-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 06/01/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مجمع روحانیون مبارز، که ریاست شورای مرکزی آن را محمد خاتمی بر عهده دارد، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و «رفع حصر» میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده است. به نوشته سایت اینترنتی کلمه، شورای مرکزی مجمع روحانیون از درخواست رئیس جمهوری پیشین ایران برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو بازداشت خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کرده است. پیشتر نیز محمد خاتمی، که ریاست شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز را برعهده دارد، خواستار آزادی بازداشت‌شدگان رویدادهای پس از انتخابات به ویژه زنان زندانی شده بود.
 


مراسم تشییع جنازه عزت الله سحابی با فشارهای امنیتی به هفت بامداد چهارشنبه در لواسان موکول شده است. به گفته منابع آگاه، نیروهای امنیتی به خانواده سحابی فشار آورده اند که این مراسم را صبح زود و پیش از رسیدن مشایعت کنندگان برگزار کنند. برپایه این گزارش، شورای تامین استان قصد داشت خانواده سحابی را  روز سه شنبه وادار به تدفین کند اما این خانواده زیر بار نرفتند. نیروهای امنیتی همچنین به خانواده سحابی هشدار داده اند که از برگزاری هرگونه مراسم در شهر تهران خودداری کنند. عزت الله سحابی فعال ملی-مذهبی بامداد سه شنبه در سن 81 سالگی در تهران درگذشت.
 


خبرگزاری دولتی سوریه "سنا" گزارش داده است که بشاراسد با صدور فرمانی، بازداشت شدگان تظاهرات دوماه گذشته را عفو کرده است. برپایه این گزارش اعضای گروه اخوان المسلمین نیز که در سوریه غیرقانونی شناخته می شوند شامل این عفو شده اند. گروه اخوان المسلمین در سال 1982 میلادی، علیه حکومت حافظ اسد رییس جمهوری وقت، قیامی را تدارک دیده بود که نافرجام ماند. فعالان مخالف حکومت سوریه که در کنفرانسی سه روزه در آنتالیای ترکیه گرد آمده اند، میگویند که عفو رییس جمهوری کافی نیست و او باید از قدرت کناره گیری کند. گروههای حقوق بشری میگویند طی دوماه گذشته بیش از 1000 نفر در جریان تظاهرات و درگیریها در سوریه کشته شده و در حدود 10 هزارنفر نیز بازداشت شده اند.
 


بر پایه گزارش‌های رسیده به رادیو فردا ماموران امنیتی با فشار به خانواده عزت‌الله سحابی، از آنها خواسته‌اند مراسم تشییع جنازه را یک ساعت زودتر برگزار کرده تا تشییع‌کنندگان نتوانند به موقع به مراسم برسند. بر پایه گزارش‌های رسیده به رادیو فردا ماموران امنیتی با فشار به خانواده عزت‌الله سحابی، از آنها خواسته‌اند مراسم  تشییع جنازه را  یک ساعت  زودتر برگزار کرده تا تشییع‌کنندگان نتوانند به موقع به مراسم برسند.  بدین ترتیب، به گفته دو فعال سیاسی مقیم تهران قرار است مراسم تشییع  ساعت هفت صبح در لواسان برگزار شود. دو فعال سیاسی مقیم تهران به رادیو فردا گفته‌اند که ماموران امنیتی روز سه‌شنبه از خانواده عزت‌الله سحابی خواسته بودند که جنازه را  هر چه زودتر به لواسان منتقل کنند و هیچ‌گونه مراسمی در تهران برگزار نکنند. به گفته این منابع آگاه، خانواده عزت‌الله سحابی قصد داشتند مراسم  تشییع را از مقابل حسینیه ارشاد آغاز کنند،‌ نیروهای امنیتی با آن مخالفت کرده‌اند. در همین حال به گفته این فعال سیاسی، نیروهای امنیتی با نشان دادن دستور شورای تامین استان تهران خواستار برگزاری مراسم تدفین در بعد از ظهر روز سه‌شنبه بوده‌اند که خانواده عزت الله سحابی از پذیرش آن خودداری کرده است. عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی مذهبی، بامداد روز سه شنبه در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. در پی درگذشت عزت‌الله سحابی  شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی، با صدور بیانیه‌‌هایی مرگ این فعال کهنه‌کار سیاسی را  تسلیت گفته‌اند. آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله یوسف صانعی، شورای هماهنگی راه سبز امید، دفتر تحکیم وحدت،  شورای فعالان ملی مذهبی،  سازمان ادوار تحکیم،  شیرین عبادی، احمد منتظری،  محمد نوری‌زاد، خانواده آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله اسدالله بیات از جمله اشخاص و گروه‌هایی هستند که درگذشت عزت‌الله سحابی را تسلیت گفته‌اند. عزت الله سحابی اردیبهشت ماه امسال به علت شکستگی استخوان ران به بیمارستان منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت اما پس از آن دچار خونریزی مغزی شد و در بیمارستان پارسیان به حال اغما بود. وی نزدیک به یک هفته پیش به بیمارستان مدرس منتقل شده بود. هاله سحابی، دختر عزت الله سحابی، که در روز تحلیف محمود احمدی‌نژاد در تهران بازداشت شده بود، چند ماه پیش دوباره به زندان بازگردانده شد و با وجود درخواست برای ملاقات با پدر بیمارش مقام‌های قضایی به وی چنین فرصتی ندادند. عزت الله سحابی، متولد سال ۱۳۰۹ است و فعاليت‌های سياسی و تشکيلاتی خود را پس از  ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. عزت الله سحابی به هنگام تاسيس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ به اين حزب پيوست. وی به همراه آيت الله محمود طالقانی، مهدی بازرگان و يدالله سحابی به عنوان شورای مرکزی نهضت آزادی فعاليت می‌کرد. عزت الله سحابی از آغاز فعاليت‌های سياسی خود نزديک به ۱۵ سال را در زندان‌های دوران شاه و جمهوری اسلامی گذارند.
 


اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج همچنان ادامه دارد و گزارش‌هایی از وضعیت نامساعد جسمانی بعضی از زندانیان اعتصاب کننده منتشر شده است.اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر کرج همچنان ادامه دارد و  گزارش‌هایی از وضعیت نامساعد جسمانی بعضی از زندانیان اعتصاب کننده منتشر شده است. از داخل زندان خبر می‌رسد که عیسی سحرخیز، کیوان صمیمی و مهدی محمودیان به همراه رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان ایران از چند روز پیش از آشامیدن آب هم خودداری کرده‌اند. در همین حال درخواست گروه ها و شخصیت‌های مختلف برای پایان اعتصاب غذای شماری از زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر کرج همچنان ادامه دارد. محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران، آیت‌الله اسدالله بیات، از مراجع شیعه، جبهه مشارکت ایران و شماری از سایت‌های اینترنتی مخالف حکومت از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر خواسته‌اند به اعتصاب غذای خود پایان دهند. سایت اینترنتی کلمه گزارش می دهد که جبهه مشارکت ایران با انتشار بیانیه ای خواستار پایان اعتصاب غذای این زندانیان شده و از مجامع داخلی و بین المللی خواسته که از هر وسیله ممکن برای پایان دادن به آنچه وضعیت اسفبار در زندان های ایران می خوانند، استفاده کنند. سایت های اینترنتی نزدیک به مخالفان حکومت ایران گزارش داده اند که تعدادی از زندانیان رجایی شهر کرج از روز یکشنبه اول خرداد ماه در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان و آنچه بدرفتاری ماموران زندان با آنها خوانده‌اند، اعتصاب غذای خود را آغاز کردند و اعلام کرده اند «تا زمانی که حاکمیت حاضر نشود دست از خودکامگی بردارد و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر، اجرا کند» به اعتصاب غذای خود ادامه خواهند داد. روز یکشنبه محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران در تماسی تلفنی با مادر مهدی محمودیان، روزنامه نگار زندانی، خواستار پایان اعتصاب غذای او و دیگر زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر شد. فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان در گفت و گو با رادیو فردا درباره آخرین وضعیت فرزندش می گوید: «آخرین بار ده روز پیش او را دیدم و پدرش هم پنجشنبه گذشته او را ملاقات کرد. پدرش می گوید از نظر جسمی وضعیت وخیمی دارد. خیلی ضعیف شده است. یکی از زندانیان زندان رجایی شهر که به مرخصی آمده می گوید پسرم آنقدر ضعیف شده است که نمی تواند راه برود.... من خودم مریضم، دو روز سی سی یو بودم، ناراحتی قلبی و ناراحتی اعصاب دارم ولی به خاطر فرزندم فقط کارم گریه شده است...» مادر مهدی محمودیان می گوید که پنج یا شش ماه است که تماس تلفنی با فرزندش نداشته است. خانم الوندی با اشاره به درخواست های مکرر گروه ها و شخصیت های مختلف برای پایان اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر می گوید که امیدوار است این زندانیان به اعتصاب غذای خود پایان دهند و می گوید: « فعلا  که اعلام کرده اند که به اعتصاب غذا ادامه می دهند و وضعیت جسمی بیشتر آنها وخیم است و ما خیلی نگرانشان هستیم.» مهدی محمودیان که نخستین کسی بود که درباره شکنجه در زندان کهریزک افشاگری کرد، پیش از این هم اعتصاب غذا کرده بود. او در زندان دچار بیماری ریوی و صرع شده است. مادر او درباره بیماری‌هایی که فرزندش در زندان به آنها مبتلا شده، می گوید: « قبلا پسرم در زندان در اثر شکنجه دچار بیماری ریوی شد و پزشکان در پزشکی قانونی گفتند که نصف ریه او از بین رفته است. در دوران بازجویی و زمانی که در سلول انفرادی بود هم دو آمپول پنی‌سیلین یک میلیون و دویست را همزمان به او تزریق کردند و این مساله موجب شد که دچار تشنج شود. از آن زمان تا کنون مرتب دچار تشنج می شود. دکترهای داخل زندان خودشان گفته اند که پسرم ناراحتی صرع پیدا کرده و تا چهار یا پنج ماه پیش مرتب بی‌هوش می‌شد.» خانم الوندی در ادامه درباره وضعیت جسمی فرزندش می گوید: «وقتی اعتراض می‌کنیم مقام های زندان می گویند، پسر من بیمار نیست و به ما می گویند دروغ می‌گویید. سوم بهمن ماه بچه من ده تا دوازده ساعت بی‌هوش بوده. به طرف بهداری می رفت که از پله ها افتاده و بی‌هوش شده و اگر هم بندی‌های او و دوستانش نبودند، سر او داخل میله ها گیر می کرد و گردنش می شکست.» مهدی محمودیان به دنبال نوشتن نامه ای درباره تجاوز جنسی و آزار و شکنجه در زندان رجایی شهر به رهبر جمهوری اسلامی، در اردیبهشت ماه، به سلول انفرادی منتقل شده بود. مهدی محمودیان، عضو انجمن دفاع از حقوق زندانیان و شاخه جوانان جبهه مشارکت، در نامه خود نوشته بود که تجاوز زندانیان در زندان رجایی شهر، به «امری معمول و پذیرفته شده»، تبدیل شده است. او از شهریور ۱۳۸۸ در زندان به سر می برد. یکی دیگر از زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر کرج که به دلیل اعتصاب غذا شرایط وخیمی دارد، عیسی سحرخیز است. مهدی سحرخیز، پسر عیسی سحرخیز در گفت و گو با رادیو فردا ضمن تایید گزارش های منتشر شده درباره اعتصاب غذای پدرش و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر کرج می گوید که قرار است این اعتصاب غذا تا روز ۲۲ خرداد ادامه یابد. مهدی سحرخیز در ادامه درباره آخرین خبری که از پدرش دارد، می گوید: «آخرین خبری که از پدرم دارم از پنجشنبه گذشته است که دیگر زندانیان در ملاقات‌هایی که با خانواده هایشان داشته اند، گفته اند که پدرم هم جزو اعتصاب کنندگان است.» در خبرهایی که درباره اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی منتشر شده، اعلام شده که عیسی سحرخیز به دلیل اعتصاب غذا شش کیلو وزن کم کرده و بسیار ضعیف شده است. مهدی سحرخیز در این باره می گوید: «این مقدار کاهش وزن مربوط به دو هفته پیش است که پدرم تنها شش روز بود اعتصاب غذا کرده بود. از آن زمان ۱۲ روز گذشته است. به نظرم پدرم در این مدت مقدار بیشتری وزن کم کرده است.» مهدی سحرخیز در ادامه می‌گوید که خانواده اش دو هفته پیش با پدرش دیدار داشته‌اند و ملاقات های حضوری با پدرش هر دو هفته یک بار انجام می شود. مهدی سحرخیز همچنین می گوید، چون این هفته تعطیل است، خانواده او نمی توانند با پدرش ملاقات کنند و امکان برقراری  تماس تلفنی هم با او ندارند. مهدی سحرخیز در ادامه با اشاره به درخواست زندانیان زندان رجایی شهر کرج و احتمال رسیدگی به این درخواست ها می گوید: « در کشوری زندگی می کنیم که حاکم آن آقای خامنه ای به حرف کسی گوش نمی کند. او خود را در جایگاه خدا می داند و فکر می کند هرکاری می کند درست است. او به خواسته کسی رسیدگی نمی کند. او کسانی را که از آنها کینه شخصی دارد، به ویژه پدر من، مجازات می کند.» منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحرخیز، حشمت الله طبرزدی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، رضا اقدمی و بهروز جاوید تهرانی جزو زندانیانی هستند که از اول خرداد ماه اعتصاب غذا کرده اند.
 


در ادامه جنجال بر سر همکاری شرکت اسرائیلی «برادران عوفر» با جمهوری اسلامی، کميته مالی پارلمان اسرائيل برای بررسی روابط این شرکت با ایران تشکيل جلسه داد. در اين جلسه هيچ نماينده ای از گروه تجاری عوفر شرکت نکرده بود.در ادامه جنجال بر سر همکاری شرکت اسرائیلی «برادران عوفر» با جمهوری اسلامی، کميته مالی پارلمان اسرائيل برای بررسی روابط  این شرکت با ایران تشکيل جلسه داد. در اين جلسه هيچ نماينده ای از گروه تجاری عوفر شرکت نکرده بود. اما مسئولان اين  گروه تجاری  که صاحب بزرگترين خطوط کشتيرانی خصوصی دراسرائيل است، روز سه‌شنبه در نامه ای به کميته مالی پارلمان اسرائيل  ادعا  کردند که مقام‌های  آمريکايی به اشتباه  فروش يک کشتی نفتکش يه جمهوری اسلامی را به اين شرکت ربط داده اند. در اين نامه همچنين گفته شده که نمايندگان گروه تجاری عوفر  برای جبران اين اشتباه تاسف بار وزرات خارجه آمريکا و حذف نام اين شرکت از ليست تحريمها مشغول مذاکره با مقامات آمريکايی هستند. هفته گذشته وزارت خارجه آمريکا گروه تجاری برادران عوفر را بخاطر فروش غير مستقيم يک کشتی نفتکش به جمهوری اسلامی در ليست تحريمهای آمريکا عليه ايران قرار داد. به دنبال انتشار اين خبر، مقامات ارشد دولت اسرائيل هرگونه اطلاع از اين موضوع را تکذيب کردند . بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، گفته  است سياست اسرائيل در قبال ايران بسيار روشن است و تاکيد کرده که هرگونه رابطه باا يران ممنوع است. اما ماجرايی که هفته پيش با تحريم گروه تجاری برادران عوفر شروع شد روزبروز  ابعاد جديدتری  به خود می گيرد. سايت خبری «وای نت نيوز» به نقل از روزنامه اسرائيلی کالکاليست نوشته است که شرکت کشتيرانی زودياک هم که متعلق به برادران عوفر است تا چند ماه پيش به بنادر ايران رفت و آمد می کرد . به نوشته اين روزنامه دست‌کم هشت کشتی شرکت زودياک بين سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ در بنادر ايران پهلو گرفته اند. روز گذشته نيز گزارشهايی درباره نقل و انتقال بنزين  و فرآورده های نفتی به بنادر خارک و بندر عباس  با استفاده از شرکت کشتيرانی تانکر پاسفيک منتشر شد.  شرکت تانکر پاسيفيک نيز که مرکزش در سنگاپور است به گروه تجاری برادران عوفر تعلق دارد. در حالي که گزارش‌های منتشر شده در باره روابط  تجاری برخی از شرکتهای اسرائيلی با جمهوری اسلامی به مسئله ای جنجالی تبديل شده است روز سه شنبه نيز سايت خبری وای نت نيوز  اطلاعات بيشتر ی را در باره داد و ستد شرکتهای اسرائيلی با ايران منتشر کرد. به نوشته اين سايت خبری معاملات تجاری بين شرکتهای اسرائيلی و جمهوری اسلامی از طريق شرکتهايی در ترکيه ، اردن و دوبی انجام می شود. یئوشو میری، رئيس اتحاديه دوستی اسرائيل و اعراب، گفته است علی رغم آنچه که در ظاهر ديده مي‌شود، حجم  تجارت مخفيانه بين دو کشور  ميليونها دلار است. او مي گويد حتی زماني که هر دو طرف بيانيه های تندی عليه يکديگر منتشر مي‌کنند، روابط تجاری بهتر مي شود. آقای میری به جزئيات روابط  بين شرکتهای اسرائيلی و جمهوری اسلامی اشاره هم می کند و می گويد سال گذشته درباره ارائه خدمات مشاورتی برای احداث  کارخانه های توليد مواد غذايی در ايران مذاکراتی انجام شده است. وی مشخص نکرده که اين روابط تجاری و گفتگوها بطور مستقيم بوده يا از طريق شرکتهای ثالث انجام گرفته است. وای نت نيوز همچنين بنقل اران سيو ، يک تاجر اسرائيلی وارد کننده سنگ مرمر به آن کشور نوشته است مقدار زيادی سنگ مرمر از ايران خريداری می شود. او که مخالف روابط تجاری با جمهوری اسلامی است مي گويد ايرانيها شخصا به او پيشنهاد کرده بودند صدها تن سنگ مرمر را از طريق ترکيه برای  او بفرستند. تا کنون تنها محمد نهاونديان ، رئيس اتاق بازرگانی ايران در مورد گزارشهای منشتر شده درباره روابط تجاری مخفيانه بين شرکتهای اسرائيلی و جمهوری اسلامی اظهار نظر کرده و آنها را کذب خوانده است.
 


مجمع روحانیون مبارز با اعلام حمایت از مواضع محمد خاتمی ، رییس جمهور پیشین ایران، درباره لزوم تلاش برای «تلطیف فضای سیاسی کشور»، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و «رفع حصر» میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده است.مجمع روحانیون مبارز، که ریاست شورای مرکزی آن را محمد خاتمی بر عهده دارد، با اعلام حمایت از مواضع رئیس جمهور پیشین ایران درباره لزوم تلاش برای «تلطیف فضای سیاسی کشور»، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و «رفع حصر» میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده است. به نوشته سایت اینترنتی کلمه، شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز پس از جلسه عصر روز یکشنبه خود که به ریاست محمد خاتمی تشکیل شد، از درخواست رئیس جمهور پیشین ایران برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو بازداشت خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی حمایت کرده است. بر اساس این گزارش مجمع روحانیون مبارز، که یکی از احزاب حامی اصلاح‌طلبان به شمار می‌آید، در پایان این جلسه اعلام کرده است: «انتظار می‌رود که به مناسبت سالروز رحلت امام و یاد آن عزیز شاهد تلطیف فضای جامعه و گذر به وضعیت سیاسی سالم و امن که همگان بتوانند در چارچوب قانون اساسی حضور فعال داشته باشند، باشیم.» پیشتر نیز محمد خاتمی، که ریاست شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز را برعهده دارد، خواستار آزادی بازداشت‌شدگان رویدادهای پس از انتخابات و به ویژه زنان زندانی شده و بود، چنین اقدامی می‌تواند به تغییر «فضای ناگوار کنونی» و «باز شدن فضا» منجر شود. رئیس جمهور پیشین ایران همچنین پیش از آن نیز خواستار رفع حبس خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده بود که از زمان فراخوان برای تظاهرات ۲۵ بهمن در بازداشت خانگی به سر می‌برند. در این میان مجمع روحانیون مبارز، به عنوان یکی از مهم‌ترین تشکل‌های روحانیون در ایران با اشاره به رویدادهای پس از انتخابات و بازداشت معترضان تاکید کرده است: «نگاه به آینده ، آزادی زندانیان و به خصوص رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی، یاران خدمتگذار امام، نظام و ملت گامی بزرگ در جهت ایجاد فضای سیاسی‌ای خواهد بود که کشور و ملت در این لحظه حساس به آن نیاز بیش از پیش دارد.» مجمع روحانیون مبارز همچنین با اعلام پشتیبانی از «مواضع و پیشنهادات مدبرانه، دلسوزانه و راهگشای اخیر» محمد خاتمی، اعلام کرده است،  این پیشنهادات را راهکاری مناسب برای «تلطیف فضای سیاسی و همکاری عمومی در جهت پیشرفت و سعادت کشور و مردم و پویایی انقلاب اسلامی» می‌داند. از سوی دیگر اعلام حمایت مجمع روحانیون مبارز از مواضع رئیس دولت اصلاحات در حالی صورت گرفته است، که در روزهای گذشته چند تن از نمایندگان اصولگرای مجلس خواستار لغو مجوز فعالیت این تشکل سیاسی شده بودند. در همین زمینه محمدتقی رهبر، رییس فراکسیون روحانیون مجلس، از دادگاه ویژه روحانیت خواسته است، با خلع لباس اعضای مجمع روحانیون مبارز «از ادامه فعالیت‌های ساختارشکنانه آنان» جلوگیری کند. وی در گفت و گویی با باشگاه خبرنگاران جوان دراین باره اظهار داشته است: «اعضای مجمع روحانیون مبارز در هر قالب یا نامی بخواهند در عرصه سیاسی فعالیت نمایند، قطعا به دنبال ایجاد تنش و اغتشاش در جامعه می‌باشند.» همچنین علیرضا سلیمی، یک عضو دیگر فراکسیون روحانیون مجلس نیز در اظهارات مشابهی گفته است: «دادگاه ویژه روحانیت باید اعضای مجمع روحانیون مبارز را محاکمه نماید و با خلع لباس آنها اجازه جولان سیاسی را به (این) روحانی‌نماها ندهد.» موسی قربانی، یکی دیگر از نمایندگان اصولگرای مجلس نیز در این باره اظهار داشته است: «مجمع روحانیون مبارز به دلیل اینکه خط مشی خود را تاکنون نسبت به فتنه‌گران مشخص نکرده است، دستگاه قضایی و کمیسیون ماده ۱۰ احزاب سریعاً و مطابق قانون اساسی و قانون احزاب مجوز فعالیتشان را لغو نماید.» مجمع روحانیون مبارز در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از میرحسین موسوی حمایت می‌کرد. مقام‌های جمهوری اسلامی پیشتر مجوز فعالیت حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب را که در این انتخابات از میرحسین موسوی حمایت می‌کردند، باطل کرده‌ بودند. در این میان علی مطهری، یکی دیگر از نمایندگان اصولگرای مجلس ضمن مخالفت با لغو مجوز فعالیت مجمع روحانیون گفته است: «معتقدم مجمع روحانیون فقط یک اشتباه در قضایای پس از انتخابات کرده و آن این بود که آنها راهپیمایی ۳۰ تیر را پس از نهی رهبر انقلاب به سرعت لغو نکردند.» علی مطهری همچنین افزوده است: «شاید در آن دوران که از هیجان ویژه‌ای برخوردار بود، مجمع دچار یک خطای سیاسی شد، ولی در مجموع معتقدم که این مجمع باید بتواند فعالیت سیاسی خود را ادامه دهد، چرا که از نظر بنده مجمع روحانیون خطای بزرگی که به موجب آن اعضای مجمع را از دایره نظام خارج بدانیم، مرتکب نشده‌ است البته تصمیم با کمیسیون ماده ۱۰ احزاب است.»
 


مراسم تشییع پیکر عزت الله سحابی بامداد چهارشنبه از منزل وی در لواسان برگزار خواهد شد. به گزارش پایگاه خبری میزان نیوز، نزدیک به فعالان  ملی- مذهبی، مراسم تشیع جنازه ساعت هشت صبح از بلوارِ امام در لواسان برگزار می‌شود. عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی -  مذهبی بامداد روز سه شنبه در سن 81 سالگی در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. در پی درگذشت عزت‌الله سحابی  شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی، با صدور بیانیه‌‌هایی مرگ این فعال کهنه‌کار سیاسی را  تسلیت گفته‌اند. آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله یوسف صانعی، شورای هماهنگی راه سبز امید، دفتر تحکیم وحدت،  شورای فعالان ملی مذهبی،  سازمان ادوار تحکیم،  شیرین عبادی، احمد منتظری،  محمد نوری‌زاد، خانواده آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله اسدالله بیات از جمله اشخاص و گروه‌هایی هستند که درگذشت عزت‌الله سحابی را تسلیت گفته‌اند.
 


سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی، وقفه در عبور هواپیمای صدراعظم آلمان از آسمان ایران را ناشی از مشکل فنی خواند. رامین مهمانپرست افزود که این مشکل بلافاصله برطرف شد و هواپیما به مسیرخود ادامه داد. بامداد سه شنبه هواپیمای حامل انگلامرکل ، صدراعظم آلمان در راه هند، برای عبور از آسمان ایران با مخالفت مقامهای برج پرواز روبرو شد. این هواپیما نزدیک به دو ساعت در حریم هوایی ترکیه به چرخیدن ادامه داد تا اجازه عبور دریافت کرد. گیدو وستروله وزیر خارجه آلمان، این اقدام دولت تهران را نشانه عدم احترام به آلمان تلقی کرد و آن را غیرقابل قبول خواند. در اعتراض به این مساله، وزارت خارجه آلمان روز سه شنبه سفیرجمهوری اسلامی در برلین را احضار کرد.
 


پیکر یک روزنامه نگار پاکستانی، پس از دو روز درجنوب شرقی اسلام آباد پیدا شد. "سید سلیم شهزاد" که درباره ارتباط ارتش پاکستان با القاعده، گزارشهایی نوشته بود، روز یکشنبه ناپدید شد. آقای شهزاد که برای آژانس خبری ایتالیا در پاکستان کار میکرد، روز یکشنبه برای شرکت در یک برنامه تلویزیونی از منزلش خارج شد اما هرگز به مقصد نرسید. جسد او در اتومبیلش در 150 کیلومتری اسلام آباد پیدا شد. سلیم شهزاد پیشتر گفته بود که نیروهای اطلاعاتی پاکستان، به خاطر گزارشهای افشاگرانه اش، قصد دارند به اقدامات تلافی جویانه دست بزنند.
 


بعدازظهرسه شنبه، راتکو ملادیچ برای محاکمه در دادگاه بین المللی لاهه به هلند تحویل داده شد. بازپرس جنایات جنگی صربستان ساعاتی پیشتر گفته بود که ملادیچ به اتهام ارتکاب جنایات جنگی به دادگاه لاهه تحویل داده خواهد شد. راتکو ملادیچ که 69 سال دارد پس از 16 سال زندگی مخفیانه، هفته پیش در صربستان دستگیر شد. ملادیچ که در زمان جنگ بوسنی، فرماندهی نیروهای صرب بوسنی را بر عهده داشت، متهم به کشتار هشت هزار تن از مسلمانان سربرنیستا است.
 


مقامهای یمنی روز سه شنبه اعلام کردند 13 سرباز در حمله افراد القاعده کشته شده اند. شش تن از این سربازان در حمله ای به محل بازرسی در نزدیکی شهر جنوبی زنجبار جان باختند برپایه این گزارش پنج سرباز دیگر در انفجار یک خودروی بمب گذاری شده کشته شدند و دو سرباز نیز بر اثر جراحات ناشی از درگیری با افراد القاعده در زنجبار جان خود را از دست دادند. در همین حال در صنعا پایتخت یمن، درگیری بین نیروهای حکومتی و افراد قبیله قدرتمند حاشد، روز سه شنبه نیز ادامه داشت. علی عبدالله صالح رییس جمهوری یمن پس از سی سال در راس قدرت، تا کنون چند بار از امضای توافقنامه برای کناره گیری از ریاست جمهوری خودداری کرده است.
 


مراسم تشییع پیکر عزت الله سحابی صبح روز چهارشنبه از منزل وی واقع در لواسانات برگزار خواهد شد. در پی درگذشت عزت‌الله سحابی شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف ، مرگ این فعال سیاسی را تسلیت گفته‌اند.مراسم تشییع پیکر عزت الله سحابی صبح روز چهارشنبه از منزل وی واقع در لواسانات برگزار خواهد شد. به گزارش پایگاه خبری میزان نیوز، نزدیک به فعالان  ملی-مذهبی، مراسم تشییع جنازه  ساعت ۸ صبح از بلوار امام در لواسان، خیابان صحرای ناران  برگزار می‌شود.  این در حالی است که  یک فعال سیاسی به رادیو فردا گفته است این مراسم در ساعت هفت صبح روز چهارشنبه آغاز خواهد شد. عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی مذهبی بامداد روز سه شنبه در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. در پی درگذشت عزت‌الله سحابی  شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی، با صدور بیانیه‌‌هایی مرگ این فعال کهنه‌کار سیاسی را  تسلیت گفته‌اند. آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله یوسف صانعی، شورای هماهنگی راه سبز امید، دفتر تحکیم وحدت،  شورای فعالان ملی مذهبی،  سازمان ادوار تحکیم،  شیرین عبادی، احمد منتظری،  محمد نوری‌زاد، خانواده آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله اسدالله بیات از جمله اشخاص و گروه‌هایی هستند که درگذشت عزت‌الله سحابی را تسلیت گفته‌اند. عزت الله سحابی اردیبهشت ماه امسال به علت شکستگی استخوان ران به بیمارستان منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت اما پس از آن دچار خونریزی مغزی شد و در بیمارستان پارسیان به حال اغما بود. وی نزدیک به یک هفته پیش به بیمارستان مدرس منتقل شده بود. هاله سحابی، دختر عزت الله سحابی، که در روز تحلیف محمود احمدی‌نژاد در تهران بازداشت شده بود، چند ماه پیش دوباره به زندان بازگردانده شد و با وجود درخواست برای ملاقات با پدر بیمارش مقام‌های قضایی به وی چنین فرصتی ندادند. عزت الله سحابی، متولد سال ۱۳۰۹ است و فعاليت‌های سياسی و تشکيلاتی خود را پس از  ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. سحابی به هنگام تاسيس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ به اين حزب پيوست. وی به همراه آيت الله محمود طالقانی، مهدی بازرگان و يدالله سحابی به عنوان شورای مرکزی نهضت آزادی فعاليت می‌کرد. عزت الله سحابی از آغاز فعاليت‌های سياسی خود نزديک به ۱۵ سال را در زندان‌های دوران شاه و جمهوری اسلامی گذارند.
 


به دنبال اعتراض آلمان نسبت به مسدود کردن حریم هوایی ایران به روی هواپیمای حامل آنگلا مرکل، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی دلیل «وقفه در عبور» هواپیمای صدر اعظم آلمان را مشکلات فنی اعلام کرده است.به دنبال اعتراض آلمان نسبت به مسدود کردن حریم هوایی ایران به روی هواپیمای حامل آنگلا مرکل، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی دلیل «وقفه در عبور» هواپیمای صدر اعظم آلمان را مشکلات فنی اعلام کرده است. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، روز سه‌شنبه دلیل مسدود کردن حریم هوایی ایران به روی هواپیمای حامل صدر اعظم آلمان را مشکلات فنی اعلام کرده است. وی در این باره اظهار داشته است: «مشکل به وجود آمده در مورد ایجاد وقفه در پرواز خانم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، برای عبور از فضای جمهوری اسلامی ایران تنها ناشی از یک مشکل فنی بوده است که بلافاصله مرتفع گردید و پرواز مذکور توانست به مسیر خود ادامه دهد.» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی همچنین افزوده است: «مجوزهای لازم برای عبور هواپیمای حامل خانم مرکل، صدر اعظم آلمان، از فضای جمهوری اسلامی ایران از قبل و به موقع صادر و به اطلاع سفارت آلمان در تهران رسیده بود.» این در حالی است که بر اساس گزارش‌های منتشر شده مقام‌های ایرانی دوشنبه‌ شب به هواپیمای حامل صدر اعظم آلمان اجازه ورود به حریم هوایی ایران را نداده بودند و این هواپیما حدود دو ساعت در آسمان ترکیه و در نزدیکی مرز ایران سرگردان بوده است. به دنبال مذاکره مقام‌های وزارت امور خارجه آلمان با ایران که گفته می‌شود با میانجی‌گری ترکیه نیز همراه بوده است، مقام‌های ایرانی به هواپیمای صدر اعظم آلمان که برای دیدار رسمی از هند راهی این کشور بود، اجازه عبور از حریم هوایی ایران را داده بودند. در این میان به نوشته سایت اینترنتی هفته‌نامه آلمانی اشپیگل، خانم مرکل در تمام مدتی که مقام‌های آلمانی برای حل مشکل عبور از حریم هوایی ایران می‌کوشیدند، در اتاق خصوصی خود در هواپیمای ایرباس ۳۴۰ دولت آلمان، خواب بوده است. صدر اعظم آلمان که با دو ساعت تاخیر به دهلی‌نو رسیده بود، در عین حال درباره اقدام ایران گفته است: «چنین چیزی را من تاکنون تجربه نکرده بودم، خلبان‌ها هم همین طور.» از سوی دیگر بر اساس اعلام وزارت خارجه آلمان، علیرضا شیخ‌عطار، سفیر جمهوری اسلامی در برلین، که به دنبال این حادثه به وزارت امور خارجه آلمان فراخوانده شده بود، دلیل جلوگیری از ورود هواپیمای آنگلا مرکل به حریم هوایی ایران را مسایل «فنی‌- سازمانی» اعلام کرده است. پیشتر گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان، با انتشار بیانیه‌ای با «کاملا غیرقابل‌قبول» خواندن اقدام ایران، تاکید کرده بود، کشورش به هیچ رو نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی را تحمل نخواهد کرد. ولف‌روتهارت بورن، معاون وزیر امور خارجه آلمان، نیز در دیدار با سفیر جمهوری اسلامی با اشاره به این که اجازه عبور هواپیمای خانم مرکل پیشتر از سوی ایران صادر شده بود، از اقدام ایران با عنوان «رویدادی بی‌سابقه» و مغایر با کنوانسیون‌های بین‌المللی یاد کرده است. هواپیمای اختصاصی ایرباس ۳۴۰ دولت آلمان که به سامانه ضد موشکی مجهز است، به تازگی در اختیار دولت آلمان قرار گرفته و نخستین باری بود که صدر اعظم آلمان در یک سفر رسمی از این هواپیما با نام کنراد آدنائر استفاده می‌کرد.
 


خبرها و گزارش‌ها حاکی است که تخت جمشید، پارسه باستان، هم‌اینک در چنبره رطوبت‌زدگی، شوره‌زدگی، و ترک‌خوردگی سنگ‌ها قرار گرفته و تخریب‌های انسانی نیز آینده‌ای مبهم را برای این میراث بشری ترسیم می‌کنند.آثار و نقش برجسته‌های تخت جمشید، مهم‌ترین محوطه تاریخی ایران که در فهرست میراث جهانی نیز به ثبت رسیده‌است در ماه‌های اخیر با ویرانی و آسیب‌های فزاینده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند. از عکس‌ها و خبرهای تازه رسانه‌های داخلی ایران چنین برمی‌آید که پس از سال‌ها کم‌توجهی به نگهداری از این بنای باستانی، اکنون فرسایش مداوم، رطوبت‌زدگی، هوازدگی، رشد گلسنگ‌ها، ترک‌خوردگی و شکستگی سنگ‌ها و کتیبه‌های تاریخی، شوره‌زدگی، یخ‌بُر شدن و تخریب‌های انسانی در تخت جمشید ابعاد فاجعه‌باری به خود گرفته‌اند. به گفته کارشناسان، ۲۵۰۰ سال پیش در زمان ساخت تخت جمشید، سامانه فاضلاب هم برای این مجموعه تعبیه شد تا به هنگام بارندگی زیاد، آب به خارج محوطه برود و یک‌جا جمع نشود اما بسیاری از این راه‌ها اکنون بسته‌است. در گزارش‌های هفته‌های اخیر، باستان‌شناسان و دیگر کارشناسان به خبرگزاری‌های ایران ازجمله خبرگزاری مهر گفتند که از عوامل اصلی فرسایش این اثر تاریخی، نبود بودجه کافی برای لایروبی سامانه دو کیلومتری فاضلاب تخت جمشید، مسقف نبودن این بنا و انحراف آب باران به دلیل نبود دیوار حفاظتی در پایین کوه مشرف به آن است. این کارشناسان افزودند که شن و سنگ‌ریزه‌هایی که در محوطه صُفه تخت جمشید ریخته شده تا رفت‌وآمد بازدیدکنندگان در فصل زمستان راحت‌تر باشد یکی از عامل‌های مهم جمع شدن آب و نفوذ در پی صفه به شمار می‌روند. با وجود گوشزدهای همیشگی کارشناسان به مسئولان در سال‌های گذشته، ساخت‌وسازهای خزنده شهری و کارخانه‌سازی در نزدیکی تخت جمشید هم‌چنان ادامه داشته و درنتیجه اکنون وجود انواع آلاینده‌ها در هوای این محوطه عامل فرسایش سنگ‌های آن شده‌است. رطوبتی هم که با آب‌گرفتگی‌های تخت جمشید وارد سنگ‌های آن می‌شود با خود آلاینده‌های شیمیایی مختلفی را همراه دارد و این هفته کارشناسی در این زمینه به خبرگزاری مهر گفت که «با اشاره به اینکه هر سال تعداد زیادی از این آثار متلاشی می‌شود از زمان خاکبرداری این بناها تاکنون هیچ‌گونه راهکاری برای خارج کردن به موقع این آب‌ها صورت نگرفته‌است.» این آب‌گرفتگی‌ها باعث شده که گلسنگ‌ها که تا پنج سال پیش در نقاط انگشت‌شماری از تخت جمشید به چشم می‌خوردند هم‌اینک بیشتر قسمت‌های آثار سنگی آن را در بر گرفته و باعث فرسایش شدید این آثار بشود. فعالان میراث فرهنگی می‌گویند که در کنار این آسیب‌ها، در پلکان شرقی آپادانا نیز شستشوی بی‌رویه با آب چاه انجام شده که باعث به‌وجود آمدن کریستال گچ در سطح سنگ و ایجاد واکنش‌های مخرب با سیمان‌های مرمت‌های پیشین شده‌است. یک پژوهشگر استاد کالج دارتموت در ایالات متحده بدون ذکر نام خود، به خبرگزاری داخلی ایران گفت که «شنیده‌ام که بخش عمده‌ای از محوطه را به دلیل تخریب‌ها و آسیب‌هایی که به آنها وارد می‌شود، بسته‌اند تا گردشگران به آن محوطه‌ها نروند منتهی تا به حال به یاد ندارم برنامه کلان و بلندمدتی برای مرمت تخت جمشید پیش‌بینی شده باشد.» وی افزود: «بارها دیده‌ام که پایه ستون و شالی ستون‌ها ترک خورده و در حال ریزش است اما کارشناسان حاضر در مجموعه، تازه بعد از اینکه می‌بینند ستونی ترک خورده برای مرمت آن اقدام می‌کنند.» کارشناس دیگری به خبرگزاری‌ها گفت: «در تخت جمشید گروهی متشکل از چهار نفر کارشناس در رشته‌های مرمت، زمین‌شناسی و حفاظت و مرمت حضور دارند اما متاسفانه از زمانی که این کارشناسان وارد فاز اجرایی کار شده‌اند آثار تاریخی تخت جمشید بیشتر در معرض خطر قرار گرفته زیرا این کارشناسان صرفا دروس تئوری را یاد گرفته‌اند و وقتی آنها را به کار می‌بندند متاسفانه نتیجه خوبی نمی‌دهد و این امر در موضوعاتی نظیر شکسته شدن سنگ جان‌پناه کاخ سه‌دروازه که به تعداد قطعات زیادی تبدیل شد و با چسب سنگ به هم وصل شد را می‌توان مشاهده کرد.» تخریب‌ها، پیش از رطوبت خبرگزاری مهر، خردادماه ۸۸ خبر داد که «در اثر انتقال غیر کارشناسی و عدم استفاده از نیروهای متخصص هنگام جابجایی یکی از سنگ‌های جان‌پناه پلکان شمالی کاخ شورای محوطه تاریخی تخت جمشید، سنگ مذکور در اثر سقوط به زمین متلاشی شده‌است.» بنا بر این گزارش، با وجود اینکه به‌کارگیری جرثقیل‌های مکانیکی در مرمت آثار تاریخی امری غیرکارشناسی و غیر تخصصی است، این کار در تخت جمشید انجام شد و درنتیجه یک سنگ تاریخی به هنگام جابجایی با جرثقیل به زمین پرتاب شده و علاوه بر شکستگی از قسمت مرکزی، بخش‌هایی از آن به بیش از ۱۰ قطعه تبدیل شد. اسفندماه ۸۷ روزنامه‌های چاپ تهران نوشتند که در میان وسایل همراه یک دیپلمات اهل کره جنوبی، که از فرودگاه شیراز قصد خروج از این شهر را داشت، قطعه سنگی باستانی و حجاری شده متعلق به بدنه تخت جمشید، کشف شده‌است. این خبر تنها چند هفته پس از انتشار اخباری مبنی بر دستبرد به گور کشف شده‌ای در محوطه تخت جمشید منتشر شد. در هفته نخست بهمن ماه ۸۷، پس از آن که هیئت اکتشاف و حفاری سازمان میراث فرهنگی موفق به کشف گوری در نزدیکی تخت جمشید شد، افراد ناشناس تنها پس از یک شب به محل اکتشاف دستبرد زدند. در سال ۸۶، مسئولان با وجود هشدارهای فراوان مردم و کارشناسان به آبگیری سد سیوند اقدام کردند و این در حالی بود که پژوهشگران هشدار دادند که رطوبت ناشی از آب این سد آثار ویرانگری بر پاسارگاد و تخت جمشید خواهد داشت. خبرگزاری میراث فرهنگی در اسفندماه ۸۵ خبر داد که یک گروه فیلم‌برداری به کارگردانی «تهمینه میلانی» با پاشیدن مواد شیمیایی و اسپری رنگ در محوطه کاخ تچر در تخت جمشید باعث آسیب‌دیدگی حیاط جنوب شرقی این محوطه هخامنشی شدند. خبرگزاری ایلنا در روز چهارم دی‌ماه سال ۸۵ اعلام کرد که یکی از اعضای گروه فیلم‌برداری که مشغول به کار در تخت جمشید بوده‌اند برای برداشتن قسمتی از سر یک سرباز هخامنشی با چکش و پیچ گوشتی خساراتی را به آن وارد کرده‌است که پس از این تخریب «با هوشیاری ماموران حفاظت این اثر تاریخی، وی دستگیر و روانه دادگاه شد.» در همان ماه، عوامل فیلم‌برداری یکی از فیلم‌ها، با پاشیدن لکه‌های خون مصنوعی باعث آسیب رسیدن به دیوارها و زمین کاخ هدیش در تخت جمشید شدند و اواسط همان سال نیز یک اکیپ فیلم‌برداری باعث ایجاد حریق در کاخ خشایارشاه شد. بررسی خبرها و گزارش‌های سال‌های پیش از آن نیز تصویر بهتری از نحوه حفاظت از این میراث بزرگ بشری به دست نمی‌دهد و پی‌گیری این روند آینده‌ای مبهم را برای پارسه باستان ترسیم می‌کند.
 


آيت الله عبدالنبی نمازی، نماينده ولی فقيه و امام جمعه کاشان ‌می‌گوید مشایی به برخی از اطرافیانش گفته است که آیت‌الله خامنه‌ای و احمد جنتی تا دو سال دیگر نخواهند بود تا بتوانند از کاندیدا شدن وی برای ریاست جمهوری جلوگیری کنند.آيت الله عبدالنبی نمازی، نماينده ولی فقيه و امام جمعه کاشان گفته است مشایی به برخی از اطرافیانش گفته است که آیت‌الله خامنه‌ای و  احمد جنتی تا دو سال دیگر نخواهند بود که بتوانند از کاندیدا شدن وی برای ریاست جمهوری جلوگیری کنند. آيت الله عبدالنبی نمازی، نماينده ولی فقيه و امام جمعه کاشان  همچنین گفته است عزيز جعفری، فرمانده سپاه از رهبر جمهوری اسلامی، خواسته است تا اسفنديار رحيم مشايی را بازداشت کند، اما رهبر  خواستار بازداشت نيروهای «عملياتی» جريان «انحرافی» شده است. به گزارش وب سايت متعلق به دفتر آيت الله نمازی، وی  که در حاشيه درس خارج فقه «انحرافات و جريانات اخير کشور» صحبت می‌کرد گفته است:«رئيس دفتر رئيس جمهور مراکز قدرت نظام را در اختيار خودش گرفته» است. عبدالنبی نمازی همچنين گفته است: «آقای سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه رفتند خدمت مقام معظم رهبری و گفتند اجازه بدهيد ايشان را بگيريم کل غائله حل می‌شود حالا نهايتاً چند روزی بعضی‌ها اظهار نگرانی خواهند کرد و تمام خواهد شد. آقا ظاهراً هنوز به اين نتيجه نرسيدند ولی فرمودند همه عوامل را دستگير کنيد؛ کسانی که نيروهای عملياتی اين طرح هستند؛ آقا فرمودند با قوت بازجويی کنيد و بررسی کنيد اما حساب رئيس جمهور را جدا کنيد.» در هفته‌های گذشته انتقادها در مورد عملکرد اسفنديار رحيم‌مشايی بالا گرفته  است و  پيشتر نيز  در خواست‌هايی برای  بازداشت آقای رحيم مشايی و برخی افراد حلقه اول «جريان انحرافی» به اتهامات مالی و سياسی  مطرح شده بود. طی هفته‌های اخير گزارش‌هايی در خصوص بازداشت افراد نزديک به دفتر رياست جمهوری ايران منتشر شده است. به گزارش وب سايت الف، نزديک به احمد توکلی نماينده مجلس، کاظم  کياپاشا  از «دوستان ۲۰ ساله رئيس دفتر رئيس جمهوری» که در زمان  رياست اسفنديار رحيم مشايی بر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و سازمان ايرانگردی و جهانگردی مشاور رسمی وی بوده، نيز بازداشت شده است. عباس اميری‌فر، امام جماعت مسجد نهاد رياست جمهوری، نيز پيش از اين  به اتهام  دست داشتن در توزيع فيلم «ظهور نزديک است» بازداشت شده است. عبدالنبی نمازی می‌گويد افراد بازداشت شده «اعترافات تکان دهنده» ای درباره «مفاسد» داشته‌اند. موضوع وزير اطلاعات رويارويی آيت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، بر سر حيدر مصلحی، وزير اطلاعات، باعث شد تا اختلافات اين دو  علنی شود. به دنبال برکناری وزير اطلاعات توسط محمود احمدی‌نژاد، آيت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، طی دستوری وی را ابقا کرد. اين در حالی است که عبدالنی نمازی جزييات بيشتری از نحوه برخورد محمود احمدی‌نژاد با رهبر ارائه می‌کند. اين عضو خبرگان رهبری می‌گويد: «در قضيه وزير اطلاعات، وزير گزارشاتی داده بود خدمت آقا که اينها چه کسانی هستند و قصدشان چیست و تنها راه را در برکناری وزير ديده بودند و آقا متوجه بود و اين قضيه از شش ماه قبل گزارش شده بود به آقا که به فرياد اطلاعات برسيد که اينها در حال توطئه هستند اگر خاطرتان باشد چهار پنج ماه قبل آقا خودشان رفتند وزارت اطلاعات که به دنبال همين گزارش بود.» عبدالنبی نمازی اضافه می‌کند: «آقای مصلحی يک جلسه داخل سازمانی تشکيل داده بود و برای کادر اطلاعات مطالبی را گفته بود و يک آقايی به نام عبداللهی که رئيس ستاد اطلاعات بوده در صحبت‌ها پارازيت ايجاد می‌کرده که نه آقا اينجوری نيست و وزير اطلاعات بعد از جلسه حکم عزل ايشان را صادر می‌کند اين هم عنصر نفوذی دفتر رئيس جمهور بوده است.» این عضو خبرگان تصریح می‌کند: «بعد از اين آقای رئيس جمهور آقای مصلحی را احضار می‌کند که چرا ايشان را بدون هماهنگی من برداشتی؟! آقای مصلحی می‌گويد که من وزيرم و اين شخص کارمند من می‌باشد و رئيس جمهور هم می‌گويد که شما يا استعفا بدهيد يا من عزلتان می‌کنم و آقای مصلحی هم استعفا می‌دهد.» «مسئله رسانه ای نشود» به گفته عبدالنبی نمازی رهبر تمايل نداشته است تا مسئله اختلاف بر سر  وزير اطلاعات رسانه‌ای شود. اين عضو خبرگان رهبری می‌گويد: «خبر (استعفای وزير اطلاعات) که به آقا می‌رسد ايشان آن حکم را صادر می‌کند. البته قبل از حکم به خاطر اين که مسئله رسانه‌ای نشود شخصاً در چند سطر خطاب به رئيس جمهور می‌نويسند که آقای مصلحی بايد در جای خودش ابقا بشود و خود آقا هم اين نوشته را که دست‌نويس بوده در پاکت گذاشته و در پاکت را می‌چسبانند و يکی از اعضای دفتر به دست رئيس جمهور می‌رساند. رئيس جمهور می‌پرسد که نامه چيست؟ اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و وقتی نامه را باز می‌کنند می‌خوانند و می‌گويند: خب اين مسئله که تمام شده است! گزارش را که به آقا می‌دهند آقا مطلع می‌شوند و حکم را صادر می‌کنند.» به دنبال ابقای حيدر مصلحی توسط رهبر، محمود احمدی‌نژاد مدتی به صورت «قهر» و «خانه نشينی» از حضور در جلسات دولت خودداری می‌کند. اما وی پس از مدتی به سر کار بازگشت. اخراج  مصلحی در جلسه هيات دولت عبدالنبی نمازی می‌گويد حيدر مصلحی در نخستين  جلسه هيات دولت با مشورت «دفتر رهبری» از  حضور در اين جلسه خودداری کرده و به قم رفته بود. اين عضو خبرگان در خصوص رويارويی حيدر مصلحی و محمود احمدی‌نژاد در جلسه دومین جلسه هيات دولت می‌گويد: «رئيس جمهور که وارد جلسه می‌شود به احترام آقای حائری که درس اخلاق گفتند چند دقيقه‌ای می‌نشيند و بعد با اجازه آقای حائری جلسه را ترک می‌کند و از طريق يکی از اعضای دفتر آقای مصلحی را صدا می‌کنند و می‌پرسد که شما چرا شرکت کرديد؟ آقای مصلحی می‌گويد دستور آقاست. رئيس جمهور می‌گويد شما به مسائل بين من و آقا کاری نداشته باشيد و خودتان را درگير اين مقوله نکنيد.» عبدالنبی نمازی اضافه می‌افزاید: «آقای مصلحی از جلسه هيئت دولت خارج می‌شود و در نهايت خبر به آقا می‌رسد و آقا محکم می‌گويند که آقای مصلحی حتماً بايد در جای خوشان باشند و به همين دليل مشايی گفته بود که ما احتمال نمی‌داديم که آقا اين قدر محکم بمانند و آقا هم که گفته بودند من تا آخر پای اين مسئله می‌ايستم منتها با حفظ آرامش کشور در حالی که اوضاع منطقه مانند مصر و ليبی و بحرين و عربستان به اين صورت است بايد طوری رفتار کرد که هم اين فتنه مهار و کنترل بشود توسط وزارت اطلاعات و دستگاه قضايی و هم آرامش کشور پابرجا باشد.» «احمدی‌نژاد حفظ شود» عبدالنبی نمازی می‌گويد رهبر از حاميان خود خواسته است تا از حمله به محمود احمدی‌نژاد خودداری کرده و حملات خود را به اطرافيان وی که به عنوان «جريان انحرافی» معرفی می‌شوند، متمرکز کنند. امام جمعه کاشان  در اين زمينه می‌گويد: «در يک ملاقاتی که سران سه قوه حضور داشته اند آقا می‌فرمايند که رئيس جمهور بايد حفظ بشود به دليل زحمات و خدمات مختلفی که انجام دادند مانند مسکن و هسته‌ای و ... فلذا به شخص ايشان در خطبه‌ها و سخنرانی‌ها چيزی گفته نشود ولی جريان انحرافی بايد برای مردم روشن بشود که اينان درصدد در دست گيری قوه مقننه و نتيجتاً قوه مجريه است چون کابينه را مجلس رأی می‌دهد.» «آیت‌الله خامنه‌ای تا دوسال دیگر نیست» امام جمعه کاشان در بخش دیگری از اظهارات خود تصریح می‌کند که مشایی گفته است  آیت‌الله خامنه‌ای و احمد جنتی تا دوسال دیگر نیستند که بخواهند جلوی نامزدی وی در انتخابات ریاست جمهوری را بگیرند.  عبدالنبی نمازی تصریح می‌کند: «به آقای مشایی گفتند شما که می‌خواهی رئیس جمهور شوی صلاحیت شما را شورای نگهبان باید تأیید کند و آیت الله جنتی بسیار قاطع است و شما را رد صلاحیت می‌کند که مشایی گفته تا دو سال دیگر آیت الله جنتی نیست و مقام معظم رهبری هم نیست که باعث رد صلاحیت بشوند. حالا نمی‌دانیم در ارتباط با جن این چیزها را فهمیده‌اند یا چیز دیگریست.‌»
 


اعضای شورای شهر تهران روز سه شنبه خواستار ممنوعيت عرضه سيگار در کيوسک های روزنامه فروشی تهران شدند. به گزارش خبرگزاری ايرنا، مرتضی طلايی، رييس کميسيون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران گفته که با وجود تلاش های انجام شده، کيوسک هايی که شهرداری برای فعاليت های فرهنگی واگذار کرده، اکنون به سيگار فروشی تبديل شده اند. در همين حال و همزمان با آغاز هفته بدون دخانيات، کشيدن سيگار در ۱۲۳ پارک در تهران ممنوع شده است.
 


مدیر عامل شرکت فرودگاه‌های ایران می‌گوید که از ۵۴ فرودگاه کشور ۵۱ فرودگاه اقتصادی نیستند. به گزارش خبرگزاری مهر، محسن اسماعیلی، مدیر عامل فرودگاه‌های ایران، ضمن اعلام این مطلب اضافه کرده است که غیر اقتصادی بودن فرودگاه‌های کشور دلیلی برای تعطیلی آن‌ها نیست.مدیر عامل شرکت فرودگاه‌های ایران می‌گوید که از ۵۴ فرودگاه کشور ۵۱ فرودگاه اقتصادی نیستند. به گزارش خبرگزاری مهر، محسن اسماعیلی، مدیر عامل فرودگاه‌های ایران، ضمن اعلام این مطلب اضافه کرده است که غیر اقتصادی بودن فرودگاه‌های کشور دلیلی برای تعطیلی آن‌ها نیست. به اعتقاد کار‌شناسان حمل ونقل هوایی، یکی از راهکارهای موجود برای جلوگیری از غیراقتصادی شدن فرودگاه‌ها واگذاری آن به بخش خصوصی است که با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی ایران و بی‌میلی بخش خصوصی برای انتقال سرمایه خود به این بخش همچنان ۹۰ درصد از فرودگاه‌های ایران غیر اقتصادی و زیان‌ده هستند. در همین زمینه رادیوفردا گفت‌گویی کرده است با علیرضا افتخار دادخواه، کار‌شناس صعنت حمل ونقل در لندن، و نخست از او درباره عمده دلایل غیر اقتصادی بودن فرودگاه‌های ایران پرسیده است: علیرضا افتخار دادخواه: اصولا فرودگاه‌هایی که در ایران در طی ۳۵ سال گذشته ساخته شده‌اند، اقتصادی بودن را مد نظر نداشته‌اند. ساخت این فرودگاه‌ها بیشتر بر اساس نیازهای استانی شکل گرفته است، چرا که می‌بایست هر منطقه یک فرودگاه برای مواقع اضطرای داشته باشد. حالا اگر در مسیر ساخت این فرودگاه‌ها، مسافر و تقاضا هم برای آن افزایش می‌یافت طبعا ساخت این فرودگاه‌ها توجیه هم داشت. اصولا فرودگاه‌ها برای این که اقتصادی باشند به عوامل زیادی نیاز دارند، تجهیزات، تسهیلات، نیروهای متخصص، سرمایه‌گذاری و هواپیماهایی که قادر باشند به این فرودگاه‌ها پرواز کنند. عمده‌ترین دلیل غیر اقتصادی بودن فرودگاه‌های ایران این است که سرمایه به آنجا جذب نمی‌شود و تعداد هواپیما‌ها کافی نیست. ما الان چیزی حدود ۲۰۰ فروند هواپیما در ایران داریم که همه آن‌ها هم عملیاتی نیستند. ۵۴ فرودگاه عملیاتی و چندین فرودگاه غیر عملیاتی داریم. در نتیجه در این میان نسبت عرضه و تقاضا متناسب نیست. یکی از موفقیت‌هایی که کشورهای اروپایی و آمریکا در زمینه حمل و نقل هوایی داشته‌اند، مسئله آزادسازی قیمت‌ها و ایجاد فضای رقابتی و حذف انحصار‌ها بوده است. به اعتقاد شما دولتی بودن فرودگاه‌های ایران تا چه اندازه در مسئله ضرردهی فرودگاه‌ها نقش دارد؟ این که ما بخواهیم فرودگاه‌های ایران را اختصاصی کنیم در وضعیت اقتصادی امروز کار دشواری است. مسلما وقتی که فرودگاه به صورت دولتی اداره می‌شود تمام مقرارت دولتی در موردش اعمال می‌شود و بخش خصوصی این شجاعت را به خودش نمی‌دهد که به هزار و یک دلیل وارد حیطه فرودگاه‌های دولتی شود. مثلا وقتی فرودگاهی یک پرواز را انجام می‌دهد و یک ایرلاین در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، آن خط هوایی بایستی یک سری شارژهایی پرداخت کند. در سال‌های اخیر ما ندیده‌ایم که هیچ خط هوایی، حتی خطوط هوایی مانند ایران‌ایر، ایران ایرتور یا ماهان، شارژ‌ها را به موقع پرداخت کنند. این را هم باید بدانیم که درآمدهای فرودگاه به طور طبیعی از این منابع حاصل می‌شود. پس دیگر آن فرودگاه درآمد ثابتی نخواهد داشت. نکته دیگر این که اگر آن فرودگاه هم درآمدی داشته باشد، این طور نیست که آن درآمد در خود فرودگاه هزینه شود. بلکه آن پول به خزانه و شرکت فرودگاه‌ها واریز می‌شود و آن‌ها هم اگر صلاح دیدند این درآمد را در این فرودگاه‌ها هزینه می‌کنند. بنابراین ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که حتی اگر فرودگاه‌ها را به بخش خصوصی هم واگذار کنند، مثل کشورهای اروپایی فرودگاه‌ها خودکفا شده به سمت اقتصادی بودن گام بردارند. آقای افتخاردادخواه، فرودگاهی که در حال ضرردهی است از نظر کار‌شناسی باید بسته شود؟ یا این که همچنان باید با آن کنار آمد تا وضعیت تغییر کند؟ در شرایط فعلی که ما در تحریم به سر می‌بریم و نمی‌توانیم هواپیمای مناسبی وارد ناوگان هوایی کنیم، و سهم حمل و نقل هوایی در رابطه با مسافر تنها سه درصد است، بهترین گزینه این است که آن فرودگاه‌هایی را که پتانسیل اقتصادی شدن دارند که چیزی حدود ۱۵ فرودگاه در سراسر کشورند نگهداری کنیم و هزینه را به سمت نگهداری آن‌ها ببریم. بهتر است سعی کنیم از منابع داخلی در این فرودگاه‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و سایر فرودگاه‌ها را فعلا تعطیل کنیم. چون که شما طبعا برای نگهداری فرودگاه بایستی هزینه پرداخت کنید و این هزینه‌ها باید از منابع دولتی تامین شود. حالا آیا می‌شود این ضرردهی فرودگاه‌ها را با افزایش نرخ بلیت‌های هواپیما یا نرخ حمل و نقل کالا، کنترل کرد؟ اگر نرخ بلیت افزایش یابد ایرلاین‌ها وضعیت بهتری پیدا می‌کنند. ولی این که رابطه مستقیمی بین این دو مسئله وجود داشته باشد و افزایش نرخ بلیت بتواند فرودگاه‌ها را اقتصادی کند، از نظر مسائل ریاضی و اقتصاد حمل و نقل، این رابطه وجود ندارد. فرودگاه فقط محل نشست و برخاست هواپیما نیست. فرودگاه یک شهرکی است که می‌تواند یک مبلغ اقتصادی باشد. ولی در ایران به جز یک استثنا که آن هم فرودگاه امام است، سایر فرودگاه‌های‌مان هنوز هم به این سو حرکت نکرده‌اند. و فرودگاه امام هم تازه در طول دو یا سه سال اخیر به این سو حرکت کرده است. بنابراین می‌توانم بگویم که اگر نرخ بلیت هم افزایش یابد، بعید به نظر می‌رسد که فرودگاه‌های‌مان اقتصادی شوند.
 


قضات صربستان روز سه شنبه درخواست تجديد نظر در حکم استرداد راتکو ملاديچ، به دادگاه بين المللی لاهه را رد کردند. بازپرس جنايات جنگی صربستان به رسانه ها گفت :ملاديچ، که به جنايات جنگی در بوسنی متهم است، هر چه سريعتر به دادگاه بين المللی لاهه فرستاده خواهد شد. راتکو ملاديچ در اولين ساعات روز سه شنبه به گورستان بلگراد برده شد تا از قبر دخترش که در سال ۱۹۹۴ خودکشی کرد، ديدن کند. ژنرال ملاديچ، که در زمان جنگ بوسنی فرماندهی نيروهای صرب بوسنی را بر عهده داشت، به کشتار هشت هزار تن از مسلمانان سربرنيتسا Srebrenica  و محاصرۀ ۴۶ماهۀ شهر سارايوو متهم است.محاصرۀ سارايوو، طولانی ترين محاصره در تاريخ جنگ های مدرن است. او در سن ۶۹ سالگی پس از ۱۶ سال فرار و زندگی مخفيانه سرانجام  دستگير شد تا در دادگاه بين المللی لاهه محاکمه شود.
 


دادگاه حقوق بشر اروپا به دولت روسيه اعلام کرد که بايد سی و پنج هزار دلار به ميخاييل «خودورکوفسکی»، ميلياردر سابق ِ نفتی غرامت بپردازد. اين غرامت برای نقض حقوق، تحقير و رفتار غير انسانی با خودورکوفسکی پرداخته می شود.خودورکوفسکی که ثروتمند ترين فرد روسيه بود در سال ۲۰۰۳ به اتهام فساد مالی و فرار از پرداخت ماليات بازداشت و زندانی شد. ميخاييل خودورکوفسکی و طرفدارانش معتقدند که محاکمه او انگيزه های سياسی داشته است اما دادگاه حقوق بشر اروپا اتهام سياسی بودن دادگاه خودورکوفسکی را رد کرد.
 


این روزها بسیاری از ایرانیان، از جمله، به یاد شادی‌های پس از بازپس‌گیری خرمشهر در سال ۱۳۶۲ بودند. زمین سوخته اثر احمد محمود، زمستان ۶۲ و ثریا در اغما از اسماعیل فصیح، عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیمشک اثر حسین مرتضاییان آبکنار، و اکنون یک داستان از مجموعه داستانی به نام «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند».این روزها بسیاری از ایرانیان، از جمله، به یاد شادی‌های پس از بازپس‌گیری خرمشهر در سال ۱۳۶۲ بودند. زمین سوخته اثر احمد محمود، زمستان ۶۲ و ثریا در اغما از اسماعیل فصیح، عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیمشک اثر حسین مرتضاییان آبکنار، و اکنون یک داستان از مجموعه داستانی به نام «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند». این مجموعه داستانی چاپ تهران است نوشته جواد جزینی که انتشارات ققنوس پنج سال پس از توقیف اداره ممیزی وزارت ارشاد توانست مجوز انتشارش را بگیرد. مجموعه ۲۱ داستان که نویسنده به دلیل سانسور مجبور به حذف یازده داستان آن و جایگزین کردن آن با داستان‌های دیگر شده است. جواد جزینی هم درباره این مجموعه و این تجربه و هم درباره تجربه‌های دیگرش در جایگاه مدرس ادبیات داستانی به پرسش‌های شیرین فامیلی از رادیوفردا پاسخ داده است: رادیوفردا: آقای جزینی، چرا کتاب شما بیش از پنج سال در توقیف وزارت ارشاد بود؟ جواد جزینی: علی‌الظاهر مخالفت اداره ممیزی کتاب با چندین قصه این مجموعه بود که با پافشاری من در این سال‌ها که حاضر نبودم حذف کنم همچنان در توقیف مانده بود تا بالاخره، متاسفانه، من تن دادم به این که بخشی از قصه‌ها حذف شود، اما بقیه مجموعه بتواند منتشر شود. قصه‌هایی که حذف شدند، چه مضمونی داشتند؟ قصه‌های حذف‌شده عموما مضامین اجتماعی داشت. بخشی از اینها به قتل‌های زنجیره‌ای پرداخته بود و بعضی از قصه‌ها به مسائل سیاسی سال‌های اخیر. شما خودتان فکر می‌کنید از میان مجموعه داستان «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» کدام یک بیشتر فضای جنگ را تصویر کرده و خودتان آن را بیشتر می‌پسندید؟ چند داستان از این مجموعه مضمون جنگ دارد. بیشتر هم جنگ به معنای پیامدهای جنگ و آسیب‌های روحی و روانی جنگ روی آدم‌هایی که جنگ را تجربه کردند. یکی از این داستان‌ها در میدان جنگ اتفاق می‌افتد و روایت گروهی نظامی است که جسدی را می‌بینند و نمی‌دانند که این جسد مال ایرانی‌هاست یا عراقی‌ها. آنها دنبال شواهدی می‌گردند و آخر قصه هم معلوم نمی‌شود که این کشته شده ایرانی است یا عراقی. قصه در واقع روایت اندوه از دست رفتن انسانی را می‌گوید. هیچ فرقی هم نمی‌کند که از این ور است یا از آن ور. آقای جزینی، عده‌ای از منتقدان می‌گویند که در داستان‌های شما مرگ حضور خیلی پررنگی دارد. فکر می‌کنید علتش چیست؟ حقیقت قضیه، وقتی نویسنده مشغول نوشتن است خیلی آگاهانه این نوشتن اتفاق نمی‌افتد. من هم مثل شما بعد  از این که منتقدین به این حضور مرگ اشاره کردند برای خودم هم قابل تامل بود. همان طور که در نوشته‌های‌شان اشاره کرده بودند حادثه مرگ و مضمون مرگ بر تمام قصه‌های مجموعه سایه دارد و نمی‌دانم... نویسنده‌ها بخشی از خودشان را در قصه جا می‌گذارند. ممکن است حضور مرگ هم خیلی آگاهانه نباشد. در این مورد هم به نظرم این طوری است. ممکن است بخشی از اینها مربوط به زندگی من و امثال من در دوران معاصر باشد. ما چند حادثه بزرگ را در طول زندگی‌مان تجربه کرده‌ایم. یکی حادثه انقلاب و دیگری جنگ و بعدش هم حوادث سیاسی اخیر... ممکن است این مرگ‌اندیشی و این اندوه و این تیرگی بخشی از رویکرد سیاسی اجتماعی ما در این سال‌ها بوده باشد. شما طراح رشته داستان‌نویسی در آموزش و پرورش و از موسسین و مدیر هنرستان داستان‌نویسی بودید. فعالیت در زمینه داستان‌نویسی در ایران الان چطور است و فعالیت این هنرستان به کجا کشیده شد؟ من در واقع چندین سال متولی آموزش داستان‌نویسی در یکی از نهادها بودم و تلاش من در طول آن سال‌ها راه‌اندازی موسسه‌ای برای علاقه‌مندان به داستان‌نویسی بود. پس از کوشش‌های فراوان توانستیم رشته داستان‌نویسی را برای نخستین بار در آسیا به طرح استاندارد برسانیم و این طرح را از مسیر تایید آموزش و پرورش هم بگذرانیم و بتوانیم برای نخستین بار هنرستان داستان‌نویسی را راه‌اندازی کنیم و در دهه ۷۰ این هنرستان فراهم شد و دو دوره دوساله هنرجو گرفت، ولی متاسفانه بعد از تحولات سیاسی این هنرستان مثل بسیاری از نهادهای فرهنگی هنری تعطیل شد. بعد از کدام تحولات سیاسی و به چه دلیل تعطیل شد؟ بعد از جریان‌های سیاسی که دولت آقای خاتمی کنار رفت و دولت جدید آمد، از همان ابتدا این تحولات در همه بخش‌های فرهنگی آغاز شد که دامن‌گیر این هنرستان هم بود. دقیق شاید روشن نشود که برای چه، چون بسیاری از نهادهای آموزشی فرهنگی و بسیاری از فعالیت‌های ان‌جی‌اوها [سازمان‌های غیردولتی] در آن سال‌ها حذف شد. آنها به نظرشان می رسید که از این هنرستان نیروی مناسبی برای آنها تربیت نمی‌شود. چه موضوعاتی در این هنرستان تدریس می‌شد و چه شیوه‌ای را به کار گرفته بودید؟ هنرستان به تاسی از تجربیاتی که به خصوص در کشورهای اروپایی انجام شده بود تلاش می‌کرد که مدرسه داستان‌نویسی باشد و بتواند مبانی آموزش داستان‌نویسی را به شکل کارگاهی در طول دو سال به علاقه‌مندان آموزش دهد. در عین آموزش داستان‌نویسی با برخی از چهره‌های مهم ادبیات داستانی هم آشنا می‌شدند، از جمله داستان‌نویسان از مشروطه تا انقلاب و حتی سال‌های پس از انقلاب از جمال‌زاده و هدایت و چوبک آغاز می‌شد تا به گلشیری و دولت‌آبادی... در پیش از انقلاب و پس از انقلاب هم چهره‌های مهم ادبیات داستانی مورد خوانش و بررسی و نقد هنرجویان قرار می‌گرفت. آقای جزینی، شما دو دهه است که مدرس ادبیات داستانی هستید. در شهرهای مختلف ایران تدریس کردید. با توجه به محدودیت‌هایی که شما اشاره کردید به وجود آمده، وضعیت قصه‌نویسی برای جوان‌ها را الان چگونه می‌بینید؟ به نظر می‌رسد ما در شرایط مطلوبی نیستیم. حداقل اگر این دهه را با دهه قبل مقایسه کنیم به نظر من نه تنها پیشرفتی نداشتیم، پسرفت هم داشتیم. آمار تولید آثار خلاقانه در واقع به دلیل فشارهایی که نهادهای ممیزی در کتاب می‌آورند این رشد خیلی‌خیلی کم‌تاثیر شده. بسیاری از نهادهایی که با انتخاب کتاب سال از طرف نهادهای مردمی به تشویق نویسندگان می‌پرداختند، این نهادها در واقع تعطیل یا حذف شده‌اند و بسیاری مراکز آموزش دولتی و غیردولتی که در دفاتر شخصی نویسندگان و فعالان حوزه فرهنگی برگزار می‌شد، در طول این سال‌ها همه اینها تعطیل شده‌اند. نهادهایی مثل ارشاد که تا پیش از این مراکز به خصوصی مثل دفتر مطالعات ادبیات داستانی متولی این فعالیت‌های آموزشی بود، با تحولات سیاسی سال‌های اخیر حتی آن دفترهای داخل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تعطیل شده. به نظر می‌رسد این تعطیلی ضربه سختی را به بدنه فرهنگ ما می‌زند. ولی از آنجا که فرهنگ مثل اقتصاد نیست که آمار و ارقامش مردم را متوجه کند، در یک سکوتی این فاجعه فرهنگی دارد رخ می دهد.
 


رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی از شرايط امروز ايران و منطقه خاورميانه ستايش کرد و آن را «تحقق برخی از وعده های الهی به ملت ايران» دانست. رهبر ايران مدعی شد که آمريکا در مقابل انقلاب اسلامی به زانو در آمده است.آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنانی از شرايط امروز ايران و منطقه خاورميانه ستايش کرد و آن را «تحقق برخی از وعده های الهی به ملت ايران» دانست. رهبر ايران مدعی شد که آمريکا در مقابل انقلاب اسلامی به زانو در آمده است. آيت الله خامنه ای در «دانشگاه افسری و تربيت پاسدار امام حسين» خطاب به نيروهای سپاهی گفت که انقلاب اسلامی در مقايسه با ۳۰ سال پيش در موقعيتی بسيار بالاتر قرار دارد و شرايط امروز کشور و منطقه، تحقق برخی از وعده های الهی به ملت ايران است. وی با خطاب کردن آمريکا به عنوان «شيطان بزرگ» گفت که اين کشور «از اول انقلاب، امپراطوری نظامی، مالی، تبليغاتی و سياسی خود را با همه توان به ميدان شکست انقلاب اسلامی و ملت ايران آورد اما واقعيت سياسی ايران و منطقه، نشان می دهد که آمريکا امروز خود در مقابل انقلاب اسلامی به زانو در آمده است.» ايران و آمريکا از سه دهه پيش رابطه ديپلماتيک با يکديگر ندارند ولی در ۳۰ سال گذشته تنش در مناسبات دو کشور همواره به يکی از دغدغه های صلح جهانی تبديل شده است. واشينگتن بارها ايران را به حمايت از تروريسم، نقض حقوق بشر و پيگيری برنامه هسته ای- نظامی متهم کرده و ائتلافی جهانی برای تحريم همه جانبه جمهوری اسلامی ايران به راه انداخته است. جمهوری اسلامی ايران نيز آمريکا را عامل نا امنی در منطقه خاورميانه و جلوگيری از «پيشرفت ايران اسلامی» خوانده و خواهان خروج نيروهای اين کشور از عراق و افغانستان است. در ماه های اخير که موج «بهار عربی» کشورهای شمال آفريقا و برخی از کشورهای خاورميانه را فرا گرفته است، رهبران ايران بويژه آيت الله خامنه ای اين رخدادها را نشانه «بيداری اسلامی» و «شکست سياست های آمريکا در حمايت از رهبران مستبد عرب» دانسته اند. رهبر جمهوری اسلامی ايران روز سه شنبه گفت که آمريکا «۳۰ سال قبل تنها يکی از وابستگان فاسدش يعنی رژيم پهلوی را از دست داده بود اما امروز شاهد از دست رفتن گسترده رژيم های وابسته به خود است.» آمریکا حوادث خاورمیانه را ادامه روند «اعتراض های مردم ایران به رهبران جمهوری اسلامی» معرفی کرده و گفته است که از خواست مردم کشورهای عربی برای رسیدن به دمکراسی و آزادی حمایت می کند. باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، در پیام نوروزی خود به مردم ایران تاکید کرد: «همان نيروهای اميدی که ميدان تحرير را در نورديدند در ژوئن ۲۰۰۹ در ميدان «آزادی» ديده شدند. و درست به همانگونه که مردم منطقه بر حق انتخاب خود برای اينکه چگونه حکومتی داشته باشند پای فشرده اند، دولت های منطقه نيز در پاسخ خود دارای انتخاب هستند.» وی گفته بود: «تا به حال پاسخ دولت ايران اين بوده است که برای حفظ قدرت خود اهميتی به مراتب بيشتر از احترام به حقوق مردم ايران قائل بوده است.» این سخنان با واکنش رهبر ایران روبرو شد و وی حمایت آمریکا از مردم ایران را «دروغ» خواند. انتقاد از «قدرت طلبان» داخلی آیت الله خامنه ای در سخنان روز سه شنبه خود، «ثابت قدمی و هوشياری ملت و مسئولان ايرانی» را «شرط لازم برای تحقق کامل وعده های الهی» عنوان کرد و بدون اشاره به اين وعده ها، از کسانی که به گفته وی، در ایران به «مسائل فردی و قدرت طلبی مشغول شدند» انتقاد کرد. آيت الله خامنه ای گفته است: «گناه کسانی که در روند حرکت همگانی ملت ايران، آرمان های انقلابی ملت را از ياد بردند و به مسائل فردی و قدرت طلبی مشغول شدند گناهی بزرگ و نابخشودنی است که البته به فضل الهی، ملت اينگونه کارها را از اين افراد يا نمی گيرد و به آن بی اعتناست.» رهبر جمهوری اسلامی ايران در سخنان خود توضيح بيشتری درباره اين دسته از افراد نداده است ولی در هفته های اخير رابطه وی با محمود احمدی نژاد، رييس جمهور اسلامی، به شدت تيره شده و هواداران او، اطرافيان آقای احمدی نژاد را به فساد مالی و تاکيد بر «مکتب ايرانی» با هدف اخلال در حرکت نظام اسلامی متهم کرده اند. دولت احمدی نژاد در ماه های اخير به دليل دعوت از ملک عبدالله، پادشاه اردن، برای سفر به ايران و همچنين انتشار برخی گزارش ها درباره سفر احتمالی وزير امور خارجه ايران به عربستان هدف انتقادهای شديدی قرار گرفته است. برخی از نمايندگان مجلس شورای اسلامی دولت دهم را به «سردرگمی» در حوزه سياست خارجی متهم کرده و با اشاره به اطرافیان رییس جمهور ایران، گفته اند که «جريان انحرافی» قصد دارد تا سياست خارجی تهاجمی جمهوری اسلامی را به سياست خارجی خنثی تبديل کند.
 


قضات دادگاه پرونده ژنرال راتکو ملاديچ در صربستان، با درخواست تجديد نظر او مخالفت کرده و رای قبلی خود مبنی بر انتقال متهم نسل کشی در سربرنیتسا به دادگاه کيفری بين المللی لاهه را تاييد کردند.قضات دادگاه پرونده ژنرال راتکو ملاديچ در صربستان، با درخواست تجديد نظر او مخالفت کرده و رای قبلی خود مبنی بر انتقال متهم نسل کشی در سربرنیتسا به دادگاه کيفری بين المللی لاهه را تاييد کردند. راتکو ملاديچ و تيم دفاعی او به رای دادگاه اعتراض کرده و گفته بودند او توانايی حضور در دادگاه را ندارد و وضع جسمانی او اين اجازه را نمی دهد. به گزارش خبرگزاری آسوشيتد پرس، «برونو واکريچ» معاون دادستان عالی صربستان گفت: «درخواست تجديد نظر رد شده و راتکو ملاديچ در اسرع وقت به دادگاه کيفری لاهه در هلند تحويل داده می شود.» با امضای وزير دادگستری صربستان، انتقال ملاديچ به هلند نهايی می شود و او برای رسيدگی به اتهاماتی که عليه او اقامه شده، در دادگاه حاضر می شود. راتکو ملاديچ، متهم کليدی در کشتار مردم سربرنيتسا و نيز جنايات جنگی ديگر در بوسنی که پس از ۱۶ سال اختفا و فرار از قانون بازداشت شد، روز دوشنبه به حکم تحويل خود به دادگاه بين المللی لاهه اعتراض و درخواست تجديد نظر کرد. ژنرال راتکو ملاديچ، متهم به ايفای نقش مرکزی و مهم در قتل عام حدود هشت هزار مرد و پسر ساکن سربرنيتسا است. او ارشدترين مقام بازداشت شده متهم به جنايات جنگی در خلال جنگ بوسنی است که از زمان بازداشت رادوان کاراجيچ در سال ۲۰۰۸ دستگير شده است. ژنرال ملاديچ که فرماندهی نظامی صرب‌های بوسنی را برعهده داشت از سال‌ها پيش به دليل قتل عام و ارتکاب جنايت جنگی از سوی ديوان کيفری لاهه تحت پيگرد بود. وی در ساعات اوليه بامداد روز پنجشنبه گذشته در ايالت ويودينا در شمال صربستان بازداشت شد. راتکو ملاديچ روز سه شنبه برای مدت کوتاهی از زندان خارج شد و اجازه يافت بر سر مزار دخترش که در جريان جنگ داخلی يوگسلاوی سابق خودکشی کرده بود، شمع روشن کند. ژنرال ملاديچ ۶۹ ساله، به شنيع ترين اعمال غيرانسانی، نسل کشی و جنايت عليه بشريت متهم است.      تصویری از مزار آنا، دختر راتکو ملادیچ دختر ژنرال ملاديچ با نام «آنا» در سال ۱۹۹۴ و در حالی که ۲۳ سال سن داشت و دانشجوی پزشکی بود، با کلت کمری پدرش خودکشی کرد. هرچند هيچ يادداشتی از دختر ژنرال ملاديچ باقی نمانده، اما رسانه های صربستان می گويند او به دليل افسردگی شديد ناشی از اعمال پدرش، به زندگی خود پايان داد. برونو واکريچ در مورد اين ملاقات گفت: «ما از قبل اين مسئله را اعلام نکرديم چرا که هم يک مسئله شخصی برای راتکو ملاديچ است و هم اين که برای مسائل امنيتی آن را پنهان نگه داشتيم. وی در تمامی مدت حضور خود تحت تدابير شديد امنيتی بود و متهم فقط چند دقيقه وقت در اختيار داشت تا شمعی روشن کرده و محل را ترک کند.» به گفته مقامات رسمی صربستان، ژنرال ملادیچ به احتمال زياد روز چهارشنبه راهی هلند خواهد شد. يکی از خانواده هايی که دو فرزند پسر و همسر خود را در جريان حمله نيروهای تحت فرماندهی ژنرال ملاديچ از دست داده، نسبت به اجازه حاضر شدن او بر سر مزار دخترش اعتراض کرده و آن را نادرست دانسته است. «قديره گابلژيچ» که پسرانش در زمان قتل عام سربرنيتسا ۱۶ و ۲۱ ساله بودند، بعد از اين همه سال بخش هايی از جسد فرزندانش را پيدا کرده و جست و جو برای يافتن ديگر اعضای جسد آن ها ادامه دارد. او گفته که «قصاب سربرنیتسا می تواند سر قبر دخترش برود ولی من هنوز بايد دنبال بقيه استخوان ها و جسد پسرهايم باشم.» تيم دفاعی راتکو ملاديچ، خواستار حضور پزشکان و بررسی وضعيت جسمی وی شده اند. معاون دادستان عالی صربستان می گويد اين ها همه تاکيتک هايی برای دفع وقت است ولی جلوی تصميم نهايی را نمی گيرد و راتکو ملاديچ تحويل دادگاه لاهه خواهد شد.
 


در حالی که ارتش مصر اتهام گرفتن تست بکارت از زنان دستگیر شده در تظاهرات نهم ماه مارس را رد کرده است، یکی از فرماندهان ارشد ارتش مصر در گفت‌و‌گو با شبکه سی‌ان‌ان این اقدام را تأیید و از آن حمایت کرده است.در حالی که ارتش مصر اتهام گرفتن تست بکارت از زنان دستگیر شده در تظاهرات نهم ماه مارس را رد کرده است، یکی از فرماندهان ارشد ارتش مصر در گفت‌و‌گو با شبکه سی‌ان‌ان این اقدام را تأیید و از آن حمایت کرده است. به گفته این فرمانده ارشد ارتش که نخواست نامش فاش شود، گرفتن تست بکارت از زنان دستگیر شده در میدان تحریر قاهره به این دلیل گرفته شده است تا بعدها این زنان نتوانند ادعا کنند که در زمان دستگیری از سوی سربازان و نیروهای امنیتی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. حدود یک ماه و نیم پس از سقوط دولت مبارک در مصر، در ماه مارس تعدادی از مردم مصر در اعتراض به برآورده نشدن خواسته‌هایشان در میدان تحریر دست به اعتراض زدند که در نهم مارس ارتش مصر با حمله به تظاهرات کنندگان عده‌ای را، از جمله ۱۸ زن را دستگیر کردند. پس از این واقعه سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد که تمامی این زنان مجبور به دادن تست بکارت شده و علاوه بر این تهدید به مجازات به اتهام فحشاء شده‌اند. گزارش عفو بین‌الملل همچنین افزده است که این زنان مورد ضرب و شتم و بازجویی بدنی قرار گرفته‌اند و با شوکر برقی نیز به آن‌ها شوک الکتریکی وارد شده است. اگرچه سخنگوی ارتش مصر در گفت‌و‌گو با شبکه سی‌ان‌ان اتهام گرفتن تست بکارت از این زنان را رد کرده، یکی از فرماندهان ارتش مصر بر این اقدام صحه گذاشته و تأکید کرده است که هیچ یک از این زنان باکره نبوده‌اند. وی به شبکه خبری سی‌ان‌ان گفته است: «زنانی که بازداشت شده بودند شبه دختران من و شما نبودند... اینان دخترانی بودند که با مردان در چادرهایی در میدان تحریر به سر برده بودند و ما در این چادرها کوکتل مولوتف و مواد مخدر پیدا کرده بودیم.» این مقام ارشد ارتش مصر همچنین افزوده است: «ما نمی‌خواستیم که آن‌ها بگویند که ما (ارتش مصر)‌ آن‌ها را مورد تعرض جنسی قرار داده و به آن‌ها تجاوز کرده‌ایم، برای همین می‌خواستیم ثابت کنیم که آن‌ها باکره نبودند.» یکی از زنان بازداشت شده در نهم ماه مارس در گفت‌و‌گو با شبکه خبری سی‌ان‌ان گفته است که مأموران وی را مجبور به دادن این تست کرده و تهدید کرده بودند که در صورت خودداری، به وی شوک الکتریکی خواهند داد. وی توضیح داده است که در زمان گرفتن این تست از او، علاوه بر پزشک و یک زن، شش پلیس نیز در محل حضور داشتند. به دنبال بالاگرفتن اعتراض‌ها به اخبار منتشر شده در مورد گرفتن تست بکارت از این زنان، گروهی از وبلاگ‌نویسان و فعالان از مقامات ارتش مصر درخواست کرده‌اند تا در خصوص این اقدام تحقیقاتی انجام دهد و افزوده‌اند که روز چهارشنبه به صورت آنلاین نسبت به این عمل ارتش مصر دست به اعتراض خواهند زد.
 


علی‌رغم آگاهی از خطرات شدید جانی و سلامتی که کشیدن سیگار به همراه دارد، فروش سیگار در جهان افزایش یافته و سود کمپانی‌های دخانیات بیش از گذشته شده است.علی‌رغم آگاهی از خطرات شدید جانی و سلامتی که کشیدن سیگار به همراه دارد، فروش سیگار در جهان افزایش یافته و سود کمپانی‌های دخانیات بیش از گذشته شده است. به گفته منابع بین‌المللی، اکنون اگر مرگ و میر ناشی از مصرف الکل، مواد مخدر، بیماری ایدز و تصادف و خودکشی را روی هم بگذاریم، مرگ و میر ناشی از کشیدن سیگار از مجموع آن‌ها هم بیشتر است. اما مصرف سیگار در تمام کشور‌ها یکسان نیست. در کشورهای غربی آگاهی‌رسانی سازمان‌های غیرانتفاعی و سازمان‌های غیردولتی و فشارهایی که این سازمان‌ها بر دولت‌های‌شان وارد می‌کنند، دولت‌ها را وادار کرده است که مصرف سیگار را در تمام اماکن عمومی ممنوع کنند و از تبلیغات کمپانی‌های سیگار جلوگیری کنند. به همین خاطر میزان مصرف سیگار در غرب به مراتب کاهش یافته است. اما همزمان شرکت‌های دخانیات، تبلیغات و فروش خود را در کشورهای در حال توسعه یا حکومت‌های بی‌توجه به سلامت شهروندان‌شان افزایش داده‌اند. بنا بر آمار بین‌المللی، ۳۸ درصد مصرف سیگار در سال ۱۹۹۰ در کشورهای غربی بوده است. اما این میزان در سال ۲۰۰۹ یعنی دو سال پیش، به ۲۴ درصد رسیده است. در حالی که مصرف سیگار در کشورهای در حال توسعه به شدت بالا رفته و در سال ۲۰۰۹ به ۷۶ درصد مصرف کل جهان بالغ گشته است. هفته‌نامه بریتانیایی ایندی‌پندنت در پژوهشی در این زمینه نشان می‌دهد که چگونه شرکت‌های دخانیات از عدم پاسخ‌گویی دولت‌های در حال توسعه و در بسیاری موارد در زد و بند با دولت‌های فاسد، فروش سیگار در این کشور‌ها را افزایش داده‌اند. این شرکت‌ها نه تنها زیان‌شان از کاهش فروش در کشورهای غربی را جبران کرده‌اند، که سود بیشتری نیز نصیب‌شان شده است. اما در برابر هر واحد پولی که به جیب شرکت‌های دخانیات می‌رود، جان یک نفر به مخاطره می‌افتد. بنا بر تخمین سازمان جهانی بهداشت، مصرف سیگار که در قرن بیستم منجر به مرگ ۹۰۰ میلیون نفر شد، اگر به همین منوال ادامه یابد، در قرن بیست و یکم افزایش یافته و باعث مرگ یک میلیارد انسان خواهد شد. امسال سازمان جهانی بهداشت روز امتناع از کشیدن سیگار را به تشویق هر چه بیشتر کشور‌ها به امضای پیمان جهانی بر تعهد حفاظت از جان شهروندان از بلیه سیگار اختصاص داده است. اگرچه تا حال ۱۷۲ کشور این پیمان را که شش سال پیش تنظیم شده امضا کرده‌اند، ۲۰ درصد این کشور‌ها هنوز هیچ قدمی در این راه برنداشته‌اند. دو کشور آمریکا و اندونزی هم هنوز این پیمان را امضا نکرده‌اند. با این حال در کشورهایی مانند آمریکا که سازمان‌های فعال غیردولتی نقش مهمی را در جامعه ایفا می‌کنند، مصرف سیگار با کشورهای در حال توسعه قابل مقایسه نیست. عامل دیگری که در کشورهای غربی جلو تبلیغ و گسترش مصرف سیگار را می‌گیرد، بیمه‌های بهداشت و طب ملی در برخی از این کشورهاست. از آنجا که هزینه بیماری‌های ناشی از مصرف سیگار بر دوش آن‌ها سنگینی می‌کند، به نفع این کشورهاست که در مبارزه با مصرف سیگار فعال باشند و روز «سیگارنکشیم» را تداوم بخشند.
 


محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و فیلمساز ایرانی، می‌گوید خطایی مرتکب نشده است که بخواهد به خاطر آن تقاضای عفو کند.محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و فیلمساز ایرانی، می‌گوید خطایی مرتکب نشده است که بخواهد به خاطر آن تقاضای عفو کند. آقای نوری‌زاد به تازگی نامه‌ای منتشر کرده و در آن خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای و مسئولان قضایی جمهوری اسلامی گفته است که «چه بخواهید و چه نخواهید، امضای‌تان پای ظلم‌هایی که در زندان می‌شود ثبت است». آقای نوری‌زاد روزنامه‌نگار و فیلمسازی است که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به جمع منتقدان حکومت پیوست و به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد و بیش از ۷ ماه را در زندان گذراند. رادیوفردا در گفت‌وگویی با محمد نوری‌زاد از او درباره اظهارات دادستان تهران مبنی بر تقاضای عفو و نامه اخیر او در همین باره پرسیده است: محمد نوری‌زاد: من از طریق خبرگزاری‌ها متوجه شدم تقاضای عفو از طرف مرا منعکس کرده‌اند و دلیل این که من بیرون هستم به این شکل مطرح شده که نامه‌ای به رهبری نوشته‌ام و از ایشان تقاضای عفو کرده‌ام که بنا بر توصیف دادستان تهران نامه خوبی بوده است و الان هم در مرخصی به سر می‌برم. در حالی که مطلقاً این طور نبوده و من اگر می‌خواستم تقاضای عفو کنم، با آن همه آسیب و جراحت و رنج‌هایی که در طول این یک سال و نیم به خودم هموار کردم و بازجوهای کودن و بزن‌بهادر و فحاش و نابخرد بر من آوار کردند، باید از‌‌ همان اول می‌پذیرفتم، چون آن‌ها هم از اول اصرارشان بر این بود که من توبه‌نامه بنویسم و تقاضای عفو کنم. منتها وقتی مقاومت مرا می‌دیدند به ضرب و شتم و الفاظ نازیبا دست می‌بردند و حال آن که من می‌گفتم این شما هستید که باید از مردم تقاضای عفو کنید. ما چه کردیم؟ ما که خطایی مرتکب نشدیم. یک رفتار سیاسی اگر مردم از خودشان ابراز کردند که نباید به زندان منجر شود. آقای نوری‌زاد! شما به‌رغم برخی انتقاد‌ها که در مورد صحبت‌های اخیر آقای خاتمی یا نامه‌های خودتان وجود دارد، باز هم از رهبر خواسته‌اید زندانیان سیاسی را آزاد کند. فکر می‌کنید رهبر از روشی که دارد دست بردارد و زندانیان سیاسی را آزاد کند؟ ما هم نا‌امیدیم و هم نا‌امید نیستیم، نباید هم نا‌امید باشیم. ولی ما به ابراز وظیفه اصلی خود مشغولیم که توسط طرف مقابل فهمیده و شنیده شود، بها داده شود. به هر حال صحبت‌های آقای خاتمی، نوشته‌های خود من، موضع‌گیری دیگران، این ظلم‌هایی که می‌شود و این اتفاقاتی که در قاموس سیاسی- اجتماعی جامعه دارد رخ می‌دهد، متاسفانه یا خوشبختانه در حافظه تاریخی این مردم ثبت خواهد شد و آیندگان قضاوت خواهند کرد. درست است که می‌نویسم طرف مقابل من مساعدت کند تا برخی مشکلات رفع شود، ولی باور کنید عمدتا می‌نویسم تا در تاریخ ثبت شود که ادبیات ما این گونه است و از طرف مقابل هم رفتار ادیبانه و مودبانه انتظار داریم. آقای نوری‌زاد! در نامه‌ای که ظاهرا از مشهد نوشتید اشاره کردید که یک زندانی مشهدی جوان و تازه‌داماد را دیده‌اید که بی‌گناه و بدون مرخصی در زندان به سر می‌برده است. چرا این مسئله جایی منتشر نشده و شما چه قدر اطلاع دارید از زندانیان گمنامی که به این صورت در زندان هستند و کسی خبری از آنها ندارد؟ این فردی که من از او تلویحا و به اشاره نام بردم یکی از ده‌ها زندانی آنجاست. از این جوان‌ها آنجا زیاد داریم، حالا جوان نه با سن‌های بالا‌تر که بی‌گناهند و دلیلی برای زندانی بودن این‌ها نیست و من باور دارم چیزهایی که به اسم جرم برای این‌ها تراشیدیم و به این بهانه زندانی‌شان کرده‌ایم در آن سوی مرزهای ما موجب خنده و مضحکه می‌شود. مگر می‌شود جوانی را از مجلس دعا یا از خیابان حتی در حال اعتراض برداریم ببریم و چهار سال، پنج یا شش سال برایش زندان تعیین کنیم به بهانه‌ای مانند اقدام علیه امنیت ملی؟ اگر امنیت ملی با فریاد یک جوان بخواهد به مخاطره بیفتد نشان می‌دهد ما خیلی شکننده هستیم. اعتراض حق قانونی مردم ما بوده و هست و ما آن را نادیده گرفتیم.
 


کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل می گويد گزارش هايی دريافت کرده که نشان می دهد در سه روز گذشته بيش از ۵۰ نفر از معترضان يمنی توسط نيروهای امنيتی اين کشور کشته شده اند. ناوی پيلای، کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در امور حقوق بشر می گويد که اين گزارش ها تاييد شده نيستند. خانم پيلای از ارتش يمن خواسته که به حرکات خشونت بار و حملات خود عليه معترضان پايان دهد. کميسر عالی حقوق بشر سازمان ملل همچنين از دولت يمن خواسته درباره ناپديد شدن، شکنجه و کشتار معترضان توضيح بدهد. در همين حال روز سه شنبه درگيری های شديد بين نيروهای امنيتی يمن و معترضان موجب شکسته شدن آتش بس در پايتخت يمن شد. علی عبدالله صالح، رييس جمهوری يمن از زمستان گذشته با اعتراض های شديد خيابانی رو به رو شده است و معترضان خواستار استعفای او شده اند.
 


رسانه های ايران گزارش دادند که ايران و ارمنستان توافقنامه ای برای همکاری در زمينه گاز، نفت و برق امضاء کردند. اين توافقنامه روز دوشنبه در تهران توسط وزير انرژی ارمنستان و علی اکبر صالحی، وزير خارجه جمهوری اسلامی امضاء شد. مجيد نامجو، وزير نيرو به خبرنگاران گفت: قرار است عمليات اجرايی خط سوم انتقال برق ايران به ارمنستان با ظرفيت ۵۰۰ تا ۸۰۰ مگاوات برق، تا دو هفته ديگر آغاز شود. همچنين اعلام شد راه آهنی به طول ۵۰۰ کيلومتر بين ايران و ارمنستان ساخته می شود.
 


موسسۀ آکسفام (Oxfam)  با انتشار گزارشی، هشدار داد که قيمت مواد غذايی در جهان رو به افزايش است و تا سال ۲۰۳۰ ميلادی، دوبرابر می شود. به گفته آکسفام اين مساله خطر افزايش فقر و گرسنگی را در پی خواهد داشت. آکسفام مجموعه ای از ۱۵ سازمان غيردولتی است که با هدف از بين بردن فقر و بی عدالتی در سه قاره جهان فعاليت می کند. اين گزارش به عوامل افزايش قيمت مواد غذايی اشاره کرده و گفته است که تغييرات اقليمی و آب و هوايی و گرمايش زمين، رشد جمعيت، حفظ نکردن اکوسيستم، افزايش قيمت سوخت، افزايش تقاضا برای گوشت و فرآورده های لبنی، و شهر سازی از عوامل اصلی افزايش قيمت مواد غذايی هستند. آکسفام می گويد در حال حاضر ۹۰۰ ميليون نفر در جهان مشکل گرسنگی دارند و در دو دهه آينده اين آمار افزايشی چشمگير می يابد.
 


روزنامه وال استریت جورنال در وب‌سایت خود مقاله‌ای دارد با عنوان «دلایلی برای ایجاد منطقه عاری از نفت ایران». در بخشی از این مقاله آمده‌ است: «ما می‌توانیم از طریق ممنوع کردن واردات کالاهایی هم که در تهیه یا ساخت آنها از نفت ایران استفاده شده ملاها را تنبیه کنیم.»روزنامه آمریکایی «وال استریت جورنال» روز سه‌شنبه، ۳۱ مه، در وب‌سایت خود مقاله‌ای منتشر کرد با عنوان «دلایلی برای ایجاد منطقه عاری از نفت ایران». نویسندگان این مقاله «رویـِل مارک گِرِشْت»، از مقام‌های پیشین سازمان سیا و «مارک دوبوویتز»، مدیر اجرایی و رئیس بخش پروژه انرژی ایران در «بنیاد دفاع از دموکراسی»، هستند. در بخش عنوان این مقاله آمده‌ است: «ما می‌توانیم از طریق ممنوع کردن واردات کالاهایی هم که در تهیه یا ساخت آنها از نفت ایران استفاده شده ملاها را تنبیه کنیم.» نویسندگان این مقاله می‌افزایند: آیا راهی وجود دارد که تحریم‌ها بر نفت ایران را گسترش بدهیم و در عین حال کاری کنیم که اروپاییان با قیمت‌هایی ارزان‌تر به خریداری نفت رژیم ایران ادامه بدهند؟ آیا راهی وجود دارد که هند و چین که به طور کل توجهی به رفتار رژیم تهران ندارند، هر اندازه نفت که می‌خواهند از ایران خریداری کنند ولی در عین حال پول کمتری به جیب ملایان بریزند؟ پاسخ به این پرسش‌ها «آری» است: تنها کاری که برای این منظور باید انجام داد این است که واشینگتن در سراسر خاک ایالات متحده «منطقه‌ای عاری از نفت ایران» ایجاد کند. معنی آن این است که هر شرکتی که محصولات و مشتقات نفتی نظیر بنزین، پلاستیک، فرآورده‌های پتروشیمی، و الیاف مصنوعی به آمریکا صادر می‌کند باید از این پس نشان دهد که در روند ساخت این فرآورده‌ها به هیچ وجه از نفت ایران استفاده نکرده‌است. ایالات متحده در سال ۲۰۱۰، در حدود ۵ درصد از بنزین مصرفی روزانه خود را از اروپا وارد کرد و از آنجا که نفت ایران، هم‌اینک آزادانه به اروپا صادر می‌شود می‌توان با اطمینان گفت که در حال حاضر مقداری از نفت ایران به پمپ بنزین‌های آمریکایی هم راه پیدا می‌کنند. از سوی دیگر صادرات پتروشیمی ایران به چین در حدود ۲ میلیارد دلار است و تصور کنید با حجم گسترده‌ای از محصولات پلاستیکی که هم‌اینک از چین به آمریکا سرازیر می‌شود چه حجم زیادی از نفت ایران سرانجام به طور غیرمستقیم به بازار آمریکا راه پیدا می‌کند. نویسندگان مقاله وال استریت جورنال در ادامه می‌افزایند: تبدیل کردن ایالات متحده به یک «منطقه عاری از نفت ایران» باعث خواهد شد تا استفاده از نفت جمهوری اسلامی تبدیل به یک امر دردسرساز شود و این مسئله به نوبه خود باعث می‌شود تا واردکنندگان نفت، از ایران تخفیف‌های کلان طلب کنند. به این وسیله ایران در تمامی بازارها با فشار زیادی برای کاهش قیمت نفت خود مواجه خواهد شد. هیچ‌یک از پالایشگاه‌های اروپا به نفت ایران وابسته نیستند و هر پالایشگاهی در این قاره که ترجیح بدهد از نفت ایران استفاده نکند، گزینه‌های مختلف دیگری را در دسترس دارد. ایالات متحده بزرگ‌ترین بازار صدور بنزین اروپا است و واشینگتن می‌تواند به پالایشگاه‌های اروپایی شش ماه فرصت بدهد تا منابع تأمین نفت خود را تغییر بدهند. تصور کنید با حجم گسترده‌ای از محصولات پلاستیکی که هم‌اینک از چین به آمریکا سرازیر می‌شود چه حجم زیادی از نفت ایران سرانجام به طور غیرمستقیم به بازار آمریکا راه پیدا می‌کند. با اجرای قانون «منطقه عاری از نفت ایران»، حتی کشورهایی مانند ونزوئلا که سعی خود را در دور زدن این قانون خواهند کرد تشویق می‌شوند تا با استفاده از این تحریم آمریکا، از طرف‌های ایرانی خود تخفیف بگیرند. برادری ایدئولوژیک، سر جای خود، اما پول و تجارت هم برای کشورها سر جای خود قرار دارد. تخمین زدن در این مورد دشوار است اما منطقی به نظر می‌آید که در چنین حالتی تاجران ماهر نفتی تهران را مجبور به دست کم ۱۰ درصد تخفیف در بهای نفت خود بکنند. در حال حاضر نیز بازرگانان بنزین که می‌خواهند تحریم‌های آمریکا را دور بزنند، هنگام فروش نفت پالایش‌شده به ایران، بهای این فرآورده‌ها را با ایرانیان در حدود ۳۰ درصد بالاتر از قیمت واقعی حساب می‌کنند. نگاهی به اقتصاد ایران نشان می‌دهد که تولید نفت این کشور در حال کاهش است، سرمایه‌گذاری‌ها در بخش تولید و توزیع گاز طبیعی به کندی پیش می‌رود، یارانه‌های دولتی هم‌چنان بالا است و بیکاری و تورم مشکلاتی روزافزون هستند. نظر به این شرایط، هرگونه کاهش در درآمدهای نفتی می‌تواند ریزش‌های زیادی را در پلکان اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد. نویسندگان این مقاله در ادامه می‌گویند که تطبیق یافتن کشورهای اتحادیه اروپا با یک منطقه جدید به نام «منطقه عاری از نفت ایران» در آمریکا کار دشواری نخواهد بود زیرا سازوکارهای مربوط به اجرای چنین قانونی هم‌اینک موجود است. این نویسندگان ادامه می‌دهند: بر اساس روش‌های کنونی، برای تعیین تعرفه‌های گمرکی، تمامی نفتی که از خارج وارد اتحادیه اروپا می‌شود برچسب‌هایی دریافت می‌کند که منشاء آن نفت را مشخص می‌کنند. ماهیت تجارت نفت حکم می‌کند که بازرگانان بدانند دقیقاً چه مقدار از نفت کدام کشور وارد سامانه پالایشی می‌شود و بنابر این تنها کاری که باید انجام بدهند این است که بشکه‌های نفت با برچسب ایران را از خط صادرات آمریکایی خود خارج کنند. در هندوستان و چین که بازرسی منشاء نفت کمتر مرسوم است نظارت بر این روند به آسانی اروپا نیست اما فشارهای آمریکا می‌تواند این بازارها را نیز به قانون‌گذاری در این زمینه و برچسب‌گذاری سوق بدهد. البته مقصود اصلی این نیست که تمرکزها همواره متوجه ایجاد سامانه‌ای بی‌خلل در سطح جهان برای نظارت دقیق بر این امر بشود بلکه منظور اصلی ایجاد سازوکاری است که تاجران نفت را تشویق کند از تهران تخفیف‌های کلانی طلب کنند. در صورت اتخاذ چنین تصمیماتی، کنگره ایالات متحده می‌تواند به آسانی روزنه‌های قانونی که هم‌اکنون باعث می‌شود نفت ایران و مشتقات آن از راه‌های غیرمستقیم پالایشی به بازار آمریکا برسند را مسدود کند. پالایشگاه‌های اروپایی ممکن است در آغاز از زحمت اضافه‌ای که باید برای جداسازی نفت وارداتی از ایران از دیگر نفت‌ها بکشند اظهار ناراحتی بکنند اما با توجه به اهمیتی که بازار آمریکا برای آنها دارد چندی نخواهد گذشت که این ناراحتی‌ها از یادشان خواهد رفت. تحریم‌ها در خیلی موارد از اثربخشی‌های لازم برخوردار نیستند زیرا با انگیزه‌های مالی کشورهای تحریم‌کننده برخورد پیدا می‌کنند اما استقرار یک «منطقه عاری از نفت ایران» چنین مشکلی را نخواهد داشت. ایجاد چنین منطقه‌ای باعث می‌شود نفت ایران به بهایی ارزان‌تر به دست کسانی برسد که خواستار آنند و در عین حال رژیم ایران را به خاطر تخلفاتش با تنبیه بیشتری مواجه کند؛ به این ترتیب شرایطی ایجاد می‌شود که به سود همه خواهد بود.
 


هوشنگ فناییان، شهروند بهایی، در آمل به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. آقای فناییان اسفندماه ۸۹ توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در محل کارش بازداشت شد و اوایل ماه جاری به چهار سال و شش ماه حبس محکوم شد.هوشنگ فناییان، شهروند بهایی، در آمل به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. آقای فناییان اسفندماه ۸۹ توسط ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در محل کارش بازداشت شد و اوایل ماه جاری به چهار سال و شش ماه حبس محکوم شد. از جمله اتهامات آقای فناییان «بهایی بودن» و «تبلیغ علیه نظام از طریق عضویت در فیس‌بوک» اعلام شده است. ژانت خانلری، همسر هوشنگ فناییان، در گفت‌وگو با رادیوفردا از آخرین وضعیت همسرش می‌گوید: ژانت خانلری: ایشان در تاریخ ۲۲ اسفندماه بازداشت شدند که الان تقریبا ۷۹ روز است که بازداشت‌اند. ۲۸ روز در بازداشتگاه ساری در انفرادی به سر بردند و پس از آن به زندان عمومی آمل منتقل شدند که الان هم در زندان عمومی آمل هستند. خانم خانلری، شما در این مدت موفق شدید که با آقای فناییان ملاقات کنید؟ در ۲۸ روز اولی که انفرادی بودند فقط یکی دو بار توانستند با ما تماس بگیرند و بعد از آن هیچ تماسی با هم نداشتیم. بعد از آن که به آمل منتقل شدند با پیگیری‌هایی که انجام شد توانستیم با ایشان ملاقات کنیم. وضعیت روحی و جسمی همسرتان به چه صورت است؟ یکی دو روز قبل از بازداشت، یک حادثه تصادف برای آقای فناییان پیش آمد و فرصتی پیش نیامد که ایشان را در آن فاصله یکی دو روزه نزد پزشک متخصص ببریم. برای همین هم در یکی دو روز اول بازداشت، ایشان وضعیت خوبی نداشتند. بعد از زندان هم هر چه ما پیگیری کردیم که چون ایشان تصادف کرده و مهره‌های کمرشان جا به جا شده و آسیب دیده است، نتوانستیم برای ادامه درمان او کاری انجام بدهیم و فقط‌‌ همان پزشک عمومی حاضر در زندان ایشان را ویزیت کردند. هیچ اقدام و همکاری برای این که بتوانیم ایشان را برای مداوا به بیرون از زندان بیاوریم انجام نشد و فعلا دارند از‌‌ همان داروهایی که در زندان برایش تجویز شده استفاده می‌کنند. اتهام آقای فناییان چه بوده است؟ سه اتهام به ایشان وارد کرده‌اند. نخست این که بهایی بودن ایشان را شرکت در مناسبات مذهبی مربوط به دین بهائیت تلقی و عضویت در گروه‌های مخالف نظام اسلامی اعلام کرده‌اند و به خاطر این مسئله سه سال زندان برای ایشان صادر کرده‌اند. یک سال زندان هم به خاطر تبلیغ علیه نظام و عضویت در فیس‌بوک برای‌شان صادر کرده‌اند. این در حالی است که فعال بودن همسرم در فیس‌بوک فقط به خاطر ارتباط با اقوام و فامیل‌هایی بوده که در خارج از کشور به سر می‌برند، چون تمام بستگان پدری و مادری ایشان در خارج از کشور به سر می‌برند و فیس‌بوک عملا یک پل ارتباطی بین آن‌ها محسوب می‌شد. شش ماه زندان هم به خاطر نامه‌ای که به رهبری نوشته بودند برای ایشان صادر شده است که روی هم رفته حکم صادر شده برای ایشان چهار سال و نیم است. ممکن است در مورد نامه‌ای که آقای فناییان به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است برای‌مان توضیح دهید؟ در این نامه به چه نکاتی اشاره شده است؟ نامه‌ای که همسرم خطاب به رهبری نوشت نخست برای مشکل مالی بود که برای‌مان ایجاد کرده بودند، در مردادماه‌‌ همان سال، یعنی هفت یا هشت ماه قبل از دستگیری همسرم به منزل ما ریختند و به مقدسات ما توهین کردند و تمام کتاب‌های مقدس ما را پاره کردند. توهین و جسارت‌های سنگینی به فرزند و همسرم روا داشتند، اخراج دخترم از دانشگاه و این توهین‌ها باعث شد که شوهرم به فکر نوشتن یک نامه سرگشاده خطاب به رهبر باشد. از آنجا که هر اقدامی در این موارد انجام دادیم به نتیجه نرسیدیم، ایشان خواستند به گوش رهبر برسانند که در این جامعه چه مشکلاتی برای بهائیان و جامعه بهایی پیش می‌آورند و این نامه فقط بابت تظلم‌خواهی و دادخواهی نوشته شده است. خانم خانلری، اشاره کردید که به منزل‌تان آمده‌اند و وسایل شما و آقای خانلری را به هم ریخته و کاغذ‌ها را پاره کرده‌اند. این افراد چه کسانی بودند؟ آیا می‌دانید از کجا مراجعه کرده بودند؟ این افراد پنج نفر از افراد لباس‌شخصی بودند که از طرف وزارت اطلاعات آمده بودند. در زمان ورودشان به خانه اول عنوان کردند که از طرف اداره برق آمده‌اند و ما به این دلیل که فکر کردیم ماموران اداره برق هستند، در را به روی‌شان باز کردیم. این پنج نفر وارد منزل شدند و بدون این که اجازه بدهند که ما اقدامی یا کاری انجام دهیم وارد خانه شده و تمام وسایل زندگی‌مان را از کشوهای خصوصی گرفته تا هر چه که تصورش را بکنید را به هم زدند و کتاب‌های مقدس‌مان را بردند و شمایل حضرت بهاء را پاره کردند. حتی می‌خواستند جسارت کنند و همسرم را کتک بزنند که موفق نشدند.
 


در حالی که در آلمان تاکنون ۱۴ تن بر اثر مصرف خیارهای آلوده به باکتری «ای‌کولای» جان خود را از دست داده و ۳۰۰ تن دیگر نیز در وضعیت وخیمی به سر می‌برند، گزارش‌ها حاکی از شیوع این‌باکتری به برخی دیگر از کشورهای شمال اروپا است.در حالی که در آلمان تا کنون ۱۴ تن بر اثر مصرف خیارهای آلوده به باکتری «ای‌کولای» جان خود را از دست داده و ۳۰۰ تن دیگر نیز در وضعیت وخیمی به سر می‌برند، گزارش‌ها حاکی از شیوع این‌باکتری به برخی دیگر از کشورهای شمال اروپا است. به گزارش خبرگزاری رویترز، باکتری «ای کولای» در کشورهای دیگری نظیر سوئد، بریتانیا، دانمارک، فرانسه و هلند نیز شیوع یافته و در این کشورها نیز گزارش شده است که برخی از افرادی که به نوعی با آلمان در ارتباط بوده‌اند به این باکتری آلوده شده‌اند. در سوئد ۳۶ مورد از آلودگی به باکتری ای‌کولای گزارش شده و در سایر کشورهای نیز تعداد قلیلی از افراد به این باکتری آلوده شده‌اند. به دنبال شیوع این باکتری در شمال اروپا، به مردم توصیه شده است تا در این مدت از خوردن خیار، گوجه فرنگی و کاهو خودداری کنند. تا این‌لحظه ۱۴تن در آلمان بر اثر ابتلا به این باکتری جان باخته‌اند که بیشتر موارد مرگ از شمال آلمان گزارش شده است. همچنین وضعیت ۳۲۹ تن از افراد مبتلا به این باکتری نیز وخیم گزارش شده است. وزرای کشاورزی اتحادیه اروپا که روز دوشنبه در خصوص این معضل با یکدیگر تشکیل جلسه دادند، پیش از این جلسه اعلام کردند که تا این‌لحظه منبع شیوع این باکتری شناخته نشده است. اگرچه باکتری ای‌ کولای در خیارهایی مشاهده شده که از اسپانیا وارد آلمان شده‌اند، هنوز مشخص نیست که این خیارها در کدام مقطع به این باکتری آلوده شده‌اند؛ در اسپانیا، در طول مسیر انتقال به آلمان و یا در کشور آلمان. باکتری ای کولای یک باکتری معمولی است و خطری ندارد، اما برخی از انواع آن می‌تواند سبب بیماری جدی مبتلایان به آن شود. باکتری ای‌ کولای یافت شده در افراد بیمار در آلمان، از نوعی است که می‌تواند به بیماری «اچ یو سی» منجر شود؛ بیماری که ضمن آلوده کردن خون، به کلیه‌ها نیز آسیب می‌رساند و در شرایط وخیم‌تر بر سیستم عصبی فرد مبتلا نیز تأثیر می‌گذارد. این بیماری می‌تواند به مرگ منجر شود. به گفته دولت آلمان، سالانه ۶۰ مورد از ابتلای افراد به بیماری «اچ یو سی» گزارش می‌شود، اما اینبار تعداد افراد مبتلا بسیار بالاتر بوده است. به گفته مسئولین یکی از بیمارستان‌های اصلی در شمال آلمان که وظیفه پرستاری از این بیماران را بر عهده دارد، در این بیمارستان ۸۲ مورد ابتلا به «اچ یو سی» و ۱۱۵ مورد ابتلا به باکتری ای کولای ثبت شده است. در هامبورگ نیز از اواسط ماه مه تا کنون ۹۴ مورد ابتلا به «اچ یو سی» و ۴۸۸ مورد آلودگی به باکتری ای کولای گزارش شده است. اگرچه هنوز منشأ اصلی شیوع این بیماری مشخص نیست، اعلام این خبر که خیارهای آلوده از اسپانیا به آلمان وارد شده‌اند موجبات خشم مقامات اسپانیایی را فراهم آورده. این خبر در عین حال به صادرات سبزیجات این کشور نیز آسیب وارد کرده است و به نوشته رویترز در حال حاضر بخش صادرات مناطق جنوبی اسپانیا روزانه هفت تا هشت میلیون یورو متضرر می‌شود.
 


کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل می گويد گزارش هايی دريافت کرده است که نشان می دهد از روز يکشنبه تاکنون، سه روز گذشته، بيش از ۵۰ نفر از معترضان یمنی از سوی نيروهای امنيتی این کشور کشته شده اند.کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل می گويد گزارش هايی دريافت کرده است که نشان می دهد از روز يکشنبه تاکنون (سه روز گذشته) بيش از ۵۰ نفر از معترضان یمنی از سوی نيروهای امنيتی این کشور کشته شده اند. ناوی پيلای، کميسر عالی سازمان ملل در امور حقوق بشر، در عين حال گفته است که اين گزارش ها بايد تاييد شوند. به گفته وی، اين کشتارها زمانی رخ داد که ارتش يمن، گارد رياست جمهوری و ساير نيروهای امنيتی، اردوگاه محل تجمع معترضان را در شهر جنوبی «تعز» ويران کردند. بر اساس گزارش یاد شده، در جريان اين حمله صدها نفر نيز زخمی شده اند. خانم پیلای از نيروهای ارتش يمن خواسته است تا به حرکات خشونت بار و حملات خود عليه معترضان پايان دهند. کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل همچنین تاکيد کرده است که اعمال خشونت بيشتر موجب بروز نا امنی و خطر دور شدن کشور از حل و فصل بحران سياسی از راه مسالمت آميز خواهد شد. گزارش خبرگزاری ها حاکی است که احتمال می رود در جريان درگيری نيروهای امنيتی با معترضان در شهر تعز، صدها نفر نيز بازداشت شده باشند. اعتراض های چهار ماهه اخير در «تعز» که دومين شهر بزرگ يمن محسوب می شود، طولانی ترين دوره اعتراض به حکومت علی عبدالله صالح در اين کشور است که از سال ۱۹۷۸ قدرت را در يمن در اختيار دارد. گزارش خبرگزاری فرانسه حاکی است که نيروهای امنيتی يمن با حمايت تانک ها همچنين به بيمارستانی در اين شهر حمله کرده و ۳۷ تن از مجروحان را با خود بردند. کميسر عالی شورای حقوق بشر سازمان ملل با تقبيح اين اقدام نيروهای امنيتی يمن خواستار دسترسی مجروحان و زخمی ها به دارو و امکانات پزشکی برای درمان خود شده است. ناوی پيلای همچنين خواستار تحقيقات مقام های يمنی در باره ناپديد شدن، شکنجه و کشتار معترضان شده است. به دنبال نا آرامی های تونس و مصر و سقوط روسای جمهور اين دو کشور، ساير کشورهای عربی و شمال آفريقا صحنه اعتراض های مردمی به دهها سال زمامداری حاکمان اين کشورها بوده است. خشونت ها در يمن طی ماه های اخير به اوج خود رسيده است و در جريان حملات نيروهای وفادار به علی عبدالله صالح به تجمع های اعتراضی، صدها نفر کشته و هزاران نفر نيز زخمی شده اند. رييس جمهور يمن تاکنون سه بار وعده داده که از قدرت کناره گيری کند ولی هر بار از امضای پيمان خروج از قدرت که با ميانجی گيری شورای همکاری خليج فارس تهيه شده بود سرباز زده است.
 


رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اعلام کرد معادلی برای واژه پليس انتخاب نخواهد شد و واژه پاسوَر که به جای پليس پيشنهاد شده بود حذف شده و قرار نيست معادلی برای اين کلمه انتخاب شود. در يک سال گذشته، ۱۵۶ واژۀ جايگزين برای پليس انتخاب شد و در نهايت غلامعلی حداد عادل، رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز سه شنبه اعلام کرد که دفتر رهبری به فرهنگستان اعلام کرده که کلمه پاسوَر نبايد جايگزين واژه پليس شود.
 


نشست خبری محمود احمدی نژاد،رئيس جمهوری اسلامی ايران، با رسانه های داخلی و خارجی که قرار بود امروز دهم خرداد برگزار شود، به تعويق افتاد. خبرگزاری ايرنا گزارش داده که اين نشست خبری به هفدهم خرداد موکول شده است. دليل به تعويق افتادن اين نشست اعلام نشده است.
 


صد و پنجاه و يک نفر از شخصيت های سياسی، فرهنگی و اجتماعی ايرانی در داخل و خارج از ايران در نامه ای به بان گی مون، دبير کل سازمان ملل، از او خواستند نماينده ويژه حقوق بشر در ايران را سريعتر تعيين کند تا هر چه زودتر به وضعيت به گفته آنها اسفناک زندانيان و نحوه بازجويی از آنها و شرايط غير انسانی بعضی از زندان ها رسيدگی شود.
 


گيدو وستروله، وزير خارجه آلمان ،اعلام کرد سفير ايران در آلمان را به وزارت خارجه احضار کرده است. احضار سفير جمهوری اسلامی به اين دليل انجام گرفت که دولت تهران روز سه شنبه به هواپيمای حامل آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، اجازه نداد از فراز ايران عبور کند.اين درحاليست که ،به گزارش خبرگزاری ها، ايران در ابتدا با عبور اين هواپيما موافقت کرده بود.  آنگلا مرکل برای ديداری رسمی به هند می رفت. هواپيمای آنگلا مرکل، به دليل جلوگيری ايران،مجبور شد نزديک به دو ساعت در حريم هوايی ترکيه بچرخد. سرانجام پس از يکساعت مذاکره و با وساطت ترکيه ايران با عبور هواپيما موافقت کرد سخنگوی آنگلا مرکل اين اقدام را غير معمول و بيسابقه ناميد. به نوشته نشريه آلمانی اشپيگل، اين اقدام ايران ممکن است عواقب ديپلماتيک داشته باشد.
 


آژانس آکسفام روز سه شنبه با انتنشار گزارشی هشدار داد که قيمت مواد غذايی در جهان رو به افزايش است و تا سال ۲۰۳۰ ميلادی، دو برابر می شود که این مسئله، خطر افزايش فقر و گرسنگی را در پی خواهد داشت.آژانس آکسفام روز سه شنبه با انتنشار گزارشی هشدار داد که قيمت مواد غذايی در جهان رو به افزايش است و تا سال ۲۰۳۰ ميلادی، دو برابر می شود که این مسئله، خطر افزايش فقر و گرسنگی را در پی خواهد داشت. به گزارش خبرگزای فرانسه، آکسفام در اين گزارش هشدار داده است که با روند کنونی، ميليون ها نفر در جهان، به ويژه در کشورهای در حال توسعه و کشورهای فقير، با مشکل گرسنگی حاد روبرو خواهند شد. آکسفام، مجموعه ای از سازمان های غيردولتی (ان جی او) است که با هدف از بين بردن فقر و بی عدالتی، در سه قاره جهان فعاليت می کند. آکسفام می گويد افزايش قيمت غذا باعث می شود آن بخش از مردم جهان که بيش از ۸۰ درصد درآمد خود را صرف خريد غذا می کنند، با خطر گرسنگی حاد روبرو شوند. اين گزارش به عوامل افزايش قيمت اقلام و مواد غذايی اشاره کرده و گفته که «تغييرات اقليمی و آب و هوايی و گرمايش زمين، رشد جمعيت، فقدان حفظ اکوسيستم، افزايش قيمت سوخت، افزايش تقاضا برای گوشت و فرآورده های لبنی و نيز شهرسازی،» از عوامل اصلی در اين افزايش قيمت ها هستند. آکسفام در گزارش خود افزوده است: «جامعه جهانی به مثابه انسانی است که در خواب راه می رود و به زودی با شرايط جدی و غيرقابل بازگشتی روبرو می شود.» اين گزارش می گويد: «در حال حاضر حدود ۹۰۰ ميليون تن در جهان مشکل گرسنگی دارند و در دو دهه آينده، اين آمار دچار افزايش جدی می شود.» آکسفام نوشته است: «تا سال ۲۰۵۰ جمعيت جهان سه برابر می شود و از ۶.۹ ميليارد نفر، به ۹.۱ ميليارد نفر می رسد و بهای اقلام غذايی فراتر رفته و ۷۰ درصد گران تر می شود. چرا که جوامع در حال رشد، به کالری بيشتر و در نتيجه به مواد غذايی بيشتر نياز دارند.» اين گزارش می گويد: «تا آن زمان البته ديگر تاثيرهای مخرب گرمايش زمين و تغييرات آب و هوايی به شکل بارزی خود را نشان می دهد و خشکسالی، سيل و توفان ها خسارت هايی زيادی وارد کرده و شرايط را به طور جدی سخت می کند.» پيش بينی آکسفام همچنين اشاره کرده که بهای اقلام غذايی چون ذرت در حال حاضر به بالاترين رقم ممکن و نوعی رکورد رسيده و در ۲۰ سال آينده دو برابر خواهد شد. جرمی هابز، دبيرکل آکسفام گفته است: «بشريت با عصری نوين از فاجعه روبرو است و تمامی تاثيرات تغيير شرايط آب و هوايی باعث می شود منابعی مانند آب آشاميدنی با مشکل جدی روبرو شود و به همان نسبت تغذيه مردم به کار سختی تبديل خواهد شد.»
 


روزنامه‌های سه‌شنبه ایران خبر داده‌اند که در پی تقابل دولت و قوه قضائیه بر سر میزان «دیه» قیمت بیمه خودرو سه برابر شده است. برخی از روزنامه‌ها نیز خبر داده‌اند که اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی‌نژاد، در قاچاق سیگار به ایران دست داشته است.روزنامه‌های سه‌شنبه ایران خبر داده‌اند که در پی تقابل دولت و قوه قضائیه بر سر میزان «دیه» قیمت بیمه خودرو سه برابر شده است. برخی از روزنامه‌ها نیز خبر داده‌اند که اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر احمدی‌نژاد، در قاچاق سیگار به ایران دست داشته است. روزنامه‌های دهم خردادماه همچنین گزارش‌هایی از «سرانجام شعار علیه مفاسد اقتصادی و به کارگیری مفسدان اقتصادی در دولت»، «هشدار اصول‌گرایان درباره طرح دولت برای در اختیار گرفتن مجلس» و «ابلاغ دومین حکم قصاص چشم به یک مرد اسیدپاش» منتشر کرده‌اند. اتهام تازه به رئیس دفتر احمدی‌نژاد: دست داشتن در قاچاق سیگار روزنامه‌های تهران امروز، رسالت و کیهان ضمن انتشار اظهارات مدیرعامل سابق شرکت دخانیات ایران اسفندیار رحیم مشایی، پدر عروس و رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد، را به دست داشتن در قاچاق سیگار متهم کرده‌اند. روزنامه تهران امروز در گزارش «پشت‌پرده برکناری رئیس شرکت دخانیات» نوشته است که «دستور مشایی برای اعطای نمایندگی سیگار به العقیلی افشا شد». به نوشته این روزنامه، در روزهایی که حواشی مربوط به «جریان انحرافی» در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته، «هر روز ابعاد تازه‌ای از فعالیت‌های اقتصادی وابستگان این جریان منتشر می‌شود». تهران امروز با اشاره به این که «چندی پیش سایت الف وابسته به احمد توکلی در راستای افشای مفاسد اقتصادی، بار دیگر نام «العقیلی» را بر سر زبان‌ها انداخت» نوشته است که «موضوع زمانی جلب توجه کرد که فعالیت‌های اقتصادی این شخص از جمله واردات سیگار به کشور، او را به بدهکار بانکی تبدیل کرده بود». این روزنامه تاکید کرده است که اسفندیار رحیم‌مشایی بار‌ها نامه‌هایی را خطاب به وزیر اقتصاد، رئیس‌کل بانک مرکزی و وزیر صنایع برای رفع مشکلات العقیلی ارسال کرده است. روزنامه رسالت از قول محمود ابطحی، مدیرعامل سابق شرکت دخانیات، نوشته است که «با توجه به این که مراجع نظارتی و دستگاه‌های اطلاعاتی کشور اعلام کرده بودند که شرکت فیلیپ موریس ماهیت صهیونیستی دارد، ما با معامله با این شرکت و واردات رسمی سیگار مارلبورو مخالفت کردیم که این مسئله به مذاق برخی خوش نیامد و در ‌‌نهایت از مدیریت شرکت دخانیات کناره‌گیری کردم». به گزارش این روزنامه، مدیرعامل سابق شرکت دخانیات همچنین گفته است که «در این ماجرا، بحث منابع مالی زیادی مطرح بود و چون منافع کشور را متضرر می‌کرد با انجام آن موافقت نشد» و «شرکت دخانیات ایران و دستگاه‌های متولی مسئله قاچاق، موضوع قاچاق مارلبورو به ایران را پیگیری کردند، اما به دلیل برخی مسائل در جلوگیری از این مسئله موفق نبودند». روزنامه کیهان هم از «افشاگری مدیرعامل سابق شرکت دخانیات» خبر داده و به نقل از وی نوشته است که «فردی به نام میزبان و شرکت انتظار ایرانیان درخواست‌هایی را برای واردات سیگار مارلبورو داشتند که با آن مخالفت کردم و در ‌‌نهایت از شرکت دخانیات کنار رفتم». این روزنامه همچنین به نقل از مدیرعامل سابق شرکت دخانیات شخصی به نام «العقیلی» را به فساد اقتصادی متهم کرده و نوشته است که «مدیران قبلی شرکت دخانیات به دلیل تخلفات این فرد مقابل فعالیت وی ایستادگی کرده بودند و ما هم همین کار را انجام دادیم که البته فشار زیادی بر من وارد شد تا وی جریمه خود را پرداخت نکند، فعالیت خود را در صنعت سیگار ادامه دهد و در پروژه قشم فعال باشد». افزایش سه برابری قیمت بیمه خودرو روزنامه‌های روزگار، دنیای اقتصاد و جمهوری اسلامی از «تقابل دولت و قوه قضائیه بر سر تعیین میزان دیه» و «افزایش ۳ برابری قیمت بیمه خودرو» خبر داده‌اند. به نوشته روزنامه روزگار، بنا بر ماده ۲ دستورالعمل جدید تعرفه حق بیمه شخص ثالث وسایل نقلیه سواری شخصی که برای حمل انسان ساخته شده و ظرفیت مجاز آن با احتساب راننده حداکثر شش نفر است از ۲۰۰ هزار تومان به ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافته است». این روزنامه نوشته است که «نرخ حق بیمه شخص ثالث برای سواری پراید که به نوعی نماد خودرو طبقه متوسط جامعه محسوب می‌شود از ۲۰۰ هزار تومان با حدود سه برابر افزایش به ۵۱۰ هزار تومان در سال افزایش یافت». روزگار همچنین نوشته است که «بر اساس دستورالعمل جدید که قرار است از ۱۶ خردادماه امسال اعمال شود» از این پس تعرفه بیمه «دارندگان وسایل نقلیه سواری با بیش از ۲۰۰ درصد افزایش حق بیمه» و «بدون تخفیف عدم خسارت از ۴۳۰ هزار تومان تا ۶۷۰ هزار تومان» افزایش یافته است. این روزنامه همچنین نوشته است که تعرفه بیمه وسایل نقلیه بارکش «۸۰۰ هزار تومان» و تعرفه بیمه وسایل نقلیه عمومی نیز «از یک میلیون تا ۲ میلیون و ۴۲۴ هزار تومان» است. روزگار در عین حال نوشته است که بر اساس پیش‌بینی کار‌شناسان صنعت بیمه با «اجرای دستورالعمل جدید با ارائه نرخ جدید دیه» و «با توجه به شرایط درآمدی مردم» شمار افرادی که اقدام به تهیه بیمه‌نامه شخص ثالث می‌کنند به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت. روزنامه دنیای اقتصاد نیز گزارشی از «تقابل دولت و قوه قضائیه بر سر دیه»» منتشر کرده و نوشته است که «جواد فرشباف ماهریان، رئیس‌ کل بیمه مرکزی، مدعی است که «بیمه‌ها ۹۵ درصد از حق بیمه دریافتی در قالب ۲۳ هزار خسارت فوتی و ۳۰۰ هزار خسارت جرحی به مردم پرداخت می‌کنند». رئیس ‌کل بیمه مرکزی همچنین گفته است که «در چنین شرایطی با افزایش نرخ دیه به ۹۰ میلیون تومان هزینه‌های این بخش به شدت بالا می‌رود و شرکت‌ها ناچارند برای پوشش این خدمت، حق بیمه خود را طبق قانون افزایش دهند». دنیای اقتصاد همچنین نوشته است که محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه، هم «دیه را حق‌الناس» دانسته و گفته است که «این حق را نمی‌شود کم و زیاد کرد یا بخشید و امسال هم بر مبنای تحقیق میدانی و اعلام وزارت جهاد کشاورزی، ‌قیمت ۱۰۰ نفر شتر به میزان ۹۰ میلیون تومان اعلام شد». روزنامه جمهوری اسلامی در گزارشی علت اختلاف قوه قضائیه با دولت در تعیین مبلغ دیه، نوشته است که «قیمت شتر این روز‌ها به اختلافی میان دولت و قوه قضاییه برای تعیین نرخ دیه بدل شده به طوری که وزیر دادگستری هنوز نرخ دیه ۹۰ میلیونی را به شرکت‌های بیمه ابلاغ نکرده»، اما «صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، مصمم بر نظر خود پافشاری می‌کند که دیه ۹۰ میلیون تومان تغییرناپذیر است». شعار علیه مفاسد اقتصادی و به کارگیری مفسدان اقتصادی در دولت روزنامه تهران امروز در شماره سه‌شنبه خود گزارشی از سرانجام مبارزه با فساد اقتصادی چاپ کرده و با اشاره به شعارهای محمود احمدی‌نژاد نوشته است که «بعد از پنج سال نه تنها خبری از معرفی دانه‌درشت‌ها نشد که حتی دولت از سوی بسیاری از حامیان دیروز خود متهم شد که افراد مورددار در پرونده‌های بزرگ اقتصادی را به دولت راه داده است». این روزنامه با یادآوری این که «محمود احمدی‌نژاد که از دوران شهرداری شعارهای مبارزه با مفاسد اقتصادی را تجربه کرده بود نتوانست از طرح این شعار برای انتخابات ریاست ‌جمهوری نیز بگذرد و سالیان سال در سفر‌ها و به مناسبت‌های مختلف این موضوع را مطرح کرد که درصدد قطع دست دانه‌درشت‌هاست»، ولی بعد از پنج سال «نه تنها خبری از دانه درشت‌ها نشد حتی از سوی بسیاری از حامیان دیروز خود متهم شد که افراد مورددار در پرونده‌های بزرگ اقتصادی را به دولت راه داده است». تهران امروز از قول محمد دهقان، عضو کمیسیون قضایی مجلس، در خصوص عملکرد دولت احمدی‌نژاد در مبارزه با مفاسد اقتصادی، نوشته است که «در بررسی عملکرد دولت نهم راجع به مبارزه با مفاسد اقتصادی می‌توان ادعا کرد هر چند کار عملی زیادی در دولت نهم انجام نشد، ولی گفتمان مبارزه با مفاسد گفتمان غالب در فضای کشور شد»، اما «دولت به تدریج از این شعار‌ها که انتظار بود به عمل تبدیل شود فاصله گرفت» و حتی «برخی از افرادی که متهم به فساد بودند را به دولت راه داد و در مناصب کلیدی گذاشت که آگاهان سیاسی و خبرگان کشور را ناامید کرد». محمد دهقان به این روزنامه گفته است که «حداقل انتظار از محمود احمدی‌نژاد این بود که افرادی که متهم به فساد هستند را از دولت بیرون کند یا اجازه دهد که آنان محاکمه شوند و به اتهام‌شان رسیدگی شود». این عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی «یکی از مدیران ارشد دولتی» را بدون ذکر نامش به فساد مالی متهم کرده و با تاکید بر این که «قوای سه‌گانه و دستگاه‌های حکومتی نباید به دنبال پنهان کردن فساد اطرافیان خود باشند» گفته است که «دلیل عدم رسیدگی» به اتهام فساد مالی یکی از مدیران ارشد دولت احمدی‌نژاد «یکی مقاومتی بود که در سطح سران دولت دهم وجود داشت و دوم هم این نگرانی وجود داشت که کشور دچار بحران شود». هشدار اصول‌گرایان درباره طرح دولت برای در اختیار گرفتن مجلس آینده روزنامه رسالت، نزدیک به موتلفه اسلامی، خبر داده است که «جریان انحرافی» دولت احمدی‌نژاد به دنبال «تشکیل ستادهای غیرقانونی در استانداری‌هاست» تا در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی را قبضه کند. به گزارش این روزنامه، علیرضا زاکانی از اصول‌گرایان منتقد دولت «با تأکید بر این که جریان انحرافی تلاش می‌کند از امکان دستگاه اجرایی بهره گرفته و برخلاف قانون و شرع عناصر خود را وارد مجلس کند» گفته است که جریان انحرافی در دولت به همین منظور «سعی می‌کند با تشکیل ستادهای راهبردی فرهنگی- اجتماعی در استانداری‌ها برخلاف قانون، سازوکارهای تشکیل ستادهای غیرقانونی خود را مهیا سازد». به گفته علیرضا زاکانی، «جریان انحرافی» در دولت «تلاش می‌کند از امکان دستگاه‌های اجرایی بهره گرفته و برخلاف قانون و شرع بتواند به وسیله آن به عنوان یک امتیاز، عناصر خود را وارد مجلس کند»، اما «عناصر وامدار نه تنها کارایی ندارند، بلکه عملاً به صورت بازیچه در دست عناصر طمع‌ورز و در خدمت آن‌ها قرار دارند». این عضو فعلی مجلس اظهارات اخیر آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با اعضای مجلس هشتم را متوجه جریان انحرافی دولت احمدی‌نژاد ارزیابی کرده و گفته است که «به نظر می‌رسد مقام رهبری با این تذکر همه صاحبان ثروت و قدرت به ویژه کسانی که در کسوت مسئولیت‌های کشوری قرار دارند را از این امر پرهیز داده است». اسدالله بادامچیان، قائم‌مقام حزب موتلفه اسلامی، نیز طی یادداشتی در روزنامه تهران امروز از نقشه دولت احمدی‌نژاد برای در اختیار گرفتن «مجلس نهم» خبر داده و نوشته است که «رهبران جریان انحرافی با صراحت اعلام کرده‏اند که می‌‎خواهند، دو سوم صندلی‌های مجلس را از آن خود کرده تا شورای نگهبان و ولی فقیه نتوانند کاری انجام دهند». قائم‌مقام حزب موتلفه اسلامی تاکید کرده است که «مهم‌ترین مسئله برای جریان‎های انحرافی این است که چهره آن‌ها آشکار شود، به عبارت دیگر تمام منحرفان تلاش می‌‎کنند تا چند چهره باشند و خود را در پشت ارزش‎های ملی پنهان کنند» و از همین رو «روشنگری اولین گام در جهت برخورد با جریان‏های انحرافی است تا چهره‎ها و فعالیت‏های آن‌ها برای تمام مردم آشکار شود». بادامچیان همچنین «تعیین اهداف جریان انحرافی» در دولت را «دومین نکته در برخورد با این جریان» توصیف کرده و نوشته است که «باید هدف این جریان مشخص شود تا معلوم شود که این جریان به چه دلیل، این کار‌ها را انجام می‌‏دهد». به نوشته رسالت، وی همچنین گفته است که «جریان انحرافی، ارزش‌ها را به عنوان ابزاری برای فریب دادن مردم استفاده می‌کند، و بنابراین ممکن است مردم ساده او را مظهر ارزش‎ها تلقی می‌‎کنند، و به همین دلیل اطرافش جمع می‌‎شوند تا او ریاست کند». ابلاغ دومین حکم قصاص چشم به یک اسیدپاش روزنامه شرق از «ابلاغ حکم قصاص چشم» یک مرد اسیدپاش دیگر خبر داده و نوشته است که «اجرای حکم قصاص یک چشم مردی که جوانی را با اسید سوازنده است به طرفین پرونده ابلاغ شده است». به نوشته این روزنامه، حمید، متهم این پرونده، در سال ۸۵ جوانی به نام داوود را در پارکی در محله مجیدیه تهران با اسید سوزاند و باعث نابینایی یک چشم او شد» و شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران نیز «حمید» را به قصاص چشم با اسید محکوم کرد. به نوشته روزنامه شرق، برخلاف پرونده «آمنه» این بار قضات دیوان‌عالی کشور اعلام کردند «از آنجا که قصاص چشم با اسید ممکن نیست و احتمال دارد آسیب‌های جدی به مجرم وارد کند و او بیشتر از جرمی که مرتکب شده، مجازات شود بنابراین فقط کورکردن یک چشم او مورد تایید قرار می‌گیرد»، اما «حکم باید بدون استفاده از اسید اجرا شود». این روزنامه از قول وکیل محکوم به قصاص تاکید کرده است که «این حکم اولین حکم قصاص چشم یک فرد اسید پاش بدون ریختن اسید است و موکل من به جرم کورکردن یک فرد، نابینا می‌شود»، اما «در کدام بیمارستان و با چه روشی هنوز مشخص نیست».
 


خبرگزاری های بین المللی گزارش دادند که ایران روز سه شنبه حریم هوایی خود را به صورت موقت بر روی هواپیمای حامل آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، بست و موجب شد تا هواپیمای عالی ترین مقام آلمان برای دو ساعت در آسمان ترکیه سرگردان بماند.خبرگزاری های بین المللی گزارش دادند که ایران روز سه شنبه حریم هوایی خود را به صورت موقت بر روی هواپیمای حامل آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، بست و موجب شد تا هواپیمای عالی ترین مقام آلمان برای دو ساعت در آسمان ترکیه سرگردان بماند. هواپیمای حامل آنگلا مرکل و چند تن دیگر از مقامات آلمان، نیمه شب دوشنبه برلین را به قصد دهلی نو، پایتخت هند، ترک کرد، اما مدت زمانی پیش از آن‌که به حریم هوایی ایران وارد شود، جمهوری اسلامی به دلایل نامعلوم از عبور این هواپیما جلوگیری کرد. متعاقب این اقدام ایران، هواپیمای حامل خانم مرکل به مدت دو ساعت در آسمان ترکیه سرگردان بود و سرانجام به دنبال یک‌ساعت مذاکره با ایران از سوی ترکیه و وزیر امور خارجه آلمان، در نهایت به این هواپیما اجازه داده شد تا از حریم هوایی ایران عبور کرده و با تأخیر وارد هند شود. به دنبال این اقدام جمهوری اسلامی ایران، گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان، از احضار سفیر ایران به این وزارتخانه خبر داده است. آقای وستروله در بیانیه‌ای در این خصوص، اقدام ایران را «کاملا غیرقابل قبول» خوانده و با بی‌احترامی قلمداد کردن این امر تأکید کرده‌است که نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی «به هیچ عنوان از سوی آلمان تحمل نخواهد شد.» مسدود شدن حریم هوایی ایران به روی هواپیمای حامل صدر اعظم آلمان در حالی صورت گرفته است که به نوشته نشریه آلمانی اشپیگل، این هواپیما روز دوشنبه، پیش از پرواز از مقامات ذیربط ایرانی اجازه عبور دریافت کرده بود. همچنین ساعاتی پیش از این واقعه، هواپیمای دیگری حامل چهار وزیر آلمانی، از جمله وزیر کشور و وزیر دفاع، بدون هیچ مشکلی از حریم هوایی ایران عبور کرده و وارد دهلی نو شده بودند. آنگلا مرکل روز سه شنبه به قصد بهبود روابط با کشورهای جنوب آسیا وارد هند شده است. وی قرار است در سفره یک روزه خود به هند با رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور دیدار داشته باشد و پس از آن عازم سنگاپور شود. به دنبال خودداری موقت جمهوری اسلامی از عبور هواپیمای آلمان از حریم هوایی‌ ایران، اشتفان زایبرت، سخنگوی خانم مرکل اعلام کرد تا کنون هیچ‌گاه چنین واقعه‌ای رخ نداده بود. وی این اقدام را «غیرمعمول» قلمداد کرد. نشریه اشپیگل تأکید کرده است که این اقدام می‌تواند عواقب ناخوشایندی را در روابط دیپلماتیک تهران و برلین به همراه داشته باشد. این روزنامه افزوده است آلمان که در سال‌های اخیر بارها از برنامه اتمی ایران انتقاد کرده، به تازگی نیز حمایت خود را از تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه بانک آلمانی- ایرانی واقع در هامبورگ، با نام بانک تجاری ایران-‌اروپا (EIH) اعلام کرده است. با این‌حال به نوشته اشپیگل، علیرغم خودداری شرکت‌های بزرگ آلمانی نظیر زیمنس و تیسن‌کروپ از معامله با ایران، آلمان همچنان از لحاظ حجم صادرات به ایران در مقام سوم قرار دارد و ارزش این صادرات در سال ۲۰۱۰ میلادی برابر با ۵.۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
 


اين که آرامش دوستدار برای ما نامی ناشناخته نباشد دليل بر شناسايی انديشه‌هايش نيست... يکی از مفاهيم کليدی انديشه دوستدار «دين‌خويی» است که نپرسيدن و نينديشيدن را از آن ناشی می‌داند. چون دريافت روشن از فرايافتِ «دين‌خويی» می‌تواند فراز آوردن گام نخستين باشد برای شناختی که بدون آن هيچ زورآزمايی هم نخواهد بود. اينکه آرامش دوستدار برای ما نامی ناشناخته نباشد دليل بر شناسايی انديشه‌هايش نيست. چون برخورد با انديشه‌های يک فيلسوف وقتی به موضعگيری‌های کلیِ موافقم يا مخالفم که تنها خبر از حساسيت‌های موضعگيرنده می‌دهند فروکاسته می‌شود، از رهيافتی فلسفیِ جويای شناخت خبر نمی‌دهد. از طرفی بسامد بالای چنين رفتاری در قبال دوستدار می‌تواند به گونه‌ای تاييدی باشد بر اساسی بودنِ «بغرنجی» که واکاوی آن را در کارهايش دنبال می‌کند، يعنی ناپرسايیِ ريشه‌دار و ديرزیِ برآمده از فرهنگ دينی و بر بستر آن باليده. کوشش برای به دست دادنِ شناختِ کامل از انديشه‌ای که دوستدار عمری را بر سر پرداختش گذاشته در اين جستار کوتاه گزاف خواهد بود، همچنان که تلاش برای زورآزمايی با آن در اين فرصت اندک لاف. پس  می‌کوشيم اينجا به يکی از مفاهيم کليدی انديشه دوستدار يعنی «دينخويی» که نپرسيدن و نينديشيدن را از آن ناشی می‌داند بپردازيم. چون دريافت روشن از فرايافتِ (۱) «دينخويی» می‌تواند فرازآوردن گام نخستين باشد برای شناختی که بدون آن هيچ زورآزمايی هم نخواهد بود.    وجود واژه «دين» در ترکيب «دينخويی» شايد به اين پندار بينجامد که انديشه دوستدار واکنشی  است به پيآمد انقلاب اسلامی يعنی استيلای دين، و اينگونه «پاسخی يکباره و فراگير» بنمايد به بحرانِ برخاسته از اين استيلا. حتی اگر انديشه‌ او، همچون نمودهای حسی و ذهنی هرکس، هربار در بستر برهه‌ تاريخی ويژه‌ای شکل گرفته و می‌گيرد، اين انديشه‌ که می‌داند «تفکری که در تسخير حياتی پرسش نماند هرگز فلسفی نيست» (۲)   فراآمد خويش‌آگاهی در فرآيند انديشيدن به چيزی فراتر و دورتر از اين استيلا است: ماهيتِ فرهنگ دينی. دغدغه او نه يافتن پاسخی «يکباره و فراگير» که آموختن و آموزاندنِ پرسيدن است و گذاشتنِ سنگ پرسشی اساسی آنهم در دل فرهنگی که از ديدگاه او نه امروز و نه در هيچ مقطعی از گذشته‌‌اش با توجه به بنيان‌هايش پرسيدن نه می‌دانسته و نه توانسته است. پرسشی از اين دست که نمی‌تواند خودِ پرسنده را هم شامل نشود، نه در‌خودنگریِ روان کاوانه بل خودکاویِ خودشناسنده‌ای است که شالوده‌های گذشته تاريخی- فرهنگی که خودِ فردی و جمعی ما از آن می‌آغازد و بر آن می‌رويد را به پرسش می‌گيرد و به سنجش می‌گذارد. يکی از اصلی‌ترين مسائلی که اين پرسش پيوسته و اين سنجش پيگير پيش می‌کشد عبارت از اين است که در فرهنگی از بدايت مسخرِ دين و تا نهايت اسير آن مانده، منشِ مسلطی که رفتار و کردارهای جمعی و فردی را در نمودهای گوناگونش همگون می‌کند، دريافت امور بدون پرسش است. اين منش را دوستدار دينخويی می‌نامد که به دربايست، دربرگيرنده دينداری نيست. دينخويی همچون چگونگیِ در‌جهان‌بودن، خوکردگی به نينديشندگیِ بنيانیِ فرهنگ دينی است. پس بايد دريافت که فرهنگ دينی چيست و مشخصه‌های آن کدامند که دينخويی آنها را در پديده‌های فکری، حسی، روحی و عملی بازتوليد می‌کند. اما پيش از آن، درنگی بر سر چگونگی پذيرش چنين تزی و واکنشی که برمی‌انگيزد، به فهم بهتر موضوع کمک خواهد کرد. مقاله خود دوستدار «آدم ديوانه کيست؟ گزارشی بر سخنی از نيچه» در اين راه ما را دستگزار خواهد بود.    خوانشی از گزارش دوستدار بر سخنی از نيچه از آنجايی که دوستدار بنا را بر ناآمادگی و ناآزمودگیِ فرهنگی ما برای انديشيدن می‌گذارد، برای اثبات تزهای خود از توسل به اين يا آن تئوری غربی هم می‌پرهيزد. در موارد نادری هم که به اين کار دست می‌زند، و بيشتر در پيوست‌ها يا پيش‌درآمدهايی که بر سه چاپ «درخششهای تيره» افزوده، هدفی را دنبال می‌کند. چون سرسری نمی‌انديشد که سرسری هم بسازد، بايد دقت کرد که چرا اين متن در ابتدا نشسته و آن ديگری در انتها (۳) . گفتنی است که حتی در همين نوشته‌ها، برخلاف آنچه امروز در ايران بعنوان نشر تفکرات فلسفی جريان دارد ـ که سوای فراگيری‌اش پديده تازه‌ای نيست(۴)   ـ دوستدار هيچگاه به شيوهِ آسانخواه و آسانگيرِ آوردن نام اين يا آن متفکر غربی و بازگويیِ گفتاورد‌هايی خارج از بافتار تن نمی‌دهد. بلکه با ‌توجه به بغرنجی که اين انديشه‌هایِ ديرياب را بسيجيده همگام با آنها می‌انديشد تا در پرتوی که بواسطه آنها بر پديده‌های فرهنگی ما می‌افکند بغرنجِ کانونی انديشه خودش را بهتر نمايان کند.  پيوستِ چاپ نخستين «درخششهای تيره»،  جستار «آدم ديوانه کيست؟» (۵) ، که گزارشی است از قطعه ۱۲۵دفتر سومِ «دانش شاد» (۶)  نيچه را هم بايد از اين زاويه نگريست، يعنی در پيوند تنگاتنگش با انديشه اصلی فلسفی خود دوستدار و تزهای کتابش. چون از خلال اين گزارش، تنها نمی‌کوشد تا راهی به انديشه محوری نيچه بگشايد. از آنجايی که به تعبير او «مسئله مورد نظر در قطعه نيچه به همه ما کسانی که فکر می‌کنيم يا می‌خواهيم فکر کنيم مربوط می‌شود» (۷)، پس با توجه به همين مسئله، آنچه از رهگذر اين تفسير می‌جويد آشکار کردنِ دشواریِ مضاعفِ انديشيدن و پديد آوردنِ شرايطِ آن است در پيکره فرهنگِ دينی که شکل‌گيری چنين شرايطی را پيشاپيش مانع می‌شود. تفسيری که دوستدار پس از ترجمه اين قطعه ارائه می‌دهد دقيق‌تر از آن است که بتوانيم در چارچوب محدود اين نوشته به همه نکاتش بپردازيم. از همين رو بر پايه تعبير او از کيستیِ آدم ديوانه، به برشمردن چرايیِ غرابتِ انديشه‌ خودش بسنده می‌کنيم. در اين قطعه نيچه از کسی که آدم ديوانه‌اش می‌خواند سخن می‌گويد که پيش از نيمروز با فانوس در جستجوی خدا به ميدان شهر می‌رود جايی که بسياری ازنا‌باوران به خدا گرد آمده‌اند. آنچه آدم ديوانه پس از شنيدن سخنان مسخره‌آميز ديگران می‌گويد چنان آنان را شگفت‌زده می‌کند که خاموشی می‌گزينند. چون ادعا می‌کند که ما خدا را کشته‌ايم و می‌پرسد برای آنکه آنچه کرده‌ايم را بشاييم آيا نمی‌بايستی خودمان خدا شويم تا بدينسان گشايشگران تاريخی برتر از هر آنچه تا کنون بوده است باشيم؟ سپس فانوس خود را به زمين زده و می‌شکند و با گفتن اينکه زود آمده و هنوز وقت او نرسيده، و با تشبيه مدت زمانِ لازم ميان کشتن خدا و آگاهی به آن حتی برای قاتلانش، به مدت زمانی که نور ستارگان بايد درنوردند تا به چشم بيايند، سخن خود را به پايان می‌برد. در ادامه همان روز، پيش از رانده شدنش توسط خداپرستان، در کليساهای مختلف برای خدای مرده دعای آمرزش ابدی می‌خواند. در بررسی موشکافانه‌اش دوستدار نشان می‌دهد که سخنان آدم ديوانه برخلاف آنچه در ابتدا به نظر می‌رسد از سر ديوانگی نيست. اما در پايان می‌پرسد پس چرا چنين آدمی را نيچه ديوانه ناميده است؟ «آدم ديوانه» با دو گروه ديدار می‌کند که سر نه از کردار او درمی‌آورند و نه از معنای گفتارش : کسانی که در ميدان شهر درگير برآوردن نيازهای روزانه‌اند و کسانی که در پرستشگاه‌ها سرگرم پرستش. علت ديوانه خواندن کسی غيرعادی بودن گفتار و کردار اوست در مقايسه با آنچه عادی‌ و متعارفش می‌دانيم. کردار غيرعادی «آدم ديوانه» در روز فانوس افروختن و برای خدا دعای آمرزش مردگان خواندن است و گفتار غيرعادی او سختن گفتن از نابودی آنچه تا کنون نقطه پيوند آدميان و محور قرار و ثباتشان بوده، يعنی خدا، برای کسانی که به خدا باور ندارند و اعلام مرگ او برای خداپرستانی که ماهيتشان از همين پرستش می‌آغازد. پس از دو چشم‌انداز ديوانگی او تعريف می‌شود: چشم‌انداز روزمرگی بی‌نشان از ايمان و چشم‌انداز دينداری. جستار نامبرده، پيوستِ چاپ نخستينِ کتابی است با تزهايی آنچنان غيرعادی که برای پندار متعارف نشان چيز ديگری نمی‌توانند باشند جز ديوانگی نويسنده‌اش. اين غرابت در همان عنوان کتاب، مرکب از همنشينی اسم و صفتی ناهمگون(۸) ، به چشم می‌آيد: درخششهای تيره. مگر رخشندگیِ تاريک هم داريم؟ يا تابشِ ظلمانی؟ چگونه می‌شود که از روشنی تيرگی بزايد؟ ساختنِ چنين عنوان تناقض‌آميزی از سوی دوستدار «نه تصادفی است، نه مطايبه و نه "شوخ طبعی" فلسفی»(۹)  و فقط در ارتباط با انديشه‌اش فهميدنی است. چون تحت اين عنوان و با توجه به ديرينگیِ کاربرد روشنايی و نور همچون متافوری برای راستی(۱۰) ، می‌خواهد ماهيتِ نينديشندگیِ انديشه‌نما را در سه دوره جريان فرهنگ دينی آشکار کند، که عبارتند از مراحل زايش، بالش و نازايی(۱۱) . از ديدگاه دوستدار، ريشه سياهیِ بارقه‌هایِ ظاهراً چشمگيرِ مرحله نازايی، بی‌همتیِ همروزگاران نيست در درخشاندن سوسوی ستارهِ ديگر خاموشِ مرحلهِ بالش. بلکه در وابستگی مطلق هردو مرحله است ـ دومی بی‌ميانجی‌تر و سومی به واسطه همان دومی که خميرمايه‌اش را نيز مديون هموست ـ به مرحله زايش که خودش همچون پيدايشِ ظلمتِ اعتقاد، سرچشمهِ تارِ «آن ناپرسيده و نادانسته‌ای‌ست که با احاطه درونی‌اش بر ما فرهنگی می‌شود.(۱۲)» بعلت همين وابستگی مطلق که چيرگی همه سويه دين است بر فرهنگ، حتی تفاوتِ دو چشم‌انداز روزمرگی و دينداری هم از ميان می‌رود. معنای اين سخن يکی‌شدنِ روزمرگی و دينداری نيست. بلکه به معنای تعميم جهان‌شناسیِ دينی، به عبارت ديگر بينشِ دينی است به گونه‌های ديگر شناسايی جهان، بطوری که ملاحظه‌کاری‌هایِ عاقبت‌نگر روزانه را هم تحت شعاع خود قرار می‌دهد. دينخويی محصول همين تعميم است.   فرهنگ دينی و بينش دينی تعريف دوستدار از فرهنگ، آن تماميت بنيادينی‌ست که بواسطه‌اش می‌توان جامعه‌ای را هم با جوامع ديگر هم‌خانواده دانست و هم از ديگر جوامع، چه بسا خويشاوند مجزا ساخت. يعنی آن کليتی که نمودارهایِ برآمده از کارآيی‌هایِ حسی، روحی، فکری، عملی و اخلاقی را درگوناگونی‌هايشان همگون و همخوان می‌گرداند. با فرهنگ دينی آنجا روبرو هستيم که چيرگی بی‌منازعِ دين در جامعه‌ به گونه‌ای باشد که اعضايش نه تنها رستگاری آنجهانی خود را در گرو سرسپردگی به ساحتی فرابشری بجويند بلکه آن را همچون يگانه مرجع ارزشگذاریِ کنش‌های اينجهانی‌شان و داور آنها بپذيرند. به سبب چنين پذيرشی، همه نمودارهای فرهنگی در کُنه‌شان چيزی از دين در خود و با خود می‌برند، چرا که زيستِ ‌دينی، خودآگاهانه يا ناخودآگاه، پايه و گرانيگاهِ زيست‌های مربوط با آنها قرار گرفته است.  زيستِ دينی (۱۳)  عبارت است از مجموعه احوالِ درونی‌ِ گذرنده بر فرد در مواجهه‌اش با امر قدسی يا مطلقاً ديگر (۱۴) .  احساسِ بيمناکیِ (۱۵)  پديدآمده از اين مواجهه به احساس ديگری در فرد دامن می‌زند:  احساس آفريدگی (۱۶) يا مخلوقيت  (۱۷) که «احساس نيستی محض آفريده است بر اثر احساسی که وی از هستی مطلق قدسی دارد. (۱۸)» از همينرو انسانِ دينی که خدا را آفرينندهِ هستی از نيستی می‌داند نمی‌تواند برای شناسايی خود و جهانِ هردو نيست‌بنياد از جهان و خودش بيآغازد. خاستگاه و پناهگاه شناسايیِ دينی، يا به تعبير دوستدار بينشِ دينی، کلام الهی است که جهان را از پيش شناخته و آفريده است. شناختِ پيشاپيشیِ کلامِ آفرينشگرِ الهی، بينشِ دربست معطوفِ به آن را هم پيششناسی می‌کند. بر خلاف تفکر فلسفی که با پرسش زاده می‌شود و زنده و پوياست تا آنزمان که درون پرسش بماند، بينش دينی از آنجا که پاسخ را از پيش دارد، پرسش را از پيش ناممکن می‌کند. يعنی نمی‌پرسد تا بداند بلکه می‌کوشد تا امور را با کلامی که آنها را آنچنان که بايد باشند از پيش دانسته، منطبق کند. بدينگونه دانستگیِ بينشِ دينی از امور ناگزير در گرو گوش‌سپاری به کلام الهی است که «همه صور يا ساخت‌های زبانی[اش] به اصل امری آن برمی‌گردند» (۱۹). بينش دينی چون چيزی جز پيروی از دستور الهی نيست، پس می‌توان گفت که شنوِش بنيان چنين بينشِ گوش‌به‌فرمانی است و نه پرسش. بعنوان مثال، همانطور که دوستدار نشان می‌دهد (۲۰) ، برپايه همين شنوش يا سخن‌شنوی‌ست که ناصرخسرو می‌کوشد ثابت کند که عقل، نخستين هستی و تنها مُبـدِع است. به زعم ناصرخسرو، چون ابداع، آفرينش هستی از نيستی، توسط فرمان الهیِ «کُن» صورت می‌گيرد، پس نخستين چيزی هم که «از نه چيز»، از نيستی برمی‌آيد و  خطاب سخن الهی به سوی اوست، می‌بايست خطاب‌پذير باشد. پژوهشی که دوستدار در «درخششهای تيره» به واشکافی مسئله عقل نزد ناصرخسرو و استدلال‌ وی در چرايی و چگونگی آفرينش عقل اختصاص داده، يکی از درخشان‌ترين بخش‌های کتاب را می‌سازد که پرداختن به آن مجال ديگری می‌طلبد. چون نمونه بسيار گويايی به دست می‌دهد از زورِ بی‌هماوردِ بينش دينی و اينکه چگونه تفکر فلسفیِ شکل گرفته بر بستر فرهنگ يونانی در انتقال خود به  بطن فرهنگِ در اساس ناپرسشگرِ دينی دچار استحاله شده و ديگر آنی که بود نمانده است.   رهايی از دينخويی؟ فشرده سخن اينکه هرگاه فرهنگی  پهنهِ سيطره بی‌چون‌و‌چرای دين گشت، بينش دينی بی‌آنکه سرسپردگی به دين را هم در پی داشته باشد، در تار‌پود پيکره فرهنگی چنان می‌تند که ناپرسايی، درونیِ رفتار و کردار همگانی می‌شود. به زبانی ديگر، رابطه علّی ميان «فرهنگ دينی» و «امتناع تفکر» همچون «دينخويی» بروز می‌کند. حال پرسش اين است که آيا از دينخويی گريزی هم هست؟ يا بسته در بند آن ماندن برای ما که از فرهنگی دينی برآمده‌ايم سرنوشتی ناگريز است؟ نارسايی طرح پرسش در چنين قالبی اينجاست که «ما» و «دينخويی» را دو چيز جدا از هم می‌گيرد که انگار يکی بر ديگری می‌تواند چيره شود. در حاليکه، از ديدگاه دوستدار، با توجه به تنيدگیِ دينخويی در روزمرگیِ ما، مایِ دينخو خود ماييم، همان خودی که عجالتاً و در بيشتر اوقات هستيم. اما هميشه در ما آن توانايی هست که آنچه هستيم نباشيم و آنچه نيستيم باشيم. رهايی از دينخويی را بايد چون پيکارِ بی‌پايان نادينخويی به نام انديشيدن و به ياری آن  با خودِ دينخو دانست. پيکاری با خود و در خود و بر سر خود که هوشياریِ خستگی‌ناپذير می‌خواهد. انديشه آرامش دوستدار دشواری اين پيکار را پيش چشم ما می‌آورد.  ------------------------------------------------------- نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.  آرش جودکی، دکترای فلسفه از بلژیک، در دانشگاه FUNDP در بلژیک فلسفه تدریس کرده است.  آرامش دوستدار، استاد سابق فلسفه در دانشگاه تهران و نويسنده کتاب هايی از جمله درخشش‌های تيره و امتناع تفکر در فرهنگ دينی است. پاورقی ها:   ۱-   Le concept   ۲-   آرامش دوستدار، ملاحظات فلسفی در دين و علم، چاپ اول، تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۵۹، چاپ دوم، پاريس، انتشارات خاوران، ۱۳۸۱، ص ۱۷.     ۳-  متن کوتاه »نگاهی از پيش: حقيقت اعتقاد» که پس از پيشگفتار مفصل کتاب «امتناع تفکر در فرهنگ دينی» می‌آيد، خودش درآمدی دارد که بايستی با دقت خوانده شود و دليل نشستنش آنجا را از خود پرسيد. همه متن را اينجا می‌آوريم چون در آن دوستدار از کار سترگی که زندگی اوست چکيده‌ای به دست داده است : در عمر نسبیْ کوتاه انسان چنين نيست که هرکس آنچه را که بر او می‌گذرد، فقط بداند ـ مثلاً زنی عشقش را به مردی يا نفرتش را از او ـ بلکه با شدتی بيشتر در زمانی نسبتاً دراز، حتی پس از ممتنع گشتن اين يا آن تجربه، زيسته‌ها را همچنان در تن و جان خويش احساس می‌کند. شگفت هم نيست: زندگی با احساس کردن آغاز می‌شود. اما هنگامی می‌آيد که همه‌کس احساسش را در مورد گذشته، انگار که آن احساس را هيچگاه نداشته، کاملاً از دست می‌دهد. مرگِ احساس شايد انجامی‌ست بيولوژيک از آغاز پيشين‌تر آن نسبت به دانستن. آنچه از آنپس برای ما باقی می‌ماند، دانستنِ زيسته‌ها‌ست. اما آن زمان نيز فرا‌می‌رسد که اين دانستن يا دانستنها به تدريج محو می‌گردند، بی‌آنکه جای خالی آنها هرگز ديگر پر شود. اين يعنی آغاز پيری به سوی مردن. نسبت به گذشتة تاريخی ـ فرهنگی، چون اين گذشته بی‌واسطه به زيست ما درنيامده، طبيعتاً نمی‌توان احساسی داشت، جز احساس کاذب. گذشتة تاريخی ـ فرهنگی را فقط می‌توان دانست. منتها هيچ چيزی نيست که ما را به درستی اين دانستن مطمئن سازد، مگر همواره از نوکاويدن در گذشته و بازنگريستن در نوکاويده‌ها از چشم اندازی تازه. جامعه‌ای که فاقد اين دانايیِ پويا و جوينده باشد، نمی‌زييد که پير شود و بميرد، تا در نسلهای بعدی‌اش دگرزيستی يابد. فقط هست. و چون گذشتة تاريخی ـ فرهنگی‌اش را، هيچگاه نجسته تا بيابد، آن را از روی پيشينه‌های مجعولش پيوسته از نو جعل می‌کند (آرامش دوستدار، امتناع تفکر در فرهنگ دينی، پاريس، انتشارات خاوران، ۱۳۸۳، ص ۶۹).        ۴-آنچه نيما به سال ۱۳۳۲ در «تعريف و تبصره» در بخش «دقت‌هايی که شبيه به انحراف هستند» نوشته را می‌توان تنها با عوض کردنِ نام‌ها متعلق به امروز دانست : خود ما در اين روزهای روشن، در کوچه و بازار به جوانی بسيار گردن کلفت برخورديم که می‌گفت «من جان ندارم، جز ماده هيچ چيز در دنيا نيست. من مدتی است که فويرباخ شده ام!» و ما نفهميديم چرا مارکس يا انگلس نشده بود. در صورتی که به آسانی خيلی چيزها ممکن بود بشود (نيما يوشيج، درباره شعر و شاعری، تهران، انتشارات دفترهای زمانه، ۱۳۶۸، ص ٤۰۱ـ٤۰۲). و باز دورتر، در بخش «نظرهای ما» : اين اغتشاش وپريشانی خيال که به جنون رسيده است، قيافه‌ی معرف و کمال ما است (همان، ص ٤۰٧).       ۵-   اين جستار نخست در  نشريه اختصاصی گروه آموزش فلسفه، شماره ٤، تهران، ۱۳۵۶ و سپس متن ويراسته آن همچون پيوست درخششهای تيره، کلن،۱۳٧۰، چاپ اول، منتشر شده است. از چاپ دوم اين کتاب به اينسو سه پيوست ديگر که به گنوس، اديان سری و مکتب رواقی می‌پردازند، جای آن را گرفته‌اند. بازنشرش در مجموعه مقالاتی است که به کوشش بهرام محيی گرد آمده : آرامش دوستدار، خويشاوندی‌های پنهان، انتشارات فروغ و نشر دانا، کلن، ۱۳۸٧. از اين پس برای جستار «آدم ديوانه...» به اين کتاب آخری ارجاع می‌دهيم و برای «درخششهای تيره» به چاپ سوم آن، کلن، ۱۳۸۶.     ۶- Die fröhliche Wissenschaft    ۷-  آرامش دوستدار، خويشاوندی‌...، ص ۱۳۹.      ۸- چنين فيگور استيلی را Oxymoron می‌خوانند.      ۹- آرامش دوستدار، خويشاوندی‌...، ص ۱۶۶.   Hans Blumenberg, « Licht als Metapher der Wahrheit. Im Vorfeld der-۱۰ philosophischen Begriffsbildung », Ästhetische und metaphorologische Schriften, Suhrkamp, Frankfurt a.M., ۲۰۰۱     ۱۱ - آرامش دوستدار، درخشش ...، ص ۱۱۳=۱۱۰.   ۱۲-   آرامش دوستدار، امنتاع تفکر ...، ص ۶۹.   ۱۳-  دوستدار در «ملاحظات فلسفی...»  برای تبيين امر قدسی و زيست دينی به انديشه‌های رودلف اتو ارجاع می‌دهد: Rudolf Otto, Das Heilige. Über das Irrationale in der Idee des Göttlichen und sein Verhältnis zum Rationalen, ۱۹۱۷    ۱۴-  Das ganz Andere  ۱۵-  Die Scheu  ۱۶ - Das Kreaturgefül   Die Geschöpflichkeit-۱۷   ۱۸- آرامش دوستدار، ملاحظات ...، ص ۲۶ .    ۱۹-همان، ص ٧۶.   ۲۰ -آرامش دوستدار، درخشش ...، ص۱٧۳- ۱۵۳.  
 


عزت‌الله سحابی، فعال سیاسی و رئیس شورای فعالان ملی – مذهبی بامداد امروز (سه‌شنبه) در ۸۱  سالگی در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. علی اکبر معین‌فر، وزير نفت دولت موقت، با تایید خبر درگذشت آقای سحابی به رادیو فردا می‌گوید: «نزدیک‌های سحر مهندس سحابی به رحمت خدا رفتند. الان دارند جنازه ایشان را به منزل‌شان که در نارون لواسان است، حمل می‌کنند که فردا از آنجا تشییع جنازه شود». عزت‌الله سحابی حدود یک ماه پیش در پی سکته مغزی در بیمارستان پارسیان بستری شد و پس از عمل جراحی تا هفته پیش در بخش آی سی یوی همان بیمارستان در حال اغما بود و پس از آن به بیمارستان مدرس منتقل شده بود. این فعال سیاسی در دوران پیش و پس از انقلاب اسلامی در ایران، نزدیک به ۱۵ سال را در زندان گذرانده بود.
 


مصر می‌گوید دیپلمات ایرانی که پیش از این به ظن جاسوسی بازداشت شده بود پس از بازجویی از آن کشور اخراج شده است. مِنا (MENA)، خبرگزاری رسمی مصر نام این دیپلمات را قاسم الحسینی ذکر کرده و خبر داده است او به اتهام جمع‌آوری اطلاعات برای دستگاه امنیتی ایران روز دوشنبه از مصر اخراج شده است. علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران، در گفت‌وگو با خبرنگاران این موضوع را  «سوء تفاهم» خواند و  گفت که «مسأله حل شده است».
 


در پی انتقادهای شدید از برنامه احتمالی وزير خارجه ایران برای سفر به عربستان سعودی، علی‌اكبر صالحی، وزير خارجه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه با انتقاد از جنجال‌های به گفته او «توفان سیاسی»، گفت که  در وزارت خارجه برای چنین سفری «زمان‌بندی و حتی صحبتی نشده» است. در روزهای گذشته، برخی از نمایندگان مجلس و رسانه‌های هوادار رهبر جمهوری اسلامی  با انتقاد شدید از سفر احتمالی وزیر خارجه ایران به عربستان، آن را ناشی از «تحرک جریان انحرافی» در دولت دهم ارزیابی کرده بودند. در پی اعزام نیروهای نظامی عربستان سعودی به بحرین، در هفته‌های گذشته، روابط ایران با این کشور و برخی دیگر از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس رو به تیرگی گذاشته است.
 


رئیس جمهوری آفریقای جنوبی می‌گوید رهبر لیبی آماده است تا برای جلوگیری از ادامه حملات ناتو، آتش‌بس را بپذیرد. جیکوب زوما، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی که به نمایندگی از اتحادیه آفریقا به لیبی سفر کرده است، روز دوشنبه پس از دیدار با معمر قذافی در طرابلس، اعلام کرد که رهبر لیبی برای "متارکه جنگ" آماده است. اما ساعتی بعد مخالفان معمر قذافی بار دیگر اعلام کردند که پیشنهاد آتش‌بس را نمی‌پذیرند. در تحولی دیگر، روز دوشنبه هشت افسر عالی‌رتبه ارتش لیبی در نشستی خبری در رم، پایتخت ایتالیا، اعلام کردند که ارتش معمر قدافی را ترک کرده‌اند و ۱۲۰ تن دیگر از همقطاران‌شان در ارتش نیز در چند روز گذشته ترک خدمت کرده و از لیبی خارج شده‌اند.
 


وزیر امور راهبردی اسرائیل می‌گوید که جهان متمدن باید در اقدامی مشترک برخوردی مشترک علیه تهدید اتمی ایران در پیش گیرد. موشه یَعلون، وزیر امور راهبردی اسرائیل، روز دوشنبه در آستانه سفر به مسکو در گفت‌وگو با خبرگزاری روسی اینتر فاکس گفت که ایرانِ‌ مسلح به سلاح اتمی نه فقط موجب نگرانی اسرائیل، بلکه عامل نگرانی همه کشورهای پیشرفته خواهد بود. ساعاتی بعد از این مصاحبه، سخنگوی وزیر امور راهبردی اسرائیل به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت گفته‌های آقای یَعلون تکرار این موضع اسرائیل است که همه گزینه‌ها همچنان روی میز هستند؛ او هیچ کشوری را به حمله علیه ایران فرانخوانده است. ایران همواره گفته است که برنامه هسته‌ای‌اش برای مقاصد صلح‌آمیز است، اما آمریکا، اسرائیل و برخی دیگر از کشورها بر این باورند که تهران، در پوشش دست‌یابی به انرژی هسته‌ای، به‌دنبال دست‌یابی به سلاح اتمی است.
 


برپایه گزارش‌ها بامداد امروز (سه‌شنبه) همچنان صدای شلیک گلوله و انفجارهای پیاپی در صنعا، پایتخت یمن، شنیده می‌شود. معترضان یمنی می‌گویند که حمله روز گذشته هواپیماهای دولتی به اطراف شهر زنگبار، که در تصرف نیروهای القاعده است،  حدود ۳۰ کشته برجای گذاشته و درگیری‌ها در شهر تَعِز نیز بیش از ۲۰ کشته داشته است. اعتراض‌ها در يمن از حدود چهار ماه پيش آغاز شده و معترضان خواستار برکناری علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری آن کشور، پس از  سه دهه ماندن در قدرت هستند.
 


عزت الله سحابی بامداد روز سه شنبه در تهران درگذشت. علی اکبر معین‌فر، وزیر نفت دولت موقت، در گفت‌و‌گو با رادیو فردا با تایید خبر درگذشت آقای سحابی گفت: «نزدیک‌ سحر مهندس سحابی به رحمت خدا رفتند.»عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی مذهبی بامداد روز سه شنبه در بیمارستان مدرس تهران درگذشت. علی اکبر معین‌فر، وزیر نفت دولت موقت، درگفت‌و‌گو با رادیو فردا با تایید خبر درگذشت آقای سحابی به رادیو فردا گفت: «نزدیک‌ سحر مهندس سحابی به رحمت خدا رفتند. الان دارند جنازه ایشان را به منزلشان که در نارون لواسان است، حمل می‌کنند که فردا (چهارشنبه) از آنجا تشییع جنازه شود.» محمد بسته نگار، آیت الله منتظری، عزت الله سحابی. عکس از وبسایت آیت الله منتظری عزت الله سحابی اردیبهشت ماه امسال به علت شکستگی استخوان ران به بیمارستان منتقل شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت اما پس از آن دچار خونریزی مغزی شد و در بیمارستان پارسیان به حال اغما بود. وی نزدیک به یک هفته پیش به بیمارستان مدرس منتقل شده بود. عزت الله سحابی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان هاله سحابی، دختر عزت الله سحابی، که در روز تحلیف محمود احمدی‌نژاد در تهران بازداشت شده بود، چند ماه پیش دوباره به زندان بازگردانده شد و با وجود درخواست برای ملاقات با پدر بیمارش مقام‌های قضایی به وی چنین فرصتی ندادند. عزت الله سحابی، متولد سال ۱۳۰۹ است و فعاليت‌های سياسی و تشکيلاتی خود را پس از  ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. سحابی به هنگام تاسيس نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ به اين حزب پيوست. وی به همراه آيت الله محمود طالقانی، مهدی بازرگان و يدالله سحابی به عنوان شورای مرکزی نهضت آزادی فعاليت می‌کرد. عزت الله سحابی از آغاز فعاليت‌های سياسی خود نزديک به ۱۵ سال را در زندان‌های دوران شاه و جمهوری اسلامی گذارند. عزت الله سحابی در سال ۱۳۷۹ نيز به همراه دهها فعال ملی مذهبی و عضو نهضت آزادی بازداشت شد و نزديک به دوسال را در زندان گذارند. مرتضی کاظميان در خصوص فشار های امنيتی بر عزت الله سحابی پس از انتخابات رياست جمهوری  ۱۳۸۸  به رادیو فردا می‌گويد: «به دليل همراهی و همدلی مهندس سحابی و زيرمجموع ايشان، يعنی شورای فعالان ملی مذهبی، از جنبش سبز،  ميرحسين موسوی و مهدی کروبی چه در دوران انتخابات و چه بعد از آن منجر به افزايش فشارها شد و به طور مشخص در زمستان سال گذشته و پيش از عيد مهندس سحابی به رغم وضعيت بيماری  احضار شدند.» مرتضی کاظميان می‌افزايد: «مهندس سحابی به دادسرای مقدس واقع در اوين احضار، که در آنجا مورد بازجويی و تهديد قرار گرفتند.»
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته