شراره سعیدی/ رادیو کوچه
نوشتن در مورد زن، زنانگی و هرچه مرتبط با این موجود است وقتی که زن باشی سخت است، شاید به همین علت است که این نوشتار را در قسمتهای پایانی برنامههای «سایههای هراسان در شبستان عتیق» قرار دادم و سعی خواهم کرد به سرنوشت زنان در دوران حاکمیت نظام قوام یافته بر مبنای ساختار تفکرات روحانیت شیعه بپردازم، گرچه ارزیابی روند شکلگیری زن امروز ایرانی فاکتورهای فراوانی دارد و بضاعت این نوشتار اندک است.
از آنجا که نگاه کلی دین اسلام به زن بسیار آشکار است و منابع مورد استناد اکثر مسلمین جهان نص قرآن و احادیث معتبر از محمد پیامبر است «و فمینیسم اسلامی هم توجیحی منطقی برای شرایط کنونی زنان در کشورهایی که این دین در آنجا بر فرهنگ یا دولت یا فرهنگ-دولتاش حاکم است نمیتواند ارایه کند» و با دسترسی به انواع نقدهای مطرح شده به این نگرش نیاز به توضیح اضافهای وجود ندارد، تنها با ذکر دو حدیث و یک آیه به آن خواهیم پرداخت:
بر اساس حدیثی از صحیح بخاری، وقتی پیامبر اسلام شنید که پوراندخت دختر خسرو پادشاه ایران شده است گفت قومی که ولایت امر را به زنی بسپارند، هرگز رستگار نخواهند شد.
مردان مسلط بر زنان و سرپرست ایشاناند چرا که خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری دادهاست؛ پس مردان از اموال خویش به زنان نفقه دهند و زنان شایسته و مطیع و حافظان خانه در غیاب شوهر باشند و آنچه خداوند به نگهداری آن دستور داده، نگهدارند« نسا-34»
هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند، مردها خود را به صورت زنها و زنها خود را به صورت مردها در میآورند
روزی پیامبر در جمع صحابی خود گفتند: «چگونه میشود حال شما هنگامی که زنهای شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند و شما نیز به جای امر به معروف امر به منکر و نهی از معروف نمایید، معروف را منکر بپندارید و منکر را معروف.»
اصحاب با تعجب سوال کردند: «آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟» پیامبر گفتند: «بلی، بدتر از این هم خواهد شد.»
و بعد پیامبر به بیان تفصیلیتر وضعیت دوران آخرالزمان پرداختند و گفتند: «هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند، مردها خود را به صورت زنها و زنها خود را به صورت مردها در میآورند.» (کتاب زن منتظر و منتظرپروری)
اگر از نگاه کلی دین اسلام به مقوله زن بگذریم و تنها بخواهیم آن را از دید مذهب شیعه مورد بررسی قرار دهیم باید ابتدا تعریف مشخصی از آموزهها این شاخه دینی در مورد زن ارایه دهیم، سپس به ارزیابی این نکته بپردازیم که آیا نظام روحانیت شیعه به این اصول وفادار بوده است یا خیر.
ما میدانیم که اصول فلسفه شیعه بر اساس رفتار و اقوال امامان پیریزی شده است و حکومت کنونی نیز مدعیست در این دایره تعریف شده است، به روایاتی از امامان شیعه توجه کنید:
امام علی: هر مردى که تدبیر امورش بهدست زنش باشد ملعون است.(مکارم الاخلاق، 231 )
همچنین این روایت از علی: برکت در مخالفت با آنهاست.
از امام باقر: در خلوت با ایشان مشورت مکنید، و درباره خویشان گفته آنها را فرمان مبرید.(مکارم الاخلاق، 232)
امام علی: زنان ناقصالعقل و لاایمانند. (نهجالبلاغه)
البته مشابه این احادیث در نهجالبلاغه به خصوص خطبه 80 بسیار زیاد است و میتوان گفت این کتاب یکی از موارد نادریست که بیشترین وقت را برای توجیحات و تفاسیر گوناگون از فمنیسمهای اسلامی گرفته و اشخاص روحانی زیادی نیز بر حاشیه آن مطلب افزودهاند. تعدادی از این افراد سعی در تعریف این خطبه زنستیز در ظرف زمانی و مکانی خاصی داشتهاند و افراد دیگری تمامی آن را انکار کرده و تحریف شده میدانند.
به هر روی آنچه از مشاهده این تلاشها حاصل میشود، رشد بلوغ جمعیت زنانی است که منتظر شنیدن استدلالاتی از این حاکمان برای آن سخنان زشت دارند و به تازگی لیاقت دریافت جواب را یافتهاند. همانگونه که گفته شد بدون هیج زحمتی میتوان حتا از روایات و احادیثی که در ظاهر بار مثبتی را حاملند دریافت که زنان در بهترین حالت گوهری در صدفند که باید محافظت شده در خدمت روحیات مردانه باشند و ارشدترین وظیفهشان خانهداری و شوهرداری است.
این حکم کلی شیعه است، اما جمهوری اسلامی. برای رسیدن به شناخت صحیح از نگرش این حکومت به گوشهای از سخنان «حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد» موسس دفتر مطالعات و تحقیقات زنان در قم توجه کنید:
«از مجموع آموزههای دینی بهدست میآید که حضور زن در خانواده باعث ایجاد آرامش روانی میشود. مثلن پسر در مدرسه است و بعدازظهر به خانه میآید و ارتباط عاطفی با مادر میخواهد که این ارتباط با پدر متفاوت است. الویت اول برای زن ایجاد آرامش روانی در خانواده است و حضور زن در عرصه اجتماعی در رتبه آخر قرار دارد. اگر بخواهیم تقسیمبندی ارزشی برای زن بکنیم، اول همسری، دوم مادری، سوم خانهداری و چهارم فعالیت اجتماعی. در نقطه مقابل برای ارزشگذاری مرد، اول فعالیت اجتماعی و بعد خانواده.»
«علامه طباطبایی» نیز در کتاب «المیزان» از مجموعه ادله اینطور استنباط کردهاند که زن غیر از کسب معارف الیهه و ارتباطات خانوادگی وظیفه واجب اجتماعی به عهدهاش نیست. یعنی اگر جامعه بدون مهندس و پزشک ماند گناهاش گردن مردان است و بهعهده زنان نیست.
بحث دیگر این است که عرصه مدیریتهای کلان ممکن است با برخی از ویژگیهای زنان همخوانی نداشته باشد یعنی اگر گفتیم زن عنصر احساسی و عاطفی است، مداخله کردن عنصر احساسات و عواطف در برنامهریزی مدیریتهای کلان ممکن است مخاطرهآمیز باشد.
ویژگیهای فردی در مدیریت خیلی تاثیر دارد و در مدیریتهای کلان که بسیاری از تصمیمگیریها حالت مدیریت بحران پیدا میکند باید کسانی باشند که شکل وجودی مدیریتی آنها با مدیریت بحران هماهنگ باشد و اگر در اینجا احساسات و عواطف بخواهد تاثیر داشته باشد ممکن است اختلال ایجاد کند.
نکته بعدی این است که عرصه مدیریتهای کلان، عرصه رقابتهای خشن است. حتا در مناصب غیررقابتی، الان مدیریت مجلس یا مدیریت قوه قضاییه عرصه انتسابی است و رقابتی ندارند اما شما ببینید روسای این دو قوه چقدر در معرض نقد و گاهی تخریب قرار دارند. حالا اگر زن در این عرصهها که فشار عصبی وجود دارد نتواند تحمل کند، هم به خودش و هم به کار لطمه وارد میشود. خلاصه باید تمهیدی را در مناصب کلان در نظر بگیریم که هم به زن و هم خانواده و به کار لطمه نخورد.
نکته دیگر اینکه اگر عنصر احساسات وارد عرصه کلان اجتماعی بشود گاهی اوقات روشها را تحت تاثیر قرار میدهد و ممکن است منطق احساسی ایجاد کند به این معنا که اینطور برداشت می شود که باید جو احساسی درست کنیم تا کار پیش رود. مثال عینی آن را ذکر میکنم، آقای پزشکیان «وزیر بهداشت دولت اصلاحات» به این نتیجه رسیده بود و میگفت که ما در تحصیلات رشته پزشکی هزینه زیادی انجام میدهیم اما اگر بخواهیم زنی در روستا در رشته پزشکی خدمت بکند با مخالفت زن مواجه میشویم، به دلیل اینکه چون زن است و نمیتواند از خانوادهاش دور بماند و یا به هر دلیل دیگری. ایشان میگفت الان در علوم پزشکی زنها 70 درصد وارد مشاغل پزشکی شدند. پیش از آن زمانی که دختران 20 یا 30 درصد بیشتر نبودند دولت سهمیه 50 – 50 را ارایه کرد و اجرا شد. حالا که معادله عکس شده و حدود 70 درصد دختر و 30 درصد پسر داریم، بیاییم برای تامین نیازهای کشورمان دوباره به معادله 50-50 برگردیم. بعد از این صحبت، دولت قبول کرد اما وقتی این خبر به فراکسیون زنان مجلس وقت رسید، تبدیل شد به یک فضای احساسی و بحث را زنانه و مردانه کردند. چیزی که شاید مصلحت اجتماعی در آن بود اما با ادبیات احساسی رد شد…
ردپایی از آرزوی دولت اسلامی را میتوان در سخنان مسوول امور تحقیقاتی زنان دید، آرزویی از مدینه 1400 سال پیش، امری که اکنون وقوعاش ناممکن مینماید.
خبر / رادیو کوچه
محمد خاتمی رییس جمهوری سابق ایران در خصوص انتخابات آینده تاکید کرد که اگر فضا باز شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحتهای قانون اساسی رعایت شود و حبسها و حصرها منتفی شود، همگان در انتخابات شرکت خواهند کرد.
به گزارش سایت دفتر محمد خاتمی، وی روز دوشنبه 18 ژوئیه، در دیدار با اعضای انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز خاطرنشان کرد: «اینکه فضا باز بشود، مردم با همه گرایشها و سلیقهها در انتخابات حضور داشته باشند و اطمینان داده شود که آنچه مردم میخواهند تحقق پیدا خواهد کرد خواست همه ما است.»
او با انتقاد از عملکرد برخی نهادهای حکومتی اظهار داشت: «جریاناتی هستند که جز فحاشی و تهمتزنی و بگیر و ببند و ترور شخصیت کاری ندارند و متاسفانه مصونیت هم دارند و اینها هستند که به نظام و اسلام و انقلاب ضربه میزنند. درست است که این بیادبان به گفته لقمان حکیم آموزگار ادب ما خواهند شد، اما واقعن جای تاسف دارد که این همه احیانن به نام نهادهایی صورت میگیرد که از خون مردم بنا شدهاند و بنا بوده پشتوانه ادب و اخلاق و پیشرفت و مصالح ملی باشند.»
محمد خاتمی بار دیگر شرط های پیشین اعلام شده خود را برای مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات تکرار کرد و گفت: «انتخابات حق ما است و اگر اعتراض داریم کسی حق ندارد انتخابات آزاد را از مردم بگیرد و در انحصار یک جریان خاص درآورد. فضا باید باز شود، در دانشگاهها و مجامع میزگرد پرسش و پاسخ گذاشته شود، احزاب و گروهها آزادانه فعالیت کنند، نماینده و نامزد داشته باشند، صراحتهای قانون اساسی را رعایت کنید، حصرها و حبسها منتفی شود تا همگان در انتخابات شرکت کنند.»
وی افزود: «خوشبختانه بسیاری از بزرگان و احزاب و گروهها هم بر همین امور تاکید میکنند. اگر برگزارکنندگان بیطرف باشند، نیروهای نظامی و امنیتی دخالت نکنند، همه جریانها بتوانند نامزد داشته باشند، نمایندگان مردم و احزاب و گروهها بتوانند از مرحله رایگیری تا اعلام نتایج ناظر باشند آنگاه است که انتخابات پرشور و تعیین کننده برگزار خواهد شد. انقلاب و نظام مال ما است نه در انحصار ما.»
لازم به اشاره است محمد خاتمی پیشتر اعلام کرده بود اگر به شروط اعلام شده جهت حضور اصلاحطلبان در انتخابات پاسخ داده نشود «حتمن در انتخابات شرکت نخواهند کرد.»
بیشتر بخوانید:
«راه خروج از اوضاع کنونی انتخابات آزاد است»
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
یک روی استراتژی مواجههی حکومت با انتخابات پیشرو و اصلاحطلبان برخوردهایی است که با هنرمندان حامی جنبشسبز میشود و روی دیگر آن صحبتهای اخیر «علی مطهری» است. دستگیری «پگاه آهنگرانی» و «مرضیه وفامهر» و ممنوعالکار و تصویر شدن «فاطمه معتمدآریا» واکنش تهاجمی حکومت است برای قطع ارتباطات لایههای فرهنگی و سیاسی در جنبشسبز. به گمان نگارنده حکومت از این رابطه و بده بستانها سخت در هراس است و ریشهی آن نه در اطاعت و خطگیری اهل فرهنگ از سران اصلاحات که برعکس ترس از تاثیرگذاری آنها در تغییر گفتمان جنبشسبز بوده است. یادمان نرود که نخستین بار همین نیروها بودند که سرود مشهور «سراومد زمستون» را تبدیل به سرود انتخاباتی و سپس اعتراضی مردم کردند، در صورتیکه رهبران جنبش حداقل در ابتدا واکنش مثبتی در قبال این انتخاب نداشتند چرا که این ترانه، از اساس ترانهای غیرمذهبی بود و بیشتر جنبهی حماسی داشت.
هرچه نفوذ نیروهای فرهنگی در بدنه و راس جنبشسبز بیشتر شده، گرایش جنبش به سمت مطالبات حقوقبشری، غیرمذهبی و لاییک فزونی یافته است. بیتوجهیهای آشکار و یا شاید غیرعمد به رعایت حجاب و مرزبندیهای رایج میان مرد و زن از سوی هنرمندانی که در مراسم رسمی و غیررسمی، انتخاباتی، سیاسی و فرهنگی و هنری اصلاحطلبان شرکت میکردند نشان میداد که این اصلاحطلبان هستند که باید هنرمندان را همانطور که هستند بپذیرند و نه بالعکس. هنرمندان و اهل فرهنگ در سالهای اخیر با حمایت از خانوادههای زندانیان سیاسی، تلاش برای توقف اجرای احکام قصاص و اعدام کودکان و مقابلهی فرهنگی با تصویب قوانین زنستیزانه همه و همه به طور غیرمستقیم مذهب و ایدئولوژی حاکم بر جمهوریاسلامی را به چالش کشیده و با همراه کردن بخشی از بدنهی اصلاحطلبان با خود، این مقابله را به درون نظام هم گسترش دادهاند. این تلاش هنرمندان و اهلفرهنگ به وسیلهی تولید آثار فرهنگی و هنری که این تفکر را ترویج میکنند، تقویت هم شده و در سطح طبقهی متوسط نفوذ کرده است.
این رویهی موجود یعنی نفوذ گفتمان برون دینی-حکومتی اهلفرهنگ و هنرمندان به درون جناحهای داخل حاکمیت چیزی نیست که به آسانی برای نظام قابل هضم باشد. راهحل انتخاب شده برای برخورد با این جریان از سوی حکومت در ظاهر امنیتیاطلاعاتی است، و آن چیزی نیست به جز بالابردن هزینهی نزدیکی هنرمندان و اهلفرهنگ به اصلاحطلبان. ممنوعالخروج، ممنوعالکار و تصویر کردن از مراحل ابتدایی است و در صورت تداوم ماجرا به بازداشت و زندانی شدن فرد هم خواهد انجامید. حاکمیت از سوی دیگر در روزهای اخیر بهطور غیرمستقیم و بهوسیلهی نیروهای میانهروتر جناج اصولگرا پیغامهایی را برای اصلاحطلبان ارسال کرده است که در صورت فاصله گرفتن از اپوزیسیون بیرون نظام و محدود کردن مطالباتشان به اصلاحات جزیی درون حاکمیت، حاضر به پذیرش بخشی از آنهاست و اجازهی بازگشت نسبی اصلاحطلبان معتدل را به بازی قدرت خواهد داد.
حقیقت موجود در جامعه این است که تلاش برای بازگرداندن جامعه به شرایط پیش از انتخابات ریاست جمهوری 88 کاری است ناشدنی و هر جناح و نیرویی که بخواهد چشم بر روی ابتداییترین خواستههای مردم ببندند با عدم اقبال عمومی مواجه خواهد شد. این است که اصلاحطلبان نیز خود بر سر یک دو راهی قرار گرفتهاند. جدایی آنان و فاصلهگرفتنشان از اهل فرهنگ و هنر و تقلیل دادن مطالبات آزادیخواهانهی مردم به چند تغییر جزیی و محدود کردن تمامی ماجرا به مجازات چند مامور زیردست و خردهپا نه تنها سبب روگردانی تودهها خواهد شد بلکه شرایط را برای ادامه فعالیتهای آنان پس از انتخابات نیز دشوارتر خواهد کرد. میزان اهمیتی که اصلاحطلبان در روزهای پیشرو به رنجها و مصایبی که بر هنرمندان میرود نشان خواهند داد، صداقت آنها را آشکارتر خواهد کرد.
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
najib@koochehmail.com
سفیر اتحادیه اروپا در کابل میگوید کشورهای همسایه افغانستان باید به هر تصمیم دولت و مردم افغانستان احترام بگذارند.
«یوشکس ویگادس» سفیر اتحادیه اروپا در کابل با اشاره به نگرانی برخی از کشورهای همسایه افغانستان در مورد امضای پیمان راهبردی آمریکا با افغانستان گفت، این تصمیم را مردم و دولت افغانستان میگیرد و باید به آن احترام شود.
همچنان اتحادیه اروپا تمایل دارد تا گفتوگوها روی تدوین یک پیمان راهبردی با افغانستان را آغاز کند.
در جلسه وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا که روز گذشته در بروکسل برگزار شد، این شورا از برنامه خدمات خارجه و کمیسیون اروپا خواسته است تا طرح پیشنویس این پیمان را پیش از نشست بن دوم به این شورا ارایه کند.
نشست بن دوم قرار است در ماه میزان (مهر) برگزار شود، ریاست آن را افغانها به عهده دارد و موضوع اصلی بحث روی مورد تداوم و نحوه همکاری جامعه جهانی با افغانستان عنوان شده است.
یوشکاس ویگادس سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان در مورد پیمان این اتحادیه با افغانستان گفت، این پیمان یک سند قانونی و جامع خواهد.
به گفته سفیر اتحادیه اروپا در افغانستان در مورد این پیمان افغانستان و اتحادیه اروپا بحثهای دوامداری خواهد داشت و احتمال میرود تصویب آن یک تا دو سال را در بربگیرد.
آقای ویگادس گفت امضای این پیمان این نشان دهنده تعهد اتحادیه اروپا پس از سال 2014 با افغانستان خواهد بود.
در حالی که قرار است تا سال 2014 تمام مسوولیتهای امنیتی به افغانها سپرده شود، شماری از کشورها به شمول اتحادیه اروپا در پی امضا پیمانهای دوامدار با افغانستان هستند.
دولت افغانستان از چند ماه به این سو گفتوگو برای امضای پیمان دراز مدت با آمریکا را آغاز کرده است. همچنان نخست وزیر بریتانیا در سفر که دو هفته پیش به افغانستان داشت نیز از آغاز گفتوگو برای پیمان دراز مدت با افغانستان خبر داده بود.
یکی از موارد عمده که گمان میرود در پیمان راهبردی با آمریکا به آن اشاره شود ایجاد پایگاه دایمی آمریکا در افغانستان میباشد که نگرانی برخی از کشورهای همسایه را نیز برانگیخته است.
ایران، روسیه و پاکستان با این طرح موافق نیستند، اما رییس جمهوری کرزی گفته است این طرح به گونهای خواهد بود تا رضایت تمام کشورهای همسایه نیز حاصل شود.
سفیر اتحادیه اروپا میگوید تصمیم در مورد امضای پیمان راهبردی افغانستان با آمریکا و اتحادیه اروپا را مردم افغانستان میگیرند و این اتحادیه از کشورهای همسایه افغانستان میخواهد به هر تصمیم دولت و مردم افغانستان احترام بگذارند.
به گفته وی اتحادیه اروپا نیز با آمریکا پیمان راهبردی دارد و از این پیمان سودی زیادی برده است.
این در حالیست حکومت افغانستان نیز تصمیمگیری در مورد امضای پیمان راهبردی با آمریکا را تصمیم مردم عنوان کرده و برای تصمیمگیری در این مورد قرار است در ماههای آینده لوی جرگه (نشست عمومی مردمی) در کشور برگزار شود.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
«ژان لوک گدار» بیشک یکی از سیاسیترین کارگردانان تاریخ سینماست. سینما برای «ژان لوک گدار» جایی برای جنگ و جدلهای ایدئولوژیکی است. سینمای او جدی است. او هم کارگردان است، هم روشنفکر چپگرا و وفادار به آرمانهای مارکس و هم یک فیلسوف. گدار در سال 1930 در یک خانواده سویسی در پاریس به دنیا آمد. طی دوران حضورش در «سوربن» با گروهی از فیلمسازان و نظریهپردازان آشنا شد، کسانی که بعدها موج نوی سینمای فرانسه را آفریدند. در سال 1951 بههمراه تعدادی از دوستانش نظیر «اریک رومر» و «ژاک ریوت» به مجله «کایه دو سینما» پیوستند و آشناییشان با «آندره بازن» نقطه عطفی در حوزهی نقد فیلم محسوب میشود. خطمشی اصلی کایه دو سینما بر اساس ضرورت رئالیسم در سینما بود.
گدار پدرش را منشا دلبستگی او به رمانتیسیسم آلمانی و مادرش را منبع علاقهی او به داستان میداند. گدار روزگار کودکی خویش را به مطالعه، اسکی و سفر به زمینهای خانوادگیش در هر دو سوی فرانسوی و سویسی دریاچه ژنو گذراند. او در پایان دههی ۱۹۴۰ به پاریس بازگشت و از دانشگاه سوربن مدرکی در رشتهی «تیرهشناسی» دریافت کرد. اما در شورش با خانواده پروتستان خویش به سینما روی آورد. پدر و مادر گدار دلبستگی او را به سینما نمیپسندیدند و بر آن بودند که او همچون نوجوانی نازپرورده رفتار میکند. از این روی در سال ۱۹۵۲ به امید آنکه به او هنجار آموزند از کمک پولی به او دریغ کردند. گروه دوستان گدار ماهنامهای سینمایی بهنام «لاگازت دو سینما» را آفریدند که بهمدت پنج ماه از می تا نوامبر ۱۹۵۰سال منتشر شد. در دههی ۱۹۵۰ گدار چندین فیلم کوتاه داستانی را با یاری دوستانش در گاهنامهی کایه ساخت. از دید او این فیلمها مانند شاگردی بودند که برای رسیدن به استادی و ساختن فیلمهای بلند راهی دراز دارد.
او در مقالهای در کایه در سال ۱۹۵۸ نوشته بود فیلم کوتاه یک ژانر مستقل نیست بلکه تنها یک فیلم داستانی کوتاه است. از جمله فیلمهای این گروه فیلم بیست دقیقهای مستند «کارگار بتونی»، در سال ۱۹۵۴ و «زنی لوند» برپایه داستانی از «گی دوموپاسان» است که گدار آن را با نام مستعار «هانس لوکاس» در ۱۹۵۵ کارگردانی کرده و داستان زن جوانیست که در نامهای برای دوستش آشکار میکند که چگونه شوهر خود را به تور زده است. فیلم دیگر او «شارلوت و ورونیک» یا «همهی پسرها پاتریک نام دارند» که بر پایه داستانی از «اریک رومر» درباره دو دختر دانشجوی هماتاقی در پاریس است. در بعدازظهری شارلوت که در باغهای لوکزامبورگ چشم براه دوستش ورونیک است، با پسر جوان پر کشش و خوش برخوردی بنام پاتریک آشنا میشود و به منش دلاویز او دل میبازد. پس از آنکه شارلوت میرود پاتریک کشش دلفریبانه خود را روی ورونیک که تازه پیدایش شده، نیز میآموزد. هنگامیکه دو دختر آن شب به همدیگر میرسند هر دو میخواهند از دوست پسر تازه خود پاتریک به هم بگویند، بی آن که بدانند پاتریک هردوشان یکی است.
نخستین فیلم بلند داستانی گدار از نفس افتاده در ۱۹۵۹ بر پایهی داستانی از تروفو بود. این فیلم با بودجهای ناچیز و با یاری «کلود شابرول» راهنمای هنری فیلم به پیروزی یکشبه دست یافت. چرا که فیلمی بود بر پایه نودی ناگهانی و نیرومند و فیلمی بس پالا و راهگشا که به عنوان یکی از بنیانهای موج نوی سینمای فرانسه شناخته شد. گدار در این فیلم همهی المانهای پذیرفته شدهی سینمایی را به کنار گذاشته بود و به ویژه این پیشداوری را که سینما رسانهایست که میباید از شدههای راستین نمایشی در پسند و همانند نشان دهد را زیرپا نهاده بود. چنین مینمود که او به قماری پانهاده که حاصلی جز باخت در پی آن نیست. اما «از نفس افتاده» فیلمی موفق شد. و این آغاز جنبشی شد که در نهادهایی با کیفیت فرانسوی میکوشید تا سینمایی تازه را نشان دهد که ویژگی آن به کار بردن تکنیکهای شگرف سینمایی، و فیلم برداری دوربین به دست با کنار گذاشتن سه پایه و سود بردن از روشنایی روز به جای نور مصنوعی بود. در فاصلهی سالهای 1960 تا 1965 فیلمهای گدار عبارت بودند از «سرباز کوچک»، «زن زن است»، «زیستن زندگیش»، «تفنگداران»، «بیزار»، «زنی شوهر دار»، «آلفاویل» و «پیروی دیوانه.»
فیلمهای «زنانه و مردانه» و «آخر هفته» را به ترتیب در سالهای 1967 و 1968 ساخت. گدار در سال ۱۹۷۹ با فیلم «هرکی به هرکی» به ساختن فیلمهای بلند سینمایی بازگشت و تا سال ۱۹۸۵ فیلمهای «شور» ، «کارمن نام نخست»، «سلام بر مریم» ، «کارآگاه» ، «شاه لیر» ،«داد خود را بستان»، «جایی در زمین همانند بهشت» و «موج نو» را ساخت. بسیاری از فیلم شناسان آن سالها پس از «کارآگاه» گدار را پایان یافته فرض کذده بودند و به ویژه پس از زیان بازاری «شاه لیر» تنها امید برای دیدن فیلمی از گدار رفتن به پاریس بود. در این سالها گدار آشنای دههی ۱۹۶۰ گم شدهای بود در میان بیزاریش از هرزه درآیی بازار فیلمسازی و افسوس سوگوارانهاش برای نیرومندی از دست شدهی سینما. فرسودگی از روند فیلمسازی شاید نخستین شگفتی این فیلمها باشد که در درد دل دربارهی سوداگری بود. فیلمهای گدار در سالهای پایانی زندگیش دنبالههای خردوارهای بودند که به او پروا میدادند که رویدادهای گذشته و آینده را ارزیابی تازه کند.
«برای همیشه موتزارت» و «ستایش از شیدایی» را در سالهای بین 1994 تا 2001 ساخت. داوری کارهای گدار آسان نیست. دربارهی او و کارهایش بیش از هر فیلمساز دیگر در تاریخ سینما کتاب و پژوهش و بازکاوی نوشته شده است. او گستاخی در کنار گذاشتن فیلمنامه و نوآوری در مرزهای سینما را به پیرامونش هم گسترش داده است. بینش اندیشمند و خردگزین او و پرسشهای ژرف و کاوندهی او بنیانهای تازهایی در جنبش نوآورانهی جهان افکنده است و فرهنگ انگاشت را در پندارهای تازه و سترگ پدیدآوردهاند. از این روست که اندیشههای او در دانشکدههای هنری جهان جایگاهی بلند و جاودان یافته است و همواره به عنوان فیلمسازی پیشرو و جسور مورد ستایش قرار میگیرد.
منبع: ویکیپدیا
مهرداد/ رادیو کوچه
در برنامه ی امروز، داستان کوتاهی از «مانفرد بیلر» (2002_1934/ Manfred Bieler) نویسندهی کمتر شناخته شدهی آلمانی خوانده میشود. وی بیشتر نویسندهی نمایشهای رادیویی و تلویزیونی بوده است.
«سالهاست من به هر دری میزنم تا شاید به حضور پادشاهمان بار بیابم. قصد من از دیدار پادشاه این است که پیامی را به گوش او برسانم. اما از آنجا که او نامههایم را بیپاسخ میگذارد یا دست بالا توسط یکی از کارمندان دون پایهی خود در رد تقاضایم حکمی خلاصه و موجز صادر میکند، اخیران بر آن شدهام که در انتظار پیامد جریاناتی بمانم که هماکنون در کشور ما در حال وقوع است. راستش آنچه اینک در کشور ما میگذرد، با هدفی که من از بازگویی پیامام در سر میپرورانم سازگاری چندانی ندارد، اما به هرحال روند حوادث در آیندهای نهچندان دور این فرصت را نصیب من خواهد کرد که با شخص پادشاه به گفتوگو بنشینم … »
کیومرث سجادی/ رادیوکوچه
اصطلاح «اپنسورس» (Open Source) یا متنباز به معنی شیوهای در تولید و توسعه است که دسترسی به منابع تولید را ترویج میکند. برخی «اپنسورس» را یک فلسفه و برخی یک روش عملگرا میدانند. قبل از اینکه واژه «اپنسورس» پذیرفته شود تولیدکنندگان و توسعهدهندگان از عبارات مختلفی برای بیان این مفهوم استفاده میکردند. باز گذاشتن منابع کد باعث افزایش تنوع مدلهای تولید، راههای ارتباطی و جوامع تعاملی شد. متعاقب آن اصطلاح جدید «نرمافزارهای متن باز» (Open Source Software) برای تعریف محیطی که در آن موضوعات جدیدی در حوزه کپی رایت، پروانه، دامنه و مشتری مطرح شدهاند، متولد شد.
مدل اپنسورس به مفهوم دستورالعمل و رویکردهای همزمان و حتا متفاوت در تولید در مقابل شیوه تولید متمرکز است که اغلب شرکتهای تجاری نرمافزاری از آن پیروی میکردند. اصل اولیه در توسعه نرمافزارهای متنباز، شبهتولید به وسیلهی دادوستد و همکاری و در اختیار عموم قرار دادن محصول نهایی، منابع، نقشه و مستندات آن، است. این موضوع به صورت روزافزونی در حوزههای دیگر مانند بیوتکنولوژی نیز مورد استقبال قرار گرفته است.
مفهوم اپنسورس و به اشتراکگذاری آزاد اطلاعات فنی خیلی قبل از کامپیوتر وجود داشته است. برای مثال دستورالعملهای آشپزی از ابتدای به وجود آمدن جوامع انسانی به اشتراک گذاشته میشدند. مفهوم اپنسورس میتواند در ارتباط با تجارت، کامپیوتر، نرم افزار و یا تکنولوژی باشد.
در اوایل سالهای توسعهی اتومبیلها یک گروه بزرگ از انحصارطلبان حق انحصاری دوچرخههای بنزینسوز را که در اصل مربوط به «جورج ب. سلدن» (Goerge B. Selden) بود در اختیار داشتند. با در اختیار گرفتن این حق ثبت اختراع، آنها میتوانستند این صنعت را بهطور انحصاری در دستان خود گرفته و کارخانههای خودرو سازی را مجبور به تبعیت از خواستههایشان و یا پذیرفتن ریسک طرح دعوی در دادگاه علیه خود کنند. در سال ۱۹۱۱ «هنری فورد» (Henry Ford) سازنده خودرو از یک چالش در برابر حق انحصاری «سلدن» پیروز بیرون آمد. نتیجه این بود که حق انحصاری سلدن عملن بیارزش شد و یک ائتلاف جدید (که در واقع همان انجمن سازندگان خودروهای موتوری بود) شکل گرفت. ائتلاف جدید منجر به یک قرارداد متقابل میان سازندگان اتومبیل در آمریکا شد: «با اینکه هر یک از سازندگان، تکنولوژی را توسعه میدهند و حق امتیاز خود را به ثبت میرسانند اما این امتیازها به صورت آزاد و بدون هیچگونه تبادل مالی بین سازندگان به اشتراک گذاشته میشوند.»
تا زمانی که آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد ۹۲ امتیازنامه فورد توسط دیگر شرکتهای تولید کننده خودرو مورد استفاده قرار گرفت در حالی که در ازای آن شرکت فورد نیز از ۵۱۵ امتیازنامه شرکتهای دیگر بدون هیچگونه پیگرد قانونی و یا پرداخت پولی استفاده کرد.
خیلی نزدیک به قواعد «اپن استاندارد» (Open Standard)، محققها با دسترسی به «شبکه آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته» (ARPANET) از یک عملیات به نام «درخواست برای اظهارنظر» (Request For Comment) جهت توسعه پروتکلهای شبکه ارتباطات مخابراتی استفاده کردند. این پروسه مشارکتی سال ۱۹۶۰ منجر به متولد شدن اینترنت در سال ۱۹۶۹ شد.
از نمونههای جدیدتر اپنسورس و نرمافزارهای رایگان میتوان به انتشار سورسکد نرمافزارها و سیستمعامل «آیبیام» (IBM) در دهههای 1950 و 1960 و به اشتراکگذاری بین گروه کاربران که جهت آسان شدن تبادل نرمافزار شکل گرفت، نام برد. اپنسورس در اینترنت از وقتی که اینترنت تنها یک محل برای گذشتن پیغام بود آغاز به فعالیت کرد تا زمانی که به شیوههای پیشرفتهتر ارایه و به اشتراکگذاری مطالب مانند وبسایتهای امروزی توسعه یافت. این روزها وبسایتها، سازمانها و تجارتهای زیادی اپنسورس را از طریق به اشتراکگذاری همهچیز از کدهای کامپیوتری گرفته تا مکانیزمهای توسعه یک محصول، تکنیکها یا پیشرفتهای پزشکی، ترویج میکنند.
عنوان «اپنسورس» در جنبش نرمافزارهای آزاد در یک جلسه در «پالو آلتو»ی (Palo Alto) کالیفورنیا که به بهانه اعلان انتشار سورسکد مرورگر «نتاسکیپ» (Netscape) در ژانویه 1998 تشکیل شده بود، پذیرفته شد. در این جلسه افرادی مانند «کریستینپترسن» (Christian Peterson) کسی که اپنسورس را پیشنهاد داد، «تاد اندرسون»، «لاری-آگوستین»، «جان هال»، «سم اوکمن»، «مایکل تایمن» و «اریک اس. ریمون» حضور داشتند.
در ابتدای سال 2000، تعدای از شرکتها بخشی از سورسکد خود را برای اینکه نشان دهند که اپنسورس هستند منتشر کردند، در حالی که بخشهای کلیدی را همچنان بسته نگهمیداشتند. این امر منجر به توسعه قوانین «نرمافزارهای اپنسورس رایگان» (free open-source software) و «نرمافزارهای اپنسورس تجاری» (commercial open-source software) که به صورت گسترده این روزها مورد استفاده قرار میگیرند، شد تا بتوان اپنسورس واقعی را از اشکال نصفه و نیمه اپنسورس تشخیص داد.
مرورگر «فایرفاکس»، سیستم عامل «لینوکس»، زبانهای برنامهنویسی «پیاچپی» (PHP) و «پایتون»(Python) و وبسرور «آپاچی» (Apache) نمونههایی از برنامههای اپنسورس هستند که میتوان از آنها نام برد.
تذکار از رادیو کوچه: یکی از سیاستهای کاری در رادیو کوچه انتشار نظرها و نامه و ایدههای خوانندگان است. بیشک رادیو کوچه تایید و یا تکذیبی بر این مطالب ندارد. اما با توجه به روش این رسانه، اگر منطبق با اصول کاری رادیو باشد -که در بخشهایی به این نکات اشاره شده است- آن را منتشر خواهد کرد. مخاطب اینمطالبدر هر شرایطی حق دارند که نوشتهای در پاسخ به این نامهها به رادیو ارسال کنند. بیشک این نوشته بیکم و کاست در پایگاه اینترنتی رادیو کوچه منتشر خواهد شد. برای هر نوع پاسخ به این نوشته شما میتوانید با آدرس پست اکترونیکی: contact(at)koochehmail.com در تماس باشید.
حسین بزرگمنش
هدف از این مقاله بررسی کارنامه عبدالرحمان قاسملو دبیرکل مقتول حزب دمکرات کردستان ایران میباشد، در این مقاله سعی شده است نگاهی بیطرفانه و علمی به عملکرد، برنامهها و اهداف قاسملو بیندازد فارق از نگاه حکومت و احزاب سیاسی اپوزیسیون. بررسی مواضع قاسملو با توجه به تلاش حزب دمکرات کردستان ایران و بخشی از روشنفکران کرد به منظور ساختن چهرهای صلحطلب و افسانهای از او کاری دشوار میباشد ولی برای آشنایی نسل جوان در ایران و کردستان بسیار ضروری میباشد. با توجه به گستردگی بحث و جلوگیری از طولانی شدن نوشتار، سعی شده است به مهمترین خواستهها و عملکرد قاسملو در فردای پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شود و به زندگی قاسملو قبل از انقلاب در این نوشته پرداخته نمیشود.
1- مذاکرات قاسملو با حکومت مرکزی
تاکید قاسملو به عنوان رهبر مهمترین حزب سیاسی در کردستان بر خودمختاری کردستان را میتوان مهمترین و حساسترین خواسته دبیرکل حزب دمکرات کردستان دانست، این طرح با مخالفت دولت ایران روبهرو شد گرچه دولت مرکزی طرحی مبتنی بر خودگردانی کردستان ارایه داد ولی عبدالرحمان قاسملو با طرح فوق مخالفت کرد و بر خودمختاری کردستان ایران اصرار کرد، خودمختاری که شامل داشتن پرچم کردستان، سرود ملی کردستان، اختیارات بسیار وسیع، داشتن ارتش اختصاصی (پیشمرگان)، کنترل مرزها و خواسته های دیگری بود که عملن به معنای نقض استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران محسوب میشد. به اعتقاد اکثر تحلیلگران آشنا به مسایل کردستان وی خومختاری را مقدمه جدایی از ایران و تشکیل کشور کردستان میدانست و قصد داشت پس از کسب خودمختاری در صورت فراهم بودن شرایط داخلی و بینالمللی اعلام استقلال کند، بسیار طبیعی بود که مسوولان وقت ایران با چنین خواستههای نامتعارفی مخالف کنند. نکته بعدی که مورد اختلاف طرفین بود تعیین محدوده مناطق کردنشین ایران بود، قاسملو استانهای کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، ایلام را جزو کردستان حساب میکرد که این خواسته قاسملو با مخالفت دولتمردان ایرانی روبهرو شد، علت این مخالفت را باید در خواسته نامتعارف و غیرمعمول قاسملو دانست، قاسملو خواهان الحاق کل استان آذربایجان غربی به کردستان خودمختار بود این درحالی میباشد که فقط در جنوب استان که شامل شهرهای مهاباد، پیرانشهر، اشنویه، سردشت، بوکان که معروف به منطقه مکریان میباشد اکثریت جمعیت کرد میباشند و در مرکز و شمال استان اکثریت بالای جمعیت آذری و شیعه مذهب میباشند در واقع قاسملو میخواست بر مناطق با اکثریت جمعیت ترکزبان شامل ارومیه، خوی، سلماس، ماکو، میاندوآب و… حکومت کند چون این مناطق در نقشه کردستان بزرگ که نقشهای از لحاظ علمی، جعلی و از لحاظ حقوقی فاقد کوچکترین ارزشی میباشد، به عنوان محدوده جغرافیایی کردستان ترسیم شده است.
تاکید قاسملو به عنوان رهبر مهمترین حزب سیاسی در کردستان بر خودمختاری کردستان را میتوان مهمترین و حساسترین خواسته دبیرکل حزب دمکرات کردستان دانست
اگر شما در مجامع بینالمللی چنین خواستهای را مطرح کنید شما را دستبسته روانه تیمارستان روانی میکنند، قاسملو چنین تقاضایی را در مورد استانهای کرمانشاه و ایلام نیز داشت در مورد استان کرمانشاه باید گفت حزب دمکرات در مناطق سنینشین استان که شامل پاوه، روانسر، جوانرود میباشد دارای هوادار بوده و میباشد، این مناطق در تقسیمات کشوری از استان کردستان به کرمانشاه در قبل از انقلاب الحاق شده بود ولی در سایر نقاط استان که شامل کردهای شیعه مذهب، اهل حق، فارسها و لرها میباشد این حزب فاقد هرگونه نفوذ و پایگاه مردمی میباشد، برای اینکه عدم نفوذ احزاب ناسیونالیستی کردستان بر کردهای شیعه مذهب را اثبات بکنیم کافیست به نتایج انتخابات پارلمانی عراق در سال 2010 نگاهی بیندازیم احزاب کرد در استان دیاله که دارای جمعیت اعراب شیعه، سنی و کردهای فیلی(شیعه مذهب) میباشد توانست از بین 13 کرسی فقط یک کرسی کسب کند و در بغداد که دارای یک جمعیت مهم کردهای شیعه مذهب میباشد نتوانست حتا یک کرسی کسب کند، کردهای شیعه آرای خود را به نفع گروهها و احزاب غیرکرد ریختند در مورد کردهای شیعه مذهب ایران وضعیت احزاب ناسیونالیستی کرد به مراتب بدتر میباشد، ایران مثل عراق، سودان، سوریه و سایر کشورها براساس خواسته قدرتهای جهانی بهوجود نیامده است بلکه کشوری تاریخی میباشد، حتا مناطقی مثل کرمانشاه یکی از مراکز مهم ملیگرایی ایرانی محسوب میشود، همانطور که مهاباد یکی از مهمترین مراکز سیاسی و ناسیونالیستی کردی محسوب میشود کرمانشاه هم یکی از مهمترین مراکز ناسیونالیست ایرانی میباشد. باورهای سیاسی، گویش و مذهب کردهای شیعه ایران با کردهای سنی بسیار متفاوت میباشد، شاید فهم این نکات برای مردم عادی کردستان سخت باشد یا خیلی از آنها از این مسایل آگاه نباشند اما از شخصی که دبیرکل مهمترین حزب کردی محسوب میشود فقط میتوان چنین خواستههایی را رویاهای فاشیستی به حساب آورد مشخص نیست رهبر صلحطلب کردستان بر اساس کدام مجوزی خود را صاحب استانهای کرمانشاه و ایلام میداند. پس میتوان نتیجهگیری کرد که خواستههای قاسملو بسیار غیرمعمول و نابهجا بوده است و هیچدولتی در جهان حتا دمکراترین دولتهای جهان نیز تن به چنین خواستههای نامعقولی نمیدهند.
2- آغاز جنگ کردستان
اقدامات قاسملو به منظور کسب خودمختاری و کردستان بزرگ فقط محدود به گفتوگوهای سیاسی نشد بلکه قاسملو دست به تحرکات گسترده نظامی زد، دبیرکل حزب دمکرات کردستان تصور میکرد با توجه به ضعف حکومت نوپای ایران و داشتن تعداد زیادی هوادار در کردستان به راحتی میتواند حکومت مرکزی را شکست دهد این تفکر سرانجام منجر به حملات گسترده به پادگانهای نظامی شد منجمله پادگان سنندج و پادگان مهاباد گرچه نیروهای مستقر در پادگان سنندج مقاومت کردند و مانع از سقوط پادگان شدند اما در مورد پادگان مهاباد موفق شدند پادگان را غارت کنند و تعداد زیادی از تانکها و زرهپوشها و تسلیحات موجود در پادگان را غارت کردند در جریان حملات نیروهای دموکرات تعدادی از سربازان کشته و فرمانده پادگان نیز به علت اصابت گلوله مجروح شد. از دیگر اقدامات قاسملو میتوان به برگزاری میتینگ مسلحانه در شهر نقده اشاره کرد، شهری که بالغ بر 70 درصد از جمعیت آنرا ترکها تشکیل میدهند، اقدام به برگزاری میتینگ مسلحانه در منطقه ترکنشین شهر منجر به درگیریهای گسترده و خونینی بین ترکها و کردها شد که بالغ بر چهارصد کشته و مجروح برجای گذاشت، رفتار خشن پیشمرگان حزب دمکرات کردستان در نقده منجمله در قتل عام اعضای یک خانواده محترم آذری باعث بروز خشم شدید اهالی ترکزبان شهر و فرار کردهای ساکن نقده از ترس انتقام ترکها شد، همچنین حمله پیشمرگان حزب دمکرات کردستان به گروهی از شبه نظامیان محلی هوادار حکومت مرکزی (جوانمردان) و کشته شدن تعدادی از آنها باعث شد گروهی از بستگان و همکاران افراد کشته شده به دوروستای کردنشین در حومه نقده حمله کنند و تعدادی از ساکنان روستاهای قارنا و قلاتان را به قصد انتقام گرفتن کشته شدن عزیزانشان به قتل برسانند.
از دیگر اقدامات قاسملو حضور گسترده پیشمرگان حزب دمکرات در اطراف شهر ارومیه به خصوص در مناطق کردنشین غرب و جبوب ارومیه که شامل بخش سیلوانه و صومای برادوست و دره قاسملو (شهدا) ارومیه میشد
از دیگر اقدامات قاسملو حضور گسترده پیشمرگان حزب دمکرات در اطراف شهر ارومیه به خصوص در مناطق کردنشین غرب و جبوب ارومیه که شامل بخش سیلوانه و صومای برادوست و دره قاسملو (شهدا) ارومیه میشد آنها حتا به شهر ارومیه حمله کردند ولی با واکنش فوری نیروهای مردمی روبهرو شدند و با دادن تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شدند. از دیگر اقدامات قاسملو حمله مسلحانه به هواداران کومله در روستاهای مهاباد و آغاز جنگ سراسری با کومله که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از چریکهای کرد شد. یورش مسلحانه به دفتر سازمان پیکار در بوکان و کشته شدن سه نفر از اعضای گروه پیکار، اعلام جنگ مسلحانه بر علیه منشعبین کنگره هشتم حزب دمکرات، دریافت کمکهای مالی، لجستیکی و تسلیحاتی از صدام حسین، دستور اعدام اعضای حزب در بخش سیاسی و نظامی که به انگیزه های گوناگون از حزب فاصله گرفته و خواهان ماندگار شدن در عراق نبودند و به ایران بازگشتند و امان نامه دریافت نموده بودند.
در این مورد دهها نفر یا مستقیمن در خیابانها و یا در منازلشان اعدام شدند و با افتخار از رادیو صدای کردستان متعلق به دکتر قاسملو اخبار این جنایتهای ضدانسانی پخش میشد. اینها گوشه کوچکی از کارنامه عبدلرحمان قاسملو میباشد و بیانکننده این نکته مهم میباشد که قاسملو بر خلاف تبلیغات گسترده هوادارنش و حزب دمکرات کردستان نه تنها شخصیت صلحطلب و دمکراتی نبوده است بلکه میتوان وی را یک فاشیست همانند صدام، موسولینی و هیتلر به حساب آورد منتها فاشیستی در ابعاد کوچکتر، قاسملو رویاهایی در سر داشت که جز کشتار، ویرانی، آشوب هیچ نتیجهایی در برنداشت، سرانجام پس از کشتار پاسداران و شبه نظامیان کرد حامی حکومت در پاوه روحاله خمینی رهبر وقت ایران دستور حمله نظامی به کردستان را صادر کرد، جنگی گسترده که ابتدا در شهرها سپس در مناطق روستایی ادامه یافت گرچه با ترور قاسملو در سال 1988، زندگی او به پایان رسید ولی درگیریهای خونین تا سال 1372 و محاصره اردوگاه حزب دمکرات به درازا کشید و هزاران کرد و غیرکرد قربانی افکار بلندپروازانه قاسملو و رویای تشکیل کردستان بزرگ شدند.
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه، بیست و هفتم تیر ماه، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با مراجعه به منزل احمدرضا احمدپور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در شهر قم، این فعال سیاسی اصلاحطلب را بازداشت کردهاند.
به گزارش هرانا، ساعت ۱۱ صبح روز گذشته سه مامور مرد و یک مامور زن به منزل احمدرضا احمدپور واقع در شهرک مهدیه قم مراجعه کردند. این افراد پس از نشان دادن حکم که از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شده بود؛ به آقای احمدپور، اقدام به تفتیش وسایل منزل کردند.
گفتنی است که نیروهای امینتی پس از دستگیری، نامبرده را به مکان نامعلومی منتقل کردند.
تاکنون از محل نگهداری و علت بازداشت گزارشی منتشر نشده است.
لازم به یادآوری ست که این وبلاگنویس و فعال سیاسی ساکن قم در فروردین ۸۹ نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و هتک حیثیت روحانیت، به یک سال حبس و خلع لباس دایمی محکوم شد.
وی آذرماه سال گذشته از زندان آزاد شده بود.
بیشتر بخوانید:
«محکومیت حبس و خلع لباس برای روحانی وبلاگنویس»
تذکار از رادیو کوچه: یکی از سیاستهای کاری در رادیو کوچه انتشار نظرها و نامه و ایدههای خوانندگان است. بیشک رادیو کوچه تایید و یا تکذیبی بر این مطالب ندارد. اما با توجه به روش این رسانه، اگر منطبق با اصول کاری رادیو باشد -که در بخشهایی به این نکات اشاره شده است- آن را منتشر خواهد کرد. مخاطب این مطالب در هر شرایطی حق دارند که نوشتهای در پاسخ به این نامهها به رادیو ارسال کنند. بیشک این نوشته بیکم و کاست در پایگاه اینترنتی رادیو کوچه منتشر خواهد شد. برای هر نوع پاسخ به این نوشته شما میتوانید با آدرس پست اکترونیکی: contact(at)koochehmail.com در تماس باشید.
برمک بهداد / روزنامهنگار آزاد
آیا تهاجم وسیع سپاه به کردستان عراق نشان از شکست سیاستها و واماندگی در داخل کشور دارد؟
در چند روز اخیر نیروهای زمینی ایران بهویژه سپاه پاسداران تهاجمی وسیع و دامنهدار همراه با نیروهای تندرو انصارالاسلام را به عمق دو کیلومتری داخل خاک کردستان عراق شروع کردهاند.
شدیدترین درگیریها دیشب (یکشنبه، 17 ژوئیه) تا حوالی ساعت 3 صبح بهوقت محلی بهوقوع پیوسته است.
به گفتهی «شیرزاد کمانگر» عضو کوردیناتور حزب حیات آزاد کردستان، پژاک، نیروهای ایران در روز شنبه با حمله کردن به مقرهای «پژاک» جنگ را آغاز کردهاند.
شیرزاد چنین ادامه میدهد: امروز صبح ساعت هشت دوباره سپاهیان جمهوری اسلامی ایران آتش جنگ را روشن کردند که در نتیجه پنجاه و سه تن از نیروهای سپاه کشته شدند و چهل و سه تن نیز زخمی شدند. همزمان چهار تن از پارتیزانهای پژاک به شهادت رسیدهاند.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران که همواره سعی بر آن داشته که مشکلاتش را از طریق جنگ افروزی و مخاصمه حل کند این بار به شیوهای گستردهتر و وسیعتر میخواهد شکست داخلی خود از مسایل مهم کشور را لاپوشانی بکند و با برافروختن جنگ در مرزهای غربی بحران را با بحران حل بکند. گو اینکه یکی از خصلتهای رژیمهای دیکتاتوری زندگی کردن در بحران و بحرانزایی میباشد.
از طرف دیگر «احمد دنیز» سخنگوی حزب کارگران کردستان ترکیه (پ .کا .کا) میگوید دور جدید حملات زمینی و توپخانهای ایران در تقارن با گشایش رسمی کنسولگری آمریکا در شهر اربیل میباشد.
گمان آن میرود که جمهوری اسلامی ایران بیشتر از این وجود حکومت اقلیم کردستان را برنتابد. به باور دولتمردان کنونی ایرانی، این خطه از کردستان به کانونی فعال و بالقوه بر ضد حکومت دینی ایران تبدیل شده است.
دیری است که رسانههای جمهوری اسلامی هر ازگاهی نوک حملهی روزنامهها و سایتهای اینترنتی و تلویزیون رسمیاشان را متوجه حکومت نوپای کردستان کردهاند.
سخنان یک فرمانده نظامی جمهوری اسلامی که نامش افشا نشده است در زمینهی اینکه حکومت کردستان نزدیک به سیصد هزار هکتار خاک را در اختیار پارتیزانهای پژاک قرار داده است در عمل نشانه و چراغ سبزی بود که بهدنبال آن تهاجم سنگین نظامیان جمهوری اسلامی به داخل خاک کشور همسایه آغاز شد.
شیرزاد کمانگر در رابطه با این ادعای فرمانده نظامی میگوید ما بهمثابهی نیروهای پارتیزانی جا و مکان ثابتی نداریم و سخنان نامبرده کذب محض میباشد.
در این راستا گروهی از روشنفکران کردستان با انتشار بیانیهای اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران با آب و آتش به کردستان اعلام جنگ کرده است.
چرا که همزمان با لشکرکشی به مرزها و کوهستان قندیل از طرفی در مرز خسروی آب رودخانه «سیروان» را بسته است و عملن مردم این ناحیه یعنی کردهای خانقین را در مخمصه سختی قرار داده است.
در واقع امر باید ریشه چنین تهاجماتی که در آن حکومت ایران حتا قوانین بینالمللی را در روز روشن نقض میکند در سیستم ولایت فقیه و دستگاه عریض و طویل و جهنمی سپاه ضد خلقی پاسداران جستجو باید کرد
در واقع امر باید ریشه چنین تهاجماتی که در آن حکومت ایران حتا قوانین بینالمللی را در روز روشن نقض میکند در سیستم ولایت فقیه و دستگاه عریض و طویل و جهنمی سپاه ضد خلقی پاسداران جستجو باید کرد.
چرا که سپاه پاسداران وجود و بقای خویش را در جنگ افروزی و بازکردن جبهههای جنگ میبیند و به یمن این استراتژی کلان تا حالا دوام آورده است.
از طرف دیگر چند سالی است که فضایی نسبتن باز به روی مطبوعات و رسانههای کردی کردستان عراق باز شده است فضایی که در آن در مقایسه با ایران از لحاظ آزادی بیان و تکثر افکار و چاپ و نشر انواع مطالب خیلی جلوتر از فضای پر از اختناق و سانسور شدهی جامعهی ایران میباشد.
برای مثال نزدیک به سه سال است که ماهنامهای سیاسی، تحقیقی و پژوهشی به اسم «اسراییل و کورد» در اربیل کردستان آزادنه چاپ و منتشر میشود.
واکنش رژیم ایران به چاپ و نشر این ماهنامه و نیز دوبلهی فیلم «سنگسار» به زبان کردی در سایتهای رسمی ایران و نیز در سایت «تابناک» انعکاس یافته است. از دید ایران چند سالی است که عوامل موساد و سیا آزادنه در کردستان سرگرم فعالیتهای ضداسلامی و تبشیری (میسیون های مذهبی) هستند.
چند سالی میشود که حکومت ایران در رسانههای خویش مستیقم و غیرمستیقم حکومت کردستان را متهم به داشتن رابطه با اسراییل میکند به زعم آنکه مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان مهر ردی بر این ادعای رژیم میزند همزمان اظهار میدارد که رابطه داشتن با اسراییل گناه بزرگی نیست.
به نظر نگارنده این سطور هدف نهایی و غایی قدرتمداران کنونی ایران ساقط کردن حکومت اقلیم کردستان میباشد.
حالا که به بهانهی گریلاهای پژاک وارد خاک کردستان عراق شده است این یک بعد از این مسئله میباشد.
در گذشته و بکرات جمهوری اسلامی با دستاندازی به مرزهای این بخش از کردستان خواسته است با استفاده از حضور پارتیزانهای حزب حیات آزاد کردستان از حکومت اقلیم امتیازت بگیرد.
هر چند این بار بهنظر میرسد که کارد از استخوان جمهوری ولایت فقیهی گذشته و پاسداران به خیال خودشان میخواهند
کوهستان قندیل را پاکسازی بکنند. ولی مقاومت دلیرانهی گریلاها در اولین ساعات این نبرد نابرابر پس از تلفات سخت و سنگینی وادار به عقبنشینیشان کرد.
آینده نشان خواهد که این عقدهگشاییهای حکومت ایران راه به جایی نخواهند برد و دیر یا زود به پایان خواهند آمد و فصل دگری از تاریخ در منطقه گشوده خواهد شد، فصلی نوین که در آن خبری از زمامداران تشنهی قدرت و تمامیتخواه نخواهد بود.
خبر / رادیو کوچه
در حالی که پیشتر شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد روسیه درباره از سرگیری «گامبهگام» گفتوگوهای هستهای با ایران مخالفت کرده بودند، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفته است، تهران پس از دریافت این پیشنهاد آن را بررسی خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای مهمانپرست، روز سهشنبه، 19 ژوئیه، که در کنفرانس خبری هفتگی خود در تهران با خبرنگاران سخن میگفت، در این باره اظهار داشته است: «این طرح هنوز به دست ما نرسیده (اما) بعد از دریافت آن را بررسی خواهیم کرد.»
وی همچنین اظهار داشته است: «اگر کشورها به دنبال حل مسئله هستند، باید به سمتی گرایش پیدا بکنند که حقوق ملت ما را به رسمیت بشناسند.»
آقای مهمانپرست همچنین از نصب نسل جدید سانتریفیوژها با سرعت بالاتر و کیفیت بهتر خبر داد.
چهارشنبه هفته گذشته سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در جریان دیدار خود از واشینگتن پیشنهاد کرده بود، گفتوگوهای هستهای با ایران به صورت گامبهگام از سر گرفته شود و در ازای هر گامی که ایران در راه شفافسازی بر میدارد، جامعه جهانی نیز مرحله به مرحله از شدت تحریمها علیه این کشور بکاهد.
به دنبال طرح این پیشنهاد هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای روس خود اعلام کرد، کشورش پیشنهاد گفتوگوی هستهای گامبهگام با ایران را بررسی کرده و به زودی گروهی از کارشناسان را برای رایزنیهای بیشتر در این زمینه به روسیه اعزام خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
«طرح سوال گامبهگام جهت برنامه اتمی ایران»
سهشنبه 28 تیر 90/ 19 ژوئیه 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
مجله جاماندگان- «گفتهاند زنان ناقصالعقلند»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
تکنو کوچه- «اپنسورس، مفاهیم و تاریخچه»- کیومرث سجادی
گزارش روز کابل- «همسایههای افغانستان باید به تصمیم این کشور احترام بگذارد»- آرین
پس نشینی تند- «هنر بسته در جامعهی باز»- اکبر ترشیزاد
بخش دوم خبرها
روزنگاشت- «سیمین، بزرگ زن نیمای غزل»- محبوبه شعاع
مجله خبری کابل- آرین
کافه قصه- «باربو سخن میگوید»- مهرداد
دایره شکسته- «در ستایش شیدایی»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
شورای دفاع از حق تحصیل به مناسبت دومین سالگرد بازداشت مجید دری، فعال دانشجویی و از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل، که با رای دادگاه تجدیدنظر به 6 سال حبس و تبعید به زندان بهبهان محکوم شده است، بیانیهای را صادر کردند.
متن این بیانیه در پی آمده است:
سالها است حاکمان ایران همواره یکی از متهمان ردیف اول نقض حقوق بشر در جهان بودهاند؛ نقض آزادی بیان، اعدامهای پرشمار، بازداشت، زندان و شکنجههای مخالفان، نقض حقوق اقلیتهای مذهبی و… جرایم سنگین حقوق بشری است که حاکمیت همواره به رغم تضاد با تعهدات و میثاقهای بینالمللیِ پذیرفته شده، قوانین جاری کشور و حتا مبانی دینی همواره بر آن اصرار داشته است.
یکی از موارد نقض حقوق بشر در ایران که دستکم در ۳۰ سال گذشته، هر چند با فراز و نشیب و تغییر روشها و مصداقها، اما به صورت مداوم ادامه یافته است، نقض آزادیهای آکادمیک و به صورت ویژه نقض حق انسانی تحصیل است. در ۶ سال گذشته و از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد ، این ظلم آشکار به شدت فزونی یافته و تا به امروز هزاران نفر از بهترین استعدادهای این مرز و بوم تنها به دلیل اعتراضهای مسالمتآمیز برای دستیابی به حقوق حقهی خود و حتا گاه تنها داشتن اندیشهی مخالف و غیر همسو با حاکمیت از حق تحصیل به شیوههای گوناگون محروم شدهاند.
در چنین فضایی در سال ۸۷، عدهای از دانشجویان محروم از تحصیل گرد هم آمدند تا فارغ از هر گونه جهتگیری سیاسی تنها برای برگشت به دانشگاه و جلوگیری از ادامه این روند نامیمون تلاش کنند. در حالی که بخشی از حاکمیت به ویژه در تبلیغات پیش از انتخابات ریاست جمهوری تلاش میکرد تا به هر طریق ممکن با انکار محرومیت از تحصیل به دلایل عقیدتی و سیاسی، این اتهام را در آستانهی رای مردم از خود دور کند، اعضای شورای دفاع از حق تحصیل تمام توان خویش را به کار گرفتند تا وجود خود و واقعیت ظلمی که بر آنان رفته را آشکار کنند.
اما پس از کودتای انتخاباتی اعضای شورا نیز به همراه دیگر فعالان مدنی و سیاسی با بازداشتهای گسترده مواجه شدند:
«مجید دری» که چند روز از دومین سالگرد بازداشتش در هجدهم تیرماه 88 میگذرد، هم اکنون در زندان بهبهان و در تبعید و بدون استفاده حتا یک روز مرخصی نگهداری میشود. وی تنها به جرم دفاع از حق تحصیل خود و دوستاناش زندانی است. مجید را به اتهام واهی و کذب ارتباط با یک سازمان سیاسی مخالف به ۶ سال حبس در تبعید محکوم کردهاند. به این امید که مشروعیت دفاع از حق تحصیل را زیر سوال برند، حال آنکه چه مجید و چه دیگر اعضای شورای دفاع از حق تحصیل همواره بر خط مشی مستقل و غیرسیاسی شورا تاکید کردهاند.
«سیدضیا نبوی» دیگر عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز به اتهام مضحک ارتباط با گروهک رجوی به 10 سال حبس در تبعید محکوم شده است. وی تنها 3 روز بعد از انتخابات و پس از راهپیمایی روز 25 خرداد بازداشت، و سپس به واسطهی فعالیت در شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس در تبعید محکوم شد. وی در اول مهرماه ۸۹ ابتدا به زندان کارون اهواز تبعید شد و بیش از هفت ماه را در شرایط بسیار دشوار و فاجعه بار آن زندان سپری کرد. از اردیبهشت ماه سال جاری ضیا نبوی به زندان دیگری به نام «اردوگاه کلینیک» در اهواز منتقل شد. تا کنون بارها مقامهای امنیتی به خانواده نبوی گفتهاند که اتهام واهی و مضحک ارتباط با گروهک رجوی صحیح نبوده و تنها بهانهای بوده برای برخورد با فعالیتهای ضیا در دفاع از حق تحصیل.
خود ضیا نبوی در این مورد در نامهاش به صادق لاریجانی گفته است: «بنده به واسطهی موقعیت خاص خانوادگی که داشتم و با توجه به حساسیتهای خاصی که متوجه خانواده ی بنده بود، همواره مراقب بودم که تا هیچگاه، حتا به صورت ناخود آگاه نیز، کوچکترین ارتباطی با گروه مزبور برقرار نکنم و به همین واسطه و همانطور که در گزارش وزارت اطلاعات نیز ذکر شده، بنده به هیچ تماس مشکوکی، حتا از سوی خبرگزاریها نیز پاسخ نمی دادم و در کمال ناباوری مشاهده می شود که این استنکاف از ارتباط که منطقا میبایست مدرکی به نفع بنده باشد به گونهای ناباورانه علیه بنده استفاده شد و مستند حکم ۱۰ سال حبس تعزیری به جرم ارتباط و همکاری با منافقین قرار گرفته است.»
از دیگر دانشجویان محروم از تحصیل که در دو سال گذشته بازداشت شده اند میتوان از اسامی زیر نام برد:
مهدیه گلرو، اشکان ذهابیان، پیمان عارف، مجید توکلی، عماد بهاور، علیرضا خوشبخت، زهرا جانیپور، زهرا توحیدی، علی قلیزاده، سمیه رشیدی، حجت عربی، افتخار برزگریان، مهسا جزینی، شیوا نظرآهاری، کوهیار گودرزی، نوید خانجانی، اسماعیل سلمانپور، علی نظری، علی تقیپور، ایمان صدیقی، حسین قابل، محسن برزگر، سعید جلالیفر، سارا خادمی، احسان قشقایی، وحید عابدینی، مهدی عربشاهی، مرتضی سمیاری، علی عجمی، مهدی گیلانی، فرزانه نجارنژاد، حسین احمدنژاد، علی پرویز، فرشاد عزیزی، مهدی خدایی، سلمان سیما، امین ریاحی،علیاکبر محمدزاده، علیرضا کیانی، آرش صادقی و دهها دانشجوی دیگر محروم از تحصیل، ستارهدار و اعضای شورای دفاع از حق تحصیل در روزهای پس از کودتای انتخاباتی سال 88 بازداشت و بعضن به احکام طویلالمدت حبس محکوم شدهاند. برخی از این دانشجویان محروم از حق تحصیل همچون ضیا نبوی، مجید دری، مجید توکلی، عماد بهاور، مهدیه گلرو، اشکان ذهابیان، آرش صادقی، علیاکبر محمدزاده و علی عجمی همچنان در زندان به سر میبرند.
آن چه در این دوسال اتفاق افتاده است، نشان از آن دارد که دولت مستقر همچنان بر نقض حق انسانی تحصیل اصرار دارد و همچنان دانشجویان منتقد به رغم شایستگیهای علمی به بهانههای واهی و غیرقانونی از تحصیل در مقاطع عالی محروم میشوند. امسال نیز به سنت سالهای گذشته عده زیادی از این دانشجویان از دریافت کارنامه اولیه آزمون کارشناسی ارشد خود در خرداد ماه محروم شدند و عده بسیار دیگری نیز ناچار به حضور در جلسات بازجویی و دادن تعهدات غیر قانونی تنها برای دریافت نتیجه اولیه آزمونشان شدند و همچنان این اضطراب را دارند که آیا به رغم رتبههای درخشان، سازمان سنجش آنها را در شهریور ماه قبول اعلام میکند یا نه. امسال همچنین داوطلبان بسیاری با ارایه مدارک قابل توجه به شورا از دستکاری کارنامه خود برای جلوگیری از قبولی ایشان خبر دادند.
آنچه در سالهای جاری بیش از پیش توجه و تاسف را بر میانگیزد دخالت غیر قانونی وزارت اطلاعات در روند کارهای سازمان سنجش است، به نحوی که عدهای از داوطلبان پیش از اعلام رسمی نتایج کنکور به این نهاد امنیتی احضار شده و برای صدور کارنامه از آنها تعهد گرفته میشود. سوال این جا است که آیا فاصله نامعقول و طولانی بین آزمون و اعلام نتایج اولیه، برای دخالت نیروهای امنیتی و گزینش غیر علمی دانشجویان در نظر گرفته شده است؟
محرومیت از تحصیل تنها معطوف به تحصیل در مقاطع عالی نمیباشد و صدور انواع احکام انضباطی از مصادیق دیگر محرومیت از تحصیل است. پس از از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاست جمهوری در سال 1388، دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور شاهد افزایش فشار بر دانشجویان از طریق احضار به کمیتههای انضباطی بودهاند. دردو سال اخیر، احکام انضباطی برای فعالین دانشجویی به بهانههای مختلفی اعم ازبرگزاری تجمعات روز دانشجو، نشریات دانشجویی، اعتراض به نتایج انتخابات و حتا نحوه پوشش در دانشگاه و اعتراض به مسایل صنفی، صادر شده است. مهمترین این احکام انضباطی تعلیق از تحصیل است که برای صدها دانشجو تنها در دو سال اخیر صادر شده است..
تنها در دوسال اخیر صدها حکم محرومیت از تحصیل برای فعالین دانشجویی صادر شده :
40 دانشجوی دانشگاه امیرکبیر، بیش از 30 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد، 20 دانشجوی دانشگاه مازندران و نوشیروانی بابل، 13 دانشجوی دانشگاه بینالمللی قزوین، دستکم 20 دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، 15 دانشجوی دانشگاه شیراز، 10 دانشجوی دانشگاه شهرکرد، 2 دانشجوی آزاد شهرکرد، 4 دانشجوی دانشگاه ارومیه، 5 دانشجوی دانشگاه علوم فنون بابل، 5 دانشجوی آزاد تهران مرکز، 7 دانشجوی دانشگاه کردستان، 8 دانشجوی دانشگاه چمران اهواز، 8 دانشجوی دانشگاه یاسوج، 9 دانشجوی دانشگاه تبریز، 3 دانشجوی علوم فنون خرمشهر، 10 دانشجوی دانشگاه صنعتی شاهرود، 15 دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد، چندین دانشجو دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه اصفهان و دهها دانشجو از دیگر دانشگاههای سراسر کشور.
عده بسیاری از این دانشجویان همزمان با احکام محرومیت از تحصیل با بازداشت و زندان غیرقانونی هم مواجه شدهاند تا جایی که تنها در دانشگاه مازندران ۱۳ نفر از دانشجویان محروم از تحصیل بازداشت و زندانی شدهاند. همچنین فعالان دانشجویی بسیاری نیز همچنان در بازداشت و زندان و عملن از تحصیل محرومند.
شورای دفاع از حق تحصیل از مقامات حکومتی ایران میخواهد ضمن احترام به اصول قانونی اساسی و تعهدات بینالمللی خویش، روند محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل و ستارهدار کردن فعالان دانشجویی را متوقف، دانشجویان محروم از تحصیل که تنها به دلیل مطالبه حق اولیه تحصیل در زندانهای کشور به سر میبرند را آزاد و امکان ادامه تحصیل دانشجویان ستارهدار و محروم از تحصیل را سر میکند.
شورا محروم کردن دانشجویان از حق تحصیل در مقاطع عالی را با استناد به قوانین داخلی ایران و تهدات بینالمللی دولت ایران عملی مجرمانه دانسته و خواستار محاکمه آمران و عاملان این عمل مجرمانه میباشد.
شورا در همین حال از همه دانشجویان که به دلایل سیاسی یا عقیدتی محروم شدهاند میخواهد همچنان بر پیگیری حق خود به صورت قانونی و حقوقی پای فشاری کنند.
شورا معتقد است کلیه اعضای بازداشتیاش بر خلاف قانون و با جعل اتهامات واهی در زندان به سر میبرند و در اسرع وقت باید از زندان آزاد و به کلاسهای خود در دانشگاه برگردند.
شورای دفاع از حق تحصیل
تیر ماه 1390
خبر / رادیو کوچه
نیروهای امنیتی سوریه بامداد روز سهشنبه، 19 ژوئیه، با حمله به خانههای مسکونی در شهر تلبیسه از توابع استان حمص اقدام به تیراندازی بهسوی مردم ساکن این شهر کردهاند.
به گزارش العربیه، به نقل از شاهدان عینی، نیروهای امنیتی بامداد روزسهشنبه با یورش به مناطق الخالدیه، البیاضه، المعلمین، بابا عمر، باب تدمر، والانشائات اقدام به تیراندازی کردند.
این شاهدان گفته اند که در نتیجه این تیراندازی دوتن زخمی شدند که یکی از آنها کودک است.
یکی از شاهدان عینی در اینباره گفت: «صدای گلوله و گشتزنی نیروهای امنیتی که با پشتیبانی ارتش صورت میگیرد در همه مناطق شهر تلبیسه مشاهده میشود.»
کمیتههای هماهنگی محلی در سوریه که وظیفه هماهنگی اعتراضات مردم این کشور را بر عهده دارند در تماسی اعلام کردند نیروهای امنیتی و افرادی موسوم به لباس شخصی «شبیحه» روز دوشنبه 10 تن از معترضان را به قتل رساندند.
براساس همین گزارش نیروهای امنیتی تمام مناطق مذکور را محاصره کرده است.
بیشتر بخوانید:
«محاصره شهر ابو کمال توسط ارتش سوریه»
جمعی از فعالان مدنی، سیاسی و روزنامهنگار، در پی درگیری چند روزه سپاه و ارتش جمهوری اسلامی در مناطق مرزی عراق، با حزب حیات آزاد کردستان، پژاک که منجر به کشته و زخمیشدن تعدادی از نیروهای دو طرف شده، اقدام به انتشار نامهای کردهاند.
این فعالان سیاسی نامه خود را خطاب به افکار عمومی، اصحاب رسانه، فعالان سیاسی و حقوق بشری در کردستان، ایران و جهان منتشر کردند.
متن این نامه در پی میآید:
در پی دو هفته حملات توپخانهایی قوای نظامی جمهوری اسلامی به منطقهی قندیل واقع در خاک کردستان عراق، از دو روز پیش نیروهای سپاه و ارتش ایران با تجهیزات سنگین نظامی به سمت مرز کردستان عراق پیشروی نموده و به صورت رسمی با نیروهای حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) وارد جنگ شدهاند. گفته میشود در نتیجهی این درگیریها تعدادی از نظامیان ایرانی و چریکهای کرد کشته و زخمی شدهاند.
علاوه بر این جمهوری اسلامی 24 ساعت قبل از آغاز حمله، به ساکنان محلی قندیل هشدار داده بود که طی سه روز آینده منطقه را ترک کنند. هر چند که حمله پیش از پایان موعد مقرر آغاز گردید، اما پیشبینی میشود در روزهای آینده با شدت بیشتری ادامه یابد. ساکنان محلی قندیل پیش از این نیز بارها در حملات توپخانهایی از سوی ایران دچار آسیبهای جانی و مالی جدی شدهاند.
به نظر میرسد این شدیدترین برخورد نظامی حکومت با اپوزیسیون مسلح کرد طی سالهای اخیر باشد. جمهوری اسلامی تابستان 1358 نیز برای سرکوب نیروهای احزاب دمکرات و کومله تهاجم نظامی همه جانبهایی به کردستان ایران نمود. طی این جنگ علاوه بر جانباختن بسیاری از نیروهای دو طرف، مردم غیرنظامی منطقه هم مورد سرکوب و کشتار قرار گرفتند. پس از پایان جنگ نیز در تمامی این سالها همواره فضایی نظامی ـ امنیتی در مناطق کردنشین ایران حاکم بوده است.
حملات اخیر نیز با هدف سرکوب اپوزیسیون مسلح کرد، علاوه بر تلفات جانی که از نیروهای هر دو طرف بر جای خواهد گذاشت، میتواند تشدید کننده فضای نظامی ـ امنیتی در کردستان ایران باشد. همچنین این حملات جان و مال ساکنان محلی قندیل را در معرض خطر جدی قرار داده است.
از سوی دیگر نقض حریم زمینی و هوایی اقلیم کردستان عراق و ایجاد ناامنی در این منطقه، ضمن زیر پا گذاشتن قوانین و تعهدات بینالمللی، میتواند مانوری برای نشان دادن میزان قدرت نظامی و تجهیزاتی ایران در واکنش به تداوم حضور نیروهای آمریکایی در عراق و احتمال حمله نظامی خارجی به ایران باشد.
شایعهی استفاده جمهوری اسلامی از نیروهای سازمان بنیادگرای اسلامی کرد موسوم به «انصار الاسلام» هم در این حملات میتواند احتمال گسترش بنیادگرایی اسلامی در منطقه و اسکان دادن نیروهای وابسته به القاعده در منطقهی قندیل را به عنوان خطری جدی برای امنیت و آرامش کردستان و عراق تقویت کند.
این در حالی است که حکومت ایران پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری با بحران مشروعیت جدی از سوی مردم معترض و فعالین منتقد روبهروست؛ و انشقاق و شکاف در حاکمیت روندی صعودی را تا بالاترین ارکان دولتی و حکومتی طی کرده است. با این اوصاف حملهی نظامی جمهوری سالامی به قندیل تنها خطری برای پژاک یا کردستان محسوب نمیشود و میتواند زنگ خطری باشد برای همهی مردم ایران.
انعکاس گسترده اخبار مربوط به این تهاجم نظامی و درگیریها؛ همچنین واکنش زودهنگام فعالان و احزاب سیاسی، مدافعان و نهادهای حقوق بشری، افراد و سازمانهای مدنی در اعتراض به تجاوز آشکار نظامی ایران به خاک کردستان، به خطر انداختن امنیت جانی و مالی ساکنان غیرنظامی و کشتار نیروهای اپوزیسیون کرد که مطمئنن در مقابل منجر به کشته شدن بسیاری از سربازان ایرانی هم خواهد شد، در حال حاضر تنها ابزار ما برای جلوگیری از بروز جنگی تمام عیار در این منطقه خواهد بود.
جنگی که هدف جمهوری اسلامی از به راه انداختن آن، -علاوه بر از بین بردن مخالفان مسلح خود در نقاط مرزی و نشان دادن قدرت نظامی خود به مخالفان خارجی؛ -به رخ کشیدن توانایی سرکوب خود به مخالفان داخلی است. یقیقنن جنگی که حکومت آغاز کرده است منجر به کشتار تعداد زیادی از چریکهای کرد، سربازان ایرانی و مردم محلی خواهد شد. ما امضاکنندگان این بیانیه خواهان متوقف شدن حملهی نظامی جمهوری اسلامی و عقبنشینی نیروهایش از خاک کردستان عراق هستیم.
همچنین پیشنهاد و راهکار ما برای حل مسئلهی کرد در ایران، نه جنگ مسلحانه و حملهی نظامی که فراهم آوردن فضای فعالیت مدنی از سوی حاکمیت و طرح مطالبات کردها توسط فعالان و احزاب منتقد و مخالف به شیوه مسالمت آمیز است.
–
ابراهیم جهانگیری / ابراهیم کهنه پوشی / احمد خضری / احمد هاشمی فر / ارسلان یاراحمدی / اسعد مرادی / اعظم بهرامی /افسانه بهشتی زاده / امجد حسین پناهی / امید شریفی / امید مدبری / امید مکری / امیر بابکری / امیر صلواتی / امیر معماریان / امین گنبدی پور / ایاز خون سیاوشان / آرام ملکشا / آرمان محمدی / آریا حسینی / آریانا مرادی / آریز اندریاری / آزاد اسماعیل احمد / آزاد مرادیان / آزاد مستانی / آژوان فرجی / آسو پیروتی / آسو صالح / آوات عبدالله زاده / آوات علییار / آینده آزاد / آیدا قجر /بابان سقزی / بارزان محمد / بختیار پنجهای / بشیر امیرخانی / بهداد بردبار / بهروز علوی / بهنام امینی / بیژن قبادی / پری کریمی نیا / پریسا کاکائی / پویان محمودیان / تابان ساکایا / تروسکه صادقى / توران ناظمی / ثریا فلاح / جعفر حاجی / جمال تیموری / جمیله حکیمی / جهانگیر عبدالهی / جواد جهینی / چیـا بلدی / چیا مریوانی / حامید مائیلی / حجت نارنجی / حسام منصوری / حسن قرانی / حسن لاوه / حسن نایب هاشم / حمید توبکار / حمید کوذنی / حمیده نظامی / خالد خیاطی / خالد مجیدی / خلیل غزلی / خلیل موحد / دارا میران / داود آزادفر / درسیم اورامار / دریا عباسی / دیار میرصیدی / دیاکو هورامی / دیلان سعیدی / راضیە (پری) نشاط / رامیار توتونچی / رحمان جوانمردی / رحمت نادری / رحیم بختیارپور / رزگار مامندی / رشید سینا / رضا اکرمی / رضا خلیلی / رضا راد / رضا منوچهری / رفیق فواد یاراحمدی / روفیا رمضانعلی / روناک فدوی / رویا طلوعی / ریباز کرماشانی / ریبوار قبادی / ریحانه جدیدفر / رئوف رمضانعلی / زاگرس اندریاری / زانیار توتونچی / زاهد حنبلی / ژاکلین هبرت / ژانت عبدالهی / ژیلا گلعنبر / ساسان امجدی / ساسان زنجانی / ساعد پروازی / ساغر غیاثی / سامان رسول پور / سامرند فتوحی / ساوو لطفی / سحر مرادی / سردار سعدی / سرکوت ابراهیم خدر / سرگل حسنی / سعید حمیدان / سعید قربانی / سلیمان حاجی / سلیمان فخری / سما شاملو / سمکو آزادیخواه / سمیرا پوراندخت / سهیلا فخرى / سیروان احمدی / سیروس بنهگزی / سیروس کردستانی / سیما حاجی آبادی / سیما حسین زاده / سیمین روزگرد / سینا کریمی / شادی امین / شادی صدر / شاهو روانسری / شاهو نادری / شلر سما / شهاب الدین شیخی / شهرام حسن نژاد / شهرام کوکهای / شهلا دباغی / شهلا رشیدی / شورش احمدی / شورش پایمرد / شورش پیروتی / شورش رستمی / شورش مرادی / شورش نورانی / شیرزاد حسینی / شیرکو جهانی اصل / شیلا کردستانی / شیوا نوجو / صباح نصری / صبری نجفی / صدیق احمدی/صلاح چابکی/صلاح عزیزیان / صلاح لرستانی / طاهره خرمی / طلا خوشکلام / طیبه اصغرزاده / عارف نادری / عامر گلی / عبدالوحید خندرش / عبید زارعی / عزیز ماملی / عشا مومنی / عطا امینی / عطا جمالی / علی کلائی / علی اشرف مرادی / علی اصغر فریدی / علی حسنی / علی شاکری / علی عبدی / علی کریمی / علی کیتکه/علی محمدی/عمار گلی/فاضل شریعتی/فاطمه رستگار/فاطمه گفتاری/فایق روراست/فرحناز محمدی / فرخ مهری / فرزانه جلالی / فرشاد محمدی / فرشید آذرنیوش / فروزان خرمیان / فریده غریب نواز / فواد فتاحی / فیروزه مهاجر / قمرناز عباسی / کاوه قریشی / کارو کریمی / کامران افرازه / کامران خضری/کامیار انصاری/کاوه کرمانشاهی / کاوه کریمی / کژال نقشبندی / کژال شیخ محمدی / کلارا مرادیان / کوسار فتاحی / کیوان فرامرزی / کیوان مرادی / گلباخ فتاحی / لقمان بیستونی / لیلی حسن پور / لیلی محمدی / ماکوان سنندجی / مامند صوفی / مجید بیاضی / مجید نالی / محسن کاکارش / محمد امینی / محمد ایزدی / محمدتوفیق اسدی / محمد خاکی / محمد شریفی / محمد صدفی / محمدکاظم بختیاری / محمد محمدی / محمد مصطفایی / محمدوحید تکوک / محمد یاراحمدی / محمد احمدپور / محمدجواد یوسفی / محمدرضا اسکندری / محمدعلی توفیقی / محمود امیری مقدم / مراد فتاحی / مرتضی پرویزی / مریم افشاری / مریم حکمت شعار / مزدک عبدی پور / مسعود مناف / مصطفی مدنی / مصی شیروانی / مقدم خسروی / ملائیکه علم هولی/ منصور احمدی / منصور تیفوری / منصور رستمی / منصور مروتی / منیر فرهودی / مهدی بهرامی / مهدی گرمانجانی / مهران اعظمی / مهران دیوان بیگی زند / مهرداد کمانگر / مهشید راستی / مهین شکرالله پور / میترا ابراهیمی / میدیا بایزیدپور / نادر سینا / نارین عباسی / ناصح فریدی / ناصر سینا / ناهید مکری / ندا سلطانی / ندا شهبازی / نرگس کرمانشاهی / نسرین رحیمی / نسرین قطبی / نسرین کریمی / نعمت الله گنبدی پور / نگار شریعت / نگار عنایتی / نگین آذری / نگین شیخ الاسلامی وطنی / نگین وطن دوست/ نهیه خوشکلام / نوید محبی / نیما بازالهی / نیما عباسی / نیما قربانی / هادی صوفی زاده / هادی میرمویدی / هانیا اردلان / هژار جوانرودی / هما فیض جلالی / هورین نامو / هوشنگ سنندجی / هیرو دانش / هیوا رادان / هیوا زکریایی / هیوا کریمی / هیوا محمدی / هیوا مولانیا / هیوا میر / یاسر گلی / یاشار گرمستانی
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوهشتم تیرماه برابر با زادروز «سیمین بهبهانی» نویسنده، غزلسرای معاصر ایرانی و فعال حقوق زنان است. وی که زاده سال 1306 خورشیدی است، به سبب سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است. بهبهانی که در سال 1388 به دعوت شهرداری پاریس برای برگزاری روز جهانی زن عازم فرانسه بود توسط نیروهای امنیتی ممنوع خروج شد. از اشعار معروف او «دوباره میسازمت وطن» است که در سال 1359 سروده و این ترانه توسط «داریوش اقبالی» خواننده سرشناس ایرانی اجرا شد.
«سیمین خلیلی» معروف به «سیمین بهبهانی» در بیستوهشتم تیرماه سال 1306 در تهران زاده شد. پدرش «عباس خلیلی» شاعر و نویسنده و مدیر روزنامه «اقدام» بود و به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفت و حدود هزارو صد بیت از ابیات «شاهنامه فردوسی» را به عربی ترجمه کرده بود و در ضمن رمانهای متعددی را هم به رشته تحریر درآورد که همه آنها به چاپ رسیدهاند.
مادر او نیز «فخرعظما ارغون» که فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی کامل داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوییسی آموخته بود. او از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود و در انجمن زنان وطنخواه عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه «آینده ایران» بود و عضو کانون بانوان و حزب دموکرات بود و به عنوان معلم زبان فرانسه در آموزش و پرورش خدمت میکرد.
سیمین از دوازده سالگی زبان به شعر گشود و در چهارده سالگی یکی از سرودههای خود را در مدرسه خواند که با تشویق آموزگار خود روبهرو شد و مادرش نخستین غزل او را برای «رونامه نوبهار» که به مدیریت «ملکالشعرای بهار» بود برد و این غزل منتشر شد.
سیمین بهبهانی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق شد، ضمن آن که همزمان در رشته ادبیات نیز قبول شده بود. در همان دوران دانشجویی بود که با «منوچهر کوشیار» آشنا شد و با او ازدواج کرد. سیمین قبل از این ازدواج با «حسن بهبهانی» ازدواج کرده بود و بیستسال با او زندگی کرده بود و نام خانوادگی او را بر خود گذاشته بود.
بهبهانی سی سال یعنی از سال ۱۳۳۰ تا سال ۱۳۶۰ تنها به تدریس اشتغال داشت و شغلی مرتبط با رشته خود، حقوق را قبول نکرد.
وی در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی در آمد و همراه با هوشنگ ابتهاج، نادر نادرپور، یداله رویایی، بیژن جلالی و فریدون مشیری این شورا را اداره میکردند و پس از آن در سال ۱۳۵۷ عضویت در کانون نویسندگان ایران را پذیرفت .
سیمین بهبهانی از چهرههای ماندگار و شاعر ارزنده و صاحب سبک درعرصه غزل فارسی و همچنین از زنان پیشرو و سنت ستیز معاصر است که در زمینه حقوق بشر و حقوق زنان نیز فعالیت و مورد احترام تمامی اهل قلم و دوستداران شعر و ادب فارسی و فعالان سیاسی ایران است. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است.
در ۱۳۷۸ سازمان جهانی حقوق بشر در برلین «مدال کارل فون اوسی یتسکی» را به بهبهانی اهدا کرد. در همین سال نیز وی جایزه «لیلیان هیلمن» را سازمان نظارت بر حقوق بشر (HRW) دریافت کرد.
سیمین بهبهانی، در روز دوشنبه هفدهم اسفند ۱۳۸۸ هنگامی که قرار بود برای سخنرانی درباره فمینیسم در «روز جهانی زن» به پاریس برود، با ممانعت ماموران امنیتی روبهرو شد. ماموران با توقیف گذرنامه بهبهانی، به او اعلام کردند که ممنوع الخروج است.
«باراک اوباما» در پیام خود به مناسبت نوروز ۱۳۹۰، ضمن اشاره به ممنوع الخروج بودن وی، قسمتی از شعر دوباره میسازمت وطن را خواند این شعر معروف را سیمین در سال 1359 سروده بود و این ترانه توسط «داریوش اقبالی» خواننده سرشناس ایرانی اجرا شد.
از آثار انتشار یافته سیمین بهبهانی میتوان: سهتار شکسته، جای پا، چلچراغ، مرمر، رستاخیز، خطی ز سرعت و از آتش، دشت ارژن، گزینه اشعار، درباره هنر و ادبیات، آن مرد، مرد همراهم، کاغذینجامه، کولی و نامه و عشق، عاشقتر از همیشه بخوان، شاعران امروز فرانسه، با قلب خود چه خریدم؟، یک دریچه آزادی، مجموعه اشعار و یکی مثلن این که را نام برد.
منبع ها:
ویکیپدیا
زندگینامه سیمین بهبهانی
خبر / رادیو کوچه
در پی نبردهایی که در نواحی مسکونی در شهر بریقه در شرق لیبی از چند روز پیش بین مخالفان مسلح و حامیان سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی، در گرفت، مخالفان توانستند کنترل بخش بزرگی از این شهر نفتخیز را به دست گیرند.
به گزارش الجزیره، مخالفان اعلام کردند که نیروهای حامی سرهنگ معمر قذافی به سوی شهر راس لانوس در غرب عقبنشینی میکنند.
این شهر در ۷۵۰ کیلومتری شرق طرابلس پایتخت لیبی قرار دارد و یکی از بزرگترین تاسیسات نفتی این کشور به شمار میآید.
به گزارش رویترز، هواپیماهای ناتو در روزهای اخیر نیروهای قذافی را در اطراف بریقه هدف گرفتهاند.
نیروهای مخالف، شرق و قسمت هایی از غرب این کشور را کنترل میکنند.
از سویی دیگر وزارت خارجه آمریکا طی بیانیهای تایید کرده است که مقامهای این کشور با نمایندگان معمر قذافی ملاقات کردهاند تا «پیام کنارهگیری قذافی از قدرت را منتقل کنند».
در این بیانیه تاکید شده است که آمریکا پیامی «صریح و محکم» برای او فرستاده است.
آمریکا محل این گفتوگوها را اعلام نکرده است، اما مقامهای لیبی میگویند این ملاقات در تونس انجام شده است.
اما موسی ابراهیم، سخنگوی حکومت لیبی از این گفتوگوها بهعنوان گامی مهم برای «ترمیم روابط» دو کشور یاد کرده است.
این در حالی است که مقامهای آمریکایی میگویند پیام خود را منتقل کرده و دیگر نیازی به گفتوگوهای بیشتر با لیبی نیست.
بیشتر بخوانید:
«مبارزه مخالفان قذافی در شهر نفتی بریقه»
رادیو کوچه
1834 میلادی- «هیلار ژرمن ادگار دگا» (Hilaire Germain Edgar De Gas) معروف به «ادگار دگا» یک نقاش فرانسوی بود که در پاریس زاده شد. وی علاوه بر نقاشی و طراحی در زمینههای مجسمهسازی و چاپ نیز فعالیت داشت.
اگرچه اغلب او را یکی از پایهگذاران جنبش دریافتگری میشناسند، اما خود وی ترجیح میداد از او بهعنوان یک «واقعگرا» یاد شود.
در سال 1853 دانشکده حقوق را شروع کرده بود که تصمیم میگیرد نقاش شود. وی نظیر سایر نقاشان امپرسیونیست آثارش مربوط به خوشیها، اپرا و باله است او نظیر آنها از ضربات بریده بریده قلم، استفاده میکند.
«چهار رقاص» یکی از آثار بزرگ این نقاش است. تحقیقات جدید در مورد این اثر فاش کرده است که دگا، حرکات تنها یک رقاص را در شکلهای چهارگانه ثبت کرده و با زیرکی در کنار یکدیگر به تصویر کشیده است.
1870 میلادی- جنگ فرانسه و پروس درگرفت. امپراتوری آلمان با اتحاد پروس و کنفدراسیون آلمان شمالی توسط «اتو ون بیسمارک» به وجود آمد. این کشور قدرتمند تا سال ۱۹۱۸ (۱۲۹۶) ادامه یافت و با عنوان رایش دوم مشهور شد. بیسمارک با اتریش همپیمان شد تا دانمارک را شکست دهد و ناحیهی شلزویگ-هولشتاین را تصرف کند. او جنگ اتریش و پروس را آغاز کرد و پیروز شد. سپس پروس وارد جنگ فرانسه و پروس (فرانکو-پروسین) شد و توانست شکست کاملی به فرانسه وارد سازد. «ویلهلم اول» به عنوان آخرین توهین به فرانسویها در کاخ ورسای در قلب فرانسه به عنوان امپراتور آلمان سوگند خورد. امپراتوری آلمان تا پایان جنگ جهانی اول یعنی زمانی که فرانسه توانست در پیمان ورسای تلافی بکند در اوج خود بود.
1947 میلادی- «آنگ سان» (Aung San) ناسیونالیست بزرگ برمه در جلسه شورای عالی برمه که در آن مقامات برمه نیز حضور داشتند، با تنی چند از همکاران و همفکرانش کشته شد. وی همه عمر را در مبارزه برای تامین استقلال و یکپارچه کردن برمه صرف کرده بود. برمه پیش از جنگ جهانی دوم ضمیمه هندوستان انگلستان بود. آنگ سان به ژاپن کمک کرد تا برمه را از دست انگلستان خارج کند.
آنگ سان که در تایلند یک ارتش ملی از ناسیونالیستهای برمهای ایجاد کرده بود تا به کمک آن بتواند استقلال برمه را حفظ کند، پس از جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن از دولت انگلستان خواست که به استقلالی که ژاپن به برمه داده بود احترام بگذارد. انگلستان قبول کرد که یک سال بعد به برمه استقلال کامل بدهد. چنین قراردادی میان «آناگ سان» و «کلمنت اتلی» (Clement Attlee) نخست وزیر وقت انگلستان امضا و آنگ سان در سمت نخست وزیری امور داخلی برمه تثبیت شد که در جلسه شورای عالی، با تعدادی از همفکرانش کشته شد. از آن پس هر دسته، گروه دیگر را متهم به این ترور جمعی کرده است. اینک دختر او رهبر مخالفان دولت ژنرالها مبارزه ناتمام پدرش را ادامه میدهد.
1306 خورشیدی- «سیمین خلیلی» معروف به «سیمین بهبهانی» نویسنده و غزلسرای معاصر ایرانی متولد شد. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است.
ذوق ادبی سیمین بهبهانی شاید میراثی دو سویه از پدر و مادر باشد چرا که پدرش «عباس خلیلی» به دو زبان فارسی و عربی شعر میگفت و بیتهایی از «شاهنامه فردوسی» را به عربی ترجمه کرده بود و رمانهای متعددی را هم نوشت که همگی به چاپ رسیدند. مادر او «فخرعظما ارغون» فارسی و عربی و فقه و اصول را در مکتبخانه خصوصی خواند و با متون نظم و نثر آشنایی کامل داشت و زبان فرانسه را نیز زیر نظر یک مربی سوییسی آموخت. او همچنین از زنان پیشرو و از شاعران موفق زمان خود بود و در انجمن «نسوان وطنخواه» عضویت داشت و مدتی هم سردبیر روزنامه «آینده ایران» بود.
سیمین بهبهانی ابتدا با «حسن بهبهانی» ازدواج کرد و به نام خانوادگی همسر خود شناخته شد ولی پس از وی با «منوچهر کوشیار» ازدواج کرد.
او در سال ۱۳۳۷ وارد دانشکده حقوق شد، حال آنکه در رشته ادبیات نیز قبول شده بود. در ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی درآمد. وی دو بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد و جوایز بسیاری دریافت کرد. شعر معروف «دوباره میسازمت وطن» در سال پنجاه و نه توسط وی سروده شد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1387 خورشیدی- «خسرو شکیبایی» از بازیگران معروف سینمای ایران درگذشت.
1921 میلادی- تاریخ انتشار داستان «یکی بود، یکی نبود» مرکب از شش قصه نوشته «محمدعلی جمالزاده» را چنین روزی در برلین ذکر کردهاند که چندین ماه بعد نخستین نسخه آن به تهران رسید و متن آن مورد انتقاد قرار گرفت.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
Iranian history
خبر / رادیو کوچه
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران در یادداشتی بار دیگر ضمن رد اتهاماتش در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک، انتشار مطالبی در مطبوعات درباره قضات متهم در پرونده را «خلاف واقع و حاشیهای» دانسته و آن را زمینهساز «بهرهبرداری دشمنان» عنوان کرده است.
به گزارش فارس، سعید مرتضوی که در حال حاضر ریاست ستاد مبارزه با مواد مخدر و قاچاق کالا و ارز را بر عهده دارد، در این مطلب ضمن اشاره به حکم صادر شده از سوی دادسرای کارکنان دولت در ارتباط با شکایت خانواده سه تن از کشتهشدگان بازداشتگاه کهریزک، حکم منع تعقیب قضات پرونده را «لازم الاجرا» دانسته و آن را به منزله «حکم برائت» خود و دو قاضی دیگر این پرونده دانسته است.
این در حالی است که در رابطه با پیگیری حوادث پس از انتخابات ایران از جمله آنچه که در بازداشتگاه کهریزک رخ داد، کمیسیون ویژه مجلس گزارشی را روز یکشنبه 20 دی در جلسه علنی مجلس ارایه داد و (در بخش مربوط به پرونده کهریزک) آقای مرتضوی را به عنوان صادرکننده دستور انتقال بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی کرد.
در گزارش کمیته ویژه مجلس همچنین گفته شد که آقای مرتضوی در جلسهای با اعضای این کمیته گفته که وی دلیل انتقال برخی از بازداشتشدگان به کهریزک را «فقدان ظرفیت زندان اوین» اعلام کرده و علت مرگ سه تن از بازداشتشدگان روز 18 تیر 88 را، بر اساس «بررسیهای انجام شده از سوی پزشکی قانونی» ابتلای آنها به بیماری مننژیت دانسته است. اما در همان زمان اعلام شد که کمیته ویژه مجلس در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده است که هر دوی این اظهارات خلاف واقع است.
کمیته ویژه مجلس در گزارش خود همچنین اظهار بیاطلاعی و سلب مسوولیت برخی دیگر از مقامهای قضایی از وضعیت بازداشتگاه کهریزک را «غیرقابل پذیرش» دانسته و به مکاتباتی اشاره کرده که از مدتها پیش نسبت به وضعیت این بازداشتگاه میان عالیترین مقامهای قضایی و پلیس انجام شده است.
در نهایت حکم تعلیق سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، حسن دهنوی (مشهور به قاضی حداد)، معاون امنیت وقت دادستان تهران، و علیاکبر حیدریفر، دادیاری که دستور انتقال معترضان انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک صادر شد.
لازم به یادآوری است روز 18 تیر 88 تعدادی از بازداشتشدگان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک در جنوب تهران منتقل شدند که دستکم سه تن از آنها به نامهای امیر جوادیفر، محسن روحالامینی و محمد کامرانی کشته شدند.
بیشتر بخوانبد:
«پرونده کهریزک مرتضوی مفتوح است»
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
پنج تن از پناهجویان از چهار روز به این سو در عقب بام اردوگاه داروین در شمال استرالیا دست به اعتراض زدهاند که به تازهگی چهار تن دیگر از پناهجویان نیر در جمع این معترضان پیوسته است.
کارکنان این اردوگاه در تلاش هستند تا با این معترضان گفتوگو نموده و تشویق نمایند تا دست از اعتراض کشیده و از پشت بام پایین بیایند ولی هر لحظه به تعداد این معترضان افزوده میشود.
سه پناهجوی ایرانی و دو افغان با حمل نشانههای خواهان آزادیشان شدهاند و میگویند نگهداری آنها برای یک مدت زیاد در بازداشت بیرحمانهتر از تجارت فرستادن گاوها به اندونزیا است.
این تنها اعتراض پناهجویان در هفتههای اخیر در بازداشتگاه داروین نیست، در اواخر ماه جون حدود صدتن از پناهجویان از کشورهای ایران و افغانستان با پخش کاغذ سفید در حیاط بازداشتگاه دور هم آمده و دست به اعتراض زده بودند.
مردان خشمگین معترض با وعده گفتوگوها با مقامات مهاجرت این کشور در مورد پروندههای مهاجرت شان از پشت بامها پایین آمدند و به اعتراضشان خاتمه دادند ولی این ملاقات تا هنوز شکل عملی به خود نگرفته است.
از ماه مه امسال تا اکنون 478 تن از پناهجویان در بازداشتگاه داروین تحت بازداشت قرار گرفتهاند.
خبر / رادیو کوچه
چهار سازمان غیرایرانی فعال در زمینه آزادی بیان در نامهای خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی از آنچه با عنوان «موج تازه بازداشت روزنامهنگاران و فیلمسازان» نامیدند ابراز نگرانی کردهاند.
امضاکنندگان این نامه همچنین خواهان آزادی مهناز محمدی، فیلمساز و و فعال حقوق زنان، و پگاه آهنگرانی، مستندساز و بازیگر سینما شدهاند.
مدیر کل کمیته حمایت از روزنامهنگاران (آنیس کلامان)، مدیر کل سازمان آرتیکل ۱۹ (جول سیمون)، مدیر کل سازمان روزنامهنگاران کانادایی برای آزادی بیان (آنی گیم) و ادیتور نشریه ایندکس برای سانسور (جو گلنویل) این نامه را امضا کردهاند.
در بخشی از این نامه آمده است: «ما مطلع شدهایم که مهناز محمدی در زندان اوین به سر میبرد. او در روز ۵ تیر در خانهاش در تهران دستگیر شد. ما به دلیل گزارشهای منتشره درباره اینکه او تاکنون اجازه تماس با خانواده و وکیل خود نیافته و همچنین نیاز وی به مراقبتهای پزشکی به دلیل مشکلات جسمی، نگران وضعیت او هستیم.»
مهناز محمدی یک بار دیگر هم در روز 8 مرداد 88 و در مراسم چهلم کشتهشدگان حوادث 30 خرداد 88 تهران به همراه جعفر پناهی و چند سینماگر دیگر بازداشت شده بود.
امضاکنندگان این نامه، ضمن اشاره به اینکه ایران یکی از بالاترین آمار روزنامهنگاران زندانی را دارد، نوشتهاند که بازداشت مهناز محمدی و پگاه آهنگرانی، «تعداد روزافزون هنرمندان، روزنامنگاران و فعالان حقوق بشری را که در حال حاضر در ایران در زندان هستند، باز هم افزایش میدهد.»
بیشتر بخوانید:
«تایید بازداشت پگاه آهنگرانی، بازیگر ایرانی»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) صالحی: طرح ایران درباره لیبی به صورت مکتوب به برخی کشورها ارایه شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=27&id=904242
علیاکبر صالحی، وزیر خارجه که در مسیر نیجریه برای شرکت در چهاردهمین اجلاس شورای وزیران گروه دی ۸ توقفی کوتاه در الجزیره داشته و با مراد مدلسی، همتای الجزایری خود درباره تحولات لیبی رایزنی کرده است، از ارایه شدن طرح مکتوب ایران برای رفع بحران لیبی به برخی کشورها خبر داد. صالحی به جزییات این طرح اشارهای نکرد با این حال متذکر این نکته شد که طرح الجزایر برای رفع بحران لیبی با طرح ایران مشابهت دارد.
2) دبیرکل موتلفه: پذیرش احمدینژاد در طیف اصولگرایی به موضعگیریهای آینده وی بستگی دارد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=27&id=904266
محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به جریان انحرافی گفت: «در مورد حضور این جریان در کشور تردیدی ندارم.» حبیبی افزود: «در حال حاضر قوه قضاییه افراد وابسته به جریان انحرافی را محاکمه میکند و علیالقاعده احمدینژاد باید از محکومین این دادگاه تبری بجوید.»
وی در گفتوگو با ایلنا با تاکید بر اینکه در ارتباط با شخص احمدینژاد باید عنوان کنم پذیرش وی در طیف اصولگرایی به موضعگیریهای آینده ایشان بستگی دارد گفت: «در برخی موارد خودشان اعلام کردند که گرایشی به گروه و طیف خاصی ندارند و حتا جریان اصولگرایی را اثرگذار ندانستند.»
رسالت
1) رصد سفارتخانههای خارجی توسط دستگاههای امنیتی
http://www.resalat-news.com/fa/?code=68499
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به تبلیغات ضد نظام سفارتخانههای خارجی در فضای مجازی گفت: «دستگاههای امنیتی در اسرع وقت تبلیغات ضد نظام سفارتخانههای خارجی در فضای مجازی را پیگیری میکنند.»
2) تظاهرات ضددولتی در اردن به خشونت کشیده شد
http://www.resalat-news.com/fa/?code=68550
تظاهرات ضددولتی معترضان اردنی در پایتخت این کشور چند زخمی بر جای گذاشت، پلیس اردن نیز اعلام کرد که هفت تن از نیروهایش در امان مجروح شدهاند. به گزارش شینهوا، نزدیک به 2000 معترض اردنی در حومه شهر امان پس از تحصن در مسجد جامعالحسینی به خیابانها آمده و خواستار ریشهکنی فساد در این کشور و انجام هرچه سریعتر اصلاحات واقعی شدند.
جام جم
1) آمادگی ایران برای همکاری با آرژانتین درباره «آمیا»
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849052321
وزارت امور خارجه از آمادگی کشورمان برای ورود به یک گفتوگوی سازنده و همکاری با دولت آرژانتین جهت روشن ساختن واقعیات درباره انفجار «آمیا» خبر داد.
به گزارش اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، این وزارتخانه در بیانیهای در رابطه با سالگرد انفجار ساختمان موسوم به آمیا در آرژانتین در سال 1994 ضمن محکومیت هرگونه اقدام تروریستی و همدری با بازماندگان قربانیان این انفجار، با اعلام انزجار از اینکه واقعیت در مورد این اقدام جنایتکارانه پس از وقوع، گرفتار توطئهها و بازیهای سیاسی شده و مقامات قضایی وقت آرژانتین که اکنون اعمال غیرقانونی آنها افشا شده با نشانه گرفتن انگشت اتهام خود به سوی بعضی از اتباع جمهوری اسلامی ایران، تحقیقات قضایی را منحرف و موجب فرار مرتکبین واقعی این جنایت از چنگال عدالت شدند، از ادامه این روند توسط افرادی که از آن زمان در قوه قضاییه آن کشور باقی ماندهاند، ابراز تعجب کرد.
2) ایران و چین افزایش 100 میلیارد دلاری مبادلات را میخواهند
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849052161
رییس جمهوری اظهار کرد: «با برداشتن موانع موجود، میتوانیم به اهداف مشترکی که دو کشور ایران و چین روی آن هدفگذاری کردهاند که مهمترین آن افزایش مبادلات اقتصادی و تجاری تا 100 میلیارد دلار است، هرچه سریعتر دست یابیم.»
آفرینش
1) وزیر اطلاعات خبرداد: انتشار برنامههای جدید نفوذ در ضدانقلاب
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85699
وزیر اطلاعات با بیان اینکه وزارت اطلاعات هماکنون موضع تهاجمی نسبت به اقدامات دشمنان جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است، ایجاد تردید و شکاف در جریان ضدانقلابهای خارجنشین را از جمله تازهترین اقدامات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.
مصلحی افزود: «ایجاد شکاف داخلی در چند جبهه شکاف بین مردم و مسوولان، شکاف بین جریانهای حامی نظام و رهبری و شکاف بین بخشی از مردم با بخش دیگر مردم دنبال میشود که مهمترین راهکار مقابله با آن تبعیت کامل از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری به عنوان محور وحدت در جامعه است. وی افزود: «در آینده نزدیک برنامههای دیگر وزارت اطلاعات برای نفوذ و به هم ریختگی مجموعه ضد انقلاب را به مردم اطلاع خواهیم داد.»
2) قیمت حاملهای انرژی بالاتر میرود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=85700
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: «انسان در شرایط عادی کمتر از 10درصد ظرفیت خود را به کار میگیرد ولی اگر این انسان صابر به معنای مجاهد باشد ظرفیت این فرد 10 برابر افزوده میشود.»
کیهان
1) دشمن واقعی مردم پاکستان، آمریکاست
http://www.kayhannews.ir/900427/3.htm#other302
رهبر معظم انقلاب اسلامی تنها راه نجات مردم پاکستان را ادامه تمسک به اسلام و معارف اسلامی دانسته و تاکید کردند دشمن واقعی وحدت ملی پاکستان، آمریکاست.
2) سفیر آمریکا: به دستور اوباما با مخالفان بشاراسد در دمشق دیدار میکنم
http://www.kayhannews.ir/900427/16.htm#other1605
به گزارش خبرگزاری فارس، «رابرت فورد» سفیر آمریکا در دمشق در مصاحبه با نشریه فارین پالیسی اذعان کرد که دیدارهایش با مخالفان بشاراسد در دمشق به دستور رییس جمهوری آمریکا صورت گرفته است.
به رغم اعتراضهای شدید دولت دمشق، سفیر آمریکا اعلام کرده که دیدار با مخالفان بشاراسد را متوقف نخواهد کرد.
دنیای اقتصاد
1) راهحل مسئله هستهای از نظر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=261784
آیتاله هاشمی رفسنجانی گفت: «گاهی فکر میشود که تا در مسئله هستهای عقبنشینی نکنیم، این مسایل حل نمیشود، اما این اشتباه است، بلکه باید در این سیاست به گونهای رفتار کنیم که دیگران بهانهگیری نکنند. مسوولان مربوطه باید آنها را مطمئن کنند که ایران در مسیر صلحآمیز است.»
2) رکورد فروش بنزین 700 تومانی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=261755
تعطیلات ابتدای هفته رکورد فروش بنزین آزاد را در سطح جایگاهها شکست. پیگیری «مهر» از شرکت ملی پالایش و پخش مواد نفتی نشان میدهد در سه روز گذشته بهطور متوسط روزانه بیش از 15 میلیون لیتر، بنزین 700 تومانی به فروش رفته است.
همشهری
1) حسنی مبارک به کما رفت
http://www.hamshahri.net/news-140550.aspx
تلویزیون دولتی مصر به نقل از وکیل حسنی مبارک اعلام کرد رییس جمهوری سابق مصر که در شهر بندری شرمالشیخ به سر میبرد به کما رفت.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری فرانسه در خبری فوری از قاهره گزارش داد: «تلویزیون دولتی مصر اعلام کرد: در پی وخامت ناگهانی حال حسنی مبارک وی بهطور کامل به کما رفته است.»
2) معدنچیان شیلی خواستار 5.5 میلیارد یورو خسارت شدند
http://hamshahrionline.ir/news-140491.aspx
31 تن از 33 نفر معدنچی شیلی که در اکتبر سال گذشته نجات یافتند، به دلیل غفلت دولت، کمبود تسهیلات و آسیبهای روحی تقاضای پنج میلیارد و 475 میلیون یورو خسارت کردند .
خبر / رادیو کوچه
پیکر «شان هور»، گزارشگر سابق هفتهنامه «نیوز او د ورلد» که مدعی شده بود اندی کالسون، مشاور دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان، اولین مشوق هککردن تلفنهای همراه بوده است،در خانهاش در واتفورد پیدا شده است.
به گزارش سیانان، شان هور مدتی پیش به دلیل مشکلات ناشی از نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر توسط کالسون از محل کارش اخراج شده بود.
از سویی دیگر گزارش شده است که دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، سفر خود به آفریقا را به دلیل ادامه تحولات در خصوص شنود غیرقانونی تلفنی در بریتانیا، کوتاه خواهد کرد.
نخست وزیر بریتانیا که به آفریقای جنوبی سفر کرده، در نشست مطبوعاتی خود با جیکوب زوما، رییس جمهوری آفریقای جنوبی، با سیلی از سوالات درباره این جنجال روبهرو شد.
اد میلیبند، رهبر حزب مخالف کارگر بریتانیا خواهان آن شده که مجلس عوام این کشور، پیش از تعطیلات تابستانی، به بررسی رسوایی شنود غیرقانونی روزنامهنگاران در استخدام هفتهنامه نیوز آو د ورلد بپردازد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت ربکا بروکس، مدیرعامل سابق نیوزاینترنشنال»
خبر / رادیو کوچه
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس، مخالفت خود را با سخنان آیتاله جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی ایران در خطبههای نماز جمعه در خصوص تحولات بحرین و رهبری آن اعلام کرده و آن را دخالتی آشکار در امور داخلی این کشور قلمداد کردند.
این مخالفت در اعتراض نامهای رسمی که عبداللطیف الزیانی دبیر کل شورای همکاری تسلیم محمدجواد رسولی سفیر جمهوری اسلامی در ریاض کرد اعلام شد.
در این اعتراضنامه از دولت جمهوری اسلامی و مسوولان این کشور خواسته شده به اعلام مواضع تحریکآمیز علیه بحرین پایان دهند چرا که این مواضع و سخنان هیچ تناسبی با منافع دوجانبه ایران با کشورهای منطقه ندارد.
کشورهای عضو شورای همکاری در این اعتراضنامه پشتیبانی خود را از تلاشهای پادشاه بحرین برای حفظ ثبات و امنیت کشورش و حمایت از شهروندان آن از راه برقراری گفتوگوی ملی و انجام اصلاحات اعلام کردند.
پیشتر وزارت امور خارجه بحرین اعتراضنامهای به سخنان آیتاله جنتی تسلیم کاردار سفارت جمهوری اسلامی در منامه کرده بود.
احمد جنتی در خطبههای دو هفته پیش نماز جمعه گفتوگوی های ملی در بحرین که به دعوت پادشاه این کشور آغاز شده است را بیهوده خوانده بود و گفته بود که «انشاالله بحرین به دست اسلام و مسلیمن فتح خواهد شد.»
بیشتر بخوانید:
«اظهارات جنتی در خصوص بحرین بیشرمانه است»
خبر / رادیو کوچه
به گفته پلیس پاکستان، گروه طالبان روز دوشنبه، 18 ژوئیه، یک نوار ویدیویی را منتشر کرد که در آن، اعدام دستهجمعی 16 تن از ماموران پلیس پاکستان نشان داده میشود.
این افراد در جریان حمله طالبان افغانستان به نیروهای پاکستانی در منطقه مرزی دو کشور در ماه گذشته میلادی به اسارت گرفته شده بودند.
ارتش پاکستان روز سهشنبه، به نحوی صحت این ویدئو را تایید کرده است.
اجساد نیروهای پلیس مدتی بعد توسط مردم محلی منطقه دیر کشف شد.
پلیس این کلیپ ویدئویی را از یک پلیس بهدست آورده است که نشان میدهد مردم محلی در حال شناسایی اجساد هستند.
در درگیری های اخیر در این منطقه تاکنون ۲۵ پلیس دیگر نیز کشته شدهاند. طالبان پاکستان مسوولیت این حملات را بر عهده گرفته است.
به گفته سخنگوی ارتش پاکستان این حمله توسط اعضای طالبان که اهل منطقه سوات پاکستان هستند، انجام شد. آنها دو سال پیش بهدنبال عملیات ارتش به افغانستان گریختند.
حسن زارعزاده اردشیر / فعال حقوق بشر و روزنامهنگار
بحثهای انتخاباتی این روزها توجه بسیاری را به خود جلب کرده است بهطوریکه عدهای همچنان با علامت سوال روبهرو هستند. و این در حالی است که جمهوری اسلامی ثابت کرده است که انتخابات در ساختار آن تنها انتصاباتی با هدایت راس نظام است، پس باید پاسخ را از این زاویه بیابیم که فرد یا گروه داوطلب چه سیاستی را دنبال میکند؟ در اینجاست که تجربههای گذشته و نیز بحث اصلاح پذیری نظام جمهوری اسلامی مطرح میشود.
رژیم در ۳۱ سال و نیم گذشته همیشه توانسته است با ترفندهایی از جمله انتخابات، جنگ، سازندگی، اصلاحات، اصولگرایی، انرژی هستهای، یارانه و موارد دیگر افراد و گروهها را مشغول تزهای خود کند و در نتیجه اندیشه تغییر و ایجاد گفتمان دیگر را به بحثی فرعی تبدیل نماید. بهاین ترتیب حکومت توانسته است افراد و گروههای روشنفکر را بهدنبال خود بکشید و از آنجاییکه اهرمهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی را در اختیار دارد، موفق شده است تا با ایجاد جو در جامعه، مردم را حیران و سرگردان به امید تغییری هرچند ناچیز نگاه دارد. در این میان چهرههایی بودهاند که همواره تلاش داشتند حققیت فضای سیاسی اجتماعی را برای مردم روشن و افشا کنند که بلافاصله توسط رژیم با محدودیتهایی روبهرو شده و یا زندانی و در مواردی کشته شدهاند. در واقع جمهوری اسلامی تلاش میکند از سویی با سرکوب نهادها و افراد پیشرو مدافع آزادی و دمکراسی و از طرفی دیگر راهاندازی فضای دروغین سیاسی به داغی تنور انتخابات دامن بزند.
در زمان انتخابات همواره خلا حضور نهادهای مدنی آزاد ملموس است. سرکوب و سایه سنگین خفقان اما نتوانسته است بخشی از نیروهای پیشرو را از صحنه خارج کند. همانطور که انتظار میرود فعالان دانشجویی پیشرو و حتا آن دسته که زمانی مدافع جناحهایی از حکومت بودند، به دلیل ویژگیهای فعالیتهای دانشجویی، بار علمی خود و پیشتاز بودن در جامعه، توانستند بهصورت انبوه پرده از ترفندهای انتخاباتی سران رژیم بردارند و با نشان دادن مخالفت خود در برابر رژیم حضور تشکیلاتی و موثر خود را نهادینه کنند.
دانشجویان بهعنوان گروه بیشمار و متمرکز پس از کش و قوسهای فراوان توانستند رژیم را به چالش کشیده و با شرکت موثر خود، انتخابات سال ۷۶ را بهسود اصلاحطلبان رقم بزنند تا فضای سیاسی را دگرگون سازند
دانشجویان بهعنوان گروه بیشمار و متمرکز پس از کش و قوسهای فراوان توانستند رژیم را به چالش کشیده و با شرکت موثر خود، انتخابات سال ۷۶ را بهسود اصلاحطلبان رقم بزنند تا فضای سیاسی را دگرگون سازند. باز این دانشجویان و فعالان دانشجویی بودند که در طول دو سال از زمان دوم خرداد به افشای سیاستهای رژیم پرداختند و اعلام کردند که اصلاحات سرابی بیش نیست. تاسیس جبهه متحد دانشجویی و در ادامه ایجاد جبهه دموکراتیک ایران به دبیر کلی مهندس حشمتاله طبرزدی در همین راستا بود تا نیروهای مستقل ششکل بگیرند و فارغ از جناحبندیهای حکومتی به افشای رژیم بپردازند. همچنین دانشجویان دفتر تحکیم وحدت نیز به مرور به صف ساختارشکنان پیوستند و رویکرد دری از قدرت را اتخاذ کردند. روشن بود که حکومت حتا با چهره اصلاحطلبی نمیتوانست عبور از خط قرمز نظام را تحمل نموده و بدین ترتیب واقعه بزرگ ۱۸ تیر و دستگیری اعضای جبهه متحد دانشجویی و طرفدارانش آغاز گردید و همچنان بهروز جاویدتهرانی و حشمتاله طبرزدی و تعداد دیگری از فعالین همچنان در زندان بهسر میبرند. از دگر سو دانشجویان تحکیمی نیز امروز در زندانهای رژیم هستند و نشان دادهاند که جنبش دانشجویی ایران امروز یکصدا در برابر جناحهای حاکم و نیز سابق حکومتی قرار دارد.
دانشجویان به روشنی دلایل ساختارشکن بودن خود و عدم اصلاحپذیری رژیم را با نوشتهها و مبارزاتشان ابراز کردهاند. اگر دانشجویان نسل جدید که با شرکت در انتخابات سال ۸۸ برای بار آخر رژیم را محک زدند و به دنبال تغییر فضا از طریق انتخابات رفتند، اما سرمایهگذاری آنها بر روی چهرههای اصلاحطلب برای رسمیت بخشیدن به رژیم نبود بلکه میکوشیدند تا در اقدامی تاکتیکی برای تغییر فضا و تقویت فعالیتهای خود قدم بردارند. تفاوت اندیشه و پیشرو بودن دانشجویان که در سال ۷۸ ساختار نظام را زیر سوال بردند با سران اصلاحطلب داخل و خارج کشور که همچنان نور کور سویی را برای رسیدن به قدرت و حفظ نظام دنبال میکنند، نشان از راه درستی دارد که جنبش دانشجویی در پیش گرفته است.
حال باور کردنی نیست که گروهی از سران اصلاحطلب که از فضای سرکوب مردم پس از انتخابات و نیز سرکوب وحشیانه دانشجویان آگاهی دارند و به خوبی درک کردهاند که رژیم به راحتی انتخابات را به انتصابات تبدیل کرده و حتا به خودی نیز رحم نمیکند همچنان خواستار شرایطی از حکومت سرکوبگر برای شرکت در انتخابات هستند. زمانیکه با گذشت بیش از ۳۱ سال هنوز کسانی هستند که با وجود سرکوب وحشیانه مردم و فعالان مدنی و اجتماعی و کشتار مبارزان بهدلیل مخالفت در نتایج آرای انتخابات جعلی سال ۸۸، شرکت در انتخابات را توصیه میکنند، تنها چیزی که به ذهن متبادر میشود منافع آن افراد است که میخواهند وارد صحنه انتصابات ریاست جمهوری و مجلس شوند و سهمی از ولایت فقیه دریافت کنند.
زمانیکه رفسنجانی میگوید بدیلی برای ولایت فقیه و خامنهای نمیشناسم و اسلام نیازی به تحمیل ندارد و فضای بسته مانع اسلام حقیقی است، اگر نتوانیم رضایت اکثریت مردم را با خود حفظ کنیم تاریخ نشان داده که موفق نخواهیم بود و آینده روشنی بههمراه نخواهیم داشت. زمانی که خاتمی از شرکت در انتخابات و عفو رهبری صحبت میکند و با فشار افکار عمومی اعلام میکند که اگر انتخابات آزاد نباشد در آن شرکت نمیکند. زمانی که کواکبیان و منتجبنیا از سران اصلاحطلب با محکوم کردن یاران سابق خود و جنبش سبز ناجوانمردانه به انتخابات بعدی فکر میکنند، باید که فرمانده سپاه پاسداران از محمد خاتمی و سایرین که خط خود را از برخی رفقایشان جدا کرده و آنها را محکوم میکنند، به شرکت در انتخابات دعوت کند! زمانیکه محمدرضا خاتمی که بهدلیل خط مشی خود مانند سایر یاران، طعم تلخ زندان را نچشیده است دوباره بهصدا آمده و از شرایط انتخابات سخن میگوید، دیگر از مهاجرانی، کدیور، امیرارجمند و سایر سخن گویان رفسنجانی (و نه حتا سخنگویان آقایان موسوی و کروبی) انتظار میرود تا با سایتها و رسانههای بیشمار خود در خارج بر طبل انتخابات بکوبند. بیجهت نیست که احمدینژاد با پوشش ایرانیگری و ضد روحانیتی خود قصد حکومت داشته و میگوید دولتهای منطقه با ایجاد اصلاحات میتوانند کشورشان را اداره کنند. اگر آقای واحدی از اینهمه سیاستبازی آشفته میشود و خود را اصلاحطلب نمیداند و انتظار نمیرود که خط اصلاحطلبی را کاملن زیر سوال ببرد، از آقای تاجزاده که سختی زندان را در کمال ناباوری از دوستان سابق خود چشیده و همچنان زیر تیغ آنها قرار دارد باید انتظار داشت که دیگر از شرکت در انتخابات با همه شرایطی که بعدا زیرپا گذشته میشود، بحثی به میان نکشد! چگونه میتوان از شرایط انتخابات سخن گفت و به رهبری که رییس جمهوری منتخب خود را با آن تقلب میلیونی به رفسنجانی یار ۴۰ ساله خود ترجیح داد و در حال حاضر وی را مفتضح کرده، اعتماد کرد، گرچه این ترجیح منافع از مرگ خمینی بهاین طرف سیاست همه سران جمهوری اسلامی بوده است! چگونه میتوان به فرماندهان سپاهی که اکنون بخش وسیعی از قدرت را در دست دارند و اکنون همه سران رژیم از رییس قوه قضاییه و نمایندگان مجلس و روحانیون از آنها حمایت میکنند، اعتقاد داشت که به شرایط قبل از انتخابات عمل کنند!؟ بیخود نیست که فرزند مطهری از مجلس بهعنوان دفتر رهبری نام برده و عماد افروغ میگوید که هر روز تصورمان از انقلاب و ولایت فقیه تنگتر میشود و بتدریج داریم ولایت فقیه را شاه میکنیم!
اگر کشتار سالهای اولیه پس از پیروزی روحانیون و تاسیس جمهوری اسلامی درسی نگرفته باشیم، اگر کشتار سالهای ۶۰ تا ۶۷ ماهیت رژیم را برای جهانیان روشن نکرده، اگر قتلهای زنجیرهای یکدست بودن اقشار حکومتی را معلوم نکرده، اگر سرکوب دانشجویان و کارگران و زنان و سایر اقشار هنوز نشان نداده که همه دولتهای جمهوری اسلامی همچنان در حفظ نظام کوشا هستند، دیگر باید کشتار و اسارت بهترین مبارزان کشور در دو و نیم سال گذشته، که همه جهان را از دیکتاتوری رژیم آگاه کرده، سرمشق قرار داده و امیدی به اصلاح رژیم نداشته باشیم. این حکومت همچون رژیمهای دیکتاتوری منطقه راهی جز سقوط ندارد و صحبت از شرکت در انتخابات با همه شرایط شیرین با حفظ نظام کاری عبث و بیهوده است.
پیام روشن است. مهندس طبرزدی با تمام ناراحتیهایی که تحمل می کند در پیامی روز گذشته اعلام کرده است که «مادامی که آزادی بیان و مطبوعات از سوی حاکمان نقض میگردد شرکت در انتخابات مشمول تحریم میشود
پیام روشن است. مهندس طبرزدی با تمام ناراحتیهایی که تحمل می کند در پیامی روز گذشته اعلام کرده است که «مادامی که آزادی بیان و مطبوعات از سوی حاکمان نقض میگردد شرکت در انتخابات مشمول تحریم میشود.»
از دگر سو باید گفت که امروز تلاشهای بینالمللی از اهمیت فراوانی برخوردار است و تاثیرات آن در درون جامعه و روی حکومت کاملن ملموس است. به همین دلیل فشار غرب برای بلوکه کردن حسابهای بانکی سران نظام و ممنوعیت خروج آنها از کشور به همراه عمده کردن نقض حقوق بشر از اهمیت خاصی برخوردار است. در صورتی که این تلاشها تقویت شود و در عین حال اصلاحطلبان به جای پرداختن به انتصابات به خواستههای جنبش دانشجویی توجه کنند توانستهاند به وعده خود به مردم یعنی توسعه سیاسی عمل کنند. اگر اصلاحطلبان همچنان به عنوان ابزار به جوانان و دانشجویان بنگرند و امکان سرکوب آنها را توسط اقتدارگرایان فراهم سازند درواقع نه تنها به قدرتی دست نخواهند یافت بلکه شاه کلید خود که همانا قدرت دانشجویان و جوانان است از دست خواهند داد. توجه به این ویژگیها همراه با سازماندهی دانشجویان، کارگران، زنان، معلمان، اقوام و سایر اقشار افق روشن سقوط دیکتاتوری مذهبی و برقراری حکومتی سکولار بر پایه اصول حقوق بشر و دموکراسی را ترسیم میکند.
پس از چهار روز جستوجو،
«پیکر قایقران ملیپوش ایرانی از آب بیرون کشیده شد»
خبر / رادیو کوچه
پیکر زهرا فرجی قایقران ملیپوش ارومیهای پس از چهار روز جستوجو، بعدازظهر دوشنبه، 18 ژوئیه، از آب بیرون کشیده شده است.
به گزارش ایرنا، در چهارمین روز از عملیات جستجو، پیکر این ورزشکار توسط غواصان هیت غرق نجات و امدادگران هلال احمر استان از آب بیرون کشیده شد.
خانم فرجی ظهر روز جمعه بیست و چهارم تیرماه جاری به همراه رویا عباسی دیگر هم تیمی خود بر اثر واژگونی جت اسکی در پشت دریاچه سد شهرچایی ارومیه دچار سانحه شد.
زهرا فرجی، مدال برنز المپیاد ایرانیان و مدال طلای مسابقات قهرمانی ایران را در کارنامه ورزشی خود دارد.
دراین حادثه رویا عباسی توسط اهالی منطقه نجات پیدا کرد، ولی پیکر زهرا فرجی پس از گذشت چهار روز از وقوع حادثه پیدا شده است.
……………………………………………………
به نقل از یک مقام قضایی،
«تایید بازداشت پگاه آهنگرانی، بازیگر ایرانی»
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران و به نقل از یک مقام قضایی در دادستانی تهران، خبر بازداشت پگاه آهنگرانی، بازیگر سینما و مستندساز ایرانی را تایید کرده است.
به گزارش ایسنا، یک مقام دادستانی تهران که از اعلام نامش خودداری کرده است اظهار داشت که پگاه آهنگرانی اوایل هفته گذشته بازداشت شده و تحقیقات درباره پرونده او ادامه دارد.
این در حالی است که وی اشارهای به علت و محل بازداشت خانم آهنگرانی نکرده است.
بر اساس برخی گزارشهای تایید نشده وی در بند متعلق به سپاه در زندان اوین نگهداری میشود.
هم اکنون فیلم «ورود آقایان ممنوع» با بازی خانم آهنگرانی در سینماییهای ایران در حال اکران است.
……………………………………………………
برای دومین بار در ماههای اخیر،
«بازداشت مهدی خزعلی فرزند یکی از اعضای مجلس خبرگان»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، مهدی خزعلی، فرزند ابوالقاسم خزعلی، از اعضای مجلس خبرگان، وبلاگنویس منتقد دولت جمهوری اسلامی و مدیر انتشارات «حیان»، توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
به گزارش سحام نیوز، آقای خزعلی با تماس تلفنی از سوی بازجوی خود احضار شده بود اما پس از مراجعه به محل مقرر توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
مهدی خزعلی پیش از دستگیری اخیر، با قرار وثیقه از زندان آزاد بود.
آقای خزعلی در وبلاگ شخصی مطالبی در انتقاد به دولت منتشر کرده است.
لازم به اشاره است پدر مهدی خزعلی در مورد او اخیرن اعلام کرده بود وی «از مسیر مستقیم منحرف شده» است.
……………………………………………………
کامرون سفر خود به آفریقای جنوبی را کوتاه میکند،
«کشته شدن ، افشاکننده شنودهای تلفنی در لندن»
خبر / رادیو کوچه
جسد شان هور، گزارشگر سابق هفتهنامه «نیوز او د ورلد» که مدعی شده بود اندی کالسون، مشاور دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان، اولین مشوق هککردن تلفنهای همراه بوده است،در خانهاش در واتفورد پیدا شده است.
به گزارش سیانان، شان هور مدتی پیش به دلیل مشکلات ناشی از نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر توسط کالسون از محل کارش اخراج شده بود.
از سویی دیگر گزارش شده است که دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، سفر خود به آفریقا را به دلیل ادامه تحولات در خصوص شنود غیرقانونی تلفنی در بریتانیا، کوتاه خواهد کرد.
نخست وزیر بریتانیا که به آفریقای جنوبی سفر کرده، در نشست مطبوعاتی خود با جیکوب زوما، رییس جمهوری آفریقای جنوبی، با سیلی از سوالات درباره این جنجال روبهرو شد.
اد میلیبند، رهبر حزب مخالف کارگر بریتانیا خواهان آن شده که مجلس عوام این کشور، پیش از تعطیلات تابستانی، به بررسی رسوایی شنود غیرقانونی روزنامهنگاران در استخدام هفتهنامه نیوز آو د ورلد بپردازد.
……………………………………………………
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران:
«قرار منع پیگرد در پرونده کهریزک به منزله تبرئه من است»
خبر / رادیو کوچه
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران در یادداشتی بار دیگر ضمن رد اتهاماتش در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک، انتشار مطالبی در مطبوعات درباره قضات متهم در پرونده را «خلاف واقع و حاشیهای» دانسته و آن را زمینهساز «بهرهبرداری دشمنان» عنوان کرده است.
به گزارش فارس، سعید مرتضوی که در حال حاضر ریاست ستاد مبارزه با مواد مخدر و قاچاق کالا و ارز را بر عهده دارد، در این مطلب ضمن اشاره به حکم صادر شده از سوی دادسرای کارکنان دولت در ارتباط با شکایت خانواده سه تن از کشتهشدگان بازداشتگاه کهریزک، حکم منع تعقیب قضات پرونده را «لازم الاجرا» دانسته و آن را به منزله «حکم برائت» خود و دو قاضی دیگر این پرونده دانسته است.
این در حالی است که در رابطه با پیگیری حوادث پس از انتخابات ایران از جمله آنچه که در بازداشتگاه کهریزک رخ داد، کمیسیون ویژه مجلس گزارشی را روز یکشنبه 20 دی در جلسه علنی مجلس ارایه داد و (در بخش مربوط به پرونده کهریزک) آقای مرتضوی را به عنوان صادرکننده دستور انتقال بازداشتشدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی کرد.
در گزارش کمیته ویژه مجلس همچنین گفته شد که آقای مرتضوی در جلسهای با اعضای این کمیته گفته که وی دلیل انتقال برخی از بازداشتشدگان به کهریزک را «فقدان ظرفیت زندان اوین» اعلام کرده و علت مرگ سه تن از بازداشتشدگان روز 18 تیر 88 را، بر اساس «بررسیهای انجام شده از سوی پزشکی قانونی» ابتلای آنها به بیماری مننژیت دانسته است. اما در همان زمان اعلام شد که کمیته ویژه مجلس در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده است که هر دوی این اظهارات خلاف واقع است.
کمیته ویژه مجلس در گزارش خود همچنین اظهار بیاطلاعی و سلب مسوولیت برخی دیگر از مقامهای قضایی از وضعیت بازداشتگاه کهریزک را «غیرقابل پذیرش» دانسته و به مکاتباتی اشاره کرده که از مدتها پیش نسبت به وضعیت این بازداشتگاه میان عالیترین مقامهای قضایی و پلیس انجام شده است.
در نهایت حکم تعلیق سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، حسن دهنوی (مشهور به قاضی حداد)، معاون امنیت وقت دادستان تهران، و علیاکبر حیدریفر، دادیاری که دستور انتقال معترضان انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک صادر شد.
لازم به یادآوری است روز 18 تیر 88 تعدادی از بازداشتشدگان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک در جنوب تهران منتقل شدند که دستکم سه تن از آنها به نامهای امیر جوادیفر، محسن روحالامینی و محمد کامرانی کشته شدند.
……………………………………………………
حامیان قذافی عقبنشینی کردند،
«پیروزی مخالفان رهبر لیبی در شهر نفتی بریقه»
خبر / رادیو کوچه
در پی نبردهایی که در نواحی مسکونی در شهر بریقه در شرق لیبی از چند روز پیش بین مخالفان مسلح و حامیان سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی، در گرفت، مخالفان توانستند کنترل بخش بزرگی از این شهر نفتخیز را به دست گیرند.
به گزارش الجزیره، مخالفان اعلام کردند که نیروهای حامی سرهنگ معمر قذافی به سوی شهر راس لانوس در غرب عقبنشینی میکنند.
این شهر در ۷۵۰ کیلومتری شرق طرابلس پایتخت لیبی قرار دارد و یکی از بزرگترین تاسیسات نفتی این کشور به شمار میآید.
به گزارش رویترز، هواپیماهای ناتو در روزهای اخیر نیروهای قذافی را در اطراف بریقه هدف گرفتهاند.
نیروهای مخالف، شرق و قسمت هایی از غرب این کشور را کنترل میکنند.
از سویی دیگر وزارت خارجه آمریکا طی بیانیهای تایید کرده است که مقامهای این کشور با نمایندگان معمر قذافی ملاقات کردهاند تا «پیام کنارهگیری قذافی از قدرت را منتقل کنند».
در این بیانیه تاکید شده است که آمریکا پیامی «صریح و محکم» برای او فرستاده است.
آمریکا محل این گفتوگوها را اعلام نکرده است، اما مقامهای لیبی میگویند این ملاقات در تونس انجام شده است.
اما موسی ابراهیم، سخنگوی حکومت لیبی از این گفتوگوها بهعنوان گامی مهم برای «ترمیم روابط» دو کشور یاد کرده است.
این در حالی است که مقامهای آمریکایی میگویند پیام خود را منتقل کرده و دیگر نیازی به گفتوگوهای بیشتر با لیبی نیست.
……………………………………………………
ارتش پاکستان:
«ویدیویی کشتهشدن 16 پلیس پاکستانی واقعی است»
خبر / رادیو کوچه
به گفته پلیس پاکستان، گروه طالبان روز دوشنبه، 18 ژوئیه، یک نوار ویدیویی را منتشر کرد که در آن، اعدام دستهجمعی 16 تن از ماموران پلیس پاکستان نشان داده میشود.
این افراد در جریان حمله طالبان افغانستان به نیروهای پاکستانی در منطقه مرزی دو کشور در ماه گذشته میلادی به اسارت گرفته شده بودند.
ارتش پاکستان روز سهشنبه، به نحوی صحت این ویدئو را تایید کرده است.
اجساد نیروهای پلیس مدتی بعد توسط مردم محلی منطقه دیر کشف شد.
پلیس این کلیپ ویدئویی را از یک پلیس بهدست آورده است که نشان میدهد مردم محلی در حال شناسایی اجساد هستند.
در درگیری های اخیر در این منطقه تاکنون ۲۵ پلیس دیگر نیز کشته شدهاند. طالبان پاکستان مسوولیت این حملات را بر عهده گرفته است.
به گفته سخنگوی ارتش پاکستان این حمله توسط اعضای طالبان که اهل منطقه سوات پاکستان هستند، انجام شد. آنها دو سال پیش بهدنبال عملیات ارتش به افغانستان گریختند.
……………………………………………………
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس:
«سخنان جنتی در مورد بحرین دخالت آشکار در این کشور است»
خبر / رادیو کوچه
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج پارس، مخالفت خود را با سخنان آیتاله جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی ایران در خطبههای نماز جمعه در خصوص تحولات بحرین و رهبری آن اعلام کرده و آن را دخالتی آشکار در امور داخلی این کشور قلمداد کردند.
این مخالفت در اعتراض نامهای رسمی که عبداللطیف الزیانی دبیر کل شورای همکاری تسلیم محمدجواد رسولی سفیر جمهوری اسلامی در ریاض کرد اعلام شد.
در این اعتراضنامه از دولت جمهوری اسلامی و مسوولان این کشور خواسته شده به اعلام مواضع تحریکآمیز علیه بحرین پایان دهند چرا که این مواضع و سخنان هیچ تناسبی با منافع دوجابنه ایران با کشورهای منطقه ندارد.
کشورهای عضو شورای همکاری در این اعتراضنامه پشتیبانی خود را از تلاشهای پادشاه بحرین برای حفظ ثبات و امنیت کشورش و حمایت از شهروندان آن از راه برقراری گفتوگوی ملی و انجام اصلاحات اعلام کردند.
پیشتر وزارت امور خارجه بحرین اعتراضنامهای به سخنان آیتاله جنتی تسلیم کاردار سفارت جمهوری اسلامی در منامنه کرده بود.
احمد جنتی در خطبه های دو هفته پیش نماز جمعه گفت و گوی های ملی در بحرین که به دعوت پادشاه این کشور آغاز شده است را بیهوده خوانده بود و گفته بود که «انشاالله بحرین به دست اسلام و مسلیمن فتح خواهد شد.»
……………………………………………………
چهار سازمان غیرایرانی مدافع آزادی بیان:
«مهناز محمدی و پگاه آهنگرانی هنرمندان ایرانی را آزاد کنید»
خبر / رادیو کوچه
چهار سازمان غیرایرانی فعال در زمینه آزادی بیان در نامهای خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی از آنچه با عنوان «موج تازه بازداشت روزنامهنگاران و فیلمسازان» نامیدند ابراز نگرانی کردهاند.
امضاکنندگان این نامه همچنین خواهان آزادی مهناز محمدی، فیلمساز و و فعال حقوق زنان، و پگاه آهنگرانی، مستندساز و بازیگر سینما شدهاند.
مدیر کل کمیته حمایت از روزنامهنگاران (آنیس کلامان)، مدیر کل سازمان آرتیکل ۱۹ (جول سیمون)، مدیر کل سازمان روزنامهنگاران کانادایی برای آزادی بیان (آنی گیم) و ادیتور نشریه ایندکس برای سانسور (جو گلنویل) این نامه را امضا کردهاند.
در بخشی از این نامه آمده است: «ما مطلع شدهایم که مهناز محمدی در زندان اوین به سر میبرد. او در روز ۵ تیر در خانهاش در تهران دستگیر شد. ما به دلیل گزارشهای منتشره درباره اینکه او تاکنون اجازه تماس با خانواده و وکیل خود نیافته و همچنین نیاز وی به مراقبتهای پزشکی به دلیل مشکلات جسمی، نگران وضعیت او هستیم.»
مهناز محمدی یک بار دیگر هم در روز 8 مرداد 88 و در مراسم چهلم کشتهشدگان حوادث 30 خرداد 88 تهران به همراه جعفر پناهی و چند سینماگر دیگر بازداشت شده بود.
امضاکنندگان این نامه، ضمن اشاره به اینکه ایران یکی از بالاترین آمار روزنامهنگاران زندانی را دارد، نوشتهاند که بازداشت مهناز محمدی و پگاه آهنگرانی، «تعداد روزافزون هنرمندان، روزنامنگاران و فعالان حقوق بشری را که در حال حاضر در ایران در زندان هستند، باز هم افزایش میدهد.»
……………………………………………………
بامداد سهشنبه روی داد،
«تیراندازی نیروهای امنیتی سوریه در تلبیسه»
خبر / رادیو کوچه
نیروهای امنیتی سوریه بامداد روز سهشنبه، 19 ژوئیه، با حمله به خانههای مسکونی در شهر تلبیسه از توابع استان حمص اقدام به تیراندازی بهسوی مردم ساکن این شهر کردهاند.
به گزارش العربیه، به نقل از شاهدان عینی، نیروهای امنیتی بامداد روزسهشنبه با یورش به مناطق الخالدیه، البیاضه، المعلمین، بابا عمر، باب تدمر، والانشائات اقدام به تیراندازی کردند.
این شاهدان گفته اند که در نتیجه این تیراندازی دوتن زخمی شدند که یکی از آنها کودک است.
یکی از شاهدان عینی در اینباره گفت: «صدای گلوله و گشتزنی نیروهای امنیتی که با پشتیبانی ارتش صورت میگیرد در همه مناطق شهر تلبیسه مشاهده میشود.»
کمیتههای هماهنگی محلی در سوریه که وظیفه هماهنگی اعتراضات مردم این کشور را بر عهده دارند در تماسی اعلام کردند نیروهای امنیتی و افرادی موسوم به لباس شخصی «شبیحه» روز دوشنبه 10 تن از معترضان را به قتل رساندند.
براساس همین گزارش نیروهای امنیتی تمام مناطق مذکور را محاصره کرده است.
……………………………………………………
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی:
«بررسی طرح گامبهگام گفتوگو در مورد برنامه هستهای ایران»
خبر / رادیو کوچه
در حالی که پیشتر شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد روسیه درباره از سرگیری «گامبهگام» گفتوگوهای هستهای با ایران مخالفت کرده بودند، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفته است، تهران پس از دریافت این پیشنهاد آن را بررسی خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای مهمانپرست، روز سهشنبه، 19 ژوئیه، که در کنفرانس خبری هفتگی خود در تهران با خبرنگاران سخن میگفت، در این باره اظهار داشته است: «این طرح هنوز به دست ما نرسیده (اما) بعد از دریافت آن را بررسی خواهیم کرد.»
وی همچنین اظهار داشته است: «اگر کشورها به دنبال حل مسئله هستند، باید به سمتی گرایش پیدا بکنند که حقوق ملت ما را به رسمیت بشناسند.»
آقای مهمانپرست همچنین از نصب نسل جدید سانتریفیوژها با سرعت بالاتر و کیفیت بهتر خبر داد.
چهارشنبه هفته گذشته سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در جریان دیدار خود از واشینگتن پیشنهاد کرده بود، گفتوگوهای هستهای با ایران به صورت گامبهگام از سر گرفته شود و در ازای هر گامی که ایران در راه شفافسازی بر میدارد، جامعه جهانی نیز مرحله به مرحله از شدت تحریمها علیه این کشور بکاهد.
به دنبال طرح این پیشنهاد هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز در یک کنفرانس خبری مشترک با همتای روس خود اعلام کرد، کشورش پیشنهاد گفتوگوی هستهای گامبهگام با ایران را بررسی کرده و به زودی گروهی از کارشناسان را برای رایزنیهای بیشتر در این زمینه به روسیه اعزام خواهد کرد.
……………………………………………………
از سوی ماموران امنیتی صورت گرفت،
«بازداشت احمدپور، فعال سیاسی اصلاحطلب»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز دوشنبه، بیست و هفتم تیر ماه، ماموران امنیتی جمهوری اسلامی با مراجعه به منزل احمدرضا احمدپور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در شهر قم، این فعال سیاسی اصلاحطلب را بازداشت کردهاند.
به گزارش هرانا، ساعت ۱۱ صبح روز گذشته سه مامور مرد و یک مامور زن به منزل احمدرضا احمدپور واقع در شهرک مهدیه قم مراجعه کردند. این افراد پس از نشان دادن حکم که از سوی دادگاه ویژه روحانیت صادر شده بود؛ به آقای احمدپور، اقدام به تفتیش وسایل منزل کردند.
گفتنی است که نیروهای امینتی پس از دستگیری، نامبرده را به مکان نامعلومی منتقل کردند.
تاکنون از محل نگهداری و علت بازداشت گزارشی منتشر نشده است.
لازم به یادآوری ست که این وبلاگنویس و فعال سیاسی ساکن قم در فروردین ۸۹ نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و هتک حیثیت روحانیت، به یک سال حبس و خلع لباس دایمی محکوم شد.
وی آذرماه سال گذشته از زندان آزاد شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر