-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 07/22/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

majlis_demo

مجلس شورای اسلامی طرح مقابله به مثل با کشورهایی را که هواپیماها و کشتی‌های ایرانی را مورد بازرسی قرار می‌دهند و از تحویل سوخت به هواپیماهای ایران خودداری می‌کنند به تصویب نهایی رساند.

به گزارش وب‌سایت رسمی مجلس ایران، در جلسه علنی روز سه‌شنبه، ۲۹ تیرماه، نمایندگان ماده دیگری از «طرح صیانت از دستاوردهای صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران» را به تصویب رساندند که به موجب آن، جمهوری اسلامی «با کشورهایی که به بازرسی هواپیماها و کشتی‌های ایرانی و محموله‌های باری مبادرت می‌ورزند و یا از تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی خودداری می‌کنند مقابله به مثل خواهد کرد».

این طرح پیش از این در تاریخ ۲۶ خردادماه به منظور «مقابله با توطئه‌های آمریکا و انگلیس» و به دنبال تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران، با ۱۸۰ رأی موافق به تصویب اولیه مجلس رسیده بود.

به موجب برخی از مفاد قطعنامه تحریمی ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل که در تاریخ ۱۹ خرداد به تصویب رسید، کشورهای عضو این شورا مجاز به بازرسی کشتی‌ها و هواپیماهای ایرانی مظنون به حمل اقلام ممنوعه هستند.

به دنبال تصویب این قطعنامه، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۲۶ خردادماه و در صحن علنی مجلس کشورهایی را که در صدد بازرسی محموله‌های ارسالی ایران هستند خطاب قرار داد و گفت: «به آمریکا و کشورهای ماجراجو هشدار می‌دهیم در صورتی‌ که وسوسه بازرسی محمولات هواپیماها و کشتی‌های ایرانی را در سر داشته باشند، مطمئن باشند در خلیج فارس و دریای عمان به خدمت کشتی‌های آنان خواهیم رسید.»

وی هچنین چندی بعد بار دیگر در مورد بازرسی محموله‌های ایران هشدار داد و اعلام کرد که مجلس در حال اتخاذ تصمیم مهمی برای مقابله به مثل با این کشورهاست.

در همین زمینه علی فدوی، فرمانده نيروی دريايی سپاه پاسداران ایران، نیز در اوایل تیرماه گفته بود که در صورتی که آمريکا و هم‌پيمانان آن اقدام به بازرسی کشتی‌های ايرانی در آب‌های آزاد و بين‌المللی کنند با «واکنش خاص و متناسب» نيروی دريايی سپاه در تنگه هرمز و خليج فارس روبه‌رو خواهند شد.

تصویب طرح «مقابله به مثل» در حالی صورت گرفته است که مجلس شورای اسلامی تاکنون در مورد نحوه اجرای این مصوبه و به‌ویژه نحوه «مقابله به مثل» با کشورهایی که از تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی خودداری کرده‌اند توضیحی نداده است.

شرکت نفتی بریتیش پترولیوم در اوایل تیرماه از تحویل سوخت به دو هواپیمای ایرانی در فرودگاه هامبورگ آلمان خودداری و دلیل آن را پایان یافتن قرارداد این شرکت با جمهوری اسلامی اعلام کرد.

منبع:رادیو فردا


 


 

maraje02
چهار تن از مراجع ،  در پاسخ به سوالی در مورد اجرای  طرح  "دروس استاد محور" در دروس سطح عالی حوزه های علمیه،  بر لزوم استقلال حوزه های علمیه تاکید کردند.

به گزارش جرس مدیریت حوزه های علمیه کشور، از سال گذشته اقدام به اجرای طرحی در دروس سطح عالیۀ حوزه ها، تحت عنوان "دروس استاد محور" نموده که ظاهرا هدف آن "ساماندهی دروس" آن سطح و با راهکارهای زیر می باشد:
الف- کنترل حضور شاگردان ب- تقسیم محدودۀ امتحانی به استاد و مدیریت حوزه ج- واگذاری بخشی از نمره به اساتید در جهت کنترل فعالیت کلاسی.

در همین رابطه، آیات عظام ناصر مکارم شیرازی، عبدالکریم موسوی اردبیلی و لطف الله صافی، نظرات خود را در پاسخ به پرسش «جمعی از اساتید حوزه» کتبا ارائه کرده و آیت الله حسین وحید خراسانی نیز، نظر صافی را مورد تایید کامل قرار داده است.

آیت الله موسوی اردبیلی در پاسخ به اساتید پرسش کننده که پیرامون دروس "استاد محور" نظر وی را جویا شده بودند، خاطر نشان نمود "یکی از مشخصه های اصلی حوزه های علمیۀ شیعه از دیرباز، استقلال آنها و عدم وابستگی آنها به نهاد و تشکیلاتی خاص بوده است...از این رو حفظ این ویژگی دارای اهمیت بسیار است؛ لذا هر اقدامی که شائبه از بین رفتن استقلال حوزه و مرجعیت را ایجاد نماید یا زمینه ساز آن گردد، صلاح نمی باشد و باید از آن اجتناب کرد."

آیت الله العظمی صافی نیز، در پاسخ به پرسش فوق خاطرنشان کرده است "حوزه های علمیه از آغاز عصر غیبت، به طور آزاد و مستقل و بر اساس احساس مسئولیت الهی و خلوص نیت استاد و شاگرد و بدون قرار گرفتن تحت ریاست های تشکیلاتی حضور داشته و بطور خودجوش، علمای اعلام عهده دار رعایت امور دینی و هدایت جامعه بوده اند...این برنامه و طرح نیز، غیر قابل قبول و در جهت قیم مآبی بر حوزه ها بوده و در جهت انقراض و تغییر هویت حوزه ها می باشد و خطرات و عواقب سوء دارد.

همزمان، آیت الله  وحید خراسانی نیز، بعد از رویت پاسخ صافی خاطرنشان کرد "اینجانب با آنچه آیت الله صافی مرقوم فرموده اند، موافقم."

آیت الله  مکارم شیرازی، در پاسخ خود دو موضوع را مورد اشاره و تاکید قرار داده است "حفظ استقلال حوزه ها و آزادی دروس عالی حوزه، و دیگر مشورت با مراجع در برنامه ریزی های حوزه."

هنوز نظرات علما و مراجع دیگر در مورد این تصمیم مدیریت حوزه های علمیه، که شبهۀ کنترل حوزه ها و مخدوش نمودن استقلال آنها را ایجاد کرده، منتشر نشده است.

 

چهار تن از مراجع ،  در پاسخ به سوالی در مورد اجرای  طرح  "دروس استاد محور" در دروس سطح عالی حوزه های علمیه،  بر لزوم استقلال حوزه های علمیه تاکید کردند.

 


مدیریت حوزه های علمیه کشور، از سال گذشته اقدام به اجرای طرحی در دروس سطح عالیۀ حوزه ها، تحت عنوان "دروس استاد محور" نموده که ظاهرا هدف آن "ساماندهی دروس" آن سطح و با راهکارهای زیر می باشد:
الف- کنترل حضور شاگردان ب- تقسیم محدودۀ امتحانی به استاد و مدیریت حوزه ج- واگذاری بخشی از نمره به اساتید در جهت کنترل فعالیت کلاسی.


در همین رابطه، آیات عظام ناصر مکارم شیرازی، عبدالکریم موسوی اردبیلی و لطف الله صافی، نظرات خود را در پاسخ به پرسش «جمعی از اساتید حوزه» کتبا ارائه کرده و آیت الله حسین وحید خراسانی نیز، نظر صافی را مورد تایید کامل قرار داده است.


آیت الله موسوی اردبیلی در پاسخ به اساتید پرسش کننده که پیرامون دروس "استاد محور" نظر وی را جویا شده بودند، خاطر نشان نمود "یکی از مشخصه های اصلی حوزه های علمیۀ شیعه از دیرباز، استقلال آنها و عدم وابستگی آنها به نهاد و تشکیلاتی خاص بوده است...از این رو حفظ این ویژگی دارای اهمیت بسیار است؛ لذا هر اقدامی که شائبه از بین رفتن استقلال حوزه و مرجعیت را ایجاد نماید یا زمینه ساز آن گردد، صلاح نمی باشد و باید از آن اجتناب کرد."


آیت الله عظمی صافی نیز، در پاسخ به پرسش فوق خاطرنشان کرده است "حوزه های علمیه از آغاز عصر غیبت، به طور آزاد و مستقل و بر اساس احساس مسئولیت الهی و خلوص نیت استاد و شاگرد و بدون قرار گرفتن تحت ریاست های تشکیلاتی حضور داشته و بطور خودجوش، علمای اعلام عهده دار رعایت امور دینی و هدایت جامعه بوده اند...این برنامه و طرح نیز، غیر قابل قبول و در جهت قیم مآبی بر حوزه ها بوده و در جهت انقراض و تغییر هویت حوزه ها می باشد و خطرات و عواقب سوء دارد.


همزمان، آیت الله  وحید خراسانی نیز، بعد از رویت پاسخ صافی خاطرنشان کرد "اینجانب با آنچه آیت الله صافی مرقوم فرموده اند، موافقم."


آیت الله  مکارم شیرازی، در پاسخ خود دو موضوع را مورد اشاره و تاکید قرار داده است "حفظ استقلال حوزه ها و آزادی دروس عالی حوزه، و دیگر مشورت با مراجع در برنامه ریزی های حوزه."


هنوز نظرات علما و مراجع دیگر در مورد این تصمیم مدیریت حوزه های علمیه، که شبهۀ کنترل حوزه ها و مخدوش نمودن استقلال آنها را ایجاد کرده، منتشر نشده است.


 


karoubi

یکی از رهبران جنبش سبز در نامه ای به یکی از فقهای شورای نگهبان از عملکرد این نهاد حکومتی به شدت انتقاد کرد.

حجت السلام مهدی کروبی در نامه به آیت الله مومن نوشت:«یکبار دیگر شما را به بررسی عملکرد آن شورا و حاکمیت در قبال انتخابات دوره نهم  که نهال تخلف و تقلب را در کشور را به بهانه های واهی بوسیله نهادهای نظارتی و اجرایی نهادینه کرد، و در دوره دهم ریاست جمهوری بعد از آن تقلب آشکار که با خروش و اعتراض مردم در اعاده حق رای شان تبلور پیدا کرد، دعوت می کنم.»


باسمه تعالی

حضرت آیت الله مومن

فقیه محترم شورای نگهبان

با سلام و احترام

این روزها و به مناسبت سالگرد تاسیس و تشکیل شورای نگهبان که اگر بر اساس فلسفه وجودی خود انجام وظیفه و اداء دین می کرد می توانست سنگر نفوذ ناپذیری برای احکام نورانی اسلام و قانون اساسی و حقوق شهروندی ملت بزرگ ایران محسوب شود، مصاحبه ها و مقالات فراوانی در ستایش و تعریف از عملکرد آن شورا در  رسانه ها پخش و منتشر شد. مناسب بود که در قبال این ستایش ها فرصتی هم به صاحبان اندیشه و نظر داده می شد تا کارنامه آن شورا را در سه دهه گذشته مورد نقد و بررسی قرار دهند. اما وجود ملاحظات بسیار و ندادن فرصت در اظهار نظر به دیگران در کنار این باور جامعه که گوش شنوایی در قبال نقد وجود ندارد و آنچه به جایی نرسد فریاد است، موجب مرگ انگیزه ها در بررسی عملکرد شورای نگهبان و موضوعاتی مشابه از سوی صاحب نظران فرهیخته و پژوهشگران فهیم وبا بصیرت شده است که از این آفت بزرگ و فراگیر در حوزه اندیشه باید به خدا پناه برد. اما اینجانب به عنوان سربازی که از آغاز نهضت حضور داشتم و سختی ها و تلخی های مبارزه را به جان خریدیم و وفادار به ملت و نظام مورد درخواست آن ها  بوده و هستم، تاکنون تزلزلی در خود راه ندادم و در دفاع از حقوق حقه اجتماعی مردم و آزادی های مشروع آنان دریغ نورزیدم. بواسطه عشق و انسی که با مردم و ایران عزیز و منافع ملی دارم نتوانستم نطاره گر آتش افتاده در خرمن هستی ملک و مملکت باشم و در برابر ترک و تعطیلی و تفسیر های  من در آوردی از قانون اساسی و تضیع حقوق مردم و تیشه زدن به ریشه اسلام و روحانیت و به مسلخ کشاندن کشور، سکوت کنم. یا توجیه گر اظهارات سخیف و دور از منطق و احیانا خرافی و تصمیمات خلق الساعه و ویرانگر و رفتارهایی از سر افراط و تفریط در زندگی و باور های مردم و مسائل داخلی و روابط بین الملل و سیاست خارجی است، باشم. لذا هرازچندگاهی بنا به مناسبت ها و برای ثبت در تاریخ هم که شده با قبول پیامدها و تبعات آن شرط بلاغ بجا آورده و نظرات خود را بیان می کنم. باور دارم رنجی که امروز مردم ایران از ناآگاهان و تازه بدوران رسیده ها می کشد، از سکوت آگاهان و عالمان در شرائط گوناگون بویژه امروز است.

از این میان اظهار نظر های مختلف تنها با شما در ارتباط با بخش هایی از مصاحبه مورخ بیست پنجم تیرماه ۱۳۸۹ سخن می گویم، زیرا شما را فقیهی آگاه و با سابقه در انقلاب و نظام اسلامی  میدانم. از باب "فذکر فان الذکر تنفع المومنین" مواردی را دوستانه با شما و مردم  در پرتو عملکرد دو دهه آخر شورای نگهبان در تفسیر قانون اساسی در محورهای رابطه اعمال حقوق ملت، حکومت و مردم، برخود با مصوبات مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف و رعایت حقوق جناح های سیاسی و حق مردم در انتخابات های گوناگون در میان می گذارم. اگرچه گفته اید جز اظهار نظر امام و رهبری اظهار نظر دیگران برایتان مهم نیست ولی به یقین این بیان عام، شامل رضای خدا و عموم بندگان او نخواهد بود.

در بخشی از مصاحبه فوق الذکر گفته اید که مهمترین توقع از اعضای شورای نگهبان انجام وظائف قانونی است که اعضا باید در بررسی مصوبات نهایت دقت را داشته باشند تا سر سوزنی به اسلام و قانون اساسی لطمه وارد نشود. در این ارتباط از شما میخواهم نگاهی گذرا به تفسیرهای درخواستی دولت و یا مرتبط با دولت در دورهای ریاست جمهوری آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد داشته باشید و آن ها را بصورت اجمالی با یکدیگر مقایسه کنید. همچنین مناسب است بررسی کوتاهی نیز از مصوبات مجلس شورای اسلامی در دوره ششم و هفتم و و تصمیمات و احکام این شورا در قبال آن مصوبات داشته باشید. شاید مناسب باشد پا را کمی فراتر گذاشته و به بررسی ادوار سوم تا هشتم مجلس شورای اسلامی که ریاست آنها بر عهده بنده و آقایان ناطق نوری، حداد عادل و لاریجانی است، بپردازید. در این راستا رویه های مختلف آن شورا که متاثر از مسائل جناحی و سیاسی بوده را یکبار دیگر مرور کنید و سپس به داوری و قضاوت در باب عملکرد آن  شورا اقدام کنید. در این نوشتار سعی می کنم مواردی به اجمال جهت یادآوری شما و مردم فهیم ایران بعنوان نمونه ای کوچک از عملکرد آن شورا بیان کنم.

اشاره کردید که برخی مدعی هستند که نطارت شورای نگهبان بر انتخابات از ابتدا  استصوابی نبوده است. جنابعالی مستحضرید که مسئله استصوابی بودن نظارت بر اساس تفسیر شورای نگهبان بعد از ارتحال امام پیش از اعلام در جامعه، در جمع خصوصی بیان شد. این امر بطور رسمی در سال ۱۳۷۰ طی سوالی از سوی آیت اله رضوانی (مسئول انتخابات وقت از طرف آن شورا) که خواستار تفسیر شورای نگهبان  از نحوه نظارت در انتخابات شده بود مطرح گردید و دبیر وقت شورای نگهبان آیت اله گیلانی در پاسخ، نظارت استصوابی را بصورت کتبی به آیت اله رضوانی اعلام وسپس برای مسئولین از جمله اینجانب ارسال شد. ما معتقدیم  آنچه تحت عنوان نظارت استصوابی  توسط شورای نگهبان اجرا می گردد به جای اصلاح و به صواب رساندن تصمیمات و رفتار های مجریان، یک خود مختاری بی حد و مرز است که اصل برائت را نفی و تفتیش خصوصی ترین عقاید داوطلبان و احاطه بر ضمیر اشخاص  را بخشی از رسالت خود می داند. این در حالی است که شورا و اعضا آن خود علت تامه وتعیین کننده در عمل نیستند و افکار و اندیشه های پشت صحنه با برخی  از افراد شورای نگهبان  که فعال ما یشاء بوده، بنام شورا عمل می گردد. در باب اثبات این سخن و از باب نمونه به رد صلاحیت مهندس مرتضی الویری نماینده ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی و عضو هیات رئیسه مجلس در دوره ای که آقای یزدی هم از اعضای هیات رئیسه بودند، اشاره می کنم. هنگامیکه آقای الویری دلیل رد صلاحیت خود از آقای یزدی عضو شورای نگهبان و بعضی از حقوق دانان را جویا می شود، در پاسخ به وی می گویند مگر شما در انتخابات دوره هشتم کاندیدا بوده اید!!!.

جناب آقای مومن شما به خوبی میدانید که برخی از نمایندگان مجلس در دوره های مختلف بعلت وجود شبهه در عملکرد شان و یا دارایی و اموال شان با شیوه های غیر متعارف و ناسازگار با قانون رد صلاحیت شدند، اما پس از مدتی بدلیل تعلق خاطر جناحی به یکباره همین افراد نور چشمی شدند. من به دلیل حرمت اشخاص و موازین شرعی نام آنان را نمی برم اما اگر شما فراموش کرده اید بفرمائید تا جزئیات آن را بعنوان بخشی از عملکرد آن شورا برایتان ارسال کنم.

یکی از حقوق اساسی ملت حق انتخاب شدن و انتخاب کردن است که این حق متاسفانه در پرتو نگرش آن شورا نادیده گرفته شده است. رد صلاحیت فله ای افراد و محروم کردن مردم از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بر اساس کدام موازین حقوقی و شرعی تاکنون انجام شده است؟  براستی رد صلاحیت ۴۰  نماینده که در ادوار مختلف مجلس حضور داشتند و همگی متعلق به یک جریان سیاسی بودند به چه جرمی صورت گرفت؟ بطور نمونه مهندس نوروزاده نماینده ۵ دوره مجلس و از چهره های قابل و متخصص کشور در حوزه صنعت به چه گناهی رد صلاحیت شد؟  آقای دکتر عباسی فرد و مرحوم آقای زواره ای آیا جز اعتراض به عملکرد برخی از اعضای آن شورا و نداشتن روح اطاعت  بعد از تائید های مکرر در انتخابات متفاوت از جمله مجلس، خبرگان و ریاست جمهوری، جرمی داشتند که رد صلاحیت شدند؟ جراحی شورای نگهبان در انتخابات ششم را به یاد می آورید که در آن نفر ۳۲ لیست جناب آقای حداد عادل به جای نفر ۲۸ آقای علیرضا رجایی قرار گرفت. در آن جراحی موفق سه تن از دایره ۳۰ نفر تهران بیرون رانده شدند و جالب آنکه آقای رجایی که در دور اول تائید صلاحیت شده بود و رای نیز آورده بود، بعد از جایگزینی آن شورا، در مرحله دوم رد صلاحیت و از شرکت در آن مرحله محروم شد !!! این رفتارهای متناقض وخلاف شان شورای نگهبان تنها بخش ناچیزی از عملکرد آن شورا در دو دهه گذشته بوده است.  جای تاسف است که شورای نگهبان این حافظ شرع و قانون اساسی امروزه به شورای کسب و حفظ قدرت یک جناح سیاسی که اعضای آن متعلق به آن جریان هستند، تبدیل شده است و آن جایگاه رفیع در قانون اساسی را به این سطح تنزل داده است.

برادر گرامی آیت اله مومن

پرسش های بسیاری در ذهن تاریخی مردم ایران نسبت به عملکرد آن شورا وجود دارد که در مقطعی مناسب باید پاسخگوی آن باشید که از آنجمله می توان به برخود های دوگانه در تفسیر از شرع و قانون اساسی در قبال مصوبات مجلس در دورهای مختلف، رد صلاحیت گسترده داوطلبان به جرم اندیشه و تعلق به جریان های سیاسی دیگر، نحوه برگزاری انتخابات و نیز جابجا کردن منتخبان اشاره کرد. حتما بیاد دارید که در انتخابات دوره پنجم در شهرستان میبد و اردکان شخص پیروز در ایام تعطیلات نوروزی با ابطال تعدادی از صندوق ها رای در حوزه انتخاباتی مبیبد مغلوب اعلام گردید و رقیب ایشان به مجلس راه یافت. و یا در فریدون کنار در دوره ششم آن جابجایی منجر به آن حوادث تلخ شد. متاسفانه باید اذعان کرد که همه این موارد توسط شورای نگهبان انجام شد  لذا با عذر خواهی از اعضای محترم آن شورا بیاد مردی می افتم که می گفت نمی دانم چرا هر  چه از اهل محل گم می شود مرا متهم می کنند و عجیب آن است که تمام آن ها در خانه من پیدا می شود.

در پایان یکبار دیگر شما را به بررسی عملکرد آن شورا و حاکمیت در قبال انتخابات دوره نهم  که نهال تخلف و تقلب را در کشور را به بهانه های واهی بوسیله نهادهای نظارتی و اجرایی نهادینه کرد، و در دوره دهم ریاست جمهوری بعد از آن تقلب آشکار که با خروش و اعتراض مردم در اعاده حق رای شان تبلور پیدا کرد، دعوت می کنم. آیا بعد از ورود این آثار مخرب و زیانبار به کشور و نظام وقت بازخوانی، بازنگری و اصلاح در رفتار آن شورا فرا نرسیده است؟ آیا با صرف تعریف و تمجید و گفتن اینکه سر سوزنی تخلف از اسلام و قانون اساسی نشده است می توان مردم هوشیار، فهیم و پرسشگر ایران را قانع کرد؟

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مهدی کروبی

۳۰ تیرماه ۱۳۸۹


 


 

mousavi02

میر حسین موسوی به حمله سازمان یافته ای که نسبت به علوم انسانی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت :"من با دیدن این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتراروپای شرقی می افتم .آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.تحریم و محدودیت این رشته ها چشم آنها را روی روند تغییرات سریع جهان و جامعه خودشان بست و انعطاف پذیری نظامشان را در مقابل تحولات اجتماعی کشورهای خود و چهان از بین برد و باید یکی از دلایل سقوط این نظام ها را نبود دانشمندان و نظریه پردازان خبره در علوم انسانی دانست."

به گزارش خبرنگار کلمه،  میر حسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت :"عده ای  اعتقاد مسلمانان و بویژه شیعه را در باره انتظار ظهور با خرافات زیاد آمیخته اند و مساله تا آنجا پیش رفته که امام زمان (عج ) را وسیله توجیه همه مسائل و مشکلات خود قرار داده اند.در حالی که دامان معصومین مورد اعتقاد ما از هرگونه ظلم و خرافات پاک است ،امام جمعه ای امام زمان (عج ) را حامی تصفیه های شورای نگهبان قرار داده است . البته ما منتظر هستیم که ببینیم ایشان چگونه از رضایت امام زمان از تصفیه و ستم هایی که به کاندیداها در طول نظارت استصوابی وارد شده ، اطمینان حاصل کرده اند."

حمله به علوم انسانی یادآور تجربه حکومت های توتالیتر

وی  سپس  به حمله سازمان یافته ای که نسبت به علوم انسانی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت :"من با دیدن این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتراروپای شرقی می افتم .آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.تحریم و محدودیت این رشته ها چشم آنها را روی روند تغییرات سریع جهان و جامعه خودشان بست و انعطاف پذیری نظامشان را در مقابل تحولات اجتماعی کشورهای خود و چهان از بین برد و باید یکی از دلایل سقوط این نظام ها را نبود دانشمندان و نظریه پردازان خبره در علوم انسانی دانست."

میرحسین موسوی  یادآور شد:"آنچه از سخنان شهیدان بهشتی و مطهری بر می آید اعتقاد به فضای باز علمی در این زمینه بود و حتی شهیدمطهری می گفت که مارکسیسم را باید استادان معتقد به مارکسیسم در دانشگاه تدریس کنند."

میرحسین موسوی با ابراز تاسف از رواج دروغ و دشنام و اتهام های بی سابقه در جامعه گفت :"ویژه نامه مفصلی حاوی دروغ و دستکاری تاریخ در آستانه بیست و دوم خرداد توسط روزنامه های دولتی و با پول ملت چاپ شد  و در کنار آن بخشی از برنامه های صدا و سیما هم به این دروغ پراکنی ها اختصاص یافت.به نظر می رسد سرنوشت اقتدار گرایان در سراسر جهان شبیه هم است و روشهای آنها مشابه یکدیگر است."

روش هایی تکراری برای پوشاندن حقیقت

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود یک مثال تاریخی  عنوان کرد :"از زمان استالین کتابهایی برای تاریخ حکومت کمونیستی تدوین شد که مهم ترین و رسمی ترین آن تاریخ حزب کمونیست شوروی بود .در این کتابها با توجیه تصفیه های رژیم استالینیستی در هر دوره تغییراتی بوجود می آمد .مثلا اگر در چاپ اول این کتاب عکس تروتسکی در کنار سایر سران شوروی دیده می شد ،در چاپهای بعدی این عکس ها با شگردهای روتوش حذف می شد.در باره مطالب هم وضع همین جور بود.البته آن موقع هنوز امکاناتی که امروز برای این طور حذف و اضافه ها توسط برنامه های رایانه ای بوجود آمده ،نبود."

وی تاکید کرد: "متاسفانه امروز در ایران نیز همان روشهای اقتدارگرایانه دیروز در جعل و دستکاری تاریخ و واقعیت ها دیده می شود .این مساله امروز فقط به تاریخ انقلاب اختصاص ندارد .شما امروز به سخنان دولتیان گوش کنید .به نظر می رسد که کشورما کمترین نرخ تورم را دارد و یا رشد بیکاری به حداقل خود رسیده  و یا آنکه کشور ما بیشترین سرمایه های اقتصادی جهان را جذب می کند و گویی سرمایه گذاران پشت دروازه کشور صف کشیده اند تا اجازه شرکت در سرمایه گذاری ها را بگیرند.دروغ گویی تا آنجا پیش رفته که می گویند مردم ما آزادترین کشور دنیا هستند.به نظر من باید تامل کنیم .آنها می دانند  دروغ می گویند و یا حافظه شان دچار اختلال شده است. همین عکسی را که اخیرا از سحرخیز چاپ شده ،ببینید و یا خبر محکومیت  آن خانم محترمی که جرمش فقط این بوده که شاهد زیر گرفتن یک شهروند توسط اتومبیل بوده ،کافی است که بفهمیم حکومت به کجا رسیده است. جالب است که خواهر ایشان نیز فقط به خاطر تسلیت گفتن به خانواده یکی از شهدای عاشورا ،محکوم به شش سال زندان شده است. آنگاه با وجود این موارد و صدها مورد مشابه باز هم می گویند که ما ازادترین ملت جهان شمرده می شویم."

ابعاد گسترده دروغ و افسانه سازی در دولتیان

میرحسین موسوی گفت :" ابعاد گسترده دروغ در میان دولتیان به افسانه سازی و خلق توطئه های من در آوردی  و عجیب و غریب منتهی شده است .دشنام و تهمت های سیاسی ، اجتماعی و اخلاقی و امثال آن را نیز باید به شیوه های دولتیان اضافه کرد.دشنام ها و تهمت هایی که  کیفرهای سنگینی از نظر قانونی و شرعی دارد.لابد مسوولان قضایی نیز خواهند گفت قوه قضاییه ما مستقل ترین و بی طرف ترین دستگاه قضایی جهان است."

رسانه های سبز با دروغ سازمان یافته دولتی مقابله کنند

موسوی با بیان این اینکه همه باید بدانند گسترش دروغ با این ابعاد می تواند یکی از علایم زوال یک نظام محسوب شود ،افزود :"دروغ سازمان یافته مشرعیت زداست و ما امروز با دروغ سازمان یافته روبرو هستیم و رسانه های مجازی سبز باید حداکثر تلاش خود را در زمینه بر ملا کردن ابعاد این پدیده شوم و رو به گسترش به کار گیرند،هنرمندان نیز همانگونه که با خلق پوستر جاودانه "دروغ ممنوع" موجی از حساسیت نسبت به دروغ را ایجاد کردند،امروز نیز از طریق تولید کلیپ ها و کاریکاتورها و پوسترها و سایر روشها باید با این پدیده شوم مقابله کنند.ما باید در مقابل هر تحلیل آمیخته به دروغ تحلیلی مبتنی بر درستی و حقیقت در اختیار مردم مان بگذاریم.اگر چه در این راه توش و توان مان به اندازه اقتدارگرایان نباشد."

برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای را فراموش نکنیم

موسوی  تصریح کرد :"ما باید بدانیم رواج دروغ  با پول ملت و دلارهای نفتی نمی تواند پایه های یک نظام را استحکام بخشد و درکنار این حرکت همه باید در مرور ادعاهای اقتدارگرایان در باره افراد و زندانیان و شخصیت ها سوظن داشته باشند.ما نباید برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای یادمان برود.مبدا این جریان سیاه همان حوادث و روش ها ست."

توجه به فرهنگها ، قومیت ها و مناطق مرزی اولویت تام و تمام دارد

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به حمله تروریستی اخیر در زاهدان اشاره کرد و گفت :"این جنایت را همه محکوم می کنند.هدف از این عملیات ضربه زدن به اتحاد ملی و مذهبی ما در سراسر کشور است .تامل در اینگونه اقدامات و ریشه یابی آن نباید صرفا در زمینه های امنیتی خلاصه شود.ریشه کن کردن تروریسم در گرو توسعه همراه با عدالت است .ریشه اینگونه اعمال  با مشارکت مردمی که احساس عدالت بکنند و در امور مربوط به سرنوشت خود مشارکت داشتند ،ریشه کن خواهد شد.امروز توجه به مشکلات و مسائل فرهنگها و قومیت ها و مناطق مرزی اولویت تام و تمام دارد ."

کشور را با دروغ و سرکوب و پرکردن زندانها نمی توان اداره کرد

میرحسین با طرح این سوال که "آیا بهتر نیست که اندکی از شعارهای کر کننده خودمان در باره اصلاح امور جهانی کم کنیم و کنار یک بلوچ و یک سیستانی ،یک کرد و فارس و ترک و عرب صمیمانه بنشینیم و سر از مشکلات آنها در بیاوریم و با کمکشان فضای انسانی تر و عادلانه تری را ایجاد کنیم؟"گفت:" یک کشور ۷۰ میلیونی صاحب تمدن و بزرگ را ۷۰ میلیون مردم آن کشور می توانند اداره کنند و نه چند نفر!آن هم در فضای آمیخته با دروغ ،سرکوب و بستن دهانها و تعطیلی روزنامه ها و پرکردن زندانها."

دروغ و ظلم رفتنی است

موسوی در پایان گفت :ان شالله تحقق وعده های حضرت حق را خواهیم دید که آنچه به نفع مردم است سرانجام باقی خواهد ماند .باید بدانیم که دروغ و ظلم رفتنی است."

گفتنی است ، در این دیدار جمعی از استادان انجمن اسلامی جامعه مدرسین با میرحسین موسوی  در باره مسائل مختلف کشوربحث و گفت و گو کردند.


 


khameni-sepah

به عكس رهبري كه در سمت راست من روي ديوار بود اشاره كردم و گفتم اين آقا در خطبه هاي نماز جمعه و پيش چشم همه و من و شما بارها و بارها حكومت پر از ظلم و جورش را با حكومت سراسر عدل  اميرمومنان مقايسه مي كند و به اين وسيله صراحتا به مولاي متقيان و پيامبر خدا اهانت مي كند. اين تصويري است از دادگاه احمد قابل كه هيچ گاه از صدا و سيما پخش نخواهد شد،نقد رهبري اينبار از دادگاههاي جمهوري اسلامي شروع شده است .دادگاه متهماني كه به همين دليل واضح و مقاومت در قبال اتهامات، غير علني پخش مي شود و از چهره هاي سر به زيرمتهمان  و گردن افراشته قاضي صلواتي و دوربين هاي متعدد شبكه هاي يكنواخت تلويزيون حكومتي خبري نيست. احمد قابل با شرح مختصر آنچه در دادگاه رفته است خبر مي دهد كه حتي ضبط صوتي براي ثبت دفاعيات در دادگاه نبوده است.

 

متن قانون اساسي براي نظام  براندازانه است

احمد قابل كه 170 روز زندان انفردادي را پس از انتخابات سال گذشته از سر گذرانده، در روايتش از دادگاه و بازجويي ، نشان مي دهد كه متهمان  آنگونه كه دستگاه تبليغي حكومت در تير و مرداد 88  از صدا و سیما پخش کردند، دست و پا بسته عذر تقصير به قاضي نبرده اند.  دفاع احمد قابل كه خود يك روحاني و مدرس حوزوي است از منظر اسلام و دادخواستي از بالاترين مقام جمهوري اسلامي  است.

قابل مي گويد در بازجويي ها به متن قانون اساسي استناد مي كرده است و بازجوها مي گفتند كه با  اين حرفها نمي توان مملكت داري كرد و گويي كه متن قانون اساسي براندازانه است. قابل در حضور قاضي به نقد رهبري مي پردازد و شخص آيت الله خامنه اي را به اقدام در جهت براندازي نظام جمهوری اسلامی متهم مي كند."در محكمه گفتم من در سال78متني نوشتم كه در آن رهبري كشور را به اقدامات مكرر عليه امنيت ملي و نهايتا براندازي سخت نظام متهم كردم ،اما هيچ محكمه اي پيدا نشد تا ايشان را به خاطر اين اتهامات و جرايم تحت تعقيب قرار دهد."

21  سال پيش و يك روز پس از درگذشت بنيانگذار جمهوري اسلامي  و زماني كه در يك انتخاب سريع حجت الاسلام خامنه اي از مجلس خبرگان به عنوان  آيت الله خامنه اي رهبر جمهوري اسلامي  بيرون آمد، كسي تصور نمي كرد.مخالفين او از روحانيون حوزه علميه قم باشند و رهبري نظام را به براندازي نظام متهم كنند.

 

براي تبرئه نظام رهبر را مقصر اعلام كنيد

عيسي سحرخيز 27 تير ماه پس از يكسال بازداشت موقت بالاخره به دادگاهي رفت كه به دليل غير علني بودن هيچ خبري از آنچه در دادگاه گذشت نداريم ، اين روزنامه نگار كه سال گذشته با ضرب و جرح بازداشت شده بود، دفاعيه  بلند بالایی تنظيم كرده بود كه در يك دادگاه علني و با حضور هيات منصفه بخواند ، اما  هنوز نمي دانيم كه سحرخيز اين دفاعيه را كه در اصل دادنامه اي عليه آيت الله خامنه اي در دادگاه بوده خوانده است و اگر خوانده ريیس دادگاه ،اجازه ادامه دفاع را داده است يا نه و نمي دانيم كه آيا در يك دادگاه غير علني حكومت، اجازه بيان شكواييه اي  عليه  آيت الله خامنه اي داده شده است يا نه، عيسي سحر خيز از منظر شيوه زمامداري امام اول شيعيان ، نظام را مورد نقد قرار داده است و آنگاه  به بيان اتهامات آيت الله خامنه اي مي پردازد  كه بنابر خطابيه عيسي سحرخيز فهرست بلند بالايي از تقلب در انتخابات گرفته تا كشتار و سركوب و شكنجه و استبداد را شامل مي شود.

عيسي سحرخيز با صراحت رهبر جمهوري اسلامي را متهم مي كند كه همانند ديكتاتورهايي چون گاگامه در رواندا و ميليوشويچ در يوگسلاوي سابق ، ارتشي از خردسالان كم بضاعت تشكيل داده تا مخالفينش را سركوب كند. سحرخيز كه در تنها عكس منتشر شده اش در خارج زندان رجايي شهر بسيار نحيف و شكسته است هدف خود را نه ايراد يك دفاعيه بلكه  ارائه  راهكاري براي نجات جمهوري اسلامي  بيان مي كند  و آن هم مقصر اعلام شدن رهبر جمهوري اسلامي به عنوان كسي كه نظام را به انحراف برده است :"هدف اصلي مقاله اين بوده است كه مقصر اصلي فردي خاص معرفي شود تا حكم برائت نظام در خصوص كشتارهاي خياباني شكنجه ها و بازداشتها تبرئه شود"

سحر خيز خطاب به ريیس دادگاه مي گويد:"به خود حق مي دهم كه بگويم آيت الله خامنه اي قانون اساسي و حتي مفاد و اصول مربوط به ولايت فقيه را زير پا گذاشته است."

 

دستور جلسه اي براي خبرگان

مجلس خبرگان رهبري در تمام دوران زمامداراي آيت الله خامنه اي حتي يك گزارش كوتاه از عملكرد رهبري نداده است ، در تمام روزنامه هاي ايراني حتي در دوره اصلاحات يكبارهم مقاله و ياداشتي در نقد رهبري به چاپ نرسيده است و اين همه نقد ناشدگي گويا مي طلبيد تا محسن كديور كه تصريح می دارد به اهداف انقلاب 57 باورمند است، نامه اي مفصل در نقد عملكرد رهبر جمهوري اسلامي خطاب به تنها مقام در قدرت كه در يكسال اخير بحران را پذيرفته، بنویسد.

كديور نامه مفصل عملكرد رهبري را خطاب به هاشمي رفسنجاني ريیس مجلس خبرگان رهبري نوشته است ، مقام بلند پايه و تحت فشاري كه في الجمله كديور پذيرفته است كه به راي مردم و نقد رهبري معتقد است. "استيضاح نامه" رهبري را اين روحاني منتقد و معتقد به قرائت اسلام رحماني نه براي ثبت در تاريخ بلكه به اميد اندك بهبودي در وضع حاضر نوشته است و نوع نگارش و استدلالهاي حقوقي آن همه مستند است به حقوق اسلامي  و حتي همان قرائت مصوب ولايت فقيه در قانون اساسي.

كديور نقد عملكرد 21 ساله اخير را به معناي مساعد بودن زمامداري در سالهاي بنيانگذار نمي داند و برخي از كاستي هاي امروز را در پي نوع حكومت داري آيت الله خميني مي داند. كديور معتقد است كه امروز سقف خواسته هاي مردم به بلنداي اسيضاح رهبري رسيده است و اين استيضاح نامه را به پيشگاه مردم و سپس به رياست مجلس خبرگان ارائه مي كند.

 

آيت الله خامنه اي متهم است به استبداد

اگر نامه ها به رهبر جمهوري اسلامي در يكسال اخير به صورتهاي خيرخواهانه و دوستانه و يا نقد هاي تند احساسي و يا التجا بردن از باقي نظام به اصل نظام بوده است ، نامه كديور در اصل استيضاحي است كه پس از 21 سال بيكارگي مجلس خبرگان  و در جاي تمام نقد هاي نكرده خبرگان رهبري مي نشيند، نقد هايي كه اگر به موقع و  لحظه اي عنوان مي شد شايد رهبري به استيضاح نمي رسيد. كديور سعي كرده است تا كلمات را در ظرف حقوقي به كار گيرد آنگونه كه بتواند روزي در صحن مجلس خبرگان رهبري به رياست هاشمي رفسنجاني قرائت شود: "من به عنوان يك شهروند ايراني رهبر جمهوري اسلامي را به استبداد، ظلم ،قانون شكني و براندازي جمهوري اسلامي و وهن اسلام متهم مي كنم"

.در فصلهاي ششگانه نامه تمام عناوين اتهامي به شرح و بسط آمده است و تنظيم كننده نامه سعي كرده است با استفاده از گفته های خود رهبر و عملكرد عيان آقاي خامنه اي  تك تك اتهامات را اثبات كند. اما جالب اين است كه نقد رهبر جمهوري اسلامي در تماميت نظام تعريف شده است و يك نشانه كامل از اينكه مي توان رهبر جمهوري اسلامي را بي صلاحيت دانست اما برانداز جمهوري اسلامي نبود: "امروز بزرگترين مانع استقرار دموكراسي، عدالت و آزادي، روش و منش استبدادي آقاي خامنه اي است."

 

دو اشتباه بزرگ در جمهوري اسلامي

در مقدمه نامه، كديور به هاشمي رفسنجاني گوشزد مي كند كه در سي سال اخير دو اشتباه بزرگ صورت گرفت اولي گنجاندن ولايت فقيه  در قانون اساسي  كه به كوشش آيت الله منتظري انجام شد و ديگري گزينش ولي فقيه دوم و به رهبري رساندن آقاي خامنه اي با معماري هاشمي رفسنجاني ، كديور ادامه مي دهد كه آيت الله منتظري از آنچه كرده بود در پيشگاه مردم عذر خواست و تشيیع با شكوهش نشانه اي از بخشش مردم بود. اما خطاي هاشمي هنوز پابرجاست: "اين خطا به قدري سهمگين است كه اگر سريعا براي تداركش فكري نكنيد بر كليه خدمات شما سايه مي افكند."

كديور در شرحي از ماجراي به رهبري رسيدن آقاي خامنه اي مي گويد كه روايت شايسته بودن آقاي خامنه اي براي ولي فقيه بودن از سوي آيت الله خميني بر فرض صحت باز هم دليلي براي خبرگان نمي شود و اين در حالي بوده است ولايت فقيه انتصابي از سوي ولي فقيه پيشين به حساب نمي آمده است و راي عجولانه خبرگان به آقاي خامنه اي، تنها دليلش ترس از به هم ريختگي اوضاع سياسي در صورت تاخير در انتخاب رهبر بوده است و بس كه اين هم موجه به نظر نمي رسد.

 

رقابت آيت الله خامنه اي با شاه اسماعيل صفوي

كديور بزرگترين دليل استبداد را مادام العمر بودن قدرت آقاي خامنه اي عنوان مي كند و اين طول مدت زمامداري را با سلاطين پيشين ايران قياس مي كند:"جناب آقاي خامنه اي در پنج قرن ايران به لحاظ طول زمامداري در ميان 33زمامدار در رديف دهم و در حال رقابت با شاه اسماعيل اول  است. و در دوران معاصر هم رقابت تنگا تنگي با محمد رضا پهلوي دارند ." كديور اين طول عمر زمامداري را محلي براي تولد استبداد مي داند آن هم در حالي كه عملا مجلس خبرگان رهبري از تمام نظارتها بر بنيادهاي تحت نظارت رهبر نهي شده است و بنابر گفته هاي  خود هاشمي رفسنجاني ، مجلس خبرگان تحت الشعاع رهبري است.

 

خامنه اي نه حكيم است و نه عارف و نه فقيه

"استيضاح نامه" مفصل محسن كديور و انتشار اينترنتي نامه باعث شد كه بخش هاي صريحي از اين نامه طولاني ديده نشود ، بخش هايي كه يك روحاني آيت الله خامنه اي را به آبروبري از علماي ديني و وهن دين اسلام و نشان دادن چهره اي زشت از پيامبر و ائمه شيعه متهم مي كند. در فضايي كه نا كار آمدي جمهوري اسلامي و انحراف رهبري به زعم كديور اصل ديانت و دين ورزي را نزد بسيار ي زير سوال برده است ، شكواييه كديور گويا دادخواستي است از سوي بخشي از روحانيت كه اعتقادي به نظريه ولايت فقيه ندارد و آقاي خامنه اي را شايسته رهبري نمي دانند و سهم خاصي را براي حكومت فقيهان در نظر نمي گيرند:  "جناب خامنه اي نه عارف است و نه حكيم و نه در فقاهت اجتهادي، صاحب نظر است،نه از آن نفوذ كاريزماتيك و اعتماد ملي برخوردار است... امروز در خوشبينانه ترين برداشت اكثريت ملت آقاي خامنه اي را مزاحم ملت و در مقابل اراده ملي ارزيابي مي كنند."

در ميان هجوم بسياري از منتقدان جمهوري اسلامي به اساس اسلام و باورهاي ديني به عنوان منشاء مشكلات ايران و ايراني ، صداي محسن كديور كه خود یک روحاني است، شنيدني است كه فقيهان شيعه را يكسره از نظام و آقاي خامنه اي جدا مي كند:"اگر حضرت خامنه اي نماينده فقيهان شيعه باشد ، بايد خود را براي برگزاري مجلس فاتحه فقاهت آماده ساخت."

منبع:جرس/فرزانه بذرپور


 


saharkhiz

نسرین ستوده، یکی از وکلای عیسی سحرخیز، از چهره های زندانی اصلاح طلب، ابراز امیدواری کرد که موکلش از اتهام توهین به رهبر جمهوری اسلامی ایران تبرئه شود.

آقای سحرخیز، مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، روز یکشنبه ۲۷ تیر در یکی از شعبه های دادگاه انقلاب تهران حاضر شد.

نسرین ستوده به بی بی سی فارسی گفت که موکلش را با دستبند و پابند به دادگاه آوردند و او در این خصوص علیه ماموران و مقام هایی که به موکلش پابند زده بودند، به دادگاه "اعلام جرم" کرد.

نخستین دادگاه عیسی سحرخیز که عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات نیز بوده، دوشنبه ۱۱ آبان ماه برگزار شد.

متن دفاعیات آقای سحرخیز در شماری از وب سایت های مخالفان دولت ایران منتشر شده است.

او می نویسد: "مرا به‌عنوان یک روزنامه‌نگار شناخته شده، در شرایطی كه هیچ‌گونه جرم ‌امنیتی انجام نداده بودم و پس از آن كه مورد شكنجه جسمی ‌‌و ضرب و جرح قرار گرفتم، به بازداشتگاه 209 اوین انتقال دادند."

عیسی سحرخیز همچنین متهمان اصلی را کسانی دانسته که "با نقض حقوق بشر و آزادی‌های قانونی به‌جای اسلام مترقی مورد نظر مردم و بنیانگذار فقید انقلاب‌، اسلام طالبانی را ترویج و تبلیغ ‌می‌نمایند و برای حفظ و تداوم قدرت، شیوه‌های شیوخ عرب و حاكمان پیشین عراق و افغانستان را دنبال ‌می‌كنند."

آقای سحرخیز یکی از دها فعالی بود که در تیرماه سال گذشته و پس از انتخابات ریاست جمهوری مناقشه برانگیز ایران بازداشت شدند.

مقام های قضایی ایران اتهام توهین به رهبر و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی را علیه او مطرح کرده اند.

خانم ستوده گفت که موکلش در ماه اسفند ۱۳۸۸ از اتهام تبلیغ علیه نظام تبرئه شد و ابراز امیدواری کرد که او از اتهام دیگر که توهین به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی است نیز تبرئه شود.

وی در عین حال گفت به دلیل روزنامه نگار بودن آقای سحرخیز، او باید در دادگاه مطبوعاتی محاکمه می شد.

نسرین ستوده حضور موکلش در جلسه غیرعلنی دادگاه انقلاب را مغایر با اصل ۱۶۸ قانون اساسی دانست، "زیرا به موجب این اصل رسیدگی به اتهامات سیاسی و مطبوعاتی اساسا در دادگاه علنی با حضور هیات منصفه و در محاکم عمومی صورت می گیرد."

وکیل عیسی سحرخیز وضعیت روحی او را بسیار عالی توصیف کرد، اما گفت که از لحاظ جسمی هر بار که او را دیده نسبت به دفعه قبل ضعیف تر شده است.


 



همن سیدی: محسن رفیق دوست و محسن رضائی حملات جدیدی را علیه میرحسین موسوی آغاز کرده‌اند. به بهانه سالگرد پذیرش آتش‌بس، این دو از زاویه‌ای جدید برای تخریب موسوی تلاش کرده ولی در واقع نادانسته به تبرئه او کمک کرده‌اند! این دو کهنه سپاهی (یکی وزیر سابق سپاه و دیگری فرمانده سابق سپاه) در تابناک تقصیر شکست و ناکامی جنگ با عراق را به گردن میرحسین انداخته‌اند تا با شکستن کاسه کوزه ها بر سر وی، او را از آغاز، عنصری نامطلوب در درون باند رژیم نشان دهند، چهره‌ای که میرحسین شدیدا به آن نیاز دارد!
از یک سال پیش تاکنون با ایستادگی که مهندس موسوی بر سر خواسته هایش از خود نشان داد و مهمتر از آن  ، با تعمیق و توسعه خواسته‌ها، مرتب از شمار منتقدان سختگیر خود در میان اپوزسیون کاسته است .افکار عمومی نیز نشان داده است که متاثر ازاین ایستادگی، شعار "رای من کجاست" به خواسته "حق من کجاست" تغییر کرده و اکنون، هم رهبران جنبش سبز و هم حامیان اقشار جامعه که قبلا در خارج از حلقه تنگ سبزها قرار داشتند، روز به روز صریح‌تر و شفافتر درکنار هم، علیه دولت کودتا مقاومت می‌کنند. شاید تنها دوران نخست وزیری موسوی هنوز جای مناقشه دارد که البته شماری از اپوزسیون کلاسیک بدشان نمی‌آید آن  را پاشنه آشیل موسوی بنمایند، انگار که خود روئین تنند!  راجع به آن  دوران باید کمی بیشتر تامل کرد که اکنون به آن نمی پردازم اما چند تصویر از تفاوت میرحسین با باند قدرت رژیم قابل تامل است:
محسن رفیق‌دوست ۲٨ تیرماه در تابناک گفته بود "در اکثر اوقات در دولت با پیشنهادهائی که برای جنگ می‌شد مخالفت می‌کردند و دائم می‌گفتند شما که می‌دانید نمی‌توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی‌کنید؟ چرا جنگ را تمام نمی‌کنید" (۱). درستی موضع دولت مهندس موسوی بعدها برای خودشان هم روشن شد پس از آزادسازی خرمشهر خود ایران به متجاوز تبدیل شده بود، رفیق دوست به تقویت روحیه عراقی ها در پی ورود نیروهای ایران به خال عراق اعتراف کرده‌است: "وقتی ما دشمن را از خاک خود بیرون کردیم انگیزه ما قوی‌تر از آنها بود و عراقی‌ها انگیزه‌ای برای ادامه جنگ نداشتند اما وقتی ما وارد خاک عراق شدیم انگیزه ما سرجایش بود ولی آنها هم انگیزه پیدا کردند. برای همین است که می‌بینیم بیشتر اسرای عراقی که ما گرفتیم مربوط به مقطع تا فتح خرمشهر است" (۲)
از همان اول معلوم بود که رویای فتح بغداد تنها بلندپروازی شماری سپاهی و روحانی جاه‌طلب بود، اما رویای میر‌حسین سر پا نگه‌داشتن ۴۰ میلیون ایرانی با نفت ۱۰ دلاری بود. رفیق‌دوست با ذکر خاطره‌ای، ناخواسته صحنه ای دیگر از تفاوتها را شرح می‌دهد: "اواسط جنگ آقای موسوی از من خواست کامیونهای سپاه را برای حمل گندم از بندرعباس به سیلو‌ها اعزام کنم تا نان مردم داده‌ شود، در واقع خیلی از وزرا هم روحیه جنگ نداشتند و مملکت هم امکانات انچنانی نداشت، یکی از دلایل عدم وجود این روحیه در دولت آن  وقت این بود که آن ها واقعا می خواستند مملکت را اداره کنند" (٣).
خوب واقعیتی است که میرحسین می‌بایست به فکر نان مردم باشد تا فتح بغداد، بغداد را فتح می‌کردند که چی؟ تازه این بار می‌بایست به فکر نان مردم عراق هم باشد! آقای رفیق‌دوست بسیار طلبکارانه مردمی را که غم نان داشتند و از رویاهای جنگی او حمایت نمی‌کردند به باد انتقاد می‌گیرد "کل نیروهائی که در زمان پایان جنگ با جبهه ها در ارتباط بودند تعداد کمی را نسبت به کل جمعیت شامل می‌شد و بقیه مردم زندگی خودشان را می کردند"(۴) جناب رفیق‌دوست توقع داشت که ۴۰ میلیون به جبهه ها بریزند، شاید بخشی از ارزوهای او برآورده ‌شود و بعد باید ۲۰ میلیون عراقی هم همراه ۴۰ میلیون قبلی تل اویو را فتح کنند! رفیق‌دوست این روحیه طلبکاری را از آقای رفسنجانی آموخته است. وی که فرمانده اول جنگ بود چندی پیش به کیهان گفته بود "داشتم می‌گفتم که چقدر انسان به جبهه فرستادیم؟ تکراری ها را حساب نکنید مثلا بیش از یک و نیم میلیون فرستادیم؟ پس بقیه جمعیت کجا بودند؟" (۵) آقای رفسنجانی در مورد دولت میرحسین موسوی هم گفته بود: "دولت شعار جنگ می‌دهد ولی تماما در خدمت جنگ نیست. باید تکلیف را روشن کنیم" (۶). و این تکلیف روشن کردن به کنار گذاشتن همیشگی موسوی و حذف نخست وزیری پس از جنگ ختم شد!
اما جالب این که محسن رضائی هم سعی کرده از رفیق سپاهی‌اش محسن رفیق‌دوست عقب نماند. وی که انگار ۲۲ سال پس از جنگ تازه خواب‌نما شده است مدعی شد: "اگر دولت امکانات کشور را در اختیار رزمندگان می‌گذارد و همکاری‌های لازم را با فرماندهان جنگ می‌کرد، در همان سال پنجم جنگ بغداد را فتح می‌کردیم" (۷) صرف نظر از راست یا بلوف بودن این ادعا و این که زدن چنین اتهامی پس از ۲۲ سال و در شرایطی که بیش از یک سال است میرحسین زیر سخت‌ترین فشارهای کودتاچیان قرار دارد- فشاری که محسن رضائی چند روز هم تاب نیاورد و کودتا را تائید کرد- چقدراخلاقی ‌یا منصفانه است، اما بی‌خبری آقای رضائی را از افکار عمومی و رشد آگاهی مردم نشان می‌دهد. این که مردم بدانند میرحسین همه پول ملت را در اختیار جنگی بیهوده قرار نداده، این که تامین معاش مردم را از جلب خاطر سپاهیان مهمتر یافته و از همه مهمتر این که ایشان از همان آغاز از جنس رفیق‌دوست و رضائی و رفسنجانی ها نبوده، او را تبرئه می کند نه محکوم! کم‌کم با سخت‌ترین معیارهای سرسخت‌ترین مخالفان رژیم هم میرحسین محکوم نمی‌شود. در یک سال اخیر نیز نشان داد به مانند رضائی برای رهبر کودتاچیان گردن‌کج نمی‌کند، به مانند رفسنجانی رسیدگی به تقلبات را به خدا نمی‌سپارد، به مانند خاتمی خلف وعده نمی‌کند. نقش او در انحراف انقلاب تنها شاید کمی بیش از مهندس بازرگان باشد که مردم او را تبرئه کردند. موسوی نه تنها مجبور نیست جوابگوی همه عملکرد ٣۰ ساله جمهوری اسلامی باشد بلکه حق دارد به بخشی از دوران نخست وزیری خود نیز افتخار کند. هیچ شخص و جریانی بدون پاشنه آشیل نیست، اما در دادگاه مردم متهمانی ممکن است همزمان هم تبرئه و هم قهرمان‌شوند.


منابع:
۶.۴.٣.۲.۱. محسن رفیق‌دوست ،تابناک ۲٨ تیر ۱٣٨۹ ، کد خبر:۱۰۹۷٨۷
۵. بی پرده با هاشمی رفسنجانی ، کیهان ، ۱٣٨۲ صحفه ۲٨۵
۷. محسن رضائی ، تابناک ۲٨ تیر ۱٣٨۹ ، کد خبر:۱۰۹۷٨٨

 


 


azadi

میزان:اعظم ویسمه دقایقی پیش آزاد شد.

به گزارش میزان خبر، اعظم ویسمه، خبرنگار پارلمانی ارگان فراکسیون اقلیت امروز و با قید وثیقه آزاد شد.

اعظم ویسمه و محبوبه خوانساری دو خبرنگاری بودند که 50 روز پیش با دستور دادستانی تهران در نیمه های شب در منزلشان بازداشت شدند و در طول بازداشت در زندان بند 209 زندان اوین در سلول انفرادی به سر بردند.

ویسمه در این مدت تنها یک ملاقات حصوری با خانواده خود داشته است.

گفتنی است محبوبه خوانساری چندی پیش از این با قرار وثیق آزاد شده بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته