جمعی از فعالان سیاسی بعدازظهر چهارشنبه بهمناسبت درگذشت عزتاله سحابی، رییس شورای فعالان ملی مذهبی و فرزندش هاله سحابی، عضو «شورای مادران صلح» با انتشار نامهای، با خانواده این دو فعال سیاسی ابراز همدردی کردهاند.
متن این نامه در پی میآید:
در گذشت مهندس عزتاله سحابی برای همه مبارزین راه آزادی ایران بسیار تاسفانگیز است. مرگ عزتاله سحابی یادآور دردناک زندان و شکنجه و زندگی خالی از امنیتی است که نظامهای استبدادی برای مبارزین و معترضین شان میسازند. مهندس سحابی که درخانواده مبارزی چون دکتر یداله سحابی تربیت یافته بود زندگی خود را بدون لحظهای تردید، در راه بهدست آوردن آمال و ایدههایش قرار داد و در کوشش برای کسب رفاه و آسایش و آزادی مردم ایران از زندان و شکنجه و زندگی سخت و نا آرام نهراسید.
مردم ما به مبارزین راه آزادی احترام میگذارند.
ما در گذشت مهندس عزتاله سحابی را به خانواده محترم سحابی و مبارزین راه آزادی ایران تسلیت میگوییم.
توضیح: هنگام جمعآوری امضاها هنوز از جان باختن بانو هاله سحابی آگاه نبودیم. همزمان این ضایعه را نیز به خاندان محترم سحابی و کلیه آزادیخواهان ایران تسلیت میگوییم.
بهروز آذرنوش، نعمت آزرم، حامد ابراهیمی، ابوتراب ابوترابی، ابوالفضل اردوخانی، اسکندر اسکندری، کبری اسماعیلزاده، کورش افطسی، دکتر محمد اقتداری، پری الفتی، امیررضا امیربختیار، ملیحه انارکی، هوشنگ بیات، دکتر منصور بیاتزاده، علی پرسان، منوچهر تقوی بیات، مهندس حمید جدی، محمد حسین جعفری، بهیه جیلانی، آریا خسروی، هرمز خیلتاش، مهندس ناصر دارابی، سهراب دالائی، مهندس مرتضی رحیمی، سهیلا ستاری، اصغر سلیمی، عباس سلیمی، سلمان سیما، محسن شایسته، مهندس اسماعیل شبان، قلی پورشکیبائی، حمید صدر، دکتر باقر صمصامی، دکتر عبداله طاهری، احمد عبدلی، مزدک عبدیپور، مهدی علیا، منوچهر فاضل، کیوان فروزان، مینو فروغ، مهندس کامبیز قائممقام، دکتر محسن قائممقام، امیر قاسمی، دکتر مسعود کاظمزاده، دکتر کاظم کردوانی، دکتر عزیزاله کرملو، مهران کریمی، پروفسور ناصر کنعانی، مهندس بهمن مبشری، رحیم محمدی، فاطمه مسعودی، حمید مهدیپور، تراب مستوفی، دکتر محمدعلی مهرآسا، دکتر همایون مهمنش، فریده مهمنش، حسین منتظرحقیقی، انور میرستاری، اشکان منفرد، هوشنگ ناصری، کاظم نجفی، راضیه (پری) نشاط، شیوانوجو، مهندس دارانیروئی، مجید نیکنامامینی، منوچهر واثقنوری، حسین وصال، رحیم همتی، فرشید یاسائی
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
از همان اول هم قرار نبود حکومتی مبتنی بر دموکراسی قوام و دوام بگیرد، اینکه ما اعتقادی به جمع دینی با احکام ثابت با تلاش برای تغییر در جامعه و مدرنیته داشته باشیم موضوع بحث نیست، در این برنامه به یکی از مواردی که رسالت حکومت دینی است میپردازیم، رسالت فرهنگی و دانشگاهی.
بازی با کلمات موجب نابودی محتوا نمیشود، باید باور کنیم جمع بعضی از اقلام با هم شدنی نیست، نمیتوان رسالتهای گوناگون و متناقض را به هم وصل کرد، دولت دینی دارای ویژگیهای خاصی نسبت به دولت سکولار است. دولت دینی موظف است در تمامی قلمروهای تحت نظارت خود، به احکام و گزارههای دینی، بهعنوان خطوط اصلی حرکت خود بنگرد و مجریان منصوب از ناحیه دین را برای اجرای احکام دینی بر مسند قدرت بنشاند. آنچه که دولت دینی را از دولت سکولار، متمایز میسازد نقش خاص دولت دینی و رسالتاش در زمینههای هدایتگری الهی است.
دولت دینی موظف است رسالت هدایت جامعه را بر اساس آموزههای کهنهاش نیز به عهده بگیرد. دولت دینی نسبت به ارزش و ضدارزشهای تعریفشدهاش نمیتواند بیتفاوت باشد، این سیستم گریزی ندارد، او تنها مجوز حرکت بر روی یک خط آرمانی را دارد، مگر خود بخواهد فلسفه بودناش را نقض کند.
بهطور مثال، دولت دینی، حوزهی فرهنگ را به حال خود رها نمیکند تا بازار عرضه و تقاضا، تصمیم نهایی را دربارهی محتوای این حوزه بگیرد، بلکه موظف به جامعهسازی دینی و تربیت اخلاقی و معنوی مردم است. از منظر دولت دینی فضیلت و رذیلت معناهای تعریف شده ثابتی بنا بر احکام ثابت دینی دارد. در این میان، دانشگاه بهعنوان یک امر عمومی که فرهنگ در آن نقش عمدهای را ایفا میکند نمیتواند هدایتگری و نظارت دولت دینی را بر نتابد و به راه خویش برود. دانشگاه از آن جهت که متعلق به یک جامعه دینی است، باید دارای خصوصیاتی باشد. «علی» امام اول شیعیان در نامهی خود به «مالک اشتر» به مواردی بهعنوان بنیادیترین وظایف حکومت دینی اشاره دارد که یکی از آن تربیت دینی مردم است.
دولت دینی موظف است رسالت هدایت جامعه را بر اساس آموزههای کهنهاش نیز به عهده بگیرد. دولت دینی نسبت به ارزش و ضدارزشهای تعریفشدهاش نمیتواند بیتفاوت باشد، این سیستم گریزی ندارد، او تنها مجوز حرکت بر روی یک خط آرمانی را دارد، مگر خود بخواهد فلسفه بودناش را نقض کند
بنابراین، نه تنها دولت دینی حق دارد که در امور فرهنگی و دانشگاهی مداخله نماید و سیاستها و قوانین آن را معین کند، بلکه از منظر دیگر چنین تکلیفی نیز بر عهده دارد. بدین ترتیب، دانشگاه لازم است چارچوبها و سیاستهای تعیین شده از سوی دولت دینی را بپذیرد و از آنها تخطی نکند. در هر حال، این مطلب که دانشگاه باید از دولت مستقل باشد، نمیتواند به جای استدلال علیه سیاستهای دولت دینی بنشیند و به سادگی، صورت مسئله را پاک کند، وقتی جامعهای به حکومت دینی رای داد، یعنی آنکه با استدلالات این نوع حکومت کنار آمده است، مگر آنکه مدعی شود فریب خورده که باز حتا در اینصورت هم حجتی مشروع ندارد زیرا اکنون نیز هم پس از ۳۲ سال بهدنبال اصلاحگران دینی روان است.
برای مثال به چند سخنرانی آقای «خمینی» بهعنوان بنیانگزار حکومت توجه کنید، در کلام این آقا استبداد دینی، امر به خشونت و واضحتر از آن سعی در یکپارچهسازی و جلوگیری از تنوع افکار را خواهید دید، او از آنکه افکار مخالف با خود را تحقیر کرده و بیگانه بخواند، کوچکترین ابایی ندارد:
«آقا شما نشستهاید که چهار تا کمونیست بیایند در دانشگاه و قبضه کنند دانشگاه را؟ شما مگر کمتر از آنها هستید؟ عدد شما بیشتر از آنهاست، حجت شما بالاتر از آنهاست. شما این مسایل را که بگویید، خیانت اینها را میتوانید واضح بکنید در آن مکان، در دانشگاه. خیانتشان را میتوانید واضح بکنید که خودشان بگذارند بروند. بایستید، صحبت کنید. بگویید آقا، خوب بیایید یکییکی بگویید ببینم شما چهکاره هستید آمدهاید توی دانشگاه دارید اخلال میکنید؟ میخواهید چه بکنید؟ میخواهید درس بگویید برایمان؟ شما کار خودتان را اول حساب بکنید که چهکاره هستید توی این مملکت.
شما از اهل این مملکت هستید، یا عمال غیر هستید خودتان را به ما میچسبانید؟ بایستید آقا بگویید. البته باید اشخاصی هم که گوینده هستند بیایند در دانشگاه… در هر صورت عمده، فعالیت خود شماهاست… اینها تودهنی میخواهند آقا. عدد شما زیادتر است، حجت شما بالاتر است، خیانت آنها واضح است. اجتماع بکنید، بگویید مطالب را. یک رییس، یک معلم را که میبینید کمونیستی است بیروناش کنید از دانشگاه. من نمیگویم حالا جنگ بکنید با آنها، جنگ نمیخواهیم حالا بشود، اگر یک وقتی منتهی به این شد، به یک روز اینها را بیرونشان میکنیم.
اما حالا نمیخواهیم یک جنگی بشود، میخواهیم حالا با ملایمت بشود، شما ننشینید یکی دیگر برایتان صحبت بکند، اما خوب، با صحبت. آنها صحبت میکنند، شما هم صحبت بکنید یک روحانی بیاید صحبت کند، خودتان بروید، هر کدامتان میتوانید، در مقابل آنها بایستید صحبت کنید. آن میگوید، شما هم بگویید. آن وقت یکییکی انگشت بگذارید روی کارهایشان که تو این کاری که میکنی برای چیست؟ تو، تو تابع کی هستی که این کارها را میکنی؟ شما چه میگویید باز به ما؟ چهطور میخواهید یک دانشگاه را در دست بگیرید در صورتی که اخلالگر هستید؟ یک اخلالگر دزد که نمیتواند دانشگاه را اداره کند…»
سخنرانی آقای خمینی در ۲۳ خرداد ۱۳۵۸
«افراد مفسد را از دانشگاه بیرون کنید اینها میخواهند دانشگاه را نگذارند آدم تویش پیدا بشود و شما جدیت کنید که آدم پیدا بشود. شما جدیت کنید که این اشخاصی که حالا افتادهاند توی دانشگاهها و دارند فساد میکنند، خودتان بیرونشان کنید. نیایید شکایت کنید که در دانشگاه یک کسی آمده و دارد حرف میزند. خوب، برو مقابلاش بایست. بگو آقا تو چه میگویی؟ تو برای ملت دلت میسوزد؟»
سخنرانی خمینی در ۲۵ خرداد ۱۳۵۸
«شما از این به بعد انشااله وقتی که دانشگاهها باز بشود، مبتلای به این مسایل هستید و باید با هوشمندی و با مطالعه و با مشورت بین خودتان افرادی را که میبینید یا به اسم آزادی و نمیدانم این حرفها، که میخواهند یک آزادی خاصی در کار باشد، دل بخواهی در کار باشد، نه آزادی مطلق، یا به اسم دموکراسی و امثال ذلک، الفاظ جالبی که در هیچ جای دنیا معنایاش پیدا نشده تا حالا، هر کس برای خودش یک معنایی میکند، به اینطور چیزها گرفتار هستید درگیری صحیح نیست.
وقتی درگیری شد و اکثریت شما دارید و فرض کنید که آنها را کتک زدید و چه کردید، این به نظر شاید اشخاصی بیاید به اینکه اینها حجتی نداشتند، کتک زدند، متوسل به زور شدند اینها هرکداماشان آمدند در دانشگاه و گفتند، یک مطلبی را گفتند، بروید جلویاش بگویید: «چه میگویید؟»
یک وقت میخواهد هیاهو کند، که اکثرن اینطوری هستند، اینها را سراناشان که وادار میکنند به هیاهو، جمع بشوید دورش بگویید، آقا بنشین صحبتهایت را بکن. ببینید هیچ صحبت ندارد، فقط همین است که یک تشنجی ایجاد کند و نگذارد دانشگاه باز بشود و نگذارد دانشگاه عمل خودش را انجام بدهد. بدون اینکه با آنها جنگ و نزاع داشته باشید، با آنها به این نحو مقابله کنید. یا آنها اگر یک اجتماع صدنفری، هزار نفری، میکنند، شما ده، بیست هزار نفر را اجتماع کنید، مسایل خودتان را بگویید، دعوا هم نکنید، این باید انجام بگیرد.»
سخنرانی آقای خمینی در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۵۸
پس از آقای خمینی رسالت ماندگاراش همچنان توسط وارثانش تا هنگام بقای حکومت جمهوری اسلامی برجا است، اگرچه باید اعتراف کنیم تاکنون هیچکس مانند صاحب دوران طلایی در میان دولتمردان تابه این حد مستبد نبوده است.
صبح روز چهارشنبه و درپی برگزاری مراسم تشییع عزتالهسحابی که روز گذشته پس از چند روز بیماری درگذشته بود، به گفته حاضران در این مراسم به خبرنگار رادیو کوچه هاله سحابی دختر وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای موسوم به لباس شخصی سکته کرده و درگذشته است.
ویدئو مربوط به پیش از مراسم تشییع عزتاله سحابی است.
Click here to view the embedded video.
یک منبع موثق در گفتوگویی با رسانههای خارجی اظهار داشته است که دخالت ماموران امنیتی در مورد تشییع پیکر هاله سحابی ابهاماتی در این مورد به وجود آورده است.
بیشتر بخوانید:
«ابهامات در خاکسپاری پیکر هاله سحابی»
خبر / رادیو کوچه
یک منبع موثق در گفتوگویی با رسانههای خارجی اظهار داشته است که دخالت ماموران امنیتی در مورد تشییع پیکر هاله سحابی ابهاماتی در این مورد به وجود آورده است.
به گزارش بیبیسی و به گفته این منبع، پیکر خانم سحابی در حال حاضر از اختیار خانواده او خارج شده است.
او در ادامه عنوان کرده است که ماموران ابتدا به خانواده گفته بودند که پیکر وی باید حتمن امروز چهارشنبه، ۱۱ خرداد، در لواسان دفن شود، اما بعدن در صدور جواز دفن تاخیری پیش آمده است؛ با این حال ماموران تاکید دارند که پیکر هاله سحابی باید حتمن امروز دفن شود.
به گزارش جرس، پیشتر فریدون سحابی، عموی هاله سحابی، علت درگذشت او را «ضربه به شکم و ریه و در نهایت ایست قلبی» عنوان کرده بود.
از سویی دیگر به نقل از یک شاهد عینی در ساعت ۱۶:۳۰ به وقت محلی پیکر وی را به سمت لواسان جهت خاکسپاری روانه کردهاند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت نوه آیتاله منتظری در مراسم سحابی»
محمد مصطفایی / وکیل دادگستری
مرگ افراد یا طبیعی است یا غیرطبیعی در هر دو حال، برای خاکسپاری نیاز به مجوز از پزشکی قانونی است. اما در صورتی که مرگ فردی بر اثر عوامل غیرطبیعی از جمله ضرب و جرح صورت گیرد، چه در این خصوص شاکی خصوصی وجود داشته باشد و چه شاکی خصوصی نباشد، به دلیل جنبه عمومی جرم، لازم و ضروری است تا مرجع قضایی دستور خاکسپاری را، پس از انجام تحقیقات قضایی صادر کند.
پیرامون درگذشت هاله سحابی فرزند مرحوم عزتاله سحابی، دو فرضیه حادث شده است، فرضیه نخست از جانب حکومت و رسانههای داخلی دولتی مطرح گردید که اعلام نمودهاند، هاله سحابی بر اثر ایست قلبی فوت نمودهاند و فرضیه دوم از جانب خانواده مرحوم و نیز سایتها و شاهدین صورت گرفته که اعلام میدارد، هاله سحابی، توسط مامورین امنیتی یا عدهای از افراد لباس شخصی به قتل رسیده است.
در گزارشها میخوانیم: «هاله سحابی صبح امروز در صف جلو تشییعکنندگان پیکر مهندس سحابی به رفتار خشونتآمیز نیروهای امنیتی و لباس شخصی اعتراض کرده، مورد حمله آنان قرار میگیرد. هاله سحابی که دسته گلی بهدست داشته و جلوی همه حرکت میکرده با ممانعت ماموران مواجه میشود. ولی او میگوید باید از همین مسیر تشییع جنازه صورت گیرد. با مقاومت او ماموران با وارد آوردن ضربات لگد و … به شدت او را مضروب میکنند. او بیهوش میافتد و دکتر پیمان او را به بیمارستان منتقل میکند. اما متاسفانه معالجات بیحاصل مانده، دختر ارشد مهندس سحابی به قتل میرسد.»
این گزارش صرفنظر از صحت و سقم آن، البته به دلایلی که خواهم گفت، مقرون به صحت است، مجوزی است تا جنازه مرحوم هاله سحابی، بدون انجام تحقیقات قضایی دفن نگردد. در پروندههای کیفری آنهم در پروندههای قتل، تحیقات میبایست توسط بازپرسی متخصص و دارای تجربه و سابقه جنایی صورت گیرد. بازپرس ویژه قتل در کنار تحقیقات تخصصی که با روشهای علمی انجام میدهد میبایست برخی از تحقیقات را در حضور خانواده، مرحوم به انجام رساند. از جمله اینکه خانواده مقتول این حق را دارند که بتوانند جنازه متوفی را مشاهده کرده و مشاهدات خود را در صورت جلسه بازپرسی مرقوم کنند، چرا که آنان به عنوان شاکی خصوصی تکلیف بر ارایه دلایل داشته و بازپرس نیز مکلف است دلایل ارایه شده را جمعآوری کند. حال چون در این پرونده بهخصوص، دست دولتمردان نیز، مشاهده میگردد و یا احتمال شرکت مامور یا مامورین امنیتی در قتل وجود دارد، نیاز است، افرادی در مقابل خواستههای غیرقانونی و دستورات بر خلاف تحقیقات قضایی و اصول اولیه دادرسی عکسالعمل نشان دهند و یا اینکه شاهد انجام عادلانه تحقیقات قضایی باشند. بنابراین در ابندای امر میبایست، جسد هاله سحابی کالبد شکافی گردد. کوچکترین ضرب و جرحی، مکتوب و پزشکان بیطرف در خصوص علت تامه فوت خانم سحابی اظهارنظر کنند. چنانچه بر اظهار نظر پزشکی قانونی اعتراضی از جانب خانواده هاله سحابی صورت گرفت یا اینکه اظهارنظر مبهم بود، یک هیت کارشناسی سه نفره از کانون کارشناسان ایران، به اعتراض مطرح شده رسیدگی کند. اینکه جسد خانم سحابی به سرعت و بدون انجام تحقیقات قضایی به خاک سپرده شود، خود ابهاماتی را به وجود میآورد و ظن قتل را به یقین تبدیل میکند.
-هاله سحابی، در گذشته سابقه خصومت با حکومت را داشته است، او به دلیل مخالفت با حاکمان جمهوری اسلامی، پیشتر به دو سال حبس محکوم شده و تا دو هفته پیش نیز در زندان و در بند ۲۰۹ امنیتی، تحت بازداشت نیروهای امنیتی قرار داشت. بنابراین بدیهی و طبیعی است که ماموران امنیتی با او رفتار خوب و انسانی نداشته باشند و در مقابل خواسته هاله، عکسالعمل خشونتآمیز از خود نشان دهند.
-اینگونه اقدامات خشونتطلبانه در جمهوری اسلامی بیسابقه نیز نبوده است. در بسیاری از راهپیماییها و مراسم عزاداری و …. رفتاری بسیار وحشیانهتر از آنچه که میتوان تصورش کرد را شاهد بودهایم. بنابراین، استفاده از زور و خشونت برای ماموران گمنام امام زمان به دلیل آنکه آنان خود را مافوق قانون دانسته و مطیع فرمایشات، مافوق خود هستند، امری عادی است.
-تاکنون قتلهای بسیاری توسط ماموران حکومتی یا کسانی که خود را مامور ولایت فیقه میدانند، صورت گرفته است. عمد بودن برخی از قتلها مسلم و محرز بوده و حتا مسوولین حکومتی خود به قتل بودن مرگ افراد اعتراف کردهاند، اما نه تنها قاتل در اینگونه پروندهها شناسایی نشده است بلکه خانواده مقتولین نیز خود تحت فشار ماموران امنیتی قرار داشتهاند، به گونهای که خانوادهها، از برگزاری مراسم تدفین نیز محروم بودهاند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برای حکومت جمهوری اسلامی به دلیل دست داشتن ماموران خود در زمینه قتل هاله سحابی، بهتر آن است که پرونده او را با اعلام «فوت بر اثر سکته قلبی» برای همیشه مختومه اعلام کنند و پای کسی را به میز محاکمه نکشانند.
-در گذشته قتلهایی که توسط مامورین گمنام امام زمان صورت میگرفت به نوعی پنهان بوده است، یا افراد سرشناس مخالف سیاستهای حکومت، ربوده میشدند و به قتل میرسیدند، یا بر اثر سانحهای از پیش تعیین شده به قتل میرسیدند، و یا با نقشه قبلی ترور صورت میگرفت، همچون ترور سعید حجاریان، فروهر و مختاری. اما امروزه میبینیم که قدرت حاکم به قدری افزایش یافته است که شمشیر را از رو بسته و در ظاهر، جوانان این مرز بودم را به قتل میرسانند و اگر هم قادر به قتل کسی نباشند از ابرازهای قانونی با رفتار و اعمال غیرقانونی مثل بازداشتهای خودسرانه، بازجوییهای طاقتفرسا، شکنجه و برگزاری دادگاههای صوری و تشریفاتی استفاده میکنند.
به هر حال امروز قرعه به نام هاله سحابی افتاده و او به قتل رسیده است و مطمئنن تا زمانی که این حکومت، استوار است و آقای لاریجانی از احکام غیر انسانی و وحشیانه به نام اسلام دفاع میکند و مجوز قتل در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، تنها راه احقاق حق شهروندان ایرانی، مبارزه است تا روزی حاکمانی که آمر در قتل و تحت فشار قرار دادن ملت ایران هستند محاکمه گردند. بدیهی است، قتل افراد، ایراد ضرب و جرح و بازداشتهای غیرقانونی و غیره تمامن با دستور مستقیم و خواست فردی صورت میگیرد که هم اکنون قدرت را در دست داشته و برای حفظ قدرت به هیچ عنوان قائل به قانون نیست، چه رسد به اینکه بخواهد قوانین ضد حقوق بشر را تغییر دهد.
منبع: رادیو بینالمللی فرانسه
به گزارش سایت خبری تحلیلی «مدرسه فمینیستی» در تازهترین گزارش خود از وضعیت خانم ستوده، تصاویری را از وی به چاپ رسانده که، این وکیل دادگستری در میان ماموران با دستبند برای استماع حکم همکاران خود در «کانون وکلای دادگستری» به محل کانون آورده شد.
در گزارشها آمده است که اعلام نظرکانون وکلا به آینده موکول شده است. خانم ستوده یکی از وکلای دعاوی در ایران بوده است که درطول چند سال گذشته بیشترین پروندههای متهمان «عقیدتی، سیاسی» و جوانان متهم زیر هجده سال به هنگام ارتکاب جرم را برعهده گرفته است.
خانم ستوده درسال گذشته در دادگاه انقلاب در ایران به یازده سال زندان، بیستسال محرومیت از کار وکالت و خروج از کشور محکوم شد.
وی تاکنون چندینبار در زندان بهدلیل محرومیت از امکانات ملاقات یا وضعیت نامناسب زندان دست به اعتصاب غذا زده است.
رادیو بینالمللی فرانسه در یک گفتوگوی تلفنی با دکتر لاهیجی حقوقدان، عضو سابق کانون وکلای ایران و نایب رییس کنونی فدراسیون جامعههای بینالمللی حقوقبشر از وی درمورد لزوم دستبند برای یک زندانی همراه ماموران امنیتی پرسیده است.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
حمیدرضا ظریفینیا
منبع: جرس
در پی شهادت هاله سحابی در جریان مراسم تشییع جنازه پدرش (مهندس عزتاله سحابی)، و در پی خبرسازیهای رسانههای حکومتی مبنی بر «ایست قلبی ناشی از شوک و تکذیب ضرب و شتم ماموران، احمد منتظری به شرح گوشهای جزییات این مراسم، نحوه شهادت هاله، خشونت ماموران نسبت به حضار و همچنین بازداشتیها پرداخت.»
گفتنی است درحالی که منابع خبری موثق جرس از لواسان و تهران خبر داده بودند که زندهیاد هاله سحابی، دختر مهندس عزتاله سحابی در درگیری با ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، و اعتراض به نحوه تشییع و تدفین پیکر پدرش به شهادت رسیده، رسانههای جمهوری اسلامی کوشیده بودند با روایتهای متناقض و تحریف حقیقت، شهادت مظلومانه هاله را «معمولی» و مرگ بر اثر شوک ناشی از درگذشت پدر جلوه دهند و رجانیوز، از جمله پایگاههای خبری وابسته به اقتدارگرایان نوشت: «هاله سحابی بر اثر شوک شدید ناشی از درگذشت پدر، دچار تشنج شد و فورن به علت تشنج به یکی از بیمارستانهای تهران اعزام شد که در راه بیمارستان، وی نیز دار فانی را وداع گفت.»
قطعن ضرب و شتم بوده است
احمد منتظری در گفتوگو با خبرنگار جرس، با تایید مسئله ضرب و شتم هاله سحابی توسط ماموران، خاطرنشان کرد «دقیقن هم ضرب و شتم همراه با هتاکی بود و من که در چند متری ایشان بودم، از قول تمام حضار که در کنار وی بودند متوجه شدم که یکی از چند ماموری که قصد داشت تصویر بزرگ مهندس سحابی را که در دستان دخترش (هاله) بود بگیرد، با کشیدن آن تصویر از دست هاله، بر اثر مقاومت و اعتراضی که وی انجام داد، با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد. بلافاصله نیز وی را به همراهی یک پزشک به بیمارستان منتقل کردند، که متاسفانه ایشان درگذشتند.»
برخورد ماموران بیش از پیش خشونتآمیز و هتاکانه بود
احمد منتظری همچنین پیرامون برخورد ماموران با حضار و مراسم تشییع جنازه و خاکسپاری گفت «از نکات واضح و چشمگیر مراسم امروز، حضور تیمی از ماموران امنیتی و لباس شخصی بود، که بسیار هتاک و بیادب و خشن بودند و بیش از دفعات و مراسم مشابه گذشته، به دنبال خشونت ورزی و اعمال ضرب و شتم و اهانت به مردم بودند و به هیچ عنوان رعایت حال خانوادههای داغدار و حضار را نمیکردند.»
وی افزود «در حال خاکسپاری مرحوم عزتاله سحابی نیز، این ماموران به صورت هماهنگ به صورت عربدهکشی و با صدای بلند، به شوخی و خنده و مضحکه پرداخته و جو مراسم را تحتالشعاع خود قرار داده بودند و همانطور که گفتم، به هیچ عنوان وضعیت حضار و عزاداران را درک نمیکردند و بهویژه فرمانده آنان، مردم و خانوادهها را مورد اهانت و هتاکی قرار میداد.»
احمد منتظری تاکید کرد «این فرمانده لباس شخصیها، حتا ماموران نیروی انتظامی را نیز به اعمال خشونت و ضرب و شتم مردم وادار میکرد و به آنان امر و نهی میکرد.»
ماموران لباس شخصی از آغاز مراسم به دنبال خشونت بودند
احمد منتظری همچنین افزود «از آغاز مراسم ماموران و لباس شخصیها، فقط به دنبال ایجاد آشوب و خشونت بودند… حتا من زمانی که هنگام غسل دادن مرحوم سحابی حضور داشتم، لباس شخصیها وارد شدند و شروع به هتاکی و عربدهکشی و تحریک حضار بودند… و البته هیچ یک حضار و مردم نیز، قصد خشونت ورزی و پاسخ به هتاکی آنان را نداشت و همین آنها را خشمگینتر ساخته بود…»
مسوولیت این حوادث بر عهده نظام جمهوری اسلامی است
پسر مرحوم آیتاله العظمی منتظری همچنین خاطرنشان کرد «مقامات جمهوری اسلامی باید این موضوع را مورد بررسی و تحقیق قرار دهند… تعداد زیادی دوربین دست ماموران لباس شخصی و نیروی انتظامی بود و از لحظه لحظه مراسم، تک تک افراد حاضر و صحنه به صحنه حوادث تصویر برداری میکردند و از لابهلای تصاویری که خودشان ضبط کردهاند، دقیقن مشخص میشود که چه کسی جنایت کرد و خانم هاله را به شهادت رساند و اگر این را سریعن مورد بررسی قرار ندهند، این اتهام متوجه کل نظام جمهوری اسلامی خواهد ماند و اگر مورد بررسی قرار گیرد، ضارب و عامل آن مورد شناسایی قرار خواهد گرفت.»
حداقل دوازده نفر بازداشت شدهاند
احمد منتظری که فرزندش نیز در میان بازداشتشدگان وقایع امروز بود، پیرامون میزان بازداشتشدگان و وضعیت آنان خاطرنشان کرد «طبق آخرین اطلاعاتی که به ما رسیده، حداقل دوازده نفر مورد بازداشت قرار گرفته اند، که از وضعیت و سرنوشت و محل آنان خبری در دست نمیباشد… البته گروه زیادی مورد بازداشت قرار میگرفتند، اما بعد از انتقال به محلی دورتر و خودروهای امنیتی، آنها را آزاد میکردند.»
مهندس سحابی ولی نعمت مقامات فعلی نظام بود
احمد منتظری در ادامه با اشاره به حوادث امروز و رویدادهای اخیر، خطاب به مقامات کشورخاطرنشان کرد «مرحوم مهندس عزتاله سحابی، ولی نعمت بسیاری از مقامات و حاکمان فعلی نظام جمهوری اسلامی بود، که الان برسر کار هستند و سحابی از زمره افرادی بود که زندگی و آسایش و همه چیز خود را وقف کرده بود تا این نظام شکل گرفت… با چنین فردی و با چنین افرادی که باعث به مسند قدرت رسیدن آقایان فعلی شدهاند نباید اینگونه برخورد میشد… به هر حال باز هم تکرار میکنم اگر موضوع امروز – بهویژه- مورد بررسی و تحقیق و رسیدگی قرار نگیرد، نقطه سیاه دیگری بر تارک نظام جمهوری اسلامی خواهد ماند.»
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
اینبار در یکی از آخرین برنامههای «پرسهای در دیار غربت» در جمع گروهی از هموطنان هستم که هریک رخت مهاجرت به تن کردهاند و در گوشهای از این جهان پهناور زندگی خود را از نو آغاز کردهاند.
آنها از زندگی در دیار غربت میگویند. از اینکه به هر حال این زندگی سخت است و متفاوت اما اگر جایی را که میروی با دقت و با توجه به تواناییها انتخاب کرده باشی میتوانی فرصتهای بهتری به دست بیاوری و به دست آوردن این فرصتها میتواند هم روحیه را ترمیم کند و ارتقا دهد و هم فرصتهای کاری بیشتری ایجاد کند.
و شاید برای یک مادر تحمل دوری عزیزاناش و دیدن غربت آنها سختتر از بودن در غربت باشد. اما این که فرزندان با پشتکار ادامه دادند و پیروز هستند یاد آنها را دلپذیرتر میکند و شاید اندکی از نگرانیها بکاهد.
هرچند که شاید برای فرزند او این غریبی جدا از دوری پدر و مادر، چندان سخت نباشد و او را به آیندهای روشن رهنمون کند. او به همان اندازه که برای موسیقی ایران دلتنگ است، از اینکه از جامعهای که در ان زندگی میکرده دور است و از استرس موجود راحت شده است شاد است. او برای جامعهاش احساس دلتنگی نمیکنند و تنها دلتنگ پدرو مادر و موسیقی ایرانی است. امتیازهای مهاجرت برای او این است که به آرامش رسیده و کاری را میکند که دوست دارد ضمن آنکه در کنار رسیدن به سطح بالای توانمندی مالی، جامعه میزبان برای کار آنان ارزش قایل است.
برای برخی هم زندگی در جایی دور از وطن مثل چاقوی دو سر برنده است از سویی غریبی و تنهایی است از سویی نیز استفاده از مزایای کشور میزبان است که اگر توان بهره بردن از آنرا داشته باشی میتواند زندگی مناسبی را برایت رقم بزند در غیر این صورت هیچجا وطن انسان نمیشود.
و از نگاه یک هموطن بهایی که سالها ست که شرایط زمانه او را مجبور به غربتنشینی ناخواسته کرده است زندگی در غربت چندان کار سادهای نیست اما میتوان با کار و تلاش فراوان زندگی را به جایی رساند و با استفاده از فرصتها خود را در وضعیتی مطلوب قرار داد.
هرچندکه او معتقد است اگر این محدودیتها در وطن وجود نداشت و او میتوانست همین فعالیت را در وطن ادامه دهد به مراتب شاید موقعیتی بهتر داشت. او معتقد است عملکرد قدرت حاکم سبب شده است تا نخبگان و افرادی که میتوانستند در سازندگی کشور موثر باشند خارج شوند و وطن به جای رشد در زمینههای مختلف فرهنگی و اقتصادی دچار پسرفت شده است.
اما به راستی اگر این در حدود ۴ میلیون مهاجری که جلای وطن کردهاند و هریک در گوشهای تمامی استعداد و توان و انرژی خود را در سازندگی جامعهای که در آن میهمانی چندساله هستند به کار گرفتهاند، در وطن میماندند چه میشد؟
ای کاش به جای قرارگرفتن در رتبه نخست مهاجرت نخبگان در رتبه نخست ایجاد فرصتها و به کار گرفتن نخبگان قرار داشتیم….
ای کاش وطن جایی برای ماندن بود….
رادیو کوچه
چهارشنبه – ۱۱ خرداد ماه ۱۳۹۰ – ۰۱ ژوئن ۲۰۱۱
افشان برزگر/ رادیو کوچه
آخرین آمارهای منتشرشده نشان میهد که روزانه بیش از ۱۵ میلیون نخ سیگار در دنیا تولید و توزیع و هر روز نیز بر مصرفکنندگان این ماده دخانی افزوده میشود، بهطوری که مصرف سالانه سیگار از ۱۰ میلیارد نخ در سال ۱۸۸۰ میلادی به بیش از شش هزار میلیارد نخ در حال حاضر رسیده است.
سابقه مصرف دخانیات از هزارانسال قبل از تولد حضرت مسیح و ابتدا از کشورهای «آمریکایی» شروع شد و سپس به کشورهای اروپایی و آسیایی گسترش یافت. اولین سیگارها به شکل امروزی در آمریکا در سال ۱۹۱۳ میلادی و در ایران در شهر قزوین در سال ۱۳۱۶ تولید شدند.
در عین حالی که آمریکاییها و اروپاییان اولین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان سیگار بودهاند، اما امروزه با اقدامات انجامشده، مصرف سیگار در این کشورها در حال کاهش و در کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است.
بر اساس آمارهای رسمی، «چین»، «آمریکا»، «ژاپن»، «روسیه» و «اندونزی» بزرگترین مصرفکنندگان سیگار در دنیا بهشمار میروند. همچنین بیشترین تعداد سیگار در آسیا، استرالیا و خاورمیانه مصرف میشود که پس از آن آمریکا، کشورهای اروپای شرقی و کشورهای اروپای غربی قرار دارند.
تعداد افراد سیگاری در جهان یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر تخمینزده میشود که از این تعداد یک میلیارد نفر مرد و ۳۰۰ میلیون نفر زن هستند. اما آمارهای اعلامشده درباره سیگاریها در ایران متفاوت و بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر است که این افراد سالانه بیش از ۶۰ میلیارد نخ سیگار دود میکنند.
این ارقام نشان میدهد که ایرانیها سالانه یک هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان پول خرید سیگار میدهند که البته دو برابر این رقم توسط دولت صرف هزینههای درمان بیماریهای ناشی از مصرف سیگار میشود، اما در نهایت سیگار جان ۶۰ هزار ایرانی را در سال میگیرد.
براساس آخرین آمار وزارت بهداشت ایران، بیش از ۱۱ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله کشور شامل ۲۱ درصد از مردان و کمتر از یک درصد زنان بهطور روزانه مصرفکننده مواد دخانی در کشور هستند.
هرچند که به گفته وزیر بهداشت، میزان مصرف دخانیات در ایران از ۱۴ درصد در سال ۱۳۸۳ به ۱۱ درصد کاهش یافته است، اما کارشناسان نسبت به کاهش سن آغاز مصرف دخانیات در کشور هشدار میدهند، بهطوری که دبیر جمعیت مبارزه با دخانیات کشور اعلام کرده که سن مصرف سیگار در ایران به زیر ۱۰ سال رسیده است.
کاهش سن مصرف سیگار به زیر ۱۰ سال در حالی در ایران رخ میدهد که کشور ما به همراه «ایرلند»، ایالتهایی از «کانادا» و بخشهایی از «استرالیا» تنها نقاطی از دنیا هستند که قانون جامع کنترل ملی مبارزه با دخانیات را به تصویب رساندهاند.
تحقیقات نشان داده است که ۴۸ درصد افراد سیگاری، اولین سیگار را در زیر سن ۱۴ سالگی بر لب گذاشتهاند، ۳۰ درصد این افراد ۱۴ تا ۱۷ سالگی و ۱۷ درصد افراد ۱۸ تا ۲۱ سالگی را زمان آغاز استعمال دخانیات اعلام کردهاند و تنها پنج درصد از سیگاریها عنوان کردهاند که از ۲۲ سالگی به بعد اولین سیگار زندگی خود را کشیدهاند.
نتایج تحقیقاتی دیگر نشان میدهد که نزدیک نیمی از افراد، اولین سیگار خود را در جمع دوستان کشیدهاند، ۱۷ درصد نیز اولین تجربه خود را در خلوت خانه، ۱۷ درصد در زمان سربازی و ۱۲ درصد در محیط مدرسه داشتهاند.
نکته قابل تامل در بحث مصرف دخانیات این است که با افزایش سطح سواد در بین قشر جوان و تحصیلکرده، میزان مصرف سیگار بهویژه در زنان افزایش مییابد.
طی مطالعهای در دانشگاهها مشخص شد، در سال آخر تحصیل دانشجویان، میزان مصرف سیگار در آنها افزایش یافته است که متاسفانه میزان مصرف سیگار در گروههای پزشکی بیش از دیگر گروههاست. همچنین با مطالعه در رشتههای پزشکی مشخص شد که ماماها بیش از دیگر گروههای پزشکی سیگار میکشند.
این آمارها در حالی اعلام میشود که اکثر افراد سیگاری نسبت به مضرات آن باخبرند و میدانند که سیگار عامل بروز و یا تشدید بیش از ۵۰ نوع بیماری است و قطران موجود در سیگار زمینهساز ابتلا به حداقل ۱۰ نوع سرطان است.
همچنین شانس ابتلا به سرطان ریه در افرادی که بهصورت تحمیلی در معرض دود سیگار قرار دارند، ۲۰ تا ۳۰ درصد و شانس ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی ۴۵ درصد بیشتر از افراد عادی است.
نتایج تحقیقات نیز نشانداده که به جای این که مردان بهعنوان استعمالکنندگان مستقیم سیگار باید بیشتر در انتظار مرگ باشند، این زنان هستند که تعداد زیادی از آنها سالانه جان خود را بر اثر مصرف سیگار توسط همسران، پسران و برادران خود در محیط خانه از دست میدهند.
مصرف سیگار پیامدهای دیگری همچون عواقب اقتصادی برای کشور بهدنبال دارد، بهطوری که سالانه ۱۷۰۰ میلیارد تومان از جیب مردم بهصورت مستقیم برای خرید پاکتهای سیگار پرداخت میشود که این هزینه بدون درنظر گرفتن هزینههای درمان، از دستدادن ارز جهت واردات، هزینه تهیه کبریت و فندک، عدم استفاده مناسب از زمینهای کشاورزی، مرگهای زودهنگام، کاهش باروری، پاکسازی محیط و دهها مورد دیگر است
این عوامل باعثشده که تنباکو، بزرگترین قاتل بشر لقب بگیرد، بهطوری که هر ۱۰ ثانیه یک نفر در اثر بیماریهای ناشی از سیگار جان خود را از دست میدهد و بدین صورت تلفات تنباکو از کل تلفات ناشی از ایدز، مواد مخدر، تصادفات جادهای، قتل و خودکشی بیشتر است.
در قرن بیستم، ۱۰۰ میلیون نفر بر اثر عوارض مصرف تنباکو جان باختهاند که این میزان تلفات در قرن حاضر ۱۰ برابر خواهد شد که این رشد در کشورهای در حال توسعه بسیار بیشتر است. در ایران نیز سالانه ۶۰ هزار ایرانی بهعلت مصرف سیگار میمیرند و مسوولان وزارت بهداشت کشور اعلام کردهاند که از هر دو نفر سیگاری یک نفر پس از ۲۰ سال جان خود را از دست میدهد.
مصرف سیگار پیامدهای دیگری همچون عواقب اقتصادی برای کشور بهدنبال دارد، بهطوری که سالانه ۱۷۰۰ میلیارد تومان از جیب مردم بهصورت مستقیم برای خرید پاکتهای سیگار پرداخت میشود که این هزینه بدون درنظر گرفتن هزینههای درمان، از دستدادن ارز جهت واردات، هزینه تهیه کبریت و فندک، عدم استفاده مناسب از زمینهای کشاورزی، مرگهای زودهنگام، کاهش باروری، پاکسازی محیط و دهها مورد دیگر است.
بر اساس اعلام مسوولان، ایران پانزدهمین واردکننده سیگار در دنیاست که واردات سیگار سالانه حدود یک میلیارد دلار ارز از کشور خارج میکند و حدود ۷۵ درصد از نیاز داخل توسط واردات تامین میشود. همچنین ۱۵ درصد از سیگارهای موجود در بازار از طریق قاچاق وارد کشور میشوند.
البته بخشی از سیگارهای قاچاقی که وارد ایران میشود، جعلی است، بهطوری که کارخانههای غیرقانونی در کردستان عراق و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس اقدام به جعل عنوان شرکتهای معتبر کرده و این محصولات را راهی بازار ایران میکنند که این سیگارها زیان بارتر از سیگارهای دارای برند اصل هستند.
با این وجود وزیر بهداشت اعلام کرده که با اقداماتی که دولت در زمینه ایجاد دفتر ملی مبارزه با کالای قاچاق و دفتر ملی پیشگیری از استعمال دخانیات انجام داده، قاچاق سیگار به کشور ۴۰ درصد کاهش یافته است.
وی همچنین عنوان کرده که تصویب پروتکل مبارزه با تجارت قاچاق در تولید دخانیات میتواند به کاهش چالشهای کشورهای دارای مشکل در زمینه مبارزه با استعمال دخانیات کمک کند.
حال باید دید ایران برای کاهش استعمال سیگار در جامعه چه کرده است. در این راستا دولت قانون جامع کنترل و مبارزه با دخانیات را تصویب کرده است، اما برخی از بندهای آن که تاثیر بسزایی در کاهش مصرف دارد، هنوز اجرا نشده و مغفول مانده است که از آن جمله می توان به ممنوعیت فروش دخانیات به افراد زیر ۱۸ سال و ممنوعیت استعمال سیگار در اماکن عمومی اشاره کرد.
البته دولت ایران قول داده که تا سه ماه آینده سیگارها را از دکههای روزنامه فروشی جمع آوری کند، البته قرار بود این اقدام چند سال گذشته نیز اجرا شود که با مخالفت صنف دکه داران در ایران مواجه و در نهایت نیز اجرا نشد.
معاون وزارت بهداشت هم با اعلام این که در حال حاضر ممنوعیت استعمال دخانیات در رستورانها و ادارات اعمال میشود، گفته که اجرای بند ممنوعیت فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال در دست پیگیری است.
اما این اقدامات دولت از سوی کارشناسان راضیکننده نیست، چراکه به گفته آنان، اجرای دست و پاشکسته قوانین راه به جایی نمیبرد و حتا وزارت بهداشت برخی مواقع راهکارهایی را برای کاهش مصرف سیگار ارایه میدهد که به هیچوجه کارشناسی نیست.
اشاره این افراد به طرح جایگزینکردن قلیانهای اکسیژنی به جای قلیانهای معمول و یا جایگزینی سیگارهای الکترونیکی با سیگارهای فعلی است که از سوی وزارت بهداشت ارایهشده، در حالی که کارشناسان اعتقاد دارند که این طرحها فرایند مصرف را به هم نمیزند و همچنان شاهد افزایش مصرف سیگار در کشور خواهیم بود.
تقریبن همه میدانند که علل گرایش افراد بهخصوص نوجوانان و جوانان به استعمال دخانیات چیست، دسترسی آسان، قیمت ارزان، فشار گروههای هم سن و سال، کنجکاوی و ماجراجویی، تمایل به یافتن راهی برای دورشدن از ناراحتیها، تقلید و خودنمایی، بیکاری، نداشتن سرگرمیهای مناسب واختلافات خانوادگی از جمله این عوامل هستند.
تاکنون نیز هزاران بار کارشناسان امر راههای پیشگیری و کاهش استعمال دخانیات در کشور را مطرح کردهاند، اما انگار گوش شنوایی در این میان وجود ندارد.
استعمال روزانه ۱۵ میلیون نخ سیگار در کشوری همچون ایران که در جوار افغانستان بوده و یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت مواد مخدر در دنیا محسوب میشود، علاوه بر بیماریهای متنوعی که برای افراد سیگاری و غیرسیگاری بهوجود میآورد، زنگ خطری محسوب میشود که البته بهنظر میرسد این موضوع از مرحله خطر عبور کرده و قدم در مرحله بحران گذارده است.
خبر / رادیو کوچه
حامد منتظری، نوه آیتاله منتظری و پسر احمد منتظری در مراسم تشییع پیکر عزتاله سحابی، بازداشت شده است.
به گزارش جرس، حامد منتظری که برای شرکت در مراسم تشییع آقای سحابی همراه پدرش به لواسان رفته بود، به دنبال درگیری نیروهای موسوم به لباس شخصی با حاضران در این مراسم بازداشت شد.
گفته میشود قرار بود حجتالاسلام احمد منتظری برای عزتاله سحابی نماز بخواند که ماموران انتظامی و امنیتی مانع این کار شدند.
بیشتر بخوانید:
«علت فوت هاله سحابی درگیری با نیروهای امنیتی نبود»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
اواخر فروردین ۱۳۸۱ در دانشگاه تهران در مراسم بدرقه پیکر مرحوم یداله سحابی، اولین باری بود که مرحوم عزت اله سحابی را دیدم.
بهنظرم همان روزها هم بسیار شکسته و تکیده بود. شاید روزهای بدتری را هم در آینده میدید. شاید میدید که روزی خواهد آمد که اجازه نخواهند داد دخترش را برای آخرین بار بربستر بیماری ببیند و آنگاه پرواز کند.
اینکه روزی خواهد رسید که اجازه برگزاری مراسمی که برای پدرش برگزار شد را برای پیکر خودش نخواهند داد.
شب وقتی به خانه برگشتم برای نخستین بار بود که می دیدم پیامی را که آیتاله علی خامنهای برای درگذشت پدرش صادر کرده بود نه در سرخط خبرها آمد و نه چندان به آن پرداخته شد.
اون شب تنها اشاره کوچکی شد به پیام تسلیت رهبر جمهوری اسلامی که آن هم در اواخر بخش خبری ساعت ۱۰ شب شبکه دوم سیما پخش شد.
پیش خود میگفتم، انسانی که از میان ما رفت آنقدر بزرگ بود که نمیتوان او را نادیده گرفت اما الزامات تمامیتخواهی رسانهای حاکمیت، ظاهرن رهبر و غیررهبر هم نمیشناسد!
نه سال بعد از آن روزها و پرواز پدر، امروز صبح نوبت پرواز پسر بود. حقیقتن از مرثیه نوشتن بیزارم، از اینکه باید منتظر مرگ انسانهای بزرگ شد و آنگاه شروع به مدیحهسرایی و مردهپرستی کرد، شعر سرود، پوستر هوا کرد، تقدس نمایی و بزرگنمایی کرد و چنین چنان.
این رسم نچندان خوشایندی است که جامعه ایران سالهاست که به آن دچار است! (اما ظاهرن این یک الزام اجتماعی است که امروز من هم راهی جز تن دادن به آن ندارم.)
به گمانم میتوان درسهایی از زندگی انسانهای چون سحابی برای ایران فردا گرفت:
در فضای مجازی ایران (تاکید میکنم فضای مجازی) این روزها از روش مبارزه بدون خشونت بسیار سخن گفته میشود.
مرحوم سحابی با درک عمیقی که از این حقیقت داشت در اواخر عمر آن نامه معروف را خطاب به فعالین سیاسی خارج از کشور نوشت که بسیاری را برآشفت و به موضعگیری وا داشت، اما به گمانم ایشان باماندگاری در ایران و تحمل تمامی تهدیدات و فشار های حاکمیت و تحمل زندان چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، این وزن سیاسی را یافته بود که چنان نامهای را بنویسد
به باور من این پدیده تبدیل به نوعی مد سیاسی شده است بیآنکه عمقی داشته باشد. با مجموعهای از شوهای یوتیوبی و تلوزیونی و بازیهای فیسبوکی و وبلاگی و تکرار طوطیوار ایدههای تقلیدی.
اما تفاوت است میان کسانی که از روی الزامات تاکتیکی در رسای مبارزات بدون خشونت گریبان چاک میکنند و کسانی که عمیقن به این رویه فکری، سیاسی و اجتماعی اعتقاد دارند و گذشته از آن در طول حیات سیاسی-اجتماعی آن را سرلوحه کار خویش قرار دادند.
مرحوم سحابی در طول شش دهه فعالیت سیاسی- اجتماعیاش نشان داد که متعلق به دسته دوم است! همانند پدرش و مهندس بازرگان و آیتاله طالقانی.
تصور میکنم اگر آینده روشنی در انتظار ایران باشد به دست تکنوکراتهایی رقم خواهد خورد که دید سیاسی – اجتماعی دارند و تحصیلات فنی و مهندسیشان این امکان را میدهد که عملگرایانه و نظاممند بیاندیشند و از اعداد و ارقام درک درستی داشته باشند.
سابقه تحصیلات دانشگاهی مهندس سحابی چنین مشخصاتی داشت و همواره سعی کرد از آن به وجه ممکن استفاده کند چه در زمانی که رییس سازمان برنامه و بودجه بود و چه زمانی که بر سیاستهای اقتصادی دولت هاشمی نقد مینوشت.
به گمان من نخبگانی که توانایی درک واقعیات جامعه را داشته و دارند همیشه منشا حرکات مثبت فکری و اجتماعی کشور بودهاند به همین اعتبار مرحوم سحابی و یارانش همیشه اسلام را برای ایران خواستند و سعی در ارایه تعریفی امروزی و این جهانی از اعتقادات غالبن مذهبی جامعه داشتهاند و نقش دین را در حوزه اخلاقیات جامعه تعریف کنند.
میتوان در خارج از کشور اعلام موضع سیاسی کرد و تحلیل اجتماعی و اقتصادی ارایه داد اما با توجه به هزینه سنگینی که فعالیت سیاسی در ایران دارد این صلاحیت اخلاقی کافی وجود ندارد تا برای مشکلات ایران نسخههای یوتیوبی و فیسبوکی و وبلاگی پیچید و سخن از مبارزه سیاسی (تاکید میکنم مبارزه سیاسی) در خارج از مرزهای جغرافیایی کشور، در خوشبینانهترین حالت چیزی جز ادعایی خام و سبکسرانه نیست.
مرحوم سحابی با درک عمیقی که از این حقیقت داشت در اواخر عمر آن نامه معروف را خطاب به فعالین سیاسی خارج از کشور نوشت که بسیاری را برآشفت و به موضعگیری وا داشت، اما به گمانم ایشان باماندگاری در ایران و تحمل تمامی تهدیدات و فشار های حاکمیت و تحمل زندان چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، این وزن سیاسی را یافته بود که چنان نامهای را بنویسد.
در جامعه ایران، سیاست و سیاسیکاری بر همه عرصههای زندگی سایه گسترده است چنانکه حقیقت، اخلاقیات و منافع ملی کشور در غالب موارد، فدای حب و بغضهای شخصی، صنفی و حزبی میشود.
مهندس سحابی و گروه فکری که به آن دلبستگی داشت با مواضعی که در برهههای حساس کشور گرفتند به خوبی اصل حفاظت مسوولانه از منافع ملی را سر لوحه کار خود قرار دادند، پایبندی به همین اصول باعث شد که او و یارانش نه از گروگانگیری در سفارت آمریکا حمایت کنند و نه مخالفتشان با ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر را بهانهای برای همکاری اطلاعاتی و نظامی با دشمن متجاوز کنند. او در حوادث پس از انتخابات نیز چنین شیوهای را پیش گرفت.
با همه این نکات مثبت و جذابیت تعریفی که از سوی ایشان و یارانش از فعالیت سیاسی اجتماعی در عمل (و نه فقط در سخنرانی و خطابه) ارایه شد، مدتهاست که نیروی جوانی به بدنه فکری و تشکیلاتی نیروهای ملی مذهبی تزریق نشده است.
این نکته آنجا تاسفبارتر میشود که این عدم کادر سازی نه به دلیل فقدان وجود جوانانی است که مایل به حضور در این تشکیلات سیاسی باشند بلکه به دلیل عدم برنامهریزی مشخص از سوی کسانی چون مرحوم سحابی و یارانش و البته فشار فزاینده حاکمیت بر این گروه بوده است.
با این اوصاف افکار درخشان انسانهایی چون عزتاله سحابی در سطح گفتمان سیاسی- اجتماعی باقی مانده است و با درگذشت یک یک این فعالین به مرور زمان در حال دفن در سطور روزنامهها و یادنامهها و کتابهاست.
چهارشنبه ۱۱خرداد ۹۰ / ۱ ژوئن ۲۰۱۱
اجرا: زهره
استودیو: اعظم
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
زخم – «ایرانیها هر سال ۱۷۰۰ میلیارد تومان پول آتش میزنند» – افشان برزگر
بخش اول خبرها
گفتوگو با عبدالکریم لاهیجی – «اگر ستوده دستبند نداشت، نظام با چه تهدیدی روبهرو میشد» - رادیو بینالمللی فرانسه
پرسهای در دیار غربت – «کاش وطن جایی برای ماندن بود…» – سیمین
بخش دوم خبرها
روزمرگیها – «من خوشبختم؟ ما خوشبختیم؟» – مهرزاد موسوی
مجله خبری تاجیکستان – کیومرث
مجله جاماندگان – «از همان اول هم قرار بر این نبود» – شراره سعیدی
بخش سوم خبرها
مهرزاد موسوی/رادیو کوچه
هفتهی قبل برای پسرم، از نسل و دورهی خود نوشتم، از روزهای کودکی، از روزهای جنگ، از اجبارها، از تنگنظریها، از چیزهایی که تجربه مشترک بسیاری بود،… و بیشتر، از زنبودن نوشتم، در جامعهای که زنان را به ظاهر ارج مینهند ولی در اصل با چشمانی حقیر و گناهآلود میبینند.
دوستان، هرکدام مشترکات خود را در دل نوشتهام دیدند با تفاوتهایی که هر کس در مسیر تجربههای خود داشت. در این میان عزیزی پرسید، آیا با تمام این دوران سخت و تجربه روزهای تلخ، خوشبخت هستم یا نه؟
جواب من برای دوست خوبم این است.
واقعن نمیشود با یک نیم جمله کوتاه نوشت بله یا خیر. خوشبختی برای هر کدام از ما معنای متفاوتی دارد، و برای خود من معنایی پیچیدهتر.
در فرهنگ ما مطلوب و آرزو در قالب معشوق آورده شده، در عشق .ما خواندهایم تمام زندگی انسانها در این نمادهای عشق و عاشقی تفسیر شده، ما آموختهایم برای رسیدن به معشوق، هفتشهر عشق را بگذرانیم. هفت مرحلهی عاشقی، هفتمرحله که باید در هر طریقاش زجری را بر خود هموار کنی. از تکهای از وجودت بگذری، تا به مطلوب و معشوق نزدیکتر شوی. رنجکشیدن در قاموس ما بسیار مقدس و زیباست. در هر کجای ادبیات و تاریخ عشق که نگاه میکنی، در ادبیات حماسی و شاهنامه و…. این رنج و مراحل وجود دارد. انگار رسیدن به هیچ مطلوبی آسان نباید باشد و پسندیده هم نیست که آسان باشد …
و با همهی این احوال زندگی هم آسان نیست. نباید هم باشد. برای رسیدن به روزهای شاد در همهی قصههای شاهپریان باید بجنگی تا به شاهزاده خانم رویایت برسی، و حال ما در این زندگی هستیم و غرق در تمام این مشکلات، قهرمان اسطورهای قصهی خودمان، با اهریمنان، مدام در نبردیم، برای رسیدن شمشیر میزنیم، خسته میشویم، زخمی میشویم و میگذرانیم شب را به روز و روز را به شب، و این نبرد حالاها ادامه دارد. از این نبرد خوشحالیم.
باید لذتی باشد در این جنگیدن که هست. نیمی از درد انسانهای به ظاهر خوشبخت و بیدرد، نداشتن این سختیها و این زجرهاست، که بیهودگی و افسردگی به همراه میآورد. اگر هر آن چه اراده کنیم را زود بهدست بیاوریم، به همان اندازه خشمگین و افسرده و دلزده میشویم. در این حرفی نیست. اما آیا در وادی این سختیها من خوشبختم؟ ما خوشبختیم؟
بهانههای خوشبختی در این دنیای بزرگ برای ما چه بود و چه هست؟ میشمارمشان. اینکه بتوانیم در جمع کاری و کمی غریبه عقیده خود را بگوییم و نترسیم، (این روزها مخصوصن) اینکه با هر اعتقاد و سلیقهای که داریم لباس بپوشیم و بیهراس در خیابان راه برویم، اینکه مطمئن باشیم حتا آنان که هم مذهب و هم سلک ما نیستند هم در دین خود آزاد باشند و محدودیتی در گرفتن شغل و رشدشان نباشد، ( نه این آزادی شعاری بی محتوا و بی پشتوانه).
اینکه این همه تلخی و هراس و غم نباشد، این که برای ریزترین مسایل زندگیمان بخشنامه و خط و نشان نکشند، اینکه در خانهی خودت، در لبتاپ شخصی خودت به ترسی هم که چه ذخیره کنی و چه بگذاری، اینکه برای تو تعیین کنند اینترنت داشته باشی یا نه، ماهواره داشته باشی یا نه، اینکه برای استخدام در یک اداره باید نماز جمعه بروی، اینکه برای بیمارستان مخصوصشان چادر اجباریست، اینکه در محل کارت جا نماز آب بکشی و در خانه به تمام آن لحظهها بخندی، اینکه رمز عبورت از گزینش حفظ کتاب مطهری به اجبار باشد.
بترسی از خودت بودن، از هزار شخصیتی که مجبوری لحظه به لحظه بازی کنی و حتا مثل خیلیها وقتی از کشور هم بیرون میآیی باید ظاهرت را برای روز مبادای برگشتن حفظ کنی. اینها اندکی از اجبارهایی است که یک حکومت دینیه افراطی وارد زندگی ما کرده، به همراه هزار نکتههایی که کمی من میدانم و بسیاری دیگران. نمیدانم از پس اینهمه سختیهای ناشمرده و شمرده، من خوشبختم یا نه.
شاید بشود گفت بله، هرکس از دیوار خانهی خود به گذشته نگاه میکند در قلب این روزهای تلخ و سختی که گذراندیم و میگذرانیم، زندگی هم کردیم. هر آنچه با دلمان بود خوب بود، در همین روزهای سخت عاشقیها را تجربه کردیم. دوستیهای یک دل را، با هم غصه خوردن را، و به بهانههای کوچک شاد بودن را، در همین جستوجوهای سخت، کتاب خواندیم، و چون سخت بود خوب خواندیم و چون سختی فراوان بود آبدیده شدیم. مقاومت و نهراسیدن را یاد گرفتیم. و خود، را در این هیاهوی تیره یافتیم ……
و هنوز ادامه دارد این حصارها و دیوارها، که هر روز تنگتر و بلندتر میشوند، که اگر نبود خیل مهاجرین و فراریان از کشور دنیا را پر نمیکرد، که اگر نبود بار این غربت بر شانههای خستهمان اینقدر سخت فشار نمیآورد.
اما جواب من برای جنگیدن این است، چه بخواهیم چه نخواهیم، ما به دنیا آمدهایم برای مبارزه برای یک نبرد دایمی، این دنیا میدان جنگ بزرگی است. خواه جنگ در یک مثلث عشقی هندی است و یا جنگ ستارگان معروف هالیوودی، یا جنگ برای رسین به علم و تعالی، ویا یک لقمه نان در یک کشور آفریقاییه محروم ….. همهی اینها نبرد انسانهاست. ما در این صحنهی نبرد در کجا قرار داریم؟ من کجا قرار دارم؟ در جایی که دوست نداشتم باشم.
من مبارزهکردن را دوست دارم. مطلوبه بیدردسر هیجانی ندارد، لذت عمیقی نمیدهد. اما، در این دورانهای کودکی تا به امروز، این تلاش و کوچه به کوچه فتحکردنها، برای رسیدن به چیزهایی است که طبیعیترین نیاز برای رسیدن به یک زندگی در یک کشور معمولی بوده، و نه حتا کشوری ثروتمند مانند کشور ما.
نمیشود بدون اینها از خوشبختی گفت، زندگی تلخی و شیرینیاش چه بخواهیم یا نه، بسته به شغل، کار و محیط اجتماعی و فرهنگی ماست. نمیتوان بدون رسیدن به حداقلهای یک زندگی مادی احساس خوشبختی کرد. وقتی مجوز پخش هیچ فیلمت را نداری نمیتوانی فیلمساز خوبی باشی، وقتی کتابهایت چاپ نمیشوند چهطور میتوانی نویسنده خوبی بشوی. و همینطور وقتی برای نیازهای اولیه زندگیات درمانده میشوی، نمیتوانی احساس خوشبختی کنی ….
مبارزه خوب است، جنگیدن و آبدیده شدن خوب است، نه برای به دست آوردن چیزهای بدیهی و سادهی یک زندگی ساده، یک نیاز انسانیه معمولی.. من این جنگ حقیرانه را دوست ندارم. جنگ حقیرانه آدمها را کوچک میکند و برای کسانی که قوانین نبرد را ندانند، حقارت و پلشتی میآورد. دیدن بدیها و تلخیهای زیاد آدمها را بیاحساس و بیرحم میکند. احساس میکنم آدمهای متعادلی نشدهایم، در این جنگهای پیدرپی این سالهای سخت.
عاطفه و احساسمان خش برداشته و به دیدن خون و مرگ و بدی عادت کردهایم. تارهای احساسمان پارهشده، افراطی شدهایم، تفریطی شدهایم. هرچه هستیم، اینگونه بودن را دوست ندارم. نسل دوران جنگ خود را نسل جامانده میداند و من دوران خود را دوران واماندگان، نسل جامانده با عشق و اعتقاد مبارزه کرد، دوران شاهی را سرنگون کرد، برای وطن جانبازانه و سردارانه ایستاد و میدانست و ایمان داشت که کار درست یعنی همان.
اما ما نمیدانیم چه چیز درست است و چه چیز نیست. در جنگهای قدرت و ثروت، تمام آموزههایمان رنگ باخته و تردید و شک دغدغه این روزهای ماست. باتمام اینها خوشبختم؟
شاید بشود گفت بله، من خوشبختم که سعی میکنم قدرت تحلیل و تفکر را بیاموزم. خوشبختم که زندگیام تکرار زندگی گذشتهگانم نشده، خوشبختم که از پس سنتهای دروغین یک صفحه از حقیقت را میتوانم بخوانم. خوشبختم که تارهای احساسم هنوز برای رنج هم نوعم میلرزد.
برای داشتن همهی اینها خوشبختم. اما با چین عمیقی که در پیشانی به یادگار دارم، با فرسودگی از بار تمام جنگهای بیهوده، با خستگی از فکر روزهای آینده چه کنم. چرا راه دور بروم، من با این دلشورگیه همین فردا که میآید و نمیدانم هنوز چهقدر باید قوی باید باشم برایش و چهقدر باید برای یک زندگی معمولی دوید، صبح را شب و شب را صبح میکنم. نام این خوشبختی نیست. هر چیزی میتواند باشد ولی این چین عمیق روی پیشانی و این کابوسهای شبانه نامش خوشبختی نیست…
خبر / رادیو کوچه
پس از انتشار خبر درگذشت هاله سحابی، فرزند عزتاله سحابی، فعال سیاسی بر اثر سکته قلبی در روز چهارشنبه ، مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری تهران در واکنش به این حادثه دخالت هرگونه نیروی امنیتی را تکذیب کرده است.
به گزارش ایسنا، علیرضا جانه در گفتوگو با رسانههای داخلی ایران در این خصوص اظهار داشت: «علت فوت خانم هاله سحابی، درگیر با نیروهای امنیتی نبوده است، چرا که ایشان بیماری قلبی داشتهاند و به همین علت فوت کردهاند.»
آقای جانه ادامه داد: «خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند، مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
وی خاطرنشان کرد: «خبر منتشر شده از سوی برخی سایتهای خبری مبنی بر اینکه نیروهای امنیتی و انتظامی با خانم سحابی درگیر شدهاند، به هیچ وجه صحت ندارد. خانوادهی ایشان همکاری خوبی با ما داشتهاند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانوادهی ایشان کمک کردیم.»
از سویی دیگر عموی هاله سحابی علت درگذشت هاله را ضربه به شکم و ریه و در نهایت ایست قلبی عنوان کرد.
بیشتر بخوانید:
«درگذشت هاله سحابی بر اثر سکته»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، قضات دادگاه پرونده ژنرال راتکو ملادیچ در صربستان، با درخواست تجدید نظر او مخالفت کرده و رای قبلی خود مبنی بر انتقال متهم نسلکشی در سربرنیتسا به دادگاه کیفری بینالمللی لاهه را تایید کردهاند.
راتکو ملادیچ و تیم دفاعی او به رای دادگاه اعتراض کرده و گفته بودند او توانایی حضور در دادگاه را ندارد و وضع جسمانی او این اجازه را نمیدهد.
به گزارش الجزیره، برونو واکریچ معاون دادستان عالی صربستان گفت: «درخواست تجدید نظر رد شده و راتکو ملادیچ در اسرع وقت به دادگاه کیفری لاهه در هلند تحویل داده میشود.»
با امضای وزیر دادگستری صربستان، انتقال ملادیچ به هلند نهایی و او برای رسیدگی به اتهاماتی که علیه او اقامه شده، در دادگاه حاضر میشود.
این در حالی است که در تظاهرات شامگاه یکشنبه در بلگراد، پایتخت صربستان، طرفداران ژنرال پیشین صرب، رادکو ملادیچ، به خیابانها آمدند. آنها مخالف تحویل ملادیچ به دادگاه جنایی بینالمللی در لاهه هستند.
راستگرایان افراطی تظاهرات را به خشونت و درگیری با نیروهای پلیس کشاندند. با این حال پلیس بلگراد میگوید که انتظار داشته است شمار طرفداران ملادیچ بیش از این باشد.
بیشتر بخوانید:
«طرفداران ملادیچ در صربستان تظاهرات کردند»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه کمیته پزشکی مصر اعلام کرد که شرایط جسمی حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور وخیم است.
به نوشته روزنامه القدس العربی، در گزارش کمیته پزشکی مصر آمده است: «شرایط جسمی حسنی مبارک، رییس جمهوری سابق مصر اجازه انتقال وی به زندان طره برای آغاز محاکمه نمیدهد.»
در این گزارش توصیه شده است مبارک همچنان در بیمارستان بینالمللی شرمالشیخ تحت مراقبت قرار گیرد.
دادستانی کل مصر نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که گزارش کمیته پزشکی مصر نشان میدهد نمیتوان مبارک را به زندان طره منتقل کرد چرا که بیمارستان این زندان شرایط لازم را برای مراقبت از مبارک ندارد.
این در حالی است که حسنی مبارک از حدود دو ماه پیش در بازداشت موقت بوده و با صدور حکمی به اتهام قطع ارتباط تلفنی و ایجاد اختلال در شبکه اینترنت در زمان بحران مصر، به بیش از ۳۰ میلیون دلار جریمه نقدی محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«جریمه مبارک و دو مقام مصری به پرداخت ۹۰ میلیون دلار»
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
بزرگترین پیکره «لنین» در شهر «خجند»، منطقه شمال تاجیکستان، که ۲۴ متر بلندی داشت، برچیده شد. این بزرگترین مجسمه نخستین پیشوای کمونیستها در منطقه آسیای مرکزی بود، که هنوز سال ۱۹۷۴ میلادی، در دوران حکومت «شوروی» بنیاد یافته است. مقامات شهر «خجند» در شمال تاجیکستان میگویند، اکنون پیکره بزرگ «اسماعیل سامانی» شاه دولت سامانیان جایگزین «لنین» در این شهر خواهد شد. «شادی شبدال اف» رهبر حزب کمونیست تاجیکستان برچیدهشدن پیکره «لنین» در مرکز شهر «خجند» را غیرقانونی خوانده است.
وی پیکرههای «لنین» را یادگاری تاریخی نامیده و گفته است، «برای برچیدن این پیکرهها حکومت تاجیکستان باید قرار رسمی صادر میکرد.» در پاسخ به این دعوای آقای «شبدال اف» مسوولان حکومت «خجند» گفتهاند، آنها پیکره «لنین» را حفظ کردهاند و تنها پس از ترمیم، آن در باغ «غلبه» در یک کنار شهر «خجند» دوباره نصب خواهد شد. پس از آنکه تاجیکستان استقلال خود را به دست آورد، پیکرههای «اسماعیل سامانی» پیشوای دولت سامانیان در همه مناطق کشور پیکرههای «لنین» را عوض کردهاند.
«نامه دانشمند تاجیک به رهبران تاجیکستان و ازبکستان»
نورمحمد امیرشاهی، دانشمند تاجیک به «امام علی رحمان» رییسجمهوری «تاجیکستان» و «اسلام کریم اف» رییسجمهوری «ازبکستان» نامه نوشته و آنها را به دوستی دعوت کرده است. این نامه در حالی نوشته میشود که «تاشکند» در چند سال آخر مخالفتاش به طرح ساختمان نیروگاه برق آبی «راغون» را بیان کرده، در فصل زمستان انتقال برق و گاز به تاجیکستان را قطع کرده است.
این دانشمند تاجیک در نامه خود نگاشته است «روح اهریمنی چندی است در فضای منطقه عزیز اجدادی ما، ماورالنهر مقدس آشکارا سیر و گشت دارد و هیج نمیگذارد که ما بار دیگر از در دوستی و برادری و محبت پاک همسایگی به هم بیایم.» یک عضو فعال جمعیت ازبک زبانهای تاجیکستان نیز گفته است، که «میان مردم تاجیک و ازبک یگان دشمنی نیست. اما افرادی یافت میشوند که با راه اغواگری هر کاری خواسته باشند به انجام برسانند…»
«تاجر معروف تاجیک استرداد نمیشود؟»
دادگاه اروپای حقوق بشر استرداد تاجر معروف تاجیک «نظام خان جوره یف» از «مسکو» به «دوشنبه» را منع کرده است. «نظام خان جوره یو» سابق رهبر کارخانه شیمیایی «اسفره»، شهری در منطقه «سغد» تاجیکستان، تابستان سال ۲۰۱۰ در شهر مسکو از طرف نیروهای انتضامی روسیه و با درخواست پلیس تاجیکستان بازداشت و تا کنون در آن جا نگهداری میشود. جانب تاجیکستان بارها خواسته است، تا روسیه آقای «جوره یف» را به «دوشنبه» استرداد بکند.
ولی سازمانهای بینالمللی، از جمله «آمنستی انترنیشنل» استرداد او به تاجیکستان را خطر بار خوانده و گفتهاند که او را در تاجیکستان شکنجه خواهند کرد. اما دادگاه اروپایی در حالی استرداد این تاجر معروف تاجیک را منع کرده است، که یک ماه پیش دادگاه شهر «مسکو» به استرداد «نظام خان جوره یف» رضایت داده بود. «نظام خان جوره یف» سال ۲۰۰۷ میلادی از تاجیکستان فرار کرده و در پیگرد بینالمللی قرار داشت. سال ۲۰۰۹ دادگاه عالی تاجیکستان ۳۱ نزدیکان و همکاران سابق او را به مهلتهای طولانی به زندان محکوم کرده است.
رادیوکوچه
1366 خورشیدی - روز انحلال «حزب جمهوری اسلامی» به پیشنهاد اعضای آن است. حزب جمهوری اسلامی یک هفته پس از پیروزی انقلاب با هدف ایجاد تشکیلاتی نیرومند و ساماندادن به نیروهای فعال و ایجاد انسجام و انضباط، اعلام موجودیت کرد و به عضوگیری پرداخت. این حزب، در طول حیات خود، ضمن شرکت فعال تشکیلاتی در تمامی صحنههای سیاسی و اجتماعی کشور، به لحاظ حضور رهبران حزب در سطوح بالای تصمیمگیری، نقش تعیینکنندهای در سمتگیری مسایل و موضعگیریهای کشور ایفا کرد. فعالیت حزب جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۶۳، همچون گذشته ادامه یافت ولی از آن سال به بعد، به تدریج دامنه و گستردگی آن کاهش یافت تا آنکه در چنین روزی، فعالیتهای خود را متوقف کرد. رهبران حزب دلایل انحلال آنرا نداشتن منافع و فوائد این حزب نسبت آغاز کار عنوان کردند و همچنین معتقد بودند ممکن است ادامه کار این حزب بهانهای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت شود. شورای مرکزی حزب، با اکثریت قاطع به این نتیجه رسید که مصلحت کنونی انقلاب در آن است که حزب جمهوری اسلامی تعطیل و فعالیتهای آن به کلی متوقف شود.
۱۹۵۲ میلادی - سالروز درگذشت «جان دیوو» (John Dewe)، یکی از معروفترین فیلسوفان آمریکایی قرن بیستم و از پیشتازان «پراگماتیسم» است که آرای انقلابیاش در باب سرشت فلسفه، آموزش، جامعه و سیاست حرف و حدیثهای فراوانی را بهوجود آورد. وی طی دهه ۱۸۹۰ بهویژه بعد از حضورش در دانشگاه تازه تاسیس «شیکاگو» در سال ۱۸۹۴، در آغار راهی قرار گرفت که شروعش منجر به فاصله گرفتن او از مابعدالطبیعه آرمانگرایی شد، روندی که دیویی در زندگینامه خود با نام «استبدادگرایی تا تجربهگرایی» به آن اشاره داشته است. دیویی با تاثیر بسیار از «اصول روانشناسی» «ویلیام جمیز»، به رد ادعای آرمانگرایان پرداخت که در آن با مطالعه پدیدههای تجربی، دنیا را ذهن انسان میدانستند. از جمله آثار وی میتوان به «طرح یک نظریه انتقادی در اخلاق»، «عقاید آموزشی من»، «تجربه و طبیعت» و … اشاره کرد.
۱۳۱۴ خورشیدی - روز تصویب «اساسنامه فرهنگستان ایران» در هیت وزیران است. تشکیل این اساسنامه برای حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی بود و اولین جلسه آن با حضور ۲۴ تن از ادیبان کشور فردای آن روز، در دوازدهم خرداد ۱۳۱۴ برگزار شد. اهم وظایف فرهنگستان عبارتاند از: «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشتههای زندگانی با سعی در اینکه حتاالامکان، فارسی باشند»، «پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب»، «تهیه دستور زبان و استخراج و تعیین قواعد برای وضع لغات فارسی» و «اخذ یا رد لغات بیگانه و خارجی»، «جمعآوری لغات، اصطلاحات، اشعار، امثال و نوادر محلی»، «تشویق شعرا و نویسندگان در ایجاد شاهکارهای ادبی»، «تشویق دانشمندان به تالیف و ترجمه کتب سودمند به فارسی فصیح و مانوس» و «مطالعه در اصلاح خط فارسی». فرهنگستان پس از شهریور ۱۳۲۰ به تدریج ضعیف و سپس تعطیل شد. پس از آن، کوششهایی برای افتتاح مجدد آن به عمل آمد که ثمری نبخشید تا اینکه سرانجام، فرهنگستان زبان ایران، در ۱۳۴۹ بنیان نهاده شد.
۱۳۶۱ خورشیدی - سالروز درگذشت «سید حسین میرخانی»، از خوشنویسان و نستعلیقنویسان معاصر و رییس انجمن خوشنویسان ایران بود. او از اساتید صاحب سبک در خط نستعلیق معاصر ایران بهشمار میرود. وی از خردسالی به آموختن خط همت گمارد و از یازده سالگی به کار کتابت و خوشنویسی پرداخت. پدر او «سید مرتضی برغانی» بود که سبک خوشنویسی «میرزا رضا کلهر» را به دو فرزند خود تعلیم داد. در همان ابتدای تشکیل انجمن خوشنویسان در سال ۱۳۳۰ حسین میرخانی بهعنوان استاد ممتاز مشغول به تدریس شد و میتوان گفت پاگرفتن، دوام و رسمیت یافتن انجمن در آن زمان مرهون تلاش وی بوده است. کتابهای درسی بسیاری به خط حسین میرخانی به چاپ رسیده است. افزون بر آن کتابهای «رهروان شب»، «موش و گربه عبید زاکانی»، «جزوه چهار فصل»، «دوره سهجلدی رسمالمشق» برای مدارس و بسیاری آثار دیگر را به خط خود آراست. سید حسین میرخانی به نگارش قران به خط نستعلیق نیز همت گمارد که این کار در تاریخ خوشنویسی کم نظیر بود.
۱۹۶۲ میلادی - روز ملی مجمع الجزایر «ساموا» (Samoa) است. مجمعالجزایر ساموا در غرب اقیانوس آرام و در شمالشرقی استرالیا قرار دارد. این مناطق در هزاره قبل از میلاد مسیح، مسکونی بوده است. اما دوران حضور کشورهای غربی و آغاز استعمار این جزایر به اوایل قرن هجدهم باز میگردد. در سال ۱۷۲۲ هلندیها وارد این منطقه شدند، اما در سال ۱۸۵۵ جزیی از متصرفات آلمان و نیمه شرقی آن در اواخر قرن نوزدهم به آمریکا واگذار شد. این وضعیت تا آغاز جنگ جهانی اول ادامه داشت. در این زمان، «زلاندنو»، بخش غربی جزایر را از تصرف آلمان بیرون آورد و جامعه ملل نیز در سال ۱۹۲۰ حاکمیت زلاندنو در این بخش را به رسمیت شناخت. از همین ایام، نهضت استقلالخواهی، در این جزایر شکل گرفت. اما سالها بعد از جنگ جهانی دوم و طی رفراندومی در چنین روزی، ساموا به استقلال دست یافت و قانون اساسی آن بر پایه رعایت سنتهای اجتماعی به تصویب رسید. چنین روزی، روز قانون اساسی و بهعنوان روز ملی ساموا قلمداد میشود.
—————————————————
برخی از رویدادهای دیگر
۱۳۷۸ خورشیدی - سالروز درگذشت دکتر «مهدی روشنضمیر» است. وی در سال ۱۳۳۶ دکترای خود را از فرانسه اخذ کرد. استاد روشنضمیر از آن پس بهمدت ۲۷ سال در دانشگاه «تبریز» تدریس کرد و به تالیف و نگارش نیز پرداخت. «مشکلات زبان فرانسه در ۳ جلد»، «دیار خوبان»، «برگزیدههای ادبی در ۲ جلد» و «مجلههای فرانسه» و … از جمله آثار وی هستند.
۱۹۹۰ میلادی - در چنین روزی سران آمریکا و شوروی قرارداد دوجانبه منع تولید سلاحهای شیمیایی را امضا کردند.
۱۹۶۸ میلادی - سالروز درگذشت «هلن کلر» نویسنده و معلم نابینا و ناشنوای آمریکایی است.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
آفرینش
۱) آماده مذاکره با اسراییل هستیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83294
رییس تشکیلات خودگردان فلسطین بعد از دیدار با رییس شورای عالی نیروهای مسلح بر آمادگی خود برای انجام مذاکرات با رژیم صهیونیستی در صورت وجود شرایط لازم تاکید کرد. به گزارش روزنامه فرامنطقهای «القدسالعربی»، محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین در سفر به قاهره و دیدار با محمدحسین طنطاوی رییس شورای عالی نیروهای مسلح در خصوص آخرین تحولات فلسطین و تماسهای صورت گرفته برای اجرای سند آشتی ملی فلسطین بحث و تبادل نظر کرد.
۲) با دخالت خارجی در کشورهای منطقه مخالفیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=83297
وزیر امور خارجه کشورمان با هشدار به ملتهای منطقه گفت: «باید این توجه و هوشیاری را داشته باشند که مبادا اجازه دهند استکبار جهانی با تغییر رویه برای ادامه سلطه خویش و اتخاذ شیوههای فریبکارانه تحولات، جنبشها و انقلابهای مردمی را مصادره به مطلوب کنند.»
جامجم
۱) بسته پولی بدون تغییر اجرا شود
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100844988116
پیشنهاد بانک مرکزی برای تغییر در نرخ سود بانکی و شرایط انتشار اوراق مشارکت درنشست عصر سهشنبه شورای پول و اعتبار مطرح شد و پس از بحث و تبادل نظر، بر ضرورت اجرای بدون تغییر بسته سیاستی نظارتی امسال بانک مرکزی تاکید شد .
۲) قذافی کنارهگیری نمیکند
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100845004682
جاکوب زوما، رییسجمهوری آفریقایجنوبی که برای دیدار با معمرقذافی دیکتاتور لیبی به این کشور سفر کرده بود، پس از بازگشت از طرابلس گفت که معمر قذافی حاضر به کنارهگیری از قدرت و ترک لیبی نیست. به گزارش آسوشیتدپرس، در بیانیهای از سوی دفتر جاکوب زوما اعلام شد که معمر قذافی خواستار خاتمه حملات هوایی نیروهای ناتو است و بار دیگر موافقت خود را با آتشبس و گفتوگو با نیروهای مخالف اعلام کرده است.
تهران امروز
۱) دستور توقف دیه ۹۰ میلیونی
http://www.tehrooz.com/
در پی افزایش ۱۰۰ درصدی نرخ دیه از سوی قوهقضاییه و ابلاغ دستور اجرای آن از تاریخ شانزدهم ماهجاری توسط دادگستریهای کشور، صنعت بیمه کشور که در تیررس مستقیم و نقطه مقابل این تصمیم قرار دارد، اعتراضات و مخالفتهای بسیاری را مطرح کرد. با تشدید اختلافات قوهقضاییه و دولت بر سر نرخ جدید دیه ۹۰ میلیون تومانی، در حالی که قرار بود تا با اعلام وزیر دادگستری نرخ مصوب قوه قضاییه در ۱۶ خرداد ماه به شرکتهای بیمه برای اجرا ابلاغ شود، با دستور رییسجمهوری به وزیر دادگستری مبنی بر عدم ابلاغ افزایش دو برابری نرخ دیه این تصمیم به تاخیر خواهد افتاد.
رسالت
۱) وزیر خارجه: بهزودی نیروگاه بوشهر افتتاح میشود
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=64129
به گزارش ایرنا، علیاکبر صالحی روز گذشته با ارایه گزارشی از روند تولید برق در نیروگاه اتمی بوشهر گفت: «این نیروگاه بهتدریج به مرحله تولید بخار میرسد و امیدواریم در یک ماه آینده توان بخار آن به حدی برسد که بهمنظور تولید برق، وارد توربین شود.»
۲) اعتراف نتانیاهو
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=64133
نخستوزیر رژیم صهیونیستی اخیرن واکنشهایی را در خصوص به رسمیت شناختهشدن کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد بروز داده است. نتانیاهو اعلام کرده است که تلآویو در سپتامبری که فلسطینیان قصد دارند در سازمان ملل، بهرسمیت شناختهشدن کشور مستقل فلسطینی را به رای بگذارند، باید منتظر یک سونامی باشد. نتانیاهو خود نیز اقرار کرده است که قادر نیست مانع از آن شود که اکثریت سازمان ملل از تصویب بهرسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی جلوگیری کند .
خراسان
۱) گزارش خبرگزاریهای غربی درباره ممانعت از عبور هواپیمای مرکل از آسمان ایران
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=11&id=732790
روز گذشته، خبرگزاریهای بینالمللی گزارش دادند که ایران روز سهشنبه حریم هوایی خود را بهصورت موقت بر روی هواپیمای حامل آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان بست و موجب شد تا هواپیمای وی برای ۲ ساعت در آسمان ترکیه سرگردان شود. پس از این وزارت خارجه آلمان، سفیر ایران را احضار و سخنگوی دولت این کشور نیز گفت: «این اقدام برای ایران پیامد دیپلماتیک خواهد داشت.» اگرچه تا زمان تنظیم این گزارش هیچ مقام رسمی و بهویژه مسوولان وزارت خارجه واکنشی به این اخبار و اظهارات مقامهای آلمانی نشان ندادند، اما علاالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس اعلام کرد: «اشتباه خلبان آلمانی در اعلام کد ورود به آسمان ایران دلیل تاخیر در صدور مجوز عبور هواپیمای مرکل بوده است.»
۲) بیش از ۵۰ کشته و ۱۰۰۰زخمی در درگیریهای یمن
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=3&day=11&id=732717
به گزارش ایسنا، به نقل از سایت «مارب پرس»، بهرغم اینکه میانجیگران موفق به امضای توافقنامه آتشبس میان افراد مسلح وابسته به شیخ صادقالاحمر، رییس قبیله حاشد و نیروهای دولتی طرفدارعلی عبدا… صالح، رییسجمهوری یمن شده بودند، بار دیگر دو طرف، این توافقنامه را نقض کردند و منطقه الحصبه در صنعا و مناطق اطراف آن دیروز به صحنه درگیریهای شدید تبدیل شد.
کیهان
۱) حضور وزیر دفاع ایران در مراسم افتتاح مدرسه نظامی آمریکای لاتین
http://www.kayhannews.ir/900311/3.htm#other305
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح کشورمان که در راس یک هیت دفاعی به بولیوی سفر کرده است در مراسم افتتاح مدرسه نظامی دفاع از اتحادیه آلبا حضور مییابد.
۲) افزایش ۲۵ درصدی حقوق کارمندان مناطق مرزی کشور
http://www.kayhannews.ir/900311/3.htm#other313
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری هرمزگان گفت: «پس از پیگیریهای مستمر، مقرر شد مبلغی معادل ۲۵ درصد حقوق ثابت کارمندان به دریافتی ماهانه کسانی که شاغل در مناطق مرزی کشور از جمله استان هرمزگان هستند اضافه شود.»
همشهری
۱) هند و آلمان چهار توافقنامه همکاری امضا کردند
http://www.hamshahri.net/news-136612.aspx
مقامات هندی و آلمانی چهار توافقنامه در زمینه های مختلف از جمله آموزش، تحقیقات پزشکی، علوم و فناوری و فیزیک هسته ای امضا کردند. به گزارش ایرنا، این توافقنامهها پس از ملاقات بین «مانموهان سینگ» نخست وزیر هند و «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان و گفتوگوی دو جانبه در «دهلی نو»، پایتخت هند به امضا رسید.
۲) تشکیل کمیسیون مشترک برای بررسی واقعی قیمتها
http://www.hamshahri.net/news-136638.aspx
رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران از تشکیل کمیسیونی مرکب از تشکلها، اتاق و نمایندگان رییسجمهوری و وزارتخانههای صنایع و بازرگانی خبر داد تا بهصورت واقعی موضوع قیمتها را مورد بررسی قرار دهد.
دنیای اقتصاد
۱) موافقت احمدینژادبا تغییر ساختار وزارت خارجه
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=256221
صالحی در گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره تغییر ساختار وزارت خارجه گفت: «آقای احمدینژاد موافقت کردند و ما درصدد پیاده کردن نظر آقای رییسجمهور هستیم.» وی با بیان اینکه این تغییر ساختار در آینده نزدیک انجام خواهد شد، درباره جزییات آن گفت: «تعداد معاونتها و ادارات کل کاهش مییابد و وزارت خارجه یک مقدار چابکتر و کار کارشناسی آن بیشتر میشود.»
۲) صعود دوباره طلا و دلار
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=256162
دیروز بهدنبال دو روز روند نزولی در بازارهای طلا و دلار، این دو بازار مجددن به مسیر صعودی بازگشتند و این اتفاق در حالی افتاد که نرخ جهانی طلا در روز گذشته کاهشی بود و نرخ جهانی دلار در برابر یورو نیز افت کرد.
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه و درپی برگزاری مراسم تشییع عزتالهسحابی که روز گذشته پس از چند روز بیماری درگذشته بود، به گفته حاضران در این مراسم به خبرنگار رادیو کوچه هاله سحابی دختر وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای موسوم به لباس شخصی سکته و درگذشته است.
برخی نیز عنوان کردهاند که هاله سحابی بر اثر ضربه وارد شده با باتوم به سرش کشته شده است اما خانواده سحابی در محل عنوان کرده که وی سکته کرده است.
در این مراسم از همان ابتدا با ممانت نیروها مواجه شده تا جایی که در پی آن با درگیری با ماموران وی به یکباره بیهوش شده و بعد در اثر سکته جان باخته است.
در ادامه لازم به اشاره است جزییات دقیق این اتقاق تاکنون از طرف خانواده وی اعلام نشده است و بنابر گزارشها گروه های شرکتکننده در مراسم به سوی خانه هاله سحابی در حرکت هستند.
در صفحه فیسبوک عزتاله سحابی، سخنان یحیی شامخی، فرزند هاله سحابی نقل شده است که عنوان کرد: «موقعی که پیکر مهندس [سحابی] را برای تشییع بیرون آوردیم ماموران جلوگیری کردند و اجازه تشییع ندادند، جر و بحث شدید شد و فضا متشنج بود. خیلی اذیت کردند و بالاخره جنازه را به زور کشیدند و بردند.»
در ادامه نقل قول آمده است: «جنازه را که به زور کشیدند مادرم افتاد. بیهوش بود، تا دکتر به ما گفت ایست قلبی کرده. مادرم هم رفت.»
هاله سحابی، عضو «شورای مادران صلح» و از محکومان سیاسی حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بود که بهمن ماه گذشته برای اجرای حکم دو سال حبس خود، به زندان اوین فراخوانده شده بود.
بیشتر بخوانید:
«ضرب و شتم فرزند عزتاله سحابی در مراسم تشییع»
خبر / رادیو کوچه
در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه، نمایندگان «تخلف رییس جمهوری در وزارت نفت» را به قوه قضاییه ارجاع کردهاند.
به گزارش خانه ملت، نمایندگان با تایید گزارش کمیسیون انرژی، «تخلف در تعیین سرپرست وزارت نفت و غیرقانونی بودن سرپرستی رییس جمهوری بر این وزارتخانه را به قوه قضاییه ارجاع کردند.»
پس از قرائت گزارش کمیسیون انرژی در این جلسه، گزارش به رایگیری گذاشته شد و با ۱۶۵ رای مثبت از ۱۹۸ رای به تصویب رسید در حالیکه یک نماینده به آن رای منفی و ۱۳ نماینده به آن رای ممتنع دادند.
پس از اعلام نتیجه رایگیری، علی لاریجانی، رییس مجلس، اعلام کرد که براساس آییننامه داخلی مجلس، گزارش تخلف رییس جمهوری برای رسیدگی به قوه قضاییه ارسال میشود.
در گزارش کمیسیون انرژی، آمده است که آقای احمدینژاد با صدور حکمی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت، عملن به خدمت وزیر نفت خاتمه داد و شخصن سرپرستی وزارتخانه را برعهده گرفت و در این زمینه، به اظهار نظر شورای نگهبان در مورد غیرقانونی بودن این اقدام اعتنا نکرد.
گزارش کمیسیون انرژی به تصمیم محمود احمدینژاد ارتباط دارد که در جریان اجرای برنامه دولت برای ادغام وزارتخانهها، وزیر نفت را برکنار کرد و شخصن تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت.
اقدام آقای احمدینژاد در تصدی سمت سرپرستی وزارت نفت همزمان با حفظ مقام ریاست جمهوری با انتقاد مجلس مواجه شد که معتقد بوده است طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، هیچ فردی حق تصدی همزمان دو سمت دولتی را ندارد.
بیشتر بخوانید:
«ارجاع تخلفات رییس جمهوری به قوهقضاییه»
خبر / رادیو کوچه
یک منبع دولتی سعودی روز سهشنبه اظهارات احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی را که گفته است «نه آمریکا و نه سعودی نمیتوانند ایران را تهدید کنند» بیانگر میزان بحران داخلی ایران و تلاش این کشور برای صدور آن به خارج توصیف کرده است.
به گزارش تلوزیون العربیه، این منبع عربستانی همچنین تصریح کرد چنین اظهاراتی منطقه را به جنگ اظهارات بیمعنی سوق میدهد که به ایران کمک میکند تا افکار عمومی این کشور را از اوضاع داخلی بیثبات خود منحرف سازد.
وی افزود، پادشاهی سعودی به نبرد سازندگی، توسعه، پیشرفت و ارایه خدمات به شهروندان خود مشغول است.
دکتر علی الخشیبان کارشناس سیاسی سعودی در گفتوگویی در این باره گفت چنین اظهاراتی کاملن حساب نشده است. ایران بیش از آنکه انتظار میرود، تلاش دارد در امور داخلی همسایگان خود دخالت کند و زمان آن فرا رسیده است که گفته شود این کشور تمایلی به نزدیکی با کشورهای خلیج پارس ندارد. به ویژه اینکه این کشورها نه تنها تاکنون اظهارات تهدیدآمیزی علیه ایران نداشتهاند بلکه همواره گفتمان آنها منطقی بوده و خواهان برقراری صلح و آرامش در منطقه هستند.
این در حالی است که کشورهای منطقه خلیج پارس ایران را به مداخله در امور داخلی این کشورها متهم میکنند و از تفاوت در نگاه مقامهای جمهوری اسلامی در قبال سوریه و بحرین انتقاد کردهاند.
پس از آغاز بحران در سوریه مقامهای جمهوری اسلامی از بشار اسد، رییس جمهوری این کشور دفاع کرده و مخالفان را عوامل اسراییل عنوان کردهاند.
بیشتر بخوانید:
«جلوگیری از ورود کشتی ایرانی به آبهای بحرین»
خبر / رادیو کوچه
دولت بولیوی روز سهشنبه اعلام کرد اقدامات لازم را برای خروج هر چه سریعتر احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی که متهم به ارتباط با پرونده انفجارهای مرکز یهودیان آرژانتین بوده، انجام داده است.
وزیر خارجه بولیوی طی نامهای به همتای آرژانتینی خود از سفر آقای وحیدی که به دعوت وزیر دفاع بولیوی انجام شد «عمیقن عذرخواهی» کرد.
دولت آرژانتین از کشورها و نهادهای بینالمللی خواهان بازداشت تعدادی از مقامهای جمهوری اسلامی متهم به ارتباط با این پرونده از جمله احمد وحیدی شده است.
در نامه وزیر خارجه بولیوی از این «وضعیت اسفناک» و «حادثه ناگوار» پوزش خواسته شده و گفته شده دولت این کشور گامهای لازم را برای آنکه «احمد وحیدی خاک بولیوی را به سرعت ترک کند» برداشته است.
این در حالی است که بولیوی از روابط بسیار خوبی با ایران برخوردار است.
دولت جمهوری اسلامی تاکنون به این خبر واکنشی نشان نداده است.
به گزارش خبرگزاریهای خارجی، آقای وحیدی شامگاه سهشنبه بولیوی را ترک کرد.
ایران هر گونه دخالت در انفجارهای آرژانتین را که منجر به کشتهشدن ۱۱۴ نفر شد، رد کرده است.
انفجار یک خودروی حامل بمب که در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ در مقابل یک مرکز یهودیان در بوئنوس آیرس رخ داد، منجر به کشته شدن ۸۵ نفر شد.
بیشتر بخوانید:
«آرژانتین خواهان محاکمه فلاحیان، وزیرسابق اطلاعات شد»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده در رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، صبح روز چهارشنبه و در مراسم تشییع عزتاله سحابی، فعال سیاسی و رییس شورای فعالان ملی-مذهبی، هاله سحابی فرزند وی در این مراسم مورد ضرب و شتم نیروهای موسوم به لباسشخصی قرار گرفته است.
به گزارش جرس، هاله سحابی که صبح امروز در ابتدای صف تشییعکنندگان پیکر آقای سحابی به رفتار نامناسب نیروهای امنیتی و لباس شخصی اعتراض کرد و مورد تعرض آنها قرار گرفت.
بر اساس گزارشهای تایید نشده و به نقل از یکی از شاهدان عینی، ماموران مانع طی مسیر برای تشییع میشدهاند. همچنین هاله سحابی با ممانعت ماموران مواجه میشود. که پس از اعتراض به این ممانعت با برخورد نیروهای امنیتی و لباس شخصی مواجه که منجر به بیهوش شدن وی میشود.
برخی از افراد حاضر در این مراسم عنوان کرده که وی بر اثر این ضرب و شتم درگذشته است.
لازم به اشاره است تاکنون خبر درگذشت وی تایید نشده و تمامی گزارشها بر مبنای گفتههای حاضران و شاهدان عینی است.
عزتاله سحابی، فعال سیاسی و رییس شورای فعالان ملی مذهبی نیمه شب دوشنبه، درگذشته است.
بیشتر بخوانید:
«درگذشت عزتاله سحابی، رییس شورای فعالان ملی-مذهبی»
با رایگیری در صحن علنی مجلس،
«ارجاع تخلف رییس جمهوری به قوه قضاییه»
خبر / رادیو کوچه
در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه، نمایندگان «تخلف رییس جمهوری در وزارت نفت» را به قوه قضاییه ارجاع کردهاند.
به گزارش خانه ملت، نمایندگان با تایید گزارش کمیسیون انرژی، «تخلف در تعیین سرپرست وزارت نفت و غیرقانونی بودن سرپرستی رییس جمهوری بر این وزارتخانه را به قوه قضاییه ارجاع کردند.»
پس از قرائت گزارش کمیسیون انرژی در این جلسه، گزارش به رایگیری گذاشته شد و با ۱۶۵ رای مثبت از ۱۹۸ رای به تصویب رسید در حالیکه یک نماینده به آن رای منفی و ۱۳ نماینده به آن رای ممتنع دادند.
پس از اعلام نتیجه رایگیری، علی لاریجانی، رییس مجلس، اعلام کرد که براساس آییننامه داخلی مجلس، گزارش تخلف رییس جمهوری برای رسیدگی به قوه قضاییه ارسال میشود.
در گزارش کمیسیون انرژی، آمده است که آقای احمدینژاد با صدور حکمی در تاریخ ۲۴ اردیبهشت، عملن به خدمت وزیر نفت خاتمه داد و شخصن سرپرستی وزارتخانه را برعهده گرفت و در این زمینه، به اظهار نظر شورای نگهبان در مورد غیرقانونی بودن این اقدام اعتنا نکرد.
گزارش کمیسیون انرژی به تصمیم محمود احمدینژاد ارتباط دارد که در جریان اجرای برنامه دولت برای ادغام وزارتخانهها، وزیر نفت را برکنار کرد و شخصن تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت.
اقدام آقای احمدینژاد در تصدی سمت سرپرستی وزارت نفت همزمان با حفظ مقام ریاست جمهوری با انتقاد مجلس مواجه شد که معتقد بوده است طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، هیچ فردی حق تصدی همزمان دو سمت دولتی را ندارد.
………………………………………………
به دلیل وقوع انفجارهای مرکز یهودیان آرژانتین،
«عذرخواهی بولیوی از آرژانتین بهدلیل سفر وزیر دفاع ایران»
خبر / رادیو کوچه
دولت بولیوی روز سهشنبه اعلام کرد اقدامات لازم را برای خروج هر چه سریعتر احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی که متهم به ارتباط با پرونده انفجارهای مرکز یهودیان آرژانتین بوده، انجام داده است.
وزیر خارجه بولیوی طی نامهای به همتای آرژانتینی خود از سفر آقای وحیدی که به دعوت وزیر دفاع بولیوی انجام شد «عمیقن عذرخواهی» کرد.
دولت آرژانتین از کشورها و نهادهای بینالمللی خواهان بازداشت تعدادی از مقامهای جمهوری اسلامی متهم به ارتباط با این پرونده از جمله احمد وحیدی شده است.
در نامه وزیر خارجه بولیوی از این «وضعیت اسفناک» و «حادثه ناگوار» پوزش خواسته شده و گفته شده دولت این کشور گامهای لازم را برای آنکه «احمد وحیدی خاک بولیوی را به سرعت ترک کند» برداشته است.
این در حالی است که بولیوی از روابط بسیار خوبی با ایران برخوردار است.
دولت جمهوری اسلامی تاکنون به این خبر واکنشی نشان نداده است.
به گزارش خبرگزاریهای خارجی، آقای وحیدی شامگاه سهشنبه بولیوی را ترک کرد.
ایران هر گونه دخالت در انفجارهای آرژانتین را که منجر به کشتهشدن ۱۱۴ نفر شد، رد کرده است.
انفجار یک خودروی حامل بمب که در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ در مقابل یک مرکز یهودیان در بوئنوس آیرس رخ داد، منجر به کشته شدن ۸۵ نفر شد.
………………………………………………
کارشناس سیاسی عربستانی:
«اظهارات وزیر دفاع ایران تهدیدی برای آغاز جنگ در منطقه»
خبر / رادیو کوچه
یک منبع دولتی سعودی روز سهشنبه اظهارات احمد وحیدی وزیر دفاع ایران را که گفته است «نه آمریکا و نه سعودی نمیتوانند ایران را تهدید کنند» بیانگر میزان بحران داخلی ایران و تلاش این کشور برای صدور آن به خارج توصیف کرده است.
به گزارش تلوزیون العربیه این منبع سعودی همچنین تصریح کرد چنین اظهاراتی منطقه را به جنگ اظهارات بیمعنی سوق میدهد که به ایران کمک میکند تا افکار عمومی این کشور را از اوضاع داخلی بیثبات خود منحرف سازد.
وی افزود، پادشاهی سعودی به نبرد سازندگی، توسعه، پیشرفت و ارایه خدمات به شهروندان خود مشغول است.
دکتر علی الخشیبان کارشناس سیاسی سعودی در گفتوگویی در این باره گفت چنین اظهاراتی کاملن حساب نشده است. ایران بیش از آنکه انتظار میرود، تلاش دارد در امور داخلی همسایگان خود دخالت کند و زمان آن فرا رسیده است که گفته شود این کشور تمایلی به نزدیکی با کشورهای خلیج پارس ندارد. به ویژه اینکه این کشورها نه تنها تاکنون اظهارات تهدیدآمیزی علیه ایران نداشتهاند بلکه همواره گفتمان آنها منطقی بوده و خواهان برقراری صلح و آرامش در منطقه هستند.
این در حالی است که کشورهای منطقه خلیج پارس ایران را به مداخله در امور داخلی این کشورها متهم میکنند و از تفاوت در نگاه مقامهای جمهوری اسلامی در قبال سوریه و بحرین انتقاد کردهاند.
این در حالی است که پس از آغاز بحران در سوریه مقامهای جمهوری اسلامی از بشار اسد، رییس جمهوری این کشور دفاع کرده و مخالفان را عوامل اسراییل عنوان کردهاند.
………………………………………………
پس از برخورد با نیروهای موسوم به لباس شخصی،
«درگذشت هاله سحابی بر اثر سکته»
خبر / رادیو کوچه
صبح روز چهارشنبه و درپی برگزاری مراسم تشییع عزتالهسحابی که روز گذشته پس از چند روز بیماری درگذشته بود، به گفته حاضران در این مراسم به خبرنگار رادیو کوچه هاله سحابی دختر وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای موسوم به لباس شخصی سکته و درگذشته است.
برخی نیز عنوان کردهاند که هاله سحابی بر اثر ضربه وارد شده با باتوم به سرش کشته شده است اما خانواده سحابی در محل عنوان کرده که وی سکته کرده است.
در این مراسم از همان ابتدا با ممانت نیروها مواجه شده تا جایی که در پی آن با درگیری با ماموران وی به یکباره بیهوش شده و بعد در اثر سکته جان باخته است.
در ادامه لازم به اشاره است جزییات دقیق این اتقاق تاکنون از طرف خانواده وی اعلام نشده است و بنابر گزارشها گروه های شرکتکننده در مراسم به سوی خانه هاله سحابی در حرکت هستند.
در صفحه فیسبوک عزتاله سحابی، سخنان یحیی شامخی، فرزند هاله سحابی نقل شده است که عنوان کرد: «موقعی که پیکر مهندس [سحابی] را برای تشییع بیرون آوردیم ماموران جلوگیری کردند و اجازه تشییع ندادند، جر و بحث شدید شد و فضا متشنج بود. خیلی اذیت کردند و بالاخره جنازه را به زور کشیدند و بردند.»
در ادامه نقل قول آمده است: «جنازه را که به زور کشیدند مادرم افتاد. بیهوش بود، تا دکتر به ما گفت ایست قلبی کرده. مادرم هم رفت.»
هاله سحابی، عضو «شورای مادران صلح» و از محکومان سیاسی حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ بود که بهمن ماه گذشته برای اجرای حکم دو سال حبس خود، به زندان اوین فراخوانده شده بود.
………………………………………………
به دلیل وخامت شرایط جسمانی،
«مبارک تا اطلاع بعدی محاکمه نمیشود»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه کمیته پزشکی مصر اعلام کرد که شرایط جسمی حسنی مبارک، رییس جمهوری پیشین این کشور وخیم است.
به نوشته روزنامه القدس العربی، در گزارش کمیته پزشکی مصر آمده است: «شرایط جسمی حسنی مبارک، رییس جمهوری سابق مصر اجازه انتقال وی به زندان طره برای آغاز محاکمه نمیدهد.»
در این گزارش توصیه شده است مبارک همچنان در بیمارستان بینالمللی شرمالشیخ تحت مراقبت قرار گیرد.
دادستانی کل مصر نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که گزارش کمیته پزشکی مصر نشان میدهد نمیتوان مبارک را به زندان طره منتقل کرد چرا که بیمارستان این زندان شرایط لازم را برای مراقبت از مبارک ندارد.
این در حالی است که حسنی مبارک از حدود دو ماه پیش در بازداشت موقت بوده و با صدور حکمی به اتهام قطع ارتباط تلفنی و ایجاد اختلال در شبکه اینترنت در زمان بحران مصر، به بیش از ۳۰ میلیون دلار جریمه نقدی محکوم شده است.
………………………………………………
مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری تهران:
«علت فوت هاله سحابی درگیری با نیروهای امنیتی نبود»
خبر / رادیو کوچه
پس از انتشار خبر درگذشت هاله سحابی، فرزند عزتاله سحابی، فعال سیاسی بر اثر سکته قلبی در روز چهارشنبه ، مدیرکل امنیتی انتظامی استانداری تهران در واکنش به این حادثه دخالت هرگونه نیروی امنیتی را تکذیب کرده است.
به گزارش ایسنا، علیرضا جانه در گفتوگو با رسانههای داخلی ایران در این خصوص اظهار داشت: «علت فوت خانم هاله سحابی، درگیر با نیروهای امنیتی نبوده است، چرا که ایشان بیماری قلبی داشتهاند و به همین علت فوت کردهاند.»
آقای جانه ادامه داد: «خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند، مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
وی خاطرنشان کرد: «خبر منتشر شده از سوی برخی سایتهای خبری مبنی بر اینکه نیروهای امنیتی و انتظامی با خانم سحابی درگیر شدهاند، به هیچ وجه صحت ندارد. خانوادهی ایشان همکاری خوبی با ما داشتهاند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانوادهی ایشان کمک کردیم.»
از سویی دیگر عموی هاله سحابی علت درگذشت هاله را ضربه به شکم و ریه و در نهایت ایست قلبی عنوان کرد.
………………………………………………
معاون دادستان عالی صربستان:
«تایید انتقال راتکو ملادیچ به دادگاه لاهه»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، قضات دادگاه پرونده ژنرال راتکو ملادیچ در صربستان، با درخواست تجدید نظر او مخالفت کرده و رای قبلی خود مبنی بر انتقال متهم نسلکشی در سربرنیتسا به دادگاه کیفری بینالمللی لاهه را تایید کردهاند.
راتکو ملادیچ و تیم دفاعی او به رای دادگاه اعتراض کرده و گفته بودند او توانایی حضور در دادگاه را ندارد و وضع جسمانی او این اجازه را نمیدهد.
به گزارش الجزیره، برونو واکریچ معاون دادستان عالی صربستان گفت: «درخواست تجدید نظر رد شده و راتکو ملادیچ در اسرع وقت به دادگاه کیفری لاهه در هلند تحویل داده میشود.»
با امضای وزیر دادگستری صربستان، انتقال ملادیچ به هلند نهایی و او برای رسیدگی به اتهاماتی که علیه او اقامه شده، در دادگاه حاضر میشود.
این در حالی است که در تظاهرات شامگاه یکشنبه در بلگراد، پایتخت صربستان، طرفداران ژنرال پیشین صرب، رادکو ملادیچ، به خیابانها آمدند. آنها مخالف تحویل ملادیچ به دادگاه جنایی بینالمللی در لاهه هستند.
راستگرایان افراطی تظاهرات را به خشونت و درگیری با نیروهای پلیس کشاندند. با این حال پلیس بلگراد میگوید که انتظار داشته است شمار طرفداران ملادیچ بیش از این باشد.
………………………………………………
توسط نیروهای امنیتی صورت گرفت،
«بازداشت نوه آیتاله منتظری در مراسم سحابی»
خبر / رادیو کوچه
حامد منتظری، نوه آیتاله منتظری و پسر احمد منتظری در مراسم تشییع پیکر عزتاله سحابی، بازداشت شده است.
به گزارش جرس، حامد منتظری که برای شرکت در مراسم تشییع آقای سحابی همراه پدرش به لواسان رفته بود، به دنبال درگیری نیروهای موسوم به لباس شخصی با حاضران در این مراسم بازداشت شد.
گفته میشود قرار بود حجتالاسلام احمد منتظری برای عزتاله سحابی نماز بخواند که ماموران انتظامی و امنیتی مانع این کار شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر