-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

Latest News from 30Mail for 06/02/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

یک حامی جمهوری اسلامی با تردیدهای فراوان:
1390/3/11

درویشی نشسته بر پوست پلنگ
 

این واژه‌ها پریشان‌گوئی‌های یک مرد است. مردی که می‌گرید. مردی که بچه‌هایش نخستین بار هق‌هقش را شنیدند و ناآگاه همراهش گریستند. هیچ طرحی برای نوشتن ندارد و می‌خواهد فریاد زند و التماس کند. یک پریشان‌گوئی همراه احتیاط، گره خورده با ترس.

عقیده‌ها، اندیشه‌ها یک‌باره فرونمی‌ریزند، با یک مشکل، دو مشکل درهم‌نمی شکنند، با چند شبهه و تردید ویران نمی‌گردند. اما آن‌گاه که تردیدها در انبار ذهن، تلنبار شد و پرسش‌های بی‌پاسخ در پستوی فکر انباشته شد، منتظر فروپاشی اندیشه باشید. انباشت پرسش‌های بی‌پاسخ، فزونی تردیدهای ویران‌گر گذر از اندیشه را به دنبال دارد. باید طرحی نو در انداخت. وقتی یک اندیشه با چنان معضلاتی روبرو باشد که دیگر گره از مشکلات نگشاید و پاسخ‌گوی تردیدها نباشد، فرومی‌ریزد. این سرنوشت هر اندیشه‌ای است. [ساختار انقلاب‌های علمی کوهن را ببینید].

من گریه کردم، داغون بودم، می‌لرزیدم. برای کسی که نمی‌شناختمش و نه طرف‌دارش بودم و نه هم‌اندیشه‌اش. جوان‌مرد اگر دق کند، نباید ملامتش کرد. خبر راست باشد یا دروغ، من لرزیدم. من خود را حامی جمهوری اسلامی می‌دانم، یک حامی با تردیدهای فراوان، با انباشت پرسش‌های بی‌پاسخ. هر ظلمی هیمه‌ای است روی تل هیمه‌های شک. یک هیمه نمی سوزاند، اما باید از کوه هیمه‌ها ترسید.

این اتفاق چرا باورپذیر است، چرا من فوراً رد نمی‌کنم؟ چرا منتظر می‌ایستم تا ببینم چه شده است؟ واضح است، این دست اتفاقات زیاد دیده‌ام. یک جنایت، یک حادثه را نمی‌توان و نباید به کل سرایت داد. خلخال کشیدن از پای زن یهودیه را به حکومت علی نباید نسبت داد، زیرا قضیه جزئیه بوده است و تن علی لرزیده است. اما وقتی این اتفاقات یک جریان شود، پی‌درپی باشد، باید سران حکومت فکری کنند. اگر درگوشه‌ای از بازداشت‌گاهی، سربازی متهمی را کتک زد، این اتفاق فقط دامن آن سرباز را می‌گیرد، اما وقتی در بسیاری از بازداشت‌گاه‌ها و زندا‌ن‌ها این عمل تکرار شد، باید راهی برای آن جست، قانونی وضع کرد یا نظارت بیشتری به کار برد. من تساهل در ماجرای کوی دانشگاه ۷۸ و ۸۸ را دیده‌ام، تسامح در جریان زهرا بنی یعقوب را شنیده‌ام، رهایی مفسدان اقتصادی آن دولت‌ها و این دولت‌ها را خوانده‌ام، بهم ریختن جلسات سخن‌رانی مخالفان را دیده‌ام و…. باید فکری کرد. نیازی به گفتن نیست، که حساب همه یکی نیست.

من امروز گریستم. برای انسان و برای ایمان. برای انسانی که حرمت ندارد، برای انسانی که در منازعات سیاسی له می‌شود، برای انسانی که کسی از افتادنش نمی‌لرزد، دسته‌ای هیچش می‌شمرند و راهی برای توجیهش می‌جویند و دسته‌ای دیگر از یافتن سوژه‌ای برای حمله به نظام خوش‌حالند. من امروز این دو دسته را دیدم. بوی تعفن جنگ قدرت می‌آمد. کسی نبود برای انسان گریه کند. برای انسانی که در این دنیا غریب است و باید زود برود. امروز من خبری را خواندم که سنگین بود، وحشتناک بود، سیاه بود، اما شادی و بی‌غیرتی را در واژه‌هایش لمس می‌کردی. مثل لمس یک لجن خنک. من مخالف فریاد نیستم، این واژه‌های فریاد است. اما نه فریادی که در پی بهانه‌ای بود و چه بهانه‌ای بهتر از مرگ انسان‌ها. فریادی مقدس است که از سر درد باشد و سوختن، نه فریادی که حوادث فقط نردبان و ابزارش باشد.

درد بزرگ دیگر، درد ایمان است. من امروز دلم برای تنهایی خدا و تنهاتر شدنش سوخت. احمد؛ پسرم می‌پرسد چرا آن آقا پرچم آمریکا را آتش زد. می‌داند پرچم یعنی نشانه، یعنی هویت و نباید بی‌دلیل آتشش زد. برایش از عراق می‌گویم و افغانستان و هیروشیما. من خشم پسرم را نسبت به آمریکا می‌بینم، چون هنوز انسان است. پسر من و بچه‌های دیگر امروز، انسانیت را می‌فهمند. از رفتار غیرانسانی بیزارند. یک بیزاری متعالی و پاک. بچه‌های من این اتفاقات را می‌بینند، اتفاقاتی که به اسم ایمان و دین رخ می‌دهد و کننده نقاب ایمان بر رخ دارد.

کردار اهل صومعه‌ام کرد می‌پرست. این یک گزاره راستین است. ما با فیلسوف و حکیم طرف نیستیم با انسان مواجهیم. شاید عقل فلسفی میان کنش مؤمنانه و ایمان و فعل متدینانه و دین، ملازمه نبیند و آن را سوا کند، اما عقل عرفی این دو را در یک ردیف می‌نشاند. رفتار مؤمن با رفتار مؤمنانه این تفاوت را دارد که فعل دوم به اسم ایمان انجام می شود. گناه یک مؤمن، گناه است و به اسم ایمان و دین نیست؛ زیرا ایستادنش جلوی دین عریان است. اما آن‌گاه که فعل مؤمنانه باشد و جنایت به اسم ایمان انجام شود و راه‌زنان به اسم دین چپاول کنند، عقل عرفی انسان‌ها میان این دو سخت جدایی می‌افکند، بل‌که آن دو را یکی می‌شمرد.

احمد و فاطمه‌ی من، این اتفاقات را می‌بینند، اما آیا تضمینی هست که ایمان‌شان بماند؟ آیا می‌توانند از کنش‌های غیرانسانی که به اسم ایمان انجام می‌شود- و ایمان نیست و مؤمنانه نیست- گذر کنند و هم‌چنان در آستان خدای آسمان‌ها و انسان‌ها خاضع باشند؟ من دوست دارم و آرزو دارم بچه‌هایم و بچه‌های شما خدا را لمس کنند و زندگی‌شان پر از خدا باشد؛ خدای مهربان انسان‌ها. دوست دارم و آرزو دارم بچه‌هایم ایمان داشته باشند و زندگی‌شان معنادار باشد. اما آیا در این عصر رهزنان ایمان می‌توانند؟

من هنوز از اندیشه‌ی جمهوری اسلامی گذر نکرده‌ام و نمی‌کنم، هنوز این مشکلات معضل نشده است، هنوز جمهوری اسلامی را قادر بر حل مشکلات جامعه می‌بینم، اما باید تغییر کند، باید تکانی به خود دهد. باید با خودی‌های خاطی برخورد کند. باید جنایت‌های به اسم ایمان، به اسم اسلام را سرکوب کند. من دوست دارم تردیدهایم پاک شوند. دوست دارم انسان‌ها در این حکومت نرنجند. و عدالت واژه‌ای برای انتخابات نباشد. یادمان باشد سنت‏های خدا تغییرناپذیرند. تلک الایام نداولها بین الناس. بگذارید اسم خوشی از ایمان در اذهان دوست و دشمن بماند، و اشتباه تلخ تاریخی کلیسا را شیرین کنید و بگذارید فرزندانمان شیرینی خدا را بچشند. بترسید از بی‎خدایان که به گفته‎ی داستایفسکی؛ اگر خدا نباشد همه چیز جایز است. خدا به خیر کند.

شمعی برای پروانه های پریشان نوری زاد را بخوانید.

و نیز از حزب الله تا حزب لا را.


 
 

1390/3/11

شاهدان عینی به رادیو فردا گفته‌اند که هاله سحابی ساعت ده شب امشب در بهشت فاطمیه روستای گلندوک لواسان به خاک سپرده شد.

به گزارش رادیو فردا این شاهدان عينی با اشاره به اینکه بين ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر از دوستان و آشنايان مرحوم سحابی در مراسم تدفين وی حضور داشته‌اند، گفته‌اند که «نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی خانواده هاله سحابی را مجبور کرده‌اند تا برخلاف ميل‌شان جنازه وی را شامگاه چهارشنبه به خاک بسپارند.»

شاهد عينی دیگری هم که در مراسم خاکسپاری هاله سحابی حضور داشته در همین زمینه به راديو فردا گفته است که نيروهای امنيتی از خانوده هاله سحابی خواسته اند که تعداد حاضران در مراسم خاکسپاری بسیار محدود باشد.

وی اضافه کرده است که در مراسم تدفین خانم سحابی و به دليل تاريکی هوا، نيروهای امنيتی نورافکن‌هايی را در محل نصب کرده تا مراسم انجام شود.

در خصوص تدفین خانم هاله سحابی پیشتر يک منبع موثق به رادیو فردا  گفته بود که «ماموران امنيتی قول داده بودند که جنازه هاله سحابی را از منزلش در گيشا به لواسان منتقل کرده و اجازه دهند دو ساعت جنازه وی در خانه پدريش باشد، سپس آن را برای تدفين در طبقه دوم قبر پدرش حرکت خواهند داد.»

این شاهد عینی با اشاره به خلف وعده مسئولان اضافه کرده که «ماموران امنيتی جنازه هاله سحابی را برای انجام مراحل قانونی به پزشکی قانونی کهريزک منتقل کردند و سپس جنازه را برای انجام مراسم تدفين به لواسان بردند.»

همچنین براساس گزارش بی‌بی‌سی خانواده هاله سحابی تحت فشار هستند که مرگ او را «مرگ طبیعی» اعلام کنند.

هاله سحابی صبح روز چهارشنبه در مراسم تشييع جنازه پدرش که تحت کنترل شديد نيروهای امنيتی در جريان بود بر اثر حمله اين نيروها درگذشت.

منبع: رادیو فردا، بی‌بی‌سی

پیشینه:

شیرین عبادی: مرگ هاله سحابی قتل عمد است
ابهام در مورد تشییع جنازه هاله سحابی
مرگ هاله سحابی بر اثر خشونت و ضربه ماموران بود
هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی دچار ایست قلبی شد و درگذشت


 
 

1390/3/11

آتش سوزی در یکی از واحدهای فرآیندی مجتمع پتروشیمی بندر امام در استان خوزستان منجر به کشته شدن دست‌کم دو نفر از کارکنان این مجموعه شده است.

به گزارش مهر بر اثر این حادثه دو نفر از کارکنان این مجتمع پتروشیمی دچار گاز گرفتگی شده و کشته شده‌اند.

مهر همچنین نوشته است که  این حادثه در یکی از واحدهای مجتمع پتروشیمی بندر امام در حین انجام تعمیرات دوره‌ای به وقوع پیوسته و «حادثه‌ای جزیی» بوده است.

در همین حال یک مقام مسئول در شرکت ملی صنایع پتروشیمی هم با تائید کشته شدن دو نفر از کارکنان مجتمع پتروشیمی بندر امام ساعتی پس از انتشار خبر مهر به این خبرگزاری گفته است که «علت کشته شدن این افراد آتش سوزی در این واحد پتروشیمیایی نبوده است.»

قدرت الله نصیری، مدیر بهداشت، ایمنی و محیط زیست شرکت ملی پتروشیمی در این زمینه گفته است: «صبح سه شنبه در حین انجام عملیات تعمیراتی یکی از کارکنان این واحد پتروشیمی در یک مخزن پلی اتیلن سقوط می کند که یکی از آتش نشانان نیز برای نجات این فرد در داخل این مخزن سقوط می کند.»

سه‌شنبه سوم خرداد ماه نیز هنگام برگزاری مراسم افتتاح طرح بنزین‌سازی در پالایشگاه آبادان توسط محمود احمدی‌نژاد، انفجاری در پالایشگاه روی داد که به کشته شدن دست‌کم دو نفر و زخمی شدن شماری از کارکنان پالایشگاه منجر شد.

بهمن ماه سال گذشته هم آتش سوزی در واحد ان اف سوم مجتمع پتروشیمی بندر امام منجر به کشته و زخمی شدن 12 نفر در این واحد در دست ساخت شده بود.

منبع: مردمک

پیشینه:

انفجار در مجتمع پتروشیمی بندر امام یک کشته و یازده زخمی بر جای گذاشت
انفجار در پالایشگاه آبادان دست‌کم چهار کشته و ۲۰ زخمی برجا گذاشت


 
 

1390/3/11

دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران روز چهارشنبه سخنان عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان، درباره درخواست فرمانده سپاه از آیت الله خامنه ای برای بازداشت رحيم مشايی را تکذيب کردند.

دفتر آیت الله خامنه ای در بيانيه ای، بدون نام بردن از امام جمعه کاشان، اظهارات وی درباره مواضع رهبر ایران را «حاوی مطالب خلاف واقع» دانسته که به گفته آن، «از راه های غير موثق و غير مستند در اختيار گويندگان آنها قرار گرفته است.»

دفتر آيت الله خامنه ای، نسبت به نقل و قول از رهبر جمهوری اسلامی از سوی شخصیت های سیاسی و رسانه های گروهی هشدار داده و گفته است که اخبار مربوط به وی «صرفا از مجاری رسمی» منتشر می شوند.

سپاه پاسداران نیز روز چهارشنبه بخشی از سخنان عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان، درباره درخواست فرمانده این نیرو از رهبر جمهوری اسلامی برای بازداشت اسفنديار رحيم مشايی را تکذيب کرد و گفت که اين اظهارات صحت ندارد.

رمضان شريف، مسئول روابط عمومی و انتشارات سپاه در بيانيه ای، اين بخش از سخنان امام جمعه کاشان و عضو مجلس خبرگان رهبری درباره ديدار فرمانده سپاه و درخواست برای صدور اجازه دستگيری «عوامل جريان انحرافی» را رد کرده و گفته است: «مطلب منتشره اخير صحت نداشته است و تکذيب می شود.»

اين فرمانده سپاه از رسانه های جمهوری اسلامی ايران خواسته است تا درباره اخبار مربوط به فرماندهان و مسئولين سپاه «دقت و حساسيت بيشتری» به خرج دهند.

اظهارات عبدالنبی نمازی که عضو مجلس خبرگان رهبری نيز است، نخستين بار در سايت شخصی وی منتشر شد و سپس در رسانه های داخلی و خارجی فارسی زبان بازتاب گسترده ای پيدا کرد.

در این اظهارات  نماینده ولی فقیه در کاشان به نقل از فرمانده كل سپاه گفت که پس از ماجراهای مربوط به جریان انحرافی، وی به رهبری گفته است «اجازه بدهید مشایی را بگیریم تا كل غائله حل شود، اما آقای خامنه‌ای گفته است همه عوامل را دستگیر كنید، اما حساب احمدی‌نژاد را هم جدا كنید.»

منبع: فارس و رادیو فردا

پیشینه
آقا فرمودند همه عوامل را دستگیر كنید؛ اما حساب احمدی‌نژاد را جدا كنید

 


 
 

شیرین عبادی:
1390/3/11

شیرین عبادی درباره مرگ هاله سحابی می‌گوید: وقتی که حکومت عده‌ای از جیره‌خواران خودش را برای برهم زدن یک تشیع جنازه‌ی ساده می‌فرستد و چنین حوادثی اتفاق می‌افتد، این دیگر قتل غیرعمد نیست، این یک قتل عمد است.

خانم عبادی در گفتگو با دویچه ووله درگذشت هاله سحابی را ضایعه‌ای بزرگ برای جنبش دموکراسی‌خواهی ایران دانسته است.

شیرین عبادی این واقعه را «سند دیگری‌ بر خشونت حکومت جمهوری اسلامی و برگ دیگری‌ از دزدی‌های این حکومت» ارزیابی کرده است: «آنها نه تنها اموال بیت‌المال را می‌دزدند، بلکه مرده‌های مردم را هم می‌دزدند.»

خانم عبادی می‌گوید: «شادروان سحابی به وسیله‌ی خانواده و دوستانش می‌بایستی تشیع و تدفین می‌شد. اما لباس‌شخصی‌ها که در حقیقت مأمورین مخفی حکومتی هستند و فقط از وزارت اطلاعات و سپاه دستور می‌گیرند، اقدام به ربودن جسد می‌کنند و می‌خواهند آن را حتی بدون تشریفات مذهبی دفن کنند که مورد اعتراض پسر آقای سحابی قرار می‌گیرد و در این گیرودار هاله که شاهد این رفتار ناپسند و دزدیدن جنازه‌ی ارزشمند پدرش بود، معترض می‌شود، مورد حمله قرار می‌گیرد و در اثر حمله و عصبانیت ناشی از چنین برخوردی سکته می‌کند و در حقیقت شهید می‌شود.»

«من مهندس سحابی را می‌شناختم. آن بزرگ مرد فقط نگران ایران بود که مبادا ویران شود و این نگرانی را به خانواده‌اش هم منتقل کرده بود و آن‌ها نیز نگران آبادی ایران هستند. آن‌ها به‌هیچ‌وجه قصد شورش نداشتند و ندارند. این حکومت است که حتی از مرده‌ی افرادی مانند سحابی می‌ترسد. جنازه‌ها را می‌دزد. اجازه‌ی دفن مطابق شئون اسلامی نمی‌دهد. آن‌ها قصد شورش ندارند. این حکومت است که علیه مردم شوریده است.»

خانم عبادی در باره نقش سازمانهای حقوق بشری گفت: «خیلی طبیعی است که سازمان‌های حقوق بشری و فعالان حقوق بشر بایستی به شدت در مقابل این عمل، یعنی ضرب و شتم منجر به فوت هاله سحابی، واکنش نشان دهند و همچنین به رویه‌ای که در حکومت بتازگی باب شده است و آن دزدیدن جنازه‌هاست واکنش نشان دهند. قبل از آقای سحابی هم جنازه‌ی چند نفری که در اعتراضات به قتل رسیده بودند دزدیده شد. بنابراین علاوه بر دزدی‌هایی که حکومت می‌کند، این رقم دزدی را هم بایستی بر پرونده‌ی آن‌ها اضافه کرد، جنازه‌های مردم را هم می‌دزدند.»

خانم عبادی همچنین گفت که به ‌زودی گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر تعیین خواهد شد و تمامی این‌ها گزارش به کسی که باید این‌ها را بشنود، داده خواهد شد.

منبع: دویچه ووله

پیشینه
مرگ هاله سحابی بر اثر خشونت و ضربه ماموران بود
هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی دچار ایست قلبی شد و درگذشت


 
 

1348/10/11
این ویدئو، هاله سحابی، دختر عزت‌الله سحابی را در کنار پیکر پدرش در خانه نشان می‌دهد که توسط یکی از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک روی این وب‌سایت قرار گرفته است. (ویدیو از مردمک)

 
 

1390/3/11

به گفته برخی شاهدان عینی جسد خانم هاله سحابی در حال حاضر از اختیار خانواده او خارج شده است.

یک شاهد عینی به بی‌بی‌سی فارسی گفته که مأموران ابتدا به خانواده گفته بودند که جسد باید حتما امروز (چهارشنبه ۱۱ خرداد) در لواسان دفن شود، اما بعدا در صدور جواز دفن تأخیری پیش آمده است؛ با این حال مأموران تأکید دارند که جسد باید حتما امروز دفن شود.

يک شاهد عينی دیگر نیز به راديو فردا گفته است که ماموران امنيتی جمهوری اسلامی، آمبولانس حامل جنازه هاله سحابی  را به پزشکی قانونی کهريزک برده اند و دو فرزند هاله سحابی نيز در اين آمبولانس حضور داشته اند.

اين شاهد عينی افزود: ماموران امنيتی قول داده بودند که جنازه هاله سحابی را از منزلش در گیشا به لواسان منتقل کرده و اجازه می دهند دو ساعت جنازه وی در خانه پدريش باشد سپس آن را برای تدفين در طبقه دوم قبر پدرش حرکت خواهند داد.

وی همچنين گفت: يک اتوبوس همراه آمبولانس جنازه هاله سحابی از منزلشان در گيشا به سمت لواسان حرکت کرد، اما در ميان راه آمبولانس ناپديد شد.

این شاهد عینی اظهار داشت: براساس اظهارات ماموران امنيتی هم اينک جنازه هاله سحابی برای انجام مراحل قانونی به پزشکی قانونی کهريزک منتقل شده است.

شاهد عینی دیگری به بی بی سی اطلاع داد که مأموران از تمام کسانی که به منزل آقای سحابی در لواسان رفت و آمد می کنند، عکس می گیرند.

گزارش ها حاکی است که خانواده خانم سحابی تحت فشار هستند که مرگ او را مرگ "طبیعی" اعلام کنند.

پیش تر فریدون سحابی، عموی هاله سحابی، در مصاحبه با سایت جرس، علت درگذشت او را "ضربه به شکم و ریه و نهایتا ایست قلبی" عنوان کرده بود.

احمد منتظری، فرزند آیت الله حسینعلی منتظری نیز گفته است که مأمورانی که برای بردن جنازه آقای سحابی خشونت به خرج دادند، مسئول کشته شدن خانم سحابی بوده اند.

به گفته آقای منتظری، مأموران ابتدا هاله سحابی را هل داده و به زمین انداخته اند و بعد هم یکی از مأموران با آرنج خود به پهلوی او کوبیده و او را بیهوش کرده است.

هاله سحابی، عضو "شورای مادران صلح" و از محکومان سیاسی حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بود که بهمن ماه سال گذشته برای اجرای حکم دو سال حبس‌ خود، به زندان اوین فراخوانده شده بود.

پدر وی، عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی – مذهبی و از چهره های معروف منتقد حکومت در دوران قبل و بعد از انقلاب ایران، دیروز در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

منبع: جرس، بی‌بی‌سی و رادیو فردا

پیشینه
مرگ هاله سحابی بر اثر خشونت و ضربه ماموران بود
هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی دچار ایست قلبی شد و درگذشت
 


 
 

1348/10/11
عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی-مذهبی و از منتقدان حکومت ایران در دوران قبل و بعد از انقلاب، صبح روز سه شنبه، ۱۰ خرداد در سن ۸۱ سالگی درگذشت. آقای سحابی حدود ۱۵ سال از عمر خود را در زندان گذراند، هم قبل از انقلاب ۱۳۵۷ و هم بعد از آن. در این فیلم عزت الله سحابی درباره روشنفکری دینی، نزاع بین سنت و مدرنیته درباره دین، جریان مذهبی علیه جریان ملی و موارد دیگر سخن می گوید.

 
 

احمد منتظری و منصور سحابی:
1390/3/11

احمد منتظری و منصور سحابی اعلام کرده‌اند هاله سحابی بر اثر ضربات ماموران امنیتی جان باخته است.

هاله سحابی فرزند عزت‌الله سحابی صبح امروز چهارشنبه (۱۱ خرداد) در مراسم تشییع جنازه پدرش درگذشت.

احمد منتظری فرزند آیت‌الله حسینعلی منتظری که در این مراسم حضور داشته٬ گفته یکی از ماموران امنیتی با آرنج ضربه‌ای به هاله سحابی می‌زند که منجر به زمین خوردن وی می‌شود.

آقای منتظری برخورد ماموران با شرکت‌کنندگان در این مراسم را «بیش از پیش خشونت‌آمیز و هتاکانه» توصیف کرده است.

منصور سحابی برادر عزت‌الله سحابی نیز علت مرگ برادر‌زاده خود را «ضربه به شکم و سینه و ایست قلبی» عنوان کرده است.

آقای سحابی گفته که «ضرب و شتم در منتهای درجه صورت گرفت و در منتهای درجه سخت‌گیری، بی‌رحمی، بی‌معرفتی و نامردی صورت گرفت و بعد او {هاله سحابی} را به بیمارستان منتقل کردند.»

وی افزوده است: «یک نفر از نیرو‌های امنیتی که کاملا شناخته شده است٬ هاله خانم را زده و در عکس‌هایی که مردم گرفتند نشان داده شده است.»

سحابی اظهار داشته که «نیروی انتظامی در ضرب و شتم مردم به شدت دخالت داشت، آنهایی که دیدند هاله را چه طور زدند می‌گفتند که یک افسر نیروی انتظامی بوده و عده‌ای هم می‌گفتند اطلاعاتی بوده است.»

یک شاهد عینی هم به رادیو فردا گفته که «من، هاله و چند زن ديگر جلو راه می‌رفتيم تا راه برای جسد باز شود. يک باره يک نيروی امنيتی به سمت هاله آمد که عکس پدرش را در دست داشت. عکس را از دست هاله کشيد. فرياد کشيدم که صاحب عزاست، چکارش داری که هاله بر روی زمين افتاد.»

اين شاهد عينی افزوده است: «فکر می‌کردند صحنه‌سازی است. فرياد می‌کشيدند و لگد می‌زدند تا از جا بلند شويم و بلندش کنيم. به صورتش ضربه زديم، آب بر سر و صورتش پاشيديم، پزشکانی که در محل بودند تنفس مصنوعی دادند اما هاله به هوش نيامد، نفس نمی‌کشيد.»

آن گونه که شاهدان عينی کوچه گلستان در لواسان خبر می‌دهند، نيروهای امنيتی در اقدامی شتابزده، بدن نيمه جان هاله سحابی را در اتومبيلی انداختند و همراه همسرش به درمانگاه بردند و پيکر عزت‌الله سحابی را در آمبولانسی گذاشتند و به بهشت فاطميه انتقال دادند.

برخی منابع از تلاش نیروهای امنیتی برای دفن سریع و شبانه پیکر هاله سحابی خبر داده‌اند که این گزارش هنوز از سوی خانواده سحابی تائید نشده است.

این در حالی است که علیرضا جانه، مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری ادعا کرده «مرگ هاله سحابی به علت بیماری قلبی بوده و نیرو‌های امنیتی در مرگ وی دخالتی نداشته‌اند.»

منبع: رادیو فردا٬ ایسنا٬ جرس و (+)

پیشینه
هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی دچار ایست قلبی شد و درگذشت


 
 

شورای هماهنگی راه سبز امید:
1390/3/11

شورای هماهنگی راه سبز امید مردم را دعوت کرد ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر روز ۲۲ خرداد به «راهپیمایی سکوت» در پیاده‌روهای خیابان ولی‌عصر حد فاصل میدان ولی‌عصر تا میدان ونک بپیوندند.

مسیر این راهپیمایی از سمت شرق به بالا و از سمت غرب به پایین خواهد بود.

این شورا در آستانه بیست و دوم خرداد و فرارسیدن دومین سالگرد آغاز اعتراضات جنبش سبز، تاکید کرد: «سکوت مطلق در طول برگزاری راهپیمائی حاکم خواهد بود. به هیچ شعاری پاسخ داده نشود و از هر گونه اقدامی که به خشونت‌طلبان بهانه برای انجام اقدامات غیرقانونی و ضد انسانی می‌دهد خودداری شود و رأس ساعت ۸ همه متفرق شوند.»

بر اساس این بیانیه، راهپیمایان با لبان بسته، آزادی رهبران جنبش و زندانیان سیاسی، برگزاری انتخابات آزاد و اقدام موثر و فوری برای حل مسئله گرانی و بیکاری را فریاد خواهند زد.

این شورا با درخواست این که مردم «در ساعت ده همان شب بر روی بامها ندای اللهاکبر» سر بدهند از همراهان جنبش سبز خواسته که برای این دعوت دست به اطلاع رسانی گسترده زده و همه همت خود را برای هرچه پرشور برگزار شدن این راهپیمایی انجام دهند.

نویسندگان این بیانیه به «اقتدارگرایان حاکم» هشدار داده‌اند که برگزاری راهپیمایی مسالمت‌آمیز حقی بشری و منطبق با اصل ۲۷ قانون اساسی است و دولت مکلف به تضمین امنیت شهروندان شرکت‌کننده در آن است.

منبع: جرس


 
 

مجتبی ذوالنور٬ جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه:
1390/3/11

جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه گفته که هاشمی رفسنجانی در وقایع پس از انتخابات «مقابل نظام قرار گرفت» و امروز اظهارات وی در مورد ملامت «جریان انحرافی» مورد قبول نیست.

مجتبی ذوالنور در گفتگو با فارس، اظهار داشته که «جدایی جریان انحرافی از احمدی‌نژاد در حال حاضر سخت است اما زمانی می‌توان آن را باور كرد كه رأس جریان فتنه توسط احمدی‌نژاد كنار زده شود.»

جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه افزوده است: «نظام تمام تلاش خود را انجام داد كه خانه‌نشینی احمدی‌نژاد به انظار عمومی كشیده نشود و لذا قهر وی مخفی شد و مسئولان با خویشتن‌داری اظهار نظر نكردند.»

وی برای نخستین بار گفته که «در ۱۱ روزی كه احمدی‌نژاد در محل كار خود حاضر نبود، حدود ۲۰۰ نفر از شخصیت‌های نظام به صورت حضوری یا تلفنی ناصحانه و دلسوزانه با وی صحبت كردند.»

به گفته ذوالنور «رهبری، مراجع تقلید و دلسوزان انقلاب به صورت علنی و پنهانی درخصوص جریان انحرافی و شخص مشایی اظهار نظر كردند اما نوع نگاه فعلی رئیس جمهور با مشایی هماهنگی دارد و دلیل دلباختگی وی به مشایی نیز مشخص نیست.»

ذوالنور در توجیه حمایت خامنه‌ای از احمدی‌نژاد هم گفته است: «برخی می‌پرسند آیا حمایت‌های رهبری از دولت اشتباه نبود؟ كه جواب آن منفی است چرا كه میزان حال فعلی افراد است یك دولت تا زمانی كه خوب كار می‌كند باید به خوبی حمایت شود اما زمانی كه كج رفت باید جلوی آن را گرفت.»

منبع: فارس


 


 
 

در اثر حمله نیروهای مهاجم به مراسم تدفین پدرش:
1390/3/11

هاله سحابی صبح امروز چهارشنبه (۱۱ خرداد) در جریان مراسم تشییع پدرش عزت‌الله سحابی درگذشت.

سایت‌های «میزان خبر» و «جرس» اعلام کرده‌اند خانم سحابی بر اثر ضرب و جرح نیرو‌های امنیتی درگذشته است.

یک روزنامه‌نگار که در محل مراسم تدفین عزت‌الله سحابی حاضر بود، به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته که هاله سحابی پس از مداخله ماموران لباس شخصی و «در حالی که فضای مراسم بسیار متشنج بود و پس از اینکه ماموران جنازه پدرش را با خود بردند دچار حمله قلبی شد و به دنبال آن پس از اینکه به درمانگاه لواسان برده شد٬ درگذشت.»

این روزنامه‌نگار گفته که «هاله سحابی عکس پدرش را در دست گرفته بود که یک سری نیروهای لباس شخصی به وی حمله کردند که عکس را از او بگیرند. او سپس به سمت تابوت می‌رود اما او را با ضرب و شتم از جنازه دور می‌کنند و با خود می‌برند.»

فرشته قاضی از روزنامه نگاران مقیم آمریکا در صفحه فیسبوک خود نوشت که با پسر خانم سحابی صحبت کرده است: «الان با پسر او صحبت کردم و گفت: هاله تمام شد ایست قلبی کرد، موقعی که پیکر مهندس را بیرون آوردند ماموران جلوشان را گرفتند فضا متشنج بود خیلی اذیت کردند، جنازه را به زور کشیدند و بردند هاله بی هوش شد و بعد تمام.»

مراسم تشییع جنازه عزت‌الله سحابی صبح امروز با دخالت نیرو‌های امنیتی ناتمام ماند و ماموران پیکر سحابی را ربوده و دفن کردند.

گزارش شده که ماموران امنیتی گروهی از شرکت کنندگان در این مراسم را مورد ضرب و جرح قرار داده و بازداشت کرده‌اند.

سایت «جرس» گزارش کرده که «پیکر سحابی با آغاز درگیری ایجاد شده توسط ماموران فورا ربوده شد و لباس شخصی‌ها پیکر سحابی را به داخل قبرستان بردند و ورودی را بستند.»

به نوشته این سایت «ماموران می‌خواستند بدون اقامه نماز و به سرعت پیکر را تدفین کنند اما فرزند سحابی متوجه شده و به شدت اعتراض می‌کند.»

منبع: کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران و جرس و میزان خبر و فرشته قاضی


 
 

احمد وحیدی بولیوی را به مقصد تهران ترک کرد
1390/3/11

بولیوی به خاطر دعوت از احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران، از آرژانتین پوزش خواست و اطمینان داد که این مقام ایرانی تحت تعقیب بین‌المللی، فورا خاک بولیوی را ترک خواهد کرد.

به گزارش رویترز، وزیر خارجه بولیوی طی نامه‌ای به همتای آرژانتینی خود از سفر آقای وحیدی که به دعوت وزیر دفاع بولیوی انجام شد٬ «عمیقا عذرخواهی» کرده است.

دولت آرژانتین از کشور‌ها و نهادهای بین‌المللی خواستار بازداشت تعدادی از مقام‌های ایرانی متهم به ارتباط با پرونده انفجار «آمیا» شده است. احمد وحیدی یکی از متهمان این پرونده است که تحت تعقیب قرار دارد.

در نامه وزیر خارجه بولیوی از این «وضعیت اسفناک» و «حادثه ناگوار» عذرخواهی شده و گفته شده دولت این کشور گام‌های لازم را برای آن‌که «احمد وحیدی خاک بولیوی را به سرعت ترک کند» برداشته است.

به گزارش خبرگزاری‌ها، در پی اعتراض مقام‌های آرژانتین به انجام این سفر٬ آقای وحیدی سه‌شنبه شب بولیوی را به مقصد تهران ترک کرده است.

انفجار یک خودروی حامل بمب که در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ در مقابل یک مرکز یهودیان در بوئنوس آیرس رخ داد، منجر به کشته شدن ۸۵ نفر شد.

اگرچه ایران هر گونه دخالت در انفجارهای آرژانتین که منجر به کشته شدن ۱۱۴ نفر شد را رد کرده، اما دادگاه آرژانتین شماری از مقام‌های ایرانی را به دست داشتن در انفجار سال ۱۹۹۴ در مرکز یهودیان بوئنوس‌آیرس متهم کرده و اینترپل برای متهمان، از جمله احمد وحيدی، اخطاریه صادر کرده است.

منبع: رویترز و بی‌بی‌سی


 
 

1390/3/11

نمایندگان مجلس با رای مثبت به گزارش کمیسیون انرژی٬ تعیین نشدن سرپرست وزارت نفت از سوی احمدی‌نژاد را تخلف دانسته و این تخلف را برای پیگیری به قوه قضائیه ارجاع دادند.

به گزارش خبرگزاری مهر، گزارش کمیسیون انرژی مجلس روز چهارشنبه (۱۱ خرداد) با ۱۶۵ رای موافق، یک رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع از ۱۹۸ نماینده حاضر تائید و به قوه قضائیه ارجاع شده است.

این گزارش در راستای اجرای ماده ۲۳۳ آیین نامه داخلی مجلس است که بر اساس آن، در صورت رای مثبت مجلس به گزارش تخلفات، موارد تخلف برای پیگیری قضایی به قوه قضائیه ارجاع می‌شود.

کمیسیون انرژی مجلس در این گزارش تاکید کرده که رئیس دولت دهم باید هر چه سریع‌تر وزیر یا سرپرست وزارت نفت را مشخص کند.

در بخش دیگری از این گزارش آمده که سرپرستی وزارت نفت از سوی احمدی‌نژاد «غیرقانونی و عجولانه» بوده و دستورات صادر شده از سوی وی در مقام سرپرست «از مصادیق بارز دخل و تصرف غیر قانونی در اموال دولتی» است.

احمدی‌نژاد ماه گذشته مسعود میرکاظمی وزیر نفت را برکنار و خود سرپرستی وزارت نفت را برعهده گرفت که این اقدام با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شده است.

پیش‌تر ۱۱ نماینده مجلس با ارسال نامه‌ای خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس خواستار جلوگیری از ادامه قانون‌گریزی‌های احمدی‌نژاد شده‌اند.

منبع: خبرگزاری مهر


 
 

1390/3/11

نماینده هماهنگ‌کننده طرح حفاظت از تالاب‌های استان فارس وضعیت زیستگاه‌های این استان را در پی وقوع خشکسالی، بحرانی توصیف کرد.

علمدار علمداری در گفتگو با مهر گفت: «خشکسالی اثرات نامطلوبی بر روی زیستگاه‌های این استان داشته است.»

به گفته وی در سال‌هایی که تالاب‌های استان همچنان آبدار بود گاهی تعداد پرندگانی که به این تالاب‌ها مهاجرت می‌کردند بیش از یک میلیون پرنده ارزیابی می‌شد اما طی مدت اخیر این گونه نبوده است.

آن گونه که علمداری گفته در گذشته بیش از 60 گونه از پرندگان نادر از جمله فلامینگو، پلیکان پا خاکستری، اردک سرسفید و اردک مرمری و... که برخی از آنها نیز از گونه‌های نادر هستند به تالاب‌های استان فارس از جمله پریشان و بختگان مهاجرت می‌کردند که در مدت اخیر هیچ نوع پرنده‌ای در تالاب‌های فارس دیده نشده است.

نماینده هماهنگ‌کننده طرح حفاظت از تالابهای استان فارس تاکید کرد: «پرندگان مهاجر زمانی که به تالاب‌های استان فارس می‌آمدند گاهی لانه‌سازی کرده و جوجه‌آوری می‌کردند اما اکنون سه سال است که پرندگان مهاجر به این استان نمی‌آیند.»

وی با اعلام این که پرندگان نقش مهمی در کاهش آفات گیاهی، بارور کردن زیستگاه‌ها و توسعه گونه‌های گیاهی دارند گفت: «در صورتی‌که پرندگان به زیستگاه‌های استان مهاجرت نکنند حلقه‌ای از اکوسیتم طبیعی حذف می‌شود که البته در حال حاضر وضعیت زیستگاه‌های استان فارس بحرانی است و باید تدابیری در این خصوص اتخاذ شود.»

منبع: مهر
 


 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته