-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 06/25/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سخنگویان سنا و کاخ سفید در روز دوشنبه بر سر وضع قوانین تحریم های اضافه بر سازمانِ ایالات متحده در برابر ایران به توافق رسیدند. با این امید که تنبیه اقتصادی از جاه طلبی های هسته ای ایران بکاهد.

قوانین تازه جریمه در صدر تحریم های دور چهارم شورای امنیت سازمان ملل و علاوه بر تحریم های یک سویه ایالات متحده و اتحادیه اروپا به تصویب می رسند.

وضع این قوانین نقش جدیدی در قضیه تحریم به کنگره می سپارد که تاکنون خزانه آن را بر عهده داشت. بر این اساس مبالغ تازه ای به اجرای قوانین و آیین نامه های جدیدی که با هدف تنفیذ تلاش های دولت وضع شده اند تخصیص پیدا خواهد کرد.

قوانین تازه در برابر شرکت هایی خارجی به مورد اجرا نهاده می شود که به ایران نفت پالایش شده بفروشند. همچنین بانک هایی که در تامین مالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده داشته باشند و یا به نوعی در رساندن تجهیزات و یا خدمات بخش انرژی دست داشته باشند در معرض تهدید هستند. نفت پالایش شده که از موارد تحریم است شامل محصولاتی چون گازوییل و بنزین سوخت نیز می شود.

موافقت نامه هنوز باید به امضای هیئت منصفه متشکل از نمایندگان سنا-کاخ سفید برسد. تصویب این قانون شاید موجب اعتراض برخی از کشورهای اروپایی و آسیایی شود که در فهرست ایالات متحده شامل «شرکت های خارجی مورد تنبیه» قرار می گیرند.

دولت این اختیار را خواهد داشت که از تحریم های قانون چشم پوشی نماید. با این وجود تحلیلگران می گویند هدف تحریم حتا نه اگر تمرکز بر جریمه که «برچسب خوردن و مایه شرمساری خوانده شدن» مراکزی است که برای داد و ستد با ایران گامی پیش می نهند.

مارک دوبویتز از بنیاد دفاع از مردم سالاری که گروهی وکالتی است می گوید: «ارتباط نام شما با هنرپیشگان شریر (سیاست) ایران، خود به منزله ایجاد هزینه های قابل توجه است.»

در خلال دفع الوقت بین المللی، ایران در روز دوشنبه از ادامه کار دو بازرس اتمی برای آزمایش های بیشتر روی این تاسیسات جلوگیری کرده است. دولت ایران در پی به اتهام زدن به این بازرسین مبنی بر دستکاری در اطلاعات و بازتاب و رسوخ آنها در رسانه ها دست به چنین اقدامی زده است.

عکس از: فارن پالیسی


 


این ماجرا یکی از باورناپذیرترین نمونه های مؤفق برای این ادعاست که سینما هنری است جهانی. گرافیست و سازندۀ فیلم های تبلیغاتی ۲۹ ساله ای در سال ۱۹۶۹ از سوی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» مأموریت می گیرد واحد فیلم این سازمان را برپا کند.

به گوشه و کنار کشور می رود و از بچه ها و بازیگرانِ غیرحرفه ای در صحنه های واقعی فیلم می گیرد، کاملاً به شیوۀ واقع گرایی نو، و از سازندۀ فیلم کوتاه به سازندۀ فیلم های داستانی تبدیل می شود و تقریباً بعد از بیست سال کارِ سازندگی شاهکار خود را به نام «خانۀ دوست کجاست؟» می آفریند که در محافل سینماگران برای او یک شبه شهرت جهانی می آورد.

دهۀ بعدی آفرینش کیارستمی آثاری چون «زیر درختان زیتون» و «طعم گیلاس» و «باد ما را خواهد برد» را دربردارد، جایزه های متعدد از جمله نخل طلایی و شیرنقره ای می گیرد، و بویژه این جملۀ گُدار در یادهاست که سینما با گریفیت شروع و با کیارستمی تمام می شود. بدین ترتیب کیارستمی از جمله مهمترین فیلم سازان نسلش می شود.

اما بعد از کار برای «کانون پرورش فکری» یک مکتب کامل دیدن و روایت هم ایجاد می شود که از سویی بر هنر سینمای ایران اثر گذاشته و از سوی دیگر الگویی برای ساختن فیلم های شاعرانه در کشورهای فقیرتر و فراموش شدۀ جهان شده است. بُعدِ سکوت، جنبۀ شعری، عنصر زمان که گاهی متوقف می ماند و چشمان بی گناه کودکان در مقابل زمین های خشک و تَرَک خورده که در این فاصله با تأسف بعلت تقلید های بیش از حد تقریباً ارزش خود را از دست داده است. کیارستمی در این فیلم همواره از مقلدان خود جلوتر بود، پانزده دقیقۀ اولِ فیلم «خانۀ دوست کجاست؟» امروز بویژه با پرمحتوایی و سرعت و فقری تقریباً بی رحمانه نظرها را جلب می کند.

در کوتاه ترین زمان فشار عجیبی برشانه های قهرمان هشت ساله می آید که باید دوستش را از اخراج شدن از مدرسه نجات دهد. مادر و پدربزرگ و اصولاً همۀ یزرگسالان تقریباً همانقدر بی اعتنا و ناتوان برای ارتباطند که حکومت ایران و دولت احمدی نژاد، کودکان تنها خردمندانند. در این فیلم می توان دید کیارستمی در مقایسه با دیگرانی که مسیر او را ادامه دادند کمتر کارگردانی بوده که فیلم خوشایند بسازد، در پشت داستان های به ظاهرساده اش نیز می شد همیشه پیش شرط های مشخص برای ساخت فیلم مؤلف را دید. اینها در طول سال ها هر چه بیشتر پیچیده تر و انتزاعی تر می شود و بویژه بیانگر روایت سینمایی است.

آثاری چون «دَه» و «شیرین» و نیز جدیدترین کار به نمایش درآمده اش در کن «رونوشت برابر اصل» که کیارستمی برای اولین بار دور از وطن و به زبان های انگیسی و فرانسوی در توسکانا ساخته خط ثابتی را پی می گیرند.

این توجه به سینمای مؤلف و جهانی باعث می شود کیارستمی همچنان در ایران کمتر زیرفشار قرار بگیرد، برای نمونه در مقایسه با دستیار سابفش جعفر پناهی که بهای گرایش مشخص سیاسی را با حبس و تعقیب می پردازد. «رونوشت برابر اصل» اجازه دارد در ایران، همانند بسیاری از فیلم های دیگر کیارستمی، تنها بصورت غیر رسمی به نمایش درآید – اما در هفتاد سالگیش بقیۀ جهان کاملاً در اختیار اوست. هفتۀ آینده وی مهمان افتخاری جشنوارۀ فیلم در مونیخ خواهد بود.

از: توبیاس کنیبه

عکس از:subtitlestocinema.files.wordpress.com در: زود دویچه تسایتونگ


 


در حالی که باراک اوباما یکی از سخت ترین دوره های ریاست جمهوری خود را می گذراند، شاید شما با خود بگویید چه می شد اگر رقیبش در انتخابات برنده می شد. هرچند نمی شود دانست ولی از یک نظر جان مک کین سر نخ هایی به ما می دهد. اگر او می بود تلاش می کرد دولت ایران را سرنگون کند. در سخنرانی ۱۰ ژوئن (۲۰ خرداد) که چندی بعد به عنوان مقاله روی جلد مجله نیو رپابلیک برگزیده شد، مک کین اصرار می کند که «اقتدار اخلاقی بی محدوده امریکا» باید حکومت ایران را سرنگون کند. سخنرانی یکی از نقاط شکست جهان بینی مک کین را برجسته می کند، جایی که فن بیان و فصاحت جایگزین تحلیل می شود و خیال پردازی جایگزین سیاست خارجی.

در میان محافظه کاران تکرار مداوم این جمله که «سال گذشته در ایران فرصت دگرگونی را از دست دادیم به «ذکر» تبدیل شده است.» رئول مارک گرشت هفته گذشته در نیویورک تایمز با مقایسه جنبش سبز ایران با «رویدادهایِ از پس پرده آهنی در دهه ۸۰ » رییس جمهور اوباما را در رویارویی با لحظه ای تاریخی منفعل توصیف می کند.

ستون نویس وال استریت جورنال، برِت استفنز تصور می کند که پاسخی قوی تر از سوی غرب می توانست به انقلاب بینجامد.

عمیقا پشتیبان جنبش سبز ایران بوده ام. درباره اش نوشته ام، در تلویزیون وقایع مربوط به آن را برجسته کرده ام و طرفدارانش را در تریبونِ دید قرار داده ام. ولی گمان نمی کنم که قرار بوده است حکومت را سرنگون کنند. برای رسیدن به چنین باوری باید پنداشت که رویکرد حکومت ایران با بیشتر ایرانیان عمیقا غیر مردمی است، تنها با تکیه بر قدرت نظامی روی پا ایستاده و در برابر جنبشی که بیشتر ایرانیانِ سرشار از تنفر را در برابر حکومت بسیج می کند آسیب پذیر است. ولی هیچ کدام اینها دقیقا صدق نمی کند.

حکومت ایران بی شمار مخالف دارد ولی در همین حال پشتیبان نیز کم ندارد. محمود احمدی نژاد شاید در واقع در انتخابات سال گذشته بازنده بوده باشد ولی در این رقابت تنگاتنگ وی میلیون ها رای به دست آورد. نظر سنجی مختصری که از ایران به عمل آمد، دیدگاه شاهدان حاضر را تایید می کند که حکومت در بخش های روستایی، در میان لایه های مذهبی و طبقات فقیرتر از پشتیبانی شایان توجهی برخوردار است. مازیار بهاری، خبرنگار نیوزویک که بنا به اتهامات واهی چهار ماه را در زندان های دولت سپری کرده است باور دارد که مقام معظم رهبری آیت اله علی خامنه ای هنوز مردمی ترین چهره سیاسی ایران است.

مک کین با زیر سوال بردن حکومت، غفلت عظیمی را رونمایی می کند؛ با گفتن این که «(حکومت) منابع ارزشمند مردم را نه در ساختن راه یا مدرسه و بیمارستان، نه در ایجاد فرصت های شغلی که به نفع تمام ایرانیان است که برای تامین هزینه های گروه های خشونت گرا و افراطیون خارجی، برای کشتن مردم بی گناه صرف می کند.» در همین حال که تهران گروه های ستیزه جو را پشتیبانی مالی می کند، یکی از کلیدهای جلب محبوبیت احمدی نژاد، مقیاس وسیعی است که در پروژه های اجتماعی به فقیران اختصاص می دهد. پولی که حکومت در برنامه های داخلی هزینه می کند بسیار بیش از مقداری است که به پروژه های خارج تخصیص می دهد.

مقایسه جنبش سبز ایران با انقلاب های مخملی در اروپای شرقی اشتباه است. مخالفین سال ۱۹۸۹ در اروپای شرقی سه گونه نیرو در اختیار داشتند: اول، ملی گرایی -زیرا کمونیسم از سوی یک نیروی خارجی تحمیل شده بود؛ دوم،مذهب -چون کمونیسم کلیسا را سرکوب کرده بود، و سوم، دموکراسی خواهی عمومی. جنبش سبز تنها یکی از این سه اهرم را در اختیار دارد: دموکراسی. حکومت نه تنها همیشه از تعصبات مذهبی به سود خود بهره برده، که در دستکاری مفهوم ملی گرایی نیز ماهر شده است.

در ماه مه (ماه گذشته) جایزه فریدمن به خاطر پیشبرد آزادی به اکبر گنجی اهدا شد و من (فرید ذکریا) نیز در کمیته گزینش شرکت داشتم. گنجی یکی از شجاع ترین حامیان جنبش ضد خشونت و مردم سالاریِ دین جدا (دموکراسی سکولار) در ایران، به خاطر نوشته های ضد دولت شش سال در اوین زندانی بود و بیشتر این مدت را در حبس انفرادی گذراند. در سخنرانی سپاسگزاری خود برای جایزه اخیر، وی خاطر نشان می کند که سیاست خارجی ایالات متحده بر جریان آزادی ایران تاثیر می گذارد ولی نه آنگونه که محافظه کاران نو در نظر دارند.

گنجی می گوید: «حتا سخن گفتن درباره‌ حمله‌ی نظامی با توسل به موضوع هسته‌ای به سود بنیادگرایان حاکم بر ایران است. همین طور این دیدگاه به زیان جنبش آزادی‌خواهی مردم کشور ماست.» حکومت مسائل بین المللی را به سود خویش منحرف کرده و با این گفته گنجی که «زخم فلسطین بهترین محل برای رشد عفونت بنیادگرایی است» سر و صدایش در آمده است.

وی خاطر نشان ساخت که تهران مدام سیاست دو گانه امریکا را به یاد ایرانیان می اندازد: «سیاست‌های آمریکا در این مورد در بهترین حالت دوگانه است. با نادیده گرفتن زرادخانه‌ اتمی مجهز اسرائیل، آمریکا صرفاً توجه خود را معطوف به تلاش رژیم ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت اتمی کرده است.»

طنر ماجرا در این است که آنان که امید به آزاد سازی ایران دارند همان اشخاصی هستند که تنبیه تحریم را در برابر ایران وضع کرده اند و قوای نظامی را نیز علیه ایران بسیج نموده اند. شاید گمان می کنند اگر بمبی در ایران فرو افتد به سبزپوشان اصابت نمی کند و لابد آنان جان سالم به در می برند؟


 


اوایل فیلم مستند «ایران: صداهایی که شنیده نشده» درباره انقلاب نسلی است که تلاش ایرانیان سکولار در جامعه ای بسته را نشان می دهد. یک مرد، که معلم است در این فیلم می گوید:«تصادفی نیست که چند میلیون تن ایران را ترک کرده اند. این جا، جای من نیست.»

داوود گرامی فرد، فیلمساز ۳۲ ساله هم حالا یکی از میلیون ها ایرانی است که کشورشان را ترک گفته اند. وی این فیلم را به صورت مخفیانه خیلی پیشتر از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته فیلمبرداری کرده و به قبل از حوادث خونین سرکوب مردمی در پی تقلب در انتخابات برمی گردد. گرامی فرد نمی داند چه زمانی او امنیت این را پیدا می کند که باز به ایران برگردد.

گرامی فرد که در ایران درس خوانده، در سن ۲۷ سالگی به کانادا می رود و در آن جا در دانشگاه رایرسون تورنتو هنرهای نمایشی می خواند و فیلم او به در جشنواره دیدبان حقوق بشر در نیویورک و لندن به نمایش در می آید.

فیلم بعدی او به احتمال زیاد «انقلاب مجازی» نام دارد که بر روی شبکه های اجتماعی مانند توییتر که در حوادث سال گذشته و سازماندهی برای نشان دادن اعتراض نقش مهمی داشتند، متمرکز خواهد بود. انتخابات متقلبانه ای که احمدی نژاد خود را به عنوان فرد پیروز معرفی کرد.

این فیلم بر روی سه بخش از جامعه سکولار ایرانی متمرکز شده است: انقلابیون قدیمی در جنوب شهر شیراز که امید آنها آزادی ایران از دست اسلامگرایان تندروست، بومیان قشقایی که سرنوشت خود را به بومیان آمریکا تشبیه می کنند و جوانان روشنفکر در تهران که که در خفا مهمانی دارند و می نوشند و به دنبال آزادی سیاسی هستند.

فیلم با تصاویری از سرکوب خشونت بار نظام جمهوری اسلامی و مرگ ندا آقاسلطان پایان می یابد. گزارش دیدبان حقوق بشر، دولت را به سرکوب، کشتار، تجاوز، قتل و شکنجه علیه تظاهرکنندگان متهم کرده است.

فیلمسازان در ایران در خطر به زندان افتادن هستند. ماه گذشته جعفر پناهی کارگردان نام آشنای ایرانی به دلیل گرفتار بودن در زندان نتوانست به عنوان عضوی از هیات داوران در جشنواره فیلم کن حضور داشته باشد و پس از دوماه با قید وثیقه از زندان آزاد شد.

گرامی فرد می گوید فعلا فیلم او در جشنواره به نمایش در می آید و روی وب یا در فرمت دی وی دی منتشر نمی شود تا برای کسانی که در این فیلم حضور داشته اند، مشکلی ایجاد نشود. بسیاری از مردان و زنان جوانی که در این فیلم به نمایش درآمده اند هنوز در ایران هستند و برای هدف خود تلاش می کنند.

گرامی فرد می گوید زندگی خود و شرکت کنندگان در این فیلم را به خطر انداخته تا روی دیگری از جامعه ایرانی را بازگو کند. جامعه ای که در فیلم های غربی و رسانه های غربی که روی ضد آمریکایی بودن و افراط گرایان اسلامی ایران تمرکز دارند و از دیگر بخش ها غافل می شوند.

وی می گوید: «برای پر کردن این اختلاف در درک جامعه ایران، ما باید زندگی واقعی ایرانیان را تصویر کنیم. مشکل این جاست که دو نوع زندگی در ایران وجود دارد. زندگی درون خانه که از دست نگاه نظام راحت هستید و زندگی بیرون ازخانه که مجبور به اطاعت قوانین بر اساس شریعت اسلام هستید. این زندگی خصوصی از دید خیلی ها در رابطه ایران و غرب بازمانده است و بهترین راه برای از بین بردن این دشمن سازی از ایران، نگاه به همان بخش است.»

روشنفکران مسن تر در شیراز و در جایی که گرامی فرد به دنیا آمده، در حالی به تصویر درآمده اند که مشغول انداختن شراب هستند و آن را در بطری های کوکاکولا و پپسی می ریزند.

گرامی فرد که فرزند یک فعال اجتماعی است می گوید بخش سکولار جامعه ایران همواره در عرب سازی جامعه ایرانی مقاومت کرده و همواره به دنبال آیین زرتشت و تصوف بوده است.

او می گوید: «آن تفسیری که ما از اسلام داریم خیلی باز و متفاوت است. خیلی از زنان در خانه حجاب بر سر ندارند و حتی مشروب می خورند اما اگر درباره دین از آنها بپرسید، می گویند که مسلمان هستند. ایرانی که من می شناسم، مردمش دوست دارند بزنند و برقصند. اما ایران در حال حاضر به اسارت رژیم اسلامی درآمده است.»

گزارش از:Associated Press


 


کنگره آمریکا روز دوشنبه کار بر روی طرحی را شروع کرده که از آن به عنوان سخت ترین طرح تحریم ها تا به امروز علیه ایران یاد می شود و قرار است فشار بر جمهوری اسلامی به دنبال برنامه اتمی نظامی را شدیدتر کند.

این طرح که از آن با عنوان «طرح جامع تحریم های ایران» نام برده می شود، قصد دارد تمامی راه های در رویی که پیشتر در هرگونه تجارت با ایران وجود داشت را ببندد و تمامی شرکت ها و موسسات مالی و تجاری را از همکاری با ایران، برحذر می دارد.

مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا کار بر روی طرح نهایی را انجام دادند که در کمیته مربوطه روز دوشنبه تصویب شد. قرار است تمامی مجلس نمایندگان در هفته جاری این طرح را به رای بگذارد.

ایران از سال ۲۰۰۶ (چهار سال پیش) غنی سازی را در تاسیسات نطنز شروع کرده و به رغم درخواست های شورای امنیت سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمی و اتحادیه اروپا که درخواست تعلیق آن را کرده بودند، به آن ادامه داده است. ایران همچنین در سال ۲۰۰۳ طرح همکاری با پروتکل الحاقی را امضا کرده اما مجلس شورای اسلامی آن را تصویب نکرده است.

با شروع ریاست جمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۰۹ او وعده داد با دولت ایران گفت وگو کند و حتی با پیشنهاد انتقال اورانیوم کمتر غنی شده ایران به روسیه برای دریافت سوخت اتمی موافقت کرد. ایران پیشنهاد را رد کرد و حدود ۱۰ ماه بعد به طرحی مشابه آن با برزیل و ترکیه تن داد.

در چهار ماه گذشته دولت آمریکا فشارها بر ایران را افزایش داد و توانست با موفقیت دور چهارم تحریم ها در شورای امنیت سازمان ملل را تصویب کند. هرچند با اجماع کامل نبود و برزیل و ترکیه به آن رای منفی دادند و لبنان رای ممتنع داد.

هوارد ال. برمن، نمایند دموکرات کالیفرنیا و رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان و کریستوفر جی. داد، سناتور دموکرات ایالت کانکتیکت و رییس کمیته بانکداری سنای آمریکا گفتند: «اگر این طرح با قدرت توسط رییس جمهوری آمریکا به اجرا گذاشته شود، واکنش مناسبی به فعالیت های جمهوری اسلامی در دستیابی به بمب اتمی، حمایت از تروریسم جهانی و نقض حقوق بشر خواهد بود.»

بر خلاف خواسته ای که وزارت خارجه آمریکا مطرح کرده بود، در این طرح هیچ نشانی از استثنا برای کشورهای همراه و دوست آمریکا دیده نمی شود و شرکت های آمریکایی و غیرآمریکایی را در بر می گیرد.

البته طرح یاد شده کمی انعطاف در اجرا نسبت به بانک ها و شرکت هایی که همکاری خوبی با آمریکا دارند در نظر گرفته شده است و از این رو دیگر به بندی برای استثنا نیاز ندارد.

این طرح همچنین راه درروهایی که شرکت هایی مثل هالیبرتون از آن استفاده می کنند را می بندد. این طرح از کلیه شرکت های بزرگ می خواهد تمامی مواد را در شرکت های تابع خود هم به اجرا بگذارند.

آمریکا طی دو قانون اصلی در سال های گذشته طرح تحریم ها با ایران را به اجرا گذاشته و در کنار آن شمار زیادی از طرح ها در کنگره آمریکا هم مطرح شده است اما از سال ۱۹۹۶ به بعد دیگر طرح تحریمی جدیدی تصویب و به اجرا گذاشته نشده است. دولت کلینتون از این اهرم فشار استفاده کرد تا اتحادیه اروپا را با خود همراه کند. جورج دبلیو بوش اما هیچگاه این تحریم ها را به اجرا نگذاشت. لابی اسراییل در واشینگتن یا آیپک، کمیته روابط عمومی اسراییلی های آمریکا، برای این تحریم ها تلاش کرده و از اقدام کنگره تقدیر کرده است.

جاش بلک، سخنگوی آیپک حمایت تمام خود را از این طرح اعلام کرده و آن را سخت ترین تحریم ها بر ایران تاکنون خوانده است.

آقای بلک گفت: «ما از کنگره می خواهیم که این طرح را تصویب کرده و پس از تبدیل آن به لایحه، به رییس جمهوری آمریکا بفرستند تا به اجرا گذاشته شود. این تحریم های گزنده، امید خوبی برای بازداشتن ایران از اقدامات خطرناکی است که به آن دست می زند و ایجاد ناامنی کند. شاید پس از دستیابی ایران به بمب اتمی، دیگر خیلی دیر شده باشد.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته