وبسایت به اصطلاح خبری «ایرانخبر» که در تبلیغات خود را «آژانس ایران خبر» مینامد، بیش و پیش از آنکه یک آژانس یا بنگاه خبری باشد، یک بنگاه دروغپراکنی و شایعهسازی است و در این راه به آسانی سادهترین و ابتداییترین اصول اخلاق را به پای اهداف سیاسی خود قربانی میکند.به طور قطع میتوان گفت؛ از مجموع اخبار منتشره توسط این سایت؛ صحت، دقت و مستند بودن خبر، سهم بسیار ناچیزی را به خود اختصاص میدهد. البته این سهم ناچیز هم با غرض آلوده نمودن اخبار صادق به اخبار دروغ و شایعات، به طوری که تمییز درست و غلط از هم کمی دشوار باشد و اندک مخاطب سرگرادن خود را گمراه و سرگرادنتر نماید، در دستور کار این وبسایت قرار گرفته است. در واقع عمدا آب برای صید ماهی مقصود گلآلود میشود.در چنین فضای آلودهای سایت فوقالذکر، چند روز پیش در خبری کذب و مجعول ادعا نمود که: «"عبدالله رمضانزاده" سخنگوی دولت اصلاحات مشاعرش را از دست داده.» (+) این وبسایت در یک گستاخی آشکار، رفتار زننده و زشتی را برای تشریح خبر خود از قول «همشهریانی که رمضانزاده را میشناسند» به این فعال سیاسی اصلاحطلب نسبت داده و نوشته است: «همشهریانی که رمضانزاده را میشناسند، میگویند، او به طور کامل مشاعرش را از دست داده است به طوری که اهل خانه مجبور هستند که او را در اتاق حبس نمایند چرا که در غیر اینصورت دست به اعمال ناشایستی مانند ادرار کردن بر روی عابرین رهگذر میزند!» (+) این در حالی است که دکتر «عبدالله رمضانزاده» به همراه ۶ تن دیگر از فعالین سیاسی اصلاحطلب، که پس انتشار فایل صوتی سخنرانی سردار مشفق - یکی از فرماندهان قرارگاه ثارالله سپاه- برعلیه وی اعلام جرم نموده بودند، (+) دستکم از ۶ ماه پیش تا کنون در زندان به سر میبرد (+) و به غیر از چند مورد مرخصی کوتاه تا کنون در منزل نبوده است. (+) (+) متاسفانه طی چند سال اخیر به ویژه پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ مجموعه حاکمیت با اقدامات مشابه به این رفتار دامن زده و فضای روانی لازم برای اینگونه تحرکات کور را مساعد نموده است.
آگاهان سیاسی خوب می دانند که در سالهای اخیر، سپاه پاسداران ایران تمام مراکز قدرت و مجاری اصلی حاکمیت را در انحصار خود درآورده و نهادهای قانون گذاری و اجرایی و صدا و سیما و جریان اقتصادی کشور را کاملا قبضه نموده است، و حتی مدیریت نهاد قضایی کشور و تصمیم گیریهای اصلی آن به طور مستقیم و غیر مستقیم در اختیار سپاه قرار گرفته است و در یک کلام مدیریت کلان کشور در عرصه های گوناگون را به خود اختصاص داده است.
در جریان اعتراضات مردمی علیه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 که آن هم با اعمال نفوذ مستقیم سپاه عملی شد، سرکوب وحشیانه مردم و ضرب و شتم و کشتن عده ای و دستگیری و زندانی نمودن نخبگان سیاسی و به دنبال آن محاکمات فرمایشی توسط عوامل این نهاد انجام شد. از سوی دیگر کار انحصار قدرت اقتصادی توسط سپاه به آنجا رسید که آقای احمدی نژاد که خود یکی از سیئات سپاه و محصول برنامه ریزیهای آنان بود صدای اعتراضش بلند شد و با صراحت گفت: برادران قاچاقچی از چهار گوشه مرزهای کشور کالاهایی را به شکل قاچاق و خارج از حد و حدود گمرگ قانونی وارد کشور می کنند. و البته پس از دستگیر شدن تعدادی از عوامل و اطرافیانش توسط سپاه و گرفتن اعترافات سنگین بر علیه او و دستیارانش در یک عقب نشینی و معامله سیاسی آشکار با سپاه، وزارت فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء برای وزارت مهم و سرنوشت ساز نفت بر او تحمیل و نهایتا به مجلس معرفی شد. در چنین شرایط و اوضاعی است که اهمیت هشدارهای مرحوم آیت الله منتظری نسبت به خطر نفوذ بیش از حد سپاه در روند مدیریت کشور در بیش از بیست سال پیش برای همگان روشن می شود.
ایشان در آن سالها علاوه بر سخنرانی ها و تذکراتی که بیان می داشتند، ضمن نامه هایی در مقاطع مختلف که برای مرحوم آیت الله خمینی ارسال داشتند، این خطر را صریحا و با استناد به شواهد و قراین قطعی یادآور شده بودند.
ایشان در تاریخ 3/ج 2/ 1404 (حدود 28 سال پیش) ضمن اشاره به نقاط ضعف جبهه ها و سپاه خطاب به آقای خمینی نوشته اند:
«اینجانب پس از اطلاع از جریانات مختلف داخل سپاه در طی بیش از یک سال و با اتکاء به گزارشهای مستند و بدون غرض از طرف افراد متدین و خبیر احساس می کنم که سپاه با همه محسناتش و با اینکه خدمات ارزنده سپاه به انقلاب و کشور مغفول عنه نیست ولی مع ذلک با وضع فعلی فرماندهی و خط فکری که دارد مثل سابق قدرت جذب نیروهای لایق و با کفایت را ندارد و آثار آن در جبهه ها کاملا محسوس است» و پس از ذکر نقاط ضعفی که ناشی از خودمحوری سپاه می باشد مرقوم نموده اند: «آقای سرهنگ شیرازی مدعی است که من تمام این نقطه ضعفها و خطرها را قبلا کتبا گوشزد کرده ام و توجهی نشد. بجاست حضرتعالی ایشان را بخواهید و از او هم توضیحاتی بخواهید...» (خاطرات معظم له، ج 2 ، ص 1072، پیوست شماره 129)
ایشان در ادامه نامه فوق نوشته اند: «در خاتمه یک نکته اساسی را یادآور می شود و آن اینکه تضاد سپاه و ارتش و خودمحوری سپاه و تحقیر ارتش برای آینده کشور خطرناک است، من در روزهای اول تصویب قانون اساسی این جهت را پیش بینی می کردم...» (همان)
معظم له در تاریخ 28 ذی القعده 1401 در رابطه با انحراف سپاه از خط اصلی مرقوم نموده اند: «سپاه پاسداران تقریبا به صورت اهرم گروهها و افراد درآمده، در برخوردها و تصفیه ها و عزل و نصبها کمتر تقوی و خط اسلام و رهبر مطرح است، و بسا احیانا به جای تصفیه افراد مشکوک یا مظنون، افراد صالح و مفید تصفیه و حقوق آنان قطع می شود، و پیش بینی می شود اگر سپاه به این وضع پیش برود در آینده نزدیکی این ارگان انقلابی متلاشی یا به صورت یک ارگان انتظامی بی خاصیتی درآید. لازم است به هر نحو ممکن سپاه از گروه بازی نجات یابد و نمایندگی حضرتعالی در آن به شکل فعال و موثر درآید.» (خاطرات، ج 2 ، ص 1067، پیوست شماره 128)
و در نامه مورخه 16 مهرماه 1364 ضمن اشاره به مطالب دیگری در مورد روند کشور و مشکلات سپاه نوشته اند: «وقتی که بعضی از افراد سابقه دار و متعهد از مسئولین سپاه می آیند و می گویند: به داد سپاه برسید که سپاه در حال احتضار است، جواب آنان چیست؟» (خاطرات، ج 2 ، ص 1061 ، پیوست شماره 127)
اگر در آن ایام ارگانها و اشخاص دست اندرکار مملکت حد و حدودشان مشخص می گردید و به بهانه جنگ جلوی انتقادها و پیشنهادهای دلسوزان نظام گرفته نمی شد، به یقین شاهد اوضاع اسف بار کنونی نبودیم و شاید نهادهای قانونی می توانستند به وظایف خود عمل نموده و جلوی دیکتاتوری مطلق را تا اندازه ای سد نمایند، و نه اینکه چون الان همه و همه ارگانها و نهادها در خدمت دیکتاتوری قرار گیرند.
12 مرداد ماه 90 - سید محمد انصاری
با وجود مخالفت صريح مقامات جمهوری اسلامی نسبت به انتصاب تبعيضآميز و سياسی گزارشگر ويژه حقوق بشر برای ايران، احمد شهيد، گزارشگر ويژه حقوق بشر سازمان ملل متحد از دولت ايران خواست به او اجازه دهد تا برای بررسی وضعيت حقوق بشر به ايران سفر كند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، احمد شهيد ديروز، در ژنو با انتشار بيانيهای اعلام كرد كه بهطور كتبی خود را به عنوان گزارشگر ويژه سازمان ملل به مقامهای جمهوری اسلامی ايران معرفی كرده و بر خواست خود جهت سفر به ايران تاكيد كرده است.
دکتر احمد شهید سومین گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران است. پیش از وی رینالدو گالیندوپل در سال ۱۹۸۹ و موریس کاپیتورن در سال ۱۹۹۶ چنین ماموریتی برعهده گرفتند و موفق شدند یکبار به ایران سفر کنند.
احمد شهید، وزیر خارجه سابق مالدیو روز ۱۷ ژوئن ۲۰۱۱ (۲۷ خرداد ۱۳۹۰) از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران انتخاب شد.
او نخستین گزارش خود را در پایان تابستان امسال به شورای حقوق بشر و کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل ارائه خواهد داد.
محمد جواد لاریجانی، دبیر حقوق بشر قوه قضاییه ایران، گفته است، «در کارنامهی حقوق بشری جمهوری اسلامی، هیچ تنش و نکتهای وجود ندارد و تنشهای موجود فقط تهاجم سیاسی و تبلیغاتی مخرب غرب علیه کشور است.»
لاریجانی اظهار کرد: تعیین گزارشگر ویژهی سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران «پروژهی رسوای مضمحل حقوق بشر غربی» است که باید آن را کنار گذاشت.
دیپرس نوشت :
دادستان كل كشور با انتقاد از مصوبهای كه اجازه پخش دادگاهها را نمیدهد، فقر را از علل اصلی افزایش جرم در كشور دانست.
حجت الاسلام محسنی اژهای با بیان اینكه پیشگیری از جرم در كشور، یك مقوله فراقوه ای است، تصریح كرد: در این ماجرا عوامل زیادی دخیل است كه باید بررسی و برای رفع آن اقدام شود. وی یكی از این عوامل را فقر دانست و گفت: اگر فقر در جامعه عمق پیدا كند، حتما جرائم زیادتر میشود، آیا رفع فقر در جامعه به تنهایی توسط قوه قضائیه امكان پذیر است؟
دادستان كل كشور و سخنگوی قوه قضائیه كه در برنامه چهارشنبه شب «راز» در شبكه چهارم سیما حاضر شده بود، «جهل و بیسوادی» را از دیگر علل وقوع جرم در كشور دانست و رفع این معضل را هم بدون همكاری قوا، بدون نتیجه عنوان كرد.
وی به اعلام آمار و ارقام مربوط به جرم و جنایت در كشور انتقاد كرد و گفت: پروندههای قوه قضائیه در دو دسته كیفری و حقوقی است، در بحث پروندههای كیفری هم اعداد و ارقام بر اساس گردش پرونده وجود دارد و نه تعداد ورودی، بر فرض وقتی یك پرونده وارد قوه میشود، یك آمار محسوب میشود، بعد از ثبت در دادسرا و ارسال برای دادگاه، یك عدد دیگر، اگر برای رفع نقص به دادسرا برگردد، بعد از رفع نقص و بازگشت به دادگاه باز هم یك عدد دیگر است، اگر اعتراض به نتیجه رای شود، باز هم آمار بالا میرود و شاید یك پرونده در گردش قضایی چند عدد به حساب پروندهها اضافه كند.
وی در همین زمینه افزود: ورودی پروندهها نسبت به آنچه بعضا عنوان میشود بسیار بسیار پایین است. جایی گفته بودند 12 میلیون پرونده جرم و جنایت در كشور داریم كه این دروغ است، بسیاریاش حقوقیاست و بسیاری هم رفت و برگشتی و گردش پروندهاست.
اژهای با تقدیر از معاونت پیشگیری قوه قضائیه كه كارش را خوب انجام میدهد، در خصوص اطلاعرسانی دادگاهها گفت: این نظر شخصی من است و شاید نظر قوه قضائیه نباشد، همچنان كه در قانون آمده، دادگاهها باید علنی برگزار شود، معتقدم باید دادگاه ها را علنی كرد. در قانون سه استثناء وجود دارد كه «مسائل شخصی است و طرفین رضایت ندارند، مواردی كه موجب خدشهدارشدن عفت عمومی و اخلاقی جامعه میشود و مواردی كه مخل امنیت و نظم جامعه است» در غیر اینصورت باقی موارد باید علنی باشد. برداشت من این است كه علنی بودن دادگاه ها در آگاهی مردم و كاهش جرم در كشور بسیار موثر است.
وی در ادامه در توضیح عدم علنیشدن دادگاهها گفت: متاسفانه دو سه سال قبل، تبصرهای اضافه شد با این مضممون كه تا زمانی كه حكم قطعی نشده، حق انتشار دادگاه وجود ندارد. یعنی شاید مردم و رسانهها بتوانند در دادگاه شركت كنند اما حق انتشار مطلب تا زمان نهایی شدن حكم را ندارند؛ به نظرم این تبصره باید تغییر كند. من این را مخل قانون علنیبودن دادگاهها میدانم...مثلا ما نمیتوانیم قاتل كرج را در دادگاه نشان بدهیم، چون قانون این اجازه را نداده است.
وی همچنین پذیرفت كه قوه قضائیه در بحث اطلاعرسانی ضعفهایی دارد كه با كمك رسانهملی و حل این مشكل قانونی قابل رفع است.
محسنیاژهای به دو پرونده شهرداری تهران و بانك صادرات و رسیدگی علنی و پخش آن از تلویزیون نیز اشاره كرد و گفت الان نمیشود چنین دادگاههایی را پخش كرد كه طالبزاده، مجری و تهیه كننده برنامه راز در واكنش به این دو پرونده گفت: اینها خاطره است! چون دیگر تكرار نشد.
دادستان كل كشور در بخش دیگری از سخنانش به ارائه لیستهای مفاسد اقتصادی هم اشاره كرد و گفت: گاهی لیستهایی به ما میدهند و میگویند این لیست مفاسد اقتصادی است اما با بررسی ما متوجه میشویم خیلی از آن افراد لیست، اصلا مفسد اقتصادی نیستند.
وی همچنین به برخی رسانهها اشاره كرد كه پروندههای چندسال قبل را نبش قبر میكنند و با بزرگنمایی فضای رسانهای و امنیت روانی مردم را به هم میریزند.
محسنیاژهای همچنین به عدالت در قوه قضائیه اشاره كرد و گفت: قوه قضائیه زمانی میتواند كه هم وظایف خود و هم رضایت خدا را تامین كند كه تبعیض قائل نشود بین افراد مختلف، بین صاحبان قدرت و صاحبان ثروت و صاحبان نفوذ ...با مردم عادی كوچه و بازار.
سایت ریاست جمهوری (president.ir) که متن مصاحبه زنده محمود احمدینژاد با شبکه یورونیوز را منتشر کرده و سایر خبرگزاریها و سایتهای داخلی نیز این متن را به نقل از همین سایت رسمی منتشر کردند، بخش مربوط به پاسخ احمدینژاد به پرسش خبرنگار این شبکه مبنی بر اختلاف میان رهبری و رئیسجمهوری در ایران را به دلیل نامعلومی حذف کرد.
در حالی که احمدینژاد به این سؤال پاسخ مناسبی داده و تأکید کرده است که در ایران جایگاه رهبری کاملاً مشخص است و هیچ اختلافی وجود ندارد، مشخص نیست چرا سایت ریاستجمهوری این بخش را منعکس نکرده است.
در عین حال، این بخش از اظهارات احمدینژاد در رسانههای خارجی بازتاب داشته است.
احمد زیدآبادی رییس سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) به مرخصی آمد.
زیدآبادی که از ۲۳ خرداد ۸۸ در زندان به سر میبرد، به مرخصی ۴۸ ساعته آمد.
وی در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به شش سال حبس تعزیری و پنج سال تبعید به گناباد محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر عیناً مورد تایید قرار گرفت.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در یادداشتی به مناسبت فرا رسیدن سالروز مشروطه، روحانیت را ملجأ و مأمن مردم در برابر ظالمان داخلی و خارجی در طول تاریخ توصیف کرد و ضمن هشدار درباره ایجاد اختلاف بین روحانیت، روی کار آمدن رضا خان را نتیجهی معکوس جلوه دادن یک تفکر شیعی برای دفع فاسد به افسد دانست.
متن کامل یادداشت آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت سالگرد مشروطه بدین شرح است:
«مشروطه» اگرچه در لفظ فقط یک کلمه است، اما در پس و پیش خویش جریانی دارد که یک سوی آن نقطه پایان یک قطعه طولانی مأیوسکننده و در سوی دیگر آن نقطه آغاز یک قطعه امیدوارکننده است.
مشروطه با همه فراز و فرودها و همه دستاوردهای مثبت و منفی، در یک کلام پایان تصمیم سازی یک فرد در مورد سرنوشت جامعه و آغاز تصمیم گیری نمایندگان مردم در جایی به عنوان مجلس شواری ملی در مورد سرنوشت همان جامعه است.
مشروطه اگرچه در پایان خویش دیکتاتوری از نوع رضاخانی را بر مصادر امور نشاند، اما با آغاز خویش، بذر مردمسالاری را در ذهن و زبان اقشار مختلف ایران افشاند.
مشروطه اگرچه در دوره کودکی خویش شیخ فضلالله نوری را بالای دار دید، اما در طرف دیگری ستارخان و باقرخان را با شیخ محمد خیابانی و آیتالله مدرس پیوند داد، پیوندی که ماحصل آن در سالهای بعد، درخت تناور انقلاب اسلامی را با شاخههای ملی و مذهبی در باغ تاریخ ایران کاشت تا سایه بان مردمی باشد که در گراماگرم منافع مشترک استبداد و استعمار بی پناه شده بودند.
مشروطه اگرچه مجلس را به توپ بست، اما با تأسیس مجلس، توصیه مغفول مانده «وامرهم شورا بینهم» قرآن را پس از هزار و سیصد سال به میدان آورد.
مشروطه اگرچه در انحراف خویش سعی در جاودانگی حکومت مورثی سلطنتی حتی برای کودکی چون احمدشاه قاجار داشت، اما وقتی «مشروعه» را پسوند خویش دید، این امید را- هرچند برای مدتی کوتاه- در دل جامعه استبداد زده زنده کرد که علمای طراز بر متمم قانون اساسی نظارت دارند و نمیگذارند قانونی برخلاف مصرحات اسلام برای اجرا در سرزمین اسلامی به تصویب برسد.
مشروطه خط سیر یک نور در دل آسمان شب زده ایران بود، اگرچه خیلی زود معلوم شد که نورانیت آن از شهاب سنگی بود که پس از افول، تاریکی مضاعف دارد. چرا که کشور را در مخالفت با دخالت بیگانگان و فرمانبری شاه از دستورات دیکته شده و هرج و مرج منافع خودداری مردم، از چاله درآورد و به چاه انداخت.
مشروطه تمرین مردمسالاری در ایران از روی کتاب های غربیها بود که چون سرمشقهایش بدون توجه به تفاوت فرهنگها بود، روحانیت دینمدار را به انزوا کشاند و هزار فامیلی و فرنگرفتگان دنیامدار را به قدرت رساند.
دستهای پیدا و پنهان استعمار، شرّ اشرار قاجار را از سر این سرزمین کند و شرور پهلوی را که یک قزلباش بی سواد بود، بر اریکه قدرت نشاند و یک تفکر فقهی شیعی را معکوس جلوه داد که دفع فاسد به افسد باشد!!
صدور فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد اگرچه پس از شکست، باعث ناامیدی مردم در حرکتهای اجتماعی بود تبدیل به انقلابی شد که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ رقم خورد.
اگرچه دستاورد اولیه مشروطه برای مردم ایران یوغ مشترک استبداد و استعمار بود، اما دندانههای نا به هنجار همان یوغ، سرزمین بایر اندیشههای ایران و ایرانی را به شخم واداشت تا زمینه برای کاشت نهال واقعی دمکراسی، مخصوصاً از نوع اسلامی آن، یعنی مردم سالاری دینی فراهم شود که نمونه بارز آن را در رأی ۹۸ درصدی مردم به جمهوری اسلامی دیدهایم.
حوادث تلخ و شیرین مشروطه آموزههای فراوانی برای احتمال تکرار دارد که رگههای آن را امروزه در برنامه پیچیده روحانیتستیزی و کانونگریزی و مردمفریبی میبینیم. برنامهای که حتی متصلبین اصولگرا و اصلاحطلب را به اعتراف و هشدار واداشته که مبادا مشروطه تکرار شود.
مگر غیر از این است که دشمنان ایران از نردبان محبوبیت روحانیت و دانشگاهیان در نزد مردم بالا رفتهاند و در مشروطه مصادر قدرت را فتح کردهاند و آنگاه پرچم حاکمیت را به دست شاگردان غربزده مکتب خویش دادهاند؟ و مگر نه این است که امروزه نیز در انقلاب اسلامی که با پیشتازی روحانیت و رهبری بینظیر یک مرجع عام به پیروزی رسیدهایم، بیمهابا و بدون انصاف ناکارآمدی روحانیت را فریاد میزنند؟
باید همگان هوشیار باشیم و نگذاریم خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف کسانی قدم برداریم که اولاً مکتب اهل بیت(ع) را مانع اصلی خوی استکباری خویش میدانند و ثانیاً نمیتوانند از منابع خدادادی و موقعیت جغرافیایی ایران در جهت مطامع خویش صرفنظر کنند.
آنان که همه توطئهها، حتی جنگ ۸ ساله و اخیراً تحریک افکار عمومی جهان را علیه ایران به کار بردهاند، با سیاست مکارانه «فرّق تسد» به جنگ انقلاب آمدهاند و با فریب گروهی که شاید در ابتدا حسننیت هم داشتهاند، تلاش میکنند مردم را از روحانیت جدا کنند و خیرخواهان و حتی در میان روحانیون نیز چنان اختلافی بیندازند که متأسفانه این روزها شاهد آنیم.
مگر فراموش کردهایم که برای به دست آوردن اوضاع از دست رفته در زمان ملی کردن صنعت نفت، چگونه بین آیتالله کاشانی و دکتر مصدق اختلاف انداخته بودند؟
طراحان آن نقشههای شوم که شواهد بسیاری از خون دلخوردنهای آیتالله بهبهانی، آیتالله مدرس، آیتالله طباطبایی، شیخ محمد خیابانی و دیگر علما و روحانیون بزرگ را در تاریخ مشروطه داریم، در این سالها دست به کار شدهاند تا با سوءاستفاده از اختلافات سلیقهای داخلی و ادبیات به ظاهر ارزشی بعضیها، برنامه روحانیتستیزی خویش را کامل کنند. چرا که آنان بهتر از همه میدانند، در طول تاریخ هر جا که یک ظالم داخلی یا خارجی تسمه از گرده جامعه کشید، روحانیت ملجأ و مأمن مردم بوده است.
والسلام
هاشمی رفسنجانی: خطای تاریخی روحانیت تكرار نشود
سید حسن خمینی نسبت به مشکلات اقتصادی هشدار داد و گفت: بیکاری گسترده و فقر عمیقی در جامعه وجود دارد و وضع معیشتی سختی حاکم است.
به گزارش جماران، نوه امام راحل در دیدار اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری با بیان اینکه بر اساس آیات الهی، عزت تنها از آن خدا، ائمه و مومنین است، اظهار داشت: همه انسان ها فراز و فرودهای زیادی در زندگی دارند. تکریم های ظاهری قدرت، ارزش چندانی ندارد افراد زیادی در تاریخ آمده و سر و صدای بسیاری به راه انداخته اند اما امروز کسی آنها را نمی شناسد. اما کسانی بودند که چون در مسیر الهی قدم برداشتند و عزت آنها از سوی خداوند بود، هر قدر هم دشنام شنیدند، محبوب تر شدند.
وی افزود: عزت یعنی رخنه در دل های مردم. هیچکس نمی تواند عزتی که خداوند به کسی داده، از او بگیرد. خداوند گاهی اوقات کسی را عزیز می کند که همه می خواهند او ضعیف باشد.
سید حسن خمینی با بیان اینکه حضرت امام خمینی (س) در جامعه ما مظلوم است، گفت: مهمترین دلیل مظلومیت امام این است که آنگونه که باید، امام را نشناخته ایم و آنگونه که واقعیت امام بود، معرفی نشده است. یکی از مهمترین ابعاد وجودی امام این بود که ایشان، منیت را در خود کشته بود. او یک پا روی "من" گذاشته بود و پای دیگر، را در کوی دوست نهاده بود.
وی با تاکید بر اینکه جامعه زمانی اسلامی می شود که مسوولان، منیت را کنار بگذارند، اظهار داشت: همه می خواهیم جامعه اسلامی شود اما اگر مسوولان جامعه منیت را کنار نگذارند جامعه هرگز اسلامی نخواهد شد. اگر منیت برداشته شود آن وقت از بسیاری از لغزش ها چشم برداشته می شود و بر بسیاری از اشک ها، رحمت می بارد.
نوه امام با بیان شروط الگو شدن امام در جامعه گفت: اگر بخواهیم امام را در جامعه اسوه کنیم باید ویژگی های ایشان را به عنوان یک الگو بدانیم. جامعه ای که بوی منیت می دهد، نمی تواند رنگ و بوی امام بدهد.
سید حسن خمینی با اشاره به نقش کارآمدی، در برتری یک اندیشه، اظهار داشت: بیکاری گسترده و فقر عمیقی در جامعه وجود دارد و وضع معیشتی سختی حاکم است.
وی افزود: اگر هزار بار از فوائد یک دارو صحبت شود اما بر مریض موثر نباشد، کسی به آن اعتقاد پیدا نمی کند. حقیقت آن است که مسوولان تلاش می کنند و باید از آنها تشکر کرد ولی از سوی دیگر حقیقت آن است که مشکلات در عرصه های مختلف بسیار است.
سید حسن خمینی در پایان گفت: همه در قبال جامعه مسوولیم همه باید تلاش کنیم تا مشکلات جامعه را حل کنیم و باید جامعه ای بسازیم که بتوانیم آن را "جامعه اسلامی" بنامیم و آن مقدار دارای ارزش باشد که لیاقت تقدیم به صاحب الزمان را یافته باشد.
ارسلان ابدی
ارسلان ابدی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای خونین سال 88 است که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
کیفرخواست ارسلان ابدی ابتدا "محاربه" و "فساد فی الارض" عنوان شده بود که پس از چندی با توجه به فشار افکار عمومی و برخی از مسئولین، این کیفرخواست تغییر کرد.
این دانشجو از روز عاشورای سال گذشته تاکنون در بند ٣۵٠ زندان اوین در کنار سایر زندانیان سیاسی اوین به سر می برد.
بر اساس گزارش ها ارسلان ابدی دانشجوی مقطع کارشناسی مهندسی عمران دانشگاه بین المللی قزوین در روز عاشورا پیش از بروز هر نوع درگیری و حتی شکل گرفتن تجمعی دستگیر شده بود.
سیامک قادری
با وجود گذشت یک سال از بازداشت سیامک قادری، روزنامه نگار زندانی، مسوولان قضایی با آزادی موقت او با وثیقه مخالفت می کنند.
سیامک قادری، روزنامه نگار، به اتهام تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و نشر به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
یکی از اتهامات اصلی این روزنامه نگار اداره کردن وبلاگ" ایرنای ما "بوده است. وبلاگی که او در آن به برخی عملکردها و اقدامات مسوولان خبرگزاری دولتی ایرنا انتقاد کرده و همچنین درباره جنبش سبز و رهبرانش مطالبی را در این وبلاگ نوشته بود.
خبرگزاری ایرنا شاکی اصلی پرونده قادری بود، او همچنین بعد از ۱۸ سال کار دراین خبرگزاری از آن اخراج و راهی زندان اوین شد.
پس از اخراج این روزنامه نگار از خبرگزاری دولتی ایران، او به دادگاه اداری شکایت برد و دوباره به ایرنا برگشت اما تا زمان بازداشت، در بخش های غیر خبری و امور اداری به کار مشغول بود.
این روزنامه نگار بعد از سخنرانی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در دانشگاه کلمبیا که گفته بود "ما در ایران همجنس گرا نداریم"، با شماری از همجنس گرایان ایران مصاحبه کرده بود.
به گفته دوستان سیامک قادری، این خبرنگار که حکم ۶۰ ضربه شلاقش به خاطر همکاری با هم جنس گراها اعلام شده، به حکم صادره اعتراض و تقاضای تجدید نظر کرده است.
سیامک قادری، روزنامه نگار در حالی در بند ۳۵۰ نگهداری می شود که هنوز حکم دادگاه تجدید نظرش به او ابلاغ نشده اما گفته می شود حکم چهار سال زندان او تایید شده است. این روزنامه نگار با قرار بازداشت اولیه و به صورت غیر قانونی در زندان اوین نگهداری می شود .
سید مصطفی تاج زاده
سید مصطفی تاج زاده که یک روز پس از انتخابات سال ۸۸ دستگیر شده بود، پس از گذراندن ۹ ماه زندان که نیمی از آن در سلول انفرادی بود در آستانه ی نوروز 89 به مرخصی آمد اما در پی شکایت از کودتاگران انتخاباتی و به دلیل امتناع از پس گرفتن این شکایت در میانه مرخصی و در حالی که تحت درمان قرار داشت به زندان برگردانده شد.
پس از انتقال تاجزاده به قرنطینه، حق ملاقات منظم و هفتگی وهمچنین امکان تماس تلفنی وی قطع شد و اجازه دسترسی به روزنامه ها و مجلات درخواستی خود را نیز نداشت.
در تمام مدت فشار های وارده بر این فعال سیاسی به حدی بود که وی با وجود بیماری و مشکلات جسمی خود اعلام کرد از آذرماه سال گذشته در اعتراض به اینگونه برخوردهای غیر قانونی دست به روزه اعتراضی زده است و تا زمانی که از حقوق قانونی خود برخوردار نشود به روزه داری ادامه خواهد داد.
سید مصطفی تاج زاده، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی، که در ظاهر برای اجرای ۶ سال حکم تعزیری خود به اوین بازگردانده شده بود، از همان ابتدا با دخالت اطلاعات سپاه، به جای بند عمومی سیاسی به سلول متعلق به حفاظت اطلاعات زندان منتقل شد.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت سید محمد خاتمی، در سلول دوالف مدتی را با محمد نوری زاد گذراند. اما پس از عاشورا و در پی اعتصاب غذای نوریزاد و انتقال وی به بیمارستان، دوباره مدت ها به صورت انفرادی در سلول نگهداری شد.
تاج زاده چند ماه نیز با یکی از محکومان که به ناراحتی روانی دچار بود هم سلول شد. اقدامی که از نظر زندان بان ها و زندانیان به مراتب از سلول انفرادی دشوارتر است و برای تشدید شکنجه و اعمال فشار بیشتر به زندانی سلول انفرادی تلقی می شود.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب، در ۲ سال گذشته حداقل ۱۵ ماه در سلول انفرادی و ۲ نفره نگهداری شده که ۱۱ ماه آن مصداق روشن شکنجه سلول انفرادی و یا شکنجه ی تشدید شده ی سلول انفرادی بوده است.
به گفته ی کارشناسان و فعالان سیاسی، رفتار ماموران مراقب تاج زاده نیز با وی بسیار بد است و شیوه برخورد اطلاعات سپاه با این چهره ی شناخته شده ی سیاسی کاملا جنبه ی انتقام گیری پیدا کرده است.
وی از 9 ماه پیش و در اعتراض به برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته روزه دار بوده است پیش از بازگشت به زندان نیز اعلام کرده بود که در صورت عدم انتقال به بند ۳۵۰ و استمرار نگهداری در شبه انفرادی ایزوله روزه های اعتراضی خود را از سر خواهد گرفت. خواسته های وی برای پایان دادن به روزه های اعتراضی، برخورداری از حقوق عادی یک زندانی مانند ملاقات و تماس های تلفنی منظم، انتقال به بند عمومی و دسترسی به حداقل امکانات پزشکی مورد نیاز عنوان شده است.
این در حالی است که به گفته پزشکان تاج زاده به دلیل روزه داری مداوم به شدت ضعیف شده است و به دلیل آرتروز شدید گردن که باعث فشار بر روی نخاع وی شده است نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی مستمر دارد که مسئولین پرونده وی تا کنون پاسخ روشنی به این درخواست نداده اند.
وی این روزها را هم چنان در دو الف و شرایط غیر قانونی به سر می برد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر