-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

Latest Posts from Tehran Review for 06/28/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



Iran’s parliament summoned President Mahmoud Ahmadinejad for questioning, semi-official Mehr news agency said on Monday, raising tensions in a power struggle between factions in the Islamic Republic’s ruling elite.

Ahmadinejad – facing parliamentary elections next year and a presidential race in 2013 – must attend the assembly within a month, Mehr said, after 100 lawmakers signed a motion calling him in.

Unless he can persuade parliament to withdraw the summons, Ahmadinejad will face questions over his delay in nominating a sports minister and in granting parliament-approved funding to the Tehran Metro, Mehr said.

Both issues are the subject of long-running tussles between president and lawmakers and some members of parliament have suggested impeaching Ahmadinejad over what his critics in the house have called his “demagogic” manner. The conservative-dominated parliament has often used its constitutional powers against Ahmadinejad, particularly over ministerial appointments and budgetary matters, and most recently rejected a close ally he nominated as deputy foreign minister.

Ahmadinejad’s opponents have been emboldened by Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei’s intervention in April to stop the president sacking his intelligence minister, which analysts said showed he could no longer count on the complete support of Iran’s top authority.

Far from toning down his policies, Ahmadinejad sacked several other ministers, including the head of the Oil Ministry – the body in charge of exploiting Iran’s vast mineral reserves – in what he said was merely the execution of a previously announced government streamlining.

Parliament voted against the merger of the Oil and Energy Ministries last week and the semi-official Fars news agency said on Monday that the government had withdrawn the ministerial merger plan – which had aimed to reduce the number of ministries to 17 from 21 – to review it.

As well as facing pressure over policy issues, Ahmadinejad faces accusations that many of his closest aides are part of a “deviant current” who they say put secular nationalism ahead of Islamic values and are a threat to Iran’s clerical rule.

source: Reuters


 


محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، بااشاره به نحوه برخورد نمایندگان مجلس با محمود احمدی‌نژاد در جلسه رای اعتماد گفته است، باید دوره دولت دهم «به طور طبیعی» تمام شود.

به گزارش رادیو فردا، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، گفته است، دوره دولت دهم باید به طور طبیعی تمام شود.

وی که روز شنبه در نشست جامعه اسلامی مهندسین سخنرانی می‌کرد، همچنین افزوده است: «ما این را می‌خواهیم و رئیس جمهور نیز این را می‌خواهد.»

در اوایل خرداد ماه و به دنبال بالا گرفتن اختلاف‌ها میان محمود احمدی‌نژاد و آیت‌الله خامنه‌ای بر سر وزارت اطلاعات نیز، محمدرضا باهنر گفته بود، برداشت مجلس این است که رهبر جمهوری اسلامی علاقمند است، دولت دهم تا پایان دوره قانونی به کار خود ادامه دهد.

این در حالی است که بر اساس گفته‌های برخی از مقام‌های جمهوری اسلامی در زمان «خانه‌نشینی» ۱۱ روزه محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به ابقای وزیر اطلاعات توسط رهبر جمهوری اسلامی، گزینه برکناری وی به طور جدی مطرح بوده است.

مجتبی ذوالنور، جانشین پیشین نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه با اعلام این که مجلس برای رئیس دولت ضرب‌الاجل تعیین کرده بود، گفته است: «به تعبیر بنده احمدی‌نژاد رغبتا بر سر کار نیامده است و از روی ناچاری و اجبار آمد، چون مجلس ملتهب شده بود و ضرب‌الاجل هم تمام شده بود و اگر آن روز سر کارش حاضر نمی‌شد، فردای آن روز استیضاح می‌شد.»

در این میان محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی از محمود احمدی‌نژاد خواسته است، «مرز خود را با جریان انحرافی شفاف و روشن کند.»

وی همچنین افزوده است: «برخی معتقدند داستان دولت و جریان انحرافی جدایی‌ناپذیر هستند و افرادی مانند حجت‌الاسلام ذوالنور از تعبیر “دوقلوهای لاله و لادن” برای این دو استفاده می‌کنند.»

اشاره نایب رئیس مجلس به سخنان مجتبی ذوالنور است که در این باره گفته بود: «برخی می‌گویند اگر احمدی‌نژاد و مشایی را از هم جدا کنیم درست می‌شود. احمدی‌نژاد و مشایی مانند لاله و لادن، دو قلوهای به هم چسبیده هستند که وقتی آنها را جراحی کردند، هر دو از بین رفتند.»

محمدرضا باهنر در بخش دیگری از سخنان خود در عین حال از نمایندگان مجلس به سبب نوع برخورد با محمود احمدی‌نژاد در جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی وزارت ورزش انتقاد کرده و آن را « اتفاقی ناخوشایند» دانسته که به گفته وی در « شأن مجلس و دولت نبود.»

هفته گذشته و در جریان سخنان محمود احمدی‌نژاد در مجلس در دفاع از حمید سجادی، گزینه پیشنهادی وی برای وزارت ورزش، شماری از نمایندگان با گفتن عدد دو به نشانه مخالفت با رئیس دولت، بارها سخنان وی را قطع کرده بودند.

محمود احمدی‌نژاد هم در واکنش به این اقدام گفته بود: «من هم به دو-دوهای شما دو میگویم.»

با این حال محالفت‌های نمایندگان که به گزینه پیشنهادی احمدی‌نژاد برای وزارت ورزش و جوانان هم رای اعتماد ندادند، ادامه یافته بود و رئیس دولت هم خطاب به آنها گفته بود: «وقتی کسی میگوید که نوکر مردم است این قدر با او ور نروید.»

در این میان محمدرضا باهنر در این باره گفته است: «دو، چهار و این‌ها در مجلس حادثه‌ای شده است؛ اگر نمایندگان موافق طرحی باشند، دکمه چهار را فشار می‌دهند و اگر مخالف باشند دکمه دو را فشار می‌دهند و خیلی برداشت می‌کنند که واژه “دو” در ضمن ابراز رأی منفی نوعی توهین است که از بخش‌های زشت قضیه است.»

نایب رئیس مجلس همچنین با بیان این که استقبال نمایندگان از رئیس دولت مثل «سایر اوقات» نبود، اظهار داشته است: «استقبال نمایندگان سرد بود و به‎ خلاف دوره‌های قبل اطراف ایشان خلوت بود.»

در همین حال محمود احمدی‌نژاد روز یکشنبه از شرکت در مجلس برای دادن رای اعتماد به علی نیکزاد، به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت راه و شهرسازی خودداری کرد و معاون اول خود را به این جلسه فرستاد.

در همین روز رئیس دولت دهم همچنین بر خلاف سال‌های گذشته از همایش سالانه قوه قضاییه که هر سال در آن سخنرانی می‌کرد، نیز خودداری کرد.


 


ایران به آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت به شدت انتقاد کرد و آنرا اقدامی سیاسی برای تاثیرگذاری بر بازار نفت خواند. در مقابل آژانس بین‌المللی انرژی افزایش بهای نفت را مانعی جدی برای رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی می‌داند.

به گزارش دویچه‌وله، ایران از اقدام جدید کشورهای مصرف‌کننده نفت شدیداَ ناخشنود و خشمگین است. در هفته گذشته مهمترین کشورهای مصرف‌کننده نفت تصمیم گرفتند که ذخیره‌های استراتژیک نفت خود را آزاد کرده و به بازار وارد کنند. به گفته محمدعلی خطیبی، نماینده ایران در اوپک، این اقدام تصمیمی سیاسی است که بر مکانیزم بازار تاثیری منفی می‌گذارد.

آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در هفته گذشته برای مقابله با افزایش بهای نفت خام بطور ناگهانی تصمیم گرفت که حدود ۶۰ میلیون بشکه نفت (هر بشکه حدود ۱۵۹ لیتر) از ذخایر کشورهای صنعتی را در بازار شناور کند. به گفته کارشناسان اقتصادی این اقدام تاثیر روانی مهمی بر بازار نفت گذاشت و پیام روشنی برای کمبود نفت در جهان بود.

از این طریق فروشندگان نفت و در راس آن اوپک باید دریابند که کشورهای مصرف‌کننده حاضر به پذیرش افزایش بهای نفت نیستند و با آن مقابله خواهند کرد. آزادسازی ۶۰ میلیون بشکه تاثیری واقعی و عملی در مصرف نفت ندارد و باید بیشتر به جنبه‌های سیاسی و روانی آن توجه داشت. میانگین مصرف نفت در سال گذشته در جهان، حدود ۹۰ میلیون بشکه در روز بوده است.

یک مقام رسمی ایران اعلام کرد که در صورت ادامه کاهش بهای نفت خام، ایران خواستار برگزاری نشست فوق‌العاده اوپک خواهد شد. جمهوری اسلامی پیشتر در نشست اوپک پیشنهاد کرده بود که سقف تولید اوپک حفظ شود و در صورت افزایش بهای نفت در دو ماه آینده، درباره افزایش تولید تصمیم گرفته شود. اما عربستان سعودی پیشنهاد ایران را رد کرد.

محمدعلی خطیبی نماینده ایران در اوپک گفت: «آمریکا و اروپا پس از آنکه در اجلاس اخیر اوپک برای افزایش تولید نفت این سازمان ناکام ماندند، تمام تلاش خود را به کار بردند تا قیمت‌های جهانی نفت کاهش یاید.»

وی تاکید کرد که «آژانس بین‌المللی انرژی از ذخایر استراتژیک خود برای جبران کمبود عرضه استفاده کرده که این اقدام سبب خواهد شد قیمت‌ها به طور تصنعی کاهش یابند و کشورهایی که اعتقاد به بازار آزاد دارند، نشان دادند که اعتقادی به بازار آزاد ندارند.»

خطیبی افزود که تحول در بهای نفت در روزهای گذشته «به هیچ‌وجه بر مبنای عرضه و تقاضا و نیاز بازار نیست، بلکه ناشی از فشارهای سیاسی آمریکاست.»

آژانس بین‌المللی انرژی دلیل اقدام خود را تثبیت رونق و رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی ذکر کرده است. به گفته آژانس انرژی قیمت بالای نفت خام مانعی اساسی برای حل بحران اقتصادی در جهان است.

نیمی از نفت آزادشده متعلق به آمریکا است. آلمان نیز پس از شش سال برای نخستین بار بیش از ۴ میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک نفت خود را روانه بازار کرد. اقدام آژانس بین‌المللی تاثیری محسوس در بهای بنزین در آلمان داشت و سبب کاهش قیمت آن شد.

اقدام آژانس بین‌المللی انرژی نه تنها از سوی آمریکا و آلمان پشتیبانی شد، بلکه ۲۶ کشور صنعتی دیگر نیز از آن پیروی کردند. کریستوف اشتیگمانز، معاون سخنگوی دولت آلمان گفت: «آلمان با اعتقاد کامل از این برنامه پشتیبانی می‌کند. زیرا ما بر این باوریم که این اقدامی درست است. بدین ترتیب می‌توان جهت‌گیری بازار را به گونه‌ای عقلانی تنظیم کرد.»

ژاپن و کره‌جنوبی نیز به عنوان واردکنندگان بزرگ نفت در آسیا از اقدام آژانس بین‌المللی انرژی پیروی کردند. ژاپن به عنوان سومین قدرت اقتصادی جهان حدود ۸ میلیون بشکه و کره‌جنوبی نیز ۵، ۳ میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک خود را آزاد کردند. استرالیا نیز در منطقه آسیا و اقیانوسیه از تصمیم کشورهای صنعتی حمایت کرد.

بر اساس ارزیابی کارشناسان “سازمان اتومبیل‌رانی اروپا” «این اقدام در آینده نزدیک سبب کاهش قیمت نفت خام خواهد شد، اما صاحبان خودروهای شخصی خواستار کاهش بهای بنزین در مراکز سوخت هستند.»


 


در ادامه اعتصاب غذای ۱۹ زندانی سیاسی در زندان های اوین و رجایی شهر، مسعود باستانی و عیسی سحرخیز به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده و قربان بهزادیان نژاد و مهدی اقبال که به بیمارستان مدرس منتقل شده بودند، به زندان اوین باز گردانده شده اند.

به گزارش بی‌بی‌سی، این در حالی است که محسن امین زاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و رئیس ستاد ائتلاف اصلاح طلبان حامی میرحسین موسوی در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ که روز یکشنبه به بیمارستان مدرس منتقل شده بود، برای مراقبت بیشتر در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان قلب تهران بستری شده است.

روز یکشنبه ۵ تیر ۱۳۹۰ از زندان رجایی شهر، جایی که ۶ زندانی سیاسی در حمایت از ۱۲ زندانی سیاسی اعتصاب غذا کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین، دست به اعتصاب غذا زده اند، خبر رسید که مسعود باستانی و عیسی سحرخیز به دلیل وخامت حالشان به بهداری این زندان منتقل شده اند.
هم اکنون در زندان رجایی شهر علاوه بر این دو، جعفر اقدامی، اکبر عجمی، کیوان صمیمی و حشمت الله طبرزدی در اعتصاب غذا هستند.

از سوی دیگر وب سایت کلمه گزارش داده که قربان بهزادیان نژاد، رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات ۸۸، و مهدی اقبال، عضو جبهه مشارکت، که شنبه شب به بیمارستان مدرس منتقل شده بودند، روز یکشنبه مجددا به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگردانده شده اند.

پیش تر وب سایت کلمه گزارش داده بود با وجودی که زندانیان در آغاز اعلام کرده بودند اعتصاب غذای تر می کنند و به نوشیدن مایعات در دوران اعتصاب ادامه خواهند داد، اما از چند روز گذشته، دوازده زندانی اعتصاب کننده در اوین تصمیم گرفته اند که حداقل مایعات را مصرف کنند و هم اکنون از خوردن آب و دیگر مایعات نیز تا حدی زیادی خودداری می کنند و همین موضوع شرایط جسمی اغلب اعتصاب کنندگان را رو به وخامت برده است.

هنوز هیچ یک از مقام های قضایی ایران نسبت به اعتصاب غذای این زندانیان واکنشی رسمی نشان نداده اند و خانواده های آنها می گویند مراجعاتشان به دادستانی تهران و دیگر اداره های قضایی حاصلی نداشته است.

دوازده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین از روز شنبه ۲۸ خرداد در اعتراض به نحوه مرگ هاله سحابی و هدی صابر دست به اعتصاب غذا زده اند و شش زندانی زندان رجایی شهر بعد از پنج روز به آنان پیوستند.

هدی صابر از زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین بود که در اعتراض به نحوه مرگ هاله سحابی اعتصاب غذا کرد و یک هفته بعد از اعتصاب غذا از دنیا رفت.

۶۴ زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای شهادت دادند که آقای صابر در میانه اعتصاب غذایش مورد ضرب و شتم ماموران زندان قرار گرفته و همین مسئله موجب مرگش شده است.

بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، مهدی کریمیان اقبال، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، محسن امین زاده، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی ۱۲ زندانی اعتصاب کننده زندان اوین هستند که در بیانیه ای اعلام کرده اند : "هاله سحابی فرزند وارسته مردی چون مهندس عزت الله سحابی که در مرخصی از زندان به سر می برد و در مراسم تشییع و تدفین پدرش، با هجوم نابخردانه ماموران به شهادت رسید و هدی صابر هم بندی ما که در اعتراض به این حادثه ناگوار دست به اعتصاب غذای تر و محدود زد اما دست اجل او را از میان ما برد، اما دو مساله شهادت او را به چالش مشروعیتی بزرگ برای نظام کنونی تبدیل می سازد: اول حبس او به مدت ده ماه بدون محکومیت و هر قرار قانونی و کاملا خودسرانه و جبارانه، آن هم در پیش دیدگان دستگاههای مسوول و مدعیان قضاوت و عدالت و دیگری رفتار سهل انگارانه و مغرضانه در برابر آثار اعتصاب غذای او به همراه ضرب و شتم که منجر به شهادت مظلومانه اش شد.”


 


جاسوسی به مانند روسپیگری شاید از قدیمی‌ترین شغل‌های جهان باشد. از وقتی اختلاف میان فرزندان آدم به وجود آمد، همیشه افرادی بودند که اطلاعات جابجا کرده و مابه‌ازای آن را گرفته‌اند. در قرن گذشته و در اوج جنگ سرد، جاسوسی نیز شکل بازار داغی داشت و دو بلوک شرق و غرب، افرادی را به اردوگاه رقیب اعزام می‌کردند تا اطلاعاتی کسب کرده و کفه ترازوی رقابت را اندکی به سمت خود سنگین کنند. در عصر کنونی اما، جاسوسی شاید رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و دیگر ارسال جاسوس مد روز نیست؛ بلکه استخدام افراد از جبهه مقابل برای کسب اطلاعات بسیار ساده‌تر و عملیاتی‌تر است.

یکی از جبهه‌های حساس در امر جاسوسی این روزها و از حدود دو سال قبل، جبهه میان اسراییل و لبنان و مشخصا حزب‌الله است. هر دو طرف در دو سال گذشته با معرفی و دستگیری مزدوران بی‌شمار سعی کرده‌اند تا علاوه بر نشان دادن میزان نفوذ خود در جبهه رقیب، از قدرت اطلاعاتی خود در کشف این جاسوسان داد سخن بدهند. در این بین، به نظر می‌رسد گاهی برخی ریزه‌کاری‌ها در این نوع عملیات‌ها فراموش می‌شود و نتیجه این جنگ تبلیغاتی آن قدر مضحک به نظر می‌رسد که کم‌تر عقل سلیمی می‌تواند آن را باور کند.

در آخرین سخنرانی سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله که روز جمعه ایراد شد، دو نکته اساسی وجود داشت. وی در بخشی از صحبت‌های خود موضوعی جنجالی را مطرح کرد با این مضمون که دستگاه امنیتی حزب‌الله موفق شده سه جاسوس اسراییلی که به داخل حزب رخنه کرده بودند را کشف کند. این موضوع که برای اولین بار در تاریخ حزب‌الله رخ داده و توسط دبیرکل آن علنی می‌شود؛ ناخودآگاه تردیدهایی نسبت به توانایی این حزب ایجاد می‌کند. حزب‌الله به شکل سنتی همواره بر این طبل می‌کوبیده که اسراییل هرگز نتوانسته به درون این حزب رخنه کند و این روند همراه یک‌طرفه و از جانب حزب‌الله صورت گرفته است. اکنون با طرح علنی این موضوع، اولین تردیدی که ایجاد می‌شود، باطل بودن ادعاهای سابق مسئولان حزب‌الله است.

نصرالله قبل از مطرح شدن این تردیدها سعی می‌کند پاسخش را در همان سخنرانی داده و تاکید کند که نباید به موضوع وجود جاسوس‌ها پرداخت؛ بلکه باید نگاه‌ها را متوجه قدرت بخش امنیتی حزب‌الله کرد که توانست این جاسوسان را شناسایی کند.

وی سناریو را اینگونه طراحی می‌کند که اسراییل پس از سال‌ها تلاش نتوانست در نهایت به داخل حزب‌الله نفوذ کند و برای تحقق اهداف خود، لاجرم از سازمان سیا کمک خواست و این آمریکایی‌ها بودند که توانستند سه تن از اعضای حزب‌ را به خدمت خود بگیرند. دبیرکل حزب‌الله از این بخش از داستان به این نتیجه می‌رسد که سفارت آمریکا در بیروت، «لانه جاسوسی» است و تمرکز خود را (در هماهنگی با اسراییل) بر نفوذ داخل حزب‌الله گذاشته است.

وضعیت کنونی چیزی بیش از این را نشان نمی‌دهد که سقوط یا بقای دولت اسد در سوریه دیگر ضمانت مطلوبی برای ادامه فعالیت‌های حزب‌الله به عنوان بازوی اجرایی ایران در مرز با اسراییل نیست و این حزب اکنون در لبنان محاصره شده و اندک اندک باید برای ادامه حیات خود به دنبال معادله‌ای باشد که قاعدتا سلاح در آن جایی نخواهد داشت

نکته عجیب در این زمینه اما در این بخش از صحبت‌های وی نهفته است که می‌گوید «جاسوسان مزبور از جمله رهبران حزب‌الله نبوده، روحانی نیستند، جزو حلقه امنیتی و مشاوران دبیرکل نیز نیستند، هیچ‌کدام هم کوچک‌ترین ارتباطی با مراکز امنیتی و حساس حزب‌الله ندارند، هیچگونه اطلاعاتی نیز در مورد تجهیزات حزب‌الله در اختیار ندارند، کم‌ترین ارتباطی با پرونده ترور عماد مغنیه ندارند و ضمنا هیچ اطلاع و ارتباطی نیز با پرونده دادگاه بین‌المللی ویژه لبنان ندارند».

تناقض آشکار و مضحک در سخنان دبیرکل حزب‌الله در اینجا نمایان می‌شود که پس دستگاه‌های جاسوسی اسراییل و آمریکا پس از ماه‌ها تلاش و مذاکره و رایزنی و لابی، موفق شدند چند آبدارچی را به استخدام خود درآورند که نهایت اطلاعات آنها در مورد حزب‌الله، تعداد استکان قهوه‌ای است که مسئول درجه هفتم حزب‌الله در روز می‌نوشد و موفقیت حزب‌الله در کشف این جاسوسان نیز آن قدر بزرگ بوده که شخص دبیرکل آن را اعلام کند.

نکته ظریفی که در لابه‌لای خطوط این سخنرانی یافت می‌شود، جز این نیست که حزب‌الله مشغول فراهم کردن مقدمات یک شورش یا جنگ بزرگ است و با انتشار این گونه اخبار سعی دارد علاوه بر اینکه قدرت خود را زیاد نشان می‌دهد، روحیه هواداران خود را نیز برای مواجهه بالا ببرد. این موضوع در نکته دومی که نصرالله مطرح کرد، به وضوح قابل مشاهده است.

دبیرکل حزب‌الله در بخش دوم سخنان خود به موضوع سوریه پرداخت. وی دولت سوریه را با صفت‌هایی چون مقاوم، دشمن آمریکا و اسراییل، مقتدر و با اصالت خوانده و ابراز امیدواری کرد که «اختلافات داخلی» در این کشور خاتمه یابد. از نظر نصرالله، دولت بشار اسد، خط مقدم مقابله با طرح‌های آمریکا و اسراییل برای کشورهای اسلامی است و اکنون با شورش چند میکروب (به قول بشار اسد) مواجه شده و خطری متوجه آن نیست، بلکه باید هر چه سریع‌تر به «اختلاف‌نظر» در داخل این کشور خاتمه داد تا طرح مشترک موساد و سیا برای سوریه با شکست مواجه شود.

آیا می‌توان این سوال را مطرح کرد که با توجه به قدرت اطلاعاتی مورد اشاره دبیرکل حزب‌الله، وی اطلاعی از کشته شدن هزار و پانصد شهروند سوری و فرار گروهی اتباع سوریه به لبنان ندارد؟ قطعا وی از این موضوع به خوبی خبر دارد و پایه‌های ادامه حضور مسلحانه خود در لبنان را با خطر مواجه می‌بیند.

حزب‌الله به عنوان ستون اصلی سیاست خارجی ایران در منطقه در ابتدای فعالیت خود، وظیفه‌ای ساده داشت که جز مبارزه با اسراییل چیز دیگری نبود. این امر در طی سالیان دراز از 1983 تا 2000 احترام زیادی برای حزب‌الله به ارمغان آورد، اما این روزها حزب‌الله شرایط چندان مساعدی ندارد، هر چند که موفق شده دولت لبنان با خود همسو کرده و اکثریت پارلمانی را پس از شش سال در اختیار بگیرد.

اکنون اهل سنت لبنان میانه خوبی با حزب‌الله ندارند چرا که بر این باور هستند که این حزب، در ترور رفیق حریری که به نوعی رهبر سیاسی اهل سنت محسوب می‌شد، دست داشته است. در عین حال نیمی از مسیحیان نیز به خاطر حضور مسلحانه حزب‌الله، دل خوشی از آن نداشته و حزب‌الله را عامل ایران در خاک لبنان می‌دانند. در میان مردم کشورهای عربی نیز شرایط به همین شکل است. معترضان سوری، تصاویر نصرالله را به آتش می‌کشند و در دیگر کشورهای عربی نیز اکثرا جایگاه قبلی این حزب دستخوش تغییراتی بنیادین شده است. دادگاه بین‌المللی نیز در شرف اعلام رای خود مبنی بر دست داشتن اعضای این حزب در ترور حریری است. در عین حال سوریه به عنوان پشتوانه نظامی و سیاسی این حزب و گذرگاه امن میان حزب‌الله و ایران، با انتفاضه‌ای مردمی مواجه و در شرف سقوط است.

روزنامه فرانسوی فیگارو چندی قبل فاش کرد که حزب‌الله اکثر انبارهای سلاح خود در سوریه را تخلیه کرده و آن را به منطقه بقاع لبنان منتقل کرده است. بدین ترتیب مشخص می‌شود که حزب‌الله از احتمال سقوط دولت اسد نگران بوده و سعی دارد رد پاهای خود در سوریه را کم و کم‌تر کند.

مشابه این اقدام را چندی قبل گروه حماس نیز انجام داد، بطوریکه به محض اینکه به نتیجه رسید که دولت سوریه، دیگر دولتی پایدار نیست؛ تصمیم به هم‌پیمانی و آشتی با جنبش فتح گرفته و حتی کار را به جایی رساند که در فحوای کلام، امکان مذاکره با اسراییل را نیز مطرح کرد؛ امری که کیهان به عنوان سخنگوی بیت رهبری را به شدت برآشفته کرد.

پیام دومی که این حرکت حزب‌الله دارد، از طرف خود این حزب نیست؛ بلکه از طرف سوریه صادر شده است. این احتمال وجود دارد که دمشق برای جلب رضایت آمریکا و اسراییل و در نتیجه بالا بردن احتمال باقی ماندن بشار اسد بر اریکه قدرت، قصد قربانی کردن حزب‌الله را داشته باشد و بخواهد از ارتباط خود با این حزب به شکل آشکاری کم کند.

نباید فراموش کنیم که مشابه این اقدام را ایران نیز در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی انجام داده بود، بطوریکه کمال خرازی وزیر خارجه وقت ایران در بحبوحه درگیری‌های ایران با غرب بر سر پرونده هسته‌ای در سفری به لبنان، حزب‌الله را برخلاف تمامی سیاست‌های مشخص ایران، دعوت به خویشتن‌داری بیشتر کرده بود.

وضعیت کنونی چیزی بیش از این را نشان نمی‌دهد که سقوط یا بقای دولت اسد در سوریه دیگر ضمانت مطلوبی برای ادامه فعالیت‌های حزب‌الله به عنوان بازوی اجرایی ایران در مرز با اسراییل نیست و این حزب اکنون در لبنان محاصره شده و اندک اندک باید برای ادامه حیات خود به دنبال معادله‌ای باشد که قاعدتا سلاح در آن جایی نخواهد داشت.

نتیجه این شرایط، دو احتمال بیشتر نمی‌تواند باشد:

نخست آنکه ابتدا سوریه دچار فروپاشی می‌شود و سپس حزب‌الله با در پیش گرفتن سیاستی جایگزین، سعی می‌کند جذب جامعه لبنان شود و بدین ترتیب ایران مهم‌ترین هم‌پیمانان خود در جهان را از دست داده و دیگر برگ برنده‌ای در مواجهه با غرب در دست نخواهد داشت.

دوم آنکه قبل از رسیدن این مرحله، جنگی در گیرد تا نگاه‌ها از حکومت سوریه منحرف شده و به سمت دشمنی خارجی که جز اسراییل نیست، منحرف گردد. ایران نیز در این بین قطعا از فرصت استفاده خواهد کرد تا دوستان خود را قوی‌تر و آنها را در برابر ناملایمات، مستحکم‌تر کند.

تحلیلگران اسراییلی که از مدتی قبل در انتظار سناریوی دوم هستند، اما باید منتظر ماند و دید که سرنوشت دولت اسد چگونه رقم خواهد خورد. آیا این مردم سوریه هستند که سرانجام شکل جدیدی به منطقه خواهند داد یا حزب‌الله است که ابتکارعمل را در دست گرفته و محور «تهران ـ دمشق ـ بیروت» را از مرگ نجات خواهد داد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به tehranreview-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به tehranreview@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته