A bomb tore through a military parade in Iran Wednesday killing ten people, mostly women and children, as the country marked the 30th anniversary of the start of the bloody Iran-Iraq war, reports said.
Dozens of people were wounded in the blast, which occurred during an annual military parade in the northwestern Kurdish town of Mahabad, Arabic-language television channel al-Alam said.
“The explosion happened in the morning as people were watching the military parade and it left nine dead and dozens wounded, mostly women and children. The explosives were in a bag,” al-Alam said.
The attack took place as Iran marked the 30th anniversary of the start of the eight-year Iran-Iraq war, during which army parades are traditionally staged across the country.
Provincial governor Vahid Jalalzadeh confirmed the casualties to the official IRNA news agency.
“Counter-revolutionaries committed this savage act with the aim of taking revenge on the people of Mahabad in West Azarbaijan province,” he said.
“This bomb was a time-bomb planted on a tree among the people and it went off at 10:20 (0650 GMT),” the website of state-run television IRIB quoted a military official as saying.
IRIB said at least 57 were injured in the blast.
Western Iran, which has a sizeable Kurdish population, has seen deadly clashes in recent years between the Iranian security forces and Kurdish rebel groups, mainly the Party of Free Life of Kurdistan (PJAK) operating from bases in neighboring Iraq.
source: Al Arabiya
Mahmoud Ahmadinejad warned Tuesday that an attack on his country’s nuclear facilities could spark a war with “no limits”. Ahmadinejad also raised new questions about the Holocaust as he raised more controversy on his visit to New York for the annual UN General Assembly meetings.
“The United States has never entered a real war, not in Vietnam, nor in Afghanistan, nor even World War II,” the Iranian leader told American editors and reporters when asked about how Iran would react to any US supported strike by Israel on Iran’s nuclear facilities. “War is just not bombing someplace. When it starts it has no limits,” the New York Times reported. “Do you think anyone will attack Iran to begin with?” he said, according to Atlantic magazine’s website. “I really don’t think so. The Zionist regime is a very small entity on the map, even to the point that it doesn’t really factor into our equation.”
The UN Security Council has imposed four rounds of sanctions against Iran over its nuclear program. The United States and its allies have called for stringent application of the measures and Washington-Tehran relations have become increasingly fraught. The western powers accuse Iran of trying to develop a nuclear bomb. Ahmadinejad denies the charge.
The Iranian leader said he was ready for nuclear talks with US President Barack Obama’s administration, but said “the whole outlook has to shift,” ABC News reported. Ahmadinejad blamed international politics for the growing tensions over the nuclear program. “Iran’s nuclear case is a political case,” the New York Times quoted him as saying. “Otherwise, why would it be essential for the details of our nuclear program be made available to the media?”
Ahmadinejad was again questioned about the killing of millions of Jews in Nazi death camps during World War II. He described it as “a historical event used to create a pretext for war. The question is, why don’t we allow this subject to be examined further…. It is incorrect to force only one view on the rest of the world,” he was quoted as saying. “We need to ask, where did this event occur, and why should the Palestinian people continue to suffer for it? I am not an anti-Semite. I am anti-Zionism,” he said.
Ahmadinejad denied that Iran’s opposition movement faced persecution. “Those individuals face no problems, no difficulties,” he said. “They are all free in fact.”
Ahmadinejad went on to give a chaotic speech at the UN summit on the Millennium Development Goals in which he blamed capitalism for the world’s ills. He soon broke off his presentation to complain about the lack of simultaneous translation to the UN assembly presidency. The president resumed but at the end, the UN interpreters said they were only “reading from a translated text” in English and not following Ahmadinejad’s comments.
The hall was half empty. Canada’s delegation boycotted the speech but it appeared to be the only one to protest. In the past western ambassadors and ministers have walked out en masse.
Ahmadinejad called for fundamental reform of “the undemocratic and unjust” world order, according to a text distributed by the Iranian mission.
“Demanding liberal capitalism and transnational corporations have caused the suffering of countless women, men and children in so many countries,” he was quoted as saying.
source: AFP
محمود احمدینژاد که در نیویورک بسر میبرد ضمن تاکید بر اینکه آمریکا هرگز در تاریخ خود جنگی جدی نداشته و پیروزی کسب نکرده است، گفت که اگر جنگی آغاز شود هیچ پایانی برای آن نمیتوان تصور کرد و حد و مرزی نخواهد داشت.
به گزارش دویچهوله، محمود احمدینژاد، که برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده، روز سهشنبه (۲۱ سپتامبر / ۳۰ شهریور) در دیدار با خبرنگاران در حاشیه نشست سازمان ملل برای بررسی مبارزه با فقر در جهان به شبح «جنگی بدون حد و مرز» با آمریکا اشاره کرد.
احمدینژاد در این دیدار مطبوعاتی اشاره کرد که آمریکا در تاریخ خود هرگز جنگی جدی نداشته و هیچگاه نیز یک کشور پیروز نبوده است.
رئیس دولت دهم افزود: «ایالات متحده آمریکا درک نمیکند که جنگ چیست. جنگ هنگامی که شروع شود، دیگر حد و مرزی نخواهد داشت».
خبرنگاران از احمدینژاد این سوال را پرسیدند که آیا معتقد است آمریکا به جنگندههای اسراییلی اجازه خواهد داد تا بر فراز آسمان عراق به پرواز درآمده و تاسیسات هستهای ایران را بمباران کنند یا خیر؟
احمدینژاد در پاسخ گفت: «آیا گمان میکنید کسی جرأت حمله کردن به ایران را دارد؟ من چنین فکری نمیکنم. رژیم صهیونیستی یک کیان بسیار کوچک بر روی نقشه است و ایران در معادلات خود نقش و تاثیری برای آن قائل نیست».
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا یک روز پیش از سخنان احمدینژاد گفته بود که دست زدن به گزینه نظامی علیه ایران، بهترین انتخاب نیست؛ اما در هر صورت این گزینه نیز بر روی میز قرار دارد.
احمدینژاد تاکید کرد که آمریکا نباید در امور داخلی ایران و مسائل خاورمیانه دخالت کند. وی افزود: «به سود ملت آمریکا است که به تفاهمی با ایران دست یابند. نخستین اقدام در این زمینه این است که آمریکا سیاستهای خود را تغییر دهد».
به گفته احمدینژاد، تا زمانی که دولت آمریکا سعی دارد بر خاورمیانه و ایران تسلط یابد، مشکل میان تهران و واشنگتن حل نخواهد شد.
رئیس دولت دهم در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد که ایران آماده است تا مذاکرات در مورد برنامه هستهای خود را از سر بگیرد.
وی در این زمینه گفت: «ما همواره تاکید کردیم که آماده مذاکره هستیم. امروز بر این باور هستیم که مذاکرات با کشورهای ۱+۵ پیرامون برنامه هستهای ایران ممکن است در آینده نزدیک شروع شود».
ایران در ماه ژوئیه با ارسال نامهای به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرده بود که آماده است بار دیگر بر سر میز مذاکرات هستهای باز گردد. اتحادیه اروپا نیز ضمن استقبال از این امر، تاریخ شروع مذاکرات را در پایان ماه سپتامبر یا ابتدای ماه اکتبر امسال اعلام کرده بود.
در نشست سازمان ملل برای بررسی مبارزه با فقر در جهان، احمدینژاد در حالی سخنرانی کرد که تقریبا کسی در سالن حضور نداشت.
خبرگزاریها، خالی بودن غیرعادی سالن در زمان سخنرانی رئیسجمهور ایران را اینگونه ارزیابی کردهاند که پنج سال پس از نخستین سخنرانی احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، وی دیگر مورد توجه و اهتمام جامعه بینالمللی نیست.
احمدینژاد در سخنرانی خود تاکید کرد که نظام سرمایهداری در حال احتضار است و زمان آن رسیده که جایگزینی برای آن تعیین شود.
وی گفت: «نظام تبعیضآمیز سرمایهداری و سلطه، شکست خورده و رو به پایان است. بدنه دولتهای غیر دموکراتیک و ظالم که تصمیمگیرندگان اصلی در عرصه اقتصادی و سیاسی جهان هستند، دلیل اصلی و مسبب بیشتر مشکلاتی هستند که بشریت امروز با آن مواجه است».
احمدینژاد بدون آنکه جایگزینی روشن برای نظام سرمایهداری مطرح کند، تاکید کرد که جهان به نظامی کامل، عادل و انسانی نیاز دارد که در سایه آن حقوق همگان حفظ شده و صلح و امنیت تامین شود.
از نکات حاشیهای سخنرانی احمدینژاد، این موضوع جالب توجه است که متن سخنرانی وی از قبل تهیه شده و در اختیار مترجمان قرار گرفته بود و مترجمها همزمان با سخنرانی احمدینژاد، ترجمه متن را قرائت میکردند. به همین دلیل بخشهای زیادی از سخنرانی احمدینژاد که به زبان فارسی ایراد شد، ترجمه نشده و اندک حاضران سالن متوجه اظهارات وی نشدند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از مترجمهای سازمان ملل اعلام کرد که آنها متنی از قبل تهیه شده را میخواندند بدون اینکه بدانند آیا با اظهارات احمدینژاد مطابقت دارد یا خیر.
قرار است احمدینژاد روز پنجشنبه و در جریان جلسه سالیانه سازمان ملل سخنرانی دیگری نیز ایراد کند. پیش از این احمدینژاد از تریبون سازمان ملل برای دفاع از برنامه هستهای ایران و حمله به اسراییل و آمریکا به عنوان دو دشمن خود استفاده کرده بود که این امر هر بار با خروج نمایندگان ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی از سالن مواجه شده بود.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز سه شنبه در دیدار با خانواده های برخی از زندانیان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گفته است که خواسته های آنها را با رهبر ایران در میان خواهد گذاشت.
به گزارش وب سایت رسمی اکبر هاشمی رفسنجانی، در این دیدار که سه ساعت و نیم طول کشید، خانواده های زندانیان رسیدگی عادلانه به پرونده متهمان و حقوق آنها در زندان و همچنین تحقیق نهادهای مسئول به روند محاکمات انجام شده را خواستار شدند.
اکبر هاشمی رفسنجانی در این دیدار گفته است: «اگر بخواهم خواسته شما را به مأموران منتقل کنم مطمئن نیستم جواب مساعد بگیرم و شاید نتیجه عکس بدهد.»
رییس مجمع تشخیص مصلحت تاکید کرده است که خواسته های خانواده های زندانیان سیاسی را از طریق آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، پیگیری خواهد کرد.
اکبر هاشمی رفسنجانی گفته است:« خواستههای شما را خدمت رهبری پیگیرم و امیدوارم بینتیجه نباشد. مقام معظم رهبری درخصوص اعمال قانون و تسریع در رسیدگی و حقوق قانونی آنها در زندان دستورات مناسبی صادر کرده بودند که میتواند بسیاری از مشکلات حاضر را رفع نماید.»
به گزارش رادیو فردا، خانواده های زندانیان حوادث پس ازانتخابات به نحوه بازداشت، بازجویی و محاکمه ها اعتراض دارند و می گویند حقوق قانونی زندانیان نادیده گرفته شده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در ٢۶ تیر ماه سال گذشته نیز در جریان سخنرانی خود در نماز جمعه تهران «آزادی بازداشت شدگان» حوادث پس از انتخابات را یکی از شروط برون رفت از «بحران کنونی» پیش روی حاکمیت ایران بیان کرده بود.
در همین زمینه، ۲۲۰ تن از فعالان سیاسی و اجتماعی ایران روز شنبه در بیانیه ای به نقض حقوق زندانیان سیاسی در کشور اعتراض کرده و خواستار نظارت «حاکمیت و قوه قضاییه» بر حسن اجرای قوانین و همچنین «آزادی تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی» شدند.
به گفته مقامات قضایی و انتظامی جمهوری اسلامی ایران، هزاران نفر در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شدند که تعدادی از آنان هنوز در زندان بسر می برند.
در همین زمینه، نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر نیز از رویکرد جمهوری اسلامی در قبال زندانیان سیاسی انتقاد کرده اند.
سازمان عفو بینالملل و سازمان گزارشگران بدون مرز در مردادماه سال جاری با اشاره به گذشت یک سال از «آغاز کارزار گسترده سرکوب تظاهراتهای اعتراضی به انتخاب مورد مناقشه محمود احمدینژاد»، تصریح کرده بودند که با گذشت این مدت «همچنان صدها زندانی در شرایط غیرانسانی و تحقیرآمیز در زندانهای ایران نگهداری میشوند و ابتداییترین حقوق آنها از جمله بهرهمند شدن از درمان پزشکی مناسب پایمال میشود.»
یک روز پس از آنکه یک مقام ایرانی خواستار از سرگیری فوری گفتگوها درباره طرح مبادله سوخت هستهای برای رفع نگرانی های غرب شد، دولت آمریکا می گوید که شرایط مبادله سوخت اتمی با ایران از سال گذشته که این پیشنهاد مطرح شده تغییر کرده است.
به گزارش بیبیسی، استیون چو وزیر انرژی آمریکا روز سه شنبه 21 سپتامبر گفت که واشنگتن در مورد مبادله سوخت “همیشه به گفتگوی دوباره با ایران علاقه دارد” اما می خواهد مطمئن شود که ایران صادقانه وارد گفتگو می شود.
دنیل پونمن معاون وزارت انرژی آمریکا نیز که در کنار آقای چو با خبرنگاران صحبت می کرد گفت مهم است بر گفتگوهای وسیعتر میان ایران و اعضای دائم شورای امنیت و آلمان تمرکز شود و نه فقط بر مذاکرات مربوط به مبادله سوخت اتمی.
روسیه، آمریکا و فرانسه اکتبر سال گذشته میلادی در طرحی که مورد حمایت آژانس بین المللی انرژی اتمی بود به ایران پیشنهاد کردند که بخش اعظم ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین خود را تحویل دهد تا به میله های سوختی مورد نیاز راکتور پژوهشی تهران تبدیل شود.
نمایندگان ایران ابتدا به طور اصولی با طرح موافقت کردند اما ایران بعدا گفت با جزئیات آن مشکل دارد. این کشور ماه ها بعدا به توافق مشابهی با ترکیه و برزیل رسید، اما غرب آن را رد کرد.
پونمن گفت: “آنها آن پیشنهاد را نپذیرفتند و از آن زمان اتفاقات زیادی افتاده است که شرایط موجود را عوض می کند…. و در نتیجه ما معتقدیم که خیلی مهم است که آنها در چارچوبی وسیعتر برای حل مسائل وارد گفتگو شوند.”
او گفت آمریکا می خواهد مطمئن شود که هرگونه گفتگویی با ایران در بستر واقعیات تازه انجام می شود.
پونمن در پاسخ به این سوال که آیا این عملا به معنی رد شرایط طرح اولیه مبادله سوخت است گفت: “آنها واکنش مطلوبی به آن پیشنهاد نشان ندادند. شرایط تغییر کرده است. لازم است ایران اقدامات تازه ای انجام دهد.”
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران روز دوشنبه در سخنانی در کنفرانس عمومی آژانس در وین شکایت کرده بود که هیچ پیشرفتی در زمینه مبادله سوخت صورت نگرفته است.
او گفت که توافق ایران با ترکیه و برزیل “حرکت مثبتی” از سوی ایران برای یافتن یک راه حل و همچنین استمرار گفتگو و مذاکره بود.
او از آمریکا، فرانسه، روسیه و آژانس اتمی سازمان ملل خواست گفتگو برای مبادله سوخت با ایران را “بدون تاخیر از سر گیرند.”
«چه نفعی ما میتوانیم از معامله با 7 یا 8 میلیون ولگرد تنبل بهدست بیاوریم»؟ این جملهای است که یک مقام بلندپایه دولتی روس در رابطه با ایران در زمان مظفرالدین شاه گفته است. دانیل یرگین نویسنده آمریکایی کتاب «جایزه » علاوه بر افشای بخشی از اسناد مربوط به کودتای 1332 توسط آمریکا، صراحتا ارتباط روسیه با ایران را ارتباطی یک سویه و تنها با هدف دسترسی به آبهای جنوب و منابع عظیم نفتی میداند.
دوران سلطنت فتحعلی شاه، آغاز تعرضهای عظیم روسیه تزاری به خاک ایران بود. وصیتنامه پطرکبیر، منشور منفوری بود که سردمداران روسیه با سماجت و ارادهای آهنین در پی اجرای آن بودند؛ منشوری که اساس سیاست روسیه و ایران را از سال ۱۶۸۹ تا به امروز ترسیم کرده است. در این منشور آمده است «باید کاری کرد که ایران روز به روز تهیدستتر شود و رو به ویرانی رود و چنان به حال احتضار درآید که دولت روسیه هرگاه بخواهد، بتواند بیدردسر آن را از پای درآورد».
مخبر السلطنه در خاطرات خود مینویسد «ایران را بیسر و سامانی فراگرفته است. روس از یک سو میکشد، انگلیس از سویی دیگر. خزانه خالی است. دولت محتاج پول. به انواع اسامی از رعیت نقد و جنس میگیرند. شاه مریض است و رجال در فکر منفعت خویش. مردم چیزهایی شنیدهاند و آرزوهایی در دل دارند. بمبی در سینهها مخفی است تا کی بترکد. اندیشمندان در داخل و خارج به بیداری افکار مردم و تعریف مفهوم وطن، قانون و آزادی همت کردند».
گویی این خاطراتی است که مخبرالسلطنه امروز به رشته تحریر درآورده است. تکرار تاریخ قجری در دوران حکومت اسلامی و سومین کودتا در تاریخ ایران که به کودتای 22 خرداد شهرت یافته است.
شاید بسیاری با نظریه «دور تاریخ» ویل دورانت مخالف باشند؛ اما امروز شواهد دست در دست هم اثبات این نظریه را جدیتر میکند. برای اثبات نقش روسیه در سومین کودتای ایران، بد نیست نگاهی داشته باشیم به تاریخ روابط دو کشور؛ تاریخی که سراسر سودجویی و فرصتطلبی روسیه را نشان میدهد و بازیهای پی در پی که ایران در دورههای مختلف تاریخ از همسایه شمالی خود خورده است.
از به توپ بستن مجلس در دوره محمدعلی شاه با حمایت روسیه، تا حمایت بیدریغ روسها از رئیس دولت محمود احمدینژاد و در نهایت پیوستن مسکو به تحریمهای جهانی علیه ایران؛ شاید بهتر باشد وعدههای عمل نشده روسیه را برشمریم و به تحلیلهای کارشناسان روسی از انتخابات دهم سری بزنیم که تنها تحلیلهایی است که از جامعه جهانی در خصوص انتخابات دهم با نگاهی مثبت منتشر شده و جای هیچ تردیدی را در سلامت انتخابات دهم باقی نمیگذارد.
محمود احمدینژاد رئیس دولت جمهوری اسلامی در میان بهت و حیرت مردم در اولین اقدام خود پس از اعلام آرا به روسیه سفر کرد و در شهر تاریخی یکاترینبورگ دست در دست همتای روسی خود سوءظنهای بیشتری را متوجه روسیه کرد.
اما پس از اظهار نظرهای مغرضانه روسیه در خصوص اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات، در نهایت در نماز جمعه تاریخی 26 تیر 1388 به امامت هاشمی رفسنجانی، بالاخره به صورت علنی انگشت اتهام معترضین، روسیه را نشانه گرفت و سر دادن شعارهای ضد روسی آغاز شد (1).
رابطه دوستانه تهران ـ مسکو اما خیلی زودتر از پیشبینیهای صورت گرفته به تیرگی کشیده شد. درست در جایی که تهران برای ادامه ماجراجوییهای هستهای از طرف غرب در فشار بود و همچنان طیف عظیم منابع انسانی خود را در کودتای 22 خرداد از دست داده بود و بیش از پیش به همپیمانی روسیه نیازمند بود.
نقش روسیه بیشتر یک نقش تعدیلکننده و نه تغییردهنده بوده تا ایران بتواند از این دیپلماسی استفاده کند. روشن است که دستیابی ایران به سلاح هستهای به سود روسیه نیست و موضع روسیه در این وضعیت به مانند دیگر کشورها خواهد بود؛ ولی در عین حال به سود روسیه نیز نیست که ایران مورد هدف حمله پیشدستانه قرار گرفته و جنگ عراق این بار برای ایران تکرار شود
هنوز یک سال از پذیرایی روسیه از احمدینژاد در یکاترینبورگ و تبریک پیروزی به او بعد از اعلام نتایج انتخابات جنجالی ۲۲ خرداد نگذشته بود که دیمتری مدودف رییسجمهور روسیه، رفتار جمهوری اسلامی در قبال نگرانیهای جامعه جهانی پیرامون برنامههای اتمی ایران را غیر مسئولانه خواند. انتشار رسمی نظر انتقادی کرملین، نشانه بروز تشنج بیسابقه در مناسبات مسکو با تهران شد.
مساله روابط ایران و روسیه قبل از هر چیز واجد جنبهای تاریخی و روانی است که به دوره روسیه تزاری و قراردادهای ترکمانچای، گلستان، آخال و عهدنامه 1907 باز میگردد. بعد از انقلاب روسیه، تجدید نگرشی در روابط این کشور با ایران اتفاق افتاد و روسیه از امتیازاتی که در ایران داشت، چشمپوشی کرد که از آن جمله میتوان به تأکید عهدنامه 1921 بر حق برابر ایران با روسیه در کشتیرانی در خزر اشاره کرد. با پایان جنگ دوم جهانی، روسیه خواستار امتیازاتی در مناطق شمالی ایران شد که این درخواست با واکنش منفی مجلس ایران روبرو شد. روسها این پاسخ را غیردوستانه ارزیابی کرده و با ایجاد قائله آذربایجان و کردستان و باقی نگاه داشتن نیروهای خود در ایران، به این موضوع پاسخ دادند.
بعد از آن، هر چند ایران در طیف جهان غرب قرار گرفت؛ اما دو کشور همکاریهای اقتصادی و صنعتی را ادامه دادند. هرچند شوروی بعد از انقلاب اسلامی و حذف مواد 5 و 6 عهد نامه 1921، پاسخی به این اقدام نداد و حتی در جنگ 8 ساله هم ظاهرا موضع بیطرفی اتخاذ کرد؛ اما بعد از دو سال سلاحهایی که به دیگران نمیداد را برای عراق ارسال کرد. با پایان جنگ و قصد ایران برای راهاندازی نیروگاه هستهای بعد از عقبنشینی چینیها از این پروژه، روسها در کنار تعامل نظامی، همکاری با ایران در این موضوع را پذیرفتند.
اما امروز روسها نه تنها مانند سابق از تهران حمایت نمیکنند، بلکه رئیس دولت ایران را به عوامفریبی متهم کرده و دست در دست آمریکا بر تحریم ایران تاکید کردند. شاید بتوان این گونه نتیجه گرفت که ایران نه تنها نتوانسته از روسیه استفاده کند، بلکه امتیازات زیادی نیز به مسکو داده است. به عبارت دیگر، رویای اتحاد استراتژیک در روابط ایران و روسیه از هم پاشیده است. در این بده بستان، ایران در مورد کشتار چچن با اینکه مردم آن مسلمان بودند، از موضع روسیه حمایت کرد.
در مورد بازی روسیه در قبال غرب، باید گفت که نقش روسیه بیشتر یک نقش تعدیلکننده و نه تغییردهنده بوده تا ایران بتواند از این دیپلماسی استفاده کند. روشن است که دستیابی ایران به سلاح هستهای به سود روسیه نیست و موضع روسیه در این وضعیت به مانند دیگر کشورها خواهد بود؛ ولی در عین حال به سود روسیه نیز نیست که ایران مورد هدف حمله پیشدستانه قرار گرفته و جنگ عراق این بار برای ایران تکرار شود. هر درگیری مسلحانه با ایران برای روسیه پیامدهایی بدتر از جنگ عراق به دنبال خواهد داشت. ایران دارای مرزهای مشترکی با جمهوریهای استقلال یافته از شوروی سابق است.
در عین حال، روسیه منافع دیگری نیز دارد و آن دادن فرصت بیشتری برای حفظ وجهه منطقی اوباما درباره روسیه است که این کشور را دیگر دشمن خود نمیداند. رویکرد اوباما در برابر روسیه از جمله موضوعاتی است که وی توانسته پیشرفت زیادی در آن کسب کند.
تاریخ روابط ایران و روسیه
حافظه تاریخی مردم ایران به خصوص از زمان روی کار آمدن سلسله قاجار، تصور مثبتی از روابط ایران با روسیه ندارد و خاطرات تلخی از سلطه استعماری و تلاشی که سیاستمداران روسی برای دستاندازی هر چه بیشتر بر منابع اقتصادی ایران به کار بستند در ذهن جامعه ایرانی باقی مانده است.
به طور کلی در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، روسیه با تمام امکانات خود تلاش میکرد با حفظ برتری اقتصادی، نفوذ سیاسی خود را نیز در ایران گسترش دهد تا به قلب تجارت و ثروت عظیم خلیج فارس و اقیانوس هند دست یابد. سلسله جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم که منجر به تحمیل عهدنامههای ترکمانچای و گلستان به ایران شد، بزرگترین ضربه نظامی، اقتصادی و سیاسی را در قرن نوزدهم بر استقلال ایران وارد کرد. ضربههای ناشی از این دو قرارداد بر استقلال ایران، فرصت لازم را برای سوءاستفاده انگلستان نیز فراهم ساخت. تحمیل قرارداد ترکمانچای توسط روسیه و قرارداد 1857 پاریس توسط انگلیس به ایران، عملاً دولتهای روسیه و انگلیس را به حاکمان بلامنازع در سرنوشت سیاسی و اقتصادی ایران تبدیل کرد.
در نیمه دوم قرن نوزدهم، انگلیس و روسیه برای کسب امتیازات بیشتر از شاه قاجار با یکدیگر رقابت داشتند و در پایان قرن نوزدهم اغلب منابع کشور و طرحهای فنی آن تحت اداره و یا استخراج بیگانگان بود. در خلال این دوران، استیلای روسها بیش از پیش بود. آنها نه تنها با تصرف اراضی ایران و ضمیمه ساختن آن به خاک خود، مرزهایشان را گسترش میدادند، بلکه شاه ایران را با اعطای وامهای سنگین، عملا به خود وابسته میکردند.
به دنبال جنگ جهانی اول و سپس پیروزی انقلاب اکتبر 1917 در روسیه و سرانجام خروج این کشور از جنگ، تحولات عمیقی در روابط ایران و روسیه صورت گرفت.
پس از پیروزی بلشویکها در روسیه، سیاست خارجی این کشور دچار تحولات اساسی شد. رهبران انقلابی که به حکومت جهانی سوسیالیسم میاندیشیدند، به کشور ایران به عنوان کانال سوئز انقلاب کمونیستی مینگریستند.
بلشویکها بهمنظور جذب ایران در مدار اتحاد شوروی، تمام امتیازات اخذ شده از ایران در زمان روسیه تزاری را باطل اعلام کردند. در اولین اقدام، جمهوری سوسیالیستی شوروی، قرارداد 1907 منعقد شده میان انگلیس و روسیه تزاری را لغو کرد. طبق قرارداد 1907، کشورهای روسیه تزاری و انگلیس، ایران را به سه منطقه شمال (تحت نفوذ روسیه)، جنوب (تحت نفوذ انگلیس) و مرکز (بیطرف) تقسیم کرده بودند.
در کل، سیاست اتحاد جماهیر شوروی نسبت به ایران در این دوران، دائما در حال نوسان بود. نمونه بارز این نوسان در نحوه برخورد دولت شوروی با رضاشاه مشهود است. پس از آنکه در سال 1932 رضاشاه تلاش کرد درآمدهای نفتی ایران را بالا ببرد، اتحاد جماهیر شوروی با مترقی خواندن رضاشاه، از او جانبداری کرد؛ اما پس از آنکه طرفین (رضاشاه و شرکت نفت) توافق کردند که اختلافاتشان را از طریق مسالمتآمیز حل کنند، حکومت رضاشاه در ایران هدف حملات تبلیغاتی شوروی قرار گرفت.
در دوره سلطنت محمدرضاشاه نیز دولت شوروی ضمن تلاش برای افزایش توان نظامی و استراتژیک خود در مقابل غرب، سعی میکرد کشورهای جهان سوم و از جمله ایران را به سمت خود جذب کند و از این رو به محمدرضاشاه پیشنهاد میکرد روابط دوجانبه را در سطوح مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی گسترش دهد.
طی دهههای 1960 و 1970، دولت ایران به دلیل وابستگی به غرب به پیشنهادهای شوروی مبنی بر گسترش روابط سیاسی و نظامی، به گونهای محتاطانه جواب رد میداد؛ اما در زمینههای اقتصادی و حتی بازرگانی، روابط دو کشور رو به گسترش بود. به واسطه همین امتیازات اقتصادی و بازرگانی که شاه پهلوی به شوروی اعطا میکرد، دولت شوروی در قبال سیاستهای شاه نسبت به مسائل خلیج فارس و جهان غرب بردباری بیشتری نشان میداد و علت آنکه در موضع مسکو نسبت به رژیم شاه در هنگام وقوع انقلاب اسلامی تغییر صریح صورت نگرفت نیز در واقع از این ناحیه قابل تفسیر است.
بعد از پیروزی انقلاب
سیاستمداران شوروی در مواجهه با انقلاب ایران موضعی محتاطانه اتخاذ کردند؛ اما در عین حال لفظ انقلاب اسلامی از سوی رسانههای شوروی به کار گرفته شد. مسلماً سقوط شاه و تضعیف آمریکا و انحلال دو مرکز مراقبت استراتژیکی در بندرشاه و کبکان موجبات خرسندی شوروی را فراهم میآورد و باعث شکست اردوگاه غرب به عنوان رقیب اصلی شوروری میشد.
علیرغم اینکه مقامات شوروی اعلام کردند که سیاست نزدیکی با ایران را در پیش میگیرند؛ اما تهاجم شووری به افغانستان و اتخاذ موضعی سخت از سوی آیتالله خمینی علیه سیاستهای شوروی، روابط دو کشور را دچار تنشهایی کرد.
در فوریه 1983 با دستگیری سران حزب توده در ایران از جمله کیانوری رهبر حزب و منع فعالیت آن، روابط ایران و شوروی به سردی گرایید و هجده دپیلمات شوروی از ایران اخراج شدند. از سوی دیگر، پیروزیهای ایران در جنگ در سال 1982، باعث تغییر سیاست خارجی شوروی و حمایت آشکار این کشور از عراق شد.
با به قدرت رسیدن گورباچف و تغییر و تحول عمیق در سیاست خارجی شوروی، برای این کشور خاتمه جنگ طولانی بین ایران و عراق از طریق مسالمتآمیز، جنبه حیاتی و ضروری پیدا کرد. در یک اقدام عملی که در تهران و محافل بینالمللی به عنوان اهرم فشار برای پایان جنگ تعبیر شد، مسکو کارشناسان خود را به بهانه عدم امنیت ناشی از جنگ شهرها در بهمن 1364 از ایران خارج کرد. طی اقدامی دیگر در جریان رایگیری در مورد قطعنامه 598، اتحاد شوروی با رای مثبت خود به سایر اعضای شورای امنیت پیوست.
ملاقات ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه شوروی در فوریه 1989 با آیتالله خمینی و ارائه پیام گورباچف و قبل از آن ارسال پیام آیتالله به گورباچف، نقطه عطفی در ایجاد شالوده مشارکتی نزدیکتر و با ثباتتر بود. به دنبال آن در ژوئن 1989 هاشمی رفسنجانی از مسکو دیدار کرد و نخستین گام عمده در برقراری مناسبات دو جانبه بر مبنایی محکم برداشته شد. در این دیدار، یک موافقتنامه مقدماتی تسلیحاتی میان طرفین به امضا رسید و مسکو موافقت خود را به منظور تقویت ظرفیت دفاعی ایران اعلام کرد.
اوجگیری کشمکش بین گورباچف و یلتسین در داخل شوروی در اواسط سال 1990 نیز بر روابط ایران و شوروی تاثیری سوء گذاشت. عناصر هوادار یلتسین با سیاست پیشین شوروی مبنی بر توسعه روابط دوستانه با ایران موافق نبودند، چرا که در مبارزه خود با گورباچف خواهان کسب حمایت غرب بودند و غرب نیز با ایران دشمنی داشت. گذشته از این، اسلام مبارز را به عنوان مهمترین خطری که امنیت و منافع روسیه را تهدید میکرد، تلقی میکردند و از آنجایی که از نظر آنها ایران حامی اصلی دعوت اسلامی به شمار میرفت، آن را بیشتر به دیده تهدیدی علیه منافع روسیه مینگریستند.
این تفکر در دو سال نخست پس از فروپاشی شوروی، زمانی که هواداران نزدیکی با غرب بر سر قدرت بودند، حاکمیت داشت؛ اما با روی کار آمدن پوتین این روند رو به تغیییر نهاد. به خصوص اینکه وی با اتخاذ تدابیری، برنامه دموکراسی هدایت شده را پیش برد و تا حدود زیادی باعث بهبود وضعیت اقتصادی روسیه شد.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال 1371 ایده تشکیل سازمانی برای همکاری و هماهنگی بین کشورهای ساحلی دریای خزر با افزایش این کشورها از 2 به 5 کشور حاشیه دریا توسط هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت ایران مطرح شد که مورد پذیرش کشورهای دیگر قرار گرفت؛ اما از آنجایی که هر یک از کشورها خواهان بهرهگیری بیشر از دریای خزر بودند، سیاست واگرایانهای را در پیش گرفتند و در نهایت در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بود که ماجرای دریای خزر به نفع روسها خاتمه یافت.
———————
پانویس:
(1) علاوه بر معترضین ایرانی، در نظر سنجی که خبرگزاری روسیه در وب سایت خود انجام داد، ۶۵ ٪ از خوانندگان وب سایت به دخالت روسیه در رویدادهای ایران اعتقاد داشتند.
President Barack Obama said on Monday that Iran having a nuclear weapon would be a “real problem” but he did not think military action by Israel or the United States was the “ideal way” to solve the crisis.
The United Nations Security Council, along with the United States and the European Union, have imposed tougher sanctions on Iran, which has defied international calls for it to halt uranium enrichment.
Iran says it needs the enriched uranium for the peaceful generation of electricity, but the United States and its allies, including Israel, fear Tehran’s nuclear program is a cover to build an atomic bomb.
“We continue to be open to diplomatic solutions to resolve this,” Obama told a town-hall style meeting on CNBC.
“We don’t think that a war between Israel and Iran or military options would be the ideal way to solve this problem. But we are keeping all our options on the table,” he said.
U.S. military commanders have also warned that U.S. or Israeli military strikes against Iran could spark retaliatory action by Tehran and proxy groups such as Hezbollah in Lebanon and Hamas in the Gaza strip that could destabilize the region.
source: Reuters
وقتی لبخند را روی صورتش دیدم دچار حالت تهوع شدم. “نه … نه … نه” با خودم فکر کردم که این امکان ندارد.
در مورد تصویر محمود احمدینژاد رییسجمهور ایران صحبت میکنم وقتی که به منشور کوروش که به موزه ملی ایران قرض داده شده، نگاه میکرد. نمیتوانستم به پوزخند خودخواهانه احمدینژاد بیشتر از پنج ثانیه نگاه کنم. آن قدر عصبانیام میکرد که صفحه کامپیوتر و دست راست من قربانیان بیگناه این خشم میشدند.
دقیقا زمانی که فکر میکردم از این بدتر نخواهد شد، عکس دیگری از مراسم رونمایی از منشور کورش در تهران دیدم که محمود احمدینژاد یک چفیه روی شانه یک بازیگر که نقش کوروش کبیر را بازی میکرد، انداخت.
ده انگشتم را به دو مشت گره کردم و نگاه کردم به قرمز شدن بندهای انگشتم و شنیدم که کوروش کبیر در قبر به خود لرزید.
برای اولین بار بعد از انقلاب 1357 ایران، موزه بریتانیا منشور معروف کوروش کبیر را به ایران میدهد. این منشور به موزه ملی ایران در تهران آورده شد و برای چهار ماه در آنجا میماند. قرار بود منشور در سپتامبر 2009 به ایران قرض داده شود؛ ولی با توجه به اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، موزه بریتانیا از این کار سر باز زد. تهران اخیرا تهدید کرده بود که تا زمانی که منشور به ایران قرض داده نشود، همکاری خود را با موزه بریتانیا قطع خواهد کرد.
یک سال بعد موزه بریتانیا تسلیم شد. چگونه میشود که یکی از بزرگترین موزههای دنیا این قدر کور باشد؟ آیا آنها نمیدانستند که ایرانیان سراسر جهان از اینکه به مسئولان ایرانی اجازه داده میشود به منشور کوروش حتی با یک انگشت دست بزنند، دلخور میشوند؟
بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد
موزه بریتانیا در مطلب مطبوعاتی خود میگوید: «با این حال که روابط ایران و بریتانیا در حال حاضر دچار مشکل است؛ ولی مسئولین موزه بهتر دیدند تا روابط فرهنگیای که طی سالیان شکل گرفته برقرار بماند، روابطی که به خودی خود میتواند به روابط بهتر مبتنی بر گفتگو، انعطاف و فهم بیانجامد».
حرفهای بیمعنی، من فکر میکنم حتی موزه بریتانیا هم یک کلمه از حرفهایی که زده را باور ندارد. موزه ملی ایران در دست رژیمیست که کاملا دشمن تاریخ پیش از اسلام کشور و مخصوصا پیکر تاریخی کوروش کبیر است. موزه بریتانیا میتوانست اعتراض شدید خود را با امتناع از دادن این اثر تاریخی به رژیمی که از کوروش کبیر نفرت دارد، نشان دهد. آنها میتوانستند از این فرصت مناسب برای اشاره کردن به جنایات رژیم ایران که علیه تاریخ قبل از اسلام مرتکب شده، استفاده کنند.
فقط یک نگاه به آنچه اخیرا گذشته، نمونههای برجستهای از بیاحترامی به تاریخ ایران کهن را به ما میدهد. ساخت سد سیوند در شمال غربی شیراز باعث صدمه زدن به مناطق غنی باستانشناسی شد. در کنار 130 منطقه باستانشناسی، توجه بیشتر به تاثیرات سد روی میراث جهانی یونسکو بود. مخصوصا پاسارگاد، پایتخت تاریخی امپراطوری ایران که توسط کوروش کبیر ساخته شده بود و مقبره کوروش. باستانشناسان معتقدند مخزن آبی که با سد درست شده، رطوبت را افزایش میدهد و در نتیجه مجموعه پاسارگاد را تهدید میکند.
مثال دلآزار دیگر، به علت احداث خط را آهن شیراز ـ اصفهان که در فاصله پانصد متری از منطقه تاریخی نقش رستم قرار دارد، مقبره خشایار شاه در خطر تقسیم شدن به دو قسمت است. در ژانویه 2010 تحقیقات کارشناسی نشان داد که سطح زمین در پای نقش برجسته «نقش رستم» پنج سانتیمتر فرو رفته. بعضی از کارشناسان معتقدند که خط آهن شیراز ـ اصفهان که از فاصله یک کیلومتری نقش رستم میگذرد و لرزش حاصل از رد شدن قطار، دلیل این مسئله است.
بیشتر از این احتیاج به گفتن است؟ این یک توهین به تاریخ ایران و همچنین قسمت بزرگی از تاریخ جهان است که موزه بریتانیا راضی به دادن منشور کوروش کبیر به رژیمی شد که هیچ احترامی برای تاریخ ایران باستان و کوروش کبیر قائل نیست.
رژیم متعصب ایران، حتی از کوروش به خاطر اینکه او تمام چیزهایی که آنها هیچ ارزشی برایش قائل نیستند را یادآوری میکند، متنفر است. یک نگاه به خود منشور کوروش بیاندازید. نوشته خطی روی شیء توضیح میدهد که چگونه کوروش، بابل قدیم را 539 سال قبل از میلاد تسخیر میکند و آخرین پادشاه بابل را دستگیر میکند. همچنین میگوید چگونه زیارتگاههای خدایان مختلف را بازسازی میکند، انسانهای زیادی را که توسط بابلیها به بردگی گرفته شده بودند، آزاد میکند و ترتیب باز گرداندن آنها به سرزمین پدریشان را میدهد. اشارهای به یهودیانی که به عنوان برده توسط «نبوچان نظر» به بابل آورده شده بودند، نمیکند؛ اما آزادی آنها نیز قسمتی از آن حکومت بود. از منشور کوروش کبیر اکثرا به نام قدیمیترین منشور حقوق بشر نام برده میشود و به عنوان نماد انعطاف و احترام به افراد مختلف و عقیدههای (ادیان) مختلف ارزش بسیاری دارد.
انعطاف … احترام … حقوق بشر. رژیم کنونی ایران با این کلمات بیگانه است. باور نمیکنم خیلی از ایرانیها میترسند که رژیم به منشور آسیب برساند یا حتی آن را از بین ببرد. این چیزی نیست که مرا نگزان میکند. چیزی که مرا نگران میکند این است که یک کشور اروپایی بار دیگر فرصت را برای مجکوم کردن کارهای غلط جمهوری اسلامی از دست داد. این باعث میشود تحریمهای اتحادیه اروپا به نظر مسخره بیاید. چیزی که مرا نگران میکند این است که بریتانیا بار دیگر مردم ایران را با دادن منشور کوروش کبیر به رژیم ایران آزرده کرده است؛ رژیمی که سعی دارد تاریخ ایران باستان را به عنوان سندی دال بر این که این کشور هماکنون عقبماندهتر از 2500 سال پیش است، پاک کند.
هنگامی که یک سال پیش از مقبره کوروش کبیر دیدن کردم، هم احساس شادی هم غم داشتم. من احترام زیادی برای پدر ایران باستان قائل بودم؛ اما دیدم که چگونه منطقه اطراف مقبره، تراژدی ایران امروز را نمایان میکند. نگهبان مقبره روی یک صندلی باغ زیر یک چتر رنگارنگ شکسته با لبخند نشسته بود. سنگریزههای اطراف محیط مقبره پر از علف هرزه بود. نشستن آنجا، با یونیفرم و کفش فرسوده روی یک صندلی زنگ زده زیر یک چتر پژمرده در مقابل مقبره کوروش کبیر، او تصویر دیروز و امروز این سرزمین را در یک تصویر جمع کرده بود.
ایران باستان، گذشته با شکوه و پر آوازه. ایران امروز خراب شده و خمیده.
من همین تراژدی را در تصویر محمود احمدینژاد که چفیه مشکی را روی شانههای بازیگر نقش کوروش کبیر میاندخت، میبینم. این نماد بیرحمی در دوره کنونی، روی شانههای کسی که به عنوان سمبل صداقت و بخشندگی و رهبری نیکاندیش شناخته شده است. این به شدت مرا عصبانی کرد که امروز میتواند آسیب زیادی به گذشته برساند.
با این حال ممکن است امیدی در این تراژدی باشد. منشور کوروش نقش بسیار مهمی در تبلیغات شاهنشاهی محمدرضا پهلوی به عنوان سمبل پادشاهی در ایران در جشن 2500 ساله شاهنشاهی ایفا میکرد. تطبیق هویت شاه با کوروش باعث شد که او این حرفها را در کنار مقبره کوروش بگوید که برای بیشتر ایرانیان اهانتآمیز بود «شاه کوروش کبیر، پادشاه پادشاهان، پادشاه هخامنشیان، پادشاه سرزمین ایران باستان، من شاهنشاه ایران، این سلام را از طرف خود و ملتم تقدیم میکنم. کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه پادشاهان، اصیلترین اصیلها، قهرمان تاریخ ایران و جهان، آسوده بخواب که ما بیداریم و همیشه بیدار خواهیم ماند».
همانطور که میدانیم شاه بعد از این بیانات مدت زیادی بیدار نماند. بیایید آرزو کنیم و ایمان داشته باشیم که این توقف کوتاه منشور کوروش در ایران، رژیم ایران را که بسیار ظالمتر از کسی است که خود را شاهنشاه ایران خواند، به سوی نابودی رهنمون سازد.
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، روز دوشنبه بار دیگر از برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کرد و در عین حال اظهار داشت به نظر وی اقدام نظامی از سوی اسرائیل یا آمریکا برای توقف این برنامه «راه مطلوبی» نیست.
باراک اوباما در گفتوگو با شبکه سی ان بی سی تاکید کرد که واشینگتن «برای راهحلهای دیپلماتیک جهت حل» مناقشه هستهای ایران آمادگی دارد.
رئیس جمهوری ایالات متحده گفت: «ما گمان نمیکنیم که جنگ میان اسرائیل و ایران یا گزینههای نظامی راه مطلوبی برای حل این مسئله باشد. با این حال ما همچنان همه گزینهها را مد نظر نداریم».
این اظهارات در حالی بیان شده است که پیشتر شماری از فرماندهان آمریکایی نسبت به هرگونه حمله نظامی اسرائیل یا آمریکا به ایران برای متوقف ساختن برنامه هستهایاش هشدار داده بودند.
برای نمونه دریا سالار مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ضمن اینکه از وجود طرحهای آماده برای حمله احتمالی به ایران سخن گفته بود، نسبت به «پیامدهای ناخواسته» این جنگ ابراز نگرانی کرده بود.
ایالات متحده چه در زمان جورج بوش و چه در زمان باراک اوباما، همواره اعلام کرده است که در برابر ایران، همه گزینهها را مد نظر دارد که به معنای استفاده احتمالی از نیروی نظامی است.
ایران در ماه اوت امسال، و در پی اظهارات دریاسالار مایک مولن مبنی بر وجود طرحهای آماده برای حمله احتمالی به ایران، به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد.
اسرائیل نیز که برنامه هستهای ایران را تهدیدی برای موجودیت خود تلقی میکند، حمله به تاسیسات اتمی و نظامی ایران را منتفی ندانسته است.
با این حال از آنجا که نیروهای آمریکایی در دو کشور همسایه ایران حضور دارند، شماری از مقامهای آمریکایی و کارشناسان، هرگونه حمله به ایران را، خطری برای این نیروها عنوان کردهاند.
در همین حال کاخ سفید اعلام کرد باراک اوباما، در سخنرانی خود در سازمان ملل، خواهد گفت اگر تهران بتواند نشان دهد که برنامه هستهایاش صلحجویانه است، زمینه برای رابطه بهتر با جامعه جهانی فراهم خواهد شد.
بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، همچنین اظهار داشت که باراک اوباما در سخنرانی این هفته خود در سازمان ملل تاکید خواهد کرد اگر ایران به تعهدات بینالمللی خود عمل نکند، هزینه برنامه غنیسازی اورانیوم، برایش بالاتر خواهد رفت.
بن رودز گفت: «برای آنها در باز است که رابطه بهتری با ایالات متحده و جامعه جهانی داشته باشند».
معاون مشاور امنیت ملی کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «هرچند، برای عبور از این در، ایران باید … قصد صلحجویانه خود در مورد برنامه هستهایاش را نشان دهد و به تعهداتش نسبت به جامعه جهانی جامه عمل بپوشاند».
در حالی که واشینگتن میگوید در صورت ادامه برنامه هستهای ایران، فشارها بر تهران بیشتر خواهد شد، محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، بار دیگر تاکید کرده است که این تحریمها تاثیری بر کشور ندارد.
سرپرست سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، ضمن انتقاد از تازه ترین گزارش یوکیا آمانو آمادگی ایران را برای ادامه همکاری با آژانس اعلام کرد. اما مدیر کل آژانس دوباره گفت که ایران با این نهاد همکاری لازم را ندارد.
به گزارش دویچهوله، یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در آخرین گزارش خود، جمهوری اسلامی را به جلوگیری از کار دو بازرس مورد اعتماد خود و شکستن احتمالی پلمپهای برخی از تاسیسات هستهای متهم کرد.
کنفرانس عمومی آژانس، روز دوشنبه (۲۰ سپتامبر) در وین گشایش یافت. هدف کنفرانس که نمایندگان ۱۵۱ کشور عضو آژانس در آن حضور دارند، گزینش اعضای شورای حکام ، بحث در بارهی بودجه سالآینده، بررسی مسائل ایمنی نیروگاهها و همکاریهای فنی میان اعضای آژانس است. نشستهای کنفرانس تا روز جمعه (۲۴ سپتامبر) ادامه خواهد داشت
علیاکبر صالحی، سرپرست سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در روز گشایش کنفرانس، ضمن اعتراض به گزارش تازه، آژانس را متهم کرد که تحت نفوذ برخی از کشورها قرار دارد. وی گفت: «آژانس از فقدان نفوذ و اعتبار اخلاقی رنج میبرد.»
صالحی افزود که از سال ۲۰۰۳ تاکنون مراکز هستهای ایران بیش از ۵ هزار بار مورد بازرسی قرار گرفته و این بازرسیها ثابت کرده که هیچ انحرافی به سوی فعالیتهای غیر صلحآمیز وجود نداشته است. سرپرست سازمان انرژی اتمی ایران، در پایان سخنان خود تلاشهای بازرسان آژانس را ستود و اعلام کرد که ایران در فضائی مناسب به “همکاری صادقانه” با آژانس ادامه میدهد.
در مقابل اعتراضهای صالحی، یوکیا آمانو ایران و سوریه را متهم کرد که به اندازه کافی با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری نمیکنند. وی خواستار اجرای دقیق برنامههای کنترل تسلیحات اتمی و تعهدات همه کشورهای عضو آژانس شد. آمانو درباره پیشرفت برنامههای اتمی کره شمالی نیز گفت که تاسیسات این کشور از ماه آوریل امسال مورد بازرسی قرار نگرفته و به این دلیل نمیتواند اظهارنظر کند.
پاول ماگنت نماینده بلژیک از سوی اتحادیه اروپا از جمهوری اسلامی خواست که برای تثبیت مناسبات خود با اتحادیه اروپا، نگرانیهای جامعه جهانی را جدی بگیرد و با نمایندگان غرب وارد مذاکره جدی شود.
کشورهای عربی، قرار است روز پنجشنبه پیشنویس قطعنامهای را تسلیم کنفرانس کنند که در آن قدرت اتمی اسرائیل به چالش کشیده میشود. در این پیشنویس، از اسرائیل خواسته شده است که از تسلیحات اتمی چشم پوشی و پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، طرح این پیشنویس میتواند بحثهای شدیدی را در کنفرانس ایجاد کند. آمریکا و متحدانش در اروپا نگران آن هستند که کشمکش بر سر قطعنامه اعراب، به پیشبرد روند صلح خاورمیانه آسیب برساند. مذاکرات میان محمود عباس و نتانیاهو در دو هفته اخیر پیشرفت نسبتا خوبی داشته است.
محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران در دیدار با جمعی از دانشجویان ضمن محکوم کردن حملات «افراد خودسر» به دفتر و منزل رهبران مخالفان دولت گفته است، «جریان حذف کننده در مقابل رهبری و نظام هم خواهد ایستاد.»
به گزارش رادیو فردا، خاتمی که ریاست تشکیلات غیر دولتی بنیاد باران را بر عهده دارد از ظهور جریان هایی در جمهوری اسلامی خبر داده که به گفته وی برای افرادی که «همواره در خدمت انقلاب و مردم» بوده اند «تنگنا» ایجاد می کنند.
وی در این زمینه به افزایش محدودیت ها برای میر حسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالفان دولت، و آیت الله دستغیب از سوی «افراد خودسر» اشاره کرده و گفته است: «می گویند اینها خودسر بودند! چرا این خودسری ها با امنیت کامل برای خودسرها ادامه می یابد و حتی از یک مجلس ترحیم که غیر سیاسی هم هست جلوگیری می شود؟»
رییس جمهور پیشین ایران پرسیده است :«این خودسرها که آن گونه با بزرگان برخورد می کنند کیستند؟ چرا جلوی آنها گرفته نمی شود؟ چرا نظام در برخورد با آنها عاجز است؟»
اشاره محمد خاتمی به حملات لباس شخصی ها به منزل مهدی کروبی در ماه رمضان است که در جریان آن محافظان وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به گفته اطرافیان آقای کروبی، از سوی مهاجمان نیز به سوی ساختمان محل سکونت وی تیراندازی صورت گرفت.
همزمان، مسجد قبا، پایگاه آیت الله سید علی محمد دستغیب، نماینده نزدیک به اصلاح طلبان در مجلس خبرگان رهبری، مورد حمله لباس شخصی ها قرار گرفته و دهها تن از هواداران وی بازداشت شده اند.
از سوی دیگر، نیروهای امنیتی با محاصره خیابان های اطراف دفتر میر حسین موسوی از ملاقات افراد با این رهبر مخالفان جلوگیری کرده اند. گزارش های سایت های مخالفان حاکی است که آقای موسوی هم اکنون در حصر خانگی به سر می برد.
این محدودیت ها در حالی ادامه دارد که محمود احمدی نژاد ایران را «آزادترین کشور دنیا» خوانده است و روز یکشنبه در گفت وگوی تلویزیونی با شبکه سی ان ان گفته است که رهبران مخالف از آزادی کامل برای ابراز عقیده برخوردار هستند.
محمد خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به طور تلویحی به آیت الله خامنه ای هشدار داده است که «جریان حذف کننده در مقابل رهبری و نظام هم خواهد ایستاد.»
وی اظهار داشت: «جریانی تند نه تنها در دانشگاه، بلکه در کل جامعه می کوشد، تا همه آنچه را که مطابق میل شان نیست به نام دفاع از انقلاب و خالص سازی آن حذف کنند و معتقدم اگر این امر جریان یابد، در مقابل رهبری و نظام هم خواهند ایستاد.»
رییس جمهور پیشین ایران بدون نام بردن از این جریان ها افزوده است: «در نظر آنها نه تنها اصلاح طلبان و معترضان به سیاست های جاری بلکه بسیاری از اصولگرایان هم ناخالص و تحت فشار هستند.»
خاتمی در سخنان خود تاکید کرده است:«ما که به اصل نظام معتقدیم و به کارهای خلاف شرع و خلاف قانون انتقاد داریم روز به روز محدودتر می شویم…کسی که در چارچوب این نظام زندگی می کند باید از تمام حقوق شهروندی برخوردار باشد.»
وی افزوده است: «حکومت فقط در صورتی مشروع است که مورد رضایت مردم باشد و وقتی هم که حکومت روی کار آمد ملاک و معیار دوام شایستگی آن، پایبندی آن به عدالت و اخلاق است.»
Iran’s economy is feeling no ill effects from the toughest Western sanctions yet and is in fact benefiting from them, Iranian President Mahmoud Ahmadinejad told American television on Sunday.
“These sanctions will definitively mark a new level of progress in our economy,” Ahmadinejad told ABC News in an interview in New York. “We have turned sanctions around and created opportunities out of this.”
His assessment couldn’t have differed more from that of US Secretary of State Hillary Clinton, who in a separate interview with ABC in Jerusalem praised the measures imposed by the UN Security Council in June as “biting.”
“In fact the information we’re getting is that the Iranian regime is quite worried about the impact on their banking system, on their economic growth because they’ve already encountered some tough economic times. And this is, you know, making it more costly.”
Ahmadinejad insisted Iran wanted more nuclear talks with the so-called P5 plus one — permanent UN Security Council members Britain, China, France, Russia and the United States plus Germany.
Iran is suspected of planning to build a nuclear weapon, something Tehran strongly denies.
“We have a plan to discuss things, to discuss issues,” Ahmadinejad told ABC. “We’ve always been ready to discuss issues as long as they’re within the legal framework and based on principles of justice and respect.”
The last high-level meeting between Iran and the six world powers was held in Geneva in October 2009 when the two sides agreed a nuclear fuel swap deal that has since stalled.
The Iranian leader said Tehran was complying fully with inspections by the UN’s nuclear watchdog, the International Atomic Energy Agency (IAEA).
“All our nuclear activities are being controlled by cameras,” he said. “Material that is moved is weighed, it’s examined and controlled. So as far as the IAEA supervision is concern, there’s no blockage of that supervision.”
Asked about the “uniform” nature of the sanctions now imposed against Iran, by the United Nations, the United States, the European Union, Japan, South Korea, Russia, even China, Ahmadinejad responded: “It is meaningless to us.”
“We do take sanctions seriously, but taking it seriously is different from believing that they are effective,” he said.
“We consider this and have recorded it as a serious violation of international law. It was illegal. It was wrong. It wronged the people of Iran by insulting them.”
Pushed further on the crippling effect the sanctions could have on businessmen trying to trade or on Iran’s vital shipping industry, Ahmadinejad was defiant.
“None of this is a problem,” he said. “I want to stress, it is not a problem. If you want to say it’s effective, why not wait for the next six months or a year to see with your own eyes whether there are effects or not? And I tell you there are none.”
source: AP
وزیر امور خارجه آمریکا مى گوید که بخش نظامى در ایران شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و سایر نهادهاى نظامى در حال افزایش قدرت خود در این کشور هستند.
به گزارش رادیو فردا، هیلارى کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در گفت و گو با یک شبکه تلویزیونی از مردم ایران خواسته است تا با آنچه که قدرت گرفتن نظامیان در این کشور خوانده است مقابله کنند.
وى با ابراز نگرانى عمیق از افزایش قدرت نظامیان در ایران ابراز امیدوارى کرده است که رهبرانى «مسئولیت پذیر» قدرت را در این کشور در دست گیرند.
خانم کلینتون در گفت و با شبکه تلویزیونى اى بى سى گفته است: «من مى توانم امیدوارم باشم که از سوى رهبران مذهبى و مدنى مسئولیت پذیر ایران برخى تلاش ها صورت گیرد تا حکومت را در اختیار گیرند.»
وزیر امور خارجه آمریکا مى گوید که بخش نظامى در ایران شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و سایر نهادهاى نظامى در حال افزایش قدرت خود در این کشور هستند.
وى اظهار داشت: «من مطلع هستم که این موضوع به یک نگرانى براى مردم ایران تبدیل شده است. ما گزارش هایى که از داخل ایران مى آید را مطالعه مى کنیم. این مسئله اى است که موجب نگرانى زیادى براى مردم ایران شده است.»
وزیر امور خارجه آمریکا با اشاره به شعارها و اهداف انقلاب ایران گفته است: «حامیان انقلاب در ابتدا اعلام کردند که این (انقلاب) یک جمهورى خواهد بود. آن جمهورى اسلامى خواهد بود ولى جمهورى است. بعد ما شاهد یک انتخابات بسیار خدشه دار بودیم و دیدیم که افراد برآمده از این انتخابات براى تحکیم قدرت خود به نظامیان روى آورده اند.»
اشاره وزیر امور خارجه آمریکا به انتخابات دهم ریاست جمهورى در سال ۱۳۸۸ است که در جریان محمود احمدى نژاد به عنوان برنده این انتخابات معرفى شد.
نتیجه این انتخابات از سوى میر حسین موسوى و مهدى کروبى ناشى از «تقلب گسترده» و «مهندسى آراء» توصیف شد و اعلام کردند که دولت برآمده از این انتخابات را «غیر قانونى» دانسته و آن را به رسمیت نمى شناسند.
پس از انتخابات اعتراض هاى گسترده اى به نتبجه آن صورت گرفت که در جریان آن دهها تن کشته و هزاران نفر نیز دستگیر و به زندان هاى درازمدت محکوم شدند.
خانم کلینتون اظهار داشت که قدرت گرفتن نظامیان «گامى براى تسخیر سیستم سیاسى ایران و تهدیدى است که پیش روى سیستم دوگانه انتخابى و رهبرى روحانیون قرار دارد، چرا که وقتى شما براى سرکوب معترضان و تظاهرکنندگان بیش از اندازه به نظامیان اتکاء مى کنید، وضعیتى را بوجود مى آورید و نیروهایى را آزاد مى کنید که نمى دانید سرانجام تا کجا پیش خواهند رفت.»
به گفته وزیر امور خارجه آمریکا، «بسیارى از ایرانیان حتى آنهایى که به حکومت اسلامى گرایش دارند در حال اعلام نارضایتى خود از این رژیم هستند.»
خانم کلینتون با اعلام حمایت آمریکا از فعالان سیاسى و مدنى ایرانى افزود که دولت باراک اوباما در تلاش است تا به این افراد که در ایران هستند کمک کند.
وى گفت که با کارشناسان مسائل ایران دیدارهایى داشته است.
این مقام آمریکایى با ستایش از تحریم هاى اقتصادى بین المللى علیه ایران از سوى شوراى امنیت سازمان ملل در ماه ژوئن گفت که این تحریم ها «گزنده» بوده است و افزود که «ما این موضوع را از بسیارى از کشورهاى منطقه و خارج از آن شنیده ایم.»
وى اظهار داشت :«اطلاعاتى که ما به دست آورده ایم حاکى از آن است که رژیم ایران کاملا نگران تاثیر تحریم ها بر سیستم بانکى، و بر رشد اقتصادى آن است چرا که آنها هم اکنون در یک وضعیت دشوار اقتصادى به سر مى برند و این تحریم ها هزینه هاى زیادى را تحمیل مى کند.»
وزیر امور خارجه آمریکا از ایران خواست تا به میز مذاکرات با گروه پنج به علاوه یک در باره برنامه هستهای آن بازگردد و به بازرسان آژانس اجازه دهد تا تاسیسات اتمى این کشور را مورد بازرسى قرار دهند.
با پایان اجلاس مجلس خبرگان، نامه مهدی کروبی خطاب به هاشمی رفسنجانی رئیس این مجلس انتشار یافت. وی در آن خواستار نظارت بر عملکرد رهبری و نهادهای تحت نظر او شده و مینویسد، در غیر این صورت، فساد در ارکان نظام گسترش مییابد.
به گزارش دویچهوله، مهدی کروبی در نامهای سرگشاده خطاب به هاشمی رفسنجانی که یک روز پیش از شروع هشتمین جلسه در دوره چهارم شورای خبرگان رهبری نوشته شده است، از رئیس و اعضای این مجلس میخواهد که به وظیفه خود عمل کنند و موجب «رفع ابهام و شبهات موجود در جامعه به صورت شفاف» شوند.
کروبی با یادآوری دوران مبارزات علیه رژیم گذشته متذکر میشود که در آن دوره، وی در کنار هاشمی رفسنجانی نوید جامعهای با «آزادی سیاسی و اجتماعی» و «مبنی بر موازین عدالت، آزادیهای مشروع و ارزشهای متعالی اسلام» را میداده است.
کروبی با اشاره به نقش رهبری میافزاید که در قوانین جمهوری اسلامی برای حفظ و جلوگیری از انحراف از موازین اسلام، «تدابیری اندیشه شده است که از جمله آنها، تعبیه نهادی به عنوان مجلس خبرگان با اختیاراتی چون انتخاب آزاد بهترین و نظارت مستمر بر او و اعمال و رفتار و مجموعههای زیرفرمانش و نیز با دارا بودن حق عزل رهبری در صورت ناتوانی در انجام وظیفه یا فقدان شرایط» است.
وی در این نامه میافزاید که با توجه به اصل ۱۰۷ قانون اساسی، «مجلس خبرگان عالیترین مرجع نظارتی در جمهوری اسلامی است که هیچ یک از نهادهای نظارتی دیگر نمیتوانند مانع انجام وظیفه قانونی و شرعی آن در انتخاب رهبر و حتی عزل وی شوند».
به گفته کروبی مطابق اصل ۱۱۱ قانون اساسی مجلس خبرگان وظیفه دارد: «هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد یا معلوم شود که از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم میباشد…».
وی با انتقاد از رفتار این مجلس تا به امروز میافزاید که خبرگان وظیفه دارد «در راستای اصلاح قوا و نهادهای مزبور از طریق نظارت بر عملکرد رهبر بکوشد تا مانع بروز فساد و گسترش آن در ارکان نظام و موجبات تزلزل جایگاه ولایت فقیه و رهبری به واسطه اهمال در انجام وظایف و یا استفاده نادرست از اختیارات گردد».
مهدی کروبی در ادامه نامه خود به رئیس مجلس خبرگان به «عدم استقلال قوه قضاییه و فرمایشی بودن احکام دادگاههای سیاسی و مطبوعاتی» اعتراض کرده و یادآور میشود که طبق اصل ۱۵۶ قانون اساسی، قوه قضاییه باید مستقل و در جهت «احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع» اعمال وظیفه کند؛ حال آنکه به گفته وی، «امروز اعمال نفوذ دستگاههای امنیتی و شکلگیری جلسات دادرسی به صورت غیر علنی و بدون حضور هیئت منصفه، نشان از عدم استقلال این قوه دارد».
وی با ذکر این مطلب و با تاکید بر اجرای وصیتنامه آیتالله خمینی بر ضرورت منع ورود سپاه و نیروهای مسلح به عرصه سیاست، رفتار سیاسی تعدادی از فرماندهان سپاه در «سازماندهی و مهندسی انتخابات با به کارگیری نیروهای بسیج» را موجب «بیثباتی سیاسی و ایجاد فضای استبدادی و حذف حاکمیت مردم و نفی جمهوریت» میداند.
مهدی کروبی با بیان این که بسیاری از مسئولان دولتی و اجرایی کشور از سپاه و یا منتخبان سپاه هستند، میافزاید: «بیم آن میرود که با توجه به قدرت نظامی و حضور در عرصه سیاست، به صورت جامع و کامل و با پشتوانه عظیم اقتصادی، روزی سپاه به صورت کامل در مقابل مردم قرار گیرد و نظامیان به صورت رسمی بر کشور حاکم شوند».
مهدی کروبی در بخش دیگری از نامه خود، به انتقاد از عملکرد مدیریتی دولت پرداخته و «آشفتگی در تصمیمسازی در تمام عرصههای مدیریتی» را دلیل «شرمندگی و بیاعتباری ملت بزرگ ایران در بین جهانیان» دانسته است.
او همچنین با برشمردن اشکالات مدیریتی دولت اعم از «عدم اتکا به تئوری مشخص مدیریتی»، «بی توجهی به برنامه چشمانداز و برنامههای میان مدت و حتی کوتاه مدت»، «تصمیمگیری فردی و عدم اتکا به خرد جمعی» و «قانونگریزی»، رکود اقتصادی، رشد فقر در اقشار مختلف جامعه و نیز «تضعیف موقعیت کشور در جهان» را نتیجه «بیخردی، بیتجربگی و گزافهگویی مکرر دولت، به ویژه رئیسجمهور» دانسته است.
کروبی در پایان نامه خود بر این نکته تاکید میکند که «اگر مجلس خبرگان به وظیفه خطیر خود در راستای بیکفایتی، گزافهگویی، خرافهگویی، بیادبی و گستاخی این دولت در موقع و زمان آن نپردازد؛ شاید زمانی به این نکته واقف شود که نوشدارو پس از مرگ سهراب باشد».
هشتمین اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری، روز چهارشنبه (۱۵ سپتامبر / ۲۴ شهریور) با صدور بیانیهای به کار خود پایان داد؛ اما در این بیانیه هیچگونه اشارهای به نکات ذکر شده در نامه آقای کروبی دیده نمی شود.
محمود احمدینژاد با ادعای اینکه “قوه مجریه قوه اول کشور است”، این سخن آیتالله خمینی مبنی بر اینکه “مجلس در راس امور است” را، مربوط به دورانی دانست که پست نخست وزیری در کشور وجود داشت و امروز مناسبتی در این زمینه وجود ندارد.
به گزارش جرس، وی همچنین از تحولات قریب الوقوع در دستگاه دیپلماسی کشور خبر داد و در دفاع از انتصابات جنجالی اخیر در حوزه مناطق بین المللی ـ که به دلیل موازی کاری در سیاست خارجی، مورد انتقاد واقع شده بود- اظهار عقیده کرد “تغییر نگاهی که در سیاست خارجی رخ داده، باید در وزارت خارجه نهادینه شود و ساختار وزارت خارجه، تشکیلات سفارتخانهها و درجهبندی آنها باید عوض شود.”
احمدی نژاد در آستانه ششمین سفر خود به نیویورک و شرکت مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در گفتگویی مفصل با روزنامه رسمی دولت (ایران)، به سوالاتی در حوزه سیاست داخلی و خارجی پاسخ داد و ضمن اشاره به بحث استقلال قوا از یکدیگر، مدعی شد: “بعضیها استقلال قوا را فقط برای قوه مقننه و قوه قضائیه میخواهند. درصورتی که اتفاقاً قوه مجریه، قوه اول کشور است، بعضیها یک جمله امام را متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده برجسته میکنند، آنزمان رئیسجمهور مسئول اداره کشور نبوده، بلکه نخستوزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب میشده است. آن موقع مجلس بالاترین بود، اما اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند. ضمن اینکه در قوه مجریه، جایگاهی است بهنام ریاست جمهوری.”
احمدی نژاد همچنین با بیان اینکه “رئیس جمهوری علاوه بر اینکه رئیس جمهور هست، رئیس دولت هم هست”، اظهار عقیده کرد “رئیس جمهور بعد از رهبری بالاترین مقام کشور است، رئیس جمهور مجری قانون اساسی هم هست، این دیگر به استقلال قوا ربطی ندارد. مردم رأی مستقیم میدهند، رئیسجمهور که انتخاب میشود، رئیس دولت است، رئیس قوه مجریه است، این یک قوه مستقل است. علاوه بر اینها رئیسجمهور مجری قانون اساسی هم است، مسئول امور اداری، برنامه، بودجه و استخدامی کشور شخص رئیس جمهور است. یعنی سایر قوا هم اگر بخواهند کار برنامه، بودجه، استخدامی و اداری داشته باشند مسئولش رئیسجمهور است. ”
رئیس دولت با حمله به اصولگرایانی که در عین حمایت انتخاباتی از وی و حتی در جریان حوادث بعد از آن، امروز در مقام منتقد به وی و دولت ظاهر شده اند، گفت “کسانی هستند که میگویند ما این دولت را سرکار آوردیم، ستاد زدیم، تبلیغات کردیم. ما تشکر میکنیم از آنها اما نکاتی درباره این گروهها میگویم، اولاً من در انتخابات گفتهام که ستاد ندارم، اگر کسی هم کار کرد بعداً توقع نداشته باشد که در اداره امور کشور دخالت کند، این نکته مهمی است، من قبلاً این را اعلام کردهام که وظیفهام این است که کاندیدا شوم. دوستان برای انجام وظیفه سخنرانی کردهاند. من تشکر میکنم از اینکه انجام وظیفه کردهاند، اما حالا نباید توقع داشته باشند که دولت مجری نظرات آنها باشد. اما حالا دولت باید بتواند کار خودش را بکند، بالاخره دولت تصمیم میگیرد، یک عده خوششان میآید، یک عده خوششان نمیآید. البته این به این معنی نیست که همه تصمیمات دولت درست است، ما هم اشتباه داریم، اما بررسی و اصلاح میکنیم ولی دولت نمیتواند اختیار خود را به کس دیگری بدهد. برخی رسانهها هم هستند که این گونه مسائل را مطرح میکنند.
احمدینژاد در خصوص “اتحاد قوا” نیز مدعی شد “ما واقعاً حداکثر تعامل با قوا را داریم. هر چقدر علیه ما انتقاد شود ما سکوت میکنیم. ما فکر میکنیم، سه قوه یکی هستند، تفکیک قوایی که از غرب آمده در نظام اسلامی اصالت ندارد. حقیقت یک تقسیمکار است و خود کار یک موضوع بیشتر نیست.
وی اشاره ای به عدم تمکین خود از قوانین مصوب مجلس و بی ارزش خواندن آنها نکرد و همچنین به کارشکنی و اخلال دولت در روند قضایی رسیدگی به پرونده فساد مالی برخی از مدیران ارشد کابینه و وابستگان به آن، اشاره ای ننمود.
احمدی نژاد همچنین در خصوص مسائل داخلی و نحوه مواجهه دولت با برخی جریانهای مخالف دولت گفت: “ایستادگی در برابر طراحیهای دشمن جزو محورهای اساسی دولت است… آن کسانی که از داخل در ارتباط با دشمن بخواهند فتنهانگیزی کنند، دستگاههای رسمی شناسایی میکنند و برخورد میکنند، یک بخشی هم هست که ما خیلی وارد آن نمیشویم و آن فضاسازیهایی استکه میکنند. واقعیت این است که فضاسازیهایی که علیه دولت نهم و دهم میکنند، بیسابقه و بینظیر است. یکی از محورهای آنان این است که علیه دولت دست به بهانه تراشی بزنند، در صورتی که اساس ایناست که عدالت اجرا شود، آنهایی که منابع ملت را بردند پس بدهند و آنهایی که علیه ملت قیام کردند و خواستند با کمک دشمن براندازی کنند باید جواب بدهند. آنهایی که خودشان را مالک کشور میدانستند، باید پاسخگو باشند، آنهایی که از ساختار معیوب اقتصادی سوءاستفادههای بسیار کلانی کردند، باید جواب بدهند، دولت همه هموغمش این است که حقوق ملت را برگرداند. برخیها هم میخواهند جابهجایی در موضوع ایجاد کنند، در گوشهوکنار دولت بگردند و یک مسئلهای پیدا کنند و به نحوی القاکنند که مسئله کشور الآن این است. اما این اقدامات اثر ندارد. ”
احمدی نژاد همچنین به سفر قریب الوقوع خود به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره و اظهار عقیده کرد “اکنون باید ساختار سازمان ملل با همکاری کشورها تغییر کند و این اصلاح باید به یک مؤلفه واحد تبدیل شود.”
وی همچنین مدعی شد: شعار تغییر در ایالات متحده امریکا، حاصل کار جمهوری اسلامی بود.
BBC Persian is reporting that opposition figure Mehdi Karroubi has made a pointed intervention with a letter to former President Hashemi Rafsanjani, in Rafsanjani’s capacity as the head of the Assembly of Experts.
Karroubi’s letter, sent to Rafsanjani just before this week’s bi-annual Assembly meeting, called on the Assembly to exercise its powers to “monitor the functions and institutions under the auspices of Iran’s Supreme Leader”. Karroubi cited problems such as “a lack of independence of the judiciary and courts”, the interference of the Islamic Revolution Guards Corps and Basij militia in political issues, and the IRGC’s expanded involvement in Iran’s economy.
And, in an even more provocative challenge, Karroubi pointed to the Assembly’s powers, under the Iranian Constitution, to remove the Supreme Leader if he becomes incapable of carrying out his supervisory role.
The un-subtle message: if Ayatollah Khamenei won’t step up and take control of the Revolutionary Guard and security forces, ensuring the independence of the courts and upholding the Constitution, then Rafsanjani and the Assembly need to do so.
Mir Hossein Mousavi’s website Kalemeh had reported on Wednesday that Karroubi had written a letter to Rafsanjani “to be released in forthcoming days”.
source: Enduring America
Iran sentenced a female human rights activist to six years in prison on Saturday, the latest sign of its determination to punish those the state views as “seditionists” for protesting last year’s presidential election.
Shiva Nazar Ahari, 26, was arrested in December on her way to the funeral of Grand Ayatollah Hossein Ali Montazeri, the spiritual mentor of the Green Movement which opposed the re-election of hardline President Mahmoud Ahmadinejad last June.
She was convicted of gathering and plotting to commit crime (against the state), propaganda against the establishment and “moharebe” or waging war against God, a crime that can be punished by death under the Islamic Republic’s Sharia law.
In addition to the jail term she has to pay a $400 fine as an alternative punishment to 74 lashes, her lawyer Mohammad Sharif said.
He vowed to appeal the verdict, saying there was “no legal basis for this charge,” according to the semi-official ILNA news agency.
Opposition website Kaleme said Nazar Ahari, who was released last Sunday on $500,000 bail, had spent more than 100 days in solitary confinement.
She was also arrested shortly after the disputed June 2009 presidential vote and released only after spending three months in Tehran’s notorious Evin prison, where dozens of moderate activists and journalists are still being held.
The opposition says the election was rigged, but authorities deny that and have blamed foreign powers for fomenting sedition.
source: Reuters
Mohammad Nourizad, the detained filmmaker, has used the ‘Quran burning’ episode in the US to make a sharp point about his own country. He writes, in a letter brought out of Evin Prison:
If, in the United States, only the papers of the Quran were planned to be burned, in our [Islamic] country, the blood of the children of the nation who are the more obvious and evident verses of the Almighty God was shed, and they were burned in front of the eyes and conscience of everyone; and no senior religious figure took off his turban in protest and with torn clothes and barefoot rushed to defend [the oppressed]; no judge or member of the parliament or no cleric slapped himself, mourned or cried for this burning of the live Qurans.
So would you give me the right not to believe the love of Quran of the highranking officials when I am imprisoned by the very same lying characters?
Following the 12 June election, Nourizad became a constant critic of the Iranian leadership and wrote a number of open and candid letters to Ayatollah Khamenei and openly criticised the head of the judiciary Sadegh Larijani. He was subsequently jailed after his letters drew much attention. He was recently released after months of torture and solitary confinement and his interrogators had warned him not to write anything during his release. A new letter to Khamenei in August 2010 caused him to be imprisoned again.
source: Enduring America
دیان علایی، نماینده جامعه بهاییان در سازمان ملل متحد، روز پنجشنبه در باره کاهش حکم هفت رهبر جامعه بهایی ایران در دادگاه تجدید نظر گفت: به صورت شفاهی به یکی از وکلای بازداشت شدگان اطلاع داده شد که این حکم به ۱۰ سال زندان کاهش یافته است.
به گزارش رادیو فردا، دیان علایی می گوید: همان طور که هنوز حکم بیست سال زندان رهبران جامعه بهایی به وکلا ابلاغ نشده، خبر کاهش زندان هفت نفر بازداشتی به صورت شفاهی به یکی از وکلا اطلاع داده شده است. رهبران بهایی همچنین از زندان اوین به زندان گوهردشت منتقل شدهاند.
فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم و مهوش ثابت، عضو جمعی به نام «یاران» بودند که وظیفه سرپرستی جامعه بهایی در ایران را برعهده داشت و در مردادماه سال جاری در دادگاه هریک به ۲۰ سال زندان محکوم شدند.
دیان علایی در پاسخ به پرسشی درباره موثق بودن خبر کاهش حکم زندان این هفت نفر، گفت: «اتفاقی که برای این هفت نفر افتاده غیر قانونی بوده است و تاکنون اخبار درباره اتهام ها و همچنین حکم دادگاه به صورت شفاهی اعلام شده بنابراین امکان دارد که این خبر درست باشد.»
دیان علایی اضافه کرده است:«متاسفانه چنین خبری درباره این هفت رهبر سابق جامعه بهایی، آنها را در وضعیتی نامعلوم قرار می دهد، شرایطی که از آغاز بازداشت این هفت نفر وجود داشته است.»
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی این هفت نفر را به اتهام «جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه» محاکمه کرده است. آخرین جلسات دادگاه رسیدگی به این اتهامها در اواخر خرداد ماه برگزار شده و پس از سه روز به پایان رسیده بود.
این در حالی است که جامعه جهانی بهایی با رد این اتهامات می گوید این افراد بی گناه هستند و فقط به خاطر «دیانت» خود تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند.
هفت رهبر جامعه بهاییان ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
بنابر گزارش سازمان عفو بین الملل، بیش از سیصد هزار بهایی در ایران زندگی می کنند، این در حالی که قانون اساسی ایران بهاییت را به رسمیت نشناخته است و پیروان این دین مورد اذیت و آزار و تبعیض قرار می گیرند.
حکومت ایران، دینی را به عنوان «دین بهایی» به رسمیت نمی شناسد و به تبع آن، نه تنها از هرگونه فعالیت پیروان این دین جلوگیری می کند، بلکه بر اساس گفته های بهاییان، آنها در ایران از بسیاری حقوق اولیه شهروندان نیز محروم می شوند.
رسانههای اصلاحطلبان سندی را منتشر کردهاند که گفته میشود در «شورای عالی امنیت ملی» تهیه شده است. این سند به تحزیه و تحلیل حوادث پس از انتحابات پرداخته و احتمالاً مبنای تصمیمگیریهای مقامهای ارشد ایران نیز بوده است.
به گزارش دویچهوله، سند «بررسی و تجزیه و تحلیل ساختار و سازمان فتنه ۸۸» را وبسابت «نوروز»، وابسته به جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر کرده و نوشته که در «شورای عالی امنیت ملی» بدست آمده است.
این سند بنابر نوشته نوروز، نتیجه بررسی و تحلیل اطلاعاتی انتخابات ۸۸ و فعالیت اصلاحطلبان پیش و پس از انتخابات است که توسط سه نهاد اطلاعاتی، «وزارت اطلاعات»، «واحد اطلاعات نیروی انتظامی» و «واحد اطلاعات سپاه پاسداران» تهیه شده است. نتیجه گزارش، جمعبندی دیدگاههای این سه نهاد و مورد قبول آنهاست.
مطالب این سند مشابه صحبتهای فردی موسوم به «سردار مشفق» در جمع روحانیون مشهدی در پاییز سال گذشته است که چند هفته پیش بهطور وسیع در اینترنت انتشار یافت. به نوشته نوروز، به نظر میرسد دلیل تهیه این سند، توضیح حوادث سال گذشته برای مقامهای بالاتر و توجیه نیروهای خودی بوده و احتمالاً اسنادی از این دست، مبنای تصمیمگیریهای مسئولان اصلی هستند.
تهیهکنندگان این سند هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی را که در طول سالها موجودیت نظام جمهوری اسلامی از مسئولان ارشد آن بودند «حلقههای اصلی فتنه» سال ۸۸ میدانند. «فتنه» عنوانی است که آیتالله خامنهای و حامیان وی در قدرت درباره حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بهکار میبرند. به نظر تهیهکنندگان سند، سه نفر یادشده عناصر اصلی «حلقه فتنه»ای هستند که در خارج از ایران از سوی آمریکا، انگلستان و اسرائیل مدیریت میشود.
هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی و دیگر چهرههای اصلاحطلب و متعرض از نظر تهیهکنندگان سند متهماند که «به دنبال محدود و پاسخگو کردن رهبری، بازگشت به قدرت، حذف احمدینژاد و حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان» و در نهایت «حذف ولایت فقیه از قانون اساسی» جمهوری اسلامی هستند.
نوروز، وبسایت رسمی جبهه مشارکت، که هماکنون دبیرکل و شماری از اعضای ارشد آن در زندان بهسر میبرند، نوشته است، تمام اطلاعات این گزارش و صحبتهای سردار مشفق، «حاصل بازخوانی شنودهای صحبتهای افراد و همچنین گزارشات اعترافات آن هم به صورت ناقص است».
در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته هزاران نفر بازداشت شدند. سردار علی فضلی یک از فرماندهان سپاه اخیرا فاش ساخت، شمار بازداشتهای این حوادث «ده هزار نفر» بود. اغلب فعالین سیاسی اصلاحطلب که تا چندی پیش از مقامهای جمهوری اسلامی بودند در میان بازداشتشدگان بودند. بعدها صداوسیمای جمهوری اسلامی برنامههایی را پخش کرد که ادعا میشد اعترافات برخی از بازداشتشدگان است. برخی تحلیلگران میگویند به نظر میرسد مقامهای جمهوری اسلامی بیشتر از هر کس دیگری به این «اعترافات» باور دارند و آن را مبنای قضاوت و تصمیمگیری خود قرار میدهند.
تحلیلگران میگویند، در لابلای سند موسوم به «ساختار فتنه» اغلب آنچه که به عنوان اتهام به احزاب و افراد اصلاحطلب و متعرض به نتایج انتخابات نسبت داده میشود، اجزا و عناصر اصلی فعالیت سیاسی عادی در هر کشوری است. اگر نشست و برخاست و جلسه و گفتوگو در کار نباشد، فعالیت سیاسی نمیتواند معنی داشته باشد. علاوهبراین اصلاحطلبان پنهان نمیکنند که «مخالف احمدینژاد» هستند و با هدف «بازگشت به قدرت» در انتخابات شرکت میکنند. آنها همچنین «مخالف نظارت استصوابی» هستند و «رهبری را ذیل قانون اساسی» تعریف میکنند.
براساس اطلاعاتی که در اظهارات سردار مشفق وجود داشت، سند «ساختار فتنه» نیز در همان چارچوب و راستاست، ۷ عضو ارشد جبهه مشارکت طی دادخواستی به قوه قضاییه شکایت برده و خواستار رسیدگی به «دخالت سازمانیافته گروهی از فرماندهان قرارگاه ثارالله سپاه در انتخابات سال ۱۳۸۸» شدند. برخی از این ۷ نفر از جمله مصطفی تاجزاده، محسن امینزاده و محسن صفایی فراهانی که پس از انتخابات دستگیر و سپس بطور مشروط آزاد شده بودند، به خاطر این شکایت به زندان بازگردانده شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر