آیتالله علمالهدی گفت: تنها یک فرد منحرف در کنار رئیسجمهور قرار گرفته است که این فرد به واسطه 'بیبندوباری عقیدتی' دچار انحراف شده است و هر چه سریعتر باید عزل و برکنار شود.
به گزارش آفتاب، امام جمعه مشهد در گفتوگو با «نسیم» خاطرنشان کرد: نباید به این فرد و چند نفر محدود که بهخاطر پول و مطامع خودشان اعتقادات انحرافی این فرد را دنبال میکنند عنوان "جریان" اطلاق شود.
امام جمع مشهد با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام گفت: برخورد قبیلهای و توجیهگرایانه با فساد و خرابکاریهای افرادی که در تبار سیاسی خودمان قرار دارند، باعث نهادینه شدن فساد و توسعه آن میشود.
علمالهدی خاطرنشان کرد: تأکید رهبری به این نکته بود که اگر ما اشکالاتی در افراد وابسته به جریان و خط فکری خودمان مشاهده میکنیم نباید صرفنظر کنیم و از اشتباهاتی که متناسب با معیارهای انقلاب نیست، نباید به راحتی گذشت.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه افزود: ما نباید توجیهگر خرابکاریها و اشتباهات افرادی که از تبار سیاسی خودمان هستند باشیم چراکه این خودبینی و خودخواهی است که به خاطر وابستگی به جریان خط فکری خودمان در برابر خرابکاریهای آنان بیتفاوت باشیم.
امام جمعه مشهد با اشاره به اینکه خوشبختانه در دولت و مجلس چنین افراد و برخوردهای قبیلهای وجود ندارد، گفت: تنها یک فرد منحرف در کنار رئیسجمهور قرار گرفتهاست که این فرد به واسطه بیبند و باری عقیدتی دچار انحراف شدهاست البته هر چه سریعتر باید این فرد عزل و برکنار شود.
وی یادآور شد: نباید به این فرد و چند نفر محدود که به خاطر پول و مطامع خودشان اعتقادات انحرافی این فرد را دنبال میکنند عنوان "جریان" اطلاق شود.
فیلمی را که آقای کروبی برای انتخابات ارائه داد، مجموعهای از شکستن تمام خط قرمزها بود، من وقتی در همین اتاق، فیلم انتخاباتی ایشان را دیدم، بهنظرم به هیچوجه قابلپخش نبود، چون تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده بود. شک کردم، از دفتر رهبری و از ایشان سؤال شد و رهبری پیغام فرستادند که سختگیری نکنید
سیدعزتالله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما در گفت وگو با هفته نامه پنجره به موضوعات مختلف سیاسی و رسانه ای اشاره کرده است که مفصل و خواندنی است.بخش هائی از این گفت وگو در ادامه آمده است:
*در طرحها و برنامهریزیهای سازمان جهت تحققبخشی به دغدغههای مقام معظم رهبری، در آگاهیبخشی بهجامعه موفق بودهاید. ولی شاخصههای دیگر محل بحث هستند، بهخصوص در بحث دینمداری و اخلاق، ما ریزهکاریهایی را داریم که در خیلی از برنامهها بهویژه برنامههای نمایشی رعایت نمیشوند، طبق نظر شما باید یک پکیج را از ابتدا تا انتها با هم دید و قضاوت کرد، اما رصدکننده هم خوراک آنی میگیرد و هم خوراک غایی و در لحظه، جستوجوگر نقاط ضعف است.
*حوزه اخلاق، حوزه پیچیدهای است. مثلا در مورد برنامههای نمایشی که اشاره کردید، کارهای نمایشی به هر حال بر اساس درام مشخصی شکل میگیرند و اقتضائات دراماتیکی داستان باید در نظر گرفته شود. هر قصه شخصیتهای مختلفی دارد و تا آخر برنامه نباید معلوم شود که این شخصیتها چگونه هستند، اینها بالأخره یک رفتاری با هم دارند. این رفتار بایستی باورپذیر باشد. یعنی کسی که به قول غربیها بدمن «Bad Man» درام است، باید بهخوبی ترسیم شده و یکسری خصوصیات داشته باشد. من اصلا نمیخواهم خطاهایی را که صورت گرفته توجیه کنم. این مسأله در خیلی جاها برمیگردد به ضعف داستانپردازی و شخصیتپردازی... .
* از روز اول، یکی از رویکردهای بنیادی من روی مسأله حجاب بوده است؛ همین نگاه را در سینما هم داشتم، متأسفانه بعضی از افراد مدعی امروز، آن موقع این حرکت جدی ما را زیر سؤال میبردند و میگفتند آقای ضرغامی چرا به لباس و موی سر بند کرده است؟! من همیشه میگفتم ما باید در همه حوزهها وظیفهمان را بهخوبی انجام دهیم؛ دستور اسلام، حجاب کامل است که حداقل آن پوشش کامل موی سر و عدم استفاده از لباس تحریککننده است و این باید در همه فیلمهای سینمایی رعایت شود. شما فیلمهای سینمایی سالهای مسئولیت من در معاونت سینمایی را نگاه کنید، هیچکدام چنین مشکلی ندارند
* در بعضی مواقع نگران میشوم وقتی میبینم برخی دوستان و همفکران ما که باید در تحقق دستورات اسلامی و سیاستهای فکری و عقیدتی پشتیبان رسانه ملی باشند؛ موضعی انتقادی میگیرند، یعنی بهجای اینکه یک موضع حمایتی بگیرند که اگر صداوسیما سختگیری کرده و این سکانس را حذف کرده بهخاطر مسأله حجاب و یا بهخاطر یک کلام نامربوط بوده است خودشان تریبونی میشوند برای کسانیکه این مسأله را زیر سؤال میبرند.
*الان کمتر میتوان آرایش را در چهره بازیگران و مجریان دید و به واقع آرایش معنا ندارد. بازیگر باید گریم متناسب با نقش را داشته باشد. امری که در گذشته بیشتر با آرایش انجام میشد تا گریم.
* اغلب در گفتوگو با شخصیتهای دینی، حوزههای علمیه و روحانیت یکی از مباحثی که مطرح میکنم این است که در کار نمایشی رابطه بین زن و مرد را چگونه باید نشان داد؟ رابطه زن و شوهر، رابطه مادر و فرزند و یا رابطه صمیمی بین خواهر و برادر.
مردم از ما پذیرفتهاند که زنان را با حجاب کامل حتی در رختخواب نشان دهیم. اما وقتی میخواهیم روابط عاطفی و حسی را نشان دهیم، چه باید بکنیم؟ در کشور ما متأسفانه بعضی از نگاهها افراطی است. مثلا یک عالم مجتهد در یک جلسه به ما گفت : اخبار گفتن خانمها چون یک عده را تحریک میکند خلاف شرع است. و یا امام جمعه محترم دیگری میگوید فیلمهای خارجی بهدلیل بیحجابی زنان، مطلقا نباید نشان داده شوند.
البته ما این نظرات را اجرا نمیکنیم، بهعنوان یک نظر محترم هستند، اما ملاک ما نظرات حضرت امام (رحمتاللهعلیه) و رهبری (مدظلهالعالی) در این زمینه است.
اما آیا واقعا یک گوینده خبر ممکن است برای عدهای تحریککننده باشد؟ اگر اینطور باشد، آن عده باید خودشان را اصلاح کنند! اگر کسی با نگاه کردن به گوینده خبر دچار آزار و اذیت میشود یا نباید نگاه کند یا باید خودش را اصلاح کند.
* سریال دکتر قریب از کارهایی بود که رهبری در یک جلسهای از آن اعلام رضایت کردند. این سریال مربوط به زندگی و خدمات دکتر محمد قریب است و بسیاری از صحنههای این مجموعه در بیمارستان کنار مریضها، پرستارها و منطبق با حال و هوای سالهای دور تصویر شده. شخصا همیشه نگران نحوه نمایش این روابط بودم، بسیاری از روابط، روابطی عاطفی و حسی بود؛ ولی رهبری فرمودند که این سریال کار خوبی بوده، نه اینکه اشکال نداشته باشد. من چندینبار که از ایشان در مورد اینگونه مشکلات سؤال کردم، رهبری فرمایش بسیار بلند و حکیمانهای داشتند و فرمودند: همه این ضوابط باید رعایت شوند، ولی دقت کنید به آن پیام اصلی که منتقل میشود. در مورد سریال یوسف هم به ایشان عرض کردم که آرایش همسر فرعون زیاد است و یک جاهایی خود ما به آن اشکال داریم، ایشان فرمودند: اگر آن پیام کلی و معنوی که منتقل میشود، برتری و تفوق خود را نشان دهد، این مسائل میتواند قابلاغماض باشد.
*در گذشته بسياري از انتقادات رسانه اي نسبت به صدا و سيما به بيانيه هاي مفصل ، شديد اللحن و تند پاسخ داده مي شد و و يكي از معاونين نيز مرتباً درگير تنظيم اين بيانيه ها بود كه آثار منفي زيادي هم به همراه داشت.
امروز چنين رويه اي اصلاً در صدا و سيما وجود ندارد. در بسیاری از برنامههای ما منتقدان شرکت میکنند و در همان برنامههای زنده با صراحت هرچه تمامتر برنامههای صداوسیما را نقد میکنند، مدیریت صداوسیما را نقد میکنند.
* من بهطور حضوری ۲۴ ساعت بعد از انتخابات، هم با مهندس موسوی و هم با آقای کروبی ملاقات داشتم، به آقای موسوی گفتم شما ۱۳ میلیون رأی آوردید که این رأی یک رأی استثنایی است. با صراحت به ایشان گفتم با تبلیغات صدا و سیما بود که چهره شما ظرف چند هفته برجسته شد. با آقای کروبی هم از قبل دوستی و رفاقت داشتم، در مجلس ششم وقتی ایشان رییس بودند، تا حدی که در توان داشتند حمایت و پشتیبانی خوبی از صداوسیما کردند، آدم نمیتواند نسبت به تاریخ و آنچه که اتفاق افتاده چشم ببندد، این همان نامردی است که گفتم، ولی متأسفانه آقای کروبی در این جریان غرق شد و توجهی به توصیه دلسوزان نکرد
* فیلمی را که آقای کروبی برای انتخابات ارائه داد، مجموعهای از شکستن تمام خط قرمزها بود، من وقتی در همین اتاق، فیلم انتخاباتی ایشان را دیدم، بهنظرم به هیچوجه قابلپخش نبود، چون تمام خط قرمزها زیر پا گذاشته شده بود. شک کردم، از دفتر رهبری و از ایشان سؤال شد و رهبری پیغام فرستادند که سختگیری نکنید انتخابات است، بگذارید آزادی حاکم باشد هرچند که اینها با ضوابط فعلی شما در تعارض است، ولی پخش کنید و بگذارید همهگونه امکان برای این رقابت فراهم شود. من بعضی مواقع احساس میکنم ظلم بزرگی به رهبری میشود، خیلیها چون از مشی ایشان اطلاع ندارند، ممکن است قضاوتهایی داشته باشند، ولی با نظر رهبری و دستور ایشان ما این فیلم و خیلی از مستندهاي انتخاباتي دیگر نامزدها را که پر از خط قرمز بود پخش کردیم و تمام افراد ممنوع و افرادی که سابقه و پرونده داشتند، در این فیلمها آمدند و ادعاهای عجیب و غریب کردند.
*مسائل دیگری را هم به مهندس موسوی گفتم و حتی به وی گفتم شما هیچ مشکلی برای حضور در صدا و سیما ندارید، با اینکه در این دو روز وقایع زیادی اتفاق افتاده، شما میتوانید بیایید حرفهایتان را بزنید. بهشرطی که یک نفر در کنار شما بنشیند؛ آقای دکتر حدادعادل و بعضی از شخصیتهای سیاسی اعلام کردند که حاضرند با ایشان مناظره کنند، این فضا را به ایشان پیشنهاد کردیم، ولی ایشان درخواستش از من (که مستقیما هم با خود من مطرح کرد)، به شکل دیگری بود.
ایشان پیشنهاد دادند و گفتند که من فقط اینطور قبول میکنم که یک نفره بیایم و مستقیم با ملت صحبت کنم، اما در کجای دنیا وقتی انتخابات تمام میشود، کاندیدای شکست خورده میآید و مستقیم با مردم صحبت ميکند آنهم در شرایطی که یک عده فرصتطلب در خیابانها هستند و فضا را بههم زدهاند و ایشان میخواهد به آنها پیام بدهد! این مثل این میماند که در انتخابات دوم خرداد وقتی که آقای خاتمی پیروز شده، به آقای ناطق نوری که رأی نیاورده، این فرصت داده شود که از تلویزیون با مردم صحبت کرده و انتقادات خودش را مطرح کند. ببینید این پیشنهاد چقدر خندهدار بود!
* وقتی در تظاهراتی عکس امام را پاره کردند، یک ساعت مانده تا پخش خبر بيست و سی، معاون سیاسی تلفنی از من سؤال کرد که از این تجمعی که انجام گرفت و برخی شعار علیه انقلاب داده و عکس امام را هم پاره کرده و روی زمین انداختند، میتوانیم تصویر نشان دهیم؟
همان لحظه براساس همان اجتهاد رسانهای که عرض کردم، چون دانش، تجربه، زمانشناسی و تحلیل درستی از شرایط داشتم، به این نتیجه رسیدم که وقتی این تصویر که خیلی هم طبیعی اتفاق افتاده، پخش شود مردم مطلع میشوند که این جریانی که راه افتاده، اصلا امام را قبول ندارد، بحث رهبری انقلاب و شخصیتهای امروز مطرح نیست، اینها کلا اصل انقلاب و امام را قبول ندارند.
مشابه همین در مورد حوادث عصر عاشوراست. عصر عاشورای سال ۸۸ که در کنار آن همه عزاداری میلیونی کشور که آن روز از همه شبکههای ملی و استانی پخش شد، جماعت اندکی زیر چهارراه فلسطین رقص و پایکوبی کردند، تصاویرش را ما پخش کردیم که تکیه امام حسین (علیهالسلام) را آتش زدند، آنموقع هم من از هر مسئولی میخواستم سؤال کنم که آقا تصاویر امروز بعد از ظهر را در خبر نشان دهم، یا نه؟ یقین داشتم که همه مخالفت میکردند.
* همانطور که ممکن است یک مجتهد در جایی اشتباه کند و بلافاصله اشتباهش را با اطلاعات بعدی جبران کند ما نیز باید به مدیران سازمان این فرصت را بدهیم که اگر جایی اشتباه کردند، بتوانند اشتباه خودشان را تصحیح کنند.
مثلا پخش تصاویر اهانت مجلس به رییسجمهوری. آیا آن را جزو اشتباهات خود محسوب میکنید یا نه؟
بله. ما بهدلیل پخش این تصاویر استغفار کردیم. این اتفاق ناپسند و بیسابقه در صحن مجلس که باعث تکدرخاطر شدید رهبری شد، نباید از تلویزیون پخش میشد.
*دو سه ماه قبل، بنا به دلایل مختلفی احساس کردم مجددا درباره مشیی که در مقابل دولت دارم باید از رهبری سؤال کنم، لذا بهصورت مکتوب از ایشان سؤال کردم. ایشان فرمودند همین مشیی که از قبل داشتید، درست و صحیح است و همین مشی را ادامه دهید و رهنمود ایشان هنوز هم به قوت خود باقی است. ملاحظه میکنید که همین مشی، چقدر امروز به ما کمک کرده و ما این مشکل را پشت سر گذاشتهایم و امروز هم صدا و سیما در خدمت همه قواست و در واقع دولت چون مسئولیت سنگینتری نسبت به قوا دارد، طبیعی است که بسیاری از وقت و همراهیهای ما به دولت در سطوح مختلف اختصاص داده شود.
سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اذعان کرد که ظرفیت بیمارستان و اورژانسهای کشور در پاسخگویی به نیاز مردم بسیار خجالتآور است.
وی در مراسم معارفه رؤسای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: اگر ما به بخش سلامت توجه نکنیم باید در آینده تمام منابع را در حوزه درمان هزینه کنیم. به طور مثال در بیماران قلبی باید به سمت پیشگیری گام برداریم.
ابوالقاسمی ادامه داد: امروز در دنیای غرب نیز تشخیصهای زودرس در بیماریهایی مانند سرطان را بیشتر مورد توجه قرار میدهند و باید ما هم افرادی را استخدام کنیم تا در زمینههای پیشگیری گام بردارند.
سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با گلایه از وضعیت کنونی اورژانسها که راضی کننده نیست گفت: آدم خجالت میکشد هر وقت داخل اورژانس میرود چنین وضعیتی را مشاهده میکند.
وی افزود: توجه به اورژانسها دیر صورت پذیرفت و انتظارات مردم دیگر انتظارات ۲۰ سال گذشته نیست زیرا مردم به خارج از کشور سفر میکنند و اورژانسهای آنجا را مشاهده میکنند و حال ما باید کاری بکنیم تا در سرویسهای درمانی همه بیماران از خدمات درمانی یکسانی برخوردار شوند. زیرا نگاه دوگانه به بیمار خصوصی و دولتی نوعی گناه کبیره است.
ابوالقاسمی ادامه داد: در برخی مشاهداتم میبینم که در برخی اتاقها ۶ تا ۷ تخت قرار گرفته و دیوارهای بیمارستانها نیز رنگ پریده هستند حال چگونه میشود با این وضعیت به مردم خدمات درمانی داد.
ابوالقاسمی خطاب به استاندار تهران که در این جلسه تودیع و معارفه حضور داشت، گفت: باید آگاه باشید که شکل بیمارستانهای کنونی در حال حاضر خجالتآور است. حق مردم است که سرویسهای خوب ببینند چون استاد خوب داریم اما مراکز مجهز نیستند.
وی ادامه داد: چندین سال است که در حوزه آموزش پزشکی شعار جامعنگر و نهادینهکردن اخلاق حرفهای را میدهیم ولی آیا موفق بودیم؟
آیتالله سید محمد موسوی خوئینیها در وبسایت خود، در پاسخ به سؤالی دربارهی ریشه و منشأ انقلابهای منطقه، مردمستیزی، خودکامگی و دیکتاتوری، و در نتیجهی آن زورگویی به ملت و وابستگی به بیگانه را که به نوبهی خود به تنفر بیشتر مردم در کنار نارضایتی عمومی منتهی میشود، عامل اصلی این تحولات دانست. متن کامل این یادداشت را به نقل از «آهنگ راه» بخوانید:
تحولات سیاسی اجتماعی از آنگونه که در تونس، مصر، لیبی، یمن، بحرین و سوریه رخ داده یا می دهد را نمی توان صد در صد معلول یک علت دانست، چه بسا عوامل متعدد داشته باشد هرچند بعضی از این عوامل نسبت به بقیه اصلی باشد. در تمام کشورهایی که نام بردم یک علت بصورت مشترک وجود دارد و آن وجود حکومتی دیکتاتوری که حاکمان در این کشورها (بن علی، حسنی مبارک، قذافی، علی عبدالله صالح، آل خلیفه و بشار اسد) با استفاده از زور، حاکمیت خود و بعضا خاندان خود را بر کشور دائمی کرده اند، بن علی بیست سال، حسنی مبارک سی سال، قذافی چهل سال، علی عبدالله صالح ۳۳ سال و خاندان اسد ۴۰ سال (۳۰ سال پدر و ۱۰ سال پسر).
بدیهی است حاکمانی که با زور سر نیزه سالیان دراز بر مردم تسلط می یابند، همه چیز را در کشور بر محور شخص خودشان و منافع خاندان و نزدیکان و طبقه حاکمه سازماندهی می کنند و سامان می دهند و در نتیجه آزادی شخصیت های مستقل و احزاب و گروهها و رسانه ها محدود و محدودتر می شود، فضای نقد عملکرد حاکمان به فضای مدح و ستایش و چاپلوسی بدل می شود، هر خطا و ندانم کاری و حتی خیانتی رخ دهد نه تنها گفته و نوشته نمی شود که حتی از همان خطاها و خیانت ها نمایشنامه هایی به صحنه می آید که همه حکایت از نبوغ این حاکمان دیکتاتور و خدمات آنان می کند، به قول امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، "عالِمُها مُلجَم وَ جاهِلُها مُکرَم".
هشدارها از طرف خیرخواهان و دلسوزان به سنگ اندازی در کار حکومت و همصدایی با دشمنان و آب به آسیای بیگانگان تفسیر و تبلیغ می شود و زندان ها از این خیرخواهان دلسوز پر می شود، ترس و چاپلوسی و ریاکاری و نان به نرخ روز خوردن، جای شجاعت و صراحت و اخلاص و ایستادگی در دفاع از حقوق ملت را می گیرد، در اینگونه حکومت ها، باورها و رفتار حاکمان در زندگی شخصی و ...از مردم فاصله می گیرد، به طوری که نسبت به هم (حاکمان نسبت به مردم و برعکس) احساس بیگانگی می کنند. در این هنگام رفته رفته حمایت و حس وفاداری نسبت به حکومت در میان مردم ضعیف و ضعیف تر می شود.
حاکمان هنگامی که از مردم حمایت لازم را احساس نکنند ناگزیر می شوند به زور سرنیزه و هزینه کردن از بیت المال حمایت ها و وفاداری های نمایشی توسط مردم به نمایش بگذارند؛ هنگامیکه این نمایشها به ابتذال کشیده می شود و تماشاگران را نمی تواند فریب دهد، این حاکمان به قدرت های بیگانه چنگ می زنند. در این مرحله کشورها علاوه بر استبدادزدگی به بلای وابستگی نیز گرفتار می شوند، تحقیری که در این وابستگی ها از ناحیه ی قدرت های استکباری بر کشورها و ملت ها تحمیل می شود، تنفر و انزجار ملت ها را از اینگونه حاکمان روز به روز بیشتر می سازد، بر این عامل مهم و علت اصلی، نارضایتی های مردم از شرایط بد معیشتی و بی کفایتی مدیران در اداره ی امور عادی و روزمره مردم را اضافه کنید.
کافی است جرقه ای بر این انبار باروت زده شود، آنگاه همان چیزی رخ میدهد که امروز در این کشورها رخ داده و می دهد و زمانی این دیکتاتورها چشمهایشان بر این واقعیت های تلخ باز می شود که به نقطه پایان رسیده اند و خوی و خصلت سرکوب و آدمکشی که در طول سالیان دراز در درون آنان رشد کرده است هرگز اجازه بازگشت از راه رفته را نمی دهد و تنها راه چاره را در کشتار بیشتر مردم مظلوم می بینند. به کشته های مصر و لیبی و سوریه و دیگر نقاط نگاه کنید و قضاوت کنید آیا یک حاکم دلسوز مهربان برای ادامه حکومت خود حاضر به خلق چنین فجایعی هست؟
در چنین بستری هرگونه عامل داخلی یا خارجی می تواند وارد صحنه عمل شود و از چنین بستری به سود خود بهره برداری کند، ولی هرگز نقش این عوامل خارجی چیزی از گناه این حاکمان مستبد و خودکامه را نمی کاهد.
تا زمانی که حاکمان با مردمند و خواست و ارده مردم را بر خواست و اراده خود مقدم می دارند و با رفتار مدنی و مردمسالارانه خود وحدت را در جامعه تحکیم می کنند، قدرت های بیگانه نمی توانند کاری از پیش ببرند، قرآن کریم تفرعن و خودکامگی و خود محوری حاکم مصر در زمان موسای پیامبر -علی نبیّنا و آله و علیه السّلام- را عامل تفرقه و تشتت جامعه معرفی می کند: «إنّ فرعَونَ عَلی فیِ الأرضِ وَ جَعَلَ أهلَها شیَعاٌ...»«بی گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته دسته کرد. ..» (ترجمه دکتر سید علی موسوی گرمارودی)
برخی از تحلیلگران در بررسی این تحولات می پرسند اگر عصیان عمومی بر ضد حاکمان حرکتی اصیل و خواست ملت ها است پس چرا قدرت های غربی بویژه آمریکا از این حرکت ها و از مردم حمایت می کنند؟ سپس خود پاسخ می دهند که چون زمان این حاکمان دیکتاتور به سر آمده است و آمریکا می داند که سرانجام مردم پیروز خواهند شد از این رو خود را همراه مردم نشان می دهد تا پس از سقوط دیکتاتور بتواند در دولت آینده برای خود جائی باز کند.
قطع نظر از این که این پاسخ صحیح است یا غلط، و در چنین تحلیل هایی همیشه واقعیت های عینی و اجتماعی نادیده انگاشته می شود و مردم همیشه به صورت ابزار ملاحظه می شوند، باز هم سخن اصلی این است که دیکتاتوری و خودکامگی و با تکیه بر زور همه چیز را برای همیشه به نفع شخص دیکتاتور سامان دادن بستری را فراهم میکند که حتی حمایت کنندگانِ تا دیروز دیگر قادر به نگه داشتن آنان نیستند و ناگزیرند در برابر اراده مردم تسلیم شوند.
در پایان لازم است اعتراف کنم که چنین تحولات فراگیر چیزی نیست که من بتوانم با قاطعیت بر تحلیل خودم از این حوادث ایستادگی کنم و هر سخنی جز آن را مردود بشمارم، لیکن آنچه من می فهمم همان بود که نوشتم، اگر خوانندگان عزیز با اظهارنظر خود این دیدگاه را اصلاح یا تکمیل کنند ممنونشان خواهم بود.
آیت الله موسوی خویینی ها: دیکتاتورها چشمهایشان در نقطه پایان باز می شود
یك نماینده مجلس كه وزیر خارجه را در سفر اخیر به مسكو همراهی كرده است ضمن تشریح جزئیات مذاكرات این سفر تاكید كرد كه در طرح گام به گام روسیه چارچوب چماق و هویج و فشار و مذاكره مطرح نیست.
مهدی سنایی درخصوص طرح گام به گام روسیه برای آغاز مذاكرات ایران و 1+5 گفت: طرح گام به گام چارچوب خوبی برای مذاكرات ارائه كرده است اما در عین حال باید كارشناسان دو كشور موضوع را مورد بررسی دقیق قرار دهند.
وی ادامه داد: طرح مذكور تقریبا كلی است و طبیعتا ابهاماتی هم دارد كه در بررسی جزیی تر حل خواهد شد، یكی از ابهامات جدول زمان بندی است از این جهت كه باید یك نوع زمان بندی در گام هایی كه برداشته می شود از سوی طرفین تعریف شود.
سنایی خاطرنشان كرد: ایران در مجموع با كلیات طرح ابداعی روسیه موافق است و قرار است در مورد جزئیات كار كارشناسی انجام گیرد.
نماینده نهاوند گفت: تفاوت این طرح با طرح های پیشین كه در قالب مدالیته درجریان بود این است كه یك چارچوب برای اعتماد متقابل ایجاد می كند به طوری كه هركدام از طرفها باید یك گام بردارند و در این قالب چارچوب چماق و هویج و فشار و مذاكره مطرح نیست.
رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه خاطرنشان كرد: مذاكرات با این ایده روسیه از سر گرفته می شود و در قالب آن كلیه تحریم ها برداشته و مسیر رسیدگی به پرونده هسته ای ایران عادی خواهد شد.
وی ادامه داد: در مذاكرات آقایان صالحی و لاوروف كه بیش از دو ساعت طول كشید مسائل دوجانبه مورد تاكید قرار گرفت و بر سر مواردی كه در بین دو كشور تفاهم شده اما عملیاتی نشده است بحث هایی شد.
سنایی گفت: طرف روسی تاكید كرد شركتهای روسی راسا در خصوص قراردادها و تفاهمات تصمیم گیری می كنند و طبیعتا تحریم ها و فشارها تاثیر خود را بر تصمیمات آنها می گذارد.
عضو كمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی خاطرنشان كرد: این سفر روسها به قاطعیت اراده خود را برای تقویت همكاری ها اعلام كردند و اراده رئیس جمهور روسیه برای تقویت همكاری ها با ایران را یادآور شدند.
وی افزود: طرف ایرانی نیز گلایه ها و ابهامات در جامعه ایرانی و میان نخبگان درباره روسیه را تشریح كرد مسئولان روسی هم با یادداشت موارد، قول مساعد برای پیگیری دادند.
سنایی مذاكرات انجام شده در سفر روسیه را منحصر به بحث هسته ای ندانست و گفت: طرح گام به گام روند مثبتی را در روابط دو كشور آغاز كرده و مذاكرات راهبردی و كلان را در قالب پیگیری این طرح می توانیم داشته باشیم.
وی ادامه داد: شاید روسیه این پیام را می دهد كه مناقشه برانگیز شدن روابط این كشور با آمریكا دلیل كافی است برای اینكه روابط با ایران را تقویت كنند، ایران هم باید از این فرصت در راستای منافع ملی استفاده كند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر