-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۵, شنبه

Roundup of Dailly News from Radio Farda for 06/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در گروه هشتم جام جهانی فوتبال، تيم ملی اسپانيا با پيروزی دو بر يک بر تيم ده نفری شيلی، به عنوان سرگروه به مرحله يک هشتم پايانی صعود کرد و شيلی از صدر پايين آمد تا به عنوان تيم دوم راهی مرحله حذفی شود. در گروه هشتم جام جهانی فوتبال، تيم ملی اسپانيا با پيروزی دو بر يک بر تيم ده نفری شيلی، به عنوان سرگروه به مرحله يک هشتم پايانی صعود کرد و شيلی از صدر پايين آمد تا به عنوان تيم دوم راهی مرحله حذفی شود. هر دو تيم شش امتيازی شدند، اما اسپانيا ضمن پيروزی بر رقيب از نظر تفاضل گل هم يک گل از شيلی جلو افتاد. در جام جهانی ۱۹۹۸ شيلی با سه تساوی موفق به صعود شد، اما در اين دوره با دو پيروزی و يک شکست به اين مهم موفق شد. گل نخست اسپانيا در پی يک پاس بلند عمقی برای دروازه بان به استقبال توپ آمد اما ضربه او توپ را در نيمه های سمت چپ زمين نصيب داويد وی يا کرد تا با يک ضربه دقيق قوسی در دقيقه ۲۵ دروازه خالی شيلی را باز کند و گل دوم به همراه ده نفری شدن تيم شيلی چنان سنگين بود که انتظار می رفت قهرمان اروپا به پيروزی بزرگی برسد و راه صعود سوييس را بار ديگر اسپانيا هموار کند؛ البته با تصور پيروزی سوييس بر هندوراس. اما در ورزشگاه لوفتوس ورسفيلد شهر پره توريا، گل ميلارد روحيه مردان مارسلو بيلسا را برای پايداری و صعود دو چندان کرد. در دقيقه ۳۸ و درست در لحظه ای که آندرس اينستيا، مرد اول اين بازی، گل دوم اسپانيا را به ثمر رساند، مارکو رودريگز، داور مکزيکی مسابقه با اشتباه محض مارکو استرادا را به دنبال برخورد اتفاقی پايش به تورز، مهاجم ديگر اسپانيا و سرنگونی او، با کارت زرد دوم اخراج کرد. شيلی با اين که ده نفری شد در دقيقه دوم نيمه دوم توسط رودريگو ميلارد تک گل خود را به ثمر رساند. رويارويی دو تيم با سبک فوتبال لاتين يک بازی روان، تهاجمی و زيبا را از دو تيم نويد می داد. اين انتظارات به خوبی از سوی دو تيم برآورده شد تا تماشاگران شاهد يک بازی ديدنی باشند. گل هشيارانه و از راه دور وی يا از او نخستين بازيکن اسپانيايی ساخت که در رقابتهای بزرگ به دهمين گل خود می رسد. ژابی آلونسو آغازگر حرکت بود و توپ را از خورخه والديويا ربود و آن را بلند برای فرناندو تورز ارسال کرد. مهاجم تيم ليورپول جنگ سرعت را از آخرين مدافع شيليايی برد و با دروازه بان پيشتاخته رو در رو شد. کلوديو براوو توپ را برگشت داد، اما از بخت بد دروازه بان تيم رئال سوسيه داد توپ به وی يا رسيد تا از ۴۰ متری اسپانيا را به گل برساند. سپس ژابی آلونسو يک توپ را از ميانه ميدان به وی يا رساند و او با کشيدن دو مدافع به سوی خود آن را برای اينيستا بريد تا آن را درون دروازه براوو جای دهد. اما بليسا با تغيير تاکتيک و حمله از عمق به جای دو جناح وظيفه مهمی را برای ميلار و استبان پاردس تازه نفس به جای والديويا و گونزالز تعيين کرد. پس از تک گل شيلی در پايان شادی بازيکنان اين تيم هنگامی افزايش يافت که از ناکامی سوييس و صعود خود آگاهی يافتند. شيلی با بازيهای پرتعداد با برزيل چندان واهمه روانی از اين تيم بزرگ ندارد. سوييس در مسابقه ديگر اين گروه با تساوی بدون گل با تيم ملی هندوراس، شادی پيروزی بر اسپانيا را فراموش کرد و از جام بيرون رفت. درجنگ همسايه ها در مرحله ۱۶ تيمی اسپانيا با پرتغال بازی خواهد کرد.
 


ديويد کامرون، نخست وزير بريتانيا، روز جمعه گفت که علاقمند است که نيروهای اين کشور طی پنج سال آينده از افغانستان خارج شوند. آقای کامرون اين موضوع را در پاسخ به پرسش خبرنگاران در حاشيه اجلاس سران گروه هشت در کانادا اعلام کرد. سخنان نخست وزير بريتانيا، يک روز پس از آن عنوان شد که نخست وزير جديد استراليا به باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا، در مورد سياست نظامی اين کشور اطمينان خاطر داد.
 


هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، از روز دوم ژوئيه سفر دوره ای خود به چند کشور اروپای شرقی و قفقاز را آغاز می کند. وزارت امور خارجه آمريکا اعلام کرد که اين سفر دوره ای با هدف تقويت مناسبات واشينگتن با اين کشورها صورت می گيرد. خانم کلينتون به کشورهای اوکرايين، جمهوری آذربايجان، ارمنستان و گرجستان سفر خواهد کرد.
 


زويا صمدی؛ عروس منصور اسانلو، رئيس هيئت مديره سنديکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه، روز چهارشنبه توسط افرادی ناشناس در ايستگاه متروی کرج ربوده شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. زويا صمدی؛ عروس منصور اسانلو، رئيس هيئت مديره سنديکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه، روز چهارشنبه توسط افرادی ناشناس در ايستگاه متروی کرج ربوده شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. افرادی که خانم صمدی را مورد ضرب و شتم قرار داده اند، از وی خواسته بودند که  تعهد بدهد اگر اسانلو آزاد شد، نبايد ايران بماند و نبايد کاری انجام بدهد. پيشتر، سازمان بين المللی کار، آی ال او، اعلام کرده بود که قوه قضاييه با آزادی رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد موافقت کرده است. پروانه اسانلو، همسر منصور اسانلو، با تاييد خبر ربودن و ضرب و شتم عروس خود به « راديو فردا» می گويد: زويا در ساعت پنج و نيم بعدازظهر روز چهارشنبه، هنگامی که از محل کار خود به مترو می رود، در ايستگاه کرج، هنگام جابه جايی مسافران، وقتی بيرون می رود، دو مامور لباس شخصی از پشت، موهای او را کشيدند و بلافاصله پس از فرياد عروسم که می گفت « عروس اسانلو هستم و به داد من برسيد» با زدن چشم بند به چشمانش و بستن دهانش، شروع به ضرب و شتم او کردند و با خود به مکان نامعلومی بردند. ما هم در اين مدت هر چه به موبالش زنگ می زديم، می ديديم که موبايلش خاموش هست، تا اينکه خودش در ساعت ۱۰ شب با صدای بسيار نالان با شوهرش تماس گرفت و گفت که او را در زير پل سيدخندان رها کرده اند. بعد از اينکه پسرم رفت و او را پيدا کرد، ديديم که حالش بسيار بد است که بلافاصله به بيمارستان منتقلش کرديم. در بيمارستان هم به عروسم سرم وصل کردند و از وی عکس گرفتند و پزشکان هم ديدند که نمی تواند دست چپ خود را حرکت دهد. در عين حال، معلوم شد که مچ پای چپ او ورم کرده و دندانش که ارتودنسی بوده، بر اثر ضربه ای که به دهانش زده اند، به خاطر پاره شدن فلز، زخمی شده است. رادیو فردا : در مدتی که عروستان مورد ضرب و شتم قرار داشت، از او چيزی هم می خواستند؟ پروانه اسانلو : هنگامی که عروسم را مورد ضرب و شتم قرار می دادند، به او می گفتند که بايد تعهد بدهد بعد از اينکه پدر شوهرش آزاد شد، او نبايد اينجا باشد و بايد از ايران برود و يا اينکه اگر در ايران ماند، مانع فعاليت های او شود، اما عروسم آن تعهد نامه را امضا نکرد و آنها هم باز او را مورد اذيت فراوان قرار دادند. من واقعا خجالت زده او و خانواده اش هستم. عروس من بيگناه هست که اينطوری گرفتار شده است. او پسرم را دوست داشته که عروس آقای اسانلو شده است. اما چرا بايد اين همه تاوان بدهد و هزينه بدهد. از يک سال پيش او را مورد آزار و تهديد قرار می دادند و حتی يک مرتبه با اسلحه کلت وی را تهديد کردند.   آيا شما  در اين مدت به مراجع قضايی شکايت کرده بوديد؟ در اين مدت، هم من و هم خود عروسم بارها به مراجع قضايی نامه نوشتيم و تقاضای کمک کرديم که متاسفانه هيچ خبری نشد تا اينکه اين اتفاق افتاد. اگر به اين شکايات رسيدگی می شد که به طور قطع چنين حادثه ای روی نمی داد. رسيدگی نشد که به همين راحتی در روز روشن و در ايستگاه مترو چنين بلايی را بر سر يک دختر جوان آوردند. آنها با امنيت کامل اين کار را انجام دادند.   به نظر شما، چرا چنين تهديد ها و اقداماتی صورت گرفته اند؟ همه اين کارها به خاطر فشار آوردن روی آقای اسانلو است. من نمی دانم که آقای اسانلو چه ارتباطی با ما دارد. چند سال است که شوهر من، سرپرست خانواده ام و پدر بچه های من را بيگناه، زندانی کرده و تحت شديدترين فشارها قرار داده اند. خانواده او چه گناهی کرده است. دست از ما بردارند. هر اتهامی که به آقای اسانلو وارد کرده اند، او دارد حکمش را می کشد. مگر آقای اسانلو بچه است که به حرف عروسش، همسرش و بچه اش گوش بدهد. آيا خود شما، فرزندانتان و يا مادر آقای اسانلو هم در مدتی که او زندانی بوده است،  مورد تهديد قرار گرفته ايد؟ متاسفانه فشارهايی که بر روی افراد خانواده وارد می شود، بالطبع بر روی همه ما وارد می آيد. البته اخيرا هم مزاحم تلفنی داشته ام که حرفای نامربوط می زنند که به شخصيت آدم بر می خورد.   زمانی که آقای اسانلو بازداشت نشده بود، با او مصاحبه ای داشتم که گفت به او پيشنهاد شده است که در قبال دريافت ماهانه ۱۰ هزار دلار و گرفتن يک سمت نمايندگی به خارج از ايران برود، به شرط آنکه وی ديگر فعاليت سنديکايی نداشته باشد. اما آقای اسانلو اين پيشنهاد را قبول نکرده بود. شما فکر می کنيد که اين اقدامات و تهديدها، پس از بازداشت او و زندانی کردنش، در ارتباط با همان پيشنهاد و نيز پايان فعاليت های سنديکايی همسرتان صورت می گيرند؟ بله، می خواهند به هر شکلی که ممکن است، او را از پا در بياورند. تمام راه ها رو هم رفته اند. اما اشتباه می کنند و به هيچ جا هم نمی رسند و دستاوردی جز بدتر کردن قضيه نخواهد داشت. 
 


برزيل و پرتغال در مسابقه ای تماشايی و سراسر پر برخورد و پرکارت زرد صفر بر صفر کردند تا به مرحله دوم راه يابند، اما ساحل عاج با وجود پيروزی سه بر صفر بر کره شمالی از دو تيم نامدار اروپا و آمريکای جنوبی عقب ماند. برزيل  و پرتغال در مسابقه ای تماشايی و سراسر پر برخورد و پرکارت زرد صفر بر صفر کردند تا به مرحله دوم راه يابند، اما ساحل عاج با وجود پيروزی سه بر صفر بر کره شمالی از دو تيم نامدار اروپا و آمريکای جنوبی عقب ماند. اين مسابقه در گروه هفتم موسوم به گروه مرگ انجام شد و کره شمالی به عنوان ضعيف ترين تيم حاضر در آفريقای جنوبی با سه باخت و بدون امتياز از جام جهانی بيرون رفت. برزيل به شدت از سوی تماشاگران پر سر و صدای خود تشويق می شد، اما در نيمه نخست بازی پرتوقف و پر اخطار از سوی داور سختگير مکزيکی (بنيتو آرچونديا) مانع يک بازی روان و تماشايی از دو تيم تهاجمی شد. در اين نيمه با تدبير بازی تنهای کاپيتان کريستيانو رونالد در خط حمله عملا حضور او در تک جرقه های ستاره تيم پرتغال خلاصه شد. در نيمه دوم کارلوس کوييروز، مربی پرتغال با ورود سيمائو و بازی رو به جلو دانی مانع از بازی سراسر تهاجمی نيمه نخست برزيل در غياب روبينيوی روی نيمکت نشسته و کاکای محروم از اين بازی شد؛ نيمه ای که يک بار لوييس فابيانو ضربه اش به بدن ادواردو، دروازه بان و سپس به ديرک افقی دروازه پرتغال خورد. فابيو کوئنترا از تيم بنفيکا در اين نيمه خطرناکترين بازيکن تيم پرتغال با گريزهايش از جناح چپ بود. در نيمه دوم درخشش و حضور رونالدو نمودی بارزتر يافت و همين درخشش مردان دفاعی برزيل را بيشتر به عقب کشاند. بهترين بخت برای پرتغال در دقيقه ۶۰ بود که رونالدو در جنگ با لوسيو از راست گريخت و تکل لوسيو توپ را به رائول ميرلس رساند که از فاصله نزديک نتوانست هدفگيری درستی داشته باشد و جوليوس سزار، دروازه بان برزيل را برای پنج دقيقه مصدوم کرد. در مسابقه ای که دو تيم برای تساوی نيامده بودند، اما نمی خواستند بازنده هم باشند، سرانجام تساوی بدون گل کافی بود تا هر دو به مرحله بعد گام گذارند. برزيل صدرنشين شد و پرتغال دوم. سه گل برای هيچ ساحل عاج برای پيروزی پر گل بر کره شمالی با همه توان حمله کرد تا اگر پرتغال به برزيل باخت به لحاظ تفاضل گل بازنده نباشد، اما با وجود دو گل زود هنگام، از حمله های عجولانه خود فقط يک بار ديگر بهره برد. در نيمه نخست يحيی توره و روماريک گل زدند و در نيمه دوم سليمان کالو گل سوم را زد تا نشان دهد کره شمالی با افسانه جام جهانی ۱۹۶۶ فاصله ای عميق دارد. پس از دو خطر برای دروازه کره، در دقيقه ۱۴ ارسال توپ از سوی آرتور بوکا به يحيی توره فرصت داد تا با شليکی زمينی گلزنی فيلها را آغاز کند. گل بعدی را روماريک هافبک ساحل عاج پس از برخورد شليک دروگبا به زير ديرک دروازه در دقيقه ۲۰ به ثمر رساند. ساحلی ها اعتقاد داشتند که ضربه نخست دروگبا از خط گذشته و گل شده است. حمله های کره ايها تنها به حرکات جونگ تائه – سه، بازيکن ساکن ژاپن خلاصه شده بود. ولی ساحل عاج در ادامه يک سلسله حمله ها– که بيشتر از سوی گروينيو بود – دو بار ديگر تا يک قدمی گلزنی پيش رفت. در اواسط نيمه دوم دروگبا به گلزنی نزديک شد، اما دو بار ضربه سر او بی نتيجه ماند. برای تقويت خط حمله ساحل عاج گوران سون اريکسون دو بازيکن کارسازش، آرونا ديدانه و کالو را به خط حمله فرستاد. ولی خالی گذاشتن خط دفاعی هم برای تيم آفريقايی کم خطر نبود. سرانجام همه تلاشهای ساحل عاج در اين نيمه به گل سليمان کولو در دقيقه ۸۲ محدود شد که ارسال توپ توسط بوکا را به تور دروازه تنها تيم ناموفق آسيايی رساند. با اين حال ياران ديدير دروگبا هم تنها با يک شکست از برزيل و با چهار امتياز حذف شدند.
 


اجلاس سران هشت کشور بزرگ صنعتی جهان، موسوم به گروه هشت، روز جمعه در شهر هانتسويل، در اونتاريو در کانادا آغاز به کار کرد. مذاکرات سران گروه هشت بر دو محور بازسازی اقتصاد جهان و توسعه جهانی متمرکز خواهد بود. آمريکا از دولت ها خواسته است تا بسته محرک اقتصادی خود را قطع نکنند تا ازا ين راه به بازسازی اقتصاد خود کمک کنند. باراک اوباما، رئيس جمهوری آمريکا، روز جمعه به خبرنگاران گفت:« اميدوارم که بتوانيم با هماهنگ کردن تلاش های مان، رشد اقتصادی خود را ارتقاء دهيم و با تشويق اصلاحات اقتصادی به تقويت جهان کمک رسانيم.»  بسياری از کشورهای اروپايی می گويند که از جمله نيازمند افزايش ماليات ها هستند. بر اساس گزارش ها، رهبران کشورهای عضو گروه هشت روز های شنبه و يکشنبه در اجلاس رهبران ۲۰ کشور صنعتی جان، موسوم به گروه ۲۰، در تورونتو شرکت خواهند کرد.
 


در آخرين بازی های دور اول مسابقات جام جهانی فوتبال، تيم های برزيل، پرتغال، اسپانيا و شيلی توانستند که به دور بعدی صعود کنند. در اين دور از مسابقات، تيم های برزيل و پرتغال به تساوی بدون گل دست يافتند. همچنين تيم ساحل عاج با سه گل بر کره شمالی پيروز شد، اما اين پيروزی برای صعود ساحل عاج کافی نبود. همچنين اسپانيا با نتيجه دو بر يک، شيلی را شکست داد و سوئيس و هندوراس بدون گل مساوی کردند.  
 


صدها هزار نفر از مردم ايتاليا روز جمعه در اعتراض به برنامه صرفه جوئی اقتصادی دولت سيلويو برلوسکونی، نخست وزير اين کشور، دست به اعتصاب زدند. بر اساس  برنامه صرفه جوئی که در ماه مه به تصويب رسيد ، حقوق کارکنان بخش دولتی ثابت می ماند و کمک مالی به شهرداری های اين کشور قطع می شود. به گزارش خبرگزاری « رويترز»، اتحاديه کارگری چپ گرای « سی جی آی ال» خواستار برگزاری اين اعتصاب عمومی شد ، تا دولت برلوسکونی مجبور به بازپس گرفتن برنامه رياضت اقتصادی شود. بر اساس اين گزارش، در عين حال، تظاهراتی در شهرهای رم، بولونيا، ميلان و ناپل برگزار شد. اعتصاب و تظاهرات در ايتاليا در ادامه تظاهرات در فرانسه و يونان صورت گرفته است. 
 


رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، اعلام کرد که برای نخستین بار گرد و غبار استان‌های شمالی ایران را نیز درنوردیده است.سازمان هواشناسی ایران نیز به بیماران قلبی، كودكان و سالمندان هشدار داده است که از رفت‌وآمدهای غیرضروری خودداری کنند.رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، اعلام کرد که برای نخستین بار گرد و غبار استان‌های شمالی ایران را نیز درنوردیده است. سازمان هواشناسی ایران روز پنجشنبه اعلام کرده بود، گرد و غباری که از سوریه و عراق بلند شده است، ۱۴ استان ایران را تحت تاثیر خود قرار داده است. به گفته حسین باقری، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، میزان گرد و غبار در استان ایلام ۱۰ برابر حدمجاز و در استان کرمانشاه ۱۷ برابر حد مجاز بود که منجر به تعطیلی بانک‌ها و ادارات شد. بیشتر بخوانید: ایران در کمند غبار عراق   این مقام مسئول در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا گفت: «در استان لرستان نیز میزان گرد و غبار ۲۰ برابر و در اهواز و همدان ۱۲ برابر حد مجاز بوده است.» به گفته رییس سازمان مدیریت بحران کشور، قسمتی از این گرد و غبار به تهران نیز رسید و برای نخستین بار استان‌های شمالی کشور نیز شاهد بروز گرد و غبار بودند. کارشناسان منشا بیشتر گرد و غبار بر فضای ایران را کشورهای سوریه، اردن و به ویژه عراق می‌دانند. به نظر سروش مدبری، کارشناس محیط زیست، ایران هزینه بیابان‌زایی در کشور عراق را می‌پردازد. این کارشناس محیط زیست در گفت‌وگو با رادیو فردا، گفت تنفس در هوای غبارآلود اگر به مدت طولانی ادامه پیدا کند، ‌می‌تواند قدرت تنفسی را کم کرده و حتی به بروز نوعی از سرطان ریه منجر شود. بنا بر اعلام سازمان هواشناسی، تمام استان‌های نوار غربی، جنوبی و شمال غرب كشور با پدیده گرد و غبار مواجه شده است. سازمان هواشناسی ایران همچنین به بیماران قلبی، كودكان و سالمندان هشدار داده است که  از رفت‌وآمدهای غیرضروری خودداری کنند. در حالی که بخش اعظم گرد و غبار به گفته مسئولان و کارشناسان، از عراق به ایران می‌آید، با این حال غلام‌عباس‌عبدی‌‌نژاد، مدیر كل امور بیابان سازمان جنگل‌ها و مراتع ایران، دورنمایی امیدبخش در بهبود این وضعیت نمی‌بیند. به گفته این مقام مسئول پیش از این مسئولان عراقی وعده داده بودند که نزدیک به ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی مجاور با مرز ایران را ساماندهی کنند، اما به گفته وی بیشتر تمرکز عراقی‌ها بر روی مسائل سیاسی و اقتصادی است و از این رو اقدامی در این باره صورت نگرفته است. مدیر كل امور بیابان سازمان جنگل‌ها و مراتع ایران بحران گرد و غبار در ایران را به ویژه مربوط به تغییر مسیر آب هورالعظیم واقع در شرق عراق ذکر کرده می‌گوید: «ورود گردوغبار به كشور همیشه در سالیان گذشته وجود داشته اما این پدیده طی سال‌های پس از اشغال كشور عراق در سال ۲۰۰۳ تشدید شده است كه علت عمده آن عدم زیر كشت رفتن بسیاری از زمین‌های كشور عراق به خاطر ورشكستگی اقتصادی بوده است.» بروز این پدیده در استان‌هایی مانند خوزستان که در برخی مواقع دما به بیش از ۵۰ درجه می‌رسد و گاهی نیز جریان برق هم قطع می‌شود، زندگی مردم را به هر چه بیشتر دشوار می‌کند.
 


نماينده روسيه در اتحاديه اروپا روز جمعه با انتقاد از تحريم های يکجانبه علیه ایران، گفته است که این تحریم ها نبايد به مسکو ضرر مالی برساند و در غيراين صورت روسيه همراهی با اين تحريم ها نخواهد داشت.نماينده روسيه در اتحاديه اروپا می گويد تحريم های يکجانبه علیه ایران نبايد به مسکو ضرر مالی برساند و در غيراين صورت روسيه همراهی با اين تحريم ها نخواهد داشت. به گزارش خبرگزاری فرانسه ولاديمير چيژوف، سفير روسيه در اتحاديه اروپا روز جمعه از گفت وگوهای آمريکا و اتحاديه اروپا برای تحريم های متمرکز برصنايع انرژی و نفت وگاز ايران که فراتر از تحريم های شورای امنيت است، انتقاد کرد. آقای چيژوف به خبرنگاران در بروکسل گفت: ما از اين اقدامات حمايت نمی کنيم و به نظر ما، نه اقدام درستی است و نه می توان آن را تاکتيک درستی دانست. تحريم های قطعنامه ۱۹۲۹ هوشمندانه طراحی شده ولی تحريم هايی که اتحاديه اروپا به دنبال آن است، اين گونه نيست.     بیشتر بخوانید: کنگره آمريکا طرح تحريم‌های یکجانبه علیه ايران را تصويب کرد اتحادیه اروپا صنعت نفت و گاز ایران را تحریم کرد وی افزود: اگر قرار است ايران را از تعقيب برنامه اتمی برحذر داشت، ديگرچرا بايد تجهيزات و قطعات صنايع نفت و گاز بايد ممنوع شود؟ تحريم های اتحاديه اروپا که روز هفدهم ژوئن، حدود يک هفته پيش تاييد شد، ممنوعيت هايی بر سرمايه گذاری، کمک تکنيکی و انتقال فناوری به صنايع نفت و گاز به ويژه در صنعت گاز مايع را بر ايران اعمال می کند. آقای چيژوف گفته که تحريم های يکجانبه، تلاش های ديپلماتيک را بی اثر می کند و رهبران جمهوری اسلامی که تفاوت ها را می بينند را نمی توان به توقف فعاليت های اتمی تشويق کرد. وی تاکيد کرده که روسيه هرگونه تحريم يکجانبه ای که به منافع و ارتباط شرکت های روسی با ايران ضرر برساند را قبول نخواهد کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاترين اشتون رييس سياست خارجی اتحاديه اروپا هنوز به اين گفته های سفير روسيه واکنش نشان نداده است. به رغم تمامی انتقادها از سوی غرب، روسيه پيمانکار طرح ساخت نيروگاه اتمی بوشهر است و شرکت گازپروم روسيه هم در سال ۲۰۰۸، دو سال پيش، قراردادهايی برای توسعه ميدان های نفت و گاز با ايران امضا کرد. رابرت گيتس وزير دفاع آمريکا هم چند روز پيش در کنگره آمريکا با انتقاد از همکاری روسيه با ايران، رفتار مسکو را «اسکيزوفرنيک» خواند و گفت که روسيه هم در فشارها حمايت می کند و هم به تجارت با ايران ادامه می دهد. آمريکا و غرب به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی مظنون هستند و آن را تلاشی برای دستيابی به بمب اتمی می دانند. ايران می گويد برنامه اتمی را برای توليد برق دنبال می کند. کنگره آمريکا هم روز گذشته با اجماع کامل لايحه تحريم شرکت‌هايی که با صنايع انرژی ايران يا شرکت‌های مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری دارند را تصويب کرد. اين طرح در مجلس نمايندگان هم با ۴۰۸ رای مثبت در مقابل ۸ رای مخالف به تصويب رسيد. با تصويب اين طرح در سنا و مجلس نمايندگان ، اين طرح برای تبديل به قانون بايد به امضای رييس جمهوری آمريکا هم برسد. اين طرح، سرمايه‌گذاری در حوزه نفت و گاز، صادرات بنزين و فرآورده های نفتی به ايران و شرکت های مرتبط با سپاه پاسداران را هدف گرفته و شرکت ها و موسساتی که بر خلاف آن عمل کنند، با قطع رابطه با بازار آمريکا مواجه خواهند شد.
 


گسترش حداکثری فضای عمومی موجب ميشود تا ماموران دولتی و امنيتی بتوانند بدون داشتن مجوز و حتی دلايل موجه به هر کدام از اين مکانها که ميخواهند وارد شده هر که و هر چه را که لازم می شمارند کنترل کنند. چنين امری بالاجبار از شهروند موجودی ميسازد در درجه ی اول متعلق به پهنه ی عمومی چرا که بيشترين وقتش در اين فضا صرف می شود. بدين ترتيب يکی از خواست های مهم نظام تماميت خواه گسترش پهنه ی همگانی و از اين طريق تبديل شهروند به موجودی همگانی است که به نظارت دائم قدرت بر زندگی اش خو گرفته باشد. هر واحد، گروه يا نهاد اجتماعی برای شکل گرفتن و آفريدن آنچه سپس هويت خويش می شناسد و می شناساند، مجبور است ميان خود و غير خود، ميان درون و بيرون، تفاوت ايجاد کند. در ميان راهکارهای مختلفی که برای ايجاد تمايز و مرزکشی ميان درون و بيرون وجود دارد، خلق راز و سپس حفظ آن، يکی از مهمترين ها به شمار می آيد.   مثلا خانواده از آن جايی که به عنوان نهادی خود گردان و مجزا پذيرفته ميشود، از حق داشتن راز و مخفی کردن بعضی اطلاعات مربوط به خود و يا اعضايش نيز بهره مند ميگردد. چنين حقی در عمل با ايجاد مرزهايی فرضی، جلوی دخالت مستقيم و مداوم ساير نهادهای اجتماعی در امور داخلی خانواده را می گيرد.   در هر نظام اجتماعی به محض آنکه گروهی از جانب جمع و همينطور ساير نهادهای اجتماعی به رسميت شناخته ميشود، همزمان از حق مخفی داشتن بعضی از خصوصيات و اطلاعات مربوط به خود نيز برخوردار ميگردد. در جوامع مدرن غربی محدوده و معنای چنين حقی توسط قانون و در جوامع سنتی توسط عرف و فرهنگ تعيين می شود.     خلق و سپس حفظ راز در درون يک گروه در ضمن اين که آن را از ساير گروه های اجتماعی متمايز ميکند، همزمان ميان اعضای گروه نيز همبستگی ايجاد می نمايد. بنابراين توليد و نگهداری راز در درون گروه در آن واحد به دو کارکرد اصلی فرآيند هويت يابی (تمايزگذاری و همانندسازی) پاسخ ميدهد. از اين منظر توليد و سپس حفظ راز (در درون فرد و يا واحد اجتماعی) يکی از روشهای مهم ايجاد و حفظ هويت فردی يا گروهی است.   به ميزان افزايش حجم اطلاعات پنهان در درون يک گروه و گسترش همزمانی اش به حوزه های گوناگون تر، استقلال گروه از محيط پيرامونش افزايش می يابد. افزايش استقلال در چنين حالتی به معنای کسب حق و نيز توانايی گروه در حل و فصل مسائلی است که به او مربوط می شوند.   از زاويه ی نگاه ما در اينجا، ميتوان فضای خصوصی را محيطی فرضی و قراردادی تعريف کرد که فرد و يا گروه می توانند برکنار از دنيای پيرامون، آن را پناهگاه امن اسرار خود قرار دهند. از آن جايی که فضای خصوصی نه واقعيتی طبيعی بلکه تاريخی است، مفهوم و مختصاتش در جوامع گونانون به شيوه های مختلف تعريف شده است.   بدين ترتيب زندگی خصوصی بيش و پيش از آنکه از درون و بر پايه ی "ذات"اش قابل تعريف باشد، در تعامل با زندگی و فضای عمومی است که معنا مييابد. در همه ی جوامع بشری، نوعی ديالکتيک و کشاکش ميان دو فضای عمومی و خصوصی به چشم ميخورد که در کشورهای دمکراتيک همواره به صورت يکی از موضوعات مهم که در بحث و جدل های حقوقی و انسانی در ميان بخشهای گوناگون اجتماع جريان دارد حاضر است.    نگاه ايدئولوژی تماميت خواه به فضای خصوصی   در نظام های استبدادی برای شهروندان امکان چندانی برای بحث و تبادل نظر پيرامون حقوق شهروندی و حريم زندگی خصوصی و فردی وجود ندارد. ذکر اين نکته در اينجا مهم است که در يک قرن گذشته، تمامی حکومتهای تماميت خواه را نظام هايی تشکيل می دادند که همگی جمع گرا و گروه باور بوده اند.    از فاشيسم و نازيسم در اروپا گرفته تا "دمکراسی های خلقی" در کشورهای کمونيستی از نوع شوروی و چين، همگی بر اصل ارجحيت منافع جمعی بر حقوق فردی استوار گشته بودند. ظاهرا ميان گروه باوری و تماميت خواهی پيوندی ارگانيک وجود دارد و فرد در ايدئولوژی رسمی اين نظام ها، تنها در کادر گروه و در قالب نقشی که جمع بر دوش وی مينهد معنا مييابد و به رسميت شناخته می شود.   در خطابه های تهييج کننده شان هيتلر و وزير تبليغاتش گوبلز شهروند آلمانی را هميشه و همه جا به صورت سرباز وفادار و خادم حکومت می نماياندند که در هر لحظه آماده ی فداکاری و از جان گذشتگی برای کشور و پيشوايش است. برای هيتلر در کتاب "نبرد من"، "آنچه عظمت انسان آريايی را می سازد، نه پويايی توانايی های ذهنی اش بلکه گرايشش به قرار دادن تمامی توانايی هايش در خدمت اجتماع می باشد." در زبان نظام تک حزبی استالينی نيز هرگاه واژه ی شهروند مورد استفاده قرار می گرفت منظور تنها افرادی بودند که حاضر به انجام هر نوع فداکاری و از جان گذشتگی در راه آرمانهای طبقه ی کارگر و نماينده ی تراز نوين آن (حزب کمونيست حاکم) باشند.   در نتيجه اساسا در ايدئولوژی رسمی نظامهای تماميت خواه، فاصله ای ميان جامعه (که در نگاه وحدت خواه ايشان بيشتر ملت، خلق و يا در آخرين نمونه های آن مانند ايران، "امت" ناميده می شود) و حکومت وجود ندارد: از يک سو حکومت نماينده ی مستقيم ملت تلقی ميشود و از سوی ديگر تک تک شهروندان حاميان بی چون و چرای پيشوا يا رهبران جامعه فرض می شوند.   «ميتوان با اطمينان ادعا کرد که تمامی رژيم های تماميت طلب گروه باور و جمع پرست بوده اند. جمهوری اسلامی نيز از چنين قاعده ای مستثنا نيست.  » خود اين نکته که در چنين رژيم هايی به محظ آنکه فرد نغمه ای متفاوت با گفتمان رسمی ساز کند بلافاصله از تمام حقوق شهروندی و فردی اش - به دلايلی که قالبا "استثنايی" نيز اعلام ميشوند – محروم ميگردد، نشان از چنين تفکر به غايت وحدت طلبی دارد. تفکری که نميتواند وجود هيچ فاصله ای ميان شهروند و حکومت را برتابد. چنين فاصله ای از نظر ايشان دست کم نشانه ی سوتفاهم و دست بالا بهترين مدرک برای اثبات خيانت فرد به جامعه و حکومت هر دو می باشد.   اساسا هر گفتمان گروه باورانه ای که کثرت و رنگارنگی افراد در جامعه را در مفاهيمی مانند "خلق"، "ملت"، "مردم"، "امت" و غيره کمرنگ و يا حتی به کل بی رنگ کند، چه از دهان حاکمان بيرون آيد و چه از دهان مخالفانش که از سلاح خود حکومت برای مبارزه بر عليه اش استفاده ميکنند، زمينه را برای رشد تماميت گرايی آماده ميسازد. نگاه وحدت طلب که نه ميان طبقات گوناگون جامعه تفاوت ميبيند و نه ميان "مردم" و حکومت فاصله ای قائل است، بيشتر در آن نوع از حکومت های تماميت خواه مشاهده می شود که از پس جنبشهای توده ای و ناآرامی های اجتماعی برخاسته اند.   همه ی نظام های گروه باور، تماميت طلب و يا ديکتاتور نيستند اما لااقل تا آنجا که به تاريخ معاصر بشريت در صد سال گذشته مربوط ميشود، ميتوان با اطمينان ادعا کرد که تمامی رژيمهای تماميت طلب گروه باور و جمع پرست بوده اند. جمهوری اسلامی نيز از چنين قاعده ای مستثنا نيست.     گسترش فضای عمومی به منظور توسعه ی نظارت قدرت در اينجا ميتوان پرسيد چرا حکومت تماميت خواه در بنياد خود گروه باور است و اساسا چرا حقوق فرد را تنها در چارچوب نقش هايی که حکومت در اجتماع بر عهده ی او نهاده تعيين می کند. و يا برعکس چرا مثلا هيچ کدام از دمکراسی های ليبرالی و فرد گرا، نه تنها به نظامی تماميت خواهانه و فاشيستی منجر نگرديده اند بلکه اغلب مهم ترين دشمن  چنين نظام هايی به حساب می آمده اند؟   به گمان من يکی از مهم ترين دلايل اين امر را می توان در تضادی جست که ميان تماميت خواهی و فردگرايی مدرن وجود دارد. فرد گرايی از آنجايی که تمام تلاش خود را بر حول دفاع از حقوق فرد، چه در برابر قدرت سياسی و چه حتی در مقابل آرای اکثريت در جامعه، متمرکز کرده است، يکی از مهم ترين مدافعان حريم خصوصی است. بی دليل نيست که دست کم در يک قرن گذشته، مهم ترين مدافعان حقوق بشر در عرصه ی سياست، از ميان ليبرال ها برخاسته اند.    در ايدئولوژی گروه باور تماميت خواهی، هميشه نوعی ضديت با گسترش پهنه ی فضای خصوصی که نتيجه ی افزايش اختيارات افراد است ديده می شود.   از نگاه تماميت خواهان فضای خصوصی به حريمی می ماند که کنترل و نظارت قدرت سياسی را بر زندگی فرد کاهش می دهد. به همين دليل در تمامی نظام های اين چنينی، ترفندهای گوناگونی برای کاهش اختيارات فرد که اغلب از طريق محدود کردن هر چه بيشتر پهنه ی خصوصی صورت می گيرد، به وجود آمده است. يکی از مهم ترين اين ترفندها که مستقيما از ذهنيت گروه باور ايدئولوژی ايشان تراوش می کند، همين ايده ی همسان پنداری حکومت با جامعه است.    در واقع اين همسان پنداشتن حکومت با جامعه، حاکمان با شهروندان و "امام با امت" است که در قدم بعدی به از ميان برداشتن مرزهای ميان دو فضای عمومی و خصوصی تبديل می شود. ادعای وحدت بدنه ی جامعه با حکومت سياسی (که ترجمه اش در کشور ما از يک سو "وحدت کلمه" ميان آحاد گوناگون ملت و از سوی ديگر ميان ايشان با مهم ترين نماينده ی قدرت سياسی يعنی ولی فقيه می باشد) همواره يکی از مهمترين روشهای حکومت های تماميت خواه برای دست يابی به آرمان مشترکشان بوده است: گسترش هر چه بيشتر فضای عمومی و در نتيجه کمرنگ ساختن حدود اختيارات فرد در فضای خصوصی.   در حکومت جمهوری اسلامی گسترش بی حد و حصر فضای عمومی را ميتوان از آن جايی تشخيص داد که شهروند ايرانی به محض آنکه پای خود را از خانه بيرون می گذارد، در کادر قراردادها و ضوابط مربوط به حوزه ی عمومی قرار ميگيرد و در نتيجه تمامی امتيازات مربوط به پهنه ی خصوصی را از دست می دهد.   در نظام حاکم بر ايران، نظارت مستقيم قدرت سياسی بر فضای عمومی امری طبيعی و عادی تلقی می شود چرا که اساسا برای کنترل و يا حتی دستگيری شهروندانش در اين فضا، نه خود را به مجوز قانونی و نه حتی به اقامه ی دلايلی نيازمند مي داند. تنها محيطی در جامعه ی ما که در برابر دخالتهای مستقيم، مداوم و گوناگون حکومت، مقاومت بيشتری از خود  نشان می دهد، محيط خانواده و محل مسکونی افراد است. بدين ترتيب خانواده و محل مسکونی اش به تنها نهاد و يا مکانی تبديل شده که حکومت برای آن امتيازاتی تحت عنوان "حريم خانوادگی" (يعنی فضای خصوصی) قائل شده است.   «تنها محيطی در جامعه ی ما که در برابر دخالتهای مستقيم، مداوم و گوناگون حکومت، مقاومت بيشتری از خود  نشان می دهد، محيط خانواده و محل مسکونی افراد است.»  فرد در جامعه ی ما تنها در کادر و در پيوندش با چنين نهادی است که می تواند از حق رازداری برخوردار و از نوعی آزادی مختصر بهره مند گردد. البته ميزان و همين طور کيفيت اين آزادی نيز بنا بر نقش هايی تعيين شده که افراد در خانواده (به عنوان پدر، مادر يا فرزند) برعهده گرفته اند. از محل زندگی خانواده که بگذريم تمامی محيط های ديگر مانند محل کار، تحصيل، عبادت، جشن و پايکوبی، برگزاری مجالس فرهنگی (از مجالس ساده ی شعرخوانی گرفته تا مکانهايی مانند سينما، تالار موسيقی، نمايشگاه و غيره)، همگی کم و بيش از قوانين حاکم بر فضای عمومی تبعيت می کنند. فرد بايد در اين اماکن گوناگون هميشه رفتاری مطابق با قواعد حاکم بر فضای عمومی داشته باشد.   گسترش حداکثری فضای عمومی موجب ميشود تا ماموران دولتی و امنيتی بتوانند بدون داشتن مجوز و حتی دلايل موجه به هر کدام از اين مکانها که ميخواهند وارد شده هر که و هر چه را که لازم می شمارند کنترل کنند. چنين امری بالاجبار از شهروند موجودی ميسازد در درجه ی اول متعلق به پهنه ی عمومی چرا که بيشترين وقتش در اين فضا صرف می شود. بدين ترتيب يکی از خواست های مهم نظام تماميت خواه گسترش پهنه ی همگانی و از اين طريق تبديل شهروند به موجودی همگانی است که به نظارت دائم قدرت بر زندگی اش خو گرفته باشد.   انسان همگانی و انسان خصوصی   انسان ايده آل اسلام گرايان ايرانی، انسان متعلق به پهنه ی همگانی است. انسانی که علائق فردی، خصوصی و مادی خود را به سود منافع جمعی، همگانی و معنوی قربانی می کند. موجودی که تنها به گروه و امت اسلام می انديشد و برای دفاع از ارزش های آن حتی از فدا کردن مهم ترين سرمايه فردی و خصوصی اش که جانش باشد دريغ نمی کند.   از همان ابتدای انقلاب، در کنار اخلاق دينی که بيشتر به حوزه ی روابط خصوصی مربوط می شود، نوع تازه ای از "فضيلت شهروندی" پديدار گشت که به طور مستقيم تحت تاثير ايدئولوژی اسلام گرايان انقلابی شکل گرفته بود. در اين ايدئولوژی، مفاهيمی مانند جهاد، شهادت، مبارزه با ظلم و غيره به مراتب از ارزش های اخلاقی که بيشتر به تبيين زندگی فردی انسان مسلمان می پرداخت (اساس نظام فقهی)، اهميت بيشتری يافت. نکته مشترک در تمامی اين مفاهيم برجسته کردن تبعيت فرد از گروه و قربانی ساختن منافع فردی به خاطر مصالح جمع ("امت اسلامی") بود. بدين ترتيب فداکاری برای نجات و بهروزی اجتماع بر جای تلاش برای کسب سعادت فردی (هدف نخست متوليان سنتی دين) نشست.   با ظهور ايدئولوژی اسلام گرايان انقلابی، در برابر انسان مومن دينداران سنتی که بر اساس فقه و در غالب زندگی فردی و فضای خصوصی انديشيده شده بود، مدل جديدی از انسان نمونه ی اسلامی پا به عرصه ی وجود نهاد که خصوصياتش در درجه ی نخست بر اساس اصل پيروی از آرمان های جمعی و فدا ساختن منافع فردی شکل گرفته بود. نمونه ی برجسته ی انسان همگانی و آرمانی اسلام گرايان در پس از انقلاب، بسيجی است. در واقع بسيجی با برتر شمردن "فضيلت شهروندی" ("رسالت اجتماعی" روشنفکران اسلامی) بر "اخلاق روحانی" (سعادت فردی فقها)، محور اصلی زندگی فردی و اجتماعی اش را امر سياسی قرار داده است.    «در نظام تماميت خواه حاکم بر ايران، تنش ميان دو فضای عمومی و خصوصی را می بايست در درجه ی نخست در کادر جنگ بی پايان ميان اين دو نوع از انسان ملاحظه نمود. تضاد ميان دو انسان همگانی و خصوصی در واقع تضاد ميان آشکار و پنهان است.» پهنه ی همگانی زيستگاه، محل ظهور و در عين حال رشد و بالندگی نمونه ی آرمانی انسان ايدئولوژيک اسلام گرايان است. فرآيند شکل گيری انسان بسيجی به مثابه يکی از مهم ترين مظاهر چنين انسانی، تنها در اين پهنه است که ممکن می شود. بدين ترتيب پهنه ی عمومی نه فقط محل خلق قهرمانی ها بلکه مکان تحقق بزرگترين فضيلت ها نيز به شمار می آيد.    اگر پهنه ی همگانی محل خلق و پرورش انسان همگانی و آرمانی تلقی می شود، به فضای خصوصی درست عکس آن نگاه می شود. فضای خصوصی در انديشه ی اسلام گرايان کمين گاه دشمن و محل رشد و نمو پليدی ها در وجود انسان است.   فضايی که با ايجاد امکان پنهان کاری، راه را برای تحقق انواع و اقسام توطئه چينی ها و موذی گری ها گشوده است. فضای خصوصی محيط امن و پرورشگاه اصلی تمامی شرارت ها است که در وجود افراد سودجو، وابستگان به بيگانگان، فريب خوردگان و تمامی آنهايی متجلی می شود که در ضمن حفظ ظاهر در فضای عمومی، هدفشان تنها سواستفاده از نظام، دست يابی به اهداف پست فردی و خيانت به آرمان های جمع، گروه و در زبان اسلام گرايان "امت" است. از اين زاويه حتی می توان ادعا کرد که مهم ترين دشمن ذاتی نظام های تماميت خواه، انسان فضای خصوصی است.   در نظام تماميت خواه حاکم بر ايران، تنش ميان دو فضای عمومی و خصوصی را می بايست در درجه ی نخست در کادر جنگ بی پايان ميان اين دو نوع از انسان ملاحظه نمود. تضاد ميان دو انسان همگانی و خصوصی در واقع تضاد ميان آشکار و پنهان است. انسان همگانی موجودی شفاف است، انسانی که ظاهر و باطن و بيرون و درونش يکی است. وجود و ماهيت چنين انسانی تماما بر اساس تجليتاتش در فضای عمومی شکل يافته است.   انسان خصوصی اما درست وارونه ی چنين انسانی است. نقطه ی ثقل زندگی چنين فردی پهنه ی خصوصی است. او موجودی است که برای شفاف ساختنش، حکومت راهی جز سرکشی دائم به پهنه ی خصوصی زندگی اش و تجسس مکرر در احوالاتش برای خود نمی بيند. با اين حال گاهی حتی کنترل و نظارت بی وقفه نيز جواب گو نمی باشد و حذف کامل پهنه ی خصوصی (زندان) و اعمال شکنجه - برای آشکار کردن پنهان و ظاهر نمودن باطن - ضروری به نظر می رسد.    منافق نماد انسان پهنه ی خصوصی   از ابتدای انقلاب، حکومت جمهوری اسلامی مخالفان داخلی خود را به سه دسته تقسيم می کرد: محاربان با خدا، مفسدين فی الارض و منافقين. اين هر سه نمونه به دوره ی انقلابی گری نظام (از شروع انقلاب تا سال مرگ خمينی) که در آن گفتمان ايدئولوژيک تنها گفتمان رسمی حاکمان بود مربوط می شوند.    در اين سال های اخير به مرور چنين گفتمانی به نفع گفتمان سياسی کمرنگ گشته و کمتر از چنين اصطلاحاتی به شکل گذشته استفاده می شود. از ميان اين سه نمونه ی مثالی (Ideal type)، آنکه بهتر نگرش اسلام گرايان را به انسان خصوصی به مثابه دشمن به نمايش می گذارد، مفهوم منافق است.   از همان ابتدای انقلاب در انديشه ی اسلام گرايان انقلابی، نوع ديگری از انسان که کاملا نقطه ی مقابل انسان آرمانی اسلامی محسوب می شد، پديدار گشت. انسانی که نظام اسلامی در طی سه دهه ی گذشته هيچگاه از تعقيب، کنترل و مبارزه ی همه جانبه با او غافل نگشته است.    اين نمونه از انواع انسان پهنه ی خصوصی که در رقابت با ساير دشمنان نظام مقام اول را ربوده بود، توسط اسلام گرايان، منافق ناميده شد. منافق در نگاه اسلام گرايان حاکم بر ايران به انسانی گفته  می شود که با فاصله گرفتن از امت اسلامی و همينطور تنها نماينده ی مشروعش يعنی رهبر، منافع فردی و يا گروهی خويش را جايگزين مصالح و منافع ملت و اسلام نموده است. از اين منظر منافق (به شکل فردی و يا در چارچوب "گروهک ها") مدام در کار اخلال در امور جامعه تصور می شود.   در گفتمان اسلام گرايان، بکارگيری واژگانی مانند "گروهک"، برای خوار و يا بی اهميت جلوه دادن تاثير و عواقب کوتاه و يا دراز  مدت اقدامات منافقين نبوده و نيست. اسلام گرايان ايرانی هميشه به مراتب بيشتر از مخالفانشان دشمنان خود را جدی گرفته اند. هدف اصلی ايشان از بکارگيری واژگانی مانند "گروهک" اشاره بر تعداد قليل ايشان و نداشتن کوچک ترين پايگاهی در ميان امت اسلامی است. در تمامی نظام های تماميت خواه، انسان پهنه ی خصوصی (يهودی برای نازی ها، بورژوا و کولاک برای بولشويک ها و منافق برای اسلام گرايان) اساسا جزئی از ملت (نژاد ژرمن، طبقه ی کارگر و امت) محسوب نمی شوند. اينان در بهترين حالت انگل هايی تصور می شوند که با پشت کردن به آرمان های جمعی و با از دست دادن فضيلت شهروندی، تنها برای منافع خصوصی خود می زييند و تلاش می کنند.   تنش ميان دو فضای خصوصی و عمومی در جامعه ی ايران، برگردان خود را در ايدئولوژی تماميت خواه اسلام گرايان، در قالب مبارزه و جنگ قهر آميز و پايان ناپذير ميان اين دو نوع انسان (بسيجی و منافق) نشان می دهد. انسان بسيجی با قربانی کردن جان و مالش در راه آرمان های جمعی، به موجودی همگانی تبديل می شود که به همه کس (يعنی امت و رهبرانش) تعلق دارد جز به خودش. در مقابل او، منافق موجودی است که با مرکز قرار دادن زندگی فردی و حريم خصوصی، به آرمان های جمعی و همزمان الهی پشت کرده است. برای حکومت اسلامی منافقين هميشه به مراتب از دشمنان خارجی امت (مانند امريکا و اسرائيل) خطرناک تر قلمداد شده اند.   صرف حضور منافق در ميان امت اسلامی، تنش ميان دو پهنه ی همگانی و خصوصی را به تضادی آشتی ناپذير تبديل می کند. برای اسلام گرايان منافق موجودی است که حقيقت اش تنها زمانی بر امت هويدا می شود که نيروهای کارکشته ی حکومت (چه در جامعه و چه در درون زندان ها) به تجسس دقيق در زندگی خصوصی، فردی و حتی درونی اش بپردازند.   در واقع تقصير از منافق است اگر حکومت به زندگی خصوصی شهروندانش مدام سر می کشد؛ چرا که اين اوست که با ايجاد تضاد ميان درون و بيرون، پنهان و آشکار، فضای خصوصی و عمومی همواره منافع فردی، پليد و دشمنانه ی خويش را بر منافع و آرمان های جمعی ترجيح داده است. از اين زاويه اسلام گرايان برای منافق قدرتی مهيب و بی همتا قائل اند. او طوری می تواند در پهنه ی همگانی ظاهر شود که نه تنها امت اسلامی بلکه حتی خدمت گذاران صديقش (نيروهای امنيتی و بازجويان) را  نيز فريب داده ماهيت حقيقی خويش را پنهان سازد.   «برای ايدئولوگ های اسلام گرا در وجود منافق، جنگ ميان دو پهنه ی همگانی و خصوصی با برتری پهنه ی خصوصی بر همگانی به پايان رسيده است. منافق زاده ی پهنه ی خصوصی و به همين دليل مهمترين بهانه ی نظام تماميت خواه برای تجاوز به حريم خصوصی افراد است.» به همين خاطر ارگان های امنيتی با اتکا بر نيروهای متشکل توده ای ("امت هميشه در صحنه") بايد هميشه و در همه حال آماده و گوش به زنگ باشند تا به محض مواجهه با نشانه های "تظاهر و فريب کاری" در پهنه ی همگانی، به سرعت به تجسس درون و باطن بپردازند.   برای ايدئولوگ های اسلام گرا در وجود منافق، جنگ ميان دو پهنه ی همگانی و خصوصی با برتری پهنه ی خصوصی بر همگانی به پايان رسيده است. منافق زاده ی پهنه ی خصوصی و به همين دليل مهمترين بهانه ی نظام تماميت خواه برای تجاوز به حريم خصوصی افراد است. در انديشه ی تماميت خواه اسلام گرايان ايرانی، درگيری و تضاد ميان دو پهنه ی عمومی و خصوصی را می توان به خوبی با تصويری که  از منافق بدست می دهند مورد مطالعه قرار داد.      انسان خصوصی: دشمن اصلی تماميت خواهی   حکومت های تماميت خواه به معيارهايی دقيق برای شناسايی دشمن درونی خود نياز دارند. اينان بايد بتوانند دشمنان خيالی و يا واقعی خود را از خيل عظيم مردم عادی که جزيی از حکومت تلقی می شوند تشخيص بدهند. برای نازی ها در آلمان، معيار اصلی برای ايجاد تمايز ميان "ملت آلمان" و دشمنان داخلی اش نژاد بود. از نظر ايشان وجود شر در درون انسان يهودی و حتی پيش از تولدش، در درون ژن هايش ثبت شده است. برای حزب کمونيست شوروی  و طرفداران فناتيک و پر شورش در سال های نخست انقلاب اکتبر، دشمن ذاتی "طبقات زحمتکش" را می بايست در  درجه ی نخست از خاستگاه طبقاتی افراد تشخيص داد.   لااقل تا پايان دهه ی سی ميلادی، اعلام تعلق مخالفان فرضی يا واقعی رژيم به بورژوازی يا دهقانان کم و بيش مرفه (کولاک)، مهم ترين و اغلب حتی تنها دليل برای حذف کامل حقوق شهروندی و انسانی افراد بود. فقط در طول زمستان ۳۰-۱۹۲۹، يک ميليون و هشتصد هزار دهقان به جرم "کولاک" بودن، به سيبری و ساير مناطق بد آب و هوا تبعيد شدند. در همان زمان ماکسيم گورکی برای توجيه بی رحمی های بولشويک ها، کولاک را موجود "فرد گرای حيوان صفتی" معرفی کرد که از هر گونه "احساسات اجتماعی" بی نصيب مانده است. با اين حال برای اسلام گرايان، ظاهرا تشخيص دشمن ذاتی (منافق) به سادگی دو مورد بالا نيست. منافق نه از نژادی متفاوت است و نه به يک طبقه و يا گروه اجتماعی معين وابسته است.   او می تواند طوری در پهنه ی همگانی به آرايش ظاهر خود بپردازد که نه تنها ماهيتش مخفی باقی بماند بلکه گاهی حتی در جلد يکی از طرفداران پر شور و تراز اول نظام بر صحنه حاضر شود.   با اين حال نداشتن معياری عينی برای تشخيص دشمن از يک سو و توانايی استثنايی منافق در فريبکاری و نفوذ به قلب امت و کارگزاران بلند پايه ی نظام از سوی ديگر، با خود دو حسن مهم برای خوی تماميت خواه نظام در بر داشته است. عدم معياری مشخص برای تشخيص منافق به رژيم امکان می دهد تا سايه ی ظن خود را بر سر همه کس بگستراند. بدين ترتيب در نظام جمهوری اسلامی همه انسان ها اگر نه مجرم لااقل مظنون هستند.   اگر نازی ها نمی توانستند تمامی مخالفان عقيدتی شان را به يهودی بودن متهم سازند، اگر برای استالين متهم کردن رفقايش در حزب کمونيست به وابستگی به بورژوازی بسيار دشوار مينمود، برای اسلام گرايان "منافق" ناميدن و نماياندن تمامی مخالفانشان به سادگی و با ساختن چند سند جعلی که اغلب به حريم خصوصی زندگی افراد مربوط می شود (از اقدام بر عليه امنيت گرفته تا ارتکاب "زنا و لواط") انجام می شود.   از سوی ديگر ايده ی حضور بالقوه ی دشمن در همه ی نهادهای جامعه ی مدنی و همين طور ارگان های حکومتی، دست نيروهای امنيتی رژيم را در انجام هر نوع برخورد و عملياتی باز می گذارد. بدين ترتيب نظام ترس و وحشت سايه ی خود را بر تمامی اندام های اجتماع می گستراند و دارندگان قدرت را از داشتن هر گونه دليل موجه و قانونی برای دخالت و نظارت در امور زندگی خصوصی  افراد، خلاص می سازد.  
 


هزاران نفر از مردم مصر به رهبری محمد البرادعی، مدير کل سابق آژانس بين المللی انرژی اتمی، روز جمعه در تظاهراتی در شهر اسکندريه، از کاربرد شکنجه توسط پليس مصر انتقاد کردند. اين تظاهرات در پی کشته شدن خالد سعيد، جوان ۲۸ ساله مصری، توسط چند افسر پليس مصر در روز ششم ماه ژوئن صورت گرفت. به گزارش خبرگزاری فرانسه، در اين تظاهرات چهار هزار نفر شرکت داشتند که با شعارهای « تغيير»و « مرگ بر مبارک» خواستار پايان شکنجه توسط پليس شدند. محمد البرادعی در حال حاضر رهبری جناح مخالف دولت در مصر را بر عهده گرفته است.
 


گروهی از اساتيد و دانشجويان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در نامه‌ای به رئيس قوه قضاييه، خواستار آزادی محمدرضا جلايی‌پور، مدير کمپين موج سوم، شدند. آقای جلايی پور چند روز پيش برای دومين بار توسط ماموران امنيتی  بازداشت شد. وی سال گذشته و در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری بازداشت شده و ۸۸ روز را در زندان سپری کرد . به گزارش برخی از سايت ها در ايران، در اين نامه اشاره شده است که محمد رضا جلايی پور در ماه های اخير هيچگونه فعاليت غير قانونی نداشته و مشغول انجام کار روی تز دکترای خود بوده است. امضاکنندگان اين نامه خواستار آزادی آقای جلايی پور شده اند.
 


کنفدراسيون عمومی کارگران فرانسه، ث. ژ. ت، به بازداشت فعالان کارگری در ايران اعتراض کرده است. اين تشکل کارگری فرانسه با اعلام اين اعتراض در نامه به سفارت جمهوری اسلامی ايران در پاريس، همچنين آنچه نقض آزادی های سنديکايی و  جنبش مستقل کارگری ناميد، را مورد انتقاد شديد قرار داد. در روزهای اخير، شماری از فعالان کارگری، مانند سعيد ترابيان، رضا شهابی و عليرضا اخوان بازداشت شده اند. کنفدراسيون عمومی کارگران فرانسه در اين نامه خواستار آزادی تمامی فعالان کارگر زندانی شده و اعلام کرده است که در ارتباط با برخورد جمهوری اسلامی ايران به سازمان بين المللی کار، آی ال او، شکايت خواهد کرد.  
 


برخی از تشکل های مستقل کارگری اعلام کرده اند که دولت جمهوری اسلامی به هيچيک از مقاوله نامه های بين‌المللی و حقوق بنيادی کارگران پايبند نبوده و در سال گذشته يورش به معدود تشکل های موجود کارگری در ايران را تشديد کرده است. سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران فلز کار مکانيک و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه در نامه ای به کنگره کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری اعلام کرده اند که « جنبش کارگری ايران در يکی از سخت ترين دوران خود به سر می برد.» در اين نامه به بازداشت سعيد ترابيان، رضا شهابی، عليرضا اخوان و بهنام ابراهيم زاده از سوی نيروهای امنيتی اشاره شده است. اين تشکل ها همچنين با اشاره به موارد ديگری از اعمال فشارها مانند صدور حکم زندان و شلاق برای فعالان کارگری نوشته اند که اين موضوع، شرايط بسيار نگران کننده ای را برای آنان و هر نوع فعاليت بسيار ساده صنفی پديد آورده است.  
 


بر پایه گزارش‌های منتشر شده، گرد و غبار در استان کرمانشاه به حدی بود که روز پنجشنبه در این استان تعطیل عمومی اعلام شد. سازمان هواشناسی ایران، پیش‌بینی می‌کند که بعد از ظهر جمعه از میزان گرد و غبار در پایتخت کاسته شود و هوای غبارآلود راهی استان‌های شرقی کشور شود.گرد و غباری که آسمان استان‌های خوزستان، ایلام و  کرمانشاه را فرا گرفته حال به تهران رسیده است. بر پایه گزارش‌های منتشر شده، گرد و غبار در استان کرمانشاه به حدی بود که روز پنجشنبه در این استان تعطیل عمومی اعلام شد. بیشتر بخوانید: گرد و غبار «برای نخستین‌بار» به استان‌های شمالی ایران ‌رسید سازمان هواشناسی ایران، پیش‌بینی می‌کند که بعد از ظهر جمعه از میزان گرد و غبار در پایتخت کاسته شود  و هوای غبارآلود راهی استان‌های شرقی کشور شود. سروش مدبری، کارشناس محیط زیست این پدیده را در گفت‌وگو با رادیو فردا تشریح می‌کند. دکتر مدبری: اين پديده‌ای است که به طور طبيعی در بسياری از نقاط جهان هم اتفاق می‌افتد و هم در گذشته اتفاق افتاده است. مدار بيابان‌های جهان از حدود عرض جغرافيايی ۳۰ درجه می‌گذرد که ايران هم در اين مدار قرار دارد. به همين دليل بادهای گرمی که در اين مناطق می‌وزند، بادهای خاصی هستند که با خود گرد و غباری که روی سطح زمين است بلند می‌کنند. از شرق در نظر بگيريم، شما از مغولستان و چين اين گرد و غبارها را داريد تا وارد پاکستان می‌شود و در سيستان در ايران. پس اين گرد وغبار را هميشه در بادهای سيستان داشتيم . اين بادها که می‌وزند، گرد و غباری را که روی سطح زمين است، بلند می‌کنند و با خودشان تاجايی که قدرت داشته باشند، انتقال می‌دهند. بررسی‌های انجام شده مشخص کرده که کانون‌های اصلی گرد و غبار در حال حاضر از کشورهای عراق، سوريه و اردن بلند می‌شود. بيشتر در عراق، بخشی در سوريه و بخشی هم در اردن. -آقای دکتر مدبری، به تازگی روز مبارزه با بيابان‌زايی بود. ظاهراً اين پديده گرد و غبار هم يکی از عواقب بيابان‌زايی است. دقيقاً همينطور است. دنباله بيابان‌زايی است. به دليل فعاليت‌هايی که انسان در راه توسعه انجام داده، بيابان‌زايی اتفاق افتاده  است. پديده‌ای که انسان در خيلی از نقاط جهان  آن را به وجو آورده و تلاش کرده که آن را رفع کند ولی متاسفانه موفقيت چندانی حاصل نشده است. يکی از اين مثال‌ها درياچه آرال است. به دليل اينکه سدهای زيادی روی رودخانه های آمودريا و سيردريا احداث شد، ورودی آب به درياچه آرال کم شد و حجم درياچه به يک سوم سال ۱۹۵۰ خود رسيد و شاهد عواقب ناگوارتری هستيم . روستاهايی بوده که  پیش از این روستاهای ماهيگيری بوده‌اند ولی امروز بيش از ۵۰ تا ۶۰ کيلومتر از ساحل آرال دور افتاده‌اند. چون قرار بود سدهايی ساخته شود و مزارع پرثمر پنبه که الان آنجا وجود دارد، اقتصاد کشورهای منطقه را تامين می کند، ايجاد شود. به دليل رسيدن به اين توسعه اين چيزها را از دست داديم و گرد و غبار در آن منطقه يکی از معضلاتی است که به عنوان فاجعه آرال از آن اسم می  برند، که شايد آينده ای باشد که بشود برای بسياری از نقاط ديگر که اين پديده در آنجا شروع می شود، تصور کرد. -از جمله ايران؟  بهتر است بگوييم عراق. ايران متاسفانه پيامدهای بيابان زايی در عراق را متحمل می شود. - اين پديده گرد و غبار شديد به ويژه اگر با باد همراه شود، تا چه حد برای شهروندان خطرناک است؟ جايی که در عراق اين گرد و غبار بلند می شود، بادی که می وزد قدرت دارد ذراتی را با خودش انتقال دهد. هرچه دورتر می شود، قدرت باد کمتر می شود و بخشی از اين مواد فرو می ريزد. پس ما انتظار داريم در نقاط نزديک به منشاء، ذرات درشت‌تر انتقال پيدا کنند. اين ذرات درشت‌تر يک اثراتی بر سلامت دارند. برای مثال در بعضی از نقاط چين که اين گرد و غبار بلند می‌شود و ذرات که ذرات سيليس هستند برای مردم منطقه بيماری‌هايی مثل مزوتلیوما، نوعی سرطان ريه، را به دنبال دارد. فاصله که دور می‌شود، اين ذرات ريزتر و ريزتر می‌شوند. به طوری که فرض کنيد ذراتی که از عراق بلند می‌شود و به فاصله ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ کيلومتر انتقال پيدا می‌کند، تا وقتی مقدارش خيلی زياد باشد، قدرت ديد را کم می‌کند و روزهايی هست که گرد و غبار آنقدر زياد است که قدرت ديد ما کم است و حتی فاصله ۲۰۰ متری را هم مثلاًً خوب نمی‌ بينيم. ذرات خيلی ريز اثرات ديگری بر سلامت دارند. به اين صورت که چون ريز هستند می‌توانند تا اعماق ريه نفوذ کنند و کيسه‌های هوا را پر کنند. اگر اين پديده ادامه پيدا کند، تکرار شود و خيلی شود، می‌تواند قدرت تنفسی يا ظرفيت تنفس را کم کند. ذرات ريز می‌توانند وارد نايژک‌ها و وارد کيسه‌های هوايی شوند و کيسه‌های هوايی را پر کنند. در آنجا هم وقتی يک ذره‌ای وارد کيسه هوايی می‌شود، ديگر نمی‌تواند بيايد بيرون. در نتيجه قدرت و ظرفيت تنفسی فرد را کم می‌کند و افرادی که بيشتر در معرض آن هستند، مسلماً بيشترين تاثير را خواهند داشت. ـ آیا استفاده از ماسک را برای در چنین شرایطی ضروری می‌دانید؟ مسلما بی‌تاثیر نخواهد بود؛ ولی باز هم مطالعاتی باید انجام بشود که این غباری که مثلا در شهر ایلام یا در شهر کرمانشاه وجود دارد، اندازه ذرات آن چقدر است است، اندازه حفره‌های ماسکی که ما از آن استفاده می‌کنیم چقدر است و در آنجا شاید  استفاده از یک پارچه مرطوب یا ماسک اگر آن را البته مرطوب کنیم، تاثیرگذاری آن بیشتر شود.
 


رهبران هفت قدرت صنعتی بزرگ جهان بعلاوه روسيه و همچنين ۱۲ قدرت روبه رشد منجمله چين، هند و برزيل و ترکيه، بمدت چهار روز مسائل سياسی، امنيتی و اقتصادی نظام بين الملل را در کانادا مورد بررسی قرار مي دهند. رهبران هفت قدرت صنعتی بزرگ جهان بعلاوه روسيه و همچنين ۱۲ قدرت روبه رشد منجمله چين، هند و برزيل و ترکيه، بمدت چهار روز مسائل سياسی، امنيتی و اقتصادی نظام بين الملل را در کانادا مورد بررسی قرار مي دهند. گرد همايی های پياپی کشور های گروه ۸ و گروه ۲۰ ضمن ايجاد هماهنگی و توسعه همکاری مابين قدرتهای بزرگتر جهان، ضرورت ادامه فعاليت مجمع عمومی سازمان ملل را تدريجا کاهش خواهد داد . بر اساس تقسيم کار انجام شده، از روز جمعه ۲۵ ژوئن ابتدا رهبران گروه ۸ در شمال تورنتو مسائل امنيتی، سياسی و اقتصادی جهان را در دستور کار قرار مي دهند و از غروب روز شنبه، با پيوستن بقيه اعضاء گروه ۲۰ ، مسائل مالی و اقتصادی جهان در سطحی وسيعتر مابين آنها مطرح خواهد شد. تازه وارد ها در اجلاس جاری ديويد کمرون نخست وزير تازه بريتانيا از حزب محافظه کار، و نائوتو کان، نخست وزير تازه ژاپن و همچنين خانم جوليا گيلارد نخست وزير تازه استراليا در جمع همکاران خود تازه وارد بشمار ميروند وبر ای اولين بارد در اجلاس سران گروه ۸ يا گروه ۲۰ شرکت ميکنند. نخست وزير تازه استراليا که مانند نخست وزير تازه ژاپن به ميانه چپ سياست در کشور خود متعلق است بطور غير منتظره ای با استعفای کوين رود نخست وزير سابق از رهبری حزب حاکم در استراليا، به رهبری حزب انتخاب شد و بلافاصله سمت نخست وزيری کشور را بدست گرفت. نخست وزير سابق استراليا در سال ۲۰۰۷ بقدرت رسيده بود. ممکن است بجای خانم گيلارد نخست وزير تازه ، وزير دارايی استراليا رهبری هيات نمايندگی آن کشور را در اجلاس گروه ۲۰ عهده دار شود. تعدادی از رهبران کشور های از روز چهارشنبه راهی کانادا شده اند. ديويد کمرون نخست وزير بريتانيا و جيان تائو رييس جمهوری چين از جمله اين رهبران بشمار ميروند. ديميتری مدودوف رييس جمهور روسيه نيز از آمريکا مستقيما راهی کانادا شده و بجز شرکت در دو اجلاس سران، ديدار های دوجانبه ای را با رهبران پاره ای از کشور های شرکت کننده برگزار خواهد کرد. ديدار مدودوف با ديويد کمرون نخست وزير بريتانيا و ديدار با استفان هارپر نخست وزير کانادا از جمله مهمترين ديدار های دوجانبه ای است که برای رييس جمهور روسيه پيشبينی شده است. رييس جمهور چين نيز فرصت شرکت در جلسه گروه ۲۰ را با ديدار رسمی از کانادا توام ساخته است . رييس جمهور چين مانند مدودوف ديدار های دو جانبه ای با ساير رهبران شرکت کننده بر گزار خواهد کرد. دو نظرگاه اجلاس رهبران کشور های قدرتمند جهان ادامه بحران اقتصادی دو سال اخير را که با ورشکستگی بانکها ی امريکا و اروپا در زمستان سال ۲۰۰۸ آغاز شد، همراه با اخرين تحولات جاری مالی و شرايط اقتصادی روز مطرح و مورد مذاکره قرار خواهد داد. طی اجلاس جاری سران در کانادا دو نقطه نظر متفاوت برای رويارويی با ادامه بحران اقتصادی جهان مطرح ميشود. اروپا، خواهان کاستن از بودجه سالانه و کاهش کسری های پولی دولتی و در نتيجه کاهش هزينه های دولتی و کنترل بانکها است. آمريکا که نگران کند شدن احتمالی روند بازسازی اقتصادی و احتمال افزايش بيکاری بنظر ميرسد، همچنان به ادامه افزايش پرداخت اعتبارات اضطراری و کمک به بانکها علاقمند است. دولت بريتانيا که سه روز پيش ارقام کاهش يافته بودجه تازه آن کشور را اعلام داشت با آلمان و تاحدودی فرانسه در زمينه سفت کردن کمر بند ها ی اقتصادی همراه است. آمريکا ضمن حمايت از کاهش پرداخت حقوقهای کلان به مديران بانکها و جوايز مالی سالانه آنها، علاقمند فعالتر شده بخش بانکی و گسترش اعتبارات بخصوص برای کسبهای کوچک است. هماهنگی سياسی در کنار ادامه تلاش برای دست يافتن به هماهنگی بيشتر در زمينه های مالی و اقتصادی که عمدتا مسئوليت پرداختن به آن به گروه ۲۰ واگذار شده است، گروه ۸ در جلسات يک روز و نيمه خود به مسائل سياسی جهان نيز خواهد پرداخت. جنگ در افغانستان، نحوه مقابله با برنامه های اتمی ايران، مذاکرات اعراب و اسرائيل، وضعيت غزه و همچنين ادامه بحران در مناسبات کره شمالی و کره جنوبی از جمله مهمترين مسائل مودرد گفتگو در جلسات سران گروه ۸ بشمار ميرود. کانادا علاقمند است که ميزان کمک کشور های بزرگ به کشور های کوچک تا سال ۲۰۱۵ افزايش يابد. از اين نظر کشور های اروپايی نيز حمايت ميکنند. برای سال جاری کمک به نونهالان و همچنين والدين در کشور های فقير مورد توجه خاص اجلاس گروه ۸ قرار دارد. در جلسه روز شنبه کشور های آرژانتين، استراليا، برزيل، چين، هند، ترکيه، عربستان، اندونزی، کره جنوبی، اسپانيا، مکزيک، افريقای جنوبی به جمع رهبران گروه ۸ ميپيوندند. با نزديک تر شدن فواصل برگزاری جلسات گروه ۸ و گروه ۲۰ تدريجا بخشی از مسائل مورد توجه شورای امنيت بصورت غير رسمی در جلسات گروه ۸ مطرح شده و جلسات گروه ۲۰ تا حدودی جانشين اهميت گذشته شرکت سران کشور های جهان در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل شده است. به اين ترتيب بنظر ميرسد با هزينه ای کمتر و قدرت تحرک بيشتر و هماهنگی موثر تر از سازمان ملل که در آن بيش از ۲۲۰ کشور جهان با نظر گاههای متفاوت حضور دارند، بتوان بعضی از وظايف عمده سازمان ملل را در گرد همايی کوچکتر و متحرکتر از رهبران جهان مطرح و در فاصلخه ای کوتاه تر به نتايجی مطلوبتر و عمليتر دست يافت. انحلال گروه ۸ با ورود کشور های تازه به جمع ۷ قدرت بزرگ صنعتی، و روسيه که از سال ۱۹۸۹ همران گروه ۷ شده است، ضرورت ادامه کار گروه ۸ نيز اينک مورد ترديد قرار گرفته است. بنظر مي رسد جلسه سال آينده گروه ۸ در فرانسه آخرين اجلاس سران گروه ياد شده باشد. به اين ترتيب انتظار مي رود که از سال بعد گروه ۲۰ مسئوليتهای دو گروه را با هزينه ای کمتر عهده دار شود. برای برگزاری دو اجلاس سران گروه ۸ و گروه ۲۰ ، دولت کانادا در حدود ۱ ميليارد دلار هزينه کرده است. نخست وزير بريتانيا، يک روز قبل از ورود به کانادا و پيش از رويارويی با همکاران خود در دو گروه ۸ و ۲۰ از آنها خواست که در حدود شهرت و اعتبار خود نقش موثر تری در برخورد با مسائل جدی جهان ايفا کنند. تقويت گروه ۲۰ ميتواند بسياری از مسئوليتهای سازمان ملل را در شکلی تازه و با هماهنگی بيشتر عهده دار شود. اجلاس کانادا گامی در جهت اصلاح روش پرداختن به مسائل جهانی بر خواهد اشت.
 


ماتيو برودسکی از کارشناسان مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن معتقد است که اختلاف نظر بين باراک اوباما و دولت اسرائيل بر سر برخورد با ايران سياست دو کشور را به دو مسير جداگانه خواهد برد. ماتيو برودسکی از کارشناسان مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن معتقد است که اختلاف نظر بين باراک اوباما و دولت اسرائيل بر سر برخورد با ايران سياست دو کشور را به دو مسير جداگانه خواهد برد. او در مقدمه مطلب خود در روزنامه اسرائیلی جروسالم پست، برنامه هسته ای ايران يکی از مسائل اصلی مورد بحث در سفر بنيامين نتانياهو، نخست وزیر اسرائیل، در اوايل ماه ژوئيه، به واشنگتن خواهد بود. به نوشته برودسکی آقای نتانياهو از موضع باراک اوباما در اين زمينه نااميد خواهد شد. دليل آن تفاوت عميق در ديدگاههای دو طرف در مورد خطرات ناشی از برنامه هسته ای ايران و اختلاف ارزيابی های آنها در مورد پيامدهای يک اقدام نظامی پيشگيرانه عليه اهداف هسته ای ايران است. به اعتقاد نويسنده مشکل اوليه اين است که کاخ سفيد تصور می کند اگر رئيس جمهور آمريکا از دوستی آن کشور با اسرائيل بکاهد می تواند از اين عامل برای رسيدن به يک توافق کلان با ايران بهره جويد. آقای نتانياهو هيچ ترديدی ندارد که دولت ايران هيچگاه با غرب مناسبات دوستانه ای نخواهد داشت. ضديت با غرب و مبارزه با شيطان بزرگ (آمريکا) و شيطان کوچک (اسرائيل ) از ستون های اصلی سياست خارجی ايران بوده و هست. مشکل ديگر به اعتقاد ماتيو برودسکی ناکارآمدی تحريم ها عليه ايران است. اسرائيل معتقد است که مهلت رو به پايان است و اين تحريم ها رفتار دولت ايران را تغيير نخواهد داد. هرچند دولت اوباما از تصويب قطعنامه ۱۹۲۹ بسيار خرسند است ولی اين تحريم ها عرصه نفت و انرژی ايران را هدف نمی گيرد و منافع تجاری روسيه و چين را نيز محفوظ نگاه داشته است. حتی زمانيکه کنگره قصد دارد تحريم های سختگيرانه تری عليه شرکت های فروشند بنزين به ايران را تصويب کند دولت اوباما از برخوردی نرم تر دفاع می کند. وی می افزاید در زمان رياست جمهوری جورج بوش نيز سه مجموعه تحريم ديگر با حمايت روسيه و چين عليه ايران تصويب شد بنابراين به سختی می توان گفت که دولت اوباما در اين زمينه به موفقيت ويژه ای رسيده است. هيچ تضمينی وجود ندارد که مصوبات شورای امنيت برخورد و رفتار حکومت ايران را تغيير دهد و بنابراين توسل به سازمان ملل متحد برای حل معضل عاجلی مثل بحران هسته ای ايران برای بنيامين نتانياهو کاملا بی معنی است. ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن در ادامه تحليل خود در روزنامه جروسالم پست می افزايد اختلاف نظر بين مواضع آمريکا و اسرائيل وقتيکه گزينه اقدام نظامی عليه ايران مطرح می شود بسيار عميق تر است. ديدگاه اسرائيل اين است که در واکنش به حمله نظامی به ايران خاک اسرائيل هدف موشک های حزب الله و حماس قرار خواهد گرفت و به اهداف اسرائيل و مراکز يهوديان در سراسر جهان حملاتی صورت خواهد گرفت. ممکن است حملاتی هم عليه اهداف آمريکايی صورت بگيرد و اقتصاد جهانی نيز تحت تاثير کاهش صدور و تلاطم در بازار نفت لطمه خواهد ديد ولی در نهايت ايران مجبور خواهد شد با حمله اسرائيل مواجه شود. نويسنده مدعی است که حتی مردم ايران تحت تاثير بحرانی که به وجود می آيد ممکن است عليه دولت آن کشور بشورند. از نگاه اسرائيل حمله نظامی به ايران ممکن است دستيابی آن کشور به سلاح هسته ای را يک يا چند سال به تاخير بياندازد. اين همان چيزی بود که پس از حمله سال ۱۹۸۱ به راکتور هسته ای عراق اسرائيل فکر می کرد. اما اکنون پس از قريب ۳۰ سال می بينيم که برنامه هسته ای عراق هيچگاه بازسازی نشد. به همين ترتيب يک سال فرجه در خاورميانه می تواند بسيار کار ساز باشد. پيامدهای يک چنين حمله ای برای اسراييل چندان دشوار نخواهد بود و دولت اين کشور می تواند با آن روبرو شود. این تحلیلگر می گوید اما در مقابل ديدگاه دولت اوباما اين است که تحت تاثير حمله نظامی اسرائيل ۱۵۰ هزار سرباز آمريکايی مستقر در عراق و افغانستان با خطرات بيشتری مواجه خواهند شد. کارزار بين المللی عليه تروريسم با دشواری روبرو خواهد شد. حکومت ايران که اکنون ضعيف و دچار اختلاف است صفوف خود را مستحکم کرده و حتی بخشی از مردم به آن خواهند پيوست. ايران تلاش برای دستيابی به سلاح هسته ای را دو چندان کرده و اين سلاحها ممکن است به گروههای تروريستی متحد با ايران منتقل شوند. از نگاه کاخ سفيد عواقب حمله نظامی اسراييل می تواند فاجعه بار باشد. ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن خاطر نشان می کند که اختلاف نظر بين اسرائيل و آمريکا عميق تر از تفاوت در ارزيابی است آنها در تحليل نيز اختلاف دارند. ازنگاه اسرائيل ايران مصمم به نابودی اسرائيل و در نتيجه يک خطر برای موجوديت اين کشور است. در مقابل دولت آمريکا ايران رامثل شوروی و چين در دوران جنگ سرد يک تهديد می داند که با ترکيبی از سياست مهار و مقابله می توان تعارض هسته ای آنرا خنثی کرد. نويسنده معتقد است که با توجه به ايدئولوژی امام زمانی رهبران ايران، اسرائيل به درستی در موفقيت سياست مهار چنين حکومتی شک دارد. در عين حال اسرائيل و ايران اگر صاحب سلاح هسته ای باشند در هر لحظه به خاطر هر حادثه ای ممکن است عليه يکديگر وارد نبردی هسته ای شوند. اين شرايط با دوران جنگ سرد تفاوت دارد که بين مسکو و واشنگتن برای حل بحرانهای بزرگ يک خط تماس و گفتگو وجود داشت. ماتيو برودسکی در پايان تحليل خود در جروسالم پست می نويسد اختلاف عميق آمريکا و اسرائيل بر سر ارزيابی و تحليل از چگونگی برخورد با خطر هسته ای ايران به ناگزير مسير دو کشور را از يکديگر جدا خواهد کرد. وی در پایان می نویسد در تمام يک سال و نيم گذشته آمريکا فرصت برای اعمال فشار بر ايران را از دست داده و سياست نرم اوباما در قبال جهان اسلام به جای تقويت موضع اين کشور را تضعيف کرده است. امروزه ايران می تواند ادعا کند که برزيل و ترکيه به اردوی حاميان آن کشور پيوسته اند. اما در مقابل متحدان آمريکا شک دارند که دولت اوباما بتواند با تکيه بر قدرت خود صلح را به ارمغان بياورد. با توجه به روش دولت فعلی آمريکا اين ترديد منطقی است و دولت ايران نيز به خوبی از اين نقطه ضعف آمريکا بهره برداری می کند.
 


مجله اشپیگل اخیرا طی یک گزارش تحقیقاتی و مفصل که به سبک داستان های جاسوسی نوشته شده، بحران هسته ای ایران را مورد بررسی قرار داده است.مجله اشپیگل اخیرا طی یک گزارش تحقیقاتی و مفصل که به سبک داستان های جاسوسی نوشته شده، بحران هسته ای ایران را مورد بررسی قرار داده است. این گزارش سه شخصیت کلیدی بحران هسته‌ای ایران را در مورد بررسی قرار داده است؛ عبدالقدیرخان؛ پدر بمب اتمی پاکستان، یک جاسوس ایرانی که با اسم رمز «دولفین» برای دولت آلمان جاسوسی می کند و در نهایت محسن فخری‌زاده، که گفته می‌شود فرمانده سپاه و مدیر ارشد برنامه اتمی ایران است.  این گزارش از فخری زاده با لقب «رابرت اوپنهایمر ایران» یاد می کند.  اوپنهایمر، مغز متفکر برنامه هسته‌ای آمریکا و «پدر بمب اتمی» است. بخشی از این گزارش به قرار زیر است: «رابرت اوپنهايمر» ايران نام محسن فخری‌زاده نخستین بار در جريان يک کنفرانس اطلاعاتی در فوريه ۲۰۰۸  در شهر وین و به عنوان یک فرد کلیدی در برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌شود. محسن فخری‌زاده مانند اوپنهایمر که در سال ۱۹۴۲ به طور مخفی به عنوان مسئول علمی پروژه منهتن در آزمايشگاه مرکز تحقيقات ملی آمريکا فعالیت‌های هسته‌ای خود را دنبال می‌کرد، به شدت پنهان کار و ناشناس است و تلاش می کند بعد نظامی برنامه های هسته ای ايران را کاملا مخفی نگاه دارد. مرکز تحقيقات فيزيکی که وی در آنجا کار می کند در شرق تهران واقع شده است.  هيچکس حق مراجعه به آن‌جا و ملاقات با وی را ندارد.  وی برای مکاتبات نیز از آدرس صندوق پستی استفاده می‌کند. جامعه جهانی برای مدت های مدیدی به اين دانشور هسته ای که متولد سال ۱۹۶۱ است و در دوران جوانی به سپاه پاسداران پيوست هيچ توجهی نداشت.   محسن فخری زاده پس از سپاه پاسداران به وزارت دفاع می‌پیوندد. او صاحب دو فرزند است و حتی در موارد معدودی در دانشگاه امام حسين تهران به تدریس فیزیک می‌پردازد.  هم فیزیک‌دان خوبی است و هم پنهان‌کار خوبی و تا اين لحظه کسی موفق نشده است تصویری از او بیابد. وی پس از برملا شدن تأسيسات هسته ای نطنز بارها نام سازمان تحت مديريت خود را تغيير داده است. نام این سازمان در حال حاضر «عرصه توسعه و گسترش تکنولوژی های پيشرفته » است که بنابر حدسیات حدود ۶۰۰ نفر در آن مشغول به کار هستند. براساس يک گزارش اطلاعاتی که از چند ماه پيش بین واشنگتن، وين و تل آويو در گردش بوده است، وی نظارت بر دوازده بخش مختلف مربوط به برنامه هسته‌ای ایران را بر عهده دارد. تا کنون از فخری زاده یک گزارش با امضای شخص وی مورخ ۲۹ دسامبر ۲۰۰۵ به دست دستگاه‌های اطلاعاتی غرب رسیده است که عنوان آن «چشم اندازهای فعاليت های مرتبط با نوترون در چهار سال آينده » است این گزارش در مورد دستگاه تولید کننده نوترون است. دستگاه تولید کننده نوترون، یکی از عناصر کلیدی گسترش برنامه‌های هسته‌ای است.  به کمک این دستگاه، در شرایط مناسب می‌توان اورانیوم غلیظ شده را مشتعل کرد.  احتمال آن می‌رود که بمب‌های هسته‌ای پاکستان به همین روش منفجر می‌شوند و به نظر می‌رسد که ایران نیز در حال تعقیب همین روش است.  در این گزارش فخری‌زاده از طرح جامعی سخن به میان می‌آورد که با همکاری مشتر سازمان تحت مدیریت وی و دانشگاه شهید بهشتی در حال اجرا است.  وی در  بخشی از گزارش احتمال می‌دهد که تعداد مقام‌های آکادمیک و علمی این طرح در آینده افزایش پیدا کنند و می‌نویسد، «در حال حاضر ظرفیت ما تکمیل است اما عالی نیست». آژانس بين المللی انرژی اتمی نيز از وجود این مدرک استراتژیک آگاه است.  بازرسان این نهاد بارها درخواست ملاقات با محسن فخری‌زاده را با دولت ایران درمیان گذاشته‌اند، اما همواره جوابی که شنیده‌اند منفی بوده است.  مقامات ايران می گويند محسن فخری‌زاده در بخش صنايع نظامی متعارف فعاليت دارد و اتحادیه اروپا وی را «دانشور ارشد در وزارت دفاع و بخش تدارکاتی نیرو‌های مسلح ایران» معرفی می کند.  شورای امنيت سازمان ملل متحد در قطعنامه مصوب سال ۲۰۰۷ نام وی را در ليست سياه قرار داد. ديويد آلبرايت، از رؤسای سابق بازرسان تسليحاتی سازمان ملل و کارشناس ارشد مسائل هسته ای در آمريکا نيز معتقد است که محسن فخری زاده «يک فرد بسيار خطرناک» است.  وی در این زمینه به مجله اشپیگل می‌گوید: «اگر فخری‌زاده موفق شود که الزامات و طرح ساخت کلاهک های هسته ای را تکميل کند، قادر خواهد بود رهبری سیاسی ایران را به ساخت سلاح هسته‌ای ترغیب کند. او مبلغ ساخت بمب هسته ای در ايران است.» یک منبع آلمانی بسیار مهم دولت آلمان مدت‌ها توسط یک منبع اطلاعاتی داخل ایران، مسائل هسته‌ای ایران را تحت نظر داشت. این فرد که با اسم رمز «دولفین» شناخته می‌شد،‌ از مقامات ارشد دستگاه اطلاعاتی آلمان دستور می‌گرفت. «دولفین» که کار اصلی‌اش بنای ساختمان‌های صنعتی بود و برای دولت ایران کار می‌کرد در جریان احداث مراکز هسته‌ای اصفهان، نطنز  وارد فعالیت‌های هسته‌ای ایران شد و به محافل اصلی تصمیم‌گیری و پنهانی برنامه هسته‌ای راه یافت. مأموران اطلاعاتی دولت آلمان در جریان سفرهای خارجی «دولفین» با وی ملاقات می کردند. این ملاقات‌ها تا سال ۲۰۰۰ که ایران به این فرد اجازه سفر خارجی را می‌داد ادامه داشت. دولفین با آگاهی از حساسیت موضوع هسته‌ای ایران و برای بیمه سلامت خود، تمامی مدارک و اطلاعات مربوط به برنامه هسته‌ای ایران را که جمع آوری کرده بود به صورت یک نسخه دیجیتال در لپ تاپ خود نیز ذخیره کرده بود.  دولفین نمی خواست برای همیشه در ایران بماند و ترجیح می داد که روزی به آمریکا پناهنده شود.  بنابراین زمانی‌که او در مورد رفتن به آمریکا اظهار تمایل می کند، دستگاه‌های اطلاعاتی آلمان، سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا، سیا را نیز از وجود این فرد آگاه می‌کند.  در سال ۲۰۰۳ دستگاه امنیتی دولت ایران از تماس‌های دولفین با آمریکا آگاه می شود. مانند دیگر چهره‌های سیاسی و مخالف دولت، دولفین توسط دولت ایران بازداشت می‌شود.  همسر وی موفق می‌شود به همراه فرزندان از ایران بگریزد و لپ تاپ دولفین را نیز از ایران خارج کند.  همسر دولفین پس از ورود به خاک ترکیه به کنسولگری استانبول مراجعه و ماجرای همسرش را بازگو می‌کند و از آن زمان به بعد تحت حفاظت سازمان سیا قرار می‌گیرد. دولفین در یکی از زندان‌های پنهان و مخوف ایران ناپدید می شود و همسر و فرزندانش به آمریکا منتقل شده و در ازای لپ تاپ دولفین کارت سبز و اقامت خود در آمریکا را دریافت می‌کنند. اشتباه سازمان اطلاعاتی آمریکا برنامه های هسته ای پنهانی ایران از سال ۱۹۹۱ سرعت گرفت. این دقیقا همان سالی است که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در گزارشی مشترک ایران را یک کشور بی‌خطر توصیف کردند.  در این گزارش آمده است که اگرچه رهبری حکومت ایران به ساخت بمب اتمی تمایل دارد، اما ایران یک کشور بی‌خطر است .  این گزارش می‌افزاید، «برنامه‌های هسته‌ای این کشور سازمان نیافته‌تر از آن است که بخواهد جدی گرفته شود».  یک سال پس از این گزارش، رابرت گیتس وزیر دفاع کنونی ایالات متحده که در آن زمان مدیریت سیا را در دست داشت نتایج این گزارش اطلاعاتی را تأیید کرد. پس از این تأیید، گیتس از طریق مسعود نراقی، مسئول پیشین برنامه‌ هسته‌ای ایران که کار خود را از دست داده و به آمریکا پناهنده شده بود اطلاعات بیشتری در زمینه برنامه هسته‌ای ایران به دست آورده و به حساسیت برنامه هسته‌ای ایران پی می‌برد.  مسعود نراقی همچنین اطلاعاتی در مورد عبدالقدیر خان، پدر بمب اتمی پاکستان در اختیار آمریکا قرار می‌دهد، آما آمریکا در آن زمان بر اهمیت ارتباط ایران با عبدالقدیر خان وقعی نمی‌گذارد و حتی گزار‌ش‌های بازرس‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این مورد را نیز جدی نمی‌گیرد.  از آن زمان تاکنون سال‌ها و فرصت‌های بسیاری از دست رفته است؛ سالهایی که طی آن ایران توانسته است به طور جدی تولید و توسعه سانتریفیوژهای خود را پیش ببرد.
 


برخی از تشکل های مستقل کارگری در ایران اعلام کرده اند که دولت جمهوری اسلامی به هيچيک از توافق نامه های بين‌المللی و حقوق بنيادی کارگران پايبند نبوده و در يک سال گذشته يورش به معدود تشکل های موجود کارگری در ايران را تشديد کرده است.برخی از تشکل های مستقل کارگری  در ایران در نامه ای اعلام کرده اند که دولت جمهوری اسلامی به هيچيک از کنوانسیون های بين‌المللی و حقوق بنيادی کارگران پايبند نبوده و در يک سال گذشته يورش به معدود تشکل های موجود کارگری در ايران را تشديد کرده است. چند تشکل مستقل کارگری، مانند سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران فلز کار مکانيک و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه در نامه ای به کنگره کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری  از وضعیت سخت جنبش کارگری در ایران خبر داده اند. بر اساس مقاوله نامه های سازمان بين المللی کار، آی ال او، که ايران آنها را امضا کرده و ملزم به رعايت آنها است، « کارگران و کارفرمايان بايد اين حق را داشته باشند که تشکل های خود را به انتخاب خود و بدون کسب اجازۀ قبلی ايجاد کنند يا به چنين تشکل هايی بپيوندند.» همچنين « تشکل های کارگران و کارفرمايان مشمول انحلال يا تعليق از جانب مقام های دولتی نخواهند بود.» به علاوه، کارگران در مقابل اقدامات تبعيض آميز ضد اتحاديه ای در رابطه با شغل خود بايد از مصونيت کافی برخوردار باشند. در عين حال، بر اساس ماده ۱۳۱ قانون کار، « کارگران مشمول قانون کار می توانند با رعايت مقررات قانونی و آئين نامه مربوط مبادرت به تشکيل انجمن صنفی کنند.» در اين ميان، وزير کار و امور اجتماعی و معاونانش بارها گفته اند که در دوره فعاليت دولت های محمود احمدی نژاد، تعداد نهادهای کارگری در ايران افزايش بسيار زيادی داشته است. اما علی مبارکه، فعال کارگری و نماينده سابق سنديکای کارگران پروژه ای آبادان در سوئيس، با تاکيد بر اين نکته که حق تشکل يابی، ابتدايی ترين حق کارگران است، عقيده ديگری دارد. وی به « راديو فردا» می گويد:« جمهوری اسلامی در ۳۰ سال گذشته به هيچ چيزی در روابط بين الملل و کنوانسيون های بين المللی، چه حقوق بشری و چه کارگری، پايبند نبوده است.» آقای مبارکه می افزايد:« به همين دليل، جمهوری اسلامی در اين زمينه نيز به هيچ چيز پايبند نبوده است و نخواهد بود.»  او اشاره می کند که جمهوری اسلامی ايران در طول سه دهه گذشته، اقدام به تشکيل يکسری تشکل های کارگری کرده است که به گفته وی، در تقابل با تشکل های تاسيس شده توسط فعالان مستقل کارگری قرار داشته اند. در اين ميان، چند تشکل مستقل کارگری، مانند سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران فلز کار مکانيک و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه در نامه ای به کنگره کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری اعلام کردند که « جنبش کارگری ايران در يکی از سخت ترين دوران خود به سر می برد.» در اين نامه به بازداشت سعيد ترابيان، رضا شهابی، عليرضا اخوان و بهنام ابراهيم زاده از سوی نيروهای امنيتی اشاره شده است که بدون ارائه هيچ حکمی، در منزل و محل کار خود بازداشت شده اند. مهدی کوهستانی نژاد، مشاور کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری، در اين خصوص به « راديو فردا» می گويد:« وضعيت جنبش کارگری در ايران، حداقل در يک سال گذشته، به رغم بيانيه ها و اقدامات اتحاديه های کارگری و نيز سازمان های حقوق بشری در جهان، بدتر شده و آزار و اذيت فعالان کارگری شدت گرفته است.» وی در اين ارتباط به بازداشت چند تن از فعالان کارگری مانند سعيد ترابيان، رضا شهابی، عليرضا اخوان اشاره می کند و می افزايد:« تاکنون خبری از آقايان ترابيان و شهابی در دست نيست و ما و خانواده آنان هم نمی دانيم که در کجا زندانی هستند و در چه شرايطی به سر می برند.» آقای کوهستانی نژاد اضافه می کند که بی خبری از وضعيت اين فعالان کارگری در شرايطی است که آقای ترابيان به دليل دو بار سکته قلبی در ساليان اخير بايد تحت نظر پزشکان متخصص باشد و داروهای لازم بايد در دسترس او قرار گيرد. اين چند تشکل کارگری همچنين با اشاره به ادامه بازداشت منصور اسانلو و ابراهيم مددی، رئيس و معاون هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، به دليل فعاليت های سنديکايی شان گفته اند که اين دو فعال کارگری از مرخصی و مراقبت های پزشکی محروم بوده اند. برخورد با اعضای هيئت مديره سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه نيز در اين نامه مورد اشاره قرار گرفته است که به خاطر فعاليت های صنفی، ماه ها زندانی و از محل کار خود اخراج شده اند. سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، اتحاديه آزاد کارگران ايران، هيئت بازگشايی سنديکای کارگران فلز کار مکانيک و انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه همچنين به موارد ديگری از اعمال فشارها بر تشکل های کارگری مانند  بازداشت های بی مورد، آزار و اذيت و صدور حکم زندان و شلاق برای فعالان کارگری اشاره کرده و گفته اند که اين «  شرايط بسيار نگران کننده ای را برای آنان و هر نوع فعاليت بسيار ساده صنفی پديد آورده است.» در همين حال، بحث تشکل های کارگری و آزادی فعاليت آنها نيز در گزارش کميته آزادی تشکل سازمان بين المللی کار، آی ال او، مورد توجه قرار گرفته است. اين کميته خواستار آزادی فعاليت تشکل های کارگری و به رسميت شناخته شدن اين موضوع از سوی دولت جمهوری اسلامی شده است. کميته آزادی تشکل سازمان بين المللی کار در گزارش مربوط به ايران از دولت جمهوری اسلامی خواسته است تا تضمين دهد که اعضای تشکل های  کارگری تحت فشار قرار نخواهند گرفت و در عين حال، خواستار آن شده است تا به آزار و اذيت اعضای سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه پايان يابد. بازداشت های چند هفته اخير در ايران با انتقاد گسترده کنفدراسيون بين المللی اتحاديه های کارگری، فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل و نيز سازمان عفو بين الملل مواجه شده است.
 


رئیس آژانس فضائی اسرائیل روز پنجشنبه، اعلام کرد که ماهواره اطلاعاتی «افق ۹» اسرائیل که به تازگی به سمت فضا پرتاب شد، قادر است تمامی نقل و انتقالات اتمی ایران را رصد کند.رئیس آژانس فضائی اسرائیل روز پنجشنبه، سوم تیرماه در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی «یدیعوت اخرونوت»، اعلام کرد که ماهواره اطلاعاتی «افق ۹» اسرائیل که به تازگی به سمت فضا پرتاب شد، قادر است تمامی نقل و انتقالات اتمی ایران را رصد کند. این ماهواره روز سه شنبه گذشته از پایگاه هوایی «پالماخیم» واقع در جنوب اسرائیل به هوا پرتاب شد . «ایزاک بن اسرائیل» اعلام کرد که این ماهواره از این پس برنامه هسته‌ای ایران و به طور کلی «هر تحرکی در خاورمیانه»‌ را دنبال تحت نظر خواهد داشت. به گفته رئیس آژانس فضائی اسرائیل، ماهواره «افق ۹» قادر است تمامی تحرکات و جا به جایی‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران را در هر شرایط آب و هوایی ردیابی کند. وی اعلام کرد که در حال حاضر کشور اسرائیل به کمک ده ماهواره، تمامی منطقه خاورمیانه را تحت نظر دارد. بنا به گفته بن اسرائیل تنها هفت کشور توان پرتاب مستقل ماهواره اطلاعاتی به فضا را دارند که در این میان تنها کشور آمریکا از لحاظ کیفیت و تکنولوژی بر اسرائیل برتری دارد. وی همچنین از پرتاب یک ماهواره اطلاعاتی دیگر در سال آینده خبر داد که قرار است «کوره اتمی بوشهر» را تحت نظر داشته باشد. اسرائیل معتقد است برنامه هسته‌ای ایران دارای مقاصد نظامی است و آن را «خطری حیاتی» برای تمامیت کشور اسرائیل می‌داند. این کشور اگرچه از تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران ابراز رضایت کرده است، اما آن را کافی و «فلج کننده» نمی‌داند. پیش از این مایکل اورن، سفیر اسرائیل در واشنگتن اعلام کرده بود که «حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران روی میز قرار دارد». در پاسخ به این تهدید‌ها، جمهوری اسلامی نیز که همواره بر «صلح‌آمیز» بودن برنامه اتمی خود تأکید کرده است هشدار داد که هر نوع حمله احتمالی به پایگاه‌های هسته‌ای این کشور را با واکنشی سهمگین پاسخ خواهد داد. این در حالی است که، ژنرال دان خالوتس، رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل نیز در مصاحبه تلویزیونی با شبکه تلویزیونی عرب زبان «الحره» اظهار داشت که «هر بار اسرائیل لبه شمشیر را بر گردن خود احساس کند» قادر است از جای برخیزد و از خود دفاع کند. وی هشدار داد که بهتر است کسی در صدد آزمودن (قدرت نظامی) اسرائیل برنیاید. همچنین شبتای شاویط،‌رئیس پیشین موساد نیز هفته گذشته اعلام کرد که اسرائیل نباید منتظر حمله از سوی ایران باشد و باید در این حمله پیشدستی کند. روزنامه آمریکائی کریستین ساینس مانیتور در مقاله اخیر خود نوشته بود که امکان آن وجود دارد که تهدید‌های لفظی ایران و اسرائیل از کنترل خارج شده و به یک جنگ حقیقی بدل شود.
 


 رئيس سازمان حج و زيارت ايران می گويد روز پنج شنبه هنگام عبور اتوبوس حامل زائران ايرانی از شرق عراق، بمبی در کنار جاده منفجر شد که دو زائر ايرانی زخمی شدند. او افزوده که اين اتوبوس با مجوز سازمان حج و زيارت به عتبات می رفت. برخی گزارش ها، بنقل از منابعی در استان دياله عراق از کشته شدن دو زائر ايرانی و زخمی شدن پنج نفر ديگر خبر داده بودند.
 


شرکت ماهواره ای یوتل ست، پخش برنامه شبکه تلویزیون الاقصی متعلق به حماس را از پنج شنبه شب در اروپا متوقف کرد. دولت فرانسه یکماه پیش، پس از شکایت کمیسیون اروپا در مورد لحن برنامه های شبکه ی الاقصی، به یوتل سَت دستور داده بود پخش برنامه های الاقصی را قطع کند. کمیسیون اروپا شکایت کرده بود که برنامه های این شبکه به تحریک و نفرت نژادی درمورد یهودیان و اسرائیل دست می زند. مدیر الاقصی گفته است که از این تصمیم شکایت می کند.
 


روز پنجشنبه در پايان طولانی ترين مسابقه در تاريخ تنيس، جان ايسنر تنيس باز آمريکايی در ست پنجم با نتيجه ۷۰ بر ۶۸ بر حريف خود نيکلاس ماهوت از فرانسه پيروز شد. روز پنجشنبه در پايان طولانی ترين مسابقه در تاريخ تنيس، جان ايسنر تنيس باز آمريکايی در ست پنجم با نتيجه ۷۰ بر ۶۸ بر حريف خود نيکلاس ماهوت از فرانسه پيروز شد. جان ايسنر ست اول را با نتيجه ۶ بر ۴ برنده شد ولی ست دوم و سوم را با نتيجه ۳ بر ۶ و ۶ بر ۷ به حريف خود باخت. در دست سرنوشت ساز پنجم که يازده ساعت و پنج دقيقه طول کشيد بالاخره وی توانست مقاومت ماهوت را درهم شکسته و نتيجه نهايی مسابقه را به نفع خود رقم بزند. اين مسابقه روز سه شنبه صبح آغاز د و بعداز ظهر روز پنجشنبه در زمين شماره ۱۸ استاديوم تنيس ويمبلدون در لندن به پايان رسيد. استاديوم ويمبلدون اعلام کرد که به خاطر رکورد تاريخی اين مسابقه جوايز ويژه ای را به هر دو تنيس باز و داور مسابقه اعطا خواهد کرد. هر دو ورزشکار که در پايان اين مسابقه طولانی بسيار خسته بودند جوايز خود را در کمال آرامش و بزرگواری دريافت کردند. در روز دوم برگزاری اين مسابقه اليزابت دوم ملکه بريتانيا برای اولين بار پس از ۲۳ سال از اين ورزشگاه ديدن کرد و با گروهی از تنيس بازان که در اين دوره از رقابت های ويمبلدون شرکت دارند، ديدار کرد. پس از پايان مراسم اعطای جايزه ويژه به دو تنيس باز طولانی ترين مسابقه تاريخ ،جان ايسنر برنده مسابقه در گفتگویی با خبرنگاران از مقاومت حريف خود گفت و افزود:« او يک جنگجوی مطلق است متاسفانه در پايان مسابقه يک نفر بايد ببازد. شريک شدن اين مسابقه تاريخی با ماهوت يک افتخار بزرگ بود . شايد دوباره ما در زمين تنيس با هم روبرو شويم لی فکر نکنم که ديگر مثل اين بار به نتيجه ۷۰ بر ۶۸ برسد.» نيکلاس ماهوت نيز در کمال خونسردی و وقار شکست خود را پذيرفت و گفت با وجود خستگی و دشوار مفرط اين مسابقه برای هر دو طرف يک تجربه بزرگ بوده است. وی افزود:« در اين لحظه من واقعا خوشحال و سپاسگذارم، يک روز تاريخی بود. جان ايسنر لياقت پيروزی را داشت و او واقعا يک قهرمان است برای من بازی در يک چنين مسابقه تاريخی در اين ميعادگاه مهم تنيس بازان يک افتخار بزرگ است. مسابقه بسيار طولانی بود ولی مطمئن ام که هر دوی ما از آن لذت برديم.» قبل از اين مسابقه که بيش از يازده ساعت طول کشيد رکورد طولانی ترين مسابقه تنيس حرفه ای ۶ ساعت و ۳۳ دقيقه بود که در جريان رقابت های تنيس اوپن فرانسه در سال ۲۰۰۴ اتفاق افتاد و مسابقه به دو روز تقسيم شد.
 


سکينه محمدی آشتيانی، زنی است که از سال ۱۳۸۴ در زندان تبريز در انتظار اجرای حکم سنگسار خود است. وکيل او محمد مصطفايی می گويد او به اتهام گناه ناکرده زنای محصنه به سنگسار محکوم شده است.سکينه محمدی آشتيانی، زنی است که از سال ۱۳۸۴ در زندان تبريز در انتظار اجرای حکم سنگسار خود است. وکيل او محمد مصطفايی می گويد او به اتهام گناه ناکرده زنای محصنه به سنگسار محکوم شده است. حکم سنگسار بر اساس قوانين ايران در مواردی صادر می شود که فردی متاهل با فردی ديگر غير از همسر خود رابطه جنسی برقرار کند و اين رابطه با شهادت چهار شاهدی که دادگاه آنها را عادل تشخيص می دهد يا چهار بار اعتراف فردی که مرتکب اين عمل شده، ثابت می شود. برای اجرای مجازات سنگسار محکوم مرد را تا کمر و محکوم زن را تا گردن در زمين دفن می کنند و سپس بدنش را هدف پرتاب سنگ قرار می دهند. اين سنگها نبايد آنقدر بزرگ باشد که محکوم را در جا بکشد بلکه بايد به تدريج بايد سبب مرگ او شود. بقيه داستان سنگسار سکينه محمدی آشتيانی را از زبان سهيلا وحدتی، فعال حقوق بشر در آمريکا با رادیو فردا بشنویم. سهيلا وحدتی : خانم سکينه محمدی آشتيانی زنی است که در اسکو از سال ۸۴ دستگير شده و در سال ۸۵ به جرم رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده و حکمش هم اجرا شده و پرونده بسته شده است. اما بعد يک پرونده قتل به جريان افتاده در دادگاه کيفری در تبريز. اين پرونده را قاضی دوباره برخلاف قانون (چون پرونده بسته شده بوده) باز کرده و به ايشان اين دفعه حکم سنگسار داده. جالب اينکه در اين پرونده هيچ سند يا شاهدی برای اثبات اينکه ايشان رابطه نامشروع داشته وجود ندارد و حتی مشاوران قاضی، مستشاران قضايی، دونفرشان نوشته اند که سندی وجودی ندارد ولی متاسفانه ايشان محکوم به سنگسار شده است. در برخی موارد ديده شده که دادگاه ها جلوی اجرای حکم سنگسار را گرفتند يا حتی رئيس قوه قضائيه جلوی اجرای حکم سنگسار را گرفته است. رياست قوه قضائيه، رئيس کميسيون عفو و بخشودگی می توانند عفو بدهند و مورد بخشش قرار دهند و رهبر اين قدرت و توانايی را دارد که بخشش را اعمال کند و مورد عفو قرار دهد مجرمين را اگر اين خانم را مجرم حساب کنيم. بنابراين جا برای بخشش وجود دارد و خيلی وقتها وقتی که حکم تاييد می شود، تنها راهی که می ماند، کميسيون عفو و بخشودگی است که آقای مصطفايی، وکيل اين خانم اميدشان را الان به اين کميسيون گذاشتند. معمولاً تجربه نشان داده که وقتی افکار عمومی به شدت مخالفت می کند با سنگسار، کميسيون عفو و بخشودگی وارد عمل می شود و حکم مورد بخشش قرار می گيرد يا تبديل به شلاق می کنند. اينطورکه محمد مصطفايی وکيل دادگستری در ايران در وبلاگ شخصی اش نوشته، سکينه محمدی آشتيانی تاکنون دو مرتبه درخواست عفو و بخشش داده و اعلام کرده که دو فرزند، يک دختر و يک پسر دارد که آنها در خارج از زندان منتظر او هستند. اين خانم بارها گفته که بيگناه بوده و اگر عملی خلاف شئونات اسلامی مرتکب شده، از آن توبه کرده و از کرده خود پشيمان است. با همه اينها هر لحظه امکان دارد که اين زن در زندان تبريز سنگسار شود. در گفت و گو با آسيه امينی، يکی از اعضای فعال کمپين ضد سنگسار از او پرسيديم در سالهای بعد از انقلاب اسلامی اين چندمين سنگساری است که در اختيار رسانه ها قرار می گيرد؟ آسيه امينی: بعد از سال ۲۰۰۱ بعد از يک نشستی که ايران با نمايندگان اتحاديه اروپا داشت و در مورد وقوع سنگسار مورد سئوال و جواب واقع شد و مسئله وهن جمهوری اسلامی و وهن اسلام پيش آمد، آقای شاهرودی دستوری دادند به صورت بخشنامه به محاکم قضايی که اين حکم اجرا نشود در ايران. بسيار پيشتر از اين هم آيت الله موسوی بجنوردی در نوشته ای گفته بودند که بخشنامه ای که به امضای آقای خمينی رسانده بودند، به محاکم قضايی دستور داده شد که اين حکم اجرا نشود. بنابراين می بينيم که در سی سال گذشته دو بار اين اتفاق به صورت بخشنامه ای رخ داده و همين تکرار اين در حالت دستور قضايی نشان می دهد که قابل شکستن است بخشنامه. برای اينکه قاضی دستورش را از قانون می گيرد نه از بخشنامه هايی که عمدتاً مبنای سياسی دارند. بنابراين در اين سی سال اين اتفاق رخ می داده اما اين که کسی يا کسانی بيايند به صورت تحقيق به صورت يک گزارش مستند دنبال کنند، از سال ۱۳۸۵ خورشيدی تا امروز صورت گرفته ... هفت نفر سنگسار شدند در طی سال ۸۵ تا امروز آيا اجرای حکم سنگسار در ايران داشتيم؟ تا امروز هفت نفر در ايران سنگسار شده اند که البته يک مورد از اين هفت نفر نه دادگاهی برايش تشکيل شد و نه اجرا کننده حکمش محاکم قضايی يا نيروی انتظامی بودند، بلکه يک دختر ۱۴ ساله ای بود که در اطراف زاهدان توسط پدرش و بر اساس سنت های قومی سنگسار شد. اما شش مورد ديگر در محاکم قضايی حکمشان صادر شد و به اجرا درآمد و از اين شش نفر پنج نفرشان جان سپردند. آيا افرادی هم بودند که حکم سنگسار برايشان صادر شده باشد اما به دلايلی اين حکم اجرا نشده باشد؟ بله. زياد هستند کسانی که حکم سنگسار گرفتند و حکمشان اجرا نشد. حداقل ۵ مورد هست که پرونده هايشان را ما دنبال می کرديم، حتی حکم تبرئه گرفتند. زنی بعد از ۱۳ سال حکم تبرئه گرفت، شلاق خورد و آمد بيرون، و زن ديگری هفت سال، و يک زن و مرد در شيراز باز به همين ترتيب، و همچنين مکرمه که هم جرم آقای جعفر کيانی مرد سنگسار شده تاکستانی بود، مورد ديگری بودند. يعنی ۵ نفر که با احکام جايگزين از سنگسار تبرئه شدند بعد از سالها تحمل زندان با حکم سنگسار. يعنی بعد از سالها حکمشان شکسته شد و شعبه هم ارز به آنها حکم جايگزين داد. اما در خصوص احکام اجرا شده بايد به شما اين نکته را که خيلی مهم است بگويم. در اين ۵ سال احکامی را که من ياد می کنم احکامی است که مستندات آنها جمع آوری شده. و گرنه ما شنيده هايی که از اجرای حکم سنگسار داريم بيش از اين تعداد است. ما موردی را در يزد شنيده ايم. موردی را در قزوين شنيده ايم. همچنين بايد از جايگزين شدن بعضی از احکام اعدام به جای سنگسار نام ببرم که آن هم در دوسال گذشته حداقل سه مورد سندش موجود است که با حکم سنگسار اعدام صورت گرفته است. آيا غير از مورد اخير يعنی خانم سکينه محمدی آشتيانی، هنوز هستند کسانی که در زندانهای ايران منتظر اجرای حکم سنگسار باشند؟ بله. چند نفر؟ آيا آماری در مورد آنها وجود دارد؟ ترجيح می دهم آمار دقيق ارائه ندهم به خاطر اينکه اين موضوع نياز به تحقيق دوباره دارد. دليل اينکه با تمام مناقشاتی که طی سالهای گذشته در مورد اجرای حکم سنگسار وجود داشته، همانطور که شما اشاره کرديد، دو بار رهبران قضايی جمهوری اسلامی دستور دادند که حکم سنگسار اجرا نشود اما قضات با توجه به ادعای عدم وابستگی قضايی اين حکم را اجرا کردند، حساسيت اين موضوع کجاست؟ چرا قضات تبعيت نمی کنند از حکمی که رهبران قضايی صادر می کنند و چرا اصرار وجود دارد برای اينکه سنگسار حتماً صورت بگيرد؟ اين ايراد از رهبران قضايی است که ناديده می گيرند مسئله استقلال رای قاضی را که قاضی فقط از قانون دستور می برد. البته متاسفم که اين پافشاری ما بر روی تبعيت قاضی از قانون منجر به اين شد که در سال گذشته مجلس وهن جمهوری اسلامی در مجامع بين المللی حقوق بشر بهانه ای قرار دهد برای شانه خالی کردن از مسئوليت اجرای اين حکم در قانون. و شايد تاکيد ما بر حمايت قانونی قانونگذار و مجريان قانون از مجازات سنگسار منجر به اين شد که قانون مجازات اسلامی لايحه اش در حوزه سنگسار سکوت کند.   سکوت قانون در مورد سنگسار به اين معناست که قاضی مکلف است در زمانی که با چنين اتهامی برخورد می کند به جای مراجعه به قانون، چون قانون مسکوت گذاشته، به شرع مراجعه کند.   متاسفانه مراجع فقهی که مرجعيت قانونی پيدا کردند در کشور ما بر اجرای حکم سنگسار اصرار دارند. يعنی کسانی مثل آيت الله صانعی يا آقای موسوی بجنوردی، مرحوم آيت الله منتظری مرجعيت قانونی ندارد حکم فقهی شان و آنهايی که در قانون تاثيرگذار هستند يا بر محاکم قضايی تاثير گذار است فتوايشان در اين زمينه سنگسار را تاييد می کنند و حتی لازم الاجرا می دانند.   متاسفم که اين را عنوان می کنم، شايد بشود گفت که يک نوع رقابت فقهی و يک رقابت سياسی است که پشتوانه اجرای چنين حکمی است. شما می دانيد که در کشور ما اجرا کننده اين حکم، حداقل اين شش موردی که من در مورد آنها تجربه تحقيقی دارم، در هر شش مورد اجرای حکم با دستور مشخص قاضی و با کمک و استمداد از نيروهای داوطلب در مراجع امنيتی و انتظامی کشور بوده است. خانم امينی، گفتيد که در مورد شش پرونده سنگسار تحقيق ميدانی داشتيد، آيا می توانيد در مورد شخصيت افرادی که سنگسار شدند، چيزی بگوييد. آيا زمانی که جرم داشته صورت می گرفته، آگاه بودند به اين که دارند گناه و خطايی انجام می دهند؟ يکی از کسانی که حکمش اجرا شده بود، از زبان خانواده اش اين موضوع را نقل می کنم. در آخرين ملاقاتی که با ايشان در زندان داشتند، گفتند که من اين اعتراف را تحت شکنجه کردم و شکنجه را هم توضيح دادند، فيلمی نشان دادند در زندان که پوست سر يک زن را می کندند و در نهايت گفتند که اگر اقرار نکنی و اين نامه را امضا نکنی اين بلا سر تو خواهد آمد. برای برادرش با گريه توضيح می داد و قسم می داد که تو بدان که من اين کار را نکردم و به بچه های من در آينده بگو که مادرشان هرگز اين کار را نکرده است.   اساساً حتی اگر چنين حکمی در قانون يا در شرع از طرف عده ای از فقها يا قانونگذاران حمايت شود و اين را حد الهی بدانند که قابل جايگزينی نيست يا لازم الاجراست، استدلال کسانی که اين را قابل اجرا نمی دانند اساساً به اين است که امکان ندارد که هرگز دادگاهی بتواند يک موضوع زنای محصنه را در يک دادگاه عادلانه قضاوت کند. دليل اينکه بسياری از فقها اين را قابل اجرا نمی دانند همين موضوع است. شما چگونه می توانيد چهار شاهد عادل پيدا کنيد که با چشم خود در يک صحنه ای حضور داشته باشند و بتوانند بگويند که عمل رابطه جنسی را به طور کامل مشاهده کرديم. خود اين شاهد از عدالت ساقط می شود. بسياری از فقها معتقدند که اسلام در اين زمينه يک سيستم محال را در نظر گرفته تا از ورود افراد به حريم خصوصی ديگران جلوگيری کند و مانع آن شود. اما اکثر اين احکام که صادر می شود با استناد علم قاضی است . بسياری از احکامی که صادر شده اند بر مبنای اقرار فرد بوده. يعنی زنا يا با چهار شاهد عادل و يا چهار بار اعتراف خود خواسته و داوطلبانه فرد زانی اثبات می شود. در بسياری از اين موارد مسئله داوطلب بودن زانی اصلاً ملاحظه نمی شود در رويه قضايی خشن ترين شيوه ها برای گرفتن چنين اعترافاتی اعمال می شود و قاضی بر اساس علم خودش يا بر اساس شواهدی که معمولاً ناکافی است حکم را صادر می کند. ماده ۱۰۵ در مورد علم قاضی در اين مورد اصلاً محلی از اعراب ندارد. آسيه امينی در مورد اصرار برخی برای اجرای سنگسار معتقد است اين امر بيشتر يک اتفاق سياسی است تا مورد قضايی و می افزايد: «کسانی که چنين فتوايی را صادر می کنند فقهای سياسی هستند. بنابراين من اين دستور را يک دستور کاملاً سياسی می دانم و اجرای آن را هم شامل دستورهای سياسی می دانم. معتقدم هيچيک از سنگسارهای اتفاق افتاده در سالهای اخير بدون اطلاع و آگاهی مراجع بالای سياسی در کشور ما امکان رخ دادن نداشت. اين جای سئوال وجود دارد نمايندگانی که لايحه مجازات اسلامی را تيرماه گذشته اصلاح کردند و قانون سنگسار را از آن حذف کردند ولی تاکيد کردند که اين حکم اجرا خواهد ولی به دستور شرع، اين بار چه لباسی قرار است بر تن چنين مجازاتی بدوزند چون منبع قانونی ندارد و بنابراين نمی دانم قضات بر مبنای کدام قانون می خواهند دستگاه های اجرايی کشور را ملزم به اجرای چنين حکمی کنند.» يک چهارم ازدواج ها به طلاق منجر می شود به گفته رئيس سازمان ثبت احوال کشور بيشترين طلاق در سال گذشته بين زنان گروه سنی بين بيست تا بيست و چهار سال و مردان بين بيست و پنج تا بيست و نه ساله رخ داده. وی با بيان اينکه آمار طلاق نسبت به سال های گذشته رشد صعودی داشته، گفته است آمار طلاق در مناطق مختلف متفاوت است. فريبا داودی مهاجر، فعال امور زنان ساکن آمريکا در پاسخ به اين پرسش که آيا ارتباطی بين سن ازدواج دختران در ايران و بالا بودن آمار طلاق وجود دارد، می گويد: «آمار طلاق در ايران به حدی افزايش پيدا کرده که بر اساس آمار رسمی منتشر شده يک چهارم ازدواج ها به طلاق منجر می شود. اين در حالی است که بيش از ۳۰ درصد اين طلاق ها در سال اول و بيشتر از ۵۰ درصد آن در ۵ سال اول ازدواج رخ می دهد.» خانم داودی مهاجر با اشاره به اينکه از شمار زوجهايی که ظاهراً با هم به زندگی مشترک ادامه می دهند ولی از نظر عاطفی و روانی با همديگر ارتباطی ندارند، اطلاعی در دست نيست زيرا آمار آن درجايی ثبت نمی شود، می گويد اين نيز به منزله طلاق محسوب می شود. «اگر بخواهيم دلايل اين نوع طلاق ها را در نسل جوان بررسی کنيم بايد به دوران گذار و عبور از جامعه سنتی به مدرن اشاره کنيم. امور فرهنگی در جامعه ما با نرخ توسعه هماهنگی ندارد.» اين فعال امور زنان دوساختی شدن جامعه، عدم هماهنگی ساخت کهنه و هنجارهای سنتی با ارزش ها و معيارهای جديد را از دلايل رشد طلاق می داند و می افزايد: «به شاخص های اقتصادی هم توجه کنيد و به شاخص های حقوقی که در ميزان طلاق در اين سن ها تاثير دارد. وضع قوانين عادلانه و برابر می تواند آمار طلاق را به ميزان طبيعی خودش بازگرداند. دختران جوان ما بيشتر متوجه اين قوانين و مقررات ناعادلانه هستند و تاثير آن را در زندگی خود می بينند.» فريبا داودی مهاجر بر اين نکته تاکيد می کند که آمار طلاق در ايران نيز مانند ديگر آمارهای جمعيتی با مشکل اندازه گيری رو به رو است. وی همچنين با اشاره به طلاق های ثبت شده زوجهايی که هنوز دوران نامزدی را می گذرانند و زندگی مشترک را آغاز نکرده اند، می گويد هرچه آسيب های اجتماعی بيشتر باشد ميزان طلاق بالاتر می رود: «اعتياد از آن چيزهايی است که روی طلاق تاثير دارد. تعدد زوجات تاثير دارد. انواع و اقسام بيماريهای روانی و کجروی ها می تواند روی اين تاثير داشته باشد. عدم آشنايی درست و صحيح و نداشتن يک مکانيسم درست برای اينکه آشنايی زوجها درست اتفاق بيافتد، سبب بروز مشکلاتی برای بعد از ازدواج می شود. در زندگی دختران و پسرها دوره ای وجود ندارد که قبل از دوره نامزدی رسمی در فرصت آشنايی پيدا کنند.» کاهش سن ازدواج که در جمهوری اسلامی بسيار بر آن تبليغ می شود، چقدر می تواند در کاهش يا افزايش طلاق موثر باشد؟ قبل از پاسخ به اين سئوال بايد بگويم که در ايران محدوديت سنی برای ازدواج نداريم. ازدواج دختر کمتر از ۱۳ سال و پسر کمتر از ۱۵ سال هم امکان پذير است با تشخيص دادگاه و اجازه ولی.   در حالی که در قانون ۱۳۱۳ دختران۱۵ و پسران ۱۸ سال و در قانون سال ۱۳۵۳ سن دختران به ۱۸ و پسران به ۲۰ سال تغيير يافت. اصلاحاتی در سال ۶۱ انجام شد و ممنوعيت ازدواج کودکان را مغاير شرع تشخيص دادند. نکاح قبل از بلوغ را به شرط مصلحت توسط ولی طفل جايز دانستند. در سال ۷۹ اين اجازه را به اذن ولی و دادگاه سپردند. حتی در جلد دوم نکاح و طلاق شايد مسئله ۱۲ يا ۱۳ باشد، می بينيد آقای خمينی حکمی دارند که يک حکم شرعی است که می گويند کسی که زوجه يا همسری کمتر از ۹ سال دارد، می تواند از کام گيری های ديگری از قبيل «لمس به شهوت، آغوش گرفتن و تفخيذ» انجام دهد حتی اگر شيرخواره باشد.   بنابراين شما می بينيد که استفاده از جنس زن و يا حتی سن ازدواج برای طرفين چقدر پايئن است و اين توجه کرده به مسائل جنسی صرف و مشکلات زيادی را می تواند به وجود آورد. اصلاً دختر و پسر دارای معيارهای درست و درک مناسب از هم نيستند که بخواهند ازدواج درست و سالمی را تشکيل دهند. در اين زمانها يعنی در سنين پائين است که شاهد دخالت های والدين، به رسميت نشناختن حريم خصوصی آن آدمها هستيد و می بييند که چه مشکلاتی را می تواند به وجود بياورد و می تواند انواع و اقسام بيماريها و تجاوز ها به جنس زن و اعمال خشونت و نارضايتی ها را پديد بياورد. اما ميانگين سن ازدواج درسه دهه بعد از انقلاب افزايش پيدا کرده. البته در دهه اول برای مردان کاهش پيدا کرده ولی برای زنان ثابت مانده و دهه دوم برای هر دو افزايش پيدا کرده و از ۱۳۸۰ برای مردان ثابت است و دوباره زنها با يک کاهش در سن ازدواج رو به رو هستند. ولی در مجموع يک مقداری سن ازدواج افزايش پيدا کرده. خود اين نشان می دهد که آن چيزی که عملاً در يک جامعه اتفاق می افتد با آن چيزی که قانون وضع می کند، دو تاست و اين دو می تواند چه سوء استفاده هايی را به وجود بياورد. بسياری از ديدگاه های فمينيستی معتقدند بالا رفتن آمار طلاق به معنای توسعه يافتگی زنان آن کشور است. آيا در ايران هم می توانيم اين بالا رفتن آمار را نشانه دانش و بينش يافتن زنان ايران بدانيم؟ «من بيشتر از اينکه بخواهم يک سويه بگويم بالا رفتن اين آمار نشانه توسعه يافتگی است، همانطور که اشاره کردم نشانه عدم تطابق ساختار کهن جامعه با ارزش های جديد زنان است. يعنی ارزش ها و معيارهای جديدی که زنان دارند، با آن ساخت قديمی که در جامعه وجود دارد يکی نيست. دختران تسليم اين ساختار نمی شوند و بنابراين تغيير اتفاق می افتد. به عبارتی می شود گفت يک جور هزينه ای است زنها به شکل خاموش برای تغيير قوانين و تغيير نگرش به خودشان می پردازند برای دستيابی به آن برابری واقعی.»
 


خانواده تعدادی از زندانیان پس از انتخابات که به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده اند، در نامه ای به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران از شرایط بازداشت، نگهداری و محاکمه ی این زندانیان انتقاد کردند. در این نامه که در سایت کلمه منتشر شده و خانواده‌های مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، داوود سلیمانی، رسول بداغی، مهدی محمودیان، حشمت‌الله طبرزدی و رضا رفیعی فروشانی آنرا امضاء کرده اند، گفته می شود که برخی از این زندانیان، بدون برگزاری دادگاه یک سال است که در بازداشت موقت بسر می برند و عملا از دیدار هفته ای یکبار با خانواده یشان به دلیل دوری مسافت از تهران محروم شده اند. همچنین محدویت زیادی نیز برای آنها در تلفن زدن به خانواده هایشان ایجاد شده است.
 


باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، روز جمعه از رهبران جهان حاضر در نشست گروه ۲۰ در تورنتوی کانادا خواست تا با اقدامات هماهنگ به دنبال اصلاحات مالی و حمايت از رشد اقتصادی و تقويت اقتصاد جهانی باشند..باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، روز جمعه از رهبران جهان حاضر در نشست گروه ۲۰ در تورنتوی کانادا خواست تا با اقدامات هماهنگ به دنبال اصلاحات مالی و حمايت از رشد اقتصادی و تقويت اقتصاد جهانی باشند. آقای اوباما که در کاخ سفيد صحبت می کرد، گفت:«در آخر هفته در تورنتو، اميدوارم براساس تلاش های هماهنگ بتوانيم از رشد اقتصادی حمايت کرده، به دنبال اصلاحات مالی و تقويت اقتصاد جهانی باشيم». باراک اوباما روز جمعه برای شرکت در کنفرانس گروه ۸ و همچنين نشست سران گروه ۲۰ وارد کانادا شد. نشست سران هشت کشور صنعتى جهان و رهبران کشورهاى گروه بیست در حالى برگزار مى‌شود که به ویژه در روزهاى اخیر اختلاف‌نظر میان کشورهاى اروپایى از یک سو و کشورهایى مانند ایالات متحده آمریکا و ژاپن در باره مسایلى مانند اجراى برنامه‌هاى ریاضت اقتصادى یا ادامه برنامه‌هاى حمایت از اقتصاد بالا گرفته است. به گزارش خبرگزارى رویترز در آستانه برگزارى نشست سران بیست کشور مهم‌ صنعتى و درحال توسعه جهان که قرار است روزهاى شنبه و یکشنبه در شهر تورنتو برگزار شود، رهبران هشت کشور صنعتى جهان روز جمعه در شهر ماسکوکاى کانادا گرد هم مى‌آیند. بیشتر بخوانید: مذاکرات گروه هفت برای مقابله با بحران مالی در جهان سران هشت کشور صنعتى جهان شامل ایالات متحده آمریکا، آلمان، کانادا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، ژاپن و روسیه در نشست خود در روزهاى جمعه و شنبه از جمله در باره مسایل امنیتى، سیاست خارجى و نیز مسایل زیست‌محیطى به رایزنى خواهند پرداخت. همچنین موضوع کمک‌‌هاى توسعه نیز از دیگر مسایل مهمی است که در این نشست مورد بررسى قرار مى‌گیرد. هشت کشور صنعتى جهان در نشست سال ۲۰۰۵ خود در اسکاتلند توافق کرده بودند، کمک‌هاى خود به فقیرترین کشورهاى جهان را تا سال ۲۰۱۰ به حداقل تا ۵۰ میلیارد دلار افزایش دهند. هم اکنون میزان کمک‌‌هاى توسعه پرداخت شده از سوى کشورهاى صنعتى جهان حداقل ۱۸ میلیارد دلار از هدف پیش‌بینى شده کمتر است و کانادا به عنوان میزبان نشست گروه هشت و نشست سران گروه ۲۰ براى عملى شدن این هدف تلاش مى‌کند. از سوى دیگر برگزارى نشست سران هشت کشور صنعتى جهان در حالى است که موضوع نشست سران گروه بیست که قرار است در روزهاى شنبه و یکشنبه و بلافاصله پس از پایان نشست سران گروه ۲۰ در شهر تورنتو برگزار شود، در کانون توجه رسانه‌هاى خبرى قرار گرفته است. کشورهاى گروه ۲۰ که حدود ۹۰ در صد تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند، شامل هشت کشور صنعتى و نیزقدرت‌هاى اقتصادى نوظهور مانند برزیل، آرژانتین، چین، هند، استرالیا، آفریقاى جنوبى، کره جنوبى، مکزیک ، ترکیه، اندونزى و عربستان سعودى است. سران این کشورها تاکنون سه بار در سال‌هاى ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادى در واشینگتن، لندن وسن‌‌پیتزبورگ گردهم آمده و درباره راه‌هاى غلبه بر بحران اقتصادى جهان رایزنى کرده‌اند. در نشست پیش‌روى سران ۲۰ کشور صنعتى و درحال توسعه جهان در کانادا، از جمله مسایل مربوط به نظارت بیشتر بر بازارهاى مالى و نیز ایجاد شرایط مناسب براى رشد پایدار اقتصاد بحران زده جهان مورد بررسى قرار مى‌گیرد. یکى از مهم‌ترین موارد مورد اختلاف میان کشورهاى عضو گروه ۲۰ توافق بر سر تعیین زمانى مشخص به منظور قطع حمایت‌هاى مالى از اقتصاد و اجراى برنامه‌هاى ریاضت اقتصادى است. در این زمینه به ویژه ایالات متحده آمریکا کشورهاى اروپایى را متهم مى‌کند که از طریق دنبال کردن برنامه‌هاى ریاضت اقتصادى و صرفه‌جویى، روند بهبود اقتصاد بحران‌زده جهان را با خطر روبرو مى‌سازند. از سوى دیگر خوزه‌مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا روز جمعه و تنها ساعاتى پیش از آغاز نشست سران گروه هشت در کانادا با رد این اتهام‌ها تاکید کرده است، کشورهاى عضو اتحادیه اروپا مراقب افزایش میزان بدهى دولت‌ها هستند. وى افزوده است: « میزان کلى بدهى دولتى در حوزه یورو به مراتب کمتر از ایالات متحده آمریکا و ژاپن است.» همچنین هرمان فان‌رومپوى، رئیس شوراى اتحادیه اروپا نیز در واکنش به انتقادهاى صورت گرفته از سوى کشورهایى مانند اتحادیه اروپا و ژاپن نسبت به برنامه‌هاى گسترده صرفه‌جویى و ریاضت اقتصادى در اروپا گفته است: « اروپایى‌ها با هدف جلب دوباره اعتماد عمومى به بازار اقدام به صرفه‌جویى مى‌کنند.» باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در نامه‌اى خطاب به سران کشورهاى گروه ۲۰، که متن آن هفته گذشته منتشر شده است، از این بابت ابراز نگرانی کرده بود که برخی از کشورهای اروپایی با کاهش شدید هزینه‌های عمومی خود روند بهبود اقتصاد جهان را با خطر روبرو کرده‌اند. این درحالى است که آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان از سیاست دولت این کشور در زمینه صرفه‌جویى بیشتر دفاع کرده است، هر چند این سیاست با انتقاد رهبران احزاب مخالف دولت آلمان هم روبرو شده است.
 


در حالی که قرار بر این بود تالار مولوی روز پنج‌شنبه بازگشایی شود، پس از چند روز تنها پلمب کاغذی این تالار «فلزی» شد و به این ترتیب بنا بر خبرها قضیه این تالار متعلق به جهاد دانشگاهی وارد مراحل پیچیده‌تری شده است.در حالی که قرار بر این بود تالار مولوی روز پنج‌شنبه بازگشایی شود، پس از چند روز تنها پلمب کاغذی این تالار «فلزی» شد و به این ترتیب بنا بر خبرها قضیه این تالار متعلق به جهاد دانشگاهی وارد مراحل پیچیده‌تری شده است. تالار مولوی که روز سه‌شنبه، اول تیرماه، «به دلایلی نامعلوم» توسط مأموران انتظامات دانشگاه تهران پلمب شده بود قرار بود که روز پنج‌شنبه بار دیگر بازگشایی شود.  حمیدرضا فرهمند، رئیس جهاد دانشگاهی، در این زمینه به خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گفت: «دانشگاه تهران به جای باز كردن در تالار مولوی متاسفانه پلمب‌های كاغذی را به پلمب‌های فلزی تغيير داد و قفل تمامی بخش‌های اداری و فنی تالار مولوی را عوض كرد و اجازه‌ ورود اعضای جهاد دانشگاهی را هم به تالار نداد.» به گزارش این خبرگزاری، به دنبال این اقدام، جمعی از هنرمندان تئاتر و چهره‌های هنری نظیر محمد یعقوبی، آیدا کیخوائی و علی اصغر دشتی به همراه حدود ۲۰۰ تن از دانشجویان تئاتر در فضای بیرونی تالار تجمع کرده‌اند. حمیدرضا فرهمند در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد که پس از پلمب تالار با رئیس دانشگاه تهران دیدار داشته است که در این دیدار فرهاد رهبر، رئیس این دانشگاه، درخواست کرده است که جهاد دانشگاهی مسئولیت این تالار را به مدت یک ماه به دانشگاه تهران واگذار کند. آقای فرهمند در ادامه گفت: «بنده اعلام کردم کار جهاد دانشگاهی را می‌توان موقت متوقف کرد، ولی مسئولیت جهاد دانشگاهی را واگذار نمی‌کنیم.» رئیس جهاد دانشگاهی همچنین با اشاره به اين كه گفته می‌‌شود فضای عمومی مقابل تالار مولوی به لحاظ كلی مناسب نبوده است گفت: «باید هیأت رئیسه مستندات قانونی خود را ارائه کند، چرا که از نظر ما این تصمیم‌گیری به لحاظ قانونی اشتباه است؛ مگر ثابت شود فعالیت این نهاد مغایر ارزش‌های دانشگاه بوده است.» در همین زمینه یک منبع آگاه به خبرنگار خبرگزاری ایسنا اعلام کرده است که هیچ یک از حاشیه‌های مطرح شده از سوی دانشگاه تهران مبنی بر« بدحجابی» برخی از مراجعه‌کنندگان به تالار مولوی حقیقت ندارد. رئيس جهاد دانشگاهی همچنین ضمن «غیرمنتظره» و «خلاف قانون» خواندن اقدامات دانشگاه تهران در مورد تالار مولوی، اظهار داشت که جهاد در صدد است موضوع پلمب تالار مولوی را قانونی پیگیری کند. تالار نمایش مولوی واقع در خیابان ۱۶ آذر تهران صبح سه‌شنبه، اول تیرماه، در حالی پلمب شد که میزبانی سه نمایش از جمله نمایش «راز ماهی طلایی آکواریوم آقای ژان» را بر عهده داشت. به دنبال این پلمب و در تاریخ دوم تیرماه، داوود رشیدی، بازیگر سرشناس ایرانی، در جلسه‌ای با رئیس دانشگاه تهران، خواستار بازگشایی این تالار شد که رئیس دانشگاه تهران نیز قول داد در تاریخ سوم تیرماه، پنج‌شنبه گذشته، پلمب تئاتر مولوی برداشته شود.
 


هفته گذشته ترجمه فارسی رمان خوش ساخت «بازار خودفروشی»، اثر ويليام تکری، که سال ها پيش با ترجمه روان و زييای منوچهر بديعی منتشر و کمياب شده بود،پس از ۲۰ سال انتظار در اداره بررسی کتاب وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی مجوز نشر گرفت.هفته گذشته ترجمه فارسی رمان خوش ساخت «بازار خودفروشی»، اثر ويليام تکری، که سال ها پيش با ترجمه روان و زييای منوچهر بديعی منتشر و کمياب شده بود،پس از ۲۰ سال انتظار در اداره بررسی کتاب وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی مجوز نشر گرفت. منتقدان بزرگ و معتبر دنيا رمان «بازار خودفروشی» را از باارزش ترين رمان های کلاسيک زبان انگليسی، از بزرگ تری آثار ادبی اين زبان در قرن نوزدهم و از درخشان ترين آثار سال های معروف به دوران ويکتوريائی ارزيابی می کنند. نگاه تيز و برنده ويليام تکری، ساختار جذاب رمان و طنز عميقی که حرمت و جديت تصنعی نهادها و ارزش های رسمی لايه های بالای جامعه را افشاء و به مضحکه بدل کرده و نقاب ريا را از نهادها،هنجارها و ارزش های غالب بر اين لايه ها پس می زند و زبان زنده و طنز برنده کتاب، جذابيت رمان بازار خودفروشی را برای خوانندگان و دوستداران ادبيات از قرن نوزدهم تا کنون حفظ کرده است. ويليام تکری، که در اغلب آثار خود ثروت، قدرت مستقر، نهادهای نظامی، کليسا و لايه های بالای جامعه را با طنزی برنده به مضحکه بی معنائی و پوچی بدل می کند، در رمان «بازار خودفروشی» نيز به ياری طنزی چند بعدی، نقاب ريا را از چهره ارزش های اخلاقی و نهادهای ستايش شده رسمی پس می زند تا ماهيت پوشانده شده در هاله ريا و دروغ را در قالب رمانی خواندنی و جذاب بر خواننده آشکار کند. قرن نوزدهم و دوران ويکتوريائی در انگلستان نه فقط با بسط قدرت امپراطوری بريتانيای کبير،غارت مسعمرات،انباشت و تراکم سرمايه،ظهور نوکسيه گان بی فرهنگ ثروتمند و رشد و توسعه سرمايه داری،که با نويسندگانی بزرگ چون چارلز ديکنز و ويليام تکری نيز مشخص می شود. ويليام تکری در سال ۱۸۱۱ در هدوستان متولد شد.پدر او از کارمندان انگليسی کمپانی هند شرقی بود.تکری تحصيلات ناتمام خود را در چند عرصه در انگستان گذراند و به روزنامه نويسی روی آورد. ويليام تکری پس از چند سال مسافرت و نوشتن برای نشريات در سال ۱۸۴۷ با انتشار رمان مشهور Vanity Fair«سال شمار خودپسندی» يا «سال شمار تنبلی» در محافل ادبی انگلستان به عنوان نويسنده ای بزرگ تثيبت و از استقبال گسترده خوانندگان نيز برخوردار شد. «کتاب استوب ها»ی ويليام تکری معنا و بار کنونی اين اصطلاح رايج را در اغلب زبان ها تثبيت کرد. از ديگر آثار معروف ويليام تکری می توان از کشتارگاه،ربکا و رونا، کاترينا، ماجراهای فيليپ و تاريخ هنری ازموند ياد کرد. منوچهر بديعی، مترجم بازار خودفروشی، از معتبرترين و بهترين مترجمان ايران است. بديعی در سال ۱۹۱۳ در اصفهان متولد شد و تا کنون آثار باارزشی چون چهره مرد هنرمند در جوانی،اثر جميز جويس،جاده فلاندر نوشته کلود سيمون،آدم اول اثر آلبرکامو،ژان باروا نوشته روژ مارتن دوگار،آثاری از آلن رب گريه و سينکر لوئيس و مهم تر از همه رمان بزرگ «اوليس» اثر جيمز جويس را به فارسی روان،زيبا و وفادار به اصل ترجمه کرده است.
 


دولت گرجستان، مجسمه ی تاریخی جوزف استالین، رهبر اتحاد شوروی سابق را از مرکز شهر گوری، Gori زادگاه او برداشت. این مجسمه ی برنزی شش متری یکسال، پیش از درگذشت استالین در زادگاهش در گرجستان برپا شده بود و یکی از چند مجسمه ی باقی ماند ه از او در جمهوری های سابق اتحاد شوروی بود. به گفته مسئولان محلی، این مجسمه به حیاط موزه ی استالین در گوری منتقل می شود و بجای آن بنای یادبودی از قربانیان جنگ دو سال پیش گرجستان با روسیه ساخته خواهد شد.
 


شهر کانادايی تورنتو شنبه بيست وششم و يکشنبه بيست و هفتم ژوئن، با ميزبانی چهارمين نشست سران بيست قدرت صنعتی و نوظهور موسوم به «گروه بيست»، پايتخت اقتصادی جهان خواهد بود. در «گروه بيست»، که ۹۰ در صد توليد ناخالص جهان را در اختيار دارد، علاوه بر اعضای «گروه هفت» و اتحاديه اروپا، کشور های روسيه، برزيل، آرژانتين، چين، هند، استراليا، آفريقای جنوبی، کره جنوبی، مکزيک ، ترکيه، اندونزی و عربستان سعودی شرکت دارند.شهر کانادايی تورنتو شنبه بيست وششم و يکشنبه بيست و هفتم ژوئن، با ميزبانی چهارمين نشست سران بيست قدرت صنعتی و نوظهور موسوم به «گروه بيست»، پايتخت اقتصادی جهان خواهد بود. در «گروه بيست»، که ۹۰ در صد توليد ناخالص جهان را در اختيار دارد، علاوه بر اعضای «گروه هفت» و اتحاديه اروپا، کشور های روسيه، برزيل، آرژانتين، چين، هند، استراليا، آفريقای جنوبی، کره جنوبی، مکزيک ، ترکيه، اندونزی و عربستان سعودی شرکت دارند. گرايش های ضد و نقيض در پی بحران بزرگ جهانی سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ميلادی و به منظور مقابله با آن، سه نشست پيشين «گروه بيست» به ترتيب در واشينگتن (نوامبر ۲۰۰۸)، لندن (آوريل ۲۰۰۹) و پيتزبورگ (سپتامبر ۲۰۰۹) برگزار شدند. پيش از برگزاری نشست تورنتو، سران روسيه و هفت قدرت صنعتی (آمريکا، کانادا، ژاپن، فرانسه، آلمان، انگلستان و ايتاليا)، که به «گروه هشت» شهرت دارند، جمعه بيست و پنجم ژوئن در شهر ماسکوکای کانادا گرد هم ميآيند. اين رويداد نشان ميدهد که بر خلاف ارزيابی های گذشته، «گروه هشت» همچنان فعال است و سران آن ترجيح ميدهند پيش از پيوستن به همتايانشان در «گروه بيست»، در جمع محدود خود بر سر پاره ای از مسايل مهم به تبادل نظز بپردازند. «گروه بيست» و «گروه هشت»، گروه بندی هايی غير رسمی اند و با سازمان های رسمی بين المللی مانند صندوق بين المللی پول و سازمان جهانی تجارت تفاوت بنيادی دارند. نشست سران «گروه بيست» قانون وضع نميکند و توصيه هايش برای اعضای آن و جامعه بين المللی لازم الاجرا نيستند. با اين حال تبادل نظر های درون اين گروه، گرايش های عمده اقتصاد جهانی را به نمايش ميگذارند و بر روابط اقتصادی بين المللی و جهتگيری های سازمان های بين المللی رسمی هم تاثير دارد. نشست شنبه و يکشنبه «گروه بيست» در تورنتو در شرايطی برگزار ميشود که اقتصاد جهانی با گرايش هايی ضد و نقيض روبرو است. بحران اقتصادی سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ کم و بيش پايان يافته، ولی بازگشت به رونق در همه جا يکسان نيست. قدرت های معروف به «نوظهور» و به ويژه قدرت های پويای آسيايی (از جمله چين و هند) از نرخ رشد های بسيار بالا برخوردارند و، برای آنها، بحران به خاطره ای رو به فراموشی بدل شده است. در اقتصاد ايالات متحده آمريکا نشانه های خروج از بحران فراوان است و ارزيابی های کم و بيش يکسان نهاد های کارشناسی بين المللی نشان ميدهد که مهم ترين قدرت اقتصادی جهان در سال جاری ميلادی از نرخ رشدی دستکم بالای سه در صد برخوردار خواهد شد. با اين حال بازگشت اقتصاد آمريکا به رونق همچنان شکننده به نظر ميرسد، بازار کار آن در وضعيت مناسبی نيست و بازار مسکنش نيز تعريفی ندارد. اما اتحاديه اروپا، و به ويژه منطقه يورو، در پی تکان های شديد ناشی از بحران مالی يونان و اوجگيری بدهی های دولتی کشور های عضو، در فضای رياضت کشی اقتصادی به سر می برد. طرح آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان برای هشتاد ميليارد يورو صرفه جويی، به دليل موقعيت ممتاز اين کشور در منطقه يورو، کشور های ديگری چون فرانسه و ايتاليا و اسپانيا را به سوی کاهش نسبتا شديد هزينه های دولتی سوق داده است. خارج از منطقه يورو، دولت محافظه کار – ليبرال بريتانيا به يک سياست سرسختانه در راستای رياضت کشی روی آورده است. هدف عمده اروپاييان، در شرايط کنونی، کاهش کسری بودجه و کم کردن بدهی بسيار سنگينی است که بر دولت ها سنگينی ميکند. ترس اوباما مسئله در آنجا است که حکومت دمکرات آمريکا با سياست های رياضت کشانه اروپا مخالفت ميورزد و آنرا زمينه ساز بازگشت احتمالی به بحران ميداند. سياست خانم مرکل صدر اعظم آلمان در راستای صرفه جويی، مورد انتقاد شديد بخش بانفوذی از اقتصاد دانان آمريکايی است که در شرايط کنونی، رياضت کشی را سمی مهلک برای اقتصاد جهانی ميدانند. اختلاف نظر ميان اروپا و آمريکا بر سر سياست اقتصادی، به احتمال فراوان بيش از ديگر مسايل بر چهارمين نشست سران «گروه بيست» در تورنتو سنگينی خواهد کرد. در هفته های پيش از برگزاری نسشت تورنتو، کاخ سفيد آمريکا چندين بار هشدار داد که هنوز زمان رها کردن سياست های تحريک اقتصادی فرا نرسيده است. توصيه اصلی اوباما و همکارانش به اروپاييان اين است که نبايد با فرو رفتن در سياست های زود هنگام رياضت کشی، رشد همچنان شکننده اقتصادی را از نفس بيندازند. استدلال آنها اين است که صرفه جويی زياد به منظور کم کردن کسری بودجه، با خشکاندن ريشه های رشد، به افزايش کسری ها منجر خواهد شد. شگفت آن است که آمريکای بيش از ديگر کشور ها به سياست های «کينز»، روی آورده، اقتصاد دانی که به برنامه های تحريک اقتصادی برای خروج از رکود اعتقاد داشت، ولو با دامن زدن به کسری و افزايش بدهی های دولت. در عوض اتحاديه اروپا، زير پرچم خانم مرکل، ديگر حاضر نيست سياست «تحريک اقتصادی» را ادامه دهد، زيرا بدهی های دولتی در کشور های عضو سر به فلک کشيده و ادامه اين وضعيت، از ديدگاه اروپاييان، ديگر ممکن نيست. در واقع باراک اوباما (همچون بعضی از رهبران قدرت های نوظهور) از آن بيم دارد که رياضت کشی در اروپا بازار تقاضا در اين قاره را به شدت پايين بيآورد. اين رويداد، همزمان با ضعيف تر شدن يورو، واردات اروپا را به شدت کاهش خواهد داد و آمريکا و آسيا را، که به بازار اروپا نياز دارند، متضرر خواهد کرد. بدين سان به نظر ميرسد که اختلاف نظر ميان اروپا و آمريکا بر سر سياست اقتصادی بر نشست شنبه و يکشنبه تورنتو سنگينی خواهد کرد. برای خانم مرکل و همتايان او در اتحاديه اروپا، مبارزه با کسری ها به هدف اصلی بدل شده و بعيد به نظر ميرسد که صدر اعظم آلمان، زير فشار واشينگتن و ديگر کشور ها، موضع خود را عوض کند. مساله ديگری که انتظار ميرفت به گونه ای جدی در نشست تورنتو مطرح شود، سياست ارزی چين در راستای ضعيف نگهداشتن «يوآن» به منظور افزايش توان رقابتی خود و صدور باز هم بيشتر کالا به بازار های جهانی است. اين سياست که نوعی «دامپينگ پولی» است، با انتقاد شديد آمريکا و اروپا و نيز شمار زيادی از کشور های در حال توسعه روبرو است. شنبه گذشته پکن اعلام کرد که قصد دارد برای نرخ برابری پولی ملی اش انعطاف بيشتری را بپذيرد. اعلام اين تصميم نرخ برابری يوان را در برابر ديگر ارز ها تا اندازه ای بالا برد. با اين حال چنين پيدا است که موضعگيری پکن بيشتر جنبه تاکتيکی و سياسی داشته و عمدتا به منظور جلوگيری از طرح مسئله در نشست تورنتو مطرح شده است. با توجه به اختلاف نظر ميان اروپاييان و آمريکاييان بر سر سياست اقتصادی، بعيد به نظر ميرسد که سياست ارزی چين وقت زيادی را به خود اختصاص دهد.
 


خانواده تعدادی از زندانیان پس از انتخابات در نامه‌ای به دادستان تهران با انتقاد از شرایط بازداشت و حبس این افراد در زندان رجایی‌شهر از «مدت کم ملاقات و رفتار نامناسب» برخی از کارمندان زندان شکایت کرده‌اند. خانواده تعدادی از زندانیان پس از انتخابات که به خارج از تهران منتقل شده‌اند در نامه‌ای به دادستان تهران با انتقاد از شرایط بازداشت و محاکمه و حبس این افراد در زندان رجایی‌شهر از «مدت کم ملاقات و رفتار نامناسب» برخی از کارمندان زندان شکایت کرده‌اند. این نامه خطاب به عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، که روز پنج‌شنبه، سوم تیرماه، در وب‌سایت کلمه منتشر شده امضای خانواده‌های مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، داوود سلیمانی، رسول بداغی، مهدی محمودیان، حشمت‌الله طبرزدی و رضا رفیعی فروشانی را بر خود دارد. تمام این افراد از جمله چند هزار بازداشتی هستند که در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به گفته نویسندگان این نامه به صورت «ناعادلانه و فله‌ای» دستگیر شدند، اما به دلیل نزدیکی به جناح و نامزدهای اصلاح‌طلب در انتخابات پای‌شان به دادگاه موسوم به «کودتای مخملی» باز شد. بیشتر بخوانید: درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای بازدید از بازداشتگاه‌های ايران روزنامه‌نگاران زندانی؛ سکته، بیهوشی، زخم معده آن طور که در این نامه اشاره شده است، برخی از این زندانیان «حتی بدون برگزاری دادگاه یک سال است که در بازداشت موقتی... به سر می‌برند». خانواده‌های این زندانیان که از جمله معروف‌ترین زندانیان سیاسی ایران به شمار می‌روند در نامه خود ضمن اشاره به «برخوردهای ناشایست برخی از قضات» همچنین به «ایجاد محدودیت در تلفن زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر» به عنوان «تبعیضی جدید» اشاره کرده و می‌گویند که حق تلفن زدن نیز از این افراد گرفته شده است. آنها می‌نویسند: «در صورتی که سایر زندانیان این زندان که جرائمی از قبیل قاچاق مواد مخدر دارند به راحتی می‌توانند... از تلفن استفاده کنند، زندانیان مظلوم ما که تنها به دلیل عقیده‌شان در محبس گرفتار شده‌اند این امکان را ندارند.» نویسندگان نامه به دادستان تهران همچنین از این مقام جمهوری اسلامی خواسته‌اند «زندانیانی که بازجویی آنها پایان یافته و در بلاتکلیفی به سر می‌برند بتوانند از آزادی برخوردار شوند تا در محکمه‌ای صالح به اتهامات آنان رسیدگی شود.» این زندانیان سیاسی در حالی به‌تدریج از تهران و عموما زندان اوین به خارج از تهران و زندان‌های رجایی‌شهر و کرج منتقل شده‌اند که طبق آیین‌نامه زندان‌ها در ایران تحمل حبس توسط مجرم باید «در شهر و محل وقوع جرم» باشد. خانواده‌های روزنامه‌نگارانی چون احمد زیدآبادی و عیسی سحرخیز همچنین در این نامه با اشاره به دوری محل زندان‌ها از تهران و «رنج دوری مسافت» می‌گویند که حق ملاقات هفتگی این زندانیان با خانواده‌های خود از هفته‌ای یک بار به دو هفته یک بار تبدیل شده است. «وضع ناگوار بندهای ۷ و ۸ زندان اوین» در همین زمینه وب‌سایت کلمه روز چهارشنبه گذشته در گزارشی از وضعیت بندهای هفت و هشت زندان اوین معروف به «اندرزگاه» اشاره کرده بود که زندانیان سیاسی این بندها «وضعیتی بسیار ناگوار» دارند. وب‌سایت کلمه در گزارش خود به وضع بهداشتی نامناسب، تعداد زیاد زندانیان در این دو بند، وضع بد تغذیه آنها، و کمبود مواد غذایی و امکانات رفاهی برای زندانیان اشاره کرده بود. به گفته کلمه، «این شرایط در بند ۳۵۰ [زندان اوین] و زندان رجایی‌شهر نیز برای زندانیان سیاسی مشابه است.» از جمله زندانیان سیاسی دو بند هفت و هشت اوین می‌توان به علی عرب مازار، از مشاوران میرحسین موسوی، محسن میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت، و عبدالله مومنی، فعال دانشجویی، اشاره کرد.
 


قانون اساسی قرقیزستان روز یکشنبه به همه پرسی گذاشته می شود. نیروهای مسلح این کشور امروز به پای صندوق های رای رفتند تا به توانند در روز همه پرسی امنیت رای دهندگان را تامین کنند. دولت قرقیزستان می گوید با اصلاح قانون اساسی، از اختیارات ریئس جمهوری کاسته و بر اختیارات پارلمان افزوده می شود. همه پرسی روز یکشنبه در حالی برگزار خواهد شد که به گفته ی سازمان ملل تنش در جنوب قرقیزستان همچنان احساس می شود و امکان تجدید درگیری های قومی وجود دارد. دولت قرقیزستان، قورمان بیک باقی یف، ر ئیس جمهور ی فراری را به تحریک درگیری ها متهم کرده است و امروز نیز اعلام شد که برادر زاده 27 ساله او به اتهام تحریک مردم، درمنطقه کوهستانی در نزدیکی جلال آباد بازداشت شده است.
 


در حالی که محمود احمدی‌نژاد گفته بود «مطلقاً» مخالف طرح «مبارزه با بدحجابی» است، فرمانده نیروی انتظامی و جانشین وی تاکید کرده‌اند که طرح موسوم به «حجاب و عفاف» از سوی دولت ابلاغ شده و حتی رئیس دولت ستادی را برای آن در وزارت کشور تشکیل داده است.در حالی که محمود احمدی‌نژاد گفته بود دولت وی «مطلقاً و از بنیاد» مخالف طرح «مبارزه با بدحجابی» است، فرمانده نیروی انتظامی و نیز جانشین وی بار دیگر تاکید کرده‌اند که طرح موسوم به «حجاب و عفاف» از سوی دولت ابلاغ شده و حتی رئیس دولت ستادی را به همین منظور در وزارت کشور تشکیل داده است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، روز جمعه با اشاره به نقش دولت در طرح «مبارزه با بدحجابی» گفت: «توسعه امر عفاف و حجاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام و به دولت ابلاغ شد و در این راستا ستادی از طرف رئیس جمهور در وزارت کشور تشکیل و فعال شد.» بیشتر بخوانید: ق وه قضاییه از نیروی انتظامی در مبارزه با «بدحجابی» حمایت کرد انتقاد اصولگرایان از اظهارات احمدی نژاد درباره مساله حجاب برخورد با «بدحجابی»؛ «احمدی نژاد مسئولیت را به گردن رهبر انداخت» مبارزه با بدحجابی،سرکوب امنيتی در پوشش مذهب و فرهنگ همچنین احمدرضا رادان، جانشین آقای احمدی مقدم، با «بی‌سابقه» ارزیابی کردن حمایت‌های دولت‌های نهم و دهم از نیروی انتظامی از نقش دولت در «مبارزه با بدحجابی» گفته است: «راهکارهای اجرایی حجاب و عفاف توسط دولت ابلاغ شده و قبلا وزارت ارشاد باید پیگیری می‌کرد، بعد از آن تحویل وزارت کشور شد که اجرایی‌تر شود و اطلاع دارم که دغدغه برای اجرای آن وجود دارد.» تاکید این دو فرمانده عالی‌رتبه نیروی انتظامی بر نقش دولت محمود احمدی‌نژاد در اجرای طرح «مبارزه با بدحجابی» در حالی است که پیشتر رئیس دولت دهم در یک گفت‌وگوی تلویزیونی مدعی شده بود که دولت وی اساساً نقشی در این زمینه ندارد. وی با سلب مسئولیت از دولت خود در این باره گفته بود: «عده‌ای هر چند ماه می‌خواهند جنجالی در کشور برپا و برخورد کنند که بنده در همین جا به صراحت اعلام می‌کنم که ما مطلقاً و از بنیاد با این موضوع مخالفیم.» محمود احمدی‌نژاد همچنین افزوده بود: «اینها ربطی به دولت ندارد و دولت واقعاً در این مسائل دخالتی ندارد؛ ما اینها را توهین می‌دانیم که زن و مردی در خیابان راه بروند و کسی بیاید بگوید نسبت شما چیست. هیچ کس حق ندارد در این مورد سؤال کند،... اینها مال دولت نیست و آنها را قبول نداریم و تا آنجایی که بتوانیم برخورد و کنترل می‌کنیم.» با این حال احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی، تصریح کرده است: «مساله حجاب و عفاف از ماموریت‌هایی بود که دولت به تعداد زیادی از سازمان‌ها واگذار کرده و دولت متولی آن است و این گونه نیست که نیروی انتظامی به تنهایی متولی آن باشد.» اظهارات محمود احمدی‌نژاد درباره «عدم دخالت» دولت وی در چنین طرح‌هایی که معمولاً با شروع فصل گرما در ایران و به‌ویژه در شهرهای بزرگ در دستور کار نیروی انتظامی قرار می‌گیرد، پیشتر نیز با واکنش تند رسانه‌ها و شخصیت‌های اصول‌گرا روبه‌رو شده بود. در همین زمینه ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضاییه جمهوری اسلامی، با تاکید بر حمایت قوه قضائیه از نیروی انتظامی در «برخورد با مفاسد اجتماعی و بدحجابی» گفته بود: «امروز اخلاق جامعه در گرو مبارزه با مفاسد اجتماعی است و نیروی انتظامی نیز نباید در برخورد با بدحجابان غفلت کند.» همچنین احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و از حامیان سرسخت رئیس دولت، نیز با انتقاد شدید از سخنان محمود احمدی‌نژاد، آن را «مایه زحمت» خوانده و گفته بود: «این چه حرف‌هایی است که بعضی‌ها حساب نکرده درباره حجاب می‌گویند؟ چرا باید جلو کار نیروی انتظامی را گرفت؟» وی ضمن مخالفت با کار فرهنگی در «مبارزه با بدحجابی» افزوده بود: «برخی دائماً بر تکیه به کار فرهنگی اشاره می‌کنند و من نمی‌دانم چرا فقط در این زمینه باید کار فرهنگی کرد و در زمینه‌های دیگر این کار نباید صورت گیرد؟ پس با این حساب قاچاقچی و تروریست را چرا می‌کشید؟ کار فرهنگی کنید! چرا دزد را مجازات می‌کنید؟ کار فرهنگی کنید تا اصلاح شود!» از سوی دیگر اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، در دفاع از اجرای طرح «مبارزه با بدحجابی» گفته است که طرح‌های نیروی انتظامی بر اساس «ارزیابی نتایج نظرسنجی از مردم» صورت می‌گیرد. فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی همچنین افزوده است: «نیروی انتظامی ملزم به برخورد با فساد و ناهنجاری‌ها در جامعه است و در همان چارچوب تعیین شده عمل می‌کند.» احمدرضا رادان، معاون وی، نیز در اظهارات روز جمعه خود در واکنش به انتقادهای صورت گرفته درباره مبنای فقهی چنین طرح‌هایی گفته است: «ما به دور از حاشیه به دنبال اجرای قانون هستیم و اساساً تخصص بحث فقهی این مساله را نداریم که از لحاظ فقهی صحبت کنیم، چرا که موضوع ما قانون و اجرای قانون است که به یقین همه این را از ما می‌خواهند.»
 


در چهارمین سال اسارت گلعاد شالیط، سرباز اسرائیلی در دست حماس، دیده بان حقوق بشر در بیانیه ای حماس را به نقض قوانین بین المللی ورفتاربی رحمانه با گلعاد شالیط سرباز اسرائیلی متهم کرد. دیده بان حقوق بشر می گوید به رغم هر مشکلی که حماس و دولت اسرائیل داشته باشند، نگهداشتن این سرباز در انزوای مطلق و ندادن اجازه تماس با خانواده اش، «شکنجه» محسوب می شود. امروز در خود اسرائیل مراسمی در حمایت از آزادی گلعاد شالیط برگزار می شود . او 4 سال پیش در گذرگاه مرزی با غزه به اسارت حماس درآمد.
 


 در آخرین بازی های دور اول مسابقات جام جهانی فوتبال امروز تیم های برزیل با پرتغال رقابت می کنند. کره شمالی با ساحل عاج مسابقه می دهد. اسپانیا با شیلی و سوئیس با هندوراس روبرو می شوند. روز پنج شنبه ایتالیا با شکست از اسلواکی از دور رقابت ها خارج شد.
 


صدها هزار تن در پاريس و شهرهای ديگر فرانسه در اعتراض به برنامه دولت برای افزايش سن بازنشستگی راهپيمايی کردند. سن بازنشستگی در فرانسه ۶۰ سال است که يکی از پائين ترين سن های بازنشستگی در اروپاست. دولت فرانسه می گويد اصلاح قانون بازنشستگی با توجه به افزايش طول متوسط عمر در اين کشور لازم است و پرداخت مستمری بازنشستگی در اين سن، بارسنگينی بر بودجه کشور است. وزارت کشور فرانسه، شمار راهپيمايان در شهرهای مخلتف را در روز پنج شنبه در مجموع حدود ۸۰۰ هزار نفر اعلام کرده است . اتحاديه های کارکنان دولت می گويند بجای افزايش سن بازنشستگی، دولت بايد کسری بودجه خود را از محل افزايش ماليات ِ بر در آمد ها جبران کند.
 


تنها دو روز پس از هشدار اسرائیل به ایران و لبنان در مورد خودداری از ارسال کشتی به نوار غزه، دبیرکل کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه در ایران روز پنج‌شنبه در شهر رشت ارسال کشتی «امدادرسانی» به غزه از سوی جمهوری اسلامی را منتفی اعلام کرد.به دنبال هشدار اسرائیل به ایران و لبنان در مورد خودداری از ارسال کشتی به نوار غزه، دبیرکل کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه در ایران روز پنج‌شنبه در شهر رشت ارسال کشتی «امدادرسانی» به غزه از سوی جمهوری اسلامی را منتفی اعلام کرد. به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، حسین شیخ‌الاسلام در یک نشست خبری اعلام کرد که ابتدا قرار بود این کشتی در تاریخ سوم تیرماه به نوار غزه اعزام شود که به دلیل «محدودیت‌های ایجاد شده» از سوی دولت اسرائیل این اعزام منتفی و به ششم تیرماه موکول شد که به گفته وی «این حرکت نیز انجام نمی‌شود». عبدالرئوف ادیب‌زاده، رئیس سازمان هلال احمر ایران، روز دوشنبه در نشستی خبری اعلام کرده بود که کشتی ایرانی با عنوان «کودکان غزه»، حامل مواد غذایی، دارویی، ‌لوازم ساختمانی و مایحتاج زندگی، به همراه پنج خبرنگار و پنج امدادرسان هلال احمر روز یک‌شنبه هفته آینده به غزه فرستاده خواهد شد. به دنبال انتشار این خبر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد که این کشور اجازه ورود کشتی‌های کمک‌رسان ایران و لبنان را به آب‌های غزه نخواهد داد. وی ضمن تأکید بر حق اسرائیل مبنی بر «جلوگیری از ارسال سلاح به نوار غزه» گفت: «ما اجازه نمی‌دهیم که غزه به یکی از بنادر ایران تبدیل شود.» در همین راستا بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر اسرائیل، نیز هدف کشورها از فرستادن کشتی به غزه را «ارسال جنگ‌افزار» اعلام کرد و گفت: «اکنون هر کسی که بخواهد کمک به غزه بفرستد می‌تواند آن را از راه‌های عادی وارد کند و هیچ دلیلی وجود ندارد که برای فرستادن کشتی به سوی غزه اصرار کنند.» آقای شیخ‌الاسلام در زمینه این نگرانی‌ها تصریح کرد که اسرائیل «مسئله کمک به محاصره‌شدگان در غزه را سیاسی کرده است و ما نمی‌خواهیم این نوع اقدامات انسان‌دوستانه سیاسی شود، زیرا برای ما مهم‌تر از همه شکسته شدن محاصره غزه است». وی همچنین در ادامه اظهار داشت که کمک‌های جمع‌آوری شده «بدون نام ایران» و از طریق دیگری به منطقه غزه اعزام خواهند شد، اما توضیح بیشتری در مورد نحوه این ارسال نداد. تلاش برای فرستادن کشتی ازخارج به بندر غزه از ماه گذشته آغاز شد. این اعزام‌ها پس از حمله تکاوران دریایی اسرائیل در تاریخ دهم خرداد به کشتی اعزامی از سوی ترکیه در نزدیکی آب‌های منطقه غزه به خشونت کشیده شد.
 


جوليا گيلارد، نخست وزير جديد استراليا، گفت در نخستين مكالمۀ تلفنى اش با باراك اوباما، رييس جمهورى آمريكا، به وى اطمينان خاطر داده است كه كشورش به تعهدات نظامى خود در افغانستان پايبند خواهد ماند. با توجه به افزايش نارضايتى مردم استراليا از جنگ در افغانستان، برخى ناظران احتمال داده بودند كه خانم گيلارد پس از روى كار آمدن بر خروج پيش از موعد ۱۵۵۰ نيروى نظامى كشورش در افغانستان اصرار بورزد. كاخ سفيد اعلام كرد، آقاى اوباما در اين گفت و گوى تلفنى روابط نزديك آمريكا و استراليا را ستوده است.  
 


به گزارش پليس يونان انفجار يك بستۀ حاوى بمب در وزارت «حفاظت از شهروندان» اين كشور به مرگ رييس بخش امنيتى اين وزارتخانه انجاميد. در گزارش پليس آمده است اين انفجار پنج شنبه شب در چند مترى دفتر وزير رخ داد ولى آسيبى به وى نرسيد. هنوز هيچ گروهى مسئوليت انفجار در وزارتخانه «حفاظت از شهروندان» يونان را نپذيرفته است. جرج پاپاندرئوGeorge Papandreo ، نخست وزير يونان، اين انفجار را اقدامى "تروريستى" خواند و آن را محكوم كرد.  
 


رهبران كشورهاى صنعتى جهان به منظور انجام گفت و گوهاى اقتصادى در كانادا گرد هم مى آيند. آمريكا قصد دارد در اين گردهمايى خواستار ادامه تزريق پول به اقتصاد به منظور بهبود آن شود هرچند كشورهاى اروپايى با روى آوردن به صرفه جويى مى كوشند با افزايش كسرى بودجه مقابله كنند. نشست دو روزه رهبران كشورهاى گروه ۲۰ كه قرار است از روز شنبه به مدت دو روز در تورنتو برگزار شود با تدابير شديد امنيتى همراه است. پليس در پى كاوش اتومبيلى كه در نزديكى محل برگزارى اين گردهماىى پارك شده بود به وسايل و تجهيزاتى دست يافت كه امكان داشت به عنوان اسلحه مورد استفاده واقع شوند. در پى كشف اين وسايل، مردى كه صاحب اتومبيل مذكور بود دستگير شد.  
 


يك شركت دولتى روسيه قصد دارد ۵۰ جت بويينگ ۷۳۷ تجارى را به قيمت ۴ ميليارد دلار از كارخانۀ بويينگ خريدارى كند. باراك اوباما، رييس جمهورى آمريكا، اين مطلب را روز پنج شنبه در يك كنفرانس خبرى مشترك با همتاى روسى اش اعلام كرد و افزود، اين معامله نمونه اى از گسترش همكارى هاى تجارى دو كشور از زمان جنگ سرد است. به گفته مقام هاى آمريكايى شركت دولتى «رُس تكنولوژى Rostechnologii» و كارخانۀ بويينگ تفاهمنامه اى را امضا كردند كه در آن همچنين امكان فروش ۱۵ هواپيماى ديگر به شركت هواپيمايى روسيه، «اروفلوتAeroflot»، پيش بينى شده است.  
 


در شبی که هلند در يک بازی تشريفاتی اما تماشايی با برتری دو بر يک کامرون را شکست داد، کار بزرگ را ژاپن انجام داد و در مسابقه ای سرنوشت ساز برای صعود، با نمايشی عالی سه بر يک دانمارک را به زانو در آورد.در شبی که هلند در يک بازی تشريفاتی اما تماشايی با برتری دو بر يک کامرون را شکست داد، کار بزرگ را ژاپن انجام داد و در مسابقه ای سرنوشت ساز برای صعود، با نمايشی عالی سه بر يک دانمارک را به زانو در آورد. اين مسابقه ها در گروه پنج انجام شد تا هلند صعودش را با سومين پيروزی پياپی و نه امتياز کامل کند و مهيای مسابقه با اسلواکی شود. ژاپن هم پس از پيروزی يک بر صفر بر تيم بزرگ و صاحب چند مقام قهرمانی افريقا، با يک بازی برتر قهرمان ۱۹۹۲ اروپا را نيز با شکست بدرقه کرد. ژاپن برای صعود به يک تساوی نياز داشت، اما برای پيروزی با گلهای هر چه بيشتر بی تاب نشان داد. هلند از نقطه پنالتی گل خورد. هلند برای نخستين بار گل خورد تا اعتبار دروازه بسته تا هنگام بازيهای حذفی ۱۶ تيمی برای آرژانتين و ياران مارادونا محفوظ بماند. پيکار هلند و کامرون با صعود پيش هنگام اولی و حذف مسلم دومی گمان می رفت يک بازی بی روح با ذخيره های دو تيم باشد، اما دو تيم معتبر با همه توان به ميدان آمدند و نمايشی ديدنی را به صحنه آوردند. نمايش فوق آسيايی ژاپن صعود ژاپن به دور از بخت و اقبال بلند شکل گرفت و پيروزی قاطع بر دانمارک کلاس بالای تيم آسيايی را نشان داد و ارزش پيروزی يک بر صفر هلند بر ژاپن را. ژاپن در ورزشگاه رويال بافوکنگ نمايشی از ضربه های آزاد توقف ناپذير را به رخ نامهای بزرگ و به ويژه غولهای بی فروغی چون فرانسه و ايتاليا کشيد. ضربه های آزاد زيبای کيسوکی هوندا در دقيقه ۱۷ و با خطای کرولدروپ بر روی اوکوبو، توسط ياسوهيتو اندو در دقيقه ۳۰، دانمارک را مات و نيمه نخست را دو بر صفر کرد. درشروع نيمه دوم هم يک ضربه آزاد توسط اندو از پنجه های سورنسن لغزيد و به ديرک افقی دروازه دانمارک خورد. دانمارک با خطای پنالتی هاسه به به روی «آگر» پيش تاخته فرصت يافت تا در دقيقه ۸۱ توسط توماسون به گل اميدبخشی دست يابد. ضربه پنالتی توماسون را کاواشيما به طور ناقص دفع کرد، اما خود توماسن توپ سرگردان را به تور رساند. اين گل اميدی کمرنگ بود تا شايد دانمارک در فاصله ای اندک به گل تساوی بخش و سپس به گل پيروزی و موقعيت صعود دست يابد. اما ژاپنی ها در دقيقه ۸۷ با ضربه اوکازاکی تازه نفس، گل سوم و تير خلاص را هم شليک کردند. هوندا بهترين بازيکن اين بازی پرگل شناخته شد. ژاپن در روز ۲۹ ژوئن با ياران کريستيانو رونالدو (تيم ملی پرتغال) در ورزشگاه لافتوس ورسفلد شهر پره توريا بازی خواهد کرد. بازگشت کارساز آرين روبن برای هلند در ورزشگاه گرين پوينت شهر کيپ تاون، بازگشت کارساز آرين روبن مهمتر از گلی بود که در پی شليک تماشايی او به ديرک عمودی دروازه خورد و دربازگشت به زمين با ضربه ديگر بازيکن تازه نفس هلند، کلاس هونتلار به گل پيروزی دو بر يک بدل شد. نيمه نخست با گل روبين فان پرسی در دقيقه ۳۶ به سود هلند به پايان رسيد و پس از گل تساوی بخش ساموئل اتوئو در دقيقه ۶۵ از نقطه پنالتی، کلاس يان هونتلار در دقيقه ۸۳ گل پيروزی بخش هلند را به ثمر رساند. گل فان پرسی با يک پاس عمقی عالی و ضربه او از ميان پاهای حميدو صمدو، دروازه بان کامرون به گل نشست. هند پنالتی هم هنگامی پيش آمد که يک ضربه آزاد از پشت محوطه جريمه به دست رافائل فان در فارت خورد و ضربه پنالتی را اتوئو استادانه به سمت بالای سمت راست استکلن بورخ، دروازه بان هلند زد. با اين حال برت فان ماوايک، مربی هلند هنوز يک کارت برنده در آستين داشت و برای رسيدن به گل پيروزی آرين روبن مصدوم را برای نخستين بار از روی نيمکت بلند کرد... و مهاجم بايرن مونيخ الهام بخش گل دوم شد. او از شگردش استفاده کرد وپس از پيشروی پا به توپ عرضی، ناگهان با ضربه چپ هدفگيری کرد و با اين که ضربه اش به ديرک عمودی خورد، توپ بازگشته را هونتلار به تور رساند.
 


كنگرۀ آمريكا طرح تحريم هاى يكجانبه جديدى را عليه ايران تصويب كرد. در اين طرح كه روز پنج شنبه به تصويب رسيد، مجازات هايى براى شركت هايى كه با ايران معامله مى كنند، پيش بينى مى شود. محور اصلى اين مجازات ها حوزه هاى نفت و گاز و فعاليت هاى بانكى است. اين طرح هم اكنون براى تبديل شدن به قانون بايد به امضاى باراك اوباما، رييس جمهورى آمريكا، برسد.  
 


على فدوى، فرمانده نيروى دريايى سپاه پاسداران ايران، گفت در صورتى كه آمريكا و هم‌پيمانانش اقدام به بازرسى كشتى‌هاى ايرانى در آب‌هاى بين‌المللى كنند با واكنش  (به گفته او) «خاص و متناسب» نيروى دريايى سپاه در تنگه هرمز و خليج فارس روبه‌رو خواهند شد. در آخرين قطعنامه تحريمى شوراى امنيت عليه ايران از كشورهاى جهان خواسته شده است كشتى‌ها و هواپيماهايى را كه امكان دارد حامل مواد و كالاهايى براى استفاده در برنامه هسته‌اى و موشكى ايران باشند، مورد بازرسى قرار دهند. على لاريجانى، رئيس مجلس شوراى اسلامى، نيز پيشتر در همين زمينه به آمريكا و متحدانش هشدار داده بود.  
 


محمدرضا باهنر، نماينده محافظه كار مجلس و دبير كل جامعه اسلامى مهندسين، روز پنجشنبه گفت يكى از تهديد هاى پيش روى جبهه موسوم به «اصولگرا» وجود (به گفته او) «بخش كوچكى از خود جريان اصولگراست» كه مى كوشد بخش هاى ديگر را حذف كند. به گزارش ايلنا، خبرگزارى كار ايران، آقاى باهنر بدون نام بردن از اعضاى اين گروه، آنها را به تضعيف روحانيت‌، مراجع، توهين به مجلس شوراى اسلامى و بخش‌هايى از دولت متهم كرد. لغو اساسنامه جديد دانشگاه آزاد توسط مجلس شوراى اسلامى كه روز يكشنبه انجام شد، باعث بروز تنش ميان نمايندگان محافظه كار شده است.  
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به radiofarda-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به radiofarda@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته