مرکز اطلاعات دادگستری آرژانتين اعلام کرد، ديکتاتور و فرماندهی سابق ارتش آن کشور، خورخه رافائل ويدلا، به اتهام نقض حقوق بشر در سالهای بين ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳، اين هفته محاکمه خواهد شد. خورخه رافائل ويدلا، در زمره ی رهبران کودتا عليه رئيس جمهوری وقت آرژانتين، خانم ايزابلا پِِرون، در سال ۱۹۷۶ بود. ديکتاتور سابق آرژانتين که ۸۴ سال دارد، در سال ۱۹۸۵ به جرم نقض حقوق بشر از جمله آدمربايی، شکنجه و قتل محکوم شناخته شد، اما در سال ۱۹۹۰ با فرمان عفو رئيس جمهوری وقت، کارلوس مِنِم از زندان آزاد شد. اکنون با ملغی شدن فرمانهای عفو دههی ۸۰ راه برای محاکمهی مجدّد حاکمان نظامی سابق آرژانتين هموار شده است.
مادران سه آمريکايی زندانی در ايران، در يازدهمين ماه اسارتِ فرزندانِ خود، در نامهای به آيتالله خامنهای، خواستار آزادی آنها شدند. در اين نامه، مادران شان باوئر، سارا شورد و جاش فتال، سه آمريکايی که به اتهام جاسوسی در ايران زندانیاند، از آيتالله خامنهای خواستهاند که فوراً در پروندهی آنها مداخله کرده و به ادامهی بازداشت ناعادلانهی آنها پايان دهد. مادران اين سه زندانی که در زمان سفر خود به ايران تقاضای ملاقاتشان با رهبر جمهوری اسلامی پذيرفته نشد، در اين نامه نوشتهاند که فرزندانشان يا بايد فوراً محاکمه شوند و يا از زندان آزاد شوند. در اين نامه همچنين از محروم بودن زندانيان از دسترسی به وکلای خود، نداشتن ملاقات با ديپلماتهای حافظ منافع آمريکا و گزارشگران حقوق بشر شکايت شده است.
یک فرد آمریکایی از میان یازده فرد مظنون به جاسوسی برای روسیه که به قید وثیقه آزاد شده بود در قبرس ناپدید شد. پلیس قبرس گفت کریستوفر روبرت متسوس Christopher Robert Metsos قرار بود روز چهارشنبه در مرکز پلیس شهر ساحلی لارناکا Larnaca حاضر شود ولی این کار را انجام نداد. روز دوشنبۀ گذشته، ایالات متحده اعلام کرد ده نفر را که مدت یک دهه زیر نظر داشته به اتهام جاسوسی برای روسیه دستگیر کرده است. یازدهمین فرد، آقای متسوس، روز سه شنبه در قبرس دستگیر و به علت طی مراحل قانونی استرداد مجرم به طور موقت و به قید وثیقه آزاد شد. هر دو کشور آمریکا و روسیه ابراز امیدواری کرده اند این بحران جاسوسی به روابط رو به رشد دو کشور آسیب نرساند. وزارت امور خارجۀ روسیه ضمن پذیرفتن این که تعدادی از متهمان به جاسوسی تبعۀ روسیه هستند تاکید کرد این افراد هیچ عملی مخالف منافع آمریکا صورت نداده اند.
بر اساس گزارش های رسیده از روسیه بر اثر انفجاری انتحاری در گروزنی مرکز منطقۀ جنوبی چچن دستکم چهار نفر از نیروهای امنیتی زخمی شدند. خبرگزارى ايتارتاس به نقل از يك مقام قضايى محلى افزود دستكم يك نفر در اين انفجار كشته و ۱۰ نفر زخمى شده اند. انفجار مذکور در نزدیکی یک مرکز کنسرت رخ داد.
وزير امور خارجه ايران در نامه ای به وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا هشدار داده است اعمال تحريم های تازه عليه جمهوری اسلامی پيامدهای جدی برای روابط ايران و اين اتحاديه در پی خواهد داشت.منوچهر متکی، وزير امور خارجه ايران روز سه شنبه در نامه ای به وزيران امور خارجه اتحاديه اروپا هشدار داده است اعمال تحريم های تازه عليه جمهوری اسلامی پيامدهای جدی برای روابط ايران و اين اتحاديه در پی خواهد داشت. به گزارش رويترز، منوچهر متکی در اين نامه تاکيد کرده است: «بدون ترديد، چنين رويکرد خصمانه ای ممکن است پيامدهای ناگواری برای روابط جمهوری اسلامی و اتحاديه اروپا در پی داشته باشد.» منوچهر متکی اضافه کرده است:تصميم اتحاديه اروپا «قطعا زيان و خسارت بيشتری برای اروپا در بر خواهد داشت تا جمهوری اسلامی ايران، و آمار گذشته بيانگر همين موضوع است.» منوچهر متکی همچنين تاکيد کرده است که اتحاديه اروپا به عملا با چنين اقدامی خود را از همکاری با يک شريک با نفوذ و قدرتمند در منطقه حساس خاورميانه و خليج فارس محروم می کند. رهبران اتحاديه اروپا هفته گذشته بر سر تحريمهای بيشتر ايران در بروکسل به توافق رسيدند؛ اين تحريمها با فراتر رفتن از قطعنامه تازه شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران شامل بخش بازرگانی و از جمله کالاهايی که کاربرد دوگانه دارند را هدف قرار میدهد؛ بخش بانکداری،بيمه و ترابری اقداماتی برای منع سرمايهگذاری در بخش نفت و گاز و صنعت پالايشگاهی ايران خواهد بود. منوچهر متکی در بخش ديگری از نامه خود تاکيد کرده است : اميدواريم اتحاديه اروپا تسليم فشارها امريکا نشده و در مسير اشتباهی قرار نگيرد که باعث آبرو ريزی در مقابل ملت های آزاد شود. در هفته جاری وزير امور خارجه ايران همچنين نامه هايی را برای ۱۲ کشور از ۱۵ کشور عضو شورای امنيت سازمان ملل متحد ارسال کرده است. به گزارش رويترز، در نامه ايران به کشورهای عضو شورای امنيت تصريح شده است : تحريم های باعث شده است تا ايران مصمم تر برای دستيابی به «انرژی صلح آميز هسته ای» تلاش کند. شورای امنيت سازمان ملل متحد در روز ۲۰ خرداد ماه امسال چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران، قطعنامه ۱۹۲۹، را تصويب کرد. در همين زمينه، اتحاديه اروپا و آمريکا درراستای اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ و افزايش فشار بر ايران دست به اعمال تحريمهای يکجانبه ای عليه ايران زده اند. خزانهداری آمريکا در چارچوب اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت عليه ايران، فرمانده سپاه و وزير دفاع ايران را به همراه تعدادی از شرکتهای نفتی، يک بانک دولتی و نيروی هوايی و فرماندهی موشکی سپاه در فهرست تحريم خود قرار داد. تحريمهای تازه امريکا نخستين دسته از اقدامات دولت آمريکا در چارچوب اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران بود در همين زمينه، کنگره امريکا نيز هفته گذشته تحريم های تازه ای را عليه ايران تصويب کرد که بخش انرژی ايران را هدف قرار می دهد
مجله « فارين پاليسی» (سياست خارجی) در مطلبی به قلم آليستر کروک مدير و بنيانگذار«بنياد بين المللی بحران» نگاهی دارد به سياست آمريکا و غرب در قبال حکومت ايران و در آغاز آن يادآوری می کند که تحريم های شورای امنيت عليه ايران و بعد تصويب تحريم های جداگانه ای عليه آن کشور در کنگره آمريکا از نظر يکپارچگی و هماهنگی در سياست گذاری هيچ معنايی ندارند.مجله « فارين پاليسی» (سياست خارجی) در مطلبی به قلم آليستر کروک مدير و بنيانگذار«بنياد بين المللی بحران» نگاهی دارد به سياست آمريکا و غرب در قبال حکومت ايران و در آغاز آن يادآوری می کند که تحريم های شورای امنيت عليه ايران و بعد تصويب تحريم های جداگانه ای عليه آن کشور در کنگره آمريکا از نظر يکپارچگی و هماهنگی در سياست گذاری هيچ معنايی ندارند. هيچکس واقعا باور ندارد که تحريم سياست حکومت ايران را تغيير خواهد داد و يا آنرا مجبور به مذاکره خواهد ساخت. در همين حال، بی توجهی محض به ميانجيگری برزيل و ترکيه و حرکت نکردن به سمت بهره برداری از نتايج آن زمينه ها برای هرگونه تجديد گفت وگو با ايران را از بين برده و تخاصم و بی اعتمادی را در همه طرف ها افزايش می دهد. تحليلگر مجله «فارين پاليسی» سپس خاطر نشان می کند که قاطعيت و سماجت در تصويب تحريم های جديد بيانگر نکته ای است ورای سياست غرب در قبال ايران. عجله برای اعمال تحريم در حقيقت بيانگر افزايش نگرانی های آمريکا، برهم خوردن « نظم جهانی » و نگرانی از پايان دوران تمکين به رهبری آمريکا و نشانه ای از هراس از «قدرت های جديد» است. آخرين موردی که در تاريخ معاصر شاهد پايان دوران تمکين به قدرتهای غربی بوديم پايان جنگ جهانی بود. در آن زمان بريتانيا در وضعيت ورشکستگی اقتصادی قرار داشت و بدهی های آن سر به فلک می کشيد. رهبران بريتانيا به ناگزير به اين واقعيت تن دادند که بسياری از مستعمره های آن کشو رخواهان تغيير اوضاع هستند و دريافتند که چاره جز تن دادن به اين واقعيت نيست. بیشتر بخوانید: اتحادیه اروپا صنعت نفت و گاز ایران را تحریم کرد گسترش تحريمهای آمريکا عليه افراد و شرکتهای دولتی ایران تحليلگر مجله «فارين پاليسی» سپس می افزايد که طوفان تغيير بار ديگر به حرکت درآمده و اين بار نوبت «قدرت های جديد» است. نحوه تصويب قطعنامه تحريم عليه ايران و مصوبات کنگره آمريکا در تحريم تهران به خوبی نشان می دهد که برای آمريکا انطباق با جهان چند قطبی امروز چقدر دشوار است. آمريکا برای آن که امثال ترکيه و برزيل را سر جا بنشاند به سرعت و با سماجت به سمت تصويب تحريم ها حرکت کرد. آليستر کروک در ادامه تحليل خود می نويسد که مقامات آمريکا می دانند که افزايش نفوذ و استقلال عمل قدرت های غيرمتعهد سياست گذاری های آمريکا را دشوار و گاه به شکست می کشاند. به نظر می رسد که انطباق با طوفان ويا نسيم تحول برای آمريکا دشوارتر از تجربه نيم قرن پيش بريتانيا است. رهبران بريتانيا حداقل اين نکته را دريافتند که جنگ های قبلی چنين تحولی را اجتناب ناپذير کرده است. در مقابل آمريکا از پايان جنگ سرد با يک حس اعتماد به نفس کامل در مورد قدرت نظامی و اقتصادی خود بيرون آمد و بنابراين در ذهنيت عمومی نياز به تحول کمتر احساس می شود. تحريم ها عليه ايران نشان داد که رهبران آمريکا تا چه حد به اعمال قدرت بر متحدان و جهان به طور کلی نياز دارند. از نگاه آنها «نظم جهانی» و منافع جامعه جهانی دقيقات همان چيزی است که آمريکا می گويد. تحليلگر مجله «فارين پاليسی» می افزايد نکته جالب در اين است که دولت فعلی آمريکا که از حزب دمکرات است حتی ممکن است بيشتر از ديگران به اعمال «نظم کهن» پايبند باشد. در اواسط دهه ۱۹۵۰ ميلادی نيز دولت بريتانيا خواستگاه مشابهی داشت و برای جبران ضعف و شکستهای اقتصادی خود در سال ۱۹۵۶ جنگ کانال سوئز را آغاز کرد. هدف از اين کارزار نظامی پوشاندن نقاط ضعف بريتانيا بود ولی در پايان نتيجه ای کاملا معکوس داشت و ضعف آن کشور را به اثبات رساند. آليستر کروک در ادامه تحليل خود در مجله «فارين پاليسی» می نويسد با توجه به سفر اخير خود به ايران به خوبی می دانم که اين تحول در نظام جهانی و تمام سناريوهای خطرناک مربوط به مديريت و يا مقابله با آن يک احتمال واقعی است. ايران، ترکيه و برزيل همه بخشی از اين تغيير هستند. نويسنده اشاره می کند که بخشی از کارا نبودن سياست های غرب در قبال ايران، بی اطلاعی از وضعيت آن کشور است. بی اطلاعی غرب در حدی است که بايد گفت هر آنچه که من در ايران ديدم و شنيدم با آنچه که اروپايی ها در مورد آن کشور می گويند کاملا تفاوت دارد. در ايران بسيار متفاوت از تصوراتی که در ميان نخبگان غربی رايج است اوضاع بسيار عادی به نظر می رسد. اين طور به نظر می رسد که جناح حاکم و آيت الله خامنه ای رهبر ايران هنوز از حمايت مردمی برخوردارند و همين بخش ازجمعيت ايران با گروههای اپوزيسيون مخالف است. شعارهای مرگ بر موسوی در نماز جمعه و يا شعار عليه نوه آيت الله خمينی در حقيقت نشان دهنده واکنش همين جمعيت به جريانهای مخالف حاکميت است. اما به نظر می رسد که در اروپا اين حوادث به غلط تشديد مخالفت و سرپيچی از حکومت تفسير شده اند. تحليلگر مجله «فارين پاليسی» می افزايد که به نظر می رسد که در غرب بسياری يک درک و تصور جزم و خشک از ايران دارند. امروزه ايران برای همه يک مسئله مهم شده و اطلاعات، ارزيابی ها و تفسير از وضعيت اين کشور بيشتر حالت مفاهيم جزمی را پيدا کرده است و هيچکس حاضر نيست ايده يا نکته تازه ای را بپذيرد. اما فاصله بين «ايران » واقعی و «ايران» مورد تصور اروپا و آمريکا چنان بيشتر و بيشتر می شود که به سختی می توان اين دو تصوير را برهم منطبق کرد. اگر دولت های غربی درک درستی از حوادث نماز جمعه ندارند و جزييات حوادث روشن و مشخصی مثل اين در غرب به اشتباه درک و تفسير می شود در مورد روانشناسی سياسی غرب چه می توان گفت؟ سياست غرب در قبال ايران سرشار از ناکارآمدی و آسيب پذيری است. آيا «ايرانی» که در تصور افسانه وار غرب وجود دارد يک زمانی در آينده نقشی مثل « بحران کانال سوئز» را برای روانشناسی ضعيف بريتانيا و فرانسه ايفا خواهد کرد؟ آليستر کروک در پايان تحليل خود در مجله «فارين پاليسی» می نويسد که خوزه ماريا اسنار نخست وزير سابق اسپانيا اين هراس فزاينده را به اين شکل توضيح داد که « ناتوانی در مقابله با تهديدهای موجود و از جمله ايران اين نکته را به خوبی نشان می دهد که ما (غرب) تا چه حد سقوط کرده ايم و اين زوال تا چه حد غير قابل اجتناب به نظر می رسد.»
مادران سه کوهنورد آمريکايی که در ايران زندانی هستند، روز چهارشنبه در نامه ای به آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، خواهان آزادی فرزندانشان شدند. مادران سه کوهنورد آمريکايی که در ايران زندانی هستند در نامه ای به آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، خواهان آزادی فرزندانشان شدند. به گزارش خبرگزاری آسوشيتد پرس، مادران شان باوئر، سارا شرود و جاش فتال سه کوهنورد آمريکايی روز چهارشنبه نامه خود را برای رهبر جمهوری اسلامی فرستادند. جمهوری اسلامی حدود يکسال پيش اين سه کوهنورد را در نزديکی مرز ايران و عراق دستگير کرده و به اتهام جاسوسی آن ها را به زندان انداخته است. سيندی هيکی، نورا شرود و لورا فتال در اين نامه از آقای خامنه ای خواسته اند به «دوران بی انصافی و بی عدالتی بازداشت فرزندانشان» پايان دهد. اين سه مادر آمريکايی گفته اند بايد به سرعت يا دادگاه فرزندانشان برگزار شود و يا هر سه آزاد شوند. اين سه مادر آمريکايی در جريان سفری که به ايران و برای ملاقات با فرزندان خود داشتند، تلاش کردند با رهبر جمهوری اسلامی ديدار کنند که امکان آن فراهم نشد. بیشتر بخوانید: «سه کوهنورد آمريکايی به زور از خاک عراق به ايران برده شدند» ایران کوهنوردان آمریکایی را به همکاری با سازمان های اطلاعاتی آمريکا متهم کرد پرونده اين سه کوهنورد آمريکايی از ماه گذشته وارد دور ديگری شد. بنياد «نيشن» در آمريکا در گزارشی تحقيقی که دوماه وقت برای آن صرف شده، اعلام کرد سه کوهنورد آمريکايی که به اتهام ورود غيرقانونی به مرز ايران و جاسوسی به زندان افتادهاند وارد خاک ايران نشده بودند و به زور به خاک ايران برده شده و آنجا دستگير شدهاند. شان باوئر، سارا شورد و جاش فتال که حدود يک سال از دستگيری آنها میگذرد، گفته بودند که اشتباهی وارد خاک ايران شدهاند. «نيشن» در گزارشی اعلام کرد با دو شاهد عينی گفت وگو کرده و آنها تاييد کرده و گفتهاند که سه کوهنورد آمريکايی در زمان دستگيری، در خاک عراق بوده اند. «نيشن» میگويد حاضر به فاش کردن نام شاهدان خود نيست، چرا که اين افراد از هرگونه عمليات تلافیجويانه از سوی ايران احساس خطر می کنند. استر کاپلان از نيشن گفته بود: «اين دو شاهد میگويند ناجا، نيروی انتظامی ايران، آنها را به زور خواستهاند ببرند وقتی سه کوهنورد نرفتند، تيرهوايی شليک کردند.» خانم کاپلان افزوده بود: «پس از اين که بدون توجه به شليک هنوز سه کوهنورد آمريکايی حاضر به ورود به خاک ايران نيستند، مامور ناجا وارد خاک عراق شده و به زور آنها را به آن سمت می برد.» «نيشن» به نقل از دو منبع ديگر میگويد ماموران ياد شده در اين گزارش که دستگيری را انجام داده اند، بازداشت شده و به جرم آدم ربايی و قتل هم اکنون در زندان به سر می برند. مادران سه کوهنورد آمريکايی حدود سه ماه پيش در ميان تبليغات رسانه های دولتی جمهوری اسلامی از جمله پرس تی وی، به ايران رفته و موفق شدند در يک هتل با فرزندان خود ديدار کنند. سه کوهنورد ياد شده در زندان اوين هستند. حيدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی پيشتر گفته بود مدارک مستندی وجود دارد که نشان می دهد سه کوهنورد بازداشت شده آمريکايی در ايران با سرويس های اطلاعاتی آمريکا همکاری می کردند. حيدر مصلحی در گفت وگوی اختصاصی با شبکه تلويزيون انگليسی زبان دولت ايران، «پرس تی وی»، گفته بود که اسناد و مدارک اين موضوع را به زودی در اختيار رسانه ها قرار می دهد. متعاقب آن، فيليپ کراولی سخنگوی وزارت خارجه آمريکا اين موضوع را رد کرده و آن را «اتهامی واهی و بی اساس» خوانده بود.
چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوویواری روز جمعه، دوم ژوئیه، برابر با ۱۱ تیرماه، در شهر کارلوویواری جمهوری چک در حالی آغاز می شود که چهار فیلم ایرانی نیز در این جشنواره حضور خواهند داشت. در این جشنواره که با اکران فیلم «قلب دیوانه» اثر اسکات کوپر کار خود را آغاز خواهد کرد، ۱۲ فیلم در بخش رقابتی حضور خواهند داشت که در این میان نام فیلم ایرانی «چیزهایی هست که تو نمیدانی» نیز در کنار فیلمهایی نظیر «دیاگو» از کشور چین، فیلم «پشه بند» از اسپانیا و فیلم «سه فصل در جهنم» محصول مشترک سه کشور جمهوری چک، آلمان و اسلوواکی، به چشم میخورد. فیلم «چیزهایی هست که تو نمیدانی» اولین فیلم بلند فردین صاحب زمانی است که منیژه حکمت آن را تهیه کرده است و بازیگرانی نظیر لیلا حاتمی و علی مصفا در آن به ایفای نقش پرداختهاند. علاوه بر این فیلم، سه فیلم ایرانی «اوریون» ساخته علی زمانی عصمتی ، «دویدن در میان ابرها» ساختۀ امین فرج پور و «تینار» ساخته مهدی منیری نیز در جشنواره امسال کارلووی واری به نمایش در خواهند آمد.
عليرضا اخوان، مسئول روابط عمومى كانون مدافعان حقوق كارگر روز سه شنبه به قيد وثيقۀ ۷۰ ميليون تومانى آزاد شد. آقای اخوان بامداد روز جمعه توسط ماموران امنيتی در منزل خود در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل شده بود. کانون مدافعان حقوق کارگر در بیانیه ای که پس از دستگیری آقای اخوان منتشر کرد تاکید نمود هيچ اتهام مشخصی برای بازداشت وی عنوان نشده است.
سنای آمریکا روز چهارشنبه انتخاب باراک اوباما رییس جمهوری این کشور در مورد انتصاب ژنرال دیوید پترائوس به سمت فرماندهی نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان را تایید کرد. ژنذال پترائوس جانشین ژنرال استنلی مک کریستال می شود که هفتۀ گذشته به دلیل انتشار مقاله ای در انتقاد از مقام های ارشد آمریکا معزول شد. روز سه شنبه ، ژنرال پترائوس به کمیتۀ نظامی سنای آمریکا هشدار داد که وضعیت امنیتی افغانستان «حساس» شده است. ژنرال پترائوس که پیش از این فرماندهی جنگ را در عراق بر عهده داشت گفت اصول تعهدات نظامی در مورد تلفات غیر نظامیان در افغانستان را که مورد انتقاد شدید واقع شده بود مورد بازبینی قرار می دهد.
در پی صدور حکم انسداد حساب بانکی ۴۱ ایرانی در امارات متحده عربی ، نماینده این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه از «اقدامات» امارات برای «حفظ امنیت اتمی خود» خبر داده است. حمد الکعبی، سفیر امارات متحده عربی در آژانس انرژی اتمی، مشخصا نامی از جمهوری اسلامی نبرده، اما گفته است که هدف از«اقدامات» امارات در این زمینه «مقابله با هر گونه تهدید... و اهداف غیرصلحآمیز» است. آقای کعبی اشاره ای هم به «اقدامات» امارات نکرده، اما به نظر میرسد این اقدامات مربوط به توافقنامهای باشد که اوایل سال جاری بین امارات و آمریکا به امضا رسید.
جفری گدمين مديرکل راديو اروپای آزاد و ابوبکر صديقی از خبرنگاران ارشد« راديو مشغل» بخش پشتو زبان راديو آزادی در مطلبی در روزنامه نيويورک تايمز به چالشها و اميدها در زمينه تقويت دمکراسی در پاکستان پرداخته اند.جفری گدمين مديرکل راديو اروپای آزاد و ابوبکر صديقی از خبرنگاران ارشد« راديو مشغل» بخش پشتو زبان راديو آزادی در مطلبی در روزنامه نيويورک تايمز به چالشها و اميدها در زمينه تقويت دمکراسی در پاکستان پرداخته اند: در بهار سال جاری پارلمان پاکستان با تصويب متممی تمام محدوديت های غير دمکراتيکی را که در سال ۱۹۷۳ به قانون اساسی اين کشور افزوده شده بود لغو کرد. تلاش هايی که منجر به اين اقدام شد و از همه مهمتر مذاکرات بين نمايندگان تجار و سرمايه داران با زمين داران و اسلام گرايان و همينطور رايزنی ها با قبايل پشتون و بلوچ گامهايی در راستای بنای يک توافق دمکراتيک بود. يکی از نمايندگان پارلمان پاکستان در آن زمان گفت:« اين يک فراز مهم از تاريخ قانون اساسی در پاکستان است.» نويسندگان اين تحليل در نيويورک تايمز سپس می پرسند آيا پاکستان می تواند به يک کشور دمکراتيک بدل شود؟ از يک نگاه تصويری که از پاکستان ديده می شود بسيار تيره است. تروريسم، فقر ، کمبود فلج کننده انرژی و ضعف نهادهای مدنی همه يادآور اين نکته هستند که يک نظام پايدار و فرهنگ دمکراتيک در اين کشور بسيار دشوار است. اما از سوی ديگر می توان ديد که ظرفيت ها و اميدهايی وجود دارد. از همه مهمتر اينکه با وجود بحران فعلی بسياری از پاکستانی ها خود را به حکومت انتخابی اين کشور متعهد می دانند. جفری گدمين و ابوبکر صديقی می افزايند که در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۸ گروههای تندرو به شدت تضعيف شده و سکولارهای ميانه رو به نتايج بسيار خوبی دست يافتند. بر اساس نظرسنجی های جديد افکار عمومی به شدت با اسلام گرايان تندرو مخالف اند. يک روحانی ارشد پشتون می گويد:« چند سال پيش مخالفت علنی با طالبان گناه محسوب می شد ولی اکنون مردم منتظر زوال آنها هستند.» اکنون زمان آن فرا رسيده که آمريکا به اين تغييرات در فضای جامعه پاکستان توجه کند. از اقشار مدرن و مرفه در شهر کراچی گرفته تا ساکنان نواحی مرزی در شمال غرب پاکستان بسياری از مردم دريافته اند که يک حکومت سالم و پاسخگو تنها بديل موثر در برابر افراط گرايی و تها راه حل بيماريهای اجتماعی اين کشور است. دو معضل بزرگ بر سر راه حرکت پاکستان به سمت دمکراسی وجود دارد. معضل اول ارتش پاکستان است که در بسياری از تصميم گيريهای مهم داخلی و سياست خارجی حرف آخر را می زند. هيچکس در غرب نمي خواهد ژنرالهای ارتش پاکستان راتحريک کند. در عين حال جلب حمايت ارتش پاکستان برای آمريکا و جنگ در افغانستان بسيار ضروری است. اما در عين حال اهداف طولانی مدت آمريکا را نمی توان با راه حلهای کوتاه مدت تامين کرد. آمريکا در گذشته سعی کرده با دادن کمک های مالی بزرگ به ارتش و ديکتاتورهای نظامی دوستی اين کشور را جلب کند. ولی اين استراتژی به شکست انجاميده است. نويسندگان تحليل تيويورک تايمز خاطر نشان می کنند که ارتش پاکستان نيز خود خطرات ناشی از فعاليت گروههای افراطی را دريافته است. ارتش پاکستان سالها برای جنگ در منطقه کشمير و يا مقابله با نفوذ هند در افغانستان گروههای تندرو اسلامی را تغذيه می کرد اما اکنون که اين گروههای افراطی به خطری برای ثبات خود پاکستان بدل شده اند ارتش اين کشور مجبور شده که در سياست خود تجديد نظر کند. به عنوان مثال نيروهای مسلح در انتخابات سال ۲۰۰۸ دخالت واعمال نفوذ نکردن. نشانه های اميدوار کننده ديگری از اين دست وجود دارد و آمريکا بايد از اين ها حمايت کند. مانع مهم دوم در حرکت پاکستان به سمت دمکراسی ضعف و نوپايی جامعه مدنی دراين کشور است. همزمان با مبارزه با طالبان در نواحی مرزی و در داخل خاک افغانستان آمريکا بايد به پاکستان فشار بياورد تا نحوه اداره امور سياسی و مدنی در نواحی قبيله نشين شمال غرب را بهبود بخشد. سازمان عفو بين المللی می گويد که در اين نواحی هيچگونه نظارت و معياری برای رعايت حقوق بشر وجود ندارد. حدود ۴ ميليون پاکستانی در نواحی قبيله نشين زندگی می کنند که اداره امور آنها تا حد زيادی در دست طالبان و گروههای متحد آن قرار دارد و دولت مرکزی به طور کلی حاکميت بر اين مناطق را رها کرده است. اماهرگونه بهبود و تحول مثبتی در سياست و وضعيت مدنی اين مناطق می تواند بر کل پاکستان تاثير گذار باشد. در ادامه اين تحليل در روزنامه نيويورک تايمز جفری گدمين و ابوبکر صديقی تاکيد می کنند که تحولات پيشنهادی آنها بايد توسط خود پاکستانی ها انجام شود. در کشوری که احساسات ضد آمريکايی بسيار قوی است نحوه حمايت آمريکا از دمکراسی بسيار حساس و پيچيده می شود. حمايت قاطع از رسانه های آزاد و روزنامه نگاری خوب و حرفه ای می تواند راه موثری باشد. و نکته آخر اينکه دولت آمريکا بايد ديالوگ و گفتگو با رهبران مذهبی از گروههای مختلف را در پاکستان تقويت کند. اگر قرار باشد جمعيت ۱۷۰ ميليون نفری پاکستان که از نظر مذهبی نيز گوناگونی فراوانی دارد زمانی به سمت دمکراسی و يک نظام تعدد گرا حرکت کند سران قبائل و رهبران مذهبی نقش بسيار مهمی در اين گذار خواهند داشت. ما در غرب بايد از مردم پاکستان حمايت کرده و در تلاش آنها برای ساختن و بنای يک جامعه دمکراتيک سرمايه گذاری کنيم. نبايد گذاشت که ارزيابی های کوتاه مدت و عمل گرايانه شانس پاکستان برای يک آينده بهتر را بر باد دهند.
سازمان دیدبان حقوق بشر که مقر آن در ایالات متحده است روز چهارشنبه با انتشار بیانیهای از مقامات قضایی ایران خواست اعدام زینب جلالیان، زندانی کرد، را لغو کنند. جو استورک، معاون بخش خاورمیانه سازمان دیدبان حقوق بشر، در تاریخ ۹ تیرماه در این باره گفت: «با توجه به شرایط زینب جلالیان و اعدام چندین کرد در چند وقت اخیر توسط دولت جمهوری اسلامی، ما معتقدیم که زینب جلالیان در معرض خطر قریبالوقوع اعدام قرار دارد.» اشاره آقای استورک به اعدام فرزاد کمانگر و چهار زندانی کرد دیگر است که در اردیبهشتماه امسال در ایران به اجرا گذاشته شد. جو استورک از قوه قضائیه ایران درخواست کرده است تا هرچه سریعتر حکم اعدام زینب جلالیان و و دیگر زندانیان کرد محکوم به اعدام را ملغی اعلام کنند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، که به سوریه سفر کرده است در دیدار با سران گروههای فلسطینی گفت مسالۀ اصلی دنیا با ایران حمایت ایران از فلسطینیهاست، نه تلاشهای اتمی ایران. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، علی لاریجانی در دیدار با خالد مشعل به او گفت: «یکی از وزیران خارجه دنیا به من گفت که مساله اصلی ما با شما پرونده هستهای ایران نیست. حتی اگر ایران بمب اتمی تولید کند، ما با آن مشکلی نداریم، بلکه تاکید کرد که مشکل دنیا با ایران بر سر [حمایت ایران از] فلسطین و [مخالفت با] اسرائیل است.» آقای لاریجانی شامگاه سهشنبه با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، رمضان عبدالله شلح، دبیرکل سازمان جهاد اسلامی فلسطین، و احمد جبرئیل، دبیرکل جنبش خلق برای آزادی فلسطین، دیدار و پیشنهاد کرد که «بینالمجالس اسلامی «جریانی را برای حمایت از فلسطین ایجاد کند».
در چند هفته گذشته، با پيدايش برخی گرايش های منفی در مهم ترين کانون های پويای اقتصادی جهانی، اميد های قاطعانه پيشين درباره خروج نهايی از بحران سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ميلادی تا اندازه ای متزلزل شده و نگرانی از فرو رفتن دوباره در رکود، به گونه ای محسوس، بالا گرفته است.در چند هفته گذشته، با پيدايش برخی گرايش های منفی در مهم ترين کانون های پويای اقتصادی جهانی، اميد های قاطعانه پيشين درباره خروج نهايی از بحران سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ميلادی تا اندازه ای متزلزل شده و نگرانی از فرو رفتن دوباره در رکود، به گونه ای محسوس، بالا گرفته است. سه عامل زاينده ترس مهم ترين نشانه اين نگرانی تکان های سختی است که در بازار های سهام، ارز و مواد اوليه ديده ميشود. سه شنبه بيست و نهم ژوئن شاخص کل در شمار زيادی از مهم ترين بورس های جهان به ويژه در اروپا سقوط های چشمگيری را تجربه کرد، تا جايی که شماری از رسانه های اقتصادی از «سه شنبه سياه» سخن گفتند. سه عامل اصلی، بر فضای کنونی اقتصاد جهانی تاثيری تعيين کننده دارند : يک – عامل نخست، تداوم بحران بدهی های دولتی در اتحاديه اروپا و به ويژه در منطقه يورو است. اين بحران بيش از همه بر يونان سنگينی ميکند، ولی اسپانيا نيز در وضعيت اطمينان بخشی نيست. همزمان کشور های بزرگ عضو اتحاديه اروپا از جمله آلمان، فرانسه و انگلستان برای مقابله با کسری بودجه های خود به سياست های رياضت کشانه اقتصادی روی آورده اند که در دراز مدت برای کاهش ريخت و پاش و سالم سازی اقتصاد آنها پرهيز ناپذير است، ولی در کوتاه مدت فضای چندان مساعدی را برای رشد اقتصادی فراهم نمی آورد. دو – عامل دوم ترديد نسبت به درجه استواری فعاليت اقتصادی در آمريکا است. البته چشم انداز رشد اقتصادی در آمريکا همچنان در وضعيتی بسيار اميد بخش تر از اروپا است، ولی چنين پيدا است که اطمينان بازار های مالی به خروج نهايی مهم ترين اقتصاد جهان از بحران کم تر شده و شرايط نه چندان مساعد بازار کار و بازار مسکن آمريکا هم اين بدبينی را بالا می برد. بر پايه بررسی های مقدماتی، بخش خصوصی آمريکا در ماه ژوئن سال جاری تنها سيزده هزار شغل به وجود آورده، حال آنکه اميد ميرفت شصت هزار شغل به وجود آورد. سه – يکی ديگر از عواملی که طی چند روز گذشته به ترس دامن زده، چشم انداز احتمالی کاهش رشد اقتصادی در چين است. بر اساس ارزيابی های گوناگون، نرخ رشد اقتصادی پر جمعيت ترين کشور جهان در ماه آوريل پايين تر از آن چيزی بوده که پيش از اين انتظار ميرفت. آمريکا و چين در شرايط کنونی دو لکوموتيو اصلی اقتصاد جهانی به شمار ميروند و اگر اين دو از نفس بيفتند، چشم انداز رشد اقتصادی در جهان تيره خواهد شد و بر بازار مواد اوليه نيز تاثيری به شدت منفی خواهد گذاشت، به ويژه بر بازار نفت که طبعا رونق خود را مديون به حرکت در آمدن چرخ فعاليت در کشور های صنعتی و قدرت های نوظهور است. در اين ميان شکست نشست سران «گروه بيست» در تورونتو نيز، که از اختلاف نظر شديد ميان کشور های بزرگ بر سر سياستگذاری اقتصادی حکايت ميکند، به تحکيم اعتماد در فضای اقتصاد جهانی کمک نکرده است. شکست «گروه بيست» اعلاميه ای که شامگاه يکشنبه بيست و هفتم ژوئن در پايان نشست دو روزه سران کشور های عضو «گروه بيست» در تورونتو انتشار يافت، نشانه تلاشی است آشکار برای آشتی دادن مواضع آمريکا و اتحاديه اروپا بر سر پيشبرد يک سياست قابل قبول و منطبق بر نياز های کنونی اقتصاد جهانی. «گروه بيست» که نود در صد توليد ناخالص داخلی جهان را در اختيار دارد، هفت کشور بزرگ صنعتی، اتحاديه اروپا و دوازده قدرت اقتصادی نوظهور را در بر مي گيرد. پيش از برگزاری نشست تورونتو، شکاف ميان حکومت دمکرات آمريکا و چند کشور مهم اروپايی به ويژه آلمان بر سر جستجوی بهترين سياست به منظور تحيکم اقتصاد جهانی و بازگشت به رونق، پنهان کردنی نبود. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، که کشورش در جهت بخشيدن به سياست اقتصادی در منطقه يورو نقش عمده را دارد، مبارزه با کسری بودجه و انباشته شدن بدهی های دولتی را در صدر اولويت های خود قرار داد، با اين استدلال که بهترين راه برخورداری از اعتماد بازار های مالی، جلوگيری از ريخت و پاش است. درجناح مقابل، کاخ سفيد واشينگتن، با پشتيبانی بعضی از قدرت های نوظهور از جمله چين و برزيل، تاکيد ميکرد که در وضعيت به وجود آمده در پی بحران اقتصادی سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، روی آوردن به رياضت کشی خطرناک است و می تواند با کاهش مصرف و فعاليت های اقتصادی راه را بر رونق ببندد. در اعلاميه پايانی نشست سران در تورونتو، کشور های عضو گروه بيست متعهد ميشوند کسری بودجه های خود را تا سال ۲۰۱۳ به نصف کاهش دهند، تعهدی که موجب رضايت خانم مرکل را فراهم آورد. با اين حال برنامه کاهش کسری بودجه، به گفته همان متن، بايد بر شرايط ويژه هر کشور منطبق باشد و در همان حال نبايد مانعی بر سر بازگشت به رونق اقتصادی به وجود بيآورد. عباراتی چنين مبهم و آشتی جويانه نشان ميدهد که تهيه کنندگان متن تورونتو تلاش کرده اند همه را راضی نگهدارند و در واقع از يک موضعگيری روشن بر سر بهترين راه دستيابی به رکود، خود داری کرده اند. واقعيت آن است که راه حل پيشنهاد شده از سوی حکومت دمکرات آمريکا برای تداوم سياست «تحريک اقتصادی» از راه تزريق صد ها ميليارد دلار تازه در شريان های اقتصادی، ديگر دستکم برای اروپا قابل قبول نيست. آمريکا به رغم حجم عظيم بدهی های خود همچنان از اعتماد بازار های مالی جهان برخوردار است که اوراق قرضه اش را همچون «ورق زر» می برند. در عوض اروپای مقروض از نفس افتاده، اگر به اميد به راه انداختن چرخ فعاليت اقتصادی خود همچنان به سياست «کينز گرايانه» در راستای تداوم کسری بودجه و افزايش باز هم بيشتر بدهی های خارجی ادامه دهد، بيش از بيش با بی اعتمادی بازار های مالی روبرو خواهد شد که برای خريد اوراق قرضه اش، نرخ بهره های بيشتری را مطالبه خواهند کرد. آلمان در مقام مقتدر ترين قدرت اتحاديه اروپا و منقطه يورو به راه رياضت کشی برای کاهش کسری بودجه روی آورده و شرکای خود را به در پيش گرفتن همين راه تشويق مي کند. ترديدی نيست که اين سياست در کوتاه مدت مشکلاتی را در راه بازگشت به رونق به وجود خواهد آورد. ولی اين بهايی است که برای جلوگيری از انفجار بدهی دولت های اروپايی و فرو غلطيدن در کام يک فاجعه بزرگ مالی، بايد پرداخته شود.
سازمان قضايی نيروهای مسلح ايران اعلام کرده است: دادگاه نظامی يک تهران رای خود درباره ۱۲ تن از متهمان پرونده کهريزک اعلام کرده است و دوتن به اتهام قتل اميرجوادی فر، محسن روح الامينی و محمدکامرانی به قصاص محکوم شده اند.سازمان قضايی نيروهای مسلح ايران اعلام کرده است: دادگاه نظامی يک تهران رای خود درباره ۱۲ تن از متهمان پرونده کهريزک اعلام کرده است و دوتن به اتهام قتل اميرجوادی فر، محسن روح الامينی و محمدکامرانی به قصاص محکوم شده اند. به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، در حکم دادگاه نظامی يک تهران آمده است:«دو نفر از متهمان را به اتهام ايراد ضرب و جرح عمدی منتهی به قتل مرحومان اميرجوادی فر، محسن روح الامينی و محمدکامرانی علاوه بر حبس، انفصال موقت از خدمت، جزای نقدی، شلاق تعزيری و پرداخت ديه، به قصاص نفس» محکوم شده اند. در بخش ديگری از اين حکم امده است:« ۹ متهم ديگر را حسب اتهامات منتسب به آنان، به تحمل حبس، پرداخت ديه، جزای نقدی، انفصال موقت از خدمت و شلاق تعزيری محکوم کرده و يکی از متهمان نيز به دليل احراز نشدن جرم، از اتهامات وارده تبرئه شده است.» در گزارش سازمان قضايی نيروهای مسلح ايران نام هيچيکدام از ۱۱متهمی که در ارتباط با حوادث کهريزک مورد محاکمه قرار گرفتهاند اشاره نشده است. اين در حالی است که پيشتر گفته شده بود متهمان اين پرونده ردههای مختلف نظامی از درجات سرتيپ، سرهنگ، تا ستوان، استوار و گروهبان را شامل میشوند. طبق اين گزارش «حکم صادره غيرقطعی است و پس از طی مراحل قانونی به مرحله اجرا درخواهد آمد.» آ خرين جلسه دادگاه غیر علنی رسيدگی به اتهامهای متهمان حوادث بازداشتگاه کهريزک روز ۱۸ خردادماه سال جاری برگزار شده بود. برپايه گزارشهای منتشر شده، چهار نفر از بازداشتشدگان وقايع پس از انتخابات رياست جمهوری، به نامهای محسن روحالامينی، امير جوادیفر، و محمد کامرانی و رامين آقازاده قهرمانی به دليل شدت جراحات وارده ناشی از شکنجه در اين بازداشتگاه جان خود را از دست دادند. اين افراد از جمله معترضانی بودند که در تيرماه ۸۸ در خلال حوادث پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری، توسط نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی بازداشت و به بازداشت کهريزک در حومه ورامين انتقال داده شدند. بازداشتگاه کهريزک پس از چندی به دستور رهبر جمهوری اسلامی و به دليل غير استاندارد بودن تعطيل شد و با پيگيری خانوادههای قربانيان از جمله عبدالحسين روحالامينی، مشاور انتخاباتی محسن رضايی، برای ۱۲ نفر در زمينه اتفاقات اين بازداشتگاه کيفرخواست صادر شد. مجلس شورای اسلامی نيز هيئت ويژهای را مأمور رسيدگی به حوادث بازداشتگاه کهريزک کرد که در نهايت در دی ماه ۸۸ و پس از اطلاعيه سازمان قضايی نيروهای مسلح در مورد متهمان اين پرونده، گزارش هيئت ويژه در صحن علنی مجلس قرائت شد. در گزارش کميته ويژه مجلس ضمن رد آزار جنسی بازداشتشدگان کهريزک، به مواردی از آزار بازداشتشدگان، از جمله «زندانی شدن ۱۴۷ نفر در يک مساحت کم، نبود تهويه، فقدان آب و غذای مناسب، شنيدن فحشهای رکيک، کلاغپر رفتن همراه با ضرب و شتم، همجواری با اراذل و اوباش، و تحقير شدن» اشاره شده است. در اين گزارش همچنين کشته شدن سه تن از منتقلشدگان به کهريزک، به نامهای محسن روحالامينی، امير جوادیفر و محمد کامرانی، تأييد و به عواملی متعدد «از جمله کمبود مکان، ضعف امور بهداشتی، تغذيه نامناسب، گرما، فقدان کولر» و همچنين «ضرب و شتم و بیتوجهی مأموران و مسئولان بازداشتگاه به وضعيت جسمی» نسبت داده شده است. پس از انتشار اين گزارش، فراکسيون اقليت مجلس اين گزارش را ناقص ارزيابی کرد و از جمله اعلام کرد در اين گزارش به «مرگ مشکوک پزشک کهريزک» اشاره نشده است. از جمله داريوش قنبری، رئيس فراکسيون اقليت مجلس، درباره اين گزارش گفت: «در مجموع ديدگاه فراکسيون اين است که گزارش قرائت شده تا حدی به بخشی از حوادث پرداخته اما به بسياری موارد ديگر همچون حادثه کوی دانشگاه، کوی سبحان، حمله به منزل مسکونی نمايندگان، مرگ مشکوک پزشک کهريزک و... پرداخته نشده است.» پرونده کوی دانشگاه سازمان قضايی نيروهای مسلح در اطلاعيه خود همچنين به نتيجه رسيدگی به پرونده کوی دانشگاه اشاره کرده است. سازمان قضايی نيروهای مسلح ايران می گويد:«همزمان با رسيدگی به پرونده کوی دانشگاه تهران، پرونده تخريب در مجتمع سبحان نيز مورد پيگيری و رسيدگی قرار گرفت و تعدادی از عوامل دخيل در اين حادثه نيز شناسايی و مورد تعقيب قرار میگيرند.» اين اطلاعيه اضافه کرده است:«در مجموع بيش از ۶۰ نفر تحت تعقيب قضايی واقع و در نهايت بر اساس اسناد، مدارک و شواهد موجود، دادسرای نظامی تهران ۳۳ نفر از متهمان را مجرم شناخته و پرونده آنان را به دادگاه ارسال و در مورد ساير متهمان به دليل احراز نشدن جرم، قرار منع پيگرد صادر کرده است». اين اطلاعيه همچنين تصريح کرده است که تحقيقات در مورد تعداد ديگری از «عوامل اغتشاش» در کوی دانشگاه ادامه دارد . شامگاه ۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸ و درحالی که تنها دو روز از انتخابات رياست جمهوری گذشته بود، ماموران نيروی انتظامی به همراه نيروهای بسيجی وارد کوی دانشگاه شدند و بنا بر گزارشهای دانشجويی چند دانشجو نيز پس از اين تهاجم جان خود را از دست دادند. در فهرست جانباختگان حوادث پس از انتخابات که کميته پيگيری ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، منتشر کرد محل کشته شدن هفت نفر به نامهای مصطفی غنيان، مينا احترامی، ايمان نمازی، فاطمه براتی، محسن ايمانی، کامبيز شعاعی و کسری شرفی در کوی دانشگاه ذکر شده است. محمود احمدینژاد، رئيس جمهوری ايران، سال گذشته پس از حمله به کوی دانشگاه، «عوامل برانداز» را مسئول حمله به کوی دانشگاه تهران معرفی کرده بود. در اسفند ماه سال گذشته، فيلمی از حمله نيروی انتظامی و لباس شخصیها در يوتيوب گذاشته که بخشی از آن را نيز شبکه بی بی سی پخش، کرد.
سازمان دیدهبان حقوق بشر که مقر آن در ایالات متحده است روز چهارشنبه با انتشار بیانیهای از مقامات قضایی ایران خواست تا اعدام زینب جلالیان، زندانی کرد، را لغو کنند.سازمان دیدهبان حقوق بشر که مقر آن در ایالات متحده است روز چهارشنبه با انتشار بیانیهای از مقامات قضایی ایران خواست تا اعدام زینب جلالیان، زندانی کرد، را لغو کنند. جو استورک، معاون بخش خاورمیانه سازمان دیدهبان حقوق بشر، در تاریخ ۹ تیرماه در این باره گفت: «با توجه به شرایط زینب جلالیان و اعدام چندین کرد در چند وقت اخیر توسط دولت جمهوری اسلامی، ما معتقدیم که زینب جلالیان در معرض خطر قریبالوقوع اعدام قرار دارد.» اشاره آقای استورک به اعدام فرزاد کمانگر و چهار زندانی کرد دیگر است که در اردیبهشتماه امسال در ایران به اجرا گذاشته شد. جو استورک از قوه قضائیه ایران درخواست کرده است تا هرچه سریعتر حکم اعدام زینب جلالیان و و دیگر زندانیان کرد محکوم به اعدام را ملغی اعلام کنند. آن طور که در بیانیه این سازمان آمده است، زینب جلالیان در زمستان ۱۳۸۸ به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان، پژاک، و «محاربه» به اعدام محکوم شده است. به گفته سازمان دیدهبان حقوق بشر، در حال حاضر زینب جلالیان در انزوای مطلق به سر میبرد و از حق داشتن وکیل محروم است. جو استورک در این زمینه گفت: «این کاملاً غیرقابل قبول است که زنی که بیش از یک سال حبس کشیده است و هر لحظه در خطر اعدام به سر میبرد، هنوز از حق برخورداری از وکیل محروم است.» آقای استورک تصریح کرد که با وجود صدور حکم اعدام برای زینب جلالیان، این زندانی کرد از حقوق اولیه خود بیبهره است. وی این عمل را خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و حقوق بینالملل خواند. وی در ادامه افزود: «قوه قضائیه ایران در مقابل هر گونه آسیبی که به زینب جلالیان و سایر زندانیان در معرض اعدام برسد، مسئول خواهد بود.» پیش از این و در روز ۸ تیرماه نیز زهرا رهنورد، در اطلاعیهای، درباره خبر اعدام قریبالوقوع زینب جلالیان اعلام کرد: «امیدوارم که این مجازات برای زینب جلالیان شایعه باشد، وگرنه بیایید یک بار برای همیشه شمشیر را نه از روی ببندید و نه از زیر و به جای آن با لبخند پر محبت به روی ملت بنگرید.» همچنین کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در اردیبهشتماه سال از جمهوری اسلامی درخواست کرد تا احکام اعدام زینب جلالیان و حسین خضری، دیگر زندانی کرد محکوم به اعدام، را لغو کند. به گفته سازمان دیدهبان حقوق بشر، در حال حاضر هفده نفر از زندانیان کرد در ایران، در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند.
انتخابات برای انتخابات رییس جمهور جدید در آلمان، به دلیل عدم کسب رای کافی توسط نامزد مورد نظر دولت ائتلافی آنگلا مرکل، به دور دوم کشیده شد. کریستیان وولف نامزد مورد نظر محافظه کاران و دولت ائتلافی، ۶۰۰ رای از ۱۲۴۴ نماینده ی مجمع ویژه ی رای دهندگان را به دست آورد. این مجمع از نمایندگانی از پارلمان فدرال و نمایندگان ۱۶ ایالت فدرال آلمان تشکیل شده است. این در حالیست که نماینده سبزها و سوسیال دمکرات ها ، یواخیم گاوک ، ۴۹۹ رای بدست آورد. دور دوم رای گیری، امروز عصر برگزار خواهد شد. تنها در دورهای اول و دوم به دست آوردن اکثریت مطلق برای پیروزی لازم است. در دور سوم و نهایی، بالاترین رای، به انتخاب رییس جمهور می انجامد. رای گیری مجمع ویژه به صورت مخفی انجام می شود.
مقام های قرقیزستان می گویند، رزا اتون بایوا، رییس دولت موقت آن کشور، روز ۱۲ تیرماه، به عنوان رییس جمهور سوگند یاد خواهد کرد. مراسم ادای سوگند، پس از اعلام نتایج قطعی رفراندوم قانون اساسی انجام خواهد شد. در رفراندوم قانون اساسی که روز ۲۷ ژوئن( ۷ تیرماه) انجام شد، مردم قرقیزستان به قانون اساسی جدید رای مثبت دادند طبق قانون اساسی جدید، اختیارات رییس جمهور محدود می شود و اولین جمهوری پارلمانی در آسیای مرکزی تاسیس خواهد شد. دولت موقت در قرقیزستان پس از اعتراضات خونین در خیابانهای بیشکک و گریختن قورمان بیک باقی اف رییس جمهور پیشین آن کشور، تشکیل شد.
منوچهر متکي، وزیر خارجه ایران، در بخشی از كنفرانس خبري ديروز خود، حذف تیم های فوتبال فرانسه، انگلستان و آمریکا از مسابقات جام جهانی را به اصرار این کشورها برای تحریم ایران ربط داد. متکی، در این سخنان، که توسط خبرگزاری فرانسه نیز بازتاب یافته است، گفت: در اين دوره از جامجهاني، قرابت معني داري ميان مسائل حوزه سياست و ديپلماسي با فوتبال مشاهده ميشود. به گزارش روزنامه« تهران امروز»، متکي افزود: کشورهاي اصلي و نقش آفرين در تحريم جديد ايران مانند انگليس، آمريکا و فرانسه، در مراحل مقدماتي، از رقابتهاي جامجهاني حذف شدند و برخي کشورهايي که به نوعي در تحريم نقش داشتند نيز به مراحل بالاتر جامجهاني راه نيافتند. در اين نشست خبري، علي اکبر جوانفکر، مديرعامل ايرنا نيز درخشش برزيل در جامجهاني را به مخالفت برزيل با قطعنامه تحریمی ایران در شوراي امنيت سازمان ملل ، ربط داد. متکی در مورد عدم حضور تیم فوتبال ایران در جام جهانی مطلبی عنوان نکرد.
تلویزیون دولتی ایران، روز سه شنبه، تصاویری را پخش کرد که گفته می شود از شهرام امیری است. کسی که از وی به عنوان دانشمند هسته ای یاد می شود. در این ویدیو، که سومین ویدیوی منتشر شده از شهرام امیری بر روی اینترنت است، وی می گوید که از دست نیروهای امنیتی آمریکایی گریخته و هم اکنون در خفا به سر می برد. شهرام امیری یک سال پیش هنگام سفر حج ، ناپدید شد.تلویزیون ABC آمریکا در ماه مارس گذشته گزارش داد که وی به آمریکا پناهنده شده و اطلاعات خود را در اختیار سازمان سیا گذاشته است. اما مقام های ایرانی می گویند که وی توسط نیروهای امنیتی آمریکا و عربستان، ربوده شده است. در تصاویر قبلی منتشر شده از شهرام امیری، وی ابتدا گفته بود که ربوده شده است اما بلافاصله، ویدیوی دیگری از وی منتشر شد که در فضایی متفاوت ادعا می کرد برای ادامه تحصیل در آمریکا به سر می برد. یک مقام رسمی آمریکایی که نام او فاش نشده است، روز سه شنبه ،ادعای ربوده شدن او توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا را « مضحک » توصیف کرد و گفت: عقل نمی پذیرد که کسی که در دست نیروهای اطلاعاتی آمریکا است بتواند مرتبا ویدئو تولید کند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، که به سوریه سفر کرده است در دیدار با سران گروههای فلسطینی «مقاومت» گفت مسئله اصلی دنیا با ایران حمایت ایران از فلسطینیهاست، نه تلاشهای اتمی ایران.علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، که به سوریه سفر کرده است در دیدار با سران گروههای فلسطینی «مقاومت» گفت مسئله اصلی دنیا با ایران حمایت ایران از فلسطینیهاست، نه تلاشهای اتمی ایران. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، علی لاریجانی در دیدار با خالد مشعل به او گفت: «یکی از وزیران خارجه دنیا به من گفت که مساله اصلی ما با شما پرونده هستهای ایران نیست. حتی اگر ایران بمب اتمی تولید کند، ما با آن مشکلی نداریم، بلکه تاکید کرد که مشکل دنیا با ایران بر سر [حمایت ایران از] فلسطین و [مخالفت با] اسرائیل است.» آقای لاریجانی شامگاه سهشنبه در دیدار با خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس، رمضان عبدالله شلح، دبیرکل سازمان جهاد اسلامی فلسطین، و احمد جبرئیل، دبیرکل جنبش خلق برای آزادی فلسطین، با تاکید بر ادامه حمایت ایران از فلسطینیها گفت که اسرائیل «امروز ناتوانتر از همیشه است». بیشتر بخوانید: ابراز «نگرانی» ارتش اسرائیل از اعزام کشتی کمکرسانی ایران به غزه سپاه پاسداران از آمادگی برای اسکورت کاروانهای کمکرسانی به غزه خبر داد علی لاریجانی که برای شرکت در نشست «اضطراری» بینالمجالس اسلامی در مورد غزه به سوریه رفته است دیدارهای جداگانه خود با سران گروههای فلسطینی عضو «مقاومت»، حامیان ادامه نبرد مسلحانه علیه اسرائیل، را در محل سفارت ایران در سوریه انجام داد. به گزارش خبرگزاریهای فارس و ایرنا، علی لاریجانی در این دیدارها گفت که حمله اسرائیل به کاروانهای دریایی کمکرسانی به غزه «پرده از چهره زشت صهیونیستها برداشت و مردم دنیا فهمیدند که ملت فلسطین گرفتار چه موجودات خطرناکی هستند». سی و یکم ماه مه، دهم خردادماه گذشته، ارتش اسرائیل با تاکید بر لزوم خودداری کشتی ترکیهای ماوی مرمره از رفتن به سوی غزه با سرنشینان این کشتی درگیر شد، رخدادی که ۹ کشته و ۴۸ زخمی بر جای نهاد و انتقاد وسیع از اسرائیل را به دنبال داشت. رئیس مجلس شورای اسلامی ایران در دیدار خود با سران فلسطینی مخالف صلح با اسرائیل پیشنهاد کرد که بینالمجالس اسلامی «جریانی را برای حمایت از فلسطین ایجاد کند». به گفته آقای لاریجانی، «در شرایط فعلی که فضای افکار عمومی جهان نفرت از رژیم صهیونیستی است میتوان ائتلافی از همه ملتها برای کمک به مردم فلسطین به وجود آورد». او افزود که «تلاش برای رفع محاصره غزه بزرگترین خدمتی است که میتوان به مردم فلسطین کرد». رمضان عبدالله شلح، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین، در پی دیدار با علی لاریجانی در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت که «باید گامهای عملی برای رفع محاصره غزه برداشته شود»، و افزود که «ایران و ترکیه الگویی برای کشورهای اسلامی در حمایت از مسئله فلسطین هستند». بینالمجالس اسلامی نشست «اضطراری» خود را در دمشق، پایتخت سوریه، با عنوان «رفع محاصره ظالمانه غزه» از چهارشنبه با شرکت ۳۷ هیات پارلمانی کشورهای اسلامی آغاز کرد. در همین حال تاکید رئیس مجلس ایران در سوریه بر لزوم رفع محاصره غزه در حالی است که تاکنون هیچ یک از برنامههای اعلام شده از سوی ایران برای اعزام کشتیهای «امدادرسانی» به غزه عملی نشده است. از سوی دیگر اسرائیل هشدار داده است که آمدن کشتی از سوی لبنان و ایران را اقدامی از سوی عوامل دشمن تلقی خواهد کرد. حضور علی لاریجانی در سوریه در حالی است که هفته گذشته فاروق الشرع، معاون رئیس جمهوری سوریه، به تهران رفته بود.
افراد طالبان، سحرگاه امروز بوسیله کامیون بمب گذاری شده و نارنجک انداز به پایگاه هوایی جلال آباد، که یکی از بزرگترین پایگاه های سازمان ناتو در افغانستان است ، حمله کردند اما موفق به ورود به این پایگاه نشدند. به گفته یک سخنگوی نیروهای بین المللی در این حمله دستکم هشت تن از مهاجمان به قتل رسیدند و دو تن از کارکنان پایگاه زخمی شدند. یک سخنگوی فرمانداری محل گفت:دستکم یک بمبگذار انتحاری، در مقابل درِ ورودی این پایگاه، خودرویی را منفجر کرد. یک سخنگوی طالبان درتماسی تلفنی با خبرگزاری فرانسه ، مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.
سازمان عفو بین الملل از ژنرال دیوید پترائوس خواست تا تلاش برای حفظ جان غیر نظامیان در افغانستان را افزایش دهد. ژنرال پترائوس، به جای ژنرا ل مستعفی ، مک کریستال، به عنوان فرمانده کل نیروهای بین المللی در افغانستان معرفی شده است. سازمان عفو بین الملل، با اشاره به محدودیت هایی که ژنرال مک کریستال ، فرمانده پیشین، برای کاستن از تلفات غیرنظامیان وضع کرده بود، می گوید: از مخالفت هایی که با این محدویت ها در برخی محافل وجود داشت نگران است و از فرماندۀ جدید نیروهای آمریکایی در افغانستان خواسته است که این محدودیت ها را کاهش ندهد. ژنرال دیوید پترائوس، که در صورت موافقت کنگره آمریکا، فرماندهی کل نیروهای بین المللی در افغانستان را برعهده خواهد گرفت، متعهد شده است که نسبت به اجرای دقیق مقررات حاکم بر عملیات نیروهای تحت امرش با دقت فراوان عمل کند.
بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در تازهترین گزارش خود که روز سهشنبه منتشر شد اعلام کرد که دلار آمریکا ارز بینالمللی قابل اعتمادی نیست و باید جای خود را به سیستم پایدارتر و باثباتتری بدهد. بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در تازهترین گزارش خود که روز سهشنبه منتشر شد اعلام کرد که دلار آمریکا ارز بینالمللی قابل اعتمادی نیست و باید جای خود را به سیستم پایدارتر و باثباتتری بدهد. به گزارش شبکه تلویزیونی سیانان، به دنبال رکود اقتصادی اخیر در آمریکا، سازمان ملل دلار آمریکا را تحت بررسیهای دقیق قرار داده و به این نتیجه رسیده است که «نوسانهای پیاپی در ارزش دلار نشان میدهد که این ارز به اندازه کافی قابل اعتماد نبوده و نمیتواند به عنوان ارز بینالمللی در نظر گرفته شود». در دو سال گذشته قدرت اقتصادی بسیاری از کشورها و بهویژه کشورهای آسیایی که اندوختههای دلار خود را افزایش دادهاند، با افت ارزش دلار دچار بحران شده و واردات کالا به این کشورها کاهش چشمگیری داشته است. از سوی دیگر صندوق بینالمللی پول که از طرح ایجاد یک سیستم بینالمللی استاندارد در انتقال نقدینگی خبر میدهد، بررسی اخیر بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل را تأیید میکند. بر اساس این طرح پیشنهادی، ازاین پس کشورهای دنیا مجبور به خرید ارز خارجی نبوده و به جای خود ارز میتوانند حق برداشت آن را برای خود محفوظ نگه دارند. حق برداشت مخصوص (SDR) در حقیقت پولی مصنوعی است که ارزش آن بر اساس سبدی از مهمترین ارزها تعیین میشود. صندوق بینالمللی پول که سهم این ارزها را بر اساس قاعدهای مشخص محاسبه میکند قادر خواهد بود نوسانات یک ارز ویژه را توسط این سیستم دوباره تنظیم کند. این طرح که به منظور کمک به حفظ سیستمهای مالی بینالمللی و حمایت از کشورهای در حال توسعه برای مشارکت و ادغام در اقتصاد جهانی طراحی شده،از حمایت بان گی - مون، دبیرکل سازمان ملل، نیز برخوردار است. بررسی اخیر بخش امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل علاوه بر کمک به ثبات ارزهای مختلف به سیستم رفاه اجتماعی کشورها نیز کمک میکند. بر اساس تازهترین گزارش این بخش از سازمان ملل «از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۵ تعداد افراد با درآمد کمتر از ۱.۲۵ دلار در روز از یک میلیارد و۸۰۰ میلیون نفر به یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر کاهش یافته» که البته عمده این کاهش در کشور چین بوده است. این در حالی است تعداد افراد فقیر در آفریقا و جنوب آسیا در همین مدت افزایش یافته است. این بررسی همچنین نشان میدهد که جمعیت کره زمین تا سال ۲۰۵۰ به ۹ میلیارد نفر میرسد که ۸۵ درصد از آن در کشورهای در حال توسعه ساکن خواهند بود و به همین سبب، بر اساس این گزارش، اقتصاد جهانی باید برای یک «زندگی مناسب» راه حلی ارائه دهد.
چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوویواری روز جمعه، در شهر کارلوویواری جمهوری چک، در حالی کلید میخورد که چهار فیلم ایرانی نیز در این جشنواره حضور خواهند داشت.چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوویواری روز جمعه، دوم ژوئیه، برابر با ۱۱ تیرماه، در شهر کارلوویواری جمهوری چک در حالی کلید میخورد که چهار فیلم ایرانی نیز در این جشنواره حضور خواهند داشت. در این جشنواره که با اکران فیلم «قلب دیوانه» اثر اسکات کوپر کار خود را آغاز خواهد کرد، ۱۲ فیلم در بخش رقابتی حضور خواهند داشت که در این میان نام فیلم ایرانی «چیزهایی هست که تو نمیدانی» نیز در کنار فیلمهایی نظیر «دیاگو» از کشور چین، فیلم «پشه بند» از اسپانیا و فیلم «سه فصل در جهنم» محصول مشترک سه کشور جمهوری چک، آلمان و اسلوواکی، به چشم میخورد. فیلم «چیزهایی هست که تو نمیدانی» اولین فیلم بلند فردین صاحب زمانی است که منیژه حکمت آن را تهیه کرده است و بازیگرانی نظیر لیلا حاتمی و علی مصفا در آن به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم زندگی روزمره راننده تاکسی را به تصویر میکشد که در حین کار با افراد متفاوتی برخورد میکند. علاوه بر این فیلم، سه فیلم ایرانی «اوریون»، «دویدن در میان ابرها» و «تینار» نیز در جشنواره امسال کارلووی واری به نمایش در خواهند آمد. فیلم «اوریون»، ساخته علی زمانی عصمتی که در بخش سینمای مستقل به روی پرده خواهد رفت، مشکلات زن تحصیلکرده و مدرن ایرانی را در جامعه مذهبی و سنتی به تصویر میکشد. مستند «تینار»، ساخته مهدی منیری که در بخش رقابتی فیلمهای مستند به رقابت خواهد پرداخت، درباره پسربچه دهسالهای است که از زندگی فارغ از خیال کودکی محروم است و برای امرار معاش مجبور است در شرایط دشوار، به گاوچرانی بپردازد. امین فرج پور در فیلم «دویدن در میان ابرها» به مسائل و مشکلات نوجوانان ایران میپردازد. میلاد یک پسر دبیرستانی است که در هفده سالگی به کشیدن سیگار و پس از آن، مصرف مواد مخدر روی میآورد و به خاطر این ناهنجاریها دوستان و خانوادهاش را به دردسر میاندازد. «دویدن در میان ابرها» در بخش «از منظری دیگر» جشنواره کارلووی واری به نمایش در خواهد آمد. قرار بر این است که در جشنواره امسال، نیکیتا میخالکوف کارگردان، تهیه کننده و بازیگر سرشناس روسی، گوی بلورین جشنواره را دریافت کند. فیلم «آفتاب سوخته ۲: مهاجرت» میخالکوف نیز که پیش از این در جشنواره کن به نمایش درآمده بود، در جشنواره کارلووی واری نیز به روی پرده خواهد رفت. به نوشته وبسایت رسمی جشنواره کارلووی واری، ۲۰۵ فیلم از کشورهایی نظیر روسیه، چین، فرانسه، لهستان و ایران در بخشهای مختف جشنواره کارلوویواری امسال به نمایش در خواهند آمد. جشنواره بینالمللی کارلوویواری در تاریخ ۱۰ ژوئیه، برابر با ۱۹ تیرماه با اکران فیلم فرانسوی «دلشکنندگان»، ساخته پاسکال شومه به کار خود پایان خواهد داد. سال گذشته، فیلم ایرانی «بیست» ساخته عبداللرضا کاهانی، جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره را از آن خود کرد .
هاشمی رفسنجانی در سالگرد انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ ،بار دیگر از وضع موجود در ایران انتقاد کرده است. سعید رضوی فقیه تحلیلگر مسائل سیاسی در تهران می گوید حالا «چالش رفسنجانی – خامنه ای» یکی از مهمترین چالش ها در جمهوری اسلامی است.هاشمی رفسنجانی در سالگرد انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ ،بار دیگر از وضع موجود در ایران انتقاد کرده است. انتقاداتی که بار دیگر در محافل خبری ایران ، این سوال را ایجاد کرده که هاشمی رفسنجانی چرا این ماه ها بیش از گذشته و علنی تر از قبل از حاکمیت انتقاد می کند ؟ اصولا رفتار سیاسی هاشمی رفسنجانی را ،پس از نا آرامی های یکساله اخیر ایران چگونه می توان تجزیه و تحلیل کرد ؟آیا هاشمی رفسنجانی ، در ایران کنونی ، نفوذ و قدرتی دارد ؟ نهایت اینکه آیا هاشمی رفسنجانی با حاکمیت است ،یا با معترضان و مخالفان حاکمیت ؟ سعید رضوی فقیه تحلیلگر مسائل سیاسی در تهران در گفتگو با رادیو فردا، در پاسخ به این سوالات ، قبل از هر چیز می گوید حالا" چالش رفسنجانی – خامنه ای " یکی از مهمترین چالش ها در جمهوری اسلامی است : رضوی فقيه : آقای هاشمی رفسنجانی يکی از سياستمداران هوشمند و هوشيار ايران است که دقيقا بر اساس شرايط موجود و توانمنديها و نقاط قوت خودش سعی کرده است جايگاه خاصی در جريان اختلافات و بحران های فعلی پيدا کند. گمانم بر اين است که تا همين ميزان هم، ايشان ريسک و خطر زيادی را پذيرفته که رو در روی بخش مهمی از قدرت رسمی جمهوری اسلامی ايستاده است. هر چند می شود گفت يکی از چالشهای رسمی امروز، چالش آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خامنه ای به صورت پنهان و بر سر مسائل جاری جمهوری اسلامی بوده است. آقای هاشمی رفسنجانی يکی از آن سدها و موانعی است که در برابر يکدست شدن و يکپارچه شدن قدرت و حاکميت ايستادگی کرده است. آقای رضوی، چرا آقای هاشمی رفسنجانی در يک سال اخير به نقد علنی روی آورده اند در حالی که رفتار سياسی که تا پيش از اين در مورد ايشان ديده شده بود، نوعی لابی گری بود و نه نقد سياسی؟ لابی گری و يا حتی گفت و گوی پنهان و چانه زنيهای پشت پرده مستلزم لوازم و شرايط خاصی است که هم به واقعيت های بيرونی و هم به توانائيهای افرادی که لابی، چانه زنی و يا گفت و گو می کنند، مربوط است. به گمانم شرايط در ساختار جمهوری اسلامی و موازنه قوا و رفتار زمامداران کنونی جمهوری اسلامی در طول يکسال گذشته و حتی بيش از يکسال گذشته، به نحوی بوده که امکان چانه زنی و همچنين لابی گری را به طور کلی از آقای هاشمی سلب کرده است. می بينيد که رسانه ها و تريبون ها، فحش دادن به آقای هاشمی را شروع کرده اند. بنابر اين طبيعی است که آقای هاشمی، قدرت لابی گری صددرصد خودش را تا حدی از دست داده است. يا حداقل فکر می کند اين لابی گريها به نتيجه مشخصی منتهی نخواهد شد. و مجبور شده است که به نامه نگاری، صحبت های علنی، مصاحبه های معنادار آشکار رو بياورد. از طرفی ديگر احتمالا خطر قدرت گرفتن نيروهای افراطی را چنان ارزيابی می کند که به نظر نمی رسد با آن لابيگريهای پشت پرده بشود آن خطر را مهار کرد. و به همين دليل است که آقای هاشمی دقيقا قبل از انتخابات رياست جمهوری گذشته شروع به علنی کردن مواضعی کرد که قبلا فقط در جلسات خصوصی، احيانا مطرح و مورد بحث و بررسی قرار می گرفت. اصولا آيا آقای هاشمی رفسنجانی در شرايط کنونی دارای قدرت و نفوذ است؟ اگر دارای قدرت و نفوذی هست اين نفوذ و قدرت در درون حاکميت ريشه دارد يا نفوذ و قدرتی است در لايه های پيرامون حاکميت؟ من گمان می کنم دستکم در طول يکسال گذشته آقای هاشمی رفسنجانی – به خصوص بعد از نگارش نامه سرگشاده ايی که به آيت الله خامنه ای نوشت و باز هم بيشتر از آن، بعد ايراد از خطبه های نماز جمعه روز ۲۶ تيرماه سال گذشته- نفوذ اجتماعی گسترده ای در سطح جامعه مدنی پيدا کرد. امروز او به عنوان يک رهبر معتدل اصلاح طلب و مخالفت وضعيت موجود، شناخته شده است و همين موقعيت به آقای هاشمی رفسنجانی امکان مانور زيادی در جريان سازيهای اجتماعی داده است. اما از طرف ديگر نبايد فراموش کنيم که آقای هاشمی رفسنجانی طی تمام دوران شکل گيری و تثبيت نظام جمهوری اسلامی، يک شخص ذی نفوذ و قدرتمند بوده که هم در ساختار آشکار قدرت نفوذ قابل ملاحظه ای داشته و هم در ساختار پنهان جمهوری اسلامی. هنوز هم ايشان به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس مجلس خبرگان رهبری، امکان مانور دارد. در عرصه آشکار و پنهان ، به گمانم ، نفوذ آقای هاشمی رفسنجانی همچنان قابل توجه و ملاحظه است. در حوزه های علميه ، مابين مراجع، در ميان مردان قدرتمند جمهوری اسلامی ،در ميان جامعه روحانيت مبارز، احزاب راست و همچنين احزاب اصلاح طلب و بدنه مديريت دستگاههای لشکری و کشوری اين نفوذ قابل توجه و ملاحظه است. این امکان می دهد که وی بتواند به صورت پنهانی ، معادلاتی را در رقابت های پنهان درون جمهوری اسلامی رقم بزند. که ما در طول يکسال گذشته نمونه هايی از آن را مشاهده کرديم. در بين طرفداران جنبش سبز اين انتقاد در طول يکسال گذشته به آقای هاشمی رفسنجانی وجود داشته که رفتارهای سياسی ايشان به شفافيت و قاطعيت رفتارهای سياسی آقايان موسوی و کروبی نيست. آيا آقای هاشمی رفسنجانی در حوزه رفتارهای سياسی شان ، مبانی رفتاری متفاوتی نسبت به آقايان موسوی و کروبی دارند؟ البته بايد بگويم اين دو پهلو بودن مواضع مورد انتقاد سران جمهوری اسلامی از جمله خود آقای خامنه ای هم بوده است. من گمان می کنم آقای هاشمی رفسنجانی موقعيت بسيار پيچيده ای دارد. در واقع می شود گفت ايشان نه می خواهد و نه صلاح است که مثل بقيه رهبران جنبش سبز، موضعگيری کند. برای اينکه اساسا اگر آقای هاشمی رفسنجانی بخواهد نقش شخص يا جريان ديگری را بازی کند از تمام مولفه هايی که به او قدرت نفوذ قابل ملاحظه ای می بخشد، محروم خواهد شد.
مجید محمدی--در استبدادی و مطلقه بودن حکومت جمهوری اسلامی شکی نيست. هيچ شاهدی عليه اين مدعا وجود ندارد بلکه شواهد تاييد کنندهی آن هزارانند. در عين حال به خاطر گستردگی دستگاه دولت در ايران، روزانه هزاران و شايد دهها هزار تصميم در اين دستگاه استبدادی، غير پاسخگو، غير شفاف و ناکارآمد گرفته می شود که به جای حل مشکلات بر مصائب و رنجهای مردم می افزايند. اکنون پرسش آن است که در پشت صحنهی تصميم گيری در جمهوری اسلامی چه می گذرد که به چنين نتايجی می انجامد؟ چگونه مقامات به يک نوع تصميم گيری می رسند يا به يک نوع تصميم گيری نمی رسند؟در استبدادی و مطلقه بودن حکومت جمهوری اسلامی شکی نيست. هيچ شاهدی عليه اين مدعا وجود ندارد بلکه شواهد تاييد کنندهی آن هزارانند. در عين حال به خاطر گستردگی دستگاه دولت در ايران، روزانه هزاران و شايد دهها هزار تصميم در اين دستگاه استبدادی، غير پاسخگو، غير شفاف و ناکارآمد گرفته می شود که به جای حل مشکلات بر مصائب و رنجهای مردم می افزايند. اکنون پرسش آن است که در پشت صحنهی تصميم گيری در جمهوری اسلامی چه می گذرد که به چنين نتايجی می انجامد؟ چگونه مقامات به يک نوع تصميم گيری می رسند يا به يک نوع تصميم گيری نمی رسند؟ پی بردن به اين موضوع بالاخص در حوزهی مسائل امنيتی و سرکوبها که با جان مردم سروکار دارند و تصميمات اقتصادی و اجتماعی اهميت پيدا می کند. به عنوان مثال چگونه مقامات به اين نتيجه رسيدند که در روز عاشورا مردم را به گلوله ببندند با اين که اين امر برای حکومت هزينهای گران داشت؟ چگونه تصميم به تقلب در انتخابات علی رغم مخاطرات آن گرفته شد؟ آیت الله خامنهای چگونه سرنوشت ميليونها ايرانی معترض را به دست عناصر شرور محلات سپرد؟ تصميمات مربوط به برنامهی اتمی ايران چگونه گرفته می شوند؟ تصميمات اقتصادی کليدی مثل طرح هدفمند کردن يارانهها چگونه اخذ شده است؟ طرحهای پر مسئله مثل امنيت اجتماعی از کجا و چگونه هدايت می شوند؟ محدود کردن گزينهها مسئولان جمهوری اسلامی نه تنها گزينههای مردم بلکه گزينههای خود را در تصميم گيری محدود کردهاند. گزينههای انتخاب شده در طی سی سال گذشته رفته رفته مقامات را به جايی کشانده که کمترين گزينهها را در پر چالش ترين تصميمها در برابر خود دارند و امروز بر سر شاخ نشسته و بُن می برند. هيچ دستگاه عقلانی کار را به جايی نمی رساند که ميان خودکشی و کشته شدن توسط ديگری، يکی را انتخاب کند. به عنوان نمونه در حوزهی انتخابات، حکومت در سی سال گذشته کار را به جايی رساند که ميان تقلب و خطر از دست دادن کنترل سياسی و اجتماعی بايد يکی را برمی گزيد. دستگيری هزاران تن، و کشتن دهها تن ديگر که رژيم چارهای بجز آنها برای بقا نداشت ناشی از تصميم گيریهای گذشتهاند. حکومت در موضوع اتمی آن قدر دروغ گفته است که در مذاکرات با گروه ۵+۱ گزينههای زيادی در برابرش نيست: تنها سه گزينه يعنی توقف غنی سازی، مبادلهی مواد غنی شده يا پذيرش تهديدات نظامی و تحريمها. در موضوع حجاب اجباری حکومت در نهايت به دو گزينه رسيده است: درگيری هر روزه و مستقيم با صدها هزار زن در سراسر کشور (تنها در استان قم ۶۲ هزار تذکر به زنان در يک دورهی کوتاه مدت در سال ۱۳۸۹ داده شد: تابناک، ۳۱ خرداد ۱۳۸۹)، يا رها کردن اين موضوع که به تدريج به نفی عملی حجاب اجباری خواهد انجاميد. در هدفمند کردن يارانه ها نيز حکومت در نهايت با دو گزينه مواجه است: اجرای طرح و بالا رفتن نرخ تورم و بيکاری و فقر و عدم اجرا و تداوم فقر و بيکاری و تورم که در واقع يک گزينه است. اين محدوديت در گزينهها ناشی از چشم اندازهای ايدئولوژيک، خود-حق-پنداری، اقدامات تنش زا و نگران کننده، دروغگويی و تقلب، و نابود کردن منابع کشور بواسطهی فساد، عدم شايستگی و فقدان تخصص مديران و تحميل سبک زندگی روحانيت برهمهی جامعه است. مقامات جمهوری اسلامی چون نمی توانند از ميان دهها گزينه انتخاب کنند کاری می کنند که خود را به يک يا دو گزينه (معمولا بدترين گزينه ها) محدود کنند، مثل آن که چون کسی از ميان صدها نوع پنير يا ماست يا آب ميوه نمی تواند يکی را انتخاب کند دستور دهد يا کاری کند که فروشگاه به يک يا چند نوع از اين محصولات محدود شود. فرصت سوزی مهم ترين وجه تصميم گيری زمان بندی آن بر اساس فرصتهايی است که در دورههايی خاص فراهم می آيند. تشخيص اين فرصتها ناشی از درک زمانه، ظرفيتهای طرفهای موضوع تصميم گيری، موانع و مشکلات، بده بستانهای محتمل و منافع و مضار اقدامات و سناريوهای مختلف است. مقامات جمهوری اسلامی در بزنگاه های تاريخی مثل حل مشکل گروگانهای امريکايی، پايان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر و حل بحران هسته ای در سال ۲۰۰۳ يا حتی اکتبر ۲۰۰۹ و پذيرش رای مردم پس از راهپيمايیهای ميليونی دههی آخر خرداد ۱۳۸۸ فرصت سوزی کردهاند چون نه تصميمات خود را بر مبانی عقلانی استوار می کردهاند و نه از پيامدهای اقدامات خود آگاهی داشتهاند. مبانی غير عقلانی تصميم گيری دو روش متفاوت برای تصميم گيری وجود دارد: تصميم گيری عقلانی و محاسبه گرانه و تصميم گيری غريزی، احساسی و من عِندی. در نوع اول، تصميم گير يا تصميم گيران بدون پاک کردن صورت مسئله و بدون دوختن جامهی عالم واقع به قد و قامت خود، به فراهم کردن فهرستی از گزينهها و اهميت نسبی آن، منافع و مشکلات تصميم گيری خود، گزينهها بر حسب نظامهای ارزشی متفاوت، و چشم اندازهای متفاوت برای نگريستن به يک تصميم می پردازند و در مقدمات، مبانی و پيامدهای تصميم گيری خود به تامل می پردازند. همچنين ممکن است نتيجهی تصميم گيری در حوزهای محدود مورد آزمون قرار گيرد. اما در نوع دوم يک منفعت خاص، يک ايدئولوژی يا باور خاص، يا يک احساس تنفر يا دوستی و رفاقت يا خوش آمدن يا نيامدن از قيافيهی پيشنهاد دهنده يا اعتماد و عدم اعتماد به گوينده می تواند عامل تصميم گيری واقع شود. در اين نوع تصميم گيری توجهی به تنوع گزينهها، راه حلهای ممکن، فهرستهای مذکور و نتايج و پيامدها نمی شود. سه تفاوت جدی ميان اين دو نوع تصميم گيری وجود دارد. اول آن که تصميم گيری نوع اول تا حد زيادی پيش بينی پذير است در حالی که به واسطهی کنار گذاشتن عامل توجه به نتايج تصميم گيری نوع دوم، پيش بينی در آن غير قابل تصور می شود. دوم آن که تصميم گيران در يک نظام عقلانی کمتر دچار تناقض گويی، مهمل بافی، ياوه گويی، اضطراب، افسردگی، ياس، و سرخوردگی می شوند چون حرکت آنها تدريجی، محاسبه شده و با مخاطرات اندک است اما تصميم گيران در نظام غير عقلانی مدام با بحران مواجه شده و مجبورند به جای کار در شرايط عادی در شرايط بحرانی کار کنند. و سوم آن که تصميم گيران در نظام نوع اول بر اساس تخصص خود و در يک کار جمعی به نتيجه می رسند در حالی که در نظام نوع دوم وفاداران به حاکم مطلق العنان پيش نويسهايی تهيه کرده و برای تصويب به حاکم مربوطه تسليم می کنند. فقدان توان تصميم گيری بنا به قضيهی حمار در علم منطق اگر دو دسته علف يکسان در برابر يک حمار قرار گيرد و آن حمار بخواهد بر اساس يک نظام ترجيحات يکی را بخورد از گرسنگی تلف خواهد شد چون نمی تواند دليلی برای ترجيح يک دسته بر دستهی ديگر پيدا کند (ترجيح بلا مرجح محال است). پيش فرض اين قضيه در اختيار داشتن يا نداشتن اطلاعات کافی برای يافتن يک ترجيح و تصميم گيری بر اساس آن است. حمار در اين نکتهی آموزشی مَثَل اعلای بی اطلاعی و جهل ساختاری است. اکثر مديران جمهوری اسلامی به دليل رسيدن به اين مقامات در چارچوب يک نظام غير رقابتی اصولا از هزينهها و منافع تصميماتی که در برابر آنها قرار می گيرد بی اطلاع هستند. آن دسته که وسواس بيشتری در تصميم گيری دارند تصميم گيری را به تاخير می اندازند يا اصولا تصميم لازم را نمی گيرند که هر دو امور جاری را معطل می گذارد. دستهی ديگر که اين وسواس را ندارند با تصميمات خود فرايند تخريب جامعه و دولت را تسريع می بخشند. اکثر مديران اين نظام فاقد توان بالا و پايين کردن گزينههای محدود پيش پای خود برای رسيدن به تصميم هستند. آنها نمی توانند به چهار پرسش بنيادی در مورد تصميم گيریهای خود پاسخ دهند: چگونه می توان به اهداف اعلام شده دست يافت؟ چه بايد کرد؟ چگونه بايد اين کارها را انجام داد؟ و برای پيامدها چه فکری شده است؟ علت اصلی عدم پاسخگويی مقامات به خبرنگاران مستقل ناتوانی از پاسخگويی به اين چهار پرسش است. همهی مشکلاتی که حاکمان جمهوری اسلامی در ماجرای غنی سازی دارند، حتی اگر با فراموش کردن دروغهای نظام و شواهد عليه مدعای آنان قول به صلح آميز بودن آن را موقتا باور کنيم، ناشی از آنست که به چهار پرسش فوق برای خود و ديگران پاسخی روشن نداشتهاند. اصولا در فضای سياسی داخل کسی نمی تواند اين موضوع را در عرضهی عمومی به بحث بگذارد. در موضوع هدفمند کردن يارانهها نيز وضع به همين ترتيب است. مقامات حاکم نمی توانند توضيح دهند که چگونه می خواهند يارانهها را هدفمند سازند (طرح های آنها مثل توزيع بر اساس خوشه بندی يا دهکهای درآمدی يک به يک به حاشيه رفتهاند)، برای مقابله با پيامدهای اين طرح چه بايد کرد و چگونه و با چه روشی می خواهند يارانهها را توزيع کنند و چگونه می خواهند بحرانهای ناشی از اجرا را مديريت کنند. بر اساس يک نظر سنجی در تهران توسط يک موسسهی دولتی در مورد اين طرح که با جامعه آماری ۷ هزار و ۹۰۳ تن از شهروندان تهرانی انجام شده ۴/۷۳ درصد پاسخ دهندگان اين سؤال که با توجه به آن که مدتهاست موضوع هدفمندکردن يارانهها در رسانهها مطرح است آيا فکر میکنيد درباره اين موضوع اطلاعات کافی داريد پاسخ منفی دادهاند. بر اساس اين نظر سنجی، ۶/۶۲ درصد پاسخ دهندگان به اين سؤال که آيا میتوانيد مشخص کنيد که چه بخشی از موضوع هدفمندکردن يارانهها بيشتر توجه شما را جلب کرده است، قادر به نام بردن نبودهاند. (سياست روز، ۷ تير ۱۳۸۹) مديران و تصميم گيران امروز جمهوری اسلامی که عموما از نهادهای نظامی و امنيتی می آيند (در دولت احمدی نژاد اين امر تشديد شد) يا از دستگاههای آموزشی روحانيت تمام طلب (مثل دانشگاه امام صادق و مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی) فارغ التحصيل شدهاند اکثرا قدرت ديدن تنوع و تکثر فرهنگی و اجتماعی و سياسی پيرامون خود را ندارند (با انکار آنها پرورده شدهاند) و می خواهند جهان پيرامون را در چمدانهای کوچک ذهن خود جای دهند.
روزنامه جام جم از تشکيل « ستاد ويژه مقابله با تحريمها » خبر داده و از قول وزير خارجه جمهوری اسلامی نوشته که دولت می کوشد با تشکيل «ستاد تدابير ويژه اقتصادی » آثار تحريم های ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل را کاهش دهد.روزنامه جام جم از تشکيل « ستاد ويژه مقابله با تحريمها » خبر داده و از قول وزير خارجه جمهوری اسلامی نوشته که دولت می کوشد با تشکيل «ستاد تدابير ويژه اقتصادی » آثار تحريم های ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل را کاهش دهد. به نوشته اين روزنامه هنوز يک روز کامل از مصاحبه محمود احمدی نژاد نگذشته که منوچهر متکی نيز روز سه شنبه در مقابل خبرنگاران حاضر شد تا درباره موضوع مهم اين روزها يعنی قطعنامه شورای امنيت عليه ايران سخن بگويد و همچون احمدینژاد از ايستادگی و قاطعيت ايران در برابر تحريمها و راهاندازی ستاد ويژه اقتصادی برای مقابله با تحريمها و آثار آن در کشور سخن گفته است. جام جم از قول وزير خارجه جمهوری اسلامی نوشته دولت از همه امکانات برای کاهش حداقلی آثار تحريمها استفاده و تلاش خواهد کرد تا با حمايت از « توليد داخل » ، « خودکفايی » ، « ديپلماسی اقتصادی » و ايجاد يک سازوکار جديد خاص شرايط تحريمی تحت عنوان « ستاد تدابير ويژه اقتصادی » بتواند فعاليتهای اقتصادی کشور در عرصههايی که با تحريم مواجه هستند را « روانسازی » کند. همزمان روزنامه مردمسالاری بازتاب های ورود امات متحده عربی به اجرای تحريم های مورد نظر قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت سازمان ملل را منتشر کرده است. اين روزنامه نوشته که حميد حسينی از اعضای اتاق بازرگانی ايران و بردار وزير ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد ضمن تائيد مسدود شدن ۴۱ حساب بانکی ايرانيان در دوبی از سوی بانک مرکزی امارات متحده عربی گفته « در اين ليست کسی که کار تجاری انجام دهد و در اين بخش شاخص باشد، نبوده » اما « شايد اين برای بعضی از سازمان ها و ارگان ها باشد که در آنجا دفتری داشتند. » آقای حسينی همچنين گفته که مقامات اماراتی به دليل صادرات و يا واردات به ايران، حساب بانکی کسی را مسدود نکرده اند، بلکه اعهلام کرده اند که مسدود کردن اين حساب ها « طبق قطعنامه سازمان ملل و مربوط به مواردی مانند بحث کالاهای با مصارف دوگانه و انتقال تکنولوژی و موارد خاص است. » روزنامه مردمسالاری نوشته که امارات متحده عربی « يکی از بزرگترين مناطق آزاد تجاری در خاورميانه محسوب می شود که علاوه بر سرمايه گذاری تاجران ايرانی در اين کشور بسياری از کالاها برای ترانزيت به ايران از اين منطقه وارد بندرهای ايران می شود. » اتهامات تازه نماينده ولی فقيه در کيهان عليه خانواده های شهدا روزنامه کيهان نوشته که خانواده های شهدا به دنبال اعتراضات پس از انتخابات ديگر نمی توانند به دليل نسبت داشتن با شهدا از جايگاه پدران شان سخن بگويند. اين روزنامه نوشته که حسين شريعتمداری نماينده آيت الله خامنه ای کيهان برای اولين بار از فرزندان شهدا نيز به عنوان « آقا زاده ها » نامبرده و طی اظهاراتی در قم گفته « رابطه نسبی برخی از آقازاده ها با پدران شهيد خود که استوانه های انقلاب بوده اند، اگرچه قابل احترام است اما، اين فرزندان تنها هنگامی می توانند از جايگاه پدران خويش در چالش های سياسی وام بگيرند که با آن بزرگواران شهيد رابطه معنوی نيز داشته باشند. » وی همچنين فرزندان شهدا را به ائتلاف با قاتلان پدران شان متهم کرده و در حالی که ان ها را « آقا زاده » ناميده گفته « برخی از اين آقازاده ها بدون در نظر گرفتن رابطه نسبی آنها، افرادی کاملاً معمولی هستند. » نماينده آيت الله خامنه ای در کيهان همچنين برخی از فرزندان شهدا و ديگر چهرهايی که پيشتر به عنوان « خودی » محسوب می شدند را به دليل حمايت از معترضان پس از انتخابات به عنوان « ستون پنجم » معرفی کرده و گفته « دنباله های داخلی دشمن، برای اينکه شناخته نشوند تابلوی خودی دارند ولی در مواضع و عملکرد با دشمنان بيرونی همخوان هستند وی گفت؛ با مشاهده اين نشانه ابتدا بايد در هويت اينگونه افراد و جريانات ترديد کرد چرا که ممکن است دچار خطا و اشتباه شده باشند اما اگر اشتباه مکرر شد، ديگر نام آن خطا نيست بلکه خط است، دقيقاً نظير آنچه در فتنه ۸۸ ديده شد. » روزنامه آرمان نيز همزمان خبر داده که خانواده آيت الله محمد بهشتی از بنيانگذاران جمهوری اسلامی امسال به جای مراسم سالگرد عصر دوشنبه ۷ تير بر مزار وی مراسم شام غريبان برگزار کرده اند. به نوشته اين روزنامه محمد رضا و عليرضا بهشتی مشاور ارشد ميرحسين موسوی در مراسم شام غريبان پدرشان « ابراز اميدواری کرده اند که از سال های آينده مراسم بزرگداشت همچون ۲۸ سال گذشته درمسجد قبا برگزار شود. » « دولتیها بزرگترين دريافت کننده وام از بانک ها » بيش از دو سال پس از آنکه محمود احمدی نژاد دريافت کنندگان وام های کلان بانکی را طی چند سخنرانی مورد حمله قرار داد و به تخريب اقتصاد کشور متهم کرد و وعده داد که اسامی آن ها را افشا خواهد کرد ، رييس سازمان بازرسی کل کشور روز سه شنبه گفت که دولتی ها بزرگترين گيرندگان وام از بانک ها هستند. روزنامه آرمان در اين خصوص از قول مصطفی پورمحمدی نوشته « بخشی از معوقات مربوط به شرکتهای دولتی است و میتوان گفت امروز بزرگترين وام گيرندگان از بانکها ، شرکتهای دولتی هستند. » وی همچنين از دستورات دولت به بانک ها برای پرداخت وام های مختلف و ايجاد تکليف برای باتنک ها به يکی از عوامل اصلی افزايش بی اندازه وام های معوق بانکی نامبرده و گفته « وامهای زيادی داده میشود اما نظارت صورت نمیگيرد و در نهايت بانکها نگران بازپرداخت هستند اين بدين معنی است که مطالعات کارشناسی صورت نگرفته و برنامه ارائه وام و تسهيلات طبق يک منطق و نظم صحيحی انجام نشده و نظارت صحيح نيز برای هزينه اين تسهيلات نمیشود. » پورمحمدی با تاکيد براينکه « بزرگی و دولتی بودن اقتصاد موجب ويژهخواری و فسادهای تودرتو و پنهان میشود » گفته بعضی « افراد ناباب و ناسالم » که « نظارت و کنترل آن ها سخت است » در بخش های مختلف دستگاه های دولتی موجب گسترش فساد و نارضايتی در ميان مردم شده اند. گرداندن بازداشت شدگان از سوی نيروی انتظامی در محله های تهران روزنامه همشهری خبر داده که نيروی انتظامی تعدادی از افراد را به عنوان « اراذل و اوباش » بازداشت کرده و در شهر تهران گردانده است. به نوشته اين روزنامه فرمانده هان نيروی انتظامی تهران می گويند که اين افراد از جمله ۷۵ نفری هستند که اين نيرو شامگاه دوشنبه طی عملياتی به نام « مرحله سوم جمع آوری اراذل و اوباش پايتخت » بازداشت شده اند. روزنامه همشهری نوشته که نيروی انتظامی پيشتر برای بازداشت شدگان ضرب الاجل « اظهار ندامت و گرفتن تاييديه از شوراياری محل سکونت » داده بود اما چون آن ها اقدام به اين کار نکرده بودند ، ضمن بازداشت « برای عبرت ديگر متهمان و دلگرمی اهالی » در محله خود گردانده شدند. نيروی انتظامی دو سال پيش نيز طرح مشابهی را به اجرا گذاشته بود و بازداشتگاه کهريزک که اکنون به دليل کشته شدن ۴ نفر از بازداشت شدگان پس از انتخابات بر اثر شکنجه در آن شهرت جهانی دارد ، به گفته فرماندهان اين نيرو از بقايای اجرای همان طرح است. روزنامه جام جم نيز همزمان از فرجام قبض های جريمه بدحجابی خبری منتشر کرده و نوشته احمدرضا رادان جلانشين فرمانده نيروی انتظامی ادعا کرده که « در برخی مناطق کشور افرادی قصد داشتند قبضهای جعلی را به عنوان مبارزه با بدحجابی توزيع کنند » بازداشت شده اند. اين فرمانده ارشد نيروی انتظامی اشاره ای به هويت توزيع کنندگان قبض جريمه بدحجابی نکرده و البته توضيح نداده که چه کسانی قدرت و امکان دستگيری و صدور قبض جريمه برای بدحجاب ها در مناطق مختلف کشور را دارند. « سوت ورشکستگی شرکت های هواپيمايی داخلی » روزنامه جهان صنعت گزارشی منتشر کرده از وضعيت بحرانی شرکت های هواپيمايی داخلی و نوشته با به صدا در امدن سوت ورشکستگی شرکت های هواپيمايی داخلی ، يک ايرلاين خصوصی تعطيل شده است. اين روزنامه از ايرلاين « ارم کيش » به عنوان شرکت هواپيمايی تعطيل شده نامبرده و با اشاره به اينکه « پيشبينی زيانهای کلان و افتادن به ورطه ورشکستگی ايرلاينها چندان سخت نبود » نوشته « از زمانی که نخجوانی رياست سازمان هواپيمايی را به عهده گرفته است گويی گوش شنوايی در اين سازمان پيدا نمیشود و اظهاراتی نظير ما پذيرای انتقاد سازنده هستيم و سازمان متعلق به رسانههاست تعارفاتی بوده که در همان حد باقی ماند. »
هنوز سه روز از صدور حکم انسداد حساب بانکی ۴۱ ایرانی در امارات متحده عربی نگذشته است که نماینده این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه از «اقدامات» امارات برای «حفظ امنیت اتمی خود» خبر داده است. هدف از این اقدامات «مقابله با هر گونه تهدید... و اهداف غیرصلحآمیز» اعلام شده است. هنوز سه روز از صدور حکم انسداد حساب بانکی ۴۱ ایرانی در امارات متحده عربی نگذشته است که نماینده این کشور در آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه از «اقدامات» امارات برای «حفظ امنیت اتمی خود» خبر داده است. حمد الکعبی، سفیر امارات متحده عربی در آژانس انرژی اتمی، مشخصا نامی از جمهوری اسلامی نبرده، اما گفته است که هدف از این «اقدامات» امارات در این زمینه «مقابله با هر گونه تهدید... و اهداف غیرصلحآمیز» است. آقای کعبی از این «اقدامات» امارات نیز نام نبرده، اما به نظر میرسد این اقدامات مربوط به توافقنامهای باشد که اوایل سال جاری بین امارات و آمریکا به امضا رسید. به گفته نماینده امارات در آژانس انرژی اتمی، این توافقنامه برای نصب تجهیزات در بنادر امارات «برای ردیابی و شناسایی مواد خام هستهای که از این بنادر عبور میکنند» بین امارات متحده عربی و ایالات متحده به امضا رسیده است. بانک مرکزی امارات متحده عربی در راستای اجرای دور تازه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، روز دوشنبه دستور مسدود شدن ۴۱ حساب بانکی مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی را صادر کرد. بانک مرکزی امارات در بخشنامهای در این زمینه همچنین از مؤسسات مالی و اعتباری در این کشور خواست که از پرداخت پول به اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی که در فهرست تحریمهای اخیر سازمان ملل قرار گرفتهاند خودداری کنند. اما یک هفته پیش از اعلام خبر انسداد حسابهای بانکی ایرانی امارات همچنین اعلام کرده بود که ۴۰ شرکت محلی و بینالمللی را که تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را زیر پا گذاشته بودند تعطیل کرده است. در همین حال رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی ایران روز سهشنبه با اشاره به مسدود شدن ۴۱ حساب بانکی ایرانی در امارات متحده عربی گفت که حسابهای مسدود شده «مربوط به بازرگانان شناخته شده ایرانی نیست». در همین زمینه خبرگزاری فرانسه از قول نماینده امارات در آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید: «در راستای اجرای قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، امارات فعالیتهایی را که بر اساس قوانین بینالمللی ممنوعه به شمار میروند متوقف کرده است.» با این حال این سفیر اماراتی با اشاره به این که فقط ایران هدف اقدامات امارات نیست، گفته است که «چند مقصد و محموله» مشمول این اقدامات امارات متحده عربی شدهاند. امارات متحده عربی یکی از عمدهترین شرکای تجاری ایران به شمار میآید و به دلیل تحریمهای موجود علیه جمهوری اسلامی ایران بیشتر کالاهای مورد نیاز ایران به صورت صادرات مجدد از امارات به بازارهای ایران سرازیر میشود. اما امارات در عین حال از سال گذشته و پیش از تصویب دور تازه تحریمها علیه ایران رسما اعلام کرده بود که به این تحریمها در صورت تایید از سوی شورای امنیت سازمان ملل احترام خواهد گذاشت و آنها را اجرا خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران، ایلنا، علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی گفته است که نیورگاه بوشهر تا پایان شهریور ماه امسال راه اندازی خواهد شد. ایلنا به نقل از رییس سازمان انرژی اتمی افزوده است که صدور قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه تهران، تاثیری بر روند کار نیروگاه بوشهر ندارد. روسیه که از سال ۱۹۹۵ کار تکمیل پروژه احداث نیروگاه اتمى هزار مگاواتى در بوشهر را آغاز کرده است، تاکنون بارها زمان راهاندازى این نیروگاه را به تعویق انداخته است.
امروز در آلمان، جانشین هورست کوهلر رییس جمهور مستعفی این کشور، انتخاب خواهد شد. اگرچه ریاست جمهوری در آلمان بیشتر جنبه ی تشریفاتی دارد، اما انتخاب رییس جمهور جدید، تبدیل به آزمونی برای تخمین میزان محبوبیت دولت ائتلافی محافظه کار آنگلا مرکل شده است. استعفای ناگهانی هورست کوهلر در یک ماه پیش، ضربه ای به دولت آنگلا مرکل بود. اعضای دولت ائتلافی مرکل، بر سر نامزدی کریستیان وولف معاون آنگلا مرکل در حزب دمکرات مسیحی، وفرماندار ایالت ساکسونی موافقت کرده اند. رقیب اصلی وولف، یواخیم گاوک از مخالفان رژیم کمونیستی در زمان آلمان شرقی است که مورد حمایت احزاب سوسیال دمکرات و سبز هاست. رییس جمهور آلمان توسط مجمع ویژه ای انتخاب می شود که با شرکت بیش از ۱۲۰۰ نماینده از پارلمان فدرال و نمایندگان ۱۶ ایالت فدرال آلمان تشکیل شده است.
دولت فرانسه روز سهشنبه از تصميم شرکت نفتی توتال مبنی بر متوقف کردن صادرات بنزین به ایران استقبال کرد و آن را نشانهای از «انزوای بيشتر» جمهوری اسلامی دانست. دولت فرانسه روز سهشنبه از تصميم شرکت نفتی توتال مبنی بر متوقف کردن صادرات بنزین به ایران استقبال کرد و آن را نشانهای از «انزوای بيشتر» جمهوری اسلامی دانست. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، با اشاره به برنامه اتمی ایران گفت: «ایران به ۹۰ درصد از اهداف خود در ساخت بمب اتمی دست یافته است.» بیشتر بخوانید: توتال فروش بنزین به ایران را متوقف کرد کنگره آمريکا طرح تحريمهای یکجانبه علیه ايران را تصويب کرد به تازگی شرکت نفتی توتال فرانسه به دنبال تحریمهای یکجانبه ایالات متحده که صنعت نفت و گاز ایران را نیز هدف قرار داده است، اعلام کرد که از این پس صادرات بنزین به ایران را متوقف خواهد کرد. هفته گذشته سنای آمريکا با اجماع کامل لايحه تحريم شرکتهايی را که با صنايع انرژی ايران يا شرکتهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری دارند تصويب کرد. بر اساس یکی از بندهای این لایحه، هر شرکتی که ۲۰۰ هزار دلار یا بیشتر فرآوردههای نفتی تصفیه شده به ایران بفروشد و یا در طول یک سال و به تدریج بیش از یک میلیون دلار فرآورده نفتی به ایران بفروشد مشمول تحریمهای آمریکا قرار خواهد بود. این محدودیت شامل فروش تکنولوژی، دستگاههای مشخص، خدمات و اطلاعات نیز میشود. اتحادیه اروپا نیز به دنبال تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، تحریمهای یکسویهای علیه تهران تصویب کرد که بخش انرژی ایران را بهویژه مورد هدف قرار داد . در همین باره وزیر خارجه فرانسه گفت که «مقامهای اتحادیه اروپا در روزهای آینده درباره چگونگی استفاده از ابزارهای لازم برای اعمال این تحریمها با یکدیگر گفتوگو خواهند کرد». شورای امنیت سازمان ملل متحد نوزدهم خردادماه چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران را تصویب کرد که بر اساس آن یک دانشمند هستهای، ۲۲ شرکت مرتبط با برنامههای اتمی و موشکی ايران، ۱۵ موسسه متعلق به سپاه و سه نهاد زير مجموعه خطوط کشتيرانی ايران، در فهرست تحريمها قرار گرفتند. با افزایش فشارهای بینالمللی علیه ایران تاکنون شرکتهای نفتی لوک اویل روسیه، بریتیش پترولیوم، انی ایتالیا، رویال داچشل، پتروناس مالزی، ریلاینس هند، شرکت بینالمللی ترافیگورا ، شرکت ویتول، شرکت اسمیت اینترنشنال، شرکت سوئیسی گلنکور فروش نفت و فراوردههای نفتی به ایران را متوقف کردهاند. ایران به رغم آن که دومین صادرکننده نفت خام در سازمان صادرکنندگان نفت، اپک، است، برای تأمین نیاز خود به بنزین ناچار به واردات آن است و مقامهای رسمی ایران میزان واردات بنزین را بین ۱۸ تا ۲۰ میلیون لیتر در روز اعلام کردهاند. در همین حال در واکنش به تحریمهای سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا محمود احمدینژاد روز دوشنبه در یک کنفرانس خبرنگاری این تحریمها را بیاثر دانست و درباره تحریم بنزین از سوی کنگره آمریکا گفت ایران میتواند در عرض یک هفته تولید خود را ۲۰ میلیون لیتر افزایش دهد.
به گزارش خبرگزاری رویترز و به نقل از مرکز زمین شناسی ِ آمریکا، زلزله ای با قدرت شش و نیم درجه در مقیاس ریشتر روز چهارشنبه جنوب مکزیک، را به لرزه درآورد. این زمین لرزه در شهر مکزیکوسیتی نیز محسوس بود و مردم در مرکز این شهر از خانه هایشان به خیابان پناه برده بودند. هنوز از خسارات احتمالی این زمین لرزه گزارشی مخابره نشده است.
بنينو آکينو، رئيس جمهوری جديد فيليپين، به عنوان پانزدهمين رئيس جمهوری اين کشور آسيايی سوگند ياد کرد. پليس فيليپين میگويد در مراسم تحليف رئيس جمهوری جديد، بيش از نيم ميليون نفر، به رغم بارش باران، در قسمت قديمی مانيل، پايتخت آن کشور گرد آمده بودند. بيشتر شرکتکنندگان در اين مراسم لباسهايی به رنگ زرد به تن داشتند که نماد انقلاب ۱۹۸۶ فيلپين بود. اين انقلاب که به «انقلاب قدرت مردم» معروف شد، فرديناند مارکوس، ديکتاتور فيليپين، را از قدرت خلع کرد.
تازهترین گزارش سازمان ملل از بهرهکشی از انسانها و بردهداری نوین در اروپا با خوشبینی همراه نیست. فرایندی که به گفته سازمان ملل سالیانه ۲.۵ میلیارد یورو سود، نصیب «تاجران انسان» میکند و هر سال هم در حال افزایش است. تازهترین گزارش سازمان ملل از بهرهکشی از انسانها و بردهداری نوین در اروپا با خوشبینی همراه نیست. در این گزارش به دو دلیل اصلی برای قاچاق انسان به این قاره چنین اشاره شده است: تنفروشی و کار اجباری. به عبارتی دیگر بردهدارای، که درست مانند سدههای پیشین با آوردن شهروندانی عمدتا از کشورهای فقیر یا در حال توسعه و خرید و فروش آنها همراه است. فرایندی که به گفته سازمان ملل سالیانه ۲.۵ میلیارد یورو سود، نصیب «تاجران انسان» میکند و هر سال هم در حال افزایش است. بر پایه گزارش روز سهشنبه «یو ان او دی سی» در مادرید -اداره ملل متحد برای بررسی مسائل مربوط به جرم و مواد مخدر- سالیانه ۵۰ درصد به قربانیان قاچاق انسان در اروپا افزوده میشود و با در نظر گرفتن سود سرشار و افزایش هر سالهاش، به پر منفعتترین عمل تبهکارانه در اروپا تبدیل شده است. تبهکاران از دار و دستههای گوناگون بیش از ۱۴۰ هزار نفر را زیر کنترل و بهرهکشی دارند. کودکان و زنان برای تنفروشی و مردان برای کار اجباری، گاه، در اردوگاههای مخفی کار استفاده میشوند. شهروندان کشورهای اروپای شرقی، آمریکای لاتین و آفریقا قربانیان اصلی این تجارتاند، که معمولا با وعده و فریب برای کار و زندگی بهتر به اروپا آورده شده و از دار و دسته قاچاقچیان انسان سر در میآورند. به گزارش دفتر ویژه سازمان ملل دولتهای برخی کشورهای در حال توسعه به تازگی قانونهایی سختانگارانهتر را برای مبارزه با قاچاق انسان تصویب کردهاند. اما نتیجه رضایتبخش نیست. گزارش سازمان ملل نشان میدهد که ۵۱ درصد 'بردگان عصر نوین' از کشورهای حوزه بالکان و بخشهای سابق اتحاد جماهیر شوروی، ۱۳ درصد از آمریکای لاتین، ۷ درصد از اروپای مرکزی و در نهایت ۵ درصد هم از آفریقا میآیند. بر پایه گزارش سازمان غیر دولتی «پاپی» برای کمک به قربانیان بردهداری نوین در بریتاتیا، بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ بیش از دوهزار نفر به این سازمان مراجعه کردهاند که بیشتر آنها زنان کشورهای نیجریه، تایلند، چین، رومانی و آلبانی بودهاند. بر اساس تحقیقات این سازمان، هر ساله سختتر از گذشته میتوان به قربانیان بردهداری دسترسی پیدا کرد. عمده این افراد در مکانهای بسته -مثلا در سالنهای ماساژ- به کار گمارده میشوند و کمتر در خیابانهای اثری از آنها دیده میشود. برخی از سازمانهای غیر دولتی در اروپا (مانند پایوک در بلژیک) با ایجاد مراکزی، به قربانیان مکانی برای ماندن، کمکهای پزشکی و حتی حقوقی ارائه میدهند. اما اکثر قربانیان هرگز از مکانهای بستهای که در اختیار تبهکاران است خارج نمیشوند و به این مراکز کمکی مراجعه نمیکنند. چشمانت را بگشا! آنها همهجا هستند: یکی از آنونسهای تبلیغاتی سازمان ملل علیه بردهداری بیشتر بخوانید: تجاوز به كودكان؛ قربانيان بى صدا و بى تصوير بردهداری نوین؛ تنفروشی و کار اجباری در ایران و جهان سود ناشی از تجارت و بهرهکشی از انسانها تنها در اروپا در حال افزایش نیست. گزارش سازمان ملل اندکی پس از آن منتشر میشود که وزارت خارجه ایالات متحده نیز در گزارش سالیانه خود نگرانیش را از وضعیت بردهداری نوین نشان داد. در گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد قاچاق انسان در جهان از دولت ایران و نحوه مبارزه آن با این مشکل جهانی و نیز قوانینی که در این مورد در ایران وجود دارد انتقاد شده بود. این دهمین گزارش وزارت خارجه آمریکاست و در آن در بخش مربوط به ایران آمده است که «این کشور هم مبدا، هم محل عبور و هم مقصد زنان، مردان و کودکانی است که به شکل غیرقانونی و قاچاقی جابهجا میشوند، بهخصوص آنهایی که برای فحشای اجباری و یا کار و بردگی نقل مکان مییابند.» البته ایران چند سال است که در فهرست بدترینهای این گزارش قرار دارد. دست کم طی چند سال گذشته وضعیت ایران در این فهرست تغییری نکرده و در گزارشهای سالیان گذشته نیز از ایران با عنوان «مبدا، مقصد و محل ترانزيت قاچاق زنان و کودکان» نام برده شده بود. گزارشهای سالیانه سازمان ملل و وزارت خارجه آمریکا نشان از بهبود بردهداری در دنیای مدرن ندارند. هر ساله کشورهای جدیدی به فهرست بدترینها افزوده میشود و دولتهای بسیاری نیز به راحتی از کنار این موضوع میگذرند. گزارشهای گوناگون پلیس در کشورهای عضو اتحادیه اروپا از «شکنجه، زندان و تهدید به مرگ» به عنوان راههایی که با استفاده از آنها، زنان به تنفروشی گمارده میشوند، نام میبرد. کودکان با وضعیت به مراتب بدتری روبهرو هستند. از آنجایی که سختگیری در این مورد بیشتر است، بهای کودکان نیز بیشتر است و همین سبب شده که گروههای ویژهای در ادارههای پلیس برای مبارزه با بهرهبرداری جنسی از کودکان شکل بگیرد. گزارشی در ژورنال بینالمللی قربانیشناسی نشان میدهد که سن تنفروشی ۱۳ سال است که در عمده کشورهای جهان این سن، سن کودکآزاری محسوب میشود. آمارها نشان میدهد که بردهداری جنسی از کودکان از جمله در کشوهای آسیای جنوبی در بدترین وضعیت قرار دارد؛ تنها در شهرهای بزرگ هند بین ۲۷۰ تا ۴۰۰ هزار کودک تنفروش وجود دارد که عمدتا در برابر مبلغ اندکی به این کار روی میآورند. گزارشهای در عین حال نشان میدهد که تقریبا تمامی کسانی که به کشورهای دیگر قاچاق میشوند، هیچ مدرکی از قبیل گذرنامه یا شناسنامه در اختیار ندارند که بتوانند از کشور مقصد بگریزند. قربانیان که برای زندگی بهتری نقشه کشیده بودند، کسانی که گاه تنها منبع درآمد خانوادهای بزرگ در زادگاه خود هستند، معمولا یا باید تن به بردهداری دهند یا از زندگی صرف نظر کنند.
ژنرال ديويد پترايوس فرماندهی جديد نيروهای آمريکا در افغانستان، از احتمال تشديدِ جنگ در ماههای آينده خبر داد. ژنرال پترايوس که در جلسهی کميتهی نظامی سنای آمريکا سخن میگفت، وضعيت امنيتی افغانستان را بسيار حساس خواند و ستيزهجويان افغان، را دارای انعطافپذيری و اعتماد به نفس بالا توصيف کرد. وی در ادامه اظهار داشت: «به اعتقاد من جنگ به طور جدی ادامه پيدا خواهد کرد. در واقع شايد در چند ماه آينده تشديد هم بشود. با از بين بردن پناهگاههای امن دشمن و کاهش آزادی عمل آنها، ستيزهجويان جنگ را شدت خواهند بخشيد». قرار است تا آخر هفتهی جاری سنای آمريکا موضوع انتصاب فرماندهی نيروهای آمريکايی در افغانستان را بهرأی بگذارد. انتظار میرود ژنرال پترايوس بتواند رأی اعتماد سنای آمريکا را از آنِ خود کند.
ايالات متحده پيشنهاد کمک کشورها و سازمانهای بينالمللی، برای مهار نشت نفت و پاکسازی نفتی آبهای خليج مکزيک را میپذيرد. وزارت خارجهی آمريکا، روز سهشنبه اعلام کرد که در مجموع از جانب ۲۷ کشور، پيشنهاد کمک دريافت کرده است. کمکهای پيشنهادی، موارد مختلفی از اعزام متخصصان فنی، ارسال تجهيزاتِ مهار آتش، و حلالهای نفتی را شامل میشود. برخی مقامهای جمهوری اسلامی پيشتر اظهاراتی دال بر آمادگی برای مهار نشت نفت در خليج مکزيک، ابراز داشته بودند. اما نام ايران در فهرست کشورهای پيشنهاددهندهی کمک، که وزارت خارجهی امريکا در وبسايت خود منتشر کرده، به چشم نمیخورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر