-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

Latest News from Iran Green Voice for 06/24/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: دکتر سید علی محمودی، استاد دانشگاه، معتقد است که ترکیه گذار به دموکراسی را تا حد زیادی پشت سر نهاده و در کار تثبیت دموکراسی است. این تحلیلگر مسائل بین المللی در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی به وضعیت دموکراسی و نسبت دین و دولت در ترکیه پرداخته و با وجود نگرانی از دشواری‌های ادامه راه، نسبت به تداوم حکومت مسلمانان دموکرات در ترکیه به عنوان یک نمونه از سازگاری دینداری با رفتار دموکراتیک ابراز امیدواری می‌کند. این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

آقای دکتر، انتخابات پارلمانی ترکیه تا چه حد با معیارها و شاخص‌های دمکراتیک همخوانی و مطابقت دارد؟ آیا می‌توان گفت این کشور از دموکراسی برخوردار است؟

انتخابات ترکیه برپایه قانون و نظم و با برخورداری از شفافیت، نظارت ملی و ارزیابی مثبت بین‌المللی برگزار شد. در این انتخابات پارلمانی، حزب عدالت و توسعه برای سومین بار با به دست آوردن نزدیک به ۵۰ درصد آراء به پیروزی رسید و بزرگترین رقیب خود یعنی حزب جمهوری‌خواه خلق- حزب دوم ترکیه- را با ۳۶ درصد آراء پشت سرگذاست. مردم ترکیه همچنان اعتماد خود را به دولت حاکم حفظ کرده‌اند، زیرا می‌بینند که این دولت به آنچه می‌گوید عمل می‌کند، در پی سوء استفاده از قدرت نیست و مهم‌تر از همه به مردم خود دروغ نمی‌گوید و در اندیشه گول زدن و فریب دادن مردم نیست. افزودن براعتماد، مردم ترکیه از دولتمردان برآمده از حزب عدالت و توسعه راضی هستند، زیرا کارنامه آنان به توسعه و رفاه و ارتقاء آبرو و اعتبار ترکیه در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی افزوده است. این ها که گفتم، همه نتایج و پی‌آمدهای حکومت دمکراتیک است. پژواک دموکراسی درهرجا که باشد، یکی است: آزادی، برابری، حاکمیت مردم؛ انتخاب، نقد و عزل حاکمان از سوی مردم؛شفافیت؛ پرسشگری مردم و پاسخگویی حاکمان؛ نفی حکومت مادام‌العمر(چرخشی بودن حاکمان)؛ اعتماد، رضایت، مدارا و صلح.

ترکیه گذار به دموکراسی را تا حد زیادی پشت سر نهاده و در کار تثبیت دموکراسی است. این مرحله فرایندی دراز مدت است و به تدریج حاصل می شود. اگر فرایند دموکراسی‌سازی درترکیه دستخوش گسست و تلاطم و فراز و فرود نشود، الگویی از حکومت دین‌داران دموکرات در منطقه ما شکل می‌گیرد و به تدریج ساختار سیاسی کشورهای پیرامونی خود را دستخوش تغییر در راستای شتاب بخشیدن به فرایند دموکراسی خواهی خواهد کرد.

با توجه به قرار گرفتن ترکیه در منطقه‌ای که ضعف‌های دمکراتیک در روندهای سیاسی آن زیاد به چشم می‌خورد، به نظر شما چه عواملی موجب شده که این کشوروضعیت بهتری در مطابقت با معیارهای دمکراتیک داشته باشد؟

پرسش خوبی است. می‌دانیم که ترکیه دارای پیشینه‌ای کهن و دیرپا در فرهنگ و تمدن اسلامی است و دین در زندگی فردی و جمعی مردم نقش دارد. از نیمه دوم قرن بیستم، مردم ترکیه پس از پشت‌ سرگذاشتن سیاست‌های آتاتورک – که با دین سرتیز داشت – با اسلام و ارزش‌های آن تجدید عهد کردند. نماد این گرایش ستبر، به صحنه آمدن نجم‌الدین اربکان با تأسیس حزب نظام ملی در میانه دهه ۱۹۷۰ بود. ما تداوم ارتقاء این روند را در آغاز قرن بیست ویکم با تولد حزب عدالت و توسعه می‌بینیم که رجب طیب اردوغان رهبر آن است. البته اردوغان از پرورش یافتگان و برکشیدگان نجم‌الدین اربکان است که می‌توان او را پدر اسلام‌گرای ترکیه نامید.

به نظر من، علت‌های دستیابی ترکیه به دموکراسی به طور عمده موارد زیر در برمی‌گیرد:

۱٫حاکمیت ترکیه با نگاهی ملی وغیر تبعیض‌آمیز به مردم خود می‌نگرد. می‌دانیم که حزب عدالت وتوسعه با شعار”ما همه یک ملتیم” توانست از ۵۵۰ کرسی موجود در مجلس ملی، ۳۲۶ کرسی را به دست آورد. در این نگاه، مردم به خودی و غیرخودی، و شهروند درجه یک و دو تقسیم و تجزیه نمی‌شوند. همگان شهروندان یک کشوراند، همگان برابراند.

۲٫واقع‌بینی حاکمان ترکیه که برآیند عقلانیت سیاسی این کشور است. زمامداران ترکیه می‌کوشند برمدار دانش و تجربه کشور خود را اداره کنند.از آنجا که حکومتگری کاری عرفی است و با نظم و قانون و حساب و کتاب در جهان پدیدار (Phenomenon)سرو کار دارد، الگوی توسعه ترکیه بر همین مدار، زمینی است؛ یعنی فرشی وانفسی و ناسوتی. آنان به طور مشخص به الگوی اتحادیه اروپایی در فرایند توسعه خویش نظر دارند. تجربه اتحادیه اروپایی خیلی بزرگ و از نمونه‌های مثال‌زدنی در تاریخ تمدن و پیشرفت‌ جامعه بشری است و اگرچه فرهنگ مسیحی در تاروپود آن تنیده است، اما محصول تجربه و دانش انسانی است. ترکیه کوشیده است وهمچنان تلاش می‌کند ازاین نمونه مشخص، آزمون پذیر و ملموس بیاموزد و برابر آن عمل کند، در حالی که مقتضیات تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی خود را نیز در نظر می‌گیرد.

۳٫حاکمان ترکیه موفق شده‌اند میان اسلام رحمانی، ملی‌گرایی و مدرنیسم هماهنگی و تلائم بوجود آورند. اکنون در سیمای سیاست ترکیه و سیاستمداران ترک، می‌توان سه بعد اسلام‌گرایی، یکپارچگی ملی و زیست انسانی در قرن بیست و یکم را مشاهده کرد.

۴٫ زمامداران ترکیه بر مدار اعتدال گام برمی‌دارند. فلسفه اعتدال به طور مشخص از ارسطو در یونان باستان آغاز می‌شود و به جان رالز  در قرن بیستم  می‌رسد و در روزگار ما در فلسفه‌های نوین تداوم می‌یابد. ترکیه این کلید طلایی را با کنار زدن ایدئولوژی‌های مارکسیستی و اسلام افراط‌ گرای طالبانی به دست آورده است تا با آن درهای بسته توسعه و پیشرفت را بگشاید. دولت ترکیه جانبدار سیاست گام‌به‌گام و تدریجی است. تجربه‌ای که ایران سه دهه پیش آن را در کلام مهدی بازرگان یافت، اما برخی از یمین و یسار، خشماگین و کف برلب، به میدان آمدند و آن را با شمشیر جزمیت و تعصب ذبح کردند.

۵٫ دولت ترکیه در سه دوره زمامداری کارنامه‌ای درخشان و موفق ارائه کرده است. شاخص‌های توسعه‌ای این کشور در جهت بهبود و پیشرفت بوده و هست: نرخ تورم تک رقمی شده، درآمد سرانه به گونه‌ای چشمگیر بالا رفته، از حجم بدهی‌های خارجی کاسته شده، صادرات فزونی گرفته و به رقم ۱۱۳ میلیارد رسیده،‌ بیکاری کاهش یافته، وضعیت محیط زیست بهتر شده و این همه در زندگی مردم، در میدان‌ها و خیابان‌ها و کوچه‌ها وخانه‌ها قابل مشاهده و محاسبه است. شنیده نشده که در ترکیه، شاخص‌های جهان‌شمول توسعه مداوم و پایدار به سُخره گرفته شده و انکار شود، زیرا این کار فرار از دانش و عقلانیت است؛ ویژگی‌ای که در زمامداران و نخبگان سیاسی واقتصادی ترکیه به چشم نمی‌خورد.

این انتخابات با پیروزی حزب عدالت و توسعه به پایان رسید. به نظر شما تا چه حد ترکیه در دوران حکومت این حزب توانسته است الگویی موفق از رابطه دین و دموکراسی در منطقه ارائه کند؟

الگوی حکمرانی درترکیه در سایه استقلال فکری به دست آمده است. سیاست‌گذاران، قانون‌نویسان، برنامه‌ریزان و مجریان سیاست‌ها در ترکیه، آفت “شیفتگی” و”نفرت” را از خود دور کرده‌اند. خاستگاه شیفتگی و نفرت، “احساس” است؛ قلمرویی که از سیاست‌ورزی فاصله بسیار دارد. در برابر، خاستگاه سیاست‌ورزی، عقلانیت است. پس آنان که با تکیه زدن به کرسی قدرت سیاسی، نسبت به دیگران شیفتگی و یا نفرت دارند، در ورطه احساسات غوطه دارند و وارد گرانیگاه عقلانیت نشده‌اند. از این رو، سیاستمدار نامیدشان خطای فاحش است. آنان لیاقت وکفایت اداره کردن جامعه را ندارند.

گفته می شود که دولت ترکیه ،‌ اسلام‌گرا است. این گفته چه معنایی دارد؟

به باور من، دولت اسلام‌گرا در ترکیه، یعنی دولت ملی دموکراتیک که با رأی اکثریت مردم مسلمان ترکیه برسرکار آمده است. این دولت در پی تحقق توسعه اقتصادی واجتماعی ترکیه به عنوان اولویت نخست است و داعیه رهبری دینی مردم را ندارد. دولت ترکیه در کار نوسازی کشور در پرتو حاکمیت ملی، قانون‌‌گرایی و دموکراسی است. این دولت نه معلم شرعیات مردم است و نه آموزگار اخلاق جامعه. مردم، خود و یا با مراجعه به کارشناسان دینی، مسائل اعتقادی و شرعی خود را می‌آموزند و به کار می‌گیرند.

نمایندگان برگزیده ملت مسلمان ترکیه در سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی عملی، ازفرهنگ ملی خویش تأثیر می‌پذیرند که اسلام یکی از وجوه اصلی آن است،‌اما قلمرو وظایف نهادهای دینی و دولت از یکدیگر تفکیک شده است. این یکی از آموزه‌هایی است که دولت در ترکیه در صدد تحقق و تثبیت آن است.دولتمردان ترکیه مانند دینداران این کشور به مابعد الطبیعه باوردارند، اما با آگاهی و وقوف کامل، آن را وارد مقولات حکومتی نمی کنند، زیرا جهان سیاست، متعلق به جهان پدیدار و آزمون پذیراست نه مابعد الطبیعه. مابعد الطبیعه به جهان ناپدیدا Noumenon)) تعلق دارد که باور پذیر است، اما آزمون پذیر نیست. از آنجا که سیاست و حکمرانی مقولاتی بشری و آزمون پذیر هستند، قرار گرفتن آن در مابعدالطبیعه ناممکن است.

دولت در ترکیه امروز، دولت ِ تقابل و تضاد نیست. این دولت می کوشد معضلات خویش را نه با تکیه برسر نیزه و تفنگ بلکه با سرپنجه تدبیر و خردورزی حل وفصل کند. عقلانیت، چه در ارتباط با جمعیت کُرد و چه با سازمانی همچون پ.ک.ک، چراغ راه سیاست‌ورزی حاکمان ترکیه است. با روی کار آمدن اسلام‌گرایانِ عدالت و توسعه،‌ مسأله اصلی، ‌توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشور شناخته شد و نه تقابل و تضاد میان اسلام‌گرایان و کمالیست‌ها. حرمت ارتش نهاده شد و نظامیان با اطمینان خاطر از کفایت اسلام‌گرایان در اداره امور کشور،‌ حاجت به دخالت در امور مدنی نیافتند. به خاطر بیاوریم که ارتش ترکیه داعیه حکومت‌گری دراین کشور ندارد، بلکه درخلأ قدرت سیاسی، به ناگزیر و بر سبیل اضطرار، درمواردی وارد سیاست شده است تا تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ترکیه از کف نرود.

ترکیه راه زیادی طی کرده است تا به جایگاه امروزی در جهان اسلام، اروپا و در گستره جهانی رسیده است. درترکیه اکنون سخن از این است که چگونه کثرت‌گرایی سیاسی و فرهنگی گسترش یابد، چگونه نهادهای مدنی تنوع بیشتری پیدا کند،‌ چگونه صدای مردم بیشتر و بهتر در سپهر سیاسی طنین‌انداز شود. اکنون به هیچ‌وجه در ترکیه در مورد اصل دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، برابری و تحزب، سخنی به انکار واکراه وتخطئه وتهدید نمی رود. من در استانبول به چشم خود دیده‌ام که مردم در خیابان‌ها و فروشگاه‌ها و مسجدها وگردشگاه ها و خانه‌ها به یکدیگر احترام می‌گذارند. مردم تنوع و تکثر فرهنگی و سیاسی و دینی را پذیرفته‌اند. کلیساها و کنسیه‌ها و خانقاه‌ها همانقدر امن هستند که مسجدها. مردم نسبت به یکدیگر به شفقت رفتار می‌کنند و اعتمادی مبارک- و البته مشروط- میان مردم و دولت شکل گرفته است.

ادامه روند دمکراتیک در ترکیه، که هم زندگی مردم را رونق بخشیده و هم دینداری مردم را ژرفا و گسترش داده، کاری به غایت دشوار است. دولت ترکیه به میزانی که در سطح ملی کامیابی و موفق شده، در قلمرو منطقه‌ای و جهانی آبرومندانه حضور پررنگ و موثر یافته است. به اسرائیل نگاه انتقادی دارد، از حقوق و خواسته‌های مردم فلسطین با پایمردی دفاع می‌کند و اکنون مرز خویش را پناهگاه هزاران نفر از مردم سوریه قرار داده که از ظلم و جور حاکمیت بعثی سوریه به خاک ترکیه پناه آورده‌اند.

مخالفان اردوغان گفته‌اند که او در اِعمال تغییرات در قانون اساسی ترکیه – که قول آن را در مبارزات انتخابات پارلمانی داده بود- در پی قانونی کردن ورود مجدد خویش به عرضه انتخابات آینده ریاست جمهوری است. بسیار بعید به نظر می‌رسد که حزب عدالت و توسعه آهنگ چنین کاری را داشته باشد. اگر تغییرات قانون اساسی چنین موردی را نیز در برگیرد، نشانه مثبتی برای دموکراسی و حقوق بشر درترکیه نیست. اکنون که جمهوری‌های خاورمیانه با رهبری‌های مادام‌العمر مبارک، بن‌علی، عبدالله صالح و… در برابر جنبش‌های مدنی درهم شکسته است، چه جایی برای تمدید مدت دوره ریاست‌جمهوری درترکیه وجود دارد؟ اگر اینگونه نیست و این دعوی، ترفند مخالفان است، جا دارد که دولت و حزب عدالت و توسعه در این باره روشنگری کنند و ابهام زیانبار موجود را بزدایند.

نکته آخر که درس‌آموز وعبرت‌انگیز است، ادبیات سیاسی دولتمردان اسلام‌گرای ترکیه است. آنان مواضع خود را به ناسزا و توهین وتحقیر نمی‌آلایند. حتی هنگامی که فی‌المثل موضع انتقادی در برابر اسرائیل و سوریه اتخاذ می‌کنند، با ادب و کرامت وتدبیر سخن می‌رانند. آنان از این طریق، فربهی فرهنگ و تمدن کشور خویش را با فروتنی نشان می‌دهند. پرگویی، خطابه‌های طولانی ملال‌آور و تکراری از زمامداران ترکیه نشنیده ایم. آنان کم و گزیده سخن می گویند و در مواضع رسمی، حد و اندازه خویش را در عرصه جهانی نگاه می‌دارند. ادبیات سیاسی ترکیه از میوه‌های درخت بارور دموکراسی است که به آزادی و عقلانیت میدان فراخ می‌دهد و راه رشد شجره خبیثه استبداد و خودکامگی را می‌بندد.

امید و دلواپسی. با این دو واژه می‌خواهم بگویم که به نمونه حکومت مسلمانان دموکرات درترکیه دلبستگی دارم، اما درعین حال، نگران ادامه این فرآیند دشوار، ظریف و پیچیده هستم. امیدواریم دموکراسی دینداران در ترکیه با موفقیت ادامه یابد.


 


در حالی که اخبار رسمی از افزایش تنها ۱۵ درصدی کرایه اتوبوسهای شرکت واحد حکایت دارد گزارشهای میدانی از گرانی چندین برابری این مقدار خبر می دهد و این از صداقت رسانه هایی خبر می دهد که بیش از اندازه «مستقل» در پوشش اخبار مرتبط با شهرداری پایتخت هستند.

به گزارش «آینده»؛ از روز اول تیرماه کرایه اتوبوسهای تندرو مسیر راه آهن از ۱۰۰تومان با ۱۰۰درصد افزایش به ۲۰۰تومان رسیده است. کرایه اتوبوسهای BRT نیز از ۱۰۰ تومان به ۱۶۸ در خط یک و دو افزایش یافته است.

این در شرایطی است که استفاده کننده از اتوبوسهای شرکت واحد معمولا اقشار ضعیف جامعه بوده که بایستی بیشترین تسهیلات در اختیار آنها قرار گیرد.

افزایش شدید قیمت اتوبوسهای شرکت واحد ومترو همزمان با شرایط بحرانی هوای تهران در این فصل سال وقبل از رخ دادن پدیده وارونگی هواست که بجای تشویق مردم به استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی بر هزینه آن افزوده است.

این درحالیست که نماینده دولت از ۶ برابر شدن یارانه حمل ونقل پس از هدفمندی یارانه ها خبر داده اما مسئولین شهرداری نسبت به تایید یا تکذیب این ادعا واکنشی نشان نداده اند.

اما بنابر بررسی  بودجه یارانه حمل ونقل اتوبوسرانی و مترو کل کشور نشان می دهند که این بودجه از ۲۶۰ میلیارد مصوب در سال گذشته به ۴۰۰ میلیارد تومان در سال جاری یعنی حدود ۷۰ درصد افزایش یافته است.

با این حال اقدام شورای شهر تهران در افزایش ۶۸ درصدی بلیط اتوبوسهای متعلق به شهرداری از ۲۵ تومان به ۴۲ تومان وافزایش ۱۰۰درصدی بلیط اتوبوسهای بخش خصوصی جای سئوال جدی دارد.

اگرچه این وظیفه دولت است که پس از اجرای طرح هدفمندی و با دریافت حدود ۵۰هزار میلیارد تومان از مردم تفاوت هزینه سیستم حمل ونقل عمومی را تامین کند اما حتی در صورت کوتاهی دولت نیز شهرداری تهران نباید سنگینی این بار را یکباره بردوش مردم بیاندازد.

با توجه به بودجه ۷هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران در صورتیکه فقط یک درصد از بودجه شهرداری برای جبران هزینه افزایش سوخت صرف می گردید نیازی به تحمیل هزینه به مردم وجود نداشت.

تشویق دولت و شهرداری به استفاده مردم از سیستم حمل ونقل عمومی تنها با تسهیلات واقعی ونه فقط تبلیغات تلویزیونی ممکن است و زمانیکه بدلیل بحران آلودگی هواع ترافیک، تصادفات ومصرف واتلاف سوخت شهرداری از مردم انتظار دارد بجای استفاده از خودرو شخصی از وسایل حمل ونقل عمومی بویژه مترو واتوبوس استفاده کند باید تسهیلات آن در عمل مشاهده شود.

از سوی دیگر بررسی ها نشان می دهد که با افزایش ۱۰۰درصدی بلیط اتوبوسهای بخش خصوصی شهر تهران سود هنگفتی عاید صاحبان اتوبوس می شود چرا که هزینه کل این اتوبوسها با فازایش سوخت تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش یافته اما درآمد آنها صد در صد از جیب مردم افزایش یافته است.

به دلیل التهابات فعلی سیاسی کشور و تمرکز توجهات رسانه‌ای به حوادث رخ داده در دولت، افزایش شدید کرایه اتوبوس و مترو با سکوت رسانه‌ای مواجه شده است و البته سهم رسانه های «مستقل» که ترجیح می دهند جز اتفاقات مثبت رخ داده در تهران، به پوشش مسئله دیگری نپردازند، در رقم خوردن این جو بی تاثیر نیست.


 


جمعی از فعالان سیاسی تبریز با انتشار بیانیه ای اعلام کردند در روزهای جمعه ، شنبه و یکشنبه اقدام به گرفتن روزه سیاسی در حمایت از زندانیان اعتصاب کننده در زندان اوین و رجایی شهر می کنند.

به گزارش کلمه ، متن این بیانیه ای به شرح زیر است:

بنام خداوند عدل و حقیقیت

پنجمین روز از اعتصاب غذای مردانی گذشت که شرافت ، آزادگی و مردانگی خود را فدای هیچ چیز دیگری نکردند و در اعتراض به شهادت مظلومانه هدی صابر ،‌ روزها و شب ها را با گرسنگی در زندان اوین سپری میکنند . این در حالیست که زندانیان دیگری نیز از زندان رجائی شهر به این شرافت مندان پیوسته و اعلام اعتصاب غذا کرده اند .

حال که شاهدان زنده شهادت هدی صابر ،‌ زندانیان سر افراز جنبش سیاسی سبز ایران ، ‌در زندان ها خود را با غم و اندوه ملت ایران شریک دانسته و دست به چنین رشادت و از خود گذشتگی زده اند ،‌ از این رو ما نیز بعنوان جمعی از فعالین سیاسی تبریز ،‌ روزهای جمعه ،‌ شنبه و یکشنبه ( ۳ – ۴ – ۵ تیرماه ) را بمدت سه روز ، روزه سیاسی خواهیم گرفت.

دعا برای آزادی زندانیان سیاسی و‌ سلامتی اعتصاب کنندگان نور بخش محافل افطاری مان خواهد بود.

با اینحال ،‌ ضمن تجلیل و ارج نهادن به مقاومت و ایثار زندانیان اعتصاب کننده ،‌ بار دیگر از ایشان تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان داده و دل تمامی ‌فعالین سیاسی ،‌ خانواده های زندانیان سیاسی و عموم مردم را شاد کرده و ادامه راه را به ما واگذار نمایند .

جمعی از فعالین سیاسی تبریز

۲/۴/۱۳۹۰

 


 


«‌امین احمدیان» همسر بهاره هدایت فعال دانشجویی، ‌عکسی از یک دستمال کاغذی با دست خط بهاره هدایت در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرده که درد و دلی از اوین برای اوست.

بهاره هدایت فعال دانشجویی ، از دهم دی ماه سال هشتاد و هشت بدون یک روز مرخصی با حکم نه سال و نیم در زندان اوین بسر می‌برد.

متن این دلنوشته به شرح زیر است:

دلم می خواد بدونم کجایی،چطور روزهایت می گذرند،ساعت چند از خواب بیدار میشی؟کی میرسی شرکت،چی می پوشی؟کی ها حموم میری؟حوصله داری؟هوا برات گرمه یا سرد؟اگه هوا آلودست یا غبارآلود تو احساسش می کنی؟دلم می خواد بدونم با چی میری شرکت؟دلم می خواد بدونم نور راه پله های خونمون چطوره؟یادم رفته گفته بودی سنگ های ساختمونمون چه رنگیه؟دلم می خواد بدونم کجا می خوابی؟لباسهات رو چطوری میشویی؟با کیا این مدت آشنا شدی که من نمی شناسم؟با کیا دعوا کردی که من خبر ندارم ،چی می خونی؟چی گوش میدی؟هنوزم تا سپیده صبح سر اینترنتی؟دلم می خواد حال و روزگارت رو بدونم ،می خوام بدونم از کجا خرید می کنی؟تره بارتون کجاست؟میوه میخوری اصلا؟تابستون شده ،طالبی و زردآلو و توت فرنگی و گوجه سبز و هندوانه خوردی؟خوشمزه بودند؟دوست داشتی؟دلم می خواد بدونم هنوزم اگه چای بعد از ظهرت دیر بشه سر درد میگیری؟هنوز موبایلت شارژ تموم می کنه؟هنوز فراموشش می کنی؟هنوز صبح ها سرت رو زیر شیر دستشویی میشوری؟هنوزم گاهی ماست با نون خشک می خوری؟هنوزم برای خودت یه کیف و پیراهن نو نخریده ای؟دلم می خواد بدونم وقتی به من فکر می کنی به چی فکر میکنی…دلت می خواد چی بدونی..اصلا کی ها به یاد منی؟وقتی برام خرید می کنی به چی فکر می کنی؟از گذشتمون چی یادت مونده؟حواست به سالگردهامون هست؟می دونی اول و دوم تیر ۸۲ اولین باری بود که من اومدم مجیدیه؟ و پنجم و ششم تیر۸۱ اولین باری بود که اصفهان رو به من نشون دادی؟

یادت هست روزهایی رو که خیابون ها رو گز می کردیم که با هم باشیم؟یادت مونده غروب های پارک ساعی رو؟یادت مونده زاو رو؟ یادت مونده اون قدیم ها که من رو می بردی دربند؟یادت مونده بار آخر با احمد رفته بودیم..بهار۸۷؟

یادت مونده دستپختم رو؟خودم که دیگه یادم نیست..یادت هست رفتیم ریز به ریز اسباب اثاثیه مون رو خودمون خریدیم؟یادت هست سال تحویل ۸۷ رو..یادت هست رفتیم شمال..رفتیم دریا؟احمد هم بود..یادت میاد ۱۶ خرداد ۸۱ رو که باهام اتمام حجت کردی و عتاب کردی که برم دنبال زندگیم؟یادته بار اولی که خرداد۸۵ از اوین آزاد شدم؟یادت هست ۱۸ اسفند ۸۵ را رفتم شورای مرکزی؟..یادت هست ۱۷ مرداد ۸۶ روزی که غروبش آزاد شده بودم توی پاگرد راه پله خونه پدرم گفتی:یه کم دیگه صبر کن..گفتی که توی این یه ماه تازه فهمیدم که بدون تو نمی تونم زندگی کنم؟..۱۷ اسفندمان رو یادت هست؟..هست می دانم..هفت سال و نیم پیش بود..‏

امین دلم برای همه چیز تنگ شده..برای همه چیز..بند بند وجودم از این دلتنگی درد می کند..خسته ام از این همه آرزوهای کوچک که خفه ام می کند..حسرت..حسرت..می دانی چیست؟می دانم که می دانی..اما نمی دانی چه حالیست که توی این قفس لعنتی مانده باشی و در عرض یکسال سه نفر را از پیش چشمت تا زیر خاک بدرقه کرده باشی!! که دو نفرشان و بخصوص این آخریشان فرشته صفتهایی بودند مثال زدنی..نمی دانی چه حالیست..کاش ندانی هم..

دلم آغوش آرام تو را می خواهد…تا ابد‏

بهار تو

۱۸خرداد ۹۰

اوین

org-z130886276463c068c87d3d79dd2965363c23127501732c4d88.jpg


 


ندای سبز آزادی: بر اساس خبرهای رسیده به کلمه، محسن امین زاده، فعال سیاسی و معاون وزارت خارجه دولت خاتمی، در پی اعتصاب غذا، دچار افزایش شدید فشار خون شده وضعیت جسمی بسیار نامناسبی دارد. تاکنون از انتقال وی به بهداری اوین و یا بیمارستان نیز خودداری شده است، به همین مناسبت با همسر وی مهناز اصغر زاده گفتگویی انجام داده ایم و از آخرین وضعیت جسمانی آقای امین زاده که یکی از ۱۲ زندانی اعتصاب کننده زندان اوین است ، احوالش را جویا شده ایم .امین زاده سه روز قبل و بعد از پایان دوره مرخصی اش به زندان اوین بازگشت. او بلافاصله بعد از بازگشت به زندان اوین همراه با ۱۱ زندانی دیگر در اعتراض به جان باختن هدی صابر و هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زد.

گفت و گوی کلمه با  همسر این  زندانی سیاسی پیش روی شماست:

خانم اصغر زاده چطور شد که آقای امین زاده بعد از مرخصی به جمع اعتصاب کنندگان زندان اوین پیوستند؟
آقای امین زاده به دلیل بیماری کلیوی که دارند و در دوران زندان هم برای ایشان مشکلات و ضعف جسمانی متعددی به وجود آورده بود، چند روزی را در مرخصی درمانی به سر می بردند اما پیش از تکمیل معالجه به زندان فراخوانده شدند و عصر ۳۱ خرداد به زندان بازگشتند. ایشان هم به شدت از شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر متأثر بودند و اعلام کرند زمان بازگشت به زندان همراه با دیگر زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
چند روز از اعتصاب غذای ایشان می گذرد ؟
از وقتی به زندان برگشته اند یعنی عصر سه شنبه تا حالا سه روز شده است.
در خبرها آمده ایشان وضعیت جسمی نامناسبی دارند و فشار خونشان بالارفته است ؟ شما از وضعیت ایشان هیچ گونه اطلاعی دارید ؟

تلفن های زندان قطع است وهمسرم و سایر زندانیان از حقوق اولیه ای مانند امکان ارتباط تلفنی با خانواده خود هم محروم هستند. ما به جز ملاقات های هفته ای یکبار آن هم دوشنبه ها، هیچگونه امکان ارتباطی دیگری با زندانی مان نداریم. از نامناسب بودن وضعیت جسمانی ایشان هم از طریق سایت ها باخبر شدیم و به شدت نگران هستیم. به خصوص که آقای امین زاده مشکل فشار خون دارند و دائماً دارومصرف می کنند.

از مسوولان قضایی چه تقاضایی دارید چون ظاهرا در خبرها آمده در انتقال ایشان به بهداری تعلل شده است؟

مسؤولیت جان همسر من با مسؤولان زندان و مسؤولان قضایی است. ایشان دو سال است که به دلیل بی عدالتی ها در زندان به سر می برند و در طول این مدت از نظر جسمانی بسیار ضعیف شده اند. ما به شدت نگران هستیم فاجعه ای که در اثر سهل انگاری مسؤولان زندان رخ داد و آقای هدی صابر عزیز را از دست دادیم دوباره اتفاق بیفتد. من از مسؤولان می خواهم هرچه سریعتر از وقوع فجایع بیشتر جلوگیری کنند.
خانم اصغر زاده می خواهم بدانم آقای امین زاده بیماری خاصی هم دارند که نیازمند رسیدگی های ویژه باشد ؟

ایشان مشکل فشار خون بالا دارند و دائماً دارومصرف می کنند وهمچنین بیماری کلیوی دارند که باید تحت درمان باشند.ما واقعا نگرانیم و نمی دانیم به کجا پناه ببریم.


 


ندای سبز آزادی: شش روز از اعتصاب غذای اعتراضی ۱۲ زندانی ،بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد و در این روز شش زندانی سیاسی زندان رجایی شهر نیز به جمع این زندانیان پیوسته اند .

به گزارش کلمه، این زندانیان همگی به دلیل اعتراض به نحوه جان باختن هدی صابر ،روز نامه نگار و فعال ملی – مذهبی و هاله سحابی دست به این اعتصاب زده اند و هیچ خواسته شخصی هم ندارند . زندانیان رجایی شهر نیز به همین منظور و حمایت از زندانیان بند ۳۵۰ از امروز وارد اعتصاب غذا شده اند .

طبق آخرین خبرهای رسیده به کلمه، از زندان اوین پس از آزادی عماد الدین باقی و مرخصی محمد جواد مظفر از زندان ، مهدی کریمیان اقبال و محسن امین زاده به جمع اعتصاب کنندگان پیوسته اند .هرچند محمدجواد مظفر اعلام کرده که در سه روز زمان مرخصی اش که به منظور شرکت در مراسم عزاداری یکی از بستگانش ،به او داده شده نیز به اعتصاب غذایش ادامه می دهد .

خبرها حاکی است وضعیت جسمی زندانیان اعتصاب کننده زندان اوین چندان رضایت بخش نیست و آنها در ششمین روز از اعتصاب غذای خود دچار ضعف شدید جسمانی هستند، هر چند از نظر روحی در وضعیت مناسبی به سر می برند.

وخامت جسمی محسن امین زاده

براساس خبرهای رسیده به کلمه، محسن امین زاده، فعال سیاسی و معاون وزارت خارجه دولت خاتمی، در پی اعتصاب غذا، دچار افزایش شدید فشار خون شده وضعیت جسمی بسیار نامناسبی دارد وتاکنون از انتقال وی به بهداری اوین و یا بیمارستان خودداری شده است . هم بندیان او نگران وضعیت جسمانی وی هستند. همچنین ابولفضل قدیانی و عبدااله مومنی دو تن از این زندانیان هستند که دیروز به بهداری زندان اوین منتقل شده اند . قدیانی نیز با توجه به بیماری قلبی وضعیت نگران کننده ای دارد .

درخواست مردم و بسیاری از شخصیتهای معروف برای اعتصاب کنندگان اوین

از همان روزهای نخست اعتصاب غذای زندانیان بند ۳۵۰ بسیاری از مردم و فعالان اجتماعی آنها را همراهی کردند و حتی در اعلام حمایت خود روزهایی را در این هفته روزه گرفتند. برخی هم از این زندانیان خواستند تا به این اعتصاب غذا پایان دهند و به روشهای دیگری به اعتراض خود ادامه دهند، چرا که معتقد بودند زندانیان سیاسی فرزندان این ملت هستند که وجودشان برای این کشور ضروری است . آنها با این همه حمایت همه جانبه شان را از این زندانیان فراموش نکردند و چهار شنبه شب در حمایت از این زندانیان فریاد الله اکبر سر دادند .

اولین کسانی که به صورت رسمی از این زندانیان خواست تا به اعتصاب غذایشان پایان دهند خانواده های شهید صابر و هاله سحابی بودند . آنها حتی در سالن ملاقات زندان اوین حاضر شدند تا با اعتصاب کنندگان ملاقات کنند و درخواست شان را شخصا اعلام کنند ، اما مسوولان زندان این اجازه را به خانواده صابر ندادند . آنها آمده بودند تا از فاجعه ای دیگر جلوگیری کنند اما مسوولان زندان مانع از آن شدند .

آنها در نامه ای خطاب به زندانیان نوشتند :« اعتصاب غذای شما اگر چه نشان از علاقه ویژه شما به این عزیزان و اعتراض به مسببان حوادث تلخ دارد ولی خود عاملی در افزایش اندوه خانواده ها و دوستان است. بنابراین خواهشمندیم در همراهیتان با ما و با انباشت اندوه در دل، اعتصاب غذایتان را بشکنید .امید داریم جلوه های دیگری از بیان اعتراض شما بتواند به همین اندازه یا بیشتر تاثیر گذار باشد.»

ابن نامه به امضای زریندخت عطایی (همسر عزت الله سحابی فعال ملی-مذهبی) ، همسر و فرزندان هدی و فیروزه صابر خواهر هدی صابر و تقی شامخی همسر هاله سحابی رسیده است .

روزنامه نگاران و فعالان مدنی نیز در پیام ها و درخواستهای متعددی از این زندانیان خواستند که به اعتصاب شان پایان دهند .

آیت الله بیات زنجانی نیز در پیامی خطاب به ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با بیان اینکه بارها ندای آزادی خواهانۀ زندانیان مظلوم، به بیرون از دیوارهای زندان رسیده است و این موضوع تکلیف را بر دوش همۀ افرادی که دل در گرو اسلام علوی و محمدی(ص) دارند و برای آزادی خواهی تلاش می کنند سنگین تر می کند، تاکید کرد:«تکلیف این عزیزان، شکستن اعتصاب غذا و خارج کردن خانواده ها و نزدیکان و صد البته جامعه نگران و ملتهب امروز ما از این نگرانی هاست.»

این مرجع دینی در بخشی از پیام خود همچنین متذکر شد:« که اعتصاب غذای اخیر زندانیان سیاسی، پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته و بالعکس با جریحه دارکردن احساسات مؤمنین، اهدافی را در سر می پروراند که باید از آنها به درگاه خدای متعال پناه برد.»

امروز همسران شهید باکری و همت در نوشته ای کوتاه خواستار پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی شده اند.

آنها نوشتند :« می دانیم آنچه بر شما این روزها گذشته چقدر سنگین بوده است و یقینا شما طبق وظیفه انسانی و شرعی خود برای نشان دادن اعتراض تان دست به اعتصاب غذا زده اید . یعنی با تنها وسیله ای که در اختیار دارید ، یعنی جانتان به میدان آمده اید .اما از شما می خواهیم به این اعتصاب پایان دهید و می دانیم که هیچ گاه خون بی گناه بر زمین نخواهد ماند.»

خانواده زندانیان اعتصاب کننده چه می کنند ؟

اما خانواده زندایان سیاسی که این روزها بیشتر از هر کس دیگری نگران عزیزان شان هستند می پرسند آیا این پیام ها به گوش اعتصاب کننده ها می رسد ؟ آنها با نگرانی فکر می کنند نکند این پیام ها مانند هدی صابر بعد از اتفاق ناگواری به گوش زندانیان برسد . چرا که هم بندیان هدی صابر تاکید می کنند که هرگز پیام بزرگان ملی –مذهبی و دیگران به گوش هدی نرسید و زمانی این پیام ها به داخل زندان راه یافت که هدی برای همیشه رفته بود . تلفن های بند ۳۵۰ ماه هاست قطع است و زندانیان نیز جز ملاقاتهای هفتگی روزهای دوشنبه هیچ گونه دسترسی دیگری به عزیزان شان ندارند .

خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز در گفتگو با برخی از رسانه ها گفته اند که این زندانیان خواهان معرفی و مجازات عاملان قتل هدی صابر و هاله سحابی هستند و مسوولان باید به این خواسته توجه کرده و از بروز اتفاق ناگوار دیگری جلوگیری کنند.

خانواده زندانیان اعتصاب کننده در گفتگو با رسانه ها همچنین بار ها تاکید کرده اند: که هیچکدام از این زندانیان به اعتصاب غذا تمایلی نداشته و چاره ای برایشان باقی نمانده جز اینکه این گونه صدای اعتراض شان را بالا ببرند تا دیگر چنین فجایعی در زندانهای کشور رخ ندهد.

هنرمندان هم به میدان آمدند

این روزها هنرمندان ، شاعران ، خوانندگان نیز بیکار ننشستند و کلییپها و فیلم هایی ساختند و اعتصاب کنندگان را همراهی کردند . گروه های مختلف هنری در این کار مشارکت کردند . کاری که در دو سال جنبش سبز همواره شاهد آن بوده ایم .آنها با زبان هنر از اعتصاب کنندگان حمایت کرده اند .

با این همه زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند و بی خبر از همه جا لبهایشان را بر غذا بسته اند آنها غمگین اند ، اندوهگین از دست دادن هم بندی عزیز که در سوگ هاله و عزت از میان شان رفت آنها اعتراض می کنند، بدون آزار به دیگران .

بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، ، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، ، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی، مهدی کریمیان اقبال و محسن امین زاده اعتصاب کنندگان اوین هستند کیوان صمیمی، عیسی سحر خیز، مسعود باستانی، علی عجمی، جعفر اقدامی و حشمت الله طبرزدی نیز شش زندانی سیاسی رجایی شهر کرج هستند که اعلام کردند تا زمانی که همراهانشان در بند ۳۵۰ اوین در اعتصاب غذا هستند با آنان همراه خواهند بود و به اعتصاب غای شان ادامه می دهند .


 


ندای سبز آزادی: فوتبال ايران مملو از اتفاقات شگفت انگيز است که نظيرش در هيچ جاي دنيا پيدا نمي شود. آخرين پرده از اين اتفاقات، امروز رخ داد و ناظر بازي که از سوي کنفدراسيون فوتبال آسيا به تهران آمده بود، به مسئولان تيم اميد ايران اعلام مي کند که نتيجه بازي رفت 3-0 به سود عراق رقم خورده است!

به گزارش وبسایت ورزش، علت تغيير نتيجه بازي رفت، استفاده از کمال کاميابي نيا در اين بازي بوده که دو اخطاره بوده و مسئولان تيم اميد بي توجه به اين قضيه، او را نيمه دوم به زمين فرستاده اند. کنفدراسيون فوتبال آسيا هم پيش از بازي رفت کتباً به فدراسيون ايران اعلام کرده بوده که کاميابي نيا محروم است ولي اين نامه گويا «گم» شده است ! کامیابی نیا در بازی رفت مقابل قرقیزستان در دقیقه 59 و در بازی برگشت در دقیقه 73 کارت زرد گرفته بود که با یک جستجوی ساده بر روی سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا می توان گزارش هر دو بازی رفت و برگشت مقابل قرقیزستان را دید. این اتفاق در حالی افتاده است که برخی از رسانه ها هم قبل از بازی رفت با عراق به این موضوع اشاره کرده بودند و حتی حضور کامیابی نیا در زمین باعث تعجب گزارشگر بازی نیز شد!

اين اتفاق تاسف بار، از ظهر امروز جو تيم اميد را به هم ريخت و بازيکنان بي روحيه چنين نمايش نااميد کننده اي را رقم زدند.

پیرامون همین اتفاق، عليرضا منصوريان در نشست خبري پس از بازي با تيم عراق، با تاييد شکست سه بر صفر تيم اميد در بازي رفت، گفت: متاسفانه امروز ساعت 11:30 در اردوي ما اتفاقي افتاد که همه بازيکنان پس از شنيدن آن تا 4 ساعت فقط گريه مي‌کردند.  اين اتفاق براي فوتبال ما يک فاجعه است. 4 ماه پيش يعني در اوايل اسفند به فدراسيون اعلام کردند که کمال کاميابي‌نيا دو اخطاره است و در بازي بعدي ايران نمي‌تواند بازي کند اما امروز در اردوي ما تازه به ما گفته‌اند که در بازي قبل نبايد از کاميابي‌نيا استفاده مي‌کرديم به همين خاطر بازي رفت سه بر صفر به سود عراق اعلام شده است.

منصوريان ادامه داد: تا ساعت 3 بعد از ظهر هنوز ترديد داشتم اين موضوع را به کي‌روش بگويم يا نه اما بالاخره اين موضوع را به او گفتم چرا که او سوپروايز تيم ماست. وقتي کي‌روش اين موضوع را فهميد يک ربع مات و مبهوت به من نگاه مي‌کرد. تنها کاري که ما در اين بازي مي‌توانستيم کنيم اين بود که با هم هم قسم شده و چهار گل به عراق بزنيم.

وي با بيان اينکه نمي‌خواهم بار اين شکست را از روي دوش خود بردارم، گفت: من سرمربي تيم هستم و مسووليت باخت دو بر صفر را مي‌پذيرم اما به من بگوييد در کجاي دنيا چنين اتفاقي مي‌افتد که يک فدراسيون به کادر فني تيمش نگويد کدام بازيکنان نمي‌توانند بازي کنند. شايد شما و تماشاگران در اين بازي فکر کرده باشيد که کادر فني ديوانه است از اول بازي به فکر گل زدن به عراق است در حالي که ما براي صعود تنها يک مساوي مي‌خواستيم.

منصوريان گفت: اين اتفاق بايد در کتاب گينس ثبت شود. نمي‌خواهم اسم کسي را بياورم و براي اينکه از حقانيت از بازيکن خودم دفاع کنم آبروي فرد ديگري ريخته شود.


 


ندای سبز آزادی: خانواده آیت الله طالقانی از زندانیان سیاسی که در اعتراض به مرگ هاله سحابی و هدی صابر دست به اعتصاب غذا زدند درخواست کردند که به خاطر حفظ سلامتی اشان به اعتصاب غذای خود خاتمه دهند.

به گزارش جرس، متن این پیام بدین شرح است:

قد افلح المومنون
فرزندان ایران، عزیزان مومن و آزادیخواه
سلام بر شما
در شرایطی که هر یک از شما مردمان آزاده، در بند گرفتارید و دست به اعتصاب غذا زده اید  بدانید که سرمایه گرنبهای ملی به شمار می روید. بی گمان وصف انسانیت، عاطفه و حق خواه شما به گوش عزیزان تازه درگذشته «عزت الله سحابی، هاله سحابی و هدی رضازاده صابر» رسیده و دعای آنان پشتوانه همگی شما خواهد بود.
لذا تقاضا داریم هرچه سریعتر به اعتصاب غذای خود پایان دهید زیرا این سرزمین و مردمان غیرتمند آن به وجود شما دردمندان ایثارگر نیاز دارد.
خانواده آیت الله طالقانی
دوم تیر ۱۳۹۰


 


ندای سبز آزادی: میر حسین موسوی، سال گذشته با نگارش یادداشتی اصلی ترین شاخصه سیاست خارجی رهبر جمهوری اسلامی را به چالش کشاند و نسبت به ماجراجویی ها و بحران آفرینی های حاکمیت در محیط بین المللی هشدار داد.
آن یادداشت البته متناسب با فضای آن دوران به "بذله گوئی ها و رجزخوانی های بدون پشتوانه رییس دولت" اختصاص داشت اما در پس کلام او اشارات مهمی به این واقعیت شده بود که نظام های دیکتاتوری برای حفظ  بهانه حاکمیت خود چاره ای جز دشمن سازی ندارند. چنان که در بحران های داخلی نیز راه فرار را در ایجاد بحران خارجی می بینند. در سایه ی چنین بحران هایی دیکتاتورها می توانند وضعیت را فوق العاده جلوه دهند، مخالفان را سرکوب و ساکت کنند و دلایل ناکارآمدی های خود را به اقدامات دشمن نسبت دهند.
به همین دلیل است که رهبر جمهوری اسلامی مدام از دشمن سخن میگوید یا دیکتاتور سوریه و دیکتاتور مخلوع مصر قانون وضعیت فوق العاده در کشورشان را برای دهه ها وضع کردند یا دیکتاتور کره شمالی کشورش را به پادگانی نظامی مبدل کرده است و ....
با این حال یادداشت موسوی یا هزاران هشدار و تحلیلی که دیگر دلسوزان این مرز و بوم در سال های گذشته تکرار کرده اند همواره معطوف به آینده و نگرانی هایی درباره احتمالات بود در حالی که این روزها گزارش های نگران کننده ای از احتمال آمادگی یا حتی توافق ایران، سوریه و حزب الله لبنان برای ایجاد درگیری در منطقه منتشر می شود.
این سه بازیگر هر کدام دارای انگیزه های کافی هستند که میتواند موجب استقبال آنان از بحران شود. ضمن اینکه در سیاست های منطقه ای نیز چنان که در ادامه ذکر خواهد شد، ائتلاف کاملی بین این سه برقرار است.
جمهوری اسلامی شاید در هیچ مقطعی از عمر سی و دوساله خود به اندازه امروز مواجه با بحرانهای لاینحل و فزاینده نبوده است. بحران مشروعیت و مقبولیت که پس از تقلب در انتخابات و سرکوب های متعاقب آن در ابعاد بزرگی روشن شد، در کنار مشکلات وحشتناک اقتصادی و نارضایتی اجتماعی ناشی از سیاست های دولت احمدی نژاد و در نهایت شکاف در حاکمیت و جنگ قدرتی که زمامداران را مشغول خود ساخته است، نظام را در وضعیتی قرار داده که "بحران همه جانبه" نامی مناسب برای آن است.
بعثی های حاکم بر سوریه نیز وضعیت مناسب تری ندارند. پس از سالها خفقان سیاسی و حکومت بلامنازع خاندان اسد و حزب بعث در سوریه، این حکومت برای دومین بار در دوره حاکمیت خود با اعتراضات مردمی مواجه شده است. با این تفاوت که این بار اسد جوان با توجه به موقعیت بین المللی و حساسیت های جهانی نمی تواند مانند پدر خود شهرهای کشورش را بمباران هوایی کند و مردم معترض را در دسته های چند صد نفری قربانی حفظ سلطنت خود نماید چنان که حافظ اسد با استفاده از موقعیت جنگ سرد و حمایتهای شوروی سابق چنان کرد. تجربه کشتارهای تکاندهنده اخیر در سوریه نیز نشان می دهد به میزانی که حکومت دامنه سرکوبات خود را گسترش دهد، خشم مردمی در داخل و حساسیت های بین المللی در خارج افزایش یافته و فشارهای مضاعفی را بر گرده این حکومت لرزان وارد می کند.
از سوی دیگر اعتراضات فعلی در سوریه که پس از زلزله تغییرات در جهان عرب به این کشور رسیده است، ابعادی بسیار گسترده تر از انتفاضه پیشین دارد و شعله های آن از حمص و حلب گذشته و به دروازه های شام رسیده است. فساد گسترده اقتصادی میان مقامات و نزدیکان حکومت نیز البته انگیزه های اجتماعی بیشتری برای طلب تغییر به وجود آورده است.
و اما حزب الله لبنان نیز از سه جهت در معرض تهدید قرار دارد. البته پیش از آنکه موقعیت فعلی حزب الله را بررسی کنیم بیان نکاتی درباره آن ضروری است:
حزب الله بزرگترین و قدرتمندترین گروه شیعی خارج از ایران است. در لبنان، کشوری که به زیبایی های طبیعی، فرهنگی و اجتماعی مشهور است. کشوری که روزگاری محل فعالیت امام موسی صدر بود. کشوری که برای سالها نماد زیبا و غرور آفرین همزیستی ادیان و فرق بود.

مقاومت در لبنان برای مبارزه با رژیم اشغالگر و نژادپرست صهیونیستی تاسیس شد و با افتخار توانست رژیم اشغالگر اسراییل را از سرزمین خود عقب براند. پیشینه حزب الله پیشینه افتخارآمیزی است، اما متاسفانه میلیشیایی که امروز حزب الله خوانده می شود نسبتی با پیشینه غرور آفرین خود ندارد.

استفاده از زور اسلحه برای پیشبرد سیاست های داخلی و تضییع حقوق دیگر شهروندان لبنانی مانند کودتای هفت می سال 2008 که به اشغال نظامی بیروت و کشته شدن شهروندان غیر مسلح لبنانی منجر شد، سنگ اندازی در برابر روندهای صلح و تلاش های صلح طلبانه برای حفظ بهانه مسلح ماندن، حمایت از ظلم حکام جمهوری اسلامی در برابر مردم مسلمان و مظلوم ایران که روزگاری پشتوانه این گروه بودند و غوطه ور شدن در پرونده های فساد اقتصادی نسبتی با پیشینه این حزب و نسبتی با میراث فرهنگی امام موسی صدر ندارد.

حرکت مقاومت در لبنان از آن جهت افتخار آمیز و محبوب بود که حرکتی برای مبارزه با ظلم بود. ظلم فی نفسه امر مذمومی است و فرقی ندارد که از سوی چه کسی و با چه بهانه ای اعمال شود. ظلم یهودیان، ظلم مسلمین، ظلم شیعه، ظلم سنی و غیره و غیره جملگی مذموم و غیر اخلاقی است.

امروز حزب الله در لبنان حامی سر سخت حکومت ظالم در ایران و سوریه است. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله بلافاصله پس از سرکوب خونین مردم در تهران در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا می گوید در مشکلات داخلی ایران ما در کنار ولی فقیه و مدافع او هستیم. دبیر کل حزب الله چندی بعد پا را فراتر مینهد و مقابل چشمان بهت زده اصلاح طلبان ایرانی که اغلب در تاسیس حزب الله نقش اساسی ایفا کردن مدعی می شود که رهبر حکومت ایران بعد از رفع مشکلات پس از انتخابات قوی تر از گذشته خواهد شد. به عبارت دیگر سید حسن نصرالله خون های به زمین ریخته شده جوانان ایرانی، آه مظلومانی که به زندان افکنده و شکنجه شدند و تمامی تصاویر شرم آوری که دنیا در دو سال گذشته شاهد آن بود را عامل تقویت رهبر می داند. اعضای این حزب همچنین در سرکوبهای حکومت سوریه و علیه مردم این کشور به ایفای نقش پرداختند چنان که اعضای سازمان منافقین در جریان سرکوب مردم عراق توسط صدام در کنار او قرار گرفتند.
در شرایط فعلی اما این حزب با ویژگی هایی که ذکر شد از سه جهت تحت فشار قرار دارد. در داخل، از ناحیه معترضان سوری و نیز به واسطه نگرانی هایی که از موقعیت ایران دارد.
در داخل لبنان ظاهر ماجرا حکایت از آن دارد که حزب الله پس از اسقاط حکومت سعد حریری بر دولت و پارلمان مسلط شده است. اما واقعیت ماجرا آن است که حزب الله یکی از متهمان سلسله قتلهایی است که طی آنها برخی شخصیتهای سیاسی، روشنفکران و روزنامه نگاران اصلاح طلب لبنانی کشته شدند. اشخاصی مانند رفیق حریری، جبران تویینی، سمیر قصیر و ..... که در کنار گرایشات اصلاح طلبانه، مخالف نفوذ سوریه در لبنان نیز بودند.
دادگاه بین المللی رسیدگی کننده به قتل رفیق حریری احتمالا طی ماه های آینده کیفرخواست را اعلام و متهمان را احضار خواهد کرد و حزب الله با وجود آنکه پس از اسقاط دولت حریری، ضمانت اجرایی برای دستگیری اعضای خود را از بین برده است اما تحت فشار شدیدی قرار دارد.
حزب الله از سوی دیگر نگرانی شدیدی از وضعیت سوریه و ایران دارد. حزب الله عملا بازوی اجرایی این دو کشور در منطقه است و بدون وجود آنان وجود نخواهد داشت. خصوصا در شرایط فعلی سقوط سوریه عملا حزب الله را در محاصره کامل قرار داده و به پرتگاه می کشاند.
ایران، سوریه و حزب الله تمایل زیادی دارند که به نام "محور مقاومت" خوانده شوند. این در حالی است که مرزهای سوریه و اسراییل طی سی سال گذشته امن ترین مرزها برای رژیم صهیونیستی بوده و خاندان اسد که برای سرکوب شهروندان خود از تانک و هواپیما استفاده می کنند اجازه شلیک یک گلوله در جولان را به سمت اسراییل نداده اند. ایران نیز از سیاست ضد اسراییلی خود صرفا در میدان داخل بهره برده و حزب الله نیز پس از آزادی مناطق جنوب از وجود دشمن اسراییلی برای حفظ سلاح و کنترل دولت و پارلمان بهره های فراوان برده است.
اما در شرایط فعلی مشکلات مذکور این سه موتلف را برای ایجاد بحران و درگیری در منطقه مصمم کرده است. آتش جنگ در منطقه اگر چه به قیمت مرگ هزاران انسان بی گناه و تخریب امکانات زیر بنایی و صنعتی تمام خواهد شد اما این امکان را به هر سه جهت مذکور می دهد که موقعیت خود را تحکیم کنند، صدای مخالفان را خفه کنند و برای موجودیت خود بهانه های تازه ای بیابند. هر چند که نظام های و جریانات دیکتاتوری – ایدئولوژیک اگرچه برای آغاز بحران و درگیری، ابتکار عمل را در دست دارند اما معمولا تصور نادرستی از امکان خود برای مدیریت بحران دارند!
امروز خطر در منطقه جدی است و این خطر البته از آنجا بیشتر می شود که در رژیم صهیونیستی نیز جناحی تندرو و جنگ طلب زمام امور را در دست دارد که برای رهایی از فشار مذاکرات صلح آماده ماجراجویی است.   


 


همسر شهید حمید باکری و شهید ابراهیم همت با انتشار پیامی خواستار پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی شده اند.

به گزارش کلمه متن این پیام مشترک به شرح زیر است:

مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَ لَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ….

هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا به کیفر فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس، کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند با این همه پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیاده روى مى کنند.

سوره مائده آیه ۳۲

برادران عزیز سلام علیکم

می دانیم آنچه بر شما این روزها گذشته چقدر سنگین بوده است  و یقینا شما طبق وظیفه انسانی و شرعی خود برای نشان دادن اعتراض تان دست به اعتصاب غذا زده اید . یعنی با تنها وسیله ای که در اختیار دارید ، یعنی جانتان به میدان آمده اید . تا بلکه جلوی این ظلم آشکار را بگیرید . می دانیم این روزها برای شما و خانواده تان سخت می گذرد اما ما به فرمایش مولا علی (ع)ایمان داریم که فرموده اند :

یوم المظلوم علی الظالم اشد من یوم الظالم علی المظلوم

روزی که مظلوم حق خود را میستاند، سختتر است تا روزی که ظالم بر مظلوم ستم میکند

و می دانیم که هیچ گاه خون بی گناه بر زمین نخواهد ماند . این را تاریخ نشان داده . با شرمندگی از شما تقاضا می کنیم که به اعتصاب غذای خود پایان دهید .

ژیلا بدیهیان همسر شهید محمد ابراهیم همت

فاطمه چهل امیرانی همسر شهید حمید باکری


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته