-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

Posts from Khodnevis for 06/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



چوب پنبه
 


دیدار موسوی و کروبی

به گزارش سحام نیوز، در این دیدار که در دفترمیرحسین موسوی انجام شد، مسائل مرتبط با سفر مهدی کروبی به قم و اهانت به مراجع و بیت آیت‌الله خمینی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در ابتدا این دیدار مهدی کروبی دلایل سفر به قم و حوادث پیرامون آن را بازگو کردند که مورد تاسف و تاثر آقای مهندس موسوی شد.

بر اساس همین گزارش، دوطرف در این دیدار دو ساعته طرفین بر موارد زیر تاکید کردند:


  تاکید بر حرمت مرجعیت و جایگاه رفیع آن در شیعه: در این دیدار آقایان کروبی و موسوی بر تاریخ تشیع پس از دوران غیبت صغری و تثبیت نهاد علمای دینی اشاره کردند و مرجعیت شیعه را از مهم ترین ارکان جامعه دانستند که شیعیان قرن ها این جایگاه را محترم شمرده و جسارت به ساحت مرجعیت را به هیچ شخص و یا جریانی اجازه نداده و نخواهد داد. آنان تاکید کردند هیچ دولت و صاحب قدرتی نمی‌تواند با توسل به عده ای قانون گریز ارج و قرب این متولیان شریعت را از دل مومنان بزداید فلذا اهانت و جسارت سازماندهی شده کم نظیر، تحت حمایت بخشی از حاکمیت در ورود غیر قانونی به بیت آیت اله العظمی صانعی و تخریب اموال دفتر ایشان و نیز بیت مرحوم آیت اله العظمی منتظری را محکوم کردند. همچنین اهانت های متعدد برخی از روزنامه های وابسته به قدرت به مراجع بزرگ شیعه و تلاش در جهت تخریب و تضعیف جایگاه مرجعیت را زمینه ساز این حوادث خواندند و با اظهار تاسف از اینکه بعد از حمله وحشیانه به بیوت مراجع و اهانت به نوه دانشمند امام، مقامات قضایی به جای پیگیری قضایی متجاوزان اقدام به پلمپ دفتر مرحوم آیت اله منتظری کردند را  نشان از هماهنگی بین پیاده نظام و برخی از مقامات در جسارت به ساحت مرجعیت دانستند.


   تضعیف جایگاه مجلس  موجب نگرانی و تاسف است. آقایان کروبی و موسوی مراتب تاسف و نگرانی خود را از  تضعیف  نهاد قانونگذاری که با هجمه و قشون کشی به مجلس به بهانه تصویب مصوبه ای در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد شد، اظهار کردند. آنان همچنین تاکید کردند که مطابق قانون اساسی اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است و این مجلس در عموم مسایل در حدود مقرر قانون اساسی می‌تواند به وضع قانون مبادرت کند اما عده ای حتی جایگاه این مجلس که شرائط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان در آن رعایت نگردیده را بر نمی تابند.  در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند. آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب  بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.


   اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور و هزینه های آن بر منافع ملی:  سخنان و اظهارات نسنجیده مقامات اجرایی کشور موضوع دیگری بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. طرفین این اظهارات را نه تنها با فرهنگ غنی و کهن ایران اسلامی در تعارض خواندند بلکه آن را زمینه ساز ورود آسیب های مادی و معنوی به کشور در عرصه های بین المللی و به مخاطره افتادن منافع ملی تلقی کردند.  آقایان موسوی و کروبی ضمن تاکید بر مشکلات اظهار امیدواری کردند که در شرائط خاص فعلی مسئولین با استفاده از نیروهای توانمند حوزه های مختلف به جای ایجاد تشنج در جهت حل مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی  و بین المللی کشور اقدام کنند.


   محکومیت بازداشت های اخیر: در این دیدار روند امنیتی موجود و بازداشت های اخیر بویژه بازداشت تعدادی از دانشجویان نخبه و قابل کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفت و طرفین به وضعیت نابسامان بازداشتگاه ها و زندان های کشور که شرائط سختی را بر زندانیان سیاسی کشور تحمیل می کند، اشاره کردند و این روند را مغایر قوانین و مقررات کشور دانستند. موسوی و کروبی همچنین از  مقامات قضایی خواستند که مطابق وظائف ذاتی آن قوه که باید پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت باشد و در جهت احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع قدم بردارد، عمل کند و با تظلم خواهی از زندانیان سیاسی، زمینه آزادی بی قید و شرط آنان را فراهم کند.

 تلاش در جهت آگاهی نسبت به حقوق و آزادی های بنیادین بویژه اصناف و گروههای مختلف: در پایان این دیدار طرفین مجددا بر مطالبات به حق جنبش سبز و نقش آگاهی و دانش جامعه نسبت به حقوق مسلم و آزادی های  بنیادین و اساسی تمامی اقشار جامعه اشاره کردند و از تمامی گروه ها بویژه اصناف خواستند در ارتقای  آگاهی لایه های مختلف جامعه نسبت به مطالبات به حق و مشروع خود تلاش نمایند.


 


جانم فدای کدیور!

اصلا نه غزه نه لبنان و نه جانم فدای ایران. تا آقای کدیور با اتاق فکر و خامس آل عطا را داریم دیگر نباید نگران هیچ چیز باشیم. همین‌ها برایمان می برند و می دوزند و شعار می سازند و درروز روشن زبانم لال خالی می بندند.به نظر من به قول امام راحل که دوران طلایی‌اش را هنوز کدیور و برو بکس آرزو دارند بهتر است «همه با هم» فدایی آقای کدیور بشویم.

دیگر آزادی و دموکراسی و جنبش سبز و این قرتی بازی ها را تا اطلاع ثانوی می‌گذاریم کنار و همگی فدای کدیور می شویم. یادتان باشد شب جای‌تان را دم در سایت کلمه بیاندازید تا اگر آقایان موسوی و کروبی بیانیه جدیدی دادند و یکسره فدای همه چیز به جز ایران شدند لینک از دست نرود. شوخی نیست. صحبت سیصد چهارصد امتیاز بی زبان است که در بالاترین نصیب‌تان می‌شود.انشالله در انتخابات بعدی اصلاح طلبان روی کار می‌آیند و یک پست نان و آب دار دردولت یازدهم برایت جور می‌کنند. پس تا اطلاع ثانوی کله پدر ...... ببخشید جانم فدای کدیور


 


وقتی شعارها را درست نمی‌شنوند
 


ژنرال مک کریستال فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان برکنارشد

این اقدام آقای اوباما پس از آن صورت گرفت که ژنرال مک‌کریستال برای توضیح سخنان اخیرش از کابل به واشنگتن فرا خوانده شده بود.

 

ملاقات فرمانده کل قوای آمریکا و ژنرال مک‌کریستال کمتر از سی دقیقه طول کشید.

 

ژنرال پترویوس در حال حاضر همچنین فرمانده کل نیروهای آمریکا در خاورمیانه، شرق آفریقا و آسیای میانه است.

 

آقای اوباما در سخنانی در محوطه کاخ سفید از ژنرال مک‌کریستال قدردانی کرد اما افزود که جنگ از هر فردی حتی یک ژنرال و یا رئیس جمهور فراتر است.

 

او گفت آنچه که به نقل از ژنرال مک‌کریستال در نشریه رولینگ استون منتشر شده است، نمی بایست از زبان ژنرالی که در حال جنگ است، گفته می‌شد.

 

آقای اوباما این تصمیم را بسیار مشکل خواند اما تاکید کرد برای آمریکا و استراتژی این کشور در افغانستان لازم بوده است.

 

مقاله رولینگ استون قرار است در شماره روز جمعه این مجله چاپ شود.

 

ژنرال مک کریستال در آن مقاله می‌گوید که احساس می‌کند سفیر آمریکا در کابل در جریان مباحثات سال ۲۰۰۹ در کاخ سفید در مورد درخواست افزایش نیرو به او "خیانت" کرده است.

 

ژنرال مک کریستال اشاره می‌کند که به نظر او کارل آیکنبری در یادداشتی محرمانه به اوباما که بعدها به رسانه های داخلی آمریکا درز کرد، عقلانی بودن درخواست افزایش نیرو را زیر سوال برده بود.

فرمانده نیروهای آمریکایی همچنین در پاسخ به سوالی، جو بایدن، معاون رئیس جمهوری را به تمسخر می‌گیرد و او می گوید: «سوالتان درباره معاون رئیس جمهور آقای بایدن است؟ او کی هست؟»

ژنرال مک کریستال یک روز پس از آن که از اظهاراتش در مصاحبه با مجله رولینگ استون عذر خواهی کرد، از سوی رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا به واشنگتن فرا خوانده شد.

اظهارات ژنرال مک کریستال توهین آمیز خوانده شد و خود او نیز اذغان کرد که چنین اشتباهی نباید رخ می داد.

درحالی که مقام های واشنگتن از ژنرال مک کریستال دلخوری دارند، اما مقام های افغان او را شریکی قابل اعتماد می دانند.

پیشتر حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، در یک کنفرانس ویدیویی که با همتای آمریکایی اش داشته، به آقای اوباما گفت که کنار رفتن مک کریستال به روند صلح و ثبات در افغانستان کمک نخواهد کرد.

دقایقی پس از اظهارات آقای اوباما، ژنرال مک کریستال در سخنانی کوتاه از استراتژی آمریکا در افغانستان حمایت کرد و گفت که بدلیل حمایت از همین استراتژی و برای موفق بودن آن استعفا داده است.


 


لزوم جدائی دین از سیاست

از زمان ظهور مسیح تا سال ۳۱۳ میلادی که قسطنطین کسیر امپراطور روم آزادی دین مسیح را اعلام کرد مسیحیان سخت تحت فشار بودند و به جرم گرایش به مسیحیت از سوی مخالفان شکنجه فراوان می‌دیدند و گرفتار زندان‌هایی می‌شدند که دیگر زنده از آن بیرون نمی‌آمدند و یا خوراک حیوانات خونخوار می‌شدند.

 

اما این قوم شکنجه دیده در دوره انکریسون وقتی که کشیشان یعنی همان کسانی که طبق تعلیمات کلیسا باید سرمشق مهربانی بودند به عنوان "تفتیش عقاید" بی‌رحمانه‌ترین جنایات را مرتکب می‌شدند و به نام دین از هیچ گونه آدم‌کشی و آدم سوزی دریع نمی‌ورزیدند. این جنایات باعث شد مردم رفته رفته از دین بیزاری جویند و این بیزاری زمینه را برای نشر افکار ضد مذهبی آماده ساخت و مادیگری را در میان غریبان رواج داد.

 

در سراسر قرون وسطی مکتب اسکولاستیک بر اروپا تسلط داشت که در حقیقت سدی نفود ناپذیر در راه پیشرفت علم و دانش به شمار می‌رفت. زیرا به موجب اصول این مکتب هیچ دانشمندی حق اظهار نظر نداشت. هرگونه اظهار نظری که با دین مسیحی مغایرت داشت به شدت محکوم می‌شد. از جمله این دانشمندان وانینی ایتالیایی که زبانش را بریدند و او را زنده زنده سوزاندند و یا گالیله که حرف از نجوم و کروی بودن زمین زد و به سرنوشتی مشابه دچار شد.

 

تفتیش عقاید طی قرون وسطی در اروپا حکم بزرگترین بلا را داشت و صدمات جبران ناپذیری را بر پیکره اروپا وارد کرد. رخنه تفتیش عقاید در زندگی خصوصی افراد به حدی بود که حتی به اعمال و رفتار و توجه افکار و درونی و قلبی و وجدان مردم تهمت می‌زد و متهمان را به صرف داشتن چنین عقایدی زنده به گور می‌کردند. زنده سوزی متهمان طی مراسم خاصی به نام اوتوداخه انجام می‌گرفت.

 

در اسپانیا در فاصله ۳۳۹ سال ۳۴۶۵۸ تن زنده به دست دادگاه تفتیش عقاید سوزانده شدند. ۲۸۸۲۱۴ تن محکوم به اعمال شاقه و کار اجباری و حبس ابد و ۲۰۰۰۰۰ نفر لباس بنیتورا پوشیده و تا پایان عمر از تمام حقوق بشری محروم می‌شدند.

 

جنایات وحشیانه کلیسا در قرون وسطی در اروپا تا جایی دین گریزی را رواج داد که امروز پس از گذشت چندین قرن از آن روزها اروپا دین گریزترین مردم دنیا را دارد.

 

و امروز وضع از آنچه در قرون وسطای اروپا اتفاق افتاد بهتر نیست. زدن اتهام محاربه و اعدام آنان به دلیل داشتن یک عقیده سخصی اقدام مشابه‌ای است که چند صدسال پیش در اروپا اتفاق افتاد. روا داشتن گران‌ترین فشارها بر مردم به نام دین و پوشاندن حجاب اجباری بر زنان و منع کردن آنان از بسیاری از فعالیت‌ها کاری‌است که به دین گریزی هر چه بیشتر مردم می‌انجامد. تفتیش عقاید و وارد شدن به حوزه خصوصی مردم در حالی است که اصل بیست و سوم قانون اساسی تاکید کرده است که : تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقایدی مورد تعرض و مواخذه قرار داد.


 


آقای کدیور؛ این شعارو دقیقاً تو کدوم خیابون شنیدی؟!

نظر به اینجا و اونجا و چند جای دیگه و اینکه کدیور گفته "مردم در خیابان شعار می‌دادند هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران" و چشم خواهری نظر به اینکه کدیور هنوز به امامت نرسیده می‌شود بدون دریافت فحش خواهر مادر ازش انتقاد کرد تعدادی از جاهائیکه که احتمالاً فقط کدیور شنیده هم غزه هم لبنان ولی هیچکی دیگه نشنیده را در زیر می‌آوریم :

 

۱- توی اتاق فکر شنیده

عموماً آدم خوشش می‌آید برود توی اتاق، فکر بکند بعد وقتی که آمد بیرون همه مثل او فکر بکنند. بعضی وقتها هم آدم می‌رود توی اتاق، فکر میکند بعد می‌آید بیرون هیچکی مثل او فکر نمی‌کند در اینصورت آدم زیاد که برود توی اتاق هی فکر بکند تهش مالیخولیا* می‌گیرد مشکل حل می‌شود چون از این به بعد خیال می‌کند همه مثل او فکر می‌کنند. (مالیخولیا یکجور سرماخوردگی است که در آن مغز عطسه‌های الله اکبری می‌کند !)

 

۲- توی خیابان شنیده

دانشگاه دوک و چند جای دیگر یک خیابانی دارد بنام Sweet dream street که تهش می‌خورد به استودیوی همین صدای امریکای خودمان در واشنگتن. البته اینکه چرا اینجوری است را خودمان هم هنوز نمی‌دانیم ولی می‌دانیم که انقلابیون خصوصاً شبها که طبق تجویز پزشک تیم فکر پنج تا والیوم ۱۲ را با هم انداختند بالا زیاد از این خیابان Sweet dream رد می‌شوند. در این خیابان یک شعارهائی داده می‌شود که خیلی اسباب خنده است باعث می‌شود کسی که قرص‌هایش را سر موقع خورده تا صبح راحت بخوابد.

 

۳- هیچ جائی نشنیده

اخیراً یکی از روش‌های تولید شعار این است که آدم بعنوان تحلیل‌گر برود صدای امریکا بعد چیزهائی که دلش می‌خواهد همه بگویند را بگوید در خیابان شنیده‌ام. صدای امریکا البته یک رسانه‌ی چند منظوره است فلذا اخیراً از طریق آن مسیر راهپیمائی و روش تشکیل اجتماعات برق آسا و جمع کردن سه هزار نفر در سه دقیقه و سایر روشهائی که قبلاً در آرژانتین کاملاً تست شده را هم می‌شود اعلام کرد .

 

۴- یکی بهش گفته

فک و فامیل بازی البته اگر در دولت احمدی نژاد باشد خیلی بد است آدم باید بزند خشتکش را سرش پرچم بکند ولی اگر اینطرفی باشد آنوقت تا آب سر بالا می‌رود ابوعطا مهاجرانی جیپسی کینگ می‌خواند بعد برادر یکی از زن‌ها هم در دورهام کارولاینای شمالی یا بوستون کیف می‌کند، ولش کنی می‌گوید مردم توی خیابان گفتند هم غزه هم لبنان هم ونزوئلا هم برزیل هم سومالی هم سودان ، جانم فدای بـُستان!

-----------

ديدگاه‌هاي وارده در یادداشت‌ها، ديدگاه خودنویس نیست

 


 


فتواي عالمانه امام كديور را جدي بگيريم

 

 

در حالي كه هنوز اعتراضات مردم ايران به رژيم جمهوري اسلامي ادامه دارد، دور تازه‌اي تحريف وقايع و رخدادها آغاز شده است.

تحريف يكي از مهم ترين شعارهاي مردم ايران پس از انقلاب ۵۷ در حالي رخ مي‌دهد كه صدها ويدئو از شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» در يوتيوب و وب‌سايت‌هاي ديگر وجود دارد و قابل مشاهده است.

با وجود آن كه در تظاهرات‌هاي پس از انتخابات سال گذشته شعارهاي سياسي تازه‌اي از سوي معترضين سر داده شد، اما اعتراض به برتري مردم لبنان و فلسطين نسبت به ايرانيان نزد جمهوري اسلامي، از تاريخي‌ترين شعارها به شمار مي‌رود.

سال‌هاست در حالي كمك‌هاي نقدي و جنسي جمهوري اسلامي به حساب‌هاي بانكي سرزمين‌هاي اشغالي واريز مي‌شود كه كمبود بودجه در بخش‌هاي اقتصادي، بهداشت، اشتغال‌زايي در ايران باعث افزايش مرگ و ميرهاي ناشي از بيماري، آمار افراد بيكار و نيز معتادان شده است. كمبود فضاهاي فرهنگي و كاهش سرانه مطالعه در جامعه با كاهش سن اعتياد همراه بوده و بزهكاري در بين جوانان افزايش يافته است.

اما چرا بايد چنين تحريفي صورت گيرد؟

محسن کدیور، آیت‌الله عظمای جنبش سبز و ولی‌ فقیه مطلقه و نه مطلّقه آقایان نبوی، بهنود، آقا عطا مهاجرانی و کثیری از فداییان «جنبش سبز کم‌رنگ»، روز گذشته در حین مصاحبه با خانم «ستاره درخشش» در شبكه صدای آمریکا‌ به ناگهان «نبوغ» خدادادی‌شان بار دیگر «گل» کرد و مرتکب «یک فقره» اختراع بی‌نظیر شدند.

آیت‌الله امام کدیور که هميشه هنگام صحبت با خانم درخشش، دچار «احساسات شدید ملی‌، میهنی و حتا مذهبی‌» می‌شوند، نه تنها میرحسین موسوی رهبر بالقوّه و بالفعل جنبش سبز را از مقام آقایی خلع فرمودند و با همان لحن دلنشین «آخوندی»، او را «موسوی» خطاب کردند، بلکه با ثبت اختراع بزرگ‌شان یکی‌ از شعر‌های اخیر ملت را با استفاده از «هوش خداداد» و «حق ولایت» که در وجود مبارک ایشان به امانت گذشته شده است به شعار تغییر ناپذیر و مردم و رژیم پسند «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران» تغییر دادند.

آگاهان ملی - مذهبی ( البته به جز آقایان نبوی، بهنود، مهاجرانی و گاهی کمی‌ تا قسمتی‌ مخملباف، سازگارا و حتا با کمی‌ اغماض، نوری‌زاده) قویا معتقدند که این «رویداد» بی‌نظیر در صحنه سیاسی نه تنها فصل جدیدی را در فقه و عرفان اسلامی خواهد گشود بلکه به قوه الهی به زودی شاهد خواهیم بود که «امام کدیور» با قبول مسئولیت «کمیته حمایت از مبارزات مردم فلسطین مجلس شورای اسلامی» آقای حسین شیخ‌الاسلام را همانند حجت‌الاسلام محتشمی‌پور از کار بیکار کرده ولی‌ در عوض به کار به سامان رساندن مطالبات بر حق ملت فلسطین، بعد از حل کردن مسائل ملت ایران خواهند پرداخت.

----------

ديدگاه‌هاي وارده در یادداشت‌ها، ديدگاه خودنویس نیست

 


 


دروغ‌گوها و ماجرای «هم غزه، هم لبنان؛ جانم فدای ایران»

محسن کدیور در گفت و گویی که با صدای آمریکا داشت، با شجاعت تمام و با قلبی آسوده، زل زد توی چشمان بینندگان و یک دروغ بزرگ گفت. او در این مصاحبه گفت که نظر جنبش سبز این است: «هم غزه، هم لبنان؛ جانم فدای ایران».او این شعار را شعار اصلی مردم ایران نامید.

قصد ارزش‌گذاری برای هیچ شعاری را در اینجا ندارم. اما آقای کدیور، این شعار را احتمالا شما در کارولینای شمالی سر دادید. چون شعار مردم در روز قدس «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران» بود؛ همین شعار سبب شد که مقامات ایران بارها آن را به رخ رهبران جنبش سبز بکشند و انتقاد کنند که سبزها در مقابل مواضع آیت الله خمینی قرار گرفته‌اند.

درست است که شما فرسنگ‌ها با ایران فاصله دارید و درگیری‌ها و کتک خوردن معترضان و کشته شدن برخی از آن ها را ندیده‌اید اما آیا فیلم‌هایش را هم ندیده‌اید؟

دیده‌اید، خوب هم دیده‌اید اما گمان اشتباه برده‌اید که خرتان از پل گذشته است تا بتوانید اینگونه دروغ به هم ببافید.

باید به شما یادآوری کنم این خر هنوز وسط پل گیر کرده،حواستان باشد به زیر پل سقوط نکند.

شما نخستین فردی نیستید که بر خلاف شعارهای جنبش سبز،خرتان را می رانید؛آخری هم نخواهی بود.

پیش تر از شما، دروغ گویی برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب که اتفاقا از رهبران فراکسیون اقلیت مجلس هستند، آشکار شده بود.

نمایندگانی که با شعارهای زیبایشان در دفاع از آزادی، گوش ملت را کر کرده‌اند؛ با رفتاری ریاکارانه روز یکشنبه ۳۰ خرداد به محموداحمدی‌نژاد نامه نوشتند و گفتند که ای محمود چرا نشسته‌ای و نمی‌بینی این زنان مفسده انگیزی را که فرهنگ ابتذال رواج می‌دهند.

رهبران فراکسیون اصلاح طلبان مجلس در این نامه گفتند که ای محمود «بگیر و ببیند» این زنان و دخترکانی را که پوشش آن ها ترویج فرهنگ ابتذال است.

آقایان اصلاح طلب! دم خروس‌تان، جایی برای باور قسم های دروغ تان باقی نگذاشته است.

سبزها به هیچ کس چک سفید امضا نداده‌اند که هر چه دلش خواست روی آن بنویسد و باهاش بشکن بزند و حسابش را پر کند.

-----------------

ديدگاه‌هاي وارده در یادداشت‌ها، ديدگاه خودنویس نیست


 


دادگاه حسين درخشان برگزار شد

خوهر حسین درخشان در وبلاگش به این مساله اشاره کرده است: «از ديروز که شنیدیم دادگاه حسین برگزار می شه همش نگرانيم. مامان بابا اصلا نتونستن بخوابن و صبح رفتن دادگاه ولي بهشون اجازه ندادن كه توی دادگاه حضور داشته باشن. به هر حال توکل ما بر خداست که جز او پناهی نیست. اما تو اين موقعيت بعضی از رسانه ها با خبر برگزاری این دادگاه يه سری از نوشته های سابق حسین رو بازنشر کردند که حسین به صراحت در مورد آن ها توبه و عذرخواهي كرده

درخشان كه شهرتش در وبلاگ نويسي است در مهر ماه ۸۷ بازداشت شد. منابع خودنویس گفته‌اند که قرار بود پس از حل مشکل درخشان با گروه‌های نزدیک به سپاه، کار خود را با پرس تی‌وی آغاز کند.

گفتنی‌است وی پس از چند سال زندگی در کشور کانادا و تحصیل در بریتانیا، در آبان ۱۳۸۷ به ایران بازگشت و دو هفته پس از آن بازداشت شد. پس از گذشت حدود دوماه از بازداشت وی، خانواده او اعلام کردند که بیش از یک ماه است که از محل نگهداری او خبری ندارند. در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۷ علیرضا جمشیدی ، سخنگوی قوه قضائیه ایران بازداشت وی را تأیید کرد.

یک تحلیل‌گر نیز به خودنویس گفت که به نظر می‌رسد با توجه به اتهامات طرح شده، حکم حسین درخشان پیش از دادگاه صادر شده باشد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته