-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

Latest News from Emrooz for 06/27/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




امام جمعه شیراز به شدت از ارائه آمار دروغ از سوی مسئولان درباره مسایل اقتصادی و تعطیلی صنایع به شکل جدی انتقاد کرد و خواستار جلوگیری از تعطیلی کارخانه ها شد.
به گزارش «آینده»؛ آیت‌الله اسدالله ایمانی گفت: از مسئولان استان می خواهیم در سرمقاله روزنامه ها دروغ ننویسند و رئیس جمهور گفته دروغ نگوئید و جلو دروغ ها را بگیرید، چرا ما می گوییم سرمایه گذار خارجی آمده؟ کو؟ اینها کجا هستند؟ چرا دروغ می گوییم؟ این سرمایه گذار خارجی کجاست که هیچ کس آنها را ندیده است؟!
عضو مجلس خبرگان ادامه داد: چرا با این دروغ گویی ها توقع مردم را بالا می برید؟ شما کارخانه های فعلی را نگه دارید، سرمایه گذاری خارجی پیش کشتان باد. به جای جلسات محفلی سیاسی بیایید برای مشکلات مردم برنامه ریزی کنید. چرا سفرهای خارجی و افراد معلوم الحال را دعوت کرده، حاتم بخشی می کنید؟ چرا سرمایه گذار داخلی را حمایت نمی کنید؟ برخی روزنامه‌ها چرا روزی نامه شده اند و مرتب حرف دروغ را منتشر می‌کنند ؟
نماینده رهبری در استان فارس اظهار داشت: چرا سهم صادرات ما در سال ۸۹ کمتر از سال ۸۸ است؟ بازرگانی استان اعلام کرده در سال ۱۴۰۴ میزان صادرات فارس به خارج باید به ارزش تقربی ۱۲میلیارد و ۳ میلیون دلار باشد. آیا با این وضع موجود ما می توانیم به این رقم برسیم ؟!دغدغه و غصه ما این است که مردم فارس چه گناهی کرده اند که کارخانجات مهم و اثرگذار مرتب در حال تعطیل شدن هستند؟
وی در خاتمه تاکید کرد: آوردن سرمایه گذار مبارکتان! اینها را که دارید، حفظ کنید؛ در روزنامه خبر چهار هفته گذشته دیدم اسمی از میزان صادرات فارس نیامده است. چرا باید این چنین باشد ؟ چه کسی باید جواب گوی این وضع نابسامان اقتصادی فارس باشد؟ کشاورزان زکات دهنده ما تحت پوشش کمیته امداد آمده اند. متاسفانه در مجموعه استان فارس گوش شنوایی برای شنیدن حرف و قول مردم نمی‌بینم. خداوندا ما را به راهی که رضای تو در آن است و گردانندگان امور ما را به راهی که رضایت تو و مردم است هدایت فرما.


 


گزارش کمیسیون اصل نود از تخلف دولت در عدم تشکیل وزارت ورزش، با واکنش هایی از سوی نمایندگاه همراه شد.
به گزارش خبرآنلاین، اگرچه هیات رئیسه برای این گزارش رای گیری نکرد اما نمایندگان مجلس تاکید داشتند که این گزارش باید به قوه قضاییه ارسال شده و به تخلف دولت در مراجع قضایی رسیدگی شود.
گفتنی است در پایان این گزارش نادرقاضی پور نماینده ارومیه در تذکری گفت که قانون مجازات اسلامی برای چنین تخلفی، انفصال یک تا پنج سال از خدمت را تعیین کرده است که باید مشخص شود شامل حال احمدی نژاد میشود یا رئیس سازمان تربیت بدنی؟ اگر شامل حال احمدی نژاد میشود که باید انتخابات زودرس ریاست جمهوری برگزار شود!
باهنر در پاسخ به وی گفت که بر اساس آییننامه داخلی مجلس، کمیسیون اصل نود تنها می تواند در این زمینه گزارش دهد و بعد باید تصمیم بگیرد که چه میخواهد بکند. الان که درخواست رای گیری نشده است.
محمدرضا خباز هم در تذکری، گزارش کمیسیون اصل نود را نوشداروی پس از مرگ سهراب خواند و گفت: اگرچه انتظار میرود که قوه قضاییه به وظیفه خود عمل کند اما اگر این گزارش زودتر ارائه میشد، در روند تشکیل وزارت ورزش موثر بود.
وی از هیات رئیسه خواست تا در این باره اقدام عاجل کند و از قوه قضاییه بخواهد تا به تخلف دولت در این زمینه رسیدگی شود.


 



مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم پیرامون حوادث ناگوار اجتماعی بیانیه ای منتشر کرد.
دربخشی از این بیانیه آمده است: حوادث بسیار تلخ و ناگواری در جای جای کشورمان همواره در حال وقوع است که نشان از آشفتگی و اختلال جدی در ساحات مختلف امنیت افراد و جامعه دارد. و کمتر روزی است که ما شاهد گزارش حوادث غم انگیز در مطبوعات نباشیم هر چند که این حوادث در ظاهر بسیار با هم متفاوت اند ولی همه آنها را می توان با عنوان سلب و اختلال امنیت نامید که در حوزه های تجاری ،صنعتی ، فرهنگی و اخلاقی مشهود و ملموس است.
در ادامه این بیانیه آمده است:" حکومت مقتدر نمی تواند در غیاب مردم پدید آید. جلب اعتماد و همکاری مردم و تکیه بر قدرت بی پایان آنها نه فقط در شعار بلکه در برنامه ریزی و عمل ،اصلی ترین سرمایه هر حکومت است ."
متن کامل این بیانیه که در وب سایت این مجمع منتشر شده است به شرح زیر است:
بسمه تعالی
من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم
امنیت و آرامش از ضروری ترین نیازهای فردی و اجتماعی انسان و از مهم ترین مسئولیت های حکومت ها است. با تنوع و تعدد ابعاد وجود و ساحات زندگی انسان مقولات گوناگون امنیت نیز متعدد و متنوع می شود و با پیچیده شدن جوامع ،امنیت نیز دست خوش پیچیدگی می گردد. امنیت جانی ،امنیت اجتماعی ،امنیت اقتصادی ،امنیت اخلاقی ،امنیت قضایی و انواع دیگری از امنیت، فهرست بلند نیاز جامعه را به امنیت نشان می دهد.
شاید بتوان برقراری امنیت وجلو گیری از هرج ومرج و تعدی و تجاوز را اولین وظیفه هر نوع حکومتی دانست که علی رغم تحول و توسعه انواع و انحاء حکومت از دوران باستان ،تا کنون ثابت مانده است .حکمرانان و ارباب قدرت معمولا از طریق تاکید بر همین وظیفه حکومت است که به بسط وتقویت ابزار قدرت خود می پردازند .بکارگیری قدرت البته با مقوله امنیت در ارتباط است ولی همه اقتداری که یک حکومت برای برقراری انواع امنیت در جامعه بدان محتاج است در زور و فشار خلاصه نمی شود .شناخت درست از جامعه و عوامل تاثیر گذار در آن، درک درست از تعاملات اجتماعی و نیاز های فردی، برقراری رابطه مثبت میان حکومت وآحاد جامعه و اعتماد عمومی به حکومت و عوامل فراوان دیگری باید دست به دست هم دهد تا حکومتی مقتدر و جامعه ای امن پدید آورد.
مع الاسف حوادث بسیار تلخ و ناگواری در جای جای کشورمان همواره در حال وقوع است که نشان از آشفتگی و اختلال جدی در ساحات مختلف امنیت افراد و جامعه دارد. و کمتر روزی است که ما شاهد گزارش حوادث غم انگیز در مطبوعات نباشیم هر چند که این حوادث در ظاهر بسیار با هم متفاوت اند ولی همه آنها را می توان با عنوان سلب و اختلال امنیت نامید که در حوزه های تجاری ،صنعتی ، فرهنگی و اخلاقی مشهود و ملموس است. آمار بالای طلاق ، اعتیاد ،خودکشی و قتل ، نزاع های خیابانی و هتک حرمت به نوامیس مردم و نیز بحران های اقتصادی در نوسانات قیمت ارز و طلا و کالاهای پایه ای بخشی از نا امنی در جامعه را نشان می دهد. براستی در کجا و در چه شرایطی زندگی می کنیم و به کدام سو روانیم (فاین تذهبون ) و در برابر این ناراستی ها چه برنامه و راهکاری ارائه می کنند ؟حفظ و حراست از ارزش های انسانی و اسلامی که همواره از آن دم می زنیم به عهده چه کسانی است و به چه سر انجامی رسیده است ؟ هزینه کردن بودجه های سنگین درحوزه های تبلیغی و ارشادی بویژه در رسانه ملی چه دست آوردی بویژه برای نسل جوان داشته است ؟ مسئولینی که به دنبال اداره جهان و ارائه الگوی ایران به همه کشورها هستند چه می کنند؟
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به عنوان یک تشکل روحانی و حوزوی خود را در برابر ملت و دین و آیین به لحاظ اخلاقی مسئول می داند و شرایط موجود آرمانی نیست که ملت ما برای آن سالها مجاهدت نمود و نفس و نفیس خود را نثار کرد البته ما جز تذکر و مطالبه از مسئولین امر راهی پیش رو نداریم. به همین جهت نکاتی را معروض می داریم، باشد که مسموع و مقبول افتد .
۱- چنانکه امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید :«ادبار الدول باربعة ،تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل و التمسک بالفروع وتضییع الاصول»چهار چیز حکومت ها را به سراشیبی نابودی و سقوط می کشاند اول: مسئولیت ها را به دست نا اهلان سپردن. دوم: از دانشمندان و اهل فن استفاده نکردن .سوم: پیگیری مسایل جزیی و فرعی و دست چندم جامعه. چهارم: و مسایل اساسی و ریشه ای را وا نهادن. با کمال تاسف باید اعتراف کرد که جامعه ما به چنین سمت و سویی در حرکت است و گوش شنوایی نسبت به نصایح اهل حل و عقد نداشته و خود را از مشاوره با متخصصان در حوزه های مختلف محروم داشته است و منتقدان دلسوز را معاند دانسته و برای آنان خط و نشان می کشند.
۲- همانطور که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند:جامعه انسانی یک پیکره مرتبط و به هم پیوسته است (الناس کالجسد الواحد). ایجاد فشار و اختلال در یک بخش، سایر بحشها را هم تحت تاثیر قرار می دهد. مثلا امنیت اقتصادی با بی ثباتی سیاسی قابل جمع نیست و یا از یک جامعه گرفتار در رفتارهای استبدادی نمی توان توقع اخلاق کریمه داشت .
۳- ارزش و جایگاه درست حکومت آن جایی است که زمامدارن در مقام استیفای حقوق شهروندان بر آمده و با باطل ستیز کنند چنانکه امیرالمومنین (ع)فرمودند:اگر حاکمان به وظیفه خود عمل کنند :«فصلح بذلک الزمان ویئست الامطامع الاعداء» و نیز آن حضرت (ع) می فرماید:اگر در دست داشتن قدرت و حکومت به احقاق حق نیانجامد از کفش کهنه بی ارزش تر است . و باز همچنانکه حضرتشان فرمودند و همه عقلا هم می پذیرند برقراری امنیت از بارزترین مظاهر احقاق حق است. اگر در جامعه ما پس از انقلاب ریئس را مسئول نامیده اند حاکی از واقعیتی است که از آن گریزی نیست .
۴- حکومت مقتدر نمی تواند در غیاب مردم پدید آید. جلب اعتماد و همکاری مردم و تکیه بر قدرت بی پایان آنها نه فقط در شعار بلکه در برنامه ریزی و عمل ،اصلی ترین سرمایه هر حکومت است .
۵- طبع جامعه تعادل خواه است ،افراط و تفریط ، تندروی و زیاده خواهی جامعه را مختل می کند، چنان که قرآن کریم ملت مسلمان را امت وسط و معتدل نامیده است و علی (ع)افراط و تفریط را انحراف از حق می داند .با کمال تاسف جامعه ایران به دو قطبی شدن (افراط و تفریط)در حرکت است . و بعضا این افراط و تفریط جامعه را به هلاکت می کشاند.
۶- شاید بتوان زخمی عمیق را برای مدتی پنهان کرد یا درد ناشی از آن را با گزارش های تحریفی تسکین داد، اما این امر محدود و موقت است. نادیده گرفتن و پنهان کاری تنها نتیجه ای که دارد از دست رفتن بیش از پیش اعتماد عمومی است. رسانه ها باید چشم های بیدار جامعه باشند و ملت ما باید قبل از اینکه اخبار فاجعه آمیز و آمار تکان دهنده را از رسانه های بیگانه بشنود ، رسانه های رسمی و ملی باید عهده دار انعکاس اخبار و واقعیتهای جامعه هر چند تلخ و ناخواسته، باشند .بر این باوریم اگر مدیریت اجتماعی با این شیوه فعلی ادامه یابد دیری نخواهد شد که این ناامنیها فراگیر شود و جمهوری اسلامی را با خطری جدی مواجه سازد.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
تاریخ ۵/۴/۱۳۹۰


 


org-z1309178062b7a854864f02ec067bf1a09ee1ba5fb311aae9d6.jpg
دوازده زندانی سیاسی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با صدور بیانیه ای ضمن اعلام پایان اعتصاب غذای خود نوشته اند: اکنون ما اعتصاب کنندگان در پاسخ به پیام های محبت آمیز و ضمن ابراز احترام و تشکر از ایشان، اعلام می داریم که شب یکشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۰ به اعتصاب غذای خود پایان داده ایم. بدون شک این پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت.


آنها ضمن تشکر از خانواده های صابر، سحابی و شامخی از همه حامیان این اقدام از جمله آیات و مراجع عظام دینی و شخصیتهای مذهبی،سیاسی و ملی ،احزاب و گروه ها ، فعالان و نهادهای مدافع حقوق بشر ،اصحاب رسانه ،روزنامه نگاران ،پزشکان و وکلا سپاسگزاری کرده و اضافه کرده اند: «سپاس فراوان خود را از حمایت عملی دوستان عزیزمان در زندان رجایی شهر و اقدامات هم وطنان خارج از کشور و خانواده های دردمندمان که همواره صبورانه حمایت خویش را از ما دریغ نورزیده اند ، اعلام می داریم.»

متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

به نام خدا

ملت شریف ایران

تاثر و تالم ناشی از مرگ ناباورانه شهید هدی صابر برای هم بندیان وی بسیار سنگین و غیر قابل تحمل بود. اعتصاب غذا حداقل اقدامی بود که در اعتراض به آن فاجعه اسف بار به ذهن ما خطور می کرد، همان اقدامی که صابر خود در اعتراض به شهادت مظلومانه خانم هاله سحابی انجام داه بود.

اعتصاب غذا از یک سو پاسخی بود به ندای وجدان و ادای تکلیف اخلاقی ما به عنوان هم بندان هدی صابر و از سوی دیگر فریاد اعتراض و خشم ما بود علیه ظلمی که بر صابر و پیش از او بر هاله سحابی رفت، آن دو شهروند مسوول و مسلمان پاکی که در راه آرمانهای خود جان باختند.

اعتصاب غذای ما یک اقدام جمعی اعتراضی بود علیه بی تدبیری، کبر و دروغگویی نهادینه شده در بخش هایی از حاکمیت کشور.

ما دوازده تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، اعتصاب غذای خود را روز شنبه ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۰ با اعلام عمومی آغاز کردیم، به این امید که صدای اعتراض مان به گوش همگان رسیده و تبدیل به مانعی بر سر راه حاکمان برای نقض حقوق زندانیان شود.

در طول مدت اعتصاب غذا، بسیاری از هم بندیان ما در بند ۳۵۰ برای پیوستن به اعتصاب اظهار تمایل کردند و بسیاری با گرفتن روزه و یا نخوردن وعده های غذایی به نوعی همراهی و همدلی خود را با جمع اعتصاب کنندگان ابراز داشتند. حمایت و همراهی هم بندان عزیز مشوق و موید اقدامات ما بوده است که لازم می دانیم سپاس بیکران خود را به آنان تقدیم کنیم.

رفتار مسوولان در طی این مدت و در جریان احضار ما به مراجع قضایی نشانه ای روشن از بی مسوولیتی و عدم پاسخگویی و البته نا کارآمدی و ضعف دستگاه قضایی کشور است. جریانات اخیر بار دیگر آزمونی بود تا نشان دهد که جان انسان و حیات یک زندانی تا چه حد در نظر مسوولان و مقامات قضایی و امنیتی بی ارزش و فاقد اهمیت است.

هموطنان عزیز

وجه دیگر اعتصاب غذا، حمایتهای وسیع و گسترده ای بود که از سوی مردم و جامعه مدنی ایران صورت گرفت. این اقدامات به همان اندازه اعتصاب غذا حایز اهمیت و ارزش بوده و نشان از زنده بودن و پویا بودن جنبش سبز مردمی ایران دارد.

موج حمایت و همراهی ها با این اعتصاب نشان داد که وجدان عمومی جامعه از مظالمی که در حق زندانیان سیاسی می رود متاثر است و مساله نقض حقوق زندانیان سیاسی و لزوم آزادی آنان، هم چنان به عنوان یکی از اولویتهای ملی و در صدر مطالبات مردمی قرار دارد.

لازم می دانیم از همه حامیان این اقدام به ویژه خانواده های صابر،سحابی و شامخی حضرات آیات و مراجع عظام دینی و شخصیتهای مذهبی،سیاسی و ملی ،احزاب و گروه ها ، فعالان و نهادهای مدافع حقوق بشر ،اصحاب رسانه ،روزنامه نگاران ،پزشکان و وکلا که با ارسال پیام های محبت آمیز و اقدامات دلگرم کننده طی این مدت دغدغه ها و نگرانی های شان را نسبت به وضعیت سلامتی ما بیان داشته و خواستار خاتمه اعتصاب غذا بوده اند تشکر و قدر دانی کنیم .

همچنین سپاس فراوان خود را از حمایت عملی دوستان عزیزمان در زندان رجایی شهر و اقدامات هم وطنان خارج از کشور و خانواده های دردمندمان که همواره صبورانه حمایت خویش را از ما دریغ نورزیده اند، اعلام می داریم.

اکنون ما اعتصاب کنندگان در پاسخ به پیام های محبت آمیز پیش گفته و ضمن ابراز احترام و تشکر از ایشان، اعلام می داریم که شب یکشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۰ به اعتصاب غذای خود پایان داده ایم. بدون شک این پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت.

امضا کنندگان: (ضمن قدردانی از آقایان عماد الدین باقی و محمد جواد مظفر که در روزهای اول اعتصاب همراه ما بودند و با آزادی ایشان دو تن دیگر از دوستان جایگزین آنها شدند)

بهمن احمدی امویی

حسن اسدی زید آبادی

محسن امین زاده

عماد بهاور

قربان بهزدایان نژاد

محمد داوری

خسرو دلیر ثانی

فیض الله عرب سرخی

ابولفضل قدیانی

مهدی کریمیان اقبال

محمد رضا مقیسه

عبدالله مومنی


 


امروز: مریم شربتدار قدس با نگارش نامه ای به بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم وحدت که در زندان اوین به سر می برد، به او خاطرنشان کرد که "عقوبت الهی" در انتظار کسانی است که قصد دارند با "اسارت مرغ های عشق" و "بال بال زدن آن ها در حسرت و تکاپوی وصال" در پی آرام کردن خشم خد هستند.

این نامه خانم قدس در پاسخ به نامه بهاره هدایت به همسر خود امین احمدیان نوشته شده که در آن از "دلتنگی" های خود سخن گفته است. بهاره هدایت در نامه خود نوشته است: "امین، دلم برای همه چیز تنگ شده، برای همه چیز... بند بند وجودم از این دلتنگی درد می کند. خسته ام از این همه آرزوهای کوچک که خفه ام می کند.حسرت...حسرت... می دانی چیست؟ می دانم که می دانی... اما نمی دانی چه حالیست که توی این قفس لعنتی مانده باشی و در عرض یکسال سه نفر را از پیش چشمت تا زیر خاک بدرقه کرده باشی!! که دو نفرشان و بخصوص این آخریشان فرشته صفت هایی بودند مثال زدنی..."

اشاره آخر بهاره هدایت به درگذشت هاله سحابی و هدی صابر در اثر برخورد نیروهای امنیتی است.

بهاره هدایت وی که از جمله زندانیان سیاسی دستگیر شده پس از اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بود در کنار دیگر رهبران دفتر تحکیم وحدت به زندان دراز مدت محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر حکم قطعی وی را ۹ سال و نیم حبس اعلام کرد که سنگین‌ترین حکم قضایی است که از ابتدای تاسیس انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها برای یکی از اعضای این تشکل‌ها صادر شده است.

متن کامل این یادداشت که در اختیار سایت امروز قرار گرفته به شرح زیر است:

باسمه تعالی

دلمو آتیش زدی بهار جون !

دلت تنگه، می دونم اما فکر نکن به خاطر اون سلول لعنتی و کوچیکه، که ما هم توی خونه مون ، توی کوچه ها و خیابونامون، تو شهر بزرگمون و توی همۀ دنیا دلتنگیم.

عزیزم، کیه که دلتنگیای مرغ عشقی رو که توی قفس کوچیکش شاهد خیلی چیزا بوده و از جفت عاشقش دور افتاده، ندونه؟

دخترکم!

چرا از امین مهربونت میخوای بهت بگه چی کار می کنه؟ آخه می دونی اگه بگه اونوقت دل کوچیکت تنگ تر میشه . نمی دونم چرا اون صیادای ظالمی که به این راحتی قناری های عاشقو از هم جدا می کنن، دلشون آتیش نمی گیره، شاید به خاطر اینه که دیگه دلی براشون نمونده، شایدم خودشون شدن هیزم جهنم و دیگه از این چیزا نمی سوزن و در انتظار جهنم نشستند.

بهارم، امین غمینت با همون معصومیت و محجوبی همیشگی، سعی داره زندگی عادی رو داشته باشه اما هم من که همدردشم می دونم و هم تو کاملاً حس می کنی که درونش چه خبره...

بهار جون ، نامه ات خون به جگر خیلی ها کرد هر چند که ممکنه برای اهل ستم عادی باشه اما بذار دلشون خوش باشه و خیال کنن که کینه و خشمشون با اسارت مرغ های عشق و بال بال زدنشون در حسرت و تکاپوی وصل، آروم میشه؛ اونا نمی دونن چه عقوبتی در انتظارشونه و یادشون رفته که همین دنیا که اینقدر اسیرش شدن، دار مکافات هم هست و خیلی از اینایی که امروزه به بلای خودشون مبتلا شدن همونایی هستن که از فجایع دو سال اخیر، حسابی ذوق زده شده بودن.

دختر خوبم ، می خواستی بدونی امین، ایام و مناسبت ها رو به خاطر داره یا نه؟ من بهت میگم، همسر وفادارت تموم خاطراتتون رو با هر نفسش تکرار می کنه و همین چند وقت پیش بود که وقتی می خواست تولد تو رو توی خلوت خودش با خیالت بگذرونه دوستاتون نذاشتن و با هم برات آرزوی آزادی و خوشبختی کردند.

عزیز دلتنگم، سلولت اگر پنجره ای داره میتونی یه نگاه به بیرونش بندازی و ببینی اون پرنده ای که همیشه نغمۀ دلنوازش رو می شنوی و یاد خاطراتت میفتی، چیزی نیست جز دل تنگ امینت که فقط میخواد کنارت باشه و برات بخونه.

بهار عزیز، نمی دونی امین چه جوری اسمتو میاره ، انگار همۀ قلبشو میذاره سر زبونش و میگه بهار...

وای بهار، آتیش به دلم زدی دختر ، و مطمئنم که این آتیش ها فقط به دل ما نمیفته که ریشۀ اون سنگدلا رو هم می سوزونه، فقط صبر میخواد که شکر خدا تو و امین و همۀ ما این سرمایه رو به مقدار زیاد داریم . پس بازم صبر کن که یه روز به همین زودی ها از اون پنجرۀ کوچیک سلولت طلوع خورشید آزادی رو می بینی ، قسم میخورم می بینی چون خدا وعده داده عزیزم.


 


مراسم سالگرد شهادت آیت الله دکتر بهشتی و یارانش برای دومین سال پیاپی برگزار نمی شود.

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی در سی امین سال شهادت این بزرگوار و هفتاد و دو تن از یارانش با انشار اطلاعیه ای این خبر را اعلام کردند و اظهار امیدواری نمودند که سال آینده شرایط برگزاری این مراسم فراهم شود. آخرین بار مراسم بزرگداشت در هفتم تیر ۱۳۸۸ و چند ماه بعد از انتخابات با حضور پرشور مردم در مسجد قبای تهران برگزار شد.

به گزارش کلمه، متن این اطلاعیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سی سال از شهادت شهید آیت الله دکتر بهشتی و بیش از هفتاد نفر از کارگزاران خدوم این سرزمین گذشت. در هفتم تیرماه هرسال در پاسداشت اندیشه ها و منش او که بر بنیان تکریم انسان، آزادی، آگاهی، عدالت، تساهل و مدارا استوار بود و به مذاق دو جریان التقاط و تحجر خوش نمی آمد، مراسمی از سوی خانواده برگزار می شد. اما امسال نیز به همان دلایلی که سال گذشته از برگزاری مراسم معذور بودیم، مراسمی از سوی خانواده برگزار نخواهد شد. از همه دوستان و دوستداران آن شهید بزرگوار عذرخواهی نموده و آرزو می کنیم در سال های بعد شرایط برپایی مجلس بزرگداشت فراهم شود.

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی

پنجم تیرماه ۱۳۹۰


 


مهناز محمدی، مستند ساز و فعال جنبش زنان در پی حضور نیروهای امنیتی در خانه‌اش بازداشت شد و تا این لحظه از هویت ماموران و علت بازداشت خبری در دست نیست.

به گزارش کلمه، مهناز محمدی، پیش‌تر نیز در جریان وقایع بعد از انتخابات در روز ۸ مرداد سال ۸۸ به همراه جعفر پناهی، رخساره قائم مقامی و جمعی دیگر از مستندسازان در بهشت زهرای تهران بازداشت شده بود. این افراد به همراه گروهی از فیلمسازان و مستندسازان برای گذاشتن گل بر مزار کشته‌شدگان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران به بهشت زهرا رفته بودند.

مستند «زنان بدون سایه» از برجسته‌ترین کارهای مهناز محمدی است که به خاطر آن در ایران و خارج از ایران جوایز زیادی دریافت کرده است. وی اخیرا به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته است.

مریم مجد، تنها عکاس تخصصی حوزه ورزشی ایران نیز که جمعه هفته گذشته قصد داشت برای همکاری های خبری مشترک با پترا لندرز، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال زنان آلمان، ایران را به مقصد آلمان ترک کند، با ممانعت نیروهای امنیتی حکومت ایران مواجه شده و بازداشت شده و خبرها حاکی از نامساعد بودن حال وی در زندان اوین است.

برخی از اخبار حکایت از انتقال مریم مجد به بند ۲ الف که در اختیار سپاه پاسداران است دارد. در عین حال، این نگرانی وجود دارد که مهناز محمدی نیز توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شده باشد.


 


قربان بهزادیان نژاد و مهدی کریمیان اقبال ، دو تن از زندانیان اعتصاب کننده زندان اوین که دیروز به دلیل وخامت حالشان به بیمارستان مدرس منتقل شده بودند، پس از دریافت کمک های پزشکی دوباره به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شدند .

به گزارش کلمه ، قربان بهزادیان نژاد، مشاور میرحسین موسوی و مهدی کریمیان اقبال، فعال سیاسی، دو زندانی سیاسی هنوز هم به همراه ۱۰ زندانی دیگر این بند در اعتصاب غذا هستند و بعد از بازگشت از بیمارستان هم به اعتصاب غذای شان ادامه دادند .

این زندانیان ۲۸ خرداد در اعتراض به مرگ هاله سحابی و هدی صابر دست به اعتصاب غذا زدند.این دوزندانی . در مرحله نخست برای گرفتن کمک های پزشکی به بهداری اوین منتقل شدند و در نهایت غروب شنبه (چهارم تیرماه ) با همراهی تعداد زیادی از ماموران امنیتی به بیمارستان مدرس تهران انتقال پیدا کرده اند.

پیش از این محسن امین زاده، معاون وزارت خارجه دولت خاتمی ، یکی دیگر از اعتصاب کنندگان اوین به دلیل نامساعد بودن حالش به بیمارستان مدرس منتقل شد.خانواده امین زاده موفق شدند که با کسب مجوز از دادستان تهران وی را به بیمارستان قلب تهران منتقل کنند و در حال حاضر امین زاده در بیمارستان قلب تهران بستری است.

همچنین طبق خبرهای رسیده از زندان رجایی شهر ،امروز مسعود باستانی و عیسی سحر خیز دو زندانی و روزنامه نگار دربند نیز به بهداری زندان منتقل شده اند .از روز پنج شنبه ۶ زندانی زندان رجایی شهر نیز به جمع زندانیان اعتصاب کننده اوین پیوستند .

کیوان صمیمی، علی عجمی، جعفر اقدامی و حشمت الله طبرزدی چهار زندانی سیاسی دیگر زندان رجایی شهر کرج هستند که اعلام کردند تا زمانی که همراهانشان در بند ۳۵۰ اوین در اعتصاب غذا هستند با آنان همراه خواهند بود و اعتصاب می کنند. آنها از ۲ تیر اعتصاب غذای خود را آغاز کرده اند

پیش از این نیز،عبدالله مومنی، بوالفضل قدیانی و بهمن احمدی امویی در هفتمین روز اعتصاب غذای خود در بند ۳۵۰ با مشکلات شدید جسمی مواجه شده و برای دریافت کمک های پزشکی به بهداری زندان اوین منتقل شده اند.عبدالله مومنی در هشتمین روز اعتصاب غذای خود نیز به بهداری اوین منتقل شده است.

خانواده های زندانیان اعتصاب کننده در اوین به شدت نگران سلامت عزیزان خود هستند و جمعی از آنها در گفت و گو با کلمه گفته اند که انتظار دارند دادستان تهران که مسوول مستقیم سلامت زندانیان است زودتر به موضوع رسیدگی کند.

براساس همین گزارش، سایر اعتصاب کنندگان بند ۳۵۰ اوین نیز در شرایط مشابهی به سر می برند و اوضاع جسمی اغلب آنها نامساعد گزارش می شود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته