ندای سبز آزادی: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی(شاخه خارج کشور) با صدور بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی از وضعیت زندانیان سیاسی، از 12 زندانی اعتصاب کننده دعوت کرد تا با توجه به شنیده شدن صدایشان به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
به گزارش امروز، متن این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز بیش از هرزمانی ندای مظلومیت جنبش سبز و ملت تحت حاکمیت استبدادطلبان شنیده می شود. یاد و خاطره اسطوره مردانی چون هدی صابر و شیرزنانی چون هاله سحابی که تحت سبعانه ترین شرایط توسط ماموران حکومتی خون خود را تقدیم راه آزادی و استقلال ملت کردند هرگز از ذهن ایران و ایرانی بیرون نخواهد رفت.
یاران دربند جنبش سبز که هرکدام اسوه استقامت و ایستادگی را با عمل خود معنی کرده اند ، در اعتراض به شهادت دویار جنبش هدی صابر وهاله سحابی و برای گرامیداشت یاد همه شهدای راه میهن و آزادی اعلام اعتصاب غذا کرده اند. بی شک صدای اعتراض مظلومانه ی آنها و شرایط سخت و تنگناهای زندانیان سیاسی بر کسی پوشیده نیست و این ندای اعتراضی یاران جنبش نیز آن را مجددا به گوش همگان رسانده است. اما متاسفانه کارنامه حاکمیت مستبد نشان می دهد که آنها مسولیت این فجایع انسانی در شکنجه گاههای خود را نمی پذیرند و با نیرنگ و فریب در لاپوشانی این مصیبت ها خواهند کوشید.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بار دیگر ضمن یادآوری و هشدار نسبت به شرایط سخت و تنگناهای اسرای جنبش سبز، ظلم های رفته به زندانیان سیاسی و همچنین قدردانی از تظلم خواهی سرافرازانه ی 12 یار در اعتصاب غذا، اعلام می دارد؛ اکنون صدای اعتراض شما و شهدای جنبش به گوش آزادیخواهان رسیده و بیشتر نیز خواهد رسید، لذا تقاضا داریم تا برای جلوگیری از آسیب های بیشتر به سرمایه های گرانقدر جنبش سبز ایران نسبت به شکستن اعتصاب غذای خود اقدام نمایید.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
شاخه خارج کشور
۳۰ خرداد ۱۳۹۰
زهراصدر
ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در دی ماه ۱۳۸۸ بعد از جریان عاشورای تلخ آن سال بازداشت و بعد از حدود دو ماه آزاد شد.
این فعال اصلاح طلب، در جریان دادگاهی غیرعلنی، که با چالش زیادی هم روبرو شد، توسط قاضی مقیسه به اتهام “تبلیغ علیه نظام”، به یک سال حبس و به اتهام توهین به رئیس دولت به صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم گردید.
رییس کمیته تشکیلات سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، که در جریان محاکمه، با تاکید بر وقوع کودتای انتخاباتی، به قاضی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تاکید داشت “احمدی نژاد رئیس جمهور نمی باشد، بلکه دروغگو و ریاکار است”.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب، در لایحۀ دفاعیۀ خود تاکید کرده است “بنده با کمال افتخار و سربلندی، با شاهد گرفتن خدای متعال، به صراحت اعلام میکنم آنچه من به تبلیغ علیه آن متهم هستم چیزی است که حکومت ولایی خوانده میشود که آشکارا ناقض جمهوریت، بلکه متزلزل کننده اسلامیت نظام نیز هست. نشان دادن ضدیت نظام ولایی که در آن منویات یک شخص به جای قانون فصلالخطاب است و دائم از سوی منصوبان و حامیانش فوق قانون خوانده میشود، با جمهوریت؛ چندان محتاج استدلال نیست.”
قدیانی یکی از ۱۲ زندانی عقیدتی است که از روز شنبه اعتصاب غذا کرده است. وی که به گفته ی همسرش دچار بیماری قلبی است تجربه ی اعتصاب را در زندان های ساواک نیز داشته است.
زهرا رحیمی همسر این فعال سیاسی در گفتگو با خبرنگار کلمه می گوید: ما آن زمان هم اعتصاب غذا داشتیم که تقریبا به خواسته خودمان می رسیدیم. اما فرق آن دوران با امروز این بود که اعتصاب های ما آن روزها دلایل دیگر و جنس متفاوتی داشت. مثلا درخواست ما این بود که به اقوام درجه دوم مان هم ملاقات بدهند یا در اعتراض به وضعیت غذا. اما این اعتصاب ها فرق دارد. شما توجه کنید که این اعتصاب در اعتراض به برخورد غیر انسانی با هاله سحابی در مراسم تشییع پدر و یا اعتراض به کتک زدن یک زندانی اعتصاب کننده در اوین و توهین به وی بوده است.
ما آن روزها غالبا به خواسته های خودمان می رسیدیم. اما امروز برخورد ها و واکنش ها متفاوت شده است.
متن کامل گفتگوی زهرا رحیمی با خبرنگار کلمه را با هم میخوانیم:
چقدر از قبل در جریان این تصمیم قرار داشتید؟
من اصلا از بیانیه و تصمیم این ۱۲ نفر خبر نداشتم و همان روز شنبه از طریق سایت ها خبر دار شدم.
در خبرها آمده آقای قدیانی ناراحتی قلبی دارند. با توجه به این مسئله اعتصاب برای ایشان خطرناک نیست؟
بله ایشان ناراحتی شدید قلبی دارند و قطعا الان در شرایط خطرناکی قرار گرفته اند. ایشون حتی روزه هم نمی توانستند بگیرند. ۶ ماه از آخرین چکاپ پزشکی همسرم می گذرد و این در شرایطی ست که به دستور پزشک هر سه ما باید معاینه شوند. حدود یک ماه پیش هم من پرونده ی پزشکی ایشان را به مسئولان اوین دادم و پیگیری کردم اما آنها هیچ اقدامی نکردند. و من همین جا اعلام می کنم حاکمیت مسئول جان همسر من و باقی زندانیان اعتصاب کننده است.
شما در این چند روز پیگیری خاصی انجام داده اید؟
تا کنون خیر اما حتما از طریق قوه ی قضاییه و دادستانی پیگیری می کنیم. ما به شدت نگران حال زندانیان معتصب هستیم. هر لحظه ممکن است برای هر کدامشان اتفاقی بیفتد و از آنجا که یک سال است تلفن ها قطع است ما باید تا دوشنبه که ملاقات بعدی است صبر کنیم تا بتوانیم از حالشان خبر دار شویم. چون بیشتر این عزیزان مشکل جسمی دارند و در داخل زندان هم مشکلاتشان بیشتر شده است.
با توجه به اینکه شما و همسرتان از مبارزان دوره ی ستم شاهی هستید و سابقه ی زندان طاغوت را هم دارید آیا ایشان سابقه ی اعتصاب غذا دارند؟
همسرم در زمان شاه در دو نوبت، چهار سال زندان بود. ما آن زمان هم اعتصاب غذا داشتیم که تقریبا به خواسته خودمان می رسیدیم. اما فرق آن دوران با امروز این بود که اعتصاب های ما آن روزها دلایل دیگر و جنس متفاوتی داشت. مثلا درخواست ما این بود که به اقوام درجه دوم مان هم ملاقات بدهند یا در اعتراض به وضعیت غذا. اما این اعتصاب ها فرق دارد. شما توجه کنید که این اعتصاب در اعتراض به برخورد غیر انسانی با هاله سحابی در مراسم تشییع پدر و یا اعتراض به کتک زدن یک زندانی اعتصاب کننده در اوین و توهین به وی بوده است.
ما آن روزها غالبا به خواسته های خودمان می رسیدیم. اما امروز برخورد ها و واکنش ها متفاوت شده است.
ببینید چقدر فشار زیاد و شرایط سخت شده که این ها از جان خودشان گذشتند تا به خواسته های خود برسند وگرنه اگر به حرفشون توجه و صدایشان شنیده می شد کسی نمی آمد جانش را در خطر بیندازد.
با توجه به اینکه به خواسته ها بی توجهی شده باز هم اعتصاب به صلاح است؟
به هر حال نمی توان ساکت بود. هر کس وظیفه ای دارد وقتی حقوق اولیه ی ما و زندانیان هم رعایت نمی شود بالاخره باید اعتراض کرد. و گرنه در اصل هم که نگاه کنید این زندانیان عقیدتی به دنبال اصلاحات در کشور بودند. کجای دنیا کسی را که مصلح و دلسوز جامعه و کشور است به زندان می اندازند. در حال حاضر اصل بازداشت این ها غیر قانونی است. غیر قانونی زندانی شدند ذره ای هم به حقوقشان توجه نمی شود. چه کسی حاضر است در این شرایط بنشیند و نگاه کند؟
خانواده ها چه اقداماتی انجام خواهند داد؟
ما خانواده ها هم قطعا بیکار نمی نشینیم و اگر رسیدگی نشود اقدامات لازم را انجام خواهیم داد.
در انتها چه سخنی با مقامات قضایی و حکومتی دارید؟
من به عنوان یک شهروند و نه به عنوان همسر یک زندانی سیاسی و کسی که خودش مبارز بوده، از قوه ی قضاییه میخواهم حقوق اولیه ی ما را رعایت کند. من تقاضای رسیدگی به وضعیت خودمان و زندانیان را دارم که کمترین خواسته و حق مسلم ماست. منتی هم به خاطر اجرای آن بر سرمان نیست اما متاسفانه به خاطر وضعیت باید همچین تقاضایی داشته باشم.
آن ها به خاطر خودشان باید تدبیر کنند و بیشتر از این به خود ضربه نزنند. حداقل قانون را رعایت کنند. این روالی که پیش می رود هم خودشان هزینه می دهند و هم وجهه حاکمیت در دنیا را خراب می کنند. با حفظ وجهه ی نظام باید کمتر به کشور آسیب بزنند.
الان مثل گذشته نیست و با یک تلفن همه ی دنیا خبر دار می شوند که در خیابان ها و زندان های ایران چه می گذرد و نمی توان آن را مخفی کرد.
منبع: کلمه
تعدادی از وکلای دادگستری که در دو سال اخیر وکالت زندانیان سیاسی جنبش سبز را نیز بر عهده گرفته بودند در پیامی خطاب به ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ اوین گفته اند: می دانیم که زندانی زمانی دست به اعتصاب غذا می زند که از سایر اقدامات قانونی مایوس شده باشد، بدین وسیله از همه این عزیزان که ایمان دار یم پایبند به دین و شریعت و موازین حقوق بشری هستند تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود که می تواند نتایج زیان بار و غیر قابل جبرانی داشته باشد پایان دهند.
متن کامل این پیام که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
بسمه تعالی
مطلع شدیم که تعدادی از زندانیان مستقر در زندان اوین جهت تحقق خواسته هایشان دست به اعتصاب غذا زده اند. از آنجا که اعتقاد داریم توسل به اعتصاب غذا روشی است که با موازین دینی و شرعی و هم موازین حقوق بشری مباینت دارد و این حقیقتی است که همه موکلین دربند ما که به این امر متوسل شده اند خود بر آن واقف بوده اند و نیز می دانیم که زندانی زمانی دست به اعتصاب غذا می زند که از سایر اقدامات قانونی مایوس شده باشد، بدین وسیله از همه این عزیزان که ایمان داریم پایبند به دین و شریعت و موازین حقوق بشری هستند تقاضا داریم به علت مباینت صریح این اقدام با موازین فوق به اعتصاب غذای خود که می تواند نتایج زیان بار و غیر قابل جبرانی داشته باشد پایان دهند.
تعدادی از وکلای دادگستری:
فریده غیرت
عبدالفتاح سلطانی
صالح نیکبخت
سید محمود علیزاده طباطبایی
محمد علی دادخواه
محمد رضا فقیهی
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه تا قبل از ظهر امروز تعداد امضاهای طرح استیضاح صالحی به ۳۱ امضا افزایش یافته است، گفت: دادستان تلفنی به وزیر خارجه گفته که ملکزاده در شرف بازداشت است و برای معاونت منصوبش نکنید، ولی صالحی به این مسئله اعتنا نکرده است.
به گزارش خبرگزاری فارس، احمد توکلی نماینده مردم تهران با اشاره به اخبار منتشره در خصوص تقدیم نشدن طرح استیضاح وزیر خارجه به هیات رئیسه مجلس، گفت: روز گذشته ما طرح استیضاح را با ۲۲ امضاء به محمدرضا باهنر که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت، تقدیم کردیم و باهنر هم گفت که چون ما از نظر آئیننامه مختار هستیم که همان روز یا روزهای بعد طرح استیضاح را اعلام وصول کنیم، لذا این طرح را جلسه بعد اعلام وصول خواهیم کرد.
وی افزود: ما هم با این نظر باهنر موافقت کردیم، چراکه میخواستیم مهلتی برای صالحی باشد تا مسئله را با عزل ملکزاده حل کند اما اگر این مسئله حل نشد، طرح استیضاح اعلام وصول شده و موضوع به جریان میافتد.
به گفته نماینده مردم تهران در مجلس، تا قبل از ظهر امروز دوشنبه، تعداد امضاهای طرح استیضاح وزیر امور خارجه به ۳۱ امضاء افزایش یافته است.
توکلی در پاسخ به این سؤال که دولتیها میگویند که ملکزاده اصلاً پسر نداشته که بخواهد ساعت ۴۵ میلیون تومانی برایش بخرد، اظهار داشت: بنده چنین حرفی نزدم، اما گفتهام که برخی دلال و سرمایهداران بیدینی هستند که آن سرمایهداران برای پسرهای خود ساعت ۴۵ میلیونی و بنز ۲۶۰ میلیونی میخرند.
وی خاطرنشان کرد: از مسئولان امر میخواهم که مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی را به همه رسانهها بدهد تا معلوم شود که دولتیها خلاف گفته و مسئله را تحریف کردهاند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به متن طرح استیضاح وزیر خارجه نیز تأکید کرد: اینکه در متن آوردهایم که ملکزاده خود در شرف بازداشت است، مربوط به موضوعی میشود که دادستان به صالحی گفته است؛ دادستان تلفنی با وزیر خارجه گفته که ملکزاده در شرف بازداشت است و برای معاونت منصوبش نکنید، ولی صالحی به این مسئله اعتنا نکرده است.
عبدالله شهبازی نویسنده، مورخ و پژوهشگر و مدیر سابق موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، فردا راهی زندان می شود.
شهبازی در وبسایت شخصی خود طی یادداشتی با عنوان فردا به زندان می روم نوشته است:
« گفتنیها را پیشتر گفتهام؛ هم در لایحه دفاعیه دادگاه بدوی و هم در یادداشت قبلی در این وبگاه. حکم را عادلانه و روال رسیدگی به پرونده را بیطرفانه نمیدانم و دلایلم را، از جمله عدم احضار شهود و عدم اثبات افترا و تهمت و کذب بودن اسناد مندرج در کتاب، به تفصیل نوشتهام.
این اعتراض البته تلقی شخصی من است و مانع از آن نیست که از آقای روحالله قهرمانی، قاضی محترم دادگاه بدوی که خود از فرزندان عشایر فارساند، به دلیل رفتار محترمانه و حسنظن ایشان تشکر نکنم.
البته هیچگاه نتوانستم توجیه دو قاضی محترم دادگاه شعبه ۱۶ تجدیدنظر را برای تبدیل ۶۰۰ هزار تومان جزای نقدی به معادل آن یعنی یک سال زندان درک کنم؛ حال آن که باید، با توجه به علل مخففه مانند پیشینه خدمات مفصلم در حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی ایران، به عکس عمل میکردند و پنج ماه زندان مرا به جزای نقدی تبدیل مینمودند.
متأسفانه، تلاش برای اعمال ماده ۱۸ و اعاده دادرسی از سوی ریاست محترم قوه قضائیه تاکنون به نتیجه نرسیده.
طبق گفته وکیلم، آقای محسن آقازاده، پرونده تقاضای اعاده دادرسی به شماره ۱۰۰/ ۳۹۱۳/ ۹۰۰۰ در دبیرخانه قوه قضائیه موجود است.
همانگونه که در یادداشت پیشین عرض کردم، به رغم نظر پزشکان معالجم و مطرح بودن پرونده در کمیسیونهای پزشکی قانونی شیراز و مرکز، و برغم بیماری قلبی، که تاکنون به چهار ماه مرخصی پزشکی اینجانب انجامیده، تداوم وضع کنونی را به مصلحت خود نمیدانم و ترجیح میدهم دوران محکومیت خویش را آغاز کنم.
با ادای احترام تمام به قوانین جمهوری اسلامی ایران و با تشکر از سلوک متعادل و نجیبانه مقامات قضایی فارس، بویژه جناب آقای سیاوش پور (رئیس پیشین دادگستری فارس)، حجتالاسلام والمسلمین جابر بانشی (دادستان عمومی و انقلاب شیراز)، ریاست محترم دادسرای اجرای احکام و سایر عزیزان، که بارها مصدع ایشان بوده ام، فردا دوشنبه، ۳۰ خرداد ۱۳۹۰، ساعت ۱۰ صبح برای اجرای حکم و اعزام به زندان خود را به دادسرای اجرای احکام شیراز معرفی خواهم کرد».
آیت الله بیات زنجانی با آیت الله محمود امجد گفتگو و به دلیل بی مهری های اخیر صورت گرفته، از ایشان دلجوئی کرد.
به نقل از صفحه فیس بوک آیت الله بیات زنجانی، هفته گذشته عروس و نوه آیت الله امجد که عازم سفر به خارج از کشور بودند بعد از گذر از گیت پاسپورت، توسط نهاد های امنیتی به داخل بر گردانده شدند.
به گزارش کلمه، پاسپورت عروس آیت الله امجد ضبط شده و طی یک هفته ی گذشته مراجعه به نهاد های مرجع نتیجه ای نداشته و هیچ مسئولی پاسخگوی اجرای این حکم خارج از عرف قانونی نمی باشد.
آیت الله بیات زنجانی در تماسی با آیت الله امجد گفتگو و به دلیل بی مهری های اخیر صورت گرفته، از ایشان دلجوئی کرد.
آیت الله محمود امجد، در پیامی خطاب به مردم ایران، ضمن انتقاد از وضعیت فعلی کشور و بیان این نکته که “بی قانونی و اعمال خودسرانه و هتک حیثیت مردم بیداد می کند”، خاطرنشان کرد “به خاطر مردم نجیب و بسیاری از جوانان ارزشمند و متدین و فهمیده که خواستن آزادی و عدالت و امنیت حق طبیعی ایشان است، ناچارم در مملکت بمانم و الا ترک وطن کرده و عزلت می گزیدم.”
به گزارش وبلاگ این استاد اخلاق، وی همچنین در پیام خود به این نکته اشاره می کند که “هیچ مسئولی مسئولیت قانون شکنی ظالمانه، هرج و مرج افسار گسیخته را به عهده نمی گیرد”، و اظهار تاسف می کند “ظلم آن قدر در کشور رواج یافته است، که دیگر تعجب و تأسف مسئولان را بر نمی انگیزد و من نیز امروز برای رفع مظالم راه به جایی ندارم.”
آیت الله امجد همچنین اعلام کرد: مظلومان کشته می شوند ، به حریم خصوصی و جمعی مردم تجاوز می شود، آزادیهای قانونی و ابتدایی که حق اولیه ی هر انسان است سلب می شود که ملال و افسردگی بر چهره پیر و جوان نشسته و مشکلات بسیار، قربانی می گیرد دروغ و عوام فریبی، ریاست می کند اما دریغ از یک فریاد یک همدردی، و همدلی، عذرخواهی و تلاش برای تصحیح .
این استاد اخلاق همچنین در این پیام نوشت: به خاطر مردم نجیب و بسیاری از جوانان ارزشمند و متدین و فهمنده که خواستن آزادی و عدالت و امنیت حق طبیعی ایشان است ناچارم در مملکت بمانم و الا ترک وطن کرده و عزلت می گزیدم .
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه می گوید کشورش در برهه ای سرنوشت ساز به سر می برد و توطئهای در سوریه شکل گرفته است.
آقای اسد در اولین سخنرانی خود طی دو ماه گذشته و سومین سخنرانی عمومی از زمان آغاز ناآرامیها در این کشور از ماه مارس گفت توطئه ای در خارج از این کشور طراحی شده و در داخل به اجرا در آمده است.رئیس جمهور سوریه که در دانشگاه دمشق سخن می گفت، افزود این توطئه، میکروبی است که باید آن را نابود کرد.
او گفت آنچه در کشور اتفاق افتاده، ربطی به اصلاحات ندارد و توسعه بدون ثبات به دست نمی آید، همانگونه که اصلاحات با خرابکاری میسر نیست.
او گفت مردم کشورش متحمل رنج فراوان شده اند. او به خانواده قربانیان کشته شده در این نا آرامی ها تسلیت گفت.
طبق گزارش ها، پس از سخنرانی آقای اسد، در چند شهر سوریه، تظاهراتی علیه بشار اسد صورت گرفته است.
بشار اسد در ادامه سخنرانی خود در دانشگاه دمشق گفت باید میان مطالبات مشروع مردم و خرابکاران فرق قائل شد.
او افزود طرح مطالبات مشروع از دولت نباید عامل هرج و مرج شود.
آقای اسد، "روشنفکران با افکار کفر آمیز" و افراطی ها را متهم کرد که درصدد نفوذ به سوریه هستند اما گفت این افراد در اقلیت هستند.
رئیس جمهور سوریه گفت این افراد به وجهه سوریه در خارج از این کشور آسیب رسانده و خواهان دخالت نظامی خارجی در کشور شده اند.
او افزود استفاده از زور تنها گزینه موجود برای مقابله با آنها بود، چون این افراد از تظاهرات مسالمت آمیز به عنوان پوششی برای اقدامات خود استفاده می کردند.
بشار اسد تاکید کرد سوریه در پی روزهای دشوار اینک با نقطه عطفی مواجه است و افزود سوریه قویتر خواهد شد.
رئیس جمهور سوریه گفت تظاهرات اخیر باعث شده تا نسلی به وجود بیاید که به حکومت قانون و نهادهای دولتی احترام نمی گذارد.
او گفت نفوذی های مسلح در جسر الشغور دست به کشتار زده اند و گفت این افراد از نفرت و بداندیشی آکنده هستند.
رئیس جمهور سوریه افزود ۶۴ هزار نفر تحت تعقیب هستند و برخی از آنها خود را تسلیم مقامات کرده اند.
آقای اسد گفت گفت و گوی ملی، آینده سوریه را شکل می دهد و از تشکیل نهادی برای این امر خبر داده و گفته کمیته ویژه ای هم برای بررسی قانون اساسی تشکیل خواهد شد.
او همچنین از مردمی که طی روزهای گذشته به ترکیه فرار کرده اند، خواست به کشور بازگردند.
آقای اسد در مورد مبارزه با فساد که معترضان سوری در تظاهرات خود به آن اشاره کرده اند، گفت مردم باید در همه سطوح در مبارزه با فساد مشارکت داشته باشند.
'توطئه خارجی'
آقای اسد پیش از این هم ناآرامی های کشورش را به توطئه کشورهای خارجی نسبت داده و گفته بود کسانی را که در پشت "توطئه" اخیر علیه کشورش هستند، شکست خواهد داد.
بشار اسد، یازده سال پیش، به دنبال مرگ حافظ اسد، پدرش، قدرت را در دست گرفت.
جامعه جهانی فشارهای خود بر دولت سوریه را برای توقف سرکوب ها تشدید کرده و برخی کشورها گفته اند که آقای اسد یا باید اصلاحاتی را در کشورش به اجرا بگذارد و یا کناره گیری کند.
دولت سوریه تا کنون به معترضان امتیازاتی داده اما این امتیازات باعث پایان گرفتن تظاهرات اعتراضی نشده است.
از جمله، دولت سوریه قانون وضعیت اضطراری را لغو و دادگاه امنیت کشور را منحل کرده است و همچنین صدها زندانی سیاسی در این کشور آزاد شده اند.
فعالان حقوق بشر می گویند در ناآرامی های سوریه تا کنون حداقل ۱۳۰۰ نفر کشته شده اند. دولت هم می گوید بیش از ۳۰۰ سرباز و پلیس در درگیری ها جان خود را از دست داده اند.
طی روزهای اخیر، تشدید درگیری ها در مناطق هم مرز با ترکیه، موجب شده تا هزاران سوری به ترکیه فرار کنند.
دولت ترکیه مرز خود را به روی پناهندگان سوری باز کرده و به آنها اجازه داده تا وارد خاک این کشور شوند.
دولت ترکیه که روابط نزدیکی با سوریه دارد خواهان اصلاحات در این کشور و توقف سرکوب شده است.
منبع بی بی سی
آیت الله بیات زنجانی در پیامی خطاب به ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با بیان اینکه بارها ندای آزادی خواهانۀ زندانیان مظلوم، به بیرون از دیوارهای زندان رسیده است و این موضوع تکلیف را بر دوش همۀ افرادی که دل در گرو اسلام علوی و محمدی(ص) دارند و برای آزادی خواهی تلاش می کنند سنگین تر می کند، تاکید کرده است تکلیف این عزیزان، شکستن اعتصاب غذا و خارج نمودن خانواده ها و نزدیکان و صد البته جامعه نگران و ملتهب امروز از این نگرانی هاست.
این مرجع عالیقدر در بخشی از پیام خود متذکر شده است که اعتصاب غذای اخیر زندانیان سیاسی، پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته و بالعکس با جریحه دار نمودن احساسات مؤمنین، اهدافی را در سر می پروراند که باید از آنها به درگاه خدای متعال پناه برد.
لازم به یاد آوری است که ۱۲ زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین از روز شنبه در اعتراض به برخورد غیر انسانی با هاله سحابی در مراسم تشییع پدر، و هدی صابر در بهداری اوین که منجر به شهادت هر دو عزیز شده بود وارد اعتصاب غذای نامحدود شده اند.
طی دو روز گذشته افراد و گروه های متفاوت با اشاره به خاطره ی تلخ شهادت هدی صابر بر اثر اعتصاب غذا، نگرانی خود را از وضعیت این اعتصاب کنندگان اعلام کرده و خواستار پایان دادن به این اعتصاب شده اند.
متن کامل پیام آیت الله بیات زنجانی به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایشان به شرح زیر است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
لا یحبّ اللهُ الجَهر بِالسّوءِ من القَول إلّا مَن ظُلِم – سورۀ مبارکۀ نساء آیۀ ۱۴۸
از گوشه و کنار کشور، هر از چند گاهی اخبار ناگواری به گوش می رسد و با کمال تاسف این اخبار برای همۀ مردم، جنبۀ تکرار یافته است؛ واقعۀ تاسف بار خمینی شهر و نیز رخداد اخیر در یکی از روستاهای کاشمر از جملۀ این اخباری است که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت.
از طرفی در طول ماه گذشته ابتدا خبر تعرض به زنی مؤمنه در جریان تشییع جنازۀ پدر بزرگوارش، ذائقۀ عمومی جامعه را تلخ نمود و سپس خبر درگذشت یک انسان ارزشمند که در زندان و بواسطۀ اعتصاب غذا دارفانی را وداع گفت و دل هر انسان آزاد اندیشی را متأثر گردانید؛ با این وجود تاسف آورتر از این موضوع، عدم عکس العمل برخی مسؤولین امر و بعضاً توجیهات غیر قابل قبول آنان در قبال این موضوعات بوده است که یقیناً هیچ گونه سنخیتی با حکومتهای مردمی و دینی ندارد.
نگرانی دلسوزان جامعه از “عادی شدن” چنین موضوعاتی است و البته با سابقۀ موجود، این نگرانی جای تأمل دارد و تکلیف همۀ ما این است که چنین مسائلی را ریشه یابی کرده و مانع از تکرار آنها شویم و این تکلیف، با توجه به جایگاه افراد، نیازمند عکس العمل متناسب با آن جایگاه است.
لازم می دانم متذکر گردم که اعتصاب غذای اخیر زندانیان سیاسی، پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته و بالعکس با جریحه دار نمودن احساسات مؤمنین، اهدافی را در سر می پروراند که باید از آنها به درگاه خدای متعال پناه برد.
بارها ندای آزادی خواهانۀ زندانیان مظلوم، به بیرون از دیوارهای زندان رسیده است و این موضوع تکلیف را بر دوش همۀ افرادی که دل در گرو اسلام علوی و محمدی(ص) دارند و برای آزادی خواهی تلاش می کنند سنگین تر می کند؛ با این وجود کما اینکه بارها تأکید کرده ام تکلیف این عزیزان، شکستن اعتصاب غذا و خارج نمودن خانواده ها و نزدیکان و صد البته جامعه نگران و ملتهب امروز از این نگرانی هاست.
خداوند را در این لحظات معنوی ماه رجب المرجّب که منسوب به خود خدای متعال است می خوانیم و از روزی به او پناه می بریم که پیامبر عظیم الشأن اسلام از آن چنین یاد کرده بود که:
” یَا ابْنَ مَسْعُودٍ اعْلَمْ أَنَّهُمْ یَرَوْنَ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً فَفِی ذَلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ ….. ” بحارالانوار، ج۷۴، ص ۱۰۲
والسلام علی من اتّبع الهدی
اسدالله بیات زنجانی
قم المقدسه، سی ام خرداد ماه ۱۳۹۰
ندای سبز آزادی: عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر، روزنامهنگار و دبیر انجمن دفاع از زندانیان که در دی ماه ۸۸ بازداشت شده بود، پس از سپری شدن دوران محکومیتش از زندان اوین آزاد شد.
عمادالدین باقی، فعال برجسته حقوق بشر ، روزنامهنگار و دبیر انجمن دفاع از زندانیان که در تاریخ ۱۴ آذر سال ۱۳۸۹ جهت گذراندن دوران محکومیت، خود را به زندان اوین معرفی کرده بود، پس از اتمام دوران محکومیتش و پس از سومین روز از اعتصاب غذا از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش جرس، وی که امروز بعد از ملاقات کابینی با خانواده با سپری شدن مدت محکومیتش از زندان اوین آزاد شد، پیش از عزیمت به منزل به خانه شهید هدی صابر و هاله سحابی رفت.
هم چنین صالح نیک بخت، وکیل مدافع عماد باقی در گفت و گو با ایسنا می گوید: «موکلم به اتهام تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه امنیت کشور از سوی دادگاه بدوی به شش سال حبس محکوم شد. پس از اعتراض به رای صادره پرونده در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مطرح شد و با توجه قضات دادگاه به محتویات پرونده و دفاعیات وکلا، موکل از اتهام تبانی علیه امنیت کشور تبرئه شد.»
وی ادامه داد: «از آنجا که پیش از این عمادالدین باقی به اتهام تبلیغ علیه نظام از سوی شعبه دیگر نیز محکوم شده بود، با درخواست تجمیع پروندهها و اعمال ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری، مجازات تبلیغ علیه نظام در پرونده حذف و همان مجازات سابق اعمال شد که پس از سپری کردن دوران محکومیت یک ساله در خصوص اتهام تبلیغ علیه نظام، موکل امروز از زندان آزاد شد.»
فرشته قاضی
خانواده های جان باختگان 30 خرداد 88 که پس از سخنرانی آیت الله خامنه ای مورد هدف گلوله قرار گرفتند و جان باختند به "روز" گفته اند که با گذشت دو سال، شکایات آنها برای معرفی قاتلان فرزندانشان مسکوت مانده است.
در روز 25 خرداد و در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز و میلیونی مردم، دهها تن از معترضان هدف گلوله های نظامیان قرار گرفته و کشته شدند اما بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه 29 خرداد، تعداد دیگری توسط نیروهای حکومتی هدف گلوله قرار گرفتند و یا بر اثر ضربات باتوم جان باختند.
آیت الله خامنه ای در این سخنرانی، تقلب در انتخابات را رسما رد کرد و رهبران معترضان را مسئول خون کسانی که بعد از انتخابات کشته شده بودند، دانست.
او گفت که "اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خون ها و خشونت ها و هرج و مرج ها، آنهایند."
اکنون خانواده های ندا آقا سلطان، فاطمه سمسارپور، اشکان سهرابی، بهزاد مهاجر، سجاد سبزعلی پور و عباس دیسناد به "روز" گفته اند که در دومین سالگرد جان باختن فرزندانشان، شکایات آنها نتیجه ای نداشته.
آنها گفته اند که امروز مراسمی برگزار نمی کنند و تنها به حضور بر مزار این جان باختگان بسنده خواهند کرد.
اما این اسامی همه جان باختگان روز 30 خرداد نیست؛ به دلیل فشارهای امنیتی، تعدادی از خانواده ها تاکنون از اعلام نام فرزندان خود پرهیز کرده اند وهنوز آمار دقیقی از شهدای این روز وجود ندارد.
روزی که ندا جهانی شد
ندا آقا سلطان دقیقا روز بعد از سخنان آیت الله خامنه ای کشته شد. ویدئوی جان باختن این دختر جوان را جهانیان به نظاره نشستند و او به نمادی از جنبش اعتراضی مردم ایران تبدیل شد.
فیلم لحظه جان باختن او در جریان سرکوب اعتراضات مردم ایران، به نوشته تایم، به عنوان پربینندهترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت ثبت شد؛ لحظه ای که چشم های بازش در واپسین لحظه زندگی، چشم های جهانیان را به وقایع ایران گشود.
هاجر رستمی مطلق، مادر ندا در مصاحبه با "روز" از مردم میخواهد در سالگرد جان باختن ندا دو غنچه رز به یاد او پرپر کنند و در آب بریزند.
او می گوید: مراسم خاصی نداریم، تنها با بستگان به مزار ندا خواهیم رفت. امسال خیلی از مردمی که به مالطف دارند در این مورد پرسیدندو من به همه گفتم دو سال از شهادت ندا گذشته، هرجایی که هستید اگر دوست دارید دو غنچه گل رز به یاد ندایی که نشکفته پرپر شد، پرپر کنید و در آب بریزید. ندا خیلی آب دوست داشت عاشق دریا بود و ساحل دریا و رودخانه را بسیار دوست داشت و...
از مادر ندا درباره سرانجام شکایت شان می پرسم، می گوید: هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم. نه پرونده را مختومه کرده اند و نه خبر دیگری است.
او می افزاید: قاضی شهریاری، بازپرس پرونده به ما گفته بود منتظر باشید برای بازسازی صحنه قتل ندا خبرتان کنیم اما ماههاست منتظریم و هیچ خبری نیست. انتظاری هم ندارم به جایی برسیم و تحولی در پرونده ایجاد شود چون میدانیم که رسیدگی نمی کنند. دوسال پی گیری کردیم به نتیجه ای نرسیدیم.پرونده بعد از دو سال به دادگاه هم نرفته و هنوز در بازپرسی و دست آقای شهریاری است.
خانم رستمی مطلق سپس با تاکید بر اینکه "ما با صبر و امید زنده ایم" می گوید: من دو سال است که با چشم های باز ندا زندگی میکنم، نگاه معصوم ندا دو سال است تمام وجود مرا می سوزاند اما دست ما جایی بند نیست و تنها به خدا سپرده ایم. نصف شب ها که از خواب می پرم و می بینم ندا نیست از خدا میخواهم انتقام ما مادران گرفته شود.
مادر ندا پیش از این نیز از روند پی گیری هایش به "روز" گفته بود.
گفتند لباس شخصی ها زده اند
فاطمه سمسارپور
اما روز 30 خرداد به اتفاق فرزندش در مقابل منزل اش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت.
حسن میراسدالهی، همسر خانم سمسارپور نیز به "روز" می گوید که هیچ مراسمی برای دومین سالگرد جان باختن همسرش نخواهند داشت. او می گوید: روز جمعه به بابل رفتیم وهمراه خانواده فاطمه و خانواده خودم سر مزار فاطمه بودیم. اما متاسفانه برای اینکه مساله ای برای بچه ها پیش نیاید کارهای معمولی را که شایسته و در خور فاطمه است نمی توانم انجام دهم.
از همسر خانم سمسارپور می پرسم شکایت شما به کجا کشید؟ او می گوید: در فرودین ماه به وکیل ما گفته بودند که پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده اند که این دیوان نظر دهد فاطمه را نیروهای نظامی کشته اند یا لباس شخصی ها. این دیوان هم نظر داده که لباس شخصی بوده اند و پرونده را فرستاده اند شعبه 4 جنایی.
آقای میراسدالهی می افزاید: در اصل هیچ کاری برای ما انجام نداده اند و دست ما هم جایی بند نیست.
درباره وضعیت کاوه می پرسم که همراه با مادر خود مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، آقای میراسدالهی می گوید: کاوه الان مشکلی ندارد بعد از جراحی ها و... خوشبختانه کاوه برای ما ماند و متاسفانه فاطمه رفت.
همسر فاطمه سمسارپور پیش از این به "روز" گفته بود که از خانواده انها خواسته اند دیه بگیرد اما انها مخالفت کرده و خواهان معرفی قاتل شده اند.
او درباره پرونده شکایت فرزندش نیز گفته بود: در مورد پرونده کاوه از ما پرونده پزشکی او را خواستند؛ بردیم پزشکی قانونی اما به ما گفتند جراحات او ترمیم شده و نمی توانند اظهار نظری بکنند. رفتیم پیش دکتر دهخدا، پزشک پسرم. ایشان نظریه پزشکی شان را نوشتند و بردیم پزشکی قانونی و آنها هم مهر و موم و به دادگاه ارسال کردند. در دادگاه هم گفتند رسیدگی میکنیم اما تاکنون نه رسیدگی نشده و نه پاسخی نداده اند. با اینکه وکیل ما که برادر همسرم نیز هست خیلی پی گیر هست اماهیچ پاسخی نمیدهند.
پرونده را مختومه کردند
عباس دیسناد
نیزروز 30 خرداد در خیابان کارون بر اثر ضربه باتوم ماموران، دچار خونریزی مغزی شد و سه روز بعد در بیمارستان جان باخت.
مریم خانی، همسر آقای دیسناد در مصاحبه با "روز" می گوید پرونده شکایت خانواده او را مختومه کرده اند.
خانم خانی توضیح میدهد: شکایت ما به هیچ کجا نرسید. آخرین حرفی که به ما زدند گفتند همسرم به دلیل هیجانات زیاد سکته قلبی کرده است.
از همسر آقای دیسناد می پرسم اکنون که پرونده را مختومه کرده اند چه اقدامی صورت خواهید داد؟ او می گوید: با وکیل مان برای پی گیری مشورت کرده ایم و قصد داریم مجددا درخواست کنیم پرونده به جریان بیفتد. میخواهم با وکلای دیگر هم در این زمینه مشورت کنم و قطعا پی گیری خواهم کرد.
خانم خانی همچنین می گوید:"همسرم در 30 خرداد ضربه خورد و سوم تیر جان باخت و ما در همان روز سوم تیر در بهشت زهرا بر مزار همسرم مراسم خواهیم داشت".
نامه دیه فرستادند
اشکان سهرابی
دیگر جانباخته 30 خرداد 88 است و مادرش به "روز" می گوید که امروز بر مزار فرزندش، دومین سالگرد او را برگزار خواهد کرد.
زهرا نیک پیما می افزاید: مراسمی نداریم مردم خیلی سئوال کردند که چرا مراسم نمی گیرید اما گفتم که من نمی توانم بچه های مردم را به خطر بیندازم. پنج شنبه که سر خاک اشکان رفتیم خیلی شلوغ بود و کلی مامور ریخته بودند برای امروز دیگر نمی گویم چه ساعتی می رویم چون نمیخواهم مردم بیایند و مورد آزار قرار گیرند. اما هر کسی خواست می تواند به منزل ما بیاید و پذیرا خواهیم بود.
از مادر اشکان نیز درباره سرانجام شکایت شان می پرسم؛می گوید: بعد از دو سال برای ما نامه فرستاده اند که بیایید دیه بگیرید. مگر من برای دیه رفته بودم؟ بارها گفته ام که من قاتل فرزندم را میخواهم. بگویید قاتل اشکان کی بود چرا زد؟ آیا تاوان یک رای اینقدر سنگین بود؟ بچه من تنها گناهش، رایی بود که داده بود. بعد از دوسال من هنوز نتوانسته ام این فاجعه را باور کنم، پسرم همه امید و آرزوی من بود و نمی توانم قاتل او را ببخشم و از خدا میخواهم عذاب وجدان حتی لحظه ای او را راحت نگذارد.
او می افزاید: نامه دیه که امد دیگر نرفتم و مراجعه نکردم؛نمیدانم پرونده را مختومه کرده اند یا نه.اشکان من یک دانشجوی 20 ساله بود مثل همه جوان ها پر از زندگی و شادی بود چرا این آرزو وشادی را از ما گرفتند؟ لااقل بگویند به چه گناهی بچه مرا کشتند؟ می گویند خون به ناحق ریخته دامان قاتلانش را می گیرد من منتظر چنین روزی هستم.
خانم نیک پیما سپس خواهان آزادی زندانیان سیاسی می شود و می گوید: آرزو میکنم همه زندانیان سیاسی آزاد شوند و از خدا میخواهم به عنوان یک مادر داغ دیده که هیچ مادری چشم انتظار فرزندش نماند که من دو سال است چشم انتظار اشکانم هستم و مدام می پرسم گناه امیرجوادی فر ها، بهمن جنابی ها، سهراب ها، نداها و سایر بچه های ما چه بود؟ اینقدر این بچه ها مظلوم و بی گناه بودند که حتی باور فاجعه هایی که رخ داد خیلی سخت است.
دیه را هم ندادند
سجاد (کاوه) سبزعلی پور
، دیگر جانباخته روز 30 خرداد است که با شلیک گلوله جان باخته است. مادر او نیز می گوید که شکایتشان به جایی نرسیده.
لیلا تقی زاده به "روز" می گوید: هیچ نتیجه ای نگرفتیم در نهایت گفتند دیه میدهیم اما دیه را هم ندادند و همه چیز مسکوت مانده.
مادر سجاد سپس می افزاید که برای دومین سالگرد جانباختن فرزندش مراسمی برگزار نمی کنند.
او می گوید: روز پنح شنبه که روز پدر بود رفتیم سر خاک پسرم و همان جا بودیم و مراسم خاصی نداریم.
پیش از این رسانه های حکومتی سجاد را بسیجی معرفی کرده اماخانواده او در مصاحبه با "روز" رسما این مساله را تکذیب کرده بودند.
سندی برای تاریخ
خانواده بهزاد مهاجر، دیگر جان باخته 30 خرداد نیز بر مزار او، مراسم دومین سالگرد جان باختنش را برگزار خواهند کرد.
نیما نامداری، خواهرزاده بهزاد مهاجر به "روز" می گوید: "فعلا قاتلی معرفی نشده؛ حکم داده بودند که قاتل شناسایی نشده و پرونده مختومه است. ما اعتراض کردیم و دادگاه تجدید نظر اعتراض ما را وارد دانست و حکم داد که تحقیقات کامل نبوده و دوباره باید پرونده به جریان بیفتد".
او می افزاید: این بعد حقوقی پرونده بود، اما از بعد سیاسی و اخلاقی میدانیم که به نتیجه ای نخواهیم رسید. اصلا خوش بین نیستیم و تنها پی گیری میکنیم که سندی در تاریخ باقی بماند.
مسعود هاشم زاده، مریم سودبراتیان، سید رضا طباطبایی، ایمان هاشمی، محسن حدادی، واحد اکبری، ابوالفضل عبدالهی، سالار طهماسبی، فرزاد جشنی، نادر ناصری، سعید عباسی فر گلچینی، حامد بشارتی، مریم مهرآذین، میلاد یزدان پناه، تینا سودی و بابک سپهر دیگر جانباختگان 30 خرداد 88 هستند.
منبع: روز آنلاین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر