-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 07/23/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ایران یکی از خطرناک ترین تهدیدها برای صلح در منطقه و فراتر از خاورمیانه است. محمود احمدی نژاد که هالوکاست را رد می کند در حالی صاحب قدرت است که تهدید به محو اسراییل کرده است. این تهدید با تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب اتمی بیشتر می شود. ضمن این که جمهوری اسلامی از جدی ترین حامیان حزب الله لبنان و حماس است.

اما این سوئد است که ایران را در حمایت دیپلماتیک خود دارد. بیشتر دموکراسی های غربی خواهان افزایش فشارها بر ایران هستند تا برنامه اتمی جمهوری اسلامی را متوقف کنند اما وزیر خارجه سوئد، کارل بیلد حاضر به همکاری نیست. حتی تلاش کرده گفت وگوهای اتحادیه اروپا برای تحریم بیشتر ایران را به هم بزند. وی در وبلاگ شخصی خودش، امکان تحریم های ایران بر اساس تحریم های شورای امنیت سازمان ملل را به چالش کشیده و اساس حقوقی آن را مشکل دار خوانده است. او حتی خواهان حمایت از معامله سوخت هسته ای با تهران با مشارکت ترکیه و برزیل شد که هر دو به قطعنامه دور چهارم تحریم های ایران رای منفی دادند. آن هم قرارداد مبادله سوخت اتمی که هیچ کمکی به توقف دستیابی ایران به بمب اتمی نخواهد کرد.

با توجه به تعریف کلاسیک سوئد از نهادهای بین المللی، این گونه زیر سوال بردن تصمیمات سازمان ملل، تناقض درونی است. در کشور اسکاندیناوی او، سازمان ملل جای خدا را گرفته است. دولت سوئد همواره فارغ از جهت گیری های سیاسی، مدافع تصمیمات سازمان ملل بوده و همواره راه حل بین المللی را انتخاب و حمایت کرده است.

سوئد همچنین از کشورهایی است که در گسترش و ترویج دموکراسی و جنبش های دموکراسی خواهانه در سرتاسر جهان حضور قوی دارد و یک ایران دموکراتیک می تواند به تنش های منطقه پایان دهد. اما آقای بیلد مانند رییس جمهوری آمریکا، باراک اوباما نه تنها از جنبش دموکراسی خواه ایران حمایت نمی کند که مسائلی چون حقوق بشر و آزادی ادیان در ایران را جدی نمی گیرد.

وقتی لنارت ساکردوس، عضو پارلمان سوئد به افزایش آزار مسیحیان در ایران اشاره کرد، آقای بیلد به او اطمینان داد موضوع را به طور جدی دنبال می کند و این موضوع در مجمع حقوق بشر سازمان ملل هم مطرح شد. در میان تمامی موسسات ذیربط سازمان ملل، شاید شورای حقوق بشر ناکارآمدترین آنها باشد چرا که تمامی اعضا فقط سعی در حمایت از یکدیگر دارند. حالا می توان هرنگاهی به گفته های آقای بیلد داشت ولی در مورد نقض حقوق بشر، برخورد درست و جدی با ایران نشده است.

همراه نشدن آقای بیلد در افزایش فشارها بر ایران که با خصومت تمام مردم خود را سرکوب می کند در تناقض با سوابق او در نظام های دیکتاتوری چون اتحاد جماهیر شوروی سابق است. وی خود را به عنوان مردی صلح طلب و شاهد آن، سال هایی است که به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل در بالکان، کار و فعالیت کرده است.

اما نه تنها در موضوع ایران، که در مقیاس بزرگ تر و خاورمیانه، آقای بیلد نه تنها خیلی ملاحظه می کند، که با تنها دموکراسی واقعی در منطقه یعنی اسراییل، حاضر به همراهی نیست.

برای مثال پاییز گذشته یک روزنامه سوئدی داستانی منتشر کرده و اسراییلی ها را متهم کرد که اعضای بدن فلسطینی ها را سرقت می کنند. اما آقای بیلد حاضر نشد هیچگونه موضعی درباره این اظهارات ضد یهودی و سراسر دروغ بگیرد. زمانی هم که سوئد رییس دوره ای اتحادیه اروپا بود، سفر خود به اسراییل را کنسل کرد اما چند ماه بعد با خوشحالی راهی سوریه شد که یکی از بدترین دیکتاتوری ها در منطقه و از دوستان نزدیک ایران است.

در همان زمانی که آقای بیلد در دمشق بود، دیکتاتور سوریه، بشار اسد میزبانی همزمان محمود احمدی نژاد را هم برعهده داشت. ضمن این که رهبران حزب الله و حماس هم بودند. در جریان این دیدار، آقای بیلد هیچگونه موضعی درباره نقض حقوق بشر در سوریه و حمایت از تروریسم نکرد.

جریان حمله اسراییل به کشتی های امدادرسانی غزه هم یکی دیگر از بحران ها میان اسراییل و غزه بود. شاید خیلی ها با حسن نیت در آن کشتی بودند اما یکی از این کشتی ها توسط یک گروه حامی القاعده سازماندهی شده بود. در همان کشتی بود که اشعار اسلامی می خواندند و درباره کشتار یهودیان ترانه سر می دادند. پس از آن حادثه، آقای بیلد به سرعت راهی استانبول شد تا با دو سوئدی که در کشتی بودند، دیدار کند. به رغم تصاویر ویدیویی که نشان می دهد به اصطلاح فعالان صلح طلب به سربازان اسراییلی حمله کردند، آقای بیلد با سرنشینان کشتی همدردی کرده و به سرعت اسراییل را محکوم کرد.

غرب باید برای توقف دستیابی ایران به بمب اتمی و تحقیق دموکراسی و اجرای حقوق بشر در منطقه خاورمیانه، متحد شود. اما آقای بیلد و دوستان ناخلفش، برنامه دیگری دارند.

* از: متز تونهگ (Mats Tunehag) / در: وال استریت جورنال

*آقای تونهگ، از سرمقاله نویسان روزنامه وارلدن ایداگ، روزنامه ملی سوئد است.

عکس از: Getty Images


 


اتحادیه اروپا تحریم ها و فشار برای هرگونه مشارکت و سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران به دلیل برنامه اتمی جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار داده است. این مجموعه تحریم ها که باید به تایید وزیران خارجه اتحادیه اروپا برسد، حاوی فشارها بر مقامات رسمی جمهوری اسلامی و شرکت های ایرانی است تا هرگونه سرمایه گذاری اروپا در اقتصاد ایران را متوقف کند.

پیش نویس این طرح حاوی نام ۴۱ شخص حقیقی و ۵۷ شرکت و یا شخص حقوقی ایرانی است، به علاوه ۱۵ شرکتی که زیرنظر سپاه اداره می شود یا به آن وابسته است. همچنین سه شرکت کشتیرانی که تحت کنترل کشتیرانی جمهوری اسلامی است.

مقامات ارشد اروپایی روز پنجشنبه درباره این تحریم ها گفت وگو می کنند. اگر تصویب شود، فشار جدی بر تهران خواهد بود.

مارک فیتزپاتریک، مدیر مرکز مقابله با گسترش سلاح های کشتار جمعی در لندن می گوید: «ممنوعیت سرمایه گذاری و انتقال فناوری به ویژه در صنایع نفت وگاز خیلی مهم است به ویژه این که در این پیش نویس، ممنوعیت بیمه و تایید بیمه هم آمده است.»

ماه گذشته بود که اتحادیه اروپا تصمیم گرفت فشارها بر ایران را افزایش دهد و همزمان کاترین اشتون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای گفت وگو با سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرد.

دیدار دیپلمات های اروپایی آزمونی است تا بتوان دید چقدر کشورهای عضو، حاضر به همکاری هستند. اما دیدار رهبران اتحادیه اروپا که ماه گذشته انجام شد، به توافق نسبتا راحتی برای مجازات ایران منتهی شد. در بیانیه پایانی هم گفته شد در شرایط حاضر، چاره ای به جز افزایش اقدامات تحریمی نیست.

در این پیش نویس ممنوعیت ها بر مواد اتمی، تسلیحات و مهمات و صنایع انرژی متمرکز شده است. هرگونه فروش، تحویل و یا انتقال در فناوری پالایش نفت و گاز مایع، اکتشاف و استخراج، مورد تحریم قرار گرفته است. شرکت های اروپایی اجازه هیچ گونه همکاری با شرکت هایی که در ارتباط با صنایع نفت و گاز ایران هستند را ندارند.

دولت های اروپایی مجبور خواهند شد فعالیت های بانکی ایران در محدوده خود را کنترل کنند و هرگونه انتقال پولی بیش از سقف ۳۵ هزار یورو یا معادل ۴۵ هزار دلار نیازمند گرفتن مجوز است. بانک های ایرانی هم اجازه باز کردن شعبه در ۲۷ کشور بلوک اتحادیه اروپا نخواهد داشت. هرگونه بیمه و تایید بیمه نامه مرتبط با دولت جمهوری اسلامی و یا شرکت های مرتبط در این حوزه، ممنوع است.

کشورهای اتحادیه اروپا هرگونه حمل و نقل منتهی به و از ایران را متوقف کرده و فقط اجازه محدود به انتقال های حاوی مسافر و باربری خواهند داد.

اقداماتی که قرار است پس از بررسی دوشنبه هفته آینده اعلام شود، حاوی فهرستی از مقامات رسمی است که اجازه ورود به اتحادیه اروپا را نخواهند داشت. از جمله علی اکبر احمدیان، رییس ستاد مشترک سپاه، مرتضی صفری فرمانده نیروی دریایی و حسین سلیمی، فرمانده نیروی هوایی.

تمامی حساب های شرکت های ایرانی دولتی و شرکت های مرتبط با دولت مسدود خواهد شد که حساب های بانک سپه و بانک سپه بین المللی را در بر می گیرد.

* از: استفن کسل (STEPHEN CASTLE) / در: نیویورک تایمز


 


هیلاری کلینتون همه را در انتظار می گذارد. رئیس جمهور افغانستان و همتایانش از بیش از ۴۰ کشور جهان و دبیر کل سازمان ملل در سالن اجلاس نشسته اند. وزیرخارجۀ آمریکا، گرچه دیرکرده، به بچه های افغانی لبخند می زند که در دو طرف فرش قرمز ایستاده اند و پرچم تکان می دهند. بچه ها در یک طرف پرچم افغانستان و در طرف دیگر هرکدام پرچم کمی از کشورهای شرکت کننده را در دست دارند. از زمانی که غرب به افغانستان نیرو وارد کرده این اولین اجلاس در افغانستان دربارۀ افغانستان است. بنابراین هرطرف که می روی این کلمه را می شنوی: «تاریخی». گفته می شود اینروز تاریخی است چون می خواهند مسئولیت را گام به گام به دولت افغانستان منتقل کنند، چون حالا قرار است همه چیز بهتر شود.

البته هزاران نیروی امنیتی دور محل برگزاری اجلاس را گرفته اند گویی در جهان دیگری است. آرزوها و مقاصدی که در گردهمایی بر زبان آورده می شود با واقعیت زندگی مردم چندان هماهنگ نیست. اجلاس روند زندگی روزمره اشان را حسابی تغییر داده است. دولت دوشنبه و سه شنبه را در کابل تعطیل اعلام کرده است. مردم در بسیاری از محله های شهر حتی اجازه ندارند به خیابان بیایند، در هر گوشه سرباز و پلیس ایستاده است. شهروندی می گوید: «فکر نمی کنیم یک کنفرانس مشکلات ما را حل کند.»

به واقع طالبان هیچ موقع اینقدر قوی نبوده اند، در ژوئن ۱۲۰ سرباز خارجی در افغانستان جان باختند – از شروع جنگ افغانستان در نه سال پیش هیچگاه در یک ماه این تعداد سرباز کشته نشده بودند. با وجود افزایش کنونی تعداد نیروهای خارجی در افغانستان و کشتن هدفمند رهبران طالبان به دست نیروهای ناتو، بسیاری از ناظران مستقل در افغانستان می گویند شورشیان به هیچ رو دست پایین را ندارند و یا آمادۀ به زمین گذاشتن سلاح های خود نیستند.

آنها تاکنون هیچ علاقه ای به همکاری سیاسی با حکومت نشان نداده اند – گرچه کرازی حسابی از آنها دلجویی می کند. برعکس نرخ خود را برای پذیرفتن صلح بیشتر می کنند. البته در سالن گردهمایی اینها مطرح نمی شود. بعد از اعلام مواضع گفتگویی در نمی گیرد، در درجۀ اول قرار است یک پیام صادر شود: اتحاد. بسیاری از وعده های داده شده تکرار می شود. اوضاع دست کم تا زمانی که منوچهر متکی رشتۀ سخن را به دست می گیرد اینگونه است. وزیرخارجۀ ایران در آخرین کنفرانس افغانستان در ژانویه در لندن شرکت نداشت. این بار فرصت را از دست نداد تا همۀ اشتباه های کشورهای غربی را به رخشان بکشد که در افغانستان مرتکب شده اند.

می گوید دراین نه سال هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده است و «روز به روز بدتر شده است». وقتی رئیس اجلاس از او در خواست می کند فرصت پنج دقیه ای را رعایت کند با خونسردی جواب می دهد: «ما سه میلیون پناهندۀ افغانی در ایران داشتیم و داریم»، به گفتۀ او بنابراین ایران علاقۀ زیادی به افغانستان دارد. صحبت هایش ۱۶ دقیقه طول می کشد.

گرچه مخاطب صحبت های متکی بیشتر مردم ایران هستند: همینکه در چنین اجلاسی شرکت کرده جالب توجه است. ایران گرچه مطرود غرب است اما عامل مهمی هم برای ثبات افغانستان به شمار می رود. تهران از شورشیان پشتیبانی می کند تا بر نفوذ خود در کشور همسایه بیفزاید. دست کم ناتو اینگونه می اندیشد. بدون ایران و نیز بدون دیگر قدرت های منطقه ای نمی تواند صلحی در افغانستان برقرار شود.

در کنفرانسِ کلمه های زیبا چندین کشور حضور دارند که وزنشان برای آیندۀ افغانستان سنگین است و البته درعین حال چشم دیدن همدیگر را ندارند. هند و پاکستان هر دو سر میز نشسته اند، به تازگی برای اولین بار بعد از مدتها مقام های دو کشور با هم گفتگوی دوجانبه کردند البته بدون اینکه به هم نزدیک شوند.

سیاست پاکستان در افغانستان در درجۀ اول معطوف به این نکته است که جلوی نفوذ هند را در این کشور بگیرد، پاکستان به کمک های بشردوستانۀ هند به افغانستان به دیدۀ شک می نگرد. وزیرخارجۀ پاکستان شاه محمود قریشی در سخنانش می گوید «رهبری دموکراتیک» کشورش مایل است حمایت کاملش را از ثبات افغانستان اعلام کند.

حرف قشنگی است اما سیاست خارجی و امنیتی پاکستان را عمدتاً نظامی ها شکل می دهند. بخش هایی از ارتش و سازمان اطلاعات پاکستان تا به امروز در برخورد با طالبان دو دوزه بازی می کنند: در حالیکه ارتش با شورشیان در پاکستان می جنگد اجازه می دهد بخش هایی از طالبان که در افغانستان فعال است در خاک پاکستان رفت و آمد کنند – یا آنها را برای زمان بعد از جنگ در افغانستان که غرب از افغانستان خارج شده باشد در آب نمک می خواباند.

مشاور امنیت ملی افغانستان رنگین دادفر سپنتا نفوذ پاکستان را بر کشورش «وحشیانه» می خواند. و بدون نام بردن از کشور همسایه می رساند که سازمان اطلاعات پاکستان حامی جناحی از طالبان است که متهم است سوءقصدهای زیادی در افغانستان انجام داده است.

* از: توبیاس ماتِرن / در: زود دویچه تسایتونگ


 


تاجران ایرانی در دبی، از مهم ترین منابع تامین کننده بازار داخلی هستند. در حالی که سعی می کنند راه هایی برای ادامه کار پیداکنند و به رغم سختی ها، کماکان بازار مناسبی را در اختیار دارند.

در ماه های گذشته، ایران را موجی از فشارها و تحریم ها از سوی سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا روبرو شده است و شرکت های بزرگی چون دایملر کرایسلر و زیمنس از آلمان و لوک اویل از روسیه، در حال ترک بازار ایران هستند اما فشارهایی از سوی دبی، در همسایگی و دارای روابط عمیق هم شکل گرفته است. تاجران ایرانی در دبی کار را سخت می بینند و جنس حرف هایی که سفیر امارات در واشینگتن گفته بود را به سخره می گیرند اما با این حال به ارتباط بازار دبی با ایران، ادامه می دهند.

ریشه های عمیق

روابط نزدیک اقتصادی میان ایران و دبی ریشه در ۶۰ سال گذشته دارد و حتی به قرن ۱۹ بازمی گردد که امپراتوری عثمانی درخواست کرد در تمامی مرزهای آنها مالیات پرداخت شود و شماری از تجار ایرانی به مرزهای نزدیک رفته و به دلیل امنیتی که بریتانیا در آنجا فراهم کرده بود، شروع به کار کردند. انقلاب اسلامی در ایران و جنگ هشت ساله با عراق باعث شد موجی از ایرانیان راهی دبی شوند ضمن این که امارات متحده عربی به مکانی عاری از فعالیت برای مخالفان جمهوری اسلامی تبدیل شد.

با این حال دبی محلی هم برای درآمد جمهوری اسلامی است به ویژه سرمایه گذاری هایی که در بازار املاک کرده اند. نتیجه این شده که پیوندهای سیاسی، اقتصادی و منافع خانوادگی عمیقی به وجود آمده است. به ویژه شمار بسیاری از مردم اهل جنوب ایران که عرب هستند. حتی خیلی از تجار ایرانی در دبی می گویند آنها بودند که شروع جهش دبی را شکل دادند و حتی به مشکلی برای اقلیت ایرانی در دبی که بین ۱۰۰ هزار تا ۴۰۰ هزار تن تخمین زده می شود، تبدیل شده است.

ولی به هر حال، این پیوندهای عمیق مانع فشارهای تحریم های سازمان ملل و فشارهای سیاسی نمی شود. طبق گزارشی که اخیرا در روزنامه گلف نیوز چاپ شده، حدود ۴۰ شرکت ایرانی در دبی که در ارتباط با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران بوده تعطیل شده و تجارت دو طرف هم پایین آمده است. برای صادرات غیرمستقیمی که ایران از راه دبی داشت و از ۱۰ میلیارد درهم دبی در سال ۲۰۰۳ به ۲۵ میلیارد درهم دبی در سال ۲۰۰۹ رسیده بود، مشکل به وجود آمده است. به ویژه با تصمیمی که مقامات دبی گرفته اند تا تمامی کشتی ها و محموله های ایرانی را بازرسی کنند. این بازرسی ها بر روی همه کالاها صورت می گیرد و هزینه دارد. یک تاجر ایرانی می گویند هزینه بازرسی برای هر ۱۲ متر کانتینر، حدود ۱۰۰۰ دلار آمریکا است.

درآمد جایگزین

بازار فاینانس ایرانیان در دبی بیشترین آسیب را دیده است. موسسات اصلی مالی ایران مانند بانک ملی و بانک صادرات نمی توانند بیمه بگیرند و دیگر موسسات اماراتی هم از دادن اعتبار بانکی خودداری می کنند. موسسات محلی دیگر حاضر نیستند املاک یا کالاهای داخل ایران را به عنوان اعتبار بپذیرند و حتی اگر بتوانند اعتبارنامه بگیرند، نمی توانند تقاضای بازرگانی خود را ثبت کنند. اگر از این مرحله هم گذر کنند، در اروپا این اعتبارنامه های معتبر نیست و به کار نمی آید. از همین رو بازرگانان ایرانی به معامله با پول نقد روی آورده اند. پیشتر فقط در یک معامله حدود ۱۰ درصد پول نقد کافی بود تا امور کشتیرانی را انجام دهد اما حالا تمامی کار با ۱۰۰ پول نقد انجام می شود. به همین علت تمامی بازرگانان مجبور شده اند حجم کاری خود را به شدت کاهش داده و محموله های کوچک تر و کمتری استفاده کنند.

نتیجه این شده که حجم تجارت ایرانیان در دبی کم شده است. به گفته مرتضی معصوم زاده، معاون شورای تجارت ایرانیان در دبی، حدود ۴۰۰ نهاد تجاری در سال گذشته تعطیل شده (که البته خیلی از آنها به دلیل رکود اقتصادی در دبی در سال گذشته با مشکل مواجه شدند) ولی با این حال گفتنی است که این آمار مربوط به زمان قبل از تصویب دور چهارم تحریم ها علیه ایران است. متعاقب حوادث انتخابات ریاست جمهوری در ایران ۴۰ شرکت مرتبط با سپاه پاسداران شناسایی شده اند. قبل تر از آن و حتی از اوائل سال ۲۰۰۸، ایرانی ها برای تمدید اجازه اقامت خود با مشکل روبرو بودند.

احتیاط و ملاحظه

نظرها و تفکرها درباره دلیل روش مجازات گونه دبی در برابر جمهوری اسلامی، متفاوت است ولی برخی از آنها قابل تامل است. مهمترین آن، همکاری دبی با جامعه جهانی در تحریم ها برای توقف برنامه اتمی جمهوری اسلامی است که از سال ۲۰۰۶ و با تصویب اولین قطعنامه تحریمی ایران در شورای امنیت شروع شد. علاوه بر این امارت با دور کردن خود از ایران هم عملگرایی را تجربه می کند و هم به احتیاط دست می زند. دبی در جریان حملات یازدهم سپتامبر به این متهم شد که محل تبادل پولی برای حملات القاعده بوده است. در نتیجه همین کار بود که امارات متحده عربی قانون پولشویی را در سال ۲۰۰۲ تصویب کرد و به اجرا گذاشت. با فاصله گرفتن از ایران، امارت خود را از هرگونه بدنامی در این که در مقابله با ایران فعال نیست را دور می کند. هرچند مقامات رسمی بارها از همکاری دبی در توقف و بازرسی از محموله های مشکوک جمهوری اسلامی، ابراز رضایت کرده اند.

گروه دیگری هستند که معتقدند دبی این تغییر سیاسی را به دلیل فشاری که از سوی ابوظبی وارد می شود، اختیار کرده است. یوسف العطیبه، که در حال حاضر سفیر امارات در واشینگتن است و از حمله نظامی به ایران ابراز رضایت کرده بود، پیشتر مشاور شاهزاده ابوظبی بوده است. دبی در جریان رکود اقتصاد جهانی از کمک ابوظبی برخوردار شد که باعث شد موقعیت ابوظبی در حکومت فدرالی امارات، تقویت شود.

یک گونه دشوار

به هر دلیلی اگر روابط ایران و آمریکا بهبود یابد، شاید شرایط برای تجارت ایران در دبی به این زودی ها بهبود نیابد. با این که ایران می تواند تمامی دارایی و تجارت خود را خارج کرده و آن را مثلا به ترکیه منتقل کند، اما با این حال هنوز در دبی است و هزینه های آن را می پردازد که از جیب مصرف کنندگان بازار داخلی در ایران هزینه آن تامین می شود. در چهار ماه اول سال ۲۰۱۰ گزارش شده که صادرات غیرمستقیم ایران از دبی (ارسال کالا از ایران به دبی و از دبی به دیگر نقاط) بیشتر شده ولی رقم کل در مقایسه با سال گذشته، کمتر است. با این حال هنوز ارقام کل سال ۲۰۱۰ در دست نیست و نمی توان درست قضاوت کرد.

ضمن این که نباید روی تعطیلی ۴۰ شرکت ایرانی در دبی خیلی مانور داد چرا که بخش کوچکی از ۸۰۰۰ نهاد اقتصادی ایران در دبی است و ممکن است سهم صادرات غیرمستقیم کماکان در سطح خوبی باقی بماند. ولی در مقایسه با ۲۲ هزار نهاد اقتصادی هند در دبی، باز رقم کمی است و بازرگانان ایرانی امیدوارند فشارهای غرب فراتر از این نرود.

* اکونومیست اینتلیجنس یونیت


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته