-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

Latest News from Mizan Khabar for 06/04/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



Khorram-Amir

امیر خرم:

 

اول- خداوند کریم در جای‌جای قرآن کریم، این جهان را بازیچه می‌نامد (۱). بازیچه به امری گفته می‌شود که دلمشغولی به آن، آدمی را از مشغول شدن به امور اصلی باز‌دارد. به عنوان مثال، احتمالاً هر کسی این تجربه را دارد که بدلیل مشغول شدن به سرگرمی خاصی، ناگهان بیاد آورده است که قرار بوده کار مهمی را انجام دهد، لیکن دیگر زمان گذشته است و فرصت انجام آن کار از دست رفته است. یا هنگامی که به آسمان نگاه کرده متوجه شده است که آفتاب غروب کرده و او بدلیل سرگرم شدن به کاری غیر‌واجب از انجام فریضه نماز بازمانده است و اینک می‌بایست قضای آن را بجای آورد. اینگونه است که به تعبیر قرآن کریم، اگر کسی به امور دنیوی همچون یک بازیچه بپردازد، از اموری که در زندگانی نقش محوری دارند و آدمیت آدمی به واسطه انجام آن امور است، بازمی‌ماند. زیستنی اخلاقی و در پی آن ساختن جامعه‌ای اخلاقی را شاید بتوان مهم‌ترین وظیفه‌ای دانست که به عنوان امری اصلی، آدمیت ما را معنا می‌بخشد.
دوم- از نگاه انسانی دیندار، مهم‌ترین پشتوانه اخلاقی زیستن، مومن بودن است. مومن بودن به معنای آنکه اولاً قدرت فائقه‌ای را (خداوند) همواره حامی خود بدانی، تا بدان حد که ایمان داشته باشی که هیچ چیز خارج از کنترل آن قدرت فائقه نیست و به پشتوانه همین پشتیبانی و حمایت، در راه ساختن جامعه‌ای اخلاقی، از هیچ چیز و هیچکس نهراسی و تزلزل به خود راه ندهی. ثانیاً ایمان داشته باشی که در ورای این جهان و در جهانی دیگر، مقرر است تا روزی در مقابل‌‌ همان قدرت فائقه (خداوند) در ازای آنچه بتو داده شده و آنچه از تو خواسته شده است، پاسخگو باشی. آنچه بتو داده شده است، مجموعه‌ای است از تمامی توانایی‌ها و استعدادهای شخصی و آنچه از تو خواسته شده، در یک کلام، اخلاقی زیستن و اخلاقی ساختن است. بسته به میزانی از این دو وجه که در افراد دیندار یافت شود، می‌توان آنان را مومن نامید. بر همین اساس صرف بیان کلامی و یا حتی عمل به واجبات دینی را نمی‌توان دلیلی بر ایمان قلبی فرد تلقی نمود. چنانچه در خود قرآن کریم نیز در پاسخ به جمعی که مدعی ایمان آوردن به دین مبین اسلام بودند، آمده است که بگویید اسلام آورده‌ایم اما هنوز تا ایمان آوردن، ‌ راه درازی در پیش دارید (۲).
سوم- از این نگاه، شاید بتوان انسان‌ها را به سه دسته تقسیم نمود.
دسته اول: این گروه از آدمیان همان‎‌ها هستند که خود را به بازیچه‌های دنیوی چنان مشغول کرده‌اند که توگویی انگار خلقت آن‌ها برای انجام همین امور بوده است و امر دیگری درکار نبوده است. کسب ملک و مال، کسب عناوین و القاب و مهم‌تر از همه، کسب قدرت، از جمله بازیچه‌هایی هستند که بنی‌آدم را‌گاه چنان بخود مشغول می‌دارند که فراموش می‌کند که این دنیا جاودان نیست و چنان کوتاه است که به تعبیر قرآن کریم، چون به پایان آن رسی می‌پنداری تنها یک روز بیش نبوده است (۳).‌گاه چنان فریفته این بازیچه‌ها می‌شوند که فراموش می‌کنند قرار است روزی در پیشگاه خداوند قادر پاسخگوی اموری باشند که در این دنیا انجام داده‌اند. در این میان اما قدرت را می‌توان فریبنده‌ترین و اصلیترین بازیچه نامید. چرا که هر ابزار دیگری چون کسب ملک و مال و عنوان و القاب و ۰۰۰ تمامی برای کسب نوعی از قدرت است.
قدرت شرابی است که مستی آن از هر شراب دیگری سنگین‌تر است. احساس قدرت داشتن، یعنی آنکه تصور کنی می‌توانی زندگانی دیگران را تغییر‌دهی، می‌توانی هر آنچه را که بخواهی بدست آوری یا آنچه را در دست دیگران است، از آنان سلب کنی. احساس کنی که حیات و ممات دیگران در دستان توست. با فرمانی می‌توانی حیات انسانی را بستانی و یا حیاتی دوباره به او ببخشی و در مقابل تمامی این اعمال، به هیچکس نیز پاسخگو نباشی. خیل چاکران درگاه و خادمان بارگاه که با اشارتی به طرفه‌العینی خواسته‌ات را برآورده می‌سازند،‌گاه چنان جذاب است که فراموش می‌کنی همه آنچه در دست توست، از سوی کسی امروز به ودیعه بتو سپرده شده است که قرار است دیگر روزی از پس امروز در مقابل هم او پاسخگوی اعمال خود باشی. بی‌خیل چاکران و سیل خادمان و فرمانبران. قرآن کریم به زیبایی در مورد این دسته از آدمیان بیان می‌کند که «حقا که انسان سرکشی می‌کند، آنگاه که خود را بی‌نیاز پندارد» (۴)
آری شراب قدرت از هر بازیچه دیگری مهلک‌تر است و گروهی از آدمیان سخت بدان دلبسته‌اند. مگر نه آنکه هم اینک و در دوران ما هستند حاکمانی که به فرمانی، جان صد‌ها انسان را می‌ستانند، اما چشم از کرسی قدرت برنمی‌دارند. این شراب چنان آنان را بخود وابسته ساخته که نمی‌توانند حتی شبی را بدون نوشیدن از آن سپری کنند. آری این گروه از آدمیان چنان دل به دنیا بسته‌اند که به تعبیر قرآن کریم، دلهای آنان بیمار است و توگویی بر دل‌هایشان قفل زده شده است (۵) و چشمانشان توان مشاهده چیزی فرا‌تر از دنیای خاکی را ندارد.
دسته دوم: در مقابل گروه اول که خود را به اشکالی از بازیچه‌ قدرت، همچون کسب مال، کسب ملک و کسب قدرت سیاسی فریفته‌اند، اینان اما به اعتبار و جایگاه اجتماعی بیش از مال و قدرت دل بسته‌اند. اگر به دنبال کسب مال و قدرت نمی‌روند، اما در مقابل قدرت لجام‌گسیخته نیز سخنی نمی‌گویند تا مبادا جایگاه اجتماعی آن‌ها به مخاطره افتد و اعتبارشان خدشه‌دار شود. دل‌خوشند که اخلاقی زندگی می‌کنند، بی‌آنکه بدانند اخلاقی زیستن بدون تلاش در راه اخلاقی ساختن جامعه، امری عبث است. اگر بظاهر فریفته دنیا نیستند، اما در باطن اینان نیز به وجهی از وجوه دنیوی مشغول‌اند و بدان پایبند. تا جاییکه دل‌بستگی به جایگاه و اعتبار اجتماعی، آنان را از هرگونه اعتراض به صاحبان قدرت یا ثروت بازمی‌دارد. اگر دیگران را زر و سیم فریفته است، اینان را ترس و بیم فراگرفته است که مبادا اعتبارشان خدشه بردارد و جایگاه‌شان متزلزل شود. شگفتا که در نظر اینان حفظ منزلت اجتماعیشان از حفظ ایمان مهم‌تر است و اگر رضایت آنان در فرمان راندن بر خادمان و چاکران بارگاه است، رضایت اینان در فتوا راندن بر مریدان است و مقلدان، در هر لباس که باشند. خوشنودند که در جامعه‌ای که اخلاق به کالایی متروکه مبدل شده است و خریداری نه در میان مردم دارد و نه در میان حاکمان، اینان ‌اخلاقی زیسته‌اند و دامن خویش در این معرکهتر نساخته‌اند. اخلاقی ساختن را‌‌ رها کرده‌اند و به اخلاقی زیستن بسنده کرده‌اند. بی‌آنکه بی‌اندیشند که این هر دو یکی هستند. عمری را به تهذیب نفس و قیام و قعود بر سجاده و ذکر نام خداوند سرمی‌کنند، لیکن چشم خود را بر تعدی، ظلم و تجاوز به حقوق دیگران و غربت ایمان و بر باد رفتن آبروی مومنان بسته نگاه می‌دارند. در یک کلام در دینداری اینان نه از امر به معروف خبری هست و نه از نهی از منکر. و مگر نه آن است که به گفته امام معصوم، تمامی واجبات و فرایض دینی تنها به پشتوانه امر به معروف و نهی از منکر برپا می‌گردند (۶). و مگر نه آن است که امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، ارزش امر به معروف و نهی از منکر را به تنهایی بسی بالا‌تر از جمیع کارهای نیک، از جمله جهاد در راه خداوند می‌نامد و نیز بالا‌ترین شکل آن را نیز بیان کلمه حق در جایی می‌داند که حقی پایمال گشته و یا ظلمی روا داشته باشند (۷). پس مگر می‌توان دیندار بود و دغدغه دین داشت، اما سخنی و فتوایی بر مدار دعوت به مکارم اخلاقی و یا نهی نمودن از منکرات بر زبان و قلم جاری نساخت. آری اینان نیز چون گروه پیشین، خود را در سایه امنیت خداوند نمی‌بینند و بیش از آنکه مومن باشند، مسلم‌اند و پیش از آنکه ترس آخرت داشته باشند، بیم عافیت دارند. غافل از آنکه مومن در حضور خداوند از غیر او هراسی ندارد و آسایش خود را تنها در آرامش دیگران می‌جوید.
دسته سوم: اما این گروه از آدمیان همانان هستند که خداوند، فرشتگان را به سجود آنان فرمان داد. انسانهایی که از یکسو زیستن خود را بر مبنای اخلاق تعریف کرده‌اند و از سوی دیگر، اخلاقی زیستن را در اخلاقی ساختن زندگی دیگران معنا کرده‌اند. اینان خود را همواره در محضر خداوند می‌بینند. به خاطر همین حضور خداوند نیز، نه خود را به قدرت‌های زمانه می‌فروشند و نه با مصلحت‌اندیشی‌های کودکانه، چشم خود بر نابرابری‌ها می‌بندند. تا هنگامی که بنده‌ای از بندگان خداوند از جور زمانه بنالد و از ظلمی که بر او رفته چشم پرآب سازد، اینان را نه آرامشی است و نه آسودگی خیالی. زندگی خود را وقف بهتر زیستن دیگرانی می‌کنند که شایسته بهتر زیستن‌اند. و در این راه چه حرمان‌ها و محرومیت‌ها که بر جان می‌خرند. چه سختی‌ها و مضایقه‌ها که در زندگی متحمل می‌شوند و تمامی این‌ها را چون می‌دانند که در محضر خداوند هستند و او شاهد بر تمامی این ناملایمات است و هم اوست که می‌خواهد اینان را چنین در کوره حوادث آبدیده کند و اینگونه از سنگ وجودشان، لعلی گوهربار سازد تا درخشندگی‌اش چشم ملتی را بنوازد، پس بر تمامی دشواریهای راه، صبر پیشه می‌سازند و دمی از پیمودن چنین راه دشواری، تردید بخود راه نمی‌دهند. تا آنجا که خود سمبلی می‌شوند از زیستنی اخلاقی، الگویی از عاشقانه زندگی کردن و معشوق را همواره در کنار خود احساس کردن، نمادی از مومنانه گام نهادن بر زمین خداوند و معیاری از مسئولیت اخلاقی در قبال جامعه داشتن.
نکته آخر: مرحوم مهندس سحابی از خیل کسانی بود که چنین زیستند. او از تبار عاشقانی بود که به اخلاقی زیستن و تلاش در راه اخلاقی ساختن جامعه، معنا بخشید. از قبیله دیندارانی بود که هیچگاه، سختی چنین راهی همچون اسارت‌های چندین‌باره، محدودیت‌های همیشگی و محرومیت‌های بسیار که قامت سروگونه او را خمیده کرده بود، نتوانست قامت ایمان او را خمیده سازد. عمری را مومنانه زیست. همواره حضور خداوند را در کنار خود احساس کرد و او را پشتیبان خود یافت و هیچگاه فراموش نکرد که دیگر روزی نه چندان دور، در مقابل چنان معبودی قرار است پاسخگوی اعمال خود باشد. روزی که از هر ذره اعمال نیک و بد پرسش می‌شود (۸) و فرو شکوه این‌جهانی، هیچ بکار نیاید. بی‌خیل چاکران درگاه و خادمان بارگاه. فاعتبروا یا اولی‌الابصار.
نامش بر قلب مردم این سرزمین جاودانه و طریقش پر رهرو باد.
پانوشت:
۱- از جمله در سوره انعام، آیه ۳۲ – سوره حدید، آیه ۲۰- سوره محمد، آیه ۳۶- سوره عنکبوت، آیه ۶۴ و سوره شعراء، آیه ۹
۲- سوره حجرات، آیه ۱۴
۳- از جمله در سوره مومنون، آیات ۱۱۲ تا ۱۱۳
۴- سوره علق، آیات ۶ و ۷
۵- از امام محمد باقر در بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر نقل است که «ب‌ها تقامو الفرائض» (برپایی تمامی واجبات دین به پشتوانه امر به معروف و نهی از منکر است)
۶- نهج‌البلاغه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، سخنان حکمت‌آمیز، شماره ۳۷۴
۷- از جمله در سوره بقره، آیه ۱۰- سوره احزاب، آیه ۱۲- سوره محمد، آیه ۲۴
۸- سوره زلزال، آیات ۷و۸

#عضو شورای مرکزی نهضت‌آزادی ایران


 


وزیر سابق کشور با صدور پیامی درگذشت مهندس عزلت سحابی و هاله سحابی را تسلیت گفت.

متن این پیام به شرح زیر است:

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم
انا لله و انا الیه راجعون
إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‏ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (سوره فصلت آیه ۳۰)
هرکه در این بزم مقرّب‌تر است، جام بلا بیشترش می‌دهند.
فقدان انسان‌های بزرگی همچون دکتر یدالله سحابی که به اعتراف موافق و مخالف در وارستگی و دین باوری و پارسایی کمیاب بود و خلف صالح او مهندس عزت الله سحابی که از پدر به خوبی آموخت و همچون او به زیبایی عمل کرد و بانوی سرافراز ایران هاله سحابی، که عمر خویش را در طلب رضایت حق و احقاق حقوق مردم و خیرخواهی برای حکومت گذراندند و همه رنج‌ها و تلخی‌ها را برسر پیمان با خلق و خالق به جان خریدند ضایعه‌ای جبران ناپذیر است.
سحابی‌ها آنچه را حق تشخیص می‌دادند بیان می‌کردند و با رویی گشاده به نظرات دیگران توجه می‌نمودند. بر حقوق مردم پافشاری داشتند ولی هرگز اهل خشونت و رفتارهای غیر مدنی نبودند و با تمام رنج‌ها و زجر‌هایی که تحمل می‌کردند، هرگز روحیه انتقام گیری در ایشان مشاهده نمی‌شد، تو گویی از هیچکس کینه نداشتند.
درگذشت مرحوم مهندس سحابی این پیر فرزانه و معلم اخلاق و دختر همراه و وفادار و مظلومه‌اش را به همه شیفتگان ایران و اسلام و به همه آزادیخواهان و زجر دیدگان و سوگواران به ویژه خاندان مقاوم و صبور سحابی و نیز خانوادهٔ معزز و محترم شامخی تسلیت می‌گویم.
از خداوند منان برای آن عباد صالح رحمت واسعهٔ الهی و حشر با اولیاء الله و برای بازماندگان، صبر عظیم و اجر جزیل و سلامتی و موفقیت مسألت دارم.
عبدالله نوری
۱۲/۰۳/۱۳۹۰

 


 


 

میزان: شورای فعالان ملی مذهبی در بیانیه‌ای "خواستار تشکيل دادگاهي عادلانه، علني و با حضور هيأت منصفه، براي رسيدگي و پيگرد عوامل و آمرين اين جنايت هولناک" شدند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

به نام خدا

وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ (بقره/154)

کساني که در راه خدا کشته مي‌شوند، مرده مخوانيد! آنها زنده‌اند اما شما در نمي‌يابيد.

ما همه هاله هستيم،

مي‌گوييم: «به خشونت پايان دهيد و آزادي و اخلاق را براي زر و زور و تزوير قرباني نکنيد.»

 

هاله‌ي سحابي، عضو شوراي فعالان ملي- مذهبي، در مراسم تشييع پدرش مهندس عزت‌الله سحابي، به شهادت رسيد. او مظلومانه زيست و مظلومانه به شهادت رسيد و غريبانه، در شامگاه ديشب در انباري مخروبه در تاريکي شب، جامه‌ي سفيد به تن کرد و بر دوش زناني که "يا زهرا" مي‌گفتند، در زير سايه‌ي سلاح مأموران لباس شخصي و گاردهاي تا دندان مسلح، به خاک سپرده شد. او که عمري براي زندگي، صلح و مدارا شعر مي‌گفت و قرآن تفسير مي‌کرد. در مظلوميتي بي‌مانند، با پدر نيک‌انديش و فرزانه‌اش، همراه شد.

هاله مي‌گفت: «من از خشونت تنفر دارم و مانند هر انسان ديگري از مرگ مي‌ترسم، اما به تظاهرات مي‌روم تا شايد به خاطر زن بودنم، مأموران رعايت حال مرا بکنند و اين جوانها را کتک نزنند و بچه‌هاي مردم را به کهريزک نبرند.» در تظاهرات جنبش سبز ديده شد که براي نجات پسران و دختران جوان، خودش را بر روي آنها انداخته و به مأموران التماس مي‌کند که آنها را رها کنند و بجاي آنها، او را ببرند.

روزي که او را به زندان بردند، مي‌گفت: «حکم سنگين زندان من، براي فشار به پدرم صادر شده، من سکوت خواهم کرد تا به خانواده‌ام، فشار نياورند.» از اينرو، زماني که روانه‌ي اوين شد با هيچ رسانه‌اي مصاحبه نکرد و حتي به بسياري از دوستانش خبر نداد، تا مبادا به مهندس سحابي تعرض کنند. در زندان براي زنان زنداني کلاس زبان فرانسه و تاريخ معاصر مي‌گذاشت و بين زندانيان، به مرجع حل اختلاف و آشتي بدل شده بود.

در بيمارستان مي‌گفت: «روزي که مي‌خواستند به من مرخصي بدهند، مأموران مي‌گفتند در صورتي به تو مر‌خصي خواهيم داد که مصاحبه نکني و در هيچ جلسه‌اي شرکت نکني. ... من چشمي به پدر برم تخت بيمارستان داشتم و دلي با دختران زندانيم. آنها من را، مادر خودشان مي‌دانند. روزي که به مرخصي مي‌آمدم، دخترانم اشک مي‌ريختند. کيست که نخواهد در آستانه‌ي مرگ به ملاقات پدرش برود. اما امشب که به مرخصي آمده‌ام، دخترانم در زندانند و پدرم در اغما.»

*          *          *

خانواده‌ي سحابي قصد داشتند که مراسم تشييع مهندس سحابي، بر اساس سنت‌ها و باورهاي مذهبي برگزار شود، نمي‌خواستندتشييع جنازه را به ميتينگ سياسي بدل کنند و به همين دليل، تمامي تضييقاتي را که مأموران حکم کرده بودند، پذيرفتند. به حکم مأموران، مقرر شده بود که تابوت مهندس سحابي تا انتهاي کوچه گلستان، بر دوش خانواده و دوستانش حمل شود و در خيابان صحراي ناران، مراسم نماز ميت، برگزار شود و تابوت با آمبولانس، به محل گورستان، حمل و مراسم تشييع، بدون هر گونه شعار يا سخنراني برگزار شود. اما، بر خلاف آنچه خودشان قبلاً دستور داده بودند، مأموران لباس شخصي و اونيفورم‌پوش، بلافاصله پس از خروج تابوت از خانه، در حالي که عزاداران لااله الا الله گويان، تابوت را بر دوش خود حمل مي‌کردند، به سمت عزاداران حمله آوردند، فحاشي کردند و به ضرب و شتم آنها پرداختند. عکس مهندس سحابي که در دست هاله بود، پاره کردند. يکي از عوامل لباس شخصي که توسط يک سرهنگي لباس شخصي فرماندهي مي‌شدند، هاله را در برابر دوربين‌هاي اطلاعات و نيروي انتظامي به پهلوي هاله ضربه‌اي وارد ساخت. هاله سحابي پس از ضربه به پهلويش بر زمين افتاد. مأموران حتي فرصت ندادند که به وضعيت او رسيدگي شود. آنها عربده مي‌کشيدند و فحاشي مي‌کردند. آمبولانسي در محل نبود تا اقدامات اورژانس را انجام دهد؛ به ناچار، در حالي که اطرافيان، تن نيمه جان هاله را به سوي خودرو سواري مي‌کشيدند و در شرايطي که نيمي از بدنش از در بيرون بود، همان مأموران لباس شخصي و مسلح، در خودرو را بر بدن نيمه‌جان او فشار مي‌دادند. مأموران، ده تن از عزاداران را پس از ضرب و شتم بازداشت کردند و به پليس امنيت تهران بردند. آنها، تابوت مهندس سحابي را از دست تشييع‌کنندگان ربودند، مراسم نماز را ، بر خلاف موازين دين و اخلاق لغو، و جسد را توسط مأموران خودشان، به گورستان منتقل و گورستان را با مأموران مسلح خود محاصره کردند. مأموران، جسد هاله را نيز مجدداً به گروگان گرفتند و اجراي مراسم تدفين را بر خلاف عرف و اخلاق مذهبي، در همان شب، به خانواده‌ي سحابي اجبار کردند. اين نخستين تدفين شبانه در گورستان لواسان بود. تغسيل و کفن در تاريکي و در سوله‌اي متروکه، بدون نور و حداقل امکانات لازم انجام شد.

مأموران امنيتي و لباس شخصي، که هر موبايل و دوربيني را ضبط مي‌کردند، با دهها دوربين، صحنه را ثبت کرده‌اند. مقامات حکومت به جاي تناقض‌گويي‌هاي متداول که پس از اين جنايت هولناک طرح مي‌کنند، اگر صداقت دارند، واقعه را آنگونه که بود، به منظر عموم بگذراند تا وجدان عمومي قضاوت کند که در اين حادثه، مأمورانشان چه کردند و بر سر هاله‌ي سحابي چه آوردند؟

*          *          *

براي صيانت از حقوق ملت و پايان دادن به دور باطل خشونت، بي‌اخلاقي، سرکوب مردم بي‌دفاع و مسالمت‌جو توسط نهادهاي فراقانوني و اعمال جنايت به دست مأموران لباس شخصي، ما خواهان تشکيل دادگاهي عادلانه، علني و با حضور هيأت منصفه، براي رسيدگي و پيگرد عوامل و آمرين اين جنايت هولناک هستيم.

 

شوراي فعالان ملي- مذهبي

12/3/1390

 


 


تنها یک روز پس از آنکه نمایندگان مجلس ایران مساله «تخلف» و «غیرقانونی»  بودن سرپرستی محمود احمدی‌نژاد در وزارت نفت را به قوه قضائیه ارجاع کردند، رییس جمهوری ایران روز پنجشنبه طی حکمی محمد علی‌آبادی، رییس سابق سازمان تربیت بدنی، را به عنوان سرپرست وزارت نفت منصوب کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس،  محمود احمدی نژاد خطاب به  محمد علی آبادی نوشته است: «به استناد اصل یکصد و سی و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با عنایت به مراتب تعهد، شناخت و سوابق مفید اجرایی، به موجب این حکم جنابعالی به سمت "سرپرست وزارت نفت" منصوب می‌شوید.»
محمود احمدی‌نژاد ۲۴ اردیبهشت ماه سال جاری در نامه‌ای و با استناد به ماده پنجم قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کاهش تعداد وزارتخانه‌ها، صادق محصولی وزیر رفاه، علی اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن و مسعود میرکاظمی، وزیر نفت را برکنار کرد.
محمود احمدی‌نژاد سپس خود سرپرستی وزارت نفت را برعهده گرفت. این اقدام رییس جمهور ایران واکنش تند نمایندگان مجلس را در پی داشت و آنان فعالیت محمود احمدی‌نژاد در این وزارتخانه را غیرقانونی اعلام کردند.
شورای نگهبان نیز فعالیت احمدی‌نژاد به عنوان سرپرست وزارت نفت را مغایر با اصل ۱۴۱ قانون اساسی دانسته بود. این اصل تصدی رییس جمهور در بیش از یک شغل دولتی را منع می‌کند.
در همین زمینه، روز چهارشنبه نمایندگان مجلس گزارش کمیسیون انرژی درباره تخلف رییس جمهوری را با ۱۶۵ رای مثبت یک رای منفی و ۱۳ رای ممتنع تصویب کردند.
پس از تصویب این گزارش، علی لاریجانی، رییس مجلس، گفته بود، طبق آیین نامه داخلی مجلس، گزارش تخلف محمود احمدی‌نژاد برای رسیدگی به قوه قضاییه ارسال می‌شود.
گزینه «نامناسب»
در حالی محمود احمدی‌نژاد، محمد علی آبادی را به عنوان سرپرست نفت معرفی کرده است که پیشتر گزارش‌هایی در خصوص معرفی وی به عنوان سرپرست یا وزیر نفت منتشر شده بود و نمایندگان مجلس از وی به عنوان «گزینه‌ای نامناسب» برای وزارت نفت یاد کرد بودند.
حسن غفوری فرد، نماینده مجلس، روز سه شنبه در گفت‌و‌گو با «خانه ملت» با اشاره به اینکه احتمالا محمد علی بادی به عنوان سرپرست وزارت نفت معرفی می‌شود، گفته بود: «قطعا احمدی‌نژاد فردی را معرفی خواهد کرد که بتواند از مجلس رای اعتماد اخذ نماید لذا علی آبادی به دلیل عدم تخصص نفتی گزینه‌ای مناسب برای این سمت نیست و از سوی احمدی‌نژاد به مجلس معرفی نخواهد شد.»
حسن غفوری فرد اضافه کرده است: «علی‌آبادی در آغاز دولت دهم نیز گزینه وزارت نفت بود که به علت کسب نکردن آرای اکثریت نمایندگان مجلس، برای تصدی وزارت نیرو معرفی شد و سرانجام برای این وزارتخانه هم رأی اعتماد نگرفت.»
در همین زمینه، به گزارش «باشگاه خبرنگاران»، موید حسینی صدر، نماینده خوی، با «نامناسب» خواندن انتخاب محمد علی آبادی برای وزارت یا سرپرستی نفت، گفته بود: «قطعا احمدی‌نژاد فردی را معرفی خواهد کرد که بتواند از مجلس رای اعتماد اخذ نماید لذا علی آبادی به دلیل عدم تخصص نفتی گزینه‌ای مناسب برای این سمت نیست و از سوی احمدی‌نژاد به مجلس معرفی نخواهد شد.»
محمد علی آبادی گزینه پیشنهادی محمود احمدی‌نژاد برای وزارت نیرو، یکی از سه وزیر پیشنهادی برای دولت دهم بودند که درسال ۱۳۸۸ نتوانستند از مجلس هشتم رای اعتماد بگیرند.
علی آبادی و نفت
در آغاز به کار دولت دهم در مهرماه سال ۱۳۸۸ گزارش‌هایی درخصوص مخالفت مسعود میرکاظمی، وزیر سابق نفت، با حضور محمد علی آبادی در وزارت نفت منتشر شده بود.
به گزارش خبرآنلاین، پس از ناکامی محمد علی آبادی در گرفتن رای اعتماد برای وزارت نیرو، محمود احمدی‌نژاد کوشیده بود تا او را به ریاست شرکت ملی نفت ایران معرفی کند که با مخالفت مسعود میرکاظمی مواجه می‌شود.
طبق این گزارش مسعود میرکاظمی تهدید کرده بود در صورت معرفی محمد علی آبادی به عنوان رییس شرکت نفت وی از سمت خود کناره‌گیری خواهد کرد. در ‌‌نهایت محمود احمدی‌نژاد از فرستادن محمد علی آبادی به شرکت ملی نفت صرفنظر می‌کند.
وزارت نفت که یکی از کلیدی‌ترین وزارت خانه در دولت جمهوری اسلامی محسوب می‌شود از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ وی کوشیده است یکی از نزدیکان خود را به این سمت به گمارد و تاکنون مجلس با گزینه‌های نزدیک به وی مخالفت کرده است.
در دولت نهم و درسال ۱۳۸۴، محمود احمدی‌نژاد سه نفر را به عنوان وزیر نفت معرفی کرد که در ‌‌نهایت مجلس به چهارمین گزینه پیشنهادی یعنی کاظم وزیری هامانه رای اعتماد داد.
محمود احمدی‌نژاد نخست علی سعیدلو، رییس کنونی سازمان تربیت بدنی، را برای این مسئولیت معرفی کرده بود که نتوانست رای اعتماد مجلس را کسب کند، سپس محمود احمدی‌نژاد صادق محصولی را برای این مسئولیت معرفی کرد که وی نیز روز اخذ رای اعتماد انصراف داد. در همین راستا وی سپس محسن تسلطی را معرفی کرد که وی نیز نتوانست رای اعتماد بگیرد.
«تصدی وزارت نفت به من پیشنهاد شد»
در روزی که محمد علی آبادی به عنوان سرپرست وزارت نفت منصوب شد،   سردار رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا سپاه پاسداران، نيز گفت که در حال بررسی پيشنهاد محمود احمدی‌نژاد برای پذيرش وزارت نفت است.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، سردار رستم قاسمی گفته است: «با توجه به پيشنهاد ارايه شده ار سوی رييس جمهوری مبنی بر پذيرش مسئوليت وزارت نفت، در حال بررسی اين پيشنهاد هستم.»
فرمانده قرارگاه خاتم الانبيا می‌گويد، يک ماه پيش محمود احمدی‌نژاد تصدی وزارت نفت را به وی پيشنهاد کرده است.
قرارگاه سازندگی خاتم الانبياء از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد، فعاليت‌های خود را در حوزه‌های مختلف گسترش داده و توانسته پروژه‌های بسياری را در حوزه نفت و گاز و راه سازی با کمک دولت ايران در دست بگيرد.


 


پس از دفن شبانه "هاله سحابی" فرزند عزت الله سحابی و ترس حکومت از برگزاری مراسم ختم برای این بانوی آزاده اینبار مخابرات اقدام به فیلتر کردن کلمات «هاله»  و «سحابی» در سیستم پیام های کوتاه خود کرده است.

به گزارش کلمه ، پیامک هایی که حاوی این دو کلمه باشند به مقصد نمی رسند. پیش از این نیز کلماتی مانند «سبز» هم در سیستم پیام کوتاه مخابرات فیلتر شده بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته