-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۱۴, جمعه

Latest News from AzadCyber for 08/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سازمان گزارشگران بدون مرز، با انتشار بیانیه‌ای به مواضع اخیر مقامات جمهوری اسلامی در تبلیغ و ترویج مفهوم «اینترنت ملی» واکنش نشان داد. در این بیانیه، با اشاره به سخنان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران آمده است: «به گقته رضا تقی‌پور انوری، در کنار شبکه ملی اینترنت، اینترنت (جهانی) را به عنوان یک سرویس با همان مسائلی که تا کنون وجود داشته است کماکان خواهیم داشت و پهنای باند داخل را به صورت امن و حفاظت شده برای کسب و کار اقتصادی و حریم شخصی خانوارها توسعه خواهیم داد.”

وزیر ارتباطات ایران هفته گذشته اعلام کرد که «فاز اول شبکه ملی اینترنت طی ۶ ماهه اول امسال به بهره برداری می رسد.» او همچنین با تاکید بر استفاده از «موتور جستجوی ملی و ای‌میل ملی» در شبکه ملی اینترنت، یکی از اهداف اصلی شبکه اینترنت ملی را «جمع‌آوری اطلاعات و مدیریت ای‌میل‌ها در داخل کشور برای مورد توجه قرار گرفتن مباحث امنیتی اعلام کرد.» گزارشگران بدون مرز معتقد است این سخنان، به‌طور تلویحی نوعی «اعلام کنترل بیشتر ای‌میل‌های مخالفان است.»

در بیانیه گزارشگران بدون مرز آمده است: «در ایران، علی‌رغم به‌کارگیری سانسوری همه جانبه، از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برای مقاومت در برابر سرکوب و اطلاع‌رسانی مستقل استفاده می‌شود. طرح اینترنت ملی در خدمت تشدید سانسور و کنترل گسترده شهروند- وب‌نگاران است. اینترنت ملی در اصل یک اینترانت (شبکه داخلی) است که جای‌گزین اینترنت جهانی می‌شود و در میان شهروندان تبعیض ایجاد می‌کند.»

گزارشگران بدون مرز معتقد است «این شبکه‌ی “دوسرعته”، بیش از هر کس وبلاگ‌نویسان و روزنامه‌نگاران را مجازات می‌کند و از نظر اقتصادی نیز چنین پروژه‌ای قابل دفاع نیست، این عقب‌گرد فنی می‌تواند عاملی بازدارنده برای بسیاری از کشورها در سرمایه‌گذاری و پیش‌برد مناسبات اقتصادی با ایران باشد.»

در این بیانیه هم‌چنین آمده است: «اجرای طرح اینترنت ملی، تهاجمی است به همه‌ی عرصه‌های اطلاع‌رسانی و نشان از خواست اعمال سانسوری همه جانبه بر کشور است.»

سازمان گزارشگران بدون مرز، با اشاره به مطرح شدن پروژه «اینترنت چمدانی» یا «اینترنت در سایه» توسط مقامات آمریکایی، و موضع مقامات ایرانی در قبال آن،‌ اعلام کرد «جمهوری اسلامی ایران سیاست شیطان‌سازی از رسانه‌های نوین را با منتسب کردن آنها به “قدرت‌های خارجی” تشدید کرده است.»

«در روزهای اخیر بسیاری از مسئولان دولتی “شبکه‌های اجتماعی و اینترنت ” را ابزاری در خدمت “جنگ نرم” برای سرنگونی حکومت معرفی کرده‌اند. ٧ مرداد ماه، در روزهای اخیر بسیاری از مسئولان دولتی “شبکه های اجتماعی و اینترنت ” را ابزاری در خدمت “جنگ نرم” برای سرنگونی حکومت معرفی کرده اند. ٧ مرداد ماه، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات “ﺁﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮﯼ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺷﺒﮑﻪ های ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ” و “ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺒﮑﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺰﺩﻭﺭﺍﻥ ﺩﺍﺧﻠﯽ” ﺭﺍ ﺍﺯ “ﻣﻬﻤ ﺘﺮﯾﻦ ﺁﺳﯿﺐ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﻡ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﯼ” ﻋﻨﻮﺍﻥ ﮐﺮﺩ. دو روز پیش از آن مصطفی نجار، وزیر کشور، “فیس بوک، ماهواره و چت” را از مصادیق “جنگ نرم” اعلام کرده بود.

در پایان بیانیه گزارشگران بدون مرز، به تداوم بازداشت و برخوردهای سرکوب‌گرانه با وب‌نگاران و فعالان مدنی اشاره شده است:  در تاریخ ۵ مرداد ماه، گزارشگران بدون مرز از بازداشت فواد صادقی مدیر سایت آینده نیوز مطلع شده است. دلیل بازداشت فواد صادقی از سوی مقامات رسما اعلام نشده است.»

بر اساس این بیانیه، مریم بهرمن، وب‌نگار و فعال حقوق زنان نیز از تاریخ ٢١ اردیبهشت ماه در بازداشت به‌سر می‌برد. او بهمن ماه سال جاری با ارائه گزارشی در باره‌ی «رویکرد زنان و فن‌آوری ارتباطات و اطلاعات در ایران» در پنجاه و پنجمین جلسه کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل شرکت کرده بود.

در این بیانیه هم‌چنین به بازداشت مریم مجد عکاس و روزنامه نگار، مهناز محمدی مستندساز و پگاه آهنگرانی بازیگر و وبلاگ‌نویس نیز اشاره شده که هر سه آنها پس از مدتی با سپردن وثیقه‌های سنگین آزاد شدند.


 


ترمه ماندگار

از همین حالا، در نیمه تابستان، بوی انتخابات به مشام می‌رسد. نشانه‌هایش پیش از خودش پا پیش گذاشته‌اند. اجازه انتشار چند روزنامه و مرخصی چند زندانی سیاسی. برخی، انتخابات را بهانه صدباره تکراری آزادی محدود تا شب رای گیری می‌دانند و دیگرانی نیز آزادی زندانی‌ها را مصالحه اصلاح طلب‌ها برای مشارکت در انتخابات بعدی تفسیر می کنند.

هیچ کدام از این‌ها، هنوز تکلیف و مشقی برای فردای کار روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ندارند. مشقی که گاه خود باید آقا بالاسرش باشند که بیش از نیاز به چپ یا راست نچرخد. هنوز گردش به چپ و راست را تعیین نکرده‌اند. هنوز اجماع ندارند برای قهر یا آشتی با صندوق. تنها صندوق‌داران هستند که می‌دانند از هر فرصتی حیله ای باید ساخت برای آشتی ولو کوتاه و موقت، باید از آن بهره جست.

هنوز ماه‌های زیادی مانده تا انتخابات؛ البته زیاد برای ایران که رای دهندگان و تصمیم گیری‌هایشان در آخرین دقایق مشخص و محکم می‌شود. تکلیف رای‌های خاموش بیش از ۳۰ سال است که مشخص است. اقلیت و اکثریت هم با کمی بالا و پایین همان هستند. می‌ماند بخش خاکستری. آنان که با یارانه و افزایش وام ازدواج و وام مسکن همچنان خاکستری می‌مانند و چرخشی ندارند. انتشار اعتماد و چند روزنامه و مجله دیگر، فضایی کمی بازتر برای رسانه‌های مجازی و آزادی چند زندانی سیاسی سوغات انتخاب برای این خاکستری‌ها است. تا پیش از این همه چیز را به مرگ گرفته بودند؛ بلکه در چنین شرایطی آن‌ها را به تب راضی کنند.

“باید اصول حرفه‌ای را در همین چند ماه به کار بست تا تاثیرش بیش از این چند ماه در جامعه بماند، حال می‌خواهد این رسانه‌ها با حکم بسته شوند یا نه؛ مهم آن است که مغزهایی را روشن کرده‌اند”

سابقه و نام و اعتبار اهالی رسانه همراه است با کار حرفه‌ای. اخلاق حرفه‌ای. بی‌طرفی. صداقت و عدم حمایت از دسته یا گروه خاص سیاسی. این را بر پیشانی‌شان نوشته‌اند. اینها گاهی بی‌رنگ می‌شود و گاه کمرنگ، زمانی نیز با جبر، رنگ باخته‌اند. این جبر دائمی است و کش‌دار و تنها در کوتاه مدت است که سایه‌اش سبک‌تر می‌شود. انتخابات همان فرصتی است که راه نفس را کمی بازتر می‌کند.

باید فضای موجود را به حساب “عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد” گذاشت و حداکثر استفاده را برد. آزادی موقت و مشروط، همان قدم اولی است که صاحبان صندوق برداشته‌اند. همان‌ها که می‌خواهند این بار هم از آن بیرون بیایند. این سوی همچنان دنبال قهر است اما، و صندوق پیشین را با ناظران قدیمی‌اش نمی‌خواهد. حرف‌های بخشی از این سوی نیز تعبیر به مصالحه شده و فعلاً سیبل معترضان است. چه قهر و چه آشتی، چه دشمنی و چه دوستی، تکلیف اهالی رسانه باید از این‌ها جدا باشد.

کار آنها جدای از این بازی‌ها است. بیش از آن است که یک سوی را بگیرند و سوی دیگر را بر صندلی متهم بنشانند و سیلی از پی هم بر صورتش بزنند. چنان که فردا روز هر کدام برچسب و اتهامی شود بر سینه‌شان.

اکنون وقت امید است برای بیداری

از بخت خوش و یا ناخوش فعلاً همین انتخابات است که آزادی‌های موسمی را می‌آورد و بعد هم آن را با خودش می‌برد. خلاقیت اگر اسیر و دربند چپ و راست و سنگر بندی نشود، خود را نشان می‌دهد برای گرفتن هوایی بیش از آن که داده‌اند و نفسی عمیق‌تر. آن وقت است که باید اصول حرفه‌ای را در همین چند ماه به کار بست تا تاثیرش بیش از این چند ماه در جامعه بماند، حال می‌خواهد این رسانه‌ها با حکم بسته شوند یا نه؛ مهم آن است که مغزهایی را روشن کرده‌اند. نیازهای عمومی را رنگ داده‌اند و تبدیل به خواسته کرده‌اند. خواسته‌هایی که طالبانش برای به دست آوردنش ساکت نمانند.

“انتخابات پیش رو یکی از بهترین فرصت‌ها است که با استفاده از آن چه بر رسانه‌ها رفته، خود را تثبیت کنند، چنان که حرکات و جنبش‌های مردمی از قِبَل آگاهی‌بخشی‌ها و اطلاعات آنها ایجاد شود”

باید در این‌ فرصت کوتاه نوشت. تنها باید مراقب بود تا فضا چنان غبار آلود و تیره نشود که چشم خودی‌ها را نیز کور کند. به جای وارد کردن یک پتک، باید آرام آرام گفت. گفتن یک‌باره همه راست‌ها تنها فضا را پرآشوب‌تر می‌کند و مردم خسته را نا امیدتر و قهرها را پررنگ‌تر می‌کند. اکنون وقت امید است برای بیداری.

باید سفیدی‌ها را در همین تاریکی ها نشان داد که رویا نیستند فقط یک خواستن می‌خواهد و حرکتی عظیم و یک‌دست تا واقعیت شوند؛ اما همه این خواستن‌ها را نباید در کف خیابان و دنیای مجازی جست و فریاد زد که باید در گوش سنتی‌ترها که همچنان می‌گویند “ما و تو را با سیاست چه کار؟ بگذار چهار روز هم این‌ها باشند، بالاخره خسته می‌شوند و می‌روند” زمزمه کرد. راه که روشن باشد و ابزارش مشخص، رفتنش آسان‌تر می‌شود.

همین روزهای کوتاه را باید غنیمت دانست و بیشترین راه را رفت. همان قدری که در این دو سال منع شده‌اند رسانه‌ها؛ اما نباید تندتر از تند رفت. شمرده و آرام، اما هر قدم را به اندازه چند قدم باید برداشت. چنان که خسته‌ها نیز تاب طی راه را داشته باشند و آنان که قید راه را نیز زده‌اند امیدوار کنند و دوباره در مسیر قرار دهند.

این چند صباح آزادی را باید مغتنم شمرد. باید به جای آن که تنها و همراه با چند نفر، سنگِ زنان را به سینه زد، زنان را از روشنفکر و غیر روشنفکر چنان آگاه کرد که صلاح و حق‌شان را خود طلب کنند. باید چنان ذهن‌ها را از تضییع حقوق ترساند که از لگد شدن شاخه گلی تا به دار کشیدن زن و مردی دل‌شان به درد آید و از فردای خود بترسند که شاید فردا خود جای آن متهم بنشیند؛ پس امروز در مقابل ظلم بر دیگری خاموش نمانند. روزی که دل هر کس برای دیگری نیز بلرزد، دیگر هیچ رسانه‌ای برای نشان دادن جسد کودکی که از ظلم پدر و مادری آزاد و رها جان داده یا سوال از کسانی که قربانیان تجاوز را محکوم می کنند، متهم به اقدام علیه دیگری و سیاه نمایی اسلام و حکومت و دولت نمی‌شود.

این آزادی کوتاه را باید بسیار بلندتر از آن چه هست، کرد. باید چنان کرد که دیرتر از آن خسته شوند. باید چنان کرد که خواسته‌های ۳۰ ساله را یک ماهه نخواهند و چنان که شور پیدا کرده‌اند از نا و نفس نیافتند. باید چنان نوشت و به تصویر کشید که دیگر هیچ کهریزکی قد علم نکند که اگر کرد هیچ کس در مقابلش سکوت نکند تا عامل و آمرش رییس جایی دیگر شود.

انتخابات پیش رو یکی از بهترین فرصت‌ها است که با استفاده از آن چه بر رسانه‌ها رفته، خود را تثبیت کنند. چنان که حرکات و جنبش‌های مردمی از قِبَل آگاهی‌بخشی‌ها و اطلاعات آنها ایجاد شود. و این بار به جای آن که رسانه‌ها زیر تهدید و فشار، مسئولان را مورد سوال قرار دهند، سوال‌ها خواست عمومی باشد که از گلوی عام و خاص بیرون می‌آید. این همان وظیفه رسانه‌ای است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به azadcyber-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به azadcyber@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته