شراره سعیدی/ رادیو کوچه
ما زنان ایرانی در کشوری زندگی میکنیم که خشنترین حکم تنبیهای برای روابط غیرعرفی جنسیمان اعمال میشود، در کشور ما اگر شخصی هزاران نفر را زنده زنده بسوزاند در نهایت به دار آویخته میشود اما اگر زنی متهم به روابطی خارج از عرف یا شرع باشد سنگسار میگردد، اگر از سرزمین دیگری به خاک ما نگریسته شود مطمئنن آن ناظر این قیاس را شوخی میپندارد، اما این واقعیتی است که هر لحظه در جریان است و راه گریزی برایش متصور نیست.
زنان ایرانی حقوقی کمتر از پسر بچهای در رحم دارند، موجودی قابل ترحم زیرا حتا امیدی به زاییده شدن نیز ندارد، موجودی خو کرده به خفت، ترس و باورمند حقارتش .
اینگونه انسانی گرچه نیمی از یک مرد محسوب میشود اما نیمی از جمعیت کشور را نیز شامل میشود، زنی که تمامی حقوقاش صدقهای است اما زایشاش تنها حقیست که کماکان برایش باقی مانده، مزیتی که تاکنون باعث شده تا در خانه شیعیان بماند، این سخن به گزافه گفته نشد، زن اگر نمیزایید و مرد مومنی را که معتقد به آداب دینیست با حربه پرورش بیمواجب نسلش مجاب نمیکرد تاکنون بارها با احادیث گوناگون از خانهها حذف شده بود، در دینی که مرد میتواند تا بینهایت زن صیغهای داشته باشد و برای امداد به بیوهها و بیبضاعتان مونث فداکاری کند، چه لزومی به پایبندی و اخلاقیات بود، آنهم در دینی که از عشق حتا با اشارهای هم یاد نشده و وقتی از ارتباط دو جنس سخنی بوده از رفتار جنسیشان گفته، زنانی که یا نیستند، یا اگر هستند بردهگان جنسیاند.
بردگانی که اگر ولینعمت خود را راضی ننمایند ناشزگانی هستند که به راحتا میتوان آنها را از خانه اخراج کرد.
بردگانی که اگر ولینعمت خود را راضی ننمایند ناشزگانی هستند که به راحتا میتوان آنها را از خانه اخراج کرد
جمهوری اسلامی دقیقن با باور به چنین احکامی، رفتاری که مدتهای طولانی از عمر آن گذشته بود و جامعه ایرانی سعی میکرد تا از آن گذر کند، به روی کار آمد و شاید نیمی از علت پیروزیاش همراهی زنان و مشارکت آنها در جایگیریاش بود، انقلابی دو جنسی که دست یک جنس سپرده شد، آن هم افرادی بیمار از جنس نرینه.
گرچه پس از انقلاب و پیروزی آن جز نام محدود و کم اثر چند زن همه اتفاقات مردانه بود اما حکایت تنها این نبود زیرا تفکری خارج از قدرت جنسیتها توانست هرچه را که نباید نهادینه نماید، تنها گله در این مورد همراهی مردان خارج از بدنه نظام با حاکمان بود، همراهی توهینآمیزی که با کلام، رفتار، سکوت و با حتا لبخندی مکارانه آن تفکر را تایید کرد.
انقلاب 57 با ویرانی تمامی دستآوردهای زنان و حامیانشان در سالهای قبل راهی را آغاز کرد که به نوعی میتوانست با الگوهای رایج در فرهنگ بومی- شیعی مردان ایرانی آنها را با ارضای حس بلندپروازی اقتدارگرانهشان اغفال نماید، آنها توانستند با رودررو قرار دادن بخشی از نیروهای یک کشور با توسل به غیرت شرقی در مقابل نیمی دیگر آنان را آنقدر سرمست کنند که حتا مخالفانشان را هم به نوعی متمایل به پیروی در این یک مورد نمایند.
خلاصه آنکه این پروسه خطرناک تا به آنجا پیشرفت که در درون زن ایرانی و مذهبی روح قوانین کهنه و بیمار جنسی جای گرفت، البته که بودند زنان و مردانی که در همان دوران هم معترض به این رفتار شدند، اما سخن از تودهای است که برهوار و رضایتمند قبول هجرت به 1400 سال پیش کرد.
مرد ایرانی هم اکنون هم ممکن است با ایدئولوژی حاکم در تضاد باشد و یا از آزادی زن حمایت کند. ولی همین مرد غالبن از قوانین تبعیضآمیز جمهوری اسلامی به نفع خود بهره میگیرد، و در ارث و حضانت و دیه و طلاق و مانند اینها از این قوانین تبعیت میکند. از سوی دیگر، ارزشهایی به نام «ناموس» و «غیرت» که در فرهنگ جامعه ما ریشههایی قوی دارند به مرد ایرانی اجازه میدهد که بر احساس مالکیت خویش نسبت به بستگان زن خود پوشش بگذارد و آن را مخفی کند. هنوز برای مرد ایرانی این نکته کاملن جا نیفتاده است که به زن به عنوان یک انسان نگاه کند و نه به عنوان کسی که به انسان دیگری متعلق است. پذیرش زن به عنوان یک انسان مستقل شرط اولیه نگاه به او به عنوان یک انسان همتراز و برابر با مرد است، تحریک حس مالکیت مردان یکی از بهترین حربههای اسلام برای جلب توجه گروه زورمندتر در صدر اسلام بود، استراتژی که جمهوری اسلامی هم از آن سود برد و به این وسیله توانست با ایجاد جنگ خانگی حداقل نیمی از جمعیت تاثیرگذار را مورد هدف قرار دهد.
سالهای زیادی طول کشید تا نسل زنان چریک و مبارز در زندانهای و خانهها کم جمعیتتر شد، زنانی که در دو جبهه مشغول رزم بودند، حکومت توانسته بود جبههای متحد با خودش در خانهها بسازد، نیروهایی که بعضن تنها نقطه اشتراکی عقیدتیشان با نظام در سرکوب زنان بود، اهل خانه دیگر رفیق نبوده و رقیب گشتند و دقیقن در میان همین جنگ خانگی والدین و فامیل بود که فرزندانی از دو جنس برای نسل بعدی شکل گرفتند، جمعیت غالبی که در حال حاضر بر سر دل هر دو گروه مانده است، نسلی که بیماریهای حاد جنسیتی و جنسی دارد.
تنها حدود 33 سال از انقلاب گذشته که ما شاهد جامعه حداکثری هستیم که آنقدر در فضای جنسی بزرگ شده که توان اندیشیدن به غیر از آن را ندارد، گوهر در صدف بودن که روزی به منزله فحشی رکیک به زن روشنفکر بود و تنها توسط خودکمبینان مورد استقبال قرار میگرفت آنچنان در باور دخترکان کنونی جای گرفت که آنها باور کردند که تنها امتیازشان گوهریست که باید بیشتر و بیشتر دیده شود تا شاید پسندیده شود و در این میان پسرکانی رشد یافتهاند که مملو از حس ارثی از پدران منفعتطلبشان دقیقن در حالی که سعی در مخفی نمودن خواهران، زنان و مادرانشان به عنوان حقشان از دید نامحرم دارند مشغول هرزگی با اموال دیگری هستند، روابطی یکسره کثیف در اوج رذالت اخلاقی و حقارت.
به هر روی جمهوری اسلامی از آنجایی در حال فلج شدن است که روزی به هوای ثبات بر آن خیمه زده بود، این نظام خود خواهان نگرش جنسیتی به زن بود، وقتی که زن در تمامی قوانین، نه به عنوان انسان بلکه با نام جنساش طبقهبندی میشود سعی در جبران خسارت میکند، روایات اسلامی در بهترین حالت از زنان زنانگی را خواستار بودهاند، جلوهفروشی، طنازی، لوندی و خلاصه عرضه سکس، پس جمهوری اسلامی نمیتواند گلهمند باشد که چرا دغدغه جوانانش تنها همین است، اگر سالها فیلمهای پورنو آزادانه تولید و پخش میشد، چندین نجیبخانه در مرکز تهران افتتاح میشد هرگز نمیتوانست تاثیر اعمال محدودیت حکومت را در پرورش روحیه سکسی داشته باشد، این پایانیست برای حکومتی که در قرن 21 رفتار و الگوی قرون وسطایی را بدون کوچکترین خلاقیتی عینن پیاده میکند.
مهرداد/ رادیو کوچه
در برنامهی امروز، داستان خیلی کوتاهی از «پائولو کوئیلو»، نویسندهی نامدار و معاصر برزیلی میشنوید. این اثر کوتاه، برگرفته از کتاب «مکتوب» اوست.
«در یک افسانهی قدیمی پرویی از شهری حکایت میشود که همه در آن شاد بودند. ساکنان این شهر کارهای دلخواهشان را انجام میدادند و با هم خوب تا میکردند، به جز شهردار که غصه میخورد، چون هیچ حکمی نداشت که صادر کند. زندان خالی بود. از دادگاه هرگز استفاده نمیشد و دفتر اسناد رسمی هیچ سندی صادر نمیکرد، چون ارزش سخنان انسان بیشتر از کاغذی بود که روی آن نوشته شده باشد.
روزی شهردار چند کارگر از جای دوری آورد تا وسط میدان اصلی دهکده دیوار بکشند. تا یک هفته صدای چکش و اره به گوش میرسید …»
افشان برزگر/ رادیو کوچه
کوچیک که بودیم، وقتی میخواستیم به همدیگه بد و بیراه بگیم، میگفتیم «روانی». بابام دعوامون میکرد و میگفت، بده زشته، نگو. آره، اون موقعها از واژه روانی به عنوان فحش استفاده میکردن، اما انگار الان دیگه این کلمه فحش نیست و به معنی واقعی کلمه، روانی شدیم.
اگر یه کم دقت کنیم، شاید هم اصلن احتیاج به دقت نداشته باشه، دور و برمون پر از آدمای روانیه. اگر رودربایستی از خودمونم بذاریم کنار شاید خودمون هم یکی از همون روانیها باشیم، یا کم کم داریم به دنیای روانیها وارد میشیم.
هرچند که باور کردن این موضوع این قدر راحته که احتیاجی به مدرک نداره، اما آخرین آمارهای اعلام شده نشون میده که 35 درصد از ایرانیها، یعنی یک سوم جمعیت کشور به یکی از انواع بیماریهای روانی دچار هستند. معنی این جمله اینه که از هر سه نفر ایرانی یه نفر بیماری روانی داره، اینم بازم معنیاش اینه که در خانوادههای ایرانی که هر روز از حجمش داره کاسته میشه و الان بهطور متوسط به سه نفر رسیده، یه نفر بیماره، اونم بیمار روانی.
هر نوع اختلال در عملکردهاى هیجانى، تحصیلى و اجتماعى افراد را بیماری روانى مىنامند که بسیاری از افرادی که با این بیماری پنهان دست و پنجه نرم می کنند، از بیماری خود آگاهی ندارند و برخی دیگر نیز با نداشتن اطلاعات کافی در مورد عواملی که باعث بروز یا تشدید بیماری میشود، خود و دیگران را در معرض بیماری روانی قرار میدهند.
بیمارهای روانی طیف گستردهای از بیماریها را در بر میگیرد. در علم روانپزشکی و روانشناسی از عقبماندگی ذهنی گرفته تا اختلالات یادگیری، اختلالات کمبود توجه، تیکهای عصبی، اختلالات ارتباطی، اختلالات دفعی، اسکیزوفرنی تا اختلالات شخصیتی، هویتی و جنسیتی جزو بیماریهای روانی محسوب میشوند.
شاید از نظر ما اختلالات در خواب و یا حتا مشکل در یادگیری ریاضیات و یا لکنت زبان، بیماری روانی محسوب نشود، اما از نظر این علم همه اینها، یک نوع بیماری روانی است که تعداد زیادی از افراد جامعه به آن مبتلا هستند.
البته ابتلا به بیماریهای روانی تنها مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه قدمت آن به اندازه عمر بشر بر روی کره خاکی است، به طوری که نظریههای کهن نشان میهد که پیشینیان، اختلالات روانی را نتیجه عملکرد نیروهای ماورا طبیعی و جادویی مثل ارواح شرور و شیطان میدانستند و به همین دلیل جنگیری یکی از مشاغل مهم در دنیای قدیم و البته دنیای جدید به حساب میآمد و میآید.
طبق تخمین سازمان جهانی بهداشت، 25 درصد جمعیت جهان از نوعی بیماری روانی رنج میبرند و طبق آمارهای منتشرشده، افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و وسواس جزو 10 بیماری اول دنیا هستند که باعث ناتوانی جمعیت جهان شدهاند.
بر اساس آخرین آمارها، حدود 13 درصد بار بیماریها در دنیا مربوط به اختلالات روانی است و بر این اساس سازمان بهداشت جهانی پیشبینی کرده که این رقم در سال 2020 به 15 درصد برسد که به این ترتیب، اختلالات روانی رتبه اول بار بیماریها را از آن خود خواهد کرد.
همچنین در حال حاضر بیماری افسردگی 60 درصد علت مرگومیرهای دنیا را به خود اختصاص داده است که مطابق با این آمار، افسردگی چهارمین عامل سالهای از دست رفته به دلیل ناتوانی بوده که به زودی به دومین علت در دنیا تبدیل میشود.
اما رشد ابتلا به بیماریهای روانی در ایران، بسیار سریعتر از حد معمول بینالمللی آن است، به طوری که میزان شیوع بیماریهای روانی در سال77، 11 درصد بود که این رقم در سال 82 به 16 درصد و در حال حاضر به 35 درصد افزایش یافته و طبق پیمایشهای کشوری و دادههای اولیه این روند همچنان رو به افزایش است.
نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهد که اضطراب، شایعترین اختلال روانی در کشور است که پس از آن افسردگی و حالتهای پرخاشگرانه قرار دارد. البته وسواس نیز از دیگر اختلالات شایع در میان ایرانیان، به ویژه زنان است.
بر اساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت، میزان شیوع بیماریهای روانی در زنان بیشتر از مردان است، به طوری که 16 درصد مردان از بیماریهای روانی رنج میبرند، در حالی که این رقم در بین زنان 26 درصد است که این امر نشان میدهد، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر ابتلا به این بیماریها قرار دارند.
آمارها درباره کودکان نیز وضعیت خوبی ندارد، به طوری که بر اساس آخرین آمارهای ارایه شده، حداقل 20 درصد از کودکان و نوجوانان زیر 18 سال به نوعى از اختلالات روانى همچون اختلال در خواب و غذا، اضطراب، بیش فعالی، پرخاشگری و افسردگی رنج مىبرند.
در کنار این ارقام نیز سازمان بهزیستی کشور عنوان کرده که 101 هزار بیمار روانی مزمن در کشور شناسایی شدهاند که 67 درصد آنها را مردان و 33 درصد را زنان تشکیل میدهند که مردان اغلب دچار اسکیزوفرنی و زنان دچار استرس، اضطراب و افسردگی هستند.
از سوی دیگر بر اساس پژوهشی که در همین حوزه صورت گرفته میزان شیوع بیماریهای روانی در روستاها بیشتر از شهرهاست، به طوری که این آمار در روستاها 21.3 درصد و در شهرها 21 درصد است. همچنین میزان مرگ و میر بر اثر ابتلا به بیماریهای روانی در مردان، بعد از حوادث، رتبه دوم را داراست و در زنان، رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
البته این آمارها در حالی اعلام میشود که وزارت بهداشت کشور اعلام کرده که آمارهای فعلی، مربوط به سال 78 است و آمار جدید ملی شیوع بیماریها روانی تا پایان شهریور اعلام میشود، بنابراین در آینده نزدیک باید منتظر آمارهای وحشتناکتری در زمینه ابتلای ایرانیان به بیماریهای روانی باشیم.
عوامل بروز بیماریهای روانی کاملن مشخص و واضح است، سومدیریت در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی کشور منجر به ایجاد مشکلاتی همچون شکاف بین نسلها، گرانی، بیکاری، جا ماندن والدین از روشهای نوین فرزندپروری، نهادینه نشدن سیستم غربالگری در کشور، کمرنگ شدن روابط عاطفی میان اعضای خانواده، افزایش سن ازدواج، ورشکستگی، از کار افتادگی، پرکاری و ساعات طولانی کار در طول شبانه روز و دهها مورد دیگر شده است.
در کنار این عوامل دولت در برنامهریزیهای خود آنچنان که باید و شاید به بهداشت روانی جامعه توجه نمیکند که نمونه بارز آن کمبود تختهای بیمارستانی برای این دسته از بیماران است، به طوری برای 90 هزار بیمار روانی مزمن در کشور تنها 30 هزار تخت وجود دارد، بنابراین این دسته از بیماران در نظام سلامت کشور جایگاهی ندارند، به طوری که حتا در گزارشهای رسمی اشاره شده است که در بسیاری از بیمارستانهای کشور این بیماران در وضعیتی ناخوشایند و به صورت ایزوله و منزوی نگهداری میشوند.
همچنین نبود پوشش بیمهای مناسب، نبود برنامهای مشخص برای کنترل شیوع بیماریهای روانی از سوی وزارت بهداشت، ضعف نظارت، اجرا نشدن قوانین و ضوابط موجود بر سر راه ساماندهی بیماریهای روانی در کشور از دیگر مشکلات این بخش است، بهطوری که منتقدان طرحهای دولت معتقدند، عمده برنامههای کشور در برخی حوزههای خاص تعریف و معطوف به کودکان، زنان و سالمندان است و به سلامت روان مردان جوان و میانسال و افراد دارای اختلالات جنسی با منشا روانی که تهدیدگر زنان و مردان در گروههای سنی مختلف هستند، توجه چندانی نشده است.
در کنار این مشکلات، اغلب کارشناسان از بیتوجهی و بیمهری مردم به روانشناسی و روانپزشکی انتقاد میکنند، بهطوری که جامعه به دلیل باورهای غلط و ترس از انگ خوردن قدمی برای درمان خود برنمیدارد.
نتیجه بیتوجهی دولت و مردم به شیوع بیماریهای روانی باعث شده که آمار خودکشی در ایران به شدت افزایش یافته و سالانه بیش از پنج هزار نفر جان خود را از این طرق از دست بدهند.
همسرآزاری، کودک آزاری، خارج شدن نیروی مفید کار از چرخه تولید و اقتصاد، ایجاد زمینه برای ابتلای نزدیکان و اعضای خانواده فرد مبتلا به بیماری مشابه و سایر بیماریهای روانی، افزایش آمار طلاق، خشونتهای خیابانی، قتل و حتا اختلافات مالی و صدها و صدها مورد دیگر، اثر ملموس کم توجهی به بهداشت روان است که در زندگی روزمره همه ما ایرانیها قابل لمس و مشاهده است.
و سخن آخر اینکه چند درصد از مسوولانی که در قانونگذاری، تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور نقش دارند، خود عاری از بیماریهای روانی هستند و آیا نسبت یک به سه تعداد مبتلایان به بیماریهای روانی در جامعه، در میان مسوولان کشور نیز صادق است که سیاستگذاریهای آنها باعث شده که انواع و اقسام بیماریهای روانی به صورت قارچگونه در جامعه و خانوادهها رشد کند؟
مهرداد/ رادیو کوچه
موضوع امروز برنامهی هشت کوچه، «پیشرفت و موفقیت» است. این واژه در هرکجا و هر فرهنگ و نزد افراد گوناگون تعریف متفاوتی دارد و جلوههای گوناگونی. با هم به کوچههای هشت کوچه امروز میرویم تا ببینیم این واژه در هرکوچه و نزد اهالی آن چه معنا و مفهومی دارد.
کوچههای هشت کوچهی امروز و این برنامه:
کوچه خاکی، کوچه مدرسه، کوچه پایین، کوچه بالا، کوچه علیچپ، کوچه بازار، کوچه رویا و کوچهی حافظ، ساکن هر شهر و خیابان و کوچهای که هستید همراه ما باشید با هشت کوچه.
خبر / رادیو کوچه
شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مقیسه، برای شش فعال کرد، به اتهام «اقدامات تروریستی و عضویت در گروه سلفی» حکم اعدام صادر کرده است.
به گزارش دیدهبان حقوق بشر کردستان، دادگاه انقلاب تهران برای بهنام رحیمی، اصغر رحیمی، یاور رحیمی، مختار رحیمی، بهمن رحیمی و مردان ملکی حکم اعدام صادر کرده است.
بر اساس این گزارش، افراد یاد شده، از دو سال پیش در سنندج بازداشت بودند و سپس به اوین انتقال و بعد از چند ماه، به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند.
مصطفی خلجی / رادیو کوچه
mostafa.k@koochehmail.com
«اسراییلیها و ایرانیها انگار از یک تبار و نژاد هستند و یک ملت را تشکیل میدهند، با این تفاوت که در ایران زنان بسیار زیباترند.» این جملات از «ران لشم» (Ron Leshem) یکی از نویسندگان جوان اسراییلی است که به تازگی رمان «نیلوفر» را درباره ایران امروز منتشر کرده است.
راوی داستان «نیلوفر» که با زبانی پراحساس و گاهی شاعرانه نوشته شده، یک پسر جوان 18 ساله به نام «کامی» است که معصوم، خوشبین، رویاپرداز و تشنهی تجربههای جدید است. نویسنده این شخصیت را چنان خوب پردازش میکند که از همان ابتدای داستان، خواننده با او همراه میشود و با او مستی اولین عشقاش را مزهمزه میکند.
«کامی» ایدهآلیست است، اما میداند که زندگی یعنی تجربه کردن. به همین دلیل تصمیم میگیرد که شهرستان کوچک خود را ترک کند تا تهران را کشف کند و درسش را ادامه دهد. در دانشگاه، او با دختری همسن خودش به نام «نیلوفر» آشنا میشود که زیبا و طغیانگر و همچنین راننده ماشین مسابقه است. نیلوفر هم مثل کامی، تشنه زندگی است. او میخواهد خطوط قرمز را زیرپا بگذارد، هنرمندی خانه به دوش شود. او چون راننده معروفی در مسابقات اتومبیلرانی است، چندان به مذاق حکومت خوش نمیآید، با این حال نیلوفر میخواهد بیشتر و بیشتر افتخار کسب کند.
این دو جوان بدون اینکه با هم ازدواج کنند، یکدیگر را دوست دارند و تصمیم میگیرند که از تمامی آزادیهایی که حکومت در ایران نهی میکند، لذت ببرند. آنها به مهمانی جوانان پولدار تهران میروند و دوست دارند با بقیه مواد مخدر را تجربه کنند. آنها به بازار سیاه کتابهای مخفی یا جلسات جوانان مبارزی سرک میکشند که گاهی غمگین و سرسخت، اما شجاع تا مرز به خطر انداختن زندگیشان هستند.
ران لشم، نیلوفر را همچون یک «حاشیهنشین جامعه ایران» به تصویر میکشد. او آنقدر به استقلالش وابسته است که حاضر نیست به هیچچیز یا هیچکس و گروهی وابسته شود. ران لشم دنیای نیلوفر را با دقت بسیار بازسازی میکند. این نویسنده اسراییلی دوست دارد به مخاطبانش ایرانی را نشان دهد که وجود دارد اما کسی نمیشناسد. ایران ران لشم مخلوطی از اشتیاق، تعجب، سوال و پریشانی است. به عقیدهی منتقدان، ران لشم توانسته برای تصویر ایران امروز، دچار بازیهای پنهان و توهمات نویسندگی نشود.
یکی از مسایلی که شخصیت «نیلوفر» در رمان «نیلوفر» با آن درگیر است موضوع بلوغ است. مرز میان کودکی و بزرگسالی؛ آن هم در کشوری مانند ایران. نیلوفر دوران بلوغ خود را در ناف تهران و در خانه «زهراخانم»، که قبلن در زمان شاه ستاره سینمای ایران و در اوج شهرت بوده، میگذراند.
اوج تراژدی این رمان، مرگ نیلوفر است که بعد از آن کامی با امیر آشنا میشود که گرایشهای اسلامی دارد.
ران لشم، متولد سال ۱۹۷۶، نویسنده و خبرنگار است. «بوفور»، اولین رمان لشم، جایزه «سپیر» را به دست آورد و «ژوزف سدار» فیلمی بر اساس همین رمان ساخت که جایزه خرس نقرهای جشنواره برلین سال ۲۰۰۷ را بهدست آورد. این نویسندهی جوان اسراییلی همیشه خود را جهانوطن حس کرده است.
لشم که به دلیل ملیت اسراییلیش نمیتواند به یک سری از کشورها برود، از طریق اینترنت به خیلی از این کشورها سفر کرده است. او از همین طریق با سوریها، لبنانیها و به ویژه ایرانیان ارتباط برقرار کرده است.
ران لشم عاشق فرهنگ ایران است، به حدی که آپارتمانش در تلآویو پر است از نمادهای ایرانی و همچنین آلبومهای موسیقی و پوسترهایی از ایران. این نویسنده برای نوشتن رمان نیلوفر، خودش را جای یک جوان ایرانی تصور کرده و انگار در مدت نوشتن این رمان همراه قهرمانانش در ایران زندگی کرده است.
ران لشم میگوید: «گاهی روی موکت آپارتمانم دراز میکشم و عکسهای تهران را که بر دیوارهای خانهام آویزان است نگاه میکنم. خانهام را در تهران جستوجو میکنم و راههایی را که باید از خانه به سمت دانشگاه برم را روی نقشه گوگل پیدا میکنم.»
کتاب «نیلوفر»، پیش از اعتراضات اخیر ایران نوشته شده، اما به خوبی محدودیتهایی را که برای جوانان ایران وجود دارد به تصویر کشیده است. این رمان به خوبی نشان میدهد که چگونه ایرانیان در زندگی روزمره خود مشغول «جنگیدن» هستند.
همچنین ران لشم همزمان پریشانی جوانان ایرانی و اسراییلی را با هم مقایسه میکند و آنها را بسیار به هم شبیه میداند. به عقیده ران لشم: «به دلیل حاکم شدن طرز فکر افراطیون، ممکن است که اسراییل هم روزی تبدیل به کشوری تاریکاندیش شود و مردم هم میتوانند به آن عادت کنند.»
چهارشنبه 29 تیر 90 / 20 ژوئیه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
مجله جاماندگان- «زنان بردگان جنسی حکومت»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
کافه قصه- «ترس از قانون»- مهرداد
زخم- «از هر سه ایرانی، یک نفر بیمار روانی است»- افشان برزگر
بخش دوم خبرها
هشت کوچه- «آدمهای موفق، کوچههای پیشرفت»- مهرداد
گزارش ادبی- «نیلوفر، رمان یک نویسندهی اسراییلی درباره ایران»- مصطفی خلجی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
ناصر تقوایی، فیلمساز ایرانی اعلام کرد همه عوامل بازداشتشده فیلم «تهران من، حراج» پس از یک روز بازداشت با قرار وثیقه آزاد شدهاند اما همسرش، مرضیه وفامهر، از بیست روز پیش در زندان قرچک ورامین نگهداری میشود.
مسوولان قضایی تاکنون به صورت رسمی از اتهام یا اتهامات منتسب به مرضیه وفامهر سخن نگفتهاند اما برخی وب سایتها علت بازداشت این هنرمند را بازی در فیلم «تهران من، حراج» اعلام کردهاند. فیلمی که به گفته آقای تقوایی مجوز ساخت از سوی وزارت ارشاد داشته و برخلاف شایعات مطرح شده، زیر زمینی نبوده است.
فیلم «تهران من، حراج» ساخته گراناز موسوی، فیلمساز ایرانی مقیم استرالیا است و آقای تقوایی میگوید او این فیلم را به عنوان پایاننامه خود ساخته است.
به گزارش روز آنلاین، این کارگردان سینما در پاسخ به این سووال که پرونده همسرش در کدام شعبه دادگاه است میگوید: «دادگاه جدیدی است گویا، دادگاه فرهنگ و رسانهها که در میدان ارک است اما فرهنگ و رسانهها مربوط به وزارت ارشاد است و اینها مسئله تخصصی هستند و قاضیای که از سینما درکی ندارد نمیتواند نظر دهد. ببینید؛ قاضی اصلن آدم سینمایی نیست و شاید در عمرش به دلیل اعتقادات دینیاش اصلن فیلم هم ندیده باشد. واقعن آدم نمیداند چه باید بکند. با این حال حتا اگر آنچه را که مدعی هستند قبول کنیم، یا حکم شرعی را در نظر بگیریم جریمه نقدی دارد یا شلاق، نه اینکه بگیرند یک ماه بلا تکلیف زندان نگهدارند.»
همسر خانم وفامهر میافزاید: «اگر مسئلهشان پخش فیلم در ایران است که ربطی به همسر من ندارد. کارگردان فیلم همین چند وقت پیش به من زنگ زد که نسخهای را که میخواهیم در ایران نمایش دهیم به ارشاد میفرستیم که نظر دهند؛ حالا به صورت قاچاقی نسخه این فیلم پخش شده ولی نمیروند قاچاقچی را بگیرند، همسر مرا بازداشت کردهاند.»
به گفته آقای تقوایی قرار است جلسهای در وزارت ارشاد برای بررسی مسئله بازداشت خانم وفامهر، پگاه آهنگرانی و مهناز محمدی تشکیل شود.
بیشتر بخوانید:
جلال ایجادی / استاد دانشگاه و عضو حزب «اروپای اکولوژی- سبزهای فرانسه»
جهان ما بیش از پیش به اکولوژی نیازمند است و اکولوژیستها پروژههای بزرگی برای فرانسه و جهان دارند. امروز در پارلمان اروپا مبارزات اکولوژیستها اجازه داده تا تلاش توانمندی برعلیه تخریب جنگلها و آلودگیهای صنعتی و جلوگیری از ورود محصولات «او.ژ.ام» در بازار در جریان باشد و بهعلاوه با توجه به افزایش گرمای زمین با حمایت و پشتکار اکولوژیستها فعالیت گستردهای درگیر است تا گازهای گلخانه برای سال 2020 بهمیزان 20 درصد کاهش داشته باشد. اکولوژیستها در آلمان رشد بسیار زیادی کرده و امروز دومین نیروی سیاسی گشتهاند. در فرانسه نیز در سالهای اخیر حضور آنان در میدان مبارزات سیاسی بسیار چشمگیر گشته است. در فرانسه از سیسال پیش اکولوژیستها در کارزار انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنند، زیرا بهترین موقع جهت ارایه برنامه و سیاست به جامعه است و بهعلاوه قصد طرفداران محیط زیست مداخله در قدرت سیاسی و بهدست گرفتن مسوولیتها برای زمامداری است. بحران جهانی زیست محیطی و بحران افزایش گرمایش زمین و تخریب و آلودگی ناشی از فعالیت انسانی و صنعتی و اقتصادی، تلاش سنگین و بیسابقه و همهجانبهای را میطلبد و بهاین جهت اکولوژیست آگاهند که نیروهای سیاسی دیگر حساسیت لازم را نداشته و ندارند و اغلب، چه راست و چه چپ، با بینش مولدگرا میباشند. برنامه اکولوژیستها برنامه سیاسی برای تغییر است. این برنامه از طریق آگاهسازی و آموزش شهروندان و از طریق یک مبارزه مداوم سیاسی میسر است. سیسال پیش نیروهای راست و چپ سنتی، مبارزه و پروژه اکولوژیستهای فرانسه را به تمسخر میگرفتند، ولی امروز همه ادعا دارند که به اکولوژی توجه جدی دارند و بهمحض تصمیمگیری و سیاستهای عملی و قاطع متاسفانه ادعاها فراموش میگردند. تلاش اکولوژیستها نشان داد که در نقد جامعه پیشرو بوده و به مسایل اساسی جهان ما توجه میکنند. آنان سی سال پیش کوچک بودند ولی امروز یک نیروی برجسته سیاسی در فرانسه بشمار میایند. در انتخابات منطقهای اخیر طرفداران محیط زیست، حزب «اروپای اکولوژی- سبزها»، با کسب 16 درصد آرا به دومین نیروی چپ فرانسه تبدیل شدند. کمونیستها بهدنبال سقوط شوروی کمکم نفوذ و اعتبار خود را از دست دادهاند، سوسیال دمکراسی اگرچه هنوز نیروی کمی اصلی جناح چپ بهشمار میاید، ولی در آغاز یک روند نزولی بوده و حزب سوسیالیست بهمثابه یک نیروی سیاسی با توجه به مسایل حاد جهانی امروز فاقد یک درک پیشرو میباشد.
درسال 2012 در فرانسه انتخابات ریاست جمهوری است و جامعه بیلان کار نیکلا سارکوزی را به قضاوت میکشد. همه احزاب خود را برای این کارزار آماده میکنند. برخی احزاب به انتخابات درونی دست میزنند تا کاندیدای خود را برای این انتخابات مشخص کنند. نزد اکولوژیستها، به دنبال یکسال مبارزات انتخاباتی درون حزبی، خانم «اوا ژولی» با 58 درصد پیروز شد. تعیین این کاندیدا، ما سبزهای اکولوژیست را برای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه مهیا ساخت. «اوا ژولی» که فرانسوی نروژی تبار است وقاضی برجسته دادگستری فرانسه میباشد، دارای مبارزات چشمگیری علیه فساد مالی سیاسی در فرانسه و در سطح بینالمللی بوده و بهعنوان یک قاضی با تهور، افراد سیاسی مهمی را به پای میز محاکمه کشاند. پیکار او علیه فساد مالی جهانی و مبارزهاش برای اکولوژی سیاسی ویک اقتصاد پایدار و اخلاق سیاسی، انگیزه اصلی او در فعالیت انتخاباتی ریاست جمهوری میباشد. او فردی پرتلاش و با صداقت بوده و از حمایت نه تنها طرفداران محیط زیست، بلکه همچنین از توجه بخشی از جامعه زنان و نیز جناح چپ و میانه جامعه فرانسه نیز برخوردار است. بهطور مسلم در روند مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه، برای دور دوم انتخابات، ائتلاف سیاسی حزب ما با دیگر احزاب مانند سوسیالیستها و سایر نیروهای چپ مطرح خواهد شد. این استراتژی ائتلافی نیازمند تحلیل از تناسب قوای سیاسی احزاب خواهد داشت، ولی امروز آنچه اصل است مبارزه مستقل کنونی برای اکولوژی سیاسی و برنامههای ما برای جامعه فرانسه است. بدون یک مبارزه پیگیر برای اکولوژی و بدون آموزش و بسیج شهروندان هیچگونه ائتلاف درست و متمایل به شعارهای اکولوژیستها، ساخته نخواهد شد. تناسب قوای واقعی را بر پایه برنامه و پروژه و بر پایه قدرت سیاسی و وزنه و حضور اجتماعی اکولوژیستها و حامیان آنان میتوان بهوجود آورد، و در چنین حالتی است که زمینه برای اجرای سیاست اکولوژیکی هموار میشود. عدم حضور اکولوژیستها در دور اول با توجه به تمایلات هژمونیگرایی نیروهای چپ، راه را بروی مذاکرات جدی میبندد و ما را از مسوولیتها دور خواهد کرد.
برنامه اکولوژیستهای فرانسه را میتوان به ترتیب زیرمعرفی کرد:
اقتصاد پایدار: اقتصاد کنونی جهانی بحرانزا و مخرب محیط زیست است. تغییر و تبدیل اکولوژیکی اقتصاد و جهت دادن آن بهسوی اقتصاد پایدار یک اصل برجسته است. پیش بردن برنامه در زمینه انرژیهای پاک، تحول در سیستم حمل ونقل، کاهش استفاده سوخت مواد فسیلی و خروج از کشاورزی مولدگرا که پیوسته از مواد شیمیایی برای تولید انبوه استفاده میکند.
خروج از اتم: خروج از سیاست اتمی و پایان دادن به نیروگاههای اتمی در طی بیست سال آینده. این سیاست مستلزم سرمایهگذاری وسیع و سریع در تولید انرژی پاک وتوسعه یارانههای مالی و آموزش حرفهای برای ایجاد شغلهای جدید دراین اقتصاد است. این سیاست نیازمند یک تصمیمگیری اساسی در برابر کارتلهای نفتی و هستهای میباشد.
جامعه وسلامتی: مقابله با بحران مسکن باتوسعه مسکنسازی با کیفیت و متکی بر معیارهای زیست محیطی و اقتصاد پایدار، توجه مرکزی به امر سلامتی در جامعه و مبارزه علیه همه برنامهها وفعالیتهایی که محیط زیست را آلوده کرده و سود صنایع را بر سلامتی همگانی برتر میداند.
فساد مالی وحمایت از صنایع: مبارزه علیه مکانیسم فساد مالی در جهان، برقراری یک سیستم تنظیم وکنترل در اروپا، کاهش بیعدالتی در سیستم مالیاتی، برنامه جهت تحکیم صنایع در اقصاد کشوری و مقابله کردن با رفتن صنایع به کشورهای دیگر و محدود کردن میزان درآمدهای بالا در جامعه.
دنیای کار: گسترش کارآموزی حرفهای در طول زندگی، بهبود اساسی در شرایط کاری و حقوق کارکنان، تحکیم دمکراسی در بنگاههای تولیدی و تقویت مذاکرات سه جانبه بازیگران اجتماعی.
دمکراسی بیشتر: تقویت مکانیسمهای دمکراتیک با تقویت نقش پارلمان، حق رای برای خارجیهای مقیم، عدم تمرکز مسئولیت در نزد منتخبین مردم و تقسیم مسوولیتها، تقویت زبانهای منطقهای و رعایت گوناگونی فرهنگی.
سیاست بینالمللی: تلاش جهانی برای همزیستی مسالمتآمیز و صلح جهانی، پشتیبانی از حقوق بشر و مبارزه برای دوره جدیدی از مذاکرات جهت خلع سلاح اتمی در سطح بینالمللی.
بهامید روزی که در ایران درک از ویرانگریهای زیستمحیطی بهطرز بیسابقه افزایش یابد، وجدانها بیدار گردند و قدرت اکولوژیستها برای تغییر اکولوژیکی ایران تعیین کننده گردد. ما اکولوژیستها بهسختی کار آگاهیم.
خبر / رادیو کوچه
فرانسه در واکنش به اعلام خبر نصب سانتریفوژهای تازه و جدید در تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی با محکوم کردن این اقدام گفت که تهران با این کار فقط قصد دارد رفتار تحریکآمیز از خود نشان دهد و به جای حل مسایل و همکاری، به تقابل بیشتر دامن بزند.
به گزارش رویترز، وزارت خارجه فرانسه روز سهشنبه، 19 ژوئیه، در بیانیهای گفت: «اینگونه رفتار ایران و تایید بر این که قرار است برنامه غنیسازی اورانیوم شتاب و سرعت بیشتری داشته باشد، موید همان نظر اعلام شده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که به فعالیتهای اتمی ایران مظنون است و آن را در خدمت اهداف صلحآمیز نمیداند.»
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز سهشنبه اعلام کرد ایران به زودی سانتریفوژهای بیشتر و از مدلهای جدیدتری را نصب خواهد کرد چرا که «قرار است برنامه هستهای و غنیسازی اورانیوم از سوی ایران با سرعت بیشتری دنبال شود.»
وی همچنین گفته که ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از قصد خود مطلع کرده و این نهاد بینالمللی از نصب سانتریفوژهای جدید باخبر است.
سازمان انرژی اتمی ایران میگوید توان این را دارد که نسل جدیدی از سانتریفوژها را مونتاژ و نصب کند.
بیشتر بخوانید:
«بررسی طرح گامبهگام در مورد برنامه هستهای ایران»
مازیار مهدویفر
پس از تصویب و اجرایی شدن قانون ممنوعیت کشیدن قلیان برای خانمها، اعلامیه بالا بر سردر و پشت شیشه رستورانها و کافههای سنتی جاخوش کرده است. دولت و نیروی انتظامی اعلام کردهاند که علت تصویب و اجرای این قانون نارضایتی و مخالفتهای خانوادهها با قلیان کشیدن خانمها در رستورانهاست. این جمله را که شنیدم یاد سالهای جنگ ایران و عراق و پس از آن افتادم. هر وقت حکومت میخواست کاری انجام دهد که میدانست مردم خوششان نمیآید فورن آن را وصل میکرد به خانواده شهدا. مثلن اگر پخش یک سریال تلوزیونی ناگهان متوقف میشد یا جلوی اکران فیلمی را در سینما میگرفتند شایع میشد که به علت مخالفت خانواده شهدا، با پخش آن سریال یا اکران فیلم مزبور، این اتفاق افتاده است. ما هم که آن موقع کوچک بودیم و درک درستی از جنگ، جبهه و شهدا و خانواده آنان نداشتیم همیشه «خانواده شهدا» را به صورت جمعی عبوس و سیاهپوش تصور میکردیم که دوره افتادهاند تا جلوی هرگونه شادی و تفریح مردم را بگیرند. بگذریم که بعدها فهمیدیم که اساسن این «خانوادهها» نقشی در رویدادهای ذکرشده و مشابهات آن نداشتهاند، و در بسیاری موارد بسیاری از آنان نیزاز رفتارهای مندرآوردی حکومت و همین سواستفادهها در عذاب بودند. حالا پس از گذشت سالها از آن ماجراها بار دیگر حاکمیت برای توجیه عملکردهای عجیب خود پای گروهی به نام «خانوادهها» را پیش کشیده است.
اگر بخواهیم در جامعه امروز ایران تعریفی دمدستی و نزدیک به واقعیت از خانواده داشته باشیم میتوان گفت که خانواده یعنی زن و شوهر (پدر و مادر) با یا بدون فرزند یا فرزندان که هر کدام از این عناصر میتوانند در محدوده سنی مختلفی قرار گیرند. به عبارت دیگر هر کدام از موجودات دوپایی که توی خیابان در حال راه رفتن هستند یا توی ماشین و اتوبوس نشستهاند و حتا آنهایی که پشت موتور در حال گاز دادن هستند! طبق تعریف اعضایی از یک خانواده به حساب میآیند. حالا به نظر شما کدام یک از اینها با کشیدن قلیان آن هم فقط و فقط در مورد خانمها مخالفند؟
شاید دلیل ، مضرات قلیان برای سلامتی باشد و خانوادهها هم نگران سلامتی اعضای خود هستند و دولت هم وظیفه خود دانسته که برای حفظ سلامت و نشاط جامعه، کشیدن آن را ممنوع اعلام کند. اما همانطور که میدانیم مردان نیز در کنار زنان بخشی از جامعه و نهاد خانواده هستند و حفظ سلامت آنها هم خواسته خود خانوادهها و هم منطقن و قانونن بخشی از وظایف دولت است. پس اگر دلیل منع مصرف قلیان حفظ سلامت جامعه بود، این قانون باید در مورد آقایان هم اجرا میشود.
داستان آلودگی هوای تهران و شهرهای دیگر، که دیگر فریاد همه را درآورده. چرا برای آن تدبیری اندیشیده نمیشود؟
بماند که اگر داستان، این بود مسایل بسیار دیگری وجود داشت که هم همهگیرتر بود، هم ضررهای بیشتری برای سلامت افراد جامعه داشت، هم طیف وسیعتری از جامعه حتا کودکان و نوزادان، درگیر آن بودند و هم صدای «خانوادهها» در مورد آنها بارها درآمده بود.
مثلن همین ارسال پارازیت روی شبکههای ماهوارهای.
پارازیتهایی که توسط خود دولت تولید میشود و سلامت همان «خانوادهها» را از زن و مرد تا پیر و جوان نشانه گرفته. کار سادهای هم هست. باور کنید با فشار چند دکمه میتوان ارسال پارازیت و مضرات جبرانناپذیر آن را به تاریخ سپرد. تازه فایده دیگرش هم این است که همان «خانوادهها» که ظاهرن خیلی برای دولت مهم هستند میتوانند با خیال راحت بنشینند و سریالهای شبکههای مختلف را تماشا کنند . شاید این جوری دیگر قلیان هم نکشند! تازه صدا و سیمای آقای ضرغامی هم کمتر به زحمت تولید فیلم و سریالهای فاخر میافتد.
یا داستان آلودگی هوای تهران و شهرهای دیگر، که دیگر فریاد همه را درآورده. چرا برای آن تدبیری اندیشیده نمیشود؟ نکند آقایان فکر میکنند ضرر دود قلیان برای سلامت خانوادهها بیشتر از آلودگی هواست.
از حواشی بگذریم و بگوییم داستان از کجا آب میخورد.
داستان «خانوادهها» هم چون داستانهای قبلی یک بهانه است. بهانهای برای حاکمان تا از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنند. قلیان پدیده تازهای نیست. اختراع آن به سالها قبل برمیگردد و همیشه کم و بیش در محافل مختلف حضور داشته و دارد.همیشه هم برای سلامت ضرر داشته و اثرات زیان آور دخانیات هم همیشه حد اقل طی چند ده سال اخیر برای همه آشکار بوده. اما چیزی که طی سالیان اخیر در مورد قلیان و در ایران رخ داده و با پاشنه آشیل حکومت ارتباط نزدیکی دارد روی آوردن قشر جوان و روشنفکر جامعه به آن است. اگر تصویر قدیمی ما از قلیان پیرمرد یا پیرزنی بود که تنها یا در میان جمع، در حال پک زدن به قلیان توی ذهنش به این فکر میکرد که آیا نماز عصرش را به موقع خوانده یا نه، یا اگر کشاورزی بود که در فصل زمستان و در وقت بیکاری توی قهوهخانه مینشست و در حالیکه پکی به قلیان میزد به ریزش دانههای برف پشت شیشه قهوهخانه نگاه میکرد و با دوستانش از شروع فصل کاشت سال بعد سخن میگفت، امروز داستان چیز دیگریست.
بهتر است بگویم آنچه سبب تصویب و اجرای این قانون شده چیز دیگریست.
امروز در کافههای در بند و درکه و رستورانهایی که قلیان به راه است جوانان به بهانه کشیدن قلیان دور هم جمع میشوند، اما حرفها دیگر راجع به موارد ذکر شده نیست. دختر و پسر جوان و میانسال وقتی دور هم جمع میشوند چه قلیان باشد یا نباشد راجع به مسایل روز ایران و جهان حرف میزنند. راجع به خیانتهایی که دولت در حق تک تک آنها چه مرد و چه زن روا داشته، راجع به تمام حقوقی که همه مردم دنیا یا لااقل اغلب مردم دنیا، از آنها برخوردارند و در کشور ما خبری از آنها نیست. راجع به گرانی، تورم، بیکاری و حتا تقلب در انتخابات. اما آقایان باز هم طبقه معمول صورت مسئله را چسبیده و دنبال پاک کردن آن به بهانههای مختلفند.
حاکمیت میداند که این بار جنبش فکری جوانان ایران با حضور هموزن زنان و مردان شکل گرفته و میداند که این جنبش بدون حضور دختران و زنان نیمی از قدرت خود را از دست میدهد. پس از هر طریقی دنبال ضربهزدن به این جنبش به بهانههای مختلف هستند. قلیان در جامعه امروز ایران یک بهانه است برای ساعتی دور هم بودن و حرف زدن.هنوز آن پیرزن قلیان خود را میکشد. هنوز مرد کشاورز در حال کشیدن قلیان به دانههای برف خواهد نگریست. مرد معتاد هم در قهوهخانه پایین شهر آرزوهای از دست رفته خود را در دود قلیان شماره خواهد کرد.اما جوانان ما بهانههای دیگری برای با هم بودن پیدا خواهند کرد. کسی با شیوع قلیان موافق نیست. اما برخورد دوگانه آقایان در تک جنسی! کردن کشیدن قلیان وآزادی کشیدن آن برای مردان، آدم را یاد این شعر میاندازد:
قربان روم خدا را
یک بام و دو هوا را
این ور بام، سرما
آن ور بام، گرما.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، فرماندار شهرستان خاش، در استان سیستان و بلوچستان، روز چهارشنبه، 20 ژوئیه، اعلام کرد که به جان دادستان این شهرستان سوقصد شده اما او از این سوقصد جان سالم به در برده است.
به گزارش فارس، شامگاه سهشنبه، فضلاله شهبازی، دادستان خاش، در حال تردد یکی از خیابانهای این شهر مورد حمله افراد مسلح ناشناس قرار گرفته است.
این سومین سوقصد نافرجام به جان آقای شهبازی است و فرماندار خاش گفته است که تحقیقات برای شناسایی عاملان این حمله و انگیزه آنان آغاز شده است.
لازم به اشاره است استان سیستان و بلوچستان محل فعالیت برخی گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی است و از گذرگاههای عمده قاچاق مواد مخدر هم محسوب میشود.
خبر / رادیو کوچه
در حالیکه کمیته منتخب پارلمان بریتانیا از عملکرد پلیس و موسسه «نیوزاینترنشنال» در ماجرای شنود تلفنی به شدت انتقاد کرده است، روز چهارشنبه، 20 ژوئیه، نخست وزیر برای ارایه گزارشی در این زمینه در جلسه اضطراری پارلمان شرکت میکند.
به گزارش دفتر نخست وزیر بریتانیا، دیوید کامرون در جلسه اضطراری مجلس عوام پارلمان بریتانیا حضور خواهد یافت و با ارایه بیانیهای در مورد واکنش دولت نسبت به این بحران و «قضاوت» خود در ارتباط با این ماجرا، به سوالات نمایندگان پاسخ خواهد داد.
از آنجا که پارلمان بریتانیا تعطیلات تابستانی خود را آغاز کرده، جلسه روز چهارشنبه به طور فوقالعاده و با فراخواندن نمایندگان از تعطیلات برگزار میشود و آقای کامرون هم با ناتمام گذاشتن سفرش به آفریقای جنوبی، برای حضور در پارلمان به لندن بازگشته است.
انتظار میرود یکی از محورهای اصلی سوالات نمایندگان احزاب مخالف از نخست وزیر به تصمیم او در استخدام یکی از کارمندان ارشد موسسه نیوزاینترنشنال به عنوان مشاور رسانهای خود ارتباط داشته باشد.
در همانحال، یک کمیته منتخب از نمایندگان پارلمان بریتانیا با انتشار گزارشی، از عملکرد مقامات پلیس و نیز موسسه نیوزاینترنشنال، متعلق به روپرت مرداک، در روند رسیدگی به رسوایی شنود تلفنی، به شدت انتقاد کرده است.
در این گزارش، مقامات نیروی پلیس متروپولیتن (پلیس لندن) به ارتکاب «مجموعهای از قصور و کوتاهی» در روند تحقیقات درباره شنود تلفنی متهم شدهاند.
کمیته امور داخلی مجلس عوام بریتانیا همچنین از «اقدامات عمدی گروه رسانهای نیوزاینترنشنال برای بینتیجه ماندن تحقیقات اصلی» درباره شنود تلفنها در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ میلادی انتقاد کرده است.
اعضای این کمیته پارلمانی بریتانیا خواهان اختصاص منابع بیشتر برای انجام تحقیقات پلیس شدهاند تا قربانیان شنود تلفنی بتوانند سریعتر در جریان امور قرار بگیرند.
انتظار میرود دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا هم در ارتباط با این تحقیقات توضیحاتی ارایه دهد.
بیشتر بخوانید:
«مرداک مسوولیت در رسوایی شنود تلفنی را رد کرد»
رادیو کوچه
1810 میلادی- «کلمبیا» از اسپانیا استقلال یافت. این کشور در آمریکای مرکزی، در شرق اقیانوس آرام و در همسایگی ونزوئلا، برزیل، پرو، اکوادور و پاناما واقع شده است و پایتخت آن شهر «بوگوتا» نام دارد. انقلاب مردم کلمبیا برای به دست آوردن استقلال از سال 1781 آغاز اما سرکوب شد. باردیگر شورش در مستعمرات اسپانیا برای استقلال شروع شد و سرانجام در چنین روزی در یک کودتای نظامی، حکومت استعماری اسپانیا برچیده، اعلامیه استقلال کلمبیا تهیه و منتشر شد. هرچند این کودتا با شکست مواجه بود ولی در سال 1819 انقلاب بزرگی به رهبری «سیمون بولیوار» مبارز آزادیخواه آمریکایی، نظام استعماری اسپانیا را برای همیشه در این منطقه خاتمه داد.
1822 میلادی- «یوهان گرگور مندل» (Johann Gregor Mendel) زاده شد. وی کشیشی اتریشی بود که به عنوان پدر دانش «ژنتیک نوین» شناخته میشود. گرگور مندل در سال ۱۲۴۴ توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات وراثتی را که حاصل آزمایشهایش روی گیاه نخود فرنگی بود، شناسایی کند. ولی از آنجایی که در جامعه علمی آن زمان بسیاری از افراد به دیدگاهها و کشفیات او اهمیت چندانی ندادند، نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. در سال ۱۹۰۰ میلادی کشف دوباره قوانین ارایه شده از سوی مندل، توسط «دوریز» (Hugo de Vries)، «شرماک» (Erich von Tschermak) و «کورنز» (Carl Erich Correns) باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان «پدر علم ژنتیک» شناخته شود.
بعد از کشف مجدد کارهای مندل در ابتدای این قرن، خیلی سریع به این موضوع پی برده شد که اصول اساسی وراثت که وی در نخود کشف کرده بود در گونههای گیاهی و جانوری دیگر نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
مندل مسئلهی وراثت را در گیاه نخودفرنگی بررسی کرد. او دو نوع نخودفرنگی را یکی با دانههای سبز و دیگری با دانههای زرد انتخاب و استدلال کرد که در تعیین هر ویژگی دو عامل نقش دارد. یکی از این دو عامل بر دیگری ارجحیت داشته و آن ویژگی یا خصوصیت را تعیین میکند. امروزه این عوامل، «ژن» نامیده میشود. یافتههای معاصر نشان میدهد که قانون مندل در مورد ژنهای پیوسته صحیح نیست. زیرا تمامی ژنهای موجود بر روی یک کروموزوم با یکدیگر در ارتباط بوده و متعلق به گروه پیوستهی مشابهی هستند.
1866 میلادی- «گئورگ فردریش برنهارد ریمان» (Georg Friedrich Bernhard Riemann) ریاضیدان آلمانی درگذشت. کارهایش در زمینه آنالیز و هندسه دیفرانسیل پایه ریاضی نظریه نسبیت عام شد.
این ریاضیدان در سال ۱۸۴۶ وارد دانشگاه «گوتینگن» شد و به شاگردی «فردریک گائوس» برجستهترین ریاضیدان معاصرش پرداخت. مهمترین فرضیه وی این بود که از یک نقطه فرضی نمیتوان خطی به موازات خط دیگر رسم کرد. این فرضیه اساس هندسه نااقلیدسی را بنیان نهاد. تحقیقات وی در مورد اعداد اول بسیار جالب توجه است. او در ریاضیات، هندسهای را ایجاد کرد که به نام خودش شهرت یافت. در هندسه ریمانی از سطحی کروی بحث میشود و احکام آن نیز مربوط به اشکالی است که بر آن سطح، تصور میشود. در این هندسه، بین دو نقطه میتوان هر تعداد خط مستقیم که بخواهیم رسم کنیم و علاوه بر آن در هندسه ریمانی، مفهومی نظیر خط مستقیم و نامحدود وجود ندارد. نیم قرن بعد انیشتین توانست این نکته را ثابت کند که هندسه ریمانی، سیمای جهان را به صورتی واقعیتر از هندسه اقلیدسی مجسم میکند.
1974 میلادی- بخش ترکنشین قبرس توسط نیروهای نظامی ترکیه اشغال شد. ترکها و یونانینشینهای قبرسی از سالهای قبل در مورد سهم خود در حاکمیت این جزیره، اختلاف و درگیری داشتهاند. در این میان، ترکیه از ترکها و یونان از یونانیهای این جزیره حمایت میکردند. در سال ۱۹۷۴دولت ماکاریوس (Makarios)، رییس جمهوری وقت قبرس، در کودتایی به تحریک حکومت نظامیان یونان سرنگون شد و ترکیه با استناد به موقعیت خود به عنوان یکی از تضمین کنندگان حق حاکمیت قبرس، واحدهای ارتش خود را در شمال این سرزمین مستقر کرد که با این اقدام نظامی ترکیه، قبرس، به دو بخش ترکنشین و یونانینشین با دو دولت جداگانه تجزیه شد. بخش شمالی قبرس همچنان در اشغال ترکیه باقی مانده است و مذاکرات رهبران دو بخش شمالی و جنوبی قبرس برای وحدت کشور و ایجاد حکومت واحد، هنوز به نتیجه نرسیده است. همچنین علیرغم همهپرسی درباره اتحاد دو بخش در اوایل سال 2004، قبرس به راه حلی برای پایان دادن به اختلافات دست نیافته است.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1944 میلادی- «هیتلر» در یک قرارگاه نظامی در پروس شرقی از توطئه قتل رهایی یافت. در این توطئه، انفجار بمب، چهار تن را کشت و گروهی دیگر را مجروح کرد.
1951 میلادی- «ملک عبداله» پادشاه وقت اردن به دست یک فلسطینی بهنام «مصطفی شکری» در «بیت المقدس» هنگام ورود به «مسجدالاقصی» با شلیک سه گلوله کشته شد.
1969 میلادی- «نیل آرمسترانگ» فضانورد آمریکایی نخستین انسانی بود که بر روی ماه گام نهاد.
1318 خورشیدی- «نعمتاله آزموده» معروف به «آغاسی» یکی از خوانندگان موسیقی مردمپسند دوره قبل از انقلاب در ایران، متولد شد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
بیبیسی انگلیسی
نیویورک تایمز
راسخون
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه، 20 ژوئیه، بر اثر حمله چند مرد مسلح به یک ایستگاه پلیس در شهر جنوبی کندهار در افغانستان، دستکم 4 تن به علاوه فرمانده پلیس ولسوالی کندهار کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، به نقل مقامهای محلی، زلمی ایوبی، سخنگوی ولایت کندهار، در تماسی تصریح کرد درگیری که روز پنجشنبه گذشته نیز در این منطقه رخ داد و 3 نفر مجروح بر جای گذاشت از 8 صبح به وقت محلی آغاز و تا یک ساعت بعد از آن ادامه داشت.
وی همچنین در این تماس اعلام کرد: «که در این درگیری که از صبح روز چهارشنبه آغاز شده و عدهای مسلح وارد ایستگاه شده و اقدام به تیراندازی کردند که بر اثر این تیراندازی چند تن کشته و مجروح شده که آمار دقیقی در دست نیست اما فرمانده پلیس ولسوالی کندهار کشته شده است.»
اما رییس بیمارستان کندهار از کشته شدن 4 تن و زخمی شدن 3 نفر خبر داده است.
این حمله یک هفته پس از ترور احمد والی کرزی، برادر حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان و از مقامات دولتی جنوبی این کشور درروز سهشنبه، 12 ژوئیه، روی داده است.
بیشتر بخوانید:
«حمله انتحاری در مراسم فاتحه برادر رییس جمهوری افغانستان»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 19 ژوئیه، روپرت مرداک، مالک شرکت رسانهای «نیوز کورپوریشن» در جلسه علنی کمیته پارلمانی مجلس عوام بریتانیا از رسوایی شنود ابراز شرمندگی کرد اما گفت که «شخصن مسوولیت این ماجرا را برعهده نمیگیرد.»
به گزارش بیبیسی، روپرت مرداک گفت که در این ماجرا، شماری از افرادی که به آنها اعتماد کرده بود، انتظاراتش را برآورده نکردند.
آقای مرداک تاکید کرد از عمق رسوایی آگاه نبود و تعدادی از کارکنانش در این باره به وی اطلاعات غلط داده بودند.
روپرت مرداک به همراه پسرش جیمز مرداک، به سوالات کمیته مذکور درباره رسوایی شنود غیرقانونی تلفنی توسط رسانههای متعلق به نیوز کورپوریشن پاسخ داد.
او گفت که دستکم ۵۳ هزار نفر در دنیا برای شرکتش کار میکنند و نشریه تعطیل شده «نیوز آو در ورلد» که در کانون این رسوایی قرار دارد، فقط یک درصد از حجم فعالیتهای نیوز کورپوریشن را تشکیل میداد.
روپرت مرداک در پاسخ به این سوال که چه کسی مسوول این ماجراست گفت: «افرادی که به آنها برای اداره (نیوز آو د ورلد) اعتماد کردم و شاید اشخاص مورد اعتماد آنها.»
جلسه پرسش و پاسخ از روپرت مرداک و پسرش که سه ساعت بهطول انجامید در پی حمله ناموفق یک فرد معترض به آقای مرداک حدود ۱۵ دقیقه متوقف شد.
این نخستین بار بود که آقای مرداک در ملاعام در مورد این رسوایی اظهار نظر کرد.
روپرت مرداک گفت وقتی ماجرای شنود غیر قانونی تلفنهای میلی داولر، دانشآموز نوجوانی که در سال ۲۰۰۲ به قتل رسید، توسط شرکت رسانهای خود را شنید، شوکه، وحشتزده و خجالتزده شد.
نمایندگان پارلمان بریتانیا از مرداک که مالکیت دهها شرکت رسانهای بینالمللی به ارزش میلیاردها دلار را بر عهده دارد و عنوان غول رسانههای جهان یدک میکشد سوال کردند.
آقای مرداک مسوولیت شخصی در این قضیه را رد کرد و در مورد شنود تلفنی قربانیان حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا توسط خبرنگاران مجموعه تحت امرش گفت هیچ سندی دال بر این قضیه وجود ندارد و فکر نمیکند که پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) نیز بتواند مدرکی بیابد.
آقای مرداک در این جلسه ضمن اشاره به اینکه «نیوزاینترنشنال»، شرکت زیرمجموعه «نیوز کورپوریشن» در بریتانیا، فقط حدود ۱۵ درصد از کل مجموعه تحت نظارت او را تشکیل میدهد، گفت از جزییات برخی تصمیمگیریها خبر ندارد و از پسرش خواست به این سوالات جواب بدهد.
دامنه این رسوایی، پلیس و دولت بریتانیا را هم در بر گرفته و تا کنون دو مقام ارشد پلیس لندن در همین رابطه استعفا دادهاند.
سر پل استیونسون، رییس پلیس مستعفی لندن و جان ییتس، معاون سابق او گفتهاند که هیچ کار اشتباهی نکردهاند.
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا هم به همین دلیل سفر خود به آفریقای جنوبی را زودتر ار موعد مقرر تمام خواهد کرد تا به کشور بازگردد.
بیشتر بخوانید:
«کشته شدن افشاکننده شنودهای تلفنی در لندن»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) مجلس، دادستان کشور، فرمانده ناجا و 3 وزیر را فراخواند
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=29&id=905433
وقوع حوادثی نظیر ماجراهای باغ خمینی شهر، کاشمر، قتل قوی ترین مرد جهان و مجروح کردن چند ناهی منکر واکنشهایی از سوی رییس مجلس و فرمانده ناجا در پی داشت و مجلس نیز در مصوبهای دادستان کل کشور، فرمانده ناجا وسه وزیر را برای بررسی ناامنیها فراخواند. علی لاریجانی رییس مجلس دیروز در نطق پیش از دستور خود ضمن محکوم کردن اقدامات شرورانه برخی افراد، از کمیسیونهای امنیت ملی و قضایی مجلس خواست در زمینه پیگیری جدی و برخورد با اراذل و افراد لاابالی که امنیت جامعه را تهدید میکنند با سایر دستگاهها همکاری کنند.
از سوی دیگر فرمانده نیروی انتظامی هم دیروز با بیان این که قوانین سختگیرانه در پیشگیری از ارتکاب جرایم به ویژه درباره سلاح سرد موثر است بر ضرورت تصویب لایحه ممنوعیت حمل سلاح سرد در مجلس تاکید کرد.
2) سخنگوی وزارت خارجه: سانتریفیوژهای جدید در حال نصب در تاسیسات هستهای است
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=29&id=905458
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه روز گذشته در نشستی خبری از نصب سانتریفیوژهای جدید در تاسیسات هستهای کشور خبر داد و در پاسخ به سوالی درباره گزارش خبرگزاری رویترز از پیشرفت هستهای آهسته و پیوسته ایران و همچنین نصب نسل جدیدی از سانتریفیوژها تاکید کرد: «تمامی فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشور با همکاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام میشود و جزییات آن هم به اطلاع آژانس رسیده است.» وی همچنین افزود: «اگر طرح لاوروف ارایه شود، آن را بررسی میکنیم.»
آفرینش
1) عضو کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد: سرنگونی هواپیمای آمریکایی بر فراز قم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85835
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: «هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی آمریکا که بر فراز آسمان قم و نزدیک به نیروگاه فوردو در حال پرواز بود توسط پدافند هواپیمایی سپاه پاسداران در خاک ایران سرنگون شد.»
2) مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی: افزایش 10 درصدی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از مرداد اعمال میشود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85856
رحمتاله حافظی در گفتوگو با فارس در خصوص پرداخت افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی اظهار داشت: مرداد سال جاری افزایش 10درصد را اعمال خواهیم کرد و طی 4 ماه معوقات افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی پرداخت میشود.
رسالت
1) تجارت نفت از انحصار دولت خارج شود
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68821
وزیر امور اقتصادی و دارایی جریان تجارت نفت را 80 هزار میلیارد تومان در سال ذکر کرد و گفت: «اگر به دنبال رشد بخش خصوصی هستیم باید تجارت نفت از انحصار دولت خارج و به بورس سپرده شود تا بتواند در تامین مالی بخش خصوصی موثر باشد.» وی، از نحوه فروش نفت در ایران انتقاد کرد و گفت: «در ایران هنوز از روشهای سنتی برای فروش نفت استفاده میشود.»
2) پیشتازی پارسی برای واحد اول پول ملی
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=68829
معاون اقتصادی بانک مرکزی از ثبت 5 هزار نظر توسط مردم برای حذف صفرهای پول ملی خبر داد و گفت: «تاکنون پارسی بیشترین پیشنهاد از سوی مردم را برای تغییر نام واحد اصلی پول کشور به خود اختصاص داده است.»
جامجم
1) فاجعه دوپینگ در کشتی فرنگی ایران
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849223376
با مثبت شدن نمونه A دوپینگ 2 کشتیگیر تیم ملی کشتی فرنگی ایران، شوکی بزرگ به اردوی این تیم در آستانه رقابتهای جهانی استانبول ترکیه وارد شد؛ شوکی که از آن میتوان به عنوان فاجعهای بزرگ یاد کرد.
ماموران آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ (وادا) که ماموریت دارند در هر زمان و مکان با حضور در کشورهای مختلف، از قهرمانان ملی هر کشوری در رشتههای مختلف آزمایش دوپینگ به عمل آورند، روز دوم تیر ماه جاری و بدون اعلام قبلی با در دست داشتن فهرستی از ورزشکاران ایران در 4 رشته وزنهبرداری، کشتی، کاراته و دوومیدانی به مجموعه ورزشی آزادی تهران (محل اردوی این رشتهها) مراجعه کردند تا از قهرمانان شاخص ورزش تست دوپینگ بگیرند.
2) جسد خبرنگاری که رسوایی شنود تلفنی را برملا کرده بود در خانهاش پیدا شد، رسوایی شنود تلفنی در انگلیس همچنان قربانی میگیرد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849222725
بالاخره پس از 40 سال حضور رسانهای در انگلیس، روز گذشته روپرت مرداک، غول رسانهای جهان برای نخستین بار در برابر یک هیت پارلمانی این کشور حاضر شد تا به سوالات در رابطه با عملکرد خبرنگاران و افراد زیردست خود در ماجرای شنود پیامهای تلفنی به نمایندگان پاسخ دهد. به گزارش بیبیسی، جیمز مرداک نیز در جلسه دیروز در کنار پدرش بود و به سوالات نمایندگان پاسخ داد.
کیهان
1) مقررات حکومت نظامی در مرکز تونس به اجرا درآمد
http://www.kayhannews.ir/900429/16.htm#other1609
به گزارش خبرگزاریها، در پی افزایش خشونتها و کشته شدن یک نوجوان 14 ساله در شهر «سیدی بوزید» دولت این کشور از ترس گسترش ناآرامیها در این منطقه حکومت نظامی اعلام کرد. وزارت کشور تونس با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: «این تصمیم در پی خشونتها و آشوبهایی که در شهرهای مختلف استان سیدی بوزید آغاز شده است، اتخاذ شد.»
2) سوریه بزودی ممنوعیت سفر مخالفان را لغو میکند
http://www.kayhannews.ir/900429/16.htm#other1608
دولت سوریه در اجرای اصلاحات سیاسی در کشور بزودی ممنوعیت سفر فعالان حقوق بشری به خارج را لغو می کند.
مهندالحسنی رییس سازمان حقوق بشر سوریه در تماس تلفنی با خبرنگار ایرنا در دمشق اعلام کرد؛ اطلاعاتی در اختیار دارد که پس از سخنرانی اخیر فاروق الشرع معاون رییس جمهوری سوریه درباره لغو ممنوعیت سفر فعالان حقوق بشری در سوریه؛ فهرستهایی متشکل از اسامی این فعالان تهیه و به زودی اعلام خواهد شد.
همشهری
1) حمله صهیونیستها بهکشتیکمکرسان غزه
http://hamshahrionline.ir/news-140747.aspx
کماندوهای رژیم صهیونیستی، دیروز با حمله به یک کشتی فرانسوی حامل کمکهای انساندوستانه به غزه، این کشتی و سرنشینان آن را توقیف کردند.
2) درگیری در چین
http://hamshahrionline.ir/news-140694.aspx
درگیری در ایستگاه پلیس در غرب چین چهار کشته برجای گذاشت. این درگیری در منطقه ناآرام غرب چین در شینجیانگ رخ داد و مقامهای چینی آن را حملهای برنامهریزیشده و تروریستی خواندند.
بهگزارش خبرگزاری شینهوا، پلیس در شینجیانگ به شورشکنندگانی که به مقر پلیس حمله کرده بودند شلیک کرد. اینخبرگزاری درگیری امروز رابدترین خشونت و اتفاق در یک سال اخیر در این منطقه نامید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر