-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه

Latest News from Koocheh for 07/21/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، 21 ژوئیه، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی، پیشنهاد روسیه در مورد راه حل گام‌به‌گام برای حل مسئله اتمی ایران را رد کرده است.

به گزارش مهر، محمود احمدی‌نژاد در واکنش به پیشنهاد اخیر روسیه برای حل بحران اتمی ایران گفت: «آن‌ها پیشنهاد هم‌کاری گام‌به‌گام ایران در زمینه موضوع هسته‌ای را مطرح کردند؛ بسیار خوب، ما گام خود را برداشته‌ایم و با آژانس هم‌کاری کرده‌ایم.»

آقای احمدی‌نژاد که در مراسمی در کرمان سخن می گفت، افزود: «حالا شما گام خود را بردارید بیایید با هم یک برنامه تنظیم کنیم، یک گام شما برداری، یک گام هم ما.»

چهارشنبه هفته گذشته، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، طرحی را شامل «روی‌کرد گام‌به‌گام» نسبت به پرونده اتمی ایران مطرح کرد که براساس آن، ایران در ازای برداشتن هر گام در راستای برآوردن خواست جامعه جهانی در مورد برنامه اتمی خود از کاهشی متناسب در تحریم‌های وضع شده بین‌المللی برخوردار می‌شود.

آقای احمدی نژاد بار دیگر این اتهام را رد کرد که جمهوری اسلامی در صدد ساخت تسلیحات اتمی است و گفت: «ما گفته‌ایم بمب نمی‌خواهیم، این را هم گفته‌ایم که اگر بخواهیم، از کسی واهمه نداریم که آن را اعلام کنیم.»

رییس جمهوری اسلامی در سخنان خود در روز پنج‌شنبه، این نظر را رد کرد که ایران تهدیدی را متوجه کشورهای منطقه و اروپا می‌کند و اظهار داشت: «این‌که گفته می‌شود ایران می‌خواهد با موشک‌هایش، روسیه یا اروپا را بزند، دروغ است؛ ما نیازی به این کار نداریم و با روسیه و دیگران دوست هستیم.»

آقای احمدی‌نژاد در واکنش به این‌گونه اظهارنظر‌ها گفت: «برخی می‌گویند ایران می‌خواهد کشورهای عربی را مورد حمله قرار دهد، اما کجای تاریخ نشان داده است که ملت ایران تجاوزگر باشد؟» و افزود: «معلوم است که این حرف‌ها دروغ است.»

لازم به اشاره است وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی پس از بررسی این طرح، از عدم اجرای آن خبر داده بود.

بیشتر بخوانید:

«اظهارات ایران در مورد نصب سانتریفوژهای تازه تحریک‌آمیز است»


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس گزارش‌ها در رسانه‌های داخلی ایران، شخصیت‌های منسوب به اصول‌گرایان حامی آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در تازه‌ترین موضع‌گیری‌های خود شروط اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات نهم مجلس را رد کرده‌اند.

از سویی دیگر بر اساس همین گزارش‌ها، برخی از حامیان دولت نیز از اصول‌گرایان فاصله گرفته‌اند.

مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه، 21 ژوئیه، در حاشیه همایش جامعه روحانیت مبارز به خبرنگاران گفت که «اصول‌گرایان انشا‌الله با لیست واحد در انتخابات حضور پیدا کنند و تلاش جامعتین- جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین- نیز همین است.»

وی با رد شرایط اصلاح‌طلبان برای بررسی شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «نظام برای خودش شروط را از قبل تعیین کرده است. ما ملتزم به آن هستیم و نیازی به شروط دیگران نیست.»

این سخنان در واکنش به اظهارات محمد خاتمی، رییس‌جمهوری پیشین ایران که از دی ماه سال گذشته تا کنون بارها تاکید کرده که برای شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات، احزاب باید در فعالیت‌های خود آزاد باشند، محدودیت‌های رسانه‌ای و حصر مهدی کروبی و میرحسین موسوی باید برداشته شود و زندانیان سیاسی پس از حوادث ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ نیز آزاد شوند، ابراز شده است.

هم‌چنین در واکنش به این شروط، آیت‌اله جنتی، دبیر شورای نگهبان در واکنش به آن گفت: «می‌‌گویند اگر ما بخواهیم وارد شویم، شرایطی دارد. واقعن باید گفت وقاحت حد و مرزی ندارد. مردم شما را قبول ندارند. چه کسی به شما رای می‌دهد؟»

اصولگرایان می‌گویند تنها اصلاح‌طلبانی حق شرکت در انتخابات دارند که از اقدامات خود توبه کنند و با آن‌چه آن‌ها «فتنه» و «سران فتنه» می‌خوانند، مرزبندی روشنی داشته باشند.

محمد کاظم انبارلویی، رییس مرکز سیاسی حزب موتلفه اسلامی، نیز از شورای نگهبان خواسته است تا صلاحیت نامزدها را با توجه به مرزبندی آن‌ها با «جریان فتنه» مورد توجه قرار دهد.

هم‌چنین آیت‌اله مهدوی کنی که ریاست مجلس خبرگان را برعهده دارد از اصول‌گرایان خواست تا از موازی‌کاری با تشکل شکل یافته از سوی «جامعتین» خوددداری کنند و موضع واحدی درباره انتخابات داشته باشند.

وی می‌گوید که «کار ما مورد تایید اصول‌گرایان و مقام معظم رهبری است.»

 

به نظر می‌رسد انتقاد رییس مجلس خبرگان جمهوری اسلامی به تشکیل «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» است که در روزهای اخیر زمزمه تشکیل آن اوج گرفته است.

انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار است روز ۱۲ اسفندماه سال جاری برگزار شود و در حالی که حضور اصلاح‌طلبان در این انتخابات در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اختلاف میان اصول‌گرایان حامی رهبر اسلانی و رییس‌ جمهوری اسلامی به موضوعی جدی در صحنه سیاسی ایران تبدیل شده است.

رسانه‌های ایران در روزهای اخیر اشاره کرده‌اند که اصول‌گرایان برای رسیدن به وحدت میان خود با مشکلات جدی روبه‌رو هستند و تشکیل قریب‌الوقوع «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» که خارج از دایره راست سنتی است شکاف میان اصول‌گرایان را عمیق‌تر خواهد کرد.

به گزارش فارس، در این جبهه افرادی از هم‌کاران قبلی دولت‌های نهم و دهم، برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، برخی از اعضای قرارگاه عمار و افرادی چون حجت‌الاسلام آقا تهرانی، غلامحسین الهام، صادق محصولی، رسایی، علی اصغر زارعی، کوچک‌زاده، کوثری و روح‌اله حسینیان حضور دارند.

از سوی دیگر اصولگرایان در ماه‌های اخیر حملات دامنه‌داری علیه محمود احمدی‌نژاد و نزدیکان وی که از آن‌ها به عنوان «جریان انحرافی» نام می‌برند آغاز کرده‌اند و به نظر می‌رسد که این طیف نیز از جبهه اصول‌گرایان خارج شده‌اند.


 


خبر / رادیو کوچه

اعضای کمیته حقیقت‌یاب پارلمان منطقه‌ای کردستان عراق از نقاطی که گفته می‌شود توسط سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی گلوله‌باران شده است بازدید و گزارشی را برای پارلمان و دولت عراق تهیه می‌کنند.

به گزارش تلویزیون العراقیه، عدنان الشهمانی، یکی از اعضای این کمیته گفت که پارلمان منطقه‌ای کردستان و پارلمان فدرال عراق در مورد پی‌گیری این موضوع توافق کرده‌اند.

اعضای این کمیته در دیدار با کمال کرکوکلی، رییس پارلمان منطقه‌ای کردستان عراق گفته‌اند که به زودی از روستاهای گلوله باران شده بازدید می‌کنند و گزارشی دقیق از واقعه برای ارایه به پارلمان و دولت عراق تهیه می‌کنند.

شاهدان عینی گفته‌اند که بیش از ۱۵۰ خانواده شام‌گاه چهارشنبه 20 ژوئیه، بر اثر گلوله‌باران شدید روستاهای منطقه قلعه دیزی، در نزدیکی مرز ایران بی‌خانمان شده‌اند.

محمد‌تقی اصانلو، فرمانده قرارگاه حمزه سید‌الشهدای سپاه پاسداران ایران روز گذشته از کشته شدن تعدادی از اعضای گروه پژاک در اثر حملات سپاه در مناطق مرزی نزدیک به شهر سردشت در استان آذربایجان غربی خبر داده و گفته بود: «این عملیات در چارچوب تعقیب و انهدام نیروهای ضد انقلاب و به ویژه گروه تروریستی پژاک صورت می‌پذیرد و ان‌شا‌الله با اقتدار کامل در مرزهای جمهوری اسلامی با اقلیم کردستان عراق ادامه خواهد یافت.»

منابع خبری دولتی ایران حدود 10 روز پیش به نقل از یک مقام عالی رتبه نظامی، بدون ذکر نام او، نوشته بودند که دولت خودمختار کردستان عراق بدون اطلاع حکومت مرکزی این کشور ۳۰۰ هکتار زمین در اطراف منطقه قلعه دیزی در اختیار گروه پژاک قرار داده است.

این مقام نظامی ایران گفته بود که گروه پژاک در این زمین‌ها مراکز آموزشی و اداری مستقر کرده و قصد دارد علیه ایران از آن‌ها استفاده کند.

او تاکید کرده بود که ایران حق حمله به این مراکز را برای خود محفوظ می‌داند.

از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری فرانسه، قوا محمد، سخن‌گوی دولت خودگردان منطقه کردستان عراق گفته است: «از ایران انتظار داریم که حق حاکمیت دولت خودمختار کردستان عراق را به عنوان بخشی از حق حاکمیت عراق محترم بشمارد.»

لازم به اشاره است بر اساس گزارش‌های منتشر شده تاکنون در این درگیری‌ها چندین نفر از هر دو طرف درگیر کشته و مجروح شده‌اند. اما تعداد آمار ارایه شده از سوی دو طرف قابل تایید نیست.

بیشتر بخوانید:

«ادامه درگیری پژاک و سپاە پاسداران در مرز عراق»


 


شاتل فضایی آتلانتیس با چهار نفر خدمه، در پایان آخرین پرواز فضایی خود، روز پنج‌شنبه ۲۱ ژوئیه کمی پیش از طلوع آفتاب به وقت محلی در مرکز فضایی کندی در کیپ کاناورال در ایالت فلوریدا فرود آمده است.

بیشتر بخوانید:

«پایان سلطه آمریکا در فضا»

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش فعالان حقوق بشر از حمص، سومین شهر بزرگ سوریه، نیروهای امنیتی از صبح روز پنج‌شنبه، 21 ژوئیه، اقدام به تیراندازی شدید و هم‌چنین بازداشت معترضان کردند. بر اساس این گزارش این تیراندازی‌های تا بعدازظهر ادامه داشته است.

به گزارش الجزیره، شاهدان عینی می‌گویند تانک‌هایی را در سطح شهر دیده‌اند و هم‌چنین به گفته آن‌ها ورودی‌های برخی از محلات با یورش نیروهای امنیتی بسته شده است.

بر اساس گزارش ها بیش از ۵۰ نفر در روزهای گذشته در شهر حمص کشته شده‌اند.

فعالان سیاسی این‌بار به حمایت از مردم شهر حمص، خواستار برگزاری تظاهرات دیگری پس از نماز جمعه، 22 ژوئیه، شده‌اند.

بیشتر بخوانید:

«محاصره شهرهای اطراف دمشق پایتخت سوریه»


 


بهنام / رادیو کوچه

behnam@koochehmail.com

«مارک آنتونی: جنیفر همسر من نیست سمبل سکس است»

«جنیفر لوپز»، خواننده سرشناس پاپ و هنرپیشه و همسرش «مارک آنتونی»، خواننده، اعلام کرده‌اند که بعد از ۷ سال زندگی مشترک، از هم جدا می‌شوند.

در بیانیه مشترک آن‌ها آمده است: «گرفتن این تصمیم، خیلی سخت بود و ما به نتیجه‌ای دوستانه در این باره رسیده‌ایم.»

مارک در مورد علت این طلاق گفت: «من دوست ندارم جنیفر لباسی بپوشد که از وی به عنوان یک سمبل سکسی نام برده شود. بلکه از وی به عنوان یک همسر یاد کنند.»

از سویی دیگر برخی منابع اعلام کردند که جنیفر با «بن افلک» دیگر هنرمند آمریکایی پیش از پر کردن فرم درخواست طلاق در ارتباط بوده و در ایمیلی که بن برای وی زده آمده است که «من به‌ترین‌ها را برایت آرزو دارم و همیشه کمکت خواهم کرد.»

جنیفر لوپز ۴۱ ساله و مارک آنتونی ۴۲ ساله که دو فرزند دوقلوی سه ساله دارند، خواسته‌اند که به حریم خصوصی‌شان احترام گذاشته شود.

این سومین طلاق جنیفر لوپز و دومین طلاق مارک آنتونی است.

…………………………………………….

«مانکن آرژانتینی خطاب به مسی‌: با باخت خود فرصت تماشای برهنه شدنم را از دست دادی»

«دوریس مار» مانکن و هنرپیشه معروف آرژانتینی که پیش‌تر قول داده بود در صورت قهرمانی تیم کشورش در برابر تماشاگران برهنه شود پس از باخت آرژانتین در برابر اروگوئه از اعضای تیم کشورش به‌شدت انتقاد کرد.

بامداد روز یک‌شنبه تیم ملی فوتبال آرژانتین که میزبان رقابت‌های فوتبال کوپ آمریکا است در ضربات پنالتی با نتیجه 5 بر 4 مغلوب تیم اروگوئه شد.

مانکن آرژانتینی پس از این باخت روز دوشنبه در گفت‌وگو با روزنامه‌ای محلی آرژانتین خطاب به مسی و هم‌تیمانش گفت: «شما با باخت خود فرصت تماشای برهنه شدن مرا از دست دادید.»

دوریس مار افزود: «فکر نمی‌کنم که در چهار سال آینده این آمادگی را داشته باشم که چنین وعده‌ای به تماشاگران بدهم.»

پدیده حضور دختران زیبا روی ومانکن در جام ملت‌های آمریکای جنوبی معروف به کوپ آمریکا و وعده برهنه شدن در صورت پیروزی تیم‌های‌شان جام کنونی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

…………………………………………….

«فوتبالیست‌های مشهور با شراب‌سازی یا پرسه زدن در کنار دریا تعطیلات را سپری می‌کنند»

ستارگان فوتبال جهان اینک در حال گذراندن تعطیلات تابستانی خود هستند اما هم‌چون لحظات بازی در میدان هم‌چنان زیر ذره‌بین دوربین‌های پاپاراتزی قرار دارند.

«زلاتان ابراهیموویچ»، ستاره سوئدی میلان تعطیلات خود را در میامی آمریکا سپری می‌کند وی در حالی که با دوست دختر خود کنار دریا وقت می‌گذراند بدن پر از خال‌کوبی‌های عجیب و غریبش سوژه خبرنگاران عکاس شده است‌، اما هوادران ابراهیموویچ و تیم میلان بر روی صفحات فیس بوک خود خال‌کوبی‌های این بازیکن را مورد انتقاد قرار دادند.

«مسعود اوزیل» دیگر ستاره جهان فوتبال و مهاجم رئال مادرید نیز میامی را به‌ترین جا برای سپری کردن تعطیلات خود برگزیده است وی به هم‌راه زنی ناشناخته که گفته می‌شود دوست دختر جدید وی است در شهر ساحلی میامی دیده شده است.

یکی از هواداران این مشاهیر فوتبال درباره فوتبالیست‌ها و خوش‌گذرانی آن‌ها نوشته است «آن‌ها هفته‌ای کم‌تر از 300.000 هزار دلار نمی‌گیرند بنا‌بر‌این خیلی ساده می‌توانند دختران زیبا را با خود به هم‌راه داشته باشند.»

«فرناندو تورس» بازیکن باش‌گاه فوتبال چلسی و تیم ملی فوتبال اسپانیا برخلاف بازی فصل پیش در چلسی که برای وی با بدشانسی هم‌راه بود برای تجدید روحیه و فراموش کردن این مسئله جزیره ساردینیای ایتالیا را انتخاب کرده است.

اما «آندرس اینیستا» بازیکن بارسلونای اسپانیا بر خلاف دیگر فوتبالیست‌ها در خانه خود نشسته و به کار مورد علاقه‌اش یعنی شراب‌سازی‌، مشغول است.

…………………………………………….

«اولین تصویر منتشر شده از دختر نوزاد دیوید بکام»

«دیوید بکام» برای دخترش نام (Harper Seven) انتخاب کرده است.

…………………………………………….

«برد پیت: خانم‌های زیادی با من ارتباط دارند، همین»

منابع پاپاراتزی اعلام کردند که درگیری بین «برد پیت» و «آنجلینا جولی» به شدت بالا گرفته است.

این منابع اعلام کردند که آنجی در مکالمه‌ای با برد از وی به دلیل داشتن ارتباط با برخی خانم‌های دامن کوتاه انتقاد کرده اما برد عنوان کرده: «من با خانم‌‌های زیادی در ارتباطم، دیگه نمی‌خوام بشنوم.»

وی هم‌چنین به نحوه پوشش آنجی نیز ایراد گرفته و عنوان کرده من از شلوار پوشیدن آنجی خوشم نمی‌آید.

این منابع عنوان کردند که آنجی در کل آدم حساسی نیست اما زمانی که حسادتش آشکار می‌شود آن را بیان می‌کند.

 


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

روز دوشنبه بیست و هفتم تیرماه، سعید مرتضوی که یکی از قضات شناخته شده دادگستری است، یادداشتی نوشت و آن را به خبرگزاری فارس داد تا در سایت این خبرگزاری منتشر گردد، چکیده این یادداشت، اعلام برائت خود و دو هم‌کار قضایی‌اش بود که پیش‌تر توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شکات خصوص در رابطه با جنایت کهریزک متهم اصلی شناخته شد و نیز ایشان اعلام مظلومیت کرده و از دیگران خواسته‌اند که دیگر در خصوص اقداماتی که در زمان حکومتش بر دادستانی کرده‌اند، سخنی نگویند. ‌پیش‌تر نیز هم‌دست مرتضوی، آقای حیدری‌فر اعلام کرده بود که قرار منع تعقیب نسبت به این پرونده صادر شده و تمام قضات امنیت و دادستان پیشین تهران، بی‌گناه شناخته شده‌اند.

در این یادداشت تنها می‌خواهم به عنوان وکیلی که از نزدیک با نحوه عمل‌کرد دادیار، بازپرس، قضات و دادستان تهران آشنا بوده است، بگویم و شهادت دهم که اگر چه، این قضات متخلف و جنایت‌کار، در نزد فرماندهان و هم‌کاران یک‌سان با خود، مصون از گناه شناخته شده‌اند، اما در میان افکار و وجدان عمومی و در بین عدالت‌خواهان واقعی و دل‌سوزان به کشور ایران، هم‌چنان جنایت‌کارند و محکوم به بازداشت غیر‌قانونی، بدرفتاری با متهمان سیاسی و امنیتی و خانواده آن‌ها، قتل و صدور دستورهای برخلاف قانون هستند.

بیاییم یک بار به صورت کوتاه مرور کنیم که چرا جنایت‌کارند؟ چرا وارث تاج و تخت آن‌ها، هم‌چنان بر جنایت‌هایی که  به انجام رسانده‌اند، پای‌بند بوده و ادامه دهنده راه‌شان هستند؟ بیاییم مروز کنیم که حال که سعید مرتضوی از کرسی قضاوت در دادگستری غیرمستقل جمهوری اسلامی به کنار زد شده است و پست‌های بهتری دریافت نموده، و دیگری به جای ایشان بر دادستانی تهران حکومت می‌کنند، آیا عدالت برقرار گشته یا …؟

متهم بعد از ساعات اداری و بیش‌تر در شب‌ها و نیمه شب‌ها بازجویی می‌گردد، متهم باچشم بند و رو به دیوار بازجویی می‌شود، از متهم در ساعات طولانی بازجویی به عمل می‌آید، متهم برای اخذ اقرار در انفرادی نگه‌داری می‌شود

سعید مرتضوی یک شناسه بسیار ممتاز دارد و آن غلام حلقه به گوش بودنش است که بعد از رفتنش، هم‌چنان این غلام آقای جعفری‌دولت‌آبادی هستند، هر دوی آن‌ها مستقل نبوده و تابع دستورات بیت رهبری، وزارت اطلاعات و سپاه هستند، البته منافع شخصی آن‌ها و درآمدهای میلیاری آن‌ها را نباید نادیده گرفت.‌ مرتضوی در زمان حکومت خود بر دادستانی تهران، در پرونده‌های امنیتی و سیاسی، دکانی در طبقه سوم دادگاه انقلاب تهران، به نام دادسرای ویژه امنیت تشکیل داد، تاسیس این دادستانی برخلاف قانون بوده و ایشان هیچ حکمی از احدی در خصوص ادامه فعالیت این دکان نداشته‌اند، البته این دکان از گذشته‌ها بوده است، اما بعد از روی کار آمدن سعید مرتضوی رونق دیگری به خود گرفت و بعد از این‌که مرتضوی برای خفه کردن صدای برخی از نمایندگان مجلس و چند نفر از دل‌سوزان به کنار زده شد، آقای دولت‌آبادی این دکان را مستقلن در داخل زندان اوین مستقر کردند.

نحو این قسمت از دادسرای انقلاب به این نحو بوده و هست:

 در این دادسرا چهار نفر قاضی تحت نظر شخصی به نام حسن زارع دهنوی با اسم مستعار قاضی حداد مشغول به کار بودند، هیچ کدام از این قضات تابع قانون نبوده و اساس دستورات و قرارهایی که صادر می‌کردند، سلایق شخصی آ‌ن‌ها بوده است. این سلیقه شخصی از جانب چند نهاد مجزا و غیر‌مستقل وابسته به رهبری ‌سرچشمه می‌گرفت از جمله این نهادها در وحله اول و شروع کار وزارت اطلاعات بوده است، سپس سپاه قدرتش به مراتب بیش‌تر از وزارت اطلاعات شد و توانست گوشه‌ای از قدرتش را در دست‌گاه قضایی به کار گیرد و با ارتباطات قوی که داشت، فسمتی از دست‌گاه قضایی را به خود اختصاص داد و در نهایت بیت رهبری که اطرافیان رهبری در آن نقش داشتند و با قدرت رهبری و برای وی، این قسمت از دست‌گاه قضایی را در حیطه کاری خود در آوردند. بنابراین دست‌گاه قضایی لااقل در این قسمت، هیچ استقلال قضایی ندارد. نه بازجویان که عمدتن از ماموران سپاه و بیت رهبری و لباس شخصی‌ها و سربازان گم‌نام امام زمان تشکیل می‌شوند، مستقل هستند و نه مراجع قضایی که با این افراد و نهاد ها فعالیت می‌کنند مستقلند.

 تا این‌جا یک مرحله از رسیدگی مشخص شد، بازجویان و کارشناسان که تحقیقات مقدماتی را انجام می‌دهند، متهم را با سلیقه شخصی خود دستگیر کرده و آن‌ها را بازجویی و تحت شکنجه و بازداشت قرار می‌دهند، عمدتن آن‌ها از شکنجه سفید استفاده می‌کنند و گاهی اوقات نیز در کنار شکنجه سفید از شکنجه فیزیکی نیز استفاده می‌شود. در شکنجه سفید، هویت متهم از وی گرفته می‌شود، ارتباط متهم با خارج از بازداشت‌گاه قطع می‌گردد، ملاقات با متهم در روزهای متوالی و طولانی قطع می‌گردد به عبارت دیگر ارتباطات عاطفی متهم توسط بازجو سلب می‌گردد، متهم بعد از ساعات اداری و بیش‌تر در شب‌ها و نیمه شب‌ها بازجویی می‌گردد، متهم باچشم بند و رو به دیوار بازجویی می‌شود، از متهم در ساعات طولانی بازجویی به عمل می‌آید، متهم برای اخذ اقرار در انفرادی نگه‌داری می‌شود و ….. دستاویز این اعمال و پشتوانه این اقدامات وجود یک قسمت از دست‌گاه قضایی است که این افراد و گروه‌ها، این قسمت را در اختیار خود در آورده‌اند، این افراد و گروه‌ها افرادی مانند سعید مرتضوی، حیدری‌فر و … را اجیر کرده و به آن‌ها امتیاز می‌دهند و آن‌ها امیدوار به پشتیبانی رهبری می‌کنند، همان کاری که در حال حاضر در مورد افراد دیگری انجام می‌شود، افرادی مثل آقای دولت‌آبادی و عبدی و …. که به آن‌ها نیز خواهم پرداخت.

هزاران پرونده قضایی در این قسمت از دست‌گاه قضایی مورد بررسی قرار گرفته است، از جمله این پرونده‌ها، پرونده دانش‌جویان، مدافعین حقوق زنان، کودکان، کارگران، سیاسیون، مجاهدین، کمونیست کارگری، روزنامه‌نگاران، وکلای دادگستری، پزشکان، هنرمندان، احزاب ثبت شده و ثبت نشده داخل ایران و … بوده است، که با یقین و بدون هیچ تردیدی اذعان می‌دارم که حتا یک پرونده از پرونده‌هایی که توسط این قسمت از دست‌گاه قضایی مورد رسیدگی واقع شده و می‌شود، بی‌مشکل  و غیرمخدوش نیست، همه آن‌ها دارای ایرادات مهم شکلی و ماهوی دادرسی هستند. صدها پرونده در این دادسرا را مطالعه کرده و از حقوق بسیاری از متهمین این دادسرا دفاع نموده‌ام، به خداوند متعال سوگند یاد می‌کنم که هیچ‌کدام از پرونده‌هایی که توسط این دست از مراجع، رسیدگی می‌شود عادلانه نبوده و اعمال برخلاف حقوق متهمین به کرات در این پرونده‌ها دیده می‌شود.

اما کار ماموران بازجو، به این قسمت ختم نمی‌شود، از آن‌جایی که دادسرا تنها مکلف به جمع آوری دلایل است، آن‌ها در مقدمه می‌بایست دلایل را جمع‌آوری کنند، دلایل برای آن‌ها معنی و مفهومی ندارد، هدف اگر حبس یا حذف یک فرد یا افراد و گروه‌ها باشد، مقدمه این اعمال در تحقیقات مقدماتی که زیر نظر دادستان انجام می‌پذیرد، مهیا شده است، در گذشته غلام ‌حلقه به گوش آن‌ها سعید مرتضوی و یارانش بود و حال این غلام آقای جعفری‌دولت‌آبادی و یارانش است. اما این مرجع تنها می‌تواند فرد را بازداشت کند و لوازم قانونی را در اختیار بازجو قرار دهد. لازم است نفوذی هم در دادگاه ایجاد گردد تا بعد از صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست، حکم محکومیت نیز صادر گردد، نفوذ در دادگاه از سالیان گذشته پیش‌بینی شده است. بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه بعد از مدتی پروانه قضاوت گرفته و بر کرسی قضاوت می‌نشینند تا به اتهام‌های متهمان این‌گونه جرایم رسیدگی کنند. ملاحظه می‌فرمایید که چند شعبه خاص برای برآورده کردن خواسته حافظان به اصلاح نظم و امنیت ولی در عمل قدرت، مبادرت به انشا رای در زمینه پرونده‌های سیاسی و امنیتی می‌کنند از جمله آن‌ها شعبه 15، 26 و 28 است قضات گران‌قدر – برای حکومت – آقایان صلواتی، پیرعباسی و مقیسه که هر کدام از آن‌ها در گذشته،  بازجوی اطلاعات و رابطان بیت رهبری بوده‌اند.

این قضات با درخواست بازجویان و دستورات آن‌ها، حکم محکومیت صادر کرده و بر خواسته ماموران وزارت اطلاعات و سپاه و بین رهبری جامه عمل می‌پوشانند. اما مرحله بعدی هم باید فراهم گردد و آن مرحله مرحله تجدید‌نظر است که شعبات 36 و 54 و چند شعبه دیگر برای تایید احکام برخلاف قانونی که صادر می‌گردد، تعییین می‌شود و در نهایت اجرای احکام که زیر نظر دادستان است، این احکام ناعادلانه را اجرا می‌کند.

آقای دولت آبادی دادستان کنونی تهران، دست آقای مرتضوی را از پشت بسته است، او خیال همه وکلای دادگستری و خانواده متهمین را راحت نموده است. ایشان دادسرایی به نام دادسرای شهید مقدس در داخل زندان اوین تاسیس نمودند

این پروسه از دادرسی ناعادلانه، آزادی و حیات بسیاری از انسان‌های بی‌گناه را سلب کرده است که اگر بخواهیم به دقت وارد این‌گونه پرونده‌های از بدو تشکیل چنین دادسراها و دادگاه‌ها شویم، صرفن در همین قسمت، می‌توانیم دلایل بسیاری بر جنایت علیه بشریت به دست آوریم. انسان‌های بسیاری که نامی از آ‌ن‌ها نیست و خانواده‌هایشان نیز از بردن نام آن‌ها بیم دارند، شکنجه می‌شوند و گروه گروه افراد تحت شدیدترین تدابیر امنیتی محاکمه و جانشان گرفته می‌شود. صدای دادخواهی و فریاد دادرسی که از چند فعال سیاسی شناخته شده می‌شنویم، چند قطره از دریای ظلم  و ستم‌هایی است که در این بخش از قوه قضایی توسط قاضی مرتضوی و یارانش در گذشته و حال قاضی جعفری‌دولت‌آبادی و یارانش انجام می‌گیرد.

در گذشته دادسرای امنیت در دادگاه انقلاب مستقر بود و وکلا و خانواده متهمین – نه به راحتی – ولی می‌توانستند به گونه‌ای سمجانه، با قاضی پرونده ملاقات کنند و از وضعیت و محاکمه فرد بازداشت شده مطلع گردند، اما حال چگونه است؟

آقای دولت آبادی دادستان کنونی تهران، دست آقای مرتضوی را از پشت بسته است، او خیال همه وکلای دادگستری و خانواده متهمین را راحت نموده است. ایشان دادسرایی به نام دادسرای شهید مقدس در داخل زندان اوین تاسیس نمودند و کار را برای خود و هم‌کارانشان برای انجام جنایت راحت کرده‌اند، دیگر نه وکیلی می‌تواند وارد این دادسرا شود که اگر وارد گردد خود نیز متهم و بازداشت می‌شود و یا اعضای خانواده بازداشت شده، می‌توانند سراغ بازداشت شده را بگیرند، آقای دولت آبادی فضا را برای خود بسیار راحت‌تر از حکومت سعید مرتضوی کرده است و جنایت‌هایی که این مرد انجام می‌دهند به مراتب بسیار بدتر و شدیدتر از جنایت‌هایی است که آقای مرتضوی انجام داده‌اند، اگر در زمان مرتضوی، ترس و واهمه‌ای در ایشان نسبت به سلامت زندانی وجود داشت در زمان جعفری دولت آبادی چنین نیست، ایشان پستی و زذیلت را به حد اعلای خود رسانده‌اند، به گونه‌ای که به راحتی پا روی قانون می‌گذارند و در روز روشن هر آن‌کس که دوست داشته باشند و دستور بگیرند، چه هنرمند، چه فعال سیاسی و اجتماعی و چه وکیل دادگستری را بازداشت و مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار می‌دهند. به همین دلیل است که جمهوری اسلامی تمایلی به حضور گزارش‌گر ویژه در ایران را ندارد.

در نهایت یاد آوری می‌کنم که جنایت‌های کهریزک، در قبال جنایت‌هایی که افرادی مثل مرتضوی و جعفری دولت آبادی که نامی از آن‌ها در مطبوعات و رسانه‌ها برده می‌شود، بسیار اندک است، به گونه‌ای است که اگر جنایت‌های آن‌ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم خواهیم دید که آن جنایت‌ها در مقابل دیگر جنایات هیچ بوده‌‌اند و مسلم و بدیهی است که نباید امیدوار بود که امثال آقای مرتضوی محکوم به مجازات گردند، آن‌ها تحت فرمان رهبری و نیروهای متعلق به رهبری مرتکب جنایت شده‌اند و تنها زمانی می‌توانیم امیدوار باشیم که این افراد به سزای اعمالش می‌رسند، که سر دسته آن‌ها مورد محاکمه و تعقیب کیفری قرار گیرد و این امر محقق نخواهد شد تا زمانی که مردم خود، آگاه به جنایت‌هایی باشند که بر فرزندانشان روا می‌گردد.


 


پنج‌شنبه 23 تیر 90‌/  14 ژوئیه 2011

اجرا: مهرداد

استودیو: سیاوش

تقویم ‌تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات پنج‌شنبه ایران

مجله جاماندگان- «فقط برای زنان»- شراره سعیدی

بخش اول خبر‌ها

پاپاراتزی- «مارک آنتونی: جنیفر همسر من نیست، سمبل سکس است»- بهنام

بخش دوم خبرها

اقتصاد کوچه – «بی‌ارزش شدن پول تحت هر عنوان» – مهرآفرین بهرامی

 بخش سوم خبرها


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

سال‌های زیادی درس می‌خوانی، کار می‌کنی، مدت‌ها سفر می‌روی، عمری را در تجربه زندگی مشترک و فرزندداری گذرانده‌ای و در روزی که به نامت «روز زن» نامیده‌اند، دخترت که کم‌کم در آستانه ورود به حریم حس تشخیص جنسیتش شده ناگهان از تو می‌خواهد که برایش بگویی این فاطمه الگوی زن ایرانی چه کرده تا او هم در آینده همان کند تا شاید او را الگو کنند و تو باید که پاسخ دخترت را بدهی، این وظیفه توست.

این برنامه برای زنان است، انحصارن برای کسانی که بالقوه و بالفعل مادرند و باید روزی پاسخی برای دختران‌شان داشته باشند، برنامه‌ای مربوط به شناخت الگوی زن ایرانی، این بازشناسی ما را در مسیری قرار می‌دهد که تمایلات و آرزوهای نظام را برای شکل‌دهی شخصیت زنان ایرانی عیان می‌کند.

در روز زن امسال رییس مجلس شورای اسلامی در جمع نمایندگان و کارکنان زن مجلس گفت: «نگاه جمهوری اسلامی ایران به زن، نه نگاه ابزارگونه‌ی غرب و نه نگاه سخیف کشورهای قبیله‌گراست، بلکه نگاهی برگرفته از احکام اسلام است و نام‌گذاری روز ولادت حضرت زهرا در جمهوری اسلامی ایران به اسم روز زن، تفکر و نگاه اسلام به زن را نشان می‌دهد.»

این سخنان واگویه‌های مکرر مقامات جمهوری اسلامی در تمامی احزاب گوناگون در سال‌های متمادی‌ست، اعترافی بسیار رسا و واضح از تمایل به نزدیکی زن کنونی ایرانی به دختر محمد پیامبر، حال این فاطمه کیست و چه کرده که توانسته در چنین جای‌گاهی قرار بگیرد؟

در روز زن امسال رییس مجلس شورای اسلامی در جمع نمایندگان و کارکنان زن مجلس گفت: «نگاه جمهوری اسلامی ایران به زن، نه نگاه ابزارگونه‌ی غرب و نه نگاه سخیف کشورهای قبیله‌گراست، بلکه نگاهی برگرفته از احکام اسلام است…»

«ابن بابویه» به سند معتبر از «یونس بن ظبیان» روایت کرده است که امام صادق گفته که فاطمه را نه اسم است نزد خداى عزوجل، الفاطمه و الصدیقه و المبارکه و الطاهره و الزکیه و الراضیه و المرضیه و المحدثه و الزهرا آن‌گاه گفته که آیا مى‌دانى که چیست تفسیر فاطمه یونس عرض نمود خبر بده مرا از معنى آن اى سید من و امام صادق گفته :«فطمت من الشر» یعنى بریده شده است از کل بدی‌ها.

بر طبق این روایات نام فاطمه به معنی بچه شتر بریده از شیر نیست و استثنان در مورد این شخص بریده شده از شر معنی می‌دهد. در منابع اهل سنت فاطمه بر روی شخصیت او به عنوان بانوی پرهیزکار با‌ایمان تاکید می‌کنند، اما در نگاه شیعه ماجرا متفاوت بوده و او جز معصومین است، برخلاف منابع مذهبی بسیاری که در مورد فاطمه وجود دارد، گزارش‌های خالص تاریخی زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد. اطلاعات خالص تاریخی در مورد فاطمه بسیار اندک هستند و بیش‌تر گزارش‌ها تنها برگ‌هایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد.

در تاریخ تولد فاطمه دختر محمد اختلاف نظر وجود دارد بین 5 سال پیش از آغاز پیامبری محمد یا 2 سال پس از آن «اما نظر مقبول‌تر سال 605میلادی یا 5سال پیش از آغاز دعوت محمد است.» که با نظر دانش‌مندان اهل سنت نظیر طبری، ابوالفرج و برخی دیگر تطابق دارد، بر این اساس و تاریخ وفاتش در سال 632 او در زمان مرگ 27 سال داشته است، طبری از قول عباس نقل می‌کند که:

«فاطمه در سالی متولد شد که قریش مشغول ساختن خانه کعبه بودند و در آن هنگام پیغمبر در سن 35سالگی بود.»

فاطمه در بسیاری موارد، چهارمین فرزند دختر محمد، پس از زینب، رقیه و ام‌کلثوم شمرده می‌شود، به عقیده برخی از محققان شیعه، او تنها دختر محمد است. فاطمه تنها فرزند محمد بود که به اندازه‌ای عمر کرد که فرزندانی از خود باقی بگذارد. عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آن‌ها را نپذیرفت و می‌گفت که «امر او با خدا است». علی به سبب فقرش جرات پا پیش‌ گذاشتن نداشت و این محمد بود که کار را بر علی آسان نمود، نویسندگانی مانند «البلاذری» در کتاب الانساب، ترمذی، بخاری در صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل می‌کنند که زندگی فاطمه با علی هم‌راه با اختلافات و کشمکش‌هایی بین این زوج بود و رفتار علی با فاطمه هم‌راه با «شده» و «غلاظ» بوده‌ است. در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می‌رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. به گفته ورنا کلم منقول از طبقات ابن سعد، فاطمه یک بار از درشتی کلام علی به پدرش برای میانجی‌گری رجوع کرد که در نتیجه آن علی سوگند یاد کرد دیگر کاری خلاف میل فاطمه انجام ندهد.

جدی‌ترین اختلاف علی و فاطمه زمانی بود که بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج کند. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده است». به نظر می‌رسد که هم‌زمان علی از جویر، دختر ابوجهل، خواستگاری کرده‌ بود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه می‌تواند با دختر ابوجهل ازدواج کند. هم‌چنین یکی از تعابیر لقب ابوتراب «از القاب علی» این است که روزی پس از مجادله با فاطمه، علی به‌جای پاسخ به خشم فاطمه خاک بر سر خویش پاشانده است. پیامبر با دیدن این صحنه علی را «ابوتراب» نامید. به گفته جعفر شهیدی اگرچه موضوع میانجی‌گری محمد میان علی و فاطمه، در نوشته‌های تاریخ‏‎نویسان امروزی و در منابع اولیه «هم در منابع سنی، هم در منابع شیعه» آمده ‌است، علمای شیعه هم‌چون مجلسی و صدوق احتمال صحت این روایات را پایین دانسته‌اند. از دید آنان نسبت اختلاف میان علی و فاطمه بدان حد که کار به داوری محمد میان آنان بینجامد با اعتقاد شیعیان مبنی بر عصمت علی و فاطمه مغایرت دارد.

فاطمه مادر امامان است و وارث پدرش، زندگی سیاسی کوتاه و مختصر وی محدود به سه مورد است که هر سه در تمام منابع شیعه و سنی ثبت شده است، نپذیرفتن محافظت از ابوسفیان پس از فتح مکه، دفاع شهامت‌مندانه او از علی پس از مرگ محمد و مخالفت با انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه و منازعات خشن با عمر، ادعای مالکیت وی بر اموال پدر و به چالش کشیدن ابوبکر به خصوص در مورد فدک و سهم خیبر که کلن توسط ابوبکر پذیرفته نشد، پس از فوت پیامبر مسلمانان، کشمکشی بین ابوبکر از یک طرف و فاطمه و عباس «عموی محمد» بر سر اموال محمد به‌وجود آمد. این اختلاف بر سر اموالی مانند فدک و سهمی از خیبر بود.  فاطمه و عباس ادعای تملک و به ارث رسیدن این اموال را داشتند. اما از طرف دیگر ابوبکر از دادن این اموال به آنان سر باز زد با این استدلال که پیامبر به او گفته است که این اموال او به ارث نمی‌رسد و باید صرف صدقه شود. به‌طور طبیعی موضع شیعیان بر این است که این اموال متعلق به فاطمه است و آن‌ها توسط ابوبکر غصب شده ‌است. سید جعفر شهیدی، از افراد غیر‌شیعی هم‌چون ابن ابی الحدید و نقیب بصرى یاد می‌کند که به نقل روی‌داد خطبه فدکیه پرداخته‌اند. او با این استدلال که این افراد «اهل سنت معتزلی» سودی از جعل این روایات نمی‌بردند، روی‌داد دعوای حقوقی فدک را صحیح می‌داند.

روایاتی در مورد خانه فاطمه وجود دارد که بر‌ اساس آن‌ها ابوبکر پس از انتخاب شدن به عنوان خلیفه مسلمانان به هم‌راه عده‌ای از هم‌راهان از جمله عمر به قصد گرفتن بیعت به خانه علی می‌رود و در آن‌جا با مقاومت علی و فاطمه روبه‌رو می‌شود. بنا بر نوشته منابعی مانند یعقوبی و بلاذری عمر در این واقعه «تهدید» می‌کند که اگر اجازه ورود به او ندهند خانه را به آتش می‌کشد،  سید جعفر شهیدی، نویسنده شیعه، روی‌داد تهدید به آتش زدن را تایید می‌کند. از نظر او با توجه به این‌که شیعیان یا دسته‌های سیاسی موافق آن‌ها در سنین اول هجرت نیرویی نداشته‌اند، جعل روایات مربوط به این روی‌داد ناممکن می‌نماید، اما در مورد این‌که «آیا بازوى دختر پیغمبر را با تازیانه آزرده‌اند»، یا «مى‌خواسته‌اند با زور به درون خانه راه یابند و او که پشت در بوده است، صدمه دیده» به صرف گفتن این‌که «در آن گیر و دارها ممکن است چنین حادثه‌هایی رخ داده باشد» بسنده نموده است. پس از مرگ محمد، فاطمه به‌زودی بیمار شد. بعضی منابع اولیه چنین می‌نماید که در پایان عمر او با ابوبکر که تقاضای عیادت او را داشته ‌است، آشتی می‌کند. اما اکثریت منابع چنین می‌نویسند که او تا پایان عمر از ابوبکر عصبانی بود، دو روایت متناقض هم در مورد مرگش وجود دارد، مرگ در آرامش و مرگ بر اثر بیماری و رنجوری.

آن‌چه مسلم است آن‌ست که دختر «محمدبن‌عبداله» با وجود مقام سیاسی و اجتماعی پدرش زنی خوش‌بخت نبوده، او نمی‌تواند هدف کینه‌ای باشد همان‌گونه که در تمامی سال‌های کوتاه حیاتش هم جز انتساب به «محمد‌بن‌عبداله» و «علی» امام اول امتیاز دیگری نداشته، او زندگی بدوی در شرایطی سخت مانند تمامی هم‌نسلان هم‌جنسش را تجربه کرد، البته با سهم بیش‌تری از توجه و تحمل ظلم کم‌تری به علت وجود پدرش، جمهوری اسلامی سعی می‌کند نمادی را برای زن امروز ایران معرفی نماید که هم‌اکنون در جامعه ما این تیپ به عنوان زن محروم عقب‌افتاده و مظلوم شناخته می‌شود، انسانی که نیازمند کمک‌های مادی و معنوی است.

این بازخوانی زندگی‌نامه «فاطمه» دختر «محمد» کمک می‌کند تا بتوانیم برای دخترکان خردسال‌مان با مستندات توضیح دهیم که زنان ایرانی هم‌اکنون کاملن بی‌الگو هستند، آن‌ها فاکتورهای مشخصی برای الگوی رشد خود برگزیده‌اند که متاسفانه با الگوی پیشنهادی کوچک‌ترین هم‌خوانی ندارد و این کم‌پنداری حکومت را به نوعی توهین مسلم به خود فرض می‌کنند.


 


سومالی و بخش‌هایی از کنیا و اتیوپی دچار سخت‌ترین خشک‌سالی در ۶۰ سال گذشته شده‌اند.

سازمان‌های بین‌المللی می‌گویند این خشک‌سالی به زندگی ده میلیون نفر آسیب زده است.

سومالی بیست سال است فاقد حاکمیت منسجم و یک‌پارچه است و الشباب بخش‌های زیادی از مناطق جنوب و مرکز این کشور را در اختیار دارد.

تندرویان این گروه دو سال پیش با متهم کردن سازمان‌های امدادرسانی به ضدیت با اسلام، فعالیت آن‌ها را در مناطق تحت کنترل خود ممنوع اعلام کردند.

اما این سازمان از هفته  پیش برای مقابله با خشک‌سالی شدید به گروه‌های امدادرسانی اجازه داد به سومالی برگردند، به شرط این که برنامه ای مخفی نداشته باشند.

Click here to view the embedded video.

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌های منتشر شده، بنا به‌ درخواست خانواده‌ بعد از یک ملافات کوتاه‌ حضوری‌ با خانواده‌اش کمال شریفی‌ زندانی‌ سیاسی‌ کرد به‌ اعتصاب غذای‌ خود بعد از ۵۵ روز در زندان میناب پایان داد.

به گزارش منابع خبری کردستان، بایزید شریفی پدر این زندانی‌ سیاسی‌ ضمن تایید خبر پایان اعتصاب فرزندش گفت: «چند روز پیش با تایید مقامان قضابی‌ بالاخره‌ من ‌و مادر و بردارش توانستیم اجازه‌ ملاقات با کمال از مسوولان قضایی‌ کشور دریافت نماییم ‌و در زندان میناب توانستیم کمال را ببینیم.»

وی‌ گفت‌: «فرزندم در این مدت تنها اَب خورده است و نزدیک به‌ بیست کیلو کم کرده ‌‌و تا حالا هم مقامات زندان به‌ خواست ایشان توجه‌ نکرده‌اند که‌ انتقال به‌ بند زندانیان سیاسی‌ است. اما فرزندم به‌ خاطر مادرش دست از اعتصاب غذا برداشته ‌‌و روز گذشته‌ هم به‌ خانه‌ تماس تلفنی‌ داشته‌اند.»

کمال شریفی، روزنامه‌نگار کرد، یکی از زندانیان سیاسی است که در اعتراض به وضع نامناسب زندان و عدم رعایت حقوق وی به عنوان یک زندانی سیاسی، به اعتصاب غذا دست زده است. کمال شریفی در سال ۱۳۸۷ در شهر سقز به اتهام محاربه در دادگاه انقلاب سقز محاکمه و به ۳۰ سال زندان در تبعید و ممنوعیت از ملاقات محکوم شد.

بیشتر بخوانید:

«قاضی گفت ملاقات نمی‌دهم، پسرت بمیرد»


 


خبر / رادیو کوچه

شاتل فضایی آتلانتیس با چهار نفر خدمه، در پایان آخرین پرواز فضایی خود، روز پنج‌شنبه ۲۱ ژوئیه کمی پیش از طلوع آفتاب به وقت محلی در مرکز فضایی کندی در کیپ کاناورال در ایالت فلوریدا فرود آمده است.

با فرود این شاتل، برنامه ۳۰ ساله آمریکا برای اکتشاف با شاتل‌های فضایی به پایان رسید.

سازمان فضایی آمریکا، ناسا، در طول اجرای این برنامه، ۵ شاتل فضایی را به نام‌های آتلانتیس، چلنجر، کلمبیا، دیسکاوری و اندور به فضا پرتاب کرد.

فعالیت ناوگان فضایی آمریکا به دنبال دستور دولت این کشور متوقف شده است.

هزینه‌های بالای نگهداری ناوگان فضایی، یکی از دلایل تصمیم‌گیران آمریکا برای پایان دادن به فعالیت شاتل‌های فضایی اعلام شده است و مسوولان آژانس فضایی آمریکا به دنبال آن هستند که با دعوت از بخش خصوصی، آن‌ها را به سرمایه‌گذاری برای ساخت و تامین سفینه‌های مورد نیاز ماموریت‌های فضایی ترغیب کنند.

با آن که بخش خصوصی در آمریکا سرمایه‌گذاری‌هایی برای ساخت سفینه‌های فضایی انجام داده است، ولی احتمال کمی دارد که این سفینه‌ها دست‌کم تا سه یا چهار سال آینده برای پرواز آماده باشند.

در این مدت و به طور موقت، ناسا برای فرستادن فضانوردان خود به ایستگاه بین‌المللی فضایی، به روسیه وابسته خواهد بود.

با وجود تاریکی هوا در زمان فرود شاتل فضایی آتلانتیس، جمعیت زیادی برای دیدن صحنه بازگشت تاریخی آن از مدار زمین، در منطقه جمع شده بود.

برآورد شده است که نزدیک به سه هزار نفر که در پروژه‌های مربوط به فعالیت‌های فضایی آمریکا مشغول به کار بوده‌اند، در چند روز آینده بی‌کار شوند.

هم‌چنین بعد از نزدیک به یک ماه، فعالیت‌هایی که در چارچوب برنامه حضور در مدار زمین انجام می‌شد، به‌طور رسمی به پایان می‌رسد.

آخرین پرواز شاتل‌های دیسکاوری و اندور نیز اوایل سال ۲۰۱۱ میلادی انجام شد.

بیشتر بخوانید:

«پرواز آخرین فضا‌پیمای شاتل، به سوی ایست‌گاه فضایی»


 


مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه

رییس کل بانک مرکزی ایران در حالی از بی‌ارزش شدن و توقف انتشار اسکناس‌های 10،20 و 50 تومانی خبر داده است که هم‌زمان از مردم خواسته است تا نگران از دست رفتن ارزش پول خود نباشند.

به گزارش سایت دولت، محمود بهمنی با اعلام خبر توقف انتشار سکه‌های خرد به دلیل عدم ارزش و صرفه اقتصادی گفته است، حذف چهار صفر از روی پول ملی و تغییر نام پول ملی، تغییری در ارزش پول ایجاد نمی‌کند و مردم در این باره نگران نباشند.

تضاد نهفته در گفته‌های رییس کل بانک مرکزی ایران از همین نقطه آشکار می‌شود که پیش از آغاز طرح حذف چهار صفر از پول ملی و تغییر نام آن، بخشی از واحدهای پولی که حتا تا پنج سال گذشته نیز منتشر می‌شده و دارای ارزش تلقی می‌شدند، از گردونه انتشار اسکناس خارج شده‌اند و این تنها نقطه پیش از شروع این طرح است.

محمود بهمنی در خصوص نگرانی جامعه از احتمال تغییر در ارزش پول اظهار داشته است که «به مردم اطمینان می‌دهم که با اجرای این طرح و خذف چهار صفر از پول ملی، هیچ تغییری در ارزش پول ایجاد نمی‌شود و مردم هیچ نگرانی در این خصوص نداشته باشند و این در حالی است که طی دو ماه اخیر و با بروز افزایش تصاعدی در قیمت ارزهای خارجی و بازار سکه و طلا نیز، رییس کل بانک مرکزی از این دست وعده‌ها بسیار داد و حتا در یکی از مصاحبه‌های خود اعلام کرد که بازار دلالی ارز را سه روزه کنترل می‌کند، اما آن‌چه حاصل نشد، کاهش قیمت ارزهای خارجی و بازگشت به قیمت ابتدای فروردین ماه سال جاری بود که این وضعیت هم‌چنان ادامه یافته است.»

راه‌اندازی سایت طرح اصلاح پول ملی نیز که از مردم خواسته است نام پیشنهادها‌ی‌شان را برای عنوان پول ملی وارد این سایت کنند نیز نتوانسته است از نگرانی مردم کوچه و بازار در این خصوص بکاهد.

دلار هفت تومانی چگونه به هزارو 200 تومان رسید؟

یک کارشناس پولی و مالی در این باره به رادیو کوچه گفت: «رییس کل بانک مرکزی در اظهارات خود قرار گرفتن هر هزارو پانصد ریال در مقابل یک دلار را از دست رفتن ارزش پول تلقی کرده و راه حل آن را حذف چهار صفر از پول ملی برای بازگشت ارزش پول عنوان کرده است، اما سوال اساسی که دولت‌مردان در خصوص ارزش پول باید درباره آن پاسخ‌گو باشند، این است که چه اتفاقی برای سیستم پولی این کشور بعد از انقلاب افتاد که دلار از قیمت هفت تومان پیش از انقلاب به رقم یک هزارو پانصد ریال مورد نظر رییس کل بانک مرکزی در سال‌های اخیر رسید؟»

وی با تاکید بر این‌که در حال حاضر بستر لازم برای اجرای طرح حذف چهار صفر از پول ملی آماده نیست، عنوان کرد: «ضریب رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی بالا و تورم و بی‌کاری تک رقمی لازمه اجرای طرح‌های اصلاحی پول است و هیچ یک از این شرایط در حال حاضر در ایران وجود ندارد و اگر ریشه‌ای به مسئله حفظ ارزش پول ملی نگاه نشود، بعد از مدتی در اثر رشد تورم، دوباره صفرها باز خواهند گشت.»

این کارشناس تاکید کرد: «این اقدام دولت نیز تنها حذف صورت مسئله است تا حافظه تاریخی مردم را برای محاسبه و مقایسه میزان تورم  افزایش یافته در سه دهه اخیر از بین ببرد و جالب این‌جاست که از مردم درباره موافقت با حذف صفرها یا تغییر نام پول ملی سوال نشده است، بعد از آن‌ها خواسته می‌شود که در مراسم نام‌گذاری این فرزند ناخوانده شرکت کنند و در سایت «نام» وارد کنند.

با کوچک‌ترین واحد پول یک کشور باید بتوان یک روز زنده ماند

یکی از صرافان خیابان فردوسی تهران نیز درباره مقایسه ارزش پول خرد در ایران و سایر کشورها به رادیو کوچه گفت: «بی‌ارزش شدن انتشار اسکناس‌های 20 و 50 تومانی که موضوع تازه‌ای نیست، فقط الان به‌طور رسمی اعلام شده است، و‌گرنه هر شهروندی در هنگام خرید متوجه می‌شود که با توجه به نوع کالا، حتا هزار و دو هزار تومان هم از آخر قیمت اجناس گرد و حذف می‌شود؛ یعنی دو طرف به این باور رسیده‌اند که این رقم ارزشی در معامله ندارد اما در کشورهای دیگر حتا به کوچک‌ترین واحد پول‌شان هم اهمیت داده می شود و در اکثر موارد غیرممکن است که رقم را گرد کنند.

وی ادامه داد: «به عنوان مثال در کشورهای اروپایی، با کم‌ترین واحد پول‌شان یعنی یک یورو در شرایط سخت می‌توان مواد غذایی اولیه خرید و یک روز را سپری کرد و از طرف دیگر، در تبلیغات برای تخفیف کالاها در فروش‌گاه‌های مواد غذایی زنجیره‌ای آن‌ها دیده می‌شود که گاهی یک قلم کالا 20 سنت تخفیف خورده است و برای خریدار هم این میزان تخفیف مهم است و این مثال دقیقن به معنای ارزش پول است در حالی که در ایران ما گاهی پول‌های خردمان را به دلیلی بی‌ارزشی، وزن سنگین و تولید صدا در جیب، دور می‌ریزیم.»


 


خبر / رادیو کوچه

فراز زهتاب، از فعالان دانش‌جویی دانش‌گاه تبریز، که پیش‌تر از سوی دادگاه جزایی استان آذربایجان شرقی به حبس محکوم شده بود، پس از احضار از سوی مقامات قضایی، با مراجعه به زندان بازداشت شده است.

به گزارش هرانا، فراز زهتاب که تابستان سال گذشته و از سوی شعبه ۱۱۱ دادگاه جزایی تبریز به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، برای طی سه ماه باقی مانده از محکومیت خود روانه زندان شده بود.

این فعال دانش‌جویی در اوایل سال ٨٨ توسط اداره اطلاعات تبریز دستگیر و پس از تحمل نزدیک سه ماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان تبریز آزاد شده بود.

گفتنی است اتهام فراز زهتاب در جلسه محاکمه‌اش که به صورت غیر‌علنی برگزار شد، «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» عنوان شد.

لازم به یاد آوری است که هم اکنون نیما پوریعقوب و ساسان واهبی‌وش، دو تن از فعالان دانش‌جویی دانش‌گاه آزاد تبریز نیز در زندان مرکزی تبریز به سر می‌برند.

بیشتر بخوانید:

«حکم زندان برای شش فعال آذربایجانی»


 


کتاب «قدمت روی چشم» در مورد ایران در سال 2010 به زبان فرانسوی به چاپ رسید و اکنون به زبان فارسی در اینترنت منتشر شده است. نویسندگان این اثر «سرژ میشل» (Serge Michel) و «پائلو وودز» (Paolo Woods) هستند که با یک‌دیگر هم‌کاری فرهنگی- هنری دارند. «قدمت روی چشم» درواقع حاصل سفر چند ساله‌ی سرژ میشل به ایران است. وی در حال حاضر معاون مدیر مسوول روزنامه فرانسوی زبان «لو‌موند» و خبرنگاری است که سال‌ها در سوئیس، ایران، مناطق بالکان و آفریقا فعالیت و هم‌چنین از سال 1999 تا 2002 در ایران زندگی کرده و جایزه «آلبرت لوندر» (Albert Londres) که مهم‌ترین جایزه خبرنگاری فرانسه است را به خاطر فعالیتش در ایران به‌دست آورده است.

«پائلو وودز» عکاس هلندی است و برای روزنامه‌ها و مجلات معتبری هم‌چون تایمز، نیوزویک، لوموند و جیو کار کرده است.

سرژ میشل در زمان انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در سال (1388 خورشیدی) بار دیگر به ایران رفته، روی‌دادها و حواشی این دوران را دنبال و گزارش‌هایی تهیه کرده که با عکسهایی از پائولو وودز، هم‌راه است. این کتاب حاصل سفر چند ساله‌ی سرژ میشل به ایران است.

«قدمت روی چشم» عنوان کتابی بیان‌گر یکی از هزاران تعارف بین ایرانیان است. آشکارا با انگیزه‌ای سیاسی و در هم‌بستگی با جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران نوشته شده، و تلاش می‌کند شناختی دقیق، از وضعیت پوسته‌های اجتماعی و روندهای فرهنگی در ایران امروز، به دست دهد.

نویسنده در مقدمه کتاب یادآور می‌شود که در درک جوانب پیچیده فرهنگ ایرانیان‌، مانند رواج فرهنگ «تعارف» یا «علاقه‌مندی بسیاری از ایرانیان به ناله و اندوه» و نمایش «بدبختی»، یا لذت بردن بسیاری از آن‌ها از مرگ‌ستایی و مرده‌دوستی، «شهادت‌طلبی» و آیین‌هایی مانند سوگ‌واری و… ناتوان است.

بر طبق انتشار رسانه‌ها در مورد این کتاب از نکات جالب آن، تنوع زیاد مطالب آن است. نویسنده هم از زندگی کند و آرام آبادی‌های دورافتاده و هم از کانون‌های پرغوغای تهران که او را متحیر کرده، گزارش می‌دهد. زندگی پرهیجان جوانان فعال در «موسیقی زیرزمینی»، «پزشکان متخصص زیبایی»، «پیست‌های اسکی» و نیز «مجالس عیش و نوش».

لینک دانلود کتاب با حجم پایین

لینک دانلود کتاب با حجم بالا

صفحه فیس‌بوک کتاب


 


شقایق کمالی

ترانه‌ی زیبای «سر اومد زمستون» بر اساس یک ملودی محلی ارمنی به نام «ساری سیرون یار» ساخته شده است. این ترانه برای نخستین بار از طرف «مهرداد باران» موزیسین ایرانی برای گروه چریک‌های فدایی خلق ایران در ده‌ی 50 تنظیم شد.

نخستین اجرای این ترانه:

سرایند‌ه‌ی شعر پرشور فارسی این اثر به درستی مشخص نیست و در میان اعضای این گروه گاهی از «سعید سلطان‌پور» به عنوان سراینده شعر آن سخن می‌رود که اما از طرف بعضی دیگر از اعضای این گروه کاملن رد می‌شود. اما بر این‌که این ترانه در بزرگ‌داشت جنبش سیاهکل که در سال 1349 در ایران رخ داد، ساخته شده است همه‌ی اعضای این گروه توافق دارند.

Click here to view the embedded video.

تنظیم حاضر از آهنگ‌ساز ایرانی «سیاوش بیضایی» است که با کمک «شقایق کمالی» اجرا شده است. در این اجرا در کنار اصلاحات هارمونیک و ارکستراسیون و تحریرها و شیوه‌های جدید اجرایی، یک مقدمه و بخش پایانی به این قطعه اضافه شده است. بخش میانی با تغییراتی اندک، همان مقدمه‌ای است که در اجرای اصلی آن آمده است. در این اجرا با کمک تصاویری که برای کلیپ آن به کار گرفته شده است سعی در برجسته نمودن نکات امید‌دهنده و شادی‌بخش این شعر زیبا شده است.


 


خبر / رادیو کوچه

پلیس فرانسه در تحقیقات خود درباره دومینیک استرواس کان، رییس پیشین صندوق بین‌المللی پول، از فرانسوا اولاند، از شخصیت‌های برجسته حزب سوسیالیست بازجویی کرده است.

پلیس فرانسه در حال تحقیق درباره اتهام آقای استراوس کان در رابطه با تلاش برای تجاوز به یک نویسنده جوان به نام تریستان بانون در سال 2003 است.

این اتهام پس از آن مطرح شد که آقای استراوس کان به وسیله دادگاهی در نیویورک به تعرض به خدمت‌کار آفریقایی یک هتل مجلل در منهتن متهم شد.

آقای اولاند که از او به عنوان نامزد احتمالی حزب سوسیالیست در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2012 نام برده می‌شود، در سال 2003 رهبر این حزب بود.

دومینیک استراوس کان پیش از جنجال تعرض جنسی در نیویورک، از بخت‌های اصلی حزب سوسیالیست برای شرکت در انتخابات به شمار می‌آمد.

تریستان بانون می‌گوید رهبران حزب سوسیالیست از وقایع پیش آمده میان او و آقای استراوس کان مطلع بوده‌اند ولی علیه او اقدام نکرده‌اند.

این در حالی است که آقای استراوس کان هر دو اتهام تجاوز را رد کرده است.

بیشتر بخوانید:

«عدم کناره‌گیری دادستان پرونده رییس پیشین صندوق پول»


 


رادیو کوچه

1774 میلادی- در پی جنگ‌های شش ساله (از 1768 تا 1774) قرارداد «کوچوک کای‌نارجه» (Kuchuk Kainarji) میان روسیه و عثمانی پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ بین آن‌ها امضا‌ شد و روسیه به دریای سیاه راه یافت.

طبق این قرارداد، بندر «خرسون» (Kherson)، بندر «کرچ» (Kerch) و «انی‌کاله» (Enikale) هم‌چنین مناطق میان رودهای «دنیپر» (Dnieper) و «بوگ» (Bug) (در اوکراین) و مناطقی در قفقاز به روسیه داده شد. در ضمن قرار شد که «خان نشین کریمه» از عثمانی جدا و مستقل شود. به علاوه، به روسیه اختیار حمایت از مسیحیان ارتودوکس ساکن قلمرو عثمانی داده شد و قرار شد روسیه در استانبول کلیسای ارتودوکس بسازد.

1816 میلادی- «پاول جولیوس دو رویتر» (Paul Julius Reuter)، موسس خبرگزاری رویترز، در آلمان به دنیا آمد. پدرش از روحانیون یهودی آلمان بود. وی در جوانی، نخست کارمند بانک شد و سپس در برلن به کار نشر کتاب پرداخت و در سال 1844 در 28 سالگی دین و نام خود را تغییر داد؛ مسیحی شد.

جولیوس در جریان انقلاب‌های سال 1848 اروپا به پاریس رفت و در آن‌جا به ترجمه مقاله‌ها و روزنامه‌های فرانسه و ارسال این ترجمه‌ها برای چاپ در روزنامه‌های آلمان پرداخت و از این راه به درآمد و شهرت رسید و در عین حال متوجه مشکل ارسال مطلب شد و فکر ایجاد خبرگزاری و کشیدن خط تلگراف به سرش آمد.

جولیوس در این زمینه به مطالعات بیش‌تر دست زد و سرانجام در 1849 یک سرویس ارسال خبر بازار (اقتصادی) با کبوتر نامه‌بر و بعد تلگراف میان آلمان و بلژیک ایجاد کرد. خبرگزاری جولیوس رویتر تخصصی بود و اخبار اقتصادی را تهیه و نه تنها برای جراید بلکه افراد، بانک‌ها، بازرگانان و شرکت‌ها می‌فرستاد.

در لندن «کمپانی تلگراف» را دایر کرد و به تابعیت انگلستان درآمد و به تهیه گزارش ویژه برای مقامات انگلیسی و ملکه ویکتوریا پرداخت که مورد توجه ملکه و نخست وزیران وقت قرار گرفت. وی امتیاز کشیدن خط تلگراف و خط آهن را از دولت وقت ایران را نیز گرفت.

جولیوس رویتر که تا سال 1877 مدیریت خبرگزاری‌اش را برعهده داشت و در بسیاری از کشورها برای آن دفتر تاسیس کرده بود، در سال 1899 در گذشت. این خبرگزاری هم‌چنان پابرجا است.

1831 میلادی- «لئوپولد یکم» با نام کامل «لئوپولد گئورگ کریستین فردریش» (Leopold Georg Christian Friedrich)، به‌دنبال استقلال بلژیک از هلند در چنین روزی نخستین پادشاه بلژیک شد. و امروز روز ملی این کشور محسوب می‌شود. او جوان‌ترین فرزند «فرانتس فردریش آنتون»، «دوک ساکس-کوبورگ-سالفلد» (Saxe-Coburg-Saalfeld) بود و پس از نشستن بر تخت قدرت را تا هنگام مرگش در دست داشت. لئوپولد یکم هم‌چنین آغازگر و بنیان‌گذار شاخه‌ی بلژیکی تبار دودمان «ساکس-کوبورگ و گوتا» (Saxe-Coburg and Gotha)  است. ملکه ویکتوریا یکی از خواهرزادگان لئوپولد یکم بود.

بلژیک کشوری در شمال غرب اروپا در ساحل دریای شمال، بین فرانسه، هلند و آلمان‌ و نوع حکومت آن مشروطه سلطنتی است.

1861 میلادی- بیستم جولای سال 1861 کنگره کنفدراسیون آمریکا نخستین جلسه خود را در شهر «ریچموند» با شرکت نمایندگان شش ایالت جدایی‌طلب  تشکیل داد.  پس از ایجاد کنفدراسیون، لینکلن در چهارم مارس 1861 عمل شش ایالت (تشکیل کنفدراسیون) را غیر‌قانونی خواند که باعث خشم ایالت تکزاس شد و بی‌درنگ به کنفدراسیون پیوست. لینکلن در یک اعلامیه دیگر، ایالات هفتگانه  را از مداخله در امور گمرک، ادارات فدرال و ساختمان‌های متعلق به دولت مرکزی واقع در ایالات ممنوع کرد که ایالت «کارولینای جنوبی» دستور حمله به پادگان نیروهای دولت مرکزی (فدرال) در شهر «چارلستون» به نام پادگان «سامتر» (Sumter) را صادر کرد و این پادگان پس از مختصر مقاومت تسلیم شد. لینکلن از ایالت‌های وفادار به دولت مرکزی (فدراسیون) و شمالی‌ها خواستار بازپس‌گیری این پادگان شد و از 21 جولای 1861 (یک روز پس از تشکیل کنگره کنفدراسیون در ریچموند) جنگ کنفدراسیون با فدراسیون آمریکا (جنوبی‌ها با شمالی‌ها) شروع شد، چهارسال طول کشید هزاران نفر از نظامیان کشته شدند. در نخستین نبرد، نیروهای کنفدراسیون پیروز شدند.

1954 میلادی- در ژنو قرار داد تقسیم موقت ویتنام (حد اکثر سه سال) امضا‌ شد. کنفرانس مربوط که در آن کشورهای بزرگ هم نماینده داشتند از 21 آوریل این سال تا 21 ژوئیه ادامه داشت. طرف‌های اصلی، فرانسه و ویتنامی‌ها بودند. هدف از این کنفرانس حل مسئله ویتنام بود. طبق توافق ژنو قرار شده بود که مدار 17 درجه عرض جغرافیایی، خط فاصل میان دو قسمت ویتنام باشد و در سال1956 و یا در فاصله‌ای که از سه سال بیش‌تر نباشد در سراسر ویتنام انتخابات وحدت برگزار شود.

همچنین قرار شد که نیروهای فرانسه از هندوچین خارج شوند و نیز، با تقسیم ویتنام برای کسانی که مایل به مهاجرت به قسمت دیگر باشند منعی به وجود نیاید.

1331خورشیدی- پس از اثبات حقانیت ایران در دادگاه لاهه در خصوص ملی شدن نفت، دولت مصدق با مشکلات داخلی و خارجی روبه‌رو شد. مصدق که خواستار افزودن اختیارات خود بود، تقاضای عهده‌دار شدن وزارت جنگ را از «محمدرضا پهلوی» کرد. محمدرضا  با خواسته وی مخالفت کرد و دکتر مصدق در ادامه این مسیر، استعفای خود را تسلیم شاه کرد. شاه نیز «قوام‌السلطنه» را به نخست وزیری بر‌گزید. قوام پس از به دست گرفتن قدرت مراکز حساس شهر را به تصرف نیروهای نظامی د‌رآورد. در این زمان آیت‌اله کاشانی با صدور اعلامیه‌ای مردم را به اعتراض فراخواند. پس از موضع‌گیری آیت‌اله کاشانی، در چنین روزی بازار تعطیل شد و مردم به خیابان‌ها ریختند و خواستار برکناری قوام شدند و درگیری شکل گرفت. محمد‌رضا پهلوی عاقبت قوام را برکنار کرد و مصدق بار دیگر به نخست وزیری رسید.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1899 میلادی- داستان‌نگار مشهور «ارنست همینگوی» زاده شد. وی برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1955 شده بود.

1970 میلادی- کار ساختن سد اسوان (Aswan) پس از 11 سال که آرزوی دیرین مصریان برای تنظیم آب رود نیل و جلوگیری از طغیان و یا کم‌آبی آن بود، در این‌روز به پایان رسید.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

راسخون

 Iranian history


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

سهیلا شاکرین

منبع: وبلاگ شخصی

آیا به‌دنبال رسالتتان هستید یا هدفتان؟ اخیرن در یک برنامه رادیویی شنونده‌ای که در مورد انتخاب کردن شغل مورد علاقه‌اش صحبت می‌کرد در مورد پیدا کردن رسالت یا نت فردی خودش سوالی کرد. سخن‌ران در جواب به‌ او گفت که لغت رسالت یک زمینه‌ای برای رستاخیز و نجات دیگران داره، رسالت برای یک فرد‌ی‌ست که می‌خواهد یک جایی رو یا یک چیزی رو در جهان تغییر بدهد، و یک کاری پیدا کردن و یک نون بخورنمیری درآوردن رسالت نیست.‌

اگر چه من به این استاد عزیز عمیقن احترام می‌گذارم و مخلصشون هم هستم، ولی در این مورد مطلبی رو باید بگم. به‌نظر من هر فردی قادر به داشتن رسالت است و می‌تواند که یک زمینه‌ای برای رستاخیز و نجات دیگران داشته باشد. ولی تقسیم نکردن اهداف به دو نوع رسالتی و غیر‌رسالتی یک سیر تکاملی دارد که هنوز در بعضی جوامع به‌صورت کامل طی نشده است. مثلن در گذشته رسالت نجات دیگران از آن پهلوانان و انسان‌های از جان گذشته و شاید ورای انسانی بود. ولی در قرون جدید و در دنیای جدید هر فردی و همه افرادی که در مسیر بهتر کردن زندگی خود، بالا بردن سطح درآمد، بهداشت، دانش و تفکر، دولت، محیط زیست و یا هر موردی از زندگی خود و جهان خود فعالیت کند عملن در پیش بردن رسالت و رستاخیز نجات انسان‌ها دست دارد. برای توضیح نظرم اجازه بدید که یک تاریخ‌چه مختصری را در این مورد خدمتتون ارایه بدهم.

 فصل اول

تاریخچه‌ی مختصری از دید من-

در داستان‌های باستانی دور مفهوم فرد یا فرد‌گرایی وجود نداشت. ولی افراد مشهوری داشتیم مثل فریدون (نماد عدالت، پیروزی، سخاوت)، رستم (مظهر قدرت و سرفرازی)، کاوه (مظهر استقلال و پای‌داری) و پری (سمبل نیک‌خواهی و خیراندیشی). این‌ها پادشاهان، قهرمان‌ها، پهلوان‌ها و سمبل‌هایی بودند با رسالت‌های مخصوص خود مثل حفظ و حمایت کردن از وطن، دفاع از حق، برقراری خوبی و زیبایی درمقابل ناحقی و زشتی. و یا برعکس سمبل و نماد نیروهای ناحق و بد و زشت بودنند مثل زهاک و پتیاره که رسالتشان جنگیدن برای جای‌گزین کردن خوبی‌ها و رفتارخوب مردم با بدی‌ها و رفتارقبیح بود. این شاهان و سمبل‌های باستانی به‌دلیل مربوط بودن به ماورای انسان یا به‌دلیل جان گذاشتن در راه رسالت‌هایشان ارزش وجودی داشتند، و در عین حال وجودشان به مردم و کشوری که آن‌ها را می‌پرستیدند ارزش و ارج و مقام می‌داد.

بقیه مردم، همین بودنند، بقیه مردم، یک جمع بی‌هویت که خوب بودند و با شادی و ازادی در سرزمینی ازاده زندگی می‌کردند اگر شاه‌ها و قهرمان‌ها و سمبل‌های خوب داشتنند. یا بد بودنند و دربدی و با بدی در سرزمینی بد زندگی می‌کردنند اگر تحت تسلط خداها، قهرمان‌ها و شاه‌های بد بودند.

البته ناگفته نماند که در همین دوران یکی یواشکی داستان سیمرغ را هم اون وسط قاطی کرد، و در نتیجه نهاد، ریشه و نطفه پذیرفتن ارزش فرد در جمع، و اهمیت توجه داشتن به توانایی‌ها فرد برای رسیدن به خواست‌ها و اهداف والا، و مهم بودن پروبال دادن به شوق و انگیزه افراد برای رساندن همه ما به اوج را درایران خودمون پاگذاشت.

بعد از آن، بین قرون 7-2 هجری  (13-8 میلادی) خداها، قهرمان‌ها و سمبل‌های خوبی وبدی اکثرن در ضمیر ناخوداگاه ما نهفته شدنند و به خاطرات گذشته انسان‌ها رفتتند. دراین زمان‌ها اگرچه ما هنوز فرد و فردگرایی نداشتیم، پادشاهان و اشراف را داشتیم ولی در کنار آن‌ها دو نمود دیگر از تکامل انسانیت یعنی دانش و خبرگی فردی پا به میدان و صحنه زندگی جوامع گذاشتند. اشخاصی مثل فارابی، ابن سینا، ابن الخلدون، رومی، خوارزمی، قطاب شیرازی، و بسیاری دیگر درعلوم و مهارت‌هایی مثل طب، ستاره‌شناسی، ریاضیات، شیمی، تاریخ و جامعه شناسی، فیزیک، تئوری موزیک ودر فلسفه و منطق، معماری و ادبیات و بسیاری رشته های دیگر به میدان عمل و عمل‌کرد زندگی وارد شدند. این مردان با دانش و خبرگی‌ها و مهارت‌هاشان ساختن وخلق کردن انسانی جدید وخود مقصود را در سطح بسیار عمومی‌تر ممکن ساختند.

باید در نظر داشت که یک گروه دیگری هم بود که هنوز صحبتی ازشان نبود ولی اهمیت بسیاری در تبدیل دنیای قدیم به این دنیای جدید و خود-مقصود داشتند و آن‌ها تجارو بازرگانان شرق  بودند.

بقیه مردم در این دوران کشاورزان و دهقانان و یا خدمت‌گذاران و لشگریان بودنند.

دو قرن گذشت و بسیاری وقایع اتفاق افتاد… (وای که هرچی می‌خوام بگم باید اول صد دفعه تو مغزم حساب کتاب کنم که آیا گفتنش خطرداره یا نه؟ ادم رو دیونه می‌کنه و کار رو به تاخیر دایمی میاندازه… درعین حال که دیگران که احتیاج به چنین نگرانی‌ها وحساب کتاب کردن‌ها ندارند سریع پیش می‌رند و خود و جامعه شون رو پیش می‌برند… ولی ما همین‌طور تو یک محدوده کوچک هی دور می‌ز‌نیم و آرزو می‌کنیم که شاید یک اتفاق ناخوداگاهی بیافته و ما رو به خارج از این دایره بدمسب پرت کنه تا بتونیم دوباره قدم به پیش بگذاریم – باشه به امید خدا!)

تا مفهوم فرد و فردیت فرم گرفت. سه چهار قرن گذشت و رسیدیم به وقتی‌که شدت فعل و انفعالات و فعالیت‌های اقتصادی در اروپا (و بعد در آمریکا) باعث فرم گرفتن مفهوم فرد و فردییت شد. یعنی در این زمان بود که یک فرد به‌عنوان یک عامل شخصی، دارای احساسات، احتیاجات، اهداف و علایق مخصوص به‌خود شناخته شد. فیلسوف‌هایی مثل تماس هابز (1651) جان لاک (1689) و ژان ژاک روسو (1762) این تحول و درک عظیم ذهنی را با بیانی منطقی و رسا در تئوری‌هایی مثل قرارداد اجتمایی (رابطه مناسب بین فرد و دولت چیست)  جلوه دادند و هم‌چنین در رشت‌های دیگر مثل سیاست، قانون‌گذاری، فلسفه و جامعه‌شناسی توسعه و نشر دادند.

ولی چه اتفاقاتی افتاد که باعث یک چنین تغییر کیفیتی تکاملی در انسان شد؟ این شامل یک داستان بسیار عالی و مهیج است که ازحدود دوره کشف و سیاحت اروپاییان شروع  شده، و هنوز هم در کشورهای مختلف به فرم‌ها و میزان‌های مختلف تکرار می‌شود و ادامه دارد. اجازه بدید که مختصری از این داستان را براتون بگم.

دوره کشف و سیاحت‌.  اروپا بعد از طی کردن قرون وسطای تاریک و دوران جنگ‌های قبیله‌ای خود، از حدود سال 1095 میلادی یک دوران لشگر‌کشی مذهبی به شرق را شروع کرد که بالاخره در سال 1291 میلادی به پایان رسید. به دلیل این لشگرکشی‌ها، تجار، اشراف، مردم معمولی (که به عنوان لشگریان به شرق رفته بودند) و دول اروپایی همه متوجه شدند که دنیای بسیار بزرگ و غنی‌ای در خارج از اروپا وجود دارد و نتیجتن دوره کشف و سیاحت  (‌The Age of Discovery or Exploration 1600-1400 یعنی 978-778 هجری) توسط اروپاییان شروع شد.  در عرض دو قرن بعد اروپائیان با حمایت همه جانبه دولت‌ها و هم‌کاری مردم خود (ازطریق خرید سهام در شرکت‌های سهامی عمومی که در همین زمان‌ها به‌وجود آمده بود) سرمایه لازم را برای این سفرها و لشگرکشی‌ها فراهم کرده و به اقصا نقاط جهان سفر کردند. آن‌ها از راه‌های زمینی و با کشتی‌های مسلح از راه‌های دریایی که ارزان‌تر و سریع‌تر بود به همه قاره‌های دنیا سفر کردند و مراکز بندری وشبکه‌های مهم تجاری بین‌المللی خود را در همه جای دنیا برقرار و مستحکم نمودند (در شرق دور، هند، خلیج فارس، دریای سرخ، دریای سیاه و مدیترانه، غرب و جنوب افریقا و بالاخره امریکای جنوبی و شمالی) و برای اولین مرتبه نقشه کامل دنیا را تهیه و چاپ کردند.

دوره انقلاب بازرگانی‌.  در عرض سه قرن بعد، تجار و بازرگانان اروپایی از این تمدن‌ها و سرزمین‌های قدیمی و بسیار غنی همه جور ثروت و محصولات زمینی و زیرزمینی را به اروپا سرازیر کردند. مثلن انواع ادویه‌جات برای خوراک، انواع محصولات غذایی (کاکائو از آفریقا، قهوه از آمریکای جنوبی، شکر از آمریکای مرکزی، و محصولات دریایی، کشاورزی و از جنگل از آمریکای شمالی)، مواد اولیه، انواع فرش، پارچه‌ها و ابریشم‌های مجلل، مروارید، ظروف عالی شیشه و چینی، مشک، تریاک و طلا و نقره و جواهرات. این زمان به‌نام دوره انقلاب بازرگانی اروپا (‌Commercial Revolution1700-1500 حدود 1078-878) معروف شد.

تحولاتی که در اثر این تجارت‌ها و بازرگانی وسیع درجامعه اروپایی به‌وجود آمد بسیار چشم‌گیر و عظیم بود. مثلن در اثر کشف قاره آمریکا آن‌قدر طلا و نقره از معابد و معادن سرخپوست‌های ازتک و اینکا به اروپا آورده بودنند که این‌همه پول و سرمایه سیستم ارباب-رعیتی را که اساس اقتصاد اروپای آن‌زمان بود متزلزل کرد. دیگر این‌که تجار و بازرگانان آن‌قدر ذخیره پولیشان بالا رفت که کم کم تبدیل به کارخانه‌دارهای عظیم شدند و بانک‌های شخصی باز کردند و حتا به شاهان و اشرافیان اعتبار و پول قرض می‌دادنند (در مقابل امتیازات مختلف از جمله لقب‌های درباری و امتیاز تسخیر و کولونی کردن سرزمینهای دیگر). دیگر این‌که انواع سیستم‌های جدید برای انجام کارهای دفتری و بازرگانی، انواع تئوری‌ها و پروسه‌های اقتصادی، بانکی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری و بیمه اختراع شد. به‌جای دهات گذشته شهرها بسیار ساخته شدند و زیربنای اقتصادی انقلاب صنعتی که در شرف انجام بود به محکمی گذاشته شد.

انقلاب صنعتی‌.  به این ترتیت بود که انقلاب صنعتی ( Industrial Revolution1800-1600) اروپا (و بعد آمریکا) با سرمایه و قدرت باور نکردنی فرم گرفت. با پیش رفتن انقلاب صنعتی در کشورهای اروپائی کارگاه‌های کوچک و خانگی و ابزارهای دستی و روش‌ها و دست‌گاه‌های ابتدایی و بومی آن‌ها تبدیل به ابزار، ماشین‌ها و کارخانه‌های سریع صنعتی شدند و نتیجتن پیش‌رفت کردن بسیار سریع شد. چند مثال خلاصه شده ممکن است وسعت و عظمت این تغییرات و کارایی آن‌ها در پیش‌برد زندگی را روشن‌تر کند:

کشاورزی

کالاهای خوراکی و کشاورزی نه تنها منبع تهیه غذا و زنده نگاه‌داشتن افراد هستند بلکه یک منبع غیر‌قابل اجتناب برای تهیه مواد خام اولیه برای کارخانجاتند. در این دوره کشت و پرورش کالاهایی مثل، کتان، پنبه، پشم، رنگ‌های مختلف و تنباکو نه تنها کارخانه‌های پارچه بافی و سیگار‌سازی را رونق داد، بلکه کارخانه‌جات، اصناف و مشاغل بزرگ جانبی دیگری مثل گله‌داری، شیمیایی (برای تولید کود و حشره‌کش و غیره)، تولید گیاهان و محصولات جدید، مهندسی آب‌یاری و سیستم‌های جدید کشاورزی را نیز شروع و توسعه داد.

استخراج معادن

در گذشته استخراج معادن کاری بسیار کند، با زحمت و خطرناک بود. پیش‌رفت مهندسی در تونل‌سازی و در حمل و نقل از زیر زمین به روی زمین، در ماشین‌آلات، در روشنایی تونل‌ها، در مواد منفجره و غیره محیط کار بهتری برای انسان‌ها به‌وجود آورد و استخراج رو سریع‌تر و تولید رو بسیار وسیع‌تر کرد.

سرمایه

اگر چه در گذشته سرمایه و ثروت از زمین و ملک داشتن و در مواردی از ذخیره طلا داشتن حاصل می‌شد در این قرون منابع جدید ثروت و قدرت به‌وجود آمد مثل تجارت و بازرگانی، بانک‌داری و بیمه، کارخانه داشتن و صاحب ماشین‌آلات بودن و غیره.

امور انسان

در گذشته مرگ و میر انسان‌ها به‌دلایل امراض و گرسنگی بالا بود. ولی در این سال‌ها مردم دست‌رسی بسیار بیش‌تری به مواد غذایی بهتر و سالم‌تر پیدا کردند، لباس‌ها و خانه‌ها بهتر و راحت‌تر شد، دست‌مزدها بالا رفت و در نتیجه ازدواج بیش‌تر شد و بچه‌ها کم‌تر از امراض می‌مردند، بهداشت عمومی بهتر شد، و با امراضی مثل اسکروی و ابله و طاعون مبارزه شد.

امور دولت

در آمریکا، بعد ازانقلاب و گرفتن استقلال از انگلیس (1783) الکساندر هامیلتون خزانه‌دار (یعنی وزیرمالی) دولت مرکزی شد. چشم‌انداز (هدف یا رسالت) هامیلتون برای آمریکا به‌وجود آوردن یک آمریکای قوی و مستقل توسط (از جمله کارهای دیگر) تبدیل کردن کشور به یک قدرت کارخانه‌ای و صنعتی رده اول و برتر بود. برای فورموله کردن رسالت خود هامیلتون سخت کار کرد وشخصن تعداد زیادی نامه به تجار، بازرگانان و کارخانه‌داران در سراسر آمریکا و کشورهای دیگر نوشت. در جواب تجار، بازرگانان و کارخانه‌داران به او اطلاع دادند که آن‌ها به: پول و سرمایه، کارگر، کاردان فنون و مهارت‌ها، پاداش و حق‌الامتیاز، حمایت‌های گمرکی و غیره احتیاج دارند. مدارک تاریخی نشان می‌دهد که تمام جواب‌ها با دقت بسیار خوانده و ضبط شدند. بر اساس این جواب‌ها همیلتون پیشنهادات خود را برای به‌وجود آوردن یک قدرت کارخانه‌ای و صنعتی رده اول در آمریکا فورموله کرد: حمایت‌های گمرکی، محدود کردن واردات، دادن پاداش و حق‌الامتیاز به مخترعین و تولید‌کننده‌های داخلی، تشویق واردات مواد اولیه و جلوگیری از صادرات منابع زیرزمینی‌ایی که کارخانه‌داران آمریکایی لازم داشتند، و غیره – یعنی تمام چیزهایی که باعث ساختن غول صنعتی و مردم توانا و مخترعی که آمریکا و آمریکاییان شدند.

از غرب چه درسی می‌توانیم بگیریم؟‌ جمعیتی که می‌تواند هر چیزی بسازد‌-  این تغییرات اسان نبود و سال‌ها طول کشید و در حین انجام شدن مشکلات و گره درسر هر پیچی بود. ولی در سر هر پیجی و برای هر گره‌ای، تجار، کارخانه‌داران و دولت‌مندان از هر دانش‌مند، عالم و دانش‌گاهی، از هر صنعت‌گر، پیشه‌ور یا فرد عادی که به‌دلیل علاقه یا تجربه در قسمتی خبرگی یا اختراع و خلاقیتی داشت برای رسیدن به اهدافشان استفاده کردند که به اهدافشان برسند.

این هم‌کاری نزدیک و قاطی شدن تمام قشرهای اروپاییان (و بعد آمریکایی‌ها) در پروسه تغییر و ساختن وسایل زندگی و ابزار پیش‌رفت جوامعشان پایه و ستون‌های محکم آینده آن‌ها را گذاشت. این زیر بنای قوی و همه‌گیر علمی- صنعتی ابقا و ادامه وجود جمعیتی را که توانایی ساختن هر چیزی را دارند و مدام کیفیت زندگی و روابط خود را بالا می‌برند در اروپا و آمریکا تضمین کرد.

با این تغییرات همه‌گیر و وسیع کیفیت زندگی انسان‌ها بالا رفت، بهداشت بهتر شد، غذاها و خوراک متنوع، کافی شدند و با طعم شد، لباس‌ها و خانه‌ها راحت‌تر شد، کار فراوان و وسایل و محیط کار بهتر و با امن‌تر شد و صنایع و پیشه‌های جدید به‌وجود آمد، و مهم‌تر این‌که دانش و ابزار پیش‌رفت در دست‌رس همگان قرار گرفت.

ولی مشکل جدیدی هم پیش آمد – در اثر جذب تمام افراد به کار برای رسیدن به این چنین رشد عظیم و فراگیر، کمبود افراد و جمعیت برای انجام هر گونه شغلی به‌وجود آمد. این کمبود به صورتی همگانی بود که نمودهای بسیاری در اقتصاد و فرهنگ اروپا و آمریکا به‌جای گذاشت، از جمله دست‌مزدها در هر زمینه‌ای بالا رفت. و دیگر این‌که آن‌ها ناگهان به‌صورت ملموس متوجه ارزش وجودی فرد، ارزش کار فرد، ارزش خلاقیت، توانایی‌های، خواست و ارزش اهداف فرد شدند. این کمبود یک تحول اصولی در درک و ذهنیت جامعه غربی در مورد افرادشان به‌وجود آورد.  یعنی متوجه شدند که عامل و فاکتور اصلی تبدیل شدن این‌همه ثروت (مواد زیرزمینی و محصولات روزمینی، طلا و نقره) به اختراعات، به تولید بیش‌تر، به بهبود مدیریت و زندگی، به خوراک و کارخانه، به ترقی و پیش‌رفت افراد بودنند. ناگهان لمس ارزش فرد و خواست‌ها و توانایی‌های فرد برای عملی کردن یک چنین نتایجی غیر‌قابل اجتناب شد. یعنی در این زمان بود که یک فرد به‌عنوان یک عامل شخصی، دارای احساسات، احتیاجات، اهداف علایق و توانایی‌های مخصوص به‌خود شناخته شد.

پس در این سال‌ها بود که حقیقت فعل و انفعالات و عمل‌کردهای واقعی زندگی اقتصادی و عملی انسان‌ها باعث یک جهش تکاملی ذهنی در آن‌ها شد و مفهوم عوام (بقیه مردم) یا رعیت و قوم و قبیله و غیره توسعه پیدا کرد و شامل فرد، فردیت، انسانیت، کار و توانایی و خواست انسان هم شد. این جهش تکاملی ذهنی که سرچشمه‌اش در فعالیت‌های همگانی در اقتصاد، علم و صنعت و پیش‌رفت‌های عملی زندگی بود تاثیر عمیقی روی رشته‌های دیگر انسانی مثل فلسفه، سیاست، قانون و جامعه‌شناسی این دوره و بعد گذاشت.

البته ناگفته نماند که این جهش تکاملی ذهنیت در شناخت ارزش انسان در ایران هم در دوره انقلاب مشروطه 1244 هجری (1906 میلادی) پیش آمد اما نه در اثر تلاش‌های اقتصادی، علمی و صنعتی مانند اروپا و آمریکا، بلکه در اثر برخوردها و تلاش‌های سیاسی-اجتماعی که منجر به به‌وجود آمدن مجلس مردمی برای اولین بار در ایران شد.

می‌پرسید، خب، منظور؟ … حالا که این تاریخ‌چه مختصر را گرفتید و دیدیم که چطور افراد ‌می‌توانند با رسیدن به اهدافشان به رسالت‌هاشان هم برسند و جامعه‌شان را نجات دهند، اجازه بدهید که برگردیم و نگاه دوباره‌ای به اون دو مورد اولمان در باره هدف یا رسالت فرد و پهلوان‌ها و سمبل‌هایمان بکنیم.

فصل دوم

هدف بهتر است یا رسالت؟

علم امروز به‌طور اشکار نشان می‌دهد که در DNA موجودات (چه انسان، حیوان یا گیاه) خواست  و انگیزه رشد و نمو کردن (یعنی داشتن هدف و خواستن رسیدن به هدف) و توانایی تبدیل شدن به چیزی بهتر و پربارتر از آن‌چه بوده است. مثلن یک کودک سالم انسان (وقتی شیرخواره است) در جهت رسیدن به اهداف خود (رفع گرسنگی، شلوار خیس نداشتن، یا گرفتن محبت) با قاطی شدن با محیطش ناخوداگاهانه تولید فعل و انفعال و عمل کردن وعکس‌العمل دیدن می‌کند (مثلن با گریه کردن و سر و صدا راه انداختن یا خندیدن) تا به هدف خود برسد (سیر بشود لباس خشک تنش کنند یا نوازش بشود.) اثر دیگر این فعل و انفعالاتی که برای رسیدن به اهداف پیش میاید، نمو کودک و تبدیل شدن او به یک شخص سالم بالغ و مفید برای خود و جامعه است.‌ اگر موقعیت فعل و انفعال برای این کودک یا انسان بالغ نباشد، نه تنها او تبدیل به شخصی ناراضی و کج و معوج می‌شود و به هدفی نمی‌رسد، بلکه اجتماعی که چنین سدهایی بر سر راه افراد خود می‌گذارد دچار سردرگمی می‌شود، مسیر خود را گم می‌کند و او نیز به رسالتش نمی‌رسد.

هدف می‌تواند منتهی به رسالت بشود – هدف هر چیزی می‌تونه باشه، و هر هدفی می‌تونه یک رسالت باشه. یعنی هر فعالیت، خواسته، نیاز یا رویایی می‌تونه هدف انسان باشه- خوردن، درس خوندن، ازدواج، شرکت بین‌المللی تشکیل دادن، کتاب نوشتن، کشف درمان سرطان، جایزه نوبل یا اسکار یا امی بردن، به ماه رفتن، تصاوی حقوق بشر، اقتصاد مملکت رو درست کردن، از مستمندان حمایت کردن، و غیره. از خواسته‌های کوچک گرفته تا رسالت‌های بزرگ شخصی یا جهانی همه می‌توانند اهداف اشخاص باشند.

در واقع روان‌شناسی به نام ابراهیم مزلو اهداف انسانی رو به پنج طبقه تقسیم کرد (البته ایشان نامشان را احتیاجات انسانی گذاشتند) به این ترتیب: اول بدنی/فیزیکی که ما را زنده نگه می‌دارند مثل خوردن و خوابیدن و نفس کشیدن. دوم آن‌هایی که برای ما امنیت و حفاظت به‌وجود می‌آورند مثل کاشانه و شغل داشتن یا، شهریا کشور امن و امنیت داشتن. سوم تعلق داشتن و محبت دادن و گرفتن مثل خانواده، دوست و نامزد داشتن و یا وابستگی به گروه‌های مختلف داشتن. چهارم احترام، اعتبار وشهرت کسب کردن دراثر انجام و اتمام کاریا رسالتی که شهرت و اعتبار یا رشد درونی برای شخص به‌وجود می‌آورد. و بالاخره، به‌صورت مسلم دراوردن و واقعیت دادن به نهاد اعلا، استعداد و پتانسیل درونی خود.

این تقسیم‌بندی به ما نشان می‌دهد که سیر تکاملی انسان، در هر موقعیتی می‌تواند او را از تلاش در رسیدن به اهداف فیزیکی و طبیعی خود به خلق کردن اهداف و رسالت‌های ذهنی و والاتر خود هدایت کند. این یک پروسه طبیعی رشد مغزی و روانی انسان در جامعه است. یعنی اهداف شخصی و رسالت‌های اجتماعی هر دو از آن انسان هستند و توسط او خلق می‌شوند. تاریخ پیش‌رفت جوامع غربی به ما نشان می‌دهند که برآوردن اهداف شخصی منجر به بر‌آوردن رسالت‌های فردی و جمعی می‌شوند. تاریخ پیش‌رفت جوامع غربی به ما نشان می دهند که هر فردی که در مسیر بهتر کردن زندگی و رسیدن به اهداف خود، بالا بردن سطح درآمد، بهداشت، دانش و تفکر، دولت، محیط زیست و یا هر موردی از زندگی انسانی و دیگر مخلوقات جهان فعالیت می‌کند عملن در پیش بردن رسالت و رستاخیز نجات انسان‌ها دست دارد.

سوال این است که، کارکرد قهرمان‌ها و سمبل‌های باستانی ما چه بود؟  فریدون نماد عدالت، پیروزی و سخاوت بود، رستم مظهر قدرت و سرفرازی، کاوه مظهر استقلال و پایداری و پری سمبل نیک‌خواهی و خیراندیشی بود.

در سال‌های 1800-1600، با ادقام در پروسه پیشرفت و صنعتی شدن، میلیونها انسان در غرب (که تا ان زمان در فقر و تاریکی قرون وسطا زندگی میکردند) تبدیل به افراد و انسان‌های با مهارت، با دانش و خبره در همه امور زندگی و دنیا شدند. آن‌ها با کشف‌های خود بر امراض کشنده  پیروز شدند، با سخاوت فرد فرد مردم خود را در پروسه پیش‌رفت و صنعتی کردن کشورهای خود دخالت دادنند و به هم‌دیگر کمک کردند که به انسان‌هایی با مهارت، توانا و مرفه تبدیل شوند، آن‌ها با  قدرت و سرفرازی اختراعات خود در کشاورزی و گله‌داری را وسعت دادنند و گرسنگی و فقر را در کشورهای خود از بین بردنند، در کسب دانایی بیش‌تر پای‌داری کرده و مراکز علمی و آموزشی عالی در دست‌رس همه مردم خود قرار دادند، خانه‌ها و شهرهای آباد و امن برای خود بنا کرده و پایداری و راحتی خانواده و بچه‌های خود را متعهد شدند، و با قوانین عدالت‌مندانه جامعه‌های خود را آن‌چنان بالا بردنند که مردمشان موقعیت افریدن زندگی‌هایی با حرمت و وقار و نیک‌خواهی برای خود را پیدا کردند‌– یعنی آن‌ها نهایتن به رسالت‌های فردی و جمعی جامعه خود جامه عمل پوشاندندد.

در دنیای جدید ما، تقسیم کردن اهداف انسان‌ها به معمولی و رسالتی دیگر کارایی واقعی ندارد.  تعقیب مسیر تکاملی پیش‌رفت غرب به ما می‌آموزد که پایه و اساس پیش‌رفت، ایجاد کردن یک محیط یا کشوریست که همه بتوانند در امنیت به‌دنبال اهداف خود برونند و در عین حال بدانند که نتیجه تلاششان خواستار، متقاضی و مشتری خواهد داشت، و نتیجتن با اشتیاق و توانایی به‌دنبال برآوردن  نیازهای خود و کشور خود بروند. ‌

قهرمان‌ها و سمبل‌های گذشته‌ی ما و رسالت‌هایشان در ضمیر، قلب، روح و فکر هر مرد و زن توانای ایرانی نشسته‌اند. با بالا بردن مهارت‌هایمان و ساختن ابزار زندگیمان در شرکت‌ها، مزارع، کارخانه‌ها، دبستان‌ها و شهرهایمان عدالت، پیروزی، نیک خواهی و استقلال و سرفرازی به‌وجود بیاوریم و رسالت خود را به انجام برسانیم. پس، اهداف خود را مشخص کنیم، نت شخصی خود را پیدا کنیم و رسالت خود را دریابیم.

 بخش نخست


 


خبر / رادیو کوچه

آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار مسوولان کتاب‌خانه‌های بزرگ و عمومی و جمعی از کتاب‌داران سراسر ایران، روز چهارشنبه، 20 ژوئیه، بر لزوم کنترل بازار کتاب و جلوگیری از انتشار آن‌چه که وی «کتاب‌های مضر» عنوان می‌کند، تاکید کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، وی گفت: «لزومن هر کتابی مفید نیست و نمی‌توان بازار کتاب را آزاد گذاشت تا کتاب‌های مضر وارد جامعه شوند.»

رهبر جمهوری اسلامی با تاکید بر لزوم ترویج کتاب‌های خوب و سالم و جلوگیری از تغذیه معنوی ناسالم افزود: «گاهی در بازار کتاب، کارهایی به ظاهر فرهنگی ولی با مقاصد سیاسی و انحرافی دیده می‌شوند که باید به این موضوع توجه جدی‌تری شود.»

تاکید رهبر جمهوری اسلامی بر این نکته «که نمی‌توان بازار کتاب را آزاد گذاشت» در حالی صورت می‌پذیرد که سانسور دولتی کتاب در ایران باعث جلوگیری از انتشار یا حذف بخش‌هایی از کتب تالیفی یا ترجمه شده در بازار کتاب ایران شده است.


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) میرتاج‌الدینی: لایحه افزایش تعداد نمایندگان تقدیم مجلس شد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=30&id=907100

حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی روز چهارشنبه پس از پایان جلسه هیت دولت، در جمع خبرنگاران، در پاسخ به سوالی در رابطه با لایحه افزایش تعداد نمایندگان اظهار داشت: «دولت هفته گذشته لایحه خود برای افزایش ۲۰ نفره تعداد نمایندگان را در دوره‌های بعدی با قید یک فوریت به مجلس شورای اسلامی تقدیم کرد.» به گزارش ایرنا وی در پاسخ به این سوال که آیا تصویب این لایحه با توجه به زمان کم باقی مانده از مجلس هشتم دیرهنگام نبوده است، تصریح کرد: «هنوز یک سال تا پایان کار مجلس شورای اسلامی زمان باقی است و اجرای آن برای مجلس نهم خواهد بود.»

2) مجلس یک فوریت طرح اداره و نظارت بر صداوسیما را تصویب کرد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=30&id=907022

مجلس روز گذشته به یک فوریت طرح اداره و نظارت بر صداوسیما رای داد که در صورت تصویب نهایی این طرح تغییراتی در نحوه اداره و نظارت بر سازمان صداوسیما ایجاد خواهد شد و هیت امنای با حضور روسای ۳ قوه، رییس مجمع تشخیص مصلحت و رییس مجلس خبرگان برای اداره صدا و سیما تشکیل می‌شود. بر اساس اصل 175 قانون اساسی نصب و عزل رییس صدا و سیما از اختیارات مقام رهبری است اما نظارت بر این دست‌گاه از طریق شورای مرکب از نمایندگان قوای سه گانه اعمال می‌شود که طی سال‌های گذشته این نظارت به رغم نظر و تاکیدات مقامات عالی‌رتبه نظام به خوبی اعمال نشده است.

آفرینش

1) صدرنشینی البرادعی در مصر

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85893

آخرین نتایج نظرسنجی صورت گرفته از سوی شورای نظامی حاکم بر مصر نشان می‌دهد: محمد البرادعی با کسب 68 هزار رای بیش‌ترین شانس برای ریاست جمهوری مصر پس از سقوط مبارک را دارد.

2) اولین وزیر خارجه زن در پاکستان

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85894

پاکستان برای اولین بار یک زن را به عنوان وزیر خارجه این کشور منصوب کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز، حنا ربانی خار 34 ساله به عنوان اولین وزیر خارجه زن در پاکستان منصوب شد. وی هم‌چنین جوان‌ترین وزیر خارجه پاکستان محسوب می‌شود. انتظار می‌رود که وزیر خارجه جدید پاکستان با هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا و یانگ جیه چی وزیر خارجه چین در حاشیه اجلاس آ.سه.آن در اندونزی دیدار و گفت‌وگو کند.

جام جم

1) ترور نافرجام دادستان خاش

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849313010

دادستان شهرستان خاش استان سیستان و بلوچستان برای سومین بار در طول فعالیت قضایی‌اش مورد حمله افراد مسلح قرار گرفت. فضل‌اله شهبازی شام‌گاه سه‌شنبه، دو سال بعد از آخرین باری که مورد سو‌قصد قرار گرفته بود، بار دیگر بر اثر تیراندازی سرنشینان یک خودروی پژو از ناحیه یک دست زخمی شد و هم‌اکنون تحت مداوا و درمان قرار دارد.

2) مهدوی‌کنی: در اختلاف‌نظرها باید تسلیم نظر رهبری شد

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849312712

رییس مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: «خبرگان ملت وظیفه بزرگی بر دوش دارند که نباید آن‌ را کوچک بشمرند و باید در مواقع مختلف از جای‌گاه و شوون ولایت و رهبری در برابر تهاجم بیگانگان صیانت کنند.»

به گزارش فارس، آیت‌اله محمدرضا مهدوی‌کنی که دیروز در نشست مشترک هیت رییسه و روسای کمیسیون‌های مجلس خبرگان رهبری سخن می‌گفت، افزود: «مجلس خبرگان با توجه به هدف تاسیس آن یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی است.»

وی گفت: «رهبری رکن اول نظام ماست و مجلس خبرگان به همان تناسب ارزش‌مند است و ارزش این نهاد را باید اعضای آن با اتخاذ تصمیمات درست در اجلاسیه‌ها و برخوردهایی که با مسایل مربوط به رهبری دارند، حفظ کنند.»

رسالت

1) واکنش هراس‌آلود 1+5 به نصب سانتریفوژهای پیش‌رفته در ایران

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68959

به گزارش باش‌گاه خبرنگاران به نقل از روزنامه گاردین، غرب به این خبر که ایران سرگرم نصب سانتریفوژهای پیش‌رفته تر در یک مجتمع غنی سازی اورانیوم با هدف سرعت بخشیدن به برنامه هسته‌ای خود است، با عصبانیت واکنش نشان دادند. فرانسه مدعی شد این اقدام ایران بر تردیدها مبنی بر غیرنظامی بودن اهداف برنامه هسته‌ای ایران می‌افزاید.

2) جریان اقتصادی بزرگی پشت پرده مواد مخدر است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68949

رییس‌ جمهوری گفت: «معضل مواد مخدر فراتر از چند کشاورز و قاچاقچی معمولی بوده پشت این موضوع جریانات اقتصادی بزرگی‌اند که بعضن در جهت اهداف سیاسی از آن استفاده می‌کنند لذا باید سطح مبارزه با مواد مخدر متناسب با اقدامات این جریانات ارتقا یابد.»

کیهان

1) رییس کل بانک مرکزی: حذف صفرها هیچ تغییری در ارزش پول ایجاد نمی‌کند

http://www.kayhannews.ir/900430/4.htm#other405

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی دولت، محمود بهمنی تصریح کرد: «حذف 4 صفر از پول ملی حدود 2 سال در بانک مرکزی مورد تحقیق و کار کارشناسی قرار گرفته و تمام جوانب طرح در نظر گرفته شده است.»

وی در خصوص زمان اجرای آن گفت: «با توجه به این‌که این طرح برای کشور بسیار مفید خواهد بود، تا زمانی که اطلاع‌رسانی کامل صورت نگرفته و اکثریت مردم تمایلی نداشته باشند، اجرا نخواهد شد ولی وقتی زمان آن فرا رسد در یک پروسه 3 ساله اجرا می‌شود.»

2) سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران: ورود کالای چینی فاقد استاندارد ممنوع شد

http://www.kayhannews.ir/900430/4.htm#other404

نظام‌الدین برزگری رییس سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، دیروز در حاشیه مراسم امضای تفاهم‌نامه با سازمان حمایت برای افزایش حمایت از حقوق مصرف کنندگان گفت: «هفته گذشته تفاهم‌نامه‌ای میان ایران و چین به امضا رسیده که براساس آن از دهم آذرماه جاری به بعد هر کالای صنعتی که از چین به ایران صادر می‌شود باید گواهی‌نامه استاندارد از دولت این کشور را داشته باشد و البته موسسه استاندارد ایران نیز به صورت تصادفی کنترل لازم را بر روی کالاها انجام خواهد داد.»

رییس سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران افزود: «چنان‌چه موسسه استاندارد ایران در کنترل کالاهای وارداتی از چین که به پیوست آن‌ها گواهی‌نامه استاندارد دولت این کشور نیز وجود دارد، مواردی را مشاهده کند که برخلاف گواهی صادر شده باشد، مسوولیت آن با دولت چین است و از طریق مراجع حقوقی بین‌المللی مورد پی‌گیری واقع خواهد شد.»

دنیای اقتصاد

1) تلویزیون خصوصی می‌آید؟

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262315

مجلس برای بار دوم موضوع «تاسیس رادیو و تلویزیون خصوصی» را پس از دو سال، مطرح کرد. اولین بار مرکز پژوهش‌ها به عنوان بازوی مطالعاتی قوه‌ مقننه در فروردین 88 پیشنهاد راه‌اندازی تلویزیون خصوصی را ارایه داده و آن را راه‌کاری مناسب برای مقابله با «رسانه‌های برانداز فارسی زبان» از جمله بی بی سی فارسی خوانده بود.

2) اعلام با واسطه نرخ تورم

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262257

در سکوت مرکز آمار و ممنوعیت بانک مرکزی برای انتشار آمار، روز گذشته رییس سازمان هدف‌مندی یارانه‌ها نرخ تورم میانگین خرداد ماه را اعلام کرد. به گفته وی، تورم فروردین‌ماه امسال 13.2درصد، اردی‌بهشت ماه 14.2 درصد و خرداد ماه 15.4 درصد بوده است. بانک مرکزی تا پانزدهم هرماه، نرخ تورم ماه قبل را در سه شاخص میانگین، ماهانه و نقطه به نقطه اعلام می‌کرد. اما از اوایل تیر ماه با مصوبه شورای عالی آمار انتشار تورم از سوی بانک مرکزی به حالت تعلیق درآمد. این ممنوعیت باعث طرح این سوال در محافل کارشناسی شده است که آیا ممکن است اعلام نرخ تورم نیز به تدریج به سرنوشت نرخ رشد اقتصادی دچار شود که از سه سال پیش از اعلام شدن آن خودداری شده است؟


 


خبر / رادیو کوچه

گروهی از پژوهش‌گران در دانش‌گاه آکسفورد بریتانیا گفته‌اند که مطالعه بیش از یک میلیون زن نشان می‌دهد که ابتلای به برخی از انواع سرطان‌ها در زنان با بلندی قد آنان ارتباط دارد.

براساس این تحقیقات، به ازای هر ده سانتی‌متر بلندی قد نسبت به اندازه متوسط قد در زنان، خطر ابتلای به این نوع سرطان‌ها شانزده در صد افزایش می‌یابد و این خطر متناسب با بلندتر بودن قد، بیش‌تر می‌شود.

پژوهش‌گران احتمال می‌دهند که این ارتباط ناشی از فعالیت هورمون‌های مرتبط با بلندی قد باشد.

در عین حال، سازمان‌های مبارزه با سرطان در بریتانیا تاکید دارند که شیوه زندگی و بی‌توجهی به مسایل بهداشتی از جمله نوع تغذیه و مصرف دخانیات در افزایش خطر ابتلای به سرطان نقش بیش‌تری دارد.


 


Reza Parchizadeh

Is "media development" a promise of or a menace to civil society? On the one hand, some have argued that it is a promise. Through the development of the media, "Our specialist and fragmented civilization of center-margin structure is suddenly experiencing an instantaneous reassembling of all its mechanized bits into an organic whole. This is the new world of the global village" (McLuhan, 1964: 107). On the other hand, some have argued that it is a menace. "Gramsci, an Italian communist in a fascist nation, put forth the notion that the dominating class mitigates class conflict by controlling the culture of the working class through such social institutions as education, religion, and the mass media, particularly through profit-driven, private ownership. He claimed that the media were used to suppress dissent and promote the ruling economic elites" (McPhail, 2009: 23).

Still, between these two extremes, some others have taken a more cautious stance towards the issue of media development and globalization: "There is a profusion of smaller and larger initiatives aimed at reducing various social and economic inequalities including those associated with the media and communication industries. In our view, however, it is unlikely that the new institutional forums that have emerged since the WSIS will be equal to addressing sources of inequality in areas such as governance, financing, media diversity, freedom of speech, and human rights" (Mansell & Nordenstreng, 2007: 15).

With regard to the abovementioned pronouncements, in this article, by focusing on a particular case study, namely contemporary Iran, I will argue that "globalization", as the most recently-proposed paradigm of media and communication in the West, in effect proves to be inadequate for an all-inclusive comprehension of the role and assessment of the practices of the media in different parts of the globe; and that in contemporary realty, media development could be employed as a double-edged sword fighting both for and against the ideals of freedom of speech and civil society.

Since this argument needs contextualization, I will first provide a brief history of the context by drawing upon any published or publicized material available as well as on my personal observations and experiences as an Iranian citizen. On June 12, 2009, Iran held its tenth presidential election with the then state-sanctioned Extreme-Rightist incumbent president Mahmoud Ahmadinejad running against the Reformists Mir-Hossein Mousavi and Mehdi Karrubi and the Conservative Mohsen Reza'ii. On that day, a considerable number of polls in different parts of the country, by announcing they had run out of ballots, quite a few hours before the appointed closing-time, refused to register the votes of the crowds standing in long lines (Balatarin, 2009, YouTube, 2010), and when the people showed their protest by refusing to leave the site, the police dispersed them by use of force. Less than five hours after the election, the Ministry of Interior announced that with two-thirds of the votes counted, Ahmadinejad, with 62% of the votes, was ahead of his major rival Mousavi, with 34%. Next morning, the said Ministry, maintaining the same ratio, announced, through the state-run national radio and television, IRIB, that Ahmadinejad had won the election by a landslide of 24.5 million votes against the 13.2 million votes of Mousavi (Karrubli's voter turnout, contemptuously, was announced to be even less than the total number of the null votes!); and the Supreme Leader, Ali Khamenei, by congratulating Ahmadinejad outright, virtually consolidated that statement.

Immediately before and after the announcement, a huge number of the reformists, intellectuals, and journalists were arrested by the police (ICHRI, 2011), and quite a few newspapers were shut down by the government as well. Soon after, independent research such as the "Preliminary Analysis of the Voting Figures in Iran's 2009 Presidential Election" by Chatham House and the Institute of Iranian Studies of University of St Andrews (Ansari, 2009), and Sadeq Saba's analysis of the Iranian election for BBC (BBC, 2009), demonstrated substantial anomalies and inconsistencies in the announcements of the Islamic Republic's Ministry of Interior with respect to the voter turnout. Later, Mousavi's campaign manager and member of election monitoring committee, Ali-Akbar Mohtashamipour, declared that the number of the ballots printed by the Ministry of Interior had far exceeded the number of the eligible voters (YouTube, 2009).

All this, along with many other incidents, generated the uneasy feeling in a substantial sector of the Iranian public that they had been defrauded of their electoral victory (largely, if not definitively, consonant with the cause of the reformist Mousavi, and to a lesser extent, Karrubi), and thus their civil rights through a state-engineered electoral coup; which in turn led to first a week of peaceful demonstrations for the nullification of the election and then, after the violent crackdown of the demonstrations by the regime, more than six months of large-scale high-pitched street struggle in Iran, especially in Tehran, between the protesting people at the one end and the suppressing military and paramilitary troops at the other end of the tug of war. In the meantime, the media, especially the 'developed' new generation of them, played so significant a role for both the maintenance of the regime's standpoint on the one hand and the promotion of the popular cause on the other that it could be claimed that this struggle first and foremost proved to be a war of the media.

Regardless of all the subsequent unaccounted for or documented allegations and debates on the rigging of the election, the overwhelming performance of the Islamic Republic during the days to come points to the fact that it had already had reason enough beforehand to consider it pertinent to brace itself and to buckle to take serious measures virtually in no time against any hint of dissonance on the part of the public. Since the very commencement of the struggle, or to put it more accurately, just before that, the Islamic Republic resolved to maintain a total public communication blackout to hinder the free flow of information (Blair, 2009). To begin with, during the night before the election, cell phones, especially their SMS service, went dead in Tehran (Zamaaneh, 2009). When gradually and intermittently they started to work again after forty days, they turned into a universal, clandestine means of persecution. It has been confirmed that the Nokia-Siemens Networks (NSN), purportedly breaching the "International Code of Conduct for Technology Transfer" (Hamelink, 2001: 394), in 2008 provided the Islamic Republic with a product called the "Monitoring Centre" that was later used for the hearing, filtering, and monitoring of the cell phone system during the demonstrations, which eventually lead to the arrest of a large number of the Iranian political activists as well as ordinary citizens (Cellan-Jones, 2009, Esfandiari, 2009, Farrar, 2010).

In a crackdown that reportedly cost 700 million dollars for the regime (Parchami, 2009), the World Wide Web service was severely blocked as well during this time. Access to the most ordinary Internet applications such as mailboxes was denied by the state-controlled service providers. The websites of BBC Farsi, VOA Persian, Al Jazeera, and, to a lesser extent, CNN, for their rather exclusive concentration on the ongoing affairs in Iran, were subjected to the harshest restrictions by the Islamic Republic authorities. The foreign news agencies in Iran such as ABC News, Al Arabiya, ARD, BBC, RAI, and ZDF were faced with a range of difficulties form the shutting down of their offices to the assault and temporary arrest of their correspondents or the confiscation of their properties. Also, the extent of access to Web 2.0 social platforms such as Facebook, Twitter, and YouTube came virtually to naught at that time.

In addition, the regime aired expensive-to-generate and tremendously powerful jamming signals reportedly with a frequency rate of more than 1000 gigahertz (Antiparasite, 2009) – much stronger than what the Iranian Communication Company could generate – against the programs of the satellite service providers such as Eutelsat, Deutsche Welle, and BBC (Jahannews, 2009), causing a satellite blackout as well. Unauthenticated rumor had it that the jamming signals were generated by the Russian equipment installed on the Milad Tower, the world's fifth tallest communication tower (435 m), in Tehran. It was also said that they were aired from different sites in Tehran neighborhoods such as Lavizan, Tehranpars, Ekbatan, Shahrak-e Qarb, and Jaam-e Jam (the center of IRIB). The health complications caused by these unwholesome signals for the citizens of Tehran were of such magnitude that they even spurred the usually rubber stamp parliament to step forward and publicly hold the government responsible for the dire consequences of airing them (Iranianuk, 2009).

Iranian Citizens Caught amidst the Deadly War of Radio Microwaves

In the meantime, the state-run IRIB, the Islamic Republic of Iran's Broadcasting company, by initially ignoring the street clashes, stuffed its six national and other international TV channels, including the influential Arabic-language Al Alam station and the English-language Press TV, with 24-hour programs showcasing the state-planned and heavily financed "popular" celebrations of the "divine" and "anti-Western" victory of Ahmadinejad who, during these nationwide televised celebrations, impudently called the protestors a bunch of "weed and straw" (June 14, 2009). A few weeks into the demonstrations, however, in the face of the inevitability of acknowledging the continuous million-turnout mass protests, the IRIB, by changing its hitherto exclusive policy, also added to its agenda the "selective" and highly "interpretive" coverage of the demonstrations by misrepresenting, vilifying, and labeling them "endemic sedition engineered by the Western powers", and manipulating and editorializing the news of the demonstrations both to downplay the brutality of the suppression and to falsify the rate of mortality. For instance, Press TV frequently invited high-status officials and spin doctors such as Seyed Mohammd Marandi, head of the Institute for North American and European Studies (INAES), to distort the image of the demonstrators before the international audiences.

On the "real" popular side, however, things were working differently. Any instant the cell phone blackout, due to technical or economic reasons, subsided, the cell phones of the citizens were interactively flooded with text messages containing the information on the assembly sites for demonstrations; the pass-to-next eyewitness news of what had happened or was happening, especially with regard to the mobilization of the military and paramilitary troops; and the extremely witty, political jokes about the regime.

BBC Farsi and VOA Persian satellite TV stations used to broadcast round-the-clock coverage and interpretation of the events in Iran; and the people, whenever possible, would intermittently update their news of the incidents through different frequency channels that were generated by the said stations and other satellite service providers concerned with the affairs in Iran. These stations also provided the Iranian citizens with telephone and Internet platforms to convey their pieces of news, express their opinions, and share their audio-visual data on the events.

During the protests, the Iranian blogsphere, as a powerful instrument of citizen journalism, played a most significant role in informing the people, weather inside or outside of Iran, of the events. "In Iran, bloggers have for years been rated as the most trustworthy source of news because they have been difficult to control by the Islamic government" (Allan, 584). The public enlightenment that such individual entrepreneurs as Hossein Derakhshan (Mashreghnews, 2010) and Shiva Nazar-Ahari (Radiofarda, 2009) brought about through their weblogs alarmed the Islamic Republic to such an extent that it started to persecute and condemn them on show trials for "conspiring against the Islamic Republic" or "waging war against God" to long years of prison, exile, and exclusion from public activity. The Iranian diasporic website culture also considerably contributed to the disclosing of many behind-the-scene facts about the protests. For instance, the confidential 27-page report of Tehran's Military Prosecuting Attorney on the torture, rape, and murders of the arrested protestors in Kahrizak House of Detention leaked out through the diasporic website Rahesabz (Rahesabz, 2010).

All the same, the most instrumental interfaces for the conveyance of the voice of the Iranian people to the world proved to be the Web 2.0 platforms of Facebook, YouTube, and Twitter (for a list of a variety of articles on the so-called "Iranian Twitter Revolution" see the Zero Anthropology link provided in the bibliography), which, generally through proxy servers, offered the Iranian citizens an opportunity to upload their pieces of films and pictures of the demonstrations. The sheer visualness of most of these interfaces that graphically and without any distracting commentary laid before the eyes of the world the ongoing events in Iran such as the target-shooting of the young female protestor Neda Agha-Soltan by the Basij militia ; the riot police and the Basij brutalizing the demonstrators ; and the riot police vandalizing the city of Tehran in order to incriminate the protestors , was arguably the most prominent factor that in spite of all impediments and in the face of severe censorship drew international attention to the trials and tribulations of the Iranian people in their efforts to bring home their civil rights.

Target-shooting-to-Death of Neda Agha-Soltan on June 20, 2009, by the Islamic Republic Security Forces

Now, to lodge such facts in a theoretical perspective, it has been proposed that mass media have taken a reactionary "dominance" (McQuail, 2001: 291) or "interventionist" (Sparks, 2001: 357) stance against individuals. "There is a widespread view that mass media tend to isolate individuals from face to face interaction and destroy community bonds. The old Lasswell model of communication as a linking source, message, channel, receiver, desired behavior change, and feedback has tended to reinforce this notion that the media have enormous power to isolate people from social networks and then manipulate them" (White, 2001: 227).

In line with this, Hamelink has also argued that "Today, many policies and programs that are launched by the developing countries are reactive to the technological environment. They are strongly inspired by the idea that the imperatives of technological development determine social arrangements. Such policies and programs are designed to address the implications that technological innovations may have. Reactive policies and programs are designed to cope with, or adapt to, the consequences of technical change, rather than anticipating (and so influencing) these consequences" (Hamelink, 2001: 401).

This "fundamentalist counteroffensive", rooted in a reactionary counter-discourse, which could serve as the sixth angle to Nordenstreng's quintuple classification of the "stages" of media development and policy (Nordenstreng, 2010) preceding and following the MacBride Report, demonstrates the truth that many "recommendations [of this report] remain unimplemented" (Nordenstreng, 2010: 25) to this day, and that the ideal of media development aimed at achieving a civil society run in accordance with human rights still proves to be far from consolidated, not to mention realized, on a global scale.

Nevertheless, if Marshall McLuhan's (1911-80) classic maxim that "The medium is the message" (1964: 7), which could be regarded as the inverted modern translation of the much older adage by the Jesuit theologian Hermann Busenbaum (1600-68) "Cum finis est licitus, etiam media sunt licita (The end justifies the means) [emphasis added]" (The Oxford Dictionary of Quotations, 1999: 397), should be taken into account as the description of a valid paradigm, it can be claimed that the two different classes of the media that the elements of the Iranian society employed to further their ends during the upheavals of 2009, in turn delineate the two different approaches – and thus the two disparate epistemologies – that they have been cultivating toward the idea of "society"; which is, while the "Leviathanic" (Hobbes, 1651), "Utopian" (Popper, 1966: 11), and "Centripetal" (McQuail, 2001: 291) massive IRIB proves to be the canonical and ex cathedra mouthpiece of the vox magistrati – or vox dei? – of the Islamic Republic, the "foucauldian" (Foucault, 2002), "piecemeal" (Popper, 11), and "centrifugal" (McQuail, 291) diminutive media such as Facebook, YouTube, Twitter, and weblogs are the conveyors of the vox populi and the free-ranging messengers of the Iranian "public sphere" (Habermas, 1989).

Through the example on which I elaborated in this study, I hope I have been able to draw the attention of the reader to the fact that the reductionist, or rather, overgeneralizing, paradigm of "globalization", as presented from a Western perspective, characteristically permeated with the ideals of "liberalism", "democracy", and "free flow of the information" (Thussu, 2000: 55), in effect proves to be incapable of taking into account the workings of the realpolitik implemented in different and distinct parts of the "globe" with respect to media. In fact, as Sparks has argued: "The facts of global interconnectedness are not enough to establish the validity of the globalization paradigm" (2007: 150), and "… the globalization paradigm appears to be more a popular rhetoric than a guide to serious analysis" (2007: 184).

In the end, to voice my conclusion in the words of the so-called "milestone of the great media debate" (Mansell & Nordenstreng, 2007), i.e. the MacBride Report, "Everything will depend on the use made of the new resources – that is, on crucial decisions, and on the question of who will make the decisions. Communication can be an instrument of power, a revolutionary weapon, a commercial product, or a means of education; it can serve the ends of either liberation or of oppression, of either the growth of individual personality or of drilling human beings into uniformity" (MacBride, 1980: 253).

Bibliography:

Allan, Stuart (ed.) (2010). The Routledge Companion to News and Journalism. London and New York: Routledge.

Ansari, Ali, Berman, Daniel, and Thomas Rintoul (2009). Preliminary Analysis of the Voting Figures in Iran's 2009 Presidential Election. UK: Chatham House, www.chathamhouse.org.uk/files/14234_iranelection0609.pdf

Balatarin. Ali-Akbar Mohtashamipur Discloses the Rigging of the Tenth Presidential Election (June 17, 2009) [WWW]. http://balatarin.com/permlink/2010/12/4/2279936

BBC. Nokia Confirmed the Selling of Hearing Information to Iran (September 20, 2010) [WWW]. http://www.bbc.co.uk/persian/science/2009/06/090622_ba-nokia-iran-deal.shtml

—. Q&A: Iran election aftermath (June 22, 2009) [WWW]. http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/8101621.stm

Blair, David (2009). Iran struggles to censor news of protests (June 15, 2009) [WWW]. http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/middleeast/iran/5543145/Iran-struggles-to-censor-news-of-protests.html

Cellan-Jones, Roy (2009). Hi-tech helps Iranian monitoring (June 22, 2009) [WWW]. http://news.bbc.co.uk/2/hi/technology/8112550.stm

Christians, C, Glasser, T., McQuail, D., Nordenstreng, K. and White, R. (2009). Normative Theories of the Media: Journalism in Democratic Societies. Urbana, IL: Illinois University Press. (http://www.press.uillinois.edu/books/catalog/76tgc9dc9780252034237.html)

Esfandiari, Golnaz (2009). Nokia Faces Wrath Of Iran's Protesters (July 15, 2009) [WWW]. http://www.rferl.org/content/Nokia_Faces_Wrath_Of_Irans_Protesters/1777717.html

Farrar, James (2010). Nokia Siemens Networks respond to Iran human rights abuses claims (August 20, 2010) [WWW]. http://www.zdnet.com/blog/sustainability/nokia-siemens-networks-respond-to-iran-human-rights-abuses-claims/1351

Foucault, Michel (2002). The Archaeology of Knowledge. London and New York: Routledge.

Galtung, J. (1999). "State, Capital, and the Civil Society: The Problem of Communication". In R. Vincent, K. Nordenstreng and M. Traber (eds.), Towards Equity in Global Communication: MacBride Update. Cresskill, NJ: Hampton Press, pp. 3-21.

Habermas, Jürgen (1989). The Structural Transformation of the Public Sphere: An Inquiry into a Category of Bourgeois Society. Massachusetts: The MIT Press.

Hamelink, Cess J. (2001). "The Planning of Communication Technology: Alternatives for the Periphery?" In Issues in Communication: Looking Inward for Answers. Melkote, Srinivas R. & Rao, Sandhya (eds.). New Delhi; London: Sage Publications.

Hobbes, Thomas (1651). Leviathan. Printed in London.

ICHRI, the International Campaign for Human Rights in Iran (2011). Shocking Confidential Report Admits to Iranian TV's Provocation of Post-Election Uprising [WWW]. http://www.iranhumanrights.org/2011/06/irib_confidential/

Iranianuk. Head of the Communication Commission of Parliament: Government Must Answer for Airwave Radiation! (November 10, 2009) [WWW] http://www.iranianuk.com/article.php?id=43524

Jahannews. Iran's Jamming Signals Drive the French up the Wall! (February 26, 2009) [WWW] http://www.jahannews.com/vdcdx50n.yt0n56a22y.html

MacBride, Sean, et al. (1980). Many Voices One World. New York: UNESCO.

McLuhan, Herbert Marshall (1964). Understanding Media: The Extensions of Man. New York: McGraw Hill.

McPhail, Thomas L. (ed.) (2009). Development Communication: Reframing the Role of the Media. Malden, MA: Wiley-Blackwell.

McQuail, Denis (2001). "Emerging Challenges to Media Theory". In Issues in Communication: Looking Inward for Answers. Melkote, Srinivas R. & Rao, Sandhya (eds.). New Delhi; London: Sage Publications.

Mansell, Robin. Nordenstreng, Kaarle (2007). Great Media and Communication Debates: WSIS and the MacBride Report. USA: The Massachusetts Institute of Technology Information Technologies and International Development Volume 3, Number 4, Summer 2006, 15–36

Mashreghnews. Hossein Derakhshan's Sentence was Proclaimed (October 28, 2010) [WWW]. http://www.mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=7759

Nordenstreng, Kaarle (2010). MacBride Report as a Culmination of NWICO. Keynote at International Colloquium "Communication et changement social en Afrique" Université Stendhal, Grenoble 3, 27-29 January 2010. (http://www.uta.fi/jour/english/contact/nordenstreng_eng/publications/Grenoble.pdf)

— (2006). "Media and Society: In Search of Models". In Y.N. Zassoursky and O.M. Zdravomyslova (eds.), Glasnost i zhurnalistika 1985-2005, Moscow: Gorbachev Foundation & Faculty of Journalism, Moscow State University, 2006, pp. 168-177. (http://www.uta.fi/jour/laitos/media_and_society.rtf)

— (2007) "Myths about Press Freedom". Brazilian Journalism Research, 1/2007, 15-30. (http://www.uta.fi/laitokset/tiedotus/laitos/myths_about_press_freedom.pdf)

Parchami, Lida (2009). IRGC's Internet War: Against Immorality or "Soft Threats"? (October 1, 2009) [WWW] http://www.rfi.fr/actufa/articles/118/article_8694.asp

Popper, Karl R. (1966). The Open Society and Its Enemies. London: Routledge.

Radiofarda. Shiva Nazar-Ahari, Once again in Evin (December 26, 2009) [WWW]. http://www.radiofarda.com/content/f35_NazarAhari_Atefe_Nabavi_Camp/1914125.html

Rahesabz. The Full Text of the Suit Brought by Tehran's Military Prosecuting Attorney against the Twelve Accused of the Kahrizak Disaster (December 14, 2010) [WWW]. http://www.rahesabz.net/mobile/story/29456/

Sparks, Colin (2001). "Development, Imperialism, and Globalization: The Implications of the Paradigm Shifts in International Communication". In Issues in Communication: Looking Inward for Answers. Melkote, Srinivas R. & Rao, Sandhya (eds.). New Delhi; London: Sage Publications.

— (2007). Globalization, Development and the Mass Media. London: Sage.

The Oxford Dictionary of Quotations. Oxford: Oxford University Press: 1999.

Thussu, Daya Kishan (2000). International Communication: Continuity and Change.

London: Arnold.

White, Robert A. (2001). "Communication Creates Community: The Role of Community-Oriented Media". In Issues in Communication: Looking Inward for Answers. Melkote, Srinivas R. & Rao, Sandhya (eds.). New Delhi; London: Sage Publications.

Williams, Raymond (1989). "Base and Superstructure in Marxist Cultural Theory". In Robert Con Davis & Ronald Schleifer (Eds.), The Essays in Contemporary Literary Criticism: Literary and Cultural Studies. New York and London: Longman.

YouTube. Mohtashamipur's Unreleased Disclosing of the Tenth Presidential Election's Rigging (2010) [WWW]. http://www.youtube.com/watch?v=S6hWPPbCr4A&NR=1

Zamaaneh. SMS After Forty Days (July 23, 2009) [WWW]. http://zamaaneh.com/news/2009/07/_40_6.html

Zero Anthropology. Annotated Bibliography: Twitter and the Iranian Election Protests (2009) [WWW]. http://zeroanthropology.net/all-posts/annotated-bibliography-twitter-and-the-iranian-election-protests/


 


دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان، با صدور بیانیه‌ای در خصوص تحرکات سپاه پاسداران در مرز ایران و عراق و هم‌چنین درگیری چند روزه با گروه پژاک در خاک کردستان عراق که منجر به کشته و مجروح شدن چندین نفر شده، انتقادات خود را بیان داشته است.

متن این بیانیه در پی آمده است:

مدت چند روز است که‌ سپاه‌ پاسداران جمهوری اسلامی، ضمن توپ‌باران، یورش نظامی چند جانبه‌ای را علیه‌ مناطق مرزی اقلیم کردستان آغاز کرده‌ است. دستاویز جمهوری اسلامی برای این یورش و تجاوز آشکار، حضور نیروهای «پژاک» در این مناطق می‌باشد. اما واقیعت آن‌ است که از آن هنگام که مردم کردستان عراق آزاد گشته‌ و از حکومت و پارلمان خود برخوردارند، توپ‌باران مناطق مرزی، تجاوز هوایی و زمینی به خاک اقلیم کردستان‌، اقدامات خراب‌کارانه‌ و توطئه‌های بسیار دیگری جهت برهم زدن ثبات و آرامش این اقلیم‌ توسط جمهوری اسلامی در جریان بوده‌ و متاسفانه‌ به‌ یک امر عادی و روزانه‌ بدل گشته‌ است.

در رابطه‌ با تازه‌ترین آتش‌باری سنگین و یورش نظامی جمهوری اسلامی به‌ مرزهای کردستان عراق، حزب دمکرات کردستان همان‌گونه‌ که‌ از اظهار نظرهای مسوولان و موضع دست‌گاه‌های تبلیغاتی آن طی چند روز گذشته‌ پیداست، آتش‌باری و لشکرکشی این رژیم به‌ مرزهای اقلیم کردستان و وارد آوردن زیان جانی و مالی به‌ ساکنان مناطق مرزی را به‌شدت محکوم می‌کند. در همان حال مراتب تسلیت و هم‌دردی خود را به‌ خانواده‌ و بستگان و هم‌وطنان تازه‌ترین قربانیان توپ‌باران و حمله‌ی نظامی رژیم ایران و در میان آن‌ها جمعی از گریلاهای پژاک که‌ در رویارویی با این یورش جان باخته‌اند، تقدیم می‌داریم.

حزب دمکرات کردستان از کلیه‌ی نیروهای سیاسی میهن‌پرست کردستان و به‌طور کلی سراسر عراق، از توده‌های مردم در کردستان و همه‌ی بخش‌های عراق می‌خواهد علیه‌ یورش و تجاوز جمهوری اسلامی به‌ خاک اقلیم کردستان به‌ اعتراض برخیزند. ما براین باوریم که‌ هم دولت عراق باید در این رابطه‌ از یک موضع جدی و درخوریک دولت مستقل برخوردار باشد و هم آمریکا به‌مناسبت مسوولیتی که در مقابل مردم و خاک عراق داراست، باید مرزی برای ترکتازی‌ها و تجاوزات جمهوری اسلامی در رابطه‌ با اقلیم کردستان و سراسرعراق قائل شود.

تردیدی نیست که‌ بخشی از اهداف شوم لشکرکشی و یورش جمهوری اسلامی به‌ مرزهای اقلیم کردستان، توطئه‌گری علیه‌ نیروهای درون جنبش ملی و آزادی‌خواهانه‌ی کردستان ایران است. به‌ اعتقاد حزب دمکرات کردستان این واقعیت باید مشوق احزاب و سازمان‌های این بخش از کردستان، جهت هم‌فکری و هم‌کاری با یک‌دیگر به‌منظور خنثی کردن توطئه‌های جمهوری اسلامی باشد.

جا دارد به‌ رهبران و کاربه‌دستان رژیم جمهوری اسلامی نیز اطمینان بدهیم که‌ کانون اصلی مقابله‌ با این رژیم و بزرگ‌ترین خطری که‌ حال و آینده‌ی رژیمشان را تهدید می‌کند مردم به‌جان‌آمده‌ی ایران و مقاومت و ابراز نارضایتی آ‌ن‌ها در داخل کشور است. به‌ همین دلیل با لشکرکشی و آشوب‌گری در خارج از مرزها نه‌ می‌توانند بر بحران‌هایی که‌ در داخل کشور دامن‌گیر خود و رژیمشان شده ‌است فایق آیند و نه‌ مبارزه‌ و جنبش آزادی‌خواهانه‌ی خلق کرد و به‌طور کلی مردم ایران علیه‌ این رژیم خاتمه‌ خواهد یافت. در پرتو این واقعیات، ما انتظار داشته‌ و امیدواریم که‌ تجاوزات مرزی و یورش تازه‌ی جمهوری اسلامی با محکومیت منطقه‌ای و جهانی گسترده‌ مواجه‌ گشته‌ و در داخل ایران نیز گردانندگان این رژیم در رابطه‌ با تجاوزات و سیاست‌های آشوب‌گرانه‌شان در منطقه‌ پاسخ درخور را از مردم به‌جان‌آمده‌ی ایران دریافت دارند.

29 تیر 1390

20 ژوئیه‌ی 2011


 


خبر / رادیو کوچه

با انتشار دومین شماره از نشریه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی «هفت» در آمریکا این نشریه وارد خانواده نشریات فارسی‌زبان ایالات متحده شد.

هفت، رسانه‌ای است که به تازگی در کشور آمریکا شروع به کار کرده و در حوزه‌های فرهنگ عمومی، تحلیل، سیاست و دانش و از سویی روی‌کرد به موضوعات اقتصادی و اجتماعی پا به عرصه رسانه‌های کاغذین در کشور مذکور گذارده است. این نشریه در شماره دو خود در قطعی متفاوت و نزدیک به مربع در کاغذ سفید و در بیست و چهار صفحه منتشر شده است که با توجه به اسامی نویسنده‌گان و طراحان به نظر می‌رسد مطلب‌های تولیدی از طرف روزنامه‌نگاران به نامی تهیه شده است.

پیش از این نیز پیش شماره اول آن در ابتدای ماه جولای منتشر شده بود. سردبیر آن در سرمقاله این شماره با اشاره به روی‌کردهای گزارشی به مسایل روز در حوزه ایرانی‌ها و پارسی‌زبان‌های ایالات متحده و کانادا، این نشریه را بستر ارتباطی مردم با مردم  خوانده است.

نشریه هفت به سردبیری اردوان روزبه، روزنامه‌نگار و مدیریت اجرایی علی هریسچی وکیل دعاوی در پایتخت ایالات متحده راه‌اندازی شده است.

بنابر اظهار مدیر اجرایی این نشریه، «هفت» به صورت مداوم و با روش گسترش حوزه‌های ارتباط بین پارسی زبان‌های کشورهای مختلف به راه افتاده. بنابر گفته آقای هریسچی نشریه هفت به زودی در کشور کانادا نیز به طور هم زمان منتشر خواهد شد. هم‌چنین با روش ایجاد صفحه‌های اختصاصی منطقه‌ای به کشور‌های انگلستان، امارات متحده عربی، مالزی و فرانسه نیز وارد خواهد شد. به این صورت هم زبان‌های مقیم در این کشور‌ها هم می‌توانند از موضوعات مشترک و با گستره جهانی و هم از خبرها و گزارش‌های محلی آگاه شوند.

لازم به یاد آوری است «هفت» به صورت مستقل و به صورت شش پیش شماره هر دو هفته یک‌بار و بعد هفته‌گی منتشر خواهد شد و سپس تبدیل به هفته‌نامه خواهد شد. اردوان روزبه سردبیر این نشریه پیش‌تر نیز در ایران سردبیر نشریه آسیب‌شناسی اجتماعی مرور، هفته‌نامه خبرنگار، هفته‌نامه تعطیلات، هفته‌نامه خاوران و هفته‌نامه نخست و هم‌چنین در کشور مالزی سردبیر و بنیان‌گذار ماه‌نامه مونوریل بوده است.

لینک الکترونیکی پیش شماره اول

لینک الکترونیکی پیش شماره دوم


 


خبر / رادیو کوچه

رهبران کشورهای عضو منطقه یورو روز پنج‌شنبه، 21 ژوئیه، در بروکسل دیدار می‌کنند تا درباره کمک مالی به یونان و راه‌های پیش‌گیری از سرایت بحران مالی به سایر اعضای در معرض خطر تصمیم‌گیری کنند.

به گزارش الجزیره، شرکت‌کنندگان در این نشست درباره میزان کمک اعطایی به یونان، هم‌چنین نقش سرمایه‌گذاران خصوصی در بازپرداخت بدهی کشورها و اعمال مالیات‌های جدید بر بانک‌ها مذاکره خواهند.

صدراعظم آلمان درباره خوش‌بینی درباره نتیجه این نشست خبر داده است.

خانم مرکل شام‌گاه چهارشنبه با نیکلا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه جلسه‌ای هفت ساعته برگزار کرد تا دو کشور به موضع مشترکی را در رابطه با بحران مالی یونان برسند.

خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپایی‌ چهارشنبه گفته بود رهبران اتحادیه اروپا باید بحران بده‌کاری یونان را حل کنند وگرنه «نتایج منفی» این بحران در تمام اروپا و حتا خارج از این قاره هم احساس خواهد شد.

باراک اوباما، رییس جمهوری ایالات متحده و صندوق بین‌المللی پول هم درباره اهمیت تصمیم‌گیری به موقع رهبران منطقه یورو تاکید کرده‌اند.

بیشتر بخوانید:

«برنامه ریاضت اقتصادی تنها نجات دهنده یونان»


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس آخرین گزارش‌ها نیروهای امنیتی سوریه شهرهای اطراف دمشق را از روز پنج‌شنبه، 21 ژوئیه، محاصره کرده و کلیه ترددها را کنترل می‌کنند. به گفته شاهدان عینی صدها نفر از نیروهای نظامی سوریه به دستور بشار اسد رییس جمهوری این کشور این شهرها را محاصره کردند.

به گزارش الجزیره، نیروهای نظامی سوریه با تانک و نفربر در خارج از دمشق مستقر شده و در برخی از شهرهای اطراف از جمله هرصتا، آب و برق را قطع کرده و اجازه تردد به شهروندان این شهر داده نمی‌شود.

روز چهارشنبه، 20 ژوئیه، نیز آمریکا موضع دولت سوریه در خصوص این‌که دیپلمات‌های خارجی برای ترک دمشق به مجوز ویژه نیاز خواهند داشت را رد کرده و گفته است که دیپلمات‌هایش باید بتوانند، تحولات سوریه را از نزدیک مشاهده کنند.

دولت سوریه از دیپلمات‌های خارجی به ویژه آمریکا و فرانسه در دمشق خواسته است که بدون اجازه مقام‌های سوری پایتخت این کشور را ترک نکنند.

این تصمیم پس از سفر اخیر سفیران آمریکا و فرانسه به شهر حما و دیدار با مردم معترض این شهر اعلام شده است.

این در حالی است که فرانسه تاکنون به این تصمیم واکنشی نشان نداده است.

ولید معلم، وزیر امور خارجه سوریه، هشدار داده است که در صورت تکرار چنین اقدامی، محدودیت شدیدی علیه دیپلمات‌های آمریکایی و فرانسوی در نظر گرفته خواهد شد.

از سویی دیگر هیدی فالتون، از سخن‌گویان وزارت امور خارجه آمریکا، دولت سوریه را به تلاش برای پنهان‌کاری متهم کرده است.

او روز چهارشنبه در واشنگتن به خبرنگاران گفت: «از آن‌جایی که دولت سوریه به رسانه‌های بین المللی، امدادگران و فعالان حقوق بشر اجازه ورود نمی‌دهد، دیپلمات‌ها باید بتوانند که در سراسر سوریه سفر کنند تا اوضاع را از نزدیک زیر نظر داشته باشند.»

وزیر امور خارجه سوریه هشدار داده که در صورت تکرار چنین اقدامی، «ما مجبور خواهیم شد ضابطه‌ای اعمال کنیم که خود آمریکا علیه شماری از سفارت‌خانه‌ها در واشنگتن در نظر گرفته – که بر اساس آن دیپلمات‌ها حق ندارند از ۲۵ کیلومتری ساختمان سفارت‌خانه دور‌تر بروند.»

محدودیت مشابهی سال‌ها است که برای دیپلمات‌های ایرانی در آمریکا اجرا می‌شود.

اما دولت باراک اوباما می‌گوید که عماد مصطفی، سفیر سوریه در واشنگتن، یا دیپلمات‌های سوری با هیچ محدودیتی مواجه نیستند.

با این همه، وزارت امور خارجه آمریکا گفته است که اگر آزادی رفت و آمد سفیرش در دمشق محدود شود، تدابیر متقابلی را در نظر خواهد گرفت.

هم‌زمان، بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، تشدید خشونت‌ها در سوریه را محکوم کرده است.

او از دولت سوریه خواسته است که به ‌سرعت سرکوب معترضان را متوقف کند.

هم‌چنین


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، روز شنبه، 16 ژوئیه، به منزل پدر و مادر زهرا رهنورد رفته  و با پدر و مادر خانم رهنورد و  هم‌چنین فرزندان میر‌حسین موسوی و زهرا رهنورد دیدار کرده  است.

به گزارش سایت کلمه، در این دیدار فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در پاسخ به ابراز نگرانی و پرسش‌های محمد خاتمی درباره وضعیت خانواده و آن‌چه در پنج ماه گذشته بر آنان گذشته، آخرین وضعیت و شرایط پدر و مادرشان و فشارهای وارده بر خانواده در این مدت را تشریح کردند.

طبق این گزارش، دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با تایید مواردی که پیش‌تر احترام السادت نواب صفوی، مادر زهرا رهنورد مطرح کرده بود، از جمله دل نگرانی‌های موجود درباره‌ وضعیت جسمی  میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و نیز رفتارهای نامناسب و تهدیدهای ماموران علیه خانواده به مسایل دیگری در همین زمینه اشاره کردند.

فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد،  هم‌چنین با تاکید بر غیر‌قانونی بودن حبس و حصر پدر و مادرشان افزوده‌اند که والدین آن‌ها از حقوق قانونی و متعارف اکثر زندانیان‌ سیاسی از جمله ملاقات و دست‌رسی منظم به تلفن نیز بهره‌مند نیستند و این وضعیت موجب نگرانی مضاعف خانواده آن‌ها شده است.

محمد خاتمی نیز در این دیدار با تمجید از «صبوری و تحمل و خویشتن‌داری خانواده‌های زندانیان سیاسی» ابراز امیدواری کرده است که «‌پای بندی به قانون و مصلحت ‌کشور و رفع حصر از این عزیزان و آزادی همه زندانیان می‌تواند گام مهمی در جهت تغییر فضای ناگوار کنونی به نفع نظام و مردم و موجب تلطیف فضا و امید و رضایت مردم و زمینه‌ای برای خدمت همگان به کشور و جامعه باشد.»

فاطمه کروبی، زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی از ۲۵ بهمن ماه سال گذشته و پس از برگزاری راه‌پیمایی اعتراضی در این روز در بازداشت خانگی به سر می‌برند و کلیه ارتباطات این چهار تن با بیرون قطع شده است.

 بیشتر بخوانید:

«‌حبس و حصرها منتفی شود همه در انتخابات شرکت خواهند کرد»

«‌گناه موسوی و کروبی نابخشودنی است»


 


خبر / رادیو کوچه

در اقدامی کم‌سابقه، اندا کنی، نخست وزیر جمهوری ایرلند (ایرلند جنوبی)، از نحوه برخورد کلیسای کاتولیک با مسئله سو‌استفاده جنسی از کودکان به شدت انتقاد کرده و مقامات واتیکان را متهم ساخته است که حیثیت کلیسا را مهم‌تر از رسیدگی به وضعیت قربانیان می‌دانند.

نخست وزیر جمهوری ایرلند، که اکثر جمعیت آن را پیروان کلیسای کاتولیک تشکیل می‌دهند، در مورد گزارشی که اخیرن در مورد تلاش برخی مقامات کلیسا برای سرپوش نهادن بر سو‌استفاده جنسی کشیشان از نوجوانان انتشار یافت گفت که این گزارش حاکی از وجود ساختاری مسئله‌دار و نخبه‌گرا در کلیساست که مصمم است از تحقیق درباره نواقص عمل‌کرد خود شانه خالی کند.

در واکنش به اظهارات نخست وزیر ایرلند، سراسقف کلیسای کاتولیک دوبلین، پایتخت، گفت که شخصن از نحوه برخورد بخشی از کلیسای کاتولیک در ایرلند با موضوع سو‌استفاده جنسی از کودکان شرم‌سار و ناراضی است.


 


خبر / رادیو کوچه

دیوید کامرون نخست‌وزیر بریتانیا در جلسه فوق‌العاده پارلمان این کشور درباره ماجرای شنود غیرقانونی پیام‌های تلفنی روز چهارشنبه، 20 ژوئیه با ارایه یک گزارش اظهار داشت اگر از قبل می‌دانست که نام مشاور رسانه‌ای سابقش در این پرونده مطرح می‌شود، او را استخدام نمی‌کرد.

به گزارش بی‌بی‌سی، آقای کامرون که در این جلسه بارها درباره استخدام اندی کلسون، یکی از سردبیران سابق هفته‌نامه «نیوز او د ورلد» به عنوان مشاور خود مورد سوال قرار گرفت، گفت که اگر معلوم شود که آقای کلسون درباره دخالتش در ماجرای شنود تلفنی به او دروغ گفته است، «عمیقن عذرخواهی خواهد کرد.»

با این حال نخست وزیر بریتانیا از صداقت خود در برخورد با این موضوع دفاع کرد.

در مقابل، اد میلیبند، رهبر حزب کارگر، حزب اصلی مخالف دولت در این‌ باره گفت «تلاش‌های عمدی برای پنهان کردن حقیقت» انجام شده است.

آقای میلیبند گفت هشدارهای مکرر به آقای کامرون درباره شایستگی اندی کلسون برای تصدی مقام مشاور رسانه‌ای نخست وزیر نادیده گرفته شده است.

جلسه روز گذشته به طور فوق‌العاده و با فراخواندن نمایندگان از تعطیلات برگزار می‌شود. آقای کامرون با کوتاه کردن مدت سفرش به آفریقای جنوبی، برای حضور در پارلمان به لندن بازگشت.

نخست وزیر بریتانیا گفت که تحقیقات درباره شنود غیرقانونی پیام‌های تلفنی گسترده‌تر خواهد شد تا علاوه بر بررسی روابط میان پلیس، رسانه‌ها و سیاست‌مداران، عمل‌کرد بعضی افراد مشخص در این سه بخش نیز مورد تحقیق قرار گیرد.

نخست وزیر بریتانیا گفت که اعمال «تغییرات مهمی» را در چگونگی انجام این تحقیقات به ریاست قاضی لورسون پذیرفته است.

به گفته آقای کامرون علاوه بر روزنامه‌ها، این تحقیقات نقش رسانه‌های دیداری و شنیداری و همین طور شبکه‌های اجتماعی را نیز مورد بررسی قرار خواهد داد.

آقای کامرون در بیانیه خود در ارتباط با ماجرای شنود غیرقانونی پیام‌های تلفنی، که در ابتدای جلسه فوق‌العاده پارلمان قرائت کرد، گفت اعتماد عمومی به رسانه‌ها و پلیس خدشه‌دار شده است و مردم خواهان تحقیقات همه‌جانبه در این باره هستند.

بیشتر بخوانید:

«گزارش نخست‌وزیر بریتانیا در مورد رسوایی شنود تلفنی»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته