-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

Best of Balatarin for 06/21/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




به گزارش ۳ نسل به نقل از مهر، مسئولان دادگستری گلستان از بازگشایی پرونده جنایات علیه دو دختری که مورد آزاد و اذیت دسته جمعی قرار گرفته و یکی از آنها به قتل رسیده، در شعبات مختلف دادگستری این استان خبر دادند. مسئولان قضایی گلستان در نشست مطبوعاتی با اهالی رسانه به مناسبت هفته قوه قضاییه، پرده از جنایاتی برداشتند که علیه یک پزشک زن و یک دختر در یک منطقه روستایی و یکی از شهرهای استان رخ داده است.
با ۱۳۷ امتیاز و ۴۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در دومین سالگرد کشته شدن ندا آقا سلطان و در حین برگزاری مراسم یاد بود سالگشت کشته شدن وی ماموران امنیتی پدر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان که برای حضور در مراسم بزرگداشت ندا ساعتی پیش بر سر مزار دخترش حاضر شد، در گفت و گویی با صدای آمریکا عنوان نموده که ماموران امنیتی او را از گریه کردن بر سر مزار ندا، منع کرده اند و نیروهای انتظامی با پدر ندا درگیری فیزیکی پیدا کرده اند. در این فیلم مادر ندا حادثه امرو را شرح می دهد:
با ۱۳۳ امتیاز و ۱۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


زنده ام که شادی شهریاری را روایت کنم ساعت حول یازده شب است. یکی از بچه ها زنگ می زند. گریه امانش نمی دهد. قطع می کند و دقایقی بعد تماس می گیرد. نگران، احوالش را می پرسم. روایتی می کند گریان که کمرم را می شکند. دوست همسرش از سر ناچاری و بی خوابگاهی و به رسم دانشجویی به پانسیونی در مشهد رحل می افکند تا ایام امتحاناتش سپری شود و در این مکان به فاجعه ای انسانی برمی خورد. بی درنگ به همه ی کسانی که چاره ساز می شمارد پیغام می دهد. از دخترکی چهارده ساله سخن می گوید که از نه سالگی مورد تجاوز پدرش قرار می گرفته و هفته ای است ناگزیر در این پانسیون سکونت گزیده است. شادی شهریاری با شکایت مادرخوانده اش به دادگاه می رود تا هر دو راز جنایتی را بازگو کنند که شش سالی می شود مدام اتفاق می افتد. دادگاه قضیه را به پزشکی قانونی ارجاع می دهد و پزشکی قانونی تایید می کند که دخترک بارها از ناحیه واژن و مقعد مورد تجاوز قرار گرفته است؛ به نحوی که پرده بکارت اصلاً در او شکل نمی گیرد. قاضی ابله پرونده به گمان سر به مهر گذاشتن چنین رویداد هولناکی و نیز توهم سرپوش گذاشتن بر فساد اجتماعی، دخترک را برحسب سنش فاقد صلاحیت طرح دعوی می شمارد و در رای نهایی به تاییدیه ی پزشکی قانونی ارجاع نمی دهد. پس از اتمام حجت دادگاه، پدر جری تر می شود و تصمیم به فروش دخترک می گیرد. ضعف جسمی شادی در نتیجه ی سوء تغذیه و بدرفتاری، چندان رغبتب در میان خریداران برنمی انگیزد و در راه بازگشت، مهدی شهریاری دخترک را به زیر اتوبوس شرکت واحد هل می دهد که جان سالم به در می برد. مهدی شهریاری، پدر شادی، وقاحت را به آن حد می رساند که در گفتگویی دوطرفه شرط بازگشت شادی به خانه را استمرار تطمیع خویش قرار می دهد....شادی که می گوید خون گریه می کنم، فشارم می افتد و به کمک آب قند سر پا می ایستم...می گوید که پدرش می گفته همه ی پدران با دخترانشان چنین سر و سری دارند. بزرگتر که می شود و با دوستانش در میان می گذارد که به ورطه ی چه رخداد هولناکی گرفتار آمده است...شبانه از خواب می پرد، خواب می بیند که پسری روی سینه اش نشسته و به او تجاوز می کند؛ کابوسی که هر شب بختک وار دست از سرش برنمی دارد... مسئول پانسیونش با درد از جیغ های گاه و بیگاه شبانه اش می گوید.... به زحمت از پشت تلفن قضیه را به هر کسی که می شناسم در میان می گذارم. همه می ترسند. برخی دخالت نهادهای مدنی را موجب حساسیت دادگاه می دانند و بعضی سعی دارند منصرفم کنند...سرم دارد می پُکد، چشم هایم سرخ شده و پلک هایم به رسم مطالع ی شبانه –بی هیچ مطالعه ای- پُف کرده اند... از خانواده اش سراغ می گیرم. مادرش پس از تولد، او را رها کرده و عمویش با وجود آگاهی از موضوع کلاه دیوسی بر سر گذاشته است. عمه اش نیز برحسب وظیفه ای حداقلی او را به پانسیون سپرده است؛ بی آنکه حتی لیوان یا بشقابی به همراه داشته باشد...«پدرم مرا به اتوبوسی سپرد تا به عمویم در تهران تحویل دهد و به راننده به جای کرایه مرا پیشنهاد کرد و گفت هر کاری دلت می خواهد با او بکن...عمویم از ترمینال با 25 هزار تومان پول و تشر مرا پس فرستاد...»...زنان خیابانی ساکن پانسیون دل به حالش می سوزانند و خوراک و پوشاکش را بر عهده گرفته اند. نگهبان پانسیون پیرمرد خراسانی مهربانی است که با درد از وضعیت شادی با من سخن می گوید و مدارک پزشکی قانونی و رای دادگاه را نگه می دارد. پیشتر هر وقت لای روزنامه را باز می کردم، با تاسفی سطحی از کنار اخباری از این دست می گذشتم؛ چرا که خود، رو در رو چنین رویدادی را تجربه نکرده بودم. عمق فاجعه به حدی است که چند تن از دوستانی که همدم گفتگوهای شبانه ی من اند به گریه می افتند. حمید که روانشناسی است مطب دار، از دیروز هق هق گریه امانش را بریده است، احسان گاه و بیگاه بغضش می ترکد و ناصر کارش را به امان خدا رها کرده است. برای کمک به شادی حاضرم همه ی دستاوردها و امتیازاتی را که عمری برایشان زحمت کشیده ام فدا کنم؛ چرا که شادی را همه ی مادران، خواهران، همسران و دختران کشورم و بشریت می پندارم. بی تفاوتی در برابر جنایتی که بر شادی رفته است، بی تفاوتی در برابر ارزش هایی است که همه مان با هر جهتگیری فکری بدانها باور داریم...زنده ام که شادی شهریاری را روایت کنم... نام: شادی نام خانوادگی: شهریاری نام پدر: مهدی نام مادر: فهیمه ساکن: مشهد شغل عمو:مهندس شاغل به کار در یک شرکت کاشی سازی ..... گزارشی از وضعیت شادی دختر 14ساله مشهدی به نام غمین ترین نام ها: شادی روزگاری کودکان این سرزمین بهترین فرداها را انتظار می کشیدند و اما اینک. . . سخن از شادی است. دختر 14 ساله ای در مشهد که از 9 سالگی مورد تجاوز پدرش قرار می گیرد و اینک در شرف تکمیل فاجعه زند گی اش است. شادی به روایت خود با پدر و نامادری اش زندگی میکرده. مادرش سالها پیش، پیشتر از آنکه به یاد آورد، بدلیل اعتیاد شدید پدر و بدرفتاریهایش، خانه و دختر را رها می کند. شادی محروم از مهر مادر، از نه سالگی مداوماً مورد شکنجه و آزار شدید جنسی پدر قرار می گیرد. شادی اینک در پانسیونی در شهر مشهد در شرایطی به غایت سخت و دهشتناک روزگار می گذراند، میان دخترانی که سالها از او بزرگتر اند. پدر معتاد به شیشه، دختر را مورد تعرض جنسی قرار می داده است، و با تلقین اینکه همه پدران اینکار را با دختران خود می کنند، مانع از افشای تلخی این حادثه تکان دهنده می شود. نامادری شادی، اما تکیده از فاجعه، افشای راز می کند تا شاید شادی، راهی به رهایی یابد. علیرغم واقعیات غیر قابل کتمان اما، دادگاهی در مشهد با چشم بستن بر ابعاد فاجعه ای انسانی، تنها حکم به گرفتن تعهدی از پدر می کند تا شاید پدر را از فاجعه ای که مداوماً رخ می دهد، بازدارد! دخترک حتی متهم به خیال پردازی و دروغ گویی می گردد. تنها به استناد آزمونی تا بدان حد طولانی و فرسایشی که شادی در طول آزمون خوابش میبرد! بناچار فردی در کنار شادی می نشیند تا به دخترک کمک کند، پاسخ انبوه سوالات گنگ و عجیب را بدهد. پاسخی که در نهایت ادله قاضی شد برای خیال پرداز معرفی کردن شادی! فاجعه اما ادامه داشت. . . پدر معتاد به شیشه، قصد فروش دختر را می کند. نحیفی و نزاری شادی اما سودای هیچ خریداری را بر نمی انگیزاند. پندار جنون و شهوت پدر اما سیری نداشت... قصد جان اینبار در ذهن تباهی ها مجال می یابد. زمانیکه پدر برای خلاصی از شادی و شاید عذاب خویش، او را به زیر اتوبوسی هل میدهد. شادی، اما نمرد. . . ماند، تا روح و جسم رنجورش، هتک بیشتری را تحمل کنند. نامادری به رقت آمده از وضعیت موجود دست به دامان بهزیستی و خانواده پدری می شود. جواب بهزیستی اما ساده بود و کوتاه: «نه! پدر و مادرش زنده اند، جایی و پولی برای کودکان بد سرپرست نداریم!!!». و خانواده پدر: عمه و عمو دامان خویش برچیدند که مبادا لکه ننگی دامانشان را بیالاید. دخترک توسط پدر با اتوبوسی و در اختیار راننده!!! راهی تهران می شود. عمویش اما تنها با 25 هزار تومان او را دوباره همان صبح به مشهد بازمی گرداند. شادی تلخ ترین نامی که برایش می توانست انتخاب شود شد. روزگاری بهترین فرداها را کودکانمان انتظار می کشیدند. این روزها اما تنها هول تنهایی و هیولای آزار جنسی خلوت شبش را پر می کند. پندار رهایی شادی را، نوری بر دل تابانده و استواری بر پاهایش بخشانده. صدای لرزان دختر آخرین امیدها را می کاود. چشم به آسمان دوخته، امیدی در قلب و دل، شادی را آیا به فرداها می رساند؟!! از هر انسانی و هر نهاد بخششگری طلب کمک داریم گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز
با ۱۲۲ امتیاز و ۳۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تجاوز را امری نكوهيده ميدانم اما تاكنون ده ها دختر را با وعده ی ازدواج …..! سكس با زن شوهردار را كاری كثيف ميدانم اما چه كنم كه زن همسايه مون زيباست! با صيغه مخالفم اما محض رضای خدا ماهی دو سه زن بدبخت و بيچاره را صيغه ميكنم! دزدی را امری زشت و ناپسند ميدانم اما چه كنم كه اين چندر غاز حقوق، كفاف زندگی را نميدهد! آدم دروغگو را تحمل نميكنم اما اما يه روده راست تو شكمم نيست! از مردای بددل خوشم نمياد اما خودم كم مونده به همسرم جي پی اس وصل كنم! از آدم های رشوه گير متنفرم اما خودم چپ و راست خلق الله! را سر كيسه ميكنم! از كسانی كه از موقعيت شغلی شون سوء استفاده می كنند بيزارم اما تا زن مستاجرمون باهام رفيق نشد قرار دادشون رو تمديد نكردم! رابطه دختر و پسر را خالی از اشكال ميدانم البته تا زمانی كه كسی سر وقت دختر خودم نياد! از تملق و چاپلوسی بدم مياد اما واسه دو هزار تومان حقوق بيشتر، زيرآب عالم و آدم را ميزنم! اينترنت و ماهواره را مخل بنيان خانواده ميدانم اما خودم ماهی چهل گيگ فيلم پورن دانلود ميكنم و از مشتريان پر و پا قرص ايكس ايكس ال هستم! جمهوری اسلامی را ناقض آزادی معرفی ميكنم اما خوب ميدونم كه اين نظام واسه من ايده آل ترين نظام دنياست! جلوی در و همسايه از مضرات مشروب خوری ميگويم حال آن كه شيوازی تگری در يخچال، مرا به سوی خود فرا ميخواند! سقط جنين را خلاف مشيت الهی ميدانم اما خدا وكيلی، الله! جواب پدر فاطی خانم را ميدهد!؟
با ۱۲۲ امتیاز و ۲۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


عماد الدین باقی فعال حقوق بشر که در ایران در زندان به سر می برد آزاد شده است. محمد صالح نیکبخت وکیل آقای باقی در روز دوشنبه ۳۰ خرداد به به بی بی سی گفت که موکل وی آزاد شده است. آقای نیکبخت در پاسخ به این پرسش که آیا موکل وی به مرخصی آمده یا کلا آزاد شده است، گفت که آقای باقی به طور کامل آزاد شده است. آقای باقی آخرین بار در آذر ماه سال ۱۳۸۹ به زندان رفت. آقای باقی در شمار زندانیانی بود که در اعتراض به نحوه مرگ هاله سحابی فعال ملی مذهبی در زندان اوین در اعتصاب غذا به سر می برد. سازمان عفو بین الملل و نهاد های دیگر حقوق بشری در ایران و جهان خواهان آزادی آقای باقی شده بودند.
با ۱۱۸ امتیاز و ۱۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در این گزارش تصویری که قدم به قدم گرفته شده است مشاهده خواهید کرد که بسیجیان چگونه معترضان را مورد اصابت گلوله قرار میدهند
با ۱۱۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


نخواب آروم گل بی خار و بی کینه ..... نمی بینی نشسته گوله تو سینه ..... آخه بارون که نیست رگبار باروته ...... سزای عاشقای خوب ما اینه
با ۹۵ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مسئولان دادگستری استان گلستان از رسیدگی به دو پرونده آزار و اذیت دو دختر که یکی از آنها به قتل رسیده، خبر داده اند. به گزارش خبرگزاری مهر مسئولان قضایی گلستان در نشست مطبوعاتی به مناسبت هفته قوه قضائیه اعلام کردند که در یکی از این پرونده ها پزشک جوانی که در یکی از روستای استان گلستان کار می کرد، به بهانه دریافت خدمات درمانی، از سوی چهار مرد مورد تعرض قرار گرفته است. در پرونده دیگری نیز دختری جوان در یکی از شهرهای استان گلستان ربوده شده و پس از آزار و اذیت در جنگلهای منطقه به قتل رسیده است.
با ۹۰ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بحث بر سر حجاب نیست، بحث بر سر این است که به هر حال زیر هر لباس زنانه یک زن وجود دارد و همین تحریک کننده است. ما به کلیه خواهران هشدار می دهیم که اگر واقعا زن هستند، نباید کاری کنند که کسی به آنها تجاوز کند. بطور کلی عامل شکنجه و کشتار و زندانی شدن و تجاوز به زنان از نظر شما چیست؟ نماینده عدالت: از نظر ما دو گروه اصلی عامل حوادث اخیر هستند، یکی زنان و دوم مردان. اگر این دو گروه در خانه باشند و مخالف نظام نباشند و با چیزی مخالفت نکنند، یا مهمانی نروند و حجاب شان را در حمام هم رعایت کنند، مطمئنا چنین وقایعی پیش نمی آید. البته وقتی در خانه هستند، سعی کنند به ماهواره نگاه نکنند و وارد اینترنت نشوند و کلا بمیرند تا ما آنها را نکشیم.(ابراهیم نبوی)
با ۸۹ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


مهربانم، خودت هم خوب میدانی‌ که در این دو سال لحظه‌ای فراموشتان نکردیم. شاید برای مدتی همه راه‌ها را سد کرده باشند ولی برای بازپس‌گرفتنِ حق‌تان این سدِ سیاه را از میان برخواهیم داشت. تَرَک‌های روی سد را می‌‌بینی‌؟ می‌‌بینی‌ که چگونه از درون خرد شده و می‌‌لرزد؟ می‌‌بینی‌ که در حال سقوط است؟ می‌‌بینی‌ که دژخیمان چگونه به جان یکدیگر افتاده‌اند؟ اینها همه حاصل تلاش میلیون‌ها نفر از خواهران و برادران توست که قول داده بودند ساکت ننشینند و رای و حق شما را پس بگیرند، حتّی اگر مانند محمد‌ها و صانع‌ها در راه انجام قولی‌ که داده بودند از جان خود گذشته باشند.
با ۸۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مادر ندا ماموران انتظامی حتی اجازه نمیدهند سر قبر دخترم گریه کنم به عنوان مادر باید چی‌ کار کنم
با ۸۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همزمان با دومین سالگرد کشته شدن ندا آقاسلطان، که در جریان اعتراض ها به نتیجه انتخابات ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ در محله امیر آباد تهران به ضرب گلوله کشته شد، خانواده ندا آقا سلطان می گویند به دلیل عدم اطمینان از امنیت مراسم، از برگزاری مراسم یادبود برای ندا صرف نظر می کنند. هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان که برای حضور در مراسم بزرگداشت ندا ساعتی پیش بر سر مزار دخترش حاضر شد، در گفت و گویی با صدای آمریکا عنوان نموده که ماموران امنیتی او را از گریه کردن بر سر مزار ندا، منع کرده اند و نیروهای انتظامی با پدر ندا درگیری فیزیکی پیدا کرده اند
با ۸۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بدون شرح
با ۸۰ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


عمادالدین باقی، یکی از 12 آزاده در بند اوین که در اعتراض به شهادت هدی صابر و هاله سحابی اعتصاب غذا کرده بودند، امروز آزاد شد.(به نقل از صفحه فیس بوک حسین نورانی) تکمیلی : با آزادی عماد باقی، مهدی اقبال از اعضای جبهه مشارکت به صف اعتصابیون پیوست. البته مهدی از همان روز اول با بقیه اعتصاب کنندگان اعتصاب کرده بود که به خاطر وضعیت خانوادگی و پرهیز از فشار به آنها مانع از انتشارش شده بود ولی حالا با آزادی باقی نام مهدی هم آمد.
با ۷۹ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مریم رجوی رئیس فرقه تروریستی مجاهدین خلق طی پیامی برای مردم ایران اعلام کرد که طرفدار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل است. این در حالی اعلام شده است که دولت احمدی نژاد با استفاده از بازیهای نمایشی سعی دارد چنان نشان بدهد که گویا دست گروههایی مثل مجاهدین خلق در جنبش سبز مردم ایران دیده می شود و با استفاده از همین اتهام فرزندان بیگناه مردم را زیر فشار و شکنجه گذاشته است. خانم رجوی! پرونده فرقه مجاهدین خلق نزد مردم ایران سیاه تر از آن است که نیازی به کمک شما داشته باشد. شما اگر بلدید کسی را نجات بدهید یا راه حلی پیدا کنید، برای رهبر خودتان یک جایی پیدا کنید که بتواند به زندگی اش ادامه دهد. مردم ایران فراموش نکرده اند که شما و گروه تان سه سال با سوء استفاده از عواطف نوجوانان ایرانی آنها را به ترور واداشتید و در مقابل گلوله تنها گذاشتید. مردم ایران فراموش نکردند که شما و مسعود رجوی در خرداد 60 با یک اشتباه محاسباتی هزاران جوان را به کشتن دادید و در سخت ترین روزهای زندگی این ملت و در روزهایی که مردم توسط حکومت عراق کشته می شدند، در کنار دشمنان ملت قرار گرفتید و هزاران ایرانی کرد و فارس را در جنگ کشتید. مردم ایران شما را قاتل جوانان ایرانی می دانند، شما بسیاری از جوانان بیگناه را اشتباها ترور کردید و افرادی را صرفا به دلیل اینکه شبیه شما فکر نمی کردند یا شبیه افرادی دیگر بودند کشتید. شما اعضای تسویه شده تان را در شرایطی که می دانستید که احتمال مرگ آنان بالای نود درصد است به جنگ در مقابل مردم ایران فرستادید و صدها نفر قربانی تسویه حساب های درون گروهی شما شدند، فقط بخاطر اینکه خداوندی و ولایت و هاله قدسی مسعود رجوی را انکار کرده بودند. خانم رجوی! مردم ما نیک می دانند که شما و فرقه شما هیچ فرقی با احمدی نژاد ندارید. ولایتی که شما برای رجوی قائلید بسیار دیکتاتورمنشانه تر از ولایت فقیه موجود است و شیوه برخوردتان با مخالفان هزار بار بدتر از همین حکومت جمهوری اسلامی است. شما حتی برای دختران عضو تشکیلات تان همان آزادی موجود در خیابان های ایران را هم نمی دهید. شما از چه چیز دفاع می کنید؟ از آزادی ای که به آن اعتقاد ندارید؟ از دموکراسی که بویی از آن نبردید؟ از آزادی حجاب برای زنان که اگر زنی از اعضای تشکیلات تان کوچکترین شکی به این بکند، به بدترین مجازات ها محکومش می کنید؟ از انتخاباتی دفاع می کنید که به آن هیچ اعتقادی ندارید؟ چه کسی دیده است که شما جز با زبان تانک و گلوله و نارنجک حرف بزنید؟ به همین دلیل به عنوان یک روشنفکر ایرانی از شما می خواهم ساکت باشید و در امور داخلی ایران دخالت نکنید. خانم رجوی! اگر احمدی نژاد بخاطر بلاهتش فکر می کند هاله نور دیده است، مسعود رجوی بیست سال است که با هاله تقدس زندگی می کند. اگر احمدی نژاد آبروی ایران را برده است، شما که با ملت ایران و در کنار دشمنان ایران جنگیدید
با ۷۹ امتیاز و ۲۹ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


اعتصاب غذای مظلومانه دوازده قهرمان بزرگ ملت ایران نشانه دیگری است که عدم وجود راههای طبیعی برای احقاق حقوق انسان ها در ایران را اثبات می کند . امروز گروهی از فرزندان دربند ملت ما که از زندان بزرگی به پهنای ایران عزیز به محیط پرشرافت زندانهای سیاسی منتقل شده اند برای آن که توجه جهانیان را به آنچه در حکومت اراذل و اوباش می گذرد جلب نمایند عزیز ترین سرمایه خویش را بیش از پیش به خطر انداخته اند تا ندای مظلومیت ملت ایران به گوش همه ازادگان در سراسر گیتی برسد . بر ما که هم سرنوشت آن بزرگان هستیم و خفقان تحمیل شده بر ملت را با گوشت وپوست خود احساس می کنیم فرض است که فریاد فرزندان از جان گذشته ملت ایران را پژواک باشیم و اجازه ندهیم آنچه موجب اعتصاب غذای اسرای مظلوممان شده ، در میان هیاهو های مربوط به جنگ قدرت حاکمان ، مخفی بماند
با ۷۸ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


طلاق ها به خاطر بدحجابی و انتشار سی دی مستهجن است
با ۷۷ امتیاز و ۲۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پیام مازیار بهاری در حمایت از 12 اعتصاب کننده - رسانه شمائید
با ۶۸ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


روز29خرداد سالگردخلع يد ازنفت به رهبري دكتر مصدق خلع يد از شركت غاصب نفت ايران و انگليس توسط دكتر محمد مصدق پيشواي فقيد نهضت ملي ايران صورت گرفت
با ۶۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


عماد‌الدین باقی روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر که برای سپری کردن دوران محکومیت خود در زندان اوین به‌سر می‌برد ظهر روز دوشنبه آزاد شده است. به گزارش آینده، آزادی آقای باقی در شرایطی انجام شد که مشخص نشده وی به‌دلیل اتمام دوران محکومیتش آزاد شده یا به مرخصی آمده است.
با ۶۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مریم شربتدار قدس در نامه ای به همسرش فیض الله عرب سرخی که از روز گذشته همراه با ۱۱ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ در اعتراض به شهادت هدی صابر نوشت: به اعتصاب غذایت ادامه بده و بگذار تمام دنیا بدانند اینجا کجاست. اگر تا کنون از همه ی آزادگانی که دست به اعتصاب غذا می زدند درخواست می کردم ادامه ندهند اینک برای این کار بزرگ بر تو آفرین گفته و می خواهم ادامه دهی تا زمانی که دیگر شاهد به بند کشیده شدن هیچ اندیشه ای نباشیم.
با ۶۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز یکشنبه ۲۹ خرداد ماه محمد مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج ۲ زندانی سیاسی که در هیجدهمین روز اعتصاب غذا بسر می برند را احضار نمود و آنها را تهدید به دچار شدن به سرنوشت شهید راه آزادی مردم ایران رضا هدی صابر نمود. محمد مردانی با لحنی تهدید آمیز و غیر انسانی خطاب به زندانیان سیاسی اعتصاب غذا کننده گفت:«ما هیچ کاری نمی کنیم، آقای صابر که اعتصاب غذا کرد و مرد ،چه کار توانستند بکنند، اگر هم بمیرید هیچ مشکلی نیست و هیچ کس نمی تواند کاری انجام دهد». مردانی با تهدید زندانیان سیاسی به حذف فیزیکی نیات پلید خود را نسبت به آنها بیان نمود. وضعیت زندانیان سیاسی انور خضری و کامران شیخی که در هیجدهمین روز اعتصاب غذا در بند ۶ زندان گوهردشت کرج بسر می برند در شرایط وخیمی قرار دارند. آنها از ضعف شدید،سر درد،سرگیجه،کاهش بینایی و سایر عوارض در رنج هستند. در صورت ادامه یافتن اعتصاب غذا و عدم رسیدگی به خواسته های به حق آنها جان این ۲ زندانی سیاسی در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. زندنیان سیاسی اعتصاب غذا کننده خواستار انتقال خود به بند زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج هستند و پایان دادن به شرایط قرون وسطایی و غیر انسانی حاکم بر زندان هستند.
با ۶۱ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عماد الدین باقی كه برای سپری كردن دوران محكومیت خود در زندان اوین بسر می برد ظهر امروز آزاد شد. به گزارش خبرنگار آینده آزادی باقی در شرایطی انجام شد كه مشخص نشده وی بدلیل اتمام دوران محكومیتش آزاد شده یا به مرخصی آمده است.
با ۵۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس: در سومین روز از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و همزمان با ملاقات کابینی، خانواده ها از روحیه بالا و استقامت این زندانیان سیاسی خبر می دهند. به گزارش رسیده به جرس، بر اساس گفته خانواده زندانیان سیاسی، بهزادیان نژاد، باقی، مظفر، عرب سرخی، قدیانی، بهآور، اسدی زید آبادی، دلیر ثانی، داوری، مومنی، احمدی امویی و مقیسه که در اعتراض به شهادت هاله سحابی و هدی صابر اعتصاب غذای نامحدود خود را از بیست و هشت خرداد ماه شروع کرده اند، با روحیه بالا و مقاوم بر سر آرمان خود ایستادگی می کنند. با وجودی که تاکنون سازمانهای سیاسی از این زندانیان درخواست کرده اند به اعتصاب خود پایان دهند، آنان قصد دارند تا تحقق خواسته های خود به این اعتصاب غذا ادامه دهند. بیماری و کهولت سن برخی از این زندانیان سیاسی موجب نگرانی خانواده ها شده است که بر اساس گفته شاهدان عینی حال آنان در حال حاضر مساعد است و آنان قصد دارند با استقامت بر اهداف خود، صدای مظلومیت دو زندانی سیاسی هاله سحابی و هدی صابر را که مظلومانه به شهادت رسیدند به جهانیان اعلام کنند. سایت کلمه نیز خبر داد که خانواده هدی صابر که هفته گذشته در اثر اعتصاب غذا و عدم ارایه خدمات پزشکی به شهادت رسید، امروز دوشنبه با حضور در سالن ملاقات زندان اوین، از نماینده سازمان زندانها خواستند که بگذارند آنها با ۱۲زندانی اعتصاب کننده زندان اوین دیدار کنند و از آنها بخواهند به اعتصاب غذای خود پایان دهند. گفتنی است، کمپین هر ایرانی یک صدا، در اطلاعیه آغاز به کار خود اعلام کرد: "روزهایی را از سر می‌گذرانیم که رهبران جنبش مردم ایران را ماه‌هاست به بند کشیده‌‌اند و نگذاشته‌‌اند کوچکترین صدایی از آن‌ها به مردم برسد. روزهایی که مردم موظفند برای ادامه‌ی حیات مبارزه روی پای خود بایستند و به هیچ نیرو و فرماندهی متکی نباشند. روزگاری را می‌گذرانیم که در آن ارزشمندترین و شریف‌ترین‌ها به وحشیانه‌ترین صور موجود در روز روشن در خیابان و یا در بهداری‌ زندان مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند و به قتل می‌رسند." این کمپین بر این باور است که امروز هر ایرانی یک صداست. مبارزه را این بار با بلند کردن صدای خود در حمایت از دوازده زندانی سیاسی دربند زندگی خواهیم کرد.
با ۵۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


ندای سبز آزادی - عمادالدین باقی روزنامه نگار و رئیس کمیته دفاع از حقوق زندانیان، پس از گذراندن 18 ماه حبس صبح امروز دوشنبه 30 خرداد ماه، از زندان اوین آزاد شد. آزادی این فعال پر آوازه حقوق بشر از زندان اوین در شرایطی صورت می گیرد که او در روز دوشنبه هفتم دیماه، فردای عاشورای خشونت بار بازداشت شد. به گفته همسر وی، عمادالدین باقی بوسیله حکم موهومی که به امضای دادستان وقت تهران رسیده بود ( به تاریخ روز فوت آیت‌الله منتظری )و با عنوان پیشگیری از حوادث پس از فوت آیت الله منتظری، بازداشت شد.
با ۵۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عماد الدین باقی، روزنامه‌نگار و از مدافعان حقوق بشر درایران كه برای سپری كردن دوران محكومیت خود در زندان اوین بسر می‌برد ظهر روز دوشنبه (۳۰ خرداد / ۲۰ ژوئن) آزاد شد. هنوز معلوم نیست که باقی به مرخصی آمده یا به دلیل اتمام دوران محکومیتش آزاد شده است.
با ۵۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گروه سياسی: اعتصاب غذای نامحدود ۱۲ زندانی سياسی بند ۳۵۰ زندان اوين در اعتراض به جانباختن هدی صابر و هاله سحابی وارد سومين روز خود شد. زندانيان اعتصاب کننده اوين در بيانيه ای که به اين مناسبت نوشتند ،اعلام کردند ضمن گراميداشت ياد همه شهدای راه ميهن و آزادی و هم زمان با روزهای گراميداشت شهدای جنبش از ندا تا هاله و از سهراب تا صابر، اعتصاب غذای خود را آغاز می کنند. منابع موثق به کلمه گفته اند که اقدام اين دوازده نفر برای آغاز اعتصاب غذا مبتنی بر تصميمی مستقل بوده است و آنها ديگر همبندان خود را برای شرکت در اين اقدام دعوت نکرده و يا به اقدامات مشابه فرا نخوانده اند و حتی به ديگر زندانيان توصيه کرده اند که وارد اعتصاب غذا نشوند. آنها از اين طريق خواسته اند که با افزايش تعداد اعتصاب کنندگان، هزينه و فشارها بر زندانيان اين بند بيشتر نشود.
با ۵۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دومین سالروز گلهای پر پر شده سرزمینی که ندای ازادی خواهی سر دادند،سرزمینی که پیر،جوان،مرد و زن،کوچک و بزرگ در ان به بهانه پس گرفتن رای دزدیه خود به خیابانها ریختند و فریاد اعتراض سر دادند اما مانند همیشه سرکوب شدند و اینبار دولت کودتای احمدی نژاد و رهبر مذهبی ان سید علی خامنه ای و تمامی سرداران و پاسداران وابسته به بیت رهبری، جوابشان را با گلوله دادند و خونشان را نقش خاک این سرزمین کردند تا یکبار دیگر شاهد کشتار بی رحمانه هموطنانمان توسط رژیم جمهوری جهل و جنایت باشیم.رژیمی که 32 سال است خون جوانان این مرز و بوم را چه در داخل و چه در خارج از کشور بر کف زمین ریخته است وهزاران نفر از معترضان را دستگیر و روانه زندان و از کشتار و شکنجه و تجاوز مرد و زن در زندانها یک لحظه عقب نشینی نکرده است که نمونه بارز ان را در زندان کهریزک شاهد بودیم
با ۵۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مصاحبه روز با خانواده های جان باختگان ۳۰ خرداد/ خانواده های جان باختگان ۳۰ خرداد ۸۸ که پس از سخنرانی آیت الله خامنه ای مورد هدف گلوله قرار گرفتند و جان باختند به "روز" گفته اند که با گذشت دو سال، شکایات آنها برای معرفی قاتلان فرزندانشان مسکوت مانده است. در روز ۲۵ خرداد و در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز و میلیونی مردم، دهها تن از معترضان هدف گلوله های نظامیان قرار گرفته و کشته شدند اما بعد از سخنان رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه ۲۹ خرداد، تعداد دیگری توسط نیروهای حکومتی هدف گلوله قرار گرفتند و یا بر اثر ضربات باتوم جان باختند. آیت الله خامنه ای در این سخنرانی، تقلب در انتخابات را رسما رد کرد و رهبران معترضان را مسئول خون کسانی که بعد از انتخابات کشته شده بودند، دانست. او گفت که "اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خون ها و خشونت ها و هرج و مرج ها، آنهایند." اکنون خانواده های ندا آقا سلطان، فاطمه سمسارپور، اشکان سهرابی، بهزاد مهاجر، سجاد سبزعلی پور و عباس دیسناد به "روز" گفته اند که در دومین سالگرد جان باختن فرزندانشان، شکایات آنها نتیجه ای نداشته. آنها گفته اند که امروز مراسمی برگزار نمی کنند و تنها به حضور بر مزار این جان باختگان بسنده خواهند کرد. اما این اسامی همه جان باختگان روز ۳۰ خرداد نیست؛ به دلیل فشارهای امنیتی، تعدادی از خانواده ها تاکنون از اعلام نام فرزندان خود پرهیز کرده اند وهنوز آمار دقیقی از شهدای این روز وجود ندارد. روزی که ندا جهانی شد ندا آقا سلطان دقیقا روز بعد از سخنان آیت الله خامنه ای کشته شد. ویدئوی جان باختن این دختر جوان را جهانیان به نظاره نشستند و او به نمادی از جنبش اعتراضی مردم ایران تبدیل شد. فیلم لحظه جان باختن او در جریان سرکوب اعتراضات مردم ایران، به نوشته تایم، به عنوان پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت ثبت شد؛ لحظه ای که چشم های بازش در واپسین لحظه زندگی، چشم های جهانیان را به وقایع ایران گشود. هاجر رستمی مطلق، مادر ندا در مصاحبه با "روز" از مردم میخواهد در سالگرد جان باختن ندا دو غنچه رز به یاد او پرپر کنند و در آب بریزند. او می گوید: مراسم خاصی نداریم، تنها با بستگان به مزار ندا خواهیم رفت. امسال خیلی از مردمی که به مالطف دارند در این مورد پرسیدندو من به همه گفتم دو سال از شهادت ندا گذشته، هرجایی که هستید اگر دوست دارید دو غنچه گل رز به یاد ندایی که نشکفته پرپر شد، پرپر کنید و در آب بریزید. ندا خیلی آب دوست داشت عاشق دریا بود و ساحل دریا و رودخانه را بسیار دوست داشت و... از مادر ندا درباره سرانجام شکایت شان می پرسم، می گوید: هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم. نه پرونده را مختومه کرده اند و نه خبر دیگری است. او می افزاید: قاضی شهریاری، بازپرس پرونده به ما گفته بود منتظر باشید برای بازسازی صحنه قتل ندا خبرتان کنیم اما ماههاست منتظریم و هیچ خبری نیست. انتظاری هم ندارم به جایی برسیم و تحولی در پرونده ایجاد شود چون میدانیم که رسیدگی نمی کنند. دوسال پی گیری کردیم به نتیجه ای نرسیدیم.پرونده بعد از دو سال به دادگاه هم نرفته و هنوز در بازپرسی و دست آقای شهریاری است. خانم رستمی مطلق سپس با تاکید بر اینکه "ما با صبر و امید زنده ایم" می گوید: من دو سال است که با چشم های باز ندا زندگی میکنم، نگاه معصوم ندا دو سال است تمام وجود مرا می سوزاند اما دست ما جایی بند نیست و تنها به خدا سپرده ایم. نصف شب ها که از خواب می پرم و می بینم ندا نیست از خدا میخواهم انتقام ما مادران گرفته شود. مادر ندا پیش از این نیز از روند پی گیری هایش به "روز" گفته بود. گفتند لباس شخصی ها زده اند فاطمه سمسارپور اما روز ۳۰ خرداد به اتفاق فرزندش در مقابل منزل اش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. حسن میراسدالهی، همسر خانم سمسارپور نیز به "روز" می گوید که هیچ مراسمی برای دومین سالگرد جان باختن همسرش نخواهند داشت. او می گوید: روز جمعه به بابل رفتیم وهمراه خانواده فاطمه و خانواده خودم سر مزار فاطمه بودیم. اما متاسفانه برای اینکه مساله ای برای بچه ها پیش نیاید کارهای معمولی را که شایسته و در خور فاطمه است نمی توانم انجام دهم. از همسر خانم سمسارپور می پرسم شکایت شما به کجا کشید؟ او می گوید: در فرودین ماه به وکیل ما گفته بودند که پرونده را به دیوان عالی کشور فرستاده اند که این دیوان نظر دهد فاطمه را نیروهای نظامی کشته اند یا لباس شخصی ها. این دیوان هم نظر داده که لباس شخصی بوده اند و پرونده را فرستاده اند شعبه ۴ جنایی. آقای میراسدالهی می افزاید: در اصل هیچ کاری برای ما انجام نداده اند و دست ما هم جایی بند نیست. درباره وضعیت کاوه می پرسم که همراه با مادر خود مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، آقای میراسدالهی می گوید: کاوه الان مشکلی ندارد بعد از جراحی ها و... خوشبختانه کاوه برای ما ماند و متاسفانه فاطمه رفت. همسر فاطمه سمسارپور پیش از این به "روز" گفته بود که از خانواده انها خواسته اند دیه بگیرد اما انها مخالفت کرده و خواهان معرفی قاتل شده اند. او درباره پرونده شکایت فرزندش نیز گفته بود: در مورد پرونده کاوه از ما پرونده پزشکی او را خواستند؛ بردیم پزشکی قانونی اما به ما گفتند جراحات او ترمیم شده و نمی توانند اظهار نظری بکنند. رفتیم پیش دکتر دهخدا، پزشک پسرم. ایشان نظریه پزشکی شان را نوشتند و بردیم پزشکی قانونی و آنها هم مهر و موم و به دادگاه ارسال کردند. در دادگاه هم گفتند رسیدگی میکنیم اما تاکنون نه رسیدگی نشده و نه پاسخی نداده اند. با اینکه وکیل ما که برادر همسرم نیز هست خیلی پی گیر هست اماهیچ پاسخی نمیدهند. پرونده را مختومه کردند عباس دیسناد نیزروز ۳۰ خرداد در خیابان کارون بر اثر ضربه باتوم ماموران، دچار خونریزی مغزی شد و سه روز بعد در بیمارستان جان باخت. مریم خانی، همسر آقای دیسناد در مصاحبه با "روز" می گوید پرونده شکایت خانواده او را مختومه کرده اند. خانم خانی توضیح میدهد: شکایت ما به هیچ کجا نرسید. آخرین حرفی که به ما زدند گفتند همسرم به دلیل هیجانات زیاد سکته قلبی کرده است. از همسر آقای دیسناد می پرسم اکنون که پرونده را مختومه کرده اند چه اقدامی صورت خواهید داد؟ او می گوید: با وکیل مان برای پی گیری مشورت کرده ایم و قصد داریم مجددا درخواست کنیم پرونده به جریان بیفتد. میخواهم با وکلای دیگر هم در این زمینه مشورت کنم و قطعا پی گیری خواهم کرد. خانم خانی همچنین می گوید:"همسرم در ۳۰ خرداد ضربه خورد و سوم تیر جان باخت و ما در همان روز سوم تیر در بهشت زهرا بر مزار همسرم مراسم خواهیم داشت". نامه دیه فرستادند اشکان سهرابی دیگر جانباخته ۳۰ خرداد ۸۸ است و مادرش به "روز" می گوید که امروز بر مزار فرزندش، دومین سالگرد او را برگزار خواهد کرد. زهرا نیک پیما می افزاید: مراسمی نداریم مردم خیلی سئوال کردند که چرا مراسم نمی گیرید اما گفتم که من نمی توانم بچه های مردم را به خطر بیندازم. پنج شنبه که سر خاک اشکان رفتیم خیلی شلوغ بود و کلی مامور ریخته بودند برای امروز دیگر نمی گویم چه ساعتی می رویم چون نمیخواهم مردم بیایند و مورد آزار قرار گیرند. اما هر کسی خواست می تواند به منزل ما بیاید و پذیرا خواهیم بود. از مادر اشکان نیز درباره سرانجام شکایت شان می پرسم؛می گوید: بعد از دو سال برای ما نامه فرستاده اند که بیایید دیه بگیرید. مگر من برای دیه رفته بودم؟ بارها گفته ام که من قاتل فرزندم را میخواهم. بگویید قاتل اشکان کی بود چرا زد؟ آیا تاوان یک رای اینقدر سنگین بود؟ بچه من تنها گناهش، رایی بود که داده بود. بعد از دوسال من هنوز نتوانسته ام این فاجعه را باور کنم، پسرم همه امید و آرزوی من بود و نمی توانم قاتل او را ببخشم و از خدا میخواهم عذاب وجدان حتی لحظه ای او را راحت نگذارد. او می افزاید: نامه دیه که امد دیگر نرفتم و مراجعه نکردم؛نمیدانم پرونده را مختومه کرده اند یا نه.اشکان من یک دانشجوی ۲۰ ساله بود مثل همه جوان ها پر از زندگی و شادی بود چرا این آرزو وشادی را از ما گرفتند؟ لااقل بگویند به چه گناهی بچه مرا کشتند؟ می گویند خون به ناحق ریخته دامان قاتلانش را می گیرد من منتظر چنین روزی هستم. خانم نیک پیما سپس خواهان آزادی زندانیان سیاسی می شود و می گوید: آرزو میکنم همه زندانیان سیاسی آزاد شوند و از خدا میخواهم به عنوان یک مادر داغ دیده که هیچ مادری چشم انتظار فرزندش نماند که من دو سال است چشم انتظار اشکانم هستم و مدام می پرسم گناه امیرجوادی فر ها، بهمن جنابی ها، سهراب ها، نداها و سایر بچه های ما چه بود؟ اینقدر این بچه ها مظلوم و بی گناه بودند که حتی باور فاجعه هایی که رخ داد خیلی سخت است. دیه را هم ندادند سجاد (کاوه) سبزعلی پور ، دیگر جانباخته روز ۳۰ خرداد است که با شلیک گلوله جان باخته است. مادر او نیز می گوید که شکایتشان به جایی نرسیده. لیلا تقی زاده به "روز" می گوید: هیچ نتیجه ای نگرفتیم در نهایت گفتند دیه میدهیم اما دیه را هم ندادند و همه چیز مسکوت مانده. مادر سجاد سپس می افزاید که برای دومین سالگرد جانباختن فرزندش مراسمی برگزار نمی کنند. او می گوید: روز پنح شنبه که روز پدر بود رفتیم سر خاک پسرم و همان جا بودیم و مراسم خاصی نداریم. پیش از این رسانه های حکومتی سجاد را بسیجی معرفی کرده اماخانواده او در مصاحبه با "روز" رسما این مساله را تکذیب کرده بودند. سندی برای تاریخ خانواده بهزاد مهاجر، دیگر جان باخته ۳۰ خرداد نیز بر مزار او، مراسم دومین سالگرد جان باختنش را برگزار خواهند کرد. نیما نامداری، خواهرزاده بهزاد مهاجر به "روز" می گوید: "فعلا قاتلی معرفی نشده؛ حکم داده بودند که قاتل شناسایی نشده و پرونده مختومه است. ما اعتراض کردیم و دادگاه تجدید نظر اعتراض ما را وارد دانست و حکم داد که تحقیقات کامل نبوده و دوباره باید پرونده به جریان بیفتد". او می افزاید: این بعد حقوقی پرونده بود، اما از بعد سیاسی و اخلاقی میدانیم که به نتیجه ای نخواهیم رسید. اصلا خوش بین نیستیم و تنها پی گیری میکنیم که سندی در تاریخ باقی بماند. مسعود هاشم زاده، مریم سودبراتیان، سید رضا طباطبایی، ایمان هاشمی، محسن حدادی، واحد اکبری، ابوالفضل عبدالهی، سالار طهماسبی، فرزاد جشنی، نادر ناصری، سعید عباسی فر گلچینی، حامد بشارتی، مریم مهرآذین، میلاد یزدان پناه، تینا سودی و بابک سپهر دیگر جانباختگان ۳۰ خرداد ۸۸ هستند.
با ۵۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


ازادی عماد الدین باقی باعث خوشحالی است اما این حرکت از طرف حکومت در جهت کم شدن فشار رسانه ایست। ما همچنان خواهان ازادی تمامی زندانیان سیاسی هستیم که به گروگان این حکومت در امده اند।تا میتوانیم باید اطلاع رسانی کنیم تا عزیزان دربندمان را فراموش نکنیم। امروز سومین روز از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی است। خانواده های این زندانیان در بند خواهان حمایت همه جانبه ما ملت هستند। فریاد زندانیانی باشیم که در زندان های حکومت جهل و جور و جنایت همچنان ایستاده اند علیه ضحاک.
با ۵۰ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته