-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

Posts from Khodnevis for 08/15/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



چرا انجمن بین‌المللی روزنامه‌نگاران ایرانی

در این روزها بسیاری در رابطه با اعلام موجودیت انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی ابرازنظر کردند، نوشتند و گفتند، و حتی تهمت زدند و فحاشی کردند.  انتظار این چنین واکنشی را داشتیم زیرا عادت ما ایرانی‌ها است که در ابتدای هر کاری بجای همکاری جهت رفع اشکالات به انتقاد بپردازیم. شرط لازم شرکت در روند تشکیل یک نهاد  پذیرفتن مسوولیت  است در حالی‌که انتقاد  ساده و ارزان است.  ضرب‌المثلی  چینی می‌گوید کسانی پاک می‌مانند که کاری انجام نمی‌دهند.  کسانی که پس از ماه‌ها گفتگو و مشاوره تصمیم به پیمودن اولین گام ها برای تاسیس این انجمن گرفتند از بی‌کاری ابا دارند ولی از اشتباه کردن هراس ندارند. اگر این انجمن کم و کاستی دارد، که حتما دارد، بهترین، منطقی ترین وعاقلانه‌ترین راه برای  برای رفع این کم و کاستی‌ها، عضویت در آن و تلاش برای رفع آنها است. انتقاد از خارج و تهمت زدن به کسانی که در درون این انجمن هستند هیج کمی و کاستی را جبران نمی‌کند و تنها  فرصتی را که به‌وجود آمده است می‌سوزاند.


از میان پرسش های مطرح شده  یکی توجه من را جلب کرد. آقای بیژن صفسری در مقاله‌ای که در گویا انتشار یافته است می‌پرسد چرا بنیانگزارن این انجمن تلاش‌های خود را صرف احیا انجمن صنفی که در داخل کشور فعالیت داشت و فعالیت‌هایش متوقف شده است نکرده است. پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: ما نه می‌خواستیم، نه می‌توانستیم و نه هرگز به این فکر بودیم که انجمن صنفی را احیا کرده و یا نهادی در مقابل آن بوجود بیاوریم. انجمن صنفی در جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب قوانین این کشور ایجاد شده است و نمی‌تواند به هیچ وجهی پاسخ‌گوی احتیاجات جامعه روزنامه‌نگاران ایرانی در برون مرز باشد. گذشته از این ما در انجمن صنفی فعال در ایران اشکالاتی می‌دیدیم منجمله وابستگی آن به یک جریان سیاسی مشخص، در حالی‌که یکی از نکاتی که همگی در جلساتی که برگزار کردیم بر سر آن توافق داشتیم عدم وابستگی این انجمن به هر نظریه، جریان، عقیده و سازمان سیاسی بود. یکی از بی‌جا ترین انتقادات برخی به ما همین عدم وابستگی به یک جریان سیاسی خاص است. 


در جریان گفتگوهائی که در هیات موسس انجام گرفت در مورد یک مساله از همان ابتدا توافق نظر وجود داشت: انجمن باید خانه کلیه روزنامه نگاران ایرانی گذشته از نظرات و اعتقادات سیاسی آنها باشد. هر فعال رسانه‌ای باید این انجمن را خانه خود بداند و تنها معیار ما برای پذیرش اعضا  فعالیت حرفه‌ای در رسانه‌ای به ثبت رسیده است.  در اساسنامه ما که از اساسنامه برخی ار انجمن‌ها و اتحادیه‌های خبرنگاری کشورهای دمکراتیک الهام گرفته است، تنها بر اصول خبرنگاری تاکید شده و اصل آزادی بیان بدون قید و شرط و بدون ملاحظات  سیاسی و مذهبی  تنها چراغ راهنمای ما است. این انجمن دفاع از این و یا آن حزب و شخصیت سیاسی را از جمله اهداف خود نمی‌داند و  بنابراین هواداری از یک نظریه و یا شخصیت نمی‌تواند معیاری برای عضویت باشد. ما انجمن روزنامه‌نگاران سبز، سرخ و آبی نیستیم. ما انجمن تنها آن روزنامه‌نگارانی که برای رسانه‌های فارسی زبان کار می‌کنند نیز نیستیم. ما انجمن بین‌المللی کلیه روزنامه‌نگاران ایرانی و ایرانی تباری هستیم که در  این کره خاکی فعالیت دارند.


----------------------------------------------------------------------------

*نوشته فوق نظر شخصی نگارنده است و  می‌تواند نظر دیگر اعضای هیات موسس  انجمن نباشد


 


پخش فیلم شهادت ندا در جریان سرکوب‌های انگلیس!

 

از: روابط عمومی سازمان نشر اسناد پرت ماقبل تاریخ

 

به: کیهان، فارس، رجا، جوان، جهان، بیست و سی، بازم فارس، فارس، فارس

 

موضوع: اونجای پدر دروغگو

 

احتراماً با تهیات الهی نظر به اینکه در ماه مبارک رمضان استعمال دروغ متأسفانه ممنوع می‌باشد لیکن ما هر کاری می‌کنیم نمی‌توانیم از حقوق مسلم ملت مظلوم و بی‌دفاع و بی‌پناه انگلیس بگذریم و باید هر جوری شده صدای حق طلبی آنها را به گوش تمام جهان بلکه هم دورتر برسانیم و اگر هم نشد لااقل صدای خودمان را به یک جاهائی برسانیم لذا بپیوست ویدئوی لحظه شهادت ندا آقا سلطان بهمراه صحنه‌هائی از درگیری فجیع دو تن از هواداران در بازی منچستر یونایتد و فنر باغچه در سال ۱۸۲۷ و همچنین عکسهائی از تصادف یک پاترول با رنو ۵ سر سه راه قپون در سال ۶۷ و تصاویر دردناکی از فجایع زلزله ژاپن و بیست دقیقه از فیلم دراکولا در ساعت بیست و چهار و آلبوم کامل قحطی‌زدگان بوتسوآنا بانضمام قسمتهائی از اخراجی‌های سه که بخوبی جنایات امروز رژیم انگلیس دیروز در آن پیش‌بینی شده بود به خدمت ارسال می‌گردد.

 

از رسانه‌های فوق انتظار می‌رود تا با پیوست تمام موارد فوق به عکسهای ازدواج پرنس چارلز و کیت میدلتون بنحو مطلوبی جهان را از مظلومیت ملت انگلیس آگاه نموده به افکار عمومی جهان بچپانند که درست در زمانی که ایندو خائن وطن فروش نامبرده مشغول عشق و حال هستند مزدوران ضد شورش و لباس شخصی انگلیس با فجیع‌تریم ابزار و وسایل چه بر سر این ملت بدبخت که خواسته‌ای جز آزادی و ایمان و ایثار و استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی و حذف نظام ستمشاهی و خروج فوری شاه از کشور و آزادی بیان و مطبوعات و رهائی زندانیان سیاسی و گسترش حجاب و تلاوت قرآن در مدارس ندارند می‌آورند درحالیکه در کشوری مثل ایران مردم در حدی از آرامش و آسایش و امنیت و رفاه و کار و امور اجتماعی قرار دارند که از سر تنوع بعضی وقتها می‌روند تجاوز دسته جمعی می‌کنند مگر خون ملت ایران از مردم انگلیس رنگین‌تر است؟ آخر چرا؟ چرااااااا؟ نه واقعاً چرا؟؟؟؟؟

 

همچنین از سردبیران رسانه‌های فوق استدعا دارد تا با درج سرمقاله‌ی شدیداللحنی از بنیاد شهید بخواهند تا با ثبت فوری اسامی تمام کسانی که در انگلیس ماشین پلیس از کنارشان رد شده بعنوان جانبازان و مفقودین دفاع مقدس و سهمیه کنکور دانشگاه شریف و احداث پایگاه مقاومت بسیج بنت پهلوی شکسته‌ی ننه جان ویکتوریا و توزیع ساندیس و ماهی هشتاد لیتر سهمیه بنزین اضافه و اعطاء پناهندگی جمهوری اسلامی و تسخیر لانه‌ی جاسوسی انگلیس که تا حالا چند دفعه بدون حمایت هیچکسی از هیچ‌ جائی بطور خودجوش به آن حمله شده و اعزام به عتبات عالیات و مجوز انتشار روزنامه‌ی آزادی با عنوان «یا لثارات الالکس» باشد تا مرهمی بر دلهای داغدیده‌ی این عزیزان نهادینه بشود!


 


تازه‌ترین خبرها و گزارش‌های قیام سوریه

حمله تانک‌ها و نیروی دریایی به بندر لاذقیه سوریه

نیروی دریایی دولت سوریه بندر لاذقیه در شمال غربی این کشور را به آتش بسته است.

سازمان دیده بان حقوق بشر سوریه مستقر در بریتانیا می‌گوید در موج جدید سرکوب‌ها که با یورش تانک و حمله نیروی دریایی ارتش سوریه به این بندر کنار دریای مدیترانه انجام شد، دست کم ۲۳ نفر در اردوگاه پناهندگان فلسطینی رمل و محله مسکونی الشعب این شهر کشته شده‌اند.

قایق های جنگی از انواع اسلحه سبک و سنگین برای هدف قرار دادن شهر استفاده کرده و همزمان تک تیراندازها در نقاط مرتفع مستقر شده و مردم را از ناحیه سر هدف گلوله قرار می دهند.


آماده باش ارتش ترکیه در مرز سوریه

ترکیه در اقدامی بی سابقه افسران بازنشسته ارتش را برای استقرار در مناطق هم مرز با سوریه به خدمت فراخواند.

روزنامه الزمان ترکیه در گزارشی اعلام کرد که ستاد کل ارتش این کشور همه افسرانی را که طی ۵ سال اخیر بازنشسته شده‌اند، به خدمت فراخواند.

بسیاری از نیروهای امنیتی در پایگاه‌ها و مراکز نظامی مهم و راهبردی نزدیک به مرز سوریه مستقر شده‌اند، و اقدامات امنیتی در پایگاه دریایی «اسکندرون» افزایش یافته است.

مواضع اخیر ترکیه درباره سوریه، به تیرگی روابط دو کشور انجامیده است. به طوری که برخی منابع رسانه ای از احتمال دخالت نظامی ترکیه در سوریه خبر داده اند.

 

رایزنی آمریکا با رهبران بریتانیا و عربستان درباره سوریه

همچنین روز شنبه، ۱۳ اوت، باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا و دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا درباره اوضاع سوریه گفت‌وگو کرده‌اند.

به گزارش سی‌ان‌ان، کاخ سفید طی بیانیه‌ای اعلام کرده که رهبران دو کشور بر «لزوم توقف فوری تمام خون‌ریزی‌ها و خشونت‌ها علیه مردم سوریه» تاکید کردند.

روز شنبه، باراک اوباما هم‌چنین با ملک عبداله، پادشاه عربستان سعودی، درباره اوضاع سوریه گفت‌وگو کرد. این دو رهبر از دولت سوریه خواستند که فورن خشونت علیه شهروندان خود را متوقف کند.

 

ادامه کشتار مردم سوریه به همراه بازداشت‌های گسترده

در حالی که ارتش سوریه به سرکوب معترضان ادامه می‌دهد، سیاست اصلی رژیم اسد این است که با دستگیری‌های گسترده جنبش اعتراضی را مهار کند.

گفته می‌شود که ارتشیان از روی لیست‌هایی که به همراه داشتند، دهها نفر را بازداشت کردند و هرگونه مقاومت یا اعتراض مردم را با خشونت پاسخ دادند.

همچنین امروز یکشنبه از عملیات پراکنده ارتش سوریه در حمص و حماة نیز گزارش‌هایی رسیده، اما درباره شمار تلفات آمار متفاوتی منتشر شده است.

همچنین گزارش شده است که ارتشیان سوریه در شامگاه شنبه در دو محله حومه دمشق نیز عده زیادی را دستگیر کردند.

قایق های جنگی از انواع اسلحه سبک و سنگین برای هدف قرار دادن شهر استفاده کرده و همزمان تک تیراندازها در نقاط مرتفع مستقر شده و مردم را از ناحیه سر هدف گلوله قرار می دهند.


حمله نیروهای بشار اسد به حومه دمشق

همچنین نیروهای نظامی و امنیتی سوریه به حومه دمشق نیز حمله کرده و دست به عملیات گسترده بازداشت افراد زدند که این عملیات با رگبار مسلسل‌ها و قطع تمامی ارتباطات همراه بود.

اتحادیه هماهنگی انقلاب سوریه اعلام کرده است که حملات نیروهای نظامی و امنیتی سوریه به چندین محله در حومه دمشق به شکل بسیار سنگینی ادامه دارد و مردم برای جلوگیری از پیشروی این نیروها، خیابان ها را با استفاده از کامیون‌ها مسدود کرده‌اند.

دفتر حقوق بشر سوریه در مورد حوادث حومه دمشق اعلام کرد که ساعت دو بامداد یک شنبه، نیروهای امنیتی با ۱۵ کامیون نظامی، هشت اتوبوس و چهار خودروی جیپ، ناگهان به برخی محلات ریخته و شروع به بازداشت مردم کردند. این در حالی بود که تمامی راه های ارتباطی نیز اعم از تلفن یا اینترنت و حتی قطارها و وسایل نقلیه عمومی در برخی مناطق مثل حومه دمشق و لاذقیه قطع شده است.


تاثیر تحولات سوریه بر بازار جهانی انرژی

کشور سوریه که با اتفاقات اخیر تاکنون هزاران نفر از مردم  آواره شده و به جنوب ترکیه و شمال لبنان گریخته‌اند و هزاران نفر کشته‌ شده‌اند، از نظر تولید نفت و گاز در منطقه مدیترانه شرقی یعنی در میان کشورهای اردن،اسرائیل،غزه و لبنان بسیار با اهمیت است.

ذخائر شناخته شده نفت‌خام سوریه حدود ۵/۲ میلیارد بشکه و ذخائر شناخته شده گازطبیعی این کشور حدود ۸/۵ تریلیون فوت مکعب برآورد گردیده است (که نیمی از آن گازهای همراه نفت است). میزان تولید نفت و میعانات نفتی این کشور در اوج خود در سال ۱۹۹۶ به حدود ۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید ولی بعد از آن کاهش یافت و نهایتا در سال ۲۰۰۹ میلادی حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز بود که از این میزان حدود 250هزار بشکه به مصرف داخلی رسید(ظرفیت پالایشی هم در همین حدود است) و حدود ۱۵۰ هزار بشکه آن عمدتا به اروپای غربی صادر گردید. بنابراین این کشور تنها کشور صادر کننده نفت در منطقه مدیترانه شرقی است.

میادین عمده نفتی این کشور عمدتا در شرق این کشور و در منطقه مرزی این کشور با کشور عراق واقع گردیده‌اند. تا کنون خبری از تاثیر گذاشتن نابسامانی‌ها و شورش‌های داخلی این کشور بر روند تولید و صادرات نفت آن گزارش نشده است.

سوریه در ترانزیت نفت و گاز نیز یک کشور مهم تلقی می‌شود.

به نظر نمی‌رسد که تحولات سوریه تا کنون تاثیر فیزیکی بر بازار نفت گذاشته باشد اما بدون شک تاثیر روانی خود را بر بازار باقی گذاشته است چراکه بحران سیاسی در یک کشور مهم خاورمیانه به عنوان مهمترین منطقه نفتی جهان، نمی‌تواند انتظارات نگران کننده را در بازار نفت شکل ندهد.

 


 


دادگاه فائزه هاشمی «استمهال» شد!

خبرگزاری ایسنا نوشته است قرار بود اولین جلسه‌ی رسیدگی به اتهامات فائزه هاشمی صبح امروز برگزار شود، اما با «استمهال» انجام شده، برگزاری دادگاه تا یک ماه به تاخیر افتاده است.

غلامعلی ریاحی در گفت‌وگو با این خبرگزاری، در این باره گفته است: «دادگاه با درخواست استمهال موكل موافقت كرده و براین اساس وقت جلسه رسیدگی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام خانم هاشمی تجدید شده است.»

وی گفت: «صبح روز یكشنبه ـ ۲۳ مرداد ماه ـ قرار بود اولین جلسه‌ رسیدگی به پرونده‌ موكلم در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شود كه به دلیل درخواست استمهال برای تداركات دفاع و موافقت دادگاه با این درخواست، جلسه‌ دادگاه به تاخیر افتاده و وقت رسیدگی تجدید شد.»

وكیل فائزه هاشمی یادآور شد: «شخصا برای درخواست استمهال به شعبه‌ رسیدگی كننده مراجعه و این درخواست را ارایه كردم.»

بر اساس این گزارش،‌ ریاحی پیش از این به ایسنا گفته بود كه این پرونده با اعلام جرم دادستانی تهران و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام تشكیل شده و اتهام انتسابی به «فائزه هاشمی» نیز در خصوص مصاحبه او با سایت روزآنلاین بوده است.


 


مرخصی حسن اسدی زیدآبادی پس از ۳۶۰ روز

به گزارش سایت ادوارنیوز، حسن اسدی زیدآبادی عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) و مسئول کمیته حقوق بشر این سازمان پس از سیصد و شصت روز زندان، برای چهل و هشت ساعت به مرخصی آمد.

حسن اسدی زیدآبادی در دو سال گذشته دو بار بازداشت شده بود. اولین بار در دوازدهم آبان ۱۳۸۸ بازداشت و بعد از حدود ۴۰ روز حبس در روز بیست و دوم آذر همان سال با قید ضمانت آزاد شد.

این مسئول کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران مجددا سی و یکم مرداد ۱۳۸۹در مقابل منزلش بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، در دادگاه بدوی به پنج سال حبس تعزیری و صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز عینا تایید شد.

اتهامات عضو ارشد سازمان ادوار تحکیم وحدت، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رئیس جمهوری، شرکت در تجمعات غیرقانونی و تشویش اذهان عمومی» عنوان شده است.

آقای اسدی زیدآبادی طی یک سال گذشته از حق مرخصی محروم بوده است.





 


توصیه‌های خامنه‌ای به بشار اسد در انیمیشن‌های معترضان سوری

گردانندگان این وب سایت درباره اهداف کار خود گفته اند که هدف آن ها تلاش برای جلب توجه و نقد مثبت وقایع جاری جهان عرب است.

انیمیشن‌های تولیدی این وب سایت به صورت دو بعدی اجرا شده‌اند و از حیث طراحی کاراکتر، صدا گذاری و موسیقی دارای کیفیتی بالا هستند. شخصیت‌های اصلی این انیمیشن‌ها علاوه بر بشار اسد و نزدیکانش، احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای هستند که در چند قسمت از آن، به عنوان حامیان و همینطور راهنمای بشار اسد نمایش داده می‌شوند.

در یکی از این داستان‌ها، آیت‌الله خامنه‌ای به بشار اسد می‌گوید که برای سرکوب مخالفان، باید شهرها محاصره شده، آزادی‌ها مسدود شوند، راه رفتن در خیابان‌ها محدود شده و دروغ به عنوان اصل پذیرفته شود.

گردانندگان این وب سایت همچنین وعده داده‌اند که بعضی از انیمیشن‌های خود را با برگردان به زبان‌های دیگر از جمله فارسی و ترکی عرضه کنند.

 

 


 


جمهوری اسلامی و پدیده‌ی «دولت در دولت»

انتخاب رئیس سابق سازمان تربیت بدنی با مدرک تحصیلی زمین‌شناسی و مدیریت استراتژیک به عنوان معاون امور بین‌الملل رئیس جمهور از سوی محمود احمدی‌نژاد، نخستین واکنشی که در پی داشت اعتراض نسبت به این اقدام بود که آن را موازی‌کاری با وزارت امور خارجه خواندند و موازی‌کاری با وزارت خارجه یعنی تأسیس یک وزارت‌خانه‌ی دیگر در دولت اما به صورت غیررسمی.

بعد از اینکه رئیس دولت دهم روز دوشنبه گذشته، علی سعیدلو را به عنوان معاون خود در امور بین‌الملل منصوب کرد، محمد دهقانی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت که این انتصاب با «تذکر» رهبر جمهوری اسلامی منافات دارد.

او در عین حال تعیین معاون امور بین‌الملل برای ریاست جمهوری را به علت آنکه «مسوولیت معاونت امور بین‌الملل در دولت با وزیر امور خارجه است» مغایر قانون اساسی خواند.

اما مهمترین مخالف این انتصاب‌ها در دولت، رهبر جمهوری اسلامی بود. آیت‌الله خامنه‌ای عصر روز دوشنبه هشتم شهریورماه طی سخنانی در جمع رئیس و اعضای هیات دولت، با انتقاد از «موازی‌کاری» در سیاست خارجی گفت که «مسائل مربوط به سیاست خارجی باید تنها توسط وزارت امور خارجه پیگیری شود و دولت باید از موازی‌کاری بپرهیزد.»

اما انگشت اتهام این موازی‌کاری اول از همه رهبر جمهوری اسلامی را نشانه می‌رود؛ زیر او تلاش می‌کند با تأسیس ارگان‌ها و پایه‌گذاری مقام‌های جدید سیاسی، اقتصادی و ... بدنه اجرایی جدیدی تشکیل دهد یا دولت را کنترل کند.

در چند هفته اخیر نیز، پس از افزایش فشارها بر دولت برای تن‌دادن به انتخاب وزرای پیشنهادی از سوی مقام‌های بالاتر، احمدی‌نژاد هم دست به اقداماتی زد تا بتواند سایه سنگینی را که بر هیئت دولت برآمده از حمایت سپاه و رهبری وجود دارد، کمتر کرده و خود نیز بتواند دستی در قضایا و امور و تصمیم‌گیری‌های دولتی داشته باشد که روزبه‌روز تسلطش بر آن کمتر می‌شود.

پیش از انتخاب سعیدلو هم می‌توان به انتخاب افراد دیگری به عنوان مشاور در کابینه اشاره کرد. به عنوان مثال  پیش از این نیز احمدی‌نژاد در احکام جداگانه‌ای اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی، محمدمهدی آخوندزاده و ابولفضل ظهره‌وند را به عنوان نمایندگان ویژه رئیس جمهور در امور خاورمیانه، آسیا، دریای خزر و افغانستان منصوب کرده بود.

این اقدامات احمدی‌نژاد در پی جدالی‌ست که از چند ماه پیش برای جلوگیری از گسترش قدرت او از سوی رهبری و بخشی از اصولگرایان حامی آیت‌الله خامنه‌ای آغاز شده است تا حدی که ماه گذشته با شکایت از بی‌اختیاری دولت و با بیان اینکه «مجلس دیگر در رأس امور نیست» از لزوم استقلال کامل قوه مجریه سخن گفت.

هرچند در نظر اول این موضع احمدی‌نژاد نشان از عدم تمکین وی به اصل استقلال قوا و تلاش وی برای سرپیچی از تصمیمات مجلس و قوه قضائیه در مورد دولت به ویژه در مورد بررسی پرونده تخلفات دولت در مجلس بود، اما این خود نشان از شکایت ضمنی او از وضع پیش‌آمده برای دولت و کاهش قدرت او بر تصمیم‌گیری مستقل به عنوان رئیس قوه مجریه داشت.

اقدامات پیشگیرانه از پیشروی قدرت احمدی‌نژاد هرچند در نظر اول از جریان عزل مصلحی و تائید احمدی‌نژاد و نصب دوباره او از سوی رهبر و با حکم حکومتی او آغاز شد اما ریشه این اقدامات از مدت‌ها پیش و از دولت‌های پیش از او آغاز شده بود.

محمد خاتمی، نیز بارها از ناتوانی در تصمیم‌گیری مستقل گلایه کرده بود و همیشه تأکید داشت که جریانی در حکومت، مخالف استقلال کامل رئیس قوه مجریه است. در زمان رئیس‌جمهور پیشین ایران، همواره مطبوعات از معضل «دولت در دولت» می‌نوشتند که از قدرت‌طلبی رهبر جمهوری اسلامی و اراده‌ی او مبنی بر تسلط به قوه‌ی مجریه ناشی می‌شد.

اما با روی کار آمدن احمدی‌نژاد مخصوصا در دوره جدید، تصور می‌رفت که این معضل از بین رفته باشد و رهبر با نشاندن یک رییس‌جمهور سرسپرده، به اهداف خود رسیده است. اما این خواب رهبر فقط برای مدتی تعبیر شد و چندی است که دوباره با ساز ناکوک احمدی‌نژاد قضیه «دولت در دولت» دوباره در ایران تکرار شده است.

اما تفاوت این بار در این است که این دولت در سایه، از سوی خود رییس‌جمهور تعیین می‌شود. اگر سال‌های پیش رهبر با انتصاب مشاور اموربین‌الملل سعی داشت که فعالیت وزیر امور خارجه را در جایگاه مقام اول دیپلماسی ایران زیر سوال ببرد، اما این بار خود رییس‌جمهور است که علاوه بر انتخاب وزیر خارجه، مجبور به انتخاب مشاور امور بین‌الملل هم می‌شود. در واقع رییس‌جمهور ایران اکنون رییس دو دولت است: یکی دولتی که مورد نظر مجلس و رهبر است، و دیگر رییس دولت خودش که چندان رسمیت اولی را ندارد.

در این میان مردم اما دولتی ندارند و هیچ کدام از «دولت‌های همزمان» جمهوری اسلامی برآمده از اراده آنان نیست.


 


شرق الاوسط: پسر بن‌لادن در شهریار تهران زندگی می‌کند

روزنامه الشرق‌الاوسط چاپ لندن نوشته است که «وفاء علی الشامی» معروف به «ام ولید» مادر زن پسر بن لادن ۲۱ روز پیش پس از فرار از محل زندگی اجباری در حومه تهران، به دفتر حفاظت از منافع مصر پناه آورده است و او اکنون دراین دفتر اقامت دارد.

وفا علی الشامی، خود همسر یکی از شخصیت‌های معروف القاعده معروف به «منظر الافغان» است.

«منظر الافغان» یا «ابی ولید» تبعه مصر از چهره‌های معروف دوره جهاد علیه حضور شوروی در افغانستان است.

این زن مصری مدعی شده که به همراه همسر، فرزندان، دامادها و عروس‌ها و نوه هایش در سال ۲۰۰۱ از افغانستان وارد ایران شدند که توسط مقامات ایرانی بازداشت و از آن زمان تاکنون در تهران تحت اقامت اجباری قرار دارند.

قبل از این، دختر اسامه بن لادن به نام ایمان نیز به همین شیوه در مکانی تحت کنترل در تهران زندگی می‌کرد. وی نیز پس از فرار به سفارت عربستان سعودی در تهران رفته بود و پس از مدتی ایران را ترک کرد.

«وفاء علی الشامی» (ام ولید) ۶۲ ساله که از ۲۱ روز پیش به همراه نوه‌اش «حسین»، از مکانی که در تهران تحت نظر بوده‌اند فرار کرد و به دفتر حفاظت از منافع مصر در تهران پناهنده شد و از آن زمان تاکنون دراین دفتر اقامت دارد.

ام ولید گفته است که دخترش «اسماء» ( ۳۴ ساله) همسر «سیف العدل» پسر بن لادن و مسئول نظامی ارشد القاعده و ۶ فرزندش همچنان در ایران و در مکانی تحت نظر، اقامت اجباری دارند.

وی افزود: «ده‌ها نفر از سران افغان عرب در مناطق مختلفی از اطراف تهران زندگی می‌کنند البته برخی از آنها توانسته‌اند به کشورهای خود بازگردند یا اینکه به پاکستان بروند.»

پیش از این روزنامه القدس العربی چاپ لندن نیز گزارش داده بود که این خانم در روز ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۱ به همراه یکی از دیپلمات‌های مصری به بخش تحقیقات پلیس اتباع خارجه و وزارت خارجه ایران مراجعه کرد و قاضی دادگاه ایران نیز به این خانم اجازه ترک ایران را داده است اما مقامات ایرانی از اجرای این دستور خودداری می‌کنند.

این زن هیچ اسناد هویتی دال بر شهروندی مصری خود ندارد.

همچنین در این گزارش گفته شده است که سفارت مصر، تعامل مناسبی با این خانم و نوه‌اش نداشته است.

این خانم گفته است که دخترش، اسما و دامادش سیف العدل (فرزند بن لادن)در منطقه شهریار تهران تحت اقامت اجباری هستند.

وی ادامه داد: «حدود ۱۰۰ نفر از سران جهادی افغانستان در مناطق مختلفی از تهران تحت اقامت اجباری هستند». همچنین دو پسرش عبدالرحمن (۲۳ ساله) و عبدالله (۲۹ ساله) که همسران ایرانی دارند و همسرش «مصطفی حامد» در تهران ، تحت اقامت اجباری هستند.

این شهروند مصری گفته است که در هنگام خروج از محل تحت اقامت اجباری در تهران، از دست ماموران ایرانی فرار و به دفتر نمایندگی دیپلماتیک مصر در تهران مراجعه کرده است ولی در ابتدا کارمندان سفارت مصر او را جدی نگرفته‌اند ولی پس از شناسایی هویتش، او را به وزارت خارجه ایران و دادگاه بردند تا بتوانند برای او گذرنامه و اوراق و اسناد هویتی صادر کنند.


 


دولت بختیار، انجامی ناگزیر

دولت بختیار و سرنوشت آن را شاید باید جدا از شخصیت حقیقی فرد شاپور بختیار بررسی کرد. معمولاً وقایع تاریخی را با گذر زمان و دسترسی به اسناد و مدارک بیشتر، بهتر می‌توان مورد بررسی قرار داد؛ اما سرنوشت واپسین دولت پهلوی را باید در نظر گرفتن فضای سیاسی و همچنین روانشناسی اجتماعی  مردم آنروز ایران مورد مطالعه قرار داد.

اکنون که به گفته‌ها و سخنرانی‌های دکتر بختیار در آن زمان برمی‌گردیم شاید متعجب می‌شویم که چرا هیچ گوش شنوایی برای آن سخنانِ بجا نبوده‌است؛ اما واقعیت این است که جامعه آن روز ایران، جز به آن راهی که رفت، به چیز دیگری راضی نمی‌شد.

برای جامعه ایرانی توطئه اندیش که همیشه زیر کاسه نیم‌کاسه‌ای می‌بیند تشکیل دولت بختیار جز ترفند رنگ‌باخته‌ای از طرف شاه برای فرونشاندن اعتراضات مردمی نبود.

این که شاه با شدت گرفتن اعتراضات در پاییز ۵۷، چهره‌های ملی-مذهبی مانند دکتر سنجابی و دکتر صدیقی را به ملاقات دعوت کند و پست نخست وزیری را به آنها پیشنهاد کند، خبری نبود که در اوضاع سیاسی آن روز ایران پنهان مانده باشد. شاه قبل‌تر و طی نطقی اعتراف کرده بود که صدای انقلاب ملت را شنیده است. مراجعه او به افراد با سابقه ملی در جهت همان حرکت تعبیر شد؛ دست و پازدن غریق و آویختن او به هرچیزی که به دستش برسد. وقتی هم دکتر شاپور بختیار، از معاونان کابینه مصدق و زندانی سیاسی سابق پست نخست وزیری را با شروطی پذیرفت، اعتراض به او از همان اول و کناره گذاشتن او از جبهه ملی آغاز شد.

حجم اعتراضات به دولت بختیار قابل مقایسه با دولت‌های مستعجل قبل او نبود. بختیار فردی به نظر می‌رسید که خواسته یا ناخواسته وارد بازی شاه شده است. تاکیدی که بختیار بر ادامه منش دکتر مصدق و تامین آزادی‌های سیاسی می‌کرد نیز نه تنها کمکی بر اعتماد سازی عمومی برایش نکرد، بلکه تنها به تصویر ذهنی مردم از هدف نهایی دولت او بیشتر شکل می‌داد؛ دولتی موقت به هدف آرام کردن اوضاع و زمینه ساز بازگشت دیکتاتوری با کودتایی دیگر. حتی اگر هدف واقعی بختیار چیز دیگری بود و اصلاحات او جنبه بنیادی داشت، از دید مردم و روشنفکران، او سیاستمداری بود که آلوده بازی شاه شده و از او بازی خورده بود. وقتی شاه شرایط  پیشنهادی بختیار را پذیرفت و پذیرفت که از کشور خارج شود،‌ سناریو تکمیل شد. برای مردم شکی نماند که سناریو همان است که تصور می‌کردند؛ تکرار وقایع سال ۳۲ و بازگشت به شرایطی که بیست و پنج سال از آن کشیده بودند. 

تفاوت اما در این بود که محمدرضاشاه سال ۳۲ در دیکتاتوری و سلطه به پای محمدرضاشاه سال ۵۷ نمی‌رسید. ]با فرض امریکایی بودن کودتای مرداد ۳۲[ حضور و قدرت نظامیان امریکایی در ایران ۵۷ نیز اصلاً قابل مقایسه با حضور آنان در ایران سال ۳۲ نبود. دولت امریکا هم به صراحت و بارها حمایتش را از رژیم شاه اعلام کرده بود. ارتش شاه هم به مراتب قدرتمندتر و سازماندادهی شده‌تر از ارتش ایران سال ۳۲ بود و تنها مستقیماً از شخص شاه دستور می‌گرفت. در این میان اما بختیار، مصدق‌تر از مصدق نبود. 

آیت الله خمینی در نطقی بعد انقلاب به مصدق اشکال ‌گرفت که چرا زمانی که قدرت به دستش بوده کار شاه را یکسره نکرد: «آنکه تاسف دارد این است که … قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت…یکی از اشتباهات این بود که وقتی که قدرت دستش آمد این ]شاه[ را خفه‌اش نکرد ]تا[ تمام کند قضیه را… لکن غفلت کرد…این اشتباهی بود که از دکتر مصدق واقع شد و دنبال او این مرد را دوباره برگرداندند به ایران. به قول بعضی که محمدرضاشاه رفت، رضا شاه آمد؛ یعنی یک نفر قلدر آمد.» {صحيفه نور، ج ۳، ص‏۳۶} 

افکارعمومی هم در ایران آن زمان با کسی بود که با قدرت، کار شاه را یکسره کند؛ و البته این فرد نمی‌توانست دکتر بختیاری باشد که جا‌بهجا پایبندی خود را به قانون اساسی مشروطه مورد تاکید قرار می‌داد؛ برنامه بختیار شامل حرکات انقلابی نمی‌شد اما جو موجود، جوی هیجانی و انقلابی بود. 

وقتی در بهمن ۵۷ موضوع سفر بختیار به پاریس و ملاقات وی با آیت‌الله خمینی مطرح شد، روزنه امیدی برای گذار بی‌خشونت و کم هزینهٔ قدرت گشوده شد که با کارشکنی‌های اطرافیان آیت‌الله این گزینه منتفی شد. شاید اگر جبهه ملی بختیار را از خود نرانده بود، بختیار و بازرگان، این دو یار قدیمی، می‌توانستند در میانه بهمن۵۷ دولت ائتلافیی تشکیل دهند و زمینه انتقال روان قدرت فراهم می‌شد؛ اما به هرحال چنان چیزی اتفاق نیفتاد. 

هرچه بود، دولت بختیار، و یا هر دولتی از جبهه ملی، صرف نظر از آن که چه کسی نخست وزیرآن می‌بود، در اوضاع و احوال روانی-اجتماعی آن زمان ایران محتوم به شکست بود و هراس عمومی از کودتا و بازگشت شاه با دیکتاتوریی به مراتب بدتر از گذشته، راه را بر هر گذار مسالمت‌آمیز قدرت بسته بود و تشنه خشونتی بود که از همان شب پیروزی انقلاب ضد سلطنتی وکشتن امرای ارتش آغاز شد.


 


ضرورت تعامل جنبش‌های آزادی‌بخش

این روزها جهان عرب در تلاطم است. تونس، مصر و یمن هرکدام به گونه‌ای دست‌خوش تحولات بنیادی هستند، در عربستان و کویت نیز به گونهای دیگر مردم خواسته‌های مدنی خویش را فریاد می‌زنند.

با این حال آنچه این روزها باعث تحت تاثیر قرار گرفتن افکار عمومی در خاورمیانه، به ویژه در ایران شده، ایستادگی و استقامت مردم آزادی‌خواه سوریه است که با وجود حملات وحشیانه مزدوران بشار اسد و دیگر متحدان حکومت دمشق، همچنان پایدار و مستمر دنیا را مسحور خود کرده است.

تجربه‌ی تاریخی بیانگر این موضوع است که هرگاه در گوشهای از دنیا، جنبشی شکل گرفته که مبتنی بر آزادی‌خواهی بوده، دیگر آزادی‌خواهان دنیا علی‌رغم همه محدودیت‌های موجود به دفاع معنوی و یا احیانا یاری مادی از آن پرداخته‌اند، به عبارت دیگر همواره جنبش‌های آزادی‌خواهانه مردم دنیا در کنار هم و در مواقع ضروری پشتیبان هم بودهاند، بارزترین نمونه‌های آن نیز انقلاب کوبا، کاستاریکا، آرژانتین و آشنایی همه کوشندگان راه آزادی با افرادی هم چون "چه گوارا"، فیدل کاسترو و گاندی ... است.

آشنایی روشنفکران و فعالان سیاسی ایران با اندیشه‌ها و آرمانهای فیدل کاسترو به پیش از انقلاب سال ۱۹۵۹ باز می‌گردد، زمانی که وی، همراه برادرش رائول و ارنستو چه گوارا رهبری گروهی چریکی را علیه حکومت ژنرال باتیستا برعهده داشت.

آزادی‌خواهان ایرانی در سال‌های بعد از کودتای مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی یا ۱۹۵۳ میلادی، به دنبال ابزاری کارآمد برای مبارزه با حکومت محمدرضا پهلوی می‌گشتند. این جست‌وجو، برخی از نیروهای چپ را به جزیره کوبا کشاند؛ نخستین گروهی که از ایران بعد از انقلاب کوبا به هاوانا فرستاده شد، هیاتی از حزب توده بود که از سوی حزب کمونیست آن کشور در سال ۱۹۶۰ دعوت شده بودو در سال ۱۹۶۵ گروهی از مبارزان ایرانی برای آموزش نظامی به کوبا اعزام شدند.

چگوارا پزشک، چریک، سیاستمدار و انقلابی مارکسیست، درِ آرژانتین زاده شد او یکی از نمونه‌های بارز آزادی‌خواهانی بود که علاوه بر تأثیر فکری به شکل عملی در انقلاب کوبا نقش بسزایی داشت؛ وی بعد از استقرار حکومت کوبا آنجا را به قصد کمک به آزادی خواهان دیگر ترک کرد؛ و بالاخره در بولیوی کشته شد ولی نامش هنوز در میان آزادی خواهان دنیا زنده است.

ارتباط جنبش آزادی خواه فلسطین با اسلام گراهای ایران در گرماگرم انقلاب ایران نیز نمونهی دیگری است.

و اینها همه در شرایطی رخ میدهد که ابزارهای اطلاع‌رسانی به گستردگی سال‌های اخیر در دسترس نبود، اخبار و رویدادها به کندی در جهان منتشر می شد و هدایت رسانه‌ای نیز در اختیار کشورهای سرمایه‌داری بود که بر اساس ذات خود با بروز و وقوع هرگونه جنبش مخالف است.

اما در دهه ی اخیر به کار گیری شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و توییتر برای خبر رسانی که تحت کنترل هیچ نهاد و دولتی نمی تواند قرار گیرد و نیز گسترش الگوی شهروند خبرنگاری، درست مطابق آنچه که بعد از انتخابات خرداد هشتاد و هشت روی داد و همینطور آنچه که این روزها در شهرهای سوریه در حال وقوع است، موضوعی است که اهمیت جنبش سبز در حرکت های آزادی خواهانه مردم خاور میانه را به خوبی نمایان می کند.

از جمله شباهت‌های رویدادهای جهان عرب که «بهار عربی» شهرت یافته با جنبش سبز ایران، اعمال خشونت عریان به معترضان توسط حاکمان تمامیت خواه و حضور گسترده زنان در صفوف مقدم اعتراض به شمار می آید. آزادی خواهی مهمترین نقطه تلاقی جنبش مردم ایران با خیزش مردم در تونس، مصر، بحرین و سوریه است.

در این شرایط و با توجه به استدلال‌ها و نقاط مشترک و پیوندهای عمیقی که میان جنبش سبز ایرانی و بهار عربی در سوریه وجود دارد، بر ماست که کاری کنیم، کاری که نشان دهد اولا جنبش سبز ایران هنوز پویا و زنده است و ثانیا به تمامی مردمان دنیا برساند که ایرانیان همواره پشتیبان آزادی و آزادی‌خواهی هستند.

جنبش سبز اولين نهضت مردمي در نوع خود در سال‌های اخیر به شمار می‌آید و پيشرو بودن آن نيز مورد تاييد اکثریت کارشناسان منصف دنیاست. جنبش سبز الگويي به جهان عرضه کرده است که اينک به نظر مي‌رسد که هر حرکتي پس از آن را لاجرم به برقراري نسبتي با آن وا می دارد. جنبش بي خشونت اگر چه پيش از اينها نيز پيشينه‌اي داشته اما ويژگي‌هاي منحصر به فرد جنبش سبز آن را از ديگر حرکتهاي بي خشونت متمايز مي کند و چنين جنبشي با آرمان توزيع  قدرت خود از ابتدا چنين ارزشي را پاس داشت است. فراغت از ايدئولوژي ها و يا وابستگي به راهبري يک شخص يا گروه خاص پایبندی و پيروزي چنين جنبش هايي را تضمين مي کند و آرمان شکستن انحصار قدرت را دست يافتني تر مي نماياند.

جنبش سبز که اينک هويتي بلا انکار دارد مي‌تواند الگوي گردهمايي و همراهي مردم را در دامنه‌اي وسيع‌تر و ميان نهضت‌هاي مدني و مردمي برقرار کرده تا هويت انساني خود را بيش از پيش به ناباوران و متوهمان تحميل کند.

جنبش‌های آزادی‌بخش می‌توانند در تعامل باهم به کمترین دستاوردشان که مخدوش کردن چهره دیکتاتور در مجامع بین‌المللی است دست یابند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته