اتریش، پس از نتیجه یک همه پرسی، سران مملکتی برنامه انرژی هستهای را به کنار گذاشته و نتیجه این همهپرسی را در قانون اساسی خود نیز گنجاندهاند.
در هر یک از این کشورها بحثهایی که در باره انرژی هستهای درگرفت، موجب تصمیمات خوبی شد. متاسفانه، بیشتر این گفتمانها در زمانهای پس از تصمیمگیری دولتها به تولید الکتریسیته از راه انرژی هستهای صورت گرفتند.
تقریبن میتوان گفت که برنامههای تولید برق از راه انرژی هستهای، هر گز در سطح ملی کشورها به گفتوگوی همگانی و به نظرخواهی مردم گذاشته نشده است.
این نیروگاه ها در کشورهای غربی از دهههای ۶۰ و ۷۰، در زمانیکه انرژی هستهای صلحآمیز وارد بازار شد، آغاز به کار کردند.
اساسن، انرژی صلحآمیز هستهای به وسیله شرکتهای کاملن نزدیک به دولتهایی که برنامه هستهای نظامی خود را گسترش داده بودند، صورت گرفت.
مبارزه با انرژی هستهای از نخستین روزهای دهه ۸۰ ، یکی از سنگ بناهای اساسی شروع و پیدایش اکولو، حزب سبزهای بلژیک میباشد. امروز نیز رقبای سیاسی و حزبی به یک بحث عمومی برای روشن شدن افکار عمومی، تن در نمیدهند. حرفهای ضد و نقیض و بیاساس زیادی در گردهماییهای انرژی هستهای زده میشود. یک مباحثه و گفتوگوی جدی و راستین درباره آینده انرژی کشور (از جمله درباره انرژی هستهای) نشان خواهد داد که تعداد زیادی از مردم بلژیک، برای سیسم آینده انرژی، راهی را برخواهند گزید که کمترین استفاده از انرژی هستهای باشد.
گسترش انرژی هستهای در بلژیک: گزینش تاریخی بدون نظرخواهی همگانی
تاریخ توسعه انرژی هستهای در بلژیک در نوع خودش همتا ندارد. پیش از هر چیز، این انرژی در دست شرکتهای خصوصی است.
اولین ریشهها و تاریخچه پیدایش انرژی هستهای در بلژیک به رشتههای پزشکی درباره رادیوم در اوایل قرن بیستم مربوط میشود. شرکتی خود را با نام «اتحادیه کانی» به ثبت میرساند. در واقع شرکت مذکور صاحب معدن اورانیوم «شین کولوبو» در زئیر بود که در آن زمان، این کشور کنگو بلژیک نامیده میشد. سپس جنگ جهانی دوم و مسابقه تسلیحاتی اتمی فرا رسید. در آن دوران، آمریکاییان تلاش میکردند تا دست روی انبارهای مهم اورانیوم بگذارند. آنان با شرکت «اتحادیه کانی» که شعبهای هم در نیویورک داشت، تماس گرفته و وارد مذاکره میشوند و سرانجام با هم به توافق زیر میرسند:
اورانیوم کنگو در ازای کمک به گسترش انرژی هستهای صلحآمیز در بلژیک.
توافقنامه بین ایالات متحده و شرکت اتحادیه کانی بسته و امضا میشود. این پیماننامه به رویت دولت در تبعید بلژیک که در لندن بود، میرسد. در آن زمان هم، مردم در جریان اجرای این امر قرار نگرفتند و موضوع در ابهام ماند. بمبهای هیروشیما و ناگازاکی منفجر میشوند که بخشی از مسوولیت آن بر دوش بلژیکیها میباشد.
حکومت پس از پایان جنگ، مرکز مطالعاتی انرژی هستهای را در شهر مول بازگشایی میکند و به زودی یک برنامه پژوهشی را به اجرا میگذارد که منجر به اولین راکتورهای تولید برق در «راکتور بلژیکی ـ شماره یک» در پایان دهه ۱۹۵۰ میباشد.
برای آگاهی بیشتر از این مرکز نیروگاه اتمی، میتوانید اینجا کلیک کنید.
به دنبال این ماجرا، یک برنامه تجهیز کشور به نیروگاههای مرکزی انرژی هستهای، تصمیم گرفته میشود و زیر نظر آمریکاییان راکتورها ساخته شده و برای همیشه به دست شرکتهای خصوصی اداره میشوند.
در آن زمان، شرکتهای خصوصی UNERG, INTERCOM, EBES گردانندگان مراکز نیروگاه های تولید کننده برق در بلژیک بودند که در سال ۱۹۹۱ در زیر نام الکترابل با هم ادغام شدند.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، 24 اوت، رییس جمهوری روسیه از رهبر لیبی، سرهنگ معمر قذافی، خواسته است تا دست از جنگ بردارد و برای حل مشکلات موجود، با مخالفان مذاکره کند تا در مورد آینده لیبی به توافق برسند.
دیمیتری مدودف این سخنان را پس از مذاکره با رهبر کره شمالی در منطقه سیبری در خصوص برنامههای اتمی پیونگ یانگ اعلام کرد.
به گزارش الجزیره، همزمان نیروهای مخالف قذافی گفتهاند می کوشند به راهحلی مسالمتآمیز با حامیان قذافی در شهر «سرت» و همچنین شهر «سبها» در جنوب که شاهد درگیریهای سنگین بوده است دست یابند.
لازم به اشاره است عبدالاله الخطیب، نماینده ویژه سازمان ملل در امور لیبی گفته است که مقامات دولت لیبی چند روز پیش از آغاز حمله مخالفان به پایتخت از او خواسته بودند برای خاتمه دادن به درگیری میانجیگری کند.
بیشتر بخوانید:
«خروج از طرابلس تاکتیکی بود، تا شهادت مقاومت میکنم»
«سفر رهبر کره شمالی به روسیه»
خبر / رادیو کوچه
سخنگوی ائتلاف فراکسیونهای کردستان، موید طیب، در گفتوگویی در خصوص حملات اخیر ارتش ترکیه و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به مناطق کردنشین در شمال عراق اظهار داشت عراق باید بهطور رسمی از دولتهای ایران و ترکیه به شورای امنیت شکایت کند.
به گزارش پایگاه خبری پییوکی میدیا، وی روز چهارشنبه، 24 اوت، در این خصوص اعلام کرد: «تاکنون دو دولت ایران و ترکیه به درخواستهای مکرر جهت پایان دادن به عملیاتهای نظامی در خاک عراق اعتنا نکرده به همین دلیل باید به شورای امنیت سازمان ملل به صورت رسمی شکایت کند.»
وی افزود: «این شکایت ادامهی تلاشهای عراق برای حل مشکلات با دو کشور همسایهی ایران و ترکیه از طریق دیپلماتیک و صلحآمیز خواهد بود.»
موید طیب در ادامه تاکید کرد: «تجربهی 30 سال گذشته نشان میدهد که تلاشهای ایران و ترکیه برای سرکوب نیروهای مخالف از طریق نظامی بدون نتیجه بوده است. این نشانگر آنست که برقراری امنیت از طریق راهحلهای نظامی ممکن نیست، بلکه راهحل سیاسی و احقاق حقوق تنوعات ملی و مذهبی در این کشورها حلال مشکلات و مایهی استقرار صلح است.»
لازم به اشاره است بر اثر حملات هوایی اخیر ارتش ترکیه و همچنین بمباران برخی مناطق کردنشین در شمال عراق در اقلیم کردستان توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر منجر به کشته شدن دهها تن و بیخانمان شدن صدها نفر شده است.
بیشتر بخوانید:
«کشته شدن بیش از نود شبهنظامی کرد در شمال عراق»
مصطفا خلجی/ رادیو کوچه
mostafa.k@koochehmail.com
مهمترین اتفاق هفته اخیر، در هم شکسته شدن قدرت دیکتاتور لیبی، یعنی «سرهنگ قذافی» بود. این اتفاق علاوه بر عرصه سیاست، حوزه ادبیات را نیز متاثر کرد و واکنش شاعران ایرانی را برانگیخت. گرچه شعریهایی که در این زمینه سروده شده، اهمیت ادبی چندانی ندارد، اما شاید اظهار نظر دو شاعر شناخته شده ایران، در این باره حائز اهمیت باشد.
این دو شاعر، فرصت سرنگونی قذافی را بهانهای برای اعلام بیزاریشان از تمامی دیکتاتورهای دنیا کردهاند.
«حافظ موسوی»، دفاع ضمنی از نخستوزیری شاپور بختیار
«حافظ موسوی»، در روزنامه «شرق» نوشت: خبر سقوط قذافی گمان نمیکنم هیچکسی را غافلگیر کرده باشد. هر عقل سلیمی از ماهها پیش میتوانست حدس بزند که او بهزودی سرنگون خواهد شد. آیا قذافی و اطرافیانش هیچ بهرهای از عقل سلیم نبردهاند که هنوز هم مذبوحانه در حال مقاومت هستند؟ گمان نمیکنم که چنین باشد. قذافی فارغالتحصیل دانشکدههای نظامی ایتالیا و فرانسه است. در طول چهار دهه گذشته با بزرگترین سیاستمداران دنیا گفتوگو و نشست و برخاست داشته است. قذافی با وجود همه دیوانگیها و ادا و اطوارهای عجیب و غریبش گمان میکنم آنقدر عقل داشت که بتواند سقوط قریبالوقوع خودش را پیشبینی کند. بنابراین باید ببینیم که او چه مرضی داشت که آن همه انسان را به کشتن داد و کشوری را ظرف چند ماه به ویرانهای مبدل کرد اما حاضر نشد دست از قدرت بردارد. آیا قذافی واقعن فکر میکرد که مردم لیبی او را دوست دارند و همانطور که در مصاحبههایش میگفت حاضرند جانشان را برای او فدا کنند؟ اگر او واقعن چنین باوری داشت با برگزاری یک رفراندوم آزاد تحت نظارت ناظران بینالمللی به جهانیان نشان میداد که چه درصدی از مردم طرفدار اویند و چه درصدی مخالف و ماجرا به همین سادگی خاتمه مییافت. قذافی امکان نداشت که به چنین گزینهای فکر کند چون خودش هم بهخوبی میدانست که اکثریت قاطع جامعه با او مخالفند.
اینکه قذافی مدام از مردم حرف میزد و خود را نماینده مردم میدانست شیوه نخنمای همه دیکتاتورهاست. من فکر میکنم قذافی هم آنقدر عقل داشت که بینتیجه بودن سرانجام این سیاست و این بازی را حدس بزند. مشکل او این بود که نوعی از سیاست و بازی را انتخاب کرد که چارهای جز ادامه دادن آن نداشت، طرح کلی این بازی روی کاغذ برای همه دیکتاتورها جذاب است. محاسبه آنها خیلی ساده است: من قویترم، چون همه ابزارهای قدرت را در اختیار دارم. پس چه نیازی به این است که بخشی از قدرت را به دیگران واگذار کنم. شاه سابق ایران یکی از دیکتاتورهایی بود که مجذوب و مغلوب چنین بازی احمقانهای شد. او میتوانست آخرین نخستوزیرش را چهار ماه، فقط چهار ماه زودتر روی کار بیاورد تا آرایش قوا در داخل کشور به نحو محسوسی به نفع او تغییر کند. اما او چنین نکرد چون او بازیای را انتخاب کرده بود که بیش از دو نتیجه نمیتوانست داشته باشد: یا حفظ تمامیت قدرت، یا سقوط خفتبار، سقوط قذافی برای همه دیکتاتورهای عرب میتواند درس عبرت باشد. اما سایر دیکتاتورهای منطقه هنوز فرصت دارند که خودشان را از مهلکه این بازی مرگبار و ویرانگر که هم خودشان و هم کشورشان را به نابودی خواهد کشاند، خلاص کنند. رسیدن به چنین نتیجهای خیلی آسان است اما فقط به این شرط که قند قدرت در خونشان آنقدر بالا نرفته باشد که چشم عقلشان را بهطور کامل کور کرده باشد.
«سیدعلی صالحی»: دیکتاتور را نکشیم
«سید علی صالحی» هم در «شرق» نوشت: خیلی که دست بالا بگیری، یک عده را میکشی و بعد خود نیز کشته میشوی. کشتن راهحل نیست. با تو هستم دیوانه، با تو… قذافی! تو حتا یک شاعر نامدار و اثرگذار زنده نگذاشتی تا امروز برای رستاخیز رویابینهای لیبی، ترانهای بسراید. هی «گروهبان گارسیا»، قذافی خیلی فقیر! هنوز «بنغازی» آزاد نشده بود که من برای کسانی سرودم که به یاری مردم لیبی میآیند. آه … مستبد مزخرف همیشه مشنگ، گروهبان قذافی. امروز که خبر خلاصیات را شنیدم، دیدم دیگر نباید مرده را چوب زد، حتا سنگ را نیز نباید زد. زدن پیشه ظالمان است گروهبان. حالا که خلاص، من دیگر دشمن تو نیستم. اگر من جای خانوادههای آن هزاران شهید میبودم، تو را میبخشیدم. میگفتم در محله «عزیزیه» کتابفروشی و دکهدار شوی و محکوم میشدی که روزی چهلبار از روی «کتاب سبز» خودت جریمه بنویسی. تو برای انتقال پس دادن هم حقیری. میدانی قصه از چه قرار است. «نیچه» مژده داد که «اَبَر انسان نجاتدهنده» در راه است، اما «هیتلر» ظهور کرد. «کارل مارکس» از آزادی طبقه کارگر سخن گفت و گفت راه نجات همین است، اما به جای حضور منجی، «استالین» سر از خاکستر انقلاب به درآورد و «عمر مختار» دلیر، اولاد عزیز بنغازی، هنگام سر بهدار شدن گفت: نجاتدهنده مردم صحاری ما به زودی پیروزی بزرگ را جشن خواهد گرفت، اما مقابل آن، چه کسی ظهور کرد، دیوانه کبیری که حالا نمیداند چادر معروف خود را کجای این سیاره علم کند. هی گروهبان گریبان دریده… حالا باورت شد که راه حل، کشتن مردم نیست.
دریغا بربر فرو ریخته. من حتا برای دیکتاتورها- به وقت اسارت- هم گریه میکنم. من شاعر، در زندگی یکبار مهیا شدم که به دیدنت بیایم، اما امروز دست آن دوست و آموزگار عرب را میبوسم که گفت: «پسرجان، ایران به شاعر نیاز دارد، نه به چریک» 19یا حتمن کمتر از 20سال داشتم در مسجد سلیمان، نیمه اول دهه 50، دیگر داشتم از بغض سیاسی و اجتماعی تکهتکه میشدم که همه امکانات و راهها را برای فرار از ایران و پیوستن به مبارزان فلسطین مهیا کردم. رابط عرب (که الان در لندن است: ی.ع.ب) وقتی شور و بیقراری مرا دید، گفت: «لیبی و قذافی در وهله اول بهتر از فلسطین است، بعد از مدتی میتوانی به فلسطین برگردی از طرابلس.» اما در آخرین روزها که من در خلوت خود برای جدایی از همه چیز گاه گریهام میگرفت، این آموزگار دانا، رای مرا زد. از خاطرات آن سالها هنوز عکسی با چفیه فلسطینی از من در آلبوم این دوست باقی است و امروز که دیگر از میانسالی برگذشتهام، میبینم آن «چهگوارای» آفریقای خود چه جانور درندهای شده است. گروهبان فقیر، جلاد خودمنجی خوانده، نمیخواهم و نباید به هیچ سنگی، چوب زد، چه رسد به مرده تو. هی فخرفروش فقیر، پادشاه روانپریش آفریقا.
سادهلوحانی که میپندارند با رفتن «بنعلی» از تونس، «نامبارک» از مصر، «علیعبداله صالح» از یمن، «قذافی» از لیبی و… دیگر عصر بهشت آزادی و رفاه و عدالت و دموکراسی فراخواهد رسید، به شدت و مطلقن راه به خطا برده و اشتباه میکنند. مشکل پنهان تاریخی تنها همین دیکتاتورچهها نیستند. من به آن خشونت خورشید خور مشکوکم. خشونت نهادینهشده تاریخی که دیری نمیگذرد، بنعلیها، مبارکها، صالحها و قذافیهای نوکیسه را بر سریر قدرت خواهد نشاند. این یأس من نیست، تجربه من در مکتب تاریخ است. زود «آلها» همه خواهند رفت: آلسعود، آلصباح، آلنهیان، آلخلیفه و دهها آل و کوفت و زهرمار دیگر مدفون فراموشی میشوند. اما آیا نکبتی به نام «قدرت» میگذارد مثلن «اناهزاره» یعنی شبیه گاندی تپل هند، در مبارزه با فساد، خود به فساد فرو نرود در آینده؟
هزاره سوم، قرن 21، با زلزله یازدهم سپتامبر و برجهای دوقلو آغاز نشد که با سونامی دوزخی ژاپن تمام شود. آن تغییر تقدیری، آن تغییر تاریخی، آن رستاخیز قارهپیما، به هزاران شیوه ادامه خواهد یافت. اما من به این نکته واقفم که کشتن دیکتاتورها از سوی مردم و کشتن مردم به دستور دیکتاتورها، راه نجات نهایی نیست، زیرا روزگار چشم در برابر چشم گذشته است. انسان یکبار برای همیشه باید بیاموزد که هم ببخشد و هم فراموش کند. این دروغ مسخرهای است که «ببخشیم، اما فراموش نکنیم» تا فراموش نکنیم قادر به بخشیدن آگاهانه نیستیم. غلط کردند آنها که «صدام حسین» را دار زدند. دار زدن آن دیکتاتور یعنی کشتاری 10ساله و ظهور مرگ برای مردم عراق. صدام میتوانست بعد از سقوط در سلیمانیه، دکه خرمافروشی دایر کند و هر روز شاهد عبور مادران داغدار کرد و بازماندگان حلبچه و زایران جنوب عراق باشد. در هر سرزمینی هرگاه دیکتاتوری از کشتن مردم نترسد، خود کشته میشود و در هر سرزمینی که مردم دیکتاتور ساقطشده خود را بکشند، چشم به راه دیکتاتور تازه میشوند، فعلن بدرود گروهبان قذافی.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
در پی به اجرا درآمدن «قانون عفو» در تاجیکستان صدها زندانی از محبسهای این کشور آزاد شدند. از جمله بیش از صد زن از محبس زنانه شهر «نارک» ۶۰ کیلومتری شرق پایتخت تاجیکستان به آزادی برآمده و به منازلشان انتقال یافتند.
قانون عفو تاجیکستان هفته گذشته از سوی وکیلان «مجلس نمایندگان» مجلس پایانی پارلمان تصویب و از سوی رییس جمهوری تاجیکستان امضا شده است. این قانون که به استقبال تجلیل از ۲۰ سال استقلال تاجیکستان اعلام شده است، رهایی ۴ هزار تن از زندانهای کشور را در نظر دارد. همچنین مهلت ادای جزای بیش از ۶ هزار زندانی هم کاهش داده خواهد شد. در بیست سال استقلال تاجیکستان این برای بار سیزدهم است که عفو عمومی اعلان و در پی آن هزاران زندانی شهد آزادی را میچشند. ولی در پی چنین عفوها مخالفان سیاسی حکومت «امام علی رحمان» مثل «محمدروزی اسکندراف» رهبر پیشن «حزب دموکرات» و هم «یعقوب سلیماف» وزیر پیشین کشور سند آزادی را دریافت نکردهاند.
«چرا برق تاجیکستان به افغانستان انتقال نیافت؟»
اجرای قرارداد میان شرکتهای «برق تاجیک» و «دامس» که انتقال نیروی برق از تاجیکستان به شمال افغانستان را در نظر دارد، با تعویق افتاده است. این در حالی است، که بر پایه این قرارداد باید انتقال برق نیروگاه «سنگتوده ۱» تاجیکستان به افغانستان در روز ۱۰ اوت شروع میشد. شرکت «دامس» از جانب تاجیکستان تقاضا کرده است، که نه تنها در سه ماه فصل تابستان، بلکه در فصل زمستان نیز باید به افغانستان برق انتقال بدهد. در حالی که به گفته مقامات شرکت «برق تاجیک» تاجیکستان در فصل سرما خود به کمبود برق مواجه است و نمیتواند این تقاضای شرکت «دامس» را به اجرا برساند. اما سفیر افغانستان در تاجیکستان، «عبدالغفور آرزو» در صحبت با خبرنگاران گفته است، دولتاش برای همیشه به برق ارزان تاجیکستان نیاز دارد. اگر «ازبکستان» و «ترکمنستان» نیروی برق خود را به افغانستان با قیمت هفتونیم سنت آمریکایی میفروشند، تاجیکستان برقاش را به قمت سهونیم سنت به کابل پیشنهاد کرده است.
رادیو کوچه
1899 میلادی- «خورخه لوییس بورخس» (Jorge Luis Borges) نویسنده، شاعر و ادیب معاصر آرژانتینی متولد شد. وی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین است که شهرتاش بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است.
از کودکی از علاقهمندان جدی ادبیات شد. سالها بعد به عنوان استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه «بوئنوس آیرس» منصوب شد. قبل از آن رییس کتابخانه ملی آرژانتین هم بود.
وی هیچگاه به گونه ادبی رمان علاقهای نداشت. داستانهای کوتاه وی انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کرد. بعدها منتقدین از وی به عنوان نویسنده «پست مدرن» نام بردند. با اینکه بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد اما هیچگاه آن را دریافت نکرد.
«ویرانههای مدور»، «کتابخانه بابل»، «اطلس»، «هزارتوهای بورخس»، کتاب «موجودات خیالی» و داستان کوتاه «دشنه» از آثار او هستند.
1902 میلادی- امروز زادروز «فرناند برودل» (Fernand Braudel)تاریخنگار فرانسوی است. بسیاری از صاحبان نظر وی را بزرگترین مورخ قرن 20 فرانسه میدانند. او معتقد به تاثیر اقتصاد و اوضاع جغرافیایی در تکوین تاریخ بود. در تاریخنگاری تاکید بر انعکاس کامل و روشن شرح هر رویداد و گزارش علل و نتایج وقایع داشت تا از آن پند گرفته شود. برودل میگفت که دمکراسی پس از تکامل، جامعه را به سوسیالیسم گرایش میدهد.
برودل کارشناس «تاریخ اقتصاد ـ اجتماعی» بود. کتاب سه جلدی «تمدن و کاپیتالیسم در قرون 15 تا 18» (پیش از دوران صنعتی شدن)، «دنیای مدیترانه باستان»، «دنیای مدیترانه در قرون جدید»، «برتری اسپانیا» (دوران فیلیپ دوم)، «درباره تاریخ»، «خارج از ایتالیا»، «تاریخ تمدن» و «هویت فرانسه» از مهمترین تالیفات او به شما میروند.
وی بر این باور بود که اکثریت مردم، صرف نظر از اینکه در کدام کشور زندگی میکنند، شناخت کامل و درست از دمکراسی و موهبت آن ندارند و طوطیوار در انتخابات شرکت میکنند و رسانهها که عمدتن در کنترل اصحاب قدرت و یا پول هستند تلاش لازم برای آشنا کردن مردم با دمکراسی به عمل نیاوردهاند. رسانهها تنها ظاهر رویداد را انعکاس میدهند و واقعیتها را علنی نمیکنند.
1943 میلادی- «سیمون وی» (Simone Weil) فیلسوف، عارف مسیحی و فعال اجتماعی فرانسوی بود که در انگلستان و بر اثر خودداری از خوردن غذا در اعتراض به اشغالگری آلمانها درگذشت.
در اواخر سنین نوجوانی به جنبشهای کارگری پیوست که یک مارکسیست، صلحطلب و عضو سندیکا بود. در همان روزها که به تدریس اشتغال داشت مقالاتی دربارهی مسایل اجتماعی و اقتصادی در نشریهی سندیکا مینوشت. در مقالهی آزادی و بیداد و چند مقالهی کوتاه دیگر بود که افکار رایج مارکسیستی را به نقد کشید و بدبینیاش را نسبت به محدودیتهای مارکسیسم و کاپیتالیسم ابراز کرد.
وی در اعتصاب سراسری فرانسه در سال ۱۹۳۳ در اعتراض به بیکاری و کاهش دستمزدها شرکت کرد. سال بعد یک مرخصی ۱۲ ماهه گرفت تا بتواند بهطور ناشناس و به عنوان کارگر در دو کارخانه کار کند. او باور داشت که با اینکار میتواند بیشتر به طبقهی کارگز نزدیک شود، اما ضعف جسمانی مجبورش کرد بعد از چند ماه از این کار انصراف دهد. برخلاف صلحطلبیاش، در سال ۱۹۳۶ در جنگ داخلی اسپانیا به نفع جمهوریخواهان جنگید. او خودش را یک آنارشیست معرفی کرد تا با فاشیستها بجنگد.
در ۱۹۴۲ ابتدا به آمریکا و سپس به انگلستان رفت و به جنبش مقاومت فرانسه پیوست. در ۱۹۴۳ پزشکان تشخیص دادند که به سل مبتلا است و به او توصیه کردند استراحت کند و غذای کافی بخورد؛ با این حال او به دلیل ایدهآلگرایی سیاسی طولانی مدت مراقبتهای ویژه را نپذیرفت. در عوض غذایش را تا حد جیرهی هموطنانش که در فرانسه تحت اشغال آلمان نازی بودند کاهش داد تا اینکه درگذشت.
1991 میلادی- روسیه از اواسط قرن هفدهم میلادی، اشغال «اوکراین» که تحت تصرف لهستان بود را آغاز کرد و تا پایان قرن هجدهم، بخش گستردهای از این کشور را تحت سلطه خود درآورد. پس از انقلاب کمونیستی شوروی، اوکراین استقلال یافت، اما در سال 1922 به عنوان یکی از جمهوریهای شوروی به این کشور ملحق شد. البته اوکراین از آن زمان تا استقلال خود، از حق رای در سازمان ملل برخوردار بود. تا سالهای پایانی دهه 1980، تحرکات استقلالطلبانه در اوکراین چندان قوی نبود. اما با آغاز روند استقلالطلبی در جمهوریهای شوروی، اوکراین نیز خواستار استقلال شد و سرانجام در چنین روزی به آن دست یافت.
اوکراین از کشورهای اروپای شرقی است. این کشور از شرق با روسیه، در شمال با بلاروس، از غرب با لهستان، اسلواکی و مجارستان، از جنوب شرقی با رومانی و مولداوی هممرز است و پایخت آن شهر «کیاف» نام دارد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
79 میلادی- در فوران آتشفشان «وزوویوس» (Vesuvius) که دو روز بهطول انجامید، شهرهای «پومپیی» (Pompeii)، «هرکولانوم» (Herculaneum) و «استابی» (Stabiae) در ایتالیا در زیر خاکستر مدفون شدند.
1814 میلادی- نیروهای انگلیسی شهر واشنگتن را تصرف کردند و کاخ سفید را آتش زدند.
1949 میلادی- «هری ترومن» رییس جمهوری وقت آمریکا اسناد نهایی تاسیس سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را امضا کرد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
راسخون
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای خارجی، تیمی از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هفته گذشته اجازه یافتند به مدت پنج روز از تاسیسات اتمی ایران بازدید کنند.
به گزارش آسوشیتدپرس، تیم بازرسان آژانس از نیروگاه اتمی بوشهر، تاسیسات غنیسازی در نطنز و فردو، تاسیسات هستهای در اصفهان شامل کارخانه تولید میلههای سوخت هستهای و نیز رآکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک و کارخانه تولید آب سنگین اراک بازدید کردهاند.
به گزارش فارس، به نقل از علیاکبر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس این خبر را تایید کرده و نوشت: «به دعوت ایران «هرمن ناکارتس» معاون پادمان آژانس به همراه معاونان خود به مدت پنج روز از تاسیسات هستهای ایران بازدید کرده و در پایان هم با فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی ملاقات کرده و پیرامون گسرتش همکاریها با آژانس و نحوه پرداختن به برخی از سوالات آژانس گفتوگوهایی انجام شد.»
یک دیپلمات غربی آگاه از این سفر هم اظهار داشت: «این گام از سوی ایران، حرکت موثری بود چرا که تهران در سالهای اخیر فعالیت محدودی با آژانس داشته و هنوز پرسشهای زیادی را بدون پاسخ گذاشته است.»
ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل به دلیل فعالیتهای اتمی خود با چهار قطعنامه تحریمی روبهرو شده که در آنها خواسته شده فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را متوقف کرده و صحت صلحآمیز بودن فعالیتهای اتمی را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ثابت کند. ایران مظنون به فعالیتهای هستهای برای تولید بمب اتمی است.
یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی دو گزارش به طور مشخص موارد فقدان همکاری ایران را برشمرده و گفته است در صورت پاسخ ندادن به این مسایل، امکان این که مشخص شود ماهیت برنامه هستهای ایران صلحآمیز است، وجود ندارد.
رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی چند روز پیش از انتقال تعداد نامشخصی سانتریفوژ از تاسیسات غنیسازی نظنز به تاسیسات جدید غنیسازی اورانیوم ایران واقع در فردو در نزدیکی قم خبر داده و از انتقال این دستگاهها به عنوان بخشی از روند آمادهسازی تاسیسات غنیسازی فردو یاد کرده بود.
بیشتر بخوانید:
«تعهدات ناشی از مذاکرات هستهای باید همزمان باشد»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) انتقاد رییس جمهوری از برخی اقدامات مجلس
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=2&id=1039592
شنیده شده پس از ارسال تعدادی از اشکالات وارده هیت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین که اکثر اعضای آن از مجلسیها هستند، مشخص شده برخی قوانین مورد اشکال مربوط به سال 88 و 89 هستند. به همین خاطر رییس جمهوری با انتقاد از این موضوع، تغییر این قوانین پس از گذشت 2 سال را باعث بروز اشکالات مختلف به سیر اداری کشور دانسته است.
2) دادگاه رسیدگی به اتهامهای عامل ترور شهید علیمحمدی برگزار شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=2&id=1039619
دادگاه رسیدگی به اتهامهای علی جمالیفشی، عامل ترور شهید علیمحمدی روز گذشته با حضور جمعی از خانوادههای شهدا از جمله خانوادههای شهیدان علیمحمدی و شهریاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی و به صورت علنی برگزار شد. در این جلسه علنی، علی جمالیفشی به ارتباط و همکاری با سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد)، فرا گرفتن آموزشهای خاص همچون نصب بمب و دریافت ۱۲۰ هزار دلار از این سرویس جاسوسی اعتراف کرد و افزود: «قرار بود پنج ترور دیگر هم انجام دهم.»
کیهان
1) جوانان لیبی برای تثبیت انقلاب اسلامی کمیتههای مردمی تشکیل دادند
http://www.kayhannews.ir/900602/16.htm#other1603
انقلابیون لیبی در نخستین مرحله استقرار خود در طرابلس عملیات جستوجوی خانه به خانه برای یافتن معمر قذافی و تشکیل کمیتههایی برای حفظ امنیت را آغاز کردند.
به گزارش خبرگزاریها، پس از پایان تصرف طرابلس از سوی انقلابیون در روز دوشنبه، عملیات وسیع و گستردهای برای پیدا کردن محل اختفای دیکتاتور لیبی آغاز شده و در این راستا، جستوجوی خانه به خانه برای بازداشت و محاکمه قذافی آغاز شده است.
2) مقامات برلین برای مهار ناآرامیها از دولت مرکزی کمک خواستند
http://www.kayhannews.ir/900602/16.htm#other1602
مقامات برلین ضمن ابراز ناتوانی نسبت به کنترل ناآرامیهای برلین، از پلیس فدرال درخواست کمک کردند.
در هشتمین روز از آغاز آتش زدن خودروها در برلین، و ناتوانی مقامات این شهر در یافتن حتا یک سرنخ نسبت به علل و انگیزههای موجود در پشت پرده این حوادث، شهردار برلین اذعان کرد، کنترل اوضاع از دستش خارج شده است.
جام جم
1) واکنش آمریکا به خبرانتقال سانتریفیوژها به سایت فردو
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100852248040
آمریکا روز دوشنبه نسبت به این گزارش که ایران انتقال سانتریفیوژهای غنیکننده اورانیوم به سایت فردو را آغاز کرده است، واکنش نشان داد. ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران مدعی شد: «این گزارشها نگرانکننده هستند.»
2) بازدید معاون مدیر کل آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100852249033
نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که معاون پادمان آژانس به دعوت جمهوری اسلامی ایران هفته گذشته به مدت 5 روز از تاسیسات هستهای کشورمان بازدید کرد.
همشهری
1) انقلابیون وارد محل سخنرانیهای قذافی شدند
http://hamshahrionline.ir/news-143899.aspx
خبرهای رسیده از پایتخت لیبی حاکی است که مقر قذافی هدف حمله هوایی قرار گرفته است. انقلابیون هم وارد این مقر شدهاند.
به گزارش الجزیره از لیبی در این تصاویر که از باب العزیزیه گرفته شده است دود غلیظی از مرکز مقر قذافی برخاسته است. هنوز معلوم نیست که آیا حمله هوایی به مقر قذافی توسط جنگندههای ناتو صورت گرفته است یا خیر.
2) استراوس کان تبرئه شد
http://hamshahrionline.ir/news-143900.aspx
دادگاه منهتن روز سهشنبه دومینیک استراوس کان، رییس پیشین صندوق بینالمللی پول را از اتهام تجاوز جنسی تبرئه کرد.
آفرینش
1) سخنگوی کمیسیون امنیت ملی: حکومت فعلی لیبی مسوول جان امام موسی صدر است
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=87676
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با تاکید بر لزوم مشارکت و تصمیم گیری مردم لیبی در تحولات آینده این کشور، حکومت فعلی لیبی را مسوول حفظ جان و امنیت امام موسی صدر اعلام کرد.
به گزارش خانه ملت، کاظم جلالی در حاشیه جلسه علنی در جمع خبرنگاران درخصوص تحولات اخیر کشور لیبی، گفت: «باید اجازه داده شود تا مردم لیبی خود سرنوشت کشور را به دست بگیرند و با یک انتخابات آزاد دولت را تشکیل داده و برای کشور خود قانون اساسی بنویسند.»
وی درخصوص وضعیت امام موسی صدر، گفت: «با توجه به شواهد امام موسی صدر زنده است و تا به امروز در دست دولت قذافی اسیر بوده و سرهنگ قذافی در ارتباط با وضعیت وی دروغهای زیادی را تحویل جامعه جهانی داده که هیچ یک قابل قبول نبود.»
2) سخنگوی شورای نظامی لیبی: 85 درصد شهر طرابلس در دست مخالفان است
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=87669
سرهنگ احمد بانی سخنگوی شورای نظامی وابسته به شورای ملی انتقالی لیبی در گفتوگو با فارس به سوالات مختلف درباره تحولات لیبی، قذافی و نیز سرنوشت امام موسی صدر پاسخ گفت. این سخنگو در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت امام موسی صدر و اینکه تاکنون اخباری از وی در دست دارد یا خیر گفت: «نیروهای ما وارد بسیاری از زندانهای مخوف سرهنگ قذافی شدهاند و تمامی زندانهای سیاسی را آزاد کردهاند اما تاکنون امام موسی صدر را ندیده و اخباری از محل حضور وی نیز نداریم، با این حال به محض اعلام هر خبری از ایشان، آن را به اطلاع مردم خواهیم رساند.»
وی در پاسخ به سوالی درباره آخرین تحولات شهر طرابلس و اینکه آیا این شهر هم اکنون در تصرف کامل انقلابیون لیبی است یا خیر گفت: «بسیاری از نقاط پایتخت هماکنون در اختیار نیروهای ما است که میتوانم بگویم حدود 85 درصد کل شهر را شامل میشود. همچنین بسیاری از مراکز مهم نظامی و دولتی را نیز تصرف کردهایم، نیروهای ما توانستند تلویزیون را نیز در اختیار بگیرند.»
رسالت
1) مخالفت شهرداری برای اجرای طرح باغ شهرها توسط دولت
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=73099
به گزارش مهر، محمدهادی ایازی روز گذشته در پاسخ به پرسشی در مورد توسعه باغ شهرها و نظر مدیریت شهری در این رابطه گفت: «مقام معظم رهبری در بوستان ولایت رسمن با این بحث اعلام مخالفت کردند و قاعدتن انتظاری که میرفت این بود که دولت هم براساس فرمایش مقام رهبری موضوع را دنبال نکند. این مسئله باید توسط دولت پاسخ داده شود ولی شهرداری تهران با تاکید مقام ممعظم رهبری موافقتی با موضوع باغ شهرها در چارچوبی که دولت اعلام کرده ندارد.»
2) رونمایی از سه دستآورد دفاعی ایران
http://www.resalat-news.com/Fa/Default.aspx?code=73076
به گزارش مهر، در مراسم روز صنعت دفاعی که سهشنبه در دانشگاه صنعتی مالکاشتر و با حضور محمود احمدینژاد رییس جمهوری، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و برخی مسوولان و مقامات لشکری برگزارشد؛ 3 پروژه مهم «موشک قادر»، «سامانه اژدر والفجر» و «موتور دریایی بنیان 1» رونمایی شد.
دنیای اقتصاد
1) سکه ناقابل تنها، 606 هزار تومان
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=266788
قیمت سکه روز گذشته با پیشبینی معاملهگران به بالاترین سطح 606 هزار تومان رسید.
در دادوستدهای دیروز، معاملات سکه با افزایش رو به بالایی به رکورد تاریخی رسید. این در شرایطی بود که مبادلات بازار نقدی سکه نیز در محدوده 550 تا 575 هزار تومان قرار گرفت.
2) تعطیلی پنجشنبه مدارس راهنمایی تهران قطعی شد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=266869
مهدی نوید ادهم در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برنامه تعطیلی روز پنجشنبه مدارس راهنمایی گفت: «ساماندهی زمان آموزش و تعیین جدول زمانی دروس نیاز به مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش دارد و با توجه به تقلیل ساعات آموزشی مقطع راهنمایی از 36 ساعت به 33 ساعت در هفته چگونگی تنظیم برای اجرای آموزش به مدیران اجرایی سپرده شده است.»
به گفته دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، تعطیلی روزهای پنجشنبه مقطع راهنمایی در صورت رعایت سقف ساعات آموزشی بلامانع است و مدیران اجرایی میتوانند در خصوص 5 یا 6 روزه بودن برنامه هفتگی تصمیمگیری کنند. وی همچنین در خصوص تعطیلی روز پنجشنبه مدارس راهنمایی شهر تهران نیز گفت: «این مدارس نیز بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش با رعایت سقف ساعات آموزشی 5 روزه شده و روزهای پنجشنبه تعطیل هستند.»
خبر / رادیو کوچه
معمر قذافی رهبر لیبی بامداد چهارشنبه، 24 اوت، در پیامی که تلویزیون محلی العروبه از او نقل کرد گفت که خروجش از منطقه بابالعزیزیه طرابلس اقدامی تاکتیکی بود و تاکید کرد که «تا شهادت» در مقابل «شورشیان و عوامل استعمار» مقاومت خواهد کرد.
این پیام در حالی منتشر میشود که محل حضور قذافی و فرزندانش پس از کنترل طرابلس پایتخت لیبی توسط مخالفان مسلح در این کشور، نامشخص مانده است.
پس از پیام معمر قذافی و سخنگوی او موسی ابراهیم از تلویزیون العروبه بود که نیروهای هوادار او حملات خود را به مناطق تحت کنترل مخالفان مسلح آغاز کردند.
سرهنگ قذافی با وجود آن که مخالفان مقرش در طرابلس را تصرف کردهاند بر مقاومت در برابر آنان و نیروهای ناتو تاکید کرده است.
او همچنین در این پیام صوتی به مردم گفت که نیروهای قبایل در حال آماده شدن برای مقابله با مخالفان هستند و وعده داد که در ظرف دو تا سه روز آینده پایتخت «آزاد» شود.
سخنگوی دولت تاکید کرد هنوز ۸۰ درصد پایتخت در کنترل نیروهای حکومتی است.
نیروهای مخالف روز سهشنبه سرانجام توانستند که وارد مجتمع بابالعزیزیه شوند و بنا برگزارشها، درگیریها در حوالی این مجمتع بزرگ همچنان ادامه دارد.
براساس گزارشها، محوطه اطراف هتل محل استقرار خبرنگاران خارجی در طرابلس هم محل درگیری دو طرف بوده است.
این هتل تحت کنترل نیروهای وفادار به سرهنگ قذافی است و براساس گزارشها، صدای تیراندازی و انفجار در نزدیکی این هتل به گوش میرسد.
یکی از فرماندهان نیروهای مخالف قذافی در طرابلس به خبرگزاری فرانسه گفته است که افراد مسلح طرفدار قذافی در مسیر جاده منتهی به فرودگاه شهر پنهان شدهاند.
مقامات ناتو تایید کردهاند که هواپیماهای این نیروها بر فراز طرابلس به پرواز درآمدهاند، اما گزارشها درباره حمله هوایی ناتو به مقر سرهنگ قذافی، تایید نشده است.
در عین حال، کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در کنفرانسی خبری گفته است که برای کمک به روند انتقال قدرت در لیبی، لازم است که کشورهای اروپایی رویکردی منسجم و هماهنگ داشته باشند.
خانم اشتون به نقل از مصطفی عبدالجلیل، رییس شورای ملی انتقالی لیبی که با او دیدار کرده است، گفت که مخالفان سرهنگ قذافی هم اکنون کنترل ۸۰ درصد طرابلس را در دست دارند.
وی اظهارداشت در نبرد طرابلس، تا کنون دست کم ۴۰۰ تن کشته و ۲۰۰۰ نفر زخمی شدهاند.
به دنبال چندین روز درگیریهای مسلحانه در طرابلس، مسوولان صلیب سرخ جهانی اعلام کردند که برای ارایه خدمات در این شهر نیازی فوری به تجهیزات پزشکی و کارکنان بیشتر در بخش درمانی وجود دارد.
صلیب سرخ اعلام کرده است که هم نیروهای مسلح و هم افراد غیرنظامی از جمله مجروحان درگیریهای طرابلس هستند.
در عین حال، اعضای شورای ملی انتقالی لیبی که رهبری مخالفان سرهنگ قذافی را به عهده دارند، اعلام کردهاند که اعضای این شورا امیدوارند که بتوانند روز چهارشنبه، ۲۴ اوت، به طرابلس بروند و دولت جدیدی را تشکیل دهند.
بیشتر بخوانید:
«سقوط بابالعزیزیه منطقه سکونت معمر قذافی»
خبر / رادیو کوچه
شورای حقوق بشر سازمان ملل با اکثریت آرا، با تصویب یک قطعنامه سرکوب خشونتآمیز اعتراضها توسط نیروهای امنیتی سوریه را محکوم کرد. قرار است کمیسیونی بینالمللی برای رسیدگی به این جنایات تشکیل شود.
اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل، با 33 رای موافق در برابر 4 رای مخالف، قطعنامهای را تصویب کردند که در آن سرکوب معترضان توسط نیروهای امنیتی سوریه محکوم شده است. 47 عضو این شورا به قطعنامه رای ممتنع دادند. پیشنویس این قطعنامه از سوی اتحادیهی اروپا ارایه شده بود.
در حالی که کشورهای قطر و عربستان سعودی به این قطعنامه رای مثبت دادند، روسیه و چین جزو کشورهایی بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند. روسیه و چین اعلام کردند که اقدامات اتخاذ شده، دخالت در امور داخلی سوریه محسوب میشود.
شورای حقوق بشر سازمان ملل همچنین در این قطعنامه خواهان رسیدگی به نقض حقوق بشر در سوریه شد. قرار شد بدین منظور کمیسیونی بینالمللی به کار گمارده شود.
بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل نیز، از سرکوب بیرحمانهی تظاهرکنندگان در سوریه انتقاد کرد و گفت، بشار اسد به وعدهی خود وفا نکرده است.
بیشتر بخوانید:
«خواستار تحریمهای سازمان ملل علیه سوریه هستیم»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر